قطعن سیستمی که نوسان نداشته باشد و فقط یک خط صاف را دنبال کند یک سیستم مرده است ، میخواهد قلب باشد ! میخواهد اقتصاد باشد ، میخواهد هر چیز دیگری باشد .
باز هم گویا خورد پهلوش !
نمایش نسخه قابل چاپ
کی گفته که جنبش توده ها نیست؟
انباشتگی این جنبش ها هر از چندی سر باز میکند و واژگشت میشود دیگر!
برای نمونه همین جنبش "وال استریت را فروبگیریم" از کجا آمد؟
هر جنبشی که از آغاز آتشفشانی نیست:
نخست, تپیدن های دلها, ناله میشود و سپس ناله ها فریاد!*
شما هنوز بسیار بسیار مانده تا بتوانید مارکس را پوچ کنید !
•
تپیدن های دلها ناله شد آهسته آهسته
رساتر گر شود این ناله ها فریاد می گردد
دلم از این خرابیها بود خوش، زانکه می دانم
خرابی چون که از حد بگذرد «آباد» می گردد
ز بیداد فزون، آهنگری گمنام و زحمتکش
علمدار علم، چون «کاوه» ی حداد می گردد
علم شد در جهان فرهاد در جانبازی شیرین
نه هرکس کوهکن شد در جهان «فرهاد» می گردد
به ویرانی این اوضاع هستم مطمئن زآن رو
که بنیاد جفا و جور «بی بنیاد» می گردد
فرخی یزدی
پارسیگر
بیجاست. یک رج راست که دارای شیب به بالاست،
نشانگر رویش بسامان است، درست مانند رویش
یک درخت در کشاورزی آبیاری شده. و به وارونه ،
درختی که دیمی بزرگ شود، گاه خشکی و نشیب
و گاه باران آبشار آسا را میبینید و کج و کوژ میگردد.
سامانه هایی که دارای یکان کنترل آژگاهی و چرخه ی بازخورد
هستند, دچار ناوسانی* نمیشوند و به وارونه، دگرگونی های
ناگهانی بیرونی را، آسانتر کوبشگیری ( buffer) میکنند.
•
*ناوسانی = نوسان
پارسیگر
فرنود که ته کشید, لودگی میآغازد! :e00e:
ما که چیزی نگفتیم, شما گفتید سرمایه از آسمان نمیبارد, که دیدیم براه "ارث" میبارد!
تازه شاید پدر و مادر کسی هم دزد بودند و براه دزدی سرمایه گردآورده بودند, این همه آقازادهیِ سرمایهدار در ایران چه هستند پس؟
یعنی میگویید بیل گیتس حق اینکه بیش از ٨٠% مردم رویهم پول و درآمد داشته باشد (آنهم هنگامیکه بسیاری از گشنگی و نداری جان میدهند) را دارد؟
نکته اینجاست که کارگر دربرابر کاری که میکند مزد نمیگیرد, از بهرهیِ همان کاری که میکند دارد مزد میگیرید!
پس اینجا بدرستی این سرمایهدار است که کاری نمیکند و از کار کارگر مزدی هم میگیرد = بهرهکشی و مفتخوری
کسی مگر اینجا از بیگاری سخن گفت؟
تازه سخن شما ناجور است, در همان اردوگاه کار هم که گفتید بهرهیِ کار مردم به همان مردم بازمیگشته دیگر, چه کسی آنجا از کار ایشان بهرهمیکشیده!؟
از همهیِ اینها گذشته, در همین سرمایهداری هم مردم باید بزور کار کنند, برای نمونه شما
نخواهید برایِ یک سرمایهدار کار کنید و بهرهدهید, چه میتوانید بکنید, از گرسنگی بمیرید؟ :e405:
تازه سخن ما هم در جُستار دیگر این بود که بیاییم این سرمایههای بیجا را از دست مفتخورها
و سرمایهدارها بگیریم و کارخانههایِ خودکار و نیمهخودکار راه بیاندازیم که کسی دیگر برای این چیزها کار نکند: همبود کاررَها - The work-free society
درسته, انجام همین دادوستد در چهرهیِ کلان میشود بهرهکشی: همانجوریکه شما میتوانید پولگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی sonixax
هم بدهید و کسی را به گاری/تابلو ببندید تا برایتان بار/نقاشی بکشد, آنجا هم بهرهکشی رخداده.
پارسیگر
رجی که همواره رو به بالا باشد نداریم ! داشته باشیم نهایتن هم یک جایی از سعود رو به بالا دست بر میدارد و میشود همان خط صاف ! (تولید بیشتر از منابع که نمیشود جانم! مگر اینکه شما قوانین فیزیک را از نو تعریف کرده باشید)
همچنین محصول درختی که دیمی برای خودش در جنگل و بیابان رشد کرده نه تنها خومزه تر بلکه ارزشمندتر و گران تر هم هست چون خبری از کود شیمایی و دستکاری ژنتیکی و ... نیست :e405:
ای کاش که همه اش رو درست میخواندید و سخن را تحریف نمیکردید :
پس همانها هم میان بقیه دزدها باهوش تر بوده اند :e405:
قطعن چنین حقی دارد ! چون بقیه آن 80% روی هم رفته اندازه بیل گیتس خلاقیت و لیاقت و هوش نداشته اند .
مثال نقاشی !
پس کار اردوگاه کار اجباری خوب هم هست !
