viviyan
11-18-2012, 05:56 PM
گاهی شده است که دوستان از برهان نظم برای اثبات وجود آفریننده استفاده می کنند و برای نمونه نظم ظاهری که در شب آسمان دیده می شود را گواهی سخن خود می دانند. از اینکه این برهان بیش از ٦٠ سال است که از دید فیلسوفان کاملا رد شده است و فرد اهل فلسفه به ان استنادی نمی کند و تنها رهبران ادیان از دانش اندک عوام سوء استفاده کرده و آنرا به خورد مردمان می دهند بگذریم به همین نمونه ی ستارگان با دیدی علمی نگاه می اندازیم.
نظم ظاهری که ما در آسمان ها می بینیم از بر هم کنش بی نظمی ها و آشوب بوجود آمده و آگاهی اندک به کیهان شناسی هرگونه نظم را از ذهن پژوهشگر خارج می کند.
مقدمه: چرا ما در آسمان ها نظم می بینیم؟
پاسخ به این پرسش خیلی ساده است چون ما عمر کوتاهی داریم. سن کیهان ما به ١٣.٧ میلیارد سال می رسد و تغییرات کیهان بسیار آهسته و زمان بر است که نه تنها عمر انسان بلکه حتی کل تمدن هشت هزار ساله بشری تنها ٠.٠٠٠٠٠٠٦ یعنی شصت میلیونیم این زمان است. برای درک بیشتر اگر کل زمان از مهبانگ و پیدایش کیهان تا کنون را یک سال در نظر بگیریم. کل تاریخ ٨ هزار ساله ی تمدن بشری تنها ١٨ ثانیه آخر ان می شود. و البته اگر عمر متوسط انسان ها را ٨٠ سال در نظر بگیریم، کل عمر انسان در برابر کیهان که یکسال داشته باشد، ١٨ صدم ثانیه، یعنی چیزی نزدیک به یک چشم بر هم زدن می باشد.
حال به مکان خورشید یا ماه در آسمان به مدت ١٨ صدم ثانیه نگاه کنید. در این ١٨ صدم ثانیه مکان ظاهری خورشید در آسمان هیچ تغییری نمی کند، آیا می توان نتیجه گرفت که چون در این ١٨صدم ثانیه مکان ظاهری خورشید در آسمان هیچ تغییری نکرده پس خورشید یک جسم نورانی ثابت در آسمان است؟ در این ١٨صدم ثانیه دمای پیرامون شما تغییر نکرده است، آیا می توانید نتیجه بگیرید در طول سال کل دمای پیرامون شما یکسان است؟ در این ١٨ صدم ثانیه حتی کلیه ی اشیا پیرامون شما هیچ تغییری نکرده اند، آیا می توانید نتیجه بگیرید که کل جهان در کل این سال ساکن و بی جان است؟ بله کل عمر شما در برابر پدیده های کیهانی یک چشم بهم زدن است.
نتنها شما بلکه کل تاریخ بشری آسمان را به این شکل که هست می بیند چون همه ی ٨٠٠٠ سال برای کوچکترین تغییرات کیهانی نقش یک چشم بهم زدن را دارد، حال که با این مساله ی زمانی آشنا شدید؛ تلاش خواهم کرد که همه ی بی نظمی هایی که در این کیهان رخ می دهد و ما ظاهر نظم آلود آنرا می بینیم را برای شما توضیح دهم.
دستگاه خورشیدی ما:
نظمی که ما در چیدمان خورشید سیاره های اطراف ان می بینیم و فکر می کنیم که نظم است از آغاز هم منظم نبوده و هنوز هم منظم نیست. پس از اینکه خورشید ما تشکیل شده است، گرانش ان موجب این شد که توده ی خرده سنگ ها و غبار اطراف ان بصورت انباشته ای در بیایند و این انباشته ها رفته رفته سیاره هارا تشکیل می دهد، اما این خورده سیاره ها و سیارک ها و اجرام آسمانی هیچ نظمی نداشته اند و هر کدام به سمت و سویی حرکت می کرده گروهی از این محدوده خارج شده اند و در فضای بیکران به سفر خود ادامه داده اند، گروهی مسیرشان مستقیم به سمت خورشید بوده و جذب ان شده اند و گروهی هم در کمربند گرانش خورشید گیر کرده اند. اما این پایان کار نبوده، تعداد اجرام آغازین خیلی بیشتر از آنچه ما میبینیم بوده است، برای نمونه دو سیاره ی خورشید که یکی از آنها همین زمین خودمان بوده چون در یک مدار و در دو راستای عکس دور خورشید می گشته اند با هم برخورد می کنند و در هم فرو می روند و البته تکه ای از زمین کنده می شود که حجم بزرگتر زمین امروزی ما را تشکیل می دهد و ان تکه ی کنده شده می شود ماه. جالب اینجاست که زمین انقدر با سرعت در خود می چرخیده که طول روزش ٢ ساعت و نیم بوده است و پس از این برخورد و بخاطر جاذبه ی ماه یکم ترمز می کند و رفته رفته به همن زمین ٢٤ ساعت خودمان می رسیم. همین حادثه برای همه ی سیارات رخ داده و هیچ کدام همینطوری در جای خود چیده نشده اند.
