گفتگو درباره ی دبیره ی پارسی
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
کشیدگی واژگان
feel vs. fill
«شیر خوراکی» در برابر «شیر فرآوردهای»
شوربختانه روی رایانه کشیدگی واژگان به بهای تایپ بیشتر خودمان است و اگر راهکار ساده یا نبوغآمیزی داری بگو، اگر نه بمانند همان انگلیسی تنها در خوانش و واگویش میتوانیم خودمان درست بخوانیم.
اینها هم که چیزی نیست، انگلیسی نشان داده که واژگان بی سر و تهی چون Acknowledge را هم مردم میتوانند درست بخوانند، این را به یک تازهکار بدهید آسکنُودلِجه میخواند (:
ذ vs. ز
درسته، ولی ما که دیگر این واکهها را نداریم، پس اگر با یک نویسه نشان دهیم هم درسته، هر چند میتوانیم اگر براستیِ براستی نیاز بود از یک نویسه دیگر مانند ž بهره بگیریم.
درباره ی راهکاری که من دارم، اگر اندکی (هشت روز!! :e056: ) شکیبا باشید، همه ی راهکارهایم را برایتان رو می کنم!
درباره ی نبودن همخوان "ذ" در زبان پارسی کنونی با شما همراستا نیستم. این یکی از همین آسیب هایی است که عرب ها و آن دبیره ی پیچ در پیچشان به زبان پارسی زدند. من نمی گویم بیاییم و "ذ" را همچون آوای باشنده (موجود) در واژه ی This بخوانیم، چون پارسی زبانان در 14سده، این آوا را فراموشیده اند و هرگز نخواهند توانست آن را باز بکار گیرند (مگر آنکه در دبستان ها و پیش دبستان ها آنها را بیاموزانیم.) بلکه می گویم اکنون که نمی توانیم خوانش درست این آوا ("ذ") را بگزاریم (به جا بیاوریم)، دست کم می توانیم کاری کنیم که از لغزش در خواندن و نوشتن دور بمانیم (با ساختن یک نویسه برای نمایش این آوا). شما می گویید در برخی جاها می توان ž ("ژ") را بکار گرفت! پس به گذاشتن بگوییم گژاشتن، به بنیادگذار بگوییم بنیادگژار!! "مگر ما معتاد هستیم؟؟!!!"نه دوست من، درست نیست! نمی شود همه چیز را کشته ی (فدای) سادگی کرد! "یعنی" این همه زور زدن برای این است که بگوییم دبیره ی ما (به سان تورکیه) 29 نویسه دارد؟!!!
آتاتورک پس از دگراندن دبیره به لاتین، جدای از زدودن سدها واژه ی بیگانه و برابرسازی برای آن ها، چندین واکه (مانند آوای اَ ) و چندین همخوان (همچون: خ، ق) را از زبانشان زدود و نام آن را تورکی نوین (modern turkish) نهاد. در تورکی استانبولی، از نویسه ی "e" هم برای واکه ی "اَ" بهره گرفته می شود و هم برای واکه ی "اِ" !!!
مگر چه دشواری دارد که دبیره ی ما 30 نویسه ای باشد؟!! آسمان به زمین می آید؟! مگر این یونیپرس چه دارد که تا این اندازه از آن هوداری می کنی دوست من؟!! بباور یونیپرس را کسانی که سواد کمتری از من و تو داشته اند، ساخته اند، چرا که برای "ذ"، نویسه ای درنگر نگرفته اند. نمی خوام بی ادبی کنم ولی نگرم را بازگفتم.
می توان مانند روسیه، 33 نویسه داشت یا به مانند تاجیکستان 35 نویسه داشت و یا به سان فرانسه، بیش از 40 نویسه داشت ولی آن ها را در دبیره نگنجاند!! (همچون à , â , æ , ç , é, è , ê , ë , î , ï , ô , œ , ù , û , ü , ÿ !!) و گفت 26 نویسه داریم!!
آری دوست من!! :e410:
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
کشیدگی واژگان
آغاز واژه با واکه بیسدا
در اینباره تا اندازهای هوده با شماست، ولی اگر با زبان آلمانی آشنایی داشته باشید با همین دبیرهی لاتین مینویسند و بر پاد انگلیسی و پارسیک، واژگان با واکههای بیسدا میاغازند:
Split Verben = شپلیت وربن
Split Verbs = اِسپلیت وربس (انگلیسی و پارسیک)
پس این را هم میتوانیم خودمان بمانند آلمانیها سرخود انجام دهیم، نیاز به دبیره نیست.
یا من نگرت را درباره ی این نوشته درست درنیافتم یا شما درباره ی نوشته ی من!! نگر من این بود که یکی ار کاستی های دبیره ی عربی، ناتوانی در نمایش واژه ای با همخوان آغازین است. کاری به دبیره ی لاتین نداشتم! دبیره ی لاتین و سیریلیک و یونانی به خوبی این کار رو می کنه، تنها دبیره ی عربی و عبری و... این چالش و دشواری رو دارند.
