توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کافه دومگو
برگ ها :
1
2
3
4
[
5]
6
7
8
undead_knight
02-25-2013, 11:31 AM
این زنستیز خواندن هم داستانی شدهها !!!!
خب اینجا با تحریف حرف فینمن باید بگم:
i can safely say nobody understand feminism
یعنی اینهایی که همچین چیزی رو گفتند هرجا از یکی از چیزهای مربوط به زبان حرفی زده میشه حس فمنیستیشون گل میکنه و گند میزنند به کل فمنیسم:))
Ouroboros
02-25-2013, 11:32 AM
خب اینجا با تحریف حرف فینمن باید بگم:
i can safely say nobody understand feminism
یعنی اینهایی که همچین چیزی رو گفتند هرجا از یکی از چیزهای مربوط به زبان حرفی زده میشه حس فمنیستیشون گل میکنه و گند میزنند به کل فمنیسم:))
:e40e:
No true Scotsman - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/No_true_Scotsman)
undead_knight
02-25-2013, 11:48 AM
:e40e:
No true Scotsman - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/No_true_Scotsman)
نه بابا دیگه اینقدرا هم جدی نگفتم:)
برای فهم فمنیسم نسبت به فیزیک کوانتم هوش خیلی کمتری لازمه:))
در واقع درسته که فمنیست واقعی زیاد داریم(و همینطور که قبلا گفتم در مورد اینکه چی فمنیستی هست یا نیست اختلاف دارند) ولی بعضی واقعا درکشون از فمنیسم خیلی پایینه و اسما فمنیست هستند و بهترین گزینه برای حمله به ماهیت فمنیسم.
مثل قضیه آنارشیست هایی شده که حملات خرابکارانه انجام میدادند و سرمایه داری از اینها رو مساوی آنارشیسم معرفی میکنه!:)
Ouroboros
02-25-2013, 12:01 PM
نه بابا دیگه اینقدرا هم جدی نگفتم:)
برای فهم فمنیسم نسبت به فیزیک کوانتم هوش خیلی کمتری لازمه:))
در واقع درسته که فمنیست واقعی زیاد داریم(و همینطور که قبلا گفتم در مورد اینکه چی فمنیستی هست یا نیست اختلاف دارند) ولی بعضی واقعا درکشون از فمنیسم خیلی پایینه و اسما فمنیست هستند و بهترین گزینه برای حمله به ماهیت فمنیسم.
مثل قضیه آنارشیست هایی شده که حملات خرابکارانه انجام میدادند و سرمایه داری از اینها رو مساوی آنارشیسم معرفی میکنه!:)
جالب است، چون در آن یکی جستار میگفتید هرکس به برابری میان زن و مرد معتقد نباشد فمینیست راستین نیست!
آنها هم بخشی از جنبش آنارشیستی هستند و تنها بدلیل تطابق با گوشهای از جنبش آنارشیستی و تضاد با قسمتی دیگر نمیتوان گفت «آنها آنارشیست واقعی نیستند». من به عنوان یک آنارشیست موظفم فاصلهی خود با آنها را اعلام بکنم و دلیل این فاصله را در جزئیات توضیح بدهم. اگر شما فمینیستی هستید که معتقد است مردان نیز در بسیاری عرصههای اجتماعی دست پائینتر را دارند، هرگز بدلیل فقط مرد بودن نقش ظالم را در جامعه ایفا نمیکنند و خواستار برابری به معنای نابینایی جنسیتی در جامعه هستید کسی با شما مشکلی نخواهد داشت. «فمینیسمی» که ما نقد میکنیم چیز متفاوتیست که شما باید اشتیاق بیشتری در ابطال آن نشان بدهید... وانگهی اشتراکات میان تمام برداشتهای موجود از فمینیسم آنقدر زیاد است که «خواهرهای مقدس» معمولا «اندکی» مردستیزی ضمنی را تحمل میکنند و اگرهم آنرا تکفیر کردند، چنان ملایمتی به خرج میدهند که برای ما چارهای نمیماند بجز برداشت اینکه درجهی عینک «زن ستیزی یاب» آنها بسیار بالاتر است.
گذشته از اینها، فمینیستهای مردستیز هرگز(و متاسفانه)اقلیتی کوچک و مهجور در جنبش فمینیستی نیستند، شاید یک زمانی بودند، اما من اینجا یک بمب میاندازم به این مضموم که دستکم نیمی از این موج سومیها علنا منکر وجود هرگونه جنبهی مردستیزانه در فمینیسم میشوند.
Ouroboros
02-25-2013, 12:04 PM
ضمنا عبور کافه از صدمین برگ بر خودم مبارک باد. :e14c:
Angela
02-25-2013, 10:29 PM
این که زن ستیزی نداشت! یعنی من ندیدم
این قدرها هم زن ستیزی توی جامعه ما وجود داره که گیر دادن به چنین ترانه ای چند برابر مسخره هست.
undead_knight
02-25-2013, 11:50 PM
جالب است، چون در آن یکی جستار میگفتید هرکس به برابری میان زن و مرد معتقد نباشد فمینیست راستین نیست!
هنوز هم چنین نظری رو دارم:))
آنها هم بخشی از جنبش آنارشیستی هستند و تنها بدلیل تطابق با گوشهای از جنبش آنارشیستی و تضاد با قسمتی دیگر نمیتوان گفت «آنها آنارشیست واقعی نیستند». من به عنوان یک آنارشیست موظفم فاصلهی خود با آنها را اعلام بکنم و دلیل این فاصله را در جزئیات توضیح بدهم.
دو نوع مواجه داریم،یک پذیرش یکی رجوع به اصول:)من بخش هایی از فمنیسم که با اصول هماهنگی ولی با نطر من مخالفت دارند رو فمنیستی حساب میکنم اونهایی که با اصول هماهنگ نیستند رو فمنیستی محسوب نمیکنم.
اگر شما فمینیستی هستید که معتقد است مردان نیز در بسیاری عرصههای اجتماعی دست پائینتر را دارند،
بلی
هرگز بدلیل فقط مرد بودن نقش ظالم را در جامعه ایفا نمیکنند
50 درصد
و خواستار برابری به معنای نابینایی جنسیتی در جامعه هستید
200 درصد! :))
کسی با شما مشکلی نخواهد داشت.
سر اون 50 درصد احتمالا مشکل پیدا میشه:)
«فمینیسمی» که ما نقد میکنیم چیز متفاوتیست که شما باید اشتیاق بیشتری در ابطال آن نشان بدهید... وانگهی اشتراکات میان تمام برداشتهای موجود از فمینیسم آنقدر زیاد است که «خواهرهای مقدس» معمولا «اندکی» مردستیزی ضمنی را تحمل میکنند و اگرهم آنرا تکفیر کردند، چنان ملایمتی به خرج میدهند که برای ما چارهای نمیماند بجز برداشت اینکه درجهی عینک «زن ستیزی یاب» آنها بسیار بالاتر است.
همچنان جریان اصلی و خواهران مقدس:)) رو قابل دفاع میبینم این هم مورد دوم اختلاف:)
گذشته از اینها، فمینیستهای مردستیز هرگز(و متاسفانه)اقلیتی کوچک و مهجور در جنبش فمینیستی نیستند، شاید یک زمانی بودند، اما من اینجا یک بمب میاندازم به این مضموم که دستکم نیمی از این موج سومیها علنا منکر وجود هرگونه جنبهی مردستیزانه در فمینیسم میشوند.
بنا به تعریف چنین چیزی نباید باشه ولی خب همیشه تئوری با عمل فاصله داره... بله وجود داره انکارش کار سختیه:)
undead_knight
03-01-2013, 09:46 PM
داشتم به حرف های برتراند راسل در مورد ایده آلیست ها و رفتارشون فکر میکردم به نکات خیلی جالبی اشاره میکنه:
این افراد کسانی هستند که معمولا سود شخصی براشون چندان اهمیت نداره و به دنبال منفعت جامعه هستند.بنابراین مخالفین مثل مردم عادی یا کسانی که دشمنشون هستند رو میتونند تا حدی ببخشند چون اونها رو دارای دید و بصیرت خودشون نمیدونند.
با این حال گروهی هستند که هرگز بخشوده نمیشند و اونها کسانی هستند که راه ایده آلیست رو به چالش میکشند و راه دیگه رو به جاش برای رفاع و سعادت جامعه مطرح میکنند.بخشیده نمیشند چون ایده آلیست اونقدر به باورهای خودش ایمان داره که فکر میکنه هر انسان آزاده و اندیشمندی در مواجه با اونها حتما همه رو میپذیره و با دیدن مخالفت این چنینی مخالفین رو بسیار پلید و دارای انگیزه های خائنانه میبینه:)
متن و شرح اصلی در این کتابه:
PROPOSED ROADS TO FREEDOM:
SOCIALISM, ANARCHISM AND SYNDICALISM
بروجردی: علت مرگ ستار بهشتی ترس و نگرانی از شرایط زندان بود
به اشتراک بگذارید
رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس قرائت گزارش پرونده مرگ ستار بهشتی در کمیسیون را "آب بر آتش" دانست و از مرگ این کارگر وبلاگنویس بهدلیل "ترس از شرایط زندان" سخن گفت. وکیل خانواده بهشتی گفتههای بروجردی را فاقد ارزش خواند.
علاءالدین بروجردی، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس، روز شنبه (۱۲ اسفند / ۲ مارس) در مصاحبهای با "باشگاه خبرنگاران جوان" به پرسشهای گوناگون خبرنگار این وبسایت پاسخ گفت. بروجردی در رابطه با سرنوشت پرونده ستار بهشتی گفت که گزارش این پرونده ۲ بار در کمیسیون خوانده شد و وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی تایید کرد که قرائت این گزارش در عرصه بینالمللی بسیار تاثیرگذار بوده، چون در پی آن رئیس پلیس فتای تهران تغییر کرد.
بروجردی همچنین درباره قرائت گزارش پرونده مرگ ستار بهشتی در کمیسیون گفت: «قرائت این گزارش مانند آب سرد به آتشی بود که دشمن طراحی کرده بود و میتوانست مثل قضیه زهرا کاظمی آن [را] زنده نگه دارد ولی به نظر بنده مسئله خاتمه پیدا کرد.»
ستار بهشتی کارگر وبلاگنویسی بود که ظهر روز ۹ آبان ۱۳۹۱ در منزل خود در تهران بازداشت شد و در ۱۳ آبان در مقر پلیس تولید و تبادل اطلاعات تهران "فتا" درگذشت. بازداشت او به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام و اقدام علیه امنیت کشور" انجام شد.
انعکاس خبر مرگ ستار بهشتی در فضای مجازی و اعتراض گسترده داخلی و خارجی به نحوه رفتار ماموران با او، موجب برکناری رئیس پلیس فتا از سمت خود شد. سه نفر از ماموران دستاندرکار این پرونده نیز بازداشت شدند.
علاءالدین بروجردی در جواب این سؤال که "بالاخره دلیل اصلی مرگ ستار بهشتی چه بود" گفت: «شاید ترس و نگرانی از شرایط زندان علت مرگ او بود چون بر اساس گزارش رسمی پزشکی قانون ضرب و شتم منتهی به مرگ ایشان وجود نداشت و شاید مجموعه استرسها و فشارهای روانی علت مرگ او بود.»
بروجردی در پاسخ به این پرسش که چرا لفظ "شاید" را به کار میبرد، مگر علت اصلی مرگ ستار بهشتی مشخص نیست، گفت، چون تعبیر گزارش را دقیق به یاد ندارد و از خبرنگار خواست که موضوع را از مسئول پرونده بپرسد.
پس از مرگ ستار بهشتی، عدهای از زندانیان اوین با انتشار نامهای شهادت دادند که او شکنجه شده بوده. با ورود مجلس ایران به موضوع این پرونده و تشکیل کمیسیونی ویژه، اعلام شد که مرگ ستار بهشتی میتواند ناشی از پیامدهای ضربه یا فشار روانی بوده باشد. اما در گزارش مرگ ستار بهشتی که در ۱۷ دی (۶ ژانویه) در مجلس قرائت شد، در تنها پاراگرافی که به علت مرگ این وبلاگنویس جوان پرداخته بود، تعیین علت قطعی فوت را نامقدور و "محتملترین علت" را پدیده شوک ذکر کرده بودند.
در گزارشی که احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران، در روز ۱۰ اسفند (۲۸ فوریه) منتشر کرد، به مرگ ستار بهشتی به عنوان نمونه بارزی از بهکارگیری شکنجه در بازداشتگاههای ایران اشاره شده است.
به گزارش روز یکشنبه (۱۳ اسفند / ۳ مارس) سایت کلمه، گیتی پورفاضل، وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی، پس از آگاهی از اظهار نظر علاءالدین بروجردی درباره پرونده ستار بهشتی گفت: «این نماینده محترم بهتر است در حیطه وظایف خود اظهار نظر کند.» خانم پورفاضل هر گونه اظهار نظر درباره پروندهای که هنوز به دادگاه نرفته و در دادسرا نیز برای آن منع تعقیب صادر نشده را فاقد ارزش دانست.
وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی به این گفته که "گزارش کمیسیون امنیت ملی مجلس در رابطه با پرونده ستار بهشتی مانند ریخته شدن آب بر آتش بوده است" انتقاد کرد و آن را نادرست خواند. وی گفت: «این آتش همچنان شعلهور است و این گونه پروندهها در جامعه حساسیتبرانگیز خواهند ماند تا اینکه عدالت به درستی اجرا شود.»
وکیل مدافع خانواده ستار بهشتی در پایان دی ماه به خبرگزاری ایسنا گفته بود که بازپرس وعده داده که پرونده تا آخر بهمن ماه به دادگاه ارجاع داده شود. او همچنین اعلام کرده بود که به وکالت از سوی پدر ستار بهشتی، تقاضای قصاص متهمان را کرده است.
به گفته پورفاضل، روند کند رسیدگیها در دستگاه قضایی ایران و عدم ارسال پرونده به دادگاه تا کنون مانع رسیدگی به پرونده مرگ ستار بهشتی بوده است.
:l
Soheil
03-04-2013, 09:00 PM
دوستان میخواستم کتاب خوبی به زبان فارسی در مورد
آنارشیسم بهم معرفی کنید. البته اگه موجود هست!
در مورد فرگشت هم میخوام بخونم. کتابی چیزی اگه
معرفی کنید ممنون میشم. تا حالا چیز خاصی نخوندم و
میخوام از اول توضیح داده باشه. یکی دو تا وبلاگ هم هست
بگمانم، ولی نمیدونم واقعا بدردبخور باشند یا نه.
ممنون
Ouroboros
03-04-2013, 09:34 PM
دوستان میخواستم کتاب خوبی به زبان فارسی در مورد
آنارشیسم بهم معرفی کنید. البته اگه موجود هست!
به زبان فارسی بعید میدانم چیز چندانی باشد. کتاب «خدا و دولت» باکونین به اندازهی بقیهی جاها برای شروع کردن مفید است، چند سال پیش امید میلانی آنرا ترجمه کرد:
خدا و دولت (http://issuu.com/sakurdistan/docs/khuda_v_davlat)
در مورد فرگشت هم میخوام بخونم. کتابی چیزی اگه
معرفی کنید ممنون میشم. تا حالا چیز خاصی نخوندم و
میخوام از اول توضیح داده باشه. یکی دو تا وبلاگ هم هست
بگمانم، ولی نمیدونم واقعا بدردبخور باشند یا نه.
این (http://fargasht.wordpress.com/) وبلاگ خوبیست. صفحهی دانلودهای بدی هم ندارد.
وانگهی هرچه زودتر انگلیسی بیاموزید. خیلی واجب است و دسترسی به انبوهی از منابع غنی و به روز علمی را به شما میدهد.
Mehrbod
03-04-2013, 09:38 PM
وانگهی هرچه زودتر انگلیسی بیاموزید. خیلی واجب است و دسترسی به انبوهی از منابع غنی و به روز علمی را به شما میدهد.
انگلیسی بیاموزید و اگر توانستید یک چیزی هم به پارسی بترزبانید, اگر نه روی پارسی ما رسما از دید پژوهش در
قرون وسطی به سر میبریم, من میگمانم واپسین بار که چیزی روی پارسی در راستای پژوهش جستجو کردم چند سال پیش بود!
برای یادگیری انگلیسی هم پیشنهاد میکنم یکی از این ترزبانندههایِ کپی پیستی را بگیرید که با گزینش هر واژه به شما ترزبانش را درجا میدهد.
Nevermore
03-04-2013, 10:05 PM
دوستان در مورد این دو مقوله کتاب انگلیسی چی پیشنهاد میکنید؟بویژه در مورد آنارشیسم.
Ouroboros
03-04-2013, 10:21 PM
دوستان در مورد این دو مقوله کتاب انگلیسی چی پیشنهاد میکنید؟بویژه در مورد آنارشیسم.
Anarchism; from theory to practice
Anarchism: A Theoretical Analysis
Anarchism: Arguments for and Against
New Perspectives on Anarchism
To Remember Spain: The Anarchist and Syndicalist Revolution of 1936
اندکی دربارهی جنبش/تئوری ترابشریت هم مطالعه بکنید بد نیست. هرچه میگذرد، من بیشتر به این نتیجه میرسم که تنها راه رسیدن به آنارشی حقیقی، از ترنساومانیسم عبور میکند:
Transhumanism - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Transhumanism)
Soheil
03-04-2013, 10:29 PM
وانگهی هرچه زودتر انگلیسی بیاموزید. خیلی واجب است و دسترسی به انبوهی از منابع غنی و به روز علمی را به شما میدهد.
انگلیسی بیاموزید و اگر توانستید یک چیزی هم به پارسی بترزبانید, اگر نه روی پارسی ما رسما از دید پژوهش در
قرون وسطی به سر میبریم, من میگمانم واپسین بار که چیزی روی پارسی در راستای پژوهش جستجو کردم چند سال پیش بود!
برای یادگیری انگلیسی هم پیشنهاد میکنم یکی از این ترزبانندههایِ کپی پیستی را بگیرید که با گزینش هر واژه به شما ترزبانش را درجا میدهد.
خب خودمم میدونم یکی از بزرگترین موانع سر راه پیشرفتِ یک آدم همین ندونستن انگلیسیه. خیلی هم زجر آوره واقعا که انسانها اینقدر ابلهند که هر چه زودتر این تنوع زبانی رو از بین نمیبرن(شاید البته من اشتباه میکنم). اینهمه منبع علمی باشه ولی نتونی بخونیشون. مسخره به نظر میاد.
از وب نویس های ایرانی هم نمیشه انتظار چندانی داشت. بیشتر کارشون شده کپی پیست، اونهم بدون منبع اصلی. چه برسه به اینکه بخوان یک مطلبی ترجمه کنند.
در مورد ترزباننده هم خب من از Babylon استفاده میکنم.
Soheil
03-04-2013, 10:48 PM
این ایرانیهایی که تو کار بیزنس فیلم و اینها هستند رو نمیدونم کجای دلم بزارم. اسپاگتی نکنه ما بخوایم یک فیلم از سایتهای ایرانی یا فروشگاهها بخریم. بخصوص فیلمهای ایرانی. طرف اومده فیلم بزاره رو سایت، ابعادشو تغییر داده به 1024*768!!! اونهم با یک کیفیت افتضاح و از اونور حجم بالا!! یا جای دیگه اومدن اونقدر کیفیت صدای فیلم رو کاهش دادن که از بلندگوی مسجد محلمون بسی گوشخراشتره.:e523:
همینطوری عشقی-فله ای Convert میکنن!! البته فقط ایرانیها این مشکلو ندارند ولی بقیه جاها در این حد دیگه نیست. کی میخوان این فروشنده های ایرانی بدونن 720p و فول اچ دی هم وجود داره، نمیدونم. کاشکی میدونستم!
Mehrbod
03-05-2013, 10:03 AM
خب خودمم میدونم یکی از بزرگترین موانع سر راه پیشرفتِ یک آدم همین ندونستن انگلیسیه. خیلی هم زجر آوره واقعا که انسانها اینقدر ابلهند که هر چه زودتر این تنوع زبانی رو از بین نمیبرن(شاید البته من اشتباه میکنم).
لغزش که بیگمان میکنی (: زبان که تنها برای رساندن سخن نیست, کارکرد نخستِ آن در اندیشیدنه: کارکرد زبان در اندیشه (http://www.daftarche.com/%D8%A7%D8%AF%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D9%87%D9%86%D8%B1-14/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-739/)
اینهمه منبع علمی باشه ولی نتونی بخونیشون. مسخره به نظر میاد.
خواندن یک زبان دیگر که کاری ندارد بیباک جان, همین ترزباننده را به کار بگیر, یکی از زبانهایِ
هندواروپایی دیگر مانند آلمانی/فرانسوی را بیاموزی کمابیش همه را میتوانی با انکی کوشش بیشتر بخوانی و دریابی.
از وب نویس های ایرانی هم نمیشه انتظار چندانی داشت. بیشتر کارشون شده کپی پیست، اونهم بدون منبع اصلی. چه برسه به اینکه بخوان یک مطلبی ترجمه کنند.
در مورد ترزباننده هم خب من از Babylon استفاده میکنم.
ترزباندن چند بُرزرایهای سختتر از دریافتن تنهاست, برای ترزباننده من از Babylon خوشم نمیاید ولی کار را راه میاندازد به گمانم.
Nevermore
03-05-2013, 05:50 PM
هرچه گشتم جستاری درخور برای معرفی تورنت های سودمند نیافتم. باز هم میخواستم جستاری نو باز کنم که پشیمان شدم.به ناچار همینجا معرفی میکنم.اگر چنین جستاری داریم بگویید تا پیک را حذف کنم.
فکر میکنم همه ی تورنت بازان با The Official UK Top 40 Singles Chart آشنا باشند اما اگر تاکنون نشنیده اید نصف عمرتان بر فنا است.موسیقی خوب می خواهید سراغ همین بروید. هر هفته هم بروز می شود اما من توصیه میکنم هر یک ماه یک بار دانلود کنید چرا که بیشتر آهنگ ها چندین هفته در صدر لیست می مانند. us اش هم هست اما من uk را بیشتر می پسندم و به نظرم آهنگ های بهتری دارد.
برای سرچ هم از torrentz.com بهره ببرید
.
برای من تنها کالکشن(؟ )ی است که بیشینه ی آهنگ هایش را نگه می دارم.در ضمن من به دنبال کالکشنی درست و حسابی نه اینهایی که آدم همه ی آهنگ هایش را پاک میکند برای آهنگ های راک می گردم.اگر میشنا سید دریغ نکنید.
توضیحات اضافه:UK Singles Chart - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/UK_Singles_Chart) Official Charts Company - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Official_Charts_Company)
Mehrbod
03-05-2013, 06:32 PM
هر بار میگویند ایرانیان خودشان را آژ (مرکز) جهان میدانند اندکی مایهیِ
آزردگی من میشود, دوستان خودتان نیک بنگرید, آیا ما براستی آژِ جهان نیستیم؟ (:
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/03/3.png
undead_knight
03-06-2013, 12:43 PM
خب در راستای کاهش بحث های جنسیتی پیشنهادم رو دوباره مطرح میکنم:))
نطرتون در مورد ایجاد یک منبع جامع برای سفسطه ها(مخصوصا از نوع کمتر شناخته شده) چیه،در خیلی از موارد توضیحات یا مثال ها هم به اندازه کافی در زبان فارسی گویا نیستند:)
Mehrbod
03-06-2013, 01:38 PM
به به, درود بر داریوش گرامی!
Dariush
03-06-2013, 01:48 PM
درود مهربد عزیز
چه خبرها؟
میبینم که سایت در نبودِ من رونق یافته است.
Mehrbod
03-06-2013, 01:51 PM
درود مهربد عزیز
چه خبرها؟
میبینم که سایت در نبودِ من رونق یافته است.
رونق که ای, روزهای شلوغی هم داریم ... اگر نه همه چیز همانگونه است که بود داریوش جان (:
خودتان چند و چونید؟
Dariush
03-06-2013, 02:00 PM
رونق که ای, روزهای شلوغی هم داریم ... اگر نه همه چیز همانگونه است که بود داریوش جان (:
خودتان چند و چونید؟
بد نیستم . سپاس از شما. البته هنوز گرفتاری (خودخواستهام) تمام نشده، اما کمتر شده است و میتوانم بیشتر از محضرِ دوستان اینجا استفاده ببرم.
چرا دیگر. بعد از چند روز آمدهام و میبینم کلی پیک نخوانده هست.فکر کنم دوساعت وقتم را حداقل میگیرد تا همهشان را بخوانم.
Anarchy
03-06-2013, 06:55 PM
خب در راستای کاهش بحث های جنسیتی پیشنهادم رو دوباره مطرح میکنم:))
نطرتون در مورد ایجاد یک منبع جامع برای سفسطه ها(مخصوصا از نوع کمتر شناخته شده) چیه،در خیلی از موارد توضیحات یا مثال ها هم به اندازه کافی در زبان فارسی گویا نیستند:)
آندد جان خب لیست بده ببینیم چیکار میشه کرد!!
undead_knight
03-07-2013, 09:34 AM
آندد جان خب لیست بده ببینیم چیکار میشه کرد!!
زیاد نیست:)قبلا هم دادم:
logic and perception - topical index -The Skeptic's Dictionary - Skepdic.com (http://www.skepdic.com/tilogic.html)
Ouroboros
03-07-2013, 09:38 AM
زیاد نیست:)قبلا هم دادم:
logic and perception - topical index -The Skeptic's Dictionary - Skepdic.com
میخواهید با بهره از اینها بهتر از فمینیسم دفاع بکنید؟ :e404:
من مدتیست درحال ترجمهی «پاسخ به شبهات فرگشت» سایت Talk.Origins هستم، اگر بتوانم آنرا تا سال میلادی آینده تمام بکنم هنر کردهام:
An Index to Creationist Claims (http://www.talkorigins.org/indexcc/list.html)
undead_knight
03-07-2013, 09:45 AM
میخواهید با بهره از اینها بهتر از فمینیسم دفاع بکنید؟ :e404:
من مدتیست درحال ترجمهی «پاسخ به شبهات فرگشت» سایت Talk.Origins هستم، اگر بتوانم آنرا تا سال میلادی آینده تمام بکنم هنر کردهام:
An Index to Creationist Claims (http://www.talkorigins.org/indexcc/list.html)
اگر به درد دفاع بخوره قبلا چیزهای مفیدشو بیرون کشیدم:))
دوستان هم اینجا یا مشغول هستند یا تنبل،اسپاگتی عاقبت ما رو به خیر کنه:))
Ouroboros
03-07-2013, 10:04 AM
اگر به درد دفاع بخوره قبلا چیزهای مفیدشو بیرون کشیدم:))
دوستان هم اینجا یا مشغول هستند یا تنبل،اسپاگتی عاقبت ما رو به خیر کنه:))
به دفترچه خوش آمدید، پروژههایی که زاییدهایم اما هرگز بزرگ نکردهایم عبارتند از:
ترجمهی کتاب
یک سایت رفرنس/خبرگزاری که هرگز سرپا نشد
مکتوب کردن چند فصل از یک کتاب دربارهی تاریخ
....
چیزی را فراموش نکردم؟
undead_knight
03-07-2013, 10:41 AM
به دفترچه خوش آمدید، پروژههایی که زاییدهایم اما هرگز بزرگ نکردهایم عبارتند از:
ترجمهی کتاب
یک سایت رفرنس/خبرگزاری که هرگز سرپا نشد
مکتوب کردن چند فصل از یک کتاب دربارهی تاریخ
....
چیزی را فراموش نکردم؟
این سندرم فراگیره:))من خودم یک تاپیک زدم در مورد رابطه نهیلیسم و حکومت مدرن،فقط دو تا پس زدم توش:))
Ouroboros
03-12-2013, 06:07 PM
لایحهی «رفع کلیشههای جنسی» که در آن تولید، نمایش و استفادهی شخصی از پورن ممنوع میشد در پارلمان اروپا شکست خورد.
EU votes to reject 'porn ban' proposals | Internet & Media - CNET News (http://news.cnet.com/8301-1023_3-57573771-93/eu-votes-to-reject-porn-ban-proposals/?tag=reddit)
خود گزارش چرت و پرت البته تائید شده، فقط بخش منع پورن در آن رد شد.
undead_knight
03-12-2013, 08:24 PM
لایحهی «رفع کلیشههای جنسی» که در آن تولید، نمایش و استفادهی شخصی از پورن ممنوع میشد در پارلمان اروپا شکست خورد.
EU votes to reject 'porn ban' proposals | Internet & Media - CNET News (http://news.cnet.com/8301-1023_3-57573771-93/eu-votes-to-reject-porn-ban-proposals/?tag=reddit)
خود گزارش چرت و پرت البته تائید شده، فقط بخش منع پورن در آن رد شد.
فعلا که بحث جدی در زمینه فمنیسم نمیکنیم ولی خب به نطر من شاید ناخواسته داری جریان مهم دیگه فمنیسم رو نادیده میگیریا:)
Sex-positive feminism - Wikipedia, the free encyclopedia (http://en.wikipedia.org/wiki/Sex-positive_feminism)
این بدبختا اینقد که خودشون رو برای آزادی جنسی زن و و مرد جر دادند احتمالا با این فکر که همه فمنیست ها آنتی پورن و... هستند سکته میکنند:))
Ouroboros
03-12-2013, 10:03 PM
جریان مهم
:troll::cerealguyspitting:
undead_knight
03-12-2013, 10:28 PM
:troll::cerealguyspitting:
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/03/37.jpg
undead_knight
03-14-2013, 08:20 PM
تنفر از یک کار بسیار دلخواه و دوست داشتنی از راه وادار شدن به انجام طولانی و مستمر اون فکر میکنم از دستاوردهای! شگفت انگیز دوران مدرن باشه:)
undead_knight
03-18-2013, 04:21 AM
گاهی وقت ها که مقالات روانشناسی فرگشتیک رو میخونم نکته جالبی که توجه من رو جلب میکنه اینه که انگار گاهی پژوهشگران فرض هاشون رو اثبات شده میدونند!چطور؟به این شکل که برای توضیح یک رفتار فرض ها رو فقط در قالب فرگشتیک میریزند و موارد دیگه ای که میتونند لزوما دلیل فرگشتیک داشته باشند رو نادیده میگیرند.
مثثلا در موارد مربوط به سکس مثل این پژوهش (http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0191886912005764) تلاش میکنند که اثبات کنند که یک رفتار جنسی حتما دلیل فرگشتیک داره و نمیتونه بی کاربرد(منطور همون لذت محضه:)) ) باشه!
Ouroboros
03-18-2013, 04:00 PM
مثثلا در موارد مربوط به سکس مثل این پژوهش تلاش میکنند که اثبات کنند که یک رفتار جنسی حتما دلیل فرگشتیک داره و نمیتونه بی کاربرد(منطور همون لذت محضه:)) ) باشه!
کلا روانشناسی فرگشتیکی چوب دو سر طلاست، با تکیه به موازین و اصول دانشیکی، گمانههای نادانشیک مطرح میکند. ولی باز از تمام دیگر انواع روانشناسی علمیتر است(حتی از Neuropsychology)
ببینم سی دلار پول بابت این پرداخت کردهاید؟ آنرا جایی آپلود بکنید ببینیم چه میگوید. خوب مایهدار هستید ها.. :e40d::e107:
Mehrbod
03-18-2013, 04:06 PM
کلا روانشناسی فرگشتیکی چوب دو سر طلاست، با تکیه به موازین و اصول دانشیکی، گمانههای نادانشیک مطرح میکند. ولی باز از تمام دیگر انواع روانشناسی علمیتر است(حتی از Neuropsychology)
ببینم سی دلار پول بابت این پرداخت کردهاید؟ آنرا جایی آپلود بکنید ببینیم چه میگوید. خوب مایهدار هستید ها.. :e40d::e107:
ولی نگرهیِ خوبی میزند, اگرنه من که خوشیای از نوشیدن! اسپرم یا ترشحات واژن نمیبینم (از شاش و سکس کثیف (http://www.daftarche.com/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-19/%D8%B3%DA%A9%D8%B3-%DA%A9%D8%AB%DB%8C%D9%81-328/) هم نمیبنم هرچند).
undead_knight
03-18-2013, 04:37 PM
کلا روانشناسی فرگشتیکی چوب دو سر طلاست، با تکیه به موازین و اصول دانشیکی، گمانههای نادانشیک مطرح میکند. ولی باز از تمام دیگر انواع روانشناسی علمیتر است(حتی از Neuropsychology)
ببینم سی دلار پول بابت این پرداخت کردهاید؟ آنرا جایی آپلود بکنید ببینیم چه میگوید. خوب مایهدار هستید ها.. :e40d::e107:
من ترجیه مدیدم همچنان با معیار پوچش پذیری تستش کنم و همچنان هم در مورد خود روانشناسی باهات اختلاف دارم:))
نبابا در مورد مقاله در سایکولوژی تودی نطر داده بود من از همونجا لینکشو برداشتم:))
در مورد این هست که ساک زدن برای مردان روشی برای شناسایی خیانت هست!ولی اشکالاتش اینه که اصلا تست نکردند که ببینند آیا مردان توانایی تشخیص اسپرم مرد دیگه رو از این راه دارند یا نه!:))
undead_knight
03-18-2013, 04:40 PM
ولی نگرهیِ خوبی میزند, اگرنه من که خوشیای از نوشیدن! اسپرم یا ترشحات واژن نمیبینم (از شاش و سکس کثیف (http://www.daftarche.com/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-19/%D8%B3%DA%A9%D8%B3-%DA%A9%D8%AB%DB%8C%D9%81-328/) هم نمیبنم هرچند).
نه منظور کل فرایند سکس دهانی!:)) بوده حالا نکتش اینجاست که اگر مردان برای شناسایی خیانت ازش استفاده میکنند زنان چه استفاده ای براش دارند:))
Mehrbod
03-18-2013, 04:54 PM
نه منظور کل فرایند سکس دهانی!:)) بوده حالا نکتش اینجاست که اگر مردان برای شناسایی خیانت ازش استفاده میکنند زنان چه استفاده ای براش دارند:))
ولی میتواند کاربرد هم داشته باشد و میتواند این کاربرد نایکسنج[1] هم باشد (تنها برای مردان باشد, نه زنان) (:
در فرگشت[2] بیشتر زمانها چیزهایی که میتوانند کاربرد سودمندِ دیگری (از دیدگاه گزینش طبیعی) داشته باشند
میفرگردند[3], اگر دانایی از اسپرم رقیب جنسی و خیانتکاری زن میتواند در گزینش طبیعی نقش ایفا کند, پس روشنه که میفرگردد.
