درست است، همان انگشتی که خود
شمارا هم اواره ی جهان نموده است
ولی شما دارید انرا میلیسید!
•
نمایش نسخه قابل چاپ
یک چیزی در مورد جنگ جهانی دوم:
بردن جنگ با تلفات بسیار بالا هنر نیست،اون هم آلمانی که فقط با شوروی درگیر نبود و حتی گروهی وارد شدن آمریکا به جنگ رو عامل اصلی شکست هیتلر میدونند.
روش شوروی در جنگ رو شاید با استراتژی "زمین سوخته" که به بارها توسط استالین استفاده شد هم توجیه کرد، یعنی تلفات و صدمات(چه انسانی و چه غیر انسانی)چندان اهمیت نداره، پیروزی مهمه.
پیروزی شوروی هم به بهای بسیار بالایی بدست اومد که واقعا نمیشه بهش ارزش بالای استراتژیک داد:)
نوام چامسکی یکی از آنارشیست -سوسیالیستهای بزرگ جهان در مورد اینکه چرا سقوط شوروی بهترین هدیه به سوسیالیسم بود!:e00e:
من میخواهم بدونم آیا جناب مزدک فکر میکنند آیا نظام شوروی در طول زندگی خود اصلا اشتباهی کرده و اگر آری این اشتباه چه بوده؟:e40e:
بیسوادی سیاسی ما یا هرچه که میخواهید نامش را بگذارید ! این گفتمان از سوی شما به مانند داستان بمب در آمریکا نشان میدهد که شما حاضرید به هر دروغ و تحریفی تن بدهید تا از گندی به نام کمونیسم دفاع کرده باشید .
ما بقی سخنانتان هم که ماست مالی و پرت و پلاهایی هست که پیشتر پاسخ همه شان داده شده و نیازی به تکرار دوباره شان نیست .
ما از انگشت آمریکا آواره جهان نشده ایم جانم !
تازه ما ی زپرتی بدون قدرت کجا شوروی اَبر کشور شما کجا :))
همان انگشتی که ما را روانه بلاد کفر کرده اگر شوروی را پاره کرده که ....
بابا دست بردارید ازین قصه های کلثوم ننه.
پیشرفت های هوافضای امریکا مربوط به 200 سال پیش است؟
200 سال پیش عثمانی هم برده دار و بهره کش بود.
نظرتون درباره امپراتوری روم چیه؟
ضمنن اگر علت پیشرفت امریکا برده درای سابقش هست، چرا هی به کاپیتالیسمش اشاره میکنید؟ چرا به اونی که علت اصلی هست (برده داری) اشاره نمیکنید؟ چنته خالیه؟
یاوهگویی هم اندازه دارد, ندارد؟گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
نامردا خواهرم بود....... - هم اندیشی - هم میهن
گفتآورد:
ماده 3-225: مرتد بر دو نوع است: فطری و ملی.
ماده 4-225 : مرتد فطری كسی است كه حداقل یكی از والدین او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده و بعد از بلوغش اظهار اسلام كرده و سپس از اسلام خارج شود.
ماده 5-225: مرتد ملی كسی است كه والدین وی در حال انعقاد نطفه غیر مسلمان بوده و بعد از بلوغش به اسلام گرویده و سپس از اسلام خارج و به دین دیگری برگردد.
ماده 6-225: هر گاه کسی که حداقل یکی از والدین او در حال انعقاد نطفه مسلمان بوده بعد از بلوغ بدون آن که تظاهر به اسلام نماید، اختیار کفر کند درحکم مرتد ملی است.
ماده 7-225 : حد مرتد فطری قتل است.
ماده 8-225 : حد مرتد ملی قتل است؛ اما بعد از قطعیت حکم تا سه روز ارشاد وتوصیه به توبه می شود و چنانکه توبه ننماید، كشته میشود .
این هم قانونهایی که کشتن دگراندیش را مهر قانونی میزنند.
اکنون — که امیدوارانه یاوهگویی اتان ته کشید — یکبار مهر نموده بفرمایید تکلیف خودتان را روشن کنید,
سرانجام چون یک چیزی را بیشینگان رای دادهاند (٩٩% ایرانیان به نظام جمهوری اسلامی) و اگر
دربرگیرندهیِ "کشتن دگراندیش" هم میشود, نون کشتن دگراندیشان دادوند (= مشروع) است یا خیر؟
خواستهیِ بیشینگان دادوند:
اگر نیست, پس اگر ایران هرگز از راه دموکراتیک تغییر نکرد, مردم ایران باید تا ابد این قانونها را پذیرفته و هرگز, هرگز, هرگز دست به واژگشت نزنند؟
اگر هست, پس باید بپذیریم که ایران حق دارد همهیِ دگراندیشان را, از جمله خود شما را بکشد؟
اینها مشتی سخن بی سر و ته نبودند و درونمایهیِ سخن اتان رویهم از این فراتر نمیرود:گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
١- قدرت بد است.
٢- لازمهیِ قدرت سرکوب است.
