PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : دفاع مقدس



Kaveh
05-31-2012, 05:23 AM
تنها جنگ معاصر ایران که در آن یک وجب از خاکمان را از دست ندیدیم همین جنگ با عراق بود. جنگی که با سیاست بد انقلابیون آغاز شد و با حمایت کل دنیا عراق به قصد جداکردن خوزستان به ایران تجاوز کرد اما به همت فرزندان ایران دشمنان از خاک ایران بیرون شدند. گرچه حرفها و حدیثها در باب طولانی شدن جنگ نحوه مدیریت آن و علل ایجاد آن زیاد است ولی حماسه هایی که سربازان ایرانی در این جنگ خلق کردیم همیشه برایمان گرامی خواهد بود!

سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر است. زمانی که روند جنگ کاملا تغییر یافت و این شهر دلاور به آغوش وطن بازگشت.


http://www.youtube.com/watch?v=YOoAjhG1Rtk

Kaveh
05-31-2012, 05:40 AM
آهنگ ممد نبودی ببینی را حتما شنیده اید. آهنگ زیباییست که اگر واقعا بدانید برای که سروده شده و چه غمی را در خود دارد اشک به چشمانتان می آید.
محمد جهان آرا در این آهنگ در واقع نمادی از تمامی افرادی است که برای این شهر جنگیدند و در نهایت در روز آزادی خرمشهر در کنار رفقای پیروز و شادشان نبودند که آزادی آن را جشن بگیرند.
در اولین روزهای حمله به شهر گروه کوچکی از سربازان وظیفه و نظامیان ژاندارمری و نیروهای سپاهی به همراه نیروهای داوطلب مردمی (شامل چند زن) دفاع از این شهر را بر عهده داشتند آنها در حالیکه روز به روز در حلقه محاصره ارتش عراق وضعیت بدتری پیدا می کردند به دفاع از شهر ادامه دادند. آنها با همان نیروی اندک و با کمترین ساپورت از تهران یک ماه در برابر نیروهای صدام مقاومت کردند. در این فاصله تلفات زیادی به نیروهای صدام وارد کردند و توانستند تمامی جمعیت شهر و بسیاری روستاهای اطراف را خارج کنند و به مناطق امنتر بفرستند.

http://en.wikipedia.org/wiki/Battle_of_Khorramshahr



http://www.youtube.com/watch?v=NLIq5939FnM

Russell
05-31-2012, 06:33 AM
البته علاوه بر همه اینها در جنگ از تعداد زیادی کودک و بچه مدرسه ای بطور انبوه استفاده شد که باعث میشه نشه نگاه رمانتیک به این جنگ کرد خیلی جاها.با اون ارتش و تجهیزات قبل از انقلاب با کمی عقل سلیم میشد به اتش بس رسید بدون از دست دادن یک وجب خاک.حمایت جهانی از صدام بجای ایران هم علتش این بود که صدام عددی نبود در برابر ایران،بهش سلاح مدرن میدادند که جنگ طولانی بشه و هر دو طرف تضعیف بشند.حاکمان ابله ایرانم بچه های ایران رو با اتوبوس از مدرسه بر میداشتند میریختن جلوی تانک :2:

Theodor Herzl
05-31-2012, 07:51 AM
http://youtu.be/2Q9tkrB8Py4

---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:46 AM ---------- ارسال قبلی در 08:45 AM ----------

یک مساله دیگر هم بگم ، اصولاً اگر انقلابی نمی‌شد ، صدام هم به ایران حمله نمیکرد و جنگی در نمیگرفت ، این همه هم کشته نمی‌شدند ، آن نیز از همه چیز وطن پرستانه تر بود! ولی‌ بچه‌های این میهن با هیچی‌ جلوی دنیا ایستادند، اسرائیل هم بخاطر منافع خودش ، ولی‌ خیلی‌ در جنگ به ایران کمک کرد و سلاح فروخت و در واقع این سلاح‌ها بود که به کمک در جبهه‌ها اومد.

---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:51 AM ---------- ارسال قبلی در 08:46 AM ----------

من که صهیونیست کافر حربی هستم ، این آهنگران خون به جیگر آدم می‌کنه میشنوی چه برسه به یک مسلمان ۲ آتیشه معتقد!

Kaveh
05-31-2012, 08:11 AM
در واقع فکر کنم اسراییل تنها کشوری بود که به ایران اسلحه فروخت.
حتی شوروی هم به ایران سلاح نمی فروخت. تا بعد از جنگ که یک فروش نظامی درست و حسابی داشت.
اواخر جنگ کار به آنجا رسیده بود که محسن رضایی گفت دیگر گلوله هم برای شلیک نداریم.

برخلاف ایران عراق به خوبی تجهیز شد. فروش هواپیماهای فرانسوی سوپراتاندارد واقعا برای ایران مشکل ساز شد.

Kaveh
05-31-2012, 08:22 AM
البته علاوه بر همه اینها در جنگ از تعداد زیادی کودک و بچه مدرسه ای بطور انبوه استفاده شد که باعث میشه نشه نگاه رمانتیک به این جنگ کرد خیلی جاها.با اون ارتش و تجهیزات قبل از انقلاب با کمی عقل سلیم میشد به اتش بس رسید بدون از دست دادن یک وجب خاک.حمایت جهانی از صدام بجای ایران هم علتش این بود که صدام عددی نبود در برابر ایران،بهش سلاح مدرن میدادند که جنگ طولانی بشه و هر دو طرف تضعیف بشند.حاکمان ابله ایرانم بچه های ایران رو با اتوبوس از مدرسه بر میداشتند میریختن جلوی تانک
:2:

به نظر من این دیدگاه چندان دقیقی نیست. یعنی هیچکجا نیامدند در مدرسه بچه ها ببرند جنگ! اینقدر که اوضاع خراب نبود. اینها بیشتر تبلیغات صدام و مجاهدین است. مساله از اینجا ناشی می شد که خود نوجوانان برای رفتن به جنگ شوق داشتند و با کپی امضای پدر و مادر و یا در سنین پایینتر با استفاده از شناسنامه دیگری نامنویسی می کردند. فکر نمی کنم مدرکی وجود داشته باشد که حرف فوق شما را تایید کند جز از منابع تلویزیون صدام و مجاهدین که در طی جنگ برای کوبیدن ایران متوصل به این داستانها شده بودند. در سالهای اخیر هم دوباره قضیه را بزرگنمایی کردند.

مشکل اصلی عدم نظم و قانون در داخل ایران بود. در آن اوضاع دیگر کسی به این فکر نبود که بیاید استعلام کند این افرادی که آمده اند 18 سالشان تمام شده یا نه. از آن طرف خیلی پیرمردها هم می آمدند. در خرمشهر چندین زن به زور مانده بودند داخل شهر که کاری کنند. به زور آنها را می فرستادند عقب. اینها همه مایه افتخار است. غربیها وقتی یک سگ صاحبش را از مرگ نجات می دهد قهرمانش می کنند و مدال می دهند به او آنوقت حضور امثال شهید فهمیده در جنگ نباید مایه شرم ما باشد. شرایط آن بوده و مردم ایران با غیرت!

مساله دیگر دفاع از خانه است. در برخی مناطق مردم همان منطقه اسلحه دست می گرفتند. یعنی پسر یک خانواده که فرضا 15 سال داشت و خانه اش ویران شده و خانواده اش کشته شده بودند دیگر فکر نمی کرد که بچه است. قاطی بسیجی ها می شد و می جنگید.

Kaveh
05-31-2012, 08:28 AM
یک مساله دیگر هم بگم ، اصولاً اگر انقلابی نمی‌شد ، صدام هم به ایران حمله نمیکرد و جنگی در نمیگرفت ، این همه هم کشته نمی‌شدند ، آن نیز از همه چیز وطن پرستانه تر بود! ولی‌ بچه‌های این میهن با هیچی‌ جلوی دنیا ایستادند، اسرائیل هم بخاطر منافع خودش ، ولی‌ خیلی‌ در جنگ به ایران کمک کرد و سلاح فروخت و در واقع این سلاح‌ها بود که به کمک در جبهه‌ها اومد.

مساله مهمی است. در واقع کسانی که بعدها امثال ده نمکی شدند (نیروهای بسیجی و نه ارتش) و طلبکار از ملت، اینها در واقع خودشان عامل انقلاب بودند که منجر به جنگ شد.
با اینحال خیلی از کسانی که برای مملکتشان جنگیدند بعد جنگ به جای اینکه چماق بردارند بیایند داخل شهر به جان ملت بیفتند و یا به دنبال کسب امتیاز از جنگیدنشان باشند برگشتند سر زندگی قبلیشان. شرم بر آنها که حتی پایشان به جبهه ها نرسید اما بعد با جور کردند چند تا پرونده شدند جانباز و رزمنده و طلبکار از زمین و زمان.


***

و واقعا شرم بر این ملت (به خصوص خودیهای حکومتی و برادران ذوبی) که بعد این مدت از جنگ و اینهمه منفعت که بردند یک کار مثبتی هم برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره رزمندگان ایران انجام ندادند. حتی یک سایت جامع درست و حسابی در مورد جنگ نیست. مقالات ویکی پدیا ناقص و خالی است. فیلم در مورد جنگ هم که دیگر یا تعطیل شد یا شده جکهای بی مزه ده نمکی! دریغ از یک بازی رایانه ای مناسب که ساخته باشند (حداقل بدهند یک شرکت آمریکایی برایشان بسازد) هر کاری هم که شده پشتش دنبال یک سوء استفاده سیاسی یا بزرگنمایی خودشان بوده اند. چند سال دیگر فکر کنم بچه ها اصلا ندانند جنگی در این مملکت شده!

از آن طرف مناطق جنگی. خرمشهر و آبادان رها شده اند. هنوز آب آشامیدنی ندارند. آبادان زمان شاه شده بهشت فراموش شده. بندر خرمشهر که دیگر بندر نیست!

Russell
05-31-2012, 08:56 AM
به نظر من این دیدگاه چندان دقیقی نیست. یعنی هیچکجا نیامدند در مدرسه بچه ها ببرند جنگ! اینقدر که اوضاع خراب نبود. اینها بیشتر تبلیغات صدام و مجاهدین است. مساله از اینجا ناشی می شد که خود نوجوانان برای رفتن به جنگ شوق داشتند و با کپی امضای پدر و مادر و یا در سنین پایینتر با استفاده از شناسنامه دیگری نامنویسی می کردند. فکر نمی کنم مدرکی وجود داشته باشد که حرف فوق شما را تایید کند جز از منابع تلویزیون صدام و مجاهدین که در طی جنگ برای کوبیدن ایران متوصل به این داستانها شده بودند. در سالهای اخیر هم دوباره قضیه را بزرگنمایی کردند.

مشکل اصلی عدم نظم و قانون در داخل ایران بود. در آن اوضاع دیگر کسی به این فکر نبود که بیاید استعلام کند این افرادی که آمده اند 18 سالشان تمام شده یا نه. از آن طرف خیلی پیرمردها هم می آمدند. در خرمشهر چندین زن به زور مانده بودند داخل شهر که کاری کنند. به زور آنها را می فرستادند عقب. اینها همه مایه افتخار است. غربیها وقتی یک سگ صاحبش را از مرگ نجات می دهد قهرمانش می کنند و مدال می دهند به او آنوقت حضور امثال شهید فهمیده در جنگ نباید مایه شرم ما باشد. شرایط آن بوده و مردم ایران با غیرت!

مساله دیگر دفاع از خانه است. در برخی مناطق مردم همان منطقه اسلحه دست می گرفتند. یعنی پسر یک خانواده که فرضا 15 سال داشت و خانه اش ویران شده و خانواده اش کشته شده بودند دیگر فکر نمی کرد که بچه است. قاطی بسیجی ها می شد و می جنگید.
چرا موثق نیست کاوه گرامی؟
من خودم یک موردش رو از یکی از معلمان دوران مدرسه شنیدم که خودش اون زمان نوجوان بوده.کسان دیگری هم که ازشون این چیزها رو شنیدم معمولن خودشون زمان جنگ شاهد بودند.بچه ها رو میبردند چندین ساعت تو هیئت با زیارت عاشورا و پروپاگندا تحریک میکردند بعد میفرستادند جلوی تانک یا پاک کردن مین یا برای موجهای انسانی.
در جنگ خیلی شرایط عوض میشود و تنها اولویت دفاع از هر انچه هست بالاتر از همه چیز هست،ولی برای کشوری که پیشنهاد صلح رد میکند باید بیاید بگوید با چه دلیلی بچه های با سن کم را میفرستاده جلو تانک.بررسی سنی هم کاری ندارد و از اون حرفهاست،مثلن حسین فهمیده تشخیصش با یک مرد 18-19 ساله چند صدم ثانیه زمان میبرد؟!
اساسن وقتی خمینی میاید از ارتش 20 میلیونی صحبت میکند و اینکه ما چقدر جمعیت داریم و بچه بسازید که لشگر اسلام زیاد بشد دقیقن منظورش همینها بوده.چون در دیدگاه اینها بچه و بزرگ برای شهادت فرقی ندارند.بر خلاف گفته شما اتفاقن این تفکیک سنی چیز مهمیست و در جنگ ایران و عراق به مرحله جدیدی رفته این تاکتیکها،یکی از تاکتیکهای اصلی بوده که ایران در این جنگ بکار برده.

The Friends World Committee for Consultation in London estimates that a quarter-million children bear arms in the world. Conservative estimates are that 95,000 child soldiers were killed during the Iran-Iraq war. My organization, Defense for Children International, was instrumental in caring for a number of the Iranian child prisoners of war - some as young as 11 - who were used as front-line troops, and our experience convinces us that military service has a devastating effect on children, leaving many of the survivors emotionally crippled.

http://www.nytimes.com/1988/12/19/opinion/l-child-soldier-treaty-has-wide-support-697888.html?src=pm

The conflict is often compared to World War I,[6] in that the tactics used closely mirrored those of that
conflict, including large scale trench warfare, manned machine-gun posts, bayonet charges, use of barbed wire across
trenches, human wave attacks across no-man's land

http://www.saylor.org/site/wp-content/uploads/2011/08/HIST351-11.1.4-Iran-Iraq-War.pdf

https://en.wikipedia.org/wiki/Human_wave_attack

http://www.abovetopsecret.com/forum/thread202322/pg1

Mehrbod
05-31-2012, 10:22 AM
و واقعا شرم بر این ملت (به خصوص خودیهای حکومتی و برادران ذوبی) که بعد این مدت از جنگ و اینهمه منفعت که بردند یک کار مثبتی هم برای زنده نگهداشتن یاد و خاطره رزمندگان ایران انجام ندادند. حتی یک سایت جامع درست و حسابی در مورد جنگ نیست. مقالات ویکی پدیا ناقص و خالی است. فیلم در مورد جنگ هم که دیگر یا تعطیل شد یا شده جکهای بی مزه ده نمکی! دریغ از یک بازی رایانه ای مناسب که ساخته باشند (حداقل بدهند یک شرکت آمریکایی برایشان بسازد) هر کاری هم که شده پشتش دنبال یک سوء استفاده سیاسی یا بزرگنمایی خودشان بوده اند. چند سال دیگر فکر کنم بچه ها اصلا ندانند جنگی در این مملکت شده!

بیشتر مانند یادآوری یک خاطره بد می‌ماند که در نهایت هم بازیچه سیاست‌های جمهوری اسلامی شده باشیم.






از آن طرف مناطق جنگی. خرمشهر و آبادان رها شده اند. هنوز آب آشامیدنی ندارند. آبادان زمان شاه شده بهشت فراموش شده. بندر خرمشهر که دیگر بندر نیست!

این ویژگی‌ها هم به خرمشهر و .. کوتاه نمی‌شود. ایران را یک مشت دزد می‌گردانند که کوچکترین دلبستگی به این خاک و آب و فرهنگش ندارند.

sonixax
05-31-2012, 03:09 PM
به نظر من این دیدگاه چندان دقیقی نیست. یعنی هیچکجا نیامدند در مدرسه بچه ها ببرند جنگ! اینقدر که اوضاع خراب نبود. اینها بیشتر تبلیغات صدام و مجاهدین است. مساله از اینجا ناشی می شد که خود نوجوانان برای رفتن به جنگ شوق داشتند و با کپی امضای پدر و مادر و یا در سنین پایینتر با استفاده از شناسنامه دیگری نامنویسی می کردند. فکر نمی کنم مدرکی وجود داشته باشد که حرف فوق شما را تایید کند جز از منابع تلویزیون صدام و مجاهدین که در طی جنگ برای کوبیدن ایران متوصل به این داستانها شده بودند. در سالهای اخیر هم دوباره قضیه را بزرگنمایی کردند.

مشکل اصلی عدم نظم و قانون در داخل ایران بود. در آن اوضاع دیگر کسی به این فکر نبود که بیاید استعلام کند این افرادی که آمده اند 18 سالشان تمام شده یا نه. از آن طرف خیلی پیرمردها هم می آمدند. در خرمشهر چندین زن به زور مانده بودند داخل شهر که کاری کنند. به زور آنها را می فرستادند عقب. اینها همه مایه افتخار است. غربیها وقتی یک سگ صاحبش را از مرگ نجات می دهد قهرمانش می کنند و مدال می دهند به او آنوقت حضور امثال شهید فهمیده در جنگ نباید مایه شرم ما باشد. شرایط آن بوده و مردم ایران با غیرت!

مساله دیگر دفاع از خانه است. در برخی مناطق مردم همان منطقه اسلحه دست می گرفتند. یعنی پسر یک خانواده که فرضا 15 سال داشت و خانه اش ویران شده و خانواده اش کشته شده بودند دیگر فکر نمی کرد که بچه است. قاطی بسیجی ها می شد و می جنگید.

کاوه جان این فیلم را نه صدام ساخته نه مجاهدین ! بلکه خود خود جمهوری اسلامی ساخته و از تلویزیون ملی خودش هم با افتخار پخش کرده :

http://www.youtube.com/watch?v=rFk7qi_n6F0

در عین حال شخصن چند نفری از نزدیکان را میشناسم که به زور به جبهه بردنشان ! در همه جای دنیا وقتی جنگی در میگیرد غیر نظامیان را از میدان نبرد دور میکنند - در جمهوری اسلامی نه تنها زورکی کسی که نمیخواهد بجنگد را به جنگ میبرند (که از نظر استراتژیکی هم بسیار خطرناک است) بلکه کودکان را هم مجبور میکردند نقش تخریبچی (برند بپرند روی مین) رو برای فرماندهان مفت خور جمهوری نکبتی اسلامی بازی کنند !

Kaveh
05-31-2012, 04:56 PM
بنده قصدم از تاپیک این بحثها نبود. 3 خرداد آمد و رسانه های ایرانی (؟) خارج گویا در خواب بودند. اینجا کمی آدم به فکر می افتد که آیا ایران بعد از 1979 فریز شده است!؟ مسلما نشده و خیلی اتفاقها افتاده. جنگ به هر دلیلی پیش آمد می توانست نتیجه دیگری می داشت. تصور کنید همین خرمشهر و آبادان فقط اگر در دست صدام می ماند. برخی از ما به خوبی از نبرد استالینگراد آگاهیم و برخی روز به روز جنگ جهانی دوم را حفظیم ولی چیز زیادی در مورد محاصره آبادان و خرمشهر نمی دانند. اینها چیزهایی نیست که باید فراموش شود. بحثهای اینجا مرا نگران می کند که گویا بعد جمهوری اسلامی صحبت در مورد جنگ هم به فراموشی سپرده خواهد شد.

دوستان انصافا به قضیه نگاه کنند. در مورد وجود سربازان زیر 16-18 سال در جنگ شکی نیست. اما نه آن ابعادی را دارد که ادعا می شود و نه روندی سیستمیک بوده. تبلیغات و پروپوگاندای هم برای همه بوده که در این میان نوجوانان هم متاثر می شدند. در این مورد شنیده ها و شایعه ها نمی شود دلیل. هیچ سیستم منظمی برای به کار گیری کودکان در جنگ نبود. تخریب چی به این معنا نیست که بچه جمع کنند و بریزند روی مین. آن اسلحه و آن چند ماه آموزش نمی ارزد که طرف را دود کنند به هوا. کار اینها جمع آوری مینها بوده. در شرایط خاصی افرادی (دلیلی نیست حتما کودک باشند!) خودشان برای پیشبرد عملیات غیر ممکن دست به پریدن روی مین می زدند. هیچ کس را به زور جلوی مین نینداختند. به این کار می گویند فداکاری. اگر اینطور بود و زوری کلی فراری از جبهه داشتیم. ما حق نداریم در کنج آرام خانه خودمان بیاییم شجاعتها و قهرمانیهای آنها را که برای حفظ خاک بوده و حداقل منجر به آن شده را اینطور قضاوت کنیم. آن هم با تبلیغات دو دشمن اصلی ایران در جنگ: صدام و مجاهدین!

در مورد ویدیوی جمهوری اسلامی من نوجوانی را می بینم که با اراده خود و با اختیار خود اسلحه دستش گرفته و آمده جنگ. همانطور که گفتم اینها همه داوطلبی بوده است. اگر زمان حمله عرب هم چنین هیجانی برای دفاع وجود می داشت الان وضع همگی ما خیلی بهتر بود. فراموش نکنیم صدام برای خلق کردن قادسیه دوم به ایران حمله کرده بود. گفته بود چند شب بعد در تهران با خبرنگاران مصاحبه می کنم. غیر ممکن هم نبود. چون ارتش ایران که دچار آشوب بود بنابر این تنها چیزی که جلوی این پیشروی را گرفت مقاومت داوطلبانه ملت و مردم ایران بود. چه آنها که از تهران و شهرهای دیگر بسیج می شدند چه محلیها و یا سربازان کم پستهای ژاندارمری و مرزبانی. در سالهای بعد جنگ بود که جنگ از طرف ایران سر و سامان گرفت و سربازگیری منظم شد و ارتش وارد عمل شد و غیره که باز هم با نبود تجهیزات نظامی همان اسلحه بود و سرباز!


حمید شمس‌اللهی، آزاده دفاع مقدس که هشت سال از عمر خود را در اسارتگاه‌های تنگ و تاریک بعثی‌ها روزگار را با آموزش زبان فرانسوی به اسرا گذراند و امروز با گذشت 30 سال خاطرات شیرین خود را از آن روزها بازگو می‌کند.

وی خاطره‌ای به یادماندنی از کم سن و سال‌ترین آزاده دفاع مقدس روایت می‌کند: «علیرضا احمدی» نوجوان 10 ساله‌ای بود که در عملیات «رمضان» به همراه پدرش از مشهد برای درست کردن شربت به منطقه آمده بود. در پنجمین روز این عملیات که تعداد زیادی از رزمندگان به اسارت بعثی‌ها درآمدند، این پدر و پسر نیز اسیر می‌شوند.

نیروهای بعثی عراق می‌خواستنداز این نوجوان به عنوان سوژه تبلیغاتی بهره‌برداری کنند؛ بنابراین این او را در اسارتگاه از پدرش جدا کردند و به کاخ صدام بردند. از سویی دیگر تمام لحظاتی که علیرضا و پدرش از هم دور بود، پدر چنان در اسارتگاه اشک می‌ریخت، با سوز دل دعای توسل می‌خواند و بهانه علیرضا را می‌گرفت، که هنوز هم آن لحظات از یادم نرفته است.

بعثی‌ها، علیرضا را به بغداد و پادگان‌های مختلف بردند؛ آنها می‌خواستند با این کار بگویند که امام خمینی(ره) بچه‌ها را به جبهه می‌فرستد!

علیرضا در مقابل دوربین‌های داخلی و خارجی عراق قرار گرفت؛ افسران عراقی با زبان کودکانه از علیرضا ‌پرسیدند «آیا پشیمان نیستی که به مناطق جنگی آمدی؟ الان تو باید پیش مادرت بودی‌، بگو چه می‌خواهی؟ اسباب‌بازی می‌خواهی، برایت بیاوریم؟» آنها می‌خواستند علیرضا را تحت‌ تأثیر قرار داده و با احساسات او بازی کنند اما علیرضا این نوجوان 10 ساله در مقابل این هجمه‌ها تنها سخنی که گفت این بود «آیا می‌توانید یک قرآن برایم بیاورید؟» با همین چند کلمه نگاه بلند و روح بزرگ این نوجوان عیان شد و بعثی‌ها نتوانستند به اهداف خودشان دست پیدا کنند لذا بیش از یک ماه بعد علیرضا را پیش پدرش بازگرداندند. لحظات وصال این پدر و پسر صحنه تماشایی بود که جای دوربین‌ها برای ثبت این لحظات خالی بود.

در اسارتگاه «موصل دو» باز شد؛ علیرضای کوچک که مرد بزرگ این امتحان بود، با قد کوتاهش از بین سربازان عراقی عبور کرد و وارد اسارتگاه شد و درآغوش پدرش آرام شد؛ اسرای دیگر که از پشت سیم‌ خاردارها و نرده‌ها شاهد این صحنه بودند با صدای بلند این بیت را زمزمه کردند که «یوسف گم‌گشته باز آید به کنعان غم مخور/کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور». روز وصال این پدر و پسر حال و هوای خاصی داشت به طوری که حتی برخی سربازان و فرماندهان عراقی با دیدن این صحنه گریه کردند؛ علیرضا در بدو وارد به اسارتگاه اذان زیبایی سر داد که یکی از دلنشین‌ترین اذان‌هایی بود که در طول عمرم شنیدم.

