تفریحات شما چیست؟

[Anarchy]

دوستان گرامی گفتم یه مقدار هم در مورد مسائل غیر جدی با هم صحبت کنیم.دوست دارم بدونم دوستان در زمان بیکاری چیکار میکنن و تفریحاتشون چیه...برای من بازی های کامپیوتری و همین طور
گشت و گذار در اینترنت بزرگترین تفریحم هست.زیاد اهل بیرون رفتن و مسافرت و کارهای این چنینی نیستم:2:

[Theodor Herzl]

من هر موقع پول دستم بیاد با اتوبوس میرم یجایی ، این آمریکای شمالی انقدر بزرگ هست که ۳-۴ روز طول میکشه از یک طرفش بری اون ور ، چشم هم رو می‌بندم یک جای نقشه انگشت میزارم ، بعدش با اتوبوس میرم اونجا! تا حالا ۲۰ بار شاید توی ۴-۵ سال گذشته اینجوری رفتم یه شهر دیگه ، زیاد هم خرجش نمیشه با ۲۰۰-۳۰۰ دلار میرم و میام! خونه هم که هستم اگه درس نباشه ، چند تا سریال هست دنبال می‌کنم ، دانلود می‌کنم لپتاپ رو وصل می‌کنم به تلویزیون اونجا نگاه می‌کنم.

[Theodor Herzl]

هتل اینها هم نمیرم ، کیسه خواب و یه چادر ۱ نفره ، یجا پیدا می‌کنم می‌خوابم ، میرم شهر می‌گردم جایی باشه میرم ، عکس میگیرم فرداش برمی‌گردم

[Russell]

منم بیشترین تفریحم همین اینترنته و کامپیوتر،ورزش و قلیون هم دیگر تفریحات سالم و ناسالم منه.اما در کل در این مملکت ما که آخر نفهمیدیم تفریح یعنی چی.

[sonixax]

یکی از دوستان یه بار همین بحث پیش اومد گفت : "از بس توی ایران جلوی همه چیز رو گرفتند تفریح ما شده اینکه جمعه ها خونه فلانی جمع میشیم یکی میره وسط میگوزه بقیه میخندند ! "

در مورد خود بنده از اونجایی که بیشتر عمرم رو در ایران کذایی زندگی کردم و هنوز درست تفریح کردن رو یاد نگرفتم ! بیشتر اوقات پای پلی اسیشن و ایکس باکس و ... هستم دیگه خیلی کف کنم میرم توی جنگلهای پشت خونمون یه چرخی میزنم ، یه جاهایی مثل دُم یا هایده پارک هم تفریح برای من به حساب نمیاد چون چند سال یه بار شاید برم . و با اینکه توی اروپا هستم و اروپا بزرگترین قطب گردشگری جهان به شمار میره اصلن حوصله اینکه راه بیوفتم اینور اون ور رو ببینم رو ندارم . فکرش رو بکنید تا پاریس همش ۳-۴ ساعت راهه ولی کی حالشو داره بره ؟ :4:
انشاالاسپاغیتی ما هم کم کم مسافرت رفتن و گردنش کردن و تفریح داشتن رو یاد میگیریم از این وضع در میایم .

[Mehrbod]

خواندن بدون وقفه یک کتاب خوب، با چایی یا قهوه کنارش بیشترین لذت را به من می‌ده.
غرق شدن در کار (برنامه‌نویسی) هم بیشتر زمانها لذت بخشه، به ویژه اگه بتونم کافی‌شاپ یا بیرون انجامش بدم که لذتشو چندبرابر می‌کنه.


دختربازی هم یکی از تفریحات کم و بیش سالم دیگه است، جوری که به عاشق شدن
و رابطه همیشگی نکشه و در همان لذت دوسویه سکس و دوری و دوستی کوتاه بشه.

مسافرت و رفتن به یک جای کاملا دور از خانه و زندگی هم یکی از تفریحات نه چندان ارزان ولی خوب دیگه است، به نظر من هر کسی باید دست‌کم یک بار
در زندگیش جایی گردش بره که فرهنگ و شیوه زندگیش 180 درجه با محل زندگیش دگرش داشته باشه، مایه باز شدن فکر آدم و کوته‌بینی‌های زیادی هست.

تفریحات معمول دیگه مانند تلویزیون تماشا کردن را من بیشتر افسرده کننده می‌بینم و نگاه نمی‌کنم،
ولی دیدن فیلم‌های خوب و یا بهتر از اون، دنبال کردن سریال‌های خوب هم می‌تونه سرگرم کننده و خوب باشه.

[khayyam]

سلام
اگه من در تعریف "شما" بگنجم خوشحال میشم به این سوال شما جواب بدم

بهترین تفریح من خوندن کتاب های علمی و تاریخی هست (البته اگه خوب ترجمه شده باشه)
شب ها تا دیر وقت با ماشین خیابون ها رو متر کردن (تا الان خودم نفهمیدم این تفریح محسوب میشه یا نه؟ شاید توی ایران محسوب بشه)
آخر هفته ها هم اگه حوصله داشته باشم با دوستان میریم لب دریا

[کافر_مقدس]

فکر نمی کنم تا به حال لذتی بالاتر از وبگردی رو تجربه کرده باشم ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/3.gif

براستی هر چی فکر می کنم تفریح دیگه ای نداریم اینجا ! نه کنسرتی ، نه دسکویی ، نه هیچی ! یکی دیگه از تفریحات سالم(!) می تونه گوش کردن موسیقی باشه !

[Anarchy]

دوستان گفتم هم این تاپیک رو از زیر خاک بکشونم بیرون تا دوستان جدیدمون هم نظرشونو بگن هم اینکه بپرسم به نظر شما چطور میشه از زندگی لذت برد؟

[Ouroboros]

آدم نمی‌داند به حال برخی دوستان که تفریحشان «کتاب خواندن» است حسرت بخورد یا افسوس..
تفریح من اینست که برنامه‌ی تلویزیونی «The Biggest losers» را نگاه می‌کنم و می‌خندم، تازگی‌ها دارم به افزودن « Here comes Honey Boo Boo » نیز می‌اندیشم. در یک کلام به مردمان چاق می‌خندم. :e00e:

[Mehrbod]

آدم نمی‌داند به حال برخی دوستان که تفریحشان «کتاب خواندن» است حسرت بخورد یا افسوس..
تفریح من اینست که برنامه‌ی تلویزیونی «The Biggest losers» را نگاه می‌کنم و می‌خندم، تازگی‌ها دارم به افزودن « Here comes Honey Boo Boo » نیز می‌اندیشم. در یک کلام به مردمان چاق می‌خندم. :e00e:

امیر جان ناسزا گفتی یا ستایش بود؟ :e405:

[Ouroboros]

کمی از هر دو، ولی متمایل به ستایش...
کتاب خواندن برای منهم بسیار لذت‌بخش است اما چه بسی بر اثر سوء آموزش‌های دوران کودکی تفریح برای من یکسان شده با خاموش کردن مغز. فرض مثال فیلم هنری که تماشا می‌کنم یا موسیقی کلاسیک که گوش می‌کنم هیچ ارزش «تفریحی» برای آن قائل نیستم..

[Mehrbod]

کمی از هر دو، ولی متمایل به ستایش...
کتاب خواندن برای منهم بسیار لذت‌بخش است اما چه بسی بر اثر سوء آموزش‌های دوران کودکی تفریح برای من یکسان شده با خاموش کردن مغز. فرض مثال فیلم هنری که تماشا می‌کنم یا موسیقی کلاسیک که گوش می‌کنم هیچ ارزش «تفریحی» برای آن قائل نیستم..

من [خوشبختانه] کار و زندگی‌ام بگونه‌ای است که همواره احساس میکنم
دارم «تفریح» میکنم، کار زیادی نمیبینم که بخواهم مرزبندی کنم میان اینها.

شاید باید اینجا از آغاز پرسیده میشد که در زندگی چه پیشه‌ای باید گزید که دیگر نیاز به تفریحات نباشد :e402:


ولی با این همه هنوز برخی کارها تفریح افزوده هستند، کنسرت موسیقی زنده رفتن یکی از نمونه‌های دم دست آن!
براستی هیچ چیز بیشتر از موسیقی زنده شورانگیز نیست، به دوستان پیشنهاد میکنم این را هم به لیست تفریح‌ها بیافزایند که بس خوشی‌آور است!

پیاده‌روی‌های - بی هدفون و این بازیها - دراز رفتن هم یکی از تفریح‌های دیگریست که میتوانم از واپسین بار که اینجا نوشتم پیشنهاد کنم.

[mamad1]

قلیون کشیدن با دوستان
خیلی کم پارتی اگر جاش و مسائل امنیتیش حل شه
اینجا خوردن فست فود هم جز یکی از تفریحات هست

[Russell]

اساسا در ایران تنها تفریح مجاز همان خوردن است،هر وقت حرف از تفریح دسته جمعی میشود بخش اصلی آن خوردن است،من نمیدانم چرا اسمش تفریح است :e10c:

[Anarchy]

دوستان سوال دیگه ای هم پرسیدما!! شما فقط چسبیدین به تفریح که...

