شماره ۳ ات خیلی نامردی بود !
من زیاد به فاک نرفتم . فقط یک بار تا سر حد مرگ ترسیدم اون هم زمانی بود که داشتم از ایران فرار میکردم .
نمایش نسخه قابل چاپ
یک بار دیگه که تا مرز گایش پیش رفتم این بود که در آمریکای شمالی همه به مکزیک میروند ، ولی جاهای توریستی ، مناطق هم مرز با آمریکا بسیار خطرناک هست ، من هم با ۲-۳ نفر از دوستمون با ماشین از کانادا ۳ روز توی راه بودیم رسیدیم تگزاس و رفتیم مکزیک ، یک سری شهرها هست نزدیک مرز این کارتلهای مواد مخدر رسما اونجا حاکم هستند و دولت کاری نداره ، یعنی نمیتونه بکنه! ، میبینی مثلا افراد کارتل با دوشکا! پشت وانت توی خیابون رفت و آمد میکنند ، خلاصه ما شاشیدیم به خودمون اون ۳-۴ ساعتی که اونجا بودیم!:17:
فكر كنم بزرگترین به گا رفتنم واسه خوردن سه بسته رتالین واسه كنكور بود رسما داشتم معتاد میشدم
بعد از اون كار كردن تو آزمایشگاه میكروب شناسی بود كه یه لحظه هنگام كشت غفلت كردم و آلوده شدم كل دستگاه گوارشم به....رفت
یه بارم كه خیلی خیلی ترسیدم با خونه قهر بودم رفتم خونه ی یه آشنایی از نوع محرمش كه از قضا مست بودن و نزدیك بود مورد تجاوز واقع بشم:l
الانم دقیقا وسط یه بگا رفتنم:دی
من یه مدت اونقدر مصرف ارامبخشم زیاد شده بود که شبی 15-16تا دیازپام یا امی تریپتیلین مینداختم بالا..
یه شب 5-6بسته انداختم بالا فقط 24ساعت خوابیدم بعدشم حالت تهوع داشتم همین..یه همچین سگ جونیم من:))
بانو آلیس و مهربد شما با بقیه هم اینگونه فارسی صحبت میکنید؟ یک خط نوشتن شما را ۲-۳ برابر بقیه وقت میگیرد خواندن.:e40e:
نخیر، ریچارد داوکینز کسی اینجا نمیخواند انگار؟
Memetics - WiKi
من اینجا پیشتر نوشتهام بیرون چگونه پارسیگویی را میگسترانم: ساختارشناسی زبان پارسیک - صفحه 6