توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم
برگ ها :
1
2
3
4
5
6
[
7]
8
9
sonixax
01-24-2014, 08:51 PM
یکی از دلیل دشمنی هیتلر با یهودیان این بود که میگفت شوروی و بلشویکها همه یهودی هستند!بعد یک عده میگویند که هیتلر حکومتی سوسیالیستی بود!
برایتان سند آوردیم که بروید بخوانید انقدر این چرندیاتی که سوسیالیستها برای فرشته نشان دادن خود سر هم کرده اند و به دروغ میگویند هیتلر سوسیالیست نبود را تکرار نکنید .
Theodor Herzl
01-24-2014, 09:59 PM
برایتان سند آوردیم که بروید بخوانید انقدر این چرندیاتی که سوسیالیستها برای فرشته نشان دادن خود سر هم کرده اند و به دروغ میگویند هیتلر سوسیالیست نبود را تکرار نکنید .از زمانی که شما گفتید یهودیان حتما یک کاری کردند که نازیها رو تحریک کردند ، من دیگر در زمینه اسرائیل یا هیتلر با شما بحثی نمیکنم ، لطف کنید در این ۲ مورد دیگر چیزی خطاب به من ننویسید یا اگر من در بحث با شخص دیگری هستم از نوشته من نقل قول نگیرید ، ممنون میشوم!:e306:
sonixax
01-24-2014, 10:01 PM
از زمانی که شما گفتید یهودیان حتما یک کاری کردند که نازیها رو تحریک کردند ، من دیگر در زمینه اسرائیل یا هیتلر با شما بحثی نمیکنم ، لطف کنید در این ۲ مورد دیگر چیزی خطاب به من ننویسید یا اگر من در بحث با شخص دیگری هستم از نوشته من نقل قول نگیرید ، ممنون میشوم!
اگر پاسخی یا چرندی در رابطه با نوشته ها یا گفته های من ننویسید پاسخی به شما هم طبیعتن نمیدم!!!
Theodor Herzl
01-24-2014, 10:04 PM
اگر پاسخی یا چرندی در رابطه با نوشته ها یا گفته های من ننویسید پاسخی به شما هم طبیعتن نمیدم!!!بیایید به یکدیگر قول بدهیم دوستانه دیگر در این ۲ مورد در هیچ جستاری با یکدیگر بحث نکنیم ، قبول؟ من خطاب به شما چیزی نمینویسم ، شما نیز خطاب به من چیزی ننویس ، از نوشتههای یکدیگر نیز نقل قول نگیریم از مستقیماً خطاب به یکدیگر نباشد!:e420::e306:
sonixax
01-24-2014, 10:07 PM
بیایید به یکدیگر قول بدهیم دوستانه دیگر در این ۲ مورد در هیچ جستاری با یکدیگر بحث نکنیم ، قبول؟ من خطاب به شما چیزی نمینویسم ، شما نیز خطاب به من چیزی ننویس ، از نوشتههای یکدیگر نیز نقل قول نگیریم از مستقیماً خطاب به یکدیگر نباشد!
اینجا فاروم است و من هم چنین قولی به هیچ کسی نمیدهم!
اینطور هم که به در بگوییم دیوار بشنود از نظر من خاله زنک بازی و کار کودکان و خردسالان است!
پس اگر در باره نوشته های من یا استدلال های من یا ادعاهای من حتا خطاب به شخص دیگری حرفی زدید منتظر پاسخ هم باشید :e032:
مزدك بامداد
01-25-2014, 12:57 AM
چرا کوبا و کره شمالی و شوروی و ... رسانه قوی ندارند ؟ چون پول ندارند (مثل باقی کمونیستها) - چرا پول ندارند ؟ چون درک درستی از اقتصاد ندارند و به مدل 200 سال پیش مارکس آویزون هستند ! چرا درک درستی ندارند چون همه چیز رو سیاه و سفید میبینند یعنی همه یا بورژوا هستند یا پرولتاریا! چرا همه چیز رو سیاه و سفید میبینند ؟ چون کمونیست هستند.
بیجاست، پول به اندازه ی آمریکا ندارند که میلیونها تن را میدوشد
و میلیونها برده را سد ها سال دوشیده است ! بزبان دیگر، دزدی
نکرده اند و گرنه همین چند سال پیش زرت بانکهای شما قمصور شد!
:e057:
•
sonixax
01-25-2014, 01:34 AM
بیجاست، پول به اندازه ی آمریکا ندارند که میلیونها تن را میدوشد
و میلیونها برده را سد ها سال دوشیده است ! بزبان دیگر، دزدی
نکرده اند و گرنه همین چند سال پیش زرت بانکهای شما قمصور شد!
ثروت اولیه آمریکا نه از سرزمینهای دیگه و از دزدی!!!! (به قول شما) بلکه از ثروتهای خود آن سرزمین بوده! شما گویا مدام فراموش میکنید که آمریکا کمتر از 100 ساله که ابرقدرت و پیشرفته و نامبر وان و جهان خوار و امپریالیست و ... شده!
در مورد برده داری هم باید خدمتتون بگم که خود شوروی میلیونها رفیقِ کمونیست را با شعارهای عوام فریبِ هومن دوستی و ... به بیگاری و در حقیقت بردگی گرفت! کره شمالی هم همچنین! آلمان شرقی هم همین طور! ولی هیچکدام پولدار نشدند!!! (البته به جز شوروی که تمام ثروتش را به جای اینکه خرج پیشرفت کشور کند خرجِ جنگ سرد و کل کل با قدرتی ده ها بلکه صدها بار بزرگتر از خودش کرد) پس این حرف شما هم کما فی السابق بهانه است.
مزدك بامداد
01-25-2014, 01:48 PM
ثروت اولیه آمریکا نه از سرزمینهای دیگه و از دزدی!!!! (به قول شما) بلکه از ثروتهای خود آن سرزمین بوده! شما گویا مدام فراموش میکنید که آمریکا کمتر از 100 ساله که ابرقدرت و پیشرفته و نامبر وان و جهان خوار و امپریالیست و ... شده!
در مورد برده داری هم باید خدمتتون بگم که خود شوروی میلیونها رفیقِ کمونیست را با شعارهای عوام فریبِ هومن دوستی و ... به بیگاری و در حقیقت بردگی گرفت! کره شمالی هم همچنین! آلمان شرقی هم همین طور! ولی هیچکدام پولدار نشدند!!! (البته به جز شوروی که تمام ثروتش را به جای اینکه خرج پیشرفت کشور کند خرجِ جنگ سرد و کل کل با قدرتی ده ها بلکه صدها بار بزرگتر از خودش کرد) پس این حرف شما هم کما فی السابق بهانه است.
بیجاست،
شما گفتید سوسیالیست ها سر از سرایداشت در نمیآورند، به شما نشان دادیم که
سرمایه داری همواره در تب و تاب سرایداشتی بسر میبرد و اینکه گروهی هی
پولدار تر و گروهی دیگری هی بی پول تر میشوند را نمیتوان به پای کارآمدی
سرایداشتی و سر در آوردن از ان نوشت. آری انها از دزدیدن سردر میاورند.
آمریکا هم از آغاز برده گیری کرد و میلیونها تن را از افریکا به آمریکا آورد
و شیره ی جانشان را مکید. اگر کمونیست ها برای کشورشان کار کرده اند
از روی باور و خواست خود بوده و از بیرون کسی را نچاپیدند. تازه در زمان
کمونیستها، همچنان که گفتیم، آمریکا ژاندارمی جهانی را بر دوش گرفته بود
و دیگر نمیگذاشت کمونیسم پیشرفت کند. شما هم روشن است که نمیدانید به
چه کسی "برده" میگویند. خود جورج واشنگتون هم برده داشته! اینها سد ها
سال چاپیدند که در سد سال پس از ان، کم کم رو بسوی جهانخواری سرایداشتی
و امپریالیستی ( مردم را در همان کشور های خودشان میچاپیدند و دیگر نیازی
نبود با کشتی به آمریکا ببرند و بچلانند!). این بار و هزینه را هم آمریکا روی
دوش شوروی گذاشت و برتری سرایداشت شوروی هم در همین بود که بی
چاپیدن ملت های دیگر توانست اینهمه سال در برابر کشور جهانخوار وپولدار
(از برده داری و جهانخواری و دور از جنگ ها) پایداری نماید که براستی
شایسته ستایش و یادمان کهرمانی تاریخی است! شما هم همچنان برای
پاریس هیلتون آفتابه بگیرید !!
•
پارسیگر
Theodor Herzl
01-25-2014, 02:42 PM
درود بر این بانو که در جای روزا لوکزامبورگ قدم میگذارد!
جهان - BBC فارسی - یاسمین فهیمی، زن ایرانی تباری که دبیرکل حزب سوسیال دموکرات آلمان شد (http://www.bbc.co.uk/persian/world/2014/01/140122_an_germany_social_democrats_iranian_fahimi. shtml)
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 07:13 PM
استالین کارهای اشتباه زیادی در طول عمرش کرد و جنایت هم کرد ، ولی اگر همین استالین نبود اسرائیلی نیز نبود ، چون در جنگ استقلال ۱۹۴۸ تنها و تنها استالین و چکسلواکی به دستور استالین به اسرائیل سلاح فروختند. دیگر هم اینکه استالین اصلا شخص مال اندوزی نبود و بعد از مرگ هیچ ثروتی از خود بجا نگذاشت! مطمئنا استالین فرشته نبود ، ولی یک عده سرمایه دار که کون خودشان گهی است حق ندارند از استالین انتقاد کنند! کسانی که ایجنت نارنجی به سر مردم ریختند! استالین همچنین تمام هستی و نیستی شوروی را در جنگ با هیتلر به میان گذاشت! فقط در یک مورد فتح برلین ۶۰۰۰ تانک استفاده شد!
:e41f::e00e:
آفرین آفرین. برای این نطق تاریخی باید به شما مدال افتخار کمونیستی داد. دوتاش زیر سپاس موجوده فعلن.
نخست اینکه معلوم شد چون عمو استالین به اسرائیل کمک کرده آدم خوبی بوده. کلن ملاک اسرائیل شد اینجا. ولی اونوقت امریکای کاپیتالیست و سرمایه دارانش که مدام چتر روی سر اسرائیل هستند آدمای بدی هستند:
همین اسرائیل هم که الان آویزون سرمایه دارهای کون گهیه که :)))
دو اون حرف مسخره ایه که منم میتونم بر مبنای همون بگم یک مشت مال مردم خورِ کون گشاد چپی که مخالف آزادی و عدالت هستند حق ندارند از کاپیتالیسم و از امریکای عزیز انتقاد کنند :e415:
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 07:32 PM
بیجاست.
واژگشت[١] از انجا روی میدهد که بهره کشان، داوخواهانه کنار نمیروند
و آزادی اندیشه را در جاییکه برای جیب شان بیم انگیز[٢] باشد، روا
نمی دارند. برای نمونه همین بیخدایی شما در جمهوری اسلامی سزاوار
مرگ است، چرا که این پنداره[٣] و این ایده، به تهی شدن جیب هایشان مینجامد.
در آمریکای دهه ی پنجاه و شست و .. هم مک[٤] کارتیسم* و کمونیسم ستیزی و
فروبستن دهانها و ستیز با آزادی سخن و اندیشه، نمونه ی دیگری از انی
است که سرمایه داران و بهره کشان، راه دیگری جز واژگشت خونین را
برای ما نمینهند و جز زبان زور چیزی هوش نمیکنند، وگرنه ما بیمار
نیستیم که جلوی گلوله ی سگان مزدور انها ( ارتش و پلیس و ..) برویم
یا در شکنجه گاه ها، بتری کولا را از پایین دریافت نماییم !
چه حرف مهملی! مشابه این استدلال رو در زمینه سیستم تک حزبی و ماسمالی دیکتاتوری برآمده از اون هم مطرح کردید :e056:
خب هر تفکری به فراخور نیازها و اونچه خودش مناسب تر برای اقتصاد میدونه عمل میکنه دیگه. درست مثل شوروی کمونیستی که حزب کمونیست شوروی راه درست رو در تک حزبی و خفقان میدید. حزب کمونیست هم با استدلال خودش گمان میکرد کار درست تک حزبیه. اونها هم به دنبال برآوردن نیازهای خودشون بودند. همونطور که اسلام هم به دنبال برآوردن نیازهای خودشه، احزاب دست راستی هم همینطور، حزب لیبرال دموکرات هم همینطور! خب که چی؟ :e056:
گذشته از این، شما هم هوش نکرید که جنگ میان کشور ها یک ایستار[٥]
دیپلماتیک است و نه یک ایستار ایدئولوژیک. برای همین این گفته را
نهوشیدید[٦] که گفتیم: کوبا به آمریکا، فراخوان[٧] جنگی (اعلان جنگ و
اولتیماتو جنگی ..) نداده است. اینکه مردم انجا، ایدئولوژی سوسیالیسم
را برگزیدند، یک گزینش و کنش درون مرزی است و برابر با فراخوان
جنگی به امریکا یا کشور های دیگر نمیباشد. به وارونه، این سرمایه داران
مفت خور آمریکایی بودند که چون دیدند بهره ها از کوبا پایان گرفت،
برای بدست اوردن دوباره ی آن بخور بخور، جنگ و کارشکنی براه انداختند.
جاهای دیگر هم هیمجور! آمریکا تا انسوی جهان تا ویتنام و کره هم رفته!
در همین ایران هم که کمونیستی هم هیچ نبود، کودتا کرده، برای مفت خوری !
مرغ یه پا داره؟ اگر چنین باشه و به قول شما جنگ ایدئولوژیک نمیتونه منجر به جنگ دیپلماتیک یا نظامی بشه، پس چطور شما برخی اقدامات امریکا رو از جمله جنگ ویتنام در زمینه مبارزه با کمونیسم ملعون میدونید؟:71:
پس پیش از پاسخ سراسر یاوه، کمی آگاهی گردآورید!
آه. ببخشید. این هم در راستای اینه:
پس بهتر است دست از ادبسار[٧٦] پارسی هم بردارید و فرزانه ی فردوسی را هم به گاری سرمایه داری نبندید!!
Theodor Herzl
01-25-2014, 07:36 PM
آفرین آفرین. برای این نطق تاریخی باید به شما مدال افتخار کمونیستی داد. دوتاش زیر سپاس موجوده فعلن.
نخست اینکه معلوم شد چون عمو استالین به اسرائیل کمک کرده آدم خوبی بوده. کلن ملاک اسرائیل شد اینجا. ولی اونوقت امریکای کاپیتالیست و سرمایه دارانش که مدام چتر روی سر اسرائیل هستند آدمای بدی هستند:
ببینید ، آمریکا به دلایلی که به سود خودش هست به اسرائیل کمک میکنه ، یک روزی کمک به اسرائیل به سود آمریکا نباشه مطمئن باشید این کار رو نمیکنه ، همین الانش هم میبینیم که آمریکا و دولت اوباما دارن میرن سمت آخوندها و اسرائیل رو تنها میذارند! پس اسرائیل هیچی به آمریکا بدهکار نیست ، اگر هم آمریکا کمکی کرده به سود خودش بوده که کرده با بخاطر اینکه عاشق چشم و ابروی اسرائیل هست! اما زمان جنگ استقلال شوروی جلوی تمام کشورهای نفتی عربی و آمریکا و اروپا ایستاد ، یعنی جلوی تمام جهان ایستاد و به اسرائیل اسلحه فروخت بخاطر مسائل ایدئولوژیکی ، چون اکثریت اسرائیلیها چپی بودند ، چون شوروی ۲۵ میلیون کشته نداده بود در جنگ جهانی که یک کشتار دیگه رو ببینه!
Arms shipments from Czechoslovakia to Israel 1947–49 - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Arms_shipments_from_Czechoslovakia_to_Israel_1947-1949)
من خودم بارها با مزدک بحث و جدال کردم در مورد شوروی و استالین ، ولی نکته اینجا هست خود شما که از سیستم برده داری کاپیتالیسم دفاع میکنی در مقامی نیستی که بیای از شوروی انتقاد کنید ، هر زمانی جستار باز کردی از ایجنت نارجی ریختن آمریکا به سر مردم ویتنام ، همکاری نزدیک دولت آمریکا با نازی و و غیره انتقاد کردی ، اون زمان میشود ۲ ریال به شما کردیت داد!
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 08:00 PM
ما زمان جنگ استقلال شوروی جلوی تمام کشورهای نفتی عربی و آمریکا و اروپا ایستاد ، یعنی جلوی تمام جهان ایستاد و به اسرائیل اسلحه فروخت بخاطر مسائل ایدئولوژیکی ، چون اکثریت اسرائیلیها چپی بودند ، چون شوروی ۲۵ میلیون کشته نداده بود در جنگ جهانی که یک کشتار دیگه رو ببینه!
من بیشتر تجهیزات نیروی هوایی اسرائیل رو میشناسم. برای من این حرف ها رو نزنید. بیشتر اسکادران های نیروی هوایی اسرائیل در اون زمان محصولات امریکایی بودند. اسرائیل در جنگ 1948 و جنگ 6 روزه حتا از تانک های عمدتن ساخت امریکا و فرانسه استفاده میکرد جانم :e056:
من خودم بارها با مزدک بحث و جدال کردم در مورد شوروی و استالین ، ولی نکته اینجا هست خود شما که از سیستم برده داری کاپیتالیسم دفاع میکنی در مقامی نیستی که بیای از شوروی انتقاد کنید ، هر زمانی جستار باز کردی از ایجنت نارجی ریختن آمریکا به سر مردم ویتنام ، همکاری نزدیک دولت آمریکا با نازی و و غیره انتقاد کردی ، اون زمان میشود ۲ ریال به شما کردیت داد!
اینهم باز تکرار همون مزخرف قبلی بود. به نظر من هم شما حق نداری از کاپیتالیسم انتقاد کنی. خب که چی؟ :e056:
مزدك بامداد
01-25-2014, 08:23 PM
چه حرف مهملی! مشابه این استدلال رو در زمینه سیستم تک حزبی و ماسمالی دیکتاتوری برآمده از اون هم مطرح کردید
خب هر تفکری به فراخور نیازها و اونچه خودش مناسب تر برای اقتصاد میدونه عمل میکنه دیگه. درست مثل شوروی کمونیستی که حزب کمونیست شوروی راه درست رو در تک حزبی و خفقان میدید. حزب کمونیست هم با استدلال خودش گمان میکرد کار درست تک حزبیه. اونها هم به دنبال برآوردن نیازهای خودشون بودند. همونطور که اسلام هم به دنبال برآوردن نیازهای خودشه، احزاب دست راستی هم همینطور، حزب لیبرال دموکرات هم همینطور! خب که چی؟
:e105:
پرسمان بر سر این است که کدام نیاز ها دادوند هستند
بریز و بپاش و خوشی 1% پاریس هیلتون به بهای بمب ناپالم یا
نان 99% کارگرانی که فراورنده ی همه ی کالاهای جهان اند؟
•
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 08:23 PM
ببینید ، آمریکا به دلایلی که به سود خودش هست به اسرائیل کمک میکنه ، یک روزی کمک به اسرائیل به سود آمریکا نباشه مطمئن باشید این کار رو نمیکنه ، همین الانش هم میبینیم که آمریکا و دولت اوباما دارن میرن سمت آخوندها و اسرائیل رو تنها میذارند! پس اسرائیل هیچی به آمریکا بدهکار نیست ، اگر هم آمریکا کمکی کرده به سود خودش بوده که کرده با بخاطر اینکه عاشق چشم و ابروی اسرائیل هست! اما زمان جنگ استقلال شوروی جلوی تمام کشورهای نفتی عربی و آمریکا و اروپا ایستاد ، یعنی جلوی تمام جهان ایستاد و به اسرائیل اسلحه فروخت بخاطر مسائل ایدئولوژیکی ، چون اکثریت اسرائیلیها چپی بودند ، چون شوروی ۲۵ میلیون کشته نداده بود در جنگ جهانی که یک کشتار دیگه رو ببینه!
بله روشنه که هر کشوری و هر دولتی به فکر منافع خودشه. همونطور که خودت اعتراف کردی اگر شوروی هم به خاطر سودِ ایدئولوژیکی نبود چنین کمکی نمیکرد. هر کشوری به دنبال سود خودشه. اعراب همون زمان 1948 هم جیره خوار و دنباله رو امریکا بودند محظ اطلاع بجز چند کشور از جمله عراق. ولی میبینیم بر اساس همون سود دولتی، بعدها رد جنگ شش روزه اسرائیل مجبور شد مقابل قابلمه های روسی بجنگه و کلی میگ رو سرنگون کنه!:e056: این یعنی همون شوروی که ازش دم میزنی به عرب ها اینبار اسلحه فروخته بود. خیلی جالبه :e41f:
در ضمن، اگر اسرائیل چیزی به امریکا بدهکار نیست، چرا انقدر از سیاست جدید اوباما در نزدیکی به ایران جلز ولز میزنه مثل چس فیل؟ روشنه که اوباما نمیتونه منافع کشورش رو فدای پشتیبانی از یک کشور کنه. به دنبال منافع خودش هست. گذشته از این اگر دست دوستی که روحانی به طرفش دراز کرده رو رد کنه، چطور میتونه جواب مجامع روشنفکری مثل ما و شما رو بده و جواب مردم دنیا رو بده؟ حالا خوبه یکی به نعل میزنند یکی به میخ ها!
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 08:26 PM
پرسمان[١] بر سر این است که کدام نیاز ها دادوند[٢] هستند
بریز و بپاش و خوشی 1% پاریس هیلتون به بهای بمب ناپالم یا
نان 99% کارگرانی که فراورنده[٣] ی همه ی کالاهای جهان اند؟
بله خب من میگم سیستم های کاپیتالیستی به قول شما دادوند هستند و سوسیالیستی برعکسند. دلایلشم بارها گفتیم گویا هوش نکردید :e415:
راستی یک جواب نیرومند و سالم مثل من وارد بخش پیوند اعضای یک بیمارستان میشه که کلی بیمار نیازمند به انواع عضو در اونجا در حال جان دادن هستند. انسانیت و جامعه پرستی شما میگه من رو بکشند و اعضام رو هدیه بدند نه؟ (فایده گرایی) :e412:
مزدك بامداد
01-25-2014, 08:28 PM
مرغ یه پا داره؟ اگر چنین باشه و به قول شما جنگ ایدئولوژیک نمیتونه منجر به جنگ دیپلماتیک یا نظامی بشه، پس چطور شما برخی اقدامات امریکا رو از جمله جنگ ویتنام در زمینه مبارزه با کمونیسم ملعون میدونید؟
:e057:
همین را هوش نکردید که:
شایستن و بایستن* یکی نیستند
ناسازگاری ایدئولوژیک میتواند ولی نه باید، به جنگ
انجامد. برای نمونه با ویتنام جنگ گرم بود و با شوروی
جنگ سرد و با چین، همکاری سرایداشتی، برای ساختن
شکاف میان چین کمونیست ( مائوئیست) و شوروی
کمونیست ( لنینیست). پس جنگ جهان بینی همواره
برابر با جنگ رسمی در دادیک جهانی، نیست.
•
* شایستن و بایستن = امکان و وجوب
پارسیگر
Theodor Herzl
01-25-2014, 08:30 PM
من بیشتر تجهیزات نیروی هوایی اسرائیل رو میشناسم. برای من این حرف ها رو نزنید. بیشتر اسکادران های نیروی هوایی اسرائیل در اون زمان محصولات امریکایی بودند. اسرائیل در جنگ 1948 و جنگ 6 روزه حتا از تانک های عمدتن ساخت امریکا و فرانسه استفاده میکرد جانمزمان جنگ استقلال غرب هیچ کمکی به اسرائیل نکرد ، آمریکا حتی اسرائیل رو مورد تحریمهای تسلیحاتی قرار داده بود ( در حرف کشورهای عربی هم تحریم بودند ، ولی اونها همه چیز داشتند و تحریم فقط برای فشار روی اسرائیل بود) هرچه هم تانک و هواپیما اسرائیل داشت از باقیماندهها در اروپا بود که به اسرائیل قاچاق شد. ارتش اردن تماما توسط انگلیس آموزش دیده بودند و سلاحهای انگلیسی داشتند و حتی یک افسر انگلیسی آنها را رهبری میکرد در جنگ! این دیگر یک فکت تاریخی است که در زمان جنگ استقلال تنها شوروی و چکسلواکی به اسرائیل اسلحه فروختند!
Largely leftover World War II era weapons were used by both sides. Egypt had some British equipment; the Syrian army had some French. German, Czechoslovak and British equipment was used by Israel.[210]
1948 Arab–Israeli War - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/1948_Arab%E2%80%93Israeli_War#Weapons)
زمان جنگ استقلال اسرائیل یک دونه تانک نداشت ، هرچه هم گرفت از طریق چکسلواکی کمونیست از اروپا قاچاق کردند به اسرائیل!
The Jews, on the other hand, were forced to smuggle weapons, principally from Czechoslovakia. When Israel declared its independence in May 1948, the army did not have a single cannon or tank. Its air force consisted of nine obsolete planes. Although the Haganah had 60,000 trained fighters, only 18,900 were fully mobilized, armed and prepared for war.17 On the eve of the war, chief of operations Yigael Yadin told David Ben-Gurion: "The best we can tell you is that we have a 50-50 chance" (Golda Meir, My Life, (NY: Dell, 1975), pp. 213, 222, 224).
Myths and Facts: Israel's War of Independence and Support from the West
(http://www.jewishfederations.org/page.aspx?id=30786)
مزدك بامداد
01-25-2014, 08:35 PM
بله خب من میگم سیستم های کاپیتالیستی به قول شما دادوند هستند و سوسیالیستی برعکسند. دلایلشم بارها گفتیم گویا هوش نکردید
راستی یک جواب نیرومند و سالم مثل من وارد بخش پیوند اعضای یک بیمارستان میشه که کلی بیمار نیازمند به انواع عضو در اونجا در حال جان دادن هستند. انسانیت و جامعه پرستی شما میگه من رو بکشند و اعضام رو هدیه بدند نه؟ (فایده گرایی)
به گفته ی تهی که نیست که، باید فرنود بیاورید که نتوانستید
خوانندگان به نگرستیزی ما نگاه کنند!
:e057:
نمونه ی شما هم سفسته است، و نمونه درست این است که
بگویید شما جوانی هستید که ده کلیه دارید که در یخچال
انبار کرده اید ( فزون بر نیاز زیستی) که آنهارا هم از مردم
دزدیده اید. پس باید گریبان شمارا گرفته و آنهارا برای
درمان این بیماران بکار گیرند.
•
مزدك بامداد
01-25-2014, 08:42 PM
اگر شوروی هم به خاطر سودِ ایدئولوژیکی نبود چنین کمکی نمیکرد.
:e057:
سود ایئدولوژیکی !! = رسیدن کارگران به سزاواری های خود
یک کنش دادمند است، همچنان که گفتیم، پرسمان و گرفتاری
بر سر نادادوند بودن سود هاست و سود کردن بخودی خود
چیز بدی نیست و این آن چیزی هست که هوش نکرده اید هنوز!
برای هوش کردن بهتر، پاریس هیلتون نیاز به ده رولزرویس زرین
دارد و در راستای این "سود" خود، بر سر ویتنام بمب ناپالم می اندازد
و ویتنامی پاپتی هم برای اینکه بچه اش بمب نخورد="سود" , با سربازان
پاریس هیلتون میجنگد.چون هر دو در پی سود اند پس هیچ دگرسانی
با هم ندارند در دید شما ؟ براستی که دستخوش به این "فرنود"!!
:e105:
•
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 09:13 PM
همین را هوش نکردید که:
شایستن[١] و بایستن* یکی نیستند
ناسازگاری ایدئولوژیک میتواند ولی نه باید، به جنگ
انجامد. برای نمونه با ویتنام جنگ گرم بود و با شوروی
جنگ سرد و با چین، همکاری سرایداشتی[٢]، برای ساختن
شکاف میان چین کمونیست ( مائوئیست) و شوروی
کمونیست ( لنینیست). پس جنگ جهان بینی همواره
برابر با جنگ رسمی در دادیک[٣] جهانی، نیست.
خب جناب دکتر. من هم نگفتم لزومن منجر به جنگ میشه که! من هم گفتم ممکنه منجر به جنگ بشه. درست عین سخن شما :e414:
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 09:21 PM
زمان جنگ استقلال غرب هیچ کمکی به اسرائیل نکرد
راستی یادم نبود که بسیاری از این اسلحه ها که اسرائیل از بازار سیاه تهیه کرده بود رو تونست بوسیله کمک های غیرمستقیم غرب مورد استفاده قرار بده. همین مدل هم در اواخر جنگ ایران و عراق توسط دولت ایران تکرار شد. کارشناسان نظامی میگن بدون کمک خود امریکایی ها امکان نداشت بتونه سام هاک رو جایگزین موشک فینیکس کنه!
Mahal (Israel - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Mahal_(Israel))
در این لیست هم میتونید بر تاریخ رو مرتب کنید و در زمان 1948 ببینید اسرائیل چه تجهیزاتی داشته:
List of aircraft of the Israeli Air Force - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/List_of_aircraft_of_the_Israeli_Air_Force)
حالا اصل صحبت این جستار که این نیست! اینه که هر کشوری به دنبال سود و منافع خودشه دیگه. شما که درک درستی از اقتصاد دارید! چرا چیز دیگه ای انتظار دارید؟
مزدك بامداد
01-25-2014, 09:24 PM
خب جناب دکتر. من هم نگفتم لزومن منجر به جنگ میشه که! من هم گفتم ممکنه منجر به جنگ بشه. درست عین سخن شما :e414:
شما ستیز ایدئولوژیک را برابر با جنگ کشور ها دانستید.
و گفتید که بهتر است مردمی که زیر یوغ هستند شورش
نکنند، چرا که این برابر با فراخوان جنگ است !! و اگر
کتک و بمب خوردند نباید پس گله مند باشند!
:e105:
•
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 09:28 PM
نمونه ی شما هم سفسته است، و نمونه درست این است که
بگویید شما جوانی هستید که ده کلیه دارید که در یخچال
انبار کرده اید ( فزون بر نیاز زیستی) که آنهارا هم از مردم
دزدیده اید. پس باید گریبان شمارا گرفته و آنهارا برای
درمان این بیماران بکار گیرند.
خب هی برای خودتون چرا چالش درست میکنید جناب؟ :e105:
گویا شما علم لدنی هم پیدا کردید که "نیاز" هر فرد رو غیبگویی کرده یا حدس بزنید که بیشتر از اون رو ازش با شلاق بگیرید (بدزدید). :71:
سود ایئدولوژیکی !! = رسیدن کارگران به سزاواری های خود
یک کنش دادمند[١] است
بله بله. منم میگم کارگران در سیستم سرمایه داری به این سزای به حقشو میرسند. که چی؟ آدرس هم خواستید به مناظره رجوع کنید.
ناز سشتتون با این استدلالتون که یکی پس از دیگری می سرایید :71::e409:
kourosh_bikhoda
01-25-2014, 09:30 PM
شما ستیز ایدئولوژیک را برابر با جنگ کشور ها دانستید.
و گفتید که بهتر است مردمی که زیر یوغ هستند شورش
نکنند، چرا که این برابر با فراخوان جنگ است !! و اگر
کتک و بمب خوردند نباید پس گله مند باشند!
خیر جناب. اینجانب گفتم روش شما در پایین کشیدن سیستم های اقتصادی و دارایی های سرمایه داران به روش انقلاب خشونت بار احتمالن (و احتمال نزدیک به حتم) منجر به جنگ خواهد شد که گویا خودتون هم دست آخر بهش معترف شدید و فقط ما رو وادار به خسته کردن کلید های کیبورد کردید :e415:
کنجد بخورید.
مزدك بامداد
01-25-2014, 09:39 PM
ویا شما علم لدنی هم پیدا کردید که "نیاز" هر فرد رو غیبگویی کرده یا حدس بزنید که بیشتر از اون رو ازش با شلاق بگیرید (بدزدید).
بیجاست، تاکنون که برده داران و سرمایه داران و با تازیانه
و بمب ناپالم، دزدیده اند و خورده اند و ببدینگونه ۹۰ %
دارایی جهان در دست گروهی مفت خور یک درسدی گردآمده است.
نیاز مردم به آب و نان و خانه و پوشاک و بهداشت و ...
یک نیاز زیستی پایه ای است و نیاز به رولرزرویس و بریز و بپاش ،
یک نیاز پایه ای نیست! این را به هیچ روی نمیتوانید ماست بمالید!
•
مزدك بامداد
01-25-2014, 09:41 PM
خیر جناب. اینجانب گفتم روش شما در پایین کشیدن سیستم های اقتصادی و دارایی های سرمایه داران به روش انقلاب خشونت بار احتمالن (و احتمال نزدیک به حتم) منجر به جنگ خواهد شد که گویا خودتون هم دست آخر بهش معترف شدید و فقط ما رو وادار به خسته کردن کلید های کیبورد کردید
کنجد بخورید.
بیجاست!
مردم کوبا در درون کشور خودشان شورش کردند و با
سرمایه داران کوبایی جنگیدند و کشتند و کشته دادند.
امریکا آنجا چه غلطی میخواست بکند!؟ سخن این است!
پس کمی مگنزیوم برایتان بد نیست!
:e057:
•
sonixax
01-25-2014, 11:24 PM
شما گفتید سوسیالیست ها سر از سرایداشت[١] در نمیآورند، به شما نشان دادیم که
سرمایه داری همواره در تب و تاب سرایداشتی[١] بسر میبرد و اینکه گروهی هی
پولدار تر و گروهی دیگری هی بی پول تر میشوند را نمیتوان به پای کارآمدی[٢]
سرایداشتی و سر در آوردن از ان نوشت. آری انها از دزدیدن سردر میاورند.
آمریکا هم از آغاز برده گیری کرد و میلیونها تن را از افریکا به آمریکا آورد
و شیره ی جانشان را مکید. اگر کمونیست ها برای کشورشان کار کرده اند
از روی باور و خواست[٣] خود بوده و از بیرون کسی را نچاپیدند. تازه در زمان
کمونیستها، همچنان که گفتیم، آمریکا ژاندارمی جهانی را بر دوش گرفته بود
و دیگر نمیگذاشت کمونیسم پیشرفت کند. شما هم روشن است که نمیدانید به
چه کسی "برده" میگویند. خود جورج واشنگتون هم برده داشته! اینها سد ها
سال چاپیدند که در سد سال پس از ان، کم کم رو بسوی جهانخواری سرایداشتی
و امپریالیستی ( مردم را در همان کشور های خودشان میچاپیدند و دیگر نیازی
نبود با کشتی به آمریکا ببرند و بچلانند!). این بار و هزینه را هم آمریکا روی
دوش شوروی گذاشت و برتری سرایداشت شوروی هم در همین بود که بی
چاپیدن ملت های دیگر توانست اینهمه سال در برابر کشور جهانخوار وپولدار
(از برده داری و جهانخواری و دور از جنگ ها) پایداری نماید که براستی
شایسته[٤] ستایش و یادمان[٥] کهرمانی[٦] تاریخی است! شما هم همچنان برای
پاریس هیلتون آفتابه بگیرید !!
ما که ندیدیم شما جایی چنین چیزی نشان داده باشید! وقتی هم ازتون میخوام خیلی مشخص نشون بدید که کجا نشان دادید میزنید به صحرای کربلا! پس در نتیجه هنوز چیزی رو نشون ندادید و تا به اینجا ناتوان در نشان دادن آن چیزی که از شما پرسیده شده بود.
آویزان شدن به نظام برده داری در آمریکا هم که خود آمریکایی ها آن را برچیدند نه کمونیستهای ورشکسته چیز خاصی را ثابت نمیکند - در کره شمالی همین الانش مردم اسیر دست حکومت هستند و هیچ اختیاری از خود ندارند. و استدلال ما مبنی بر اینکه حتا یک کشور کمونیستی درست و حسابی که منجر به فقر ، بیکاری ، دیکتاتوری ، کشتار ، جنایت و ... نشده باشد وجود نداشته تا کنون و چون به اندازه کافی شانس آزموده شدن بهش داده شده و هر بار یک گندی گنده تر از گند قبلی تحویل داده دوباره آزمودنش اوج بیخردیست مگر اینکه افرادی بخواهند کنترل کل ثروت و قدرت رو در دست داشته باشند که باید جلوی اون افراد رو گرفت.
مزدك بامداد
01-26-2014, 01:20 AM
ما که ندیدیم شما جایی چنین چیزی نشان داده باشید! وقتی هم ازتون میخوام خیلی مشخص نشون بدید که کجا نشان دادید میزنید به صحرای کربلا! پس در نتیجه هنوز چیزی رو نشون ندادید و تا به اینجا ناتوان در نشان دادن آن چیزی که از شما پرسیده شده بود.
آویزان شدن به نظام برده داری در آمریکا هم که خود آمریکایی ها آن را برچیدند نه کمونیستهای ورشکسته چیز خاصی را ثابت نمیکند - در کره شمالی همین الانش مردم اسیر دست حکومت هستند و هیچ اختیاری از خود ندارند. و استدلال ما مبنی بر اینکه حتا یک کشور کمونیستی درست و حسابی که منجر به فقر ، بیکاری ، دیکتاتوری ، کشتار ، جنایت و ... نشده باشد وجود نداشته تا کنون و چون به اندازه کافی شانس آزموده شدن بهش داده شده و هر بار یک گندی گنده تر از گند قبلی تحویل داده دوباره آزمودنش اوج بیخردیست مگر اینکه افرادی بخواهند کنترل کل ثروت و قدرت رو در دست داشته باشند که باید جلوی اون افراد رو گرفت.
بیجاست!
آیا شما بحران های سرمایه داری را ( که همین چند سال پیش یکی از بزرگترینش بود)
درنیافتید و هوش نکردید؟ یونان و چه میدانم کجا ورشکست شد، هوش نکردید؟ پس
روشن است که دوستان شما سر از ساریداشت در نمیآورند و تنها گروهی اندک در
چند کشور کله گنده، راه دزدی را خوب میدانند و از ان سر در میاورند!!
پس میپدیرید که در آمریکا برده داری بوده و اینکه خودآنها برچیدند، در این فربود
که ده ها سال برده داری میکردند، چیزی دگرگون نمیکند و تازه، آنها برای این
، این بردگان را "آزاد" کردند که در کارخانه های "شمال" نیروی کار ارزان
نیاز داستند! . فرنود شما هم بیجاست چرا که ۵۰ سال، زمانی اندک در بستر
تاریخ است و هم اینکه آمریکای دلبند !شما، هرگز این کشور را به خودشان رها
نکرد که ببینیم که خودشان به کجا میرسند، بساکه یورش برد و بمب ریخت.
تازه با همه ی ایها، جهان کمونیسم پیشرفت های جهش آسایی نمود و برای
نمونه، روسیه ی تزاری را به یک اَبَرکشور پیشرفته واگردانید که نخستین ماهواره
و کیهان نورد را به کیهان فرستاد، بهداشت را رایگان نمود، کاشانه و خانه را
برای کارگران رایگان و ارزان نمود ( آمریکای سرشار از پول هنوز مانده که
یک بیمه ی همگانی بهداشتی برای مردمش بسازد!!).
پس میبینیم که چاره ای جز آزمودن دوباره ی کمونیسم نیست و یوغ سرمایه
و بهره کشی از هیچ راه دیگری از گردن مردم برداشته نشده و نمی شود
و پولداران دزد هم که از تاریخ چیزی نیاموختند، همچنان بیش از پیش به
چپاول مردم سرگرمند و تازه زیان های انهارا هم باید از مالیات مردم بدهیم!!
•
پارسیگر
sonixax
01-26-2014, 02:44 AM
بیجاست!
آیا شما بحران های سرمایه داری را ( که همین چند سال پیش یکی از بزرگترینش بود)
درنیافتید و هوش نکردید؟ یونان و چه میدانم کجا ورشکست شد، هوش نکردید؟ پس
روشن است که دوستان شما سر از ساریداشت در نمیآورند و تنها گروهی اندک در
چند کشور کله گنده، راه دزدی را خوب میدانند و از ان سر در میاورند!!
پس میپدیرید که در آمریکا برده داری بوده و اینکه خودآنها برچیدند[١]، در این فربود[٢]
که ده ها سال برده داری میکردند، چیزی دگرگون نمیکند و تازه، آنها برای این
، این بردگان را "آزاد" کردند که در کارخانه های "شمال" نیروی کار ارزان
نیاز داستند! . فرنود[٣] شما هم بیجاست چرا که ۵۰ سال، زمانی اندک در بستر
تاریخ است و هم اینکه آمریکای دلبند !شما، هرگز این کشور را به خودشان رها
نکرد که ببینیم که خودشان به کجا میرسند، بساکه[٤] یورش برد و بمب ریخت.
تازه با همه ی ایها، جهان کمونیسم پیشرفت های جهش[٥] آسایی نمود و برای
نمونه، روسیه ی تزاری را به یک اَبَرکشور[٦] پیشرفته واگردانید که نخستین ماهواره
و کیهان نورد را به کیهان فرستاد، بهداشت را رایگان نمود، کاشانه و خانه را
برای کارگران رایگان و ارزان نمود ( آمریکای سرشار از پول هنوز مانده که
یک بیمه ی همگانی بهداشتی برای مردمش بسازد!!).
پس میبینیم که چاره ای جز آزمودن دوباره ی کمونیسم نیست و یوغ[٧] سرمایه
و بهره کشی از هیچ راه دیگری از گردن مردم برداشته نشده و نمی شود
و پولداران دزد هم که از تاریخ چیزی نیاموختند، همچنان بیش از پیش به
چپاول مردم سرگرمند و تازه زیان های انهارا هم باید از مالیات مردم بدهیم!!
بحران همواره می آید و میرود!
مهم این است که چگونه با آن مقابله نمود که دیدیم شوروی که به قول شما ابرکشور است! در قبال بحران از هم فرو پاشید!
آنچه شما میگویید بیشتر شبیه این جمله است : هرگز تلاش نکن تا شکست نخوری!!!
در مورد ماهواره و ... هم پیشتر صحبت کرده ایم و تکرار یک موضوع چیزی را عوض نمیکند و همان طور که پیشتر نیز گفتیم مهم نیست چه کسی اول چرخ را اختراع کرده مهم این است که چه کسی بهترین چرخ را ساخته به عبارت ساده تر اصلن مهم نیست که شوروی اول یک بوق فرستاد هوا! بلکه مهم این است که تمام تکنولوژیهای فضایی در تسخیر آمریکا و همپیمانانش است و شوروی خدابیامرز و روسیه امروزی خیلی خیلی عقب هستند از این بابات ، که این مساله به این سادگی را هوش نکردید و نمیکنید چون صرف ندارد.
ما بقی هم که شعار و داستان بافیه کما فی السابق :e421:
مزدك بامداد
01-26-2014, 01:30 PM
بحران همواره می آید و میرود!
مهم این است که چگونه با آن مقابله نمود که دیدیم شوروی که به قول شما ابرکشور است! در قبال بحران از هم فرو پاشید!
پس میپذیرید که سرمایه داری دارای بحران است و سر از سرایداشت در نمیآورند
و شورش ها پس از این بحران ها زاده میشوند ( جنگ جهانی نخست و دوم و ..)
شوروی هم از بحران سرایداشتی زاییده از سوسیالیسم که سرنگون نشد، از
جنگ سرد و همپیشی جنگ افزاری و جنگ ستارگان و کارشکنی های امپریالیستی
و باز شده جنگ های " نمایندگی" در آبگولا و افغانستان و نیکاراگوئه و موزامبیک
و کوبا و ... به پایان انرژی خود رسید.
---
درباره اینهم که میخواهید دستاورد های شوروی را کم نمایش بدهید پیشتر
سخن گفتیم و نشان دادیم یاوه است!
•
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-26-2014, 07:22 PM
نیاز مردم به آب و نان و خانه و پوشاک و بهداشت و ...
یک نیاز زیستی پایه ای است
خوبه جای پیشرفت دارید هنوز :e415:
همینطوری پیش برید ممکنه بالاخره روزی از نیازهای اولیه مثل نفس کشیدن و شاشیدن و اینها به نیازهای اساسی تر مثل "آزادی" هم برسید :e415:
و نیاز به رولرزرویس و بریز و بپاش ،
یک نیاز پایه ای نیست! این را به هیچ روی نمیتوانید ماست بمالید!
این دیگه در صلاحیت شما نیست که نیازهای مردم رو دسته بندی و محدود کنید مگر به "زور" و "شمشیر" و "تازیانه" :e415:
Mehrbod
01-26-2014, 07:26 PM
خوبه جای پیشرفت دارید هنوز :e415:
همینطوری پیش برید ممکنه بالاخره روزی از نیازهای اولیه مثل نفس کشیدن و شاشیدن و اینها به نیازهای اساسی تر مثل "آزادی" هم برسید :e415:
این دیگه در صلاحیت شما نیست که نیازهای مردم رو دسته بندی و محدود کنید مگر به "زور" و "شمشیر" و "تازیانه" :e415:
دارید یاوه میبافید. شاید آزادی کسی هم در گرویِ این باشد که با کودک ٥ ساله
همخوابه شود, اکنون پس چه, دیگران آدم بدی هستند که این آزادی را از وی میگیرند؟ :e405:
در سرمایهداری هم "آزادی" برخی در این است که دیگران را به گاری و فرقون ببندند و بهرکشند و شما دیگر باید
ببخشائید که همچو آزادیای برای کسی خواستنی نیست, مگر همان بهرهکشانِ سرمایهدار, که نماینده اشان شما باشید.
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-26-2014, 07:29 PM
امریکا آنجا چه غلطی میخواست بکند!؟ سخن این است!
همین ترفند شما در مناظره بود که تلاش کردید بحث رو به بیراهه ببرید و در باره مسائل سیاسی بحث کنید در حالیکه همینجا اعتراف کردید که بحث ایدئولوژیک از بحث سیاسی سواست.
حالا اگر ایدئولوژی از سیاست جداست، به شما چه مربوط آمریکا در کجا چه غلطی میکرده و چرا باید من و میلاد و ایکس و ایگرگ در این مورد پاسخگو باشیم؟
اگر جدا نیست پس حتمن هم رزمان اَنقلابی شما میخواستند اَنقلابشون رو به تمام دنیا صادر کنند و به همین خاطر امریکا در بعضی جاها بعضی غلط ها می کرده دیگه :e415:
فهم شد؟
یا فهم نشد؟
پس کمی مگنزیوم برایتان بد نیست!
همان منیزیم باشد دیگه؟
kourosh_bikhoda
01-26-2014, 07:31 PM
شاید آزادی کسی هم در گرویِ این باشد که با کودک ٥ ساله
همخوابه شود, اکنون پس چه, دیگران آدم بدی هستند که این آزادی را از وی میگیرند؟
آه ببخشید شما دیر رسیدید غذا سرد شد. به مناظره رجوع کنید :e421:
Mehrbod
01-26-2014, 07:51 PM
آه ببخشید شما دیر رسیدید غذا سرد شد. به مناظره رجوع کنید :e421:
آنجا هم همین یاوهها را بافتهاید.
بیشینگان هم باید آنجا فرقون بکشند تا "آزادی" ٥% سرمایهدار بهرهکش در فرقونبستن
اینها گرفته نشود, هرکس هم اینجا به این رفتار و قانون هومنستیزانه نکوهش کرد انگِ آزادیستیز میخورد!
باز دوست تان sonixax هنوز دم از اخلاقی بودن سامانه میزند, شما که بهرهکشی
و نادادگریِ سرمایهداری را خود اتان هم پیشتر سرانجام پذیرفتید, اکنون چرا زیرش میزنید؟
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 142 (http://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D 9%85-28/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-142.html#post57236)
بزرگترین، برابر دادگرانه[١] ترین نیست
و نمیگوید که درآن کشور گرسنه و
بی خانمان نداریم...
خب نباشه. چه اصراری دارید جهان بر پایه داد بنا بشه؟ خیلی چیزها دادگرانه نیست. از جمله همون سیستم واپسمانده ی به زباله رفته ی سوسیالیسم که همه رو به یه چوب میزنه :e412:
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-26-2014, 07:59 PM
شما که بهرهکشی
و نادادگریِ[٥] سرمایهداری را خود اتان هم پیشتر سرانجام پذیرفتید, اکنون چرا زیرش میزنید؟
اشکال از من نیست که شما درک درستی از بحث های اینجا ندارید جانم :e404:
sonixax
01-26-2014, 09:26 PM
پس میپذیرید که سرمایه داری دارای بحران است و سر از سرایداشت[١] در نمیآورند
و شورش ها پس از این بحران ها زاده میشوند ( جنگ جهانی نخست و دوم و ..)
شوروی هم از بحران سرایداشتی[١] زاییده از سوسیالیسم که سرنگون نشد، از
جنگ سرد و همپیشی[٢] جنگ افزاری و جنگ ستارگان و کارشکنی های امپریالیستی
و باز شده جنگ های " نمایندگی" در آبگولا و افغانستان و نیکاراگوئه و موزامبیک
و کوبا و ... به پایان انرژی خود رسید.
---
درباره اینهم که میخواهید دستاورد های شوروی را کم نمایش بدهید پیشتر
سخن گفتیم و نشان دادیم یاوه است!
خیر ما میپذیریم که هر سیستمی دچار بحران میشود و آنها که سر از اقتصاد در میاورند و مدیریت بحران میدانند باقی میمانند و آنها که دو زار سر در نمیاورند از بین میروند و تجزیه میشوند و ده ها کشور فقیر و در پیتی از خود باقی میگذارند که برخی از آن کشورها که عقلشان بیشتر کار میکند میروند دست به دامن آنهایی که سر از اقتصاد و مدیریت بحران در میاورند میشوند و وضعشان یک مقداری بهتر میشود.
البته نمادهای آن دسته قبلی را هم در کشورشان ممنوع میکنند تا دوباره به بدبختی قبلشان کشیده نشوند :e415:
sonixax
01-26-2014, 09:26 PM
حالا اگر ایدئولوژی از سیاست جداست، به شما چه مربوط آمریکا در کجا چه غلطی میکرده و چرا باید من و میلاد و ایکس و ایگرگ در این مورد پاسخگو باشیم؟
:e41f::e00e::e420:
مزدك بامداد
01-26-2014, 10:31 PM
حالا اگر ایدئولوژی از سیاست جداست، به شما چه مربوط آمریکا در کجا چه غلطی میکرده و چرا باید من و میلاد و ایکس و ایگرگ در این مورد پاسخگو باشیم؟
:e105:
بیجاست، ما گفتیم که ناسازگاری ایدئولوژیک هماره برابر ستیز جنگی
میان کشورها نیست! هنوز هم شما و دوستتان هوش نکردید !!
•
مزدك بامداد
01-26-2014, 10:36 PM
خیر ما میپذیریم که هر سیستمی دچار بحران میشود و آنها که سر از اقتصاد در میاورند و مدیریت بحران میدانند باقی میمانند و آنها که دو زار سر در نمیاورند از بین میروند و تجزیه میشوند و ده ها کشور فقیر و در پیتی از خود باقی میگذارند که برخی از آن کشورها که عقلشان بیشتر کار میکند میروند دست به دامن آنهایی که سر از اقتصاد و مدیریت بحران در میاورند میشوند و وضعشان یک مقداری بهتر میشود.
البته نمادهای آن دسته قبلی را هم در کشورشان ممنوع میکنند تا دوباره به بدبختی قبلشان کشیده نشوند
بیجاست. بحران سرمایه داری سرشتین است و اکنون که هیچ بهانه و
جنگ سرد هم نیست، بازهم همه ی جهان سرمایه بحران های ژرف دارد.
پس به گفته ی خودتان، سرمایه داری سر از سرایداشت در نمی آورد!
اگر شما از چیزی سر در بیاورید که آن را میتوانید کنترل کنید و دچار
بحران و بگفته ی شما برنامه ریزان دچار Absturz نمیشوید!!
:e105:
•
پارسیگر
sonixax
01-26-2014, 10:47 PM
بیجاست. بحران سرمایه داری سرشتین[١] است و اکنون که هیچ بهانه و
جنگ سرد هم نیست، بازهم همه ی جهان سرمایه بحران های ژرف دارد.
پس به گفته ی خودتان، سرمایه داری سر از سرایداشت[٢] در نمی آورد!
اگر شما از چیزی سر در بیاورید که آن را میتوانید کنترل کنید و دچار
بحران و بگفته ی شما برنامه ریزان دچار Absturz نمیشوید!!
حرف خودمان را نپیچانید تحویل خودمان دهید خوبیت ندارد :e105:
همین که شما هوش نمیکنید یک نظام اقتصادی خواه نا خواه دچار بحران میشود نشان میدهد که سر از اقتصاد در نمیاورید! و جناب ریکتور که چند وقتیست غیبت دارند به خوبی این مساله رو پیشتر نشون داده بودند .
یادمه همون موقع هم گفته بودید افقی رو به بالا باید نمودار اقتصاد باشد که البته آخرش شد خط صاف :))))
مزدك بامداد
01-26-2014, 10:54 PM
همین که شما هوش نمیکنید یک نظام اقتصادی خواه نا خواه دچار بحران میشود نشان میدهد که سر از اقتصاد در نمیاورید! و جناب ریکتور که چند وقتیست غیبت دارند به خوبی این مساله رو پیشتر نشون داده بودند .
یادمه همون موقع هم گفته بودید افقی رو به بالا باید نمودار اقتصاد باشد که البته آخرش شد خط صاف :))))
ما هم همانجا گفتیم که بیجاست!
اینکه سامانه سرایداشت سرمایه داری دچار بحران میشود
را نمیتوان همه گیر کرد و گفت که هر سامانه ی دیگر هم
دچار بحران میشود. اگر درباره ی فند کنترل چیزی میدانستید،
میدید که سامانه ای که دارای بخش کنترل بازخورد است،
دچار بحران نمیشود و همواره میتواند ترازمندی را نگه دارد.
سامانه ای دچار بحران میشود که همه ی سازوکار آن شناخته
شده نبوده و سامانه ی بهسازی نیز از اینرو نداشته باشد.
بزبان دیگر "گردانندگان" این سامانه زیر کنترل سامانه هستند
و نه به وارونه ! برای همین هم هی گروهی بدبخت و بیکار و
... میشوند ( و تازیگیها یاد گرفته اند که با باژ مردم، زیان های
ورشکستگان بزرگ و بانکداران را، تاوان دهند!)
----
از روس تزاری تا اَبَرکشور کیهانی، "خط صاف" نیست!
:e105:
•
پارسیگر
sonixax
01-27-2014, 12:52 AM
ما هم همانجا گفتیم که بیجاست!
اینکه سامانه[١] سرایداشت[٢] سرمایه داری دچار بحران میشود
را نمیتوان همه گیر کرد و گفت که هر سامانه ی دیگر هم
دچار بحران میشود. اگر درباره ی فند کنترل چیزی میدانستید،
میدید که سامانه ای که دارای بخش کنترل بازخورد[٣] است،
دچار بحران نمیشود و همواره میتواند ترازمندی[٤] را نگه دارد.
سامانه ای دچار بحران میشود که همه ی سازوکار[٥] آن شناخته
شده نبوده و سامانه ی بهسازی نیز از اینرو نداشته باشد.
بزبان دیگر "گردانندگان" این سامانه زیر کنترل سامانه هستند
و نه به وارونه ! برای همین هم هی گروهی بدبخت و بیکار و
... میشوند ( و تازیگیها یاد گرفته اند که با باژ[٦] مردم، زیان های
ورشکستگان بزرگ و بانکداران را، تاوان دهند!)
----
از روس تزاری تا اَبَرکشور[٧] کیهانی، "خط صاف" نیست!
ما هم به شما گفتیم که استدلالتان بیخود است و سامانه ای که افقی رو به بالا بشد وجود ندارد! همان شوروی که جوک ابرکشوری اش را مدام تکرار میکنید هم فراز و نشیب داشته .
نهایتن چیزی که هرگز دچار افت نشود نداریم و دیدیم که همان شوروی که شما مدام میگویید از کشور تزاری شد ابرکشور !!!! (که در این زمینه آلمان نازی هزاران بار جلوتر از شورویست) سرانجام دچار افت ، بحران و فروپاشی شد! هرچند که از ابتدا هم اوج گیری چندانی نداشته و نهایت هنرش زودتر ماهواره فرستادن بوده و نه درست تر و بهتر ماهواره فرستادن.
باز ما دست کم داریم در مورد چیزی حرف میزنیم که هنوز وجود دارد!!!!!
مزدك بامداد
01-27-2014, 09:57 AM
ما هم به شما گفتیم که استدلالتان بیخود است و سامانه ای که افقی رو به بالا بشد وجود ندارد! همان شوروی که جوک ابرکشوری اش را مدام تکرار میکنید هم فراز و نشیب داشته .
نهایتن چیزی که هرگز دچار افت نشود نداریم و دیدیم که همان شوروی که شما مدام میگویید از کشور تزاری شد ابرکشور !!!! (که در این زمینه آلمان نازی هزاران بار جلوتر از شورویست) سرانجام دچار افت ، بحران و فروپاشی شد! هرچند که از ابتدا هم اوج گیری چندانی نداشته و نهایت هنرش زودتر ماهواره فرستادن بوده و نه درست تر و بهتر ماهواره فرستادن.
باز ما دست کم داریم در مورد چیزی حرف میزنیم که هنوز وجود دارد!!!!!
بیجاست.
آلمان قیصری خود یک کشور پیشرفته ی ساختاوری بود که یک تنه با اروپا میجنگید!
++
اینکه " سرایداشتی نداریم که دچار افت نشود" هم نیاز به پایوری دارد. افت و خیز
درونی یک سامانه بسته به تراز کنترل آن میتواند از میان برود( با بکار گیری
بازخورد feedback آن در کنترل درونشد ( input ) . اگر سانه ای دچار بحران و افت
و خیز ناشناخته , کنترل ناپذیر و ناخواسته باشد، بیرون از آگاهی و دانش شماست:
= سر از ان در نمی اورید!
3430
چنین سامانه ای میتواند کوبه های بیرونی ( مانند زمین لرزه و .. را که از بیرون،
سرایداشت را دچار ناترازی میکنند) را نیز بزودی فروخورده و به ایستار ترازمند
برسد:
3431
•
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-27-2014, 07:18 PM
بیجاست، ما گفتیم که ناسازگاری ایدئولوژیک هماره برابر ستیز جنگی
میان کشورها نیست! هنوز هم شما و دوستتان هوش نکردید !!
خب کی هست و کی نیست؟ میشه یک میزانی به ما بدید که بدونیم در کجا باید انتقادات دیپلماتیک و جنگی شما رو مربوط به "بحث ایدئولوژیکمان" بدونیم و در کجا ندونیم؟ یا میزانی اصلن وجود نداره و هرجا ساحت مقدس "حاضری خوران" مجاز صحیح بداند مجاز میشه؟
:71:
kourosh_bikhoda
01-27-2014, 07:34 PM
اینکه " سرایداشتی[٢] نداریم که دچار افت نشود" هم نیاز به پایوری[٣] دارد. افت و خیز
درونی یک سامانه[٤] بسته به تراز[٥] کنترل آن میتواند از میان برود( با بکار گیری
بازخورد[٦] feedback آن در کنترل درونشد ( input ) . اگر سانه ای دچار بحران و افت
و خیز ناشناخته , کنترل ناپذیر و ناخواسته باشد، بیرون از آگاهی و دانش شماست:
= سر از ان در نمی اورید!
خیر بیجاست. شما شوربختانه سر از این مسائل درنمیارید و تلاشتون هم آب در هاون کوفتن است :e057:
پروفسور رابرت شیلر (http://en.wikipedia.org/wiki/Robert_J._Shiller) یکی از برندگان نوبل اقتصاد 2013 هست که این جایزه رو به خاطر "تحلیل تجربی درباره قیمت دارایی ها" بردند. ایشون تمام عمرشو صرف مطالعه در زمینه هایی کرده که در اقتصاد کرده که به نظر بدیهی یا غیرقابل توضیح میاد. مطالعات ایشون نشون میده که نرخ سهام رو نمیشه در کوتاه مدت پیش بینی کرد به دلیل تاثیراتِ زیادِ تغییراتِ کوچکِ بازار. ولی در دراز مدت مثلا 5 سال این پیش بینی واقعی تر میشه. حتا تز دکتراشون هم درباره ساختار نرخ بهره بود که تا همین الان هم خیلی از مطالعات ایشون از جمله همین مطالعه درباره قیمت سهام و دارایی و اینها تاثیر گرفته از همون تز هستند و دنباله همون مطالعاتند.
خلاصه اینکه همونطور که میبینید اقتصاد هم به وارون تفکرات شکمی شما، یک علم هست و ماهیت علم بودنش اون رو تا حد زیادی ناشناخته ولی قابل کنترل میکنه. ولی قابلیت کنترلش برمیگرده به متغیرهای زیادی که در اقتصادهای راکد و ایستای چپی وجود ندارند از جمله ساختارِ "بازار آزاد". روشنه که اگر فیزیک رو هم محدود کنید به استاتیک، احتمالن همه چیز رو ازش سر درمیارید و میتونید در عرض 2، 3 ترم دانشگاهی تبدیل به علامه دهر بشید. ولی فیزیک فقط استاتیک نیست درست همونطور که اقتصاد فقط جمع و تقسیم سود و زیان های اقتصاد تک قطبی کمونیستی نیست.
فهم شد؟
sonixax
01-27-2014, 11:01 PM
آلمان قیصری خود یک کشور پیشرفته ی ساختاوری[١] بود که یک تنه با اروپا میجنگید!
مگر روسیه تزاری یک کشور واپسمانده و در پیتی بوده؟! خوبه که جناب کوروش در بحثی که با شما داشتند این ادعا رو پوچ کردند رفت پی کارش!!!
گویا شما بدجوری روی حافظه ضعیف ایرانیان حساب باز کرده اید!!! من یک رگم روس است جانم به این راحتی ها چیزی را فراموش نمیکنم :e405:
در ضمن آلمان پس از جنگ جهانی اول یک کشور در به داغون و با کلی بدهی و باج به خارجی و ... بوده!
Mehrbod
01-28-2014, 02:49 AM
خب کی هست و کی نیست؟ میشه یک میزانی به ما بدید که بدونیم در کجا باید انتقادات دیپلماتیک و جنگی شما رو مربوط به "بحث ایدئولوژیکمان" بدونیم و در کجا ندونیم؟ یا میزانی اصلن وجود نداره و هرجا ساحت مقدس "حاضری خوران" مجاز صحیح بداند مجاز میشه؟
:71:
با لودگی که بجایی نمیرسید, سخن هم روشن بود:
دشمنی ایدئولوژیک ≠ جنگ
اینکه سرمایهدارها زیر پرچم آمریکا هر کجا هوا را پس میبینند لشکرکشی میکنند و بمب بر سر مردم
میاندازند (چون دشمنی "ایدئولوژیک" داشتهاند) را هم شما نمیتوانید با این لودگیها ماست بمالید.
دریافت اینکه کجا جنگ است و نیست هم ساده است, جنگ را اعلان میکنند, دشمنی ایدئولوژیک را جایی اعلان نمیکنند :e405:
اعلان جنگ - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%86_%D8%AC%D9%86%DA%AF)
sonixax
01-28-2014, 03:46 AM
در همبود[١] سرمایهداریک من میتوانم بامدادان سر کار بروم, نیمروز[٢] یک ناهار هول هولکی بخورم,
ایوار[٣] را به بازبینی کارهای انجامیده و برنامهریزی کارهای فردائین بسپرانم و سرانجام, شب نیز کپهیِ مرگ ام را بگذارم.
در بهشت ، به بهشتیان حوری و قلمان و جوی عسل و جوی شیر داده میشود و دستت را دراز کنی شاخه درخت خودش میاد پایین بهت سیب میده و از بیماری خبری نیست و اگر سر کلاس خوابت ببره معلم میاد روت پتو میندازه و از این حرفها!
Mehrbod
01-28-2014, 04:30 AM
در بهشت ، به بهشتیان حوری و قلمان و جوی عسل و جوی شیر داده میشود و دستت را دراز کنی شاخه درخت خودش میاد پایین بهت سیب میده و از بیماری خبری نیست و اگر سر کلاس خوابت ببره معلم میاد روت پتو میندازه و از این حرفها!
آهان, پس پاریس هیلتون میتواند هماکنون در این بهشت "سرمایهداریک" باشد, ولی دیگران باید فرقون بکشند؟ :4:
تازه ما راهکار دانشیک و کاربُردین هم دادیم, ولی خود شما نالیدید که نه, اینکه بیاییم کارها را بسپریم به
ماشین و خود امان کارهای نرم و دفتری را به دوش بگیریم زندگی را دلزننده! میسازد: همبود کاررَها - The work-free society - برگ 19 (http://www.daftarche.com/%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-8/%D9%87%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B1%D9%8E%D9%87%D8%A7-work-free-society-1269/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-19.html)
سرشت آدمی خوردن و خوابیدن و لم دادن و استراحت کردن نبوده و نیست .
مگر اینکه به داستان آدم و حوا اعتقاد داشته باشیم .
نه تنها بوده, که همین امروز هم هست. بسنده میکند نگاهی به همبودهایِ نخستینی یا نمونهوار بومیهایِ هاوایی یا سرخپوستهایِ آمریکایی بیاندازیم.
اینکه امروز همه در تکاپو هستند از دستآوردهایِ همبود فندین (Technological Society) است که میخواد تا جای شدنی فرایند پیشرفت را بشتاباند, نه اینکه
در سرشت آدم ٨ ساعت کار روزانه آمده باشد! ((:
خودآزاری (در رهگذر شما, دگرآزاری) که شاخ و دُمب ندارد! (:
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/81.jpg
مزدك بامداد
01-28-2014, 09:56 AM
مگر روسیه تزاری یک کشور واپسمانده و در پیتی بوده؟! خوبه که جناب کوروش در بحثی که با شما داشتند این ادعا رو پوچ کردند رفت پی کارش!!!
گویا شما بدجوری روی حافظه ضعیف ایرانیان حساب باز کرده اید!!! من یک رگم روس است جانم به این راحتی ها چیزی را فراموش نمیکنم
در ضمن آلمان پس از جنگ جهانی اول یک کشور در به داغون و با کلی بدهی و باج به خارجی و ... بوده!
ما همانجا پاسخ کوروش را داده و نادرستی سخن اش را نمایان نمودیم !
بدهی و اینها هم پیوندی به زیرساخت و ساختاوری بالا و پتانسیل کشور ندارد!
بدهی امریکا هم سر به ده ها تریلیون میزند گویا!
در جنگ جهانی نخست، کشور آلمان داغون نشده بود، بمباران در جنگ دوم جهانی بوده!!
( کمی تاریخ بخوانید بد نیست و چون تخم روس دارید، یادتان هم نمیرود)
:e412:
•
مزدك بامداد
01-28-2014, 10:53 AM
برای غلبه بر بی انضباطی های کارگران، به شکل تصادفی به یک نفر از هر 10 کارگر موجود شلیک کنید.
لنین - پایان امپراتوری - جورج اربان - ترجمه ی هرمز همایون پور - صفحه 276
Lenin, 'How To Organize Competition,' Collected Works volume 26, Progress Publishers 1964, p. 414.[/LTR]
How to Organise Competition?
http://www.marx2mao.com/PDFs/Lenin%20CW-Vol.%2026.pdf
پ.ن:به نظرم اندکی این نقل قول مشکل داشته باشد و حوصله خواندن تمام نوشته را نیز ندارم :( خسته هستم بسیار! چون به نظرم لنین تا این حد کودن نبوده که چنین چیزی را صراحتن بیان کند!!! چنانچه اینطور است مهر ورزیده در جستار گفتگو در باره کمونیسم توضیحات لازم را بدهید نه اینجا!
این ترزبان های کودن هم که به تر زده اند به نوشته
و گروهی کودن تر هم از این بازگردان ها ، گفتاورد
میاورند ( باز خوبه شما دو دل بودید!)
Thousands of practical forms and methods of accounting and
controlling the rich, the rogues and the idlers must be devised
and put to a practical test by the communes themselves, by
small units in town and country. Variety is a guarantee of
effectiveness here, a pledge of success in achieving the single
common aim—to clean the land of Russia of all vermin, of
fleas—the rogues, of bugs—the rich, and so on and so forth.
In one place half a score of rich, a dozen rogues, half a dozen
workers who shirk their work (in the manner of rowdies,
the manner in which many compositors in Petrograd, particularly
in the Party printing-shops, shirk their work) will be
put in prison. In another place they will be put to cleaning
latrines. In a third place they will be provided with “yellow
tickets” after they have served their time, so that everyone
shall keep an eye on them, as harmful persons, until they
reform. In a fourth place, one out of every ten idlers will be
shot on the spot. In a fifth place mixed methods may be
adopted, and by probational release, for example, the rich,
the bourgeois intellectuals, the rogues and rowdies who are
corrigible will be given an opportunity to reform quickly.
اینجا لنین از راهکار های بهسازی آدم های کون گشاد و مفت خور
سخن میگوید، میگوید یکجا آنهارا بگذراید توالت بشورند، یکجا
بگذراید به همراه کارگران کار کنند تا یاد بگیرند و آدم بشوند،
یکجا بهشان کارت زرد بدهید تا زمانی که ادم بشند و سرانجام
یکجا هم یکی از ده تن بیکار و کون گشاد را تیرباران کنید
تا دیگران شمار کار دستشان بیاید چون:
در سوسیالیسم، کسی که نمیخواهد کار کند، سزامندی نان خوردن هم ندارد!
“He who does not work, neither shall he eat”—this is
the practical commandment of socialism.
Faulenzer (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/Faulenzer.html) {m}; Faulenzerin (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/Faulenzerin.html) {f}; Müßiggänger (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/M%fc%dfigg%e4nger.html) {m}; Müßiggängerin (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/M%fc%dfigg%e4ngerin.html) {f} idler (http://dict.tu-chemnitz.de/english-german/idler.html)
Schlingel (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/Schlingel.html) {m}; Lausbub (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/Lausbub.html) {m}; Lauser (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/Lauser.html) {m}; Schlawiner (http://dict.tu-chemnitz.de/deutsch-englisch/Schlawiner.html) {m} rascal (http://dict.tu-chemnitz.de/english-german/rascal.html); rogue (http://dict.tu-chemnitz.de/english-german/rogue.html)
undead_knight
01-28-2014, 11:55 AM
آهان, پس پاریس هیلتون میتواند هماکنون در این بهشت "سرمایهداریک" باشد, ولی دیگران باید فرقون بکشند؟ :4:
تازه ما راهکار دانشیک و کاربُردین هم دادیم, ولی خود شما نالیدید که نه, اینکه بیاییم کارها را بسپریم به
ماشین و خود امان کارهای نرم و دفتری را به دوش بگیریم زندگی را دلزننده! میسازد: همبود کاررَها - The work-free society - برگ 19 (http://www.daftarche.com/%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-8/%D9%87%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B1%D9%8E%D9%87%D8%A7-work-free-society-1269/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-19.html)
خودآزاری (در رهگذر شما, دگرآزاری) که شاخ و دُمب ندارد! (:
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/81.jpg
you are a true meme destroyer :))
استدلال بعضی مدافعین سرمایه داری در مورد تسلا:
he couldn't capitalize his knowledge
مزدك بامداد
01-28-2014, 12:30 PM
he couldn't capitalize his knowledge
had only scientific talent! the poor man ...
undead_knight
01-28-2014, 12:49 PM
had only scientific talent! the poor man ...
این یک "ایراد" سرمایه داری هست ولی جز ایرادات پایه ای سرمایه داری نیست.(چون در سرمایه داری فعلی کسانی که دانش داشته باشند معمولا راحت میتونند به سرمایه برسند)
در هر حال مسئله اصلی که اینجا وجود داره "عرضه و تقاضا" یا "قانون بازار" هست که در مثال تسلا و هیلتون خوب نمایش داده نمیشه.(چون شمار کسانی که به خاطر داشتن دانش به سرمایه زیاد دست پیدا کردند به نسبت بالاست)
مثال بهترش فوتبالیست ها و آتش نشان ها هستند، کسانی که فوتبال رو میتونند به صورت حرفه ای دنبال کنند کم هستند و کسانی که میتونند خوب فوتبال بازی کنند(علاقه تماشاگران بیشتری رو جلب کنند) خیلی کمتر هستند.
در برابرش بیشتر آدم ها میتونند آتش نشان باشند.
به همین خاطر در این مورد نجات جون انسان ها بسیار ارزون تر از یک سرگرمیه!
خب این مشکل "ذاتی" سرمایه داری نیست،یک تراژدی طبیعیه که سرمایه داری بزرگ نماییش میکنه:)
+البته الان که یکم بیشتر فکر میکنم میبینم اونقدرا هم "تراژدی" نیست،اگر برای نجات دادن جون انسان ها در این مواقع "عرضه" محدود بود وضع فاجعه بارتر میشد:))
Nevermore
01-28-2014, 04:33 PM
این یک "ایراد" سرمایه داری هست ولی جز ایرادات پایه ای سرمایه داری نیست.(چون در سرمایه داری فعلی کسانی که دانش داشته باشند معمولا راحت میتونند به سرمایه برسند)
در هر حال مسئله اصلی که اینجا وجود داره "عرضه و تقاضا" یا "قانون بازار" هست که در مثال تسلا و هیلتون خوب نمایش داده نمیشه.(چون شمار کسانی که به خاطر داشتن دانش به سرمایه زیاد دست پیدا کردند به نسبت بالاست)
مثال بهترش فوتبالیست ها و آتش نشان ها هستند، کسانی که فوتبال رو میتونند به صورت حرفه ای دنبال کنند کم هستند و کسانی که میتونند خوب فوتبال بازی کنند(علاقه تماشاگران بیشتری رو جلب کنند) خیلی کمتر هستند.
در برابرش بیشتر آدم ها میتونند آتش نشان باشند.
به همین خاطر در این مورد نجات جون انسان ها بسیار ارزون تر از یک سرگرمیه!
خب این مشکل "ذاتی" سرمایه داری نیست،یک تراژدی طبیعیه که سرمایه داری بزرگ نماییش میکنه:)
+البته الان که یکم بیشتر فکر میکنم میبینم اونقدرا هم "تراژدی" نیست،اگر برای نجات دادن جون انسان ها در این مواقع "عرضه" محدود بود وضع فاجعه بارتر میشد:))
آدم چه استدلال هایی در دفاع از سرمایه داری می شنود.
عزیز من طبق خود آمار های فیفا بیش از 260 میلیون نفر در سرتاسر دنیا فوتبال را به صورت حرفه ای دنبال می کنند بیاورید ببینیم چند نفر در دنیا در شغل آتش نشانی کار می کنند و یا حتی فوتبالیست شدن چه مهارت هایی می خواهد که هرکسی نمی تواند؟
احتمالا از فردا می گویید(که البته یک بار هم به آن اشاره کرده بودید) که کون لخت کردن کیم کارداشیان و پاریس هیلتون(!) هم از آن کار های مشقت بار است که هر کسی از عهده ی آن بر نمی آید.:e412::e412::e412:
http://www.fifa.com/mm/document/fifafacts/bcoffsurv/emaga_9384_10704.pdf
مزدك بامداد
01-28-2014, 05:05 PM
خیر بیجاست. شما شوربختانه سر از این مسائل درنمیارید و تلاشتون هم آب در هاون کوفتن است
پروفسور رابرت شیلر یکی از برندگان نوبل اقتصاد 2013 هست که این جایزه رو به خاطر "تحلیل تجربی درباره قیمت دارایی ها" بردند. ایشون تمام عمرشو صرف مطالعه در زمینه هایی کرده که در اقتصاد کرده که به نظر بدیهی یا غیرقابل توضیح میاد. مطالعات ایشون نشون میده که نرخ سهام رو نمیشه در کوتاه مدت پیش بینی کرد به دلیل تاثیراتِ زیادِ تغییراتِ کوچکِ بازار. ولی در دراز مدت مثلا 5 سال این پیش بینی واقعی تر میشه. حتا تز دکتراشون هم درباره ساختار نرخ بهره بود که تا همین الان هم خیلی از مطالعات ایشون از جمله همین مطالعه درباره قیمت سهام و دارایی و اینها تاثیر گرفته از همون تز هستند و دنباله همون مطالعاتند.
خلاصه اینکه همونطور که میبینید اقتصاد هم به وارون تفکرات شکمی شما، یک علم هست و ماهیت علم بودنش اون رو تا حد زیادی ناشناخته ولی قابل کنترل میکنه. ولی قابلیت کنترلش برمیگرده به متغیرهای زیادی که در اقتصادهای راکد و ایستای چپی وجود ندارند از جمله ساختارِ "بازار آزاد". روشنه که اگر فیزیک رو هم محدود کنید به استاتیک، احتمالن همه چیز رو ازش سر درمیارید و میتونید در عرض 2، 3 ترم دانشگاهی تبدیل به علامه دهر بشید. ولی فیزیک فقط استاتیک نیست درست همونطور که اقتصاد فقط جمع و تقسیم سود و زیان های اقتصاد تک قطبی کمونیستی نیست.
فهم شد؟
3435
Russell
01-28-2014, 05:42 PM
آدم چه استدلال هایی در دفاع از سرمایه داری می شنود.
عزیز من طبق خود آمار های فیفا بیش از 260 میلیون نفر در سرتاسر دنیا فوتبال را به صورت حرفه ای دنبال می کنند بیاورید ببینیم چند نفر در دنیا در شغل آتش نشانی کار می کنند و یا حتی فوتبالیست شدن چه مهارت هایی می خواهد که هرکسی نمی تواند؟
احتمالا از فردا می گویید(که البته یک بار هم به آن اشاره کرده بودید) که کون لخت کردن کیم کارداشیان و پاریس هیلتون(!) هم از آن کار های مشقت بار است که هر کسی از عهده ی آن بر نمی آید.
خوب در این مورد میشود گفت تقاضا برای فوتبال بیشتر است، البته یکی از دلایل کمتر بودن تقاضا برای آتش نشانی هم وجود بیمه است که تقاضای بالا و بازار داغی دارد و نگرانی مالی از آتش سوزی را کم میکند.
Nevermore
01-28-2014, 06:48 PM
خوب در این مورد میشود گفت تقاضا برای فوتبال بیشتر است، البته یکی از دلایل کمتر بودن تقاضا برای آتش نشانی هم وجود بیمه است که تقاضای بالا و بازار داغی دارد و نگرانی مالی از آتش سوزی را کم میکند.
راسل جان شکی نیست که افراد زیادی بزای بازی کردن و لذت بردن و ورزش، فوتبال را به نبرد با آتش و احتمال از دست دادن جان خود ترجیح می دهند،من حرف ام در جواب آندد بود.به نگر ام لازم به توضیح نیست که آتش نشانی شغلی بسیار پر خطر تر و سخت تر از فوتبالیست بودن است.ما اینجا باید معیاری برای سنجش "سختی ِ" دو شغل بدهیم.اگر به آمار و ارقام هم نگاه کنیم تعداد بسیار ییشتری فوتبالیست داریم تا آتش نشان،این است که اینجا نمی توانیم چنین استدلالی را بیان کنیم که سخت تر بودن و کمیاب بودن ِ فوتبالیست باعث افزایش نرخ می شود.
Russell
01-28-2014, 06:55 PM
راسل جان شکی نیست که افراد زیادی بزای بازی کردن و لذت بردن و ورزش، فوتبال را به نبرد با آتش و احتمال از دست دادن جان خود ترجیح می دهند،من حرف ام در جواب آندد بود.به نگر ام لازم به توضیح نیست که آتش نشانی شغلی بسیار پر خطر تر و سخت تر از فوتبالیست بودن است.ما اینجا باید معیاری برای سنجش "سختی ِ" دو شغل بدهیم.اگر به آمار و ارقام هم نگاه کنیم تعداد بسیار ییشتری فوتبالیست داریم تا آتش نشان،این است که اینجا نمی توانیم چنین استدلالی را بیان کنیم که سخت تر بودن و کمیاب بودن ِ فوتبالیست باعث افزایش نرخ می شود.
آری من هم متوجه هستم شهریار جان، مقصود من هم این بود که نشان دادن اشتباه بودن کمبود عرضه ایرادی به استدلال آندد وارد نمیکند. ایراد اصلی همانطور که گفتی نه در نادرستی میزان عرضه یا تقاضا بلکه در جای دیگریست.
Mehrbod
01-28-2014, 11:40 PM
سپاسگزاری پولدار از ندار
بیایید با هم روراست باشیم: شما هرگز برندهیِ بختآزمایی نخواهید شد.
در دست دیگر، گِرایندیِ اینکه در یک پیشهیِ روانفرسا بازماندهیِ زندگی اتان را در کار و تکاپو برای این و آن بردهوار بسپرانید, بسیار بالاست.
چه که به گرایندی بالاْ در ردهیِ همبودین نادرست زاده شدهاید. بگذارید پوستکنده و ساده بگویم — شما هموندی از ردهیِ کارگر هستید; با پوزش!
فرجامِ آن، شما تراز فرهیختگی، ادب، رفتار، دوستان و آشنایان، تیپ و چهره و سرانجام خوی و سرشت بایسته و بایا برای اینکه هرگز یکی از ما باشید را, ندارید.
در فرهود، ما به کتابی به بزرگیِ کتاب اول مینیازیم که همه برتریهایِ نادادگرانهای که ما بهت داریم را در آن فهرست کنیم. برای همینه
که ما همچو نفسی هم از سر آسودگی میکشیم, زمانیکه تو همهیِ آن داستانهای شیرینِ بچگانه, از "دادگری همبودین" و از "فرصتهایِ برابر" را همچنان میباوری.
هرچند، در یک سامانهیِ هرموار همبودین مانندِ همینِ خودمان، از آغاز هم جای چندانی آن بالاها نبوده و نیست که بخواهیم دربارهاش پرسخنی کنیم.
تازه، تا همین جا م با خود امان پُر شده — و ما هم این بالا را آن اندازه دوست داریم که میخواهیم همین ریختی نگهاش داریم. ولی دستْکم
آن پایین مایینها, در ردههایِ زیرین همیشه یک کسی پیدا میشود که هتّا تو هم خودتو ازش برتر ببینی و هر از گاهی با لگد بزنی توی دندههایش.
هتّا یک ظرفشور فرومایه هم بآسانی یک بدبخت ژولیده و چند رده پایینتر از خودش را پیدا میکند که به ریش اش بخنده و
تو روش تف بندازه. پس سپاسگو باش, برای همه این کارگرهای کوچگر، آدمهای بیخانمان و روسپیهایی که در خیابانها ول میبینی.
همیشه به یاد داشته باش که اگر همه از دید پولی و امنیت همچون ما بهرهور میبودند، کسی نمیماند همهیِ آن کارهایِ دلزننده، سیجناک و
کم دستمزد در اقتصاد شکوفایمان را بیانجامد. هیچکس جنگهای مان را برای ما نمیرفت، یا کورکورانه, دستورهای از بالا آمدهیِ ما در شرکتهایِ اقتصادی امان را پینمیرفت.
و بی هیچ گمانی, هیچکس اینچنین رام و آشتیجویانه بسوی گور خود اش نمیرفت بی اینکه زندگی خوب و نوآورانهای کرده باشد. پس از شما خواهش میکنم، همینجور کار خوب اتان را دنبال کنید!
جدای همهیِ اینها, گرایندوار شما آن رانهیِ توانمندِ آزمندی و وادارنده, در به دستآوریِ هر چه بیشترِ پول، زور و پرستیژی که ما داریم را هم ندارید.
گرچه, شما گاه از ته دل آروز میکنید که زندگی اتان را یکجوری بدگرانید، ولی همان اندازهها هم از دگرگونی راستین و رسیدن به چیزهایی که میخواهید, میترسید.
همینجوریه که تو و آدمهای مانند تو در یک ایستار روانی برزخگون گرفتار آمدهاید و همینجور ماشینوار روزهای زندگی اتان را یکی پس از دیگری میسپرانید
و نقشهای همبودین از پیش داده شده اتان را بازی میکنید، بیمناک از اینکه مبادا دیگران, چه درباره ات خواهند اندیشید, اگر که روزی از هنجار, بزنی بیرون.
سرشتوار، ما هم هر زمان که نیاز مان میکشید میکوشیم شما را به جان همدیگر بیاندازیم: کارگران پُر-درآمد دربرابر کم-درآمد، صنف متحد شدهها دربرابر صنف متحد نشدهها.
سیاه دربرابر سپید، زن دربرابر مرد، کارگر آمریکایی دربرابر ژاپنی, دربرابر مکزیکی … و ما همینجور دستمزدهای شما را به دستآویزهایِ "همآوردی میانکشوری"،
"قانون تقاضا و عرضه"، "امنیت ملی" و یا "کمبود بودجه دولتی" فرومیکاهیم. اگر هم از رج بزنی بیرون یا سود ما را به سیج بیاندازی پرت ات خواهید کرد به پُشتهیِ بیکاران.
برای اینکه هر از چندی هم از همهیِ این باژهای اقتصادی گوناگون آسودگیای بهت داده باشیم,
میگذاریم در بازیهای گزینشیک ما شرکت کنی، بهتر شناخته شده از سوی رفقایِ درستکاری چون تو
به نام «انتخابات». شاد از اینکه تو و کسانی چون تو, هتّا کوچکترین ایدهای هم از اینکه براستی چه
میگذرد, ندارید — بجای آن میگردید "بیگانهها"، "یهودها" و هرکس و ناکس دیگری را یافته و برای بدبختیهایِ خود اتانْ سرزنش میکنید.
ما بس خوشنودایم که بسیاری از شماها همچنان از «اخلاقیات کار» پاسداری میکنید؛ گرچه بیشتر فعالیتهای اقتصادی ما
زیستبوم را میویرانند، به اندیشه و تندرستی تان آسیبهایِ بازگشتناپذیر میرسانند و از بیخ و بُن, انگیزهیِ زندگی را از
شما برونمکیده و میخشکانند... ما بروشنی, درباره خود «کار کردن» هم چیز چندانی نمیدانیم، ولی از اینکه شما بجایش میدانید, شادمانایم!
درسته, زندگی میتوانست جور دیگری باشد; ساختار همبود میتوانست هوشمندانه و خردپذیرانه گونهای باشد که همه نیازهای توده را برآورد.
تو و دیگران میتوانستید با همکاری و همبستگی همدیگر خود اتان را از بند یـوغِ ما برهانید. ولی شما این را نمیدانید. در فربود، شما هتّا نمیتوانید
بیانگارید که راه دیگری هم برای زیست شُدنیست! و این براستی, بزرگترین و باارزشترین دستآوردِ سامانهیِ ما بوده است — دزدیدن نیروی پندار، فرانگار, نوآوری و سرانجامْ کنشورزی برای خویش.
پس برای همینه که بی هیچ شیله پیلهای میخواهیم از ته دلهایِ بیدل امان, از شما سپاسگزاری بکنیم. از خودگذشتگیِ پیماندارانهیِ شماست
که زندگی باشکوه ما را شدنی میسازد؛ کار و توانمایهیِ شماست که سامانهیِ ما را شدنی میکند. سپاس برای «دانستن جایگاه اتان» — بی اینکه هتّا آن را بدانید!
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/84.jpg
پارسیگر
sonixax
01-29-2014, 02:29 AM
آهان, پس پاریس هیلتون میتواند هماکنون در این بهشت "سرمایهداریک" باشد, ولی دیگران باید فرقون بکشند؟
نه عزیزم ما بهشت کمونیستی (خالی بندی مارکس به روش ممد چوپان) را گوشزد کردیم.
روشن است که دنیا (چه سوسیالیستی ، چه سرمایه داری چه ...) مدینه فاضله و بهشت موعود نیست!
تازه ما راهکار دانشیک و کاربُردین هم دادیم, ولی خود شما نالیدید که نه, اینکه بیاییم کارها را بسپریم به
من هم تنها پرسیدم چگونه میشود که ماشینها تمام کارها را بکنند! رقابت بماند ، پیشرفت بماند ، خرحمالی اضافی بر دوش کسانی که کاری را میکنند که ماشینها نمیتوانند نباشد ؟! که البته پاسخی نگرفتیم.
ما همانجا پاسخ کوروش را داده و نادرستی سخن اش را نمایان نمودیم !
بدهی و اینها هم پیوندی به زیرساخت و ساختاوری بالا و پتانسیل کشور ندارد!
بدهی امریکا هم سر به ده ها تریلیون میزند گویا!
در جنگ جهانی نخست، کشور آلمان داغون نشده بود، بمباران در جنگ دوم جهانی بوده!!
( کمی تاریخ بخوانید بد نیست و چون تخم روس دارید، یادتان هم نمیرود)
زیر ساخت ؟ کدام زیرساخت ؟
بعد مگر روسیه داغون شده بود ؟
سوای اینها شما هرگز نتوانستید نادرستی سخن کوروش را نشان دهید، توهم نزنید.
اینجا لنین از راهکار های بهسازی آدم های کون گشاد و مفت خور
سخن میگوید، میگوید یکجا آنهارا بگذراید توالت بشورند، یکجا
بگذراید به همراه کارگران کار کنند تا یاد بگیرند و آدم بشوند،
یکجا بهشان کارت زرد بدهید تا زمانی که ادم بشند و سرانجام
یکجا هم یکی از ده تن بیکار و کون گشاد را تیرباران کنید
تا دیگران شمار کار دستشان بیاید چون:
پس این را گفته و این منابع درست هستند! سپاس که خودتان تائید فرمودید و من را از دودلی در آوردید :e032:
در سوسیالیسم، کسی که نمیخواهد کار کند، سزامندی نان خوردن هم ندارد!
بعد به کاپیتالیسم گیر میدادید که کسی که کار نمیکند باید از گشنگی بمیرد ؟! :))))) در اینجا که شما سزامندی زنده بودن را هم برایش قایل نیستید چه برسد نان خوردن!!! دست کم میتوانید ولش کنید برود یک کشور کاپیتالیستی آنجا از گشنگی بمیرد یک تبلیغی هم برای شما میشود :))))
sonixax
01-29-2014, 02:56 AM
و چون تخم روس دارید، یادتان هم نمیرود
بله ما تخم همانهایی را داریم که شما دارید خودتان را برایشان شهید میکنید :e415:
مزدك بامداد
01-29-2014, 12:51 PM
زیر ساخت ؟ کدام زیرساخت ؟
بعد مگر روسیه داغون شده بود ؟
سوای اینها شما هرگز نتوانستید نادرستی سخن کوروش را نشان دهید، توهم نزنید.
بیجاست،
ما گفتیم آلمان قیصری داغون نشده بود، روسیه ی تزاری
چیزی نداشت که بخواهد داغون بشود یا نه. ساختاوری
سنگین و زیرساخت های کلان روس را لنین و استالین
پدید آوردند. پس این پیچاندن هم کارتان را راه نینداخت!!
:e415:
•
پارسیگر
مزدك بامداد
01-29-2014, 12:58 PM
گ
فتآورد نوشته اصلی از سوی مزدك بامداد نمایش پست ها
اینجا لنین از راهکار های بهسازی آدم های کون گشاد و مفت خور
سخن میگوید، میگوید یکجا آنهارا بگذراید توالت بشورند، یکجا
بگذراید به همراه کارگران کار کنند تا یاد بگیرند و آدم بشوند،
یکجا بهشان کارت زرد بدهید تا زمانی که ادم بشند و سرانجام
یکجا هم یکی از ده تن بیکار و کون گشاد را تیرباران کنید
تا دیگران شمار کار دستشان بیاید چون:
پس این را گفته و این منابع درست هستند! سپاس که خودتان تائید فرمودید و من را از دودلی در آوردید
بیجاست،
شما بازگردان دروغ اورده بودید که :
برای غلبه بر بی انضباطی های کارگران، به شکل تصادفی به یک نفر از هر 10 کارگر موجود شلیک کنید.
ولی ما نشان دادیم که نگفته از کارگران، گفته از کون گشادان !
... one out of every ten idlers will be shot on the spot
پس اینجا هم مچ دروغ گویی و بدتر از ان، پررویی در دروغ گویی!
شمارا گرفتیم !
•
پارسیگر
مزدك بامداد
01-29-2014, 01:05 PM
بعد به کاپیتالیسم گیر میدادید که کسی که کار نمیکند باید از گشنگی بمیرد ؟! :))))) در اینجا که شما سزامندی زنده بودن را هم برایش قایل نیستید چه برسد نان خوردن!!! دست کم میتوانید ولش کنید برود یک کشور کاپیتالیستی آنجا از گشنگی بمیرد یک تبلیغی هم برای شما میشود :))))
:e105:
بیجاست:
سفسته ی شما در این است که: سه فرایافت:
١-کسی که کار نمیکند: کسی که کار نمیخواهد بکند
٢- کسی که کار نمیکند: کسی که کار پیدا نمیکند
۳- کسی که کار نمیکند: کسی که نمیتواند کار کند
را یکی گرفته اید. ولی خب، گیر بد کسی
افاتید چون من هر سفسته را هرچند پیچیده
هم باشد پیدا میکنم و توی سر گوینده اس
میزنم!. پس در اینجا هم، کسی که در سامانه ی
سرمایه داری در پی کاستی ان سامانه و بحران
های پی در پی سرایداشتی آنها، بیکار شده،
با کسی مانند پاریس هیلتون که مفت میخورد
و کار نمیکند، یکسان نیست، و گناه بیکاریش
به گردن سامانه ی سرمایه داری است .
•
پارسیگر
مزدك بامداد
01-29-2014, 01:07 PM
بله ما تخم همانهایی را داریم که شما دارید خودتان را برایشان شهید میکنید
بیجاست، برای من رنجبر روس یا ایرانی یا کوبایی یا ویتنامی و یا آلمانی یکسان هستند
و همگی بایستی از زیر یوغ پاریس هیلتون ( و پابوسان پاریس هیلتون!) آزاد گردند!
:e412:
•
پارسیگر
undead_knight
01-29-2014, 02:26 PM
آدم چه استدلال هایی در دفاع از سرمایه داری می شنود.
عزیز من طبق خود آمار های فیفا بیش از 260 میلیون نفر در سرتاسر دنیا فوتبال را به صورت حرفه ای دنبال می کنند بیاورید ببینیم چند نفر در دنیا در شغل آتش نشانی کار می کنند و یا حتی فوتبالیست شدن چه مهارت هایی می خواهد که هرکسی نمی تواند؟
احتمالا از فردا می گویید(که البته یک بار هم به آن اشاره کرده بودید) که کون لخت کردن کیم کارداشیان و پاریس هیلتون(!) هم از آن کار های مشقت بار است که هر کسی از عهده ی آن بر نمی آید.:e412::e412::e412:
http://www.fifa.com/mm/document/fifafacts/bcoffsurv/emaga_9384_10704.pdf
من همیشه توضیحات اضافی رو به دلیل تنبلی و اینکه حس میکنم واضح هست نمیزارم(و متاسفانه مجبور میشم بعدا بزارمشون)
Finance in English Football: Wage Disparities Between the Divisions | Soccerlens (http://soccerlens.com/finance-in-english-football-wage-disparities-between-the-divisions/92692/)
در مشاغلی که با "طرفدار" سروکار دارند فرق بین "عادی یا ستاره" بودن خیلی زیاده،مثلا در همین لیگ انگلستان،میانگین درآمد بازیکن لیگ برتر 30 برابر! میانگین درآمد بازیکن لیگ دسته دو هست.(که این درآمد نزدیک میانگین ملی درآمد افراد در انگلستانه) تازه این در انگستان هست و نه در کشورهای فقیرتر.
در شغلی مثل فوتبال،ستاره ها و ابر ستاره ها کم و نادرند و افرادی مثل زیدان، یا رونالدو(هم پرتقالی هم برزیلی!)،یا مسی یا مارادونا و... در عمر ورزشی خودشون انگشت شمارند یا حتی نمونه ندارند.احتمالا حالا متوجه میشید که فوتبالیست شدن(اونهایی که درآمدشون خیلی با بقیه فرق داره) نیاز به مهارت و استعداد زیادی داره! :))
در برابرش شغل آتش نشانی شغلی هست برای افراد "عادی" برای آتش نشان شدن نیازی به رژیم خاص غذایی، برنامه منظم و فشرده، استعداد یا تمرین مداوم نیست و اگر کسی کارشو به بهترین نحو انجام بده خیلی فرقی با کسی نداره که کارشو عادی انجام میده.یعنی نتنها عرضه نسبت به تقاضا در این شغل کافیه بلکه امکان عرضه بیشتر هم وجود داره(نمونه امدادگران داوطلب)
در مورد بازیگرا یا خواننده ها(هم که البته حرف من رو تحریف کردید) جذب مخاطب به این سادگی نیست و اکثرا ترکیبی خاصی از استعداد و تلاش لازمه(نه لزوما کارداشیان یا هیلتون!) که یک نفر به سطح ستاره شدن برسه،مگر نه این همه زن جذاب تر و سکسی تر در دنیا موجود هست چرا اونها به شهرت یا ثروت نمیرسند؟!
جوابش ساده هست،عرضه "ستاره ها" پایین هست و تقاضا برای ستاره ها بسیار زیاد و این عرضه چندان قابل افزایش نیست.
Nevermore
01-29-2014, 03:00 PM
من همیشه توضیحات اضافی رو به دلیل تنبلی و اینکه حس میکنم واضح هست نمیزارم(و متاسفانه مجبور میشم بعدا بزارمشون)
Finance in English Football: Wage Disparities Between the Divisions | Soccerlens (http://soccerlens.com/finance-in-english-football-wage-disparities-between-the-divisions/92692/)
در مشاغلی که با "طرفدار" سروکار دارند فرق بین "عادی یا ستاره" بودن خیلی زیاده،مثلا در همین لیگ انگلستان،میانگین درآمد بازیکن لیگ برتر 30 برابر! میانگین درآمد بازیکن لیگ دسته دو هست.(که این درآمد نزدیک میانگین ملی درآمد افراد در انگلستانه) تازه این در انگستان هست و نه در کشورهای فقیرتر.
در شغلی مثل فوتبال،ستاره ها و ابر ستاره ها کم و نادرند و افرادی مثل زیدان، یا رونالدو(هم پرتقالی هم برزیلی!)،یا مسی یا مارادونا و... در عمر ورزشی خودشون انگشت شمارند یا حتی نمونه ندارند.احتمالا حالا متوجه میشید که فوتبالیست شدن(اونهایی که درآمدشون خیلی با بقیه فرق داره) نیاز به مهارت و استعداد زیادی داره! :))
در برابرش شغل آتش نشانی شغلی هست برای افراد "عادی" برای آتش نشان شدن نیازی به رژیم خاص غذایی، برنامه منظم و فشرده، استعداد یا تمرین مداوم نیست و اگر کسی کارشو به بهترین نحو انجام بده خیلی فرقی با کسی نداره که کارشو عادی انجام میده.یعنی نتنها عرضه نسبت به تقاضا در این شغل کافیه بلکه امکان عرضه بیشتر هم وجود داره(نمونه امدادگران داوطلب)
در مورد بازیگرا یا خواننده ها(هم که البته حرف من رو تحریف کردید) جذب مخاطب به این سادگی نیست و اکثرا ترکیبی خاصی از استعداد و تلاش لازمه(نه لزوما کارداشیان یا هیلتون!) که یک نفر به سطح ستاره شدن برسه،مگر نه این همه زن جذاب تر و سکسی تر در دنیا موجود هست چرا اونها به شهرت یا ثروت نمیرسند؟!
جوابش ساده هست،عرضه "ستاره ها" پایین هست و تقاضا برای ستاره ها بسیار زیاد و این عرضه چندان قابل افزایش نیست.
خیر گرامی،
این مقایسه ی شما به هیچ روی درست نیست،چرا؟مثال نقض اش وضعیت همین فوتبالیست ها در 20 سال قبل است،چنانچه مارادونای بزرگ شاید اندازه ی یک فوتبالیست لیگ برتری ایران هم در آمد نداشته.اینجا شما تاثیر رسانه و ایجنت و کمپانی هایی که در آمد شان از راه فریب توده ها هست را نادیده می گیرید،به طور مثال در همین قوتبال هزاران فوتبالیست را می توانید ببینید که بسیار از سوپر بازیکنان امروزی استعداد(!) بیشتری داشته اند اما در گدایی و گشنگی مرده اند.البته من سر هم همین استعداد فوتبالیست شدن هم بحث دارم و هنوز باور ندارم که فلان فوتبالیست از آن یکی استعداد فوتبالی ِ بیشتری دارد.
در مورد آتش نشانی باز هم دارید اشتباه می کنید،این کار چه بسا تمرین و مهارت بیشتری نسبت به فوتبالیست های مفت خور نیاز دارد و این چنین نیست که شما می گویید.
مشکل من با استدلال شما بحث عرضه و تقاضا نبود.پر واضح است که اگر اکنون چنین پول هنگفتی در فوتبال هزینه می شود به دلیل علاقه ی مردم است،حال اینکه این علاقه چگونه بوجود آمده و آیا اساسا رابطه ای منطقی میان در آمد فوتبالیست ها و میزان علاقه ی مردم وجود دارد یا خیر،آن بحث دیگری است اما مقایسه ی دو شغل آتش نشانی و فوتبالیست شدن و وانمود کردن به اینکه این شغل سخت تر از آن یکی است و در نتیجه افراد کم تری توانایی چنین کاری را دارند و بر اساس قوانین طبیعی هر کس بتواند از عهده ی اینکار بر آید دست مزد بالاتری می گیرد، این ها همه و همه ترفند های خنده آور جماعت کاپیتالیست است برای توجیه چنین اختلاف در آمد فاحشی میان طبقات جامعه.
خیر در مورد بازیگران و خواننده ها هم وضعیت چیزی شبیه به فوتبالیست ها است،چنانکه میبینید رسانه ها و کمپانی های غول می توانند زباله ای همچون جاستین بیبر را سوپر استار کنند و یا آن یکی مایلی سایرس ، به سبب نشان دادن یک سوراخ یا نهایتا دو سوراخ! بشود ملکه ی موسیقی.
مشکل با طبیعی جلوه دادن ِ این تفاوت ها بود و البته سخن گفتن از اینکه اینها تراژدی های طبیعی است نه تلاش مفت خوران برای چاپیدن بیشتر مردم.
undead_knight
01-29-2014, 03:21 PM
خیر گرامی،
این مقایسه ی شما به هیچ روی درست نیست،چرا؟مثال نقض اش وضعیت همین فوتبالیست ها در 20 سال قبل است،چنانچه مارادونای بزرگ شاید اندازه ی یک فوتبالیست لیگ برتری ایران هم در آمد نداشته.اینجا شما تاثیر رسانه و ایجنت و کمپانی هایی که در آمد شان از راه فریب توده ها هست را نادیده می گیرید،به طور مثال در همین قوتبال هزاران فوتبالیست را می توانید ببینید که بسیار از سوپر بازیکنان امروزی استعداد(!) بیشتری داشته اند اما در گدایی و گشنگی مرده اند.البته من سر هم همین استعداد فوتبالیست شدن هم بحث دارم و هنوز باور ندارم که فلان فوتبالیست از آن یکی استعداد فوتبالی ِ بیشتری دارد.
در مورد آتش نشانی باز هم دارید اشتباه می کنید،این کار چه بسا تمرین و مهارت بیشتری نسبت به فوتبالیست های مفت خور نیاز دارد و این چنین نیست که شما می گویید.
مشکل من با استدلال شما بحث عرضه و تقاضا نبود.پر واضح است که اگر اکنون چنین پول هنگفتی در فوتبال هزینه می شود به دلیل علاقه ی مردم است،حال اینکه این علاقه چگونه بوجود آمده و آیا اساسا رابطه ای منطقی میان در آمد فوتبالیست ها و میزان علاقه ی مردم وجود دارد یا خیر،آن بحث دیگری است اما مقایسه ی دو شغل آتش نشانی و فوتبالیست شدن و وانمود کردن به اینکه این شغل سخت تر از آن یکی است و در نتیجه افراد کم تری توانایی چنین کاری را دارند و بر اساس قوانین طبیعی هر کس بتواند از عهده ی اینکار بر آید دست مزد بالاتری می گیرد، این ها همه و همه ترفند های خنده آور جماعت کاپیتالیست است برای توجیه چنین اختلاف در آمد فاحشی میان طبقات جامعه.
خیر در مورد بازیگران و خواننده ها هم وضعیت چیزی شبیه به فوتبالیست ها است،چنانکه میبینید رسانه ها و کمپانی های غول می توانند زباله ای همچون جاستین بیبر را سوپر استار کنند و یا آن یکی مایلی سایرس ، به سبب نشان دادن یک سوراخ یا نهایتا دو سوراخ! بشود ملکه ی موسیقی.
مشکل با طبیعی جلوه دادن ِ این تفاوت ها بود و البته سخن گفتن از اینکه اینها تراژدی های طبیعی است نه تلاش مفت خوران برای چاپیدن بیشتر مردم.
من نمیدونم کی حرفی از "سختی" زدم که شما بند کردی بهش:))من دارم میگم عرضه "ستاره" کم هست و زیاد شدنی هم نیست،مگرنه چرا سرمایه داران مثل هر چیز دیگه ای ستاره ها رو به تولید "انبوه" نمیرسونند تا سود بیشتری عایدشون بشه!؟چون غیر ممکنه! تعریف ستاره بودن با انبوه بودن در تضاد هست.
مافیای فوتبال! چطور میتونه باعث بشه که به جای مسی ما 100حداقل نفر در قد و قواره های مسی نداشته باشیم!؟(اون هم در شرایطی که باشگاه ها برای چنین بازیکنانی له له میزنند)
رابطه منطقی هم که اصلا اینجا مهم نیست،بحث سر موجودیت عرضه و تقاضا هست که سر عظیم بودن تقاضا هم اشتراک داریم.
نتیجه:عرضه ستاره همیشه کم بوده و کم خواهد بود.تقاضا هم که فعلا زیاده(به هر دلیلی)اینکه در گذشته ستاره ای درآمد کمی داشته هیچ ارتباطی به نسبت عرضه و تقاضا نداره، دوما سرمایه داری صرفا پتانسیل موجود در صنعت سینما یا فوتبال رو capitalize کرده و به این خاطر درآمد ستاره ها اینقدر زیاده،و این چیزی هست که از اول دارم میگم یعنی این ایراد "ذاتی" سرمایه داری نیست.
خلاصه حرف من:طبیعتا هر کسی نمیتونه ستاره بشه ولی هر کسی میتونه آتش نشان بشه.