این شمایید که باید نشان دهید بهره کارشان به خودشان بر میگردد نه من! و همچنین باید نشان دهید این بهره از میزان مزدی که در قبال همان کار در یک جامعه سرمایه داری میگیرند بیشتر است .
البته این را هم میدانیم که اردوگاه کار اجباری و بیگاری کشیدن مال مخالفین و فراریان از نظامهای کمونیستیست نه موافقین !!!!!
بیجاست ! من میروم با میل خودم برای یک سرمایه دار کار میکنم ! نخواهم بساط را جمع میکنم میروم یک جای دیگر . نه اینکه اگر نخواهم من را بگیرند ببرند اردوگاه کار احباری !!!!
در نظام کمونیستی هم یا شما باید برای سرمایه دار اعظم (دولت) کار کنید ! یا بروید زندان و اردوگاه کار اجباری یا از گشنگی بمیرید یا اصلن خودشان میزنند میکشنتان ! . بدتر شد که :دی
راه انداختن خطوط تولید خودکار نه تنها ایده بدی نیست بلکه هم خیلی خوب و مفید است ولی این راه اندازی نباید به قیمت نابود کردن افراد تمام شود .
همچنین درآوردن سرمایه آن هم زورکی !!! از دست سرمایه دار اسمش دزدیست (قابل توجه که سرمایه نخود لوبیا نمیخورد !!!) .
ولی بله شما بروید یک نظام جدید معرفی کنید که کارگرها به خودی خود دیگر نروند برای سرمایه دار کار کنند و بیایند در آن سیست مشغول شوند! به خودی خود و بدون اینکه برویم بزنیم در سر سرمایه دار و ازش دزدی کنیم سرمایه اش از دستش خارج میشود . مانند فراگیر کردن هما سیستمهای تولیدی مشترکی که کسرا پیشتر درباره اش توضیح داده . خیلی هم درست و اخلاقی و خوب و رقابتی .
سرمایه دار هم غلط میکند توی سر کارگر بزند و به زور ببرتش سر کار و در اردوگاه کار اجباری و ...
البته امروزه دیگر نه جانوار نه انسان را برای بار کشی به گاری نمیبندند ! فکر میکنم 200 سالی باشد که اینچنین است !
ولی من می آیم کامیون را میخرم ، تابلوها هم که مال من است ! ، پول سوخت را هم که من میدهم ، فقط از آقای X میخواهم که با کامیون من! با هزینه ی سوخت و بیمه و ... من مالِ من را ببرد تا فلانجا (فقط رانندگی کند) و در قبال این رانندگی کردن مزد هم دریافت کند . نه تنها بهره کشی رخ نداده بلکه هیچ اتفاق بد و غیر انسانی و ... هم نیوفتاده .
2x2=4
بیجاست، اکنون جهان ۶ میلیارد تن را خوراک میدهد، پیشتر یک میلیارد را هم
نمیتوانست، چرا، چون دانشمندان کود شیمیایی و تراکتور و اینها ساختند و
اکنون هم هومن راه گیتی های دیگر را می یوزد ( که پیشگامانش هم همان کمونیست ها بودند!)
فراورده های پرورشی هم اگر سرمایه داران در آن تقلب نکرده باشند، بارها از از دیمی ها که کرمو و .. هستند، بهترند.
•
پارسیگر
محصولات شیمایی و پرورش یافته با کود شیمیایی هرگز به گرد پای محصولات طبیعی هم نمیرسند چه از نظر کیفیت چه از نظر مواد غذایی و ...
این جهانی هم که امروز 6 میلیارد را غذا میدهد همه را دارد با محصولات مصنوعی و بیمزه و کود شیمیایی و غذاهای دستکاری شده ژنتیکی که پیشتر سخن از سمی بودنشان بود و ... این کار را میکند .
فایل پیوست 2978
که سر همین هم یک مدتی اینها را از فروشگاه ها جمع کرده بودند در آلمان که دوباره برگشته اند .
پس باز هم گویا خورد پهلوش !
بیجاست، همه ی زیستشناسی همان شیمی است و ژنتیک و ... دانش هومنی ، توانسته پتیاره های گیاهی و مور و ملخ
را از با دانش شیمی و زیست-شیمی و ژنتیک میان برده و خوراک میلیارد هارا فراهم کند. اگر به جنگل برگردید باید از
هفت میلیارد تن کنونی، ۶ میلیارد و نهسد میلیون تن بمیرند تا آن چند میلیون بجای مانده با سیب جنگلی ! و شکار موش
زنده بمانند ! اینکه ما ژن ها را دگرگون میکنیم کار بدی نیست ولی باید با هوشمندی انجام شود. تا کنون طبیعت کورکورانه
ژن هارا دگرگون میکرده و اکنون ما میتوانیم برای نخستین بار با هوشمندی این کار را انجام بدهیم. بزبان دیگر, بازهم
خودتان را از کمی اندیشه و آگاهی در گوشه ای گیر انداختید که باید برگردید به زمان جنگل نشینی و شکار دایناسور !
آنهایی که از بد بودن فراورده های دستکاری شده! ژنتیک و خوشمزه بودن سیب های کرمو سخن میرانند، خودشان
یک روز هم در جنگل گرسنگی نکشیده اند و بیشتر این " سوسول" های شهری نازپرورد می باشند که گمان میکنند
گوشت و میوه در گنجه های فروشگاه سبز میشود !
•
پارسیگر