توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اتحاد اتحاد ..؟
Ouroboros
10-03-2012, 07:01 PM
مدتیست رضا پهلوی، فرزند شاه مخلوع ایران پرچمدار «اتحاد میان جریانهای گوناگون اپوزیسیون» شده. جملهی جالبیست، اگر کمتر از دو دقیقه به آن بیاندیشید. پس از آن مشکلاتی گوناگون سربرمیآورند،
اول: اتحاد هر جریان سیاسی با دیگری اگر بر مبنای وزن اجتماعی آن جریانها نباشد به قربانی شدن طرف ضعیف پس از رسیدن به هدف و جلاد شدن طرف قوی خواهد انجامید. در فضای سیاسی ایران که هرکس مدعی یافتن طریقت حق و پیشینهی مبارزه با باطل و به ارث بردن مملکت از پدرش(شاه یا غیر)است، کسی هرگز حاضر نخواهد شد «ضعیف» بودن را بپذیرد، و اگرهم باشد این پیشاپیش مهر شکستی خواهد بود بر پیشانی آن جریان سیاسی و همراه با بیمیلی دیگران از «اتحاد» با آن.
دوم: هر نوع اتحادی باید با تنظیم دقیق هدف آن اتحاد همراه باشد، اگرنه مستعد سقوط در ورطهی بدل شدن به نردبانی خواهد شد که مشتی فرصتطلب، همچون خمینی سال ۵۷ از آن برای صعود بر ارکهی قدرت استفاده کرده، سپس به خدمت صاحبان اصلی و فرعی نردبان میرسند. چنین تنظیمی قطعا جملات مبهم و خندهآوری همچون «اتحاد تا سرنگونی ج.ا» نخواهد بود، به خصوص که ما تجربهی یک انقلاب دیگر را داریم و «میدانیم» که از فردای روز پیروزی هرکس جناح خود را بیرون میکشد، و میکوشد سهم بزرگتری از کیک پیروزی برای خود بردارد. اگر نقش و وظیفه و سرنوشت هرکس از پیش مشخص باشد، چه بسی شمار بزرگی از آنان اساسا عطا را ببخشند و از رفتن زیر بار عنوان نه چندان دقیق یا برازندهی «اپوزیسیون» تن بزنند.
سوم: چنانکه در اشارهای گذری گفته شد، اتحاد چند نیروی سیاسی با هم، و سپس نقش هرکدام در رابطهای که از آن ارتباط ناشی میشود، باید برازنده با ضریب نفوذ اجتماعی یا برندگی آنها نزد مردم باشد، رضا پهلوی طی سی و سه سال گذشته حتی یک بار نتوانسته جمعیتی صد نفری از موافقان خود را سازماندهی بکند. حرفهای او هرگز از طرف «اپوزیسیون» خارجنشین، یا مردم ترسخوردهی داخل کشور مورد اعتنا قرار نگرفته و تمام «ایدههای» ایشان، با سکوتی معنادار از هر طرف همراه بوده. سوال اصلی اینست که اساسا چرا کسی باید با ایشان دست به اتحاد بزند؟ اتحاد با چنین کسی چقدر به قدرت حقیقی یک حرکت سیاسی میافزاید، و چقدر آنرا به پیروزی در نبرد خود برپاد ج.ا نزدیک میکند که بخواهد با رضا پهلوی عهد و پیمان ببندد؟ اتحاد میان اهالی ده بالا و ده پائین برپاد مثلا تهران، یا اتحاد ونزوئلا و ایران برپاد آمریکا چه اهمیت و ارزشی برای مفعولان این «جنبشها» دارد، و در رسیدن آنها به هدفشان چقدر نقش ایفا خواهد کرد؟
چهارم: تکلیف اختلافات عقیدتی و ایدئولوژیک چه خواهد شد؟ برای هر نوعی از اتحاد باید بخشی(شاید بسیار مهم)از باورها و ایدههای سیاسی را کنار بگذاریم، بخشهای رنگارنگ اپوزیسیون حتی برای مخالفت با ج.ا دلایل متفاوت(و اغلب متضادی)دارند. این اختلافات زمانی مهمتر میشوند، و صحبت از «اتحاد، اتحاد، تا روز پیروزی» زمانی فاقد موضوعیتتر که بدانیم تکتک دیگر اعضای سرشناس «اپوزیسیون» ج.ا پیشتر پیشنهادی برای اتحاد به روش خودشان دادهاند، وقتی حتی پیرامون اینکه چطور و با چه کسی و تا چه مقطعی و تا چه اندازهای باید اتحاد بشود اختلاف نظر هست، وقتی پیرامون روش مبارزه اختلاف نظر هست، وقتی پیرامون چگونگی استفاده از حداکثر پتانسیل مردمی اختلاف نظر هست، وقتی پیرامون اهمییت پتانسیل غیرمردمی و میزان هزینهای که میتوان/میباید به روی آن کرد اختلاف نظر هست، وقتی پیرامون اینکه چرا و چطور و در کدام جبههها باید مبارزه را متمرکز کرد اختلاف نظر هست و خلاصه وقتی پیرامون هرچیز که اندکی به بحث مرتبط باشد یا برای طرح آن بایستگی وجود داشته باشد «اختلاف نظر» هست، صحبت از اتحاد تنها در حد صحبت از اتحاد باقی خواهد ماند، و فراتر از یک ژست سیاسی تلقی نخواهد شد. پیشتر مجاهدین خلق هم فراخوان دادهاند و اثری نکرده، خود شازده هم به گمانم پیشتر دست به دادن دعوتنامه زده بود، چه شاهدی بهتر برای این ادعا، که اعضای «اپوزیسیون» ایران آمادهی رسیدن به توافق پیرامون مسائل مورد اختلاف نیستند؟
در ادامه به انتقاد از وجهی دیگر به این شعار و تز که برای ساقط کردن ج.ا باید «متحد» شد خواهم پرداخت.
