PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : حکومت مدرن و نهیلیسم



undead_knight
11-10-2012, 06:16 PM
زمانی که یک خودکامه شهری را با خاک یکسان میکرد،زمانی که بردگان زنجیر شده به ارابه فاتح،از میان خیابان ها عبور میکرد،وقتی دشمنان در مقابل دیدگان مردم در قفس حیوانات وحشی انداخته میشدند ذهن در مقابل چنین جنایات گستاخانه ای گیج نمی شد و قضاوت کردن آسان بود ولی کمپ بردگان زیر پرچم آزادی،قتل عام هایی به اسم انسان دوستی یا ساخت ابر انسان؟! در یک کلمه قضاوت مشکل شده است. من بزرگترین انتقادی که به حکومت مدرن دارم رو میتونم در همین یک پاراگراف خلاصه کنم.یعنی استفاده از مفاهیمی که حکومت به اسم اونها،واژگونه عمل میکنه. در هر ترتیب قصدم روشن کردن نسبت حکومت مدرن و نهیلیسم هست. در ابتدا یک تعریف جامع و کامل از نهیلیسم مورد نظر خودم میدم: نهیلیسم تقریبا در اکثر تعاریف معنا و ارزش وجود رو زیر سوال میبره(و یا جنبه هایی از وجود).خب هر چند مفهوم نهیلیسم و شناخت اون به چند صد سال اخیر بر میگرده ولی رگه هایی از افکار نهیلیستی رو در ایدولوژی های دیگه هم میشه دید.پیشرفت نهیلیسم به عنوان یک مفهوم از زمانی شروع میشه که نهیلیسم خودش رو به رسمیت میشناسه و بی معنایی و بی ارزش بودن جهان رو صریحا ابراز میکنه در صورتی که نهیلیسم در اشکال قدیمی بیشتر به صورت غیر مستقیم به این موضوع میپردازه. اولین و مهمترین سوال در اینجا اینه که چرا وجود از نظر یک متفکر نهیلیست بی معنا و بی ارزشه؟برای این سوال باید کمی به عقب برگشت،برای قضاوت هر چیزی انسان ها از یک مدل بهره گیری میکنند.یعنی وقتی گفته میشه چیزی "خوب" یا"بد"هست شخص با رجوع به یک مفهوم یا چیز و مبنا دادن اون برای مقایسه به این نتیجه میرسه(و فکر نمیکنم هیچ راه ممکن دیگه ای برای قضاوت وجود داشته باشه)خب برای متفکر نهیلیستی که وجود رو به طور تمام فاقد ارزش و معنا میدونه آیا مبنایی وجود داره؟این به معنا هست که شخص "وجود فعلی" رو بی ارزش و بی معنا میدونه نه "وجودی که در ذهن خودش داره" مگرنه مبنایی برای این اظهار نظر وجود نداره. پس با این دید نهیلیسم "وجودی که هست" رو با "وجودی که باید باشه" قضاوت میکنه(بنابراین حالا گسترش مفهوم نهیلیسم به موارد که ظاهرا نهیلیستی نیستند واضح تر میشه) به عنوان مثال ادیان فکر میکنند که با نهیلیسم مبارزه میکنند به این خاطر که به جهان یک حس جهت دار بودن میدند، ولی آیا واقعا اینطوره؟ در واقع اونها با دادن یک معنی وهمی به زندگی باعث رد معنای واقعی اون میشند(و وجودی که هست رو به وجودی که باید باشه ارجاع میدند)

undead_knight
11-11-2012, 04:38 PM
یکی دیگه از نکات مهمی که در رابطه حکومت مدرن و نهیلیسم باید گفته باشه،انقلاب و نقش اون در ایجاد یک حکومت هست.
استرینر (http://en.wikipedia.org/wiki/Max_Stirner)در جایی میگه:"خداناباوران ما،مردمان دینداری هستند!در تمام طول تاریخ هیچ دینی جز باور به ابدیت وجود نداشته است و این باور یک فریب است.تنها حقیقت یگانگیست،دشمن ابدیت و دشمن همه چیز،که میلش برای چیرگی را به پیش نمی راند"
این جمله برای روشن تر کردن مسیر لازم بود،یعنی باور به ابدیت یا یک چیز ابدی(بر خلاف نسبیت)به نوعی حالت دینی هم داره و طبق پست قبلی رگه هایی از نهیلیسم رو در خودش پرورش میده.
"برای انقلابی بودن باید به چیزی باور داشت،حتی وقتی چیزی برای باور داشتن وجود نداره!"
اول انقلاب رو تعریف کنیم،انقلاب چیه؟انقلاب در معنای سیاسی تقریبا مشابه معنای انقلاب در ستاره شناسیه.انقلاب حرکتی که یک دوران کامل رو نشون میده که از یک شکل حکومت به شکل دیگه اون تغییر پیدا میکنه.تغییر قوانین بدون تغییر همزمان حکومت انقلاب نیست بلکه اصلاحاته.(و برای مثال در انقلاب فرانسه وقتی لوئی شانزدهم در مورد ماهیت شورش ها سوال کرد،جواب این بود"قربان این یک شورش نیست یک انقلابه!)البته باید گفت که در طول تاریخ یک انقلاب واقعی وجود نداشته،یک انقلاب قطعی.هر انقلابی قبل از تموم کردن دوران خودش باعث شروع یک سیر جدید انقلاب خواهی دقیقا از زمانی میشه که حکومت تشکیل میشه.وارلت (http://en.wikipedia.org/wiki/Jean-Fran%C3%A7ois_Varlet) میگه که حکومت نمیتونه انقلابی باشه دقیقا به این دلیل ساده که حکومته.البته میشه اضافه کرد که حکومت ها میتونند انقلابی باشند ولی فقط در مقابل حکومت های دیگه،بنابراین حکومت های انقلابی در نهایت حکومت های جنگی میشند و هر قدر انقلابی بودنشون بیشتر باشه،احتمال جنگ آفرینیشون هم بیشتر میشه.در واقع اگر انقلاب کاملی به وقوع بپیونده دیگه تاریخی وجود نخواهد داشت و یگانگی به دست میاد.به همین خاطره که اکثر انقلاب ها فکر میکنند که نسخه ای برای پایان تاریخ دارند.
انقلاب ها برای رسیدن به این هدف فقط نمیتونند با ایدولوژی به پیش برند بلکه به قدرت نظامی و سیاسی هم احتیاج دارند،و از همین لحظه یک انقلاب باعث میشه که قدرت حکومت به طور کل زیاد بشه.