PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : چرا خدا باید مخالفینش و کسانی‌ که به او اعتقاد ندارند را مجازات کند؟



Theodor Herzl
07-30-2011, 11:59 AM
من چند وقتی‌ هست که یک مشکل فلسفی‌ در خدا باوری برایم ایجاد شده است. اصولأ چرا خدا ( بر فرض وجود) باید کسانی‌ که به وجود او اعتقاد ندارند و مخالف احکام صادره از او هستند را مجازات کند؟ آیا این خدا را تبدیل به چیزی مثل کیم جونگ ایل یا سید علی‌ خامنه‌ای نمیکند؟ در زندان‌های این دنیا هم بهرحال شخص می‌میرد و درد تمام میشود ولی‌ در جهنم الهی شخص نمیمیرد و برای همیشه زجر می‌کشد! چرا چون فقط اعتقادی به وجود سازنده آن جهنم نداشته است و حالا به زور سرب داغ و تیر آهن‌ گداخته! به او میفهمنند که خدا هست! خوب در این صورت باید با تمامی‌ انرژی با این خدا جنگید اگر فلسفه جهنم حقیقت داشته باشد.

Russell
07-30-2011, 12:19 PM
خوش برگشتی کسری جان



من چند وقتی‌ هست که یک مشکل فلسفی‌ در خدا باوری برایم ایجاد شده است. اصولأ چرا خدا ( بر فرض وجود) باید کسانی‌ که به وجود او اعتقاد ندارند و مخالف احکام صادره از او هستند را مجازات کند؟ آیا این خدا را تبدیل به چیزی مثل کیم جونگ ایل یا سید علی‌ خامنه‌ای نمیکند؟ در زندان‌های این دنیا هم بهرحال شخص می‌میرد و درد تمام میشود ولی‌ در جهنم الهی شخص نمیمیرد و برای همیشه زجر می‌کشد! چرا چون فقط اعتقادی به وجود سازنده آن جهنم نداشته است و حالا به زور سرب داغ و تیر آهن‌ گداخته! به او میفهمنند که خدا هست! خوب در این صورت باید با تمامی‌ انرژی با این خدا جنگید اگر فلسفه جهنم حقیقت داشته باشد.

احسنتم.

Theodor Herzl
07-30-2011, 12:34 PM
مرسی‌ جناب راسل ، مدتی‌ هست در مسافرت هستم که البته هنوز به منزل برنگشتم و برای همین کمتر سراغ اینترنت رو میگیرم ، فکر می‌کنم این تاپیک موضوع جالبی‌ بشه ، ولی‌ از آنجا که اینجا قحطی خدا باور هست فکر کنم بحث یک طرفه بشه

sonixax
07-31-2011, 05:42 PM
من چند وقتی‌ هست که یک مشکل فلسفی‌ در خدا باوری برایم ایجاد شده است. اصولأ چرا خدا ( بر فرض وجود) باید کسانی‌ که به وجود او اعتقاد ندارند و مخالف احکام صادره از او هستند را مجازات کند؟ آیا این خدا را تبدیل به چیزی مثل کیم جونگ ایل یا سید علی‌ خامنه‌ای نمیکند؟ در زندان‌های این دنیا هم بهرحال شخص می‌میرد و درد تمام میشود ولی‌ در جهنم الهی شخص نمیمیرد و برای همیشه زجر می‌کشد! چرا چون فقط اعتقادی به وجود سازنده آن جهنم نداشته است و حالا به زور سرب داغ و تیر آهن‌ گداخته! به او میفهمنند که خدا هست! خوب در این صورت باید با تمامی‌ انرژی با این خدا جنگید اگر فلسفه جهنم حقیقت داشته باشد.

خداباوری شاخه های خیلی زیادی داره - در برخی از شاخه های اون برداشت ها به کل فرق داره - برای مثال در مذهب "شاهدان یهوه (http://www.watchtower.org/pr/index.html)" خداوند خطا کاران را مجازات نمیکند !

بلکه پس از فرا رسیدن قیامت تمامی افراد زنده خواهند شد و حقانیت خدا به آنها ثابت میشود و سپس به هر فردی هزار سال فرصت داده میشود که آنگونه که یهوه میخواهد زندگی کنند - اگر افراد از این آزمون هزار ساله سربلند بیرون بیایند میتوانند تا ابد در "بهشت روی زمین" (یک کتابی هم به همین نام [شما میتوانید تا ابد در بهشت روی زمین زندگی کنید (http://www.iraniancommunitycenter.org/index.php?option=com_booklibrary&task=view&id=678&catid=46&Itemid=68) *] نوشتند که خوندنش خالی از لطف نیست ، کلی میخندید :4: - البته ترجمه ی فارسیش هم بگردید پیدا میشه به خصوص اگر برید پیش این شاهدان یهوه ایی ها حتمن ازش دارند **) زندگی کنند و آنها که از این آزمون سربلند بیرون نیامده اند فانی هستند و از بین میروند .

در این میان نه مجازاتی و نه جهنمی و نه آلکاپون بازی ای وجود ندارد .

اینها تضاد های عجیب و غریبی هستند که بین تمام ادیان یا شاخه های ادیان وجود دارند و هر دینی خود را بر حق میداند و تمامش تراوشات ذهن خالق یا خالقان آن ادیان است و بسیار طبیعی است که رفتار خداوند در هر دینی بسته به موقعیت جغرافیایی ، فرهنگی و زمانی ی ایجاد اون دین فرق میکنه .

مثلن همین شاهدان یهوه حد اکثر مال 80-90 سال پیش هستند و برای همین از نگر ما قوانین خدایشان معقولانه تر است .

* : سایر لینکها : http://www.amazon.com/You-Live-Forever-Paradise-Earth/dp/B000E1VTFU و http://www.freeminds.org/psychology/mind-control/you-can-live-forever-on-a-paradise-earth-the-visual-rhetoric-of-jehovah-s-witness-iconography.html
** : یه بار یکیشون گفت اون دیگه قدیمی شده ، نسخه های جدید تر اومده :21:
------------------
پ.ن : خوش برگشتی کسرا جان :53:

Russell
07-31-2011, 08:24 PM
من پیشنهاد میکنم اگر بیخدایی رو دوست نداری بری سراغ اسپینوزا کسری جان که یهودی هم بوده.

kourosh_bikhoda
07-31-2011, 08:35 PM
من آخوندتون میشم:

چون خداوند همه ابزار شناخت خودش رو در اختیار انسان قرار داده. بنابر این انسانی که خداوند رو نشناسه و قبول نکنه یک انسان غرض ورز هست. (اینها رو در دبیرستان میشنیدم)

پرسش: غرض ورز هم باشه چرا باید مجازات بشه؟

Theodor Herzl
08-01-2011, 10:21 AM
من پیشنهاد میکنم اگر بیخدایی رو دوست نداری بری سراغ اسپینوزا کسری جان که یهودی هم بوده.البته یهودیت ارتدکس به فلسفه جهنم و بهشت اعتقاد نداره و معتقد هست که بعد از مرگ انسان وارد یک دنیای روحانی می‌شه که میزان گناه ما باعث می‌شه اونجا از خدا دور بشیم و وارد باغ عدن نشیم و باید پاک بشیم که به اونجا برسیم. البته انقدر مسائل مختلف در تورات هست که باعث سوال می‌شه که این مساله بهشت و جهنم زیاد مهم نیست. مثلا چرا یک نفر که روز شنبه کار می‌کنه باید کشته بشه؟ گوشت خوک پاک و خوشمزه هم هست ، چرا گوشت خوک کوشر نیست؟ مساله خلقت جهان که نیز بیشتر شبیه جک است. کشتی‌ نوح که عین قصه شنگول و منگول میماند ، مگر سیل و طوفان همه موجودات زنده را از بین میبرد؟ خوب هرچه آب باشد که ماهی‌‌ها زنده می‌مانند ، موجودات سلولی چی‌؟ میکروب‌ها چه میشوند؟ بعد تازه حیوانات بی‌چاره چه گناهی کردند که باید همگی‌ کشته شوند؟ ولی‌ مشکل من در مورد اینکه کلا خدا باوری و اعتقاد به مذهب رو از خودم بیرون بکنم ترس است ، حالا %۱ هم احتمال بدیم که خدا باشد و تورات حقیقت داشته باشد ، چه میشود کرد آن موقع؟

Mehrbod
08-01-2011, 11:39 AM
ولی‌ مشکل من در مورد اینکه کلا خدا باوری و اعتقاد به مذهب رو از خودم بیرون بکنم ترس است ، حالا %۱ هم احتمال بدیم که خدا باشد و تورات حقیقت داشته باشد ، چه میشود کرد آن موقع؟



ترس بجایی است. این همان مسئله‌ای است که به نام «قمار پاسکال (http://en.wikipedia.org/wiki/Pascal%27s_Wager)» معروف است.

اما چند نکته را نباید فراموش کرد. نخست آنکه اگر خدا باشد، لزوما همان خدایی نخواهد بود که در تورات و قرآن و .. درباره‌اش
خوانده‌ایم. بودن یزدان پاک احتمال بسیار بیشتری از وجود خداهای ابراهیمی دارد. اگر چنین خدایی بود، هرگز کسی را از روی
نداشتن ایمان به هستی خود به جهنم نمی‌اندازد و واژگون، به خردورزی و بکارگیری دانش و خردی که خود داده است پاداش هم خواهد داد.


نکته دیگر این است که باور به خدا مانند هر باور دیگری هزینه دارد و یک خداباور بایستی آن را بپردازد. هزینه‌های خداباوری (در ادیان
ابراهیمی) این است که فرد همواره در ترس‌های واهی از اعمال خود به سر می‌برد. خوردن خوک می‌تواند گناه باشد. کار کردن روز
یک شنبه می‌تواند گناه باشد. دیدن یک دختر/پسر می‌تواند گناه باشد و بسیاری چیزهای دیگر. اگر نگوییم که انجام ندادن اینها خود
هزینه‌ نیست، آن ترس روانی که فرد همواره با آن زندگی می‌کند کیفیت زندگی را خود بسیار پایین آورده و مهمترین هزینه آن به شمار می‌رود.


واپسین نکته نیز به اخلاقی بودن پرستش یک خدای ابراهیمی برمی‌گردد. همچنان که بالاتر گفتی:



آیا این خدا را تبدیل به چیزی مثل کیم جونگ ایل یا سید علی‌ خامنه‌ای نمیکند؟ در زندان‌های این دنیا هم بهرحال شخص می‌میرد و درد تمام میشود ولی‌ در جهنم الهی شخص نمیمیرد و برای همیشه زجر می‌کشد! چرا چون فقط اعتقادی به وجود سازنده آن جهنم نداشته است و حالا به زور سرب داغ و تیر آهن‌ گداخته! به او میفهمنند که خدا هست! خوب در این صورت باید با تمامی‌ انرژی با این خدا جنگید اگر فلسفه جهنم حقیقت داشته باشد.


چنین خدایی مانند یک bully و زورگوی بسیار قدرتمند است که چون ما زورمان به او نمی‌رسد، بهتر ببینیم که از اوامرش فرمان‌برداری کنیم!

کار اخلاقی و خردمندانه در چنین حالتی همان جنگیدن و ستیز با چنین خدای زورگویی خواهد بود.

Russell
08-01-2011, 12:43 PM
البته یهودیت ارتدکس به فلسفه جهنم و بهشت اعتقاد نداره و معتقد هست که بعد از مرگ انسان وارد یک دنیای روحانی می‌شه که میزان گناه ما باعث می‌شه اونجا از خدا دور بشیم و وارد باغ عدن نشیم و باید پاک بشیم که به اونجا برسیم. البته انقدر مسائل مختلف در تورات هست که باعث سوال می‌شه که این مساله بهشت و جهنم زیاد مهم نیست. مثلا چرا یک نفر که روز شنبه کار می‌کنه باید کشته بشه؟ گوشت خوک پاک و خوشمزه هم هست ، چرا گوشت خوک کوشر نیست؟ مساله خلقت جهان که نیز بیشتر شبیه جک است. کشتی‌ نوح که عین قصه شنگول و منگول میماند ، مگر سیل و طوفان همه موجودات زنده را از بین میبرد؟ خوب هرچه آب باشد که ماهی‌‌ها زنده می‌مانند ، موجودات سلولی چی‌؟ میکروب‌ها چه میشوند؟ بعد تازه حیوانات بی‌چاره چه گناهی کردند که باید همگی‌ کشته شوند؟ ولی‌ مشکل من در مورد اینکه کلا خدا باوری و اعتقاد به مذهب رو از خودم بیرون بکنم ترس است ، حالا %۱ هم احتمال بدیم که خدا باشد و تورات حقیقت داشته باشد ، چه میشود کرد آن موقع؟

دقیقاً به همین خاطره که اسپینوزا رو پیشنهاد میکنم.دیدگاه اسپینوزا شدیداً طبیعتگراست در حالی که ایده خدا رو در کلی ترین حالتش نگه میداره،به همین خاطر هم از جامعه یهودی در اون زمان با لعن و نفرین بیرونش میکنن.جناب انیشتین هم گفته که خدا از نظرش خدای اسپینوزاست.همونطور که مهربد هم گفت احتمال بودن چنین خدایی خیلی بیشتر از یهوه در عهد عتیق هست.

Baruch Spinoza

(http://plato.stanford.edu/entries/spinoza/)



Baruch (or Benedictus) Spinoza is one of the most important philosophers—and certainly the most radical—of the early modern period. His thought combines a commitment to Cartesian metaphysical and epistemological principles with elements from ancient Stoicism and medieval Jewish rationalism into a nonetheless highly original system. His extremely naturalistic views on God, the world, the human being and knowledge serve to ground a moral philosophy centered on the control of the passions leading to virtue and happiness. They also lay the foundations for a strongly democratic political thought and a deep critique of the pretensions of Scripture and sectarian religion. Of all the philosophers of the seventeenth-century, perhaps none have more relevance today than Spinoza.

Theodor Herzl
08-01-2011, 11:03 PM
مرسی‌ از پاسخ‌های دوستان ، در ادامه باید بگم که بیخدایی چند تا مشکل دیگر هم برای شخصی‌ مثل من که مذهبی‌ بوده میتونه داشته باشد. مثلا من تمامی‌ عمر خود را تا کنون به یک طریق زندگی‌ کردم ، بعضی‌ زمان‌ها شده اتفاقاتی غیر قابل باور در زندگی‌ من اتفاق افتاده ، ۲۵ سال از زندگیم رو در یک فرهنگ به دنیا اومدم و بزرگ شدم ، الان که خیلی‌ از چیز‌ها برای من معنی‌ نمیده ، افرادی که کنار من هستند از کنارم دور میشوند ، شاید الان وقتی‌ به اطرافیانم بگم که دیگه اعتقادی به خدا ندارم ، شروع به مسخره کردن بکنند ، چون من ساعت‌ها بحث می‌کردم با افراد مختلف و ممکن است بشنوم که حتما اون اعتقاداتت هم الکی‌ بود ، در حالی‌ که نبود و در آن زمان واقعا من باور داشتم.
نکته بعدی این هست که وقتی‌ انسان فکر می‌کند که بعد از مرگ هیچ چیز نیست و همه چیز تمام میشود ، دلیل اینکه من بخواهم یک نام نیکی‌ از خودم بجا بگذارم چیست؟ وقتی‌ من نیستم و پاسخ دادنی در کار نیست ، فرق اینکه بعد از مرگ من بقیه که خود نیز روزی به هیچ خواهند رسید چه چیز در مورد من فکر کنند چیست؟ چرا من باید نامی‌ نیک‌ از خود به جا بگذارم؟

havachekhube
08-02-2011, 01:01 PM
مرسی‌ از پاسخ‌های دوستان ، در ادامه باید بگم که بیخدایی چند تا مشکل دیگر هم برای شخصی‌ مثل من که مذهبی‌ بوده میتونه داشته باشد. مثلا من تمامی‌ عمر خود را تا کنون به یک طریق زندگی‌ کردم ، بعضی‌ زمان‌ها شده اتفاقاتی غیر قابل باور در زندگی‌ من اتفاق افتاده ، ۲۵ سال از زندگیم رو در یک فرهنگ به دنیا اومدم و بزرگ شدم ، الان که خیلی‌ از چیز‌ها برای من معنی‌ نمیده ، افرادی که کنار من هستند از کنارم دور میشوند ، شاید الان وقتی‌ به اطرافیانم بگم که دیگه اعتقادی به خدا ندارم ، شروع به مسخره کردن بکنند ، چون من ساعت‌ها بحث می‌کردم با افراد مختلف و ممکن است بشنوم که حتما اون اعتقاداتت هم الکی‌ بود ، در حالی‌ که نبود و در آن زمان واقعا من باور داشتم.


