Russell
07-27-2011, 02:29 PM
این محمد نوریزاد رو من کمکم داره ازش خوشم میاد،با اینکه افکارش همچنان درگیر اسلامه ولی شدیدن جیگر داره
اینم لینک سوال و جواب (http://bayatzanjani.net/fa/news/article-253.html)
یـــــک :
دنیا از نگاه دین مبین اسلام، و از نگاه شخص حضرت شما یعنی چه؟ تا چه اندازه دنیا را می شناسید؟ چند سفر به سایر کشورها و یا حتی به شهرستان های داخل کشورمان داشته اید؟
ج ۱ – با سلام و تحیت؛ پیش از پاسخ به سؤالات ارسالی شما، لازم می دانم از صراحت و شجاعت سائل محترم سپاسگذاری کنم؛ و اما پاسخ سؤالات:
بنده به دلیل فعالیت های سیاسی و اجتماعی گوناگون، همیشه معتقد به پیامی جدی و مؤثر برای انقلاب اسلامی در منطقه و البته در سراسر جهان بوده ام و از همین رو، ضرورت ارتباط و تعامل با دنیا را به بواسطۀ سفرهای مختلف به وضوح لمس کرده و اطلاع از وضعیت سیستمهای حقوقی، سیاسی و اجتماعی کشورها را یک ضرورت تلقی می کرده و می کنم؛ به همین جهت به سفرها و دیدارهای گوناگون و به تبع آن به دست آوردن آگاهیهای مفید در جهت رسیدن به هدف فوق که همانا اطلاع و مطالعۀ سیستمهای حاکم بر دنیاست تأکید دارم و از طرفی برای عالمان دینی و آگاهان اجتماعی که بنای اظهار نظر دارند بالخصوص مراجع عظام و علمای اعلام که آراء و نظریاتشان در سطح وسیعی مطرح می گردد لازم و واجب می دانم و معتقدم به همین جهت قرآن کریم سیر در آفاق و انفس را چه بصورت عینی و چه بصورت ذهنی، امری لازم و فرض دانسته و بر آن امر کرده است .
دو :
چرا باید از جهات اجتماعی و امنیتی و اقتصادی، میان شما، و یک استاد کهنسال و کم نظیر فیزیک و شیمی و ادبیات، یا یک پزشک مجرب، یا یک مهندس کارفهم، و یک مدیر خردمند، فاصله ای به وسعت بی کرانگی باشد؟ آیا این فاصله ی انکار ناپذیر، جزیی از بایستگی های دینی است؟ یا نه، مردم چون بجای فرمول های فیزیک و شیمی، از دهان مبارک شما، احادیثی از رسول گرامی اسلام و امامان شیعه و آیات قرآن می شنوند، این عزت و اعتبار اجتماعی را با شما همراه کرده اند؟ چرا باید همان استاد کارآمد و کهنسال، با اعتنا به پشتوانه ی علمی درخشان خود، درحاشیه های این عزت و اعتبار بایستد، و شمایان در متن مستقیم آن باشید؟ چرا او، با شکایت مختصر یک رهگذر، به پشت میله های زندان در می غلتد، وشمایان از هرشکایت، مصون و در امانید؟ چرا آن استاد کارآمد، مطلقا از امنیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برخوردار نیست؟ وشما، به دیوار بلندی از این برخورداری ها تکیه زده اید؟ چرا باید شما، و حتی یک طلبه ی نوپا، مقدس باشید، و او، برکنار ازاین تقدس باشد و در ردیف همگان؟
ج ۲ – در اسلام ملاک تمایز، علم، جهاد و تقوا است و البته این تمایزها حقوق اجتماعی، سیاسی و مدنی را در بر نمی گیرد بلکه مربوط به رابطۀ با خدا و تصدی و صلاحیت تولی امور است. برای مثال در موارد دَوَران میان عالم و غیر عالم، ترجیح در پذیرش مسؤولیت با عالم است و در صورت دَوَران مسؤولیت میان متقی، مقاوم و استوار با فرد دیگر نیز ترجیح با متقی، مقاوم و استوار است، اما این امتیاز در صورتی که خدای ناکرده آن فرد مرتکب تخلفی گردد با فرد عادی و معمولی نه اینکه برابر است و فرقی با همدیگر ندارند، بلکه به نوعی با شدّت عمل بیشتری با وی برخورد می شود؛ در نظر اسلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که نبی خدا است، با افراد دیگر از حیث عمل به قانون و پایبندی به آن برابرند و چه بسا از رسول خدا انتظار و توقع بیشتری نیز وجود دارد. یا اینکه در اسلام میان یک مرجع دینی با یک عالم شیمی و فیزیک دان از حیث قانون و تقید به آن و از حیث بهره مندی از امکانات عمومی، هیچ فرقی وجود ندارد؛ اگر در اسلام هتک حرمت مؤمن در حد محاربه با خدا است، در این موضوع میان عالم دینی و مرجعیت شیعی و یک پزشک متعهد و یا یک مهندس و کارشناس محترم فرقی وجود ندارد و در واقع اگر هتک حریمها گناه بزرگی است، میان انسانهای محترم در هر جایگاهی که باشند، تفاوتی وجود ندارد.
