philsof
10-26-2010, 09:39 PM
http://www.farya.com/images/sec2/shahr-e-farang-200.jpg
شهر فرنگ، یکی از سرگرمی های مردم تهران قدیم
در تهران قدیم، همانند هر دوره تاریخی دیگری از تاریخ، مردم به موازات فعالیت های اجتماعی و شغلی شان دارای تفریحات و سرگرمی هایی بودند که با آنها اوقات فراغت خود را پر میکردند.
زیارت بقاع و اماکن متبرکه
یکی از بارزترین دلمشغولی های مردم تهران نشین در گذشته، زیارت بقاع و اماکن متبرکه در روزهای تعطیل بود. مرقد حضرت عبدالعظیم در حوالی تهران هر هفته روز جمعه عده کثیری از تهران نشین ها را به خود جذب می کرد و خانواده ها از حدود طلوع آفتاب بار و بنه سفری یک روزه را بسته و خود را به شهر ری می رساندند و ضمن زیارت بساط استراحت را در مزارع و باغات اطراف ری و حتی در صحن مطهر می گستراندند. غیر از حضرت عبدالعظیم، امامزاده داوود نیز مورد توجه عده زیادی بود ومردم از بعد از ظهر پنجشنبه پا در سفر می گذاشتند و در آخرین ساعات جمعه بر می گشتند و بقعه سید ناصرالدین، بقعه سید اسماعیل و مرقد امامزاده زید، امامزاده یحیی، امامزاده سید ولی، امامزاده اسحق و بقاع هفت تن، چهل تن، پیر عطار، هفت دختران، بیبی شهربانو و ... نیز جزو این اماکن بودند.
معرکه گیری و مسئله گویی
به موازات استقبال مردم از این زیارتگاه هاف عده ای از کسانی که دارای تخصص های ویژه ای در زمینه های نقالی و هنر های نمایشی بودند نیز در کنار این اماکن بساط می گستردند و موجبات سرگرمی مردم را فراهم می کردند. مرشد بعد از جمع شدن مردم یک مساله فقهی را مطرح می کرد و از بچه مرشد می خواست که به آن جواب بگوید. و در صورت کسالت مردم به سوال جواب های مضحک می پرداختند.
علاوه بر مرشد ها، معرکه گیران و شعبده بازان نیز در روزهای تعطیل بازار پ رونقی داشتند و با کارهایی از قبیل پاره کردن سینی مسی، خوابیدن روی تخت میخدار و .. مردم را سرگرم می کردند . شمایل گردانی و نقالی نیز جایگاه ویژه ای در بین تفریحات مردم تهران قدیم داشت.
گردش در باغات و لوطی عنتری ها
گروه های دیگری از مردم نیز عازم باغات و سایر گردشگاه های تهران نظیر چشمه علی، دوشان تپه، پس قلعه، عشرت آباد، میدان باغشاه و ... می شدند و وقت خود را بیشتر با بازی های دسته جمعی مثل: الک دولک، یک پی دو پی، دوک بازی و ... می گذراندند و ضمنا فرصت داشتند تا از عملیات لوطی عنتری ها که به انجام نمایش هایی با میمون و سایر حیوانات تربیت شده نظیر خرس می پرداختند دیدن کنند.
ترنا، بازی همه گیر
در بین تفریحات ترنا بازی گستردگی و جاذبه بیشتری داشت وامکان شرکت آن برای همه و در هر مکانی وجود داشت و بخشی از وقت مردان و پسران را در روزهای تعطیل پر می کرد.
خیمه شب بازی
خیمه شب بازی یا تئاتر عروسکی یکی دیگراز تفریحات مدرنی بود که در دوره قاجاریه در تهران رواج یافت و استفاده از آن به صورت یکی از تفریحات مورد علاقه مردم درآمد.
