روی وبسایت دکتر شریعتی هم موجوده
مدرک دکتری - وب سایت رسمی دکتر علی شریعتی
نمایش نسخه قابل چاپ
روی وبسایت دکتر شریعتی هم موجوده
مدرک دکتری - وب سایت رسمی دکتر علی شریعتی
من از همه ی سخنگاه هایی که در انها بودم، کمابیش خرسندم ولی در سخنگاه آرشبیخدا ،
گفتگو های تراز بالایی با برخی هموندان آنجا مانند آسمان و آرمیتی ، در زمینه ی فلسفه و
ماتریالیسم، پرسمان هایی مانند ازلی بودن و یا نبودن جهان، هستی یا نیستی خدا و آماج
زندگی و هستی و یا بی آماجی آن و ... داشتیم که دیگر نمیدانم آیا هنوز هم در دسترس یا
بایگانی هستند یا نه؟
در سخنگاه هممیهن هم چند هزار پیک داشتم که بیشتر در زمینه ی تاریخ و پدافند از فرهنگ
و زبان ایرانی و اسلام ستیزی بودند که هنوز هم هستند گویا.
تالار گفتگو هم میهن
دیگر سخنگاه "هوپا"، سخنگاه فیزیکدانان "جوان"! بود که انجا هم نزدیک ۷۰۰۰ پیک زیر نام
کاربری " هرمز پگاه" داشتم/دارم که برای خواندن آنها باید ولی هموند انجا شد.
انجمن فیزیكدانان جوان ایران • انجمن فیزیکدانان جوان ایران
اکنون بیشتر در فیسبوک کار و کنشی دارم و برگه زیر را به همراه تنی چند میگردانم:
http://www.facebook.com/pure.persian
•
پارسیگر
اگر به دیگران هم آمار میدهد چرا تنها شما زیر ریشخند رفته اید؟
بدید من اگر شما یکی از میان ان گروه آمارگیر باشید که همه تان
مانند هم هستید و کسی نمیتواند به ان یکی بخندد!. جز اینکه به
گمان من، شما چشمداشت یگانه بودن در آمارگیری را در مغز خود
پرورش داده بودید و خود را تنها برگزیده میپنداشتید و رفتار تان را با
این گمان دگرگون کرده بودید که جدای از رفتار دیگر آمارگیران است
و از اینرو انها به شما میتوانند بخندند. تنها راه خوب تان هم خونسردی
و شکیبایی و برتافتن اندک خنده هاست، چرا که فرمانِ روان ایرانیان که
بیشترشان الدنگ و بیفرهنگ هستند این است که اگر خشمگین بشوید،
بیشتر به شما میخندند و بیشتر شمارا می آزاراند. ولی اگر نیاز روانی
آنهارا که خوار کردن دیگران است، با خونسردی و لبخند خود برآورده
نکنید و جوش نیاورید، خسته میشوند و میروند سراغ یک بدبخت دیگر.
آن دختره را هم به روزگار خودش رها کنید و کینه نجویید چون در
کشور اسلامی ، آنها را خدا زده است!
تنها پرسشی که اینجا بجای می ماند این است که این داستان
" شما بگویید چه کنم ؟" چه پیوندی با سندلی داغ من داشت؟
:e105:
•
پارسیگر
پیکر و روان ما چیزی نیست جز یک چینش ویژه از ریزگان، مانند الکترون ها و ..
بر این پایه اگر این چینش بار دیگر در جایی از جهان پدید بیاید، شما دوباره خواهید بود!
به زبان دیگر اگر ما بتوانیم جایگاه هر تک دانه از پروتون ها و نوترون ها و الکترون های
پیکر شمارا اسکن کنیم و سپس درست همین چینش ویژه را پس از مرگ شما و یا در جایی
دیگر بچینیم ( که هنوز فندش را نداریم). شما با همین پیکر، همین منش، همین روان، همین باور
همین دین، همین پسند ها ( مانند دلبستگی به خورشت فسنجان)، و .. بار دیگر آغاز به زیستن
خواهید نمود و گمان هم خواهید کرد که همین چند تسوی پیش، این پرسش را از مزدک بامداد
پرسیده بوده اید!
---
از انجا هم که ماده جاودان است و از انجا که بازهم مهابنگ های دیگری شاید روی بدهند و از
انجا که شمار همه ی آمایش های مادی، مرزمند است( چون شمار ریزگان و توده ی ماده/انرژی
مرزمند هست); شایندگی و گرایند پدید آمدن دوباره ی و چند باره ی "شما/ما" بیگمان بالاست
•
پارسیگر
دل استواری (اطمینان) ندارم، گفتم که "باور" میکنم، باور و دانستن دو کارواژه ی جدا هم هستند.
باور هم از اینرو میکنم که :چنین کاری که درست آرزوی من هم هست، و از دید مادی و فندی هم اکنون از
نشدنی هاست، به یکباره روی بدهد. آنگاه تازه شاید هوش کنیم که براستی در یک ماتریکس گرفتاریم که
اندیشه ها و باور های ما، خوشی ها و رنج های ما ، بگونه ی ستمگرانه ای در ما کاشته میشوند !
این همان ایزدی خواهد بود که گفتیم، "فرای دین ها" میباشد !
•
پارسیگر