+طرفداران توده ها توده هایی که "نامطلوب" هستند رو "فریب خورده" حساب میکنند،برای من خیلی جالبه:)))
Nevermore
01-29-2014, 03:37 PM
من نمیدونم کی حرفی از "سختی" زدم که شما بند کردی بهش:))من دارم میگم عرضه "ستاره" کم هست و زیاد شدنی هم نیست،مگرنه چرا سرمایه داران مثل هر چیز دیگه ای ستاره ها رو به تولید "انبوه" نمیرسونند تا سود بیشتری عایدشون بشه!؟چون غیر ممکنه! تعریف ستاره بودن با انبوه بودن در تضاد هست.
مافیای فوتبال! چطور میتونه باعث بشه که به جای مسی ما 100حداقل نفر در قد و قواره های مسی نداشته باشیم!؟(اون هم در شرایطی که باشگاه ها برای چنین بازیکنانی له له میزنند)
رابطه منطقی هم که اصلا اینجا مهم نیست،بحث سر موجودیت عرضه و تقاضا هست که سر عظیم بودن تقاضا هم اشتراک داریم.
نتیجه:عرضه ستاره همیشه کم بوده و کم خواهد بود.تقاضا هم که فعلا زیاده(به هر دلیلی)اینکه در گذشته ستاره ای درآمد کمی داشته هیچ ارتباطی به نسبت عرضه و تقاضا نداره، دوما سرمایه داری صرفا پتانسیل موجود در صنعت سینما یا فوتبال رو capitalize کرده و به این خاطر درآمد ستاره ها اینقدر زیاده،و این چیزی هست که از اول دارم میگم یعنی این ایراد "ذاتی" سرمایه داری نیست.
خلاصه حرف من:طبیعتا هر کسی نمیتونه ستاره بشه ولی هر کسی میتونه آتش نشان بشه.
+طرفداران توده ها توده هایی که "نامطلوب" هستند رو "فریب خورده" حساب میکنند،برای من خیلی جالبه:)))
در مورد اینکه هر کسی نمی تواند فوتبالیست شود و آن مهارت ها را داشته باشد و چنین و چنان تمرین کند گفتید،و اینکه از سوی دیگر تقریبا همه می توانند آتش نشان بشوند.بگذریم، من حوصله ی این را ندارم که دقیقا به جزئیات سخنان شما بپردازم و تجربه هم نشان داده این کار نتیجه ای جز فرسایشی شدن بحث در پی ندارد.
نکته همینجا است که اگر قرار بود رسانه ها 100 ها نفر چون مسی را درست کنند که دیگر سودی برایشان نداشت.در همین مراسم توپ طلا می توانید ببینید،به شخصی چون مسی بی خود و بی جهت(به دلیل اسپانسر های گردن کلفتی که پشت سر اش هست) 4 بار توپ طلا می دهند اما یکی چون ریبری که از نظر آمار و ارقام یک سر و گردن از آن دو بالاتر است هیچ چیزی دریافت نمی کند.
بله سخن شما در باره ی عرضه و تقاضا تا حدودی درست است،اما مشکل سر همین است که آیا براستی این میان شایستگی ای هم وجود دارد؟و گر نه کسی نمی گوید باید در آمد کسی چون تسلا و دیراک با یک دانشجوی دون پایه فیزیک برابر باشد.مشکل سر همین وانمود دروغین است.این می شود که شما گمان می کنید لابد فوتبالیست شدن از آتش نشان شدن و پلیس شدن سخت تر است و هر کسی چنین استعدادی ندارد و به همین جهت دیوید بکام باید سالی 100 میلیون دلار در آمد داشته باشد و یا چه می دانم لابد استعدادی خدادادی در کون ِ کیم کارداشیان نهفته است که این همه پول در می آورد.
sonixax
01-29-2014, 04:05 PM
ما گفتیم آلمان قیصری داغون نشده بود، روسیه ی تزاری
چیزی نداشت که بخواهد داغون بشود یا نه. ساختاوری[١]
سنگین و زیرساخت های کلان روس را لنین و استالین
پدید آوردند. پس این پیچاندن هم کارتان را راه نینداخت!!
خوب مهمل بودن این ادعا که پیشتر ثابت شده چرا هی بیخودی تکرارش میکنید ؟!
باز که روی آوردید به دروغ گفتن! خوب از همین ابتدا دروغ نگویید که بعدن مجبور نشوید بگید تمثیل بوده و بخواهید ماست مالیش کنید!!!!
ولی ما نشان دادیم که نگفته از کارگران، گفته از کون گشادان !
و ما هم گفتیم صد رحمت به کاپیتالیستهای خونخوارِ بهره کش به کون گشادان شلیک نمیکنند :)))
نازیها هم بیماران را کشتار میکردند! چون بی مصرف بودند و به درد نمیخوردند!!!!
پس اینجا هم مچ دروغ گویی و بدتر از ان، پررویی در دروغ گویی!
شمارا گرفتیم !
بدجوری دچار توهم شده اید :))))
سفسته ی شما در این است که: سه فرایافت[١]:
١-کسی که کار نمیکند: کسی که کار نمیخواهد بکند
٢- کسی که کار نمیکند: کسی که کار پیدا نمیکند
۳- کسی که کار نمیکند: کسی که نمیتواند کار کند
را یکی گرفته اید. ولی خب، گیر بد کسی
افاتید چون من هر سفسته را هرچند پیچیده
هم باشد پیدا میکنم و توی سر گوینده اس
میزنم!. پس در اینجا هم، کسی که در سامانه[٢] ی
سرمایه داری در پی کاستی ان سامانه و بحران
های پی در پی سرایداشتی[٣] آنها، بیکار شده،
با کسی مانند پاریس هیلتون که مفت میخورد
و کار نمیکند، یکسان نیست، و گناه بیکاریش
به گردن سامانه ی سرمایه داری است .
بعد ما میگوییم شما دروغگویید ناراحت میشوید و میروید یک ماه بعد با یک سطل ماست بر میگردید!!!
جناب مزدک که میگویند هر کسی نمیخواهد کار کند گُه میخورد بخواهد نان بخورد!!!!
صد رحمت به این کاپیتالیستهای بهره کشِِ بی پدر و مادر که به کسی که نمیخواهد کار کند دست کم نان میدهند بخورد و گوشمالی دادنشان برای اجبارشان به کار کردن با شلیک تصادفی به یک نفر از ده نفر نیست!!!! بلکه کم کردن و نهایتن قطع کردن حقوق بیکاریست که البته شامل نان خوردن نمیشود!! فقط از پول نقد خبری نیست (آلمان را میگویم که مشخص شده سوسیالیستی نیست)
پس روشن است ما از کسی که نمیتواند کار کند یا کار پیدا نمیکند سخن نمیگوییم!
بیجاست، برای من رنجبر روس یا ایرانی یا کوبایی یا ویتنامی و یا آلمانی یکسان هستند
و همگی بایستی از زیر یوغ[١] پاریس هیلتون ( و پابوسان پاریس هیلتون!) آزاد گردند!
جنگتان بلاخره ایدئولوژیک و لوکال است یا همه دنیا میدان جنگتان است ؟ تکلیف ما را روشن بفرمایید جانم.
مزدك بامداد
01-29-2014, 04:39 PM
خوب مهمل بودن این ادعا که پیشتر ثابت شده چرا هی بیخودی تکرارش میکنید ؟!
بیجاست.
از دید شما چنین است. برگه های تاریخی چیز دیگری میگویند
که آنها را برای کوروش اوردیم و ایشان دیگر پاسخی نداشت!
و ما هم گفتیم صد رحمت به کاپیتالیستهای خونخوارِ بهره کش به کون گشادان شلیک نمیکنند :)))
چرا به خودشان شلیک کنند؟ به کارگران و شورشیان و مردم ویتنام شلیک میکنند!
دیگر ندار ها هم یا از گرسنگی میمیرند یا به مزدبردگی میافتند!
نازیها هم بیماران را کشتار میکردند! چون بی مصرف بودند و به درد نمیخوردند!!!!
سفسته است، چون بیمار کسی که نمیتواند کار کند و نه کسی که نمیخواهد!
اینجا هم باز مچتان را گرفتیم !
بعد ما میگوییم شما دروغگویید ناراحت میشوید و میروید یک ماه بعد با یک سطل ماست بر میگردید!!!
این سخنی است که خودشما گفتید!
بعد به کاپیتالیسم گیر میدادید که کسی که کار نمیکند باید از گشنگی بمیرد ؟! :)))))
ما هرگز نگفتیم که "کسی که کار نمی کند". گفتیم کسی که نمیخواهد کار
کند = تنبل و مفت خور است . پس شما به ما دروغ بستید
که مچتان را گرفتیم !
جنگتان بلاخره ایدئولوژیک و لوکال است یا همه دنیا میدان جنگتان است ؟ تکلیف ما را روشن بفرمایید جانم.
در هر کشوری ، کارگران با بهره کشان کشور خود در جنگ هستند.
اگر امپریالیست ها هم در آن کشور دست در دست بهره کشان بومی
به چپاول سرگرم باشند، با انها نیز برخورد میشود ! ما هر دزدی را میزنیم !
:e057:
•
پارسیگر
Russell
01-29-2014, 04:45 PM
نتیجهای که دوستان میخواهند از عرضه و تقاضا بگیرند همانطور که شهریار گفت درست نیست، عرضهیِ پایین و تقاضای لزوما نتیجهیِ مهارت و استعداد و کوشش نیست. شما بعلت بیماری قدتان دو متر و نیم شده باشد هم در اقلیت هستید و میتوانید آنرا در کتاب رکوردها ثبت کنید و کسب درآمد کنید و چه بسا ناگهان تقاضا برای دیدن آدم دو متر و نیمی سر به آسمان بگذارد ولی گمان نمیکنم کسی بتواند نشان دهد این نتیجهیِ مهارت و استعداد است.
در هر حرفه شرایطی مثل سختی کار و... هستند که تقریبا ثابت هستند مثلا همانطور که شهریار گفت سختی کار آتش نشان (فشار فیزیکی و روانی که به او میآید) از فوتبالیست و حتی ستارهیِ فوتبال در بسیاری مواقع بیشتر است. این سختی جدا از مزایا و حقوق و... در گزینش یک شغل موثر است چنانچه تقاضا برای قهرمان پرورش اندام شدن بسیار کمتر است از ستارهیِ موسیقی شدن. عادلانه این است که مزایا و درآمد تابعی از مسئولیت و سختی کار باشد.
Mehrbod
01-29-2014, 05:02 PM
من هم تنها پرسیدم چگونه میشود که ماشینها تمام کارها را بکنند! رقابت بماند ، پیشرفت بماند ، خرحمالی اضافی بر دوش کسانی که کاری را میکنند که ماشینها نمیتوانند نباشد ؟!
نخست اینکه:
سپردن کارهای سخت و جانفرسا ≠ سپردن همهیِ کارها
دو اینکه در این روند شدنی بودن سپردن کارهایِ امروزین هومن به ماشینهایِ فردائین ساختهیِ دست هومن هیچ سخنی نمیرود و
نیازی به روشنگری من نیست; از این یاوهها و ژاژهها که کار آدم را ماشین نمیتواند بکند چند دههای میگذرد که کسی دیگر چیزی نمینالد, مگر شما و یک Reactor :e405:
سه اینکه دگرآزاریِ شما و اینکه دوست دارید توی سر و کلهیِ دیگران بزنید و "رقابت" بیجا
داشته باشید و از این و آن بهرهبکشید تا زندگی به شما "مزّه" بدهد, از خویشکاریهایِ نژاد هومنی
نیست که برایتان برآورد; برای هرکس که یک جو خرد در مغز اش داشته باشد, سپردن کارها به ماشین
و پرداختن به زندگی و خوشیهایِ آن برای هومن, بروشنی گزینهیِ بهتر میباشد و در این یک باره نیز به روشنگری فزودهیِ من نمینیازد.
که البته پاسخی نگرفتیم.
بیجاست, ده باری پاسخ همین پرسش را دادهایم, ولی از بس هوچیگری میکنید یاد اتان نمیماند:
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 90 (http://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D 9%85-28/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-90.html#post52089)
همبود کاررَها - The work-free society - برگ 30 (http://www.daftarche.com/%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-8/%D9%87%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AF-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%B1%D9%8E%D9%87%D8%A7-work-free-society-1269/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-30.html#post50393)
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/01/85.jpg
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-29-2014, 08:45 PM
دریافت اینکه کجا جنگ است و نیست هم ساده است, جنگ را اعلان میکنند, دشمنی ایدئولوژیک را جایی اعلان نمیکنند
اوه اوه. من اصلن پیک های شما رو میبینم تنم میلرزه از بس غنی و پر محتواست.:e105:
مثلن اینجا خوب شد فهمیدیم اعلان جنگ یعنی چی. ولی چیزی که هنوز نفهمیدیم اینه که کی میشه اون جنگ رو ناشی از ایدئولوژی دونست و کی نمیشه.
توصیه میکنم در ویکی پدیا دنبالش نگردید چون فقط در ذهن سرورتان مزدک هک شده :e412:
kourosh_bikhoda
01-29-2014, 08:47 PM
3435
میخواستید ما رو کچل کنید با اراجیفتان، خودتون کچل شدید رفت
:e412::e412::e412:
Mehrbod
01-29-2014, 09:03 PM
اوه اوه. من اصلن پیک های شما رو میبینم تنم میلرزه از بس غنی و پر محتواست.:e105:
مثلن اینجا خوب شد فهمیدیم اعلان جنگ یعنی چی. ولی چیزی که هنوز نفهمیدیم اینه که کی میشه اون جنگ رو ناشی از ایدئولوژی دونست و کی نمیشه.
جهانبینی (= ایدئولوژی) خود اش میگوید شما در چه چارچوبی میاندیشید و پیشمیبیند که چه رفتارهایی از شما سرخواهندزد! :e405:
جهانبینیِ سرمایهداری هم در پیوند تنگاتنگ و ناگسستنی با بهرهکشی و خود در پستای,
با امپریالیسم (≈جنگافروزی) میباشد و از همینرو بیخود نیست آمریکا را جهانخوار امپریالیستِ جنگافروز هم مینامند.
پارسیگر
kourosh_bikhoda
01-29-2014, 10:08 PM
جهانبینیِ سرمایهداری هم در پیوند تنگاتنگ و ناگسستنی با بهرهکشی و خود در پستای[٤],
با امپریالیسم (≈جنگافروزی) میباشد و از همینرو بیخود نیست آمریکا را جهانخوار امپریالیستِ جنگافروز هم مینامند.
3442
Mehrbod
01-29-2014, 10:09 PM
3442
فرنود که ته کشید, لودگی میآغازد :e402:
مزدك بامداد
01-29-2014, 10:10 PM
160281_08aa9.jpg
این روز ها که دیگر چنته تهی شده، چگالی پاسخ های زرشکی و لودگی و شعری تان بالا رفته است!
•
sonixax
01-29-2014, 11:03 PM
بیجاست.
از دید شما چنین است. برگه[١] های تاریخی چیز دیگری میگویند
که آنها را برای کوروش اوردیم و ایشان دیگر پاسخی نداشت!
باز که توهم زدید :)))
چرا به خودشان شلیک کنند؟ به کارگران و شورشیان و مردم ویتنام شلیک میکنند!
دیگر ندار ها هم یا از گرسنگی میمیرند یا به مزدبردگی میافتند!
ولی شماها به خودتان شلیک میکردید :e409:
سفسته است، چون بیمار کسی که نمیتواند کار کند و نه کسی که نمیخواهد!
اینجا هم باز مچتان را گرفتیم !
حرف از بی مصرفی بود ! نه نخواستن!!!
پس بیخود ذوق زده نشوید یک وقتی سکته میکنید :e405:
ما هرگز نگفتیم که "کسی که کار نمی کند". گفتیم کسی که نمیخواهد کار
کند = تنبل و مفت خور است . پس شما به ما دروغ بستید
که مچتان را گرفتیم !
و ما هم عین گفته های خودمان را نقل کردیم! مشکل بینایی دارید یا صرف نمیکند دیدنشان ؟!
در هر کشوری ، کارگران با بهره کشان کشور خود در جنگ هستند.
مزخرفات کمونیستی!!!
اگر امپریالیست ها هم در آن کشور دست در دست بهره کشان بومی
به چپاول سرگرم باشند، با انها نیز برخورد میشود ! ما هر دزدی را میزنیم !
پس روشن شد که جنگ شما جنگ ایدئولوژیک نیست ! پس بیجا میفرمایید که از پدافند کاپیتالیستها در برابر دزدان سر گردنه که تمام دنیا را میدان جنگ میدانند شکایت میفرمایید!
که البته باز اینجا دست شما در دروغگویی رو شد!!!!
انقدر رنگ عوض نکنید یک وقتی ممکن است کارتریج تمام کنید ها :e057:
نخست اینکه:
سپردن کارهای سخت و جانفرسا ≠ سپردن همهیِ کارها
دو اینکه در این روند شدنی بودن سپردن کارهایِ امروزین هومن[١] به ماشینهایِ فردائین ساختهیِ دست هومن هیچ سخنی نمیرود و
نیازی به روشنگری من نیست; از این یاوهها و ژاژهها[٢] که کار آدم را ماشین نمیتواند بکند چند دههای میگذرد که کسی دیگر چیزی نمینالد, مگر شما و یک @Reactor
سه اینکه دگرآزاریِ شما و اینکه دوست دارید توی سر و کلهیِ دیگران بزنید و "رقابت" بیجا
داشته باشید و از این و آن بهرهبکشید تا زندگی به شما "مزّه" بدهد, از خویشکاریهایِ[٣] نژاد هومنی[٤]
نیست که برایتان برآورد[٥]; برای هرکس که یک جو خرد در مغز اش داشته باشد, سپردن کارها به ماشین
و پرداختن به زندگی و خوشیهایِ آن برای هومن, بروشنی گزینهیِ[٦] بهتر میباشد و در این یک باره نیز به روشنگری فزودهیِ من نمینیازد[٧].
پس روشن شد در این دنیای خیالی که مد نظر شماست همه چیز را نمیشود ماشینی کرد! از آن طرف پس بار و سنگینی سایر کارها میوفتد بر گردن عده ای از مردم وبقیه مفت مفت میخورند ولی اینها باید کون مبارکشان پاره شود درس بخوانند و متخصص شوند و آن کارهارا (ولو آسان) انجام دهند .
بیجاست, ده باری پاسخ همین پرسش را دادهایم, ولی از بس هوچیگری میکنید یاد اتان نمیماند:
ما هم پاسخ اینها را همانجا داده بودیم!!! بیخود هم زیر سپاس ما خط قرمز نکشید! گویا فراموش کرده اید که ما زمانی برای علامتگذاری زیر هر پیکی که میخواندیم سپاس میزدیم که خود شما شلوغ کردید که این سپاسهای تو باعث میشود ما همانند گربه ای که سیبیلش را چیده اند راهمان را گم کنیم!!!
مزدك بامداد
01-29-2014, 11:06 PM
باز که توهم زدید :)))
ولی شماها به خودتان شلیک میکردید :e409:
حرف از بی مصرفی بود ! نه نخواستن!!!
پس بیخود ذوق زده نشوید یک وقتی سکته میکنید :e405:
و ما هم عین گفته های خودمان را نقل کردیم! مشکل بینایی دارید یا صرف نمیکند دیدنشان ؟!
مزخرفات کمونیستی!!!
...!!
مهر کنید این پاسخ ها (!!) را که برای من است
جداگانه گفتاورد و پاسخگویی بفرمایید. سپاسگزارم !
•
sonixax
01-29-2014, 11:36 PM
مهر کنید این پاسخ ها (!!) را که برای من است
جداگانه گفتاورد و پاسخگویی بفرمایید. سپاسگزارم !
شما این بار را جداگانه بخوانید!!!
از بعد از این چشم:e032:
undead_knight
01-30-2014, 06:44 AM
نتیجهای که دوستان میخواهند از عرضه و تقاضا بگیرند همانطور که شهریار گفت درست نیست، عرضهیِ پایین و تقاضای لزوما نتیجهیِ مهارت و استعداد و کوشش نیست. شما بعلت بیماری قدتان دو متر و نیم شده باشد هم در اقلیت هستید و میتوانید آنرا در کتاب رکوردها ثبت کنید و کسب درآمد کنید و چه بسا ناگهان تقاضا برای دیدن آدم دو متر و نیمی سر به آسمان بگذارد ولی گمان نمیکنم کسی بتواند نشان دهد این نتیجهیِ مهارت و استعداد است.
در هر حرفه شرایطی مثل سختی کار و... هستند که تقریبا ثابت هستند مثلا همانطور که شهریار گفت سختی کار آتش نشان (فشار فیزیکی و روانی که به او میآید) از فوتبالیست و حتی ستارهیِ فوتبال در بسیاری مواقع بیشتر است. این سختی جدا از مزایا و حقوق و... در گزینش یک شغل موثر است چنانچه تقاضا برای قهرمان پرورش اندام شدن بسیار کمتر است از ستارهیِ موسیقی شدن. عادلانه این است که مزایا و درآمد تابعی از مسئولیت و سختی کار باشد.
اگر منظورت منم که اصلا نتیجه ای که شهریار میگه رو منظورم نیست!یعنی قانون عرضه و تقاضا ابداع سرمایه داری نیست،سرمایه داری فقط داره ازش "بهره برداری" میکنه.
در مورد مزایا و درآمد موافق نیستم،یا ما باید "قانون بازار" رو قبول داشته یا "حقوق بگیری".اگر بخوایم "سختی و مشکل بودن" شغل رو لحاظ کنیم نیاز به سیستم حقوق بگیری داریم(چون بازار لزوما به سختی کار اهمیت نمیده) و سیستم حقوق بگیری ادم ها رو وابسته به دولت میکنه که من شدیدا باهاش مخالفم.
سیستم عرضه و تقاضا همونطور که بهش اشاره شده دارای نقض های زیادیه ولی آلترناتیوش از دید من حتی بدتره.
البته گزینه دیگه ای هم وجود داره که من بارها بهش اشاره کردم و اون "پول اعتباری" هست یعنی از حد مشخصی نشه پول رو "انباشت" کرد ولی همچنان سیستم عرضه و تقاضا موجود باشه،اینطور عملا ابرشرکت و سیستم سرمایه داری توان خودش رو از دست میده و در عوض ما یک دولت بزرگ و یک ملت جیره بگیر نداریم.
مزدك بامداد
01-30-2014, 01:32 PM
شما بروید به این بپردازید که یک تریاکی حق ندارد بگوید تریاک بد است نکشید!
بیجاست، به وارونه: یک تریاکی سزا ندارد بگوید که بهمان کس بد است چون تریاک میکشد!
پس هنوز هم هوش نکردید!
•
kourosh_bikhoda
01-30-2014, 02:57 PM
فرنود که ته کشید, لودگی میآغازد
+
این روز ها که دیگر چنته تهی شده، چگالی پاسخ های زرشکی و لودگی و شعری تان بالا رفته است!
میدونید چرا؟ چون ما با هرکس همچنان که شایسته[٩] ی اوست[١٠] سخن گفته ایم!
بنگاه سفسته یابی - برگ 9 (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D8%A8%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D9%81%D8%B3%D8%AA%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-1344/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-9.html#post59867)
مزدك بامداد
01-30-2014, 03:39 PM
میدونید چرا؟ چون ما با هرکس همچنان که شایسته[٩] ی اوست[١٠] سخن گفته ایم!
بنگاه سفسته یابی - برگ
گویا دوزاری تان تازه افتاده است . چرا که چند ماه بود
که جور دیگر سخن میگفتید تا اینکه چنته تان تهی شد
و ناگهان شایستگی من کاهش یافت !! هر هر !
:e415::e415::e412::e412:
•
kourosh_bikhoda
01-30-2014, 04:26 PM
گویا دوزاری تان تازه افتاده است . چرا که چند ماه بود
که جور دیگر سخن میگفتید تا اینکه چنته تان تهی شد
و ناگهان شایستگی من کاهش یافت !! هر هر !
چند ماه پیش هم همین بوده جانم. همیشه با شما اونطور که شایسته ش بودید سخن گفته شده از طرف من :e409:
البته بستگی به جستارش هم داره ها. مثلن نمیشه که اینجا شما بیاد کورکورانه مزخرف بگید بعد ما دنبالتون راه بیفتیم بع بع کنیم :e40a:
مزدك بامداد
01-30-2014, 04:59 PM
چند ماه پیش هم همین بوده جانم. همیشه با شما اونطور که شایسته ش بودید سخن گفته شده از طرف من :e409:
البته بستگی به جستارش هم داره ها. مثلن نمیشه که اینجا شما بیاد کورکورانه مزخرف بگید بعد ما دنبالتون راه بیفتیم بع بع کنیم :e40a:
گفتم که شما گویا تازه دوزاری تان افتاده که ما کورکورانه(!?) :e415: یاوه میگوییم!؟
گمان برتر این است که وامانده شدید و چنته تان تهی گشته !!:e412:
•
Russell
01-30-2014, 08:35 PM
اگر منظورت منم که اصلا نتیجه ای که شهریار میگه رو منظورم نیست!یعنی قانون عرضه و تقاضا ابداع سرمایه داری نیست،سرمایه داری فقط داره ازش "بهره برداری" میکنه.
در مورد مزایا و درآمد موافق نیستم،یا ما باید "قانون بازار" رو قبول داشته یا "حقوق بگیری".اگر بخوایم "سختی و مشکل بودن" شغل رو لحاظ کنیم نیاز به سیستم حقوق بگیری داریم(چون بازار لزوما به سختی کار اهمیت نمیده) و سیستم حقوق بگیری ادم ها رو وابسته به دولت میکنه که من شدیدا باهاش مخالفم.
سیستم عرضه و تقاضا همونطور که بهش اشاره شده دارای نقض های زیادیه ولی آلترناتیوش از دید من حتی بدتره.
البته گزینه دیگه ای هم وجود داره که من بارها بهش اشاره کردم و اون "پول اعتباری" هست یعنی از حد مشخصی نشه پول رو "انباشت" کرد ولی همچنان سیستم عرضه و تقاضا موجود باشه،اینطور عملا ابرشرکت و سیستم سرمایه داری توان خودش رو از دست میده و در عوض ما یک دولت بزرگ و یک ملت جیره بگیر نداریم.
خب این فرق بین ارزش تبادل است و ارزش مصرف. اینکه اخلاقی کدام است با اینکه چگونه ممکن است تفاوت است، من قبول دارم عملی بودن یا بازده بالاتر در انتخاب سیستم مورد نظر ما موثر است ولی تنها عامل نیست، که اگر بگوییم هست مغالطهیِ توسل به طبیعت کردهایم.
در مورد پول اعتباری هم بنظرم جالب است و اگر مطلب یا لینکداری بدهی بد نیست، ولی آیا را با جایگزین کردن کالای تبادلی مثل طلا یا زمین و... نمیشود دور زد و انباشت مال کرد؟
sonixax
01-31-2014, 12:12 AM
ابزار لودگی نوین ! نوکران پاریس هیلتون
Don't Cry baby
sonixax
01-31-2014, 12:22 AM
بیجاست، به وارونه: یک تریاکی سزا ندارد بگوید که بهمان کس بد است چون تریاک میکشد!
پس هنوز هم هوش نکردید!
پس یعنی یک تریاکی این صلاحیت را ندارند که فرزند خود را از گشتن با رفقای تریاکی منع کند که مبادا تریاکی نشود!!!!
به عبارت ساده تر اگر یک پدر یا مادری تریاکی شد مادامی که زاد و ولد اون در نسل هست همه باید تریاکی بشند :)))
undead_knight
01-31-2014, 03:23 PM
خب این فرق بین ارزش تبادل است و ارزش مصرف. اینکه اخلاقی کدام است با اینکه چگونه ممکن است تفاوت است، من قبول دارم عملی بودن یا بازده بالاتر در انتخاب سیستم مورد نظر ما موثر است ولی تنها عامل نیست، که اگر بگوییم هست مغالطهیِ توسل به طبیعت کردهایم.
در مورد پول اعتباری هم بنظرم جالب است و اگر مطلب یا لینکداری بدهی بد نیست، ولی آیا را با جایگزین کردن کالای تبادلی مثل طلا یا زمین و... نمیشود دور زد و انباشت مال کرد؟
این چند تا از نوشته های معروف راسل هست.
Proposed Roads to Freedom
این بخش رو بخون،توصیه میکنم همشو بخونی چون قشنگ سیستم های مختلفی که مخالفان سرمایه داری مطرح کردند رو تحلیل میکنه و نقاط ضعف و قوتشون رو میگه.
Mehrbod
01-31-2014, 03:54 PM
پس یعنی یک تریاکی این صلاحیت را ندارند که فرزند خود را از گشتن با رفقای تریاکی منع کند که مبادا تریاکی نشود!!!!
به عبارت ساده تر اگر یک پدر یا مادری تریاکی شد مادامی که زاد و ولد اون در نسل هست همه باید تریاکی بشند :)))
این اندازه هم سخت نیست ها؟
کسیکه خود تریاک میکشد نمیتواند پسر تریاکی اش از
روی اینکه تریاکیست بنکوهد, ولی روشنه میتواند خود تریاک کشیدن را
نکوهیده و همچنین فرزند اش را وادار به ترک آن کند (اگر که زیر ١٨ بود).
پس باز تنها چیزیکه به رخ ما کشیدید, کمهوشی خود تان بود :e402:
sonixax
01-31-2014, 10:18 PM
این اندازه هم سخت نیست ها؟
کسیکه خود تریاک میکشد نمیتواند پسر تریاکی اش از
روی اینکه تریاکیست بنکوهد, ولی روشنه میتواند خود تریاک کشیدن را
نکوهیده و همچنین فرزند اش را وادار به ترک آن کند (اگر که زیر ١٨ بود).
پس باز تنها چیزیکه به رخ ما کشیدید, کمهوشی خود تان بود
تایتانیک دختره بود یا پسره ؟!
مزدك بامداد
01-31-2014, 10:58 PM
پس یعنی یک تریاکی این صلاحیت را ندارند که فرزند خود را از گشتن با رفقای تریاکی منع کند که مبادا تریاکی نشود!
سفسته ی شما در این است که تریاکی در پی کوبیدن بچه خود
نیست و دارد از روی "پشیمانی" و آورین بدی که کرده است
چنین پندی میدهد. شما هم اگر از کشتار و بهره کشی پشیمان
شدید و خواستید که از این آورین خود ما را هم بهره مند کنید
خوشامد هستید !!
:e057:
•
پارسیگر
Mehrbod
01-31-2014, 11:49 PM
تایتانیک دختره بود یا پسره ؟!
شما که این روزها بجز تلخکبازی و لودگی چیزی در چنته ندارید,
ولی برای خوانندگان باید بگویم نگرش درستتر را مزدک بالا دادند.
نگرش و پاسخ من هنوز کمی نادرستی داشت زیرا باید نگریست که نکوهشگر آیا از
بالا رفتن در جایگاه داوری خود سودیِ هم میبرد یا خیر (فرجام آیا میدگرد), که در نمونهیِ پدر تریاکی
میتوانیم تا اندازهیِ بالایی بپذیریم نمیبرد و از سر دلسوزی راستین برای فرزند اش است, ولی در جاییکه یک «بردهدار» یا «بهرهکش»
دیگری را به «دستمزدهایِ کم» میایرازد, اینجا دیگر بروشنی میدانیم از سر دلسوزی نیست و همستیز فرنودین دربر خواهد داشت.
با این همه, از دید من همچنان "تنها پذیرفتنی" میماند.
پارسیگر
sonixax
02-01-2014, 01:24 AM
سفسته ی شما در این است که تریاکی در پی کوبیدن بچه خود
نیست و دارد از روی "پشیمانی" و آورین بدی که کرده است
چنین پندی میدهد. شما هم اگر از کشتار و بهره کشی پشیمان
شدید و خواستید که از این آورین خود ما را هم بهره مند کنید
خوشامد هستید !!
ما که دستمان به خون میلیونها نفر آلوده نیست که بخواهیم پشیمان باشیم جانم!
شما که این روزها بجز تلخکبازی و لودگی چیزی در چنته ندارید,
ولی برای خوانندگان باید بگویم نگرش درستتر را مزدک بالا دادند.
نگرش و پاسخ من هنوز کمی نادرستی داشت زیرا باید نگریست که نکوهشگر آیا از
بالا رفتن در جایگاه داوری خود سودیِ هم میبرد یا خیر (فرجام[١] آیا میدگرد[٢]), که در نمونهیِ پدر تریاکی
میتوانیم تا اندازهیِ بالایی بپذیریم نمیبرد و از سر دلسوزی راستین برای فرزند اش است, ولی در جاییکه یک «بردهدار» یا «بهرهکش»
دیگری را به «دستمزدهایِ کم» میایرازد[٣], اینجا دیگر بروشنی میدانیم از سر دلسوزی نیست و همستیز فرنودین[٤] دربر خواهد داشت.
با این همه, از دید من همچنان "تنها پذیرفتنی" میماند.
خوب ما مثل شمال نوار ضبط شده نیستیم که یک چیز را مدام تکرار کنیم! یک بار فوق فوقش دو بار میگوییم دیدیم فهم نکردید و مرغتان کماکان یک پا دارد به جای زدن از وقت با ارزشمان و تکرار مکررات تنها به اشتباه بودن و البته مسخره بودن و در نتیجه اش خنده دار بودن سخنتان اشاره میکنیم و بس.
شما هنوز از درک یک رابطه ساده اقتصادی عاجزید جانم! و به قدری در بلغور کردن مزخرفاتی که بهش باور دارید تعصب به خرج میدهید که حتا یک انتقاد از طرف یک آنارشیست یا سوسیالیست به سیستمتان را بر نمیتابید و بلادرنگ وی را در دسته بهره کشان و مفت خوران و کاسه لیسان قرار میدهید!!! که همین رفتار گواه بر دیکتاتور بودن و عدم تحمل مخالف از طرف شما دارد و بس! چارچنگولی هم دنیا و دستاوردهای سرمایه داری را چسبیده اید ول نمیکنید که اگر بکنید بنا به گفته خودتان کودنید!!! مثل آنهایی که باقی اسلامزدگان را به جهاد و انفجار انتحاری و ... دعوت میکنند و خودشان در دنیای کفار مشغول عیش و نوش هستند!!! (خشم عمومی از تصاویر زندگی پر ناز و نعمت دعوت کنندگان به جهاد (http://www.asriran.com/fa/news/317610/%D8%AE%D8%B4%D9%85-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D9%88%DB%8C%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%BE%D8%B1-%D9%86%D8%A7%D8%B2-%D9%88-%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA-%D8%AF%D8%B9%D9%88%D8%AA-%DA%A9%D9%86%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D9%87-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF))
نکند واقعن فکر میکنید بیش از آنچه پیشتر نوشته ایم و باعث خشمتان شده ایم باید شما را جدی بگیریم ؟ تازه همان هم جدی گرفتن شما نبود بلکه تنها یک گفتگو و بحث بین دو تفکر مختلف بود که همین را هم در درکش به روغن سوزی افتادید :))
مزدك بامداد
02-01-2014, 02:46 PM
ما که دستمان به خون میلیونها نفر آلوده نیست که بخواهیم پشیمان باشیم جانم!
هزاران سال تاریخ بهره کشی و بمب های ناپالم،
چپاول مردم و بنمایه ها، از نفت ایران تا مس
شیلی را نمیتوان با لودگی از میان برد و هیچ کس
نمیتواند ما را در از میان بردن شما، که کرداری
دادوند است، نکوهش نماید!
اگر بار خار است، خود کـِشته ای
و گر پرنیان است، خود رشته ای !
•
پارسیگر
Theodor Herzl
02-01-2014, 03:11 PM
اینها یک جوری از استالین انتقاد میکنند که انگار خودشان فرشته هستند ، من میگویم استالین خونخوار بود شما هم تبهکار هستید! آیا میدانستید حدود ۹۰% جمعیت سرخپوستهای آمریکایی قتلعام شدند؟ کارهایی که آمریکاییها کردند استالین و هیتلر را توی جیبشان میگذارند! در آمریکای شمالی بیش از ۱۰۰ میلیون سرخپوست توسط اروپاییها کشته شدند!
sonixax
02-01-2014, 07:38 PM
هزاران سال تاریخ بهره کشی و بمب های ناپالم،
چپاول مردم و بنمایه[١] ها، از نفت ایران تا مس
شیلی را نمیتوان با لودگی از میان برد و هیچ کس
نمیتواند ما را در از میان بردن شما، که کرداری
دادوند[٢] است، نکوهش نماید!
اگر بار خار است، خود کـِشته ای
و گر پرنیان است، خود رشته ای !
این شمایید که تمام تاریخ بشری را بسته اید به سرمایه داری!!!! و حرف مفت است.
با همین استدلال میشود تمام تاریخ بشر را نیز بست به دیکتاتوری هایی که ایجاد شده اند! همگی هم درست به مانند کمونیسم دنبال کنترل تمام ثروت و قدرت بوده اند. البته کمونیستها زرنگ ترند با جای سیخ داغ با زبان چرب جلو می آیند!!!
در آمریکای شمالی بیش از ۱۰۰ میلیون سرخپوست توسط اروپاییها کشته شدند!
اگر بنا به ملیت باشد کمونیسم و نازیسم و فاشیسم و ... را هم که همین اروپایی ها آوردند !!!
kourosh_bikhoda
02-01-2014, 09:19 PM
گفتم که شما گویا تازه دوزاری تان افتاده که ما کورکورانه(!?) :e415: یاوه میگوییم!؟
گمان برتر این است که وامانده شدید و چنته تان تهی گشته !!:e412:
•
خیر جناب. شما هوش نمیکنید که آدمیزاد ممکنه یک جا یاوه بگه یکجا یاوه نگه. چرا هوش نمیکنید؟ چون انگار شخص ستیزی در رگ و ریشه تان دوانده شده :e415:
تازه ما که با شما مشکل شخصی نداریم. ما با افکار پوچتون داریم میجنگیم. افکار شما هم که همیشه پوچ نیست. در تالار بغلی ممکنه هم سنگر هم بشیم :e404:
آری به این میگن گمان برتر. دوزار یاد بگیرید.:e00e:
kourosh_bikhoda
02-01-2014, 09:22 PM
اینها یک جوری از استالین انتقاد میکنند که انگار خودشان فرشته هستند ، من میگویم استالین خونخوار بود شما هم تبهکار هستید! آیا میدانستید حدود ۹۰% جمعیت سرخپوستهای آمریکایی قتلعام شدند؟ کارهایی که آمریکاییها کردند استالین و هیتلر را توی جیبشان میگذارند! در آمریکای شمالی بیش از ۱۰۰ میلیون سرخپوست توسط اروپاییها کشته شدند!
1. خب شما هم که زبونتون بریده نیست. یه دقت کوچک در پست های مزدک بکنید دوتا یکی داره به این مسائل میپردازه.
2. اینهایی که میگید از طرف کسانی سر زده که به قول شما برده داری میکردند. نه از طرف طرفداران کارگر و انسان و هومن و هومنی و ورزش و آموزش :e105:
مزدك بامداد
02-02-2014, 01:22 AM
این شمایید که تمام تاریخ بشری را بسته اید به سرمایه داری!!!! و حرف مفت است.
با همین استدلال میشود تمام تاریخ بشر را نیز بست به دیکتاتوری هایی که ایجاد شده اند! همگی هم درست به مانند کمونیسم دنبال کنترل تمام ثروت و قدرت بوده اند. البته کمونیستها زرنگ ترند با جای سیخ داغ با زبان چرب جلو می آیند!!!
بیجاست بازهم هوش نکردید، تاریخ هومنی را به بهره کشی بستیم که سرمایه داری
گونه ی نوین آن است و در اینکه تاریخ ، تاریخ بهره کشی هومن از هومن بوده،
هیچ گمانی نیست. دیکتاتوری هم به خودی خود بد نیست، بسته به این است
که دیکتاتور، بهرهوری های رده ی زالوی بهره کش را به پیش ببرد یا اینکه
دیکتاتوری رده ی رنجبران و سازندگان و فراورندگان باشد. پس سنجه باز
در اینجا هم دادوندی یک دیکتاتوری است.
•
پارسیگر
مزدك بامداد
02-02-2014, 01:27 AM
خیر جناب. شما هوش نمیکنید که آدمیزاد ممکنه یک جا یاوه بگه یکجا یاوه نگه. چرا هوش نمیکنید؟ چون انگار شخص ستیزی در رگ و ریشه تان دوانده شده
بیجاست، ما داریم از آغاز هم در باره ی کموینسم و سرمایه داری
سخن میگوییم ( نگرستیزی که یادتان هست!!).
تازه من جایی با شما کله پاچه نخوردم که دید خودینه (شخصی) درباره ی
شما داشته باشم، شما در اینجا پوزیسیون پدافند از سرمایه داری را
دارید و من به این هشتگاه (پوزیسیون) میتازم ولی هنوز دوزاری تان نیفتاده!
پس یاوه نبافید!
•
پارسیگر
sonixax
02-02-2014, 02:25 AM
بیجاست بازهم هوش نکردید، تاریخ هومنی[١] را به بهره کشی بستیم که سرمایه داری
گونه ی نوین آن است و در اینکه تاریخ ، تاریخ بهره کشی هومن[٢] از هومن بوده،
هیچ گمانی نیست. دیکتاتوری هم به خودی خود بد نیست، بسته به این است
که دیکتاتور، بهرهوری[٣] های رده[٤] ی زالوی بهره کش را به پیش ببرد یا اینکه
دیکتاتوری رده ی رنجبران و سازندگان و فراورندگان[٥] باشد. پس سنجه[٦] باز
در اینجا هم دادوندی[٧] یک دیکتاتوری است.
شما هم هوش نکردید که ما تاریخ بشری را به دیکتاتوری بستیم که کمونیسم گونه نوین آن است!!!
این داستان دیکتاتوری چیز بدی نیست و باید همه را زورکی برد بهشت هم جوک جالبی بود! همین شوخ طبعی شماست که باعث میشود دوستتان داشته باشم :e032:
مزدك بامداد
02-02-2014, 02:41 AM
شما هم هوش نکردید که ما تاریخ بشری را به دیکتاتوری بستیم که کمونیسم گونه نوین آن است!!!
این داستان دیکتاتوری چیز بدی نیست و باید همه را زورکی برد بهشت هم جوک جالبی بود! همین شوخ طبعی شماست که باعث میشود دوستتان داشته باشم :e032:
ما هم شمارا دوست داریم ولی همچنان که گفتیم، دیکتاتوری خوب و بد دارد،
برای نمونه دیکتاتوری رضا شاه بزرگ بسیار بهتر از دیکتاتوری عیدی امین بود!
و دیکتاتوری پرولتاریا، آزادی راستین رده ی کارگر و خاموشی بهره کشان است!
•
پارسیگر
sonixax
02-02-2014, 02:51 AM
ما هم شمارا دوست داریم ولی همچنان که گفتیم، دیکتاتوری خوب و بد دارد،
برای نمونه دیکتاتوری رضا شاه بزرگ بسیار بهتر از دیکتاتوری عیدی امین بود!
و دیکتاتوری پرولتاریا، آزادی راستین رده[١] ی کارگر و خاموشی بهره کشان است!
لطف دارید:e032:
ولی دیکتاتوری خوب و بد ندارد! بد و بدتر دارد.
دیکتاتوری جمهوری اسلامی بدتر از دیکتاتوری رضاشاه بزرگ است.
اینکه رضاشاه (که از نظر من به راستی بزرگ است) مملکت را آباد کرده و کلی کارهای خوب کرده دلیل نمیشه که از دیکتاتوریش تعریف و تمجید کنیم. کارهای خوبش به کنار، کارهای بدش هم به کنار.
دیکتاتوری پرولتاریا هم به مانند بقیه نه موقت و نه سازنده و نه هومنیست! تنها و تنها بهانه ایست برای سرکوب هر گونه نظر مخالف. نظام تک حزبی خواه ناخواه نمیتواند مردمی باشد!!
مزدك بامداد
02-02-2014, 03:02 AM
بد و بدتر دارد
بد از بدتر بهتر است.
دیکتاتوری پرولتاریا هم خوب است، نامش غلط انداز است و اینرا روشن کرده ایم.
•
sonixax
02-02-2014, 03:05 AM
بد از بدتر بهتر است.
دیکتاتوری پرولتاریا هم خوب است، نامش غلط انداز است و اینرا روشن کرده ایم.
بله بد از بدتر بهتر است ولی خوب نیست!
مثال همین آویزان شدن مردم به روحانی به خاطر احمدی نژاد!!!! (میخواهم سر به تن یکایکشان نباشد :e421:)
مزدك بامداد
02-02-2014, 03:13 AM
بله بد از بدتر بهتر است ولی خوب نیست!
مثال همین آویزان شدن مردم به روحانی به خاطر احمدی نژاد!!!! (میخواهم سر به تن یکایکشان نباشد :e421:)
:e415::e00e:
درست ولی ما گفتیم که دیکتاتوری پرولتاریا چیزی دیگر و خوب است.
•
sonixax
02-02-2014, 04:12 AM
درست ولی ما گفتیم که دیکتاتوری پرولتاریا چیزی دیگر و خوب است.
ما هم گفتیم چیز بدیست! همینکه جلوی نفس کشیدن هر کسی که به کمونیسم باور ندارد را میگیرد (با برچسبهای مختلفی مانند بورژوا و نوکر امپریالیسم و دهقانِ فلان و ...) به اندازه ی کافی بدش میکند.
kourosh_bikhoda
02-02-2014, 06:57 PM
ازه من جایی با شما کله پاچه نخوردم که دید خودینه[٢] (شخصی) درباره ی
شما داشته باشم، شما در اینجا پوزیسیون پدافند[٣] از سرمایه داری را
دارید و من به این هشتگاه[٤] (پوزیسیون) میتازم ولی هنوز دوزاری تان نیفتاده!
پس یاوه نبافید!
حاج آقا ما که اینجا فقط بر سر این مساله بحث نکردیم. پس هوش کنید که ممکنه در جاهایی یاوه بگید و در جاهایی نگید. بستگی به این داره که چی میگید. فعلن که در مورد کمونیسم دارید یاوه میگید.
ولی حالا اگه خیلی اصرار دارید که در نظر ما همیشه یاوه گو باشید اشکالی نداره. خب باشید.
kourosh_bikhoda
02-02-2014, 06:59 PM
درست ولی ما گفتیم که دیکتاتوری پرولتاریا چیزی دیگر و خوب است.
پس سرانجام دیکتاتوری رو در کمونیسم قبول کردید :e00e:
Theodor Herzl
02-02-2014, 07:43 PM
پس سرانجام دیکتاتوری رو در کمونیسم قبول کردیددیکتاتوری پروتالیا به یک دورهٔ انتقالی از کاپیتالیسم که دیکتاتوری بهره کشان است به یک جامعه کمونیستی میگویند! که در آن از طبقه کارگر حمایت کامل میشود! در شوروی این دورهٔ دیکتاتوری پروتلیا چون حاکمان خوششان آمد چندین دهه ادامه پیدا کرد ولی در تئوری مارکسیستی حکومت شوروی آن utopia کمونیستی مارکس نیست!
kourosh_bikhoda
02-02-2014, 08:26 PM
ولی در تئوری مارکسیستی حکومت شوروی آن utopia کمونیستی مارکس نیست!
میشه دستکم یکی برای ما یک ما به ازاء خارجی از این utopia و آرمانشهر بده؟ یا یک نمودی ازش بده ببینیم چقدر با تجربیات مارکسیست هایی که شخصیت تاریخی بودند فرق داره.
Theodor Herzl
02-02-2014, 08:28 PM
میشه دستکم یکی برای ما یک ما به ازاء خارجی از این utopia و آرمانشهر بده؟ یا یک نمودی ازش بده ببینیم چقدر با تجربیات مارکسیست هایی که شخصیت تاریخی بودند فرق داره.
Kibbutz - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Kibbutz)
سیستم اسرائیلی کیبوتز یک جامعه کامل مارکسیستی هست
Mehrbod
02-02-2014, 09:25 PM
پس سرانجام دیکتاتوری رو در کمونیسم قبول کردید :e00e:
درسته, دیکتاتوری پرولتاریا (نتوانستن در بهرهکشی) همتراز همان دیکتاتوریای است که امروزه در غرب داریم: شما نمیتوانید بردهداری کنید.
در هر دو هم یک شماری میگریند و افسوس میخورند که آزادی ایشان در بهرهکشی یا بردهداری گرفته شده.
پارسیگر
Mehrbod
02-02-2014, 09:26 PM
Kibbutz - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Kibbutz)
سیستم اسرائیلی کیبوتز یک جامعه کامل مارکسیستی هست
ولی تا جاییکه میدانم مارکس جایی سخن از همبازش خاوندی همه چیز
نکرده, بساکه تنها سخن از خاوندیِ ابزار فرآورش (means of production) میباشد.
پارسیگر
Theodor Herzl
02-02-2014, 09:36 PM
ولی تا جاییکه میدانم مارکس جایی سخن از همبازش[١] خاوندی[٢] همه چیز
نکرده, بساکه[٣] تنها سخن از خاوندیِ ابزار فرآورش[٤] (means of production) میباشد.قانون اولیه مارکسیسم "کار کردن به اندازه توانائی... و استفاده به اندازه نیاز" است و کیبوتزها هم بر همین اصل بنا شده است.
From each according to his ability, to each according to his need - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/From_each_according_to_his_ability,_to_each_accord ing_to_his_need)
sonixax
02-02-2014, 10:52 PM
شما نمیتوانید بردهداری کنید.
در دیکتاتوری پرولتاریا شما نمیتواند جیک بزنید! و خواهان کوچکترین تغییرات و اصلاحات باشید و هر کسی که با کمونیسم مخالف باشد باید سرکوب شود.
پیشتر نقل قولش را هم از لنین آورده ام.
پس این چیزی که شما میفرمایید خلاف واقع است.
Mehrbod
02-03-2014, 03:15 PM
قانون اولیه مارکسیسم "کار کردن به اندازه توانائی... و استفاده به اندازه نیاز" است و کیبوتزها هم بر همین اصل بنا شده است.
From each according to his ability, to each according to his need - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/From_each_according_to_his_ability,_to_each_accord ing_to_his_need)
کسرایِ گرامی, من با اینکه "کیبوتز"ها همراستای ِ مهادهای همبازگرایی هستند همداستانم,
ولی این راه دوسوسه نیست و نمیشود گفت آرمان راستین همبازگرایی نیز بیگمان همچو همبودی است.
به دید من خاوندی خودینه (= مالکیت شخصی) همچنان چیز پُرارزشی است و
تا زمانیکه از آن کژبهریسته نشده (مانند بهرهکشیِ دیگران), نباید به آن دست زد.
پ.ن.
با این همه دیدن اینکه نژاد هومنی توانسته همبودهایی مانند را پدید آورد
اُمیدبخش است و نشان میدهد نگرش ما از نیکی سرشتین هومنی بیبنیاد نیست.
پارسیگر
مزدك بامداد
02-03-2014, 03:21 PM
در دیکتاتوری پرولتاریا شما نمیتواند جیک بزنید! و خواهان کوچکترین تغییرات و اصلاحات باشید و هر کسی که با کمونیسم مخالف باشد باید سرکوب شود.
پیشتر نقل قولش را هم از لنین آورده ام.
این هم بیجاست،
این دو باهم یکی نیستند:
١- هر کس خواهان بهسازی و دگرگونی باشد
٢- هرکس با کمونیسم ناسازگار باشد
به زبان دیگر هر کس خواهان بهسازی در راه بهتر پیاده کردن کمونیسم باشد،
کسی با او کاری ندارد ولی کسی که با خود کمونیسم ناسازگار است = کسی
که هوادار بهره کشی هومن از هومن است، به سختی سرکوب میشود .
ایرنگ شما این است که چون ازآغاز کمونیسم را "بد" دانسته اید،
بهسازی و دگرگونی را همانا کنار نهادن کمونیسم برداشت میکنید!
•
پارسیگر
sonixax
02-03-2014, 03:51 PM
این هم بیجاست،
این دو باهم یکی نیستند:
١- هر کس خواهان بهسازی و دگرگونی باشد
٢- هرکس با کمونیسم ناسازگار باشد
به زبان دیگر هر کس خواهان بهسازی در راه بهتر پیاده کردن کمونیسم باشد،
کسی با او کاری ندارد ولی کسی که با خود کمونیسم ناسازگار است = کسی
که هوادار بهره کشی هومن[١] از هومن است، به سختی سرکوب میشود .
ایرنگ[٢] شما این است که چون ازآغاز کمونیسم را "بد" دانسته اید،
بهسازی و دگرگونی را همانا کنار نهادن کمونیسم برداشت میکنید!
پس شد همانی که ما گفتیم :
همه یا کمونیست هستند یا بهره کش - سیاه / سپید.
همه یا با سید علی خامنه ای هستند ، یا بر سید علی خامنه ای.
همه یا با استالین هستند یا بر استالین.
همه یا با خاندان ایل هستند یا بر خاندان ایل.
همه یا با نازیها هستند یا بر نازیها.
در جای دیگر هم ما به روشنی از لنین نقل آوردیم که گفته آنهایی که به دنبال اصلاحات هستند را هم باید سرکوب کرد! همان سیاه و سپید و ممنوعیت حرف زدن و نظر دادن و آزادی بیان.
آن چیز که شما را همرده مسلمانان قرار میدهد و بی اخلاق ترتان میکند این است که از دنیای آزاد سرمایه داری و غرب استفاده میکنید و سخنان خود را میزنید ولی در دنیای خودتان به کل حرف زدن را برای همگان به خصوص آنهایی که پیشتر از آزادی که به شما داده بودند استفاده کردید میبندید!!!
Theodor Herzl
02-03-2014, 03:55 PM
من فکر میکنم اسرائیل یک جامعه ایدهآل است! کسی که میخواهد به روش کمونیستی در کیبوتز زندگی کند آنجا میرود ، کسی هم که میخواهد به سیستم کاپیتالیستی زندگی کند میتواند! کسی که انتخاب کیبوتز را دارد ولی تصمیم میگیرد که بهره بدهد و در سیستم کاپیتالیستی زندگی کند را که به زور نمیشود سوسیالیست کرد! انتخاب آزاد است جایی مثل اسرائیل که شما option کیبوتز را دارید! آنگاه اگر خواستید برویدبهره بدهید به سرمایه دار دیگر ایرادی ندارد!
مزدك بامداد
02-03-2014, 03:57 PM
لنین نقل آوردیم که گفته آنهایی که به دنبال اصلاحات هستند را هم باید سرکوب کرد
:e415:
بیجاست، گاهی از "رفورم" در جایگاه آلترناتیو واژگشت سخن گفته میشود
و رفورمیست از اینرو نامی نکوهیده است و نه کسی که در ساختمان
کمونیسم ، بهسازی میکند، خود لنین بارها بهسازی هایی انجام داده است!
شما که هیچ در باغ نیستید که واژه ها در بستر کمونیسم چه چمی دارند
دچار این یاوه گویی ها میشوید!
•
sonixax
02-03-2014, 04:05 PM
بیجاست، گاهی از "رفورم" در جایگاه آلترناتیو واژگشت سخن گفته میشود
و رفورمیست از اینرو نامی نکوهیده است و نه کسی که در ساختمان
کمونیسم ، بهسازی میکند، خود لنین بارها بهسازی هایی انجام داده است!
شما که هیچ در باغ نیستید که واژه ها در بستر کمونیسم چه چمی دارند
دچار این یاوه گویی ها میشوید!
در بستر اسلامیستها هم مهرورزی اسلامی یعنی اعدام فله ای افراد!
مهم نیست شما چه چیز را میخواهید جا بزنید! مهم عملکرد ، نقل قولها و تاریخچه است که سراسر موید سخنان ماست.
همان طور که اسلامیستها قرآن را تفسیر میکنند تا بگویند نه آن نبوده این بوده! شما هم در اینجا دست به تفسیر میزنید تا بگویید نه آن نبوده این بوده!
خودتان یک پست عقب تر اعتراف کردید که همه یا با کمونیستها هستند یا بر کمونیستها! همین بینش به اندازه کافی اشکال و مشکلات اخلاقی و ... دارد.
مزدك بامداد
02-03-2014, 04:28 PM
خودتان یک پست عقب تر اعتراف کردید که همه یا با کمونیستها هستند یا بر کمونیستها! همین بینش به اندازه کافی اشکال و مشکلات اخلاقی و ... دارد.
اگر بگوییم شما یک خورده هوادار برده داری هستید، میشود؟
یا فلان زن یک خورده باردار است! یا پدر او یک کمی مرده است!
باید یا با بهره کشی همداستان باشید یا نباشید. پرسمان بر سر این
است و گوهره ی درونی کمونیسم هم تنها همین است ! بهره کشی نارواست!
•
sonixax
02-03-2014, 04:32 PM
اگر بگوییم شما یک خورده هوادار برده داری هستید، میشود؟
یا فلان زن یک خورده باردار است! یا پدر او یک کمی مرده است!
باید یا با بهره کشی همداستان باشید یا نباشید. پرسمان بر سر این
است و گوهره ی درونی کمونیسم هم تنها همین است ! بهره کشی نارواست!
شما فرمودید هر کسی که مخالف کمونیسم باشد پس بهره کش است :
کسی که با خود کمونیسم ناسازگار است = کسی
که هوادار بهره کشی هومن[١] از هومن است
این میشود همان همه یا کمونیست هستند یا دزد و بهره کش و آدم کش و برده دار و ...
Theodor Herzl
02-03-2014, 04:36 PM
کمونیسم که یک شاخه نیست ، صدها برداشت مختلف از آن وجود دارد! از سوسیال دموکراسی بگیرید تا juche کرهٔ شمالی! ، من با این سخن مزدک که شما در ابتدا باید بهره کشی را محکوم کنید موافقم ، ولی در همین شوروی کسانی که مخالف بهره کشی بودند ولی مخالف لنینیسم نیز بودند جای سخن نداشتند ، دیگر به تروکستیکستها که نمیشود تهمت بهره کش زد! اما حکومت شوروی خود تروتسکی را ترور کرد و کلی از هوادران او را نیز کشت!
sonixax
02-03-2014, 04:43 PM
کمونیسم که یک شاخه نیست ، صدها برداشت مختلف از آن وجود دارد! از سوسیال دموکراسی بگیرید تا juche کرهٔ شمالی! ، من با این سخن مزدک که شما در ابتدا باید بهره کشی را محکوم کنید موافقم ، ولی در همین شوروی کسانی که مخالف بهره کشی بودند ولی مخالف لنینیسم نیز بودند جای سخن نداشتند ، دیگر به تروکستیکستها که نمیشود تهمت بهره کش زد! اما حکومت شوروی خود تروتسکی را ترور کرد و کلی از هوادران او را نیز کشت!
اینکه کمونیسم و سوسیالیسم هر دو یک کرباسند که نظر من بود و هست. دوستان کمونیسم مخالف این داستان بودند و یحتمل هستند مگر اینکه شرایط ایجاب کند!!!!
در مورد شوروی هم خود شوروی یکی از بزرگترین نظامهای بهره کشی از بشر بوده! و این داستان تا جایی پیش رفته بوده که حس مالکیت بر مردم به حکومت دست داده بوده (کما اینکه به بسیاری از حکومتهای کمونیستی بازمانده دست داده) و تمام آزادیهاشون از جمله آزادی ترک اون جامعه که حق مسلم هر کسی هستش رو ازشون گرفته بود.
مزدك بامداد
02-03-2014, 04:46 PM
این میشود همان همه یا کمونیست هستند یا دزد و بهره کش و آدم کش و برده دار و ...
بیجاست،
روشن است که گروهی ناگاه و بیسواد هم هستند که نمیدانند
کمونیسم چیست و یا از اخوندی کشیشی، روزینامه ی Bild ی
چیزی شنیده اند که کمونیسم بد است و بی خداست و زن های
شمارا از شما میگیرد و ان پولهایی را که زیر بالش قایم کرده اید
از شما میگیرد و اینها و میگویند ما کمونیسم را دوست نداریم !
وگرنه آنهایی که ما نند شما بروشنی از بهره کشی پدافند میکنند
که روشن است چرا با کمونیسم سر ستیز دارند!! پاریس هیلتون!
:e415:
•
مزدك بامداد
02-03-2014, 04:48 PM
کمونیسم و سوسیالیسم هر دو یک کرباسند
:e412::e412::e057:
ایشان از سوسیال دمکراسی سخن گفت که چیزی جدای سوسیالسم است!
کمونیسم و سوسیالیسم هر دو یک چیز هستند، یکی ایین مارکسیسم در
سرایداشت و دیگری ایین مارکسیسم در همبود.
•
sonixax
02-03-2014, 04:50 PM
بیجاست،
روشن است که گروهی ناگاه و بیسواد هم هستند که نمیدانند
کمونیسم چیست و یا از اخوندی کشیشی، روزینامه ی Bild ی
چیزی شنیده اند که کمونیسم بد است و بی خداست و زن های
شمارا از شما میگیرد و ان پولهایی را که زیر بالش قایم کرده اید
از شما میگیرد و اینها و میگویند ما کمونیسم را دوست نداریم !
وگرنه آنهایی که ما نند شما بروشنی از بهره کشی پدافند میکنند
که روشن است چرا با کمونیسم سر ستیز دارند!! پاریس هیلتون!
خوب شد یک رنگ خاکستری هم اضافه کردید! با این حال هنوز فرقی در اصل ماجرا نمیکند که همه یا با کمونیسم هستند، یا بر کمونیسم.
یعنی شما مدعی هستید کسی در این دنیا پیدا نمیشود که از ماهیت کمونیسم خبر داشته باشد و مخالفش هم باشد!!!!!! و اگر باشد حتمن بهره کش است!!!!
ما هم تنها از کاپیتالیسم دفاع میکنیم آن هم در مقابل کمونیسم. یعنی میگوییم سرمایه در دست افراد بهتر از سرمایه در دست دولت است.
sonixax
02-03-2014, 04:50 PM
ایشان از سوسیال دمکراسی سخن گفت که چیزی جدای سوسیالسم است!
کمونیسم و سوسیالیسم هر دو یک چیز هستند، یکی ایین مارکسیسم در
سرایداشت و دیگری ایین مارکسیسم در همبود.
نمیدانم شما بودید یا مهربد که زمانی که من گفتم سوسیالیسم همان کمونیسم است پردید به جانم!!!!
البته سپاس که گفته ما را تائید کردید :e032:
مزدك بامداد
02-03-2014, 04:52 PM
نمیدانم شما بودید یا مهربد که زمانی که من گفتم سوسیالیسم همان کمونیسم است پردید به جانم!!!!
البته سپاس که گفته ما را تائید کردید :e032:
->:e057:
سوسیال دمکراسی چیزی جدای سوسیالسم است
sonixax
02-03-2014, 04:56 PM
سوسیال دمکراسی چیزی جدای سوسیالسم است
سوسیال دموکراسی هم شکل تعدیل شده کمونیسم است وگرنه کماکان همان پخ است.
مزدك بامداد
02-03-2014, 05:02 PM
خوب شد یک رنگ خاکستری هم اضافه کردید! با این حال هنوز فرقی در اصل ماجرا نمیکند که همه یا با کمونیسم هستند، یا بر کمونیسم.
یعنی شما مدعی هستید کسی در این دنیا پیدا نمیشود که از ماهیت کمونیسم خبر داشته باشد و مخالفش هم باشد!!!!!! و اگر باشد حتمن بهره کش است!!!!
ما هم تنها از کاپیتالیسم دفاع میکنیم آن هم در مقابل کمونیسم. یعنی میگوییم سرمایه در دست افراد بهتر از سرمایه در دست دولت است.
نه خب ما فرهود و راستی را گفتیم،
یکی هست مانند شما دلیرانه میگوید من میخواهم دیگران را به گاری ببندم
و برای همین دشمن کمونیسم هستم، یکی هم هست از آخوند شنیده : "کمو"
همان "خدا" هست و " نیست" هم همان نیست، پس کمو نیست = خدا نیست
و یارو کف میکند که من با کمونیسم دشمنم !!
3475
•
مزدك بامداد
02-03-2014, 05:03 PM
سوسیال دموکراسی هم شکل تعدیل شده کمونیسم است وگرنه کماکان همان پخ است.
خب پس شما از راستی های بسیار راست هستید
که یک خورده استخوان هم برای کارگر نمی اندازند!!
•
kourosh_bikhoda
02-03-2014, 07:25 PM
سیستم اسرائیلی کیبوتز یک جامعه کامل مارکسیستی هست
آها. یادم نبود. شهرک اشرف رو هم به لیستتون اضافه کنید.
قرارگاه اشرف - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%A7% D8%B4%D8%B1%D9%81)
Theodor Herzl
02-03-2014, 08:53 PM
آها. یادم نبود. شهرک اشرف رو هم به لیستتون اضافه کنید.
قرارگاه اشرف - WiKiچرا خزعبل میگویی کوروش؟ اشرف چه ربطی به کیبوتز دارد؟ کیبوتز یک جامعه کشاورزی و دامداری هست.
Theodor Herzl
02-03-2014, 08:54 PM
ایشان از سوسیال دمکراسی سخن گفت که چیزی جدای سوسیالسم است!سوسیال دموکراسی خفیفترین درجه سوسیالیسم است که میگوید حالا که زور ما به کاپیتالیسم نمیرسد ، بیایید آن را انسانی تر کنیم با حمایت از سندیکا گری ، بیمه درمانی داشتن و اینها که البته یک مو هم از خرس بکنید غنیمت است!
sonixax
02-04-2014, 01:17 AM
نه خب ما فرهود و راستی را گفتیم،
یکی هست مانند شما دلیرانه میگوید من میخواهم دیگران را به گاری ببندم
و برای همین دشمن کمونیسم هستم، یکی هم هست از آخوند شنیده : "کمو"
همان "خدا" هست و " نیست" هم همان نیست، پس کمو نیست = خدا نیست
و یارو کف میکند که من با کمونیسم دشمنم !!
خیر ما جایی نگفتیم میخواهیم کسی را به گاری ببندیم! اتفاقن ما گفتیم نمیخواهیم ملت را درون کشور خودشان زندانی کنیم و با حرفهای قشنگ قشنگ خرشان کنیم ولی در عمل چند میلیونی از آنها بکشیم به بهانه طرفداری از بورژوازی!!!
sonixax
02-04-2014, 01:21 AM
خب پس شما از راستی های بسیار راست هستید
که یک خورده استخوان هم برای کارگر نمی اندازند!!
نه اتفاقن ما استخوان که چه عرض کنم! کار مجانی هم برای کسانی که توان مالی ندارند انجام میدهیم ولی در عین حال به ایدئولوژی به نام کمونیسم هم باج نمیدهیم.
ما تنها میگوییم کمونیسم اخی است دلایل خود را هم پیشتر گفته ایم و نیازی نیست دوباره بگوییم.
Ouroboros
02-04-2014, 02:34 PM
دوستان نظرشان راجع به این مثال برای توضیح پیشرفتهتر بودن کشورهای کاپیتالیستی چیست؟
« سه نفر در جزیرهای دورافتاده به دام میافتند. نفر دوم زمین میخورد و توان ماهیگیری را از دست میدهد. نفر اول نیمی از صید روزانهی خود را با او تقسیم میکند. اما نفر سوم همهی صید خود را نگاه میدارد و چیزی را با کسی تقسیم نمیکند. در پایان روز نفر سوم ماهیهای بیشتری از نفر اول و دوم خواهد داشت ».
اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفهی اخلاقی و یا نفع جمعی میدانند و میخواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با بردهداری خواهد داشت؟
kourosh_bikhoda
02-04-2014, 05:37 PM
چرا خزعبل میگویی کوروش؟ اشرف چه ربطی به کیبوتز دارد؟ کیبوتز یک جامعه کشاورزی و دامداری هست.
در اشرف همه به یک اندازه کار میکنند. هر کسی هر کاری که بلده. کفاش کار سلمانی رو راه میندازه و برعکس. کسیم بهش بد نمیگذره.
فقط فکر میکنند بیرون از اشرف دنیا جهنم هست و همه در حال سوختنند.
اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفهی اخلاقی و یا نفع جمعی میدانند و میخواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با بردهداری خواهد داشت؟
بله نفع جمعی چیز بیخود و یاوه ایه. تئوریِ "نفع اجتماع برابر با نفع شخصیت ها است" خیلی غریب تر از تئوری "نفع شخصیت ها همان نفع افراد است" است! البته شکی در لزوم وجود کنترل بر اون نیست. در هر دو حالت کنترل نیازه. پس میدونیم که این قضیه رو باید کنار گذاشت.
در رابطه با مثال شما باید بگم که از نظر من هرکسی مجاز و آزاده هرچقدر نیاز و علاقه داره کار کنه، به همون نسبت هم عایدی داشته باشه. نه اینکه عایدی ها رو بدون توجه به مقدار، علاقه و شدت کار/تخصص تقسیم کنیم به بهای اینکه جامعه بی طبقه و عادلی ایجاد کرده باشیم. اینجا عدالت دیگه ای از دست رفته که در نظر گرفته نشده.
مزدك بامداد
02-04-2014, 11:51 PM
نه اتفاقن ما استخوان که چه عرض کنم! کار مجانی هم برای کسانی که توان مالی ندارند انجام میدهیم ولی در عین حال به ایدئولوژی به نام کمونیسم هم باج نمیدهیم.
ما تنها میگوییم کمونیسم اخی است دلایل خود را هم پیشتر گفته ایم و نیازی نیست دوباره بگوییم.
کمونیسم که صدقه و بنگاه نیکوکاری نیست، گرفتن سزامندی خود است.
اگر شما مالیت بالا میدهدید برای این است که درآمد بالایی
از کار دیگران دارید ( به گمان خودتان از کار خودتان است)
و از همان باژ برای اینکه بهره دهان شورش نکنند، به گونه ی
کاریاری ها همبودین، مانند بهداست و پول بیکاری و اینها
به همان ها بخشی پرداخت میشود، چون اینها از تاریخ چشمشان
ترسیده است. بسنده است که این کاریاری ها و این سامانه به هم
بریزد تا کمونیست ها دوباره رو بیایند، درست مانند یونان...
----
ما هم میگوییم که فرنود های شما نادرست هستند که اینجا داریم
گفت و ستیز میکنیم و گرنه میرفتیم Zwiebelrostbraten با هم میخوردیم !
•
پارسیگر
مزدك بامداد
02-04-2014, 11:59 PM
دوستان نظرشان راجع به این مثال برای توضیح پیشرفتهتر بودن کشورهای کاپیتالیستی چیست؟
« سه نفر در جزیرهای دورافتاده به دام میافتند. نفر دوم زمین میخورد و توان ماهیگیری را از دست میدهد. نفر اول نیمی از صید روزانهی خود را با او تقسیم میکند. اما نفر سوم همهی صید خود را نگاه میدارد و چیزی را با کسی تقسیم نمیکند. در پایان روز نفر سوم ماهیهای بیشتری از نفر اول و دوم خواهد داشت ».
اکنون آیا درست است که بگوییم مارکسیستها تقسیم ماهی را وظیفهی اخلاقی و یا نفع جمعی میدانند و میخواهند نفر سوم را وادار به این کار بکنند؟ و اگر بله، پس واداشتن او به ماهیگری چه تفاوتی در ماهیت خود با بردهداری خواهد داشت؟
این نمونه هیچ پیوندی به گره مهادین میان سرمایه داری و هنبازگرایی
که همان بهره کشی هومن از هومن است، ندارد و بیشتر همانند یک
نیکوکاری هومنی است! این نیکوکاری همه جا کمابیش یافت میشود.
داستان شما آنگاه به ستیز سرمایه و کار پیوند می یافت که برای نمونه،
یکی از سه تن، با گفتن این که پروانه ی رسمی ماهی گیری را او
به تنها دارد، دو تن دیگر را به ماهی گیری فرستاده و خود لم میداد و
بهر خود را از شکار آنها، با داشتن این برگه ی کاغذ، میگرفت !
•
پارسیگر
sonixax
02-05-2014, 12:29 AM
کمونیسم که صدقه و بنگاه نیکوکاری نیست، گرفتن سزامندی[١] خود است.
اگر شما مالیت بالا میدهدید برای این است که درآمد بالایی
از کار دیگران دارید ( به گمان خودتان از کار خودتان است)
و از همان باژ[٢] برای اینکه بهره دهان شورش نکنند، به گونه ی
کاریاری[٣] ها همبودین[٤]، مانند بهداست و پول بیکاری و اینها
به همان ها بخشی پرداخت میشود، چون اینها از تاریخ چشمشان
ترسیده است. بسنده است که این کاریاری ها و این سامانه[٥] به هم
بریزد تا کمونیست ها دوباره رو بیایند، درست مانند یونان...
----
ما هم میگوییم که فرنود[٦] های شما نادرست هستند که اینجا داریم
گفت و ستیز میکنیم و گرنه میرفتیم Zwiebelrostbraten با هم میخوردیم !
من تنها چگونه از کار دیگران پول در میاورم! این هم از آن ادعاهای عجیب و غریب کمونیستی بود!!!!!
ما بقی هم که روضه است مزدک گرامی، کمونیسم هم گرفتن حق خود نیست بلکه قبضه کردن کل قدرت و ثروت است توسط عده ای محدود که خود را رهبر عزیز مینامند و بقیه جامعه را کلهم اجمعین تحت کنترل و مالکیت مستقیم خود در میاورند!
اگر کمونیسم به راستی به دنبال برقراری عدالت بود میرفت به دنبال بهره مندی همه به میزان شایستگیشان از قدرت + ثروت . در صورتی که در کمونیسم میدانیم که اینچنین نیست و قدرت + ثروت باید در دست دولت باشد و تنها از ثروت به جامعه اندکی صدقه میدهد و مابقی همگی خرج خود دولت و جنگ سرد و دشمن خیالی به نام بورژوا و امپریالیسم و ... میشود!
اصولن کمونیسم بدون دشمن توانایی ابراز موجودیت هم نخواهد داشت! کمونیستها هم تا به امروز در برابر دشمن وامانده و ضعیف هستند و تمام زورشان را بر سر همان مردمی خالی میکند/کرده اند که دم از دفاع از حقوقشان میزند.
مزدك بامداد
02-05-2014, 12:34 AM
قدرت + ثروت باید در دست دولت باشد و تنها از ثروت به جامعه اندکی صدقه میدهد
اینرا پیشتر گفتیم ، دارایی و توان ازکار رنجبران و کارگران می آید
و هیچ ناروا نیست که بدست دوکت کارگری گردانندگی شود.
مهند همان است که دولت نماینده ی کارگران باشد و نه ابزار
سرکوب بهره کشان. چرا که هیچ همبودی بی گردانندگی نمیشود.
---
روشن است که سرمایه دار و بهره کش، چنبین چیزی را دوست ندارد
و چیزی را که از کار دیگران میدزد ، به پای "کار" و زرنگی ! خود مینویسد!
•
پارسیگر
sonixax
02-05-2014, 12:35 AM
کمونیسم که صدقه و بنگاه نیکوکاری نیست، گرفتن سزامندی[١] خود است.
اگر شما مالیت بالا میدهدید برای این است که درآمد بالایی
از کار دیگران دارید ( به گمان خودتان از کار خودتان است)
و از همان باژ[٢] برای اینکه بهره دهان شورش نکنند، به گونه ی
کاریاری[٣] ها همبودین[٤]، مانند بهداست و پول بیکاری و اینها
به همان ها بخشی پرداخت میشود، چون اینها از تاریخ چشمشان
ترسیده است. بسنده است که این کاریاری ها و این سامانه[٥] به هم
بریزد تا کمونیست ها دوباره رو بیایند، درست مانند یونان...
----
ما هم میگوییم که فرنود[٦] های شما نادرست هستند که اینجا داریم
گفت و ستیز میکنیم و گرنه میرفتیم Zwiebelrostbraten با هم میخوردیم !
بهتر بود امیر مساله را طور دیگری باز میکرد :
شخص اول و دوم با سنگ و دست خالی و ... میروند ماهیگیری و در جریان ماهیگیری یا اصلن ماهی گیرشان نمی آید یا اگر بیاید بسیار اندک و کم است.
شخص سوم به خاطر استعدادی که دارد یک تور ماهیگیری با علف و ... درست میکند و به راحتی صدها ماهی میگیرد.
شخص اول و دوم که گشنه مانده اند به شخص سوم مراجعه میکنند و شخص سوم میگوید تنها در صورتی تورش را در اختیار آنان میگذارد که سهم بیشتری از ماهیگیری داشته باشد.
شخص اول و دوم با یک سنگ به سر شخص سوم کوبیده وی را میکشند تور را بر میدارند میروند ماهی میگیرند! دست آخر هم دوتایی سر تور دعواشون میشه همدیگر را میکشند!!!!!! (اصولن دلیل انشعاب مداوم احزاب کمونیستی هم همین است)
در اینجا نه تنها دزدی از شخص سوم صورت گرفته! بلکه قتل هم صورت گرفته تنها و تنها به خاطر اینکه شخص اول و دوم کم استعداد تر هستند و نمیتوانند تور درست کنند.
پس یا می آیند و مدل سرمایه داری را قبول میکنند و هم خودشان سیر میشوند و به مغز مبارک هم فشار نمیاورند! یا نهایتن همگی با هم از بین میروند.
sonixax
02-05-2014, 12:36 AM
اینرا پیشتر گفتیم ، دارایی و توان ازکار رنجبران و کارگران می آید
و هیچ ناروا نیست که بدست دوکت کارگری گردانندگی شود.
مهند[١] همان است که دولت نماینده ی کارگران باشد و نه ابزار
سرکوب بهره کشان. چرا که هیچ همبودی[٢] بی گردانندگی نمیشود.
---
روشن است که سرمایه دار و بهره کش، چنبین چیزی را دوست ندارد
و چیزی را که از کار دیگران میدزد ، به پای "کار" و زرنگی ! خود مینویسد!
ما هم پیشتر برای شما توضیح دادیم که تمرکز قدرت و ثروت برابر است با ایجاد فساد! لذا یک دولت هرگز نمیتواند نماینده جامعه باشد مگر آنکه بی اختیار و بی قدرت و ثروت باشد و تنها نهادی اجرایی باشد برای اجرای اوامر جامعه.
Mehrbod
02-05-2014, 12:43 AM
ما هم پیشتر برای شما توضیح دادیم که تمرکز قدرت و ثروت برابر است با ایجاد فساد! لذا یک دولت هرگز نمیتواند نماینده جامعه باشد مگر آنکه بی اختیار و بی قدرت و ثروت باشد و تنها نهادی اجرایی باشد برای اجرای اوامر جامعه.
= هم خر هم خرما
برای ما هم بگویید چگونه دولتی که هیچ زور و توانی پشت اش
نیست میتواند در برابر میلیاردها دلار بهرهکشی که یک تنه ٥ تا
کشور را توی جیب اش میگذارد دچار گندیدگی و کژروی نشود؟
برای اجرای اوامر جامعه.
= سرمایهدار بهرهکش
پ.ن.
پیشتر هم این توضیح را آورده بودید, هم شما هم Dariush هم چند تن دیگر, ولی هر
چه ما خواستیم, درخواستیم, بازخواستیم که برای ما از چگونگی و سازوکار فرایند پردهبردارید, برنداشتید که برنداشتید ...
پارسیگر
sonixax
02-05-2014, 01:32 AM
برای ما هم بگویید چگونه دولتی که هیچ زور و توانی پشت اش
نیست میتواند در برابر میلیاردها دلار بهرهکشی که یک تنه ٥ تا
کشور را توی جیب اش میگذارد دچار گندیدگی و کژروی نشود؟
مشکل اصلی شما این است که جامعه ی بدون دولت یا با دولت بدون قدرت را اصلن نمیتوانید متصور شوید! البته من هم چنین مشکلی را پیشتر داشتم اکنون ندارم.
= سرمایهدار بهرهکش
پ.ن.
پیشتر هم این توضیح را آورده بودید, هم شما هم @Dariush هم چند تن دیگر, ولی هر
چه ما خواستیم, درخواستیم[١], بازخواستیم که برای ما از چگونگی و سازوکار[٢] فرایند پردهبردارید, برنداشتید که برنداشتید ...
دولتی که مالک تمام قدرت و ثروت باشد قطعن فاسد است/میشود و تمامی نمونه های تاریخی تا کنون چیزی غیر از این را نشان نداده اند.
ساز و کاری که دولت در اختیار جامعه باشد و نه جامعه در اختیار دولت چیز چندان پیچیده ای نیست به خصوص با تکنولوژیهایی که همین الان در دسترس داریم.
تصویب قوانین میتواند به جای آنکه به تائید نمایندگان جامعه برسد مستقیمن به تائید تک تک اعضای آن جامعه برسد، نمونه سوئیس نشان داده که چنین چیزی شدنیست. (قوانین از طرف افرادی از جامعه در رسانه ها پیشنهاد میشوند ، زمانی که موافقت بیش از صد هزار نفر را جلب کرد به رفراندوم عمومی گذاشته میشود)
تنها باید شرایطی را مهیا کرد که حقوق اقلیت پایمال نشود، برقراری این شرایط میتواند با تصویب یک قانون اساسی اصولی و تقسیم عادلانه قدرت (و نه ثروت به تنهایی) صورت گیرد.
در نهایت دولت میشود مجری خواست آن جامعه که توسط قوانینی که مستقیمن به تائید اعضای آن رسیده، دولت باید تنها و تنها نقش یک مرکز کنترل را بازی کند که فرمانش را نه از رئیس جمهور و صدر اعظم و یک سری نماینده چاچول باز بلکه از جامعه میگیرد. در اینجا دولت تنها نقش هماهنگ کننده کارها را بر عهده خواهد داشت.
Ouroboros
02-05-2014, 07:01 AM
این نمونه هیچ پیوندی به گره مهادین میان سرمایه داری و هنبازگرایی
که همان بهره کشی هومن از هومن است، ندارد و بیشتر همانند یک
نیکوکاری هومنی است! این نیکوکاری همه جا کمابیش یافت میشود.
داستان شما آنگاه به ستیز سرمایه و کار پیوند می یافت که برای نمونه،
یکی از سه تن، با گفتن این که پروانه ی رسمی ماهی گیری را او
به تنها دارد، دو تن دیگر را به ماهی گیری فرستاده و خود لم میداد و
بهر خود را از شکار آنها، با داشتن این برگه ی کاغذ، میگرفت !
•
پارسیگر
ما دربارهی یک جنبهی دیگری از سرمایهداری صحبت میکنیم، بحث تکلیف محصول نهایی کار است، فعلا کاری به ابزار تولید نداریم. ولی بیش از آن، بحث تکلیف اعضای جامعه است که حاضر به کشیدن بار خود نمیشوند که برخلاف نظر شما، گسترهی بسیار وسیعتری از «سرمایهداران» را شامل میشود. در شوروی سابق ما میبینیم که روسیه از دو، تا چهل برابر آنچه را از جماهیر دیگر وارد میکرد را به آنها صادر میکرد، به زبان بازاری، بار آنها را میکشید. بجز انهم بحث اعضایی از جامعه است که حاضر به کشیدن بار دیگران نیستند. تکلیف اینها در سیستم سوسیالیستی چه میشود؟ اگر کسانی که مولد مازاد هستند حاضر به همیاری از غیرمولدان(که در هر جامعهای به هر دلیلی وجود خواهند داشت)نشوند تکلیف چیست؟ در قالب همین مثال بالا، شما آیا اجازه میدهید که نفر سوم ماهیهای خود را تماما نگاه بدارد؟ اگر بله، پس چگونه میخواهید از ظهور دوبارهی اختلاف طبقاتی جلوگیری بکنید؟ اگر نه، پس چگونه برگرفتن ماهیهای او با زور دزدی و واداشتنش به کار دوباره بردهداری نیست؟
Theodor Herzl
02-05-2014, 08:47 AM
مشکل اصلی شما این است که جامعه ی بدون دولت یا با دولت بدون قدرت را اصلن نمیتوانید متصور شوید! البته من هم چنین مشکلی را پیشتر داشتم اکنون ندارم.این از نا آگاهی شما از کمونیسم و لنینیسم سرچشمه میگیرد! خود لنین یک آنارشیست بود و به دولت کارگری به یک دورهٔ گذار از کاپیتالیسم به آنارشیسم نگاه میکرد! پس لزوما یک کمونیست که مهربد هست باید یک آنارشیست باشد! مگر اینکه مهربد غیر این را بگوید که کمونیست نیست!
Ouroboros
02-05-2014, 10:34 AM
این از نا آگاهی شما از کمونیسم و لنینیسم سرچشمه میگیرد! خود لنین یک آنارشیست بود و به دولت کارگری به یک دورهٔ گذار از کاپیتالیسم به آنارشیسم نگاه میکرد! پس لزوما یک کمونیست که مهربد هست باید یک آنارشیست باشد! مگر اینکه مهربد غیر این را بگوید که کمونیست نیست!
کاپیتالیسم: مالکیت خصوصی بر ابزار تولید.
سوسیالیسم: مالکیت دولتی بر ابزار تولید.
کمونیسم: مالکیت عمومی غیرمتمرکز بر ابزار تولید، برچیدن دولت، کشور، ملت، طبقه و ...
آنارشیسم:مالکیت عمومی غیرمتمرکز بر ابزار تولید، برچیدن دولت، کشور، ملت، طبقه و ...
نقطهی اختلاف بر سر مرحلهی گذار است، ما میگوییم دولت در ذات خود سرکوبگر است و هیچ مشخص نیست که فردای انقلاب نوک پیکان سرکوب را به روی ما برنگرداند، مارکسیستها میگویند مسئله ذات دولت نیست بلکه جهتمندی آنست و دولتی که به خدمت پرولتاریا درآمده سرکوبش هم خواستنی و به سود بیشترین میزان مردم خواهد بود. ما میگوییم بیایید همان فردای انقلاب به کمونیسم برسیم، آنها میگویند که نمیشود و باید آرامآرام جامعه را به موقعیتی چنان آرمانی نزدیک کرد. هر دو طرف استدلالات جالبی دارند ولی در پایان نمیتوانیم به توافق برسیم و دو جناح باقی میمانیم.
در تجربهی تاریخی هم هرگاه با یکدیگر متحد شدهایم و سرمایهداری را ساقط کردهایم، فردای انقلاب همان برگشتن نوک پیکان به سوی خود بدنهی انقلاب رخ داده و شما، ما را کشتهاید!
حالا ولی اشکالی ندارد گذشتهها گذشته، قول بدهید که دیگر نمیکشید ما قبول میکنیم. :e056::e306:
undead_knight
02-05-2014, 12:34 PM
کاپیتالیسم: مالکیت خصوصی بر ابزار تولید.
سوسیالیسم: مالکیت دولتی بر ابزار تولید.
کمونیسم: مالکیت عمومی غیرمتمرکز بر ابزار تولید، برچیدن دولت، کشور، ملت، طبقه و ...
آنارشیسم:مالکیت عمومی غیرمتمرکز بر ابزار تولید، برچیدن دولت، کشور، ملت، طبقه و ...
نقطهی اختلاف بر سر مرحلهی گذار است، ما میگوییم دولت در ذات خود سرکوبگر است و هیچ مشخص نیست که فردای انقلاب نوک پیکان سرکوب را به روی ما برنگرداند، مارکسیستها میگویند مسئله ذات دولت نیست بلکه جهتمندی آنست و دولتی که به خدمت پرولتاریا درآمده سرکوبش هم خواستنی و به سود بیشترین میزان مردم خواهد بود. ما میگوییم بیایید همان فردای انقلاب به کمونیسم برسیم، آنها میگویند که نمیشود و باید آرامآرام جامعه را به موقعیتی چنان آرمانی نزدیک کرد. هر دو طرف استدلالات جالبی دارند ولی در پایان نمیتوانیم به توافق برسیم و دو جناح باقی میمانیم.
در تجربهی تاریخی هم هرگاه با یکدیگر متحد شدهایم و سرمایهداری را ساقط کردهایم، فردای انقلاب همان برگشتن نوک پیکان به سوی خود بدنهی انقلاب رخ داده و شما، ما را کشتهاید!
حالا ولی اشکالی ندارد گذشتهها گذشته، قول بدهید که دیگر نمیکشید ما قبول میکنیم. :e056::e306:
"ان شااله گربه است؟!":)))
از دید من مشکل پایه ای تر از این حرفاست،کلا من "انقلاب های کلاسیک" رو ناکارامد و نامشروع میبینم،چون مجبور به سرکوب و اعدام هستند.انقلابی که توش نیاز نباشه کسی رو سرکوب کرد یک انقلاب نرم و ناشی از یک نافرمانی مدنی گسترده هست نه حمله به مراکز دولتی و سرنگونی حکومت.
Ouroboros
02-05-2014, 12:45 PM
از دید من مشکل پایه ای تر از این حرفاست،کلا من "انقلاب های کلاسیک" رو ناکارامد و نامشروع میبینم،چون مجبور به سرکوب و اعدام هستند.انقلابی که توش نیاز نباشه کسی رو سرکوب کرد یک انقلاب نرم و ناشی از یک نافرمانی مدنی گسترده هست نه حمله به مراکز دولتی و سرنگونی حکومت.
هر چیزی که نیازمند سرکوب بود که الزاما نامشروع نیست، بردن از نازیها و متوقف کردن ماشین جنایات جنگی آنها هم نیازمند سرکوب بود. مسئله اینست که سرکوب سیستماتیک نباشد، یعنی بعد بوروکراتیک پیدا نکند زیرا بوروها گرایش ذاتی به تداوم بقا دارند و ماشین سرکوب را حتی پس از نابودی تمام عناصر نامطلوب همچنان سرپا نگاه میدارند. سرنگونی حکومت هم از واجبات دارای تقدم است، چراکه نیروی قهری سرکوب مستقیم دارد و نافرمانی مدنی شما را به خاک و خون میکشد، یا آنکه تنها اجازهی تغییر روبنایی و ظاهری به شما میدهد و بدنهی نظام حاکم را باقی نگه میدارد.
اما سرنگونی دولت و تسخیر قدرت سیاسی گام آخر نیست(برخلاف گمان مارکس)، و تازه آغاز راه خواهد بود. بدبختی بزرگ همهی ما اینست که آن «عناصر نامطلوب» فقط سرمایهداری و عمال آن نیستند. کسان دیگری هم باید سرکوب بشوند که سیستم فکری چپ کنونی حاضر به پذیرش آن نیست و بعد از انقلاب در اوج مخاطرات متصور وادار به برخورد با آن میشود چون اگر نیاز به سرکوب آنها را بپذیرید شاید دلیل وجودی خود را انکار کرده باشد. چه کسانی هستند این عناصر نامطلوب ِ مگو؟ لومپنپرولتاریا. بعدا در اینباره بیشتر خواهم نوشت.
انقلابات ناکارآمد اما خب شاید باشند، چون در تجربه همهی آنها نتایج فاجعهآمیزی داشتهاند.
Theodor Herzl
02-05-2014, 07:22 PM
کاپیتالیسم: مالکیت خصوصی بر ابزار تولید.
سوسیالیسم: مالکیت دولتی بر ابزار تولید.
کمونیسم: مالکیت عمومی غیرمتمرکز بر ابزار تولید، برچیدن دولت، کشور، ملت، طبقه و ...
آنارشیسم:مالکیت عمومی غیرمتمرکز بر ابزار تولید، برچیدن دولت، کشور، ملت، طبقه و ...
نقطهی اختلاف بر سر مرحلهی گذار است، ما میگوییم دولت در ذات خود سرکوبگر است و هیچ مشخص نیست که فردای انقلاب نوک پیکان سرکوب را به روی ما برنگرداند، مارکسیستها میگویند مسئله ذات دولت نیست بلکه جهتمندی آنست و دولتی که به خدمت پرولتاریا درآمده سرکوبش هم خواستنی و به سود بیشترین میزان مردم خواهد بود. ما میگوییم بیایید همان فردای انقلاب به کمونیسم برسیم، آنها میگویند که نمیشود و باید آرامآرام جامعه را به موقعیتی چنان آرمانی نزدیک کرد. هر دو طرف استدلالات جالبی دارند ولی در پایان نمیتوانیم به توافق برسیم و دو جناح باقی میمانیم.
در تجربهی تاریخی هم هرگاه با یکدیگر متحد شدهایم و سرمایهداری را ساقط کردهایم، فردای انقلاب همان برگشتن نوک پیکان به سوی خود بدنهی انقلاب رخ داده و شما، ما را کشتهاید!
حالا ولی اشکالی ندارد گذشتهها گذشته، قول بدهید که دیگر نمیکشید ما قبول میکنیم.من خودم به روش انقلابی گری لنینی اعتقاد ندارم ، به نظرم نظریه خرشچف که باید سوسیالیسم ذره ذره تزریق بشود به یک جامعه بهتر است! ذره ذره سوسیالیسم را تزریق به یک جامعه میکنید که تا به خودشان بیایند کمونیسم آنجا برقرار شده است! برای همین من از سوسیال دموکراسی حمایت میکنم به عنوان مرحله ابتدایی رسیدن به کمونیسم و آنارشیسم!
sonixax
02-05-2014, 08:49 PM
این از نا آگاهی شما از کمونیسم و لنینیسم سرچشمه میگیرد! خود لنین یک آنارشیست بود و به دولت کارگری به یک دورهٔ گذار از کاپیتالیسم به آنارشیسم نگاه میکرد! پس لزوما یک کمونیست که مهربد هست باید یک آنارشیست باشد! مگر اینکه مهربد غیر این را بگوید که کمونیست نیست!
مطمئن باشید آگاهی یک فرد سابفن کمونیست از شمای تازه سوسیالیست در مورد کمونیسم ولنینیسم و ... بسیار بسیار بیشتر است. این را من برای شما گارانتی میکنم.
کمونیسم در عمل به دنبال حذف دولت نیست! تنها در شعار به دنبال حذف نیروهای پلیسی که بنا به استدلال آنها در خدمت بورژوازی هستند هستش و شاید محدود کردن و حذف دولت مرکزی باشد و بس .
در کمونیسم شما همواره نیازمند یک منبع قانونگذاری و مرکز قدرت دارید ، حالا هر اسمی دوست دارید رویش بگذارید- حکومت کمونیستی ، حکومت شوراها یا هر چیز دیگر.
در مدلی که من در باره اش حرف میزنم دولت حذف نمیشود بلکه تنها تبدیل میشود به یک ابزار اجرایی - یک مرکز مدیریت که فرمان را از جای دیگری میگیرد.
در مورد آنارشیسم هم تا کنون نظری نداده ام (سوای دسته بندی اش در دار و دسته حکومتهای سوسیالی) چون تنها ایده اش روی کاغذ است و بس و تا کنون هرگز در وسعت زیاد و بزرگ آزموده نشده پس نمیتوان گفت موفق است یا به درد نخور!
همچنین آن زمان که ما میگفتیم سوسیالیسم و کمونیسم و .. همگی یکی هستند که به ما حمله میکردید (جبهه کمونیستهای سایت) که ناآگاهی و اینها یکی نیستند و ... اکنون چه شده یک دفعه ای همه یکی شدند ؟!
ببینید کسرا جان منظور من از سوسیالیسم هر شکلی از سوسیالیسم است شامل :
سوسیال دموکراسی (که این اصلاح طلبهای فعلی هم یک کاریکاتور از این هستند)
لنینیسم
مارکسیسم لنینیسم
مارکسیسم
کمونیسم
آنارشیسم (با پوزش فراوان از آنارشی گرامی )
نازیسم
کالکتیویسم (که همه چیز هم از گور همین بلند میشه)
وقتی در مدل سوسیالیستی/کمونیستی انسانها هم ابزار دیده میشوند
بماند که به یکباره سوسیالیسم و کمونیسم و ... همگی یکی شدند و ما شدیم ناآگاه و نادان و بی اطلاع و .... :e057:
Theodor Herzl
02-06-2014, 03:23 AM
مطمئن باشید آگاهی یک فرد سابفن کمونیست از شمای تازه سوسیالیست در مورد کمونیسم ولنینیسم و ... بسیار بسیار بیشتر است. این را من برای شما گارانتی میکنم.من هم از خانواده کمونیست میآیم ، پدر بزرگ من یکی از دریافت کنندههای مدال انقلاب اکتبر بوده است
Order of the October Revolution - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Order_of_the_October_Revolution)
کمونیسم در عمل به دنبال حذف دولت نیست! تنها در شعار به دنبال حذف نیروهای پلیسی که بنا به استدلال آنها در خدمت بورژوازی هستند هستش و شاید محدود کردن و حذف دولت مرکزی باشد و بس .
من در عمل نگفتم ، در تئوری گفتم به صورت تئوریک خود لنین نیز در انتها خواهان حذف دولت بوده است و " حکومت کارگری " در کمونیسم سنتی تنها یک مرحله گذار است و نه هدف نهایی!
Withering away of the state - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Withering_away_of_the_State)
sonixax
02-06-2014, 03:32 AM
من هم از خانواده کمونیست میآیم ، پدر بزرگ من یکی از دریافت کنندههای مدال انقلاب اکتبر بوده است
خوب من هم خودم کمونیست بوده ام (متاسفانه) و هم از بچگی در میان کمونیستها بزرگ شدم (خوشبختانه)!
بر خلاف باور امیر گرامی و جناب مزدک و سایر دوستان هم خیلی بیشتر از یک برگ از نوشتار مارکس و لنین و انگلس و ... را خوانده ام.
من در عمل نگفتم ، در تئوری گفتم به صورت تئوریک خود لنین نیز در انتها خواهان حذف دولت بوده است و " حکومت کارگری " در کمونیسم سنتی تنها یک مرحله گذار است و نه هدف نهایی!
شما جای دیگر فرموده بودید :
فقط که به حرف نباید بسنده کرد میلاد ، باید ببینی در عمل حکومت چکار میکند ، مثلا جمهوری اسلامی میگوید ضدّ امپریالیست و حکومت زحمت کشان است ، ولی آیا یک کپیتالیسم هار در ایران حاکم نیست! در آلمان که هنری فورد تانک میساخت ، همین اسکار شیندلر که یهودیها رو نجات داد کارخانه داشت ، همه ابزار تولید خصوصی بودند .. این حکومت را نمیشود ضدّ کاپیتالیسم دانست
خلاصه اینکه برای ما روشن کنید بلاخره به حرف است یا به عمل ؟
وقتی طعم شیرین قدرت و ثروت مطلق زیر دندان کسی برود دیگر از آن دل نمیکند در نتیجه این مرحله گذار در کمونیسم تنها و تنها یک افسانه است. در اینجا آنارشیسم بیشتر میتواند ادعای اخلاقی بودن و شدنی بودن داشته باشد چرا که راهش برای برکناری دولت از تمرکز قدرت و ثروت در دستان دولتی که قرار است حذف شود!!!!!!!!!!! عبور نمیکند.
kourosh_bikhoda
02-06-2014, 05:17 PM
تئوری جدیدی در اقتصاد هست که البته در حاشیه قرار داره و میگه ارزش واقعی کار هرکسی به اندازه آن ضررهایی هست که در صورت حذفش بوجود میاد. من نمیگم این تئوری کاملن درسته. ولی از طرفی هم بهترش در نظر بگیرید که چرا هوا و اکسیژن مجانیه، آب خوردنی پولیه و خاویار گرانبهاست؟ دلیلش در دسترس بودن اینهاست. اگر خاویار هم به اندازه ای زیاد بود که بشه بی واسطه و راحت بهش دسترسی داشت مجانی میشد. ظاهرن اینها با هم در تضادند. یعنی خاویاری که اگر حذفش کنید، ضرری نزدیک به صفر میگیرید ولی دسترسی کمش اونو گرون کرده همچنان گرون مونده. در مورد آب هم همینطور. اگر حذفش کنید ضرری بی نهایت میبینید ولی دسترسی زیادش اونو ارزون کرده. بنابر این به نظر من معیار "دسترسی" وزن بیشتری داره.
حالا در نظر بگیرید که چرا یک کارگز ساده (بیسواد، بی دانش) ارزانتر از یک کارگر کاهر، ارزانتر از یک سرپرست مجرب، ارزانتر از یک مدیر تولید، ارزانتر از یک طراح سیستم، ارزانتر از یک مدیر کارخانه، ارزانتر از یک سرمایه گذار هست. به این خاطر که معیار دسترسی در هر کدام از اینها متفاوته.
undead_knight
02-07-2014, 07:45 PM
هر چیزی که نیازمند سرکوب بود که الزاما نامشروع نیست، بردن از نازیها و متوقف کردن ماشین جنایات جنگی آنها هم نیازمند سرکوب بود. مسئله اینست که سرکوب سیستماتیک نباشد، یعنی بعد بوروکراتیک پیدا نکند زیرا بوروها گرایش ذاتی به تداوم بقا دارند و ماشین سرکوب را حتی پس از نابودی تمام عناصر نامطلوب همچنان سرپا نگاه میدارند. سرنگونی حکومت هم از واجبات دارای تقدم است، چراکه نیروی قهری سرکوب مستقیم دارد و نافرمانی مدنی شما را به خاک و خون میکشد، یا آنکه تنها اجازهی تغییر روبنایی و ظاهری به شما میدهد و بدنهی نظام حاکم را باقی نگه میدارد.
اما سرنگونی دولت و تسخیر قدرت سیاسی گام آخر نیست(برخلاف گمان مارکس)، و تازه آغاز راه خواهد بود. بدبختی بزرگ همهی ما اینست که آن «عناصر نامطلوب» فقط سرمایهداری و عمال آن نیستند. کسان دیگری هم باید سرکوب بشوند که سیستم فکری چپ کنونی حاضر به پذیرش آن نیست و بعد از انقلاب در اوج مخاطرات متصور وادار به برخورد با آن میشود چون اگر نیاز به سرکوب آنها را بپذیرید شاید دلیل وجودی خود را انکار کرده باشد. چه کسانی هستند این عناصر نامطلوب ِ مگو؟ لومپنپرولتاریا. بعدا در اینباره بیشتر خواهم نوشت.
انقلابات ناکارآمد اما خب شاید باشند، چون در تجربه همهی آنها نتایج فاجعهآمیزی داشتهاند.
خب من توی سیستم اخلاقی مورد نظرم یه دوگانگی دارم،بخشی که شبیه Normative ethics هست(شبیه،چون من نمیپذیرم اخلاقی هستند) و من میپذیرم بعضی جاها ما ناگذیر به یک سری کارها هستیم که از دید من اخلاقی نیست و به همین دلیل همیشه باید دنبال راهی باشیم که از این ها اجتناب کنیم.
بنابراین من خشونت رو یک داروی با عوارض جانبی زیاد میدونم که همیشه اولویت اینه ازش استفاده نشه.
مشکل بعدیم هم اینه سرکوب "نامتمرکز موثر" رو تقریبا ناشدنی میدونم،یعنی اگر گروهی اینقدر قوی هست که نیاز به سرکوبش هست باید به صورت متمرکز باهاش مبارزه کرد. برای چنین کاری نمیشه نیروی "انقلابی" رو مفید دونست چون قدرت انقلاب در انفجاری و ناگهانی بودنش هست که حکومت رو سرنگون میکنه و باقی سرکوب ها به گردن "بوروکرات" ها هست.
نافرمانی مورد نظر من محدود چند تظاهرات یا حضور توی خیابان ها نیست،چیزیی هست که مثل خود آنارشیسم(هرچند در درجاتی پایین تر) ایده آله،نافرمانی مدنی مثلا به صورت اعتصاب سراسری،در این مدل حکومت به معنای واقعی کلمه شات داون میشه و هزینه انجامش هم خیلی کمه،هرچند رسیدن جامعه به این وضعیت که جمعیت قابل توجهی حاضر باشند چنین کاری رو بکنند، خود به خود به معنای مرگ حکومته.
مزدك بامداد
02-08-2014, 12:16 AM
بهتر بود امیر مساله را طور دیگری باز میکرد :
شخص اول و دوم با سنگ و دست خالی و ... میروند ماهیگیری و در جریان ماهیگیری یا اصلن ماهی گیرشان نمی آید یا اگر بیاید بسیار اندک و کم است.
شخص سوم به خاطر استعدادی که دارد یک تور ماهیگیری با علف و ... درست میکند و به راحتی صدها ماهی میگیرد.
شخص اول و دوم که گشنه مانده اند به شخص سوم مراجعه میکنند و شخص سوم میگوید تنها در صورتی تورش را در اختیار آنان میگذارد که سهم بیشتری از ماهیگیری داشته باشد.
شخص اول و دوم با یک سنگ به سر شخص سوم کوبیده وی را میکشند تور را بر میدارند میروند ماهی میگیرند! دست آخر هم دوتایی سر تور دعواشون میشه همدیگر را میکشند!!!!!! (اصولن دلیل انشعاب مداوم احزاب کمونیستی هم همین است)
در اینجا نه تنها دزدی از شخص سوم صورت گرفته! بلکه قتل هم صورت گرفته تنها و تنها به خاطر اینکه شخص اول و دوم کم استعداد تر هستند و نمیتوانند تور درست کنند.
پس یا می آیند و مدل سرمایه داری را قبول میکنند و هم خودشان سیر میشوند و به مغز مبارک هم فشار نمیاورند! یا نهایتن همگی با هم از بین میروند.
بیجاست، بازهم که داستان کمدی نوشته اید.
این ترفند که گویا سرمایه دار از "ایده" هایش نان میخورد را پیشتر بررسیده ایم
و گفتیم که ایده بی سرمایه به جایی نمیرسد و ای بسا آدمهای پرایده که
گرسنه مرده اند و چه بسا پاریس هیلتون بی ایده که در ناز فرورفته.
***
داستان درست این است که کسی که هنگام تور بافتن و دانشگاه رفتن
و این هارا می یابد، برای این است که دیگران ماهی هارا گرفته به او داده اند
که او بتواند دلآسوده، ایده پروری کند. به این میگویند بخش کردن کار یا
همان که در ادبسار مارکسیستی میگویند Arbeitsverteilung .
آن دو تن که برای خودشان ماهی بخور و نمیر میگیرند، میتوانند بی تور
این سومی هم زنده بمانند و آنکه با تور سد ها ماهی میگیرد، نمیتواند
همه را بخورد. ولی این تور میتواند در هنگام همگانی شدن، نیروی کار
را برای کارهای دیگر آزاد کند و برای همین گروهی ماهی گیر، گروهی
کفشگر و گروهی اموزگار و گروهی هم ایده پرور میشوند ( همان بالا
رفتن کارشناسی در رود بخش کردن کار و افزایش تراز بهزیستی مردم) .