٣- کمونیسم انحصار قدرت است.
٤- سرکوب هم به کشت و کشتار میرسد.
اکنون برای اینکه به سفستههایِ گوناگونی که باز گویا ندانسته — یا شاید هم دانسته, چون انگار سفسته برایتان شیرینی بیشتر نبوده و در یک گفتمان "راستین" کاربرد اشان اشکال ندارند — به کار بُردید, پی ببرید:
١- قدرت بد است: سفستهیِ پنداشت پرسش (مصادره به مطلوب), برای ما بفرمایید چرا قدرت بد است؟ برای نمونه یک مرد زور بیشتری (= قدرت) از یک زن دارد, آیا این قدرت بیشتر مرد را بَد میکند؟
٢- لازمهیِ قدرت سرکوب است: برای ما بفرمایید, هماکنون که در جهان ٥% مردم بیشتر از ٩٠% بنمایهها را در دست دارند و پس قدرتی "انحصاری و متمرکز" و بس فراتر از دیگران دارند, چگونه این قدرت را بی سرکوب نکردن بدست آوردهاند؟ اگر سرکوب کردهاند, پس چرا این سرکوب از سوی دولت — که برساخته از مردم است — باشد زمین و زمان به هم دوخته میشود و واولیا, اگر از سوی ٥% مردم باشد, هیچ اشکالی ندارد؟ اگر هم سرکوب نکردهاند, پس چگونه لازمهیِ قدرت سرکوب است؟
٣- کمونیسم انحصار قدرت است: فرجامیابی نادرست (unsound + invalid), در کمونیسم مالکیت بر ابزار فرآورش از مردم گرفته میشود
و قدرت (= پول) به همگونیِ بیشتری میان مردم پخش میشود و در فرهود تنها چیزیکه ندارد, همان انحصار و تمرکز قدرت (= پول)! است که هماکنون ٥% در جهان, بروشنی دارند.
سفستهیِ دستآویز به عقل سلیم: appeal to common senseگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
گفتم دیگر, از دیدگاه شما سفسته انگار یک چیزی تجملی است و کاربرد آنْ گهگاه, دشواری ندارد! (;
سفستهیِ دستآویز به همگان: برای اسلام و مسیحیت و بیشمار چرندهایِ دیگر هم بیشمارگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
آدم آن بیرون دارند برای سالها گفتمان میکنند, ولی فرنودی در اینکه دریافت درستی/نادرستی این چرندها و پرسمانها دشوار هستند, نمیشود = Argumentum ad populum - WiKi
سازوکار دو دو تا چارتای سرمایهداری هم بسنده روشن است:
١- همهیِ فرآورندگان همهیِ خریداران هستند.
٢- سرمایهداران میانگاریم تنها ١٠% سود از بهرهیِ افزوده را بالا میکشند.
٣- همهیِ سودی که همهیِ فرآورندگان فرامیآورند, با کاهش ١٠%, به خودشان که همچنین همهیِ خریداران هم هستند, بازمیگردد.
این ١٠%ای که پیوسته از چرخه بیرون میرود به چاقتر شدن انگلهایِ سرمایهداری که همان ٥% بالا باشند, میانجامد.
در سامانهیِ کمونیستی تنها دگرسانی مِهادین در این است که این ١٠% دوباره به مردم بازمیگردد.
اشارهیِ من به روش ناکارآمد و درگیری خود شما در سامانهیِ "سرمایهداریِ" ایران, که زمان آسودگی ندارید و تنها میتوانید چند خط در سال ترجمهیِگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
چند تا سفسته بکنید — آنهم جاییکه ببامزگی میبینیم بجای ترجمه باید یکبار بخوانید ایشان — همان اوج رذالت و عمل شنیع و زشت و ترور شخصیت و
واویلای!! دیگر من است, ولی اینکه شما مرا ده باری رذل نامیده و تهدید به برملا کردن "جنبههایِ بد شخصیتی من" کرده هیچگونه رذالت و ترور شخصیتی در خود ندارد؟ :e402:
خیر, سخن اینجا از آغاز پرداختن به هومنستیزی بهرهکشی و آمریکا بوده است, اینکه اکنون شما برداشتهایدگفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
سفستهوار "تو هم بدی, تو هم بدی" میکنید تا نایکراست, سرمایهداری را دگرگزین بهتر جابزنید هم آشکار است, چنانکه میبینیم:
تازه اینجا هم بیسوادی خودتان را نمایاندهاید, چون گویا نمیدانید خودِ ایران هم سرمایهداری است و کیفیت زندگی الزاما و ببایست, بسیار هم پایین میباشد؟گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
بار ادعا بر دوش مدعی را هم نمیدانید؟ شما دارید ادعا میکنید دولتهایِ کمونیستی همواره و در همهیِ زمانها "فاشیست" خواهند شد, مدعی اینجا کیست؟گفتآورد:
نوشته اصلی از سوی dariush
سرمایهداران و هواداران سرمایهداران نایکراستی مانند شما — دستهای که میگویند "آری ما هم میدانیم سرمایهداری بده, ولی ..." — هم با پرداختن به شوروی در
برابر ادعایِ ما — سازوکار بهرهکشی چیست و چراییِ هومنستیزی آن, که در بالا هم آوردیم — باز خود یک سفستهیِ دیگر دارند میکنند, سفستهیِ تو هم بدی: "شوروی کمونیست بود, شوروی بد بود, پس کمونیسم بد است, پس سرمایهداری دگرگزین بهتر است" !!
