توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : جورج اورول
Russell
10-24-2012, 10:09 PM
زندگینامه بنقل از ویکیپدیا: اریک بلر در ۱۹۰۳ در شهر موتیهاری در ایالت بهار در هندوستان متولد شد. در همان دوران کودکی به همراه خانواده انگلیسی اش به انگلستان رفت. از سال ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۷ در کشور برمه در نیروهای پلیس مشغول شد. زندگی در محیطی طبقاتی در هند و انگلیس باعث نگاه ویژه او به پدیده فقر شد. موضوعی که مهمترین عنصر رمانها و نوشتارهای او را تشکیل میدهد. در جوانی برای کسب تجربه مدتی را در بین فقرا، بی خانمانان و کارگران فصلی لندن و پاریس گذراند و بعضی مواقع در ظرفشویی یک هتل کار میکرد. در این زمان شروع به نوشتن تجربیات خود کرد که به نخستین کتابش آس و پاسها در پاریس و لندن (ترجمه درست تر: فقر و دربدری در پاریس و لندن) انجامید. بی درنگ پس از این کتاب، به رمان نویسی پرداخت و دو رمان نخستش نیز بر اساس همین تجربیاتش در برمه (روزهای برمه) و انگلیس (دختر کشیش) شکل گرفت. اورول نیز مانند بسیاری از نویسندگان و روشنفکران اروپایی همعصر خود، در دهه ۱۹۳۰ به اسپانیا رفت تا علیه ارتش فاشیست ژنرال فرانکو بجنگد. او در این جنگ مجروح شد وهرگز کاملا بهبود نیافت و همین جراحت در نهایت به مرگ او انجامید. اورول کتاب درود بر کاتالونیا را بر اساس دیدههای خود در اسپانیا نوشت.
هوای تازه واپسین رمان او پیش از آغاز جنگ جهانی دوم است. در سالهای نخستین جنگ به روزنامه نگاری و نقد کتاب پرداخت ولی در سال ۱۹۴۳ پس از مرگ مادرش کار بر روی رمانی که تا امروز به آن مشهور است یعنی مزرعه حیوانات (در ایران قلعه حیوانات) را آغاز کرد. رمان او به دلیل اشاره غیرمستقیمش به شوروی که آنزمان متحد انگلیس بود، تا یک سال چاپ نشد. با انتشار کتاب در ۱۹۴۵ در انگلیس و ۱۹۴۶ در آمریکا اورول به شهرت رسید. در چهار سال بعدی اورول به جزیره جورا در شمال اسکاتلند رفت و افزون بر ادامه کار ستون نویسی برای روزنامهها، کار بر روی مهمترین و واپسین اثر خود هزار و نهصد و هشتاد و چهار آغاز کرد. مدت کوتاهی بعد اورول به دلیل بیماری مزمن ریوی اش در بیمارستان بستری شد. او در همان بیمارستان با سونیا برونل ازدواج کرد. هفت ماه پس از چاپ این کتاب، اورول در بیستم ژانویه ۱۹۵۰ درگذشت. به درخواست خودش، پیکرش را سوزانده و خاکسترش را در گورستانی گمنام و پرت در دهکدهای به نام ساتن کورتینی در نزدیکی آکسفورد به خاک سپردند. بر روی سنگ قبرش نیز هیچ اشارهای به شهرت و نامی که بدان آوازه جهانی داشت (جورج اورول) نشد.
سبک زندگی اورول یک سیگاری قهار بود. به شکلی که با وجود وضعیت وخیم ریههایش همیشه در حال سیگار کشیدن بود. او همچنین علاقه شدیدی به نوشیدن چای داشت. و حتی مقالهای به نام "چگونه یک چای عالی درست کنیم" نوشته بود. او آبجوی انگلیسی را ستایش میکرد و در سال ۱۹۴۶ مقالهای درباره یک میکده رویایی ایدئال نوشت که نام "ماه زیر آب" گرفت.