ولی کسی به بهانه ی انیکه تور بافته، این سزامندی را ندارد که
دیگران را به گاری بسته و خود لم بدهد و ماهی بخورد!
•
پارسیگر
مزدك بامداد
02-08-2014, 12:46 AM
ما دربارهی یک جنبهی دیگری از سرمایهداری صحبت میکنیم، بحث تکلیف محصول نهایی کار است، فعلا کاری به ابزار تولید نداریم. ولی بیش از آن، بحث تکلیف اعضای جامعه است که حاضر به کشیدن بار خود نمیشوند که برخلاف نظر شما، گسترهی بسیار وسیعتری از «سرمایهداران» را شامل میشود. در شوروی سابق ما میبینیم که روسیه از دو، تا چهل برابر آنچه را از جماهیر دیگر وارد میکرد را به آنها صادر میکرد، به زبان بازاری، بار آنها را میکشید. بجز انهم بحث اعضایی از جامعه است که حاضر به کشیدن بار دیگران نیستند. تکلیف اینها در سیستم سوسیالیستی چه میشود؟ اگر کسانی که مولد مازاد هستند حاضر به همیاری از غیرمولدان(که در هر جامعهای به هر دلیلی وجود خواهند داشت)نشوند تکلیف چیست؟ در قالب همین مثال بالا، شما آیا اجازه میدهید که نفر سوم ماهیهای خود را تماما نگاه بدارد؟ اگر بله، پس چگونه میخواهید از ظهور دوبارهی اختلاف طبقاتی جلوگیری بکنید؟ اگر نه، پس چگونه برگرفتن ماهیهای او با زور دزدی و واداشتنش به کار دوباره بردهداری نیست؟
خورده گیری بیجایی است، چرا که ردگان (طبقات) با تراز بهره کشی شان در آموزه ی مارکسیسم
کراننمایی میشوند. در جایی که بهره کشی نباشد، مهند نیست که یکی با گرفتن سد تا ماهی
بیشتر از دیگری پولدار تر شود. پول و سرمایه دو چیز و دو فرایافت جدا از هم هستند. اگر
کسی هم دلش بخواهد به اندازه ی یک تکه نان خودش کار کند و بیش از ان نخواهد، در همبود
سوسیالیستی هیچ گرفتاری ندارد. اگر در شوری به کسی چنین پروانه ای داده نمیشد برای این
بود که آنها درگیر جنگ سرد و همپیشی دوزخی با دستگاه غول آسای سرمایه داری بودند که اگر
از آنها پیشتر میافتاد، خاکشان را به توبره میکشید ( چنان که بدست هیتلر هم چنین کاری پیش آمد)
در در همبود سرمایه داری شما نمیتوانید به دلخواه خود زندگی کنید، خانه ای برای خودتان در
جایی بسازید، بی کهربا ( الکتریسیته) و بی تلویزیون و دو تا بز نگهداری کنید، نه، باید (death & tax)
بیگمان باژ بدهید، سیم کشی بشوید، لوله کشی بشوید ... و به ناچار هزینه اش را هم بدهید و
برای آن، به ناچار سرکاری بروید و برای سرکار رفتن، ماشین هم به ناچار بخرید یا اگر نخرید،
ریشخند و خوارداشت دیگران را برتابید و برای ان "قسط" هم بدهید و برای پرداخت آن، به سرکارگر
و سرمایه دار نماز هم بیاورید و ....
***
برای درگیری در چنین همپیشی بود که در سوسیالیسم جوان، نمیشد آن کاری را کرد که
در سوسیالیسم پایانی شدنی است و برای همین لنین گفت که تنبل ها ، از انجا که "دوست
دشمن" و مایه ی واپسماندگی و کندی پیشرفت شوروی در برابر دشمنان به کمین نشسته
میباشند، باید گوشمالی داده شوند، بویژه کسانی که هیچ کار "نمیخواهند" بکند و تنها سربار
دیگران هستند، هیچگونه بخشایشی را سزاوار نخواهند بود و هتّا برای واداشتن انها به
کار و همکاری باید به سختی با انها برخورد نمود " گاهی باید که از ده تن تنبل ، یکی
را تیرباران کرد (تا دیگر تنبل ها بک کار بیفتند)"
پس:
١-اگر کسی با کار خودش پولدار تر شد ، برابر با جدایی رده ای نیست، اگر پولش را به
سرمایه واگرداند و کسی را به کار گماشت، پیدایش و جدایش ردگان بهره کشی بشمار
میرود و تنها همین در کمونیسم ناروا و غدغن است و نه پولدار شدن از کارِ خود.
٢- در همبود سوسیالیستی که دشمن خود را شکست داده، کسی ناچار نمیشود که زورکی
کار کند و میتواند دو تا ماهی بگیرد و سراسر روز را به چرت siesta بگذراند. بویژه پس
از فراوانی فراورش در پی گسترش فندآوری ، کار، یک چیز کمیاب است که مردم آماده اند
که بی هیچ مزدی ، تنها برای خوشیکی دو هفته ای هم در سال کار کنند ( درست همانند
رفتن به "تعطیلات" در جهان کنونی)
•
پارسیگر
sonixax
02-08-2014, 01:26 AM
بیجاست، بازهم که داستان کمدی نوشته اید.
این ترفند[١] که گویا سرمایه دار از "ایده" هایش نان میخورد را پیشتر بررسیده[٢] ایم
و گفتیم که ایده بی سرمایه به جایی نمیرسد و ای بسا آدمهای پرایده که
گرسنه مرده اند و چه بسا پاریس هیلتون بی ایده که در ناز فرورفته.
***
داستان درست این است که کسی که هنگام تور بافتن و دانشگاه رفتن
و این هارا می یابد، برای این است که دیگران ماهی هارا گرفته به او داده اند
که او بتواند دلآسوده، ایده پروری کند. به این میگویند بخش کردن کار یا
همان که در ادبسار[٣] مارکسیستی میگویند Arbeitsverteilung .
آن دو تن که برای خودشان ماهی بخور و نمیر میگیرند، میتوانند بی تور
این سومی هم زنده بمانند و آنکه با تور سد ها ماهی میگیرد، نمیتواند
همه را بخورد. ولی این تور میتواند در هنگام همگانی شدن، نیروی کار
را برای کارهای دیگر آزاد کند و برای همین گروهی ماهی گیر، گروهی
کفشگر و گروهی اموزگار و گروهی هم ایده پرور میشوند[٤] ( همان بالا
رفتن کارشناسی در رود بخش کردن کار و افزایش تراز[٥] بهزیستی[٦] مردم) .
ولی کسی به بهانه ی انیکه تور بافته، این سزامندی[٧] را ندارد که
دیگران را به گاری بسته و خود لم بدهد و ماهی بخورد!
خوب همانجا به شما گفتیم کار خالی هم بدون سرمایه به جایی نمیرسد! پس کار خالی هم بدون سرمایه کشک است!
همچنین پیشتر نشان دادیم که کاری که بیل گیتس کرد تمام دفتر دستک IBM و کمونیستهای جهان روی هم نتوانستند بکنند!!!
پس مشخصن ایده ی درست داشتن حتا با داشتن سرمایه ای بسیار بسیار اندک که هر ننه من قمری میتواند آن را تهیه کند و استعداد لازم میتواند از یک کمپانی که کار خود را در یک گاراژ شروع کرده غول تکنولوژیکی مانند گوگل بسازد.
3543
مزدك بامداد
02-08-2014, 01:43 AM
خوب همانجا به شما گفتیم کار خالی هم بدون سرمایه به جایی نمیرسد! پس کار خالی هم بدون سرمایه کشک است!
همچنین پیشتر نشان دادیم که کاری که بیل گیتس کرد تمام دفتر دستک IBM و کمونیستهای جهان روی هم نتوانستند بکنند!!!
پس مشخصن ایده ی درست داشتن حتا با داشتن سرمایه ای بسیار بسیار اندک که هر ننه من قمری میتواند آن را تهیه کند و استعداد لازم میتواند از یک کمپانی که کار خود را در یک گاراژ شروع کرده غول تکنولوژیکی مانند گوگل بسازد.
3543
اینهم بیجاست.
سرمایه را باید همگان /دولت فراهم کنند، چرا که کنترل سرمایه، کنترل سرنوشت همگان است.
بیل گیتس، از کار میلیونها کارگر که فراورده هایش را میسازند یا برنامه ریزی میکنند پولدار شده و
نه این است که ایده و کار خودش ، یک چنین ارزشی داشته، بازار برای فروش داشته و کسانی
را به کار گمارده و درست از همان دمی که یکی دیگری را به مزد ، به کار گرفته، بهره کشی او نیز
آغاز گردیده است. در اینجا چون "حلال" (ارزش کار و ایده خود او) و "حرام" ( کار کارگران او ) با هم
غاتی شده اند، شما کژ سود برده و همه ی دارایی او را از همان ایده و سزاوار او می شمارید که
چنین نیست. هر ایده ای یک بهایی مرزمند دارد و اینکه یک شکاف و میدان تهی در بازار برایش
پیدا شده، از شانس وی بوده و گرنه همگان ایده هایی دارند که شاید بهتر هم باشند ( مانند سامانه های
کنشگر هماورد ویندوز) ولی چون شکاف بازار را به هنگام نیافته اند، به جایی نرسیده اند. هرزمان
که شکاف بازار و دگرگونی زمانه درخواست میکند، یک کسانی را در جهان سرمایه داری به شیوه ی
یکسانی پولدار میکند، Hewlett Packard هم چه میدانم از گاراژ خانه سر بر آورد و .... گاراژ های دیگر
که دیر جنبیدند ، گاراژ ماندند!
•
3544
پارسیگر
sonixax
02-08-2014, 01:52 AM
اینهم بیجاست.
بیل گیتس، از کار میلیونها کارگر که فراورده[١] هایش را میسازند یا برنامه ریزی میکنند پولدار شده و
نه این است که ایده و کار خودش ، یک چنین ارزشی داشته، بازار برای فروش داشته و کسانی
را به کار گمارده و درست از همان دمی که یکی دیگری را به مزد ، به کار گرفته، بهره کشی او نیز
آغاز گردیده است. در اینجا چون "حلا"ل (ارزش کار و ایده او) و "حرام" ( کار کارگران او ) با هم
غاتی شده اند، شما کژ سود برده و همه ی دارایی او را از همان ایده و سزاوار او می شمارید که
چنین نیست. هر ایده ای یک بهایی مرزمند دارد و اینکه یک شکاف و میدان تهی در بازار برایش
پیدا شده، از شانس وی بوده و گرنه همگان ایده هایی دارند که شاید بهتر هم باشند ( مانند سامانه[٢] های
کنشگر[٣] هماورد[٤] ویندوز) ولی چون شکاف بازار را به هنگام نیافته اند، به جایی نرسیده اند. هرزمان
که شکاف بازار و دگرگونی زمانه[٥] درخواست میکند، یک کسانی را در جهان سرمایه داری به شیوه ی
یکسانی پولدار میکند، Hewlett Packard هم چه میدانم از گاراژ خانه سر بر آورد و .... گاراژ های دیگر
که دیر جنبیدند ، گاراژ ماندند!
گاراژهای دیگر که دیر جنبیدند هوش و استعداد کافی نداشتند! وگرنه زودتر میجنبیدند این 1
2 اینکه بیل گیتس هم شایسته تمام آن چیزیست که دارد چرا که هوش و نبوغش از تمام امت کمونیست جهان روی هم به تنهایی بیشتر بود و کاری را کرد که اگر به امثال استالین و تمامی کمونیستهای دنیا یکی صد بار هم فرصت زندگی داده شود نمیتوانند انجامش دهند.
آنچنان که پیشتر نیز گفته ایم شما به این فکر نمیکنید که چه طور او توانست و ما نمیتوانیم! به این فکر میکنید که چرا او دارد و ما نداریم!
نتیجه این میشود که به فکر سلاخی و اعدام و گولاگ فرستادن بیل گیتسها هستید به جای اینکه بروید کاری که وی کرده را انجام دهید و یا آن را بهینه کنید و یک خدمتی هم به بشریت کرده باشید! اوج هنرنمایی کمونیستها که ماندگار شد و به راستی قابل ستایش است AK-47 است!!!
مزدك بامداد
02-08-2014, 02:01 AM
گاراژهای دیگر که دیر جنبیدند هوش و استعداد کافی نداشتند! وگرنه زودتر میجنبیدند این
بیجاست، هوش و توش مردم، کمابیش یکسان است و ان یک در سد نمیتواند چنین دارندگی را روا سازد.
داستان بر سر سازوکار سرمایه داری و پدید امدن شکاف در بازار است که میتواند یک گولی مانند پاریس هیلتون
را هم پولدار کند یا یک اَبرهوشمندی مانند نیکولا تسلارا از گرسنگی از میان ببرد. یک جور لاتاری است.
•
پارسیگر
sonixax
02-08-2014, 02:22 AM
بیجاست، هوش و توش[١] مردم، کمابیش یکسان است و ان یک در سد نمیتواند چنین دارندگی را روا سازد.
داستان بر سر سازوکار[٢] سرمایه داری و پدید امدن شکاف در بازار است که میتواند یک گولی مانند پاریس هیلتون
را هم پولدار کند یا یک اَبرهوشمندی[٣] مانند نیکولا تسلارا از گرسنگی از میان ببرد. یک جور لاتاری است.
هوش اغلب مردم یکسان است ، بله کاملن با شما موافقم . ولی برخی مردم از تراز هوشی بسیار بسیار بالاتری از سایرین برخوردارند!
بیل گیتس بهره هوشی اش 160 است که همین بهره از وی یک نابغه میسازد. این در شرایطیست که میانگین بهره هوشی ی بالا 120 است (تا جایی که من میدانم اگر اشتباه میکنم تصحیح بفرمایید) .
یا بهره هوشی Emanuel Swedenborg میزان شگفت انگیز 205 بوده!!! (حالا پولدار بوده یا نه رو نمیدونم)
پس مشخصن هوش عامل بسیار تاثیر گذاریه - امثال پاریس هیلتون که گویا شما بهشون علاقه بسیار زیادی دارید ارث بردند و این ارث از پدران و مادران و ... بوده که خوب اونها باهوش تر بودند!!! و چون خنگ و کودن هستند تمامی ثروت را دیر یا زود به باد فنا میدهند! پاریس هیلتون پول میدهد که عکسش بیوفتد روی جلد فلان مجله! احمقانه تر از این نمیشود پول به غا داد!!! امثال خانم هیلتون هم که با ارث بری از ثروت ننه بابا میلیاردر شده اند بسیار انگشت شمارند ولی امثال مستر گیتس ، خدا بیامرز جابز ، همین پسره که ساملی رو نوشت ، زوکربرگ ، گراهامبل و ... خیلی زیاد هستند و نمونه آماری خوب و قابل قبولی محسوب میشند.
تسلا هم ثروتمند و پولدار شد! اینکه تمامش را خرج تحقیق کرد این حقیقت که از نبوغ میشود پول درآورد را کتمان نمیکند. تسلا بسیار باهوش بود کسی هم منکرش نیست ولی هوشش در زمینه اقتصادی کافی نبود پس تمام ثروتش را به باد فنا داد.
مزدك بامداد
02-09-2014, 11:32 AM
هوش اغلب مردم یکسان است ، بله کاملن با شما موافقم . ولی برخی مردم از تراز هوشی بسیار بسیار بالاتری از سایرین برخوردارند!
بیل گیتس بهره هوشی اش 160 است که همین بهره از وی یک نابغه میسازد. این در شرایطیست که میانگین بهره هوشی ی بالا 120 است (تا جایی که من میدانم اگر اشتباه میکنم تصحیح بفرمایید) .
یا بهره هوشی Emanuel Swedenborg میزان شگفت انگیز 205 بوده!!! (حالا پولدار بوده یا نه رو نمیدونم)
پس مشخصن هوش عامل بسیار تاثیر گذاریه - امثال پاریس هیلتون که گویا شما بهشون علاقه بسیار زیادی دارید ارث بردند و این ارث از پدران و مادران و ... بوده که خوب اونها باهوش تر بودند!!! و چون خنگ و کودن هستند تمامی ثروت را دیر یا زود به باد فنا میدهند! پاریس هیلتون پول میدهد که عکسش بیوفتد روی جلد فلان مجله! احمقانه تر از این نمیشود پول به غا داد!!! امثال خانم هیلتون هم که با ارث بری از ثروت ننه بابا میلیاردر شده اند بسیار انگشت شمارند ولی امثال مستر گیتس ، خدا بیامرز جابز ، همین پسره که ساملی رو نوشت ، زوکربرگ ، گراهامبل و ... خیلی زیاد هستند و نمونه آماری خوب و قابل قبولی محسوب میشند.
تسلا هم ثروتمند و پولدار شد! اینکه تمامش را خرج تحقیق کرد این حقیقت که از نبوغ میشود پول درآورد را کتمان نمیکند. تسلا بسیار باهوش بود کسی هم منکرش نیست ولی هوشش در زمینه اقتصادی کافی نبود پس تمام ثروتش را به باد فنا داد.
سخن بیجایی است، این اندک و بیش دگرسانی هوش یا زیبایی و یا .. نمیتواند به گاری
بستن دیگران را روا و دادوند سازد. همچنان که گفتیم، کسانی هم هستند که نه خودشان
و نه نیاکانشان هوش داشه اند و خان و زمیندار و دزد و زورگو و راهزن سرگردنه بوده
و به دارایی دست یافته و به فرزندانشان رسیده است. بیشتر زنجیره های پادشاهی
به دزدان سرگردنه و خان ها و سردودمان ها ( رئیس های قبیله ها) میرسد که بهتر
میتوانستند آدم بکشند و یا زورشان بالا بود و مردم را آسانتر شقه میکرده اند.
برخی هم هوش بالاتر داشته اند، برای دزدی و کلاهبرداری و گول زدن مردم بکار
برده اند و برای نمونه خود را پیغمبر جا زده اند. پس میبینید که همه جورش هست و
شما نمیتوانید دارایی هر سرمایه دار و هر انگل همبودین را از هوش و کارهای خوب
او برای هومنی ! جا بزنید. همچنان که گفتم، این بختکی و از شکاف بازار یا شکاف
تاریخ است که در یک زمانی، یک کسی که بینگارید قلدر بوده، از تهی بودن قلدرهای
بالاتر سود برده و به فرمانروایی و زمین و پول و سرمایه رسیده یا با سفته بازی و ...
پس:
هوشمندی و داشتن ایده ... ، به شما پروانه نمیدهد که از دسترنج دیگران انگل وار فربه شوید.
•
پارسیگر
sonixax
02-09-2014, 02:53 PM
سخن بیجایی است، این اندک و بیش دگرسانی[١] هوش یا زیبایی و یا .. نمیتواند به گاری
بستن دیگران را روا و دادوند[٢] سازد. همچنان که گفتیم، کسانی هم هستند که نه خودشان
و نه نیاکانشان هوش داشه اند و خان[٣] و زمیندار و دزد و زورگو و راهزن سرگردنه بوده
و به دارایی دست یافته و به فرزندانشان رسیده است. بیشتر زنجیره های پادشاهی
به دزدان سرگردنه و خان ها و سردودمان ها ( رئیس های قبیله ها) میرسد که بهتر
میتوانستند آدم بکشند و یا زورشان بالا بود و مردم را آسانتر شقه میکرده اند.
برخی هم هوش بالاتر داشته اند، برای دزدی و کلاهبرداری و گول زدن مردم بکار
برده اند و برای نمونه خود را پیغمبر جا زده اند. پس میبینید که همه جورش هست و
شما نمیتوانید دارایی هر سرمایه دار و هر انگل همبودین[٤] را از هوش و کارهای خوب
او برای هومنی[٥] ! جا بزنید. همچنان که گفتم، این بختکی و از شکاف بازار یا شکاف
تاریخ است که در یک زمانی، یک کسی که بینگارید قلدر بوده، از تهی بودن قلدرهای
بالاتر سود برده و به فرمانروایی و زمین و پول و سرمایه رسیده یا با سفته بازی و ...
پس:
هوشمندی و داشتن ایده ... ، به شما پروانه[٦] نمیدهد که از دسترنج دیگران انگل وار فربه شوید.
همچنان که پیشتر نشان دادیم و خود شما هم به آن اعتراف کردید به گاری بستن کاریست که کمونیستها میکنند!
ما بقی سخنانتان هم که همگی حرف مفت و باد هوا هستند! گویا هوش نمیکنید دیگر قرن 18 نیست!
پیشتر هم نمونه های بسیاری به شما نشان دادیم که با نبوغ خود ثروتمند شدند و پوچی سخن شما را نشان داده ایم.
مزدك بامداد
02-09-2014, 04:08 PM
همچنان که پیشتر نشان دادیم و خود شما هم به آن اعتراف کردید به گاری بستن کاریست که کمونیستها میکنند!
ما بقی سخنانتان هم که همگی حرف مفت و باد هوا هستند! گویا هوش نمیکنید دیگر قرن 18 نیست!
پیشتر هم نمونه های بسیاری به شما نشان دادیم که با نبوغ خود ثروتمند شدند و پوچی سخن شما را نشان داده ایم.
لابد خواب دیده اید.
هوشمندی کسی بی انیکه کسانی برای وی کار کنند، او را پولدار نمیکند!
بهره کشی هم همان است و روش های آن با سده ی هژدهم دگریسته است.
وانگهی، شما که بهره کشی را خوب میدانید. پس نگران اینکه کمونیست ها
هم گویا بهره کشی میکنند، نیستید!
•
پارسیگر
sonixax
02-09-2014, 05:04 PM
لابد خواب دیده اید.
هوشمندی کسی بی انیکه کسانی برای وی کار کنند، او را پولدار نمیکند!
بهره کشی هم همان است و روش های آن با سده ی هژدهم دگریسته[١] است.
وانگهی، شما که بهره کشی را خوب میدانید. پس نگران اینکه کمونیست ها
هم گویا بهره کشی میکنند، نیستید!
خوب این جزو توهمات شماست که سرمایه دار همین طوری نشسته و بهش پول رسیده! تمام زور استدلالتان هم پاریس هیلتون است! که تازه همانش هم هوشمندی پدر و پدربزرگش ثروتمندش کرده و شما به ارث رسیده به فرد هم کار دارید!!!! شما هم بروید ثروتتان را بدهید به فرزندانتان!!!!
همچنین این هم باز ادعای مهمل شماست که سرمایه داری = بهره کشی!
مزدك بامداد
02-15-2014, 04:40 PM
خوب این جزو توهمات شماست که سرمایه دار همین طوری نشسته و بهش پول رسیده! تمام زور استدلالتان هم پاریس هیلتون است! که تازه همانش هم هوشمندی پدر و پدربزرگش ثروتمندش کرده و شما به ارث رسیده به فرد هم کار دارید!!!! شما هم بروید ثروتتان را بدهید به فرزندانتان!!!!
همچنین این هم باز ادعای مهمل شماست که سرمایه داری = بهره کشی!
همین هم هست، سرمایه دار، در باهاما مینشیند و مانند پاریس هیلتون، سرمایه اش
( که پدرانش هم دزدیده اند) برایش "کار" میکند. اینکه گاهی خودش هم به کارهایش
سر میزند، یا در جوانی کارها را براه انداخته بوده(!)، تنها ارزش اندکی را پدید
میاورد و دیگر پولها، از کار کارگران میاید، چه خود گرداننده باشد و چه تنها
سهامدار باشد و چه ایده از خودش باشد و چه ایده را خریده باشد. من هم جایی نشنیده ام
که زادآوران پاریس هیلتون، بسی باهوش بوده باشند، آنها هم از یک شکاف بازار و
ورشکست کردن دیگر هتلداران زنجیره ی هتل ها را بدست آورده اند ولی انشتین که یک
اَبَرهوشمند بود بگفته ی شما " هوش اقتصادی" ( = پدر سوختگی، دزدی با چراغ ..) نداشت!
دارایی دادوند هم برابر دارایی نادادوند نیست، یکی که دارایی را با کار خود گردآورده
با دیگری که از بهره کشی و دزدی بدست آورده یکی نیست. سرمایه داری هم برابر
بهره کشی است و در این هیچ گمانی نیست، وگرنه یک درسد مردم، ۹۰% دارایی
همه جهان را چگونه بدست آورده باشند؟ از راه کار و دانش و ... و دستان پینه بسته ؟
:e105:
•
پارسیگر
sonixax
02-16-2014, 03:08 AM
همین هم هست، سرمایه دار، در باهاما مینشیند و مانند پاریس هیلتون، سرمایه اش
( که پدرانش هم دزدیده اند) برایش "کار" میکند. اینکه گاهی خودش هم به کارهایش
سر میزند، یا در جوانی کارها را براه انداخته بوده(!)، تنها ارزش اندکی را پدید
میاورد و دیگر پولها، از کار کارگران میاید، چه خود گرداننده باشد و چه تنها
سهامدار باشد و چه ایده از خودش باشد و چه ایده را خریده باشد. من هم جایی نشنیده ام
که زادآوران[١] پاریس هیلتون، بسی باهوش بوده باشند، آنها هم از یک شکاف بازار و
ورشکست کردن دیگر هتلداران زنجیره ی هتل ها را بدست آورده اند ولی انشتین که یک
اَبَرهوشمند[٢] بود بگفته ی شما " هوش اقتصادی" ( = پدر سوختگی، دزدی با چراغ ..) نداشت!
دارایی دادوند[٣] هم برابر دارایی نادادوند[٣] نیست، یکی که دارایی را با کار خود گردآورده
با دیگری که از بهره کشی و دزدی بدست آورده یکی نیست. سرمایه داری هم برابر
بهره کشی است و در این هیچ گمانی نیست، وگرنه یک درسد مردم، ۹۰% دارایی
همه جهان را چگونه بدست آورده باشند؟ از راه کار و دانش و ... و دستان پینه بسته ؟
همان طور که پیشتر هم گفته ایم اینکه سرمایه دار سرمایه اش را از راه دزدی به دست آورده ادعایی مفت و چرند است و شما هم تا کنون نتوانسته اید چنین چیزی را نشان دهید و مدام ادعا را طوطی وار تکرار کرده اید.
به عکس دزدی آن است که مثل مغولها و به قول خودتان انقلابی وار بریزیم سر ملت را ببریم اموالشان را بالا بکشیم!
همچنین اگر قرار بود همه مردم دنیا به اندازه همان 1% باهوش باشند آن وقت ثروت مساوی تقسیم میشد!
2x2=4
kourosh_bikhoda
02-16-2014, 06:31 PM
ولی انشتین که یک
اَبَرهوشمند[٢] بود بگفته ی شما " هوش اقتصادی" ( = پدر سوختگی، دزدی با چراغ ..) نداشت!
یکی که دارایی را با کار خود گردآورده
با دیگری که از بهره کشی و دزدی بدست آورده یکی نیست.
سرمایه داری هم برابر
بهره کشی است و در این هیچ گمانی نیست، وگرنه یک درسد مردم، ۹۰% دارایی
همه جهان را چگونه بدست آورده باشند؟
اگر منظورتون از اینکه میپرسید چگونه بدست آوردند اینه که یادتون بدیم بلکه به علمتون افزوده بشه یه حرفیه، ولی اگر منظورتون اینه که انگ دزدی رو به اون کسایی که با انقلاب ازشون دزدی میکنید بزنید یه حرف دیگست.
حالا برای اطلاع ، از اینفوگراف زیر مواردی رو مطرح میکنم. 73 تا از 100 ثروتمند حال حاضر دنیا خودساخته هستند. یعنی فقط 27 نفر به قول شما ثروتشون رو به ارث بردند. جالبه که در این بین از 73 نفر تعدادی والدین فقیری داشتند و تعدادی مدرک دانشگاهی ندارند. 8 نفر از کسانی که هر دوی این ویژگی (؟) ها رو داشتند رو بررسی کرده که چطور پس میلیاردر شدند.
7 نفرشون خیلی خوب ترفندهای بازار رو یاد گرفتند.
5 نفرشون در دوران سخت اقتصادی سرمایه گذاری کردند.
نصفشون کسب و کارهای مختلف رو امتحان کردند و هی زمین خوردند و بلند شدند.
همین تعداد شرکت های ورشکسته رو خریدند و با مدیریت و شم اقتصادی که البته انیشتین و هر دانشمند دیگری احتمالن ازش بویی نبرده توانستند ازش شرکت پولساز بسازند.
3627 3626
اینها با ایجاد کسب و کارهای پولساز، برعکس کمونیست های حاضری خور هم به خودشون، هم به کارمندانشون و هم به دولتشون خدمت کردند. به جای هیاهو و اَنقَلاب و بگیر و ببند و مالِ منه مالِ منه کردن رفتند سراغ استفاده از شم اقتصادی. البته هرکسی از هر چیزی که داره استفاده اگر بکنه، عایدیش هم متناسب با همون چیز میشه. به همین خاطره که انیشتین عایدیش مدارج علمیه، ولی آمانسیو اورتگا صاحب زارا عایدیش وزنه سنگین در فشن و مُد هست جناب.
undead_knight
05-16-2014, 06:53 PM
4079
https://www.youtube.com/watch?v=bruPzPiXesQ
از چیزهای بامزه این مجاهدین حجاب های فوق اسلامیشون هست!طفلی ها بدتر از همه هم تصفیه شدند:))
Theodor Herzl
05-16-2014, 06:55 PM
از چیزهای بامزه این مجاهدین حجاب های فوق اسلامیشون هست!طفلی ها بدتر از همه هم تصفیه شدند:))مجاهدین خوب یک سازمان اسلامی هست ، فکر کنم به اینها اول انقلاب رژیم میگفت گروههای التقاطی چون مارکسیسم رو با اسلام قاطی کرده بودند؟
undead_knight
05-16-2014, 07:20 PM
مجاهدین خوب یک سازمان اسلامی هست ، فکر کنم به اینها اول انقلاب رژیم میگفت گروههای التقاطی چون مارکسیسم رو با اسلام قاطی کرده بودند؟
همین دیگه،التقاطی بودن خیلی به دردشون نخورد،خیلی شدید سرکوب شدند.
در صورتی که در خیلی از جهت گیری های ج.ا نقش مهمی داشتند،یکیش ضدیت با امپریالیسم و آمریکا بود.
Theodor Herzl
05-16-2014, 07:24 PM
یکیش ضدیت با امپریالیسم و آمریکا بود.خوب من هم به عنوان یک سوسیالیست با آمریکا زیادمیونه خوبی ندارم ، ولی پشم آمریکا رو به اسلام و جمهوری اسلامی ترجیح میدهم! بدبختی این چپهای ایرانی این بود که به دام اسلام افتادند! در دفاتر حزب کمونیستی توده نماز خونه و حسینیه بود اول انقلاب!
undead_knight
05-16-2014, 08:17 PM
خوب من هم به عنوان یک سوسیالیست با آمریکا زیادمیونه خوبی ندارم ، ولی پشم آمریکا رو به اسلام و جمهوری اسلامی ترجیح میدهم! بدبختی این چپهای ایرانی این بود که به دام اسلام افتادند! در دفاتر حزب کمونیستی توده نماز خونه و حسینیه بود اول انقلاب!
واقعه سیاهکل - WiKi (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%D9%87_%D8%B3%DB%8C%D8%A7% D9%87%DA%A9%D9%84)
Theodor Herzl
05-17-2014, 01:55 AM
واقعه سیاهکل - WiKiالان ربط این قضیه به اسلام و آمریکا چیست؟
undead_knight
05-17-2014, 05:13 AM
الان ربط این قضیه به اسلام و آمریکا چیست؟
این جریان چپی که یکی از افتخارشون حمله به یه پاسگاه ژاندارمری و کشتن چند پاسدار هست بدون اسلام هم جریان مزخرفی بود!
آمریکا ستیزی و... هم از نتایج چپ گراییشون بود و جریان های چپ خودی! ج.ا تحت تاثیر اینها بودند،یعنی امثال حادثه گروگانگیری سفارت آمریکا نتیجه چپ بودنشون بود تا اسلامی بودشون.
Theodor Herzl
05-17-2014, 05:34 AM
این جریان چپی که یکی از افتخارشون حمله به یه پاسگاه ژاندارمری و کشتن چند پاسدار هست بدون اسلام هم جریان مزخرفی بود!
آمریکا ستیزی و... هم از نتایج چپ گراییشون بود و جریان های چپ خودی! ج.ا تحت تاثیر اینها بودند،یعنی امثال حادثه گروگانگیری سفارت آمریکا نتیجه چپ بودنشون بود تا اسلامی بودشون.این جستار البته جای این بحثها نیست ، از ادمین محترم خواهش میکنم پستهای نا مربوط را به جستار گفتگو در مورد کمونیسم و سوسیالیسم انتقال دهند ، آنجا جواب میدهم
Theodor Herzl
06-04-2014, 02:14 AM
آیا میدونستید ولادمیر لنین در سال ۱۹۲۰ همجنسگرایی رو قانونی اعلام کرد در شوروی؟ فکرش رو بکنید در آمریکا تا سال ۲۰۰۳ در ۱۳ ایالت همجسنگرایی جرم بوده!
kourosh_bikhoda
06-30-2014, 02:06 PM
یکی از خنده دار ترین انتقادات چپی ها به کاپیتالیسم که در این انجمن هم از کسانی چون مزدک و کسرا دیدیدم اینه که سرمایه به دنبال سود است. آقایان فکر میکنند هر کار اقتصادی هرچند هم بدون توجیه باشه باید پابرجا بمونه انگار! خب طبیعیه سود اگه در تولید یا خدمات نباشه اون کار تعطیل میشه. مساله رقابت بین بنگاه های اقتصادی در سیستم بازار آزاد همینه. در طبیعت هم فیلِ مریضی که از گروه عقب مونده باشه طعمه میشه. به همین خاطره که بنگاه های اقتصادی زیان ده از بین میروند بعد از مدتی.
حالا این وسط این تحلیل میمونه که اگه سیستم دولتی باشه و سود و زیان عمومی باشه و هدف همه ملت باشند، آنگاه کار کردن کارگر و کارمند برای اون بنگاه بی اشکال میشه. در پاسخ باید گفت که اقتصادهای رو به رشد و نو ظهور مثل برزیل، هند، روسیه و چند جای دیگه به خاطر بها دادن به بازار آزاد بوجود آمدند. پس بی شک رمز موفقیت و رشد اقتصادی در اینه که اجازه بدیم بازار آزاد کار خودشو بکنه و ضعیف ها از بین بروند. حالا تکلیف کارگران این وسط چی میشه؟ هیچی. در عمل میبینید که فرقی بین کارگر سیستم کمونیستی و کاپیتالیستی وجود نداره. فقط سیستم کمونیستی به خاطر تعهد غیرمنطقی که به جامعه داده مجبوره هتا از تولیدات زیان ده هم حمایت کنه تا کارگر بیکار نمونه. و این یعنی بار اضافه بر دوش نظام اقتصادی و دولت.
Theodor Herzl
06-30-2014, 02:55 PM
یکی از خنده دار ترین انتقادات چپی ها به کاپیتالیسم که در این انجمن هم از کسانی چون مزدک و کسرا دیدیدم اینه که سرمایه به دنبال سود است. آقایان فکر میکنند هر کار اقتصادی هرچند هم بدون توجیه باشه باید پابرجا بمونه انگار! خب طبیعیه سود اگه در تولید یا خدمات نباشه اون کار تعطیل میشه. مساله رقابت بین بنگاه های اقتصادی در سیستم بازار آزاد همینه. در طبیعت هم فیلِ مریضی که از گروه عقب مونده باشه طعمه میشه. به همین خاطره که بنگاه های اقتصادی زیان ده از بین میروند بعد از مدتی.اشتباه برداشت کردید. کارخانهای که سود ندهد به چه درد میخورد؟ سوسیالیسم و کمونیسم مخالف به جیب رفتن این سود توسط یک یا چند نفر هستند ، سوسیالیسم میگوید سود باید بین کارگران تقسیم بشود حالا با یک کمی بالا یا پایین تر ، نه اینکه ۹۹% سود را صاحبان ببرند ، یک تکه استخوان نیز جلوی کارگر بدبخت بیندازند!
اقتصادهای رو به رشد و نو ظهور مثل برزیل، هند، روسیهروسیه کنونی که مفیاییترین سیستم اقتصادی جهان رو داره! بعد از سقوط کمونیسم تمام این چیزهایی که دولت صاحب آن بود بین باندهای تبهکار تقسیم شد!
kourosh_bikhoda
06-30-2014, 07:09 PM
اشتباه برداشت کردید. کارخانهای که سود ندهد به چه درد میخورد؟ سوسیالیسم و کمونیسم مخالف به جیب رفتن این سود توسط یک یا چند نفر هستند ، سوسیالیسم میگوید سود باید بین کارگران تقسیم بشود حالا با یک کمی بالا یا پایین تر ، نه اینکه ۹۹% سود را صاحبان ببرند ، یک تکه استخوان نیز جلوی کارگر بدبخت بیندازند!
شما اشتباه برداشت کردید. حق قانونی سرمایه گذار اینه که چشم به سود سرمایه اش داشته باشه. چه کسی میاد سرمایه گذاری کنه که سود حاصل رو وقف عاف کنه بعدش؟ غیر از این باشه هیچکس جز همون دولت پوسیده کمونیستی حاضر به سرمایه گذاری نمیشه. بعدش به دنبال این سرمایه گذاری مجبور میشه کسب و کار رو حفظ کنه که یه وقت خیط نشه. در سایه تولید دولتیه که پیکان و پراید و نیسان وانت 40 سال زنده میمونند دیگه.
sonixax
06-30-2014, 07:29 PM
در سایه تولید دولتیه که پیکان و پراید و نیسان وانت 40 سال زنده میمونند دیگه.
و شمار کشته هایی که همه ساله میدند با جنگ ایران و عراق برابری میکنه :))
Theodor Herzl
07-01-2014, 12:21 AM
شما اشتباه برداشت کردید. حق قانونی سرمایه گذار اینه که چشم به سود سرمایه اش داشته باشه.در صورت سیستم کنونی آری ، ولی به نظر شما درصد تقسیم سود بین کارگر و سرمایه در باید چقدر باشد؟ آیا ۹۹ به ۱ عادلانه است؟اگر از سود مثلا ۱۰ میلیون دلاری ۹ میلیون به یک نفر برسد ۱ میلیون بین ۲۰۰ کارگر تقسیم بشود درست است؟ خوب آن کارگرها کار نکنند ببینیم ایدهها و پول سرمایه گذر به خودی خود ارزش اضافه تولید میکند یا نه!
غیر از این باشه هیچکس جز همون دولت پوسیده کمونیستی حاضر به سرمایه گذاری نمیشه. بعدش به دنبال این سرمایه گذاری مجبور میشه کسب و کار رو حفظ کنه که یه وقت خیط نشه. در سایه تولید دولتیه که پیکان و پراید و نیسان وانت 40 سال زنده میمونند دیگه.قبلا هم ۱۰۰ بار در این مورد بحث کردیم ، سیستم مورد علاقه من سیستم مارکسیستی سنتی هست یعنی سرمایه کارگری بدون دولت و سرمایه گذار ، مثل کیبوتزهای اسرائیل! یک کمی در مورد سیستم کیبوتز تحقیق کنید بعد اینجا بگویید خوب این چه اشکالی دارد؟ من با اینکه سرمایه داری را غیر انسانی میدونم ولی خواهان ممنوعیت آن نیستم ، چون وقتی افراد انتخاب دیگری داشته باشند ولی هنوز بروند کار خود را به یک جانور سرمایه دار بفروشند دیگر هرچه سرشان میآید گردن خودشان است!
What is Kibbutz? | Kibbutz Program Center (http://www.kibbutzprogramcenter.org/about-kibbutz/)
kourosh_bikhoda
07-01-2014, 06:53 AM
خوب آن کارگرها کار نکنند ببینیم ایدهها و پول سرمایه گذر به خودی خود ارزش اضافه تولید میکند یا نه!
عجب حرفی! خب منم میگم کسی سرمایه نیاره کارگرها به تنهایی کار کنند ببینیم تولیدی انجام میشه یا نه!
قبلا هم ۱۰۰ بار در این مورد بحث کردیم ، سیستم مورد علاقه من سیستم مارکسیستی سنتی هست یعنی سرمایه کارگری بدون دولت و سرمایه گذار ، مثل کیبوتزهای اسرائیل! یک کمی در مورد سیستم کیبوتز تحقیق کنید بعد اینجا بگویید خوب این چه اشکالی دارد؟ من با اینکه سرمایه داری را غیر انسانی میدونم ولی خواهان ممنوعیت آن نیستم ، چون وقتی افراد انتخاب دیگری داشته باشند ولی هنوز بروند کار خود را به یک جانور سرمایه دار بفروشند دیگر هرچه سرشان میآید گردن خودشان است!
من برم در مورد کیبوتز تحقیق کنم ببینم این سیستم بدوی در یه نقطه دنیا چطور داره کار میکنه؟ شما اگه خیلی بهش ایمان دارید بیاید همینجا تشریحش کنید. وگرنه کیبوتز چه اهمیت و جایگاهی داره که من وقت بگذارم برای تحقیقش؟ اینم یکی از اون مدینه های فاضله شما چپی هاست که معتقدید مارکسیسم درجه یک و اصلی اینه و بقیه مارکسیسم ها بیراهه رفتند دیگه.
Theodor Herzl
07-01-2014, 07:15 AM
عجب حرفی! خب منم میگم کسی سرمایه نیاره کارگرها به تنهایی کار کنند ببینیم تولیدی انجام میشه یا نه!کارگرها میتونند روی هم پول بذارند سرمایه جور کنند و تولید رو آغاز کنند ، تبهکاران سرمایه دار نمیروند خودشان کار کنند.
من برم در مورد کیبوتز تحقیق کنم ببینم این سیستم بدوی در یه نقطه دنیا چطور داره کار میکنه؟ شما اگه خیلی بهش ایمان دارید بیاید همینجا تشریحش کنید. وگرنه کیبوتز چه اهمیت و جایگاهی داره که من وقت بگذارم برای تحقیقش؟
مشکل همین است که این اخلاق cocky شما باعث میشه که بدون اینکه بدونید مارکسیسم چجوری نوشته میشه و تفاوت انواع اون چی هست نظر میدید ، بعد هم میگید خوب اصلا چه اهمیتی داره که من برم تحقیق بکنم از روی باد شکم خود حرفی نزنم! anyway....
۲ نوع سیستم زندگی اشتراکی (collectivism) در اسرائیل وجود داره که یکی سیستم کیبوتز هست که درون اون مالکیت خصوصی وجود نداره ، یعنی همه چیز را همگان صاحب آن هستند ، خرج تحصیل و زندگی همه داده میشه و هر کسی هر زمانی هم که خواست میتونه بره. سیستم دوم موشاویم هست که تفاوتش با کیبوتز این هست که ابزار تولید مثل تراکتور ، بیل ، کلنگ و هر چیز دیگری مشترک هست ولی ملک افراد میتواند خصوصی باشد. سوسیالیسم از نظر من یعنی این ، حالا یکی میخواهد برود فاحشگی یک سرمایه دار را بکند وقتی option این را دارد که نکند ، دیگر انتخاب خودش است.
اینم یکی از اون مدینه های فاضله شما چپی هاست که معتقدید مارکسیسم درجه یک و اصلی اینه و بقیه مارکسیسم ها بیراهه رفتند دیگه.
مارکس یک سری ایدههای کلی داده که هر شاخه چپ فکر میکنه راه اونها بهترین راه برای رسیدن به هدف نهایی هست. لنین مثلا عقیده داشت که باید یک حزب انقلابی در جلوی جبهه مبارزه با کپیتالیسم باشه ، ولی روزا لوکزامبورگ مخالف این بود ، هر ۲ تا هم مارکسیست حساب میشوند
kourosh_bikhoda
07-01-2014, 09:02 AM
کارگرها میتونند روی هم پول بذارند سرمایه جور کنند و تولید رو آغاز کنند ، تبهکاران سرمایه دار نمیروند خودشان کار کنند.
اینو قبلن توضیح دادم که سرمایه مدیریت میخواد و مثلن انتخاب محصول و سیاست های فروش و اینها کاریه که به کارِ کارگر ارزش و بها میده وگرنه من خودم چندین تولید کننده سراغ دارم که با اینکه فکرشون کار کرده و محصول به درد بخور تولید کردند ولی به خاطر عدم اطلاع و دانش در زمینه فروش و بازاریابی همه محصولشون داره گوشه انبار خاک میخوره. اینا رو قبلن بارها توضیح دادم ولی انگار گوش شنوا نداری شما.
مشکل همین است که این اخلاق cocky شما باعث میشه که بدون اینکه بدونید مارکسیسم چجوری نوشته میشه و تفاوت انواع اون چی هست نظر میدید ، بعد هم میگید خوب اصلا چه اهمیتی داره که من برم تحقیق بکنم از روی باد شکم خود حرفی نزنم! anyway....
شما به جای تحلیل اخلاقی بهتره یه کم روی منطق خودتون کار کنید که به وضوح در این زمینه مشکل داری قبلنم بارها نشون دادی اینو. برای روشن شدنت توضیح میدم که حرف شما مثل واکنش مسلمانان در برابر انتقادهاست که میگن شما برو قرآنو بخون ببین خدا توش چی گفته. به همین مسخرگی و بی ارزشیه جناب. به هر روی:
۲ نوع سیستم زندگی اشتراکی (collectivism) در اسرائیل وجود داره که یکی سیستم کیبوتز هست که درون اون مالکیت خصوصی وجود نداره ، یعنی همه چیز را همگان صاحب آن هستند ، خرج تحصیل و زندگی همه داده میشه و هر کسی هر زمانی هم که خواست میتونه بره. سیستم دوم موشاویم هست که تفاوتش با کیبوتز این هست که ابزار تولید مثل تراکتور ، بیل ، کلنگ و هر چیز دیگری مشترک هست ولی ملک افراد میتواند خصوصی باشد. سوسیالیسم از نظر من یعنی این ، حالا یکی میخواهد برود فاحشگی یک سرمایه دار را بکند وقتی option این را دارد که نکند ، دیگر انتخاب خودش است.
عیول good for you . همین که شما عضو این سیستم نیستید ولی تبلیغش رو میکنید گویای احواله :e00e:
مارکس یک سری ایدههای کلی داده که هر شاخه چپ فکر میکنه راه اونها بهترین راه برای رسیدن به هدف نهایی هست. لنین مثلا عقیده داشت که باید یک حزب انقلابی در جلوی جبهه مبارزه با کپیتالیسم باشه ، ولی روزا لوکزامبورگ مخالف این بود ، هر ۲ تا هم مارکسیست حساب میشوند
منم همینو میگم. به تعداد آدمهای روی زمین راه برای رسیدن به مارکسیسم وجود داره و هرکدوم شما هم مثل خداباوران که خدای خودشونو قبول دارند و تحلیل خودشونو از این قضیه دارند فکر میکنید درست فکر میکنید.
Russell
07-01-2014, 01:05 PM
@Theodor Herzl (http://www.daftarche.com/member.php?u=39) دربارهیِ کیبوتزها هم بنظرم یه مطلب بنویسی خیلی میتونه مفید و جالب باشه؛ برای خود من که وقتی اولین با اینها آشنا شدم خیلی جالب بود و آزمایش اجتماعی جالبی هست.
مطلب رو میشه در فیسبوک هم گذاشتش.
Theodor Herzl
07-01-2014, 05:11 PM
اینو قبلن توضیح دادم که سرمایه مدیریت میخواد و مثلن انتخاب محصول و سیاست های فروش و اینها کاریه که به کارِ کارگر ارزش و بها میده وگرنه من خودم چندین تولید کننده سراغ دارم که با اینکه فکرشون کار کرده و محصول به درد بخور تولید کردند ولی به خاطر عدم اطلاع و دانش در زمینه فروش و بازاریابی همه محصولشون داره گوشه انبار خاک میخوره. اینا رو قبلن بارها توضیح دادم ولی انگار گوش شنوا نداری شما.شما فیلم مستند The Take رو ببینید که چگونه این سیستم کارخانه داری کار میکند ، مدیریت مالی و اقتصادی هم افرادی در همون کارخانه هستند که با سهم مساوی مثل بقیه پول میگیرند
The Take (2004 film - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/The_Take_(2004_film))
عیول good for you . همین که شما عضو این سیستم نیستید ولی تبلیغش رو میکنید گویای احوالهمن اسرائیل الان زندگی نمیکنم ، ولی هر زمان اسرائیل هستم توی کیبوتز هستم ، ۲ سال دیگه هم کلا میرم در کیبوتز زندگی کنم
منم همینو میگم. به تعداد آدمهای روی زمین راه برای رسیدن به مارکسیسم وجود داره و هرکدوم شما هم مثل خداباوران که خدای خودشونو قبول دارند و تحلیل خودشونو از این قضیه دارند فکر میکنید درست فکر میکنید.خوب این چه اشکالی داره؟ مگه باید از هر چیزی یک تعریف وجود داشته باشه؟ کاپیتالیسم مگه فقط یک نوع هست؟ libertarian هست ، conservatism هست ، و خیلیهای دیگه
Theodor Herzl
07-01-2014, 05:13 PM
@Theodor Herzl دربارهیِ کیبوتزها هم بنظرم یه مطلب بنویسی خیلی میتونه مفید و جالب باشه؛ برای خود من که وقتی اولین با اینها آشنا شدم خیلی جالب بود و آزمایش اجتماعی جالبی هست.
مطلب رو میشه در فیسبوک هم گذاشتش.سر فرصت یک مطلب در جستار اسرائیل در مورد زندگی اشتراکی در اسرائیل مینویسم ، چشم :e00e:
sonixax
07-02-2014, 12:41 PM
خوب آن کارگرها کار نکنند ببینیم ایدهها و پول سرمایه گذر به خودی خود ارزش اضافه تولید میکند یا نه!
دقیقن در رابطه با این مساله، سرمایه داران در برخی کشورها کل پروسه تولید رو ماشینی کردند!
این باعث شد که کارگران بیکار شند و دیگه همون مقدار پول رو هم نداشته باشند! ولی سرمایه دار کماکان بر ارزش داراییش داره اضافه میشه!
بعد باز یک تعدادی ریختند بیرون که غلط کردید داستان رو ماشینی کردید کارگر رو بیکار!!!!!!!
این استدلال کسرا جان مال 200 سال پیش بود که مارکس هنوز نمیدونست در آینده ای نه چندان دور وسایل مکانیکی/الکترونیکی اختراع میشند به نام روبات! که میتونن همون کار کارگر رو هم سریع تر ، هم با هزینه کمتر و هم با کیفیت خیلی خیلی بهتر انجام بدند. نه مال سال 2014!
حقیقت اینه که استفاده از کارگران معمولی (نه نیروی متخصص) در خطوط تولید امروزی لطف نظام تولیدی به کارگر بی تخصص هستش چرا که صد برابر بهتر از کار اون رو ماشین میتونه انجام بده. و دقیقن هم برای همینه که فرآیند تولید و بسته بندی در اکثر خطوط تولید جهان ماشینی هست! یک قطعه ساده اگر توسط دست انسان تولید بشه هر بار یک محصول متفاوت تحویل میده در صورتی که ماشین هر بار همون محصول قبلی رو تحویل میده.
کارگر غیر متخصص (که در سود نهایی سود چندانی نداره و درآمدش پایینه و به قول شما در حقش بی عدالتی میشه) به جز طی کشیدن و نظافت و برخی امور حمل و نقل پیش پا افتاده امروزِ روز کار خاصی انجام نمیده!
حتا در بسیاری از موارد پروسه فروش هم ماشینی شده تا سیستم بی نیاز از کارگر باشه. نمونه اش این همه دستگاه فروش بلیط، فروش خوراکی، فروش سوپ یا نوشیدنی های سرد و گرم، یا حتا فروش پیتزا! که در آلمان چپ و راست همه جا یکی گذاشتند :
4285
کارگر متخصص هم همیشه جا برای چانه زنی داره، هر جا بره براش کار هست و در نتیجه به محض اینکه حس کنه دستمزدش کمه طلب دستمزد بیشتر میکنه که اغلب هم موفق میشه چرا که تخصص داره! چرا تخصص داره ؟ چون رفته خودش رو جر داده درس خونده و تخصص کسب کرده. چیزی که مهربد و مزدک پیشتر در همین انجمن بد میدونستند و مسخره اش میکردند و تحصیلات آکادمیک رو وسیله ای میدونستند برای استثمار شدن توسط سرمایه دار!!!!!!!
sonixax
07-02-2014, 12:49 PM
هر کسی هر زمانی هم که خواست میتونه بره
و هیچی هم برای خودش نداره!
kourosh_bikhoda
07-02-2014, 02:22 PM
شما فیلم مستند The Take رو ببینید که چگونه این سیستم کارخانه داری کار میکند ، مدیریت مالی و اقتصادی هم افرادی در همون کارخانه هستند که با سهم مساوی مثل بقیه پول میگیرند
هیچ اشکالی نداره آقای کسرا. هرکی میخواد هر پولی بیاره. ولی وقتی کسی زحمت میکشه از پول عزیزش مایه میذاره نباید شما دست به تخم بشینی یه گوشه انتظار داشته باشی سودی که پول اون بابا ساخته رو بین تو و خودش تقسیم کنه برات. اگه پول نیاوردی شما باید حقوقی بگیری که برای زندگی خوب و امکانات روز و بی دغدغه برات بس باشه. دیگه اینکه اون بابا چقدر پول درمیاره از پول اولیه به کسی مربوط نیست. کار که همه دارن میکنن، هم کارگر داره کار میکنه هم مدیر و هم سرمایه گذار. همه هم ارتباط زنجیری به هم دارند و در صورت نبود یکی، کار دیگری پوچ میشه. پس فرقی از نظر کار توشون نیست اینو متوجه بشید لطفن. فرقشون کجاست؟ در پول اولیه ای که برای تاسیس کسب و کار لازمه. روشن شد؟
خوب این چه اشکالی داره؟ مگه باید از هر چیزی یک تعریف وجود داشته باشه؟ کاپیتالیسم مگه فقط یک نوع هست؟ libertarian هست ، conservatism هست ، و خیلیهای دیگه
هیچ اشکالی نداره. فقط ابناء بشر محکومند به اینکه تا ابد انواع و اقسام مارکسیسم های واقعی رو تجربه کنند.
kourosh_bikhoda
07-02-2014, 02:27 PM
این استدلال کسرا جان مال 200 سال پیش بود که مارکس هنوز نمیدونست در آینده ای نه چندان دور وسایل مکانیکی/الکترونیکی اختراع میشند به نام روبات! که میتونن همون کار کارگر رو هم سریع تر ، هم با هزینه کمتر و هم با کیفیت خیلی خیلی بهتر انجام بدند. نه مال سال 2014!
خب کسرا اینا میگن بهره کشی انسان از انسان محکومه. کاری به بهره کشی انسان از ماشین ندارند (فعلن). خب سوال اینه که اینجا تکلیف ابزار تولید چی میشه؟ در حالیکه بهره کشی انسان از انسان هم رخ نداده. آیا بازهم ممنوعه؟
Theodor Herzl
07-02-2014, 02:43 PM
دقیقن در رابطه با این مساله، سرمایه داران در برخی کشورها کل پروسه تولید رو ماشینی کردند!مشکلی در این قضیه نیست ، یک کارخانه را ۱۰۰% اتوماتیک بکنید از ماشینها بهره کشی کنید ۱۰۰% سود هم در جیب خود بگذارید ، من مشکلی اخلاقی با این نمیبینم ، ولی برای ما انسان گراهای سوسیالیست ارزش یک انسان از پیچ گوشتی بیشتر است ، کّل تحلیل مارکسیستی از پروسه تولید کاپیتالیستی این هست که انسان را به اندازه مواد اولیه تولید کوچک میکند ، انسان میشود بخشی از خرج تولید نه شریک سود!
Theodor Herzl
07-02-2014, 02:53 PM
هیچ اشکالی نداره آقای کسرا. هرکی میخواد هر پولی بیاره. ولی وقتی کسی زحمت میکشه از پول عزیزش مایه میذاره نباید شما دست به تخم بشینی یه گوشه انتظار داشته باشی سودی که پول اون بابا ساخته رو بین تو و خودش تقسیم کنه برات. اگه پول نیاوردی شما باید حقوقی بگیری که برای زندگی خوب و امکانات روز و بی دغدغه برات بس باشه. دیگه اینکه اون بابا چقدر پول درمیاره از پول اولیه به کسی مربوط نیست. کار که همه دارن میکنن، هم کارگر داره کار میکنه هم مدیر و هم سرمایه گذار. همه هم ارتباط زنجیری به هم دارند و در صورت نبود یکی، کار دیگری پوچ میشه. پس فرقی از نظر کار توشون نیست اینو متوجه بشید لطفن. فرقشون کجاست؟ در پول اولیه ای که برای تاسیس کسب و کار لازمه. روشن شد؟از نظر شما فرقی بین کارگر و یک گونی سیمان یا یک تیر آهن نیست ، اسم خودتون رو هم انسان گرا میگذارید ، مشکل شما اینه که نمیبینید این قضیه رو. انسانی که تولید ارزش اضافه میکنه باید سهمی عادلانه از اون ببره ، چقدر از سود نفر اولیه سرمایه گذار ببرد برای شما کافی است؟
kourosh_bikhoda
07-03-2014, 05:42 PM
از نظر شما فرقی بین کارگر و یک گونی سیمان یا یک تیر آهن نیست ، اسم خودتون رو هم انسان گرا میگذارید ، مشکل شما اینه که نمیبینید این قضیه رو. انسانی که تولید ارزش اضافه میکنه باید سهمی عادلانه از اون ببره
خیر اتفاقن من بارها گفتم که کارگر باید دستمزدی ببره که بی دغدغه زندگی کنه. اتفاقن من از شما انسانگرا تر هستم چون میگم در شرایطی که همه یکسان دارن کار میکنند، باید فرقی بین اونی که پول گذاشته و اونی که پول نذاشته باشه. شما چون عدالت ندارید میگید نه اونی که پول گذاشته گه خورده پول داشته، باید سودش رو بین همه تقسیم کنه.
چقدر از سود نفر اولیه سرمایه گذار ببرد برای شما کافی است؟
برای من مهم نیست. من فرمول ارائه نمیدم. ممکنه این مقدار 1 درسد باشه یا 50 درسد. اصلن برام مهم نیست. تنها چیزی که برام مهمه اینه که توافقی باشه. هرچی که هست باید توافقی باشه و در سایه رضایت طرفین انجام بشه.
به همین خاطره که در نظر من نقش دولت به عنوان تنظیم کننده قوانین و در واقع نقش نظارتی دولت خیلی مهمه. چرا؟ چون این توافق نباید مثلن به نحوی باشه که یکی از طرفین ناچار به رضایت باشند وگرنه بیکار بمونند. یا مثلن کودکان نباید در هیچ شرایطی کار کنند یا زنان باردار.
Theodor Herzl
07-06-2014, 12:25 AM
خیر اتفاقن من بارها گفتم که کارگر باید دستمزدی ببره که بی دغدغه زندگی کنه. اتفاقن من از شما انسانگرا تر هستم چون میگم در شرایطی که همه یکسان دارن کار میکنند، باید فرقی بین اونی که پول گذاشته و اونی که پول نذاشته باشه. شما چون عدالت ندارید میگید نه اونی که پول گذاشته گه خورده پول داشته، باید سودش رو بین همه تقسیم کنه.توافقی شما مثل این هست که بگویید یکی بین اعدام با طناب دار و تیرباران میتواند انتخاب کند و بعد بگویید که خوب انتخاب خودش بوده! مشکل این هست که در دنیای امروزی کسی بدون اینکه حق یکی دیگر را بخورد نمیتواند آنقدر سرمایهدار بشود که به تنهایی تولید انبوه بکند! ولی اگر روزی مثل اسرائیل کیبوتزها به صورت انبوه بود و کسی رفت نوکری سرمایه دار را کرد دیگر تصمیم خودش است! ولی باز هم در صورت قبول سرمایه داری باید برای حقوق خوب و شرایط مناسب برای کارگرها جنگید! فکر میکنید همین ممنوعیت کار کودکان یا ۸ ساعت کار در روز از ترحم سرمایه دار آماده است؟ خیر! از جنگ کارگری و اعتصابها تولید شده است!
sonixax
07-06-2014, 01:35 AM
مشکل این هست که در دنیای امروزی کسی بدون اینکه حق یکی دیگر را بخورد نمیتواند آنقدر سرمایهدار بشود که به تنهایی تولید انبوه بکند!
این دید ناقص ، اشتباه و به دور از واقعیته!
هیچ سرمایه داری یک شبه به تولید انبوه نرسیده کسب و کارش. خیلی ها پدر صاحب بچه شون در اومده تا یک پولی جمع کردند و تبدیلش کردند به سرمایه و یک سری دیگه میخواند بدون کوچکترین زحمتی در ثروت اونها سهیم بشند!
برایان اکتون و جان کوم با نوشتن واتس اپ بدون اینکه توی سری کسی بزنند به ثروت افسانه ای رسیدند. چرا ؟ چون خلاقیت داشتند + زحمت کش بودند مثل بقیه اونهایی که روزگاری چیزی از خودشون نداشتند و با هوش و تلاش و نه بهره برداری و دزدی از مال و اموال دیگران به پول و ثروت رسیدند.
هیچ توجیهی پشت این مساله نیست که ثروت و سرمایه از طرف شخص دیگری باشه و سودش بره در جیب یک آدم دیگه! دلیل اصلی اینکه کمونیسم هم به زباله دانی تاریخ فرستاده شد همین بود. هیچ انسان عاقلی حاضر نمیشه ماحصل دسترنج خودش رو مفت و مجانی با بقیه سهیم بشه.
جامعه ای که حق مالکیت شخصی رو به رسمیت نمیشناسه در حقیقت و عملن یک جامعه واپس گرا و عقب مانده ی قبیله ای هستش که همه باید کار کنند و حاصل دسترنجشون هم مال رئیس قبیله (دولت) هستش. اسم این جامعه جامعه کمونیستی هست که چند ده سالی میشه تاریخ مصرفش گذشته و این فسیلهای باقیمونده از کمونیسم هم به زودی ریشه کن میشند میرند رد کارشون.
مثال دیگه ای که نشون میده افراد چه طوری به ثروت زیاد میرسند، تهیه یک سرمایه بسیار کوچک و اولیه (مثلن 10 هزار دلار) هستش و با اون 10 هزار دلار سفارش کار میده به یک شخص دیگه، اجناسی رو میخره و بعد با قیمت بیشتر و با توصل به هوش و ذکاوتش طی پروسه ای به نام بازاریابی میفروشه - نتیجه این میشه که در پایان هر فصل کاری ثروتش چند % زیاد میشه و سری بعد میتونه سرمایه اولیه بیشتری بذاره. مزیت این روش اینه که بعد از یک مدتی سود حاصل به شکل تصاعدی میره بالا و پول از 10 هزار دلار میرسه به میلیونها دلار.
بلا استثنا تمام کسانی که ایدئولوژیهای کمونیستی و سوسیالیستی دفاع میکنند درک درستی از بازار آزاد، علم بازار یابی و اقتصاد ندارند و مدام آویزون میشند به نظریه های تاریخ مصرف گذشته ی مارکس که 200 سال پیش زندگی میکرده و حتا توانایی تصور کردن جامعه امروزی رو نداشته. اصولن دلیل ضعف و فقر تمامی کشورهای کمونیستی هم همینه!
دزدی و بهره کشی یعنی اینکه به اسم مزخرفی به نام سوسیالیسم 50% و حتا بیشتر از درآمد افراد رو به نام مالیات و حق سوسیال و ... بگیری، تنها و تنها با هدف فقیر نگاه داشتن مردم و جلوگیری از ثروتمند شدنشون و گنده تر کردن دولت نه اینکه در قبال کاری مشخص مزدی مشخص به افراد پرداخت کنی.
خرید نیروی کار نه تنها اسمش بهره کشی و دزدی نیست، بلکه یک مبادله عادلانه هستش. یک کارگر نیروی کارش رو میفروشه و در قبالش پول میگیره. همون طور که یک باغبان مثلن سیب میفروشه و در قبال فروشش پول میگیره.
منتها کمونیستها نیروی کار رو = خود کارگر میذارند برای فریب اذهان عمومی و بعد مثلن در مورد مثال بالا میگند یعنی ارزش کارگر اندازه سیبه ؟!
در صورتی که :
نیروی کار = کالا
سیب = کالا
پس همون طور که خرید سیب هیچ اشکالی نداره، خرید نیروی کار هم هیچ اشکالی نداره. اینکه نفر بعدی سیبی که کیلویی 1 قرون خریده رو میفروشه کیلویی 100 تومان کوچکترین ربطی به نفر اول که سیب فروخته نداره، همین داستان در مورد نیروی کار هم هست یعنی اینکه محصول تولید شده توسط نیروی کارِ کارگر به هر قیمتی که فروخته بشه هیچ ربطی به خود کارگر نداره به همین سادگی.
البته پروسه ماشینی شدن رو هم در نظر بگیرید که یک سری از این فسیلهای مارکسیست اون رو توطئه امپریالیسم برای حذف کارگران میدونند و علیهش جبهه گرفتند :))))
undead_knight
10-27-2014, 12:45 AM
Holodomor - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Holodomor) ;)
Theodor Herzl
10-28-2014, 03:43 AM
Holodomor - WiKi ;)این قضیه به نظر من سیاستهای بد اقتصادی مربوط میشه که باعث قحطی شد تا یک کشتار پاکسازی نژادی ، چون خیلی از رهبران حزب کمونیست تا خود تروکسکی متولد اوکراین بودند ؛ خیلی از رهبران کمونیست بلوک شرق هم همینطور ، من فکر نمیکنم تنفر نژادی به ضدّ اوکراینیها بوده ، بلکه ریدمان اقتصادی استالینی که خیلی از کمونیستها هم با اون مخالف بودند باعث این شد
kourosh_iran
10-28-2014, 06:51 AM
هیچ انسان عاقلی حاضر نمیشه ماحصل دسترنج خودش رو مفت و مجانی با بقیه سهیم بشه.
اتفاقا بنظر من کسی که خیلی پولدار میشه و بیشتر از نیاز خودش ثروت داره باید اون رو با بقیه هم سهیم بشه.
در یک برنامه مستند در euro news با یک سرمایه دار اروپایی صحبت میکرد که ظاهرا کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خوبی داشت، اونم همین نظر رو داشت و میگفت که سرمایه داری مزایا و قابلیت های استثنایی خودش رو داره اما قبول داشت که خطرات و نقصهایی هم داره از این جهت که بخش بزرگی از ثروت و امکانات ممکنه در دست و کنترل عدهء معدودی قرار بگیره و میگفت که برای جبران این مسئله باید کسانی که ثروت زیادی دارن یجوریی بخشی از اون رو برای جامعه سرمایه گذاری و هزینه مجدد بکنن نه اینکه جزو دارایی شخصی خودشون بدونن که هرکاری خواستن میتونن باهاش بکنن (حتی آتیش بزنن یا راکد نگه دارن یا فقط برای تفریح و عیاشی های خودخواهانه خودشون خرجش بکنن).
افراد دیگری هم هستن که همین اعتقادات رو داشتن و دارن. مثلا ریچارد استالمن، بنیانگذار جنبش نرم افزار آزاد و پروژهء GNU، هم همین اعتقاد رو داره و میگه من با اینکه کمونیست نیستم و با تجارت خصوصی مخالف نیستم اما سرمایه داری یکسری نقص ها و سایدافکت هایی داره که ما با چنین حرکتهایی میتونیم اونا رو تاحدی که میتونیم جبران کنیم.
شما باید توجه کنید که در دنیای امروز مسئله فقط زحمت و استعداد و پول نیست، بلکه عملا یک نوع انحصار هم در خیلی مواقع و خیلی حیطه ها بوجود میاد که باعث میشه افراد ضعیف تر و کسانی که تازه میخوان شروع کنن با موانع و هزینه های بیشتری مواجه بشن، که بخشی از این از طریق قوانین انحصار فکری ایجاد میشه. یعنی شما یک چیزی رو قبل از من اختراع کنی (فرض اصلا من اون موقع بچه هستم)، اونوقت انحصار اون در اختیار شماست و من دیگه اون آزادی و جایگاه آزادی رو که شما در این مورد داشتی ندارم و محدود میشم. کمپانی های بزرگ در دنیا انبوهی از Patent ها رو در اختیار دارن که وارد شدن در رقابت با اونها عملا بدون داشتن منابع مشابهی از انحصارهای قانونی و/یا پول خیلی زیاد (برای اینکه بتونی امتیاز اینها رو از جایی بخری) بسیار دشوار و در بعضی موارد غیرممکنه. پرهیز از این Patent ها کار راحتی نیست و نیاز به استخدام حقوقدان و متخصصین مربوطه و نظارت و تحقیق دائمی از جانب اونها داره و تازه با این حال بازم ریسک نقض Patent و مورد شکایت واقع شدن وجود داره که خودش هزینه ها و ریسک های گزافی رو در پی داره. تازه از بعد فنی هم دور زدن تمام این انبوه Patent ها که بعضا هم فناوریهای کم و بیش اساسی/کلی ای رو در بر میگیرن اصلا کار راحتی نیست!
undead_knight
10-28-2014, 07:15 AM
این قضیه به نظر من سیاستهای بد اقتصادی مربوط میشه که باعث قحطی شد تا یک کشتار پاکسازی نژادی ، چون خیلی از رهبران حزب کمونیست تا خود تروکسکی متولد اوکراین بودند ؛ خیلی از رهبران کمونیست بلوک شرق هم همینطور ، من فکر نمیکنم تنفر نژادی به ضدّ اوکراینیها بوده ، بلکه ریدمان اقتصادی استالینی که خیلی از کمونیستها هم با اون مخالف بودند باعث این شد
چه به سیاست های بد مربوط بشه و چه کاملا عمدی بوده باشه واقعا نقطه سیاهی در کارنامه سیستم کمونیستی هست.
البته این رو هم باید در نظر گرفت با دریافت کمک های خارجی مخالفت کرده بودند،یعنی جون مردم براشون به اندازه ای ارزش نداشته که بزارند سیستم های کثیف کاپیالیستی بهشون کمک کنند:))
sonixax
10-28-2014, 09:59 PM
اتفاقا بنظر من کسی که خیلی پولدار میشه و بیشتر از نیاز خودش ثروت داره باید اون رو با بقیه هم سهیم بشه.
نظر شما محترم ولی هیچ بایدی در کار نیست!
در یک برنامه مستند در euro news با یک سرمایه دار اروپایی صحبت میکرد که ظاهرا کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خوبی داشت، اونم همین نظر رو داشت و میگفت که سرمایه داری مزایا و قابلیت های استثنایی خودش رو داره اما قبول داشت که خطرات و نقصهایی هم داره از این جهت که بخش بزرگی از ثروت و امکانات ممکنه در دست و کنترل عدهء معدودی قرار بگیره و میگفت که برای جبران این مسئله باید کسانی که ثروت زیادی دارن یجوریی بخشی از اون رو برای جامعه سرمایه گذاری و هزینه مجدد بکنن نه اینکه جزو دارایی شخصی خودشون بدونن که هرکاری خواستن میتونن باهاش بکنن (حتی آتیش بزنن یا راکد نگه دارن یا فقط برای تفریح و عیاشی های خودخواهانه خودشون خرجش بکنن).
نظر این سرمایه دار هم محترم ولی باز هم بایدی در کار نیست!
افراد دیگری هم هستن که همین اعتقادات رو داشتن و دارن. مثلا ریچارد استالمن، بنیانگذار جنبش نرم افزار آزاد و پروژهء GNU، هم همین اعتقاد رو داره و میگه من با اینکه کمونیست نیستم و با تجارت خصوصی مخالف نیستم اما سرمایه داری یکسری نقص ها و سایدافکت هایی داره که ما با چنین حرکتهایی میتونیم اونا رو تاحدی که میتونیم جبران کنیم.
که البته هنوز نتونستند! هر برنامه آزاد و یا با مجوز گنو و امثالهم در مقابل انواع تجاری و تحت مالکیت خصوصیش بسیار کمبود داره به خصوص در بخش پشتیبانی به همین جهت هم هست که مردم دنیا حاضر نمیشند ویندوز پر از باگ و مشکل و حفره و خوره منابع سیستم و البته گران قیمت را ول کنند بروند CentOS یا اوبونتو یا ... نصب کنند!! چرا ؟! چون نیازهاشون رو برآورده نمیکنه و دولوپرها هم به جای اینکه به نیاز های مردم نگاه کنند به آنچه که خودشان دوست دارند نگاه میکنند! پشتیبانی هم که کلن بحثش خلاصه میشه به یک سری فاروم که یک سری یوزر دیگه جواب مشکلات یک سری یوزر دیگه رو میدند تازه اون هم با پاس دادن به یک لینک دیگه که خود اون لینکه پاست داده به یک لینک دیگه و الا آخر! دست آخر هم نتیجه مطلوبی گیرت نمیاد و اگر تخصص کافی داشته باشی خودت دست به کار میشی و یک برنامه از نو مینویسی و اگر تخصص کافی نداشته باشی میری سراغ انواع تجاری!!! (البته اینهایی که گفتم برای کاربری معمولی بود نه حرفه ای و ...)
شما باید توجه کنید که در دنیای امروز مسئله فقط زحمت و استعداد و پول نیست،
دقیقن مساله همین سه تاست! هر کسی که به اندازه کافی استعداد داشته باشد و با زحمت کافی از استعداد خودش استفاده کنه قطعن به میزان چشم گیری پول میرسه.
تمام مدلهای کمونیستی سرمایه دار رو از روز ازل سرمایه دار و کارگر رو تا به ابد کارگر فرض میکنه! و این به جز دروغ چیز دیگری نیست که پاچه ی افراد نادان و ناآگاه میکنند! بسیاری از افراد ثروتمند و سرمایه داران روزگاری فقیر و بی پول بوده اند.
بلکه عملا یک نوع انحصار هم در خیلی مواقع و خیلی حیطه ها بوجود میاد که باعث میشه افراد ضعیف تر و کسانی که تازه میخوان شروع کنن با موانع و هزینه های بیشتری مواجه بشن، که بخشی از این از طریق قوانین انحصار فکری ایجاد میشه.
نه خیر همچین خبری نیست!
انحصاری بودن یک چیز باعث نمیشه که یک چیز دیگه درست کار نکنه مگر اینکه وابسته به اون باشه! که طبیعتن وقتی شما میخوای از محصول یکی دیگه استفاده کنی باید حق استفاده ازش رو هم بپردازی! نمیخوای بپردازی!؟ ایرادی نداره برو خود از اول شروع کن و همه چیز رو خودت تولید کن!
در قبال تسریع و سهولت کار شما باید پول پرداخت کنید! به همین راحتی.
یعنی شما یک چیزی رو قبل از من اختراع کنی (فرض اصلا من اون موقع بچه هستم)، اونوقت انحصار اون در اختیار شماست و من دیگه اون آزادی و جایگاه آزادی رو که شما در این مورد داشتی ندارم و محدود میشم.
این حرف اشتباهه! شما میتونی بری همون چیز رو از اول و با روش خودت بسازی حق ساختنش رو هم ثبت کنی! ولی اگر بخوای از روشی که من خودم رو سرش پاره کردم و پیدا کردم و اختراعش کردم استفاده کنی باید پولش رو پرداخت کنی! به همین راحتی.
فرض کنیم که من مخترع چرخ هستم (:دی) با این حساب دیگه کسی اجازه نداره چرخ اختراع کنه چون مخترعش منم ؟! به هیچ عنوان چنین چیزی نیست و هر کسی میتونه بره چرخ اختراع کنه! یک راه دیگه هم داره و اون اینه که دوباره از نو چرخ رو اختراع نکنه و بیاد از من چرخ بخره !!!
یک مقداری مساله رو امروزی ترش میکنم ، در تمام دستگاه های کامپیوتری امروزی یک پورتی هست به نام USB ، هر کسی بخواد در وسیله ای که تولید میکنه از این پورت استفاده کنه باید به شرکتهای Compaq, DEC, IBM, Intel, Microsoft, NEC, Nortel حق استفاده از این پورت رو بپردازه چون اینها مخترع این پورت هستند و صاحب امتیازش! ولی این به معنای اینه که چون اینها یک پورتی ساختند شخص دیگه ای حق نداره بره یک پورت جدید تر اختراع کنه اسمش رو هم بذاره MAB ؟ (Milad's Awesome Bus) :دی
کمپانی های بزرگ در دنیا انبوهی از Patent ها رو در اختیار دارن که وارد شدن در رقابت با اونها عملا بدون داشتن منابع مشابهی از انحصارهای قانونی و/یا پول خیلی زیاد (برای اینکه بتونی امتیاز اینها رو از جایی بخری) بسیار دشوار و در بعضی موارد غیرممکنه.
خوب دارند که دارند! برای به دست آورنش زحمت کشیدند، پول خرج کردند، هزینه کردند. بعد همین کمپانی های بزرگ که از روز اول بزرگ نبودند! با زحمت و کوشش فراوان بزرگ شدند! نمونه خیلی خوبش همین گوگل خودمون که از یک گاراژ شروع کرد.
اینم عکسش :
4461
پرهیز از این Patent ها کار راحتی نیست و نیاز به استخدام حقوقدان و متخصصین مربوطه و نظارت و تحقیق دائمی از جانب اونها داره و تازه با این حال بازم ریسک نقض Patent و مورد شکایت واقع شدن وجود داره که خودش هزینه ها و ریسک های گزافی رو در پی داره. تازه از بعد فنی هم دور زدن تمام این انبوه Patent ها که بعضا هم فناوریهای کم و بیش اساسی/کلی ای رو در بر میگیرن اصلا کار راحتی نیست!
همون طوری که بالاتر هم گفتم سایرین با خرج پول زیاد و زحمت فراوان یک سری چیزها رو Patent کردند! قرار نیست بقیه بیاند ماحصل زحمات اونها رو مفت مفت صاحب شند!
پس همون طوری که اونها پول خرج کردند، زحمت کشیدند، دود چراغ خوردند و ... بقیه هم میتونند همون راه رو (که صد البته یک شبه نبوده و سالیان سال طول کشیده) طی کنند و همه چیز رو از اول بسازند و یا اگر نمیخواند این همه مسیر رو طی کنند میرند و امتیاز استفاده ازشون رو خریداری میکنند. به عبارت ساده تر یا شما باید زحمت بکشید و زمان زیاد صرف کنید، شکست بخورید، از اول شروع کنید، درس بخونید، کلی زور بزنید و با فرض اینکه استعداد و دانش و تخصص و پشتکار لازم رو داشته باشید بعد از 16 سال بشید گوگل! یا خشکه حساب کنید!!!!
sonixax
10-28-2014, 10:04 PM
این قضیه به نظر من سیاستهای بد اقتصادی مربوط میشه که باعث قحطی شد تا یک کشتار پاکسازی نژادی ، چون خیلی از رهبران حزب کمونیست تا خود تروکسکی متولد اوکراین بودند ؛ خیلی از رهبران کمونیست بلوک شرق هم همینطور ، من فکر نمیکنم تنفر نژادی به ضدّ اوکراینیها بوده ، بلکه ریدمان اقتصادی استالینی که خیلی از کمونیستها هم با اون مخالف بودند باعث این شد
سیاست بد اقتصادی کدومه ؟!
دستور مستقیم استالین بوده برای سرکوب جنبش های ضد کمونیستی در اوکراین! کدوم سیاست بد اقتصادی کسرا جان ؟!
گند مستقیم چیزیست به نام دیکتاتوری پرولتاریا که تمام کمونیستها سینه سپر ازش دفاع میکنند. گند مستقیم تفکریست به نام کمونیسم که نشده تا حالا جایی بر سر کار بیاد و پشت سرش هم آبادانی بیاد!
جناب مزدک که در نشان دادن یک کشور درست و حسابی کمونیستی در تمام طول و عرض تاریخ رسمن وضع حمل فرمودند و گفتند انگشت کاپیتالیستها زیادی کلفت بود و سوراخ کمونیستها زیادی تنگ و کمونیسم رید چون کاپیتالیسم کلفت بوده!!!
Theodor Herzl
10-29-2014, 04:22 AM
۱۰ بار در مورد این قضیه بحث کردیم! کسی نگفته اینجا کمونیسم بی اشکال هست ولی اگر چیزی هم هست مشکل داخلی ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه میخورد به شوروی ایراد میگیرد!
American Indian Holocaust - RationalWiki (http://rationalwiki.org/wiki/American_Indian_Holocaust)
kourosh_iran
10-29-2014, 06:31 AM
نظر شما محترم ولی هیچ بایدی در کار نیست!
نظر این سرمایه دار هم محترم ولی باز هم بایدی در کار نیست!
از نظر قانونی نیست، ولی از نظر اخلاقی بنظر بنده هست.
بالاخره کسی که ثروتمند میشه و به چیزهای گنده میرسه تنها بصورت فردی و با صرف زحمت خودش نیست و از مزایای جامعه و زحمات دیگران در طول تاریخ تاحالا هم گرچه بصورت غیرمستقیم بهره مند شده که به اینجا رسیده، و بنابراین نسبت به حفظ سلامت این سیستم و ادامهء اون مسئوله، نه اینکه بگه خب من بارم رو بستم تا آخر عمرم و دیگه هیچ مسئولیتی ندارم و هیچی برام مهم نیست.
این همه نظام بشری و قوانین حمایتی و نظم و جامعه و خدمات که براش هزینه میشه تا همین حضرات بتونن کامیاب بشن، بخاطر این نیست که بقیه عاشق چشم و ابروی اونا هستن، بلکه بخاطر اینکه که وجود این افراد و تاثیراتی که بوجود میارن بتونه در نهایت برای کل جامعه مفید باشه و یه چیزی در قبال این هزینه ها به کل مردم هم برسه، نه اینکه اونا فقط پولدار و خوشبخت بشن و بقیه مردم و جامعه و ماجرا دیگه مهم نباشه.
یک کسی که برای جامعه کار مفید نکنه، در این سیستم کار مفیدی انجام نمیده و حتی میتونه بهش صدمه بزنه. هرچند شاید استدلال کنید که بهرحال ناخواسته و غیرمستقیم هم که شده به جامعه سود میرسه از بابت پول و وجود این افراد، ولی این خودش بحثی میطلبه و من بهش زیاد اطمینان ندارم!
که البته هنوز نتونستند!
چرا تاحد زیادی تونستن. نمیگم کامل بوده، ولی بقدری بوده که ارزشش رو داشته.
این رو خود بنده چون رشتم رایانه و برنامه نویسیه و خوره این مسائل هستم و ضمنا تحقیق و اطلاعات ویژه ای هم درمورد جنبش نرم افزار آزاد و لینوکس و این حرفا داشتم میدونم.
هر برنامه آزاد و یا با مجوز گنو و امثالهم در مقابل انواع تجاری و تحت مالکیت خصوصیش بسیار کمبود داره
خیر اینطور نیست که هر برنامهء آزادی در مقابل انواع تجاری کمبود زیادی داشته باشه! در بعضی موارد برابر یا کاملا نزدیک هستن و در بعضی موارد حتی شاید برتر. در خیلی موارد دیگر هم بهرحال فاصله اونقدری زیاد نیست یا اینطور بگیم که بهرحال برای خیلی افراد و کارها کافی هستن و بعلت مزایای آزادی و رایگان بودن ترجیح داده میشن و صرف میکنن.
بیشتر یکسری برنامه های خاص و خیلی تخصصی و بزرگ و پیچیده هست امروزه که معادل آزاد ندارن یا اگر دارن بقدر کافی به پای تجاریش نمیرسه.
بنظرم اطلاعات شما دربارهء دنیای بازمتن و نرم افزار آزاد محدود و/یا قدیمی باشه!
میتونیم وارد بحث بر اساس نمونه های واقعی و مثالهای ملموس امروزی بشیم.
بعدم بهرحال کاچی بعض هیچی، همین که هست و در خیلی کاربردها اگر مناسب نیست ولی در خیلی دیگر هم مناسبه و کفایت میکنه خودش خیلی بهتر از نبودن این نرم افزارهاست. مطمئنا این نرم افزارها چهرهء جهان رو تغییر زیادی دادن.
به خصوص در بخش پشتیبانی
همونطور که گفتم در خیلی موارد مشکل آنچنانی وجود نداره.
مثلا زبان PHP که بازمتنه و دنیا رو گرفته، آیا مشکل پشتیبانی جدی داره؟
وب سرور آپاچی. لینوکس.
واقعا تعداد و غنای این نرم افزارها و کیفیت و کاربران اونا در کل خیلی بیش از این حرفهاست انگار شما خبر ندارید ولی بنده که کار و مطالعه و تحقیق روزانم به این چیزا ربط داره و توی فرومهای برنامه نویسی هم هستم میدونم و تعجب میکنم شما چطور ابعاد موفقیت این نرم افزارها رو که امروز جلوی چشممونه انکار میکنید!
بابا واقعیت خیلی متفاوت از چیزیه که شما میگید.
همون اندروید که توی گوشی ها هست و مال گوگله بر پایه لینوکسه و اگر نه کاملا ولی بخش عمده ای از اون آزاد و بازمتنه و تونسته با پلتفرم انحصاری اپل کاملا رقابت بکنه و امثال اپل نتونن سیاست های بسته و انحصاری خودشون رو به همهء بشریت تحمیل کنن.
به همین جهت هم هست که مردم دنیا حاضر نمیشند ویندوز پر از باگ و مشکل و حفره و خوره منابع سیستم و البته گران قیمت را ول کنند بروند CentOS یا اوبونتو یا ... نصب کنند!! چرا ؟! چون نیازهاشون رو برآورده نمیکنه و دولوپرها هم به جای اینکه به نیاز های مردم نگاه کنند به آنچه که خودشان دوست دارند نگاه میکنند! پشتیبانی هم که کلن بحثش خلاصه میشه به یک سری فاروم که یک سری یوزر دیگه جواب مشکلات یک سری یوزر دیگه رو میدند تازه اون هم با پاس دادن به یک لینک دیگه که خود اون لینکه پاست داده به یک لینک دیگه و الا آخر! دست آخر هم نتیجه مطلوبی گیرت نمیاد و اگر تخصص کافی داشته باشی خودت دست به کار میشی و یک برنامه از نو مینویسی و اگر تخصص کافی نداشته باشی میری سراغ انواع تجاری!!! (البته اینهایی که گفتم برای کاربری معمولی بود نه حرفه ای و ...)
همونطور که خودت گفتی این بحث بیشتر در زمینهء دسکتاپ هست و کاربران دسکتاپ با اینکه به لحاظ تعداد زیاد هستن ولی در کل بنا به دانش و بینش و تجربهء بنده در زمینهء کل کاربردها و اهمیت و کارایی کلی در کل دنیای رایانه و اینترنت و این حرفها سهم محدودی دارن و مثلا اگر 98% کاربران از ویندوز استفاده میکنن ولی اینطور نیست که بگیم اهمیت و فایدهء ویندوز در دنیا 98% است و سهم بقیهء سیستم عاملها فقط 2%. همین کاربران دارن با اینترنت، سرورها، روترها، و خیلی سرویسها و امکانات و سایتهایی کار میکنند که بخش عمده ای از کارکرد آنها بر دوش نرم افزارهای آزاد و بازمتن صورت میگیرد. ضمنا خیلی از برنامه ها و فرمت ها و پروتکل هایی که مستقیم یا غیرمستقیم از جنبش نرم افزار آزاد/بازمتن ناشی شدن روی پلتفرم ویندوز هم به وفور پیدا شده و استفاده میشن. مثالهای خیلی روشن و سادش مثلا نرم افزارهای بازمتن مثل فایرفاکس، ولی خیلی بیشتر هست که بعضا به صورتهایی هستن که خیلی افراد نمیبینن و نمیدونن ولی وجود دارن. مثلا من خودم بازی محبوبی که داشتم در فایلهاش که دقت میکردم از فرمت ها و کدکهای آزاد استفاده میکرد، با اینکه خود بازی انحصاری و کد بسته بود.
شما برو در زمینهء سرور، ابررایانه ها، موسسات علمی و تحقیقاتی و دانشگاهی، ببین اونجا هم ویندوز دست بالا رو داره یا نه! توی بعضی زمینه ها (مثلا ابررایانه ها) اصلا ویندوز تقریبا وجود خارجی نداره و همش لینوکس و نرم افزارهای جانبی هست که خیلی هاشون بازمتن هستن. این نشون میده که لینوکس و نرم افزارهای بازمتن در خیلی کاربردها کیفیت کافی دارن، اونم برای کاربردهای جدی و مهم، و اینکه شما میگید با نرم افزارهای انحصاری رقابت نمیکنن صحیح نیست!
دقیقن مساله همین سه تاست! هر کسی که به اندازه کافی استعداد داشته باشد و با زحمت کافی از استعداد خودش استفاده کنه قطعن به میزان چشم گیری پول میرسه.
این یه ادعاست.
البته هنوزم میشه از خیلی راهها پولدار شد، ولی این کار در کل و بخصوص از طریق بعضی حیطه ها به مرور دشوارتر شده که یک دلیلش همون انحصارهای فکری است که گفتم.
فقط من نمیگم، بلکه آمارها و تحقیقات خودشون نشون میده که تعداد/موفقیت شرکتهای کوچک و نوپا نسبت به زمانهای دورتر خیلی کمتر شده امروزه.
چیزی که شما میگی فقط یک ادعاست، که آمار و دلایل و شواهدی که بنده بهشون اشاره کردم باهاش سازگاری چندانی نداره.
تمام مدلهای کمونیستی سرمایه دار رو از روز ازل سرمایه دار و کارگر رو تا به ابد کارگر فرض میکنه! و این به جز دروغ چیز دیگری نیست که پاچه ی افراد نادان و ناآگاه میکنند! بسیاری از افراد ثروتمند و سرمایه داران روزگاری فقیر و بی پول بوده اند.
اینکه من مخالفتی ندارم و طرفدار کمونیست هم نیستم. ولی سرمایه داری هم بی نقص و بدون عوارض جانبی نامطلوب نیست و توش همینطوری خودکار همه چیز بطور مطلوب و انسانی پیش نمیره. نقش همون آدمهای خاص و اخلاقی و نیکوکار هم هست که سرمایه داری هنوز در کل سرپاست و اون عوارض تاحدی کنترل شدن. همون آدمهایی که پولشون رو میبخشن یا برای کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خرج میکنن، خیلی وقتا انحصارهای عملی یا قانونی خودشون رو آزاد میکنن (حداقل بخشی از اونا رو)، و آدمهایی مثل ریچارد استالمن که جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن رو بوجود میارن. تاثیر اینا کم نیست. خیلی هم زیاده! بدون اینها سرمایه داری نمیتونست امروز به اینجا برسه و در گند و آفات خودش غرق شده بود.
چرا کمپانی های بزرگ مثل IBM و خیلی های دیگه با نرم افزار آزاد و بازمتن همکاری های قابل توجهی کرده و میکنن؟ چرا بارها انحصارهای قانونی خودشون رو بخاطر همکاری با این گروهها و اهداف لغو کردن؟ چرا خیلی از محصولات گرچه مقداری قدیمی و محدود نسبت به آخرین و مهمترین محصولات خودشون ولی با این حال بازهم بسیار ارزنده و مفید رو آزاد و بازمتن کردن؟ من جایی خوندم که حتی مثلا کمپانی های سخت افزار دیدن که نسل آیندهء مهندسان و دانشمندانی که نیاز خواهند داشت دارن کم و کمتر میشن بخاطر اینکه فناوریهای این کمپانی ها خیلی پیشرفته و جدید و در عین حال انحصاری و سری بود نسبت به چیزی که دانشجوها توی دانشگاهها میخوندن و بررسی و استفاده میکردن، این بود که اومدن و یکسری از علم و فناوریهای سری و انحصاری خودشون رو منتشر کردن و در اختیار گذاشتن. پس اینطور نیست که فکر کنیم با انحصار و خودخواهی و تفکر کوتاه مدت این سیستم میتونه به سلامت به بقای خودش برای همیشه ادامه بده. این سیستم نیاز به فیدبک و تعدیل داره از جنبه های گوناگون و بی نقص و کاملا بدون نیاز به دخالت و اصلاح نیست. حالا یکی بر اساس منافع طولانی مدت مادی خودش این کار رو میکنه و جنبهء اقتصاد و پوله، یکی دیگه هم هست که بر اساس حفظ ارزشها و ارتباطهای اجتماعی و انسانی و گسترش عدالت و محبت و فرصتهای برابر این کار رو میکنه، که ریچارد استالمن یک نمونشه.
نه خیر همچین خبری نیست!
انحصاری بودن یک چیز باعث نمیشه که یک چیز دیگه درست کار نکنه مگر اینکه وابسته به اون باشه! که طبیعتن وقتی شما میخوای از محصول یکی دیگه استفاده کنی باید حق استفاده ازش رو هم بپردازی! نمیخوای بپردازی!؟ ایرادی نداره برو خود از اول شروع کن و همه چیز رو خودت تولید کن!
در قبال تسریع و سهولت کار شما باید پول پرداخت کنید! به همین راحتی.
دوست عزیز بنده در این مورد ده ها و صدها صفحه مقاله خوندم.
قضیه اصلا به این سادگی نیست.
یکسری مقاله راجع به نرم افزار آزاد و این حرفا در وبلاگم هست که ترجمه کردم توصیه میکنم بخونید.
قضیه اینه که امروزه اونقدر تعداد این انحصارها زیاده و هرکس کوچکترین چیزی رو که فکر میکرده و میشده Patent کرده که ایجاد کردن سیستمهای پیچیده و بزرگ بدون اینکه ناخواسته مشابه چیزی رو که دیگری قبلا بهش فکر و بنام خودش ثبت کرده طراحی کنی بسیار زیاده، در بعضی موارد تقریبا اجتناب ناپذیر، و برای اینکه خودت رو از خطر نقض Patent و شکایت که از نظر مالی و سیاسی میتونه خسارت فاجعه باری خصوصا برای افراد و شرکتهای ضعیف و نوپا داشته باشه حفظ کنی، نیاز هست فقط کلی در این باب هزینه و تحقیق و مراقبت دائمی داشته باشی و یک حقوقدان بعلاوهء متخصصین مربوطه فنی رو به این امر اختصاص بدی، و تازه با این حال دور زدن این همه ایده هایی که بعضا در خیلی کاربردها اساسی و کلی هستن خودش امر دشوار و دردسرساز و هزینه بری است.
البته من بیشتر از انحصارها در حیطهء نرم افزار صحبت میکنم که ازش اطلاعات بیشتر و موثق تری دارم.
شرکتهای بزرگ همشون انبوهی Patent دارن (خیلی هاش رو خریدن و لزوما همه رو خودشون اختراع نکردن) که با هم توافق میکنن و مبادله میکنن و بطور معمول هم یکی از دیگری شکایت نمیکنه اگر هم بکنه میدونه و دیگری هم مقابله به مثل میکنه و ضمنا پول اون همه مراحل هزینه بر رو هم دارن، اما افراد و شرکتهای کوچک به هیچ وجه چنین قدرت و منابع مالی و قانونی رو در اختیار ندارن.
البته یکسری جنبش ها مثل همین جنبش نرم افزار آزاد با آگاه سازی و فعالیت های اعتراضی و تحریم هایی که بعضا انجام دادن باعث شدن که این شرکتها کمتر تمایل داشته باشن و جرات کنن که از این قدرت بر علیه افراد و شرکتهای کوچکتر و بطور کلی عموم استفاده کنن.
این حرف اشتباهه! شما میتونی بری همون چیز رو از اول و با روش خودت بسازی حق ساختنش رو هم ثبت کنی! ولی اگر بخوای از روشی که من خودم رو سرش پاره کردم و پیدا کردم و اختراعش کردم استفاده کنی باید پولش رو پرداخت کنی! به همین راحتی.
همونطور که گفتم تعداد و کلیت و بازه ای که خیلی از Patent ها دربر میگیرن اونقدری زیاده که اینکه بخوای یک کار مشابه رو از روش کاملا متفاوتی انجام بدی، بخصوص در چیزهای بزرگ و پیچیده که اجزاء و فناوریهای زیادی دارن، میتونه بسیار دشوار و حتی عملا غیرممکن باشه در خیلی موارد. حتی اگر بشه، این کار پردردسر و پرهزینه ای است که شرکتها و افراد کوچک رو میتونه ورشکست کنه یا اصلا از ورود به رقابت و استارت کار منصرف کنه.
بحث این نیست که یکی بیاد ایدهء شما رو کپی کنه، بحث اینه که حتی اگر خودش فکر کنه و زحمت بکشه به احتمال زیاد به یکی یا چندتا از ایده های شما میرسه و با اینکه خودش فکر کرده خودش کشف کرده خودش زحمت کشیده اما چون شما قبلا اون رو بنام خودت ثبت کردی در نتیجه نمیتونه بدون اجازهء شما از ایده ای که خودش بهش رسیده استفاده کنه.
ریچارد استالمن میگه ما در جریان پروژهء گنو به کد منبع لینوکس حتی نگاه هم نکردیم، چون اگر نگاه میکردیم ممکن بود ناخودآگاه هم که شده کدمون به کدهای اونا شباهت بیشتری پیدا کنه و بعد هم با این بهانه که میگفتن شما کدهای ما رو دیدید پس ازشون کپی برداری کردید از ما شکایت کنن و در دادگاه محکوم بشیم. تازه این چیزی که استالمن ازش صحبت میکنه درمورد کپی رایته که عین خود یک اثر و نه یک ایده (Patent) رو در برمیگیره. Patent از اینم بدتره چون حتی اگر شما خودت همه چیز رو کدنویسی کنی بازم نقض Patent کردی اگر صرفا ایده ای که استفاده کردی مشابه ایدهء اون Patent بوده باشه و گرچه حتی بتونی ثابت کنی که خودت بطور مستقل به اون ایده رسیدی (که البته در بیشتر موارد هم نمیشه ثابت کرد، ولی حتی اگر بتونی ثابت کنی بازم فایده نداره).
در یک تحقیقی که یه زمانی روی کرنل لینوکس انجام دادن، چند صد مورد نقض Patent پیدا کردن! فکر میکنی این نقض Patent ها یا حداقل اکثرش یا حداقل بخش عمده ای از اونا عمدی و با آگاهی بوده؟ فکر میکنی برطرف کردن تمام اونا اونم بدون اینکه Patent های جدیدی رو نقض کنن، کار ساده و کم هزینه ایه؟ جواب هردوی این پرسشها خیر است! برنامه نویسانی که هستهء لینوکس رو توسعه دادن از وجود و نقض این Patent ها بی اطلاع بودن و عمدا این کار رو نکردن و خیلی از اون ایده ها رو هم شاید شخصا ابداع کردن یا زمانی مثلا در دوران تحصیل و دانشجویی از جایی یاد گرفته بودن. این نشون میده که تعداد و گستردگی Patent های نرم افزاری چقدر زیاده و اجتناب و دور زدن اونها چقدر دشوار.
فرض کنیم که من مخترع چرخ هستم (:دی) با این حساب دیگه کسی اجازه نداره چرخ اختراع کنه چون مخترعش منم ؟! به هیچ عنوان چنین چیزی نیست و هر کسی میتونه بره چرخ اختراع کنه! یک راه دیگه هم داره و اون اینه که دوباره از نو چرخ رو اختراع نکنه و بیاد از من چرخ بخره !!!
البته ایده های خیلی ساده و بدیهی یا دارای کاربرد عمومی/قبلی، قابل Patent کردن نیستن (همونطور که فرمولهای ریاضی هم قابل Patent نیستن). چرخ هم اگر منظورت اون شکل دایره ایش هست، Patent نشده و انحصاری روش نیست. اگر بود، بله شما نمیتونستی اختراع و استفاده کنی. چرخ که چند مدل و مثلا مربعی نداره. ایدهء اصلیش یه چیز دایره ایه. اگر کسی اون ایدهء اصلی رو Patent کرده بود شما هرچقدر هم جزییات دیگرش رو تغییر میدادی، ولی از اون ایدهء دایره ای بودن بهرحال به یک صورتی استفاده کرده بودی، نقض Patent کرده بودی. حتی اگر چرخی میساختی به شکل چند ضلعی که مثلا هزار ضلع داشت (یعنی بطور تقریبی دایره میشد)، بازم نمیتونستی با این ترفند جون سالم بدر ببری، چون مشخص بود که ایدهء اصلی رو باز کپی کردی و فقط سعی کردی با یک ترفند ظاهرش رو تغییر بدی.
یک مقداری مساله رو امروزی ترش میکنم ، در تمام دستگاه های کامپیوتری امروزی یک پورتی هست به نام USB ، هر کسی بخواد در وسیله ای که تولید میکنه از این پورت استفاده کنه باید به شرکتهای Compaq, DEC, IBM, Intel, Microsoft, NEC, Nortel حق استفاده از این پورت رو بپردازه چون اینها مخترع این پورت هستند و صاحب امتیازش!
خب دیگه خودت داری میگی. البته در مورد این استانداردها و فناوریهای عمومی و سخت افزار معمولا مشکلی از این حیث نیست و شرکتهایی که در این زمینه کار میکنن معمولا همشون با هم همکاری خوبی دارن و فکر میکنم تعدادشون هم زیاد نیست و مایش رو هم دارن که خرج کنن. بنظر میاد که کم و بیش همشون عضو یک خانواده و دستشون توی یک کاسه است! ضمن اینکه خیلی وقتا در اینطور موارد که نیازهای اساسی و عمومی هست معمولا سیاست ها و سیستم خوب و مشخص و عادلانه ای برای ایجاد اعتماد و گسترش فناوریهای خودشون هم که شده وضع میکنن که خیلی وقتا رسمی و قانونی هم هست و مثلا میگن ما در این زمینه تبعیض قائل نمیشیم و سلیقه و رای شخصی در کار نیست، یعنی موظف هستن به هرکس که متقاضیه و از نظر قوانین دیگر کشوری منعی نداره اون فناوری رو حتما در ازای مبلغ مشخص و منصفانه ای که برای همه هست لایسنس کنن. من راجع به این سیاست ها و قوانین و تعهدات رسمی قبلا مقاله هایی پراکنده خوندم.
ولی وضع در این زمینه های خاص اگر خوب باشه، در همهء زمینه های دیگر لزوما اینطور نیست.
ولی این به معنای اینه که چون اینها یک پورتی ساختند شخص دیگه ای حق نداره بره یک پورت جدید تر اختراع کنه اسمش رو هم بذاره MAB ؟ (Milad's Awesome Bus) :دی
فکر میکنی اختراع کردن یه همچین چیزایی ساده و کم هزینه و سریع است؟ آیا از عهدهء افراد و شرکتهایی که سرمایهء زیادی ندارن برمیاد؟
همین پورت به ظاهر ساده که میگی اینقدر فناوری و Patent توش بکار رفته که شما بخوای یکی درست کنی که حتی نزدیک اونا کارایی داشته باشه و قابلیت رقابت، بعیده بتونی به این سادگی این کار رو بکنی. خیلی جزییات داره خیلی پروتکل ها، انکدینگ ها، روشهای کد کردن سیگنالها و ترکیب و استفاده از حداکثر پهنای باند ممکن، تاجاییکه من میدونم اصلا چیز ساده و کوچکی نیست و کلی فناوری های پیشرفته و انحصاری توش بکار رفته. شما فکر کردی فقط چندتا Pin و سیم رو یه شکل دیگه سر هم کنی میشه رقیب USB؟
خوب دارند که دارند! برای به دست آورنش زحمت کشیدند، پول خرج کردند، هزینه کردند. بعد همین کمپانی های بزرگ که از روز اول بزرگ نبودند! با زحمت و کوشش فراوان بزرگ شدند! نمونه خیلی خوبش همین گوگل خودمون که از یک گاراژ شروع کرد.
البته زمانی که اونا شروع کردن اینقدر Patent و انواع انحصارهای فکری دیگر وجود نداشت و دستشون بازتر بود!
همون طوری که بالاتر هم گفتم سایرین با خرج پول زیاد و زحمت فراوان یک سری چیزها رو Patent کردند! قرار نیست بقیه بیاند ماحصل زحمات اونها رو مفت مفت صاحب شند!
پس همون طوری که اونها پول خرج کردند، زحمت کشیدند، دود چراغ خوردند و ... بقیه هم میتونند همون راه رو (که صد البته یک شبه نبوده و سالیان سال طول کشیده) طی کنند و همه چیز رو از اول بسازند و یا اگر نمیخواند این همه مسیر رو طی کنند میرند و امتیاز استفاده ازشون رو خریداری میکنند. به عبارت ساده تر یا شما باید زحمت بکشید و زمان زیاد صرف کنید، شکست بخورید، از اول شروع کنید، درس بخونید، کلی زور بزنید و با فرض اینکه استعداد و دانش و تخصص و پشتکار لازم رو داشته باشید بعد از 16 سال بشید گوگل! یا خشکه حساب کنید!!!!
حالا کار نداریم ولی میدونید اصولا انحصارهای فکری یک حق طبیعی و از نوع مالکیت نیستن؟ بلکه انحصارهای قانونی و محدودیت های تصنعی هستن که توسط حکومت برای پیشبرد کلی منافع جامعه وضع شدن؟ این انحصارهای آزادیهای طبیعی عموم رو در ازای سودی که قراره در نهایت به جامعه برسه محدود میکنن.
بشر از دیرباز هیچوقت چنین محدودیتی رو بصورت طبیعی نداشته و هرکس هرچی میبینه بطور طبیعی آزاده و حق داره ازش کپی برداری کنه. این یک قابلیت و حق طبیعی و مایهء پیشرفت بشریت تا به امروز بوده. اصولا داریم میگیم کپی، و نه اصل، یعنی اون چیزی که شما کپی کرده مثل یک شیء فیزیکی محدود نیست که بگیم مال کس دیگری است، بلکه شما هم با استفاده از توانایی خودت فقط یک نسخه کپی از روش تولید کردی.