بند بازی و عملیات آکروباسی
بند بازی و عملیات آکروباسی، تقریبا سرگرم کننده ترین و در عین حال جدیدترین تفریح و سرگرمیتهران نشین ها بود و علاوه بر عده ای که در مکان هایی خاص انجام می دادن و هنرنمایی آنان احتیاج به پرداخت پول و بلیط داشت، دستجات کوچکی از آنها نیز در معابر عمومی به ارائه هنر خود می پرداختند و مردم را سرگرم می کردند.
http://www.farya.com/images/sec2/CDDHkarimshireai103.jpg
کریم شیره ای و دارو دسته اش(معروف ترین دلقک دربار قاجاریه)
سیاه بازی
یکی از پرطرفدار ترین تفریحات مردن تهران را نمایشنامه های تخته حوضی تشکیل می داد که محل اصلی اجرای آن تعدادی از قهوه خانه های تهران بود اما به راحتی می توانست در داخل حیاط خانه ها نیز اجرا شود. کریم شیره ای یکی از معروفترین دلقکان دربار قاجاریه بود.
تفریحات زنانه
در نظام اجتماعی تهران قدیم، زنان دارای نقش چندان فعالی در هیچیک از امور نبودند و به همین جهت جای چندانی در تفریحات نداشتند جز آن دسته از زنان که با خانواده خود به زیارت اماکن متبرکه می رفتند. زنان هیچگونه وسیله تفریحی نداشتند، بلکه آنها هم دارای یک سری وسایل و امکاناتی برای پر کردن فراغت خود بودند که ار آن جمله می توان به برگزاری مجالس روضه خوانی زنانه در منزل، شرکت در مجالس روضه خوانی و مجالس قرائت قرآن و حدیث اشاره نمود.
جز این رفت و آمدهای زنانه و دور هم نشستن در ساعات مختلف روز یکی از وسایلی بود که وقت زنان را پر می کرد و طی این نشست و برخاستهای زنانه، فرصت مناسبی بود تا زنان بتوانند طرز پخت انواع غذاها و شیرینی ها، شیوه تهیه ترشیجات و مرباجات و نحوه دوخت و دوز را از هم یاد بگیرند. در این جلسات غیبت کردن از دیگران و بزرگ کردن معایب انان، یا افشای اسرارشان حلاوت خاصی داشت.
بازار فالگیری و توسل به جادو و جنبل هم در بین زنان گرم بود . زنان فالگیر با مبطلات و محملات خود زنان ساده لوح را سر کیسه می کردند مقداری آت و آشغال به عنوان طلسم و بخت گشا و ... به آنها می فروختند. اما هر چه بود، زنان خانه دار از فالگیر ها استقبال خوبی می کردند. عده ای از فالگیران، فروشنده لوازم آرایش و جواهرات بدلی نیز بودند و به هر خانه ای که پا می گذاشتند علاوه بر فالگیری مقداری کالا نیز می فروختند که این زنان نزد عوام به کولی و غربتی شهرت داشتند و حداقل زیرو رو کردن بساط آنها جزو تفریحات زنان بود.
تهران قدیم (http://www.farya.com/id/2160)
نوشته : م.حسن بیگی
منبع.مجله اینترنتی فریا (http://www.farya.com)
---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:39 PM ---------- ارسال قبلی در 09:38 PM ----------
تکیه های تهران قدیم
http://www.farya.com/images/sec2/tekyeh-dolat-200.jpg
تکیه دولت در تهران
در تهران قدیم هر کوی و محله دارای تکیه ای خاص خود بود که در روزهای عزاداری مردم همان محل در آنها جمع شده و به سوگواری و انجام مراسم مذهبی میپرداختند.
در بیشتر تکیه ها به اقتضای فصل، چادری بزرگ که در واقع سقف تکیه به حساب می آمد و می توانست عزاداران را از آفتاب و بادو باران مصون نگه دارد افراشته می شد. چادرها گاه ساده و گاه مزین به نقش های تزیینی بود. کف تکیه نیز با قالی مفروش و بر در و دیوار آن پارچه های سیاه و کتیبه های قلمکاری که بروی آن اشعاری در رثای اهل بیت(و بیشتر دوازده بند محتشم کاشانی) نقش بسته بود آویخته می شد.