کتابشناسی بیشتر شهرت او وابسته به دو رمان پادآرمانشهری اش مزرعه حیوانات (به انگلیسی: Animal Farm) و هزار و نهصد و هشتاد و چهار است که تحت کنترل درآمدن زندگی و حتی افکار مردم را در جهان آینده توصیف میکند. او در این کتاب مدل حکومتی اتوپیامحورانه (آرمانشهری) که در نیمه نخست سده بیستم بسیار محبوب بود را به چالش کشیده و نشان میدهد که چگونه بهشت ادعایی انقلابهای مردمی نهایتا به دوزخی ابدی و غیرقابل تحمل تبدیل میشود. در واقع هر دو کتاب مزرعه حیوانات و هزار و نهصد و هشتاد چهار دارای یک محتوا و به ویژه در نقد مدل حکومت کمونیستی است و تنها فرم دو کتاب متفاوت است. کتاب نخست غیرمستقیم تر و کتاب دوم که چهار سال پس از آغاز جنگ سرد چاپ شد، صریح تر سیستمهای توتالیتر (تمامیت خواه) را به نقد میکشد.
Russell
10-24-2012, 10:14 PM
دوستان نظرشان درباره او چیست؟
هستند کسانی که او را ندای وجدان قرن بیستم میخوانند.
در مقابل مثلا اتهام آدمفروشی هم بر اساس لینک زیر به او زده اند و کلا رابطه اش با چپ و راست پیچیده است و هر کس سعی میکند حرفش را به ریش او ببندد.
Orwell's list - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Orwell%27s_list)
Ouroboros
10-24-2012, 11:33 PM
برای من اورول جانور جالبیست که کمی زود به دنیا آمد.. علاقه و احترام من به او بیشتر بابت شرکتش در انقلاب آنارشیستی اسپانیاست، که هرچند عضو یک گروه مارکسیست ِ ضداستالین بوده(اما بسیار مشتاق برای پیوستن به آنارشیستها)، بهترین شرح واقعه را بر آن نوشته.. و در نبرد با فاشیستهای چپنما یک گلوله به گلوی او اصابت کرده و تقریبا مایهی مرگ او شده.
دانلود آن به زبان انگلیسی (http://www.google.com/url?sa=t&rct=j&q=&esrc=s&source=web&cd=5&cad=rja&ved=0CFIQFjAE&url=http%3A%2F%2Fwww.studyplace.org%2Fw%2Fimages%2 F3%2F38%2FOrwell-1938-homage-to-catalonia.pdf&ei=KWyIUMiYF8uXhQfVw4CgBw&usg=AFQjCNE7prx_qk4IVfqCVk-w5XF6pRmyWw&sig2=pkAEDabLotKFQVUi-du-ew)
کافر_مقدس
10-25-2012, 09:22 PM
من موندم مگه اون زمان سرباز قحطی بوده که افراد هنرمند و روشنفکری همچون جورج اورول و همکارانش مجبور به جنگ کردن با دشمن بودند ؟! اگه اشتباه نکنم فردریش نیچه فیلسوف آلمانی هم در جنگ حضور داشته و خیلی های دیگه
پ.ن: کتاب مزرعه ی حیوانات رو از یک سال پیش دارم به صورت پراکنده می خونم ولی هنوز تموم نشده ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/28.gif
Russell
10-25-2012, 09:41 PM
من موندم مگه اون زمان سرباز قحطی بوده که افراد هنرمند و روشنفکری همچون جورج اورول و همکارانش مجبور به جنگ کردن با دشمن بودند ؟! اگه اشتباه نکنم فردریش نیچه فیلسوف آلمانی هم در جنگ حضور داشته و خیلی های دیگه
برای اورول جنبه ضد فاشیست و عملی مهم بود و با وجود وضع جسمی ضعیف داوطلب شده بود،والبته در اون زمان که اینکارها رو میکرد و تقریبا تا سالهای آخر عمرش مشهور نشده بود اینجور که امروز هست.
sonixax
10-25-2012, 09:54 PM
پ.ن: کتاب مزرعه ی حیوانات رو از یک سال پیش دارم به صورت پراکنده می خونم ولی هنوز تموم نشده !
خوب بشین کارتونش رو ببین :e057:
Theodor Herzl
10-26-2012, 04:38 PM
کتاب ۱۹۸۴ رو من ۲ بار کامل خوندم ، واقعا این نویسنده زود به دنیا اومده بود ، کاش توی دوران ما زندگی میکرد.