اونطور که شما فکر میکنید انحصارهای فکری یک حق طبیعی و مثل مالکیت هستن، خیر در واقع اینطور نیست و خود متخصصانش هم بر روی این قضیه اینطور فکر نمیکنن (حداقل اتفاق نظر ندارن). از نشانه های اینکه این انحصارها از نوع مالکیت واقعی نیستن اینکه زمان اونا محدوده، در حالیکه در مالکیت طبیعی ما محدودیت زمانی نداریم. ضمنا در قانون اساسی آمریکا هم داشتن چنین قوانینی بصورت یک آپشن اختیاری برای حکومت در صورت صلاحدید آمده و وجودش ضروری دانسته نشده. یک دلیل دیگرش هم همون که مثال زدم، فکر کن شما هم تصادفا چیزی رو اختراع میکنی که کس دیگری قبلا بنام خودش ثبت کرده، بدون اینکه شما از اون اطلاع داشته بوده باشی، اونوقت چطور اون فرد میتونسته اون رو مالک بشه ولی شما هم که مثل اون از فکر خودت و با زحمت خودت به ایدهء مشابهی رسیدی نمیتونی؟ آیا این درسته که فقط بخاطر اینکه یکی پیشدستی کرده و بنام خودش زده، شما از حق مالکیت و استفاده از ایده و زحمت خودت محروم بشی، فقط بخاطر تقدم و تاخر زمانی، و این خودش نشون میده که ایده ها رو نمیشه مانند اشیاء فیزیکی و بقیهء مالکیت های طبیعی دانست وگرنه هرکس میباید بطور برابری مالک ایده و نتیجهء زحمت خودش میشد نه اینکه چیزی که از ذهن خودش بیرون میاد رو متعلق به کس دیگری بدونیم فقط به این خاطر که اون فرد قبلا مشابه اون ایده رو داشته و بنام خودش ثبتش کرده!
باید بدونید که رسیدن به ایده های مشابه امر نادری نیست و بسیار اتفاق افتاده و می افته. حتی سیستم Patent هم خیلی وقتا ایده های عملا مشابهی رو بنام چند نفر ثبت کرده (مثلا چون به شکلهای مختلف مطرح شده بوده و بخاطر ضعف و اشتباه ادارات/سیستمهای ثبت Patent).
در کل در نهایت باید بگم دیدگاه شما دربارهء سرمایه داری و مالکیت و انحصارهای فکری تاحد زیادی افراطی و خودخواهانه و غیرمنطبق با واقعیت و جهان نسبی ای که ما درش زندگی میکنیم بنظر میاد. اینطور نیست که هرکس براحتی بتونه بگه مالک این همه چیزه و فقط با استعداد و توانایی و زحمت و لیاقت و منابع خودش به موفقیت و ثروت و انحصار رسیده؛ نه این وسط خیلی مسائل دیگر هم بوده و هست و خیلی پیچیدگی ها و ابهام ها و نسبیت ها میتونه مطرح بشه و عملا این افراد از سیستمی استفاده کردن که با استفاده از منابع عمومی و مالیات بقیه مردم شرایط و سیستمها و امنیت لازم برای فعالیت و کامیابی اونا رو فراهم کرده، پس از نظر اخلاقی و وجدانی هم که شده اون افراد نباید اونقدر خودخواه و خودپرست باشن و ادعا کنن مطلقا همه چیز رو خودشون با لیاقت و زحمت خودشون بدست آوردن و وقتی به موفقیت و ثروت رسیدن تمام این موفقیت و ثروت مطلقا در مالکیت و انحصار خودشون قرار داره و حق دارن باهاش هرکاری میخوان بکنن!
گفتم که در عمل هم مدتهاست این دیدگاه از مخیله خیلی ها رخت بر بسته و بخاطر وجود جنبش ها و افراد و فعالیت های مثبتی که در این زمینه صورت میگیره هست که امروز وضع ما خیلی بهتره نسبت به اونی که با دیدگاه خودخواهانه و انحصارگرای شما میتونست خلق بشه.
ضمنا بی اطلاعی یا بی انصافی شما درمورد دستاوردها و موفقیت و اهمیت جنبش نرم افزار خودش یک بحث و تاپیک جداگانه میطلبه به گمانم!
واقعا شما در این زمینه خیلی کم اطلاع و سطحی بنظر میاید. نکنه فکر میکنید هدف و دستاوردها در این زمینه فقط دوتا نرم افزارهایی مثل فتوشاپ و اتوکد و game های پیشرفته است؟!
امروزه روز دستاوردها و تاثیرات نرم افزار آزاد/بازمتن تقریبا در همه جا و همه چیز دیده میشه. از توی گوشی همراه شما تا مودمی که باهاش به اینترنت وصل میشید تا فرمت خیلی از فایلهای عکس و صوتی و ویدئویی که مشاهده میکنید و خیلی خیلی چیزهای دیگه. من واقعا تعجب میکنم از این همه ناآگاهی شما از این مسائل و طوری صحبت میکنید که انگار بازمتن چیز جدی ای نیست و دستاوردهای مهمی نداشته. همین سایت داره با PHP و MySQL و لینوکس اجرا میشه که همشون دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن هستن. و همینطوری اگر هر حیطه و سیستم های متداول رو بررسی کنیم و پیش بریم دونه به دونه میشه از توی هرکدام کلی از دستاوردهای بازمتن رو درآورد و نشون داد. این نرم افزارها به هیچ وجه کم کیفیت و کم اهمیت نیستن! اون عکس با فرمت PNG که داری نگاه میکنی دستاورد بازمتنه، اون کتابخانه ای که اون عکس باهاش تولید شده باز خودش بازمتنه، اون کدکهای ویدئویی که شما باهاش روی سیستم یا اینترنت فیلم نگاه میکنی خیلی وقتا باز از دستاوردهای مستقیم و غیرمستقیم جنبش نرم افزار آزاد و بازمتنه، مرورگرهایی که استفاده میکنید، و خیلی خیلی چیزهای دیگه. اطراف ما پر از دستاوردهای این جنبش هاست و این جنبش ها تاحالا به موفقیت عظیمی دست پیدا کردن و دارن خیلی از کارهای دنیای ما رو به خوبی اداره میکنن. بنده چون یک ویکیپدیا خوان حرفه ای هستم میتونم بگم تاحالا مقاله و مطلب راجع به خیلی موضوعات بخصوص رایانه و برنامه ها و پروتکل ها و فرمتها و خیلی اینطور مسائل خوندم در ویکیپدیا، اونقدری که دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن دیدم و کیفیت خوبی هم اکثرا داشتن اگر نگم بیشتر از موارد انحصاری بوده ولی کمتر هم نبوده. تقریبا توی هرچیزی رفتم و هزاران مقالهء متنوعی که تاحالا در زمینه های مختلف خوندم همش به free software و open source و GNU GPL و BSD License و امثالهم برخورد کردم (این جنبش ها حتی در حیطه های دیگر مثل سخت افزار هم الهام بخش بودن و موجب تغییرات و جنبش های دیگری شدن؛ ضمنا حتی خود ویکیپدیا هم که یک دستاورد عظیم با ارزش است خودش درواقع با الهام از جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن شکل گرفته)، بطور کلی دنیای امروز رایانه و نرم افزار و برنامه نویسی سرشار از این موارده از نرم افزارهایی که در کارهای خاص و فوق تخصصی و ابررایانه ها استفاده میشن تا موارد کاربری عادی. بخاطر همین واقعا برام جای حیرت داره وقتی افرادی مثل شما اونطور صحبت میکنن. این کاملا نشانهء کمبود شدید اطلاعات و بینش شما در این حیطه است. ما توی رشتهء خودمون مدام داریم از این برنامه ها و ابزارها استفاده میکنیم و تقریبا هرچی که میخوایم نسخهء بازمتنش وجود داره از زبان برنامه نویسی، کتابخانه های مختلف، وب سرور، سرور ایمیل، FTP، DNS، ...، IDE و خیلی خیلی چیزهای دیگه که اکثر موارد هم میتونم بگم از کیفیت قابل قبول و خوبی برخوردار هستن و بعضی موارد اصلا از آلترناتوهای انحصاری کم ندارن در عمل و در مجموع مزایای اونا شاید بیشتر هم باشه (یکی از دلایلی که الان در زمینهء برنامه نویسی، بازمتن اینقدر طرفدار و کاربر داره و همه جا رو گرفته). خیلی از برنامه هایی که من همین الان روی سیستمم دارم و استفاده میکنم بازمتن هستن، منجمله فیلترشکنی که همین الان باهاش وارد این سایت شدم (ضمنا Tor هم بازمتنه، ولی من از Tor استفاده نمیکنم). فیسبوک به اون عظمت، گوگل، و خیلی شرکتها و سرویسهای و سایتهای مهم و عمده و عظیم دیگر اینترنت و خیلی موارد دیگه دارن اساسا با دستاوردهای بازمتن اداره میشن و کار میکنن و خود این شرکتها و گروهها هم دستاوردهای خودشون رو دوباره بصورت بازمتن منتشر میکنن؛ شرکتهایی که بعضی از بهترین و نوآورانه ترین نرم افزارها رو به کمک برنامه نویسان زبده خودشون تولید میکنن! بعد شما میگی بازمتن کیفیت نداره و با نرم افزارهای انحصاری قابل رقابت نیست!!
البته بنده نگفتم و نمیگم که نرم افزار انحصاری اصلا نباید وجود داشته باشه و بعضی ویژگیها و مزایای اختصاصی خودش رو حداقل در بعضی حیطه ها و موارد نداره. من آدم مطلق گرا نیستم که بگم فقط یا این و یا اون، سیاه مطلق یا سفید مطلق. بنظر من در حال حاضر یک ترکیب و نسبیت از هر دو وجود داره که از اینکه فقط نرم افزار انحصاری باشه خیلی بهتره بهرحال! خیلی خیلی بهتر! هرکدام دارن نقش خودشون رو ایفا میکنن و یکسری نیازها رو پوشش میدن و نرم افزارهای آزاد و بازمتن دارن عوارض و خطرات انحصار و نظام سرمایه داری مطلق رو تعدیل و کنترل میکنن تاحد زیادی.
حالا شما مثلا میگی در دسکتاپ این نرم افزارها نتونستن جای سیستم عاملهای انحصاری رو بگیرن، من میگم باشه فرض قبول اصلا بحثی روی این نداریم، ولی این در کل دلیل شکست و ناکارایی و کم اهمیت بودن دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن نیست چون این نرم افزارها در خیلی حیطه های دیگر فوق العاده موفق بودن و از نظر حجم و اهمیت کارهایی که در جهان امروز انجام میدن از امثال ویندوز کمتر نیستن که شاید بیشتر هم باشن. اصلا روی میزانش دعوای خاصی ندارم؛ مثلا شما بگو اهمیت و حجم کاری که ویندوز در دنیا انجام میده 70% و سهم نرم افزارهای آزاد/بازمتن 30%. من میگم اون 30% هم باز حیاتیه و بسیار مفید و وجودش از عدم وجودش خیلی بهتره. هرچند بنده با توجه به رشته و تحقیقات خودم و اینکه یک خورهء کامپیوتر و برنامه نویسی هستم و عملا هر روز در حال مشاهده و لمس و تجربهء این مسائل بودم باید بگم سهم بازمتن رو به هیچ وجه نباید دست کم گرفت و برآوردش به این سادگی نیست و چه بسا حتی از ویندوز با این همه آمار بالا در دسکتاپ هم در مجموع بیشتر/مهمتر باشه و چیزی که دیدم و میدونم اینکه بازمتن با سرعت زیادی پیشرفت کرده و حیطه های زیادی رو به تسخیر خودش درآورده و یا در اونها نفوذ قابل توجهی کرده و هنوزم هم این فرایند ادامه داره و امروزه بعنوان یک قطب علم و قدرت و اقتصاد که نمیشه به هیچ وجه نادیدش گرفت یک واقعیت عینی و ملموس است و حتی روی سیاست ها و کیفیت و نوع نرم افزارهای شرکتهای تجاری انحصاری هم تاثیرات مشهود قابل توجهی گذاشته. هر روز در تاریخ معاصرش و از زمان استارتش شما شاهد رشدهای سریع نرم افزارهای آزاد/بازمتن بودید. هر روز تعداد طرفداران و مشارکت کنندگان و تعداد و کیفیت دستاوردهاش بیشتر و بیشتر شده. این نشون میده که نیاز و نتیجه کاملا وجود داشته و ظرفیت خیلی زیادی براش موجود بوده و هست.
undead_knight
10-29-2014, 07:13 AM
۱۰ بار در مورد این قضیه بحث کردیم! کسی نگفته اینجا کمونیسم بی اشکال هست ولی اگر چیزی هم هست مشکل داخلی ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه میخورد به شوروی ایراد میگیرد!
American Indian Holocaust - RationalWiki (http://rationalwiki.org/wiki/American_Indian_Holocaust)
من کاپیتالیسم هستم؟! :e404:
sonixax
10-29-2014, 09:49 PM
۱۰ بار در مورد این قضیه بحث کردیم! کسی نگفته اینجا کمونیسم بی اشکال هست ولی اگر چیزی هم هست مشکل داخلی ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه میخورد به شوروی ایراد میگیرد!
یک مساله غیر انسانی داخلی و بیرونی نداره! اگر استدلال شما اینه اصلن حق ندارید به کاپیتالیسم گیر بدهید! چرا که مشکلاتش داخلیه به شما ربطی نداره !!!
sonixax
10-29-2014, 11:54 PM
از نظر قانونی نیست، ولی از نظر اخلاقی بنظر بنده هست.
بالاخره کسی که ثروتمند میشه و به چیزهای گنده میرسه تنها بصورت فردی و با صرف زحمت خودش نیست و از مزایای جامعه و زحمات دیگران در طول تاریخ تاحالا هم گرچه بصورت غیرمستقیم بهره مند شده که به اینجا رسیده، و بنابراین نسبت به حفظ سلامت این سیستم و ادامهء اون مسئوله، نه اینکه بگه خب من بارم رو بستم تا آخر عمرم و دیگه هیچ مسئولیتی ندارم و هیچی برام مهم نیست.
این همه نظام بشری و قوانین حمایتی و نظم و جامعه و خدمات که براش هزینه میشه تا همین حضرات بتونن کامیاب بشن، بخاطر این نیست که بقیه عاشق چشم و ابروی اونا هستن، بلکه بخاطر اینکه که وجود این افراد و تاثیراتی که بوجود میارن بتونه در نهایت برای کل جامعه مفید باشه و یه چیزی در قبال این هزینه ها به کل مردم هم برسه، نه اینکه اونا فقط پولدار و خوشبخت بشن و بقیه مردم و جامعه و ماجرا دیگه مهم نباشه.
یک کسی که برای جامعه کار مفید نکنه، در این سیستم کار مفیدی انجام نمیده و حتی میتونه بهش صدمه بزنه. هرچند شاید استدلال کنید که بهرحال ناخواسته و غیرمستقیم هم که شده به جامعه سود میرسه از بابت پول و وجود این افراد، ولی این خودش بحثی میطلبه و من بهش زیاد اطمینان ندارم!
باز هم نظر شما محترم ولی از نظر اخلاقی هم بایدی وجود نداره!
شما،من یا هر شخص دیگه ای یک کالایی تولید کردیم، اون رو میفروشیم و در قبالش پول دریافت میکنیم. قطعن خریدار به محصول تولیدی ما نیاز داشته که اون رو از ما خریده در غیر این صورت نمیخرید!!! به همین دلیل جامعه هیچ دینی بر گردن فروشنده نداره که بخواد بعدن اموالش رو بالا بکشه!!!
چرا تاحد زیادی تونستن. نمیگم کامل بوده، ولی بقدری بوده که ارزشش رو داشته.
این رو خود بنده چون رشتم رایانه و برنامه نویسیه و خوره این مسائل هستم و ضمنا تحقیق و اطلاعات ویژه ای هم درمورد جنبش نرم افزار آزاد و لینوکس و این حرفا داشتم میدونم.
از بد روزگار طرف سخنتون (یعنی من) بیشتر از 15 ساله که در این زمینه فعاله و مدرک Informatik (https://translate.google.com/#de/en/informatik) اش رو هم از دانشگاه مونیخ گرفته! در نتیجه اگر بیشتر از شما ندونه کمتر از شما هم نمیدونه!!!
به هیچ عنوان سیستم عاملها و نرم افزارهای متن باز نتونستند از انواع تجاری مشابه موفق تر عمل کنند و دلیل اصلی اینکه بیشتر از 90% بازار در دست محصولات تجاری هست هم همینه.
در دنیای سیستم عاملها که تمامی محصولات گنو در زمینه برآورده کردن نیازهای کاربران دسکتاپ (نه سرورها و مایکروچیپها و ...) به معنای واقعی کلمه ریده اند!
با قاطعیت تمام میتوانم بگویم هیچ رقیبی برای مایکروسافت آفیس وجود ندارد و انواع رایگان یا آزاد آن حتا نتوانسته اند نزدیکش شوند چه برسد به استفاده و کاربری!!!
در زمینه های گرافیکی و ویرایش فیلم و صدا و ... که اصلن حرفش رو نزن! و بسیاری چیزها که پیشتر در باره شون گفتم و در حوصله این بحث نمیگنجد! کما اینکه مطالب موجوده میتونید مراجعه کنید مطالعه بفرمایید.
خیر اینطور نیست که هر برنامهء آزادی در مقابل انواع تجاری کمبود زیادی داشته باشه! در بعضی موارد برابر یا کاملا نزدیک هستن و در بعضی موارد حتی شاید برتر. در خیلی موارد دیگر هم بهرحال فاصله اونقدری زیاد نیست یا اینطور بگیم که بهرحال برای خیلی افراد و کارها کافی هستن و بعلت مزایای آزادی و رایگان بودن ترجیح داده میشن و صرف میکنن.
بیشتر یکسری برنامه های خاص و خیلی تخصصی و بزرگ و پیچیده هست امروزه که معادل آزاد ندارن یا اگر دارن بقدر کافی به پای تجاریش نمیرسه.
بنظرم اطلاعات شما دربارهء دنیای بازمتن و نرم افزار آزاد محدود و/یا قدیمی باشه!
میتونیم وارد بحث بر اساس نمونه های واقعی و مثالهای ملموس امروزی بشیم.
بعدم بهرحال کاچی بعض هیچی، همین که هست و در خیلی کاربردها اگر مناسب نیست ولی در خیلی دیگر هم مناسبه و کفایت میکنه خودش خیلی بهتر از نبودن این نرم افزارهاست. مطمئنا این نرم افزارها چهرهء جهان رو تغییر زیادی دادن.
بدم نمیاد برای برنامه های زیر نمونه های آزاد و موفق که بتونند باهاشون حتا با نسبت یک به ده برابری کنند نمونه بیارید :
Microsoft Windows (برای کاربران دسکتاپ و نه برای سرور و ..)
Adobe Photoshop
Microsoft Office
3Ds Studio Max
Maya
Visual Studio
QT!
OSX
Adobe Audition
Adobe Premier
Final Cut
IDM !!!!
توجه داشته باشید که من دارم از کاربری برای کاربران معمولی حرف میزنم نه خبره ها و برنامه نویسان و خره های کامپیوتر!!! طبیعیست که کار کردن با خط فرمان لینوکس برای شخصی مثل من آب خوردن است ولی برای یک کاربر معمولی کابوس است!!!
فقط مهر ورزیده از پروژه های درپیتی مانند اوبونتو و گیمپ و بلندر و این اوپن آفیس و این مدل چیزها حرف نزنید که پیشتر بارها و بارها در باره شون بحث شده و نقاط ضعفشون نسبت به انواع تجاری از موهای روی سر Tangled هم بیشتره!!!
به قول شما شاید اطلاعات من قدیمی هست! و با برنامه های آزاد جدیدی که سر کار آمده اند آشنایی نداشته باشم!!!!!! البته همان طور که گفتم من را به برنامه هایی که نام بردم پاس ندهید که در آن صورت تکلیف بحث از پیش روشن است و من حوصله پاسخ دادن به حرفها و ادعاهای تکراری و نخ نما را ندارم!
مثلا زبان PHP که بازمتنه و دنیا رو گرفته، آیا مشکل پشتیبانی جدی داره؟
اوه اوه اوه، این یکی که دیگر تخصص من است :دی
بله PHP به شدت مشکل پشتیبانی دارد و هر کمک و پشتیبانی که میشود از طرف جامعه برنامه نویسان است و نه تولید کننده (Zend) . در ضمن PHP دچار مشکلات عجیب و غریبست که تا با آن کار نکنید متوجه شان نمیشوید! مثلن در PHP هر متغیری با هر نام و شکل و ... ای با $ تعریف میشود فارق از نوع و مقدار! و این یعنی ترکیدن حافظه سیستم! هر چند که امکانات بسیار کمی برای مشخص کردن نوع متغیر وجود دارد ولی کافی نیست!
یا تا قبل از نسخه 5 برنامه نویسی شی گرا در PHP اگرچه غیر ممکن نبود ولی پدر صاحب بچه در میامد تا بتواند یک برنامه شی گرا با سرعت قابل قبول بنویسید در صورتی که در همان زمان C# تا خرخره شی گرا بود!!! هنوز هم هست.
البته فراموش نشود که من همواره یکی از مریدان PHP بوده و هستم و برای همین بیشتر از این از PHP بد نمیگویم ممکن است سوسک بشوم :دی
واقعا تعداد و غنای این نرم افزارها و کیفیت و کاربران اونا در کل خیلی بیش از این حرفهاست انگار شما خبر ندارید ولی بنده که کار و مطالعه و تحقیق روزانم به این چیزا ربط داره و توی فرومهای برنامه نویسی هم هستم میدونم و تعجب میکنم شما چطور ابعاد موفقیت این نرم افزارها رو که امروز جلوی چشممونه انکار میکنید!
گویا شما که مدعی تحصیل در زمینه نرم افزار و کامپیوتر هستید هنوز فرق بین کاربر دسکتاپ با کاربر حرفه ای را نمیدانید!!!! پیشتر هم کفته ام کامپیوتر فقط وب سرور و وب سایت و برنامه نویسی نیست!!!! کسانی هم هستند که دوست دارند فقط E-Mail هایشان را چک کنند و وقتی این دسته از افراد با Outlook و Thunderbird مواجه میشوند بدون تردید Outlook را انتخاب میکنند ! چرا؟! چون کاربر پسند تر و راحت تر است و البته باگ خفن پفن ندارد!!!!!
باگ مورد اشاره : روی یک سرور یک Mail Server نصب کنید و سپس یک اکانت ساخته و Thunderbird را تنظیم کنید ترجیحن از طریق SSL ، سپس چند ایمیل برای خود بفرستید و بعد همان ایمیل را منتقل کنید به یک Mail Server دیگه با گواهینامه SSL متفاوت! تمام ایمیلهای قبلی که دانلود کرده اید پاک میشود!!! (یا بهتر است بگویم دیگر نمایش داده نمیشود) در صورتی که در دیتابیس تاندربرد موجود است ولی شما توانایی دسترسی به آنها را ندارید!!!!
اولین باری که این مشکل رو دیدم 4 سال پیش بود که همون موقع گزارش کردم! آخرین باری که تست کردم دو ماه پیش بود که هنوز مشکل به قوت خودش باقی بود!!!! (ساپورت و پشتیبانی در حد لبو).
پشتیبان گیری از برنامه را هم که دیگر نگو! یا باید از برنامه های Third Party مثل MozBackup استفاده کنی یا غلط کرده ای میخواهی از داده هایت بک آپ داشته باشی!!! البته یک راه کپی پیست کیلویی هم هست :))
توجه داشته باشدی که همین قابلیت هم بیشتر از 10 سال است که در انواع تجاری موجوده ولی این برنامه متن باز و البته خیلی خیلی معروف هنوز که هنوزه داره از نبودش رنج میبره!
اسم این میشود پشتیبانی یک محصول! نه اینکه نتونستید اکانت بسازید رفته اید در یک فارومی پست زده اید یکی خُل تر از من آمده پاسختان را داده!!!
بابا واقعیت خیلی متفاوت از چیزیه که شما میگید.
همون اندروید که توی گوشی ها هست و مال گوگله بر پایه لینوکسه و اگر نه کاملا ولی بخش عمده ای از اون آزاد و بازمتنه و تونسته با پلتفرم انحصاری اپل کاملا رقابت بکنه و امثال اپل نتونن سیاست های بسته و انحصاری خودشون رو به همهء بشریت تحمیل کنن.
دیگه جای بحث نداره که همین اندروید در مقابل IOS بسیار کمبود داره! و اگر مجانی نبود هرگز نمیتونست قد علم کنه جلوی IOS کما اینکه همین الانش هم در پیت ترین برندها از اندروید استفاده میکنند برای محصولاتشون و تنها کمپانی شناخته شده که تونسته درست و حسابی از اندروید در محصولاتش استفاده کنه سامسونگ هست (و برای همین هم فروش خوب و قابل توجهی داره) و ما بقی (ال جی ، سونی ، اچ تی سی ، هوایی و ...) همگی با هم گلاب به روتون!! مثل ویندوز برای موبایل :e421: یا اوبونتو برای موبایل :e05a: (Ubuntu on phones | Ubuntu (http://www.ubuntu.com/phone))
و باز هم توجه داشته باشید که اندروید پشتش به کمپانی عظیم و موفقی به نام گوگل گرمه! نه چهار تا بچه Nerd کد نویس!!
همونطور که خودت گفتی این بحث بیشتر در زمینهء دسکتاپ هست و کاربران دسکتاپ با اینکه به لحاظ تعداد زیاد هستن ولی در کل بنا به دانش و بینش و تجربهء بنده در زمینهء کل کاربردها و اهمیت و کارایی کلی در کل دنیای رایانه و اینترنت و این حرفها سهم محدودی دارن و مثلا اگر 98% کاربران از ویندوز استفاده میکنن ولی اینطور نیست که بگیم اهمیت و فایدهء ویندوز در دنیا 98% است و سهم بقیهء سیستم عاملها فقط 2%. همین کاربران دارن با اینترنت، سرورها، روترها، و خیلی سرویسها و امکانات و سایتهایی کار میکنند که بخش عمده ای از کارکرد آنها بر دوش نرم افزارهای آزاد و بازمتن صورت میگیرد.
ببینید مایکروویوی که توی منزل مادرتون ازش استفاده میکنه هم با کرنل لینوکس کار میکنه! ولی خوب که چه ؟ مادر شما شده یک کاربر حرفه ای لینوکسی ؟! قطعن خیر! مادر شما یا مادر من احتمالن روحشون هم از وجود سیستم عامل لینوکس در مایکروویو آشپزخانه شون هم خبر نداره!
پیشتر هم من گفتم سرورها،روترها،سرویسها و ... در زمان تنظیم و تعمیر و ... همگی برای کاربران حرفه ای هستند و نه برای کاربران معمولی! سرورهای مایکروسافت همگی دارد با دات نت و پلتفرم خود ویندوز کار میکند شمار کاربرانش هم از تمام کاربران لینوکس روی هم بیشتر است ولی این دلیل نمیشود که من بیایم بگویم ویندوز سرور از لینوکس در زمینه خدمات سرور و روتر و ... بهتر است!!!!
در دنیای امروز به محصولی موفق گفته میشه که هر کسی بتونه ازش استفاده کنه!!! قرار نیست هر کسی که ماشین میخره حتمن مکانیک هم باشه!!! این چیزیه که مغز پیچیده ی کاربران افراطی لینوکس و طرفداران گنو نمیتواند آن را درک کند! به عبارتی آنها میگویند یا همه باید حرفه ای باشند یا گور پدر آماتورها بروند بمیرند خاک بر سر ها!!!
ضمنا خیلی از برنامه ها و فرمت ها و پروتکل هایی که مستقیم یا غیرمستقیم از جنبش نرم افزار آزاد/بازمتن ناشی شدن روی پلتفرم ویندوز هم به وفور پیدا شده و استفاده میشن. مثالهای خیلی روشن و سادش مثلا نرم افزارهای بازمتن مثل فایرفاکس، ولی خیلی بیشتر هست که بعضا به صورتهایی هستن که خیلی افراد نمیبینن و نمیدونن ولی وجود دارن. مثلا من خودم بازی محبوبی که داشتم در فایلهاش که دقت میکردم از فرمت ها و کدکهای آزاد استفاده میکرد، با اینکه خود بازی انحصاری و کد بسته بود.
ببینید یکی دو نمونه موفق در دنیای آزاد تمام آن را بی نقص و کاربر پسند نمیکند! هر چند که همین فایرفاکس جلوی کروم کم آورده!! و گوگل کروم هم که هر چه هست آزاد نیست!!!! (Google Chrome Terms of Service (https://www.google.com/intl/en/chrome/browser/privacy/eula_text.html))
فرمتها و کدکهای آزاد هم باز در مقابل انواع تجاری بسیار کمبود دارند! مثال خیلی ملموس و ساده اش Mp3 (با وجود تمام مشکلاتی که بر سر پتنت کردنش وجود دارد) که هنوز هیچ فرمت آزادی حتا به گرد پایش هم نتوانسته برسه!
پس باز میبینیم در هر زمینه ای که نیک بنگرید نمونه ی تجاری اش احتمالن موفق تر است!
حتا من یادمه روزگاری طرفداران گنو گوش فلک را کر کرده بودند که آنها نو آوری تب باروزینگ رو ابدا کردند و این است قدرت دنیای آزاد که همان دروغی بی شرمانه بود :
Tab (GUI) - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Tab_%28GUI%29#History)
شما برو در زمینهء سرور، ابررایانه ها، موسسات علمی و تحقیقاتی و دانشگاهی، ببین اونجا هم ویندوز دست بالا رو داره یا نه! توی بعضی زمینه ها (مثلا ابررایانه ها) اصلا ویندوز تقریبا وجود خارجی نداره و همش لینوکس و نرم افزارهای جانبی هست که خیلی هاشون بازمتن هستن. این نشون میده که لینوکس و نرم افزارهای بازمتن در خیلی کاربردها کیفیت کافی دارن، اونم برای کاربردهای جدی و مهم، و اینکه شما میگید با نرم افزارهای انحصاری رقابت نمیکنن صحیح نیست!
گویا شما نوشته ها و بحث های پیشتر من با امیر را در این باره نخوانده اید! من هرگز جایی نگفتم که در زمینه سرورها و ابر رایانه ها و ... لینوکس ضعیف است! بلکه به عکس گفته ام قوی ترین و بهترین هم هست! و این ربطی به بحث من که در مورد کاربران دسکتاپ و هنرمندان و مردم عادی است ندارد!
این یه ادعاست.
البته هنوزم میشه از خیلی راهها پولدار شد، ولی این کار در کل و بخصوص از طریق بعضی حیطه ها به مرور دشوارتر شده که یک دلیلش همون انحصارهای فکری است که گفتم.
فقط من نمیگم، بلکه آمارها و تحقیقات خودشون نشون میده که تعداد/موفقیت شرکتهای کوچک و نوپا نسبت به زمانهای دورتر خیلی کمتر شده امروزه.
چیزی که شما میگی فقط یک ادعاست، که آمار و دلایل و شواهدی که بنده بهشون اشاره کردم باهاش سازگاری چندانی نداره.
کدوم آمار دقیقن ؟!
ولی سرمایه داری هم بی نقص و بدون عوارض جانبی نامطلوب نیست و توش همینطوری خودکار همه چیز بطور مطلوب و انسانی پیش نمیره.
دقیقن همین طوریه که شما میگید! کسی هم از پرفکت بودن سرمایه داری حرف نزد!
ولی در دنیای سرمایه داری از آنجایی که هدف حفظ و افزایش سرمایه هستش، در نتیجه همواره به منبع تامین سرمایه یعنی مصرف کننده توجه میشه. به همین جهت هست که شما میبینید قوی ترین و بزرگترین دموکراسی های دنیا در دل دنیای سرمایه داری شکل گرفته ولی در کنارش در کمونیسم فقط فقر و بدبختی و کشتار و ... وجود داره.
بله درسته ما در طرف سرمایه داری دیکتاتوری و خون آشامی و کشتار و ... هم داریم، ولی در قبالش نمونه های موفق و درست و حسابی که نشان از اصلاح پذیر بودن سیستم و توانایی اش برای برپایی دموکراسی و آزادی دارد!
در مقابل در دنیای کمونیسم حتا یک مورد موفق هم نمیشود پیدا کرد که همان را بکنیم نمونه و بگوییم این سیستم پتانسیل ایجاد یک نظام و کشور و جامعه درست و حسابی را هم دارد و اگر استالین آمده گند زده به جایش اون یکی اومده گند نزده!!!! فرق اصلی کار در اینجاست. مساله ای که وقتی به کمونیستها یاد آور میشودی جیغ و داد کرده و از انگشت کلفت سرمایه داری و ماتحت تنگ کمونیسم برایتان کرسی شر میسرایند و نوحه سرایی میکنند و ...
نقش همون آدمهای خاص و اخلاقی و نیکوکار هم هست که سرمایه داری هنوز در کل سرپاست و اون عوارض تاحدی کنترل شدن. همون آدمهایی که پولشون رو میبخشن یا برای کارآفرینی و کارهای عام المنفعه خرج میکنن، خیلی وقتا انحصارهای عملی یا قانونی خودشون رو آزاد میکنن (حداقل بخشی از اونا رو)، و آدمهایی مثل ریچارد استالمن که جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن رو بوجود میارن. تاثیر اینا کم نیست. خیلی هم زیاده! بدون اینها سرمایه داری نمیتونست امروز به اینجا برسه و در گند و آفات خودش غرق شده بود.
همون طور که پیشتر هم گفتم بایدی در کار نیست!
شما اگر نیکو کاری نکنید گناهکار و مجرم و ... نیستید. من هم همین طور ولی اگر بکنید قطعن آدم خوبی هستید.
چرا کمپانی های بزرگ مثل IBM و خیلی های دیگه با نرم افزار آزاد و بازمتن همکاری های قابل توجهی کرده و میکنن؟ چرا بارها انحصارهای قانونی خودشون رو بخاطر همکاری با این گروهها و اهداف لغو کردن؟ چرا خیلی از محصولات گرچه مقداری قدیمی و محدود نسبت به آخرین و مهمترین محصولات خودشون ولی با این حال بازهم بسیار ارزنده و مفید رو آزاد و بازمتن کردن؟ من جایی خوندم که حتی مثلا کمپانی های سخت افزار دیدن که نسل آیندهء مهندسان و دانشمندانی که نیاز خواهند داشت دارن کم و کمتر میشن بخاطر اینکه فناوریهای این کمپانی ها خیلی پیشرفته و جدید و در عین حال انحصاری و سری بود نسبت به چیزی که دانشجوها توی دانشگاهها میخوندن و بررسی و استفاده میکردن، این بود که اومدن و یکسری از علم و فناوریهای سری و انحصاری خودشون رو منتشر کردن و در اختیار گذاشتن.
خوب اشتباه خوندید!
در اینجا وقتی شما وارد رشته ای خاص میشوید میتونید همین طوری ادامه بدید و یا اگر بخواید برای شرکتی خاص کنید وارد سیستمی به نام Double میشوید! در این سیستم به جای تحصیل در دانشگاه های عمومی وارد دانشگاه های خصوصی شرکتهایی خاص میشوید (مثلن Airbus) و پس از اتمام تحصیل برای همان شرکت هم کار میکنید! شرط قبول شدن برای ورود به سیستم تعهد در قبال حفظ اسرار شرکت و کار کردن برای شرکت پس از اتمام تحصیلاته. در صورتی هم که زیر تعهدتون بزنید مجرمید و دادگاهی میشید و دفاعیه هایی هم نظیر باورهای شما و آنچه در این بحث نوشته اید مردود و غیر قابل قبول است.
پس اینطور نیست که فکر کنیم با انحصار و خودخواهی و تفکر کوتاه مدت این سیستم میتونه به سلامت به بقای خودش برای همیشه ادامه بده. این سیستم نیاز به فیدبک و تعدیل داره از جنبه های گوناگون و بی نقص و کاملا بدون نیاز به دخالت و اصلاح نیست. حالا یکی بر اساس منافع طولانی مدت مادی خودش این کار رو میکنه و جنبهء اقتصاد و پوله، یکی دیگه هم هست که بر اساس حفظ ارزشها و ارتباطهای اجتماعی و انسانی و گسترش عدالت و محبت و فرصتهای برابر این کار رو میکنه، که ریچارد استالمن یک نمونشه.
که البته همه اینها شعاره و بهتره بهش نپردازیم!
قضیه اینه که امروزه اونقدر تعداد این انحصارها زیاده و هرکس کوچکترین چیزی رو که فکر میکرده و میشده Patent کرده که ایجاد کردن سیستمهای پیچیده و بزرگ بدون اینکه ناخواسته مشابه چیزی رو که دیگری قبلا بهش فکر و بنام خودش ثبت کرده طراحی کنی بسیار زیاده، در بعضی موارد تقریبا اجتناب ناپذیر، و برای اینکه خودت رو از خطر نقض Patent و شکایت که از نظر مالی و سیاسی میتونه خسارت فاجعه باری خصوصا برای افراد و شرکتهای ضعیف و نوپا داشته باشه حفظ کنی، نیاز هست فقط کلی در این باب هزینه و تحقیق و مراقبت دائمی داشته باشی و یک حقوقدان بعلاوهء متخصصین مربوطه فنی رو به این امر اختصاص بدی، و تازه با این حال دور زدن این همه ایده هایی که بعضا در خیلی کاربردها اساسی و کلی هستن خودش امر دشوار و دردسرساز و هزینه بری است.
دوست عزیز! شما گویا نمیدونید Patent چیه!!! ببینید اگر شما یک کد بنویسید که 2 را در 2 ضرب کند و آن را پتنت کنید به این معنی نیست که دیگه کسی حق نداره کدی مشابه بنویسه! بلکه داستان اینه که کسی حق نداره کد شما رو کپی پیست کنه! مساله خیلی ساده هست. انجام کاری خاص رو در هیچ جای دنیا Patent نمیکنند!!!! معنیش اینه که شما میتونید همون کار رو از یک راه دیگه انجام بدید و هیچ چیزی رو هم نقض نکردید.
شرکتهای بزرگ همشون انبوهی Patent دارن (خیلی هاش رو خریدن و لزوما همه رو خودشون اختراع نکردن) که با هم توافق میکنن و مبادله میکنن و بطور معمول هم یکی از دیگری شکایت نمیکنه اگر هم بکنه میدونه و دیگری هم مقابله به مثل میکنه و ضمنا پول اون همه مراحل هزینه بر رو هم دارن، اما افراد و شرکتهای کوچک به هیچ وجه چنین قدرت و منابع مالی و قانونی رو در اختیار ندارن.
باز هم اطلاعاتتون محدود و گزینشی هست! بالاتر توضیح دادم چرا!
خود یک کار هیچ وقت Patent نمیشه یعنی هیچ جایی برای شما این کار رو نمیکنه! بلکه روشش و یا محصول نهایی تولید شده Patent میشه و طبیعتن کپی برداری از کد یا روش سایرین برای انجام کاری بدون اجازه اونها اسمش هست دزدی!!!
به طور مثال، فورت RM انحصارن در اختیار شرکت Real Player هست و هیچ بنی بشری حق نداره روی برنامه اش امکان پخش فایلهای RM رو بذاره مگر اینکه ازشون اجازه بگیره! ولی معنی این حرف این نیست که کسی حق نداره برنامه پخش مدیا درست کنه چون ریل پلیر یکی درست کرده یا بره یک فرمت جدید برای خودش اختراع کنه! بحث خیلی ساده،منطقی و روشنه.
همونطور که گفتم تعداد و کلیت و بازه ای که خیلی از Patent ها دربر میگیرن اونقدری زیاده که اینکه بخوای یک کار مشابه رو از روش کاملا متفاوتی انجام بدی، بخصوص در چیزهای بزرگ و پیچیده که اجزاء و فناوریهای زیادی دارن، میتونه بسیار دشوار و حتی عملا غیرممکن باشه در خیلی موارد.
در زمینه نرم افزار من با تجربه 15 سال و بیشتر برنامه نویسی به شما میگم نه تنها غیر ممکن نیست خیلی هم ممکنه! و دلیل اینکه همه روزه یک برنامه جدید برای انجام کاری مشابه سبز میشه هم همینه!
کافیه کدی که شما نوشتید با کدی که آقای X نوشته متفاوت باشه به همین راحتی!!! کپی پیست کیلویی هم که همون طوری که گفتم چی ؟! دزدیه.
حتی اگر بشه، این کار پردردسر و پرهزینه ای است که شرکتها و افراد کوچک رو میتونه ورشکست کنه یا اصلا از ورود به رقابت و استارت کار منصرف کنه.
باز در زمینه نرم افزار نه تنها گرون نیست بلکه خیلی هم ارزونه! به طور مثال SDK برنامه DirectX مجانیه!!!! یعنی شما میتونید مجانی برای ویندوز بازی درست کنید ورشکست هم نشید!!!!
قیمت موتورهای بازی هم بسته به تنوعشون از چند ده دلار هست تا چند هزار دلار! مثلن موتور بازی Unity همش 1500 دلار قیمتشه! با احتساب خرید نرم افزارهای جانبی مانند پک کامل محصولات Adobe CC (ماهی 50 دلار همه چی با هم) و 3ds max و ... بگیم میشه 10 تا 20 هزار دلار!!! به عبارتی خاک بر سر شرکتی که بخواد بازی بسازه و برای 10 - 20 هزار دلار و کمتر ورشکست بشه! همون بهتر که اصلن شروع نکنه!!!! (در شرایطی که ماشین زیر پای یک سوپور در اروپا و آمریکا 50 هزار دلار قیمت داره!!!!) .
در مورد باقی موارد هم داستانی مشابه وجود داره! البته با توجه به اینکه تقریبن تمامی زبانهای برنامه نویسی رایگان هستند!!! پول برنامه نویس و گرافیست و معمار برنامه و آهنگساز و ... هم ربطی به انحصار نداره! دستمزدشونه.
بحث این نیست که یکی بیاد ایدهء شما رو کپی کنه، بحث اینه که حتی اگر خودش فکر کنه و زحمت بکشه به احتمال زیاد به یکی یا چندتا از ایده های شما میرسه و با اینکه خودش فکر کرده خودش کشف کرده خودش زحمت کشیده اما چون شما قبلا اون رو بنام خودت ثبت کردی در نتیجه نمیتونه بدون اجازهء شما از ایده ای که خودش بهش رسیده استفاده کنه.
Patents (http://www.uspto.gov/inventors/patents.jsp#heading-3)
What can be patented – utility patents are provided for a new, nonobvious and useful:
Process
Machine
Article of manufacture
Composition of matter
Improvement of any of the above
Note: In addition to utility patents, encompassing one of the categories above, patent protection is available for (1) ornamental design of an article of manufacture or (2) asexually reproduced plant varieties by design and plant patents.
What cannot be patented:
Laws of nature
Physical phenomena
Abstract ideas
Literary, dramatic, musical, and artistic works (these can be Copyright protected). Go to the Copyright Office (http://www.uspto.gov/cgi-bin/exitconf/internet_exitconf.pl?target=lcweb.loc.gov/copyright/) .
Inventions which are:
Not useful (such as perpetual motion machines); or
Offensive to public morality
Invention must also be:
Novel
Nonobvious
Adequately described or enabled (for one of ordinary skill in the art to make and use the invention)
Claimed by the inventor in clear and definite terms
آنچه بالاتر آوردم لینک مستقیم از سیستم ثبت Patent در آمریکاست!
اینها را میشود Patent کرد :
Process
Machine
Article of manufacture
Composition of matter
Improvement of any of the above
اینها را نمیشود :
Laws of nature
Physical phenomena
Abstract ideas
Literary, dramatic, musical, and artistic works (these can be Copyright protected). Go to the Copyright Office (http://www.uspto.gov/cgi-bin/exitconf/internet_exitconf.pl?target=lcweb.loc.gov/copyright/) .
Inventions which are:
Not useful (such as perpetual motion machines); or
Offensive to public morality
به عبارتی اگر شما ایده ای دارید نگران اینکه قبلن یکی آن را پتنت کرده باشد نباشید!!!!
چون تنها میشود روند تولید، محصول نهایی ، مقاله ساخت، ترکیب مواد و شیوه های بهبود آن را پتنت کرد!!!! حالا متوجه منظور من شدید یا اینکه باز میخواهید من را پاس بدهید به یک سری مقاله که خودتان پیشتر مطالعه فرمودید ؟!
من برایتان خود قانون را آوردم! از منبع رسمی.
پس همان طور که پیشتر هم گفتم خود کار قابل Patent شدن نیست! بلکه روش قابل پتنت شدنه که طبیعتن شما حق ندارید از روش دیگران برای رسیدن به هدفی خاص بدون اجازه اونها استفاده کنید به همین سادگی.
ریچارد استالمن میگه ما در جریان پروژهء گنو به کد منبع لینوکس حتی نگاه هم نکردیم، چون اگر نگاه میکردیم ممکن بود ناخودآگاه هم که شده کدمون به کدهای اونا شباهت بیشتری پیدا کنه و بعد هم با این بهانه که میگفتن شما کدهای ما رو دیدید پس ازشون کپی برداری کردید از ما شکایت کنن و در دادگاه محکوم بشیم.
پس آقای استالمن هم گویا اطلاعات درستی از قوانین ایالات متحده آمریکا نداره!!!! البته حق هم داره ایشون حقوق دان که نیستند.
تازه این چیزی که استالمن ازش صحبت میکنه درمورد کپی رایته که عین خود یک اثر و نه یک ایده (Patent) رو در برمیگیره.. Patent از اینم بدتره چون حتی اگر شما خودت همه چیز رو کدنویسی کنی بازم نقض Patent کردی اگر صرفا ایده ای که استفاده کردی مشابه ایدهء اون Patent بوده باشه و گرچه حتی بتونی ثابت کنی که خودت بطور مستقل به اون ایده رسیدی (که البته در بیشتر موارد هم نمیشه ثابت کرد، ولی حتی اگر بتونی ثابت کنی بازم فایده نداره).
همان طور که بالاتر با منبع رسمی به شما نشان دادم ایده قابل پتنت کردن نیست! روش و محصول و ... هستند.
در یک تحقیقی که یه زمانی روی کرنل لینوکس انجام دادن، چند صد مورد نقض Patent پیدا کردن! فکر میکنی این نقض Patent ها یا حداقل اکثرش یا حداقل بخش عمده ای از اونا عمدی و با آگاهی بوده؟ فکر میکنی برطرف کردن تمام اونا اونم بدون اینکه Patent های جدیدی رو نقض کنن، کار ساده و کم هزینه ایه؟ جواب هردوی این پرسشها خیر است!
خیر پاسخ هردوی این پرسشها رجوع به قوانین است! (بالاتر)
البته ایده های خیلی ساده و بدیهی یا دارای کاربرد عمومی/قبلی، قابل Patent کردن نیستن (همونطور که فرمولهای ریاضی هم قابل Patent نیستن). چرخ هم اگر منظورت اون شکل دایره ایش هست، Patent نشده و انحصاری روش نیست. اگر بود، بله شما نمیتونستی اختراع و استفاده کنی. چرخ که چند مدل و مثلا مربعی نداره. ایدهء اصلیش یه چیز دایره ایه. اگر کسی اون ایدهء اصلی رو Patent کرده بود شما هرچقدر هم جزییات دیگرش رو تغییر میدادی، ولی از اون ایدهء دایره ای بودن بهرحال به یک صورتی استفاده کرده بودی، نقض Patent کرده بودی. حتی اگر چرخی میساختی به شکل چند ضلعی که مثلا هزار ضلع داشت (یعنی بطور تقریبی دایره میشد)، بازم نمیتونستی با این ترفند جون سالم بدر ببری، چون مشخص بود که ایدهء اصلی رو باز کپی کردی و فقط سعی کردی با یک ترفند ظاهرش رو تغییر بدی.
یک دور دیگه فهرست چیزهایی که قابل Patent کردن هستند رو بخونید! لینکش هم بالاتر هست.
فکر میکنی اختراع کردن یه همچین چیزایی ساده و کم هزینه و سریع است؟ آیا از عهدهء افراد و شرکتهایی که سرمایهء زیادی ندارن برمیاد؟
شرکتی که سرمایه و فناوری لازم رو نداره دنبال تولید پورت نمیره!!! اگر رفت و تولید کرد لایق دریافت جایزه نوبل هستش.
البته زمانی که اونا شروع کردن اینقدر Patent و انواع انحصارهای فکری دیگر وجود نداشت و دستشون بازتر بود!
قانون!!! چند خط بالاتر.
واقعا شما در این زمینه خیلی کم اطلاع و سطحی بنظر میاید. نکنه فکر میکنید هدف و دستاوردها در این زمینه فقط دوتا نرم افزارهایی مثل فتوشاپ و اتوکد و game های پیشرفته است؟!
به جای اتهام و برچسب زنی به دیگران و تعریف و تمجید مدام از خودتون! به پرسشی که بالاتر مطرح کردم در این زمینه پاسخ بدید لطفن!!!
از توی گوشی همراه شما تا مودمی که باهاش به اینترنت وصل میشید تا فرمت خیلی از فایلهای عکس و صوتی و ویدئویی که مشاهده میکنید و خیلی خیلی چیزهای دیگه. من واقعا تعجب میکنم از این همه ناآگاهی شما از این مسائل و طوری صحبت میکنید که انگار بازمتن چیز جدی ای نیست و دستاوردهای مهمی نداشته.
و شما با این همه دانش و آگاهی خفن پفن (به خصوص در زمینه Patent ها) هنوز نمیتونید فرق کاربر حرفه ای با معمولی رو درک کنید!!! هنوز فرق کاربر دسکتاپ با مدیر سرور رو نمیدونید!!! خوب طبیعتن من در این مورد حرفی ندارم با شما بزنم مدامی که تفاوت بین اینها، نیازهاشون و نحوه رسیدگی به نیازهاشون رو درک کنید.
همین سایت داره با PHP و MySQL و لینوکس اجرا میشه که همشون دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن هستن.
ولی خود سیستم سایت (Vbulletin) به هیچ عنوان آزاد و متن باز نیست و 250 دلار قیمتشه در قبال هر دامنه!!! همچنین بسیاری از نرم افزارهای مدیریتی که همین سیستمهای آزاد رو کنترل میکنند هم انحصاری و هزینه ای برابر با سالی 1000 دلار دارند مثل WHM! به همین سادگی.
حالا شما مثلا میگی در دسکتاپ این نرم افزارها نتونستن جای سیستم عاملهای انحصاری رو بگیرن، من میگم باشه فرض قبول اصلا بحثی روی این نداریم، ولی این در کل دلیل شکست و ناکارایی و کم اهمیت بودن دستاوردهای نرم افزار آزاد و بازمتن نیست چون این نرم افزارها در خیلی حیطه های دیگر فوق العاده موفق بودن و از نظر حجم و اهمیت کارهایی که در جهان امروز انجام میدن از امثال ویندوز کمتر نیستن که شاید بیشتر هم باشن.
ببینید دوست عزیز، من هرگز نگفتم این نرم افزارها ناکارآمد هستند! بلکه گفتم در زمینه ی دسکتاپ شکست خورده و ناکارآمد هستند! طبیعتن در زمینه کاری خودشون خیلی هم موفق هستند و من غلط بکنم چنین ادعایی رو اصلن مطرح کنم!
کاربری کامپیوتر برای منی که با شرکتهای بزرگ قرارداد میبندم نرم افزارهای مورد نیازشون رو طراحی میکنم، با برادرم که داره روباتیک میخونه، با مادرم که فقط ایمیلهاش رو چک میکنه! با شما که عاشق دنیای آزاد و متن باز هستید، با هنرمندی که میشینه نقاشی میکنه یا آهنگ میسازه یا فیلم میسازه، با نوجوانی که بازی میکنه فرق میکنه. این رو شما باید درک کنید و وقتی درک کردید تازه میتونید درک کنید که چی به درد کجا میخوره!
ولی اگر به شکلی افراطی بگید نه خیر فقط گنو لینوکس و بس نتیجه میشه اینکه 90% کاربران در دنیای واقعی رو از دست میدید!!! به همین راحتی.
شاید دید شما جنبه ی انسانی تری از دید من داشته باشه، ولی دید من کاربردی و اقتصادی هستش! نه از سر تمایلات و علایق و ...
به من باشه دوست دارم همه چیز مجانی و متن باز باشه!!! بتونم بیشتر ازش پول بسازم :)))) (چندی پیش برنامه ZoneMinder را سورسش را برداشتم، با تغییراتی دلخواه یک Embedded سیستم برای یک NVR درست کردم به مشتری فروختم! خوب سودش 100% هم بیشتر بود ! چرا ؟ چون ZoneMinder رایگان و متن باز بود)
kourosh_iran
10-30-2014, 09:02 PM
باز هم نظر شما محترم ولی از نظر اخلاقی هم بایدی وجود نداره!
شما،من یا هر شخص دیگه ای یک کالایی تولید کردیم، اون رو میفروشیم و در قبالش پول دریافت میکنیم. قطعن خریدار به محصول تولیدی ما نیاز داشته که اون رو از ما خریده در غیر این صورت نمیخرید!!! به همین دلیل جامعه هیچ دینی بر گردن فروشنده نداره که بخواد بعدن اموالش رو بالا بکشه!!!
خب این نیاز رو برای چی داشته؟ بخاطر زندگی اجتماعی. وگرنه اگر گذشته های دور بود آدما لزوما نیازی نداشتن برای معاش برن پیش یک سرمایه داری چیزی کار کنن یا اجناس تولیدی اونا رو بخرن و میتونستن فرضا برن و از طبیعت غذای و مکان زندگی خودشون رو تهیه کنن. ما یک اجتماع تشکیل دادیم بخاطر منافع مشترک و همکاری، نه خودخواهی و فردگرایی محض، و بخاطر اینکه یکسری آزادیها و انتخابهای طبیعی خودمون رو فدا کردیم.
بنظر من بهرحال از نظر اخلاقی درست نیست که افراد موفق و ثروتمند و سرمایه دار اینطور شخصی و خودخواهانه فکر کنن و اونا از این جامعه که آزادیها و امکانات قابل توجهی هم بابتش به مرور فدا شده خیلی بیشتر استفاده ببرن و سرنوشت و میزان بهره مندی بقیه براشون مهم نباشه. اگر یک سرمایه دار یک فرد موفق به اون درجه از کامیابی و بهره مندی میرسه، فقط و فقط از طریق توانایی های خودش نیست، و داره از مزایای یک اجتماع بشری استفاده میکنه، وگرنه بصورت ایزوله و در طبیعت و شرایط قدیم عمرا به این راحتی نمیتونست واسه خودش اینقدر مزایا و راحتی و قدرت جمع آوری کنه و لنگ بندازه روی لنگ و فقط دستور بده و همه جا همه چیز از بهترین غذاها و مسکن و امکانات دیگه براش فراهم کنن.
درسته شما میتونی از نیاز و مجبور بودن دیگران حرف بزنی، ولی این نمیتونه مسائل پیچیده انسانی رو جواب بده و انسانیت رو تامین بکنه. حالا هرجور دوست داری میتونی بازم همینطور فکر و عمل کنی، ولی بنظر من هر آدم موفقی بهرحال خواسته و ناخواسته از مزایای اجتماع و حتی کل تاریخ بشریت و زحمت ها و نیکی ها و دستاوردهای دیگران هم استفاده کرده، مستقیم و غیرمستقیم، و چیزهای گنده ای و مزایا و امکانات بزرگی که بدست آورده فقط با زحمت و توانایی و استعداد خودش نمیتونست به این راحتی بدست بیاره، و نسبت به سلامت و بقای این اجتماع و تمدن و بقیه هم از نظر اخلاقی کاملا مسئول است.
به هیچ عنوان سیستم عاملها و نرم افزارهای متن باز نتونستند از انواع تجاری مشابه موفق تر عمل کنند و دلیل اصلی اینکه بیشتر از 90% بازار در دست محصولات تجاری هست هم همینه.
در دنیای سیستم عاملها که تمامی محصولات گنو در زمینه برآورده کردن نیازهای کاربران دسکتاپ (نه سرورها و مایکروچیپها و ...) به معنای واقعی کلمه ریده اند!
با قاطعیت تمام میتوانم بگویم هیچ رقیبی برای مایکروسافت آفیس وجود ندارد و انواع رایگان یا آزاد آن حتا نتوانسته اند نزدیکش شوند چه برسد به استفاده و کاربری!!!
در زمینه های گرافیکی و ویرایش فیلم و صدا و ... که اصلن حرفش رو نزن! و بسیاری چیزها که پیشتر در باره شون گفتم و در حوصله این بحث نمیگنجد! کما اینکه مطالب موجوده میتونید مراجعه کنید مطالعه بفرمایید.
خب منکه نگفتم نرم افزارهای آزاد همهء حیطه ها رو بهتر یا به خوبی پوشش دادن. بارها به صراحت گفتم که من از همه چیز یا هیچ چیزی و مطلق صحبت نمیکنم.
تمام اینها که میگید بازم در کل تنها بخشی از کاربردها و حیطه ها و کاربران و اهمیت موارد موجود در دنیای نرم افزار هستن. و نرم افزارهای آزاد خیلی بخشها و کاربردهای دیگر رو خیلی بهتر و حتی بعضا بهتر از نرم افزارهای انحصاری برآورده کردن. حالا اشکالش چیه بنظر شما؟ من میگم همون هم که هست و شده باز از هیچی خیلی بهتره و در چهرهء دنیای ما و اقتصاد و مسائل سیاسی و حتی تفکر و عملکرد افراد تاثیر مثبت قابل توجهی داشته.
بدم نمیاد برای برنامه های زیر نمونه های آزاد و موفق که بتونند باهاشون حتا با نسبت یک به ده برابری کنند نمونه بیارید :
Microsoft Windows (برای کاربران دسکتاپ و نه برای سرور و ..)
Adobe Photoshop
Microsoft Office
3Ds Studio Max
Maya
Visual Studio
QT!
OSX
Adobe Audition
Adobe Premier
Final Cut
IDM !!!!
اینطور موارد رو بهتره در یک فروم لینوکسی و خلاصه در جای مناسب تری که کاربران و متخصصان با تجربهء لینوکس بیشتر هستن مطرح کنیم، چون من حقیقتا در این مورد خیلی اطلاعات و تجربه ندارم و با خیلی از این نرم افزارها کار نکردم. اینجا و فقط دعوای من و شما در این مورد فایده نداره.
اما اون QT که اونجا گذاشتید قضیش چیه؟ من یه Qt میشناسم که یک کتابخانه/فریمورک سی++ بازمتن است.
توجه داشته باشید که من دارم از کاربری برای کاربران معمولی حرف میزنم نه خبره ها و برنامه نویسان و خره های کامپیوتر!!! طبیعیست که کار کردن با خط فرمان لینوکس برای شخصی مثل من آب خوردن است ولی برای یک کاربر معمولی کابوس است!!!
فقط مهر ورزیده از پروژه های درپیتی مانند اوبونتو و گیمپ و بلندر و این اوپن آفیس و این مدل چیزها حرف نزنید که پیشتر بارها و بارها در باره شون بحث شده و نقاط ضعفشون نسبت به انواع تجاری از موهای روی سر Tangled هم بیشتره!!!
به قول شما شاید اطلاعات من قدیمی هست! و با برنامه های آزاد جدیدی که سر کار آمده اند آشنایی نداشته باشم!!!!!! البته همان طور که گفتم من را به برنامه هایی که نام بردم پاس ندهید که در آن صورت تکلیف بحث از پیش روشن است و من حوصله پاسخ دادن به حرفها و ادعاهای تکراری و نخ نما را ندارم!
نه اتفاقا گفتم که من خودمم از دیدگاه یک کاربر معمولی به این دنیا (نرم افزارهای آزاد/بازمتن) نگاه نمیکنم و درمورد برنامه هایی که شما میگید هم تجربه و اطلاعات زیادی ندارم. البته با یکسری از این نرم افزارهای دفتری روی ویندوز کار میکنم (ورد، اکسل، فتوشاپ، ...) و کم و بیش حرفه ای هم هستم، ولی هیچوقت دنبال جایگزین های لینوکسی و بازمتن اونا نبودم.
همه چیز که شما مدام تکرار میکنید سوزن شما روی دسکتاپ و کاربران خانگی و معمولی و کار دفتری و اینها گیر کرده! من میگم بابا من و شما اگر حرفه ای کامپیوتر باشیم باید بدونیم که این دنیا خیلی گسترده تر از اینهاست و خیلی حیطه ها و کاربردها و کاربران خاص و متخصصین دیگر هم وجود دارن و تعداد زیادی نرم افزارهای آزاد با کیفیت خوب و حتی عالی و برتر در اون زمینه های دیگه وجود دارن.
در زمینهء دسکتاپ و نرم افزارهای مورد اشاره و کاربران معمولی هم که میگید من قبول میکنم که نرم افزارهای انحصاری از نظر کمیت و کیفیت برتری دارن، ولی بازم همون میزان و همون آلترناتیوها و کیفیت محدود هم که نرم افزارهای آزاد در این موارد دارن هم باز خودش خیلی ارزشمنده و از هیچی خیلی بهتره و کار بعضیا رو هم راه میندازه. ضمنا برای بنده شخصا با این همه سابقه و مطالعه در کامپیوتر و برنامه نویسی و نرم افزار واضحه که وجود این نرم افزارها و کدهای آزاد، با وجود اینکه شاید در بعضی حیطه ها همواره با فاصله از نرم افزارهای انحصاری حرکت کنن، باز خیلی اهمیت داره و مهمه چون باعث میشه فاصلهء عموم و دنیای بدون انحصار علم و فناوری و امکانات موجود در این زمینه از دنیای نرم افزارهای انحصاری و تجاری محض در یک حد کم و بیش ثابت و حداقل ممکن باقی بمونه. این خودش برای همه حتی کاربران نرم افزارهای انحصاری مزیت داره و از اون طرف دنیای علم و فناوری آزاد و دسترسی و امکان همگانی در این ارتباط هیچوقت اونقدر ضعیف نمیشه که خطر یک دنیای شدیدا انحصاری که درش اگر کسی و کسانی بخوان حرکت آزادانه ای رو شروع بکنن بسیار دشوارتر خواهد بود یا عملا غیرممکن، از کنترل و امکان برگشت خیلی فاصله بگیره. مثلا فرض کنید اگر جنبش نرم افزار آزاد و پروژهء GNU توسط ریچارد استالمن به موقع شروع نمیشد و کس دیگری هم هرچه زودتر این کار رو نمیکرد، دنیای ما امروز احتمالا چهرهء بسیار متفاوتی در این زمینه میداشت و این همه امکانات و ابزار و کد و برنامه و فرمت و کدک و غیره و غیره آزاد در دسترس همگان نبود که در نتیجه انحصار تقریبا کاملی در دست کمپانی های بزرگ و تجارت انحصاری بود که این برای هیچکس خوب نیست. در چنین دنیایی اگر ما تازه میخواستیم شروع کنیم حساب کنید چه حجم عظیمی از کار و پیچیدگی و دشواری رو در پیش داشتیم و چه کسی و کسانی دیگه میتونستن به این زودی این کار عظیم رو انجام بدن. اینکه همواره نرم افزارهای آزاد به دنبال نرم افزارهای انحصاری هم که شده دارن حرکت میکنن کاملا عاقلانه و سودمند است چون همیشه فاصله رو ثابت یا در حداقل نگه میداره علاوه بر اینکه کار خیلی ها رو هم راه میندازه یا حداقل یکسری آلترناتیوهای حداقلی برای مواقع اظطرار رو براشون باقی میذاره و از اون طرف باعث تعدیل سیاست و قیمت و بهتر شدن کیفیت نرم افزارهای انحصاری هم میشه.
بله دوست عزیز، به مسائل نباید ساده و سطحی نگاه کرد و فقط جنبه های کوتاه مدت و ظاهری و مستقیم اونها رو دید. تعامل نرم افزارهای آزاد و این تفکر و رفتارها با جامعه در کل و در طولانی مدت بسیار عمیق و گسترده و مهم است.
بله PHP به شدت مشکل پشتیبانی دارد و هر کمک و پشتیبانی که میشود از طرف جامعه برنامه نویسان است و نه تولید کننده (Zend) . در ضمن PHP دچار مشکلات عجیب و غریبست که تا با آن کار نکنید متوجه شان نمیشوید!
مثلن در PHP هر متغیری با هر نام و شکل و ... ای با $ تعریف میشود فارق از نوع و مقدار! و این یعنی ترکیدن حافظه سیستم! هر چند که امکانات بسیار کمی برای مشخص کردن نوع متغیر وجود دارد ولی کافی نیست!
یا تا قبل از نسخه 5 برنامه نویسی شی گرا در PHP اگرچه غیر ممکن نبود ولی پدر صاحب بچه در میامد تا بتواند یک برنامه شی گرا با سرعت قابل قبول بنویسید در صورتی که در همان زمان C# تا خرخره شی گرا بود!!! هنوز هم هست.
عزیزم منم PHP کار هستم و میدونم اشکالاتی داره. خودم چند بار حسابی بهش گیر دادم و طراحان اون رو ناشی و کم سواد خواندم بخاطر اشتباهات ناشیانه ای که چند بار در طراحی زبان نشون دادن!
ولی با این وجود در کل PHP یک ابزار بسیار سودمند بوده که با وجود تمام این ضعفها و مسائلی که من و شما میگیم، موفقیت غیرقابل انکاری در تسخیر وب (بیشتر در مقیاسهای از کوچک تا متوسط) و ارائه خدمات ارزان و بدون محدودیت های سیستمهای انحصاری و غیره به افراد داشته. سهمش در وب میدونید چقدره که؟ و میدونید که چقدر نرم افزارهای برجسته و مفید آزاد باهاش نوشته شده (انواع CMS های خوب مثل دروپال، وردپرس، جوملا بطور مثال)
بهرحال این همه فرد و این همه سایت و این همه کار رو راضی کرده و جواب داده. حالا مشکل کجاست؟ نرم افزارهای انحصاری چکاره بودن پس این وسط اگر در کل بهتر بودن پس چرا PHP این همه سهم اونا رو کاهش داده و از آن خودش کرده؟
ضمنا این بحث متغییر و اینها که گفتید من متوجه نشدم دقیقا چی میگید و مشکلش چیه. بنظرم زبانهای دیگری هم هستن که توشون میتونید هر نوع متغییری رو فقط با اختصاص یک مقدار به یک اسم تعریف کنید. بهرحال اینها زبانهای سطح بالا هستن و مقدار قابل توجهی از منابع و پرفورمنس رو بابت ویژگیهایی که برنامه نویسی رو راحت و سریع بکنن فدا میکنن.
دیگه جای بحث نداره که همین اندروید در مقابل IOS بسیار کمبود داره! و اگر مجانی نبود هرگز نمیتونست قد علم کنه جلوی IOS کما اینکه همین الانش هم در پیت ترین برندها از اندروید استفاده میکنند برای محصولاتشون و تنها کمپانی شناخته شده که تونسته درست و حسابی از اندروید در محصولاتش استفاده کنه سامسونگ هست (و برای همین هم فروش خوب و قابل توجهی داره) و ما بقی (ال جی ، سونی ، اچ تی سی ، هوایی و ...) همگی با هم گلاب به روتون!! مثل ویندوز برای موبایل یا اوبونتو برای موبایل (Ubuntu on phones | Ubuntu)
و باز هم توجه داشته باشید که اندروید پشتش به کمپانی عظیم و موفقی به نام گوگل گرمه! نه چهار تا بچه Nerd کد نویس!!
ما که نفهمیدیم اشکالش چیه!
من خودم گوشی سامسونگ با اندروید دارم و خیلی هم راضیم و هیچوقت مشکل و کمبود جدی در مقابل گوشی های اپل درش ندیدم. اتفاقا اپلی ها یکسری مشکلات و محدودیت هایی دارن مثل اینکه باید حتما اپل آیدی درست کنی یا بخری و برنامه ها رو فقط از اپل استور بگیری. تازگی هم یکی از بچه ها نمیدونم چکار کرده بود گوشیش قفل شده بود و چون مشخصات اپل آیدیش رو گم کرده بود میگفت هیچ کار نمیشه کرد و باید کلی پول بدم که بفرستن برای یک شرکت خارجی که مشخصات اپل آیدی منو دوباره بهم بدن.
در ضمن حالا چه اشکالی داره بهرحال نرم افزار آزاد/بازمتن هست و مهم اینه. حالا گوگل پشتش باشه یا کس دیگه، خب که چی؟ اینکه امثال این کمپانی های بزرگ و تجاری هم پشت این محصولات هستن و درش مشارکت میکنن در دنیای نرم افزار آزاد سابقهء زیادی داره و یکی دوتا نیست و کمک زیادی کرده، خودش مایهء امیدواری و اطمینان هست که حتی برای این شرکتها هم دلایل و امکان کافی هست که در این زمینه مشارکت کنن و به نرم افزارهای آزاد کمک کنن. این یک مزیته و نشانهء امکان بقا و موفقیت بیشتر و طولانی مدت، نه یک مشکل و ضعف.
ببینید مایکروویوی که توی منزل مادرتون ازش استفاده میکنه هم با کرنل لینوکس کار میکنه! ولی خوب که چه ؟ مادر شما شده یک کاربر حرفه ای لینوکسی ؟! قطعن خیر! مادر شما یا مادر من احتمالن روحشون هم از وجود سیستم عامل لینوکس در مایکروویو آشپزخانه شون هم خبر نداره!
پیشتر هم من گفتم سرورها،روترها،سرویسها و ... در زمان تنظیم و تعمیر و ... همگی برای کاربران حرفه ای هستند و نه برای کاربران معمولی! سرورهای مایکروسافت همگی دارد با دات نت و پلتفرم خود ویندوز کار میکند شمار کاربرانش هم از تمام کاربران لینوکس روی هم بیشتر است ولی این دلیل نمیشود که من بیایم بگویم ویندوز سرور از لینوکس در زمینه خدمات سرور و روتر و ... بهتر است!!!!
در دنیای امروز به محصولی موفق گفته میشه که هر کسی بتونه ازش استفاده کنه!!! قرار نیست هر کسی که ماشین میخره حتمن مکانیک هم باشه!!! این چیزیه که مغز پیچیده ی کاربران افراطی لینوکس و طرفداران گنو نمیتواند آن را درک کند! به عبارتی آنها میگویند یا همه باید حرفه ای باشند یا گور پدر آماتورها بروند بمیرند خاک بر سر ها!!!
من حرفم رو قبلا گفتم. حتی اگر اینها که میگید درست فرض کنیم، بازم همون حیطه ها و کاربردها و کاربرانی که نرم افزارهای آزاد پوشش میدن و نرم افزارهای آزاد و بازمتنی که داریم خیلی بهتر از اینه که اینطور نبود و این نرم افزارها وجود نداشتن. چرا شما مدام گیر دادید حالا به حیطه و کاربر و نرم افزارهای خاصی؟ مگر برای اینکه نرم افزارهای آزاد موفق و مفید بوده باشن حتما نیاز هست که تمام حیطه ها رو کاملا به تسخیر خودشون درآورده باشن؟ من از اولش هم از تعدیل و کنترل و تعادل در نظام سرمایه داری و انحصار صحبت کردم و نه یک سیستم کاملا مخالف/متفاوت سرمایه داری و تجارت و محصولات و فناوریهای انحصاری.
ببینید یکی دو نمونه موفق در دنیای آزاد تمام آن را بی نقص و کاربر پسند نمیکند! هر چند که همین فایرفاکس جلوی کروم کم آورده!! و گوگل کروم هم که هر چه هست آزاد نیست!!!! (Google Chrome Terms of Service)
بهرحال مثلا من همین الان دارم از فایرفاکس استفاده میکنم و کم و بیش ازش راضیم. برای من، و همچنین خیلی های دیگه کفایت میکنه. مشکلش چیه؟ لزوما مجبورم و حتما باید برم از کروم استفاده کنم؟ همین حد هم که هست خیلی خوبه و بعنوان یک آلترناتیو خیلی وقتا و واسه خیلی افراد کفایت میکنه. فرق هست بین بهترین بودن و خوب/کافی/قابل قبول بودن. لزومی نداره همه حتما بهترین و گران قیمت ترین اتومبیل رو داشته باشن، بلکه اینکه یکسری اتومبیل های معمولی تر و ارزان تر ولی با کیفیت قابل قبول هم وجود داشته باشن که افراد کم درآمدتر هم بتونن اتومبیل تهیه و استفاده کنن خیلی مهمتر و مفیدتره.
بله از دید کاربر معمولی شاید این مهم نباشه، ولی برای خیلی های دیگه میتونه مفید یا حتی گاهی اساسی/حیاتی باشه به هر علتی. و صرف وجود این نرم افزارها روی آزاد ماندن و در دسترس ماندن علم و فناوری و ایجاد و گسترش ایده ها و سیستمهای مفید و حتی افزایش کیفیت نرم افزارهای انحصاری رقیب بعلت رقابت با اونا، بسیار مفیده. تنوع و آزادی در این دنیا خیلی اهمیت و نتایج و تاثیرات غیرمستقیم هم داره. مثلا یکی از دلایلی که وب و زبانها و استانداردهایی مثل HTML از اون وضع رقابت های و سیاست های انحصاری فاجعه بار میان چند کمپانی تجاری انحصارگر درآمد و به سمت استانداردهای آزاد و عمومی و سازگار پیش رفت، بخاطر موفقیت و پذیرش و گسترش نرم افزارهای آزاد و بازمتن بوده.
فرمتها و کدکهای آزاد هم باز در مقابل انواع تجاری بسیار کمبود دارند! مثال خیلی ملموس و ساده اش Mp3 (با وجود تمام مشکلاتی که بر سر پتنت کردنش وجود دارد) که هنوز هیچ فرمت آزادی حتا به گرد پایش هم نتوانسته برسه!
بنده قبلا در مورد فرمت/کدک ogg/vorbis تحقیقاتی کرده بودم و متوجه شدم که با همان نسبت فشرده سازی mp3، کیفیت برابر و حتی کمی بهتری دارد. در مقالهء ویکیپدیا هم هست: Vorbis - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Vorbis#Quality)
گویا شما نوشته ها و بحث های پیشتر من با امیر را در این باره نخوانده اید! من هرگز جایی نگفتم که در زمینه سرورها و ابر رایانه ها و ... لینوکس ضعیف است! بلکه به عکس گفته ام قوی ترین و بهترین هم هست! و این ربطی به بحث من که در مورد کاربران دسکتاپ و هنرمندان و مردم عادی است ندارد!
خب دیگه منم که گفتم حالا اصرار شما بر روی کاربران کاربران دسکتاپ و هنرمندان و مردم عادی برای چیه؟ یعنی فقط به این خاطر که در این زمینه ها نرم افزار آزاد در کل عقب تره و کمبود داره میگید موفقیتی نداشته و وجودش مهم و مفید نیست؟ اگر در کل نرم افزار آزاد مهم و مفید نبود که این همه دنیا رو نترکونده بود و این همه آدم و فعالیت و صرف هزینه و حتی مشارکت و سرمایه گذاری شرکتهای بزرگ و تجاری روش دلیلی نداشت.
کدوم آمار دقیقن ؟!
آمارها و تحقیقاتی در آمریکا.
خیلی وقت پیش در مقاله ای به این قضیه اشاره شده بود، ولی الان طبیعتا رفرنس دقیق آنرا ندارم که ارائه کنم.
فکر کنم آمار و تحقیقاتی بوده درمورد میزان تاسیس و موفقیت و بقای شرکتها و بیزینس های کوچک تا متوسط، که نشان میداد در طول زمان آمار آنها کاهش قابل توجهی یافته است و بیشتر طبیعتا تعداد معدودتری شرکتهای بزرگ بوده اند که حجم اعظم تجارت و ثروت را در اختیار گرفته اند.
دقیقن همین طوریه که شما میگید! کسی هم از پرفکت بودن سرمایه داری حرف نزد!
ولی در دنیای سرمایه داری از آنجایی که هدف حفظ و افزایش سرمایه هستش، در نتیجه همواره به منبع تامین سرمایه یعنی مصرف کننده توجه میشه. به همین جهت هست که شما میبینید قوی ترین و بزرگترین دموکراسی های دنیا در دل دنیای سرمایه داری شکل گرفته ولی در کنارش در کمونیسم فقط فقر و بدبختی و کشتار و ... وجود داره.
بله درسته ما در طرف سرمایه داری دیکتاتوری و خون آشامی و کشتار و ... هم داریم، ولی در قبالش نمونه های موفق و درست و حسابی که نشان از اصلاح پذیر بودن سیستم و توانایی اش برای برپایی دموکراسی و آزادی دارد!
در مقابل در دنیای کمونیسم حتا یک مورد موفق هم نمیشود پیدا کرد که همان را بکنیم نمونه و بگوییم این سیستم پتانسیل ایجاد یک نظام و کشور و جامعه درست و حسابی را هم دارد و اگر استالین آمده گند زده به جایش اون یکی اومده گند نزده!!!! فرق اصلی کار در اینجاست. مساله ای که وقتی به کمونیستها یاد آور میشودی جیغ و داد کرده و از انگشت کلفت سرمایه داری و ماتحت تنگ کمونیسم برایتان کرسی شر میسرایند و نوحه سرایی میکنند و ...
بنده هم مخالفتی نداشته و ندارم که!
همین جنبش هایی مثل نرم افزار آزاد هم در دل همین نظام سرمایه داری شکل گرفته اند و توانسته اند حداقل بخشی از افراطها و سایدافکت های آنرا کنترل/تعدیل کنند که این به نفع بقای نظام سرمایه داری هم هست در ضمن اینکه نشان از این قابلیت و ظرفیت و امکان این انواع فیدبک در نظام سرمایه داری دارد! حال مشکل و دروغش در کجاست بنده نمیدانم؛ این شما بودید که انگار با نظرات بنده مخالف بودید و برآشفتید!
جنبش نرم افزار آزاد که یک جنبش ضدسرمایه داری و تجارت خصوصی نبوده و نیست و ریچارداستالمن خودش به صراحت گفته که یک کمونیست نیست و به خودی خودش مخالفتی با تجارت خصوصی هم ندارد ولی شاید باید اینطور بگویم که ایشان معتقد است تجارت پتانسیل طبیعی برای انحصار و موارد غیرانسانی دارد و نباید قدرت سیاسی داشته باشد و بر همه چیز در جامعه مقدم و مسلط شود. ایشان حفظ روابط اجتماعی و انسانی سالم را بر تجارت مقدم میدانند. بطور مثال درمورد نرم افزار آزاد میگوید برای این است که شما بتوانید آزادانه به همسایه تان کمک کنید (براحتی نرم افزارهایتان را با او به اشتراک بگذارید) و نیز همکاری و مشارکت میان انسانها بدین شکل محقق میشود (بطور مثال حفظ جامعهء هکرهای قدیمی که یک هدف اصلی استالمن همین بوده - یادگیری و کار و همکاری و مشارکت جمعی آزادانه که ایشان در آن اجتماع تجربه کرده بوده). ضمنا هدف اصلی استالمن از ابتدا و حداقلی که بنظرش همون هم برای شروع و ادامهء جنبش نرم افزار آزاد کافی بود، حفظ همون آزادی و جامعهء هکرهای و متخصصانی مثل خودش بود، اما خب بعدها که نرم افزار آزاد اینقدر موفق شد و منابع و فرصتش بود و دیدن میشه گفتن خب چه بهتر بیایم و اون رو به حیطه های دیگر (منجمله کاربران عادی و غیرمتخصص و سیستم عاملها و نرم افزارهای عمومی) گسترش بدیم.
شما اگر نیکو کاری نکنید گناهکار و مجرم و ... نیستید. من هم همین طور ولی اگر بکنید قطعن آدم خوبی هستید.
مجرم نیستید ولی بیشعور هستید! یک آدم که تفکری سطحی و خودخواهی کور داره و بر خودش در مقابل لذات و شهوات سطحی کوچکترین کنترل و خردی نداره.
اینها آدمهایی هستن که لذت کمک کردن به دیگران و تعالی دادن جامعه رو درک نمیکنن و تجربه نکردن. آدمهایی که لذت رو فقط در یکسری چیزهای سطحی و غریزی و اولیه میشناسن و قابلیتی فراتر از این ندارن. آدمهایی که نمیدونن چه کارهای بزرگی میشه کرد و اگر به دیگران و جامعهء خودت کمک کنی فردا نتایج این به خودت هم برمیگرده و لذت های متعالی تری رو به ارمغان میاره و حتی براحتی ممکنه در آیندهء دور و نزدیک آدم رو از خیلی خطرات و رنجهای بزرگ حفظ کنه. بهرحال این افراد جزو همین جامعه ای هستن که نمیخوان براش هیچ کاری بکنن، و وقتی این جامعه تضعیف و بیمار بشه دیر یا زود ممکنه خیلی تبعات و فجایعی ببار بیاد (منجمله جنگ های داخلی و خارجی، تروریسم، دزدی و جنایت، انقلاب ها و اعتصاب و شورش و نابسامانی و غیره) که طبیعتا این افراد هم حتی با دنیایی پول نمیتونن تضمین کنن که برای همیشه از تبعات چنین مسائلی مصون خواهند ماند.
که البته همه اینها شعاره و بهتره بهش نپردازیم!
شعار نیست دوست عزیز!
شما به من بگید چرا کمپانی های بزرگ این همه تاحالا با جنبش نرم افزار آزاد/بازمتن همکاری کردن؟
دوست عزیز! شما گویا نمیدونید Patent چیه!!! ببینید اگر شما یک کد بنویسید که 2 را در 2 ضرب کند و آن را پتنت کنید به این معنی نیست که دیگه کسی حق نداره کدی مشابه بنویسه! بلکه داستان اینه که کسی حق نداره کد شما رو کپی پیست کنه! مساله خیلی ساده هست. انجام کاری خاص رو در هیچ جای دنیا Patent نمیکنند!!!! معنیش اینه که شما میتونید همون کار رو از یک راه دیگه انجام بدید و هیچ چیزی رو هم نقض نکردید.
عزیزم اون کپی رایته که مسئلهء کپی عینیه. Patent خود ایده رو در برمیگیره.
بطور مثال الگوریتم های استفاده شده در فرمت MP3 یه زمانی تحت انحصار بودن (الان فکر کنم در همه جای جهان زمان انحصارش تموم شده)، حالا اگر شما میامدی و خودت کد میزدی و یک الگوریتمی رو که اساسا از همون مکانیزم/روش استفاده میکرد، ولو با ظاهر و پارامترهای متفاوتی، از نظر قانونی میتونستن ازت شکایت کنن و جلوت رو بگیرن. این رو قبول داری یا نه؟
اونکه میگید از یک راه دیگه، بله اگر مکانیزم/ایده تاحد کافی متفاوت باشه که نشه بگن اساسا ایدهء متفاوتی نیست، ممکنه. منم در این مورد چیزی خلافش نگفتم!
خود یک کار هیچ وقت Patent نمیشه یعنی هیچ جایی برای شما این کار رو نمیکنه! بلکه روشش و یا محصول نهایی تولید شده Patent میشه و طبیعتن کپی برداری از کد یا روش سایرین برای انجام کاری بدون اجازه اونها اسمش هست دزدی!!!
خب دیگه منم همینو گفتم تاحالا!
اما روش یعنی چی دقیقا؟ مثلا درمورد یک نرم افزار، روش مگه همون الگوریتم نیست؟ مگه همون مکانیزم و فرمول استفاده شده نیست؟
به طور مثال، فورت RM انحصارن در اختیار شرکت Real Player هست و هیچ بنی بشری حق نداره روی برنامه اش امکان پخش فایلهای RM رو بذاره مگر اینکه ازشون اجازه بگیره! ولی معنی این حرف این نیست که کسی حق نداره برنامه پخش مدیا درست کنه چون ریل پلیر یکی درست کرده یا بره یک فرمت جدید برای خودش اختراع کنه! بحث خیلی ساده،منطقی و روشنه.
منکه قبلا توضیح دادم و بارها اشاره کردم! قضیه این نیست که شما حق نداری بری روش جدیدی اختراع کنی که همون کار رو انجام بده، بلکه قضیه اینه که در خیلی زمینه ها و بخصوص نرم افزارها و پروژه های بزرگ و پیچیده انجام این کار و اینکه تمام روشها و الگوریتم ها و مکانیزم های استفاده شده در اون جدید باشن/تحت شمول و خطر هیچ Patent ای نباشه در عمل کار دشوار و هزینه بری است، چون تعداد و گسترهء Patent ها امروز به حد خیلی زیادی رسیده و دیگه به این راحتی نیست که بتونی برای هرچیزی یک الگوریتم جدید که بقدر کافی هم کارا و قابل رقابت باشه ابداع کنی و همچنین حتی بطور تصادفی و غیرعمدی احتمالش خیلی زیاده که از ایده ای استفاده کنی که تحت Patent باشه، بنابراین فقط یک یا چند نفر افراد و متخصصان مربوطه باید باشن که مدام در مورد روشها و ایده های استفاده شده تحقیق و جستجو کنن و متن Patent ها رو بخونن (که اکثرا کار هرکسی نیست و تخصص خودش رو میخواد چون زبان تخصصی و قانونی و خیلی وقتا توصیف های خیلی مبهمی دارن) و دست آخر هم باز نمیشه تضمین قطعی کرد که خطر نقض Patent شما رو تهدید نکنه.
برات مگه مثال نزدم از تحقیقی که در این زمینه درمورد کرنل لینوکس کردن و متوجه شدن که چند صد مورد الگوریتمهای Patent شده درش هست؟ برنامه نویسان لینوکس این کار رو عمدی و با آگاهی انجام نداده بودن که!
در زمینه نرم افزار من با تجربه 15 سال و بیشتر برنامه نویسی به شما میگم نه تنها غیر ممکن نیست خیلی هم ممکنه! و دلیل اینکه همه روزه یک برنامه جدید برای انجام کاری مشابه سبز میشه هم همینه!
کافیه کدی که شما نوشتید با کدی که آقای X نوشته متفاوت باشه به همین راحتی!!! کپی پیست کیلویی هم که همون طوری که گفتم چی ؟! دزدیه.
میتونم بگم در عمل در خیلی از این برنامه ها نقض Patent وجود داره و اگر صاحبان منافع انگیزه و امکان کافی داشته باشن میتونن اونا رو کشف و بابتش شکایت بکنن و به نتیجه هم برسن، ولی مسئله اینه که این سیستم اینقدر غیرعملی است و در اکثر موارد صرف نمیکنه که این تحقیق و بررسی ها و شکایت ها عملا صورت نمیگیره.
اینکه یک کدی ظاهرش متفاوت باشه و با دست خودت کد زده باشی کافی نیست، بلکه مکانیزم های Patent شده درش وجود داشته باشه، حالا چه عمدی و چه غیرعمدی، آگاهانه یا ناآگاهانه.
نقض Patent در دنیای نرم افزار خیلی زیاده، منتها به دلایل دیگری هست که عملا این موارد شناسایی و/یا پیگیری نمیشن. ضمنا همون فرمت MP3 رو که از سالها پیش خیلی ها آزادانه ازش در برنامه های خودشون استفاده کردن درواقع تحت انحصار بوده و اگر مالکان اون انحصارها میخواستن میتونستن خیلی از این موارد رو پیگیری کنن و جلوشون رو بگیرن و حتی طلب خسارت هم بکنن.
باز در زمینه نرم افزار نه تنها گرون نیست بلکه خیلی هم ارزونه! به طور مثال SDK برنامه DirectX مجانیه!!!! یعنی شما میتونید مجانی برای ویندوز بازی درست کنید ورشکست هم نشید!!!!
قیمت موتورهای بازی هم بسته به تنوعشون از چند ده دلار هست تا چند هزار دلار! مثلن موتور بازی Unity همش 1500 دلار قیمتشه! با احتساب خرید نرم افزارهای جانبی مانند پک کامل محصولات Adobe CC (ماهی 50 دلار همه چی با هم) و 3ds max و ... بگیم میشه 10 تا 20 هزار دلار!!! به عبارتی خاک بر سر شرکتی که بخواد بازی بسازه و برای 10 - 20 هزار دلار و کمتر ورشکست بشه! همون بهتر که اصلن شروع نکنه!!!! (در شرایطی که ماشین زیر پای یک سوپور در اروپا و آمریکا 50 هزار دلار قیمت داره!!!!) .
البته بنده درمورد هزینهء اجتناب از Patent ها یا خرید اونا صحبت میکردم، ولی در این مورد هم که شما میگید باید بگم شاید برای یک شرکت در آمریکا اونم شرکتی که برای تولید بازی و این حرفا تاسیس شده این مبالغ زیاد نباشه، ولی در خیلی کشورها و برای خیلی افراد و بیزینسهای کوچکتر و شخصی چطور؟
در همین ایران هم نگاه کنید اگر کسی میخواست این همه پول نرم افزار واسه هرچیزی بده، خیلی از مشاغل کوچک یا شخصی اصولا نمیتونستن شکل بگیرن یا در نهایت بخاطر این همه هزینه و کمبود درآمد کافی ورشکست میشدن. برای امثال ما همون پول نرم افزارهایی مثل فتوشاپ و اتوکد هم مبلغ زیادی محسوب میشه.
البته باید بگم خوشبختانه چون در خیلی موارد آلترناتیوهای آزاد/بازمتن و یا مجانی (Freeware) رو داریم، شاید خیلی ها میتونستن کارشون رو با این آلترناتیوها راه بندازن.
آنچه بالاتر آوردم لینک مستقیم از سیستم ثبت Patent در آمریکاست!
اینها را میشود Patent کرد :
Process
Machine
Article of manufacture
Composition of matter
Improvement of any of the above
اینها را نمیشود :
Laws of nature
Physical phenomena
Abstract ideas
Literary, dramatic, musical, and artistic works (these can be Copyright protected). Go to the Copyright Office .
Inventions which are:
Not useful (such as perpetual motion machines); or
Offensive to public morality
به عبارتی اگر شما ایده ای دارید نگران اینکه قبلن یکی آن را پتنت کرده باشد نباشید!!!!
چون تنها میشود روند تولید، محصول نهایی ، مقاله ساخت، ترکیب مواد و شیوه های بهبود آن را پتنت کرد!!!! حالا متوجه منظور من شدید یا اینکه باز میخواهید من را پاس بدهید به یک سری مقاله که خودتان پیشتر مطالعه فرمودید ؟!
من برایتان خود قانون را آوردم! از منبع رسمی.
من زیاد از این مطلب و منبع قانع نشدم و هم بیان این منبع و هم بیان شما بنظرم بیش از حد مبهم و کلی است. ضمنا این منبع هم حالا چون در سایت رسمی فلان آمده دلیل نمیشود بگوییم 100% دقیق ترین و معتبرترین منبع است و هیچ نقص و اشتباهی در آن ممکن نیست.
من میدانم که بهرحال ما Patent های نرم افزاری را داریم و این Patent الگوریتم ها و روشها را در برمیگیرند. حال اسمش میخواهد هرچه باشد، ایده، روش، الگوریتم، بهرحال میدانم که عین کد نیست و بلکه مکانیزم بکار رفته است که پتنت میشود. حال شما چطور میگویید اگر هرکس هر ایده ای دارد نباید نگران این باشد که کسی قبلا همان ایده را به فکرش رسیده باشد و بنام خودش ثبت کرده باشد؟ یعنی چی اصلا؟ من متوجه نمیشوم! پس این همه پتنت های نرم افزاری که هست، بر روی چه چیزی است؟! خب همه یکسری ایده و فرمول و الگوریتم هستند که توسط کسانی کشف/ابداع و پیاده سازی شده اند. حال شما بیایی و تصادفا به همان ایده و مکانیزم برسی و در برنامهء خودت استفاده کنی، مگر میشود که مشکلی نباشد؟ پس انحصار آنها روی چه چیزی بوده است؟
بنده بارها مقاله هایی که مطالعه کرده ام بطور مثال درمورد الگوریتم های فشرده سازی، فرمت ها، پروتکل ها، کدک های صوتی و ویدئویی و غیره، اینها هم انواع انحصاری و دارای پتنت دارند و هم انواع بدون پتنت و آزاد. آنهایی که آزاد هستند در مطالب صراحتا نوشته است که این یک فرمت باز است، این یک پروتکل یا الگوریتم فشرده سازی یا کدک است که انحصاری و تحت پتنت نیست. حتی خیلی وقتها عباراتی که استفاده میشود چیزی مثل این است: «تصور میشود که این کدک تحت هیچگونه پتنت شناخته شده ای نیست». میدانید چرا اینطور بیان میکنند جوری که انگار خودشان هم مطمئن نیستند؟ دقیقا به همان خاطر که قبلا کلی توضیح دادم و اشاره کردم! چون تشخیص و تحقیق در این مورد که آیا یک نرم افزار بزرگ و پیچیده هیچ پتنتی را نقض نکرده باشد عملا کار بسیار دشواری است و نیاز به هزینه و متخصصان خاص خودش را دارد و دست آخر هم معلوم نیست و تضمین 100% نمیشود کرد یک زمانی میبینی یک شخص ناشناخته ای یکباره یک پتنتی که را که تاحالا دیگران متوجهش نشده اند و قبلا ثبت کرده رو میکند و میگوید: آهان این همان ایده/الگوریتم/روش من است که قبلا بنام خود ثبتش کرده ام! من وقتی این قبیل عبارت ها و جمله بندی ها و کلمات خاص را میخوانم کاملا متوجه میشوم منظورش چیست و چرا آنطور بیان کرده و قضیه از کجا آب میخورد، چون قبلا در این مورد تحقیق کرده و مطلب زیاد خوانده ام و ترجمه و مقالاتی هم منتشر کرده ام.
پس همان طور که پیشتر هم گفتم خود کار قابل Patent شدن نیست! بلکه روش قابل پتنت شدنه که طبیعتن شما حق ندارید از روش دیگران برای رسیدن به هدفی خاص بدون اجازه اونها استفاده کنید به همین سادگی.
خود کار یعنی چی دقیقا؟ خب بنده هم که گفتم ایده و روش و الگوریتم و مکانیزم بکار رفته است که پتنت میشود.
شما داری میگویی روش! خب روش یعنی چی؟ مگر در روشهای پیشرفته و هوشمندانه ایده های نوآورانه وجود ندارد؟ مگر یک روش استثنایی روش بر اساس یک مکانیزم و ایده های خاصی نیست؟ خب بعد چطور میشود که شما عملا از همان روش استفاده کنید ولی پتنت را نقض نکنید؟ منظورم این است که از همان ایده و مکانیزم.
بنظرم بهتر است دنبال یک مثال عملی و روشن در این باب بگردیم تا بتوانیم دقیقتر و روشنتر رویش بحث کنیم.
پس آقای استالمن هم گویا اطلاعات درستی از قوانین ایالات متحده آمریکا نداره!!!! البته حق هم داره ایشون حقوق دان که نیستند.
بنده در گفتار ایشان مشکل و چیز عجیبی نمیبینم. تازه منظور ایشان از آن قسمتی که شما نقل قول کرده اید درمورد کپی رایت بوده است و نه پتنت، و کپی رایت نسبت به پتنت مسئلهء واضحتر و ساده تری است.
یک وقت هست مثلا من کد برنامهء شما را برمیدارم و بعد برای اینکه کسی متوجه نشود میایم و مقداری از آن را تغییر میدهم و مثلا فرمت ظاهری آنرا دستکاری میکنم، نام متغییرها را تغییر میدهم و غیره، ولی بهرحال آن کد اولیه شما بوده است و بنده خودم همه اش را از صفر در ذهن خودم نساخته و ننوشته ام. طبیعتا این هنوز یک نقض کپی رایت محسوب میشود، حتی اگر من کد شما را مستقیما کپی نکرده باشم و مثلا جلوی رویم گذاشته باشم و از روی آن مجددا با تغییراتی تایپ کرده باشم. مسئله فقط این است که شباهت و شواهد آنقدر روشن و برای دیگران و دادگاه قانع کننده باشند که تشخیص دهند شما برنامهء شخص دیگری را کپی کرده ای.
همان طور که بالاتر با منبع رسمی به شما نشان دادم ایده قابل پتنت کردن نیست! روش و محصول و ... هستند. دوست عزیز این اصطلاحات ایده و روش اصولا خودشان یعنی چه؟ این برای من اکنون خیلی مبهم شده است و منظور شما و معیار و تفاوت آنها را از هم درک نمیکنم. روش مگر به خودی خودش چیست و چه ارزشی دارد؟ این ایده های بکار رفته هستند که به یک روش مزیت های قابل توجه و ارزش انحصار میدهند. ایده، الگوریتم، روش، مکانیزم، برای من همهء این کلمات در این باب کم و بیش یک معنی میدهند.
شما یک مورد عملی را میتوانی برای روشن کردن منظور خودت و تفاوت میان ایده و روش مثال بزنی؟
خیر پاسخ هردوی این پرسشها رجوع به قوانین است! (بالاتر)
یعنی میفرمایید تحقیقی که اشاره کردم درمورد کرنل لینوکس انجام شده است و در آن صدها مورد نقض پتنت پیدا کرده اند دروغ است یا اینکه آن محققان در این زمینه تخصص و اطلاعات و درک کافی نداشته اند و اشتباه کرده اند؟
یک دور دیگه فهرست چیزهایی که قابل Patent کردن هستند رو بخونید! لینکش هم بالاتر هست.
گفتم که آن مطلب برای بنده مبهم است و فکر نمیکنم لزوما خیلی هم معتبر و موثق باشد. بخصوص که با بقیهء مطالب و منابعی که بنده تاحالا خوانده ام چندان جور در نمی آید.
باید این بحث و تحقیق را سر فرصت بیشتر پیگیری کنم. بیشتر رویش فکر کنم. شاید بتوان نمونه های عملی برای این مطلب آورد که بتواند بهتر موضوع را روشن کند.
البته یک چیزی هم هست اینکه این همه سال افرادی مثل ریچارد استالمن و جنبشها و سازمانهای وابسته و طرفدار آنها و خیلی های دیگر این قوانین را زیر سوال و انتقاد برده و خواستار تغییرات و اصلاح در این زمینه شده بودند؛ بنده از چند سال پیش به اینور دیگر در جریان و آپدیت نیستم و شاید در این مدت واقعا تحت این همه فعالیت و آگاه سازی و اعتراض و درخواست اصلاحاتی در این قوانین صورت گرفته است!
به جای اتهام و برچسب زنی به دیگران و تعریف و تمجید مدام از خودتون! به پرسشی که بالاتر مطرح کردم در این زمینه پاسخ بدید لطفن!!!
کدام پرسش دقیقا؟
و شما با این همه دانش و آگاهی خفن پفن (به خصوص در زمینه Patent ها) هنوز نمیتونید فرق کاربر حرفه ای با معمولی رو درک کنید!!! هنوز فرق کاربر دسکتاپ با مدیر سرور رو نمیدونید!!! خوب طبیعتن من در این مورد حرفی ندارم با شما بزنم مدامی که تفاوت بین اینها، نیازهاشون و نحوه رسیدگی به نیازهاشون رو درک کنید.
این ادعای شماست. از اول تا آخرش بنده چیزی نگفتم و ادعای خلاف این نکردم که بقول شما نشان دهد فرق کاربر حرفه ای با معمولی و اینها را نمیدانم! من کجا دقیقا چه جمله و مطلبی گفته ام متن دقیق و دلیل این تفسیر و نتیجه گیری خود را بیاورید!
بنده از ابتدا دیدگاهم در کل بود و کلی و درمورد یک برآیند و تاثیر و اهمیت کلی دستاوردهای دنیای نرم افزار آزاد در دنیای رایانه و میزان اهمیت و ارزش آن صحبت میکردم و نظر داشتم. این شما بودید که مدام فوکوس شما روی نقطهء ضعف و کمبودهای نرم افزارهای آزاد بود، درحالیکه بنده صحبت کلی میکردم و به یک حیطه و زیرمجموعهء خاص خویش را محدود نکردم. حال شما فکر میکنید بنده داشتم هرچی میگفتم فقط برای مخالفت با نظر شما و در آن حیطهء محدود و خاص کاربران دستکاپ و معمولی و خانگی و یکسری مشاغل عمومی و روتین جامعه بوده است، خب اشتباه از خودتان بوده است و تا اینجا بنده بارها سعی کردم این مسئله را به شما گوشزد کنم.
بنده فرق کاربر معمولی با حرفه ای و متخصص و خوره و هکر و برنامه نویس را با غیر اینها میدانم. اما چه دلیلی دارد که فقط روی کاربران معمولی و غیرمتخصصان و یکسری کاربردها و حیطه های مورد نظر شما تمرکز و بحث کنم؟ از ابتدا بحث بنده کلی بود و بخصوص از دید تخصص و علاقه و منافع شخصی خودم و افرادی مثل خودم به این مسئله آگاه و علاقمند بودم و البته در کنارش به مسائل و اولویت های دیگر هم میپردازم و در باب حیطه و کاربران خاصی که شما مدام روی آنها صحبت میکنید هم مطالب تکمیلی و اصلاحی و ایرادهای خودم را بیان میکنم و همانطور که با دلایل گفتم معتقد هستم جنبش نرم افزار آزاد در کل به همهء قشرها و همهء جامعه میتواند سود برساند، گرچه بطور غیرمستقیم و پنهان از دید افراد معمولی و ناآگاه، و طبیعتا میزان و شدت و اهمیت و مستقیم بودن و پنهان بودن یا نبودن این تاثیرات از حیطه به حیطه و سطح و نوع تخصص و افراد تفاوت میکند.
بنده هیچ مخالفتی با این ندارم که نرم افزارهای آزاد برای کاربران معمولی دسکتاپ و یکسری مشاغل و کاربردهای عمومی و روتین موفقیت کمتری داشته اند و عقب تر از رقبای تجاری انحصاری هستند، ولی اینکه تمام نیازها و کاربردها و حیطه ها و مردم دنیا و به تنهایی دلیل عدم کارایی و اهمیت و فایدهء نرم افزار آزاد در دنیای امروز ما نمیشود. من از ابتدا نیامدم ادعا کنم که نرم افزارهای آزاد تمام نیازها را بدون کم و کاست پاسخگو بوده اند، بلکه بعنوان یک جنبش موفق آزاد و تکمیل کننده و کنترل کنندهء انحصار علم و فناوری در نظام سرمایه داری بدان پرداختم که خب این نقش را هم دارد و تا همین حد هم که هست در کل تاثیر بزرگی داشته و دارد و میتوان آنرا موفق دانست و مسلما بودنش بهتر از نبودنش میباشد (حتی میتوانم بگویم امروزه دیگر حیاتی است).
حال در کنار اینها یکسری کمپانی و نرم افزار انحصاری هم باشند و در بعضی حیطه ها دست برتر را داشته باشند، خب که چه؟ به بحث ما چه ربطی دارد و چطوری چه چیزی را اثبات یا رد میکند؟
ولی خود سیستم سایت (Vbulletin) به هیچ عنوان آزاد و متن باز نیست و 250 دلار قیمتشه در قبال هر دامنه!!! همچنین بسیاری از نرم افزارهای مدیریتی که همین سیستمهای آزاد رو کنترل میکنند هم انحصاری و هزینه ای برابر با سالی 1000 دلار دارند مثل WHM! به همین سادگی.
بله اطلاع دارم.
البته ما نرم افزار فروم بازمتن خوب هم حداقل چندتایی داریم (مثلا MyBB)، که بنده هم موافقم که به پای VB نمیرسند، ولی بهرحال بازهم خوب و بدردبخور هستند و همین که این آلترناتیوها وجود دارند خودش خیلی خوب است و در خیلی جاها هم استفاده میشوند و کم و بیش کفایت میکنند و دارند به بشریت خدمت میکنند! مشکل در کجاست؟ میگویید آن نرم افزارهای دیگر بیهود و بی ارزشند؟ بنظرم کمی مثل این است که شما ورزش نکنید بگویید چون من هرچه ورزش میکنم فلانی از من خیلی بهتر و قویتر است و مسابقات و مدالها را او برنده میشود! نه شما هم ورزش کن تاحدی که میتوانی و از مزایای دیگرش بهره مند بشو. لزوما آدم نباید توی همه چیز بهترین یا در سطح آخر حرفه ای و بهترین ها باشد و مقام و مدال ببرد تا کارش ارزش و فایده داشته باشد.
درمورد WHM هم تعدادی نرم افزار بازمتن داریم. بطور مثال ISPConfig که امکانات و پیشرفتگی اش بنظرم به WHM نمیرسد ولی بهرحال بعنوان یک حداقل و برای حرفه ایها هم که شده کفایت میکند و همین که هست و برای افراد و موارد خاصی هم که شده میشود بجای آلترناتیوهای انحصاری از آن استفاده کرد مسلما خیلی خوب است و از نبودنش بسیار بهتر است. یکی از دوستان بنده که خدمات هاستینگ (البته در مقیاس محدود به گمانم) دارد و هاست سایت خود بنده نیز از ایشان گرفته ام با همین ISPConfig است.
این صفحه نیز درمورد این نرم افزارها و مقایسهء آنها با یکدیگر است که میتوانید ملاحظه کنید: Comparison of web hosting control panels - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Comparison_of_web_hosting_control_panels)
خوشبختانه امروزه ما در زمینهء سرویسهای تخصصی و حرفه ای وب سرور و اینطور چیزها از نظر نرم افزار آزاد تقریبا هیچ کمبودی نداریم و خیلی از این نرم افزارها با نرم افزارهای تجاری کاملا رقابت میکنند و نزدیک هستند (در مواردی حتی میتوان گفت بهتر) و حالا در بعضی موارد هم نرم افزارهای تجاری انحصاری برتری وجود دارند اما اینطور هم نیست که آلترناتیو آزاد وجود نداشته و برای خیلی کاربردها/افراد قابل استفاده و کافی نباشد. این موارد که شما مثال زدید تنها یکی دو مورد از این همه مورد و نرم افزارهای بکار رفته در این حیطه ها بودند که البته ملاحظه میفرمایید که نمونه های بازمتن قابل استفاده برای آنها وجود دارد.
بلکه گفتم در زمینه ی دسکتاپ شکست خورده و ناکارآمد هستند! طبیعتن در زمینه کاری خودشون خیلی هم موفق هستند و من غلط بکنم چنین ادعایی رو اصلن مطرح کنم!