Reactor
05-31-2012, 05:50 PM
این ها همه درست و منطقیه که اگر انقلاب نمیشد جنگی هم در نمیگرفت و حمایت غرب از عراق برای طولانی کردن و فرسایشی کردن مهمات نظامی ایران بود و هم یکجور گوشمالی به حیوان بازی های خمینی برای به گند کشیدن دنیا!
اما این ها دلیل نمیشه که فداکاری های یک عده جوان رو که از جانشون گذشتند تا دست یکی از بزرگترین و خطرناک ترین دشمنان ایران رو که تقریبا به خون این کشور تشنه بود رو از خاک و زن و بچه ی این کشور دور نگه دارند نادیده بگیریم!
این کار خیلی کار بزرگی بوده.
من با حرف دوست عزیز کاوه ی گرامی موافقم و معتقدم که اگر 1400 سال پیش مردم ایران نصف غیرتی که مردم زمان جنگ به این خاک داشتند رو از خودشون بروز میدادند نه فقط سرنوشت ایران بلکه سرنوشت یک سیاره الان چیز دیگری بود!!

Reactor
05-31-2012, 06:01 PM
االبته وقتی که جنگی خانمان سوز با هدف استعمار و تجاوز از سوی دشمن شروع شود معمولا تمام نیروها اعم از پیر و جوان و خردسال بسیج میشوند. من تا جایی که اطلاع دارم در اواخر جنگ جهانی دوم و حمله ی متفقین به آلمان جوانان کم سن و سال آلمانی زیادی از کشورشون در برابر تهاجم متفقین دفاع کردند و کشته شدند. در مورد دفاع ژاپنی ها در برابر ارتش آمریکا هم همین طور بود.
البته همین اتفاق هم وقتی آلمان ها و سایر ارتش متحدین به کشورهای دیگر یورش میبردند اتفاق می افتاد.
حتی خود آمریکا هم زمان جنگ جهانی دوم در بندر پرل هاربر نوجوانان زیر سن 18 سال که اکثرا15-16 ساله بودند رو آموزش نظامی میداد چون اگر بمب اتم اختراع نمیشد شدیدا احتمال میرفت که به این نوجوانان برای شرکت در جبهه های جنگ نیاز پیدا بشه!

Russell
05-31-2012, 06:11 PM
دوستان انصافا به قضیه نگاه کنند. در مورد وجود سربازان زیر 16-18 سال در جنگ شکی نیست. اما نه آن ابعادی را دارد که ادعا می شود و نه روندی سیستمیک بوده. تبلیغات و پروپوگاندای هم برای همه بوده که در این میان نوجوانان هم متاثر می شدند. در این مورد شنیده ها و شایعه ها نمی شود دلیل

گرامی ما نمیگوییم که چندتا نفر هم حالا فرد زیر 18 سال رفته اند و در حمله اول عدهای در مقاومت خودجوش کشته شدند.ما میگوییم به طور سیستماتیک کودکان را (بنا به تعریف کودک سرباز (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%86% D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88% D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86) به کودکان زیر 15 سال گفته میشوند) برای پاکسازی مینها و خط مقدم و بعنوان موج انسانی جلوی تیربار فرستاده اند.مجاهدین در جنگ ایران و عراق با صدام همدستی کردند و هزار ایراد دیگر و که من از آنها خوشم نمیاد،ولی دلیل نمیشود که هر چه که اینها هم مدعی آن باشد دروغ باشد.منبعی که من برای حداقل حداقل 95000 کودک سرباز کشته شده در جنگ است از سازمان بین المللی حمایت از کودکان است نه مجاهدین.منابع دیگر هم که من و میلاد از آنها نقل کردیم شاهدان هستند نه شایعه.در مقابل مدارک و شاهدان مدعای شما فقط اینست که مجاهدین این هم این را میگویند پس حقیقت ندارد و بزرگنمایی شده.
من منظور شما را از زیبا و افتخار و انتخاب کودک (و نه نوجوان) 10 ساله نمیفهمم.همینطور تعریف شما را از پروپاگاندا.پروپاگاندا یعنی همین مغز شویی گسترده تا طرف خودش با پای خودش برود به مقصود پروپاگاندا عمل کند،وگرنه اسمش پاراپاگاندا نیست.اینکه پدر و مادر هم اجازه چنین کاری را داده باشند از توحش و فهم کم آنهاست و اجازه همچین حماقتهایی فقط در جوامع بدوی مثل ایران خودمان داده میشود.تنها توجیه جنگ که من هم اگر بودم خودم را موضف میدانستم در آن شرکت کنم نه نجات خاک بلکه نجات مردم و آینده و تاریخ یک کشور است.یعنی در همه جنگها کودکان را سرمایه و هدف نهایی برای حفظ و نگهداری میدانند نه اینکه کودک 10 ساله را ببرند خط مقدم جبهه.



ما حق نداریم در کنج آرام خانه خودمان بیاییم شجاعتها و قهرمانیهای آنها را که برای حفظ خاک بوده و حداقل منجر به آن شده را اینطور قضاوت کنیم. آن هم با تبلیغات دو دشمن اصلی ایران در جنگ: صدام و مجاهدین!
عزیز من نه من نه فکر میکنم هیچ یک از کاربران دیگر سنمان قد نمیداده که در کنج خانه باشیم یا در خط مقدم.این همان بای پس شدن خرد و اخلاق با بالا زدن ناسیونالیسم است.ما نمیگوییم که نباید در برابر صدام مقاومت میشد (انها که مقاومت کردند بسیار قابل ستایش هستند و قهرمان ملی)،میگوییم آن یاد و خاطره که ازش سخن میگویید فیلم هندیست.چند صد هزار کودک کشته شده در خط مقدم رمانتیک نیست.در دنیا هم اینگونه بکشتن دادن کودکان معمول نیست و یکی از بیخردانه ترین و وحشیانه ترین اعمال ممکن است.

Reactor
05-31-2012, 06:20 PM
من با افراد زیادی از آشنایان نزدیک که در جنگ شرکت داشتند راجع به مسائل مربوط به کودکان در جبهه ها که مطرح میشه صحبت کردم. البته لازم به گفتن نیست اولیش پدرم بود.
همگیشون این جور مسائل مثل به اجبار فرستادن کودکان و سوءاستفاده ی جنسی از کودکان در جبهه رو به شدت رد میکردند.
نتیجه ای که خودم گرفتم این بوده که اون زمان اینقدر جَو و تبلیغ برای به جبهه رفتن وجود داشته که افراد خیلی زیادی داوطلبانه و در قالب بسیجی و سپاهی به جبهه ها اعزام میشدند که درصدی شون رو هم کودکان و پیرمردها تشکیل میدادند.
شاید از نظر تجهیزات در آخر جنگ کم آورده بوده باشیم ولی اینجور که من فهمیدم از نظر انسانی به خِنِسی نخورده بودیم. پس لازم نبوده کودکی رو به زور به جبهه بفرستیم.
البته با این مقاله از آرش بیخدا در مورد شهید هم موافقم:
http://arashbikhoda.wordpress.com/2012/05/20/شهید/

Russell
05-31-2012, 06:21 PM
االبته وقتی که جنگی خانمان سوز با هدف استعمار و تجاوز از سوی دشمن شروع شود معمولا تمام نیروها اعم از پیر و جوان و خردسال بسیج میشوند. من تا جایی که اطلاع دارم در اواخر جنگ جهانی دوم و حمله ی متفقین به آلمان جوانان کم سن و سال آلمانی زیادی از کشورشون در برابر تهاجم متفقین دفاع کردند و کشته شدند. در مورد دفاع ژاپنی ها در برابر ارتش آمریکا هم همین طور بود.
البته همین اتفاق هم وقتی آلمان ها و سایر ارتش متحدین به کشورهای دیگر یورش میبردند اتفاق می افتاد.
حتی خود آمریکا هم زمان جنگ جهانی دوم در بندر پرل هاربر نوجوانان زیر سن 18 سال که اکثرا15-16 ساله بودند رو آموزش نظامی میداد چون اگر بمب اتم اختراع نمیشد شدیدا احتمال میرفت که به این نوجوانان برای شرکت در جبهه های جنگ نیاز پیدا بشه!

راکنور جان نخست اینکه کودک سرباز یعنی زیر 15 سال،یعنی همون بچه های 10-11 یا 13 -14 ساله.دوم اینکه فقط نازیها در اواخر جنگ اونهم که برلین داشت تسخیر میشد در بعد وسیع از این حیون بازیها کردند که البته بنظر میرسه ج.ا در این توحش دست نازیها رو هم از پشت بسته.

من هم مخلص کسایی که رفتن از مردم کشور و من دفاع کردن در برابر صدام هستم،ولی شجاعت و افتخار برای بچه 11 ساله معنی نداره و تا اسم شجاعت میاد نباید فیوز مغزمون بپره.بچه 10-11 ساله تو جبهه یعنی حماقت خالص و توحش بزرگسالان مسئولش.اونهم تو جنگی که نصف بیشتر اون پیشنهاد صلح روی میز بوده.و اکثر این کشته ها هم برای همین مدت هست.

Russell
05-31-2012, 06:29 PM
شاید از نظر تجهیزات در آخر جنگ کم آورده بوده باشیم ولی اینجور که من فهمیدم از نظر انسانی به خِنِسی نخورده بودیم. پس لازم نبوده کودکی رو به زور به جبهه بفرستیم.

در تعریف کودک سرباز هم تعریفی از زور نیست.بچه های ایرانی همونقدر داوطلبانه میجنگیدند که بچه های آلمانی در برلین.نمیدونم کجای مطلب گنگ هست درباره پروپاگاندا و اینکه در جنگیدن کودک 10 ساله تنها سوال مطرح اینه که کدوم ابله ای گذاشته این در خط مقدم باشه بجای این سوال که بزور و با کتک آوردنش خط مقدم یا نه.

در اینجا هیچ صحبتی از اجبار نیست چون برای کوذکان زیر 15 سال معنی نداره این حرفها:
ماده ۳۸ کنوانسیون حقوق کودک (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%A9%D9%86%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%B3%DB%8C%D9%88%D 9%86_%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82_%DA%A9%D9%88%D8%AF%D A%A9) اعلام می‌کند که: گروه‌های سیاسی نباید از افراد زیر پانزده سال درجنگ استفاده کنند. همچنین «پروتکل اختیاری شرکت کودکان درجنک» از طرفین درگیری‌ها می‌خواهد که به افراد زیر هیجده سال اجازه شرکت درجنگ داده نشود و سربازگیری اجباری در مورد این افراد نیز ممنوع می‌باشد (ماده۴).[۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%86% D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88% D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86#cite_note-autogenerated1-0) همچنین این پروتکل اختیاری از حکومت‌ها می‌خواهد که کودکان را برای اقدامات نظامی بسیج نکنند و از نام‌نویسی انها برای شرکت در درگیری‌های نظامی خودداری شود و حکومتها برای بازگست آرامش جسمانی و روانی کودکان تلاش کنند. (ماده ۶)[۱] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%86% D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88% D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86#cite_note-autogenerated1-0) بنابر ماده ۸٫۲.۲۶ اساسنامه رم از دادگاه کیفری بین‌المللی تصویب شده درسال ۱۹۹۸ و اجرایی شده در ۱ ژوئیه ۲۰۰۲، «سرباز گیری یا نام نویسی از افراد زیر ۱۵ سال برای شرکت در درگیری‌های نظامی ممنوع و یک جرم جنگی محسوب می‌شود.»[۲] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%86% D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88% D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86#cite_note-1) در ۲۶ ژوئیه ۲۰۰۵ شورای امنیت سازمان ملل (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D9%86% DB%8C%D8%AA_%D8%B3%D8%A7%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86_% D9%85%D9%84%D9%84) به اتفاق آراء «قطعنامه ۱۶۱۲ شورای امنیت (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B7%D8%B9%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%DB%B1% DB%B6%DB%B1%DB%B2_%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%A7%DB%8C_% D8%A7%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%AA)» را به تصویب رساند.[۳] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%86% D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88% D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86#cite_note-2) این قطعنامه اولین قدم برای ایجاد سیستم نظارتی و گزارشی به منظور وادار کردن گروه‌های استفاده کننده از کودکان در جنگ برای پذیرش قوانین بین‌المللی بود.[۴] (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%81%D8%A7%D8%AF%D9%87_%D9%86% D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D8%B2_%DA%A9%D9%88% D8%AF%DA%A9%D8%A7%D9%86#cite_note-3)

Mehrbod
05-31-2012, 07:05 PM
در همه اینها آنچه کاوه گرامی می‌نمارد و اشاره میکند هم درست است. دانش ما از آنچه در جنگ ایران و عراق گذشت کمتر از اندازه معمول هم هست.

من از جنگهای ناپلون بناپارت یا هزارسال پیش خود ایران بیشتر میدانم تا جنگ 30 سال پیشش.


دستکم از دید روانشناسی فکر میکنم بیشتر ما هنوز خودمان را شکست خورده در انقلاب میدانیم. جنگی هم که به فرنود انقلاب ناکام ما رخ داده باشد از ذهنمان بیرون میکنیم.

sonixax
05-31-2012, 07:32 PM
در مورد ویدیوی جمهوری اسلامی من نوجوانی را می بینم

کودک !!!

Russell
05-31-2012, 07:42 PM
ببینید یاداوری جنگ به چند منظور میتونه باشه،یکیش تجلیل از سربازان و احترام و رسیدگی به اونهاست،که این خیلی خوبه و خیلیش یاداوری هم نمیخواد میشه همینجوری بهشون رسید و احترام گذاشت هم.
یک دیگه حس میهن دوستی و اتحاد ملی و هویت ملی و اینهاست که توی این مورد اونقدر کمبودی نیست هر چند که بازهم خوبه.
مورد مهمترش واکاوی و بهبود زخمهای جنگ هست که بنظر من از همه مهتره و درس گرفتن ازش،همین بازگوییش کلی میتونه برای آسیب دیدگانش ارامش باشه.اینهم یعنی بازگویی واقعی ماجرا با همه سیاهی هاش و شجاعتهاش البته،نه فیلم فارسی.وقتی نمیشه گفت بالای چشم ما در جنگ ابرویی هم بوده که خوب چه یاداوری و تسکینی؟!
همین هست که کسی مثل دهنمکی باید بیاد یه چیزایی از واقعیتهای جنگ بگه و همه چهارچشمی نگاهش کنن.اینکه برای سربازان میخوندند راه قدس از کربلا میگذرد و بعد اسلحه از اسرائیل میخریدند،بچه ها را میفرستادند خط مقدم،اصلن اسیر کردن و این حرفها در کار نبوده (که البته این باز قابل دفاعتر هست با توجه به شرایط ولی باید گفته بشه).

sonixax
05-31-2012, 07:46 PM
دانش ما از آنچه در جنگ ایران و عراق گذشت کمتر از اندازه معمول هم هست.

دلیل اصلیش همین جمهوری اسلامی و تبلیغات دروغینش در باره جنگ است .
برای مثال شما به افسانه ی حسین فهمیده توجه کنید - برای همه یک قهرمان ملی شده و زمانی که نامش میرود همه از دم دست از فکر کردن میکشند .

در مورد حسین فهمید :



تا به حال کسی به قرار گرفتن فهمیده در کنار نام حسین توجهی کرده ؟!
تا به حال کسی فکر کرده که چه طور نارنجک کمری تونسته یک تانک !!!! رو منهدم کنه ؟!
تا حالا کسی فکر کرده که بر فرض هم که یک تانک این طوری از بین رفت چرا بقیه سر خر رو کج کردند و فرار کردند ؟! اگر در جنگ یکی از همرزمان شما از دشمن ضعیف تر تیر بخورد فرار میکنید ؟!
تا به حال کسی فکر کرده که چرا حسین فهمیده خودش با نارنجک رفته زیر تانک ؟! وقتی تونسته تا تون حد نزدیکش بشه چه طور بوده که نارنجک ها رو زیرش ننداخته ؟! بچه بوده - خر که نبوده !
تا به حال کسی فکر کرده که بدن خود فهمیده میتونسته از شدت انفجار کم کنه ؟! اون هم انفجار نارنجک کمری (ضد نفر) که برای تانک از نیش پشه هم بی اثر تره ! حالا هر چند تا که میخواد باشه .
از همه مهم تر ، کدوم خری در اون شرایط بحران مهمات - اون همه نارنجک رو ول کرده به امون خدا که یک بچه ۱۳ ساله بره برشون داره و باهاشون حمله کنه ؟! یعنی یک مدیریت منابع نبوده در اون جنگ کذایی ؟!


تا هم حرف میزنی طرف میاد میگه فوفولِ فولون فولون شده مگه تو جبهه بودی که این طوری میگی ؟! آره جبهه نبودم ولی یک چیزی به نام عقل دارم و اندکی مطالعه - گوسفند وار یک چیزی رو قبول نمیکنم .
از شخصیت های داستان های خیالی جمهوری اسلامی هم برای خودم قهرمان نمیسازم .

حسین فهمیده یک کودکی بوده از جنس همون تخریبچی هایی که فیلمش رو دیدید ، مغز شویی شده و بعدش پریده روی مینی چیزی حالا به خاطر اسم خاصی که داشته یا قیافه ای که داشته ازش یک افسانه ساختند و بعدش شده بت جامعه ی ایرانی .

یا یک خالی بندی که توی مدرسه مدام توی مخ ما میکردند - سردار فلانی داشته روی کویر پرواز میکرده روز فلان مهدی موعود هم بوده توی بیابون یه دفعه یک کابل برق فشار قوی میبینه (روی هوا بدون پایه !) میکشه بالا که به کابل نخوره (ارتفاع کابل رو داشته باشید) یه دفعه ای از زیرش یه موشک دشمن عراقی رد میشه ! (اف ۱۴ روی رادارش توی عمق خاک ایران دشمن عراقی رو ندیده بوده ! یعنی عراق هواپیمای رادار گریز داشته !!!) .

یا خالی بندی های دیگه ای از این دست :

http://www.youtube.com/watch?v=2F2Eh6gNbDM

Reactor
05-31-2012, 07:57 PM
راکنور جان نخست اینکه کودک سرباز یعنی زیر 15 سال،یعنی همون بچه های 10-11 یا 13 -14 ساله.دوم اینکه فقط نازیها در اواخر جنگ اونهم که برلین داشت تسخیر میشد در بعد وسیع از این حیون بازیها کردند که البته بنظر میرسه ج.ا در این توحش دست نازیها رو هم از پشت بسته.

من هم مخلص کسایی که رفتن از مردم کشور و من دفاع کردن در برابر صدام هستم،ولی شجاعت و افتخار برای بچه 11 ساله معنی نداره و تا اسم شجاعت میاد نباید فیوز مغزمون بپره.بچه 10-11 ساله تو جبهه یعنی حماقت خالص و توحش بزرگسالان مسئولش.اونهم تو جنگی که نصف بیشتر اون پیشنهاد صلح روی میز بوده.و اکثر این کشته ها هم برای همین مدت هست.


راسل گرامی من فکر میکنم سوء تفاهمی شده. بنده ی حقیر کجای نوشتارم استفاده از کودکان در جنگ رو کار خوب و پسندیده ای توصیف کردم؟ بنده هم مانند شما معتقدم باید از ورود این افراد به جبهه ولو به میل شخصی شون 100% جلوگیری به عمل میومد!
نظر من در این ارتباط که شما میفرمائید اینه که یک کودک با اون سن کم کاملا احساسی فکر میکنه. ممکنه با چهارتا روضه و زیارت عاشورا و ذکر مصیبت و شنیدن ندای هل من ناصر... امام حسین خیال شهادت به سرش بزنه. اون بچه اصلا توانایی تشخیص اینکه چه چیزی براش خوبه و چی بده رو نداره.
شاید اون کودک بعدها که به سن بلوغ رسید و کم کم قدرت تشخیص پیدا کرد راهی با 180 درجه اختلاف رو با اونچه که بچه بوده بخواد طی کنه.
افرادی مثل شاهین نجفی یا حتی خود من و خیلی های دیگه اگر اون دوران در اون سنین زندگی میکردیم با توجه به سابقه ی تخمی تخیلی خانوادگی مون احتمالا الان مثل اون بچه ها زنده نبودیم!!!

پس من هیچوقت نمیتونم موافق فرستادن کودکان به جنگ باشم.

Russell
05-31-2012, 08:02 PM
راسل گرامی من فکر میکنم سوء تفاهمی شده. بنده ی حقیر کجای نوشتارم استفاده از کودکان در جنگ رو کار خوب و پسندیده ای توصیف کردم؟ بنده هم مانند شما معتقدم باید از ورود این افراد به جبهه ولو به میل شخصی شون 100% جلوگیری به عمل میومد!
نظر من در این ارتباط که شما میفرمائید اینه که یک کودک با اون سن کم کاملا احساسی فکر میکنه. ممکنه با چهارتا روضه و زیارت عاشورا و ذکر مصیبت و شنیدن ندای هل من ناصر... امام حسین خیال شهادت به سرش بزنه. اون بچه اصلا توانایی تشخیص اینکه چه چیزی براش خوبه و چی بده رو نداره.
شاید اون کودک بعدها که به سن بلوغ رسید و کم کم قدرت تشخیص پیدا کرد راهی با 180 درجه اختلاف رو با اونچه که بچه بوده بخواد طی کنه.
افرادی مثل شاهین نجفی یا حتی خود من و خیلی های دیگه اگر اون دوران در اون سنین زندگی میکردیم با توجه به سابقه ی تخمی تخیلی خانوادگی مون احتمالا الان مثل اون بچه ها زنده نبودیم!!!

پس من هیچوقت نمیتونم موافق فرستادن کودکان به جنگ باشم.

:53:
من هم منظورم خودت یا کاوه گرامی نبود که مثل ما اصلن سنمون به جنگ قد نمیده چه برسه به اینکه مسئولش باشیم یا نباشیم.ولی این بچه ها رو که آدم میبینه تو جبهه نمیشه آروم بمونه.

Reactor
05-31-2012, 08:30 PM
دلیل اصلیش همین جمهوری اسلامی و تبلیغات دروغینش در باره جنگ است .
برای مثال شما به افسانه ی حسین فهمیده توجه کنید - برای همه یک قهرمان ملی شده و زمانی که نامش میرود همه از دم دست از فکر کردن میکشند .
...


البته حدس شما درباره ی این کودک که ممکنه تخریب چی بوده باشه و توسط افرادی شارژ شده باشه هم یک احتمال قابل بحثی هست.
اینجوری که من شنیدم کودکان زیادی در جبهه ها بودند که به روش های مختلفی جان خودشون رو از دست دادند و نامی هم ازشون برده نمیشه. از بین این همه کودک فقط نام "حسین فهمیده" اینقدر معروف شده. من فکر نمیکنم داستان این پسر من درآوردی بوده باشه. بهر حال چند هزار کودک قربانی این جنگ شدند و از قانون احتمالات هم اگر که بخواهیم پیروی کنیم ممکنه یکیشون این شانس رو داشته باشه که اسمش و کاری رو که کرده با جزئیات نقل بشه.
این داستان ها چه واقعی و چه غیر واقعی چیز مهمی نیست.
چیزی که برام مهمه و آدم رو ناراحت میکنه اینه که وقتی میبینم تعداد زیادی از خانواده های شهدا و جانبازان و اسیران که در اون زمان انسان های بالغی هم بودند در حال حاضر با تفکری که اون زمان داشتند کیلومترها فاصله دارند پس یک کودک شجاع ایرانی که با اون سن کم اونقدر شجاعت داشته که به جنگ بره و کشته بشه حتما اگر جنگی نبود و زنده میموند با اون شجاعتش فکرش هم تغییر میکرد و طرز فکرش با اون قدیم ها خیلی خیلی تفاوت داشت .

شاید اون چندین هزار نفر پسر بچه ی شجاع ایرانی اگر زنده میموندند و بالغ میشدند همون هایی بودند که ما در شلوغی های کوی دانشگاه و انتخابات 88 کم داشتیم تا این سیستم رو ساقط کنیم و بخاطر نداشتن همون هاست که مرتب داریم درجا میزنیم؟

شدیدا معتقدم انقلاب منحوس 57 یکی از بدترین بلاهایی بود که بر این سرزمین آمد و از همان ابتدا با گرفتن جان افراد نخبه ی اقتصادی و سیاسی و نظامی کشور شروع شد و با تیر خلاص زدن به کودکان ایرانی در جنگ با عراق به پایان رسید.

Theodor Herzl
05-31-2012, 08:51 PM
من با حرف دوست عزیز کاوه ی گرامی موافقم و معتقدم که اگر 1400 سال پیش مردم ایران نصف غیرتی که مردم زمان جنگ به این خاک داشتند رو از خودشون بروز میدادند نه فقط سرنوشت ایران بلکه سرنوشت یک سیاره الان چیز دیگری بود!!اینطوری هم نیست گرامی‌ ، در زمان حمله به ایران توسط تازی‌ها نیز به نوشته تاریخ طبری همه سرزمین به جنگ گشوده شد و مردم تا پای جان مقاومت کردند!

sonixax
05-31-2012, 11:06 PM
من فکر نمیکنم داستان این پسر من درآوردی بوده باشه.

تانکهای دوران جنگ دوم جهانی رو هم نمیشه با نارنجک کمری منفجر کرد ! اصولن هیچ تانکی رو نمیشه با نارنجک کمری منفجر کرد - حتا خراش هم نمیشه روش انداخت چه برسه به تخریب . حالا میخواد ده تا نارنجک با هم باشه باز هم نمیشه . قدرت انفجاری نارنجکهای کمری فقط در حدی هست که پوسته رو بشکافه و ترکش ها و ساچمه ها رو تا چند ده متری پخش و پلا کنه و پیاده نظام دشمن رو چرخ کنه .

