توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : می توان عاشق یک روسپی شد؟
بهمنیار
09-11-2011, 04:56 AM
درود بر همگان
پیش از هر چیزی نگویید چند وقت نیامده حالا هم که آمده این پرسش های کشکی را می پرسد:4:
نخست توان را به داشتن نیرو نگیرید. می توان عاشق یک سوسک هم شد.
شاید بشود این پرسش را جنگی از یک سو میان تابوهای اجتماعی و پرستیژ اجتماعی و از سوی دیگر عواطف انسانی و یا به طور کلی انسانیت دانست. در برخی فیلم ها (به طور مشخص نگر من فیلم سین سیتی است) روسپی بودن نه تنها مایه از شرم نیست بلکه صنفی به شمار می رود که جامعه مسئول آن است و باید از آن ها پشتیبانی کند. هر چند به نگر می رسد که در این پرسش روی سخن با مردان است ولی Everyone welcome.
به نگر می رسد در جوامع پسرفته که چنین تابوهایی مانند مردسالاری اسلامی که در آن همه وجود زن باکره بودن آن است، پرسش چالشی بسیار دشوار را پیش می کشد.
ه نگر می رسد در جوامع پسرفته که چنین تابوهایی مانند مردسالاری اسلامی که در آن همه وجود زن باکره بودن آن است، پرسش چالشی بسیار دشوار را پیش می کشد.
سلام آقای بهمنیار . حالا دیر آمدید طوری نیست کاش منظور خودتان را از وجود" بد وخوب ذاتی " (http://www.daftarche.com/showthread.php/351-%D8%A8%DB%8C%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C?p=5923&viewfull=1#post5923)در بیخدایی میگفتید !
بهرحال چون اهل مطالعه هستید سئوالی که برایم مطرح شد را با شما در میان میگذارم .
معنی عبارت "همه وجود زن باکره بودن آن است" چیست و آیا این برداشت جوامع مردسالاری ناشی از اسلام است یا از چیزی غیر از اسلام مانند نحوه تامین معیشت مردم ؟
توضیح آنکه اگر بفرمایید مربوط به اسلام است لطف نموده آیات و روایاتی که چنین برداشتی را تایید میکنند نشان دهید .
sonixax
09-11-2011, 08:58 PM
درود بر همگان
پیش از هر چیزی نگویید چند وقت نیامده حالا هم که آمده این پرسش های کشکی را می پرسد
نخست توان را به داشتن نیرو نگیرید. می توان عاشق یک سوسک هم شد.
شاید بشود این پرسش را جنگی از یک سو میان تابوهای اجتماعی و پرستیژ اجتماعی و از سوی دیگر عواطف انسانی و یا به طور کلی انسانیت دانست. در برخی فیلم ها (به طور مشخص نگر من فیلم سین سیتی است) روسپی بودن نه تنها مایه از شرم نیست بلکه صنفی به شمار می رود که جامعه مسئول آن است و باید از آن ها پشتیبانی کند. هر چند به نگر می رسد که در این پرسش روی سخن با مردان است ولی Everyone welcome.
به نگر می رسد در جوامع پسرفته که چنین تابوهایی مانند مردسالاری اسلامی که در آن همه وجود زن باکره بودن آن است، پرسش چالشی بسیار دشوار را پیش می کشد.
چرا که نه ؟!
عشق نه قانونی دارد و نه رسم و رسومی - اگر شخصی به راستی به شخص دیگری علاقه داشته باشد فرقی نمیکند روسپی باشد یا دختر و پسر پیغمبر .
معنی عبارت "همه وجود زن باکره بودن آن است" چیست و آیا این برداشت جوامع مردسالاری ناشی از اسلام است یا از چیزی غیر از اسلام مانند نحوه تامین معیشت مردم ؟
توضیح آنکه اگر بفرمایید مربوط به اسلام است لطف نموده آیات و روایاتی که چنین برداشتی را تایید میکنند نشان دهید .
شاید جناب بهمنیار منظورشان را خوب بیان نکرده باشند ، به طور مشخص در اسلام داشتن رابطه ی جنسی قبل از ازدواج ، عقد یا صیغه حرام است و حتی مجازاتهایی مانند سنگسار نیز برای آن در نظر گرفته شده - این بدان معناست که دختری که برای بار نخست دارد به عقد کسی در می آید باید باکره باشد ، و گرنه قبلش رابطه نا مشروع داشته و مجازاتش در اسلام مشخص است .
اگر شما این داستان را قبول ندارید نشانمان دهید که در اسلام داشتن رابطه ی جنسی قبل از ازدواج ، عقد یا صیغه مجاز و بدون مشکل است .
شاید جناب بهمنیار منظورشان را خوب بیان نکرده باشند ،
ممنون میلاد جان . اما اجازه بدهید ابتدا خود آقای بهمنیار منظورشان بهتر توضیح بدهند .شاید بعد از آن باهم گفتگویی داشته باشیم .
Russell
09-12-2011, 08:26 AM
یک مساله جالب در مورد نوع انسان این حسادت جنسیش هست.و اینکه سکس بخش مهمی از عشق هست گویا :d
بنابراین میشه عاشق یک روسپی شد و اون روسپی بعد از اون دیگه روسپی نباشه و دوست دختر طرف بشه،اما اینکه همچنان روسپی باشه و دوست دختر اون هم باشه باید بگم تصورش واقعاً سخته.
بهمنیار
09-12-2011, 09:45 AM
دست نخورده بودن یا باکره بودن یک دشوار بسیار بزرگ است، قتل های بسیاری در این باره رخ می دهد. اگر خانم ها بر پایه باکره بودن ارزیابی نمی شدند یعنی نمی گفتند این پاک است و آن ناپاک آن وقت من هم نمی گفتم که همه ارزش وجودی یک زن باکره بودن آن است. البته در کشورهای اسلامی به ویژه ایران را یادم رفته بنویسم.
برای نمونه در احکام مسلمانی (همه رساله ها شیعه) کافر نجس است یعنی شماره 5 نجاست سک و خوک است و شماره 6 کافر . پس اگر دست خویش را شسته ( این جا تنها برای حسین آقا کاربردی است:4: ) و با من دست دادی باید دوباره بروی و دست خودتان را آب بکشید.
به نگرمی رسد که این را اسلام شدیدترش نموده است. نمونه آن خدیجه بوده که محمد خودش برای یک زن مجرد کار می کرده و پس از پیروزی اسلام زن ها را حتا در مسجد هم دیگر راه نمی دادند. اکنون هم چنین است.
چرا که نه ؟!
عشق نه قانونی دارد و نه رسم و رسومی - اگر شخصی به راستی به شخص دیگری علاقه داشته باشد فرقی نمیکند روسپی باشد یا دختر و پسر پیغمبر
نه این توان عاشق شدن در نگر من نیست شدن می شود شد ولی همان گونه که راسل گفته بسیار دشوار است.
دست نخورده بودن یا باکره بودن یک دشوار بسیار بزرگ است، قتل های بسیاری در این باره رخ می دهد. اگر خانم ها بر پایه باکره بودن ارزیابی نمی شدند یعنی نمی گفتند این پاک است و آن ناپاک آن وقت من هم نمی گفتم که همه ارزش وجودی یک زن باکره بودن آن است. البته در کشورهای اسلامی به ویژه ایران را یادم رفته بنویسم.
بهمنیار جان مگر جایی گفته شده که نداشتن باکره گی که حداکثر نشان دهنده زنا هست موجب نجسی میشود ؟! یا مگر جایی گفته شده که مثلا دیه زنی که باکرگی ندارد کمتر از زن دارای باکره گی است ؟ از طرف دیگر مگر تمام وجود یک زن با نگرش سکس آن بستگی دارد ؟ مگر زنان اجازه انجام اموری مانند تجارت ندارند و یا اگر باکره گی نداشته باشند این حق آنها سلب میشود .
به نگرمی رسد که این را اسلام شدیدترش نموده است. نمونه آن خدیجه بوده که محمد خودش برای یک زن مجرد کار می کرده و پس از پیروزی اسلام زن ها را حتا در مسجد هم دیگر راه نمی دادند. اکنون هم چنین است.
جدی من نمیدانستم که زنان حق ورود به مسجد (مگر در ایام حیض مانند مرد جنب ) نداشتند و حتی اکنون هم چنین باشد ؟!
shirin
09-12-2011, 09:39 PM
به طور مشخص در اسلام داشتن رابطه ی جنسی قبل از ازدواج ، عقد یا صیغه حرام است و حتی مجازاتهایی مانند سنگسار نیز برای آن در نظر گرفته شده -
در اسلام برای رابطه قبل از ازدواج ضربه شلاق در نظر گرفته شده. یعنی برای رابطه نامشروع. هم شامل زن میشه هم مرد. سنگسار برای زنای محصنه هست. یعنی رابطه نامشروع زن شوهردار با یه مرد دیگه.
Russell
09-12-2011, 09:49 PM
یک پولی هم هست که در قانون ازدواج اسلامی موقع ازدواج مرد به زن میده بخاطر از دست دادن باکرگیش،اسمش الان یادم نیست.مطمئن نیستم با شیر بها فرق داره یا همونه.شیر بها هم رسماً زن رو میخری یعنی،پولی که پدر خرج دختر کرده میدی و دختر رو میخری.خود قرون وسطاست این قانونها.
sonixax
09-12-2011, 10:50 PM
در اسلام برای رابطه قبل از ازدواج ضربه شلاق در نظر گرفته شده. یعنی برای رابطه نامشروع. هم شامل زن میشه هم مرد. سنگسار برای زنای محصنه هست. یعنی رابطه نامشروع زن شوهردار با یه مرد دیگه.
http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%A7
زنای غیر محصنه (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%A7%DB%8C_%D8%BA%DB%8C%D8%B1_%D9%85 %D8%AD%D8%B5%D9%86%D9%87) به زنایی گفته میشود که شخص زناکار (زن یا مرد) فاقد همسر و مجرد باشد و به اختیار خود زنا کرده باشد. به زبان ساده تر به زنای شخص مجرد، زنای غیر محصنه گفته میشود.
مجازات زنای غیر محصنه در این نوع از زنا، کیفر شخص زناکار درمرتبه اول یکصد ضربه شلاق است، و اگر سه مرتبه زنا کند و در هر مرتبه حد خورده باشد، کیفر او در مرتبه چهارم اعدام است. مرد را در حالی شلاق میزنند که ایستاده باشد، و نباید ضربات شلاق بر سر و صورت و عورت او وارد شود. اگر مرد را هنگام زنا برهنه یافتهاند، جزعورت بقیه بدن او باید برهنه باشد و اگر با لباس یافتهاند بنابراحتیاط به هر نحو که او را یافتهاند شلاق خواهد خورد. زن را در حالی شلاق میزنند که نشسته باشد و بدن او با لباس پوشیده باشد، و از شلاق زدن به سر و صورت او خود داری نمایند.
shirin
09-13-2011, 11:31 AM
میلاد منظور من سنگسار بود. تو همون لینکی که دادی هم گفته سنگسار فقط برای زنای محصنه هست. نه زنای غیرمحصنه. اعدام با سنگسار فرق میکنه.
Reactor
09-13-2011, 12:24 PM
می توان عاشق یک روسپی شد؟
آخرین نفری که دیدم این کارو کرد .... خیلی پشیمون شد!
Mehrbod
09-13-2011, 02:46 PM
می توان عاشق یک روسپی شد؟
آخرین نفری که دیدم این کارو کرد .... خیلی پشیمون شد!
کلا عاشق شدن پشیمانی میآورد، روسپی یا ناروسپی!
Theodor Herzl
09-13-2011, 04:04 PM
بله ما تجربهاش را داشتیم ، شده است.:27:
Reactor
09-13-2011, 04:04 PM
کلا عاشق شدن پشیمانی میآورد، روسپی یا ناروسپی!
میخواستم همین جمله رو بنویسم گفتم الان همه حمله میکنن من رو متهم میکنن به زن ستیزی و از این بحث ها.. من قبلا هم در گفتگو یکبار سر این موضوع به رگبار بسته شدم که دوستان متاسفانه منظور من رو غلط برداشت کرده بودند و در آخر تازه فهمیده بودند من چی میگم. همین نیم خط بالا رو هم که نوشتم دستم میلرزید!
shirin
09-13-2011, 05:29 PM
حالا چرا متهم میشی به زن ستیزی؟ یعنی منظورت اینه که اگه زنها عاشق بشن پشیمون نمیشن مردا پشیمون میشن فقط؟ :d
Reactor
09-13-2011, 07:54 PM
حالا چرا متهم میشی به زن ستیزی؟ یعنی منظورت اینه که اگه زنها عاشق بشن پشیمون نمیشن مردا پشیمون میشن فقط؟ :d
خودمم نمیدونم چرا محکوم میشم. شاید چون من یک ذره صاف و روشن حرف میزنم و اون چیزی رو که واقعا بهش معتقدم میگم دوستان من رو متهم میکردند.
من تو خط عاشقی و این بحث ها نیستم. یکبار شدم برام بس بود. خانم بازی خیلی بیشتر کیف میده. نه بخاطر اینکه آدم هوس بازیم. هوس که سر جاش هست ولی بیشتر بخاطر اینه که از عشق هیچی گیرم نیومده. نه فقط من شما دست رو هر کس دیگه هم که بگذاری همینه. عاشق شدن مرد و زن نداره. هر کس که عاشق بشه نسبت به بقیه سرد بشه. من زمان دانشجوییم زمانی که جنگولکی بیش نبودم یکبار شدم و جز دردسر و بدو بدوی الکی چیزی تهش برام نموند. اول فکر میکردم شاید بخاطر این بوده که سن و سالم کم بوده. ولی خوب رفیق های من اکثرا 4-5 سالی از خودم بزرگتر بودن (و الانم هستند) وقتی با اون ها صحبت میکردم میفهمیدم که اون ها هم مثل من چیزی گیرشون نیومده و فقط الکی دویدن.
الان که نگاه میکنم میبینم کسی حرف از عشق و عاشقی بزنه اگر سرش به تنش بیارزه نصیحتش میکنم و راه جلو پاش میگذارم. اگر هم ببینم آدم بدرد نخور و پنج زاری هست بهش میخندم و ساکت میمونم تا بره و سرش به سنگ بخوره.
shirin
09-13-2011, 08:02 PM
انتظار داشتی از عشق چی گیرت بیاد؟ شاید به این خاطر هست که برداشت درستی از عشق ندارین. عشق زندگی رو زیبا میکنه.
آخرین نفری که دیدم این کارو کرد .... خیلی پشیمون شد!
میشه بگید چرا پشیمون شد ؟!
البته به نظرم پرسش شیرین خانم بهتر هست اگر اونرا جواب دادید زحمت پاسخ مرا نکشید . یعنی دنبال چه چیزی در عشق بوده که پیدا نکرده !
من یکبار عاشق شدم واقعا دنیا زیبا بود .ا
Reactor
09-13-2011, 08:34 PM
انتظار داشتی از عشق چی گیرت بیاد؟ شاید به این خاطر هست که برداشت درستی از عشق ندارین. عشق زندگی رو زیبا میکنه. انتظار داشته بودم...همون چیزی که بقیه میخواستن. امنیت آرامش سکس. البته این آخری رو اون زمان ها که جینگیلی بودم اصلا بهش فکر نمیکردم. بعدا به اون نتیجه رسیدم. شاید اشتباهم هم همین بود. ولی در هر صورت به هیچ کدومش نرسیدم.عشق مال کتاب داستانه. تا الان کسی رو ندیدم که با عشقش زندگی کنه. شنیدم ولی ندیدم. با اینکه آدم تیزبینی هستم. خیلی ها ادعا میکنن که با عشقشون هستن ولی خوب از این ادعا ها من هم جلو دوست دخترهام و رفیقاشون میکنمادعا کونتور نداره
---------- ارسال جدید اضافه شده در 11:04 pm ---------- ارسال قبلی در 11:01 pm ----------
میشه بگید چرا پشیمون شد ؟! البته به نظرم پرسش شیرین خانم بهتر هست اگر اونرا جواب دادید زحمت پاسخ مرا نکشید . یعنی دنبال چه چیزی در عشق بوده که پیدا نکرده !خسته نباشی. یک نگاه بالا میکردی جواب رو میدیدی
من یکبار عاشق شدم واقعا دنیا زیبا بود .ا خوب بعدش؟
Reactor
09-13-2011, 08:58 PM
برادر بسیجی حسین... جواب بالا رو که برای شیرین نوشتم تجربه ی شخصی خودم بود .. نه با یک روسپی.. اون ماجرا یک چیز دیگه ست. اون دوتا رو با هم قاطی نکن. شاید بعدا در باره اش نوشتم . من 2نفر رو میشناسم که با روسپی ازدواج کردن.
الان حسش نیست شاید بعدا نوشتم درباره ش. فقط اینو نوشتم چون فکر کردم جواب قبلی ناقصه گفتم اینو بهش اضاف کنم سوء تفاحش نشه
برو بگیر بخواب دیگه شبه. شب خواب آقارو ببینی
منم میخوابم شب خواب خانومو ببینم...
خوب بعدش؟
هیچی . طرف شوهر دار و حتی بچه دار از اب دراومد ! خیلی اظهار لطف میکرد و حتی چند بار هم با هم خلوت کردیم اما چون در شرع اسلام کسی که با زن شوهردار رابطه جنسی داشته باشه نمیتونه بعدا حتی با اون زن ازدواج کنه هیچ رابطه جنسی ایجاد نشد. به طلاقش هم فکر کردم اما دیدم این ظلمه که برای خودم باعث بشم یک بچه دچار مشکل بشه و از خیر طلاقش هم گذشتم .
shirin
09-13-2011, 09:05 PM
راکتور یعنی تو وقتی با کسی که عاشقش بودی، بودی احساس خوبی نداشتی؟ به نظرم حتما عاشقش نبودی.
درسته که اگه یه رابطه عاشقانه تموم بشه تا مدتها احساس افسردگی داری ولی تمام لحظه های پر از خوشبختی و آرامشی که با عشقت داشتی بهش می ارزه.
این لینک هم در همین مورده و جالبه بخونید. http://www.radiozamaneh.com/society/haftkoocheh/2011/09/10/6839
Reactor
09-13-2011, 09:10 PM
هیچی . طرف شوهر دار و حتی بچه دار از اب دراومد ! خیلی اظهار لطف میکرد و حتی چند بار هم با هم خلوت کردیم اما چون در شرع اسلام کسی که با زن شوهردار رابطه جنسی داشته باشه نمیتونه بعدا حتی با اون زن ازدواج کنه هیچ رابطه جنسی ایجاد نشد. به طلاقش هم فکر کردم اما دیدم این ظلمه که برای خودم باعث بشم یک بچه دچار مشکل بشه و از خیر طلاقش هم گذشتم .
جالب بود. اگر راست گفته باشی تو وسط این مسلمونا قِصِر در رفتی. طلاق به کنار لااقل حرکت فنی رو میزدی پس فردا مَش غُلام ذُمبه نشی
:3:
Reactor
09-13-2011, 09:21 PM
راکتور یعنی تو وقتی با کسی که عاشقش بودی، بودی احساس خوبی نداشتی؟ به نظرم حتما عاشقش نبودی.
درسته که اگه یه رابطه عاشقانه تموم بشه تا مدتها احساس افسردگی داری ولی تمام لحظه های پر از خوشبختی و آرامشی که با عشقت داشتی بهش می ارزه.
این لینک هم در همین مورده و جالبه بخونید. http://www.radiozamaneh.com/society/haftkoocheh/2011/09/10/6839
اون دختری که من دوستش داشتم اونقدر خودش رو میگرفت و اخلاق سگی داشت که هیچ پسری جرات نمیکرد دور و برش بپلکه. من اول ها این رو بر مبنای خوب بودنش برداشت کردم. یعنی فکر میکردم که چون به کسی پا نمیده پسرها هم دور و برش نمیپلکن. دختر خیلی جذابی بود ولی خیلی سگ بود. تا جایی که یادم میاد من با کسی تو زندگیم اینقدر بحث و جر نکشیدم. در کل خاطراتی که ازش مونده همین پاچه گرفتن هاشه. دخترها زیرآب همدیگه رو خوب میزنن. وقتی نبود دوست هاش به من میگفتن این ** خله آخر سر دیوونت میکنه.
اینم شانس ما بود دیگه. همه رو برق میگیره منو پیت نفت
من واقعا دوستش داشتم .میخواستم باهاش ازدواج کنم اما اگر حرکت فنی میکردم دیگه نمی تونستم باهاش ازدواج کنم .برای همین به همون اوایلش اکتفا کردم .
حالا برات بگم که من احتمال میدم این کار خدا بوده (حالا نخندی بهم ) .قبلا ها که به رابطه با زن اونهم شوهردار فکر میکردم با خودم میگفتم اینها دیگه چه جانورانی هستند! چقدر فلان وفلان هستند تا اینکه یکی از دوستان یک گندی زد و من خیلی پشت سرش بد گفتم که آدم نیست و شرف نداره و از اون چیزها .احتمال میدهم با غرور (خودبینی ) اینکار را کردم و برای همین خدا خواست نشونم بده که تو هم اگه پاش بیفته هیچ گهی نیستی. خودت را نگیر .
Reactor
09-13-2011, 09:37 PM
شیرین مقاله ات رو خوندم. مثال هایی که از فروید زده بود برام جالب بود. من فروید رو خیلی قبول دارم. ولی اون یارو " اریش فروم" که تازه اسمش به گوشم خورده بود فکر کنم خودش هم نمیدونسته میخواد چی بگه و مثل آخوندها دست و پا میزده با قصه بافی و شاعرانه حرف زدن یک مفهومی رو که خودش هم نمیدونسته چیه به خواننده غالب کنه.
در کل چیزی که برام جالب اومد اینه که شما دخترها جون به جونتون کنن چه مسلمون باشین چه مسیحی چه زرتشتی و یهودی و لامذهب و خردگرا همش دنبال همین قصه های آبدوخیاری خاله زنکی و عشق و عاشقی هستید!:21:
بهت برنخوره ها شوخو کردم..:53: ولی واقعیتی بود:15:
sonixax
09-13-2011, 09:45 PM
میلاد منظور من سنگسار بود. تو همون لینکی که دادی هم گفته سنگسار فقط برای زنای محصنه هست. نه زنای غیرمحصنه. اعدام با سنگسار فرق میکنه.