----
1. ^ Nâyeksanj (nâ+yek+sanj)|| نایکسنج: نامتقارن ϢEn (http://en.wikipedia.org/wiki/Asymmetric) Asymmetric
2. ^ Fargašt (far+gašt)|| فرگشت: تکامل; فرگشتن ϢEn (http://en.wikipedia.org/wiki/Evolution) Evolution
3. ^ Fargaštan (far+gaštan)|| فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com (http://www.thefreedictionary.com/evolve) To evolve
undead_knight
03-18-2013, 05:12 PM
ولی میتواند کاربرد هم داشته باشد و میتواند این کاربرد نایکسنج[1] هم باشد (تنها برای مردان باشد, نه زنان) (:
در فرگشت[2] بیشتر زمانها چیزهایی که میتوانند کاربرد سودمندِ دیگری (از دیدگاه گزینش طبیعی) داشته باشند
میفرگردند[3], اگر دانایی از اسپرم رقیب جنسی و خیانتکاری زن میتواند در گزینش طبیعی نقش ایفا کند, پس روشنه که میفرگردد.
----
1. ^ Nâyeksanj (nâ+yek+sanj)|| نایکسنج: نامتقارن ϢEn (http://en.wikipedia.org/wiki/Asymmetric) Asymmetric
2. ^ Fargašt (far+gašt)|| فرگشت: تکامل; فرگشتن ϢEn (http://en.wikipedia.org/wiki/Evolution) Evolution
3. ^ Fargaštan (far+gaštan)|| فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com (http://www.thefreedictionary.com/evolve) To evolve
ما یک چیز رو در مورد گونه انسان به طور قطع میدونیم و اونم این هست که ما خیلی خیلی سکسی هستیم!:))بنابراین اصلا عجیب نیست که یک رفتار فقط و فقط به خاطر لذت بخش بودن فراگیر بشه.
نکته در این هست که نسبت سود و هزینه فرگشتیک باید منطقی باشه تا فرگشت به اون سمت بره(نه لزوما بقا گاهی هم مرتبط با گزینش جنسیه)ولی اینکه مردان توانایی این رو داشته باشند که اسپرم مردان دیگه رو اینطوری تشخیص بدند نیاز داره ابزارهای بیولوژیکی داشته باشند که هزینه های زیادی داره و لزوما از دیدگاه فرگشتیک عاقلانه نیست.
Ouroboros
03-18-2013, 05:19 PM
ولی میتواند کاربرد هم داشته باشد و میتواند این کاربرد نایکسنج[1] هم باشد (تنها برای مردان باشد, نه زنان) (:
میتواند اصلا کاربرد هم نداشته باشد، یکی از مشکلات با روانشاسی فرگشتیکی همینست، هرچه در حال حاضر وجود دارد الزاما کارکرد خاصی نداشته.
نکته در این هست که نسبت سود و هزینه فرگشتیک باید منطقی باشه تا فرگشت به اون سمت بره(نه لزوما بقا گاهی هم مرتبط با گزینش جنسیه)ولی اینکه مردان توانایی این رو داشته باشند که اسپرم مردان دیگه رو اینطوری تشخیص بدند نیاز داره ابزارهای بیولوژیکی داشته باشند هزینه های زیادی داره و لزوما از دیدگاه فرکشتیک عاقلانه نیست.
مسلما وقتی نتیجهی نداشتن آن بزرگ کردن بچهی دیگران بجای بچهی خودتان است سود آن به هزینهاش میارزیده.
مردی که بچهی دیگری را بزرگ میکند از هر جهت بازنده است، اینست که خیانت زن به مراتب مهمتر است تا خیانت مرد.
Mehrbod
03-18-2013, 05:24 PM
نکته در این هست که نسبت سود و هزینه فرگشتیک باید منطقی باشه تا فرگشت به اون سمت بره(نه لزوما بقا گاهی هم مرتبط با گزینش جنسیه)ولی اینکه مردان توانایی این رو داشته باشند که اسپرم مردان دیگه رو اینطوری تشخیص بدند نیاز داره ابزارهای بیولوژیکی داشته باشند که هزینه های زیادی داره و لزوما از دیدگاه فرگشتیک عاقلانه نیست.
خوب این همان بخش پوچشپذیری[1] میشود که میتوان آزمود! به "نگر" من آن اندازه هزینه ندارد, من هتا دربارهیِ اسپرمهایِ جنگجو هم خوانده بودم, اگر
مرد بسهد[2] که زن به او خیانت میکند گویا شماری از اسپرم هایش جنگجو میشوند که کارشان کشتن دیگر اسپرمهاست: Sperm competition - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Sperm_competition)
----
1. ^ Pucešpaziri (puc+eš+pazir+i)|| پوچشپذیری: ابطالپذیری ϢEn (http://en.wikipedia.org/wiki/Falsifiability) Refutability; falsifiability
2. ^ Sohidan|| سهیدن: حس کردن To sense
Russell
03-18-2013, 05:31 PM
بنظر من این مشکل ابطالپذیری در اینجا بیش از اینکه جرزنی روانشناسی فرگشتی باشه مربوط به خود فرگشت میشه که ما تقریبا در تمام مواقع بعد از آشکار شدن حقایق به اونها نگاه میکنیم،اگر توضیحات این نگاه درست باشه راه دیگهای نیست.اگر اینها درست باشند یا بهترین توضیحات ما باشند مجبوریم فعلا با تکنولوژی موجود و درک ما از رشد مغز باهاشون بسازیم.
undead_knight
03-18-2013, 05:43 PM
خوب این همان بخش پوچشپذیری[1] میشود که میتوان آزمود! به "نگر" من آن اندازه هزینه ندارد, من هتا دربارهیِ اسپرمهایِ جنگجو هم خوانده بودم, اگر
مرد بسهد[2] که زن به او خیانت میکند گویا شماری از اسپرم هایش جنگجو میشوند که کارشان کشتن دیگر اسپرمهاست: Sperm competition - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Sperm_competition)
----
1. ^ Pucešpaziri (puc+eš+pazir+i)|| پوچشپذیری: ابطالپذیری ϢEn (http://en.wikipedia.org/wiki/Falsifiability) Refutability; falsifiability
2. ^ Sohidan|| سهیدن: حس کردن To sense
البته که باید آزموده بشه ولی در پژوهش مورد نطر فقط از روی آمار و یک سری سوالات خط دهنده! نتیجه گیری کرده بودند:)
مشکل من با روشی بود که اصلا قابل اطمینان نبود مگرنه وقتی روش علمی باشه مگر بیمارم که باهاش دشمنی کنم:))
undead_knight
03-18-2013, 05:49 PM
میتواند اصلا کاربرد هم نداشته باشد، یکی از مشکلات با روانشاسی فرگشتیکی همینست، هرچه در حال حاضر وجود دارد الزاما کارکرد خاصی نداشته.
مسلما وقتی نتیجهی نداشتن آن بزرگ کردن بچهی دیگران بجای بچهی خودتان است سود آن به هزینهاش میارزیده.
مردی که بچهی دیگری را بزرگ میکند از هر جهت بازنده است، اینست که خیانت زن به مراتب مهمتر است تا خیانت مرد.
یک چیز که باید این وسط بهش توجه بشه اینه که ما راه های فرشگتیک متفاوتی برای مبارزه با خیانت داریم و اینکه مثلا داشته های فرگشتیک صرف ساختن اسپرم های موثرتر و قوی تر بشه یا اینکه از ماده مراقبت بهتری به عمل بیاد و... هم رقیبان این روش هستند بنابراین همچنان میتونه یک روش ناکارآمد باشه.
مثلا مقاله ای رو میخوندم که در مورد ماده ای شیمیایی بود که نوعی موش ترشح میکرد و میتونست باعث سقط شدن جنین موش ماده بشه!(اگر حس میکرد بهش خیانت شده)خب این روش در موش ها جواب میده ولی وقتی در انسان ها این همه سرمایه گذاری فرگشتیک روی هوش و ابزارهای تحلیلی شده ما لزوما به چنین روش های رادیکالی نیاز نداریم:))
Ouroboros
03-18-2013, 06:08 PM
یک چیز که باید این وسط بهش توجه بشه اینه که ما راه های فرشگتیک متفاوتی برای مبارزه با خیانت داریم و اینکه مثلا داشته های فرگشتیک صرف ساختن اسپرم های موثرتر و قوی تر بشه یا اینکه از ماده مراقبت بهتری به عمل بیاد و... هم رقیبان این روش هستند بنابراین همچنان میتونه یک روش ناکارآمد باشه.
http://www.amazon.com/Sperm-Wars-ebook/dp/B0046A8SEU (http://www.amazon.com/Sperm-Wars-ebook/dp/B0046A8SEU/)
نبرد تساعدیست، و هرچه راههای مبارزه با آن پیش رفته، شیوههای استفاده از آن نیز دگرگون شده. برای مثال ایا میدانستید که زن در همخوابگی گذری احتمال بالاتری برای حاملگی دارد تا سکس با کسی که بطور مداوم با او همخوابه است؟ همین حالا بین پنج تا سی درصد(بسته به مطالعات مختلف)بچهها متعلق به «پدر»شان نیستند.
:e403:
undead_knight
03-18-2013, 07:34 PM
جدی این نگاه های متفاوت به ازادی همیشه مایه دردسره:))والبته هر کدوم هم به جای خودشون ارزشمندند(هرچند تضادهایی هم دارند)
The free man is the man who is not in irons, nor imprisoned in a gaol, nor terrorized like a slave by the fear of punishment ... it is not lack of freedom, not to fly like an eagle or swim like a whale."
این دفاع از آزادی منفی رو خیلی دوست دارم:))
ولی در کل وقتی قرار هست از آزادی های منفی یا مثبت دفاع کنیم گاهی تضادهای این دو نوع آزادی هم نمایان میشند و ممکنه فکر کنیم چیزی که طرف مقابل ازش دفاع میکنه اسمش آزادی نیست!:) (البته من خودم گاهی همیشه تاکید یکسانی روی یکی از این دوتا ندارم)
undead_knight
03-19-2013, 11:46 PM
اگر میخواید یکی از عجیب و غریب ترین چرت و پرت ها از مدل تئوری های توطئه و ترکیبش با ماورا و موجودات فضایی و "مردان سیاه پوش" رو بخونید این چاه شیطان واقعا جایگاه خوبی رو داره:))
Mel Waters and the Devil’s Holes Mysterious Universe (http://mysteriousuniverse.org/2011/08/mel-waters-and-the-devils-holes/)
https://www.google.com/#hl=fa&site=&source=hp&q=%DA%86%D8%A7%D9%87+%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9%8 6&oq=%DA%86%D8%A7%D9%87+%D8%B4%DB%8C%D8%B7%D8%A7%D9% 86&gs_l=hp.3...6561.11199.0.11456.0.0.0.0.0.0.0.0..0. 0...0.0...1c.1.7.hp.faz_ZNZ5M2Y&bav=on.2,or.r_cp.&bvm=bv.44011176,d.d2k&fp=895554dcc0e4c45f&biw=1366&bih=630
واقعا تک شاخ بهمون رحم کرده حداکثر یک صفحه خلاصه از این داستان ترجمه شده که اینقدر لینک فارسی براش هست و در موردش بحث شده:))
کسی از این سبک داستان ها بازم سراغ داره؟توی اولویت هام برای debunk قرار گرفته:)
Dariush
03-19-2013, 11:52 PM
آندد 1200 پست دارند اما 600 مطلب نوشتهاند!
undead_knight
03-19-2013, 11:57 PM
آندد 1200 پست دارند اما 600 مطلب نوشتهاند!
حالا این پست های تکراری من رو هی بزنید توی سرم:))
حواسم نبود معمولا زود تکراری رو حذف میکنم این یکی از زیر دستم در رفت:)
Dariush
03-20-2013, 12:02 AM
حالا این پست های تکراری من رو هی بزنید توی سرم:))
حواسم نبود معمولا زود تکراری رو حذف میکنم این یکی از زیر دستم در رفت:)
حالا این یکی را پاک نمیکردید تا کسانی که میآیند و پستِ من را میبینند گیج نشوند!
جالب آن است که بعضی از دوستان زیرِ هر دو پست تکراری سپاس میزنند! :e056:
undead_knight
03-20-2013, 12:06 AM
حالا این یکی را پاک نمیکردید تا کسانی که میآیند و پستِ من را میبینند گیج نشوند!
جالب آن است که بعضی از دوستان زیرِ هر دو پست تکراری سپاس میزنند! :e056:
من معمولا پست رو زود پاک میکنم فرصت تنکس زدن به هر دو نیست:)
جو سازی نکنید:))نکنه شما هم میخواید راز این سوراخ شیطان! مخفی بمونه که نمیزارید پستش مشخص باشه:))))
Angela
03-26-2013, 07:59 PM
می خواستم بحثهای اخیر جستار "اخلاق چیست؟" رو بخونم, همون اول یک سوال غیر مرتبط با اخلاق برام پیش اومد.
در مورد ابطال پذیری این نظر که "عشق جاویدان نداریم" گفته شده:
چرا پوچشذیری هم دارد, بسادگی کشوری را نشان میدهیم که زنان و مردان همسری میکنند و تا پایان زندگی با هم میمانند[4] و خودشان را نیز خوشبخت (از دید زناشویی) میشمارند!
چرا باید یه کشور رو نشون بدیم؟
چرا یک زوج رو نشون نمی دیم که تا پایان زندگی با هم میمونند و خودشون رو خوشبخت می دونند؟
undead_knight
03-26-2013, 08:25 PM
می خواستم بحثهای اخیر جستار "اخلاق چیست؟" رو بخونم, همون اول یک سوال غیر مرتبط با اخلاق برام پیش اومد.
در مورد ابطال پذیری این نظر که "عشق جاویدان نداریم" گفته شده:
چرا باید یه کشور رو نشون بدیم؟
چرا یک زوج رو نشون نمی دیم که تا پایان زندگی با هم میمونند و خودشون رو خوشبخت می دونند؟
نکته:البته وجود عشق جاویدان ربطی به خوشبختی نداره:)
ایراد وارد هست،نیازی به کشور نیست،یک مورد هم کفایت میکنه و البته عده ای هم میگن که میشه سیستم احساسات رو طوری هک کرد که حذابیت متقابل باقی بمونه.
مثل این روش (http://en.wikipedia.org/wiki/Coitus_reservatus)
Dariush
03-26-2013, 08:29 PM
نکته:البته وجود عشق جاویدان ربطی به خوشبختی نداره:)
نامربوط است به سخنی که بانو آنجلا گفتند.
undead_knight
03-26-2013, 08:33 PM
نامربوط است به سخنی که بانو آنجلا گفتند.
به خاطر همین هم در قالب"نکته" گذاشتمش چون به تاپیک مربوط بود:) (البته این حدس رو هم میزدم که بعدا شاید به عشق هم ربط پیدا کنه)
Dariush
03-26-2013, 08:34 PM
به خاطر همین هم در قالب"نکته" گذاشتمش چون به تاپیک مربوط بود:) (البته این حدس رو هم میزدم که بعدا شاید به عشق هم ربط پیدا کنه)
منهم قصدم این بود که پیشگیری کنم از اختلاطِ بحثِ عشقِ جاودان و خوشبختی!
Mehrbod
03-27-2013, 09:34 AM
می خواستم بحثهای اخیر جستار "اخلاق چیست؟" رو بخونم, همون اول یک سوال غیر مرتبط با اخلاق برام پیش اومد.
در مورد ابطال پذیری این نظر که "عشق جاویدان نداریم" گفته شده:
چرا باید یه کشور رو نشون بدیم؟
چرا یک زوج رو نشون نمی دیم که تا پایان زندگی با هم میمونند و خودشون رو خوشبخت می دونند؟
سخن دربارهیِ شدنی بودن آن نیست, شدنش اگر هم بشود خواسته ما نیست, خواسته ما این است که برای ما بشود.
همانجور که در یک بختآزمایی سرانجام یکی برنده میشود (بخش "شدنی" داستان), اینکه چه کسی و با چه گرایندی[1] برنده میشود است که مهندی[2] دارد.
در بختآزمایی عشق جاودان (اگر که از بیخ شدنی باشد) آن اندازه گرایند کامیابی پایینه که میتوانم در همان اندازهیِ بردن بخت آزمایی از میان یک میلیون تن به آن بنگریم,
برای همین گفتیم اگر یک کشور را نشان بدهیم که آماروار شانس کامیابی اشان بالا بوده, آنگاه میتواند در جایگاه یک راهبرد[3] خردپذیر به آن نگریست, اگرنه ارزشی ندارد و قماری نابخردانه بیش نیست.
----
1. ^ Gerâyand (ger+ây+and) || گرایند: احتمال, اگرآیند Probability
2. ^ Mehandi (meh+and+i) || مهندی: اهمیت Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Importance), Ϣiki-Pâ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%DB%8C) Importance
3. ^ Râhbord (râh+bord) || راهبرد: استراتژی; شگرد Strategy
undead_knight
03-27-2013, 09:47 AM
در بختآزمایی عشق جاودان (اگر که از بیخ شدنی باشد) آن اندازه گرایند کامیابی پایینه که میتوانم در همان اندازهیِ بردن بخت آزمایی از میان یک میلیون تن به آن بنگریم,
برای همین گفتیم اگر یک کشور را نشان بدهیم که آماروار شانس کامیابی اشان بالا بوده, آنگاه میتواند در جایگاه یک راهبرد[3] خردپذیر به آن نگریست, اگرنه ارزشی ندارد و قماری نابخردانه بیش نیست.
مهربود از دید من دو نکته مطرح هست،اول اینکه عشق جاویدان و خوشبختی رو جدا کنیم. دوم اینکه منظورت از قمار نابخردانه ازدواج در شکل سنتی هست یا چیز دیگه؟
بعد هم اینکه یکجورایی از گیم تئوری هم استفاده کردی;)در هر حال اگر این راهبرد نتایج خوبی نمیده،آیا اخلاقی هست که کسی رو به این رابطه بکشونیم یا نه؟
Mehrbod
03-27-2013, 10:16 AM
مهربود از دید من دو نکته مطرح هست،اول اینکه عشق جاویدان و خوشبختی رو جدا کنیم. دوم اینکه منظورت از قمار نابخردانه ازدواج در شکل سنتی هست یا چیز دیگه؟
بعد هم اینکه یکجورایی از گیم تئوری هم استفاده کردی;)
من میگویم اگر مردم را میخواهید به قماربازی و شرکت در بختآزمایی تشویق کنید, به آنها بگویید که شانس کامیابی اشان نیز چند در چند است.
از دید من زمانیکه هر کس دسترسی آسان به دادهها داشت (نه اینکه برای یافتن اشان نیاز به پژوهش شخصی سخت مانند من داشته باشد) آنگاه در گزیرشها[1]
یش نیز خویشکار[2] خواهد بود, ولی اگر نداند و از کودکی در مغز دختر و پسر جوان بدروغ بخوانند که "عشق جاودان" داریم و اینجور و آنجور است و بسیار خوب
است و بهمان است آنگاه کمتر خویشکار خواهند بود و بخش بزرگی از ناکامی و سرخوردگی ایشان از آموزههایِ نادرستِ همبودی[3] میاید که در آن زیسته و بزرگ شدهاند.
همانگونه که امروز سیگار کشیدن دیگر کمابیش ١٠٠% با خودتان است چراکه دربارهیِ ریسکهایِ آن آگاهی فت و فراوان دارید, ولی همین فرایند را وارونه
کرده و بیانگارید که بجای اینکه به شما بگویند سیگار بده پیوسته بگویند که سیگار بسیار خوبه و مایهیِ خوشی بردن از زندگی شما میشود و it's cool و ... —> کار نااخلاقی
در هر حال اگر این راهبرد نتایج خوبی نمیده،آیا اخلاقی هست که کسی رو به این رابطه بکشونیم یا نه؟
آری, زن و مرد پیش از همسری باید (از نگاه اخلاقی) از پیش بدانند و بسخنند که اگر همسری اشان کار نکرد چه باید بکنند تا کمترین آسیب را به خودشان و بگرایند
بچههایِ خودشان بزنند, اگرنه مانندِ خانوادههایِ ایرانی امروز میشود که هرگز به این نمیاندیشند که شاید همسری کار نکند (مگر در جایی از آموزههایِ فرهنگ
ما آمده که نمیشود؟ {آنهم خندهدار جاییکه تا ٩٠% آمار جدایی[4] داریم! :4:}) پس بیوسش[5] نابجایی هم دارند و هرگز آمادهیِ رویارویی با ناکامی نیستند.
بجای آن, اگر از آغاز بدانند که شاید (بگرایند) جدا خواهند شد, آنگاه هم آمادگی بالاتری دارند, هم از ستیزهایِ
خونین آینده خواهد کاست و هم با دوراندیشی برای فرزندان آنها راهکاریابی میشود و میکنند تا آسیب کمتری ببینند.
----
1. ^ Gozireš || گزیرش: تصمیم گیری Decision making
2. ^ Xwiškâr || خویشکار: موظف; وظیفهشناس MacKenzie Dutiful
3. ^ Hambud || همبود: اجتماع Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Society) Society
4. ^ Jodâyidan || جداییدن: جدا کردن To separate
5. ^ Bayuseš || بیوسش: چشمداشت Expectation
Hezbollah_YaHasan
03-27-2013, 11:47 AM
یه چای قند پهلو با کیک. لطفا
به نظرتان اشتباهِ این استدلالِ ریاضی چیست؟
1551
Anarchy
03-30-2013, 11:09 PM
به نظرتان اشتباهِ این استدلالِ ریاضی چیست؟
1551
از مرحله چهارم به پنجم اشتباه داره چون باید 5-5 رو از طرفین فاکتور بگیر که میشه همون صفر و صفر تقسیم بر صفر هم بی معنی هست...
از مرحله چهارم به پنجم اشتباه داره چون باید 5-5 رو از طرفین فاکتور بگیر که میشه همون صفر و صفر تقسیم بر صفر هم بی معنی هست...
بله . درست است. تقسیم بر صفر نادرست است . :e00e:
من هیچ نمیدانم این دوستِ نزدیک و صمیمیام که مرا به اینجا معرفی کرده است چرا از من خواسته دوستیمان را اینجا لو ندهم و عمدا با هم همچون بیگانگان برخورد کنیم . کنجکاوم بدانم چرا؟! نکند از دوستی با من شرمگین است؟ :e403:
Mehrbod
04-06-2013, 07:32 PM
من هیچ نمیدانم این دوستِ نزدیک و صمیمیام که مرا به اینجا معرفی کرده است چرا از من خواسته دوستیمان را اینجا لو ندهم و عمدا با هم همچون بیگانگان برخورد کنیم . کنجکاوم بدانم چرا؟! نکند از دوستی با من شرمگین است؟ :e403:
در راستای امنیت اندیشهیِ بسیار خوبی کرده, از آوردن دوستیهایِ بیرون به دفترچه خودداری کنید!
Soheil
04-06-2013, 10:24 PM
در راستای امنیت اندیشهیِ بسیار خوبی کرده, از آوردن دوستیهایِ بیرون به دفترچه خودداری کنید!
موافقم، نباید این دوستیها آشکار بشه. ولی ای کاش میشد. من تا حالا از دوستام نخواستم اینجا عضو بشن چون اگه مشکلی پیش بیاد نمیتونم خودمو ببخشم. ای کاش این محدودیتها رفع بشه. وقتی دوستای بیرونت هم اینجا باشن لذت نوشتن چند برابر میشه...
SAMKING
04-08-2013, 01:55 AM
من هیچ نمیدانم این دوستِ نزدیک و صمیمیام که مرا به اینجا معرفی کرده است چرا از من خواسته دوستیمان را اینجا لو ندهم و عمدا با هم همچون بیگانگان برخورد کنیم . کنجکاوم بدانم چرا؟! نکند از دوستی با من شرمگین است؟
ما هم که نفهمیدیم کیه:e402:
ما هم که نفهمیدیم کیه
کیست؟ پیامِ شخصی بدهید البته انتظار نداشته باشید من بگویم حدستان درست یا خیر!
پ.ن:هر که هست مطمئنا از مهماننوازی شما نسبت به من دلخور خواهد شد :e108:.
sonixax
04-08-2013, 03:51 AM
من نیستم :e105:
undead_knight
04-09-2013, 12:56 PM
امیر چقدر از مطالب این سایت TalkOrigins Archive: Exploring the Creation/Evolution Controversy (http://talkorigins.org/) رو ترجمه کردی،مخصوصا مربوط به پرسش ها در مورد فرگشت؟!
یادمه قبلا گفته بودی داری این کار رو میکنی.
Ouroboros
04-09-2013, 01:12 PM
چطور؟ میخواهی کمک بکنی؟ آنقدر که به چیزی بیارزد ترجمه نکردم، یک بیستم شاید. اما فقط همان بخش پاسخ به شبهات فرگشت را ترجمه میکنم:
http://talkorigins.org/indexcc (http://talkorigins.org/indexcc/)
یک نفره احتمالا چند سالی طول بکشد!
undead_knight
04-09-2013, 01:23 PM
چطور؟ میخواهی کمک بکنی؟ آنقدر که به چیزی بیارزد ترجمه نکردم، یک بیستم شاید. اما فقط همان بخش پاسخ به شبهات فرگشت را ترجمه میکنم:
http://talkorigins.org/indexcc (http://talkorigins.org/indexcc/)
یک نفره احتمالا چند سالی طول بکشد!
البته بیشتر میخواستم ببینم مطالبت رو میشه منتشر کرد یا نه:))در واقع اخیرا به خاطر بحث در مورد فرگشت اگر فقط یک درصد به سیستم آموزشی ایران امیدی داشتم همون هم بر باد رفته!اینجا کسی مثل آمریکا دنبال آموزش آفرینش هوشمند نیست ولی وضعیت از مدارس مذهبی آمریکا هم افتضاح تره:))
در مورد کمک:پیشنهاد خوبیه حداکثر یک ماه دیگه مدت زیادی نت نیستم ولی عوضش وقت های خالی دارم که دوست دارم با چیزهای مفید پرش کنم:)
Ouroboros
04-09-2013, 01:51 PM
سیستم آموزشی ایران ول معطل است، علنا آنرا از Objective education تبدیل کردهاند به تدریس ایدئولوژیک، هیچ رودربایستی هم ندارند.
من تلاش میکنم در فاصلهی آگوست تا سپتامبر که وقت آزاد خیلی زیادی دارم(کاملا بیکارم)به اندازهای که ارزش انتشار داشته باشد از آنرا ترجمه بکنم(مثلا دو سرفصل کامل)، اگر آن زمان انرژی داشتید همکاری میکنیم. :e414:
undead_knight
04-13-2013, 02:51 PM
نه اخوی, من تعریف هایم را موشکافانه میاورم:
هر کس آزاد است به انجام هر آنچه میخواهد مگر تا زمانیکهیِ خواستهیِ او زیان سرراست (یا ناسرراست بسیار) ِ فیزیکی به دیگران برساند.
آسیبهایِ روانی شما و رعشه گرفتن اتان از دیدن دو همجنسگرا ارزشی برای ما ندارند (:
حالا از این مورد بگذریم به نظرت آسیب روانی احتمالی یک چیز به شمار زیادی از مردم میتونه محود کردن آزادی دیگران تلقی بشه؟
Dariush
04-13-2013, 02:58 PM
حالا از این مورد بگذریم به نظرت آسیب روانی احتمالی یک چیز به شمار زیادی از مردم میتونه محود کردن آزادی دیگران تلقی بشه؟
مثلا چی؟
آسیب روانی و خدشه به روحیه جامعه از جمله چرندیاتیست که دولتها از آن بهرههای سیاسی زیادی میبرند.مثلا شما اگر ازدواجِ دو همجنسگرا در ایران در ماهواره اعلام کنید، آسیب روانی شدیدی به مردم وارد میشود.اما اینکه یک کارگرِ ِ بیگناه زیر شکنجههای شدیدِ پلیسهای هارِ جمهوری اسلامی کشته میشود به تخمش هم نیست.چرا باید به چنین روحیاتی احترام گذاشت؟
Soheil
04-13-2013, 03:44 PM
نظر دوستان درباره این مطلب چیه؟
فروش دختران زیبا در بازار عروسی بلغارستان (http://forum.hammihan.com/thread66228.html)
منبع اصلی خبر اینجاست ظاهرا:
Fun and flirtation at the 'bridal market' where young Roma women meet their future husbands... if the price is right | Mail Online (http://www.dailymail.co.uk/news/article-2299288/Fun-flirtation-bridal-market-young-Roma-women-meet-future-husbands--price-)
undead_knight
04-13-2013, 04:01 PM
مثلا چی؟
آسیب روانی و خدشه به روحیه جامعه از جمله چرندیاتیست که دولتها از آن بهرههای سیاسی زیادی میبرند.مثلا شما اگر ازدواجِ دو همجنسگرا در ایران در ماهواره اعلام کنید، آسیب روانی شدیدی به مردم وارد میشود.اما اینکه یک کارگرِ ِ بیگناه زیر شکنجههای شدیدِ پلیسهای هارِ جمهوری اسلامی کشته میشود به تخمش هم نیست.چرا باید به چنین روحیاتی احترام گذاشت؟
نبابا منظورم اینها نبود، این ها که واقعا دستاویزی برای دیکتاتوری و خفه کردن صدای دیگران هستند.
هدف من بیشتر یکجور آزمون اندیشه بود که فرض کنیم چیزی هست که به انسان ها آسیب فیزیکی نمیزنه ولی به شمار زیادی از اونها آسیب روانی میرسونه.
حالا آیا این چیز رو میشه اخلاقا محدود کرد؟
Dariush
04-13-2013, 04:05 PM
حالا آیا این چیز رو میشه اخلاقا محدود کرد؟
خب مثلا چی؟ به ذهنِ من اکنون چیزی نمیرسد. یک نمونه را شما بگوید تا تصورش در ذهنم شکل گیرد.
SAMKING
04-13-2013, 04:16 PM
البته دوستان اون موردی که من در نگرم بود... همچین آسیب روانی نبودها...
مشکلاتی که با کم شدن جمعیت پیش میاد رو در نگر داشتم.
sonixax
04-13-2013, 04:23 PM
سیبیلارو !!!!
undead_knight
04-13-2013, 04:31 PM
خب مثلا چی؟ به ذهنِ من اکنون چیزی نمیرسد. یک نمونه را شما بگوید تا تصورش در ذهنم شکل گیرد.
فرض کن برنامه ای تلویزونی هست که شمار زیادی از مردم با دیدنش دچار فوبیای شدید از مکان های بسته میشند.اینجا فرهنگ هیچ تاثیری نداشته و فرضا یک ویژگی بیولوژیک باعث میشه اون برنامه چنین اثری داشته باشه.
حالت دیگه فرض کن شمار زیادی از انسان ها با فهمیدن اینکه دینشون دروغینه،دچار افسردگی حاد درمان ناپذیر! میشند.اینجا انسان ها به خاطر فرهنگ آسیب پذیر شدند.
البته من از زاویه "توسل به نتایج" نمیگم،چون در مورد "درستی" و "نادرستی" منطقی نیست بلکه در مورد آزادی بیان هست.
البته من خودم ایراداتی دارم ولی به هر حال تلاش میکنم نقش وکیل مدافع شیطان رو حفظ کنم:))
البته دوستان اون موردی که من در نگرم بود... همچین آسیب روانی نبودها...
مشکلاتی که با کم شدن جمعیت پیش میاد رو در نگر داشتم.
مشکلی از این جهت پیش نمیاد،در واقع اگر اینقدر تاثیر گذار باشه باید گفت برای مشکل نرخ سرسام آور فعلی همجنس گرایی راه خوبیه:))
به طور کلی برای زادولد زمان کمتری نیاز هست تا کاهش جمعیت،به همین خاطر خطر انقراض به دلیل کاهش زادولد هیچ وقت جدی نیست(البته در آینده احتمالا ما به کلونینگ روی بیاریم نه روش فعلی)
Mehrbod
04-13-2013, 04:40 PM
حالا از این مورد بگذریم به نظرت آسیب روانی احتمالی یک چیز به شمار زیادی از مردم میتونه محود کردن آزادی دیگران تلقی بشه؟
مایهیِ مرزمند کردن آزادی دیگران شود؟ اگر اینکه هماکنون هم میشود, هنجارهای[1] همبودین[2] (عرف) آزادی را بر پایهیِ خرد همگانی در بند میکنند دیگر.
در اینجا از دید فرنودین[3] هرکس باید آزاد به شکستن هنجارهای همبودین (بی نگرانی از پادافرهیِ[4] فیزیکی) باشد.
از دید قانونگذاری ولی نه, هیچ قانونی نباید بر پایهیِ آسیبِ روانی باشد. یکجا به استثنا این را میفروپیچیم[5] آنهم برای کودکان است (زیرا هنوز توانایی کنترل کامل روی روان/مغز خودشان را ندارند).
----
1. ^ hanj+âr+idan::Hanjâridan || هنجاریدن: نرمالسازی کردن; نرمال کردن; به هنجار درآوردن Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Normalize) to normalize
2. ^ ham+bud+in{pasvand}::Hambudin || همبودین: اجتماعی Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Social) social
3. ^ far+nudin::Farnudin || فرنودین: منطقی logical
4. ^ pâd+afrah::Pâdafrah || پادافره: سزایی که دربرابر بدی (افره) داده شود Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Punishment) punishment
5. ^ foru+picidan::Forupicidan || فروپیچیدن: سواره کردن; لغو کردن to override
undead_knight
04-13-2013, 04:50 PM
مایهیِ مرزمند کردن آزادی دیگران شود؟ اگر اینکه هماکنون هم میشود, هنجارهای[1] همبودین[2] (عرف) آزادی را بر پایهیِ خرد همگانی در بند میکنند دیگر.
در اینجا از دید فرنودین[3] هرکس باید آزاد به شکستن هنجارهای همبودین (بی نگرانی از پادافرهیِ[4] فیزیکی) باشد.
از دید قانونگذاری ولی نه, هیچ قانونی نباید بر پایهیِ آسیبِ روانی باشد. یکجا به استثنا این را میفروپیچیم[5] آنهم برای کودکان است (زیرا هنوز توانایی کنترل کامل روی روان/مغز خودشان را ندارند).