البته شکست خورده به گمانم یک مقدار اصطلاح غیردقیق و افراطی و اغراق آمیزی است! بنده دلایل خودم را در باب اینکه بهرحال وجود این نرم افزارها حتی در این زمینه هم اهمیت دارد و مفید است قبلا بیان کردم و همین چیزها و حدی از کیفیت و امکانات و یوزرفرندلی را هم که هست بسیار ارزشمند میدانم و حداقل برای بعضی ها (حال گیریم خوره ها و متخصصان و برنامه نویسان) هم کاملا قابل استفاده و حتی بعضا بهتر از پلتفرم های انحصاری است. همین که این آلترناتیوها وجود دارند خودش مهم است حتی اگر در حال حاضر و بطور مستقیم اکثریت از آنها استفاده نکنند. همین که این فاصله میان نرم افزارهای آزاد و تجاری انحصاری تا یک حد نه چندان زیاد یا حداقل ممکن است و ما یک Base عظیم و بزرگی از کد و و تجربه و برنامه های آماده در این زمینه را داریم خیلی مهم و دستاورد بزرگی است. همین که امروز یک کسی و یک حرفه ای و خوره و برنامه نویس و هکر و علاقمند دنیای نرم افزار آزاد و بازمتن که میخواهد با اینها کار کند، یک محیط دسکتاپ غنی و مدرن و جذاب و کار راحت کن و سریع کن را در اختیار دارد و خیلی نرم افزارها و کارهای روتین و عمومی را در آن در اختیار دارد و میتواند انجام دهد خودش چیز کمی نیست و اگر نبود مسلما جای تاسف خیلی بیشتری میداشت.
ولی اگر به شکلی افراطی بگید نه خیر فقط گنو لینوکس و بس نتیجه میشه اینکه 90% کاربران در دنیای واقعی رو از دست میدید!!! به همین راحتی.
نه والا بنده از ابتدای بحث تا حالا هرگز چنین ادعایی نکردم. این صرفا ظن یا تفسیر شما بوده!
من از دید خودم که متخصص و خوره هستم به لینوکس خیلی علاقه دارم و همین که هست یک دنیا دلگرم هستم، حتی با اینکه الان چند ساله اصلا لینوکس ندارم و با ویندوز کار میکنم، ولی در عین حال هنوزم دارم کتاب و مطلب و یادگیری لینوکس میخونم، چون میدونم یه آدمی مثل من باید همیشه آماده باشه و خیلی احتمالات و فرصت ها در آینده میتونه باشه و حیفه که بلد نباشم و نتونم استفاده کنم. من میدونم که بهرحال وجود این نرم افزارها از نبودن اونا خیلی بهتره و حتی برای همون عموم و افراد عادی هم هرچند در ظاهر و استفاده مستقیم نداشته باشن اما بازم یک مزیت و فایده است و سودهایی میرسونه.
شاید دید شما جنبه ی انسانی تری از دید من داشته باشه، ولی دید من کاربردی و اقتصادی هستش! نه از سر تمایلات و علایق و ...
به من باشه دوست دارم همه چیز مجانی و متن باز باشه!!! بتونم بیشتر ازش پول بسازم :)))) (چندی پیش برنامه ZoneMinder را سورسش را برداشتم، با تغییراتی دلخواه یک Embedded سیستم برای یک NVR درست کردم به مشتری فروختم! خوب سودش 100% هم بیشتر بود ! چرا ؟ چون ZoneMinder رایگان و متن باز بود)
بنده هم جنبهء انسانی قضیه را مد نظر دارم و هم (و شاید حتی برایم اهمیت بیشتری هم داشته باشد) منافع شخصی ولو غیرمادی در آن دارم به این خاطر که کلا شیفتهء دانش و توانایی هستم و از یادگرفتن و کسب توانایی و آزادی در یادگیری و انجام چیزها لذت میبرم و با دنیای نرم افزار آزاد و بازمتن و لینوکس و اینها بوده که این امکان و منابع آماده تقریبا نامحدود را برای اولین بار کشف کردم. حال به جنبهء اقتصادی و منفعت مالی آن هم در درجات بعد و در کنار این مسائل میتوانم علاقمند باشم.
من به آزادی علم و فناوری و اینطور امکانات بسیار علاقه و اعتقاد دارم. بنظر بنده اینها تنها چیزهایی در این دنیای مادی محدود و پر از رقابت و استثمار و کمبود منابع هستند که میتوانند نامحدود باشند و همگان از آنها بهره مند شوند، و کسی حق ندارد دیگران را از این موهبت محروم کند. بسیار بهتر برای همه این است که علم و امکان یادگیری و پیشرفت و قوی شدن و کسب توانایی و فرصتهای برابر و پایهء پیشرفتهای مادی دیگر، به این شکل آزاد و در دسترس همگان باشد. شاید یک چیزی مثل حق تحصیل رایگان عمومی! (حداقل تحصیلات پایه رایگان و در دسترس همگان باشد).
بهرحال هم ما در درجهء اول انسان و همه عضو یک جامعه بزرگ بشری هستیم و وقتی میگیم مسائل انسانی، این یک چیز جانبی و جدا و ایزوله از ما نیست! هرچی انسانیت در جامعه و جهان ما بیشتر روا بشه و ابزارهای انجام این کار و برقراری عدالت و محبت و دوستی و همکاری انسانی فراهم بشن، در نهایت دنیای بهتری خواهیم داشت و برای شخص ما هم بهتره. همهء این کار کردن و پول درآوردن و تجارت مگه بخاطر چیه و بدون انسانیت و دوستی و یک جامعهء سالم و امن و دوستانه و شاداب مگر ارزش زیادی داره؟ ضمنا ما کلی از پولمون رو هم در نهایت خرج تفریح و آسودگی و لذتهای طبیعی و انسانی خودمون میکنیم که اینها خیلی هاش در ارتباط با همین انسانهای دیگر و جامعه است و بعضی مواردش هم غیرمادیه مثل بنده که از اینکه این دنیای سرشار از آزادی و علم و فناوری و امکانات آزاد در اختیارم هست لذت میبرم و البته از وجود و تفکر افرادی که این دنیا رو بوجود آوردن هم خوشحال هستم و باوجود این آدمهای و فلسفه ها و جریان هاست که خیلی وقتا احساس امنیت و امید میکنم در این دنیایی که کلی جنبه های خشن و مهیب هم داره.
sonixax
10-31-2014, 01:23 AM
اول از همه ببخشید که من کل نوشته شما رو کوت نمیکنم! ماشاالسپاغتی خیلی حوصله دارید!
خب این نیاز رو برای چی داشته؟ بخاطر زندگی اجتماعی. وگرنه اگر گذشته های دور بود آدما لزوما نیازی نداشتن برای معاش برن پیش یک سرمایه داری چیزی کار کنن یا اجناس تولیدی اونا رو بخرن و میتونستن فرضا برن و از طبیعت غذای و مکان زندگی خودشون رو تهیه کنن. ما یک اجتماع تشکیل دادیم بخاطر منافع مشترک و همکاری، نه خودخواهی و فردگرایی محض، و بخاطر اینکه یکسری آزادیها و انتخابهای طبیعی خودمون رو فدا کردیم.
خوب اینها که داستانه! بریم سر بقیش .
بنظر من بهرحال از نظر اخلاقی درست نیست که افراد موفق و ثروتمند و سرمایه دار اینطور شخصی و خودخواهانه فکر کنن و اونا از این جامعه که آزادیها و امکانات قابل توجهی هم بابتش به مرور فدا شده خیلی بیشتر استفاده ببرن و سرنوشت و میزان بهره مندی بقیه براشون مهم نباشه. اگر یک سرمایه دار یک فرد موفق به اون درجه از کامیابی و بهره مندی میرسه، فقط و فقط از طریق توانایی های خودش نیست، و داره از مزایای یک اجتماع بشری استفاده میکنه، وگرنه بصورت ایزوله و در طبیعت و شرایط قدیم عمرا به این راحتی نمیتونست واسه خودش اینقدر مزایا و راحتی و قدرت جمع آوری کنه و لنگ بندازه روی لنگ و فقط دستور بده و همه جا همه چیز از بهترین غذاها و مسکن و امکانات دیگه براش فراهم کنن.
درسته شما میتونی از نیاز و مجبور بودن دیگران حرف بزنی، ولی این نمیتونه مسائل پیچیده انسانی رو جواب بده و انسانیت رو تامین بکنه. حالا هرجور دوست داری میتونی بازم همینطور فکر و عمل کنی، ولی بنظر من هر آدم موفقی بهرحال خواسته و ناخواسته از مزایای اجتماع و حتی کل تاریخ بشریت و زحمت ها و نیکی ها و دستاوردهای دیگران هم استفاده کرده، مستقیم و غیرمستقیم، و چیزهای گنده ای و مزایا و امکانات بزرگی که بدست آورده فقط با زحمت و توانایی و استعداد خودش نمیتونست به این راحتی بدست بیاره، و نسبت به سلامت و بقای این اجتماع و تمدن و بقیه هم از نظر اخلاقی کاملا مسئول است.
اینها هم نظر شماست و همون طوری که پیشتر گفتم نظر شما محترم.
خب منکه نگفتم نرم افزارهای آزاد همهء حیطه ها رو بهتر یا به خوبی پوشش دادن. بارها به صراحت گفتم که من از همه چیز یا هیچ چیزی و مطلق صحبت نمیکنم.
تمام اینها که میگید بازم در کل تنها بخشی از کاربردها و حیطه ها و کاربران و اهمیت موارد موجود در دنیای نرم افزار هستن. و نرم افزارهای آزاد خیلی بخشها و کاربردهای دیگر رو خیلی بهتر و حتی بعضا بهتر از نرم افزارهای انحصاری برآورده کردن. حالا اشکالش چیه بنظر شما؟ من میگم همون هم که هست و شده باز از هیچی خیلی بهتره و در چهرهء دنیای ما و اقتصاد و مسائل سیاسی و حتی تفکر و عملکرد افراد تاثیر مثبت قابل توجهی داشته.
به نظر من هیچ اشکالی نداره وجودشون خیلی مثبت و خوبه!
مشکل من نه با نرم افزارهای آزاد و دنیای آزاد بلکه با کاربران افراطی هست که میگند فقط دنیای آزاد و بس!!!! همین چند نمونه ساده که گفتم به خوبی نشون میده دنیای آزاد نواقص خیلی زیادی داره که بیشتر از 10 ساله این نواقص برطرف نشدند! 10 سال در میان عمر سی و چند ساله علوم کامپیوتر نوین زمان بسیار زیادیست!
اینطور موارد رو بهتره در یک فروم لینوکسی و خلاصه در جای مناسب تری که کاربران و متخصصان با تجربهء لینوکس بیشتر هستن مطرح کنیم، چون من حقیقتا در این مورد خیلی اطلاعات و تجربه ندارم و با خیلی از این نرم افزارها کار نکردم. اینجا و فقط دعوای من و شما در این مورد فایده نداره.
اما اون QT که اونجا گذاشتید قضیش چیه؟ من یه Qt میشناسم که یک کتابخانه/فریمورک سی++ بازمتن است.
QT یک نسخه متن باز هم داره ولی دو زار به درد نمیخوره و توانایی های نسخه تجاری و انحصاریش رو نداره!
Qt - Download Professional Step 2 (http://www.qt.io/buy/)
نسخه رایگان و متن باز در حقیقت تبلیغ همون نسخه انحصاری و تجاری هستش درست مثل Visual Studio Express .
بگذریم، در هیچ فاروم لینوکسی معادل قابل رقابت در مقابل نرم افزارهایی که نوشتم پیدا نمیکنید! اصولن نرم افزارهای آزاد و رایگان که به راحتی قابل استفاده توسط همگان هستند توانایی های چندانی در مقابل انواع تجاری ندارند.
انواع تخصصی تر ولی داستانشون فرق میکنه مثل همون Apache که فرمودید یا Bind یا ... هر چند که اینها هم از نظر پیاده سازی رابط کاربری به معنای واقعی کلمه ریده اند! ولی خوب دست کم راندمان بسیار بالایی دارند.
نه اتفاقا گفتم که من خودمم از دیدگاه یک کاربر معمولی به این دنیا (نرم افزارهای آزاد/بازمتن) نگاه نمیکنم و درمورد برنامه هایی که شما میگید هم تجربه و اطلاعات زیادی ندارم. البته با یکسری از این نرم افزارهای دفتری روی ویندوز کار میکنم (ورد، اکسل، فتوشاپ، ...) و کم و بیش حرفه ای هم هستم، ولی هیچوقت دنبال جایگزین های لینوکسی و بازمتن اونا نبودم.
آفرین! چرا نبوده اید؟! چون نموه اوپن سورس درست و حسابی وجود ندارد!
همه چیز که شما مدام تکرار میکنید سوزن شما روی دسکتاپ و کاربران خانگی و معمولی و کار دفتری و اینها گیر کرده! من میگم بابا من و شما اگر حرفه ای کامپیوتر باشیم باید بدونیم که این دنیا خیلی گسترده تر از اینهاست و خیلی حیطه ها و کاربردها و کاربران خاص و متخصصین دیگر هم وجود دارن و تعداد زیادی نرم افزارهای آزاد با کیفیت خوب و حتی عالی و برتر در اون زمینه های دیگه وجود دارن.
برای اینکه از اول هم بحث من در مورد کاربران دسکتاپ و نادیده گرفتن این دسته از کاربران توسط دنیای آزاد بوده! نه کاربران متخصص و کاربلد!
طرفداران نرم افزارهای آزاد مدعی هستند که انحصاری بودن نرم افزار غیر اخلاقیست! من میگویم بزرگترین جمعیت کاربران (کاربران معمولی یا دسکتاپ) را به تخمت هم حساب نکنی غیر اخلاقی تره! بحث من اینه.
در زمینهء دسکتاپ و نرم افزارهای مورد اشاره و کاربران معمولی هم که میگید من قبول میکنم که نرم افزارهای انحصاری از نظر کمیت و کیفیت برتری دارن، ولی بازم همون میزان و همون آلترناتیوها و کیفیت محدود هم که نرم افزارهای آزاد در این موارد دارن هم باز خودش خیلی ارزشمنده و از هیچی خیلی بهتره و کار بعضیا رو هم راه میندازه. ضمنا برای بنده شخصا با این همه سابقه و مطالعه در کامپیوتر و برنامه نویسی و نرم افزار واضحه که وجود این نرم افزارها و کدهای آزاد، با وجود اینکه شاید در بعضی حیطه ها همواره با فاصله از نرم افزارهای انحصاری حرکت کنن، باز خیلی اهمیت داره و مهمه چون باعث میشه فاصلهء عموم و دنیای بدون انحصار علم و فناوری و امکانات موجود در این زمینه از دنیای نرم افزارهای انحصاری و تجاری محض در یک حد کم و بیش ثابت و حداقل ممکن باقی بمونه.
ببینید نرم افزارهای انحصاری همیشه خیلی گرون و غیر قابل دسترس نیستند! بسیاری از اونها اصلن مجانی هستند!!!! مثل FormatFactory !!! فقط متن باز و آزاد نیستند.
اخیرن هم که با سیاستهای کمپانی معظم اپل همه به فکر این افتاده اند که قیمت محصولاتشون رو بسیار پایین و قابل خرید توسط همگان نگه دارند! به طور مثال همین مایکروسافت که روزگاری ویندوزش رو کمتر از 300 یورو نمیفروخت الان داره میفروشتش 29 یورو (آپدیت) و 59 تا 150 یورو (Retail) ، دلیلش اینه که اپل که بزرگترین رقیب مایکروسافت در جهانه داره سیستم عالم مجانی با آپدیت لایف تایم میده به مشتری هاش و در صورت آمدن سیستم عامل جدید میتونید اون رو باقیمت خیلی پایین (زیر 100 یورو) خریداری کنید.
چنین افت قیمتی رو ما مدیون دنیای متن باز و آزاد نیستیم! چون اصلن سهمشون در دنیای عادی و غیر حرفه ای به قدری نیست که شرکتهای بزرگ بخواند از جانبشون احساس خطر کنند، به عکس چنین افت قیمت و افزایش کیفیت رو مدیون یکی از شاخصه های بارز و اصلی نظام سرمایه داری هستیم به نام رقابت! چیزی که در دنیای کمونیسم به هیچ عنوان معنی نمیدهد!
من شما رو درک میکنم که به خاطر زندگی در ایران (درست مثل خود سابق من) نمیتونید درک کنید مزایای سرمایه داری رو. به نظر شما چه چیزی میتونه لذت بخش تر از دریافت رایگان Iphone 6 از طرف اوپراتور تلفنتون باشه فقط و فقط به خاطر باقی ماندن در بازار و ماهیتی به نام رقابت در دنیای آزاد (منظورم اقتصاد آزاده) .
معلومه من هیچ وقت نمیروم چند صد یورو خرج آت و آشغالهای اندرویدی کنم مگر برای تجربه و بازی بازی!! البته از یک چیز اندروید خیلی خوشم میاد اون هم قابلیت برنامه نویسی براش با هر زبانی هست که بلدی! در صورتی که برای IOS فقط میتونید با Objective-C و C# برنامه نویسی کنید. که البته هر دو زبان مجانی و قابل دسترس برای همست.
عزیزم منم PHP کار هستم و میدونم اشکالاتی داره. خودم چند بار حسابی بهش گیر دادم و طراحان اون رو ناشی و کم سواد خواندم بخاطر اشتباهات ناشیانه ای که چند بار در طراحی زبان نشون دادن!
ولی با این وجود در کل PHP یک ابزار بسیار سودمند بوده که با وجود تمام این ضعفها و مسائلی که من و شما میگیم، موفقیت غیرقابل انکاری در تسخیر وب (بیشتر در مقیاسهای از کوچک تا متوسط) و ارائه خدمات ارزان و بدون محدودیت های سیستمهای انحصاری و غیره به افراد داشته. سهمش در وب میدونید چقدره که؟ و میدونید که چقدر نرم افزارهای برجسته و مفید آزاد باهاش نوشته شده (انواع CMS های خوب مثل دروپال، وردپرس، جوملا بطور مثال)
بهرحال این همه فرد و این همه سایت و این همه کار رو راضی کرده و جواب داده. حالا مشکل کجاست؟ نرم افزارهای انحصاری چکاره بودن پس این وسط اگر در کل بهتر بودن پس چرا PHP این همه سهم اونا رو کاهش داده و از آن خودش کرده؟
ضمنا این بحث متغییر و اینها که گفتید من متوجه نشدم دقیقا چی میگید و مشکلش چیه. بنظرم زبانهای دیگری هم هستن که توشون میتونید هر نوع متغییری رو فقط با اختصاص یک مقدار به یک اسم تعریف کنید. بهرحال اینها زبانهای سطح بالا هستن و مقدار قابل توجهی از منابع و پرفورمنس رو بابت ویژگیهایی که برنامه نویسی رو راحت و سریع بکنن فدا میکنن.
مشکل این متغیرها به باد فنا رفتن مموری سیستم و کم شدن سرعت برنامه هستش! این مدل تخصیص منابع، باعث هدر رفتن ظرفیتهای سخت افزار میشه. درسته که در سخت افزارهای امروزی و در یک سایت خلوت یا سبک چیزی حس نمیشه ولی به محض اینکه سیستم کمی پیچیده، بزرگ یا شلوغ میشه کاهش سرعت و راندمان به شدت دیده میشه ! نمونه های بارز FAceBook که مهاجرت کرد به CGI و C و تا تونست از کدهای PHP کم کرد!
در طرف دیگه Magento!!! که فقط با سرورهای اختصاصی توانایی برپایی یک شاپ درست و حسابی باهاش رو دارید !!! که هزینه سرور اختصاصی هم نیازی به توضیح اضافه نداره.
همون دروپال هم که فرمودید در صورتی که سایت از یک حدی بزرگتر بشه میترکه!!! برای همین هم Pressflow | Enhanced performance and scalability for Drupal (http://pressflow.org/) درست شده!! که تازه همین هم بیشتر از یک تعدادی کاربر رو نمیتونه پاسخگو باشه.
ما که نفهمیدیم اشکالش چیه!
من خودم گوشی سامسونگ با اندروید دارم و خیلی هم راضیم و هیچوقت مشکل و کمبود جدی در مقابل گوشی های اپل درش ندیدم. اتفاقا اپلی ها یکسری مشکلات و محدودیت هایی دارن مثل اینکه باید حتما اپل آیدی درست کنی یا بخری و برنامه ها رو فقط از اپل استور بگیری. تازگی هم یکی از بچه ها نمیدونم چکار کرده بود گوشیش قفل شده بود و چون مشخصات اپل آیدیش رو گم کرده بود میگفت هیچ کار نمیشه کرد و باید کلی پول بدم که بفرستن برای یک شرکت خارجی که مشخصات اپل آیدی منو دوباره بهم بدن.
اتفاقن این یکی از مزیت های خیلی خوب IOS هستش که امکان دزدیده شدن گوشی شما رو خیلی کم میکنه! یعنی گوشی دزدیده شده عملن به هیچ دردی نمیخوره! به خصوص که هر چه جلو تر میریم JailBreak کردن گوشیها سخت تر و نشدنی تر میشه!
در ضمن حالا چه اشکالی داره بهرحال نرم افزار آزاد/بازمتن هست و مهم اینه. حالا گوگل پشتش باشه یا کس دیگه، خب که چی؟ اینکه امثال این کمپانی های بزرگ و تجاری هم پشت این محصولات هستن و درش مشارکت میکنن در دنیای نرم افزار آزاد سابقهء زیادی داره و یکی دوتا نیست و کمک زیادی کرده، خودش مایهء امیدواری و اطمینان هست که حتی برای این شرکتها هم دلایل و امکان کافی هست که در این زمینه مشارکت کنن و به نرم افزارهای آزاد کمک کنن. این یک مزیته و نشانهء امکان بقا و موفقیت بیشتر و طولانی مدت، نه یک مشکل و ضعف.
اگر IOS نبود! Android هرگز متن باز و آزاد نمیشد!
دلیلش اینه که بتونه با IOS رقابت کنه و بس. فکرش رو بکنید از فردا اپل بیاد بگه IOS متن بازه و هر کسی میتونه روی دستگاه های تولیدیش نصبش کنه! کمتر از چند روز اندروید از صفحه روزگار محو خواهد شد.
مشکلش چیه؟
Memory Leak عزیزم!
من با 64 گیگ رم و دو تا پردازنده Xeon باز هم یک وقتهایی مجبورم فایرفاکس را ببندم از نو باز کنم به خاطر اینکه زدیه مموری رو ترکونده! کرشهای مداوم و سرعت پایین تر نسبت به کروم هم که دیگه نگو! البته من خودم با کروم زیاد حال نمیکنم ولی به هر حال کروم خیلی روون تر و دست حسابی تر طراحی شده.
بنده قبلا در مورد فرمت/کدک ogg/vorbis تحقیقاتی کرده بودم و متوجه شدم که با همان نسبت فشرده سازی mp3، کیفیت برابر و حتی کمی بهتری دارد. در مقالهء ویکیپدیا هم هست:
بهتر از اون هم هست! (FLAC) ولی کارایی نداره! OGG رو بیشتر دستگاه های مدیاپلیر پشتیبانی نمیکنند! به عبارت ساده تر به درد نمیخورد.
آمارها و تحقیقاتی در آمریکا.
خیلی وقت پیش در مقاله ای به این قضیه اشاره شده بود، ولی الان طبیعتا رفرنس دقیق آنرا ندارم که ارائه کنم.
فکر کنم آمار و تحقیقاتی بوده درمورد میزان تاسیس و موفقیت و بقای شرکتها و بیزینس های کوچک تا متوسط، که نشان میداد در طول زمان آمار آنها کاهش قابل توجهی یافته است و بیشتر طبیعتا تعداد معدودتری شرکتهای بزرگ بوده اند که حجم اعظم تجارت و ثروت را در اختیار گرفته اند.
خوب پس ما این گفته شما رو نادیده میگیریم مادامی که رفرنس رو نشون بدید!
جنبش نرم افزار آزاد که یک جنبش ضدسرمایه داری و تجارت خصوصی نبوده و نیست و ریچارداستالمن خودش به صراحت گفته که یک کمونیست نیست و به خودی خودش مخالفتی با تجارت خصوصی هم ندارد ولی شاید باید اینطور بگویم که ایشان معتقد است تجارت پتانسیل طبیعی برای انحصار و موارد غیرانسانی دارد و نباید قدرت سیاسی داشته باشد و بر همه چیز در جامعه مقدم و مسلط شود. ایشان حفظ روابط اجتماعی و انسانی سالم را بر تجارت مقدم میدانند.
لازم نیست حتمن عکس لنین را روی تی شرت تنت چاپ کنی و ریش مدل شیری بگذاری و چهار تا کتاب مارکس بخونی تا کمونیست شی! همینکه تفکر اونها رو داشته باشی ولو اینکه منکرش بشی کمونیستی!
ایشون هم از کمونیسم اعلام برائت کرده چون از کمونیسم به جز گند و تنفر و کشتار و کثافت کاری چیز دیگه ای بالا نیومده و چون بهره هوشی این آدم خیلی بالاست نمیاد با طرفداری از کمونیسم خودش رو خراب کنه و کاری کنه که حرفهاش دیگه برای مردم ارزشی نداشته باشه!
4464
Richard Stallman - Conservapedia (http://www.conservapedia.com/Richard_Stallman)
به عبارتی، صدام هم میگفت من جانی نیستم :)) البته نه اینکه ریچارد استالمن جانیه!! فقط چون میدونه کمونیسم چیز محبوبی نیست در دنیای امروزی میگه من کمونیست نیستم، همین.
مجرم نیستید ولی بیشعور هستید! یک آدم که تفکری سطحی و خودخواهی کور داره و بر خودش در مقابل لذات و شهوات سطحی کوچکترین کنترل و خردی نداره.
اینها آدمهایی هستن که لذت کمک کردن به دیگران و تعالی دادن جامعه رو درک نمیکنن و تجربه نکردن. آدمهایی که لذت رو فقط در یکسری چیزهای سطحی و غریزی و اولیه میشناسن و قابلیتی فراتر از این ندارن. آدمهایی که نمیدونن چه کارهای بزرگی میشه کرد و اگر به دیگران و جامعهء خودت کمک کنی فردا نتایج این به خودت هم برمیگرده و لذت های متعالی تری رو به ارمغان میاره و حتی براحتی ممکنه در آیندهء دور و نزدیک آدم رو از خیلی خطرات و رنجهای بزرگ حفظ کنه. بهرحال این افراد جزو همین جامعه ای هستن که نمیخوان براش هیچ کاری بکنن، و وقتی این جامعه تضعیف و بیمار بشه دیر یا زود ممکنه خیلی تبعات و فجایعی ببار بیاد (منجمله جنگ های داخلی و خارجی، تروریسم، دزدی و جنایت، انقلاب ها و اعتصاب و شورش و نابسامانی و غیره) که طبیعتا این افراد هم حتی با دنیایی پول نمیتونن تضمین کنن که برای همیشه از تبعات چنین مسائلی مصون خواهند ماند.
باز هم نظر شخصیه! به هر حال بیشعور بدن بهتر از دزد بودنه!!!!
شما به من بگید چرا کمپانی های بزرگ این همه تاحالا با جنبش نرم افزار آزاد/بازمتن همکاری کردن؟
به همون دلیلی که من کردم، میکنم و خواهم کرد!
یک برنامه رایگان و متن باز را میگیری، اندکی دستکاریش میکنی با صرف کمترین هزینه بیشترین سود نصیبت میشود! پس بهتر است اندکی هم به این بچه Nerd های عاشق دنیای آزاد حال بدهی تا بیخیال مفت و مجانی کار کردن برایت نشوند! به همین راحتی.
عزیزم اون کپی رایته که مسئلهء کپی عینیه. Patent خود ایده رو در برمیگیره.
بطور مثال الگوریتم های استفاده شده در فرمت MP3 یه زمانی تحت انحصار بودن (الان فکر کنم در همه جای جهان زمان انحصارش تموم شده)، حالا اگر شما میامدی و خودت کد میزدی و یک الگوریتمی رو که اساسا از همون مکانیزم/روش استفاده میکرد، ولو با ظاهر و پارامترهای متفاوتی، از نظر قانونی میتونستن ازت شکایت کنن و جلوت رو بگیرن. این رو قبول داری یا نه؟
اونکه میگید از یک راه دیگه، بله اگر مکانیزم/ایده تاحد کافی متفاوت باشه که نشه بگن اساسا ایدهء متفاوتی نیست، ممکنه. منم در این مورد چیزی خلافش نگفتم!
دو الگوریتم متفاوت، دو الگوریتم متفاوت هستند! یعنی شما اگر بیای Mp3 رو با یک الگوریتم متفاوت تولید کنی اسمش رو بذاری HassanP3 چیزی رو نقض نکردی!
منکه قبلا توضیح دادم و بارها اشاره کردم! قضیه این نیست که شما حق نداری بری روش جدیدی اختراع کنی که همون کار رو انجام بده، بلکه قضیه اینه که در خیلی زمینه ها و بخصوص نرم افزارها و پروژه های بزرگ و پیچیده انجام این کار و اینکه تمام روشها و الگوریتم ها و مکانیزم های استفاده شده در اون جدید باشن/تحت شمول و خطر هیچ Patent ای نباشه در عمل کار دشوار و هزینه بری است، چون تعداد و گسترهء Patent ها امروز به حد خیلی زیادی رسیده و دیگه به این راحتی نیست که بتونی برای هرچیزی یک الگوریتم جدید که بقدر کافی هم کارا و قابل رقابت باشه ابداع کنی و همچنین حتی بطور تصادفی و غیرعمدی احتمالش خیلی زیاده که از ایده ای استفاده کنی که تحت Patent باشه، بنابراین فقط یک یا چند نفر افراد و متخصصان مربوطه باید باشن که مدام در مورد روشها و ایده های استفاده شده تحقیق و جستجو کنن و متن Patent ها رو بخونن (که اکثرا کار هرکسی نیست و تخصص خودش رو میخواد چون زبان تخصصی و قانونی و خیلی وقتا توصیف های خیلی مبهمی دارن) و دست آخر هم باز نمیشه تضمین قطعی کرد که خطر نقض Patent شما رو تهدید نکنه.
برات مگه مثال نزدم از تحقیقی که در این زمینه درمورد کرنل لینوکس کردن و متوجه شدن که چند صد مورد الگوریتمهای Patent شده درش هست؟ برنامه نویسان لینوکس این کار رو عمدی و با آگاهی انجام نداده بودن که!
ببینید من قبلن برای شما نوشتم که چه چیزی Patent میشه و چه چیزی نه! اگر کد یا روش شما مطابقت داشته باشه با کد یا روش یکی دیگه بدون شک از روش دزدی کردید ولو مدعی بشید از روشش خبر نداشتید!
شانس تولید دو کد دقیقن مشابه برای کاری خاص در دنیای نرم افزار درست به اندازه شانس شباهت دو اثر انگشت به همه!
البته بنده درمورد هزینهء اجتناب از Patent ها یا خرید اونا صحبت میکردم، ولی در این مورد هم که شما میگید باید بگم شاید برای یک شرکت در آمریکا اونم شرکتی که برای تولید بازی و این حرفا تاسیس شده این مبالغ زیاد نباشه، ولی در خیلی کشورها و برای خیلی افراد و بیزینسهای کوچکتر و شخصی چطور؟
برای ریزه میزه ترین بیزینسها هم 10-20 هزار دلار هیچ هزینه خاصی نیست! یک کیوسک روزنامه فروشی در یک محله پرت در آلمان ماهانه 10 تا 15 هزار یورو درآمد داره!
در همین ایران هم نگاه کنید اگر کسی میخواست این همه پول نرم افزار واسه هرچیزی بده، خیلی از مشاغل کوچک یا شخصی اصولا نمیتونستن شکل بگیرن یا در نهایت بخاطر این همه هزینه و کمبود درآمد کافی ورشکست میشدن. برای امثال ما همون پول نرم افزارهایی مثل فتوشاپ و اتوکد هم مبلغ زیادی محسوب میشه.
این نه گناه دنیای سرمایه داری بلکه ریدمال جمهوری اسلامیه که نتونسته اقتصاد کشور رو با اقتصاد بقیه دنیا مطابقت بده! در بقیه دنیا اینها هزینه هایی بسیار کوچک هستند. شما برای خرید یک نسخه از ویندوز تنها نیاز دارید 10 ساعت کار کنید! (یعنی یک روز کاری + 2 ساعت) اینکه در ایران باید حقوق سه ماه رو بدی مشکل ایران و جمهوری اسلامیه نه بقیه دنیا!!!
من زیاد از این مطلب و منبع قانع نشدم و هم بیان این منبع و هم بیان شما بنظرم بیش از حد مبهم و کلی است. ضمنا این منبع هم حالا چون در سایت رسمی فلان آمده دلیل نمیشود بگوییم 100% دقیق ترین و معتبرترین منبع است و هیچ نقص و اشتباهی در آن ممکن نیست.
من میدانم که بهرحال ما Patent های نرم افزاری را داریم و این Patent الگوریتم ها و روشها را در برمیگیرند. حال اسمش میخواهد هرچه باشد، ایده، روش، الگوریتم، بهرحال میدانم که عین کد نیست و بلکه مکانیزم بکار رفته است که پتنت میشود. حال شما چطور میگویید اگر هرکس هر ایده ای دارد نباید نگران این باشد که کسی قبلا همان ایده را به فکرش رسیده باشد و بنام خودش ثبت کرده باشد؟ یعنی چی اصلا؟ من متوجه نمیشوم! پس این همه پتنت های نرم افزاری که هست، بر روی چه چیزی است؟! خب همه یکسری ایده و فرمول و الگوریتم هستند که توسط کسانی کشف/ابداع و پیاده سازی شده اند. حال شما بیایی و تصادفا به همان ایده و مکانیزم برسی و در برنامهء خودت استفاده کنی، مگر میشود که مشکلی نباشد؟ پس انحصار آنها روی چه چیزی بوده است؟
بنده بارها مقاله هایی که مطالعه کرده ام بطور مثال درمورد الگوریتم های فشرده سازی، فرمت ها، پروتکل ها، کدک های صوتی و ویدئویی و غیره، اینها هم انواع انحصاری و دارای پتنت دارند و هم انواع بدون پتنت و آزاد. آنهایی که آزاد هستند در مطالب صراحتا نوشته است که این یک فرمت باز است، این یک پروتکل یا الگوریتم فشرده سازی یا کدک است که انحصاری و تحت پتنت نیست. حتی خیلی وقتها عباراتی که استفاده میشود چیزی مثل این است: «تصور میشود که این کدک تحت هیچگونه پتنت شناخته شده ای نیست». میدانید چرا اینطور بیان میکنند جوری که انگار خودشان هم مطمئن نیستند؟ دقیقا به همان خاطر که قبلا کلی توضیح دادم و اشاره کردم! چون تشخیص و تحقیق در این مورد که آیا یک نرم افزار بزرگ و پیچیده هیچ پتنتی را نقض نکرده باشد عملا کار بسیار دشواری است و نیاز به هزینه و متخصصان خاص خودش را دارد و دست آخر هم معلوم نیست و تضمین 100% نمیشود کرد یک زمانی میبینی یک شخص ناشناخته ای یکباره یک پتنتی که را که تاحالا دیگران متوجهش نشده اند و قبلا ثبت کرده رو میکند و میگوید: آهان این همان ایده/الگوریتم/روش من است که قبلا بنام خود ثبتش کرده ام! من وقتی این قبیل عبارت ها و جمله بندی ها و کلمات خاص را میخوانم کاملا متوجه میشوم منظورش چیست و چرا آنطور بیان کرده و قضیه از کجا آب میخورد، چون قبلا در این مورد تحقیق کرده و مطلب زیاد خوانده ام و ترجمه و مقالاتی هم منتشر کرده ام.
ببینید من برای شما از معتبر ترین منبع (یعنی قانون گذار) سند آوردم! اینکه شما قانع نشدید و یا میگید 100% درست نیست! بر میگردد به خیالات شما و برداشتها و باورهای غلط شما از Patent و اقتصاد آزاد و دنیای سرمایه داری و تحت تاثیر دروغهای مخالفان نظام محترم سرمایه داری بودن!
همان طور که در متن هم آمده ایده قابل Patent کردن نیست! پس شما نگران ایده های خود نباشید!!!! تنها آنچه روی کاغذ پیاده شده با شرح و جزئیات کامل قابل Patent کردن است و اگر شرح و جزئیات شما دقیقن مثل مال یکی دیگه هست! پس یا اون از روی شما دزدیده زود تر از شما ثبتش کرده یا شما از روی اون!!!!
توضیح بیشتر از این هم زیاده گوییست! منبع هست، قانون هست، گفته های من هست، ادعاهای شما هم هست، قضاوت با خوانندگان.
خود کار یعنی چی دقیقا؟ خب بنده هم که گفتم ایده و روش و الگوریتم و مکانیزم بکار رفته است که پتنت میشود.
شما داری میگویی روش! خب روش یعنی چی؟ مگر در روشهای پیشرفته و هوشمندانه ایده های نوآورانه وجود ندارد؟ مگر یک روش استثنایی روش بر اساس یک مکانیزم و ایده های خاصی نیست؟ خب بعد چطور میشود که شما عملا از همان روش استفاده کنید ولی پتنت را نقض نکنید؟ منظورم این است که از همان ایده و مکانیزم.
بنظرم بهتر است دنبال یک مثال عملی و روشن در این باب بگردیم تا بتوانیم دقیقتر و روشنتر رویش بحث کنیم.
بخ قول فیلم مارمولک راه های رسیدن به خدا خیلی زیاده!!!
شما نمیتوانید دقیقن همان روشی که به شکل محرمانه من برای خودم طراحی کرده ام را طراحی و پیاده سازی کنید! قطعن ردپای شما در روش خودتان مشهود است و اگر نباشید روش مال شما نیست! به همین راحتی.
در هر دادگاهی بروید بگویید من روشی را ابدا کرده ام و بعدن فهمیدن پیش از من یکی بوده روشی رو ابدا کرده که روش من مو به مو با روش اون برابری میکنه! دادگاه شما رو به جرم دزدی مجازات میکنه!!!!
بنده در گفتار ایشان مشکل و چیز عجیبی نمیبینم. تازه منظور ایشان از آن قسمتی که شما نقل قول کرده اید درمورد کپی رایت بوده است و نه پتنت، و کپی رایت نسبت به پتنت مسئلهء واضحتر و ساده تری است.
یک وقت هست مثلا من کد برنامهء شما را برمیدارم و بعد برای اینکه کسی متوجه نشود میایم و مقداری از آن را تغییر میدهم و مثلا فرمت ظاهری آنرا دستکاری میکنم، نام متغییرها را تغییر میدهم و غیره، ولی بهرحال آن کد اولیه شما بوده است و بنده خودم همه اش را از صفر در ذهن خودم نساخته و ننوشته ام. طبیعتا این هنوز یک نقض کپی رایت محسوب میشود، حتی اگر من کد شما را مستقیما کپی نکرده باشم و مثلا جلوی رویم گذاشته باشم و از روی آن مجددا با تغییراتی تایپ کرده باشم. مسئله فقط این است که شباهت و شواهد آنقدر روشن و برای دیگران و دادگاه قانع کننده باشند که تشخیص دهند شما برنامهء شخص دیگری را کپی کرده ای.
من به طور مشخص قوانین مربوط به Patent را آوردم نه کپی رایت!!!! گفته من را تحریف نفرمایید لطفن که سندش هم موجوده !!!
یک بار دیگه برای باقی دوستان : Patents (http://www.uspto.gov/inventors/patents.jsp#heading-3)
دوست عزیز این اصطلاحات ایده و روش اصولا خودشان یعنی چه؟ این برای من اکنون خیلی مبهم شده است و منظور شما و معیار و تفاوت آنها را از هم درک نمیکنم. روش مگر به خودی خودش چیست و چه ارزشی دارد؟ این ایده های بکار رفته هستند که به یک روش مزیت های قابل توجه و ارزش انحصار میدهند. ایده، الگوریتم، روش، مکانیزم، برای من همهء این کلمات در این باب کم و بیش یک معنی میدهند.
شما یک مورد عملی را میتوانی برای روشن کردن منظور خودت و تفاوت میان ایده و روش مثال بزنی؟
من برای نیمرو درست کردن اول روغ را داغ میکنم سپس تخم مرغ را میندازم درون ماهیتابه، روش نمک میریزم! شما اول روغن ریخته ، روی روغن نمک میریزید (یعنی زیر نیمرو)، تخم مرغ را میندازید بعد میگذارید روی آتش!!!
در هر دو صورت محصول نهایی یک چیز است (نیمرو) ولی دو روش متفاوت طی شده برای تولیدش! نفر دوم هم راه و روش نفر اول را برای تولید محصول (نیمرو) نقض نکرده !
متوجه شدید ؟! از این ساده تر نمیشه توضیح داد تفاوت دو یا چند روش رو .
یعنی میفرمایید تحقیقی که اشاره کردم درمورد کرنل لینوکس انجام شده است و در آن صدها مورد نقض پتنت پیدا کرده اند دروغ است یا اینکه آن محققان در این زمینه تخصص و اطلاعات و درک کافی نداشته اند و اشتباه کرده اند؟
برنامه نویس! وکیل نیست و برعکس. تحقیقی که میفرمایید رو هم لینک بذارید بخونیم ببینیم داستان چی بوده!
گفتم که آن مطلب برای بنده مبهم است و فکر نمیکنم لزوما خیلی هم معتبر و موثق باشد. بخصوص که با بقیهء مطالب و منابعی که بنده تاحالا خوانده ام چندان جور در نمی آید.
دلیلش اینه که باقی منابعی که خوندید دروغ گفتند!!! شما داری از منبع اصلی که وظیفه اش ثبت Patent هاست ایراد میگیری و میگید معتبر نیست ؟! :))))
من برایتان از خود قانونگذار لینک و سند آورده ام! به عبارتی هر چه در هرکجای دیگر بر خلاف این نوشته باشد یا دروغ گفته یا یک دروغ رو بدون تحقیق کپی کیلویی کرده! خلاص.
البته یک چیزی هم هست اینکه این همه سال افرادی مثل ریچارد استالمن و جنبشها و سازمانهای وابسته و طرفدار آنها و خیلی های دیگر این قوانین را زیر سوال و انتقاد برده و خواستار تغییرات و اصلاح در این زمینه شده بودند؛ بنده از چند سال پیش به اینور دیگر در جریان و آپدیت نیستم و شاید در این مدت واقعا تحت این همه فعالیت و آگاه سازی و اعتراض و درخواست اصلاحاتی در این قوانین صورت گرفته است!
فهرست تغییرات در طول این سالها :
28 USC 1498. This statute allows the US government to override patent protection (or contract another entity to do so) for public use purposes. The patent owner can sue for limited compensation.[11] (http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_patent_law#cite_note-11)
America Invents Act (http://en.wikipedia.org/wiki/America_Invents_Act) (2011)
American Inventors Protection Act (http://en.wikipedia.org/wiki/American_Inventors_Protection_Act) (AIPA)
Bayh-Dole Act (http://en.wikipedia.org/wiki/Bayh-Dole_Act)
Invention Secrecy Act (http://en.wikipedia.org/wiki/Invention_Secrecy_Act) (1951)
Patent Act of 1790 (http://en.wikipedia.org/wiki/Patent_Act_of_1790), First Patent Act - April 7, 1790
Patent Act of 1952 (http://en.wikipedia.org/wiki/Patent_Act_of_1952)
Patent Reform Act of 2005 (http://en.wikipedia.org/wiki/Patent_Reform_Act_of_2005)
Patent Reform Act of 2007 (http://en.wikipedia.org/wiki/Patent_Reform_Act_of_2007)
Patent Reform Act of 2009 (http://en.wikipedia.org/wiki/Patent_Reform_Act_of_2009)
Plant Patent Act (http://en.wikipedia.org/wiki/Plant_Patent_Act) (1930)
Title 35 of the United States Code (http://en.wikipedia.org/wiki/Title_35_of_the_United_States_Code)
کدام پرسش دقیقا؟
پاسخ دادید! (نمیدانستید) فرمودید باید بروید از فارومهای لینوکسی بپرسید. من هم منتظر میمانم تا بپرسید.
که بنده هم موافقم که به پای VB نمیرسند،
:e41f:
مشکل در کجاست؟
مشکل ؟! اینکه وجود دارند به خودی خود بد نیست! اینکه میگویند بقیه ریده اند ما خفنیم مشکل دارد! وقتی هم که کار به مقایسه میرسید ظهر عاشورا را بازسازی میکنند که ما مظلومیم و انحصاری ها ظالم!!!
درمورد WHM هم تعدادی نرم افزار بازمتن داریم. بطور مثال ISPConfig که امکانات و پیشرفتگی اش بنظرم به WHM نمیرسد ولی بهرحال بعنوان یک حداقل و برای حرفه ایها هم که شده کفایت میکند و همین که هست و برای افراد و موارد خاصی هم که شده میشود بجای آلترناتیوهای انحصاری از آن استفاده کرد مسلما خیلی خوب است و از نبودنش بسیار بهتر است. یکی از دوستان بنده که خدمات هاستینگ (البته در مقیاس محدود به گمانم) دارد و هاست سایت خود بنده نیز از ایشان گرفته ام با همین ISPConfig است.
همینکه WHM تنها پنل مدیریتیست که میتواند آپاچی را تنها با چند کلیک و بدون دردسر از روی سورس کامپایل کند تمامی حریفان را از میدان به در میکند! هر چه قدر هم که قیمت داشته باشد.
شخصن به جز WHM و Cpanel هرگز از هیچ پنل دیگری استفاده نمیکنم! چون به هیچ عنوان هیچ کدامشان توانایی های این را ندارند و کار آدم را راه نمیندازند (کار من را) .
خوشبختانه امروزه ما در زمینهء سرویسهای تخصصی و حرفه ای وب سرور و اینطور چیزها از نظر نرم افزار آزاد تقریبا هیچ کمبودی نداریم و خیلی از این نرم افزارها با نرم افزارهای تجاری کاملا رقابت میکنند و نزدیک هستند (در مواردی حتی میتوان گفت بهتر) و حالا در بعضی موارد هم نرم افزارهای تجاری انحصاری برتری وجود دارند اما اینطور هم نیست که آلترناتیو آزاد وجود نداشته و برای خیلی کاربردها/افراد قابل استفاده و کافی نباشد. این موارد که شما مثال زدید تنها یکی دو مورد از این همه مورد و نرم افزارهای بکار رفته در این حیطه ها بودند که البته ملاحظه میفرمایید که نمونه های بازمتن قابل استفاده برای آنها وجود دارد.
بله در زمینه های تخصصی دنیای آزاد انصافن یک سر و گردن بالاتر است، منتها به نظر من همین برتری هم چندان بادوام نخواهد بود.
بازار هنوز نیاز جدی برای تولید برنامه های اینچنینی با خرج میلیونها دلار پیدا نکرده! و فعلن همین دنیای آزاد که به عبارتی تنها تامین کننده این موارد است (البته مایکروسافت و امثالهم عملن ریده اند در این زمینه) نیاز بازار را تامین میکنند. اگر موازنه پیچیدگی در کنار شمار کاربران و تخصص آنها به شکلی شود که نیاز به GUI برای ساده سازی کارها پیش بیاید آن زمان است که دنیای آزاد باید ببوسد بگذارد کنار در این زمینه.
تمام تلاشهای دنیای آزاد در تهیه و ساخت GUI های حرفه ای و قابل رقابت تاکنون به شکست انجامیده و ناکام مانده! میدونید چرا ؟!
چون GUI فقط برنامه نویسی نیست! روانشناسی هست، جامعه شناسی هست، هنر هست، خلاقیت هست !!! برای همین نیاز به خرج ملیونها دلار پول جهت انجام تحقیقات و تولید بهترین واسط کاربری برای نرم افزار موجود هست، که دنیای آزاد توانایی تامین چنین هزینه و امکاناتی رو به هیچ عنوان نداره. با گذاشتن یک کتاب برام بخر یا یک کافی بهم بده و مانند اینها این پولهای میلیونی تامین نمیشوند.
حتا ایده های بسیار خلاقانه در دنیای آزاد! از اونجایی که تحقیقی پشتشون نبوده به ایده های یک بار مصرف تنها جهت امتحان و تست تبدیل شدند و هر کسی که باهاشون کار کرده بعد از مدتی که اعصاب و روانش ریخته بهم بیخیالشون شده مثل :
Compiz Home (http://www.compiz.org/)
یا همون Beryl سابق.
البته شکست خورده به گمانم یک مقدار اصطلاح غیردقیق و افراطی و اغراق آمیزی است! بنده دلایل خودم را در باب اینکه بهرحال وجود این نرم افزارها حتی در این زمینه هم اهمیت دارد و مفید است قبلا بیان کردم و همین چیزها و حدی از کیفیت و امکانات و یوزرفرندلی را هم که هست بسیار ارزشمند میدانم و حداقل برای بعضی ها (حال گیریم خوره ها و متخصصان و برنامه نویسان) هم کاملا قابل استفاده و حتی بعضا بهتر از پلتفرم های انحصاری است. همین که این آلترناتیوها وجود دارند خودش مهم است حتی اگر در حال حاضر و بطور مستقیم اکثریت از آنها استفاده نکنند. همین که این فاصله میان نرم افزارهای آزاد و تجاری انحصاری تا یک حد نه چندان زیاد یا حداقل ممکن است و ما یک Base عظیم و بزرگی از کد و و تجربه و برنامه های آماده در این زمینه را داریم خیلی مهم و دستاورد بزرگی است. همین که امروز یک کسی و یک حرفه ای و خوره و برنامه نویس و هکر و علاقمند دنیای نرم افزار آزاد و بازمتن که میخواهد با اینها کار کند، یک محیط دسکتاپ غنی و مدرن و جذاب و کار راحت کن و سریع کن را در اختیار دارد و خیلی نرم افزارها و کارهای روتین و عمومی را در آن در اختیار دارد و میتواند انجام دهد خودش چیز کمی نیست و اگر نبود مسلما جای تاسف خیلی بیشتری میداشت.
یوزر دسکتاپ میخواهد بازی کند! دردنیای آزاد به جز بازیهای قدیمی ، در پیتی و بخشی از بازیهای درجه دو و سه استیم چیز دیگری هست ؟!
یوزر دسکتاپ میخواهد آهنگهای روی آیپادش را به راحتی سینک کند!
یوزر دسکتاپ میخواهد در صورت بروز مشکل و خرابی با شماره تلفن رایگانِ پشتیبانی تماس بگیرد سه سوته مشکلش حل شود نه اینکه در میان انبوهی از کدها و فرمانهای خط فرمان سردر گم شود!
یوزر دسکتاپ میخواهد با یک کلیک پرینت کند!
یوزر دسکتاپ میخواهد هر وقت سخت افزاری جدید را به سیستم وصل کرد سیستم به شکل خودکار آن را شناسایی کند (البته این مشکل تا حدی برطرف شده ولی نه کاملن)
یوزر دسکتاپ میخواهد به راحتی بتواند Schedule برای کارهایش تعریف کند حال اینکه سر و کله زدن با CronJob خودش یک کابوس است برای هر کاربر معمولی.
یوزر دسکتاپ نمیخواهد یک فولدر درست کند بعد درایو جدید را در آن Mount کند!! (در اوبونتو ودبیان بیسها این مشکل رو درست کردند ولی بهینه نیست)
یوزر دسکتاپ میخواد چهار تا عکس رو گل هم کنه یک آهنگ بندازه روش آپلود کنه توی یو تیوب! هر چه راحت تر و سریع تر بهتر!!!
یوزر دسکتاپ تنبل و بی دانش است، پس دنبال ساده سازی هست.
و بسیاری مسایل دیگر! که هیچ کدام را دنیای آزاد تا کنون نتوانسته تامین کند! برای همین دنیای آزاد در زمینه دسکتاپ شکست خورده محسوب میشه مادامی که وضع به همین شکل باقی بمونه.
البته نظر شما هم محترم!
نه والا بنده از ابتدای بحث تا حالا هرگز چنین ادعایی نکردم. این صرفا ظن یا تفسیر شما بوده!
من از دید خودم که متخصص و خوره هستم به لینوکس خیلی علاقه دارم و همین که هست یک دنیا دلگرم هستم، حتی با اینکه الان چند ساله اصلا لینوکس ندارم و با ویندوز کار میکنم، ولی در عین حال هنوزم دارم کتاب و مطلب و یادگیری لینوکس میخونم، چون میدونم یه آدمی مثل من باید همیشه آماده باشه و خیلی احتمالات و فرصت ها در آینده میتونه باشه و حیفه که بلد نباشم و نتونم استفاده کنم. من میدونم که بهرحال وجود این نرم افزارها از نبودن اونا خیلی بهتره و حتی برای همون عموم و افراد عادی هم هرچند در ظاهر و استفاده مستقیم نداشته باشن اما بازم یک مزیت و فایده است و سودهایی میرسونه.
اگر نمیتونی ازش پول در بیاری نخون! آخر عاقبت نداره! اگر میتونی بخون و حسابی یاد بگیر، از ما به شما نصیحت.
من به آزادی علم و فناوری و اینطور امکانات بسیار علاقه و اعتقاد دارم
به عکس شما من اصلن چنین علاقه و اعتقادی ندارم! فکر کنید علوم پیشرفته ی روز بیوفتد دست داعش!!!!!
(حداقل تحصیلات پایه رایگان و در دسترس همگان باشد).
در اروپا هست! در آمریکا اگر نیست، به جایش نصف و بیشتر درآمد مردم را مالیات نمیگیرند که بعدش بخواهند تحصیلات رایگان کنند!!!
بعضی مواردش هم غیرمادیه
همونهایی که بعد از این نوشتید هم مادیه! غیر مادی نداریم :e00e:
kourosh_iran
10-31-2014, 11:37 AM
اینها هم نظر شماست و همون طوری که پیشتر گفتم نظر شما محترم.
اونقدرها نظر هم نیست، بلکه با دلایلی برات آوردم. حالا تو چون نمیخوای به این بحث بپردازی و استدلال هاش رو جواب بدی میگی نظره و نظر شما محترم :e105:
مشکل من نه با نرم افزارهای آزاد و دنیای آزاد بلکه با کاربران افراطی هست که میگند فقط دنیای آزاد و بس!!!! همین چند نمونه ساده که گفتم به خوبی نشون میده دنیای آزاد نواقص خیلی زیادی داره که بیشتر از 10 ساله این نواقص برطرف نشدند! 10 سال در میان عمر سی و چند ساله علوم کامپیوتر نوین زمان بسیار زیادیست!
پیشرفت نرم افزار آزاد هم در مدت عمرش بسیار زیاد بود. هیچکس فکرش رو هم نمیکرد که این جنبش اینقدر فراگیر و موفق بشه. حالا بله نقایص و محدودیت هایی هم داره، ولی خب که چه؟! نرم افزارهای انحصاری هم نقایص و محدودیت ها و عوارضی دارن و بخاطر همینه که در خیلی نقشها نرم افزارهای آزاد در مقیاس گسترده بجای اونا استفاده میشه. نقایص نرم افزارهای انحصاری وابسته شدن به سیاست ها و سرنوشت کمپانی های تجاری انحصاری است، چون شما از نظر عملی کد منبع رو نداری که بخوای خودت دست بگیری و تغییر و گسترش یا اصلاح کنی و از نظر قانونی هم حقش رو نداری. بخاطر همین خیلی کمپانی ها و گروههایی که منابع انسانی و مالیش رو دارن نرم افزارهای بازمتن رو اکید ترجیح میدن چون در طولانی مدت و برای کاربردهای خاص اونا و سفارشی سازیها و تغییراتی که میخوان توش انجام بدن هیچ آلترناتیو قابل مقایسه دیگری وجود نداره.
از عوارض نرم افزارهای انحصاری هم که قفل شدگی و نیز مسائل امنیتی و امکان جاسوسی و تحمیل سیاست های عامدانه کمپانی ها بر علیه اون شرکتهاست در مواقع خاصی که بهرحال نمیشه تضمین کرد و قابل پیشبینی نیست.
دسکتاپ و کاربران معمولی هم از ابتدا هدف جنبش نرم افزار آزاد و استالمن نبود، و توی اون حیطه ای که هدف و اولویتشون بود و هست کاملا موفق ظاهر شدن.
ضمنا ویندوز هم همونقدر که برای کاربران عادی دلچسبه خیلی وقتا برای خوره ها و برنامه نویسان و کاربران فوق حرفه ای محدودیت داره و مشکل ایجاد میکنه و بنده مثلا امکانات و انعطاف لینوکس رو در این زمینه با ویندوز مقایسه میکنم متوجه میشم. پس حتی ویندوز و دنیای تجارت انحصاری با اون همه منابع عظیم مالی و انسانی نتونستن همهء حیطه ها و انواع کاربران رو بطور یکسانی پوشش بدن.
QT یک نسخه متن باز هم داره ولی دو زار به درد نمیخوره و توانایی های نسخه تجاری و انحصاریش رو نداره!
من با کیوت هم کار کردم و قبلا رفرنس کاملش رو خوندم و بقدر کافی درموردش اینور و اونور هم خوندم. چند سال پیش من خودم حتی با مسئولین رسمی خودش تماس گرفتم و گفتم تفاوت میان نسخهء بازمتن و انحصاری چیه، خودشون گفتن که چیز خیلی زیاد و مهمی نیست و تاجاییکه یادمه فقط مثلا یکی دوتا امکانات خاص مثل استفاده از نمیدونم COM/ActiveX روی ویندوز رو بیشتر داشت. ممکنه بگید خب اگر نسخهء تجاریش برتری خیلی زیادی نداره پس واسه چی هست چه کسانی به چه دلیلی میان پول بدن پاش! باید بگم به دلیل اینکه کسانی که میخوان با کیوت نسخهء بازمتن برنامه های تجاری انحصاری بنویسن نمیتونن این کار رو انجام بدن چون لایسنس نسخهء بازمتن این اجازه رو نمیده (کپی لفته) و میگه فقط حق دارید در پروژه های بازمتن ازش استفاده کنید. اما در نسخهء تجاری و لایسنس تجاری به شما این اجازه رو میدن. البته این اطلاعات بنده مال چند سال پیشه و بعدا گویا لایسنس نسخهء بازمتن رو از GPL به LGPL تغییر دادن که در نتیجه اون محدودیت استفاده در برنامه های انحصاری از بین رفته (مگر اینکه بخوان لینک استاتیک بکنن و یا خود کیوت مورد استفاده در برنامشون رو دستکاری کنن و گسترش بدن). حالا اینکه جدیدا مثلا چه امکانات قابل توجهی به نسخهء تجاری اضافه شده که در نسخهء بازمتن نیست، خبر ندارم. شما که میگی نسخهء بازمتن دوزار هم به درد نمیخوره و توانایی های نسخهء تجاری رو نداره بگو ببینم دقیقا به چه خاطر و نسخهء بازمتن کدام امکانات و ویژگیهای خیلی مهم رو نداره!
ضمنا حالا هرچی بگو نسخهء تجاریش 10 مورد امکانات خاص اضافی داره، ولی همینطوریش هم Qt (نسخهء بازمتن) کلی امکانات عالی داره واسه اپلیکیشن نویسی. چیز کم و کوچکی نیست. برای کارهای دیگری که امکاناتش در کیوت یا در نسخهء بازمتنش نیست هم بنظرم بعضا میتونی از کتابخانه های خارجی و جداگانه استفاده کنی که البته یخورده سخت و دردسرسازه و بعضی مزایای مستقل از پلتفرم بودن کیوت رو مخدوش میکنه ولی بهرحال در خیلی کارها میشه با این روش کار رو راه انداخت. مثلا من خودم از کتابخانهء رمزنگاری crypto++ که یک کتابخانهء جداگانه و بی ارتباط با کیوت است در برنامهء کیوت استفاده کردم.
نسخه رایگان و متن باز در حقیقت تبلیغ همون نسخه انحصاری و تجاری هستش درست مثل Visual Studio Express .
بنظر من بیشتر مثل تفاوت فدورا و ردهت میمونه.
اونقدرها هم با هم تفاوت ندارن.
مثل اینه که شما بگی فدورا نسخهء تبلیغاتی ردهت است. البته یه زمانی تاحدودی شاید اینطور بود، ولی در حال حاضر فدورا یک توزیع کامل و قویه و بنده حتی دیدم که برای سرورهای عمومی هم ازش استفاده میکنن.
انواع تخصصی تر ولی داستانشون فرق میکنه مثل همون Apache که فرمودید یا Bind یا ... هر چند که اینها هم از نظر پیاده سازی رابط کاربری به معنای واقعی کلمه ریده اند! ولی خوب دست کم راندمان بسیار بالایی دارند.
بنظر بنده اغراق آمیز و خنده داره شما طوری صحبت میکنید که انگار همهء نرم افزارها باید رابط GUI آنچنانی داشته باشند. ولی بنده شخصا لزومی در این نمی بینم! رابط خط فرمان و متنی هم یک رابط است که برای اینطور کارهای حرفه ای بنده هیچ مشکل بزرگی در آنها نمیبینم و بنظر بنده همان بهتر که آن وقت و انرژی و منابعی که میخواهد صرف مثلا توسعهء رابط گرافیکی برای آپاچی و بایند شود صرف توسعهء امکانات و بهینه سازی و کارکردهای اصلی آنها بشود.
کسانی که سرور راه می اندازند و اداره میکنند اگر اینقدر سواد نداشته باشند و برایشان عادی و راحت و حتی خیلی وقتها قابل ترجیح نباشد که از محیط خط فرمان استفاده کنند، بنظر بنده به معنای واقعی کلمه ریده اند!
روی خیلی سرورها اصلا بخاطر جلوگیری از اتلاف منابع سخت افزاری، محیط GUI را فعال نمیکنند. خط فرمان لینوکس هم اینقدر قدرتمند و غنی و منعطف است که با آن کارهایی میشود کرد که کاربران ویندوز و کسانی که نمیدانند به فکرشان هم نمیرسد و خیلی کارها هست که از محیط گرافیکی ساده تر و سریعتر و سبک تر میشود انجام داد و حتی خیلی کارهایی که در محیط گرافیکی نمیشود و برای آن نرم افزار مناسب دارای رابط گرافیکی هم پیدا نمیکنید.
طرفداران نرم افزارهای آزاد مدعی هستند که انحصاری بودن نرم افزار غیر اخلاقیست! من میگویم بزرگترین جمعیت کاربران (کاربران معمولی یا دسکتاپ) را به تخمت هم حساب نکنی غیر اخلاقی تره! بحث من اینه.
اینطور نیست که به تخمشان حساب نکنند. بلکه به سادگی بعلت کمبود و محدودیت جدی منابع انسانی و مالی و وقت و انرژی لازم، قادر به انجام و پشتیبانی آن با بیشتر از این سرعت و حجم و کیفیت نیستند، و بنظر بنده کاملا طبیعی و معقول و بهینه هم هست که در این میان به کاربردهای تخصصی و حرفه ای خودشان اولویت و درصورت نیاز منابع بیشتری را اختصاص بدهند. حیطهء دسکتاپ و GUI و کاربران عادی یک حیطه ای است که شرکتهای تجاری روی آن خیلی سرمایه گذاری کرده اند و سالها سابقه و ground دارند و دشوار و هزینه بر هم هست و در حیطهء علایق و نیازها و مهارتهای شخصی هکرها نیست، بنابراین اینکه بیایند اولویت برابر یا بیشتری بدان بدهند و رویش آنقدر منابع خود را صرف کنند یک سرمایه گذاری بسیار ریسکی است که میتواند بقیهء دستاوردها و نگهداری مقام برتر نرم افزارهای آزاد را در زمینهء کاربردهای کلاسیک و قدیمی شان که در آن همواره موفقیت و جایگاه برجسته ای داشته اند به خطر بیاندازند. حیطهء کاربران متخصص و جامعهء هکرها و نرم افزارهای سرویس دهنده و پایه، حیطهء اصلی و کلاسیک نرم افزار آزاد و هکرهاست که در آن نقاط قوت متعدد قابل توجهی دارند نسبت به حیطه های دیگر، و این حیطه ای حیاتی برای نرم افزار آزاد است که مثل شاهرگ یا اعضای حیاتی آن است. اگر دست یا پای شما را قطع کنند لزوما نمیمیرید، ولی اگر قلبتان را سوراخ کنند یا شاهرگ شما زخمی شود احتمال مرگتان بسیار بیشتر است! دنیای نرم افزار آزاد هیچوقت نمیتواند و نباید حتی مقدار کمی از این نقطهء قوت و برتری و پایه حیاتی را که در نرم افزارهای سیستمی و پایه و سرویس دهنده و اینها دارد بخاطر پیشرفت در حیطه های دیگر فدا کند یا در موضع ضعف قرار دهد. این حیطه بعنوان یک حداقل هم کفایت میکند و ریشهء نرم افزار آزاد است.
چنین افت قیمتی رو ما مدیون دنیای متن باز و آزاد نیستیم! چون اصلن سهمشون در دنیای عادی و غیر حرفه ای به قدری نیست که شرکتهای بزرگ بخواند از جانبشون احساس خطر کنند،
خیر من فکر نمیکنم که نرم افزارهای آزاد هیچ تاثیر مشهودی برای روی قیمت و دیگر سیاست های شرکتهای تجاری انحصاری نداشته باشند. همین که این آلترناتیو هست و میدانند اگر کیفیت/امکانات خودشان را بیش از حد محدود کنند و قیمت را بالا ببرند این ریسک وجود دارد که بخش بیشتری از بازارشان را توسط آلترناتیوهای آزاد از دست بدهند و افراد بیشتری با این نرم افزارها آشنا شوند و خو بگیرند. فراموش نکنیم که بهرحال بخش قابل توجهی از بازار نرم افزارهای تجاری انحصاری هم توسط افراد و گروهها و شرکتهایی تامین میشود که کم و بیش متخصص و از نظر فنی و علمی توانمند هستند و خیلی از اینها در خیلی از مواقع و کاربردها دارای این پتانسیل هستند که به دنیای بازمتن و لینوکس و امثالهم کوچ کنند.
ضمنا فراموش نکنیم که یک دلیل (نمیگویم همه اش!) اینکه سهم لینوکس از دسکتاپ و کاربران عادی هنوز بعد از این همه سال و بعد از این همه پیشرفت یک مقدار ناچیزی است این هم هست که محیطهایی مانند ویندوز از مدتها قبل که رقیب جدی ای وجود نداشت این حیطه ها را تحت تسلط و هجمهء خودشان گرفته اند و یک Base و اینرسی و قفل فنی و روانی/اجتماعی را بر روی آن به نفع خودشان ایجاد کرده اند. مطمئن باشید حداقل بخشی از کاربران عادی هم هستند که اگر مدتی از لینوکس استفاده کنند به آن علاقمند شده و خو میگیرند و خیلی از نیازهای خود را میتوانند با آن برآورده کنند و حتی شاید در نهایت به کاربران حرفه ای و متخصص تبدیل شوند و لزومی هم ندارد که حتما ویندوز یا تمام برنامه های خاص انحصاری را که معادل درخور بازمتنی ندارند کاملا و برای همیشه رها کنند بلکه میتوانند همزمان و در کنار هم از هر دو محیط و/یا برنامه هایشان (بسیاری از برنامه های ویندوز را میشود در محیط لینوکس هم با ابزارهایی مثل wine اجرا کرد) استفاده کنند. و مطمئن باشید همین هم برای شرکتهای تجاری انحصاری و موفقی و مسلط مثل میکروسافت بسیار دردناک و تهدیدآمیز بنظر می آید و برایشان قابل قبول نیست!
معلومه من هیچ وقت نمیروم چند صد یورو خرج آت و آشغالهای اندرویدی کنم مگر برای تجربه و بازی بازی!!
والا من که تاحالا نرم افزاری اندروید نخریدم! نیازی نداشتم. مثلا چه نرم افزاری؟ تاحالا هرچی میخواستم و برام جالب بوده بازمتن/مجانیش موجود بوده. بعضی موارد نسخه های پولی هم دارن که امکانات بیشتری دارن، ولی برای من همینا که دارم کفایت میکنه.
البته از یک چیز اندروید خیلی خوشم میاد اون هم قابلیت برنامه نویسی براش با هر زبانی هست که بلدی!
تاجاییکه میدانم اندروید فقط یک زبان برنامه نویسی اصلی دارد که جاوا است!
البته شما میتوانید با ابزاری بنام NDK برنامه های کد Native نوشته شده با زبانهایی مثل C را هم روی اندروید اجرا کنید، ولی منابع رسمی صریحا اشاره کرده اند که این کار فقط در مواقع ضرورت به دلایل خاصی باید انجام شود (مثلا برنامه ای که قبلا به زبان سی نوشته شده و پورت آن به جاوای اندروید صرف نمیکند/ممکن نیست) و زبان اصلی و استاندارد برنامه نویسی اندروید جاواست.
طبیعتا از نظر مزیت جمعیت بیشتر برنامه نویسان و بهره مندی از کدها و برنامه های آزاد موجود و گرفتن کمک و پشتیبانی حداکثری هم آدم انتخاب معقولی جز جاوا نخواهد داشت.
اتفاقن این یکی از مزیت های خیلی خوب IOS هستش که امکان دزدیده شدن گوشی شما رو خیلی کم میکنه! یعنی گوشی دزدیده شده عملن به هیچ دردی نمیخوره! به خصوص که هر چه جلو تر میریم JailBreak کردن گوشیها سخت تر و نشدنی تر میشه!
و البته فراموش نکنیم که این مسئله یک قدرت و تهدید تحمیل و کنترل کاربران از جانب کمپانی های تجاری انحصاری مثل اپل، ولو برخلاف میل و منافع شخصی کاربران (با تشخیص خودشان) در پی دارد.
یکی از مزایا و علتهای وجود نرم افزار آزاد که استالمن بارها گفته مقابله با همین تهدیدهای امنیتی و جاسوسی و کنترل و قدرت بیش از حد عدهء معدودی بر کاربران و عموم است.
از فردا اپل بیاد بگه IOS متن بازه و هر کسی میتونه روی دستگاه های تولیدیش نصبش کنه! کمتر از چند روز اندروید از صفحه روزگار محو خواهد شد.
چرا؟
میشه از مزیت ها و برتری های اینقدر بزرگ و قطعی IOS که بر اندروید داره نام ببرید و توضیح بدید؟
بهتر از اون هم هست! (FLAC) ولی کارایی نداره! OGG رو بیشتر دستگاه های مدیاپلیر پشتیبانی نمیکنند! به عبارت ساده تر به درد نمیخورد.
FLAC یک فرمت Lossless میباشد که هدف و کاربردهای خاص خودش را دارد و به هیچ وجه نمیتواند تمام کاربردهای MP3 یا OGG/Vorbis را پوشش دهد. بخاطر Lossless بودن، ضریب فشرده سازی آن بسیار کمتر است و بیشتر برای کاربردهای خاصی مثل Professional audio و آرشیو و حفظ اصالت و کیفیت کامل و اصلی ضبط ها استفاده میشود.
درمورد OGG هم شما درمورد MP3 فرمودید که «هنوز هیچ فرمت آزادی حتا به گرد پایش هم نتوانسته برسه!» که بنده خلافش را با ارائه OGG/Vorbis به شما ثابت کردم. نمیدانم از این موضوع بی اطلاع بودید یا چیز دیگر، بهرحال ادعای شما بطور واضح و مستند و مستدلی نقض شد؛ حال اینکه ساپورت کم است و اینها حرف و موضوع دیگریست که با جهت قبلی حرف و بحث تفاوت قابل توجهی دارد و دیگر نمیخواهم وارد دلایل و بحث و تحقیق در این باب شوم چون فکر نمیکنم زیاد مهم باشد، ولی تا همین حد میتوانم بگویم که این آلترناتیو هست و در خیلی کاربردها گرچه نه توسط کاربران معمولی استفاده میشود (مثلا من خودم بعنوان فرمت فایلهای صوتی چند نرم افزار و گیم دیده ام) و mp3 هم بخاطر سابقهء بیشتر و تسخیر قبلی بازار و جاافتادگی و اینکه صاحبان انحصار آن هم روی عموم فشار نیاورده و محدودیت و هزینه تحمیل نکرده اند اینقدر محبوب و عمومی باقی مانده، وگرنه کوچکترین فشار و محدودیت میتوانست به آگاهی و استفاده و محبوبیت قابل توجه آلترناتیوهای بازمتن منجر شود.
لازم نیست حتمن عکس لنین را روی تی شرت تنت چاپ کنی و ریش مدل شیری بگذاری و چهار تا کتاب مارکس بخونی تا کمونیست شی! همینکه تفکر اونها رو داشته باشی ولو اینکه منکرش بشی کمونیستی!
ایشون هم از کمونیسم اعلام برائت کرده چون از کمونیسم به جز گند و تنفر و کشتار و کثافت کاری چیز دیگه ای بالا نیومده و چون بهره هوشی این آدم خیلی بالاست نمیاد با طرفداری از کمونیسم خودش رو خراب کنه و کاری کنه که حرفهاش دیگه برای مردم ارزشی نداشته باشه!
چسباندن این برچسب ها با این دلایل سطحی و موارد محدود به افراد کار درست و عاقلانه ای نیست!
من دیده ام که بعضی وقتها استالمن بعنوان مثال و مقایسه برای پسرفت و استبداد و خشونت، از کمونیسم و تاریخ حکومتهای کمونیستی یاد کرده است.
یک کسی کمونیست است که در تمام ابعاد اساسی آن کمونیست باشد، نه کسی که صرفا به آزادی علم و فناوری و امکانات عمومی اعتقاد دارد.
همانطور هم یک کسی کاپیتالیست است که در تمام ابعاد اساسی و حیاتی با کاپیتالیسم سازگار باشد.
استالمن و افرادی مثل بنده معتقد هستند که هردوی کاپیتالیسم مطلق/خالص و کمونیسم مطلق/خالص نادرست/ناکافی هستند و علاج تمام دردها نیستند، بلکه باید یک سیستم نسبی تر داشت و خصیصه های مثبتی از هر دو را حتی الامکان ترکیب کرد و همزمان داشت.
بهتر است اندکی هم به این بچه Nerd های عاشق دنیای آزاد حال بدهی تا بیخیال مفت و مجانی کار کردن برایت نشوند!
دنیای بازمتن کار خودش را میکند و از ابتدا مستقل بوده و لزوما نیازی به این دلایل و کمک این کمپانی ها برای شروع و ادامه نداشته، ولی حالا که آنها هم کمک میکنند و فکر میکنند به نفعشان است (و اصلا واقعا هم به نفعشان باشد) خب چه بهتر و دو طرف راضی هستند و منفعت و برد دو طرفه است.
مثل اینکه شوهری زنش را تحریک کنند که شهوتی شود و با هم بیشتر و بهتر سکس کنند، خب دو طرف بهرحال با میل و رضایت این کار را میکنند و هردو حالش را میبرند! چه اشکالی دارد؟
دو الگوریتم متفاوت، دو الگوریتم متفاوت هستند! یعنی شما اگر بیای Mp3 رو با یک الگوریتم متفاوت تولید کنی اسمش رو بذاری HassanP3 چیزی رو نقض نکردی!
یه چیزی میگی ها!
چیزی که با الگوریتم متفاوتی تولید شود که دیگر MP3 نیست! MP3 مکانیزم و Specification خودش را دارد. به چیز دیگر چیز دیگری میگویند و نام دیگری دارد.
مگر اینکه منظور شما از الگوریتم متفاوت فقط تغییر بعضی جزییات غیراساسی و تغییر پارامتر و ساختارهای ظاهری باشد، که اگر اینطور باشد آنوقت از جهات دیگری به مشکل میخورید و باید گفت اگر به همین راحتی میشود یک ایده/روش را با تغییرات غیراساسی و تغییر در جزییات و ظاهر استفاده کرد، پس دیگر این همه تلاش و سرمایه گذاری و ثبت و انحصار به چه درد کسی میخورد و چه ارزشی دارد؟
این همه دیگران تلاش میکنند مثلا فرمت و الگوریتم و کدک آزاد درست کنند و کار هرکسی هم نیست و مدتها گروهی از متخصصان و خبره های قوی رویش کار میکنند و دست آخر بیرون میدهند، اگر به این سادگی ها بود که اینطور نبود و خیلی ها خیلی راحتتر و سریعتر از این حرفها میتوانستند هر روز هر فرمت و کدک انحصاری که درمیاید بروند و معادل آزادش را درست کنند.
اگر کد یا روش شما مطابقت داشته باشه با کد یا روش یکی دیگه بدون شک از روش دزدی کردید ولو مدعی بشید از روشش خبر نداشتید!
شانس تولید دو کد دقیقن مشابه برای کاری خاص در دنیای نرم افزار درست به اندازه شانس شباهت دو اثر انگشت به همه!
بنظر بنده که معقول نمی آید که انحصارها و این همه جار و جنجال فقط روی یک کد با جزییات سطحی و ظاهری باشد، چون اینطور آن انحصار عملا ارزش و سودآوری چندانی نخواهد داشت و هرکس میتواند دورش بزند.
چیزهایی که بنده تاکنون تحقیق کرده و خوانده ام و دیده ام خلاف این را نشان میدهند.
ولی بهرحال باید بحث و تحقیق بیشتر در این مورد را به بعد و فرصت و اولویت بیشتری موکول کنم، چون کار راحتی هم بنظر نمی آید.
شما برای خرید یک نسخه از ویندوز تنها نیاز دارید 10 ساعت کار کنید! (یعنی یک روز کاری + 2 ساعت) اینکه در ایران باید حقوق سه ماه رو بدی مشکل ایران و جمهوری اسلامیه نه بقیه دنیا!!!
تاحدی درست است اما رایگان بودن همواره یکی از (نه لزوما تمام) مزایا و دلایل انتخاب و ترجیح نرم افزار آزاد در تمام کشورها منجمله همان کشورهای پیشرفته و ثروتمند بوده و هست تاجاییکه میدانم! البته فکر میکنم بیشتر برای همان سرویسهای بزرگ (مثلا فیسبوک) که طبیعتا باید پول هنگفتی را بابت لایسنس میپرداختند و مواردی مشابه. بهرحال میدانید که ویندوز به ازای هر نسخه و حتی هر CPU که رویش اجرا میشود هزینهء لایسنس دارد و اینطور نیست که بتوانند مثلا یک نسخه بخرند و بعد روی یک سرور قدرتمند با صدها پردازنده یا چند رایانه/سرور که جزیی از یک سامانه هستند نصب کنند.
اما باید بگویم بهرحال این پولهای هنگفتی هم که در مجموع از جانب این همه کاربر به جیب یک شرکت و گروه محدود میرود و ثروت آنها نجومی میشود، بخصوص اگر این پولها از کشوری خارج شده و به جیب کمپانی کشور دیگری برود، خودش مسائل پیچیده و خطرات و عوارضی را در پی دارد و چیز مطلوبی نیست بنظر بنده، مگر اینکه یک جوری در حد معقولی محدود و کنترل شود و نه اینکه نامحدود باشد تولید یک نرم افزاری یک هزینه محدود و اولیه داشته باشد و بعد هر تعدادی مثلا یک میلیارد نسخه بفروشند و بدون تناسب با زحمت و هزینه اولیه و مقدار درآمدی که برای بقا و پیشرفت طبیعی آن بیزینس کافیست، ثروت جابجا شود. شاید حکومتها با وضع مالیات و قوانین کنترلی بیشتر و شدیدتری در این زمینه باید یک نظارت و هدایتی در این زمینه داشته باشند!
ببینید من برای شما از معتبر ترین منبع (یعنی قانون گذار) سند آوردم! اینکه شما قانع نشدید و یا میگید 100% درست نیست! بر میگردد به خیالات شما و برداشتها و باورهای غلط شما از Patent و اقتصاد آزاد و دنیای سرمایه داری و تحت تاثیر دروغهای مخالفان نظام محترم سرمایه داری بودن!
همان طور که در متن هم آمده ایده قابل Patent کردن نیست! پس شما نگران ایده های خود نباشید!!!! تنها آنچه روی کاغذ پیاده شده با شرح و جزئیات کامل قابل Patent کردن است و اگر شرح و جزئیات شما دقیقن مثل مال یکی دیگه هست! پس یا اون از روی شما دزدیده زود تر از شما ثبتش کرده یا شما از روی اون!!!!
توضیح بیشتر از این هم زیاده گوییست! منبع هست، قانون هست، گفته های من هست، ادعاهای شما هم هست، قضاوت با خوانندگان.
دوست عزیز گفتم که این با عقل جور در نمی آید و با مطالب و شواهد و اخباری که بنده تاکنون دیده ام هماهنگی کافی ندارد. اما بنده این بحث و تحقیق را بعلت دشواری و حجم آن و نیاز به وقت و اولویت خاص خودش که اکنون ندارم، به آینده و فرصت دیگری درصورت امکان، موکول میکنم.
خودتان هم یک لحظه فکر کنید آخر اینکه من بیایم و روش و ایدهء کس دیگری را بردارم و فقط کمی چیزهایی از خودم بدان اضافه کنم و یکسری تغییرات جزیی و سطحی و ظاهری و پارامتری، بعد بگویم مال خودم است و راحت تولید و استفاده کنم و به این راحتی بازار را از دست طرف بگیرم، با کدام عقلی جور در می آید و علت وجودی و ارزش این انحصارها را چطور بقدر کافی توجیه میکند!
ضمنا در آن متن هم نوشته Abstract ideas و نه Ideas به تنهایی.
من فکر میکنم منظور این است که ایده ها باید عملی باشند (قانع کننده/روشن/قابل اثبات باشد که عملی هستند) و/یا بصورت عملی شده نمایش/ارائه شوند.
بله شما وقتی میخواهی چیزی را Patent کنی باید شرح کاملی ارائه کنی و تمام جزییات اساسی و لازم برای ساخت کل سیستم و نشان دادن عملی بودن آن را ارائه کنی. این با اینکه کس دیگری بتواند بیاید و از روی آن با کمی تغییرات در جزییات و ظاهر و کمی کم و زیاد و افزوده آن را مورد سوء استفاده قرار دهد تفاوت میکند. مورد اول برای نشان دادن عملی بودن ایده است، ولی مورد دوم برای مورد سوء استفاده قرار دادن است!
آن منبع شما هم یک اشارات و موارد خیلی کلی و تاحدی مبهم است و در جهت درک ماهیت و ثبت پتنت، نه درک و کشف و پیگیری موارد نقض پتنت های ثبت شده، و بنده آن را یک رفرنس دقیق و کامل عملی برای بررسی موارد نقض پتنت نمی دانم چون میدانم که این مسائل چقدر پیچیده و دچار ابهام ها و رای های متفاوتی از جانب دادگاههای مختلف بوده اند و بررسی چنین مواردی کلی تخصص و تفکر و تحلیل میخواهد. در مجموع کلی منبع و متن و مقاله و قانون و توضیح و آرشیو جلسات دادگاه در این موارد وجود دارد. اگر قضیه به این سادگی بود که شما ادعا میکنید که فکر نمیکنم این همه موارد به این شکل وجود میداشتند! این یک شاخه تخصصی آکادمیک است.
آن یک صفحه و متن مختصر درست است که در سایت معتبری درج شده است اما بنظرم یک متن تاحدی غیررسمی و دارای مخاطب عمومی است که برای عموم مراجعان سایت که میخواهند یک اطلاعات کلی اولیه درمورد پتنت بدست بیاورند درج شده و مسلما تمام متن و جزییات و رفرنس اصلی و تخصصی دقیق در این زمینه محسوب نمیشود! این مسئله و قوانین و این سیستم عریض و طویل با آن پرونده ها و دادگاههای جنجالی اش اینقدر ساده و مختصر نیست و شما نمیتوانید با خواندن همان دو خط اشارات کلی و تاحدی مبهم در این زمینه متخصص شوید و فکر کنید میتوانید در جزییات هر موردی تشخیص دهید و قضاوت کنید.
برنامه نویس! وکیل نیست و برعکس.
درست است، ولی بنیاد نرم افزار آزاد وکیل و حقوقدان دارد و ریچارد استالمن همینطوری بدون مشورت و تایید متخصصان در این زمینه ادعا و تصمیم و کاری صورت نمیدهد.
ضمنا یکی از کسانی که از نزدیک با این مسائل درگیر هستند و حداقل بعد فنی این قضایا را بهتر از هر کس دیگری درک میکنند و نمونه های عملی اش را سراغ دارند خود این برنامه نویسان هستند.
شما داری از منبع اصلی که وظیفه اش ثبت Patent هاست ایراد میگیری و میگید معتبر نیست ؟!
آن متنی که شما آورده ای گفتم که میتواند مبهم و کلی و در جهت و کاربرد خاصی باشد.
درمورد اعتبار هم نگفتم که لزوما اعتبار ندارد، گفتم صرف اینکه در حال حاضر در آن سایت چنین متنی هست دلیل نمیشود بگوییم که به هیچ وجه امکان خطا یا نقصی در آن نیست. بارها شده در سایتهایی که مرجع یک چیزی بوده اند هم یکسری مطالب کم و بیش اشتباه یا ناقص یا مبهم و گمراه کننده ای بوده که اکثرا بعدا با فیدبک و راهنمایی کافی و متوجه شدن آنها را اصلاح کرده اند.
اینکه میگویند بقیه ریده اند ما خفنیم مشکل دارد! وقتی هم که کار به مقایسه میرسید ظهر عاشورا را بازسازی میکنند که ما مظلومیم و انحصاری ها ظالم!!!
بنده از آن نوع نیستم.
شاید یک زمانی کم و بیش اینطور بودم، ولی در حال حاضر خیر!
و فعلن همین دنیای آزاد که به عبارتی تنها تامین کننده این موارد است (البته مایکروسافت و امثالهم عملن ریده اند در این زمینه) نیاز بازار را تامین میکنند. اگر موازنه پیچیدگی در کنار شمار کاربران و تخصص آنها به شکلی شود که نیاز به GUI برای ساده سازی کارها پیش بیاید آن زمان است که دنیای آزاد باید ببوسد بگذارد کنار در این زمینه.
تمام تلاشهای دنیای آزاد در تهیه و ساخت GUI های حرفه ای و قابل رقابت تاکنون به شکست انجامیده و ناکام مانده! میدونید چرا ؟!
چون GUI فقط برنامه نویسی نیست! روانشناسی هست، جامعه شناسی هست، هنر هست، خلاقیت هست !!! برای همین نیاز به خرج ملیونها دلار پول جهت انجام تحقیقات و تولید بهترین واسط کاربری برای نرم افزار موجود هست، که دنیای آزاد توانایی تامین چنین هزینه و امکاناتی رو به هیچ عنوان نداره. با گذاشتن یک کتاب برام بخر یا یک کافی بهم بده و مانند اینها این پولهای میلیونی تامین نمیشوند.
اشتباه شما در همین است که فکر میکنید همه چیز به هر قیمتی باید GUI شود و این کار ضروریی یا خیلی مهم و مفید است درمورد همه چیز. خیر درمورد بعضی چیزها آنقدرها هم مهم نیست و عملا ارزش هزینه هایش را ندارد!
هنوز هم رایانه ها آنقدری قدرتمند و منابع سخت افزاری بی حد و ارزان نیست که بخواهیم جزیی ترین موارد و همه چیز را بصورت گرافیکی دربیاوریم. اصلا نیازی نیست! برای خیلی چیزها همان رابط خط فرمان و متن کافی، مناسب، و حتی بهتر است.
برنامه نویسانی که در این سطوح کار میکنن و خوره ها و خبره ها و هکرها هم دقیقا یک علتی که تمایل ندارند وقت و انرژی ارزشمند و محدودشان را روی درست کردن رابطهای گرافیکی صرف کنند همین است که در عمل و بطور مستقیم درک و لمس میکنند و میبینند که این مسئلهء اصلی و چندان جذاب و مفید نیست در آن سطح و حیطه و آنطور افراد و کاربرد و برنامه ها. آنها میدانند که آن وقت و انرژی و دقت و وسواسی که صرف طراحی رابط گرافیکی برای کاربرانی بشود که عملا صلاحیت و درک کنترل آن حیطه و نرم افزارها را ندارند (فکر کرده اید واقعا فقط با داشتن یک رابط گرافیکی هرکسی میتواند و صلاحیت و کارایی دارد که کارهای مدیریتی سیستم و راه اندازی و بهینه سازی و کنترل سرور و امثالهم را به عهده بگیرد؟) تا حد زیادی هدر رفته و میشد با آن کارهای بسیار جذاب تر و مفیدتر و کاربردی تری را در آن حیطه انجام داد.
به عکس شما من اصلن چنین علاقه و اعتقادی ندارم! فکر کنید علوم پیشرفته ی روز بیوفتد دست داعش!!!!!
به همین راحتی هم نیست که همه چیز را هرکسی مثلا یک داعشی با آن مغز پوک و افکار و انرژی منحرفش بتواند به صرف در دسترس بودن دانشش یاد بگیرد و استفاده کند. ضمنا بحث علوم پیشرفته که کاربرد خطرناک و نظامی قابل توجهی راحتی داشته باشند جداست، هرچند مزایای آزادی و برابری در این حیطه هم قابل بحث است.
از آن سو شما فقط قدرت امثال داعش را برای بشریت خطرناک میدانید، اما بنده قدرت و انحصار امثال آمریکا و اسرائیل را هم خطرناک و ثابت شده میدانم! حال اینها چون حکومت هستند و ظاهرشان آراسته تر و کارهایشان زیرکانه تر و تحت لوای بهانه ها و تابلوها و شعارهای بشردوستانه و توجیه کننده پیش می آیند و عمل میکنند دلیل نمیشود که خطرشان کمتر از امثال داعش باشد. چه بسا داعش هم بدون خواست و کمک اینها نمیتوانست ایجاد شود و به این حد و مدت بقا برسد.
kourosh_iran
10-31-2014, 12:33 PM
آه راستی یادم رفت! درمورد اون تحقیق دربارهء نقض پتنت ها در هستهء لینوکس که گفتم یک سرچی زدم.
ظاهر این تحقیق بود: http://www.osriskmanagement.com/press_releases/press_release_080204.pdf
در مقالهء ویکیپدیا و منابع دیگری هم بهش اشاره شده و حاشیه و تفسیر نوشتن درموردش:
Software patents and free software - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Software_patents_and_free_software#The_2004_OSRM_s tudy)
OSRM's patent study [LWN.net] (http://lwn.net/Articles/96156/)
Linux and Patent Risks - O'Reilly Media (http://www.linuxdevcenter.com/pub/a/linux/2004/08/06/kernel_patent_risks.html)
Freedom Now (http://emoglen.law.columbia.edu/now/columns/lu/lu-42.html)
البته فکر کنم بنده درمورد میزان خطر این پتنت ها مقداری اغراق کردم، ولی بهرحال اصل مسئله کاملا واقعیه و این ریسک همیشه وجود داره.
ضمنا راههایی برای مقابله با پتنت ها وجود داره. یکیش اینه که خودت هرچی میتونی اقدام به جمع آوری پتنت کنی تا اگر کسی بر علیه شما شکایت کرد شما هم بتونی مقابله به مثل کنی یا باهاش معامله کنی و حق امتیاز پتنت هاتون رو با هم مبادله کنید. درواقع بنیاد نرم افزار آزاد این کار رو انجام میده و پتنت هایی رو ثبت میکنه یا میخره یا بعضی موارد هم احتمالا توسط طرفداران نرم افزار آزاد بهش اهدا میشه، که هدفش از جمع آوری این پتنت ها برای خودش این نیست که بخواد ادعای مالکیت اونا رو داشته باشه و برای دیگران محدودیت ایجاد کنه و پول بگیره، بلکه برای اینه که درمقابل دشمنان و تهدیدها اسلحهء مشابهی داشته باشه (تا حد امکان) و از تمام نرم افزارهای آزاد (چه رسما مال خودش و چه مال دیگران) حمایت کنه.
از راههای دیگر مقابله با پتنت ها مثلا اینه که نشون بدی یک ایدهء پتنت شده قبل از اینکه توسط اون شخص یا شرکت ثبت بشه هم وجود داشته و شناخته شده بود و مورد استفاده بوده، ولو یک مورد خیلی ناشناخته رو از تاریخ دور بتونی دربیاری که بتونه این امر رو ثابت بکنه! با این کار ظاهرا تونستن خیلی از پتنت های مزاحم رو از درجهء اعتبار ساقط کنن!
sonixax
10-31-2014, 09:48 PM
اونقدرها نظر هم نیست، بلکه با دلایلی برات آوردم. حالا تو چون نمیخوای به این بحث بپردازی و استدلال هاش رو جواب بدی میگی نظره و نظر شما محترم
بیشتر از 50 پست در این باره در همین جستار و جاهای دیگه بحث شده و تکرار بحث کار خردمندانه ای نیست! به همین جهت کماکان این نظر شماست و محترم :e105:
پیشرفت نرم افزار آزاد هم در مدت عمرش بسیار زیاد بود. هیچکس فکرش رو هم نمیکرد که این جنبش اینقدر فراگیر و موفق بشه. حالا بله نقایص و محدودیت هایی هم داره، ولی خب که چه؟! نرم افزارهای انحصاری هم نقایص و محدودیت ها و عوارضی دارن و بخاطر همینه که در خیلی نقشها نرم افزارهای آزاد در مقیاس گسترده بجای اونا استفاده میشه. نقایص نرم افزارهای انحصاری وابسته شدن به سیاست ها و سرنوشت کمپانی های تجاری انحصاری است، چون شما از نظر عملی کد منبع رو نداری که بخوای خودت دست بگیری و تغییر و گسترش یا اصلاح کنی و از نظر قانونی هم حقش رو نداری. بخاطر همین خیلی کمپانی ها و گروههایی که منابع انسانی و مالیش رو دارن نرم افزارهای بازمتن رو اکید ترجیح میدن چون در طولانی مدت و برای کاربردهای خاص اونا و سفارشی سازیها و تغییراتی که میخوان توش انجام بدن هیچ آلترناتیو قابل مقایسه دیگری وجود نداره.
از عوارض نرم افزارهای انحصاری هم که قفل شدگی و نیز مسائل امنیتی و امکان جاسوسی و تحمیل سیاست های عامدانه کمپانی ها بر علیه اون شرکتهاست در مواقع خاصی که بهرحال نمیشه تضمین کرد و قابل پیشبینی نیست.
دسکتاپ و کاربران معمولی هم از ابتدا هدف جنبش نرم افزار آزاد و استالمن نبود، و توی اون حیطه ای که هدف و اولویتشون بود و هست کاملا موفق ظاهر شدن.
ضمنا ویندوز هم همونقدر که برای کاربران عادی دلچسبه خیلی وقتا برای خوره ها و برنامه نویسان و کاربران فوق حرفه ای محدودیت داره و مشکل ایجاد میکنه و بنده مثلا امکانات و انعطاف لینوکس رو در این زمینه با ویندوز مقایسه میکنم متوجه میشم. پس حتی ویندوز و دنیای تجارت انحصاری با اون همه منابع عظیم مالی و انسانی نتونستن همهء حیطه ها و انواع کاربران رو بطور یکسانی پوشش بدن.
البته در زمینه های خیلی خیلی خیلی تخصصی نرم افزارهای آزاد اصلن جایگاهی ندارند!
به طور مثال این خبر رو بخونید : سیستمهای کنترل صنعتی آمریکا در معرض حمله | Khodnevis (https://tech.khodnevis.org/article/61495#.VFPksRbTclc)
یا دستگاه های ATM که همگی ویندوزی هستند!!!
حتا سرورها و خدمات بانکی در سراسر جهان از تجهیزات و نرم افزارهای مایکروسافت استفاده میکنند!
دلیل این امر در دسترس نبودن کد اصلی و یا حتا خود نرم افزار و سیستم عاملهای یاد شده برای عموم است که این خودش یکی از فاکتورهای امنیت هستش. (اگر چیزی در دسترس عموم نباشد ایمن خواهد ماند)
من با کیوت هم کار کردم و قبلا رفرنس کاملش رو خوندم و بقدر کافی درموردش اینور و اونور هم خوندم. چند سال پیش من خودم حتی با مسئولین رسمی خودش تماس گرفتم و گفتم تفاوت میان نسخهء بازمتن و انحصاری چیه، خودشون گفتن که چیز خیلی زیاد و مهمی نیست و تاجاییکه یادمه فقط مثلا یکی دوتا امکانات خاص مثل استفاده از نمیدونم COM/ActiveX روی ویندوز رو بیشتر داشت. ممکنه بگید خب اگر نسخهء تجاریش برتری خیلی زیادی نداره پس واسه چی هست چه کسانی به چه دلیلی میان پول بدن پاش! باید بگم به دلیل اینکه کسانی که میخوان با کیوت نسخهء بازمتن برنامه های تجاری انحصاری بنویسن نمیتونن این کار رو انجام بدن چون لایسنس نسخهء بازمتن این اجازه رو نمیده (کپی لفته) و میگه فقط حق دارید در پروژه های بازمتن ازش استفاده کنید. اما در نسخهء تجاری و لایسنس تجاری به شما این اجازه رو میدن. البته این اطلاعات بنده مال چند سال پیشه و بعدا گویا لایسنس نسخهء بازمتن رو از GPL به LGPL تغییر دادن که در نتیجه اون محدودیت استفاده در برنامه های انحصاری از بین رفته (مگر اینکه بخوان لینک استاتیک بکنن و یا خود کیوت مورد استفاده در برنامشون رو دستکاری کنن و گسترش بدن). حالا اینکه جدیدا مثلا چه امکانات قابل توجهی به نسخهء تجاری اضافه شده که در نسخهء بازمتن نیست، خبر ندارم. شما که میگی نسخهء بازمتن دوزار هم به درد نمیخوره و توانایی های نسخهء تجاری رو نداره بگو ببینم دقیقا به چه خاطر و نسخهء بازمتن کدام امکانات و ویژگیهای خیلی مهم رو نداره!
ضمنا حالا هرچی بگو نسخهء تجاریش 10 مورد امکانات خاص اضافی داره، ولی همینطوریش هم Qt (نسخهء بازمتن) کلی امکانات عالی داره واسه اپلیکیشن نویسی. چیز کم و کوچکی نیست. برای کارهای دیگری که امکاناتش در کیوت یا در نسخهء بازمتنش نیست هم بنظرم بعضا میتونی از کتابخانه های خارجی و جداگانه استفاده کنی که البته یخورده سخت و دردسرسازه و بعضی مزایای مستقل از پلتفرم بودن کیوت رو مخدوش میکنه ولی بهرحال در خیلی کارها میشه با این روش کار رو راه انداخت. مثلا من خودم از کتابخانهء رمزنگاری crypto++ که یک کتابخانهء جداگانه و بی ارتباط با کیوت است در برنامهء کیوت استفاده کردم.
تفاوت از زمین است تا آسمان! در همون لینکی که گذاشتم برخی از برتریهای نسخه تجاری رو میتونید ببینید از جمله :
Complete Qt Libraries
All application development tools and features
Commercial licensing
Official Qt Support Helpdesk – Bronze level access
Qt Cloud Services: Enginio Data Storage with 10 GB data storage with 1000k monthly I/O events
Monthly subscription flexibility
سه مورد اول کافیست که نسخه تجاری را به شدت برتر از نسخه رایگان کند! این درست همون سیاست مایکروسافت در مورد Visual Studio هستش! با این تفاوت که از Visual Studio Express شما برای مقاصد تجاریاستفاده کنید و اینجا نه!
ولی بنده شخصا لزومی در این نمی بینم!
این نظر شخصی شماست! ولی حقیقت نیست!
تمام علم مهندسی بر پایه ساده سازی و کم کردن هزینه در عین بهینه بودن پروژه بنا شده! به عبارتی اگر شما یک کار را از پیچیده ترین روش ممکن انجام دهید در صورتی که راه های ساده تری هم وجود دارند کار شما بی ارزش است!
وظیفه GUI دقیقن همین است! ساده سازی در استفاده و کاربری از یک سیستم که نتیجه مستقیمش سوای توانایی همگان در استفاده از برنامه، کم شدن هزینه ها برای مدیریت برنامه و سیستم و تعمیرات و ... هم هست.
سرعت تنظیم کردن یک DNS سرور در ویندوز به خاطر وجود GUI ده ها بلکه صدها بار تند تر و بیشتر از سیستمهای مشابه نظیر Bind هستش. اگر مایکروسافت بتونه راندمان Apache و مدیریت منابع اون رو به سیستمهاش اضافه کنه قطعن در این زمینه از تمام انواع مشابه جلو میوفته! (که البته فعلن ریده).
روی خیلی سرورها اصلا بخاطر جلوگیری از اتلاف منابع سخت افزاری، محیط GUI را فعال نمیکنند. خط فرمان لینوکس هم اینقدر قدرتمند و غنی و منعطف است که با آن کارهایی میشود کرد که کاربران ویندوز و کسانی که نمیدانند به فکرشان هم نمیرسد و خیلی کارها هست که از محیط گرافیکی ساده تر و سریعتر و سبک تر میشود انجام داد و حتی خیلی کارهایی که در محیط گرافیکی نمیشود و برای آن نرم افزار مناسب دارای رابط گرافیکی هم پیدا نمیکنید.
نیازی نیست روی سرور حتمن محیط گرافیکی فعال کنید! Client را برای همین مواقع ساخته اند!!! کافیست رابط گرافیکی درست و حسابی برای کنترل سرور از طریق Client ها داشته باشید. این دقیقن همان چیزیست که تمام سیستم های صنعتی بزرگ ازش استفاده میکنند! یعنی یک سرور و یک سری کلاینت برای کنترل و تنظیم اون سرور! یک چیزی تو مایه های PLC ها .
اینطور نیست که به تخمشان حساب نکنند. بلکه به سادگی بعلت کمبود و محدودیت جدی منابع انسانی و مالی و وقت و انرژی لازم، قادر به انجام و پشتیبانی آن با بیشتر از این سرعت و حجم و کیفیت نیستند، و بنظر بنده کاملا طبیعی و معقول و بهینه هم هست که در این میان به کاربردهای تخصصی و حرفه ای خودشان اولویت و درصورت نیاز منابع بیشتری را اختصاص بدهند.
چندی پیش امیر گرامی یک پست از یکی از فارومهای پشتیبانی این نرم افزارهای آزاد گذاشته بودند که به کل این گفته شما را نقض میکند!
خودتان آن بحث و نوشته جناب امیر را ببینید :
این حرف تا اندازهای حقیقت دارد البته مثل باقی حرفهای شما زیادی مبالغهآمیز است. در یک مثال اخیر توسعهدهندگان نوم تصمیم گرفتند در نسخهی ۳.۷ این محصول terminal transparency را حذف بکنند و در جواب درخواست بازگشت آن فقط یک کلمه میگویند «نه»: Bug 698544 Background configuration is missing in terminal profile editor
Bug 698544 Background configuration is missing in terminal profile editor (https://bugzilla.gnome.org/show_bug.cgi?id=698544)
به همین سادگی! یک کلمه گفته "نه"، یعنی خواست مصرف کننده و خود وی به تخم مبارک هم نبوده. این در مورد یکی از بزرگترین و پر مصرف ترین پروژه های آزاده!!! Gnome .
حیطهء دسکتاپ و GUI و کاربران عادی یک حیطه ای است که شرکتهای تجاری روی آن خیلی سرمایه گذاری کرده اند و سالها سابقه و ground دارند و دشوار و هزینه بر هم هست و در حیطهء علایق و نیازها و مهارتهای شخصی هکرها نیست، بنابراین اینکه بیایند اولویت برابر یا بیشتری بدان بدهند و رویش آنقدر منابع خود را صرف کنند یک سرمایه گذاری بسیار ریسکی است که میتواند بقیهء دستاوردها و نگهداری مقام برتر نرم افزارهای آزاد را در زمینهء کاربردهای کلاسیک و قدیمی شان که در آن همواره موفقیت و جایگاه برجسته ای داشته اند به خطر بیاندازند.
پس شما هم همانی را میگویید که من میگویم! خواست کاربران به تخم این توسعه دهندگان هم نیست! فقط علایق و سلایق خودشون مطرحه!!!
همین که این آلترناتیو هست و میدانند اگر کیفیت/امکانات خودشان را بیش از حد محدود کنند و قیمت را بالا ببرند این ریسک وجود دارد که بخش بیشتری از بازارشان را توسط آلترناتیوهای آزاد از دست بدهند و افراد بیشتری با این نرم افزارها آشنا شوند و خو بگیرند. فراموش نکنیم که بهرحال بخش قابل توجهی از بازار نرم افزارهای تجاری انحصاری هم توسط افراد و گروهها و شرکتهایی تامین میشود که کم و بیش متخصص و از نظر فنی و علمی توانمند هستند و خیلی از اینها در خیلی از مواقع و کاربردها دارای این پتانسیل هستند که به دنیای بازمتن و لینوکس و امثالهم کوچ کنند.
قیمت هر چه قدر هم توسط این انحصاری ها زیاد شود باز هم چیزی را از دست نمیدهند! تازه مردم سه کیلومتر سه کیلومتر برای خرید محصولاتشان صف هم میکشند، نمونه میخواهید ؟! Apple
4465
والا من که تاحالا نرم افزاری اندروید نخریدم! نیازی نداشتم. مثلا چه نرم افزاری؟ تاحالا هرچی میخواستم و برام جالب بوده بازمتن/مجانیش موجود بوده. بعضی موارد نسخه های پولی هم دارن که امکانات بیشتری دارن، ولی برای من همینا که دارم کفایت میکنه.
خریدید یا کپی نصب کردید ؟!
من هم نصف برنامه های IOS ام مجانیست!!! ولی همه چیز نه در اندروید و نه در IOS مجانی نیست!
بعد منظور من از خرید آت و آشغالهای اندرویدی نرم افزار نبود! سخت افزار بود !!!!!
تاجاییکه میدانم اندروید فقط یک زبان برنامه نویسی اصلی دارد که جاوا است!
البته شما میتوانید با ابزاری بنام NDK برنامه های کد Native نوشته شده با زبانهایی مثل C را هم روی اندروید اجرا کنید، ولی منابع رسمی صریحا اشاره کرده اند که این کار فقط در مواقع ضرورت به دلایل خاصی باید انجام شود (مثلا برنامه ای که قبلا به زبان سی نوشته شده و پورت آن به جاوای اندروید صرف نمیکند/ممکن نیست) و زبان اصلی و استاندارد برنامه نویسی اندروید جاواست.
طبیعتا از نظر مزیت جمعیت بیشتر برنامه نویسان و بهره مندی از کدها و برنامه های آزاد موجود و گرفتن کمک و پشتیبانی حداکثری هم آدم انتخاب معقولی جز جاوا نخواهد داشت.
شما با C,C++,C#,Java میتوانید برای اندروید برنامه بسازید! البته با پایتون و رابی هم گویا میشه.
