آره ممد جان،بچه ها کم بیش هستند ولی بحثی نمیشه آنچنان،موضوع برای بحث کردن هم زیاده فقط گرم کردن میخواد،مهربد هم نیست مزید بر علت شده،اما موقته من خودم سعی میکنم چند تا بحث جنجالی و اساسی راه بندازم بزودی :e11b:
نمایش نسخه قابل چاپ
شهریار جان خوش امدی
شب شما بخیر باشه
راسل جان منتظریم
دلمون هم برای مهربد تنگ شده
درود و شب بخیر( درواقع صبح بخیر )به دوستان.
سلام ...
چقدر خلوته اینجا ! ممد هستی ؟
اره هستم معصومه جان
احوالت چه طوره؟
ممنون ! خدا رو شکر خوبم از امواج غم دارم رهایی می یابم ...:e00e:
چقدر خلوته ... انعکاس صدامو دارم می شنوم هاااا !:e105:
خب جای خوشحالی داره
در مورد غم و شادی و کلا مشکلات
من همیشه میگم
زندگی مثل یه نمودار سینوسیه
مدام و پشت سر هم غم ها و خوشی ها رو تجربه میکنی
از پشت سر هر غمی یک خوشیی میاد و از پشت سر هر خوشی یک غمی میاد
مال من که اینطوری بوده همیشه
البته گاهی اون گودی نمودار ( یا غم ها) انقدر طولانی میشده که دهن ادم اسفالت میشه و لی بازم میگذره:e404:
آره خب ! واقعا همنه که می گی ... دهن آدم آسفالت می شه واقعا و روح آدمو پر پر می کنه !