الان که قانون و عرف که افراد رو رسما به زنجیر میکشند!:))
خب پس میگی محدودیت عرفی میتونه اخلاقی باشه ولی محدودیت قانونی غیر اخلاقی؟
من دو بخشش کردم یکی بخشی که این آسیب نتیجه فرهنگ هست و در حالت دیگه نتیجه بیولوژی،از دید میتونه متفاوت باشه یا نه؟
نکته:پس فرض ما این هست که بزرگ سالان کنترل روی ذهنشون دارند و بنابراین آسیب روانی فرضی غیر اخلاقی نیست؟
Mehrbod
04-13-2013, 05:05 PM
الان که قانون و عرف که افراد رو رسما به زنجیر میکشند!:))
خب پس میگی محدودیت عرفی میتونه اخلاقی باشه ولی محدودیت قانونی غیر اخلاقی؟
من دو بخشش کردم یکی بخشی که این آسیب نتیجه فرهنگ هست و در حالت دیگه نتیجه بیولوژی،از دید میتونه متفاوت باشه یا نه؟
آری, هنجار[1] محدودیت یا مرزبندیِ آنچنانی نیست, یکجور پیشنهاد[2] به گونهای ویژه از رفتار کردنه: در ایران تف کردن روی زمین ناهنجاریه, در چین نیست.
اینکه شما آزاد باشید روی زمین تف کنید هم گونهای آزادیه (آسیب فیزیکی بسیار اندک به دیگران), ولی خواستنی نیست.
نکته:پس فرض ما این هست که بزرگ سالان کنترل روی ذهنشون دارند و بنابراین آسیب روانی فرضی غیر اخلاقی نیست؟
آری, کسانِ بالای ١٨ سال (یا ١٦ سال) را خویشکار[3] به کنترل مغز و روان اشان میدانیم.
----
1. ^ hanj+âr+idan::Hanjâridan || هنجاریدن: نرمالسازی کردن; نرمال کردن; به هنجار درآوردن Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Normalize) to normalize
2. ^ piš{pišvand}+nehâdan::Pišnehâdan || پیشنهادن: پیشنهاد کردن Dehxodâ (http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-b815d059ed59444181192ded827fc2ad-fa.html), Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Suggest) to suggest
3. ^ Xwiškâr || خویشکار: موظف; وظیفهشناس MacKenzie dutiful
Soheil
04-14-2013, 06:10 PM
من اگه تو اتوبوس یه پیرمرد بهم بگه پاشو من بشینم بهش میگم میخواستی انقلاب نکنی.:e41f:
Soheil
04-16-2013, 06:58 PM
این خبر رو نقل میکنم برای یادآوری اینکه این حکومت چقدر به حقوق مجرمان و انسانی بودن مجازات اهمیت میده. وقتی عنوان خبر رو دیدم فکر کردم مجلس به غیر انسانی بودن این نوع مجازات اعتراض کرده ولی داستان چیز دیگریست.:e421: واقعا نباید این نمایندگان مجلس رو بذاریم روی سرمون حلوا حلوا کنیم؟
اعتراض مجلس به اقدام پلیس در چرخاندن مجرمان با لباس زنانه
نسیم - جمعی از نمایندگان مجلس با امضای نامهای، در صدد تذکر به وزرای کشور و دادگستری هستند.
دلیل این تذکر رفتار نامناسب چند نفر از مأموران منطقه انتظامی مریوان در جریان مجازات یکی از اراذل و اوباش این شهرستان و چرخاندن وی با لباس زنانه و توهین به شخصیت زن اعلام شده است.
مأموران منطقه انتظامی مریوان در روز 26 فروردین ماه امسال در جریان چرخاندن یکی از اوباش معروف این شهرستان در ملأ عام، به وی لباس زنانه پوشانده و با این شیوه او را در خیابانها چرخانده بودند.
نمایندگان امضا کننده این نامه از جمله نماینده مریوان در مجلس، این اقدام را خلاف شئونات اسلامی و تحقیر لباس و شخصیت زن مسلمان عنوان کردهاند و قصد تذکر کتبی به وزرای کشور و دادگستری را دارند.
اعتراض مجلس به اقدام پلیس در چرخاندن مجرمان با لباس زنانه (http://www.asriran.com/fa/news/267172/%D8%A7%D8%B9%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%B6-%D9%85%D8%AC%D9%84%D8%B3-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%82%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%BE%D9%84%DB%8C%D8%B3-%D8%AF%D8%B1-%DA%86%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%86-%D9%85%D8%AC%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7-%D9%84%D8%A8%D8%A7%D8%B3-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%87)
Dariush
04-17-2013, 06:39 PM
Help Stop Iran's Nuclear Ambitions - The Fellowship (http://www.ifcj.org/site/PageNavigator/BAI_FLG117SFIIranThreat/BAI_FLG117IranThreatPetitionLandingV2_online_lead_ gen.html)
:e421:
:e140:
Anarchy
04-17-2013, 10:38 PM
Help Stop Iran's Nuclear Ambitions - The Fellowship (http://www.ifcj.org/site/PageNavigator/BAI_FLG117SFIIranThreat/BAI_FLG117IranThreatPetitionLandingV2_online_lead_ gen.html)
:e421:
:e140:
مشکلش چیه داریوش گرامی؟ از ماست که بر ماست دوست عزیز...شکر هایی که برادر احمدی نژاد خورد امروز کار رو به اینجا رسونده البته نه اینکه دستگاه پروپاگاندای غرب و بهانه جویی های بچه گانشون رو تایید کنم ها !!!
Dariush
04-17-2013, 10:49 PM
مشکلش چیه داریوش گرامی؟ از ماست که بر ماست دوست عزیز...شکر هایی که برادر احمدی نژاد خورد امروز کار رو به اینجا رسونده البته نه اینکه دستگاه پروپاگاندای غرب و بهانه جویی های بچه گانشون رو تایید کنم ها !!!
آنارشی جان این کارها هیچ کارکردی ندارد جز هرچه بیشتر شرمنده کردنِ مردمِ ایران و آنها را بیشتر منفورِ جهانیان کردن. وگرنه کسی شکی ندارد که این مسخرهبازیها در تصمیمگیریهای دولتهایی چون آمریکا کمترین تاثیری ندارد. نوشتنِ ماجراجوییهای جمهوری اسلامی به پای مردمِ ایران در این وضعیتی که این مردمِ بدبخت به انواع مصیبتها از بیکاری و گرانی گرفته تا سرکوب و انفرادی و از زلزلههای پیدرپی گرفته تا بیدارویی برای بیمارانِ سعبالعلاج دچار هستند، اگرچه فعلیست بس آسان اما وقاحت و بیشرمیای میخواهد در حد همان احمدینژاد و جنتی! این مردم سزاوارِ این همه نیستند آنارشی جان!
Anarchy
04-17-2013, 11:09 PM
آنارشی جان این کارها هیچ کارکردی ندارد جز هرچه بیشتر شرمنده کردنِ مردمِ ایران و آنها را بیشتر منفورِ جهانیان کردن. وگرنه کسی شکی ندارد که این مسخرهبازیها در تصمیمگیریهای دولتهایی چون آمریکا کمترین تاثیری ندارد. نوشتنِ ماجراجوییهای جمهوری اسلامی به پای مردمِ ایران در این وضعیتی که این مردمِ بدبخت به انواع مصیبتها از بیکاری و گرانی گرفته تا سرکوب و انفرادی و از زلزلههای پیدرپی گرفته تا بیدارویی برای بیمارانِ سعبالعلاج دچار هستند، اگرچه فعلیست بس آسان اما وقاحت و بیشرمیای میخواهد در حد همان احمدینژاد و جنتی! این مردم سزاوارِ این همه نیستند آنارشی جان!
نمیدونم داریوش جان...مثل شما این قدر هم خوشبین نیستم که ماجراجویی های این برادران ولایی رو بذارم فقط به پای خودشون و بگم مردم هیچ گناهی ندارن !! پس اینهایی که هر روز در یک تجمع و تظاهراتی جمع میشن کی هستن؟ از مریخ اومدن یا همگی مزدور هستن؟ نمیگن این همه فشاری که به ما وارد شده منصفانه هست اما زیاد هم بی گناه نیستیم ما مردم ایران که هر وقت حرف جدی خواستیم باهاشون بزنیم جوابشون این شد که برو بابا حال نداریم...
Mehrbod
04-17-2013, 11:15 PM
آنارشی جان این کارها هیچ کارکردی ندارد جز هرچه بیشتر شرمنده کردنِ مردمِ ایران و آنها را بیشتر منفورِ جهانیان کردن. وگرنه کسی شکی ندارد که این مسخرهبازیها در تصمیمگیریهای دولتهایی چون آمریکا کمترین تاثیری ندارد. نوشتنِ ماجراجوییهای جمهوری اسلامی به پای مردمِ ایران در این وضعیتی که این مردمِ بدبخت به انواع مصیبتها از بیکاری و گرانی گرفته تا سرکوب و انفرادی و از زلزلههای پیدرپی گرفته تا بیدارویی برای بیمارانِ سعبالعلاج دچار هستند، اگرچه فعلیست بس آسان اما وقاحت و بیشرمیای میخواهد در حد همان احمدینژاد و جنتی! این مردم سزاوارِ این همه نیستند آنارشی جان!
از دیدگاه بیرونی اینها دستآویز هستند, مسئولیت این رئیس جمهور و این دیوانه بازیها چه دوست داشته باشیم چه نه بخش بزرگی از آن زیر سر خود ما است.
Dariush
04-18-2013, 12:14 AM
چه بگویم برادر؟ هیچ جور نمیشود گفت حق با شما نیست.اما این را هم درنظر داشته باشید که آدمی که نمیتواند چیزی بگوید یا راهکاری برای بیانِ آنچه میخواهد بگوید ندارد، نمیشود از حرکاتِ چشم و ابرویش دانست که چه میخواهد. این همه فلاکت که بر سر این مردم آمده همهاش از همان علتِ نخست و نمیشود هرچه از این سرزمین خارج میشود به حسابِ این ملت گذاشت.موضوع این است که اکنون شرایطی بر ایران حاکم است که هیچ جور نمیشود از وضعیت تحلیلی دقیق داشت.این مردم روزی از پیشروترین مردمهای منطقه بودند و اولین مردم دموکراسیخواهِ منطقه بودند. اکنون به وضعی دچار شدهاند که با افغانیها درون قایقها مینشینند برای فرار از این سرزمین و در دریا غرق میشوند.
من نیز همچون شما گاه از کارهای این مردم چنان آشفته میشوم که به سکته کردن نزدیک میشوم، اما وقتی همه چیز مسموم و آلوده باشد، فضا به شدت ملتهب و هیجانی باشد و به طور سیستماتیک خردگرایی را سرزنش و مجازات میکنند و جهالت و عوامزدگی را تبلیغ و تشویق میکنند، نباید انتظارِ خیلی بالایی داشت. با همهی اینها من خوشبین هستم گرامی! جوانان و نوجوانانی که در 15 16 سالگی از یک مردِ چهل ساله بیشتر میفهمند و هیچ جور تحمل اجازه نمیدهند سرشان کلاه برود، مرا به آینده امیدوار میکند.اگرچه شاید برای من دیگر دیر شده باشد، اما همینکه روزی به زودی ایرانِ دوستداشتنیی ما نیز رها شود و آخوند به سیاهچالهها فرستاده شود، برایم کافی است.ایرانِ پس از رهایی به گمانِ من خیلی رشدِ سریعی خواهد داشت.
Dariush
04-18-2013, 12:23 AM
از دیدگاه بیرونی اینها دستآویز هستند, مسئولیت این رئیس جمهور و این دیوانه بازیها چه دوست داشته باشیم چه نه بخش بزرگی از آن زیر سر خود ما است.
اینرا میدانم. ما مسئولِ تمام کارهای اینها هستیم.ولی راهاندازی چنین کارناوالهایی ، آنهم زمانی که بارها مردمِ ایران و مردمِ اسرائیل و دیگر کشورها با همهی این دشواریها نشان دادهاند که مشکلی با هم ندارند چه کارکردی دارد؟جز اینکه میخواهد در آتشِ خشم و نفرتِ عمومی علیه مردمِ ایران بیشتر بدمد و در اولین گام مشکلاتِ ایرانیانی که در کشورهای دیگر زندگی میکنند یا در کمپهای پناهندگان اسیر هستند بیشتر کند؟ این کارها در تصمیمگیریهای دولتها هیچ نقشی ندارند و صرفا دارد برای آتشِ نفرتها هیزم میشکند!
undead_knight
05-05-2013, 05:11 PM
راسل این پاسخ پینکر به کمبود ژن کجای کتاب لوح سفیده؟
Russell
05-05-2013, 05:26 PM
راسل این پاسخ پینکر به کمبود ژن کجای کتاب لوح سفیده؟
فصل 5ام ،The Slate's Last Stand
undead_knight
05-05-2013, 06:35 PM
داشتم دنبال چند مقاله در مورد جذابیت فیزیکی میگشتم که به چیز جالبی برخوردم:
Psychology Uncovers Sex Appeal of Dark Personalities: Scientific American (http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=psychology-uncovers-sex-appeal-dark-personalities&page=2)
خود شیفته ها و ضد اجتماع ها ظاهرا در دیدار اولیه و بدون هیچ آشنایی هم نسبت به افراد عادی جذاب ترند :))
البته به جز پوشش و آرایش که معمولا چیزهای منحصر به فردی دارند،زبان بدن و نحوه ارتباط برقرار کردنشون هم در این موضوع تاثیر میزاره(البته این دومی در مورد خودشیفته ها بیشتر صادقه)
Dariush
05-16-2013, 10:58 PM
دوستان، در مورد نوستالوژهای خود چه میکنید؟ داستانها عوامپسندانه و خنک را که کنار بگذاریم، به هر رو ، هر یک از ما در دورههایی از زندگی خاطرههای خوشایندی داریم که هر از گاهی یادآوریشان باعث و خوشی و دلتنگیمان میشود. من اگرچه چندان در شرایط آرامی رشد نکردهام، اما خاطرات و نوستالوژیهای ریز و درشت بسیاری دارم که گاه دلم برایشان بسیار تنگ میشود. از کوچه پس کوچه های خاکی و زانوهای همیشه زخمی در اثرِ زمین خوردنهای پیدرپی در هنگام دویدن و بازی کردن گرفته تا نوارهای کاست بنان و خوانساری پدر، از چرخ و فلک تا تلوزیونِ سیاه سفیدِ همیشه خراب و دو کانالِ تلوزیونی «یک» و «دو» ، از آمپولبازی با دخترهای همسایه و دخترخاله تا ترس و هیجان تماشای اولین فیلمِ پورنو در نوارهای ویاچاس، از سرمستی کودکانه در باغهای کیوی و آلوچه تا اولین شراب و عرق دستسازِ خودم در شانزدهسالگی، از اولین تیغی که ریشهایم زدم تا اولین پکها بر سیگار ، از جادههای رامسر و چالوس تا خانهی مادربزرگ و نیمروی نیمروزی، از فوتبالدستی تا آتاری و سگا و... من بسی خاطرات دارم که گهگاهی دلم برایشان تنگ میشود. گویی عمری دراز داشته ام !
Alice
05-16-2013, 11:28 PM
نوارهای ویاچاس
yes!
فیلم فارسیها و فردینیها را یادته داریوش؟ تازه حمل این ویاچاسها
هم جرم بالایی داشت سگمصب!
اولین پکها بر سیگار ، از جادههای رامسر و چالوس تا خانهی مادربزرگ نیمروی نیمروزی، از فوتبالدستی تا آتاری و سگا و... من بسی خاطرات دارم که گهگاهی دلم برایشان تنگ میشود. و...
:e403:
:e00e:
Dariush
05-16-2013, 11:43 PM
yes!
فیلم فارسیها و فردینیها را یادته داریوش؟ تازه حمل این ویاچاسها
هم جرم بالایی هم داشت سگمصب!
درود آلیسِ عزیز. حال و احوالت چون است؟
آری. اولین بار در دورانِ دبیرستان بود که فیلم پورنو بر روی ویاچاس فراهم کردم و با ترس و لرزِ فراوان به خانه آمدم. تا نصفههای شب بیدار ماندم تا همهی اهلِ خانه بخسبند ، سپس تلویزیون و ویدئو را با سختیهای فراوان به اتاقم بردم و با قلبی که به تندی میزد مشغول تماشایش شدم. براستی تنها چیزی که از آن فیلم به یاد دارم، ترس و هیجان است. چرا که اگر پدر یا مادرم مرا دستگیر میکردند، تنبیه سختی در انتظارم بود. بعدها که سیدیها باب شدند، دیگر از بارِ مشقات کاسته شد . با اینحال حداقل 3 بار در دورهی دبیرستان ، ناظم از من فیلم سوپر گرفت.
فیلمهای فردینی را هم آری. به خوبی به خاطر دارم. آنها هم دورهای مد شده بودند. شخصی بود در شهرمان که فیلمهای ویاچاس (گاهی ایرانی قدیمی) را از او کرایه میکردیم. مردک میگفت در ماههای رمضان و صفر و محرم کار نمیکنم. اما یادآوری آن دلهرهها و هیجانها ، اکنون بس خوشایند است . یکی از حسهای اینچنینی که من داشتم دزدی میوه از درختهای آلوچهی همسایه بود. لامصب آلوچهای که میدزدیدم بسیار خوشمزهتر و لذیزتر از آنی بود که میخریدیم یا از باغِ خودمان میچیدیم! چقدر برایشان کتک خوردیم!
Alice
05-16-2013, 11:58 PM
درود آلیسِ عزیز. حال و احوالت چون است؟
حال و احوال خوب است! درگیر امتحانات مشکلات زندگی...!
تو خوبی؟
آری. اولین بار در دورانِ دبیرستان بود که فیلم پورنو بر روی ویاچاس فراهم کردم و با ترس و لرزِ فراوان به خانه آمدم. تا نصفههای شب بیدار ماندم تا همهی اهلِ خانه بخسبند ، سپس تلویزیون و ویدئو را با سختیهای فراوان به اتاقم بردم و با قلبی که به تندی میزد مشغول تماشایش شدم.
:e107::e11b::e415:
خب چه مرضی بود که با این فشار حتماً فیلم ببینی؟
من نخستین بار 15 ساله بودم و از همکلاسیام سیدی ِ
سوپر (!) گرفته بودم! میگفت برای برادرش است و باید در اسرع
وقت سی دی را بهش برگردانم! من هم پس از مدرسه شتابان
به خانه آمدم، بیاینکه آبی بنوشم و حتی مانتوی مدرسه را هم
عوض کنم در ِ اتاقم را قفل کرده بودم و بی هیچ هراسی از پدر و
مادر به تماشای آن نشستم!
اوه؛ فقط دوماه و اندی داشتم به صحنههاش فکر میکردم... :e207:
Dariush
05-17-2013, 12:18 AM
تو خوبی؟
خوبیم! بانویی اکنون در کنارم است که به رغمِ کسالتی که دارم، بودنش در اینجا مایه خوشی و و نشاط فراوان در من شده، چنانکه پس از سالها طبع چامهسراییمان گل کرده و شور و حالی عجیب ما را دست داده!!!
خب چه مرضی بود که با این فشار حتماً فیلم ببینی؟
مرضِ بدی بود آلیس جان! کلهشقیهای دورانِ نوجوانی را به خاطر نداری؟ نمیتوانستم تحمل کنم همکلاسیها و دوستانِ کوچه از سکانسهای مختلفِ فیلمهای سوپر تعریف کنند و من تنها شنونده باشم. آن فیلم را هم تنها یک شب توانستم قرضش کنم و اگر آن شب آنرا نمیدیدم، میرفت برای مدتها بعد. زمانِ ما سیدی و «تلویزیونِ درونِ اتاقِ بچه» وجود و معنا نداشتند. همان تلویزیونِ درب و داغان نیز دو شبکه بیشتر نداشت که در آنها هم شب تا صبح و صبح تا شب آخوندها زِر میزدند. نمیدانی با آن تنِ لاغر و ناتوان، با چه سختیای تلویزیونِ حدودِ 10 کیلویی و 21 اینچ را در حالیکه پدرم درونِ حال خوابیده بود توانستم به درون اتاقم بیاورم!
Ouroboros
05-17-2013, 02:21 AM
دوستان، در مورد نوستالوژهای خود چه میکنید؟
برای مردمی که نه حال چشمگیری دارند و نه چشم اندازی در آینده، تنها چیز باقی مانده خاطرات گذشته های دور است که آنقدر در ذهن تکرار شده از آنچه به راستی بوده تبدیل به موقعیتی اساطیری و رویایی شده که حسرت و آرزوی بازتکرار آن مایه ی اندوه و دژمی دردناک در سینه ی فرد می شود. از عوارض زندگی در جهان مدرن، یکی همینست که «گذشته ها» همواره بهتر جلوه داده می شوند، با اینکه موقعیت امروز به مراتب بهتر و آسانتر و گیراتر است. شرط می بندم زندگی امروز شما بسیار آزادتر و مرفه تر از زندگی دیروز شماست، ولی با این وجود ساعت فراغت خود را به نگریستن اندوه آلود به آن دیروزها می کنید و دوست دارید می توانستید آنرا دوباره از نو تجربه بکنید..
من کنار پنجره می نشینم، قطعه ای که برایم بسیار نوستالژیک است(و آنرا اینجا نمی گذارم چراکه بیش از حد شخصی ست)را لوپ می کنم، پیپم را می چاقم و خودم را به افکار می سپارم. خیلی زود افکار به احساسات غلبه می کنند و من خودم را فراموش می کنم، و به معنای واقعی کلمه در خودم غرق می شوم. جالب یکسری از بهترین افکارم را طی این مراقبه ها بدست آورده ام و شماری از مهمترین تصمیمها را در این احوال گرفته ام.. خلاصه برای من بهترین راه برای فکر نکردن به موضوعی مزاحم، میدان دادن هرچه بیشتر به آن و «فکر کردن با تمام وجود» است: بپا کردن چنان طوفانی که همه چیز در آن غرقه خواهد شد.
Dariush
05-17-2013, 11:51 AM
برای مردمی که نه حال چشمگیری دارند و نه چشم اندازی در آینده، تنها چیز باقی مانده خاطرات گذشته های دور است که آنقدر در ذهن تکرار شده از آنچه به راستی بوده تبدیل به موقعیتی اساطیری و رویایی شده که حسرت و آرزوی بازتکرار آن مایه ی اندوه و دژمی دردناک در سینه ی فرد می شود. از عوارض زندگی در جهان مدرن، یکی همینست که «گذشته ها» همواره بهتر جلوه داده می شوند، با اینکه موقعیت امروز به مراتب بهتر و آسانتر و گیراتر است. شرط می بندم زندگی امروز شما بسیار آزادتر و مرفه تر از زندگی دیروز شماست، ولی با این وجود ساعت فراغت خود را به نگریستن اندوه آلود به آن دیروزها می کنید و دوست دارید می توانستید آنرا دوباره از نو تجربه بکنید..
بله، زندگی امروزِ من از نظرِ کیفیت براستی چندبرابر بهتر است و هرگز آرزوی بازگشت به آن دوران را نمیکنم چنانکه آنرا شبیه به بازگشتِ جوجه به تخم مرغ میبینم. نوستالوژیهای تاریخی-ملی برای من هیچ جذابیتی ندارند و آنها را صرفا نتیجه تحقیرها و سرشکستیهای تاریخی میدانم که در نهایت نیز تنها موجبِ انحطاط و گیجی بیشتر میشوند. آنچه موضوعِ پستِ من بود خاطراتِ کودکیای بود که ناشی از سادگی و جسارتِ آن دورهی بخصوص است و به احتمال زیاد شما نیز از آن دوره چیزهایی شبیه به آنچه من ذکر کردم به خاطر میآورید. هراس و هیجانِ کاملا اورجینالی که در اثرِ شیطنتها و بازیگوشیهای آن دورهها در خاطرم هستند اکنون به سبب تمامِ گرفتاریها ، مصلحتاندیشیهای زندگیِ بزرگسالی، غیرفابل تکرار هستند، چنانکه گاهی برای شبیهسازیِ آن هیجانها به مخدرها و مشروبها متوسل میشویم. یادآوریشان مایه خوشی است و اگرچه گاهی دلتنگشان میشوم اما مرا به هیچ وجه اندوهگین نمیکنند.به هیچ وجه چنین نیست که بخواهم در اوقاتِ فراغت ، اندوهآلود به آن دوره بنگرم بلکه گاهی مثلا با دیدن بازی کودکان یادی از کودکیهای خود میکنم.
That Old Scent Bottle.mp3 - 5.3 MB (http://up.ht/15SB1o0)
کافر_مقدس
05-18-2013, 12:18 AM
دوستان، در مورد نوستالوژهای خود چه میکنید؟ از آمپولبازی با دخترهای همسایه و دخترخاله تا ترس و هیجان تماشای اولین فیلمِ پورنو در نوارهای ویاچاس،گویی عمری دراز داشته ام !تو هم با دخترخاله، آره ؟؟؟!! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/29.gif
از همون تماشای فیلم داخل ویدیو مشخص هست که چه عمر درازی داری! گمون کنم یه 5-6 سالی از من بزرگتر باشی، چون من فیلم پورنو رو داخل سی دی می دیدم! از vhs فقط کلیپ های خانندگان که اون زمان به شو معروف بودند رو می دیدم
من نسبت به دو سه سال پیش خودم هم حس نوستالژی دارم، چه برسه به 20 سال پیش!!
جدی یاد بازی های فوتبال و اون دریب دو گل هایی که بازی می کردیم می افتم و وقتی می بینم همبازی های اون دورانم الان هر کدوم پراکنده شدند و دیگه نیستند دلم خیلی می گیره و بغض گلوم رو می گیرهhttp://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/34.gif
کاش زندگی اینقدر بی وفا نبود. لااقل کاش ما انسان ها اینقدر احساساتی نبودیمhttp://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/5.gif
Dariush
05-19-2013, 12:38 AM
از همون تماشای فیلم داخل ویدیو مشخص هست که چه عمر درازی داری! گمون کنم یه 5-6 سالی از من بزرگتر باشی
هنوز به چهل سالگی نرسیدهام، پس همچنان سرشار از جوانی، شور، نشاط، حال، امید و آرزو هستم!
sonixax
05-19-2013, 12:55 AM
هیجان تماشای اولین فیلمِ پورنو در نوارهای ویاچاس
یادش به خیر ، من اویلن فیلم پورنویی که دیدم توی وی اچ اس بود و از توی خیابون پیداش کردم :))
دیدم یه گوشه افتاده برش داشتم بردمش خونه پاره شده بود ، درستش کردم گذاشتم توی ویدئو دیدم به به :e105:
Theodor Herzl
05-26-2013, 03:03 PM
۱ هفته است در محلههای مسلمان نشین استهکلم شورش شده است و صدها میلیون دلار خسارت به اموال شخصی و عمومی زده اند! ، واقعا روش برخورد با این مسلمانان اروپا چیست و چگونه جلوی این مهاجرت را باید گرفت و افراطیها را اخراج کرد ....
:why:
Ouroboros
05-26-2013, 03:21 PM
۱ هفته است در محلههای مسلمان نشین استهکلم شورش شده است و صدها میلیون دلار خسارت به اموال شخصی و عمومی زده اند! ، واقعا روش برخورد با این مسلمانان اروپا چیست و چگونه جلوی این مهاجرت را باید گرفت و افراطیها را اخراج کرد ....
مطلقا ممنوع کردن مهاجرت غیرقانونی + آسانتر کردن مهاجرت قانونی.
در ایران من چندین دوست دکتر و مهندس و دانشمند دارم که سالهاست در حال تلاش برای آمدن به غرب برای رسیدن به زندگی بهتری هستند، و سالهاست که پشت در سفارتخانههایی که خیلی از آنها وسط کار بسته شدند معطل ماندهاند، حال آنکه یکی کافیست به اندازهی کافی بدبخت باشد تا روی یک قایق بپرد، وارد «کمپ» بشود و چندین سال منتظر ویزای خود بماند. بالاخره جامعهی «میزان»(قربانی)یک جایی ناچار خواهد شد به آنها اجازهی خروج از کمپ را بدهد چون غیر از این غیرانسانی خواهد بود. نتیجه میشود اینکه اکنون در انگلستان میلیونها پاکستانی وجود دارند که هیچ نوع کمکی به جامعهی میزبان نمیکنند، هرگز حاضر به حل شدن در آن نیستند و تنها هدفشان نابود کردن آنست، اما در همان زمان میلیونها نفر انسان تحصیلکرده، باهوش و توانا هستند که میتوانند به نیروی کار متخصص و جوان جوامع روبه پیری غرب بدل بشوند، ولی برایشان «جا» نیست.
واکنشها و شرایط فعلی اما بجای حل مشکل، بدبختی بزرگتری را پیش میکشند و تمام صداهای شنیده شده طی این چند روز، چیزی بجز وزوز فاشیسم اروپایی سفیدپوست در پوششی جدید نیست.
sonixax
05-26-2013, 03:24 PM
۱ هفته است در محلههای مسلمان نشین استهکلم شورش شده است و صدها میلیون دلار خسارت به اموال شخصی و عمومی زده اند! ، واقعا روش برخورد با این مسلمانان اروپا چیست و چگونه جلوی این مهاجرت را باید گرفت و افراطیها را اخراج کرد ....
:why:
اولیش اینه كه برای آباد كردن اروپا كشورهای ضعیفتر رو تخریب و نكنند ، نیان جمهوری اسلامی رو الكی تحریم كنند و در ظاهر بگند با هم دشمنیم بعد زیر زیر بهش وسایل شكنجه و سركوب مخالفین رو بفروشند !
اخراج كردن اینها نتیجه اش هزاران بار بدتر از وضع فعلیه ، چون به سمتی میره كه به هیچ عنوان دیگه نمیشه كنترلش كرد ، ولی این طوری نسلی كه از این مهاجرها باقی میمونه دیگه مشكل ساز نیستند چون توی اون جامعه رشد كردند و درس خوندند و ...
در این مورد به خصوص هم حق با معترضینه ، پلیس از روی پیشداوری نژادپرستانه و فقط به خاطر زدن حرف تهدید آمیز با گلوله طرف رو زده !
Theodor Herzl
05-26-2013, 03:24 PM
مطلقا ممنوع کردن مهاجرت غیرقانونی + آسانتر کردن مهاجرت قانونی.
در ایران من چندین دوست دکتر و مهندس و دانشمند دارم که سالهاست در حال تلاش برای آمدن به غرب برای رسیدن به زندگی بهتری هستند، و سالهاست که پشت در سفارتخانههایی که خیلی از آنها وسط کار بسته شدند معطل ماندهاند، حال آنکه یکی کافیست به اندازهی کافی بدبخت باشد تا روی یک قایق بپرد، وارد «کمپ» بشود و چندین سال منتظر ویزای خود بماند. بالاخره جامعهی «میزان»(قربانی)یک جایی ناچار خواهد شد به آنها اجازهی خروج از کمپ را بدهد چون غیر از این غیرانسانی خواهد بود. نتیجه میشود اینکه اکنون در انگلستان میلیونها پاکستانی وجود دارند که هیچ نوع کمکی به جامعهی میزبان نمیکنند، هرگز حاضر به حل شدن در آن نیستند و تنها هدفشان نابود کردن آنست، اما در همان زمان میلیونها نفر انسان تحصیلکرده، باهوش و توانا هستند که میتوانند به نیروی کار متخصص و جوان جوامع روبه پیری غرب بدل بشوند، ولی برایشان «جا» نیست.
واکنشها و شرایط فعلی اما بجای حل مشکل، بدبختی بزرگتری را پیش میکشند و تمام صداهای شنیده شده طی این چند روز، چیزی بجز وزوز فاشیسم اروپایی سفیدپوست در پوششی جدید نیست.این قوانین پناهندگی در غرب بعد از جنگ جهانی دوم تصویب شد ، چون در قبل از هلوکاست و در طول جنگ جهانی دوم هزاران یهودی توانستند فرار کنند ولی هیچ کشوری آنها را نپذیرفت و خیلیها به اروپا برگشتند و کشته شدند. بههرحال باید پذیرش پناهنده باشد ، ولی باید مثلا قانونی تصویب شود که هر شخصی به اولین کشور امنی که رسید آنجا تقاضای پناهندگی بدهد ، چون اگر واقعا جانش در خطر باشد همان جا میمانند نه اینکه ۲۰ کشور امن را بگذرد تا به انگلیس مثلا برسد.
Theodor Herzl
05-26-2013, 03:27 PM
در این مورد به خصوص هم حق با معترضینه ، پلیس از روی پیشداوری نژادپرستانه و فقط به خاطر زدن حرف تهدید آمیز با گلوله طرف رو زده !طرف با قمه به سمت پلیس حمله کرده ، هر جای دنیا باشه شلیک میکنند ، تازه اگر هم حرف مسلمانها درست باشه ، راهش اینه که ۷ روز شهر رو آتیش بزنند یا مثل آدمیزاد اعتراض کنند
sonixax
05-26-2013, 03:32 PM
طرف با قمه به سمت پلیس حمله کرده ، هر جای دنیا باشه شلیک میکنند ، تازه اگر هم حرف مسلمانها درست باشه ، راهش اینه که ۷ روز شهر رو آتیش بزنند یا مثل آدمیزاد اعتراض کنند
حمله نکرده ، هر جا که نوشته حمله کرده دروغ گفته .
فقط و فقط تهدید کرده که اگر بهش نزدیک بشند با قمه میزنتشون .
جهان - BBC فارسی - پلیس ضد شورش سوئد در استکهلم مستقر می شود (http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/05/130524_u08_sweden_riots.shtml)
پلیس گفته است این مرد با یک قمه تهدید به کشتن آنان کرده بود.
هیچ جای دنیا کسی رو به خاطر تهدید کردن با تیر نمیزنند !
sonixax
05-26-2013, 03:36 PM
مطلقا ممنوع کردن مهاجرت غیرقانونی + آسانتر کردن مهاجرت قانونی.
امیر جان
مطلقن ممنوع کردن مهاجرت غیر قانونی میشود بسته شدن راه فرار پناهچویان و مهاجرت کسانی که وضع مالی خوب و یا تخصص ندارند و البته در تضاد با اعلامیه حقوق بشر هم هست .
Ouroboros
05-26-2013, 04:24 PM
امیر جان
مطلقن ممنوع کردن مهاجرت غیر قانونی میشود بسته شدن راه فرار پناهچویان و مهاجرت کسانی که وضع مالی خوب و یا تخصص ندارند و البته در تضاد با اعلامیه حقوق بشر هم هست .