Kaveh
10-05-2012, 04:55 PM
جدای از گیر دادن به واژه اتحاد و بحث منفی در باب "نمیشود" و ضمن تایید اینکه رضا پهلوی شاید شخصا مورد مناسبی برای پرچم داری اتحاد نباشد. در عمل چرا باید با هر نوع حرکت مثبت در جهت منافع ایران با دید منفی نگریست؟ در حالیکه جز کلام هیچ حرکتی در جهت این شعار انجام نشده که بتوان بر اساس نتایج آن و یا نوع فعالیت و افراد زیر پرچم اتحاد قضاوتی کرد.
وضع جالبی دارد اپوزسیون ایران. هیچ یک دیگری را قبول ندارد و هر یک امید دارد به تنهایی مبارزه را به هدف برساند. اما در رفاه غرب خوشند و جز تجمع و کمی پول جمع کردن کار دیگری از پیش نمی برند. هر از چند گاهی هم به هم گیر می دهند و هر کدام که خواست حرکتی کند قبل از ج.ا توسط سایر گروههای اپوزسیون به سختی محکوم شده و به غلط کردم می افتد. نوشتار شما مطابق همین سنت مبارزان سیاسی ایرانی است!:e421:
اتحاد برای جلوگیری از جنایت علیه بشریت در ایـــران
جمهوری اسلامی که از یکسو با بحران های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در درون کشور، و از سوی دیگر فشارهای فزاینده بین المللی روبرو است، تلاش می کند، با سرکوب گسترده و بی سابقه، فضای رعب و وحشت را بر جامعه حاکم نماید. سران جمهوری اسلامی میخواهند با زندانی کردن، شکنجه جسمی و روحی فعالین سیاسی - مدنی و خانواده هایشان و صدور احکام اعدام، به خیال خود بر بحرانها فایق آیند و چند صباحی بیشتر به جنایات و دزدیهای خود ادامه دهند.
در تازه ترین موج این سرکوب ها شاهد صدور احکام ضد بشری اعدام برای چهار فعال رسانه ای و اینترنتی هستیم. آقایان سعید ملک پور، فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی شریف، وحید اصغری، دانشجوی کارشناسی انفورماتیک، مهدی علیزاده فخرآباد، وب نگار و طنزنویس و احمدرضا هاشم پور، تحت فشار و شکنجه، مجبور به اعترافات تلویزیونی علیه خود و قبول اتهامات وارد شده در دادگاه گردیده و بر اساس همین اعترافات، دیوان عالی کشور، حکم اعدام آنان را به اتهام "محاربه، عضویت در پایگاههای اینترنتی ضد دین و مستهجن نگار، تبلیغ علیه نظام از طریق طراحی سایت های مستهجن، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، توهین به رییس جمهوری، ارتباط با گروههای معاند نظام، و فساد فی الارض" تائید نموده است.
حاکمان جمهوری اسلامی با رفتارهای قرون وسطایی، بازداشتهای خودسرانه، شکنجه، اعدامهای فلهای و سرکوب سیستماتیک شهروندان ایرانی، به طور علنی و روزمره مرتکب جنایت علیه بشریت می شوند. جوانان، متخصصین، متفکرین، اندیشمندان، نویسندگان و روشنفکران ایرانی که از سرمایه های ارزشمند این سرزمین هستند یا در زندان ها شکنجه و اعدام می شوند و یا مجبور به کوچ کردن از ایران و زندگی در دیگر کشورها می شوند.