در واژه نامه ی دهخدا در مورد کلمه ی اعدام چنین آمده است :
http://www.loghatnameh.com/dehkhodaworddetail-225e227d475b4d6ebdd4f6f0048f90d0-fa.html
اعدام . [ اِ ] (ع مص ) نیست گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). کشتن . (فرهنگ فارسی معین ). نیست کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (آنندراج ): اعدمه اﷲ اعداماً؛ نیست گردانید او را خدای . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نابود کردن . معدوم کردن . || نایاب شدن و نیافتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نایابان گردانیدن چیزی را. (المصادر زوزنی ). نایابان چیزی گردانیدن . (آنندراج ). اعدمنی الشی ٔ؛ نایاب شد بر من و نیافتم آنرا. || درویش گردیدن و نیازمند شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درویش شدن . (آنندراج )(تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). درویش کردن . تهی دست کردن . (فرهنگ فارسی معین ). || بازداشتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال : اعدم فلاناً؛ بازداشت آنرا. (منتهی الارب ). و قول متکلمان : وجد فانعدم ، غلط است . (منتهی الارب ). || (اِمص ) نیست کردگی . نیست شدگی . نابودی . هلاک . (ناظم الاطباء).
- اعدام کردن ؛ نیست و نابود کردن وهلاک نمودن . (ناظم الاطباء).
- مجازات اعدام ؛ دار زدن یا تیرباران کردن بکیفر جرم . نیست کردن برای کیفر. در حقوق ، مجازات اعدام خاص پاره ای از جرمهای جنایی است یعنی هر جرمی که مجازات آن بر طبق قانون اعدام باشد آنرا جنایت گویند.
- میدان اعدام ؛ میدانی که در آنجا عادةً گناهکاران را کشند، یا بدار آویزند. (یادداشت بخط مؤلف ).
- || نام میدان مخصوصی است در جنوب تهران .
مجازات اعدام خود انواع بسیاری دارد که سنگسار یکی از آنهاست ، متاسفانه به دلیل آشنایی نداشتن کافی با کلمات مزخرف عربی و سیستم قضایی کشور همه اعدام را به چم به دار آویختن میدانند .
shirin
09-13-2011, 09:45 PM
عزیزجان در مورد کسی که نمیشناسی قضاوت نکن. :1:
اریک فروم یا اریش فروم هم خیلی مشهوره. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%B4_%D9%81%D8%B1%D9%88%D9%85
shirin
09-13-2011, 09:51 PM
نه میلاد من میدونم اعدام کردن یعنی معدوم کردن و از بین بردن. ولی برای سنگسار از لغت اعدام کردن استقاده نمیکنن. همون سنگسار رو بکار میبرن. چون خیلی وحشیانه تر از بقیه روشها هست.
Reactor
09-13-2011, 09:56 PM
من واقعا دوستش داشتم .میخواستم باهاش ازدواج کنم اما اگر حرکت فنی میکردم دیگه نمی تونستم باهاش ازدواج کنم .برای همین به همون اوایلش اکتفا کردم .
حالا برات بگم که من احتمال میدم این کار خدا بوده (حالا نخندی بهم ) .قبلا ها که به رابطه با زن اونهم شوهردار فکر میکردم با خودم میگفتم اینها دیگه چه جانورانی هستند! چقدر فلان وفلان هستند تا اینکه یکی از دوستان یک گندی زد و من خیلی پشت سرش بد گفتم که آدم نیست و شرف نداره و از اون چیزها .احتمال میدهم با غرور (خودبینی ) اینکار را کردم و برای همین خدا خواست نشونم بده که تو هم اگه پاش بیفته هیچ گهی نیستی. خودت را نگیر .
اتفاقا میخندم...:21: چون خنده هم داره. دستگاه ترجمه ات خرابه! اون وقت هایی که مسلمون بودم و طبعا باخدا بودم و بعنوان یک مسلمان واقعی نماز و روزه هام همه به جا بود نه مسلمون تخمی که هردمبیلی دینداری میکنه. همیشه فکر میکردم که اگر قرار باشه خدا به کسی کمک کنه من جزو اولین هام. تا جایی که یادم میاد همیشه هم عین خر تو گل گیر میکردم و کاسه چه کنم چه کنم دستم میگرفتم. هیچوقت هم نمیفهمیدم از کجا میخورم؟
فکر میکردم همه کارام درسته پس چرا همش خراب میشه؟ تو یک جور سیکل پوچی گرفتار شده بودم
جات خالی الان که خیلی وقته دین و خدا رو گذاشتم سر طاقچه همش به این فکر میکنم من چقدر کار درستم و اصولا میشه که من هم اشتباه کنم؟
برخلاف زمان جاهلیت و مسلمانی و این حرفا که همیشه احساس نقص و ترس و تنهایی و بدشانسی (زبونم لال به خدا که نمیتونستم اون موقع از گل پایین تر بگم. مینداختم گردن حکمت و شانس! واسه خودم ماسمالیش میکردم) و از این قبیل احساس ضعف ها برعکس الان خیلی احساس باحال بودن بهم دست میده
من فکر میکنم همه اش زیر سر همین احساس به وجود خدا بوده.
این احساس آدم رو ترسو و دست و پا چلفتی بار میاره و نمیذاره آدم دنیا رو همونطوری که هست ببینه و باهاش روبرو بشه.
همش میخواد آدم رو از دنیای واقعی به یک باغ توهم پرت کنه.
همین که آدم فکر کنه خدا میخواسته و حکمتی در کار بوده و خدا خودش درست میکنه .... باور به این جملات من رو در زندگی خیلی عقب انداخت:2:
sonixax
09-13-2011, 09:56 PM
نه میلاد من میدونم اعدام کردن یعنی معدوم کردن و از بین بردن. ولی برای سنگسار از لغت اعدام کردن استقاده نمیکنن. همون سنگسار رو بکار میبرن. چون خیلی وحشیانه تر از بقیه روشها هست.
پیشنهاد میکنم یک دور لایحه قاتون مجازات اسلامی رو مطاعه بفرمایید ، به طور مشخص درش نوشته شده اعدام به روش سنگسار .
Reactor
09-13-2011, 10:02 PM
عزیزجان در مورد کسی که نمیشناسی قضاوت نکن.
اریک فروم یا اریش فروم هم خیلی مشهوره. http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%...B1%D9%88%D9%85
خوب نمیشناختم دیگه! الان که درباره ش خوندم اطلاعاتی راجع بهش فهمیدم. ولی در اون مقاله قبلی چیز بدردبخوری راجع به عشق نخوندم و همون یکی دو جمله که از فروید نقل شده بود ارزشش از کل مقاله بیشتر بود
Mehrbod
09-14-2011, 11:19 AM
راکتور یعنی تو وقتی با کسی که عاشقش بودی، بودی احساس خوبی نداشتی؟ به نظرم حتما عاشقش نبودی.
درسته که اگه یه رابطه عاشقانه تموم بشه تا مدتها احساس افسردگی داری ولی تمام لحظه های پر از خوشبختی و آرامشی که با عشقت داشتی بهش می ارزه.
http://www.radiozamaneh.com/society/haftkoocheh/2011/09/10/6839
متاسفانه اصلا اینگونه نیست. درد در آدم بیشتر از لذت اثر میکند (در فرگشت اینگونه پیش رفته) و برای همین،
درست است که همه رابطههای عاشقانه در آغاز بسیار لذت بخش و نعشه کننده هستند، ولی در پایان مقدار
دردی که درست میشود به سادگی از همه لذتی که روی هم رفته در سرتاسر رابطه برده شده، بیشتر خواهد بود.
برای درک بهتر سیستم درد و لذت، بدست آوردن بگوییم 10 میلیون دلار از هیچ، بیاندازه لذتبخشتر از زمانی است
که نخست 100 میلیون دلار در آورده و سپس 80 میلیون آن از دست برود، هر چند که در پایان 20 میلیون بازمانده آن. باشد!
از همینرو سکس و دوست داشتن تنها، درست است که در ظاهر لذت کمتری خواهد داشت (10 میلیون در
برابر 20 میلیون) ولی در حقیقت لذت بیشتری میدهد، چراکه پروسه از دست دادن 80 میلیونی در کار نیست.
shirin
09-14-2011, 12:31 PM
میلاد چه گیری دادی. شما گفتی دختری که رابطه نامشروع داشته باشه حتی ممکنه سنگسار بشه منم گفتم سنگسار نمیشه. سنگسار برای زنای محصنه هست.
shirin
09-14-2011, 12:44 PM
مهربد نمیدونم تا چه حد از نظر علمی درسته حرفات. ولی من موافق نیستم باهاش. فرضا دو نفر که عاشق هم هستند ممکنه سالها با هم باشن و لذت ببرن و بعد از اون مدت ممکنه به دلایلی از هم جدا بشن. میزان ناراحتی و افسردگی بسته به 1-دلیل قطع رابطه. 2- میزان منطقی بودن اون شخص 3- میزان تطابق شخص با شرایط و... متغیر هست. یکی ممکنه چندین ماه طول بکشه تا برگرده به شرایط عادی یکی هم چندین سال یکی هم چند هفته. ولی چیزی که مسلمه این هست که اکثر اون افراد اگه واقعا لحظات خوشی رو با عشقشون داشتن هیچوقت پشیمون نمیشن از رابطشون. و همه اون لحظه ها رو دوست دارن.
رآکتور به نظرم حتی یه ذره هم تجربه عاشقانه نداشتی با اون شخص. چون همش دنبال مخ دختره رو زدن بودی و تنها همین برات مهم بوده.
البته یه نکته مهم دیگه در رابطه عاشقانه دو طرفه بودنش هست. مسلمه که عشق یک طرفه جز غم و ناراحتی و پشیمانی هیچ حاصلی نداره.
در ضمن رآکتور منظورم از قضاوت نکردن در مورد شخصی که نمیشناسی خودم بودم (به خاطر اینکه گفتی همه دخترا دنبال عشق و عاشقی و ... هستن)نه اریش فروم. :21:
sonixax
09-14-2011, 12:58 PM
میلاد چه گیری دادی. شما گفتی دختری که رابطه نامشروع داشته باشه حتی ممکنه سنگسار بشه منم گفتم سنگسار نمیشه. سنگسار برای زنای محصنه هست.
خوب من هم به شما نشون دادم که دختری که رابطه نا مشروع قبل از ازدواج داره براش مجازات اعدام در نظر گرفته شده که خود اعدام انواع داره که یکیش سنگسار هستش و شما دارید اشتباه میکنید عزیزم .
تازه در عربستان آلت تناسلی مرد زناکار رو هم قطع میکنند - احتمالن هم فیلمش رو دیده باشید .
Mehrbod
09-14-2011, 01:05 PM
مهربد نمیدونم تا چه حد از نظر علمی درسته حرفات. ولی من موافق نیستم باهاش. فرضا دو نفر که عاشق هم هستند ممکنه سالها با هم باشن و لذت ببرن و بعد از اون مدت ممکنه به دلایلی از هم جدا بشن. میزان ناراحتی و افسردگی بسته به 1-دلیل قطع رابطه. 2- میزان منطقی بودن اون شخص 3- میزان تطابق شخص با شرایط و... متغیر هست. یکی ممکنه چندین ماه طول بکشه تا برگرده به شرایط عادی یکی هم چندین سال یکی هم چند هفته. ولی چیزی که مسلمه این هست که اکثر اون افراد اگه واقعا لحظات خوشی رو با عشقشون داشتن هیچوقت پشیمون نمیشن از رابطشون. و همه اون لحظه ها رو دوست دارن.
این همه چه کسانی هستند؟ تا اینجا که میبینیم هیچکس از عاشقی خود (چه یک سویه، چه دو-سویه) خوشحال نبوده، پس ریشه این حرفها از کجا میآید؟
مهربد نمیدونم تا چه حد از نظر علمی درسته حرفات.
از همان نگر که گفتیم:
برای درک بهتر سیستم درد و لذت، بدست آوردن بگوییم 10 میلیون دلار از هیچ، بیاندازه لذتبخشتر از زمانی است
که نخست 100 میلیون دلار در آورده و سپس 80 میلیون آن از دست برود، هر چند که در پایان 20 میلیون بازمانده آن. باشد!
خود شما کدام را ترجیح میدهید؟
shirin
09-14-2011, 01:16 PM
ببین میلاد درسته که سنگسار هم یکی از انواع اعدام هست ولی در دین مبین اسلام فقط برای زنای محصنه در نظر گرفته شده. دختر باکره اگه زنا کنه به سنگسار محکوم نمیشه.
مهربد من ترجیح میدم صد میلیون داشته باشم و 80 میلیونشو از دست بدم و آخرش برام 20 میلیون بمونه.
Mehrbod
09-14-2011, 01:19 PM
20 میلیون رو ترجیح میدم.
آفرین. برای همین هم هنوز آدم عاشق میشود، چون سرد و منطقی نگاه کردن، 20 میلیون بهتر است.
شوربختانه برای همین هم آخرش پشیمان میشود، چون گرم و احساسی نگاه کردن 20 میلیون نمیارزد.
shirin
09-14-2011, 01:20 PM
من آخرش پشیمون نمیشم. :4:
Mehrbod
09-14-2011, 01:21 PM
من آخرش پشیمون نمیشم. :4:
پس احتمالا پسرها در این روابط بیشتر ضربه میخورند..
shirin
09-14-2011, 01:43 PM
احتمالا.
Reactor
09-14-2011, 01:47 PM
رآکتور به نظرم حتی یه ذره هم تجربه عاشقانه نداشتی با اون شخص. چون همش دنبال مخ دختره رو زدن بودی و تنها همین برات مهم بوده.
اگر اون موقع دنبال مخ زدن بودم که غمی نبود. اون موقع که دید الان رو نداشتم. خوب سن و سالم هم کم بود و میگفتم واسه ی خودش میخوامش و از این دری وری ها.
بابا اون موقع ها اسکل عظمایی بودیم واسه ی خودمون!:9: چی فکر کردی؟
اشتباهم همینجا بود که دنبال مخ زدن و خونه بردن نبودم. اگر این کار رو میکردم احتمال اینکه به نتیجه مطلوب برسم خیلی بیشتر بود.
البته یه نکته مهم دیگه در رابطه عاشقانه دو طرفه بودنش هست. مسلمه که عشق یک طرفه جز غم و ناراحتی و پشیمانی هیچ حاصلی نداره.
هر چی ما دیدیم همین بوده
در ضمن رآکتور منظورم از قضاوت نکردن در مورد شخصی که نمیشناسی خودم بودم (به خاطر اینکه گفتی همه دخترا دنبال عشق و عاشقی و ... هستن)نه اریش فروم. :21:
فدای سرت. ولی تو هم دختری و دنبال عشق و عاشقی هستی... میدونم:3:
Reactor
09-14-2011, 01:56 PM
فرق پسرها و دخترها تو موارد احساسی اینه که پسرها یکبار بیشتر از ته دل عاشق نمیشن. حتی اگر بعد از اون یک نفر 1001 نفر دیگه هم بیان و برن. ولی دخترها با هر کس که باشن سریع عاشق میشن. اگر با هزار نفر هم باشن انگار 1000بار عاشق شدن:35:
خب راکتور جان من چنین تجربه ای از خداباوری ندارم . اتفاقا متاسفانه نمازهام همچین به جا هم نیست البته نماز میخوانم و این احساسهایی مه شما هنگام خداباوری داشتید را تجربه نکردم . فقط با باور به خدا بارها شده که خودبین نباشم و به کسی که میتونم کمک کنم و تا جاییکه عقلم میرسه بدی هم نکنم .و خدا هم خداییش خیلی دستم را گرفته و خلاصه مدیونشم .راستش چند بار تصمیم گرفتم بطور سیتماتیک بیخدا بشم چون اینطوری ظاهرا بیشتر میشه کیف کرد اما چون نخواستم خودم را گول بزنم سعی کردم با دلیل و منطق وارد بشم وهربار هم بیشتر خداباور شدم . مثلا چند صفحه از کتاب پاینده را خواندم اما به نظرم اشکالات زیادی داشت یا دو ساعت از 6 ساعت سخنرانی نیکویی در رد قرآن را شنیدم اما به نظرم منطقی نبود . با بیخدایان گفتگو منطقی کردم اما معمولا چیزی جز کنایه و احیانا تمسخر چیزی گیرم نیامد. راستش را بخواهی من بسیاری از افراد خانواده من بیخدا هستند که همگی بزرگتر از من هستند اما به نظرم فقط یکطور میشه بیخدا شد . فقط بیخیالی ! و هرچی شد شد . امروز رفقا جمعند آبجو میخورند خب بزن بریم فردا پارتی هست خب بزن بریم . پس فردا دم کارپرداز چند تا شرکت دولتی را ببین تا جنس بنجل ازت بخرن و خب طوری نیست همه همینطوریند . مشتری اطلاع چندانی نداره خب طوری نیست و در بیخدایی یک احساس شادی زیادی وجود داره درست مثل نشاط مصرف کنندگان مواد مخدر . خصوصا اوایلش که نئشه میشند .
Reactor
09-14-2011, 09:33 PM
خب راکتور جان من چنین تجربه ای از خداباوری ندارم . اتفاقا متاسفانه نمازهام همچین به جا هم نیست البته نماز میخوانم و این احساسهایی مه شما هنگام خداباوری داشتید را تجربه نکردم . فقط با باور به خدا بارها شده که خودبین نباشم و به کسی که میتونم کمک کنم و تا جاییکه عقلم میرسه بدی هم نکنم .و خدا هم خداییش خیلی دستم را گرفته و خلاصه مدیونشم .
پس با این حساب من از شما خیلی پیغمبرتر بودم. شاید یکی از دلیل هایی که به نتیجه ای که من رسیدم نرسیدی به همین خاطره.
خودخواه نبودن و به دیگران کمک کردن و پایبندی به اخلاقیات ربطی به باخدا یا بیخدا بودن نداره.
ارزش یک آدامس برای من از ارزش خدا هم بیشتره(تازه در صورت وجود. بر فرض محال)
پایبندی به اخلاقیات به تربیت خانوادگی و محیط و دوران کودکی برمیگرده. من هم به حقوق دیگران احترام میگذارم و در احترام به حقوقو مردم از 90% آدم های این کشور سر هستم ولی به خدا اعتقادی ندارم.
فکر میکنی. توهمه! چرا همچین فکری میکنی؟ خیلی هارو میشناسم که موفقیت مالی براشون پیش اومد و سفره پهن کردن و نذر ادا کردن و از این مدل کارها.
ولی همین موفقیت ها برای من بیخدا هم پیش اومده و هیچ نذری هم ندادم و خودمم پاره نکردم.
چرا فکر میکنی دستت رو گرفته؟ چرا من و بچه های دیگه فکر نمیکنیم که خدا دستمون رو گرفته؟ چندتا از نشونه هایی که باعث شده اینقدر به خدا ایمان داشته باشی بگو ما هم بدونیم.
لااقل به گفته ی خودت مطمئنم که من یکی در ایمان به خدا و این جفنگ بازی ها از تو خیلی جلوتر بودم.
چندتا از دلیل هاتو برامون بگو
راستش چند بار تصمیم گرفتم بطور سیتماتیک بیخدا بشم چون اینطوری ظاهرا بیشتر میشه کیف کرد .
بیخدایی به خودی خود هیچ کیفی نمیده. شهر بازی که نیست الکی کیف بده. یکی مثل من دهنش سرویس میشه تا خدا و مقدسات رو بذاره کنار. چیزی که از بچگی تو مخت کنن فکر میکنی به همین سادگی بره بیرون؟ فکر کردی بازیه؟ دلیلش چیه آدم این همه راه رو میره؟چرا؟
چون همین مقدسات عامل عقب موندگی من و خیلی های دیگه هست.
وقتی این خیالات رو کنار بگذاری الفبای زندگی رو میفهمی.
خیلی ساده بخوام برات بگم بیدینی و بیخدایی مثل تصویر شفاف ماهواره اییه. دین و خدا حکم پارازیت روی این تصویر رو داره. پارازیت جز ضرر و اینکه نذاره تو اون تصویر اصلی رو ببینی هیچ کارکرد دیگری نداره. برای کسی که اون تصویر شفاف رو دیده دیگه حماقته که بخواد تلوزیون برفکی رو تماشا کنه و فکر کنه که برنامه ی تلوزیون همینه!
چون نخواستم خودم را گول بزنم سعی کردم با دلیل و منطق وارد بشم وهربار هم بیشتر خداباور شدم
مطمئنم منطقی فکر نکردی. به کسی که این راه رو رفته دروغ نگو. منطق دشمن توهم و خرافات و دین و پیغمبر و امامه. به محض اینکه منطقی فکر کنی همه این ها برات یک علامت سوال گنده میشه!
مثلا چند صفحه از کتاب پاینده را خواندم اما به نظرم اشکالات زیادی داشت یا دو ساعت از 6 ساعت سخنرانی نیکویی در رد قرآن را شنیدم اما به نظرم منطقی نبود .
این هایی که میگی رو من نمیشناسم. من خودم فکر کردم و خرافات رو کنار گذاشتم. یک گره هایی از اینترنت و دوستان گرفتم ولی در نهایت دودوتا چهارتای خودم بود. تا وقتی که خودت نخوای پشت پرده رو هم نشونت بدن و بگن که نگاه کن خدایی اینجا نیست تفکرت همینه که هست. همه ی این ها وسیله ست
با بیخدایان گفتگو منطقی کردم اما معمولا چیزی جز کنایه و احیانا تمسخر چیزی گیرم نیامد.
من با آدم های خردگرا تو جامعه برخورد داشتم . تاحالا ندیدم کسی رو که دنبال راه بگرده مسخره کنن. حتی خود من همیشه راهنمایی میکنم. مسخره کردن چه دلیلی داره؟ این همه چیز برای خندیدن هست چرا باید شمایی رو که دنبال جوابی مسخره کرد؟
راستش را بخواهی من بسیاری از افراد خانواده من بیخدا هستند که همگی بزرگتر از من هستند
خانواده شما جزو نوادر خانواده هایی هست که اینقدر بیخدا زیاد داره. خانواده ی من بیچاره که همه باخدا از نوع مسلمون 6 سیلندر هستند. برو با همون ها صحبت کن ببین چطوری شد که اینطوری شدن. شاید تو هم سعادتمند شدی.