با یه دوشکا بیوفتید به جون یه تانک ببینید چند تا گلوله اش به داخل نفوذ میکنه که ترکش های یک یا ده یا صد نارنجک چسکی ضد نفر بخواد به داخلش نفوذ کنه یا از اون بالاتر منفجرش کنه !!!!
این شخص هم چون هم اسمش حسین بوده و هم فامیلیش فهمیده (بار مذهبی اسم + بار مفهومی فامیلی) باعث شده که این شخص در موردش داستان سرایی بشه .

اگر مثلن میگفتند گلوله آرپی جی از یه جای کش رفت و بعدش با اون رفت زیر تانک و یه طوری منفجرش کرد باز قابل قبول تر بود ! تازه همون گلوله آرپیجی هم تانک رو منهدم نمیکنه و فقط بهش خسارت وارد میکنه طوری که دیگه قابل استفاده نیست . توی همون فیلمهای پیزوری جمهوری اسلامی هم ببینید بعد از اینکه یک تانک رو میزدند سرباز های عراقی از توش زنده میومدند بیرون - در واقعیت هم همینه با آرپیجی مثلن میزندد به زنجیرش و زنجیر رو پاره میکنند و تانک دیگه قدرت تحرک نداره و موندن درش خطرناک میشه .

بعد اگر میشه با نارنجک کمری تانک ترکوند چرا فلسطینی ها که انقدر هم عشق انتحاری هستند تا حالا تانکهای اسرائیلی رو با نارنجک کمری که توی دست و بالشون هم زیاده نترکوندند ؟!

زمان جنگ دوم جهانی با اینها میزدند به تانکهای نازی ها و تازه در بعضی موارد تانک آسیب میدید :


476



در مورد تانکهای مدرن تر باید با یک همچین چیزهایی اون رو ترکوند یا بهش خسارت وارد کرد :

477478479480


حالا اینکه اون زمان ایران فقط rpg داشته اون هم زورکی به یه طرف - اینکه یه بچه سیزده ساله چه طور تونسته همچین چیزی رو حمل کنه یه طرف ، اینکه هیچ کسی نفهمیده سلاح به این گندگی دست یه بچه هستش به یه طرف دیگه !




برای همینه که من میگم داستان من در آوردیه - کافیه یک مقداری داستان رو بررسی کرد . اینکه حالا رفته به خاطر کشور کشته شده یه بحث دیگه هستش که البته باز هم به اون شخص احترام نمیده . چون به بلوغ فکری نرسیده بوده و کاری کرده یک جورهایی نا آگاهانه و از روی شستشوی مغزی بوده .

اون کسی که که آگاهانه کاری میکنه - عملش قابل تقدیره نه کسی که اصلن نمیدونسته چه کار داره میکنه !

Kaveh
06-02-2012, 05:14 AM
گرامی ما نمیگوییم که چندتا نفر هم حالا فرد زیر 18 سال رفته اند و در حمله اول عدهای در مقاومت خودجوش کشته شدند.ما میگوییم به طور سیستماتیک کودکان را (بنا به تعریف کودک سرباز به کودکان زیر 15 سال گفته میشوند) برای پاکسازی مینها و خط مقدم و بعنوان موج انسانی جلوی تیربار فرستاده اند.مجاهدین در جنگ ایران و عراق با صدام همدستی کردند و هزار ایراد دیگر و که من از آنها خوشم نمیاد،ولی دلیل نمیشود که هر چه که اینها هم مدعی آن باشد دروغ باشد.منبعی که من برای حداقل حداقل 95000 کودک سرباز کشته شده در جنگ است از سازمان بین المللی حمایت از کودکان است نه مجاهدین.منابع دیگر هم که من و میلاد از آنها نقل کردیم شاهدان هستند نه شایعه.در مقابل مدارک و شاهدان مدعای شما فقط اینست که مجاهدین این هم این را میگویند پس حقیقت ندارد و بزرگنمایی شده.
من منظور شما را از زیبا و افتخار و انتخاب کودک (و نه نوجوان) 10 ساله نمیفهمم.همینطور تعریف شما را از پروپاگاندا.پروپاگاندا یعنی همین مغز شویی گسترده تا طرف خودش با پای خودش برود به مقصود پروپاگاندا عمل کند،وگرنه اسمش پاراپاگاندا نیست.اینکه پدر و مادر هم اجازه چنین کاری را داده باشند از توحش و فهم کم آنهاست و اجازه همچین حماقتهایی فقط در جوامع بدوی مثل ایران خودمان داده میشود.تنها توجیه جنگ که من هم اگر بودم خودم را موضف میدانستم در آن شرکت کنم نه نجات خاک بلکه نجات مردم و آینده و تاریخ یک کشور است.یعنی در همه جنگها کودکان را سرمایه و هدف نهایی برای حفظ و نگهداری میدانند نه اینکه کودک 10 ساله را ببرند خط مقدم جبهه.

مشکل من هم با همین لفظ سیستماتیک است. آیا مستنداتی دارید؟ منبعی که نامبردید را دیدم به نظر می رسد منظور زیر 18 سال است و کلا تخمینی زده. عدد درست را باید از بنیاد شهید بگیرید. که البته آنها هم چیزی را مخفی نمی کنند. این مساله البته شرم آور نیست که کودکان قهرمانی داریم که در میدانهای جنگ گشته شدند. اگر الان بود و مملکت نظمی داشت آنوقت میشد جلوی ورود بچه ها را گرفت ولی آنموقع شرایط فرق می کرد.

ایران آنچنان از ما بیگانه نیست که ندانیم چنین استفاده ای از کودکان غیر ممکن است. ایران یک کشور وسط آفریقا نیست که بچه ها را سپاهیان بیایند از خانه شان بدزدند ببرند میدان جنگ! در این مملکت بچه های زیر 15 سال را جمع کنند به عنوان موج انسانی بفرستند روی مین!؟ هر چه مجاهدین بگوید دروغ نیست ولی توجه کنید. مجاهدین دشمن جمهوری اسلامی و ایران هستند. در جنگ رفیق صدام بود و هر دو با هم از این نوع پروپاگانداها درست می کردند. اینها چیزهایی نیست که ندانیم در خاطرات آزاده ها هست بفرمایید بخوانید دنبال کوچکترین مساله بودند که خبرنگاران را جمع کنند و ضد ایران پخش کنند. بچه ها اینطوری شوق رفتن به جبهه داشتند:


http://www.youtube.com/watch?v=pimHRybIO_o



عزیز من نه من نه فکر میکنم هیچ یک از کاربران دیگر سنمان قد نمیداده که در کنج خانه باشیم یا در خط مقدم.این همان بای پس شدن خرد و اخلاق با بالا زدن ناسیونالیسم است.ما نمیگوییم که نباید در برابر صدام مقاومت میشد (انها که مقاومت کردند بسیار قابل ستایش هستند و قهرمان ملی)،میگوییم آن یاد و خاطره که ازش سخن میگویید فیلم هندیست.چند صد هزار کودک کشته شده در خط مقدم رمانتیک نیست.در دنیا هم اینگونه بکشتن دادن کودکان معمول نیست و یکی از بیخردانه ترین و وحشیانه ترین اعمال ممکن است.

قابل ستایش است اما یاد و خاطره اش فیلم هندیست!؟

آن بچه ها را که ما نکشتیم دشمن کشت! و کسی هم خوشحال نیست!
گرامی داشتن یاد آنها و یادآوری آن جنگ برای مردم ما لازم است. تا بدانند برای این خاک چه خونها ریخته شده است.
اگر بچه ها با چنین حسی نسبت به وطن بزرگ شوند است که وقتی بزرگ شدند نمی آیند چون غارتگران فعلی مملکت همه چیز را بر باد دهند برتی منافع شخصی خود!
این حداقل کاریست که می شود کرد تا اندکی از فداکاریهای آنها سپاسگذاری شده باشد.

Kaveh
06-02-2012, 05:59 AM
دلیل اصلیش همین جمهوری اسلامی و تبلیغات دروغینش در باره جنگ است .


برای مثال شما به افسانه ی حسین فهمیده توجه کنید - برای همه یک قهرمان ملی شده و زمانی که نامش میرود همه از دم دست از فکر کردن میکشند .

در مورد حسین فهمید :



تا به حال کسی به قرار گرفتن فهمیده در کنار نام حسین توجهی کرده ؟!
تا به حال کسی فکر کرده که چه طور نارنجک کمری تونسته یک تانک !!!! رو منهدم کنه ؟!
تا حالا کسی فکر کرده که بر فرض هم که یک تانک این طوری از بین رفت چرا بقیه سر خر رو کج کردند و فرار کردند ؟! اگر در جنگ یکی از همرزمان شما از دشمن ضعیف تر تیر بخورد فرار میکنید ؟!
تا به حال کسی فکر کرده که چرا حسین فهمیده خودش با نارنجک رفته زیر تانک ؟! وقتی تونسته تا تون حد نزدیکش بشه چه طور بوده که نارنجک ها رو زیرش ننداخته ؟! بچه بوده - خر که نبوده !
تا به حال کسی فکر کرده که بدن خود فهمیده میتونسته از شدت انفجار کم کنه ؟! اون هم انفجار نارنجک کمری (ضد نفر) که برای تانک از نیش پشه هم بی اثر تره ! حالا هر چند تا که میخواد باشه .
از همه مهم تر ، کدوم خری در اون شرایط بحران مهمات - اون همه نارنجک رو ول کرده به امون خدا که یک بچه ۱۳ ساله بره برشون داره و باهاشون حمله کنه ؟! یعنی یک مدیریت منابع نبوده در اون جنگ کذایی ؟!


تا هم حرف میزنی طرف میاد میگه فوفولِ فولون فولون شده مگه تو جبهه بودی که این طوری میگی ؟! آره جبهه نبودم ولی یک چیزی به نام عقل دارم و اندکی مطالعه - گوسفند وار یک چیزی رو قبول نمیکنم .
از شخصیت های داستان های خیالی جمهوری اسلامی هم برای خودم قهرمان نمیسازم .

حسین فهمیده یک کودکی بوده از جنس همون تخریبچی هایی که فیلمش رو دیدید ، مغز شویی شده و بعدش پریده روی مینی چیزی حالا به خاطر اسم خاصی که داشته یا قیافه ای که داشته ازش یک افسانه ساختند و بعدش شده بت جامعه ی ایرانی .

یا یک خالی بندی که توی مدرسه مدام توی مخ ما میکردند - سردار فلانی داشته روی کویر پرواز میکرده روز فلان مهدی موعود هم بوده توی بیابون یه دفعه یک کابل برق فشار قوی میبینه (روی هوا بدون پایه !) میکشه بالا که به کابل نخوره (ارتفاع کابل رو داشته باشید) یه دفعه ای از زیرش یه موشک دشمن عراقی رد میشه ! (اف ۱۴ روی رادارش توی عمق خاک ایران دشمن عراقی رو ندیده بوده ! یعنی عراق هواپیمای رادار گریز داشته !!!) .

یا خالی بندی های دیگه ای از این دست :

http://www.youtube.com/watch?v=2F2Eh6gNbDM

روایت آقای صالحی درباره زخمی شدن خود و دیدن واقعه را بیان كنید؟

روایت ایشان اینگونه بود كه درمدرسه‌‌ای در خرمشهر مستقر بودند كه زخمی می‌شوند. از محل درگیری به محله 400 دستگاه می‌روند. سه نفر به آن منطقه اعزام می‌شوند كه یكی از آنها حسین فهمیده، دیگری محمدرضا شمس و نفر سوم را نمی‌‌دانیم كیست؟ نفر سوم كه مجهول است باز می‌گردد و می‌گوید محمدرضا شمس و حسین فهمیده در حلقه محاصره گرفتار شده‌اند. شهید فهمیده، محمدرضا شمس را كه مجروح شده بود به منطقه امن‌تری در عقب بازگرداند. وقتی نیروهای كمكی به استمداد محمدرضا شمس می‌روند، او می‌گوید به كمك حسین فهمیده بروید كه خودش به تنهایی به سمت پل خرمشهررفته است.محمدرضا شمس در این روز به شهادت می رسد. زمانی كه به كمك شهید فهمیده رفتیم دیدیم كه كار از كار گذشته است. ستون تانك‌های عراقی در حال حركت بود و حسین به سمت تانك سرستون حركت كرده بود. سید مجتبی هاشمی تاكید كرده بود كه تانك ها نباید از پل خرمشهر عبور كنند چرا كه در آن صورت آبادان هم سقوط می كرد.

تیر بارچی روی تانك ایشان را هدف قرار داده بود اما با پای مجروح به سمت تانك حركت می‌كرد. با رسیدن تانك، نارنجك‌ها را باز می‌كند، انفجار تانك باعث متوقف شدن تانك سرستون می‌شود. تانك‌ها دچار آشفتگی می‌شوند و نیروهای رزمنده خودشان را باز می‌یابند كه این واقعه باعث نجات جان بسیاری می‌شود. پیكر مطهر حسین آن روز آنجا می‌ماند و فردای آن روز كه تكاورها راه را باز می‌كردند پیكر مطهر ایشان را بازگرداندند. نقلی كه به گوش حضرت امام‌(ره) رسیده است، همین است.
http://dolabiclub.cloob.com/club/post/showreplay/clubname/dolabiclub/topicid/1871092/postid/5981841

Kaveh
06-02-2012, 06:21 AM
سال 66 برای اعزام به ستاد مربوطه رفتم ولی از سنم ایراد گرفتند،‌ گفتم: من نیروی ایمان و عشق دارم و شما آن را نمی بینید. می خواهم همسنگر « حسین فهمیده » باشم تا روز قیامت یقه ما بچه های سیزده ساله را نگیرد.

- خلاصه با زبان ریختن و پارتی بازی رفتم جبهه.

موقع عملیات كه شد و می خواستند نیروها را از "دزفول" به غرب ببرند دوباره سن و سال اسباب درد سرمان شد. به مسئول پنجاه ساله ای كه می گفت شما نمی خواهد بیایید گفتم: شما اگر مهمان منزلتان بیاید گل پژمرده را جلویش می گذارید یا غنچه تازه شكفته و شاداب را. (فهمید چه می خواهم بگویم) گفت: حالا دیگر ما پژمرده شده ایم! امان از زبان شما بسیجیها. دیگر چیزی نگفت.

از کتاب فرهنگ جبهه جلد سوم (شوخ طبعی ها) نوشته سید مهدی فهیمی

Kaveh
06-02-2012, 06:37 AM
حسين فهميده در سال 1346 در روستاي سراجه شهر قم به دنيا آمد. در بحبوحه انقلاب، حسين يازده ساله، از قم اعلاميه مي آورد و در روستا پخش مي كرد. حتي چندبار ضد انقلابها كتكش زده بودند تا دست از اين كارها بردارد اما او منصرف نشده بود. 12 بهمن 57، در بيمارستان بود. در اثر تصادف، طحالش پاره شده بود. تا از بيمارستان مرخص شد، آنقدر اصرار كرد كه پدر و مادرش، او را با برادر بزرگترش داوود، به تهران فرستادند تا حضرت امام را زيارت كند.
مدتي بعد، ضد انقلاب اوضاع كردستان را به هم ريخت. حسين مثل اسپند روي آتش شده بود. زود از طريق بسيج، خودش را به كردستان رساند اما به خاطر كمي سن و كوتاهي قد، بچه هاي سپاه برش گرداندند و از خانواده اش تعهد گرفتند تا ديگر به كردستان نرود.
وقتي كه رژيم بعثي عراق در 31 شهريور 59 به ايران حمله كرد، حسين در خانه بند نشد. زود به راه افتاد و خودش را به خوزستان رساند. آنجا آنقدر اصرار كرد تا قبول كردند بماند. مدتي بعد با دوستش محمدرضا شمس زخمي شدند و آنها را به بيمارستان ماهشهر بردند. حسين و محمدرضا تا حالشان خوب شد، دوباره به جبهه برگشتند. اما اينبار فرمانده اجازه نمي داد حسين به خط مقدم نبرد برود.
چند روز بعد، حسين با كلي لباس و اسلحه عراقيها پيش فرمانده شان آمد. فرمانده با كمال تعجب فهميد كه او اينها را با دست خالي از عراقيها غنيمت گرفته است. همين شد كه به حسين اجازه داد تا دوباره به خط مقدم برگردد.
روز هشتم آبان 1359، حسين فهميده و محمدرضا شمس، در نزديكترين سنگرها به دشمن، كنار هم بودند. محمدرضا مجروح شده بود و حسين، با هر جان كندني كه بود، دوستش را به عقب رساند تا مداوا شود.
اما حسين فهميده در پشت خط نماند. دلش رضا نمي داد كه سنگرشان را خالي بگذارد. او وقتي به سنگر رسيد كه پنج تانك عراقي، مغرورانه رجز مي خواندند و پيش مي آمدند تا رزمندگان ايراني را محاصره كنند و بعد همه شان را به قتل برسانند.
تنها راه پيش روي حسين فهميده، فداكردن خودش براي نجات همرزمانش بود. حسين سيزده ساله، آخرين نارنجكهاي باقيمانده را به خود بست و به سمت تانكها حركت كرد. در همين فاصله، تيري به پاي حسين خورد اما او كوتاه نيامد. با همان پاي زخمي، كشان كشان خودش را به اولين تانك رساند و ضامن نارنجكها را كشيد.
با صداي انفجار تانك جلويي، چهار تانك ديگر ، با اين خيال كه رزمندگان اسلام حمله كرده اند، فرار را برقرار ترجيح دادند. بقيه رزمنده ها تازه متوجه نقشه دشمن براي محاصره شان شدند. آنها با فكر اينكه نيروي كمكي آمده، جان تازه اي گرفتند و چهار تانك درحال فرار را هم نابود كردند. مدتي بعد، نيروهاي كمكي به خط مقدم رسيدند و آن قسمت را، از لوث وجود متجاوزان بعثي پاك كردند.
يكي از همان روزهاي سرد پاييزي، ساعت هشت صبح، راديو برنامه هاي عادي اش را قطع كرد و خبر عمليات شهادت طلبانه يك دانش آموز سيزده ساله را پخش نمود. پشت آن، پيام حضرت امام را خوانند: «رهبر ما آن طفل سيزده ساله‌اي است كه با قلب كوچك خود ـ كه ارزشش از صدها زبان و قلم‌ ما بزرگتر است ـ با نارنجك، خود را زير تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نيز شربت شهادت نوشيد»
حتي تلويزيون هم، شب همين خبر را اعلام كرد. همان موقع مادر حسين گفت: «به خدا اين دانش آموز حسين بوده.» پدر باور نمي كرد اما مادر باز قسم مي خورد. يكي ـ دو هفته بعد، برادر محمدرضا شمس به در خانه شهيد حسين فهميده رفت و كل ماجرا را برايشان تعريف كرد و به آنها قول داد تا تكه هاي باقيمانده از پيكر حسين را بازگرداند تا آن را دفن كنند.
بعدها هم محمدرضا شمس شهيد شد و هم داوود فهميده. آخر خود مادر حسين، در آذر 59 گفته بود: «حاضرم در راه خدا اين پسرم را هم بدهم.»

***
حسين فهميده تنها شهيد دانش آموز سيزده ساله ما نيست. «بهنام محمدي» هم يك دانش آموز دوازده ساله خرمشهري بود كه در كوچه پس كوچه هاي شهرش آنقدر جنگيد تا به شهادت رسيد. «سحاب خيام» هم بود. دختر دانش آموز دوازده ساله سوسنگردي‌اي كه آنقدر با دست خالي با بعثي ها جنگيد تا آنها را عاجز كرد و بعد به شهادت رسيد.
خاك جنوب ايران، از دستان كوچك 36 هزار دانش آموز شهيد ايراني، خاطره ها دارد.

توضیح: سهام خیام نام درست دختری است که به شهادت رسیده، واقعه آن هم داستان دیگری است در واقع او در حال پرتاب سنگ و شعار دادن ضد صدام کشته شده و احتمالا به آمار کودکان! مورد استفاده در جنگ اضافه شده!

---------- ارسال جدید اضافه شده در 06:37 AM ---------- ارسال قبلی در 06:34 AM ----------

http://www.daftarche.com/images/imported/2012/06/4.jpg

بهنام محمدی هم در دفاع خرمشهر شهید شد. نوجوان 14 ساله ای که مختصری از داستانش را می آورم:

اولش شده بود مسئول تقسیم فانوس میان مردم. شهر به خاطر بمباران در خاموشی بود و مردم به فانوس نیاز داشتند. بمباران هم که می شد، بهنام سیزده ساله بود که می دوید و به مجروحین می رسید. از دست بنی صدر آه می کشید که چرا وعده سر خرمن می دهد. بچه های خرمشهر با کوکتل مولوتف و چند قبضه «کلاش» و «ژ3» مقابل عراقی ها ایستاده بودند، بعد بنی صدر گفته بود که سلاح و مهمات به خرمشهر ندهید. بهنام عصبانی بود. مردم در شلیک گلوله هم باید قناعت می کردند.

به سقوط خرمشهر چیزی نمانده بود. بهنام می رفت شناسایی. چند بار او را گرفته بودند، اما هر بار زده بود زیر گریه و گفته بود: «دنبال مامانم می گردم، گمش کردم.» عراقی ها هم ولش می کردند. فکر نمی کردند که بچه سیزده ساله برود شناسایی.

یک بار رفته بود شناسایی، عراقی ها گیرش انداختند و چند تا سیلی آب دار به صورتش زدند. جای دست های سنگین مأمور عراقی روی صورت بهنام مانده بود. وقتی برمی گشت، دستش را گرفته بود روی سرخی صورتش. هیچ چیز نمی گفت. فقط به بچه ها اشاره کرد که عراقی ها فلان جا هستند. بچه ها هم راه افتادند.

شهر دست عراقی ها افتاده بود. در هر خانه چند عراقی پیدا می شد که یا کمین کرده بودند و یا داشتند استراحت می کردند. خودش را خاکی می کرد. موهایش را آشفته می کرد و گریه کنان می گشت. خانه هایی را که پر از عراقی بود، به خاطر می سپرد. عراقی ها هم با یک بچه خاکی نق نقو کاری نداشتند. گاهی می رفت داخل خانه پیش عراقی ها می نشست، مثل کر و لال ها، و از غفلت عراقی ها استفاده می کرد و خشاب و فشنگ و حتی کنسرو برمی داشت و برمی گشت. همیشه یک کاغذ و مداد هم داشت که نتیجه شناسایی را یادداشت می کرد. پیش فرمانده که می رسید، اول یک نارنجک، سهم خودش را از غنایم برمی داشت، بعد بقیه را به فرمانده می داد.

یک اسلحه به غنیمت گرفته بود. با همان اسلحه، هفت عراقی را اسیر کرده بود. احساس مالکیت می کرد. به او گفتند باید اسلحه را تحویل دهی. می گفت به شرطی اسلحه را می دهم که حداقل یک نارنجک به من بدهید. پایش را هم کرده بود در یک کفش که یا این یا آن. دست آخر یک نارنجک به او دادند. یکی گفت: «دلم برای اون عراقی های مادر مرده می سوزه که گیر تو بیفتند. بهنام خندید.» برای نگهبانی داوطلب شده بود. به او گفتند: «یادت باشه به تو اسلحه نمی دهیم ها!» بهنام هم ابرو بالا انداخت و گفت: «ندهید. خودم نارنجک دارم!» با همان نارنجک دخل یک جاسوس نفوذی را آورد.

زیر رگبار گلوله، بهنام سر می رسید. همه عصبانی می شدند که آخر تو اینجا چه کار می کنی. بدو توی سنگر... بهنام کاری به ناراحتی بقیه نداشت. کاسه آب را تا کنار لب هر کدام بالا می آورد تا بچه ها گلویی تازه کنند.

هجده آبان 59 بود، شش روز قبل از سقوط خرمشهر. شیر بچه چهارده ساله بدنش پر از ترکش شده بود. دکترها هم نتوانستند مانع از پریدنش شوند. بهنام در خرمشهر ماند و به آرزویش رسید... .

Russell
06-02-2012, 09:06 AM
مشکل من هم با همین لفظ سیستماتیک است. آیا مستنداتی دارید؟ منبعی که نامبردید را دیدم به نظر می رسد منظور زیر 18 سال است و کلا تخمینی زده. عدد درست را باید از بنیاد شهید بگیرید. که البته آنها هم چیزی را مخفی نمی کنند. این مساله البته شرم آور نیست که کودکان قهرمانی داریم که در میدانهای جنگ گشته شدند. اگر الان بود و مملکت نظمی داشت آنوقت میشد جلوی ورود بچه ها را گرفت ولی آنموقع شرایط فرق می کرد.


من مشکل شما را با منبعی که آوردم متوجه نمیشوم،تخمین زده گرامی ولی تاکید شده که رو به پایین تخمین زده شده و تخمین رو از روی هوا نمیزنند (اگر ندانند میگویند نمیدانیم سازمان معتبر بین الملی است ایران که نیست).خوب است همین چند تاپیک پیش حرف از صحت آمار ایران بود.که همه میدانیم چقدر درباره جنگ دروغ گفته اند و هنوز هم میگویند،از کل تعداد کشته شدگان(بخاطر استفاده از تاکتیکهایی نهیلیستی که درانها ارزش جان انسان صفر است و بی مسئولیتی تا همین امروز و صداقتشان درباره شهیدان گمنامی که پیدا میشوند)
گرامی جنگ جنگ است،یعنی چه امروز اگر نظمی بود؟8 سال جنگ بوده،سیاست رسمی این بوده که بچه دار شوید برای جبهه لازم داریم.حداقل 95000 کودک کشته شده اند(شما باید توضیح دهید که چگونه ورود این تعداد کودک بطور غیر سیسنماتیک ممکن است).این را هم اضافه کنم که این منابع صدام رو هم به همین جرم محکوم کرده اند.
سیستماتیک هم یعنی با موافقت سیستم و آگاهی آن،شما گویا فکر میکنید که کودکان را تحت پروپاگاندا قرار دادن و بعد از آنها نامنویسی کردن از آنها در جبهه و بعد فیلم تبلیغاتی ساختن از این سربازگیری جرم سیستماتیک نیست!
غیر سیستماتیک یعنی یه سری جاها یک سری افراد بدون هماهنگی و سر خود جرمی را انجام دهند.




