اسلامگرایی را تعریف کنید.
اسلامستیزی را تعریف کنید.
این دو چه رابطه ای با هم دیگر دارند؟
نمایش نسخه قابل چاپ
اسلامگرایی را تعریف کنید.
اسلامستیزی را تعریف کنید.
این دو چه رابطه ای با هم دیگر دارند؟
بهتر است از مسلمانی شروع کنیم :گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی razi
مسلمانی یعنی اعتقاد به معاد ، توحید ، نبود ، قرآن ، حدیث - یعنی بریدن سر کافر ، تقیه در هنگام ضعف و کشتار در هنگام قدرت. یعنی چسباندن سر به زمین و هوا کردن ماتحت مبارک! یعنی مالکیت بر زن و به طور کلی یعنی زندگی کردن برای حال دادن به پایین تنه ی مردان!!!
اسلامگرایی یعنی اماله کردن همه آنچه بالاتر نوشتم به همگان از روشهای مختلف مانند : ترور ، جنگ ، فریب ، دروغ و ... البته دخالت دین در اداره کل جامعه هم در این تعریف میگنجد.
اسلامستیزی یعنی ستیز با مسلمانی و اسلامگرایی - بعنی برچیدن خرافات دینی - یعنی به جامعه حالی کردن که دزدی و تقیه و نقض حقوق زن و پایین تنه پرستی و ... کار بدیه! یعنی اینکه سرتو بذاری زمین کونتو هوا کنی اون هم روزی چند بار کار احمقانه ای هستش! یعنی به ملت حالی کنی که بهشتی وجود نداره که توش بهت حوری بدند! یعنی به مردم بفهمانی توحید ، نبوت ، معاد کشکه!
و اصولن ربطشون به هم تنها مسیر حرکتشونه که درست در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
اسلامگرایی به نظر من نظریه ای هست که بر مبنای اسلام، سعی میکنه قوانین اجتماعی و سیاسی رو درش دخل و تصرف کنه. به این معنی که اسلامگرایی سعی در دخالت در امور اجرایی کشور داره و اسلامیست ها خودشون رو بهترین افراد برای خدمت در این عرصه میدونند.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی razi
اسلام ستیزی البته به نظر میرسه ارجاع بشه به مبارزه و مخالفت با اسلام. یعنی اسلام ستیز فردی است که در عین عدم باور به اسلام، سعی در مبارزه با اون داره تا ماهیت پلیدش رو روشن کنه.
مسلمانان به وسیله علم کلام از عقاید خود دفاع دفاع میکنند. مرتضی مطهری در کتاب آشنایی با علوم اسلامی در تعریف علم کلام میگوید علم کلام فقط وظیفه دفاع از دین دارد و با استفاده از علوم دیگر و حتی روشهای جدلی این کار را انجام می دهد. (نقل به مضمون)
اسلامستیزی را من درست برعکس علم کلام میدانم. یعنی از تمام علوم و روشهای جدلی و حتی طنز و تمسخر استفاده میکند تا با اسلام و اسلامگرایی مخالفت کند و مانع مانور اسلامگرایان و به قدرت رسیدن آنها میشود.
بنابراین اسلامستیز به تناسب و در جای خود از روش مناسب استفاده میکند.
مهدی خلجی، زمانپریشی | وبلاگ رسمی آرش بیخدا
حالا این وسط یکی مثل آقای خلجی بدون در نظر گرفتن روش جدلی ، میگوید اسلامستیزان مغالطه زمان پریشی میکنند!
خب بنظرت در اینجا تحریف حقیقت و تقیه هم میتواند توسط اسلامستیز مورد استفاده قرار بگیرد؟ یا تنها تبلیغات و پروپاگاندا باید باشد ولی بدون جعل و تحریف.گفت‌آورد:
نوشته اصلی از سوی razi
من تحریف حقیقت و تقیه را خیلی و به وضوح در آثار کلامی که خوانده ام ندیده ام ولی چیزی که هست کار متکلمان نیز چون بقیه شاخه های علوم اسلامی چون مال عهد عتیق است از نظر روش اشکالات جدی دارد و پر از مغالطه است.
نه منظور من این است که علاوه بر نقد صحیح که میتواند تاریخی ، فلسفی _ منطقی ، اخلاقی و ... باشد. میتوان از روش جدلی که مبتنی بر اعتقادات اسلامی است نیز استفاده کرد. البته همه اینکارها باید بدون تحریف و مغلطه صورت گیرد. طنز و شوخی و تمسخر نیز در جای خود کاربرد دارد و مفید است.