پست شما را که خوندم ناخودآگاه یاد مشکلات خودم به عنوان یک بی خدای گیر افتاده در یک جامعه خانواده و حکومت مذهبی افتادم واقعا سخته
اینجا اگر در دانشگاه بگویم بی خدا هستم سر خودم را بر باد دادم!
اگر در محیط خانوادگی ایرادات اسلام را مطرح کنم به سرعت طرد می شوم
و اگر مثلا امروز در خانواده بگویم که بی خدا شده ام باید امشب را در کوچه بخوابم . بدون شوخی
مثلا امروز که اول ماه رمضان این ماه لعنتی است من مثلا روزه ام!!! من مثلا 29 روز کامل روزه می گیرم!
پارسال و سال قبلش هم همین طور بود بیشتر از 10-15 سال است که برنامه من با خانواده ام همینه
باید مثل بدبخت ها داخل دست شویی آب بخورم و وقتی کسی حواسش نیست از یخچال میوه کش بروم و خیلی مشکلات دیگر
تا بخواهم بگویم که پیامبر یک آدمکش جانی بوده و قرآن پر است از تهدید به شکنجه و دعوت به جزم اندیشی سریع با این جواب روبرو می شوم که این حرف ها را نزن ایمانت ضعیف می شود. من هم همیشه با خودم می گویم کدام ایمان؟ کدوم دین؟

دوست عزیز در هر صورت وضعیت شما خیلی راحت تر از ما است پس از زندگیتان لذت ببرید و خوشحال باشید

Theodor Herzl
08-02-2011, 02:21 PM
دوست عزیز در هر صورت وضعیت شما خیلی راحت تر از ما است پس از زندگیتان لذت ببرید و خوشحال باشیدنه خوب من که مشکلات ایران رو ندارم ، یعنی‌ حداقل با بیخدایی جانم در خطر نیست ، ولی‌ خوب ممکن است خانواده و اطرافیان تا یک مدتی‌ در شوک باشند.

kourosh_bikhoda
08-03-2011, 08:47 PM
البته یهودیت ارتدکس به فلسفه جهنم و بهشت اعتقاد نداره و معتقد هست که بعد از مرگ انسان وارد یک دنیای روحانی می‌شه که میزان گناه ما باعث می‌شه اونجا از خدا دور بشیم و وارد باغ عدن نشیم و باید پاک بشیم که به اونجا برسیم. البته انقدر مسائل مختلف در تورات هست که باعث سوال می‌شه که این مساله بهشت و جهنم زیاد مهم نیست. مثلا چرا یک نفر که روز شنبه کار می‌کنه باید کشته بشه؟ گوشت خوک پاک و خوشمزه هم هست ، چرا گوشت خوک کوشر نیست؟ مساله خلقت جهان که نیز بیشتر شبیه جک است. کشتی‌ نوح که عین قصه شنگول و منگول میماند ، مگر سیل و طوفان همه موجودات زنده را از بین میبرد؟ خوب هرچه آب باشد که ماهی‌‌ها زنده می‌مانند ، موجودات سلولی چی‌؟ میکروب‌ها چه میشوند؟ بعد تازه حیوانات بی‌چاره چه گناهی کردند که باید همگی‌ کشته شوند؟ ولی‌ مشکل من در مورد اینکه کلا خدا باوری و اعتقاد به مذهب رو از خودم بیرون بکنم ترس است ، حالا %۱ هم احتمال بدیم که خدا باشد و تورات حقیقت داشته باشد ، چه میشود کرد آن موقع؟

جناب کسری یک سوال. من یادمه که برخی اوقات با شما بحث هایی داشتم و یا میدیدم که حسابی در موضع خودتون مطمئن هستید. این پرسش هایی که مطرح می کنید رو نمیشه یک ماهه بهش رسید. اینها باید نتیجه سالها یا دستکم ماهها مطالعه و فکر باشند. نگید که یکهو به همه چیز شک کردید. من مطمئنم که قبلن هم در اعماق ذهنتون به برخی از اینها با دید شک نگاه می کردید. چی شد که یهو دل به دریا زدید و موضع فلسفی تون رو تقریبن عوض کردید؟

ولی در مورد پرسش های جدیدتون، عرض کنم که اینها مسائلی هستند افسانه وار و خیالی، اینها رو اگر در درون دین پاسخ ندهند، باز هم ممکنه فرد به خدا و پیامبر معتقد باقی بمونه. من منتظرم روزی شما به اصل پیامبری و لزوم ارسال فردی به عنوان نماینده از طرف خدا شک بکنید و کم کم به این مسائل ریشه ای هم فکر بکنید. در واقع شک در این مسائل بسیار عمیقتر هست که باعث میشه فردی «بیخدا» بشه، نه شک در قصه ها و نقل های دینی. اونها نهایتن فرد رو «بی دین» میکنند.

---------- ارسال جدید اضافه شده در 12:17 am ---------- ارسال قبلی در 12:15 am ----------


نه خوب من که مشکلات ایران رو ندارم ، یعنی‌ حداقل با بیخدایی جانم در خطر نیست ، ولی‌ خوب ممکن است خانواده و اطرافیان تا یک مدتی‌ در شوک باشند.

چه لزومی داره همه بدونند که شما در مغزتون چی میگذره؟

Theodor Herzl
08-04-2011, 09:11 AM
جناب کسری یک سوال. من یادمه که برخی اوقات با شما بحث هایی داشتم و یا میدیدم که حسابی در موضع خودتون مطمئن هستید. این پرسش هایی که مطرح می کنید رو نمیشه یک ماهه بهش رسید. اینها باید نتیجه سالها یا دستکم ماهها مطالعه و فکر باشند. نگید که یکهو به همه چیز شک کردید. من مطمئنم که قبلن هم در اعماق ذهنتون به برخی از اینها با دید شک نگاه می کردید. چی شد که یهو دل به دریا زدید و موضع فلسفی تون رو تقریبن عوض کردید؟الان می‌تونم بگم که ۲ سال هست ذره ذره داره از ایمان من کم می‌شه و به خردم افزوده می‌شه ، من رو چند سال پیش می‌دیدید از همجنس گرایان متنفر بودم ، ولی‌ کم کم که فهمیدم افراد بسیار موفقی‌ از نظر اجتماعی وجود دارند که همجنس گرا هستند و همجنس گرا بودنشان نیز انتخاب نیست( البته بعضی‌‌ها نیز شاید انتخاب کنند) نظرم عوض شد ، به این فکر می‌کردم که به خدا چه ربطی‌ دارد یک شخص در تخت خواب خود چه می‌کند؟ بعد از آن نیز یک فیلم دیدم به نام آنچه داروین هرگز نمیدانست که بسیار چشم من را باز کرد . خوب فکرش را بکنید مساله خلقت که این همه دین بر روی آن تاکید دارد ، ۵۰۰ سال پیش همین تاکید بر روی صاف بودن سطح زمین بود که آنقدر دیگر این مساله ضایع هست که دین‌ها بر رویصاف بودن زمین تاکیدی نمیکنند ، حالا مساله خلقت نیز ۱۰۰ سال دیگر تبدیل به همین جریان میشود. بعد از آن همین فلسفه مجازات جهنم نیز خیلی‌ به نظرم غیر منطقی‌ می‌‌آمد ، اکنون ببینید در تمام دنیا حکم اعدام در حل لغو شدن است چرا یک نفر باید برای مثلا ۷۰ سال عمر خود برای همیشه زجر ببیند ، بدون اینکه بمیرد؟ بسیاری مسائل دیگر نیز هست ، ولی‌ کلا به این نتیجه رسیدم که اگر هم خدایی باشد اگر من به او اعتقاد نداشته باشم ، من را به جهنم نخواهد فرستاد



چه لزومی داره همه بدونند که شما در مغزتون چی میگذره؟خوب به هر حال وقتی‌ یک مراسم مذهبی‌ می‌شه ، با کسی‌ صحبت میکنی‌ باید نظرت رو بگی‌ اگه کسی‌ سوال میپرسه.

kourosh_bikhoda
08-05-2011, 04:34 PM
خوب به هر حال وقتی‌ یک مراسم مذهبی‌ می‌شه ، با کسی‌ صحبت میکنی‌ باید نظرت رو بگی‌ اگه کسی‌ سوال میپرسه.

بازم من فکر میکنم لازم نیست حقیقت رو به او بگید تا زمانیکه موقعیتتون در خانواده در خطره. این باور شخصی رو شخصی نگه دارید.

بهمنیار
08-07-2011, 09:08 AM
درود بر همگان
به نگر می رسد که این پرسش در کانون گفتمان قرآن باید مطرح می گشت تا پاسخی که ایمان شما را قوی تر سازد دریافت دارید .از ما گفتن ما هم با چنین پرسش ها یی آغاز کردیم آخرت را از دست دادیم

:53::4:

البته این گفته پیش از این به شکل دیگری از سوی برتراند اسل گفته شده است. که امضای یکی از هموندان این تالار نیز بود.

shirin
08-25-2011, 06:18 PM
به این دلیل خدا کسی رو که بهش اعتقاد نداره رو مجازات میکنه چون وقتی به اون اعتقاد نداره یعنی به فرامین و قوانین که از نظر مذهبیها خدابه اونها دستور داده هم اعتقاد نداره و انجامشون نمیده در نتیجه چنین شخصی هم دشمن خدا و بالطبع دشمن مومنان و معتقدان به خدا خواهد بود و دشمن نیز باید شکنجه و تنبیه شود. تا درس عبرتی برای دیگران شود تا مبادا سرپیچی کنند.
و در ضمن هیچ لزومی برای به جا گذاشتن نام نیک وجود نداره. اگه از انجام کاری خوشت میاد و با انجامش حس خوبی بهت دست میده انجامش بده. این کار ممکنه اثر خوب و طولانی مدتی در جامعه داشته باشه و بازماندگانت در نتیجه کار تو از طرف اجتماع مورد احترام و تکریم قرار بگیرن.
من تو ایران زندگی میکنم هر کی هم منو میشناسه میدونه بیخدا و بیدین هستم و تا حالا هم از طرف کسی تهدید نشدم. و در ضمن الان که ماه رمضان هست هم مشکل چندانی برای خوردن و نوشیدنم وجود نداره چون بیشتر مردم روزه نیستن.( غیر از اینکه غذاخوریا همشون تعطیلن موقع ناهار و تو خیابون هم اگه چیزی تو دهنت باشه ممکنه گیر بده گشت ارشاد. ) تازه کارم یه جوری هست که تو اداره های دولتی زیاد رفت و آمد دارم و چون آب سردکن هاشون لیوان نداره به خاطر ماه رمضان میرم از کارمنداشون لیوان میگیرم. تا حالا هم نشده هیچکدوم بهم لیوان ندن تا آب بخورم.

Theodor Herzl
09-04-2011, 07:50 PM
به این دلیل خدا کسی رو که بهش اعتقاد نداره رو مجازات میکنه چون وقتی به اون اعتقاد نداره یعنی به فرامین و قوانین که از نظر مذهبیها خدابه اونها دستور داده هم اعتقاد نداره و انجامشون نمیده در نتیجه چنین شخصی هم دشمن خدا و بالطبع دشمن مومنان و معتقدان به خدا خواهد بود و دشمن نیز باید شکنجه و تنبیه شود. تا درس عبرتی برای دیگران شود تا مبادا سرپیچی کنند.خوب این موضوع غیر اخلاقی‌ هست ، چه کسانی‌ به دمکراتیک بودن آن قوانین رأی دادند و کدام نظر مخالفی در آن مورد شنیده شده است ، تازه اگر هم قوانین دمکراتیک باشند و مجازات‌ها هم قانونی‌ ، باید یک زمانی‌ تمام شوند ، نه اینکه بدون توقف ادامه پیدا کند.

shirin
09-04-2011, 09:05 PM
از نظر من و شما غیراخلاقی و ضد انسانی هست از نظر خودشون درست و کاملا منطقی هست. شما از زاویه دید خودتون مسائل رو بررسی میکنید. یه فرد معقتد و مذهبی هیچکدوم از خصوصیات اخلاقی خدا و قوانین وضع شده الهی به نظرش غیرانسانی و غیرمنطقی نمیرسه و تا زمانی که فرد مذهبی وجود داره ادامه پیدا میکنه. مثلا الان یه جا دیدم نوشته بود آقای اشکوری لطفا آیه 34 سوره نساء رو ماله کشی نکنید. اینو برای دختر خالم خوندم و آیه رو هم خوندم. دختر خالم که مذهبی هست میگه خب این آیه کجاش مشکل داره؟ (تو اون آیه گفته شده مردان حق دارند زنشون رو که نافرمانی میکنند بزنه و زن باید از شوهرش اطاعت کنه.)

حسین
09-04-2011, 09:30 PM
تو اون آیه گفته شده مردان حق دارند زنشون رو که نافرمانی میکنند بزنه و زن باید از شوهرش اطاعت کنه.)
سلام شیرین خانم . منظور از زدن اینجا چی هست ؟ مثلا مرد میتواند به قصد کشت زن را بزند ؟! ضمنا منظور از اطاعت چی هست ؟ مثلا اگر خانم خانه داری حاضر نشد برای شوهر و بچه هایش آشپزی کند باز هم میشود او را کتک زد ؟ در صورت عدم اطاعت آیا باید از همان ابتدا کتک زد یا مراتبی را باید رعایت نمود ؟

shirin
09-04-2011, 10:19 PM
سلام. حسین سوال شما خارج از موضوع مورد بحث هست.

Mehrbod
09-04-2011, 11:07 PM
سلام شیرین خانم . منظور از زدن اینجا چی هست ؟ مثلا مرد میتواند به قصد کشت زن را بزند ؟! ضمنا منظور از اطاعت چی هست ؟ مثلا اگر خانم خانه داری حاضر نشد برای شوهر و بچه هایش آشپزی کند باز هم میشود او را کتک زد ؟ در صورت عدم اطاعت آیا باید از همان ابتدا کتک زد یا مراتبی را باید رعایت نمود ؟


در نهایت ولی می‌شود زد؟

Reactor
09-05-2011, 08:54 PM
چرا خدا باید مخالفینش و کسانی‌ که به او اعتقاد ندارند را مجازات کند؟


این کار و خیلی از کارهای دیگر خدایان دلیل منطقی نداره چون با عقل و دید ناقص انسان ها ی نخستین دیکته شده.

در کل اگر کارهای خدا از روی عقل و منطق بود که این همه کفر و کفار بوجود نمیآمدند؟! هیچ وقت هیچ کس نمی آمد خرد و منطق رو در مقابل خدا=خرافات قرار بده!

سامان
09-05-2011, 09:38 PM
اعمال خدا از روي احساس نيست. مثلا سوزاندن يك فرد كه از نظر ما (با توجه به احساسات و عواطفمان) خشن و ظالمانه است، براي خدا چنين مفهومي ندارد.
او راه را نشان داده و مجازات تخطي از راه را خشن و سنگين قرار داده تا از راه منحرف نشويم.
حال نتيجه ي انحراف از راه چنين محازاتي است.

مثل اين است كه معلمي در كلاس به دانش آموز بگويد اگر درس نخواني مردود خواهي شد. بعد دانش آموز بگويد چرا معلم مرا مردود كرد؟!

