PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : خوراک فرگشتیک



Mehrbod
05-25-2012, 12:00 PM
خوراک فرگشتیک بر پایه این نگرا پرداخته شده است که ژن آدمی زمان بسیار بیشتری برای سودبری و سازگاری (adaptation) با گونه‌هایی از
ماده‌های خوراکی در برابر دیگر خوراک مدرینیزه و امروزین داشته و در هوده، خوردن این دسته از خوراک‌ها سودمندی بالاتری در بهزیست آدمی دارند.

هرم خوراکی که از سال 2005 به اینور در آمریکا آگاشته شده:



472



همچنان که می‌توان دید، درسد‌های خوراک پیشنهادی اینچنینند:


غلات (غلات؛ گندم، ذرت، ارزن، جو، برنج)؛ نزدیک به 28 درسد
سبزی‌ها (سبزیجات)؛ نزدیک به 18 درسد
میوه‌ها؛ نزدیک به 19 درسد
روغن‌ها؛ نزدیک به 2 درسد
شیر؛ نزدیک به 26 درسد
گوشت و دانگی‌ها (حبوبات)؛ نزدیک به 10 درسد



به این خواهیم پرداخت که آیا این هرم خوراکی براستی برای آدم سودمند است یا خیر.

Russell
05-25-2012, 03:08 PM
لینک پیوست بالا برای همه کار نمیکنه یا فقط برای من هست؟

Mehrbod
05-25-2012, 03:30 PM
لینک پیوست بالا برای همه کار نمیکنه یا فقط برای من هست؟

درستش کردم راسل گرامی.

Mehrbod
05-25-2012, 08:19 PM
پیش از آغاز بکوتاهی به این می‌پردازیم که چرا خوراک سالم مهند هستند.

سوخت‌و‌ساز و پیرش (aging)
فرآیند پیر شدن در واقعیت فرنود ویژه‌ای ندارد ونکه از هنود‌های کناری (اثرات جانبی) سوخت‌و‌ساز درونی‌ خود بدن می‌باشد. به گفته دیگر، هر زمان
که ما چیزی می‌خوریم و یا با هر دم و بازدمی که می‌انجامیم، در کنار سودمندی آن که گرفتن انرژی و اکسیژن باشد به بدن خود آسیب بسیار اندکی نیز می‌رسانیم.

این آسیب‌های اندک در گذر زمان هنباشته (انباشته) شده و کم‌کم خود را می‌نِمارند (نشان می‌دهند). از اینرو و هم فرنود‌های دیگر، خوردن خوراکی که
آسیب کمتری به بدن ما رسانده و سامانه بدن ما توانایی و "کاردانی" بیشتری در گوارش آن داشته باشد آسیب کمتری به ما رسانده
که پی‌آمد یکراست آن، زندگی دراز و تندرست‌تری خواهد بود.

در فربود (واقع) متابولیسم در درازای عمر آن اندازه مَهند است که ما می‌توانیم تنها با کاستن اندازه خوراکی که می‌خوریم، به درازای زندگی خود چندین سال بیافزاییم. این کار که آنرا Caloric Restriction مینامند پیشتر روی جانورانی مانند موش آزموده شده و در اینجا می‌توان درباره آن بیشتر خواند:



The retardation of aging in mice by dietary restriction: longevity, cancer, immunity and lifetime energy intake.

We sought to clarify the impact of dietary restriction (undernutrition without malnutrition) on aging. Female mice from a long-lived strain were fed after weaning in one of six ways: group 1) a nonpurified diet ad libitum; 2) 85 kcal/wk of a purified diet (approximately 25% restriction); 3) 50 kcal/wk of a restricted purified diet enriched in protein, vitamin and mineral content to provide nearly equal intakes of these essentials as in group 2 (approximately 55% restriction); 4) as per group 3, but also restricted before weaning; 5) 50 kcal/wk of a vitamin- and mineral-enriched diet but with protein intake gradually reduced over the life span; 6) 40 kcal/wk of the diet fed to groups 3 and 4 (approximately 65% restriction). Mice from groups 3-6 exhibited mean and maximal life spans 35-65% greater than for group 1 and 20-40% greater than for group 2. Mice from group 6 lived longest of all. The longest lived 10% of mice from group 6 averaged 53.0 mo which, to our knowledge, exceeds reported values for any mice of any strain. Beneficial influences on tumor patterns and on declines with age in T-lymphocyte proliferation were most striking in group 6. Significant positive correlations between adult body weight and longevity occurred in groups 3-5 suggesting that increased metabolic efficiency may be related to longevity in restricted mice. Mice from groups 3-6 ate approximately 30% more calories per gram of mouse over the life span than did mice from group 2. These findings show the profound anti-aging effects of dietary restriction and provide new information for optimizing restriction regimes.


source: http://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/3958810


در این آزمایش و بسیاری دیگر دیده شده که با کاهش خوراک (در آزمایش بالا 65 درسدی) به عمر حداکثری (maximum life-span) جاندار افزوده و هوتاد (کیفیت) زندگی آنها نیز بسیار بالاتر رفته: مغز جوان‌تر، اندام‌سالم و دیگر.