اینگونه تکیه ها، علاوه بر راهی که مخصوص ورود و خروج عزاداران بود، دو راه دیگر داشت که قافله های شتر، سواران، تعزیه خوانان و ... از آنها وارد صحنه یا از آن خارج می شدند و در وسط هر کیه سکوی بزرگی قرار داشت که محل اجرای تعزیه بود و شبیه خوانان بروی آن به تجسم حوادث و وقایع می پرداختند.
هر تکیه که به نام بانی خود یا محله ای که در آن واقع شده بود، شهرت داشت، می توانست حدود سه یا چهار هزار نفر را به راحتی در خود جای دهد. با این وجود در اکثر مواقع ازدحام جمعیت به حدی می رسید که عده زیادی ار مردم امکان ورود به آن را نمی یافتندو ناچار در اطراف تکیه گرد می آمدند.
طبق اسناد و مدارک موجود، در سال 1285 هجری قمری حدود سی تکیه در تهران دایر بوده که بعدها پانزده تکیه دیگر هم به آن افزوده شد و مجموع تکیه های دایر در تهران به چهل و پنج باب رسید و بر اثر استقبال عمومی از اینگونه اماکن، و به ویژه برپایی مراسم تعزیه در آنها، در دوره ناصرالدین شاه قاجار سازمانهای مفصلی برای شبیه گردانی و تعزیه خوانی پدید آمد و تکیه ها موقعیت اجتماعی خاصی یافتند و از جمله امیر کبیر گروه هایی را مامور به نظم کشیدن اشعار تازه و تنظیم داستان هایی جدید برای تعزیه خوانان کرد.
تعدادی از تکیه های تهران که متاسفانه در حال حاضر اکثر آنها تخریب یا منهدم شده و آنها تعدادی هم که هنوز باقی است مورد استفاده ی صحیح قرار نمی گیرد عبارت است از تکیه های: سپهسالار، ولیخان، حاج میرزاآقاسی، نوروزخان، اسماعیل بزاز، قورخانه، درخونگاه، دباغ خانه، عودلاجان، زنبورک خانه، تخت بربری ها، سیدنصرالدین، چهل تن و ...
معتبرترین و بزرگترین تکیه ی تهران که اکثر عزاداری های دولتی در آن بر پا می شد تکیه ی حاج میرزا آقاسی یا تکیه عباس آباد بود که گنجایش و ظرفیتی بیش از سایر حسینه های داشت و به همین جهت عده بیشتری از مردم ترجیح می دادند روزهای عزاداری در آنجا حضور به هم رسانند. پیرامون میزان استقبال از این تکیه گفتنی است که: مردم تهران برای شرکت در عزاداری هایی که در این تکیه انجام می شد چنان مشتاق بودند که اکثرا بعد از اقامه ی نماز صبح، یعنی چند ساعت مانده به شروع روضه خوانی و عزاداری برای گرفتن جا به سوی تکیه حرکت می کردند. ولی اغلب، همین جماعت به محض ورود به تکیه مشاهده می نمودند بسیاری از مردم که از ایشان زرنگتر بوده اند، آمده اند و هم ی جا را اشغال کرده اند.
http://www.farya.com/images/sec2/dolat2.jpg
تکیه دولت در تهران
ایجاد تکیه دولت
معیرالممالک بعد از آنکه ماموریت یافت تا به ایجاد تکیه ای بزرگ و با گنجایش حداقل بیست هزار نفر بپردازند و ضمنا الزام داشت این تکیه را در محلی مجاور ارگ سلطنتی احداث نمایند که آمد و رفت شاه و اهل حرم به آن، مشکلی به وجود نیاورد، ناگزیر قسمتی از زندان دولتی و سیاهچال و همچنین عمارت مسکونی میرزاتقی خان امیرکبیر و بعضی انبارهای قدیمی و کهنه ارگ را که در ضلع جنوبی کاخ گلستان قرار داشت به این مهم اختصاص داد و طراحان ساختمان، با استفاده از طرح سایر تکیه های موجود اساس حسینیه را بر دایره نهاده و فضای وسیعی را با غرفه ها و حجره های چند طبقه و پلکان ها و یک سکوی بزرگ جهت استقرار تعزیه خوانان ایجاد کردند که بنا به نوشته روزنامه ی ایران از بناهای بسیار عالی دولتی بود.
متاسفانه به علت تخریب قسمتی از این بنا در دوره ی مظفرالدین شاه و تخریب بقیه ی قسمتهای آن در سالیان بعد، هیچیک از کسانی که به تحقیق پیرامون تهران پرداخته اند شخصا امکان دیدن آن را نداشته اند و به همین جهت اکثر استنادها به نوشته های روزنامه ی دولتی ایران و اظهار نظر اعتمادالسطنه یا بر مبنای تابلوی تکیه ی دولت کمال الملک است و هرگاه محققان به بیان نظر شخصی خویش پرداخته اند، بیشتر کلی گویی کرده و در مجموع اطلاعات چندان زیاد و قابل اعتنایی در اختیار خوانندگان علاقمند به آشنایی با این مبنای معروف قرار نداده اند.
تکیه دولت سه راه ورودی داشت که راه ورود مقابل بازار مخصوص مردها ودر مقابل شمس العماره مخصوص زنان بود و در مخصوصی نیز به اندرون باز می شد که خاص ورود و خروج شاه، زنان حرم و دیگر درباریان و مقامات مملکتی بود.ورود به این تکیه هیچ شرط خاصی نداشت تمام مردم شهر می توانستند در آن حضور بهم رسانند.
در همین جا گفتنی است که در روزهای اول محرم تا تاسوعا در این حسینیه مراسم روضه خوانی برگزار می شد و در روزهای روضه خوانی متجاوز از سیصد روضه خوان و واعظ در اطراف منبر پیش گفته گرد آمده و یکی بعد از دیگری بر فراز منبر رفته و پس از خواندن روضه ای مختصر فرود می آمدند و روز بعد از آن، تکیه ی دولت اختصاص به برگزاری مراسم تعزیه داشت.
تهران قدیم
محمدرضا حسن بیگی
منبع.مجله اینترنتی فریا
شهر فرنگ، یکی از سرگرمی های مردم تهران قدیم
در تهران قدیم، همانند هر دوره تاریخی دیگری از تاریخ، مردم به موازات فعالیت های اجتماعی و شغلی شان دارای تفریحات و سرگرمی هایی بودند که با آنها اوقات فراغت خود را پر میکردند.
زیارت بقاع و اماکن متبرکه
یکی از بارزترین دلمشغولی های مردم تهران نشین در گذشته، زیارت بقاع و اماکن متبرکه در روزهای تعطیل بود. مرقد حضرت عبدالعظیم در حوالی تهران هر هفته روز جمعه عده کثیری از تهران نشین ها را به خود جذب می کرد و خانواده ها از حدود طلوع آفتاب بار و بنه سفری یک روزه را بسته و خود را به شهر ری می رساندند و ضمن زیارت بساط استراحت را در مزارع و باغات اطراف ری و حتی در صحن مطهر می گستراندند. غیر از حضرت عبدالعظیم، امامزاده داوود نیز مورد توجه عده زیادی بود ومردم از بعد از ظهر پنجشنبه پا در سفر می گذاشتند و در آخرین ساعات جمعه بر می گشتند و بقعه سید ناصرالدین، بقعه سید اسماعیل و مرقد امامزاده زید، امامزاده یحیی، امامزاده سید ولی، امامزاده اسحق و بقاع هفت تن، چهل تن، پیر عطار، هفت دختران، بیبی شهربانو و ... نیز جزو این اماکن بودند.
معرکه گیری و مسئله گویی
به موازات استقبال مردم از این زیارتگاه هاف عده ای از کسانی که دارای تخصص های ویژه ای در زمینه های نقالی و هنر های نمایشی بودند نیز در کنار این اماکن بساط می گستردند و موجبات سرگرمی مردم را فراهم می کردند. مرشد بعد از جمع شدن مردم یک مساله فقهی را مطرح می کرد و از بچه مرشد می خواست که به آن جواب بگوید. و در صورت کسالت مردم به سوال جواب های مضحک می پرداختند.
علاوه بر مرشد ها، معرکه گیران و شعبده بازان نیز در روزهای تعطیل بازار پ رونقی داشتند و با کارهایی از قبیل پاره کردن سینی مسی، خوابیدن روی تخت میخدار و .. مردم را سرگرم می کردند . شمایل گردانی و نقالی نیز جایگاه ویژه ای در بین تفریحات مردم تهران قدیم داشت.
گردش در باغات و لوطی عنتری ها
گروه های دیگری از مردم نیز عازم باغات و سایر گردشگاه های تهران نظیر چشمه علی، دوشان تپه، پس قلعه، عشرت آباد، میدان باغشاه و ... می شدند و وقت خود را بیشتر با بازی های دسته جمعی مثل: الک دولک، یک پی دو پی، دوک بازی و ... می گذراندند و ضمنا فرصت داشتند تا از عملیات لوطی عنتری ها که به انجام نمایش هایی با میمون و سایر حیوانات تربیت شده نظیر خرس می پرداختند دیدن کنند.
ترنا، بازی همه گیر
در بین تفریحات ترنا بازی گستردگی و جاذبه بیشتری داشت وامکان شرکت آن برای همه و در هر مکانی وجود داشت و بخشی از وقت مردان و پسران را در روزهای تعطیل پر می کرد.
خیمه شب بازی
خیمه شب بازی یا تئاتر عروسکی یکی دیگراز تفریحات مدرنی بود که در دوره قاجاریه در تهران رواج یافت و استفاده از آن به صورت یکی از تفریحات مورد علاقه مردم درآمد.
بند بازی و عملیات آکروباسی
بند بازی و عملیات آکروباسی، تقریبا سرگرم کننده ترین و در عین حال جدیدترین تفریح و سرگرمیتهران نشین ها بود و علاوه بر عده ای که در مکان هایی خاص انجام می دادن و هنرنمایی آنان احتیاج به پرداخت پول و بلیط داشت، دستجات کوچکی از آنها نیز در معابر عمومی به ارائه هنر خود می پرداختند و مردم را سرگرم می کردند.
http://www.farya.com/images/sec2/CDDHkarimshireai103.jpg
کریم شیره ای و دارو دسته اش(معروف ترین دلقک دربار قاجاریه)
سیاه بازی
یکی از پرطرفدار ترین تفریحات مردن تهران را نمایشنامه های تخته حوضی تشکیل می داد که محل اصلی اجرای آن تعدادی از قهوه خانه های تهران بود اما به راحتی می توانست در داخل حیاط خانه ها نیز اجرا شود. کریم شیره ای یکی از معروفترین دلقکان دربار قاجاریه بود.
تفریحات زنانه
در نظام اجتماعی تهران قدیم، زنان دارای نقش چندان فعالی در هیچیک از امور نبودند و به همین جهت جای چندانی در تفریحات نداشتند جز آن دسته از زنان که با خانواده خود به زیارت اماکن متبرکه می رفتند. زنان هیچگونه وسیله تفریحی نداشتند، بلکه آنها هم دارای یک سری وسایل و امکاناتی برای پر کردن فراغت خود بودند که ار آن جمله می توان به برگزاری مجالس روضه خوانی زنانه در منزل، شرکت در مجالس روضه خوانی و مجالس قرائت قرآن و حدیث اشاره نمود.
جز این رفت و آمدهای زنانه و دور هم نشستن در ساعات مختلف روز یکی از وسایلی بود که وقت زنان را پر می کرد و طی این نشست و برخاستهای زنانه، فرصت مناسبی بود تا زنان بتوانند طرز پخت انواع غذاها و شیرینی ها، شیوه تهیه ترشیجات و مرباجات و نحوه دوخت و دوز را از هم یاد بگیرند. در این جلسات غیبت کردن از دیگران و بزرگ کردن معایب انان، یا افشای اسرارشان حلاوت خاصی داشت.
بازار فالگیری و توسل به جادو و جنبل هم در بین زنان گرم بود . زنان فالگیر با مبطلات و محملات خود زنان ساده لوح را سر کیسه می کردند مقداری آت و آشغال به عنوان طلسم و بخت گشا و ... به آنها می فروختند. اما هر چه بود، زنان خانه دار از فالگیر ها استقبال خوبی می کردند. عده ای از فالگیران، فروشنده لوازم آرایش و جواهرات بدلی نیز بودند و به هر خانه ای که پا می گذاشتند علاوه بر فالگیری مقداری کالا نیز می فروختند که این زنان نزد عوام به کولی و غربتی شهرت داشتند و حداقل زیرو رو کردن بساط آنها جزو تفریحات زنان بود.
تهران قدیم (http://www.farya.com/id/2160)
نوشته : م.حسن بیگی
منبع.مجله اینترنتی فریا (http://www.farya.com)
---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:39 PM ---------- ارسال قبلی در 09:38 PM ----------
تکیه های تهران قدیم
http://www.farya.com/images/sec2/tekyeh-dolat-200.jpg
تکیه دولت در تهران
در تهران قدیم هر کوی و محله دارای تکیه ای خاص خود بود که در روزهای عزاداری مردم همان محل در آنها جمع شده و به سوگواری و انجام مراسم مذهبی میپرداختند.
در بیشتر تکیه ها به اقتضای فصل، چادری بزرگ که در واقع سقف تکیه به حساب می آمد و می توانست عزاداران را از آفتاب و بادو باران مصون نگه دارد افراشته می شد. چادرها گاه ساده و گاه مزین به نقش های تزیینی بود. کف تکیه نیز با قالی مفروش و بر در و دیوار آن پارچه های سیاه و کتیبه های قلمکاری که بروی آن اشعاری در رثای اهل بیت(و بیشتر دوازده بند محتشم کاشانی) نقش بسته بود آویخته می شد.
اینگونه تکیه ها، علاوه بر راهی که مخصوص ورود و خروج عزاداران بود، دو راه دیگر داشت که قافله های شتر، سواران، تعزیه خوانان و ... از آنها وارد صحنه یا از آن خارج می شدند و در وسط هر کیه سکوی بزرگی قرار داشت که محل اجرای تعزیه بود و شبیه خوانان بروی آن به تجسم حوادث و وقایع می پرداختند.
هر تکیه که به نام بانی خود یا محله ای که در آن واقع شده بود، شهرت داشت، می توانست حدود سه یا چهار هزار نفر را به راحتی در خود جای دهد. با این وجود در اکثر مواقع ازدحام جمعیت به حدی می رسید که عده زیادی ار مردم امکان ورود به آن را نمی یافتندو ناچار در اطراف تکیه گرد می آمدند.
طبق اسناد و مدارک موجود، در سال 1285 هجری قمری حدود سی تکیه در تهران دایر بوده که بعدها پانزده تکیه دیگر هم به آن افزوده شد و مجموع تکیه های دایر در تهران به چهل و پنج باب رسید و بر اثر استقبال عمومی از اینگونه اماکن، و به ویژه برپایی مراسم تعزیه در آنها، در دوره ناصرالدین شاه قاجار سازمانهای مفصلی برای شبیه گردانی و تعزیه خوانی پدید آمد و تکیه ها موقعیت اجتماعی خاصی یافتند و از جمله امیر کبیر گروه هایی را مامور به نظم کشیدن اشعار تازه و تنظیم داستان هایی جدید برای تعزیه خوانان کرد.
تعدادی از تکیه های تهران که متاسفانه در حال حاضر اکثر آنها تخریب یا منهدم شده و آنها تعدادی هم که هنوز باقی است مورد استفاده ی صحیح قرار نمی گیرد عبارت است از تکیه های: سپهسالار، ولیخان، حاج میرزاآقاسی، نوروزخان، اسماعیل بزاز، قورخانه، درخونگاه، دباغ خانه، عودلاجان، زنبورک خانه، تخت بربری ها، سیدنصرالدین، چهل تن و ...