از طرفی برای ذهن بیننده ی عادی ممکن است این توجیه بیاید که خوب خدا خواسته اینگونه شود و حالا به شکر ایزد ما نظم را داریم! پاسخ این دوستان هم خیر است، همین اکنون هم نظم نداریم، برای نمونه هر سال ماه اندکی از زمین دورتر می شود، ما این دور شدن را نمی بینیم چون کل عمر ما همان یک چشم بهم زدن است، اگر شما را با یک دستگاه به خواب ببرند و حدود ٢ میلیارد سال دیگر بیدار شوی ممکن است فکر کنی روی زمین نیستی، نه بخاطر تغییرات شگرف که روی زمین رخ داده بلکه بخاطر اینکه شب وقتی به آسمان نگاه می کنی دیگر ماهی نمی بینی، بله بنا به داده های دقیق علمی حدود ٢.٣ میلیارد سال دیگر ماه انقدر از زمین دور می شود که دیگر گرانش زمین نمی تواند آنرا نگه دارد و ماه بصورت یک کره به آسمان رها می شود و حال بستگی دارد ان لحظه به کدام سوی رها شود سرنوشت ماه یا برخورد با خورشید و از بین رفتن است یا برخورد با سیاره ای دیگر و احتمالا تغییرات اساسی و آشوب های پی در پی در مدار سیاره هاست یا گرفتار شدن در گرانش سیاره های بزرگ مانند کیوان (زحل) و مشتری است و یا آخر اینکه تبدیل به یک شهاب سنگ بزرگ شدن در گرد خورشید، حتی بخاطر وزن ماه ممکن است خودش تبدیل به یک سیاره یا سیاره کوتوله ی خورشید شود.
خود خورشید در نیمه ی عمر خود است تا حدود ٤-٥ میلیارد سال دیگر خورشید هیدروژن درونش پایان می یابد و موتور خورشید خاموش می شود، این خاموش شدن نتیجه اش این است که خورشید شروع می کند بزرگ شدن و به ستاره ی گلوله ی سرخ تبدیل شدن. خورشید انقدر بزرگ می شود که سیاره های تیر، ناهید، زمین و حتی ممکن است بهرام (مریخ) را در خود ببلعد. احتمالا ماه های مشتری که اکنون منجمد هستند تبدیل به ماه هایی با آقیانوس های پر از آب می شوند و مکانی متبوع برای زندگی و حیات مانند زمین امروزی. با این تغییرات باز هم همین دستگاه خورشیدی تغییر می کند. پس از چند میلیارد سال گوی قرمز هم گازهای سطح خود را از دست می دهد و به کوتوله ی سفید تبدیل می شود، اندازه ی خورشید به چیزی معادل زمین امروزی کاهش می یابد. در ان مرحله معمولا هیچ سیاره ای اطراف ستارگان باقی نمی ماند یا اگر بماند چند سیاره ی محدود است.
حالا بماند که کهکشان راه شیری که ما هر شب در آسمان می بینیم در چند میلیارد سال دیگر با کهکشان آندرومدا که ٢.٢ میلیون سال نوری با ما فاصله دارد ("زن بر زنجیر" نام باستانی ان است) برخورد خواهد کرد و همین آسمان منظم پر ستاره که ما در شب می بینیم ستاره باران تر و پر نور تر می شود و حدود چند میلیارد سال دیگر ساکنان سیاره در کهکشان راه شیری آسمان دیگری می بیند.