افزون بر این، با تائید قانون جدید "مجازات اسلامی" توسط شورای نگهبان، این قوانین مبنای صدور احکام کیفری در ایران خواهند شد. قانون "مجازات اسلامی"، سندی مکتوب از نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت و مغایر با تمام عهدنامه ها و میثاقهای بینالمللی و منشور سازمان ملل است. در قانون جدید، مجازات هایی همچون سنگسار، اعدام، قطع اعضای بدن، اعدام کودکان زیر ۱۸ سال و تبعیض های جنسیتی همچنان حفظ شده اند و حتی برای بسیاری از جرایم دیگر به عنوان مصادیق "فساد فی الارض"، که پیشتر حداکثر مجازات شش سال حبس را در پی داشتند، مجازات اعدام تعیین شده است. بنا به این قانون، قاضی با وجود شبهه یا تردید و حتی در نبود شواهد و دلایل محکمه پسند، میتواند حکم به اعدام متهم به بهانه محاربه و فساد فیالارض بدهد.
هم میهنانم،
هیچ دلیلی برای اعدام یک انسان، موجه نیست. همه با هم برخیزیم و فریاد مخالفت و اعتراض خود، نسبت به صدور احکام اعدام و نقض گسترده حقوق بشر در کشورمان را به گوش جهانیان برسانیم.
در این شرایط بحرانی و حساس، همه شهروندان ایرانی، فعالان و سازمان های مدافع حقوق بشر باید با هم متحد شوند و در برابر جنایات جمهوری اسلامی بایستند. از جامعه جهانی،شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین المللی می خواهم تا برای آزادی بدون قید و شرط سعید ملکپور، احمدرضا هاشمپور، وحید اصغری و مهدی علیزاده فخرآباد اقدامات لازم را بعمل آورند و همچنین به تصویب لوایح ضد بشری درجمهوری اسلامی اعتراض نمایند.
نه به اعدام، نه به خشونت
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
در این بیانیه هیچ چیزی وجود ندارد که منجر به ضایع شدن حقوق اقلیت و یا فرصت طلبی و مصادره انقلابی (!) یا چیزی شود!
چه شاهدی بهتر برای این ادعا، که اعضای «اپوزیسیون» ایران آمادهی رسیدن به توافق پیرامون مسائل مورد اختلاف نیستند؟
اپوزسیونی که حتی برای اعتراض به اعدامها و نقض حقوق بشر قادر به اتحاد نیستند بهتر است بروند دنبال چراندن گوسفند! :e140:
Ouroboros
10-05-2012, 05:07 PM
در این بیانیه هیچ چیزی وجود ندارد که منجر به ضایع شدن حقوق اقلیت و یا فرصت طلبی و مصادره انقلابی (!) یا چیزی شود!
:e40e:
هیچ چیزی هم وجود ندارد که از آن جلوگیری بکند. و ما به تجربه میدانیم که برآمدن نومانکلاتور انقلابی نه چیزی اضافه بر روال عادی و بیرون از برنامه،
که جزئی طبیعی و بدیهی از تمام واگشتهای تاریخ بشر است.
به نظر میرسد ایشان دچار این توهم است که اگر چهار خط بیانیه صادر کرد، بار را از شانهی خود برداشته و توپ را به زمین حریف انداخته و وظیفهای که شاهپرستان ِ طرفدار پدرش از او چشم دارند را به انجام رسانده، و پیشاپیش روی رد درخواستهای کاذب و فلهای خود از سمت دیگر جناحهای سیاسی مخالف رژیم حساب باز کرده. اگرنه آنچه من گفتهام حداقلهای ممکن برای هر نوع اتحادی، میان هر جریانی است که او رعایت نکرده و مورد عنایت قرار نداده. هم اکنون هم میبینیم که از فراخوان ایشان استقبالی نشده و هیچکس به او لبیک نگفته(و نخواهد گفت)... اینست که من «آرزوی» شکست او را ندارم، این شکست پیشتر رخ داده و من صرفا در حال برسی آن هستم، شاید بتوانم دلایل آنرا بیابم.
Russell
10-05-2012, 05:17 PM
دوستان نظرشان درباره تشکیلات سکولارهای سبز و اسماعیل نوری علا چیست؟
من چند روز پیش دیدم که گویا تشکیلاتشان برای رضا پهلوی هم دعوتنامه فرستاده و پذیرفته ایشان هم.و البته همین جناب نوری علا هم از منتقدان تشکیلاتیست که رضا پهلوی میخواهد راه بیندازد و آنرا شکست خورده میدانست بدلیل ایراداتش.
Kaveh
10-05-2012, 05:27 PM
هیچ چیزی هم وجود ندارد که از آن جلوگیری بکند. و ما به تجربه میدانیم که برآمدن نومانکلاتور انقلابی نه چیزی اضافه بر روال عادی و بیرون از برنامه،
که جزئی طبیعی و بدیهی از تمام واگشتهای تاریخ بشر است.