چرا؟ مگر نمیشود امکان حضور کسانی که نیاز به پناهندگی یا امکان نیاز یافتن به پناهندگی دارند را در قانون گنجاند و آنها را «قانونی» کرد؟! این سیستم فعلی همانست که من گفتم، بنشینید توی قایق، چند سالی در کمپ بگذارنید و سپس بیهیچ نفعی برای جامعهی میزبان سوار آنها بشوید. این وضع تداوم نخواهد داشت، اعلامیهی حقوق بشر هم اگر ضمانت اجرایی نداشته باشد کاغذ پارهای بیش نیست.
sonixax
05-26-2013, 04:38 PM
چرا؟ مگر نمیشود امکان حضور کسانی که نیاز به پناهندگی یا امکان نیاز یافتن به پناهندگی دارند را در قانون گنجاند و آنها را «قانونی» کرد؟! این سیستم فعلی همانست که من گفتم، بنشینید توی قایق، چند سالی در کمپ بگذارنید و سپس بیهیچ نفعی برای جامعهی میزبان سوار آنها بشوید. این وضع تداوم نخواهد داشت، اعلامیهی حقوق بشر هم اگر ضمانت اجرایی نداشته باشد کاغذ پارهای بیش نیست.
متاسفانه نمیشود !
در عمل میشود فلاکت و کثافتی که اکنون در ترکیه در جریان است .
مثلن شخصی که در ایران تحت تعقیب است و اگر گیر بیوفتد کشته میشود چگونه برود سفارت و به شکل رسمی درخواست پناهندگی بدهد و بعد قانونی از کشور خارج شود ؟
در قوانین مهاجرت آلمان اگر شما به شکل قانونی وارد کشور شده باشید اصلن به عنوان پناهجو شناخته نمیشوید مگر اینکه دلایلتان خیلی خیلی خیلی محکم باشد که توضیح دهد شمای تحت تعقیب چگونه به شکل قانونی وارد کشور شده اید و یا کشور خود را قانونی ترک کرده اید .
در قوانین کل اتحادیه اروپا به جز استثناء یونان پناهجو موظف است در اولین کشوری که به آن وارد شده اعلام پناهندگی کند و در صورتی که شخص در کشوری اعلام پناهندگی کند و مشخص شود که پیشتر در یک کشور امن سومی بوده (به جز یونان) به آن کشور بازگردانده میشود .
از طرفی جوامع غربی باید در قبال اعمال خود مسئولیت پذیر باشند ! نمیشود که در امور یک کشوری دخالت بکنند ، از گروه های تروریستی و ... حمایت بکنند و کشور را به خاطر منافع خودشان به گند بکشند و بعدش هم بگویند ما آورگانی که خودمان ایجادشان کرده ایم را راه نمیدهیم یا فقط آدم حسابی هایشان را راه میدهیم .
این را ببینید :
http://www.youtube.com/watch?v=Gp0F-SrOhKc
Ouroboros
05-26-2013, 04:45 PM
متاسفانه نمیشود !
در عمل میشود فلاکت و کثافتی که اکنون در ترکیه در جریان است .
مثلن شخصی که در ایران تحت تعقیب است و اگر گیر بیوفتد کشته میشود چگونه برود سفارت و به شکل رسمی درخواست پناهندگی بدهد و بعد قانونی از کشور خارج شود ؟
در قوانین مهاجرت آلمان اگر شما به شکل قانونی وارد کشور شده باشید اصلن به عنوان پناهجو شناخته نمیشوید مگر اینکه دلایلتان خیلی خیلی خیلی محکم باشد که توضیح دهد شمای تحت تعقیب چگونه به شکل قانونی وارد کشور شده اید و یا کشور خود را قانونی ترک کرده اید .
در قوانین کل اتحادیه اروپا به جز استثناء یونان پناهجو موظف است در اولین کشوری که به آن وارد شده اعلام پناهندگی کند و در صورتی که شخص در کشوری اعلام پناهندگی کند و مشخص شود که پیشتر در یک کشور امن سومی بوده (به جز یونان) به آن کشور بازگردانده میشود .
از طرفی جوامع غربی باید در قبال اعمال خود مسئولیت پذیر باشند ! نمیشود که در امور یک کشوری دخالت بکنند ، از گروه های تروریستی و ... حمایت بکنند و کشور را به خاطر منافع خودشان به گند بکشند و بعدش هم بگویند ما آورگانی که خودمان ایجادشان کرده ایم را راه نمیدهیم یا فقط آدم حسابی هایشان را راه میدهیم .
میلاد جان این ناممکنی که از آن حرف میزنید چیزی بجز توصیف شرایط موجود، که همه پیرامون ورشکسته بودن آن اتفاق نظر داریم نیست. اگرنه ناممکنی حقوقی یا حتی عینی برای آن وجود ندارد، خیلی آسان میشود اشخاصی که از نظر سیاسی در خطر هستند را شناسایی کرد و به ایشان اجازهی اقامت داد، من حتی گمان میکنم بهترین روش متصور در جهان است برای دستچین کردن و آموزش و پرورش نیروهای طرفدار دموکراسی و مخالف دگماتیسم! غرب به مهاجر نیاز دارد چراکه با مشکل بسیار سترگ «جمعیت روبه پیری» درگیر است، باقی جهان هم انباشته است از اشخاص مشتاق و توانایی که حاضرند برای برخورداری از استانداردهای بالاتری جهت زندگی بیاموزند و خود را با هر درخواست معقول و منطقی که از ایشان مطالبه میشود تطابق بدهند.
البته مشکلاتی در این راه خواهد بود(از «فرار مغزها» گرفته تا بیعدالتی که در حق پناهجویان اجتماعی صورت خواهد گرفت)، اما از مدل فعلی به مراتب بهتر خواهد بود.
sonixax
05-26-2013, 05:10 PM
میلاد جان این ناممکنی که از آن حرف میزنید چیزی بجز توصیف شرایط موجود، که همه پیرامون ورشکسته بودن آن اتفاق نظر داریم نیست. اگرنه ناممکنی حقوقی یا حتی عینی برای آن وجود ندارد، خیلی آسان میشود اشخاصی که از نظر سیاسی در خطر هستند را شناسایی کرد و به ایشان اجازهی اقامت داد، من حتی گمان میکنم بهترین روش متصور در جهان است برای دستچین کردن و آموزش و پرورش نیروهای طرفدار دموکراسی و مخالف دگماتیسم! غرب به مهاجر نیاز دارد چراکه با مشکل بسیار سترگ «جمعیت روبه پیری» درگیر است، باقی جهان هم انباشته است از اشخاص مشتاق و توانایی که حاضرند برای برخورداری از استانداردهای بالاتری جهت زندگی بیاموزند و خود را با هر درخواست معقول و منطقی که از ایشان مطالبه میشود تطابق بدهند.
البته مشکلاتی در این راه خواهد بود(از «فرار مغزها» گرفته تا بیعدالتی که در حق پناهجویان اجتماعی صورت خواهد گرفت)، اما از مدل فعلی به مراتب بهتر خواهد بود.
خوب امیر جان مشکل هم همین شرایط فعلیست دیگر !
نمیشود کشورهای غربی بگویند که ما از فردا مسلمان راه نمیدهیم . کافیست این حرف را بزنند تا یک هفته ای همه شان به قرون وسطی بروند چرا که بیشتر انرژی مورد استفاده اینها را کشورهای مسلمان تامین میکنند .
آمار مهاجران غیر قانونی هم خیلی چشمگیر و زیاد نیست . در چهار ماه نخست سال 2013 تنها 26800 نفر از آلمان درخواست پناهندگی کرده اند و تازه این در شرایطیست که این میزان نسبت به سال 2012 رشد 73 درصدی داشته : منبع (http://www.dw.de/%D8%AC%D9%87%D8%B4-%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D9%BE%D9%86%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%D9%84%D9%85%D8%A7%D9%86/a-16819723)
بیشتر این اسلامگرایان و مسلمانانی که اروپا را به راستی به گند کشیده اند اصلن مهاجر غیر قانونی نیستند ! مثلن اکثریت جمعیت ترکهای آلمان اصلن مهاجر غیر قانونی نیستند .
حتا با ممنوعیت مطلق مهاجرت غیر قانونی که البته پیشتر توضیح دادم چرا فعلن شدنی نیست باز هم نمیشود از شر این اسلامگرایان و مسلمانان و کثافتکاریهایشان در امان بود . تازه به نظر من در صورت تسهیل شرایط مهاجرت قانونی وضع بدتر هم میشود چرا که بسیاری از اینها از نظر مالی توانمند هستند و میتوانند شرایط مهاجرات قانونی را به راحتی فراهم کنند .
مشکل خیلی بزرگتر از مساله مهاجرت است، البته حوزه شنگن مثال بسیار خوبی برای حذف این مرزهای کذاییست ولی معضل اصلی این جماعت اسلامگرای وحشیست که به هر صورت خود را به اینجا میرسانند . حتا اگر مهاجرت غیر قانونی کلن منع شود باز هم کسی که میخواهد یک بمب بین تماشاچیان مسابقه دو بترکاند و یا سر یک انگلیسی را در خیابانهای لندن جلوی چشم همه ببرد خود را به مقصد هر طور که شده میرساند و کار خودش را میکند .
Ouroboros
05-26-2013, 05:56 PM
به نظر شما راهحل مشکل کنونی مهاجمان اسلامگرا در غرب چیست؟ من فکر میکنم گذاشتن شرط نامسلمانی هر روز واجبتر میشود.
Russell
05-26-2013, 06:14 PM
بنظر منکه غرب باید ضد حمله کند و از سکولاریسم در خاورمیانه حمایت کند،چنانچه تاکتیک اسلامیستها کشاندن جنگ خود با سکولاریسم به غرب و تهدید و زاد ولد در غرب و اسلامی کردن آن بوده.
این نبردیست که هرکس در خانه حریف برنده شود بازی را برده.البته موضع اسلام بسیار قویست و با حماقتهای سیاسی که در غرب دیدهایم در میان مدت حداقل افقها تیره.
Theodor Herzl
05-26-2013, 07:00 PM
به نظر شما راهحل مشکل کنونی مهاجمان اسلامگرا در غرب چیست؟ من فکر میکنم گذاشتن شرط نامسلمانی هر روز واجبتر میشود.
محدود کردن تعداد مهاجر از هر کشور ، مثلا بگویند به صورت قانونی یا غیر قانونی سالی بیشتر ۲۰۰ نفر از پاکستان مهاجر نمیگیریم.
خارج شدن کشورهای اروپایی از دادگاه حقوق بشر اروپا که راحت تر بتوان دیپورت کرد.
نپذیرفتن پناهنده در صورتی که از کشور امن رد شده باشد.
دادن پول به جهت زندگی به کسانی که داوطلبانه حاضر به پس دادن اقامت یا شهروندی خود با بازگشت به کشور مبدأ هستند.
برخورد شدید با جاهایی که مهاجر غیر قانونی استخدام میکنند. عدم پرداخت هیچ گونه حقوق بیکاری و اجاره خانه به پناهندهها قبل از قبول شدن پرونده.
sonixax
05-26-2013, 07:12 PM
به نظر شما راهحل مشکل کنونی مهاجمان اسلامگرا در غرب چیست؟ من فکر میکنم گذاشتن شرط نامسلمانی هر روز واجبتر میشود.
به محض دیدن کوچکترین نشانه ای از اسلامگرایی و تروریسم و ... => دیپورت .
sonixax
05-26-2013, 07:18 PM
محدود کردن تعداد مهاجر از هر کشور ، مثلا بگویند به صورت قانونی یا غیر قانونی سالی بیشتر ۲۰۰ نفر از پاکستان مهاجر نمیگیریم.
خارج شدن کشورهای اروپایی از دادگاه حقوق بشر اروپا که راحت تر بتوان دیپورت کرد.
نپذیرفتن پناهنده در صورتی که از کشور امن رد شده باشد.
دادن پول به جهت زندگی به کسانی که داوطلبانه حاضر به پس دادن اقامت یا شهروندی خود با بازگشت به کشور مبدأ هستند.
برخورد شدید با جاهایی که مهاجر غیر قانونی استخدام میکنند. عدم پرداخت هیچ گونه حقوق بیکاری و اجاره خانه به پناهندهها قبل از قبول شدن پرونده.
کسرا جان اینها نمیشود ، مهاجر غیر قانونی را مثلن چه طور میخواهند محدود کنند ؟ اسمش روشه غیر قانونی !
نپذیرفتن شخصی که از کشور امن رد شده باشه هم باز نمیشه ، قوانین کشورها همه با هم فرق داره . تازه ممکنه شخصی فقط و فقط به خاطر اینکه به تور یک مامور راسیست خورده پناهندگیش رد شده باشه یا کیسش مطابقت با قوانین کشور میزبان نداشته باشه ولی در کشور دیگه با قوانین مطابقت داشته باشه و اشتباهات فردی و هزار تا مورد دیگه .
این مساله دادن پول الان هم هست ولی همش 200 یورو میدن :))))) باشه من همین فردا به خاطر 200 یورو آلمان رو ول میکنم و پاس آلمانیم رو تحویل میدم بر میگردم ایران که بگیرند منو بندازند زندان :)))
مورد آخر هم اصلن نمیشود چون جامعه رسمن به گند کشیده میشود ، هیچ پولی به طرف قبل از قبولی ندند یعنی طرف باید بره دزدی تا شکمش رو سیر کنه ! یا توی خیابون بخوابه و بزهکاری کشور رو بر میداره . کسی رو هم نمیشه به خاطر پناهنده بودن زندانی کرد.
استخدام مهاجر غیر قانونی یا کارگر سیاه (ولو مقیم) هم با توجه به قوانین مالیاتی اروپا در صورت حذف شدنش = تعطیلی بیش از نیمی از مشاغل .
Theodor Herzl
05-26-2013, 07:25 PM
کسرا جان اینها نمیشود ، مهاجر غیر قانونی را مثلن چه طور میخواهند محدود کنند ؟ اسمش روشه غیر قانونی !غیر قانونی منظورم پناهنده است بگویند چه به صورت ویزا یا به هر صورت دیگری ۲۰۰ نفر بیشتر از پاکستان مهاجر نمیپذیریم! چرا این نمیشود
نپذیرفتن شخصی که از کشور امن رد شده باشه هم باز نمیشه ، قوانین کشورها همه با هم فرق داره . تازه ممکنه شخصی فقط و فقط به خاطر اینکه به تور یک مامور راسیست خورده پناهندگیش رد شده باشه یا کیسش مطابقت با قوانین کشور میزبان نداشته باشه ولی در کشور دیگه با قوانین مطابقت داشته باشه و اشتباهات فردی و هزار تا مورد دیگه .خوب فرق داشته باشه! یکی که به عنوان پناهنده میاد به ظاهر جونش در خطر هست ، باید جایی که دیگه جونش در خطر نیست بمونه ، الان هم فکر کنم قانون همین هست به غیر از یونان که باید یونان هم اضافه بشه ، ۹۹% مهاجرهای غیر قانونی به انگلیس از فرانسه میان ، باید انگلیس بگه فرانسه کشور امن هست اگه کسی از فرانسه بیاد فورا دیپورت میشه!
این مساله دادن پول الان هم هست ولی همش 200 یورو میدن :))))) باشه من همین فردا به خاطر 200 یورو آلمان رو ول میکنم و پاس آلمانیم رو تحویل میدم بر میگردم ایران که بگیرند منو بندازند زندان :)))
مورد آخر هم اصلن نمیشود چون جامعه رسمن به گند کشیده میشود ، هیچ پولی به طرف قبل از قبولی ندند یعنی طرف باید بره دزدی تا شکمش رو سیر کنه ! یا توی خیابون بخوابه و بزهکاری کشور رو بر میداره . کسی رو هم نمیشه به خاطر پناهنده بودن زندانی کرد.مثل استرالیا باید توی کمپ نگاه دارند تا پرونده مشخص بشه ، بدون حقوق و هیچی ، همون جا هم آب و غذا میدهند. منظور این هست باید انقدر شرایط دریافت پناهندگی سخت بشه که واقعا کسی که واقعا انتخاب دیگرش مرگ هست بیاد پناهنده بشه و نه برای زندگی بهتر و اینها
sonixax
05-26-2013, 07:44 PM
غیر قانونی منظورم پناهنده است بگویند چه به صورت ویزا یا به هر صورت دیگری ۲۰۰ نفر بیشتر از پاکستان مهاجر نمیپذیریم! چرا این نمیشود
چون که نتیجه میشود پر شدن جامعه از افرادی که هیچ اطلاعات و آماری ازشان در دسترس نیست و دارند مخفیانه زندگی میکنند (اقامت سیاه) که این هزار بار خطرناکتر از وضعیت قبلیست .
خوب فرق داشته باشه! یکی که به عنوان پناهنده میاد به ظاهر جونش در خطر هست ، باید جایی که دیگه جونش در خطر نیست بمونه ، الان هم فکر کنم قانون همین هست به غیر از یونان که باید یونان هم اضافه بشه ، ۹۹% مهاجرهای غیر قانونی به انگلیس از فرانسه میان ، باید انگلیس بگه فرانسه کشور امن هست اگه کسی از فرانسه بیاد فورا دیپورت میشه!
این همین الان هم هست ولی اگر شخصی در کشور امن اول اقامت دریافت نکنه و حکم خروج بگیره باید این حق رو داشته باشه که در کشور سوم درخواست بده و الان هم همین طوریه یعنی اگر شخصی از فرانسه ترک خاک گرفته باشه وقتی بیاد آلمان و درخواست بده و برگه ترک خاکش رو نشون بده دیگه به فرانسه دیپورت نمیشه مگر اینکه خود فرانسه به آلمان بگه که پس بفرستش که در اون صورت شخص باید طبق قانون اتحادیه فورن اقامت بگیره. یونان هم توی لیست بود حذف شد به خاطر اینکه توان اقتصادی لازم رو برای میزبانی نداره - یونان یک کشور ورشکسته هستش .
مثل استرالیا باید توی کمپ نگاه دارند تا پرونده مشخص بشه ، بدون حقوق و هیچی ، همون جا هم آب و غذا میدهند. منظور این هست باید انقدر شرایط دریافت پناهندگی سخت بشه که واقعا کسی که واقعا انتخاب دیگرش مرگ هست بیاد پناهنده بشه و نه برای زندگی بهتر و اینها
استرالیا حداکثر ظرف 3 ماه تکلیف رو روشن میکنه ولی در اروپا فقط 3 ما قرنطینه داریم ! بعد شمار مهاجران به اروپا اصلن قابل قیاس نیست با استرالیا .
طرف میره اون طوری برای تامین مایحتاجش دزدی میکنه ، قاچاق فروشی میکنه و هزار تا کثافت کاری دیگه .
تازه در کمپ هم نگه داریم که نمیتوانیم بگوییم نرو بیرون همینجا زندانی باش ! این طوری مردم و گروه های طرفدار حقوق بشر و سازمان ملل و ... خشتک دولت و حکومت را میکشند بر سرش .
انسان بیگناه رو که زندانی نمیکنند ! میکنند ؟! در این صورت اینها چه فرقی با نازی ها دارند ؟ فرقشون این میشه که درجا نمیکشن طرف رو توی کمپ زندانیش میکنند بعد دق میدنش که هزار بار بدتر از کشتن و سوزوندن توی کوره هست .
Theodor Herzl
05-26-2013, 08:07 PM
ببینید ، این قوانین پناهندگی حاضر برای افرادی نیست که میخواهند زندگی بهتر داشته باشند ، بلکه برای کسانی هست که انتخاب دیگرشون مرگ هست. این قوانین و کنوانسیون ژنو بعد از جنگ جهانی دوم و در پاسخ به کشته شدن صدها هزار یهودی اروپایی که فرار کردند ولی در هیچ جا پذیرفته نشدند و به اروپا بازگشتند نوشته شده ، نه برای کسانی که جهت زندگی بهتر به جایی میروند و به دروغ پناهنده میشوند! ۹۰% پناهندههای ایرانی کیس دروغ دادند.
sonixax
05-26-2013, 08:29 PM
ببینید ، این قوانین پناهندگی حاضر برای افرادی نیست که میخواهند زندگی بهتر داشته باشند ، بلکه برای کسانی هست که انتخاب دیگرشون مرگ هست. این قوانین و کنوانسیون ژنو بعد از جنگ جهانی دوم و در پاسخ به کشته شدن صدها هزار یهودی اروپایی که فرار کردند ولی در هیچ جا پذیرفته نشدند و به اروپا بازگشتند نوشته شده ، نه برای کسانی که جهت زندگی بهتر به جایی میروند و به دروغ پناهنده میشوند! ۹۰% پناهندههای ایرانی کیس دروغ دادند.
خیر ، قوانین کلی عوض شده اند ، کلی بند و تبصره و ماده جدید بهشان اضافه شده .
تا به حال چیزی به نام پناهنده اجتماعی به گوشتان خورده ؟!
از جمله ی کسانی که پناهندگی اجتماعی میگیرند همجنسگراها ، بیماران خاص و حتا بیماری هایی مانند بیماری های قلبی شدید و یا حتا تنفسی ، بیوه زنان فراری از جوامع سنتی ، کودکان زیر 18 سال ، فراریان از جنگ داخلی ، کسانی که در فقر مالی شدید به سر میبرند و حکومت خودشان بهشان کمکی نمیکند ، گشنگان آفریقا و ... هستند .
حتا به کسانی که در طول مدت اقامت در اینجا مفید واقع شده اند و یا بیش از 8 سال زندگی کرده و حتا یک بار هم قانون شکنی نکرده اند اقامت افتخاری اجتماعی داده میشود .
اینها پاسپورت پناهندگان در آلمان است :
1969
آبی مال پناهندگان سیاسی و قبول شدگان طبق مواد 16A و 60 بند یک تا هفت هستش و خاکستری مال پناهندگان اجتماعی .
شمار پناهندگان اجتماعی به مراتب بیشتر از پناهندگان سیاسیست ، منتها چون به ایرانیها پناهندگی اجتماعی سخت داده میشود ایرانیان خود را پناهنده سیاسی معرفی میکنند و این گند و گوز سیستم قانونی اینجاست که برداشتش اینگونه است که ایران بهشت برین است !!!
Theodor Herzl
05-26-2013, 11:03 PM
خیر ، قوانین کلی عوض شده اند ، کلی بند و تبصره و ماده جدید بهشان اضافه شده .میدونم ، منظورم این هست باید ذهنیت به کّل عوض بشود با به همان دوران بازگردد که کسی که پناهنده میشود انتخاب دیگرش مرگ باشد! انتخاب دیگر مرگ باشد نه اینکه مثل ایران ، ایران افراد میتوانند زنده بمانند اگر سیاسی نباشند ، انتخاب دیگر مرگ منظورم چیزی مثل دارفور یا سوریه است! اینها حق پناهندگی دارند ، شرایط سخت هر کشوری به مالیات دهندگان اروپایی ربطی ندارد.
sonixax
05-26-2013, 11:41 PM
میدونم ، منظورم این هست باید ذهنیت به کّل عوض بشود با به همان دوران بازگردد که کسی که پناهنده میشود انتخاب دیگرش مرگ باشد! انتخاب دیگر مرگ باشد نه اینکه مثل ایران ، ایران افراد میتوانند زنده بمانند اگر سیاسی نباشند ، انتخاب دیگر مرگ منظورم چیزی مثل دارفور یا سوریه است! اینها حق پناهندگی دارند ، شرایط سخت هر کشوری به مالیات دهندگان اروپایی ربطی ندارد.
راستش در ایران هم دیگر شرایط به گونه ای نیست که افراد بتوانند زنده بمانند .
به خاطر تحریمها یک آنتی بیوتیک درست پیدا نمیشه و یک بیماری معمولی منجر به مرگ میشه .
هر ایرانی مستحق دریافت پناهندگی از هر جایی که دوست داره هست مشروط بر اینکه تا زمان سقوط جمهوری اسلامی به ایران بر نگرده و گند نزنه به کار بقیه .
Hezbollah_YaHasan
06-07-2013, 05:32 PM
چای قنپهلوی ما چی شد؟سرد نشه.
Soheil
06-19-2013, 06:08 PM
برداشته تاپیک ما رو با 260 پست از صحنه روزگار محو کرده. این هم از جوابش! آدم میمونه چی بگه.:e059: نظر دوستان؟:e303:
با سلام
منتظر توضیح شما هستیم.
+
توقع دارم دلیل قانع کننده ای داشته باشید.http://www.daftarche.com/images/imported/2012/09/4.gifبه این دلیل که انتشار چنین مطالبی ، اشاعه فحشاء و نوعی قبح شکنی محسوب می شود.
Alice
06-19-2013, 06:47 PM
نظر دوستان؟
درود، بیباک جان چه خبر؟
--
نظر من این است که کلا چنین جاهایی رفت و آمد نکنید..
Soheil
06-19-2013, 07:00 PM
درود، بیباک جان چه خبر؟
--
نظر من این است که کلا چنین جاهایی رفت و آمد نکنید..
درود آلیس
سلامتی. خبری نیست.:e303:
چرا؟ از بحث لذت میبرم. اینجا هم که متاسفانه مخالفی پیدا نمیشه برای بحث.
جالبیش اینه که هیچ اطلاعی ندادن همینجوری حذف کردن تا چند روز هم که توضیح خواستیم جواب ندادن. اصلا انتظار نداشتم چون خود مدیر اون تالار مشکلی نداشت با تاپیک. یکی دیگه اومده در یک آن تاپیک رو حذف کرده. پستها رو هم اکثرا خودم نوشته بودم. کپی پیستی در کار نبود. این حرکت که بدون تایید مدیر تالار انجام شده، منو یاد عوامل خودسر نظام میندازه.:e523:
Anarchy
06-19-2013, 09:39 PM
جالبیش اینه که هیچ اطلاعی ندادن همینجوری حذف کردن تا چند روز هم که توضیح خواستیم جواب ندادن. اصلا انتظار نداشتم چون خود مدیر اون تالار مشکلی نداشت با تاپیک. یکی دیگه اومده در یک آن تاپیک رو حذف کرده. پستها رو هم اکثرا خودم نوشته بودم. کپی پیستی در کار نبود. این حرکت که بدون تایید مدیر تالار انجام شده، منو یاد عوامل خودسر نظام میندازه.:e523:
بی باک جان بهت که گفتم برهان اونجا چیکاره هست... فیلتر نبودن هم میهن ناشی از حضور همین برهان هست !! پدر این جناب برهان هم گویا یکی از مقامات امنیتی هست...خلاصه دنبال دلیل منطقی نگرد از اینها !
Ouroboros
06-19-2013, 10:06 PM
بیباک آیا آن جستار را آرشیو نداری یا در گوگل نیست؟ من دلم میخواهد بدانم لایههای مذهبیتر جامعه در اینباره چه میاندیشند.
Soheil
06-20-2013, 06:45 AM
بیباک آیا آن جستار را آرشیو نداری یا در گوگل نیست؟ من دلم میخواهد بدانم لایههای مذهبیتر جامعه در اینباره چه میاندیشند.
والا تا چندین صفحه اول رو سیو کردم ولی بعد دیدم جناب رایان اومد پست گذاشت و بحث کرد و تایید کرد. بعد از این دیگه سیو نکردم چون فکر نمیکردم تاپیک حذف بشه.
اتفاقا میخواستم یک جستار باز کنم واکنشهای عجیب و غریب به این موضوع رو اونجا بذاریم. واکنششون خلاصه بخوام بگم اصلا تحمل تاپیک رو نداشتند. اینو بخاطر نپسندیدم های فله ای و لحنشون میگم. نمیتونستند در برابرش سکوت کنند. برای قشر مذهبی دفاع از همجنسگرایان مثل فحش خوار مادر میمونه.
فکر کنم یک جستار بزنم در این باره.
یکی از دوستان پست گذاشته بود:
ب امید تصویب ِ این قانون تو کشورهای دیگه.. !
این پست 10 تا نپسندیدم خورده بود!:e523:
این هم چند نمونه:
چندشششششش
واقعا برام عجیبه که به یه مشت بیمار روانی و انگل اجتماع علاقه دارید . من که حالم ازشون به هم میخوره .
همجنس گرایی !!
خیلی ها اعتقاد دارند ، این افراد بیمار هستن و خیلی ها اعتقاد دارند که نیستن .
من فکر میکنم هم از نظر ِ روانی و هم از نظر ِ جنسی بیمار هستند .
اعتیاد رو بیماری نمیدونم ولی همجنس گرایی رو بیماری می دونم .
تمـام ِ میل من به سمت ِ غیر هم جنس خودم کشش داره ... و نمیتونم درک کنم یک آدم نورمال مثل من بتونه کشش و میل به سمت هم جنس خودش داشــته باشه .
قصد ِ تحقیر ندارم ولی فکر اینکه هم جنس ِ خودم بخواد برام لوس بازی در بیاره و سرش رو با عشق رو شونه هام بذاره حالــمو بهم میزنه .
این جناب سروش خود ارضایی و هم مفید میدونن
من که حالم از جفتش بهم میخوره
انسان مختاره که آزاد باشه به شرطی که انسانیت از بین نره.
در اینکه مشکل این اشخاص دست خودشون نیست شکی نیست،متاسفانه فرهنگ غلط باعث میشه اینجور اشخاص بیماریشون رو پنهان کنند در صورتی که بسیاری از اونها با عمل جراحی خوب میشن و فقط حمایت خانواده و جامعه رو نیاز دارن.
ولی عدم توانایی تو تعیین جنسیت باعث نمیشه که بگیم آزادن هر جور که دوست دارند زندگی کنند حتی زندگی از نو همجنس بازی.
دوست گرامی نمیشه همیشه سر و ته مسایل رو با جمله انسان آزاده و مختار جمع و جور کرد آزادی باید در قالب چهار چوب باشه وگرنه فرقمون با حیوان چیه؟؟!
بیماری باشه یا نباشه ! راه درمان داره ! برای مشاهده راه درمانش برید به اون لینکی که برای دوست گرامیتون گذاشتم سر بزنید !!
من به فرض شما کاری ندارم ! فرضم نمیکنم !
اینا باید درمان بشند
اینها بعضا مذهبیهای لیبرالتر بودند که برخیشون به شدت از دیکتاتوری نظام اسلامی به شدت مینالند.:e523:
این هم عجیب بود:e412::
لئوناردو امضات همچین کاره وقیحی نمیکنه !!!!!!!!!!!
معذرت میخام عزیزم میدونم چقد سختی میکشی اما راه حلش بخدا زیاده
خیلی عذر میخام ترنس یا شیمل نیستی نقصان جسمی هم باشه اختلاله بیماری یا جرم نیست!!!!
اگهه خواستی دکتری رو معرفی کنم توی خارج قطب بزرگیه چه برسه ایران
گوگل؟ کسی میتونه توضیح بده راهی هست بشه متن پستها رو بدست آورد؟:e032::e032:
Dariush
06-20-2013, 06:55 AM
اگر نظرِ من را میخواهید، دلیلش نبودِ استدلال نیست بلکه همان حالتِ انزجار و چندش است. شاید آنجا بتوانید در موردِ مسائلی بس بغرنجتر از همجنسگرایی بحث کنید، اما همجنسگرایی به واسطه آنکه برای دگرجنسگراها معمولا غیرقابل تصور است و هنوز اذهان آنرا بیماری،انحراف،غیرانسانی،ش یطانی ... میبینند ، حاضر نیستند هتا به سخن در این باره گوش کنند چار که هتا از شنیدن در این مورد هم چندششان میشود!
Soheil
06-20-2013, 07:05 AM
اگر نظرِ من را میخواهید، دلیلش نبودِ استدلال نیست بلکه همان حالتِ انزجار و چندش است. شاید آنجا بتوانید در موردِ مسائلی بس بغرنجتر از همجنسگرایی بحث کنید، اما همجنسگرایی به واسطه آنکه برای دگرجنسگراها معمولا غیرقابل تصور است و هنوز اذهان آنرا بیماری،انحراف،غیرانسانی،ش یطانی ... میبینند ، حاضر نیستند هتا به سخن در این باره گوش کنند چار که هتا از شنیدن در این مورد هم چندششان میشود!
دقیقا. اینکه دین مخالفه و اینها بیشتر بهونه اس. عامل این مخالفتها همون هموفوبیای شدیدیه که دارند.
البته ظاهرا این تاپیک تاثیر قابل توجهی گذاشته بود حالا نمیدونم تا چه حد واقعیت داشته باشه. ملت هیچی از این قضیه نمیدونه و تشنه آگاهیه ولی افسوس که ...
Russell
06-20-2013, 07:16 AM
اگر نظرِ من را میخواهید، دلیلش نبودِ استدلال نیست بلکه همان حالتِ انزجار و چندش است. شاید آنجا بتوانید در موردِ مسائلی بس بغرنجتر از همجنسگرایی بحث کنید، اما همجنسگرایی به واسطه آنکه برای دگرجنسگراها معمولا غیرقابل تصور است و هنوز اذهان آنرا بیماری،انحراف،غیرانسانی،ش یطانی ... میبینند ، حاضر نیستند هتا به سخن در این باره گوش کنند چار که هتا از شنیدن در این مورد هم چندششان میشود!
حالت انزجار که هست داریوش جان ،اساسا مذهب با اینها گره خورده ولی دلیل عصبانیت و برخورد تند و حذف تاپیک و... پیوند دارد به همان نتوانستن در دلیل تراشیدی برای این حس نفرت.مثلا خوردن گوشت سگ هم در اسلام حرام است و چندش آور ولی کسی در برخورد اینکه چرا در تایلند مثلا سگ میخورند عصبانی نمیشود.البته مغالطه طبیعی را یادم رفت اشاره کنم که مثلا میگویند در طبیعت از این چیزها نیست و اینها.وقتی که چرند بودن این ادعا و همچنین دلیل مغالطه آمیز بودن آنرا به مسلمین توضیح میدهیم آنوقت است که قیوزشان میپرد :e056:
Dariush
06-20-2013, 07:53 AM
حالت انزجار که هست داریوش جان ،اساسا مذهب با اینها گره خورده ولی دلیل عصبانیت و برخورد تند و حذف تاپیک و... پیوند دارد به همان نتوانستن در دلیل تراشیدی برای این حس نفرت.مثلا خوردن گوشت سگ هم در اسلام حرام است و چندش آور ولی کسی در برخورد اینکه چرا در تایلند مثلا سگ میخورند عصبانی نمیشود.البته مغالطه طبیعی را یادم رفت اشاره کنم که مثلا میگویند در طبیعت از این چیزها نیست و اینها.وقتی که چرند بودن این ادعا و همچنین دلیل مغالطه آمیز بودن آنرا به مسلمین توضیح میدهیم آنوقت است که قیوزشان میپرد
در موردِ همجنسگرایی، موضوع قدری پیچیدهتر است. مثلا شما وقتی بخواهید در موردِ سکس با محارم بحث کنید، نهایتا دلیلشان از منظرِ علمی و منطقی این است که فرزندهای معلول به دنیا میآیند. حال شما اگر بگویید خب اکنون میتوانیم از روشهای پیشگیری استفاده کنیم. پذیرفته نخواهد شد، نه به این دلیل که اینرا قبول ندارند، بلکه از آنجا که غریزه تولید مثل بس موثرتر از دیگر غرایز در روانِ آدمیست، هرچیزِ غیرعادی در این مورد، تهوعآور میشود و واکنشِ ابراز شده، یک واکنشِ «طبیعی» قلمداد میشود! چنین واکنشی را در برابرِ تناولِ گوشتِ سگ و گربه نخواهید دید.