Russell
09-05-2011, 11:43 PM
اعمال خدا از روي احساس نيست. مثلا سوزاندن يك فرد كه از نظر ما (با توجه به احساسات و عواطفمان) خشن و ظالمانه است، براي خدا چنين مفهومي ندارد. او راه را نشان داده و مجازات تخطي از راه را خشن و سنگين قرار داده تا از راه منحرف نشويم. حال نتيجه ي انحراف از راه چنين محازاتي است. مثل اين است كه معلمي در كلاس به دانش آموز بگويد اگر درس نخواني مردود خواهي شد. بعد دانش آموز بگويد چرا معلم مرا مردود كرد؟!
چرا اعمالش از روی احساس نیست؟محبت و خشم احساس هستند.خدای ادیان سامی هم خشمگین میشود و هم پیروانش را دوست دارد. یا خدا شواهد کافی برای وجود خودش و اثبات کتابش در جهان قرار داده یا نه؟اگر داده که هر کسی صادقانه دنبال آن بگردد باید آنرا پیدا کند،اگر نداده که پس تقصیر ناباوران بوجودش چیست؟
کافیست که یک ناباور صادق در طول تاریخ وجود داشته باشد تا این استدلال درست باشد. تازه اگر از صدها هزار سال انسانهایی که قبل از عیسی و محمد زندگی میکردند یا مردم نقاط دور از بیابانهای خاورمیانه مثل قبایل آمازون که نمیدونستن که خدا اصلن کتاب هم میفرستد بگذریم.

حسین
09-06-2011, 07:24 PM
یا خدا شواهد کافی برای وجود خودش و اثبات کتابش در جهان قرار داده یا نه؟اگر داده که هر کسی صادقانه دنبال آن بگردد باید آنرا پیدا کند،اگر نداده که پس تقصیر ناباوران بوجودش چیست؟
با سلام مجدد . به نظر من واقعیتش هم همین است . یعنی اگر کسی صادقانه دنبال خدا بگردد محال است که او را نیابد . اما آنچه من طی مطالعاتم که بیشتر در باره بررسی رفتار و افکار خودم هست پی بردم و البته مطالبی هم در اینترنت در تایید آن یافتم نشان میدهد که خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است . در یک مقاله پیرامون تاثیر افکار فروید اینگونه آمده است :
"برنیز با بهره گرفتن از این نظریه فروید که انسان اصولا غیرمنطقی است و بر اساس ارضاء خودخواهی و نفع شخصی خود دست به تصمیم گیری می زند و نیز اینکه اسیر احساسات است، تحول اساسی را در تبلیغات کالا ایجاد نمود که این تحول به نوبه خود کپیتالیسم را در آمریکا به یک سطح بالاتر ارتقاء داد (http://web.iranamerica.com/forum/showthread.php?p=66552)."
نه اینکه من کاملا این نظریه را قبول داشته باشم اما نمونه های زیادی از آنرا می بینم که دلیلی بر رد کردن کامل آنهم نمیابم .
خلاصه آنکه دستور مکرر قرآن بر تعقل و تفکر از یک سو و حدیثی از حضرت صادق علیه السلام به این مضمون "کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم (http://www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=7144&MagazineArticleID=87066) " بیشتر برایم معنی پیدا میکند .
من که چندین بار بر اساس منافع شخصی به طرف بیخدا شدن رفتم و هربار مجبور به پذیرش بیشتر خدا شدم .

سامان
09-06-2011, 07:54 PM
چرا اعمالش از روی احساس نیست؟محبت و خشم احساس هستند.خدای ادیان سامی هم خشمگین میشود و هم پیروانش را دوست دارد. یا خدا شواهد کافی برای وجود خودش و اثبات کتابش در جهان قرار داده یا نه؟اگر داده که هر کسی صادقانه دنبال آن بگردد باید آنرا پیدا کند،اگر نداده که پس تقصیر ناباوران بوجودش چیست؟
کافیست که یک ناباور صادق در طول تاریخ وجود داشته باشد تا این استدلال درست باشد. تازه اگر از صدها هزار سال انسانهایی که قبل از عیسی و محمد زندگی میکردند یا مردم نقاط دور از بیابانهای خاورمیانه مثل قبایل آمازون که نمیدونستن که خدا اصلن کتاب هم میفرستد بگذریم.
عنوان تاپيك خدا بود. ننوشته بود كدام خدا. حال فرض كنيم خداي اسلام.
آيا خدا گفته است من از روي خشم شما را به آتش محكوم ميكنم؟ يا از روي احساس؟
آيا دانش آموز مردود از روي خشم يا احساس معلم خود مردود ميشود؟ خدا گفته كه بهشت و جهنم نتيجه ي اعمال شماست. اين بهشت است با اين اوصاف و آن جهنم است با آن خصوصيت ها. (اينكه خدا ادله ي كافي براي ايمان را در اختيار ما گذاشته يا نه مربوط به مبحث اين جستار نيست ولي همينكه افراد زيادي به خدا ايمان دارند نشان ميدهد لااقل عده اي از آنها ادله ي كافي را يافته اند، ناباوران هم از باورمندان اين ادله را بجويند و با ذهن صاف به اين ادله توجه كنند، انشاالله ايمان خواهند آورد، نياوردند هم جهنم برايشان آماده است. خدا كه نبايد دلش براي سوختن كسي كه نتيجه ي اعمال خود را ميبيند بسوزد.)
ايمان هم براي هر قومي با توجه به موقعيتش به تناسب طلب شده است.

پ.ن: با عرض پوزش تصميم گرفتم از ديد خداباور به پست شما در اين مورد جواب دهم.

Russell
09-06-2011, 11:38 PM
با سلام مجدد . به نظر من واقعیتش هم همین است . یعنی اگر کسی صادقانه دنبال خدا بگردد محال است که او را نیابد . اما آنچه من طی مطالعاتم که بیشتر در باره بررسی رفتار و افکار خودم هست پی بردم و البته مطالبی هم در اینترنت در تایید آن یافتم نشان میدهد که خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است . در یک مقاله پیرامون تاثیر افکار فروید اینگونه آمده است :
"برنیز با بهره گرفتن از این نظریه فروید که انسان اصولا غیرمنطقی است و بر اساس ارضاء خودخواهی و نفع شخصی خود دست به تصمیم گیری می زند و نیز اینکه اسیر احساسات است، تحول اساسی را در تبلیغات کالا ایجاد نمود که این تحول به نوبه خود کپیتالیسم را در آمریکا به یک سطح بالاتر ارتقاء داد (http://web.iranamerica.com/forum/showthread.php?p=66552)."
نه اینکه من کاملا این نظریه را قبول داشته باشم اما نمونه های زیادی از آنرا می بینم که دلیلی بر رد کردن کامل آنهم نمیابم .
خلاصه آنکه دستور مکرر قرآن بر تعقل و تفکر از یک سو و حدیثی از حضرت صادق علیه السلام به این مضمون "کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم (http://www.hawzah.net/fa/MagArt.html?MagazineID=0&MagazineNumberID=7144&MagazineArticleID=87066) " بیشتر برایم معنی پیدا میکند .
من که چندین بار بر اساس منافع شخصی به طرف بیخدا شدن رفتم و هربار مجبور به پذیرش بیشتر خدا شدم .
البته فروید نگفته انسانها فقط از روی احساسات رفتار میکنند.بلکه نقش زیاد عواطف و عوامل دیگه رو که بطور ناخود آگاه عمل میکنند رو نشون داد.یک کتاب هم داره بنام "آینده یک پندار" که بر همین اساس دین رو تحلیل میکنه.
متد علمی هم طراحی شده که همین احساسات رو از مشاهدات حذف کنه.
اما بالاخره یا داری میگی که انسانها از روی احساسات تصمیم میگیرند یا نه،اگر میگیرند که خوب دینداران و مسلمین هم جز همین دسته میشند و تصمیمشون احساسی هست.اگر هم که نه پس چی میگی شما؟
بنابراین نتیجه میشه گرفت که منظورت از اینکه تا یه حدی نظرات فروید رو قبول داری اینه که تا حدی که فکر میکنی به نفعت هست قبول داری.

Russell
09-06-2011, 11:50 PM
عنوان تاپيك خدا بود. ننوشته بود كدام خدا. حال فرض كنيم خداي اسلام.
آيا خدا گفته است من از روي خشم شما را به آتش محكوم ميكنم؟ يا از روي احساس؟
آيا دانش آموز مردود از روي خشم يا احساس معلم خود مردود ميشود؟ خدا گفته كه بهشت و جهنم نتيجه ي اعمال شماست. اين بهشت است با اين اوصاف و آن جهنم است با آن خصوصيت ها. (اينكه خدا ادله ي كافي براي ايمان را در اختيار ما گذاشته يا نه مربوط به مبحث اين جستار نيست ولي همينكه افراد زيادي به خدا ايمان دارند نشان ميدهد لااقل عده اي از آنها ادله ي كافي را يافته اند، ناباوران هم از باورمندان اين ادله را بجويند و با ذهن صاف به اين ادله توجه كنند، انشاالله ايمان خواهند آورد، نياوردند هم جهنم برايشان آماده است. خدا كه نبايد دلش براي سوختن كسي كه نتيجه ي اعمال خود را ميبيند بسوزد.)
ايمان هم براي هر قومي با توجه به موقعيتش به تناسب طلب شده است.

پ.ن: با عرض پوزش تصميم گرفتم از ديد خداباور به پست شما در اين مورد جواب دهم.


مشکل مثال دانش آموز و معلم اینه که معلم باید بتونه اعلام کنه به همه که امتحانه، کتابها رو معرفی کنه و برگه ها رو پخش کنه.الله به بالای 99 درصد انسانهای تاریخ یا سوالها رو نتونسته برسونه یا سوال اشتباهی دستشون رسیده.یک سری هم که اصلاً نمیدونند امتحانه.درسته که الله دیکتاتور هست و حوصله و اعصاب درستی هم نداره و هر کار بخواد میکنه.ولی اگر یکم کمتر حرص بخوره و آدم سر ببره شاید یکم سرش خلوت بشه رو توجیه انسانها بیشتر کار کنه.میتونه سیستم معجزاتش رو دوباره را بندازه.حالا درسته چند تا دونه معجزه کرده که کسی درست ندیده ولی دلیل نمیشه که باقی معجزاتشم کسی نبینه.الان کفار حربی یوتیوب راه انداختند همه زود خبردار میشند :21:


پ.ن: با عرض پوزش تصميم گرفتم از ديد خداباور به پست شما در اين مورد جواب دهم.
سامان عزیز متوجه دیدگاه شما هستم،پوزشی نیاز نیست :53:

سامان
09-07-2011, 11:11 AM
مشکل مثال دانش آموز و معلم اینه که معلم باید بتونه اعلام کنه به همه که امتحانه، کتابها رو معرفی کنه و برگه ها رو پخش کنه.الله به بالای 99 درصد انسانهای تاریخ یا سوالها رو نتونسته برسونه یا سوال اشتباهی دستشون رسیده.یک سری هم که اصلاً نمیدونند امتحانه.درسته که الله دیکتاتور هست و حوصله و اعصاب درستی هم نداره و هر کار بخواد میکنه.ولی اگر یکم کمتر حرص بخوره و آدم سر ببره شاید یکم سرش خلوت بشه رو توجیه انسانها بیشتر کار کنه.میتونه سیستم معجزاتش رو دوباره را بندازه.حالا درسته چند تا دونه معجزه کرده که کسی درست ندیده ولی دلیل نمیشه که باقی معجزاتشم کسی نبینه.الان کفار حربی یوتیوب راه انداختند همه زود خبردار میشند :21:


سامان عزیز متوجه دیدگاه شما هستم،پوزشی نیاز نیست :53:
اصل قضيه آمنوا بالغيب هست.
اگه اول به غيب ايمان بياري بقيه ي مشكلات خود بخود حل ميشه دوست عزيز:3:

حسین
09-07-2011, 06:49 PM
البته فروید نگفته انسانها فقط از روی احساسات رفتار میکنند.بلکه نقش زیاد عواطف و عوامل دیگه رو که بطور ناخود آگاه عمل میکنند رو نشون داد.یک کتاب هم داره بنام "آینده یک پندار" که بر همین اساس دین رو تحلیل میکنه.
متد علمی هم طراحی شده که همین احساسات رو از مشاهدات حذف کنه.
اما بالاخره یا داری میگی که انسانها از روی احساسات تصمیم میگیرند یا نه،اگر میگیرند که خوب دینداران و مسلمین هم جز همین دسته میشند و تصمیمشون احساسی هست.اگر هم که نه پس چی میگی شما؟
بنابراین نتیجه میشه گرفت که منظورت از اینکه تا یه حدی نظرات فروید رو قبول داری اینه که تا حدی که فکر میکنی به نفعت هست قبول داری.
راسل جان من در پست قبلی دقیقا اینگونه آوردم "خداباور یا ناباور بودن بیشتر از آنکه به عقل و اندیشه ارتباط داشته باشد ناشی از احساس فرد است و اساسا عقاید آدمیزاد کمتر بر تعقل استوار است"
یعنی مسلمین و کفار ندارد ! لطفا به قید "بیشتر " که بکار بردم توجه کنید . بعبارت دیگر حداقل بر اساس نظریه فروید و آنچه خودم متوجه شدم احساسات نقش عمده ای در انتخاب افکار و رفتار دارد .حالا این چقدر به نفعم هست را نمیدانم ؟!
و همین برداشتها هست که مرا مسلمان تر میکند مثلا وقتی من به این میرسم که مسلمان یا کافر بیشتر بدلیل احساسات هست که مسلمان یا کافر شدند نه تنها رفتار عجیب وغریب بسیاری از مسلمانان و کفار برایم معنی پیدا میکند بلکه در باره مسلمانان مفهوم این حدیث برایم دوباره معنی میشود که :
"إنّ الشّرك أخفى من دَبيب النَّمْل عَلى صفَاةٍ سَوْداء في لَيْلَةٍ ظَلْماء" یعنی :شرك از راه رفتن يك مورچه بر سنگى سياه در شبى تاريك مخفى تر است
این یعنی همین که من نزد خودم خیلی مسلمان باشم اما این مسلمانی از روی تعقل نباشد بلکه به هر دلیل حتی مثلا لجاجت با فرد یا افرادی ابراز مسلمانی کنم !

shirin
09-07-2011, 09:04 PM
حسین یه مسلمان رو در نظر بگیر که به خدا ایمان داره. به پیغمبر هم همینطور. در انجام عباداتش هم کوتاهی نمیکنه. این مسلمان یه موقعی میاد که شک میکنه به اعتقادات خودش و سعی میکنه که حقیقت رو بفهمه و میره تحقیق میکنه و کلی کتاب تاریخی و مذهبی و قرآن و ... میخونه و در اخر به این نتیجه می رسه که خدا وجود خارجی نداره و صرفا یه موجود تخیلی که از ذهن انسانها نشأت گرفته هست و بالطبع دین اسلام هم نه دین خدا بلکه دین محمد هست. البته در این کشفیاتش یقین داره نه هیچ شکی. حالا با توجه به این شرایط شما بگو این مسلمان ملحد شده کجا تابع احساسش شده که به چنین نتیجه ای رسیده؟

