Agnostic
12-06-2011, 12:15 PM
راز بی اخلاقی مسلمانان
روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟ در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان " اما " و " اگر " دارد . تو را می گویند : دروغ نگو ... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست . غیبت مکن ... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست. قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست . تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .
همانطور که خواجه نصیر الدین طوسی شرح داده در اسلام یک تبعیض بین مسلمان و نامسلمان گذاشته اند که اثرات این تبعیض پاچه خود مسلمانان را میگیرد.
یعنی اخلاق اسلامی در محدوده مسلمانان بر نیکوکاری و نوع دوستی دستور میدهد و خارج آن هر ستمی به غیر مسلمان را اخلاقی میداند.
اگر ما انسان هستیم باید یک مزیتی بر حیوانات داشته باشیم که این مزیت در اخلاق اسلامی حاصل نمیشود.
مگر نه این است که کفتار و گرگ و درندگان در چهارچوب گروه و نوع خود بایکدیگر دوست و یاورند و از منافع هم پاسداری میکنند و خارج از چهارچوب گروه خود به درندگی و چپاول می پردازند.
مزیت بسیاری از اندیشه های بشری و دینی نسبت به اسلام این است که به خارج از چهارچوب دین و گروه خود نیکی میکنند ولی در اسلام کلاه شرعی برای چپاول غیر خودی باز هست و پیامبر و امامان و خلفا خود بزرگترین خلافکاران روزگار بوده اند چه رسد به پیروان.
عملی اخلاقی است که در چهارچوب کلاه شرعی قرار نگیرد و خودی و غیر خودی نشناسد همچنان که در بسیاری از ادیان هندی و بینش های انسانی نظیر حقوق بشر به آن عمل میشود.
روزی خواجه نصیر الدین مرا گفت می دانی از بهر چیست که جماعت مسلمان از هر جماعت دیگر بیشتر گنه می کنند با آنکه دین خود را بسیار اخلاقی و بزرگمنش می دانند؟ در اخلاق مسلمانی هر گاه به تو فرمانی می دهند , آن فرمان " اما " و " اگر " دارد . تو را می گویند : دروغ نگو ... اما دروغ به دشمنان اسلام را باکی نیست . غیبت مکن ... اما غیبت انسان بدکار را باکی نیست. قتل مکن ... اما قتل نامسلمان را باکی نیست . تجاوز مکن ... اما تجاوز به نامسلمان را باکی نیست .
همانطور که خواجه نصیر الدین طوسی شرح داده در اسلام یک تبعیض بین مسلمان و نامسلمان گذاشته اند که اثرات این تبعیض پاچه خود مسلمانان را میگیرد.
یعنی اخلاق اسلامی در محدوده مسلمانان بر نیکوکاری و نوع دوستی دستور میدهد و خارج آن هر ستمی به غیر مسلمان را اخلاقی میداند.
اگر ما انسان هستیم باید یک مزیتی بر حیوانات داشته باشیم که این مزیت در اخلاق اسلامی حاصل نمیشود.
مگر نه این است که کفتار و گرگ و درندگان در چهارچوب گروه و نوع خود بایکدیگر دوست و یاورند و از منافع هم پاسداری میکنند و خارج از چهارچوب گروه خود به درندگی و چپاول می پردازند.
مزیت بسیاری از اندیشه های بشری و دینی نسبت به اسلام این است که به خارج از چهارچوب دین و گروه خود نیکی میکنند ولی در اسلام کلاه شرعی برای چپاول غیر خودی باز هست و پیامبر و امامان و خلفا خود بزرگترین خلافکاران روزگار بوده اند چه رسد به پیروان.
عملی اخلاقی است که در چهارچوب کلاه شرعی قرار نگیرد و خودی و غیر خودی نشناسد همچنان که در بسیاری از ادیان هندی و بینش های انسانی نظیر حقوق بشر به آن عمل میشود.