به نظرم فقط یکطور میشه بیخدا شد . فقط بیخیالی ! و هرچی شد شد . امروز رفقا جمعند آبجو میخورند خب بزن بریم فردا پارتی هست خب بزن بریم .
به این میگن "کارپه دیم". یکجور فرقه ست. ربطی به ما نداره
پس فردا دم کارپرداز چند تا شرکت دولتی را ببین تا جنس بنجل ازت بخرن و خب طوری نیست همه همینطوریند . مشتری اطلاع چندانی نداره خب طوری نیست
به این میگن "مسلمون". من یک عمریه میخوام از دست همین ها فرار کنم
و در بیخدایی یک احساس شادی زیادی وجود داره درست مثل نشاط مصرف کنندگان مواد مخدر . خصوصا اوایلش که نئشه میشند .
نمیدونم من تا حالا مواد نکشیدم. من ورزشکارم. ولی میدونم مسلمون نبودن و توهمی به اسم خدا رو باور نداشتن برای من آرامش خاصی داره. فکرم رو متمرکز کرده. به زندگیم هم برنامه داده. عجیبه که صبرم هم بالا برده.
پارازیت هایی مثل دین و خدا و ایضا عشق! که بالا راجع بهش صحبت شد رو از زندگیم گذاشتم کنار و خیلی خوبه.
دنیارو همون جوری که هست میبینم و زندگی میکنم و راضیم. البته نه رضایتی که منو به روی یک پله ایستادن و پیشرفت نکردن راضی کنه.
Reactor
09-14-2011, 09:43 PM
من آخرش پشیمون نمیشم. :4:
بعد بگو من با بقیه فرق دارم قضاوت نکن:20:... همین شماهایید که پسرهای بدبخت رو از کار و زندگی میندازید دیگه.
چی میخواید از جون پسرها؟:39:
شوخو کردم الان نیای جفت پا تو صورتم:42:
پس با این حساب من از شما خیلی پیغمبرتر بودم. شاید یکی از دلیل هایی که به نتیجه ای که من رسیدم نرسیدی به همین خاطره.
خودخواه نبودن و به دیگران کمک کردن و پایبندی به اخلاقیات ربطی به باخدا یا بیخدا بودن نداره.
ارزش یک آدامس برای من از ارزش خدا هم بیشتره(تازه در صورت وجود. بر فرض محال)
پایبندی به اخلاقیات به تربیت خانوادگی و محیط و دوران کودکی برمیگرده. من هم به حقوق دیگران احترام میگذارم و در احترام به حقوقو مردم از 90% آدم های این کشور سر هستم ولی به خدا اعتقادی ندارم.
فکر میکنی. توهمه! چرا همچین فکری میکنی؟ خیلی هارو میشناسم که موفقیت مالی براشون پیش اومد و سفره پهن کردن و نذر ادا کردن و از این مدل کارها.
ولی همین موفقیت ها برای من بیخدا هم پیش اومده و هیچ نذری هم ندادم و خودمم پاره نکردم.
چرا فکر میکنی دستت رو گرفته؟ چرا من و بچه های دیگه فکر نمیکنیم که خدا دستمون رو گرفته؟ چندتا از نشونه هایی که باعث شده اینقدر به خدا ایمان داشته باشی بگو ما هم بدونیم.
لااقل به گفته ی خودت مطمئنم که من یکی در ایمان به خدا و این جفنگ بازی ها از تو خیلی جلوتر بودم.
بله احتمالا شما پیغمبر تر باشید . اما اینکه چیزی نیست میگویند شیطان بعد از چند هزار سال عبادت کافر شد ! برای همین دعا برای عاقبت به خیری اهمیت خاصی دارد .
چندتا از دلیل هاتو برامون بگو
یک جاهایی که به نظر خیلیها هم میتواند فقط اتفاقی باشد
مطمئنم منطقی فکر نکردی. به کسی که این راه رو رفته دروغ نگو. منطق دشمن توهم و خرافات و دین و پیغمبر و امامه. به محض اینکه منطقی فکر کنی همه این ها برات یک علامت سوال گنده میشه!
نه من حداقل قسمتهایی از اون کتابها را خواندم اما بطرز ابتدایی مشکل داشتند واینکه آدم خودش دو دو تا بکنه خوب هست اما میتواند پر اشتباه باشد .
خانواده شما جزو نوادر خانواده هایی هست که اینقدر بیخدا زیاد داره. خانواده ی من بیچاره که همه باخدا از نوع مسلمون 6 سیلندر هستند. برو با همون ها صحبت کن ببین چطوری شد که اینطوری شدن. شاید تو هم سعادتمند شدی.
حالا یک چیز جالب تر بگم .یکی از برادرهای بزرگم یک وقتی آنقدر مذهبی بود که یکبار وسط خواب بلند شده و نماز خوانده و بقیه همکلاسیهایش تعجب کردند و بهش گفتند ! حالا اون کاملا بی خدا هست . من چندین بار باهاش صحبت کردم . یک کمی سر به سرم میذاره و بعد هم سکوت میکنه !
یک بار یکی دیگه از برادرهام گفت تو از کجا مطمئنی که روز قیامت برپا میشه و ماها دوباره زنده میشیم . گفتم به سادگی ما تقریبا همیشه اینرا می بینیم اما چون تکرار میشه برامون عادی میشه . بعد گفتم فرض کن یک آدم در اول تیرماه بدنیا بیاد و تا آخر مرداد زنده بمونه ! آیا فکر میکنی باور میکنه که چند وقت دیگه این درختها همه ظاهری خشک پیدا میکنند و هیچ برگی ندارند .و حالا یکی در دیماه بدنیا بیاد و بهمن ماه هم بمیره باور میکنه همین درختها روزی برگ پیدا میکنند و سبز میشند ؟! ادامه دادم هستند حشراتی که عمر چند هفته ای دارند .خب اونها چطور به این موضوع فکر میکنند ؟! بعد گفتم خواب و بیداری ما خیلی شبیه مردن وزنده شدن هست فقط چون تکرار میشه برای ما عادی شده ! در یک تاپیک دیگر گفتم که علیرغم سعی در بیخدا شدن مسلمان تر میشم . همین موضوعات هست . ما برای خشک وسبز شدن بلافاصله بدنبال مکانیسمهای این اتفاق میریم و فکر میکنیم همه چیز را فهمیدیم در حالیکه وجود قیامت هم میتواند توسط مکانیسمهایی که بعضا بعدا شناخته میشند صورت بگیره . یک وقتی آخوندها میگفتند دو تا فرشته روی شانه ها هستند که تمام اعمال و افکار آدم را ثبت میکنند و حتما بیخداهای 50 سال پیش به اون میخندیدند اما حالا ثبت تمام افکار و رفتار یک آدم از تولد تا مرگ چیز عجیب و دور از ذهنی نیست !
در یکی از نوشته های آرش بیخدا توی وبلاگش یک تیکه کوچک آمده بود در باره همین موضوع . اون گفت حتی میتونه روز قیامت برپا باشه اما خدا وجود نداشته باشه ! من اون موقع وقت پرسش بیشتر را نداشتم اما برام جالب بود چون در واقع اون تلویحا اشاره کرده بود که برپایی قیامت هم با توجه به قوانین فیزیک دور از ذهن نیست .
نمیدونم من تا حالا مواد نکشیدم. من ورزشکارم. ولی میدونم مسلمون نبودن و توهمی به اسم خدا رو باور نداشتن برای من آرامش خاصی داره. فکرم رو متمرکز کرده. به زندگیم هم برنامه داده. عجیبه که صبرم هم بالا برده.
اشکالی نداره .دوره دبیرستان را تصور کن . همیشه چند نفر لات والوات بودند که آخر کلاس بشینند و درس نخونند و در عین حال همیشه هم خوشحال باشند و به درس خوانها هم بگند بچه سوسول و بیخیال امتحان آخر سال . اتفاقا اونها هم اصلا وجود معلم و امتحان را نادیده میگیرند و یک چند صباحی آرامش فکری دارند .
Mehrbod
09-15-2011, 07:31 PM
اشکالی نداره .دوره دبیرستان را تصور کن . همیشه چند نفر لات والوات بودند که آخر کلاس بشینند و درس نخونند و در عین حال همیشه هم خوشحال باشند و به درس خوانها هم بگند بچه سوسول و بیخیال امتحان آخر سال . اتفاقا اونها هم اصلا وجود معلم و امتحان را نادیده میگیرند و یک چند صباحی آرامش فکری دارند .
واقعیت این است که همان لات و الوات گفته شده امروز شدهاند رییس جمهور و شهردار و مدیر، بچه درسخوانهای براستی سوسول هم وبلاگنویس سبز کهریزکی!
واقعیت با آنچه ما دوست داریم و یا آنچه حقیقت میانگاریم همیشه همخوانی ندارد ...
انسان چون هوشمند است وبسیاری از باورها وعقاید را از محیط رشد جغرافیائی خویش گرفته است ، حتی این سوال هم از بن مایه ابهامی ایجاد شده است که ریشه در یک آموخته و تکرار سابق دارد.
انسان می تواند بر اساس توان ذاتی خود با هر انسان دیگری دوستی داشته باشد ،چه دوستی و چه عشق ،بستگی به دانستگی های شما دارد.
Mehrbod
09-17-2011, 03:23 PM
انسان چون هوشمند است وبسیاری از باورها وعقاید را از محیط رشد جغرافیائی خویش گرفته است ، حتی این سوال هم از بن مایه ابهامی ایجاد شده است که ریشه در یک آموخته و تکرار سابق دارد.
انسان می تواند بر اساس توان ذاتی خود با هر انسان دیگری دوستی داشته باشد ،چه دوستی و چه عشق ،بستگی به دانستگی های شما دارد.
با درود و خوشآمد به شما :53:،
آغاز کننده جستار درباره همین امر نوشته بودند:
..نخست توان را به داشتن نیرو نگیرید. می توان عاشق یک سوسک هم شد. ..
شاید بایستی پرسش را شخصی کرد. آیا خود شما میتوانید عاشق یک روسپی بشوید؟
بهمنیار
09-18-2011, 06:14 AM
:53:
از سوی دیگر این پرسش می توانست مثلا به این صورت مطرح بشود، برخورد (اخلاقی) ما با افرادی که ایذر دارند چگونه باید باشد؟ این ها پرسش هایی است که فرد را به چالشی کشیده و روا بودن دیدگاه های سنتی را به ویژه از نوع ایرانی را زیر پرسش برده و امیوارم که به سوی بهتر شدن ببرد.
البته دیر یا زود این گفتگو به بخش اجتماعی می رسید. در کل برای این عشق یا هر گونه عشق دیگری نیاز به دلیل نیست. تنها در عشق به روسپی باید چند مرحله را طی نمود. نخست باید بدانیم یک چیزهایی در جامعه هست. سپس باید بدانیم که این چیزها شاید آدم باشند. سپس ببینیم این ها آدم هستند (هم چنین میان هر کدام از این ها چندین گام است). بعد این انسان ها مانند انسان های دیگر در جامعه باید حقوقی داشته باشند . . . . تا برسد به این که ارزشی به آن بدهی تا آن حد بتوانی عاشق او بشوید.
البته من شنیده ام که بهشتی آخوند که معروف به دکتربهشتی بود (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D9%85%D8%AF_%D8%AD %D8%B3%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D8%A8%D9%87%D8%B4%D8%AA% DB%8C) و در جریان 7 تیر 1360 دفتر حزب جمهوری کشته شد (یا طالقانی http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%85%D8%AD%D9%85%D9%88%D8%AF_ %D8%B9%D9%84%D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%B7%D8%A7%D9%84% D9%82%D8%A7%D9%86%DB%8C) ، گفته بوده که خانه نیاز به دستشویی دارد و جامعه نیز نیاز به فاحشه خانه. خوب این سخن یکی از تئوریسین های این نظام است. در واقع بنا به ادعا خودشان فرنگ نیز رفته است چه رسد به درس نخوانده ما:20: :46:
ممنونم از خوشامد گوئی شما .
برای دادن پاسخ شخصی از شما ابتدا می خواهم فاحشه را تعریف کنید. تعریفی جامع افراد ومانع اغیار .
Mehrbod
09-18-2011, 06:01 PM
ممنونم از خوشامد گوئی شما .
برای دادن پاسخ شخصی از شما ابتدا می خواهم فاحشه را تعریف کنید. تعریفی جامع افراد ومانع اغیار .
روسپی/فاحشه: کسی که در ازای پول/کالا تنفروشی میکند.
تنفروشی: برآوردن نیازهای جنسی دیگران با بدن خود (میتواند از سکس دهانی تا سکس کامل باشد)
---------- ارسال جدید اضافه شده در 07:01 pm ---------- ارسال قبلی در 07:00 pm ----------
:53:
البته من شنیده ام که بهشتی آخوند که معروف به دکتربهشتی بود (http://fa.wikipedia.org/wiki/%d8%b3%db%8c%d8%af_%d9%85%d8%ad%d9%85%d8%af_%d8%ad %d8%b3%db%8c%d9%86%db%8c_%d8%a8%d9%87%d8%b4%d8%aa% db%8c) و در جریان 7 تیر 1360 دفتر حزب جمهوری کشته شد (یا طالقانی http://fa.wikipedia.org/wiki/%d8%b3%db%8c%d8%af_%d9%85%d8%ad%d9%85%d9%88%d8%af_ %d8%b9%d9%84%d8%a7%db%8c%db%8c_%d8%b7%d8%a7%d9%84% d9%82%d8%a7%d9%86%db%8c) ، گفته بوده که خانه نیاز به دستشویی دارد و جامعه نیز نیاز به فاحشه خانه. خوب این سخن یکی از تئوریسین های این نظام است. در واقع بنا به ادعا خودشان فرنگ نیز رفته است چه رسد به درس نخوانده ما:20: :46:
من با این تشبیه زشت موافق نیستم، ولی بودن روسپیخانه (مرد و زن) را یک چیز بایسته و بسیار خوب برای همبودگاه و جامعه میدانم.
بهمنیار
09-19-2011, 04:10 PM
ممنونم از خوشامد گوئی شما .
برای دادن پاسخ شخصی از شما ابتدا می خواهم فاحشه را تعریف کنید. تعریفی جامع افراد ومانع اغیار .
این می شود گیر سه پیچ
من با این تشبیه زشت موافق نیستم، ولی بودن روسپیخانه (مرد و زن) را یک چیز بایسته و بسیار خوب برای همبودگاه و جامعه میدانم.
قبول دارم که این یک کم کاربردی است و کسی که این را گفته بی گمان نقشی که این کار شاید می توانسته داشته باشد را دیده است. ولی گفتگو به این جا نیز برمی گردد که اگر همبودگاهی درست بود و کسی این کاره نشد مردم آن جا بدون دستشویی چکار می کنند ؟ اگر یک کسی یک دشواری پیدا می کند و در اثر آن به بیراه می رود آن گاه وظیف ما چه می شود؟ از همه این ها گذشته آیا می توان خود را قانع سازیم که عاشق آن شخص بشویم؟
بهمنیار
09-20-2011, 10:16 AM
راستی روسپی! از خودت پرسیدی چرا اگر در سرزمین من و تو، زنی زنانگی اش را بفروشد که نان در بیارد رگ غیرت اربابان بیرون می زند اما اگر همان زن کلیه اش را بفروشد تا نانی بخرد و یا شوهر زندانی اش آزاد شود این «ایثار» است !
مگر هردو از یک تن نیست؟
بفروش ! تنت را حراج کن… من در دیارم کسانی را دیدم که دین خدا را چوب میزنند به قیمت دنیایشان، شرفت را شکر که اگر میفروشی از تن می فروشی نه از دین.
(( فریدون فرخزاد ))
Reactor
09-26-2011, 12:07 PM
بله احتمالا شما پیغمبر تر باشید . اما اینکه چیزی نیست میگویند شیطان بعد از چند هزار سال عبادت کافر شد ! برای همین دعا برای عاقبت به خیری اهمیت خاصی دارد .
خدایی که نزدیکترین بنده اش رو بخاطر یک اختلاف نظر بچه گانه به سخت ترین راه ممکن مجازات کنه خدا نیست! یک موجود ضعیف و احمق و روانیه!
همنشینی و دوستی با همچین خدایی از رفاقت با یک قاچاقچی عمده ی مواد مخدر هم خطرناک تره! چون هر لحظه ممکنه قاطی کنه و تمام رفاقت چندین ساله رو کنار بگذاره و آدم رو با نابودی بدون بازگشت مجازات کنه.
واقعا سوالیه که چرا خدا پرستان از یک همچین خدای روانی و نامردی انتظار بخشش و امنیت دارند! این خدا به رفیق چند صد!! هزار ساله اش رحم نکرد چطور فکر میکنید به شماها رحم میکنه؟!
با تمام تناقضاتی که این داستان داره این فقط یک داستان برای لالایی و خوابیدن بچه هاست. ما داریم راجع به دنیای واقعی حرف میزنیم.
مطمئنا من و شیطان(بر فرض محال در صورت وجود) و سایر بر و بکس از شما بیشتر راجع به این خدای دیوانه اطلاعات داشتیم و حرفمون سندیت بیشتری داره
این داستان مثل آبکش پر از سوراخه. اشکالات زیادی داره. یکی اش رو که به بحث ما مربوطه رو گفتم
یک جاهایی که به نظر خیلیها هم میتواند فقط اتفاقی باشد
اتفاق یعنی شانس. شانس هم هیچوقت در یک روند و پلان عقلانی جایی نداره. برای همه این اتفاق ها پیش اومده. بستگی به نحوه ی ترجمه ی خودت از برخورد با این اتفاقات داره.
اگر 3000 سال پیش زندگی میکردی حتما این اتفاقات رو به خدایان و الهه ها ربط میدادی و الان چون در سال 2011 زندگی میکنی به یک خدا ربط میدی.
اتفاق در زندگی من هم افتاده و من این هارو به شانس ربط میدم چون میدونم من خدا رو قبول ندارم و کماکان این اتفاق ها ممکنه برام در زندگیم پیش بیاد. همونجوری که در زندگی خیلی های دیگه پیش میاد. خیلی وقت ها هم ممکنه این اتفاقات در زندگی آدم پیش نیاد!
این اتفاقاتی که شما ازش حرف میزنی بدلیل اینکه منطق خاصی نداره در زندگی همه وجود داره صرفا یک جور شانس و فرصته و چیز مهمی نیست که بشه برداشت دینی و عرفانی ازش کرد و همونطور که گفتم اکثر مردم دنیا بدلیل سیکیم خیاری اتفاق افتادن این اتفاقات بهش میگن شانس! یا موقعیت
نه من حداقل قسمتهایی از اون کتابها را خواندم اما بطرز ابتدایی مشکل داشتند واینکه آدم خودش دو دو تا بکنه خوب هست اما میتواند پر اشتباه باشد .
من اون کتاب ها رو نخوندم که ببینم مشکل داشتن یا نه.
دودوتا همیشه مساوی چهارتا هست. چه ایران چه آمریکا چه هرجای دیگه. منطق یک زبان بین المللیه و ما برای فهم محیطمون جز عقل و منطق ابزار و راه دیگه ای نداریم. چیزی که با عقل و منطق جور در نیاد غلطه و راه دیگری برای اثباتش تا الان کشف نشده و خدایی که آدم رو آفریده حتما از این موضوع آگاه بوده که دلایل کافی برای اثبات وجودش رو در این دنیا قرار بده
حالا یک چیز جالب تر بگم .یکی از برادرهای بزرگم یک وقتی آنقدر مذهبی بود که یکبار وسط خواب بلند شده و نماز خوانده و بقیه همکلاسیهایش تعجب کردند و بهش گفتند ! حالا اون کاملا بی خدا هست . من چندین بار باهاش صحبت کردم . یک کمی سر به سرم میذاره و بعد هم سکوت میکنه !
یک بار یکی دیگه از برادرهام گفت تو از کجا مطمئنی که روز قیامت برپا میشه و ماها دوباره زنده میشیم . گفتم به سادگی ما تقریبا همیشه اینرا می بینیم اما چون تکرار میشه برامون عادی میشه . بعد گفتم فرض کن یک آدم در اول تیرماه بدنیا بیاد و تا آخر مرداد زنده بمونه ! آیا فکر میکنی باور میکنه که چند وقت دیگه این درختها همه ظاهری خشک پیدا میکنند و هیچ برگی ندارند .و حالا یکی در دیماه بدنیا بیاد و بهمن ماه هم بمیره باور میکنه همین درختها روزی برگ پیدا میکنند و سبز میشند ؟! ادامه دادم هستند حشراتی که عمر چند هفته ای دارند .خب اونها چطور به این موضوع فکر میکنند ؟! بعد گفتم خواب و بیداری ما خیلی شبیه مردن وزنده شدن هست فقط چون تکرار میشه برای ما عادی شده ! در یک تاپیک دیگر گفتم که علیرغم سعی در بیخدا شدن مسلمان تر میشم . همین موضوعات هست . ما برای خشک وسبز شدن بلافاصله بدنبال مکانیسمهای این اتفاق میریم و فکر میکنیم همه چیز را فهمیدیم در حالیکه وجود قیامت هم میتواند توسط مکانیسمهایی که بعضا بعدا شناخته میشند صورت بگیره . یک وقتی آخوندها میگفتند دو تا فرشته روی شانه ها هستند که تمام اعمال و افکار آدم را ثبت میکنند و حتما بیخداهای 50 سال پیش به اون میخندیدند اما حالا ثبت تمام افکار و رفتار یک آدم از تولد تا مرگ چیز عجیب و دور از ذهنی نیست !
ببین عزیزم شما مطالعه ت و تفکرت در این باره کمه. شما اول باید مشکلت با دین رو حل کنی بعد کم کم به سمت نقد خدا کوچ کنی. نمیشه همینطوری جهشی بپری بغل بیخدایی. این چیزها الان برات قابل درک نیست چون باید مرحله به مرحله بری جلو و راجع بهش فکر بشه. تو خوب فکر میکنی و مغز کپک زده مثل مسلمان های دیگه نداری. مشکلت اینه که میخوای یک هویی به جواب تمام سوال هات برسی. تو اول باید با دروغ بودن و ضرر داشتن دین کنار بیای تا بعد نوبت به دروغ و ضرر داشتن خدا برسه.
