توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بحث درباره فرضیاتی درباره خدا و ماورا الطبیعه
Agnostic
10-09-2011, 07:16 PM
همواره وجود خدا و ماورا الطبیعه مورد مناقشه بوده و نکته جالب شباهتها و تضادها و تناقضات موجود در ادیان مختلف و مذهب و شاخه های متعدد هر دین است.
در این تاپیک فرضیاتی درباره خداو ماورا الطبیعه مطرح میشود امید است با نقد و بررسی دوستان اشکالات این فرضیات مشخص یا فرضیاتی جدید در اینباره مطرح شود.
---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:46 pm ---------- ارسال قبلی در 09:42 pm ----------
آیا روح بخشی از نظام مادی است که هنوز از لحاظ علمی کشف نشده؟
مقدمه ای درباره روح: هر چند وقت برخی از انسانها فکر میکنند که علم به آخر خود رسیده و همه چیز کشف شده اما کشفی جدید همه چیز را به هم میزند. همچنین برخی چیزها هست که نمیتوان در یک عصر آن را تجربه و آزمایش کرد ولی این عدم آزمایش نمیتواند دلیل بر نبودن آن باشد. مثلا در زمان ایران باستان اگر کسی عقیده داشت امواج الکترو مغناطیس وجود دارد نمی توانست آن را اثبات کند ولی این ناتوانی دلیل بر عدم امواج الکترمغناطیس نبود.
فرضیه: روح انسان و حیوان چیزی جدای از ماده نیست بلکه یک جزء یا یک ساختار نامرئی از طبیعت است که هنوز توسط علم کشف نشده ولی امکان دارد در آینده وسیله ای اختراع شود یا فرمولهایی کشف شود که وجود روح اثبات شود و حتی بتوانیم وسائلی بسازیم و در دنیای ارواح سیر و سفر کنیم.
Agnostic
10-09-2011, 07:22 PM
خدا برچند نوع میتواند باشد؟
1) فرضیه اول: خدا موجودی است واحد با صفاتی همانند یک پادشاه مقتدر و دارای خدمه ای موسوم به فرشتگان است . وجود آن مقدس است و از ماده جداست و او بوسیله فرشتگانش جهان را از هیچ خلق کرده و همه موجودات را طراحی و مهندسی کرده. ممکن است مثل یک شاه ظالم و دیکتاتور رفتار کند و مخالفانش را شکنجه کند یا مثل شاهی عادل باشد و از شکنجه بیزار باشد.
2) فرضیه دوم: خدایانی هستند با صفاتی همانند یک پادشاه مقتدر و میتوانند خدمه ای موسوم به فرشتگان داشته باشند یا بدون وجود فرشتگان خود همه کاره هستند. خدایان میتوانند با هم در نزاع و رقابت باشند یا دوست و همکار باشند. علت تضاد ها و شباهت های موجود در جهاند به علت نزاع یا همکاری خدایان است. همچنین وجود اختلافات فاحش بین ادیان ابراهیمی میتواند ناشی از وجود چند خدا دارد که هرکدام مدعی واحد بودن دارد و میخواهد دیگری را از صحنه خارج کند.
3) فرضیه سوم: ماده و غیر ماده (سوپر نچرال) به عنوان دو ماهیت و ذات متمایز نداریم.(عدم خلقت گرایی مطلق و وجود هستی گرایی).کل جهان نظامی هوشمند را میسازد که خدا همان است . به عبارت دیگر همه موجودات اجزای خدا هستند. انسان جزئی از خداست و خوک و مار و سوسک هم جزئی از خدا هستند. کل اجزا خدا را می سازند با این وجود یک جز خود خدا نیست. ( مثلا ناخن دست ما جزئی از ماست اما کسی با ناخن شخص طرف نیست و دست شخص قطع شود کسی آن را به عنوان شخص حساب نمیکند! ما مثلا وقتی موی کنده شده از سر دوستمان را می بینیم با آن مو سلام علیک نمی کنیم)
4) فرضیه چهارم: ماده و غیر ماده (سوپر نچرال) به عنوان دو ماهیت و ذات متمایز نداریم.(عدم خلقت گرایی مطلق و وجود هستی گرایی). جهان از اجزایی تشکیل شده که مختار نیستند ولی قابلیت ترکیب شدن و ایجاد ساختار پیچیده را دارند. در عین حال موجوداتی وجود دارند که توانایی اثر گذاشتن اختیاری و هوشمند دارند. یکی از این موجودات انسان است. اما موجوداتی فرا انسان وجود دارند که در ارتباط با انسان و موجودات خود را خدا نامیده اند. مثلا ارواح انسانهای فوت شده؛ اجنه و دیگر موجودات هوشمند نامرئی ؛ انسانهایی با قدرت تله پاتی. مطابق با این فرضیه اگر حضرت محمد صداهایی شنیده که قرآن را به او دیکته کرده این صداها میتواند صدای ارواح، اجنه و حتی صدای انسانهایی که قدرت تله پاتی دارند باشد.
5) فرضیه پنجم: ترکیبی از فرضیه 3 و 4
Agnostic
10-09-2011, 07:27 PM
آیا تعامل بین مواد شیمیای و فیزیکی هوش و اختیار و خلاقیت میسازد؟
مقدمه ای درباره هوش: ببینید روابط و تعامل های بین مواد فیزیکی و شیمیایی باعث ایجاد هوش میشود. مثلا در مغز بر اثر تعامل چند ماده شیمیایی و فیزیکی هوش و در پی آن خلاقیت بوجود میآید. همچنین بر اثر روابط بین الکترون و ساختار فیزیکی مدار کامپیوتر برا اثر حرکت و سکون الکترون نوعی هوش مصنوعی بوجود می آید که حداقل در حد یک حشره باهوش است.
فرضیه: با توجه به مقدمه بالا آیا امکان دارد در جهان بین ساختارها و اجزای فیزیکی و شیمیایی موجود تعاملی و کنش و واکنشی رخ دهد که باعث هوش و اختیار میشود ولی ما هنوز آن را کشف نکرده باشیم؟ مثلا بر حسب تخیل آیا ممکن است این گردش های سیاره و ستاره ها و کهکشانها تعاملی باشد که موجب ایجاد هوش و خلاقیت شود؟!