[Alice]

دوستان گفتم هم این تاپیک رو از زیر خاک بکشونم بیرون تا دوستان جدیدمون هم نظرشونو بگن هم اینکه بپرسم به نظر شما چطور میشه از زندگی لذت برد؟
یکی از لذت های من اینه که تو این تاریکی و سکوت از نوای این رعد و برق ها نهایت لذت رو می برمــــ... ؛

[Anarchy]

از نوای این رعد و برق ها

کدوم رعد و برق ها؟

[Alice]

کدوم رعد و برق ها؟
از همین رعد و برق ها !
اگه تهران هستی کافیه پنجره ها تو باز کنی و ببینیـــ... :)

[Ouroboros]

دوستان سوال دیگه ای هم پرسیدما!! شما فقط چسبیدین به تفریح که...

مهربد پاسخ جالبی داد که من مایلم نقطه‌ی مخالف آن‌را برجسته بکنم: ژاپنی‌ها با کارشان عیش می‌کنند. این به ذهن ِ ناظر غربی بسی شگرف می‌آید زیرا در غرب فرهنگ غالب بر این فرض استوار گردیده که شخص باید از شغل خود بطور اتوماتیک بیزار باشد و میان «تفریح/کار» خطی برجسته(اگرنه تضادی آشکار)وجود دارد که عبور از آن میسر نیست. اما در همان زمان، ژاپن یکی از بالاترین آمارهای خودکشی در جهان را دارد. در جستجوی یافتن توضیحی برای این مسئله، من به پیشفرض‌های فرهنگی رسیدم، اینکه عیش با کار از آنجاکه در غرب(و باقی بخشهایی از جهان که عمیقا تحت تاثیر این بخش از فرهنگ آن بوده‌اند) امری‌ست خارج از نرم و روال معقول و نظم معمول ِ چیزها، و نه گفتن به آن چه بسی پدیده‌ای فقط در چنان فضای فرهنگی بخصوصی جالب و شوق‌انگیز. در کشوری که همه با کارشان عیش می‌کنند، چه بسی احساس برخی اشخاص همانست که مثلا ما مردمان تحت تاثیر «کارگریزی غربی» در برخورد با تفریحات عوام‌پسند و منحط داریم: بیزاری توام با تکفیر.

لذت بردن از کار فقط در شرایط فرهنگی/ذهنی خاصی عامل خوشبختی خواهد بود، برای مثال چنانکه پیشتر هم اشاره کردم کیف‌بردن به آن معنایی که از «تفریح» منتج می‌شود از کار جدی که نیازمند تعمق، یا حتی اندکی دقت است برای من ممکن نیست، زیرا در فرهنگی بزرگ شده‌ام که تحت آن میان آموختن و توجه کردن، و تعالی و تذلذ تفاوتی سترگ و بنیادین وجود دارد.

[sonixax]

یكی از تفریحات سالم جدید بنده اینه كه برم توی فروشگاه ادای آدمهای لال رو در بیارم طرف رو بذارم سر كار :e415: خیلی حال میده :e420:

[Anarchy]

یكی از تفریحات سالم جدید بنده اینه كه برم توی فروشگاه ادای آدمهای لال رو در بیارم طرف رو بذارم سر كار :e415: خیلی حال میده :e420:

میلاد پسرم این ایرانی بازیا چیه اونورم که رفتی ول کن نیستی...از این صداقت و سادگی غربیا سو استفاده نکن انقدر:e404:!! البته منم ببینم کسی قابلیت سرکار رفتن داره بدم نمیاد از این کارا بکنم:e105:

[Reactor]

آخر تفریحات در ایران دور دور با ماشین و مهمونی دور همی و اگر ورزشکار باشی بعضی وقت ها هم که دوره نیستی مشروبی چیزی بخوری
من بعضی وقت ها با دوستان کوه و مسافرت های کوتاه یک روزه در مکان های تفریحی اطراف تهران هم میرم. بعضی وقت ها هم پولامو جمع میکردم یک مسافرت خارج همین دور و بر میرفتم که به لطف این اراذل حکومتی با این وضع دلار اونم تا اطلاع ثانوی تعطیل شده.
ولی مسافرت خارج از تهران هم سمت کیش و قشم یا اصفهان و شیراز یا شمال سمت کلاردشت و عباس آباد رو میپسندم.

