تازه همه ی سرمایه داران هم خوش تیپ نیستند، بویژه بازاری های اسلامیستی!
:e415:
•
نمایش نسخه قابل چاپ
ببینید تنها راه از بین رفتن سرمایه داری به زور اسلحه دولتی است که نمونه آن سیستم پلیسی و امنیتی شوروی بود ، ما میتونیم در مورد ایجادکارخانههای جدید که ابزار تولید اشتراکی هست صحبت کنیم و آنها را ایجاد کنیم ، در این میان کارگرها میبینند که از این طریق سود بسیار بیشتری نسیب آنها خواهد شد ، از کار کردن برای برای سرمایه دارها باز میزنند و اشتراکی کارخانه خود را ایجاد میکنند ، آن زمان سرمایه دارها میبینند که تمام بیزینس آنها خوابیده ، مجبور میشوند که سود بیشتری را با کارگران تقسیم کنند. این همان بازار آزاد کاپیتالیسم است ، اما یک بازار آزاد بسیار fair تر..
در یک بازه ای از زمان پس از پیروزی بر کمونیسم که سرمایه دار ها سرمست شدند،
"تاچریسم " و خودویژه سازی* هتا کهربا رسانی و آبرسانی و .. انجام شد که مردم از
شوک سرنگونی کمونیسم خاموش بودند ولی اکنون گندش درآمده و برای نمونه پس
از گندی که بانکها زدند، در آمریکا هم سخن از کنترل دولتی بر روی بانکها و .. به میان امد,
کم کم دوزای شان افتاد که نمیتوان همه چیز را به بخش نادولتی فروخت. برای نمونه
سامانه ی کهربایی امریکا که هرروز فرسوده تر میشود چون سرمایه دار در اندیشه ی
جیب خود است و نه بهزیستی مردم. شاهراه/بزرگراه قم هم شنیدم که پس از خودویژه*
شدن ، کمک فنر کـُش شده است !!
•
*خودویژه = private /privat
خودویژه سازی = Privatisierung/ privatization
پارسیگر
ما سرمایه دار ناب نداریم. سرمایه دار هم یک انسان هست. کمونیست اینچنین دید مکانیکی و 0 و 1 دارد و انسان رو همچون ماشین میبیند.
----------------
در مورد ریشه ی بیمه در آمریکا, تا جایی که من اطلاع دارم داستان بیمه اولین بار در آمریکا از زمان معدن داران طلا شروع شد که بانک ها برای جلوگیری از غارت طلاهای استخراجی از معادن در هنگام حمل آن ها به شهر, سیستم بیمه را از طرف دولت فدرال ابداع کردند.
بعد از مدتی که این سیستم جواب میدهد و سودده میشود, افرادی در رقابت با دولت فدرال, مجوز تاسیس شرکت های بیمه ی خصوصی را میگیرند. بعد از گذشت زمانی مشتری های زیادی پیدا میکند و در طی زمان, رقابتی بین این ها و شرکت های نوظهور شکل میگیرد و خدمات رو متنوع میکنند و به افراد عادی هم گسترش میدهد.
میبینید که سیستم بیمه ی آمریکا از کمونیست به سرقت نرفته و کاملا برمبنای عرضه و تقاضا و بر مبنای نیاز بازار و زیرمجموعه ای از سرمایه داری ابداع شده.
همانطور که قبلا هم به شما گفتم دیکتاتوری پرولتاریا در واقع دیکتاتوری نیست. در دیکتاتوری پرولتاریا اشیای خطرناکی به نام "ابزارهای تولید" از چنگ اقلیتی به نام سرمایه داران خارج می شوند، و هر کس هم که بخواهد دوباره سیستم به حالت قبل برگردد تا بهره کشی آزاد شود و علنا هم در این راه تلاش کند سرکوب می شود.
الان هم اگر شما بخواهید برای آزاد شدن "دزدی" یا "قتل نفس" کار تشکیلاتی انجام دهید، یا در تحویل دادن بمبی که در حیاط خانه دارید مقاومت به خرج دهید، در دموکرات ترین کشور دنیا هم که باشید سرکوب می شوید، و هیچ کس به خاطر سرکوب شما چنین حکومتی را سرزنش نمی کند و به آن دیکتاتوری نمی گوید.
من leaning سوسیالیستی دارم خودم ، ولی Marxism-Leninism را احمقانهترین سیستم حکومتی میدانم ، آمریکا هرچه باشد از سیستم تک حزبی vanguardism که اختراع لنین بود بهتر است ، من اکنون از خدمات بیمه دولتی دفاع میکنم چون زورم میآید ماهی ۳۰۰-۴۰۰ دلار بدهم برای بیمه خصوصی! یک روزی مثلا ماهی ۲۰ هزار دلار درامد داشتم میروم بیمه خصوصی میخرم ، دولت باید تا جایی که میشود از زندگی مردم بکشد بیرون! من فکر میکنم خدمات basic دولتی مثل بیمه یا حقوق سوسیال باید به عنوان آخرین انتخاب باشد که بهر حال شاید آتش سوزی شد تمام زندگی من از بین رفت ، آن زمان میروم از دولت پول میگیرم
چرا داریم، آنهایی که کاپیتالیسم ناب بی هیچگونه سزامندی برای کارگران،
مانند بیمه ی بازنشستگی، روز آدینه ! و ... را میپسندند. دیگر سرمایه دارن
در برابر فشار کمونیست ها واپس نشسته اند و هرگاه فشار چپ ها کاستی
گرفته و یا شکست خورده اند، این دستاورد ها از کارگران گرفته شده یا آبکی.
•
پارسیگر