آیا ممکن است بین موجودات غیر زنده تعاملی باشد که هوش و اختیار ایجاد کند؟
آیا ممکن است بین امواج مغزی موجودات زنده یک هوش و اختیار ابری بوجود بیاید(مثل پردازش ابری بین چند سرور کامپیوتر)؟
Russell
10-10-2011, 12:54 PM
اگنوستیک گرامی نخست درود و خوشامد به شما
درباره یکی از مسائل که مطرح کردید (رابطه جسم و ذهن) همین چند وقت پیش بحثی داشتیم در اینجا که فکر میکنم دیدن آن برای ادامه بحث مفید باشد.
http://www.daftarche.com/showthread.php/353-%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%B0%D9%87%D9%86-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D8%B3%D9%85-%D9%85%D8%AA%D9%85%D8%A7%DB%8C%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%9F
Mehrbod
10-11-2011, 05:57 PM
باتشکر از خوش آمد گویی دوستان.:53:
با درود و خوشآمد به شما :53:
من همیشه میخواستم بدانم که چگونه میتوان آدم بود و بدون قضاوت ماند. برای همین نمونه خداباوری، به نگر من نمیتوان هم خداباور بود
هم خداناباور (agnostic)، در نهایت ما در درونمان ما یا به بودن خدا باور داریم یا نداریم و چیزی به نام 50-50 تنها در ریاضیات و آمار یافت میشود نه در زندگی واقعی!
امیدوارم در این زمینه در آینده اندکی روشنگری کنید.
در این تاپیک فرضیاتی درباره خدا و ماورا الطبیعه (http://www.daftarche.com/showthread.php/379-%D8%A8%D8%AD%D8%AB-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9?%D8%B1%D8%B6%DB%8C%D8%A7%D8%AA%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D9%88%D8%B1%D8%A7-%D8%A7%D9%84%D8%B7%D8%A8%DB%8C%D8%B9%D9%87?p=6798# post6798) نوشتم و چون هرکدام میتواند درست باشد توصیف دقیقی از خدا نمیتوانم داشته باشم. تصور و خیالی بیش نیست فعلا. (البته فرض اول درمورد خدا که در ادیان ابراهیمی مطرح شده و پیامبران نظام سلطنتی یک رئیس قبیله یا یک شاه ظالم را الگوی توصیف خود از خدا کرده اند را قبول ندارم.)
چون نمیتوان اثبات کرد خدا یا خدایان وجود دارد و اگر وجود دارد چگونه است یا ندارد ناچار همان آگنوستیک بودن بهتر است
درود،
پس شما در درونتان 50-50 به بودن یا نبودن خدا باور دارید؟
Agnostic
10-12-2011, 01:05 PM
درود،
پس شما در درونتان 50-50 به بودن یا نبودن خدا باور دارید؟
درود
من به فرضیه 5 اعتقاد دارم
Mehrbod
10-12-2011, 10:38 PM
درود
من به فرضیه 5 اعتقاد دارم
3) فرضیه سوم: ماده و غیر ماده نداریم. کل جهان نظامی هوشمند را میسازد که خدا همان است. به عبارت دیگر همه موجودات اجزای خدا هستند. انسان جزئی از خداست و خوک و مار و سوسک هم جزئی از خدا هستند. کل اجزا خدا را می سازند با این وجود یک جز خود خدا نیست. ( مثلا ناخن دست ما جزئی از ماست اما کسی با ناخن شخص طرف نیست و دست شخص قطع شود کسی آن را به عنوان شخص حساب نمیکند! ما مثلا وقتی موی کنده شده از سر دوستمان را می بینیم با آن مو سلام علیک نمی کنیم)
4) فرضیه چهارم: ماده و غیر ماده نداریم. جهان از اجزایی تشکیل شده که مختار نیستند ولی قابلیت ترکیب شدن و ایجاد ساختار پیچیده را دارند. در عین حال موجوداتی وجود دارند که توانایی اثر گذاشتن اختیاری و هوشمند دارند. یکی از این موجودات انسان است. اما موجوداتی فرا انسان وجود دارند که در ارتباط با انسان و موجودات خود را خدا نامیده اند. مثلا ارواح انسانهای فوت شده؛ اجنه و دیگر موجودات هوشمند نامرئی ؛ انسانهایی با قدرت تله پاتی. مطابق با این فرضیه اگر حضرت محمد صداهایی شنیده که قرآن را به او دیکته کرده این صداها میتواند صدای ارواح، اجنه و حتی صدای انسانهایی که قدرت تله پاتی دارند باشد.
5) فرضیه پنجم: ترکیبی از فرضیه 3 و 4
من فکر میکردم شما "آگنوستیک" (ناباور به بود یا نبود خدا/آفریدگار/روح/ماوراالطبیعه) هستید. فرضیه پنجم هیچ گمانهزنی و شکی در خود ندارد که آنرا آگنوستیسیزم بدانیم.
Agnostic
10-14-2011, 10:08 AM
من فکر میکردم شما "آگنوستیک" (ناباور به بود یا نبود خدا/آفریدگار/روح/ماوراالطبیعه) هستید. فرضیه پنجم هیچ گمانهزنی و شکی در خود ندارد که آنرا آگنوستیسیزم بدانیم.
البته ( اعتقاد) کلمه درستی نیست. بلکه فرضیه 5 را بیشتر احتمال میدم. همچنین همانطور که گفتم اینها فرضی هستند .
Agnostic
01-26-2012, 05:52 PM
وقتی به جهان مینگریم چیزهایی می بینیم که تعجب ما را بر می انگیزد:
مثلا پرندگان چگونه بدون آموزش لانه هایی با ساختار پیچیده هندسی میسازند؟
در تلویزیون نشنال جئو گرافی می گفت درندگانی مثل شیر حیوانی را شکار میکنند بلافاصله نقطه ای از گلوی حیوان را بگونه ای گاز می گیرند که در لحظه ای کوتاه حیوان بیهوش میشود و بدون درد می میرد و زود می میرد. شیر از کجا می داند که کجا را باید گاز بگیرد مثلا نمی آید بچسبد پای حیوان را بگیرد و بیخود تقلا کند بلکه دقیقا میداند چکار کند بدون آموزش!
زنبور چگونه بدون اموزش کندو با شبکه های 6 ضلعی میسازد بدون آموزش؟
پرندگان هنگام کوچ آرایش v شکل می گیرند تا انرژی کمتری مصرف کنند و به نوبت جای خود را با نفر جلویی عوض می کنند تا او را از خستگی نجات دهند؟
مهاجرت حیوانات بدون آموزش چگونه رخ میدهد؟
هزاران چرا در نظام رفتاری حیوانات و جانوران و گیاهان هست.
کلا در آداب و رفتار جانوران نظامی منظم و بدون آموزش وجود دارد!!!
مورد بعدی پیچیدگی ساختار موجودات زنده هست!
مثلا چطور یک موجود تک سلولی در تکامل به موجوداتی با اندام کاربردی تکامل یافته؟ مثلا این گوش پیچیده؟ این چشم پیچیده؟ مغز و اعصاب؟ و اندام دیگر؟
نظریه هایی در جواب این سوالات:
1) یک جواب را ادیان ابراهیمی داده اند: یک خدا هست که مثل پادشاه زندگی می کند و عرش دارد و دربار دارد و مثل مهندس می آید فکر می کند می گوید خوب امروز چه بسازم بعد نقشه موجود را کشیده و به درباریان که فرشتگان هستند میدهد موجود ساخته میشود!!!
2) یک جواب دیگر فرضیه 3 میباشد یعنی کل جهان خدا است. یعنی کل جهان یک یا چند مجموعه هوشمند است و این مجموعه هوشمند خلاق است!!! دربار و خدم و حشم نداره بلکه یک مجموعه است که می تواند در خود تغییر بدهد. یعنی میتواند تصمیم به خلق بگیرد و خلقش هم مثل اختراعات انسان آزمون و خطا هم دارد!!! مطابق این نظریه حتی ملکول و سنگ و یک کره میتواند دارای خلاقیت و نوعی فکر باشد. انرژی و نیرو چیست؟ شاید نوعی اختیار در انرژی باشد!!!
3) جواب دیگر همین فرضیه 4 هست. ممکن است دنیا به خودی خود بوجود آمده باشد یا وجود داشته از قبل. یعنی ذرات بنیادی و اتم و ملکول خودش وجود داشته ولی طبیعت و جهان انرژی هایی نیز از اذل داشته که هوشمند هستند و حیاط را این انرژی ها بوجود آورده اند! (یعنی اتم و ذرات بنیادی اذلی ولی فاقد شعور و اختیار هستند و انرژی ها و نیروهایی اذلی که دارای هوش و اختیارند)
ببینید خیلی عجیب است. در جهان 108 عنصر هست ولی فقط تعداد معدودی در حیات نقش دارند! کربن ، هیدروژن ، نیتروژن و اکسیژن و چند فلز در ترکیب با هم DNA و RNA را بوجود می آورند و با آرایش اینها کروموزم هاو ژن ها پدید می آیند که دیتای ایجاد یک موجود زنده پیچیده به نام انسان هستند!!! آرایش چند نوع ملکول و تعدد آنها اطلاعات ایجاد یک موجود زنده پیچیده را ایجاد میکنند!!!
کلا من اینطور فکر می کنم که وقتی مجموعه ای از ملکولها و سلولها انسان را بوجود می آورد و این انسان هوش و اختیار و قابلیت تغییر در جهان را دارد؛ چرا در جهان ترکیب و ترکیباتی از ماده و انرژی وجود نداشته باشد که آن هم توانایی هوش و اختیار و قابلیت اثرگذاری در جهان را نداشته باشد؟!
ببینید وقتی می گویم ممکن است کل جهان یک خدا را بسازد میتوانم توجه شما را به بدن انسان جلب کنم که از صدها نوع سلول و هرکدام میلیونها عدد تشکیل شده و هر یک از سلولها به تنهایی موجود زنده حساب میشود ولی یک کل را تشکیل میدهند که انسان هست.
فلسفه اسلامی میگوید خدا بدون تغییر و حرکت و ثابت هست و گرنه خدا نیست! به نظرم آنچه ثابت و بدون تغییر و حرکت هست عدم است! و حقیقتا هم خدایی به آنگونه که اسلام معرفی میکند وجود ندارد!
نظر شما چیست؟
Agnostic
01-27-2012, 06:07 PM
سوال: چرا پذیرش خدا در جوامع انسانی بالاست؟
جواب: پاسخ این مسئله چند مورد را شامل میشود.
یکی از موارد:
فرضیه: انسان مثل مورچه و موریانه و زنبور و فیل دیگر جانوران جمعی زیست، از نظر ژنتیکی برای زندگی جمعی تکامل یافته است.
موجودی که برای زندگی جمعی تکامل یافته ژنتیکی دارای خاصیت قبول عضو رهبر و قبول عضو مافوق و قانون پذیری است.
این خاصیت پذیرش عضو برتر و فرمانده پذیری انسان یک عامل مهم در خداباوری است. چون در طول زمان ابتدا به جادوگر قبیله و رئیس قبیله اعتقاد پیدا کردند و خداباوری ابزاری دست رئیس قبایل و جادوگر قبیله بوده تا برای خود مشروعیت و مقبولیت کسب کند!
فیلسوفان اسلام میگویند انسان فطرتا خداباور است. به نظر می رسد این گفته اشتباه است. انسان فطرتا زندگی جمعی گرا هست که فطرتا اطاعت از قانون و مافوق را در وجودش دارد و خدا یک مافوق است که بر اثر تلقین و تبلیغ به او تحمیل شده است.
Agnostic
01-27-2012, 06:27 PM
همانطور که در پست قبل گفتم انسان به علت ویژگی زندگی جمعی ذاتا ضمینه پذیرش قانون و فرمانده را دارد که این خاصیت به خداباوری او کمک کرده.
علل دیگر:
1) تخیل انسان
2) کنجکاوی و علت جویی انسان
3) حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا
4) ساده لوحی انسان کم خردتر
5) ترس انسان از ناشناخته ها
6) پدیده های متافیزیکی
7) تحمیل و تلقین عقیده
8) غریزه غیرت و کله خری و رذائل انسانی
این علل در تجمیع همدیگر را تقویت می کنند و معادله را پیچیده میکنند.
Agnostic
01-27-2012, 06:37 PM
تخیل
1) تخیل حاصل کارکرد مغز انسان است و شاید هرمونها هم نقش داشته باشند.
2) تخیل می تواند چیزی را که وجود ندارد تجسم کند.
3) تخیل می تواند سازنده باشد: تخیلات ژول ورن و تخیلات فیلم نامه نویسان و داستان نویسان
4) تخیل می تواند مخرب باشد
تخیل در دین:
تخیل در دین ابزاری است در دست فرماندهان دین تا در جهت بالابردن ارج خودی و پایین آوردن منزلت غیر خودی داستان سازی کند. مثلا آنچه شیعیان درباره امویان و عباسیان و سنیها ساخته اند و رواج می دهند و آنچه در فضائل و منزلت پیامبر و امامان و روحانیون بافته اند.
تخیلات مومنان به یک دین می تواند از کاه کوه ساخته یا از کوه کاه بسازد. به انجیل بارنابا که حاصل حیله گری و تخیل هدف دار شیعیان اسلام است نگاه کنید و به تخیلات شیعیان که به صورت حدیث و مداحی تجلی یافته است.
داستان آدم و حوا و طوفان نوح و جهنم و بهشت و عرش خدا از دیگر مثالهای تخیل انسان است.
تخیل یهودیان در تورات: خدا جهان را در 6 روز ساخت و روز هفتم استراحت کرد.
تخیل مبتنی بر برتری جویی محمد: خدا جهان را در 6 روز خلق کرد و خسته هم نشد و استراحت نکرد. (محمد: خدای من برتر است 6 روز کار کرده خسته هم نشده!)
تخیل در خلق خدایان یونان و تخیلات و داستانهای خدایان از یک سو و خلق خدایان واحد ادیان یکتا پرست نقشی مهم داشته و دارد.
Agnostic
02-04-2012, 06:13 PM
کنجکاوی و علت جویی انسان
انسان به واسطه مغز پیشرفته خود نسبت به پدیده های گوناگون کنجکاوی و علت جویی می کند.