بازی کامپیوتری نیست که کد بزنی و به مرحله آخر برسی
من نمیتونم برداشتت از موضوعات مختلف رو تغییر بدم و برای رد داستان هات دائم دلیل بیارم. چون تصویری که تو از دنیا داری یک تصویر دینی و ناقص و خیالیه! باید با منطق قضیه کنار بیای بعد دیگه هی داستان و قصه تعریف نمیکنی.
در یکی از نوشته های آرش بیخدا توی وبلاگش یک تیکه کوچک آمده بود در باره همین موضوع . اون گفت حتی میتونه روز قیامت برپا باشه اما خدا وجود نداشته باشه ! من اون موقع وقت پرسش بیشتر را نداشتم اما برام جالب بود چون در واقع اون تلویحا اشاره کرده بود که برپایی قیامت هم با توجه به قوانین فیزیک دور از ذهن نیست .
من اطلاعی در این باره ندارم. از خود آرش سوال کن ببین منظورش چی بوده
Reactor
09-26-2011, 12:14 PM
می توان عاشق یک روسپی شد؟
این سوال از پایه مشکل داره. عاشق شدن چیزیه که دست خود آدم نیست. هرچند درسته که میشه در برابرش مقاومت کرد و پیروز شد.
من سوال رو یکجور دیگه مطرح میکنم . آیا حاضری با یک فاحشه ازدواج کنی؟ چرا؟
برای شروع ازبهمنیار شروع کننده ی تاپیک سوال میکنم
این خدا به رفیق چند صد!! هزار ساله اش رحم نکرد چطور فکر میکنید به شماها رحم میکنه؟!
رحم کردن به ما که گفته خود خدا در قرآن است . میدونی که خدا دروغ نمیگه :" كتب ربكم علي نفسه الرحمه`"یعنی پروردگار شما رحمت را بر خود واجب کرد.
اما اینکه با رفیق چند هزار ساله چکار کرده من را یاد یک سخنی میاندازد که میگوید :مورچه فکر میکنند خدا یک مورچه بزرگی است با دوشاخک بسیار بزرگ بر روی سر! خلاصه که حداقل مسلمانان خدای یگانه با توصیف الله اکبر (خدا بزرگتر از آنست که بتوان توصیف کرد ) میپرستند نه خدایان آتنی را ! جایی خواندم که اغلب منکرین خدا در واقع منکر خدای ذهن خود هستند .
اتفاق یعنی شانس. شانس هم هیچوقت در یک روند و پلان عقلانی جایی نداره. برای همه این اتفاق ها پیش اومده. بستگی به نحوه ی ترجمه ی خودت از برخورد با این اتفاقات داره.
من هم که گفتم به نظر خیلیها این فقط شانس بوده یعنی همون اختلاف ترجمه اما در مورد اینکه برای بیخدایان هم چنین مسائلی پیش میاید خدمتتان عرض کنم که وضع خوب ثروتمندان بیخدا در همان اوان کودکی برایم سئوال پیش آورد که چرا ؟! بعدا با مفهومی آشنا شدم بنام "استدراج "
من اون کتاب ها رو نخوندم که ببینم مشکل داشتن یا نه.
دودوتا همیشه مساوی چهارتا هست. چه ایران چه آمریکا چه هرجای دیگه. منطق یک زبان بین المللیه و ما برای فهم محیطمون جز عقل و منطق ابزار و راه دیگه ای نداریم. چیزی که با عقل و منطق جور در نیاد غلطه و راه دیگری برای اثباتش تا الان کشف نشده و خدایی که آدم رو آفریده حتما از این موضوع آگاه بوده که دلایل کافی برای اثبات وجودش رو در این دنیا قرار بده
حالا خداییش شما چه کتابهایی در باره بیخدایی یا خداباوری خواندی ؟! بگو شاید من هم هدایت شدم ! اینکه عقل و منطق بین المللی هست را فکر نکنی خودت کشف کردی ها ! حداقل 700 سال پیش سعدی گفته : (http://www.google.com/url?sa=t&source=web&cd=1&ved=0CBkQFjAA&url=http%3A%2F%2Fbacktothelighthouse.persianblog.i r%2Fpost%2F198&ei=X-KAToLpE8nUiAL2kNHwDA&usg=AFQjCNEvvTlaOgv6yTTpod5gb5BRT_vN4g)همه کس را عقل خود به کمال نماید و فرزند خود به جمال ! و یک جایی دیگه قشنگتر میگه :
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
بخود گمان نبرد هیچکس که نادانم
خلاصه که این عقل و منطقی که میگی خودش باید تحلیل بشه !
ببین عزیزم شما مطالعه ت و تفکرت در این باره کمه. شما اول باید مشکلت با دین رو حل کنی بعد کم کم به سمت نقد خدا کوچ کنی. نمیشه همینطوری جهشی بپری بغل بیخدایی. این چیزها الان برات قابل درک نیست چون باید مرحله به مرحله بری جلو و راجع بهش فکر بشه. تو خوب فکر میکنی و مغز کپک زده مثل مسلمان های دیگه نداری. مشکلت اینه که میخوای یک هویی به جواب تمام سوال هات برسی. تو اول باید با دروغ بودن و ضرر داشتن دین کنار بیای تا بعد نوبت به دروغ و ضرر داشتن خدا برسه.
این یکی را قبول دارم که برای رسیدن به پاسخ سئوالم عجول هستم اما پریدن به بغل بیخدایی خیلی هم سخت نیست .فقط کافیه اونکارهایی را که دلت میخواهد انجام بدهی ! ولی خداباوری کار سختیه چون باید برای خودت محدودیت ایجاد کنی ! وگرنه بیخدا شدن که کاری نداره:هرچی دستت میرسه ودوست داری بخور هرچی دوست داری ببین هرچی دوست داری کارهای دیگه .
اما در باره موضوعی که آرش بیخدا یک تیکه آمده بود یعنی میتواند قیامت باشد اما خدا نباشد که البته حالا مدتها از اون پست آرش گذشته اما تا حالا فکر کردی که چه نشانه هایی بیش از اینکه هست برای اثبات وجود خدا لازمه ؟!
بهمنیار
10-01-2011, 06:48 AM
این سوال از پایه مشکل داره. عاشق شدن چیزیه که دست خود آدم نیست. هرچند درسته که میشه در برابرش مقاومت کرد و پیروز شد.
من سوال رو یکجور دیگه مطرح میکنم . آیا حاضری با یک فاحشه ازدواج کنی؟ چرا؟
برای شروع ازبهمنیار شروع کننده ی تاپیک سوال میکنم
گمان کنم که این پرسش را نمی توان با پرسش آغاز کننده تاپیک همسان دانست. چون همان گونه که می دانید ازدواج یک قرارداد است که می توان در آن شرط هایی در نگر گرفت. :39:برای نمونه می توان در نگر گرفت که این خانم این کار را ادامه دهد یا ندهد. یا آقا. هم چنین می توان شرط کرد برای نمونه به عنوان اسپانسر مرد درصدی از درآمد را برای خودش بردارد . همان کاری که اکنون نیروی انتظامی می کند.
در پیش تر یک اصطلاح به نام نشاندن برای این موضوع به کار می رفت. برخی از این حاجی بازاری ها پولدار رقاصه های کارباره ها را به عقد خود در می آورده یک خونه برای او می گرفتند و یک بچه هم برایش درست می کردند تا سرش گرم شود و به اصطلاح او را می نشاندند و خرجی او و بچه را می دادند ( برای رضای الله، البته) در کوچه ما یکی از این موارد بود خانمی بود که حدود 55 سااله یک پسر هم سن ما هم داشت که هم بازی بودیم. البته پانزده، بیست سال پیش
اکنون دست فروش ها و گدایان و روسپیان در جاهایی از خیابان که مستقر هستند سرقفلی می دهند. این موضوع در مستند فقر و فحشا نیز گفته می شود (فکر کنم نسخه یک ). یک جایی می گوید که این طرف مشتریان با پراید آن طرف 206 و مزدا سوار می کنند. قیمت ها فرق می کند. (چون فیلم اکنون در دستم نیست به طور دقیق نمی دانم چه می گفت ولی چنین معنایی داشت)
پس نمی توان در چهارچوب پرسش اصلی این پرسش را دید. البته روشن است که عاشقی به اجتماع چندان ربطی ندارد ولی به طور کامل بریده از اجتماع هم نیست. برای نمونه برای وحشی بافقی چنین رویدادی پیش آمده است. در زندگی نامه وی نوشته که مردم کرمان جمع می شوند که یک روسپی به نام فخری را بکشند فخری خبردار شده و از کرمان به سوی بافق فرار می کند. از سویی وحشی بافقی یک آخوند بسیار زشت با صورتی مهیب بوده که در بافق مولانا شمسالدین یا کمالالدین محمد وحشیبافقی او را می بیند. فخری در چند روزی که با مولانا بوده حسابی وی را اسیر کرده و چون از جان خویش می ترسیده و مردم رد او را گرفته بودند از آن جا فرار می کند و وحشی می شود وحشی.
Newton
12-26-2012, 12:47 AM
به نام علم
به نظر من نمیشود عشق را قسمت نمود
بدن وروحی که ده ها ویا صدها مرد را لمس کرده چطور میتواند متعلق به بک شخص شود
تاکسی هیچ موقع لمبورگینی نمیشود
Mehrbod
12-26-2012, 12:56 AM
به نام علم
به نظر من نمیشود عشق را قسمت نمود
بدن وروحی که ده ها ویا صدها مرد را لمس کرده چطور میتواند متعلق به بک شخص شود
تاکسی هیچ موقع لمبورگینی نمیشود
به گمانم لمس نکرده باشد هم نمیتواند از آن یک نفر شود شیلا جان.
undead_knight
12-26-2012, 01:07 AM
به نام علم
به نظر من نمیشود عشق را قسمت نمود
بدن وروحی که ده ها ویا صدها مرد را لمس کرده چطور میتواند متعلق به بک شخص شود
تاکسی هیچ موقع لمبورگینی نمیشود
حالا بدن رو ول کنیم،روحشو از کجا در اوردیم؟ :)
از نظر شما عشق=مالکیت ؟
sonixax
12-26-2012, 03:55 AM
قربان یك روسپی كه میشود رفت ؟ :دی
Newton
12-26-2012, 10:56 PM
درود به دوستان
در تعوری همه چیز ممکن است اما در عمل چه؟
این موضوع روسپیان از اول تاریخ مشگل ساز بوده برای بشریت
ادم یاد فیلم ابگوشتی های زمان پهلوی های ملا پرور میندازه!
اب توبه مشهد مقدس قم چادر چند مرد سیبلو
عشق در کل بی معنی ومزخرف است
انسانها در نهایت همدیگر را به خاطر نیاز یا غریزه مورد التفات قرار میدهند
رابطه ببن زن مرد هم پیرو اقتصاد وبهره است
زن از مرد بهره می برد وزن هم پناهگاه را در مرد خویش می جوید
اگر علمی به مسایل عاطفی نگاه کنیم در پس انها نیاز خفته است
البته میشود عاشق یک روسپی هم شد اما نه برای همیشه
Mehrbod
12-27-2012, 12:33 AM
درود به دوستان
در تعوری همه چیز ممکن است اما در عمل چه؟
این موضوع روسپیان از اول تاریخ مشگل ساز بوده برای بشریت
ادم یاد فیلم ابگوشتی های زمان پهلوی های ملا پرور میندازه!
اب توبه مشهد مقدس قم چادر چند مرد سیبلو
عشق در کل بی معنی ومزخرف است
انسانها در نهایت همدیگر را به خاطر نیاز یا غریزه مورد التفات قرار میدهند
رابطه ببن زن مرد هم پیرو اقتصاد وبهره است
زن از مرد بهره می برد وزن هم پناهگاه را در مرد خویش می جوید
اگر علمی به مسایل عاطفی نگاه کنیم در پس انها نیاز خفته است
البته میشود عاشق یک روسپی هم شد اما نه برای همیشه
نگرش دانشیک درست شیلا جان، ولی چرا روسپیان مشکلساز بودهاند؟ به نگر من روسپیها بویژه امروزه
که کارشان را بهداشتی و کنترل شده انجام میدهند، کارکرد بسیار خوبی هم در همبود (اجتماع) دارند، اینجور نیست؟
Newton
12-27-2012, 02:04 AM
به نام نیاز
موضوع در مورد عشق وروسپی است استاد
ولی من شخصا روسپی ها را هم یک قشر اقتصادی می بینم
وصد در صد مفید به حال جامعه وجوانان وپیران وافرادی که از قید تعهد فراری؟
ولی میتوان عاشق شد ولی تا کی وچه زمانی سوال اینجاست
تازه فرض خانم یا اقای روسپی عاشق من هم شد یا برعکس
در اخر یا باید این خانم یا اقا از کارش استعفا بده
وگرنه در ظمن خدمت به جامعه کا نمی شود عاشق هم شد
به نظر من کار وخدمت به جامعه از عشق به یک نفر مهم تراست
البته روسپی مرد هم داریم در تبلیغات بیگانه من تبلیغ مرد هم دیدم!!!
mahtab71
12-27-2012, 09:51 AM
میشه عاشق یک روسپی هم شد.
اصولا زیبایی عشق در همین نکته نهفته شده که بدون قید و شرطه.
اما اینکه برای کسی که روسپیگری رو بعنوان یک شغل انتخاب کرده تعهدات عاطفی چه معنایی داره یه مساله دیگه هست.
مثلا فرد روسپی(چه زن و یا چه مرد)اگه قراره به فرد دیگه ای متعهد باشه چطور میخواد اینکار رو انجام بده؟
هر چند ناگفته نماند که اکثر روسپی هااگه نیاز مالی نداشته باشن و از لحاظ اقتصادی تامین باشن تن به اینکار نمیدن.
iranbanoo
12-27-2012, 04:23 PM
هر چند ناگفته نماند که اکثر روسپی هااگه نیاز مالی نداشته باشن و از لحاظ اقتصادی تامین باشن تن به اینکار نمیدن.
اکثرا بله مهتاب جان.
اما هستند افرادی که این مسئله رو در زندگیشون میپسندند و کلا به این مسئله به عنوان یک ماجرا جویی نگاه میکنند.و البته اگر جسارت نباشد در مرد ها بیشتر نمود دارد.اینکه شرکای جنسی زیاد داشته باشند و بر همین اصل با دیگران رابطه برقرار میکنند(این تنها یک نظر بود)
mahtab71
12-27-2012, 04:30 PM
اکثرا بله مهتاب جان.
اما هستند افرادی که این مسئله رو در زندگیشون میپسندند و کلا به این مسئله به عنوان یک ماجرا جویی نگاه میکنند.و البته اگر جسارت نباشد در مرد ها بیشتر نمود دارد.اینکه شرکای جنسی زیاد داشته باشند و بر همین اصل با دیگران رابطه برقرار میکنند(این تنها یک نظر بود)
دید خانمها و آقایون نسبت به سکس یکسان نیست.اکثر خانمها از اینکه با هر کسی ارتباط جنسی داشته باشند بیزارند و تمایل دارند که ارتباطات خاصشون رو تنها با معشوقشون داشته باشند.
واقعا اگه نیاز مالی نباشه درصد بسیار کمی از خانمها روسپی میشن.
iranbanoo
12-27-2012, 04:38 PM
دقیقا.فکر میکنم پدیده ی روسپی گری در خانم ها یک مسئله ی اجباریست و محیط و شرایط مجبور به این کارشان میکند.
اما در مورد اقایان مطمئن نیستم.البته امیدوارم منجر به سوءبرداشت نشود.
اگر قرار باشد نسبت به یک روسپی احساس داشت که این کار را به انتخاب خود برگزیده فکر میکنم دچار اشتباه بزرگی شده ایم!
Anarchy
12-27-2012, 04:41 PM
اکثرا بله مهتاب جان.
اما هستند افرادی که این مسئله رو در زندگیشون میپسندند و کلا به این مسئله به عنوان یک ماجرا جویی نگاه میکنند.و البته اگر جسارت نباشد در مرد ها بیشتر نمود دارد.اینکه شرکای جنسی زیاد داشته باشند و بر همین اصل با دیگران رابطه برقرار میکنند(این تنها یک نظر بود)
یعنی شما به کسانی که شرکای جنسی متعدد دارن میگید روسپی؟
iranbanoo
12-27-2012, 04:46 PM
یعنی شما به کسانی که شرکای جنسی متعدد دارن میگید روسپی؟
نه به این معنا.اصولا روسپی گری را در برابر دریافت مبلغی یا کلا به عنوان یک شغل و فرایند درآمد زا میشناسیم.خوب اگر فردی در زندگی تمامی انرژی و برنامه های خود را بر این مسئله پایه ریزی کند آیا به نظر شما روسپی نیست؟
Anarchy
12-27-2012, 04:51 PM
نه به این معنا.اصولا روسپی گری را در برابر دریافت مبلغی یا کلا به عنوان یک شغل و فرایند درآمد زا میشناسیم.خوب اگر فردی در زندگی تمامی انرژی و برنامه های خود را بر این مسئله پایه ریزی کند آیا به نظر شما روسپی نیست؟
بر کدوم پایه؟ اینکه فردی میل جنسی بالایی داشته باشه یا تمایل به سکس با افراد مختلف اصلا ربطی به روسپی بودن نداره...
روسپی | لغت نامه دهخدا (http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-cd481ccc7bd2432db67a666fc2ce3592-fa.html)
روسپی
http://www.daftarche.com/images/imported/2012/12/74.gif نشانه های اختصاری (http://www.loghatnaameh.org/signs-fa.html)
روسپی . (ص ) در پهلوی رسپیک ۞ (http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-cd481ccc7bd2432db67a666fc2ce3592-fa.html#) . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). تلفظ قدیم رُسپی . (از فرهنگ فارسی معین ). زن فاحشه و بدکاره . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (از فرهنگ فارسی معین ). زن قحبه .(از ناظم الاطباء) (غیاث اللغات ) (از شرفنامه ٔ منیری ). زنجه . (شرفنامه ٔ منیری ). جنده . زانیه . مخفف روسپید است . و این لفظ را بر زنان بدکاره برسبیل طعنه اطلاق کرده اند. (از آنندراج ) (از انجمن آرا). اطلاق این کلمه بر زن بدکاره از قبیل تسمیه ٔ شی ٔ بضد است . (از یادداشت مؤلف ). و در تاریخ سیستان است :
مرا غرمج آبی بپختی به پی
به پی از چه پختی تو ای روسپی .
خجسته .
پس عباد [ ابن زیاد ] او [ ابن مفرغ ] را بیاورد و ادب کرد و محبوس ، و بدست حجامان داد آن حجامان برفته بودند و خوکان اهلی را سیکی بار کردند و بیاوردند و این شاعر [ ابن مفرغ ] آن بخورد و مست گشت دیگر روز اندر مستی او را اسهال افتاد کودکان نگاه همی کردند، از بس سیاهی که آن اسهال او بود و منادی می کردند بزبان پارسی که : شبست این ... او جواب کرد ایشان را هم بپارسی که :
آبست و نبیذست
و عصارات زبیب است
دنبه ٔ فربه و پی است
و سمیه هم روسپی است .
و سمیه نام مادرزیاد بود. (تاریخ سیستان ص 96).
ای زن او روسپی این شهر را دروازه نیست
نه بهر شهری مرا از مهتران پروازه نیست .
مرصعی (از فرهنگ اسدی ).
عالم دون روسپی است چیست نشانی آن
آنکه حریفیش پیش وآن دگری در قفاست .
مولوی (دیوان شمس ).
حکما گویند چار کس از چار کس بجان برنجند حرامی از سلطان و دزد از پاسبان و فاسق از غماز و روسپی از محتسب . (گلستان ).
- زن روسپی ؛ آنکه زن روسپی دارد. دشنامی بوده است چون زن قحبه :
یا بکش این کافر زن روسپی را آشکار
پادشاهان از برای مصلحت صد خون کنند.
انوری .
چگویی در علی آبی چگویی
که خاک از خون این زن روسپی به .
نظامی عروضی .
چون نبودش صبرمی پیچید او
کاین سگ زن روسپی ناچیز گو.
مولوی (مثنوی ).
نی حلیمی مخنث وار نیز
که شود زن روسپی زآن و کنیز.
Alice
12-27-2012, 04:53 PM
این جُستار اندکی زن ستیزانه ست !
بانوان گرامی به واررون این فرهشت نیز پاسخ دهند :
آیا می توان عاشق مردی شد که با n زن همخواب بوده است ؟
در یک دید کلان می شود ولی ؛
به نگر من : هرگز !
iranbanoo
12-27-2012, 05:00 PM
خوب آنارشی عزیز این که شما آوردید با مطلب بالایی من متفاوت نبود.روسپی گری تنها برای خانم ها نیست که آقایان هم شاملش میشوند.
اما اینکه فرد تمایل جنسی بالایی داشته باشد و شرکای جنسی متعدد یک چیز است اما فردی که بر اساس سکس ارتباط های رومره اش را گزینش میکند ,در همین راستا درآمد زایی میکند,در همین جهت زندگی میکند خوب دیگر میل جنس اش بالا نیست که سکس ستون زمدگی اوست.ببخشید روسپی فحش نیست بلکه یک خصوصیت یا یک صفت است.خوب روسپی است آنکه زندگیش را با سکس می گذراند
Anarchy
12-27-2012, 05:26 PM
خوب آنارشی عزیز این که شما آوردید با مطلب بالایی من متفاوت نبود.روسپی گری تنها برای خانم ها نیست که آقایان هم شاملش میشوند.
اما اینکه فرد تمایل جنسی بالایی داشته باشد و شرکای جنسی متعدد یک چیز است اما فردی که بر اساس سکس ارتباط های رومره اش را گزینش میکند ,در همین راستا درآمد زایی میکند,در همین جهت زندگی میکند خوب دیگر میل جنس اش بالا نیست که سکس ستون زمدگی اوست.ببخشید روسپی فحش نیست بلکه یک خصوصیت یا یک صفت است.خوب روسپی است آنکه زندگیش را با سکس می گذراند
من هم نگفتم این کلمه فحش هست...اصلا اگر هم بود اهمیتی نداشت!! اما اون تعریفی که در اولین پستتون در مورد آقایون نوشتین با تعریف روسپی گری متفاوت بود...چیزی که در مردها میبینیم این هست که تمایل به داشتن شرکای جنسی متعدد دارن ولی این با روسپی خطاب کردنشون تفاوت داره ایران بانو...
mahtab71
12-27-2012, 05:27 PM
این جُستار اندکی زن ستیزانه ست !
بانوان گرامی به واررون این فرهشت نیز پاسخ دهند :
آیا می توان عاشق مردی شد که با n زن همخواب بوده است ؟
در یک دید کلان می شود ولی ؛
به نگر من : هرگز !
میشه عاشق مردی هم شد که با nزن همخواب بوده.
گذشته ی یک فرد ربطی به ما نداره.
iranbanoo
12-27-2012, 05:37 PM
من هم نگفتم این کلمه فحش هست...اصلا اگر هم بود اهمیتی نداشت!! اما اون تعریفی که در اولین پستتون در مورد آقایون نوشتین با تعریف روسپی گری متفاوت بود...چیزی که در مردها میبینیم این هست که تمایل به داشتن شرکای جنسی متعدد دارن ولی این با روسپی خطاب کردنشون تفاوت داره ایران بانو...
خوب رفع شبه شد گویا
اما یک مسئله دیگر که به قسمت بولد شده اشاره دارد اینکه درست است که تمایلات جنسی افراد متفاوت است اما این نیست که اقایان طبیعتا تمایل به شرکای جنسی متفاوت داشته باشند.چرا که ممکن است به همان نسبت خانم ها نیز چنین تمایلات تنوع طلبانه ای داشته باشند.اما محیط و شرایط ابراز آن برای زنان معمولا مهیا نیست.
از این بابت است که زنان جسور و تنوع طلب به انواع و اقسام عناوین ملقب میشوند اما اقایان را به طبیعتشان حواله میکنند.
دید خانمها و آقایون نسبت به سکس یکسان نیست.اکثر خانمها از اینکه با هر کسی ارتباط جنسی داشته باشند بیزارند و تمایل دارند که ارتباطات خاصشون رو تنها با معشوقشون داشته باشند.
واقعا اگه نیاز مالی نباشه درصد بسیار کمی از خانمها روسپی میشن.
من فكر میكنم این تفاوت دید آقایان و خانم ها به سكس یك جور هایی تحمیل شده توسط جامعه عرف خانواده و آقایان!
شاید فكرم اشتباه باشه ولی من چون رو مقاله ای كا كردم در مورد روش وازكتومی واسه آمار گیری مجبور به انجام یك سری آزمایشات شدم و این آزمایش ها باعث شد یك مقداری با خیلی از دختر ها و خانم های دوروبرم صحبت كنم و این احساس بهم دست داد كه این تنوع طلبی در خیلی از خانم ها است ولی نهفته است چون جامعه دید مثبتی به آن ندارد نه كه به آقایان داشته باشد بیشتر منظورم خانم ها و آقایان مجرد است چون بالاخره ازدواج باعث یك تعهد احساسی میشود كه بهتر است تا وقتی این تنوع طلبی ها است ازدواجی صورت نگیرد
البته این ربطی به روسپیگری ندارد!
mahtab71
12-27-2012, 05:53 PM
من فكر میكنم این تفاوت دید آقایان و خانم ها به سكس یك جور هایی تحمیل شده توسط جامعه عرف خانواده و آقایان!
شاید فكرم اشتباه باشه ولی من چون رو مقاله ای كا كردم در مورد روش وازكتومی واسه آمار گیری مجبور به انجام یك سری آزمایشات شدم و این آزمایش ها باعث شد یك مقداری با خیلی از دختر ها و خانم های دوروبرم صحبت كنم و این احساس بهم دست داد كه این تنوع طلبی در خیلی از خانم ها است ولی نهفته است چون جامعه دید مثبتی به آن ندارد نه كه به آقایان داشته باشد بیشتر منظورم خانم ها و آقایان مجرد است چون بالاخره ازدواج باعث یك تعهد احساسی میشود كه بهتر است تا وقتی این تنوع طلبی ها است ازدواجی صورت نگیرد
البته این ربطی به روسپیگری ندارد!
از این منظر گفتم دیدشون متفاوته که خانمها مایلند با مردی ارتباط جنسی برقرارکنند که نسبت بهش احساس داشته باشند.صرفا خود سکس اصل نیست بلکه همآغوشی با مردی که دوسش دارن براشون اصله.این به این معنا نیست که خانمها تنوع طلب باشند یا نه،بلکه نمایانگر اینه که خانمها درهر سکسی عشق ولو به مقدار اندک رو طالب هستند.
Russell
12-27-2012, 05:57 PM
در اینباره پیشتتر بگمانم چندبار نشان داده بودیم که تحقیقات نشان میدهد گرایش مردان به سکس و تعدد شرکای جنسیشان بیشتر است و یک فکت مسلم است.علت آنهم استراتژی متفاوت فرگشتیست.
در مورد تعریف روسپی من چندان مطمئن نیستم.بگمانم عامل اصلی چیز دیگریست،هر دوس تعدد شرکای جنسی و تبادل پول یا هر چیزی در این بین شاخص روسپیگریست.بنظر من تبادل پول در این بین مهمتر است.علت تاکید بر روسپیگری برای زنان هم به استراتژی متفاوت زن و مرد برای تشکیل خانواده و مخصوصا نوع تکهمسری آن برمیگردد و یکنوع روش اطمینان برای مردان میتوان گفت بوده احتمالا.
دوستان دقت کنند این با اینکه چه باید کرد و یا توجیه تعهد دادن و سپس خیانت کردن متفاوت است،این تداخل موضوعها زیاد اتفاق میافتد.
Anarchy
12-27-2012, 05:58 PM
خوب رفع شبه شد گویا
اما یک مسئله دیگر که به قسمت بولد شده اشاره دارد اینکه درست است که تمایلات جنسی افراد متفاوت است اما این نیست که اقایان طبیعتا تمایل به شرکای جنسی متفاوت داشته باشند.چرا که ممکن است به همان نسبت خانم ها نیز چنین تمایلات تنوع طلبانه ای داشته باشند.اما محیط و شرایط ابراز آن برای زنان معمولا مهیا نیست.
از این بابت است که زنان جسور و تنوع طلب به انواع و اقسام عناوین ملقب میشوند اما اقایان را به طبیعتشان حواله میکنند.
البته که اگر زنی هم با مردان زیادی رابطه جنسی داشته باشه اسمش روسپی نیست...اما حقیقتا نمیتونم بگم آیا این تمایل مردان بیشتر ناشی از فرگشت هست یا اجتماع یا هر دو !!! البته فکر میکنم جای دیگه ای به طور مفصل در این مورد بحث کرده باشیم...
iranbanoo
12-27-2012, 06:05 PM
البته که اگر زنی هم با مردان زیادی رابطه جنسی داشته باشه اسمش روسپی نیست...اما حقیقتا نمیتونم بگم آیا این تمایل مردان بیشتر ناشی از فرگشت هست یا اجتماع یا هر دو !!! البته فکر میکنم جای دیگه ای به طور مفصل در این مورد بحث کرده باشیم...
آنارشی جان من کجا گفتم تعدد شرکای جنسی نشانگر روسپی گریه؟؟؟!!!
iranbanoo
12-27-2012, 06:10 PM
در اینباره پیشتتر بگمانم چندبار نشان داده بودیم که تحقیقات نشان میدهد گرایش مردان به سکس و تعدد شرکای جنسیشان بیشتر است و یک فکت مسلم است.علت آنهم استراتژی متفاوت فرگشتیست.
ای بابا تو این فروم نمیشه حرف زد.همه چی به فرگشت منتهی میشه:)))
اصلا حالا که اینطوره خل بازی های احمدی نژادم حاصل فرگشته:)
چه کاریه....
از این منظر گفتم دیدشون متفاوته که خانمها مایلند با مردی ارتباط جنسی برقرارکنند که نسبت بهش احساس داشته باشند.صرفا خود سکس اصل نیست بلکه همآغوشی با مردی که دوسش دارن براشون اصله.این به این معنا نیست که خانمها تنوع طلب باشند یا نه،بلکه نمایانگر اینه که خانمها درهر سکسی عشق ولو به مقدار اندک رو طالب هستند.
متوجه صحبت شما شدم عزیز تنها به خاطر مرتبط بودن پست شما رو نقل قول كردم
ولی باز هم من مخالف این صحبت هستم خیلی از خانم ها و دختر ها اگر ترس از دیدگاه جامعه و خانواده نداشته باشند هنگام نیاز جنسی ممكن است با شخصی همبستر شوند كه احساس آنچنانی بهش ندارند
نیاز به هم اغوشی عشق و محبت هم نوعی نیاز جنسی است و كلا هر خانومی از سكس همچین توقعی دارد ولی برای رد و بدل كردن احساست تو سكس نیازی به عاشق بودن هر چند كم نیست.
Russell
12-27-2012, 07:01 PM
ای بابا تو این فروم نمیشه حرف زد.همه چی به فرگشت منتهی میشه:)))
اصلا حالا که اینطوره خل بازی های احمدی نژادم حاصل فرگشته:)
چه کاریه....
چه در داخل فروم و چه در خارج فروم درستترش اینست که همه چیز از فرگشت ناشی شده است !!
در مواردی مانند سکس و جنسیت میشود گفت روانشناسی ،روانشناسی فرگشتی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A 7%D8%B3%DB%8C_%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C ) در توضیح چنین پدیده هایی یکه تاز است، البته تازه در آغاز راه است و بیشتر از اینها هم از آن خواهید شنید.
undead_knight
12-27-2012, 07:46 PM
خب روسپی طبق تعریف کسی هست که که در ازای خدمت جنسی پول میگیره:
person who provides sexual services for a fee
ولی لزوما در هر شغلی که که سکس و پول همراه هم باشند،روسپی گری وجود نداره،مثلا یک پورن استار درگیر یک فرایند مهم هست واونم نمایش هست و این نمایش اون رو بیشتر به یک بازیگر شبیه میکنه تا یک روسپی.
اگر هم پولی این وسط نباشه که کلی روسپیگری نیست،فرضا هم که شخصی شرکای جنسی متعدد داشته باشه.
حالا اینکه این شخص تعهد نداره،هوس باز هست یا هر برچسب دیگه ارتباط به روسپیگری نداره.
پیام بازرگانی بود این :)
Mehrbod
12-27-2012, 07:50 PM
روی هم رفته عاشق روسپی که میتوان شد، ولی روسپی هم میتواند عاشق یکی بشود؟
شاید باید پرسید مگر روسپیها دل ندارند؟ :4:
Mehrbod
12-27-2012, 07:59 PM
من فكر میكنم این تفاوت دید آقایان و خانم ها به سكس یك جور هایی تحمیل شده توسط جامعه عرف خانواده و آقایان!
شاید فكرم اشتباه باشه ولی من چون رو مقاله ای كا كردم در مورد روش وازكتومی واسه آمار گیری مجبور به انجام یك سری آزمایشات شدم و این آزمایش ها باعث شد یك مقداری با خیلی از دختر ها و خانم های دوروبرم صحبت كنم و این احساس بهم دست داد كه این تنوع طلبی در خیلی از خانم ها است ولی نهفته است چون جامعه دید مثبتی به آن ندارد نه كه به آقایان داشته باشد بیشتر منظورم خانم ها و آقایان مجرد است چون بالاخره ازدواج باعث یك تعهد احساسی میشود كه بهتر است تا وقتی این تنوع طلبی ها است ازدواجی صورت نگیرد
البته این ربطی به روسپیگری ندارد!
نه همان اشتباه میکنید یاسی جان، دخترها هرچند راهبرد دوگانه دارند، ولی با هر کسی که رسید نمیخواهند بخواهند.
پسرها بی چون و چرا با هر دختری - اگر براستی زشت نبود - با خوشنودی هر چه بیشتر میخوابند.
Mehrbod
12-27-2012, 08:00 PM
این جُستار اندکی زن ستیزانه ست !
بانوان گرامی به واررون این فرهشت نیز پاسخ دهند :
آیا می توان عاشق مردی شد که با n زن همخواب بوده است ؟
در یک دید کلان می شود ولی ؛
به نگر من : هرگز !
زن ستیزی ناخواسته که میگویند همین است، چون شما در ذهنتان روسپی را دختر دیدهاید، هنگامیکه روسپی میتواند هم پسر باشد هم دختر!
iranbanoo
12-27-2012, 08:09 PM
چه در داخل فروم و چه در خارج فروم درستترش اینست که همه چیز از فرگشت ناشی شده است !!
در مواردی مانند سکس و جنسیت میشود گفت روانشناسی ،روانشناسی فرگشتی (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A 7%D8%B3%DB%8C_%D8%AA%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C ) در توضیح چنین پدیده هایی یکه تاز است، البته تازه در آغاز راه است و بیشتر از اینها هم از آن خواهید شنید.
ببینید من درست متوجه شدم؟
یعنی در طول زمان و بر اثر انتخاب طبیعی قوا و تمایلات جنسی در مرد تشدید شده؟
اون هم به علت اینکه بتونه جنس ماده رو جذب کنه؟
من اثر انتخاب طبیعی بر قدرت جنس نر رو مطلع بودم اما این که بر رفتار های جنسی هم اثر گذار بوده رو نه.
اما با این وجود من فکر میکنم اثر زمان نه تنها به خاطر این مسئله که فاکتور اخلاق اجتماعی و فرهنگ ها و دیدیگاه های جنسی خیلی خیلی بیشتر اثر گزار بوده بر این تا یک قضیه ی زیست شناختی.
چون در حال حاضر هم شاهد این هستیم که تمایلات جنسی زن به مراتب قوی تره اما امکان بروزش محدوده.در حالیکه مرد این امان بروز براش مهیاست و از این رو اونچه ه در ظاهر قضیه نمایان هست مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته.
Alice
12-27-2012, 08:36 PM
زن ستیزی ناخواسته که میگویند همین است، چون شما در ذهنتان روسپی را دختر دیدهاید، هنگامیکه روسپی میتواند هم پسر باشد هم دختر!
من خودم به همه ی زن ستیزی های نهانی هُشیارم دوست من ؛ نیازی نیست به
من گوشزد کنید ! چون بانوان ما این نکته ی ریز که آماج آغازنده ی جُستار از روسپی
، زن بدکاره بود را درنیافته بودند ؛ من نیز برنتاویدمــــ... !
نه همان اشتباه میکنید یاسی جان، دخترها هرچند راهبرد دوگانه دارند، ولی با هر کسی که رسید نمیخواهند بخواهند.
پسرها بی چون و چرا با هر دختری - اگر براستی زشت نبود - با خوشنودی هر چه بیشتر میخوابند.
کارساز فرگشتیک این ماجرا که چرا بانوان با هرکسی نمی خوابند روشن است !
ولی این هم که پسرها بی چون و چرا با هر دُختری که رسید ( و خوشروی بود ) ؛
آن هم با خشنودی هرچه بیشتر می خوابند کمی تا اندکی به نگرم درست نمی نماید* !
* سروران این را می هایید ؟ (تایید می کنید ! )
Russell
12-27-2012, 08:46 PM
ببینید من درست متوجه شدم؟
یعنی در طول زمان و بر اثر انتخاب طبیعی قوا و تمایلات جنسی در مرد تشدید شده؟
اون هم به علت اینکه بتونه جنس ماده رو جذب کنه؟
من اثر انتخاب طبیعی بر قدرت جنس نر رو مطلع بودم اما این که بر رفتار های جنسی هم اثر گذار بوده رو نه.
اما با این وجود من فکر میکنم اثر زمان نه تنها به خاطر این مسئله که فاکتور اخلاق اجتماعی و فرهنگ ها و دیدیگاه های جنسی خیلی خیلی بیشتر اثر گزار بوده بر این تا یک قضیه ی زیست شناختی.
چون در حال حاضر هم شاهد این هستیم که تمایلات جنسی زن به مراتب قوی تره اما امکان بروزش محدوده.در حالیکه مرد این امان بروز براش مهیاست و از این رو اونچه ه در ظاهر قضیه نمایان هست مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته.
علتش تولید مثل موفقتر بوده.در قبلتر این مطلب را جای دیگر بحث کرده بودیم یادم نیست دقیقا کجا بود.اینکه گرایش مردان هم در تعداد سکس و هم تنوع شریک جنسی بیشتر است اساسا حرفی در آن نیست نمیدانم این سخن را شما از کجا میگویید،اساسا زمان فرگشت انسان به نسبت شهرنشینی و فرهنگ و اینها بسیار طولانیتر است و که قابل قیاس نیست و حتی در پس از پیدایش فرهنگ هم فرگشت ادامه دارد،در مورد گرایش جنسی هم اتفاقا بعلت اینکه شدیدا غریزیست مسائل زیستی در آن پر رنگتر میشود نه برعکس.مثلا چطور میشود با فرهنگ کسی را متقاعد کرد که گرایش جنسی کلا ندارد؟
اساس این مساله هزینه نامتقارن زن و مرد در بارداریست.در عموزاده های نزدیک ما مثلا شامپانزه ها هم اثر این مساله مشاهده میشود.اساسا تکهمسری در تاریخ فرگشتی پدیده جدیدیست در بسیاری از نقاط دنیا همین امروز هم تکهمسری غالب نیست هر چند خود ظهور این پدیده با هم فرگشتیست.حالا اینکه بکدام سمت میرود مساله دیگریست ولی اینکه بگویند انسان طبیعتش تک همسریست یا گرایشات جنسی غریزی زن و مرد یکسان است و... بکل بیپایه است.
یک مساله مهم اینست که فرگشتی بودن یک مساله یعنی باعث بقای اجداد ما شده،اینکه در حال تغییر است و شرایط امروز ما میتواند استراتژی دیگری را غالب کند بهیچ وجه خللی به توضیح فرگشتی وارد نمیکند.
iranbanoo
12-27-2012, 10:53 PM
علتش تولید مثل موفقتر بوده.در قبلتر این مطلب را جای دیگر بحث کرده بودیم یادم نیست دقیقا کجا بود.اینکه گرایش مردان هم در تعداد سکس و هم تنوع شریک جنسی بیشتر است اساسا حرفی در آن نیست نمیدانم این سخن را شما از کجا میگویید،اساسا زمان فرگشت انسان به نسبت شهرنشینی و فرهنگ و اینها بسیار طولانیتر است و که قابل قیاس نیست و حتی در پس از پیدایش فرهنگ هم فرگشت ادامه دارد،در مورد گرایش جنسی هم اتفاقا بعلت اینکه شدیدا غریزیست مسائل زیستی در آن پر رنگتر میشود نه برعکس.مثلا چطور میشود با فرهنگ کسی را متقاعد کرد که گرایش جنسی کلا ندارد؟
اساس این مساله هزینه نامتقارن زن و مرد در بارداریست.در عموزاده های نزدیک ما مثلا شامپانزه ها هم اثر این مساله مشاهده میشود.اساسا تکهمسری در تاریخ فرگشتی پدیده جدیدیست در بسیاری از نقاط دنیا همین امروز هم تکهمسری غالب نیست هر چند خود ظهور این پدیده با هم فرگشتیست.حالا اینکه بکدام سمت میرود مساله دیگریست ولی اینکه بگویند انسان طبیعتش تک همسریست یا گرایشات جنسی غریزی زن و مرد یکسان است و... بکل بیپایه است.
یک مساله مهم اینست که فرگشتی بودن یک مساله یعنی باعث بقای اجداد ما شده،اینکه در حال تغییر است و شرایط امروز ما میتواند استراتژی دیگری را غالب کند بهیچ وجه خللی به توضیح فرگشتی وارد نمیکند.
جناب راسل خیلی از مواردی که در طول زمان در بند غریزه بوده به وسیله ی تمدن باز پس زدگی داشته و مطرود شده و یا به کل حذف شده و یا سمت و سوی ملایم تر گرفته و یا اصولا تغییر جهت داده.
پس هر اونچه که در گذر زمان به دست ما رسیده لزوما شکل خام و اصیل اون نیست و در طول زمان دست خوش خیلی از عوامل شده.
به عنوان مثال زمانی بوده که انسان به طور غریزی به آدمخواری روی آورده بوده اما این مسئله به خودی خود به وسیله ی تمدن باز پس زده میشه و مطرود میشه.شاید بگید کشتار از نوع دیگه در انسان نمود داره اما مهم اینه که از شکل وحشی خودش فاصله گرفته و از غالب آدمخواری در اومده.
یا مثلا سکس و اخلاق سکسی در بین اکثریت انسان ها تبیین شده و شرکای جنسی رو انسان به وسیله خرد ورزی و تمدن تعیین میکنه.اما باز این مسائل مبرا از خطا نیستند و درشون هنوزم که هنوزه ایراد بیشماره و این یکی از این ایراد هاست که خصوصیاتی رو ذاتا به مرد و زن نسبت میدن در حالی که تجربه ی افراد در سطح وسیع خلاف این نظریه ها رو میگه.
البته منکر این نظریات نمشم اما اثرشون رو در برابر تمدن ضعیف تر میبینم.چرا که کر می کنم در طول تاریخ انسان ثابت کرده که به خیلی از غرایز و تمایلاتش احاصه و تسلط و کنترل داره و موضوع سکس گرچه که ایراد های زیادی به اون وارده از این قاعده مستثنی نیست
Russell
12-27-2012, 11:24 PM
جناب راسل خیلی از مواردی که در طول زمان در بند غریزه بوده به وسیله ی تمدن باز پس زدگی داشته و مطرود شده و یا به کل حذف شده و یا سمت و سوی ملایم تر گرفته و یا اصولا تغییر جهت داده.
پس هر اونچه که در گذر زمان به دست ما رسیده لزوما شکل خام و اصیل اون نیست و در طول زمان دست خوش خیلی از عوامل شده.
به عنوان مثال زمانی بوده که انسان به طور غریزی به آدمخواری روی آورده بوده اما این مسئله به خودی خود به وسیله ی تمدن باز پس زده میشه و مطرود میشه.شاید بگید کشتار از نوع دیگه در انسان نمود داره اما مهم اینه که از شکل وحشی خودش فاصله گرفته و از غالب آدمخواری در اومده.
یا مثلا سکس و اخلاق سکسی در بین اکثریت انسان ها تبیین شده و شرکای جنسی رو انسان به وسیله خرد ورزی و تمدن تعیین میکنه.اما باز این مسائل مبرا از خطا نیستند و درشون هنوزم که هنوزه ایراد بیشماره و این یکی از این ایراد هاست که خصوصیاتی رو ذاتا به مرد و زن نسبت میدن در حالی که تجربه ی افراد در سطح وسیع خلاف این نظریه ها رو میگه.
