PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : کارکرد دشنام



Soheil
08-17-2012, 06:39 PM
مساله ای که مدتیه بهش فکر میکنم اینه که خیلی از فحشهای رکیکی که استفاده میکنیم در واقع از نظر بنده نکته منفی ای ندارند. بنظر من با استفاده از این اصطلاحات به عنوان دشنام، مسایلی چون سرکوبِ آزادی جنسی و زن ستیزی را به رسمیت میشناسیم. همچنین برخی از آنها مستقیما تاییدی بر احکام مسخره اسلام است. فحشهایی مثل *س کش، جنده، مادر جنده، خواهرتو *اییدم(و فحشهای مشابه که فرو رفتن آلت مرد در زن نکته اصلیشان است:e40d:)، حرامزاده، زنا زاده، نجس، لامصب و ... . سئوال اینست که اگر این کلمات از نظر کسی منفی نیست و همچنین منشا خرافی، زنستیزانه و ... دارند، باز هم باید از آنها استفاده شود؟ آیا زیان استفاده از این فحشها بر سودشان نمیچربد؟

نکته جالبی که زیاد باهاش برخورد کردم، اینه که خیلیا که ظاهرا اسلام را کنار گذاشته اند و با تندترین لحنها هم از آن انتقاد میکنند، از حرف زدنشان مشخص است که هنوز مسلمانند مثلا نه تنها از حرام زاده، سگ، نجس، بی دین و خیلی کلمات اسلامی دیگر برای فحش استفاده میکنند، بلکه واقعا هنوز به این مفاهیم اعتقاد دارند.

دسته دیگری از کلمات که بعنوان فحش استفاده میشوند، نام برخی از حیوانات است. در این مورد هم من اصلا موافق این فحشها نیستم. خر این حیوان دوست داشتنی، شاید در این میان بیشتر از بقیه حیوانات مورد ظلم قرار گرفته باشد. خصوصا اینکه اگر فردی رفتارهای غیراخلاقی کند، به او میگویند جانور یا حیوان. مگر رفتار غیراخلاقی(حتی غیر آگاهانه) در بین حیوانات چه اندازه دیده میشود که انسانیت و حیوانیت بعنوان دو قطب مخالف (اولی مثبت و دومی منفی) شناخته میشوند؟ شما بگویید، آیا این بی احترامی به حیوانات نیست؟

درباره کودکان و فحش هم میخواستم بدانم گفتن کلمات رکیک(حتی بدون خشم) جلوی کودکان چه تبعاتی دارد!؟

نکته دیگر که فعالان حقوق زنان مطرح میکنند حق برابر زنان در فحش دادن و استفاده از کلمات رکیک است. که من هم موافقم.

پ.ن: این پست و پست قبلی من نگرهای شخصی هستند. به درستی نظراتم اطمینان ندارم، و چندان تحقیقی در این باره نکرده ام.
پ.ن 2: من تازه متوجه شدم که گویا یک تاپیک دیگر بنام "کارکرد ناسزاگویی" پیشتر باز شده است. فکر نمیکردم در تالار فلسفه و منطق باید دنبال این موضوع بگردم. متاسفم، هر کاری که مدیران صلاح میدانند بکنند.:e032:

Mehrbod
08-18-2012, 12:07 AM
دوستان نگرشان درباره ناسزاگویی و فحش دادن چیست؟ چگونه چنین چیزی پدید آمده و چرا کار میکند؟

از سوی دیگر چرا بیشتر ناسزاها پیرامون اندام جنسی و سکس هستند، آنهم کمابیش در همه فرهنگ‌ها و کشورها؟

Russell
08-18-2012, 01:15 AM
مهربد جان اتفاقا یه تحلیل خیلی جالب و کامل من دیدم از Steven Pinker که خیلی بامزه هم هست :21:
YouTube - Authors@Google: Steven Pinker (https://www.youtube.com/watch?v=hBpetDxIEMU)
این رو از دقیقه 20 به بعدش ببین در مورد همینه،البته کلش حقیقتا جالبه.کاملترش در این کتاب (https://en.wikipedia.org/wiki/The_Stuff_of_Thought) هست،اینا هم گویا کوتاه شده همون قسمت مورد نظر هستن:
YouTube - Steven Pinker - The Language of Swearing (1/2) (https://www.youtube.com/watch?v=1BcdY_wSklo)

YouTube - Steven Pinker - The Language of Swearing (2/2) (https://www.youtube.com/watch?v=yyNmGHpL11Q&feature=relmfu)

(https://en.wikipedia.org/wiki/The_Stuff_of_Thought)

