دوستان به نگرتان ادبیات، هنر هست؟ چرا در دورهمی های ادبی ایرانی بیشتر شعر را ادبیات میدانند و در مواردی اصلا رمان را جزو ادبیات به حساب نمی آورند و اینکه رمان خوانی را مبتذل میدانند؟ کتابهای ادبیات مدرسه هم تقریبا خلاصه میشوند در شعر و نثر آهنگین.
نمایش نسخه قابل چاپ
دوستان به نگرتان ادبیات، هنر هست؟ چرا در دورهمی های ادبی ایرانی بیشتر شعر را ادبیات میدانند و در مواردی اصلا رمان را جزو ادبیات به حساب نمی آورند و اینکه رمان خوانی را مبتذل میدانند؟ کتابهای ادبیات مدرسه هم تقریبا خلاصه میشوند در شعر و نثر آهنگین.
بله ادبیات قطعا «هنر» می‌باشد! رمان هم زیرشاخه‌ای از ادبیات داستانی به شمار می‌رود. داستان‌های اسطوره‌شناختی
و حکایات تمثیلی و .. نمونه‌های ادب داستانی قدیمی هستند (هرچند امروزه هم استعمال میشوند) و رمان هم شاخه‌ی
نوپایی از ادبیات داستانی‌ست و قدمت بلندی ندارد، به زبان دیگر متکامل‌ترین نوع ادبی نوین است. (اگر از سینما فاکتور بگیریم)
رمان خوانی مبتذل است یا رمان نویسی این رمان نویسان دوزاری نوین ویویان جان؟:e404:
گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی iranbanoo
ایرانبانوجانم رمان خوانی را مبتذل میدانند و ما در اینجا درباره رمان های زرد صحبت نمیکنیم، هرچند که همان ها هم به نگر من ارزش خودشان را دارند.
ادبیات قطعا هنره و رمان اتفاقا از دید من جز نمونه های شاخص ادبیات.
هرچند من اصولا میونه خوبی با رمان های ایرانی ندارم(نه فقط عامه پسندها)ولی خب شاید رواج رمان های عامه پسند در این دید بی تاثیر نبوده.
در مورد کتابهای مدرسه دلیلش اینه که در ادبیات فارسی شعر و نثر آهنگین قدمت داره و آثار ادبی مهم و بزرگ ما توی این دو تا قالب هست, رمان میشه گفت هنر غربیه و نسبت به شعر عمر خیلی خیلی کوتاهی در ایران داره.
و احتمالا نشست های ادبی که شما شرکت کردید تخصصشون شعر بوده و چشم دیدن رمان و داستان نداشتن ;-) هر چند من تا حالا به این مساله در جلسه های ادبی برخورد نکردم
viviyan جان حالا خودت بگو ببینیم اصلن از چه جور رمانی خوشت میاد؟گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی viviyan
گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Persepolis
من از رمان های اجتماعی خیلی خوشم میاد. مثل عقاید یک دلقک، آخرین پله دوزخ، ژرمینال و ...
با شعر هم ابدا نمیتوونم ارتباط برقرار کنم. به خصوص شعر سنتی.
عقاید یک دلقک محشره.. نظرت در مورد مارک توین و کافکا و صادق هدایت چیه ؟گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی viviyan
گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی Persepolis
شد صندلی داغ ها :))
از مارک تواین فقط داستان کوتاه خووندم، نویسنده محبوبم نیست. کافکا رو دوست دارم ولی صادق هدایت رو نه. احساس میکنم خیلی تحت تاثیر کافکا نوشته، به خصوص سگ ولگردشو.