میدانم کمی سخته, ولی مانند بردهداران که نمیتوانستند بپذیرند کسی "مال" آنها که بردههایشان باشد را میخواهد
بگیرد آزاد کند (دزدهای بیشرف!!), شما هم دوست ندارید از دم و دستگاهی که برای بهرهکشی از مردم راه افتاده دل بکنید.
نمایش نسخه قابل چاپ
یا به زبان عامیانه: اینجا جنگله لعنتی، بخور تا خورده نشی! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/6.gif
ما اینجا کوشیدیم بگوییم میشود این جنگل را بشیوهیِ دیگر هم سر و سامان داد که کسی برای زنده ماندن نیاز به خوردن دیگران نداشته باشد, ولی برای
کسانیکه بالای این هرم هستند (کمتر از ١٠% مردم = سرمایهداران) این سخن بس گزافی میاید و دوست ندارند اینکه مفت مفت نشستهاند و از بهرهیِ دیگران میخورند را ول کنند,
برای همین میگویند این جنگل بسیار هم جای خوبه و به آن یک نام دهن پُر کن «بازار آزاد = Free Enterprise» دادهاند و از آن تا پای جان آمادهیِ دفاع کردن هستند!!
در شوروی یک قانونی بود کارگرها ۱ روز حداقل کار مجانی میکردند ، به آن میگفتند کار کمونیستی ، تازه آن روزهایی هم که حقوق میگرفتند به زور زنده نگاه میداشت آنها را! آن سوسیالیسمی که من از آن دفاع میکنم بر خلاف مهربد و مزدک حکومت شوروی نیست ، چون آن حکومت تا گردن خود به خون کرگاران و زحمت کشان آلوده است.
سفستهیِ قیاس مع الفارق نیاز به این دارد که بگویید چرا سنجش/قیاس نابجاست, اگرنه اینکه یک چیزی را همینجوری سفسته بنامیم هم خودش سفسته است! (:
اینکه این اندازه با دل و جان اینکه یک آدم بگویی مانند نام بیل گیتس سزامندی دارد بیشتر از ٩٥% همهیِ مردم جهان رویهم درآمد داشته باشد را بسیار
خوب و پسندیده میدانید نیز نشان میدهد کوچکترین دشواریای با نابرابری ندارید و سنجهیِ سزامندی اتان هم کشک است, چون گویا بیل گیتس که یک dos را از یکی خریده و بازاریابانه
فروخته و مایکروسافت ساخته بیشتر از همهیِ دانشمندان و پژوهشگران و پزشگان و نوآوران و .. ... آمریکایی که زندگی اشان را در راهِ درمانیابیِ بیماریها و نمیدانم داروسازی و ژنتیک و درازاندن عمر آدمی گذراندهاند سزاواری داشته!
ما هم باید این را دربست بپذیریم, اگر نه میشویم دزد!!
پارسیگر
مهربد اگر یک نفر یک کارخانه درست کند که همه آن ربات باشد و یک چیزی تولید کند و از فروش آن میلیونر بشود ، آیا اینجا بهره کشی اتفاق افتاده?
نخیر ، فرض کنید فرد مورد نظر در یک خانواده ی پولدار به دنیا میاد، پس فردا که بزرگ شد با ثروت ددی جون مثلن میره توی کار برج سازی و کلی کارگر استخدام می کنه ، به همین راحتی میشه یک سرمایه دار!
حال اینکه برخلاف گفته ی شما هیچ زحمت و رنجی برای به دست آوردن سرمایه ی اولیه نکشیده
این سخن شما هم نادرست هست،در واقع نمیشه این موضوع رو به همه تعمیم داد. چند نمونه از دوستان یا آشنایان خودم براتون مثال بزنم؟ افرادی که مغازه یا خونه ی خودشون رو به اجاره دادند و خودشون صبح تا شب با همون پول دریافتی از مستاجران مشغول مفت خوری و عیاشی هستند!