حسین
09-07-2011, 10:12 PM
حسین یه مسلمان رو در نظر بگیر که به خدا ایمان داره. به پیغمبر هم همینطور. در انجام عباداتش هم کوتاهی نمیکنه. این مسلمان یه موقعی میاد که شک میکنه به اعتقادات خودش و سعی میکنه که حقیقت رو بفهمه و میره تحقیق میکنه و کلی کتاب تاریخی و مذهبی و قرآن و ... میخونه و در اخر به این نتیجه می رسه که خدا وجود خارجی نداره و صرفا یه موجود تخیلی که از ذهن انسانها نشأت گرفته هست و بالطبع دین اسلام هم نه دین خدا بلکه دین محمد هست. البته در این کشفیاتش یقین داره نه هیچ شکی. حالا با توجه به این شرایط شما بگو این مسلمان ملحد شده کجا تابع احساسش شده که به چنین نتیجه ای رسیده؟
شیرین خانم چرا یک مسلمان را در نظر بگیرم ؟ خودم را در نظر میگیرم ! این که شما میفرمایید تقریبا خود من هستم .منتها با این تفاوت که هرچی مطالعه میکنم (البته براساس وقتی که دارم ) نتیجه برایم به مسلمانی بیشتر منجر میشود . اخیرا یک کامنتی در وبلاگ آرش بیخدا خواندم که برایم آموزش داشت که برایتان میاورم .
-------------------------------------------
سلام
مقالات شما رو در سایت زندیق مطالعه کردم و بسیار استفاده کردم.من یک بسیجی به تمام معنا بودم!23 سالمه و اهل قم هستیم و.خونه ما نزدیک بیت مراجع بزرگ شیعه مثل ایت الله سیستانی, شبیری زنجانی, مرحوم تبریزی و… بودش و خانواده ما فوق العاده مذهبیه.پدرم از زمان طاغوت مذهبی متعصب بوده! دیگه چه برسه به الانش….منتها من بعد از گذشت 2-3 سال با تعمق فهمیدم که دین اسلام اساسا چیز بدردنخوری هستش….البته بگم تنها چیزی که قبل از اون باعث میشد که دست از دین نکشم وجود معجزات به ظاهر علمی قران بود و همیشه میبگفتم که در تاریخ همیشه امکان تحریف وجود داره و تمام این حرف هایی که به پیامبر و ائمه نسبت میدن دروغ و جعلیه و بابت تمام چیزهایی که به صراحت در قران ذکر شده هم استدلال اخوندی داشتم و میدونید که اخوندها هم هیچ وقت کم نمیارن! ( و استدلالم هم این بود که مگر میشه یک فرد بیسواد در 1400 سال پیش این همه معجزه علمی داشته باشه و از جانب خدا نیومده باشه؟)مثلا اگر یک جای قران به صراحت میگه که جهاد کنیدو گردن مشکرین رو بزنید و هر جا پیداشون کردید اونا رو بکشید.من اون موقع استدلال میکردم که خب کلی هم روایت داریم مبنی بر رافت اسلامی و منظور از اون ایه اونه که در موقعیت خاص باید اون کارها رو انجام دادو از این قبیل اراجیف………
اما زمانی که مطالب prophet150.wordpress.com خوندم واقعا بهم شوک وارد شده بود.تا یک هفته منگ بودم و اصلا باورم نمیشد که اللهی وجود نداره که این جهان رو به گردش در بیاره و منی که از 9 سالگی به طور مستمر نماز میخوندم و تا پارسال هیچ روزه ای گردنم نبوده , کلا سرکار بودم.واقعا شوک عجیبی بهم وارد شد.بعدش هم متوجه شدم که کسانی که اینقدر راحت میان تناقضات علمی قران رو تبدیل میکنن به معجزات علمی, خیلی راحت میتونند تاریخ رو به نفع خودشون نشون بدن و هر چیزی رو که بر ضدشون هستش غیر مستندک نند..بهرحال…ازتون ممنونم!
پیرامون مقاله شما در رابطه با 60 مورد از تناقضات قران, اقای محمدعلی كوشا کتابی داره تحت عنوان ( پاسخ به 180 شبهه قرآنی در اينترنت ) .شاید براتون جالب باشه ……ایشون جوابیه ای برای این مقاله شما دارند.من بعضیاشونو خوندم.خیلی از اونها , سفسطه و فریبکاری و توجیهه اما به بعضیاشون هم جواب منطقی دادند …..البته بگم که چون میخواستند حتما جواب بدن! و این مسائل همونطور که خودتون میدونید اشکال نیست بلکه شبهه هستش! صرفا جواب دادند!حالا ایا منطقیه یا نه خود خواننده باید قضاوت کنه……اینو مطرح کردم که اگر براتون امکانش باشه و شما هم به جوابیه ایشون جوابیه بدید, قضیه جالب میشه!…………مثلا جواب ایشون پیرامون تناقض الله در ارتباطز با خلقت در 6 یا هشت روز کاملا ابتکاریه!……….بهرحال موفق باشید!
( اگر دوست داشتید بیشتر میتونیم با هم مکاتبه داشته باشیم)
http://arashbikhoda.wordpress.com/2011/08/30/%D8%B3%D9%88%D8%AA%DB%8C-%D9%88-%D8%B9%D8%B0%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%DB%8C/#comments
------------------------------
ببیند این یک کامنت هست که میخواهد علت کافر شدن یک نفر را توضیح دهد . اما عبارات جالبی در آن وجود دارد به این شرح :

"پیرامون مقاله شما در رابطه با 60 مورد از تناقضات قران, اقای محمدعلی كوشا کتابی داره تحت عنوان ( پاسخ به 180 شبهه قرآنی در اينترنت ) .شاید براتون جالب باشه ……ایشون جوابیه ای برای این مقاله شما دارند.من بعضیاشونو خوندم.خیلی از اونها , سفسطه و فریبکاری و توجیهه اما به بعضیاشون هم جواب منطقی دادند …..البته بگم که چون میخواستند حتما جواب بدن! و این مسائل همونطور که خودتون میدونید اشکال نیست بلکه شبهه هستش!"
------------------
متوجه شدید ؟!
ایشان با تعمق فهمیدند که دین اسلام بدرد نخور هست ! خب تا اینجا کاملا صحیح اما بعد مقاله ای را در پاسخ به 60 مورد تناقض به قرآن میاورند که به نظر خودشون برخی پاسخها منطقی هست ! یعنی چی ؟ یعنی من الان فکر میکنم تناقضی در قرآن هست اما اگر دنبال تحقیق باشم میفهمم که نخیر اون تناقض نبوده ! اما نکته جالب اینکه این جوان تازه کافر اساسا متوجه هستند که "این مسائل....... اشکال نیست بلکه شبهه هستش"
حالا یک مثال : جاذبه زمین و (http://fa.wikipedia.org/wiki/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%B4)جود دارد اما هنوز کسی نتوانسته توضیح دهد که چرا جاذبه زمین وجود دارد ! حالا چون کسی نتوانسته چرایی جاذبه را توضیح دهد میشود شبهه (نه اشکال ) ! حالا عقلانی هست که بدلیل این شبهه اصل جاذبه را انکار کنیم ؟!

حالا در عالم واقع چه اتفاقی میافتد ؟! من نیازهایی مادی پیدا میکنم که برخی عوامل برایم محدودیت ایجاد میکند . یکی از این عوامل عقاید مذهبی هست ! پس برای اینکه بتوانم این محدودیت را حذف کنم بدنبال دلیلی برای حذف میروم و به اولین شبهه هایی که رسیدم به دنبال تمایلات (یا همان احساس )خودم میروم و البته اسم خودم را میگذارم خرد گرا -آزاد اندیش و خلاصه هرچی که مد هست .
البته این یک نمونه بود وگرنه من حدود دو ساعت از مجموعه 6 ساعته سخنرانیهای حجت اله نیکویی را در رد قرآن گوش کردم . خلاصه کنم همش فقط شبهه بود و چون کسی را پیدا نکردم که در باره آن صحبت کنم بقیه را اصلا گوش نکردم . من چندین صفحه از کتاب نقد براهین اثبات خدا نوشته اردشیر پاینده را خواندم .اما چیزی که دیدم فقط اشتباه و نتیجه گیری از اشتباه بود .
یک وقتی برادرم دوستی داشت که سعی داشت به هر نحو شده از چراغ قرمز عبور کند و با سرعت هم برود ! وقتی بهش میگفتند چراغ قرمز هست پاسخ میداد قرمزش کم رنگ بود ! آخرش جانش را بر سر همین سرعت گذاشت !

Russell
09-07-2011, 10:18 PM
یک بحث،بحث فلسفی و علمی آکادمیک هست که سعی میکنه به طور مستقل بدنبال شواهد باشه.یک بحث اینه که نظرات و رفتارها در بین جوامع انسانها چطور شکل میگیرند و پخش میشند.
چرا نظریه های علمی مثلاً نظریه ها برای انقراض دایناسورها مثل دین ها و فرهنگها نیستند که بر اساس جغرافیا تقسیم شده باشند.یعنی بررسی طبیعی رفتارهای انسان از جمله دین.تحلیل جناب فروید هم در همین راستا بوده.این ثابت نمیکنه که نظریه خدا بدرد نمیخوره،بلکه یک توضیح طبیعی برای این رفتار انسانها ارائه میده.
یک تئوری معروف در همین ارتباط تئوریه میمتیک (http://en.wikipedia.org/wiki/Memetics) هست.ریچارد داویکینز برای اولین بار این اسم میم (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%DB%8C%D9%85)رو مثل ژن برای واحدها پایه انتقال این رفتارها استفاده کرد و دین رو هم از جمله توضیح میده بر این اساس.

Mehrbod
09-07-2011, 10:30 PM
حسین یه مسلمان رو در نظر بگیر که به خدا ایمان داره. به پیغمبر هم همینطور. در انجام عباداتش هم کوتاهی نمیکنه. این مسلمان یه موقعی میاد که شک میکنه به اعتقادات خودش و سعی میکنه که حقیقت رو بفهمه و میره تحقیق میکنه و کلی کتاب تاریخی و مذهبی و قرآن و ... میخونه و در اخر به این نتیجه می رسه که خدا وجود خارجی نداره و صرفا یه موجود تخیلی که از ذهن انسانها نشأت گرفته هست و بالطبع دین اسلام هم نه دین خدا بلکه دین محمد هست. البته در این کشفیاتش یقین داره نه هیچ شکی. حالا با توجه به این شرایط شما بگو این مسلمان ملحد شده کجا تابع احساسش شده که به چنین نتیجه ای رسیده؟


شیرین خانم چرا یک مسلمان را در نظر بگیرم ؟ خودم را در نظر میگیرم ! این که شما میفرمایید تقریبا خود من هستم .منتها با این تفاوت که هرچی مطالعه میکنم (البته براساس وقتی که دارم ) نتیجه برایم به مسلمانی بیشتر منجر میشود . اخیرا یک کامنتی در وبلاگ آرش بیخدا خواندم که برایم آموزش داشت که برایتان میاورم .
...
...
...



پرسش این بود: «آیا چنین مسلمان پیشینی، ملحد شناخته شده و شایسته کشتن هست یا خیر؟».

نیازی به اینچنین داستان‌سرایی نبود، در یک واژه آری/نه پاسخ به آن روشن می‌شد.



همچنین، اینجا هم از پاسخ دادن فرار کردید:





سلام شیرین خانم . منظور از زدن اینجا چی هست ؟ مثلا مرد میتواند به قصد کشت زن را بزند ؟! ضمنا منظور از اطاعت چی هست ؟ مثلا اگر خانم خانه داری حاضر نشد برای شوهر و بچه هایش آشپزی کند باز هم میشود او را کتک زد ؟ در صورت عدم اطاعت آیا باید از همان ابتدا کتک زد یا مراتبی را باید رعایت نمود ؟


در نهایت ولی می‌شود زد؟





اسلام و هر دین دیگری همین رفتار را می‌طلبد.
جاییکه نیاز به شفاف‌سازی و پاسخ قطعی می‌‌رود، دست به خود-سانسوری و ندیدن بزنیم :21:

حسین
09-08-2011, 07:32 PM
پرسش این بود: «آیا چنین مسلمان پیشینی، ملحد شناخته شده و شایسته کشتن هست یا خیر؟».

نیازی به اینچنین داستان‌سرایی نبود، در یک واژه آری/نه پاسخ به آن روشن می‌شد.
اگر واقعا از من خواسته شده که بگویم آیا چنان مسلمانی (در صورت وجود ) شایسته کشته شدن هست یا نه در پاسخ باید بگویم که از من اشتباها سئوال شده چون در این زمینه نه دانش کافی دارم (علم فقه ) و نه به پاسخ این سئوال علاقه ای دارم که بخواهم آن را دنبال کرده و پاسخ را بیابم و اگر زمانی مصمم به بیخدایی یا بی دینی شدم لزومی برای جار زدن آن نمی بینم تا پاسخ چنان سئوالی برایم مهم باشد . اگر کسی علاقه داشت میتواند از سایتها و فرومهای مذهبی جویا شود .اما من تصورم اصلا برداشت شما نبود .شاید برداشت من اشتباه بوده .



اسلام و هر دین دیگری همین رفتار را می‌طلبد.
جاییکه نیاز به شفاف‌سازی و پاسخ قطعی می‌‌رود، دست به خود-سانسوری و ندیدن بزنیم

اگر توجه کرده باشید شیرین خانم در پاسخ به پست من به درستی بر حاشیه بودن آن پست اشاره کردند و من هم نخواستم ادامه بدهم هرچند شاید اگر در تاپیک دیگری مطرح شود شرکت کنم .ضمنا یادآوری میکنم که حداقل من اینجا بدنبال افزایش اطلاعات در حداقل زمان ممکن هستم لذا دلیلی بر اتهام زدن یا شنیدن مانند خودسانسوری و غیره نمی بینم .پیشاپیش از اینکه در گفتگو نزاکت را رعایت خواهید کرد متشکرم .

Mehrbod
09-08-2011, 08:03 PM
اگر واقعا از من خواسته شده که بگویم آیا چنان مسلمانی (در صورت وجود ) شایسته کشته شدن هست یا نه در پاسخ باید بگویم که از من اشتباها سئوال شده چون در این زمینه نه دانش کافی دارم (علم فقه ) و نه به پاسخ این سئوال علاقه ای دارم که بخواهم آن را دنبال کرده و پاسخ را بیابم و اگر زمانی مصمم به بیخدایی یا بی دینی شدم لزومی برای جار زدن آن نمی بینم تا پاسخ چنان سئوالی برایم مهم باشد . اگر کسی علاقه داشت میتواند از سایتها و فرومهای مذهبی جویا شود .اما من تصورم اصلا برداشت شما نبود .شاید برداشت من اشتباه بوده .



همچنان فرار از زیر پاسخ دادن.

خیر، از شما اشتباها سوال نشده، از شما در جایگاه یک مسلمان پرسش شده که آیا بایستی مطابق
نوشته قرآنتان، چنین مسلمانی را شایسته کشتن و اعدام بدانیم یا اینکه پارامتر‌های دیگری هم آنجا هستند که ما خبر نداریم؟


بالاخره بکشیم چون در قرآن آمده و خدا گفته، یا نکشیم؟

سامان
09-08-2011, 08:28 PM
همچنان فرار از زیر پاسخ دادن.خیر، از شما اشتباها سوال نشده، از شما در جایگاه یک مسلمان پرسش شده که آیا بایستی مطابق نوشته قرآنتان، چنین مسلمانی را شایسته کشتن و اعدام بدانیم یا اینکه پارامتر‌های دیگری هم آنجا هستند که ما خبر نداریم؟بالاخره بکشیم چون در قرآن آمده و خدا گفته، یا نکشیم؟ با اجازه من پاسختون رو ميدم.مجازات مرگ براي ارتداد تا جاييكه من ميدونم حكم قرآني نيست و يك حكم فقهي هست. برخي فقها چنين مجازاتي رو جايز نميدونن. اگه اشتباه ميكنم لطفا بگين كجاي قرآن چنين حكمي اومده.

shirin
09-08-2011, 08:52 PM
حسین پس شما معتقدید یه شخص که اعتقادات مذهبیشو رو کنار میذاره تنها به این دلیل هست که میخواد کارهایی انجام بده که خلاف اعتقادات مذهبیش هست و به خاطر همین سعی میکنه خودشو از مذهب خلاص کنه. به نظرت یه شخص نمیتونه هر کاری دلش خواست انجام بده به این امید که بعداً بره توبه کنه به جای اینکه گناه بزرگتری مرتکب بشه و به کل منکر خدا بشه؟ طبق گفته شما پس هیچ فرد مذهبی و معتقدی دست به انجام گناه نمیزنه.
در ثانی اون شخصی که من مثال زدم نه برای توجیه گناهاش و برای اینکه بتونه دست به هر کاری بزنه بلکه واقعا میخواد حقیقت رو بفهمه. اتفاقا اون یه مسلمان واقعی هست و مذهبش رو هم دوست داره ولی میخواد به یقین برسه. اون شخص همه منابع مسلمانها و چیزایی رو که قبول دارن رو میخونه و در اخر به این نتیجه می رسه که هیچ کدوم منطقی نیستن و با عقلش و منطقش جور در نمیاد.
ثالثاً شما هم معتقدی که قرآن شبهات زیادی داره یعنی اگر یه نفر بخواد قرآن بخونه باید تفسیرات یک عالم دینی رو هم باهاش بخونه. یعنی از نظر شما برداشتهای یه شخص معمولی از قرآن درست نیست و یه شخص حوزه رفته باید باشه که بخواد تناقضات قرآن رو براش ماست مالی کنه. یعنی خدا ناتوان بوده که یه جوری بگه که برای هم قابل درک و فهم باشه. در ثانی چه معلوم که اون عالمان دینی خودشون درست فهمیده باشن؟ یه شخص که درباره مذهب مطالعه زیادی داره و غیر از کتب دینی کتابهای غیردینی و منابع دیگه رو هم در مورد دین میخونه به نظرت بیشتر از یه عالم دینی به علوم دین وارد نیست؟
البته قرآن فقط شبهه نداره پر از تناقضات و نوشته های غیر انسانی و فاشیستی هست.
و در آخر اون معجزات علمی قرآن هم همشون دروغی بیش نیستن. اگه قرآن معجزه ی علمی داشت الان مسلمانان پیشرفته ترین مردمان دنیا بودن. نه عقب مونده ترینشون.

Mehrbod
09-08-2011, 09:38 PM
با اجازه من پاسختون رو ميدم.مجازات مرگ براي الحاد تا جاييكه من ميدونم حكم قرآني نيست و يك حكم فقهي هست. برخي فقها چنين مجازاتي رو جايز نميدونن. اگه اشتباه ميكنم لطفا بگين كجاي قرآن چنين حكمي اومده.



سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!



سوره محمد آيه 4

فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.

چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.



سوره احزاب آیه 61 صفحه 427

مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا.

اینان لعنت شدگانند. هرجا یافته شوند باید دستگیر گردند و به سختی کشته شوند.



سوره مائده آیه 33

إِنَّمَا جَزَاء الَّذِينَ يُحَارِبُونَ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَيَسْعَوْنَ فِي الأَرْضِ فَسَادًا أَن يُقَتَّلُواْ أَوْ يُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ يُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِكَ لَهُمْ خِزْيٌ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ.

سزاى كسانى كه با [دوستداران] خدا و پيامبر او مى‏جنگند و در زمين به فساد مى‏كوشند جز اين نيست كه كشته شوند يا بر دار آويخته گردند يا دست و پايشان در خلاف جهت‏ يكديگر بريده شود يا از آن سرزمين تبعيد گردند اين رسوايى آنان در دنياست و درآخرت عذابى بزرگ خواهند داشت.



سوره التوبه آیه 29 صفحه 192

قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ.

کسانی را از اهل کتاب که به خدا و روز قیامت ایمان نمی آورند و چیزهایی را که خدا و پیامبرش حرام کرده است بر خود حرام نمیکنند و دین حق را نمیپذیرند بکشید، تا آنگاه که به دست خود در عین مذلت جزیه بدهند.

حسین
09-08-2011, 09:52 PM
همچنان فرار از زیر پاسخ دادن.

خیر، از شما اشتباها سوال نشده، از شما در جایگاه یک مسلمان پرسش شده که آیا بایستی مطابق
نوشته قرآنتان، چنین مسلمانی را شایسته کشتن و اعدام بدانیم یا اینکه پارامتر‌های دیگری هم آنجا هستند که ما خبر نداریم؟


بالاخره بکشیم چون در قرآن آمده و خدا گفته، یا نکشیم؟
دستورالعملهای دینی در حوزه فقه قرار میگیرد پس لطفا از یک فقیه سئوال کنید .

Mehrbod
09-08-2011, 09:54 PM
دستورالعملهای دینی در حوزه فقه قرار میگیرد پس لطفا از یک فقیه سئوال کنید .

نظر شخصی شما چیست؟

حسین
09-08-2011, 09:57 PM
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!
حداقل درک اشتباه ترجمه این آیه با یک گوگل ساده قابل اثبات است .
----------------------





سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

پاسخ:

نکته اول اینه که آیه به غلط ترجمه شده است. "قاتلوا"، به معنای "بکشید" نیست، بلکه به معنی "بجنگید" است. "قاتلوا" فعل امر از باب مفاعله است که یک فعل دوطرفه را نشان میدهد. مصدر این فعل "مقاتله" است که به معنای "جنگیدن" است. اگر قرآن میخواست فرمان به کشتن بدهد میگفت "قتلوا".


از این گذشته اگر فرمان قرآن این بود که هر کافری که در اطراف شما هست را بکشید پیامبر باید در فتح مکه تمام کفار مکه را میکشتند. در حالی که به غیر افرادی که تعدادشون از انگشتان دست کمتر بود، تمام مردم مکه را امان دادند
----------------






---------- ارسال جدید اضافه شده در 09:57 pm ---------- ارسال قبلی در 09:55 pm ----------


ظر شخصی شما چیست؟
من هم از فقیه مورد اعتمادم سئوال میکنم و تا حالا هم چنین چیزی را نپرسیده ام البته همانطور که سامان گفت برخی از فقها با اینکار مخالفند .

Mehrbod
09-08-2011, 10:10 PM
حداقل درک اشتباه ترجمه این آیه با یک گوگل ساده قابل اثبات است .
----------------------
[table]
[tr]
[tr]


[td="class: Smallfont, width: 100%, bgcolor: #ffffff"] سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

پاسخ:

[color=darkgreen][size=3] نکته اول اینه که آیه به غلط ترجمه شده است. "قاتلوا"، به معنای "بکشید" نیست، بلکه به معنی "بجنگید" است. "قاتلوا" فعل امر از باب مفاعله است که یک فعل دوطرفه را نشان میدهد. مصدر این فعل "مقاتله" است که به معنای "جنگیدن" است. اگر قرآن میخواست فرمان به کشتن بدهد میگفت "قتلوا".






سوره محمد آيه 4

فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.

چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.




در آیه بالا، گردنشان را بزنید هم اشتباه ترجمه شده؟ منظور خدا چه بوده، «ماساژ‌شان» بدهید؟ :21:





من هم از فقیه مورد اعتمادم سئوال میکنم و تا حالا هم چنین چیزی را نپرسیده ام البته همانطور که سامان گفت برخی از فقها با اینکار مخالفند .


پس شما نه تنها نظر شخصی برای خود ندارید، که با این حکم مخالفتی هم نمی‌کنید.

به بیان دیگر، شما در بهترین حالت با سکوت خود و بی‌نظر بودن خود، کسانی که مسلمین از اسلام
برگشته را اعدام می‌کنند را پشتیبانی کرده و در بدترین حالت، نظر خودتان هم این هست که باید کشته شوند.


از اخلاقیات اسلامی شما می‌آموزیم ...

حسین
09-08-2011, 11:01 PM
حسین پس شما معتقدید یه شخص که اعتقادات مذهبیشو رو کنار میذاره تنها به این دلیل هست که میخواد کارهایی انجام بده که خلاف اعتقادات مذهبیش هست و به خاطر همین سعی میکنه خودشو از مذهب خلاص کنه.
نه شیرین خانم .تنها دلیل نیست اما یکی از دلایل شایع است (مشاهدات شخصی )


به نظرت یه شخص نمیتونه هر کاری دلش خواست انجام بده به این امید که بعداً بره توبه کنه به جای اینکه گناه بزرگتری مرتکب بشه و به کل منکر خدا بشه؟

.هرکار که اصلا . مثلا توبه کشتن بیگناه فقط حلالیت از اولیای دم هست . از طرفی گناه فقط عمل جسمی نیست بلکه آثار روحی دارد که در اثر تکرار گناه به تدریج ایمان را سست و توبه را کم احتمال میکند . حتما شنیده اید که بسیاری از معتادین به موارد مخدر فقط از روی کنجکاوی خواستند فقط یکبار مصرف کنند !
در این مورد پیشنهاد میکنم اگر حالش را داشتید پستهای من در این لینک (http://www.daftarche.com/showthread.php/351-%D8%A8%DB%8C%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C) را مطالعه کنید .اگر سئوالی بود در خدمتم


طبق گفته شما پس هیچ فرد مذهبی و معتقدی دست به انجام گناه نمیزنه.

بازهم پیشنهاد میکنم پستهای مرا در بیخدایی واخلاق (http://www.daftarche.com/showthread.php/351-%D8%A8%DB%8C%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B2%D8%B4-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82%DB%8C) مطالعه کنید

در ثانی اون شخصی که من مثال زدم نه برای توجیه گناهاش و برای اینکه بتونه دست به هر کاری بزنه بلکه واقعا میخواد حقیقت رو بفهمه. اتفاقا اون یه مسلمان واقعی هست و مذهبش رو هم دوست داره ولی میخواد به یقین برسه. اون شخص همه منابع مسلمانها و چیزایی رو که قبول دارن رو میخونه و در اخر به این نتیجه می رسه که هیچ کدوم منطقی نیستن و با عقلش و منطقش جور در نمیاد.
مذهبش را دوست داره ؟! اگر دوست داره که چرا بدنبال اشکالات هست . اصلا فرض کن من به قطعیت برسم که خدایی وجود ندارد اما رفتار خداپرستانه را دوست دارم خب پس چرا آن رفتار را ترک کنم ؟ مگر بیخدایی در رفتار چیزی جز "هرطور دوست داشتی " هست ؟!


ثالثاً شما هم معتقدی که قرآن شبهات زیادی داره یعنی اگر یه نفر بخواد قرآن بخونه باید تفسیرات یک عالم دینی رو هم باهاش بخونه.

نه من چنین اعتقادی ندارم . فقط میگویم قرآن مانند هر متنی و بسته به هدفی که فرد از خواندن داشته باشد میتواند توجه کنید میتواند سئوال برانگیز باشد . مثلا اگر کسی بخواهد از قرآن در استخراج احکام استفاده کند قطعا باید به علم تفسیر مسلط باشد .


یعنی از نظر شما برداشتهای یه شخص معمولی از قرآن درست نیست و یه شخص حوزه رفته باید باشه که بخواد تناقضات قرآن رو براش ماست مالی کنه.
مسلما همینطور هست ! به نظر شما کسی که داستان حسن کچل را هم بخواند و بخواهد به جزییات پی ببرد و نه فقط برای سرگرمی مجبور نیست با ادبیات فلکلور ایران آشنا باشد تا کارکتری مانند چل گیسو یا کچل را درک کند ! یا مفهوم سیب را در ادبیات بداند !
البته بسته به هدف و توان ذهنی هر فرد برداشتها میتواند متفاوت باشد و برخی درست وبرخی نادرست !


یعنی خدا ناتوان بوده که یه جوری بگه که برای هم قابل درک و فهم باشه.

قابل درک بودن با قابل استفاده بودن متفاوت است . قرآن برای همه در حد توان ذهنی آنها قابل استفاده است . کودک 5 ساله شما میتواند از مسواک استفاده خودش را ببرد و استاد دندانپزشکی هم میتواند اما درک ایندو از مسواک وخمیردندان متفاوت است .


در ثانی چه معلوم که اون عالمان دینی خودشون درست فهمیده باشن؟

کاملا درست گفتید . من تاکنون ندیده ام یک عالم دینی (نه سیاسی ) برداشت خود از قرآن را قطعا درست بداند فقط دیده ام نقاط ضعف نظرات مخالف خود را نشان میدهد (نقد میکند ) و انسان در حد توان خود نزد خدا تکلیف دارد .لایکلف الله نفسا الا وسعها


یه شخص که درباره مذهب مطالعه زیادی داره و غیر از کتب دینی کتابهای غیردینی و منابع دیگه رو هم در مورد دین میخونه به نظرت بیشتر از یه عالم دینی به علوم دین وارد نیست؟
چنین شخصی خودش عالم دینی هست البته اگر ادعای پوچ نکند مانند ترجمه غلط همین آیه ای که در پاسخ مهربد آوردم !


البته قرآن فقط شبهه نداره پر از تناقضات و نوشته های غیر انسانی و فاشیستی هست.
لطفا شما ابتدا "انسانی " را تعریف کنید و اثبات کنید که تعریف شما درست هست و بعد اتهام غیر انسانی بودن بزنید

و در آخر اون معجزات علمی قرآن هم همشون دروغی بیش نیستن. اگه قرآن معجزه ی علمی داشت الان مسلمانان پیشرفته ترین مردمان دنیا بودن. نه عقب مونده ترینشون.
این یکی حاشیه در حاشیه میشود .پس اجازه بدهید اینجا بیشتر ادامه ندهم

سامان
09-08-2011, 11:04 PM
مهربد گرامي، من در پست قبليم دچار اشتباه شدم. منظور من ارتداد بود. تعريف فردي كه شيرين خانم گفته بودن مرتد ميشه كه من اشتباها الحاد نوشته بودم و الان پستم رو ويرايش كردم. آيا براي ارتداد حكمي در قرآن هست؟در مورد آياتي كه شما آورده بودين هم بايد توجه كرد كه موقعيت پيامبر در اون موقع موقعيت جنگي بوده و تو جنگ هم حلوا پخش نميكنن. ميزنن و ميكشن طرف مقابل رو. پ. ن: نميدونم اينجا هرچي enter رو ميزنم بازم متنها همه ميچسبن به هم چرا.

Mehrbod
09-08-2011, 11:13 PM
مهربد گراميممكنه يك بار ديگه پست قبلي من رو بخونين؟آيه هايي كه گذاشتين به الحاد مربوط نيستن.الحاد يعني مسلمون باشي و از اسلام خارج بشي.

خوب اگر شما از اسلام خارج شوید می‌شوید یک کافر و ملحد، و حکم کافر و ملحد (کسی که به آفریدگار بودن الله، آسمانی بودن قرآن و بهشت و دوزخ باور ندارد) هم روشن است: سر بریدن

حسین
09-08-2011, 11:18 PM
در آیه بالا، گردنشان را بزنید هم اشتباه ترجمه شده؟ منظور خدا چه بوده، «ماساژ‌شان» بدهید؟
شما میتوانید پاسخهای خودتان را در سایتهای مذهبی پیدا کنید . بازهم با یک گوگل ساده ! تا تکرار مکررات نشود . اگر قانع نشده اید پس چرا فکر میکنید دوباره باید از من بپرسید ؟! مگر من ادعای خاصی کردم که چنین فکری برایتان ایجاد شده ؟! بهرحال میتوانید این مطلب را ببیند
--------------------------------
"فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ".
اولاً این آیه مربوط به زمان جنگ است نه هر زمان.
ثانیاً در باره ی کافران حربی است نه هر کافری.

پس مفاد آیه این است که در زمان جنگ وقتی با دشمنان کافر روبرو می شوید چاره ای جز زدن گردن ها نیست تا زمانی که دشمن را زمین گیر کنید سپس اسیر گردانید آنگاه یا منت نهاده بدون فدیه یا با فدیه آزادشان کنید تا اینکه جنگ فروکش کند...
و این روش عاقلانه ترین کاری است که هر ارتشی با دشمنانش به کار می بندد. هیچ ارتشی با دشمنانش نه بهتر بلکه بسیار شدیدتر از این معامله کرده است.