این یکی از مهندترین چیزهایی است که ما درباره پیرش (فرآیند پیرشدن) فراگرفته‌ایم و در این جستار می‌کوشیم با گزینش درست ماده‌های خوراکی فرآیند سوخت‌و‌ساز بدن خود را تا جای شدنی بهینانیم (optimize).


ولی چیزهای خوراکی بیشتر همانگونه که در فرتور بالا آمد، در شش دسته مَهادین جای میگیرند.

در برنامه خوراکی ایده‌آل بالا، نزدیک به 50 درسد ماده‌های خوراکی را غلات و سبزی‌ها تشکیل می‌دهند، که مهندترین آنها غلات شناسانده شده.

غلات که دربرگیرنده گندم، جو، ذرت، ارزن و برنج بوده و روی‌هم‌رفته از خانواده گندمیان (Gramineae) میباشد، بیشتر از آنکه فکرش را بکنید در برنامه خوراکی
روزانه‌ همگی ما یافت می‌شود. از نان‌های پخته شده گوناگون، کیک‌های شکلاتی، برشتوک (corn flakes) ذرتی گرفته تا ماکارانی و پاستا‌های جورواجور و بسیاری دیگر، همگی از غلات درست شده و در جایگاه یکی از "سالم‌ترین" ماده‌های خوراکی نیز شناخته می‌شوند.


انرژی بدن از کجا می‌آید
برای آغاز و دریافت اینکه بدن ما چگونه با خوردن ماده‌های خوراکی مانند گندم زنده می‌ماند، می‌بایستی به
این بنگریم که چگونه سامانه و سیستم بدن ما کار کرده و اندکی فرهَشت متابولیسم یا سوخت‌و‌ساز را بگسترانیم.

بدن هومن (آدم) در پایه‌ای‌ترین ریخت خود چیزی بیشتر از یک ابزار و ماشین زیستی نیست که با دگراندن ماده و آزاد کردن انرژی‌اش کارکرد خود را که همان زیستن باشد را دنبال می‌کند.

فرآیند سوخت‌و‌ساز مهادین بدست یاخته‌هایی بنام Mitochondria انجام می‌پذیرد:



http://www.daftarche.com/images/imported/2012/05/1.svg


اندامک‌های درونِ یاخته‌ی جانوران:

(۱) هستک
(۲) هسته
(۳) ریبوزوم (رناتن)
(۴) وزیکول
(۵) شبکه آندوپلاسمی زبر
(۶) دستگاه گلژی
(۷) سیتواسکلتون
(۸) شبکه آندوپلاسمیک نرم
(۹) مایتوکاندرایا
(۱۰) کریچه (واکوئل)
(۱۱) میان‌یاخته (سیتوپلاسم)
(۱۲) کافنده‌تن (لیزوزوم)
(۱۳) میانک (سنتریول)



نمای ماتوکاندرایا از نزدیک:
http://www.daftarche.com/images/imported/2012/05/2.svg

ساده‌ شده، کارکرد ماتوکاندرایا را می‌توان در سازش مولکول‌های ATP (adenosine triphosphate) کوتاه کرد. ATP را نیز می‌توان سوخت پایه‌ای بدن دانست،
بدین‌گونه که همه ماده‌های خوراکی گوناگون می‌بایستی در پس کنش و واکنش‌های کیمیایی (شیمیایی) به ریخت ATP درآیند تا برای یاخته‌های بدن انرژی بایا را برای زنده ماندن فراهم نمایند.


چکیده
تا اینجا دریافتیم که بدن ما یک سامانه زیستی است که با کنش و واکنش‌های کیمیاییی می‌تواند ماده‌های گوناگون (خورده شده) را
به کمک یاختگان mitochondria به ریخت مولکو‌ل‌‌های ATP درآورده و با "شکستن" آنها انرژی بایا برای زنده ماندن هومن را فراهم سازد.

اما چگونگی این فرایند‌های کیمیایی است که برای ما بسیار مهند خواهد بود، از اینرو که بهینایی و خوب بودن آنها در کارکرد بدن ما بیشترین هنایش (تاثیر) را دارد.


