http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/11.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/12.jpg
نمایش نسخه قابل چاپ
سفسطهی تعمیم از جزء به کل که با چند نمونهی extreme آن را
به کل کیستی جامعهی زنان گره میزنید. من هم میتوانم دو نمونه
از زنان کتک خورده بدست شوهرشان را بیاورم و نتیجه بگیرم که
«تمام مطلق» مردان عوضی هستند!
چرا دخترها باید آزادانه و با هر ابزاری (از رُژ لب و پودر کرم و سایه چشم و ... آغازیده تا بوتاکس و ...) تا برسیم به کاردپزشکیهایِ فراوان
(لیپوساکشن, بینی, شکم, گونه, ...) خودشان را زیباتر از آنچه هستند, بنمایانند, ولی پسرها ب.ن. نباید خودشان را پولدارتر از آنچه هستند, بنمایانند؟
شاید چون شما دوست ندارید؟
پارسیگر
گفتم که شما به لغزش این دو را مساوی یکدیگر میگیرید و
تعریف دروغگویی را به آرایش و فریبگری و... تقلیل میدهید.
اولا که آمار بوتاکس وغیره بیشتر برای زنان سنبالا مستعمل
است که شیارهای پیری و چروک به سر و رویشان میفتد!
برای دختران جوان بیشتر به کرم و ادکلن و چیزهای دم دستی
خلاصه میشود.
دوم هم اینکه زیبا بودن/شدن جرم نیست، شما خلاف این را
بمن نشان بدهید و اثبات کنید که گزارهی کذب «من دکتر هستم»
و امثالهم از مردان، با یک «رژ لب» و آرایش زنان ارزش برابری
دارد؛ بقیه هم پیشکش خودتان.
خب این گوی خدمت شما، این هم میدان.
نخست اینکه آمار کاردپزشکیهای زیبایی میان دخترها, بویژه در ایران که در جهان سرآمد است و خواننده خود به آن آگاه.
سپس اینکه ما نگفتیم یکی رُژ لب بزند, یکی خودش را تا جاییکه میتوانست پولدارتر و باهوشتر و ... جابزند,
گفتیم همان اندازه که اینوریها میدروغند و میفریبند, آنوریها هم سزامندیِ دروغیدن و فریفتن دارند.
اینکه شما از بیخ چیزی مانند لیپوساکشن (زدایش چربیهایِ شکم و ..) را فریب نمیبینید برآمدهیِ فرهنگی است که در آن بزرگ
شدهاید, اگرنه آماج یک مرد از همسری پُرگاه بچهدار شدن است و اگر بخواهد هزینه و سرمایهیِ سنگین وی یک فرزند کژ و کور
و بیمار و زشت بشود (هنگامیکه زن زیبا و خواستنی بوده, براهِ همان کاردپزشکی و بوتاکس), پس بروشنی فریب خورده است.
پارسیگر
فریبگری در هر دوجنس رواست . شما را ارجاع میدهیم به
این و این منبع تا ببنید که مردان دماغبریدهی ایرانی دستکمی
از بانوان ندارند.
ولی بازهم سفسطه میکنید و همچنان مفهوم «فریبگری جنسی»
را با «دروغگویی» یکسان درنظر میگیرید. خب بله، در طبیعت
زیبایی و فریبگری نشانگر بهرهوری از ژنهای بهتر است و این
رفتارها در نرها و مادهها (بیشتر نرها) دیده میشود؛ اما کارکرد
اصلی آن که در گونهی هوموسپینزها عامداً (به تعبیر شما
با غرض و مرض) انجام میگیرد منجر به "تشدید رقابت جنسی"
میان نرینهها میشود و از این حیث انتقال ژنهای بهتر را
ضمانت میکند.
----
مورد جالب دیگر اینست که فریبگری را منحصر به بانوان میکنید،
مردانی که برای تقویت بازو و اندام بهتر دارو تزریق میکنند، یا
قرص میخورند و صبح و شب در باشگاههای بدنسازی عرض اندام
میکنند چیزی به جز فریبگری جنسی نیست.! من با هیچکدام
مشکلی ندارم؛ شمائید که روی «صداقت» پافشاری میکنید. به
شما پیشنهاد میکنم که از فردا برای ترویج فرهنگ صداقت و راستگویی
با تنبان بیرون بروید، مبادا کت و شلوار بپوشید، ادکلن بزنید، خود را
بیارایید و "زیباتر از آنچه هستید نمایان شوید."
---
در مورد فرزند کر و کور زشت و بیمار هم مرا خنداندید. لابد در روستای
شما زنی که بزک میکند فرزند کژ و کور میزاید؟
فریبگری جنسی یا ناجنسی بجایی نمیرسد, پاسخ این را اینجا دادم و کسی هم نتوانست چیزی بر پاد آن بیابد: فریب دادن برای رابطهء جنسی - برگ 5
پس از دیدگاه فرازیست ژن هم نگرش شما پوچ است و فریب سرانجامی ندارد.
یعنی اگر شما ورزش کنید و نشان دهید تن و اندام خوب و ورزیدهای دارید (که توانستهاید ورزش کنید) دارید کسی را میفریبید؟
خب اینکه دروغی و فریبی درش ندارد, کسیکه میتواند اینجور سخت ورزش کند بیگمان ژنهای خوبی دارد (هم تن هم روان و پشتکار), اگرنه که بسادگی نمیتوانست.
شوخی میکنید دیگر؟ کاردپزشکی یکی دو تا که نیست, چشمهایِ کمسو و کژ و کوله را هم درست
میکنند (که این یکی به خودی خود در راستای آسودگی و تندرستی هم پیش میرود و هیچ بد نیست.
نکته ولی اینجاست شما پیوسته سفستهیِ پهلوان پنبه میکنید, همهیِ سخن ما یک رُژ لب نیست ولی رُژ لب تنها چیزیست که شما میخوانید,
سخن ما همهیِ اینها, همهیِ این فریبگریهایِ ریز و مِه در کنار هم است و خوانندهیِ بیسو نیز درمیابد که شما از یکسو میخواهید دخترها
هرجور و هر آن اندازه که دوست دارند بدروغند و بفریبند, از یکسو هم میخواهد مردها مانند گوسپند باشند و دربارهیِ همه چیز راست و درست اش را بگویند.
پس نگرش من اینجا سراسر بجاست, که پسرهایی که گول شما را میخورند کودن و کمهوش هستند, اگرنه
کسیکه یک ارزن خرد در سرش دارد همچو بازیِ ناجوانمردانهای را جوانمردانه نمیبازد (= باختن, بازی کردن —> plays [and in our case, loses]).
پارسیگر
بامزه است که سرمایهدار بهرهکش که شما باشید میگویید در همبود و پرسمان کارگران اینوریها و
آنوریها داریم و یک شماری باید همواره سواری بدهند و خر باشند, یک شماری سواری بکشند و خرسوار:
مناظره میان مزدک بامداد و کورش بیخدا در باره ی سوسیالیسم و کاپیتالیسم - برگ 2
و بامزگی به اوج خود میرسد زمانیکه "جامعه" بجز "ویولون زن", نیاز به "مرده شور",گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی kourosh_bikhoda
"رفتگر" و "حمال" هم پیدا میکند, و بگویید چی, همهیِ اینها "مرد" میشوند, ولی ویولون زن زن کم نمیابید!
دورویی بهرهکشان:
اشکالی ندارد در کار و کارگری یک شماری خر باشند و سواری بدهند — که دست بر قضا همگی مرد هستند — و یک شماری
بهرهکش و کارفرما, ولی به پرسمان زنامرد که رسید همه باید برابر باشند و اینوری و آنوری نکنیم, چون.. چون چون همهیِ ما هومن هستیم!
نگرشِ نابِ دامنه-بند (domain-dependent) :e402:
پارسیگر
شما هرکی حرفتون رو نفهمه تعمیمش میدید به کل قضیه؟ من حتا همین حرف های الانتونم زیاد نمیفهمم چون فکر میکنم چیز کس شعری رو سعی دارید به طرز مسخره ای خیلی فلسفی کنید!
راسل گرامی عزیزتر از جان تمام این موضوعاتی که مطرح کردید به نظر من کس شعر نیستند. اینها شاید بسیار هم برای جامعه دارای اهمیت باشند و گرفتاری جوامع باشند. ولی تمام اینها رو من در حوزه یک بحث اخلاقی و درون فلسفه اخلاق مجاز میدونم. در مراحل پیشرفته تر تبدیل به بحث حقوقی میشن. چه نیازیه براشون قشون کشی زن و مرد بشه؟ شما چرا سعی میکنید هی انگ بچسبونید؟
بعدم دیدگاه شما به لیبرالیسم نمیدونم چیه که فکر میکنید مثلن نژادپرستان در یک جامعه لیبرال مجاز به فعالیتند! ولی همونطور که قبلن هم گفتم هر کسی مجازه هر غلطی در دایره قانون بکنه.