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
نویسههای بکار رفته
میخواهد Â باشد، میخواهد Ã یا Å یا Á باشد، دگرسانیاش چیست، به کار ببرید این اندازه ملانقط بازی نیاز نیست.
گفتم که اندکی شکیبا باش خواهم گفت. به گفته ی انگلیش ها: Patience Mehrbod, Patience !!!
گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Mehrbod
پ.ن.
کسیکه واژه "شیر فرآورده" را با "شیر جنگل" نادرست میگیرد، همان بهتر که برود با همین دبیره بنویسد (:
:e415:
دوست من شما بیانگار (ب+انگار) که کسی از یک کشور بیگانه آمده و هیچ آشنایی به پارسی نداره! اون کس شاید با خودش بپنداره که توی این دکان، شیر ِ شیر (lion's milk!!) یا خود شیر (lion) یا سر ِشیر (lion's head!!) یا سرشیر (cream) می فروشند!!! به هر روی، همه ی اینها از فرآورده های شیری هستند!!!!! :e056:
"به قول معروف: فرض محال که محال نیست!!!" (انگاشت ناشدنی، ناشدنی نیست!) درست ترزبانیدم؟!! :e105:
دِگَرِشِ دبیره ی پارسی از عربی به لاتین، بایدها و نبایدها
پیرو ء نگر بسیاری از پارسیک دوستان درباره ی دِگَرِشِ1 دبیره ی پارسیک از عربی به لاتین2، چندی ست که در میان زبانشناسان و پارسیک شناسان، گفتمان ها و گاه بگومگو هایی به راه افتاده است. پیرامون نگری که بنده درباره ی شایندگی3 به "رسیمت" شناختن چندین دبیره در کشورمان به سان دیگر کشورهای پیشرفته (همچون ژاپن) که پیشتر در این باره بازگفتم، چند روز پیش به نوشتاری برخوردم که در تارنمای خبری DW درباره ی دبیره ی پارسی آمده بود. چیزی که برای من گیرا 4 بود این بود که یکی از زبانشناسان، نگری همچون نگر من داشت5، که آن بهره گیری از دبیره ی لاتین در نوشتارهای دانشیک و دانشگاهیک و بهره گیری از دبیره ی عربی در نوشتارهای ادبیک، چامه و ... است. من نمی گمانم پارسیکزبانی در همه جای گیتی باشد که به نابودی فرهنگ و هنری که از نیاکان و پیشینیانش برایش مانده، تن در دهد و از آن ها نگهداری نکند. این کار تنها با زِندایشِ6 نوشته ها و یادهای آنها شدنی خواهد بود. پس به نگر من، اینکه بخواهیم دبیره را از بیخ و بن بدگرانیم و نه تنها به این نَبَسَندیم7 هتا بیاییم همه ی نوشتار و نوشته های برجای مانده از هنروَران، چامه سرایان، دانشوَران و ... را به دبیره ی لاتین بدگرانیم؛ آن گاه با ساختمان ها و سازه های برجای مانده (همچون سازه هایی که در اسپهان، یزد، شیراز ،تبریز و ...) می باشند چه می توانیم بکینم؟!!! آیا می توان نوشته های آنها را کَند و دبیره ی لاین جایگزید8؟!! شاید باخود بگویید آری، نوشته ای بر سر در آن ها می چسبانیم و برگردان نوشتار عربی را به دبیره ی لاتین می نویسیم!! من در پاسخ می گویم: چرا "لقمه" را دور سر خود بچرخانیم؟!! هنگامی که می شود چندین دبیره در کشور داشت و از هریک در جای خود بَهرید9. گوشه ای از گفتمان این زبانشناسان را در اینجا می گذارم، هرکس خواست، می تواند جستار سره ی آن را در پیوندهایی که زیر نوشتار گذاشته ام، بخواند:
گفتآورد:
مشکلات خط کنونی فارسی از نگاه کمتر کسی پنهان میماند. به ویژه آنها که با نوشتن سروکار دارند از نابسامانیهای این خط باخبر هستند. این روزها بحث درباره امکان اصلاح خط فارسی دوباره در نشریات ایران بالا گرفته است.
.
.
.
گفتآورد:
طرح مشکلات
میتوان گفت که میان صاحبنظران حتی در طرح نابسامانیهای خط فارسی نیز اتفاق نظر وجود ندارد. برخی مشکلات را فرعی، سطحی یا عرضی میدانند و بسیاری ساختاری و گوهری. برخی از پژوهشگران مشکلات خط کنونی فارسی را کمابیش به شکل مدونی باز نمودهاند.