ایران آنچنان از ما بیگانه نیست که ندانیم چنین استفاده ای از کودکان غیر ممکن است. ایران یک کشور وسط آفریقا نیست که بچه ها را سپاهیان بیایند از خانه شان بدزدند ببرند میدان جنگ! در این مملکت بچه های زیر 15 سال را جمع کنند به عنوان موج انسانی بفرستند روی مین!؟ هر چه مجاهدین بگوید دروغ نیست ولی توجه کنید. مجاهدین دشمن جمهوری اسلامی و ایران هستند. در جنگ رفیق صدام بود و هر دو با هم از این نوع پروپاگانداها درست می کردند. اینها چیزهایی نیست که ندانیم در خاطرات آزاده ها هست بفرمایید بخوانید دنبال کوچکترین مساله بودند که خبرنگاران را جمع کنند و ضد ایران پخش کنند. بچه ها اینطوری شوق رفتن به جبهه داشتند:
من هم نگفتم کسی بچه ها را از خانه هایشان دزدیده.عرض کردم پروپاگاندا،مثل اینکه مساله ما سر فیزیولوژی و اخلاق رفتار با کودکان و تعریف پروپاگانداست.گویا شما فکر میکنید اگر قصد پروپاگاندا خوب باشد(سرباز گیری برای جنگ با صدام) دیگر برای کودکان پروپاگاندا نیست.اینکه حمینی میاید برای جو دادن از مثال حسین فهمیده 13 ساله استفاده میکند و اینکه دستگاه تبلیغاتی ج.ا هنوز هم بطور رسمی با افتخار این فیلمها از کودکان را نشان میدهد و اینکه همه میدانیم آن کارهایی که با اعزامیان جبهه میکردند تا بتوانند از آنها برای تاکتیکهایی مانند موج انسانی (در تاکتیک موج انسانی حرفی از اجبار درمیان نیست) استفاده کنند همه و همه نشان یک مورد آشکار را نشان میدهد که حتی شما با آن مخالف هم نیستید.
ج.ا و شما فکر میکنید دیدن رفتن کودکان زیر 15 سال به جبهه غرور آفرین است.
من و سازمان ملل و سازمانهای مدافع حقوق کودکان آنرا جنایت جنگی میدانیم(لازم نیست حتمن بچه ها را از خانه هایشان بدزدند.در متنی که آوردم گفته نشده اگر در اثر پروپاگاندا یا تههیج احساسات بچه ها خواستند به جبهه بروند دیگر اشکالی ندارد و جنایت جنگی نیست،جمله واضح و گوایاست).




قابل ستایش است اما یاد و خاطره اش فیلم هندیست!؟
بله به آن سبکی که شما و ج.ا دوست دارید یاد آوری شود و با دیدن کشته شدن کودکان حس غرور به مخاطب دست بدهد فیلم هندیست.این نوع یادآوری نه تنها فیلم هندیست بلکه قابل ستایش هم نیست.
یاداوری یعنی بازگویی ماجرا با سیاهی های و شجاعتهای آن نه ساخت فیلم هندی و پروپاگاندا،علت اینکه هیچ کس برای این یاداوری ها تره هم خرد نمیکند همین عدم صداقت آنهاست.همین میشود که دهنمکی باید بیاید برای ما قصه جنگ بگوید چون بقیه هنوز نمیخواهند دردها را واکاوی کنند و بیطرفانه و با وجدان به اتفاقات جنگ نگاه کنند.




آن بچه ها را که ما نکشتیم دشمن کشت! و کسی هم خوشحال نیست!

.

در متن اعلامیه صحبتی از این نیست که کودکان را دشمن میکشد یا نه(هر چند بعید میدانم نویسندگان متوجه این مطلب خطیر نشده باشند!!!).حتی قرار نیست کسی کشته شود.
استفاده و سربازگیری از کودکان جنایت جنگیست.حالا که 95000 کودک هم کشته شده اند.یکی از دلایل اصلی آن هم اسیبهای جبران ناپذیر آن بر کودکان است.بی بی سی فارسی یک مستندی درست کرده بود از یک ایرانی و عراقی که بعد از جنگ همدیگر رو سالها بعد میبینند و میشناسند.اتفاقن همین ایرانی مورد بحث هم از کودک سربازان بوده.خوب است به نظرات و اثرات جنگ بر او بعنوان یک کودک و اینکه به چه تبدیل شده یکبار (دیگر) نگاه کنید شاید متوجه شوید منظور من از یاد اوری و فیلم هندی چیست.

sonixax
06-02-2012, 01:18 PM
با رسیدن تانك، نارنجك‌ها را باز می‌كند، انفجار تانك باعث متوقف شدن تانك سرستون می‌شود.

انفجار نارنجک کمری کدام تانک را میترکاند ؟! که مال عراقی ها دومیش باشد ؟!

و مساله بعدی این داستانها و روایاتی که آورده اید چه قدر معتبر است ؟! همان قدری که باقی حرفهای جمهوری اسلامی معتبر است ؟!

Mehrbod
06-02-2012, 02:26 PM
گرامی داشتن یاد آنها و یادآوری آن جنگ برای مردم ما لازم است. تا بدانند برای این خاک چه خونها ریخته شده است.
اگر بچه ها با چنین حسی نسبت به وطن بزرگ شوند است که وقتی بزرگ شدند نمی آیند چون غارتگران فعلی مملکت همه چیز را بر باد دهند برتی منافع شخصی خود!
این حداقل کاریست که می شود کرد تا اندکی از فداکاریهای آنها سپاسگذاری شده باشد.



شاید بهتر است نشوند.
ارزش دادن به جان خود و زندگی بسیار مَهندتر و مهمتر از جان دادن برای خاک میهن است.

در هر ریختی فداکاری یک کودک زیر 18 سال (اگر نگوییم 20 سال و بالاتر) نه تنها ارزشی از دید فداکاری ندارد، که بسیار نگران کننده هم بوده و چیزی بیشتر از شستشوی مغزی نیست.

Kaveh
06-02-2012, 09:19 PM
انفجار نارنجک کمری کدام تانک را میترکاند ؟! که مال عراقی ها دومیش باشد ؟!

و مساله بعدی این داستانها و روایاتی که آورده اید چه قدر معتبر است ؟! همان قدری که باقی حرفهای جمهوری اسلامی معتبر است ؟!

انفجار همزمان چند نازنجک می تواند منجر به توقف تانک شود به خصوص که مساله جلوگیری از ورود یک ستون تانک به روی پل بوده، جالب اینکه در مورد این ماجرا هر بحثی شنیده بودم جز این. مثلا یک محقق فرانسوی این داستان را به عنوان اولین عملیات انتحاری در تاریخ معاصر منطقه مورد بحث قرار داده بود.

جالب است که دوستان اینجا همه چیز برخواسته از داخل ایران را مورد شک قرار می دهند. اینها خاطرات هستند. مشکل جنگ ما اینجاست که برایش به خوبی به شیوه هالیوودی تبلیغ نشده و متصدی آن هم فرد بی آبرویی است (ج.ا) بنابر این احترامی برای امامزاده باقی نمی ماند. بنده می گویم این جنگ، جنگ آنها نبود جنگ ما بود. اگر آنها (حداقل بخش حاکمیتیشان) ما را ناخودی می دانند ما دلیلی ندارد چنین رفتاری کنیم و تمامی آنها را غیرخودی بدانیم. خاطراتی که افراد از جنگ می نویسند و یا شاهدان روایت می کنند چرا باید دروغ باشد؟ مثلا داستان این پسر بچه ای که در خرمشهر بود چرا باید دروغ باشد؟ اینها را که جمهوری اسلامی که رسما منتشر نکرده! اینها در کتابها و مصاحبه ها آمده است.

---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:19 pm ---------- ارسال قبلی در 09:16 pm ----------


شاید بهتر است نشوند.
ارزش دادن به جان خود و زندگی بسیار مَهندتر و مهمتر از جان دادن برای خاک میهن است.

در هر ریختی فداکاری یک کودک زیر 18 سال (اگر نگوییم 20 سال و بالاتر) نه تنها ارزشی از دید فداکاری ندارد، که بسیار نگران کننده هم بوده و چیزی بیشتر از شستشوی مغزی نیست.
با این حساب فرار از دشمن و حفظ جان از جنگیدن برای حفظ وطن بهتر است؟

Kaveh
06-02-2012, 09:58 PM
من مشکل شما را با منبعی که آوردم متوجه نمیشوم،تخمین زده گرامی ولی تاکید شده که رو به پایین تخمین زده شده و تخمین رو از روی هوا نمیزنند (اگر ندانند میگویند نمیدانیم سازمان معتبر بین الملی است ایران که نیست).خوب است همین چند تاپیک پیش حرف از صحت آمار ایران بود.که همه میدانیم چقدر درباره جنگ دروغ گفته اند و هنوز هم میگویند،از کل تعداد کشته شدگان(بخاطر استفاده از تاکتیکهایی نهیلیستی که درانها ارزش جان انسان صفر است و بی مسئولیتی تا همین امروز و صداقتشان درباره شهیدان گمنامی که پیدا میشوند)
گرامی جنگ جنگ است،یعنی چه امروز اگر نظمی بود؟8 سال جنگ بوده،سیاست رسمی این بوده که بچه دار شوید برای جبهه لازم داریم.حداقل 95000 کودک کشته شده اند(شما باید توضیح دهید که چگونه ورود این تعداد کودک بطور غیر سیسنماتیک ممکن است).این را هم اضافه کنم که این منابع صدام رو هم به همین جرم محکوم کرده اند.
سیستماتیک هم یعنی با موافقت سیستم و آگاهی آن،شما گویا فکر میکنید که کودکان را تحت پروپاگاندا قرار دادن و بعد از آنها نامنویسی کردن از آنها در جبهه و بعد فیلم تبلیغاتی ساختن از این سربازگیری جرم سیستماتیک نیست!
غیر سیستماتیک یعنی یه سری جاها یک سری افراد بدون هماهنگی و سر خود جرمی را انجام دهند.

اینکه رهبران مملکت در آن موقع مشکل داشتند چیز ناشناخته ای برای ما نیست! من قبلا هم گفتم که در باب علل شروع و ادامه جنگ ما مشکل داریم با حضرات ولی مساله ادعای استفاده سیستماتیک از کودکان در جنگ است. هیچ مدرک و سندی برای این مساله وجود ندارد و از طرفی غیر منطقی است. اینکه تلفاتی در جنگ اتفاق افتاده از کودکان اینهم دلیل برای استفاده سیستماتیک از کودکان در جنگ نمی شود. همانطور که گفتم منبع تخمین زده که اینقدر کودکان در میدانهای جنگ کشته شده اند.

توضیح بنده این است که اولا آمار مغرضانه اعلام شده منابع خارجیها حتی سازمانهای بین المللی در اینجور مواقع می رسد به عوامل مجاهدین. در حالیکه آمار درست را باید بنیاد شهید بدهد که پرونده همه شهدا را در جنگ دارد. امیدوارم روزی این اسناد آزاد شود و مورد بررسی قرار گیرد. اصولا ادعاهایی که اپوزوسیون ما می کند از لحاظ دروغ دست کمی از خود ج.ا ندارد. نمونه اش همکاری ایران با القاعده که سالها در خارج می گفتند و روزنامه ها می نوشتند. اخیرا که برخی نامه های بن لادن توسط دولت آمریکا منتشر شد متوجه شدند که ایران هیچ نوع همکاری با القاعده نمی کرده و بلکه جواب کوچکترین درخواستشان را هم نمی داده. این هم از آن داستانهاست که زیر جهالت دستگاههایی همچون بنیاد شهید در خارج ساخته و پرداخته می شود و منجر به سیاه شدن جنگ می شود. یک بار در وب سایت یک سازمان معتبر بین المللی در باره جنگ خواندم که نوشته بود ایران به عراق حمله کرد! از این بدتر اینکه گویا ایران هنوز نتوانسته ثابت کند که مهاجم در جنگ عراق بود!




من هم نگفتم کسی بچه ها را از خانه هایشان دزدیده.عرض کردم پروپاگاندا،مثل اینکه مساله ما سر فیزیولوژی و اخلاق رفتار با کودکان و تعریف پروپاگانداست.گویا شما فکر میکنید اگر قصد پروپاگاندا خوب باشد(سرباز گیری برای جنگ با صدام) دیگر برای کودکان پروپاگاندا نیست.اینکه حمینی میاید برای جو دادن از مثال حسین فهمیده 13 ساله استفاده میکند و اینکه دستگاه تبلیغاتی ج.ا هنوز هم بطور رسمی با افتخار این فیلمها از کودکان را نشان میدهد و اینکه همه میدانیم آن کارهایی که با اعزامیان جبهه میکردند تا بتوانند از آنها برای تاکتیکهایی مانند موج انسانی (در تاکتیک موج انسانی حرفی از اجبار درمیان نیست) استفاده کنند همه و همه نشان یک مورد آشکار را نشان میدهد که حتی شما با آن مخالف هم نیستید.
ج.ا و شما فکر میکنید دیدن رفتن کودکان زیر 15 سال به جبهه غرور آفرین است.
من و سازمان ملل و سازمانهای مدافع حقوق کودکان آنرا جنایت جنگی میدانیم(لازم نیست حتمن بچه ها را از خانه هایشان بدزدند.در متنی که آوردم گفته نشده اگر در اثر پروپاگاندا یا تههیج احساسات بچه ها خواستند به جبهه بروند دیگر اشکالی ندارد و جنایت جنگی نیست،جمله واضح و گوایاست).

حتی من از این فراتر رفته و می گویم پروپاگاندایی هم در کار نبود. اینکه خیلی از اینها قبل از انقلاب داشتند فعالیت می کردند و فکر و دیدگاه دینی شان آنها را به پیروی از رهبری خمینی رسانده بود. در کنار آنها افرادی که در مرزها ماندند، امثال بهنام محمدی و سهام خیام اینها بیشتر از اینکه تحت تاثیر تبلیغات رژیم! باشند ماندند برای دفاع از خانه و کاشانه خود. بهنام می توانستند از خرمشهر خارج شود. مگر اینکه ما دفاع از شهر خود را نوعی انتخاب اشتباه برای اینها بدانیم از لحاظ منطقی اشتباه بوده و هر کسی هم توانسته سعی کرده اینها را رازی کند که شهر را ترک کنند اما آنها نرفتند.

از طرف دیگر بیاییم دقیقتر بحث کنیم در خرمشهر در ابتدا بسیاری از ساکنین فرار کردند. در مرحله بعدی افرادی که برای دفاع مانده بودند در طی چند مراحلی و خانه به خانه گشتند و هر چه خانواده و زن و بچه بود را از شهر خارج کردند. جالب اینکه اینها اصولا ارتباط کمی با حکومت مرکزی داشتند. محمد جهان آرا عملیات نظامی را فرماندهی می کرد و آنقدر سرش شلوغ بود و کمبود نیرو داشت که نتواند بیفتد دنبال زنها و بچه هایی که می خواستند در دفاع کاری انجام دهند. در این میان هست که امثال فهمیده و محمدی شهید می شوند. کجای این سیستماتیک است. آن بچه هایی که خمینی گفته بود مردم درست کنند که تا آخر جنگ تازه 8 سالشان شده بود. در مراحل بعدی جنگ هم کودکان کمتر حضور داشتند نگاه کنید به خاطره ای که نقل شد بالاخره اینکه در ایران (قبل از انقلابش هم همین بود) با پارتی بازی و زبان بازی کار آدم پیش می رود که چیز ناشناخته ای نیست.



بله به آن سبکی که شما و ج.ا دوست دارید یاد آوری شود و با دیدن کشته شدن کودکان حس غرور به مخاطب دست بدهد فیلم هندیست.این نوع یادآوری نه تنها فیلم هندیست بلکه قابل ستایش هم نیست.
یاداوری یعنی بازگویی ماجرا با سیاهی های و شجاعتهای آن نه ساخت فیلم هندی و پروپاگاندا،علت اینکه هیچ کس برای این یاداوری ها تره هم خرد نمیکند همین عدم صداقت آنهاست.همین میشود که دهنمکی باید بیاید برای ما قصه جنگ بگوید چون بقیه هنوز نمیخواهند دردها را واکاوی کنند و بیطرفانه و با وجدان به اتفاقات جنگ نگاه کنند.

فکر نمی کنم ما (من و ج.ا.) هیچیک با حس غرور به این کشته شده ها نگاه کنیم. ج.ا. که اینها را با نوحه های سوزناک می آورد معمولا، همان آهنگ ممد نبودی آهنگ سوزناکی است. مساله غم است و دردی که همه ما احساسش می کنیم. ناراحتی است از رفتن آنها و پای صحبت رفقای رزمنده شان که می نشینی موقع یادآوری خاطرات اشک به چشمشان می آید و اندوهی عظیم در سینه حس می کنند که آنها رفتند و ما ماندیم! بنده به این درجه البته نرسیدم که ادعا کنم اندکی اینها را درک می کنم. نگاه من سراسر تحسین است و اینجا کمترین عنصری از فیلم هندی جای ندارد. ای کاش جنگی نمی شد و هیچکدامشان کشته نمی شدند.

من فکر کنم مشکل شما این است که نفرت از ج.ا. را به همه چیزهای مربوط به آن بسط داده اید.
و مشکل من و ج.ا این است که هنرمندانی چون اسپیلبرگ در سینمایمان نداریم که چیزی فراتر از فیلم هندی از حماسه ها در آورند.

راستی حماسه چیست؟ بد است! چرا باید شاهنامه بخوانیم و لذت ببریم مگر داستان حماسه جز جنگاوری و کشتن است؟

Kaveh
06-02-2012, 10:05 PM
دوستان حتما می گویند این هم داستان است و از خودش درآورده:

http://persian.kargah.com/archives/images/00204.jpg

وقتی نیروهای صدام حسین به خانه فرنگیس حیدرپور یورش می‌برند او هنوز جوان بوده و چین و چروک میانسالی بر چهره‌ نداشته است. در سفری به کرمانشاه تندیس او که تبر به دست دارد توجه مهدی منعم تصویربردار و عکاس دوران جنگ را جلب می کند و سراغ محل زندگی‌اش را می‌گیرد...
نوشته‌ مهدی منعم را بخوانید:

یک : برادرش در جبهه تاجیک نزدیک قصر شیرین و.8 تن دیگر از اقوامش در یک جیپ شهباز به شهادت رسیده‌اند. مراسم خاکسپاری تا هشت شب طول می‌کشد.فرنگیس به همراه پدر پیرش به خانه برمی‌گردد. عراقی‌ها وارد روستای " اوازین" شده اند. او متوجه صحبت‌های دو نفر که به عربی حرف می زنند می شود.تنها وسیله دفاعی خانه ٬ یک تبر است.
زن جوان با تبر به عراقی‌ها حمله می کند٬ یک نفر را در جا می کشد.نفر دوم را زخمی می کند و با همه تجهیزاتش به اسارت می‌گیرد.

دو- تندیسی از یک زن تبر بدست درکرمانشاه نظرم را جلب می کند.به اتفاق علی قهرمانی جانباز٧٠ ٪ ودوستی دیگر راهی روستای ِ صاحب ِ تندیس " فرنگیس حیدر پور" می شویم. سراغ خانه‌اش را می‌گیریم. با خوشرویی که صفت مردم خوب ِ کرد است ما را می‌پذیرد.

دیوار٬ مزین به لوح‌های افتخار است! چندتایی عکس می‌گیرم و به درد دل‌هایش گوش می کنم .
با مرگ شوهر٬ تامین مخارج زندگی خانواده پنج نفره بر عهده اوست که حالا دیگر جوان نیست و 45 سال سن دارد.
بنیاد شهید ماهی سی هزار تومان به او می دهد! پسر جوانش بیکار است . شرایط دشوار زندگی ودرآمد نا کافی حتی منجر به قطع تلفن خانه به ‌دلیل بدهی به مخابرات شده است . او سخت از شرایط زندگی خود گله مند است.

اشاره‌ای به لوح‌های بر دیوار می کند و می گوید این قاب‌ها چه مشکلی اززندگی من حل می‌کند؟ به او می گویم در شهر کرمانشاه مجسمه ای از تو درست کرده اند و مردم در کنارش عکس یادگاری می گیرند. می‌خندد و به شوخی می‌گوید کاش پو ل درست کردن آن مجسمه را می‌دادند تا گرفتاری‌های زندگی ام را برطرف کنم !

آستین پسر کوچکش را بالا میزند و خراش بسیار بزرگی را نشان میدهد که حکایت از بیماری داخلی آن پسر دارد. با جشمانی اشک آلود به گوشه حیاط خانه میرود و دستی بر یکی از سه گوساله ای که آنجا بسته می‌کشد. می گوید این سه گوساله تنها منبع کسب درآمد برای گذران زندگی منند. البته ماهی سی هزار تومان هم بنیاد شهید می‌دهد.

فرنگیس علاوه بر کلامش با نگاه آبرومندانه اما یاری خواهانه اش امید داشت که بتوانیم کاری برایش بکنیم .
به قصد شهر از خانه اش خارج می‌شویم . تا کیلومترها دورتر برق نگاه امیدوارانه او راتجسم می‌کنم. در شهر بار دیگر از کنار تندیس فرنگیس عبور می‌کنیم . با خود می گویم ای کاش می‌شد از مقابل سختی ها و مشقت‌های این زن نمونه و تاریخ ساز به راحتی عبور نکنیم !؟

Mehrbod
06-02-2012, 10:14 PM
با این حساب فرار از دشمن و حفظ جان از جنگیدن برای حفظ وطن بهتر است؟


خیر بهتر نیست، ولی نبایستی فراموش کنیم که جایگاه میهن هم کجاست.
نبایستی فراموشید که اصولا ما برای این به میهنمان بها می‌دهیم که در بلند-زمان سودش به خود ما بازمیگردد.

می‌توان به کشور مانند همان قبیله نگاه کرد که بسیار بزرگتر شده و بجای آیینهای قبیله و جادوگر و ..، فرهنگ و زبان و رهبرانش ما را به یکدیگر پیوند میدهند.

پس هر کس با یک نگاه ساده میتواند ارزش میهن را در بیاورد:


خود
نزدیکان و خویشاوندان
همکار، همسایه
همشهری،
هم‌میهن
..
بشر


اکنون کسی که بگوییم 18 سالش پایان یافته توانایی فهم این را داشته و میداند که ریسک کردن زندگیش از چه روست و
اینکه سود آن چگونه به او بازمیگردد و آگاهانه دست به گزینش که همانا جنگیدن و پدافندی باشد میزند.

یک کودک 12 ساله ولی مانند ماشینی است که به آن برنامه داده باشید و بگویید پدافندی از کشور (قبیله بزرگ)
به هر بهایی خوب است. خیر به هر بهایی خوب نیست و میهن هم تاجایی سپنتا و مقدس است که پایش را از گلیمش درازتر نکند.

رفتارهای دربرگیرنده شستشوی مغزی دادن، عملیات انتحاری انجام دادن و .. در همین راستا نه تنها خوب شمرده نمیشوند، که در همان بلند-زمان به آدم برمیگردند.

اگر به میهن ما دست‌درازی شد، همانگونه که به حریم شخصی ما دست‌درازی شد، بایستی
خونسردانه، با دوراندیشی، و با پایین‌ترین تراز ریسک جانی خود و نزدیکانمان، از خود و میهنمان بپدافندیم.

sonixax
06-02-2012, 10:39 PM
انفجار همزمان چند نازنجک می تواند منجر به توقف تانک شود به خصوص که مساله جلوگیری از ورود یک ستون تانک به روی پل بوده، جالب اینکه در مورد این ماجرا هر بحثی شنیده بودم جز این. مثلا یک محقق فرانسوی این داستان را به عنوان اولین عملیات انتحاری در تاریخ معاصر منطقه مورد بحث قرار داده بود.

انفجار صد نارنجک (ضد نفر که روکشی لاستیکی پوشیده شده است) به صورت همزمان هم نمیتواند یک تانک را منهدم کند گرامی - پیشتر در این باره توضیح داده ام (http://www.daftarche.com/showthread.php/492-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3?p=10318&viewfull=1#post10318) و فکر نمیکنم نیازی به دوباره گویی باشد . محقق فرانسوی هم نه فهمیده را از نزدیک دیده و یحتمل نه تحقیقی در مورد اسلحه های نظامی داشته . در ضمن ، انفجار یک نارنجک کمری باعث انفجار بقیه نارنجکها نمیشود :

http://science.howstuffworks.com/grenade3.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Hand_grenade

چاشنی باید مسلح شده باشد و انفجار چاشنی از داخل مابقی مواد را نیز شعله ور کرده و با ترکیدن بدنه حجم عظیمی از گاز یکباره خارج شده و نارنجک عمل میکند - در این مورد به خصوص (یعنی در طراحی نارنجک ضد نفر) هدف پخش کردن ساچمه ها هستش - در نتیجه چیزی به نام انفجار (Explode) رخ نمیدهد ، بلکه ترکیدن (Blow Out) رخ میدهد . در این شرایط اگر نیروی انفجاری از خارج وارد شده باشد بدنه ی سست نارنجک (بدنه مخصوصن سست طراحی شده برای پخش شدن ترکش ها در هوا) آسیب میبیند و دیگر نارنجک کارایی قبلی خودش را هم نخواهد داشت .