و البته فراموش نکنیم که این مسئله یک قدرت و تهدید تحمیل و کنترل کاربران از جانب کمپانی های تجاری انحصاری مثل اپل، ولو برخلاف میل و منافع شخصی کاربران (با تشخیص خودشان) در پی دارد.
یکی از مزایا و علتهای وجود نرم افزار آزاد که استالمن بارها گفته مقابله با همین تهدیدهای امنیتی و جاسوسی و کنترل و قدرت بیش از حد عدهء معدودی بر کاربران و عموم است.
کاربران این را دوست دارند! برای همین 3 کیلومتر صف وای میسند که بخرندش!
این تهدیدهای امنیتی هم آقای استالمن ازش حرف میزنه بیشتر شبیه توهم توطئه هست که هر کس با تفکرات کمونیستی داره ایشون هم روش! به محض اینکه کاربران حس کنند این مساله رو دوست ندارند دیگه محصولات اپل رو نمیخرند و اپل ورشکست میشه!!! یا یک سناریوی خوش تری هم هست این قابلیت حذف میشه برای جلب رضایت کاربران! نه اینکه یک کلمه بگویند "نه"!!!
چرا؟
میشه از مزیت ها و برتری های اینقدر بزرگ و قطعی IOS که بر اندروید داره نام ببرید و توضیح بدید؟
خدمت شما :
44664467
FLAC یک فرمت Lossless میباشد که هدف و کاربردهای خاص خودش را دارد و به هیچ وجه نمیتواند تمام کاربردهای MP3 یا OGG/Vorbis را پوشش دهد. بخاطر Lossless بودن، ضریب فشرده سازی آن بسیار کمتر است و بیشتر برای کاربردهای خاصی مثل Professional audio و آرشیو و حفظ اصالت و کیفیت کامل و اصلی ضبط ها استفاده میشود.
درمورد OGG هم شما درمورد MP3 فرمودید که «هنوز هیچ فرمت آزادی حتا به گرد پایش هم نتوانسته برسه!» که بنده خلافش را با ارائه OGG/Vorbis به شما ثابت کردم. نمیدانم از این موضوع بی اطلاع بودید یا چیز دیگر، بهرحال ادعای شما بطور واضح و مستند و مستدلی نقض شد؛ حال اینکه ساپورت کم است و اینها حرف و موضوع دیگریست که با جهت قبلی حرف و بحث تفاوت قابل توجهی دارد و دیگر نمیخواهم وارد دلایل و بحث و تحقیق در این باب شوم چون فکر نمیکنم زیاد مهم باشد، ولی تا همین حد میتوانم بگویم که این آلترناتیو هست و در خیلی کاربردها گرچه نه توسط کاربران معمولی استفاده میشود (مثلا من خودم بعنوان فرمت فایلهای صوتی چند نرم افزار و گیم دیده ام) و mp3 هم بخاطر سابقهء بیشتر و تسخیر قبلی بازار و جاافتادگی و اینکه صاحبان انحصار آن هم روی عموم فشار نیاورده و محدودیت و هزینه تحمیل نکرده اند اینقدر محبوب و عمومی باقی مانده، وگرنه کوچکترین فشار و محدودیت میتوانست به آگاهی و استفاده و محبوبیت قابل توجه آلترناتیوهای بازمتن منجر شود.
کدام ادعای من نقض شد ؟!
من هنوز هم میگویم هیچ فرمتی به گرد پای Mp3 نمیرسد! و شما هم هیچ چیزی رو نقض نکردید!!!
در ضمن در بازیهای کامپیوتری (از اونجایی که رشته ای که در حال حاضر مشغول تحصیل در آن هستم) نه خیلی Mp3 و نه Ogg بلکه Wav و ASF و یا فرمتهای انحصاری استفاده میشه. در بازیهای کنسولی (بیشتر کنسولهای قدیمی) هم اغلب از PSF استفاده میشه . که البته Playstation میشه گفت تقریبن همیشه از این فرمت استفاده کرده.
چسباندن این برچسب ها با این دلایل سطحی و موارد محدود به افراد کار درست و عاقلانه ای نیست!
من دیده ام که بعضی وقتها استالمن بعنوان مثال و مقایسه برای پسرفت و استبداد و خشونت، از کمونیسم و تاریخ حکومتهای کمونیستی یاد کرده است.
یک کسی کمونیست است که در تمام ابعاد اساسی آن کمونیست باشد، نه کسی که صرفا به آزادی علم و فناوری و امکانات عمومی اعتقاد دارد.
همانطور هم یک کسی کاپیتالیست است که در تمام ابعاد اساسی و حیاتی با کاپیتالیسم سازگار باشد.
استالمن و افرادی مثل بنده معتقد هستند که هردوی کاپیتالیسم مطلق/خالص و کمونیسم مطلق/خالص نادرست/ناکافی هستند و علاج تمام دردها نیستند، بلکه باید یک سیستم نسبی تر داشت و خصیصه های مثبتی از هر دو را حتی الامکان ترکیب کرد و همزمان داشت.
یک سرچ کوچکی بکنید اتهامات فراوانی پیدا میکنید که به این آقای استالمن زده اند که کمونیست است! منتها کمونیست مخفی! ایشون هم مدام تکذیب میکنه!! منتها طرز فکرش رو که نمیتونه منکر بشه!!!!
یه چیزی میگی ها!
چیزی که با الگوریتم متفاوتی تولید شود که دیگر MP3 نیست! MP3 مکانیزم و Specification خودش را دارد. به چیز دیگر چیز دیگری میگویند و نام دیگری دارد.
مگر اینکه منظور شما از الگوریتم متفاوت فقط تغییر بعضی جزییات غیراساسی و تغییر پارامتر و ساختارهای ظاهری باشد، که اگر اینطور باشد آنوقت از جهات دیگری به مشکل میخورید و باید گفت اگر به همین راحتی میشود یک ایده/روش را با تغییرات غیراساسی و تغییر در جزییات و ظاهر استفاده کرد، پس دیگر این همه تلاش و سرمایه گذاری و ثبت و انحصار به چه درد کسی میخورد و چه ارزشی دارد؟
این همه دیگران تلاش میکنند مثلا فرمت و الگوریتم و کدک آزاد درست کنند و کار هرکسی هم نیست و مدتها گروهی از متخصصان و خبره های قوی رویش کار میکنند و دست آخر بیرون میدهند، اگر به این سادگی ها بود که اینطور نبود و خیلی ها خیلی راحتتر و سریعتر از این حرفها میتوانستند هر روز هر فرمت و کدک انحصاری که درمیاید بروند و معادل آزادش را درست کنند.
کپی برداری از الگوریتم مردم اسمش دزدیست!!!! حالا هر طور میخواهید تفسیرش کنید! شانس برابری عینی دو الگوریتم مانند هم نزدیک به صفر است و در صورت وجود نفر دوم از نفر اول کپی کرده!
اصلن به قول خودتون اگر الگوریتم متفاوت باشه دیگه اسمش Mp3 نیست!!! اسمش میشه GYU مثلن!!!!
بنظر بنده که معقول نمی آید که انحصارها و این همه جار و جنجال فقط روی یک کد با جزییات سطحی و ظاهری باشد، چون اینطور آن انحصار عملا ارزش و سودآوری چندانی نخواهد داشت و هرکس میتواند دورش بزند.
چیزهایی که بنده تاکنون تحقیق کرده و خوانده ام و دیده ام خلاف این را نشان میدهند.
ولی بهرحال باید بحث و تحقیق بیشتر در این مورد را به بعد و فرصت و اولویت بیشتری موکول کنم، چون کار راحتی هم بنظر نمی آید.
قانون هم خلاف تحقیقات شما رو میگه!
پس یا قانون دروغه! یا تحقیقات شما از منابع بیطرف نبوده.
تاحدی درست است اما رایگان بودن همواره یکی از (نه لزوما تمام) مزایا و دلایل انتخاب و ترجیح نرم افزار آزاد در تمام کشورها منجمله همان کشورهای پیشرفته و ثروتمند بوده و هست تاجاییکه میدانم! البته فکر میکنم بیشتر برای همان سرویسهای بزرگ (مثلا فیسبوک) که طبیعتا باید پول هنگفتی را بابت لایسنس میپرداختند و مواردی مشابه. بهرحال میدانید که ویندوز به ازای هر نسخه و حتی هر CPU که رویش اجرا میشود هزینهء لایسنس دارد و اینطور نیست که بتوانند مثلا یک نسخه بخرند و بعد روی یک سرور قدرتمند با صدها پردازنده یا چند رایانه/سرور که جزیی از یک سامانه هستند نصب کنند.
اما باید بگویم بهرحال این پولهای هنگفتی هم که در مجموع از جانب این همه کاربر به جیب یک شرکت و گروه محدود میرود و ثروت آنها نجومی میشود، بخصوص اگر این پولها از کشوری خارج شده و به جیب کمپانی کشور دیگری برود، خودش مسائل پیچیده و خطرات و عوارضی را در پی دارد و چیز مطلوبی نیست بنظر بنده، مگر اینکه یک جوری در حد معقولی محدود و کنترل شود و نه اینکه نامحدود باشد تولید یک نرم افزاری یک هزینه محدود و اولیه داشته باشد و بعد هر تعدادی مثلا یک میلیارد نسخه بفروشند و بدون تناسب با زحمت و هزینه اولیه و مقدار درآمدی که برای بقا و پیشرفت طبیعی آن بیزینس کافیست، ثروت جابجا شود. شاید حکومتها با وضع مالیات و قوانین کنترلی بیشتر و شدیدتری در این زمینه باید یک نظارت و هدایتی در این زمینه داشته باشند!
آن موقع شما میروید OEM لایسنس میخرید که خیلی خیلی ارزان است!!! مثلن 10 دلار در قبال هر پردازنده.
خیلی ها هستند که این طوری خرید میکنند! مثل HP مثلن.
دوست عزیز گفتم که این با عقل جور در نمی آید و با مطالب و شواهد و اخباری که بنده تاکنون دیده ام هماهنگی کافی ندارد. اما بنده این بحث و تحقیق را بعلت دشواری و حجم آن و نیاز به وقت و اولویت خاص خودش که اکنون ندارم، به آینده و فرصت دیگری درصورت امکان، موکول میکنم.
خودتان هم یک لحظه فکر کنید آخر اینکه من بیایم و روش و ایدهء کس دیگری را بردارم و فقط کمی چیزهایی از خودم بدان اضافه کنم و یکسری تغییرات جزیی و سطحی و ظاهری و پارامتری، بعد بگویم مال خودم است و راحت تولید و استفاده کنم و به این راحتی بازار را از دست طرف بگیرم، با کدام عقلی جور در می آید و علت وجودی و ارزش این انحصارها را چطور بقدر کافی توجیه میکند!
ضمنا در آن متن هم نوشته Abstract ideas و نه Ideas به تنهایی.
من فکر میکنم منظور این است که ایده ها باید عملی باشند (قانع کننده/روشن/قابل اثبات باشد که عملی هستند) و/یا بصورت عملی شده نمایش/ارائه شوند.
بله شما وقتی میخواهی چیزی را Patent کنی باید شرح کاملی ارائه کنی و تمام جزییات اساسی و لازم برای ساخت کل سیستم و نشان دادن عملی بودن آن را ارائه کنی. این با اینکه کس دیگری بتواند بیاید و از روی آن با کمی تغییرات در جزییات و ظاهر و کمی کم و زیاد و افزوده آن را مورد سوء استفاده قرار دهد تفاوت میکند. مورد اول برای نشان دادن عملی بودن ایده است، ولی مورد دوم برای مورد سوء استفاده قرار دادن است!
آن منبع شما هم یک اشارات و موارد خیلی کلی و تاحدی مبهم است و در جهت درک ماهیت و ثبت پتنت، نه درک و کشف و پیگیری موارد نقض پتنت های ثبت شده، و بنده آن را یک رفرنس دقیق و کامل عملی برای بررسی موارد نقض پتنت نمی دانم چون میدانم که این مسائل چقدر پیچیده و دچار ابهام ها و رای های متفاوتی از جانب دادگاههای مختلف بوده اند و بررسی چنین مواردی کلی تخصص و تفکر و تحلیل میخواهد. در مجموع کلی منبع و متن و مقاله و قانون و توضیح و آرشیو جلسات دادگاه در این موارد وجود دارد. اگر قضیه به این سادگی بود که شما ادعا میکنید که فکر نمیکنم این همه موارد به این شکل وجود میداشتند! این یک شاخه تخصصی آکادمیک است.
آن یک صفحه و متن مختصر درست است که در سایت معتبری درج شده است اما بنظرم یک متن تاحدی غیررسمی و دارای مخاطب عمومی است که برای عموم مراجعان سایت که میخواهند یک اطلاعات کلی اولیه درمورد پتنت بدست بیاورند درج شده و مسلما تمام متن و جزییات و رفرنس اصلی و تخصصی دقیق در این زمینه محسوب نمیشود! این مسئله و قوانین و این سیستم عریض و طویل با آن پرونده ها و دادگاههای جنجالی اش اینقدر ساده و مختصر نیست و شما نمیتوانید با خواندن همان دو خط اشارات کلی و تاحدی مبهم در این زمینه متخصص شوید و فکر کنید میتوانید در جزییات هر موردی تشخیص دهید و قضاوت کنید.
واقعن فکر نمیکنم لازم باشه بیایم یک قانون و رفرنس رسمی رو به خاطر اینکه با عقل شما جور در نمی آید زیر سوال ببریم و بگیم نه همچین قانونی نیست!
همان طور که گفتم تمام نوشته هایی که شما خوندید یا دروغ هستند یا منابع بی طرف نیستند و هدفمند نوشته اند و یا شاید شما درست متوجه نشدید.
بیشتر از این هم لازم نمیبینم بخواهم در مورد معتبر ترین منبع موجود در کل جهان در مورد قوانین Patent ها با شما چک و چانه بزنم!
همان طور که پیشتر گفتم منبع من خود قانونگذار است نه هر نوشته ای از جانب اشخاصی که بدون خبر از هیچ جا و تنها جهت دشمنی با نظام عزیز سرمایه داری دست به قلم میشوند تا عقاید کمونیستی خود را گسترش دهند.
حالا با عقل شما جور در نمی آید! مشکل شماست! نه من، نه حقیقت و نه آن چیزی که در جریان است.
درست است، ولی بنیاد نرم افزار آزاد وکیل و حقوقدان دارد و ریچارد استالمن همینطوری بدون مشورت و تایید متخصصان در این زمینه ادعا و تصمیم و کاری صورت نمیدهد.
ضمنا یکی از کسانی که از نزدیک با این مسائل درگیر هستند و حداقل بعد فنی این قضایا را بهتر از هر کس دیگری درک میکنند و نمونه های عملی اش را سراغ دارند خود این برنامه نویسان هستند.
فکر میکنم شما یک مقداری زیادی اینها را برای خودتان بزرگ کرده اید!
حتا مصوبات و قوانین اینها ارزش حقوقی ندارد! و مبنای قانونی هم نداره!!! مثل همون داستان کپی لفت! کدام بنیاد ؟!
حتا نقض این مجوزها توسط افراد یا کمپانیها براشون مشکل قانونی ایجاد نمیکنه. ولی نقض قوانین کپی رایت یا پتنت ها میتونه برای ناقضش مشکلات حقوقی جدی درست کنه!
آن متنی که شما آورده ای گفتم که میتواند مبهم و کلی و در جهت و کاربرد خاصی باشد.
درمورد اعتبار هم نگفتم که لزوما اعتبار ندارد، گفتم صرف اینکه در حال حاضر در آن سایت چنین متنی هست دلیل نمیشود بگوییم که به هیچ وجه امکان خطا یا نقصی در آن نیست. بارها شده در سایتهایی که مرجع یک چیزی بوده اند هم یکسری مطالب کم و بیش اشتباه یا ناقص یا مبهم و گمراه کننده ای بوده که اکثرا بعدا با فیدبک و راهنمایی کافی و متوجه شدن آنها را اصلاح کرده اند.
شما گویا اصلن متوجه نیستی که آن متن خودِ قانون است عزیز برادر :)))
بنده از آن نوع نیستم.
شاید یک زمانی کم و بیش اینطور بودم، ولی در حال حاضر خیر!
من ترجیح میدهم در مورد شما قضاوتی نکنم.
اشتباه شما در همین است که فکر میکنید همه چیز به هر قیمتی باید GUI شود و این کار ضروریی یا خیلی مهم و مفید است درمورد همه چیز. خیر درمورد بعضی چیزها آنقدرها هم مهم نیست و عملا ارزش هزینه هایش را ندارد!
هنوز هم رایانه ها آنقدری قدرتمند و منابع سخت افزاری بی حد و ارزان نیست که بخواهیم جزیی ترین موارد و همه چیز را بصورت گرافیکی دربیاوریم. اصلا نیازی نیست! برای خیلی چیزها همان رابط خط فرمان و متن کافی، مناسب، و حتی بهتر است.
برنامه نویسانی که در این سطوح کار میکنن و خوره ها و خبره ها و هکرها هم دقیقا یک علتی که تمایل ندارند وقت و انرژی ارزشمند و محدودشان را روی درست کردن رابطهای گرافیکی صرف کنند همین است که در عمل و بطور مستقیم درک و لمس میکنند و میبینند که این مسئلهء اصلی و چندان جذاب و مفید نیست در آن سطح و حیطه و آنطور افراد و کاربرد و برنامه ها. آنها میدانند که آن وقت و انرژی و دقت و وسواسی که صرف طراحی رابط گرافیکی برای کاربرانی بشود که عملا صلاحیت و درک کنترل آن حیطه و نرم افزارها را ندارند (فکر کرده اید واقعا فقط با داشتن یک رابط گرافیکی هرکسی میتواند و صلاحیت و کارایی دارد که کارهای مدیریتی سیستم و راه اندازی و بهینه سازی و کنترل سرور و امثالهم را به عهده بگیرد؟) تا حد زیادی هدر رفته و میشد با آن کارهای بسیار جذاب تر و مفیدتر و کاربردی تری را در آن حیطه انجام داد.
اشتباه شما هم این است که هنوز در دهه 80 زندگی میکنید! نه تنها شما بلکه تمام کسانی که اصرار دارند همان رابط متنی ساده و وقت گیر و به درد نخور را حفظ کنند! که صد البته در این راه شکست هم میخورند.
همینکه بسیاری از توزیع دهندگان لینوکس در پی درست کردن GUI برای توزیع های خودشون هستند و سعی میکنند تا جای ممکن از خط فرمان دوری کنند در اینترفیسهای ساخته شده اثبات ادعای من هست.
بنگرید به همین اوبونتو!
به همین راحتی هم نیست که همه چیز را هرکسی مثلا یک داعشی با آن مغز پوک و افکار و انرژی منحرفش بتواند به صرف در دسترس بودن دانشش یاد بگیرد و استفاده کند. ضمنا بحث علوم پیشرفته که کاربرد خطرناک و نظامی قابل توجهی راحتی داشته باشند جداست، هرچند مزایای آزادی و برابری در این حیطه هم قابل بحث است.
دسترسی داشتن به تمام علوم کامپیوتری میتواند به داعش قابلیت هَک کردن و حمله کردن به زیرساختهای کامپیوتری یک کشور و فلج کردنش را بدهد که از صد تا بمب اتمی ترکاندن در منهتن خطرناک تر و پر خسارت تر است!
همچنین آزادی در دسترس بودن همه علوم برای همه در مقابل به خطر افتادن جان میلیونها انسان هیچ جای توجیه و بحثی ندارد.
از آن سو شما فقط قدرت امثال داعش را برای بشریت خطرناک میدانید، اما بنده قدرت و انحصار امثال آمریکا و اسرائیل را هم خطرناک و ثابت شده میدانم! حال اینها چون حکومت هستند و ظاهرشان آراسته تر و کارهایشان زیرکانه تر و تحت لوای بهانه ها و تابلوها و شعارهای بشردوستانه و توجیه کننده پیش می آیند و عمل میکنند دلیل نمیشود که خطرشان کمتر از امثال داعش باشد. چه بسا داعش هم بدون خواست و کمک اینها نمیتوانست ایجاد شود و به این حد و مدت بقا برسد.
جمهوری اسلامی هم حکومت است! ولی خطر دستیابیش به بمب اتمی از دست کمی از خطر ساخت F22 توسط داعش ندارد!!!
در ضمن آمریکا و اسرائیل خطری برای بشریت نیستند! ولی داعش و جمهوری اسلامی و کمونیستها هستند!!!
sonixax
10-31-2014, 09:49 PM
آه راستی یادم رفت! درمورد اون تحقیق دربارهء نقض پتنت ها در هستهء لینوکس که گفتم یک سرچی زدم.
ظاهر این تحقیق بود: OSRM Error Page (http://www.osriskmanagement.com/pres...ase_080204.pdf)
در مقالهء ویکیپدیا و منابع دیگری هم بهش اشاره شده و حاشیه و تفسیر نوشتن درموردش:
Software patents and free software - WiKi
OSRM's patent study [LWN.net]
Linux and Patent Risks - O'Reilly Media
Freedom Now
البته فکر کنم بنده درمورد میزان خطر این پتنت ها مقداری اغراق کردم، ولی بهرحال اصل مسئله کاملا واقعیه و این ریسک همیشه وجود داره.
ضمنا راههایی برای مقابله با پتنت ها وجود داره. یکیش اینه که خودت هرچی میتونی اقدام به جمع آوری پتنت کنی تا اگر کسی بر علیه شما شکایت کرد شما هم بتونی مقابله به مثل کنی یا باهاش معامله کنی و حق امتیاز پتنت هاتون رو با هم مبادله کنید. درواقع بنیاد نرم افزار آزاد این کار رو انجام میده و پتنت هایی رو ثبت میکنه یا میخره یا بعضی موارد هم احتمالا توسط طرفداران نرم افزار آزاد بهش اهدا میشه، که هدفش از جمع آوری این پتنت ها برای خودش این نیست که بخواد ادعای مالکیت اونا رو داشته باشه و برای دیگران محدودیت ایجاد کنه و پول بگیره، بلکه برای اینه که درمقابل دشمنان و تهدیدها اسلحهء مشابهی داشته باشه (تا حد امکان) و از تمام نرم افزارهای آزاد (چه رسما مال خودش و چه مال دیگران) حمایت کنه.
از راههای دیگر مقابله با پتنت ها مثلا اینه که نشون بدی یک ایدهء پتنت شده قبل از اینکه توسط اون شخص یا شرکت ثبت بشه هم وجود داشته و شناخته شده بود و مورد استفاده بوده، ولو یک مورد خیلی ناشناخته رو از تاریخ دور بتونی دربیاری که بتونه این امر رو ثابت بکنه! با این کار ظاهرا تونستن خیلی از پتنت های مزاحم رو از درجهء اعتبار ساقط کنن!
سپاس بابت لینکها!
سر وقت یک نگاهی بهشان میندازیم.
و همینکه متوجه شدید یک مقداری این داستان پتنتها رو زیادی جدی گرفته اید خیلی خوبه :e032:
kourosh_iran
11-01-2014, 11:22 AM
دلیل این امر در دسترس نبودن کد اصلی و یا حتا خود نرم افزار و سیستم عاملهای یاد شده برای عموم است که این خودش یکی از فاکتورهای امنیت هستش. (اگر چیزی در دسترس عموم نباشد ایمن خواهد ماند)
تجربه نشون داده که در دسترس نبودن کد منبع منجر به امنیت اصولی نمیشه.
این همه حفره و ویروس واسه نرم افزارهای انحصاری منجمله ویندوز و IE و این حرفا دراومده کافی نیست؟
حتما درمورد بحث «امنیت از طریق تیرگی» میدونید: علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=461)
ضمنا اون نرم افزارها و سیستمهایی هم که خیلی اختصاصی باشن و تنها برای شرکتها و سازمانهای محدودی استفاده بشن یک تهدید و خطر همیشگی براشون همون شرکتهای توسعه دهند اختصاصی اونا هستن که یه روزی اگر منافعشون ایجاب بکنه از نرم افزارها و سیستمهایی که برات طراحی کردن بر علیه خودت استفاده میکنن (چه بسا از قبل توشون backdoor هم کار گذاشته باشن). بطور مثال همون ویروسی که برای حمله به سیستمهای صنعتی و تجهیزات هسته ای ایران نوشتن و معلوم بوده که با دانش تخصصی درمورد سیستمهای کنترل صنعتی مورد استفاده نوشته شده.
این نظر شخصی شماست! ولی حقیقت نیست!
تمام علم مهندسی بر پایه ساده سازی و کم کردن هزینه در عین بهینه بودن پروژه بنا شده! به عبارتی اگر شما یک کار را از پیچیده ترین روش ممکن انجام دهید در صورتی که راه های ساده تری هم وجود دارند کار شما بی ارزش است!
وظیفه GUI دقیقن همین است! ساده سازی در استفاده و کاربری از یک سیستم که نتیجه مستقیمش سوای توانایی همگان در استفاده از برنامه، کم شدن هزینه ها برای مدیریت برنامه و سیستم و تعمیرات و ... هم هست.
سرعت تنظیم کردن یک DNS سرور در ویندوز به خاطر وجود GUI ده ها بلکه صدها بار تند تر و بیشتر از سیستمهای مشابه نظیر Bind هستش. اگر مایکروسافت بتونه راندمان Apache و مدیریت منابع اون رو به سیستمهاش اضافه کنه قطعن در این زمینه از تمام انواع مشابه جلو میوفته! (که البته فعلن ریده).
البته این چیزهایی که میگویید بنظر بنده بیش از حد کلی گویی است و باید برای هرمورد مثالهای عملی دقیق آورد.
و اما از سوی دیگر رابط خط فرمان هم بنا به تجربه و دانش شخص بنده و نیز تایید و مطالب خیلی متخصصین و مطلعین دیگر در این باب، نمیتواند بطور کامل با رابطهای گرافیکی در تمام کاربردها جایگزین شود، همانطور که گفتم هنوز هم خیلی کاربردها و کارها هست که اساسا با رابط متنی و خط فرمان خیلی بهتر و راحتتر و سریعتر میشود آنها را انجام داد و حتی مواردی میتوان مثال آورد که با هیچ برنامهء گرافیکی موجود نمیتوان انجام داد. حال درست است که بیشتر این موارد مورد استفاده افراد حرفه ای، متخصصین، مدیران سیستم، برنامه نویسهاست. ولی اگر بر فرض لینوکس و نرم افزارهای آزاد در زمینهء GUI کمبود دارند، بعکس ویندوز هم در زمینهء کاربران حرفه ای و متخصصان و برنامه نویسان در این زمینه و قدرت خط فرمان کمبود دارد. تازه با این حالی که امکانات خط فرمان ویندوز نسبت به لینوکس بسیار ضعیف تر است، بنده بارها و بارها از محیط و برنامه های خط فرمان برای انجام کارها و حل مشکلاتم روی ویندوز هم استفاده کرده ام، و اکثرا در محیط کارم همیشه حداقل یک پنجرهء خط فرمان هم باز است که حداقل کاری که با آن انجام میدهم Ping گرفتن برای آگاهی از وضعیت و کیفیت اتصال به اینترنت است که به من برای فهمیدن و حل مشکلات ناشی از آن که مکررا پیش می آیند کمک میکند. یک خوبی خط فرمان در این باب آن است که سبک و سریع است و باز بودن دائم آن تاثیر مشهودی روی بار سیستم ندارد و موقعی هم که مثلا سرور زیر بار سنگین از طرف کلاینت ها یا پردازشهای خاصی است، دچار کندی و عدم پاسخ قابل توجهی نمیشود.
بنده یک چند مورد از کارهایی را که تاکنون با امکانات خط فرمان ویندوز انجام داده ام در وبلاگم درج کرده ام:
علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=1010)
علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=1149)
باید توجه داشت که رابط خط فرمان درواقع یک رابط منسوخ نیست و معقول نیست که بگوییم GUI میتواند و باید تماما جایگزین آن شود، بلکه رابط خط فرمان هم کاربردهای خودش را دارد و در بعضی کاربردها مناسب تر یا حتی غیرقابل اجتناب است. بطور مثال بنده برای حل این مواردی که نشان دادم راهی راحتتر و سریعتر سراغ نداشتم. برای یکسری برنامه های موردی و کوچک یا وقتی که به هر دلیل منجمله کمبود وقت صرف نمیکند یا نمیشود که یک رابط گرافیکی را توسعه داد و از ابزارهای برنامه نویسی خارجی استفاده کرد، به قدرت و غنای برنامه ها و زبان برنامه نویسی شل سیستم عامل نیاز است.
فراموش نکنیم که شل، درواقع یک زبان برنامه نویسی هم هست. یک نقل قولی هست که میگوید «GUI انجام کارهای ساده را ساده تر، و انجام کارهای پیچیده را غیرممکن میکند». مثلا بخواهید یکسری عملیات خاص را هوشمند و خودکار و برنامه وار کنید، اکثرا نمیتوانید این کار را با GUI انجام دهید (بعضی برنامه ها حاوی امکان برنامه نویسی و خودکار سازی با ماکروها یا زبانهای اسکریپتی نیز هستند، اما این هم اکثرا محدود و بیشتر مربوط به امور تنها همان برنامه میشود و نه کارهای پیچیده تر و ترکیب و ارتباط چند برنامه جداگانه با هم)، و راه اول و استاندارد آن در مدیریت سیستم و ابزارهای سیستمی همان خط فرمان و نوشتن خط فرمانهای ترکیبی یا شل اسکریپت (برنامه های شل) است. درست است شاید بقول شما اگر رابط گرافیکی برای Bind نوشته شود بهتر شود، ولی همچنان رابط خط فرمان هم نیاز است و در خیلی موارد میتواند کاربرد حیاتی داشته باشد، و از طرف دیگر درست که ویندوز در زمینهء GUI قوی تر عمل کرده، ولی آیا از آن سو در زمینهء قدرت خط فرمان از لینوکس محدودتر نیست؟ یعنی حتی میکروسافت و ویندوز هم نیامده یا نتوانسته هر دوی این دو حالت را به میزان یکسانی تامین کند. خیلی کارها هست که شما در لینوکس راحت تر و سریعتر از ویندوز میتوانید انجام دهید یا حتی در ویندوز نمیتوانید بدون جستجو و دانلود برنامه های خارجی یا حتی برنامه نویسی سفارشی انجام دهید، و این بخاطر قدرت و غنا و انعطاف لینوکس در زمینهء شل و برنامه های خط فرمان است.
ویندوز از کاربران عادی و محیط پرزرق و برق و سطحی ولی جذاب گرافیکی شروع کرد، و خیلی دیرتر و با اولویت کمتری شروع به جبران کمبود امکانات خط فرمان خودش کرد (که هنوز هم در مقابل لینوکس ضعف قابل توجهی دارد)، حال لینوکس بعکس از خط فرمان و کاربران حرفه ای و متخصص شروع کرد و اکنون اگر در زمینهء GUI از ویندوز عقب تر باشد عجیب نیست. نمیخواهم این کمبود را توجیه کنم و کم اهمیت بدانم، اما میخواهم بگویم که سیستم عاملهای دیگر هم کامل و بدون کمبود نیستند و حتی شرکتهایی به عظمت و با منابع انسانی و مالی میکروسافت هم نتوانسته اند یک سیستم عامل و محیط و ابزارها و برنامه هایی را که از تمام جهات بی نقص و عالی بوده و برای تمام انواع کاربران و کاربردها و حیطه ها در یک سطح از کارایی و کمال باشند ارائه کند؛ آنوقت چه ایراد و انتقاد و انتظار و خشم و فریادی است که شما نسبت به دنیای نرم افزارهای آزاد و لینوکس دارید؟
این هم یک مورد نیاز و خودکارسازی دیگری بوده است که اخیرا روی ویندوز انجام دادم اما بعلت ضعف و کمبود ابزار خط فرمان در ویندوز مجبور شدم این کار را از یک روش غیرمستقیم تر و غیراصولی تری که محدودیت ها و دردسرهای خودش را داشت به انجام برسانم: علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=1264)
هر چند این مسئله را بالاخره حل کردم، ولی در مقاله به محدودیت ها و دردسرهای آن اشاره کرده ام.
در محیط لینوکس احتمال اینکه نتوانید با قدرت برنامه ها و برنامه نویسی شل چنین مسائلی را حل کنید خیلی کمتر است (تازه باوجود اینکه این فرمت خاص (xps) عملا مال میکروسافت و ویندوز است).
یازی نیست روی سرور حتمن محیط گرافیکی فعال کنید! Client را برای همین مواقع ساخته اند!!! کافیست رابط گرافیکی درست و حسابی برای کنترل سرور از طریق Client ها داشته باشید. این دقیقن همان چیزیست که تمام سیستم های صنعتی بزرگ ازش استفاده میکنند! یعنی یک سرور و یک سری کلاینت برای کنترل و تنظیم اون سرور! یک چیزی تو مایه های PLC ها .
اگر منظورتان از این روش چیزی توی مایه های مثلا ارتباط ریموت با برنامه های X server است، یا سیستم ریموت دسکتاپ در ویندوز، باید بگویم بهرحال شما باید سرویس و پروتکل مورد نظر را روی سرور در حال اجرا داشته باشید، هرچند طبیعتا بار پردازشی اش میتواند بسیار کمتر از اجرای یک محیط دسکتاپ کامل روی سرور باشد.
(راستی آیا ویندوز این امکان را دارد که بدون اجرای محیط گرافیکی اش و در نتیجه بدون هدر دادن منابع و به خطر انداختن پایداری سیستم، در بعضی کاربردها مثل سرور، مورد استفاده تمام و کمالی قرار گیرد؟)
دوما اینکه حتی به این شکل هم خیلی وقتا و درمورد خیلی عملیات هست که کندتر بودن رابط گرافیکی نسبت به رابط خط فرمان مشهود است (علاوه بر مصرف بیشتر ترافیک اتصال شبکه شما که میتواند محدودیت داشته باشد). بخصوص اگر از طریق اینترنت یا یک اتصال نسبتا کند به سیستم remote وصل شده باشید. بنده با team viewer هم کار کرده ام و به دسکتاپ ویندوز از طریق اینترنت و یک سیستم دیگر وصل شده ام، باید بگویم کیفیت و سرعتش بد نیست ولی بهرحال به پای سرعت و روانی و استحکام رابط خط فرمان (بطور مثال ssh) نمیرسد.
دیشب هم داشتم وبلاگ یک برنامه نویس با تجربه و باسواد خارجی را میخواندم، نوشته بود من به استفاده از vim برای برنامه نویسی یا ویرایش فایلها روی آوردم (با وجود تجربه کردن محیطهای گرافیکی و IDE های مفصل)، که یکی از دلایلی که برای آن ذکر کرده بود این بود که مکررا بصورت remote کار میکند و vim در این موارد سریعتر و راحتتر از برنامه های گرافیکی است. البته یکسری امکانات و مزایای دیگری هم برای استفاده از vim ذکر کرده بود و از سنگینی و شلوغی بیش از حد IDE های مدرن گویا گله داشت.
به همین سادگی! یک کلمه گفته "نه"، یعنی خواست مصرف کننده و خود وی به تخم مبارک هم نبوده. این در مورد یکی از بزرگترین و پر مصرف ترین پروژه های آزاده!!! Gnome .
خیلی های دیگر هم در خیلی موارد عملا نه گفته اند. منجمله میکروسافت. منتها لزوما این «نه» به زبان نمی آید یا به صورت های دیگری بیان/ماست مالی/توجیه میشود. شما فکر میکنید میکروسافت یا هر شرکت و تولیدکننده دیگر نرم افزار، واقعا همه را به تخم خودش حساب میکند؟ در عمل که ما چنین چیزی نمیبینیم و تاریخ و نمونه ها و شواهد چیز دیگری نشان میدهند. بطور مثال تاجاییکه میدانم بعضی حفره های امنیتی ویندوز یا دیگر نرم افزارهای میکروسافت که تا مدتهای مدید پچی برای آنها ارائه نکرده و بعضا حتی توضیح و پاسخگویی کافی هم در این مورد نداشته و قضیه را مسکوت گذاشته، و بعضی موارد ظاهرا هرگز هیچوقت پچی منتشر نشده است. در زمینه های دیگر هم که باز میبینیم عملا میکروسافت مسیر خودش را میرود و به خواسته ها و عکس العمل کاربران برای تغییرات رادیکالی که مدام در سیستم عامل یا محیطها و زبانهای برنامه نویسی خودش میدهد چندان توجهی حداقل سریع و یا پیشاپیش نمیکند و کار خودش را میکند. بطور مثال درمورد تغییرات رادیکال در ویندوز (منجمله در بخش رابط کاربری) و یا زبان و محیط برنامه نویسی (دات نت). کلا هم بنده فکر نمیکنم وظیفه یا حداقل کار همیشه شدنی برای تولیدکننده ها باشه که هر درخواست مصرف کننده ها (حتی تعداد قابل توجهی از اونا و حتی اکثریت اونا رو) فورا پاسخ بدن و برآورده کنن! حالا اینکه یک نفر یا چند نفر یک ویژگی رو درخواست کردن دلیل و اجبار برای تولید کننده نیست که اون کار رو انجام بده. تولیدکننده محدودیت ها و اولویت هایی داره بالاخره و تشخیص و صلاحدید خودش هم معیار است و اینطور نیست که مدام افسارش دست مصرف کننده ها باشه و به هر طرف که خواستن بکشونن (خیلی وقتا مصرف کننده ها صلاحیت و بصیرت تصمیمگیری در مسائل رو ندارن و خود تولیدکننده بینش و تخصص و جایگاه بهتری برای گرفتن تصمیم های سخت داره). تازه از اونور این هم هست که بهرحال در بازمتن هیچ پولی گرفته نمیشه و تعهد پشتیبانی رسمی و انجام خواسته های کاربران وجود نداره، و از طرف دیگر بازمتن سورسش هست و اجازش هم هست و میگه اگر یه چیزی میخواید که برنامه نویس اصلی نمیخواسته یا به هر دلیلی نمیتونه اضافه کنه خب شما خودتون میتونید این کار رو بکنید (اگر هم خودتون نمیتونید، میتونید این کار رو به کسی یا گروهی بسپارید و فوقش اجیر کنید و دستمزدشون رو بپردازید)، درحالیکه درمورد نرم افزارهای انحصاری شما این امکان رو ندارید.
قیمت هر چه قدر هم توسط این انحصاری ها زیاد شود باز هم چیزی را از دست نمیدهند! تازه مردم سه کیلومتر سه کیلومتر برای خرید محصولاتشان صف هم میکشند، نمونه میخواهید ؟! Apple
احمق و علاف در دنیا زیاد است دوست عزیز!
بعد منظور من از خرید آت و آشغالهای اندرویدی نرم افزار نبود! سخت افزار بود !!!!!
منکه گوشی سامسونگ دارم و کیفیتش قابل قبوله.
بعدم حالا چه اشکالی داره بذار دستگاههای ارزان تر ولو با کیفیت کمتر هم باشن، بهرحال دسترسی عمومی به ابزارها و فناوریهای پیشرفته و مفید رو افزایش میدن.
مثل ماشین پراید میمونه. درسته ماشین خیلی پیشرفته و با کیفیتی نیست، ولی وجودش باعث شد خیلی ها که نمیتونستن خودروهای گران تر رو بخرن هم بتونن ماشین دار بشن و استفاده و حالش رو ببرن!
این تهدیدهای امنیتی هم آقای استالمن ازش حرف میزنه بیشتر شبیه توهم توطئه هست که هر کس با تفکرات کمونیستی داره ایشون هم روش!
تاحالا نشانه از این تهدیدها ناموجود نبودن! بعضی مواردش رو خودم دیدم که مستند هم بودن.
بطور مثال یک بار کلیدهای رمزنگاری عمومی NSA در ویندوز نشت کرده بودن که گندش دراومد.
همچنین موارد دیگری از جاسوسی ویندوز از کاربران وجود داشته که بعضا از طریق مهندسی معکوس یا روشهای خاصی کشف کردن. من خودم یک مورد از یک منبع امنیتی رو خوندم که نوشته بود ویندوز لیستی از تمام نرم افزارهایی رو که هر کاربر روی سیستمش نصب کرده رو به طرز مخفی برای میکروسافت ارسال میکرده (ظاهرا همراه با مکانیزم آپدیت ویندوز).
یا بقول استالمن اینکه گوشی موبایل شما بعنوان یک وسیلهء جاسوسی هم میتونه ایفای نقش کنه و کدهای مخفی فعال سازی داره که میتونن باهاش از راه دور صدای محیط رو استراق سمع کنن بخاطر همینه که نرم افزارهایی که امکانات این گوشی ها رو کنترل میکنن نرم افزارهای انحصاری هستن و تحت کنترل عموم نیستن و مردم قادر به تغییر و تعویض و اصلاح اونا نیستن.
به محض اینکه کاربران حس کنند این مساله رو دوست ندارند دیگه محصولات اپل رو نمیخرند و اپل ورشکست میشه!!! یا یک سناریوی خوش تری هم هست این قابلیت حذف میشه برای جلب رضایت کاربران! نه اینکه یک کلمه بگویند "نه"!!!
واقعا به محض اینکه؟!
فکر نمیکنم اینطور باشه. چون همین الان هم خیلی ها بعضی محدودیت ها و ویژگیهای این محصولات رو دوست ندارن، و بعیده که اپل این رو ندونه و اصلا خیلی واضحه و میشه حدس زد، ولی با این حال اپل این آپشن رو برای کاربرانی که این محدودیت ها و ویژگیها رو نمیذاره که بتونن این چیزها رو غیرفعال کنن.
بطور مثال چطور گوشی های گوگل/اندروید آپشن این رو دارن که اجازه بدن بشه برنامه ها رو از منبعی غیر از گوگل هم نصب کرد، درحالیکه اپل تاجاییکه میدونم چنین آپشنی رو نذاشته.
بعدم یه مسئله هست و اون اینکه اکثریت یا حداقل بخش قابل توجهی از مردم به این مسائل امنیت و حیطهء شخصی اهمیت چندانی هم نمیدن و مثلا میگن که ما اطلاعات اونقدر مهم و محرمانه ای نداریم که بخوایم نگرانش باشیم! و البته این تاحدی هم درسته ولی باید درنظر داشت که خیلی از مردم سطحی و کوتاه مدت فکر میکنن و در مسائل پیچیده تخصصی و سیاسی و خرد و آینده اندیشی چندان تبحر و صلاحیتی ندارن نمیدونن و درک نمیکنن و جدی نمیگیرن که مثلا همین سیستم و این بی تفاوتی و ساده گرفتن و از حقوق اساسی گذشتن فقط بخاطر اینکه در حال حاضر یا برای شخص ما مهم نیستن، در نهایت و در کل و در طولانی مدت میتونه چقدر برای بشریت خطرناک و مضر باشه. شما اطلاعات مهم و محرمانه نداری و نگران خودت نیستی، ولی یک فعال سیاسی هم آیا همینطور فکر میکنه؟ و چون عموم نیست به این مسائل حساس نیستن و حمایت نمیکنن، این سیستمها گسترده میشن و در نهایت میتونن منجر به قدرت و نفوذ غیرعادلانه و خطرناک حکومت و گروههای محدودی بر جامعه و تک تک افراد بشن. اونوقت هست که یه وقتی یه کاری میکنی و با حکومت یا قدرتهایی از این دست یا حتی همین کمپانی های بزرگ درمیفتی، اونوقت از این قدرت برای فلج کردن و نابودیت استفاده میکنن و شاید هیچکس هم نفهمه و سرت رو زیر آب بکنن! به همین سادگی. و ما میدونیم که نقش آزادی بیان و افشاگری و امنیت فردی و فعالان سیاسی و غیره در جامعهء بشری چقدر زیاد و مهم بوده و هست. زمانی که اینها از بین برن، طبیعتا قدرت هم با شدت و سرعت بیشتری میتونه به سوی فساد بره و این در نهایت برای تمام جامعه منجمله همون افرادی که میگفتن ما نیاز نداریم نگران باشیم و چیزی برای از دست دادن نداریم خطرناک و مضر خواهد بود.
مسئلهء دیگر اینکه بله بقول شما با نارضایتی بیش از حد اپل ممکنه ورشکست بشه یا در رویهء خودش تجدید نظر کنه، اما آیا خود این مسئله بخاطر این نیست که کاربران آلترناتیو دارن و اپل رقبایی مثل گوشی ها و تبلت های اندروید رو داره و مردم لزوما مجبور نیستن به هر قیمتی از محصولات اپل استفاده کنن؟ بنابراین، وجود آلترناتیوها، بخصوص از نوع کمتر انحصاری و آزاد، برای کنترل شرکتهای تجاری انحصاری و توجه اونا به خواسته های عموم میتونه خیلی مهم باشه.
خدمت شما :
متوجه منظور شما از اون عکس نشدم.
میشه بیشتر توضیح بدید؟
تاجاییکه من میبینم فقط یک تصویر و آماری و نموداری هست که نشون میده هردوی ios و android در بازار کار سهم عمده ای دارن. البته سهم ios بیشتره ولی سهم اندروید هم بقدر کافی زیاد و نسبتا نزدیکه.
بنده از شما خواستم دقیقا مواردی از برتری فاحش ios بر اندروید، برتری فنی منظورم بود، رو ارائه کنید، و نمیدونم این عکس و آمارها چه ارتباطی به بحث مورد نظر ما دارن! هرچند از نظر موضوع این عکس هم بنده نمیدونم شما چطوری چه نتیجه ای میخواستید بگیرید! انگار که مثلا در رقابت یک چیزی چون از 50% سهم زد بالا دلیل میشه که رقیبش که اونم سهم قابل توجهی از بازار رو داره شکست خورده و به دردی نمیخوره و کیفیتش خیلی پایین تره و از این حرفا. ولی برای من واضحه که امروزه روز و نزد آدم عاقل و آگاه این حرف مسخره و بچه گانه است و تنوع و رقابت و تغییرات در دنیای امروز زیاده و دائم در جریان و فقط اونی رو که مقام اول رو داره (اونم با اختلاف غیرفاحش زیاد از بقیه) نباید موفق و مفید و حیاتی دونست.
مثلا لابد بیایم بگیم چون هنوز سهم IE در بین مرورگرها از همه بیشتر پس نشون میده که IE برتری فاحش (فنی و غیرفنی) بر بقیهء مرورگرها داره و مثلا فایرفاکس و کروم و اپرا و غیره شکست خوردن و بدرد نمیخورن و فایده ای ندارن و این قبیل حرفهای سطحی و مطلق گرایانه.
چیزی که من دیدم این بود که شما عملا عاجز بودید از ارائه دلیل و سند روشن و محکمی بر اینکه ios برتری فاحش و ذاتی ای چیزی بر اندروید داره! واقعا چه کاری هست که ios میتونه انجام بده ولی اندروید نمیتونه؟ چه کیفیت و فناوری آنچنانی ای چه امکانات محیرالعقولی در ios هست که اندروید در برابرش درمانده است؟
من هنوز هم میگویم هیچ فرمتی به گرد پای Mp3 نمیرسد! و شما هم هیچ چیزی رو نقض نکردید!!!
دقیقا یعنی چی هیچ فرمتی به گرد پای mp3 نمیرسه؟
از نظر فنی که اینطور نیست. نکنه منظور شما فقط از نظر تعداد کاربرانه؟
یک سرچ کوچکی بکنید اتهامات فراوانی پیدا میکنید که به این آقای استالمن زده اند که کمونیست است! منتها کمونیست مخفی! ایشون هم مدام تکذیب میکنه!! منتها طرز فکرش رو که نمیتونه منکر بشه!!!!
خودت داری میگی دیگران اتهام زدن.
خب اینم شد دلیل؟
به خیلی دلایل افرادی مثل ایشون میتونن خیلی دشمن و بدخواه داشته باشن، و خیلی احمقها و نادان ها و افراد سطحی هستن که درمورد افرادی که اینطور در معرض برجسته شدن و متفاوت بودن باشن اینطور فکر کنن.
همهء اینا ارزش چندانی نداره و چیزی رو ثابت یا رد نمیکنه.
شما خودت دلیل و سندت چیه چطور ثابت میکنی؟ چرا اینقدر مطمئنی؟
از خودت عقل و قضاوت مستقل داشته باش! شما که دم از خرد و منطق میزنی و انواع مغلطه ها و اشتباهات رو در این زمینه میشناسی.
ایشون یه آدمی بزرگی بوده که اهل عمل بوده و کارهای بزرگی کرده به چیزهایی که دیگران اهمیت زیادی نمیدنن ولی ارزشمند و مهم هستن اهمیت داده و کمک کرده. چه کار اشتباهی کرده چی گفته مگه؟ چه ضرری زده؟ من هرچی میبینم فقط خوبی و فایده و انسانیت و حقیقت بوده، حالا بعضی حرفها و افکارش هم شاید تاحدی افراطی یا نادرست باشه نمیگم همش درسته و من دربست قبول دارم، ولی میشه تحمل کرد و قابل قبول دونست بعنوان یک انسان نسبی و خطاپذیر که هیچکس مطلقا کامل و بی خطا نیست، و مطمئنا نمیشه فقط بخاطر چندتا تفکر و حرف متفاوت و فرضا وجود افراط و اشتباه در حرف و افکار کسی بهش اتهام زد و گفت مطمئنا یک کمونیسته!
از نظر من کاری که استالمن کرده خودش باعث تقویت و بقا و سلامت بیشتر جامعهء سرمایه داری هم شده و عدالت و رفاه رو بیشتر کرده. ایشون هم فقط یا عمدتا درمورد آزادی نرم افزار اعتقاد و صحبت و فعالیت داشتن که دلایلش رو هم گفتن و بنظر بنده که قابل قبوله و هیچ ربطی هم به دشمنی با سرمایه داری یا کمونیست بودن نداره.
شانس برابری عینی دو الگوریتم مانند هم نزدیک به صفر است و در صورت وجود نفر دوم از نفر اول کپی کرده!
برابری عینی یعنی چی دقیقا؟
اگر شانس نقض تصادفی Patent اینقدر کمه، پس چرا اینقدر سر و صدا و پرونده و ابهام و دادگاههای پرهزینه و فرایندهای پیچیده و طولانی قضاوت درموردش وجود داره؟
من خیلی به این موارد برخورد کردم. بخاطر همین میگم اون متن مختصری که از اون منبع دادید و تفسیر شما در این باب بنظر بنده با عقل و شواهد و نمونه های عملی جور درنمیاد.
بطور مثال همین دیشب مقالهء ویکیپدیا درمورد vorbis رو داشتم نگاهی میکردم اینو دیدم:
The Xiph.Org Foundation states that Vorbis, like all its developments, is completely free from the licensing or patent issues raised by other proprietary formats such as MP3. Although the Xiph.Org Foundation states it has conducted a patent search that supports its claims, outside parties (notably engineers working on rival formats) have expressed doubt that Vorbis is free of patented technology.[47]
The Xiph.Org Foundation has not released an official statement on the patent status of Vorbis, pointing out that such a statement is technically impossible due to the number and scope of patents in existence and the questionable validity of many of them. Such issues cannot be resolved outside of a court of law.
ترجمه: «بنیاد Xiph.Org اظهار میدارد که Vorbis، همچون تمام توسعه های آن، بطور کامل از مسائل لایسنس یا پتنت هایی که در دیگر فرمتهای انحصاری مانند mp3 بوجود می آید آزاد است. هرچند Xiph.Org اظهار میکند که یک جستجوی پتنت که ادعاهایش را ثابت میکند انجام داده است، منابع خارجی (بویژه مهندسانی که روی فرمتهای رقیب کار میکنند) درمورد اینکه Vorbis از فناوریهای پتنت شده آزاد است اظهار تردید کرده اند. بنیاد Xiph.Org یک بیانیه رسمی درمورد وضعیت Vorbis منتشر نکرده است، با اشاره به اینکه چنان بیانیه ای از نظر فنی بخاطر تعداد و گسترهء پتنت های موجود و اعتبار مورد سوال بسیاری از آنها غیرممکن است. چنان مسائلی نمیتوانند در خارج از یک دادگاه قانونی حل شوند»
اون تعریفی که شما از پتنت و شرایط نقش پتنت ارائه کردید و اینطور که شما میگید که اگر کسی روشی رو واقعا خودش طراحی کنه و خودش تمام کد رو بنویسه احتمال اینکه با مال یکی دیگه یکسان دربیاد و پتنت کس دیگری رو ناآگاهانه/ناخواسته نقض بکنه خیلی کمه، با این قبیل نوشته ها که بنده به کرات در منابع مختلف دیدم و متعدد فرایندهای دادگاهی پیچیده و طولانی و پرهزینه ای که تاجاییکه میدونم در این موارد وجود داشتن، جور درنمیاد! طبیعتا باید شک کرد که یه چیزی این وسط مشکل داره. آیا این همه منابع و افراد نمیدونن و نفهمیدن که پتنت واقعا روی چیه و شرایط نقض اون چیه و فقط شما فهمیدید؟ و آیا اون فرایندهای قانونی دادرسی طولانی و پیچیده و پرهزینه (میگن دفاع از چنین شکایت هایی چند میلیون دلار هزینه داره!) ای که برای این موارد و دعواها صورت گرفتن سر همچین مسئلهء ساده و روشنی که شما میگید بوده که میگید پرهیز ازش هم کار نسبتا ساده ایه و هرکس میتونه براحتی روش جدید خودش رو درست کنه؟
قانون هم خلاف تحقیقات شما رو میگه!
پس یا قانون دروغه! یا تحقیقات شما از منابع بیطرف نبوده.
من دلایل و شواهدی رو ذکر کردم که دیدم که فقط یک مورد و دو مورد و از یک منبع و دو منبع هم نبوده.
دو مورد و سرنخ هم تاحالا بعنوان نمونه برات گذاشتم.
قانونی که تو داری میگی فقط یک متن چند خطی کلی و بنظرم غیردقیق و مبهم توی صفحهء عمومی یک سایت بوده که گرچه سایت معتبری هست ولی مسلما این قوانین و مسائل خیلی گسترده تر و پیچیده تر از این حرفها هستن همانطور که شاخهء تخصصی و آکادمیک خودشون رو دارن، و مرجع و رفرنس رسمی و متن کامل این قوانین مسلما اون چندتا خط و تفسیر شخصی شما در این زمینه نیست. شما اصلا اطلاعات و صلاحیت تفسیر و فتوی دادن در این مورد رو نداری. اگر بیشتر بخوایم پیش بریم باید از مستندات و منابع مفصل تر و موثق تر و رسمی تری بطور مستقیم و مطمئن تری کسب اطلاع بکنیم. حتی میتونیم ایمیل بزنیم به همون منابع و مراجع معتبر و در این مورد سوال کنیم. منتها من توی فکر این هستم که جملات مناسب برای بیان چنین پرسش و رفع ابهامی دقیقا باید چی باشد، چون حتی بیانش هم بطوریکه بتونیم منظورمون رو بطور کامل و دقیق برسونیم و جوابی که میگیریم دقیقا چیزی باشه که میخوایم و درش ابهام و تردید نکنیم، کار راحتی نیست و ما هم انگلیسی زبان نیستیم که بتونیم خیلی راحت و روان و واضح در این مورد متنی رو تهیه کنیم.
عزیزم تو اینو نمیفهمی که اون متن رو برای عموم مردم و مخاطبان سایت گذاشتن که یکی میاد سایت میخواد یه دید و اطلاعات کلی و سریعی راجع به این مسئله پیدا کنه ازش استفاده کنه. اون فقط یه توضیح خیلی کلی و مختصره بخصوص برای کسانی که میخوان اطلاعات کلی و عمومی سریعی پیدا کنن یا یکی که دنبال اینه که ببینه ایدش رو میتونه ثبت کنه و چطور. میتونم بگم اون مطلب از نظر قانونی هم رسمیت و اعتباری نداره، چون یک متن توضیحی کلی و برای کاربران عمومی در یک سایت (گرچه خود سایت دولتی و رسمی باشه)، رفرنس و سند قانونی و رسمی نیست و الزامی برای کسی ایجاد نمیکنه و قابل ارائه و استناد در دعاوی قانونی نیست. وگرنه قوانین و جزییات در این زمینه از چیزی که اونجا نوشته و تفسیر ساده ای که شما ارائه میکنی خیلی گسترده تر و پیچیده تره. شما برو اصل رفرنس و مرجع رسمی و سند قانونی اون text واقعی رو پیدا کن و بهش بعنوان عین قانون تردیدناپذیر استناد بکن! سندی که اعتبار و رسمیت داره و عین خود قانون و رفرنسه، نه اینکه دوتا خط نوشته و توضیح کلی عمومی به صرف اینکه توی سایتشون اومده رو قانون بنامی. مسلما اگر اون دوتا خط نوشته اشتباه یا ابهام و نقصی توش باشه نمیان طرفی که اونا رو درج کرده دادگاهی یا حتی بازخواست و توبیخ جدی بکنن، یا کسی نمیتونه اون صفحه و دو خط نوشته که معلوم نیست کی نوشته رو بعنوان سند و قانون به دادگاه ارائه کنه. متخصصین و مراجع مربوطه هم با اون نوشته ها کاری ندارن و توجه و اهمیت چندانی بهش نمیدن که بیان دقیق بخونن و بررسی کنن که آیا درسته و کامل و دقیقه یا نه و مته به خشخاش بذارن بگن آقا بیا این اشتباه یا مسئله خیلی گسترده تر و پیچیده تر از این حرفاس و مطلب شما بیش از حد کوتاه و کلی و مبهمه و باید اونجا کلی توضیحات تخصصی و متن رسمی قانونی رو بنویسی.
همچین میگه من متن قانون از یه منبع معتبر برات آوردم انگار عین متن قوانین که توی سنا تصویب کردن همون بوده عینا رئیس مجلس اومده کپی کرده اونجا!
اگر اون همه شواهد و منابع دیگه که من گفتم و دلایلی که گفتم نبود میتونستیم به همون مطلب و منبع بعنوان یک دید کلی و غیرتخصصی اکتفا کنیم و دیگه بیشتر شک و پیگیری نکنیم، ولی الان نمیشه اینطور فکر کرد و نمیشه گفت که هیچ شکی درش و در تفسیری که شما ارائه میدی نیست! خیلی هم شک هست عزیزم! به دلایل و شواهدی که بهت گفتم و نمونه هم برات آوردم، و بخاطر اینکه تاحالا من خیلی از این موارد دیدم و هرچی منبع و مقاله در این مورد خوندم چیز دیگری گفتن.
حالا دیگه با خودته میخوای روی این دو خط و تفسیر سرخود خودت پافشاری کن، ولی اگر دنبال دقت و منبع و اطمینان درستش هستی باید تحقیق بیشتری بکنی و منابع و سند و دلیل روشن تر و محکم تری بیاری. من اگر فرصت کردم و راهی به ذهنم رسید سعی میکنم این کار رو انجام بدم، ولی فعلا وقت و اولویتش رو ندارم همینکه دارم مدام جواب جنابعالی رو میدم خودش کل وقت آزادم رو میگیره.
شما گویا اصلن متوجه نیستی که آن متن خودِ قانون است عزیز برادر :)))
متن خود قانون؟
دوست عزیز من حقوقدان نیستم و دنبال رفرنسها و مستندات رسمی در این زمینه نرفته ام، ولی دیگر اینقدر هر بچه ای میفهمد که آن صفحه و متن مختصر توضیحات کلی و بخشی از سایت و مطالب آن برای مخاطبان عمومی است و نه عین متن و رفرنس رسمی و کامل و دقیق قانون!
شما میروی دادگاه نمیتوانی بیایی آن صفحه و دو خط متن کلی یک سایت را که شاید بعدا هم حذفش کنند یا تغییر دهند را بعنوان سند قانونی ارائه کنی بگویی این عین قانون است و انتظار داشته باشی هیچ شک و اشتباهی در آن نباشد و کسی نتواند آنرا زیر سوال ببرد یا بی اعتبار بداند. بلکه باید دقیقا مشخصات و متن خود مصوبه ها را از منبع رسمی و اصلی ارائه کنی. مثلا میگویی ماده 504 بنده 66 از قانون PATENT ACT مصوب سنا در سال 1990 و منبع پیدا کردن آن را هم در صورت لزوم از منبع اصلی و کامل و رسمی که وکلا و حقوقدان ها و دادگاهها استفاده میکنند و مخصوص این کار است میاوری. غیر از اینست؟ پس دیگر نگو عین قانون و مدرک و سند تردیدناپذیر!
تازه همین متن رسمی دقیق و کامل قوانین هم میبینی هر قاضی و پرونده و دادگاهی تفسیر و نتایج کم و بیش متفاوتی از آنها داشته اند! بعد شما چطور از دو خط نوشته یک تفسیری کرده ای و روی آن پافشاری میکنی میگویی همین عین قانون و تردیدناپذیر است، بنده نمیدانم!!
اشتباه شما هم این است که هنوز در دهه 80 زندگی میکنید! نه تنها شما بلکه تمام کسانی که اصرار دارند همان رابط متنی ساده و وقت گیر و به درد نخور را حفظ کنند! که صد البته در این راه شکست هم میخورند.
همینکه بسیاری از توزیع دهندگان لینوکس در پی درست کردن GUI برای توزیع های خودشون هستند و سعی میکنند تا جای ممکن از خط فرمان دوری کنند در اینترفیسهای ساخته شده اثبات ادعای من هست.
بنگرید به همین اوبونتو!
من با رابطهای گرافیکی مخالفتی ندارم اما بقدر کافی تا اینجا توضیح دادم و دلیل آوردم که رابط خط فرمان هم جایگاه و کاربردها و مزایای خودش را دارد و در خیلی موارد مناسب تر است یا حداقل حرفه ایها با آن راحتتر و سریعتر از رابط گرافیکی میتوانند یکسری کارهای خاص و ترکیبی و پیچیده را انجام دهند. یک تصور و ادعای غلط که بعضی ها دارند این است که فکر میکنند رابط GUI آمده است و میتواند در تمام کاربردها جایگزین رابط خط فرمان شود. ولی من به شما میگویم که سیستم عامل و برنامهء بی نقص آن است که هم در قدرت و انعطاف و برنامه ها و رابط خط فرمان کامل باشد و هم رابط گرافیکی، و برای استفادهء بهینه از سیستم اغلب باید این دو روش و رابط را همزمان با هم داشت و ترکیب کرد.
حال شما میگویید در زمینهء رابط گرافیکی نرم افزارهای آزاد عقب تر هستند، بنده مخالفتی ندارم، ولی بنظر بنده هم ویندوز و خیلی از نرم افزارهای تجاری غیربازمتن در زمینهء محیط و رابط خط فرمان ضعیف تر و ناقص هستند و از این جنبه زده اند!
دسترسی داشتن به تمام علوم کامپیوتری میتواند به داعش قابلیت هَک کردن و حمله کردن به زیرساختهای کامپیوتری یک کشور و فلج کردنش را بدهد که از صد تا بمب اتمی ترکاندن در منهتن خطرناک تر و پر خسارت تر است!
همچنین آزادی در دسترس بودن همه علوم برای همه در مقابل به خطر افتادن جان میلیونها انسان هیچ جای توجیه و بحثی ندارد.
خیلی کلی و مبهم صحبت میکنید!
الان وضعیت بنظر شما چطور است؟ آیا تمام یا عمدهء علوم کامپیوتری در دسترس عموم نیست؟
بنظر شما باید دسترسی به علوم و فناوریها و ابزارها را محدودتر کنند؟
مثلا همین تلفن موبایل خودش کلی قابلیت دارد از استفاده ارتباطی برای هماهنگی جنایتکاران تا ساخت بمب کنترل از راه دور و خیلی استفاده های ممکن تبهکارانه دیگر.
منکه فکر نمیکنم از صدتا بمب اتمی خطرناک تر باشد. اغراق عجیبی است!
همهء علوم هم که بهرحال آنقدرها در دسترس همگان نیست و اصولا نمیشود و دست ما نیست بنظرم. مثلا فناوریهای نظامی پیشرفته را که برای عموم منتشر نمیکنند. جزییات طبقه بندی شده که محرمانه هستند. تمامی جزییات و ابزارهای ساخت بمب اتمی که در دسترس عموم نیست. ما هم که با اینها کاری نداشتیم! ما درمورد نرم افزار و علوم و فناوریهایی صحبت میکنیم که آنقدرها خطرناک و محرمانه نیستند و میتوانند آزاد باشند و آزادی آنها مزایا و کاربردهای مثبت بسیاری دارد.
در ضمن آمریکا و اسرائیل خطری برای بشریت نیستند!
من اینطور فکر نمیکنم. چرا نیستند؟ دلایل و اسناد روشن و محکم خودت را بیاور. میتونی ثابت هم بکنی؟
خیلی های دیگه هم مثل شما فکر نمیکنن و خلافش هم فکر میکنن. چه دلیلی داری که نظر خودت رو درست بدونی و مال دیگران رو غلط؟
بنظرم نوام چامسکی هم گفته که آمریکا و اسرائیل خودشون بزرگترین تهدیدها برای جهان هستن.
sonixax
11-01-2014, 02:53 PM
تجربه نشون داده که در دسترس نبودن کد منبع منجر به امنیت اصولی نمیشه.
این همه حفره و ویروس واسه نرم افزارهای انحصاری منجمله ویندوز و IE و این حرفا دراومده کافی نیست؟
حتما درمورد بحث «امنیت از طریق تیرگی» میدونید: علم خوره
ضمنا اون نرم افزارها و سیستمهایی هم که خیلی اختصاصی باشن و تنها برای شرکتها و سازمانهای محدودی استفاده بشن یک تهدید و خطر همیشگی براشون همون شرکتهای توسعه دهند اختصاصی اونا هستن که یه روزی اگر منافعشون ایجاب بکنه از نرم افزارها و سیستمهایی که برات طراحی کردن بر علیه خودت استفاده میکنن (چه بسا از قبل توشون backdoor هم کار گذاشته باشن). بطور مثال همون ویروسی که برای حمله به سیستمهای صنعتی و تجهیزات هسته ای ایران نوشتن و معلوم بوده که با دانش تخصصی درمورد سیستمهای کنترل صنعتی مورد استفاده نوشته شده.
من کی گفتم کد منبع ؟
من گفتم در دسترس نبودن! یعنی نه کد منبع و نه خود نرم افزار در دسترس نیست!
به همین دلیله که نه من ، نه شما ، نه هیچ شخص دیگه ای به نرم افزارهای نظامی یا محرمانه آمریکا دسترسی نداره!!!
همون قضیه ایران هم به خوبی نشون میده که در رده های خیلی خیلی خیلی بالا نه نرم افزارهای آزاد! بلکه انحصاری ها مورد استفاده قرار میگیرند.
در ضمن وقتی خودت توانایی تولید نداشته باشی میری از یکی دیگیه میخری! ارتش ایالات متحده هیچ وقت نمیره به زیمنس سفارش نرم افزار بده!!!!نتیجش این میشه که یا هَک نمیشند یا اگر بشند آسیب جدی نمیبینند و فوری جلوش گرفته میشه. و همین مساله از اهمیت در دسترس نبود همه علوم توسط همگان خبر میده.
و اما از سوی دیگر رابط خط فرمان هم بنا به تجربه و دانش شخص بنده و نیز تایید و مطالب خیلی متخصصین و مطلعین دیگر در این باب، نمیتواند بطور کامل با رابطهای گرافیکی در تمام کاربردها جایگزین شود، همانطور که گفتم هنوز هم خیلی کاربردها و کارها هست که اساسا با رابط متنی و خط فرمان خیلی بهتر و راحتتر و سریعتر میشود آنها را انجام داد و حتی مواردی میتوان مثال آورد که با هیچ برنامهء گرافیکی موجود نمیتوان انجام داد.
اینها همه حرف و شعاره برای پرهیز از طراهی اینترفیس توسط دولوپرهای دگمِ دنیای آزاد.
هیچ چیزی در دنیای متنی نیست که نشه براش اینترفیس درست کرد! این مساله رو WHM به خوبی ثابت کرده و دهان کجی اساسی کرده به دولوپرهای Bind که مدام چنین چیزی رو مطرح میکردند!!!! چون رفته برای خود Bind یک اینتفریس هر چند ساده طراحی کرده و کار باهاش رو چند ده برابر راحت تر و سریع تر کرده.
همچنین اینترفیسهایی که برای ffmpeg طراحی شدند (در صورتی که دولوپرهای اصلی مدام از زیر طراحیش طفره میرند) و بسیاری از چیزهای دیگه.
بعکس ویندوز هم در زمینهء کاربران حرفه ای و متخصصان و برنامه نویسان در این زمینه و قدرت خط فرمان کمبود دارد.
ویندوز اصلن نیازی نداره! شما گویا متوجه نیستی که مایکروسافت بزرگترین بخش کاربران کامپیوتر یعنی کاربران عادی رو هدف گرفته! و اصلن شعارش هم در زمان تاسیس همین بود : در هر خانه یک کامپیوتر!
تقریبن هیچ کاری نیست که شخصی نتونه از طریق اینترفیسهای فوق العاده قدرتمند ویندوز در رابطه با سیستم عامل درش انجام نده! تنها بخش بسیار کوچکی از کارها رو به خط فرمان سپردند اون هم به خاطر اینکه واقعن نیازی به طراحی اینترفیس براش حس نمیشده.
به نظر من یکی از پدیده هایی که طی سالهای آینده ما شاهد حذفش خواهیم بود همین خط فرمانه!!! همان طور که شاهد حذف شدن تدریجی کد نویسی خواهیم بود (امروزه نرم افزارهایی وجود دارند که به شما اجازه میدهند بدون حتا یک خط کد نویسی برنامه های پیچیده تولید کنید به خصوص در زمینه دیتابیس ها - هرچند که یک زبان اسکریپت نویسی ساده هم برای انجام برخی کارهای خاص دارند) و این سرآغاز حذف تدریجی کدنویسی هستش!
بدون کدنویسی سرعت تولید برنامه ها چند ده برابر بیشتر میشه! نمونه خیلی خوب برای این مثال وجود اینترفیس دیزاینرهاست که باعث شده امروزه هیچ برنامه نویس عاقلی برای طراحی اینترفیس برنامه اش از کد نویسی استفاده نکنه!!! و این کار رو سپرده به ماشین.
مثلن شما واقعن فکر میکنید برای پیدا کردن فایلهای FLV و تبدیلشون به WMV نیازی به نوشتن یک شل اسکریپت هست ؟! اگر این طوری فکر میکنید خیلی کارها رو الکی پیچیده میکنید برای خودتون!!! به خصوص که قرار نیست این کار به صورت Schedule انجام بشه! باز در اون صورت یک مقداری اسکریپت نویسی توجیه پذیر بود!
در مورد تبدیل فایلهای PNG به JPG و کم کردن حجم و ... هم باز رفتید لقمه رو پیچوندید دور سرتون در صورتی که خیلی راحت میتونید از FastStone Photo Resizer استفاده کنید، که البته فقط یکی از کارهاش ریسایز کردنه!!! (FastStone Photo Resizer 3.3 Free Download - FreewareFiles.com - Graphics Category (http://www.freewarefiles.com/FastStone-Photo-Resizer_program_18760.html))
من همیشه قبل از اینکه بخوام اسکریپت بنویسم میگردم راه حل های سریع تر و راحت تر رو پیدا میکنم! و تقریبن همیشه یک راه حلی برام هست. به طور مثال چندی پیش یکی از مشتریان من سفارش یک کار دیتابیس رو داد! عجله هم داشت، خوب اگر میخواستم بشینم از اول بنویسم هم به موقع کار تموم نمیشد (با توجه به بزرگیش) هم کلی انرژی و وقت از خودم گرفته میشد! نتیجه شد استفاده از FileMaker ! پروژه 3 روزه تمام شد (بدون حتا یک خط کد نویسی) - 3 روز کار - 700 یورو خرج، 4000 یورو درآمد!!!! قشنگ ترین بخش کار طراحی تمام ریپورتها در کمتر از یک روز بود! و تمام هنر مهندسی نوین به همینه!
بحث بیشتر در مورد این قضیه ماشینی شدن رو میتونیم در تاپیک مهربد در این زمینه ادامه بدیم.
ویندوز از کاربران عادی و محیط پرزرق و برق و سطحی ولی جذاب گرافیکی شروع کرد، و خیلی دیرتر و با اولویت کمتری شروع به جبران کمبود امکانات خط فرمان خودش کرد (که هنوز هم در مقابل لینوکس ضعف قابل توجهی دارد)، حال لینوکس بعکس از خط فرمان و کاربران حرفه ای و متخصص شروع کرد و اکنون اگر در زمینهء GUI از ویندوز عقب تر باشد عجیب نیست. نمیخواهم این کمبود را توجیه کنم و کم اهمیت بدانم، اما میخواهم بگویم که سیستم عاملهای دیگر هم کامل و بدون کمبود نیستند و حتی شرکتهایی به عظمت و با منابع انسانی و مالی میکروسافت هم نتوانسته اند یک سیستم عامل و محیط و ابزارها و برنامه هایی را که از تمام جهات بی نقص و عالی بوده و برای تمام انواع کاربران و کاربردها و حیطه ها در یک سطح از کارایی و کمال باشند ارائه کند؛ آنوقت چه ایراد و انتقاد و انتظار و خشم و فریادی است که شما نسبت به دنیای نرم افزارهای آزاد و لینوکس دارید؟
خوب چند % بازار رو لینوکس در دست داره و چند % رو ویندوز ؟!
به راحتی میشه به پیروزی ویندوز در دست گرفتن بازار اشاره کرد با اینکه قیمتی سرسام آور داشته در تمام این دوران.
من نسبت به دنیای آزاد نه خشم دارم و نه ازش بدم میاد! فقط همان طوری که پیشتر هم گفتم این دنیا به درد 90% کاربران کامپیوتر نمیخورد!!! شاید در زندگی روزمره شون دخیل باشه!!! ولی قطعن اون دخالت بدون اینترفیس نیست!!! فرض کنید برادر شما برای گرفتن یک شماره با گوشی اندرویدی اش مجبور بود یک خط فرمان تایپ کند نتیجه چه میشد ؟! احتمالن بیخیال موبایل میشد !!! یا مادر شما یا من میخواست برای روشن کردن مایکروویو خونه از دستورات خط فرمان استفاده کند! قطعن هرگز در چنین وسیله به درد نخوری را نمیخرید!!! یا اصلن بالاتر از آن و در دنیای کاملن تخصص و حرفه ای! فرض کنید مهندس پرواز یا خلبان برای حالی کردن یک فرمان به خلبان اتومات در نتیجه یک ایرادِ خاص مجبور به استفاده از خط فرمان شوند!!!! تا بخواهند چیزی را درست کنند خودشان و هواپیما و سرنشینان و همه با هم رفته اند به دیار باقی!!
مثالهایی از این دست زیاده و به وضوح دلایل برتری اینترفیس رو نشون میده، کما اینکه طراحی این اینترفیسها غیر ممکن و نشدنی نیست! در جاهایی هم که حفظ منابع سیستم جهت بهبود عملکرد لازمه همون طوری که پیشتر هم گفتم Client ها به کار میاند - درست شبیه چیزی که در اتوموبیلهای مدرن دنیا وجود داره! یعنی یک یونیت برای پردازش کارها! و یک یونیت دیگه که وظیفه اش لود کردن اینترفیس و ایجاد و فرستادن فرمانها به یونیت کنترل مرکزیه.
این هم یک مورد نیاز و خودکارسازی دیگری بوده است که اخیرا روی ویندوز انجام دادم اما بعلت ضعف و کمبود ابزار خط فرمان در ویندوز مجبور شدم این کار را از یک روش غیرمستقیم تر و غیراصولی تری که محدودیت ها و دردسرهای خودش را داشت به انجام برسانم: علم خوره
باز هم من موندم چرا کار خودتون رو سخت کردید!!! اون بیرون صدها بلکه هزاران نرم افزار وجود داره که در چشم به هم زدنی میتونه هر تعداد XPS رو به هر فرمتی که بخواید تبدیل کنه! (مرحله اول)
بعد از تبدیل مثلن به PDF با دو کلیک همه را پرینت میکردید! اول راست کلیک ، و سپس چپ کلیک روی کگزینه Print. (مرحله دوم)
به همین سادگی! نیازی به این همه دردسر نبود اصلن! تازه مزیت این روش اینه که XPS های موجود به فرمت درست و درمان PDF تبدیل میشدند و استفاده ازشون در همه جا و همه شرایطی امکان پذیر میشد.
در محیط لینوکس احتمال اینکه نتوانید با قدرت برنامه ها و برنامه نویسی شل چنین مسائلی را حل کنید خیلی کمتر است (تازه باوجود اینکه این فرمت خاص (xps) عملا مال میکروسافت و ویندوز است).
در محیط ویندوز شما اصلن نیازی پیدا نمیکنید به سراغ خط فرمان بروید برای انجام کارهایی به این سادگی!! در صورتی که بنا به گفته خودتون در لینوکس پیدا میکنید!!! تازه من میخواستم از نصب درایورها و کالیبره کردن صفحات لمسی و اینها در لینوکس حرف بزنم! شما خودتون مثالهایی بس ساده تر زدید!
اگر منظورتان از این روش چیزی توی مایه های مثلا ارتباط ریموت با برنامه های X server است، یا سیستم ریموت دسکتاپ در ویندوز، باید بگویم بهرحال شما باید سرویس و پروتکل مورد نظر را روی سرور در حال اجرا داشته باشید، هرچند طبیعتا بار پردازشی اش میتواند بسیار کمتر از اجرای یک محیط دسکتاپ کامل روی سرور باشد.
در هر شرایطی دسترسی ریموت به یک سرویس دهنده نیاز به یک سرویس دارد! مگر اینکه شما توانایی این رو داشته باشید که مستقیم و بدون نیاز به سرویس از ایران سرورهای خودتون در آمریکا رو مدیریت کنید!!!! (بدون SSH) اگر شدنیه به ما هم یاد بدید!
حتا در شرایطی که سیستم درست جلور روتونه باز هم نیاز به اجرا کردن برخی از سرویسها دارید که در مثالی که بالاتر زدم (اتوموبیلهای مدرن) همین سرویسهای کوچک هم روی یونیت اصلی در حال اجرا نیستند و تنها سرویس ریموت که بسیار کم حجمه در حال اجراست. هر تغییر یا دستکاری در یونیت مرکزی نیاز به اتصالش به یک Client داره که پورتش اغلب زیر فرمان ماشینه.
البته در زمینه سرویس دهنده های قوی تر نیازی به اجرا نکردن سرویسهایی مورد اشاره نیست چرا که بودن یا نبودنشون برای سیستم فرق زیادی نمیکنه.
(راستی آیا ویندوز این امکان را دارد که بدون اجرای محیط گرافیکی اش و در نتیجه بدون هدر دادن منابع و به خطر انداختن پایداری سیستم، در بعضی کاربردها مثل سرور، مورد استفاده تمام و کمالی قرار گیرد؟)
من برعکسش رو میپرسم! آیا اگر شما روی لینوکس یک دسکتاپ نصب کنید! باز هم راندمان قبلی و یا حتا راندمانی نزدیک به راندمان ویندوز سرور خواهید داشت ؟! (با سخت افزارهای مشابه)
دوما اینکه حتی به این شکل هم خیلی وقتا و درمورد خیلی عملیات هست که کندتر بودن رابط گرافیکی نسبت به رابط خط فرمان مشهود است (علاوه بر مصرف بیشتر ترافیک اتصال شبکه شما که میتواند محدودیت داشته باشد). بخصوص اگر از طریق اینترنت یا یک اتصال نسبتا کند به سیستم remote وصل شده باشید. بنده با team viewer هم کار کرده ام و به دسکتاپ ویندوز از طریق اینترنت و یک سیستم دیگر وصل شده ام، باید بگویم کیفیت و سرعتش بد نیست ولی بهرحال به پای سرعت و روانی و استحکام رابط خط فرمان (بطور مثال ssh) نمیرسد.
سرعت کمترش به خاطر کانکشن کم سرعت شماست! من در اینجا تفاوتی بین دسکتاپ خودم و ریموت حس نمیکنم! تازه وقتی از سرویس Remote Desktop خود ویندوز استفاده میکنم سیستم روانتر هم کار میکند تا Team Viewer .
SSH هم تمامش متن است! میخواهید سریع نباشد ؟! بعد شما گویا هنوز متوجه منظور دقیق من در باره Client ها نشدید!
اصلن نیازی نیست تصویری از طرف سرور داشته باشیم! کافیست فرمانها را از طریق پروتوکولهای مختلف بفرستیم! و خروجی را بگیریم!!! لازم به انتقال کل حجم گرافیکی اینترفیس نیست!!! AJAX تقریبن مشابه چیزی که من میگویم کار میکند! یک بار تمام آنچه لازم است را روی سیستم کاربر لود میکند بعد از آن تنها فرمان میدهد و اطلاعات میگیرد! بدون عکس و CSS و HTML و ... به این ترتیب سرعت کار چند ده برابر بیشتر از حتا یک صفحه متنی ساده میشود چرا که نیازی به Reload کردن ندارد! با این تفاوت که اینترفیسی جذاب ، زیبا و کار راحت کن هم جلوی کاربره.
دیشب هم داشتم وبلاگ یک برنامه نویس با تجربه و باسواد خارجی را میخواندم، نوشته بود من به استفاده از vim برای برنامه نویسی یا ویرایش فایلها روی آوردم (با وجود تجربه کردن محیطهای گرافیکی و IDE های مفصل)، که یکی از دلایلی که برای آن ذکر کرده بود این بود که مکررا بصورت remote کار میکند و vim در این موارد سریعتر و راحتتر از برنامه های گرافیکی است. البته یکسری امکانات و مزایای دیگری هم برای استفاده از vim ذکر کرده بود و از سنگینی و شلوغی بیش از حد IDE های مدرن گویا گله داشت.
IDE های مدرن برای تولید برنامه های مدرن درست شده اند! برنامه های مدرن هم اغلب یک ویژگی مشترک دارند! Graphical User Interface .
وقتی به دنبال این ویژگی مشترک نباشی! Nano هم کارت راه میندازد چه برسد به VIM !
البته بماند که امکان خطا یابی در سینتکس و اشکال یابی در برنامه را تقریبن رسانده ای به صفر یک کمی بیشتر!!!
پس اگر زمان برایت مهم باشد میروی سراغ IDE های درست و حسابی. متن بازش هم زیاده مثل Eclipse .
خیلی های دیگر هم در خیلی موارد عملا نه گفته اند. منجمله میکروسافت. منتها لزوما این «نه» به زبان نمی آید یا به صورت های دیگری بیان/ماست مالی/توجیه میشود. شما فکر میکنید میکروسافت یا هر شرکت و تولیدکننده دیگر نرم افزار، واقعا همه را به تخم خودش حساب میکند؟ در عمل که ما چنین چیزی نمیبینیم و تاریخ و نمونه ها و شواهد چیز دیگری نشان میدهند. بطور مثال تاجاییکه میدانم بعضی حفره های امنیتی ویندوز یا دیگر نرم افزارهای میکروسافت که تا مدتهای مدید پچی برای آنها ارائه نکرده و بعضا حتی توضیح و پاسخگویی کافی هم در این مورد نداشته و قضیه را مسکوت گذاشته، و بعضی موارد ظاهرا هرگز هیچوقت پچی منتشر نشده است. در زمینه های دیگر هم که باز میبینیم عملا میکروسافت مسیر خودش را میرود و به خواسته ها و عکس العمل کاربران برای تغییرات رادیکالی که مدام در سیستم عامل یا محیطها و زبانهای برنامه نویسی خودش میدهد چندان توجهی حداقل سریع و یا پیشاپیش نمیکند و کار خودش را میکند. بطور مثال درمورد تغییرات رادیکال در ویندوز (منجمله در بخش رابط کاربری) و یا زبان و محیط برنامه نویسی (دات نت). کلا هم بنده فکر نمیکنم وظیفه یا حداقل کار همیشه شدنی برای تولیدکننده ها باشه که هر درخواست مصرف کننده ها (حتی تعداد قابل توجهی از اونا و حتی اکثریت اونا رو) فورا پاسخ بدن و برآورده کنن! حالا اینکه یک نفر یا چند نفر یک ویژگی رو درخواست کردن دلیل و اجبار برای تولید کننده نیست که اون کار رو انجام بده. تولیدکننده محدودیت ها و اولویت هایی داره بالاخره و تشخیص و صلاحدید خودش هم معیار است و اینطور نیست که مدام افسارش دست مصرف کننده ها باشه و به هر طرف که خواستن بکشونن (خیلی وقتا مصرف کننده ها صلاحیت و بصیرت تصمیمگیری در مسائل رو ندارن و خود تولیدکننده بینش و تخصص و جایگاه بهتری برای گرفتن تصمیم های سخت داره). تازه از اونور این هم هست که بهرحال در بازمتن هیچ پولی گرفته نمیشه و تعهد پشتیبانی رسمی و انجام خواسته های کاربران وجود نداره، و از طرف دیگر بازمتن سورسش هست و اجازش هم هست و میگه اگر یه چیزی میخواید که برنامه نویس اصلی نمیخواسته یا به هر دلیلی نمیتونه اضافه کنه خب شما خودتون میتونید این کار رو بکنید (اگر هم خودتون نمیتونید، میتونید این کار رو به کسی یا گروهی بسپارید و فوقش اجیر کنید و دستمزدشون رو بپردازید)، درحالیکه درمورد نرم افزارهای انحصاری شما این امکان رو ندارید.
این خیلی های دیگر به این روشنی به کاربر توهین نمیکنند!
و توهین به این روشنی یعنی اینکه کاربران در دنیای دولوپرهای دنیای آزاد ارزشی برابر پشم دارند! که حتا لازم نمیبنند ماست مالی انجام دهند برای پاسخشان!!!!
منکه گوشی سامسونگ دارم و کیفیتش قابل قبوله.
بعدم حالا چه اشکالی داره بذار دستگاههای ارزان تر ولو با کیفیت کمتر هم باشن، بهرحال دسترسی عمومی به ابزارها و فناوریهای پیشرفته و مفید رو افزایش میدن.
مثل ماشین پراید میمونه. درسته ماشین خیلی پیشرفته و با کیفیتی نیست، ولی وجودش باعث شد خیلی ها که نمیتونستن خودروهای گران تر رو بخرن هم بتونن ماشین دار بشن و استفاده و حالش رو ببرن!
من هم داشتم و دارم و اصلن در مقابل محصولات اپلی کیفیت ندارد! هنگ کردنهای پشت سرش هم که زبانزد خاص و عام است!
درضمن در جایی که من زندگی میکنم محصولات اپل و سامسونگ به یک قمیت فروخته میشند به مشتری ها (1 یورو و حتا گاهی مجانی) !
تنها در شرایطی که مجبور باشی بری نقدی از فروشگاه بخری مجبوری چند صد یورو بدی که البته تفاوفت قمیت 30-40 یورو هستش!!!! البته یک تفاوت دیگه هم هست! با گذر زمان (یک سال حدودن) محصولات سامسونگ افت قیمت شدید در حد نصف و بیشتر پیدا میکنند ولی محصولات اپل نه! این یعنی اگر بخوای مدام گوشی به روز دستت بگیری در صورتی که از اپل استفاده کنی هزینه ای که باید اضافی پرداخت کنی شاید 100 تا 200 یورو در سال باشد! در صورتی که برای محصولات سامسونگ باید بیش از 400 یورو در سال کنار بذاری!
همچنین پشتیبانی اپل به هیچ عنوان با پشتیبانی بنداز در رو سامسونگ قابل مقایسه نیست!!!
اگر محصول اپلی شما خراب شود! میروید اپل، محصول خراب را میدهید! یک نویش میگیرید پروسه انتقال اطلاعات از محصول قبلی به جدید هم گردن اپل است!
اگر یکی از محصولات سامسونگی شما خراب شود! میروید برای گارانتی!!! گوشی، تبلت یا ... رو ازتون میگیرند! دو تا سه هفته صبر میکنی و بعد بهت زنگ میزنند بیا درست شده!!!! (توی این مدت هم از اسمارت فونت یا تبلتت محروم بودی) میاری خونه بعد از 3 روز میفهمی درست نشده باز دوباره میبری برای گارانتی! این پروسه باید سه بار طی شود تا سامسونگ محصول را پس بگیرد!!! که اغلب به قدری زمان این پروسه طولانی میشود که گارانتی محصول تمام شده و شخص مورد نظر دست به خایه به منزل بر میگردد با یک محصول خرابِ بدون گارانتی!!!!
در ایران که اوضاع از این هم بدتر است چرا که سام سرویس نماینده سامسونگ است :e421: و امیدوارم هیچ وقت مشکل جدی باهاشون پیدا نکنید چون در اون صورت تمام پولتون از بین میره.
تاحالا نشانه از این تهدیدها ناموجود نبودن! بعضی مواردش رو خودم دیدم که مستند هم بودن.
بطور مثال یک بار کلیدهای رمزنگاری عمومی NSA در ویندوز نشت کرده بودن که گندش دراومد.
همچنین موارد دیگری از جاسوسی ویندوز از کاربران وجود داشته که بعضا از طریق مهندسی معکوس یا روشهای خاصی کشف کردن. من خودم یک مورد از یک منبع امنیتی رو خوندم که نوشته بود ویندوز لیستی از تمام نرم افزارهایی رو که هر کاربر روی سیستمش نصب کرده رو به طرز مخفی برای میکروسافت ارسال میکرده (ظاهرا همراه با مکانیزم آپدیت ویندوز).
یا بقول استالمن اینکه گوشی موبایل شما بعنوان یک وسیلهء جاسوسی هم میتونه ایفای نقش کنه و کدهای مخفی فعال سازی داره که میتونن باهاش از راه دور صدای محیط رو استراق سمع کنن بخاطر همینه که نرم افزارهایی که امکانات این گوشی ها رو کنترل میکنن نرم افزارهای انحصاری هستن و تحت کنترل عموم نیستن و مردم قادر به تغییر و تعویض و اصلاح اونا نیستن.
خوب کلیدهای دنیای آزاد هم بارها نشت کردند! و هَک شدند ! یک بارش هم توسط جمهوری اسلامی بود!!! این که چیز عجیبی نیست!
آن داستان فهرست برداری مایکروسافت هم چرنده! به محض اثبات چنین موضوعی از فردایش مایکروسافت از صحنه روزگار حذف میشود به خصوص با این پارانویای شدیدی که اروپایی ها در این مسایل دارند!!!
فکر نمیکنم اینطور باشه. چون همین الان هم خیلی ها بعضی محدودیت ها و ویژگیهای این محصولات رو دوست ندارن، و بعیده که اپل این رو ندونه و اصلا خیلی واضحه و میشه حدس زد، ولی با این حال اپل این آپشن رو برای کاربرانی که این محدودیت ها و ویژگیها رو نمیذاره که بتونن این چیزها رو غیرفعال کنن.
همون بعضی ها میرند اندروید میخرند!
ولی حقیقت اینه که کسی که اپل دستش میگیره این مساله رو دوست داره و هر وقت این جمعیت از این داستان بدش بیاد! اپل فوری سیاستش رو عوض میکنه.
متوجه منظور شما از اون عکس نشدم.
میشه بیشتر توضیح بدید؟
تاجاییکه من میبینم فقط یک تصویر و آماری و نموداری هست که نشون میده هردوی ios و android در بازار کار سهم عمده ای دارن. البته سهم ios بیشتره ولی سهم اندروید هم بقدر کافی زیاد و نسبتا نزدیکه.
بنده از شما خواستم دقیقا مواردی از برتری فاحش ios بر اندروید، برتری فنی منظورم بود، رو ارائه کنید، و نمیدونم این عکس و آمارها چه ارتباطی به بحث مورد نظر ما دارن! هرچند از نظر موضوع این عکس هم بنده نمیدونم شما چطوری چه نتیجه ای میخواستید بگیرید! انگار که مثلا در رقابت یک چیزی چون از 50% سهم زد بالا دلیل میشه که رقیبش که اونم سهم قابل توجهی از بازار رو داره شکست خورده و به دردی نمیخوره و کیفیتش خیلی پایین تره و از این حرفا. ولی برای من واضحه که امروزه روز و نزد آدم عاقل و آگاه این حرف مسخره و بچه گانه است و تنوع و رقابت و تغییرات در دنیای امروز زیاده و دائم در جریان و فقط اونی رو که مقام اول رو داره (اونم با اختلاف غیرفاحش زیاد از بقیه) نباید موفق و مفید و حیاتی دونست.
مثلا لابد بیایم بگیم چون هنوز سهم IE در بین مرورگرها از همه بیشتر پس نشون میده که IE برتری فاحش (فنی و غیرفنی) بر بقیهء مرورگرها داره و مثلا فایرفاکس و کروم و اپرا و غیره شکست خوردن و بدرد نمیخورن و فایده ای ندارن و این قبیل حرفهای سطحی و مطلق گرایانه.
چیزی که من دیدم این بود که شما عملا عاجز بودید از ارائه دلیل و سند روشن و محکمی بر اینکه ios برتری فاحش و ذاتی ای چیزی بر اندروید داره! واقعا چه کاری هست که ios میتونه انجام بده ولی اندروید نمیتونه؟ چه کیفیت و فناوری آنچنانی ای چه امکانات محیرالعقولی در ios هست که اندروید در برابرش درمانده است؟
دو تا نموداره هر دو تا رو بخونید + IOS سرعت بیشتری داره و روان تر از اندروید کار میکنه! البته ویروس شناخته شده ی خاصی هم براش نیست و به عبارتی از امنیت بیشتری برخورداره بر خلاف اندروید.
دقیقا یعنی چی هیچ فرمتی به گرد پای mp3 نمیرسه؟
از نظر فنی که اینطور نیست. نکنه منظور شما فقط از نظر تعداد کاربرانه؟
من بارها در این بحث براتون گفتم مسایل فنی یک قدم عقب تر از کاربرد هستند!
یک وسیله هر چه قدر هم که پیشرفته باشد اگر کاربرد نداشته باشد به درد نخور است! (منطق)
پس وقتی میگویم به گرد پای Mp3 نمیرسد منظور مسایل کاربردیست نه فنی و تکنیکی.
خودت داری میگی دیگران اتهام زدن.
خب اینم شد دلیل؟
به خیلی دلایل افرادی مثل ایشون میتونن خیلی دشمن و بدخواه داشته باشن، و خیلی احمقها و نادان ها و افراد سطحی هستن که درمورد افرادی که اینطور در معرض برجسته شدن و متفاوت بودن باشن اینطور فکر کنن.
همهء اینا ارزش چندانی نداره و چیزی رو ثابت یا رد نمیکنه.
شما خودت دلیل و سندت چیه چطور ثابت میکنی؟ چرا اینقدر مطمئنی؟
از خودت عقل و قضاوت مستقل داشته باش! شما که دم از خرد و منطق میزنی و انواع مغلطه ها و اشتباهات رو در این زمینه میشناسی.
ایشون یه آدمی بزرگی بوده که اهل عمل بوده و کارهای بزرگی کرده به چیزهایی که دیگران اهمیت زیادی نمیدنن ولی ارزشمند و مهم هستن اهمیت داده و کمک کرده. چه کار اشتباهی کرده چی گفته مگه؟ چه ضرری زده؟ من هرچی میبینم فقط خوبی و فایده و انسانیت و حقیقت بوده، حالا بعضی حرفها و افکارش هم شاید تاحدی افراطی یا نادرست باشه نمیگم همش درسته و من دربست قبول دارم، ولی میشه تحمل کرد و قابل قبول دونست بعنوان یک انسان نسبی و خطاپذیر که هیچکس مطلقا کامل و بی خطا نیست، و مطمئنا نمیشه فقط بخاطر چندتا تفکر و حرف متفاوت و فرضا وجود افراط و اشتباه در حرف و افکار کسی بهش اتهام زد و گفت مطمئنا یک کمونیسته!
از نظر من کاری که استالمن کرده خودش باعث تقویت و بقا و سلامت بیشتر جامعهء سرمایه داری هم شده و عدالت و رفاه رو بیشتر کرده. ایشون هم فقط یا عمدتا درمورد آزادی نرم افزار اعتقاد و صحبت و فعالیت داشتن که دلایلش رو هم گفتن و بنظر بنده که قابل قبوله و هیچ ربطی هم به دشمنی با سرمایه داری یا کمونیست بودن نداره.
این اتهامات بر اساس سخنرانی و عقاید ایشون زده میشه! به عبارت ساده تر تا نباشد چیزکی و این حرفها!!!
احمدی نژاد هم میگفت ایران آزاد ترین کشور دنیاست و حکومتش دیکتاتوری نیست!!!!!! (متوجه شدید ؟!)
اگر شانس نقض تصادفی Patent اینقدر کمه، پس چرا اینقدر سر و صدا و پرونده و ابهام و دادگاههای پرهزینه و فرایندهای پیچیده و طولانی قضاوت درموردش وجود داره؟
به خاطر اینکه 99% شون تصادفی نبوده و طرف فقط ادعا میکنه که این شباهت تصادفی ایجاد شده که از نظر دادگاه هم چنین ادعایی مردوده!
اون تعریفی که شما از پتنت و شرایط نقش پتنت ارائه کردید و اینطور که شما میگید که اگر کسی روشی رو واقعا خودش طراحی کنه و خودش تمام کد رو بنویسه احتمال اینکه با مال یکی دیگه یکسان دربیاد و پتنت کس دیگری رو ناآگاهانه/ناخواسته نقض بکنه خیلی کمه، با این قبیل نوشته ها که بنده به کرات در منابع مختلف دیدم و متعدد فرایندهای دادگاهی پیچیده و طولانی و پرهزینه ای که تاجاییکه میدونم در این موارد وجود داشتن، جور درنمیاد!
ادعای دیکتاتور بودن جمهوری اسلامی هم از طرف غرب و دنیای آزاد با توجه به اسنادی که خودش منتشر میکنه جور در نمیاد!!!
بالاتر توضیح دادم، عفو بفرمایید از تکرار مکررات.
متن خود قانون؟
دوست عزیز من حقوقدان نیستم و دنبال رفرنسها و مستندات رسمی در این زمینه نرفته ام، ولی دیگر اینقدر هر بچه ای میفهمد که آن صفحه و متن مختصر توضیحات کلی و بخشی از سایت و مطالب آن برای مخاطبان عمومی است و نه عین متن و رفرنس رسمی و کامل و دقیق قانون!
یک دور دیگه تمام صفحه، ریفرنسهاش و شماره هایی که داده رو با دقت مطالعه بفرمایید!
من با رابطهای گرافیکی مخالفتی ندارم اما بقدر کافی تا اینجا توضیح دادم و دلیل آوردم که رابط خط فرمان هم جایگاه و کاربردها و مزایای خودش را دارد و در خیلی موارد مناسب تر است یا حداقل حرفه ایها با آن راحتتر و سریعتر از رابط گرافیکی میتوانند یکسری کارهای خاص و ترکیبی و پیچیده را انجام دهند. یک تصور و ادعای غلط که بعضی ها دارند این است که فکر میکنند رابط GUI آمده است و میتواند در تمام کاربردها جایگزین رابط خط فرمان شود. ولی من به شما میگویم که سیستم عامل و برنامهء بی نقص آن است که هم در قدرت و انعطاف و برنامه ها و رابط خط فرمان کامل باشد و هم رابط گرافیکی، و برای استفادهء بهینه از سیستم اغلب باید این دو روش و رابط را همزمان با هم داشت و ترکیب کرد.
حال شما میگویید در زمینهء رابط گرافیکی نرم افزارهای آزاد عقب تر هستند و اهمال میکنند، بنده مخالفتی ندارم، ولی بنظر بنده هم ویندوز و خیلی از نرم افزارهای تجاری غیربازمتن در زمینهء محیط و رابط خط فرمان ضعیف تر و ناقص هستند و از این جنبه زده اند!
هدف تولید کنندگان اصلی تکنولوژی، فاصله گرفتن از قرون وسطای تکنولوژیکیست!
باقی ماندن در دوران پارینه سنگی نه هنر است و نه مایه افتخار!
تمام این شرکتها در تلاشند تا محیط خشک و وقت گیر و پیچیده ی خط فرمان رو با اینترفیسها ساده سازی کنند و آزادی عمل و سرعت عمل رو درشون بهینه و سریع تر کنند.
در مورد هر سه مثال شما من نشان دادم که نیازی به استفاده از شل اسکریپنگ نبوده! و راه حل های 100% اینترفیس دار با سرعت عمل بسیار بیشتر و کمتر وقت گیری هم وجود دارند.
نوشتن یک اسکریپت ساده هر چند کوچک از دو یا سه بار کلیک کردن بیشتر طول میکشد!!! احتمالن چند صد برابر بیشتر.
آیا تمام یا عمدهء علوم کامپیوتری در دسترس عموم نیست؟
خیر نیست! به طور مثال به جز چند شرکت انگشت شمار کسی توانایی تولید پردازنده های کامپیوتری را ندارد! که اگر داشتند دنیا کنفیکون میشود.
فرض کنید علوم ساخت سخت افزار عمومی و در دسترس همگان بود!!!! آن وقت حکومتهایی نظیر کره شمالی، ایران، چین و ... دنیا را به گند میکشیدند.
بنظر شما باید دسترسی به علوم و فناوریها و ابزارها را محدودتر کنند؟
دسترسی به خود فناوری؟! نه! آشنایی با چگونگی تولید محصول نهایی و تمام بعدهای فناوری های نوین ؟! بله .
مثلا همین تلفن موبایل خودش کلی قابلیت دارد از استفاده ارتباطی برای هماهنگی جنایتکاران تا ساخت بمب کنترل از راه دور و خیلی استفاده های ممکن تبهکارانه دیگر.
منکه فکر نمیکنم از صدتا بمب اتمی خطرناک تر باشد. اغراق عجیبی است!
اینها تکنولوژیهای قابل کنترل و مهار کردن هستند! با یک Signal Jammer در شرایطی که امکان عملیات تروریستی میرود میشود بمبهای این چنینی را تا هنگاه کشف و خنثا سازی از کار انداخت!
ولی همان Signal Jammer توانایی از کار انداختن تکنولوژیهای مدرن و بسیار نوین را ندارد!! مثلن شما با صد تا Signal Jammer یا EMP نمیتوانید تجهیزات الکترونیکی یک F35 را از کار بیندازید. طبیعتن در دسترسی بودن چنین تکنولوژی توسط امثال داعش بسیار خطرناک است.
همهء علوم هم که بهرحال آنقدرها در دسترس همگان نیست و اصولا نمیشود و دست ما نیست بنظرم. مثلا فناوریهای نظامی پیشرفته را که برای عموم منتشر نمیکنند. جزییات طبقه بندی شده که محرمانه هستند. تمامی جزییات و ابزارهای ساخت بمب اتمی که در دسترس عموم نیست. ما هم که با اینها کاری نداشتیم! ما درمورد نرم افزار و علوم و فناوریهایی صحبت میکنیم که آنقدرها خطرناک و محرمانه نیستند و میتوانند آزاد باشند و آزادی آنها مزایا و کاربردهای مثبت بسیاری دارد.
در دنیای همین نرم افزار هم همین طور است! فکرش را بکنید دسترسی جمهوری اسلامی به تکنولوژی های نرم افزاری برای تولید بد افزاری شبیه به استاکس نت را!
دلایل و اسناد روشن و محکم خودت را بیاور. میتونی ثابت هم بکنی؟
چی رو ثابت کنم ؟! این که دارم در امنیت کامل در زیر سایه همینها به دور از دست وحوش تروریستهای اسلامگرا و جمهوری اسلامی و ... زندگی میکنم را ؟!
چه دلیلی داری که نظر خودت رو درست بدونی و مال دیگران رو غلط؟
این دیگه از اون حرفها بود!!! چه دلیلی داره که من حرف یک مشت کمونیست و غرب ستیز و اسلامگرا و کاپیتالیسم ستیز رو درست بدونم؟! کسانی هیچ نقطه درخشانی در کارنامه شان نیست!
باز دست کم همین آمریکا و اسرائیل باعث و بانی این هستند که من و شما با هم از هزاران کیلومتر آن طرف تر به بحث و تبادل نظر بپردازیم!!!
Hezbollah_YaHasan
11-01-2014, 03:05 PM
بسمه تعالی
درباب کمونیست همان روشنگری علما ما را بس که به معنای خدانیست می باشد لذا باطل است ولی سرمایه داری اگر در جهت خدمت به اسلام و خدمت به علمای اسلام که همان حصون اسلام هستند باشد بد نیست.
دیدم درباره ویندوز و لینوکس صحبت می کنید لازم دیدم خاطر نشان کنم آقای مهندس بیل گیتس برادری مکتبی و اهل دین هستند چنانکه در خبرها آمده بود دخترانش را از دیدن برنامه های غیر اخلاقی لیدی گاگا منع کرده. گفته شده ایشان همانند استاد فاضل جناب آقای استیو جابز در اواخر عمر به تشیع خواهند گروید و ما یک چنین دینی داریم که بزرگان و اساتید علوم و فنون با تحقیق و تفحص به آن رهنمون شده به آغوش اسلام ناب محمدی می گروند که مشت محکمی است به دهان کمونیسم و کمونیستها.
sonixax
11-01-2014, 03:24 PM
بسمه تعالی
درباب کمونیست همان روشنگری علما ما را بس که به معنای خدانیست می باشد لذا باطل است ولی سرمایه داری اگر در جهت خدمت به اسلام و خدمت به علمای اسلام که همان حصون اسلام هستند باشد بد نیست.
دیدم درباره ویندوز و لینوکس صحبت می کنید لازم دیدم خاطر نشان کنم آقای مهندس بیل گیتس برادری مکتبی و اهل دین هستند چنانکه در خبرها آمده بود دخترانش را از دیدن برنامه های غیر اخلاقی لیدی گاگا منع کرده. گفته شده ایشان همانند استاد فاضل جناب آقای استیو جابز در اواخر عمر به تشیع خواهند گروید و ما یک چنین دینی داریم که بزرگان و اساتید علوم و فنون با تحقیق و تفحص به آن رهنمون شده به آغوش اسلام ناب محمدی می گروند که مشت محکمی است به دهان کمونیسم و کمونیستها.
بسمه بقالی
خوب میشی :))
Theodor Herzl
11-01-2014, 04:34 PM
این فلانی و میلاد چقدر طول میکشه این همه تایپ میکنید؟ هیچ کس این پستهای طولانی رو نمیخونه! یکم خلاصه کنید بابا!
sonixax
11-01-2014, 06:13 PM
این فلانی و میلاد چقدر طول میکشه این همه تایپ میکنید؟ هیچ کس این پستهای طولانی رو نمیخونه! یکم خلاصه کنید بابا!