Russell
06-20-2013, 09:33 AM
در موردِ همجنسگرایی، موضوع قدری پیچیدهتر است. مثلا شما وقتی بخواهید در موردِ سکس با محارم بحث کنید، نهایتا دلیلشان از منظرِ علمی و منطقی این است که فرزندهای معلول به دنیا میآیند. حال شما اگر بگویید خب اکنون میتوانیم از روشهای پیشگیری استفاده کنیم. پذیرفته نخواهد شد، نه به این دلیل که اینرا قبول ندارند، بلکه از آنجا که غریزه تولید مثل بس موثرتر از دیگر غرایز در روانِ آدمیست، هرچیزِ غیرعادی در این مورد، تهوعآور میشود و واکنشِ ابراز شده، یک واکنشِ «طبیعی» قلمداد میشود! چنین واکنشی را در برابرِ تناولِ گوشتِ سگ و گربه نخواهید دید.
در مورد پیچیدگی آن که شکی نیست داریوش جان ولی در مورد اینکه چه میزان از آن طبیعت انسان است و چه میزان تربیت سخن میتواند برود.مثلا در مورد همین گرایش به همجنس میدانیم که در همین ایران خودمان مدتها بوده و در یونان باستان هم کاملا رواج داشته و با اینکه دلیل نفرت از آن بخاطر تضاد ظاهری آن با رانه تولیدمثل و فرگشت بدیهی بنظر میرسد ولی همین حظور نسبتا قویش چه در بین حیوانات دیگر و چه انسانها در سراسر جوامع (ملو تحت سرکوب فرهنگ) نشان میدهد از آن سو هم کشش طبیعی به آن وجود دارد.
بنظر من در مورد همجنسگرایی و حتی سکس با محارم با وجود ریشه بیولوژیک و فرگشتی اولیه این فرهنگ و سنت است که باعث آموزش این نفرت میشود و اتفاقا در مورد سکس با محارم هم مانند همجنسگرایی دلیلی برای چرایی نااخلاقی بودن انجام آن نمیشود پیدا کرد ولی چون تابو اجتماعی در برابر اینها بسیار عمیق است حس انزجار هم از آنها بسیار شدیدتر است.نمونه دیگر ان مثلا غیرت و ناموس است که باز میبینیم چه میزان میتواند حس انزجار را در انسانها بهمراه داشته باشد ولی باز هم میبینیم مثلا چه میزان این غیرت میتواند با تغییر فرهنگ مثلا از اروپای غربی نسبت به خاورمیانه تغییر کند.البته این حس انزجار همانطور که گفتی اول میاید و میشود در مورد دلایل خوب یا بد بودن آن بحثی نشود ولی باز فرد دچار خشم شود ولی نکته این است که بخاطر حالت متعصبانهای که آموزش این رفتار داشته، فرد بهنگام حمله به این باور بنیادی خود میبیند که با وجود این احساس خشم و نفرت شدیدی که دارد هیچ دلیلی نمیتواند برای چرایی بد بودن سکس با محارم یا همجنسگرایی بیاورد و خشم او چند برابر میشود.همچنین است برای احساسات نسبت به نمادهای ملی-قومی مثل اینکه کسی از پرچم کشور بعنوان زمین شور استفاده کند یا مثلا با حیوان مرده سکس کند و...
sonixax
06-20-2013, 12:04 PM
شاید گوگل كش كرده باشتش !
Nevermore
06-20-2013, 09:47 PM
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/34.jpg
جماعت اراذل.افسوس می خورم به حال آن 202 گوساله ای که در عرض یک ساعت لایک زده اند.
Dariush
06-21-2013, 03:50 PM
در مورد پیچیدگی آن که شکی نیست داریوش جان ولی در مورد اینکه چه میزان از آن طبیعت انسان است و چه میزان تربیت سخن میتواند برود.مثلا در مورد همین گرایش به همجنس میدانیم که در همین ایران خودمان مدتها بوده و در یونان باستان هم کاملا رواج داشته و با اینکه دلیل نفرت از آن بخاطر تضاد ظاهری آن با رانه تولیدمثل و فرگشت بدیهی بنظر میرسد ولی همین حظور نسبتا قویش چه در بین حیوانات دیگر و چه انسانها در سراسر جوامع (ملو تحت سرکوب فرهنگ) نشان میدهد از آن سو هم کشش طبیعی به آن وجود دارد.
بنظر من در مورد همجنسگرایی و حتی سکس با محارم با وجود ریشه بیولوژیک و فرگشتی اولیه این فرهنگ و سنت است که باعث آموزش این نفرت میشود و اتفاقا در مورد سکس با محارم هم مانند همجنسگرایی دلیلی برای چرایی نااخلاقی بودن انجام آن نمیشود پیدا کرد ولی چون تابو اجتماعی در برابر اینها بسیار عمیق است حس انزجار هم از آنها بسیار شدیدتر است.نمونه دیگر ان مثلا غیرت و ناموس است که باز میبینیم چه میزان میتواند حس انزجار را در انسانها بهمراه داشته باشد ولی باز هم میبینیم مثلا چه میزان این غیرت میتواند با تغییر فرهنگ مثلا از اروپای غربی نسبت به خاورمیانه تغییر کند.البته این حس انزجار همانطور که گفتی اول میاید و میشود در مورد دلایل خوب یا بد بودن آن بحثی نشود ولی باز فرد دچار خشم شود ولی نکته این است که بخاطر حالت متعصبانهای که آموزش این رفتار داشته، فرد بهنگام حمله به این باور بنیادی خود میبیند که با وجود این احساس خشم و نفرت شدیدی که دارد هیچ دلیلی نمیتواند برای چرایی بد بودن سکس با محارم یا همجنسگرایی بیاورد و خشم او چند برابر میشود.همچنین است برای احساسات نسبت به نمادهای ملی-قومی مثل اینکه کسی از پرچم کشور بعنوان زمین شور استفاده کند یا مثلا با حیوان مرده سکس کند و...
البته من از واژهی طبیعی برای معنای عامِ آن، یعنی نرمال استفاده نکردم و بهمین خاطر آنرا در گیومه آوردم. واکنش طبیعیست چراکه از نظرِ من نشاتگرفته از پدیدههای طبیعی، از قبیلِ غرایز است. باید از خود بپرسیم این همه تابو و افسانه چر در موردِ این موضوع وجود دارد و در جهانی که تقریبا همهی تابوها در آن شکسته شده، همچنان مقاومت برای پذیرفتن شکستنِ تابوهای جنسی مثلِ همجنسگرایی وجود دارد؟ پاسخ من این است که تولید مثل( که در حالتی کلیتر سلامتش ، به معنای بقای خانواده،قوم، قبیله،ملت و بشریت است) بسیار تاثیرگذار در فرهنگ و تمدنِ جامعه است و هر چه که در آن سالم و درست در نظر آید، کاملا ساده و عادی قلمداد میشود هر آنچه که انحراف یا مخاطره تلقی شود، توسطِ خودِ آن جامعه و فرهنگ سرکوب میشود. اینچنین است که میبینید بیشترین تابوهایی که رگ گردنها را به غایت برمیانگیزانند، در همین مقوله وجود دارند. بیشک حضور این بیزاری در آموزههای دینی نیز برآمده از همین مطلب است. اما آنچه که مسخره و بیمعنی است، دست یازیدنِ به این حماقتِ باستانیست و اصرار به تداومِ آن است!
Ouroboros
06-21-2013, 09:28 PM
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/06/34.jpg
جماعت اراذل.افسوس می خورم به حال آن 202 گوساله ای که در عرض یک ساعت لایک زده اند.
من همیشه برایم جالب بوده بدانم این کار چه لذتی میتواند داشته باشد؟! این ماساژ و مالش و ... را میدانیم که هیچ لذتی به دست مرد نمیرساند، حتی در سکس، و حتی بر حساسترین جاها. فرو کردن انگشت به بدن دیگران هم که آخر لذتی ندارد؟ شاید از چهرهی شوکه و نگاههای هراسآلود و ... لذت میبرند؟ احتمالا همین باشد. اگرنه من واقعا نمیدانم یک نفر چقدر باید از نظر جنسی محروم و محدود باشد که از برخورد دستش با لباس یک نفر دیگر تحریک بشود... آیا این کار در روانشناسی اسم ندارد؟ به نظرم فقط منحصر به ایرانیان-اعراب باشد چون من هیچکس دیگر را ندیدهام که چنین کاری بکند.
Russell
06-21-2013, 09:51 PM
البته من از واژهی طبیعی برای معنای عامِ آن، یعنی نرمال استفاده نکردم و بهمین خاطر آنرا در گیومه آوردم. واکنش طبیعیست چراکه از نظرِ من نشاتگرفته از پدیدههای طبیعی، از قبیلِ غرایز است. باید از خود بپرسیم این همه تابو و افسانه چر در موردِ این موضوع وجود دارد و در جهانی که تقریبا همهی تابوها در آن شکسته شده، همچنان مقاومت برای پذیرفتن شکستنِ تابوهای جنسی مثلِ همجنسگرایی وجود دارد؟ پاسخ من این است که تولید مثل( که در حالتی کلیتر سلامتش ، به معنای بقای خانواده،قوم، قبیله،ملت و بشریت است) بسیار تاثیرگذار در فرهنگ و تمدنِ جامعه است و هر چه که در آن سالم و درست در نظر آید، کاملا ساده و عادی قلمداد میشود هر آنچه که انحراف یا مخاطره تلقی شود، توسطِ خودِ آن جامعه و فرهنگ سرکوب میشود. اینچنین است که میبینید بیشترین تابوهایی که رگ گردنها را به غایت برمیانگیزانند، در همین مقوله وجود دارند. بیشک حضور این بیزاری در آموزههای دینی نیز برآمده از همین مطلب است. اما آنچه که مسخره و بیمعنی است، دست یازیدنِ به این حماقتِ باستانیست و اصرار به تداومِ آن است!
درست میگویی داریوش جان،ولی آنچه من درباره طبیعت گفتم به معنی نرمال نبود بلکه Nature vs Nurture بود یا بعبارت دیگر درونی بودن آنها.همانطور که مثلا زنمحوری و کلا رابطه دو جنس هم کاملا برآمده از بقا و تولید مثل است ولی بخشی از آن درونیست بخش دیگر در اثر تربیت درونی میشود.
در مورد سکس با محارم و نفرت از همجنسگرایان هم بگمانم همینگونه باشد و البته میزان اثر گذاری هر یک مسالهایست که بنگرم دربارهاش بتوان تئوریهایِ ابطال پذیر داد و آزمایشش کرد.
Russell
06-28-2013, 08:27 PM
دوستان درباره آینده خدا و الاهیات در عرصهی ِ روشنفکری چه فکر میکنید؟من همچنان دلیل مرکزیت و اهمیت خدای خالق و قادر و عالم و مهربانی که به ما اهمیت میدهد و هدف خلقت جهان برای او بودهایم نمیشوم.بنظر من خدا باید در دسته موجودات فضایی (مثل آنچه که طراحی هوشمند در ابتدا پیرامونش ارائه شد) باشد.از جنبه آکادمیک هم فیلسوفهای دارای اعتباری مثل پلاتینگا از خردپذیر بودن و موجه بودن آن دفاع میکنند.شاید علت عقاید خود من باشد ولی من تنها دلیل واقعی قدرت الاهیات را در چنین سطحی قدرت سایق دین + قدرت روانی (Wishful thinking) میبینم.
Alice
06-28-2013, 09:23 PM
من همیشه برایم جالب بوده بدانم این کار چه لذتی میتواند داشته باشد؟!
من نمیدانم، شما که سرد و گرم روزگار را دیدهاید و دیرزمانی هم در ایران زیستهاید، نمیدانید ایران
چقدر مردان منحرف جنسی دارد؟
من در مسیر رفتوآمد به دانشگاه انقدر از اینها دیدهام که برایم عادی است، وانگهی دو سه مورد
خاص و فجیع وجود دارد که جدا از بقیه قرار میگیرد و دوست ندارم آنها را اینجا بگویم.
ولی یک بار همین اخیراً ایستگاه بیآرتی با دوستانم منتظر بودم که یک مرد خیکی ِ شکمگنده
شلوارش را جلوی ما دختران پایین کشید!!! و چه لذتی هم میبرد، در ملا عام. :e409: کسان دیگر
هم دیدند اما هیچکس چیزی نمیگفت!
نظرتان در مورد این گونه از جانوران چیست؟ :))
Ouroboros
06-29-2013, 09:31 AM
نظرتان در مورد این گونه از جانوران چیست؟ :))
احتمالا از عوارض زیادی دور نگه داشتن گربه از گوشت باشد، وقتی در ابعاد کنونی آن تشدید و طولانی بشود جانور شروع میکند به پنجه کشیدن.
اینکه زنان تصمیم گرفتهاند لباس تحریک کننده بپوشند و از امتیازات عنایت جنسی مردان (توجه بیشتر، احترام بیشتر، مقبولیت بیشتر و ...) بدون عوارض آن (سکس داشتن با او) بهرهمند بشوند و شده «وظیفهی مرد» که نگاه نکند نه وظیفهی زن که با حجاب و لباس پوشیدن و .. خود را مراقبت بکند*، عواقب موقتی دارد که یکی از آنها تضاد موجود میان تربیت اجتماعی مرد و آنچه دارد با آن روبرو میشود است. یکی دو نسل زمان لازم است تا مردان اخته بشوند و یاد بگیرند تا وانمود بکنند آنچه دارد جلویشان رژه میرود کون و پستان نیست. شما و مرد مذکور هر دو قربانیان چینش جدید قدرت جنسی/جنسیتی در جامعه هستید، تا میتوانید از وجود سراسر خستگی جنسی و عقدهی اینها استفاده بکنید، ایران هم در مسیر «اروپایی» شدن است و چند دهه دیگر از این مردانی که جرئت فرافکنی خستگی جنسی خودشان را دارند وجود نخواهد داشت.
* : توجه بکنید که به حال من فرقی نمیکند هیچکدام از این دو روش و دربارهشان داوری نکردهام، دارم وضع موجود را تشریح میکنم.
undead_knight
07-08-2013, 12:34 PM
2122
به نظرم من به خوبی تفاوت نژادپرستی و اسلام فوبیا رو توضیح داده:)
Soheil
07-08-2013, 01:04 PM
اسلام فوبیا همون اسلام هراسیه؟ خب این عملا میتونه به گسترش نفرت از مسلمانان کمک کنه. نه؟
undead_knight
07-08-2013, 01:16 PM
اسلام فوبیا همون اسلام هراسیه؟ خب این عملا میتونه به گسترش نفرت از مسلمانان کمک کنه. نه؟
اره،همون اسلام هراسیه.
خب بله ممکن هست ولی چند نکته اینجا وجود داره،اینکه اسلام یک باور هست ولی نژاد نه.اینکه هراس از چیز بد باعث میشه که ما از کسانی که بهش منسوب هستند هم نفرت یا هراس داشته باشیم که لزوما پیامد بدی نیست، یعنی مثلا آدم کشی چیز بدی هست حالا اگر عده ای منسوب به آدم کشی شدند این هراس لزوما اشتباه نیست(که البته قضیه مسلمانان تا حدی فرق میکنه)پس حتی اگر اسلام هراسی مستقیما باعث هراس از مسلمانان بشه باعث نمیشه نادرست یا بد باشه و این سفسطه توسل به پیامدها (http://en.wikipedia.org/wiki/Appeal_to_consequences)ست .
چیزی که اینجا مهمتر از همست اینه که اگر ما حق و حقوق مسلمان رو رعایت کنیم اسلام هراسی رو به مسلمان هراسی تبدیل نکنیم اون وقت بهترین راه حل رو پیدا کردیم(هرچند سخته ولی غیر ممکن نیست)
Russell
07-18-2013, 02:33 PM
چند وقتیه بحث درست حسابی نکردیم با رفقا.اول اینکه دوستان این سریال The Wire رو از دست ندید، سریال اونقدر خوب هست که ادعای مکرر ِ «بهترین سریال تلویزیونی ساخته شده» بودنش اصلا جسورانه نظر نمیاد.در همین راستا دوستان در مورد «جنگ علیه مواد» چی فکر میکنید؟ بنظر من خیلی وقته که اصلا جنگ نمیاد و اگر جنگ هست یک شکست کامل هست و تنها راه بنظر میرسه از بین بردن سود مالی اون باشه.ولی چقدر ممکنه که راهکار عملی براش باشه؟
Alice
07-18-2013, 08:16 PM
کسی فیلم تازهی اصغر فرهادی را دیده است؟!
چطور فیلمیست؟ ارزش تماشا کردن و پا نهادن به سینماهای آبکی ایران را دارد؟
Dariush
07-22-2013, 12:10 PM
چند وقتیه بحث درست حسابی نکردیم با رفقا.اول اینکه دوستان این سریال The Wire رو از دست ندید، سریال اونقدر خوب هست که ادعای مکرر ِ «بهترین سریال تلویزیونی ساخته شده» بودنش اصلا جسورانه نظر نمیاد.در همین راستا دوستان در مورد «جنگ علیه مواد» چی فکر میکنید؟ بنظر من خیلی وقته که اصلا جنگ نمیاد و اگر جنگ هست یک شکست کامل هست و تنها راه بنظر میرسه از بین بردن سود مالی اون باشه.ولی چقدر ممکنه که راهکار عملی براش باشه؟
راسل جان دلیل اصلی برای اینکه مواد مخدر اینچنین پرسود است، قاچاق بودناش است که آنهم به گمانم بیشتر عمدیست از سوی دولتها و نهادهای قدرتمند تا همچنان پرسود بماند. همین الان هم، مثل برادران پاسدارِ خودمان، بزرگترین قاچاقچیانِ مواد مخدر نهادهای دولتی یا وابسته به دولت هستند. وگرنه از نظرِ من، جز مواد مخدر خطرناک، موادِ مخدری چون تریاک و ماریجوانا هیچ دلیلی ندارد که ممنوع باشد. واقعا کنترلش(از قبیل نفروختن به نابالغها...) خیلی دشوارتر از اسلحه و مشروباتِ الکلی است؟
Russell
07-22-2013, 12:26 PM
راسل جان دلیل اصلی برای اینکه مواد مخدر اینچنین پرسود است، قاچاق بودناش است که آنهم به گمانم بیشتر عمدیست از سوی دولتها و نهادهای قدرتمند تا همچنان پرسود بماند. همین الان هم، مثل برادران پاسدارِ خودمان، بزرگترین قاچاقچیانِ مواد مخدر نهادهای دولتی یا وابسته به دولت هستند. وگرنه از نظرِ من، جز مواد مخدر خطرناک، موادِ مخدری چون تریاک و ماریجوانا هیچ دلیلی ندارد که ممنوع باشد. واقعا کنترلش(از قبیل نفروختن به نابالغها...) خیلی دشوارتر از اسلحه و مشروباتِ الکلی است؟
من فکر نمیکنم آنقدر عمدی باشد،بخشی از آن ممکن است لابی موادفروشان و کسانی که از آن سود میبرند باشند ولی میدانیم بخش زیادی از بودجه کشورها صرف این «جنگ علیه مواد» میشود و از نظر اقتصادی هم برای کل اقتصاد و... آنها کم ضرر ندارد.
بنظر میرسد بخشی از آن ترس از قبول شکست و قدرت محافظهکاران و اینها باشد.با قانونی شدن تجارت مواد منبع مالی شفافی که منبع بسیاری اعمال شرورانه دیگر است از بین میرود یا شفاف میشود و از همه مهمتر میشود برای آن قانونگذاری کرد و بخش بزرگی از خشونت و کشتار دلیل خود را از دست میدهند.
Dariush
07-22-2013, 06:49 PM
من فکر نمیکنم آنقدر عمدی باشد،بخشی از آن ممکن است لابی موادفروشان و کسانی که از آن سود میبرند باشند ولی میدانیم بخش زیادی از بودجه کشورها صرف این «جنگ علیه مواد» میشود و از نظر اقتصادی هم برای کل اقتصاد و... آنها کم ضرر ندارد.
بنظر میرسد بخشی از آن ترس از قبول شکست و قدرت محافظهکاران و اینها باشد.با قانونی شدن تجارت مواد منبع مالی شفافی که منبع بسیاری اعمال شرورانه دیگر است از بین میرود یا شفاف میشود و از همه مهمتر میشود برای آن قانونگذاری کرد و بخش بزرگی از خشونت و کشتار دلیل خود را از دست میدهند.
تجارتِ موادِ مخدر بیش از هفتاد میلیارد دلار است و پس از قاچاقِ اسلحه، بالاترین سهمِ بازارِ کالاهای قاچاق را دارد. مسلم است که چنین رقمی هر کس و دولتی را وسوسه خواهد کرد. مطمئمنا شما هم همچون من، دولتها را به عنوانِ یک نهادِ یگانه نمیدانید و آن را متشکل از گروهها یا احزابِ گوناگون میشناسید که نفوذِ باندهای مافیایی موادِ مخدر در آنها کم و بیش قابل تصور است. مثلا همین ایران از برجستهترین کشورها در مبارزه با قاچاقچیانِ موادِ مخدر است و چندبار از طرف سازمانهای بین المللی تقدیر هم شده در حالی که از آن سو سپاهِ پاسداران بزرگترین باند مافیایی قاچاقِ مواد در ایران است! یا در افغانستان بودجهای عظیم برای مبارزه با تولیدِ تریاک، توسط دولت تخصیص داده شده اما از آن سو توسطِ خودِ نهادهای دولتی ابراز میشود که درونِ دولت باندهای مافیایی قاچاقِ موادِ مخدر رخنه کردهاند! این موضوع شاید در دولتهای غربی کمتر باشد، اما تصور نمیکنم به کل وجود نداشته باشد.
آن عاملی که میگویی راسل جان، از نگاهِ من هم درست است، اما عاملِ اصلی نیست به گمانم! تاکنون مواردِ بسیاری بوده که بالاخره دولتها زیر بارشان رفتهاند، از قبیلِ همجنسگرایی، آزادی مشروبهای الکلی که در آمریکا ممنوع شده بود در دورهای اما پس از اوج گرفتنِ بازارِ عظیمِ قاچاقِ مشروباتِ الکلی آن را ملغی کرد، خرید و فروشِ اسلحه یا سیگار، اما این را گویا نمیشود! من تصور میکنم به دلیلِ حساسیتی که جامعه در این مورد دارد، اینکه سناتوری بخواهد از فروشندههای موادِ مخدر علنا دفاع کند خیلی شگفت خواهد بود. در واقع اینجا یک دور بسیار مستحکم وجود دارد: تجارتِ موادِ مخدر بسیار سودآور است، این سود تنها زمانیکه تجارتِ آن قاچاق باشد تضمین میشود، هرچه قاچاق تر باشد هم پر سودتر است!
یک داستانِ شگفتی برایتان بگویم که یکی از آشنایانِ من که در نیروی انتظامی بود برایم تعرف کرده: میگوید در سالهای گذشته، یک تاریخِ یکماهه توسطِ نیروی انتظامی معین میشد برای جمعآوری فروشندگانِ موادِ مخدر(یک اسمی هم داشت که اکنون به خاطرم نیست). اما این در واقع حیلهای بود که نهادهای دولتیای که بطورِ قاچاق مشروباتِ الکلی و موادِ مخدر وارد میکردند یا از قاچاقچیانِ مرزها آنها را میگرفتند، بتوانند به قیمتِ گزاف آنها را بفروشند(تریاکیها معمولا در نبودِ تریاک خود را با الکل قدری آرام میکنند) و همچنین قیمتِ موادِ مخدر نیز افزایش یابد وگرنه پلیسِ کدام کشور را دیدهاید که علنا اعلام کند ماه بعد میخواهیم فروشندگانِ موادِ مخدر را جمعآوری کنیم؟ تا آنجا که ما میدانیم این عملیات معمولا باید کاملا مخفیانه باشد. در واقع یک علامتی بود به فروشندگانِ مواد که خود را قائم کنند تا اینان بتوانند محمولههای خود را به قیمتِ گزاف به راحتی بفروشند!
meaning
07-24-2013, 07:19 PM
پاتریشیا :
آیا بین تمایلات جنسی و عشق تفاوتی وجود داره ؟
پارولسکو ( نویسنده ی رُمان ) :
نه ...
تفاوت محسوسی وجود نداره ...
تمایلات ِ جنسی ، حالتی از عشق و عشق حالتی از تمایلات جنسی است ...
خبرنگار :
آیا یک زن میتونه هم زمان عاشق ِ چند مرد باشه ؟؟ منظورم از لحاظ ِ فیزیکی هستش ...
پارولسکو ( نویسنده ی رُمان ) :
2 ، 5 ، 10 و خیلی بیشتر از اینها
دو چیز در زندگی انسانها مهم هستند
برای مردان ، زنان.
برای زنان ، پول .
نام فیلم : Breathless
سال تولید : 1960 میلادی
کارگردان : Jean-Luc Godard
2193
meaning
07-24-2013, 07:30 PM
پاپیون (استیو مک کویین) : بهتر با ما بیای لویی
لویی (داستین هافمن ):زنم برام وکیل گرفته داره تلاش میکنه که من و از اینجا بیاره بیرون
پاپیون :اگه زنت اینجا بود و تو با اون همه پول توی پاریس چقدر خرج میکردی تا او نو بیاری بیرون ؟
لویی: تمام زندگیمو
پاپیون : و اون تا حالا چقدر خرج کرده ؟
.
.
.سکوتی معنا دار.
دیالوگ های که به یاد می ماند
(https://www.facebook.com/dialoge.beyadmandani?ref=stream&hc_location=stream)
2194
Dariush
08-05-2013, 06:41 PM
درود به دوستان.
غمگین بودن و دچارگشتگی به افسردگی، شاید بهترین بسترِ روانی باشد برای پذیرش و تسلیم در برابرِ هر چیزی که در حالتِ عادی ممکن است مقاومت و واکنش در برابرش برانگیخته شود. شخصِ غمگین یا افسرده در اثرِ نوعی بیاعتنایی که در امتدادِ همان حالتِ روحی پدید میآید، سامانههای روانیاش از قبیل شگفتی، خشم، تردید، بیاعتناییِ انتخابی یا توجه و... و همچنین بخشی از سامانههای عقلانیاش از قبیلِ تحلیلِ منطقی، اندیشهی هدفمند، خردورزیِ فراخویشی و... دچار نوعی خوابآلودگی یا تنبلی میشوند و اینطور میشود که کمابیش همه جا موضعی انفعالی، بیطرفانه و کودکانه میگیرد. این دلایلِ پرشماری میتواند داشته باشد از قبیلِ نوعی بیانگیزگی که به طورِ دوری با بیاعتنایی ارتباط دارد که درش شخصِ افسرده یا غمگین نسبتِ به بسیاری چیزها که یک شخصِ معمولی باید در برابرشان توجه و واکنش داشته باشد، بیتفاوت است و شما به سختی میتوانید چنین کسانی را مثلا به شگفتی وادارید. در واقع شادی و خوش بودن با خود نوعی روحیه آیرونی و سرسختی نیز دارد که حالا این هم میتواند در فرمهای مختلفش و نمودهای گوناگونش بررسیده شود.
این مقدمه را اگر میپذیرید و یا توضیح یا نقدی بر آن دارید، خوشحال میشوم با ما در میان بگذارید. و اما من دلم میخواهد بدانم که شما فکر میکنید این ویژگیهای روحیهی غم و افسردگی که برشمردم در حالتِ کلی و اگر بخواهیم آن را به مردمِ ایران تعمیم دهیم، سهمش در گرفتاریهای فرهنگی/اجتماعی/تاریخی چقدر است؟ من فکر میکنم سهمش زیاد باشد.
undead_knight
08-05-2013, 07:12 PM
درود به دوستان.
غمگین بودن و دچارگشتگی به افسردگی، شاید بهترین بسترِ روانی باشد برای پذیرش و تسلیم در برابرِ هر چیزی که در حالتِ عادی ممکن است مقاومت و واکنش در برابرش برانگیخته شود. شخصِ غمگین یا افسرده در اثرِ نوعی بیاعتنایی که در امتدادِ همان حالتِ روحی پدید میآید، سامانههای روانیاش از قبیل شگفتی، خشم، تردید، بیاعتناییِ انتخابی یا توجه و... و همچنین بخشی از سامانههای عقلانیاش از قبیلِ تحلیلِ منطقی، اندیشهی هدفمند، خردورزیِ فراخویشی و... دچار نوعی خوابآلودگی یا تنبلی میشوند و اینطور میشود که کمابیش همه جا موضعی انفعالی، بیطرفانه و کودکانه میگیرد. این دلایلِ پرشماری میتواند داشته باشد از قبیلِ نوعی بیانگیزگی که به طورِ دوری با بیاعتنایی ارتباط دارد که درش شخصِ افسرده یا غمگین نسبتِ به بسیاری چیزها که یک شخصِ معمولی باید در برابرشان توجه و واکنش داشته باشد، بیتفاوت است و شما به سختی میتوانید چنین کسانی را مثلا به شگفتی وادارید. در واقع شادی و خوش بودن با خود نوعی روحیه آیرونی و سرسختی نیز دارد که حالا این هم میتواند در فرمهای مختلفش و نمودهای گوناگونش بررسیده شود.
این مقدمه را اگر میپذیرید و یا توضیح یا نقدی بر آن دارید، خوشحال میشوم با ما در میان بگذارید. و اما من دلم میخواهد بدانم که شما فکر میکنید این ویژگیهای روحیهی غم و افسردگی که برشمردم در حالتِ کلی و اگر بخواهیم آن را به مردمِ ایران تعمیم دهیم، سهمش در گرفتاریهای فرهنگی/اجتماعی/تاریخی چقدر است؟ من فکر میکنم سهمش زیاد باشد.
هم میپذیرم و هم نقد دارم،مخصوصا به نتیجه اخرش:))
افسردگی به عنوان بیماری یا حداقل پدیده ای روانی یک سری خصوصیات داره که به خوبی بهش اشاره کردی ولی خود بی تفاوتی و انفعال لزوما نتیجه افسردگی نیستند،گاهی بی تفاوتی ناشی از این هست که اشخاص به خاطر استدلال(چه درست و چه نادرست) نسبت به وضع موجود بی تفاوت میشند.
حالا در مورد نتیجه من فکر میکنم برای توجیه رفتارهای جمعی افسردگی به عنوان پدیده روانی نامزد خوبی نیست و موارد مثل جبرگرایی خیلی نقش مهمی در اون بازی میکنند.مخصوصا وقتی شکستی رخ میده و باور جبرگرایانه تقویت میشه.یعنی بیش از اینکه شخص علائم افسرده بودن رو نشون بده نسبت به تغییر اولا هراس داره و دوما اینکه تغییر رو ناممکن میدونه حداقل با تلاش های کوچیک(که طبیعتا آغاز تلاش های بزرگ ترند)
Russell
08-05-2013, 07:27 PM
قبلتر یمقدار در اینباره بحث کردیم، بنظر من هم این یک حالت روانی خاص هست، بسیار شبیه به افسردگی، میبینیم که با بیرون آمدن مردم در خیابان در سال 88 چطور همون مردم که چند ماه پیش با فشار بدتر روشون خبری ازشون نبود شروع به حرکت کردند.بنظر من این مبحث مهمی هست که خیلی جای بررسی و تحلیل ِ بیشتر داره.
Dariush
08-05-2013, 08:15 PM
افسردگی به عنوان بیماری یا حداقل پدیده ای روانی یک سری خصوصیات داره که به خوبی بهش اشاره کردی ولی خود بی تفاوتی و انفعال لزوما نتیجه افسردگی نیستند،گاهی بی تفاوتی ناشی از این هست که اشخاص به خاطر استدلال(چه درست و چه نادرست) نسبت به وضع موجود بی تفاوت میشند.
خب این منظورم نبود آندد جان. بیتفاوتی یا انفعال خاستگاهِ یگانه ندارد و در این بحث میتوان گفت که هم از خوش بودن یا شاد بودن و هم از غمگین و افسرده بودن میتواند ببار آید. یعنی بیاعتنایی خود میتواند یکی از راهکارهایی باشد که از روحیه جنگندگی برمیخیزد. اما ویژگیهایی که این دو نوع بیتفاوتی متفاوت هستند، در حالتِ افسردگی و غمگینی و حالتِ سروری و گردنفرازی، چنانکه در حالتِ اول، این بیتفاوتی نوعی انفعال است، اما در حالتِ دومی خودش نوعی واکنش است.
حالا در مورد نتیجه من فکر میکنم برای توجیه رفتارهای جمعی افسردگی به عنوان پدیده روانی نامزد خوبی نیست و موارد مثل جبرگرایی خیلی نقش مهمی در اون بازی میکنند.مخصوصا وقتی شکستی رخ میده و باور جبرگرایانه تقویت میشه.یعنی بیش از اینکه شخص علائم افسرده بودن رو نشون بده نسبت به تغییر اولا هراس داره و دوما اینکه تغییر رو ناممکن میدونه حداقل با تلاش های کوچیک(که طبیعتا آغاز تلاش های بزرگ ترند)
البته درست است که افسردگیِ جمعی خودش میتواند از علتهای مختلف نشات گیرد(از جمله همانهایی که برشمردی) اما من نمیخواستم به آن بپردازم و بیشتر خودش و نتایجاش مدنظرم بود. حالا این علاقه به غم و تاریکی و پناه بردن به آن(که از نمودهای آن در ایران میتوان به عزاداریها یا روحیاتِ عرفانی اشاره کرد)، به نظرم یکی از بسترهای فرهنگیِ بسیار مستعد برای نوعی بیاعتناییِ انفعالی میتواند باشد. یعنی بررسی علت و معلول چندان مدنظرم نبود، بیشتر بررسی خودش را در نظر داشتم. حالا من فکر میکنم که این افسردگیِ جمعی که قسمتی از آن برآمده از سرشکستگیِ تاریخی و ملی است و بخشی دیگر از مذهب و آئین نشات گرفته، بسیار در ایران رواج دارد به گونهای که مراسمِ غمانگیز و پرحزن در ایران طرفدارهای بسیار بیشتری مییابد تا مجالس شادی و خوشی!