Kaveh
10-30-2012, 06:04 PM
من موندم مگه اون زمان سرباز قحطی بوده که افراد هنرمند و روشنفکری همچون جورج اورول و همکارانش مجبور به جنگ کردن با دشمن بودند ؟! اگه اشتباه نکنم فردریش نیچه فیلسوف آلمانی هم در جنگ حضور داشته و خیلی های دیگه
پ.ن: کتاب مزرعه ی حیوانات رو از یک سال پیش دارم به صورت پراکنده می خونم ولی هنوز تموم نشده ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/28.gif
در آن زمان دنیا ایده آلیستی تر از الان بود. الان کمتر کسی حاضر است برای عقیده مبارزه عملی کند. به جز مشتی ابله غربی و مسلمان که گول القاعده را می خورند دیگران اگر فراتر از زندگی و منافع شخصی چیزی داشته باشند ترجیح می دهند مبارزه اینترنتی کنند در راه اهدافشان. اما در آن دوران اینگونه نبود فرضا کمونیستهای انگلیسی حتی در بالاترین مقامات به جاسوسی برای شوروی می پرداختند و یا امثال اورول که راه مبارزه در اسپانیا را در پیش گرفت.
در مورد جنگ داخلی اسپانیا آنها طرف حق بودند. در برابر نیروهای فاشیستی می جنگیدند. کتاب به یاد کاتولونیا شرح شرکت او در این جنگ را به خوبی داده است. کمبود سرباز بوده و در نهایت هم شکست خوردند و فرانکو تا زمان مرگش در دهه 70 اسپانیا را تحت دیکتاتوری خود داشت.
Kaveh
10-30-2012, 06:07 PM
کتاب ۱۹۸۴ رو من ۲ بار کامل خوندم ، واقعا این نویسنده زود به دنیا اومده بود ، کاش توی دوران ما زندگی میکرد.
1984 عالی است.
شاید زمان ما بسیار برایش خسته کننده می بود. شوروی سقوط کرده. اسپانیا دموکرات شده و کامرشالیسم هم کل دنیا را گرفته. بزرگترین دولت کمونیست دنیا هم چین است که بازارش کل دنیا را گرفته!
Mehrbod
11-02-2012, 10:51 AM
من بار یکمی که 1984 را خواندم آنرا دورنمای بس تاریکی دیدم، ولی امروز و در گذر زمان 1984 را بسیار کوتهبینانه و دور از واقعیت میبینم.
ما نمیتوانیم آینده را "پیشگویی" یا هتا "پیشبینی" خوبی هم بکنیم، ولی میتوانیم دورنمایی درست از آینده داشته باشیم. نکتهای که در این دُژآرمانشهرهای نوشته شده در
قدیم مانند orwell میبینیم با ترازههای امروزین بسیار کودکانه هستند. ما امروز میدانیم که یک آدم دربرابر یک "ماشین" نه سودمندی آنچنانی در کار کشیدن
دارد و نه براستی سودی دارد که بخواهیم این همه آدم را در بند کنیم. که براستی چه شود؟ خوراک بیشتری فرآوریم؟ به چه چیز بیشتری دست یابیم؟
دورنماهای کنونی ما از واقعیت 180° باژگون هستند از آنچه در 1984 ترسیم شده.
تنها کتاب دیگری که از او خواندهام نیز "کشتزار جانوران" یا همان ترزبان نادرست "قلعه حیوانات" اوست که در جایگاه خودش زیبا بود، ولی هنود (اثر) آنچنان ژرفی بر من نداشت.
نکته آزاردهنده آن میتواند نگرش orwell و همانندی کمونیستها به خوکهای داستان باشد که نخست با شعار "برابری" به میان میایند، سپس به "برابرتر" میرسند که بازی
زیبایی با واژگان است و هتا میتواند انندکی ریشه در واقعیت هم داشته باشد، ولی باز در گذر زمان این را هم من بسختی آموختم که کمونیسمی که پیش از
فراگیریاش برایم بمانند یک غول زشت و .. ترسیم شده بود بارها بار، دستکم در نگره - بهتر از سرمایهداریای است که به مانند فرشتهای زیبا شناسانده شده.
روی هم رفته سخن ساده است: آیا ما میتوانیم برابر باشیم یا نه.
چیزی که کشتزار جانوران به ما میاموزاند این است که نه نمیتوانیم، هر کس هم گفت برابر باشیم دیر یا زود به برابرتر میرسد، از دیدگاه من ولی میتوانیم برابر باشیم و نیازی به دلسرد کردن آدمی برای رسیدن به این آماج والا نیست.