Ouroboros
08-18-2012, 03:05 PM
کارکرد ناسزاگویی برای من انتقال یا «فرافکنی» دشواری‌های ذهنی‌ام به دیگران است، یک پروسه‌ی زبانی که طی آن شخصی که باعث بوجود آمدن ناراحتی در من شده است را بخاطر آنچه کرده/گفته مجازات می‌کنم. شدت دشنام‌گویی هم طبیعتا با شدت خطای سرزده از دشنام‌شنونده ارتباط مستقیم دارد. یک کاربرد دیگر دشنام‌گویی برای من شوکه کردن مخاطبانم و برهم زدن آرامش روانی آنها برای همراهی بیشترشان با موضع من است، برای مثال استعاره‌ی «فاشیسم فرزند حرام‌زاده‌ی سرمایه‌داری است» به نوعی همدلی‌برانگیزتر از دیگر روشهای موجود برای بیان همان گزاره‌ به نظر می‌رسد. یکی دیگر تغییر و دگرگونی تصویر ذهنی که از من برایشان بوجود آمده(بخصوص در فروم‌نویسی و اینترنت که ارتباط واقعی-در مقابل ارتباط مجازی-وجود ندارد)است.

Russell
08-18-2012, 03:14 PM
کارکرد ناسزاگویی برای من انتقال یا «فرافکنی» دشواری‌های ذهنی‌ام به دیگران است، یک پروسه‌ی زبانی که طی آن شخصی که باعث بوجود آمدن ناراحتی در من شده است را بخاطر آنچه کرده/گفته مجازات می‌کنم. شدت دشنام‌گویی هم طبیعتا با شدت خطای سرزده از دشنام‌شنونده ارتباط مستقیم دارد. یک کاربرد دیگر دشنام‌گویی برای من شوکه کردن مخاطبانم و برهم زدن آرامش روانی آنها برای همراهی بیشترشان با موضع من است، برای مثال استعاره‌ی «فاشیسم فرزند حرام‌زاده‌ی سرمایه‌داری است» به نوعی همدلی‌برانگیزتر از دیگر روشهای موجود برای بیان همان گزاره‌ به نظر می‌رسد. یکی دیگر تغییر و دگرگونی تصویر ذهنی که از من برایشان بوجود آمده(بخصوص در فروم‌نویسی و اینترنت که ارتباط واقعی-در مقابل ارتباط مجازی-وجود ندارد)است.
آری امیر گرامی،این جناب پینکر هم به همین نتیجه رسیده که این کلمات باعث تحریک ناخوداگاه احساسات منفی میشود.حالا از آنجا که احساسات منفی ما با مواد ضائد بدن خودمان یا حیوانات و همچین سکس که در آن احساست منفی مثل سکس با محارم(فحش های ناموسی) و ناتوانی جنسی و اینها همراه است کلمات جنسی و اینها در ناسزاگویی موج میزند.
البته از جنبه شخصی من برایم حقیقتا مهم نیست کسی بمن چنین چیزهایی بگوید،اما در لحظه اول که انسان مورد حمله لفظی قرار میگیرد ناخودآگاه واکنش نشان میدهد.

Mehrbod
08-18-2012, 07:01 PM
با سپاس از دوستان، بویژه امیر گرامی در دو نکته درخور اندیشه‌ای که برشمرد.

فکر نمیکردم به این زودی پاسخ این پرسش را به این خوبی بگیرم!

فرنود‌های آورده شده خود رشته‌های زیادی را برای اندیشیدن باز کرد، اینکه برای نمونه چگونه ما ناخودآگاه از ابزار ناسزاگویی
یا هتا ناسزاهای نرم و سوم کَس - لعنت به سانسورچی‌های فلان فلان شده - برای گرفتن توجه دیگران به موضوع سود میبریم!





آری امیر گرامی،این جناب پینکر هم به همین نتیجه رسیده که این کلمات باعث تحریک ناخوداگاه احساسات منفی میشود.حالا از آنجا که احساسات منفی ما با مواد ضائد بدن خودمان یا حیوانات و همچین سکس که در آن احساست منفی مثل سکس با محارم(فحش های ناموسی) و ناتوانی جنسی و اینها همراه است کلمات جنسی و اینها در ناسزاگویی موج میزند.
البته از جنبه شخصی من برایم حقیقتا مهم نیست کسی بمن چنین چیزهایی بگوید،اما در لحظه اول که انسان مورد حمله لفظی قرار میگیرد ناخودآگاه واکنش نشان میدهد.


و یا چرایی جنسی بودن ناسزاها که فکر نمیکنم از این بهتر میتوانست توضیح داده شود.

