PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : نیچه و اسلام



Anarchy
01-13-2012, 12:41 PM
دوستان گرامی که بیش از من در زمینه فلسفه مطالعه داشتن این صحبتی که میشه در مورد نیچه و اینکه از اسلام تعریف و تمجید کرده تا چه حد صحت داره؟
به طور خاص از کتاب اراده معطوف به قدرت نام میبرن.البته میدونم که این کتاب رو نیچه ننوشته و ظاهرا خواهرش از دست نوشته های نیچه چاپ کرده...

Russell
01-13-2012, 01:56 PM
منم زیاد با نیچه آشنایی ندارم ولی در همین حد که ازش میدونم و این مسلمین عزیز رو میشناسم میشه حدث زد که اینم یک چیزی تو مایه شیغه دوازده امامی بودن انیشتینه.
البته این آخوندها خیلی سعی میکنند سکولاریسم رو به نهیلیسم و از اونم به اخلاق نیچه بچسبونند،حالا اگر مثلن چسبوندند هم این چه فایده ای براشون میتونه داشته باشه،نیچه درباره زنها و اخلاق هم حرف اشتباه زیاد زده.انتقاد نیچه از مسیحیت خیلیش بخاطر روحیه بردگیش هست.اسلام که خود معنیش یعنی تسلیم،اگر نتیچه از اسلام خوشش اومده باشه باید گفت یکمقدار عجیب و متناقض هست.

قلم
01-13-2012, 02:24 PM
دوستان من تقریبا تمام آثار نیچه رو خوندم و با عقایدش آشنا هستم.
در اینکه نیچه یک ملحد به تمام معنا است هیچ شکی نیست. او در تمام عقایدش به تمام ادیان
و پیامبران الهی بی محابا تاخته.
البته به جز زرتشت! در کتاب چنین گفت زرتشت نیچه هدفش اینه که به ابر انسان رو معرفی کنه
و صفاتی رو بهش اشاره می کنه که اگر انسان از اونها پیروی کنه می تونه به ابر انسان تبدیل بشه(یه جورایی همون انسان کامل عرفا)
و نیچه معتقده تا امروز هیچ ابر انسانی بر روی زمین وجود نداشته مگر زرتشت. او کسی است که تمامی این صفات رو داشته.
اما در مورد تعریف او از دین اسلام!
این از اون مغالطه هایی هست که اصطلاحا بهش می گن خلط مبحث.
بله نیچه در جایی نه از دین اسلام بلکه از نبوغ محمد ستایش کرده! همینطور ولتر! اما کدام نبوغ محمد؟ نبوغ سیاسی، اجتماعی، مذهبی و ...؟
به راستی کدام یک؟
نیچه، ولتر و سایر روشنفکر هایی از این دست نبوغ سیاسی محمد رو ستایش کردند. و او رو شخصیتی می دونند که تونسته در اون شرایط محیطی
و در اون وضع سیاسی مردم رو گرد هم جمع کنه و با هم متحد کنه و به وسیله اونها بتونه اهداف خودش رو به کرسی بشونه.
اگر بخوایم اینطور حساب کنیم آیا به نظر شما هیتلر هم نمی تونه یک نابغه باشه؟
برای اینکه با نظریات این دانشمندان و کلا اروپایی ها راجع به دین اسلام و محمد آشنا بشید کتابی هست تحت عنوان((محمد (ص) در اروپا))
نوشته خانم مینو صمیمی(در انگلستان) و ترجمه آقای عباس مهر پویا انتشارات اطلاعات. در این کتاب نظریات تمام دانشمندان غربی رو در مورد
اسلام و به ویژه محمد نوشته.
اگر دوست داشتید بگید من بخش هایی از کتاب رو می تونم رو سایت قرار بدم.

Anarchy
01-13-2012, 04:49 PM
اما در مورد تعریف او از دین اسلام!
این از اون مغالطه هایی هست که اصطلاحا بهش می گن خلط مبحث.
بله نیچه در جایی نه از دین اسلام بلکه از نبوغ محمد ستایش کرده! همینطور ولتر! اما کدام نبوغ محمد؟ نبوغ سیاسی، اجتماعی، مذهبی و ...؟
به راستی کدام یک؟
ممنون از اطلاعاتی که دادین.خب این صحبت ها در کدام یکی از آثار نیچه هست؟امکانش هست متن دقیقش رو برامون اینجا بنویسید.



اگر دوست داشتید بگید من بخش هایی از کتاب رو می تونم رو سایت قرار بدم.
بله حتما این کار رو بکنید.

Theodor Herzl
01-13-2012, 05:09 PM
نیچه کسی‌ بود که گفت خدا مرده ، حالا بیاد از اسلام تعریف کنه!! مثل اون جریان نامه نوشتن محرمانه انیشتین به آیت‌الله بروجردی هست! که در صندوق امانات لندن نگهداری می‌شه:21:

قلم
01-14-2012, 03:51 PM
همونطور دوست عزیزم درخواست کرده بود نظرات نیچه رو در باب اسلام ذکر میکنم:
نیچه چند جا بعد از نقد مسیحیت نقبی به سایر ادیان می زنه و به نوعی اونها رو در مقابل مسیحیت
قرار می ده که پر واضحه که نمی تونه نظرات متقن و مستدلی باشه.(ضمنا همه مطالب از کتاب اراده معطوف به قدرت هستش.)
مورد اول از بخش نقد مذهب شماره 145 صفحه 139 : یک مذهب سامی مثبت فراورده یک طبقه حاکم به چه چیز شباهت دارد: کتاب قانون محمد،
بخش های قدیمتر عهد عتیق(دین اسلام، به عنوان مذهبی مردانه، نازکدلی و دروغزنی مسیحیت را ـ که مذهبی زنانه اش می شمارد ـ خوار می دارد.)

مورد دوم بخش نقد مذهب شماره 146 صفحه 139 : مذهب به خودی خود ربطی به اخلاق ندارد، اما هر دو زاده مذهب یهود(مسیحیت و اسلام) اساسا مذاهب اخلاق گرا هستند. چنانکه احکامی را در مورد((چگونه باید زیست)) صادر می کنند.(توضیح اینکه اینجا مشاهده میکنیم جنبه مثبت اخلاق گرایی مد نظر نیست بلکه چون این
ادیان صرفا دستور العمل هایی برای زندگی صادر می کنند اخلاق گرا هستند نه برای اینکه به مردم درس انسانیت می دهند.)

مورد سوم بخش نقد برترین ارزشهای گذشته شماره 204 صفحه 178 : در اینجا نیچه بعد از نقد اخلاقی دین مسیح به این پاراگراف می رسه که می گه
از سوی دیگر، اگر به دشواری، خطر و حوادث ترسناکی که که یک زندگی مردانه با آن آغاز می شود بیاندیشیم، در می یابیم که دقیقا چگونه
خشن ترین و نیرومند ترین نوع انسان با این آهنگ خوش آب و رنگ((نیکی)) و پاکی فریفته می شود و تحت تاثیر قرار می گیرد... زندگی یک کرسی، حتی امروز، یا زندگی عرب جاهلی چنان زندگی مردانه است. که با چنان شور و حرارتی انسان های بیابان نشین را در کنار خود جمع کرد و با هم متحد کرد.

اما برای روشن شدن داستان و برای اینکه نظر اصلی نیچه رو درباره اسلام بدانیم این عبارت روشن و مبرهن است و جای هیچگونه شک و شبهه ای باقی نمی گذارد:

آنچه را که محمد تازی به عنوان دین و آیین به خورد پیروان خود داده است و به جهانیان پیشکش نموده است .اگر نام دین بر آن نمی گذاشتند آدمی چنین می پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی است که به شهر نشینها پیشنهاد کرده اند.زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد.دینی که پر از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و ت...صاحب زنان مردم باشد و یا دستور چاپیدن دارایی و هستی مردم را بدهد دین نیست بلکه جنایت و فرمان نابودی اندیشه و روان و کالبد است. من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده ام.راست است که این دین از بیابان آمده و بنابر این درخور همان بیابان نشین هاست و جایی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد.

---------- ارسال جدید اضافه شده در 06:21 pm ---------- ارسال قبلی در 06:18 pm ----------

همونطور که دیدید دوستان مسلمانمون! با خلط مبحث و تفسیر های من در آوردی
سعی دارند نیچه رو هم مسلمون کنند. اما در روزهای آتی سعی می کنم نظرات سایر اروپاییان رو در
مورد اسلام و محمد از کتاب ((محمد(ص) در اروپا)) اینجا نقل کنم.