با مطالعه کتب دینی درمی یابیم که بنیانگزاران هر دین به این کنجکاوی ها پاسخهایی داده اند که باعث گمراهی انسان شده اند و با مطالعه کتب تاریخی می بینیم که بشر وقتی دین را کنار نهاد و به تعقل و تحقیق مستقل از پیش فرض های دینی دست زد زمینه پیشرفت روز افزون بشر فراهم شد.
1000 سال پیش بشر در برابر خسوف و کسوف به وحشت می افتاد و دین نیز از این ها بهره برداری می کرد ولی امروز انسان دیگر از کسوف و خسوف وحشت ندارد چون پاسخ کنجکاوی او داده شده.
اما چیزهایی هست که برای بشر هنوز مجهول است که ادیان از این مجهولات بهره برداری می کنند مثلا یکی از مجهولات مسئله مرگ است.
Agnostic
02-10-2012, 04:22 PM
ترس انسان از ناشناخته ها
زمانی رعد و برق ، زلزله ، آتشفشان، کسوف و خسوف که بعضا پدیده هایی ترسناک بوده و هستند برای بشر به عنوان خشم خدا یا خدایان تعبیر میشد.
به نظر می رسد جادوگران و رهبران دینی این فکر را در بشر نهاده اند که اینها خشم خدا یا خدایان هستند.
امروزه بشر بواسطه علم و دانش میداند که هیچکدام از این پدیده ها عجیب نیست و دیگر این پدیده ها ناشناخته نیست.
با وجود این هنوز جماعت ملا از این پدیده ها برای ترساندن انسانهای کم خرد استفاده میکنند. وقتی چندین سال پیش در استانبول ترکیه زلزله 7 ریشتری آمد در شهرستانهای ایران در مساجد تبلیغ کردند که سیاستمداران اسرائیلی و امریکایی در مجلس میهمانی با دختران مسلمان ترک رقصیدند و خشم خدا زلزله استانبول را موجب شده. (جالب این است که زلزله امده این سیاستمداران اسرائیلی و آمریکایی نمردن و زور الله فقط به مسلمانان رسیده!:21:)
امروزه دو مجهول عمده برای هر انسانی هست که هنوز رهبران دینی به نفع خود از آن استفاده میکنند:
1) آینده (هر فردی نسبت به آینده خود بیم و امید هایی دارد)
2) مرگ
Mehrbod
02-10-2012, 04:36 PM
امروزه دو مجهول عمده برای هر انسانی هست که هنوز رهبران دینی به نفع خود از آن استفاده میکنند:
1) آینده (هر فردی نسبت به آینده خود بیم و امید هایی دارد)
2) مرگ
بهتر از این نمیشد کوتاه کرد!
بد نیست به این هم اشاره کنیم که در کنار دین و مذهب، ترفندهای مدرن دیگری هم برای «رویارویی با آینده ناپیدا» بدست آدمی ساخته شدهاند.
نمونه خوب آن مُدلهای ریاضیاتی هستند که امروز در زمینههای بسیار گوناگونی، از اقتصاد و همبودشناسی و روانشناسی گرفته تا پیشبینی
زمینلرزه و آب و هوا بکار گرفته میشوند که در واقعیت، هرگز کار نکرده و نمیکنند - ولی به ما احساس دروغین کنترل داشتن بر رویدادهای آینده را میدهد.
یکی از ویژگیهای سرشتین زندگی که بایستی پذیرفت، پیشبینی ناپذیری آینده در بسیاری از چیزها، و ناتوانی ما در فهم پیچیدگی جهان است.
Agnostic
02-11-2012, 11:16 AM
پدیده های متافیزیکی
پدیده های متافیزیکی ، پدیده هایی ناشناخته یا کمتر شناخته شده هستند، در حقیقت چیزی نیستند که خارج از ماده باشند ولی دکانداران دین و مردم ساده لوح اینها را پدیده های ماورا الطبیعه معرفی می کنند و از آن برای توجیه دین و خدا استفاده می کنند.
برخی نیز حاصل خیال پردازی های نویسندگان جهت کسب درآمد باشد.
برخی دیگر نیز چیزی نیست جز حیله گری و خالی بندی دینداران است.
نمونه ها:
1) کارهای خارق العاده مرتاضان هندی. مثلا زنده بگور شدن و زنده ماندن در چند ساعت یا چند روز.
2) گزارشاتی که در کتابهای مثلث برمودا و کتاب عجیب تر از علم به آن اشاره شده.
3) تله پاتی (قابلیت گفتگو با امواج مغزی و ربط دادن آن توسط دکانداران دین به ماوراالطبیعه).
4) برخی معجزات کلیسای کاتولیک که می تواند نوعی هیپنوتیزم جمعی به همراه تله پاتی باشد.
5) برخی معجزات مثل خون گریه کردن مجسمه که حاصل علم ترمودینامیک در ساخت مجسمه و ریختن جوهر جای خون است (حیله گری)
6) خواب و کنجکاوی انسان درباره خواب دیدن و ربط دادن آن به ماورا الطبیعه
7) احضار روح و جن گیری
8) شفای بیماران در مکانهای مثلا مقدس ( گزارشات متعددی هست در این زمینه هست. هم بتخانه هندو ها شفا می دهد و هم مقبره امامان شیعه و ... برفرض که این خالی بندی ها درست باشد نتیجه میشود که هم بت چوبی و هم بت انسانی (امامان شیعه) شفا دهنده هستند.
حقیقت چیز دیگری است.
در یک برنامه ماهواره متخصص اداره بهداشت زمان شاه (پهلوی) می گفت تحقیقات نشان میداد ضریح امامان منبع گسترش انواع بیماری خطرناک است چون بیماران متعدد جهت شفا خودر ابه ضریح می مالند و سالانه هزاران نفر در مقبره امامان آلوده و مریض میشوند ولی از ترس ملایان این گزارش را منتشر نکردند.)
دکانداران دین از تمام آنچه در بالا گفته شد جهت عوام فریبی استففاده می کنند.
Agnostic
02-21-2012, 03:08 PM
حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا و ساده لوحی انسان کم خرد
انسان های خودخواه باهوشی که میل به کنترل جامعه داشتند ، برای کسب و حفظ قدرت و همچنین برای کنترل و جامعه و برقراری نظم دلخواه خویش از حربه دین و خدا بهره گرفته اند.
منظور از باهوشی این نیست که هوش آنها سازنده است و فردی مثل نیوتون اینشتن هستند بلکه مثل خیلی از مردم کاسب مسلک که در محیط زندگی و جامعه می بینید زرنگی دارند برای کلاهبداری و از آب گل آلود ماهی گرفتن.
برای مثال محمد رسول الله انسانی خودخواه و باهوشی بوده که از هوشش در جهت خودمحوری و چپاول ثروت دیگران و تحمیل عقاید خویش استفاده کرده.