Ouroboros
08-20-2012, 11:47 PM
جنسی بودن دشنام‌ها می‌تواند ریشه در مردسالاری هم داشته باشد، به این طریق که من برای تحقیر شما در جایگاه یک مرد، به زنان خویشاوند شما توهین کرده، با این عمل می‌گویم که شما مسئول رفتار آنها هستید، و تقصیر از شماست که مثلا خواهرتان فلان شده یا مادرتان بهمان. به عبارتی امکان ندارد شما بتوانید زن را مسئول اعمال خود بشمارید و همچنان عمل یا موقعیت بد او را «سرزنش‌وار» به برادر، پسر، پدر، شوهر و ... تحویل بدهید.

Russell
08-21-2012, 12:18 AM
آری،حتما در جوامع غربی یا همین خاورمیانه که سابقه مردسالاری دارد همین هم هست.اما باز گلی بگوشه جمال غرب که دیگه حداقل بخواهر طرف کاری ندارند.
تا این درجه کار به ناموس داشتن فکر کنم فقط در ایران اینجور باشه

mamad1
08-21-2012, 06:10 AM
شخصا برای من فحش دادن به اعلی حضرت فعلی و قبلیش
یک اب گوارا و بسیار خنک بر روی اتش دل هست
البته خیلی خیلی موقتی وگذرا
همین فقط

Anarchy
08-21-2012, 06:37 AM
شخصا برای من فحش دادن به اعلی حضرت فعلی و قبلیش
یک اب گوارا و بسیار خنک بر روی اتش دل هست
البته خیلی خیلی موقتی وگذرا
همین فقط

منظور شما از این دو اعلی حضرت حتما اون دو آخوند هست دیگه:4:؟

mamad1
08-22-2012, 05:32 PM
منظور شما از این دو اعلی حضرت حتما اون دو آخوند هست دیگه:4:؟

بله مگر جز این دو تا [....](به علت رکیک بودن بیش از حد دچار خود سانسوری شدم:4:)اعلی حضرت دیگه ای هم داریم؟

کلمه اعلی حضرت رو به خودی خود به ذهنم نرسیده بود ماجراش جالبه

چند روز پیش در یک مراسمی شرکت کردیم
جناب قاسم شعله سعدی رو دیدیم
ایشون به خاطر مواضع سیاسی در اوین بودند که ازاد شدند
به خاطر جو منفی که عده ای از حزب اللهی ها علیه ایشون درست کرده بودن من شناخت زیادی نداشتم
به هر حال برام جالب شد و سرچ کردم توی گوگل

و به نامه مادر 86ساله ایشون به اعلی حضرت برخورد کردم



اعلیحضرتا با همه مراتب فوق، همانطور که گفتم حتی درخواست مرخصی استعلاجی برای فرزندم ندارم ولی چون به دلیل کهولت سن، بیماری، فرسودگی جسم و جان، بعد مسافت و کثرت پله های زندان اوین حتی امکان ملاقات از پشت میله های زندان هم ندارم، نظر شما را به موارد زیر جلب می کنم:۱. یا دستور فرمایید سینه مرا هم محافل خودسر بشکافند همانطور که سینه پروانه فروهر را شکافتند و مرا به گورستان ببرند تا به فرزند شهیدم اصغر بپیوندم:سر می برند و گویند فرمان پادشاه است
فرمان بود ولیکن این نیست رسم شاهی۲. دستور فرمایید مرا هم در اوین زندانی کنند تا به فرزند اسیرم بپیوندم شاید بوی پیراهن یوسفم چشم و دلم را روشن کندیا رب از اندازه بگذشته است ظلم پادشاه
سایه او از سر این خلق کی کم می شود


جالبه که بدونید برادر ایشون توی جنگ شهید شدن


http://www.irangreenvoice.com/article/2012/apr/05/20781
اینم ادرس برای مشاهده متن کامل نامه

Russell
08-22-2012, 05:51 PM
ممد جان بگمانم این اثرات فعالیت در هم میهم و خودسانسوری اجباری باشه.
من هم یکمی متاسفانه اینجوری شدم در اثر فعالیت اونجا.ولی اینجا هر چه میخواهد دل تنگت بگو :4:

Mehrbod
08-22-2012, 06:37 PM
ممد جان بگمانم این اثرات فعالیت در هم میهم و خودسانسوری اجباری باشه.
من هم یکمی متاسفانه اینجوری شدم در اثر فعالیت اونجا.ولی اینجا هر چه میخواهد دل تنگت بگو :4:


هر چه دل تنگتان میخواهد بگویید، ولی پیشتر از امنیت خود مطمئن باشید!

mamad1
08-23-2012, 06:09 PM
اره دیگه حق با شماست
همین روزا باید منتظر این باشم که یه 405 مشکی شیشه دودی تو راه دانشگاه جلوم سبز شه
خفتم کنن ببرنم جایی که عرب نی انداخت:21:

کافر_مقدس
08-28-2012, 04:14 PM
همین روزا باید منتظر این باشم که یه 405 مشکی شیشه دودی تو راه دانشگاه جلوم سبز شه خفتم کنن ببرنم جایی که عرب نی انداخت:21:پس بهتره از همین حالا به فکر جور کردن یه سند 200- 300 میلیونی باشی تا بعدها اگه از اون شکنجه گاه زنده و سالم بیرون اومدی به عنوان وثیقه بذاری آزاد بشی !

به هر حال گفتن پیشگیری بهتر از اینه که بعدن چه کنم چه کنم راه بندازی !http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/12.gif

Soheil
12-17-2012, 07:29 PM
عنوان تاپیک گویاست، هر بحثی پیرامون دشنام/فحش/ناسزا میتواند در این تاپیک مطرح شود. :e057:

برای شروع تعریف دشنام گویی از ویکی پدیا را نقل میکنم:
دشنام گویی، فحاشی یا ناسزاگویی کاربرد واژه هایی در زبان است که معمولا به منظور خوارداشت، بی احترامی یا آزردن شخص یا پدیده ای به کار می رود ولی دشنام گویی به حالت شوخی نیز یکی از کاربردهای آن است.

استیون پینکر در کتاب خود به نام «پنجره‌ای به سرشت انسان»، دشنام‌گویی را به پنج رده طبقه‌بندی می‌کند:
- زشت‌گویی، که نقطه مقابل ادب است و توجه مخاطب را به موضوعی منفی می‌کشاند.
- هتاکی، که برای آزردن طرف مقابل به کار می‌رود.
- بددهنی، که تنها برای جلب توجّه و رفتار مردوارانه به‌کار می‌رود.
- دشنام تشدیدی، که برای شدّت بخشیدن به عبارت مورد نظر به‌کار می‌رود، مثل «کدوم گوری بودی؟»
- تخلیه احساسات، که در مورد رخدادهایی مثل ریختن قهوه و غیره به کار می‌رود. مثل «اَی لعنت بر ...»
به این پنج رده می‌تواند ردهٔ «دشنام بدخواهانه» را نیز افزود که در جمله‌هایی مانند «خدا ازش نگذرد!» بیان می‌شود.

منبع: دشنام‌گویی - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%81%D8%AD%D8%B4)


یک سرچ ساده در اینترنت کردم، گمان نمیرود منابع فارسی درست و حسابیِ چندانی در این باره موجود باشند. دوستانی که در این زمینه اطلاع دارند میتوانند در مورد تاریخ ناسزا، سود یا زیانهای آن، تفاوتها و شباهتهای ناسزاگویی در فرهنگهای مختلف، نظرات و عادتهای شخصی و هر چیز سودمند دیگر در اینجا بنویسند تا ما هم بهره ببریم. البته قبل از آن میتوانید مخالفت یا موافقت خود را با ناسزاگویی اعلام کنید.:e032:

این هم سخنی از صادق هدایت درباره فحش که متاسفانه نتوانستم بفهمم منبع دقیقش کدام نوشته ایشان است:
فحش یکی از اصول ایجاد تعادل در آدمیزاد است. اگر فحش وجود نداشته باشد، بله، آدمی دق می کند. بیشتر از تعداد و نوع فحش هرزبانی می شود از اوضاع مردمی که در یک ناحیه زندگی می کنند سر درآورد و رابطه بین شان را کشف کرد . زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد «فحش آبدار» زیاد دارد. ما که سر این ثروت عظیم نشسته ایم چرا ولخرجی نکنیم؟!

این صفحه هم برای سرگرمی بد نیست:e107::
‫فحش های +۱۸ | Facebook‬ (http://www.facebook.com/pages/%D9%81%D8%AD%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DB%B1%DB%B8/229700240422879?ref=stream)

iranbanoo
12-17-2012, 07:38 PM
فحش و ناسزا جزو لاینفک ادبیات روزمره ی ما هستند
بدون ناسزا گویی انگار کلام خشک است:e057:
اما جالب اینجاست که یکسری از این فحش ها و ناسزا ها انقدر معمول شده اند که اصلا جنبه ی بدی ندارند و شاید از دهان مودب ترین ادمها شنیده شوند.
اما به نظرم از حدو حدود گذر کردن مثل این است که رسما طرف را به ... بسته ایم و اصلا قابل دفاع نیست.
این رفتار را خیلی در بین آقایان میبینیم...چرا؟؟؟

SAMKING
12-17-2012, 07:45 PM
گاهی میتوان تسوکها(ساعتها) سخنرانی و اندرز را در یک دشنام آبدار فشرده کرد....