در پیک‌های پسین به چگونگی رسیدن از دانه گندم به ATP می‌پردازیم.

khayyam
05-26-2012, 05:03 AM
در پیک‌های پسین به چگونگی رسیدن از دانه گندم به ATP می‌پردازیم.
امیدوارم این قسمت رو هم به همین سادگی که تا اینجا توضیح دادی,توضیح بدی چون مبحث تولید ATP کمی پیچیده است و نیاز به یک سری اطلاعات پایه دارد (به خصوص مبحث چرخه کربس)

خواندن این مقاله نیز خالی از لطف نیست :
Minor Variations in One Gene May Be Associated With Endurance Running (http://www.sciencedaily.com/releases/2010/02/100218173319.htm)

Mehrbod
06-12-2012, 01:37 AM
خوب ما یک نگاه سرسری میاندازیم:



500

501



نمای بسیار ساده شده از فرآیند Oxidative Phosphorylation و سه گامی که پیموده میشوند:


خرد کردن مولکولهای درشت به زیریگان‌های ساده شده
خرد کردن زیریگانهای ساده شده به Acetyl CoA (http://en.wikipedia.org/wiki/Acetyl-CoA) (همراه با فرآورش اندکی ATP و هم‌زیمایه‌ی coenzyme) NADH (http://en.wikipedia.org/wiki/NADH))
اُکایش (oxidation) هَماگ (سراسری) ACETYL CoA به H2O و CO2 همراه با فرآورش فراوان NADH و ATP

Mehrbod
06-12-2012, 02:05 AM
امیدوارم این قسمت رو هم به همین سادگی که تا اینجا توضیح دادی,توضیح بدی چون مبحث تولید ATP کمی پیچیده است و نیاز به یک سری اطلاعات پایه دارد (به خصوص مبحث چرخه کربس)

خواندن این مقاله نیز خالی از لطف نیست :
Minor Variations in One Gene May Be Associated With Endurance Running (http://www.sciencedaily.com/releases/2010/02/100218173319.htm)

من اینجا میخواهم بیشتر به مِهینگان (کلیات) خورد و خوراک بپردازم، ولی اگر شما و دیگر دوستان فاروم که کم هم نیستند مانند کاربر امیر که چند ماهی پیدایش
نیست و گویا در زمینه ژنتیک کار میکردند، یا کاربر matmetal که لاگین میکنند ولی چیزی نمینویسند :4: نیز در زمینه یاخته‌های بنیادین
و جستارهای وابسته میخواندند، یا هوادار ارجند که بیگمان در این زمینه نیز آگاهی دارند و کسرای گرامی که گرایش به ژنتیک پیدا کرده بودند و …،
مایه خوشنودی همه ما است اگر این دوستان فرهشت این گفتگو را برای ما در این جستار بیشتر باز (جزییات و ریزگان وابسته) کنند و لغزشی هم اگر میبینند نمارده و اشاره کنند.

Mehrbod
06-19-2012, 09:34 PM
الان بحث شما فواید گیاهخواری هستش (که البته در شکل سفت و سختش مضر هم هست) ؟! یا عدم گوشتخوار بودن انسان (که نشان دادیم چنین باوری غلط است) ؟! یا خون و خونریزی (که در این صورت هر جانور گوشتخواری معدوم باید گردد !) ؟!

همه گیاهان این اندازه از خود رونمایی نمیکنند:



ولی برای چیدن یک گیلاس ، فرزندمان را بلند می کنیم تا او اینکار را با لذت انجام دهد. توت هنگامی که رسیده می شود می افتد و این یعنی زمان استفاده آنهاست … . ولی زمان استفاده از یک حیوان را چه کسی تعیین می کند ؟! براستی آیا ما خداوند حیوانات خانگی هستیم که اراده مان جان آنها را بگیرد ؟!



این استراتژی برخی از گیاهان است که تخم خود (دانه) را در کالبد یک میوه خوشمزه و مقوی بیاورند تا
جاندار با خوردن میوه پیشنهادی و سپس دفع آن در جای دیگر، به فرازیست آن گیاه ناراست (غیر مستقیم) یاری برساند.
گیاهان این دسته را میتوان سیب، انگور، توت‌فرنگی، هندوانه و .. نام برد:



http://www.daftarche.com/images/imported/2012/06/71.jpg

میوه‌هایی که خود را عرضه میکنند



ولی خوردن دانه همین میوه‌ها پاد‌افره‌‌مند است، مانند خوردن تخم هندوانه و .. که دل درد می‌آورد، چرا
که نمیخواهد خورده شود! ولی خوردن گوشت هندوانه بجایش بیاندازه خوشمزه و سودمند است.

هرچند ما به کمک تکنولوژی تخم هندوانه را هم در پی پروسه‌هایی خوردنی میکنیم، ولی باز گویا همچندان آسیبش به سودش میچربد.




برخی گیاهان استراتژی دیگری دارند، مانند برنج و گندم خام که هیچ جانوری مگر آدم نمیتواند آن را بخورد، چرا که دانه آن سخت و
بدمزه است و اگر خورده شود هم زهر میسازد و جاندار را بیمار میکند (تا درس عبرتی شود که بار دیگر نخورد)..

در فربود (واقعیت) نان گندم و جویی که ما میخوریم در پی چندین پروسه فرآوری بسیار دراز و تکنولوژیکی است (که کوچکترین
"طبیعی" بودنی هم ندارد) و سرانجام اینکه در پی همه این پروسه‌ها، بازهم گفته میشود که آسیب خوردنش بیشتر از سودی است که میرسانند:




http://www.daftarche.com/images/imported/2012/06/72.jpg

دانه‌هایی که نمیخواهند به هیچ بهایی خورده شوند.