برای من هر بار نیم ساعت تا 45 دقیقه :دی
برای اوشون رو نمیدونم!
بعد کسرا جان یکی از مال اون یکی از مال من رو بخونی تقریبن همه داستان دستت میاد!
همه حرفها تکراریه یه جورایی. و البته باید بعد از تمام شدن بحث منتقل بشه به یه تاپیک دیگه! مرحوم آقا شیره (مارکس) روحش هم از این تکنولوژیها و قوانینی که ما داریم در باره اش مینویسیم خبر نداشته و حتا توان فکر کردن بهش رو هم نداشته.
kourosh_iran
11-01-2014, 11:16 PM
به همین دلیله که نه من ، نه شما ، نه هیچ شخص دیگه ای به نرم افزارهای نظامی یا محرمانه آمریکا دسترسی نداره!!!
همون قضیه ایران هم به خوبی نشون میده که در رده های خیلی خیلی خیلی بالا نه نرم افزارهای آزاد! بلکه انحصاری ها مورد استفاده قرار میگیرند.
خب که چی حالا به بحث ما درمورد نرم افزارهای آزاد و مقایسه ios و اندروید و این حرفا چه ربطی داره؟
برای کاربرهای خیلی خیلی بالا استفاده نکنن خب نکنن، واسه من و شما چرا باید اهمیت خاصی داشته باشه!
بعدم چیزی که در دسترس نیست شما از کجا مطمئنی اینقدر که اصلا استفاده نکردن؟ شاید هم کردن، شاید یجوری بالاخره کمکی ایده ای چیزی گرفتن، شاید همون نرم افزارهای آزاد رو روش کار کردن تغییر دادن سفارشی کردن گسترش دادن.
بالاخره خیلی کاربردهای عمومی هست و اونقدر امکان محدود کردن دسترسی و اینها ممکن نیست، بحث ما درمورد تامین امنیت شخصی و ملی بیشتر با نرم افزار آزاد هم روی همون بود. امنیت هم فقط جنبهء مستقیم و واضح و بحث هک و نفوذ و خرابکاری نیست، بلکه بحث استقلال و ضعف کمتر در مقابل مسائلی مثل تحریم و تحمیل سیاست های خارجی هم هست. مثلا اگر ما از لینوکس استفاده کنیم فردا اگر نیاز شد خودمون میتونیم اون رو گسترش بدیم، حتی اگر تولیدکنندگان و توسعه دهندگان اولیه/رسمی اون نخوان، میتونیم طبق نیاز خودمون تغییرش بدیم، اگر پشتیبانی خودشون رو از ما قطع کنن ما میتونیم خودمون حفره ها رو برطرف کنیم، خلاصه هرکاری بخوایم بکنیم توش استقلال و امکان عملی بیشتری داریم و به یک شرکت تجاری انحصاری و کشور دیگری وابستگی ذاتی خیلی کمتری خواهیم داشت. و خوبیش اینکه همهء اینها هم کاملا قانونیه در تمام جهان و فردا در جامعه و تجارت جهانی هم میتونی از دستاورد خودت آزادانه استفاده کنی و بابت کپی رایت و نقض قوانین بین المللی کسی نمیتونه ازت شکایت کنه و ایرادی بگیره.
امنیت که فقط یک امنیت نظامی و در سطوح خیلی حساس و بالا و فقط بحث هک و خرابکاری مستقیم نیست.
این مساله رو WHM به خوبی ثابت کرده و دهان کجی اساسی کرده به دولوپرهای Bind که مدام چنین چیزی رو مطرح میکردند!!!! چون رفته برای خود Bind یک اینتفریس هر چند ساده طراحی کرده و کار باهاش رو چند ده برابر راحت تر و سریع تر کرده.
والا من نمیدونم شما چی میگی و تا چه حد درسته، چون با این نرم افزارها که میگی کار نکردم. اما قابلیت برنامه های دیگر و کارایی خط فرمان لینوکس رو بقدر کافی دیدم.
من اون موقع که روی لینوکس کار میکردم یکسری کارهایی واسه راحتی کار خودم انجام دادم. یکیش این بود مثلا که یه برنامه تایمر نوشتم چون چند دفه تخم مرغ گذاشتم آب پز بشه پای کامپیوتر بودم یادم رفت و تخم مرغها پوکید :e105:
این برنامه تایمر که درست کرده بودم فکر نمیکنم هیچ برنامهء گرافیکی به جون سختی اون بود چون حتی موقعی که لاگ آف هم میکردی و حتی از محیط گرافیکی هم خارج میشدی و خلاصه مگر اینکه سیستم کرش میکرد یا ریستارت میکردی همچنان در بکگراند در حال اجرا بود و وظیفهء خودش رو به خوبی انجام میداد. هم هشدار صوتی میداد و هم هشدار گرافیکی و هم هشدار به ترمینال متنی میفرستاد. خلاصه تقریبا غیرممکن بود که متوجهش نشی.
یکی دیگه اینکه یه مدت داشتم رفرنس و کانفیگهای آپاچی رو مطالعه میکردم و زیاد انگولک میکردم و تست میکردم موقی که کانفیگ اشتباه کرده بودم و اشتباه سینتاکسی چیزی داشت استارت آپاچی fail میشد. من یه دکمه گرافیکی روی تسک بار KDE گذاشته بودم که فقط با یک کلیک روش آپاچی رو استارت/ریستارت میکردم و توی command اون دکمه یک برنامهء کوچک خط فرمان نوشته بودم که با استارت موفق یا ناموفق آپاچی صداهای مختلفی پخش میکرد و اینطوری راحت و سریع و تمیز میتونستم بفهمم که استارت موفقیت آمیز بوده یا نه. حالا شما همچین کاری رو چطور میتونی در محیط ویندوز چه GUI و چه خط فرمان انجام بدی به این راحتی، من نمیدونم، شما به من بگو!
اینترفیس خط فرمان و اینکه برنامه های خط فرمان غنی داشته باشیم خوبیش اینه که شما میتونی باهاش برنامه نویسی های کوچک و موردی رو راحت و سریع انجام بدی و برنامه ها رو با هم ترکیب کنی.
همچنین اینترفیسهایی که برای ffmpeg طراحی شدند (در صورتی که دولوپرهای اصلی مدام از زیر طراحیش طفره میرند) و بسیاری از چیزهای دیگه.
خب خوبی این برنامه های خط فرمان بر اساس فلسفه و استانداردهای یونیکس/لینوکس همینه و این خودش انعطاف و قدرت اونا رو میرسونه که لزومی نداره حتما دولوپرهای اصلی و خود برنامه GUI رو طراحی و پیاده سازی کرده باشه و کسان دیگری میتونن بعدا GUI رو بصورت یک برنامه مجزا درست کنن و با برنامهء خط فرمان ترکیبش کنن. GUI میشه یک front end و برنامه خط فرمان میشه یک back end و همه چیز به شکل اصولی طبقه بندی شده و ماجول واره.
ولی شما خیلی برنامه هایی رو درنظر بگیر که GUI جزء درونی و اساسی برنامس و از طرف دیگه رابط خط فرمان ندارن یا بقدر کافی کامل و منعطف و درست و حسابی نیست، و میخوای اون برنامه GUI رو بوسیلهء خط فرمان یا یه برنامهء دیگه کنترل کنی یا چندتا برنامه GUI و/یا خط فرمان رو با هم ترکیب کنی برای یک عملیات خودکار و ترکیبی و پیچیده، اونوقت مشکل اساسی داری!
برنامه های ویندوز اکثرا اینطوری هستن و به صورتی طراحی میشن که نمیشه یا خیلی دشوار و ترفندآمیزه که بخوای اونا رو از طریق خط فرمان، یه برنامهء دیگه، کنترل کنی یا چندتا برنامه رو با هم ارتباط بدی و عملیاتی رو بوسیلهء ترکیب اونا انجام بدی. ولی در لینوکس این مسئله خیلی کمتر وجود داره و حتی خیلی برنامه هایی که اساسا GUI هستن و از ابتدا هم گرافیکی بودن هستن که رابط خط فرمان استانداردی دارن. ولی توی برنامه های گرافیکی ویندوز اکثرا این امکان نیست یا خیلی ناقصه و جز اینکه توی خود برنامه امکاناتی رو برای خودکار سازی و ترکیب و تعامل با برنامه های دیگر پیشبینی کرده باشن، راه مستقیم و استاندارد و راحت و همیشه شدنی ای برای اینطور کارها وجود نداره.
فرض کن مثلا شما میخوای یه فایل رو با برنامه گرافیکی x باز کنی روش یکسری عملیاتی انجام بدی بعد نتیجه رو کنترل کنی و بدی برنامهء گرافیکی y و اونم روش یه کاری بکنه و خلاصه اینطور خودکارسازی و ترکیب برنامه های مختلف برای انجام عملیات. اینا روش شما چطور میتونی درمورد برنامه های GUI به انجام بدی؟ نهایت میخوای از یک API های برنامه نویسی و نوشتن برنامهء مخصوص استفاده کنی، در تمام موارد بشه یا نشه هم نمیدونم و بنظرم مشکلاتی باز داره و کمبودها و کارهای اضافه ای نسبت به ساختار استاندارد برنامه های لینوکس، که بقدر رابط و ابزار استاندارد خط فرمان و شل راحت و سریع نیست در بیشتر موارد! غیر از اینه؟
به نظر من یکی از پدیده هایی که طی سالهای آینده ما شاهد حذفش خواهیم بود همین خط فرمانه!!!
شعار بیخودی نده و یاد وعده بهشت و جهنم ادیان میفتم! آینده معلوم نیست و الان بخصوص اینقدر غیرقابل پیشبینی هست که نمیشه چیزی رو با اطمینان گفت. خیلی پارامترها و پیچیدگی ها هست و تغییرات و چیزهای غیرمنتظره هر آن میتونن پیش بیان. اصلا هم بنده روندی نمیبینم که خط فرمان به این زودیها حذف بشه.
اگر چنین چیزی بود الان باید شواهدی ازش دیده میشد و لینوکس با اون همه کاربرد خط فرمان و برنامه های اینترفیس متنی که داره اینقدر مورد استفاده نبودن و اینقدر سهم بعضا حتی عمده ای از حیطه های مختلفی رو نداشتن و بجاش باید برنامه های گرافیکی و ویندوز و میکروسافت ترجیح داده میشدن. ولی شما میبینید که باوجود نداشتن GUI این ابزارها چقدر محبوب هستن و چقدر استفاده میشن و برنامه های دیگر چرا اصولا تاحالا نتونستن با اونا رقابت کنن و اگر رابط گرافیکی اونقدر مهم موثره در تمام کاربردها پس چرا در عمل ما نمیبینیم که همه جا معیار اصلی باشه؟
همان طور که شاهد حذف شدن تدریجی کد نویسی خواهیم بود (امروزه نرم افزارهایی وجود دارند که به شما اجازه میدهند بدون حتا یک خط کد نویسی برنامه های پیچیده تولید کنید به خصوص در زمینه دیتابیس ها - هرچند که یک زبان اسکریپت نویسی ساده هم برای انجام برخی کارهای خاص دارند) و این سرآغاز حذف تدریجی کدنویسی هستش!
فعلا که اینطور نشده هنوز. حالا شما منتظر باش تا بشه بعد ادعا کن و شعار بده.
همین الانش هم با اینکه محیطهای ویژوال و فناوریها و ابزارهای قابل توجهی در این زمینه وجود دارن ولی آدم بارها میبینه و لمس و تجربه میکنه که اصل برنامه نویسی بهرحال کدنویسی و سواد و احاطه و دخالت انسان در کدهای زیرین رو میطلبه و برترین برنامه نویسان دنیا و شاخ ترین برنامه ها اونایی هستن که برنامه نویسانش در استفاده از این ابزارها و محیطهای ویژوال افراط نمیکنن و خیلی وقتا حتی همون اینترفیس گرافیکی رو هم کم و بیش با دست مینویسن یا حداقل برای سفارشی سازی و کارهای خاص و پیشرفته نیاز هستن که خودشون مطالعه و درک و دستکاری کنن.
برنامه نویسی و برنامه که فقط اینترفیس و دوتا برنامه کلیشه ای و دیتابیسی نیست. این برنامه های پیچیده که میگید مثلا نمونه چی هست؟ فتوشاپ؟ اتوکد؟ گیم؟ کتابخانه ها؟ کدک ها؟ فرمتها؟ ...
کدنویسی هنوزم اساسیه و قویترین برنامه نویسان که ازشون هرکاری بربیاد کدنویسان متبحر هستن که باید سواد علمی داشته باشن و زیر کار رو کاملا بدونن و درک کنن. اگر هم کدنویسی بخواد حذف بشه یا حتی نقشش خیلی کم اهمیت تر و کمتر بشه، فکر میکنم زمان زیادی میطلبه، و بازم فکر نمیکنم در تمام کاربردها اینطور بشه.
نمونه خیلی خوب برای این مثال وجود اینترفیس دیزاینرهاست که باعث شده امروزه هیچ برنامه نویس عاقلی برای طراحی اینترفیس برنامه اش از کد نویسی استفاده نکنه!!! و این کار رو سپرده به ماشین.
خب اینکه معلومه و گفتم. اینترفیس گرافیکی برای این کار مناسبه و الگوریتم و کد پیچیده و خلاق خاصی نداره که ماشین نتونه انجام بده. البته همونم خیلی وقتا بخاطر بهینه سازی یا کارهای سفارشی و خاص یا بعضا مشکلاتی که ممکنه پیش باید بالاخره باید یکی باشه بلد باشه و نیاز شد دست ببره توش و تکمیل و اصلاحش کنه.
شما توی همون محیط ویژوال مثلا میخوای یه دکمه فراتر از یک دکمه و کارکرد کلیشه ای اون باشه و مثلا چشمک بزنه تحت یه شراطی، واست برقصه، خلاصه یه کار غیرعادی بکنه، یه چیزی که منطق و الگوریتم و پیچیدگی و هوشمندیش فراتر از اینترفیس عادی و روابط ظاهری و مستقیم میان اجزاء خود رابط گرافیکی هست، کدوم محیط ویژولی میتونه همهء اینا رو بطور خودکار و سرراست و بدون هیچ دخالت و کدنویسی برنامه نویسی انجام بده؟
بعد بهرحال خودت داری میگی اینترفیس! پشت پرده چیه؟ اون هسته و کار و منطق اصلی برنامه و کدی که کار واقعی رو انجام میده چیه؟ درسته در برنامه های دیتابیسی و برنامه هایی که بار علمی و پیچیدگی و منطق خاص زیادی ندارن این زیاد مشکل نیست و میتونه تاحدی هم توسط همون ابزارهای ویژوال و کامپوننت ها و غیره انجام بشه، اما توی خیلی برنامه ها هم اینطور نیست و برنامه های شاخ و دارای سطح تخصصی و علمی و پیچیدگی بالا فکر نمیکنم چیز زیادی داشتن باشن که بشه به روشهای دیگری غیر از طراحی و کدنویسی کامل مستقیم توسط برنامه نویس سپرد. یه بازی پیشرفته سه بعدی امروزی چقدر کد نویسی دستی داره چقدر برنامه نویسان اون باید سواد و درک سطح پایین از همه چیز داشته باشن؟ اگر حجمش نسبت به کل برنامه زیاد نباشه ولی اهمیتش بهرحال زیاد و حیاتی هست یا نه؟
به خصوص که قرار نیست این کار به صورت Schedule انجام بشه! باز در اون صورت یک مقداری اسکریپت نویسی توجیه پذیر بود!
خوبه خودت به یکی دیگر از دلایل نیاز اسکریپت نویسی و رابط خط فرمان اشاره کردی.
در مورد تبدیل فایلهای PNG به JPG و کم کردن حجم و ... هم باز رفتید لقمه رو پیچوندید دور سرتون در صورتی که خیلی راحت میتونید از FastStone Photo Resizer استفاده کنید، که البته فقط یکی از کارهاش ریسایز کردنه!!!
بله من میدونستم اگر زیادتر سرچ کنم و دنبال برنامه گرافیکی بگردم هست، ولی میخواستم یه برنامه کم حجم و سریع و سبک و مطمئن باشه که مخلفات زیادی نداشته باشه.
یه چیزی که میدونستم این قابلیت رو داره و احتمالا سبک و کم حجم و سریعه و از طرف دیگر از امنیتش و آلوده نبودن به تروجان و ویروس یا مشکلات دیگه مطمئن بودم برنامه های بازمتنی مثل image magic بود.
میخواستم یه برنامه واسه اون کار پیدا کنم باید سرچ میکردم شاید چند نمونه هم دانلود میکردم و حجمشون زیاد بود بیشتر طول میکشید تازه معمولا یکسری سایتها سرراست نیستن و آدم رو میپیچونن یا سر کار میذارن برای دانلود یه برنامه گاهی هم رجیستر یا ایمیل میخوان یا تازه میگن پول بده بعد تازه دانلود میکنی میبینی برنامش مشکوکه یا تازه میخواد برنامه اصلی رو دانلود و نصب کنه که بازم مشکوک و آزاردهندس، بعد از همهء اینا کلی نصب میکنی و طول میکشه روی سیستمهایی که قوی نیستن و کلی هم اینور و اونور آیکون و شورتکات میذاره و بهم میریزه و گاهی کارهای سرخود میکنه مثلا home page مرورگر رو تغییر میده یا توش تولبار و چرت و پرت های دیگه و مشکوک نصب میکنه توی رجیستری کلی انگولک میکنه و کانفیگ ها رو تغییر میده، بعد از همهء اینا بعضی وقتا میبینی یه مشکل فنی داره یه کتابخانه ای کم داره یا میگه فلان چیز رو هم باید نصب کنی یا کرش میکنه یا میگه نسخه و ورژن سیستم عامل فلانه، خلاصه داستان و بند و بساطی داشتم من خیلی وقتا چند تا برنامه رو با کلی صرف وقت و زمان و دردسر پیدا و دانلود و نصب کردم و آخرش هم همش رو آنیستال کردم که بعضیا هنوزم آثار و آزارشون توی سیستم بنوعی باقی مونده.
بعد از این تجربیات کاری که من کردم این بود که از سریعترین و راحتترین و مطمئن ترین راهی که میشناختم اقدام کردم. اینکه آدم این آپشن رو داشته باشه و استفاده کنه خیلی خوبه یا حتی لازمه. خیلی وقتا شما وقت و حوصله و تمایل به ریسک این همه چیز رو نداری و نمیخوای مسئله رو واسه یه نیاز موردی و کار ساده اینقدر گسترش بدی و پیچیده کنی. دو خط هم حالا برنامه نوشتی درسته زمان میبره و فسفر میسوزونه، ولی همین برات حداقل یادگیری و افزایش تسلط و مهارت داره و بعدا هم این دانش و مهارت افزوده باز به دردت میخوره و هم میتونی اون برنامه و کدها رو دوباره در کارهای دیگری استفاده کنی و تغییر و گسترش بدی که این بار زمان و زحمت کمتری میبره.
ه طور مثال چندی پیش یکی از مشتریان من سفارش یک کار دیتابیس رو داد! عجله هم داشت، خوب اگر میخواستم بشینم از اول بنویسم هم به موقع کار تموم نمیشد (با توجه به بزرگیش) هم کلی انرژی و وقت از خودم گرفته میشد! نتیجه شد استفاده از FileMaker ! پروژه 3 روزه تمام شد (بدون حتا یک خط کد نویسی) - 3 روز کار - 700 یورو خرج، 4000 یورو درآمد!!!! قشنگ ترین بخش کار طراحی تمام ریپورتها در کمتر از یک روز بود! و تمام هنر مهندسی نوین به همینه!
بحث بیشتر در مورد این قضیه ماشینی شدن رو میتونیم در تاپیک مهربد در این زمینه ادامه بدیم.
این کار ماشینی شدن در خیلی حیطه ها نیست یا قدر مهم و عمده ای نیست و همونطور که میگی و میبینی اکثرا فقط در یکسری حیطه ها و کاربردهای خاص کلیشه ای که از نظر بار علمی و پیچیدگی و خلاقیت چیز زیادی از نظر کیفی ندارن هست و میشه اینطور چیزها رو کم و بیش خودکار کرد، ولی توی خیلی حیطه ها هم اینطور نیست و گمان هم نمیبرم که به این زودی شرایط عوض بشه. ضمنا باوجودی که رایانه ها با سرعت قدرتمندتر شدن اما سطح برنامه نویسی هم اونقدر بالا رفته و لایه ها و کارها و مصرف منابع اضافه در برنامه ها زیاد شدن و ویژوال و تولید برنامه خودکار هم بهش اضافه شده و اینقدر مصرف منابع و سنگینی این برنامه ها زیاد شده که خیلی وقتا مشهود و حتی مشکل سازه. همه و همه جا که رایانه های آنچنانی هم ندارن!
من خودم اکثر برنامه های دات نت که دیدم حد قابل توجهی کند و سنگین بودن که بعضی موارد واقعا در حد آزاردهنده و مشکل ساز بوده. یکی از دلایل کدنویسی در زبانهای سطح پایین تر و کدنویسی دستی همینه که از نظر پرفورمنس میشه بهتر کار کرد.
فرض کنید برادر شما برای گرفتن یک شماره با گوشی اندرویدی اش مجبور بود یک خط فرمان تایپ کند نتیجه چه میشد ؟! احتمالن بیخیال موبایل میشد !!! یا مادر شما یا من میخواست برای روشن کردن مایکروویو خونه از دستورات خط فرمان استفاده کند! قطعن هرگز در چنین وسیله به درد نخوری را نمیخرید!!! یا اصلن بالاتر از آن و در دنیای کاملن تخصص و حرفه ای! فرض کنید مهندس پرواز یا خلبان برای حالی کردن یک فرمان به خلبان اتومات در نتیجه یک ایرادِ خاص مجبور به استفاده از خط فرمان شوند!!!! تا بخواهند چیزی را درست کنند خودشان و هواپیما و سرنشینان و همه با هم رفته اند به دیار باقی!!
چه ربطی داره حالا مگه من گفتم همه چیز میشه/باید با رابط خط فرمان باشه؟
اونایی که میشده و مشکلی نداشته میبینید که شده و خوب هم جواب داده و هنوزم تنها به این دلیل برنامه های دیگر نتونستن کاربردهای اونا رو از دستشون دربیارن.
یعنی یک یونیت برای پردازش کارها! و یک یونیت دیگه که وظیفه اش لود کردن اینترفیس و ایجاد و فرستادن فرمانها به یونیت کنترل مرکزیه.
خب اون یونیت برای پردازش کارها میتونه همون لینوکس باشه و ساختار و استانداردها و قدرت و انعطاف و غنای زیادی هم که در خط فرمان داره برای این منظور مناسبه و میتونه مستقیما مورد استفاده قرار بگیره. نیازی نیست حتما یک محیط و برنامه های اختصاصی و جدیدی برای همهء این موارد طراحی کنیم. قدرت و برتری ساختار لینوکس و برنامه های خط فرمان در همینه که در اینطور موارد لینوکس خیلی عملی تر و بهتر از مثلا ویندوزه. این انعطاف و کارایی عمومی این ساختار رو نشون میده. البته برای یکسری کاربردها هم بعلت مسائل خاص مثل نیاز به پرفورمنس حداکثری یا تعامل ها و ارتباطهای داده ای پیچیده و غیره احتمالا باید سیستم و برنامه های اختصاصی نوشت. ولی اگر کاربرد خیلی خاص و حساس و دارای نیازهای فراتر نباشه شما میتونید خیلی از کارها و نیازها رو با همون برنامه های موجود در لینوکس انجام بدید. مثلا میخوایی یه دیتایی رو پردازش کنی چند مرحله، فیلترکنی، parse کنی، ...، میتونی از یوتیلیتی های استاندارد لینوکس که در این زمینه غنا و قدرت و انعطاف بسیار زیادی دارن استفاده کنی. چرا باید بیای برای هرکار عمومی و روتین یک برنامهء جدید و اختصاصی بنویسی حتما که مثلا روی فلان پورت گوش کنه و از سوکت مستقیما استفاده کنه و این حرفا! این ظاهرش شاید بنظر خیلی پیشرفته و نبوغ آمیز و بهینه تر بیاد ولی عملا در خیلی موارد ممکنه صرف نکنه علاوه بر اینکه مشکلات و دردسرهای جانبی داره و هزار و یک باگ و مسائل پیشبینی نشده ممکنه پیش بیان که شما میتونستی با استفاده از برنامه ها و ساختار استاندارد و محک خورده و پایدار خط فرمان و یوتیلیتی های لینوکس در طول سالها، انجامش بدی. گذشته از اینکه بهرحال کدنویسی و ساختن این همه برنامه و کار از نظر وقت و انرژی و هزینه ای که میبره زیاده. شما میخوای با کرنل لینوکس تماس بگیری یه اطلاعاتی رو از فلان device بخونی، طبیعتا این وسط ممکنه نیاز به یکسری عملیات خاص جستجو و انتخاب و فیلتر و دستکاری و تبدیل و parse عمومی داشته باشی (گرفتن اکثر اطلاعات و انجام عملیات در لینوکس بصورت رشته های متنی یا بهرصورت قابل کار در خط فرمان صورت میگیرد یا قابل انجام است)، لازم نیست همهء اینا رو برنامه خودت انجام بده و لزومی نداره حتما برنامه شما مستقیما با سرویسهای سیستم عامل و کرنل تماس بگیره و میتونی بجاش از یوتیلیتی ها و برنامه های خط فرمان آماده و ساختار عمومی و استاندارد خط فرمان و رابطهای متنی در لینوکس استفاده کنی. همهء اینا کمک میکنن که کار برنامه نویسی شما کمتر و راحتتر بشه و نیازی نباشه برنامتون خیلی بزرگ و پیچیده و کامل باشه و خودش به تنهایی تمام کارها رو از صفر تا 100 انجام بده.
ولی ویندوز عمرا چنین قابلیت هایی در این حد نداره! شما خیلی کارهای نسبتا عمومی و ساده هم بخوای با ویندوز انجام بدی معمولا نیاز به برنامه نویسی اختصاصی و استفاده از API های سطح پایین سیستم عامل دارن و برنامت باید بیشتر کارها رو خودش انجام بده. در لینوکس بعکس برنامه های خط فرمان بعنوان واسطه برای خیلی از این کارها میتونن استفاده بشن و گاهی حتی کارهای نسبتا پیچیده و پیشرفته رو میشه با ترکیب همین برنامه ها و نوشتن shell script انجام داد. مثال میزنم حالا فرضیه ولی موارد مشابهی هست، مثلا میتونی حتی فلان پارمتر و کارکرد کرنل رو براحتی با نوشتن توی یه فایل مجازی تغییر بدی. میتونی اطلاعات از کارکرد و وضعیت درونی خیلی از اجزا و برنامه های سیستم رو از طریق خط فرمان و ساختارهای استاندارد و فایل مانند یا برنامه های واسط خط فرمان بدست بیاری. ولی توی ویندوز من شخصا چنین چیزهایی سراغ ندارم و این اینترفیس و ساختار کامل و گسترده و این همه یوتیلیتی و برنامهء آماده که خیلی هاشون از نظر گستردگی و انعطاف و قدرت و کیفیت و ثبات واقعا شاهکارهای برنامه نویسی کلاسیک هستن نداره.
باز هم من موندم چرا کار خودتون رو سخت کردید!!! اون بیرون صدها بلکه هزاران نرم افزار وجود داره که در چشم به هم زدنی میتونه هر تعداد XPS رو به هر فرمتی که بخواید تبدیل کنه! (مرحله اول)
بازم باید اشاره کنم به مشکل و دردسر و ریسک جستجو و دانلود و نصب این نرم افزارها که در بالاتر اشاره کردم.
ضمنا خیلی وقتا این برنامه ها با فایلهایی که محتویات زبان فارسی و نمیدونم فرمت یا ساختار خاصی دارن مشکلاتی دارن که بنده گهگاه حتی درمورد برنامه های خیلی معروف و پرکاربرد هم مشاهده کردم که گاهی مشکل پیش میاد و چیزی بهم میخوره، چه برسه به برنامه های نسبتا ناشناس و غیرمتداول. برنامه های خیلی کامل و پیشرفته هم که خیلی وقتا پولی هستن و باید یا نسخهء کرک شده پیدا و نصب کنی یا نمیدونم نسخهء trial که اکثرا محدودیت های جدی دارن یا مثلا پای فایلهات نوشته و شعار و پیغام پسغام میذارن!
من برعکسش رو میپرسم! آیا اگر شما روی لینوکس یک دسکتاپ نصب کنید! باز هم راندمان قبلی و یا حتا راندمانی نزدیک به راندمان ویندوز سرور خواهید داشت ؟! (با سخت افزارهای مشابه)
من یک سالی با فدورا 5 و دسکتاپ KDE و برنامه هاش کار کردم. باید بگم یکی از مشکل دارترین نسخه های فدورا بود بنظرم ولی با اینحال بد نبود و قابل استفاده بود و سرعتش هم با ویندوز تقریبا برابر بود. درکل نمیدونم شاید کمی کندتر و شاید هم سریعتر، بهرحال تفاوت سرعت اونقدری زیاد نبود که با اطمینان بتونم بگم بیشتر یا کمتر.
همینطور با بعضی توزیع های دیگر (مثلا سوزه و ناپیکس و اوبونتو) هم بصورت محدودتری (گاهی بصورت Live cd) کار کردم و سرعت و پایداری اونا هم بد نبوده. مشکل خاصی ندیدم. طبیعتا نسبت به حالت صرفا متنی سرعت و پایداری کمتره، ولی بهرحال خوبه و فکر نمیکنم بشه گفت از ویندوز کمتره. البته توزیع به توزیع و نسخه به نسخه هم میتونه تفاوت های محسوسی داشته باشه.
یه مزیت دیگه که لینوکس داره اینه که چند نوع دسکتاپ داره و مثلا دسکتاپ گنوم بنظرم از kde سبک تره و ثبات بیشتری داره، ولی ساده تر هم هست که بعضیا همین سادگیش رو هم دوست دارن. دسکتاپ زیاد داره غیر از این دوتا بازم هست. تفاوت میان این دسکتاپ ها و سبکی و سنگینی و سرعت و پایداری اونا میتونه قابل توجه باشه و بنابراین هرکس بنا بر قدرت سیستم و اولویت و سلیقه خودش میتونه از یکیش استفاده کنه یا حتی همزمان چندتاش رو روی سیستم داشته باشه و هر وقت که خواست از هرکدام استفاده کنه. آیا ویندوز هم چنین قابلیتی رو داره؟
البته باید بگم تعدد این دسکتاپ ها بهرحال دردسرها و مشکلات خودش رو هم میتونه داشته باشه از جهات دیگه. مثلا اینکه یک برنامه رو برای یک محیط دسکتاپ نوشتن و روی دیگری ممکنه کار نکنه (یا به همین راحتی و بدون نصب کتابخانه های دسکتاپ دیگه کار نکنه) و بهرحال حتی اگر براحتی و با موفقیت نصب و اجرا کنی اما قیافه و رفتار و استانداردش با دسکتاپ دیگر همخوانی کامل نداره، و اینکه وقت و انرژی برنامه نویسان و توسعه دهندگان لینوکس روی دسکتاپهای مختلف پراکنده شده و شاید اگر حداقل تعداد این دسکتاپ ها کمتر بود و توسعه دهندگان روی کامل کردن تعداد کمتری دسکتاپ با هم متحد عمل میکردن در کل بهتر بود.
بعد شما گویا هنوز متوجه منظور دقیق من در باره Client ها نشدید!
اصلن نیازی نیست تصویری از طرف سرور داشته باشیم! کافیست فرمانها را از طریق پروتوکولهای مختلف بفرستیم! و خروجی را بگیریم!!! لازم به انتقال کل حجم گرافیکی اینترفیس نیست!!!
چرا حدس زدم شاید منظورتون اینطوری و سرور و کلاینت اختصاصی و موردی باشه. بخاطر همین گفتم منظورت اگر x server یا ریموت دسکتاپ باشه!
این که شما میگی هم شدنیه و استفاده میشه و هست اینطور برنامه ها، ولی خب دوباره کاری و اختصاصی کار کردن و نوشتن از صفر تمام برنامه ها به این شکل فکر میکنم مسائل و هزینه های خودش رو داره و در موارد عمومی و همه چیز ممکن نیست یا صرف نمیکنه. حالا یوقت یه چندتا برنامهء معدود خاص و سفارشی همون سیستم و ساختار هست خب براشون برنامه اختصاصی مینویسید، ولی بیشتر از این و برای همه چیز فکر نمیکنم به همین راحتی باشه. این پروتکل ها و روشهای عمومی مسلما در مواردی که برنامه های سازگار و معمولی و گرافیکی با اونا وجود دارن ترجیح داره و نیاز به برنامه نویسی و نوشتن برنامه های جدید رو کم میکنه، و از طرف دیگر وقتی شما یک برنامه بنویسی که مثل برنامه های معمولی باشه و بشه مستقیما روی این پروتکل ها و سرورهای نمایش عمومی یا مستقیما روی دسکتاپ یک سیستم هم ازشون استفاده کرد خب این خیلی وقتا یک مزیت قابل توجه و انعطاف و آینده نگری خوبیه.
AJAX تقریبن مشابه چیزی که من میگویم کار میکند! یک بار تمام آنچه لازم است را روی سیستم کاربر لود میکند بعد از آن تنها فرمان میدهد و اطلاعات میگیرد! بدون عکس و CSS و HTML و ... به این ترتیب سرعت کار چند ده برابر بیشتر از حتا یک صفحه متنی ساده میشود چرا که نیازی به Reload کردن ندارد! با این تفاوت که اینترفیسی جذاب ، زیبا و کار راحت کن هم جلوی کاربره.
البته همین ایجکس که میگید در خیلی موارد حجم/پیچیدگی برنامه رو زیاد میکنه و چون روش استانداردی هم نبوده از ابتدا، یکسری عوارض جانبی و مشکلاتی رو داره که بعضیاش رو همه میدونن بطور مثال مشکلاتی با موتورهای جستجو و بوکمارک کردن و غیره که البته راهکارهایی کم و بیش برای حلشون درست شده ولی خب بدون دردسر و هزینه و افزایش کار و پیچیدگی و حجم برنامه هم نیستن.
بنده هم در این مقاله مقداری به بعضی مسائل و جنبه های ایجکس که اکثرا بهشون توجه کافی نمیشه اشاره کردم (کامنت هاش رو هم بخونید): علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=692)
البته درسته حتما میگید اینا رو که میشه با فلان روش و فلان کتابخانه راحت حل کرد، ولی عملا بهرحال این مسائل خیلی هاش در روش کلاسیک و استاندارد معمول قبلی وجود نداشته یا اینقدر مشکل زا و شدید نبوده و از طرفی میبینیم که خیلی برنامه نویسان و برنامه ها از این جهات دچار ضعف و نقص عملی هستن که این خودش نشون میده که هرچیزی که پیشرفته و پرزرق و برق مینمود لزوما همیشه و برای همه کس بهترین گزینه نیست در عمل.
من هم داشتم و دارم و اصلن در مقابل محصولات اپلی کیفیت ندارد! هنگ کردنهای پشت سرش هم که زبانزد خاص و عام است!
درضمن در جایی که من زندگی میکنم محصولات اپل و سامسونگ به یک قمیت فروخته میشند به مشتری ها (1 یورو و حتا گاهی مجانی) !
تنها در شرایطی که مجبور باشی بری نقدی از فروشگاه بخری مجبوری چند صد یورو بدی که البته تفاوفت قمیت 30-40 یورو هستش!!!! البته یک تفاوت دیگه هم هست! با گذر زمان (یک سال حدودن) محصولات سامسونگ افت قیمت شدید در حد نصف و بیشتر پیدا میکنند ولی محصولات اپل نه! این یعنی اگر بخوای مدام گوشی به روز دستت بگیری در صورتی که از اپل استفاده کنی هزینه ای که باید اضافی پرداخت کنی شاید 100 تا 200 یورو در سال باشد! در صورتی که برای محصولات سامسونگ باید بیش از 400 یورو در سال کنار بذاری!
همچنین پشتیبانی اپل به هیچ عنوان با پشتیبانی بنداز در رو سامسونگ قابل مقایسه نیست!!!
...
باوجود تمام اینا بنظر من وجودش از نبودش خیلی بهتره و صرف میکنه! منم دارم و راضیم. اپل قیمتش خیلی بالاتر بود و نمیتونستم بخرم، ولی حالا دارم و راضیم ازش درحد پولی که دادم و یک هدف اصلیم هم یادگیری این محیط و آشنایی تخصصی با برنامه ها و بند و بساطش بود که به این هدف رسیدم. نمیخواستم پول زیادی برای اینطور چیزا خرج کنم چون عملا برام مهم نیست و نیازی بهش نمیبینم از جهات دیگه.
پس درود بر گوگل و سامسونگ و اندروید و بازمتن!
خوب کلیدهای دنیای آزاد هم بارها نشت کردند! و هَک شدند ! یک بارش هم توسط جمهوری اسلامی بود!!! این که چیز عجیبی نیست!
متوجه نشدم!
شاید شما متوجه نشدید بنده چی میگم.
گفتم کلیدهای رمزنگاری عمومی NSA در فایلهای ویندوز پیدا شده بود یک زمانی. این یعنی اینکه به احتمال زیاد برای این هدف بوده که اطلاعاتی رو در سیستم کاربران با اون کلید رمز کنن و بصورت محرمانه و مخفی به NSA بفرستن یا بهرصورتی در دسترس NSA قرار بگیره. این چیزی بوده که توسط خود میکروسافت انجام شده.
آن داستان فهرست برداری مایکروسافت هم چرنده! به محض اثبات چنین موضوعی از فردایش مایکروسافت از صحنه روزگار حذف میشود به خصوص با این پارانویای شدیدی که اروپایی ها در این مسایل دارند!!!
البته دادگاهها و مراجع اروپا که تاحالا بخاطر مسائل دیگری میکروسافت رو محکوم به پرداخت جریمه های سنگین و انجام کارها و اعمال تغییراتی کردن تاجاییکه در خبرهایی دیدم.
در این مورد هم شما از کجا میدونید چرنده؟ یعنی خبر دارید و میدونید دروغ بوده؟ منکه فکر نمیکنم فقط به این خاطر از صحنه روزگار محو بشه و حتی اروپایی ها هم خیلی حساسیت به خرج بدن. بهرحال هم چیز زیادی نبوده فقط لیست برنامه های نصب شده بوده دیگه!
ولی حقیقت اینه که کسی که اپل دستش میگیره این مساله رو دوست داره و هر وقت این جمعیت از این داستان بدش بیاد! اپل فوری سیاستش رو عوض میکنه.
همین الان هم خیلی ها بدشون میاد و اگر آپشنش بود غیرفعال میکردن. اصلا چرا اپل آپشنش رو نمیذاره؟ مگه چه مشکلی داره؟
بودن و نبودن آلترناتیو برای این سیاست های اپل فرقی نمیکرد. یعنی تا مجبور نشه این کار رو نمیکنه. همونطور که مگر اپل قبل از بوجود آمدن و فراگیر شدن اندروید و این حرفا مگر اعمال این مسائل و سیاست ها رو آپشنال کرده بود برای کاربران؟
دو تا نموداره هر دو تا رو بخونید + IOS سرعت بیشتری داره و روان تر از اندروید کار میکنه! البته ویروس شناخته شده ی خاصی هم براش نیست و به عبارتی از امنیت بیشتری برخورداره بر خلاف اندروید.
بهرحال هرچی هست چیز خوبیه و سرعتش کافی/قابل قبوله. منکه نگفتم توی همه چیز برتری فاحشی داره! فقط میگم اینم یک آلترناتیو واقعیه و بودنش مسلما چیز خیلی خوبیه.
امنیت این سیستمها هم که البته هیچکدام عملا امنیت زیادی ندارند و خیلی از برنامه هایشان از نظر امنیتی دچار ضعف ها و حفره های قابل توجه و حتی جدی هستند. تاجاییکه میدونم خود اپل تاحالا چندبار سایت و سرورها و سرویس هاش هک شده و اطلاعات شخصی کاربران رو هکرها دانلود کردن.
کلا در دنیای رایانه ما امنیت مطلق و حتی امنیت بالایی نداریم و هرکار بکنید همه شان کم و بیش سر و ته یک کرباس هستند. بنده حتی لینوکس را هم از این امر مستثنی نمیدانم، گرچه ساختارش از ابتدا از ویندوز اصولی تر و امن تر بوده ولی آن امنیت و مصونیت افسانه وار و ذاتی و قابل اتکا برای همیشه و تحت هر شرایطی که خیلی از طرفدارانش ادعا میکنند مبنای محکم و ثابت شده ای ندارد و یک دلیل کمتر بودن تهدیدها برای لینوکس کمتر بودن کاربرانش و یکی دیگر هم تعدد توزیع ها و ساختار و امکانات آنها و پیچیدگی و سردرگمی و مشکل و هزینه های افزوده ای است که از این باب برای نوشتن ویروس و بدافزار و نفوذ به این سیستمها برای هکرها ایجاد میشود.
من بارها در این بحث براتون گفتم مسایل فنی یک قدم عقب تر از کاربرد هستند!
یک وسیله هر چه قدر هم که پیشرفته باشد اگر کاربرد نداشته باشد به درد نخور است! (منطق)
پس وقتی میگویم به گرد پای Mp3 نمیرسد منظور مسایل کاربردیست نه فنی و تکنیکی.
بهرحال وجود اینطور چیزها نشان از قابلیت های دنیای نرم افزار آزاد دارد و همچنین صرف وجود این آلترناتیوها بصورت غیرمستقیم و در طول زمان هم که شده تاثیر و اهمیت خودش را دارد. در بعضی کاربردها هم که عملا استفاده میشوند و مهم هم هستند چون خطر و محدودیت های قانونی فرمتهای انحصاری را ندارند.
mp3 هم خب چون از قبل بوده و این فرمت فراگیر شده و کاربران هم دلیل خاصی برای مهاجرت از آن ندیده اند طبیعتا همچنان فراگیر مانده و فراگیرتر هم شده. وگرنه اینطور نیست که بگوییم مثلا کاربران از اینکه یک فرمت آزاد را استفاده کنند بدشان می آید یا هر دلیل دیگری که شاید به ذهن شما میرسد و بنده از آن بی اطلاع هستم!
این اتهامات بر اساس سخنرانی و عقاید ایشون زده میشه! به عبارت ساده تر تا نباشد چیزکی و این حرفها!!!
احمدی نژاد هم میگفت ایران آزاد ترین کشور دنیاست و حکومتش دیکتاتوری نیست!!!!!! (متوجه شدید ؟!)
غرب هم درمورد مخالفان خودش دروغگویی و اغراق زیادی میکند.
ایران هرچه باشد آن دیو و سیاهچال پلید و قرون وسطی و کشور عقب مانده و قحطی زده که مردم هنوز با گاری و خر اینور و آنور میروند و غربی ها سعی کرده اند اینطور نشان دهند و اگر میتوانستند اینطور میکردند و دارای یک حکومت دیکتاتوری مطلق و کاملا سیاه و بدون هیچ دستاورد قابل توجه حقوق بشری و جنبه های مثبت قابل توجه نیست!
حتی مسائلی مانند آزادی بیان هم در ایران آنطور که غرب ادعا و تبلیغ میکند نیست و بنده دیده ام خیلی مسائل حتی در رسانه های رسمی و دولتی مطرح میشود و افرادی مثل زیباکلام مثلا صحبت میکنند و کسی آنچنان کاری به کارشان هم ندارد. فقط بیشتر مواردی که اساس نظام را مستقیما زیرسوال ببرند و ولایت فقیه و رهبری و اینطور چیزهای حساس و اساسی هستند که بیشتر مورد سانسور و سرکوب قرار میگیرند.
حتی حضور بنده در این سایت هم و اینکه تاحالا دستگیر نشده ام خودش نشانهء این است که جمهوری اسلامی آن غول وحشی درنده و کور بدون هیچ نقطهء مثبت و منطق نیست، چراکه بنده میدانم به احتمال 99.99% تمام آمار و مشخصات بنده را دارند چون در طی این سالها هیچوقت احتیاط زیاد و همیشگی در باب امنیت و مخفی بودن خودم نداشته ام و حتی یک بار تلفن خانه ام را به یک دوست اینترنتی که طلبهء حوزه بود دادم!! البته افراد عادی معدودی هستند که مشخصات بنده را داشته باشند، ولی خود دستگاههای حکومت اگر میخواستند بنده را شناسایی کنند تاحالا تقریبا بطور قطع باید موفق شده باشند چون اصولا بنده پنهان کاری و احساس خطر در آن حد و بطور اساسی را هرگز نداشته ام.
به خاطر اینکه 99% شون تصادفی نبوده و طرف فقط ادعا میکنه که این شباهت تصادفی ایجاد شده که از نظر دادگاه هم چنین ادعایی مردوده!
نخیر 99% اشتباه است!
شاید بعضی موارد اینطور بوده ولی خیلی بیشتر از 1% اینطور نبوده!
همانطور که گفتم یک مشکلی در آن تعریف و تفسیر شما وجود دارد بنا بر گواهی عقل و شواهد. یک جای کار میلنگد.
بنظر شما حدود 300 مورد نقض پتنت ممکن در لینوکس که یک موسسه و افرادی متخصص در این امور تحقیق کرده و درآورده اند نیز عمدی بوده است؟ یا مثلا Xiph.Org که هدفش درست کردن یک فرمت/کدک آزاد و رها از این تهدیدها و محدودیت ها بوده وقتی آنطور صحبت میکند و خودش هنوز شک دارد و میگوید ما تحقیق و جستجو کردیم و پتنت ای را نقض نکرده ایم اما با این حال بخاطر تعداد و گسترهء پتنت ها و تردیدها در این باب و اینکه مسئله ایست که باید در یک دادگاه قانونی تعیین شود اظهار نظر رسمی و قطعی غیرممکن است، آیا بعید نیست که عمدا از فناوریهای پتنت شده استفاده کرده باشد؟ آیا بعید نیست که اینطور سازمانهای جدی و مهم با چنین اهداف متضاد واضحی با آن همه پرسنل و متخصص متبحر که حتما بینشان حقوقدان و وکیل هم هست و یا حداقل مشاوره یا بطور موقت اجیر میکنند، ندانند که تعریف پتنت و نقض پتنت چیست ولی شما میدانید و آنها اشتباه میکنند؟
شما میگویید اگر کسی روشی/الگوریتمی را خودش طراحی کند و خودش کدنویسی کند احتمال اینکه عینا با مال دیگری یکی شود و Patent او را نقض کند در حد صفر است، درحالیکه اینطور گفته ها و تحقیقات و اخبار از منابع متعدد مختلف که باید از شما هم بیشتر متخصص و مطلع در این امور باشند و اصولا کار و هدف و تجربه و منافعشان درگیر با این مسائل است دارند طوری صحبت میکنند و از ابهام و پیچیدگی و عدم قطعیت درحدی صحبت میکنند که با نظر و ادعای شما سازگاری ندارد! میگویند ما تحقیق کردیم جستجو کردیم ظاهرا/تاجاییکه میدانیم و طبق نظر خودمان پتنت ای را نقض نکرده ایم ولی نمیتوان مطمئن بود و نظر رسمی و قطعی داد و تصمیمگیری قطعی و نهایی در دادگاه قانونی مشخص میشود؛ یعنی مشخص است که این مسئله آنقدرها که شما میگویید بعید و ساده و روشن نیست بلکه بعکس مسئله ای ظریف و پیچیده و پر از ابهام است و مسئله پتنت از اینطور مطالب که زیاد دیده ام بیشتر شبیه یک میدان مین بنظر میرسد که هر آن ممکن است ناخواسته و بطور تصادفی، باوجود تمام احتیاطی که میکنی، پایت را روی مین بگذاری!
دوست گرامی دلایل دیگری هم آوردم و به شما هشدار دادم قبول کن که آن دو خط نوشته مختصر و کلی و تفسیری که از آن کردید آنقدرها هم مطمئن و معتبر نیست و با گفته ها و تجربیات عملی و دانش منابع دیگر بقدر کافی جور در نمی آید و منطقا باید شک کرد که یک اشتباهی در یک جای کار وجود دارد! این همه منبع و تحقیق و کسانی که کار و فعالیتشان در این باب ارتباط مستقیم دارد اشتباه نمیکنند و کور نیستند. منبع شما هم آنقدرها کامل و دقیق و رسمی نیست و بطور بقدر کافی مطمئنی نمیتوان آن را عاری از نقص و ضعف و ابهام فرض کرد، به دلایلی که قبلا برایتان شرح داده ام. ضمنا تاحدی هم تفسیر شخصی خود شما که نمیدانم چطور آن را آنقدر روشن و مطمئن میدانید دخیل در این قضیه است و بنده شخصا آن نوشته را نمیتوانم به این سادگی و روشنی و با این اطمینان به چنین تفسیر و دقت و عدم ابهامی نگاشت کنم، حتی باوجودی که سعی کنم تصورات و دانسته های قبلی خودم را در این مورد دخیل نکنم ( بصورت ذهنی فکر میکنم قادر به این کار هستم).
یک دور دیگه تمام صفحه، ریفرنسهاش و شماره هایی که داده رو با دقت مطالعه بفرمایید!
شماره و رفرنس پاش نوشته باشه یا ننوشته باشه چندان فرقی نمیکنه! بهرحال اولا اون متن مختصر خودش یک متن رسمی و رفرنس کامل و دقیق قابل استناد بحساب نمیاد و برای بررسی تطبیقش با قانون هم باید کلی رفرنسهای دیگر رو بخونید و بعد قضاوت کنید (منکه نخوندم و حال و وقتش رو هم ندارم و فکر میکنم شما هم همین وضعیت رو داشته باشید). دوما گفتم که تفسیر شما هم دخیله و بنده اون متن رو بیش از حد کلی و مبهم می یابم و نمیدونم چطور میشه چنان تفسیر سریع و راحت و مطمئنی را از آن درآورد و شما چطور این شعبده بازی را انجام دادید!!
تمام این شرکتها در تلاشند تا محیط خشک و وقت گیر و پیچیده ی خط فرمان رو با اینترفیسها ساده سازی کنند و آزادی عمل و سرعت عمل رو درشون بهینه و سریع تر کنند.
در مورد هر سه مثال شما من نشان دادم که نیازی به استفاده از شل اسکریپنگ نبوده! و راه حل های 100% اینترفیس دار با سرعت عمل بسیار بیشتر و کمتر وقت گیری هم وجود دارند.
نوشتن یک اسکریپت ساده هر چند کوچک از دو یا سه بار کلیک کردن بیشتر طول میکشد!!! احتمالن چند صد برابر بیشتر.
شما اغراق میکنید و در بعضی موارد هم مشخص است که دانش و درک عمیق از تمام مسائل و جوانب ندارید.
اون کارها هم که دلایل خودم رو گفتم و ایرادهایی که به ساده نمایی شما گرفتم. دو سه بار کلیک کردن کار سخت و زمانبری نیست ولی عملا تا به اون مرحله برسی میتونه کلی زمان و دردسر داشته باشه که بنده چند مورد تاحالا تجربه کردم. من از راهی انجام دادم که برای خودم بهینه تر بود در کل از نظر اطمینان و امنیت و سرعت جستجو و دانلود و نصب و سبک بودن و سازگاری با سیستم و غیره. تا به اون مرحله که شما میگید برسم احتمالا زمان بیشتری هم صرف میشد، همونطور که در موارد متعددی اینطور بوده، و بعدش هم تازه گفتم که من اهداف دیگری منجمله یادگیری و تسلط بیشتر بر این برنامه ها و شل نویسی داشتم و این برام یک ورزش و تمرین و محک فکری هم بود. این کاریه که یک کسی مثل من همیشه باید انجام بده و باید این مزیت و نیاز رو هم بحساب بیارم، چون به این قدرت و آمادگی در خیلی جاهای دیگر هم نیاز دارم و در کاربردهایی که بعضا حتی مستقیما مربوط به برنامه نویسی یا حتی رایانه نیستن هم ازش استفاده میکنم.
خیر نیست! به طور مثال به جز چند شرکت انگشت شمار کسی توانایی تولید پردازنده های کامپیوتری را ندارد! که اگر داشتند دنیا کنفیکون میشود.
در زمینهء علوم نرم افزار چطور؟
آشنایی با چگونگی تولید محصول نهایی و تمام بعدهای فناوری های نوین ؟! بله .
بنا به تجربه و مشاهدات عینی بنده درمورد خودم و دیگران، فقط آشنایی و این ابعاد کافی و رسیدن از این مرحله به مرحلهء دستیابی عملی کار راحت و سریع و هرکسی نیست!
این همه الان مثلا در همین زمینهء برنامه نویسی و خیلی الگوریتم ها و پروتکل های پیشرفته و رمزنگاری و غیره و تقریبا هرچیزی فکرش را بکنید بخصوص همین دنیای لینوکس و نرم افزارهای آزاد که با آنها حتی ابررایانه نیز میشود سرهم و راه اندازی کرد اطلاعات و حتی کد و ابزارهای خوب آماده در دسترس هستند، اما حتی برای خوره هایی مثل بنده هم بعد از حدود 10 سال یادگیری و تحقیق و کسب دانش و تبحر گسترده و عمیق انجام خیلی از این چیزها کار راحت و سریعی نیست و حتی اول از نظر وقت و انرژی و انگیزه کم می آوریم.
و بنظر بنده کسانی هم که اینقدر ذهن قوی و همت بلندی داشته باشند و با این زحمت و صرف زمان چنین راهی را طی کرده باشند و چنین کارهایی را انجام دهند، بیشتر باید انسانهایی فرهیخته و دارای بلندی نظر و بینش متعالی تری باشند از اینکه بخواهند از این فناوریهای و دانش و بینش عظیم برای کاربردهایی مثل تروریسم و تبهکاری استفاده کنند. دانش و تبحر استعداد و علاقه میخواد و زحمت و اراده و قدرت ذهن و بینش و تسلط عملی از انسان چیز دیگری میسازد.
اینکه دانش و امکانات در دسترس عموم باشند بد نیست که خیلی هم خوب است اکثرا نسبت به حالتی که مثلا در انحصار شرکتهای بزرگ و حکومتهای معدودی باشد. بخصوص که مالکان و مدیران و سیاست گذاران و رئیسان و کنترل کنندگان این شرکتها و حکومتها اغلب کسانی نیستند که این علم و فناوریها را تولید میکنند، بلکه افراد دیگری که زیر دست آنها کار میکنند و کم و بیش مجبورند به خواسته های آنها تن در دهند و کنترل و قدرتی را که در دست مافوق ها است بپذیرند این کار را میکنند. یعنی یک عده دانشمند و نابغه و باهوش قدرت را تولید میکنند اما اختیار استفادهء عملی از این قدرت به دست یک عده سیاستمدار سپرده میشود!
بنظر شما دانشمند قابل اعتمادتر و کم خطرتر است یا سیاستمدار؟
چی رو ثابت کنم ؟! این که دارم در امنیت کامل در زیر سایه همینها به دور از دست وحوش تروریستهای اسلامگرا و جمهوری اسلامی و ... زندگی میکنم را ؟!
پس سعی کن در حد سهم خودت مکانیزم هایی که این سیستم رو حفظ میکنن و سالم و بدور از فساد و انحراف نگه میدارن بشناسی و حفاظت کنی.
ضمنا بحث سیاست و عملکرد خارجی و داخلی به دلایل روشنی از هم جداست و نمیشه گفت چون حکومتی با مردم خودش خوبه و سیستم داخلش سالمه (که البته اینطورها هم نیست) پس در سیاست خارجی هم نمیتونه جور دیگه ای و لجام گسیخته و ظالم و فاسد بشه (بخصوص با برتری چشمگیر در قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی در جهان که باعث میشه هزینه و فشار داخلی زیادی به مردم خودش تحمیل نشه از این بابت).
دلیل اینکه سیاست خارجی این کشورها با سیاست داخلیشون تفاوت چشمگیری داره چیه؟ چرا در داخل خوب هستن و در خارج آدم میکشن و توطئه میکنن، کودتا میکنن، حمله نظامی میکنن، ... ؟
یا همین اسرائیل که فلسطینی ها و هرکس رو که کوچکترین خطری براشون بحساب بیاد براحتی میکشه (مثل اون طرفداران حقوق بشر که برای کمک به فلسطینی ها سوار کشتی بودن و چه راحت زدن بیچاره اون انسانهای نازنین رو کشتن) در داخل یک دموکراسی و تحمل زیادی رو داره.
دلیل اینه که مردم بطور طبیعی به سرنوشت دیگران و بیگانه ها اهمیت خیلی کمتری میدن. طبیعی هست که هرکس به فکر خودش باشه. مثل خودت که میگی هرکس که پول و سرمایه داشت میتونه هرکار میخواد بکنه و حالش رو ببره و سرنوشت بقیهء مردم و جامعه به تخمش هم نباشن باز کار غیراخلاقی ای نیست!
این دیگه از اون حرفها بود!!! چه دلیلی داره که من حرف یک مشت کمونیست و غرب ستیز و اسلامگرا و کاپیتالیسم ستیز رو درست بدونم؟! کسانی هیچ نقطه درخشانی در کارنامه شان نیست!
شما که هرکس انتقادی از کاپیتالیسم بکنه و با بعضی چیزاش موافق نباشه میگی کمونیسته، هرکس که بگه غرب هم فاسد و دروغگوئه میگی غرب ستیزه، هرکس که بگه با هرزگی و بی بند و باری و عریانی مخالفم میگی اسلامگراست، ...، و بعدم تمام کارهایی که کردن، مثلا ریچارد استالمن، هیچ نقطهء درخشانی نبوده خب معلومه دیگه چون طبق کلیشه های محدود و مطلق گرایانه ذهنی شما نبوده.
اما من به تجربهء زندگیم این تفکر کلیشه ای و ساده انگارانه و مطلق گرایانه رو ناکارا یافتم.
باز دست کم همین آمریکا و اسرائیل باعث و بانی این هستند که من و شما با هم از هزاران کیلومتر آن طرف تر به بحث و تبادل نظر بپردازیم!!!
جالبه همیشه میخوای اسرائیل رو هم یا تبرئه کنی یا حتی ازش تمجید کنی و در دستاوردهای آمریکا و جهان نقش اساسی بهش بدی! شما با اسرائیل سر و سری دارید؟
اسرائیل هیچ کوفتی نیست. بدون اسرائیل هم دنیا به همه این علم و فناوری میرسید و وضعش حتی خیلی بهتر هم بود.
اون یهودیها هم که دانشمند بودن و کمک به علم کردن فکر نمیکنم همشون طرفدار و مشارکت کننده در اسرائیل بوده باشن و اگر امروزه شاهد جنایاتش بودن ازش دفاع میکردن.
sonixax
11-02-2014, 03:35 AM
خب که چی حالا به بحث ما درمورد نرم افزارهای آزاد و مقایسه ios و اندروید و این حرفا چه ربطی داره؟
برای کاربرهای خیلی خیلی بالا استفاده نکنن خب نکنن، واسه من و شما چرا باید اهمیت خاصی داشته باشه!
بعدم چیزی که در دسترس نیست شما از کجا مطمئنی اینقدر که اصلا استفاده نکردن؟ شاید هم کردن، شاید یجوری بالاخره کمکی ایده ای چیزی گرفتن، شاید همون نرم افزارهای آزاد رو روش کار کردن تغییر دادن سفارشی کردن گسترش دادن.
بالاخره خیلی کاربردهای عمومی هست و اونقدر امکان محدود کردن دسترسی و اینها ممکن نیست، بحث ما درمورد تامین امنیت شخصی و ملی بیشتر با نرم افزار آزاد هم روی همون بود. امنیت هم فقط جنبهء مستقیم و واضح و بحث هک و نفوذ و خرابکاری نیست، بلکه بحث استقلال و ضعف کمتر در مقابل مسائلی مثل تحریم و تحمیل سیاست های خارجی هم هست. مثلا اگر ما از لینوکس استفاده کنیم فردا اگر نیاز شد خودمون میتونیم اون رو گسترش بدیم، حتی اگر تولیدکنندگان و توسعه دهندگان اولیه/رسمی اون نخوان، میتونیم طبق نیاز خودمون تغییرش بدیم، اگر پشتیبانی خودشون رو از ما قطع کنن ما میتونیم خودمون حفره ها رو برطرف کنیم، خلاصه هرکاری بخوایم بکنیم توش استقلال و امکان عملی بیشتری داریم و به یک شرکت تجاری انحصاری و کشور دیگری وابستگی ذاتی خیلی کمتری خواهیم داشت. و خوبیش اینکه همهء اینها هم کاملا قانونیه در تمام جهان و فردا در جامعه و تجارت جهانی هم میتونی از دستاورد خودت آزادانه استفاده کنی و بابت کپی رایت و نقض قوانین بین المللی کسی نمیتونه ازت شکایت کنه و ایرادی بگیره.
امنیت که فقط یک امنیت نظامی و در سطوح خیلی حساس و بالا و فقط بحث هک و خرابکاری مستقیم نیست.
نیازی به دونستن و صحبت کردن با قاطعیت 100% ای نیست! دلیل خیلی روشنه! "امنیت" چیزی که نه ویندوز میتونه در حد و اندازه های نظامی تضمینش کنه، نه یونیکس، نه FreeBSD نه لینوکس !!! و بخشی از اون سالی 700 میلیارد دلار بودجه نظامی صرف همین هزینه ها میشه. (منطق)
والا من نمیدونم شما چی میگی و تا چه حد درسته، چون با این نرم افزارها که میگی کار نکردم. اما قابلیت برنامه های دیگر و کارایی خط فرمان لینوکس رو بقدر کافی دیدم.
من اون موقع که روی لینوکس کار میکردم یکسری کارهایی واسه راحتی کار خودم انجام دادم. یکیش این بود مثلا که یه برنامه تایمر نوشتم چون چند دفه تخم مرغ گذاشتم آب پز بشه پای کامپیوتر بودم یادم رفت و تخم مرغها پوکید
این برنامه تایمر که درست کرده بودم فکر نمیکنم هیچ برنامهء گرافیکی به جون سختی اون بود چون حتی موقعی که لاگ آف هم میکردی و حتی از محیط گرافیکی هم خارج میشدی و خلاصه مگر اینکه سیستم کرش میکرد یا ریستارت میکردی همچنان در بکگراند در حال اجرا بود و وظیفهء خودش رو به خوبی انجام میداد. هم هشدار صوتی میداد و هم هشدار گرافیکی و هم هشدار به ترمینال متنی میفرستاد. خلاصه تقریبا غیرممکن بود که متوجهش نشی.
یکی دیگه اینکه یه مدت داشتم رفرنس و کانفیگهای آپاچی رو مطالعه میکردم و زیاد انگولک میکردم و تست میکردم موقی که کانفیگ اشتباه کرده بودم و اشتباه سینتاکسی چیزی داشت استارت آپاچی fail میشد. من یه دکمه گرافیکی روی تسک بار KDE گذاشته بودم که فقط با یک کلیک روش آپاچی رو استارت/ریستارت میکردم و توی command اون دکمه یک برنامهء کوچک خط فرمان نوشته بودم که با استارت موفق یا ناموفق آپاچی صداهای مختلفی پخش میکرد و اینطوری راحت و سریع و تمیز میتونستم بفهمم که استارت موفقیت آمیز بوده یا نه. حالا شما همچین کاری رو چطور میتونی در محیط ویندوز چه GUI و چه خط فرمان انجام بدی به این راحتی، من نمیدونم، شما به من بگو!
اینترفیس خط فرمان و اینکه برنامه های خط فرمان غنی داشته باشیم خوبیش اینه که شما میتونی باهاش برنامه نویسی های کوچک و موردی رو راحت و سریع انجام بدی و برنامه ها رو با هم ترکیب کنی.
تمام اینهایی که فرمودید به راحتی از طریق GUI در دسترسه! به خصوص اون داستان Restart کردن آپاچی با یک کلیک که همین الانش هم توی WHM هست :
4475
نه این، بلکه هر سرویسی رو میشه با یک کلیک در یک اینترفیس درست و حسابی Restart کرد! در صورتی که در خط فرمان باید برای همین کار بزنید :
# /etc/init.d/apache2 restart
که قطعن خیلی زمان بر تر و پر دردسر تر از یک کلیک ساده هستش!
خب خوبی این برنامه های خط فرمان بر اساس فلسفه و استانداردهای یونیکس/لینوکس همینه و این خودش انعطاف و قدرت اونا رو میرسونه که لزومی نداره حتما دولوپرهای اصلی و خود برنامه GUI رو طراحی و پیاده سازی کرده باشه و کسان دیگری میتونن بعدا GUI رو بصورت یک برنامه مجزا درست کنن و با برنامهء خط فرمان ترکیبش کنن. GUI میشه یک front end و برنامه خط فرمان میشه یک back end و همه چیز به شکل اصولی طبقه بندی شده و ماجول واره.
ولی شما خیلی برنامه هایی رو درنظر بگیر که GUI جزء درونی و اساسی برنامس و از طرف دیگه رابط خط فرمان ندارن یا بقدر کافی کامل و منعطف و درست و حسابی نیست، و میخوای اون برنامه GUI رو بوسیلهء خط فرمان یا یه برنامهء دیگه کنترل کنی یا چندتا برنامه GUI و/یا خط فرمان رو با هم ترکیب کنی برای یک عملیات خودکار و ترکیبی و پیچیده، اونوقت مشکل اساسی داری!
برنامه های ویندوز اکثرا اینطوری هستن و به صورتی طراحی میشن که نمیشه یا خیلی دشوار و ترفندآمیزه که بخوای اونا رو از طریق خط فرمان، یه برنامهء دیگه، کنترل کنی یا چندتا برنامه رو با هم ارتباط بدی و عملیاتی رو بوسیلهء ترکیب اونا انجام بدی. ولی در لینوکس این مسئله خیلی کمتر وجود داره و حتی خیلی برنامه هایی که اساسا GUI هستن و از ابتدا هم گرافیکی بودن هستن که رابط خط فرمان استانداردی دارن. ولی توی برنامه های گرافیکی ویندوز اکثرا این امکان نیست یا خیلی ناقصه و جز اینکه توی خود برنامه امکاناتی رو برای خودکار سازی و ترکیب و تعامل با برنامه های دیگر پیشبینی کرده باشن، راه مستقیم و استاندارد و راحت و همیشه شدنی ای برای اینطور کارها وجود نداره.
فرض کن مثلا شما میخوای یه فایل رو با برنامه گرافیکی x باز کنی روش یکسری عملیاتی انجام بدی بعد نتیجه رو کنترل کنی و بدی برنامهء گرافیکی y و اونم روش یه کاری بکنه و خلاصه اینطور خودکارسازی و ترکیب برنامه های مختلف برای انجام عملیات. اینا روش شما چطور میتونی درمورد برنامه های GUI به انجام بدی؟ نهایت میخوای از یک API های برنامه نویسی و نوشتن برنامهء مخصوص استفاده کنی، در تمام موارد بشه یا نشه هم نمیدونم و بنظرم مشکلاتی باز داره و کمبودها و کارهای اضافه ای نسبت به ساختار استاندارد برنامه های لینوکس، که بقدر رابط و ابزار استاندارد خط فرمان و شل راحت و سریع نیست در بیشتر موارد! غیر از اینه؟
من فکر میکنم درک شما از اینترفیس خیلی محدود و ناقصه! البته یک مقداری هم تعصب دارید!
شما اول به من بگید مثلن با خط فرمان چه طوری میتونید یک ماسک روی عکس بندازید، بعدش بخش ماسک شده رو Gray scale کنید و از بقیه جاهای ماسک نشده کد رنگ FF0000 رو حذف کنید ؟!
چند هزار خط کد لازم دارید برای این کار ؟!
شعار بیخودی نده و یاد وعده بهشت و جهنم ادیان میفتم! آینده معلوم نیست و الان بخصوص اینقدر غیرقابل پیشبینی هست که نمیشه چیزی رو با اطمینان گفت. خیلی پارامترها و پیچیدگی ها هست و تغییرات و چیزهای غیرمنتظره هر آن میتونن پیش بیان. اصلا هم بنده روندی نمیبینم که خط فرمان به این زودیها حذف بشه.
اگر چنین چیزی بود الان باید شواهدی ازش دیده میشد و لینوکس با اون همه کاربرد خط فرمان و برنامه های اینترفیس متنی که داره اینقدر مورد استفاده نبودن و اینقدر سهم بعضا حتی عمده ای از حیطه های مختلفی رو نداشتن و بجاش باید برنامه های گرافیکی و ویندوز و میکروسافت ترجیح داده میشدن. ولی شما میبینید که باوجود نداشتن GUI این ابزارها چقدر محبوب هستن و چقدر استفاده میشن و برنامه های دیگر چرا اصولا تاحالا نتونستن با اونا رقابت کنن و اگر رابط گرافیکی اونقدر مهم موثره در تمام کاربردها پس چرا در عمل ما نمیبینیم که همه جا معیار اصلی باشه؟
شعار چیه اخوی! من نظرم رو گفتم! شما فرق نظر با وعده رو هم گویا نمیدونید!!!
شواهد حذف خط فرمان همین الانش هم مشهوده!!! به شدت هم مشهوده - یک اوبونتوی نا قابل نصب بفرمایید خودتون ببینید!!!
این یک نمونش که استفاده از فرمان Mount رو در این سیستم منسوخ کرده :
44694470
این هم یک نمونه دیگه که زده پدر صاحب YUM و امثالهم رو در آورده :
4471
مثال و نمونه زیاده! همین دو مثال کافیه برای اثبات ادعای من.
همین الانش هم با اینکه محیطهای ویژوال و فناوریها و ابزارهای قابل توجهی در این زمینه وجود دارن ولی آدم بارها میبینه و لمس و تجربه میکنه که اصل برنامه نویسی بهرحال کدنویسی و سواد و احاطه و دخالت انسان در کدهای زیرین رو میطلبه و برترین برنامه نویسان دنیا و شاخ ترین برنامه ها اونایی هستن که برنامه نویسانش در استفاده از این ابزارها و محیطهای ویژوال افراط نمیکنن و خیلی وقتا حتی همون اینترفیس گرافیکی رو هم کم و بیش با دست مینویسن یا حداقل برای سفارشی سازی و کارهای خاص و پیشرفته نیاز هستن که خودشون مطالعه و درک و دستکاری کنن.
کسی که کدهای ویژوال رو به صورت دستی مینویسه اسمش هست NERD عزیزم!
شما توی همون محیط ویژوال مثلا میخوای یه دکمه فراتر از یک دکمه و کارکرد کلیشه ای اون باشه و مثلا چشمک بزنه تحت یه شراطی، واست برقصه، خلاصه یه کار غیرعادی بکنه، یه چیزی که منطق و الگوریتم و پیچیدگی و هوشمندیش فراتر از اینترفیس عادی و روابط ظاهری و مستقیم میان اجزاء خود رابط گرافیکی هست، کدوم محیط ویژولی میتونه همهء اینا رو بطور خودکار و سرراست و بدون هیچ دخالت و کدنویسی برنامه نویسی انجام بده؟
در حال حاضر هیچ محیطی ولی در آینده محیط ها و تکنولوژیهای نوپایی مانند PWCT که اتفاقن Open-Source هم هست :e105:
شما که مدام در حال تحقیق هستید خیلی عجیبه که تا حالا چیزی در مورد این ایده ها و برنامه ها و تحقیقاتی که داره در بارشون میشه نشنیدید!!!
بعد بهرحال خودت داری میگی اینترفیس! پشت پرده چیه؟ اون هسته و کار و منطق اصلی برنامه و کدی که کار واقعی رو انجام میده چیه؟ درسته در برنامه های دیتابیسی و برنامه هایی که بار علمی و پیچیدگی و منطق خاص زیادی ندارن این زیاد مشکل نیست و میتونه تاحدی هم توسط همون ابزارهای ویژوال و کامپوننت ها و غیره انجام بشه، اما توی خیلی برنامه ها هم اینطور نیست و برنامه های شاخ و دارای سطح تخصصی و علمی و پیچیدگی بالا فکر نمیکنم چیز زیادی داشتن باشن که بشه به روشهای دیگری غیر از طراحی و کدنویسی کامل مستقیم توسط برنامه نویس سپرد. یه بازی پیشرفته سه بعدی امروزی چقدر کد نویسی دستی داره چقدر برنامه نویسان اون باید سواد و درک سطح پایین از همه چیز داشته باشن؟ اگر حجمش نسبت به کل برنامه زیاد نباشه ولی اهمیتش بهرحال زیاد و حیاتی هست یا نه؟
شما که احیانن فکر نمیکنی خط فرمان پشت پرده برنامه هست ؟!
خوبه خودت به یکی دیگر از دلایل نیاز اسکریپت نویسی و رابط خط فرمان اشاره کردی.
اشاره نکردم! گفتم توجیه پذیر تر بود!!! چرا که همین کار هم در رابط گرافیکی Cron و Schedule ویندوز بدون نیاز به کد نویسی قابل اجراست!
4472
بله من میدونستم اگر زیادتر سرچ کنم و دنبال برنامه گرافیکی بگردم هست، ولی میخواستم یه برنامه کم حجم و سریع و سبک و مطمئن باشه که مخلفات زیادی نداشته باشه.
یه چیزی که میدونستم این قابلیت رو داره و احتمالا سبک و کم حجم و سریعه و از طرف دیگر از امنیتش و آلوده نبودن به تروجان و ویروس یا مشکلات دیگه مطمئن بودم برنامه های بازمتنی مثل image magic بود.
میخواستم یه برنامه واسه اون کار پیدا کنم باید سرچ میکردم شاید چند نمونه هم دانلود میکردم و حجمشون زیاد بود بیشتر طول میکشید تازه معمولا یکسری سایتها سرراست نیستن و آدم رو میپیچونن یا سر کار میذارن برای دانلود یه برنامه گاهی هم رجیستر یا ایمیل میخوان یا تازه میگن پول بده بعد تازه دانلود میکنی میبینی برنامش مشکوکه یا تازه میخواد برنامه اصلی رو دانلود و نصب کنه که بازم مشکوک و آزاردهندس، بعد از همهء اینا کلی نصب میکنی و طول میکشه روی سیستمهایی که قوی نیستن و کلی هم اینور و اونور آیکون و شورتکات میذاره و بهم میریزه و گاهی کارهای سرخود میکنه مثلا home page مرورگر رو تغییر میده یا توش تولبار و چرت و پرت های دیگه و مشکوک نصب میکنه توی رجیستری کلی انگولک میکنه و کانفیگ ها رو تغییر میده، بعد از همهء اینا بعضی وقتا میبینی یه مشکل فنی داره یه کتابخانه ای کم داره یا میگه فلان چیز رو هم باید نصب کنی یا کرش میکنه یا میگه نسخه و ورژن سیستم عامل فلانه، خلاصه داستان و بند و بساطی داشتم من خیلی وقتا چند تا برنامه رو با کلی صرف وقت و زمان و دردسر پیدا و دانلود و نصب کردم و آخرش هم همش رو آنیستال کردم که بعضیا هنوزم آثار و آزارشون توی سیستم بنوعی باقی مونده.
بعد از این تجربیات کاری که من کردم این بود که از سریعترین و راحتترین و مطمئن ترین راهی که میشناختم اقدام کردم. اینکه آدم این آپشن رو داشته باشه و استفاده کنه خیلی خوبه یا حتی لازمه. خیلی وقتا شما وقت و حوصله و تمایل به ریسک این همه چیز رو نداری و نمیخوای مسئله رو واسه یه نیاز موردی و کار ساده اینقدر گسترش بدی و پیچیده کنی. دو خط هم حالا برنامه نوشتی درسته زمان میبره و فسفر میسوزونه، ولی همین برات حداقل یادگیری و افزایش تسلط و مهارت داره و بعدا هم این دانش و مهارت افزوده باز به دردت میخوره و هم میتونی اون برنامه و کدها رو دوباره در کارهای دیگری استفاده کنی و تغییر و گسترش بدی که این بار زمان و زحمت کمتری میبره.
من نه تنها زیاد سرچ نکردم (30 ثانیه) بلکه برنامه ای که معرفی کردم بسیار سبک ، روان و قابل اطمینانه!
بعدش شما با این همه تجربه بلد نیستی جلوی AdWare ها رو بگیری ؟! تازه اگر در برنامه ای که نیازی به نصب نداره (Portable)!!!! وجود داشته باشند. تازه نیازی به High Privilege هم نداره برای اجرا که بخواد هر کاری دلش میخواد بکنه!!!
این کار ماشینی شدن در خیلی حیطه ها نیست یا قدر مهم و عمده ای نیست و همونطور که میگی و میبینی اکثرا فقط در یکسری حیطه ها و کاربردهای خاص کلیشه ای که از نظر بار علمی و پیچیدگی و خلاقیت چیز زیادی از نظر کیفی ندارن هست و میشه اینطور چیزها رو کم و بیش خودکار کرد، ولی توی خیلی حیطه ها هم اینطور نیست و گمان هم نمیبرم که به این زودی شرایط عوض بشه. ضمنا باوجودی که رایانه ها با سرعت قدرتمندتر شدن اما سطح برنامه نویسی هم اونقدر بالا رفته و لایه ها و کارها و مصرف منابع اضافه در برنامه ها زیاد شدن و ویژوال و تولید برنامه خودکار هم بهش اضافه شده و اینقدر مصرف منابع و سنگینی این برنامه ها زیاد شده که خیلی وقتا مشهود و حتی مشکل سازه. همه و همه جا که رایانه های آنچنانی هم ندارن!
من خودم اکثر برنامه های دات نت که دیدم حد قابل توجهی کند و سنگین بودن که بعضی موارد واقعا در حد آزاردهنده و مشکل ساز بوده. یکی از دلایل کدنویسی در زبانهای سطح پایین تر و کدنویسی دستی همینه که از نظر پرفورمنس میشه بهتر کار کرد.
امروزِ روز به جز برخی کشورهای عقب مانده! بقیه دنیا همه کامپیوترهایی در اختیار دارند که سر اجرا کردن یک اینترفیس ساده فیوز نمیپرونند!
در مورد دات نت هم بله نسبت به برنامه هایی که Native Code هستند سرعتش کمتره ولی نسبت به انواع مشابه خیلی خیلی خیلی سرعتش بیشتره :
4473 4474
چه ربطی داره حالا مگه من گفتم همه چیز میشه/باید با رابط خط فرمان باشه؟
اونایی که میشده و مشکلی نداشته میبینید که شده و خوب هم جواب داده و هنوزم تنها به این دلیل برنامه های دیگر نتونستن کاربردهای اونا رو از دستشون دربیارن.
ببینید کاری نیست که شما نتونید در خط فرمان انجامش بدید و در عین حال نتونید براش یک رابط خوب و حرفه ای درست کنید!
کافیه یک دید باز و درست و حسابی نسبت به اینترفیس داشته باشید و بتونید عملیات رو از هم تفکیک کنید.
امروزه حتا اهمیت وجود اینترفیسها به قدری زیاد شده که دانشگاه های معتبر دنیا براش دانشکده و رشته های دانشگاهی مجزا دارند!
نمونه : Index | Berkeley Institute of Design (http://bid.berkeley.edu/)
خب اون یونیت برای پردازش کارها میتونه همون لینوکس باشه و ساختار و استانداردها و قدرت و انعطاف و غنای زیادی هم که در خط فرمان داره برای این منظور مناسبه و میتونه مستقیما مورد استفاده قرار بگیره. نیازی نیست حتما یک محیط و برنامه های اختصاصی و جدیدی برای همهء این موارد طراحی کنیم. قدرت و برتری ساختار لینوکس و برنامه های خط فرمان در همینه که در اینطور موارد لینوکس خیلی عملی تر و بهتر از مثلا ویندوزه. این انعطاف و کارایی عمومی این ساختار رو نشون میده. البته برای یکسری کاربردها هم بعلت مسائل خاص مثل نیاز به پرفورمنس حداکثری یا تعامل ها و ارتباطهای داده ای پیچیده و غیره احتمالا باید سیستم و برنامه های اختصاصی نوشت. ولی اگر کاربرد خیلی خاص و حساس و دارای نیازهای فراتر نباشه شما میتونید خیلی از کارها و نیازها رو با همون برنامه های موجود در لینوکس انجام بدید. مثلا میخوایی یه دیتایی رو پردازش کنی چند مرحله، فیلترکنی، parse کنی، ...، میتونی از یوتیلیتی های استاندارد لینوکس که در این زمینه غنا و قدرت و انعطاف بسیار زیادی دارن استفاده کنی. چرا باید بیای برای هرکار عمومی و روتین یک برنامهء جدید و اختصاصی بنویسی حتما که مثلا روی فلان پورت گوش کنه و از سوکت مستقیما استفاده کنه و این حرفا! این ظاهرش شاید بنظر خیلی پیشرفته و نبوغ آمیز و بهینه تر بیاد ولی عملا در خیلی موارد ممکنه صرف نکنه علاوه بر اینکه مشکلات و دردسرهای جانبی داره و هزار و یک باگ و مسائل پیشبینی نشده ممکنه پیش بیان که شما میتونستی با استفاده از برنامه ها و ساختار استاندارد و محک خورده و پایدار خط فرمان و یوتیلیتی های لینوکس در طول سالها، انجامش بدی. گذشته از اینکه بهرحال کدنویسی و ساختن این همه برنامه و کار از نظر وقت و انرژی و هزینه ای که میبره زیاده. شما میخوای با کرنل لینوکس تماس بگیری یه اطلاعاتی رو از فلان device بخونی، طبیعتا این وسط ممکنه نیاز به یکسری عملیات خاص جستجو و انتخاب و فیلتر و دستکاری و تبدیل و parse عمومی داشته باشی (گرفتن اکثر اطلاعات و انجام عملیات در لینوکس بصورت رشته های متنی یا بهرصورت قابل کار در خط فرمان صورت میگیرد یا قابل انجام است)، لازم نیست همهء اینا رو برنامه خودت انجام بده و لزومی نداره حتما برنامه شما مستقیما با سرویسهای سیستم عامل و کرنل تماس بگیره و میتونی بجاش از یوتیلیتی ها و برنامه های خط فرمان آماده و ساختار عمومی و استاندارد خط فرمان و رابطهای متنی در لینوکس استفاده کنی. همهء اینا کمک میکنن که کار برنامه نویسی شما کمتر و راحتتر بشه و نیازی نباشه برنامتون خیلی بزرگ و پیچیده و کامل باشه و خودش به تنهایی تمام کارها رو از صفر تا 100 انجام بده.
ولی ویندوز عمرا چنین قابلیت هایی در این حد نداره! شما خیلی کارهای نسبتا عمومی و ساده هم بخوای با ویندوز انجام بدی معمولا نیاز به برنامه نویسی اختصاصی و استفاده از API های سطح پایین سیستم عامل دارن و برنامت باید بیشتر کارها رو خودش انجام بده. در لینوکس بعکس برنامه های خط فرمان بعنوان واسطه برای خیلی از این کارها میتونن استفاده بشن و گاهی حتی کارهای نسبتا پیچیده و پیشرفته رو میشه با ترکیب همین برنامه ها و نوشتن shell script انجام داد. مثال میزنم حالا فرضیه ولی موارد مشابهی هست، مثلا میتونی حتی فلان پارمتر و کارکرد کرنل رو براحتی با نوشتن توی یه فایل مجازی تغییر بدی. میتونی اطلاعات از کارکرد و وضعیت درونی خیلی از اجزا و برنامه های سیستم رو از طریق خط فرمان و ساختارهای استاندارد و فایل مانند یا برنامه های واسط خط فرمان بدست بیاری. ولی توی ویندوز من شخصا چنین چیزهایی سراغ ندارم و این اینترفیس و ساختار کامل و گسترده و این همه یوتیلیتی و برنامهء آماده که خیلی هاشون از نظر گستردگی و انعطاف و قدرت و کیفیت و ثبات واقعا شاهکارهای برنامه نویسی کلاسیک هستن نداره.
شما تا پیش از این داشتی از سنگینی و فشار اینترفیس به سیستم مینالیدی حالا یک دفعه ای خود لینوکس شد همه کاره؟!
یا شاید هم هنوز نتونستید اهمیت روز افزون اینترفیس رو درک کنید و فکر میکنید خط فرمان (اینترفیس دهه ها پیش) در سالهای پیش رو توانایی پاسخگویی به حجم کارها و نیاز به سریع تر انجام شدن کارها رو برآورده میکنه ؟!
مشخصن استفاده از یک اینترفیس درست و حسابی از تایپ کردن کلی فرمان و ... خیلی خیلی کمتر زمان بره.
بازم باید اشاره کنم به مشکل و دردسر و ریسک جستجو و دانلود و نصب این نرم افزارها که در بالاتر اشاره کردم.
ضمنا خیلی وقتا این برنامه ها با فایلهایی که محتویات زبان فارسی و نمیدونم فرمت یا ساختار خاصی دارن مشکلاتی دارن که بنده گهگاه حتی درمورد برنامه های خیلی معروف و پرکاربرد هم مشاهده کردم که گاهی مشکل پیش میاد و چیزی بهم میخوره، چه برسه به برنامه های نسبتا ناشناس و غیرمتداول. برنامه های خیلی کامل و پیشرفته هم که خیلی وقتا پولی هستن و باید یا نسخهء کرک شده پیدا و نصب کنی یا نمیدونم نسخهء trial که اکثرا محدودیت های جدی دارن یا مثلا پای فایلهات نوشته و شعار و پیغام پسغام میذارن!
نگران نباشید با زبان فارسی هیچ مشکلی ندارند! چند سال پیش و برنامه های قدیمی شاید مشکل میداشتند! امروزه تنها برنامه هایی که به روز نیستند شاید مشکل داشته باشند.
بعد تا به حال نشده من دنبال چیزی باشم و راه حل مجانی براش پیدا نکنم!!! تنها زمانی دست به خرید لایسنس و ... میزنم که قوانین کشور آلمان جلوم رو بگیره یا مشتری به استفاده از برنامه ای خاص اصرار کنه.
من یک سالی با فدورا 5 و دسکتاپ KDE و برنامه هاش کار کردم. باید بگم یکی از مشکل دارترین نسخه های فدورا بود بنظرم ولی با اینحال بد نبود و قابل استفاده بود و سرعتش هم با ویندوز تقریبا برابر بود. درکل نمیدونم شاید کمی کندتر و شاید هم سریعتر، بهرحال تفاوت سرعت اونقدری زیاد نبود که با اطمینان بتونم بگم بیشتر یا کمتر.
همینطور با بعضی توزیع های دیگر (مثلا سوزه و ناپیکس و اوبونتو) هم بصورت محدودتری (گاهی بصورت Live cd) کار کردم و سرعت و پایداری اونا هم بد نبوده. مشکل خاصی ندیدم. طبیعتا نسبت به حالت صرفا متنی سرعت و پایداری کمتره، ولی بهرحال خوبه و فکر نمیکنم بشه گفت از ویندوز کمتره. البته توزیع به توزیع و نسخه به نسخه هم میتونه تفاوت های محسوسی داشته باشه.
یه مزیت دیگه که لینوکس داره اینه که چند نوع دسکتاپ داره و مثلا دسکتاپ گنوم بنظرم از kde سبک تره و ثبات بیشتری داره، ولی ساده تر هم هست که بعضیا همین سادگیش رو هم دوست دارن. دسکتاپ زیاد داره غیر از این دوتا بازم هست. تفاوت میان این دسکتاپ ها و سبکی و سنگینی و سرعت و پایداری اونا میتونه قابل توجه باشه و بنابراین هرکس بنا بر قدرت سیستم و اولویت و سلیقه خودش میتونه از یکیش استفاده کنه یا حتی همزمان چندتاش رو روی سیستم داشته باشه و هر وقت که خواست از هرکدام استفاده کنه. آیا ویندوز هم چنین قابلیتی رو داره؟
البته باید بگم تعدد این دسکتاپ ها بهرحال دردسرها و مشکلات خودش رو هم میتونه داشته باشه از جهات دیگه. مثلا اینکه یک برنامه رو برای یک محیط دسکتاپ نوشتن و روی دیگری ممکنه کار نکنه (یا به همین راحتی و بدون نصب کتابخانه های دسکتاپ دیگه کار نکنه) و بهرحال حتی اگر براحتی و با موفقیت نصب و اجرا کنی اما قیافه و رفتار و استانداردش با دسکتاپ دیگر همخوانی کامل نداره، و اینکه وقت و انرژی برنامه نویسان و توسعه دهندگان لینوکس روی دسکتاپهای مختلف پراکنده شده و شاید اگر حداقل تعداد این دسکتاپ ها کمتر بود و توسعه دهندگان روی کامل کردن تعداد کمتری دسکتاپ با هم متحد عمل میکردن در کل بهتر بود.
من تقریبن هر روز دارم باهاشون سر و کله میزنم و روانی و نرمی اینترفیسهای ویندوز و مک رو ندارند!
برای همین از شما سوال کردم گفتم شاید شما تجربه ای متفاوت داشته باشید!
البته روی وب سرور که به هیچ عنوان این کار رو نکنید چون سیستم رسمن سکته میکنه هر چه قدر هم که سخت افزار قوی در اختیار داشته باشید!!!
چرا حدس زدم شاید منظورتون اینطوری و سرور و کلاینت اختصاصی و موردی باشه. بخاطر همین گفتم منظورت اگر x server یا ریموت دسکتاپ باشه!
این که شما میگی هم شدنیه و استفاده میشه و هست اینطور برنامه ها، ولی خب دوباره کاری و اختصاصی کار کردن و نوشتن از صفر تمام برنامه ها به این شکل فکر میکنم مسائل و هزینه های خودش رو داره و در موارد عمومی و همه چیز ممکن نیست یا صرف نمیکنه. حالا یوقت یه چندتا برنامهء معدود خاص و سفارشی همون سیستم و ساختار هست خب براشون برنامه اختصاصی مینویسید، ولی بیشتر از این و برای همه چیز فکر نمیکنم به همین راحتی باشه. این پروتکل ها و روشهای عمومی مسلما در مواردی که برنامه های سازگار و معمولی و گرافیکی با اونا وجود دارن ترجیح داره و نیاز به برنامه نویسی و نوشتن برنامه های جدید رو کم میکنه، و از طرف دیگر وقتی شما یک برنامه بنویسی که مثل برنامه های معمولی باشه و بشه مستقیما روی این پروتکل ها و سرورهای نمایش عمومی یا مستقیما روی دسکتاپ یک سیستم هم ازشون استفاده کرد خب این خیلی وقتا یک مزیت قابل توجه و انعطاف و آینده نگری خوبیه.
اتفاقن استفاده از خط فرمان دوباره کاریه! دوباره کاری که چه عرض کنم ده یا صد باره کاریه!
اینکه مجبور بشی هر بار کلی فرمان رو تایپ کنی! یا اصلن کپی پیست کنی!!! میدونید چه بلایی بر سر زمان بندی میاره ؟!
اصلن میدونید چرا بانکها از ویندوز برای سیستم عاملهاشون استفاده میکنند ؟! به خاطر از دست ندادن زمان. یعنی در اینجا زمان از امنیت و ثبات اهمیت بیشتری داره، یک ساعت تاخیر در تنظیم و راه اندازی دوباره یکی از سیستمهای از کار افتاده یک بانک میتونه منجر به خسارتهای میلیونی بشه اون هم به دلار و یورو!!!
البته همین ایجکس که میگید در خیلی موارد حجم/پیچیدگی برنامه رو زیاد میکنه و چون روش استانداردی هم نبوده از ابتدا، یکسری عوارض جانبی و مشکلاتی رو داره که بعضیاش رو همه میدونن بطور مثال مشکلاتی با موتورهای جستجو و بوکمارک کردن و غیره که البته راهکارهایی کم و بیش برای حلشون درست شده ولی خب بدون دردسر و هزینه و افزایش کار و پیچیدگی و حجم برنامه هم نیستن.
بنده هم در این مقاله مقداری به بعضی مسائل و جنبه های ایجکس که اکثرا بهشون توجه کافی نمیشه اشاره کردم (کامنت هاش رو هم بخونید): علم خوره
البته درسته حتما میگید اینا رو که میشه با فلان روش و فلان کتابخانه راحت حل کرد، ولی عملا بهرحال این مسائل خیلی هاش در روش کلاسیک و استاندارد معمول قبلی وجود نداشته یا اینقدر مشکل زا و شدید نبوده و از طرفی میبینیم که خیلی برنامه نویسان و برنامه ها از این جهات دچار ضعف و نقص عملی هستن که این خودش نشون میده که هرچیزی که پیشرفته و پرزرق و برق مینمود لزوما همیشه و برای همه کس بهترین گزینه نیست در عمل.
اینها همه تکنولوژیهای نوپا هستند و اول راه، هر چند اگر تجربه و تخصص کافی داشته باشید به همین مشکلات هم بر نمیخورید!
خود گوگل به عنوان بزرگترین موتور جستجوی دنیا داره از AJAX استفاده میکنه!!!
این که با موتروهای جستجو سازگار نیست و دردسر داره و ... بهانه هایی هست که دولوپرهای تنبل یا بعضن کم سواد سر هم میکنند تا سر مشتری رو شیره بمالند!
برنامه نویسی هم که دچار ضعف و نقص علمی هست باید دانش خودش رو به روز نگه داره نه اینکه سعی کنه جلوی پیشرفت و ترقی علوم رو بگیره!!!
باوجود تمام اینا بنظر من وجودش از نبودش خیلی بهتره و صرف میکنه! منم دارم و راضیم. اپل قیمتش خیلی بالاتر بود و نمیتونستم بخرم، ولی حالا دارم و راضیم ازش درحد پولی که دادم و یک هدف اصلیم هم یادگیری این محیط و آشنایی تخصصی با برنامه ها و بند و بساطش بود که به این هدف رسیدم. نمیخواستم پول زیادی برای اینطور چیزا خرج کنم چون عملا برام مهم نیست و نیازی بهش نمیبینم از جهات دیگه.
پس درود بر گوگل و سامسونگ و اندروید و بازمتن!
این تیکه آخر نوشتتون خیلی شباهت زیادی به این زنده باد مرده بادهایی داره که سوسیالیستها و کمونیستها آخر مقاله هاشون مینویسند :)))
سوای شوخی، اگر قیمتش با محصولات درجه یک تفاوت قابل قبول داشته باشه بله! ولی اگر تفاوت قمیت فقط 30 یورو باشه برای یک محصول با کیفیت پایین تر! نه.
متوجه نشدم!
شاید شما متوجه نشدید بنده چی میگم.
گفتم کلیدهای رمزنگاری عمومی NSA در فایلهای ویندوز پیدا شده بود یک زمانی. این یعنی اینکه به احتمال زیاد برای این هدف بوده که اطلاعاتی رو در سیستم کاربران با اون کلید رمز کنن و بصورت محرمانه و مخفی به NSA بفرستن یا بهرصورتی در دسترس NSA قرار بگیره. این چیزی بوده که توسط خود میکروسافت انجام شده.
چرا اتفاقن دقیقن متوجه شدم! برای همین هَک شدن توسط جمهوری اسلامی رو مثال زدم! چیزی که ادعا میشه جمهوری اسلامی با تکنولوژیهای در اختیارش قادر به انجامش نیست! پس لابد گوگل و کومودو مخصوصن به جمهوری اسلامی کلید ها رو دادند!!!!
البته دادگاهها و مراجع اروپا که تاحالا بخاطر مسائل دیگری میکروسافت رو محکوم به پرداخت جریمه های سنگین و انجام کارها و اعمال تغییراتی کردن تاجاییکه در خبرهایی دیدم.
در این مورد هم شما از کجا میدونید چرنده؟ یعنی خبر دارید و میدونید دروغ بوده؟ منکه فکر نمیکنم فقط به این خاطر از صحنه روزگار محو بشه و حتی اروپایی ها هم خیلی حساسیت به خرج بدن. بهرحال هم چیز زیادی نبوده فقط لیست برنامه های نصب شده بوده دیگه!
شما از کجا میدونید درسته ؟!
همین الان هم خیلی ها بدشون میاد و اگر آپشنش بود غیرفعال میکردن. اصلا چرا اپل آپشنش رو نمیذاره؟ مگه چه مشکلی داره؟
بودن و نبودن آلترناتیو برای این سیاست های اپل فرقی نمیکرد. یعنی تا مجبور نشه این کار رو نمیکنه. همونطور که مگر اپل قبل از بوجود آمدن و فراگیر شدن اندروید و این حرفا مگر اعمال این مسائل و سیاست ها رو آپشنال کرده بود برای کاربران؟
کاربران اپل هیچ کدوم بدشون نمیاد! اگر میومد برای خریدش سر و دست نمیشکستند!
اگر کسی بدش میاد و باز آیفون میگیره دستش باید خودش رو به روانشناسی چیزی معرفی کنه و تحت مداوا قرار بگیره. چون اسم این مساله هست خود آزاری!!!
بهرحال هرچی هست چیز خوبیه و سرعتش کافی/قابل قبوله. منکه نگفتم توی همه چیز برتری فاحشی داره! فقط میگم اینم یک آلترناتیو واقعیه و بودنش مسلما چیز خیلی خوبیه.
امنیت این سیستمها هم که البته هیچکدام عملا امنیت زیادی ندارند و خیلی از برنامه هایشان از نظر امنیتی دچار ضعف ها و حفره های قابل توجه و حتی جدی هستند. تاجاییکه میدونم خود اپل تاحالا چندبار سایت و سرورها و سرویس هاش هک شده و اطلاعات شخصی کاربران رو هکرها دانلود کردن.
کلا در دنیای رایانه ما امنیت مطلق و حتی امنیت بالایی نداریم و هرکار بکنید همه شان کم و بیش سر و ته یک کرباس هستند. بنده حتی لینوکس را هم از این امر مستثنی نمیدانم، گرچه ساختارش از ابتدا از ویندوز اصولی تر و امن تر بوده ولی آن امنیت و مصونیت افسانه وار و ذاتی و قابل اتکا برای همیشه و تحت هر شرایطی که خیلی از طرفدارانش ادعا میکنند مبنای محکم و ثابت شده ای ندارد و یک دلیل کمتر بودن تهدیدها برای لینوکس کمتر بودن کاربرانش و یکی دیگر هم تعدد توزیع ها و ساختار و امکانات آنها و پیچیدگی و سردرگمی و مشکل و هزینه های افزوده ای است که از این باب برای نوشتن ویروس و بدافزار و نفوذ به این سیستمها برای هکرها ایجاد میشود.
ببینید من هیچ مشکلی با اندروید ندارم! اتفاقن خیلی جاها به دردم خورده.
هَک شدن سرورهای اپل هم ربط چندانی به نا امن بودن سیستم عاملی که تولید کرده نداره!!! خود گوگل مگه همین چند وقت پیش تمام ایمیلهاش هَک نشد ؟! من دیتابیسش رو هم دارم! 5 میلیون ایمیل!
این هم خبرش : 5 Million Online Passwords Leaked, Check Yours Now [Updated] (http://lifehacker.com/5-million-gmail-passwords-leaked-check-yours-now-1632983265)
اتفاقن ایمیل من هم توی لیست هست :)))
بهرحال وجود اینطور چیزها نشان از قابلیت های دنیای نرم افزار آزاد دارد و همچنین صرف وجود این آلترناتیوها بصورت غیرمستقیم و در طول زمان هم که شده تاثیر و اهمیت خودش را دارد. در بعضی کاربردها هم که عملا استفاده میشوند و مهم هم هستند چون خطر و محدودیت های قانونی فرمتهای انحصاری را ندارند.
mp3 هم خب چون از قبل بوده و این فرمت فراگیر شده و کاربران هم دلیل خاصی برای مهاجرت از آن ندیده اند طبیعتا همچنان فراگیر مانده و فراگیرتر هم شده. وگرنه اینطور نیست که بگوییم مثلا کاربران از اینکه یک فرمت آزاد را استفاده کنند بدشان می آید یا هر دلیل دیگری که شاید به ذهن شما میرسد و بنده از آن بی اطلاع هستم!
فقط کاربران نیستند! شرکتهای تولید کننده دستگاه های پخش مدیا حاضرند میلیونها دلار خرج استفاده از Mp3 بکنند ولی به دنبال این فرمتهای رایگان نمیروند!
غرب هم درمورد مخالفان خودش دروغگویی و اغراق زیادی میکند.
ایران هرچه باشد آن دیو و سیاهچال پلید و قرون وسطی و کشور عقب مانده و قحطی زده که مردم هنوز با گاری و خر اینور و آنور میروند و غربی ها سعی کرده اند اینطور نشان دهند و اگر میتوانستند اینطور میکردند و دارای یک حکومت دیکتاتوری مطلق و کاملا سیاه و بدون هیچ دستاورد قابل توجه حقوق بشری و جنبه های مثبت قابل توجه نیست!
حتی مسائلی مانند آزادی بیان هم در ایران آنطور که غرب ادعا و تبلیغ میکند نیست و بنده دیده ام خیلی مسائل حتی در رسانه های رسمی و دولتی مطرح میشود و افرادی مثل زیباکلام مثلا صحبت میکنند و کسی آنچنان کاری به کارشان هم ندارد. فقط بیشتر مواردی که اساس نظام را مستقیما زیرسوال ببرند و ولایت فقیه و رهبری و اینطور چیزهای حساس و اساسی هستند که بیشتر مورد سانسور و سرکوب قرار میگیرند.
حتی حضور بنده در این سایت هم و اینکه تاحالا دستگیر نشده ام خودش نشانهء این است که جمهوری اسلامی آن غول وحشی درنده و کور بدون هیچ نقطهء مثبت و منطق نیست، چراکه بنده میدانم به احتمال 99.99% تمام آمار و مشخصات بنده را دارند چون در طی این سالها هیچوقت احتیاط زیاد و همیشگی در باب امنیت و مخفی بودن خودم نداشته ام و حتی یک بار تلفن خانه ام را به یک دوست اینترنتی که طلبهء حوزه بود دادم!! البته افراد عادی معدودی هستند که مشخصات بنده را داشته باشند، ولی خود دستگاههای حکومت اگر میخواستند بنده را شناسایی کنند تاحالا تقریبا بطور قطع باید موفق شده باشند چون اصولا بنده پنهان کاری و احساس خطر در آن حد و بطور اساسی را هرگز نداشته ام.
عزیزم شما با یک آمریکایی که بحث نمیکنی! من خودم از اون جا میام! اتفاقن دقیقن همون سیاهچالی هست که غرب میگه تازه غرب همش رو نمیگه! خیلی خیلی اوضاع بدتره.
نخیر 99% اشتباه است!
شاید بعضی موارد اینطور بوده ولی خیلی بیشتر از 1% اینطور نبوده!
همانطور که گفتم یک مشکلی در آن تعریف و تفسیر شما وجود دارد بنا بر گواهی عقل و شواهد. یک جای کار میلنگد.
بنظر شما حدود 300 مورد نقض پتنت ممکن در لینوکس که یک موسسه و افرادی متخصص در این امور تحقیق کرده و درآورده اند نیز عمدی بوده است؟ یا مثلا Xiph.Org که هدفش درست کردن یک فرمت/کدک آزاد و رها از این تهدیدها و محدودیت ها بوده وقتی آنطور صحبت میکند و خودش هنوز شک دارد و میگوید ما تحقیق و جستجو کردیم و پتنت ای را نقض نکرده ایم اما با این حال بخاطر تعداد و گسترهء پتنت ها و تردیدها در این باب و اینکه مسئله ایست که باید در یک دادگاه قانونی تعیین شود اظهار نظر رسمی و قطعی غیرممکن است، آیا بعید نیست که عمدا از فناوریهای پتنت شده استفاده کرده باشد؟ آیا بعید نیست که اینطور سازمانهای جدی و مهم با چنین اهداف متضاد واضحی با آن همه پرسنل و متخصص متبحر که حتما بینشان حقوقدان و وکیل هم هست و یا حداقل مشاوره یا بطور موقت اجیر میکنند، ندانند که تعریف پتنت و نقض پتنت چیست ولی شما میدانید و آنها اشتباه میکنند؟
شما میگویید اگر کسی روشی/الگوریتمی را خودش طراحی کند و خودش کدنویسی کند احتمال اینکه عینا با مال دیگری یکی شود و Patent او را نقض کند در حد صفر است، درحالیکه اینطور گفته ها و تحقیقات و اخبار از منابع متعدد مختلف که باید از شما هم بیشتر متخصص و مطلع در این امور باشند و اصولا کار و هدف و تجربه و منافعشان درگیر با این مسائل است دارند طوری صحبت میکنند و از ابهام و پیچیدگی و عدم قطعیت درحدی صحبت میکنند که با نظر و ادعای شما سازگاری ندارد! میگویند ما تحقیق کردیم جستجو کردیم ظاهرا/تاجاییکه میدانیم و طبق نظر خودمان پتنت ای را نقض نکرده ایم ولی نمیتوان مطمئن بود و نظر رسمی و قطعی داد و تصمیمگیری قطعی و نهایی در دادگاه قانونی مشخص میشود؛ یعنی مشخص است که این مسئله آنقدرها که شما میگویید بعید و ساده و روشن نیست بلکه بعکس مسئله ای ظریف و پیچیده و پر از ابهام است و مسئله پتنت از اینطور مطالب که زیاد دیده ام بیشتر شبیه یک میدان مین بنظر میرسد که هر آن ممکن است ناخواسته و بطور تصادفی، باوجود تمام احتیاطی که میکنی، پایت را روی مین بگذاری!
دوست گرامی دلایل دیگری هم آوردم و به شما هشدار دادم قبول کن که آن دو خط نوشته مختصر و کلی و تفسیری که از آن کردید آنقدرها هم مطمئن و معتبر نیست و با گفته ها و تجربیات عملی و دانش منابع دیگر بقدر کافی جور در نمی آید و منطقا باید شک کرد که یک اشتباهی در یک جای کار وجود دارد! این همه منبع و تحقیق و کسانی که کار و فعالیتشان در این باب ارتباط مستقیم دارد اشتباه نمیکنند و کور نیستند. منبع شما هم آنقدرها کامل و دقیق و رسمی نیست و بطور بقدر کافی مطمئنی نمیتوان آن را عاری از نقص و ضعف و ابهام فرض کرد، به دلایلی که قبلا برایتان شرح داده ام. ضمنا تاحدی هم تفسیر شخصی خود شما که نمیدانم چطور آن را آنقدر روشن و مطمئن میدانید دخیل در این قضیه است و بنده شخصا آن نوشته را نمیتوانم به این سادگی و روشنی و با این اطمینان به چنین تفسیر و دقت و عدم ابهامی نگاشت کنم، حتی باوجودی که سعی کنم تصورات و دانسته های قبلی خودم را در این مورد دخیل نکنم ( بصورت ذهنی فکر میکنم قادر به این کار هستم).
