مکانیسم‌های دفاعی ذهنی

مدتی بود قصد داشتم در این خصوص تاپیکی باز کنم و موضوع رو بررسی کنیم چون به نظرم در زندگی همه ما کاملا تاثیر گذار بوده و هست...
پیش از شروع لازم هست بخش های مختلف ذهن از دیدگاه روانکاوانه فرویدی رو معرفی کنیم:

• Id: این بخش از ذهن در واقع مخزن ناخودآگاه هوس ها، انرژی ذهنی و سوخت لازم برای غرایض و روند های ذهنی انسان را تامین میکند.این بخش خودخواه،کودکانه و متمایل به لذت بردن شخصیت، بدون توان برای ایجاد تاخیر در این لذت جویی هست.
• Superego: این بخش در واقع مسوول تصمیم گیری بر اساس اخلاقیات در قبال لذت هایی هست که از طریق Ego دریافت شده است.در واقع استاندارد های درونی شده اجتماعی و والدانه برای تعیین رفتار های«خوب» یا «بد» و «درست» یا «نادرست» هست.
• ٍEgo: بخش از اخلاق شخصی که وارد بخش خودآگاه انسان شده است...قوانین و راه بردهای حفاظتی!! میانجی بین دو بخش Id و Superego که به دنبال مصالحه برای فرونشاندن و معتدل کردن هر دو هست و میتواند به عنوان حس زمان و مکان ما دیده شود.

فایل پیوست 841

• طبق تعریف مکانیسم های دفاعی، راهبردهای روانشناختی ای هستند که توسط ناخودآگاه ذهن ما به بازی گرفته میشوند تا واقعیت را دست کاری،انکار یا تحریف کنند و تصویر از خود(self image) و یکپارچگی شخصیتی او را نگهداری کنند. این مکانیسم های دفاعی برخاسته از Ego ذهن انسان هستند و معمولا زمانی که تکانه های بخش Id با هم در تضاد هستند یا تکانه های بخش Id در تضاد با باور ها و اعتقادات بخش Superego ذهن قرار میگیرند یا یک تهدید خارجی در مقابل Ego قرار گرفته باشد.

مکانیسم های دفاعی در چهار دسته تقسیم بندی میشوند.

Level I - pathological defences (i.e. psychotic denial, delusional projection)

Level II - immature defences (i.e. fantasy, projection, passive aggression, acting out)

Level III - neurotic defences (i.e. intellectualization, reaction formation, dissociation, displacement, repression)

Level IV - mature defences (i.e. humour, sublimation, suppression, altruism, anticipation)

• دسته اول مکانیسم های دفاعی

تمامی مکانیسم های دفاعی این دسته بیمار گونه یا pathological هستند و از طریق باز چینش تجربیات بیرونی، مانع از نیاز به تطبیق افراد به کار گیرنده این مکانیسم ها با واقعیت میشوند. این افراد در نظر دیگران نامعقول و دیوانه به نظر میرسند.اینها دفاع های روان پریشانه هستند اگر چه در رویاها و دوران کودکی هم دیده میشوند.

این مکانیسم ها شامل این موارد است:

Delusional Projection: Grossly frank delusions about external reality, usually of a persecutory nature.

Conversion: the expression of an intrapsychic conflict as a physical symptom; some examples include blindness, deafness, paralysis, or numbness. This phenomena is sometimes called hysteria.^[16]

Denial: Refusal to accept external reality because it is too threatening; arguing against an anxiety-provoking stimulus by stating it doesn't exist; resolution of emotional conflict and reduction of anxiety by refusing to perceive or consciously acknowledge the more unpleasant aspects of external reality.

Distortion: A gross reshaping of external reality to meet internal needs.

Splitting: A primitive defence. Negative and positive impulses are split off and unintegrated. Fundamental example: An individual views other people as either innately good or innately evil, rather than a whole continuous being.

Extreme projection: The blatant denial of a moral or psychological deficiency, which is perceived as a deficiency in another individual or group.

به معرفی اولین مکانیسم دفاعی این دسته میپردازیم:

گفت‌آورد:

---

Delusional Projection: Grossly frank delusions about external reality, usually of a persecutory nature

---

• فرافکنی آمیخته به هذیان: یک هذیان کاملا صریح و آشکار در مورد واقعیت بیرونی، معمولا با ماهیتی از جنس آسیب و گزند

تعریف هذیان در علم روانپزشکی:

گفت‌آورد:

---

هذیان (به انگلیسی: delusion) از نشانه‌های جنون (روان‌پریشی) بوده به معنی اعتقاد غلط در مورد یک حقیقت خارجی است که با وجود دلایل موجه و شواهد آشکار علیه آن بر آن اصرار می‌شود و این عقیده بر خلاف علاقهٔ رایج سایر اعضای فرهنگ شخص است.^[۱] شایعترین انواع هذیان شامل هذیان‌های گزند و آسیب، بزرگ منشی، انتساب، و حسادت است.^[۲]

---

هذیان آسیب و گزند برای مثال دو جز اصلی دارد:

1)فرد گمان میکند گزند یا حادثه ناگواری برای وی در حال وقوع یا در شرف وقوع است.
2)فرد گمان میکند عامل آسیب زننده قصد دارد به وی آسیب برساند.

دومین مکانیسم دفاعی این دسته

• تبدیل

گفت‌آورد:

---

Conversion: the expression of an intrapsychic conflict as a physical symptom; some examples include blindness, deafness, paralysis, or numbness. This phenomena is sometimes called hysteria.^[16]

---

این مکانیسم دفاعی در واقع بروز یک تعارض و درگیری درون ذهنی به شکل یک نشانه و درگیری فیزیکی هست...نمونه های این مورد کوری،کری،فلج شدن یا بی حس شدن بدن هست...در گذشته به این حالت hysteria هم گفته میشده...البته باید توجه داشت زمانی این مورد رو اثبات شده فرض میکنیم که بیمار به واقع از لحاظ جسمی سالم باشد...

مشهور ترین فرد مبتلا به این بیماری Bertha Pappenheim با نام مستعار Anna O، بیمار پروفسور یوزف بروئر بوده که در کتاب Studies on Hysteria در سال 1895 با همکاری دوستش زیگموند فروید، به این مورد اشاره کرده.