لازم به شرح است که مکتب شیعه پیرو امامی است که وقتی در کنار یک فرد غیر مسلم در محکمه قرار می گیرد و قاضی میان او و آن فرد غیر مسلم فرق می گذارد، با صراحت با قاضی طوری برخورد می کند کأنه او را فاقد شرایط قضا و عدالت می داند و تأکید می کند که در محکمۀ قضای اسلامی، قاضی باید بصورت متساوی با هر دو طرف رفتار کند.
ما مسلمانان پیرو رسولی هستیم که امام علی علیه السلام در وصف آن حضرت اینطور آورده است که فرمود: حقوق همسایگان و دیگران را طوری رعایت می فرمود که ما فکر کردیم که همسایه از همسایه ارث می برد؛ این بخش مهمی از حقوق شهروندی است و اگر در چنین نظامی یک فرد عادی و معمولی بر علیه ارکان نظام شکایت کند، نه تنها مورد تعقیب قرار نمی گیرد، بلکه مسؤولین موظفند شرایطی را فراهم کنند که حقی از کسی پایمال نگردد و زمینه را به شکلی بوجود آورند که افراد جامعه بدون دغدغه بتوانند سؤال کنند؛ حال اگر در جائی خلاف این سنت ملاحظه شد، اسلامی نبوده و با حکومت علوی کوچکترین سنخیتی ندارد .
....
اینم لینک سوال و جواب (http://bayatzanjani.net/fa/news/article-253.html)
یـــــک :
دنیا از نگاه دین مبین اسلام، و از نگاه شخص حضرت شما یعنی چه؟ تا چه اندازه دنیا را می شناسید؟ چند سفر به سایر کشورها و یا حتی به شهرستان های داخل کشورمان داشته اید؟
ج ۱ – با سلام و تحیت؛ پیش از پاسخ به سؤالات ارسالی شما، لازم می دانم از صراحت و شجاعت سائل محترم سپاسگذاری کنم؛ و اما پاسخ سؤالات:
بنده به دلیل فعالیت های سیاسی و اجتماعی گوناگون، همیشه معتقد به پیامی جدی و مؤثر برای انقلاب اسلامی در منطقه و البته در سراسر جهان بوده ام و از همین رو، ضرورت ارتباط و تعامل با دنیا را به بواسطۀ سفرهای مختلف به وضوح لمس کرده و اطلاع از وضعیت سیستمهای حقوقی، سیاسی و اجتماعی کشورها را یک ضرورت تلقی می کرده و می کنم؛ به همین جهت به سفرها و دیدارهای گوناگون و به تبع آن به دست آوردن آگاهیهای مفید در جهت رسیدن به هدف فوق که همانا اطلاع و مطالعۀ سیستمهای حاکم بر دنیاست تأکید دارم و از طرفی برای عالمان دینی و آگاهان اجتماعی که بنای اظهار نظر دارند بالخصوص مراجع عظام و علمای اعلام که آراء و نظریاتشان در سطح وسیعی مطرح می گردد لازم و واجب می دانم و معتقدم به همین جهت قرآن کریم سیر در آفاق و انفس را چه بصورت عینی و چه بصورت ذهنی، امری لازم و فرض دانسته و بر آن امر کرده است .
دو :
چرا باید از جهات اجتماعی و امنیتی و اقتصادی، میان شما، و یک استاد کهنسال و کم نظیر فیزیک و شیمی و ادبیات، یا یک پزشک مجرب، یا یک مهندس کارفهم، و یک مدیر خردمند، فاصله ای به وسعت بی کرانگی باشد؟ آیا این فاصله ی انکار ناپذیر، جزیی از بایستگی های دینی است؟ یا نه، مردم چون بجای فرمول های فیزیک و شیمی، از دهان مبارک شما، احادیثی از رسول گرامی اسلام و امامان شیعه و آیات قرآن می شنوند، این عزت و اعتبار اجتماعی را با شما همراه کرده اند؟ چرا باید همان استاد کارآمد و کهنسال، با اعتنا به پشتوانه ی علمی درخشان خود، درحاشیه های این عزت و اعتبار بایستد، و شمایان در متن مستقیم آن باشید؟ چرا او، با شکایت مختصر یک رهگذر، به پشت میله های زندان در می غلتد، وشمایان از هرشکایت، مصون و در امانید؟ چرا آن استاد کارآمد، مطلقا از امنیت سیاسی و اجتماعی و اقتصادی برخوردار نیست؟ وشما، به دیوار بلندی از این برخورداری ها تکیه زده اید؟ چرا باید شما، و حتی یک طلبه ی نوپا، مقدس باشید، و او، برکنار ازاین تقدس باشد و در ردیف همگان؟
ج ۲ – در اسلام ملاک تمایز، علم، جهاد و تقوا است و البته این تمایزها حقوق اجتماعی، سیاسی و مدنی را در بر نمی گیرد بلکه مربوط به رابطۀ با خدا و تصدی و صلاحیت تولی امور است. برای مثال در موارد دَوَران میان عالم و غیر عالم، ترجیح در پذیرش مسؤولیت با عالم است و در صورت دَوَران مسؤولیت میان متقی، مقاوم و استوار با فرد دیگر نیز ترجیح با متقی، مقاوم و استوار است، اما این امتیاز در صورتی که خدای ناکرده آن فرد مرتکب تخلفی گردد با فرد عادی و معمولی نه اینکه برابر است و فرقی با همدیگر ندارند، بلکه به نوعی با شدّت عمل بیشتری با وی برخورد می شود؛ در نظر اسلام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم که نبی خدا است، با افراد دیگر از حیث عمل به قانون و پایبندی به آن برابرند و چه بسا از رسول خدا انتظار و توقع بیشتری نیز وجود دارد. یا اینکه در اسلام میان یک مرجع دینی با یک عالم شیمی و فیزیک دان از حیث قانون و تقید به آن و از حیث بهره مندی از امکانات عمومی، هیچ فرقی وجود ندارد؛ اگر در اسلام هتک حرمت مؤمن در حد محاربه با خدا است، در این موضوع میان عالم دینی و مرجعیت شیعی و یک پزشک متعهد و یا یک مهندس و کارشناس محترم فرقی وجود ندارد و در واقع اگر هتک حریمها گناه بزرگی است، میان انسانهای محترم در هر جایگاهی که باشند، تفاوتی وجود ندارد.
لازم به شرح است که مکتب شیعه پیرو امامی است که وقتی در کنار یک فرد غیر مسلم در محکمه قرار می گیرد و قاضی میان او و آن فرد غیر مسلم فرق می گذارد، با صراحت با قاضی طوری برخورد می کند کأنه او را فاقد شرایط قضا و عدالت می داند و تأکید می کند که در محکمۀ قضای اسلامی، قاضی باید بصورت متساوی با هر دو طرف رفتار کند.
ما مسلمانان پیرو رسولی هستیم که امام علی علیه السلام در وصف آن حضرت اینطور آورده است که فرمود: حقوق همسایگان و دیگران را طوری رعایت می فرمود که ما فکر کردیم که همسایه از همسایه ارث می برد؛ این بخش مهمی از حقوق شهروندی است و اگر در چنین نظامی یک فرد عادی و معمولی بر علیه ارکان نظام شکایت کند، نه تنها مورد تعقیب قرار نمی گیرد، بلکه مسؤولین موظفند شرایطی را فراهم کنند که حقی از کسی پایمال نگردد و زمینه را به شکلی بوجود آورند که افراد جامعه بدون دغدغه بتوانند سؤال کنند؛ حال اگر در جائی خلاف این سنت ملاحظه شد، اسلامی نبوده و با حکومت علوی کوچکترین سنخیتی ندارد .
....