مسعود خیام، نویسنده و پژوهشگر، در گفتوگویی با خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، مشکلات اصلی خط فارسی را زیر سه سرفصل خلاصه کرده است:
«اولین مشکل خط فارسی این است که حرکات و حروف صدادار خط فارسی در زنجیره این خط نیست. در خطهای دنیا صداها جزو حروف در زنجیره خط میآیند، اما در خط ما این حرکات در زنجیره خط شرکت نمیکنند.
مشکل دیگر این است که در خط فارسی، حروف به هم میچسبند. وقتی حروف ما به هم میچسبند، مشکلات دیگری هم پیدا میکنیم. چسبیدهنویسی باعث میشود برای یک حرف، اَشکال مختلفی داشته باشیم؛ مثلا به شکلهای مختلف نگارش حرف غ در واژههایی مثل غول، دروغ، جیغ و مغول دقت کنید...
بعضی از کلمات فارسی چسبیدهنویس نیستند، مثل ورزش، آرد، دود یا داد. اینها کلمات خوبی هستند. اما در بیشتر کلمات فارسی حروف به دنبال هم میچسبند و این اتصال، مشکلات مختلفی ایجاد میکند.
مشکل دیگر خط فارسی، راستنویس بودن آن است، به این معنا که همجهت با ریاضیات نیست. این موضوع در جاهایی مشکلات کوچکی ایجاد میکند، مثل وقتی که شما میخواهید متن فیزیک یا شیمی بنویسید. در جاهایی هم کار را غیرممکن میکند، مثل وقتی که میخواهید منطق ریاضی یا موسیقی بنویسید. در موسیقی، نت از چپ نوشته میشود و برای نوشتن آواز با خط فارسی، باید واژگان را از راست بنویسید که با این کار، بلبشو درست میشود.».
.
.
.
خطی تازه در کنار خط کهنه
برخی از پژوهشگران، به ویژه در پاسخ به نیاز دنیای مجازی به زبانی ساده و روشن و دقیق، عقیده دارند که در کنار اصلاح یا تحول خط کنونی، میتوان برای سیر در دنیای سایبری خطی تازه را تدوین و به جامعه معرفی کرد. به اعتقاد این گروه از پژوهشگران شالودهی چنین خطی عملا در میان جوانان پیریزی شده است.
مسعود خیام، در توضیح این نظر میگوید: «بگذاریم خط کنونی سر جایش باشد و از آن برای نامههای اداری، شعر و شاعری، متنهای ادبی و مانند اینها استفاده کنیم، اما خط دیگری را به صورت علمی تدبیر کنیم که کارهای علمی و کامپیوتری را برای ما انجام دهد، هرچند این خط عملا به دست بچهها و جوانترها تدبیر شده است. در پیامک، خطی که به آن فارگلیسی یا فینگلیش میگویند، به دست بچهها درست شده است که در عمل مقدار زیادی ناپختگی در آن دیده میشود.»
.
.
.
پیوندهای وابسته با این جستار:
خط فارسی؛ دورانداختنی یا قابل درمان؟ | کتاب و ادبیات | DW.DE | 30.01.2013
گشتو گذاری در وبلاگستان: خط فارسی را در یابیم | بلاگکده | DW.DE | 17.06.2007
پ.ن.:
1- دگرش /Degaresh/ = تغییر --> بنواژنام از کارواژه ی دگـَـراندَن/دگــَرانیدن
دگراندن | لغت نامه دهخدا
2- با ارج نهادن به پارسیک دوستانی که با این فرآیند همراستا نیستند!
3- شایندگی /Shaayandegi/ = امکان --> نامواژه از کارواژه ی شاییدن/شایستن
شاییدن | لغت نامه دهخدا
4- گیرا /Giraa/ = جذاب --> زاب از کارواژه ی گرفتن --> گیر(بن کنون)+پسوند "ا"؛ نمونه های دیگر: پویا، گویا، جویا و ...
5- امیدوارم این بخش از نوشته ی من را نشان از خودبزرگ بینی و خودپسندی من نپدارید!!
6 - زِندایش /Zendaayesh/ = زنده گردانی، زنده سازی؛ زنده نگهداری --> بنواژنام از کارواژه ی برساخته ی خودم! زنداندن/زندیدن (Zendaandan/ Zendidan)
7- نبسندیم /Nabasandim/= ن+بسند+ایم = بسنده نکنیم --> از کارواژه ی برساخته ی بسندیدن /Basandidan/
8- جایگزید /Jaygozid/ = جایگزین کرد --> از کارواژه ی برساخته ی جایگزیدن /Jaygozidan/
9- بهرید /Bahrid/ = بهره بُرد --> از کارواژه ی برساخته ی بهریدن /Bahrdian/ . بهتر است همچون زبان های دیگر، برای "بهره بردن" تنها یک کارواژه ی یک واژه ای داشته باشیم نه کارواژه ای که با بردن، کردن، گشتن و ... ساخته شده است. خود من که از این کارواژه خواهم بَهرید، چون به گمان من، از بهره بردن، سود جستن، بهره جستن و ... بهتر است. شما را دیگر نمی دانم!!!