با این همه, پاسخ این گیرهای شما را هم چندبار دادند:
١- نمیتوانید نخست چوب لای چرخ کار کسی بکنید, سپس که به کژروی و کاستی دچار شد برای خودتان دست زده و بگویید "دیدی؟, من که میگفتم کار نمیکند!"
٢- نمیتوانید تنها با نگاه به یک نمود (aspect) از چیزی, همهیِ آنرا داوری کنید (مگر آنکه سفستهوار بکوشید نمونهوار دستآوردهایِ شگرف شوروی در دانش و فندآوری را "نادستآورد" بخوانید), اگرنه ما هم نگفتهایم شوروی بهشت بود و این هم سفستهیِ انگ دیگر شماست که به ما چسباندهاید.
پس زمانیکه خود آمریکا, بزرگترین سرمایهدار چپاولگر با همهیِ ابزارهای در دست اش همهیِ کشورهای کمونیستی را تا توانسته به کژروی کشانیده, و امروز
هم با پروپاگانداهای گستردهیِ و رسانههایِ بیشمار خود آن چندتای بجای مانده را پیوسته میکوبد, در میان همهیِ اینها ما باید بنشینیم برای شما
با سند و مدرک نشان دهیم که بازگرداندن ١٠% بهرهیِ افزوده از چند تا مفتخور بهرهکش به مردم, در همهیِ زمانها و در همهیِ مکانها هرگز مایهیِ پیدایش گندیدگی و فاشیسم نخواهد شد؟
پ.ن.
خوشنودم که سرانجام نقاب از چهره انداخته و روشن شد از همان آغاز هم دربارهیِ کمونیسم سخن میگفتید, در جامهیِ تازش به شوروی, آنهم در راستای بهتر جا زدن سرمایهداری.
پارسیگر
چون بردهداری خودش زیرگردآیهیِ بهرهکشی میرود؟
بهرهکشی و بردهداری آمریکا هم درست بمانند آدم کلاهبردار و دزدی است که میبینیم روز به روز پولدارتر و توانگرتر میشود,
ولی تاکنون ندیده بودیم کسی این روش و کلاهبرداری و دزدی و بهرهکشی و ... را خوب بداند, که نوکران سرمایه این را هم به ما نشان دادند! (:
پارسیگر
این قانونها مربوط به مسلمانیست که اسلام را ترک گفته نه کسی که از ابتدا مسلمان نبوده و نیست !
همچنین کسی که مرتد ملی باشد (یعنی قبلن مسلمان نبوده حالا شده و دوباره از اسلام بیرون رفته) در صورت توبه بخشیده میشود .
همین قوانین هم تا کنون درست و حسابی اجرا نشده اند و هنوز سرشان در مجلس بحث است و به جز یک یا دو مورد در مورد کشیشان مسیحی سابقن مسلمان منجر به مرگ و اعدام و ... نشده .
طبیعیست کسانی که از ابتدا مسلمان/مسلمان زاده نبوده و نیستند در دایره ی همه ی دگر اندیشان قرار نمیگیرند !
آنهایی که در دایره دگر اندیشانی که میشود کشتشان قرار میگیرند مرتدهای فطری (مسلمان زاده های مسلمانی که ترک اسلام گفته اند) هستند و بس ! حتا پیروان مذاهبی که جمهوری اسلامی به رسمیت نمیشناسدشان در صورتی که مرتد فطری یا ملی نباشند در حال حاضر محکوم به مرگ نمیشوند و زندانی و تبعید و محروم از تحصیل و ... میشوند .
البته در بی اخلاقی و بربر منشانه بودن این قوانین کوچکترین جای شک و تردیدی نیست منتها آش به آن شوری هم که شما میگویید نیست .
در پدافند از سرمایهداری, میبینیم که در ایران کشتن دگراندیش را هم میخواهند "ناقانونی" جابزنند! :e402:
سخن من هم از آغاز دگراندیش بود و کسیکه مسلمان است, مانند خود شما و داریوش و هر کدام
اینها که دارد هماکنون در این انجمن بر پاد اسلام مینویسد, با قانونهایِ نامبرده باید کشته شوند و بس.
ولی خُب ... اشکال چندانی ندارد, باید براههای دموکراتیک و واژگشتهایِ مخملین!
مردم ایران درگیر درست کردن اینها باشند و اگر نشد, هرگز, هرگز, هرگز! دست به واژگشت
نزنند, چون میدانیم نئولیبرال مغزشستشو رفته چه دیدگاهی دربارهیِ واژگشت دارد! (:
پارسیگر