بله به نظر من 299 مورد از 300 مورد عمدی با اطلاع قبلی بوده!
شماره و رفرنس پاش نوشته باشه یا ننوشته باشه چندان فرقی نمیکنه! بهرحال اولا اون متن مختصر خودش یک متن رسمی و رفرنس کامل و دقیق قابل استناد بحساب نمیاد و برای بررسی تطبیقش با قانون هم باید کلی رفرنسهای دیگر رو بخونید و بعد قضاوت کنید (منکه نخوندم و حال و وقتش رو هم ندارم و فکر میکنم شما هم همین وضعیت رو داشته باشید). دوما گفتم که تفسیر شما هم دخیله و بنده اون متن رو بیش از حد کلی و مبهم می یابم و نمیدونم چطور میشه چنان تفسیر سریع و راحت و مطمئنی را از آن درآورد و شما چطور این شعبده بازی را انجام دادید!!
من دیگه در این باره بحثی با شما ندارم!
من یک منبع معتبر و موثق دارم! شما یک سری ادعا از طرف کسانی که چشم دیدن دنیای سرمایه داری را ندارند!!!! قضاوت با خواننده.
شما اغراق میکنید و در بعضی موارد هم مشخص است که دانش و درک عمیق از تمام مسائل و جوانب ندارید.
اون کارها هم که دلایل خودم رو گفتم و ایرادهایی که به ساده نمایی شما گرفتم. دو سه بار کلیک کردن کار سخت و زمانبری نیست ولی عملا تا به اون مرحله برسی میتونه کلی زمان و دردسر داشته باشه که بنده چند مورد تاحالا تجربه کردم. من از راهی انجام دادم که برای خودم بهینه تر بود در کل از نظر اطمینان و امنیت و سرعت جستجو و دانلود و نصب و سبک بودن و سازگاری با سیستم و غیره. تا به اون مرحله که شما میگید برسم احتمالا زمان بیشتری هم صرف میشد، همونطور که در موارد متعددی اینطور بوده، و بعدش هم تازه گفتم که من اهداف دیگری منجمله یادگیری و تسلط بیشتر بر این برنامه ها و شل نویسی داشتم و این برام یک ورزش و تمرین و محک فکری هم بود. این کاریه که یک کسی مثل من همیشه باید انجام بده و باید این مزیت و نیاز رو هم بحساب بیارم، چون به این قدرت و آمادگی در خیلی جاهای دیگر هم نیاز دارم و در کاربردهایی که بعضا حتی مستقیما مربوط به برنامه نویسی یا حتی رایانه نیستن هم ازش استفاده میکنم.
بله البته منِ بی دانش به شما نشون دادم که راه های کم هزینه تر و راحت تری هم برای انجام اون کارها بوده!!! تازه خیلی هم راندمانش بالاتر از روش شما خواهد بود :)))
البته شاید شما هنوز دارید از 80386SX به عنوان پردازنده استفاده میکنید که انقدر گیر سرعت پردازش هستید!!!
شما هم به جز مطرح کردن عدم تواناییتون از چگونگی مسدود کردن AdWare ها و یک سری ادعاهای عجیب و غریب!!! و اعترافتون نسبت به عدم توانایی برای جستجوی راه حل و زمان بر بودن این پروسه برای شما چیز دیگه ای نگفتید! ساده نمایی ؟!
اینکه شما برای یادگیری و آموزش یک کاری رو کردید یک بحثه! اون دلایل و بحثهایی که بالاتر نوشتید یک بحث دیگه!
شما در پاسخ به اینکه یک سری کار رو نمیشه با اینترفیس انجام داد سه تا مثال زدید! که من نشان دادم هر سه تاش شدنی هست و اتفاقن سریع تر و بی دردسر تر هم هست! از نشدنی رسیدید به AdWare و باروزر و دزدی مایکروسافت و سختی جستجو!!!!
در زمینهء علوم نرم افزار چطور؟
ایضن
بنا به تجربه و مشاهدات عینی بنده درمورد خودم و دیگران، فقط آشنایی و این ابعاد کافی و رسیدن از این مرحله به مرحلهء دستیابی عملی کار راحت و سریع و هرکسی نیست!
کار یک حکومت با بودجه های میلیاردی هست!!
این همه الان مثلا در همین زمینهء برنامه نویسی و خیلی الگوریتم ها و پروتکل های پیشرفته و رمزنگاری و غیره و تقریبا هرچیزی فکرش را بکنید بخصوص همین دنیای لینوکس و نرم افزارهای آزاد که با آنها حتی ابررایانه نیز میشود سرهم و راه اندازی کرد اطلاعات و حتی کد و ابزارهای خوب آماده در دسترس هستند، اما حتی برای خوره هایی مثل بنده هم بعد از حدود 10 سال یادگیری و تحقیق و کسب دانش و تبحر گسترده و عمیق انجام خیلی از این چیزها کار راحت و سریعی نیست و حتی اول از نظر وقت و انرژی و انگیزه کم می آوریم.
من کسی را میشناسم که 10 سال پیش در همون ایران الگوریتمی برای مسیر یابی بازیهای کامپیوتری طراحی کرد، با همون الگوریتم ادمیشن داد برای دانشگاه در مجارستان! دکترای نرم افزارش را گرفت الان هم آمریکا داره زندگی میکنه!
یا شما خوره تر از خودت ندیدی! یا شاید هم دیدی و ایگنورشان میکنی.
مهربد خودمان قطعن خوره تر از شماست!!! همین برنامه پارسی گر اینجا رو هم اون نوشت توی شاید چند ساعت!!!
پس سعی کن در حد سهم خودت مکانیزم هایی که این سیستم رو حفظ میکنن و سالم و بدور از فساد و انحراف نگه میدارن بشناسی و حفاظت کنی.
ضمنا بحث سیاست و عملکرد خارجی و داخلی به دلایل روشنی از هم جداست و نمیشه گفت چون حکومتی با مردم خودش خوبه و سیستم داخلش سالمه (که البته اینطورها هم نیست) پس در سیاست خارجی هم نمیتونه جور دیگه ای و لجام گسیخته و ظالم و فاسد بشه (بخصوص با برتری چشمگیر در قدرت نظامی و سیاسی و اقتصادی در جهان که باعث میشه هزینه و فشار داخلی زیادی به مردم خودش تحمیل نشه از این بابت).
دلیل اینکه سیاست خارجی این کشورها با سیاست داخلیشون تفاوت چشمگیری داره چیه؟ چرا در داخل خوب هستن و در خارج آدم میکشن و توطئه میکنن، کودتا میکنن، حمله نظامی میکنن، ... ؟
یا همین اسرائیل که فلسطینی ها و هرکس رو که کوچکترین خطری براشون بحساب بیاد براحتی میکشه (مثل اون طرفداران حقوق بشر که برای کمک به فلسطینی ها سوار کشتی بودن و چه راحت زدن بیچاره اون انسانهای نازنین رو کشتن) در داخل یک دموکراسی و تحمل زیادی رو داره.
دلیل اینه که مردم بطور طبیعی به سرنوشت دیگران و بیگانه ها اهمیت خیلی کمتری میدن. طبیعی هست که هرکس به فکر خودش باشه. مثل خودت که میگی هرکس که پول و سرمایه داشت میتونه هرکار میخواد بکنه و حالش رو ببره و سرنوشت بقیهء مردم و جامعه به تخمش هم نباشن باز کار غیراخلاقی ای نیست!
نکنه شما هم از اونهایی هستید که میگید امپریالیسم به ما خیانت کرد ؟
شما که هرکس انتقادی از کاپیتالیسم بکنه و با بعضی چیزاش موافق نباشه میگی کمونیسته، هرکس که بگه غرب هم فاسد و دروغگوئه میگی غرب ستیزه، هرکس که بگه با هرزگی و بی بند و باری و عریانی مخالفم میگی اسلامگراست، ...، و بعدم تمام کارهایی که کردن، مثلا ریچارد استالمن، هیچ نقطهء درخشانی نبوده خب معلومه دیگه چون طبق کلیشه های محدود و مطلق گرایانه ذهنی شما نبوده.
اما من به تجربهء زندگیم این تفکر کلیشه ای و ساده انگارانه و مطلق گرایانه رو ناکارا یافتم.
من ادبیات کمونیستها رو به خوبی میشناسم! به محض اینکه کسی وارد اون چارچوب بشه از نظر من کمونیسته!
هرزگی و بی بند و باری و عریانی هم هر سه واژه های دینی و واپس مانده هستند! پس کسی که در باره این مسائل حرف میزنه یک فرد مذهبیه! حالا شاید مسلمان نباشه به جاش مسیحی باشه!!!!
استالمن و استالمنها هم هر کاری کردند برای خودشون کردند! بله قطعن من یک موی گندیده امثال بیل گیتس را به صد تا استالمن نمیدهم! میدونید چرا ؟! چون استالمن کسی نبود که شرایطی رو محیا کرد که همه بتونند از کامپیوتر استفاده کنند! هنوز هم در پی این نیست! داستان کپی لفت و ... هم تنها وسیله ایست برای پیشبرد افکار کمونیستی اش و ضربه زدن به شرکتهای موفق. برای ضربه زدن به یک کسب و کار و تجارت چه راهی بهتر از اقدام جهت ریزش مشتریان آن نظام اقتصادی ؟!
شما با اسرائیل سر و سری دارید؟
شما چی ؟! با وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی سر و سری دارید ؟!
اسرائیل هیچ کوفتی نیست. بدون اسرائیل هم دنیا به همه این علم و فناوری میرسید و وضعش حتی خیلی بهتر هم بود.
زپلشک ! بدون اسرائیل و آمریکا شما الان از این امکانات استفاده نمیکردی بخوای با من بحث کنی!
اون یهودیها هم که دانشمند بودن و کمک به علم کردن فکر نمیکنم همشون طرفدار و مشارکت کننده در اسرائیل بوده باشن و اگر امروزه شاهد جنایاتش بودن ازش دفاع میکردن.
پس مبارزه با تروریستها و کشتنشون شده جنایت ؟!
آها لابد داری اون مردمی رو میگی که حماس کرده سپر انسانی برای خودش! عزیزم گناه کشته شدن اونها تمامن گردن اسرائیل نیست! بخش اعظم گناه گردن کسانیه که نمیذارند از خونه هاشون فرار کنند و قربانی سیاستهای اسلامگرایانه و واپس مانده خودشون میکننشون.
در زمینه اسرائیل بحثی داری کسرا هست! میتونید برید از اون بپرسید.
kourosh_iran
11-02-2014, 10:45 AM
نیازی به دونستن و صحبت کردن با قاطعیت 100% ای نیست! دلیل خیلی روشنه! "امنیت" چیزی که نه ویندوز میتونه در حد و اندازه های نظامی تضمینش کنه، نه یونیکس، نه FreeBSD نه لینوکس !!! و بخشی از اون سالی 700 میلیارد دلار بودجه نظامی صرف همین هزینه ها میشه. (منطق)
باز که سوزنت گیر کرد!
گفتم که این مورد حالا به بقیه و اصل بحث ما چه ربطی داره؟
باشه در اون بخشهای حساس نظامی و مواردی که میشه نرم افزار رو از دسترسی عموم دور نگه داشت خب کار رو بکنن.
اما بقیش چی؟ عموم چی؟ نمیشه که همهء سیستمها و نرم افزارها اینطور باشه.
من یجایی راجع به یکسری الگوریتم های آزاد رمزنگاری که امروزه در مقیاس گسترده برای تجارت و کارهای محرمانه (بجز مگر همون موارد آخر سطح بالا و حساس نظامی و اینها که شما میفرمایید) مطلبی میخوندم. الگوریتم هایی مثل AES. میدونید که این الگوریتم ها رو خود سازمانهای حکومتی تایید و استاندارد کردن برای استفاده تجارت و سازمانهای دیگر و حتی سازمانهای دولتی و اطلاعات طبقه بندی شده (منتها نه لزوما تا آخرین سطحش). شخصی پرسیده بود که آیا ممکن نیست مثلا NSA خودش حفرهء مهمی در AES سراغ داشته باشه ولی نگفته و گذاشته عموم از این الگوریتم استفاده کنن تا خودش هروقت خواست بتونه اطلاعات محرمانه مردم رو رمزگشایی کنه؟ طرف جواب داده بود که بعیده اینطور باشه چون اگر اونا حفرهء جدی ای در این الگوریتم سراغ داشتن طبیعتا احتمال اینکه کشورهای دیگر و رقیبان و دشمن هم کشفش کرده باشن یا بکنن زیاده و سازمانهای حکومت خودمون نمیان امنیت تجارت و اقتصاد و امنیت ملی خودمون رو در کل اینطور به چنین خطری بندازن. چون میدونید که اگر این همه ارتباطات و اسناد محرمانه عمومی و بعضا حتی دولتی و حساس که با این الگوریتم ها محافظت میشه دست رقبا و دشمنان بیفته مسلما میتونه خسارت و خطر عظیمی از جنبه های مختلف و واضحا در درجهء اول اقتصادی برامون در پی داشته باشه.
تمام اینهایی که فرمودید به راحتی از طریق GUI در دسترسه! به خصوص اون داستان Restart کردن آپاچی با یک کلیک که همین الانش هم توی WHM هست :
فرض کن برنامش آپاچی نبود و یه چیز دیگه بود که اینترفیس گرافیکی نداشت! حتی در ویندوز و دنیای نرم افزارهای تجاری و انحصاری هم ما خیلی برنامه ها و عملیاتی داریم که اینترفیس گرافیکی ندارن. بخصوص بعنوان یک خوره و برنامه نویس و این حرفا بنده شخصا احتمالش زیاده به تحت کنترل گرفتن و خودکارسازی و دستکاری اینطور چیزها نیاز پیدا کنم. اونوقته که مزایای قدرت و انعطاف و کاربرد خط فرمان میتونه خودش رو نشون بده.
ضمنا بنده نمیخواستم برای هر بار ریستارت آپاچی که کار ساده ای است یک برنامه جداگانه و اینترفیس گرافیکی رو باز داشته باشم. و ضمنا من میخواستم سریع روی دکمه کلیک کنم و برم دنبال بقیهء کارم و نیاز نباشه چشم بدوزم به یک صفحه که آیا آپاچی با موفقیت استارت میشه یا نه، چون این عملیات خیلی وقتا و بسته به بقیهء وضعیت و بار سیستم یک تاخیری هرچند کوتاه داشت اما من میخواستم خیلی سریع کار کنم و تمرکز خودم رو روی بقیهء مسائلی که باهاش درگیر بودم از دست ندم و در نتیجه همین زمان های کوتاه هم که به کرات مجبور بودم باهاشون روبرو بشم برام آزاردهنده بود؛ بخاطر همین برای اون دکمه صدا گذاشتم و از طریق صدایی که پخش میشد بدون اینکه نیاز داشته باشم برنامه دیگه ای رو باز داشته باشم و بهش نگاه کنم بهم اطلاع داده میشد که بالاخره چی شد!
در صورتی که در خط فرمان باید برای همین کار بزنید :
# /etc/init.d/apache2 restart
خیر برای اینطور کارها میتونید از فرمان کوتاهتر apachectl restart استفاده کنید و ضمنا با تایپ چند کاراکتر ابتدای یک فرمان و زدن tab شل خودش بقیهء نام رو درج میکنه (البته اگر نام تا اونجایی که تایپ کردید unique باشه). اگر میخوای از این هم راحتتر بشه خب کاری نداره یک شل اسکریپت بنویس و اون دستورات رو بذار توش و بعد با تایپ تنها چند کاراکتر میتونی براحتی اجراش کنی. تازه وقتی شل رو نبندی در دفعات بعد نیازی نیست همون چند کاراکتر رو هم تایپ کنی و کافیه با کلید Up (از کلیدهای مکان نما) فرمان قبلی رو ظاهر کنی و اینتر رو بزنی! کاری داره؟ بنظر منکه از کلیک کردن هم ساده تره و سریعتره چون نیازی نیست ماوس رو جابجا کنی. ضمنا در خط فرمان برای کارهایی که میخوای یکسری پارامتری و آپشن و چیزی برای تست و بررسی فرمان و برنامه مورد نظر اضافه کم کنی میتونی این کارها رو با حداکثر سرعت و راحتی انجام بدی، که فکر نمیکنم اصلا گزینهء گرافیکی در اینطور موارد مطرح یا معقول باشه.
شما اول به من بگید مثلن با خط فرمان چه طوری میتونید یک ماسک روی عکس بندازید، بعدش بخش ماسک شده رو Gray scale کنید و از بقیه جاهای ماسک نشده کد رنگ FF0000 رو حذف کنید ؟!
چند هزار خط کد لازم دارید برای این کار ؟!
والا من چه وقت کجا ادعا کردم که همهء کارها رو میشه یا معقوله که از طریق رابط خط فرمانی و متنی انجام داد؟!
من همش گفتم رابط خط فرمان هم کاربردها و مزایای خاص خودش رو داره و رابط خط فرمان و رابط گرافیکی مکمل هم هستن و یک سیستم قوی و منعطف اونیه که هر دو رو با هم داشته باشه و خیلی وقتا مفید یا لازمه که هردو رو همزمان استفاده و حتی با هم ترکیب کنی.
این یک نمونش که استفاده از فرمان Mount رو در این سیستم منسوخ کرده :
فایل پیوست 4469فایل پیوست 4470
این هم یک نمونه دیگه که زده پدر صاحب YUM و امثالهم رو در آورده :
فایل پیوست 4471
مثال و نمونه زیاده! همین دو مثال کافیه برای اثبات ادعای من.
ظاهرا این فایلهای پیوست حذف شدن!
بهرحال ربط خاصی به حرفای من نداره.
بله بنده هم میدونم که کاربرد خط فرمان نسبت به گذشته خیلی کمتر شده (حداقل برای قشر عمومی کاربران) و آلترناتیوهای گرافیکی برای خیلی چیزها اومده، ولی همچنان کاربرد خط فرمان هست و قابل توجه و مهم هم هست و اینکه بگیم چیز منسوخ و بدردنخوریه و کلا حذف میشه یا بهتره کلا حذف بشه دلیل معقولی نداره!
قضیه خط فرمان شاید تاحدی شبیه زبانهای برنامه نویسیه. ببینید الان مثلا کاربرد زبانهایی مثل سی++ نسبت به گذشته از نظر درصد کل برنامه هایی که باهاش نوشته میشن کمتر شده چون بخصوص برای کاربردهای اپلیکیشن و سطح بالا و نمیدونم وب و این حرفا زبانهای مناسب تر و سطح بالاتر و راحتتری اومدن و بعضیا حتی مخصوص یکسری کارها هستن که قبلا براشون باید از همین زبانهای همه کاره عمومی مثل سی و سی++ استفاده میشد. در کل کاربرد زبانهایی مثل سی++ از نظر درصد سهم کمتر شده طبیعتا، ولی هنوزم خیلی کاربرد و اهمیت دارن و نمیشه اونا رو کنار گذاشت و حداقل در کوتاه مدت هم چنین انتظاری نمیره و معقول نیست. تازه شاید حجم کدی که الان با این زبانهای نوشته میشه نسبت به گذشته خیلی هم کمتر نباشه و زیادتر هم شده باشه چون کامپیوتر و برنامه نویسی و تعداد برنامه نویسان و کاربران و برنامه های مورد نیاز هم بنظرم خیلی بیشتر شده، اما از نظر درصد سهمی بخوایم درنظر بگیریم خب کمتر شده به احتمال زیاد.
مسئله درمورد خط فرمان هم اینه که بیشتری یکسری حیطه ها و برای یکسری کاربردها و کاربران، مواردی که میشده و مزیت واضح قابل توجهی داشته اینطور شده که آلترناتیوهای دیگر جاش رو گرفتن، ولی همچنان خط فرمان یکسری کاربردهای ذاتی و مهم خودش رو داره. مثل اینکه فرض کن اگر وانت نبود دوتا بند و بساط کم و سبک رو هم مجبور بودن با کامیون جابجا کنن، ولی وقتی وانت هست (یا بعدا بوجود میاد) میان و خیلی کارهایی رو که میشه خب با وانت انجام میدن که هزینش کمتر و راحتی و سرعتش هم بیشتر. ولی تمام اینا به معنای این نیست که کامیون دیگه منسوخ میشه و برای خیلی کاربردها مناسب تر یا حتی تنها گزینهء ممکن نیست.
در حال حاضر هیچ محیطی ولی در آینده محیط ها و تکنولوژیهای نوپایی مانند PWCT که اتفاقن Open-Source هم هست
شما که مدام در حال تحقیق هستید خیلی عجیبه که تا حالا چیزی در مورد این ایده ها و برنامه ها و تحقیقاتی که داره در بارشون میشه نشنیدید!!!
گفتم که حالا بذار به یه جایی برسه بعد شعار بده! تازه اونوقت اگر من بازم اومدم گفتم از ابزارهای متنی و کدنویسی دستی استفاده کنید!! من خودم اون موقع شاید از اون روشها استفاده کنم. ولی به الان و اصل حرفهای من چه ربطی داره؟
ضمنا همین الانش هم بنده نسبت به خیلی برنامه نویسانی که دانش و مهارت بنده رو در کدنویسی و درک مسائل از پایه ندارن خیلی وقتا برتری روشن و موثری میبینم و خیلی برنامه ها و مسائل هست که بنده میتونم نسبتا به راحتی و سرعت حل کنم ولی اونا مشخصه که توش گیر میکنن و میان چیزهایی که بنظر من پیش پا افتاده است و نیازی به پرسش نداره رو میپرسن و گدای کمک و همکاری دیگران و شانس و مسائل مشابه هستن.
البته بنده با استفاده از ابزارهای ویژوال و تولید کد خودکار هیچ مشکل اساسی ای ندارم، ولی موضوع اینه که برنامه نویسانی که با این ابزارها یادگیری و کار میکنن اکثرا کم سوادی و کم توانی واضحی دارن و این ابزارها هم نمیتونن ضعف های اونا رو بحد کافی جبران کنن.
شما که احیانن فکر نمیکنی خط فرمان پشت پرده برنامه هست ؟!
چه ربطی داشت به نقل قولی که کردید؟
من نه تنها زیاد سرچ نکردم (30 ثانیه) بلکه برنامه ای که معرفی کردم بسیار سبک ، روان و قابل اطمینانه!
باشه یادم باشه هروقت نیازی داشتم با شما تماس بگیرم بجای بنده فکر و عمل و تجربه کنید!
لابد اینطوری راحتتر و سریعتر هم به هدفم میرسم!!
بعدش شما با این همه تجربه بلد نیستی جلوی AdWare ها رو بگیری ؟!
نه تاحالا وقت و اولویتش رو نداشتم. سرم گرم چیزهایی بوده که برام خیلی جذاب تر بودن و فکر میکردم در مجموع قدرت و کاربرد بیشتری دارن.
شما که بلدی بگو چطوری ما هم یاد بگیریم!
امروزِ روز به جز برخی کشورهای عقب مانده! بقیه دنیا همه کامپیوترهایی در اختیار دارند که سر اجرا کردن یک اینترفیس ساده فیوز نمیپرونند!
فکر نمیکنم اینطور باشه. هنوز هم حجم عظیمی از رایانه ها یا دستگاههای دیگری که چندان قوی نیستن دارن خیلی جاها و توسط خیلی افراد استفاده میشن. حالا توی پیشروترین کشورهای جهان شاید حرف شما درست باشه و بشه این موارد رو نادیده گرفت.
ضمنا درسته رایانه ها قویتر شدن ولی به همون نسبت و شاید حتی بیشتر بار پردازشی و کارهایی که در آن واحد باید هندل کنن و تعداد کاربرانی که باید جواب بدن (درمورد سرورها) هم افزایش یافته. خیلی وقتا هست قوی ترین سیستمها هم کند میشن و حتی کار کردن برنامه های نسبتا ساده و کوچک هم آزاردهنده میشه. گاهی میبینی یک برنامه به تنهایی حالا به هر جهت منجمله ضعف برنامه نویسیش میاد و تقریبا تمام توان پردازشی سیستم رو به خودش اختصاص میده.
در مورد دات نت هم بله نسبت به برنامه هایی که Native Code هستند سرعتش کمتره ولی نسبت به انواع مشابه خیلی خیلی خیلی سرعتش بیشتره :
البته باید بگم خود این بنچمارکها هم داستان دارن! بنده چند وقت پیش یک بحث مفصلی در این باره در سایت برنامه نویس داشتم. دات نت یک زمان استارت قابل توجهی داره چون کد رو به زبان ماشین کامپایل میکنه و اجرا میکنه، ولی بعدش اگر الگوریتم و کاربرد برنامه طوری باشه که برای مدت طولانی اجرا بشه یا اینطور بگم که دستوراتی که کامپایل شدن بارها (مثلا در یک حلقه) اجرا بشن اونوقت اون پرفورمنس بیشتری که کد کامپایل شده داره محسوس میشه و میتونه بر زمان کامپایل و سنگینی خود دات نت بچربه، ولی در غیر اینصورت ممکنه حتی PHP در عمل از دات نت سریعتر کار کنه و در اکثر اگر نگیم ولی خیلی برنامه های وب ما شرایطی رو داریم که دات نت عملا نمیتونه از مزایای افزایش چشمگیر پرفورمنس خودش بهره ببره.
اینکه چه کسی بنچمارک کنه با چه هدفی و شاید جهت دار باشه (مثلا خود میکروسافت) و با چه برنامه ها و الگوریتم ها و شرایطی و پارامترهایی این کار رو انجام بده میتونه در نتایج تفاوت فاحشی ایجاد کنه. یک بنچمارک کامل باید تمام گسترهء کاربردها رو بر اساس تعداد و اهمیتشون و تمرکز و تخصص و حیطه اصلی هدف زبان مورد نظر درنظر بگیره و اعمال کنه و یک متوسط بر اساس تمام اینها و اعمال ضریب کمیت و اهمیت همه شان استخراج کنه. ولی اکثرا بنچمارکها خصوصا اونایی که هدفدار و جهت دار هستن و بخصوص اونایی که توسط طرفداران و ذینفعان یک فناوری خاص انجام میشن اینطور نیستن.
بنده یک مقاله درمورد سیستم دات نت هم دارم: علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=1237)
این سیستم خوبه ولی حقیقت اینه که فقط در موارد مشخصی بقدر کافی خوبه و در خیلی موارد هم فایدهء چندانی نداره و حتی شاید بار اضافه هم باشه. از یک طرف طرفداران یک جور بنچمارک میکنن و در مزیت و برتریش اغراق میکنن و از طرف دیگر مخالفان هم جور دیگه بنچمارک میکنن یا در عمل در کاربردهای مورد نظر و تجربه خودشون جور دیگه میبینن و میگن اینطور نیست و حتی برعکسه. ولی حرف هیچکدام کاملا درست نیست و کاملا غلط هم نیست و بنده این مسئله رو در این مقاله توضیح دادم.
بعدم مسائل دیگری هم دخیل است در بنچمارک که تکلیف اونا باید مشخص بشه. مثلا عادلانه اینه که سرعت PHP روی محیط اصلی و بومی خودش یعنی لینوکس بنچمارک بشه و نه روی ویندوز.
ببینید کاری نیست که شما نتونید در خط فرمان انجامش بدید و در عین حال نتونید براش یک رابط خوب و حرفه ای درست کنید!
کافیه یک دید باز و درست و حسابی نسبت به اینترفیس داشته باشید و بتونید عملیات رو از هم تفکیک کنید.
با این کلی گویی و مبهم گویی ها چیزی ثابت نمیشه.
بنده دلایل و موارد مثالی رو آوردم و شما جواب قانع کننده ندادید که چه مشکلی دارن.
قرار هم نیست و نمیشه یا صرف نمیکنه و در عمل همهء برنامه ها و برنامه نویسان اینقدر ایدئال کار نمیکنن که GUI اونقدر گسترده و قوی و منعطف باشه که بتونید باهاش هرکاری که در خط فرمان و برنامه نویسی و ترکیب برنامه ها در خط فرمان انجام میدید انجام بدید. همینطوریش طراحی و پیاده سازی GUI دشوار و هزینه بر هست، و عملی نیست و انتظار معقولی نیست که انتظار داشته باشیم برای تمام برنامه ها و تمام نیازها و حالات رو پوشش بدن.
بنده پرسیدم شما میخواید یه کاری رو خودکار کنید چندتا برنامه GUI رو با هم ترکیب کنید در یک عملیات خودکار و ترکیبی چه میکنید؟ میخواید صدتا فایل رو به نوبت توی برنامه گرافیکی X باز کنید و یک عملیاتی روش بکنید و اگر خطایی هم رخ داد و نتیجه مشکلی داشت متوجه بشید، بعد خروجی اونو دوباره بدید به برنامهء گرافیکی Y و همینطور خلاصه هر تعداد و ترکیبی که میخواید انجام بدید و همهء اینا رو بشه براحتی خودکار کرد، بهترین راه و امکانی که برای این کارها وجود داره چیه؟ حالا میخوای منتظر بمونی که برنامه نویسان تمام برنامه ها همچین امکاناتی رو توی برنامه هاشون بذارن که این کارها شدنی و راحت بشه؟ میخوای خودت برنامه بنویسی و یجوری اون برنامه ها رو از طریق API و GUI که صد البته کارهای دشوارتر و هزینه بر و بعضا غیراصولی و غیرمطمئن تری هستن نسبت به روش خط فرمان کنترل کنی؟
فکر میکنید خط فرمان (اینترفیس دهه ها پیش) در سالهای پیش رو توانایی پاسخگویی به حجم کارها و نیاز به سریع تر انجام شدن کارها رو برآورده میکنه ؟!
مشخصن استفاده از یک اینترفیس درست و حسابی از تایپ کردن کلی فرمان و ... خیلی خیلی کمتر زمان بره.
بنده نقش و فایده اینترفیس های گرافیکی رو هیچوقت منکر نشدم و میدونم که کاربردهایی و واسه کاربران زیادی هست که اینترفیس گرافیکی در اونا خیلی بهتره یا حتی نتها گزینهء ممکن/معقول است.
چیزی که بنده باهاش مخالف هستم اینکه شما طوری صحبت میکنید که انگار اینترفیس خط فرمان چون ظاهرش ساده تر و قدیمی تره یک فناوری بدردنخور و منسوخه و در هیچ موردی کاربرد و برتری بر رابط گرافیکی نداره و همه جا و همه کار و همه برنامه ای از رابط گرافیکی سود زیادی میبرن.
باید اینو بفهمید که اینترفیس خط فرمان لزوما به معنای عقب ماندگی و ناکارایی و تنبلی و اهمال و ناهوشمندی نیست. اینم صرفا یک اینترفیس است! همین! کاربردها و خواص و مزایای خودش رو داره و مکمل دیگر روشهای تعامل و ارتباط و کنترل و استفاده رایانه است. نمیشه و بهینه و معقول نیست که انتظار داشته باشیم همه چیز تحت هر شرایطی و برای همه کس با رابط گرافیکی انجام بشه. حداقل تاحالا که این امر عملی نیست و دلیلی برای پافشاری روش نمیبینم. شما یجوری صحبت میکنید که انگار اینترفیس خط فرمان و متنی به تنهایی و به خودی خودش یک چیز بد و عقب مونده ای است که باید سعی کرد به هر قیمتی از شرش خلاص شد. شما آدم ظاهربین و سحطی ای هستید :e105:
در خیلی برنامه ها اینترفیس خط فرمان مشکل چندانی نداره و شاید حتی خوب تر هم باشه. و در خیلی موارد حتی اگر GUI دارید بازم دلیل نمیشه اینترفیس متنی رو دست کم بگیرید و حذفش کنید و به کلی بیخیالش بشید. البته در دنیای غیر لینوکس ما این مسئله رو زیاد میبینیم که عوارض خودش رو هم داره و دست کاربران حرفه ای و برنامه نویسان رو میبنده و مجبور و محدودشون میکنه.
اینکه مجبور بشی هر بار کلی فرمان رو تایپ کنی! یا اصلن کپی پیست کنی!!! میدونید چه بلایی بر سر زمان بندی میاره ؟!
در پاسخ نقل قولهای بالاتر اشاره کردم که این حرفها اغراقه. خط فرمان امکاناتی مثل auto completion (هم درمورد فرمانها و هم درمورد آدرس فایلها و دایرکتوریها) و history رو داره که در خیلی موارد این تایپ ها و کپی پیست ها رو به میزان زیادی یا حتی تقریبا بطور کامل حذف میکنن. گاهی حتی کار کردن در خط فرمان از محیط گرافیکی اینطوری راحتتر و سریعتر هم میشه. بخصوص در کاربردهای خاصی که گفتم مدام نیاز دارید یکسری عملیات کم و بیش مشابه رو با تغییر پارامترهایی تکرار کنید و امثالهم.
خود گوگل به عنوان بزرگترین موتور جستجوی دنیا داره از AJAX استفاده میکنه!!!
گوگل بله کلی از برنامه نویسان زبده و درجه یک داره و کلی پول و منابع انسانی رو راحت به پروژه ها اختصاص میده. مسلما بسیار بهتر و کاملتر و دقیق تر و اصولی تر از اکثر برنامه نویسان و برنامه های دیگه میتونه هرچیزی رو طراحی و پیاده سازی کنن.
تازه توی همون گوگل هم بنده خیلی وقتا با این فناوریهای جدید مشکلاتی آزاردهنده داشتم. فکر کنم آپشن غیرفعال کردنش رو هم گذاشته باشن. مثلا خیلی وقتا سرچ میکنم بعضی کاراکترهایی که سریع تایپ میکنم حذف یا از هم گسیخته میشه نمیدونم به چه علت ولی مسلما به اون سرچ هوشمند و Ajax و پیشنهادهای جستجو و autocompletion ربط داره چون قبلا که اول تایپ میکردی بعد باید اینتر رو میزدی اینطور مشکلات اصلا نداشتم. احتمالا ترکیب کندی سیستم بعلاوهء سرعت عمل و تایپ بنده باعث این مسئله میشه که گوگلی ها متوجهش نشدن یا بهرصورت بهش اهمیت ندادن.
این که با موتروهای جستجو سازگار نیست و دردسر داره و ... بهانه هایی هست که دولوپرهای تنبل یا بعضن کم سواد سر هم میکنند تا سر مشتری رو شیره بمالند!
جفنگ نگو این که حرف یک نفر و دو نفر و دوتا منبع درپیت نیست. یه سرچ بزنی دوتا مقاله بخونی کلی مطلب و منبع در این مورد هست و فکر کنم منابع تخصصی و معتبر هم بینشون زیاد باشه. فناوریهایی نظیر ایجکس با موتورهای جستجو مشکل دارن (اگر در جای نادرست استفاده بشن) چون از ابتدا در ساختار و استانداردهای وب پیشبینی نشدن و باهاش کاملا سازگار و هماهنگ نیستن و بیشتر یک ترفند و چیزی نامتعارف هستن نسبت بهش و این استفادشون رو محدود میکنه یا اینکه باید برای جبران این موارد تاحدی که میشه ترفند و سیستم پیاده کنی که خب اونم بهرحال هزینه و پیچیدگی افزوده داره و همینطور راحت و خودکار ایجاد نمیشه.
همونطور که فلش هم با موتورهای جستجو مشکل داشته و داره. درسته بعدا براش راهکار درست کردن ولی بازم به اون راحتی و کارایی و قابلیت اتکا که HTML و صفحات عادی دارن نیست مسلما.
چیزی که از اول توی یک ساختار و استانداردی پیشبینی شده و جزیی پیوسته ازش هست مسلما دردسر و هزینش در خیلی موارد میتونه کمتر باشه در عین اینکه در عمل کارایی و سازگاری و قابلیت اتکای بیشتری رو داره.
برنامه نویسی هم که دچار ضعف و نقص علمی هست باید دانش خودش رو به روز نگه داره نه اینکه سعی کنه جلوی پیشرفت و ترقی علوم رو بگیره!!!
خب دیگه خیلی علمی تخیلی شدی! شما برو اول خودت یاد بگیر که خط فرمان چیه و به چه دردی میخوره بعد انتظار داشته باش دیگران همه چیز دان و سوپرمن باشن.
چیزی که ادعا میشه جمهوری اسلامی با تکنولوژیهای در اختیارش قادر به انجامش نیست! پس لابد گوگل و کومودو مخصوصن به جمهوری اسلامی کلید ها رو دادند!!!!
این چه ربطی به نرم افزارهای آزاد داره؟
بعدم کی گفته جمهوری اسلامی قادر به انجام این کارها نیست؟ شایدم از هکرهای روسی و چینی کمک گرفتن خب!
این مراجعی بنام CA ها هم چیزی بوده که متخصصان امنیت همیشه هشدار دادن و گفتن که نقطهء ضعف در پروتکل SSL/TLS هستن و بنده قبلا چند بار به این اشارات و گفته های صریح برخورد کرده بودم. این همه CA هست اینا هرکدام هم از طرف خودشون ممکنه فساد و سوء استفاده صورت بگیره و هم هکرها اگر به هر شکلی بهشون بصورت محدود و موقت هم که نفوذ کنن شاهد چنان مسائلی خواهیم بود.
در امنیت اصولی سطح بالا اصولا معنی نداره که به یک third party اعتماد بشه. ولی در پروتکل امن وب این مسئله هست.
شما از کجا میدونید درسته ؟!
از درستی یا نادرستی خیلی چیزها نمیشه بطور مطلق مطمئن بود ولی میشه یک برآورد و احتمال کلی داشت و میشه به همین شکل اعتبار منابع مخالف رو با هم بطور نسبی مقایسه کرد.
این مطالب رو هم بنده قبلا در سایتها و مراجع و منابعی خونده بودم که فکر میکنم از متن و اطلاعات فنی که داده بودن و اعتبار ظاهری خودشون، نمیشه همینطوری راحت بیخیالشون شد و آدم عاقل اونیه که احتیاط کنه در باب اینطور مسائل.
من مقاله های ویکیپدیا رو هم میخونم اکثرا از اون درکی که میکنم و میفهمم مطلب رو طرف آیا معقول بیان کرده و در چه سطحی از سواد و عمق و معنی هست میفهمم که یک مطلبی تا چه حد درست و ارزشمند میتونه باشه. یه چیزی که کسی همینطوری بخواد جعل کنه و دروغ یا سطحی و ناقص و اشتباه بگه معمولا از بیان و یکسری جزییات دیگه بوش نشت میکنه و موارد مشکوک و درک و تجربه و بینش خودت بهت میگه، آدم حرف که بزنه معلوم میشه چقدر سواد داره چیزی که داره میگه چقدر بهش تسلط داره واقعا تحلیل و تحقیق درست و حسابی بوده یا نه و چه مطلبی هست در چه سطح علمی و اهمیت و کاربردی.
کاربران اپل هیچ کدوم بدشون نمیاد! اگر میومد برای خریدش سر و دست نمیشکستند!
اگر کسی بدش میاد و باز آیفون میگیره دستش باید خودش رو به روانشناسی چیزی معرفی کنه و تحت مداوا قرار بگیره. چون اسم این مساله هست خود آزاری!!!
بارها گفتم بازم میگم توی دنیا چیزی که زیاد کسخل و احمق و نادان و خودنما و علاف و جوگیر!
رفتار این کاربران هیچ چیزی رو ثابت نمیکنه و بیشتر هم بنظر بنده همونایی که خط بالا گفتم رو نشون میده.
شرکتهای تولید کننده دستگاه های پخش مدیا حاضرند میلیونها دلار خرج استفاده از Mp3 بکنند ولی به دنبال این فرمتهای رایگان نمیروند!
واسه چی؟
اتفاقن دقیقن همون سیاهچالی هست که غرب میگه تازه غرب همش رو نمیگه! خیلی خیلی اوضاع بدتره.
تجربه و نظر شماست. بنده اینطور فکر نمیکنم. تازه من خودم را آدم بدبینی میدانستم و تجربیات تلخی از زندگی داشته ام.
بله به نظر من 299 مورد از 300 مورد عمدی با اطلاع قبلی بوده!
بنظر بنده اینطور نیست.
شما که میگید پرهیز از patent دیگران کار چندان سختی هم نیست و ایجاد الگوریتم های جدید اونقدر راحته خب به چه دلیل و انگیزه ای برنامه نویسانی که برای دنیای نرم افزار آزاد و بازمتن دارن این کارها رو میکنن، عدهء محدودی از برنامه نویسان برجسته و شناخته شده و علاقمند و مشارکت کننده در دنیای نرم افزار آزاد، باید چنین کار و این ریسک رو بکنن؟
بله البته منِ بی دانش به شما نشون دادم که راه های کم هزینه تر و راحت تری هم برای انجام اون کارها بوده!!! تازه خیلی هم راندمانش بالاتر از روش شما خواهد بود :)))
البته شاید شما هنوز دارید از 80386SX به عنوان پردازنده استفاده میکنید که انقدر گیر سرعت پردازش هستید!!!
شما هم به جز مطرح کردن عدم تواناییتون از چگونگی مسدود کردن AdWare ها و یک سری ادعاهای عجیب و غریب!!! و اعترافتون نسبت به عدم توانایی برای جستجوی راه حل و زمان بر بودن این پروسه برای شما چیز دیگه ای نگفتید! ساده نمایی ؟!
اینکه شما برای یادگیری و آموزش یک کاری رو کردید یک بحثه! اون دلایل و بحثهایی که بالاتر نوشتید یک بحث دیگه!
شما در پاسخ به اینکه یک سری کار رو نمیشه با اینترفیس انجام داد سه تا مثال زدید! که من نشان دادم هر سه تاش شدنی هست و اتفاقن سریع تر و بی دردسر تر هم هست! از نشدنی رسیدید به AdWare و باروزر و دزدی مایکروسافت و سختی جستجو!!!!
کلی گویی و مبهم گویی و بیان تجربه و نظرات شخصی شما بدرد من یکی که نمیخورد!
من شرایط خودم را دارم در ایران هستم رایانه ای که با آن کار میکنم و اینترنتی که استفاده میکنم این است. چیزی که میبینم اینکه خط فرمان به من قدرت و انعطاف بیشتری میدهد و لازم نیست منتظر منابع و راههای جدیدی باشم تا بتوانم کار خودم را راه بیاندازم. البته فکر نمیکنم کاربرد و اهمیت خط فرمان فقط اینها و مختص بنده و شرایطی مثل کشور ما باشد. شواهد و منابع چیز دیگری میگویند و بنده هم چند مورد و دلیل و کاربرد برای شما مثال زدم و سوال کردم.
ایضن
با همین دانش و ابزارها و فناوری رایانه و نرم افزارهایی هم که هست خیلی کارهای خفن میتوان کرد، منتها سواد و توان و انگیزه و وقتش است که کمتر کسی دارد!
البته یک عده هم که دارند و میکنند. همین الان یک عده در اینترنت برای خودشان امپراطوری دارن و مثلا هزاران و حتی میلیونها رایانه را در اختیار گرفته اند.
ولی در کل آزادی و وجود این دانش و فناوری ها و دسترسی همگانی بدانها بسیار مفید بوده و هست. همانطور که اینترنت و رایانه باوجود تمام خطرات و خساراتش در کل بسیار مفید است و سودش بیشتر از ضررش است.
مهربد خودمان قطعن خوره تر از شماست!!! همین برنامه پارسی گر اینجا رو هم اون نوشت توی شاید چند ساعت!!!
بهتر بود آن ضعف کپچای مسخرهء سایت را هم که قبلا چند بار هشدار داده بودم درست میکرد که با یک روبات چند خطی به سایت حمله نشود (هرچند زود متوجه شدید و عکس العمل نشان دادید). ضمنا در صفحهء اصلی که لاگین میکنم درست ریدایرکت نمیکند. چندبار هم خطاهای مختلفی در سیستم دیده ام. انگولک میکند نزند یک جاهای دیگری را خراب کند!
ضمنا در زمینه های خاصی قبلا فکر میکنم هم با شما و هم با ایشان بحث کرده بودم میتوانم ادعا کنم و مستدل و مستند نشان دهم که بنده تخصص و دانش و بینش برجسته ای در مثلا در زمینهء رمزنگاری دارم که شما ندارید و این از حرفهای نادرستی که زدید و کمبود اطلاعاتتان قبلا برایم مشخص شد.
خورگی بنده از نوع خاصی است و با خورگی امثال شما تفاوت میکند. من دنبال چیزهایی رفتم و چیزهایی یاد گرفتم و فهمیدم و قدرتهایی بدست آوردم که شما ندارید. بهرحال هم هرکس یک چیزی بلد است که دیگری بلد نیست خب که چه!
من ادبیات کمونیستها رو به خوبی میشناسم! به محض اینکه کسی وارد اون چارچوب بشه از نظر من کمونیسته!
نظر و تجربهء شما به درد خودتون میخوره. من چنین باور و تجربه ای ندارم و به صداقت و بی طرفی محض شما هم اعتقادی ندارم.
از استدلال و اثبات معتبر منطقی و سند معتبر چیزی داری بیاور، وگرنه که دیگر حرف بیخود نزن!
من و شما هردو بقدر کافی در این زمینه تاکنون هرچه داشته ایم رو کرده ایم. بگذارید دیگران قضاوت کنند.
هرزگی و بی بند و باری و عریانی هم هر سه واژه های دینی و واپس مانده هستند! پس کسی که در باره این مسائل حرف میزنه یک فرد مذهبیه! حالا شاید مسلمان نباشه به جاش مسیحی باشه!!!!
شاید کسی الان با فکر و تجربه و بینش شخصی خودش به این مسائل رسیده باشه. اینکه از واژه ها و اصطلاحات مشترکی استفاده میشه هم لزوما به معنای مذهبی بودن شخص نیست. من خودم مثلا خیلی وقتا از واژهء مشروع و مشروعیت استفاده میکنم ولی منظورم اصلا مشروعیت از دید دینی و مذهبی نیست و مثلا توی دیکشنری هم برای یکسری کلمات انگلیسی این معنی رو دیدم و چون کلمهء شناخته شده و بقدر کافی مناسبی از دید خودم بعنوان جایگزین سراغ نداشتم از همین کلمه در خیلی موارد استفاده کردم.
دین هم که لزوما همهء حرفها و آموزه ها و دستورات و نظراتش اشتباه نیست و هرچیزی که قدیمی است که همش غلط و واپس مانده و بدردنخور نیست. گذشته از اینکه کلی دین و تفسیر و مکتب داریم (از بودایی تا اسلام تا عرفان و مکاتب خاص که حتی بعضیا جدید و شگفت انگیز هستن).
زپلشک ! بدون اسرائیل و آمریکا شما الان از این امکانات استفاده نمیکردی بخوای با من بحث کنی!
باز اسرائیل رو هم چپوندی این وسط!
چرا؟
اسرائیل فعلا واسه خود آمریکا هم مایه دردسر و خطر شده و گهگاه با هم مشکل دارن و قهر میکنن.
این موجود مسخره کوفتی همش خودش رو میچسبونه به آمریکا و شده انگل جهان و/به واسطه آمریکا، چون خودش هم میدونه بدون آمریکا دوام نمیاره.
Ouroboros
11-02-2014, 10:56 AM
من ADD گرفتهام یا این بحث به راستی ملالآورترین گفتگوی تاریخ این وبسایت است؟
kourosh_iran
11-02-2014, 12:31 PM
خودتون بالای 170 صفحه راجع به کاپیتالیسم و کمونیسم و سوسیالیسم صحبت کردید و کلی کل کل و اصرار و تکرار مکررات، حالا ما چند صفحه بحث کردیم مسخره میکنید.
واقعا نابغه هستید و آخرش هم نتیجه گیری های مسخره ای کردید و به هیچی رسیدید از این بحث کمونیسم و کاپیتالیسم و تقریبا همتون با اصرار بر همون تفکرهای قبلی بیرون اومدید!
چرا؟ چون هنوز اینو نمیدونید که در جهان ما نمیشه اینطور مطلق گرا و سیاه یا سفید فکر کرد و نمیشه در عمل حقانیت مطلق هیچکدام رو ثابت کرد. بلکه واقعیت نشون میده که بهتره محتاط باشیم و عناصری از هردو رو وارد کنیم، منجمله اینکه خودمون هم شعور داشته باشیم و انسان باشیم و فکر نکنیم همه چیز فقط با زحمت و لیاقت خودمون بدست میاد و فرضا بدست هم میاد نمیشه نسبت به سرنوشت دیگران و جامعه بی تفاوت بود.
ضمنا من خودم اون موقع که میخواستم وارد بحث شما بشم قبلش چند روز وقتم رو اختصاص دادم و تمام پستهای تاپیک رو خوندم (فکر کنم اون موقع 60 یا 80 صفحه بود شایدم بیشتر). از دست کسی هم شاکی نشدم و مسخره نکردم.
کسانی که مطلق گرا هستن و هنوز سر کمونیسم یا سرمایه داری مطلق دعوا دارن خب معلومه دوباره همون فرد در چیز دیگه هم همونطور فکر و رفتار میکنه میاد کاربرد و اهمیت یک اینترفیس رو فقط بخاطر اینکه ظاهرش ساده تره و قدیمیه یا خودش خوشش نمیاد بخاطر اینکه درک نکرده و مسلط نیست و استفاده درست ازش نکرده رد میکنه بدون دلیل و سند کافی و ادعا میکنه که به زودی منسوخ میشه و باید از بین بره و این حرفا!
با این مطلق گرایی و سیاه و سفید به هیچ حقیقت و کارایی درستی نمیرسید.
نه ج.ا. مطلقا سیاه و بده و بدون جنبه های مثبته و نه اسرائیل و آمریکا آدم خوب های دنیا هستن و نه شما عقل کل و لزوما آدمهای خیلی خوب و صادقی هستید. خیلی چیزا هست که نمیدونید و باید یاد بگیرید. ولی ذهنهای خودتون رو به روی حقیقت واقعی بستید و نمیخواید همه چیز رو همونطور که واقعا هستن ببینید و بدونید و بپذیرید. شما از بعضی جهات خودتون شبیه همون مذهبیون و آدمهای متعصب و دگم اندیش هستید که ازشون انتقاد و مسخرشون میکنید!
شما از بعضی جهات خودتون شبیه همون مذهبیون و آدمهای متعصب و دگم اندیش هستید که ازشون انتقاد و مسخرشون میکنید!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"زین للذین كفروا الحیاة الدنیا ویسخرون من الذین آمنوا والذین اتقوا فوقهم یوم القیامة والله یرزق من یشاء بغیر حساب 212"
"آرایشی داده شد برای کسانی که روپوشاندند زندگی نزدیک هم پوسخند می زنند از کسانی که باور کردند را هم کسانی که بیم بدارند سرشان انند زمانی برپایی می شود هم خداوند توشه می دهد کسی را می خواهد جدای رسیدگی کردنی212"
نه که تو واسه نشوندن خودت همه چیز هر چند خداوند را پوسخند می زنی که درست هم رسایی به گمانت دگم اندیش به دیدم کسیه که چهار پنج شش سال آموزشی دیده بندگی خداوند را نادیده می گیرد
پناه بر خداوند
sonixax
11-02-2014, 04:07 PM
گفتم که این مورد حالا به بقیه و اصل بحث ما چه ربطی داره؟
الان یک دفعه ای به فکر بقیه افتادید ؟! تا قبلش که همه از دم یا باید حرفه ای میبودند یا گور پدر کاربر دسکتاپ :)))
در ضمن بحث رو عوض نکنید! صحبت سر ایجاد امنیت از طریق در دسترس نبودن بود!!! فرقشو به حال بقیه نمیدونم ولی به حال من و شما میدونم!!!
فرض کن برنامش آپاچی نبود و یه چیز دیگه بود که اینترفیس گرافیکی نداشت!
شما گویا کلن در مورد این داستانها اطلاعات درست و حسابی نداری!!!
Apache اینترفیس گرافیکی داره ؟!
من دارم میگم خود WHM براش یکی درست کرده!
خیر برای اینطور کارها میتونید از فرمان کوتاهتر apachectl restart استفاده کنید و ضمنا با تایپ چند کاراکتر ابتدای یک فرمان و زدن tab شل خودش بقیهء نام رو درج میکنه (البته اگر نام تا اونجایی که تایپ کردید unique باشه).
باز هم سرعت عمل از یک کلیک ساده کمتره!
بله بنده هم میدونم که کاربرد خط فرمان نسبت به گذشته خیلی کمتر شده (حداقل برای قشر عمومی کاربران) و آلترناتیوهای گرافیکی برای خیلی چیزها اومده، ولی همچنان کاربرد خط فرمان هست و قابل توجه و مهم هم هست و اینکه بگیم چیز منسوخ و بدردنخوریه و کلا حذف میشه یا بهتره کلا حذف بشه دلیل معقولی نداره!
من هم جایی نگفتم منسوخه! گفتم در حال منسوخ شدنه!!!
وگرنه چه دلیل معقولی وجود داشت که BBS حذف بشه ؟!
گفتم که حالا بذار به یه جایی برسه بعد شعار بده!
من نمیفهمم چرا باید ابتدایی ترین اصول بحث و زبان فارسی رو هم برای شما توضیح داد! گویا شما معنی جمله "به نظر من" رو نمیدونید؟!
هر چند چیزی که به شما نشان دادم نه شعار بلکه واقعیتی است انکار ناشدنی!
چه ربطی داشت به نقل قولی که کردید؟
یعنی خودتون هم یادتون نمیاد چی رو برای چی نوشتید ؟! خوب کمتر بنویس عزیزم!
باشه یادم باشه هروقت نیازی داشتم با شما تماس بگیرم بجای بنده فکر و عمل و تجربه کنید!
لابد اینطوری راحتتر و سریعتر هم به هدفم میرسم!!
میتونید هم چرخ رو از اول اختراع کنید و بعد به خودتون افتخار کنید که خیلی کارتون درسته!
نه تاحالا وقت و اولویتش رو نداشتم. سرم گرم چیزهایی بوده که برام خیلی جذاب تر بودن و فکر میکردم در مجموع قدرت و کاربرد بیشتری دارن.
شما که بلدی بگو چطوری ما هم یاد بگیریم!
شما که همه چیز تمامی و خوره! بعد از من میخوای بهت یاد بدم ؟!
البته چندان بد هم نگفتی! در آینده حتمن یک تاپیک در این زمینه باز میکنم و توضیح میدم به درد دوستان دیگر حتمن خواهد خورد.
فکر نمیکنم اینطور باشه. هنوز هم حجم عظیمی از رایانه ها یا دستگاههای دیگری که چندان قوی نیستن دارن خیلی جاها و توسط خیلی افراد استفاده میشن.
تنها در کشورهای جهان سوم و در پیتی!
دات نت یک زمان استارت قابل توجهی داره چون کد رو به زبان ماشین کامپایل میکنه و اجرا میکنه
جاااااااااااااااااااااااا اااااان ؟
یعنی در مورد دات نت هم اطلاعات درست ندارید ؟!
دات کد رو به یک زبان میانی کامپایل میکنه به نام CIL و بعدش توسط مفسر تفسیر میشه!!! خبری از کامپایل شدن به زبان ماشین نیست! (دلیل کند بودنش هم همینه ولی در مقایسه با PHP و جاوا و ... خیلی سریع تره)
در ضمن CIL قابل خواندن توسط انسانه!
Common Intermediate Language - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Common_Intermediate_Language)
بنده دلایل و موارد مثالی رو آوردم و شما جواب قانع کننده ندادید که چه مشکلی دارن.
شما هیچ دلیلی نیاوردید! تنها سه مثال آوردید که هر سه با هم پوچ شدند رفتند پی کارشان!
من به راحتی به شما نشان دادم اون همه اضافه کاری لازم نبوده برای انجام یک کار ساده!!!
باید اینو بفهمید که اینترفیس خط فرمان لزوما به معنای عقب ماندگی و ناکارایی و تنبلی و اهمال و ناهوشمندی نیست.
یک جا میگید دوباره کاریه درست کردن اینترفیس! یک جا میگید کار رو انجام نمیده! یک جای دیگه میگید به معنی عقب ماندگی و تنبلی و ... نیست!
امروز روز اگر برنامه نویسی توانایی دیزاین و تولید یک اینترفیس رو نداشته باشه به جز اتاق خودش که نشسته داره برای خودش کد میزنه هیچ جای دیگه ای جاش نیست.
در پاسخ نقل قولهای بالاتر اشاره کردم که این حرفها اغراقه. خط فرمان امکاناتی مثل auto completion (هم درمورد فرمانها و هم درمورد آدرس فایلها و دایرکتوریها) و history رو داره که در خیلی موارد این تایپ ها و کپی پیست ها رو به میزان زیادی یا حتی تقریبا بطور کامل حذف میکنن. گاهی حتی کار کردن در خط فرمان از محیط گرافیکی اینطوری راحتتر و سریعتر هم میشه. بخصوص در کاربردهای خاصی که گفتم مدام نیاز دارید یکسری عملیات کم و بیش مشابه رو با تغییر پارامترهایی تکرار کنید و امثالهم.
بالاتر پاسخ داده شد.
گوگل بله کلی از برنامه نویسان زبده و درجه یک داره و کلی پول و منابع انسانی رو راحت به پروژه ها اختصاص میده. مسلما بسیار بهتر و کاملتر و دقیق تر و اصولی تر از اکثر برنامه نویسان و برنامه های دیگه میتونه هرچیزی رو طراحی و پیاده سازی کنن.
پس بر خلاف گفته شما ایراد از AJAX نیست! از بیسوادی برخی برنامه نویسان است!
تازه توی همون گوگل هم بنده خیلی وقتا با این فناوریهای جدید مشکلاتی آزاردهنده داشتم. فکر کنم آپشن غیرفعال کردنش رو هم گذاشته باشن. مثلا خیلی وقتا سرچ میکنم بعضی کاراکترهایی که سریع تایپ میکنم حذف یا از هم گسیخته میشه نمیدونم به چه علت ولی مسلما به اون سرچ هوشمند و Ajax و پیشنهادهای جستجو و autocompletion ربط داره چون قبلا که اول تایپ میکردی بعد باید اینتر رو میزدی اینطور مشکلات اصلا نداشتم. احتمالا ترکیب کندی سیستم بعلاوهء سرعت عمل و تایپ بنده باعث این مسئله میشه که گوگلی ها متوجهش نشدن یا بهرصورت بهش اهمیت ندادن.
نه عزیزم مشکل از کانکشن شماست!
فنگ نگو این که حرف یک نفر و دو نفر و دوتا منبع درپیت نیست. یه سرچ بزنی دوتا مقاله بخونی کلی مطلب و منبع در این مورد هست و فکر کنم منابع تخصصی و معتبر هم بینشون زیاد باشه. فناوریهایی نظیر ایجکس با موتورهای جستجو مشکل دارن (اگر در جای نادرست استفاده بشن) چون از ابتدا در ساختار و استانداردهای وب پیشبینی نشدن و باهاش کاملا سازگار و هماهنگ نیستن و بیشتر یک ترفند و چیزی نامتعارف هستن نسبت بهش و این استفادشون رو محدود میکنه یا اینکه باید برای جبران این موارد تاحدی که میشه ترفند و سیستم پیاده کنی که خب اونم بهرحال هزینه و پیچیدگی افزوده داره و همینطور راحت و خودکار ایجاد نمیشه.
همونطور که فلش هم با موتورهای جستجو مشکل داشته و داره. درسته بعدا براش راهکار درست کردن ولی بازم به اون راحتی و کارایی و قابلیت اتکا که HTML و صفحات عادی دارن نیست مسلما.
چیزی که از اول توی یک ساختار و استانداردی پیشبینی شده و جزیی پیوسته ازش هست مسلما دردسر و هزینش در خیلی موارد میتونه کمتر باشه در عین اینکه در عمل کارایی و سازگاری و قابلیت اتکای بیشتری رو داره.
همه اون مطالب برای بیسوادها و تنبلهایی هست که نمیخواند استفاده درست از یک تکنولوژی رو یاد بگیرند!
البته لابددانسته های شما در این باره هم از همون منابعی هست که گفتند دات نت به زبان ماشین کامپایل میشه!
خب دیگه خیلی علمی تخیلی شدی! شما برو اول خودت یاد بگیر که خط فرمان چیه و به چه دردی میخوره بعد انتظار داشته باش دیگران همه چیز دان و سوپرمن باشن.
آخ آخ آخ چون قافیه تنگ آید شاعر به جفنگ آید!
بارها گفتم بازم میگم توی دنیا چیزی که زیاد کسخل و احمق و نادان و خودنما و علاف و جوگیر!
رفتار این کاربران هیچ چیزی رو ثابت نمیکنه و بیشتر هم بنظر بنده همونایی که خط بالا گفتم رو نشون میده.
پس هر کسی مثل شما فکر نمیکنه و دوست داره بهترین ها رو داشته باشه میشه کسخل و احمق و نادان و خودنما و علاف و جوگیر ؟!
اتفاقن جوگیر و خودنما به آدمی میگند که راه های ساده رو ول میکنه میره سراغ پیچیده ترین راه ممکن!!!
کسخُل و علاف هم به من میگند که نشستم یک سری چیزهای ساده و ابتدایی رو دارم برای شما توضیح میدم!!!
واسه چی؟
آسانی در استفاده! درست مثل علاقه شرکتها برای استفاده از DirectX هست تا OpenGL ! با اینکه OpenGL خیلی قوی تره.
شما که میگید پرهیز از patent دیگران کار چندان سختی هم نیست و ایجاد الگوریتم های جدید اونقدر راحته خب به چه دلیل و انگیزه ای برنامه نویسانی که برای دنیای نرم افزار آزاد و بازمتن دارن این کارها رو میکنن، عدهء محدودی از برنامه نویسان برجسته و شناخته شده و علاقمند و مشارکت کننده در دنیای نرم افزار آزاد، باید چنین کار و این ریسک رو بکنن؟
هر برنامه نویسی ممکنه این کار رو بکنه!حتا جان کارمک بزرگ!
کلی گویی و مبهم گویی و بیان تجربه و نظرات شخصی شما بدرد من یکی که نمیخورد!
من شرایط خودم را دارم در ایران هستم رایانه ای که با آن کار میکنم و اینترنتی که استفاده میکنم این است. چیزی که میبینم اینکه خط فرمان به من قدرت و انعطاف بیشتری میدهد و لازم نیست منتظر منابع و راههای جدیدی باشم تا بتوانم کار خودم را راه بیاندازم. البته فکر نمیکنم کاربرد و اهمیت خط فرمان فقط اینها و مختص بنده و شرایطی مثل کشور ما باشد. شواهد و منابع چیز دیگری میگویند و بنده هم چند مورد و دلیل و کاربرد برای شما مثال زدم و سوال کردم.
شرایط درون ایران شما حتا 1% از دنیای واقعی رو منعکس نمیکنه! اگر شما در تمام این بحث یک بار میگفتید شرایط خودتون مد نظره اصولن بحثی ادامه پیدا نمیکرد! چرا که من نه در مورد شما و شرایط شما بلکه در مورد فناوری های روز و آیندشون دارم بحث میکنم.
با همین دانش و ابزارها و فناوری رایانه و نرم افزارهایی هم که هست خیلی کارهای خفن میتوان کرد، منتها سواد و توان و انگیزه و وقتش است که کمتر کسی دارد!
البته یک عده هم که دارند و میکنند. همین الان یک عده در اینترنت برای خودشان امپراطوری دارن و مثلا هزاران و حتی میلیونها رایانه را در اختیار گرفته اند.
ولی در کل آزادی و وجود این دانش و فناوری ها و دسترسی همگانی بدانها بسیار مفید بوده و هست. همانطور که اینترنت و رایانه باوجود تمام خطرات و خساراتش در کل بسیار مفید است و سودش بیشتر از ضررش است.
همان طور که پیشتر هم گفتم برای یک گروه تروریستی مانند داعش چیز خاصی نیست! کافیست در دسترسشان باشد راه استفاده ازش را هم پیدا میکنند کما اینکه در مورد مسایل پیچیده تر پیدا کرده اند.
بهتر بود آن ضعف کپچای مسخرهء سایت را هم که قبلا چند بار هشدار داده بودم درست میکرد که با یک روبات چند خطی به سایت حمله نشود (هرچند زود متوجه شدید و عکس العمل نشان دادید). ضمنا در صفحهء اصلی که لاگین میکنم درست ریدایرکت نمیکند. چندبار هم خطاهای مختلفی در سیستم دیده ام. انگولک میکند نزند یک جاهای دیگری را خراب کند!
ضمنا در زمینه های خاصی قبلا فکر میکنم هم با شما و هم با ایشان بحث کرده بودم میتوانم ادعا کنم و مستدل و مستند نشان دهم که بنده تخصص و دانش و بینش برجسته ای در مثلا در زمینهء رمزنگاری دارم که شما ندارید و این از حرفهای نادرستی که زدید و کمبود اطلاعاتتان قبلا برایم مشخص شد.
خورگی بنده از نوع خاصی است و با خورگی امثال شما تفاوت میکند. من دنبال چیزهایی رفتم و چیزهایی یاد گرفتم و فهمیدم و قدرتهایی بدست آوردم که شما ندارید. بهرحال هم هرکس یک چیزی بلد است که دیگری بلد نیست خب که چه!
شما نه از ضعف سایت بلکه از شیوه مدیریتی اینجا که هدفش عضویت آسان افراد در سایت است سوء استفاده کردید! وگرنه یک کپچا نصب کردن کاری ندارد!
در مورد مشکل ریدایرکت هم به خاطر تصمیم به آپگرید به نسخه جدید دیگه وقت برای درست کردنش نمیگذاریم کار بیخودیست کسی را هم اذیت نمیکند.
در مورد ادعاتون در مورد تخصص و دانشتون هم میتونید جدا با کسانی که علاقه دارند در اون زمینه در تاپیکی جدا بحث کنید!
من و شما هردو بقدر کافی در این زمینه تاکنون هرچه داشته ایم رو کرده ایم. بگذارید دیگران قضاوت کنند.
چشم :e00e:
شاید کسی الان با فکر و تجربه و بینش شخصی خودش به این مسائل رسیده باشه. اینکه از واژه ها و اصطلاحات مشترکی استفاده میشه هم لزوما به معنای مذهبی بودن شخص نیست. من خودم مثلا خیلی وقتا از واژهء مشروع و مشروعیت استفاده میکنم ولی منظورم اصلا مشروعیت از دید دینی و مذهبی نیست و مثلا توی دیکشنری هم برای یکسری کلمات انگلیسی این معنی رو دیدم و چون کلمهء شناخته شده و بقدر کافی مناسبی از دید خودم بعنوان جایگزین سراغ نداشتم از همین کلمه در خیلی موارد استفاده کردم.
دین هم که لزوما همهء حرفها و آموزه ها و دستورات و نظراتش اشتباه نیست و هرچیزی که قدیمی است که همش غلط و واپس مانده و بدردنخور نیست. گذشته از اینکه کلی دین و تفسیر و مکتب داریم (از بودایی تا اسلام تا عرفان و مکاتب خاص که حتی بعضیا جدید و شگفت انگیز هستن).
من هم یک وقتهایی از واژه های پیامبر الهی استفاده میکنم ولی باور کنید منظور ممد چوپان نیست :))
باز اسرائیل رو هم چپوندی این وسط!
چرا؟
اسرائیل فعلا واسه خود آمریکا هم مایه دردسر و خطر شده و گهگاه با هم مشکل دارن و قهر میکنن.
این موجود مسخره کوفتی همش خودش رو میچسبونه به آمریکا و شده انگل جهان و/به واسطه آمریکا، چون خودش هم میدونه بدون آمریکا دوام نمیاره.
به خاطر اینکه بخش بزرگی از صنایع نرم افزاری و حتا سخت افزاری توسط اسرائیل تولید میشه! مثلِ همه ی اینها :
Software Companies in Israel - (http://www.science.co.il/SoftwareCo.asp)
Telecommunications Companies in Israel - (http://www.science.co.il/Telecom-Companies.asp)
Israel Electronics Companies - (http://www.science.co.il/Electronics-Companies.asp)
(اینتل هم توی لیسته :e105:)
kourosh_iran
11-02-2014, 08:11 PM
کد رو به یک زبان میانی کامپایل میکنه به نام CIL و بعدش توسط مفسر تفسیر میشه!!! خبری از کامپایل شدن به زبان ماشین نیست! (دلیل کند بودنش هم همینه ولی در مقایسه با PHP و جاوا و ... خیلی سریع تره)
در ضمن CIL قابل خواندن توسط انسانه!
اینجا دیگه کم سوادیت با سند ثابت شد!
اینکه همینطور با اطلاعات سطحی و ناقص میای ادعا میکنی و نظر میدی اینم نمونش :e405:
برو بگو بزرگترت بیاد :e057:
بله منم میدونم که دات نت کد مثلا سی شارپ یا هر زبان دات نتی دیگر رو به CIL تبدیل میکنه، و فایلهای exe و dll دات نت محتوی CIL هستن، ولی موقع اجرا، CIL توسط مکانیزمی که بهش JIT که مخفف Just-in-time compilation است به کد زبان ماشین مقصد تبدیل میشه. هر بار موقع استارت/بارگذاری یک برنامه این عمل صورت میگیره.
ضمنا برنامه ای/ابزاری بنام ngen (http://en.wikipedia.org/wiki/Native_Image_Generator) هم خود میکروسافت داده که میشه باهاش پیشاپیش اون کدها رو به کد native تبدیل کرد تا تاخیر کامپایل JIT در هر شروع برنامه حذف بشه، ولی به این شکل فایلهای اجرایی دات نت وابسته به پلتفرمی میشن که براش کامپایل شدن و دیگه قابلیت cross platform ندارن.
جالب اینکه در همون مقالهء ویکیپدیا که خودت درج کردی این چیزایی که میگم آمده یه نگاهی میکردی و میخوندی باید متوجه میشدی:
Upon execution of a CLI assembly, its code is passed through the runtime's JIT compiler to generate native code. Ahead-of-time compilation may also be used, which eliminates this step, but at the cost of executable-file portability.
ترجمه: «هنگام اجرای یک اسمبلی CLI، کد آن از کامپایلر JIT محیط اجرا عبور میکند تا کد native تولید شود. کامپایل پیشاپیش همچنین میتواند استفاده شود، که این قدم را حذف میکند، ولی به هزینهء قابل حمل بودن فایل اجرایی»
منبع: Common Intermediate Language - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Common_Intermediate_Language#General_information)
البته بخاطر تکمیل مطلب باید اضافه کنم که در یک سیستم JIT لزوما تمام کد و برنامه به کد Native/زبان ماشین، یا هر نوع کد هدف دیگر، تبدیل نمیشه، ولی حداقل بخشی از اون تبدیل میشه (توی مقاله ای که قبلا از وبلاگم آوردم اطلاعات در این زمینه داده شده). درمورد دات نت اطلاعات دقیق و موثقی ندارم که آیا همهء کد یا بخش عمده ای از اون به کد Native تبدیل میشه یا بخش کوچکتری و بطور متوسط چقدر مثلا.
sonixax
11-02-2014, 09:25 PM
اینجا دیگه کم سوادیت با سند ثابت شد!
اینکه همینطور با اطلاعات سطحی و ناقص میای ادعا میکنی و نظر میدی اینم نمونش
برو بگو بزرگترت بیاد
بله منم میدونم که دات نت کد مثلا سی شارپ یا هر زبان دات نتی دیگر رو به CIL تبدیل میکنه، و فایلهای exe و dll دات نت محتوی CIL هستن، ولی موقع اجرا، CIL توسط مکانیزمی که بهش JIT که مخفف Just-in-time compilation است به کد زبان ماشین مقصد تبدیل میشه. هر بار موقع استارت/بارگذاری یک برنامه این عمل صورت میگیره.
ضمنا برنامه ای/ابزاری بنام ngen هم خود میکروسافت داده که میشه باهاش پیشاپیش اون کدها رو به کد native تبدیل کرد تا تاخیر کامپایل JIT در هر شروع برنامه حذف بشه، ولی به این شکل فایلهای اجرایی دات نت وابسته به پلتفرمی میشن که براش کامپایل شدن و دیگه قابلیت cross platform ندارن.
جالب اینکه در همون مقالهء ویکیپدیا که خودت درج کردی این چیزایی که میگم آمده یه نگاهی میکردی و میخوندی باید متوجه میشدی:
Upon execution of a CLI assembly, its code is passed through the runtime's JIT compiler to generate native code. Ahead-of-time compilation may also be used, which eliminates this step, but at the cost of executable-file portability.
ترجمه: «هنگام اجرای یک اسمبلی CLI، کد آن از کامپایلر JIT محیط اجرا عبور میکند تا کد native تولید شود. کامپایل پیشاپیش همچنین میتواند استفاده شود، که این قدم را حذف میکند، ولی به هزینهء قابل حمل بودن فایل اجرایی»
منبع: Common Intermediate Language - WiKi
البته بخاطر تکمیل مطلب باید اضافه کنم که در یک سیستم JIT لزوما تمام کد و برنامه به کد Native/زبان ماشین، یا هر نوع کد هدف دیگر، تبدیل نمیشه، ولی حداقل بخشی از اون تبدیل میشه (توی مقاله ای که قبلا از وبلاگم آوردم اطلاعات در این زمینه داده شده). درمورد دات نت اطلاعات دقیق و موثقی ندارم که آیا همهء کد یا بخش عمده ای از اون به کد Native تبدیل میشه یا بخش کوچکتری و بطور متوسط چقدر مثلا.
وقتی میگم دو زار سواد نداری، پستها رو درست نمیخونی و فقط چشم رو مبندی و دهنت رو باز میکنی بعد ناراحت میشی!!!
دات کد رو به یک زبان میانی کامپایل میکنه به نام CIL و بعدش توسط مفسر تفسیر میشه!!! خبری از کامپایل شدن به زبان ماشین نیست! (دلیل کند بودنش هم همینه ولی در مقایسه با PHP و جاوا و ... خیلی سریع تره)
یک اسمبلی دات نت تنها در هنگام اجرای هر متد! اون متد رو به کد ماشین کامپایل میکنه و نه همه کد رو و اسم این عمل کامپایل شدن نیست! کدهای تولید شده On the fly هستند و اسم این عمل در زبان فارسی میشه تفسیر کد! که البته با تفسیر کدهای اسکریپتهایی نظیر JavaScript فرق داره!
شبیه همین رو ما در PHP هم حتا داریم! که نه زبان برنامه نویسی بلکه زبان اسکریپت نویسیه ولی به کمک افزونه ها و مودهای آپاچی. به طور مثال از طریق HHVM . حالا که یه چیز جدید یاد گرفتی بدو برو توی وبلاگت بنویس :))
kourosh_iran
11-02-2014, 10:21 PM
و اسم این عمل کامپایل شدن نیست!
چرا اسمش دقیقا کامپایله. شما فکر کردی کامپایل فقط به کامپایل پیشاپیش و کاملی که کامپایلری مثل زبان سی یا سی++ انجام میده میگن؟
شاید با اغماض بشه از اصطلاح تفسیر هم بطور کلی در این موارد استفاده کرد اما منابع با کیفیت و معتبر نگاه کنی اکثریت قریب به اتفاق گفتن کامپایل یا حداقل اسمی از کامپایل و Just-in-time compilation آوردن و میگن به کد زبان ماشین کامپایل میکنه نه اینکه تفسیر میکنه.
اون compilation در انتهای Just-in-time compilation پس چیه؟
ضمنا چون بیشتر مفسرها و بخصوص زبانهای قدیمی تر که جور دیگه کار میکردن و مستقیما کد منبع رو میخونن و دستوراتش رو از جانب خودشون انجام میدن (نه اینکه به زبان ماشین تبدیل کنن و بعد مستقیما اجرا بشه) و تا الان بیشتر متداول بوده که به اونا میگفتن زبان تفسیری و اسکریپتی و اینها و به روشی که کار میکردن تفسیر گفته میشد و به پردازندهء اونا مفسر، بهتره از اصطلاح بیش از حد کلی و مبهم و گمراه کننده تفسیر در این موارد اجتناب بشه.
کدهای تولید شده On the fly هستند و اسم این عمل در زبان فارسی میشه تفسیر کد!
در تعریف تخصصی کامپایل، شرط On the fly نبودن وجود نداره. شرط کامپایل تمام کد یا اینکه زمان خاصی داشته باشه هم وجود نداره.
اسم زبان فارسی رو هم بذاره درکوزه! فارسی به درد کسی نمیخوره، هرچی ابهام و اشتباه توی زبان انگلیسی و منابع اصلی هست فارسی خیلی وقتا یه چیزی هم میذاره روش و حسابی قاطی و اشتباه میکنه همه چیز رو.
به طور مثال از طریق HHVM
به HHVM بطور معمول مفسر نمیگن. اسم خودش هم به ماشین مجازی اشاره داره و مخفف اینه: HipHop Virtual Machine
و توی مقالهء ویکیپدیا نگاه کنی نوشته is a process virtual machine based on just-in-time (JIT) compilation.
و اینم نوشته که فکر کنم بقدر کافی واضح میکنه مطلب رو:
This contrasts to the PHP's usual interpreted execution, in which the Zend Engine transforms the PHP source code into opcodes as a form of intermediate code, and executes the opcodes directly on the Zend Engine's virtual CPU
ترجمه: «این در تقابل با اجرای تفسیری معمول PHP است که در آن Zend Engine (م: مفسر رسمی PHP) کد منبع PHP را به opcode بعنوان یک شکل میانی کد تبدیل میکند و opcode ها را مستقیما روی CPU ی مجازی Zend Engine اجرا میکند»
من تعجب میکنم این همه اصطلاحات و منابع همه اشاره به کامپایل دارن و عبارتی که درشون خیلی کمتر دیده میشه و بعضی جاها اصلا دیده نمیشه Interpret و Interpreter هست، اونوقت تو میای از این اصطلاح نادقیق و کلی و مبهم استفاده میکنی و میگی اینه و اون نیست و کامپایل به اون نمیگن!
اطلاعاتت مثل اینکه خیلی قدیمه.
ضمنا این همه بحث ما از اول روی این شروع شد که گفتم چون موقع اجرا به زبان ماشین تبدیل میکنه یک تاخیری داره، که جنابعالی اونطور جواب دادی! حالا هم میبینی که بالاخره داره این کار رو میکنه و این تاخیر بهرحال وجود داره در کل حالا چه در ابتدا و چه در وسط و چه در آخر بهرحال درکل این تاخیر و مجموع تاخیر اجرای تمام بخشهای برنامه به زمان اجرا اضافه میشه. بعدم اون ابزار خود میکروسافت و این همه بند و بساط و تبدیل پیشاپیش توسط ngen و اینها بیخود که نیست توی مقالهء ویکیپدیا بخونی نوشته که به این شکل میشه سرعت اجرا رو در بعضی موارد بحد قابل توجهی افزایش داد.
تنها در هنگام اجرای هر متد! اون متد رو به کد ماشین کامپایل میکنه
ضمنا دلیل و سند برای این ادعا لطفا!
sonixax
11-02-2014, 10:49 PM
چرا اسمش دقیقا کامپایله. شما فکر کردی کامپایل فقط به کامپایل پیشاپیش و کاملی که کامپایلری مثل زبان سی یا سی++ انجام میده میگن؟
شاید با اغماض بشه از اصطلاح تفسیر هم بطور کلی در این موارد استفاده کرد اما منابع با کیفیت و معتبر نگاه کنی اکثریت قریب به اتفاق گفتن کامپایل یا حداقل اسمی از کامپایل و Just-in-time compilation آوردن و میگن به کد زبان ماشین کامپایل میکنه نه اینکه تفسیر میکنه.
اون compilation در انتهای Just-in-time compilation پس چیه؟
ضمنا چون بیشتر مفسرها و بخصوص زبانهای قدیمی تر که جور دیگه کار میکردن و مستقیما کد منبع رو میخونن و دستوراتش رو از جانب خودشون انجام میدن (نه اینکه به زبان ماشین تبدیل کنن و بعد مستقیما اجرا بشه) و تا الان بیشتر متداول بوده که به اونا میگفتن زبان تفسیری و اسکریپتی و اینها و به روشی که کار میکردن تفسیر گفته میشد و به پردازندهء اونا مفسر، بهتره از اصطلاح بیش از حد کلی و مبهم و گمراه کننده تفسیر در این موارد اجتناب بشه.
در تعریف تخصصی کامپایل، شرط On the fly نبودن وجود نداره. شرط کامپایل تمام کد یا اینکه زمان خاصی داشته باشه هم وجود نداره.
اسم زبان فارسی رو هم بذاره درکوزه! فارسی به درد کسی نمیخوره، هرچی ابهام و اشتباه توی زبان انگلیسی و منابع اصلی هست فارسی خیلی وقتا یه چیزی هم میذاره روش و حسابی قاطی و اشتباه میکنه همه چیز رو.
به HHVM بطور معمول مفسر نمیگن. اسم خودش هم به ماشین مجازی اشاره داره و مخفف اینه: HipHop Virtual Machine
و توی مقالهء ویکیپدیا نگاه کنی نوشته is a process virtual machine based on just-in-time (JIT) compilation.
من تعجب میکنم این همه اصطلاحات و منابع همه اشاره به کامپایل دارن و عبارتی که درشون خیلی کمتر دیده میشه و بعضی جاها اصلا دیده نمیشه Interpreter هست، اونوقت تو میای از این اصطلاح نادقیق و کلی و مبهم استفاده میکنی و میگی اینه و اون نیست و کامپایل به اون نمیگن!
اطلاعاتت مثل اینکه خیلی قدیمه.
ضمنا این همه بحث ما از اول روی این شروع شد که گفتم چون موقع اجرا به زبان ماشین تبدیل میکنه یک تاخیری داره، که جنابعالی اونطور جواب دادی! حالا هم میبینی که بالاخره داره این کار رو میکنه و این تاخیر بهرحال وجود داره در کل حالا چه در ابتدا و چه در وسط و چه در آخر بهرحال درکل این تاخیر و مجموع تاخیر اجرای تمام بخشهای برنامه به زمان اجرا اضافه میشه. بعدم اون ابزار خود میکروسافت و این همه بند و بساط و تبدیل پیشاپیش توسط ngen و اینها بیخود که نیست توی مقالهء ویکیپدیا بخونی نوشته که به این شکل میشه سرعت استارت رو در بعضی موارد بحد قابل توجهی افزایش داد.
من نمیدونم چرا باید همه چیز رو برای شما شیرفهم کرد!!!! یک مقداری هم زحمت تحقیق به خودتون بدید دوست عزیز!
Interpreter (computing) - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Interpreter_%28computing%29)
In computer science (http://en.wikipedia.org/wiki/Computer_science), an interpreter is a computer program (http://en.wikipedia.org/wiki/Computer_program) that directly executes (http://en.wikipedia.org/wiki/Execution_%28computers%29), i.e. performs, instructions written in a programming (http://en.wikipedia.org/wiki/Programming_language) or scripting language, without previously compiling (http://en.wikipedia.org/wiki/Compiler) them into a machine language (http://en.wikipedia.org/wiki/Machine_language) program. An interpreter generally uses one of the following strategies for program execution:
parse (http://en.wikipedia.org/wiki/Parse) the source code (http://en.wikipedia.org/wiki/Source_code) and perform its behavior directly
translate source code into some efficient intermediate representation (http://en.wikipedia.org/wiki/Intermediate_representation) and immediately execute this
explicitly execute stored precompiled code[1] (http://en.wikipedia.org/wiki/Interpreter_%28computing%29#cite_note-1) made by a compiler (http://en.wikipedia.org/wiki/Compiler) which is part of the interpreter system
Early versions of the Lisp programming language (http://en.wikipedia.org/wiki/Lisp_programming_language) and Dartmouth BASIC (http://en.wikipedia.org/wiki/Dartmouth_BASIC) would be examples of the first type. Perl (http://en.wikipedia.org/wiki/Perl), Python (http://en.wikipedia.org/wiki/Python_%28programming_language%29), MATLAB (http://en.wikipedia.org/wiki/MATLAB), and Ruby (http://en.wikipedia.org/wiki/Ruby_%28programming_language%29) are examples of the second, while UCSD Pascal (http://en.wikipedia.org/wiki/UCSD_Pascal) is an example of the third type. Source programs are compiled ahead of time and stored as machine independent code, which is then linked (http://en.wikipedia.org/wiki/Linker_%28computing%29) at run-time and executed by an interpreter and/or compiler (for JIT (http://en.wikipedia.org/wiki/Just-in-time_compilation) systems). Some systems, such as Smalltalk (http://en.wikipedia.org/wiki/Smalltalk), contemporary versions of BASIC (http://en.wikipedia.org/wiki/BASIC), Java (http://en.wikipedia.org/wiki/Java_%28programming_language%29) and others may also combine two and three.
While interpretation and compilation are the two main means by which programming languages are implemented, they are not mutually exclusive, as most interpreting systems also perform some translation work, just like compilers. The terms "interpreted language (http://en.wikipedia.org/wiki/Interpreted_language)" or "compiled language (http://en.wikipedia.org/wiki/Compiled_language)" signify that the canonical implementation of that language is an interpreter or a compiler, respectively. A high level language (http://en.wikipedia.org/wiki/High-level_programming_language) is ideally an abstraction (http://en.wikipedia.org/wiki/Abstraction) independent of particular implementations.
HHVM (http://hhvm.com/)
HHVM uses a just-in-time (JIT) compilation approach to achieve superior performance while maintaining the development flexibility that PHP provides.
ضمنا دلیل و سند لطفا!
:46:
Compiling MSIL to Native Code (http://msdn.microsoft.com/en-us/library/ht8ecch6%28v=vs.90%29.aspx)
Because the JIT compiler converts an assembly's MSIL to native code when individual methods defined in that assembly are called,
اینها رو هم بخونید بد نیست :
What is the Difference Between Compiler and Interpreter? | Compiler vs Interpreter (http://www.engineersgarage.com/contribution/difference-between-compiler-and-interpreter)
Interpreter Vs Compiler : Difference Between Interpreter and Compiler | Programming Tutorials, Articles and Examples (http://www.programiz.com/article/difference-compiler-interpreter)
4476
پس چی شد ؟! وقتی کل برنامه به Native کد ترجمه نشده باشد اسمش کامپایل کردن نیست. ولی وقتی قسمت قسمت و در زمان اجرا اون رو ترجمه میکنیم اسمش میشه تفسیر!
sonixax
11-02-2014, 10:50 PM
البته خیلی هم ممنون میشم ربط این بحث به کمونیسم و سوسیالیسم رو بگید!!!
kourosh_iran
11-02-2014, 11:33 PM
واقعا خیلی لجبازی!
شما داری مدام از کلی بودن و ابهام و نادقیق بودن یکسری اصطلاحات و تعاریف و تغییرات نسبی در استفاده متداول و معنای متعارف اونا در طول زمان سوء استفاده میکنی، یک بیان و تفسیر مطلق و ظاهرا دقیق از خودت میدی میگی همینه دقیقا فقط همینه و بس و اون که شما میگی نیست!!
درمورد بحث قبلی و تعریف Patent هم کم و بیش مشابه همین کار رو کردی.
وقتی کل برنامه به Native کد ترجمه نشده باشد اسمش کامپایل کردن نیست.
گفتم که اگر کامپایل رو به اون معنای قدیمی متداول و زبانهایی مثل سی بخوایم معنی کنیم بله نیست چون پیشاپیش نیست و/یا کامل نیست.
ولی کامپایل یه اصطلاح کلی تر از اینه و شامل کاری که مکانیزمهای JIT میکنن هم میشه و اصلا کلمش (compilation) توی اسم خود این چیزا هست دیگه دلیل از این واضحتر؟ نکنه میخوای بگی در زبان فارسی compilation رو به تفسیر معنی میکنن؟ پس معنای کلمهء Interpret چیه اونوقت؟
حتی توی همون مقالهء میکروسافت که لینکش رو گذاشتی همون اولش اینو نوشته:
Before you can run Microsoft intermediate language (MSIL), it must be compiled against the common language runtime to native code for the target machine architecture.
ترجمه: «قبل از اینکه شما بتوانید MSIL را اجرا کنید، آن باید توسط CLR به کد ماشین برای معماری ماشین هدف کامپایل شود».
یخورده پایین ترش تیترش زده که Compilation by the Just-in-time Compiler و نه Interpretation by the Just-in-time interpreter.
اوکی؟ دیدی؟ نظری چیزی نداری؟ :e057:
حالا شما کجاش مشکل داری واسه چی میگی من چیزی رو اشتباه گفتم نمیدونم!
چیزی که بنده میگم و استفاده ای که از اصطلاح کامپایل کردم بخاطر اینه که اینطور مقاله ها رو زیاد خوندم و میدونم که کامپایل فقط به کامپایل زبانهایی مثل سی گفته نمیشه و معنای خیلی کلی تری داره که شامل کاری که JIT میکنه هم میشه و توی اکثریت این موارد و منابع از این اصطلاح استفاده میشه! شما میگی نمیشه؟! این همه دلایل و نوشته ها و اسم ها رو نمیبینی؟ چشمت سالم نیست یا اینکه مشکل در خوندن زبان انگلیسی داری شاید؟ :e105:
من اصلا با فارسی و کتابها و منابع قدیمی کاری ندارم. چیزی که تخصصی و بروز هست اینه که من میشناسم و دلیل و سند هم این همه ریخته جلوی چشمت. همین!
یکسری منابع هم میبینی ظاهر جور دیگه گفتن چون یکسری تعاریف و معنای متعارف کلی و بعضا برگرفته از منابع و کتابها و جوامع قدیمی تر برنامه نویسی رو گرفتن و دارن مفروضا اونا رو برای بخصوص افراد مبتدی و تازه واردها توضیح میدن. مثلا داره تفاوت یه زبانی مثل پایتون و سی رو در این زمینه برجسته میکنه و توضیح میده. دلیل نمیشه که بگی اون رفرنس و تعریف دقیق و رسمی فلان اصطلاحه و هیچ جای دیگه هیچ معنای و کاربرد دیگری نداره!
همونطور که گفتم این اصطلاحات اغلب کلی و دارای ابهامات و همپوشانی هایی هستن و در منابع و Context های مختلف به کاربردهای متفاوتی از اونا پرداختن و ضمنا در طول زمان هم کاربرد متداول اونا کم و بیش تغییراتی کرده.
اینم از مقالهء ویکیپدیا درمورد Compiler (http://en.wikipedia.org/wiki/Compiler):
Modern trends toward just-in-time compilation and bytecode interpretation at times blur the traditional categorizations of compilers and interpreters.
ترجمه: «گرایش های مدرن به سوی just-in-time compilation و تفسیر بایت کد بعضی اوقات دسته بندی سنتی کامپایلرها و مفسرها را تیره میکند»
خلاصه منبع و دلیل و سند زیاد هست و بقدر کافی توضیح دادم که هر آدم عاقلی بفهمه و قانع بشه، حالا باز میخوای به رویه بی معنی خودت ادامه بدی خودت میدونی! من اینقدر سواد دارم تاحالا هزاران صفحه و صدها مقاله و منبع در این زمینه ها خوندم و کلی بحث کردم خنده داره که این چیزای پایه رو ندونم.
sonixax
11-03-2014, 12:11 AM
درمورد بحث قبلی و تعریف Patent هم کم و بیش مشابه همین کار رو کردی.
ما در اون مورد سند آوردیم! شما کشک!
در این مورد هم همچنین!
گفتم که اگر کامپایل رو به اون معنای قدیمی متداول و زبانهایی مثل سی بخوایم معنی کنیم بله نیست چون پیشاپیش نیست و/یا کامل نیست.
ولی کامپایل یه اصطلاح کلی تر از اینه و شامل کاری که مکانیزمهای JIT میکنن هم میشه و اصلا کلمش (compilation) توی اسم خود این چیزا هست دیگه دلیل از این واضحتر؟ نکنه میخوای بگی در زبان فارسی compilation رو به تفسیر معنی میکنن؟ پس معنای کلمهء Interpret چیه اونوقت؟
مگه همه چیز رو باید کلمه به کلمه معنی کرد ؟!
گفتم که اگر کامپایل رو به اون معنای قدیمی متداول و زبانهایی مثل سی بخوایم معنی کنیم بله نیست چون پیشاپیش نیست و/یا کامل نیست.
ولی کامپایل یه اصطلاح کلی تر از اینه و شامل کاری که مکانیزمهای JIT میکنن هم میشه و اصلا کلمش (compilation) توی اسم خود این چیزا هست دیگه دلیل از این واضحتر؟ نکنه میخوای بگی در زبان فارسی compilation رو به تفسیر معنی میکنن؟ پس معنای کلمهء Interpret چیه اونوقت؟
حتی توی همون مقالهء میکروسافت که لینکش رو گذاشتی همون اولش اینو نوشته:
Before you can run Microsoft intermediate language (MSIL), it must be compiled against the common language runtime to native code for the target machine architecture.
ترجمه: «قبل از اینکه شما بتوانید MSIL را اجرا کنید، آن باید توسط CLR به کد ماشین برای معماری ماشین هدف کامپایل شود».
یخورده پایین ترش تیترش زده که Compilation by the Just-in-time Compiler و نه Interpretation by the Just-in-time interpreter.
اوکی؟ دیدی؟ نظری چیزی نداری؟
نظرم اینه که شما مفهوم درست این مسایل رو نمیدونید و کلمه به کلمه ترجمه میکنید! نتیجه این میشه که در جهل مرکب ابد الدهر بمانید!!!
من براتون آوردم معنی تفسیر چیست، معنی کامپایل چیست! میخواهی بیاموز! میخواهی لجبازی کن و بگو اونجا نوشته کامپایل پس اسم پروسه کامپایله :))
حالا شما کجاش مشکل داری واسه چی میگی من چیزی رو اشتباه گفتم نمیدونم!
چیزی که بنده میگم و استفاده ای که از اصطلاح کامپایل کردم بخاطر اینه که اینطور مقاله ها رو زیاد خوندم و میدونم که کامپایل فقط به کامپایل زبانهایی مثل سی گفته نمیشه و معنای خیلی کلی تری داره که شامل کاری که JIT میکنه هم میشه و توی اکثریت این موارد و منابع از این اصطلاح استفاده میشه! شما میگی نمیشه؟! این همه دلایل و نوشته ها و اسم ها رو نمیبینی؟ چشمت سالم نیست یا اینکه مشکل در خوندن زبان انگلیسی داری شاید؟
من اصلا با فارسی و کتابها و منابع قدیمی کاری ندارم. چیزی که تخصصی و بروز هست اینه که من میشناسم و دلیل و سند هم این همه ریخته جلوی چشمت. همین!
شما در اینجا نشون دادید که نه معنی کامپایل رو درست میدونید و نه معنی تفسیر رو! چیزی که من برای شما شرح کاملش رو آوردم و زحمت مطالعه به خودتون نمیدید!
اینکه در طول یک پروسه بخشی وجود داره که کد رو به زبان ماشین ترجمه میکنه (و اصطلاحن بهش کامپایل میگند البته با پسوند و پیشوند) اسمش کامپایل کردن برنامه نیست.
برای اینکه بی اطلاعی شما در این زمینه رو نشون بدم :
یک برنامه که به زبان PHP نوشته شده هنگام اجرا :کامپایل میشه به کدهایی موسوم به OPCODES یا (Operation codes) ، به این کدها ByteCode هم میگند که فهرست OPCODE های Zend Engine رو میتونید اینجا ببینید :
PHP: Zend Engine 2 Opcodes - Manual (http://php.net/manual/de/internals2.opcodes.php)
PHP: Opcode Descriptions and Examples - Manual (http://php.net/manual/en/internals2.opcodes.list.php)
سپس این OPCODE ها توسط Zend Engine که همون موتورو PHP باشه Execute میشند!
شرح کامل داستان :
Still trying to get it all out: Understanding Opcodes (http://blog.golemon.com/2008/01/understanding-opcodes.html)
پس طبق ادعای شما! چون در اینجا از کلمه Compile به معنی (ترجمه) استفاده شده پس PHP نه یک زبان تفسیری بلکه یک زبان کامپایلی هستش :)))))
حالا چرا شما هر جا کلمه Compile رو میبینی فکر میکنی منظور همونی هست که شما فکر میکنی ؟! به خاطر اینکه آشنایی لازم و کافی با زبان انگلیسی و ریشه واژه های اون نداری!
پس من مجبورم یک کلاس زبان هم برات بذارم!
خود وازه Compile به معنی ساختن، کنار هم گذاشتن، ترجمه کردن معنی میده.
در دنیای کامپیوتر به خصوص معنی ترجمه کردن مد نظر هست! برای همین هر جایی که یک زبان به زبان دیگری ترجمه میشه از واژه کامپایل استفاده میکنند حتا زمانی که کد PHP شما داره ترجمه میشه OPCODE های قابل اجرا برای زند انجین! ولی چون فعل کامپایل کردن (ترجمه کردن) در اینجا داره اتفاق میوفته ، معنیش این نیست که کد PHP داره کامپایل میشه!!! به خاطر اینکه Compile کردن یک برنامه به اون طریقی که مد نظر شما هست همون طوری که بالاتر هم براتون گذاشتم یعنی ترجمه کل کدهای اون قبل از اجرا توسط یک کامپایلر!
ترجمه شدن قطعه قطعه، یا در زمان اجرا (Just In Time) با اینکه درش فعل کامپایل کردن استفاده میشه ولی عمل کامپایل کردن نیست و اسمش رو گذاشتند تفسیر کردن! که باز بالاتر در این مورد برای شما و باقی دوستانی که حوصله خوندن این بحث رو دارند توضیحات لازم رو گذاشتم.
پ.ن :
Compile | Define Compile at Dictionary.com (http://dictionary.reference.com/browse/compile)
Computers. to translate (a computer program) from a high-level language into another language, usually machine language, using a compiler.
kourosh_iran
11-03-2014, 08:13 AM
دقیقا بنده همه اینا رو که گفتی میدونستم. هیچوقت هم نگفتم که دات نت یک زبان کامپایلی است (هرچند هیچوقت هم نمیگم که تفسیریه چون این اصطلاح هم بیش از پیش مبهم میکنه ساختار اصلی دات نت رو که یک چیزی بینابین مفسرهای کلاسیک و کامپایلرهای کلاسیک (منظورم اون انواع و تعاریف و استفاده متداول قدیمی/سنتی) است).
من در Context خود JIT صحبت کرد و در اون Context گفته نمیشه که کد ها به زبان ماشین تفسیر میشن، بلکه گفته میشه که کدها به زبان ماشین کامپایل میشن (البته شما از عبارت تبدیل هم میتونی استفاده کنی ولی ضرورت نداره و منابع خودشون اکثرا بجای translate یا transform از compile استفاده کردن و همین کلمه هم توی اسمهایی که برای اینطور مکانیزمها گذاشتن هست).
من دقیقا میدونم compilation حتی به تبدیل به کد ماشین هم محدود نمیشه. کسی که این مقاله ها (ویکیپدیا) رو خونده باشه به همهء این نکات توش صراحتا اشاره شده. ضمنا این نکته رو حتی در پستهای قبلی که داشتم توضیح میدادم میخواستم بیارم ولی گفتم حالا مسائل جانبی و جزییات رو باز زیاد کنم و بطور مستقیم به بحث JIT مربوط نیست بعدم تو میای باز از توی این یه جفنگی درمیاری دهنمون رو سرویس میکنی :e412:
حالا اینطور مذبوحانه داری تلاش میکنی که بگی من اینقدر بی سواد بودم، قضاوت با خوانندگان!
همون مقاله که توی وبلاگم هست و امثالهم نشون میده من قبلا مقاله های ویکیپدیا رو حداقل در این موارد خوندم و بنابراین باید بدونم این چیزا رو!
عزیزم من خوره مطالعه این چیزام و توی ویکیپدیا دیگه سخت مقاله ای میتونم پیدا کنم که نخونده باشم، زبان انگلیسی و ترجمم هم که میبینی مشکلی نداره، بعد فکر میکنی تمام اینا رو نمیدونستم؟!
kourosh_iran
11-03-2014, 08:49 AM
خودمونیم کلت رو خابوندما :e105:
تا تو باشی دیگه اینقدر بچه گانه رفتار نکنی.
با اون تفسیرهای سطحی و خودرای ای که داری!!
یه چیزی میاری میگی فقط همینه که من میگم، بعد طرف مقابل دلیل و سند میاره برات میگه نه معنا/تفسیر/کاربرد دیگری هم داره جای دیگر در Context دیگر هست استفاده میشه، میگی نه اون نیست و منظور توی مخاطب اون نبوده بلکه اون بوده که من میگم!! دیگه این خودرای بودن و ادعای بدون اثبات تا چه حد؟
به همین شکله که به خودت اجازه میدی هرکس رو که ازش خوشت نمیاد و کاملا هم سلیقه تو نیست و طبق تفکر و تصورات سطحی تو به سرمایه داری مطلق اعتقادی نداره و مجیزگویی و اغراق نمیکنه دربارش و ایراد و انتقادی داره و در بعضی موارد نظرات متفاوتی، بهش برچسب کمونیست بزنی گرچه طرف خودش صراحتا انکار کنه و در خیلی موارد هم با ساختارهای اساسی کمونیسم موافق نباشه.
تا اینجا چند مسئله مطرح کردم در ایراد به گفته هات که هیچکدوم رو نتونستی جواب بدی. حتی در همون بحث Patent که میخوای وانمود کنی قطعا فقط نظر خودت درش درست بود.
بذار برات لیست کنم.
- اون متن و بیانی که Xiph.Org برات آوردم و استنباطی که ازش میشه رو بیان کردم و ناسازگاری اون رو با تعریف و چیزهایی که جنابعالی از پتنت و نقص پتنت ادعا میکنی نشون دادم. قبلا گفتم که یکی دو مورد نیست اینطور مطالب و بنده تاحالا به کرات مشاهده کردم.
مورد از لینوکس هم برات آوردم باز میگی که عمدا و اآگاهانه کار خودشون بوده، درحالیکه بنا بر استدلالهایی که کردم و ادعاهای خودت این حرف چندان معقول بنظر نمیرسه!
- کاربردهای خط فرمان که ازت پرسیدم با رابط گرافیکی چطور پیاده میکنی. بطور مثال گفتم دوتا برنامهء گرافیکی رو چطور میشه با هم ترکیب و خودکار سازی کرد. یکی دیگه مثال استارت آپاچی و اطلاع از وضعیت استارتش از طریق پخش صدا بود (مثالی که جنابعالی از WHM میاری این قابلیت پخش صدا رو نداره). یا فکر کن اصلا ما میخواستیم یک کار دیگه هم بکنیم مثلا وضعیت آپاچی رو تحت نظر بگیریم و درصورت بروز مشکل یک ایمیلی ارسال کنیم و این حرفا. شما میگی برای همهء اینا میشه رابط گرافیکی درست کرد، درست شدنش میشه، ولی باید یک رابط گرافیکی درست کنی که تمام حالتهای ممکن و نیازهای تمام افراد رو در تمام شرایط در طول زمان پیشبینی و پیاده سازی کرده باشه! اونوقت اون رابط گرافیکی اونقدر روش کار باید بشه اونقدر حجیم و پیچیده و سنگین شده و تازه بازهم نمیشه ادعا کرد که برنامه نویس میتونه دقیقا تمام موارد ممکن رو پیشبینی بکنه و چیزی رو از قلم نندازه و چیزی و نیاز خاصی نباشه که به ذهنش نرسه.
و فکر کن این کار رو بخوای درمورد تمام برنامه ها انجام بدی چه شود!
دقیقا خط فرمان و شل برای همین نیازها هستن (علاوه بر کاربردهای دیگری که دارن) و یک اینترفیس پایه و کلی و یک محیط خودکار سازی و برنامه نویسی و ترکیب در سطح سیستم عامل رو در اختیار شما میذارن که کاربر فوق حرفه ای و برنامه نویسان میتونن ازش برای سفارشی سازی های پیشرفته و پیچیده و ترکیب و خودکار سازی عملیات ها استفاده کنن. و این کم سوادی و کمبود درک جنابعالی است که نمیفهمی خط فرمان هم یک نوع رابط با مزایا و کاربردهای خاص خودش و فراتر از صرف یک رابط است و جزیی از امکانات مهم هر سیستم عامل و محیط و برنامه ای است و یک زبان اسکریپت نویسی و برنامه نویسی سرخود روی سیستم عامله که برای همین کارهای عمومی و ترکیب و کنترل برنامه های دیگر کاربرد داره. اگر میفهمیدی ادعا نمیکردی که یک چیزی درپیت قدیمیه و داره به سرعت منسوخ میشه یا باید بشه. شما اول برو این همه قدرت و انعطاف و کاربرد که خط فرمان داره و میتونه داشته باشه رو جواب بده و گرافیکیش کن و بعد بیا حرف از عقب ماندگی و باید و نباید بزن! همونطور که اگر ادعا کنی زبان های قدیمی و سطح پایین تر مثل سی++ به زودی حذف میشن یا باید بشن و به دردی نمیخورن، باید پاسخگوی ادعای خودت باشی! فعلا هم در دنیای مهندسی نرم افزار و رایانه چیز خیلی زیادی در این زمینه ها وجود نداره و فقط تونستن یکسری چیزهای نسبتا ساده و کلیشه ای رو گرافیکی و بصورت موثری خودکار کنن مثل ایجاد GUI و کارایی های متداول و ثابت و ساده برنامه های دیتابیسی و این حرفا. تازه همینا هم بعضی وقتا نیاز میشه که برنامه نویس شخصا اونا رو دستکاری کنه. ضمنا بگو ببینم مثلا رابط گرافیکی نرم افزارهایی مثل اتوکد و فتوشاپ رو هم بنظرت با دیزاینرهای ویژوال درست کردن؟ منکه فکر نمیکنم!
خب دیگه؟ ولش کن تا همین جا برات بسه :e415:
kourosh_bikhoda
11-03-2014, 10:56 AM
ولی اگر چیزی هم هست مشکل داخلی ما هست ، کاپیتالیسمی که باعث کشته شدن ۱۰۰ میلیون بومی آمریکایی شده گه میخورد به شوروی ایراد میگیرد!
کسرا سفسطه نکنه اصلن نمیشه.
راستش یه خورده که فکر میکنم میبینم جز این هیچ استدلال دیگری نمیتونه در جهت پاکسازی جنایت های سوسیالیسم مردمی و کارگری و هومن دوستانه بکنند اینها.
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2025 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.