PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مسائلی‌ که هنوز علم برای آنها جوابی‌ ندارد



Theodor Herzl
03-11-2011, 06:25 AM
من همیشه به تحقیق در مورد این موضوع علاقمند بودم ، البته منظورم خدا ، روح و اینجور چیز‌ها نیست ، بلکه چیز‌هایی‌ مثل مسائلی‌ در فرگشت که هنوز توضیح خاصی‌ در مورد آن وجود ندارد و یا درمان بیماری ایدز و یا امکان وجود حیات در خارج از زمین. به عنوان شروع این سوال را مطرح می‌کنم که در تئوری فرگشت چه مسائلی‌ وجود دارد که هنوز تعریف علمی‌ برای آنها پیدا نشده است؟ یعنی‌ هنوز نمیدانیم که دلیل آن چیست؟

Ouroboros
03-11-2011, 06:57 AM
ما دلیل دقیق انقراض ِ کامل شماری از کپی‌ها و تمام همونویدها بجز خودمان را نمی‌دانیم، چند تئوری مختلف در اینباره وجود دارد. سوسیوبیولوژی(رفتارشناسی انسان از طریق فرگشت)توسط عده‌ی زیادی دانشمندان مورد تردید قرار گرفته و همانقدرکه بر له آن مدرک هست بر علیه آن نظریه ارائه شده.

sonixax
03-11-2011, 03:15 PM
به عنوان شروع این سوال را مطرح می‌کنم که در تئوری فرگشت چه مسائلی‌ وجود دارد که هنوز تعریف علمی‌ برای آنها پیدا نشده است؟ یعنی‌ هنوز نمیدانیم که دلیل آن چیست؟

تا جایی که من میدانم ، ما میدانم نخستین موجودات زنده روی زمین چگونه بوده اند ، ولی نمیدانیم نخستین موجودات زنده چگونه بوجود آمده اند .

Mehrbod
03-13-2011, 10:06 PM
تا جایی که من میدانم ، ما میدانم نخستین موجودات زنده روی زمین چگونه بوده اند ، ولی نمیدانیم نخستین موجودات زنده چگونه بوجود آمده اند .


پس آزمایش میلر (http://en.wikipedia.org/wiki/Miller%E2%80%93Urey_experiment) چی؟

sonixax
03-13-2011, 10:24 PM
پس آزمایش میلر چی؟

<-


تا جایی که من میدانم ، ما میدانم نخستین موجودات زنده روی زمین چگونه بوده اند ، ولی نمیدانیم نخستین موجودات زنده چگونه بوجود آمده اند .

بعد یک سوال ، این آزمایش توانست موجود زنده بوجود آورد ؟

Mehrbod
03-13-2011, 10:34 PM
<-



بعد یک سوال ، این آزمایش توانست موجود زنده بوجود آورد ؟



تا جاییکه من می‌دانم، نه :4:

ولی تا جای خوبی نشان داد که دگرسانی میان زنده و مرده، جاندار و بی‌جان کمتر از آن است که پیشتر گمان می‌رفت.

khayyam
04-17-2012, 04:46 AM
<-



بعد یک سوال ، این آزمایش توانست موجود زنده بوجود آورد ؟

نه, توی این آزمایش هیچ موجود زنده ای به وجود نیومد, بلکه بیش از 20 اسید آمینه ضروری برای تشکیل زندگی تولید شد



After Miller's death in 2007, scientists examining sealed vials preserved from the original experiments were able to show that there were actually well over 20 different amino acids (http://en.wikipedia.org/wiki/Amino_acids) produced in Miller's original experiments. That is considerably more than what Miller originally reported, and more than the 20 that naturally occur in life





http://en.wikipedia.org/wiki/Miller–Urey_experiment (http://en.wikipedia.org/wiki/Miller%E2%80%93Urey_experiment)


Miller’s experiment did produce the amino acids, but only by continuously circulating the reaction mixture and isolating products as they were formed. The quantities were still tiny and not in the same proportions as found in nature.
http://www.truthinscience.org.uk/tis2/index.php/component/content/article/51.html



در لینک زیر هم می توانید ببینید که دانشمندان با باسازی آزمایش میلر توانستند 23 اسید آمینه رو تولید کنند:
http://www.dailymail.co.uk/sciencetech/article-1368497/Why-volcanoes-lightning-provided-vital-spark-kick-started-life-Earth.html
http://www.bbc.co.uk/persian/science/2011/03/110322_u04_life_origins.shtml

khayyam
04-17-2012, 09:36 AM
یک سوال که علم تا الان پاسخ (جامع و کامل) براش نداره :
چرا ما این قدر باهوش شدیم و انتخاب طبیعی از هوش خلاقانه حمایت کرده؟



توی وبلاگ ناباور مطلبی هست که پاسخ به این سوال رو نظریه ی انتخاب جنسی می دونه که میگه مغز ما زینتی برای جفت یابی بوده, اما این نظریه با مشکلاتی مواجه است که هنوز علم هیچ جواب قانع کننده ای برای اون پیدا نکرده

http://nabavar.wordpress.com/2009/09/23/evolution-of-brain-and-intelligence/



Nobody really knows why the part of the brain that makes us unique
should have evolved so rapidly; tripling in size in less than two
million years. It certainly looks as though evolution entered a
positive feedback loop in which natural selection favouring creative
intelligence became linked to an ever more extravagant expression
of that intelligence

Although there is no watertight explanation for the runaway pace of
evolutionary change that human brain development would seem to
require, one of the more imaginative ideas is that our frontal brain
is an ornament required for courtship display. According to this
idea, the human brain is the product of the mutual preference of
men and women for mating with partners who display unusually
creative intelligence in the rituals of courtship. This can result in a
form of natural selection called sexual selection. It depends on
creativity in courtship and the large brain that it requires being
heritable traits. If the larger brained individuals were genetically
fitter specimens, which they may well have had to be to carry the
burden of an enlarged brain, sexual selection can provide an
explanation for the exaggerated size of the human cortex and
runaway pace of human brain evolution

A question that does not seem to be answered by the sexual
selection hypothesis, and requiring further examination, is the
reason for the late emergence of physical evidence of creative
intelligence. Human beings, with brains equal in cubic and
intellectual capacity to ours, first appeared in the fossil record more
than 250,000 years ago. If their brains attained cleverness and
creativity in the interests of seduction, why does significant proof of
creative intelligence, such as cave paintings, not appear until
just 35,000 years ago? This apparent discrepancy does not disprove the
role of sexual selection in the brain’s evolution, but suggests that it
must be part of a more comprehensive explanation for our
extraordinary brains. The truth is that we cannot yet explain why
we enjoy exercising them in the creation and public display of
music, art, poetry, and humour.
.
The Brain: A Very Short Introduction P62-63

Theodor Herzl
04-18-2012, 04:13 AM
نظر شما دوستان راجع‌به اینکه یک جا میریم و احساس می‌کنیم که قبلا اینجا بودیم چی‌ هست؟ در حالی‌ که بار اول هست اونجا هستیم ، من چند بار این رو احساس کردم ، این به چه دلیل اتفاق می افته؟

Kaveh
04-18-2012, 06:39 AM
به این حس در روانشناسی می گویند Dejavu ، توضیحات مختلفی برای آن بیان شده از اختلالات خفیف درون مغز تا پروسه های مربوط به حافظه که هنوز هیچکدام پذیرفته نشده، در فراروانشناسی آن را به تناسخ ربط داده اند که البته مورد قبول دانشمندان نیست. (همچون کل داستان تناسخ)

khayyam
04-18-2012, 11:15 PM
همان طور که جناب کاوه گفتن توضیحات زیادی درباره ی این پدیده هست ولی هنوز یک توضیح قطعی ارائه نشده

دانشمندان گفتن که تونستن توی آزمایشگاه با هیپنوتیزم این حس رو تا حدودی شبیه سازی کنند:

Deja vu 'recreated in laboratory' (http://news.bbc.co.uk/2/hi/health/5194382.stm)

در گذشته هم در فرانسه با تحریک لب تمپورال مغز این حس رو شبیه سازی کردن :
And previous work in France has found that electrically stimulating parts of the temporal lobe can trigger a sensation of familiarity with everything a person encounters.

منبع: همان لینک بالا از سایت بی بی سی

توی دو لینک زیر هم می تونید توضیحات علمی درباره ی این پدیده رو ببینید:

http://medchrome.com/supernatural/deja-vu-scientifically-explained/

توضیح کوتاه:

http://science.howstuffworks.com/science-vs-myth/extrasensory-perceptions/question657.htm

Mehrbod
04-23-2012, 06:39 PM
به این حس در روانشناسی می گویند Dejavu ، توضیحات مختلفی برای آن بیان شده از اختلالات خفیف درون مغز تا پروسه های مربوط به حافظه که هنوز هیچکدام پذیرفته نشده، در فراروانشناسی آن را به تناسخ ربط داده اند که البته مورد قبول دانشمندان نیست. (همچون کل داستان تناسخ)

این نگرای (theory) بسیار خوب می‌گوید که دژاوو یکی از پی‌آمدهای پردازش همزمان (concurrent processing) است؛ از آنجاییکه بخشهایی گوناگونی از مغز ما با یکدیگر همزمان پردازش می‌کنند، دشواری‌ای به نام synchronicity یا هم‌زمانی میان آنها پیش می‌آید. برای نمونه اگر یک بخش از مغز تندتر از بخش دیگر داده‌ها را پردازش کند و آن
را به ویر (memory) بسپارد، چند میلی‌-ثانیه پس از آنکه بخش دوم پردازش داده‌ها را بپایان رساند، ما در ویر خود داده‌هایی از رویداد چند لحظه پیش (پردازش شده بدست
بخش یکم) خواهیم داشت که این مایه داشتن سُهش و احساس آشنایی پیشینی با چیزی که دیدیم می‌شود.

کم‌خوابی و دیگر کاستی‌های بدنی/مغزی می‌تواند شمار رخدادن دژاوو‌ها را زیاد کند.

azad
10-14-2012, 09:36 PM
یکی از سوالات اساسی که راجع به فرگشت واسه من پیش اومده اینه که اصولا چطوری ژن ها میفهمند که الان باید تغیر کنند وگرنه نابود میشوند!
برای باز شدن قضیه :
یه جا خوندم که یه گونه ی پروانه در انگلستان زندگی میکرده تا اینکه به علت گسترش فعالیت های صنعتی در اون محدوده رنگ درختان اون منطقه تیره میشه و بعد ده سال اون گونه پروانه ها به رنگ خاکستری تبدیل میشن
برای من سوال اینه که چطوری ژن ها تغیر کردن که رنگ پروانه ها خاکستری شده یعنی چرا مثلا قرمز نشدن؟
البته میدونم آزمایش های زیادی تو این زمینه انجام شده ولی پاسخ قطعیش هنوز معلوم نیست!!

shirin
10-14-2012, 10:00 PM
ژنها نمیفهمن که باید تغییر کنن. وقتی شرایط زندگی یه گونه زنده عوض میشه اولا که اون گونه سعی میکنه خودشو با شرایط جدید برای بقا تغییر بده یا دوام میاره یا کلا همشون منقرض میشه یا گونه های مقاوم تر بقا پیدا میکنن و شرایط اثر کمتری روشون داره و به بالطبع باعث میشن ژنهای قویتر به زندگی ادامه بدن در اثر زاد و ولد همون گونه های قویتر و نسلهای مقاومتر رو میسازن و یا هم اثرات محیطی باعث جهش ژنتیکی میشه. که این جهش ممکنه باعث بروز تغییراتی بشه که یا منجر به منقرض شدن اون گونه میشه یا هم باعث مقاومتر شدنشون. یا اثری در دوام و بقاشون و انقراضشون نداره ولی باعث میشه نسبت به نسلهای قبلیشون متفاوت باشن. اینکه چرا مثلا اون پروانه ها مثلا قرمز نشدن میتونه به خاطر افزایش یه عنصر یا فلز تو اون منطقه باشه که مثلا باعث بروز رنگدانه های خاکستری هست. مثلا در مورد انسان اگه جذب فلز روی در بدنشون زیاد باشه باعث میشه رنگ موهاشون بور یا قرمز بشه یا منگنز باعث رنگ مشکی میشه یه همچین چیزی. به طور کلی تغییر شرایط زندگی و یا جهش در اثر تغییر شرایط زندگی، خیلی بیشتر از اینکه باعث مقاومتر شدن بشه باعث انقراض میشه.

Russell
10-14-2012, 10:27 PM
یکی از سوالات اساسی که راجع به فرگشت واسه من پیش اومده اینه که اصولا چطوری ژن ها میفهمند که الان باید تغیر کنند وگرنه نابود میشوند!
برای باز شدن قضیه :
یه جا خوندم که یه گونه ی پروانه در انگلستان زندگی میکرده تا اینکه به علت گسترش فعالیت های صنعتی در اون محدوده رنگ درختان اون منطقه تیره میشه و بعد ده سال اون گونه پروانه ها به رنگ خاکستری تبدیل میشن
برای من سوال اینه که چطوری ژن ها تغیر کردن که رنگ پروانه ها خاکستری شده یعنی چرا مثلا قرمز نشدن؟
البته میدونم آزمایش های زیادی تو این زمینه انجام شده ولی پاسخ قطعیش هنوز معلوم نیست!!
نکته همینجاست که ژنها نمیفهمند،در واقع ژنها تغییر پیدا نمیکنند بدان معنا،در خزانه ژنهای موجود انواع ژن برای رنگهای متفاوت پروانه وجود دارد،این فعالیتهای صنعتی باعث میشود ان پروانه هایی که رنگشان خاکستریست زنده بمانند به تعداد بیشتر و بقیه رنگها بیشتر بمیرند،حال این اتفاق باعث میشود تعداد ژنهای رنگ خاکستری در خزانه ژنی بیشتر شود و در نتیجه این خاصیت به نسل بعد منتقل شود.

azad
10-15-2012, 09:34 AM
یعنی اگه تعداد اندکی پروانه خاکستری از اول توی جمعیت پروانه ها وجود نداشت, بعد از این اتفاق نسل پروانه ها کلا منقرض میشد؟

viviyan
10-15-2012, 10:07 AM
یعنی اگه تعداد اندکی پروانه خاکستری از اول توی جمعیت پروانه ها وجود نداشت, بعد از این اتفاق نسل پروانه ها کلا منقرض میشد؟


اگه تمام پروانه ها قابل دیدن و شکار شدن توسط پرندگان بودند جمعیتشون به شدت کم میشد و حتی ممکن بود که منقرض بشن تو اون ناحیه.
کلا پروانه ای که قابلیت پنهان شدن رو داشته باشه شانس بقا و تولیدمثلش بیشتره.

Mehrbod
10-16-2012, 05:25 PM
یعنی اگه تعداد اندکی پروانه خاکستری از اول توی جمعیت پروانه ها وجود نداشت, بعد از این اتفاق نسل پروانه ها کلا منقرض میشد؟

اگر یک جهش ژنتیکی مایه "اندکی رو به خاکستری" شدن یکی از پروانه ها میشد، شانس فرازیست (بقای) او را بالاتر میبرد - پروانه‌های رنگی زودتر
شکار میشدند، پروانه اندکی خاکستری ما ولی از چشمها پنهان میماند - و در دنباله زادمان آن پروانه همینجور خاکستری‌تری میشدند.

یک شبه از پروانه‌های رنگی به خاکستری نمیرسیم.

azad
10-24-2012, 08:42 AM
دوستان این مطلب رو بخونید و نظرتون رو راجع بهش بفرمایید
آخرین دستاوردهای مهندسی ژنتیک: مگسهایی که بلدند بشمارند | نارنجی (http://narenji.ir/4921-%D9%85%DA%AF%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%DB%8C-%DA%98%D9%86%D8%AA%DB%8C%DA%A9?page=1)
سوالی که برای من پیش اومدا اینه که با وجود اینکه "لامارکیسم (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D 9%85)" مدت هاست که از نظر علمی رد شده نتایج همچین آزمایش هایی رو چطوری میشه توجیه کرد؟
البته این سایت منبع رو اعلام نکرده متاسفانه

azad
10-24-2012, 08:46 AM
اگر یک جهش ژنتیکی مایه "اندکی رو به خاکستری" شدن یکی از پروانه ها میشد، شانس فرازیست (بقای) او را بالاتر میبرد - پروانه‌های رنگی زودتر
شکار میشدند، پروانه اندکی خاکستری ما ولی از چشمها پنهان میماند - و در دنباله زادمان آن پروانه همینجور خاکستری‌تری میشدند.

یک شبه از پروانه‌های رنگی به خاکستری نمیرسیم.

آقا ممنون من روشن شدم کاملا:e057:

Ouroboros
10-24-2012, 03:30 PM
دوستان این مطلب رو بخونید و نظرتون رو راجع بهش بفرمایید
آخرین دستاوردهای مهندسی ژنتیک: مگسهایی که بلدند بشمارند | نارنجی (http://narenji.ir/4921-%D9%85%DA%AF%D8%B3-%D9%85%DB%8C%D9%88%D9%87-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D8%B4%DA%AF%D8%B1-%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%DB%8C-%DA%98%D9%86%D8%AA%DB%8C%DA%A9?page=1)
سوالی که برای من پیش اومدا اینه که با وجود اینکه "لامارکیسم (https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%84%D8%A7%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D 9%85)" مدت هاست که از نظر علمی رد شده نتایج همچین آزمایش هایی رو چطوری میشه توجیه کرد؟
البته این سایت منبع رو اعلام نکرده متاسفانه
به نظریات لامارک پیوندی ندارد، چند دانشمند آمده‌اند شماری مگس سرکه را(که بدلیل کوتاه بودن دوره‌ی زاد و ولد اغلب در این آزمایشها مورد استفاده قرار می‌گیرد)پرورانده‌اند که درک ِ بسیار ابتدایی عددی در ایشان وجود دارد. روش آزمایش هم این بوده که در دوره‌های بیست دقیقه‌ای مگسها در شعاع دو، سه یا چهار تابش نور قرار گرفته‌اند و در تابش دوم و چهارم تکان‌هایی با یک مسواک برقی به محل قرار گیری آنها وارد آمده. پس از مدتی استراحت، تکرار مجدد عمل نشان می‌داد که هیچکدام قادر به برقرار کردن ارتباط میان شماره‌ها و تکان‌ها نبودند. چهل نسل بعدتر اما، بخشی از جمعیت نوادگان مگس‌های اول، پس از تکرار مداوم آزمایش در هر نسل، می‌توانستند میان تکان‌ها و تابش‌ها ارتباط برقرار بکنند. حال مانده تا بفهمند چه دگرگونی در ساختار عصبی/خزانه‌ی ژنی باعث بوجود آمدن تغییر شده. چیزی که هدف گرفته شده برسی دلیل و چگونگی بهره‌مندی از توانایی درک عددی از جهان در موجودات زنده است. هرچند نتایج این تحقیق هنوز منتشر نشده، و احتمال چرند بودن آن زیاد است زیرا اخباری که منتشر شده شرح نمی‌دهد دقیقا چطور به تداعی معنی پرداخته‌اند، یعنی چطور به حذف مگسهایی که توانایی برقرار کردن ارتباط میان تکان‌ها و تابش‌ها را نداشته‌اند اقدام ورزیده‌اند و تراکم جمعیت در هر نسل چگونه بوده و ...

Russell
10-24-2012, 03:43 PM
یکچیزی شبیه به شماردن هم کوکوها هنگام نابود کردن تخمها میزبان و جایگزینی تخمهای خود انجام میدهند.جالب است چطور اینکار را انجام میدهند،و امیر کلا رابطه مفاهیم انتزاعی و حیوانات چگونه است؟

Ouroboros
10-24-2012, 04:10 PM
یکچیزی شبیه به شماردن هم کوکوها هنگام نابود کردن تخمها میزبان و جایگزینی تخمهای خود انجام میدهند.جالب است چطور اینکار را انجام میدهند،
سمندر، ماهی و زنبور هم انواع ابتدایی از درک عددی دارند:
سمندرها می‌توانند بشمرند (http://www.nature.com/news/1998/030428/full/news030428-19.html#B1)
آیا ماهی می‌شمرد؟ (http://www.springerlink.com/content/r8n475m318240045/)
درک عددی در زنبور عسل (http://www.plosone.org/article/info%3Adoi%2F10.1371%2Fjournal.pone.0004263)


امیر کلا رابطه مفاهیم انتزاعی و حیوانات چگونه است؟
خیلی کمتر از انسان، وانگهی به نحو شگفت‌انگیزی خوب. شامپانزه‌ و دلفین می‌توانند مفهوم «صفر» را درک بکنند، و به تازگی کشف شده که نژادهای باهوشتر سگ‌ها(مثل بوردر کالی)می‌توانند چیزها را دسته‌بندی و طبقه‌بندی بکنند. این مقاله‌ی خوبی به نظر می‌رسد (http://psyc.queensu.ca/ccbr/Vol2/Katz.html).

azad
10-24-2012, 04:25 PM
اینکه مگس ها یا سگ ها یا سایر حیوانات توانایی شمردن دارن چیز عجیبی نیست چیزی که در این آزمایش عجیبه اینه که توانایی که مگس ها در دوران زندگیشون به دست آوردن به نسل بعدی منتقل شده و این همون نظریه ی لامارکیسم هست که مدت هاست منسوخ شده , به عبارتی در این آزمایش "صفات اکتسابی , ارثی شدند"!!!!!

Ouroboros
10-24-2012, 04:31 PM
اینکه مگس ها یا سگ ها یا سایر حیوانات توانایی شمردن دارن چیز عجیبی نیست چیزی که در این آزمایش عجیبه اینه که توانایی که مگس ها در دوران زندگیشون به دست آوردن به نسل بعدی منتقل شده و این همون نظریه ی لامارکیسم هست که مدت هاست منسوخ شده , به عبارتی در این آزمایش "صفات اکتسابی , ارثی شدند"!!!!!
نه ژن آن‌ وجود داشته‌، این آزمایش باعث شده جمعیت کسانی که حامل آن‌ بوده‌اند بیشتر بشود.
این اتفاق در چهل نسل حذف آن‌هایی که توانایی یادگیری شمردن نداشتند افتاده نه در طول حیات یک نسل.

azad
10-24-2012, 08:54 PM
بله حتما در اثر این آزمایش جمعیت مگسهایی که ژن شمردن را داشته اند بیشتر شده اما اصل سوال هنوز باقیه:
چرا مگس های جدید بدون اینکه قبلا هیچ چراغی رو دیده باشند میدونستن که بعد از چشمک زدن چراغ محفظه تکون میخره؟!
مثل این میمونه که پدر یه بچه یه بیت شعر رو حفظ کنه و بعد بچه اش وقتی که متولد میشه اون شعر رو توی حافظه اش داشته باشه!

Ouroboros
10-24-2012, 09:34 PM
بله حتما در اثر این آزمایش جمعیت مگسهایی که ژن شمردن را داشته اند بیشتر شده اما اصل سوال هنوز باقیه:
چرا مگس های جدید بدون اینکه قبلا هیچ چراغی رو دیده باشند میدونستن که بعد از چشمک زدن چراغ محفظه تکون میخره؟!
مثل این میمونه که پدر یه بچه یه بیت شعر رو حفظ کنه و بعد بچه اش وقتی که متولد میشه اون شعر رو توی حافظه اش داشته باشه!
نه همچو اتفاقی رخ نداده مگس سرکه به کلی از تکان‌ها بیزار است و آن تکان‌ها در هر آزمایش یکبار تکرار می‌شده. می‌خواستند ببینند که آیا این مگسها می‌دانند در کدام مقطع باید عکس‌العمل عادی در برابر تکان‌ را نشان بدهند یا خیر.. بخشی که تغییر کرده توانایی برقرار کردن ارتباط میان تعداد دفعات نورهای تابیده شده و تکان‌ها بوده، اگرنه همراهی تکان و نور هر بار در آزمایشها تکرار می‌شده!

Russell
10-24-2012, 10:47 PM
من خیلی وقت پیش یک مقاله در همین مجله nature دیدم درباره چند موضوع که معما مانده اند در علم یکی از اونها چگونگی جنسی شدن تولید مثل بود،این هم موضوع جذابیست برای دانستن.

Ouroboros
10-24-2012, 11:12 PM
چطور؟ چندین تز و تئوری برای این مسئله هست که، راسل جان؟

Russell
10-24-2012, 11:23 PM
چطور؟ چندین تز و تئوری برای این مسئله هست که، راسل جان؟
نمیدونم روی چه حساب بود برای همین پرسیدم،البته تئوری که برای مابقی سوالات هم وجود داشت ولی انتخاب نویسنده بوده که لابد کافی و قوی نیست به حد لازم.
بگمانم یکی از گامهای بزرگ در فرشگت یکی همین جنسی شدن بوده یکی هم ایجاد سلولهای پیچیده از ساده بوده که در مورد آخری آنطور که یدم هست تئوری انقلابی و خوبی هست،حالا اینها رو گفتم که امیر گرامی توضیحات بیشتر رو بده :e056:

Ouroboros
10-24-2012, 11:40 PM
من گمان می‌کنم بهترین تئوری برای توضیح جنسی شدن تولید مثل همان بالاتر رفتن تفاوت ژنتیکی، و پیرو آن افزایش شانس بقای فرزند بدلیل میراث بردن ژن‌های دو والد بجای یکی‌ست. افزون بر این پدید آمدن مقاومت‌ها و سازگاری‌های حیاتی در گونه‌هایی که تولید مثل جنسی دارند آسان‌تر است تا گونه‌های غیرجنسی. تئوری ملکه‌ی سرخ هم البته هست و رقابت با انگل‌ها.

azad
10-25-2012, 09:05 AM
نه همچو اتفاقی رخ نداده مگس سرکه به کلی از تکان‌ها بیزار است و آن تکان‌ها در هر آزمایش یکبار تکرار می‌شده. می‌خواستند ببینند که آیا این مگسها می‌دانند در کدام مقطع باید عکس‌العمل عادی در برابر تکان‌ را نشان بدهند یا خیر.. بخشی که تغییر کرده توانایی برقرار کردن ارتباط میان تعداد دفعات نورهای تابیده شده و تکان‌ها بوده، اگرنه همراهی تکان و نور هر بار در آزمایشها تکرار می‌شده!
خوب همین بخشی که تغیر کرده به چه طریق به نسل بعدی منتقل شده؟

Ouroboros
10-25-2012, 10:50 PM
خوب همین بخشی که تغیر کرده به چه طریق به نسل بعدی منتقل شده؟
ژن دیگر، فراوانی ِ ژنهای مربوط به امکان تشخیص دفعات تابش نور در روند انتخاب طبیعی.

فرض بکنید یک لوله‌ی آزمایشگاه دارید که در آن صد مگس سرکه قرار گرفته‌اند. برای پی بردن به کارکرد درک عددی در این جانور، یکبار با نوک خودکار به این لوله می‌زنید، و هیچ اتفاقی نمی‌افتد، اما وقتی دو بار می‌زنید، بلادرنگ آن‌را به شدت تکان می‌دهید. برای درک بهتر فرض می‌گیریم واکنش طبیعی مگس سرکه به تکان‌های شدید و ناگهانی، پرواز در جهت عمودی و نزدیک به یکدیگر است. با چند بار تلاش جهت «شرطی» کردن دو ضربه‌ی خودکار به لوله و تکان‌های بعدی، هیچ واکنشی از طرف مگسها نمی‌بینید. از این مشاهده نتیجه می‌گیرید که این جاندار توانایی درک مفاهیم شمارشی را ندارد.

اما حالا فرض بگیرید که می‌آیید و از آن صد مگس، ده تایی که بیشترین واکنش را نشان دادند را(ولو آنکه نمی‌توانستند ارتباط برقرار بکنند، ولی از همه درصد بالاتری از هماهنگی را داشتند)از بقیه جدا می‌کنید، آن‌ها را با هم وصلت می‌دهید و هر کدام ده بچه‌ی دیگر(=صد بچه‌ی جدید از نسل آنهایی که بیش از همه واکنش نشان دادند)می‌آورند. در این نسل هم دوباره آزمایش را تکرار می‌کنید، و باز ده‌تایی که از همه بیشتر واکنش دلخواه را نشان می‌دهند سوا می‌کنید، و این کار را تا چهل نسل ادامه می‌دهید. یعنی در هر نسل از صد بچه‌ای که بوجود آمده، ده‌تایی که از باقی هماهنگ‌تر هستند را با هم وصلت می‌دهید. در نسل چهلم، جمعیت که قادر هستند به دو ضربه‌ی خودکار واکنش نشان بدهند(یعنی به محض شنیدن آن شروع به پرواز عمودی و نزدیک به دیگران می‌کنند)به نحوی افزایش یافته که می‌توانیم بگوییم «این مگسها قابلیت درک عددی دارند».

این می‌شود جداسازی یک الل جهش‌یافته/وحشی(مشخص نیست کدام)در استخر ژنی تثبیت‌شده‌ی مگس سرکه.

azad
10-26-2012, 09:35 AM
خیلی ممنون بسیار واضح و کامل توضیح دادین

azad
11-12-2012, 10:31 PM
دوستان کسی میتونه بگه ماهیت حیات چیه؟ اصولا فرق بین یه تکه سنگ و یه سلول زنده چیه؟ با اینکه هردو از یک اتم تشکیل شدن؟ به بیان ساده تر چه چیزی باعث میشه که گروهی از عناصر به شکل یه سنگ باشن و گروهی دیگر زیر بنای وجود DNA و شکل گیری حیات؟

Mehrbod
11-12-2012, 10:44 PM
دوستان کسی میتونه بگه ماهیت حیات چیه؟ اصولا فرق بین یه تکه سنگ و یه سلول زنده چیه؟ با اینکه هردو از یک اتم تشکیل شدن؟ به بیان ساده تر چه چیزی باعث میشه که گروهی از عناصر به شکل یه سنگ باشن و گروهی دیگر زیر بنای وجود DNA و شکل گیری حیات؟

هیچ ماهیتی ندارد. در جهان ما همه خُرده‌ها (particles) توانایی داده‌پردازی دارند. دگرسانی میان جاندار زنده و سنگ مرده تنها در تراز داده‌پردازی آنها کوتاه میشود.

با پیچیده‌تر شدن (= بیشتر شدن خُرده‌ها + هم‌کُنش میانشان) توان داده‌پردازی ماده بالاتر میرود. در همه جهان پیچیده‌ترین ریخت ماده‌ که تاکنون یافت شده مغز آدم است: نزدیک به سد میلیارد پِی‌یاخته (neuron) و سد هزار میلیارد (تریلیون) پِی‌پیوند (synapse) که پیوسته و بی آسایش و خواب سرگرم داده‌پردازی و هنبازش (sharing) هستند!

azad
11-13-2012, 11:03 AM
منظورتون از داده پردازی چیه دقیقا؟ میشه یه مقدار بیشتر توضیح بدین؟

Mehrbod
11-13-2012, 06:09 PM
منظورتون از داده پردازی چیه دقیقا؟ میشه یه مقدار بیشتر توضیح بدین؟

داده = data؛ آگاهی‌ای که میان دو چیز هنبازیده میشود (= به اشتراک گذاشته میشود).

زمانی که یک سنگ را با دست بلند کرده و سپس رو به پایین رها میکنیم، اینکه سنگ به سوی زمین میرود (و زمین به سوی سنگ میرود) از روی این است که
خُرده‌های سنگ و خُرده‌های زمین هر دو از هستی یکدیگر آگاهند و میتوانند جایگاه (position) یکدیگر را داده‌پردازیده و بر پایه‌ی داته‌های (قانونها) مادی بجُنبند.

پس سنگ توانایی داده‌پردازی «نیروی گرانش» را دارد، ولی توانش فراتر از اینها نمیرود. هر آینه یک یاخته زنده توانایی داده‌پردازی بسیار بیشتری
دارد و میتواند با یاخته‌های دیگر "گفتگو" کند. یاخته‌های مغز (پِی‌یاختگان = neurons) باز توان داده‌پردازی بیشتری دارند و هر کدام میتوانند
هر دم با هزار و خورده‌ای پی‌یاخته‌ی دیگر به شیوه‌های پیچیده‌تر شیمی‌کهُرباییک (electrochemical) داده‌ها را هنبازش و پردازش کنند.

بالاترین تراز پیچیدگی در همه جهان را گفتیم مغز آدمی داراست، به این چَم (معنی) که توان داده‌پردازی مغز بیشتر از هر چیز دیگری است که تاکنون پدید آمده یا بدست
خود آدم ساخته شده‌.

Newton
11-27-2012, 12:36 AM
درود
یک سوال درجه چندم
چرا اکثر موجودات دو تا چشم دارند؟
البته ممکنه که ژن همه موجودات زنده یک منشع داشته باشند
ولی چرا با این همه سال تکامل باز هم موجودات دو چشم غالب هستند
شاید نودونه درصد... من خودم موجود یک چشم ندیدم!!!
اگر ممکنه دوستن مجربتر پاسخ بدن؟

undead_knight
11-27-2012, 07:05 PM
درود
یک سوال درجه چندم
چرا اکثر موجودات دو تا چشم دارند؟
البته ممکنه که ژن همه موجودات زنده یک منشع داشته باشند
ولی چرا با این همه سال تکامل باز هم موجودات دو چشم غالب هستند
شاید نودونه درصد... من خودم موجود یک چشم ندیدم!!!
اگر ممکنه دوستن مجربتر پاسخ بدن؟
این مورد فقط در مورد چشم تکرار نشده،بلکه گوش ها،دست ها،پاها و... هم این الگو وجود داره.البته اعضای دیگه ای مثل دهان و بینی،قلب،ستون فقرات و... هم تکی هستند و از این الگو پیروی نمیکنند.به نظر میاد که ظاهرا بیشتر موجوداتی که از این الگو پیروی میکنند از نیای یکسانی فرگشت پیدا کرده باشند.
Eye - Wikipedia, the free encyclopedia (http://en.wikipedia.org/wiki/Eye)
Symmetry in biology - Wikipedia, the free encyclopedia (http://en.wikipedia.org/wiki/Symmetry_%28biology%29)

اگر مشکلی در ترجمه داشتید یا مطالب کافی نبود،همینجا بگید :)

iranbanoo
11-27-2012, 07:27 PM
خوب خیلی از موجودات اجزای دوتایی دارن.حتی موجودات میکروسکوپی....

Newton
11-27-2012, 10:34 PM
درود
دوستان منظور من از موجودات دو چشم و فراوانی انها در طبیعت این است
چرا پس از میلیونها سال این الگو تغییر نکرده واکثر مقالات علمی وادنشمندان پاسخی درست ندارند
مسلما انسان با چهار چشم یا سه چشم طبق اصل داروین و بقای نثل بهتر است از انسان دوچشم
اگر انسان یک چشم هم پشت سر داشته باشد مسلما بهتر میتواند از گونه خود در برابر خطرات خودرا در امان نگه بدارد
یا بیشتر موجودات!!!
البته خیلی مقاله خوندم ولی هیچ یک نظر من رو جلب نکرد وقابل قبول نیست
البته شاید گفته بشه نثل کل موجودات یک منشع را دارا میباشد
ولی چرا پس از این همه سال این چشمها در دو متوقف شده!!!
-----------------------------------------
ولی من خیلی دوست داشتم دم داشته باشم مثل میمون حیف که حذف شده این نامردی دم خیلی لازمه برای نثل انسان اخه چرا حذف شده

undead_knight
11-27-2012, 11:06 PM
درود
دوستان منظور من از موجودات دو چشم و فراوانی انها در طبیعت این است
چرا پس از میلیونها سال این الگو تغییر نکرده واکثر مقالات علمی وادنشمندان پاسخی درست ندارند
مسلما انسان با چهار چشم یا سه چشم طبق اصل داروین و بقای نثل بهتر است از انسان دوچشم
اگر انسان یک چشم هم پشت سر داشته باشد مسلما بهتر میتواند از گونه خود در برابر خطرات خودرا در امان نگه بدارد
یا بیشتر موجودات!!!
البته خیلی مقاله خوندم ولی هیچ یک نظر من رو جلب نکرد وقابل قبول نیست
البته شاید گفته بشه نثل کل موجودات یک منشع را دارا میباشد
ولی چرا پس از این همه سال این چشمها در دو متوقف شده!!!
-----------------------------------------
ولی من خیلی دوست داشتم دم داشته باشم مثل میمون حیف که حذف شده این نامردی دم خیلی لازمه برای نثل انسان اخه چرا حذف شده
اولین و مهمترین نکته اینکه فرگشت=تکامل نیست!ما کامل نمیشیم و فرگشت یک سیستم سراسر دقیق و بدون خطا رو برای ما ایجاد نمیکنه.
فرگشت بهترین و موثرترین اندام ها رو برای ما بوجود نمیاره،بلکه در اثر فرگشت از سلول ها و داشته های ژنتیکی ما دارای اندام هایی میشیم.فرگشت از نظر من یک نوع آزمون و خطای زیستیه شاید یا کمی چشم پوشی بشه به شکل یافتن یک توده گل در دستان یک کوزه گر ناشی تشبیهش کرد(که این کوزه گر نقشه ای هم در ذهنش نداره،میسازه و خراب میکنه!) ما مقادیر بی پایان گل(داشته ژنتیکی) و یک کوزه گر هشیار و حرفه ای(نقشه زیستی) نداریم.
فرگشت به سمت یک هدف مخصوصا یک هدف کامل نمیره،اینکه داشتن مثلا چشم های بیشتر یا یک دم ایده خوبی به نظر میرسه( و ممکنه فوایدی داشته باشه) به این معنا نیست که لزوما جهش های تصادفی و انتخاب طبیعی ما رو به اون سمت میبره.

دلایل متنوع هست،چندتایی که میدونم رو بیان میکنم دوستانی که دانششون در این زمینه بیشتر شاید بهتر بتونند توضیح بدند.
اندام های حسی ما از سلول هایی فرگشت پیدا کردند که نسبت به باقی سلول ها در این مورد بهتر عمل میکردند.این اندام ها بهترین نیستند بلکه نتیجه داشته های ما هستند.
داشتن چشم های بهتر از زاویه دیگه هم لزوما خوب نیست،جدا از مصرف انرژی،چشم ها اندام های حساسی هستند و نیاز به مراقبت دارند و اینکه داشتن چشم اضافی نیاز به قدرت مغزی بیشتری هم داره.بنابراین چشم یا چشم های اضافی ممکنه به نسبت هزینه های زیستی که دارند کارایی لازم رو نداشته باشند و این هم یک فاکتور دیگه میتونه باشه.

Mehrbod
11-27-2012, 11:46 PM
ولی چرا پس از این همه سال این چشمها در دو متوقف شده!!!
-----------------------------------------


Jumping Spider Vision (http://tolweb.org/accessory/Jumping_Spider_Vision?acc_id=1946)


http://www.daftarche.com/images/imported/2012/11/86.jpg


http://www.daftarche.com/images/imported/2012/11/87.jpg

Newton
11-28-2012, 12:25 AM
درود
من این عنکبوت رو دیدم قبلا ولی منظورم کلی بود
مثلا پستانداران یا مهره داران ؟
درصد فراوانی را هم قبلا ذکر کردم نود ونه درصد دو چشم داریم
شاید تنها بین حشرات دو چشم یک بیشتر داشته باشند
موجودات پیشرفته وپر سلول وداری ارکانهای پیشرفت صد درصد دو چشمن؟

البته هنوز خیلی مونده علم بشر بتواند پاسخ مجهولات امروز رو بدهد
کی روزی باور میکرد زمین گرده ودور خورشید میچرخه
یا ما تو کهکشان ویروس هم نیستیم!!!
ما صد ساله که گاز علم رو زیاد کردیم ومهندسی ژنتیک بیست سال هم از عمرش نمیگذره

Mehrbod
11-28-2012, 01:07 AM
درود
من این عنکبوت رو دیدم قبلا ولی منظورم کلی بود
مثلا پستانداران یا مهره داران ؟
درصد فراوانی را هم قبلا ذکر کردم نود ونه درصد دو چشم داریم
شاید تنها بین حشرات دو چشم یک بیشتر داشته باشند
البته موجودات پیشرفته وپر سلول وداری ارکانهای پیشرفته

البته هنوز خیلی مونده علم بشر بتواند پاسخ مجهولات امروز رو بدهد
کی روزی باور میکرد زمین گرده ودور خورشید میچرخه
یا ما تو کهکشان ویروس هم نیستیم!!!

خوب شیلا جان جانوران تا جایی می‌فرگردند (evolve) که گفتیم سودمندی داشته باشد و هزینه‌های آن پذیرفتنی باشد. هر اندام نیاز به خوراک‌رسانی و مراقبت و هزار و
یک چیز دیگر دارد! برای نمونه یکی از چیزهایی که من دوست داشتم هم این بود که چرا ما جانوران سه‌جنسه نداریم. دوجنس میدانیم که به فرآیند فرگشت شتاب
بسیار میدهد، ولی پیاده‌سازی سه جنس از دید فرگشت دشواری‌های بسیار و گوناگونی دارد و روی هم رفته زیامندی‌های آن هم از سودمندی‌هایش پیش میگیرد.

sonixax
11-28-2012, 01:33 AM
درود
من این عنکبوت رو دیدم قبلا ولی منظورم کلی بود
مثلا پستانداران یا مهره داران ؟
درصد فراوانی را هم قبلا ذکر کردم نود ونه درصد دو چشم داریم
شاید تنها بین حشرات دو چشم یک بیشتر داشته باشند
موجودات پیشرفته وپر سلول وداری ارکانهای پیشرفت صد درصد دو چشمن؟

البته هنوز خیلی مونده علم بشر بتواند پاسخ مجهولات امروز رو بدهد
کی روزی باور میکرد زمین گرده ودور خورشید میچرخه
یا ما تو کهکشان ویروس هم نیستیم!!!
ما صد ساله که گاز علم رو زیاد کردیم ومهندسی ژنتیک بیست سال هم از عمرش نمیگذره

پاسخ خیلی هم سخت نیست!
چشم پیچیده تر بهتر از چشمان بیشتر است . به همین جهت فرگشت روی پیچیده تر شدن چشم بوده نه روی بیشتر شدنش .

yasy
11-28-2012, 07:59 PM
درود
یک سوال درجه چندم
چرا اکثر موجودات دو تا چشم دارند؟
البته ممکنه که ژن همه موجودات زنده یک منشع داشته باشند
ولی چرا با این همه سال تکامل باز هم موجودات دو چشم غالب هستند
شاید نودونه درصد... من خودم موجود یک چشم ندیدم!!!
اگر ممکنه دوستن مجربتر پاسخ بدن؟

شما میگویید این همه سال تكامل تكامل لزوما به معنی كامل شدن از دیدگاه ما نیست كامل شدن از دیدگاه محیط است و بهترین تعریف برای آن سازگاری هر چه بیشتر است با محیط در جهت بازدهی بیشتر با صرف كمترین انرژی.





دلایل متنوع هست،چندتایی که میدونم رو بیان میکنم دوستانی که دانششون در این زمینه بیشتر شاید بهتر بتونند توضیح بدند.
اندام های حسی ما از سلول هایی فرگشت پیدا کردند که نسبت به باقی سلول ها در این مورد بهتر عمل میکردند.این اندام ها بهترین نیستند بلکه نتیجه داشته های ما هستند.
داشتن چشم های بهتر از زاویه دیگه هم لزوما خوب نیست،جدا از مصرف انرژی،چشم ها اندام های حساسی هستند و نیاز به مراقبت دارند و اینکه داشتن چشم اضافی نیاز به قدرت مغزی بیشتری هم داره.بنابراین چشم یا چشم های اضافی ممکنه به نسبت هزینه های زیستی که دارند کارایی لازم رو نداشته باشند و این هم یک فاکتور دیگه میتونه باشه.

یه سوال برام پیش اومد
این كه میگید سلول های حسی از سلول هایی فرگشت پیدا كردند كه نسبت به باقی سلول ها در این مورد بهتر عمل میكردند نشون میده كه شما فرگشت و از دید سلولی نگاه میكنید كه به نظرم اشتباه است
چرا كه همه ی سلول های بدن ما از یك سول تخم منشا گرفته اند و اگر بخواهیم به تاریخچه ی ایجاد اولین سلول زنده برویم البته فرضیه یك سلول زنده(یوكاریوت) از ادغام دو باكتری ایجاد شده است
اگر دو سلول زنده را یكی سلول چشم و دیگری سلولی مثل سلول پوست را تمایز زدایی كنیم یعنی تمام ژن هایش را روشن كنیم به دو سلول كاملا مشایبه میرسیم كه هر دو توان تبدیل شدن به هم سلول پوست و هم سلول چشم را دارند
تفاوت در سلول ها در مراجل جنینی و توسط الگوهای ژنتیكی ایجاد شده است پس سلول های حسی ما فرقی با دیگر سلول های بدن ما ندارند پس این تفاوت در چیست؟

Hezbollah_YaHasan
11-29-2012, 11:05 AM
بسمه تعالی
معجزات رسول الله (ص) و ائمه (ع) سالهاست ذهن دانشمندان غربی را به خود مشغول داشته اما نتوانستند پی به راز آن ببرند.

در اولین سفر انسان به ماه آنان پی به شکافهایی در ماه بردند که حاکی از شق القمر بود و این باعث شد صهیونیست ها دچار ترس شده و امریکا را وادر کردند تا در طی چند سفر به ماه آثار شق القمر را نابود کنند.

مورد بعدی قرآن است که صهیونیستها حدود 5000 داشنمند و ادیب را به مدت چند دهه گرد هم آوردند تا یک آیه مثل قرآن بیاورند اما نتوانستند و چندین دانشمند صهیونیست وقتی دیدند نمی توانند حتی یک آیه مثل قرآن بیاورند سریعا به دین اسلام گرویدند ولی توسط صهیونیست ها ترور شدند.

mamad1
11-29-2012, 11:14 AM
بسمه تعالی
معجزات رسول الله (ص) و ائمه (ع) سالهاست ذهن دانشمندان غربی را به خود مشغول داشته اما نتوانستند پی به راز آن ببرند.

در اولین سفر انسان به ماه آنان پی به شکافهایی در ماه بردند که حاکی از شق القمر بود و این باعث شد صهیونیست ها دچار ترس شده و امریکا را وادر کردند تا در طی چند سفر به ماه آثار شق القمر را نابود کنند.

مورد بعدی قرآن است که صهیونیستها حدود 5000 داشنمند و ادیب را به مدت چند دهه گرد هم آوردند تا یک آیه مثل قرآن بیاورند اما نتوانستند و چندین دانشمند صهیونیست وقتی دیدند نمی توانند حتی یک آیه مثل قرآن بیاورند سریعا به دین اسلام گرویدند ولی توسط صهیونیست ها ترور شدند.


نظرت در مورد این چیه؟

ایه اسمانی:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِیَجِدُواْ فِیكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ.
ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!
آیه زمینی:

یا ایها العاقلون لا تقتلوا الذین یلونکم من المخالفین ولیجدوا فیكم رحمة و الانسانیه واعلموا ان الله مع العادلین.
ای خردمندان، کسانی از مخالفان که در نزد شمایند را نکشید! تا در شما ترحم و انسانیت را بیابند. و بدانید که خداوند با عدالت پیشگان است!

Hezbollah_YaHasan
11-29-2012, 11:19 AM
نظرت در مورد این چیه؟

ایه اسمانی:

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلِیَجِدُواْ فِیكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ.
ای کسانیکه ایمان آورده اید، کافرانی که نزد شمایند را بکشید! تا در شما درشتی و شدت را بیابند. و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است!
آیه زمینی:

یا ایها العاقلون لا تقتلوا الذین یلونکم من المخالفین ولیجدوا فیكم رحمة و الانسانیه واعلموا ان الله مع العادلین.
ای خردمندان، کسانی از مخالفان که در نزد شمایند را نکشید! تا در شما ترحم و انسانیت را بیابند. و بدانید که خداوند با عدالت پیشگان است!


اسلام دین حق است و وظیفه مسلمین را مبارزه با کفر قرار داده همانطور که لیبرالیسم و سکولاریسم به آمریکا دستور داده در گوآنتانمو و ابو قریب و عراق و افغانستان از کفار دفاع کند و بر حق بتازد. پس لیبرالیسم و سکولاریسم که به آن اعتقاد داری...:e140:

اما باید بدانید قرآن حق است اگر در حقانیت آن شک دارید یک ایه مثل آن بیاورید. صهیونیست ها با 5000 دانشمند در چند دهه نتوانستند ...

Hezbollah_YaHasan
11-29-2012, 11:23 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
من میتوانم یک ایه، عیناً با ساختار قران برایتان بیاورم ؛ افزون بر اینها
پایور میکنم که محمد (ص) هرگز معجزه ی دیگری جز کتاب اسمانی اش
نداشته است !
اگر در حد و اندازه بحث های ادبیک هستی ، اعلام آمادگی کن تا آیه های
قرانی ام را برایت بسُرایم !
پ ن : بیسواد یک ایه نه ، تحدی قران عبارت است از آوردن یک «سوره» از
قران ، نه یک ایه ، بیسواد اسلامیست ! (:

اولا چرا شما اسم غربی رو خودتون گذاشتین؟ آلیس! این نشاندهنده خودباختگی فرهنگی است.

ثانیا شما در یک موضوع جداگانه آیاتی بیاورید ببینیم چقدر می تواند با قران رقابت کند.

Anarchy
11-29-2012, 12:06 PM
بسمه تعالی
معجزات رسول الله (ص) و ائمه (ع) سالهاست ذهن دانشمندان غربی را به خود مشغول داشته اما نتوانستند پی به راز آن ببرند.

کدام معجزات مثلا؟ نام ببرید و سند پی نبردن دانشمندان رو نشان بدید...ضمنا ائمه هم مگر معجزات داشتند؟



در اولین سفر انسان به ماه آنان پی به شکافهایی در ماه بردند که حاکی از شق القمر بود و این باعث شد صهیونیست ها دچار ترس شده و امریکا را وادر کردند تا در طی چند سفر به ماه آثار شق القمر را نابود کنند.

ترول جان سند و مدرکی ارائه هم داری یا از قصه هایی که قبل از خواب مادربزرگت برات تعریف میکرد اینها رو شنیدی؟ ضمنا بی سواد کلا یک سفر به ماه بیشتر نشده...کدوم سفر های بعدی؟




مورد بعدی قرآن است که صهیونیستها حدود 5000 داشنمند و ادیب را به مدت چند دهه گرد هم آوردند تا یک آیه مثل قرآن بیاورند اما نتوانستند و چندین دانشمند صهیونیست وقتی دیدند نمی توانند حتی یک آیه مثل قرآن بیاورند سریعا به دین اسلام گرویدند ولی توسط صهیونیست ها ترور شدند.

این یکی که جک سال بود!! شما به قول کروبی از این 5000 تا 2 تا دانشمند و ادیبش رو نام ببر که صهیونیست ها گرد آورده بودن؟ میخوای من الان برات یه سوره بیارم مثل قرآن؟این هم خدمت شما:


الحمدللرحمن، رب الاکوان، الملک الدیان. لک العباده و بک المستعان اهدنا صراط الایمان.

این هم یکی دیگه:


انا اعطیناک الجماهر، فصل لربک و هاجر، ان مبغضک رجل کافر .

این هم آخریش:


پاسخی به تحدی قرآن نگارنده (گان):ناشناخته (http://www.zandiq.com/authors/20.shtml)
پاسخی به تحدی قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم
ثشقیل
الفیل ما الفیل
و ما ادراک ما الفیل
هذا صاحب الخرطوم الطویل
الفیل خیر من الف ابل
فتفکر فی الفیل وان الله یحب الفیل والابابیل
و هو لا یحب الکفار و الاباطیل

این سوره دارای خصوصیات بی نظیری است که از هر جهت انتساب آن به یک بشر عادی غیر ممکن به نظر می رسد. در آیۀ نخست ما پنج حرف از رموز قرآنی را می بینیم که تا کنون بسیاری از مفسرین قرآن از تفسیر آن عاجز مانده اند و حتی علمای یهود و مسیحیت نیز در مورد عمق این گفتار زبان به اعتراف گشوده اند. در عین حال این آیه با آیۀ بعد هم قافیه است که خود یکی دیگر از اعجاز درونی قرآن میباشد. سه حرف اول این آیه در هیچ کدام از آیات دیگر تکرار نشده است. یک فیزیک دان یهودی در دانشگاه کالیفرنیا با تجزیه و تحلیل این آیه متوجه عدم تکرار سه حرف نخست و تکرار حروف \"ی\" و \"ل\" در آیات بعدی شد و با قرار دادن این الگو در فرمول نسبیت انیشتین پی به راز انبساط کائنات شد.

در آیۀ بعدی خداوند ما را به تفکر در مورد فیل فرا می خواند. امروزه زیست شناسان با شگفتی در مورد تفاوت فیل با جانوران دیگر سخن می گویند. کلمۀ فیل در این آیۀ شریفه به صورت زوج آمده است که خود حکایت از وجود دو جنس نر و ماده در این جانور دارد یعنی چیزی که اوزاکا اوشاواتا، زیست شناس ژاپنی، پس از 50 سال تحقیق متوجه آن شد و کتابها و مقالات بسیاری در مورد آن چاپ نمود.

در آیۀ شریفۀ سوم خداوند جهل ما را نسبت به فیل مجددا به ما گوشزد می کند. در سوره های دیگری از قرآن نیز خداوند جهل ما را در مورد زیتون، انجیر و دیگر نعمتهای خود گوشزد می کند. زیتون و انجیر از میوه های مورد علاقۀ فیل هستند که منابعی سرشار از ویتامین آ، ب، ث، د و املاح را برای فیل فراهم می سازند. بنابراین این سوره در کنار دیگر سوره های قرآن اطلاعات جامعی از رژیم غذایی این جانور و اهمیت ویتامین ها برای سوخت و ساز بدن فراهم می سازد که اگر مسلمانان به مفاد این آیه عمل کنند به هیچ درد و مرضی مبتلا نخواهند شد.

در آیۀ چهارم سخن از خرطوم طویل فیل به میان آمده است. این تنها آیه ای است که خداوند متعال در آن سخن از اهمیت این عضو جانور به میان آورده است. فیل تنها موجودی است که در حال حاضر دارای چنین عضوی می باشد و جانوران دیگری که در گذشته دارای عضوی مشابه بوده اند یعنی ماموت ها منقرض شده اند. چنان چه می بینیم در این آیۀ شریفه از ضمیر هذا به معنی این استفاده شده است نه از ذلک یا هولاء چرا که ماموت ها اکنون منقرض شده اند. این خود دلیلی بر اشراف خداوند بر اقراض نسل ماموت ها است که در این آیه منعکس شده است.

در آیۀ پنجم خداوند یک فیل را برتر از هزار شتر می خواند. می دانیم که در زندگی اعراب شتر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است و حتی اشعار بسیار زیادی از دوران جاهلیت اعراب باقی است که اشعار زیبایی را در مورد وصف این جانور سروده اند. با این همه اعراب از درک عظمت فیل غافل مانده اند و خداوند با برتر خواندن فیل از هزار شتر اعراب را برای کسب فیل فرا خوانده است. فیل جانوری است که در حجاز یافت نمی شود و اعراب می بایست برای دسترسی به آن از یک سو به شبه قارۀ هند و از سوی دیگر به قارۀ آفریقا می رفتند که این خود سببی برای گسترش اسلام می باشد که خداوند به گونه ای تلویحی ما را به گسترش اسلام فرا می خواند و مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، نیز با استناد بر این آیه امر مهم رهبری دنیای اسلام و گسترش آن را به شرق و غرب جهان بر عهده گرفته اند.

در آیۀ ششم خداوند ما را دگر باره به تفکر در آفرینش فیل فرا می خواند و در عین حال بر محبت خود بر فیل و پرستو تاکید می کند. می دانیم که چندی پیش از تولد پیامبر اسلام پادشاه حجاز لشگریانی را سوار بر فیل برای نابودی کعبه می فرستد که این سپاه توسط پرستوهایی که از جانب خداوند مامور شده بودند، همگی نابود شدند. با وجودی که توان نظامی این سپاه کفر بر پایۀ فیل استوار بود، خداوند مهر و محبت بی پایان خود را بر این جانوران در این آیه به نمایش می گذارد و چه بسا این محبت را کمتر از محبت خود به پرستوها نمی داند. خداوند در این آیه به گونه ای تلویحی ما را به گذشت و رحمت فراخوانده است. وزیرجنگ اسراییل در سخنان اخیر خود گفته است اگر مسلمانان تنها به دستورات اخلاقی این آیه در مورد گذشت و رحمت عمل کنند دوستی و مودت ایجاد شده در آنان برای محو اسراییل کافی است.

در آیۀ پایانی خداوند بلافاصله در کنار رحمتی که در آیۀ قبل ذکر شد عقاب خویش را نسبت به کفار و هر گونه باطلی که از جانب آنها صادر می شود بیان می کند. مسلمانان باید از ترتیب این آیات بیاموزند که رحمت به مسلمانان باید در کنار تنفر و انزجار از کفار و اباطیل باشد. ولی نکتۀ جالب این آیۀ شریفه در این است که خداوند در این آیه برخلاف بسیاری از آیات دیگر قرآنی سخنی از کشتار کفار به میان نمی آورد و همواره دری از رحمت را به سوی گمراهان باز باقی می گذارد.

تمامی آیات این سوره دارای یک وزن درونی بوده و همگی به حرف لام خاتمه می یابد تا به هر گونه شک و تردیدی نسبت به فرازمینی بودن این آیه خاتمه دهد. در عین حال تعداد آیات این سورۀ شریفه هفت می باشد که خود عددی مبارک در میان عالم اعلی می باشد چنانچه خداوند نیز آسمان را در هفت طبقه آفریده است که تعداد آیات این سوره دلیل محکمی بر این امر است.

Hezbollah_YaHasan
11-29-2012, 12:30 PM
ترول جان سند و مدرکی ارائه هم داری یا از قصه هایی که قبل از خواب مادربزرگت برات تعریف میکرد اینها رو شنیدی؟
ضمنا بی سواد کلا یک سفر به ماه بیشتر نشده...کدوم سفر های بعدی؟

همین نشان میدهد شما کوری هستید که عصا کش کوران دگرید. بیسواد سفر انسان به ماه چندبار صورت گرفته. البته اول قرار بوده یکبار باشد ولی نیل ارمسترانگ از ماه بر می گردد و به صهیونیست ها می گوید من آثار شق القمر را در ماه دیده ام و همین باعث میشود امریکا چندین بار خرج گزاف را متحمل شود تا آثار شق القمر را نابود کنند.
همچنین گویا چند فضانورد قصد سرپیچی از اسلام ستیزی داشتند که دچار سانحه کردندشان.


این یکی که جک سال بود!! شما به قول کروبی از این 5000 تا 2 تا دانشمند و ادیبش رو نام ببر که صهیونیست ها گرد آورده بودن؟ میخوای من الان برات یه سوره بیارم مثل قرآن؟این هم خدمت شما:
ببینید افشاگری اسناد می تواند برای مخبرین ما مشکل ایجاد کند. مثلا همین اسناد ویکی لیکس را یک سرباز صفر که گویا مهر آقا امام زمان به دلش نشسته بود به آسانژِ استکبار ستیز می دهد ولی همین اسناد آمریکا را به منبع افشا کننده اسناد راهنمایی کرد و الان این جوان در خطر اعدام و مرگ قرار دارد.

Hezbollah_YaHasan
11-29-2012, 12:33 PM
سوره ها و آیاتت کاملا مسخره است و نشان دهنده عجز انسان است. در ضمن چرا قرآن پر فروش ترین کتاب جهان است؟

Anarchy
11-29-2012, 12:34 PM
همین نشان میدهد شما کوری هستید که عصا کش کوران دگرید. بیسواد سفر انسان به ماه چندبار صورت گرفته. البته اول قرار بوده یکبار باشد ولی نیل ارمسترانگ از ماه بر می گردد و به صهیونیست ها می گوید من آثار شق القمر را در ماه دیده ام و همین باعث میشود امریکا چندین بار خرج گزاف را متحمل شود تا آثار شق القمر را نابود کنند.

ببینید افشاگری اسناد می تواند برای مخبرین ما مشکل ایجاد کند. مثلا همین اسناد ویکی لیکس را یک سرباز صفر که گویا مهر آقا امام زمان به دلش نشسته بود به آسانژِ استکبار ستیز می دهد ولی همین اسناد آمریکا را به منبع افشا کننده اسناد راهنمایی کرد و الان این جوان در خطر اعدام و مرگ قرار دارد.

نه انگار تو یه پست هم یه کم تحویلت گرفتیم و جدی جوابت رو دادیم باز وارد فاز توهمی شدی...بیخیال شما ادامه بده:e530:

Hezbollah_YaHasan
11-29-2012, 12:48 PM
سند سفر مکرر به ماه:
برنامه فضایی آپولو - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%81%D8%B6% D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A2%D9%BE%D9%88%D9%84%D9%88)

Anarchy
11-29-2012, 01:04 PM
سند سفر مکرر به ماه:
برنامه فضایی آپولو - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%D8%B1%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87_%D9%81%D8%B6% D8%A7%DB%8C%DB%8C_%D8%A2%D9%BE%D9%88%D9%84%D9%88)

این مورد ظاهرا حق با شماست که چند سفر دیگه هم بوده!! اما باز ادعای اصلی شما که مدارکش رو هم نمیتونید لو بدید مونده...من موندم اگه ترکی رو کره ماه بوده چطوری با گروه های چند نفره تونستن مخفیش کنن:e415:!!

azad
12-09-2012, 09:41 PM
درود
یک سوال درجه چندم
چرا اکثر موجودات دو تا چشم دارند؟
البته ممکنه که ژن همه موجودات زنده یک منشع داشته باشند
ولی چرا با این همه سال تکامل باز هم موجودات دو چشم غالب هستند
شاید نودونه درصد... من خودم موجود یک چشم ندیدم!!!
اگر ممکنه دوستن مجربتر پاسخ بدن؟

دوست عزیز این سوال رو فقط در مورد چشم نمیشه پرسید مثلا میشه پرسید که چرا تمام پستانداران یک قلب دارن؟ چرا بیشتر انسان ها دو دست دارن؟ من فکر میکنم علت این موضوع این هست که اکثر موجوات دو چشمی که الان میبینیم همه از نسل یک موجود دو چشمی تولید شده اند که وجود دو چشم برای اون موجود بهترین شرایط رو برای زندگی در محیط برای اون موجود به ارمغان آورده, یا اگر هم زمانی مثلا انسان سه چشمی به دنیا اومده به دلیل مشکلاتی که در طول حیات واسش پیش اومده نتونسته این خصوصیت رو به نسل دیگه ای منتقل کنه , شاید در طول تاریخ تعداد زیادی انسان در سراسر سیاره با سه چشم به دنیا اومدن و این خصوصیت خیلی هم به نفعشون بوده ولی به دلیل ظاهر نا متعارف هیچ زنی حاضر به ازدواج با اونها نمیشده در نتیجه این انسان موفق به انتقال این صفت به نسل بعدی نشده ( این یک مثال خیلی تخیلی است صرفا جهت تفهیم موضوع ) ,اگه بخوام منظورم رو روشن توضیح بدم میتونم از شما سوال کنم که چرا اکثر اتومبیل ها چهار تا چرخ دارن؟ خوب ممکنه اگه اتومبیلی با شش چرخ ساخته شه خیلی روی سطح جاده پایداریش بیشتر باشه ولی خیلی از مردم به دلیل هزینه ای که برای خرید لاستیک اضافه پرداخت میکنن و خیلی از دلایل احتمالی دیگه حاضر به خرید این اتومبیل نیستن در نتیجه شرکت سازنده اتومبیل تولید این خودرو رو متوقف میکنه منظور من این هست که اگر صفتی برای موجودی مفید هم واقع شه هزاران مورد جانبی هست که باعث تثبیت یا حذف اون صفت از درختچه ی نسل اون موجود میشه.

Mehrbod
12-11-2012, 06:44 PM
چرا دخترها پریود و moody میشوند؟ اینهم از آن پرسشهایی است که دانش پاسخی ندارد ... :e405:

undead_knight
12-11-2012, 06:59 PM
چرا دخترها پریود و moody میشوند؟ اینهم از آن پرسشهایی است که دانش پاسخی ندارد ... :e405:
به نظرم اگر یک زن به خاطر فقط همین یک مورد هم به خدای آفریننده شک کنه حق داره :)
آخه این چه نوع آفرینش هوشمندیه:))

azad
12-11-2012, 09:16 PM
چرا دخترها پریود و moody میشوند؟ اینهم از آن پرسشهایی است که دانش پاسخی ندارد ... :e405:

دوست عزیز این موضوع مربوط به نحوه ی تولید مثل انسان و سیستم مربوط به اون هست و فقط هم مخصوص انسان نیست خیلی از حیوانات پریود میشن, و طرز کار اون هم از نظر علمی کاملا شناخته شده است کافیه شما یه کم توی ویکی پدیا بچرخین, بعد بفرماید دقیقا کجای مساله برای شما ابهام داره؟:e056:

Mehrbod
12-11-2012, 09:30 PM
دوست عزیز این موضوع مربوط به نحوه ی تولید مثل انسان و سیستم مربوط به اون هست و فقط هم مخصوص انسان نیست خیلی از حیوانات پریود میشن, و طرز کار اون هم از نظر علمی کاملا شناخته شده است کافیه شما یه کم توی ویکی پدیا بچرخین, بعد بفرماید دقیقا کجای مساله برای شما ابهام داره؟:e056:

آنکه بیشتر شوخی بود آزاد گرامی، ولی خوب در دریافت آدم‌وار من از فرایند پریود و فرگشت سردرگمی فراوانی پیش میاید.

چرا دردناک باشد؟ چه سودی دارد یک دختر چند روز هر ماه به دیگران و mate خود بپرد؟ و پرسشهای اینچنینی.

از دیدگاه طراحی هوشمند که فرایند پریود یک چیزی ماست مالی کشکی فرگشته شده بیشتر نیست و سخنی در آن نمیرود، ولی هتا
در همان تراز فرگشتیک هم بیش از اندازه ناکارآمد میزند، مگر آنکه فرگشت‌وار سودی چیزی داشته باشد که از چشم ما پنهان مانده؟

Mehrbod
12-11-2012, 09:32 PM
به نظرم اگر یک زن به خاطر فقط همین یک مورد هم به خدای آفریننده شک کنه حق داره :)
آخه این چه نوع آفرینش هوشمندیه:))

بسی پندار پوچ است ... شما هر چیزی را بدست دین بسپاری یک جوری کارکرد پیدا میکند undead جان. پریود از دیدگاه مسیحیت پادافره‌ای
است بر گناه حوا که آدم را به خوردن سیب ممنوعه فریفت و در برآیند، روح القدس هم کاری کرد که دخترهای او هر ماه به درد و بدبختی بیافتند تا بزرگی خدا روشن[تر] شود :4:

undead_knight
12-11-2012, 10:50 PM
آنکه بیشتر شوخی بود آزاد گرامی، ولی خوب در دریافت آدم‌وار من از فرایند پریود و فرگشت سردرگمی فراوانی پیش میاید.

چرا دردناک باشد؟ چه سودی دارد یک دختر چند روز هر ماه به دیگران و mate خود بپرد؟ و پرسشهای اینچنینی.

از دیدگاه طراحی هوشمند که فرایند پریود یک چیزی ماست مالی کشکی فرگشته شده بیشتر نیست و سخنی در آن نمیرود، ولی هتا
در همان تراز فرگشتیک هم بیش از اندازه ناکارآمد میزند، مگر آنکه فرگشت‌وار سودی چیزی داشته باشد که از چشم ما پنهان مانده؟
اتفاقا به نظر من چیز عجیبی نیست،چرا؟
چون در فرایند فرگشت اگر یک ویژگی سوددهی مطلوب نداشته باشه لزوما حذف نمیشه(اصلا به همین دلیل کامل نیست)بلکه ویژگی اولویت حذف شدن رو داره که بقای گونه یا ژن رو به خطر بندازه(البته مفهوم هر دو نزدیکه،ولی مثلا اگر همه زن ها پریود بشن یا اینکه فقط یک زن در اثر جهش ژنی پریود میشد،در هر صورت تا زمانی که این ویژگی با فاکتورهای مربوط به بقا کاری نداره ممکنه همچنان وجود داشته باشه)
من یک سری فرض دارم،مثلا اینکه فرایند پریود در دوره شیر دهی و حاملگی پریودی اتفاق نمیافته و این باعث میشه جنس ماده تشویق با بارور شدن رها بشه در غیر این صورت تعداد پریود ها حدودا 4 برابر(ریاضیمم ضعیف شده ها!حدود 8 برابر D: ) میشه!که به نظرم نوعی تنبیه فرگشتیک هم هست.
بین مطالبی که دیده بودم این تا حدی اقناع کننده بود:
Do Women in Groups Bleed Together? On Menstrual Synchrony | Context and Variation, Scientific American Blog Network (http://blogs.scientificamerican.com/context-and-variation/2011/11/16/menstrual-synchrony/)

These days in industrial and post-industrial populations, women can expect to have around 400 menstrual cycles in their lives, give or take a few depending on the number of pregnancies they have and degree of energetic constraint they experience from breastfeeding or exercise (Strassmann 1997). Family planning and contraceptive use increases the number of cycles as well, so we are looking at a biocultural phenomenon. With so many women cycling so often, there is a higher chance of menstrual cycles aligning, or at least appearing to align.

Contrast that with the number of cycles women have in forager populations, which is probably around 50. Forager women tend to have higher energetic constraint from the amount of physical work they need to do to acquire food. This work isn’t necessarily substantial in the sense that they are sprinting all day long, but contrast walking ten miles slowly over the course of one day while carrying food and a kid with an American sitting at a desk, and you can see how the calories burned add up.

Perhaps most important of all, forager women are usually natural fertility, which means overall they aren’t actively limiting their fertility (though again, it’s important to note that they still might try to limit number of offspring). This means that within a few years after their first period they are having their first baby, breastfeeding for many years, then maybe cycling a few times before getting pregnant again. Six to eight pregnancies with four years between each one and you’re almost to menopause! You can see how rare synchrony would be in a population where women are breastfeeding or pregnant through most of their reproductive years.

Mehrbod
12-12-2012, 12:02 AM
اتفاقا به نظر من چیز عجیبی نیست،چرا؟
چون در فرایند فرگشت اگر یک ویژگی سوددهی مطلوب نداشته باشه لزوما حذف نمیشه(اصلا به همین دلیل کامل نیست)بلکه ویژگی اولویت حذف شدن رو داره که بقای گونه یا ژن رو به خطر بندازه(البته مفهوم هر دو نزدیکه،ولی مثلا اگر همه زن ها پریود بشن یا اینکه فقط یک زن در اثر جهش ژنی پریود میشد،در هر صورت تا زمانی که این ویژگی با فاکتورهای مربوط به بقا کاری نداره ممکنه همچنان وجود داشته باشه)
من یک سری فرض دارم،مثلا اینکه فرایند پریود در دوره شیر دهی و حاملگی پریودی اتفاق نمیافته و این باعث میشه جنس ماده تشویق با بارور شدن رها بشه در غیر این صورت تعداد پریود ها حدودا 4 برابر(ریاضیمم ضعیف شده ها!حدود 8 برابر D: ) میشه!که به نظرم نوعی تنبیه فرگشتیک هم هست.
بین مطالبی که دیده بودم این تا حدی اقناع کننده بود:
Do Women in Groups Bleed Together? On Menstrual Synchrony | Context and Variation, Scientific American Blog Network (http://blogs.scientificamerican.com/context-and-variation/2011/11/16/menstrual-synchrony/)

آری گرامی، من هم دقیقا در همین باره خوانده بودم. فرهنگ براستی در تار و پود ما فرومی‌رود بی آنکه به آن چندان آگاهانه بیاندیشیم،
ولی در گذشته‌های نه چندان دور همانگونه که در نوشتار انگلیسی آمده بود، دخترها بیشتر زمانشان را یا
در شیردهی یا بارداری میگذرانده‌اند و این ماهانگی هر ماهه که امروز داریم یکی از پیامدهای فرهنگ امروزین است.

این در کنار یک باگ فرگشتیک دیگر که پیشتر سخن گفته‌ایم، خود شده دردسری برای ما پسرها!

undead_knight
12-12-2012, 12:11 AM
آری گرامی، من هم دقیقا در همین باره خوانده بودم. فرهنگ براستی در تار و پود ما فرومی‌رود بی آنکه به آن چندان آگاهانه بیاندیشیم،
ولی در گذشته‌های نه چندان دور همانگونه که در نوشتار انگلیسی آمده بود، دخترها بیشتر زمانشان را یا
در شیردهی یا بارداری میگذرانده‌اند و این ماهانگی هر ماهه که امروز داریم یکی از پیامدهای فرهنگ امروزین است.

این در کنار یک باگ فرگشتیک دیگر که پیشتر سخن گفته‌ایم، خود شده دردسری برای ما پسرها!
فکر کنم برای حل این مورد اساسا نیاز به مهندسی ژنتیک باشه :)
البته اگر سناریو زامبی های پریودی پیش نیاد :))
جدا این فرایند پریود شدن واقعا چیز مزخرفیه!هم تاثیرات خلقی و روانی داره هم جسمی،یعنی تا زمانی که دختر یائسه نشه مجبوره این زجر رو تحمل کنه(که خود یائسگی هم باز دردسرهای خودش رو داره)
بی خود نیست این خانم ها الکی خوش بودن رو درک نمیکنند ;)

yasy
12-12-2012, 09:09 AM
فکر کنم برای حل این مورد اساسا نیاز به مهندسی ژنتیک باشه :)
البته اگر سناریو زامبی های پریودی پیش نیاد :))
جدا این فرایند پریود شدن واقعا چیز مزخرفیه!هم تاثیرات خلقی و روانی داره هم جسمی،یعنی تا زمانی که دختر یائسه نشه مجبوره این زجر رو تحمل کنه(که خود یائسگی هم باز دردسرهای خودش رو داره)
بی خود نیست این خانم ها الکی خوش بودن رو درک نمیکنند ;)

جالب اینجاست كه انقدر به این درد و رنج عادت شده كه روش های جلوگیری از بارداری ای كه باعث متوقف شدن پریود میشود كه اتفاقا روش هایی هستند با ضریب شكست خیلی كم نه فقط تو ایران بلكه تو كل جهان روش های كم طرفداری هستند!
كلا یه مرضیه كه اگه نباشه بیشتر آدم عصبی میشه:l

nirvana
12-12-2012, 11:07 AM
من كه در دوران شیرین پریودی یك تسبیح به دست میگیرم و ذكر ایام هفته راه می اندازم و خداو خدایان و پیامبران و اقایان رو مورد عنایت قرار میدم:دی

nirvana
12-12-2012, 11:09 AM
بی خود نیست این خانم ها الکی خوش بودن رو درک نمیکنند ;)
نخیر مخالفم من خودم از جمله انسانهای الكی خوش هستم تهمت نزنید اقا:دی

azad
12-12-2012, 07:48 PM
آنکه بیشتر شوخی بود آزاد گرامی، ولی خوب در دریافت آدم‌وار من از فرایند پریود و فرگشت سردرگمی فراوانی پیش میاید.

چرا دردناک باشد؟ چه سودی دارد یک دختر چند روز هر ماه به دیگران و mate خود بپرد؟ و پرسشهای اینچنینی.

از دیدگاه طراحی هوشمند که فرایند پریود یک چیزی ماست مالی کشکی فرگشته شده بیشتر نیست و سخنی در آن نمیرود، ولی هتا
در همان تراز فرگشتیک هم بیش از اندازه ناکارآمد میزند، مگر آنکه فرگشت‌وار سودی چیزی داشته باشد که از چشم ما پنهان مانده؟

جناب مهربد به نظر من علت بروز درد در اندام های جنسی و روحیه ی خشن در جنس ماده طی چند روز عاملی هست که باعث میشه از ایجاد را بطه ی جنسی جلوگیری شه و این برای سلامت جنس ماده مفید هست چون در این دوران محیط رحم به علت نابود شدن تخمک قبلی برای پذیرش اسپرم جدید مناسب نیست

Mehrbod
12-12-2012, 08:23 PM
جناب مهربد به نظر من علت بروز درد در اندام های جنسی و روحیه ی خشن در جنس ماده طی چند روز عاملی هست که باعث میشه از ایجاد را بطه ی جنسی جلوگیری شه و این برای سلامت جنس ماده مفید هست چون در این دوران محیط رحم به علت نابود شدن تخمک قبلی برای پذیرش اسپرم جدید مناسب نیست

این همه نکته درخور نگرشی است، هر چند گمان نمیکنم یک مشت اسپرم کار چندانی آنجا
بکنند... جدا از گفتمان بیماری‌های جنسی که اگر نه از این راه، از راه دیگری کارشان را انجام میدهند.

nirvana
12-12-2012, 09:36 PM
خدمت جناب ازاد و مهربد عزیز باید عرض كنم كه روحیه خشن شاید اصطلاح زیاد مناسبی نباشه بیشتر حالت نوسانات مود در این دوران قابل لمس تره والبته نزدیكتر به حالت دپرشن ؛در اكثر زنان در این دوره حالتهای بی حوصلگی ؛دپرشن و رفتارهای تكانشی دیده میشه البته میل جنسی چند روز قبل از شروع و حتی بیشتر مواقع در روزهای پریودی نه تنها كم نمیشه بلكه افزایش هم پیدا میكنه :))

Ouroboros
04-16-2013, 04:32 PM
دوستان فیزیک‌دان کسی می‌تواند برای من توضیح بدهد که اگر به راستی ماده و پادماده یکدیگر را نابود می‌کنند و همواره نیز همزمان پدید می‌آیند چرا و چگونه ماده وجود دارد؟

kourosh_bikhoda
04-16-2013, 06:00 PM
دوستان فیزیک‌دان کسی می‌تواند برای من توضیح بدهد که اگر به راستی ماده و پادماده یکدیگر را نابود می‌کنند و همواره نیز همزمان پدید می‌آیند چرا و چگونه ماده وجود دارد؟

نمیدونم داستان پیش بینی پل دیراک از وجود پاد ذره رو میدونید یا نه. خیلی جالب و از بزرگترین دستاوردهای فیزیک قرن اخیره. پل دیراک خودش وجود پاد ذره رو فقط محتمل میدونست. نه اینکه در طبیعت وجود داره. مثل این که در روابط بین سیستم و محیط، همواره آنتروپی رو به افزایشه نه کاهش. این به این معنی نیست که آنتروپی رو به کاهش وجود نداره. بلکه باید ساختش. پاد ذره هم احتمالن به این دلیل که در طبیعت وجود نداره نمیتونه ذره رو از بین ببره. پرسش اینجاست که پس چرا پاد ذره وجود نداره؟ به نظر من اصل انسانی پاسخ خوبی میده: چون اگر وجود داشت ما اینجا نبودیم که این پرسش رو مطرح کنیم.

Ouroboros
04-16-2013, 06:26 PM
نمیدونم داستان پیش بینی پل دیراک از وجود پاد ذره رو میدونید یا نه. خیلی جالب و از بزرگترین دستاوردهای فیزیک قرن اخیره. پل دیراک خودش وجود پاد ذره رو فقط محتمل میدونست. نه اینکه در طبیعت وجود داره. مثل این که در روابط بین سیستم و محیط، همواره آنتروپی رو به افزایشه نه کاهش. این به این معنی نیست که آنتروپی رو به کاهش وجود نداره. بلکه باید ساختش. پاد ذره هم احتمالن به این دلیل که در طبیعت وجود نداره نمیتونه ذره رو از بین ببره. پرسش اینجاست که پس چرا پاد ذره وجود نداره؟ به نظر من اصل انسانی پاسخ خوبی میده: چون اگر وجود داشت ما اینجا نبودیم که این پرسش رو مطرح کنیم.

بله با نظریه آشنا هستم، من می‌خواهم بدانم توضیح فیزیک‌دانان چیست برای این تناقض؟ اگر ماده و پادماده همواره یکدیگر را نابود می‌کنند و موجودیت آنها نیز بصورت آینه‌ای و برابر با یکدیگر است، چگونه ماده می‌تواند وجود داشته باشد؟ آیا برای ماده تا وجود داشته باشد لازم نیست که فراوانی آن بیشتر از پادماده شده باشد؟ ساخاروف درباره‌ی این موضوع چیزهایی نوشته (http://www.jetpletters.ac.ru/ps/1643/article_25090.pdf) که(تا آنجاکه من فهمیدم)در آغاز جهان میزان بسیار فراوانی ماده و پادماده یکدیگر را نابود کردند و آنچه اکنون وجود دارد پس‌مانده‌ی آن واقعه است، اینکه عدم تقارن میان ماده و پادماده ناشی از آنست که جهان مادی وضعیتی‌ست که پس از این نابودی‌های مداوم رخ می‌دهد، وضعیتی که به آن لقب baryogenesis (http://en.wikipedia.org/wiki/Baryogenesis) را داده‌اند. اینرا هم می‌دانم که چگونگی این وضعیت می‌تواند برآمده از(و قابل توضیح با)نقض سی‌پی‌ باشد که برطبق آن اگر آزمایشی را با ماده بکنید و سپس آنرا در شرایط آینه‌ای و یکسان با پادماده تکرار بکنید نتیجه‌ی یکسان نمی‌گیرید(در شرایطی که باید بگیرید)و جهان ما می‌تواند نتیجه‌ی آزمایشی همسان بوده باشد که متفاوت تمام شده، اما سوال اینست که «چرا»؟ آیا نظریه‌ای در اینباره هست یا هنوز پاسخی برای آن نداریم؟

Ouroboros
04-16-2013, 07:01 PM
آیا می‌توان ادعا کرد که پس از بیگ‌بنگ ماده بر پادماده غلبه کرد؟ یعنی پس از نابودی هنوز ماده باقی مانده بود اما هیچ پادماده‌ای در کار نبود؟

kourosh_bikhoda
04-17-2013, 04:08 PM
آیا می‌توان ادعا کرد که پس از بیگ‌بنگ ماده بر پادماده غلبه کرد؟ یعنی پس از نابودی هنوز ماده باقی مانده بود اما هیچ پادماده‌ای در کار نبود؟

ظاهرن فرض شما بر اینه که قبل از اون هم ماده بوده و هم پاد ماده. این فرض ممکنه دارای اشکالاتی باشه به دلیل اینکه همجواری هر ذره با پاد خودش همونطور که میدونید منجر به تابش انرژی و تغییر ماهیت اون ذرات میشه و همونطور که میدونید پیش از مهبانگ، تکینگی وجود داشته و تکینگی جاییه که در اون قوانین علم فرو میپاشه و احتمالن وجود ماده و پاد ماده در کنار هم کنشی به همراه نداشته. از طرفی ذرات در لحظات بعد از مهبانگ بوجود اومدند و این یعنی قبلش وجود نداشتند یا داشتند و در تکینگی به شکلهای دیگه ای بودند.

از طرفی من با مراجعه به یکی از جزواتم یادم افتاد که استیون هاوکینگ هم یک مدلی برای پیدایش پاد ذره پیشنهاد کرده. به این شکل که در نزدیکی سیاهچاله هر جای تهی تقسیم به یک ذره و یک پاد ذره میشه که یکی از این دو لنگه به درون سیاه چاله میفته و دیگری میگریزه. این مدل به تابش هاوکینگ معروفه.

با توجه به این موضوعات قضیه پیچیده تر میشه. آیا پس از مهبانگ که ذرات کم کم شکل گرفتند و پاد ذرات هنوز سانش وجود نداشتند؟ اگه اینطور باشه تابش هاوکینگ میتونه مدل خوبی باشه. یا آیا به قول شما پاد ذرات در مهبانگ از بین رفتند و انرژی شدند و ذرات موندند؟ باز هم مدل هاوکینگ سر جای خودشه. ولی موضوع جالب برای من اینه که در اینجا آیا میشه در نظر گرفت که خود تکینگی مهبانگ شامل فضاهای تهی متشکل از ماده و پاد ماده بوده که یکی آزاد شده و دیگری گیر افتاده؟ البته هر پاسخی به این پرسش باز هم منو گیج میکنه و پرسش های بیشتری بوجود میاره.

Ouroboros
04-17-2013, 06:19 PM
ظاهرن فرض شما بر اینه که قبل از اون هم ماده بوده و هم پاد ماده. این فرض ممکنه دارای اشکالاتی باشه به دلیل اینکه همجواری هر ذره با پاد خودش همونطور که میدونید منجر به تابش انرژی و تغییر ماهیت اون ذرات میشه و همونطور که میدونید پیش از مهبانگ، تکینگی وجود داشته و تکینگی جاییه که در اون قوانین علم فرو میپاشه و احتمالن وجود ماده و پاد ماده در کنار هم کنشی به همراه نداشته. از طرفی ذرات در لحظات بعد از مهبانگ بوجود اومدند و این یعنی قبلش وجود نداشتند یا داشتند و در تکینگی به شکلهای دیگه ای بودند.

اینکه بگوییم پیش از بیگ‌بنگ «وجود» نداشته چیزی بجز همان‌گویی نیست. البته من با آن مخالف نیستم، بیشتر اینست که آنرا نمی‌فهمم. بی‌شک باید نوعی از زمان وجود می‌داشته، درست است که زمان برپایه‌ی تاثیر بر ماده قابل درک است و در صورت عدم وجود ماده تاثیری هم بر آن متصور نیست که بخواهد مبنای زمانی باشد، اما به هر حال چیزی میان «هیچ» و «هست» وجود داشته و این فاصله میان نبودن ماده تا بودن آن می‌تواند زمان باشد. تصور بکنید که من یک فیلم از یک فضای مطلقا خالی به شما نشان می‌دهم که در آن هیچ چیز نیست، و از شما می‌پرسم که آیا فیلم درحال پلی است یا استاپ، بدیهی‌ست که شما نمی‌توانید پاسخی بدهید. سپس همان فیلم را نشانتان می‌دهم اما در حالی که شیئی در آن درحال حرکت است، اکنون شما می‌توانید ببینید که در قیاس با ویدیوی سابق در این یکی زمان به یک معنا سپری شده، اگر در این مثال فرض بگیریم که فضای خالی همان هیچ است و شی‌ء در حال حرکت بیگ‌بنگ، چگونه نمی‌توان پیش از آنرا تصور کرد؟ چرا فیلم ثابت نمی‌تواند پیش از آن باشد؟ آیا نمی‌توان گفت که پیش از سیزده میلیارد سال قبل هیچ چیز وجود نداشته؟ آنچه مرا به شگفتی انداخته وجود کنش و واکنش میان ماده و پادماده است، طبق نظریه تا پیش از بیگ‌بنگ «میزان» آنها یکسان بوده(حالا هر معنایی می‌خواهد داشته باشد)و در نتیجه هیچکدام به معنای قابل درکی وجود نداشته‌اند، پس از بیگ‌بنگ بوده که تنها یکی باقی مانده و بر دیگری چیزه شده و به وجود معنا داده .

این از پیش از بیگ‌بنگ.


از طرفی من با مراجعه به یکی از جزواتم یادم افتاد که استیون هاوکینگ هم یک مدلی برای پیدایش پاد ذره پیشنهاد کرده. به این شکل که در نزدیکی سیاهچاله هر جای تهی تقسیم به یک ذره و یک پاد ذره میشه که یکی از این دو لنگه به درون سیاه چاله میفته و دیگری میگریزه. این مدل به تابش هاوکینگ معروفه.

یعنی چه؟ یعنی پادماده همان ماده است که در جهتی مخالف زمان حرکت می‌کند؟ مگر می‌توان نمودار فاینمن را گرفت و با بالعکس کردن تمام فلشها از راست به چپ وضعیت را تغییر داد؟!


با توجه به این موضوعات قضیه پیچیده تر میشه. آیا پس از مهبانگ که ذرات کم کم شکل گرفتند و پاد ذرات هنوز سانش وجود نداشتند؟ اگه اینطور باشه تابش هاوکینگ میتونه مدل خوبی باشه. یا آیا به قول شما پاد ذرات در مهبانگ از بین رفتند و انرژی شدند و ذرات موندند؟ باز هم مدل هاوکینگ سر جای خودشه. ولی موضوع جالب برای من اینه که در اینجا آیا میشه در نظر گرفت که خود تکینگی مهبانگ شامل فضاهای تهی متشکل از ماده و پاد ماده بوده که یکی آزاد شده و دیگری گیر افتاده؟ البته هر پاسخی به این پرسش باز هم منو گیج میکنه و پرسش های بیشتری بوجود میاره.

بله سوالات بسیار جالبی هستند. به گمان پاسخ کنونی سوال اول اینست که مهابنگ یک چگالی انرژی بسیار بزرگ را گرفت و سپس فضا و زمان را گسترش داد به طوری که چگالی انرژی به سردی گرایید و از طریق E=MC2 تبدیل به ماده شد.

kourosh_bikhoda
04-17-2013, 07:42 PM
اینکه بگوییم پیش از بیگ‌بنگ «وجود» نداشته چیزی بجز همان‌گویی نیست. البته من با آن مخالف نیستم، بیشتر اینست که آنرا نمی‌فهمم. بی‌شک باید نوعی از زمان وجود می‌داشته، درست است که زمان برپایه‌ی تاثیر بر ماده قابل درک است و در صورت عدم وجود ماده تاثیری هم بر آن متصور نیست که بخواهد مبنای زمانی باشد، اما به هر حال چیزی میان «هیچ» و «هست» وجود داشته و این فاصله میان نبودن ماده تا بودن آن می‌تواند زمان باشد. تصور بکنید که من یک فیلم از یک فضای مطلقا خالی به شما نشان می‌دهم که در آن هیچ چیز نیست، و از شما می‌پرسم که آیا فیلم درحال پلی است یا استاپ، بدیهی‌ست که شما نمی‌توانید پاسخی بدهید. سپس همان فیلم را نشانتان می‌دهم اما در حالی که شیئی در آن درحال حرکت است، اکنون شما می‌توانید ببینید که در قیاس با ویدیوی سابق در این یکی زمان به یک معنا سپری شده، اگر در این مثال فرض بگیریم که فضای خالی همان هیچ است و شی‌ء در حال حرکت بیگ‌بنگ، چگونه نمی‌توان پیش از آنرا تصور کرد؟ چرا فیلم ثابت نمی‌تواند پیش از آن باشد؟ آیا نمی‌توان گفت که پیش از سیزده میلیارد سال قبل هیچ چیز وجود نداشته؟ آنچه مرا به شگفتی انداخته وجود کنش و واکنش میان ماده و پادماده است، طبق نظریه تا پیش از بیگ‌بنگ «میزان» آنها یکسان بوده(حالا هر معنایی می‌خواهد داشته باشد)و در نتیجه هیچکدام به معنای قابل درکی وجود نداشته‌اند، پس از بیگ‌بنگ بوده که تنها یکی باقی مانده و بر دیگری چیزه شده و به وجود معنا داده .

اگر منظورتون اینه که من گفتم قبل از مهبانگ هیچ وجود داشته، خیر من اینو نگفتم و منطقی هم نیست.



یعنی چه؟ یعنی پادماده همان ماده است که در جهتی مخالف زمان حرکت می‌کند؟ مگر می‌توان نمودار فاینمن را گرفت و با بالعکس کردن تمام فلشها از راست به چپ وضعیت را تغییر داد؟!

چرا فلش ها رو برعکس کنید؟ من متوجه نشدم.

Ouroboros
04-17-2013, 08:38 PM
یک روش بهتر برای طرح سوال آغازین به ذهنم رسید:
« اگر ماده و پادماده یکدیگر را نابود می‌کنند و به ازای هر میزان ماده، پادماده وجود دارد، و [ -10 + 10 = 0]، چگونه جهان ما وجود دارد و معادله شده است [-10 + 10 = 1 (یا 10 یا هرچه، بجز صفر)] ؟ »


اگر منظورتون اینه که من گفتم قبل از مهبانگ هیچ وجود داشته، خیر من اینو نگفتم و منطقی هم نیست.

بسیار عالی.


چرا فلش ها رو برعکس کنید؟ من متوجه نشدم.

خُب اینکه پادماده، ماده‌ی گیر افتاده درون سیاه چاله است یعنی موقعیتی کاملا آینه‌ای با ماده دارد، وقتی ماده در زمان به جلو می‌رود، پادماده باید در جهت مخالف آن حرکت بکند دیگر. می‌شود بالعکس کردن نمودار فاینمن، که بنظرم غلط باشد..!

undead_knight
04-18-2013, 03:52 PM
یک روش بهتر برای طرح سوال آغازین به ذهنم رسید:
« اگر ماده و پادماده یکدیگر را نابود می‌کنند و به ازای هر میزان ماده، پادماده وجود دارد، و [ -10 + 10 = 0]، چگونه جهان ما وجود دارد و معادله شده است [-10 + 10 = 1 (یا 10 یا هرچه، بجز صفر)] ؟ »

اینکه چی باعث شده تکینگی تبدیل به جهان ما بشه هنوز ناشناختست ولی مسئله اینجاست که ما اصلا نمیدونیم توی تکینگی دقیقا چی اتفاقی رخ میده و آیا ماده و پادماده به اندازه یکسان توش هستند(اگر انرژی نباشند) با این حال برای اینکه چطور بعد از بیگ بنگ جهان ما موجود شده(اگر نسبت ماده و پا ماده برابر باشه) توضیحاتی میشه داد:

خُب اینکه پادماده، ماده‌ی گیر افتاده درون سیاه چاله است یعنی موقعیتی کاملا آینه‌ای با ماده دارد، وقتی ماده در زمان به جلو می‌رود، پادماده باید در جهت مخالف آن حرکت بکند دیگر. می‌شود بالعکس کردن نمودار فاینمن، که بنظرم غلط باشد..!
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/04/1.svg
برداشتی که از این نمودار میشه کرد این هست که "پوزیترون الکترونی هست که در زمان به عقب میره" که با تعمیم دادنش به کل پادماده میشه گفت:در این حالت بیشتر بودن ماده طبیعی هست چون ماده در جهت مثبت زمان در حال حرکت هست و پادماده در جهت منفی و چون ما فقط داریم با جهت مثبت زمان جلو میریم بنابراین ماده بیشتری رو مشاهده میکنیم.

این برداشت با نمودار فاینمن مشکلی نداره و حتی اینطور توجیه میشه که بخش زیادی از پاد ماده تولید شده در لحظات ابتدایی بیگ بنگ به درون تکینگی برگشته.

kourosh_bikhoda
04-19-2013, 10:19 AM
برداشتی که از این نمودار میشه کرد این هست که "پوزیترون الکترونی هست که در زمان به عقب میره" که با تعمیم دادنش به کل پادماده میشه گفت:در این حالت بیشتر بودن ماده طبیعی هست چون ماده در جهت مثبت زمان در حال حرکت هست و پادماده در جهت منفی و چون ما فقط داریم با جهت مثبت زمان جلو میریم بنابراین ماده بیشتری رو مشاهده میکنیم.
من باز هم نفهمیدم. مطمئنید که میشه استنباط کرد که چون ذره به موقعیت شعاع شوارتزشیلد رسیده پس در زمان رو به جلو حرکت کرده؟

undead_knight
04-20-2013, 06:10 PM
من باز هم نفهمیدم. مطمئنید که میشه استنباط کرد که چون ذره به موقعیت شعاع شوارتزشیلد رسیده پس در زمان رو به جلو حرکت کرده؟
راستش یک توضیح جالب در ادامه اینها دارم،اخیرا مقاله ای رو خوندم که در مورد زمان منفی بود.
زمان منفی نه از یک نقطه آغاز توافقی،بلکه با بیگ بنگ زمان از دو جهت آغاز میشه،در یکی پاده ماده بیشتره و ماده به سمت تکینگی حرکت میکنه و در اون یکی ماده بیشتره و پادمادست که این روند رو طی میکنه.اینطور در اصل زمان+ماده(و پاده ماده) متقارن میشه.

البته این در حوزه فیزیک نظری هست و هنوز تائید شده نیست،خودم هم به جز یک مقاله چیزی ازش نخوندم،اگر چیز جدیدی پیدا کردم حتما توضیح میدم;)

undead_knight
04-26-2013, 03:56 PM
این مقاله مورد نظر در مورد زمان مثبت و منفی و پاده ماده بود،کمی طولانی هست ولی به خوندش میارزه:)
Dark Matter, Antimatter, and Time-Symmetry (http://arxiv.org/html/physics/9812021)