داخل یک نارنجک ضد نفر :
484


و اگر منظور راوی افسانه شهید فهمیده !! نارنجک ضد تانک بوده باز این پرسش مطرح میشود که یک بچه سیزده ساله چه طور توانسته چند نارنجک چند کیلویی را حمل کند ! تازه همان نارنجکها هم به تنهایی منجر به انهدام تانک نمیشوند و معمولن به آسیب پذیر ترین بخش یعنی زنجیر چرخها خسارت وارد میکنند و تانک توانایی حرکت را از دست میدهد .


جالب است که دوستان اینجا همه چیز برخواسته از داخل ایران را مورد شک قرار می دهند.

همه ی بحث های برخواسته از داخل ایران مورد شک نیست . آنهایی که خیلی تابلو هستند مورد شک هستند !


مشکل جنگ ما اینجاست که برایش به خوبی به شیوه هالیوودی تبلیغ نشده و متصدی آن هم فرد بی آبرویی است (ج.ا) بنابر این احترامی برای امامزاده باقی نمی ماند.

اصولن تبلیغ در مورد جنگی که میتوانست هرگز روی ندهد و مسبب اصلی اش همان انقلابیون و کسانی که جبهه ها رفته اند بوده اند همچین هم چیز با ارزشی نیست . پیشتر یک تاپیکی داشتیم در مورد اعدام سران نظامی کشور :

http://www.daftarche.com/showthread.php/187-%D9%81%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D9%86%D8%B8%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D9%BE%D8%B3-%D8%A7%D8%B2-%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86

اینها را همانهایی که برای دیدن خمینی سر و دست میشکاندند اعدام کردند ! کشوری هم که یک جا این همه سرتیپ و سرلشکر و فرمانده را از دست بدهد هر یالغوزی جرات حمله به آن را به خود میدهد .


بنده می گویم این جنگ، جنگ آنها نبود جنگ ما بود.

بر خلاف شما بنده میگویم جنگ ما بنود ! چون ما نه سر پیاز بودیم نه ته پیاز . جنگ همانهایی بود که به راهش انداخته بودند و ما این وسط فقط قربانی بودیم و بس .


اگر آنها (حداقل بخش حاکمیتیشان) ما را ناخودی می دانند ما دلیلی ندارد چنین رفتاری کنیم و تمامی آنها را غیرخودی بدانیم. خاطراتی که افراد از جنگ می نویسند و یا شاهدان روایت می کنند چرا باید دروغ باشد؟ مثلا داستان این پسر بچه ای که در خرمشهر بود چرا باید دروغ باشد؟ اینها را که جمهوری اسلامی که رسما منتشر نکرده! اینها در کتابها و مصاحبه ها آمده است.


بنده هم نگفتم تمام آن داستان ها و خاطرات دروغ است - ولی آن بخشهایی که بر رویش مانور تبلیغاتی بیش از حد داده شده اغلب دروغ است - مانند داستان همین فهمیده که با اندکی واکاوی به پوچ بودنش پی میبریم .


با این حساب فرار از دشمن و حفظ جان از جنگیدن برای حفظ وطن بهتر است؟

وطن یک مشت خاک و خل نیست ! وطن به مردمی گفته میشود که در مرزهایی مشخص در کنار یکدیگر زندگی میکنند و با هم نقاط مشترک فرهنگی و تاریخی دارند . وقتی آن نقاط مشترک فرهنگی ، تاریخی و آن اتحاد وجود نداشته باشد نام آن منطقه دیگر وطن نیست . بلکه میشود زادگاه .

شما چه طور اسم کسانی که هم میهنان خود را میکشتند (با گناه و بی گناه) و باعث به راه افتادن جنگ شدند و جنگ دو ساله را هشت سال ادامه دادند و خساراتی جبران نا پذیر به کشور وارد کرده اند و میکنند را میگذارید هموطن و خودی من نمیدانم ! بنده تمام بدنه جمهوری اسلامی را از کوچکترینشان تا بزرگترینشان و تمام آنهایی که دانسته یا نادانسته باعث و بانی این بلا شدند را خودی نمیدانم و کشته شدنشان را در جبهه ی جنگی که خودشان برپا کرده بودند را باعث افتخار و غرور نمیدانم . تک تک کسانی که به دنبال خمینی راه افتادند از آنهایی که امروز در راس امور هستند تا آنهایی که امروز هیچ کاره هستند و شهروند معمولی هستند مسبب این وضع هستند و تاوان پس دادن به خاطر اشتباهی که در گذشته مرتکبش شده اند غرور آفرین نیست ! بلکه به عکس بسیار مایه شرمساری است که جامعه ای که به نام جامعه ی ایرانی میشناختیم به قدری عقب مانده و بی شعور بوده که فرهنگ قالبش کودکان خودش را به میادین جنگ میفرستاده و شهید پروری و شهید سازی میکرده ! دراماتیک ترش هم این است که حکومتی که همان افراد بر سر کار آورده بودند با پروپاگاندای عجیبی که داشت کودکان را به میادین جنگ میکشاند .

آنهایی که نقشی در این انقلاب نداشته اند و به جنگ رفته اند باید مایه غرور ما باشند نه آنهایی که داشتند گه کاری خودشان را جمع میکردند .

آنچه در مدارس جمهوری اسلامی در مخ ما میکردند دیگر نه شایعه است ، نه گزارش مجاهدین و صدام و دروغ ! آنچنان در مغز ما میخواندند که همکلاسی های بنده قرآن به دست استخاره میکردند آیا روزی شهید میشوند یا خیر ! تازه آن هم چندین سال بعد از آن جنگ کذایی . وقتی به دوران پس از جنگ و تبلیغات همه جانبه ی حکومت و صد البته معلمین که وابسته به حکومت هم نبودند برای شهادت و جنگ و روی مین پریدن میکنیم به عمق فاجعه ای که در دوران جنگ در جریان بوده پی میبریم و نیازی نیست بیاییم هر آنچه که در مورد کودکان جنگ گفته میشود را دروغهای مجاهدین بنامیم .
یک نمونه اش را برایتان فیلم گذاشتم - آن مادر.... ای که دارد از آن کودک مصاحبه میگرد و اسم خودش را هم گذاشته آدم - اگر واقعن آدم بود گوش آن کودک را میگرفت و میبرد به خانواده اش تحویل میداد نه اینکه هر هر بخندد و آنچنان ژستی به خود بگیرد که گویا دارد چه هنری میکند .

Russell
06-02-2012, 10:44 PM
اینکه رهبران مملکت در آن موقع مشکل داشتند چیز ناشناخته ای برای ما نیست! من قبلا هم گفتم که در باب علل شروع و ادامه جنگ ما مشکل داریم با حضرات ولی مساله ادعای استفاده سیستماتیک از کودکان در جنگ است. هیچ مدرک و سندی برای این مساله وجود ندارد و از طرفی غیر منطقی است. اینکه تلفاتی در جنگ اتفاق افتاده از کودکان اینهم دلیل برای استفاده سیستماتیک از کودکان در جنگ نمی شود. همانطور که گفتم منبع تخمین زده که اینقدر کودکان در میدانهای جنگ کشته شده اند.

توضیح بنده این است که اولا آمار مغرضانه اعلام شده منابع خارجیها حتی سازمانهای بین المللی در اینجور مواقع می رسد به عوامل مجاهدین. در حالیکه آمار درست را باید بنیاد شهید بدهد که پرونده همه شهدا را در جنگ دارد. امیدوارم روزی این اسناد آزاد شود و مورد بررسی قرار گیرد. اصولا ادعاهایی که اپوزوسیون ما می کند از لحاظ دروغ دست کمی از خود ج.ا ندارد. نمونه اش همکاری ایران با القاعده که سالها در خارج می گفتند و روزنامه ها می نوشتند. اخیرا که برخی نامه های بن لادن توسط دولت آمریکا منتشر شد متوجه شدند که ایران هیچ نوع همکاری با القاعده نمی کرده و بلکه جواب کوچکترین درخواستشان را هم نمی داده. این هم از آن داستانهاست که زیر جهالت دستگاههایی همچون بنیاد شهید در خارج ساخته و پرداخته می شود و منجر به سیاه شدن جنگ می شود. یک بار در وب سایت یک سازمان معتبر بین المللی در باره جنگ خواندم که نوشته بود ایران به عراق حمله کرد! از این بدتر اینکه گویا ایران هنوز نتوانسته ثابت کند که مهاجم در جنگ عراق بود!
گرامی همچنان ادعای شما بر آینکه من امار نیاورده ام بیپایه است.امار سرجایش است،شما از روی هوا برای اینکه از این حقیقت خوشتان نمیاید یا میگویید مال مجاهدین است (که البته بر فرض منبع مجاهدین هم باشند باز هم سازمانهای بین المللی عقلشان میرسد مدرک بخواهند و چک کنند،همین کشتارهای 67 و یا برنامه اتمی را مگر کسی جز مجاهدین بر ملا کردند.منبع بیطرف وقتی یک چیزی را تایید میکند ابروی خود را پای آن میگزارد.
از این گذشته اساسن بحث ما بیش از اینکه بر سر حقایق باشد بر سر اخلاق است.من میگویم از کودکان سربازگیری شده تحت پروپاگاندا.شما هم فیلم التماس کودکان برای سربازگیری برای ما میاورید و حس غرور بعد یک مقاله از حظور یک کودک 10 ساله در جبهه میگذارید اینجا.شما یا موافق سربازگیری از کودکان هستید یا نیستید،اگر هستید تعداد (که البته موثق است و شما فقط در مقابلش لجبازی میکنید) چه اهمیتی دارد.چه یک نفر چه 95000 چه 1500000 کودک.اگر موافق نیستید پس این حرفهای از دلاوری کودکان و تحسین چیست که میگویید؟




حتی من از این فراتر رفته و می گویم پروپاگاندایی هم در کار نبود. اینکه خیلی از اینها قبل از انقلاب داشتند فعالیت می کردند و فکر و دیدگاه دینی شان آنها را به پیروی از رهبری خمینی رسانده بود. در کنار آنها افرادی که در مرزها ماندند، امثال بهنام محمدی و سهام خیام اینها بیشتر از اینکه تحت تاثیر تبلیغات رژیم! باشند ماندند برای دفاع از خانه و کاشانه خود. بهنام می توانستند از خرمشهر خارج شود. مگر اینکه ما دفاع از شهر خود را نوعی انتخاب اشتباه برای اینها بدانیم از لحاظ منطقی اشتباه بوده و هر کسی هم توانسته سعی کرده اینها را رازی کند که شهر را ترک کنند اما آنها نرفتند.

از طرف دیگر بیاییم دقیقتر بحث کنیم در خرمشهر در ابتدا بسیاری از ساکنین فرار کردند. در مرحله بعدی افرادی که برای دفاع مانده بودند در طی چند مراحلی و خانه به خانه گشتند و هر چه خانواده و زن و بچه بود را از شهر خارج کردند. جالب اینکه اینها اصولا ارتباط کمی با حکومت مرکزی داشتند. محمد جهان آرا عملیات نظامی را فرماندهی می کرد و آنقدر سرش شلوغ بود و کمبود نیرو داشت که نتواند بیفتد دنبال زنها و بچه هایی که می خواستند در دفاع کاری انجام دهند. در این میان هست که امثال فهمیده و محمدی شهید می شوند. کجای این سیستماتیک است. آن بچه هایی که خمینی گفته بود مردم درست کنند که تا آخر جنگ تازه 8 سالشان شده بود. در مراحل بعدی جنگ هم کودکان کمتر حضور داشتند نگاه کنید به خاطره ای که نقل شد بالاخره اینکه در ایران (قبل از انقلابش هم همین بود) با پارتی بازی و زبان بازی کار آدم پیش می رود که چیز ناشناخته ای نیست.
دیگر دارید شوخی میکنید گرامی،پروپاگاندایی در کار نبوده؟!!!
خمینی را زاده پروپاگانداست چه بعد انقلاب و چه بعد آن،نکند رابطه دستورات خمینی و سربازان و مردم ماوراالطبیعی بوده.
ایراد من به ساکنان بومی نیست،اساسن مگر کل تلفات اولیه در برابر تلفات در 8 سال جنگ چند درصد بوده.حرف من همان سربازگیری از کودکان است که شما در پستهای قبلی خود به آن صحه گذاشتید(که با شور و شوق مینوشتید که بچه ها میرفتند از پدر و مادرشان امضا میگرفتند بعد میامدند جبهه).



فکر نمی کنم ما (من و ج.ا.) هیچیک با حس غرور به این کشته شده ها نگاه کنیم. ج.ا. که اینها را با نوحه های سوزناک می آورد معمولا، همان آهنگ ممد نبودی آهنگ سوزناکی است. مساله غم است و دردی که همه ما احساسش می کنیم. ناراحتی است از رفتن آنها و پای صحبت رفقای رزمنده شان که می نشینی موقع یادآوری خاطرات اشک به چشمشان می آید و اندوهی عظیم در سینه حس می کنند که آنها رفتند و ما ماندیم! بنده به این درجه البته نرسیدم که ادعا کنم اندکی اینها را درک می کنم. نگاه من سراسر تحسین است و اینجا کمترین عنصری از فیلم هندی جای ندارد. ای کاش جنگی نمی شد و هیچکدامشان کشته نمی شدند.

من فکر کنم مشکل شما این است که نفرت از ج.ا. را به همه چیزهای مربوط به آن بسط داده اید.
و مشکل من و ج.ا این است که هنرمندانی چون اسپیلبرگ در سینمایمان نداریم که چیزی فراتر از فیلم هندی از حماسه ها در آورند.

راستی حماسه چیست؟ بد است! چرا باید شاهنامه بخوانیم و لذت ببریم مگر داستان حماسه جز جنگاوری و کشتن است؟
خیر گرامی مشکل ما نفرت از ج.ا نیست(که البته نفرت داریم چون غیر اخلاقی و منحوس و نفرت انگیز است)،مشکل ما اینست که با آموزه های اخلاقی و فکری چ.ا مانند شئی دانستن انسانها و مرگ مشکل داریم با اینکه انسانها و مخصوصن کودکان حقوقی دارند،با کودکان باید طور دیگری رفتار کرد،باید به زندگی تشویقشان کرد و از خط مقدم دورشان کرد نه اینکه بسمت خط مقدم فرستادشان.اینها چیزهای خیلی عجیبی نیستند حتی با معیارهای جنگ جهانی.
البته من از حماسه خوشم نماید چندان،فردوسی را هم دوست میدارم بخاطر زنده نگه داشتن زبان و تاریخ ایران نه بخاطر شعر و حماسه.برای روایت حقیقت هم اسپیلبرگ و هالیوود لزومن لازم نیست،پیش از آن از همان موقع جنگ حهانی اول و قبلتر از آن نویسندگان و از سیاهی های جنگ میگفتند و درام مینوشتند نه حماسه،خرجش اندکی نگاه بخود است و صداقت و وجدان و نگرش عینی به قضایا.من دلم میخواهد حقیقت را بخوانم نه ذکر مصیبت و نه حماسه.

Kaveh
06-03-2012, 02:35 AM
وطن یک مشت خاک و خل نیست ! وطن به مردمی گفته میشود که در مرزهایی مشخص در کنار یکدیگر زندگی میکنند و با هم نقاط مشترک فرهنگی و تاریخی دارند . وقتی آن نقاط مشترک فرهنگی ، تاریخی و آن اتحاد وجود نداشته باشد نام آن منطقه دیگر وطن نیست . بلکه میشود زادگاه .

شما چه طور اسم کسانی که هم میهنان خود را میکشتند (با گناه و بی گناه) و باعث به راه افتادن جنگ شدند و جنگ دو ساله را هشت سال ادامه دادند و خساراتی جبران نا پذیر به کشور وارد کرده اند و میکنند را میگذارید هموطن و خودی من نمیدانم ! بنده تمام بدنه جمهوری اسلامی را از کوچکترینشان تا بزرگترینشان و تمام آنهایی که دانسته یا نادانسته باعث و بانی این بلا شدند را خودی نمیدانم و کشته شدنشان را در جبهه ی جنگی که خودشان برپا کرده بودند را باعث افتخار و غرور نمیدانم . تک تک کسانی که به دنبال خمینی راه افتادند از آنهایی که امروز در راس امور هستند تا آنهایی که امروز هیچ کاره هستند و شهروند معمولی هستند مسبب این وضع هستند و تاوان پس دادن به خاطر اشتباهی که در گذشته مرتکبش شده اند غرور آفرین نیست ! بلکه به عکس بسیار مایه شرمساری است که جامعه ای که به نام جامعه ی ایرانی میشناختیم به قدری عقب مانده و بی شعور بوده که فرهنگ قالبش کودکان خودش را به میادین جنگ میفرستاده و شهید پروری و شهید سازی میکرده ! دراماتیک ترش هم این است که حکومتی که همان افراد بر سر کار آورده بودند با پروپاگاندای عجیبی که داشت کودکان را به میادین جنگ میکشاند .

انفجار صد نارنجک (ضد نفر که روکشی لاستیکی پوشیده شده است) به صورت همزمان هم نمیتواند یک تانک را منهدم کند گرامی - پیشتر در این باره توضیح داده ام و فکر نمیکنم نیازی به دوباره گویی باشد . محقق فرانسوی هم نه فهمیده را از نزدیک دیده و یحتمل نه تحقیقی در مورد اسلحه های نظامی داشته . در ضمن ، انفجار یک نارنجک کمری باعث انفجار بقیه نارنجکها نمیشود :

http://science.howstuffworks.com/grenade3.htm
http://en.wikipedia.org/wiki/Hand_grenade

چاشنی باید مسلح شده باشد و انفجار چاشنی از داخل مابقی مواد را نیز شعله ور کرده و با ترکیدن بدنه حجم عظیمی از گاز یکباره خارج شده و نارنجک عمل میکند - در این مورد به خصوص (یعنی در طراحی نارنجک ضد نفر) هدف پخش کردن ساچمه ها هستش - در نتیجه چیزی به نام انفجار (Explode) رخ نمیدهد ، بلکه ترکیدن (Blow Out) رخ میدهد . در این شرایط اگر نیروی انفجاری از خارج وارد شده باشد بدنه ی سست نارنجک (بدنه مخصوصن سست طراحی شده برای پخش شدن ترکش ها در هوا) آسیب میبیند و دیگر نارنجک کارایی قبلی خودش را هم نخواهد داشت .

داخل یک نارنجک ضد نفر :


و اگر منظور راوی افسانه شهید فهمیده !! نارنجک ضد تانک بوده باز این پرسش مطرح میشود که یک بچه سیزده ساله چه طور توانسته چند نارنجک چند کیلویی را حمل کند ! تازه همان نارنجکها هم به تنهایی منجر به انهدام تانک نمیشوند و معمولن به آسیب پذیر ترین بخش یعنی زنجیر چرخها خسارت وارد میکنند و تانک توانایی حرکت را از دست میدهد .


نارنجك فقط مي تواند شني تانك را پاره كند و تانك پس از آن نمي تواند دور بزند يا به طرفين حركت كند. فقط مي تواند جلو يا عقب برود. تعمير شني پاره شده هم معمولا توسط خدمه تانك انجام مي شود. براي انفجار همزمان بيش از يك نارنجك بايد چاشني ساير نارنجك ها را در آورد تا تي ان تي درون آنها با موج انفجار ناشي از انفجار نارنجك اول منفجر شوند. تركش نارنجك ها اثري بر شني تانك ندارد بلكه اين موج انفجار است كه شني را پاره مي كند. گذاشتن يك كوله پشتي پر از نارنجك زير تانك كار راحتي نيست چون عرض شني كمتر از 70 سانتيمتر است و تانك در حال حركت است.
ميتوان در مسير حركت تانك بي حركت دراز كشيد و با محاسبه سرعت و زمان رسيدن تانك، ضامن يك نارنجك را كشيد و منتظر ماند تا تانك برسد. با توجه به آنكه زمان عمل چاشني نارنجك دقيق نيست و از 6 ثانيه تا 10 ثانيه متغير است احتمال موفقيت خيلي پائين است.
به هر حال هر چه بوده و هرچه شده چندان مهم نيست، مهم آن است كه اين قهرمان كوچك به لجن كشيده شده است و برايش جوك مي سازيم.
تصوير كودك سرباز به هيچ وجه زيبا نيست اما زشت تر از آن تصوير مردان بالغ و تنومندي است كه شهامت دفاع از وطن يا تغيير شرايط موجود را نداشتند.
كسي پرسيده است چرا پطرس فداكار به جاي انگشتش،‌ چوب يا چيز ديگري در بدنه سد فرو نكرد؟

کامنتی در پاسخ به تمسخر فهمیده در بالاترین

Kaveh
06-03-2012, 02:49 AM
بر خلاف شما بنده میگویم جنگ ما بنود ! چون ما نه سر پیاز بودیم نه ته پیاز . جنگ همانهایی بود که به راهش انداخته بودند و ما این وسط فقط قربانی بودیم و بس .

باشد، جنگ شما نبود!

حرف شما مانند این است که یک روس بگوید قهرمانان جنگ بزرگ میهنی روسیه مال شوروی بودند و به ما ربطی ندارند چون این جنگ مال رژیم استالین بود که با سیاستهای غلط خود منجر به این جنگ شد! با کشتن و تبعید ژنرالها و فرماندهان ارتش قبل جنگ دفاع را ضعیف کرد و ...

دوستان مسایل را دارید بدجوری با هم قاطی می کنید. خوب یا بد جنگ شد و صدام برای آزاد سازی خوزستان نیامده بود! اگر همان دفاع هم نمی شد الان خوزستان از ایران جدا شده بود چیزی مثل آذربایجان و هرات و غیره! حال اینکه کل ایران دست حکومت دلخواه ما نیست دلیل نمی شود برایمان بی اهمیت شود این داستان دفاع مقدس!



بنده تمام بدنه جمهوری اسلامی را از کوچکترینشان تا بزرگترینشان و تمام آنهایی که دانسته یا نادانسته باعث و بانی این بلا شدند را خودی نمیدانم و کشته شدنشان را در جبهه ی جنگی که خودشان برپا کرده بودند را باعث افتخار و غرور نمیدانم .

پس فرق شما با آنها چیست! وقتی شما هم پشیزی برای عقاید آنها ارزش قائل نیستید؟ آنها هم ایرانیند و حق دارند در یک بدنه واحد حضور داشته باشند. اگر قرار باشد ایران روزی روی خوشی و پیشرفت را ببیند روزی خواهد بود که من مخالف رژیم به همان اندازه نگران حقوق خود باشم که نگران حقوق تک تک مخالفانم باشم. چه شهروند طرفدار رژیم باشند چه اعضای حکومتی آن!

Kaveh
06-03-2012, 03:42 AM
خیر گرامی مشکل ما نفرت از ج.ا نیست(که البته نفرت داریم چون غیر اخلاقی و منحوس و نفرت انگیز است)،مشکل ما اینست که با آموزه های اخلاقی و فکری چ.ا مانند شئی دانستن انسانها و مرگ مشکل داریم با اینکه انسانها و مخصوصن کودکان حقوقی دارند،با کودکان باید طور دیگری رفتار کرد،باید به زندگی تشویقشان کرد و از خط مقدم دورشان کرد نه اینکه بسمت خط مقدم فرستادشان.اینها چیزهای خیلی عجیبی نیستند حتی با معیارهای جنگ جهانی.

این مشکل داشتن با آموزه های اشتباه رژیم و ضعف اجرای قانون (طبق قوانین همین رژیم زیر 17 سال مجاز به ورود به جبهه نبودند) چه ربطی دارد به بزرگداشت و یاد کردن از حماسه ها؟ اینکه حکامی بد بودند دلیل می شود که عملکرد کل مردمان آن کشور بی اهمیت شود؟ به جناب sonixax هم گفتم. فرضا در جنگی که شوروی کرد روش حکام و کل سیستم حکومتی استالین خوب نبوده حال این آیا کل دفاع و عملیتها و فداکاریها و افتخارات آن سربازان و افسران و مردم را زیر سئوال می برد یعنی دیگر کسی نمی تواند در روسیه امروزی درباره آن جنگ با افتخار و به نیکی صحبت کند؟

اما با افتخار و هر ساله با چنین مراسمی یاد آن جنگ را زنده نگه می دارند. شوروی آن جنگ را به تنهایی نه و با کمک دو ابرقدرت دیگر جهان برد. ما حداقل آن جنگ را که از لحاظ زمانی کم از جنگ دوم جهانی نبود و با تجاوز دشمن به مرزهایمان شروع شد را به تنهایی بردیم.

هر سال با شکوهتر برگزار می کند با همان پرچمهای داس و چکش دار و همان مدالها که استالین اهدا کرد. اتفاقا در آن جنگ هم از کودکان به نحو سیستماتیکتری استفاده شد ولی باز همه اینها دلیل نمی شود که در روسیه امروزی کل بساط جنگ را به فراموشی بسپارند. چرا؟ چون آنها مسایل را با هم قاطی نکرده اند! چون جنگ بر سر وطنشان بوده فرقی نمی کند حاکم استالین باشد یا تزار یا رییس جمهوری روسیه! در جنگ چه افکار احمقانه ای وجود داشته، چه ژنرالهایی قبل جنگ به جوخه اعدام فرستاده شدند و همه این برهانهایی که دوستان مطرح کردید.


http://www.youtube.com/watch?v=vhkePLsm_pU

Russell
06-03-2012, 04:05 AM
این مشکل داشتن با آموزه های اشتباه رژیم و ضعف اجرای قانون (طبق قوانین همین رژیم زیر 17 سال مجاز به ورود به جبهه نبودند) چه ربطی دارد به بزرگداشت و یاد کردن از حماسه ها؟ اینکه حکامی بد بودند دلیل می شود که عملکرد کل مردمان آن کشور بی اهمیت شود؟ به جناب sonixax هم گفتم. فرضا در جنگی که شوروی کرد روش حکام و کل سیستم حکومتی استالین خوب نبوده حال این آیا کل دفاع و عملیتها و فداکاریها و افتخارات آن سربازان و افسران و مردم را زیر سئوال می برد یعنی دیگر کسی نمی تواند در روسیه امروزی درباره آن جنگ با افتخار و به نیکی صحبت کند؟

اما با افتخار و هر ساله با چنین مراسمی یاد آن جنگ را زنده نگه می دارند. شوروی آن جنگ را به تنهایی نه و با کمک دو ابرقدرت دیگر جهان برد. ما حداقل آن جنگ را که از لحاظ زمانی کم از جنگ دوم جهانی نبود و با تجاوز دشمن به مرزهایمان شروع شد را به تنهایی بردیم.