Ouroboros
11-02-2012, 11:04 AM
آدمهای انقلابی شکستخورده را نمیتوان بجز فاشیستشدن بابت هر کار دیگری سرزنش کرد. شاید سال ۱۹۸۴ کمی پستر از سال ۱۹۸۴ بیاید، من گمان میکنم یکی از آیندههای محتمل بشر همانست که اورول «پیشبینی» کرده و هنوز هم این شبح بر فراز سر ما درحال پرواز است. شاید ما زمانی با انتخابی روبرو بشویم سرنوشت ساز که در آن یا دولت را تا سرحد نهایت دموکراتیزه کرده، پی کارش بفرستیم، یا در سر دیگر، به دولتی مطلقا تغییرناپذیر از هر طریق روی بیاوریم.. خلاصه اندیشههایی که خوانندهی آثار اورول با آن روبرو میشود اندیشههای اصیل و خوبیست.
Russell
11-02-2012, 01:47 PM
من بار یکمی که 1984 را خواندم آنرا دورنمای بس تاریکی دیدم، ولی امروز و در گذر زمان 1984 را بسیار کوتهبینانه و دور از واقعیت میبینم.
ما نمیتوانیم آینده را "پیشگویی" یا هتا "پیشبینی" خوبی هم بکنیم، ولی میتوانیم دورنمایی درست از آینده داشته باشیم. نکتهای که در این دُژآرمانشهرهای نوشته شده در
قدیم مانند orwell میبینیم با ترازههای امروزین بسیار کودکانه هستند. ما امروز میدانیم که یک آدم دربرابر یک "ماشین" نه سودمندی آنچنانی در کار کشیدن
دارد و نه براستی سودی دارد که بخواهیم این همه آدم را در بند کنیم. که براستی چه شود؟ خوراک بیشتری فرآوریم؟ به چه چیز بیشتری دست یابیم؟
دورنماهای کنونی ما از واقعیت 180° باژگون هستند از آنچه در 1984 ترسیم شده.
تنها کتاب دیگری که از او خواندهام نیز "کشتزار جانوران" یا همان ترزبان نادرست "قلعه حیوانات" اوست که در جایگاه خودش زیبا بود، ولی هنود (اثر) آنچنان ژرفی بر من نداشت.
نکته آزاردهنده آن میتواند نگرش orwell و همانندی کمونیستها به خوکهای داستان باشد که نخست با شعار "برابری" به میان میایند، سپس به "برابرتر" میرسند که بازی
زیبایی با واژگان است و هتا میتواند انندکی ریشه در واقعیت هم داشته باشد، ولی باز در گذر زمان این را هم من بسختی آموختم که کمونیسمی که پیش از
فراگیریاش برایم بمانند یک غول زشت و .. ترسیم شده بود بارها بار، دستکم در نگره - بهتر از سرمایهداریای است که به مانند فرشتهای زیبا شناسانده شده.
روی هم رفته سخن ساده است: آیا ما میتوانیم برابر باشیم یا نه.
چیزی که کشتزار جانوران به ما میاموزاند این است که نه نمیتوانیم، هر کس هم گفت برابر باشیم دیر یا زود به برابرتر میرسد، از دیدگاه من ولی میتوانیم برابر باشیم و نیازی به دلسرد کردن آدمی برای رسیدن به این آماج والا نیست.
مهربد جان بنظرم چیزی که در ذهنته درباره اورول اشتباهه،اورول زندگیش و نوشته هاش (که یک بیست جلد روی هم رفته نوشته داره از مقالات و کتابها و اینها و در مقالاتش اتفاقا خودش هست بجای بیان روایت واضح و روشن) اینجور نیست اصلا،مثلا نام کتاب 1984 با عوض کردن دو رقم آخر سال نوشتن کتاب (1948) بدست اومده و هدف اصلا پیشبینی آینده نبوده.یا مثلا کسی که در کنار چپها با استالین جنگیده رو به هیچ وجه نمیشه ضد سوسیالیسم دونست(درست یا غلط باشه حالا).
حتی یک جا بگمانم گفته حتی مخالف نابودی شوروی هست چون امید برای خیلی تغییرات.برخلاف تصور الان که اورول یک کتاب عامه پسند مثلا نوشته اصلا اینطور نیست کتاب قلعه حیوانات رو مثلا اورول در زمانی نوشت که استالین متحد غرب بود و شوروی محبوب در غرب و زیر تیغ سانسور و با هزار مصیبت کتابش رو اورول داد بیرون،اونهم در زمانی که کسی نمیدانست اصلا چه میگذرد در شوروی و همین شد که برای بسیاری از مبارزین در درون خود اون سیستمها قابل باور نبود که کسی در شوروی زندگی نکرده باشه و کارکرد سیستم رو اینقدر خوب بشناسد.واقعیت اینست که آنچه در اسپانیا از سیستم استالین و شوروی دید برایش کافی بود.