Dariush
08-11-2013, 07:39 AM
این را دیدهاید دوستان :
جهان - BBC فارسی - گافهای نامزد انتخاباتی موجب تمسخر همگان شد (http://www.bbc.co.uk/persian/world/2013/08/130810_u07_banister_australia_mistake_islam.shtml)
من تصور میکنم درکِ اکثرِ سیاستمدارانِ غربی از اسلام و اسلامیون چندان بیش از این دختر نباشد.
Russell
08-11-2013, 02:14 PM
این را دیدهاید دوستان :
جهان - BBC فارسی - گافهای نامزد انتخاباتی موجب تمسخر همگان شد
من تصور میکنم درکِ اکثرِ سیاستمدارانِ غربی از اسلام و اسلامیون چندان بیش از این دختر نباشد.
حقیقتا همینطوره داریوش جان، سیاستمداران غربی پرت هستند کلا و در خصوص اسلام اکثرا رسما تعطیل هستند.تازه این باوجود حماقتهایِ پی در پی قبلی آنها در مواجهه با اسلام است که منجر به 11 سپتامبر و حملات دیگر موازی آن شد.
undead_knight
08-13-2013, 12:25 PM
واقعا ترجمش به درد نمیخوره:))
SUNAAD RAGHURAM writes: If any of you have any doubts about Rajneesh aka Osho being one of the most radical thinkers of the 20th century, here’s something that should help dispel any such lingering confusions.
Rajneesh was known to speak extempore on a whole gamut of subjects during evening times at his commune in Pune in the heyday of his cult in the 1980s.
Here’s a verbatim account of one such speech. A speech in which he so inimitably delineates one of the most commonly and widely used four letter expletives in the world, f***!
There is uproarious laughter among his disciples as he goes on and on, putting the F-word to good use, especially from the perspective of English grammar!
Here goes:
“F*** is one of the most beautiful words. English language should be proud of it….
“I don’t think any other language has any such beautiful word.
“One Tom from California has done great research on it. I think he must be the famous Tom. Of Tom, Dick, Harry fame…
“He says one of the most interesting words in the English language today is the word F***. It is a magical word. Just by its sound it can describe pain, pleasure, hate and love.
“In language, it falls into many grammatical categories. It can be used as a verb, both transitive—John f***ed Mary—and intransitive—Mary was f***ed by John. And as a noun: Mary is a fine f***!
“It can be used as an adjective. Mary is f***ing beautiful. As you can see, there are not many words with the versatility of the word f***! Besides the sexual meaning, there are also the following uses.
“Fraud: I got f***ed at the used car lot!
“Ignorance: F*** if I knew!
“Trouble: I guess I’m f***ed now!
“Aggression: F*** you!
“Displeasure: What the f*** is going on here!
“Difficulty: I can’t understand this f***king job!
“Incompetence: He is a f*** off!
“Suspicion: What the f*** are you doing!
“Enjoyment: I had a f***ing time!
“Request: Get the f*** out of here!
“Hostility: I’m going to knock your f***ing head off!
“Greeting: How the f*** are you!
“Apathy: Who gives a f***!
“Innovation: Get a bigger f***ing hammer!
“Surprise: F***, you scared the shit out of me!
“Anxiety: Today is really f***ed!
And it is very healthy too. If every morning you do it as a transcendental meditation… just when you get up… the first thing… repeat the mantra, f*** you, five times… it clears the throat… that’s how I keep my throat clear….enough for today!
البته من از کالتی که اشو درست کرده خوشم نمیاد ولی این باحال بود:))
undead_knight
08-14-2013, 05:14 AM
نظر دوستان در مورد تئوری های توطئه ای که دست جمهوری اسلامی و انگلیس و آمریکا و... رو در یک کاسه میبینند چیه!؟:))
Russell
08-14-2013, 10:28 AM
نظر دوستان در مورد تئوری های توطئه ای که دست جمهوری اسلامی و انگلیس و آمریکا و... رو در یک کاسه میبینند چیه!؟:))
بامزه هستند !!
و البته دست هر تئوری توطئه دیگر رو از پشت بستهاند !!
Dariush
08-14-2013, 11:26 AM
نظر دوستان در مورد تئوری های توطئه ای که دست جمهوری اسلامی و انگلیس و آمریکا و... رو در یک کاسه میبینند چیه!؟:))
این بیش از هرچیز از سوی سلطنتطلبها شایع شده، چون نمیخواهند و نمیتوانند باور و قبول کنند که مردم «ایرانپدر»شان را از مملکت بیرون انداخته است! هرگز نقشِ مردم را در سرنگونی رژیم شاهنشاهی نمیپذیرند و میگویند که آمریکا و انگلیس و بیبیسی(!) شاه را بیرون کردند چون ایران داشت تبدیل به یک ابرقدرتِ جهانی میشد:e414:
undead_knight
08-14-2013, 11:39 AM
این بیش از هرچیز از سوی سلطنتطلبها شایع شده، چون نمیخواهند و نمیتوانند باور و قبول کنند که مردم «ایرانپدر»شان را از مملکت بیرون انداخته است! هرگز نقشِ مردم را در سرنگونی رژیم شاهنشاهی نمیپذیرند و میگویند که آمریکا و انگلیس و بیبیسی(!) شاه را بیرون کردند چون ایران داشت تبدیل به یک ابرقدرتِ جهانی میشد:e414:
من نمیدونم چر این کار رو با چین و... نکردند که دشمنی ایدولوژیک و استراتژیک باهاش دارند و نه ایران که متحدشون بو د و روابط دیپلماتیک بالایی باهاشون داشت!:)))
Dariush
08-14-2013, 12:03 PM
من نمیدونم چر این کار رو با چین و... نکردند که دشمنی ایدولوژیک و استراتژیک باهاش دارند و نه ایران که متحدشون بو د و روابط دیپلماتیک بالایی باهاشون داشت!:)))
خب این قدری به دلایلِ تاریخی هم برمیگردد آندد. پیشینهی استعماری انگلیس، دستاندازی و دخالتهای آشکار و پنهانِ انگلیس در حکومتها و آخونددوست بودنِ آنها (تعمدا یا به اشتباه) و متحد بودنِ آمریکا با آنها از عواملِ تفکرِ پشتِ صحنهانگاریِ انگلیس در تمامِ اتفاقاتِ کائنات هست. اینکه تا 100 صدسالِ پیش انگلیس دستِ توطئهاش در خاورمیانه بسیار در کار بود که شکی درش نیست. شما تاریخِ مشروطه را بخوانید ببینید که چگونه انگلیسیها صحنهگردانی میکردند و همچنین در دیگر اتفاقات چون ملی شدنِ صنعتِ نفت. بسیاری از مشکلاتی که ما اکنون در خاورمیانه داریم از مواریثِ شومِ انگلیس است، از قبیلِ هند و پاکستان، مشکلِ اعراب و اسرائیل، ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... . البته برای من هم سوال است که چگونه انگلیس که از متحدانِ اصلی شاه بوده و در یک کودتا برای طرفداری از او دست داشته چر اینقدر در نوکِ پیکانِ اتهام قرار میگیرد! البته در خاطراتِ فرح آمده که سفیر انگلیس روزهای آخر حکومتِ شاه اصرارِ زیادی برای رفتنِ ما از کشور داشت و هر روز میآمد دربار و میپرسید که چه زمانی میخواهید بروید. اما این گمان نمیکنم دلیلِ محکمی باشد. شاه خودش علاقهی واقری به فرار از کشور داشت. سه بار که رسما فرار کرد، عباسِ میلانی در کتابِ شاه میگوید چند بارِ دیگر هم میخواست فرار کند، راضیاش کردند که نرود!
undead_knight
08-14-2013, 12:16 PM
خب این قدری به دلایلِ تاریخی هم برمیگردد آندد. پیشینهی استعماری انگلیس، دستاندازی و دخالتهای آشکار و پنهانِ انگلیس در حکومتها و آخونددوست بودنِ آنها (تعمدا یا به اشتباه) و متحد بودنِ آمریکا با آنها از عواملِ تفکرِ پشتِ صحنهانگاریِ انگلیس در تمامِ اتفاقاتِ کائنات هست. اینکه تا 100 صدسالِ پیش انگلیس دستِ توطئهاش در خاورمیانه بسیار در کار بود که شکی درش نیست. شما تاریخِ مشروطه را بخوانید ببینید که چگونه انگلیسیها صحنهگردانی میکردند و همچنین در دیگر اتفاقات چون ملی شدنِ صنعتِ نفت. بسیاری از مشکلاتی که ما اکنون در خاورمیانه داریم از مواریثِ شومِ انگلیس است، از قبیلِ هند و پاکستان، مشکلِ اعراب و اسرائیل، ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس و ... . البته برای من هم سوال است که چگونه انگلیس که از متحدانِ اصلی شاه بوده و در یک کودتا برای طرفداری از او دست داشته چر اینقدر در نوکِ پیکانِ اتهام قرار میگیرد! البته در خاطراتِ فرح آمده که سفیر انگلیس روزهای آخر حکومتِ شاه اصرارِ زیادی برای رفتنِ ما از کشور داشت و هر روز میآمد دربار و میپرسید که چه زمانی میخواهید بروید. اما این گمان نمیکنم دلیلِ محکمی باشد. شاه خودش علاقهی واقری به فرار از کشور داشت. سه بار که رسما فرار کرد، عباسِ میلانی در کتابِ شاه میگوید چند بارِ دیگر هم میخواست فرار کند، راضیاش کردند که نرود!
استعمار کلاسیک که اصولا وجودش انکار نشدنیه و خب من هرقدرم به مرز چرت و پرت گویی بیافتم لازم نیست نگران باشی این رو انکار کنم:))
ولی نکتش اینجاست که اینطور تئوری های توطئه در مواردی مثل هند(که انگلیس بسیار آشکارتر و شدیدتر از ایران استعمارش کرده بود) یا کشورهایی که سابقا مستعمره بودند چندان موجودیت جدی ندارند در صورتی که اگر سابقه استعمار به تنهایی موثر بود اینها هم باید به همین شدت این دیدگاه رو داشتند.
از دید من اینها چند فاکتور مهم دیگه هم دارند،مثلا گرایش شدید به تئوری های توطئه(که شاید مذهبی بودن مردم روش بی تاثیر نباشه)که البته خودم هنوز نمیتونم کاملا دلایلش رو بیان کنم و شاید هم از تاثیرات حزب تودست و نفرت پراکنی های کمونیستیشون علیه آمریکا و انگلیس باشه(و البته خود این حزب توده رو به عنوان یک عامل موثر در سوق دادن مردم به سمت تئوری های توطئه میبینم)
یک چیز دیگه که یادم رفته بود بگم اینه که بی بی سی به دلیل معیارهای حرفه ای خبرنگاریش گه گاه و در دوره های تاریخی مختلف متهم به حمایت از جمهوری اسلامی شده.
Dariush
08-14-2013, 12:45 PM
ولی نکتش اینجاست که اینطور تئوری های توطئه در مواردی مثل هند(که انگلیس بسیار آشکارتر و شدیدتر از ایران استعمارش کرده بود) یا کشورهایی که سابقا مستعمره بودند چندان موجودیت جدی ندارند در صورتی که اگر سابقه استعمار به تنهایی موثر بود اینها هم باید به همین شدت این دیدگاه رو داشتند.
راستش تا آنجا که من شنیدهام در هند هم مردم چندان نسبت به انگلیس خوشبین نیستند. البته نه به اندازهی ایرانیان، اما در میانِ آنها هم گویا تئوری توطئه در موردِ انگلیس رواج دارد. این را از کسانی که در هند درس خواندهاند شنیدم.
undead_knight
08-14-2013, 12:58 PM
راستش تا آنجا که من شنیدهام در هند هم مردم چندان نسبت به انگلیس خوشبین نیستند. البته نه به اندازهی ایرانیان، اما در میانِ آنها هم گویا تئوری توطئه در موردِ انگلیس رواج دارد. این را از کسانی که در هند درس خواندهاند شنیدم.
خب منم نگفتم خوشبین:))
البته من تعامل مستقیم اینترنتی با هندیا زیاد داشتم،یکیشون میگفت نسل قدیم نسبت به انگلیس بدبین هست ولی در نسل جدید چندان نفرت جدی به چشم نمیخوره.
مسئله اصلی هم که من مطرح میکنم بیشتر تئوری های توطئست تا حس و چندان چیزی در این مورد نشنیدم،خودت چیز قابل استنادی در مورد تئوری های توطئه از سمت هندی ها شنیدی؟
Russell
08-14-2013, 01:20 PM
من هم دلیل نفرت از انگلیس رو در ایران متوجه نمیشم، اگر بطور نسبی حسای کنیم نفرت از روسیهای که مجلس رو هم به توپ بست باید خیلی بیشتر از انگلیس باشه، اثر دخالت انگلیس و آمریکا در ایران به نسبت بقیه مستعمرات بنظر من بهتر میرسد.این داستان غرب ستیزی و بقول رجعت به سنت اسلامی امثال آل احمد و اینها را من نمیفهمم از کجا دقیقا آب میخورد.بقول دوستان داستانش احتمالا به همان فعالیت شوروی و حزب توده برمیگردد.
Dariush
08-14-2013, 01:24 PM
خب منم نگفتم خوشبین:))
البته من تعامل مستقیم اینترنتی با هندیا زیاد داشتم،یکیشون میگفت نسل قدیم نسبت به انگلیس بدبین هست ولی در نسل جدید چندان نفرت جدی به چشم نمیخوره.
مسئله اصلی هم که من مطرح میکنم بیشتر تئوری های توطئست تا حس و چندان چیزی در این مورد نشنیدم،خودت چیز قابل استنادی در مورد تئوری های توطئه از سمت هندی ها شنیدی؟
من تعاملِ مستقیم با هندیها نداشتهام (شاید هم داشتهام خودم نمیدانم!) از چند نفر از دوستانم که در هند درس خواندهاند شنیدهام که میگویند آنها هم از انگلیس خوششان نمیآید. البته درست میگویی تئوری توطئه چیزی بیش از خوش نیامدن است و موافقم در این سطح شاید تنها میانِ ایرانیان(و شاید بعضی از اعراب) اینچنین حاد باشد. این تفاوتهای نسلها هم که اشاره کردی کاملا درست است. همین نسلِ جدید در ایران هم کمتر این چرندیات را باور میکنند. کمترین گواهش: انگلیس دومین کشورِ میزبانِ ایرانیانِ مهاجر پس از آمریکا.
به نظر من هم تفکر دینی که همیشه به دنبالِ علتها از خارج از جهانِ عینیست، نقشِ تاثیرگذاری دارد. فرافکنیِ دینی در ایرانیان تنها از اسلام آغاز نشده، پیش از آنهم بوده. فردوسی در موردِ شکستِ ایرانیان در برابرِ اعراب گناه را همش میاندازد به گردنِ ماهِ و ستاره و گردون و این چیزها!
Russell
08-14-2013, 01:29 PM
به نظر من هم تفکر دینی که همیشه به دنبالِ علتها از خارج از جهانِ عینیست، نقشِ تاثیرگذاری دارد. فرافکنیِ دینی در ایرانیان تنها از اسلام آغاز نشده، پیش از آنهم بوده. فردوسی در موردِ شکستِ ایرانیان در برابرِ اعراب گناه را همش میاندازد به گردنِ ماهِ و ستاره و گردون و این چیزها!
اساسا دین و خدا بنگر من بزرگترین و اصلیترین تئوری توطئه هست، توطئهای در مقیاس کیهانی، این هست که با هم خوب میسازند و هر دو هم از طبیعتگرایی بیزار هستند !!
undead_knight
08-14-2013, 01:30 PM
من هم دلیل نفرت از انگلیس رو در ایران متوجه نمیشم، اگر بطور نسبی حسای کنیم نفرت از روسیهای که مجلس رو هم به توپ بست باید خیلی بیشتر از انگلیس باشه، اثر دخالت انگلیس و آمریکا در ایران به نسبت بقیه مستعمرات بنظر من بهتر میرسد.این داستان غرب ستیزی و بقول رجعت به سنت اسلامی امثال آل احمد و اینها را من نمیفهمم از کجا دقیقا آب میخورد.بقول دوستان داستانش احتمالا به همان فعالیت شوروی و حزب توده برمیگردد.
این آل احمد که کلا کیس جالبیه!
طرف به خاطر گرایش های مارکسیستی به سمت غیر مذهبی کشیده شده بود و بعد با تولد دوباره اسلامیش! با غرب دشمنی پیدا کرد!:))
من اولین بار ایده این قضیه دخالت های توده و کلا تاثیر تاریخی توده و جریان چپ و شوروی در فرهنگ فعلی ایران رو در مجلات دوره شکوفایی اصلاحات دیدم و حیف که به اونها دسترسی ندارم مگرنه قشنگ اینها رو موشکفانه بررسی کرده بود.
Dariush
08-14-2013, 01:53 PM
این آل احمد که کلا کیس جالبیه!
این خودش از نوچههای احمد فردید بوده و عبارتِ غربزدگی را هم از او در اثرِ یک کجفهمی دزدیده است. خودِ فردید هم دیگر آشناست، یک جانوری بود برای خودش که یک شیفتگیِ خاصی به هایدگر داشته که آنهم از طرفدارنِ نازیسم بوده و فردید هم به سیاقِ مرادِ خود نخست طرفدارِ شاه، بعد طرفدارِ خمینی و اسلام شد و میگفت هایدگر هم اسلام را خیلی دوست میدارد! نظرش در موردِ سارتر خواندنیست:
ژان پل سارتر اصلاً تفکرش تفکر نیست، مرد بی فکری است و یک موجودی است که حقیقتاً مطالب را از بین برده. یکی از کثافت ترین حامیان امپریالیسم و بورژوازی و هر فکر غربی، ژان پل سارتر است زیرا مقدماتش طوری است که همه چیز معتبر به اعتبار انسان است. ژان پل سارتر انسان را به جای خدا میگذارد و خودبنیادی به اینجا میرسد که شما چگونه میتوانید به آزادی خودبنیادانه، بشر را اصلاح کنید. چیز تازه ای در ژان پل سارتر نیست. آزادی ژان پل سارتر همان حوالت و آزادی غربی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر تمام میشود.
آزادی حقیقی آزادی از آزادی ژان پل سارتر است و این آزادی سارتر عین گریز از آزادی است.
ژان پل سارتر یک چشم نداشته، دجال هم یک چشم است. در زمان ما دجالی مانند این سارترها زیادند. اینها مدافع دجالند. بنده یکبار گفتم این دجال عجوزی است که الاغی ندارد، برای این الاغ خصوصیاتی وصف کردهاند. این الاغ پشکل می اندازد و دیگران این پشکل را برمیدارند و تناول میفرمایند. حالا این ژان پل سارترها و این فلاسفه الاغ هایی هستند که دجال سوار آنهاست.
این شخص از تئوریسینهای اصلیِ یهودستیزی در ایران بوده (این را هم گویا از هایدگر آموخته). نوچههای او هم تعجببرانگیز نیست که مثلِ او شوند.
undead_knight
08-15-2013, 04:59 AM
این خودش از نوچههای احمد فردید بوده و عبارتِ غربزدگی را هم از او در اثرِ یک کجفهمی دزدیده است. خودِ فردید هم دیگر آشناست، یک جانوری بود برای خودش که یک شیفتگیِ خاصی به هایدگر داشته که آنهم از طرفدارنِ نازیسم بوده و فردید هم به سیاقِ مرادِ خود نخست طرفدارِ شاه، بعد طرفدارِ خمینی و اسلام شد و میگفت هایدگر هم اسلام را خیلی دوست میدارد! نظرش در موردِ سارتر خواندنیست:
این شخص از تئوریسینهای اصلیِ یهودستیزی در ایران بوده (این را هم گویا از هایدگر آموخته). نوچههای او هم تعجببرانگیز نیست که مثلِ او شوند.
قبل فردید "سید"ش رو هم میزاشتی!بچه اولاد پیغمبره ها:)))
در همین مجلات اصلاحات! البته در دوره های متاخر هم از آشوری مطلب خوبی دیده بودم در نقد فردید،این یکدونه رو امیدوارم پیدا کنم،مخصوصا اینکه اونجا چندین نفر از منتقدان فردید کلی خاطره از شخصیتش داشتند که نشون میده چه موجود مالیخولیایی بوده:))
گفتی هایدگر یاد نقل قولی افتادم که منبعش رو یادم نیست که نظرش ای نبود فلسفه هایدگر دریایی مفاهیم فلسفی هست که بعضا تضاد دارند!کافیه فقط یک نفر بخواد یه چیز رو توش پیدا بکنه:))
برتراند راسل هم تقریبا چیز مشابهی در موردش گفته بود:
Highly eccentric in its terminology, his philosophy is extremely obscure. One cannot help suspecting that language is here running riot. An interesting point in his speculations is the insistence that nothingness is something positive. As with much else in Existentialism, this is a psychological observation made to pass for logic
undead_knight
08-15-2013, 06:30 AM
دیدگاه دوستان در مورد دانش گرایی چیه؟
Scientism - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Scientism)
بیشتر هم وجه فلسفیش منظورم هست.
science has no boundaries and that all human problems and all aspects of human endeavor, with due time, will be dealt with and solved by science alone
چیزی که بیشتر علم گرایان فلسفی در نهایت ممکنه بهش باور داشته باشند همین مسئله زمان هست،یعنی در زمان کافی علم هر مسئله ای رو حل میکنه .
من فعلا ترجیح میدم دیدگاه خودم رو نگم تا دوستان هم نظر بدند:)
Dariush
08-15-2013, 08:54 AM
در همین مجلات اصلاحات! البته در دوره های متاخر هم از آشوری مطلب خوبی دیده بودم در نقد فردید،این یکدونه رو امیدوارم پیدا کنم،مخصوصا اینکه اونجا چندین نفر از منتقدان فردید کلی خاطره از شخصیتش داشتند که نشون میده چه موجود مالیخولیایی بوده:))
خواندهام آن را. «اسطوره در میانِ ما»عنوانِ اثریست که آشوری در موردِ فردید نوشته که در اینترنت هم براحتی یافت میشود، نشد بگو برایت آپلود کنم جایی.
گفتی هایدگر یاد نقل قولی افتادم که منبعش رو یادم نیست که نظرش ای نبود فلسفه هایدگر دریایی مفاهیم فلسفی هست که بعضا تضاد دارند!کافیه فقط یک نفر بخواد یه چیز رو توش پیدا بکنه:))
ارزشِ هایدگر در فلسفه بیش از اینهاست که قرار باشد متوهمهایی چون فردید یا هتا طرفداریِ خودش از نازیسم چیزی از آن بکاهد. او حتما در میانِ سه فیلسوفِ برجستهی قرنِ بیستم قرار خواهد داشت و انسانهایی چون او همیشه چنین پیامدهایی را هم خواهند داشت. به قولِ نیچه «ترجیح میدهم که فهمیده نشوم تا بد فهمیده شوم». فلسفهی هایدگر بسیار گسترده است؛ آنقدر که میتوان آن را آمیزشی از نیچه و شوپنهاور و همزمان هگل و کانت دانست و همین یکی نشان از گستردگیِ فلسفهی او دارد. من تاکنون آثارِ او را نخواندهام و به این زودیها هم گمان نمیکنم بخواهم فلسفهاش را مطالعه کنم، اما آنچه در موردِ فلسفهاش به طورِ پراکنده خواندهام نشان از این دارد که فلسفهای بسیار دشوار و دیرفهم دارد و کاملا طبیعیست که از دلِ چنین چیزهایی، افرادی چون سید احمد فردید هم بیرون بزنند!
undead_knight
08-15-2013, 12:30 PM
خواندهام آن را. «اسطوره در میانِ ما»عنوانِ اثریست که آشوری در موردِ فردید نوشته که در اینترنت هم براحتی یافت میشود، نشد بگو برایت آپلود کنم جایی.
والا من فرصت خوندن ندارم فعلا ولی اپلود کن شاید دوستان و بعدا هم خودم خواستیم بخونیمش:)
ارزشِ هایدگر در فلسفه بیش از اینهاست که قرار باشد متوهمهایی چون فردید یا هتا طرفداریِ خودش از نازیسم چیزی از آن بکاهد. او حتما در میانِ سه فیلسوفِ برجستهی قرنِ بیستم قرار خواهد داشت و انسانهایی چون او همیشه چنین پیامدهایی را هم خواهند داشت. به قولِ نیچه «ترجیح میدهم که فهمیده نشوم تا بد فهمیده شوم». فلسفهی هایدگر بسیار گسترده است؛ آنقدر که میتوان آن را آمیزشی از نیچه و شوپنهاور و همزمان هگل و کانت دانست و همین یکی نشان از گستردگیِ فلسفهی او دارد. من تاکنون آثارِ او را نخواندهام و به این زودیها هم گمان نمیکنم بخواهم فلسفهاش را مطالعه کنم، اما آنچه در موردِ فلسفهاش به طورِ پراکنده خواندهام نشان از این دارد که فلسفهای بسیار دشوار و دیرفهم دارد و کاملا طبیعیست که از دلِ چنین چیزهایی، افرادی چون سید احمد فردید هم بیرون بزنند!
در مورد تاثیر گذار بودنش که شکی نیست تقریبا من هرجا دیدم که منتقد یا مخالفی داشته در تاثیرگذار بودنش تردیدی نداشتند.
البته من خودم هم واقعا به جز نقل قول های در حد چند پاراگراف ازش چیزی نخوندم ولی این گستردگی و ابهام از دید من کمی نقطه ضعف محسوب میشه چون هرچند به قولی"فلسفه پرسش هاییست که هرگز پاسخی پیدا نمیکنند"ولی اگر یک جریان فلسفی نتونه پاسخ شفاف و نامتناقض به ما بده به نظرم مشکل داره.
Dariush
08-16-2013, 10:26 AM
والا من فرصت خوندن ندارم فعلا ولی اپلود کن شاید دوستان و بعدا هم خودم خواستیم بخونیمش:)
مرجع دانلود کتاب - اسطوره فلسفه در میان ما - داریوش آشوری (http://readbook.ir/1750/)
البته من خودم هم واقعا به جز نقل قول های در حد چند پاراگراف ازش چیزی نخوندم ولی این گستردگی و ابهام از دید من کمی نقطه ضعف محسوب میشه چون هرچند به قولی"فلسفه پرسش هاییست که هرگز پاسخی پیدا نمیکنند"ولی اگر یک جریان فلسفی نتونه پاسخ شفاف و نامتناقض به ما بده به نظرم مشکل داره.
فلسفه حوزهی تفسیر هم هست. و تفسیرپذیر بودنِ یک فلسفه به معنای مهمل بودناش نیست. من برای پرسشهایی که فلسفه ایجاد میکند خیلی بیشتر از پاسخهایش ارزش و اعتبار قائلم. فلسفه تنها یکی از تلاشهای ما برای پاسخ بدان پرسشهاست، اما پرسشهایی که فلسفه تولید میکند، تنها از فلسفه بیرون میآیند و در جایی دیگر یافت نمیشوند.
البته من هم موافقم که صعب بودنِ یک فلسفه خودش یک ضعف است، اما غیر از آن مواردی که خودِ فیلسوف عمدا سخناش میپیچاند(مثلِ نیچه) یا آنجا که فیلسوف دچار مهملگویی میشود(مثل هگل)، یک جاهایی هم هست که اساسا اقتضای مبحث پیچیدگیست. مثلا همین مبحثِ زمان و هستیشناسی که هایدگر بیش از همه به خاطرِ آن شناخته شده است، خیلی موضوعِ پیچیدهایست و تقریبا سادهگویی در موردش ناممکن است. من در موردِ هایدگر دیدهام که میگویند تناقضگویی یا پیچیدهگویی کرده، اما ندیدم جایی بگویند مهمل گفته. همهی آثارش هم پیچیده نیستند آندد. یک اثری دارد به نام «چیست آنچه فکر خوانندش» که گویا سادهتر از بقیه است. من یک پنجاه صفحهای از این کتاب را خواندهام و لذت بردم:
خبرگزاری کتاب ایران (IBNA) - چه باشد آنچه خوانندش تفکر (http://www.ibna.ir/vdca06ne.49ne015kk4.html)
Dariush
08-17-2013, 10:38 AM
من هادیِ خرسندی را بسیار دوست میدارم(به نقل از وبلاگِ نقدِ قرآن):
خر همان خر، رهبری بر آن سوار
هادی خرسندی
هموطن علاف روحانی مشو
زینب این تعزیه خوانی مشو
از پس آن یاوه گوی بددهن
محو استاد سخنرانی مشو
با مواعیدش خودارضایی مکن
همچنین در خواب، شیطانی مشو
در عروسی و عزای این رژیم
مثل مرغ و جوجه قربانی مشو
خر همان خر، رهبری بر آن سوار
خوشدل از تعویض پالانی مشو
بگذر از سبز و بنفش و سرخ و زرد
در حصار رنگ، زندانی مشو
خانه ات روشن ز دزد با چراغ
بیخودی شاد از چراغانی مشو
تا کلید خانه دست سارق است
در شکایت از نگهبانی مشو
گول بی.بی.سی و وی.او.ای مخور
خام حرف مفت و مجانی مشو
توی رودرواسی امت نمان
وامدار جهل و نادانی مشو
راه خود را زود پیدا میکنی
منکر ادراک ایرانی مشو
از کنار گود لنگش کن مگو
هادی خرسندی ثانی مشو
برگرفته از تارنمای هادی خرسندی
Asgharagha.com :: Hadi Khorsandi (http://www.asgharagha.com/)
2272
undead_knight
08-17-2013, 10:47 AM
آقا این شعر خرسندی انگیزه من در مورد پرسیدن همون مسئله توهم توطئه در بین ایرانیان بود:))
Dariush
08-17-2013, 10:56 AM
آقا این شعر خرسندی انگیزه من در مورد پرسیدن همون مسئله توهم توطئه در بین ایرانیان بود:))
:e11b:
البته آنجا که به رسانههای بیبیسی و صدای آمریکا اشاره میکند، چندان نادرست نمیگوید. صدای آمریکا موقعِ اتفاقاتِ 88 رئیساش کسی بود که با لابی رژیم در ارتباط بود و این ارتباط کاملا آشکار شد. چالنگی و دیگران در این مورد زیاد گفتهاند که اگر دنبال کرده باشی میدانی. بیبیسی هم کم بازیهای موزیانه در نمیآورد. در همین انتخابات، سه روز پشت سر هم عنوانِ نخستِ همهی اخبارش «با پیروزیِ روحانی در انتخابات مردمِ ایران به خیابانها آمدند برای شادی»؛ همین مردم موقعی که برای شادی ِ راهیابی ِ تیم ِ ملی به جام ِ جهانی، با شماری بسیار بیشتر به خیابانها آمدند و هتا درگیریهای خیابانی هم اتفاق افتاد، بیبیسی در بخشِ خبرهای کوتاهاش چیزکی گفت و سریع رد شد.
undead_knight
08-17-2013, 11:14 AM
:e11b:
البته آنجا که به رسانههای بیبیسی و صدای آمریکا اشاره میکند، چندان نادرست نمیگوید. صدای آمریکا موقعِ اتفاقاتِ 88 رئیساش کسی بود که با لابی رژیم در ارتباط بود و این ارتباط کاملا آشکار شد. چالنگی و دیگران در این مورد زیاد گفتهاند که اگر دنبال کرده باشی میدانی. بیبیسی هم کم بازیهای موزیانه در نمیآورد. در همین انتخابات، سه روز پشت سر هم عنوانِ نخستِ همهی اخبارش «با پیروزیِ روحانی در انتخابات مردمِ ایران به خیابانها آمدند برای شادی»؛ همین مردم موقعی که برای شادی ِ راهیابی ِ تیم ِ ملی به جام ِ جهانی، با شماری بسیار بیشتر به خیابانها آمدند و هتا درگیریهای خیابانی هم اتفاق افتاد، بیبیسی در بخشِ خبرهای کوتاهاش چیزکی گفت و سریع رد شد.
خب صدالبته که به هر حال هر کشوری و رسانه های دولتیش به دنبال منافعش هستند،حالا صدای آمریکا به درجاتی شدیدتر.
ولی خب مثلا در سال 88 اگر بخوایم درجه بندی کنیم رسانه ها رو در پخش اخبار اون موقع نصف فعالیتش از دید من به بی بی سی تعلق داره.
اهمیت اخبار سیاسی به این شکل هم برای اونها در اصل همراه با اهمیت رفتار حکومت هست که مثلا نوعی نرمش نشون داده.
sonixax
08-17-2013, 11:50 AM
صدای آمریکا موقعِ اتفاقاتِ 88 رئیساش کسی بود که با لابی رژیم در ارتباط بود و این ارتباط کاملا آشکار شد. چالنگی و دیگران در این مورد زیاد گفتهاند که اگر دنبال کرده باشی میدانی. بیبیسی هم کم بازیهای موزیانه در نمیآورد. در همین انتخابات، سه روز پشت سر هم عنوانِ نخستِ همهی اخبارش «با پیروزیِ روحانی در انتخابات مردمِ ایران به خیابانها آمدند برای شادی»؛ همین مردم موقعی که برای شادی ِ راهیابی ِ تیم ِ ملی به جام ِ جهانی، با شماری بسیار بیشتر به خیابانها آمدند و هتا درگیریهای خیابانی هم اتفاق افتاد، بیبیسی در بخشِ خبرهای کوتاهاش چیزکی گفت و سریع رد شد.
ولی خب مثلا در سال 88 اگر بخوایم درجه بندی کنیم رسانه ها رو در پخش اخبار اون موقع نصف فعالیتش از دید من به بی بی سی تعلق داره.
من قشنگ یادمه که رویترز اومده بود وقایع مهم دنیا در سال 2009 رو دسته بندی کرده بود ، بعد از بحران اقتصادی درگیریهای ایران رو آورده بود .
همون موقع آیت الله بی بی سی هم به تقلید از رویترز همین کار رو کرد
بحران اقتصادی
مرگ مایکل جکسون !!
شلوغی های تونس و داستان مبارک و مصر و ...
بعد که صدای همه در آمد این جناب صبا آمد و به غلط کردن افتاد و تنها اتفاقی که افتاد یک معذرت خواهی چسکی و تمام : BBC Persian - وبلاگ سردبیران بی بی سی فارسی - آیا ما در بی بی سی فارسی اشتباه نمی کنیم؟ (http://www.bbc.co.uk/blogs/persian/editors/2011/01/post-11.html)
بعد از اون من دیگه هرگز BBC نگاه نکردم چون خیلی تابلو در خبر رسانی صداقت نداشت . صدای آمریکا هم که خیلی وقته گندش دراومده . از وقتی که دیگه خبری از چالنگی و نوریزاده و لونا شاد و بهارلو و ... نبود .
