اینها
دستآویز[1] است, میدانیم که دستآوردهایِ یک مردمان (peoples) وابستگی بالایی به
پرگیر[2] و فرهنگی که در آن
میزیوند[3] دارد,
چنانکه در ایران باستان کشور ما از پیشروترین و پیشرفتهترین کشورهای جهان بوده, ولی امروز به قول مزدک در آفتابه سازی هم لنگ میزنیم.
آیا نژاد ما دگریسته؟ بیگمان نه, ولی فرهنگ ما دگریسته.
اروپا را هم که دیگر قرون وسطی اش برای همگان مانند روز روشنه و از سوزاندن جادوگران (که راستی میانشان مرد هم بوده) امروز به همسریِ قانونی همجنسگرایان رسیده.
نکته را میگیرید؟ ما
همگنی[4] ندارید, در تاریخ مینگریم, گاهی یک فرهنگ (مانند ایران) پیشرفته بوده, گاهی واپسمانده بوده.
ولی به دستآوردهایِ دانشیک/فلسفی زنان که مینگریم در سرتاسر تاریخ آیا همگن و بیتفاوت نیست؟ امروز
بنسبت بیشتر شده یا تنها
بیشتر شدهاند؟
اگر تنها بیشتر شدهاند که جای خسته نباشید دارد, امروز
زادگان[5] بشر مرز ٧ میلیارد را هم سپرانده, شما چشمداشت
دیدن چندتایی زن دانشمند بیشتر را در برابر انبوهی, بیشمار انبوهی از مردانِ فرهیخته و دانشمند و فیلسوف هم یعنی نداشتید!؟
پس میبینید که از سخنان من به هیچ روی به نژادپرستی نمیرسیم و بسا اینکه من بر پادِ شما از چندی پیش بر این شده ام
که زن و مرد را
یکسان و یک اندازه توانا به انجام کارها ببینم و اکنون نیز
چشمداشت یکسانی به یک زن دربرابر یک مرد دارم و بس; مگر اینکه بگویید نباید داشته باشم؟ (:
اگر اینها به دید شما sexist میاید, خوب بندارستی بیاید (sexism از ناتوانی سرشتین زنها میگوید), از بیخ در این جستار گفتهایم
که برای ما مردان دیگر این ترفندهایِ «زنستیز خواندن»و «sexist» خواندن و «شما در زندگی کُس به اندازه نمیگیرد برای
همین زنستیز شدهاید» اهمیتی ندارند و با این برچسبها و انگزنیها نمیتوانید حقیقت (
فرهود[6]) را خفه کنید! so good luck with that (:
----
1. ^ dast+âviz::Dastâviz || دستاویز: مستمسک; آنچه همراه آورند و وسیلهیِ داو (ادعای) خود سازند. Ϣiki-En, Ϣiki-En, Ϣiki-Pâ pretext; excuse
2. ^ par+gir::Pargir || پرگیر: پیرامون, محیط environment
3. ^ Zistan <— Zividan
4. ^ ham+genidan::Hamgenidan || همگنیدن: همگن کردن to homogenize
5. ^ zâd+eg+ân::Zâdegân || زادگان: جمعیت Ϣiki-En population
6. ^ far+hud::Farhud || فرهود: فرهوده; هوده=حق; حقیقت Ϣiki-En truth