Kaveh
11-04-2012, 06:14 PM
به سخن راسل اضافه کنم که ویژگی ارزشمند هر دو رمان توصیف و نشان دادن سیاهیهای درون هر نظام توتالیتری است که بشر را به بندگی کشیده، فرقی نمی کند کمونیست باشد و یا سرمایه داری. 1984 فراتر از نظام سوسیالیستی است و تعامل میان قدرت و فرد در یک دیکتاتوری را نشان می دهد.
در باب ضرورت به بندگی کشیدن و کنترل ذهن باید گفت اصولا نظامهای دیکتاتوری بزرگترین مشکلشان همین کنترل ذهنهای عصیان گر (بخوانید دگر اندیش) است. اما در دید کلی تر دنیای دموکراتیک و خوش ظاهر غرب هم از افتادن به چنین مهلکه ای در امان نیست. ساختار سیاسی دنیای آزاد بسیار شکننده است و با کوچکترین تلنگری (اقتصادی، حوادث طبیعی گسترده و منفعت طلبی شرکتهای چندملیتی غول پیکر) ممکن است به ورطه دیکتاتوری سقوط کند. مطبوعات آزاد (که امروز هم شاید افولشان هستیم، به دلیل ورشکستگی، خریداری توسط شرکتهای بزرگ رسانه ای) اگر نباشند دموکراسی غربی دچار فساد خواهد شد.
undead_knight
11-09-2012, 12:52 AM
خب جورج اورول به خاطر دو تا شاهکارش 1984 و animal farm بیشتر از سایر کتاباش مشهور شده. در واقع هر دو مخصوصا 1984 لزوما دشمنی با کمونیسم رو القا نمیکنند حتی اورول از عمد مکان اصلی داستان رو ابر کشور انگلیسی زبان انتخاب میکنه تا به انگلیسی زبان ها یادآوری بکنه اون ها در برابر خطر تمایت گرایی در امان نیستند ولی طبیعتا به دلیل وجود شوروی تحت سلطه استالین بزرگترین نمود عینی هر دو کتاب در جهان خارج به نوعی ما به ازا داشته.اصولی که توی کتاب های ترسیم میشند در هر دیکتاتوری تقریبا مشترک هستند:آرمان هایی که به ضد خودشون تبدیل میشند،نیاز به جنگ و دشمنی ، کنترل پلیسی و محدودیت های متعدد و.... البته زمانی به عنوان یک مداقع سر سخت کاپیتالیسم از مشابه سازی حکومت کتاب با نظام های کمونیستی خوشحال میشدم ولی خب با گذشت زمان متوجه شدم که هر حکومت با هر ایدولوژی مستعد تبدیل شدن به یک دیکتاتوری با صفات مشابه هست. در واقع این دو کتاب اورول بیش از اونکه در مورد سیستم های سیاسی آگاهی بدند در به تصویر کشیدن دیکتاتوری و نتایج فاجعه بار اون موفق عمل کردند و هیچ وقت نمیشه مطمئن بود که آدم ها کاملا از دیکتاتوری میتونند در امان باشند.
کافر_مقدس
04-03-2014, 03:10 PM
پ.ن: کتاب مزرعه ی حیوانات رو از یک سال پیش دارم به صورت پراکنده می خونم ولی هنوز تموم نشده ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/28.gif
بلاخره تمام شد! تمام شد! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/26.png
Soheil
04-03-2014, 09:29 PM
این کتاب Homage to Catalonia رو تازگیها خریدمش. ترجمه عزت الله فولادوند(1361) هستش، با عنوان "به یاد کاتالونیا". مقداریش رو خوندم، خیلی خوشم اومد.:e00e: مترجم یک پیشگفتار بلند نیز در ابتدای کتاب آورده. کتاب همانطور که میدونید تشریح دیده های اورول درباره انقلاب و جنگهای داخلی اسپانیا هستش.
سال چاپ و قیمتی که روی کتاب چاپ شده بود بسیار قدیمی بودند!
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.