یک مدتی WinTV بود که شبکه خوبی بود اون هم که به فنا رفت . الان شبکه خبری که اخبار رو خوب میگه دویچه وله هستش . به طور کلی ولی اخبار رو از چندین سایت مختلف دنبال میکنم اونهایی که مثل هم هستند و از چندین منبع مجزا و مستقل و آزاد مختلف هستند رو قبول میکنم .
Russell
08-17-2013, 03:33 PM
مرجع دانلود کتاب - اسطوره فلسفه در میان ما - داریوش آشوری
من چقدر خندیدم هنگام خواندن این، نثر طنازانه و زیبای داریوش آشوری هم البته مزید بر علت بود!
Russell
08-17-2013, 07:33 PM
دوستان اینبار من علاقمند شدم که دنبال یکزبان منسجم فارسی برای نوشتار بگردم و از سبکی که خودم بنا به سلیقه لغات را بهم تکه دوزی میکردنم را تغییر دهم ،چه پیشنهاد میکنید؟
سبک داریوش آشوری از هر آنچه تا کنون دیدهام برایم دلنشینتر بوده.
Dariush
08-17-2013, 08:35 PM
دوستان اینبار من علاقمند شدم که دنبال یکزبان منسجم فارسی برای نوشتار بگردم و از سبکی که خودم بنا به سلیقه لغات را بهم تکه دوزی میکردنم را تغییر دهم ،چه پیشنهاد میکنید؟
سبک داریوش آشوری از هر آنچه تا کنون دیدهام برایم دلنشینتر بوده.
راسل جان، در میانِ تمامِ آنهایی که در این حوزه هستند و من آنها را میشناسم، آشوری را بیش از همه میپسندم. واژههایی که او میسازد اگرچه گاهی نیمهعربیست، اما غیر از این مواردِ معدود، در حالتِ کلی، واژههایش بسیار دلنشین و ساده است و همچون دیگران هخامنشی یا طولانی یا غیرقابلِ تلفظ نیست. آشوری تنها مترجم نیست، که یک زبانشناس است که 40 سالیست به طورِ مداوم در این کار است و آثارِ درخوری در این زمینه دارد، همچون فرهنگِ علومِ انسانی، زبانِ باز، بازاندیشیِ زبانِ فارسی ، مدرنیته و ما، دانشنامهی سیاسی و... واژههای ساختهی او علاوه بر آنکه پارسیست، هرگز به گوشِ مخاطبِ فارسیزبان عجیب و غریب نیست. دیگران یا معمولا آنقدر دچار تحجر و تعصب میشوند که مثلا به جای دیالکتیک، واژهای چون دویچمگوییک را پیشنهاد میدهند و یا آنقدر دست به عصا که فقط در مواردی که واژگانِ عربی پیدا نشوند، از معادلهای پارسی در متونِ فلسفی استفاده میکنند. نقطهی قوتِ اصلی آشوری در این است که او به بیان و زبانِ شعر و ادبیات و فلسفه و کاربردهای زبان در آنها به خوبی آگاه است و به ارتباطِ زبان و مدرنیسم واقف است. به همین سبب است که هرگز زبانِ شعر را به زبانِ فلسفی تبدیل نمیکند و برعکس و یا زبانِ فنی را به زبانِ ادبی و برعکس ...
من توصیه میکنم فرهنگِ علومِ انسانی را تهیه کنید راسل جان و از آن استفاده کنید. در این کتاب تقریبا برابرِ تمامِ واژههای علومِ انسانی آمدهاند و نویسنده تنها بر پیشنهادها و برابرهای خودش اکتفا نکرده، بلکه برابرهای جاافتاده و شناخته شده را هم آورده و این به شما این آزادی را میدهد که شما با توجه به مخاطبتان برابرها را برگزینید. با استفاده از این واژهنامه، شما همزمان که متونِ فلسفی یا ادبیِ دیگر را میخوانید با برابرهای دیگر هم کم و بیش آشنا میشوید و ذهنتان به طور خودکار آنچه را که بیشتر میپسندد برمیگزیند. منظورم این است که الزاما نیاز نیست که به دنبالِ واژهنامهای باشید که بهترین برابرها را داشته باشد(هر چند که تصور میکنم واژهنامهای به این شکل که صرفا بر واژگانِ علومِ انسانی تاکید داشته باشد غیر از اینی که آشوری منتشر کرده دیگر نباشد) مهم این است که زبانِ خود را منظم کرده و به آن سامان و روال دهید، اندک اندک خودش شکلِ منظم و منحصر بفردِ خودش را پس از تمرینهایی که حینِ خواندن و نوشتن میکنید پیدا خواهد کرد.
undead_knight
08-18-2013, 05:17 AM
راسل جان؛ این پست را فردا آپدیت میکنم، واقعا این بیحالی و بیحوصلگی به منتها درجهی خودش رسیده؛ گویا بیماریِ آندد راستی راستی سرایت کرده! هرچقدر زور زدم که پیرامونِ چراییِ اختراعِ عبارتِ مردسالاری در این جستارِ اخیر مطلب بنویسم، آخرش نتوانستم... تا فردا انشاالاسباغطی چیزکی در موردِ آشوری و دیگران خواهم نوشت...
its called undead effect :))
well until you give a fuck its not as hard as mine
:)))
به امید رفع شدن اثرات من:)))
undead_knight
08-18-2013, 01:35 PM
خب از اونجایی که مانام تموم شد اومدم اینجا که باز یک مینی بحث راه بندازم که با حال و هوام جور باشه:))(هرچند در مورد دانش گرایی بحثی راه نیافتاد:)) )
تا حالا به رابطه نیاز ها و انسان دقت کردید!؟مثلا خودم وقتی خیلی گرسنم باشه از خوردن یک غذا لذت زیاید بهم دست میده و در عوضش بعد از سیر شدن گاهی از هر چی غذاست حالم به هم میخوره!
این مثال در مورد سایر نیازها مثل نیاز جنسی و... هم مصداق داره.
اگر حس مشترک دارید که بیاید با هم تحلیلش کنیم اگر هم مشترک نیست کیس من رو تحلیل کنید:))
Alice
08-18-2013, 07:52 PM
اگر حس مشترک دارید که بیاید با هم تحلیلش کنیم اگر هم مشترک نیست کیس من رو تحلیل کنید:))
خیر حس مشترک نیست؛ من رویهمرفته از غذا خوردن چندان خوشی نمیگیرم و
عمدهی خوراکیهای خوشمزه در نظر دیگران، برای من خواستنی نیستند! (به جز
چندتایی)
پیش از غذا خوردن همان حسی را نسبت به غذا دارم که بعد از آن؛ سایر نیازها هم
تا جاییکه فکر میکنم اغلب اینچنیناند؛ البته به جز بحث کردن با مسلمین که اگر اسپاگتی
نکرده یکی را پیدا و اسیر خود بکنم به هیچ قیمتی ولکناش نمیشوم :)
Dariush
08-18-2013, 08:05 PM
اینها را رها کنید؛ یک چیزی در ستایشِ تنهایی بنویسید که بدجوری حسرتش را میکشم...
Alice
08-18-2013, 08:17 PM
اینها را رها کنید؛ یک چیزی در ستایشِ تنهایی بنویسید که بدجوری حسرتش را میکشم...
خب یک زهر چشمی بگیر جانم! اینطور: :e416:
من هم در جُستار کناری حرفهای زیادی برای گفتن دارم، دست و دلم اما به تایپ نمیرود.
Dariush
08-18-2013, 08:23 PM
خب یک زهر چشمی بگیر جانم! اینطور:
من هم در جُستار کناری حرفهای زیادی برای گفتن دارم، دست و دلم اما به تایپ نمیرود.
:e108:
مرگ و نفرین بر معذوریتهای شخصی و اجتماعی که دست و بالِ آدم را میبندند...
فعلا بدرود دوستان تا زمانی که از این شرِ اعظم خلاص شوم...
undead_knight
08-19-2013, 06:50 AM
خیر حس مشترک نیست؛ من رویهمرفته از غذا خوردن چندان خوشی نمیگیرم و
عمدهی خوراکیهای خوشمزه در نظر دیگران، برای من خواستنی نیستند! (به جز
چندتایی)
پیش از غذا خوردن همان حسی را نسبت به غذا دارم که بعد از آن؛ سایر نیازها هم
تا جاییکه فکر میکنم اغلب اینچنیناند؛ البته به جز بحث کردن با مسلمین که اگر اسپاگتی
نکرده یکی را پیدا و اسیر خود بکنم به هیچ قیمتی ولکناش نمیشوم :)
مثال زدم برای غذا خوردن،ادم کلی نیاز دیگه هم داره:)))
خب دیگه من گفتم اگر مشترک نیست تحلیل کنید هیچکی به تخم یا تخمدانشم نگرفت:)))))
agha Roozbeh
08-19-2013, 08:21 AM
خب از اونجایی که مانام تموم شد اومدم اینجا که باز یک مینی بحث راه بندازم که با حال و هوام جور باشه:))(هرچند در مورد دانش گرایی بحثی راه نیافتاد:)) )
تا حالا به رابطه نیاز ها و انسان دقت کردید!؟مثلا خودم وقتی خیلی گرسنم باشه از خوردن یک غذا لذت زیاید بهم دست میده و در عوضش بعد از سیر شدن گاهی از هر چی غذاست حالم به هم میخوره!
این مثال در مورد سایر نیازها مثل نیاز جنسی و... هم مصداق داره.
اگر حس مشترک دارید که بیاید با هم تحلیلش کنیم اگر هم مشترک نیست کیس من رو تحلیل کنید:))
والا حس کاملا مشترکه! و اینکه نه تنها بین من و شما بلکه تقریبا همه :D دوری از غذا بعد از خوردن غذا یا دوری از پارتنر؟! انقدر توی ذهنم طبیعی بود که نمیدونستم باید تحلیلش هم کرد :D
Dariush
08-19-2013, 09:14 AM
(هرچند در مورد دانش گرایی بحثی راه نیافتاد:)) )
در این مورد یکبار تایپ کردم، اما از بین رفت. حالا ببینم کی دوباره حسِ تایپ کردن در من ایجاد شود...
تا حالا به رابطه نیاز ها و انسان دقت کردید!؟مثلا خودم وقتی خیلی گرسنم باشه از خوردن یک غذا لذت زیاید بهم دست میده و در عوضش بعد از سیر شدن گاهی از هر چی غذاست حالم به هم میخوره!
این مثال در مورد سایر نیازها مثل نیاز جنسی و... هم مصداق داره.
اگر حس مشترک دارید که بیاید با هم تحلیلش کنیم اگر هم مشترک نیست کیس من رو تحلیل کنید:))
قدری توضیحاتات کم است آندد. من فکر میکنم اگرچه شاید شایع یا همهگیر نباشد، اما مشترک است. خودم هم چنین حسی داشتم، به همین دلیل معمولا در غذا خوردن و چیزهای دیگر حداقلی کار میکردم. تاثیرپذیریِ نیازهای اساسی ِ غریزی در حالتِ کلی را اگر کنار بگذاریم، در شکل و نمودها این نیازها به محیط و شرایط وابسته هستند. برای نمونه شما نمیتوانید از سکس صرفِ نظر کنید، اما حستان به آن و همچنین سوژههایش تاثیرپذیر از محیط است. حال این حسِ بد به همآغوشی یا غذا خوردن پس از آنها، به گمانم قدری با این موضوع پیوند دارد. مسیحیان و مسلمانان این حس را به شکل قویاش دارند. اما خبر خوب برایت این است که فقط مسلمانان و مسیحیان اینگونه نبودند، چند فیلسوف را میشناسم که همچین حسی داشتند، از جمله روسو و شوپنهاور... روسو پشیمانی و بدگمانیِ انسان پس از سکس را دلیلی برای بیزاری انسان از خودش و حیاتِ انسانی میدانست؛ شوپنهاور همین را علاوه بر آنچه روسو میگفت، ناشی از بازیچه گشتن در دستِ ارادهی کورِ حیات میدانست و توصیه میکرد تا آنجا که میشود باید از این چیزها پرهیز کرد ،البته خودش هرگز نتوانست این کار را بکند و همین است دلیلِ بقای گونهی انسانی...
undead_knight
08-19-2013, 01:45 PM
این وضع مصر خیلی داره داغون میشه!
به نظرتون کودتای علیه مرسی درست بود؟
یک چیز جالب هم این هست که به نظر میاد تلفات بعد از انقلاب از تلفات انقلاب داره بیشتر میشه!
Anarchy
08-19-2013, 02:01 PM
نمیدونم بگیم در دراز مدت حتی همین کشتار وسیع مردم هم به نفع جامعه مصر هست یا نه !! این تجربه انقلاب کشور عزیزمون بعضی وقتا خودش میتونه یه مکتب اخلاقی تشکیل بده که هر چیز دیگه ای رو توجیه پذیر نشون بده تا به چنین چاهی نیوفتن بقیه کشورها:e403: !!
agha Roozbeh
08-19-2013, 06:02 PM
دارم فکر میکنم سرنوشت مصر خمینی دیگه نشه فقط :D البته من فکر کنم کلا کشورهای میدل ایستی یا عربی(؟) و ایران همشون میدونن چی نمیخوان اما نمیدونن چی میخوان :-؟ فکر نمیکنم سکولار های مصر هم پیروز شن ٬ بدونن چه حکومتی به وجود بیارن که با وجود ظلم هایی که شده نخوان دوباره همون ظلم رو سر مسلمونا در بیارن یا تلافی کنن یا هرچی :-؟
undead_knight
08-20-2013, 04:47 AM
نمیدونم بگیم در دراز مدت حتی همین کشتار وسیع مردم هم به نفع جامعه مصر هست یا نه !! این تجربه انقلاب کشور عزیزمون بعضی وقتا خودش میتونه یه مکتب اخلاقی تشکیل بده که هر چیز دیگه ای رو توجیه پذیر نشون بده تا به چنین چاهی نیوفتن بقیه کشورها:e403: !!
اخه هر کشور وضعیت مختص خودش رو داره.
خود کودتا شاید تا حدی پذیرفتنی بود ولی این کشتارهای بعدیش نشون میده که شاید براندازی غیر نظامی مرسی راه حل بهتری میشد باشه،حداقل اون وقت وجه مخالفانش خیلی بهتر بود.
Anarchy
08-20-2013, 06:49 AM
اخه هر کشور وضعیت مختص خودش رو داره.
خود کودتا شاید تا حدی پذیرفتنی بود ولی این کشتارهای بعدیش نشون میده که شاید براندازی غیر نظامی مرسی راه حل بهتری میشد باشه،حداقل اون وقت وجه مخالفانش خیلی بهتر بود.
براندازی غیر نظامی یعنی چطوری دقیقا :e40e: ؟ دیدی که این چند ماهی که مرسی بر مسند ریاست بود همه اش درگیری و آشوب و تظاهرات مخالفین بر پا بود...فکر کری مرسی با زبون خوش میرفت کنار خودش ؟ تا 4 سال دیگه و انتخابات بعدی هم معلوم نبود چه اتفاقاتی میوفتاد...وقتی فقط 20% واجدین شرایط به قانون اساسی رای میدن ، شما انتظار داری کشور به کدوم سمت بره ؟
undead_knight
08-20-2013, 07:37 AM
براندازی غیر نظامی یعنی چطوری دقیقا :e40e: ؟ دیدی که این چند ماهی که مرسی بر مسند ریاست بود همه اش درگیری و آشوب و تظاهرات مخالفین بر پا بود...فکر کری مرسی با زبون خوش میرفت کنار خودش ؟ تا 4 سال دیگه و انتخابات بعدی هم معلوم نبود چه اتفاقاتی میوفتاد...وقتی فقط 20% واجدین شرایط به قانون اساسی رای میدن ، شما انتظار داری کشور به کدوم سمت بره ؟
مثل مبارک!:))
ببین ما در مورد چیزی که رخ نداده نمیتونیم اظهار نظری بکنیم،فعلا هم جانشینان مرسی خشونت بیشتری نسبت به مرسی به خرج دادند!
خب اون 80 درصد قطعا توانایی براندازی غیرنظامی مرسی رو داشتند،ارتش هم که ظاهرا مخالف مرسی بود:)
Anarchy
08-20-2013, 07:46 AM
مثل مبارک!:))
ببین ما در مورد چیزی که رخ نداده نمیتونیم اظهار نظری بکنیم،فعلا هم جانشینان مرسی خشونت بیشتری نسبت به مرسی به خرج دادند!
خب اون 80 درصد قطعا توانایی براندازی غیرنظامی مرسی رو داشتند،ارتش هم که ظاهرا مخالف مرسی بود:)
مبارک بیچاره احتمالا در آینده مثل شاه ایران ازش یاد خواهند کرد :e407: !! خبری خوندم که قراره تا 48 ساعت آینده آزاد شه چون تنها موردی که داشته یک تخلف مالی بوده که تبرئه شده...در مورد کشتار مردم در جریان انقلاب 2011 مصر هم فعلا حکمی براش صادر نشده...
خب در همین چند وقتی که مرسی سر کار بود مگه کم درگیری و کشته داشتیم ؟ ارتش مصر مگه جانشین مرسی هست که میگی جانشینان مرسی بیشتر آدم کشتن ؟ بعد هم تعداد کشته ها که ملاک نیست ، فعلا اوضاع مصر خر تو خر تر از اون حرف هاست که بشه نتیجه گیری درستی در مورد عملکرد ارتش مصر داشت...
به نظر من که اگر میخواستن صبر کنن حالا حالا ها مرسی کنار نمیرفت و شاید در همین 4 سالی که بود مثل ملاهای ایران جای پای اخوان رو محکم میکرد و دیگه راه بازگشتی نمیموند...
وضعیت صحرای سینا و فعالیت تروریست ها در اونجا در دوران مرسی رو ببینید !!
undead_knight
08-20-2013, 12:27 PM
مبارک بیچاره احتمالا در آینده مثل شاه ایران ازش یاد خواهند کرد :e407: !! خبری خوندم که قراره تا 48 ساعت آینده آزاد شه چون تنها موردی که داشته یک تخلف مالی بوده که تبرئه شده...در مورد کشتار مردم در جریان انقلاب 2011 مصر هم فعلا حکمی براش صادر نشده...
پس وای به حال مصر:))
خب اصولا من چون با اعدام مخالفم اصلا نفس دیکتاتوری مستحق شدیدترین مجازات میبینم! یعنی حبس ابد(یا جایگزین های انسانی ترش مثل 25 سال حبس) خوش شانس هست این مبارک:))
خب در همین چند وقتی که مرسی سر کار بود مگه کم درگیری و کشته داشتیم ؟
الان اوضاع بسیار وخیم تر شده.
ارتش مصر مگه جانشین مرسی هست که میگی جانشینان مرسی بیشتر آدم کشتن ؟
به نظرم این ها به نوعی همراه با حمایت ضمنی ارتش هست چون ارتشی که به اون راحتی مرسی رو سرنگون کرده قطعا روی دولت تا حی تسلط داره.
بعد هم تعداد کشته ها که ملاک نیست ، فعلا اوضاع مصر خر تو خر تر از اون حرف هاست که بشه نتیجه گیری درستی در مورد عملکرد ارتش مصر داشت...
تعداد کشته ها به تنهایی نه ولی تعداد کشته های معترضین قطعا ملاکه.
به نظر من که اگر میخواستن صبر کنن حالا حالا ها مرسی کنار نمیرفت و شاید در همین 4 سالی که بود مثل ملاهای ایران جای پای اخوان رو محکم میکرد و دیگه راه بازگشتی نمیموند...
ببین این چیزی هست که من در مورد ایران هم مشکل دارم و به نوعی روزبه هم گفتش.
اینکه بدونند چی نمیخواند ولی ندونند چی میخواند!
خیلی شاید ها هست ولی آیا آیا ما ماشین زمان داریم؟!حتی زمان انقلاب ایران هم امکان اینکه حکومت اینقدر مزخرف نشه بود ولی اون موقع هم کسی نمیتونست آینده رو پیش بینی بکنه.
نمیشه گفت آیا حکومت بعد از مرسی بهتر هست یا نه چون مرسی با وجود مشکل دار بودنش حکومتش کوتاه بود.
وضعیت صحرای سینا و فعالیت تروریست ها در اونجا در دوران مرسی رو ببینید !!
در مصر مزخرف ترین گروه ها در درجه اول سلفی ها هستند و بعد اخوان المسلمین ولی به هر حال ما سرکوب اعتراضات نسبتا مسالمت آمیز رو هم بعد از مرسی شاهد بودیم که نشونه خوبی نیست.
sonixax
08-20-2013, 02:30 PM
خیلی شاید ها هست ولی آیا آیا ما ماشین زمان داریم؟!حتی زمان انقلاب ایران هم امکان اینکه حکومت اینقدر مزخرف نشه بود ولی اون موقع هم کسی نمیتونست آینده رو پیش بینی بکنه.
چرا همون موقع اش هم خیلی ها آینده رو پیش بینی کرده بودند چون یک نیم نگاهی به تاریخ و گذشته داشتند .
روشنفکران زیادی هشدار دادند ، فیلمهای زیادی ساخته شد که سعی داشتند این مساله رو نشون بدند و توقیف شدند .
منتها مشکل مردم بر خلاف ادعای شورشیان 57 نه آزادی بود و نه وضعیت بد اقتصادی و نه دموکراسی . حقیقت امر هم اینه که ایران نه وضع بد اقتصادی داشت (به نسبت قبل و بعدش) ، نه از نظر آزادی وضعیت جامعه باز به نسبت قبل و بعدش بدتر بود و این چیزیه که خود جمهوری اسلامی چی ها هم تاییدش میکنند :
http://www.youtube.com/watch?v=GmpW3IDxnmA
درد مردمِ بیسوادِ آن دوران یکی زیاده خواهی های اقتصادی بود که میشه بخشیش رو در وعده های خمینی پیدا کرد ، یکی بیضه اسلام بود (که شاه ایران خودش مسلمانِ دو آتشه بود و در راه سکولاریزه کردن کشور تلاش نکرد و عملن گند زد) و بخش کوچکی از جامعه هم بودند که دنبال رسیدن به آزادی های سیاسی و فردی بیشتر بودند که تعدادشون به قدری کم بود که هرگز نه صداشون شنیده شد و نه به بازی گرفته شدند . این طوری میشه که بعد از انقلاب توسط اراذل آخوند و ملا و طرفدار خمینی تمام طیفهای مختلف سرکوب میشند و کنار زده میشند و دلیل شکستشون هم این بود که عملن در اقلیت قرار داشتند و اکثریت اصلن شعور این رو نداشت که کشور رو در یک مسیر درست هدایت کنند .
ولی بعد از شورش 57 چه شد ؟!
وضعیت اقتصادی روز به روز بیشتر و بیشتر به گند کشیده شد با اینکه درآمد های کشور خیلی خیلی بیشتر شده بود .
روابط خوب سیاسی با جهان عملن از بین رفت .
نه تنها مردم به دموکراسی نرسیدند و آزادیشون بیشتر نشد بلکه همون چُس مثقال آزادی هم که داشتند به باد فنا رفت و محدودیت دیگه نه تنها در زمینه انتقاد از عملکرد حکومت و وارد شده به برخی زمینه های اقتصادی خاص بلکه به پوشش و ریخت و دین و خوراک و روابط انسانها با هم هم گسترش یافت .
به خاطر کشتار تقریبن تمام سران نظامی کشور و آهن پاره خواندن هواپیماهای اف 16 ای که آمریکا به ایران بدهکار بود و دعوا و کل کل با غرب و شعار های کیلویی صادرات انقلاب .... یک جنگ 8 ساله هم پاچه ایران شد که هنوز که هنوزه داره کشته میده .
همه اینها رو بذارید روی هم میبینید کسانی در سال 57 شورش کردند اصلن شعور نداشتند چه برسه به بینش سیاسی و درک درست از دموکراسی و آزادی . حقیقت اینه که شورشیان 57 تقریبن همه شان شعبان بی مخ های زمان خودشان بودند . کسانی که میریختند توی سربازخانه ها و سرباز بیچاره را میکشتند یا میرفتند شهر نو و پری بلنده رو زنده زنده میسوزوندند و بعدش توی شهر میگردوندند ! مابقی مردم هم که عملن اصلن نمیفهمیدند چی در جریانه یکیش مادر بزرگ خود من که در تظاهرات شرکت میکرد و بعدش این طوری شعار میداد :
ای شاه خائین آیم به سویت ، ای شهید حق آواره گردی - کشتی جوانان وطن آخ و وا ویلا !!!!
بقیه هم وضعیت بهتری نداشتند ، یعنی خیلی ها فکر میکردند دارند میرند پیک نیک ! تا قبل از عصر همه کارهاشونو میکردند غذاهاشونو بار میذاشتند میگفتند خوب حالا بریم تظاهرات ! اصلن توی باغ نبودند .
نتیجه هم میشه اینکه همون وحشی ها با پشتیبانی کسانی که اصلن توی باغ نیستند قدرت رو در دست میگیرند و کشور به این روز میوفته .
خوب مشخصن سیستم به خاطر اینکه مردم رو فقر اطلاعاتی قرار داده بوده مقصره ولی خود بدنه جامعه بیشتر مقصره و تنها راه اینکه این جامعه بفهمه دیگه نباید نفهمیده کاری نکنه همین بلایی بود که سرش اومد و به نظر من هنوز هم زوده که این بلا رفع بشه چون هنوز هم خیلی ها که تعدادشون هم کم نیست نفهم هستند .
Soheil
08-20-2013, 07:44 PM
این یکی از کامنتهای این لینکه : بالاترین: «گفتند اگر از گرسنگی بمیرید، جنازهتان را میفرستیم ایران» (https://www.balatarin.com/permlink/2013/8/16/3378929#c-6077140)
چهار پناهجوی سیاسی که با خروجشان از ایران نشان دادند فرار مغز ها هنوز ادامه دارد. دولت استرالیا باید به خود ببالد
جالبه فقط همین استرالیا رو حساب کنیم این همه خبر راجع به غرق شدن کشتی پناهنجویان ایرانی منتشر میشد، سایت تابناک تازه یادش اومده که داره چه بلایی سر جوانان میاد. اونم کِی؟ الان که دیگه قوانین عوض شده، عملا بدرد پناهندگی نمیخوره و احتمالا دیگه پناهجویی با قایق عزم استرالیا نخواهد کرد.:e140:
خبر دردناک و حیرتآور است؛ در روزهای اخیر، سفیر استرالیا در ایران، پرده از واقعیت دردناکی درباره ایرانیان برداشت. برخی مقامات و برخی مسئولان! کمی به خود بیایید. آمار ایرانیان فراری از کشور خود، آماری نیست که بشود آن را پنهان کرد؛ نه مانند تورم است که بتوان آن را با نقطهای و... دستکاری نمود و نه دیگر رقابتهای انتخاباتی در میان است، بلکه پای جان ایرانیانی در میان است که به امیدی از کشور خود فرار میکنند تا شاید آیندهای برای خود بجویند.
چه بلایی بر سر مردم ایران آوردهایم؟ - Tabnak.IR | تابناك (http://www.tabnak.ir/fa/news/339572/%DA%86%D9%87-%D8%A8%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%B3%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8 C%D9%85)
حالا اون عکس چی بود؟ توضیحی میتونی بدی میلاد؟ چقدر قیافه ها آشنا بودند در نگاه اول.:))) اینکه ممکنه خودم و بعضی از دوستان، سرنوشتی شبیه این پناهجویان رو داشته باشند زیادی فکر آدمو مشغول می کنه.
sonixax
08-20-2013, 09:12 PM
حالا اون عکس چی بود؟ توضیحی میتونی بدی میلاد؟ چقدر قیافه ها آشنا بودند در نگاه اول.:))) اینکه ممکنه خودم و بعضی از دوستان، سرنوشتی شبیه این پناهجویان رو داشته باشند زیادی فکر آدمو مشغول می کنه.
داستان از این قراره که هر کسی که از مادر محترم قهر میکنه راه میوفته میره پناهنده سیاسی میشه . بعد از مدتی همین افراد از جمله اون عکسی که دیدید قبولی میگیرند و فوری برای مسافرت به ایران میرند . نتیجه این میشه که قوانین پناهندگی سخت تر و سخت تر میشه و این طوری حق کسانی که واقعن در کشورشون در خطر جانی هستند ضایع میشه و جانشون به خطر میوفته .
این مدل افراد رو باید هر طوری که هست آبرویشان را ریخت . اگر هم خودت را به دروغ پناهنده سیاسی معرفی کرده ای دست کم میتوانی انقدر شرافت داشته باشی که طوری رفتار نکنی که راه رو برای بقیه مسدود کنی .
Soheil
08-20-2013, 10:00 PM
اینا چرا اینجورین؟ البته این رفتارها بیشتر در دخترها دیده میشه.. نمیدونم چی بگم.
اقای کافر زندیق داری پاتو از حد خودت بیشتر دراز میکنی اراجیف شما فقط خود شما را قانع میکند و برای موحدین محترم این سایت پشیزی ارزش ندارد از موحدین محترم درخواست میکنم با جواب ندادن به این شخص کافر شیطان پرست اعتراض خودشان را نشان دهند و اراجیفش را به مدیریت گزارش کنند اگر اثر نکرد اون وقت من میدونم چیکار کنم با این کافر... لعنة الله علی القوم الکافرین...
لعنت خدا ، فرشتگان و همه مردم بر کسانی که وجود مبارک خداوند متعال را منکر میشوند
من یه حالی از تو بگیرم کافر زندیق تا پایه جونم وای میسم پیدا کردن ip تو برای من مثل اب خوردن میمونه بهت قول میدم اگه همین طور ادامه بدی میام سراغت... من پدرم تو وزارت اطلاعات کار میکنه فقط کافی بهش گزارش بدم شانس بیار فقط تو ایران نباشی...
http://forum.hammihan.com/thread83817-22.html (http://forum.hammihan.com/thread83817-23.html)
sonixax
08-20-2013, 10:03 PM
البته این رفتارها بیشتر در دخترها دیده میشه
زن ستیزه آدمخوار :))
undead_knight
08-20-2013, 10:22 PM
زن ستیزه آدمخوار :))
استریوتایپ:))
البته من فکر میکنم از این برادران اینفورمیشنی خواهر نما باشه چون بر اسا یک استریوتایپ دیگه دخترای مذهبی رو فاقد این همه جرات و پرده دری میدونم! :)))
Soheil
08-21-2013, 08:51 AM
این عکس های کافه دومگو (http://www.lesdeuxmagots.fr/) رو تا حالا دیده بودید؟:e417:
این همه اینجا گپ میزنیم اقلا بدونیم چجور جاییه!
البته عکسهای قدیمیش مثل اونیکه در پست اول هست هم اگر موجود باشه میتونه جالب باشه..
Les Deux Magots - Cafe Litteraire (http://www.lesdeuxmagots.fr/mobile/#Gallery1)
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/67.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/68.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/69.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/70.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/71.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/72.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/73.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/74.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/75.jpg
Soheil
08-21-2013, 09:13 AM
داستان از این قراره که هر کسی که از مادر محترم قهر میکنه راه میوفته میره پناهنده سیاسی میشه . بعد از مدتی همین افراد از جمله اون عکسی که دیدید قبولی میگیرند و فوری برای مسافرت به ایران میرند . نتیجه این میشه که قوانین پناهندگی سخت تر و سخت تر میشه و این طوری حق کسانی که واقعن در کشورشون در خطر جانی هستند ضایع میشه و جانشون به خطر میوفته .
این مدل افراد رو باید هر طوری که هست آبرویشان را ریخت . اگر هم خودت را به دروغ پناهنده سیاسی معرفی کرده ای دست کم میتوانی انقدر شرافت داشته باشی که طوری رفتار نکنی که راه رو برای بقیه مسدود کنی .
چه مسخره. آره خب واقعا نباید برگردن. حالا این پناهنده های ایرانی چند درصدشون از این کارها میکنند؟ مقامات این کشورها رسما اعلام کردن که این توی سخت تر کردن قوانین پناهندگی تاثیر داشته؟
Soheil
08-21-2013, 02:05 PM
استریوتایپ:))
البته من فکر میکنم از این برادران اینفورمیشنی خواهر نما باشه چون بر اسا یک استریوتایپ دیگه دخترای مذهبی رو فاقد این همه جرات و پرده دری میدونم! :)))
بابا خیلی عصبانی به نظر میومد. گفتم الان سکته قلبی بزنه.. فکر نمیکنم خواهر نما بوده باشه. اونایی که اینترنت نیومدن و یک عمر از نقد عقیدشون محروم بوده اند طبیعیه زیر سئوال بردن عقایدشون غیرقابل تحمل و به شدت ناراحت کننده باشه.
Anarchy
08-22-2013, 03:54 PM
اینا چرا اینجورین؟ البته این رفتارها بیشتر در دخترها دیده میشه.. نمیدونم چی بگم.
http://forum.hammihan.com/thread83817-22.html (http://forum.hammihan.com/thread83817-23.html)
ظاهرا پست ها پاک شده...کدوم آی دی اینها رو نوشته بود ؟
Soheil
08-22-2013, 07:38 PM
ظاهرا پست ها پاک شده...کدوم آی دی اینها رو نوشته بود ؟
آره همون نصف شب(ساعت 3 اینا بود به گمانم) یا-محسن؟ پاکشون کرد.:))
کاربر nafas-23 (http://forum.hammihan.com/member.php?u=49125) بود. به این پستش که حذف یا ویرایش نشده نگاه کن، نوشته "با لعنت بر کافرین شروع میکنیم...".
خدا چیست ؟ ( تعریف با حد تام ) - صفحه 22 (http://forum.hammihan.com/thread83817-22.html#post4070614)
Rationalist
08-23-2013, 11:39 AM
چه خلوت...
چه سوت و کور...:e338:
Alice
08-23-2013, 11:55 AM
چه خلوت...
چه سوت و کور...
ایدئولوژی خردگرایی سابق، خوش برگشتید. :e303::e11b: از دیدارتان مشعوف شدم.
ولیکن به نظر نمیرسد که ناخوداگاهتان را به زنجیر در آورده باشید..
Rationalist
08-27-2013, 11:12 PM
دوستانی که عینک علم گرایی به چشم دارند؛ مهرورزیده و با پاسخ دانشیک محض به این پرسش ها (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F-1208/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-5.html#post45789)؛ مرا هم آگاه سازند، تا دریابم"فلسفه" چیست؟ "علم" چیست؟:22:
اگر خواستند؛ می توانند از دوستانی چون استفان هاوکینگ هم کمک بگیرند!