بنابراین برخلاف توهمات زشت نویسنده ی شبهه آیه بسیار زیبا روش برخورد با کافران جنگی را مطرح کرده است. و اگر منظور آیه این بود که کافران را تنها به خاطر کفرشان باید گردن زد، دیگر اسیر کردن و سپس آزاد کردن معنی نداشت و باید می فرمود: یا ایمان بیاورند یا کشته شوند.
http://www.askquran.ir/showthread.php?t=343
--------------------------------------------------------------------------



پس شما نه تنها نظر شخصی برای خود ندارید، که با این حکم مخالفتی هم نمی‌کنید.

به بیان دیگر، شما در بهترین حالت با سکوت خود و بی‌نظر بودن خود، کسانی که مسلمین از اسلام
برگشته را اعدام می‌کنند را پشتیبانی کرده و در بدترین حالت، نظر خودتان هم این هست که باید کشته شوند.


از اخلاقیات اسلامی شما می‌آموزیم ...

مگر شما در باره هر مسئله حقوقی نظر شخصی دارید ؟ آیا به نظر شما انسان باید در هر محدوده ای حتما اظهار نظر کند ؟ (البته اگر تخصصی در حقوق دارید که خب شما میتوانید نظر شخصی داشته باشید )
ضمنا اگر تصور میکنید که من ژست باصطلاح روشنفکری میگیرم خدمتتان عرض کنم که در زندگی واقعی هم اهل ژست گرفتن نیستم چه رسد به دنیای مجازی ؟
ضمنا اخلاق اسلامی را از من نیاموزید . متون اخلاقی توسط علمای مسلمان برای اینکار ایجاد شده اند .

سامان
09-08-2011, 11:22 PM
خوب اگر شما از اسلام خارج شوید می‌شوید یک کافر و ملحد، و حکم کافر و ملحد (کسی که به آفریدگار بودن الله، آسمانی بودن قرآن و بهشت و دوزخ باور ندارد) هم روشن است: سر بریدن ماشالله سرعت نور دارين شما من پست قبليم رو ويرايش كردم. لطفا دوباره بخونيدش.

asmani
09-09-2011, 11:14 AM
سوره توبه آیه 123

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!

پاسخ:

نکته اول اینه که آیه به غلط ترجمه شده است. "قاتلوا"، به معنای "بکشید" نیست، بلکه به معنی "بجنگید" است. "قاتلوا" فعل امر از باب مفاعله است که یک فعل دوطرفه را نشان میدهد. مصدر این فعل "مقاتله" است که به معنای "جنگیدن" است. اگر قرآن میخواست فرمان به کشتن بدهد میگفت "قتلوا".









"فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ".
اولاً این آیه مربوط به زمان جنگ است نه هر زمان.
ثانیاً در باره ی کافران حربی است نه هر کافری.

پس مفاد آیه این است که در زمان جنگ وقتی با دشمنان کافر روبرو می شوید چاره ای جز زدن گردن ها نیست تا زمانی که دشمن را زمین گیر کنید سپس اسیر گردانید آنگاه یا منت نهاده بدون فدیه یا با فدیه آزادشان کنید تا اینکه جنگ فروکش کند...
و این روش عاقلانه ترین کاری است که هر ارتشی با دشمنانش به کار می بندد. هیچ ارتشی با دشمنانش نه بهتر بلکه بسیار شدیدتر از این معامله کرده است.

پس اولی می گوید با کافرانی که نزد شمایند بجنگید و دومی می گوید در [این] جنگ گردن آنها را بزنید. درست متوجه شدم؟! :3:

حسین
09-09-2011, 12:02 PM
پس اولی می گوید با کافران بجنگید و دومی می گوید در [این] جنگ گردن آنها را بزنید. درست متوجه شدم؟!
بله درست متوجه شدید . مسلما هدف از جنگیدن ماساژ دادن دشمن نیست قبلا هم در همان پستها گفته شد منظور این آیات مواجه با کفار در جنگ است یعنی کفار حربی و آنهم بدلیل جنگ و نه صرفا کفر .

asmani
09-09-2011, 02:14 PM
با عرض پوزش، پست قبلی ویرایش شد.

حسین
09-09-2011, 04:35 PM
پس اولی می گوید با کافرانی که نزد شمایند بجنگید و دومی می گوید در [این] جنگ گردن آنها را بزنید. درست متوجه شدم؟!
نه اینبار درست متوجه نشدید . این آیه دستورالعمل جنگ است هنگام روبرو شدن با کافران ! بعبارتی وقتی در میدان جنگ با کفار روبرو شوید این یک دستورالعمل هست و ترجمه کامل هم فقط کشتن نیست بلکه بسته به موقعیت از کشتن تا آزاد کردن است آنهم با گرفتن فدیه یا بدون گرفتن فدیه . لطفا دقت کنید :
"فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ.
چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.
در آیه اول هم باز در مورد دستورالعمل جنگ بود .آن آیه اینگونه آمده بود :
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِيَجِدُواْ فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ.

وقبلا هم گفته شد :"قاتلوا"، به معنای "بکشید" نیست، بلکه به معنی "بجنگید" است. "قاتلوا" فعل امر از باب مفاعله است که یک فعل دوطرفه را نشان میدهد. مصدر این فعل "مقاتله" است که به معنای "جنگیدن" است. اگر قرآن میخواست فرمان به کشتن بدهد میگفت "قتلوا".
پس ایندو آیه مربوط به شرایط جنگی هست .

Russell
09-11-2011, 08:32 PM
بگذار یجور دیگه سوال رو من بپرسم.
آیت الله خمینی رو انشالاسپاگتی فقیه میدونی دیگه؟
نظرت درباره حکم قتل سلمان رشدی بخاطر نوشتن یه رمان چیه؟
لازم به ذکره که این بابا اصلاً مسلمون هم نبوده که حالا بخواد مرتد بشه.چند نفر هم تا حالا بخاطر همین فتوا بقتل رسیدن بطرز وحشیانه ای.
همچنین هنوز که هنوزه من فتوای یک آخوند شیعه رو در محکوم کردن این فتوا نشنیدم.فقط امسال مهاجرانی ها همچنان از حکم و سایر توحشها دفاع میکنند.

Russell
09-11-2011, 08:45 PM
قابل درک بودن با قابل استفاده بودن متفاوت است . قرآن برای همه در حد توان ذهنی آنها قابل استفاده است . کودک 5 ساله شما میتواند از مسواک استفاده خودش را ببرد و استاد دندانپزشکی هم میتواند اما درک ایندو از مسواک وخمیردندان متفاوت است .
نخست اینکه قرآن مدعیست که فصیح است.در خواندن یک کتاب فصیح 600 جور یک حمله را نمیتوان خواند.دوم آنکه کتاب با مسواک متفاوت است.آن هم نه کتاب شعر و استعاره بلکه در کتاب قانون الهی !!!
وقتی جملات بیمعنی و متناقض در کتاب پیدا میشود نشان از عمق آن ندارد.بلکه نشان از حواسپرتی گوینده دارد.
مثلاً:
چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.

در اینجا گردنشان را بزنید یک معنی بیشتر نمیدهد.

حسین
09-11-2011, 08:54 PM
نخست اینکه قرآن مدعیست که فصیح است.در خواندن یک کتاب فصیح 600 جور یک حمله را نمیتوان خواند.دوم آنکه کتاب با مسواک متفاوت است.آن هم نه کتاب شعر و استعاره بلکه در کتاب قانون الهی !!!
وقتی جملات بیمعنی و متناقض در کتاب پیدا میشود نشان از عمق آن ندارد.بلکه نشان از حواسپرتی گوینده دارد.
مثلاً:
چون با کافران روبرو شديد، گردنشان را بزنید. و چون آنها را سخت فرو فکنديد، اسيرشان کنيد و سخت ببنديد. آنگاه يا به منت آزاد کنيد یا به فدیه. تا آنگاه که جنگ به پايان آيد. و اين است حکم خدا. و اگر خدا ميخواست از آنان انتقام ميگرفت، ولی خواست تا شمارا به یکدیگر بیازماید. و آنان که در راه خدا کشته شده اند اعمالشان را باطل نميکند.

در اینجا گردنشان را بزنید یک معنی بیشتر نمیدهد.
اولا فصیح بودن خود معنایی دارد و دارای مفهوم عمیق بودن معنایی دیگر ! من قبلا حتی مثال قصه حسن کچل را زدم که هم میشود بعنوان سرگرمی خواند و هم برای بررسی ادبیات فلکلور! بستگی دارد چه هدفی داشته باشیم ! لظفا اگر خواستید در تاپیک دیگری به این موضوع بپردازید
اما بعد خب مگر من گفتم "گردن زدن " معنی دیگری دارد ؟! بطور ساده در این آیه گفته شده هنگام جنگ با کافران گردن آنها بزنید !من حتی در پست 53 این کلمه " حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ"را رنگی کردم تا حالت جنگی را نشان دهم .خب حالا شما انتظار دارید در جنگ همدیگر را ماساژبدهند ؟!

Russell
09-11-2011, 09:08 PM
اولا فصیح بودن خود معنایی دارد و دارای مفهوم عمیق بودن معنایی دیگر
کجای پست من فصیح و عمیق رو معادل گرفته؟
دو حالت دارد:
یا قرآن خیلی بلیغ و قصیح هست یا نیست.
اگر فصیح هست که اینهمه قرات متفاوت از کجا میآید.متن عربی سردرگم 1400 سال قبل که همان موقع هم شیوا نبوده.پر است از قسمتهای مبهم و بیمعنی.
اگر فصیح نیست هم که یعنی یک تناقض یا بهتر بگویم دروغ دیگر در قرآن.و مهمتر آنکه برداشت چند معنی از آن به دلیل پیچیدگی ادبی یا عمق مطلب کتاب نیست.بلکه بخاطر شیوا نبودن متن است.
خلاصه اینکه از هر نظر نگاه کنیم این کتاب جلوی یه رمان دسته سه لنگ میاندازد،البته بجز از جهت تاریخی چرا که یکی از اسناد اعمال جناب محمد ابن عبدالله.

حسین
09-11-2011, 09:30 PM
دو حالت دارد:
یا قرآن خیلی بلیغ و قصیح هست یا نیست.
اگر فصیح هست که اینهمه قرات متفاوت از کجا میآید.متن عربی سردرگم 1400 سال قبل که همان موقع هم شیوا نبوده.پر است از قسمتهای مبهم و بیمعنی.



لظفا اگر خواستید در تاپیک دیگری به این موضوع بپردازید
از اینکه به درخواست من توجه کردید بسیار ممنونم.
حالا بالاخره مشکل "گردن زدن " حل شد ؟!

Russell
09-12-2011, 07:54 AM
از اینکه به درخواست من توجه کردید بسیار ممنونم.
گردن زدن ناباوران اتفاقاً کاملاً به بحث مربوط است.موضوع چگونگی رفتار خدا با مخالفان است.البته این درخواست شما هم خطاب به من نبوده.



حالا بالاخره مشکل "گردن زدن " حل شد ؟!
بیشتر بنظر میرسد که مشکل با گردن زدن حل شده باشد در 1400 سال پیش.چون بنظر میرسد معجزات و استدلالها چندان گیرا نبوده.

حسین
09-12-2011, 08:45 PM
گردن زدن ناباوران اتفاقاً کاملاً به بحث مربوط است.موضوع چگونگی رفتار خدا با مخالفان است.البته این درخواست شما هم خطاب به من نبوده.
مگر پست 55 مربوط به شما نبود که من پست 56 را خطاب به شما نوشتم ؟!



بیشتر بنظر میرسد که مشکل با گردن زدن حل شده باشد در 1400 سال پیش.چون بنظر میرسد معجزات و استدلالها چندان گیرا نبوده.
پس همینکه متوجه شدید آیه دستور زدن گردن کافران مربوط به میدان جنگ بوده یعنی کافری که به جنگ مسلمین آمده نه به صرف کافر بودن خوب است . اساسا در میدان جنگ کسی دشمن را ماساژ نمیدهد !

Russell
09-12-2011, 09:04 PM
مگر پست 55 مربوط به شما نبود که من پست 56 را خطاب به شما نوشتم ؟!
چرا،از آنجا که شما چند صفحه هست همین رو به بقیه دارید میگید و در عین حال بحث رو ادامه میدید من با یک پست دیگه اشتباه گرفتم.فرقی نداره در هر صورت ایراد بی ربطی وارد نیست.



پس همینکه متوجه شدید آیه دستور زدن گردن کافران مربوط به میدان جنگ بوده یعنی کافری که به جنگ مسلمین آمده نه به صرف کافر بودن خوب است . اساسا در میدان جنگ کسی دشمن را ماساژ نمیدهد !

گفته نشده که کافران را فقط وقتی به جنگ مسلمانان آمدند گردنشان را بزنید.دستور العمل اسلام در این مورد روشن است.
اگر کفار در اطراف شما هستند و توانش را دارید حهاد کنید(بجنگشان بروید).اموالشان را غارت کنید بچگان و زنان و را بعنوان برده بگیرید و تجاورز کنید.مردان را هم اگر به جنگ آمدند گردن بزنید.
اگر مردان دستگیر شدند یا مقاوت نکردند.سه حالت دارد.یا اسلام میآورند و جزو دسته خودمان میشوند.یا اهل کتاب هستند که میتوانند مسلمان شوند یا مسیحی بمانند و جزیه بدهند.یا اگر کافر باشند و اهل کتاب نباشند باید گردنشان را زد.
نتیجه اینکه نمیتوان کافر بود و اهل کتاب هم نبود و در جامعه اسلامی به رسمیت شناخته شد.همینطور که ج.ا بر همین اساس عمل میکند.در برگه های تعیین دین گزینه کافر به چشم نمیخورد بر همین اساس.

حسین
09-13-2011, 09:10 PM
گفته نشده که کافران را فقط وقتی به جنگ مسلمانان آمدند گردنشان را بزنید.دستور العمل اسلام در این مورد روشن است.
اگر کفار در اطراف شما هستند و توانش را دارید حهاد کنید(بجنگشان بروید).اموالشان را غارت کنید بچگان و زنان و را بعنوان برده بگیرید و تجاورز کنید.مردان را هم اگر به جنگ آمدند گردن بزنید.
کاش حداقل از تعابیر مترجمان و مفسران در بیان آیه استفاده میکردید. اینطوری شما دشمن اسلام ساخته ذهن خود هستید نه اسلامی که بر پایه قرآن و سنت بنا نهاده شده .در اینجا فقط یک قسمت از سنت حضرت پیامبر را میاورم .
اگر فرمان قرآن این بود که هر کافری که در اطراف شما هست را بکشید پیامبر باید در فتح مکه تمام کفار مکه را میکشتند. در حالی که به غیر افرادی که تعدادشون از انگشتان دست کمتر بود، تمام مردم مکه را امان دادند.

Russell
09-13-2011, 09:33 PM
کاش حداقل از تعابیر مترجمان و مفسران در بیان آیه استفاده میکردید. اینطوری شما دشمن اسلام ساخته ذهن خود هستید نه اسلامی که بر پایه قرآن و سنت بنا نهاده شده .در اینجا فقط یک قسمت از سنت حضرت پیامبر را میاورم .
اگر فرمان قرآن این بود که هر کافری که در اطراف شما هست را بکشید پیامبر باید در فتح مکه تمام کفار مکه را میکشتند. در حالی که به غیر افرادی که تعدادشون از انگشتان دست کمتر بود، تمام مردم مکه را امان دادند.
این حرفهای مضحک چیست.در خلافت اسلامی جهان به دو بخش تقسیم میشد و اسم داشت.
دار الاسلام یعنی محلی که در اشغال مسلمانان است.و دار الحرب یعنی محلی که باید مسلمانان بجنگند و از دست کفار بگیرند و مسلمانش کنند.
در فتح مکه هم تمام کفار مجبوذ شدند سوری هم شده اسلام بیاورند.از جمله خود ابوسفیان،یعنی کافری در مکه تحت حکمرانی آنها باقی نماند.بعبارت دیگر کافری باقی نماند.اگر محمد همه باقی مانده قوم و خویشهای خود را هم مجبور میشد بکشد که لشگری برای غارت سایر کشورها و قبایل باقی نمیماند.
این نوشته آرش بیخدا هم در همین رابطه توضیح میدهد:http://www.zandiq.com/articles/0000000109.shtml

اگر باز هم فکر میکنی اینها تخیلات من هست بهتر است رجوع شود به کشتارهای سال 67 ج.ا بدستور خمینی که اعظم فقهای شیعه بود.