[کافر_مقدس]

من بعضی وقت ها با دوستان کوه و مسافرت های کوتاه یک روزه در مکان های تفریحی اطراف تهران هم میرم. بعضی وقت ها هم پولامو جمع میکردم یک مسافرت خارج همین دور و بر میرفتم که به لطف این اراذل حکومتی با این وضع دلار اونم تا اطلاع ثانوی تعطیل شده.

ولی مسافرت خارج از تهران هم سمت کیش و قشم یا اصفهان و شیراز یا شمال سمت کلاردشت و عباس آباد رو میپسندم.باز شما جزو اقشار پردرآمد جامعه به شمار میاین !! ما قشر متوسط و ضعیف جامعه سفر خارجه که جای خود داره ، هزینه های سفرهای بین شهری هم برامون سنگین هست .. البته نه اینکه هزینه ی سفر موجود نباشه ، ولی خب برای مثال اگه بخوایم یه همین تهران بیایم و برگردیم دیگه همون چندرغاز پس انداز هم از دستمون رفته ..

تازگیا مفهوم هنرمند عوض شده ، این روزها مردمی که بتونند از عهده ی هزینه های سرسام آور خوراک و پوشاک بربیان هنر کردند ! با این اوضاعی که شاهد هستیم فکر کنم خیلی از مردم به زودی مسافرت رو از لیست تفریحاتشون حذف کنند !

و اما در پاسخ به استارتر گرامی که پرسیده بود اوقات بیکاری رو چطور سپری می کنید من که چندان وقت اضافه نمیارم ولی اگه گاهی بیکار شدم ترجیح میدم بیام به عکس ها و سایر فایل های داخل کامپیوترم یه سر و سامونی بدم یا اینکه کتاب های مورد علاقه م رو بخونم یا اگه دیگه خیلی وقت اضافی آوردم بشینم چند تا فیلم تماشا کنم ! http://www.daftarche.com/images/imported/2012/04/2.gif

[Reactor]

باز شما جزو اقشار پردرآمد جامعه به شمار میاین !!

بنده خودم رو اصلا پولدار و پر درآمد نمیدونم. البته نهایت تلاشم رو میکنم که یک روز بشم. روراست باشم بی درآمد هم نیستم. ولی چیزی که خوب بلدم و دوستام هم بهم میگن اینه که هنر تفریح کردن رو خوب بلدم. اونقدر گرفتارم و ذهنم مشغوله که خیلی فشار بیارم آخر هفته یک تفریحی بکنم ولی سعی میکنم همون رو هم با کیفیت تفریح کنم. کیفیت نه از نظر پول خرج کردن بی حساب و کتاب بلکه کیفیت عشق و حال رو منظورمه.
برای همین همیشه یک عده آویزون دنبالم هستند که پایه ی تفریح باشن در صورتیکه امکانات اون ها واسه ی تفریح کردن از امکانات من بسیار هم بیشتره. ولی حاضرن خودشون رو یک جاهایی محدود کنن تا پایه ی من باشن.
وگرنه در روزهای عادی کار و دانشگاه و باشگاه و این سایت و فیسبوک و بیرون رفتن های مختصر وقت من رو پر میکنه.

[Alice]

خوبه شما حالا یه درآمدی دارین من کلن ول معطلمـــ... :) تا حالا به درآمد فکر نکردمــــ...

[Anarchy]

خوبه شما حالا یه درآمدی دارین من کلن ول معطلمـــ... :) تا حالا به درآمد فکر نکردمــــ...

اینم از بد بختی سبک زندگی ایرانی هست دیگه!! بچه تا کی باید به خانواده از همه نظر وابسته باشه معلوم نیست...

[shahin]

تفریح، هفته ای دوبار سوپر میبینم جق میزنم ، آب میخورم ، بربری سق میزنم ، البته دفعیات هم جزو تفریح محسوب میشه( این لذت رو کسی متوجه میشه که شقاق یا سابقه همچون چیزی داشته باشه )، از پله اول که رد بشیم تنها تفریح من شعر خوندنه و شعر گفتن (بعد میخونم کلی حال میکنم )، البته blitz (بازی سریع در شطرنج) هم سرگرم کنندست

[باده]

فیلم میبینم
کتاب میخونم
نت به مقدار زیاد میچرخم
پیاده روی و فکر کردن
شنا
مسافرت با خانواده
پختن شیرینی ها و غذاهای جدید یا قدیمی
قدم زدن تو جنگل

گاهی حتی گوش کردن یه اهنگ یا نفس عمیق کشیدن تو بالکن میتونه برام حکم تفریح داشته باشه(اخوندا ما رو به این چیزا قانع کردن دیه)

یه کاری که خیلی دوست دارم انجامش بدم و هنوز موفق نشدم بانجی جامپینگه:e057: