توان است دیگر برادر جان. یه همچندی ساده است که تنها گسترش ان و یافتن ریشه هایش کمی سخت است!
نمایش نسخه قابل چاپ
توان است دیگر برادر جان. یه همچندی ساده است که تنها گسترش ان و یافتن ریشه هایش کمی سخت است!
راه گشایش از نگارش خمش یا همان جدول x.y مهربد :
فایل پیوست 2821
راه گشایش مزدائیک
فایل پیوست 2822
درستش هم این است که بگوییم که دو پاسخ دارد که روی هم سوار
هستند یا همان تی اندیس ١ برابر یک و تی اندیس ٢ هم باز برابر یک.
من از بس با اینکار سروکارها داشتم که با دیدن چهره اش بو میبرم که چگونه
باید اینها را از نو پخش کرد که یک دسته بندی نو بتواند از ان بیرون بیاید.
در نمونه ی شما هم چون هر ۵ توان بود، میشد توان ۴ را با توان دو، و
توان سه را با توان یک و یک بخش از توان دو را با توان صفر آزمود.
در جاهایی که یکی از این توان ها مانند توان دو نیست، میتوان دسته بندی
دیگری را در مغز و ویر خودتان بینگارید، برای نمونه توان ۴ با توان سه، و
توان یک با توان صفر. تنها باید دگرسانی توانی در هر دسته یکسان باشد
و مضرب هارا هم باید کم و بیش کنید که به هم بخورند.
•
بیش از اندازه که بجای افمارش, برایانید همین میشود! ((:
این هم یک نگارش زیباتر از کار مزدک گرامی:
پارسیگر
درود بر این راهگشای زیبا، سرتاسر درست بود. ولی من چون کمی تنپرور هستم و با فرمولهای کنکوری
مزدائیک را خوردهام، از فرمول شرمآور "عدد گذاری" با 1- و 0 و 1 و 2 پاسخ یک را بدست آوردم و خیم و خوی
گسترش آن را نداشتم! :e108:
همانگونه که سرور مزدک گفتند، باید تا جایی با این همچندیها سروکار داشته باشید که با دیدن چهرهاش بو
ببرید که چگونه گسترش دهید، چون هیچ گونه راهگشای سرراست و کلاسیک ندارد. زمانیکه شما در این باره
برزش میکنید، نخست دشوار میاید ولی پس از چندی، مغزتان خودبخود به این همچندیها خو گرفته و بگسترش
آنان چیره میشوید. در مزدائیک جُستارهای بسیاری است که باید با "نوآوری" و بازی کردن با شمارکها پاسخ را
جُست، این روند تنها و تنها با برزش و بازی بدست میاید.
پارسیگر
یک روشی هم بود به نام روش نیوتن رافسون که سریع به جواب می رساند:
یک ایراد کوچولو دارد که اگر تابع در همسایگی ریشه مشتق پذیر نباشد نمی توان از این روش استفاده کرد.
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/10/13.gif
یک راه ساده دیگر هم هست (کنکوری!). مجموع ضرایب عبارت سمت چپ تساوی، برابر با صفر است. این خود نتیجه می دهد که عبارت یک فاکتور (t-1) دارد، با تقسیم عبارت بر t-1 عامل دیگر به دست می آید. عامل دیگر t^3-t^2+t-1 است که این هم باز مجموع ضرایبش صفر است و یک عامل t-1 دارد، با تقسیم این عبارت بر t-1 تجزیه کامل می شود.