Anarchy
01-14-2012, 06:36 PM
آنچه را که محمد تازی به عنوان دین و آیین به خورد پیروان خود داده است و به جهانیان پیشکش نموده است .اگر نام دین بر آن نمی گذاشتند آدمی چنین می پنداشت که این گفتار مشتی مردم جنگلی است که به شهر نشینها پیشنهاد کرده اند.زیرا دین که نمی تواند چنین خشن و دور از انسانیت باشد.دینی که پر از فرمان کشتن و بریدن دست و پا و ربودن و ت...صاحب زنان مردم باشد و یا دستور چاپیدن دارایی و هستی مردم را بدهد دین نیست بلکه جنایت و فرمان نابودی اندیشه و روان و کالبد است. من دینی به این بیدادگری و ستم پیشگی ندیده ام.راست است که این دین از بیابان آمده و بنابر این درخور همان بیابان نشین هاست و جایی در میان مردم متمدن ندارد و نمی تواند داشته باشد.
دوست گرامی من این رو در سایت های مختلف دیدم اما هیچ رفرنسی براش نذاشته بودن.اگه امکانش هست رفرنس رو شما بگید.

Mehrbod
01-15-2012, 06:57 PM
نیچه کسی‌ بود که گفت خدا مرده ، حالا بیاد از اسلام تعریف کنه!! مثل اون جریان نامه نوشتن محرمانه انیشتین به آیت‌الله بروجردی هست! که در صندوق امانات لندن نگهداری می‌شه:21:

می‌گویند هر چه دروغ بزرگتر باشد راحت‌تر پذیرفته می‌شود :21:

این اصولا یکی از تکنیک‌های هیتلر هم بود و به شگرد یا تکنیک «دروغ بزرگ» معروف است:





http://en.wikipedia.org/wiki/Big_Lie

...the use of a lie so "colossal" that no one would believe that someone "could have the impudence to distort the truth so infamously.



گفتن دروغی آن اندازه «غول‌آسا»، که هیچکس باور نکند که حقیقت این اندازه ناشیانه تحریف شده باشد.

Angela
11-20-2012, 09:28 PM
نیچه در کتاب دجال به شدت میتازه به اخلاق مسیحیت و آموزه های این دین، و اخلاق اسلامی رو برتر میدونه، پس در این مورد ادعای مسلمانها تا حدی درست هست
با اینحال نیچه ادیان رو ساخته بشر میدونه و بسیاری از انتقاداتش اسلام و یهودیت رو هم دربرمیگیره