انسانهای باهوش شیاد ( تخیل انسان ، کنجکاوی و علت جویی انسان ، ترس انسان از ناشناخته ها و پدیده های متافیزیکی) را به نفع عقاید ساخته خود برای مردم نادان تفسیر می کند.
از سوی دیگر انسانهای کم خرد و کم هوش در جامعه زیادند که چه در هنگام تاسیس دین و چه 1400 سال پس از تاسیس دین فریب خرافات و اراجیف دین را میخورند.
این انسانها به سبب خرد کم از غیرت بالا برخوردارند و حاضرند با هرکس که عقایدش با او یکی نیست با روش های غیر انسانی رفتار کنند. نمونه اش را در انصار حزب الله ، بسیج و سایر مذهبیون مثل هیئتی ها و مداح ها مشاهده می کنید.
Russell
02-27-2012, 08:48 PM
حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا و ساده لوحی انسان کم خرد
انسان های خودخواه باهوشی که میل به کنترل جامعه داشتند ، برای کسب و حفظ قدرت و همچنین برای کنترل و جامعه و برقراری نظم دلخواه خویش از حربه دین و خدا بهره گرفته اند.
منظور از باهوشی این نیست که هوش آنها سازنده است و فردی مثل نیوتون اینشتن هستند بلکه مثل خیلی از مردم کاسب مسلک که در محیط زندگی و جامعه می بینید زرنگی دارند برای کلاهبداری و از آب گل آلود ماهی گرفتن.
برای مثال محمد رسول الله انسانی خودخواه و باهوشی بوده که از هوشش در جهت خودمحوری و چپاول ثروت دیگران و تحمیل عقاید خویش استفاده کرده.
انسانهای باهوش شیاد ( تخیل انسان ، کنجکاوی و علت جویی انسان ، ترس انسان از ناشناخته ها و پدیده های متافیزیکی) را به نفع عقاید ساخته خود برای مردم نادان تفسیر می کند.
از سوی دیگر انسانهای کم خرد و کم هوش در جامعه زیادند که چه در هنگام تاسیس دین و چه 1400 سال پس از تاسیس دین فریب خرافات و اراجیف دین را میخورند.
این انسانها به سبب خرد کم از غیرت بالا برخوردارند و حاضرند با هرکس که عقایدش با او یکی نیست با روش های غیر انسانی رفتار کنند. نمونه اش را در انصار حزب الله ، بسیج و سایر مذهبیون مثل هیئتی ها و مداح ها مشاهده می کنید.
درسته،در واقع مذهبیون فکر میکنند که در حوزه متافیزیک شانسی برای برنده شدن دارن.مثلن ماتریالیسم رو غیر قابل قبول میدونند و ادعا میکنند که تنها با ماورالطبیعه میشه یکسری مفاهیم و احساسات انسانی رو دسته بندی درستی کرد.در واقع بعد از شکستی که از کوپرنیک و گالیله و نیوتن خوردند و فیزیک رو کاملن باختند سعی میکنند در حوزه نادانسته ها و متافیزیک مقاومت کنند.که البته از اونجا که چیزی برای روشن کردن حقیقت و افزودن به دانش نمیتونند تولید کنند حملاتشون هم بیشتر جنبه شوخی داره تا استدلال.
Mehrbod
02-28-2012, 02:22 PM
حیله گری انسانهای باهوش تر و حیله گری روئسا و ساده لوحی انسان کم خرد
انسان های خودخواه باهوشی که میل به کنترل جامعه داشتند ، برای کسب و حفظ قدرت و همچنین برای کنترل و جامعه و برقراری نظم دلخواه خویش از حربه دین و خدا بهره گرفته اند.
منظور از باهوشی این نیست که هوش آنها سازنده است و فردی مثل نیوتون اینشتن هستند بلکه مثل خیلی از مردم کاسب مسلک که در محیط زندگی و جامعه می بینید زرنگی دارند برای کلاهبداری و از آب گل آلود ماهی گرفتن....
درسته،در واقع مذهبیون فکر میکنند که در حوزه متافیزیک شانسی برای برنده شدن دارن.مثلن ماتریالیسم ...
راهکار پیشنهادی؟ (http://www.daftarche.com/showthread.php/302-%D9%87%D9%85%E2%80%8C%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B 4%DB%8C-%D9%BE%Db%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%AF%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%B4-%D8%AE%D8%B1%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C)
Agnostic
06-04-2012, 10:04 AM
آمار و احتمال در دین و علم
دینداران وقتی صحبت از فرگشت یا تکامل میشود می گویند مگر میشود از برخورد های ملکولی و جهشهای dna موجودات زنده خلق شوند؟ آنها می گویند خدا مجسمه هر موجودی را ساخته و فوت کرده در آن انسان و لاکپشت و بز و سوسمار خلق شده.
از نظر آنها تمام چیزها توسط خدا کنترل میشود.
حالا بیاییم به دینهای مختلف که ضد هم هستند نگاهی کنیم:
می بینیم در جنگها گاه پیروز بودند گاه شکست خوردند.
معابد آنها درصد کمی شفا می دهد درصد زیادی شفا نمیدهد.
از نظر علمی همان قانون احتمالات بر دین و پیروان دین حاکم است. شرایط برای چیزی مساعد باشد رخ میدهد.
اگر دین دینداران حق بود هرگز نباید شکست می خوردند. چطور الله برای محمد رسول الله هزاران فرشته فرستاد که چون فرشته بودند شکست دشمن حتمی بود ولی برای امامان شیعه چنین نکرده و همگی شکست خوردند.
اگر دین دینداران حق بود باید همه شفا می گرفتند.
Agnostic
06-30-2012, 01:08 PM
در دنیا دیده ایم دانشمندانی بوده اند که در زمینه ای شاهکار کرده اند و در زمینه ای دیگر اشتباه کرده اند. مثلا اینشتن تئوری نسبیت را گفته ولی مخالف تئوری کوانتوم بوده یا نیوتن قوانین مکانیک را کشف کرده ولی کیمیاگری هم می کرده.
یعنی انسانهایی داریم که از یک جهت خیلی منحصر بودند ولی از جهت دیگر مثل عوام اشتباه هم کرده اند.
در مکاتب مختلف دینی و موارالطبیعه و ... شنیده ایم که برخی از مردم از قدرت پیشگویی و کارهای خارق العاده با کمک گرفتن از موجودات ناپیدا ( خدا، فرشته، جن و روح مردگان و...) داشته اند اما همین ها هم خبرهای خارق العاده داده اند هم خبرهای کذب در کارنامه شان است.
اگر فرض کنیم موجودات ناپیدا وجود دارند از این تجربیات نتیجه می گیریم هیچ کدام از این موجودات قدرت و دانای کل نبوده و نیستند.
یهوه خدای یهودیان و مسیحیان کارهای خارق العاده کرده ولی نمیدانسته جهان خیلی بیش از چند هزار سال عمر دارد.