بخشی از بیانات ... در سال اصلاح الگوی مصرف و صرفه جویی:e105:

undead_knight
12-18-2012, 07:05 PM
البته من بین ناسزاگویی به دیگران در حضور خودشون و ناسزاگویی وقتی شخص مورد نظر حاضر نیست تفاوت میزارم.
وقتی ما به شخصی که در مقابلمون هست مستقیما ناسزا میگیم در واقع به جز تخلیه خشم و ناکامی هدفمون حداقل رسوندن آزار روانی به شخص هست در صورتی که در مورد دوم معمولا ناسزا با هدف تخلیه خشم صورت میگیره و گاهی حتی مخاطبش میتونند اشیا هم باشند! :)

yasy
12-19-2012, 08:44 AM
واسه من كاربرد انچنانی نداره بیشتر به جای دشنام، مودبانه چیزی میگم كه از صد تا دشنام بدتر باشه اثرآن در تخلیه ی خشم خودم و تخلیه ی انرژی طرف مقابل خیلی بیشتر از دشنامه:e415:
ولی خوب روش ناجوان مردانه ایه:e403:

meaning
12-19-2012, 10:03 AM
خب؛ من كلاً عادت به فوحش ندارم؛ اگه رفتار حماقت انگیز كسی اذیتم
كنه می خندم اصلا بهش فوحش نمی دم!
اما دیگه از هرمز، اینا رو یاد گرفتم : بی سواد، كودن، عمله ی جهل و ...
این هم خیلی كم استفاده می كنم: تخم آخوند:e414: !
كلا به خودش فوحش می دم حتی اگه مقام عظما باشه؛ آخه چه كاری ِ
مان و باباشو یا خوار و مادرشو فوحش بدی؛ از فوحش های ركیك خندم می گیره ! :))

mamad1
12-19-2012, 12:02 PM
گاهب اوقات فحش جنبه + داره
مثلا ادم به دوست صمیمیش میگه دیوس
دو طرف حال میکنن

کافر_مقدس
12-19-2012, 12:50 PM
دشنام های من که از " احمق و بی شعور و کثافت" فراتر نمیره ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/12/6.gif

به تازگی هم یه فحش جدید یاد گرفتم و وقتی با یکی دعوام میشه که مذهبی هست بهش میگم متحجر ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/10.png

sonixax
12-19-2012, 12:57 PM
دشنام های من که از " احمق و بی شعور و کثافت" فراتر نمیره ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/12/6.gif

به تازگی هم یه فحش جدید یاد گرفتم و وقتی با یکی دعوام میشه که مذهبی هست بهش میگم متحجر ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/10/10.png

زرشک !
فحشی که با ک شروع نشه که فحش نیست !

iranbanoo
12-19-2012, 12:57 PM
کافر جان شما خیلی مثبتیا.....
فحش باید اصالت داشته باشه

کافر_مقدس
12-19-2012, 02:23 PM
البته اینکه کسی فحش نمیده دلیل بر این نیست که نمی تونه بده یا بلد نیست ! به دلایلی که پیشتر گفته شد علاقه ای به گفتن فحش های ناموسی ندارم. یه "دیوث" هم می گفتم که اون هم از موقعی که معنیش رو فهمیدم دیگه سعی می کنم کمتر به زبون بیارم .

وقتی قصد فحش دادن دارید لااقل به معنی اون هم توجه کنید . مثلن یکی به یکی دیگه میگه میمون ! ولی آیا نمی دونه که اجداد خودمون هم میمون و یا شبه میمون بودند ؟! در واقع طرف با این کارش داره بی سوادی و ناآگاهی خودش رو نشون میده ! یا وقتی داره به مادر و خواهر طرف توهین های رکیک می کنه خب اینجا هم شخص دشنام دهنده در حال ثابت کردن فهم و شعور پایین خودش به طرف مقابل هست . البته حالا که دارم فکر می کنم در یک حالت دشنام دادن به پدر و مادر طرف مجاز هست و قابل توجیه . چون میشه گفت لعنت بر پدر و مادر فلانی که اون رو پس انداختند و اینطور بار آوردند. ولی هنوز فلسفه ی فحش دادن به عمه ی بیچاره برام جا نیفتاده ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/09/13.gif

البته همونطور که ممد گرامی گفت گاهی اوقات این فحش دادن ها جنبه ی طنز داره و جدی نیست . ولی خب دارم فکر می کنم من به صمیمی ترین دوستم هم که انواع ناسزاها رو رد و بدل می کنیم( مثل جنده ، لاشی، کونی! و ..) و کلی هم از خجالت عمه ی همدیگه درمیایم ولی باز هم به خودمون اجازه نمیدیم که به خواهر و مادر همدیگه جسارت کنیم. نمی دونم چرا گفتن ناسزاهای ناموسی(خواهر و مادر) حتا به شوخی اون هم ناراحت کننده هست .

در آخر اینکه فحش باید معنا و مفهوم داشته باشه.منظورم از مفهوم داشتن این هست که واقعی باشه. فحشی که واقعی نباشه میشه ناسزا .

برای نمونه به واژه های زیر توجه کنیدبی شعور ، احمق ، دیوانه ، متحجر !

می بینید؟! تمام این ها مفهومی هستند ! خب وقتی طرف سطح شعورش پایین هست بهش میگم بی شعور . در واقع اصلن ناسزایی گفته نشده و فقط یکی از خصوصیاتش بهش یادآوری شده . یا وقتی طرف آی کیوی پایینی داره بهش میگم احمق یا کودن . یا همونطور که گفتم وقتی مذهبی هست ببشتر بهش میگم متحجر و کلی هم حال می کنم ! و از همه مهم تر اینکه بعدش عذاب وجدان هم پیدا نمی کنم که چرا بهش ناسزا گفتم . چون هر چی که بهش گفتم واقعیت داشته

SAMKING
12-19-2012, 03:06 PM
البته اینکه کسی فحش نمیده دلیل بر این نیست که نمی تونه بده یا بلد نیست ! به دلایلی که پیشتر گفته شد علاقه ای به گفتن فحش های ناموسی ندارم. یه "دیوث" هم می گفتم که اون هم از موقعی که معنیش رو فهمیدم دیگه سعی می کنم کمتر به زبون بیارم .
دیوث یعنی چی؟:e405::e108:

iranbanoo
12-19-2012, 03:25 PM
ما مردیم و داستان این حساسیت های مردان ایرانی به خواهر و مادر را نفهمیدیم!!!

چیزی که ما تا به حال شاهد اون هستیم اینه که القابی مثل (بی شعور,احمق و...)بیشتر باعث رنجیده شدن طرف میشن تا فحش های به قول خودمان رکیک!
من اگر به دوستم یک بار بگم بی شعور ممکنه یه ماهی با هم قهر باشیم اما فحش های رکیک از قضا صمیمی ترمون هم میکنه:))
چون بیشعور خطاب کردن لقبی نارواییه که من به تشخیص خودم به طرفم نسبت میدم اما فحش های به قول شما ناموسی وقتی به فلسفش برمیگردیم همچینم بد نیستن و تنها دید ماست که اونها رو تا به این حد غیر قابل تحملش کرده.
در کل ن استفاده از هر اون چیزی که ممکنه باعث رنجش طرف بشه رو نمی پسندم خصوصا تو ادبیات روزمره اما نمیشه انکار کرد که شسته -رفته بودن بیش از حد و حساسیت زیادی به خرج دادنم چندان جالب نیست.
ادب چیز زیباییه و مسلما مبنا ی ارتباط بر قرار کردن بر همینه اما گاهی از جاده بیرون زدن هم جای دوری نمیره:e415:

Anarchy
12-19-2012, 06:28 PM
دیوث یعنی چی؟:e405::e108: دیوث . [ دَی ْ یو ] (ع ص ) قواد. دیبوب . آنکه مردان را بر زن خود وارد کند. آنکه درباره ٔ زن خود حسادت و غیرت نداشته باشد. این واژه از زبان سریانی است و معرب شده است . (از تاج العروس ). کسی که درباره ٔ زن خود غیرت نداشته باشد. پزوند.دراره و دنگل . (ناظم الاطباء). قرطبان . کلتبان . قندع . (منتهی الارب ). مرد بی غیرت . (مقدمه ٔ لغت میرسید شریف جرجانی ). قواد. (قاموس فیروزآبادی ). بی غیرت و بی حمیت و در رساله ٔ معربات نوشته که این معرب است در اصل دیوث بتخفیف تحتانی و تاء فوقانی بود و بعضی نوشته اند که دیوث بمعنی کسی که زن خود را بدیگران دهد. (غیاث ) (آنندراج ). بی رشک . (تفلیسی ) (مهذب الاسماء) (زمخشری ) (دهار). بی ننگ . (دهار). بنابگفته ٔ جوالیقی این کلمه عبری و یا سریانی است . (المعرب جوالیقی ص 155). زن جلب . قرمساق . جاکش . زن بمزد. قرنان . ممانی . کشخان . معرس . قواد بر عیال خود و بر اهل خود. بی رشک . بچشم خودبین . شاخدار. بی عار. (یادداشت مؤلف ) : چون سبب کردی کشیدی سوی خویش مثل آن را پس تو دیوثی ز پیش . مولوی . هرکسی که ... یکی از زنان مصطفی (ص ) یا دیگر انبیاء راتهمت نهد ملحد و کافر و ملعون باشد... از بهر آنکه رسول (ص ) را دیوث گفته باشد. (النقض ص 83).

folaani
06-04-2013, 06:31 PM
یک بار مطلبی شنیدم که تحقیقات نشون داده بود که ناسزاگویی باعث کاهش فشار روانی و جسمی میشه و برای سلامتی خوبه.
البته طبیعتا در مواقعی که فشار زیادی به آدم میاد.
وگرنه حالا یکی بیشتر اوقات عصبی هست خب اول حتما مشکل جدی تری داره که باید برای سلامتی خودش هم که شده به فکر حل اون مشکل باشه.

ولی خب حساب کنید الان زندگی اینقدر سخته و اینقدر یک مشت بیشعور همه جا هستن و حکومتهای فاسد و مستبد و فریبکار که آدم خیلی اوقات خشمگینه و حداقل کاری که میتونه برای تخلیهء خودش و سلامت روان و کاهش فشار جسمانی خودش بکنه اینه که ناسزا و فحش بده حتی شده پیش خودش فقط.

نظر شما در این رابطه چیه؟
منکه الان دیگه اصلا فشار رو توی خودم نگه نمیدارم و زیاد ناسزا و فحش میدم زیرلب هم که شده.
اینطوری واقعا تاثیرش رو در کاهش فشارهای مضر حس میکنم.

folaani
06-04-2013, 06:33 PM
این همه فشار رو بریزیم توی خودمون که میترکیم آخه!
مریض میشیم.
دیوونه میشیم.

نمیدونم این دین و مذهب چطوری میگن آدم همش صبر کنه و خودش رو کنترل کنه و فحش نده.
واقعا چطوریه شدنیه آخه؟
واسه چی همچین حرفی زدن؟

ناسزا گفتن یه مکانیزم دفاعی و تخلیهء فشاره.
حتی میشه گفت تحمل آدم رو هم بالا میبره.

Soheil
08-13-2013, 09:00 PM
البته من بین ناسزاگویی به دیگران در حضور خودشون و ناسزاگویی وقتی شخص مورد نظر حاضر نیست تفاوت میزارم.
وقتی ما به شخصی که در مقابلمون هست مستقیما ناسزا میگیم در واقع به جز تخلیه خشم و ناکامی هدفمون حداقل رسوندن آزار روانی به شخص هست در صورتی که در مورد دوم معمولا ناسزا با هدف تخلیه خشم صورت میگیره و گاهی حتی مخاطبش میتونند اشیا هم باشند! :)
این سخن رو من قبل از این از کسی نشنیده بودم.
اگه اشتباه نکنم یاس در یکی از ترانه هاش از اینکه مردم ایران عادت دارند جلوی طرف قربون صدقه برن و پشت سر ببندن به فحش و ناسزا، انتقاد کرده بود. آیا این حرف شما کار این افراد رو تایید میکنه یا چی؟ شما فکر میکنی این رفتار دورویی نیست و در واقع یجور تخلیه خشم هست؟ به بیان دیگر این ناسزاها از ته دل و از نفرت نیست؟ کلا تشریح کنید..

undead_knight
08-14-2013, 04:35 AM
این سخن رو من قبل از این از کسی نشنیده بودم.
اگه اشتباه نکنم یاس در یکی از ترانه هاش از اینکه مردم ایران عادت دارند جلوی طرف قربون صدقه برن و پشت سر ببندن به فحش و ناسزا، انتقاد کرده بود. آیا این حرف شما کار این افراد رو تایید میکنه یا چی؟ شما فکر میکنی این رفتار دورویی نیست و در واقع یجور تخلیه خشم هست؟ به بیان دیگر این ناسزاها از ته دل و از نفرت نیست؟ کلا تشریح کنید..
نه ببین،در حالت اول طرف معمولا هدفش اینه که با ناسزاگویی علاوه بر تخلیه خشم، طرف مقابل رو هم آزرده بکنه ولی وقتی کسی پیشش نیست هدفش تخلیه خشم هست و ربطی به این نداره که طرف از اون آدم ها بدش میاد یا نه.
البته اگر مخاطب آدم باشه طبیعتا همراه با نوعی نفرت هم هست ولی حجم این نفرت ارتباط خاصی به ناسزاگویی این شکلی نداره.

Angela
03-19-2014, 09:19 PM
بددهنی و ریشخند و گیسخند! و خوارداشت و ... هم ابزارهای خوبی هستند و کمگاه کارآمدی بالاتری میابند
در چه زمانهایی و کارآمدی بالاتر در چه چیزی؟
کاربرد دشنام در تخلیه خشم گوینده - و همفکرانش- هست و اگه باعث همراهی مخاطبان بشه به خاطر هیجان زده شدن اونهاست نه اینکه واقعا با فکر کردن دقیق به حرف گوینده باهاش همراه شده باشن, مثل یه سخنرانی پرشور انقلابی که شنونده ها رو هیجان زده می کنه و می شورونه, بنابراین اگه هدف گفتگو آگاه سازی مخاطبان باشه دشنام چه سودی داره؟

Mehrbod
03-19-2014, 09:39 PM
در چه زمانهایی و کارآمدی بالاتر در چه چیزی؟
کاربرد دشنام در تخلیه خشم گوینده - و همفکرانش- هست و اگه باعث همراهی مخاطبان بشه به خاطر هیجان زده شدن اونهاست نه اینکه واقعا با فکر کردن دقیق به حرف گوینده باهاش همراه شده باشن, مثل یه سخنرانی پرشور انقلابی که شنونده ها رو هیجان زده می کنه و می شورونه, بنابراین اگه هدف گفتگو آگاه سازی مخاطبان باشه دشنام چه سودی داره؟

لغزش شما اینجاست آنجلا جان که هومن را تنها یک ماشین اندیشگر انگاشته‌ای, هنگامیکه سُهش‌ها نیز نقش بسزا و هتّا بیشتری در همان اندیشه‌یِ ما دارند.
اگر ساختار و درونمایه‌یِ سخن خردین و فرنودین است, سُهش رنگ و بو و شیوه‌ای است که درونمایه‌یِ سخن رسانیده میشود.

من میتوانم گفته‌یِ کسی را "چرت" بخوانم, میتوانم "چرت و پرت" بخوانم یا میتوانم پا را فرا برده و "کس و شعر" بخوانم: اینها
در مغز خواننده برداشت یکسانی نمیسازند و در فرهود, همچون یک رنگسار, سختی و هِرفتیِ دیدگاهِ مرا همراه با درونمایه میرسانند.

پارسیگر

Angela
03-19-2014, 10:15 PM
درسته، احساسات به تاثیرگذاری سخن شما کمک می کنن اما همین تحریک احساسات باعث میشه که عده ای نتونن واقعا به درونمایه حرف شما فکر کنن و اون رو بفهمن بلکه همراهی شون از روی جوگیر شدنه، از طرف دیگه عده ای به لاک دفاعی میرن و میخوان مقابله به مثل کنن که نتیجه یک گفتگوی صد در صد احساسی بدون محتواست

Mehrbod
03-19-2014, 10:28 PM
درسته، احساسات به تاثیرگذاری سخن شما کمک می کنن اما همین تحریک احساسات باعث میشه که عده ای نتونن واقعا به درونمایه حرف شما فکر کنن و اون رو بفهمن بلکه همراهی شون از روی جوگیر شدنه، از طرف دیگه عده ای به لاک دفاعی میرن و میخوان مقابله به مثل کنن که نتیجه یک گفتگوی صد در صد احساسی بدون محتواست

آری این هم هست. ولی خب برای همین من گفتم یک ابزار است و برای همین گفتم «کمگاه» بجای «پُرگاه» به کار میاید. من هم مانند خود ات
دوست دارم آشتی‌آمیز و دوستانه با دیگران گفتگو و هماندیشی کنم, ولی خب اینها بیشتر آرمان‌ و آرزوپروری هستند و ما (نژاد هومنی) هنوز آنجا نیستیم!


پ.ن.
کسی مانند هیتلر نمونه‌وار استاد همین شوراندن و برانگیزاندن سُهش‌هایِ شنوندگان خود اش بوده و میشود یک نمونه‌یِ خوب از کژبهره بردن.



پارسیگر