همه ی این تغییرات از گذشته تا آینده را تصور کنید، عمر ما و کل تمدن ما را هم که مانند یک چشم بهم زدن در برابر این جهان بود را هم در نظر بگیرید، حال باز بگویید با دیدن ستارگان به نظم هستی پی می بریم. این هستی هیچ نظمی ندارد، پر از برخورد و بی نظمی است. هر ان ممکن است یکی از سنگ های آسمانی که در فضای میان سیارات سرگردان است به زمین بخورد و ما را مانند دایناسورها از هستی بیندازد. کجای این نظم است؟
https://www.facebook.com/Iran.Atheist.agnostic
نظم ظاهری که ما در آسمان ها می بینیم از بر هم کنش بی نظمی ها و آشوب بوجود آمده و آگاهی اندک به کیهان شناسی هرگونه نظم را از ذهن پژوهشگر خارج می کند.
مقدمه: چرا ما در آسمان ها نظم می بینیم؟
پاسخ به این پرسش خیلی ساده است چون ما عمر کوتاهی داریم. سن کیهان ما به ١٣.٧ میلیارد سال می رسد و تغییرات کیهان بسیار آهسته و زمان بر است که نه تنها عمر انسان بلکه حتی کل تمدن هشت هزار ساله بشری تنها ٠.٠٠٠٠٠٠٦ یعنی شصت میلیونیم این زمان است. برای درک بیشتر اگر کل زمان از مهبانگ و پیدایش کیهان تا کنون را یک سال در نظر بگیریم. کل تاریخ ٨ هزار ساله ی تمدن بشری تنها ١٨ ثانیه آخر ان می شود. و البته اگر عمر متوسط انسان ها را ٨٠ سال در نظر بگیریم، کل عمر انسان در برابر کیهان که یکسال داشته باشد، ١٨ صدم ثانیه، یعنی چیزی نزدیک به یک چشم بر هم زدن می باشد.
حال به مکان خورشید یا ماه در آسمان به مدت ١٨ صدم ثانیه نگاه کنید. در این ١٨ صدم ثانیه مکان ظاهری خورشید در آسمان هیچ تغییری نمی کند، آیا می توان نتیجه گرفت که چون در این ١٨صدم ثانیه مکان ظاهری خورشید در آسمان هیچ تغییری نکرده پس خورشید یک جسم نورانی ثابت در آسمان است؟ در این ١٨صدم ثانیه دمای پیرامون شما تغییر نکرده است، آیا می توانید نتیجه بگیرید در طول سال کل دمای پیرامون شما یکسان است؟ در این ١٨ صدم ثانیه حتی کلیه ی اشیا پیرامون شما هیچ تغییری نکرده اند، آیا می توانید نتیجه بگیرید که کل جهان در کل این سال ساکن و بی جان است؟ بله کل عمر شما در برابر پدیده های کیهانی یک چشم بهم زدن است.
نتنها شما بلکه کل تاریخ بشری آسمان را به این شکل که هست می بیند چون همه ی ٨٠٠٠ سال برای کوچکترین تغییرات کیهانی نقش یک چشم بهم زدن را دارد، حال که با این مساله ی زمانی آشنا شدید؛ تلاش خواهم کرد که همه ی بی نظمی هایی که در این کیهان رخ می دهد و ما ظاهر نظم آلود آنرا می بینیم را برای شما توضیح دهم.
دستگاه خورشیدی ما:
نظمی که ما در چیدمان خورشید سیاره های اطراف ان می بینیم و فکر می کنیم که نظم است از آغاز هم منظم نبوده و هنوز هم منظم نیست. پس از اینکه خورشید ما تشکیل شده است، گرانش ان موجب این شد که توده ی خرده سنگ ها و غبار اطراف ان بصورت انباشته ای در بیایند و این انباشته ها رفته رفته سیاره هارا تشکیل می دهد، اما این خورده سیاره ها و سیارک ها و اجرام آسمانی هیچ نظمی نداشته اند و هر کدام به سمت و سویی حرکت می کرده گروهی از این محدوده خارج شده اند و در فضای بیکران به سفر خود ادامه داده اند، گروهی مسیرشان مستقیم به سمت خورشید بوده و جذب ان شده اند و گروهی هم در کمربند گرانش خورشید گیر کرده اند. اما این پایان کار نبوده، تعداد اجرام آغازین خیلی بیشتر از آنچه ما میبینیم بوده است، برای نمونه دو سیاره ی خورشید که یکی از آنها همین زمین خودمان بوده چون در یک مدار و در دو راستای عکس دور خورشید می گشته اند با هم برخورد می کنند و در هم فرو می روند و البته تکه ای از زمین کنده می شود که حجم بزرگتر زمین امروزی ما را تشکیل می دهد و ان تکه ی کنده شده می شود ماه. جالب اینجاست که زمین انقدر با سرعت در خود می چرخیده که طول روزش ٢ ساعت و نیم بوده است و پس از این برخورد و بخاطر جاذبه ی ماه یکم ترمز می کند و رفته رفته به همن زمین ٢٤ ساعت خودمان می رسیم. همین حادثه برای همه ی سیارات رخ داده و هیچ کدام همینطوری در جای خود چیده نشده اند.
