PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : شعر مولانا



mamad1
09-22-2012, 05:50 PM
جلال‌الدین محمد بلخی نامور به مولوی (‎۶ ربیع‌الاول (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B6_%D8%B1%D8%A8%DB%8C%D8%B9%E2%80%8C%D8%A7%D9% 84%D8%A7%D9%88%D9%84) ۶۰۴ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B6%DB%B0%DB%B4_(%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C))، بلخ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D9%84%D8%AE) یا وخش (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%AE%D8%B4) - ۵ جمادی‌الثانی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B5_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80%8C%D8% A7%D9%84%D8%AB%D8%A7%D9%86%DB%8C) ۶۷۲ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B6%DB%B7%DB%B2_(%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C)) هجری قمری، قونیه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D9%88%D9%86%DB%8C%D9%87)) از مشهورترین شاعران ایران پارسی‌گوی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C) است . نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده و در دوران حیات به القاب «جلال‌الدین»، «خداوندگار» و «مولانا خداوندگار» نامیده می‌شده‌است. در قرن‌های بعد (ظاهراً از قرن ۹) القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی» برای وی به کار رفته‌است و از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی پارسی بوده است.


مولانا در ۳۷ سالگی عارف و دانشمند دوران خود بود و مریدان و مردم از وجودش بهره‌مند بودند تا اینکه شمس‌الدین محمد بن ملک داد تبریزی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%85%D8%B3%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D8%AF%DB%8 C%D9%86_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%A8%D9%86_%D9% 85%D9%84%DA%A9_%D8%AF%D8%A7%D8%AF_%D8%AA%D8%A8%D8% B1%DB%8C%D8%B2%DB%8C) روز شنبه ۲۶ جمادی‌الاخر (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B2%DB%B6_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB%8C%E2%80% 8C%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AE%D8%B1) ۶۴۲ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B6%DB%B4%DB%B2_(%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C)) نزد مولانا رفت و مولانا شیفته او شد. در این ملاقات کوتاه وی دوره پرشوری را آغاز کرد. در این ۳۰ سال مولانا آثاری برجای گذاشت که از عالی‌ترین نتایج اندیشه بشری است. و مولانا حال خود را چنین وصف می‌کند:


زاهد بودم ترانه گویم کردی

سر حلقهٔ بزم و باده جویم کردی


سجاده نشین با وقاری بودم

بازیچهٔ کودکان کویم کردی



مولانا، پس از مدت‌ها بیماری در پی تبی سوزان در غروب یکشنبه ۵ جمادی الآخر (http://fa.wikipedia.org/w/index.php?title=%DB%B5_%D8%AC%D9%85%D8%A7%D8%AF%DB %8C_%D8%A7%D9%84%D8%A2%D8%AE%D8%B1&action=edit&redlink=1&preload=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8%A C%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8 C%D8%A8%D9%86%D8%AF%DB%8C&editintro=%D8%A7%D9%84%DA%AF%D9%88:%D8%A7%DB%8C%D8 %AC%D8%A7%D8%AF+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87/%D8%A7%D8%AF%DB%8C%D8%AA%E2%80%8C%D9%86%D9%88%D8%A A%DB%8C%D8%B3&summary=%D8%A7%DB%8C%D8%AC%D8%A7%D8%AF+%DB%8C%DA%A 9+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D9%86%D9%88+%D8% A7%D8%B2+%D8%B7%D8%B1%DB%8C%D9%82+%D8%A7%DB%8C%D8% AC%D8%A7%D8%AF%DA%AF%D8%B1&nosummary=&prefix=&minor=&create=%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%AA+%DA%A9%D8%B1%D8%AF %D9%86+%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87+%D8%AC%D8%AF %DB%8C%D8%AF) ۶۷۲ (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DB%B6%DB%B7%DB%B2_(%D9%82%D9%85%D8%B1%DB%8C)) هجری قمری درگذشت.

Ouroboros
09-22-2012, 05:51 PM
من هیچوقت نفهمیدم که چه می‌گوید!

mamad1
09-22-2012, 05:51 PM
بشنو از نی چون حکایت می کند
از جدایی ها شکایت می کند

کز نیستان تا مرا ببریده اند
در نفیرم مرد و زن نالیده اند

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق

هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
بازجوید روزگار وصل خویش

من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوشحالان شدم

هر کسی از ظن خود شد یار من
از دورن من نجست اسرار من


سر من از ناله ی من دور نیست
لیک چشم و گوش را آن نور نیست

تن ز جان و جان ز تن مستور نیست
لیک کس را دید جان دستور نیست

آتش است این بانگ نای و نیست باد
هر که این آتش ندارد نیست باد

آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد

نی حریف هر که از یاری برید
پرده هاایش پرده های ما درید

همچو نی زهری و تریاقی که دید؟
همچو نی دمساز و مشتاقی که دید؟

نی حدیث راه پرخون می کند
قصه های عشق مجنون می کند

محرم این هوش جز بی هوش نیست
مر زبان را مشتری جز گوش نیست

در غم ما روزها بیگاه شد
روزها با سوزها همراه شد

روزها گر رفت گو:"رو باک نیست
تو بمان ای آنک چون تو پاک نیست"

هرکه جز ماهی ز آبش سیر شد
هرکه بی روزیست روزش دیر شد

درنیابد حال پخته هیچ خام
پس سخن کوتاه باید_ والسلام

mamad1
09-22-2012, 05:54 PM
من هیچوقت نفهمیدم که چه می‌گوید!

عجیبه
شعر های مولانا با ادم حرف میزنن