مسیح کارهای خارق العاده کرده ولی نمیدانسته ارزش درخت فقط میوه اش نیست و نقش اکسیژن سازی درخت را نمیدانسته و وقتی درختی انجیر را میبیند که میوه ندارد نفرینش می کند تا خشک شود.
الله خدای مسلمین اطلاع نداشته که خورشید در آب گل آلود فرو نمی رود و همچنین الله خبر نداشته که موجودات تک جنسیتی نیز خلق کرده و گفته از هر موجوده زنده ای نر و ماده آفریدیم.
Agnostic
08-07-2014, 06:54 PM
در قرآن و تورات می بینیم خدا چقدر اشتباهات علمی داشته.
راز کم سوادی الله:
در جهان موجوداتی هستند که خود خالقند ولی از خلقت خود اطلاع دقیقی ندارند و موجوداتی هستند که میدانند آن مخلوق چیست اما قادر به تولید نیستند.
مثلا مرغ تخم میزارد ولی از تخم مرغ اطلاعات دقیقی ندارد ولی انسان درباره تخم مرغ اطلاعات دقیقی دارد ولی دستگاه تولید تخم مرغ ندارد.
این مسئله می تواند گسترش یابد یعنی مثلا اگر ما دیدیم یک شخص نورانی به زمین آمد و یک بشکن زد از هیچ یک کپه الماس خلق شد او این قابلیت را دارد ولی ثابت نمیشود حقانیت و دانش دارد.
Agnostic
08-07-2014, 07:00 PM
درود بر مدیران. لطفا این متن زیر را جایگزین پست شماره 2 این تاپیک کنید چون من امکان ویرایش ان را ندارم.
خدا برچند نوع میتواند باشد؟
1) فرضیه اول: خدا موجودی است واحد با صفاتی همانند یک پادشاه مقتدر و دارای خدمه ای موسوم به فرشتگان است . وجود آن مقدس است و از ماده جداست و او بوسیله فرشتگانش جهان را از هیچ خلق کرده و همه موجودات را طراحی و مهندسی کرده. ممکن است مثل یک شاه ظالم و دیکتاتور رفتار کند و مخالفانش را شکنجه کند یا مثل شاهی عادل باشد و از شکنجه بیزار باشد.
2) فرضیه دوم: خدایانی هستند با صفاتی همانند یک پادشاه مقتدر و میتوانند خدمه ای موسوم به فرشتگان داشته باشند یا بدون وجود فرشتگان خود همه کاره هستند. خدایان میتوانند با هم در نزاع و رقابت باشند یا دوست و همکار باشند. علت تضاد ها و شباهت های موجود در جهاند به علت نزاع یا همکاری خدایان است. همچنین وجود اختلافات فاحش بین ادیان ابراهیمی میتواند ناشی از وجود چند خدا دارد که هرکدام مدعی واحد بودن دارد و میخواهد دیگری را از صحنه خارج کند.
3) فرضیه سوم: ماده و غیر ماده (سوپر نچرال) به عنوان دو ماهیت و ذات متمایز نداریم.(عدم خلقت گرایی مطلق و وجود هستی گرایی).کل جهان نظامی هوشمند را میسازد که خدا همان است . به عبارت دیگر همه موجودات اجزای خدا هستند. انسان جزئی از خداست و خوک و مار و سوسک هم جزئی از خدا هستند. کل اجزا خدا را می سازند با این وجود یک جز خود خدا نیست. ( مثلا ناخن دست ما جزئی از ماست اما کسی با ناخن شخص طرف نیست و دست شخص قطع شود کسی آن را به عنوان شخص حساب نمیکند! ما مثلا وقتی موی کنده شده از سر دوستمان را می بینیم با آن مو سلام علیک نمی کنیم)
4) فرضیه چهارم: ماده و غیر ماده (سوپر نچرال) به عنوان دو ماهیت و ذات متمایز نداریم.(عدم خلقت گرایی مطلق و وجود هستی گرایی). جهان از اجزایی تشکیل شده که مختار نیستند ولی قابلیت ترکیب شدن و ایجاد ساختار پیچیده را دارند. در عین حال موجوداتی وجود دارند که توانایی اثر گذاشتن اختیاری و هوشمند دارند. یکی از این موجودات انسان است. اما موجوداتی فرا انسان وجود دارند که در ارتباط با انسان و موجودات خود را خدا نامیده اند. مثلا ارواح انسانهای فوت شده؛ اجنه و دیگر موجودات هوشمند نامرئی ؛ انسانهایی با قدرت تله پاتی. مطابق با این فرضیه اگر حضرت محمد صداهایی شنیده که قرآن را به او دیکته کرده این صداها میتواند صدای ارواح، اجنه و حتی صدای انسانهایی که قدرت تله پاتی دارند باشد.
5) فرضیه پنجم: ترکیبی از فرضیه 3 و 4
Dariush
08-08-2014, 09:37 PM
در عصر حاضر خودِ خدا اهمیتی ندارد، پندارِ خدا است که اهمیت اساسی دارد. تفاوت در اینجاست که خدا موجودیست ماوراءالطبیعه اما پندارش موجودیتیست متافیزیکی. انسانِ امروزی در حسرت روزهای ایمان است و هنوز به دنبالِ جانشینی شایسته برای او میگردد.
Agnostic
08-20-2014, 12:35 PM
بیخدا ها باید دقت کنند که خدا و دین را جدا از اخلاق رایج ندانند.
ببینید دین یک مجموعه است شامل
{ خدا + اخلاقیات پسندیده + اخلاقیات ضد بشری }
یعنی یک انسان دیندار هر سه را باهم میبیند.
مشکل جهان وجود اخلاقیات ضد بشری (باورها و رفتارهای ضد بشری) است. خدا بخصوص در ادیان ابراهیمی هم پایه و بنیان اخلاقیات شرارت بار است و هم ابزاری در دست ظالمان برای تاراج و ستم بر دیگران.
هدف اصلی باید حفظ اخلاقیات پسندیده و حذف اخلاقیات ضد بشری باشد.
مثلا یک مسلمان خدا را قبول دارد در عین حال دزدی نمی کند ولی با کلاه شرعی سر دیگران را کلاه می گذارد و در راه اسلام به دروغ و تهمت و قتل دگراندیشان دست می زند و همه اینها را کار درست و اخلاقی می داند.
البته قشر وسیعی از مردم دینی مثل مثال بالا نیستند و فقط کمی عقاید و رفتار ضد بشری دارند یا قرائت لیبرالی از دین دارند.
به هر حال منظور من این است که باید بیخدایان محل تجمع خود را داشته باشند مثل کلیسا و علاوه بر آن تبلیغ بی خدایی را همراه با اخلاقیات پسندیده کنند مثلا هیومنیسم (اومانیسم) را تبلیغ کنند و بجای اینکه بگویند دزدی نکن چون خدا بدش می آید و تو را به جهنم می فرستد بگویند دزدی نکن چون دور از شان انسانیت و تجاوز به حقوق دیگری است.
در حقیقت دین خدا را به اخلاقیات پیوند زده و بیخدایان هم باید بیخدایی را به اخلاق پیوند بزنند تا در مبارزه با جهل و بی اخلاقی های دین موفق باشند.
kourosh_bikhoda
08-22-2014, 09:56 AM
بهمنیار گرامی یک ترجمه خیلی خوب در مورد اخلاق در بیخدایی دارند:
بیخدا و ارزش های اخلاقی (http://www.daftarche.com/showthread.php/351-%D8%A8%DB%8C%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C)
Agnostic
08-23-2014, 08:31 AM
بر فرض وجود خدایی که آفریدگار جهان است و همینطور بر فرض وجود جهانی که کل آن هوشمند است این نظر شکل می گیرد که شاید آن خدا بخواهد با وحی انسانها را راهنمایی کند.
جواب این است که ما دینهای یهودیت و مسیحیت و اسلام را داریم که مبتنی بر وحی است ولی وقتی کتب و احکام این دین را می بینیم درمیابیم که پر از اشتباه و توحش است و از آن نتیجه می گیریم یا خدا جاهل است یا آن ادیان دین خدا نیستند.
در نتیجه مشخص میشود خدا به انسان مغزی داده که با کمک آن به شیوه علمی می تواند راه درست را پیدا کند و نیازی به وحی نداشته و ندارد. خدا خواسته خود انسان راهش را پیدا کند.
Agnostic
08-29-2014, 07:30 PM
بهمنیار گرامی یک ترجمه خیلی خوب در مورد اخلاق در بیخدایی دارند:
بیخدا و ارزش های اخلاقی (http://www.daftarche.com/showthread.php/351-%D8%A8%DB%8C%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C)
درود
این کتاب را دارم ولی هنوز نخوانده ام.
همانطور که در پستهای قبل گفتم اکثر مردم اخلاق خوب را نتیجه خداباوری می دانند و خیال می کنند بی دین و بیخدا اخلاق ناپسند دارد. اما می بینیم دینداران دارای اخلاقهای زشت هستند که در چهار چوب دینشان است و در حقیقت خدا باوری باعث اخلاق بد برای ایشان شده!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "و قال الذین کفروا ربنا أرنا الذین أضلانا من الجن و الإنس نجعلهما تحت أقدامنا لیكونا من الأسفلین إن الذین قالوا ربنا الله ثم أستقاموا تتنزل علیهم الملأئكة ألا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بإلجنة ألتی كنتم توعدون ""هم گفتند کسانی رویگردانیدند پروردگارا دیده کُنمان همانان گمراه کردندمان از پنهان پری ها هم نمایان آدمیان می گذاریمشان زیر پاهامان برای می شوند از پایینترینها چون کسانی گفتند پروردگارمان خداوندست پس خواهند برجا باشند چندفرو آید بَرِشان داراگشته فرشته ها که نه می ترسید هم نه اندوه گین می شوید هم مژده گیرید به باغ همانکه بودید پیش پیمان می گرفتید " خداوندا تویی که بالا بردی زمینُ هم گذاشتی درس قله ها هم گذاشتی در زمین رودخانهها هم باغها از انگورها هم خرماها یک شاخه چند شاخه که همگی از یگانه آب نوش می کنند پاس تو،بی سوادان تک سلولی را برابر تک جنسی می دانند
Agnostic
08-18-2015, 11:22 AM
من در تاپیک دیگری عینا این پست زیر را زدم. لطفا حذف نکنید برای این بحث هم این پست مناسب است در نتیجه اینجا هم کپی می کنم:
اصولا چند روش در تقابل با نظریه خداباوری وجود دارد:
1) با مطرح کردن عیوب خدای معرفی شده در ادیان خداباور ثابت میشود خدای آنها خالق جهان نیست.
2) با مطرح کردن اینکه کسی که وجود چیز پنهانی را حتمی می داند باید وجود آن را ثابت کند نه اینکه مخالفان عدم آن را اثبات کنند.
3) با مطرح کردن فرضیه های جدید درباره انواع احتمالات درباره وجود و عدم خدا.
4) با پیشرفت علم و تکنولوژی بیشتر به عدم خدا راهنمایی میشویم. مثلا مردم رعد و برق را خشم خدا میدانستند علم ثابت کرد که حقیقت آن چیست. یا مردم زلزله را خشم خدا و مجازات مردم بد میدانستند حالا در سرزمین کفار 8-9 ریشتر زلزه می آید کسی نمی میرد ولی درشهر مسلمانان 4-5 ریشتر زلزله می آید هزار هزار کشته میشوند.
5) با مطرح کردن سند تاریخی 10هزار ساله: هیچ دینی نتوانست بشر را از لحاظ مادی و معنوی پیشرفت دهد ولی سکولاریسم و داشنمندان بی دین و بی خدا ظرف 200-300 سال بشر را از الاع سواری به فضانوردی رساندند و اخلاق را تعالی دادند بگونه ایکه برده داری و تبعیض و شکنجه و مجازات های وحشیانه که در ادیان ابراهیمی ضد اخلاق حساب نمیشد بود در اخلاق بی دینان و سکولارها درکشورهای پیشرفته زشت شمرده شد.
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"و من یعش عن ذكر الرحمن نقیض له شیطان فهو له قرین ""هم كسی دوری می کند بارهء بازگوییِ مهرگستر می گذاریم تا برایش سرکش گسترُ باز اوست تا برایش خیلی ماندگار"
من در تاپیک دیگری عینا این پست زیر را زدم. لطفا حذف نکنید برای این بحث هم این پست مناسب است در نتیجه اینجا هم کپی می کنم:
اصولا چند روش در تقابل با نظریه خداباوری وجود دارد:
1) با مطرح کردن عیوب خدای معرفی شده در ادیان خداباور ثابت میشود خدای آنها خالق جهان نیست.
2) با مطرح کردن اینکه کسی که وجود چیز پنهانی را حتمی می داند باید وجود آن را ثابت کند نه اینکه مخالفان عدم آن را اثبات کنند.
3) با مطرح کردن فرضیه های جدید درباره انواع احتمالات درباره وجود و عدم خدا.
4) با پیشرفت علم و تکنولوژی بیشتر به عدم خدا راهنمایی میشویم. مثلا مردم رعد و برق را خشم خدا میدانستند علم ثابت کرد که حقیقت آن چیست. یا مردم زلزله را خشم خدا و مجازات مردم بد میدانستند حالا در سرزمین کفار 8-9 ریشتر زلزه می آید کسی نمی میرد ولی درشهر مسلمانان 4-5 ریشتر زلزله می آید هزار هزار کشته میشوند.
5) با مطرح کردن سند تاریخی 10هزار ساله: هیچ دینی نتوانست بشر را از لحاظ مادی و معنوی پیشرفت دهد ولی سکولاریسم و داشنمندان بی دین و بی خدا ظرف 200-300 سال بشر را از الاع سواری به فضانوردی رساندند و اخلاق را تعالی دادند بگونه ایکه برده داری و تبعیض و شکنجه و مجازات های وحشیانه که در ادیان ابراهیمی ضد اخلاق حساب نمیشد بود در اخلاق بی دینان و سکولارها درکشورهای پیشرفته زشت شمرده شد.
بیین همین نشانه های خداوند شناسی که خودت آغازیدی برایم بس است که بندگی اش می کنم طرز پرواز پرندگان لانهء زنبور آسمان زمین که خداوندی هست برای پناه بردن بهش ،بهرهء نزدیک دنیا خیلی کم است واپسین بهترین برای بیمناکان ،خداوند گفت اگر مردم یگانه نبودند برای کسی که ازش رویگردانید خانه هاشان را طلا می گذاشت هم چیزهایی که به آسمان بالا روند که تنها از بهرهء این سرا برخوردار شوند باز در روز واپسین بی بهره بمانند که خداوند می گوید شما بهره تانُ گرفتید اون سرا
،برای گفته هان یکمی برخی چیزها کمبود نیست نمونه می تواند کسی را ببخشد می تواند ناگوارا دچار کند ناوابستگی برتریشست،
دومی هم از کمکاری ناباورانه که بدستشان ابزار خداوند شناسیشان را لگد کوب کردند همانند کسی که داروی درد بر بر تنش بزند که دردی نچشد نه که دردی نباشد ،
سه که گفتید فراوان گمان کردن چیزی را برجا یا افتاده نمی کند ،اگر همه مردم اندیشه شان را کور کردند با الکل فراوان نوشیدن انگیزان این نیست که مادرشان را بکشند درست است یا شب 48 ساعت نمی شود ،
چهارمی هم اینگونه نیست هدف را این سرا بگذاریم باورمندان زودتر هوشیار می شوند اگر خداوند ناگوارا دچارشان کند رفتارشان را بهتر می کنند همانند ناباوران سفتُ سخت نیستند سنگدل که ترس خداوند را نپذیرند اون تکان زمین زلزله ای که ژاپن آمد یا تندباد در آمریکا که فراوانشان بایستی رسیدگی کنند که این سرا ماندگار نیست هم بایستی به اندیشه واپسین باشیم از خداوند آمرزش بخواهیم،
پنجمی الاغ سواری که چیز بدی نیست ماشین سواری هم بد نیست ارزشمند خرسندی از خداوندست در هر دو گونه
نمونه اگر همه پیشرفت از دید دارایی را باورمندان داشته باشند دیگر به اندیشه روز بازخواست نمی افتند تنها می خواهند بخورند تا خوشتر از دیروز بزیند، نمونه ما ایرانیها یا هندی ها ماه یا مریخ نرفتیم از ارزش ما کاسته نمی شود همین که باورمند بجا بمانیم در سختی ها خودش ارزشمندست، خوش بودن با هم ارزشمندترست ،
خداوندا مرا در واپسین در آتش دوزخ میانداز هم خوش بدار که ماندگارست هم نماز خوان بدار
Agnostic
08-28-2015, 04:52 PM
گاهی اوقات به این نتیجه می رسم که دنیا علاوه بر آنچه علم کشف کرده احتمالا دارای وجود مادی به نام روح است. روح آن چیزی نیست که خرافیان و مذهبیون می گویند. روح چیزی مثل انرژی یا موج است. هر موجود زنده از باکتری تا انسان دارای روح است. روح ها خدای جهان هستند. میلیاردها میلیارد خدا. دنیا عرصه رقابت میلیاردها میلیارد خدا هست. هر موجود زنده یک خداست. گاه خدایی به نام باکتری خدایی به نام انسان را نابود می کند.
جهان خودش بوجود آمده و طراحی نداشته ولی عنصر روح از ابتدای خلقت وجود داشته و خود را در قالب موجودات مختلف مادی نشان داده.
Agnostic
09-02-2015, 05:05 PM
در این تاپیک پیام زیر نیز مد نظر است:
۱- تعاریفی از خدا داده شده و هرکس در آن تاپیک تعاریف خود از خدا را می تواند ارایه دهد.
۲- اشاره شده ادیات توحیدی تعاریفی از خدا داشته و دارند که مجموع آنها ما را به این نظر سوق میدهد که یا خدایی نیست یا چند خدا به نامهای مسیح و یهوه و الله و بها وجود دارند که هر کدام به انسانها می خواهند تلقین کنند فقط یک خداست و آن خدا فلان خدا است.
۳- در آن تاپیک منظور این بوده که خدا یک اسم عام است و الله و یهوه و مسیح و بها نامهای خاص خدا است.
Agnostic
11-05-2015, 08:03 PM
کلا مسلمانان برای اثبات خدا می گویند جهان پدیده است و هر پدیده علتی دارد و علت تامه خداست.
آنها آمده اند به جهان یک نگاه کلی کرده اند و یک توصیفاتی برای پدیده ها یادداشت کرده اند بعد برای خودشان قرارداد گذاشته اند که علت العلل و خدا باید صفاتی عکس و متضاد با پدیده داشته باشد!!!
بجای فرض وجود خدا و غیر خدا می توان جهان را خدا دانست یعنی کل جهان خداست. یعنی یک گل بخشی از خداست و مگس هم بخشی از خداست و پهن گاو هم بخشی از خداست. عده ای مثل اپیکور و ذیمقراطیس که حدود ۲۰۰۰ سال پیش عقیده داشتند مواد از اتم تشکیل شده ولی ریاضیات و فیزیک و شیمی آنقدر عقب مانده بود که نمی توانستند درباره اتم تحقیق خوبی کنند ولی بینش کلی آنها درست بود الان هم عده ای به وجود نیروی هوش یا اطلاعات در خود ماده باور دارند. یعنی :
ماده مساوی است مجموعه ای از موج و انرزی و ذرات بنیادی+ دیتا و اطلاعات. یک سیستم خودگردان و خود متحول.
Agnostic
11-05-2015, 08:11 PM
یک مثال برای مقایسه جهان بینی ادیان ابراهیمی در برابر جهان بینی های فلسفی جدید و حتی قدیمی متضاد با آن.
در قدیم عالمان فکر می کردند جهان دور زمین می گردد و مدل حرکت سیارات پیچیده بود و محاسبات پیشبینی حرکت سیارات خیلی سخت و پیچیده بود ولی وقتی حقیقت کشف شد محاسبات آسانتر شد. حقیقت این بود که زمین و سیارات در مداراتی هم مرکز به دور خورشید می چرخند.
حالا باید گفت مدل (خدا+ جهان خلق خدا) همان مدل منسوخ حرکت سیارات در قدیم است.
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.