بنگاه سفسته یابی - برگ 12
نمایش نسخه قابل چاپ
من بیشتر از این نمیتونم از شما به خاطر به رخ کشیدن سوادتون متشکر باشم. وای به حال موشهایی که مزدک معلمشونه :e415:
در حالت دوم شخص ستیزی کردید جانم. اینو همون اول گفتم جانم.
الان اون یکی زیردست میاد "جانم" های منو گردآوری میکنه به نفع سرورش میخنده :e415:
شما چرا این همه به اینکه من مزدک را «سرور» مینامم رشک میورزید؟
من کسانیکه در جایی از خود ام برتر ببینم را سرور مینامم: مردستیزی فراگیر در ایران و جهان
ایشان هم در بیشتر زمینهها از من برتر و دانشمندتر هستند و من پیوسته از ایشان میآموزم, اگرنه ما اینجا دوشادوش با
بهرهکشی میستیزیم و اندیشههایِ تیرهیِ شما از "سروری" و "نوکری" هم بدبختانه برآمده از همان جهانبینی کثیف خود تان هستند! :e402:
کورش و میلاد من را به یاد سندروم استکهلم میاندازند چون فکر نمیکنم خود اینها میلیونر باشند ولی اینگونه از کسی که حق آنها را نیز میخورد دفاع میکنند ، مثل گروگانی که از گروگان گیر خود دفاع میکند!
بسیاری از مردم هیچ انگاره ای از فرای سامانه ندارند
و در ماتریکسی که برایشان بافته اند به سختی گرفتار
و امیدشان به این است که در درون این سامانه پله های
پیشرفت مافیایی را بالا بروند، اینها هرگز نمیتوانند باور
کنند که روزی خود یا فرزندشان به در لای چرخ دنده های
بهره دهی، و روزمزدی و نداری و روسپی گری و ...
گیر کرده و له خواهند شد! ناآگاه از اینکه سرانجام،
این سامانه خود یا فرزندانشان را فرو خواهد خورد،
همچنان از سامانه ی دوزخی که از دریافت سازوکار
ان ناتوانند، به رایگان پدافند میکنند و پاریس هیلتون
به ریش نداشته ی این بیچارگان از خود بیگانه، میخندد!
•
پارسیگر