این دسته از گیاهان کوچکترین گرایش به خورده شدن ندارند. بر پاد باور هامیانه، تنها یکی دو هزار سال است که ما با رام کردن این دسته از گیاهان (از راه پیوند
دستی و امروز ژنتیکی) توانسته‌ایم تا اندازه‌ای آنها را خوراکی کنیم، اگر به چند هزار سال پیش برویم، این گیاهان بسیار وحشی بوده و خوردن آنها نیز بیاندازه زهرآگین و کشنده.




هر آینه باز استراتژی برخی گیاهان این است که دانه خود در یک حافظ سفت و سخت جای میدهند، مانند هلو، شفتالو و ..
خوردن این دسته سودمند است، چرا که به کمک ابزار دست‌ساز ما حافظ را برداشته و خود دانه خوشمزه را میخوریم (ولی بیشتر جانوران :47: میشوند):



http://www.daftarche.com/

گیاهانی که برای دانه خود حفاظ میگذارند





سر انجام اینکه باز بر پاد باور همگانی، خوردن گوشت خام بسیار بهتر و گوراش‌پذیرتر از خوردن گوشت پخته است. تنها دشواری در این است که اندکی
ریسک بالاتری از دیدگاه بیماری‌های "کشنده" دارد، ولی اگر جانور همان دم کشته و خام خام خورده شود گوشت آن بسیار ساده‌تر گواریده شده و سودمندتر است.

Mehrbod
06-20-2012, 07:41 AM
هوادار گرامی این نوشته تا چه اندازه درست است؟

http://forum.hammihan.com/thread44893.html#post3070288

Anarchy
06-20-2012, 11:27 AM
هوادار گرامی این نوشته تا چه اندازه درست است؟

http://forum.hammihan.com/thread44893.html#post3070288
در حد نظریه هست..

The blood type diet is a nutritional diet (http://en.wikipedia.org/wiki/Diet_%28nutrition%29) advocated by Peter D'Adamo, a naturopathic (http://en.wikipedia.org/wiki/Naturopathy) physician, and outlined in his book Eat Right 4 Your Type. D'Adamo claims that ABO blood type (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type) is the most important factor in determining a healthy diet, and he recommends distinct diets for each blood type.
Throughout his books D'Adamo cites the works of biochemists (http://en.wikipedia.org/wiki/Biochemists) and glycobiologists (http://en.wikipedia.org/wiki/Glycobiology) who have researched blood groups, claiming or implying that their research supports this theory. Nevertheless, the consensus among dietitians, physicians, and scientists is that the theory is unsupported by scientific evidence.[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_Pusztai-0)[2] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_Henry-1)[3] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_Weil-2)[4] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_1-3)[5] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_2-4)[6] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_3-5)[7] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-c_4-6)[8] (http://en.wikipedia.org/wiki/Blood_type_diet#cite_note-7)

khayyam
06-20-2012, 06:18 PM
در حد نظریه هست..




بلکه فقط در حد یک فرضیه ی است که با انتقادات بسیار جدی مواجه است, این نوع فرضیه ها فقط جذاب و هیجان انگیز است ولی علمی نیست ! حتی دکتر Michael Klaper این فرضیه رو یک نوع طالع بینی خون می داند !
جالب تر این که چندین کتاب درباره ی این موضوع به فارسی ترجمه شده ( احتمالا به دلیل گرایش مردم ایران به باور کردن نظریه های عجیب غریب)

در یک کلام این فقط یک فرضیه ی است که با شواهد اندک ادعا ها بسیار بزرگ می کند ! و در این موارد چیزی که به ذهن می رسید سخن معروف کارل ساگان است:
Extraordinary claims require extraordinary evidence
ادعاهای فوق العاده نیاز به شواهد فوق العاده ای دارند



می توانید در دو لینک زیر خلاصه انتقاداتی که به این فرضیه شده را ببینید:
http://www.veg.ca/content/view/128/110/
http://www.skepdic.com/bloodtypediet.html

Theodor Herzl
06-23-2012, 08:56 AM
به نظر من شیر و محصولات لبنی طبیعی نیست خوردنشون ، چون حیوانات هم من ندیدم تا حالا شیر یک حیوان دیگر را بخورند ، مثلا دیدید یک گرگ شیر گاو بخورد؟ در ضمن حیوانات هم مثل انسان‌ها در زمان حاملگی‌ تولید شیر میکنند ، و در دامپروری‌ها با تزریق هورمون القا حاملگی‌ مصنوعی میکنند تا آنها شیر تولید کنند و به نظر من این بسیار غیر اخلاقی‌ و کلا مضر است.:27:

Mehrbod
06-23-2012, 11:36 AM
به نظر من شیر و محصولات لبنی طبیعی نیست خوردنشون ، چون حیوانات هم من ندیدم تا حالا شیر یک حیوان دیگر را بخورند ، مثلا دیدید یک گرگ شیر گاو بخورد؟ در ضمن حیوانات هم مثل انسان‌ها در زمان حاملگی‌ تولید شیر میکنند ، و در دامپروری‌ها با تزریق هورمون القا حاملگی‌ مصنوعی میکنند تا آنها شیر تولید کنند و به نظر من این بسیار غیر اخلاقی‌ و کلا مضر است.:27:


خوردن نان هم "طبیعی" نیست. کدام جانور را دیده‌اید گندم درو کند، با یک پروسه دراز خمیر نان در آورده و نان "بپزد"؟

Theodor Herzl
06-23-2012, 03:27 PM
خوردن نان هم "طبیعی" نیست. کدام جانور را دیده‌اید گندم درو کند، با یک پروسه دراز خمیر نان در آورده و نان "بپزد"؟متوجه منظور من نشدید ، شیر مستقیماً از حیوان می‌‌آید ، نان یک پروسه است ، مثلا چه دلیلی‌ دارد که یک گرگ وقتی‌ به یک گاو حمله می‌کند مثلا مشغول خوردن شیر او نمی‌شود؟

Mehrbod
06-23-2012, 03:33 PM
متوجه منظور من نشدید ، شیر مستقیماً از حیوان می‌‌آید ، نان یک پروسه است ، مثلا چه دلیلی‌ دارد که یک گرگ وقتی‌ به یک گاو حمله می‌کند مثلا مشغول خوردن شیر او نمی‌شود؟

چون از دید فرگشتیک صرف نمیکرده این استراتژی در پیش بگیرند، اگر نه در هر دو ریخت، نه خوردن "نان پخته" نه خوردن "شیر" آن "طبیعی" که شما فکر میکنید نیست.


همچنین برای اینکه این بحث چرا گرگ شیر نمیخوره و .. یکبار و امیدوارانه برای همیشه بسته شود:


542

543

http://www.huffingtonpost.com/2012/06/06/dog-nurses-tiger-cubs-photo_n_1574598.html

Mehrbod
03-09-2013, 09:24 AM
روشنگریِ باورهای نادرستِ پزشکی + چالشکشیِ دیگری‌ها

ناشتایی پس از بیداری
خوردن ناشتایی یکی از آن باورهایی است که این روزها در جایگاه یک پند پزشکی خوب تبلیغ میشود, ولی در فربود کوچکترین داده‌یِ دانشیکی بر درستیِ آن در دست نیست,
بر پاد آن و بر پایه‌یِ مهادهای فرگشتیک ما میتوانیم بآسانی بگوییم که خوردن ناشتایی درست پس از بیدار شدن نه تنها هیچ سودمندی‌ای ندارد که زیانآور نیز میباشد.

رویکرد درست در ناشتایی: با انجام یک کنش انرژی‌بَر مانند پیاده‌روی (تا کار) یا ورزش کردن روزتان را آغازیده و سپس, به خوردن ناشتایی بپردازید



میانگین کالری‌هایِ گسارده شده
باور و مدل پوچ دیگری که تن آدمی را در جایگاه ماشینی مکانیکال میبیند که بایستی هر روز به اندازه‌یِ روشنی کالری گُساریده تا کارکرد بِهین (optimal) داشته باشد.

این باور کوچکترین ریشه‌ای نه در پژوهش‌هایِ دانشیک دارد و نه فرگشت‌وار کوچکترین معنایی دربر دارد.

رویکرد درست در گُسارش خوراک: خوراک خودتان را randomوار بگزینید, گاه اندک پرخوری کنید و بیشتر زمانها
کمخوری و هرگز در پَستاهایِ (نوبت)‌هایِ سامانمند و از پیش روشن شده چیزی نخورید, هنگام گرسنگی بخورید, هنگام سیری لب به هیچ نزنید.



قرص‌هایِ مولتی-ویتامین
گسارش قرص‌هایِ multivitamin بمانند میانگین گرفتن کالری‌های گساریده میماند و از بیخ نادرست است. تن سیستمی پادشکننده
دارد و گسارش سامانمند مولتی‌ویتامین آسیبرسانیِ بسیار بالاتری خواهد داشت تا زمانیکه گهگاه و با دوراهای زمانیِ چند روزه‌ای گسارده شود.

undead_knight
03-09-2013, 12:38 PM
خوراک فرگشتیک بر پایه این نگرا پرداخته شده است که ژن آدمی زمان بسیار بیشتری برای سودبری و سازگاری (adaptation) با گونه‌هایی از
ماده‌های خوراکی در برابر دیگر خوراک مدرینیزه و امروزین داشته و در هوده، خوردن این دسته از خوراک‌ها سودمندی بالاتری در بهزیست آدمی دارند.

هرم خوراکی که از سال 2005 به اینور در آمریکا آگاشته شده:



472



همچنان که می‌توان دید، درسد‌های خوراک پیشنهادی اینچنینند:


غلات (غلات؛ گندم، ذرت، ارزن، جو، برنج)؛ نزدیک به 28 درسد
سبزی‌ها (سبزیجات)؛ نزدیک به 18 درسد
میوه‌ها؛ نزدیک به 19 درسد
روغن‌ها؛ نزدیک به 2 درسد
شیر؛ نزدیک به 26 درسد
گوشت و دانگی‌ها (حبوبات)؛ نزدیک به 10 درسد



به این خواهیم پرداخت که آیا این هرم خوراکی براستی برای آدم سودمند است یا خیر.
آیا آزمایش های علمی هم در این مورد انجام شده یا فقط یک فرضیه فرگشتیک هست؟!
من شدیدا به اینجور چیزها بدبینم چون نمونه های دانش نمایی زیادی در این مورد دیدم:)

Mehrbod
03-09-2013, 12:48 PM
آیا آزمایش های علمی هم در این مورد انجام شده یا فقط یک فرضیه فرگشتیک هست؟!
من شدیدا به اینجور چیزها بدبینم چون نمونه های دانش نمایی زیادی در این مورد دیدم:)

بر پایه‌یِ فرگشت هرم بالا به تن شما آسیب میرساند + کوچکترین داده‌یِ دانشیکی بر درستی آن نداریم, بجز این "مدل" نابخردانه که تن آدم را یکسان با خودرو میبیند.

undead_knight
03-09-2013, 04:20 PM
بر پایه‌یِ فرگشت هرم بالا به تن شما آسیب میرساند + کوچکترین داده‌یِ دانشیکی بر درستی آن نداریم, بجز این "مدل" نابخردانه که تن آدم را یکسان با خودرو میبیند.
خیر به هیچ وجه اینقدر قاطعانه نیست:))در واقع حتی کسانی که فرگشت بهشون دین زیادی داره(مثل داوکینز)برای فرضیه های فرگشتی تنها چیزی که قاطعیت کافی رو داشته باشه آزمایش میدونند.
مثلا بین بین دو جریان ژن گرا و گروه گرا در فرگشت، گروه گرایان وقتی دچار مشکل شدند که آزمایش ها و مشاهدات زیادی در 50 سال اخیر به سود دیدگاه ژن گرا رای داد مگرنه از بعضی جهات گروه گرایی خیلی منطقی و علمی به نطر میرسه:)

Russell
03-09-2013, 04:30 PM
خیر به هیچ وجه اینقدر قاطعانه نیست:))در واقع حتی کسانی که فرگشت بهشون دین زیادی داره(مثل داوکینز)برای فرضیه های فرگشتی تنها چیزی که قاطعیت کافی رو داشته باشه آزمایش میدونند.
مثلا بین بین دو جریان ژن گرا و گروه گرا در فرگشت، گروه گرایان وقتی دچار مشکل شدند که آزمایش ها و مشاهدات زیادی در 50 سال اخیر به سود دیدگاه ژن گرا رای داد مگرنه از بعضی جهات گروه گرایی خیلی منطقی و علمی به نطر میرسه:)
اینها را مهربد از "نیسم" میگوید که در این مورد خاص بنظرم چندان نادرست نیستند.
مانند داستان بیخود دانستن شیر مادر است در چند دهه پیش،اینکه ما چیزی را نمیفهمیم معنیش این نیست که بیخود است،آنهم چیزی مثل رژیم غذایی انسان و عملکرد آن بر بدن با چندهزار سال کارکرد،بار مدعا اینجا بر دوش طرف مقابل است.

undead_knight
03-09-2013, 04:34 PM
اینها را مهربد از "نیسم" میگوید که در این مورد خاص بنظرم چندان نادرست نیستند.
مانند داستان بیخود دانستن شیر مادر است در چند دهه پیش،اینکه ما چیزی را نمیفهمیم معنیش این نیست که بیخود است،آنهم چیزی مثل رژیم غذایی انسان و عملکرد آن بر بدن با چندهزار سال کارکرد،بار مدعا اینجا بر دوش طرف مقابل است.
خب بین یک دیدگاهی که منطقی و علمی به نطر میرسه و چیزی که واقعا اثبات شدست تفاوت هست به نطرم:)

Russell
03-09-2013, 04:40 PM
خب بین یک دیدگاهی که منطقی و علمی به نطر میرسه و چیزی که واقعا اثبات شدست تفاوت هست به نطرم:)
دو موردی که من گفتم دقیقا مثل هم هستند،فقط از یکی از آنها عقب نشینی شده از یکی دیگر نشده.همین امروز هم درست نمیدانیم شیر مادر دقیقا چه کارهایی میکند ولی روند تصمیمگیری تصحیح شده و چیزی را که بی دردسر کارش را میکند را انگشت نمیکنیم بعنوان بهبود عملکرد بخورد مراجعان بدهیم.
اینجا صحبت از مدیریت ریسک و تصمیمگیری خردمندانه و چیزهای پایه مانند بار اثبات است تا بحث ریز آزمایشی.

undead_knight
03-09-2013, 05:00 PM
دو موردی که من گفتم دقیقا مثل هم هستند،فقط از یکی از آنها عقب نشینی شده از یکی دیگر نشده.همین امروز هم درست نمیدانیم شیر مادر دقیقا چه کارهایی میکند ولی روند تصمیمگیری تصحیح شده و چیزی را که بی دردسر کارش را میکند را انگشت نمیکنیم بعنوان بهبود عملکرد بخورد مراجعان بدهیم.
اینجا صحبت از مدیریت ریسک و تصمیمگیری خردمندانه و چیزهای پایه مانند بار اثبات است تا بحث ریز آزمایشی.
گفتم که ممکن هست یک ایده خیلی منطقی به نظر بیاد ولی لزوما درست و علمی نباشه:)

دانش-و-فندآوری
مشکل من این هست که به عنوان یک ایده کاملا علمی به این ایده نگاه کنیم:)

Russell
03-09-2013, 05:11 PM
گفتم که ممکن هست یک ایده خیلی منطقی به نظر بیاد ولی لزوما درست و علمی نباشه:)

مشکل من این هست که به عنوان یک ایده کاملا علمی به این ایده نگاه کنیم:)
میزان قطعیت دانش ما از آن بمرارتب بیشتر از آنچه است که شما اینجا تحت عنوان "تئوری علمی" میگویی،اگر منظور اینجا ابطال پذیریست که مطلب بمعنای واقعی کلمه امتحان خود را پس داده و ابطال نشده،که اگر ابطال میشد ما اینجا نبودیم درباره‌اش سخن بگوییم.مگر اینکه این در فرگشت یا اینکه رژیم غذایی نیاکان ما چه بوده و چه نبوده و چطور کالری و ویتامین به آنها میرسیده بخواهی شک کنی که البته گمان نمیکنم بشود !!

undead_knight
03-09-2013, 05:26 PM
میزان قطعیت دانش ما از آن بمرارتب بیشتر از آنچه است که شما اینجا تحت عنوان "تئوری علمی" میگویی،اگر منظور اینجا ابطال پذیریست که مطلب بمعنای واقعی کلمه امتحان خود را پس داده و ابطال نشده،که اگر ابطال میشد ما اینجا نبودیم درباره‌اش سخن بگوییم.مگر اینکه این در فرگشت یا اینکه رژیم غذایی نیاکان ما چه بوده و چه نبوده و چطور کالری و ویتامین به آنها میرسیده بخواهی شک کنی که البته گمان نمیکنم بشود !!
گاهی وقت ها در توضیح منظورم حسابی دچار مشکل میشم:))

سر انجام اینکه باز بر پاد باور همگانی، خوردن گوشت خام بسیار بهتر و گوراش‌پذیرتر از خوردن گوشت پخته است. تنها دشواری در این است که اندکی
ریسک بالاتری از دیدگاه بیماری‌های "کشنده" دارد، ولی اگر جانور همان دم کشته و خام خام خورده شود گوشت آن بسیار ساده‌تر گواریده شده و سودمندتر است.
Meat, Cooked Foods Needed for Early Human Brain | LiveScience (http://www.livescience.com/24875-meat-human-brain.html)
Cooking Up Bigger Brains: Scientific American (http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=cooking-up-bigger-brains)

برخی گیاهان استراتژی دیگری دارند، مانند برنج و گندم خام که هیچ جانوری مگر آدم نمیتواند آن را بخورد، چرا که دانه آن سخت و
بدمزه است و اگر خورده شود هم زهر میسازد و جاندار را بیمار میکند (تا درس عبرتی شود که بار دیگر نخورد)..
Fact or Fiction: Raw veggies are healthier than cooked ones: Scientific American (http://www.scientificamerican.com/article.cfm?id=raw-veggies-are-healthier)

Russell
03-09-2013, 05:37 PM
گاهی وقت ها در توضیح منظورم حسابی دچار مشکل میشم:))
بیشتر بگمانم اشکال نگرفتن توضیح من است تا رساندن توضیح خودت !!
من خطابم به این پست مهربد بود:

روشنگریِ باورهای نادرستِ پزشکی + چالشکشیِ دیگری‌ها

ناشتایی پس از بیداری
خوردن ناشتایی یکی از آن باورهایی است که این روزها در جایگاه یک پند پزشکی خوب تبلیغ میشود, ولی در فربود کوچکترین داده‌یِ دانشیکی بر درستیِ آن در دست نیست,
بر پاد آن و بر پایه‌یِ مهادهای فرگشتیک ما میتوانیم بآسانی بگوییم که خوردن ناشتایی درست پس از بیدار شدن نه تنها هیچ سودمندی‌ای ندارد که زیانآور نیز میباشد.

رویکرد درست در ناشتایی: با انجام یک کنش انرژی‌بَر مانند پیاده‌روی (تا کار) یا ورزش کردن روزتان را آغازیده و سپس, به خوردن ناشتایی بپردازید



میانگین کالری‌هایِ گسارده شده
باور و مدل پوچ دیگری که تن آدمی را در جایگاه ماشینی مکانیکال میبیند که بایستی هر روز به اندازه‌یِ روشنی کالری گُساریده تا کارکرد بِهین (optimal) داشته باشد.

این باور کوچکترین ریشه‌ای نه در پژوهش‌هایِ دانشیک دارد و نه فرگشت‌وار کوچکترین معنایی دربر دارد.

رویکرد درست در گُسارش خوراک: خوراک خودتان را randomوار بگزینید, گاه اندک پرخوری کنید و بیشتر زمانها
کمخوری و هرگز در پَستاهایِ (نوبت)‌هایِ سامانمند و از پیش روشن شده چیزی نخورید, هنگام گرسنگی بخورید, هنگام سیری لب به هیچ نزنید.



قرص‌هایِ مولتی-ویتامین
گسارش قرص‌هایِ multivitamin بمانند میانگین گرفتن کالری‌های گساریده میماند و از بیخ نادرست است. تن سیستمی پادشکننده
دارد و گسارش سامانمند مولتی‌ویتامین آسیبرسانیِ بسیار بالاتری خواهد داشت تا زمانیکه گهگاه و با دوراهای زمانیِ چند روزه‌ای گسارده شود.

پختن گوشت و سبزی و پخت نان و اینها هم خودش چند هزار سالی قدمت دارد !!
خود «نسیم» استیک میزند به رَگ با شراب !!

Mehrbod
03-09-2013, 06:46 PM
اینها را مهربد از "نیسم" میگوید که در این مورد خاص بنظرم چندان نادرست نیستند.
مانند داستان بیخود دانستن شیر مادر است در چند دهه پیش،اینکه ما چیزی را نمیفهمیم معنیش این نیست که بیخود است،آنهم چیزی مثل رژیم غذایی انسان و عملکرد آن بر بدن با چندهزار سال کارکرد،بار مدعا اینجا بر دوش طرف مقابل است.

من اینجا را پیش از نسیم میاندیشم زده بودم, بُن‌مایه‌هایم سه کتاب (دو تا پایینی) و دانسته‌هایِ پراکنده بودند!

ولی دیرتر آری, نگرش نسیم طالب و پادشکنندگی نیز بروشنی به همینها میرسید ^ ⌣ ^

پیرامون فرگشت (تكامل) (http://www.daftarche.com/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4-%D9%88-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-22/%D9%BE%D9%8A%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D9%81%D8%B1%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%AA%D9%83%D8%A7%D9%85%D9%84-281/#post8924)


در کنار کتاب‌های بالا، من چندی پیش کتاب بسیار خوب دیگری از بیماری‌شناسی فرگشتیک می‌خواندم به نام «چرا ما بیمار می‌شویم (دانش نویِ پزشکی داروینیک)»، به نوشته Randolph M. Nesse & George C.Williams

بخش‌هایی کوتاه‌ شده از کتاب:
...



http://www.daftarche.com/images/imported/2013/03/1.jpeg
Amazon.com: Why We Get Sick: The New Science of Darwinian Medicine (9780679746744): Randolph M. Nesse, George C. Williams: Books (http://www.amazon.com/Why-We-Get-Sick-Darwinian/dp/0679746749)

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/03/30.jpg
The Compass of Pleasure: How Our Brains Make Fatty Foods, Orgasm, Exercise, Marijuana, Generosity, Vodka, Learning, and Gambling Feel So Good: David J. Linden: 9780143120759: Amazon.com: Books (http://www.amazon.com/Compass-Pleasure-Exercise-Marijuana-Generosity/dp/0143120751)

undead_knight
03-09-2013, 06:47 PM
بیشتر بگمانم اشکال نگرفتن توضیح من است تا رساندن توضیح خودت !!
من خطابم به این پست مهربد بود:


پختن گوشت و سبزی و پخت نان و اینها هم خودش چند هزار سالی قدمت دارد !!
خود «نسیم» استیک میزند به رَگ با شراب !!
اهان:))آره این دومی البته کمتر پیش میاد:))

من الان مطمئن نیستم اخرین حرف مهربود چیه:))

Mehrbod
03-09-2013, 11:17 PM
من الان مطمئن نیستم اخرین حرف مهربود چیه:))

اینجا میخواستم نخست با توضیح نگره‌هایِ امروزین (هرم و خودروبینیِ تنِ آدمی) پیش بروم, سپس از فرگشت
نمونه بیاورم و بگویم که بیشترِ نگره‌هایِ امروزین چرا نادرست هستند, ولی از آنجاییکه بیش از اندازه انگار آرزوپرورانه بود بیخیال شدم! (:

نگرش ما اینجا از بیخ فرگشتیکه, هر نگره‌یِ دیگری که در راستای خورد‌و‌خوراک باشد باید از
پالاینده‌یِ فرگشت رد شود, مگر زمانیکه توانستیم سازوکار تن آدمی را نزدیک به ١٠٠% بشناسیم.