البته منکر این نظریات نمشم اما اثرشون رو در برابر تمدن ضعیف تر میبینم.چرا که کر می کنم در طول تاریخ انسان ثابت کرده که به خیلی از غرایز و تمایلاتش احاصه و تسلط و کنترل داره و موضوع سکس گرچه که ایراد های زیادی به اون وارده از این قاعده مستثنی نیست
اینچیزی که شما در مقابل میگویید یکنوع همان لوح سفید بودن انسانهاست.مانند این است که من بگویم انسانها بدلیل فرگشتی گرایش به سکس دارند بعد کسی بگوید یکسری انسانها میروند راهب میشوند اصلا سکس ندارند.مغز انسان هم اینجور نیست که غریزه یکطرف باشد یکطرف خرد و تمدن باشد،این مغز فرگشت یافته و لایه لایه روی هم چیده شده و مغز ما از دوزیستان هم یادگاری دارد.وقتی دلیل فرگشتی اینکه مثلا چرا ما شیرینی دوست داریم یا از تاریکی یا مار و عقرب میترسیم را میگوییم من ندیده ام کسی بگوید که اینها برای گذشته است و امروز چنین چیزی نیست و... ولی وقتی از تفاوت مغز زن و مرد سخن میگوییم یا علت فرگشت عشق رمانتیک و تفاوت گرایش جنسی و... اینها نادرست میشوند و در برابرشان مقاومت میشود.اساسا اگر چنین باشد باید قید بررسی رفتار انسانی را بکل بزنیم بگوییم همه چیز در همه حالت در انسانها به یک اندازه محتمل است و 50-50 قید روانشناسی و درک رفتار و گرایشات انسان را بکل بزنیم.
viviyan
12-27-2012, 11:43 PM
چرا نشه؟ مگه عیسی عاشق ماگدالنا نشد؟
Mehrbod
12-28-2012, 02:24 AM
من خودم به همه ی زن ستیزی های نهانی هُشیارم دوست من ؛ نیازی نیست به
من گوشزد کنید ! چون بانوان ما این نکته ی ریز که آماج آغازنده ی جُستار از روسپی
، زن بدکاره بود را درنیافته بودند ؛ من نیز برنتاویدمــــ... !
:e306:
کارساز فرگشتیک این ماجرا که چرا بانوان با هرکسی نمی خوابند روشن است !
ولی این هم که پسرها بی چون و چرا با هر دُختری که رسید ( و خوشروی بود ) ؛
آن هم با خشنودی هرچه بیشتر می خوابند کمی تا اندکی به نگرم درست نمی نماید* !
* سروران این را می هایید ؟ (تایید می کنید ! )
پسرها بی چون و چرا با هر دختری که رسید خواهند خوابید،
هر پسری که گفت نمیخوابد تنها وانمود به چیزی میکند که نیست.
Mehrbod
12-28-2012, 02:31 AM
ببینید من درست متوجه شدم؟
یعنی در طول زمان و بر اثر انتخاب طبیعی قوا و تمایلات جنسی در مرد تشدید شده؟
اون هم به علت اینکه بتونه جنس ماده رو جذب کنه؟
من اثر انتخاب طبیعی بر قدرت جنس نر رو مطلع بودم اما این که بر رفتار های جنسی هم اثر گذار بوده رو نه.
اما با این وجود من فکر میکنم اثر زمان نه تنها به خاطر این مسئله که فاکتور اخلاق اجتماعی و فرهنگ ها و دیدیگاه های جنسی خیلی خیلی بیشتر اثر گزار بوده بر این تا یک قضیه ی زیست شناختی.
چون در حال حاضر هم شاهد این هستیم که تمایلات جنسی زن به مراتب قوی تره اما امکان بروزش محدوده.در حالیکه مرد این امان بروز براش مهیاست و از این رو اونچه ه در ظاهر قضیه نمایان هست مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته.
فرهنگ در گرایش جنسی نقش بسیار کمرنگی دارد ایرانبانو.
یک چیزی را هم ما چند سالیه بناکامی میکوشیم بدریابانیم! آنهم اینکه:
گرایش جنسی ≠ بی قید و بندی جنسی
"گرایش جنسی" یا همان خوشی بردن از سکس هیچ پیوندی به بی قید و بندی جنسی (promiscuity) ندارد. دخترها
بسیار کم بی قید و بند هستند، ولی همه پسرها بی چون و چرا در گزینش هنباز جنسی (sexpartner) بی قید و بند هستند.
اینکه گرایش جنسی کدام بیشتر است یا کدام جنس بیشتر از سکس خوشی میبرد نقش انچنانی در بی قید و بندی ندارد.
پس سراغ پدرسالاری (patriarchy) و این چرندیات که مردها زور بیشتری دارند یا نمیدانم
همبود را میگردانند پس میتوانند گرایش جنسیاشان را بیاشکارند نروید که همان چرندیاتی بیش نیستند :e402:
Mehrbod
12-28-2012, 02:32 AM
[/B][/SIZE][/COLOR]* سروران این را می هایید ؟ (تایید می کنید ! )
دیگر کاربرانراسل، آنارشی و .. بمهر این را پاسخ دهند :e402:
iranbanoo
12-28-2012, 09:38 AM
فرهنگ در گرایش جنسی نقش بسیار کمرنگی دارد ایرانبانو. یک چیزی را هم ما چند سالیه بناکامی میکوشیم بدریابانیم! آنهم اینکه:
گرایش جنسی ≠ بی قید و بندی جنسی
"گرایش جنسی" یا همان خوشی بردن از سکس هیچ پیوندی به بی قید و بندی جنسی (promiscuity) ندارد. دخترها بسیار کم بی قید و بند هستند، ولی همه پسرها بی چون و چرا در گزینش هنباز جنسی (sexpartner) بی قید و بند هستند. اینکه گرایش جنسی کدام بیشتر است یا کدام جنس بیشتر از سکس خوشی میبرد نقش انچنانی در بی قید و بندی ندارد. پس سراغ پدرسالاری (patriarchy) و این چرندیات که مردها زور بیشتری دارند یا نمیدانم همبود را میگردانند پس میتوانند گرایش جنسیاشان را بیاشکارند نروید که همان چرندیاتی بیش نیستند :e402:
ببخشید؟وقتی میگیم یک زن در ابراز گرایشا و تمایلات جنسیش داچار محدودیته انتظار دارید در مورد بی قید و بندی جنسی چه طور رفتار کنه؟؟؟
شاخص شما برای شناسایی چرندیات احیانا نظرات خودتونه؟؟
Russell
12-28-2012, 10:15 AM
دیگر کاربرانراسل، آنارشی و .. بمهر این را پاسخ دهند
این بحث را چندجا مفصل کرده ایم.پیدایشان کنیم بد نیست.سری آخر امیر گرامی هم نکات جالبی اضافه کرد خود من هم درست یادم نیست بدم نمیاید دوباره بخوانم.
Russell
12-28-2012, 10:23 AM
ببخشید؟وقتی میگیم یک زن در ابراز گرایشا و تمایلات جنسیش داچار محدودیته انتظار دارید در مورد بی قید و بندی جنسی چه طور رفتار کنه؟؟؟در اینکه محیط تاثیر میگذارد حرفی نیست،ولی اینکه شما میگویید اینست که اثر بیولوژیکی اینجا در حد صفر است.اینکه شما میگویید اینست که اگر شرایط محیطی یکسان باشد زن و مرد کاملا یکسان رفتار میکنند.خوب این چیزیست که درست نیست.مسلم است وقتی ما هم میگوییم مردان از زنان بیشتر گرایش به سکس یلخی دارند عامل محیطی در تحلیل داده ها هم در نظر گرفته شده.
iranbanoo
12-28-2012, 10:29 AM
اینچیزی که شما در مقابل میگویید یکنوع همان لوح سفید بودن انسانهاست.مانند این است که من بگویم انسانها بدلیل فرگشتی گرایش به سکس دارند بعد کسی بگوید یکسری انسانها میروند راهب میشوند اصلا سکس ندارند.مغز انسان هم اینجور نیست که غریزه یکطرف باشد یکطرف خرد و تمدن باشد،این مغز فرگشت یافته و لایه لایه روی هم چیده شده و مغز ما از دوزیستان هم یادگاری دارد.وقتی دلیل فرگشتی اینکه مثلا چرا ما شیرینی دوست داریم یا از تاریکی یا مار و عقرب میترسیم را میگوییم من ندیده ام کسی بگوید که اینها برای گذشته است و امروز چنین چیزی نیست و... ولی وقتی از تفاوت مغز زن و مرد سخن میگوییم یا علت فرگشت عشق رمانتیک و تفاوت گرایش جنسی و... اینها نادرست میشوند و در برابرشان مقاومت میشود.اساسا اگر چنین باشد باید قید بررسی رفتار انسانی را بکل بزنیم بگوییم همه چیز در همه حالت در انسانها به یک اندازه محتمل است و 50-50 قید روانشناسی و درک رفتار و گرایشات انسان را بکل بزنیم.
نه...
من نه منکر مسائل فرگشت شدم و نه منکر تفاوت بین رفتار های جنسی نر و ماده.
تمام تمرکز من براین هست که رفتارهایی که ما به نام مردانه -زنانه میشناسیم در طول زمان به این شکل به دست مارسیدند و چه بسا شدید تر از این میبودند اما به دست انسان و تمدن از شدتشان کاسته شده و تغییر ماهیت داده.
بنا براین اینکه رفتارهای جنسی زنان ومردان را امری طبیعی و غیر قابل تغییر بدانیم اساسا نظر درستی نیست و همواره این انسان بوده که بر تمامی این مسائل اعمال نفوذ داشته.این تغییرات اعمال شده باعث شده که چیزی به نام جامعه معنا یابد.مثلا در همین موضوع ادمخواری که غریزتا در انسان وجود دارد نمیتوانم منکر شوم که علائمش به کل از رفتار های انسانی از میان رفته و وجود ندارد.چرا که در همین موضوع سکس ارتباط های دهانی و گزیدن و لیسیدن اندام های طرفین خود نمودی از غریزه ی ادمخواری در انسان است اما این رفتار های جزئی در مقابل خصیصه های انسانی که به جنسیت مربوط میشود مسلما به خاطر درجه ی پایین اهمیتش و همچنین رضایت بخش بودنش برای انسان ,کمتر مورد توجه بوده که تغییر کند.اتفاقا ارتقا یافته که کمتر نشده.اما عدم توازن در رفتار های انسانی در بین دو جنس زن و مرد اساسا موضوعیست که جدا از مسائل زیست شناختی به اثر تمدن بیشتر نزدیک است و اعمال تغییر در ان به این وسیله میسر است.
mahtab71
12-28-2012, 10:39 AM
در اینکه محیط تاثیر میگذارد حرفی نیست،ولی اینکه شما میگویید اینست که اثر بیولوژیکی اینجا در حد صفر است.اینکه شما میگویید اینست که اگر شرایط محیطی یکسان باشد زن و مرد کاملا یکسان رفتار میکنند.خوب این چیزیست که درست نیست.مسلم است وقتی ما هم میگوییم مردان از زنان بیشتر گرایش به سکس یلخی دارند عامل محیطی در تحلیل داده ها هم در نظر گرفته شده.
سکس یلخی یعنی چی؟
میشه کمی توضیح بدید.
Russell
12-28-2012, 10:58 AM
نه...
من نه منکر مسائل فرگشت شدم و نه منکر تفاوت بین رفتار های جنسی نر و ماده.
تمام تمرکز من براین هست که رفتارهایی که ما به نام مردانه -زنانه میشناسیم در طول زمان به این شکل به دست مارسیدند و چه بسا شدید تر از این میبودند اما به دست انسان و تمدن از شدتشان کاسته شده و تغییر ماهیت داده.
بنا براین اینکه رفتارهای جنسی زنان ومردان را امری طبیعی و غیر قابل تغییر بدانیم اساسا نظر درستی نیست و همواره این انسان بوده که بر تمامی این مسائل اعمال نفوذ داشته.
چرا دیگر شما دارید بروشنی میگویید رفتار انسان را طبیعی بدانیم (در مقابل رفتار محیطی) درست نیست چرا که تغییر ناپذیر میشود.من تغییر تاپذیر بودن یا نبودنش را مطمئن نیستم ولی حدسم اینست که در آینده با تسلط انسان بر ژنتیک و توان مهندسی احتمالا همه چیز را میشود تغییر دارد.ولی این تفاوتی در مساله ایجاد نمیکند،ما داریم میگوییم اکنون این تفاوت طبیعی وجود دارد.اینکه ما باید متمدن شویم و اینها این تغییری در اینکه امروز اینگونه است ایجاد نمیکند.امروز اندازه مردان بزرگتر از زنان است بطور طبیعی،اینکه خوب است این تفاوت کمتر شود یا بیشتر یک سخن است و اینکه اساسا این تفاوت را منکر بشویم یک حرف دیگر.من در اینکه کم شدن تفاوت انسانها در کل مفید بوده مخالفت چندانی ندارم ولی تفاوتها هم بسیار مهم هستند و در بسیاری موارد خواستنی.در اینجا کلا دوستان فمینیست بنظر میرسد که نه تنها میخواهند درباره اینکه چه تفاوتهایی خوب است و کدام بد بتنهایی تصمیم میگیرند بلکه یکسری از تفاوتهای موجود امروز را بکل منکر میشوند.
بنا براین اینکه رفتارهای جنسی زنان ومردان را امری طبیعی و غیر قابل تغییر بدانیم اساسا نظر درستی نیست و همواره این انسان بوده که بر تمامی این مسائل اعمال نفوذ داشته.این تغییرات اعمال شده باعث شده که چیزی به نام جامعه معنا یابد.مثلا در همین موضوع ادمخواری که غریزتا در انسان وجود دارد نمیتوانم منکر شوم که علائمش به کل از رفتار های انسانی از میان رفته و وجود ندارد.چرا که در همین موضوع سکس ارتباط های دهانی و گزیدن و لیسیدن اندام های طرفین خود نمودی از غریزه ی ادمخواری در انسان است اما این رفتار های جزئی در مقابل خصیصه های انسانی که به جنسیت مربوط میشود مسلما به خاطر درجه ی پایین اهمیتش و همچنین رضایت بخش بودنش برای انسان ,کمتر مورد توجه بوده که تغییر کند.اتفاقا ارتقا یافته که کمتر نشده.اما عدم توازن در رفتار های انسانی در بین دو جنس زن و مرد اساسا موضوعیست که جدا از مسائل زیست شناختی به اثر تمدن بیشتر نزدیک است و اعمال تغییر در ان به این وسیله میسر است.
در این سخنان درباره رابطه آدمخواری و سکس دهانی هم توضیح دهید ممنون میشوم چرا که چنین سخنی برایم بسیار عجیب است.این سکس دهانی و اینها اتفاقا در انسانها و بونوبوها تنها وجود دارد:
Sexual intercourse (http://en.wikipedia.org/wiki/Sexual_intercourse) plays a major role in bonobo society observed in captivity, being used as what some scientists perceive as a greeting (http://en.wikipedia.org/wiki/Greeting), a means of forming social bonds, a means of conflict resolution (http://en.wikipedia.org/wiki/Conflict_resolution), and postconflict reconciliation (http://en.wikipedia.org/wiki/Reconciliation_%28democratic_process%29#In_animals ).[34] (http://en.wikipedia.org/wiki/Bonobo#cite_note-34) Bonobos are the only nonhuman animal to have been observed engaging in all of the following sexual activities: face-to-face genital sex (http://en.wikipedia.org/wiki/Genital_sex) (although a pair of western gorillas has been photographed performing face-to-face genital sex,[35] (http://en.wikipedia.org/wiki/Bonobo#cite_note-35)) tongue kissing (http://en.wikipedia.org/wiki/Tongue_kiss), and oral sex (http://en.wikipedia.org/wiki/Oral_sex).[36] (http://en.wikipedia.org/wiki/Bonobo#cite_note-Manson1997-36) In scientific literature, the female–female behavior of touching genitals together is often referred to as GG rubbing or genital–genital rubbing. The sexual activity happens within the immediate community and sometimes outside of it. Bonobos do not form permanent monogamous sexual relationships (http://en.wikipedia.org/wiki/Monogamy) with individual partners. They also do not seem to discriminate in their sexual behavior by sex or age, with the possible exception of abstaining from sexual intercourse between mothers and their adult sons. When bonobos come upon a new food source or feeding ground, the increased excitement will usually lead to communal sexual activity, presumably decreasing tension and encouraging peaceful feeding
Bonobo - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Bonobo)
Russell
12-28-2012, 11:10 AM
سکس یلخی یعنی چی؟
میشه کمی توضیح بدید.
مهتاب گرامی منظور من casual یا به قول دوستان همان بی قید و بند است.
iranbanoo
12-28-2012, 11:46 AM
چرا دیگر شما دارید بروشنی میگویید رفتار انسان را طبیعی بدانیم (در مقابل رفتار محیطی) درست نیست چرا که تغییر ناپذیر میشود.من تغییر تاپذیر بودن یا نبودنش را مطمئن نیستم ولی حدسم اینست که در آینده با تسلط انسان بر ژنتیک و توان مهندسی احتمالا همه چیز را میشود تغییر دارد.ولی این تفاوتی در مساله ایجاد نمیکند،ما داریم میگوییم اکنون این تفاوت طبیعی وجود دارد.اینکه ما باید متمدن شویم و اینها این تغییری در اینکه امروز اینگونه است ایجاد نمیکند.امروز اندازه مردان بزرگتر از زنان است بطور طبیعی،اینکه خوب است این تفاوت کمتر شود یا بیشتر یک سخن است و اینکه اساسا این تفاوت را منکر بشویم یک حرف دیگر.من در اینکه کم شدن تفاوت انسانها در کل مفید بوده مخالفت چندانی ندارم ولی تفاوتها هم بسیار مهم هستند و در بسیاری موارد خواستنی.در اینجا کلا دوستان فمینیست بنظر میرسد که نه تنها میخواهند درباره اینکه چه تفاوتهایی خوب است و کدام بد بتنهایی تصمیم میگیرند بلکه یکسری از تفاوتهای موجود امروز را بکل منکر میشوند.
خیر این تفاوت ها طبیعی نیست.دقت کنید که تنها از این تفاوتها سخن میگوییم نه تفاوت در پیکره ی زن و مرد.رفتار هایی جنسی که گرایشات و تمایلات یا بی قیدی و بندی جنسی گرچه اثراتی زیست شناختی در آن موثر است اما بخش عمده ی آن دست خودمان است و ماهستیم که به آن سمت و سو میدهیم.
اتفاقا من اصلا از دیدگاه فمنیستی بحث نمیکنم چرا که اگر از ان دیدگاه باشد که ایراد ها به این رفتار ها بسیار است و همین مسائل است که زمینه ساز بسیاری از مشکلات و بروز تجاوزات جنسی و روحی بر زن میشود.
گرچه به نظرم این مردان و رفتار های انان است که مشخص میکنند ملاک لذت بخشی رفتار های جنسی بر چه مبنائیست.
در این سخنان درباره رابطه آدمخواری و سکس دهانی هم توضیح دهید ممنون میشوم چرا که چنین سخنی برایم بسیار عجیب است.این سکس دهانی و اینها اتفاقا در انسانها و بونوبوها تنها وجود دارد:
این غریزه در یکی از دوران های رشد در کودک اگر تثبیت شود بعد ها به صورتهای مختلفی از انواع سکس های دهانی بروز پیدا میکند.
این مسائل را فکر میکنم در یکی از کتاب های فروید خوانده بودم که لی بیدو یا شهوت در دوران کودکی هر فرد در لب ها و دهان استقرار میابد .در این دروان است که کودک از مکیدن,گاز گرفتن ویا نگه داشتن مدفوع خود لذت میبرد.این اعمال خود به مراحل مختلفی منجر میشود و اگر در هر دام از مراحل لی بیدو تثبیت شود مظاهر آن در رفتار های جنسی درجاتی از انحرافات سادیستی را نمایان میکند.فروید این مرحله را دوران دندانی میخواند به cannibalisme یا ادمخواری نسبت میدهد.
مظاهر ان نیز در درجاتی مختلف از خونین کردن طرف مقابل برای درک لذت تا گزیدن ها خفیف یا fellatioوجود دارد
نه همان اشتباه میکنید یاسی جان، دخترها هرچند راهبرد دوگانه دارند، ولی با هر کسی که رسید نمیخواهند بخواهند.
پسرها بی چون و چرا با هر دختری - اگر براستی زشت نبود - با خوشنودی هر چه بیشتر میخوابند.
راهبرد دوگانه رو متوجه نشدم مهربد جان
باز هم من فكر میكنم فقط متفاوت بودن شرایط باعث این تفاوت میشه
چون من این میل با هر كسی خوابیدن( اگر شرط پسر ها برای با هر كسی خوابیدن زیبایی است برای دختر ها هم خوب یه سری ویژگی دیگه) تو خیلی از دختر ها دیدم
Russell
12-28-2012, 12:12 PM
خیر این تفاوت ها طبیعی نیست.دقت کنید که تنها از این تفاوتها سخن میگوییم نه تفاوت در پیکره ی زن و مرد.رفتار هایی جنسی که گرایشات و تمایلات یا بی قیدی و بندی جنسی گرچه اثراتی زیست شناختی در آن موثر است اما بخش عمده ی آن دست خودمان است و ماهستیم که به آن سمت و سو میدهیم.
اتفاقا من اصلا از دیدگاه فمنیستی بحث نمیکنم چرا که اگر از ان دیدگاه باشد که ایراد ها به این رفتار ها بسیار است و همین مسائل است که زمینه ساز بسیاری از مشکلات و بروز تجاوزات جنسی و روحی بر زن میشود.
گرچه به نظرم این مردان و رفتار های انان است که مشخص میکنند ملاک لذت بخشی رفتار های جنسی بر چه مبنائیست.
خوب همینست من میگویم روانشناسی را شما بکل منکر میشوید.ما از ابتدا میگوییم اثرات وراثت و طبیعت در گرایش جنسی وجود دارد و قابل ملاحظه هم هست،گزینه های دیگر محیط میماند و شانس و باقی مکانیزمها.اینکه شما میگویید دست خودمان است این میان یکهو اختیار و اراده آزاد را میاورید بکل منکر وجود مکانیزمها در مغز انسان میشوید.اینطور باشد مثلا در تحلیل گرایش به قتل هم یکی بگوید "هر کس دست خودش است" میشود تحلیل روانشناسی.