معتبرترین و بزرگترین تکیه ی تهران که اکثر عزاداری های دولتی در آن بر پا می شد تکیه ی حاج میرزا آقاسی یا تکیه عباس آباد بود که گنجایش و ظرفیتی بیش از سایر حسینه های داشت و به همین جهت عده بیشتری از مردم ترجیح می دادند روزهای عزاداری در آنجا حضور به هم رسانند. پیرامون میزان استقبال از این تکیه گفتنی است که: مردم تهران برای شرکت در عزاداری هایی که در این تکیه انجام می شد چنان مشتاق بودند که اکثرا بعد از اقامه ی نماز صبح، یعنی چند ساعت مانده به شروع روضه خوانی و عزاداری برای گرفتن جا به سوی تکیه حرکت می کردند. ولی اغلب، همین جماعت به محض ورود به تکیه مشاهده می نمودند بسیاری از مردم که از ایشان زرنگتر بوده اند، آمده اند و هم ی جا را اشغال کرده اند.
http://www.farya.com/images/sec2/dolat2.jpg
تکیه دولت در تهران
ایجاد تکیه دولت
معیرالممالک بعد از آنکه ماموریت یافت تا به ایجاد تکیه ای بزرگ و با گنجایش حداقل بیست هزار نفر بپردازند و ضمنا الزام داشت این تکیه را در محلی مجاور ارگ سلطنتی احداث نمایند که آمد و رفت شاه و اهل حرم به آن، مشکلی به وجود نیاورد، ناگزیر قسمتی از زندان دولتی و سیاهچال و همچنین عمارت مسکونی میرزاتقی خان امیرکبیر و بعضی انبارهای قدیمی و کهنه ارگ را که در ضلع جنوبی کاخ گلستان قرار داشت به این مهم اختصاص داد و طراحان ساختمان، با استفاده از طرح سایر تکیه های موجود اساس حسینیه را بر دایره نهاده و فضای وسیعی را با غرفه ها و حجره های چند طبقه و پلکان ها و یک سکوی بزرگ جهت استقرار تعزیه خوانان ایجاد کردند که بنا به نوشته روزنامه ی ایران از بناهای بسیار عالی دولتی بود.
متاسفانه به علت تخریب قسمتی از این بنا در دوره ی مظفرالدین شاه و تخریب بقیه ی قسمتهای آن در سالیان بعد، هیچیک از کسانی که به تحقیق پیرامون تهران پرداخته اند شخصا امکان دیدن آن را نداشته اند و به همین جهت اکثر استنادها به نوشته های روزنامه ی دولتی ایران و اظهار نظر اعتمادالسطنه یا بر مبنای تابلوی تکیه ی دولت کمال الملک است و هرگاه محققان به بیان نظر شخصی خویش پرداخته اند، بیشتر کلی گویی کرده و در مجموع اطلاعات چندان زیاد و قابل اعتنایی در اختیار خوانندگان علاقمند به آشنایی با این مبنای معروف قرار نداده اند.
تکیه دولت سه راه ورودی داشت که راه ورود مقابل بازار مخصوص مردها ودر مقابل شمس العماره مخصوص زنان بود و در مخصوصی نیز به اندرون باز می شد که خاص ورود و خروج شاه، زنان حرم و دیگر درباریان و مقامات مملکتی بود.ورود به این تکیه هیچ شرط خاصی نداشت تمام مردم شهر می توانستند در آن حضور بهم رسانند.
در همین جا گفتنی است که در روزهای اول محرم تا تاسوعا در این حسینیه مراسم روضه خوانی برگزار می شد و در روزهای روضه خوانی متجاوز از سیصد روضه خوان و واعظ در اطراف منبر پیش گفته گرد آمده و یکی بعد از دیگری بر فراز منبر رفته و پس از خواندن روضه ای مختصر فرود می آمدند و روز بعد از آن، تکیه ی دولت اختصاص به برگزاری مراسم تعزیه داشت.
تهران قدیم
محمدرضا حسن بیگی
منبع.مجله اینترنتی فریا