هر سال با شکوهتر برگزار می کند با همان پرچمهای داس و چکش دار و همان مدالها که استالین اهدا کرد. اتفاقا در آن جنگ هم از کودکان به نحو سیستماتیکتری استفاده شد ولی باز همه اینها دلیل نمی شود که در روسیه امروزی کل بساط جنگ را به فراموشی بسپارند. چرا؟ چون آنها مسایل را با هم قاطی نکرده اند! چون جنگ بر سر وطنشان بوده فرقی نمی کند حاکم استالین باشد یا تزار یا رییس جمهوری روسیه! در جنگ چه افکار احمقانه ای وجود داشته، چه ژنرالهایی قبل جنگ به جوخه اعدام فرستاده شدند و همه این برهانهایی که دوستان مطرح کردید.

استفاده از کودکان با آنچه در جنگ ایران و عراق اتفاق افتاد توسط روسها قابل مقایسه نیست و البته طبق معیارهای دو تن از جنایتکارترین افراد تاریخ (هیتلر و استالین) هم استفاده از کودکان ما وضع بدتری داشته.والبته یادمان باشد که ایران عضو معاهده حقوق بشر است و هنور کودکان را اعدام میکنند که در هیچ قبرستان دیگری از این توحشها نمیکنند حتی چین.

درباره جنگ دوم هم والا در سمت دموکراسی قضیه هم مراسم یادبود هست ولی از جنایات خودشان هم فیلم میسازند،مثلن همین بازنگریها بر هیروشیما و ناکازاکی اگر نبود الان شاید سلاح اتمی اینقدر منفور نبود در افکار عمومی.
البته سیستم مناسب برای ج.ا و ایران همان پوتین است و روسیه و ناسیونالیسم پوتینی و استالینیستی آن که هنوز هم کسی نمیتواند از تجاوز سربازان روسی به دخترکان آلمانی در فتح برلین صحبت کند.
توجه کنی ما نمیگوییم حرف جنگ رو هم نزنید،ما میگیم حقیقت را بازگویی کنیم چون خوشمان بیاید و چه نیاید.بعد هم یکی از کارکردهای برگزاری سالگردهای جنگ ر دنیا اینست که حس فداکاری برای کشور را تقویت کنند و زنده کنند.در ایران هنوز هم پمپاژ فرهنگ و مرگ و شهادت در مغز مردم و مخصوصن کودکان قطع نشده است،بر خلاف همه دنیا هنوز هم ایران با افتخار نیروی بسیج دارد که از افراد کمتر از 18 سال استفاده میکند.متاسفانه یا خوشبختانه ما این یاداوری را برای کودکان فردا میکنیم،فهمیده ها که در جبهه جان دادند و از دست ما کاری ساخته نبود.امروز کاری برای فهمیده های فردا بکنیم که خودمان شحصن اینبار مسئولیم دربرابرشان.

Russell
06-03-2012, 09:07 AM
البته بجز این داستان کودکان که ما خودمان هم در کودکی بقول میلاد تاثیرات پروپاگندای آنرا بعد از جنگ حتی دیده ایم و میدانیم چیست.فکر میکنم هنوز هم یک چیزهایی هستند که با وجودشان نمیشود با این جنگ رابطه ای بجز افسوس داشت و اینکه سعی کنیم از یادمان برود این خاطرات تلخ.
یکیش همین فرهنگ شهادت است و مرگ.آرش بیخدا در وبلاگ خود اتفاقن یک مطلب دراینباره نوشته که مطالب جالب خوبیست.
دیکی دیگر این واقعیت است که اکثر زمان جنگ امکان صلح روی کاغذ وجود داشته و در واقع مقامات ایران را جو گرفته بود که حالا که ما ایران را آزاد کردیم میتوانیم شیعیان عراق را از دست صدان نجات دهیم و انقلاب صادر کنیم و اینها.اینه که بعد از رفع خطر جنگ هدف قابل دفاعی نداشته،همین هم که طولانیترین جنگ قرن بیستم شد نشون میده که چقدر غیرعادی طول کشیده.
یکی هم اساسن خود تفکرات انقلاب و اسلامگرایی است که همزاذ پنداری را سخت میکند.یعنی من با کودکان جنگ بیشتر میتوانم همزاد پنداری کنم تا کسانی که انقلاب کردند و میشود گفت که با بیفکری خود رفتند سفارت اشغال کردند و جنگ را 4 برابر مدتی که باید طولانی کردند و البته در آن جنگیدند.خود کسانی که رفتند هم الان فکر میکنم وقتی به قبل نگاه کنند بجز دفاع در مقابل صدام که عملی لازم و شجاعانه بود میبینند که چقدر اشتباه و بیفکری روی هم جمع شده.کاوه گرامی و یکسری فکر میکنند با یادآوری آن دوران مردم دوباره از خود بقول آنها غیرت نشان خواهند داد و یاد میهن میافتند و کاری برای نجاتش میکنند.ولی من اتفاقن فکر میکنم ایرانی ها پس از این همه اتفاقات پس از انقلاب متوجه اشتباهات و بیفکری های انقلابی شده اند و مایوس شده اند.انهایی هم که از ایران همان موقع انقلاب رفتند و با آن موافق بوده اند هنوز در شوک هستند از آنها اتفاقهای عجیب و بزرگ که افتاد.
من فکر میکنم اتفاقن الان نسل مبارز همین کودکانی هستند که در زمان جنگ بدنیا آمده اند و الان جمعیت زیر 25 سال ایران را تشکیل میدهند.بیشتر از اینکه برای اینها خاطرات جنگ و انقلاب را مرور کرد این نسل باید به قبلیها کمک کند که زخمهای انقلاب و جنگ را درمان و فراموش کنند.این تغییر نسل نعمتیست برای فراموش کردن کابوسی بنام خمینی.

Reactor
06-03-2012, 01:10 PM
تانکهای دوران جنگ دوم جهانی رو هم نمیشه با نارنجک کمری منفجر کرد ! اصولن هیچ تانکی رو نمیشه با نارنجک کمری منفجر کرد - حتا خراش هم نمیشه روش انداخت چه برسه به تخریب . حالا میخواد ده تا نارنجک با هم باشه باز هم نمیشه . قدرت انفجاری نارنجکهای کمری فقط در حدی هست که پوسته رو بشکافه و ترکش ها و ساچمه ها رو تا چند ده متری پخش و پلا کنه و پیاده نظام دشمن رو چرخ کنه .
...

عزیز من شما یک نارنجک رو تا بحال از نزدیک دیدید؟ بنده دستم گرفتم و پرتاب کردم. نارنجک قدرت تخریبی خیلی زیادی داره. اصولا مهمات جنگی با چیزی که شما در فیلم ها میبینید خیلی تفاوت دارند.
سر و صدا و قدرت تخریبی شون نسبت به فیلم ها خیلی بالاتره.
برای متوقف کردن یک تانک حتی یک تفنگ کلت و یک فشنگ هم کافیه. به این صورت که شما از دریچه ی دیده بانی تانک یک گلوله نثار پیشانی راننده ی تانک میکنید. منتها باید حرفه ای باشید.
یک قطار نارنجک هم لازم نیست تانک رو از صفحه روزگار محو کنه. همین که تسمه ی چرخ تانک رو پاره کنه یا به موتور تانک آسیب بزنه خودش کافیه.
ضمنا تانک ها انواع مختلفی دارند که بعضی از آن ها آپشن های متفاوتی دارند. مثلا تانک های آمریکایی از خیلی سال پیش سیستم جی پی اس و نویگیشن داشتند و میشد از داخل تانک مسلسل شون رو کنترل کرد. یا مثلا تانک های ایران زمان جنگ تانک های چیفتن انگلیس بود که گویا همون اوائل جنگ تلنگشون در رفته بود و موتور سوزونده بود.
تانکی هم که حسین فهمیده منهدم کرد تانک M1 Abrams امریکایی نبود که در موقعیت جنگی خیلی سخت بشه متوقفش کرد. یک تانک روسی! بود.
خیلی از این تانک ها رو رزمنده های ایران زمان جنگ با سلاح های نامتعارف از کار انداختند.

sonixax
06-03-2012, 01:26 PM
کامنتی در پاسخ به تمسخر فهمیده در بالاترین

نارنجکهایی که در جنگ توسط ایران استفاده میشد از نوع M2 بوده - در انواع جدید ترش از TNT و بعضن Composition B (ترکیبی از RDX و TNT و گلیسیرین) استفاده میشه ولی در آن نارنجکهای قدیمی نوعی پودر سیاه (فرم یافته ی باروت) استفاده میشده و از هر کدام از اینها تنها 2 اُز مواد منفجره استفاده میشود .
اگر درون نارنجک Composition B که قدرتمند ترین ماده منفجره برای نارنجکهاست استفاده شود - قدرت انفجار تنها 8000 متر بر ثانیه هستش که با توجه به میزان بسیار کم ماده منفجره و عدم انفجرا بقیه نارنجکها توسط یکی دیگه (پیشتر توضیح دادم چرا) تانک قلقلکش هم نمی آید چه برسد که آسیب ببیند . حتا اگر بقیه منفجر هم بشند باز هم این چنین نمیشه . حالا شما برای من از کامنت های بالاترین هی منبع بیارید !

Reactor
06-03-2012, 01:36 PM
اصولا کسانی که استارت جنگ رو زدند مانند خمینی و اطرافیانش واقعا پاشون به جبهه هم نرسید!! چرا دارید گناه براه انداختن جنگ رو پای کسانی مینویسید که جونشون رو زیر پاشون گذاشتند و رفتند و از این کشور دفاع کردند؟ شما دارید از اصول درست نتیجه گیری های غلط میکنید!کسی منکر بد بودن عمل اعزام کودکان به جنگ نیست. اما آیا این درسته که خودمون رو دوستدار کشور بدونیم و بی تفاوت به کشته شدن افراد زیادی برای حفظ خاک اون کشور باشیم؟اگر افرادی برای دفاع به جنگ نمیرفتن که الان هیچ از حال و روز مردم و کشور معلوم نبود؟!

sonixax
06-03-2012, 01:43 PM
باشد، جنگ شما نبود!

حرف شما مانند این است که یک روس بگوید قهرمانان جنگ بزرگ میهنی روسیه مال شوروی بودند و به ما ربطی ندارند چون این جنگ مال رژیم استالین بود که با سیاستهای غلط خود منجر به این جنگ شد! با کشتن و تبعید ژنرالها و فرماندهان ارتش قبل جنگ دفاع را ضعیف کرد و ...

دوستان مسایل را دارید بدجوری با هم قاطی می کنید. خوب یا بد جنگ شد و صدام برای آزاد سازی خوزستان نیامده بود! اگر همان دفاع هم نمی شد الان خوزستان از ایران جدا شده بود چیزی مثل آذربایجان و هرات و غیره! حال اینکه کل ایران دست حکومت دلخواه ما نیست دلیل نمی شود برایمان بی اهمیت شود این داستان دفاع مقدس!

جنگ روسیه ؟!
به جز دو جنگ جهانی در باقی جنگهای روسیه با نیروهای خارجی ، روسیه متجاوز بوده آن هم به ضعیف تر از خودش ! تنها یک جا با اسرائیل سرشاخ شده برای کمک به مصر کهدر آن دوران اسرائیل در حال جان گرفتن بوده :

http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_wars_involving_Russia

جنگ بزرگ میهنی ؟! نکند کشتار مردم چچن و تجاوز به گرجستان و جنگ با مجاهدین افغان میشود ملی میهنی ؟! دقیقن همین میشود که آن جنگ ، جنگ مردم روسیه نیست و همه اش تبلیغات پوشالین حکومتش است .

در مورد جنگ ایران هم جنگ ما نبوده - کثافت کاری مشتی مردمان نفهمِ انقلابی بوده که بعش هر چه خواستند جمعش کنند نشد که نشد و آن جنگ تنها از بعد نظامی اش خارج شده ولی کماکان ادامه دارد .



پس فرق شما با آنها چیست! وقتی شما هم پشیزی برای عقاید آنها ارزش قائل نیستید؟ آنها هم ایرانیند و حق دارند در یک بدنه واحد حضور داشته باشند. اگر قرار باشد ایران روزی روی خوشی و پیشرفت را ببیند روزی خواهد بود که من مخالف رژیم به همان اندازه نگران حقوق خود باشم که نگران حقوق تک تک مخالفانم باشم. چه شهروند طرفدار رژیم باشند چه اعضای حکومتی آن!

مگر من گفتم که حق حیات و زندگی و فعالیت ندارند ؟! گفتم آنها را خودی نمیدانم هنوز هم میگویم . در ضمن ارزش قایل شدن برای عقاید دیگران از آن مغالطات نخ نماییست که فکر نمیکنم نیازی به توضیح دادن در باره اش باشد .

اینکه شما کسانی که یاران را به این رو زانداخته اند و کماکان بر گه کاری خودشان اصرار میورزند را دشمن نمیبینید مشکل من و بقیه مردمانی که اینچنین فکر میکنند نیست . شما آمده اید حساب آن چهار نفر راس قدرت را از تمام بدنه ای که بازوی اجراییشان است جدا کرده اید ! در صورتی که غافلید همانها بدون اینها هیچ کاری از دستشان بر نمی آید . شکم زن و بچه ام گرسنه است پس مجبورم هم ک.ش است .
هیچ جاسوس و خیانت کاری در طول تاریخ و حتا در متمدن ترین کشور های دنیا به خاطر گشنه بودن شکم زن و بچه اش بخشیده نشده که اینها دومیش باشند .

sonixax
06-03-2012, 02:09 PM
عزیز من شما یک نارنجک رو تا بحال از نزدیک دیدید؟ بنده دستم گرفتم و پرتاب کردم. نارنجک قدرت تخریبی خیلی زیادی داره. اصولا مهمات جنگی با چیزی که شما در فیلم ها میبینید خیلی تفاوت دارند.

معمولن رفرنس بنده فیلمها نیستند ! اگر شما دستتان گرفته اید و پرتاب کرده اید - بنده از ساخت مواد منفجره داخلش تا بدنه و عملکردش را به صورت عملی بلدم . بالاتر هم توضیح داده ام .
قدرت تخریبی نارنجک برای شمای انسان زیاده نه برای یک زره پوش . در پست زیر این پست هم نوشتم که قدرت انفجار نارنجک های ایران با فرض اینکه درشون از Comp B استفاده شده باشه تازه میشه 8000 متر بر ثانیه که برای یک تانک مثل نیش پشه میمونه .

چند تا پشه شما رو نیش بزنند آسیب جدی میبینید ؟! هزار تا ؟!


برای متوقف کردن یک تانک حتی یک تفنگ کلت و یک فشنگ هم کافیه. به این صورت که شما از دریچه ی دیده بانی تانک یک گلوله نثار پیشانی راننده ی تانک میکنید. منتها باید حرفه ای باشید.

این دیگر بر میگردد به همان فیلمهایی که شما دیده اید ! درون تانک یک نفر خدمه وجود ندارد ، کشتن راننده هم از طریق شلیک گلوله به داخل تانک غیر ممکنه . تانکهای آمریکایی مانند آبرامز که با موشکهای چند کیلویی هم خراش بر نمیدارند .
اگر فرض کنیم که یک تانک با یک گلوله آر پیجی به کل نابود میشود (که البته اینچنین نیست) درون آن گلوله یک و نیم کلیو ماده منفجره از نوع Composition B هست . نه 2 اُز (56 گرم) - طبق آن افسانه جناب فهمیده میبایستی بیشتر از 30 نارنجک بر میداشته (چرا که نارنجکهای M2 از Comp B استفاده نمیکنند) تا تازه شاید بتونه انفجاری برابر تنها یک گلوله آرپیجی تولید کنه . آن هم به شرطی که ضامن این 30 نارنجک را طوری مسلح میکرده که همگی در یک زمان منفجر بشوند ! (پیشتر توضیح داده ام که چرا انفجار یک نارنجک کمری منجر به انفجار تمام و کمال باقی نارنجکهای دور و برش نمیشود) .



یک قطار نارنجک هم لازم نیست تانک رو از صفحه روزگار محو کنه. همین که تسمه ی چرخ تانک رو پاره کنه یا به موتور تانک آسیب بزنه خودش کافیه.

زنجیر جرثقیل های کاترپیلار را هم نمیشود با یک نارنجک پاره کرد ، چه برسد به تانک !
من نمیدونم شما در باره مواد منفجره چه قدر طالاع دارید فقط در همین حد بهتون بگم که قدرت انفجار 56 گرم پودر سیاه (نوعی از باروت نظامی معروف به Fire Powder که همه جا پیدا میشه - به Gun Powder هم معروفه و البته همیشه سیاه نیست و اسمش رو از اجدادش گرفته) با قدرت انفجاری همان مقدار اکلیل سرنجی که بچه ها درست میکنند تقریبن برابر است . یعنی هر دو حدود 1 تا 3 هزار متر قدرت انفجاری دارند .
با فرض اینکه M2 های ایران در آن زمان به TNT مسلح شده بوده تنها دو برابر و نیم تا سه برابر این میزان (6900 متر بر ثانیه) قدرت انفجار خواهیم داشت .
حالا شما برای من بگو با 200 یا 300 گرم یا اصلن نیم کیلو اکلیل سرنج میتونی زنجیر تانک رو پاره کنی ؟!

یک نکته رو هم بگم ، قدرت انفجار Composition B در قبال هر گرم حدود 8 هزار متر بر ثانیه هستش و منظور از قدرت انفجار سرعت آزاد شدن گازها در هنگام انفجار هستش .

حالا یک کیلو و نیم Composition B کجا و ....




ضمنا تانک ها انواع مختلفی دارند که بعضی از آن ها آپشن های متفاوتی دارند. مثلا تانک های آمریکایی از خیلی سال پیش سیستم جی پی اس و نویگیشن داشتند و میشد از داخل تانک مسلسل شون رو کنترل کرد. یا مثلا تانک های ایران زمان جنگ تانک های چیفتن انگلیس بود که گویا همون اوائل جنگ تلنگشون در رفته بود و موتور سوزونده بود.
تانکی هم که حسین فهمیده منهدم کرد تانک M1 Abrams امریکایی نبود که در موقعیت جنگی خیلی سخت بشه متوقفش کرد. یک تانک روسی! بود.
خیلی از این تانک ها رو رزمنده های ایران زمان جنگ با سلاح های نامتعارف از کار انداختند.

از کار انداختن با منهدم کردن دو چیز متفاوت است . در افسانه این طور نقل شده که تانک را با نارنجک کمری منهدم کرده !
به فرض از کار انداختن هم در آن شرایط تنها یک تانک منهدم شده و مابقی تانکها هنوز در صحنه حضور داشت اند . تانکی هم که آسیب دیده باشد به طور کلی از متوقف نمیشود بلکه تنها در حرکتش اختلال ایجاد میشود . فرض کنیم که فهمیده توانسته بوده یک زنجیر آن تانک را به کل از جا بکند ! باز هم آن تانک میتوانسته با اتکا به زنجیر دیگرش خودش را از سر راه باقی تانکها بکشد کنار . آسیب رساندن به موتور را هم کلن فراموش کنید چرا که موتور هم مانند سرنشینان حسابی محافظت میشود . اگر فهمیده توانسته بود سرنشینانش را بکشد موتورش را هم توانسته بود خراب کند !!!

Mehrbod
06-03-2012, 02:09 PM
اصولا کسانی که استارت جنگ رو زدند مانند خمینی و اطرافیانش واقعا پاشون به جبهه هم نرسید!! چرا دارید گناه براه انداختن جنگ رو پای کسانی مینویسید که جونشون رو زیر پاشون گذاشتند و رفتند و از این کشور دفاع کردند؟ شما دارید از اصول درست نتیجه گیری های غلط میکنید!کسی منکر بد بودن عمل اعزام کودکان به جنگ نیست. اما آیا این درسته که خودمون رو دوستدار کشور بدونیم و بی تفاوت به کشته شدن افراد زیادی برای حفظ خاک اون کشور باشیم؟اگر افرادی برای دفاع به جنگ نمیرفتن که الان هیچ از حال و روز مردم و کشور معلوم نبود؟!



در اینکه مردم ما مردم بارگ و غیرتی بودند و در پدافند از کشورمان جان دادند سخنی نمیرود، شاید هم بایستی همانگونه که کاوه گرامی گفت این جنگ را بازپس گرفته و آن را به حساب دولت و غیرت اسلام نگذاریم.

ولی نباید فراموشید که فرنود راستین مرگ این مردم نه دولت عراق که سیاست‌های نادرست ج.ا. در آن زمان بوده، یکی همانکه میلاد نمارد، کشتن همه سرداران و کاردانهای جنگی ما به بهانه‌های واهی
کافر و مرتد بودن و یا داشتن همکاری با دولت پیشین و ..، و دومی هم که همان درازاندن جنگ و نپذیرفتن غرامت و در کنار آن جنگ با آمریکا و گروگانگیری و .. باشد.

زمانیکه خودمان با دست خودمان تن و پیکرمان را ناتوان و سست میکنیم (کشتن نیروهای پدآفند و مهندرین آن ارتش)، ستیز نابجا با ابرتوانهای جهان مانند آمریکا میکنیم و در نهایت بهره‌کشی
از کودکان و باورهای دینی مردممان برای رسیدن به آماج نادرست (=صادر کردن اسلام و زیاده‌خواهی) میکنیم، دیدن اینکه یک ویروس کوچک مانند عراق به تن رنجور میهنمان دست‌درازی
کند نه تنها ناداتگرایانه و ناعادلانه نیست، ونکه یک چیز سرشتین و طبیعی هم هست.


پای خون این جان‌باختگان به حساب دولت کنونی است و اگر هم روزی خواستیم تاوان آن را پس بگیریم دشمن راستین ما نه عراق، که همین ج.ا. خواهد بود.

sonixax
06-03-2012, 02:26 PM
اصولا کسانی که استارت جنگ رو زدند مانند خمینی و اطرافیانش واقعا پاشون به جبهه هم نرسید!! چرا دارید گناه براه انداختن جنگ رو پای کسانی مینویسید که جونشون رو زیر پاشون گذاشتند و رفتند و از این کشور دفاع کردند؟ شما دارید از اصول درست نتیجه گیری های غلط میکنید!کسی منکر بد بودن عمل اعزام کودکان به جنگ نیست. اما آیا این درسته که خودمون رو دوستدار کشور بدونیم و بی تفاوت به کشته شدن افراد زیادی برای حفظ خاک اون کشور باشیم؟اگر افرادی برای دفاع به جنگ نمیرفتن که الان هیچ از حال و روز مردم و کشور معلوم نبود؟!

خمینی به تنهایی استارت جنگ رو نزد . خمینی به تنهایی توان کشتن آن همه سردار و سر تیپ و ... را نداشت - فقط دستور میداد و همانهایی که انقلاب کرده بودند اجرایش میکردند .
خمینی هارت و پورت میکرد و دستور میداد - و یک عده هم کارهایش را اجرا میکردند . طبق پستی از جناب کاوه :


حسين فهميده در سال 1346 در روستاي سراجه شهر قم به دنيا آمد. در بحبوحه انقلاب، حسين يازده ساله، از قم اعلاميه مي آورد و در روستا پخش مي كرد. حتي چندبار ضد انقلابها كتكش زده بودند تا دست از اين كارها بردارد اما او منصرف نشده بود. 12 بهمن 57، در بيمارستان بود. در اثر تصادف، طحالش پاره شده بود. تا از بيمارستان مرخص شد، آنقدر اصرار كرد كه پدر و مادرش، او را با برادر بزرگترش داوود، به تهران فرستادند تا حضرت امام را زيارت كند.

یکی از آن کسانی که گوش به فرمان خمینی بوده و برای دیدن خمینی بال بال میزده همین فهمیده بوده ! پس نفرمایید کسانی که باعث و بانی جنگ شدند در جبهه نبودند . بودند خوب هم بودند .

اتفاقن همان طوری که پیشتر هم گفته ام در اینجا کسانی غرور آفرین هستند که نقشی در انقلاب و افتضاح 57 نداشته اند و به جنگ رفته اند - نه آنهایی که خودشان باعث و بانی اش بوده اند .

و توجه داشته باشید که همه جا گفته ام غرور آفرین نیستند - نگفته ام قابل احترام نیستند . چون همانهایی هم برای پاک کردن گند کاری خودشان به جبهه رفتند قابل احترام هستند که حد اقل انقدر این شجاعت رو داشته اند که برای جبران اشتباهشون قدمی بردارند .

حضور کودکان در جبهه هم نه تنها مایه غرور و سر بلندی نیست - بلکه به نظر من مایه شرمساری هم هست . حتا اگر فرض کنیم که به کل جمهوری اسلامی در اعزام کودکان به جبهه نقشی نداشته باز هم اعزام کودکان به جبهه غرور آفرین نیست و مایه شرمساری است .

در مورد دخالت نداشتن جمهوری اسلامی هم باز میشود به زندگی نامه حسین فهمیده که از زبان خود جمهوری اسلامی نقل شده اشاره کرد :


487



شهيد فهميده که به دليل کمي سن بارها از سوي مسئولان اعزام کننده با ممانعت از حضور در خط مقدم مواجه شده بود سرانجام با تلاشهاي زيرکانه خويش اعتماد مسئولان نظامي منطقه را جلب کرد و در مناطق درگيري مستقيم با دشمن حاضر شد.

وي سرانجام در روز هشتم آبان 59 در زماني که خرمشهر مورد محاصره رژيم بعث عراق بود، براي جلوگيري از پيشروي تانکهاي عراقي به شهر و قتل عام نيروهاي مقاومت، با نارنجکي در دست از لابه لاي سفير گلوله هاي دشمن خود را به تانک دشمن ‌مي رساند و با استفاده از نارنجک، تانک دشمن را منفجر مي کند که در اثر اين انفجار محل عبور ديگر تانک ها بسته مي شود و خود نيز به شهادت مي رسد.






وی در بیست و پنجم یا ششم شهریور ماه ۱۳۵۹ یک هفته پیش از اعلام رسمی آغاز جنگ همراه نیروی مقاومت بسیج به جبههٔ خرمشهر اعزام شد. از آنجا که در روزهای نخستین از شرکت او در خط مقدم جلوگیری می‌شد، با تلاش‌هایی از جمله یک نفوذ چریکی به خط نیروهای دشمن، برای حضور در خط مقدم اجازه گرفت. وی در غروب سی و یکم شهریور ماه -از نخستین روزهای اعلام تجاوز نظامی ارتش عراق- همراه با محمد رضا شمس در جبهه نبرد حضور رسمی یافت. این دو، یک بار در هفته اول مهرماه زخمی شده و به بیمارستان ماهشهر اعزام شدند. چند روزی پس از بهبودی با ترخیص از بیمارستان و بازگشت به جبهه و پایان دادن مجدد به مخالفت فرماندهان با حضورشان؛ به خط مقدم اعزام شدند. امّا فهمیده بار دیگر در بیست و هفتم مهرماه طی مقاومت در برابر حمله‌های دشمن دوباره زخمی شد. او سر انجام در ۸ آبان ماه ۱۳۵۹ در کوت شیخ، نزدیک ایستگاه راه آهن خرمشهر شهید شد. و بقایای بدنش در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شد.

http://www.jamejamonline.ir/newstext.aspx?newsnum=100952904022
http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF%20%D8%AD%D 8%B3%DB%8C%D9%86%20%D9%81%D9%87%D9%85%DB%8C%D8%AF% D9%87&SSOReturnPage=Check&Rand=0
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D9%81%D9%87%D9%85%DB%8C% D8%AF%D9%87

توجه داشته باشید که در نقل های بالا مدام از اعزام شد و اجازه گرفت و موافقت فرمانده استفاده شده ! نه از یواشکی و .... و این خود سندی است بر اعزام کودکان به میادین نبرد توسط جمهوری اسلامی .

در مورد تانک هم جالبه که نوشته با نارنجکی در دست ! یک تانک دشمن را منفجر کرد . چه طوری میشه با 56 گرم ماده منفجره یک تانک را منفجر کرد ؟!
با 56 گرم ماده منفجره اگر میشد تانک منفجر کرد اسرائیل تا الان باید از صحنه روزگار محو شده بود :21:

Reactor
06-03-2012, 03:02 PM
فرض کنیم که فهمیده توانسته بوده یک زنجیر آن تانک را به کل از جا بکند ! باز هم آن تانک میتوانسته با اتکا به زنجیر دیگرش خودش را از سر راه باقی تانکها بکشد کنار . آسیب رساندن به موتور را هم کلن فراموش کنید چرا که موتور هم مانند سرنشینان حسابی محافظت میشود . اگر فهمیده توانسته بود سرنشینانش را بکشد موتورش را هم توانسته بود خراب کند !!!

این اتفاق روی یک پلی که از روی یک رودخانه گذر میکرده رخ داده. پهنای کم پل هم فقط اجازه ی عبور همزمان یک تانک رو میداده. یعنی اگر تانک اول از کار بیوفته خود بخود بقیه تانک ها هم بکار نمیان و تانک اولی راهشون رو سد میکنه.

sonixax
06-03-2012, 03:27 PM
این اتفاق روی یک پلی که از روی یک رودخانه گذر میکرده رخ داده. پهنای کم پل هم فقط اجازه ی عبور همزمان یک تانک رو میداده. یعنی اگر تانک اول از کار بیوفته خود بخود بقیه تانک ها هم بکار نمیان و تانک اولی راهشون رو سد میکنه.

با این حال باز هم نمیشه با نارنجک تانک رو از کار انداخت :

http://en.wikipedia.org/wiki/Type_72
http://en.wikipedia.org/wiki/Topfmine

اینها دو مدل از مینهای ضد تانک هستند که در یکیشون از Composition B استفاده شده و دیگری TNT - یعنی چندین برابر قوی تر از هر ماده منفجره قابل حمل دیگری .
اینها درست میرند زیر تانک ، منفجر میشند و هدفشون هم خراب کردن همون زنجیر و از کار انداختن تانکه .

اگر مشخصاتشون رو بخونید میبینید که در یکی 5.4 کیلو گرم ماده منفجره و در دیگری 6 کیلو گرم ماده منفجره استفاده شده .

یعنی برای اینکه شما یک تانک رو بتونید با زیرش رفتن از کار بندازید حد اقل 5 کیلو ماده منفجره اون هم از نوع Composition B لازم دارید .

این یکی هم هست :

http://en.wikipedia.org/wiki/TM-83_mine

که مربوط به سال 93 میشه و درش 9.6 کیلوگرم ماده منفجره به کار رفته .

نارنجک کمری که 2 اونس (56 گرم) ماده منفجره تازه اون هم در بهترین حالت TNT کجا و مین 5-6 کیلویی در ضعیف ترین حالتش کجا !!!!

در مورد پل هم ! باز هم شما میتونید به پوچ بودن افسانه پی ببرید - منفجر کردن پل خیلی راحت تر از زیر تانک رفتن نبود ؟!

sonixax
06-03-2012, 03:36 PM
این فیلمها رو هم ببینید :

http://www.youtube.com/watch?v=UGgIAl_m0AE

http://www.youtube.com/watch?v=xC2Lyrm4DT8

یکی خیلی قدیمیه و یکی جدید .

تانک میتونه از رودخانه رد بشه ! نیازی نبوده حتمن از روی پل برند . مگر اینکه رودخانه قابل کشتی رانی باشه که در اون صورت پل روش اونقدر باریک نمیشه .

هر کجای این افسانه شهید فهمیده رو که دست بذارید یک جاییش میلنگد !

Russell
06-03-2012, 03:39 PM
در مورد پل هم ! باز هم شما میتونید به پوچ بودن افسانه پی ببرید - منفجر کردن پل خیلی راحت تر از زیر تانک رفتن نبود ؟!
البته وقتی تجهیزات برای از کار انداختن یه تانک نباشه برای منفجر کردن کل پل هم قطعن نیست دیگه میلاد جان

sonixax
06-03-2012, 03:40 PM
البته وقتی تجهیزات برای از کار انداختن یه تانک نباشه برای منفجر کردن کل پل هم قطعن نیست دیگه میلاد جان

راسل جان نارنجکی که میتونه تانک رو منفجر کنه !!!! نمیتونه پایه پل رو خراب کنه ؟! باقی کارها رو خود وزن تانکها انجام میده :4:
تازه در اون صورت هم مسیرشون مسدود شده ، هم چند تایی تانک از بین رفته به جای یکی ، هم خودش کشته نشده :21:

sonixax
06-03-2012, 03:46 PM
به نظر من همان طوری که پیشتر هم بهش اشاره شده این داستان فهمیده از اون پروپاگاندا های اساسی جمهوری اسلامی برای به جبهه و جنگ کشیدن کودکان بوده .

محمد حسین فهمیده حتمن وجود داشته و حتمن هم شهید شده ، ولی داستانش قطعن این طوری نبوده .

به نظر من از همون تخریبچی هایی بوده که فیلمش رو گذاشتم - یعنی میپریده روی میدان مین که راه رو برای رزمنده های اسلام عزیز باز کنه !

Reactor
06-03-2012, 03:54 PM
ببینید. شما راجع به چند تا مساله دارید یکجا بحث میکنید که هر کدام یک بحث جداگانه ست. در مورد قدرت تخریب نارنجک بنده نظرم رو دادم.

در مورد بقیه.. از همین نقل قول هایی هم که شما اشاره کردید مشخصه که افراد زیادی همون زمان در جبهه بودند و با جنگیدن کودکان مخالفت داشتند.

---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:24 pm ---------- ارسال قبلی در 07:22 pm ----------

مردم در این جنگ گناهی نداشتند و فقط دفاع کردند. کارشون بزرگ بوده حتی اگر موتور محرکه شون برای دفاع از کشور خمینی و امام حسین و ابولفرض بوده باشه.
وقتی از بالا و کلی به داستان نگاه کنید میبینید که وقتی گندی به اون وسعت زده میشه در بهترین حالت کاری که میشه کرد اینه که فقط اوضاع برگرده به حالت قبلی! و این نرمال شدن اوضاع معمولا هزینه های خیلی زیادی رو میطلبه.
در مورد حسین فهمیده هم یادمه زمان بچگی در تلوزیون برنامه ی کودک میگفت که رفت زیر تانک تا اون تانک به مسجد آسیب نزنه!!! من کاری به روایت هایی که با هدف خاصی سرائیده میشن ندارم. کلیت کار این بوده که ایشون برای دفاع از مرزهای یکی از شهرهای مورد حمله ی کشور کشته شده. از این قضیه میشه چند تا برداشت کرد. یکش بد بودن ارسال کودکان به جبهه ست. یکیش هم کشته شدن این کودک در راه دفع تجاوز دشمنه.

در مورد بزرگسالان هم باید بگم وقتی جنگ بشه جنگیدن ارزشمنده. این که کی به چی اعتقاد داره و با چه اعتقادی کشته شده بدرد جنگ و دفاع نمیخوره.
شرایط جنگی شجاعت و نبوغ نظامی میطلبه. البته مانور دادن روی اعتقادات هم از دیرباز سیاستی بوده که حکام برای تهییج افکار عمومی در زمان حمله یا دفاع استفاده میکردند.
باید تا جایی که میشد از وقوع جنگ جلوگیری میشد ولی وقتی جنگ شد دیگه روی اعتقادات مردم اسکی رفتن و یا هیجان دادن و پررنگ کردن اعتقادات مردم تا برای کشور سربازگیری کردن معقول ترین کاره و کاملا منطقیه و یک سیاست کشور داریه و همه جا این کار رو مجاز میدونن. اگر نکنن که ممالک از دست میره. پس تعجبی نداره که اکثر رزمنده ها در اون زمان مسلمانان ایدئولوژیکی بوده باشند.
یک جنگجو اگر بدون یک ایدئولوژی بجنگه فرمانده اش از پیش شکست خورده ست. فکر کنم خشایار شا گفته.
در مورد علل براه افتادن جنگ هم عرض کردم خمینی و اطرافیانش جنگ رو به مردم تحمیل کردند. این هم درسته که میتونست جنگی اتفاق نیوفته. شرایط رو دار و دسته ی انقلابی مهیای جنگ کردند.
اما مردم با صرف توان خیلی زیادی اوضاع رو از حالت قرمز به حالت سفید بردند.

sonixax
06-03-2012, 04:02 PM
ببینید. شما راجع به چند تا مساله دارید یکجا بحث میکنید که هر کدام یک بحث جداگانه ست. در مورد قدرت تخریب نارنجک بنده نظرم رو دادم.


نظر شما محترم ولی شما که اهل تفکر هستید با توجه به آن چیزی که پیشتر برایتان با منبع ذکر کردم باید متوجه شده باشید که با 2 اونس ماده منفجره نمیشود تانک ترکاند !



در مورد بقیه.. از همین نقل قول هایی هم که شما اشاره کردید مشخصه که افراد زیادی همون زمان در جبهه بودند و با جنگیدن کودکان مخالفت داشتند.

قطعن افرادی بوده اند که مخالف حضور کودکان بوده اند - ما که نگفتیم همه جبهه رفتگان از آدمیت به دور بودند !
مساله اینجاست که فرماندهی جنگ و ارتش با این مساله مخالفت نداشته و در صورتی که کودکی قانعشون میکرده که تواناییش رو داره به جبهه اعزامش میکردند . این فرماندهان و حاجی فلانی و حاجی بهمانی همانهایی هستند که امروزه به کشور حکومت میکنند . آنهایی هم که آدم بودند یا ترور شدند یا در همان جنگ کشته شدند .

در عین حال جامعه ایرانی از نظر اخلاقی به قدری دچار افت شده بوده که خانواده های بسیاری حاضر بودند فرزاندانشون را به جبهه و جنگ بفرستند !
خیلی ها هم که فرزندان خدشان را با دست خودشان اعدام کردند (آخوند گیلانی) و خیلی های دیگر هم آنها را به حکومت فروختند که اعدامشان کند .
نه تنها اعزام کردن کودکان به جبهه های جنگ کاری غیر اخلاقی و صد البته غیر حرفه ای هست - بلکه اعزام بزرگسالانی که آموزش نظامی ندیده اند هم به جبهه های جنگ کار بسیار خطرناک و غیر حرفه ای هستش - حالا آنهایی را که زورکی به جنگ میبردند بماند .

نتیجه چه شد ؟ عده ای به صدام پناهنده شدند و اطلاعات ارزشمندی از ایران را در اختیار دشمن قرار دادند . و بد ترش آنکه امروزه جامعه آنها را خائن و مقصر میداند ! در صورتی که خائنین واقعی همانهایی هستند که کسانی که اهل جبهه و جنگ نبودند را زورکی به جبهه فرستادند .

هنوز که هنوزه در ایران دوران سربازی برای همه ی پسرهای سالم اجباریست و اگر نگاهی بیندازید تقریبن هر کشور دیگری که دوران سربازی درش اجبارسیت از نظر اخلاقی بسیار کشور عقبمانده ای است .

sonixax
06-03-2012, 04:11 PM
در مورد حسین فهمیده هم یادمه زمان بچگی در تلوزیون برنامه ی کودک میگفت که رفت زیر تانک تا اون تانک به مسجد آسیب نزنه!!! من کاری به روایت هایی که با هدف خاصی سرائیده میشن ندارم. کلیت کار این بوده که ایشون برای دفاع از مرزهای یکی از شهرهای مورد حمله ی کشور کشته شده. از این قضیه میشه چند تا برداشت کرد. یکش بد بودن ارسال کودکان به جبهه ست. یکیش هم کشته شدن این کودک در راه دفع تجاوز دشمنه.

خوب ما هم همین را میگوییم ، میگوییم حسین فهمیده بوده - به جنگ هم رفته- کشته هم شده . ولی به خاطر اسم خاصی که داشته (محمد حسین فهمیده) رویش مانور تبلیغاتی بسیاری داده شده و چه چیز برای افسانه سرایی بهتر از شهادت به چنین وضع فجیعی ؟ منتها کسانی که داستان شهادت وی را اینچنین تعریف کرده اند فکر سوتی های عجیب و غریب این داستان ساختگی را دیگر نکرده بودند . البته هر چند این همه سال جامعه ایرانی به خودش زحمت تحقیق در این باره را نیز نداده !



شرایط جنگی شجاعت و نبوغ نظامی میطلبه.

یعنی اعزام کسانی که آموزش نظامی ندیده اند ، یا اهل جنگ نیستند به منطقه جنگی یعنی ایجاد سپر انسانی که جنایت نظامی محسوب میشود و البته خطرناک هم هست .


یک جنگجو اگر بدون یک ایدئولوژی بجنگه فرمانده اش از پیش شکست خورده ست.

به نظر من درست ترش هدف و ارزشه . کسی که دینش براش مهم تر از مردم و کشورشه و به خاطر دینش میره میجنگه و نه به خاطر مردمش همون بهتر که کشته بشه .


در مورد علل براه افتادن جنگ هم عرض کردم خمینی و اطرافیانش جنگ رو به مردم تحمیل کردند.

بنده هم عرض کردم خمینی و اطرافیانش ماکس 200-300 نفر بودند - اون همه سرباز و انقلابی و ... که چپ و راست ساواکی و ارتشی و نظامی و حتا کارمند دولتی اعدام میکردند ، به سفارتخانه ها حمله میکردند - در خیابانها شعار مرگ بر این و آن سر میدادند و پشتیبان خمینی و دار و دسته اش بودند و به اصطلاح انقلابی بودند ! همان مردم بودند و نه اجنبی بودند و نه آدم فضایی !

Kaveh
06-03-2012, 08:09 PM
جنگ بزرگ میهنی ؟! نکند کشتار مردم چچن و تجاوز به گرجستان و جنگ با مجاهدین افغان میشود ملی میهنی ؟! دقیقن همین میشود که آن جنگ ، جنگ مردم روسیه نیست و همه اش تبلیغات پوشالین حکومتش است .

جنگ بزرگ میهنی = http://dari.ruvr.ru/2011/05/09/50025067.html

فکر کنم در این جنگ هیتلر بود که به قصد مسکو وارد خاک شوروی شد.

---------- ارسال جدید اضافه شده در 08:09 PM ---------- ارسال قبلی در 08:04 PM ----------


در مورد جنگ ایران هم جنگ ما نبوده - کثافت کاری مشتی مردمان نفهمِ انقلابی بوده که بعش هر چه خواستند جمعش کنند نشد که نشد و آن جنگ تنها از بعد نظامی اش خارج شده ولی کماکان ادامه دارد .

واقعا دردناک است شنیدن این حرف شما در مورد جنگ. امیدوارم هیچکدام از آن عزیزان نوشته هایی همچین این را نبینند و نخوانند.

Kaveh
06-03-2012, 08:19 PM
مگر من گفتم که حق حیات و زندگی و فعالیت ندارند ؟! گفتم آنها را خودی نمیدانم هنوز هم میگویم . در ضمن ارزش قایل شدن برای عقاید دیگران از آن مغالطات نخ نماییست که فکر نمیکنم نیازی به توضیح دادن در باره اش باشد .

اینکه شما کسانی که یاران را به این رو زانداخته اند و کماکان بر گه کاری خودشان اصرار میورزند را دشمن نمیبینید مشکل من و بقیه مردمانی که اینچنین فکر میکنند نیست . شما آمده اید حساب آن چهار نفر راس قدرت را از تمام بدنه ای که بازوی اجراییشان است جدا کرده اید ! در صورتی که غافلید همانها بدون اینها هیچ کاری از دستشان بر نمی آید . شکم زن و بچه ام گرسنه است پس مجبورم هم ک.ش است .
هیچ جاسوس و خیانت کاری در طول تاریخ و حتا در متمدن ترین کشور های دنیا به خاطر گشنه بودن شکم زن و بچه اش بخشیده نشده که اینها دومیش باشند .

سیستمی که در آن تنها آزادی بیان برای بخشی از مردم تضمین شده باشد نوعی از استبداد است. بفرمایید این چه نوع مغالطه ای است؟ حساب آن نظامیان گرامی زمان شاه که به جای ایستادن پشت دولت قانونی دکتر بختیار اعلام بی طرفی احمقانه کردند چه طور آنها مطهرند؟ فکر نمی کنید در این ماجرا همه مقصریم. حساب آن شاه که کشورش را گذاشت و فرار کرد چه؟ حساب آن مجاهدین که خواستار منحل شدن کامل ارتش بودند و همین اسلامیون نگذاشتند چه؟ آنها که بعدا اسلحه به روی ملت ایران کشیدند. این وسط بفرمایید چه کسی جز شما مقصر نیست؟

این کوته فکریست که بدنه حکومت و حتی دستگاههای امنیتی را اینطور ببینیم. آنها در حال خدمت به کشورند. پلیس و مرزبانی و ارتش و ... اگر یک روز نباشند این ممللت توسط گرگهای اطراف تکه تکه شده و در آشوب خواهد سوخت! حتی همان بسیجیها و سپاهیها اگر نبودند سرنوشت جنگ طور دیگری رقم می خورد.
حساب جنایتکران و کسانی که دستشان به خون ملت آلوده شده البته جداست. به جایش نوبتشان خواهد رسید ولی مطابق قانون دنیای متمدن با بررسی مدارک و شواهد و اثبات جرم مجازات خواهند شد. امیدوارم مردم ایران آنقدر متمدن باشند که شاهد آنچه بر سر قذافی ها آمد در ایران نباشیم. حفظ حقوق انسانی و رعایت آن مقالطه نیست. اصلی است که باید به آن برسیم. رهایی از استبداد هدف ماست و نه رهایی از ج.ا. و طرفدارانش و اسلام و ...!

Theodor Herzl
06-03-2012, 09:13 PM
به نظر من ادامه جنگ بعد از آزاد سازی خرم شهر که دیگه ۱ نقطه از خاک ایران در اشغال عراق نبود ، کاملا احمقانه و خیانت به میهن هم بود، هر کشته و خسارت بعد از خرمشهر بر گردن رژیم هم هست. اینها به بهانه اینکه از راه کربلا می‌رویم قدس را هم میگیریم ، آرزوهای یک دیوانه مثل خمینی را به منافع ایران ترجیح دادند.

sonixax
06-03-2012, 09:30 PM
جنگ بزرگ میهنی = http://dari.ruvr.ru/2011/05/09/50025067.html

فکر کنم در این جنگ هیتلر بود که به قصد مسکو وارد خاک شوروی شد.

این همان جنگ دوم جهانیست و هیچ ربطی به استالین و سیاستهایش ندارد !



واقعا دردناک است شنیدن این حرف شما در مورد جنگ. امیدوارم هیچکدام از آن عزیزان نوشته هایی همچین این را نبینند و نخوانند.

واقعیت همیشه دردناک است و من امیدوارم سایرین اینها را بخوانند تا همان عزیزان !!!! هی این جنگ را مانند چماقی بر سرشان نکوبند !

تا حرف میزنی میگویند اگر اینها نبودند تو الان اینجا نبودی و عربی حرف میزدی و ...
این یک اگر را مدام مثل طوطی تکرار میکنند ولی هزاران اگر که پشت گه کاری خودشان است را نمیگویند !



اگر انقلابی نمیشد 4 میلیون ایرانی آواره جهان نمیشدند
اگر انقلابی نمیشد هرگز جنگی رخ نمیداد که بخواهد آن همه خسارت به کشور وارد کند .
اگر انقلابی نمیشد هرگز ایران تا به این حد بدبخت و عقب مانده نمیشد .
اگر انقلابی نمیشد این همه تحریم بر سر ایرانیان خراب نمیشد !


و خیلی اگر های دیگر . که همان عزیزان به قول شما و طلبکار به قول من بهشان هیچ اشاره نمیکنند بسکه پر رو هستند ! (بنده دارم در مورد آن طلبکارانی که جنگ رفتنشان را بر سر ما خراب میکنند حرف میزنم نه همه)


سیستمی که در آن تنها آزادی بیان برای بخشی از مردم تضمین شده باشد نوعی از استبداد است.

پیشتر هم شماحرف در هان ما گذاشته بودید و من تصور میکردم در بی دقتی شما در مطالعه مطالب است ! بنده کجا نوشتم فقط آزادی بیان تضمین شده ؟!


بفرمایید این چه نوع مغالطه ای است؟

مغالطه احترام به عقاید دیگران ! اگر در باره اش نمیدانید بروید اندکی مطالعه کنید در این مورد به خصوص .

قرار نیست بنده برای عقاید دیگران ارزش و احترامی قایل باشم همان طوری که قرار نیست آنها در مورد من اینگونه باشند .



حساب آن نظامیان گرامی زمان شاه که به جای ایستادن پشت دولت قانونی دکتر بختیار اعلام بی طرفی احمقانه کردند چه طور آنها مطهرند؟

اینکه شما فکر میکنید من شاهی هستم بسیار خنده دار است :21: جالب است که هر کسی در مورد این انقلاب نکبتی و اوضاع نسبتن بهتر قبلش حرف میزند میشود شاهی !!!




فکر نمی کنید در این ماجرا همه مقصریم. حساب آن شاه که کشورش را گذاشت و فرار کرد چه؟ حساب آن مجاهدین که خواستار منحل شدن کامل ارتش بودند و همین اسلامیون نگذاشتند چه؟ آنها که بعدا اسلحه به روی ملت ایران کشیدند. این وسط بفرمایید چه کسی جز شما مقصر نیست؟

دقیقن همه مقصرند به غیر از بنده و همنسلان بنده و بعدی هایشان ، چون در آن دوران ما اصلن وجود نداشتیم که بخواهیم دخالتی در انقلاب و جنگ و ... داشته باشیم یا نداشته باشیم .
شاه هم ترسو بود و در جای دیگر در این باره بحث شده حسابی - پسرش هم بی لیاقت است .
و خیلی مضحک است که شما مجاهدین را بی قید و شرط دشمن میدانید ! و هیچ گونه حقی برایشان قایل نیستید و هر چه از طرف آنها باشد را یک ضرب دروغ میخوانید ولی ددر مورد بسیجی و ها لات و لوت های دربار خمینی و سید علی اینچنین تفکری ندارید ! و برایشان حق و حقوق هم قایل هستید .



این کوته فکریست که بدنه حکومت و حتی دستگاههای امنیتی را اینطور ببینیم. آنها در حال خدمت به کشورند. پلیس و مرزبانی و ارتش و ... اگر یک روز نباشند این ممللت توسط گرگهای اطراف تکه تکه شده و در آشوب خواهد سوخت! حتی همان بسیجیها و سپاهیها اگر نبودند سرنوشت جنگ طور دیگری رقم می خورد.

اوج بلاهت است اگر بنده حکومتی که باعث جنگ شده و جنگ دو ساله را 8 سال به درازا کشانده ، بیشترین آمار اعدام از شهروندان خود را پس از چین دارد و مسبب این همه تحریم و تهدید به جنگ با ابرقدرتها و هزاران بلای دیگر است را در حال خدمت به کشور ببینم !

همان سپاهی ها و بسیجی ها اگر نبودند اصلن جنگی رخ نمیداد که بخواهد سرنوشتش جور دیگری باشد جانم !

من نمیدانم شما چه اصراری به دفاع از اینها دارید ! اینکه حق فعالیت و زندگی و آزادی بیان و حقوق شهروندی مانند تمام اقوام ایران را در ایران آزاد آینده دارند یک بحث دیگریست ولی دلیل نمیشود که هی تقدیسشان کنیم .




حساب جنایتکران و کسانی که دستشان به خون ملت آلوده شده البته جداست. به جایش نوبتشان خواهد رسید ولی مطابق قانون دنیای متمدن با بررسی مدارک و شواهد و اثبات جرم مجازات خواهند شد. امیدوارم مردم ایران آنقدر متمدن باشند که شاهد آنچه بر سر قذافی ها آمد در ایران نباشیم. حفظ حقوق انسانی و رعایت آن مقالطه نیست. اصلی است که باید به آن برسیم. رهایی از استبداد هدف ماست و نه رهایی از ج.ا. و طرفدارانش و اسلام و ...!

همان سربازی که زیر چهارپایه هم لگد زده برای اعدام یک فردی دستش به خون مردم آلوده است و نمیشود این همه آدم را با هم محاکمه و مجازات کرد .
سران جمهوری اسلامی هم بدون استثنا همگی خاین به مملکت و مردم هستند چیزی جز حبس ابد در انتظارشان نخواهد بود .

ولی بدنه ای که در آن دوران به عنوان انقلابی شورش کرد ، حکومت را عوض کرد و بعدش با حمایت از خمینی کار را به جنگ کشاند و سپس برای دفاع به جنگ رفت هیچ حقی بر گردن من و شما و بقیه کسانی که در ایجاد آن جنگ و انقلاب نقشی نداشتند ندارند و نخواهند داشت .

محترم هستند به عنوان شهروند ایرانی ولی مایه غرور و افتخار نیستند و نخواهند بود . ارزشمند و مایه غرور برای من پروفسور سمیعی است ، دکتر حسابی است (بدون توجه به عقایدش) ، انوشه انصاریست و بقیه عزیزانی که در پیشرفت و درخشان کردن نام ایران و ایرانی نقشی داشته اند . نه آنهایی که خرابش کردند و بعد سعی کردند درستش کنند !

من به عنوان یک ایرانی که وسط جنگ به دنیا آمده و درست در میان کثافتی که انقلابیون برایشان رقم زده بودند هرگز آن انقلابیون را نخواهم بخشید برایم هم فرقی نمیکند که پدرم باشد یا همسایه یا هر شخص دیگری . مسبب وضعیت امروز نسل من و بعد از من آنها هستند و ما باید جان بکنیم و کلی سختی بکشیم تا کثافت کاری آنها را درست کنیم - تازه اگر بتوانیم .

Mehrbod
06-03-2012, 09:41 PM
هر کشته و خسارت بعد از خرمشهر بر گردن رژیم هم هست. اینها به بهانه اینکه از راه کربلا می‌رویم قدس را هم میگیریم ، آرزوهای یک دیوانه مثل خمینی را به منافع ایران ترجیح دادند.



پیش از آنهم بر گردن رژیم است.
کدام کشوری می‌آید همه نیروهای دفاع و پدآفندی خود را یکجا می‌کشد که سپس با فداکاری و روی مین فرستادن کودک 13 ساله درستش کند؟

Reactor
06-03-2012, 09:51 PM
این کوته فکریست که بدنه حکومت و حتی دستگاههای امنیتی را اینطور ببینیم. آنها در حال خدمت به کشورند. پلیس و مرزبانی و ارتش و ... اگر یک روز نباشند این ممللت توسط گرگهای اطراف تکه تکه شده و در آشوب خواهد سوخت! حتی همان بسیجیها و سپاهیها اگر نبودند سرنوشت جنگ طور دیگری رقم می خورد.


البته زمان جنگ نیروهای بسیج و حتی سپاه جزوی از مردم بودند. یعنی غالب افرادی که قصد اعزام به جبهه رو داشتند
از یکی از این دو کانال مخصوصا بسیج اعزام میشدند.
در حال حاضر هر دوی این ها کارایی خودشان را از دست داده اند و بصورت معکوس عمل میکنند. بسیج و سپاه دربست در خدمت امنیت حکومت در آمده اند و جز اخلال در نظم و امنیت عمومی و کمک به سرکوب مردم کارایی دیگری ندارند.

sonixax
06-03-2012, 10:02 PM
البته زمان جنگ نیروهای بسیج و حتی سپاه جزوی از مردم بودند. یعنی غالب افرادی که قصد اعزام به جبهه رو داشتند
از یکی از این دو کانال مخصوصا بسیج اعزام میشدند.
در حال حاضر هر دوی این ها کارایی خودشان را از دست داده اند و بصورت معکوس عمل میکنند. بسیج و سپاه دربست در خدمت امنیت حکومت در آمده اند و جز اخلال در نظم و امنیت عمومی و کمک به سرکوب مردم کارایی دیگری ندارند.

در آن زمان مردم از طریق کانال بسیج و سپاه وارد میشدند برای رفتن به جنگ . ولی فلسفه وجودی بسیج سرکوب مردم و به قول خودشان ضد انقلابی بوده و سپاه هم برای کنترل ارتش و گرفتن راه تنفسش ایجاد شد که مبادا بر علیه حکومت کودتا نکند . به هر حال ارتش نیرویی مردمی است .

پس از جنگ مردم به خانه هایشان رفتند و سپاه و بسیج هم به کاری که برایشان طراحی شده بودند پرداختند . هیچ کشوری نیست که سه ارتش مستقل از هم داشته باشد ! همگی یک ارتش دارند که بخش های مختلفی دارد ولی ایران سه گروه نظامی مختلف دارد که هر کدام بسته به طرفشان تجهیز شده اند و مستقل عمل میکنند .

سپاه که تمام بخش های یک ارتش حرفه ای را دارد و از ارتش ملی کشور هم قوی تر است و در خدمت ولی فقیه . بسیج هم در حد و اندازه کشتار غیر نظامیان تجهیزات که دارد هیچ - بیشتر هم دارد .

نام بسیجی و سپاهی از هما اولش هم زیبا و مقدس نبوده و از همان روز نخست با اهدافی پلید و زشت پایه ریزی شده بودند . اینکه مردم شعار هایی مانند : "بسیجی واقعی همت بود و باکری" را قبول میکنند به خاطر عدم آگاهیشان در مورد واقعیت وجودی بسیج و سپاه است .

به قول بختیار : ما یک مملکت داریم ، باید یک دولت داشته باشد ، یک ارتش داشته باشد و یک حکومت .

Mehrbod
06-03-2012, 10:19 PM
به قول بختیار : ما یک مملکت داریم ، باید یک دولت داشته باشد ، یک ارتش داشته باشد و یک حکومت .



اکنون که ما یک ایران داریم، دو رهبر و رییس جمهور داریم، سه ارتش سپاه و بسیج و ملی داریم و چهار قوه مقننه، مجريه، قضائيه و ولایت وقیحی که هر کدام یک سازی می‌زنند.

Kaveh
06-03-2012, 11:32 PM
این همان جنگ دوم جهانیست و هیچ ربطی به استالین و سیاستهایش ندارد !
تاریخ تکرار می شود..
اتفاقا همین داستان ماست که ظاهرا مطلع نیستید از آن ویدیویی که گذاشتم هم مراسم سالانه رژه ارتش روسیه به مناسبت پیروزی ارتش شوروی در جنگ جهانی دوم بود که هر ساله با همین شکوه برگزار می شود.

بیایید شباهتها را ببینیم:
1- رهبر شوروی در زمان جنگ با آلمان استالین خونخوار بود. رهبر ما خمینی خونخوار بود.
2- در باره علل حمله هیتلر به شرق هم می توان اشتباهات سیاسی استالین را موثر دانست. او مخفیانه با آلمان پیمان اتحاد بست و چشمش را به روی تمامی تجاوزات هیتلر به شرق اروپا بست و در عوض خودش قسمتهایی را تصرف کرد. اما در نهایت هیتلر از همین حس امنیت او استفاده کرد. در واقع اگر از همان ابتدا جلوی هیتلر ایستاده بود و مانعش می شد هیتلر نمی توانست حمله کند.
3-درست مانند جنگ ما استالین تا دهه ها قبل شروع جنگ هر چه ژنرال و آدم به درد بخود در شوروری بود یا تبعید کرد یا به جوخه های اعدام سپرد.
4-بعد شروع جنگ مناطق وسیعی از شوروی به تصرف آلمان درآمد. با کمک تجهیزات آمریکایی و انگلیسی و پل پیروزی و برگرداندن نظامیان از سیبری سیر جنگ تغییر پیدا کرد.
5-در طی جنگ هم بدتر از ایران از کودکان استفاده شد.
6-آنها هم با ایدئولوژی سربازان را جلو می فرستادند. منتها خشنتر از ایران! افسران عقیدتی پاسخ هر سرباز فراری را با یک گلوله در مغزشان می دادند. حداقل در ایران اینطور نبود.
7- آن جنگ هم از لحاظ گند بودن و کثافتکاری کم از جنگ ما نبود که بیشتر و وسیعتر بود و در بسیاری مناطق سربازان روس بی هیچ رحم و مروتی کشتار می کردند.
8- حال حکومت عوض شده بساط ایدوئولوژیک شوروی جمع شده و دیگر نه پروپاگاندایی هست و نه قهرمانسازی ولی هر سال با این عظمت جشن گرفته می شود. فیلم ساخته می شود. (حتی فیلهای هالیوودی همچون Enemy at the Gates و ...) کسی مسایل را قاطی نمی کند. دیدگاه جهان بی طرفانه است و دیدگاه خودشان میهن دوستانه. به پیروزی شان در جنگ افتخار می کنند و قهرمانانشان در قلب ملتشان جای دارند. در کشور ما اکثرا نمی دانند روز پیروزی و پایانش کی بود روز شروع کی بود!

---------- ارسال جدید اضافه شده در 11:32 PM ---------- ارسال قبلی در 11:28 PM ----------


البته زمان جنگ نیروهای بسیج و حتی سپاه جزوی از مردم بودند. یعنی غالب افرادی که قصد اعزام به جبهه رو داشتند
از یکی از این دو کانال مخصوصا بسیج اعزام میشدند.
در حال حاضر هر دوی این ها کارایی خودشان را از دست داده اند و بصورت معکوس عمل میکنند. بسیج و سپاه دربست در خدمت امنیت حکومت در آمده اند و جز اخلال در نظم و امنیت عمومی و کمک به سرکوب مردم کارایی دیگری ندارند.

بله فلسفه تشکیل بسیج همین بوده منتها مرد جنگی بعد پایان جنگ باید اسلحه را کنار می گذاشت
و به شهر بر می گشت که برخی از آنها اسلحه را کنار گذاشتند و با چماق آمدند شهر که جنگ را ادامه دهند!

و این عملکرد بسیج و سپاه است که باعث تیره کردن تمامی آن هشت سال دفاع مقدس برای ما شده.

Kaveh
06-03-2012, 11:40 PM
هیچ کشوری نیست که سه ارتش مستقل از هم داشته باشد !

هست. در آمریکا نیروی دریایی, ارتش، نیروی هوایی و سپاه تفنگداران دریایی و گارد ساحلی از هم مستقلند ولی زیر نظر وزارت دفاع کار می کنند.

در ایران هم همگی نیروهای مسلح زیر نظر رهبری هستند. مشکل از راس است وگرنه کشور به این بزرگی نیروی نظامی لازم دارد و تجربه موجود در سپاه می تواند به کار آید. به خصوص که نیروهای سپاه در زمینه جنگهای غیر منظم تبحر دارند. همه اینها در صورت آزادی ایران می توانند در غالب نیروهای نظامی ایران به حیات خود ادامه دهند به جز بسیج که دیگر فلسفه وجودیش را کاملا از دست داده!

---------- ارسال جدید اضافه شده در 11:40 pm ---------- ارسال قبلی در 11:37 pm ----------


سپاه که تمام بخش های یک ارتش حرفه ای را دارد و از ارتش ملی کشور هم قوی تر است

سپاه قویتر نیست. فاقد تجهیرات نظامی سنگین و قدرت جنگی ارتش است. در جنگهای کلاسیک سپاه کارکردی ندارد. چند تا هواپیمای ضعیف و از لحاظ دریایی هم چیز به درد بخوری ندارد. تنها برتری اش گویا کنترل موشکهای دوربرد ایران و صنایع بومی موشکی است که در عمل کاربردی ندارد و بیشتر عملکرد بازدارنده می تواند داشته باشد.

sonixax
06-04-2012, 12:39 AM
تاریخ تکرار می شود..
اتفاقا همین داستان ماست که ظاهرا مطلع نیستید از آن ویدیویی که گذاشتم هم مراسم سالانه رژه ارتش روسیه به مناسبت پیروزی ارتش شوروی در جنگ جهانی دوم بود که هر ساله با همین شکوه برگزار می شود.

بیایید شباهتها را ببینیم:
1- رهبر شوروی در زمان جنگ با آلمان استالین خونخوار بود. رهبر ما خمینی خونخوار بود.
2- در باره علل حمله هیتلر به شرق هم می توان اشتباهات سیاسی استالین را موثر دانست. او مخفیانه با آلمان پیمان اتحاد بست و چشمش را به روی تمامی تجاوزات هیتلر به شرق اروپا بست و در عوض خودش قسمتهایی را تصرف کرد. اما در نهایت هیتلر از همین حس امنیت او استفاده کرد. در واقع اگر از همان ابتدا جلوی هیتلر ایستاده بود و مانعش می شد هیتلر نمی توانست حمله کند.
3-درست مانند جنگ ما استالین تا دهه ها قبل شروع جنگ هر چه ژنرال و آدم به درد بخود در شوروری بود یا تبعید کرد یا به جوخه های اعدام سپرد.
4-بعد شروع جنگ مناطق وسیعی از شوروی به تصرف آلمان درآمد. با کمک تجهیزات آمریکایی و انگلیسی و پل پیروزی و برگرداندن نظامیان از سیبری سیر جنگ تغییر پیدا کرد.
5-در طی جنگ هم بدتر از ایران از کودکان استفاده شد.
6-آنها هم با ایدئولوژی سربازان را جلو می فرستادند. منتها خشنتر از ایران! افسران عقیدتی پاسخ هر سرباز فراری را با یک گلوله در مغزشان می دادند. حداقل در ایران اینطور نبود.
7- آن جنگ هم از لحاظ گند بودن و کثافتکاری کم از جنگ ما نبود که بیشتر و وسیعتر بود و در بسیاری مناطق سربازان روس بی هیچ رحم و مروتی کشتار می کردند.
8- حال حکومت عوض شده بساط ایدوئولوژیک شوروی جمع شده و دیگر نه پروپاگاندایی هست و نه قهرمانسازی ولی هر سال با این عظمت جشن گرفته می شود. فیلم ساخته می شود. (حتی فیلهای هالیوودی همچون Enemy at the Gates و ...) کسی مسایل را قاطی نمی کند. دیدگاه جهان بی طرفانه است و دیدگاه خودشان میهن دوستانه. به پیروزی شان در جنگ افتخار می کنند و قهرمانانشان در قلب ملتشان جای دارند. در کشور ما اکثرا نمی دانند روز پیروزی و پایانش کی بود روز شروع کی بود!

در جریان جنگ دوم جهانی :

۱ - استالین ابرقدرتها را به مبارزه نطلبید .
۲ - شعار محو مثلن ایتالیا یا یکی از متحدین اصلی آلمان را سر نمیداد .
۳ - استالین کل نیرو های نظامی کشور را قلع و قمع نکرده بود - شوروی در همان زمانش یکی از ابر قدرتها محسوب میشد .
۴ - استفاده از کودکان تحت هر شرایطی توحش نظام حاکم را نشان میدهد و به هیچ عنوان مایه سر بلندی و افتخار نیست و هر کسی هم به آن افتخار میکن وحشی تر از کسانی است که کودکان را به میادین جنگ روانه میکرده .
۵ - در هر صورت لشکر کشی هیتلر به شوروی صورت میپذیرفت و جنگ اجتناب نا پذیر نبود ولی در مورد ایران بود .
۶ - استالین باعث و بانی جنگ دوم جهانی نبود ، ولی خمینی و ج.ا بود .
۷ - روسها حتا حمله به چچن و کشتار غیر نظامیان و حمله نظامی به گرجستان را هم غرور آفرین میدانند و به کل در این موارد خیلی تعطیل هستند .

در کل قیاس این دو مورد قیاس مع الفارق است .




بله فلسفه تشکیل بسیج همین بوده منتها مرد جنگی بعد پایان جنگ باید اسلحه را کنار می گذاشت
و به شهر بر می گشت که برخی از آنها اسلحه را کنار گذاشتند و با چماق آمدند شهر که جنگ را ادامه دهند!

و این عملکرد بسیج و سپاه است که باعث تیره کردن تمامی آن هشت سال دفاع مقدس برای ما شده.

خوب مساله همین است ، آنها بازگشتند که به هدفی که برایش بسیج شده بودند عمل کنند . ببینید در جنگ ایران و عراق بدون شک انسانهای شریفی هم حضور داشتند که پس از پایان جنگ به سر کار و زندگی معمولشان برگشتند خیلی هایشان هم آمدند اروپا و پناهنده شدند . و اتفاقن معمولن این افراد همانهایی هستند که نقشی در جنایات خمینی و انقلاب ۵۷ و کثافت کاری های بعدش نداشتند .

ولی آنهایی که مثلن انقلابی بودند یا همان اوایل از ایران فراری شدند و هنوز هم همان خری هستند که بودند - مابقیشان هم شدند همین بسیجی هایی که توله و سگ توله هایشان در خیابان پاچه شهروندان را میگیرند .

همان طور که پیشتر هم گفتم کسانی که در ایجاد جنگ و انقلاب ۵۷ نقشی نداشتند و به جبهه رفتند نه تنها قابل احترام هستند بلکه مایه ی غرور ما هم هستند . ولی آنهایی که انقلابی بودند و به سفارت حمله کردند و به دستور خمینی اعدام میکردند موجودات ارزشمندی نیستند . حالا هر کاری که کرده اند و در هر راهی که کشته شده اند . مهم این است که دستشان به خون هموطنان خودشان آلوده بود و هیچ کاری آن خون را از وجود منحوسشان پاک نمیکند .

آنچه هم که اتفاق افتاده ، افتاده و دیگر نمیشود به عقب باز گشت و درستش کرد - ولی میشود از تکرارش جلو گیری کرد و جلوگیری از تکرارش هم با تقدیس کردن جببه و جنگ به شیوه جمهوری اسلامی امکان پذیر نیست . مهم ترین بررسی و بازگو کردن دلایل شروع جنگ است که متاسفانه هیچ بنی بشری به آنها اشاره نمیکند و مدام از خودکشی های سربازان ایرانی افسانه سرایی میکنند و به خورد ملت میدهند .

یاد آوری جنگ ایران و دلایل شروعش خوب است و باید انجام شود ولی به هیچ عنوان غرور آفرین و مایه ی افتخار نیست و به جای تقدیسش باید تقبیح شود .

همان کار روسها هم در بزرگداشت آنچنانی پیروزی در جنگ احمقانه و منزجر کننده است . بزرگداشت سالروز نبردی که در آن انسانهای زیادی به دست خودی کشته شده اند - یا خودی هایی که به دست بیگانه کشته شده اند یکی از منزجر کننده ترین کارهای دنیاست .

وحشی بازی که تعریف و تمجید ندارد ! فقط باید تاریخش ، دلایلش و بلایایی که بر سر مردمان تمام طرفین درگیری آمده بازگو شود تا آیندگان مثل خروس جنگی به جان هم نیوفتند .

sonixax
06-04-2012, 12:46 AM
هست. در آمریکا نیروی دریایی, ارتش، نیروی هوایی و سپاه تفنگداران دریایی و گارد ساحلی از هم مستقلند ولی زیر نظر وزارت دفاع کار می کنند.

متوجه نشدید ، ما در ایران یک ارتش داریم ، یک سپاه و یک بسیج که همه شان هر کدام از بخش های بالا را دارند !
در آمریکا یک ارگان نظامی به نام ارتش وجود دارد که بخش های مختلفی مانند :
نیروی هوایی
تفنگ داران دریایی
نیروی زمینی
گارد ساحلی
و .... دارد و هیچ کدام مستقل از هم نیستند و همگی به به وزارت دفاع پاسخگو هستند و با دستور وزیر دفاع کار میکنند . ولی در ایران خر تو خر تر از این حرفهاست !



در ایران هم همگی نیروهای مسلح زیر نظر رهبری هستند. مشکل از راس است وگرنه کشور به این بزرگی نیروی نظامی لازم دارد و تجربه موجود در سپاه می تواند به کار آید. به خصوص که نیروهای سپاه در زمینه جنگهای غیر منظم تبحر دارند. همه اینها در صورت آزادی ایران می توانند در غالب نیروهای نظامی ایران به حیات خود ادامه دهند به جز بسیج که دیگر فلسفه وجودیش را کاملا از دست داده!

بنده بنا به تجربه و مطالعات خودم ارتش حرفه ای را بسیار کار آمد تر میدانم . ولی به هر حال استفاده از تجارب نیروهای نظامی قدیمی تر همواره مفید و سودمند است .


سپاه قویتر نیست. فاقد تجهیرات نظامی سنگین و قدرت جنگی ارتش است. در جنگهای کلاسیک سپاه کارکردی ندارد. چند تا هواپیمای ضعیف و از لحاظ دریایی هم چیز به درد بخوری ندارد. تنها برتری اش گویا کنترل موشکهای دوربرد ایران و صنایع بومی موشکی است که در عمل کاربردی ندارد و بیشتر عملکرد بازدارنده می تواند داشته باشد.

اینها در ظاهر است - در عمل ارتش ایران گوشه گیر است و همه چیز دست سپاه و فرماندهان سپاه است . ارتش ملی ایران بعد از جنگ تقریبن درش تخته شده .

همچنین سپاه یک ارگان اقتصادی بسیار قدرتمند هم دارد که از طریق آن مخارج خودش را تامین میکند در صورتی که ارتش وابسته به حکومت است و هرگاه که لازم باشد افسارش کشیده میشود .

sonixax
12-03-2012, 12:30 AM
Khodnevis - مصباح یزدی وطن‌پرستی ایرانیان را «جاهلانه» و «حیوانی» خواند (http://www.khodnevis.org/persian/permalink/20554.html)

محمدتقی مصباح یزدی در تازه‌ترین سخنرانی خود با بیان این که «وطن‌دوستی شعار دوران جاهلیت است» گفته است: «تلاش در راه حفظ وطن چیز کوچکی است که در بین حیوانات نیز مشاهده می‌شود.»



محمدتقی مصباح یزدی، رئیس «مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی» در این مؤسسه در شهر قم با بیان این که «آب، خاک و وطن، مسایلی قراردادی هستند»، گفت: «زمانی بسیاری از کشورهای خاورمیانه و آسیای شرقی جزو ایران بودند و روزی بیست کشور مستقل منطقه جزو وسعت ایران به شمار می‌رفتند که آیا حالا باید گفت ما به وجود چنین کشورهایی افتخار می‌کنیم؟»

وی گفت: «ملی‌گرایی، بدون خدامحوری از درونش، شعار نه غزه، نه لبنان بیرون می‌آید.»

وی ادامه داد: «در وصیت نامه هیچ شهیدی نیامده است که برای دفاع از وطن خود به میدان جنگ رفتند و شهید شدند، بلکه نوشته‌اند که در راه حفظ اسلام و خون سیدالشهداء پا به عرصه جنگ گذاشتند.»

مصباح با بیان این که «تلاش در راه حفظ وطن چیز کوچکی است که در بین حیوانات نیز مشاهده می‌شود» گفت: «طرح مباحث وطن دوستی شعار دوران جاهلیت است.»

و اما نظر یکی از کاربران که من به شدت باهاش موافقم :


این حرفای مصباح یزدی (که در واقع جدید هم نیستند، بلکه همان حرفهای خود خمینی هستند و موضع گیری اساسی حزب اللهی ها محسوب میشوند) را باید به کسانی نشان داد که اصرار دارند بسیجی های «صدر انقلاب» را که به جنگ رفته بودند به عنوان وطن پرست و مردم دوست و اینجور مزخرفات تصویر کنند، در حالی که بسیجی هایی که در جنگ بودند هیچ غم و غصه شان وطن و خاک ایران نبود بلکه فقط برای حفظ بیضه اسلامی، یا حتی شاید فقط برای حفظ بیضه خمینی بود به جنگ رفته بودند و جانشان را تلف میکردند. این واقعیت مهمی است که متاسفانه شدیدا ناشناخته مانده در میان جوانترها و دیدگاه رمانتیکی که اصلاح طلب ها از بسیجی های دوران طلایی امام و صدر انقلاب توی ذهن بچه هایمان جا انداخته اند، و این فورمول که «بسیجی های اون موقع خوب بودن، این بسیجی ها بد هستن چون بسیجی واقعی نیستن» یا به عبارت دیگه، «بسیجی واقعی همت بودو باکری».