حسین
09-14-2011, 08:14 PM
این حرفهای مضحک چیست.در خلافت اسلامی جهان به دو بخش تقسیم میشد و اسم داشت.
دار الاسلام یعنی محلی که در اشغال مسلمانان است.و دار الحرب یعنی محلی که باید مسلمانان بجنگند و از دست کفار بگیرند و مسلمانش کنند.
در فتح مکه هم تمام کفار مجبوذ شدند سوری هم شده اسلام بیاورند.از جمله خود ابوسفیان،یعنی کافری در مکه تحت حکمرانی آنها باقی نماند.بعبارت دیگر کافری باقی نماند.اگر محمد همه باقی مانده قوم و خویشهای خود را هم مجبور میشد بکشد که لشگری برای غارت سایر کشورها و قبایل باقی نمیماند.
این نوشته آرش بیخدا هم در همین رابطه توضیح میدهد:http://www.zandiq.com/articles/0000000109.shtml

اگر باز هم فکر میکنی اینها تخیلات من هست بهتر است رجوع شود به کشتارهای سال 67 ج.ا بدستور خمینی که اعظم فقهای شیعه بود.
اولا با مضحک مضحک کردن چیزی جز عصبانیت نشان داده نمشود و حتما گفته برتراند راسل را درباره عصبانیت هنگام شنیدن عقیده را میدانید .
ثانیا اگر شما طالب نقد هر ایده ای هستید باید نظرات مختلف بنیانگزاران آن ایده را بررسی کنید نه اینکه از مخالف سند بیاورید هرچند آن سند هم در جای خود قابل گفتگو هست
ثالثا اگر پیامبر دستور قتل عام مردم مکه را داده بود میگفتید چرا قتل عام کرد و حالا که نداده میگویید :اگر محمد همه باقی مانده قوم و خویشهای خود را هم مجبور میشد بکشد که لشگری برای غارت سایر کشورها و قبایل باقی نمیماند.
جالب است نه ؟ حالا مثلا کوروش هخامنشی که گفته میشود از قتل عام شهرهای فتح شده خودداری کرد و فقط خراج گرفت نمیگویید خب اگر کشته بود که نمیشد خراج بگیرد . خلاصه با تعصب به هرچیز نگاه کنید نتیجه خوبی بدست نمیاید !
ضمنا چند بار از اعدامهای سال 67 گفتید ! منظور شما چیست ؟! اگر منظورتان این است که این اعدامها حتما ناشی از دستورات اسلام است ! پس چگونه مخالفت شدید آیت الله منتظری را توجیه میکنید که او هم طبق ادعای خود براساس دستورات اسلام مخالف اعدامها بوده !
بازهم میگویم این اسلامی که شما با آن مخالفید ساخته ذهن خودتان است نه اسلامی که پیامبر و ائمه مبشر آن بودند .

Russell
09-14-2011, 09:18 PM
اولا با مضحک مضحک کردن چیزی جز عصبانیت نشان داده نمشود و حتما گفته برتراند راسل را درباره عصبانیت هنگام شنیدن عقیده را میدانید .
ثانیا اگر شما طالب نقد هر ایده ای هستید باید نظرات مختلف بنیانگزاران آن ایده را بررسی کنید نه اینکه از مخالف سند بیاورید هرچند آن سند هم در جای خود قابل گفتگو هست
ثالثا اگر پیامبر دستور قتل عام مردم مکه را داده بود میگفتید چرا قتل عام کرد و حالا که نداده میگویید :اگر محمد همه باقی مانده قوم و خویشهای خود را هم مجبور میشد بکشد که لشگری برای غارت سایر کشورها و قبایل باقی نمیماند.
جالب است نه ؟ حالا مثلا کوروش هخامنشی که گفته میشود از قتل عام شهرهای فتح شده خودداری کرد و فقط خراج گرفت نمیگویید خب اگر کشته بود که نمیشد خراج بگیرد . خلاصه با تعصب به هرچیز نگاه کنید نتیجه خوبی بدست نمیاید !
ضمنا چند بار از اعدامهای سال 67 گفتید ! منظور شما چیست ؟! اگر منظورتان این است که این اعدامها حتما ناشی از دستورات اسلام است ! پس چگونه مخالفت شدید آیت الله منتظری را توجیه میکنید که او هم طبق ادعای خود براساس دستورات اسلام مخالف اعدامها بوده !
بازهم میگویم این اسلامی که شما با آن مخالفید ساخته ذهن خودتان است نه اسلامی که پیامبر و ائمه مبشر آن بودند .

با مضحک گفتن اشاره به مضحک بودن یک تفکر میشود نه عصبانیت،البته مغالطات و عدم صداقت اسلامیون علاوه بر خنده باعث عصبانیت هم هست.چرا که این دستمایه لاپوشانی و انجام جنایات بسیاریست که انسان سالم از نظر روانی را عصبانی میکند.
بگذارید ادعاها را مقایسه کنیم.
ادعای مسلمانان:محمد الگوی اخلاقی تمام بشریت تا ابدیت است.او هر چه انجام داده درست و اخلاقی بوده.
ادعای ما:محمد اعمال غیر اخلاقی انجام داده.هیچ انسان و کتابی را نمیتوان به عنوان تنها منبع اخلاقیات استفاده کرد.مخصوصاً اگر آن انسان و کتاب شامل دستورات غیر اخلاقی و جنایات فراوان باشد.

وقتی کسی از 14 قرن پیش را بعنوان اسطوره اخلاقیات میخواهید به دنیا زورچپان کنید.باید انتظار داشته باشید که درباره چرایی اعمال او هم سوال شود.من به شخصه از جناب محمد خیلی ممنون میشدم که اصلاً در طول عمرش دست به جنایت و کشتار نمیزد.اینگونه انسانهای بیگناه بسیاری زندگی میکردند و مسلمانان 1400 بعد دست به جهاد بر همین اساس نمیزدند.
محمد یک فرمانده نظامی بوده نه مثل مسیح یک موعضه گر،رفتار تمام انسانها از جمله فرماندهان سیاسی و نظامی را هم با بررسی انگیزه ها تحلیل میکنند و رد پای انگیزه های انسانی در تمام تاریخ اسلام به روشنی روز است.از زنهای محمد و نوبت خواب آنها گرفته تا تصمیمات سیاسی محمد.شما که معتقدید راهکار تمام مشکلات بشر در اعمال محمد است نیز بهتر است در چرایی تصمیمات بیاندیشید همانطور که ما میپرسیم و میاندیشیم.من منکر این نیستم که محمد میتوانسته برخی اعمال اخلاقی و انسانی هم انجام داده باشد همانطور که انجام داده.موضع ضعیف و مضحک موضع اسلامگرایان است که معتقدند این همه آدمکشی و دزدی و تجاوز که انجام شده نه تنها همه اخلاقی بوده بلکه باید الگوی تمام بشریت قرار گیرد.

در ضمن عقاید من بر پایه اعمال کوروش شکل نگرفته،یعنی اگر فردا مشخص شود کوروش یک جانی روانی بوده تاثیری در مواضع من حاصل نخواهد شد چون ربطی به من ندارد.ملاک من درستی سخنان است نه گوینده آنها.اما اگر مسلمانی قبول کند که یکی از اعمال یا گفته های محمد نمونه کامل اخلاق نبوده تمام بنیان اعتقادات او فرو میریزد.اینست که میرود با مهندسی معکوس دست به بازنویسی و جعل مداوم تاریخ میزنند.این است که از نظر من مضحک است.
در مورد اعدامهای 67 که سوال مرگ و زندگی این بود.مسلمانید یا مارکسیست(کافر حربی) و سر همین هم به سادگی هزاران نفر را کشتند و بین این همه آخوند شیعی هیچکس صدایش در نیامد جز همان جناب منتظری که البته او هم معتقد و آگاه به لزوم کشتار کفار بوده.ایراد او مربوط به چیزی بود در مورد اعدام زنان مجاهد اگر اشتباه نکنم.جهاد با کفار یکی از دکترینهای اصلی اسلام است.همین است که این بوداییان تبت نیستند که دست به حمله انتحاری میزنند بلکه مسلمانان هستند که فوج فوج خودشان و زنها و بچه های بیگناه را منفجر میکنند تا به بهشت بروند.شما یک فتوا از یک مرجع شیعی بعد از این همه سال از یک مجتهد شیعه هنوز که هنوز است نمیتوانید در محکومیت اعدامهای 67 یا کشتن سنیها در عراق بگیرید.در چنین وضعی این حرفهای شما واقعاً شبیه شوخیست.

حسین
09-15-2011, 07:28 PM
با مضحک گفتن اشاره به مضحک بودن یک تفکر میشود نه عصبانیت،البته مغالطات و عدم صداقت اسلامیون علاوه بر خنده باعث عصبانیت هم هست.چرا که این دستمایه لاپوشانی و انجام جنایات بسیاریست که انسان سالم از نظر روانی را عصبانی میکند.
بگذارید ادعاها را مقایسه کنیم.
ادعای مسلمانان:محمد الگوی اخلاقی تمام بشریت تا ابدیت است.او هر چه انجام داده درست و اخلاقی بوده.
ادعای ما:محمد اعمال غیر اخلاقی انجام داده.هیچ انسان و کتابی را نمیتوان به عنوان تنها منبع اخلاقیات استفاده کرد.مخصوصاً اگر آن انسان و کتاب شامل دستورات غیر اخلاقی و جنایات فراوان باشد.

آخه مشکل همینه ! رفتار پیامبر بی اخلاقی بوده ؟! چرا ؟ پس رفتار اخلاقی چیست ؟! اتفاقا کشتن مخالفین با فرگشت هم سازگاره ! میخواسته فقط ژن موافقهاش باقی بمانند !


در مورد اعدامهای 67 که سوال مرگ و زندگی این بود.مسلمانید یا مارکسیست(کافر حربی) و سر همین هم به سادگی هزاران نفر را کشتند و بین این همه آخوند شیعی هیچکس صدایش در نیامد جز همان جناب منتظری که البته او هم معتقد و آگاه به لزوم کشتار کفار بوده.ایراد او مربوط به چیزی بود در مورد اعدام زنان مجاهد اگر اشتباه نکنم.
کاملا اشتباه میکنید . هم آقای منتظری و هم آقای خمینی مخالف کشتن بدلیل کافر بودن بودند اما اختلاف نظر آن بود که آقای منتظری میگفت چون اینها در زندان بودن و جرمی جدید مرتکب نشدند پس نباید اعدام بشوند .آقای منتظری حتی بکار بردن لفظ منافق برای مجاهدین را هم قبول نداشت . اگر توانستید در یوتیوب بدنبال مصاحبه باقی با آقای منتظری بگردید . در آنچه خود آقای منتظری توضیح میدهد .

Russell
09-15-2011, 08:10 PM
آخه مشکل همینه ! رفتار پیامبر بی اخلاقی بوده ؟! چرا ؟ پس رفتار اخلاقی چیست ؟! اتفاقا کشتن مخالفین با فرگشت هم سازگاره ! میخواسته فقط ژن موافقهاش باقی بمانند !

عزیز من زبونم مو در آورده در توضیح مبانی اولیه فرگشت به شما و هنوز عبارتهایی مانند نقل قول بالا را مینویسید.بعد میخواهید من بیایم با شما درباره فلسفه اخلاق بحث کنم.
اینها اصول اولیه وبدیهی بحث است.
شما مدعی هستید که پیامبرتان رفتار تماماً اخلاقی داشته و الگوی اخلاقی تمام بشر تا ابد است.ادعا به این بزرگی کرده اید بعد من باید اخلاقیات را تعریف کنم اینجا یا شما که مدعی هستید؟!!
این شامورتی بازیهای آخوندی را رها کنید لطفاً اگر طالب بحث هستید.



کاملا اشتباه میکنید . هم آقای منتظری و هم آقای خمینی مخالف کشتن بدلیل کافر بودن بودند اما اختلاف نظر آن بود که آقای منتظری میگفت چون اینها در زندان بودن و جرمی جدید مرتکب نشدند پس نباید اعدام بشوند .آقای منتظری حتی بکار بردن لفظ منافق برای مجاهدین را هم قبول نداشت . اگر توانستید در یوتیوب بدنبال مصاحبه باقی با آقای منتظری بگردید . در آنچه خود آقای منتظری توضیح میدهد .

عزیز من این حرفها چیه.
سوال مرگ و زندگی این بوده،مسلمانی یا مارکسیست؟
یعنی دنبال این بودند که طرف کافره یا مسلمونه.نه هیچ چیز دیگه ای.سخنرانیهای منتظری و خمینی و نظرات فقهی اونها هم موجوده.

حسین
09-15-2011, 08:19 PM
عزیز من زبونم مو در آورده در توضیح مبانی اولیه فرگشت به شما و هنوز عبارتهایی مانند نقل قول بالا را مینویسید.بعد میخواهید من بیایم با شما درباره فلسفه اخلاق بحث کنم.
اینها اصول اولیه وبدیهی بحث است.
شما مدعی هستید که پیامبرتان رفتار تماماً اخلاقی داشته و الگوی اخلاقی تمام بشر تا ابد است.ادعا به این بزرگی کرده اید بعد من باید اخلاقیات را تعریف کنم اینجا یا شما که مدعی هستید؟!!
این شامورتی بازیهای آخوندی را رها کنید لطفاً اگر طالب بحث هستید.

معذرت میخواهم که شامورتی بازی های آخوندی درمیاورم . اما حالا واقعا چرا کشتار مخالفین غیراخلاقی هست !؟ مگر اینکار باعث بقای ژن قاتل نمیشود ؟! فکرش را بکن زرنگ باشی و گروهی درست کنی که دمار از روزگار مخالفینت دربیاورد .! اینطوری نه تنها ژن تو شانس بقای بیشتری دارد بلکه احتمالا ژن نوکرهای تو هم بقای بیشتری پیدا میکند و بازهم احتمالا ژن تو میشود شاه ژنها ! خب حالا کجای اینکار غیر اخلاقی هست ؟! خیلی هم با فرگشت سازگار است !


عزیز من این حرفها چیه.
سوال مرگ و زندگی این بوده،مسلمانی یا مارکسیست؟
یعنی دنبال این بودند که طرف کافره یا مسلمونه.نه هیچ چیز دیگه ای.سخنرانیهای منتظری و خمینی و نظرات فقهی اونها هم موجوده.
بهرحال منتظری مخالف اعدامهای 67 بوده ! حالا اینکه کاری نداره .از یک یا چند سایت از مراجع بپرس که یک مسلمان متعصب هستی و آیا اگر بتوانی چند کافر را یواشکی بکشی آیا اینکار مجاز هست یا نه ؟

Russell
09-15-2011, 08:51 PM
معذرت میخواهم که شامورتی بازی های آخوندی درمیاورم . اما حالا واقعا چرا کشتار مخالفین غیراخلاقی هست !؟ مگر اینکار باعث بقای ژن قاتل نمیشود ؟! فکرش را بکن زرنگ باشی و گروهی درست کنی که دمار از روزگار مخالفینت دربیاورد .! اینطوری نه تنها ژن تو شانس بقای بیشتری دارد بلکه احتمالا ژن نوکرهای تو هم بقای بیشتری پیدا میکند و بازهم احتمالا ژن تو میشود شاه ژنها ! خب حالا کجای اینکار غیر اخلاقی هست ؟! خیلی هم با فرگشت سازگار است !
نه عزیز من عذر که نمیخواهی هیچ،همچنان هم به شامورتی بازی آخوندی مشغولی.شما ادب و صبر را با ضعف اشتباه گرفته ای.بروید همان فرگشت و اخلاق را از آخوند محل بیاموزید وقت ما را هم تلف نکنید.