به نظر میرسد ایشان دچار این توهم است که اگر چهار خط بیانیه صادر کرد، بار را از شانهی خود برداشته و توپ را به زمین حریف انداخته و وظیفهای که شاهپرستان ِ طرفدار پدرش از او چشم دارند را به انجام رسانده، و پیشاپیش روی رد درخواستهای کاذب و فلهای خود از سمت دیگر جناحهای سیاسی مخالف رژیم حساب باز کرده. اگرنه آنچه من گفتهام حداقلهای ممکن برای هر نوع اتحادی، میان هر جریانی است که او رعایت نکرده و مورد عنایت قرار نداده. هم اکنون هم میبینیم که از فراخوان ایشان استقبالی نشده و هیچکس به او لبیک نگفته(و نخواهد گفت)... اینست که من «آرزوی» شکست او را ندارم، این شکست پیشتر رخ داده و من صرفا در حال برسی آن هستم، شاید بتوانم دلایل آنرا بیابم.
این نگاهی بسیار بدبینانه به این بیانیه است. از طرفی بهتر نیست در این قحط الرجال به جای گیر افتادن در بحثهای تاریخی مصدقی-شاهی ببینیم افراد چه عملکرد و یا حرفی می زنند تا اینکه گذاشته را بر سرشان چماغ کنیم. اگر رضا پهلوی به واسطه مقبولیتی که شاه در میان عامه مردم ایران دارد بتواند کوچکترین همبستگی و یا تغییر مثبتی ایجاد کند چرا از او استقبال نکنیم؟ بیانیه هم هست در منابع زیادی نقل قول مثبت شده ولی همانطور که گفتید کسی لبیک نگفته به همان دلایلی که گفتم. اصولا اجزا اپوزسیون ما جز به خود لبیک نمی گوید اگر موفقیتی هم به دست آمد بلافاصله دو دستگی و افتراق پیش می آید.
به نظر من اگر ما مانده بودیم میان گاندی و جفرسون و مصدق و در این میان رضا پهلوی هم بیانیه می داد باید برخورد می شد اما وقتی میان کروبی و موسوی و رییس جمهور منتخب مردم ایران (!!!) مریم رجوی! و ؟!! مانده ایم انوقت رضا پهلوی آن موجود شیطانی که توصیف میشود نخواهد بود.
Kaveh
10-05-2012, 05:29 PM
دوستان نظرشان درباره تشکیلات سکولارهای سبز و اسماعیل نوری علا چیست؟
من چند روز پیش دیدم که گویا تشکیلاتشان برای رضا پهلوی هم دعوتنامه فرستاده و پذیرفته ایشان هم.و البته همین جناب نوری علا هم از منتقدان تشکیلاتیست که رضا پهلوی میخواهد راه بیندازد و آنرا شکست خورده میدانست بدلیل ایراداتش.
من چیزی نشنیده ام ولی برای روشن کردن مفهوم همین کلمه سکولار باید ابتدا تلاش کنند. وقتی می گویند سکولار ها در داخل ایران مردم مذهبی و عامی را به راحتی می توان فریب داد و راند فقط در میان الیت جوان ایران (آنهم شهرهای بزرگ) امکان مقبولیت می تواند داشته باشد.
Russell
10-05-2012, 05:43 PM
من چیزی نشنیده ام ولی برای روشن کردن مفهوم همین کلمه سکولار باید ابتدا تلاش کنند. وقتی می گویند سکولار ها در داخل ایران مردم مذهبی و عامی را به راحتی می توان فریب داد و راند فقط در میان الیت جوان ایران (آنهم شهرهای بزرگ) امکان مقبولیت می تواند داشته باشد.
بقول همین جناب نوری علا سکولاریسم چیز پیچیده ای نیست و مردم و حتی در قدیم و امروز آنرا میفهمیدند و میفهمند،همینکه میگویند آخوند رو چه به حکومت سکولار است.
دیگر از آوردن پسر شاه سابق ایران که بیشتر بهانه دست کسی نمیدهد حتی اگر از این بگذریم که اتحاد عکس ج.ا سکولاریسم است و تنها حلقه اتحاد معنی دارد در اپوزیسیون همین سکولاریسم است.
Ouroboros
10-05-2012, 07:01 PM
اپوزیسیون ج.ا مردم هستند،
مایهی خوشحالی منست که رهبران خودخواندهی اپوزیسیون مورد سگمحلی قرار میگیرند و یک هزارم آدمی در حد موسوی اعتبار کسب نمیکنند. شخصا جمهوری اسلامی را به تمام آلترناتیوهای چپ و راستی که در خارج از کشور خود را جعل میکنند ترجیح میدهم. پیدا نیست اگر بجای حزب جمهوری اسلامی، حزب تودهی ایران یا فاشیستهای پانایرانیست یا مجاهدین خلق حاکم شده بودند شمار اعدامیهای دههی شصت به میلیون نمیرسید، در فرومهای دیگر چند بار گفتهام که بهترین گزینهی ممکن در انقلاب ۵۷ خمینی بود، و تمام دیگر جناحهای حاضر، اگر قدرت میگرفتند بلاهای بدتری بر سرمان میآمد. اکنون دوباره در همان چاه افتادن دلیلی ندارد و نیازی نیست میان بد و بدتر دست به انتخاب بزنیم.