Rationalist
09-10-2013, 09:28 PM
اکنون که کافه خلوت شده؛ احساس خوب تنهایی را در فضای مجازی آن متصور می شوم...
در نور زرد رنگ ضعیف...با دیوارهایی تیره گون...
پرتوی سایه ای تاریکی در گوشه های آن...
میز و صندلی های چوبی همراه با یادگاری های چسبانده شده بر میزها...
موسیقی معنادار به وزن هنر نوازنده و بدون پارازیت خواننده...
و البته منوی نوشیدنی هایی که برپا کننده این کافه به تنهایی نوش جان می کرد!
سیگار؟ نه؛ دیگر علاقه ای به آن ندارم.
.....
چه شد اینها را نوشتم؟! درست نمی دانم! شاید فضای مجازی این کافه و سکوت آن توجهم را جلب کرده و از سویی همچنان گوشه چشمی هم به اجتماع دارم!
آخر این روزها؛ تنها بودن در کافه های خلوت را در دنیای واقعی نیز ترجیح میدهم.
شمایی که اکنون قدم به کافه گذاشتید و تنهایی لذت بخش مرا به گند کشیدی!!! ؛ اگر ابراز تصور من از این کافه برایت جالب هست؛ تصور خودت را هم از این کافه
مجازی؛ در آزادی فکری کامل بیان کن؛ اگر هم تصور من برایت احمقانه است؛ باز هم تصور خودت را بیان کن!:e402: :e338:
Dariush
09-10-2013, 10:38 PM
تصورِ من از کافه، فضاییست آمیخته با سکوتی بینظیر که هر از گاهی تقریرِ اندیشهای، توجه حاضران در کافه را که هر یک تنها در گوشهای از آن لمیدهاند به خود جلب کرده و سبب میشود که مدتی با هم پیرامونِ آن گفتگو یا جدل کنند و سپس همه با هم دوباره به سکوت میروند اینبار اما در حالِ اندیشیدن و تعمق بر آنچه که گذشت تا اینکه باز دوباره کسی سکوت را بشکند...
محیطش اما جاییست که شدیدا حسِ متروکه بودن و خلوت بودن را میدهد، جایی که در آن بیشتر افراد تنها یک بار مشتریاش میشوند و میروند و هرگز باز نمیگردند، همهچیز از صندلیهای چوبیاش گرفته تا چراغهایش نشان از کهنگی دارند اما هر از گاهی بوی شرابِ ارغوانیِ دستساز از سوی صاحبِ کافه، همه را به وجد میآورد. کافه اگرچه قرار بوده برای همنشینی باشد و قهوه نوشیدن و سیگار کشیدن، اما اینجا برای مشتریانِ دائمی، صاحبِ کافه هر چیزی را تدارک دیده است... .
به سلامتی:e044:
Rationalist
09-10-2013, 10:55 PM
حدود دو ساعت پیش می خواستم به این پست (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F-1208/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-10.html#post46079) دوستمان سامان، پاسخ دهم؛ که در عمق اندیشه های فلسفی غرق شدم و اکنون که متوجه گذر زمان شده ام؛ حس خواب آلودگی نیز
برایم هویدا گشته؛ و به احترام خودم و دوستان در آن جستار؛ نمی توانم بدون دقت و خردورزی کافی، پاسخی بنگارم.
پس؛ تا فردا! :e402:
Soheil
09-12-2013, 04:49 PM
جالبه تا اونجایی که من گشتم هتا یک سایت متن آهنگ هم نیست که بشه متن ترانه ها رو ازشون کپی کرد ولی فیلتر نباشند.
حالا چیزی که برام سئوال شده بود اینکه چرا سایت لغت نامه دهخدا فیلتر هست؟!
اینجا یک توضیحی نوشته شده:
چرا سایت لغتنامه دهخدا فیلتر شد؟ - Tabnak.IR | تابناك (http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=113408)
...
جالب اینکه در بخش جستجوی این سایت، کلمات غیر اخلاقی نیز با عناوین و توضیحات رقت انگیز نمایش داده می شود و با جستجوی کلمات سیاسی خاص نیز جملاتی علیه نظام اسلامی و مسئولان کشور به نمایش در می آید که تنها در چارچوب مطالبات گروه های برانداز می توان آنها را تجزیه و تحلیل کرد.
این کار اینگونه رقم می خورد که امکان وارد کردن و بروز کردن اطلاعات این سایت توسط افراد ثبت نام شده به وجود آمد و حامیان فتنه 88 با وارد کردن متون جهت دار و انحرافی، آن را تحت پوشش عنوان معتبر این لغتنامه، در اختیار کاربران قرار داده و هر از گاهی آن را تبدیل به سوژه تبلیغاتی خود علیه نظام می کردند.
...
واقعا عجب موجودات ماقبل تاریخی بر ما مسلط شده اند. شرم آوره.
SAMKING
09-23-2013, 02:04 AM
شمایی که اکنون قدم به کافه گذاشتید و تنهایی لذت بخش مرا به گند کشیدی!!! ؛ اگر ابراز تصور من از این کافه برایت جالب هست؛ تصور خودت را هم از این کافه
مجازی؛ در آزادی فکری کامل بیان کن؛ اگر هم تصور من برایت احمقانه است؛ باز هم تصور خودت را بیان کن!
من فکر میکنم این کافه دیگه ورشکست شده!
چطوره تغییر کاربری بدیم و گیم نتش کنیم؟ نه؟:e420:
Rationalist
09-23-2013, 07:40 AM
من فکر میکنم این کافه دیگه ورشکست شده!
چطوره تغییر کاربری بدیم و گیم نتش کنیم؟ نه؟
نه!
اینجا که خلوت شده؛ تازه کم کم به من خوش می گذرد.
گیم نت شود پر از بچه و کودک و سر و صدا خواهد شد...
همچنین؛ کافه به نام دوستمان امیر هستش!
او هم سند و مدارک را با خودش برده.:e402:
Mehrbod
09-23-2013, 07:48 PM
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/09/17.png
1
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/09/18.png
2
Great minds think alike :e402:
یه نفر
09-23-2013, 07:56 PM
:e330:
Rationalist
09-24-2013, 02:23 PM
برای نظم بهینه تر جستار ها؛ من تشخیص دادم پاسخ مهربد (http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-22/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%AF%DA%A9-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF-437/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-4.html#post46573) را در اینجا بنگارم.
دوستان شوربختانه فربودگرایی را پُـرگاه[1] با خردگرایی جابهجا میگیرند.
چه طور شد که با خودت فکر کردی من رئالیسم را با خردگرایی جا به جا می گیرم؟!!!
فربود[2] این است که زنان جایگاه برتری از مردان دارند, اینکه ما مردان ابزارهای هوش
و دانش و نیرومندی را در دست داریم در برابر ابزار جنسی زنان به کار چندانی[3] نمیایند و
خود زنان هم از ابزارهای هوش و دانش و نیرومندی بی بهره نیستند. در پایانِ روز هم این زن
است که مرد را میگزیند و همهیِ اینها برای اوست, زیرا گذرگاه[4] فرازیست[5] (=زادآوری[6]) را زن دارد.
مردان(خردگرا) ؛ می توانند با پیشبرد خردگرایی(فلسفه، دانش، تکنولوژی) در برابر اساسی ترین سلاح زنان، (در چم نیاز جنسی) نیز بی نیاز گردند.
چه بسا برخی از خردمندان(فلاسفه، ریاضی دانان و یا دانشمندان) در گرو لذت عمیق دانش و حکمت فرو رفته و نیروی جنسی برایشان به حاشیه و یا فراموشی گرویده است.
اگر باور آن خیلی برایت مشکل است؛ نام هایشان و توصیف زندگانیشان را در گرو یک کار پژوهشی؛ برایت فهرست کنم!
اگر مردان میخواهند چیزی هرگز بدگرد[7], باید از راهِ درست و با نگرش به فربودِ بیرونی پیش بروند, نه با این پندارههایِ[8] نادرست از ارزشمندیِ خودآماجِ[9] خرد و دانش و etc.
مقصودت از فربود بیرونی همان اصل فرازیست ژن؛ و توجیه رفتارهای احمقانه ی زنان در گرو آن می باشد؟ اگر پاسخت مثبت است؛ نیک تر است شکیبا باشی
تا پیرامون آن جستار نیز، به نقد و تحلیل دقیق بپردازم.
و اگر جز این است؛
به مهر، بیان فرما!
Mehrbod
09-24-2013, 03:20 PM
برای نظم بهینه تر جستار ها؛ من تشخیص دادم پاسخ مهربد (http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-22/%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8 C-%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DB%8C%DA%A9-%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B2%D8%AF%DA%A9-%D8%A8%D8%A7%D9%85%D8%AF%D8%A7%D8%AF-437/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-4.html#post46573) را در اینجا بنگارم.
چه طور شد که با خودت فکر کردی من رئالیسم را با خردگرایی جا به جا می گیرم؟!!!
چون میاندیشی خردورزی و دانشاندوزی نه ابزار, که ارزش هستند.
مردان(خردگرا) ؛ می توانند با پیشبرد خردگرایی(فلسفه، دانش، تکنولوژی) در برابر اساسی ترین سلاح زنان، (در چم نیاز جنسی) نیز بی نیاز گردند.
چه بسا برخی از خردمندان(فلاسفه، ریاضی دانان و یا دانشمندان) در گرو لذت عمیق دانش و حکمت فرو رفته و نیروی جنسی برایشان به حاشیه و یا فراموشی گرویده است.
اگر باور آن خیلی برایت مشکل است؛ نام هایشان و توصیف زندگانیشان را در گرو یک کار پژوهشی؛ برایت فهرست کنم!
خوشی هم ارزش راستین نیست, خوشی تنها یک رهنمود (directive) است که چه کاری ارزشمند است
و چه کاری نه, همانجور که درد تنها یک نشال[1] است که چه کاری نادرست (پاد فرازیست[2]) است و چه کاری نه.
برای اینکه سادهتر گرفته شود, میتوان دستگاهی را انگاشت که کس با پیوستن
مغز خود به آن پیوسته خوشی میبرد تا زمانیکه بمیرد. اکنون سود یا ارزش این خوشی چیست؟
بجای این دستگاه بگذاریم: فلسفه
چیزی دگرسانید[3]؟
----
1. ^ neš+âl+idan::Nešâlidan || نشالیدن: سیگنال دادن ⚕Heydari (http://aramis.obspm.fr/~heydari/dictionary/index.php?formSearchTextfield=signal&formSubmit=Search&showAll=1), Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Signalize) to signalize
2. ^ farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Survival) survival überleben
3. ^ Degarsânidan || دگرسانیدن: فرق کردن to differ
Rationalist
09-24-2013, 09:53 PM
چون میاندیشی خردورزی و دانشاندوزی نه ابزار, که ارزش هستند.
برای من هم ابزار هستند و هم ارزش!
چه مشکلی در این نگرش می بینی؟:e405:
خوشی هم ارزش راستین نیست, خوشی تنها یک رهنمود (directive) است که چه کاری ارزشمند است
و چه کاری نه, همانجور که درد تنها یک نشال[1] است که چه کاری نادرست (پاد فرازیست[2]) است و چه کاری نه.
برای اینکه سادهتر گرفته شود, میتوان دستگاهی را انگاشت که کس با پیوستن
مغز خود به آن پیوسته خوشی میبرد تا زمانیکه بمیرد. اکنون سود یا ارزش این خوشی چیست؟
بجای این دستگاه بگذاریم: فلسفه
چیزی دگرسانید[3]؟
اینکه از دید فرگشتیک رنج و لذت چه معنایی دارند؛ متفاوت است با معنای آنها در خردگرایی.
در خردگرایی؛ "لذت بیشتر" خود ارزش است. و سودمندی آن در گرو چیزی فراتر نیست. بلکه چیزی سودمند می شود که در گرو لذت بیشتر باشد.
پس همچنین لازم است، میان رنج ولذت؛ با رنج و لذت بیشینه در بلند مدت تمایز قایل شویم!
Mehrbod
09-25-2013, 07:49 PM
برای من هم ابزار هستند و هم ارزش!
چه مشکلی در این نگرش می بینی؟:e405:
ارزش یا ارزش راستین؟ من خوشی بردن را ارزش میدانم, ولی ارزش راستین نیست. ارزش
راستین همان فرازیسته (خودآماج), خوشی و درد تنها یک لایهیِ کشیده شده روی همان هستند.
اینکه از دید فرگشتیک رنج و لذت چه معنایی دارند؛ متفاوت است با معنای آنها در خردگرایی.
در خردگرایی؛ "لذت بیشتر" خود ارزش است. و سودمندی آن در گرو چیزی فراتر نیست. بلکه چیزی سودمند می شود که در گرو لذت بیشتر باشد.
پس همچنین لازم است، میان رنج ولذت؛ با رنج و لذت بیشینه در بلند مدت تمایز قایل شویم!
خردگرایی نباید خوشیِ بیشتر را ارزشِ راستین ببیند. خوشی و درد نِشال (signal) هستند, یکی
میگوید چه کاری در راستای فرازیست خوبه, بیشتر, یکی میگوید چه کاری در راستای فرازیست بده, کمتر.
اینکه ما درد و خوشیِِ زندگی امان را ارزشمند میبینید کاری است پذیرفتنی (اینها ابزارهای کاربردیای هستند), ولی ما برای این نمیزیویم که پیوسته خوشی بیشتر
ببریم و درد کمتر! نمونهیِ نه چندان خوب ولی گویا, گُمیزش هم خوشیآور است, ولی مایهیِ اینکه یک چیز ارزشمند و والایی باشد نیست—> خوشی و درد ارزشهای خودآماج نیستند (پس نه, هر چیز خوشیآوری ببایست سودمند نیست و وارونه).
بفرجام در نگاه درست (فربودگرایانه), خوشی و درد تنها همان ابزارهای راهیابی هستند, خودِ راه ولی چیزی بجز فرازیست نبوده و نیست.
پارسیگر
Russell
09-25-2013, 10:09 PM
من چندیست که توفیق اجباری تماشای صدا و سیمای ج.ا نصیبم شده، امشب بطور اتفاقی برنامهای در شبکهیِ 4 دیدم بنام زاویه؛ ناگهان متوجه شدم مناظرهیِ داغی در جریان است آن هم در رسانهیِ میلی.مهمانان هم یکی از برادران ذوب در ولایت از نوع آخوند کت شلواری (بعدا خواندم که مهمان یک آخوند واقعی بوده که نیامده بود و این جایگزین شده بود) و در طرف مقابل صادق زیباکلام، موضوع بحث هم مدرنیته و غرب بود و چه مناظرهای بود و چه متلکهایی که در جواب چرندیات این جناب آخوند (دکتر زرشناس) به برادران ولایی نیانداخت و مجری برنامه هم که یک بسیجی بیسواد ریشو بود چه میزان به زحمت افتاد. فایل صوتی مناظره باید احتمالا بعدا در سایت او قرار داده شود.
ثبلا هم یکبار همین برنامهیِ زاویه را دیده بودم و بحثهایِ واقعی درش جریان میگیرد و حقیقتا عجیب است، ان بار موضوع بجث عرفان بود و یک آخوند دفاع میکرد و یک بسیجی میگفت اینها کافرند.در میان بحثهای جدی اینها با هم همیشه نکات بسیار جالبی بیرون میاید.
البته اینرا هم بگویم که با همهیِ اینها همینکه صداق زیباکلام میتواند اینها را بگوید و راست راست راه برود (مانند باقی اصلاح طلبان) هم بسیار مهم است.
Rationalist
09-25-2013, 10:12 PM
خردگرایی نباید خوشیِ بیشتر را ارزشِ راستین ببیند. خوشی و درد نِشال[3] (signal) هستند, یکی
میگوید چه کاری در راستای فرازیست خوبه, بیشتر, یکی میگوید چه کاری در راستای فرازیست بده, کمتر.
اینکه ما درد و خوشیِِ زندگی امان را ارزشمند میبینید کاری است پذیرفتنی (اینها ابزارهای کاربردیای هستند), ولی ما برای این نمیزیویم[4] که پیوسته خوشی بیشتر
ببریم و درد کمتر! نمونهیِ نه چندان خوب ولی گویا, گُمیزش[5] هم خوشیآور است, ولی مایهیِ اینکه یک چیز ارزشمند و والایی باشد نیست—> خوشی و درد ارزشهای خودآماج نیستند (پس نه, هر چیز خوشیآوری ببایست سودمند نیست و وارونه).
بفرجام[6] در نگاه درست (فربودگرایانه), خوشی و درد تنها همان ابزارهای راهیابی هستند, خودِ راه ولی چیزی بجز فرازیست[1] نبوده و نیست.
پس برایم تبیین فرما؛ هنگامی که فردی(برای نمونه یک زندانی) همواره زندگی بسیار طاقت فرسایی دارد؛ در رنج فراوان، فرازیست برایش چه ارزشی می تواند داشته باشد؟
در برخی از موارد؛ مرگ می تواند برای ما آخرین و بهترین راهکار باشد؛ در برابر شرایط کاملا غیر قابل بهبودی.
با نگرش شما؛ امید به زندگی در اینجا، چگونه معنا می یابد؟ فرازیست به تنهایی، چگونه ارزشمند است؟
همچنان هم تاکید دارم؛ آنچه از دید فرگشتیک، رنج و لذت را برای ما به وجود آورده و معنا داده؛ می تواند در خردگرایی،خودش معنا و انگیزه ی زیستن شود.
Mehrbod
09-26-2013, 12:44 AM
پس برایم تبیین فرما؛ هنگامی که فردی(برای نمونه یک زندانی) همواره زندگی بسیار طاقت فرسایی دارد؛ در رنج فراوان، فرازیست برایش چه ارزشی می تواند داشته باشد؟
در برخی از موارد؛ مرگ می تواند برای ما آخرین و بهترین راهکار باشد؛ در برابر شرایط کاملا غیر قابل بهبودی.
با نگرش شما؛ امید به زندگی در اینجا، چگونه معنا می یابد؟ فرازیست به تنهایی، چگونه ارزشمند است؟
اینکه چیز دشواری ندارد, اگر نمونه فداکاری را میاوردی باز اندکی دشواری داشت.
برای یک زندانی, اینکه یک روز بیشتر زنده باشد هم یک شانس و گرایندی آزادی (از این ستون به آن ستون گشایش است) دارد,
چه بسیاری زندانیها که هرگز به نگر نمیامده شانسی برای رهایی داشته باشند و دیرتر رهایی یافتهای.
پس زندانیای که اینجا دست به گزینهیِ خودکشی میزند براه گزینش طبیعی خود به خود ناپدید میشود, کسیکه رنج و
درد را میبرتابد و رهایی میابد, ژن اش را به آیندگان میرساند و رفتار آدم فردا به او نزدیکتر میشود و خوشی و درد
او میشود آنچه این آدم پیشین گزیده یا نگزیده. ما هم آیندهیِ همین گذشتگان هستیم و خوشیِ دردِ (ارزشهای دُومینه) ما در
چیزها وابسته به کنشی است که نیاکان ما در برابر طبیعت گزیدهاند یا نگزیدهاند: ارزش فرازیست —> ارزشهایِ خوشی و درد
ارزشهای خوشی و درد خود از فرازیست میایند و برای همین دومینیی هستند.
پارسیگر
Mehrbod
09-26-2013, 12:58 AM
مردان(خردگرا) ؛ می توانند با پیشبرد خردگرایی(فلسفه، دانش، تکنولوژی) در برابر اساسی ترین سلاح زنان، (در چم نیاز جنسی) نیز بی نیاز گردند.
خردگرایی خودآماج نیست, مرد یا زن اینجا نیست که در زندگی خردگرایی کند, مرد یا زن اینجاست که فرازیود و بس.
شما هنگامیکه وضعیت مردان را میواکاوی, بایستی نگرشی تا جایِ شدنی آیینهسان با فربود داشته باشی. فربود اینه که فرازیست سخن
یکم و پایانی را میزند, خرد و دانش و فلسفه و تکنولوژی و .. همگی از بیخ و بن در خدمت فرازیست هستند, اگر نباشند, خود به خود نابود میشوند.
به دیگر سخن, زمانیکه از همان آغاز واکاوی خشت را کژ نهی, دیوارت تا ثریا کژ میرود! اگر اینجا واکاویِ نادرست بگوید خرد خوبه چون مایهیِ خوشی
بردن! و چشیدن برترین لذتحـ! از زندگی میشود, پس مردان باید هر چه بیشتر خردگرایی! کنند, در اینجا همین یکی میبسندد که همهیِ مردانیکه میخواهند از بهرهکشی زنان
بیرون بیایند این رویکرد را گزیده و از بیخ و بن نابود شوند! زادمان پسینی که میاید (و هیچکدام از این مردان خردگرا در آن نبودهاند) کسانی هستند که با شرایط بهتر سازواری یافتهاند و هتا
فرایند بهرهکشی را شاید کم کم خوشیآور بیابند. آنگاه چه میکنید؟ به بهرهکشیدههایی که از بهرهکشی اشان خوشی میبرند میگویید بیشتر خردگرایی کنند!؟ ((:
این یک نمونهیِ سادیده بود از اینکه چه اندازه این شیوهیِ اندیشیدن گمراه کننده و کژروانه است.
پارسیگر
Unknown
09-28-2013, 02:10 PM
ارزش یا ارزش راستین؟ من خوشی بردن را ارزش میدانم, ولی ارزش راستین نیست. ارزش
راستین همان فرازیسته[1] (خودآماج[2]), خوشی و درد تنها یک لایهیِ کشیده شده روی همان هستند.
چه کسی یا چه چیزی تعیین می کند که چه چیزهایی ارزش راستین هستند؟ به گمان من هر شخصی یکسری ارزشهای پایه ای دارد، که مانند اصول موضوعه (Axiom) قابل استنتاج نیستند. البته چون مغز آدمها کم و بیش یکسان است، انتظار می رود این ارزشها هم تا حدود زیادی یکسان باشند، برای نمونه فرازیست تقریبا برای همه ارزش است، اما خب با پیشرفت پزشکی و بهداشت، الان فرازیست تا 70-80 سالگی تقریبا تضمین شده، پس می رسیم به اولویت های بعدی.
یه نفر
10-02-2013, 09:28 PM
من همیشه فکر میکردم لیلا اوتادی اینجوریه
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/10/16.jpg
تازگیا فهمیدم خوشکله :-)
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/10/17.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/10/18.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/10/19.jpg
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/10/20.jpg
undead_knight
10-03-2013, 06:47 AM
این زنیکه از دید من یه پا محمدرضا شریفی نیا مونث محسوب میشه:))
Theodor Herzl
10-03-2013, 12:31 PM
من دلم برای دخترهای با مانتو و روسری تنگ شده:e415: ، یادم هست سال ۲۰۰۰ که از ایران اومدم بیرون چندین سال از اومدن خاتمی گذشته بود و این مانتوهای گشاد دراز تبدیل شده بود به مانتوهای کوتاه کمی تنگ ، این هم مدل سکسی خودش را دارد
Rationalist
10-03-2013, 04:40 PM
اینکه چیز دشواری ندارد, اگر نمونه فداکاری را میاوردی باز اندکی دشواری داشت.
برای یک زندانی, اینکه یک روز بیشتر زنده باشد هم یک شانس و گرایندی[1] آزادی (از این ستون به آن ستون گشایش است) دارد,
چه بسیاری زندانیها که هرگز به نگر نمیامده شانسی برای رهایی داشته باشند و دیرتر رهایی یافتهای.
پس زندانیای که اینجا دست به گزینهیِ خودکشی میزند براه گزینش طبیعی خود به خود ناپدید میشود, کسیکه رنج و
درد را میبرتابد[2] و رهایی میابد, ژن اش را به آیندگان میرساند و رفتار آدم فردا به او نزدیکتر میشود و خوشی و درد
او میشود آنچه این آدم پیشین گزیده یا نگزیده. ما هم آیندهیِ همین گذشتگان هستیم و خوشیِ دردِ (ارزشهای دُومینه) ما در
چیزها وابسته به کنشی است که نیاکان ما در برابر طبیعت گزیدهاند یا نگزیدهاند: ارزش فرازیست[3] —> ارزشهایِ خوشی و درد
ارزشهای خوشی و درد خود از فرازیست میایند و برای همین دومینیی هستند. Mehrbod
مقصود من نمونه ای بود که امید کافی از لحاظ منطقی، برای رهایی آن زندانی وجود ندارد؛ در این حالت فرازیست آن زندانی، چگونه تبیین می گردد؟!
و اگر گرایند اندکی به رهایی او وجود داشته باشد؛ در برابر شکنجه های شدید و رنج های بسیار؛ تنها آرزویش "مرگ" خواهد بود.
اینکه در فرگشت و انتخاب طبیعی نیز چگونه درد و خوشی شکل گرفته اند؛ پیوندی با مردود بودن اساس سیستم فکری من ندارد. شما باید به جای توصیف آن؛ برایم اثبات کنی
که فرا رفتن و تخطی از "فرازیست ژن" امکان پذیر نیست!
در حالی که نمونه هایی همچون خودکشی، کشتن فرزند و عدم زادمان آگاهانه؛ بی انگیزگی بسیاری از آدمیان را نسبت به فرازیست خود و یا فرازیست ژنشان را؛ نمایان می گرداند.
شما هنگامیکه وضعیت مردان را میواکاوی, بایستی نگرشی تا جایِ شدنی آیینهسان با فربود[3] داشته باشی. فربود اینه که فرازیست[4] سخن
یکم و پایانی را میزند, خرد و دانش و فلسفه و تکنولوژی و .. همگی از بیخ و بن در خدمت فرازیست هستند, اگر نباشند, خود به خود نابود میشوند.
این اساس گفتمان میان من و شما است؛
پس از توجیه نمونه هایی که از فرازیست تخطی نموده اند؛ بدون باز پرداختن به مطالب بی ربط(همچون روند فرگشت) برایم اثبات کن که نگرشم مردود است؛ تا من هم از اساس جهانبینی خود را
دگرگون نمایم. :e306:
اگر اینجا واکاویِ نادرست بگوید خرد خوبه چون مایهیِ خوشی
بردن! و چشیدن برترین لذتحـ! از زندگی میشود, پس مردان باید هر چه بیشتر خردگرایی! کنند, در اینجا همین یکی میبسندد[6] که همهیِ مردانیکه میخواهند از بهرهکشی زنان
بیرون بیایند این رویکرد را گزیده و از بیخ و بن نابود شوند! زادمان[7] پسینی[8] که میاید (و هیچکدام از این مردان خردگرا در آن نبودهاند) کسانی هستند که با شرایط بهتر سازواری[9] یافتهاند و هتا
فرایند بهرهکشی را شاید کم کم خوشیآور بیابند. آنگاه چه میکنید؟ به بهرهکشیدههایی که از بهرهکشی اشان خوشی میبرند میگویید بیشتر خردگرایی کنند!؟
چه شد که رهایی از بهره کشی زنان را، موجب نابودی مردان پنداشتی؟!
با مهندسی ژنتیک می توان عوامل خوشی آور و رنج آور مردان را هم دگرگون کرد؛ و در صورتیکه این کار هم به هر دلیلی انجام نگیرد؛ باز هم ایرادی به نگرش من وارد نیست؛
زیرا تاکید من در خردگرایی به چشیدن لذت بیشتر در بلند مدت است؛ هنگامی که بردگی جنسی مردان؛ لذتی ناچیز برایشان دارد؛ در برابر بی نیازی.
پس در خردگرایی، بردگی و نیاز به زنان؛ مردود و خفت بار است.
Mehrbod
10-03-2013, 11:11 PM
Mehrbod
مقصود من نمونه ای بود که امید کافی از لحاظ منطقی، برای رهایی آن زندانی وجود ندارد؛ در این حالت فرازیست آن زندانی، چگونه تبیین می گردد؟!
و اگر گرایند اندکی به رهایی او وجود داشته باشد؛ در برابر شکنجه های شدید و رنج های بسیار؛ تنها آرزویش "مرگ" خواهد بود.
اینکه در فرگشت و انتخاب طبیعی نیز چگونه درد و خوشی شکل گرفته اند؛ پیوندی با مردود بودن اساس سیستم فکری من ندارد. شما باید به جای توصیف آن؛ برایم اثبات کنی
که فرا رفتن و تخطی از "فرازیست ژن" امکان پذیر نیست!
در حالی که نمونه هایی همچون خودکشی، کشتن فرزند و عدم زادمان آگاهانه؛ بی انگیزگی بسیاری از آدمیان را نسبت به فرازیست خود و یا فرازیست ژنشان را؛ نمایان می گرداند.
تخطی از فرازیست[1] شدنی است, ولی در کوتاه-زمان[2]. چون کسیکه تخطی میکند خود به خود ژن اش را به زادمان[3] پسین نمیرساند و نیست میشود.
پس شمار کسانیکه در برابر سختیها کم میاورند و خودمیکشند هم در گذر زمان به 0 مینَمد[4], ولی شاید هرگز 0 نشود (اگر از بیخ فرگشت[5] تا آنجاها پیش برود).
پس از توجیه نمونه هایی که از فرازیست تخطی نموده اند؛ بدون باز پرداختن به مطالب بی ربط(همچون روند فرگشت) برایم اثبات کن که نگرشم مردود است؛ تا من هم از اساس جهانبینی خود را
دگرگون نمایم. :e306:
نمونهیِ آسان آن اینکه شما از خوردن و آشامیدن (هر دو در راستای فرازیست) خودمیدارید, خوب سرپیچیدید[6] و در دنباله نیست هم میشوید.
فرازیست تنها پالایه (filter) آنجاست که میگوید چه چیزی و چه کنشی درست است (پس باید خوشیآور باشد) و چه کنشی نادرست (و پس دردآور).
چه شد که رهایی از بهره کشی زنان را، موجب نابودی مردان پنداشتی؟!
با مهندسی ژنتیک می توان عوامل خوشی آور و رنج آور مردان را هم دگرگون کرد؛ و در صورتیکه این کار هم به هر دلیلی انجام نگیرد؛ باز هم ایرادی به نگرش من وارد نیست؛
زیرا تاکید من در خردگرایی به چشیدن لذت بیشتر در بلند مدت است؛ هنگامی که بردگی جنسی مردان؛ لذتی ناچیز برایشان دارد؛ در برابر بی نیازی.
پس در خردگرایی، بردگی و نیاز به زنان؛ مردود و خفت بار است.
شایندی[7] ≠ توانمندی
آدم هم میشاید[8] جاودانه باشد, ولی توانمندی اینکه امروز جاودانه شود را ندارد.
----
1. ^ farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Survival) survival überleben
2. ^ Kutâh-Zamân || کوتاه-زمان: مدت کوتاه Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Short-term) short-term
3. ^ zâd+mân::Zâdmân || زادمان: نسل Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Generation) generation
4. ^ Namidan || نمیدن: میل کردن Dehxodâ (http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-935caba550d04304b7920adc946393c9-fa.html), Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Limit) to limit
5. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com (http://www.thefreedictionary.com/evolve) to evolve
6. ^ sar+pic+idan::Sarpicidan || سرپیچیدن: تخلف کردن ϢDict-Pâ (http://fa.wiktionary.org/wiki/%D8%B3%D8%B1%D9%BE%DB%8C%DA%86%DB%8C%D8%AF%D9%86) to infract
7. ^ šây+and+i::Šâyandi || شایندی: امکان Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Possibility), Ϣiki-De (http://de.wikipedia.org/wiki/Möglichkeit) possibility Möglichkeit
8. ^ šây+estan::Šâyestan || شایستن: ممکن بودن Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/May), ϢDict-Pâ (http://fa.wiktionary.org/wiki/%D8%B4%D8%A7%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%86), Dehxodâ (http://loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-8ea456eb277a4945bcd79b4760c9f3a9-fa.html) to may
Mehrbod
10-03-2013, 11:57 PM
چه کسی یا چه چیزی تعیین می کند که چه چیزهایی ارزش راستین هستند؟ به گمان من هر شخصی یکسری ارزشهای پایه ای دارد، که مانند اصول موضوعه (Axiom) قابل استنتاج نیستند. البته چون مغز آدمها کم و بیش یکسان است، انتظار می رود این ارزشها هم تا حدود زیادی یکسان باشند، برای نمونه فرازیست تقریبا برای همه ارزش است، اما خب با پیشرفت پزشکی و بهداشت، الان فرازیست تا 70-80 سالگی تقریبا تضمین شده، پس می رسیم به اولویت های بعدی.
از دید شناختشناسیک[1] به آن بنگرید. خوردن خوشیآور است و یک ارزش, ولی این ارزش از کجا ریشه گرفته؟
بهمین سان, زیبایی, دلاوری, تیزهوشی, ... همگی ریشهیِ خودشان را از یک سرچشمه گرفتهاند و بس: فرازیست[2]
از همینرو ما گفتیم فرگشت[3] (گزینش طبیعی) تنها ارزش راستین است, هر چیز دیگر فرآوردهیِ[4] این ارزش میباشد و به خودی خود ارزشی ندارد: ارزش هر چیز با نگرش به فرگشت (فرازیست, ...) سنجیده[5] میشود.
----
1. ^ šenâxt+šenâs+ik::Šenâxtšenâsik || شناختشناسیک: Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Epistemological) epistemological
2. ^ farâ+zist::Farâzist || فرازیست: بقاء; بجا ماندگی; Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Survival) survival überleben
3. ^ far+gaštan::Fargaštan || فرگشتن: بسیار گشتن; دگرستن; فراگشتن; تکامل یافتن www.thefreedictionary.com (http://www.thefreedictionary.com/evolve) to evolve
4. ^ far+âvard+e::Farâvarde || فراورده: محصول Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Product), Ϣiki-De (http://de.wikipedia.org/wiki/Produkt), ϢDict-Pâ (http://fa.wiktionary.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87), Ϣiki-Pâ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%B1%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87), Dehxodâ (http://loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-a56b5c3fc71342dda15694b70a06d1a1-fa.html) product Produkt
5. ^ sanj+idan::Sanjidan || سنجیدن: قیاس کردن Dehxodâ (http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-181fa3d3836e4b149196bbaeaa902bdc-fa.html), Ϣiki-En (http://en.wikipedia.org/wiki/Infer) to infer; to conclude
google
10-04-2013, 07:23 AM
سلام دوستان
صندلی داغ یه نفر کی شروع میشه؟
یه نفر
10-04-2013, 07:50 AM
سلام دوستان
صندلی داغ یه نفر کی شروع میشه؟
کی شروع بشه خوبه؟؟!
شاید اصلا شروع نشه! سوالی داری بپرس جوجل!
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.