از طرفی برای ذهن بیننده ی عادی ممکن است این توجیه بیاید که خوب خدا خواسته اینگونه شود و حالا به شکر ایزد ما نظم را داریم! پاسخ این دوستان هم خیر است، همین اکنون هم نظم نداریم، برای نمونه هر سال ماه اندکی از زمین دورتر می شود، ما این دور شدن را نمی بینیم چون کل عمر ما همان یک چشم بهم زدن است، اگر شما را با یک دستگاه به خواب ببرند و حدود ٢ میلیارد سال دیگر بیدار شوی ممکن است فکر کنی روی زمین نیستی، نه بخاطر تغییرات شگرف که روی زمین رخ داده بلکه بخاطر اینکه شب وقتی به آسمان نگاه می کنی دیگر ماهی نمی بینی، بله بنا به داده های دقیق علمی حدود ٢.٣ میلیارد سال دیگر ماه انقدر از زمین دور می شود که دیگر گرانش زمین نمی تواند آنرا نگه دارد و ماه بصورت یک کره به آسمان رها می شود و حال بستگی دارد ان لحظه به کدام سوی رها شود سرنوشت ماه یا برخورد با خورشید و از بین رفتن است یا برخورد با سیاره ای دیگر و احتمالا تغییرات اساسی و آشوب های پی در پی در مدار سیاره هاست یا گرفتار شدن در گرانش سیاره های بزرگ مانند کیوان (زحل) و مشتری است و یا آخر اینکه تبدیل به یک شهاب سنگ بزرگ شدن در گرد خورشید، حتی بخاطر وزن ماه ممکن است خودش تبدیل به یک سیاره یا سیاره کوتوله ی خورشید شود.
خود خورشید در نیمه ی عمر خود است تا حدود ٤-٥ میلیارد سال دیگر خورشید هیدروژن درونش پایان می یابد و موتور خورشید خاموش می شود، این خاموش شدن نتیجه اش این است که خورشید شروع می کند بزرگ شدن و به ستاره ی گلوله ی سرخ تبدیل شدن. خورشید انقدر بزرگ می شود که سیاره های تیر، ناهید، زمین و حتی ممکن است بهرام (مریخ) را در خود ببلعد. احتمالا ماه های مشتری که اکنون منجمد هستند تبدیل به ماه هایی با آقیانوس های پر از آب می شوند و مکانی متبوع برای زندگی و حیات مانند زمین امروزی. با این تغییرات باز هم همین دستگاه خورشیدی تغییر می کند. پس از چند میلیارد سال گوی قرمز هم گازهای سطح خود را از دست می دهد و به کوتوله ی سفید تبدیل می شود، اندازه ی خورشید به چیزی معادل زمین امروزی کاهش می یابد. در ان مرحله معمولا هیچ سیاره ای اطراف ستارگان باقی نمی ماند یا اگر بماند چند سیاره ی محدود است.
حالا بماند که کهکشان راه شیری که ما هر شب در آسمان می بینیم در چند میلیارد سال دیگر با کهکشان آندرومدا که ٢.٢ میلیون سال نوری با ما فاصله دارد ("زن بر زنجیر" نام باستانی ان است) برخورد خواهد کرد و همین آسمان منظم پر ستاره که ما در شب می بینیم ستاره باران تر و پر نور تر می شود و حدود چند میلیارد سال دیگر ساکنان سیاره در کهکشان راه شیری آسمان دیگری می بیند.
همه ی این تغییرات از گذشته تا آینده را تصور کنید، عمر ما و کل تمدن ما را هم که مانند یک چشم بهم زدن در برابر این جهان بود را هم در نظر بگیرید، حال باز بگویید با دیدن ستارگان به نظم هستی پی می بریم. این هستی هیچ نظمی ندارد، پر از برخورد و بی نظمی است. هر ان ممکن است یکی از سنگ های آسمانی که در فضای میان سیارات سرگردان است به زمین بخورد و ما را مانند دایناسورها از هستی بیندازد. کجای این نظم است؟
https://www.facebook.com/Iran.Atheist.agnostic