این نگاهی بسیار بدبینانه به این بیانیه است. از طرفی بهتر نیست در این قحط الرجال به جای گیر افتادن در بحثهای تاریخی مصدقی-شاهی ببینیم افراد چه عملکرد و یا حرفی می زنند تا اینکه گذاشته را بر سرشان چماغ کنیم. اگر رضا پهلوی به واسطه مقبولیتی که شاه در میان عامه مردم ایران دارد بتواند کوچکترین همبستگی و یا تغییر مثبتی ایجاد کند چرا از او استقبال نکنیم؟ بیانیه هم هست در منابع زیادی نقل قول مثبت شده ولی همانطور که گفتید کسی لبیک نگفته به همان دلایلی که گفتم. اصولا اجزا اپوزسیون ما جز به خود لبیک نمی گوید اگر موفقیتی هم به دست آمد بلافاصله دو دستگی و افتراق پیش می آید.
کدام مقبولیت؟ :e108:
مردم هم برای او ارزشی قائل نشدهاند، پیشتر رضا پهلوی چند بار توسط مردم بور شده، وانگهی هر چند وقت یکبار دست به این ظهورهای بندهنوازانه میزند شاید گرفت، خُب، نمیگیرد! تقصیر هیچکس بجز خود او هم نیست، اگر ذرهای جدیت برای عضویت یا رهبری هرنوع حرکتی برپاد نظام اسلامی دارد، باید همه چیز را از همه جهت مشخص بکند. این بیانیههای دو صفحهای چیزی بجز رفع تکلیف نیستند و جواب ندادهاند.
Ouroboros
10-05-2012, 07:05 PM
دوستان نظرشان درباره تشکیلات سکولارهای سبز و اسماعیل نوری علا چیست؟
من چند روز پیش دیدم که گویا تشکیلاتشان برای رضا پهلوی هم دعوتنامه فرستاده و پذیرفته ایشان هم.و البته همین جناب نوری علا هم از منتقدان تشکیلاتیست که رضا پهلوی میخواهد راه بیندازد و آنرا شکست خورده میدانست بدلیل ایراداتش.
هیچکدام از این حرکتها به جایی نخواهند رسید، چنانکه تا کنون نرسیدهاند. گویی آقایان میخواهند انقلاب بکنند، بدون آنکه انقلاب بکنند!
Russell
10-05-2012, 07:11 PM
هیچکدام از این حرکتها به جایی نخواهند رسید، چنانکه تا کنون نرسیدهاند. گویی آقایان میخواهند انقلاب بکنند، بدون آنکه انقلاب بکنند!
قرار نیست اینها انقلاب کنند،بحث همان آلترناتیو سازیست که الان وجود ندارد.وگرنه کجا قرار گفته است ایشان که انقلاب کنند؟
اصلا از خارج از کشور چه انقلابی میشود کرد؟!
Kaveh
10-05-2012, 07:23 PM
کدام مقبولیت؟
مردم هم برای او ارزشی قائل نشدهاند، پیشتر رضا پهلوی چند بار توسط مردم بور شده، وانگهی هر چند وقت یکبار دست به این ظهورهای بندهنوازانه میزند شاید گرفت، خُب، نمیگیرد! تقصیر هیچکس بجز خود او هم نیست، اگر ذرهای جدیت برای عضویت یا رهبری هرنوع حرکتی برپاد نظام اسلامی دارد، باید همه چیز را از همه جهت مشخص بکند. این بیانیههای دو صفحهای چیزی بجز رفع تکلیف نیستند و جواب ندادهاند.
نظر شماست. حتی نظام جمهوری اسلامی هم دارای درصد قابل توجهی (و نه اکثریت) از مقبولیت است. اینگونه مطلق نگری که همه مردم اپوزسیون هستند و یا برای همه دیگر شاه و پسرش ارزش ندارند به دور از واقعیت در جریان در جامعه ایران است. جهت تایید بنگرید به بیانیه اخیر بازار که گفته تا پای جان برای حفاظت از نظام ایستاده (با وجود تعطیلی و ...)
Kaveh
10-05-2012, 07:27 PM
قرار نیست اینها انقلاب کنند،بحث همان آلترناتیو سازیست که الان وجود ندارد.وگرنه کجا قرار گفته است ایشان که انقلاب کنند؟
اصلا از خارج از کشور چه انقلابی میشود کرد؟!
متاسفانه دید منفی نسبت به هر حرکت در خارج وجود دارد در داخل هم که سرکوب می شود از اصلاح طلبی تا جنبشهای دانشجویی.
خودمان خودمان را در خارج که آزادی هست سرکوب می کنیم و در داخل هم توسط حکومت سرکوب می شویم داستان جالبی داریم...!
به نظر من هر حرکت آزادی خواهانه و مثبت باید حمایت شود و این گروهها یاد بگیرند در کنار هم بنشینند و همدیگر را تحمل کنند.
Ouroboros
10-05-2012, 07:28 PM
قرار نیست اینها انقلاب کنند،بحث همان آلترناتیو سازیست که الان وجود ندارد.وگرنه کجا قرار گفته است ایشان که انقلاب کنند؟
اصلا از خارج از کشور چه انقلابی میشود کرد؟!
بدبختی همینست چراکه آلترناتیو سازی کار اینها یا من و شما نیست، کار مردم در فردای آزادیست. بعضیها از هماکنون پیشنهاد قانون اساسی دادهاند. از کجا؟ چطور؟ برطبق چه و یا به چه انگیزه اصلا مشخص نیست.
Kaveh
10-05-2012, 07:30 PM
مایهی خوشحالی منست که رهبران خودخواندهی اپوزیسیون مورد سگمحلی قرار میگیرند و یک هزارم آدمی در حد موسوی اعتبار کسب نمیکنند. شخصا جمهوری اسلامی را به تمام آلترناتیوهای چپ و راستی که در خارج از کشور خود را جعل میکنند ترجیح میدهم. پیدا نیست اگر بجای حزب جمهوری اسلامی، حزب تودهی ایران یا فاشیستهای پانایرانیست یا مجاهدین خلق حاکم شده بودند شمار اعدامیهای دههی شصت به میلیون نمیرسید، در فرومهای دیگر چند بار گفتهام که بهترین گزینهی ممکن در انقلاب ۵۷ خمینی بود، و تمام دیگر جناحهای حاضر، اگر قدرت میگرفتند بلاهای بدتری بر سرمان میآمد. اکنون دوباره در همان چاه افتادن دلیلی ندارد و نیازی نیست میان بد و بدتر دست به انتخاب بزنیم.
بهترین گزینه خمینی بود؟!
بختیار اگر مورد آن بی مهریها و خیانتها قرار نمی گرفت وضع بهتری می داشتیم و همه چیز حتی خمینی و اسلام هم حفظ می شد
اما امروز هیچ نداریم همه چیز بد و با سابقه ای تاریک و تیره!
Ouroboros
10-05-2012, 07:31 PM
نظر شماست. حتی نظام جمهوری اسلامی هم دارای درصد قابل توجهی (و نه اکثریت) از مقبولیت است. اینگونه مطلق نگری که همه مردم اپوزسیون هستند و یا برای همه دیگر شاه و پسرش ارزش ندارند به دور از واقعیت در جریان در جامعه ایران است. جهت تایید بنگرید به بیانیه اخیر بازار که گفته تا پای جان برای حفاظت از نظام ایستاده (با وجود تعطیلی و ...)
بیربط است،
اگر اپوزیسیون یا آلترناتیوی برای ج.ا وجود دارد مردم هستند.
غیر از آن نه وجود دارد و نه میباید که وجود داشته باشد.
رهبر خودخوانده و یا اتحاد بیدلیل هم کوچکترین کمکی به پیروزی بر علیه نظام نکرده و نمیتواند بکند، اگرهم بکند به عواقب احتمالی نمیارزد.
Ouroboros
10-05-2012, 07:31 PM
بهترین گزینه خمینی بود؟!
بختیار اگر مورد آن بی مهریها و خیانتها قرار نمی گرفت وضع بهتری می داشتیم و همه چیز حتی خمینی و اسلام هم حفظ می شد
اما امروز هیچ نداریم همه چیز بد و با سابقه ای تاریک و تیره!
بختیار برآمده از/محصول انقلاب نبود و در برابر آن ایستاد.
Russell
10-05-2012, 07:35 PM
بدبختی همینست چراکه آلترناتیو سازی کار اینها یا من و شما نیست، کار مردم در فردای آزادیست. بعضیها از هماکنون پیشنهاد قانون اساسی دادهاند. از کجا؟ چطور؟ برطبق چه و یا به چه انگیزه اصلا مشخص نیست.
من تا آنجا که فهمیدم اینها قرار است یک گزینه هایی درست کنند که بعدا مردم در مقابل خود داشته باشند بعد از انقلاب مانند 57 نشود که عرصه سیاست بیابانی باشد از افراد ناشناس.
تنها جایی که میشود چنین تفکر حزبی را پروراند خارج از کشور است و نه تنها کار خارج است ایجاد جبه سیاسی بلکه وظیفشان است.
آلترناتیو سازی با نوشتن قانون اساسی و تعیین سمت از حالا متفاوت است آنها توهم و شوخی هستند اینیکی لازم و ضروری،نهایتش این است که فردای انقلاب مثلا مردم داخل که انقلاب کرده اند کار خودشان را میکنند و از آن هرج و مرج یکی دیگر را میگزارند سر قدرت ولی آلترناتیو باشد میشود خود را به رای مردم بگزارد آنموقع یا حداقل از فردای انقلاب فعالیت رسمی داخل ایران هم داشته باشد.
Ouroboros
10-05-2012, 07:40 PM
من تا آنجا که فهمیدم اینها قرار است یک گزینه هایی درست کنند که بعدا مردم در مقابل خود داشته باشند بعد از انقلاب مانند 57 نشود که عرصه سیاست بیابانی باشد از افراد ناشناس.
تنها جایی که میشود چنین تفکر حزبی را پروراند خارج از کشور است و نه تنها کار خارج است ایجاد جبه سیاسی بلکه وظیفشان است.
آلترناتیو سازی با نوشتن قانون اساسی و تعیین سمت از حالا متفاوت است آنها توهم و شوخی هستند اینیکی لازم و ضروری،نهایتش این است که فردای انقلاب مثلا مردم داخل که انقلاب کرده اند کار خودشان را میکنند و از آن هرج و مرج یکی دیگر را میگزارند سر قدرت ولی آلترناتیو باشد میشود خود را به رای مردم بگزارد آنموقع یا حداقل از فردای انقلاب فعالیت رسمی داخل ایران هم داشته باشد.
آلترناتیو یعنی جایگزین، ما جایگزینی برای جمهوری اسلامی لازم نداریم. بستر سیاسی بعدی ایران میشود همان ِ بیشینهی کشورهای جهان: «جمهوری سکولار دموکراتیک». تمام شد و رفت. سیستم سیاسی هم هر چهار سال یکبار در یک انتخابات دموکراتیک مشخص میشود. حال آلترناتیو چه میخواهیم؟
Russell
10-05-2012, 07:50 PM
آلترناتیو یعنی جایگزین، ما جایگزینی برای جمهوری اسلامی لازم نداریم. بستر سیاسی بعدی ایران میشود همان ِ بیشینهی کشورهای جهان: «جمهوری سکولار دموکراتیک». تمام شد و رفت. سیستم سیاسی هم هر چهار سال یکبار در یک انتخابات دموکراتیک مشخص میشود. حال آلترناتیو چه میخواهیم؟
خوب دقیقا همین را داریم امروز مگر؟
کسی فکرش را کرده،کسانی که میگویند مخالف هستند و حاظرند تن به انتخابات دموکراتیک و فعالیت حزبی بدهند اگر توافقی کنند بر سر همین سنگ بنایی میشود که فردای انقلاب بشود آنرا بدون شرم به مردم بعنوان گزینه ارائه داد نشود مثل 57 که هیچ کس نداند اینها یعنی چی و حکومت اسلامی مثلا یعنی چه.
حتی اگر اتحاد قوی شکل بگیرد میشود همکاری کرد با نیروی داخل از قبل از انقلاب.
مساله اینست که بسیاری از نیروی های خارج فقط حرف همان سکولار دموکرات را میزنند یکسری که آرزوی زمان استالین را در سر دارند یکسری دنبال سلطنت هستند و...
ولی یک اتحاد بین کسانی که پایبند همین توافق حداقلی هستند بسیار مفید است و اصلا بر سر همین خواستهای روشن و حداقلیست که میشود توافق کرد.
Ouroboros
10-05-2012, 07:54 PM
بسیار عالی،
به باور شما آیا آنچه رضا پهلوی پیشنهاد کرده راه رسیدن به چنان اتحادیست؟ من گمان میکنم این بیشتر منظور شما از آلترناتیو است تا آقایان. چنانکه میخواهند یک دستگاه سیاسی را با یک دستگاه سیاسی دیگر جایگزین بکنند. راه رسیدن به اتحاد حقیقی آنست که هر گروه و دستهای شفاف بگوید در آیندهی ایران چه میخواهد و چه برنامهای دارد، نه آنکه برنامهها را به پس از پیروزی موکول بکند. جز این میشود اتحاد بر مبنای نادانی و نابینایی، و طبیعیست که هیچکس حاضر به آن نباشد.
Kaveh
10-05-2012, 08:13 PM
بیربط است،
اگر اپوزیسیون یا آلترناتیوی برای ج.ا وجود دارد مردم هستند.
غیر از آن نه وجود دارد و نه میباید که وجود داشته باشد.
رهبر خودخوانده و یا اتحاد بیدلیل هم کوچکترین کمکی به پیروزی بر علیه نظام نکرده و نمیتواند بکند، اگرهم بکند به عواقب احتمالی نمیارزد.
مقبول شما شاید نباشد ولی بی ربط...؟
مساوی دانستن خود با مردم یکی از عادتهای بد دیکتاتورهاست.
من در بیانیه فوق و یا حرفهای قبل رضا پهلوی هیچ اشاره ای به رهبر خواندن او ندیده ایم.
این بیانیه دعوتی است برای اتحادی صحبت از رهبری نیست. قبلا هم نبوده هیچوقت هم دنبال چنین داستانی نبوده این مرد.
Ouroboros
10-06-2012, 12:22 PM
مقبول شما شاید نباشد ولی بی ربط...؟
مساوی دانستن خود با مردم یکی از عادتهای بد دیکتاتورهاست.
من در بیانیه فوق و یا حرفهای قبل رضا پهلوی هیچ اشاره ای به رهبر خواندن او ندیده ایم.
این بیانیه دعوتی است برای اتحادی صحبت از رهبری نیست. قبلا هم نبوده هیچوقت هم دنبال چنین داستانی نبوده این مرد.
بیربط است از آن جهت که استدلال من پیوندی با مقبولیت احتمالی جمهوری اسلامی نزد مردم نداشت، من از عدم وجود مقبولیت ِ اپوزیسیون خارجنشین در داخل کشور صحبت کردم و عدم همراهی با هیچکدام از دعوتها و برنامهها و حرکات آنها را شاهد آوردم.
هیچکدام از بیانیههای هیچیک از گروههای سیاسی حاوی چنان اشارههایی نیست، علاوه بر آن، به نقشی که برای خود قائل هستند هم اشارهای نکردهاند؟ خود خمینی هم تا پیش از پیروزی انقلاب در هیچ بیانیهای اعلام رهبری نکرده بود. مشکل اینست که اگر از هماکنون تکلیف خودش را با این مسائل روشن نکند، به نحو عینی و دقیق همهی آنچه برای هرنوعی از اتحاد لازم است را جزء به جزء تشریح نکند، کسی با او همراه نخواهد شد، و همه آنچنان کور نیستند که او بتواند تقصیر این «بیکنشی» را به گردن آنها بیاندازد. رضا پهلوی اگر به راستی قصد فعالیت سیاسی دارد، اولا باید مستقیما با جناحها و گروههای سیاسی تماس بگیرد، ثانیا باید نقشی که برای خود در روند مبارزه و نیز پس از آن قائل میشود را به دقت تشریح بکند(با اعلام انصراف از لقب ِ جعلی «شاهزاده» باید شروع بشود)، و سپس به دادن راهکارهای عینی و عملی بپردازد.
باقی همه خیمهشب بازیست.
sonixax
10-06-2012, 12:30 PM
با اعلام انصراف از لقب ِ جعلی «شاهزاده» باید شروع بشود
امیر جان این را فکر کنم بارها و بارها گفته که نامش رضا پهلوی است نه شاهزاده رضا پهلوی !
Ouroboros
10-06-2012, 12:41 PM
امیر جان این را فکر کنم بارها و بارها گفته که نامش رضا پهلوی است نه شاهزاده رضا پهلوی !
لقب با نام البته فرق میکند، آیا ایشان هیچ ادعایی برای نمایندگی «پادشاهی مشروطه» در ایران آینده ندارند؟
البته من ترسی از دیکتاتور شدن ایشان ندارم، ترس من اینست که اگر به راستی اتحادی از جناحهای مختلف تشکیل بشود و همه بخواهند همانطورکه رضا پهلوی گنگ و مبهم حرف زده صحبت بکنند ما مشکل بزرگی خواهیم داشت و بهتر است که چنان اتحادی تشکیل نشود(و اگرهم بشود کاری از پیش نخواهد برد زیرا مردم دیگر هرگز به چنان کسانی اعتماد نمیکنند).
sonixax
10-06-2012, 12:47 PM
آیا ایشان هیچ ادعایی برای نمایندگی «پادشاهی مشروطه» در ایران آینده ندارند؟
تا جایی که من میدانم و در صحبتهای ایشون شنیدم (کلن ۴ یا ۵ تا از سخنرانی هاش رو گوش دادم) همش دنبال اینه که یک انتخابات آزاد برگزار بشه و مردم خودشان آنچه میخواهند را برگزینند .
البته اگر انتخاباتش به شیوه جمهوری اسلامی باشد که مفتش گران است . یعنی تنها و تنها یک جمهوری اسلامی آری یا خیر جلویشان باشد . طبیعی است که مردم در آن شرایط حکومت پیشین را نمیخواستند و خیر یعنی بازگشت به آن حکومت پس گفتند آری . نتیجه این شد که ۹۷% به جمهوری اسلامی آری گفتند .
Ouroboros
10-06-2012, 12:55 PM
هر نوع پیشنهادی برای «انتخابات آزاد» بدون توصیف و تشریح دقیق آنچه قرارست رخ بدهد یعنی ردگمکردن، چراکه در تمام طول تاریخ این کشور حتی یک انتخابات حقیقتا آزاد که در آن رایها شمرده بشوند برگذار نشده. افزون بر این هیچ نیازی نیست که بخواهیم پیرامون نظام پادشاهی رایگیری بکنیم، رضا پهلوی عنصر مهمی در مبارزه مردم ایران برپاد نظام ج.ا نبوده و نخواهد بود.
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.