گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی
Russell
بله البته ما میدانیم که از منطق و ریاضی و فیزیک گرفته تا پزشکی ائمه کشفیات فراوان داشته اند و اسناد همه هم در صندوقی مخفی در لندن موجود هستند :e105:
ظاهرا بی دینی و تمسخر جدایی ناپذیرند !
گفتآورد:
ولی جدا از شوخی، عنوان تاپیک این و موضوع بحث اینجا مشخص است، شما اگر میخواهید استدلالی کنید، آن استدلال باید بزبان مشترک باشد، نه بحث درون دینی.
من حساب سود و فایده و تصمیمگیری برمبنای آنرا میفهمم چیست (دلیل نمیشود استفادهاش را به اینگونه لزوما قبول داشته باشم)، ولی «اصل دفع خطر احتمالی» که توسط فلان آخوند و امام نوشته شده (بر فرض صحت اعتبار تاریخی) که فرق عملگر ضرب را با تفریق نمیتوانسته تشخیص دهد را نمیفهمم.
پس بلی، ایراد دارم اخوی، بزبان مشترک باید سخن بگویید.
من از دین اسلام و مذهب تشیع دفاع می کنم و موضوع این برهان هم سود و ضرر است به طور طبیعی من باید بتوانم بر اساس مبانی دینی خودم آن را طرح و از آن دفاع کنم اینکه پاسگال مسیحی چه جزئیاتی را در این برهان طرح کرده برای من چندان اهمیتی ندارد.
سخن اصلی این برهان همان مفاد سوره عصر است خیلی ساده و روشن:
هر آینه انسان در زیان و ضرر است مگر کسی که ایمان آورده و عمل صالح انجام دهد.
ببینید می توانید بر اساس واقعیت های خارجی که انسان با آن روبروست این منطق ساده را رد کنید.
گفتآورد:
آقا جان شما اگر میتونی با برهان علیت وجود خدا را ثابت کنی و کردهای که دیگر چه بحثی داری؟ مطرح کردن یک برهان دیگر که ربطی به بحث فعلی ما ندارد این وسط چه کاری قرار است انجام دهد؟
گفته شد که این برهان برای کسانی که از روی عناد و لجاجت منکر خدا می شوند لذا به آنها گفته می شود:
هر طور که مایلید عمل کنید اگر خدا باشد که شما بیچاره اید اگر نباشد چیزی از این دنیا نه به ما و نه به شما نخواهد ماستید.
گفتآورد:
ببینید من یک مثال میزنم برای روشن شدن مورد بحث بودن این برهان(جدا از نتیجهاش). فرض کنید خیس نشدن زیر باران برای ما مهم است و ما هم فردا میخواهیم به جایی برویم.
گویندهیِ استدلال در اینجا میگوید که، ما نه تنها فردا باید چتربرداریم، بلکه هم باید باور کنیم که فردا باران خواهد آمد. این جملهیِ آخر بسیار مناقشه برانگیز است، چرا که اگر جایی که ما میرویم بیابان است که 30 سال است باران نیامده و ابری هم در آسمان نیست و پیشبینی هواشناسی هم اینست که در هفتهیِ آینده هوای آنجا مانند همیشه آفتابیست (تشبیه به وجود الله) من هر کاری هم بکنم نمیتوانم «باور کنم» که فردا باران خواهد آمد. حالا شما میتوانی به من از کم هزینه بودن برداشتن چتر و لباس بارانی و... بگویی و در این مورد میشود بحث کرد (که البته تا اینجا دیدیم که بحث با این روش دربارهیِ رویکرد ما نسبت به وجود خدا بجایی نمیکشد)، ولی اینکه من حقیقتا به گزارهیِ «فردا باران خواهد آمد باور کنم» مسالهیِ دیگریست.
شما در این مثال با پیش فرض خود که هیچ دلیلی بر وجود خدا نیست بحث کرده اید در حالیکه صرف نظر از برهان های اقامه شده بر وجود خدا از در و دیوار وجود نشانه های وجود خدا در حال بارش است کافی است کسی نخواهد عمدا خود را به کوری بزند.
گفتآورد:
دربارهیِ تعریف خدا باز هم میگویم. اساسا بحث اینجا برمبنای سود است و نهایتا بتوان جهان بعد از مرگ را بخش لاینفک آن بشمار آورد. برای محاسبهیِ رویکرد ما هم تنها عامل مهم اینجا تعداد حالتهایِ ممکن و سود زیان آنهاست. نام خدا و شیطان و... هم اصلا بخودی خود مهم نیست، مهم نقش آنها در محاسبهیِ نتیجه در روش ماست
سود و زیان تنها وقتی معنا پیدا می کند که خدایی با صفات و نشانه های ادیان آسمانی که دارای معاد و ... است وجود داشته باشد
مطرح کردن هر فرض دیگری بی معنا و بدون دلیل و صرف بازی کردن با جملات است.