شما دارید معکوس استدلال میکنید و مصادره به مطلوب میکنید.بحث اخلاقی و تعهد یک بحث است بحث گرایش و تحلیل روانشناسی یکچیز دیگر است،شما برای سرزنش بی قید و بندی جنسی دارید میگویید دست خودمان است اراده آزاد داریم چرا که طبیعی بودن را مانع شرزنش اخلاقی میدانید،در حالی که ربطی ندارد و اساسا ربطی به طبیعی بودن هم ندارد،عامل محیط (که آنرا دیگر گمان نکنم بکل نفی کنید و خودتان گفتید که جامعه و مردان رفتار جنسی را تعیین میکنند) هم فرقی ندارد.اگر علت مثلا بی قید و بندی مردی محیط باشد باز هم از دیدی که وارد شده اید نمیشود که سرزنش کنید طرف را،چون محیط او را مجبور کرده.اینست که بکل باید روانشناسی و علیت را بگذاریم کنار بگوییم انسانها اختیار دارند چرا که ما مخواهیم آنها را سرزنش اخلاقی کنیم.
اینست که این دو مطلب اخلاق و چه باید بکنیم را از اینکه چه هست و مشاهده میکنیم جدا کنید همه چیز حل است.
این غریزه در یکی از دوران های رشد در کودک اگر تثبیت شود بعد ها به صورتهای مختلفی از انواع سکس های دهانی بروز پیدا میکند.
این مسائل را فکر میکنم در یکی از کتاب های فروید خوانده بودم که لی بیدو یا شهوت در دوران کودکی هر فرد در لب ها و دهان استقرار میابد .در این دروان است که کودک از مکیدن,گاز گرفتن ویا نگه داشتن مدفوع خود لذت میبرد.این اعمال خود به مراحل مختلفی منجر میشود و اگر در هر دام از مراحل لی بیدو تثبیت شود مظاهر آن در رفتار های جنسی درجاتی از انحرافات سادیستی را نمایان میکند.فروید این مرحله را دوران دندانی میخواند به cannibalisme یا ادمخواری نسبت میدهد.
مظاهر ان نیز در درجاتی مختلف از خونین کردن طرف مقابل برای درک لذت تا گزیدن ها خفیف یا fellatioوجود دارد
حواسم اصلا بجناب فروید نبود،ولی مشخص است که این بخش سخنان جناب فروید منسوخ شده و توضیخات بسیار علمیتر آن مانند چرایی مکیدن کودکان در کودکی هم جالب است که از روانشناسی فرگشتی میایند.
iranbanoo
12-28-2012, 01:19 PM
خوب همینست من میگویم روانشناسی را شما بکل منکر میشوید.ما از ابتدا میگوییم اثرات وراثت و طبیعت در گرایش جنسی وجود دارد و قابل ملاحظه هم هست،گزینه های دیگر محیط میماند و شانس و باقی مکانیزمها.اینکه شما میگویید دست خودمان است این میان یکهو اختیار و اراده آزاد را میاورید بکل منکر وجود مکانیزمها در مغز انسان میشوید.اینطور باشد مثلا در تحلیل گرایش به قتل هم یکی بگوید "هر کس دست خودش است" میشود تحلیل روانشناسی.
شما دارید معکوس استدلال میکنید و مصادره به مطلوب میکنید.بحث اخلاقی و تعهد یک بحث است بحث گرایش و تحلیل روانشناسی یکچیز دیگر است،شما برای سرزنش بی قید و بندی جنسی دارید میگویید دست خودمان است اراده آزاد داریم چرا که طبیعی بودن را مانع شرزنش اخلاقی میدانید،در حالی که ربطی ندارد و اساسا ربطی به طبیعی بودن هم ندارد،عامل محیط (که آنرا دیگر گمان نکنم بکل نفی کنید و خودتان گفتید که جامعه و مردان رفتار جنسی را تعیین میکنند) هم فرقی ندارد.اگر علت مثلا بی قید و بندی مردی محیط باشد باز هم از دیدی که وارد شده اید نمیشود که سرزنش کنید طرف را،چون محیط او را مجبور کرده.اینست که بکل باید روانشناسی و علیت را بگذاریم کنار بگوییم انسانها اختیار دارند چرا که ما مخواهیم آنها را سرزنش اخلاقی کنیم.
اینست که این دو مطلب اخلاق و چه باید بکنیم را از اینکه چه هست و مشاهده میکنیم جدا کنید همه چیز حل است.
فکر میکنم تا اینجا روال بحث به گونه ای پیش میرود که من مدام از خودم و سخنانم دفاع کنم و اتهام ها را رد!
راسل عزیز من به هیچ وجه جنبه ی اخلاقی را اشاره نمیکنم.تنها از موقعیت هایی میگویم که در شرایط نرمال هر دو جنس میتوانند به یک نسبت ابراز وجود کنند.نه به روش یکسان!
این مسئله را شاید با مثال های عینی نیز بتوان اثبات کرد.مسائل روانشناسی نیز خود متاثر از مسائل اجتماعی و فرهنگی است.بنا بر این من نه تنها به ان بی توجه نیستم که اتفاقا بر ان تاکید دارم.
مشکل شما این است که این عطش کامجویی مردان از زنان را محصول طبیعی و غریز جنس مرد میدانید و ذاتا زن را موجودی میپندارید که این تمایلات را با این شدت ندارد و اصولا زن دوست دارد هر ان زمان که مرد مورد خواستش او را مفعول قرار دهد پذیرای سکس است.در حالی که ذهن زن نیز همان قدر که مرد به سکس مشغول است درگیر است منتهی سرکوب گر های اجتماعی و فرهنگی به او اجازه ی طغیان نمیدهد.
اما در نظر من سکس بدون هنجار است و در نهاد هر انسان به سهم برابر گرچه متفاوت بروز میکند.این که ولع آن در یک جنس بیش از جنس دیگر است بی توجه به مسائل فرهنگی و اجتماعی یک ادعاست که تنها از یک دریچه به ان نگریسته میشود و نمی توان به ان اعتماد داشت.
پژوهش های مرد شناسانه به دست امده نشان میدهد که قوت غریزه ی جنسی مردان به نگرش ها و ارزش های فرهنگی بستگی دارد.باربارا تونردر یکی از پژوهش ها نشان میدهد که در میان یکی از اقوام گینه ی نو این قوت ها به حدی از برابری قرار دارد که حتی فرایندی به نام تجاوز ذاتا ناشناخته است!در حالیکه در بسیاری از جوامع یکی از اشکال کنترل اجتماعیست.متاسفانه کتاب هایم همراهم نیست وگرنه شرح بسیاری از این تعیین رفتار ها ی جنسی را میتوانستم عنوان کنم.به هر سو انچه که به نظر من در دیدگاه شما دیده نمیشود توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و...است که به خودی خود عامل قدرتمندی در جهت دهی به نگرش های جنسی و رفتارهای جنسی است.
حواسم اصلا بجناب فروید نبود،ولی مشخص است که این بخش سخنان جناب فروید منسوخ شده و توضیخات بسیار علمیتر آن مانند چرایی مکیدن کودکان در کودکی هم جالب است که از روانشناسی فرگشتی میایند.
خوب اگر منسوخ شده باشد که به نفع موضع من است:)))
چون من در پی این بودم که غرایز جنسی باز پس زده شدند اما مجبور شدم اقرار کنم که مظاهر آن باقی مانده اند.اما با این اوصاف ه شما میگویید گویا تسلط نسل بشر بر انچه که به نام غریزه میشناسیم بیش از ان است که من میپنداشتم:)))
Russell
12-28-2012, 02:12 PM
فکر میکنم تا اینجا روال بحث به گونه ای پیش میرود که من مدام از خودم و سخنانم دفاع کنم و اتهام ها را رد!
ما که تا اینجا برعکس آنرا دیده ایم،من تا اینجا چندین بار گفته ام که محیط هم میتواند موثر باشد و باز شما همینجور میگویید که ما میگوییم نیست،در یک خصیصه میتواد چند عامل موثر باشد،ما اثر عوامل دیگرا انکار نکردیم بلکه بر موثر بودن غیر قابل نادیده گرفتن یک عامل تاکید کردیم،برعکسش شما عامل بیولوژیکی را بکل انکار میکنید و به آنکه میرسد انسانها مختار میشوند !!
چطور است موقع اثر محیط و فرهنگ انسانها مختار نیستند و اثر دارد ولی وقتی صحبت از طبیعت میشود مختار میشوند؟
راسل عزیز من به هیچ وجه جنبه ی اخلاقی را اشاره نمیکنم.تنها از موقعیت هایی میگویم که در شرایط نرمال هر دو جنس میتوانند به یک نسبت ابراز وجود کنند.نه به روش یکسان!
این مسئله را شاید با مثال های عینی نیز بتوان اثبات کرد.مسائل روانشناسی نیز خود متاثر از مسائل اجتماعی و فرهنگی است.بنا بر این من نه تنها به ان بی توجه نیستم که اتفاقا بر ان تاکید دارم.
مشکل شما این است که این عطش کامجویی مردان از زنان را محصول طبیعی و غریز جنس مرد میدانید و ذاتا زن را موجودی میپندارید که این تمایلات را با این شدت ندارد و اصولا زن دوست دارد هر ان زمان که مرد مورد خواستش او را مفعول قرار دهد پذیرای سکس است.در حالی که ذهن زن نیز همان قدر که مرد به سکس مشغول است درگیر است منتهی سرکوب گر های اجتماعی و فرهنگی به او اجازه ی طغیان نمیدهد.
قسمتهای اول بلد شده گفتمان سرزنش اخلاقی شماست در حالی که جمله هایی که زیرشان خط کشیده شده گزاره هایی فکچوال هستند درباره اینکه آنچه هست.
گزاره هایی که درباره آنچه هست گفته میشوند نیازمند تایید توسط علم هستند نه نتجه شدن از گزاره اخلاقی.من حرفی با ابراز وجود بانوان ندارم همینجاست که میگویم دو حوزه جدای اخلاق و روانشناسی را با هم قاطی میکنید.
نظر اخلاقی من هم اینستت هر کسی چه مرد و زن آزاد است هر مقدار و هرجور که دوست دارد رابطه جنسی برقرار کند.
این یک مساله است،حالا اینکه زن و مرد چقدر گرایش به سکس بی قید و بند و یا کلا گرایش به سکس نشان میدهند چیز دیگریست.در اینجا عامل محیط هم میتواند اثر داشته باشد (دقت کنید که من منکر تاثیر محیط نبوده و نیستم) در میزان فعلیت این گرایش ولی تغییری در وجود خود این گرایش ندارد.اینکه شما میگویید اگر مردسالاری را برداریم همه با هم برابر هستند یک ادعاست که نیاز به اثبات به روش علمی دارد و توجه کنید که معنی مستقیمش اینست که اثر طبیعت انسان اینجا صفر است.معنیش اینست که تنها و تنها و تنها محیط موثر است در گرایش به سکس و بی قید و بندی در انتخاب شریک جنسی در انسانها.این ادعا ادعایی بسیار بزرگیست (چرا که یک عامل همیشه مهم بنام طبیعت و وراثت و بیولوژی را بکل منکر میشود) و مدارک بهمان بزرگی هم طلب میکند.
پژوهش های مرد شناسانه به دست امده نشان میدهد که قوت غریزه ی جنسی مردان به نگرش ها و ارزش های فرهنگی بستگی دارد.باربارا تونردر یکی از پژوهش ها نشان میدهد که در میان یکی از اقوام گینه ی نو این قوت ها به حدی از برابری قرار دارد که حتی فرایندی به نام تجاوز ذاتا ناشناخته است!در حالیکه در بسیاری از جوامع یکی از اشکال کنترل اجتماعیست.متاسفانه کتاب هایم همراهم نیست وگرنه شرح بسیاری از این تعیین رفتار ها ی جنسی را میتوانستم عنوان کنم.به هر سو انچه که به نظر من در دیدگاه شما دیده نمیشود توجه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و...است که به خودی خود عامل قدرتمندی در جهت دهی به نگرش های جنسی و رفتارهای جنسی است.
خوب رسیدیم به اصل داستان،ما وقتی میگوییم این سخنان غیر علمیست همینجاها را میگوییم.و این خانم باربارا بطور بسیار تصادفی فمینیست نیستند؟
خوب اگر منسوخ شده باشد که به نفع موضع من است:)))
چون من در پی این بودم که غرایز جنسی باز پس زده شدند اما مجبور شدم اقرار کنم که مظاهر آن باقی مانده اند.اما با این اوصاف ه شما میگویید گویا تسلط نسل بشر بر انچه که به نام غریزه میشناسیم بیش از ان است که من میپنداشتم:)))
ای بابا چرا شما اینطور نگاه میکنید،این مطلب بنظر من عجیب بود و بعدش هم گفتم توضیح فرگشتیک آن امروز وجود دارد مساله نفع و امتیاز و اینها نبود.
باز هم من متوجه نمیشوم چطور غریزه جنسی امروزه کاهش یافته،در امروز سکس و لذتهای مرتبط با آن بطور مستقیم و غیر مستقیم بیش از هر زمان دیگریست،حرف از باز ماندن و باقی ماندن نیست بلکه حرف از انفجار آنست.
Mehrbod
12-28-2012, 06:05 PM
ببخشید؟وقتی میگیم یک زن در ابراز گرایشا و تمایلات جنسیش داچار محدودیته انتظار دارید در مورد بی قید و بندی جنسی چه طور رفتار کنه؟؟؟
شاخص شما برای شناسایی چرندیات احیانا نظرات خودتونه؟؟
سنجه یا شاخص بسیار ساده است، چند کشور گوناگون بروید، یکجا مانند ایران که بگوییم
یک دختر نمیتواند آزادانه و آشکار با هر کس بخوابد، یک کشور مانند هلند یا فرانسه که یک
دختر نه تنها میتواند با هر کس بخوابد، که کوچکترین زشتیای نیز در فرهنگش نیست، خواهید دید که
همه جا دخترها یکجور رفتار میکنند، هنگامیکه اگر این گرایش به بی قید و بندی فرهنگی بود،
بگوییم مانند گرایش به کتابخوانی، آنگاه همانجور که چشمداشت آن میرفت دیدههای ما نیز
بسیار ورتاتر (variant) بودند: یکجا مانند ایران میانگین میتواند 1 دقیقه باشد یکجا 7 ساعت.
دخترها فرگشتیکوار نگرهپردازی شده که راهبردی دوگانه ولی پیش میگیرند، بدین چم که برای دستیابی هم به پشتیبانی مالی
هم ژنهای خوب میتوانند، همزمان با دو تن باشند. این بی بند و باری نیست، یک راهبُرد (= استراتژی) در جفتگزینی به شمار میرود.
جدای اینها خود گرایش جنسی یا اندازهای که دختر یا پسر از سکس خوشی میبرند گفتیم یک چیز سراسر
دگرسان است و پیوند آنچنانی اینجا ندارد، مگر در موردهایی کمیاب، مانند کژخویی (اعتیاد) به سکس.
Mehrbod
12-28-2012, 06:12 PM
راهبرد دوگانه رو متوجه نشدم مهربد جان
باز هم من فكر میكنم فقط متفاوت بودن شرایط باعث این تفاوت میشه
چون من این میل با هر كسی خوابیدن( اگر شرط پسر ها برای با هر كسی خوابیدن زیبایی است برای دختر ها هم خوب یه سری ویژگی دیگه) تو خیلی از دختر ها دیدم
گرایش با هر کسی خوابیدن با هر کسی خوابیدن دو چیز دگرساناند. مانند بگوییم گرایش به لاغر شدن و براستی لاغر شدن!
زن و مرد میتوانند یک اندازه گرایش برای همخوابگی داشته باشند، ولی نیروی بازدارندهای که در دختر هست او را از کار بازدارد،
یا اگر کرد به او پادافره احساسی (درد) بدهد: دخترهایی که one-night-stand دارند چند برابر از پسرها (اگر بشوند!) دچار پشیمانی میشوند.
این بازدارندههای احساسی مانند ناز کردن، دوری کردن، moody رفتار کردن (یکروز دوست داشتن، یکروز نداشتن)
در پسرها نیست و کارکرد فرگشتیکشان نیز همان پیشگیری از بی بند و باری دختر در جفتگزینی بوده است.
راهبرد دوگانه نیز بالا اندکی گفتیم، یک دختر میتواند انگیزه بالایی برای خیانت کردن داشته باشد، ولی این خیانت از روی
بی بند و باری جنسی نیست، برای بهرهگیری همزمان از بُنمایهها (پول، خانه، ..) و ژنهای خوب (زیبایی، تندرستی، ...) است.
این راهبرد دوگانه را یک نپاهنده خام (naive observer) میتواند بی بند و باری جنسی ببیند، هنگامیکه بی بند
و باری جنسی بسادگی میشود اینکه کَس با هرکس که از راه رسید آمادگی همخوابگی را - بی بازدارنده - داشته باشد.
iranbanoo
12-29-2012, 05:46 PM
ما که تا اینجا برعکس آنرا دیده ایم،من تا اینجا چندین بار گفته ام که محیط هم میتواند موثر باشد و باز شما همینجور میگویید که ما میگوییم نیست،در یک خصیصه میتواد چند عامل موثر باشد،ما اثر عوامل دیگرا انکار نکردیم بلکه بر موثر بودن غیر قابل نادیده گرفتن یک عامل تاکید کردیم،برعکسش شما عامل بیولوژیکی را بکل انکار میکنید و به آنکه میرسد انسانها مختار میشوند !!
چطور است موقع اثر محیط و فرهنگ انسانها مختار نیستند و اثر دارد ولی وقتی صحبت از طبیعت میشود مختار میشوند
خیر من چندین بار بر تفاوت ها تاکید کرد و منکر مسائل مطرح شده از جانب شما نشدم.منتهی تمام حرف من این بود که عوامل اجتماعی و فرهنگی و تلقین جامعه بر زن بسیار قوی تر است و اگر یک زن قرار باشد نسبت به گرایشات جنسی اش کنترل داشته باشد مقاومتی با نمره ی 10 داشته باشد بازدارنده های اجتماعی ان را 80 میکنند.
سمتهای اول بلد شده گفتمان سرزنش اخلاقی شماست در حالی که جمله هایی که زیرشان خط کشیده شده گزاره هایی فکچوال هستند درباره اینکه آنچه هست.
گزاره هایی که درباره آنچه هست گفته میشوند نیازمند تایید توسط علم هستند نه نتجه شدن از گزاره اخلاقی.من حرفی با ابراز وجود بانوان ندارم همینجاست که میگویم دو حوزه جدای اخلاق و روانشناسی را با هم قاطی میکنید.
نظر اخلاقی من هم اینستت هر کسی چه مرد و زن آزاد است هر مقدار و هرجور که دوست دارد رابطه جنسی برقرار کند.
این یک مساله است،حالا اینکه زن و مرد چقدر گرایش به سکس بی قید و بند و یا کلا گرایش به سکس نشان میدهند چیز دیگریست.در اینجا عامل محیط هم میتواند اثر داشته باشد (دقت کنید که من منکر تاثیر محیط نبوده و نیستم) در میزان فعلیت این گرایش ولی تغییری در وجود خود این گرایش ندارد.اینکه شما میگویید اگر مردسالاری را برداریم همه با هم برابر هستند یک ادعاست که نیاز به اثبات به روش علمی دارد و توجه کنید که معنی مستقیمش اینست که اثر طبیعت انسان اینجا صفر است.معنیش اینست که تنها و تنها و تنها محیط موثر است در گرایش به سکس و بی قید و بندی در انتخاب شریک جنسی در انسانها.این ادعا ادعایی بسیار بزرگیست (چرا که یک عامل همیشه مهم بنام طبیعت و وراثت و بیولوژی را بکل منکر میشود) و مدارک بهمان بزرگی هم طلب میکند.
بله من با فرض برداشتن مرد سالاری و اینگونه تفکرات رفتار های زنان را در سکس بی پروا تر ادعا میکنم.دلایل علمی نیز مسلما میتوان به جوامعی اشاره داشت که چنین مسائلی در آن نمود ندارد.ادعای من یک ادعای جامعه شناختی است و مسلما دلایل و مدارکم نیز باید در این راستا باشد.مثال هم زدیم که در اقوامی مانند یکی از اقوام گینه ی نو که روابط جنسی به این حد برابر گونه است چنین مسائلی کم رنگ تر است.منتهی شما برای نپذیرفتن ان به فمنیست بودن پژوهش گر اشاره کردید که فکر نمیکنم بر رد آن موفق باشد.
به هر حال خوشحالم که این مسائل را نیز مد نظر قرار دادید و بالاخره مسائل اجتماعی و محیطی را پذیرفتید گرچه کم!!
:)))
خوب رسیدیم به اصل داستان،ما وقتی میگوییم این سخنان غیر علمیست همینجاها را میگوییم.و این خانم باربارا بطور بسیار تصادفی فمینیست نیستند؟
بفرما....
الان چون خانم باربارا فمنیست است پژوهشش هم غیر علمی شد!!!
شما تصادفا با فمنیست ها مشکل خاصی دارید؟؟
باز هم من متوجه نمیشوم چطور غریزه جنسی امروزه کاهش یافته،در امروز سکس و لذتهای مرتبط با آن بطور مستقیم و غیر مستقیم بیش از هر زمان دیگریست،حرف از باز ماندن و باقی ماندن نیست بلکه حرف از انفجار آنست.
غریزه ی جنسی کاهش نیافته بلکه حرف بر سر این بود که بسیاری از غرایز انسان میتواند بر اثر تمدن شکلی ملایم تر به خود بگیرد.
Russell
12-29-2012, 08:02 PM
خیر من چندین بار بر تفاوت ها تاکید کرد و منکر مسائل مطرح شده از جانب شما نشدم.منتهی تمام حرف من این بود که عوامل اجتماعی و فرهنگی و تلقین جامعه بر زن بسیار قوی تر است و اگر یک زن قرار باشد نسبت به گرایشات جنسی اش کنترل داشته باشد مقاومتی با نمره ی 10 داشته باشد بازدارنده های اجتماعی ان را 80 میکنند.
شما وقتی میگفتید عامل فرهنگی حذف شود همه یکسان رفتار میکنند معنی بلاواسطه اش میشود اثر عامل طبیعی و بیولوژیکی "صفر" است.حالا این سخن بهتر است ولی باز هم این یک مساله فکچوال است،اینکه اثر محیط چقدر است و اثر بیولوژیک چقدر.در ایران البته حرفی نیست که عامل محیطی در بالاترین حد خود است ولی اینجورها هم نیست 8 برابر باشد چنانکه همان عامل محیطی میگوید دختران پیش از ازدواج سکس نداشته باشند کلا ولی در عمل وا میماند.
بله من با فرض برداشتن مرد سالاری و اینگونه تفکرات رفتار های زنان را در سکس بی پروا تر ادعا میکنم.دلایل علمی نیز مسلما میتوان به جوامعی اشاره داشت که چنین مسائلی در آن نمود ندارد.ادعای من یک ادعای جامعه شناختی است و مسلما دلایل و مدارکم نیز باید در این راستا باشد.مثال هم زدیم که در اقوامی مانند یکی از اقوام گینه ی نو که روابط جنسی به این حد برابر گونه است چنین مسائلی کم رنگ تر است.منتهی شما برای نپذیرفتن ان به فمنیست بودن پژوهش گر اشاره کردید که فکر نمیکنم بر رد آن موفق باشد.
به هر حال خوشحالم که این مسائل را نیز مد نظر قرار دادید و بالاخره مسائل اجتماعی و محیطی را پذیرفتید گرچه کم!!
:)))
شما تا همین پست قبلی بکل منکر بیولوژی بودید میگفتید اختیار و تمدن داریم،بعد ما که از پست اول داریم تکرار میکنیم منکر محیط نیستیم را الان متهم میکنید حرفمان را عوص کرده ایم؟ :e402:
ما فقط نگفتیم که این خانم چون فمینیست است داده هاشان قبول نیست،بلکه بطور معجزه آسایی حدس زدیم از نوع تحلیل علمی ایشان که ایشان فمینیست است(سرچ هم حتی نکردم نام این خانم را هنوز).بعد هم بسیار جالب است که مثلا ایشان میگوید مفهومی برای تجاوز ندارند و نتیجه این میشود که مردسالاری فرهنگی ساخت مردان نباشد تجاوز هم نیست !!
خوب ایشان کولاکی هستند برای خودشان !!
شما تصادفا با فمنیست ها مشکل خاصی دارید؟؟
من که با کسی مشکلی ندارم !!
اینجا را ما دوست داریم،رحم کنید به ما :e056:
غریزه ی جنسی کاهش نیافته بلکه حرف بر سر این بود که بسیاری از غرایز انسان میتواند بر اثر تمدن شکلی ملایم تر به خود بگیرد.
کاهش نیافته بعد ملایمتر شده یعنی چه؟
من وقتی میگویم غریزه جنسی منفجر شده یعنی بسیار بسیار بیشتر تحریک و ارضا میشود ارضایش هم تنها خود intercourse نیست بلکه همه جا را گرفته.حالا شما بفرمایید در این انفجار لذت از سکس ملایم شده یعنی چه و چطور هر گونه رابطه معکوسی بین جامعه مدرن و عریزه جنسی میبینید؟!!
Mehrbod
12-29-2012, 10:54 PM
غریزه ی جنسی کاهش نیافته بلکه حرف بر سر این بود که بسیاری از غرایز انسان میتواند بر اثر تمدن شکلی ملایم تر به خود بگیرد.
کاهش نیافته بعد ملایمتر شده یعنی چه؟
من وقتی میگویم غریزه جنسی منفجر شده یعنی بسیار بسیار بیشتر تحریک و ارضا میشود ارضایش هم تنها خود intercourse نیست بلکه همه جا را گرفته.حالا شما بفرمایید در این انفجار لذت از سکس ملایم شده یعنی چه و چطور هر گونه رابطه معکوسی بین جامعه مدرن و عریزه جنسی میبینید؟!!
رفتارهای جنسی که نرم شدهاند، ولی نمیاندیشم افزایش چندانی هم یافته باشند راسل جان، اگر آدم امروز را با آدم باستانی بهمسنجیم، کدام در آشکاردن رفتارهای
جنسی آزادتر است؟ بدید من سخنگویی درباره سکس افزایش فراوانی یافته، ولی خود کنش سکس آنچنان دگرسانیای نداشته، از روی همان حسهای بازدارنده دخترها.
گرچه دخترهای امروزی بویژه در غرب میکوشند لایههای فرهنگی روی رفتار خود کشیده و سکس برای خوشی داشته باشند، ولی آن اندازه که باید
این رویکرد خوب کار نمیکند و همان پادافرههای درونی (درد) که گفتیم کار را تباه میکنند. برای نمونه یک دختر میتواند با نوشیدن الکل حس شرم و
خودداری خود را فروپیچیده (override) و سکس داشته باشد، ولی فردای آن کمابیش دچار پشیمانی و دلزدگی از خود میشود، گرچه فرهنگی که در آن است چنین رفتاری را برستاید (praise).
من میگمانم ما بیشتر از هر زمانی درباره سکس سخن میگوییم، ولی قانون 30-70 هم از روی جهانیکیدن (globalization) هر چه بیشتر اینجا هم دیده میشود: نزدیکِ 30 درسد مردان با 70 درسد زنان سکس دارند.
Russell
12-29-2012, 11:19 PM
رفتارهای جنسی که نرم شدهاند، ولی نمیاندیشم افزایش چندانی هم یافته باشند راسل جان، اگر آدم امروز را با آدم باستانی بهمسنجیم، کدام در آشکاردن رفتارهای
جنسی آزادتر است؟ بدید من سخنگویی درباره سکس افزایش فراوانی یافته، ولی خود کنش سکس آنچنان دگرسانیای نداشته، از روی همان حسهای بازدارنده دخترها.
گرچه دخترهای امروزی بویژه در غرب میکوشند لایههای فرهنگی روی رفتار خود کشیده و سکس برای خوشی داشته باشند، ولی آن اندازه که باید
این رویکرد خوب کار نمیکند و همان پادافرههای درونی (درد) که گفتیم کار را تباه میکنند. برای نمونه یک دختر میتواند با نوشیدن الکل حس شرم و
خودداری خود را فروپیچیده (override) و سکس داشته باشد، ولی فردای آن کمابیش دچار پشیمانی و دلزدگی از خود میشود، گرچه فرهنگی که در آن است چنین رفتاری را برستاید (praise).
من میگمانم ما بیشتر از هر زمانی درباره سکس سخن میگوییم، ولی قانون 30-70 هم از روی جهانیکیدن (globalization) هر چه بیشتر اینجا هم دیده میشود: نزدیکِ 30 درسد مردان با 70 درسد زنان سکس دارند.
صحبت من از غریزه جنسی و توجه به آن است نه خود سکس لزوما.این به لذتجویی به سکس و غذا و اینها برمیگردد که در قدیم این با فاصله بسیار زیاد ناممکن بود نسبت به امروز،منظور من سعی در تحریک حداکثر این غرایز است.اما در مورد خود سکس همینست که میگویی.
iranbanoo
12-30-2012, 08:05 PM
شما وقتی میگفتید عامل فرهنگی حذف شود همه یکسان رفتار میکنند معنی بلاواسطه اش میشود اثر عامل طبیعی و بیولوژیکی "صفر" است.حالا این سخن بهتر است ولی باز هم این یک مساله فکچوال است،اینکه اثر محیط چقدر است و اثر بیولوژیک چقدر.در ایران البته حرفی نیست که عامل محیطی در بالاترین حد خود است ولی اینجورها هم نیست 8 برابر باشد چنانکه همان عامل محیطی میگوید دختران پیش از ازدواج سکس نداشته باشند کلا ولی در عمل وا میماند.
بله عامل فرهنگی برداشته شود همه به طور یکسان رفتار های سکسی خود را بروز میدهند نه به این معنی که یکسان رفتار میکنند بلکه با روشی متفاوت انرژی خود را میرهانند.
اما اثر زیست شناختی در چه صفر است؟بله من هنوز توجیه نشده ام که یک شرم و بازدارندگی ذاتی در زن باعث میشود که شرکای جنسی خود را تقلیل دهد!!
اصلا چرا یک زن وقتی از یک رابطه ای که مایل است باشد امتناع میکند؟؟مسلما به خاطر عواقبی که برایش دارد.حال یا در حین سکس یا بعد از ان ...
اما اگر اینگونه نگرانی ها نباشد زن نیز مانند مرد هر ان که احساس کرد مایل به ایجاد رابطه است بی پروا این کار را خواهد انجامید.
پس این یک اثر زیست شناختی نیست یک عامل باز دارنده از طرف اجتماع است که بر زن در طول زمان تحمیل شده.ایران و غرب نیز ندارد .در هر فرهنگی به اندازه ی خود این چنین رفتار هایی وجود دارد.
شما تا همین پست قبلی بکل منکر بیولوژی بودید میگفتید اختیار و تمدن داریم،بعد ما که از پست اول داریم تکرار میکنیم منکر محیط نیستیم را الان متهم میکنید حرفمان را عوص کرده ایم؟
ما فقط نگفتیم که این خانم چون فمینیست است داده هاشان قبول نیست،بلکه بطور معجزه آسایی حدس زدیم از نوع تحلیل علمی ایشان که ایشان فمینیست است(سرچ هم حتی نکردم نام این خانم را هنوز).بعد هم بسیار جالب است که مثلا ایشان میگوید مفهومی برای تجاوز ندارند و نتیجه این میشود که مردسالاری فرهنگی ساخت مردان نباشد تجاوز هم نیست !!
خوب ایشان کولاکی هستند برای خودشان !!
شما از اولین پست بانام فرگشت علیه السلام زنان را به کل مفعول بی زبان و احساس نشان میدادید.من شما را متهم نمیکنم بلکه تشویقتان میکنم که به این بعد از رفتارهای جنسی جنس مخالفتان توجه کردید:))
ضمنا مسلم است که این نوع پژوهش ها از طرف یک خانم آنهم از نوع فمنیستش صورت میگیرد نه از طرف یک مرد.مگر مردان بی کارند که شرایطی را که به نفعشان است را بر خود سخت کنند؟پس حدس چندان سختی هم نبود.خواهش دارم که بی توجه به اینکه توسط چه کسی یا کسانی است به اصل مسئله توجه کنید.در یک جامعه یا افراد آگاهانه به امیال یکدیگر توجه میکنند و ان را میپذیرند یا آنکه آنقدر جامعه ابتداییست که به این مسائل اصلا توجهی ندارند که به اینگونه مسائل معنا بخشند.
کاهش نیافته بعد ملایمتر شده یعنی چه؟
من وقتی میگویم غریزه جنسی منفجر شده یعنی بسیار بسیار بیشتر تحریک و ارضا میشود ارضایش هم تنها خود intercourse نیست بلکه همه جا را گرفته.حالا شما بفرمایید در این انفجار لذت از سکس ملایم شده یعنی چه و چطور هر گونه رابطه معکوسی بین جامعه مدرن و عریزه جنسی میبینید؟!!
فراموش نکردید که ما از غرایزی از انسان صحبت میکردیم که به آدمخواری اشاره داشت.گرچه شما تغییر حالت ها را که از جانب فروید نقل کردیم را منسوخ میدانید(حال بماند که دلایلش را نیز عنوان نفرمودید) اما توجه داشته باشید که تمدن در انسان باعث شد تا چهره ی سکس را معقول تر جلوه کند.مثلا سکس فرزند با پدر یا مادر را فکر نمیکنم در هیچ فرهنگی منطقی بدانند.این یعنی یک گام به جهت دهی به سکس و فاصله انداختن آن با حالت وحشی اش.
من که با کسی مشکلی ندارم !!
اینجا را ما دوست داریم،رحم کنید به ما
:e00e:
به هر حال هروقت مشکلی بود من در خدمتتونم:))
Russell
12-30-2012, 08:50 PM
بله عامل فرهنگی برداشته شود همه به طور یکسان رفتار های سکسی خود را بروز میدهند نه به این معنی که یکسان رفتار میکنند بلکه با روشی متفاوت انرژی خود را میرهانند.
خوب بسلامتی رفتار متفاوت دارند هم اینجا معنیش میشود رهاندن انرژی و شکافت هسته ای !!
رفتار رفتار است دیگر.تبدیل واژه به انرژی رهاندن اهیانا ربطی ندارد به اینکه این سخنان فکچوال است و قرار است اندازه گیری شوند؟
این جمله بالای شما منطق میگوید معنیش اینست که عامل طبیعت اینجا صفر مطلق است.نه حتی نسبت 10 به 80 و اینها که در پست قبل میگفتید.
معنیش اینست بزبان ساده که تابع رفتار جنسی تک متغییره است که آن متغییر را ثابت کنیم تابع رفتار هم ثابت میشود یا فقط نویز باقی میماند.بنابراین اثر طبیعت صفر مطلق است.
خوب این سخنان از نظر علمی بسیار عجیب هستند و مدارک عجیب هم میخواهند.بعد ما میگوییم اینجور حرفها در میان برخی فمینستها همه چیز هست جز علمی بما متد علمی آموزش میدهید
اما اثر زیست شناختی در چه صفر است؟بله من هنوز توجیه نشده ام که یک شرم و بازدارندگی ذاتی در زن باعث میشود که شرکای جنسی خود را تقلیل دهد!!
اصلا چرا یک زن وقتی از یک رابطه ای که مایل است باشد امتناع میکند؟؟مسلما به خاطر عواقبی که برایش دارد.حال یا در حین سکس یا بعد از ان ...
اما اگر اینگونه نگرانی ها نباشد زن نیز مانند مرد هر ان که احساس کرد مایل به ایجاد رابطه است بی پروا این کار را خواهد انجامید.
پس این یک اثر زیست شناختی نیست یک عامل باز دارنده از طرف اجتماع است که بر زن در طول زمان تحمیل شده.ایران و غرب نیز ندارد .در هر فرهنگی به اندازه ی خود این چنین رفتار هایی وجود دارد.
بانوی گرامی ما بحث صد در صد علمی و فکچوال داریم اینجا.این حرفها چیست.مثل اینست که بگوییم من هنوز توجیه نشده ام زمین بدور خورشید میگردد بلکه زمین مرکز جهان است.حرف از داده و علم اینها هم که بکل نیست بسلامتی.من میگویم این هست همین هست که هست !
شما از اولین پست بانام فرگشت علیه السلام زنان را به کل مفعول بی زبان و احساس نشان میدادید.من شما را متهم نمیکنم بلکه تشویقتان میکنم که به این بعد از رفتارهای جنسی جنس مخالفتان توجه کردید:))
ضمنا مسلم است که این نوع پژوهش ها از طرف یک خانم آنهم از نوع فمنیستش صورت میگیرد نه از طرف یک مرد.مگر مردان بی کارند که شرایطی را که به نفعشان است را بر خود سخت کنند؟پس حدس چندان سختی هم نبود.خواهش دارم که بی توجه به اینکه توسط چه کسی یا کسانی است به اصل مسئله توجه کنید.در یک جامعه یا افراد آگاهانه به امیال یکدیگر توجه میکنند و ان را میپذیرند یا آنکه آنقدر جامعه ابتداییست که به این مسائل اصلا توجهی ندارند که به اینگونه مسائل معنا بخشند.
نخست اینکه حمله شخصی آنهم بدون سند نکنید،پستها من موجود هست.نقل قول بیاورید یا حمله شخصی اینجور روی هوا را فراموش کنید.این سخنان هم شوخیست دیگر،متد علمی این حرفها را ندارد.اینجور که نیست چنین ادعاهای عجیبی کرد همینجور بعد بگوییم تمام جامعه علمی توطئه کرده.
فراموش نکردید که ما از غرایزی از انسان صحبت میکردیم که به آدمخواری اشاره داشت.گرچه شما تغییر حالت ها را که از جانب فروید نقل کردیم را منسوخ میدانید(حال بماند که دلایلش را نیز عنوان نفرمودید) اما توجه داشته باشید که تمدن در انسان باعث شد تا چهره ی سکس را معقول تر جلوه کند.مثلا سکس فرزند با پدر یا مادر را فکر نمیکنم در هیچ فرهنگی منطقی بدانند.این یعنی یک گام به جهت دهی به سکس و فاصله انداختن آن با حالت وحشی اش.
چرا دلایلش بماند؟
روانکاوی امروز بیشتر جزو تاریخ روانشناسیست،علمی هم که نیست به این معنی که ابطال پذیر نیست،بعد هم آن بخشی از آن که هنوز به آن رجوع میشود این سخنان نیست.اینکه بگوییم سکس دهانی علتش آدمخواریست امروزه مضحک است باور بفرمایید.
میگویم به بیولوژی و فرگشت کم لطفی میفرمایید همین است دیگر،اتفاقا این عدم سکس با پدر و مادر در بین حیوانات بوفور وجود دارد و این را هم در روانشناسی فرگشتی داریم.آن سخنان جناب فروید و قصه ای که تعریف میکند در اینباره اگر چه قابل احترام از نظر تاریخیست ولی از لحاظ علمی شوخیست امروز.
به هر حال هروقت مشکلی بود من در خدمتتونم:))
خواهش میکنم خدمت از ماست !! :e056:
iranbanoo
12-30-2012, 09:59 PM
خوب بسلامتی رفتار متفاوت دارند هم اینجا معنیش میشود رهاندن انرژی و شکافت هسته ای !!
رفتار رفتار است دیگر.تبدیل واژه به انرژی رهاندن اهیانا ربطی ندارد به اینکه این سخنان فکچوال است و قرار است اندازه گیری شوند؟
این جمله بالای شما منطق میگوید معنیش اینست که عامل طبیعت اینجا صفر مطلق است.نه حتی نسبت 10 به 80 و اینها که در پست قبل میگفتید.
معنیش اینست بزبان ساده که تابع رفتار جنسی تک متغییره است که آن متغییر را ثابت کنیم تابع رفتار هم ثابت میشود یا فقط نویز باقی میماند.بنابراین اثر طبیعت صفر مطلق است.
خوب این سخنان از نظر علمی بسیار عجیب هستند و مدارک عجیب هم میخواهند.بعد ما میگوییم اینجور حرفها در میان برخی فمینستها همه چیز هست جز علمی بما متد علمی آموزش میدهید
خوب انرژی هسته ای حق مسلم ماست:)
ببینید دوست گرامی شما اصرار دارید انچه را که طبیعتا در جنس زن است را نادیده بگیرید.مسلم میدانم که رفتار ها متفاوت است و در همه ی پست ها هم اقرار کردم اما مسئله این است که این تفاوت ها در چگونگی رفتار سکس است نه امیال...
وقتی این گفتمان ها در مورد سکس انسان را با فیزیولوژی درمورد گیاهان و جانوران مقایسه میکنیم ناهماهنگی اشکار میشود.گفتمان ما در مورد زیست شناختی سکس و پیشرفت ان و جامعه شناختی ان درحقیقت مبادله ایست که به تولید حقیقت بینجامد.شما مبنا را علمی نو پا قرار داده اید که شکلی منحصر به فرد به سکس دهید.در حالی که تلاش من بر این است با اتکا به بسیاری از عوامل (از جمله ادعای علم در تعیین رفتار ها) دستگاهی برای تولید حقیقت ساخته شود خصوصا اینکه به عنوان یک زن میتوانم نماینده ی ادعاهایم باشم.
بحث به هیچ روی از زبان فمنیست ها نیست که پیوند دادن تحلیل های جامعه شناختی و علمیست.
شما فقط سازو کارهایی را در سطح فرد نشان میدهید که به سطح فزاینده انتقال می دهید اما آن چیزی را حذف میکنید که این سکسینه سازی بر مبنای ان شکل گرفته.پس تا زمانی که ما زبان مشترکی نیابیم برای یافتن علت این تفاوت رفتار ها فکر نمیکنم به نتیجه ی مشخصی دست یابیم.لازمه ی رسیدن به یک نتیجه ی روشن پذیرفتن تحلیل های جامعه شناختی و یا با جسارت بگویم فمنیستی از جانب شماست::)
Russell
12-30-2012, 10:21 PM
خوب انرژی هسته ای حق مسلم ماست:)
ببینید دوست گرامی شما اصرار دارید انچه را که طبیعتا در جنس زن است را نادیده بگیرید.مسلم میدانم که رفتار ها متفاوت است و در همه ی پست ها هم اقرار کردم اما مسئله این است که این تفاوت ها در چگونگی رفتار سکس است نه امیال...
وقتی این گفتمان ها در مورد سکس انسان را با فیزیولوژی درمورد گیاهان و جانوران مقایسه میکنیم ناهماهنگی اشکار میشود.گفتمان ما در مورد زیست شناختی سکس و پیشرفت ان و جامعه شناختی ان درحقیقت مبادله ایست که به تولید حقیقت بینجامد.شما مبنا را علمی نو پا قرار داده اید که شکلی منحصر به فرد به سکس دهید.در حالی که تلاش من بر این است با اتکا به بسیاری از عوامل (از جمله ادعای علم در تعیین رفتار ها) دستگاهی برای تولید حقیقت ساخته شود خصوصا اینکه به عنوان یک زن میتوانم نماینده ی ادعاهایم باشم.
بحث به هیچ روی از زبان فمنیست ها نیست که پیوند دادن تحلیل های جامعه شناختی و علمیست.
شما فقط سازو کارهایی را در سطح فرد نشان میدهید که به سطح فزاینده انتقال می دهید اما آن چیزی را حذف میکنید که این سکسینه سازی بر مبنای ان شکل گرفته.پس تا زمانی که ما زبان مشترکی نیابیم برای یافتن علت این تفاوت رفتار ها فکر نمیکنم به نتیجه ی مشخصی دست یابیم.لازمه ی رسیدن به یک نتیجه ی روشن پذیرفتن تحلیل های جامعه شناختی و یا با جسارت بگویم فمنیستی از جانب شماست::)
آخر بالاخره علم نوپاست و دستگاه دیگری استفاده میکنید یا تحلیل هایتان مدعی هستید علمیست؟
باز هم تکرار میکنم،سخن من بر سر باید و نباید نیست،من محدود کردن و دخالت در رفتار جنسی افراد را نااخلاقی میدانم.ولی برای بحث بر سر فکتهای جهان و آنچه که هست من تنها زبان متد علمی را میشناسم،شما اگر روش دگری سراغ دارید بفرمایید.
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.