بهرحال منتظری مخالف اعدامهای 67 بوده ! حالا اینکه کاری نداره .از یک یا چند سایت از مراجع بپرس که یک مسلمان متعصب هستی و آیا اگر بتوانی چند کافر را یواشکی بکشی آیا اینکار مجاز هست یا نه ؟

یواشکی که خوب است.در روز روشن سنی و شیعه کل مسجد همدیگر را با زن و بجه منفجر میکنند یک فتوا در محکومیت آن داده نمیشود.دکترین جهاد از اصول اسلام است و در هر توضیح المسائلی پیدا میشود.شما هنوز نگفتی که نظرت راجع به حکم قتل علنی سلمان رشدی توسط خمینی چیست؟

Mehrbod
09-15-2011, 09:13 PM
معذرت میخواهم که شامورتی بازی های آخوندی درمیاورم . اما حالا واقعا چرا کشتار مخالفین غیراخلاقی هست !؟ مگر اینکار باعث بقای ژن قاتل نمیشود ؟! فکرش را بکن زرنگ باشی و گروهی درست کنی که دمار از روزگار مخالفینت دربیاورد .! اینطوری نه تنها ژن تو شانس بقای بیشتری دارد بلکه احتمالا ژن نوکرهای تو هم بقای بیشتری پیدا میکند و بازهم احتمالا ژن تو میشود شاه ژنها ! خب حالا کجای اینکار غیر اخلاقی هست ؟! خیلی هم با فرگشت سازگار است !


یک چیزی در فرگشت داریم به نام «فدا کردن سود کوتاه-زمان دربرابر دراز-زمان» که این فرآیند را به خوبی توضیح می‌دهد.

برای همان نمونه، اگر هر مخالفی بخواهد مخالف خود را از روی مخالفت بکشد، آنگاه از آنجاییکه هیچکس نمی‌تواند همواره قویترین بماند،
پس این احتمال بسیار خوب نیز آنجا خواهد بود که در یک بازه زمانی نه چندان دور، قویترین فرد امروز بدست یک مخالف قوی‌تر خود کشته شود.

یا ما می‌توانیم این را قانون کنیم (قانون جنگل) و هر چند سال یکبار مخالفان تازه قدرتمند، مخالفات پیشین را
از میان بردارند، یا اینکه می‌توانیم بپذیریم که با جلوگیری از سود کوتاه-زمان خود، شانس بقای خودمان را همگی بالا ببریم.

حسین
09-15-2011, 09:19 PM
نه عزیز من عذر که نمیخواهی هیچ،همچنان هم به شامورتی بازی آخوندی مشغولی.شما ادب و صبر را با ضعف اشتباه گرفته ای.بروید همان فرگشت و اخلاق را از آخوند محل بیاموزید وقت ما را هم تلف نکنید.
نه راسل جان شامورتی بازی نیست . واقعا چرا کشتار مخالفین با اخلاق فرگشتی مغایرت دارد ؟! واقعا چرا ؟! اگر فکر میکنید که من شامورتی بازی درمیاورم لطف نموده بفرمایید چطور سئوالم را مطرح کنم که شامورتی بازی نباشد ؟! منظورم این سئوال است :"چرا کشتار مخالفین با اخلاق فرگشتی مغایرت دارد ؟!"


یواشکی که خوب است.در روز روشن سنی و شیعه کل مسجد همدیگر را با زن و بجه منفجر میکنند یک فتوا در محکومیت آن داده نمیشود.دکترین جهاد از اصول اسلام است و در هر توضیح المسائلی پیدا میشود.شما هنوز نگفتی که نظرت راجع به حکم قتل علنی سلمان رشدی توسط خمینی چیست؟

حالا شما زحمت بکش و اگر فکر میکنی این کشتار مطابقت با اسلام دارد همین را از هر کدام از مراجع خواستی بپرس ! سنگ مفت و گنجشک مفت! تا جاییکه یادم هست برخی آن کشتن بیگناهان در مساجد را علنا محکوم کرده اند !بازهم اگر لینک خواستید باید بگردم .
در باره قتل سلمان رشدی که شما تا بحال نپرسیده بودید ! اما اگر فکر میکنید من حالا ژست روشنفکری میگیرم و با آن مخالفت میکنم باید بعرض برسانم که این فتوایی فقهی هست و اگر کسی مقلد آقای خمینی باشد اصلا اشکالی ندارد .
ضمنا

Russell
09-15-2011, 09:22 PM
این هم فرمایشات گوهر بار اما خمینی درباره اینکه توطئه گران همان کفارند و چون کافرند باید با مشت گره کرده ماشاژ داده شوند.اشدا علی الکفار رحما بینهم

http://www.youtube.com/watch?v=wzXDdIooKuk

حسین
09-15-2011, 09:27 PM
یک چیزی در فرگشت داریم به نام «فدا کردن سود کوتاه-زمان دربرابر دراز-زمان» که این فرآیند را به خوبی توضیح می‌دهد.

برای همان نمونه، اگر هر مخالفی بخواهد مخالف خود را روی مخالفت بکشد، آنگاه از آنجاییکه هیچکس نمی‌تواند همواره قویترین بماند،
پس این احتمال بسیار خوب نیز آنجا خواهد بود که در یک بازه زمانی نه چندان دور، قویترین فرد امروز بدست یک مخالف قوی‌تر خود کشته شود.

یا ما می‌توانیم این را قانون کنیم (قانون جنگل) و هر چند سال یکبار مخالفان تازه قدرتمند، مخالفات پیشین
را از میان بردارند. یا اینکه می‌توانیم بپذیریم که با جلوگیری از سود کوتاه-زمان خود، شانس بقای خودمان را بالا ببریم.
ممنون مهربد گرامی از توضیحی که دادید
یادتان باشد در فرگشت کسی یا چیزی تصمیم نمیگیرد بلکه شرایط منجر به بقای اصلح میشود . خب حالا اگر قوی ضعیف را کشت کار بدی نکرده و اگر بعدا توسط قویتر کشته شد بازهم قانون فرگشت پابرجاست !

Mehrbod
09-15-2011, 09:36 PM
ممنون مهربد گرامی از توضیحی که دادید
یادتان باشد در فرگشت کسی یا چیزی تصمیم نمیگیرد بلکه شرایط منجر به بقای اصلح میشود . خب حالا اگر قوی ضعیف را کشت کار بدی نکرده و اگر بعدا توسط قویتر کشته شد بازهم قانون فرگشت پابرجاست !

خوب این شرایط گفته شده همان تراز هوشی هستند. در تراز هوشی پایین‌تر که جانداران باشند، ما چنین چیزی را بسیار می‌بینیم - میان شیر جنگل و ..

در تراز هوشی بالاتر (شرایط آدمی)، پس از چند هزار سال تمدن و تکرار کردن شیوه‌های بالا،
امروز به ارزش‌هایی مانند «آزادی بیان» و «دموکراسی» دست یافته‌ایم که بهتر هستند.


به بیان دیگر:

ارزش‌هایی مانند «آزادی بیان» و «مردم‌سالاری» سودمندتر از «قانون جنگل» و «دیکتاتوری» هستند.
اخلاق چیزی بیشتر از تضمین سود همگانی و برای بیشترین نیست.



از همینرو، کشتن مخالف اخلاقی نخواهد بود و کار «بدی» به شمار می‌رود.

Russell
09-15-2011, 09:40 PM
نه راسل جان شامورتی بازی نیست . واقعا چرا کشتار مخالفین با اخلاق فرگشتی مغایرت دارد ؟! واقعا چرا ؟! اگر فکر میکنید که من شامورتی بازی درمیاورم لطف نموده بفرمایید چطور سئوالم را مطرح کنم که شامورتی بازی نباشد ؟! منظورم این سئوال است :"چرا کشتار مخالفین با اخلاق فرگشتی مغایرت دارد ؟!"

شامورتی بازیست چون تا سوال از اثبات الگوی اخلاقی بشر بودن پیامبر شما میشود یاد این سوال میافتید.
اما جواب
اخلاق فرگشتی نداریم به آن معنایی که شما میگویید:
دو سوال داریم اینجا:
1-اخلاقیات چیست(چه عملی اخلاقیست)؟
2-اعمالی که ما بطور طبیعی انجام میدهیم و آنها را اخلاقی میدانیم،مانند همدردی،از خود گذشتگی نوعدوستی،مراقبت از فرزند و... از کجا میآیند؟
پاسخ سوال اول به مکاتب مختلف اخلاقی میانجامد،و نه من و دیگر دوستان انسانگرای اینجا مکتب اخلاقیمان این نیست که اخلاقیات این است که بخور قبل از آنکه خورده شوی آنطور که شما میگویی.انسانگرایی ربط خاصی به انتخاب طبیعی ندارد.
پاسخ سوال دوم در روانشناسی فرگشتیست،یعنی همان که مهربد گفت،این اعمال در اجداد ما شانس زنده ماندن ما را افزایش داده اند.یعنی اجداد ما که به قرآن دسترسی نداشته اند و حتی مغزشان به اندازه ما تکامل نیافته بوده هم این عواطف نوعدوستانه را داشته اند و مدام مرتکب دزدی و قتل و تجاوز که نمیشدند هیچ،از همدیگر حمایت هم میکرده اند.حتی شامپانزه ها به هم دلداری میدهند.ممکن است حتی علت برخی از این رفتارها در فرگشت نباشد و توضیح علمی دیگری آنها را بهتر توضیح دهند.این یک سوال عملیست درباره ریشه رفتارهای انسانی که با حقیقتی بنام فرگشت توضیح داده میشود،همین.

sonixax
09-15-2011, 09:52 PM
شما مدعی هستید که پیامبرتان رفتار تماماً اخلاقی داشته و الگوی اخلاقی تمام بشر تا ابد است.
وای به اخلاقیاتی که همخوابگی با کودک ۹ ساله و گردن زدن مخالف نمادهایش باشند :22:

Russell
09-15-2011, 09:54 PM
حالا شما زحمت بکش و اگر فکر میکنی این کشتار مطابقت با اسلام دارد همین را از هر کدام از مراجع خواستی بپرس ! سنگ مفت و گنجشک مفت! تا جاییکه یادم هست برخی آن کشتن بیگناهان در مساجد را علنا محکوم کرده اند !بازهم اگر لینک خواستید باید بگردم .
در باره قتل سلمان رشدی که شما تا بحال نپرسیده بودید ! اما اگر فکر میکنید من حالا ژست روشنفکری میگیرم و با آن مخالفت میکنم باید بعرض برسانم که این فتوایی فقهی هست و اگر کسی مقلد آقای خمینی باشد اصلا اشکالی ندارد .
ضمنا

شما فتوای مراجع سنی و شیعه را نشان دهید به من در مجکوم کردن حملات به یکدیگر حتماً.حواستان باشد محکومیت حمله به مساجد شیعه توسط آخوند شیعه نه،فتوای حرام بودن منفجر کردن مساحد سنی توسط شیعه و برعکس.
من هم اصلاً فکر نمیکردم شما روشن فکر هستی،شما میگویی که دستور کشتن یک کافر بخاطر نوشتن یک رمان توسط هر مسلمان پیرو خمینی نه تنها اخلاقیست بلکه انجام آن واجب است.یعنی اگر نکشید کار غیر اخلاقی کرده اید.یعنی کفار را بخاطر ابراز عقیده میشه کشت.بعد هم صحبت از توهم من از اسلام میکنید؟!!!

حسین
09-26-2011, 10:21 PM
شما فتوای مراجع سنی و شیعه را نشان دهید به من در مجکوم کردن حملات به یکدیگر حتماً.حواستان باشد محکومیت حمله به مساجد شیعه توسط آخوند شیعه نه،فتوای حرام بودن منفجر کردن مساحد سنی توسط شیعه و برعکس.
در باره اخلاقی بودن یا نبودن کشتن مخالفین و رابطه آن با اخلاق مبتنی با فرگشت احتمالا یک تاپیک مجزا باز کنم که کمتر حاشیه روی بشود .اما در باره محکوم کردن حملات به مساجد شیعه یا سنی توسط علمای طرف مقابل چند تا لینک میگذارم .شاید بکارتان بیاید!
------------------
ه گزارش "شیعه نیوز" به نقل از ابنا، شوراي متحد علماي پاكستان امروز (سه شنبه) در شهر لاهور پاكستان تشكيل جلسه داد. در اين جلسه علماء «جماعت اهل سنت»، «اهل تشیع»، «اهل حدیث»، «دیوبندی» و «بریلوی» شركت كردند. در اين اجلاس فتواي مشتركي از سوي علماء فرق مختلف صادر گرديد.

فتواي مزبور بعد از اجلاس در يك كنفرانس مطبوعاتي در ضمن يك اعلاميه توسط رئيس شورا آقاي سرفراز نعيمي قرائت شد. حافظ محمد سعيد كه بنيانگذار يك گروه منحله بوده و اخيرا حملات انتحاري را فتنه خوانده بود؛ نيز در اين اجلاس شركت كرده بود.

علماء پاكستاني در اين فتوا انجام عمليات انتحاري را در پاكستان حرام و نامشروع اعلام كردند. در اين جلسه رئيس شوراي متحد علماء پاكستان آقاي «سرفراز نعيمي» طي سخناني اظهار داشت: به نظر مي رسد كه دولت براي جلوگيري از نهضت مردمي و متحد شدن اقشار مردم با يكديگر در پشت صحنه از حملات انتحاري پشتيباني مي كند.

http://abdalseddeq.blogfa.com/9004.aspx
-----------------------------------------------------------------------
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا در زاهدان، نشست هم اندیشی علمای شیعه و سنی سیستان و بلوچستان شب گذشته در محکومیت عملیات تروریستی انفجار در مسجد علی بن ابیطالب(ع) زاهدان با حضور نماینده ولی فقیه در استان سیستان و بلوچستان، نماینده اهل سنت استان در مجلس خبرگان رهبری، علمای برجسته اهل سنت و تشیع و سران و ریش سفیدان طوایف و قبایل استان در محل ساختمان شماره دو نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور اهل سنت استان تشکیل شد.

علمای شیعه و سنی این استان در این همایش با صدور بیانیه ای در خصوص حرام بودن عملیات تروریستی و افساد فی الارض بودن تعرض به مساجد، محافل و اجتماعات مسلمین شیعه و سنی صادر و آن را امضاء کردند.
http://www.lakzaee.com/index.php?option=com_content&task=view&id=1220&Itemid=47 (http://www.lakzaee.com/index.php?option=com_content&task=view&id=1220&Itemid=47)
-------------------------------------------------------------------------
این لینک هم روایاتی کلی پیرامون ترور آورده که خواندنش جالب است
www.hawzah.net/fa/ArticleView.html?ArticleID=82139...80858 (http://www.hawzah.net/fa/ArticleView.html?ArticleID=82139...80858)

--------------------------------------------------------------------------------------

Agnostic
10-15-2011, 07:10 PM
1) به نظر میرسد وضعیت جامعه موجود بر اندیشه فرد تاثیر گذار است و همچنین اندیشه فرد میتواند برجامعه تاثیر بگذارد. در نتیجه احکام دینی و جهان بینی دینی میتواند تقلیدی از جامعه باشد.

2) در زمان تشکیل ادیان نظام حکومتی دیکتاتوری بوده. مردم باور داشتند که کسی که زورش بیشتر است حقش هم بیشتر است. مردم باور داشتند که شاه حق دارد هر کاری خواست بکند و مخالفانش را نابود کند و شکنجه دهد. در نتیجه پیامبران که احتمال 99درصد خدایشان ساخته باورها و ذهنشان بوده خدایی به مردم معرفی کرده اند که قلدرماب و دیکتاتور هست.

3) دقت کنید که در اروپای باستان که بجای یک خدا چند خدایی حاکم بوده حکومت و جامعه هم نوعی دموکراسی داشته. در عوض کشورهای خاورمیانه همگی ساختار دیکتاتوری فردی داشته اند.