Dariush
11-21-2012, 12:06 AM
عنوان تاپیک را که دیدم پنداشتم که احتمالا قرار است انتقادهای نیچه به اسلام را بخوانم.اما با دیدن این مطلب که نیچه از اسلام تعریف کرده است همانقدر شگفت زده شدم که بگویند نتانیاهو نامه ی فدایت شوم برای خامنه ایفرستاده است!
اساسا این موضوع جای بحث ندارد!کسی اگر با یکی دو کتاب از نیچه آشنا باشد میداند که نظرش در مورد اسلام و اساسا دین چیست.البته اشاره مستقیم به دین اسلام، نداشته است.اما آیا واقعا نیاز است که نظر مستقیم و صریح او را بدانیم؟نیچه اساسا انسانی که رو به آسمان دارد را نکوهش میکند و میگوید بیاییم زمین را بپرستیم.چگونه چنین چیزی ممکن است که نیچه بخواهد اسلام را که دینی ست سراسر تسلیم و بندگی، ستایش کند؟و از اساس نظر فیلسوفهای غربی در مورد اسلام به شدت منفی است.یعنی همانقدر که به مسیحیت و یهودیت میتازند، چند برابرش به اسلام حمله میکنند.مثلا شوپنهاور، که استاد نیچه بود، در مورد مسلمانها از عبارت " انسانهای نفرت انگیز" استفاد میکند.یا فرانسیس بیکن در مورد قران از عبارت "دیسکورس وحشیان" استفاده میکند! همچنین است نظر افرادی چون راسل، اسپینوزا، کانت و دیگران.نظر افرادی چون هیوم و ولتر که دیگر نیازی به بیان ندارد.
اما در مورد خود محمد، اصلا برایم شگفت آور نیست که نیچه نبوغ او را ستایش کند.به حق او یکی از نابغه های همه ی اعصار است.مانند او انگشت شمار هستند.با یک کتاب عربی ، چند قانون ، مقداری حدیث و سنت و یک دوره ی کوتاه بیست و سه ساله، که همه بیابانی و بدوی بودند، جریانی را پایه گذاشت که همیشه یکی از تاثیرگذارترین جریانهای جهانی بود و در زندگی میلیادرها انسان تاثیر مستقیم و غیر مستقیم داشت. هنوز هم چند میلیارد انسان با آن درگیر هستند و معلوم نیست که تا کی قرار است این روند ادامه داشته باشد.چند نفر را میشناسید که توانسته باشند چنین کاری را انجام دهند؟
وقتی تاریخ زندگی محمد را بخوانید و قدری در روشها ، روان شناسی دقیق او با دقت توجه کنید، نبوغ سرشار او را به وضوح خواهید دید.به این مورد توجه کنید:
پس از فتح مکه ، او غنایم زیادی به دشمن قدیمیِ خود، ابوسفیان که یکی از اشراف بلندپایه مکه بود هدیه داد تا بتواند پشتیبانی او را کسب کند.این یک حرکت استراتژیک بود که محمد برای اینکه نظر اشراف مکه را جلب کند، آنرا انجام داد.اما انصار و مهاجرین از این کار او به شدت ناراحت شدند و خیلی از یارانش نزدیک بود از او جدا شوند.دقت کنید که او در یک خطابه چه گفت.سخنان او را در تاریخ طبری بخوانید، شگفت زده خواهید شد.در تاریخ هرگز دیکتاتوری چون او هوشمند و نابغه ندیدم.او به یاران خود با حالتی تاثیر گذار گفت که من میخواستم اسلام را به دهان ابوسفیان و امویان شیرین کنم.من به او شتر دادم، اما شما پیامبر خدا را دارید.او با خود غنایم به خانه میبرد و شما رسول الله را.خودتان قضاوت کنید، کدام بهتر است.رسول الله یا غنایم؟
با این سخنرانی، همه ی به شدت متاثر شدند، اشک همه ی یاران سرازیر شد و همه از کار خود پشیمان شدند.توصیه میکنم حتما شرح کامل ماجرا را از تاریخ طبری بخوانید.من الان حوصله تایپ و خواندن ندارم وگرنه برایتان نقل میکردم.موارد اینچنین زیاد هستند در تاریخ زندگی او.هیچکدام از پیروان بعدی او نبوغِ او را نداشتند و اساسا به گرد پای او هم نمیرسیدند.در تاریخ طبری این بخش ها را بخوانید تا ببینید او چگونه از نبوغ سرشار خود در مواقع خاص برای به سودِ خود تمام کردنِ قضایا استفاده میکرده:داستان برگزیدن جوان گمنامی به نام اسامه به رهبری سپاه اسلام، ماجرای جدا ماندن عایشه از کاروان و شایعات مربوط به آن،ماجرای جنگ خندق و جنگ بنی قریظه و...
تمام کسانی که اکنون او را تحقیر میکنند، به نظرم توان ِ درکِ نبوغ سیاسی و اجتماعی ، روان شناسی و وقت شناسیِ اورا ندارند .دیکتاتورهایی مثل هیتلر، استالین،چنگیز،تیمور،آتیلا ،مائو ، کاسترو و... در مقابلش هیچ هستند.او به تنها تنِ خویش یک دیکتاتوریِ هزاروچهارصد ساله را پایه گذاری کرد.هنوز قوانینی که او گذاشته است به عنوان قوانینِ لایتغیر و لایتبدل، بدون افول در بخض عظیمی از جهان اجرا میشوند. نیچه او را خوب شناخته است.بنابراین اصلا تعجبی ندارد که او را ستایش کند.
اما در مورد عبارتِ معروفِ خدا مرده استِ نیچه، این عبارت اساسا ربطی به بی خدا بودن نیچه ندارد و قصدش از این عبارت چیزِ دیگری است.اما بسیاری به اشتباه مپندارند که او با بیان این عبارت خواسته خدا را به قتل برساند و بی خدایی را مشروع کند.این اصلا درست نیست و کسی که به آثار و نوشته های نیچه آشنایی داشته باشد میداند که قصدِ نیچه از بیان این عبارت اصلا چنین چیزی نبود.

Angela
11-21-2012, 06:54 PM
بخشهایی از کتاب "دجال" نیچه که در اون اسلام را به مسیحیت برتری داده:
"اگر اسلام مسیحیت را خوار می شمارد در این کار هزاران بار حق با اوست, وجود اسلام مستلزم وجود مردان است" ( صفحه 131)
و
" مسیحیت میوه فرهنگ جهان کهن را از ما به یغما برد و بعدها میوه فرهنگ اسلامی را نیز از دست ما ربود... . جهان شگفت انگیز اعراب اسپانیا که از بنیاد با ما بیشتر بستگی داشت, با ادراک و ذوق های ما صریح تر از یونان و روم سخن می گفت, لگدکوب شد.چرا؟ زیرا حتی در آن گنجینه نادر و عالی زندگانی اعراب اسپانیا باز به زندگانی آری می گفت! بعدها جنگجویان صلیبی بر ضد چیزی جنگیدند که بهتر بود در برابرش به خاک می افتادند" ( صفحه 132)


می بینید که نیچه مستقیم به اسلام اشاره می کنه و اون رو از مسیحیت برتر می دونه!
متاسفانه گاهی آدمهایی که ما دوستشون داریم حرفهایی می زنند که ما دوست نداریم! ولی دوست داشتن یا نداشتن ما واقعیت رو عوض نمی کنه, نه؟ حالا خوبه که نیچه پیامبرمون نیست که مجبور باشیم خط به خط و واژه به واژه حرفهاش رو قبول کنیم و همه اونها رو درست بدونیم! :e405:


دوستان مسلمون ما البته خیلی ذوق می کنند که نیچه این جمله ها رو نوشته ,منم الان که داشتم این جمله ها رو از توی کتاب در می آوردم احساس می کردم که دارم کار یک اسلام گرا رو انجام می دم! هرچند هدف من پاسخ به پرسش ابتدای جستار بود و فکر نمی کنم لازم باشه در مورد فلسفه نیچه توضیح بدم,
فقط همین رو می گم که در همین کتاب دجال هم حمله های نیچه به مسیحیت مواردی مثل ترحم, مرگ طلبی, ایمان و اعتقاد مطلق , شفقت مسیحی و باور به جهان دیگر رو در بر می گیره, بهتره خود مسلمانها بگن که کدوم یک از اینها رو توی دینشون دارند.

undead_knight
11-21-2012, 07:14 PM
اگر هم نظرات نیچه در این مورد واقعی باشه ربطی به موجودیت اسلام به عنوان یک دین نیست بلکه به عنوان یک آلترناتیو در مقابل مسیحیت هست.
مگرنه با وجود ضعف های نظری نیچه هیچ وقت اسلام به عنوان یک "دین"نمیتونسته مورد قبولش باشه:)

Angela
11-21-2012, 07:58 PM
اگر هم نظرات نیچه در این مورد واقعی باشه ربطی به موجودیت اسلام به عنوان یک دین نیست بلکه به عنوان یک آلترناتیو در مقابل مسیحیت هست.
مگرنه با وجود ضعف های نظری نیچه هیچ وقت اسلام به عنوان یک "دین"نمیتونسته مورد قبولش باشه:)

فکر نمی کنم واقعی نباشه، کتاب که نوشته نیچه هست و احتمال تحریفش هم کم هست، مترجم کتاب اسلام گرا نیست و از پیشگفتارش میشه این رو فهمید
درسته نیچه اسلام رو نمی پذیره، همونطور که گفتم بسیاری از انتقاداتش شامل ادیان دیگه هم میشه، هرچند که نیچه به طور مستقیم به مسیحیت تاخته، ولی نیچه مسیحیت رو بزرگترین عامل تباهی می دونه ، و از اونجایی که شفقت مسیحی هم به نظرش پست هست، ممکنه دلیل برتری اسلام به مسیحیت از این نظر باشه
در هر صورت منشا این که میگن نیچه از اسلام تعریف و تمجید کرده اینه، هر چند که چنین برداشتی ساده انگاری هست ولی بی دلیل نیست

Ouroboros
11-21-2012, 08:02 PM
خُب اسلام از مسیحیت برتر هم هست، اگر از منظر «نیچه‌ای» به آن بنگرید. اولی قومی بربر و بیابان‌گرد را چنان متحد کرد که پادشاهی عظیم ایران را به زانو درآوردند و تمدن‌های کهن میانرودان و مصر را منقرض کردند و به تهدیدی عینی برای روم بدل شدند، دومی مسلک خسران‌زده‌ای بود که روم را به نابودی کشاند و اروپا را به دوران پیشاهلنی فرستاد و هزار و دویست سالی به زور آنجا نگاه داشت!

Dariush
11-21-2012, 09:50 PM
بخشهایی از کتاب "دجال" نیچه که در اون اسلام را به مسیحیت برتری داده:
"اگر اسلام مسیحیت را خوار می شمارد در این کار هزاران بار حق با اوست, وجود اسلام مستلزم وجود مردان است" ( صفحه 131)
و
" مسیحیت میوه فرهنگ جهان کهن را از ما به یغما برد و بعدها میوه فرهنگ اسلامی را نیز از دست ما ربود... . جهان شگفت انگیز اعراب اسپانیا که از بنیاد با ما بیشتر بستگی داشت, با ادراک و ذوق های ما صریح تر از یونان و روم سخن می گفت, لگدکوب شد.چرا؟ زیرا حتی در آن گنجینه نادر و عالی زندگانی اعراب اسپانیا باز به زندگانی آری می گفت! بعدها جنگجویان صلیبی بر ضد چیزی جنگیدند که بهتر بود در برابرش به خاک می افتادند" ( صفحه 132)


می بینید که نیچه مستقیم به اسلام اشاره می کنه و اون رو از مسیحیت برتر می دونه!
متاسفانه گاهی آدمهایی که ما دوستشون داریم حرفهایی می زنند که ما دوست نداریم! ولی دوست داشتن یا نداشتن ما واقعیت رو عوض نمی کنه, نه؟ حالا خوبه که نیچه پیامبرمون نیست که مجبور باشیم خط به خط و واژه به واژه حرفهاش رو قبول کنیم و همه اونها رو درست بدونیم! :e405:


دوستان مسلمون ما البته خیلی ذوق می کنند که نیچه این جمله ها رو نوشته ,منم الان که داشتم این جمله ها رو از توی کتاب در می آوردم احساس می کردم که دارم کار یک اسلام گرا رو انجام می دم! هرچند هدف من پاسخ به پرسش ابتدای جستار بود و فکر نمی کنم لازم باشه در مورد فلسفه نیچه توضیح بدم,
فقط همین رو می گم که در همین کتاب دجال هم حمله های نیچه به مسیحیت مواردی مثل ترحم, مرگ طلبی, ایمان و اعتقاد مطلق , شفقت مسیحی و باور به جهان دیگر رو در بر می گیره, بهتره خود مسلمانها بگن که کدوم یک از اینها رو توی دینشون دارند.
دوست عزیز، نیچه نه خدای ماست نه خودش اینچنین میخواست!
بنابراین سفاحت و نادانی کمترین صفاتی هستند که برای فعل کسی که سخنان او یا هرکس دیگر را وحی منزل میداند میتوان به کار برد.
اما این هایی که شما فرمودی به هیچ روی ستایش از اسلام به حساب نمی آید.به قول دوستمان اسلام را صرفا به عنوان آلترناتیوی برای نکوهش اخلاقیات زنانه مسیحی ابزار قرار میدهد.فراموش نکنید که در اسلام مردان بزرگی چون محمد،عمربن خطاب،سعد بن ابی وقاص، خالدبن ولید،معاویه ،عمربن عاص،صلاح الدین ایوبی و بسیاری دیگر پرورش یافتند.اینها مردانی بینظیر و تاریخ ساز بودند.حالا شاید ما از این آدمها خوشمان نیاید ولی از لحاظ تاریخی انسانهای بزرگی بودند.از طرفی نیچه ، هم از اخلاقیات مسیحی که زنانه بودند، بیزار بود و آنرا مغایر آزاده جانی میدانست و هم برعکس خیلی از فیلسوفها که به توده ها اهمیت میدادند، به اصالت یگانه انسانهای پیشرو و تاریخ ساز باورمند بود.این دو ویژگی در اسلام بیش از هر دین و ایده ئولوژی دیگر نهادینه است و تاریخ اسلام پر است از مردان بزرگ.اما به لحاظ آشنایی که با افکار نیچه دارم، میتوانم با قاطعیت بگویم که انسان مسلمان از نظر او انسان فرومایه ای است و اسلام دین فرومایگان.شما چگونه میتوانید انسانی را که زندگی اش سراسر تکلیف و بندگی است با انسانِ آزاده جانِ نیچه تطبیق دهید؟وقتی نیچه میگوید تنها قانونِ ابرمرد خودش است، چگونه میتوان انسان مسلمان را در چهارچوب این تعریف نیچه از ابرمرد گنجاند؟بگذریم از اینکه اساسا فرهنگ اسلامی برای فیلسوفی چون نیچه که عاشق اشرافیت و بزرگ منشی بود، از اساس غیرقابل تحمل بود.

Reactor
11-21-2012, 10:01 PM
اما در مورد عبارتِ معروفِ خدا مرده استِ نیچه، این عبارت اساسا ربطی به بی خدا بودن نیچه ندارد و قصدش از این عبارت چیزِ دیگری است.اما بسیاری به اشتباه مپندارند که او با بیان این عبارت خواسته خدا را به قتل برساند و بی خدایی را مشروع کند.این اصلا درست نیست و کسی که به آثار و نوشته های نیچه آشنایی داشته باشد میداند که قصدِ نیچه از بیان این عبارت اصلا چنین چیزی نبود.

در تائید سخنان شما بگم به نظر من منظور نیچه از گفتن جمله ی "خدا مرده" عدم کارایی باور خدا برای انسان امروزی بوده بدین صورت که برای انسان مدرن امروزی باور به خدا بیشتر مایه ی شر بوده تا موجب اتحاد و پیشرفت.
به همین خاطر نیچه میگه وجود خدا حتی در مقام توهم و یک موجود خیالی هم دیگر کارایی ندارد.

Dariush
11-21-2012, 10:02 PM
خُب اسلام از مسیحیت برتر هم هست، اگر از منظر «نیچه‌ای» به آن بنگرید. اولی قومی بربر و بیابان‌گرد را چنان متحد کرد که پادشاهی عظیم ایران را به زانو درآوردند و تمدن‌های کهن میانرودان و مصر را منقرض کردند و به تهدیدی عینی برای روم بدل شدند، دومی مسلک خسران‌زده‌ای بود که روم را به نابودی کشاند و اروپا را به دوران پیشاهلنی فرستاد و هزار و دویست سالی به زور آنجا نگاه داشت!
دقیقا همین گونه است.آن یک، خود را به بزرگترین تمدنهای عصر تحمیل کرد و فرهنگ و تمدنی دیگر برافراشت،و این یک خودکشی و به قهقرا بردنِ حتی کمترین ارزشهای باقیمانده از یونان باستان بود.موضوع این است که نیچه این دو را از دید اهمیت تاریخی ای که داشتند مینگریست.

Dariush
11-21-2012, 10:08 PM
در تائید سخنان شما بگم به نظر من منظور نیچه از گفتن جمله ی "خدا مرده" عدم کارایی باور خدا برای انسان امروزی بوده بدین صورت که برای انسان مدرن امروزی باور به خدا بیشتر مایه ی شر بوده تا موجب اتحاد و پیشرفت.
به همین خاطر نیچه میگه وجود خدا حتی در مقام توهم و یک موجود خیالی هم دیگر کارایی ندارد.
بله، با قدری جزئیات سخن شما درست است.

Philo
11-22-2012, 12:51 AM
اونطور که من فهمیدم، نیچه میگه ما (یعنی خودش و امثال خودش) میدونیم که نه خدایان باستان وجود دارن و نه اون خدای گستاخی که با ادعای یگانه بودنش بقیه خدایان رو اونقدر خندوند که از خنده مردن! اما ما به خدای نوینی نیاز داریم که "هنوز زاییده نشده"، و به این ترتیب نیچه راه خودش رو برای طرح مفهوم محوری ابرانسان باز میکنه.

undead_knight
11-22-2012, 06:39 PM
کلا نهیلیسم به یک چیز "ابدی"باور داره و این شباهتش به ادیان هست.
ادیان توی اسمونا دنبالش میگردند نهیلیسم روی زمین:)

Dariush
11-22-2012, 09:00 PM
کلا نهیلیسم به یک چیز "ابدی"باور داره و این شباهتش به ادیان هست.
ادیان توی اسمونا دنبالش میگردند نهیلیسم روی زمین:)
این ارتباطی که پیدا کردید حکایت از تیزبینی شما دارد.
سپاس از شما.
با اجازه، می خواهم بیافزایم که نیچه پادنهیلیست(!) بود!

Philo
11-22-2012, 09:24 PM
بله، یک عاشق (عاشق ابرمرد) نمیتواند نهیلیست بوده باشد.

undead_knight
11-22-2012, 09:56 PM
این ارتباطی که پیدا کردید حکایت از تیزبینی شما دارد.
سپاس از شما.
با اجازه، می خواهم بیافزایم که نیچه پادنهیلیست(!) بود!


بله، یک عاشق (عاشق ابرمرد) نمیتواند نهیلیست بوده باشد.
خیر اتفاقا به قولی همین تفکر در مورد ابر انسان نهیلیستیه.
توی اینجا (http://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%87%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-750/)توضیحاتی دادم،البته همش به نهیلیسم مربوط نیست ولی به فهم منظورم کمک میکنه.

همونطور که میدونید نهیلیسم:

nihilism=Any of various philosophical positions that deny that there are objective foundations for human value systems.
و فکر نمیکنم نیچه جایی در مورد نهیلیست نبودن خودش هم چیزی گفته باشه(البته دلیل نهیلیست بودنش رو نظراتش میدونم نه اینکه جایی نهیلیست بودن رو انکار نکرده)

Philo
11-22-2012, 10:32 PM
نیچه خودش دستگاه "اخلاق قهرمانان" رو پیشنهاد می کنه، می گه توی سر غریزه ای که در پی افزایش قدرت توست نزن، میگه زیر بار تساوی و برابری انسان ها نرو، میگه من تحقیر کنندگان بزرگ را دوست دارم، این ها همه تجویز هستند، منتها درست 180 درجه با اون تجویزهایی که از نظر خیلی ها (و از جمله من) اخلاقی اند فرق دارن، نیچه سکوت نمیکنه، داره دستورالعمل میده!

undead_knight
11-22-2012, 10:46 PM
نیچه خودش دستگاه "اخلاق قهرمانان" رو پیشنهاد می کنه، می گه توی سر غریزه ای که در پی افزایش قدرت توست نزن، میگه زیر بار تساوی و برابری انسان ها نرو، میگه من تحقیر کنندگان بزرگ را دوست دارم، این ها همه تجویز هستند، منتها درست 180 درجه با اون تجویزهایی که از نظر خیلی ها (و از جمله من) اخلاقی اند فرق دارن، نیچه سکوت نمیکنه، داره دستورالعمل میده!
دقیقا دستور العمل دادن به این شکل رفتار نهیلیستیه.

پیشرفت نهیلیسم به عنوان یک مفهوم از زمانی شروع میشه که نهیلیسم خودش رو به رسمیت میشناسه و بی معنایی و بی ارزش بودن جهان رو صریحا ابراز میکنه در صورتی که نهیلیسم در اشکال قدیمی بیشتر به صورت غیر مستقیم به این موضوع میپردازه. اولین و مهمترین سوال در اینجا اینه که چرا وجود از نظر یک متفکر نهیلیست بی معنا و بی ارزشه؟برای این سوال باید کمی به عقب برگشت،برای قضاوت هر چیزی انسان ها از یک مدل بهره گیری میکنند.یعنی وقتی گفته میشه چیزی "خوب" یا"بد"هست شخص با رجوع به یک مفهوم یا چیز و مبنا دادن اون برای مقایسه به این نتیجه میرسه(و فکر نمیکنم هیچ راه ممکن دیگه ای برای قضاوت وجود داشته باشه)خب برای متفکر نهیلیستی که وجود رو به طور تمام فاقد ارزش و معنا میدونه آیا مبنایی وجود داره؟این به معنا هست که شخص "وجود فعلی" رو بی ارزش و بی معنا میدونه نه "وجودی که در ذهن خودش داره" مگرنه مبنایی برای این اظهار نظر وجود نداره. پس با این دید نهیلیسم "وجودی که هست" رو با "وجودی که باید باشه" قضاوت میکنه(بنابراین حالا گسترش مفهوم نهیلیسم به موارد که ظاهرا نهیلیستی نیستند واضح تر میشه) به عنوان مثال ادیان فکر میکنند که با نهیلیسم مبارزه میکنند به این خاطر که به جهان یک حس جهت دار بودن میدند، ولی آیا واقعا اینطوره؟ در واقع اونها با دادن یک معنی وهمی به زندگی باعث رد معنای واقعی اون میشند(و وجودی که هست رو به وجودی که باید باشه ارجاع میدند)
اصلا یک نهیلیسم واقعی ساکت نمیشینه:))

Dariush
11-22-2012, 11:43 PM
خیر اتفاقا به قولی همین تفکر در مورد ابر انسان نهیلیستیه.
توی اینجا (http://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%D8%AD%DA%A9%D9%88%D9%85%D8%AA-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D9%86-%D9%88-%D9%86%D9%87%DB%8C%D9%84%DB%8C%D8%B3%D9%85-750/)توضیحاتی دادم،البته همش به نهیلیسم مربوط نیست ولی به فهم منظورم کمک میکنه.

همونطور که میدونید نهیلیسم:
و فکر نمیکنم نیچه جایی در مورد نهیلیست نبودن خودش هم چیزی گفته باشه(البته دلیل نهیلیست بودنش رو نظراتش میدونم نه اینکه جایی نهیلیست بودن رو انکار نکرده)
این تناقض را چگونه حل میکنید؟یا باید بگوییم نیچه نمی دانسته نیهیلیسم چیست یا اینکه بگوییم نیچه به گفته هایش اعتقادی نداشته.در این صورت در ادعایی مشابه میتوان گفت که نیچه یک آنارشیست بوده، حتی اگر به آنارشیسم به شدت حمله میکند.نیازی به نقل نیست که نیچه بارها به نیهلیسم در کتابهایش به خصوص غروب بتها(به طور مستقیم)، فراسوی نیک بد(مستقیم و غیر مستقیم) و چنین گفت زرتشت(غیر مستقیم) میتازد.
اتفاقا یکی از دلایلی که نمیتوان نیچه را تمام قد، در کنار دیگر فیلسوفان اگزیستانسیالیست، مثل کی که گار یا سارتر قرار داد همین نهیلیست نبودنش است.

Theodor Herzl
11-22-2012, 11:52 PM
پس فردا دیدید نامه محرمانه نیچه به آیت‌الله بروجردی هم پیدا شد هم تعجب نکنید که در صندوق امانات لندن هم نگهداری میشود:e420: