PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : مزخرفات اسلامی !



sonixax
12-21-2010, 05:41 PM
هیچ مؤمنی داخل بهشت نمی شود مگر آنکه خداوند غنیّ ، پانصد حوری به او عطا می‌فرماید که با هر حوری هفتاد غلام وهفتاد کنیز نیز می‌باشد که هریک مانند لؤلؤ منثور و لؤلؤ مکنون می‌باشند.
هریک ازآن حوریان، هفتاد حلّه پوشیده اند و سفیدی ساق ایشان از زیر هفتاد حلّه معلوم است. از جماع با هر یک ازآن حوریان لذّت صد مرد را می یابد که هریک چهل سال خواهش مجامعت و آمیزش داشته باشند و برایشان میسّر نشده باشد. (بحارالانوار،ج 8، ح 205) :27:

Anarchy
07-15-2013, 04:01 PM
توصیف شیعیان از فاطمه دختر محمد :

اللمعة البیضاء - التبریزی الأنصاری - ص 234
وانها كانت أبدا بتولا عذراء ، وكان ثدیاها طویلین بحیث كانت تلقیهما من أعلى كتفیها على عقبها ، وترضع أولادها من وراء ظهرها

اوبرای همیشه باکره ودور از حیض بودند وپستانهایش به گونه ای دراز وبلند بود که ازبالای کتف به پشت خود می انداخت تا از پشت سر خودبه فرزندانش شیر بدهد:e404:

ودر ادامه می گوید :
ساطعا عطر الجنة ورائحتها من بین ثدییها، ورسول الله (صلى الله علیه وآله) كان یمس وجهه لما بین ثدییها كل یوم ولیلة یشمها ویلتذ من إستشمامها،
عطر و بوی بهشت از میان سینه هایش به مشام می رسید و پیامبر -صل الله علیه و آله و سلم- چهره اش را هر روز و شب میان سینه اش قرار می داد و رایحه ی تنش رو استشمام می کرد و از آن لذت می برد :e105:

(http://www.yasoob.com/books/htm1/m025/29/no2921.html)

Anarchy
07-15-2013, 04:14 PM
لب گرفتن پیامبر از نوه نوزادش


- امام صادق علیه السلام فرمود: جبرئیل علیه السلام بر محمد صلى للّه علیه و آله نازل شد و گفت : اى محمد! خدا ترا مژده مى دهد به مولودى كه از فاطمه متولد شود و امت تو او را بعد از تو مى كشند فرمود: اى جبرئیل ! سلام به پروردگارم برسان، مرا به مولودى كه از فاطمه متولد شود و امتم او را بكشند نیازى نیست ، جبرئیل به آسمان بالا رفت و سپس فرود آمد و همان سخن را گفت ، پیغمبر فرمود: اى جبرئیل ! سلام به پروردگارم برسان مرا به مولودى كه از فاطمه متولد شود و امتم او را بكشند نیازى نیست ، جبرئیل به آسمان بالا رفت و سپس فرود آمد و گفت : اى محمد! پروردگارت به تو سلام مى رساند و ترا مژده مى دهد كه امامت و ولایت و وصیت را در ذریه او قرار داده ، او هم پیغام داد كه من راضى گشتم .
((پس به ناخوشى او را آبستن شد و به ناخوشى زائید و از آبستن شدن تا از شیر گرفتنش سى ماه بود، و چون به قوت رسید و چهل ساله شد، گفت : پروردگارا! مرا وادار كن تا نعمت ترا كه به من و به پدر و مادرم انعام كرده ئى سپاس گزارم و عملى شایسته كنم كه پسند تو باشد و بعضى از فرزندانم را شایسته كن ) اگر او نمى فرمود: بعضى از فرزندانم را شایسته كن ، همه فرزندانآنحضرت امام مى شدند، ) و امام حسین از فاطمه علیهماالسلام و از هیچ زن دیگر شیر نخورد، بلكه او را خدمت پیغمبر صلى للّه علیه و آله مى آوردند و آن حضرت انگشتابهامش را در دهان او مى گذارد و او باندازه اى كه دو روز و سه روزش را كفایت كند، از آن مى مكید، پس گوشت حسین علیه السلام از گوشت و خون رسولخدا صلى للّه علیه و آله روئید. و فرزندى شش ماهه متولد نشد، جز عیسى بن مریم علیه السلام و حسین بن على علیهماالسلام .
و در روایت دیگر است كه امام رضا علیه السلام فرمود: حسین را نزدپیغمبر صلى للّه علیه و آله مى آوردند و آن حضرت زبانش را در دهان او مى گذاشت تامى مكید و به همان اكتفا مى كرد و از هیچ زنى شیرنخورد.
اصول كافى جلد 2 صفحه 365 روایت 4

------------------------------------------------------------

مکیدن انگشت ابهام حضرت محمد (ص)
ابن شهر آشوب روایت كرده كه هنگام ولادت امام حسین علیه السلام فاطمه علیها السلام مریضه شد و شیر در پستان مباركش خشك گردید رسول خدا صلی الله علیه و آله مرضعی طلب كرد یافت نشد پس خود آن حصرت تشریف آورد به حجره فاطمه علیهاالسلام و انگشت ابهام خویش را در دهان حسین می‌گذاشت و او مییمكید. بعضی گفته‌اند كه زبان مبارك را در دهان حسین علیه السلام می‌گذاشت و او را زقه می‌داد چنانكه مرغ جوجه خود را زقه می‌دهد تا چهل شبانه روز رزق حسین علیه السلام را حق تعالی از زبان پیغمبر صلی الله علیه و آله گردانیده بود، پس روئید گوشت حسین علیه السلام از گوشت پیغمبر صلی الله علیه و آله، و روایات به این مضمون بسیار است.
و در علل الشرایع روایت شده كه حال امام حسین علیه السلام در شیر خوردن بدین منوال بود تا آنكه روئید گوشت او از گوشت پیغمبر صلی الله علیه و آله و شیر نیاشامید از فاطمه علیهاالسلام و نه از غیر فاطمه.
و شیخ كلینی در كافی از حضرت صادق علیه السلام روایت كرده كه حسین علیه السلام از فاطمه علیهاالسلام و از زنی دیگر شیر نیاشامید او را به خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله می‌بردند حضرت ابهام مبارك را در دهان او می‌گذاشت و او می‌مكید و این مكیدن او را دو سه روز كافی بود. پس گوشت و خون حسین علیه السلام از گوشت و خون حضرت رسول صلی الله علیه و آله پیدا شد فرزندی جز عیسی بن مریم علیه السلام و حسین بن علی علیهاالسلام شش ماهه از مادر متولد نشد كه بماند، و در بعضی از روایات به جای عیسی یحیی نام برده شده. عَرَبیّه: (قاتل سیّد بحر العلوم است)
لِلّهِ مُرْتَضِعٌ لَمْ یَرْتَضِعْ اَبَداً مِنْ ثَدْی اُنْثی وَ مِنْ طه مَراضِعُهُ
برگرفته از کتاب منتهی الامال، تألیف حاج شیخ عباس قمی

Anarchy
07-15-2013, 04:22 PM
امام صادق فرمود: عایشه [از روی حسادت] گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی و زبانت را در دهانش قرار میدهی. پیامبر اکرم فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم، فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم. من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم و بوی شجره طوبی را می یابم، زیرا او زنی آسمانیست.

برگرفته از کتاب احادیثی در مورد بوسه، نوشته داوود احمدی، انتشارات صلوات، ۱۳۸۸

sonixax
07-15-2013, 04:57 PM
خوبه یک عده این بابا رو پیامبر نکردند :))

2140

undead_knight
07-16-2013, 08:41 PM
امام صادق فرمود: عایشه [از روی حسادت] گفت: یا رسول الله میبینم دهان فاطمه را زیاد میبوسی و زبانت را در دهانش قرار میدهی. پیامبر اکرم فرمودند: بله، هرگاه مشتاق بهشت میشوم، فاطمه را میبوسم و زبان در دهانش میگذارم. من از فاطمه بوی بهشت را استشمام می کنم و بوی شجره طوبی را می یابم، زیرا او زنی آسمانیست.

برگرفته از کتاب احادیثی در مورد بوسه، نوشته داوود احمدی، انتشارات صلوات، ۱۳۸۸
همانا پیامبر مبتکر فرنچ کیس بود و این فرانسوی های خائن ملحد بوسه های ناب ایشون رو به اسم خودشون ثبت کردند:))

mmns2001
07-17-2013, 06:36 AM
با درود
مهمل بافی رسم شده گویا
اینها چه ربطی به اسلام دارد
شیعه یک مدهب ایرانی اسلامی است که از باورهای مذاهب بسیار(چندین مذهب و دین) چیزها دارد و یک اختلاط قوی است از تفکرات
این اخرین دین قوی ایرانی است که مبانی پیچیده دارد
سپاسگذارم

Russell
07-17-2013, 07:19 AM
با درود
مهمل بافی رسم شده گویا
اینها چه ربطی به اسلام دارد
شیعه یک مدهب ایرانی اسلامی است که از باورهای مذاهب بسیار(چندین مذهب و دین) چیزها دارد و یک اختلاط قوی است از تفکرات
این اخرین دین قوی ایرانی است که مبانی پیچیده دارد
سپاسگذارم
من تاکنون گمان میکردم در میان مذاهب یک چند صد میلیونی مسلمان هستند که شیعه نام دارند، ولی گویا اینها مسلمان نبوده و نیستند و باورهای مذهبیشان و مطالب کتب دینی شان و نظرات و سخنان مراجعشان ربطی به اسلام ندارد چرا که به صرفه نیست !!

mmns2001
07-17-2013, 07:50 AM
من تاکنون گمان میکردم در میان مذاهب یک چند صد میلیونی مسلمان هستند که شیعه نام دارند، ولی گویا اینها مسلمان نبوده و نیستند و باورهای مذهبیشان و مطالب کتب دینی شان و نظرات و سخنان مراجعشان ربطی به اسلام ندارد چرا که به صرفه نیست !!
با درود
از اسلام هم چیزهای بسیاری دارد
قران مهمترین ان است
در حقیقت شیعه یک امیزش بسیار قوی از باورهای اریایی و ادیان سامی است
چنان که ما در ادیان سامی کهنترین چیزهایی که داریم کتاب تورات است و بعد از ان انجیل و قران
در ادیان اریایی ما کهنترین کتابها را می توانیم قسمتهایی از اوستا و البته ریگ ودا بنامیم که مربوط به بترتیب ایین زروانی و برهمنیزم(ایین برهمایی)
و بعدها نیز ما دیگر کتب و باورهای اریایی را نزد این مردم بودیسم و البته ایین مانی و مزدک و...
شیعه از همه اینها دارد مبانی
درست است که اقوام سامی در فلسفه دینداری0البته در بخش مناسک) بسیار قوی بودند و البته در عرفان بسیار ضعیف
در اینطرف یعنی ادیان اریایی هند که به چین و ژاپن و کره نیز ریشه گسترد عکس انرا داریم یعنی در مناسک ضعیفتر از ادیان سامی ولی در عرفان قویتر
اریایی های که به ایرن امدند به سبب شرایط جغرافیایی تغییراتی در باورها و ادیانشان به نوعی که در عرفان از برهمنیزم و بودیزم ضعیفتر و در مناسک مذهبی و تعالیم اسطوره ای از ادیان سامی ضعیفتر بودند و در کل یک چیزی بین اینها بودند
این تغییرات در زمان ورود اسلام به ایران باعث تعدیل شد یعنی ایرانیان هویت دیرین خود را فراموش نکردند و این اختلاط را انجام دادند
این شیعه حاصل این اختلاط است و دین و هویت رسمی ایران و ایرانی در این زمان محسوب میشود.
ایرانیان این مذهب را دوست میدارند
سپاسگذارم

Russell
07-17-2013, 08:06 AM
با درود
از اسلام هم چیزهای بسیاری دارد
قران مهمترین ان است
در حقیقت شیعه یک امیزش بسیار قوی از باورهای اریایی و ادیان سامی است
چنان که ما در ادیان سامی کهنترین چیزهایی که داریم کتاب تورات است و بعد از ان انجیل و قران
در ادیان اریایی ما کهنترین کتابها را می توانیم قسمتهایی از اوستا و البته ریگ ودا بنامیم که مربوط به بترتیب ایین زروانی و برهمنیزم(ایین برهمایی)
و بعدها نیز ما دیگر کتب و باورهای اریایی را نزد این مردم بودیسم و البته ایین مانی و مزدک و...
شیعه از همه اینها دارد مبانی
درست است که اقوام سامی در فلسفه دینداری0البته در بخش مناسک) بسیار قوی بودند و البته در عرفان بسیار ضعیف
در اینطرف یعنی ادیان اریایی هند که به چین و ژاپن و کره نیز ریشه گسترد عکس انرا داریم یعنی در مناسک ضعیفتر از ادیان سامی ولی در عرفان قویتر
اریایی های که به ایرن امدند به سبب شرایط جغرافیایی تغییراتی در باورها و ادیانشان به نوعی که در عرفان از برهمنیزم و بودیزم ضعیفتر و در مناسک مذهبی و تعالیم اسطوره ای از ادیان سامی ضعیفتر بودند و در کل یک چیزی بین اینها بودند
این تغییرات در زمان ورود اسلام به ایران باعث تعدیل شد یعنی ایرانیان هویت دیرین خود را فراموش نکردند و این اختلاط را انجام دادند
این شیعه حاصل این اختلاط است و دین و هویت رسمی ایران و ایرانی در این زمان محسوب میشود.
ایرانیان این مذهب را دوست میدارند
سپاسگذارم
مگر مردمانی پیدا میشوند که دیندار باشد و آن دین راهم دوست نداشته باشند؟
و اینکه آن مردم دین را دوست دارند دلیل میشود که باورهای آن دین مزخرف نباشد؟
باورهای یک دین با باورهای باورمندان به آن دین ،مراجع و کتب آن (که برای شیعیان شامل حدیث هم میشود) تعریف میشود و ربط چندانی به صحت تاریخی آنها ندارد.
وقتی ما میگوییم مسلمین باور مزخرفی دارند مبنی بر اینکه محمد ماه را با شمشیر دو تکه کرده نمیگوییم که چنین چیزی رخ داده بلکه ادعای ما درباره باورهای مسلمین است نه لزوما صحت تاریخی آن.

این مذهب شیعی را هم که میگویید اگر شاه اسماعیل صفوی نبود که آنرا از نو اختراع کند و این مذهب ایرانی را از جبل الآمل لبنان وارد کند و در بسیاری از مناطق ایران بمعنی واقعی کلمه بزور شمشیر مستقر کند الان با مذهب متفاوتی در ایران روبرو بودیم.

mmns2001
07-17-2013, 08:35 AM
مگر مردمانی پیدا میشوند که دیندار باشد و آن دین راهم دوست نداشته باشند؟
و اینکه آن مردم دین را دوست دارند دلیل میشود که باورهای آن دین مزخرف نباشد؟
باورهای یک دین با باورهای باورمندان به آن دین ،مراجع و کتب آن (که برای شیعیان شامل حدیث هم میشود) تعریف میشود و ربط چندانی به صحت تاریخی آنها ندارد.
وقتی ما میگوییم مسلمین باور مزخرفی دارند مبنی بر اینکه محمد ماه را با شمشیر دو تکه کرده نمیگوییم که چنین چیزی رخ داده بلکه ادعای ما درباره باورهای مسلمین است نه لزوما صحت تاریخی آن.

این مذهب شیعی را هم که میگویید اگر شاه اسماعیل صفوی نبود که آنرا از نو اختراع کند و این مذهب ایرانی را از جبل الآمل لبنان وارد کند و در بسیاری از مناطق ایران بمعنی واقعی کلمه بزور شمشیر مستقر کند الان با مذهب متفاوتی در ایران روبرو بودیم.
با درود
اگر از دید عقلی میخواهید بسنجید هیچ دینی تعقل ندارد و تعالیمی محدود در ان عقلی است
تنها ما برخی از ادیان که بر مبنای حکمت است انهم دربرخی(شاید در اینگونه از باورها بیش از دیگر ادیان) مبانی باورهای عقلی داریم(مانند کنفسیونیسم)
ما دو دیدگاه در نزد انسانها داریم
دیدگاه متریالیسم:این دیدگاه از ماده می اید ماده چیزی است قابل برسی و ازمایش قابل ارایه نظریه و فرضیه و تحقیق در درستی نظر یا فرضیه
دیدگاه ایدالیسم:در این نوع نگرش که از ایدال می اغید شخص با نگاه دوست داشتن به قضیا می نگرد و به ان چیزی اهمیت میدهد که خواسته و علاقه اوست
بیشترین مبانی ادیان حاصل دیدگاه ایدالیسم انسان است و در مبانی جزیی حاصل متاریالیسم است
این دو نوع نگرش از دیرباز همراه انسان بوده به گونه ای که در کهنترین اسنادی که ما در دست داریم انسانها با تفکر غالب مادی و با تفکر دینی بوده اند و تا ابد نیز از دید من این دو نوع تفکر در دیدگاه انسانها خواهد بود
در ضمن شاه اسماعیل شیعه را نساخته و نه اخوندانی که وی وارد ایران کرد از لبنان و یمن و سوریه
شاه اسماعیل یک انسان عقده ای بوده که در قالب حمایت شیعیان توانست زنده بماند و در جمع انان زیست و سپس برای قدرت گرفتن و چپاول از این مذهب استفاده کرد
این مذهب تشیع را ما از ابتدای ورد اعراب به ایرن کم کم تعالیمش را داریم که شکل می گرفت و در قرن 3 هجری کامل شد و به عنوان شیعه گری نمایان گردید و باز هم تغییرات کرد تا زمان صفویه و در زمان صفویه نیز تغییراتی داشت و مبانی ان شاخ و برگ و فلسفه ای گرفت و بعد از ان هم پویا بود تا زمان حال از این به بعد نیز پویا خواهد بود و تغییر خواهد کرد
این قایده ای است که نه تنها برای شیعه بلکه برای تمامی مذاهب در تاریخ بوده یعنی پویا بودن و تغییر کردن و شرح و بسط یافتن
همانطور که دانش پیشرفت میکند و پویا است ادیان هم پیشرفت میکند
البته دانشمندان این زمینه در مورد ادیان و باورهای اینده بشر نظریات دارند و تعاریفی را مظرح کرده اند و راهکارهایی داده اند
مثلا میریچا ایلیاده نظرش این است که باید یک بازگشت داشته باشیم به افکار کهن ولی مورخ دیگر(ارتور تونبی) میگوید که این بازگشت پدید خواهد امد و ما ناگزیر از ان هستیم
برخی میگویند که ادیان اینده تغییراتی باید داشته باشد
هر کس نظری دارد در این مورد
ولی در هر صورت این ادیان نیاز بشر هستند و علاقه بشر و کسی نمی تواند این علاقه را در انسان از میان ببرد
سپاسگذارم

Russell
07-17-2013, 09:23 AM
اگر از دید عقلی میخواهید بسنجید هیچ دینی تعقل ندارد و تعالیمی محدود در ان عقلی است
حماقت و چرند گویی درجاتی دارد.در قرن 21‌ام هیچ‌کجا این اندازه مزخرفات را حتی در دیگر ادیان نمیشود پیدا کرد.از این گذشته اگر قبول دارید که باورهای اسلامی چرند و مزخرف هستند اعتراض دیگر چیست؟




ما دو دیدگاه در نزد انسانها داریم
من نمیدانم این منبر رفتن‌هایِ بی ربط چیست دیگر؟
ما با شما درباره موضوع بحث بتوانیم گفتگو کنیم هنر کرده‌ایم ،قبل از شروع هر بحث و ماله کشی بفرمایید ارتباط آنرا و ربط آن به بحث را مشخص کنید.


در ضمن شاه اسماعیل شیعه را نساخته و نه اخوندانی که وی وارد ایران کرد از لبنان و یمن و سوریه
شاه اسماعیل یک انسان عقده ای بوده که در قالب حمایت شیعیان توانست زنده بماند و در جمع انان زیست و سپس برای قدرت گرفتن و چپاول از این مذهب استفاده کرد
این مذهب تشیع را ما از ابتدای ورد اعراب به ایرن کم کم تعالیمش را داریم که شکل می گرفت و در قرن 3 هجری کامل شد و به عنوان شیعه گری نمایان گردید و باز هم تغییرات کرد تا زمان صفویه و در زمان صفویه نیز تغییراتی داشت و مبانی ان شاخ و برگ و فلسفه ای گرفت و بعد از ان هم پویا بود تا زمان حال از این به بعد نیز پویا خواهد بود و تغییر خواهد کرد
پس ایرانیان معجزه‌وار ناگهان شیعه شده‌اند و اینکه ناگهان شاه اسماعیل آمد دین رسمی را کرد تشیعه ربطی به شیعه شدن ایرانیان ندارد.
حالا ایرانیان که شیعه بودند؟چرا شاه اسماعیل آخوند از لبنان آورد؟ :21:

بعد شما که برای ما هنگام رسیدن به راهزنی‌ها و آدمکشی‌ها و سکس با کودک 9 ساله از نسبیت فرهنگی میگفتی؟چه شد ناگهان استفاده از دین و چپاول بد شد؟ :21:




ولی در هر صورت این ادیان نیاز بشر هستند و علاقه بشر و کسی نمی تواند این علاقه را در انسان از میان ببرد
ادیان یک سری باورهای بدوی و احمقانه هستند برای فرار از مواجهه با مرگ و در گذشته کارکردی داشته‌اند یا نداشته‌اند امروز ولی خطر شماره یک برای بقای بشر هستند و اینکه اعتیاد بشر به چنین مخدری چقدر جدی‌ست تنها در کمک به درمان آن است که اهمیت پیدا میکند.

توجیه حماقت و رذالت با بهانه طبیعی بودن و نیاز و علاقه (؟) نامش مغالطه‌یِ طبیعت‌گرایانه است. (http://www.fallacyfiles.org/adnature.html)

mmns2001
07-17-2013, 09:43 AM
حماقت و چرند گویی درجاتی دارد.در قرن 21‌ام هیچ‌کجا این اندازه مزخرفات را حتی در دیگر ادیان نمیشود پیدا کرد.از این گذشته اگر قبول دارید که باورهای اسلامی چرند و مزخرف هستند اعتراض دیگر چیست؟




من نمیدانم این منبر رفتن‌هایِ بی ربط چیست دیگر؟
ما با شما درباره موضوع بحث بتوانیم گفتگو کنیم هنر کرده‌ایم ،قبل از شروع هر بحث و ماله کشی بفرمایید ارتباط آنرا و ربط آن به بحث را مشخص کنید.


پس ایرانیان معجزه‌وار ناگهان شیعه شده‌اند و اینکه ناگهان شاه اسماعیل آمد دین رسمی را کرد تشیعه ربطی به شیعه شدن ایرانیان ندارد.
حالا ایرانیان که شیعه بودند؟چرا شاه اسماعیل آخوند از لبنان آورد؟ :21:

بعد شما که برای ما هنگام رسیدن به راهزنی‌ها و آدمکشی‌ها و سکس با کودک 9 ساله از نسبیت فرهنگی میگفتی؟چه شد ناگهان استفاده از دین و چپاول بد شد؟ :21:




ادیان یک سری باورهای بدوی و احمقانه هستند برای فرار از مواجهه با مرگ و در گذشته کارکردی داشته‌اند یا نداشته‌اند امروز ولی خطر شماره یک برای بقای بشر هستند و اینکه اعتیاد بشر به چنین مخدری چقدر جدی‌ست تنها در کمک به درمان آن است که اهمیت پیدا میکند.

توجیه حماقت و رذالت با بهانه طبیعی بودن و نیاز و علاقه (؟) نامش مغالطه‌یِ طبیعت‌گرایانه است. (http://www.fallacyfiles.org/adnature.html)
با درود
شما چیزی از دانش باور شناسی نمی دانی
از حوصله بنده نیز خارج است که با امثال شما سخن گویم
زیرا در گفتمان باید یک نسبیتی باشد بین طرفین
سپاسگذارم

Russell
07-17-2013, 10:08 AM
با درود
شما چیزی از دانش باور شناسی نمی دانی
از حوصله بنده نیز خارج است که با امثال شما سخن گویم
زیرا در گفتمان باید یک نسبیتی باشد بین طرفین
سپاسگذارم
ما که از ابتدا و برای سرگرمی‌ست که هر گاهی مغالطات برادران مسلمان را میشکافیم.
زین پس هم سعی کنید کمتر در بدیهیات تاریخ برای دفاع از بیضه اسلام دست ببرید و ایرانیان را پیش از صفویان شیعه مذهب جا بزنید تا مجبور نشوید به سبب کمبود دانش ما (!!) قهر کنید :e402:

Anarchy
07-17-2013, 12:58 PM
جناب mmns2001 (http://www.daftarche.com/members/mmns2001-317/)

شما خودتون باید بهتر از ما بدونید که درصد بسیار جزیی از ایرانی ها قبل از صفویه ، شیعه بودند...حالا به کل میفرمایید یعنی ایرانی ها مبدع شیعه هستند؟ کلا موضع شما در برابر تفکرات اسلام و شیعه چی هست ؟ چون میبینم بعضا حرف ها و دفاع شما از اسلام اینجا متناقض با موضع شما در فورم هم میهن هست !!

یه نفر
07-17-2013, 01:14 PM
شما خودتون باید بهتر از ما بدونید که درصد بسیار جزیی از ایرانی ها قبل از صفویه ، شیعه بودند...حالا به کل میفرمایید یعنی ایرانی ها مبدع شیعه هستند؟ کلا موضع شما در برابر تفکرات اسلام و شیعه چی هست ؟ چون میبینم بعضا حرف ها و دفاع شما از اسلام اینجا متناقض با موضع شما در فورم هم میهن هست !!
درصد جزیی نبوده. ایرانیان از همان ابتدا مخالف اعراب بودند..
میخواستند فرهنگ اونها رو رد کنند!
میخواستند از سلطه اعراب نجات پیدا کنند
و از طرف دیگه ایرانیان سالها تحت سلطه عباسیان و ... بودند و منتظر یه فرصت برای پادشاهی بودند تا کشور خودشونو نجات بدهند. میخواستند با اعراب مخالفت کنند. با حکومت شام مخالفت کنند. واسه همین اسلام رو که پذیرفته بودند. نمیشد کاری دیگر کرد. به همین منظور تشیع رو عَلَم کردند و گسترش دادند.. تا قبل از صفویه آتش زیر خاکستر بودند..

Anarchy
07-17-2013, 05:29 PM
درصد جزیی نبوده. ایرانیان از همان ابتدا مخالف اعراب بودند..
میخواستند فرهنگ اونها رو رد کنند!
میخواستند از سلطه اعراب نجات پیدا کنند
و از طرف دیگه ایرانیان سالها تحت سلطه عباسیان و ... بودند و منتظر یه فرصت برای پادشاهی بودند تا کشور خودشونو نجات بدهند. میخواستند با اعراب مخالفت کنند. با حکومت شام مخالفت کنند. واسه همین اسلام رو که پذیرفته بودند. نمیشد کاری دیگر کرد. به همین منظور تشیع رو عَلَم کردند و گسترش دادند.. تا قبل از صفویه آتش زیر خاکستر بودند..

به هر حال چیزی که تاریخ میگه این هست که جمعیت عادی مردم ایران اکثرا سنی مذهب بودند...در واقع تا زمان صفویان هنوز شیعه به عنوان یک مذهب تمام عیار تکامل پیدا نکرده بود !! البته در اینکه ایرانی ها نتونستن با اسلام کنار بیان که شکی نیست...

شما اگر منبعی دارید که ایرانی ها شیعه بودن قبل از صفویه اینجا بذارید ما هم ببینیم !!

mmns2001
07-17-2013, 06:40 PM
جناب mmns2001 (http://www.daftarche.com/members/mmns2001-317/)

شما خودتون باید بهتر از ما بدونید که درصد بسیار جزیی از ایرانی ها قبل از صفویه ، شیعه بودند...حالا به کل میفرمایید یعنی ایرانی ها مبدع شیعه هستند؟ کلا موضع شما در برابر تفکرات اسلام و شیعه چی هست ؟ چون میبینم بعضا حرف ها و دفاع شما از اسلام اینجا متناقض با موضع شما در فورم هم میهن هست !!
با درود
بنده هیچ گاه موضع گیری و جبهه گیری نمی کنم.زیرا این کار سبب میشود که انسان حقایق را نبیند
ما در مورد تاریخ پیش از صفویه دقیقا نمی توانیم نظر دهیم که چقدر بوده اند شیعیان
چند روایت داریم که مشاوران شاه اسماعیل می گفتند که بیشتر مردم سنی هستند و البته چند روایت از اینکه فرق اسلامی در کجاها ریشهدوانده و بیشتر مردم قم و کاشان و خراسان و ... چگونه بودند(در احسن تواریخ و تاریخ قم و تحقیات ولادمیر مینورسکی در مجله مطالعات اسلامی و تاریخ ادبیات ایرن و دیگر اسناد و پژوهشها که هم اکنون در دست داریم اینگونه بنظر میرسد که شیعیان جزو فرقه هایی بودند که تعدادشان نسبت به برخی کمتر بوده مانند حنفیه و نسبت به برخی مانند باطنی ها یا زیدیه یا... بیشتر بوده)
مسله بنده تعداد نیست قضیه شناخت شیعه اینگونه است که
اسلام یک دین سامی است که توسط سامیانی که سالها در مهاجرت در بیابانها بودند و طبع انان همچون کویر خشن و متخیل بوده ساخته شده(یعنی مایه های یهودی دارد)
و البته سیستم ان با ادیان اریایی متفاوت است
مثلا شما نگاه کنید به ادیان اریاییانی که به هند رفتند(بدلیل هویت اریایی و شرایط مساعد و حاصلخیز جوی) انها به حشرات و موجودات و گیاهان احترام می گذارند یا تعالیم عرفانی دارند که بسیار لطیف است ولی ادیان سامی به قصاص و قتل و داستان پردازی و قربانی و قوانین خشن بنیان نهاده شده
حال اریاییانی که در ایرن امدند بدلیل اینکه در این منطقه هم بیابانهای خشک و سوزان داشتیم و هم منابع و مراتع حاصلخیز و همچینی از یک سو در تقابل با سامیان بودند و از یک سو در تقابل با هندیان یعنی هم شاریط معیشتی و هم شرایط جغرافیایی اینها بین این دو قوم بوده
اسلام به ایرن وارد میشود ایرانیان نمی توانستند بپذیرند این تحول باورها را به این شکل
برای همین فرقه سازی کردند
برخی از فرقه ها خیلی در قالب عرفان رفت مانند تصوف و معتزله برخی از فرقه ها بیشتر ملی بود مانند شعوبیه و یا خرمدینان(البته اینها اصلا مسلمان نبودند) یا...
برخی از فرقه ها خیلی سامی و خشن بود مانند حنبلی ها و یا
ولی خیلی از فرقه ها بشدت امیزش داشت
یکی از این فرقه ها شیعه است که دارای فرقه ها بسیاری است که یکی از انها شیعه امامیه است که شاید باورهای اریایی زیادی دارد
این فرقه همگون با هویت ایرانیان شد در تایخ
حالا این تغییراتی داشته از ابتدا یعنی یهودیت که بدلیل فشار مسیحیان به دنیای اسلام پناه می اوردند هیچ کجا را بهتر از ایرانیان برای ارایه نظریات خود نمی یافتند و البته بسیاری از یهویان مسلمان می شدند
اینکه می بینید در تاریخ طبری از اسطورهای سامی در نقل استفاده شده یا ابن اثیر که تحت تاثیر شیعه بود از این روایات می گوید(مثلا خمایی فرزندش را در اب انداخت که این همان اسطورهای یهودی است در مورد موسی و انها خود از داستانهای مصری گرفتند)همه و همه دلیل بر این است که ایرانیان توانستند اسلامی ایرانی برای خود بسازند و حاصل ان امروز شیعه هست.
حال اینکه ما بیاییم بگوییم معتزله بهتر بود یا بهاییت فرقه قوی تر و عقلی تری هست اینها کاربردی ندارد
مساله اینجاست که ما یک فرقه ملی داریم امروز در ایران که هر چند باورهایش تاریخی و یا عقلی نباشد(که البته دیدگاه دینی کلا سند و مدرک نمی خواهدبلکه علاقه می خواهد) ولی یک ابزار است در دست ما که ایرانی است و مستقل
امروز با این باور توانسته ایم در جلو اسراییل بایستیم(حال درست بودن این کار یا غلط بودنش بماند)
ایا کاربرد ندارد یک باور برای جهت دهی جامعه؟
سپاسگذارم

undead_knight
07-21-2013, 05:45 PM
(فیل فرشته ی بسیار زناکاری بوده که مسخ گشته)
سرنوشت بسیاری از حیوانات باید درس عبرتی شوند برای شما مردم تا در زندگی پرمعصیت خود تجدید نظر كنید، به نمونه هایی از این حیوانات كه چه بودند و تبدیل به چه شدند توجه كنید:

فیل فرشته ی بسیار زناکاری بوده که مسخ گشته؛گرگ اعرابی دیوثی بوده که مسخ شده،خرگوش در اصل زنی بوده که به شوهرش خیانت کرده و در پایان حیض غسل نکرده و مسخ شده،خفاش کسی بوده که خرمای مردم را می دزدیده؛میمون و خوک جمعی از بنی اسرائیل بودند که در روز شنبه گناه کردند،مارماهی و سوسمار گروهی از بنی اسرئیل بودند که به هنگام نزول سفره بر عیسی ابن مریم(ع)ایمان نیاوردند عده ای به دریا افتاده و عده ای به چاه و نابود شدند؛عقرب هم شخص سخن چینی بوده،و خرس و زنبور گوشت فروشی بودند که در ترازو سرقت میکردند.
این دو تا کامنت زیرش هم باحالند:

میمون حیوانی بوده که به دلیل خیانت به زنش تبدیل به احمدی نژاد شده
:))

معلومه که با این کارات داری دین اسلام و مذهب شیعه و امام زمان رو مسخره می کنی . من کاری به راست یا دروغ بودن وجود امام زمان ندارم ولی فقط می خوام بهت بگم که تو در هر صورت داری با اعتقادات چند ملیون نفر شوخی می کنی . برو به اونایی که ازشون پول گرفتی تا این پیج احمقانه رو درست کنی بگو که با این کارا نمی تونی حتی 1 نفر رو هم از اعقادش برگردونی . فقط داری وقت خودتو تلف می کنی . و تو یه حیوان کثیف بیش نیستی
اینها با این توهمات توطئه ما رو نمودند،آخه این سرویس های اطلاعاتی کجا هستند لامصبا که ما اینقدر مفلسیم:)))

https://www.facebook.com/pages/%D8%B5%D9%81%D8%AD%D9%87-%D8%B1%D8%B3%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%A8%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D8%B3%DA%A9%D8%B1%DB%8C%D8%A7%D 9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86/360423607373882?hc_location=stream

cool
07-21-2013, 07:09 PM
حرم دختر امام حسین خون گریه کرد!!!!:e415:
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/07/12.jpg

Anarchy
07-22-2013, 07:51 AM
در صورت نبود آب، تیمم بر واژن زن درست است. علما چه علاقه‌ای به واژن دارند!



علامه حلی از بزرگترین علمای شیعه می‌گوید:

و فی أجزاء مسح الوجه بكف واحد اشكال و لو قلنا أن مس الفرج حدث لو ضرب یده على فرج امرأه علیه تراب، صح التیمم، لأن أول الأركان المسح لا النقل. (نهایه الاحکام علام حلی/ ج 1/ ص 208)

در اجزای مسح صورت با یک دست اشکال وجود دارد و اگر بگوییم لمس کردن واژن زن صورت گرفته به این شکل که دستش را بر واژن زنی که بر آن خاک نشسته بزند، تیمم درست است زیرا اولین رکن، دست کشیدن (مسح) است.

Dariush
07-22-2013, 09:28 AM
من تصور می‌کنم این آخوندها به جای مرجعِ تقلید شدن، با این فانتزی‌هایی که دارند می‌رفتند در یکی از این شرکت‌هایِ تولیدِ فیلم‌های پورن ایده‌های خود را ارائه می‌کردند هم موفق‌تر بودند و هم مفیدتر:square_10:

cool
07-22-2013, 10:12 AM
من نوجوانب هستم 16ساله برای دوری از گناه می خواهم به ازدواج موقت روی بیارم آیا این کار صحیح است یا نه
پاسخ:
به نام خدا
پرسشگر گرامی با سلام و سپاس از ارتباطتان با مركز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به نظر آیت الله مکارم، ازدواج موقت نوعی ازدواج است و چنانچه ازدواج موقت به خاطر ضرورت باشد، و به خاطرهوسرانی نباشد، ثواب دارد، اما اگر ازدواج موقت به خاطر عیاشی و هوسرانی باشد، نه تنها ثواب ندارد بلکه احتیاط واجب. آن است که از ازدواج موقت خود داری شود(1)
لیکن توصیه ما به شما آن است که این فکر ها را را از خود دور کنید، و مصلحت شما در این سن آن است که دنبال درس و مسائل علمی و فکر کردن به مسائل آینده زندگی باشید و برای زندگی خوب و تأمین سعادت آینده خود تلاش کنید.
اگر شما از حالا دنبال مسائل صیغه و امور جنسی باشید، با لذت های زود گذر؛ عمر خود را تباه و آینده خود را خراب می کنید.
در هرصورت سعی کنید به این مسائل فکر نکنید. و از دیدن عکس یا فیلم های تحریک کننده و نیز نگاه به نامحرم ویا ارتباط با نامحرم خودداری کنید تا فکر شما به این مسائل منحرف نشود.
پی نوشت:
آیت الله مکارم، مسائل کثیر الابتلا ،مسئله 96. و سؤال تلفنی به شماره (7840001-0251) از دفتر آیت الله مکارم

undead_knight
07-26-2013, 09:21 AM
(ترجمه حدیث):

من در حالی که پسربچه‌ای 10 سال و چند ماهه بودم در صحرا سخنانی را بالای سرم احساس کردم که مردی به مرد دیگر می‌گفت "آیا او همان است؟"
مرد گفت: بله.
پس با صورتی که هرگز در هیچ مخلوقی ندیده بودم و حالتی که هرگز نیافته بودم و جامه‌ای که بر تن کسی هرگز ندیده بودم در حالی که راه می‌رفتند نزد من آمدند تا اینکه هر کدامشان یکی از بازوانم را گرفتند بدون اینکه احساس لمس کردن را داشته باشم، پس یکی گفت:

او را بخوابان، مرا صاف خواباندند.
به همراهش گفت:
سینه‌اش را بشکاف، یکی از آن دو بالای سینه‌ام قرار گرفت، بدون اینکه دردی را احساس کنم و یا خونی را ببینم آن را شکافت و به او گفت:

غل و غش و حسودی را خارج کن، پس چیزی مانند خون لخته شده پس از خارج کردن آن را گرفت، پرت کرد و گفت "مهربانی و دلسوزی را داخل کن". چیزی که خارج کرد مانند نقره بود....
إنی لفی الصحراء ابن عشر سنین و أشهر و إذا بكلام فوق رأسی و إذا رجل یقول لرجل:
أهو هو ؟
قال: نعم. فاستقبلانی بوجوه لم أرها قط و أرواح لم أجدها من خلق قط و ثیاب لم أرها على أحد قط؛ فأقبلا إلی یمشیان، حتى أخذ كل واحد منهما بعضدی، لاأجد لأحدهما مسا، فقال أحدهما لصاحبه:
أضجعه؛ فأضجعجانی بلا قصر و لا هصر .
فقال أحدهما لصاحبه: افلق صدره؛ فهوى أحدهما إلى صدری ففلقه فیما أرى بلا دم و لا وجع، فقال له:
أخرج الغل و الحسد، فأخرج شیئا كهیئه العلقه، ثم نبذها فطرحها؛ فقال له:
أدخل الرأفه و الرحمه، فإذا مثل الذی أخرج، شبه الفضه، ثم هز إبهام رجلی الیمنى فقال: اغد و اسلم؛ فرجعت بها اغدو، رقه على الصغیر و رحمه للكبیر. (مسند احمد ابن حنبل/ مسند الانصار / حدیث محمد ابن ابی کعب عن ابیه)

اما حدیث بعدی
رسول الله (ص) فرمود: من در مکه بودم که سقف خانه‌ام شکافته شده، پس جبرئیل سینه‌ام را شکافت، با آب زمرم شست؛ سپس با تشتی از جنس طلا که پر از حکمت معرفت بود آمد و درون سینه‌ام خالی کرد سپس ظرف را گذاشت و مرا به آسمان دنیا برد، پس هنگامی که به آسمان دنیا رسیدم؛ جبرئیل به خزانه دار آسمان گفت که باز کن، او گفت: کیست؟
گفت: جبرئیل.
خزانه دار گفت: آیا کسی با توست؟ گفت "بله، محمد با من است ....

ان رسول الله (ص) قال: فرج عن سقف بیتی و انا بمكه، فنزل جبریل ففرج صدری، ثم غسله بماء زمزم، ثم جاء بطست من ذهب ممتلئ حكمه و هیمانا، فأفرغه فی صدری؛ ثم أطبقه، ثم أخذ بیدی فعرج بی هلى السماء الدنیا، فلما جئت الى السماء الدنیا قال جبریل لخازن السماء افتح، قال من هذا؟
قال: هذا جبریل.
قال هل معک احد؟ قال نعم معی محمد، فقال.... (صحیح بخاری/کتاب الصلاه/ باب کیف فرضت الصلاه فی الاسراء)
الله توی دم و دستگاهش پزشک مجرب زیاد داره ها:))
مسلمین عزیز هم من بعد به جای پول دادن به دکتر برن نوبت بگیرن مطب جبرئیل:)))

cool
08-27-2013, 06:44 AM
در ادرار ائمه آلودگی نیست! 'لیس فی بول الائمه استخباث' (منبع: انوار ولایه، ص. 440):e40d:

cool
08-27-2013, 06:45 AM
نگاه کردن به آلت تناسلی زن باعث کوری میشود!
'النظر الی فروج النساء یورث العمی'- (منبع : من لا یحضره الفقیه -جلد 3 ص556):e415:

cool
08-27-2013, 06:46 AM
امام ده علامت دارد از جمله آنها ختنه شده بدنیا می آید!، با پا وبراحتی متولد میشود!، جنب نمیشود!، اگر بخوابد قلبش بیدار است، چشمش میخوابد ولی قلبش بیدار است!، همانطور که از جلو میبیند از عقب هم میبیند! ـ
'یولد مطهرا مختونا و لا یجنب و تنام عینه و لا ینام قلبه و یری من خلفه کما یری من امامه' ـ ( منبع : اصول کافی جلد یک ص 319 کتاب حجه باب موالید الائمه )

cool
08-29-2013, 02:19 PM
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/109.jpg

کافر_مقدس
08-30-2013, 11:36 AM
http://www.daftarche.com/images/imported/2013/08/112.jpg

Soheil
09-02-2013, 04:36 PM
میگم این موضوع در فقه شیعه وجود داره و توسط اکثریت فقها تایید میشه؟:e523:

.....؟؟؟


به حلال کردن و یا حلال کردن استمتاع از کنیز خود برای دیگری و یا ازدواج زن سه طلاقه با مردی غیر از شوهر سابقش را تحلیل می‌گویند.


مولا می‏تواند جهت آمیزش یا سایر استمتاعات، کنیز خود را برای دیگری حلال کند. به مولا مُحَلِّل و به کنیز مُحلَّلَه گفته می‏شود.


در مقدار و چگونگی انتفاع از مُحلَّله باید بر چارچوب مفاد لفظ یا قرائن حالیِ بیانگرِ مفاد لفظ، بسنده شود. بنابر این اگر مولا بوسیدن را تحلیل کرده است باید بر همان مقدار اکتفا شود؛ ولی اگر آمیزش را تحلیل کرده است، کمتر از آن از انواع استمتاعات نیز حلال خواهد بود.
محلَّله مستحقّ نفقه نیست. در تحلیل، تعیین مدّت و ذکر مهر، شرط نیست. برخی قدما تعیین مدّت را لازم دانسته‏اند.
فرزندی که از این طریق متولّد می‏شود در صورتی که شرط حُرّیت او شده باشد ـ و بنابر مشهور در صورت عدم اشتراط نیز ـ محکوم به حرّیت است.

توضیح بیشتر:
تحلیل - ویکی فقه (http://www.wikifeqh.ir/%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84_)

mosafer
09-02-2013, 05:32 PM
الله توی دم و دستگاهش پزشک مجرب زیاد داره ها:))
مسلمین عزیز هم من بعد به جای پول دادن به دکتر برن نوبت بگیرن مطب جبرئیل:)))

چه جالب ...
من نشنیده بودم تا این حدش رو...

mmns2001
09-03-2013, 05:36 PM
جالب است دوستان نوشتن مزخرفات اسلامی
سپس مزخرفات شیعه را اورده اند
شیعه=اسلام؟
در حقیقت
شیعه =ایران
یعنی مزخرفات ایرانی همگونتر است برای نام این جستار
در ضمن مزخرفات اسلامی هم برگرفته از مزخرفات یهودی و ایینهایی ایرانی هست
پس کوشش بیهوده میکنند کوتاه فکران در به کرسی نشاندن تعصب خود

Russell
09-03-2013, 06:44 PM
جالب است دوستان نوشتن مزخرفات اسلامی
سپس مزخرفات شیعه را اورده اند
شیعه=اسلام؟
در حقیقت
شیعه =ایران
یعنی مزخرفات ایرانی همگونتر است برای نام این جستار
در ضمن مزخرفات اسلامی هم برگرفته از مزخرفات یهودی و ایینهایی ایرانی هست
پس کوشش بیهوده میکنند کوتاه فکران در به کرسی نشاندن تعصب خود

ما تاکنون گمان میکردیم تشیع دوازده امامی یکی از فرق دین اسلام است، ولی اکنون گویا مشخص شد که تشیع نام کشوری‌ست بنام ایران !!
مهملات موجود در این مذهب هم تولید ایران باشد یا تولید لبنان یا عربستان، فرق چندانی نمیکند، مهم این است که چرندیات نابی هستند که در قرن 21، همچنان به وجود منحوس خود در افکار بسیاری انسان‌ها ادامه میدهند.

Anarchy
09-03-2013, 09:00 PM
جالب است دوستان نوشتن مزخرفات اسلامی
سپس مزخرفات شیعه را اورده اند
شیعه=اسلام؟
در حقیقت
شیعه =ایران
یعنی مزخرفات ایرانی همگونتر است برای نام این جستار
در ضمن مزخرفات اسلامی هم برگرفته از مزخرفات یهودی و ایینهایی ایرانی هست
پس کوشش بیهوده میکنند کوتاه فکران در به کرسی نشاندن تعصب خود

خیر استاد...اما شیعه زیر مجموعه اسلام هست !! از مریخ که نیومده...شما هم یا تکلیفتون با خودتون مشخص نیست یا اینکه تقیه میکنید به سبک همون شیعیان !!

مزخرفات ، مزخرفات است حالا چه ایرانی چه اسلامی...

فکر کردید اینجا کسی برای مزخرفات باستانی ایران مثلا غش و ضعف میکنه و میخواید دست بذارید روی نقطه حساس بقیه :e415: ؟

فعلا اولویت برای ما پرداختن به مزخرفات اسلامی هست...انواع یهودی و زرتشتی و غیره هم میدیم به شما که دوست دارید...به دوستان میگیم از نوع مزخرفات سنی هم بذارن تا طعم اسلام ناب رو هم تجربه کنید !!

cool
09-04-2013, 06:13 AM
جالب است دوستان نوشتن مزخرفات اسلامی
سپس مزخرفات شیعه را اورده اند
شیعه=اسلام؟
در حقیقت
شیعه =ایران
یعنی مزخرفات ایرانی همگونتر است برای نام این جستار
در ضمن مزخرفات اسلامی هم برگرفته از مزخرفات یهودی و ایینهایی ایرانی هست
پس کوشش بیهوده میکنند کوتاه فکران در به کرسی نشاندن تعصب خود
چون ایران اکثریت مردم دارای مذهب شیعه هستند پس بیشتر به این مزخرفات پرداخته خواهد شد.
گمان میکنم منظورتان این است که مذهب تشیع را عبد الله بن سبا یهودی تاسیس کرده و یا در دوران صفویه قدرت بیشتری پیدا کرده است و چون نشکیل این مذهب بعد از اسلام ناب محمد جنایتکار بوده است پس جزیی از اسلام نیست.خدمت شما عرض شود که اصلا اینها برای ما مهم نیست.مهم برای ما این است که مذهب شیعه باور دارد جزیی از اسلام است و ما با باورهای شیعه کار داریم!
در مورد اهل سنت نگران نباشید مطالبی خواهیم نوشت.

mmns2001
09-04-2013, 02:22 PM
با درود
چون دوستان همگی نقل قول گرفتند و همه بر یک موضوع اشاره داشتند بنده هم با یک پست پاسخ می گوییم
شیعه یکی از فرق اسلام است
فرق اسلام بسیار زیاد هست حدود 253 مورد را سعید نفیسی نام برده که البته بیش از اینهاست چنانچه در کتاب الفهرست ابن ندیم فرقی بیان شده که هیچ مشخصاتی از انها تا به حال یافت نشده و گویا منقرض شده اند
این فرقه سازی ها عمدتا کار ایرانی ها بود این یک ابزار عرفانی دینی بود در دست ایرانیان برای مخالفت با اعراب
دوستان به خطا می روند زیرا از این فرق تنها شیعه قدرت گرفته تا کنون این یک بخش از ملیت ماست(هر چند که مملو از مزخرفات است)
ولی این یک ابزار است اگر این فرق نبود هویت ما پس از اسلام نابود شده بود
چنانکه می بینیم ریشه های باورهای شیعه بیشتر ایرانی است و بقول دوارد بروان شیعه از اسلام تنها قران را دارد(که البته انرا نیز شیعه تاویل می کند)
و چنانکه استاد نفیسی و البته تیودور نولدکه بیان کرده اند این ریشه های ایرانیت را ما در شعوبیه و معتزله و البته در تصوف و دیگر فرق می بینیم
حتی ما میبینیم این مبارزه فرهنگی ایرانی با هویت تازیان تا انجاست که مثلا شعوبیه کلا از اسلام گاهی خارج میشود مبانیشان یا معتزله قران را مخلوق میداند
یا تصوف که کلا قضیه ادیان را زیر پرسش می برد با این افکار و تعالیم و مکتب عشقی که راه انداختند چنانچه منصور حلاج می گوید اناالحق
یا ابن مقفع که یک شعوبیه بود می بینیم که کار فرهنگی می کند یعنی متون پهلوی را به عربی ترجمه کرده و به تازیان فخر می فروشد و یا دیگران که در اشعارشان از فرو مایگی تازیان و اقتدار ایرانیان می گویند و البته در چهار قرن نخست این بلوا ها چه کرد و چه شد سخن بسیار باید گفت ای جوان
در کل این شیعه(باور ملی ایران) یک فرقه خوبی هست برای ایران حتی هم اکنون هم کاربرد دارد چنانکه می تواند باعث ممانعت از حضور اجانب و باز ستانی هویت و حقوق ایرانی و مبارزه با فرهنگهای پست اطراف شود
متاسفانه روزی رسیده که جوانان ایران هویت خود را می کوبند با ابزار منطق
مشکل شیعه نیست و البته دین هم نیست
مشکل جایی دیگر است

Anarchy
09-04-2013, 04:41 PM
مشکل شیعه نیست و البته دین هم نیست
مشکل جایی دیگر است

این همه نوشتید ، فقط میگید مشکل از جای دیگر است !! خب همین رو توضیح بدید ببینیم حرف حساب شما از این دو پهلو حرف زدنتون چی هست ...

mmns2001
09-04-2013, 07:33 PM
این همه نوشتید ، فقط میگید مشکل از جای دیگر است !! خب همین رو توضیح بدید ببینیم حرف حساب شما از این دو پهلو حرف زدنتون چی هست ...
نشکل از دمانداران دین است(اخوندان)
ایمها در ادیان مختلف سبب زندگی گیاهواری بشر بوده اند
دین خود پویا و مورد علاقه و استقبال است و البته لازمه زندگی بشر است

cool
09-07-2013, 10:56 AM
جالب است دوستان نوشتن مزخرفات اسلامی
سپس مزخرفات شیعه را اورده اند
شیعه=اسلام؟
در حقیقت
شیعه =ایران
این با جمله زیرین شما تناقض دارد


شیعه یکی از فرق اسلام است
جناب مثل اینکه تقیه را از اخوندان یا ائمه شیعه یاد گرفته اید.:e414:

Hezbollah_YaHasan
09-08-2013, 04:38 PM
از توطئه یهود نباید قافل بود. همواره علیه پیامبر توطئه کردند اگر مسلمین یک دهم بلایی که یهودیان سر پیامبر و مسلمین اوردند مرتکب شده بودند...

Hezbollah_YaHasan
09-08-2013, 04:40 PM
شیعه را باید از روحانیت معزز یاد بگیرید. مثلا چرا به فتاوای حضرت آیت الله امام خامنه ای مراجعه نمی کنید؟:e011:

cool
09-09-2013, 06:11 AM
از توطئه یهود نباید قافل بود
آره واقعا.در جنگ بنی قریظه مشخص است که چه توطئه هایی کرده اند!!!

mmns2001
09-10-2013, 06:25 PM
آره واقعا.در جنگ بنی قریظه مشخص است که چه توطئه هایی کرده اند!!!
نباید تاریخ را بریده بریده خواند دوست گرامی
اینکه من یک مطلب را بردارم و هی بگوییم چینین و چنان سودی ندارد
باید ابتدا به یک درک از ان زمان برسید بعد بگویید که این جنگها و کشتارها چه بوده
و البته باید با ترازویی سنجید
اگر با حقوق بشر هم اکنون بسنجید بله بیشتر جنگهای و کشتارها غیر قانونی بوده
ولی اگر با شرایط انزمان بسنجید پیامبر بجز چند مورد از جنگها واقعا تعدیل میکرد کشتارها را
و البته بیشتر جنگهای پیامبر دفاعی بود

cool
09-24-2013, 03:27 PM
لیس فی بول الأئمة وغائطهم استخباث ولا نتن ولا قذارة بل هما كالمسك الأذفر، بل من شرب بولهم وغائطهم ودمهم یحرم الله علیه النار واستوجب دخول الجنة
در ادرار و مدفوع ائمه كثافت و بوی بد وجود ندارد بلكه مانند مشكی است كه بوی آن همه جا را پر می كند و هر كس از ادرار و مدفوع و خون ائمه بخورد خداوند آتش دوزخ را بر وی حرام كرده و بهشت را بر او واجب می گرداند
(انوار الولایه تالیف آیة الله زین العابدین گلپایگانی ص440)

cool
09-24-2013, 03:32 PM
طبرانی در " المعجم الکبیر " ج 24 ص 206 روایت می کند که پیامبر ظرفی از جنس درخت خرما داشتند که در ان بول می کردند و آن ظرف را در زیر سریر خود قرار می دادند .روزی پیامبر دنبال آن ظرف بودند و پیدایش نکردند . سراغ آن را گرفتند . به ایشان گفتند : بره ، خادم ام سلمه که از حبشه آمده است ، آن را نوشیده است . پیامبر فرمودند : او خویش را با حصاری از آتش ایمن ساخت .

undead_knight
09-25-2013, 05:25 AM
طبرانی در " المعجم الکبیر " ج 24 ص 206 روایت می کند که پیامبر ظرفی از جنس درخت خرما داشتند که در ان بول می کردند و آن ظرف را در زیر سریر خود قرار می دادند .روزی پیامبر دنبال آن ظرف بودند و پیدایش نکردند . سراغ آن را گرفتند . به ایشان گفتند : بره ، خادم ام سلمه که از حبشه آمده است ، آن را نوشیده است . پیامبر فرمودند : او خویش را با حصاری از آتش ایمن ساخت .
یحتمل خاصیت ضدیخ و ضد جوش هم داشته، باز هم این کفار یک اختراع دیگه مسلمانان رو به اسم خودشو نزدند:))

undead_knight
09-25-2013, 02:15 PM
بسیاری از مردم معتقدند که در بعضی از چشم ها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرد، ممکن است آن را از بین ببرند یا در هم بکشنند، و انسان را بیمار یا دیوانه کنند.
این باور از نظر عقلی امر محالی نیست. امروزه بسیاری از دانشمندان معتقدند که در بعضی از چشم ها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده است که کارایی زیاد دارند و حتی با تمرین و ممارست می توان آن را پرورش داد. خواب مغناطیسی، از طریق همین نیروی مغناطیسی چشم ها انجام شدنی است.

در دنیایی که اشعه لیزر که نامرئی است، می تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخرب دیگری ساخته نیست، پذیرش وجود نیرویی در بعضی از چشم ها که از طریق امواج مخصوصی در طرف مقابل اثر بگذارد، چیز عجیبی نیست. بسیاری نقل می کنند که با چشم خود افرادی را دیده اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده اند و افراد یا حیوانات یا اشیائی از طریق چشم زدن از کار انداخته اند.

یک داستان باورنکردنی برای باور کردن
در این رابطه نقل است که مردم روستای «زاغه» از روستاهای شهرستان ملایرِ استان همدان، در قدیم الایام که مشغول حفر زاغه ها به منظور پناه بردن به آنها بودند، گاه با صخره های سنگی بزرگی برخورد می کردند. می گویند در این روستا خانواده ای بودند که به چشم شور شهرت داشتند، از آنها می خواستند به زاغه آمده و با اعجاب به آن سنگ بنگرند و به این ترتیب سنگ ها شکسته می شدند و آنها به حفر زاغه ها ادامه می دادند!

پس نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت، بلکه باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم نیز پذیرفت.

چشم زخم از نظر اسلام
در روایات اسلامی نیز تعبیرات گوناگونی دیده می شود که وجود چنین امری را تایید می کند. در حدیثی می خوانیم که اسماء بنت عمیس خدمت پیامبر (ص) عرض کرد که گاه فرزندانِ جعفر(شوهرش) چشم می زنند. آیا رقیه ای برای آنها بگیریم؟ (منظور از رقیه دعایی است که می نویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگه می داند. آن را تعویذ نیز می گویند) پیامبر فرمود: آری مانعی ندارد، اگر چیزی می توانست بر قضا و قدر پیشی گیرد، چشم زخم بود.

در حدیث دیگری از امیرالمومنین (ع) آمده است که پیامبر برای امام حسن(ع) و امام حسین (ع) رقیه گرفت و این دعا را خواند: « اعیذ كما بكلمات الله التامات وأسمائه الحسنى كلها عامة من شر السامة والهامة ومن شر كل عین لامة ومن شر حاسد إذا حسد ـ»
یعنی : شما را می سپارم به تمام کلمات و اسمای حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی و هرچشم بد و حسود آنگاه که حسد ورزد. سپس پیامبر نگاهی به ما کرد و فرمود « حضرت ابراهیم (ع) این چنین برای اسماعیل و اسخاق (ع) تویذ کرد.»

از امام علی (ع) نیز روایت شده است: چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است.

ذکر این نکته لازم است که هیچ مانعی ندارد که این دعاها و توسل ها به فرمان خداوند، جلوی تاثیر نیروی مرموز مغناطیسی چشم ها را بگیرد؛ همان گونه که دعاها برای بسیاری از عوامل مخرب دیگر تاثیر می گذارد و آنها را به فرمان خدا خنثی می کند.

اهمیت مجزا کردن خرافات از چشم زخم با ذکر مثال
این نیز سزاوار یاداوری است که قبول تاثیر چشم زخم به این معنا نیست که به کارهای خرافی و اعمال عوامانه در این گونه موارد پناه برده شود که هم بر خلاف دستور شرع است و هم سبب شک و تردید افراد ناآگاه به اصل موضوع می شود؛ همان گونه که آلوده شدن بسیاری از حقایق با خرافات، این تاثیر نا مطلوب را در اذهان گذارده است.
به طور مثال شکستن تخم مرغ برای چشم زخم، از جمله این خرافات می باشد که قبلا در مطلبی با عنوان " رابطه تـخـم مـرغ و چـشـم زخـم ! " آن را بررسی نموده ایم. مطالعه پیشنهاد می کنیم. (+)

و اما در مورد اسفند (اسپند) باید در نظر داشته باشیم که نه تنها خرافه نبوده بلکه در روایات آمده است که شیاطین را دور مى‏کند (چون ضدعفونى کننده خوبى است و در اخبار از عناصر مضر گاهى به شیطان تعبیر شده است). دود آن و خودآن اگر در خانه باشد، باعث محفوظ ماندن خانه و اهل آن از شیاطین است و براى چشم‏زخم بى‏تأثیر نیست، (بحارالانوار، ح ۶۲، ص ۲۳۳)

همچنین از پیامبر(ص) نقل شده که بر هر یک از برگ و دانه درخت اسفند ملکی موکل است و با آنها هست تا آن که بپوسد و ریشه اش و شاخه اش غم و سحر را بر طرف می کند و در دانه اش، شفای هفتاد درد است پس مداوا کنید به اسفند و کندر و در روایت دیگری در مورد اسفند آمده است: شیطان ملعون هفتاد خانه را گرفتار و مبتلا می سازد ولی خانه ای که در آن اسفند است از او مصون است. اسفند شفای هفتاد بیماری است که آسانترین آنها جذام(خوره) است پس از آن غفلت نورزید. در کتاب مکارم الاخلاق آمده است که خوردن اسفند ترس را برطرف و شجاعت را زیاد می کند.

(رجوع کنید به سفینه البحار، ج۱، ص۵۸۷، انتشارات آستان قدس رضوی)



بررسی آیات و روایاتی كه به مسأله چشم زخم اشاره دارند
چنانكه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای كه در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه 51 سوره مباركه قلم است كه خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَكادُ الَّذینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

چنانكه می‌دانیم معروفترین آیه‌ای كه در آن به چشم و آثار مخرب آن اشاره شده‌است آیه 51 سوره مباركه قلم است كه خداوند در این آیه خطاب به رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله چنین می‌فرماید: وَ إِنْ یَكادُ الَّذینَ كَفَرُوا لَیُزْلِقُونَكَ‏ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ یَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ؛

و آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند، و مى‏گفتند: «او واقعاً دیوانه‏اى است.»

در تفسیر این آیه شریفه نظرات گوناگونی از سوی مفسران ارائه شده است؛

از جمله صاحب تفسیر نمونه چنین می نویسد:
1 - بسیارى از مفسران گفته‌اند: منظور این است كه دشمنان به هنگامى كه آیات با عظمت قرآن را از تو مى‌شنوند، به قدرى خشمگین و ناراحت مى‌شوند، و با عداوت به تو نگاه مى‌كنند كه گوئى مى‌خواهند تو را با چشمهاى خود بر زمین افكنند و نابود كنند! و در توضیح این معنى جمعى افزوده‌اند كه آنها مى‌خواهند از طریق چشم زدن كه بسیارى از مردم به آن عقیده دارند و مى‌گویند در بعضى از چشمها اثر مرموزى نهفته‌است كه با یك نگاه مخصوص ممكن است طرف را بیمار یا هلاك كند، تو را از بین ببرند.

2- بـعـضـى دیـگـر گـفـتـه‌انـد كـه ایـن، كـنـایـه از نـگـاهـهـاى بـسـیـار غـضـب‌آلود اسـت مـثـل ایـنـكـه مـى‌گـوئیم فلانكس آن‌چنان بد به من نگاه كرد كه گوئى مى‌خواست مرا با نگاهش بخورد یا بكشد!

3- تـفسیر دیگرى براى این آیه به نظر مى‌رسد كه شاید از تفسیرهاى بالا نزدیكتر باشد و آن اینكه قرآن مى‌خواهد تضاد عجیبى را كه در میان گفته‌هاى دشمنان اسلام وجود داشت با این بیان ظاهر سازد و آن اینكه : آنها وقتى آیات قرآن را مى‌شنوند آنقدر مجذوب مى‌شوند و در برابر آن اعجاب مى‌كنند كه مى‌خواهند تو را چشم بزنند (زیرا چشم زدن مـعـمـولا در بـرابـر امـورى اسـت كـه بـسـیـار اعـجـاب انـگـیـز مـى‌بـاشـد) امـا در عـیـن حال مى‌گویند: تو دیوانه‌اى ، و این راستى شگفت‌آور است ، دیوانه و مجنون كجا و این آیات اعجاب‌انگیز جذاب و پرنفوذ كجا؟. این سبك مغزان نمى‌دانند چه مى‌گویند و چه نسبتهاى ضد و نقیضى به تو مى‌دهند؟

علامه طباطبایی نیز در تفسیر شریف المیزان فی تقسیر القرآن در شرح این بخش از آیه می‌فرمایند:

كـلمـه (زلق ) بـه مـعـنـاى زلل و لغـزش اسـت ، و (ازلاق ) بـه (مـعـنـاى ازلال ، یعنى صرع است ، و كنایه است از كـشـتـن و هـلاك كـردن. و مـعناى آیه این است كه : محققا آنها كه كافر شدند وقتى قرآن را شنیدند نزدیك بود با چشم‌هاى خود تو را به زمین بیندازند، یعنى با چشم‌زخم خود تو را بكشند. و مـراد از ایـن (ازلاق بـه ابصار) - به طورى كه همه مفسرین گفته‌اند - چشم زدن اسـت ، كـه خود نوعى از تاثیرات نفسانى است و دلیلى عقلى بر نفى آن نداریم ، بلكه حـوادثـى دیـده‌ شده كه با چشم زدن منطبق هست، و روایاتى هم بر طبق آن وارد شده ، و با این حال علت ندارد كه ما آن را انكار نموده بگوییم یك عقیده خرافى است . علامه در ادامه و در یك بحث روایی به دو حدیث از رسول خدا صلی الله علیه و آله در این‌باره استناد می‌كنند و می‌فرمایند:

در الدرالمـنـثـور اسـت كـه بـخـارى از ابـن عـبـاس روایـت كـرده كـه گـفـت: رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیـه و آله وسـلم در تـفـسـیـر آیـه و ان یكاد الذین كفروا فرمود: مسأله چشم زخم حق است و در هـمـان كـتـاب اسـت كـه ابونعیم در كتاب الحلیه از جابر روایت كرده كه گفت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـلیه و آله وسلم فرمود چشم زخم ، مرد سالم را در قبر و شتر سالم را در دیگ قرار مى‌دهد.

اما در باب اینكه آیا چشم زخم حقیقت دارد یا نه برخی صاحب نظران و مفسران چنین گفته‌اند:

بـسیارى از مردم معتقدند در بعضى از چشمها اثر مخصوصى است كه وقتى از روى اعجاب به چیزى بنگرند ممكن است آن را از بین ببرد، یا درهم بشكند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه كند.

ایـن مسأله از نظر عقلى امر محالى نیست ، چه اینكه بسیارى از دانشمندان امروز معتقدند در بـعـضـى از چشم‌ها نـیروى مغناطیسى خاصى نهفته شده كه كارائى زیادى دارد، حتى با تـمـریـن و مـمـارسـت مـى‌تـوان آن را پـرورش داد، خـواب مـغـنـاطـیسى از طریق همین نیروى مغناطیسى چشم‌ها است .

در دنـیـائى كـه اشعه لیزر كه شعاعى است نامرئى مى‌تواند كارى كند كه ازبسیاری سلاح ها ساخته نیست پذیرش وجود نیروئى در بعضى از چشم‌ها كه از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبى نخواهد بود.

بـسـیـارى نقل مى‌كنند كه با چشم خود افرادى را دیده‌اند كه داراى این نیروى مرموز چشم بوده‌اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائى را از طریق چشم‌زدن از كار انداخته‌اند.

لذا نـه تـنـهـا نـبـایـد اصـرارى در انـكـار ایـن امـور داشـت بلكه بـایـد امكان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.

در روایـات اسلامى نیز تعبیرات مختلفى دیده مى‌شود كه وجود چنین امرى را اجمالاً تایید مى‌كند.

در حدیثی آمده است كه امیر‌مۆمنان علیه السلام فرمود: پیامبر براى امام حسن و امـام حـسـیـن علیهم السلام رقـیـه گـرفت، و این دعا را خواند: اعیذكما بكلمات التامة و اسماء الله الحـسـنـى كـلهـا عـامـة ، مـن شـر السـامـة و الهـامـة، و مـن شـر كـل عـیـن لامـة ، و مـن شر حاسد اذا حسد: شما را به تمام كلمات و اسماء حسناى خداوند از شـر مـرگ و حـیـوانـات مـوذى، و هر چشم بد، و حسود، آنگاه كه حسد ورزد مى‌سپارم ، سپس پـیـامـبـر صـلى الله عـلیـه و آله و سـلم نگاهى به ما كرد و فرمود: این‌چنین حضرت ابراهیم براى اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود.

در نـهـج‌البـلاغـه نـیـز آمـده اسـت: العـیـن حـق و الرقـى حـق : چـشـم زخـم حـق اسـت و توسل به دعا براى دفع آن نیز حق است.

ایـن نـیـز لازم بـه یـادآورى اسـت كـه قـبـول تـأثـیـر چـشـم‌زخـم بـه طـور اجـمـال بـه ایـن مـعـنـى نـیـسـت كـه بـه كـارهـاى خـرافـى و اعـمـال عوامانه در اینگونه موارد پناه برده شود كه هم بر خلاف دستورات شرع است ، و هـم سـبـب شـك و تـردیـد افـراد نـاآگـاه در اصـل مـوضوع است، همانگونه كه آلوده شدن بسیارى از حقایق با خرافات این تأثیر نامطلوب را در اذهان گذارده‌است.

و در انتها تذكر نكته‌ای كه شهید مرتضی مطهری در این‌باره بیان كرده‌اند خالی از لطف نیست. ایشان در كتاب آشنایی با قرآن چنین می‌نویسند:

چشم‌زخم، اگر هم حقیقت باشد، به این معنای رایج امروز در میان ما ـ بالاخص در میان طبقه نسوان که فکر می‌کنند همه مردم، چشمشان شور است ـ‌قطعاً نیست، همان کفار جاهلیت هم به چنین چیزی قایل نبودند، بلکه معتقد بوند که یک نفر وجود دارد و احیاناً در یک شهر، ممکن است یک نفر یا دو نفر وجود داشته باشند که چنین خاصیتی در نگاه و نظر آن‌ها باشد، پس قطعاً به این شکل که همه مردم دارای چشم شور هستند و همه مردم به اصطلاح، نظر می‌کنند، نیست.

منابع:
تفسیر المیزان، ذیل آیه 51 قلم
تفسیر نمونه، ذیل آیه 51 قلم
tebyan.ne

1-چشم زخم میتونه مثل دریل عمل کنه و سنگ ها رو سوراخ بکنه:))
2-بسیاری از دانشمندان تائیدش میکنند و عقلی و علمیه:))
3-نکاتش زیاده اگر تونستید خودتون کشف کنید:)))

مزدك بامداد
09-25-2013, 04:06 PM
و البته بیشتر جنگهای پیامبر دفاعی بود

نادرست است،از ۳٢ غزوه و سریه محمد تنها ٢ تایش پدافندی بوده اند
( جنگ های اُحُد و خندق) که آنها هم به تاوان و کینه ی یورش های
پیشین مسلمین یا همان راهزنان بوده اند و هتّا نخستین تیر و نخستین
آدمکشی جنگی/راهزنانه را همین مسلمین انجام دادند و آنهم در ماه حرام
که دیرتر در قران ماست مالی شد!
پس از انهم که مسلمین تا اسپانیا و هندوستان برای "پدافند" !! تاختند ها!؟

پارسیگر

cool
09-29-2013, 01:50 PM
قال علی علیه السلام أنا وشیعتنا خلقنا من الحلاوة
الكافی 6/ ص 321 باب الحلواء
علی میگوید من و شیعیانم از حلوا درست شده ایم!:e41f:

undead_knight
09-29-2013, 01:55 PM
قال علی علیه السلام أنا وشیعتنا خلقنا من الحلاوة
الكافی 6/ ص 321 باب الحلواء
علی میگوید من و شیعیانم از حلوا درست شده ایم!:e41f:


ببین پس معلومه اینکه آدم ها از گل شدند کمی نادرسته:))

Russell
09-29-2013, 01:59 PM
قال علی علیه السلام أنا وشیعتنا خلقنا من الحلاوة
الكافی 6/ ص 321 باب الحلواء
علی میگوید من و شیعیانم از حلوا درست شده ایم!
من تا پیش از این گمان میکردم که از نمک هستند !!

cool
09-29-2013, 02:03 PM
ببین پس معلومه اینکه آدم ها از گل شدند کمی نادرسته:))
خیر نادرست نیست!شما کافران چشم دلتون رو بستید!!(:
ادمای دیگر از گل درست شده اند و علی و مریدانش از حلوا:e105:

cool
09-29-2013, 02:05 PM
من تا پیش از این گمان میکردم که از نمک هستند !!
خیر!شیعیان از حلوا هستند و سنی ها از نمک!!:e405:

cool
09-29-2013, 02:14 PM
این حدیث در مورد کرایه دادن فرج زنان است:
وروى الحسین بن سعید عن فضالة بن أیوب عن ابان بن عثمان عن الحسن الطعار قال: سألت اباعبدالله علیه السلام عن عاریة الفرج قال: لا بأس به قلت: فان كان منه ولد فقال: لصاحب الجاریة إلا ان یشترط علیه.
تهذیب الاحكام فى شرح المقنعه ص247
باب 23 باب ضروب النكاح
از ابى عبد الله صادق از كرایه دادن فرج زنان سوال كردم پاسخ داد اشكالى ندارد(:

cool
09-29-2013, 02:19 PM
قوم بنی اسراییل همگی با هم و بدون ستر عورت به آب رفته، خود را شستشو داده و به عورت های یکدیگر نگاه می کردند. چون این کار برای آن ها رسم و عادت شده بود، زشتی و قباحت آن از بین رفته بود. فقط حضرت موسی(علیه السلام) به تنهایی به آب می رفت تا کسی عورت او را نبیند. بنی اسراییل این کار او را دلیل بر نقص وی پنداشته و تصور می کردند که مثلاً ایشان فتق دارد و نمی خواهد کسی از آن مطلع شود. روزی که حضرت موسی(علیه السلام) جهت غسل به داخل آب رفته بود، لباس ها را در آورده و بالای سنگی گذاشت، سنگ با لباس موسی فرار نمود، موسی(علیه السلام) به دنبال او می رفت و می گفت: ای سنگ، لباس هایم را کجا می بری؟ سنگ آن قدر با لباس موسی رفت و موسی(علیه السلام) همچنان لخت و بدون ستر عورت او را تعقیب کرد، تا آن که بنی اسراییل توانستند به عورت حضرت موسی(علیه السلام) نظر افکنند، و بالاخره دریافتند که موسی عیب و نقصی (فتق) ندارد. پس از آن، سنگ از حرکت باز ایستاد، موسی(علیه السلام) لباس هایش را گرفت و چنان بر سنگ تازیانه زد که سنگ شش یا هفت بار ناله کرد.صحیح بخاری ج1 ص195

undead_knight
09-30-2013, 05:17 AM
قوم بنی اسراییل همگی با هم و بدون ستر عورت به آب رفته، خود را شستشو داده و به عورت های یکدیگر نگاه می کردند. چون این کار برای آن ها رسم و عادت شده بود، زشتی و قباحت آن از بین رفته بود. فقط حضرت موسی(علیه السلام) به تنهایی به آب می رفت تا کسی عورت او را نبیند. بنی اسراییل این کار او را دلیل بر نقص وی پنداشته و تصور می کردند که مثلاً ایشان فتق دارد و نمی خواهد کسی از آن مطلع شود. روزی که حضرت موسی(علیه السلام) جهت غسل به داخل آب رفته بود، لباس ها را در آورده و بالای سنگی گذاشت، سنگ با لباس موسی فرار نمود، موسی(علیه السلام) به دنبال او می رفت و می گفت: ای سنگ، لباس هایم را کجا می بری؟ سنگ آن قدر با لباس موسی رفت و موسی(علیه السلام) همچنان لخت و بدون ستر عورت او را تعقیب کرد، تا آن که بنی اسراییل توانستند به عورت حضرت موسی(علیه السلام) نظر افکنند، و بالاخره دریافتند که موسی عیب و نقصی (فتق) ندارد. پس از آن، سنگ از حرکت باز ایستاد، موسی(علیه السلام) لباس هایش را گرفت و چنان بر سنگ تازیانه زد که سنگ شش یا هفت بار ناله کرد.صحیح بخاری ج1 ص195
یوگی و دوستان بود!؟:)))
اینها نمیخوان ساقیشون رو به ما معرفی کنند؟!:)))

r.daramroei
10-05-2013, 07:59 PM
اینجا را بیاد مرحوم کامران ( :e207: ) بزرگ تأسیس فرمودید؟ حضرتش کجاست؟

مزدك بامداد
10-05-2013, 08:03 PM
دفتر آیت الله العظمی حاج سیّد سنبلعلی الموسوی الکمرونی (قدقد سرسره) (http://sonbolali.wordpress.com/)

مزدك بامداد
10-05-2013, 08:08 PM
اصحاب کهف (http://sonbolali.wordpress.com/2008/10/26/%d8%a7%d8%b5%d8%ad%d8%a7%d8%a8-%da%a9%d9%87%d9%81/)نوشته شده در اکتبر 26, 2008 به وسیلهٔ sonbolali
پسر نوح با بدان بنشست
سگ اصحاب كهف گم شد
خاندان نبوت آن سگ
پی نیکان گرفت و مردم شد
لیک قوم سگ دل و سگ صورت
سر رها کرده طالب دم شد
ساخت حوزه و مسجدی و هم چاهی
در دیاری که نام آن قم شد

مزدك بامداد
10-06-2013, 01:28 AM
سیر سوره مبارکه «قلقلیّة»نوشته شده در نوامبر 18, 2008 به وسیلهٔ sonbolali
هو التُف سیر
سوره مبارکه قلقلیّه:
یه توپ دارم قلقلیه ۞ سرخ و سفید و آبیه ۞ می زنم زمین هوا می ره ۞ نمی دونی تا کجا می ره ۞ من این توپو نداشتم ۞ مشقامو خوب نوشتم ۞ بابام بهم پری داد ۞ یه توپ قلقلی داد ۞
تفسیر:
«یه توپ دارم قلقلیه»
در این آیه شریفه خداوند به موضوع بیگ بنگ و انبساط جهان اشاره دارد، چرا که وقتی می فرماید «توپ قلقلیه» مشخصا منظورش توپ ورزشی نیست، چرا که همگان می دانند که توپ های ورزشی قلقلی هستند، بلکه منظور از توپ، توپ نظامی است که انفجار می کند و انفجار یعنی همان بنگِ بیگ بنگ.
اما چرا این انفجار همان بیگ بنگ است و انفجار های عادی دیگر نیست؟ برای این که خداوند در ابتدا می فرماید «یه توپ». یعنی این انفجار یگانه بوده و تکرار نشدنی است و واضح است که تنها انفجاری در جهان که تکرار نشدنی است همان بیگ بنگ است.
اما با وجود این که واضح است منظور از توپ همان بیگ بنگ است، خداوند پس از آن می فرماید «قلقلیه». امروزه می دانیم که دانشمندان به این نتیجه رسیده اند که جهان در حال انبساط است، مانند بادکنکی که در حال باد شدن است و واضح است که این انبساط در همه جهات یکسان است، پس عبارت «قلقلیه» به خوبی نشان می دهد که خداوند به انبساط جهان پس از بیگ بنگ اشاره فرموده اند.

«سرخ و سفید و آبیه»
در این آیه نیز خداوند به نظریه نسبیت اشاره می کند بدین ترتیب که دانشمندان امروزه از تلسکوپ هایی برای رصد ستارگان دور دست استفاده می کنند که طیف ها را از هم جدا می کنند و از این را می توانند به ماهیت عناصر تشکیل دهنده ستارگان آگاهی پیدا کنند و همچنین بفهمند که این ستاره ها در چه جهتی در حال حرکت هستند. یعنی به زمین نزدیک می شوند یا از آن دور می شوند. در هر کدام از این ها نوری که از ستاره بیرون می آید و به تلسکوپ می رسد فرق می کند و ممکن است سرخ یا آبی یا سفید باشد و همه این ها نشان می دهند که E=MC2.

«می زنم زمین هوا می ره»
در این آیه شریفه خداوند قادر متعال به مسایل متعددی مانند قانون عمل و عکس العمل، جاذبه و ماهیت کوانتومی آن و وابستگی جرم و جاذبه
the universal gravitational constant = 6.67 x 10-11 N m2 kg-2، وجود ماده و ضد ماده، سیاهچاله های فضایی و .. اشاره می فرمایند.
دانشمندان در قدیم فکر می کردند که زمین مرکز عالم است و همه عالم به دور زمین می چرخد، اما خداوند حکیم در این آیه خط بطلانی به این نظریه نادرست می کشد و به وضوح می گوید «هوا می ره».
اگر زمین مرکز عالم بود، نباید آن توپ بعد از زمین زدن به هوا برود، بلکه باید روی زمین بماند، اما به خاطر وجود جاذبه در اجرام دیگر و علی الخصوص جاذبه سیاهچاله های فضایی، آن توپ دوباره به هوا می رود که این برای مردم آن روزگار خرق عادت بوده و مردم به خاطر همین آیه بسیار به پیغمبر اکرم ایراد می گرفته اند و امروز ما می فهمیم که چگونه باری تعالی گوشه هایی از دانش بیکرانش را در کلامی ساده به ما رسانده است.
«نمی دونی تا کجا می ره»
این آیه دلالت بر همان آیه شریفه «انتم لا تفهمون» دارد و می فرماید که بشر هرچند هم در دانش پیش برود باز هم چون ذره ای در برابر کهکشان دانش الهی است و از این روست که همواره نیازمند هدایت الهی است.
برخی مفسرین این آیه را نشانه ای برای حقانیت مذهب والای شیعه و دلیلی برای انتظار به ظهور صاحب الزمان (عج) نموده اند، چرا که وابستگی ابدی بشر به ارتباط به خزانه علم الهی تنها با وجود یک منجی غایب ممکن خواهد بود.
برخی دیگر از مفسرین این آیه شریفه را اشاره دیگری به نظریه نسبیت و نیز ماهیت کوانتومی- ذره ای نور می دانند و آن را دلیلی بر تاثیر پذیری نور از میدان های جاذبه مجاور می دانند چرا که اگر نور تا بی نهایت به خط مستقیم می رفت، خداوند نمی فرمود «نمی دونی تا کجا می ره» چرا که در آن صورت می شد پیش بینی کرد که تا کجا می ره.

«من این توپو نداشتم»
در این آیه شریفه هم خداوند به آفرینش جهان اشاره می فرمایند و نیز اشاره به بیگ بنگ می فرمایند که در آیات پیشین اشاره کردیم.

«مشقامو خوب نوشتم ۞ بابام بهم پری داد ۞ یه توپ قلقلی داد»
در این آیات حضرت حق بشر را به انجام فرایض و تکالیف الهی می خواند و به او وعده می دهد که در صورت پیروی از فرامین الهی با او پاداشی مناسب عطا خواهد فرمود.
کلمه «بابا» اشاره به یکی از اسماء جلاله باری تعالی دارد و وجه تسمیه آن هم این است که خداوند متعال پدر تمامی ابناء بشر هستند چرا که مادر همه ایشان را گا…ده اند.
مفسرین درباره کلمه «پری» نظرات مختلفی ارائه کرده اند. برخی آن را برگرفته از کلمه «پرایز» لاتین می دانند که تغلیب شده و به این شکل در آمده که این نظر صحیح به نظر نمی رسد. برخی دیگر معتقدند منظور از این کلمه همان حوری بهشتی است که به مسلمانان وعده داده شده است که این نظر با توجه به کلمه «قلقلی» در آیه آخر اقوی است.

Anarchy
10-10-2013, 03:42 PM
خانواده خوشبخت BlestFamily.com (http://www.blestfamily.com/show-article.php?aid=1699)


حکم سخن گفتن در توالت و یا در وقت جماع

سوال اول: آیا در توالت یا در وقت قضای حاجت سخن گفتن درست است ویا اینکه گناه دارد و جایز نیست؟
سوال دوم: وقتی در بستر همراه همسر خود باشیم و بدن ماه عریان باشد آیا در این وقت سخن گفتن جایز است یا گناه دارد؟

الحمدلله،
اول: سخن گفتن در وقت قضای حاجت در توالت مکروه و ناپسند است، زیرا رسول اكرم صلی الله علیه وسلم مى‏فرماید: «إذَا تَغَوَّطَ الرَّجُلَانِ فَلْیَتَوَارَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا عَنْ صَاحِبِهِ وَلَا یَتَحَدَّثَا. فَإِنَّ اللَّهَ یَمْقُتُ عَلَى ذَلِكَ» (احمد) و "السلسلة الصحیحة" (3120).
یعنی: «هرگاه دو نفر براى قضاى حاجت مى‏روند، باید از یكدیگر پنهان شوند و با هم حرف نزنند، زیرا چنین عملى باعث خشم خداوند است».
و حتی در حدیث صحیح از ابن عمر رضی الله عنه آمده است كه: «أَنَّ رَجُلًا مَرَّ وَرَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یَبُولُ، فَسَلَّمَ، فَلَمْ یَرُدَّ عَلَیْهِ». به روایت مسلم (370).
یعنی: «شخصی از كنار پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌گذشت، بر او سلام كرد و پیامبر جواب نداد». چون پیامبر در حال قضای حاجت بود. و جز در حال ضرورت (مثل نیاز به آب) جواب كسی را نمی‌داد.
استاد سید سابق رحمه الله در کتاب "فقه السنة" خویش می گوید: « در محل قضای حاجت باید از هر نوع حرف زدن خودداری ‌کرد خواه ذکر باشد یا غیرآن‌، پس نباید جواب سلام و جواب موذن را داد، مگر اینکه حرف زدن ضروری باشد مانند راهنمائی ‌کوری ‌که خوف هلاکت آن باشد، اگر در وقت قضای حا‌جت شخصی دچار عطسه شد در دل خود «الحمد لله»‌ بگوید و زبان بدان نگشاید، زیرا ابن عمر رضی الله عنه گفته است‌: «أن رجلا مر على النبیص وهو یبول فسلم علیه فلم یرد علیه» «‌پیامبر صلی الله علیه وسلم مشغول ادرار کردن بود و مردی از کنار او ‌گذشت و بر وی سلام‌ کرد، پیامبر جواب سلام او را نداد». جماعت محدثین بجز بخاری آنرا روایت کرده‌اند. و ابوسعید رضی الله عنه گفته است، از پیامبر شنیدم که می‌فرمو‌د: «لا یخرج الرجلان یضربان الغائط كاشفین عن عورتیهما یتحدثان فإن الله یمقت على ذلك» «دو مردی‌ که به محل قضای حاجت می‌روند، در حالی که ‌کشف عورت كرده‌، به سخن ‌گفتن می‌پردازند، خدا را خشمگین می‌کنند». احمد و ابوداود و ابن ماجه آنرا روایت‌ کرده‌اند. ظاهر حدیث مفید حرمت سخن ‌گفتن است‌، لیکن اجماع بر آنست‌ كه نهی در این حدیث برای‌ کراهت است نه حرمت‌«.
دوم: و سخن گفتن زوجین با هم درحالی که در بستر عریان باشند، جایز است، زیرا دلیلی بر منع یا ناپسند بودنش وارد نشده است. فقط بعضی از علماء گفتند: بر زبان آوردن اعضای تناسلی همدیگر با همان الفاظ عرفی رایج، مکروه و ناپسند است، زیرا منافی با مکارم اخلاق است.
ولی صحیح آنست که مکروه نیست، زیرا از آنجائیکه نگریستن و لمس کردن اعضای تناسلی همدیگر توسط زوجین جایز است، پس بر زبان آوردن اعضای تناسلی با الفاظ عرفی هم به طریق اولا جایز است.

Anarchy
10-10-2013, 03:45 PM
خانواده خوشبخت BlestFamily.com (http://www.blestfamily.com/show-article.php?aid=1706)


تاثیر بوسیدن همسر از روی شهوت در وضو
شوهرم معمولا هنگام بیرون رفتن از منزل مرا می بوسد، حتی اگر برای نماز به مسجد رود، و گاها احساس می کنم او مرا با شهوت می بوسد، حکم شرعی وضوی او چیست؟

الحمدلله،
از ام المومنین عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت : « أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَبَّلَ امْرَأَةً مِنْ نِسَائِهِ ثُمَّ خَرَجَ إِلَى الصَّلَاةِ وَلَمْ یَتَوَضَّأْ» أبو داود (178،179،180) ، وترمذی (86) ، نسائی (1/104) وابن ماجه (502) و در" صحیح أبی داود " (172).
یعنی : «پیامبر صلی الله علیه وسلم یکی از همسرانش را بوسید و سپس برای نماز بیرون رفت و وضوء (تازه ای) هم نگرفت».
در این حدیث حکم لمس زن و بوسیدنش مطرح شده؛ و اینکه : آیا وضوء باطل می شود یا خیر؟
علماء در این باره اختلاف رأی دارند :
- بعضی از آنها گفتند : لمس زن در هر حالی موجب ابطال وضوء است.
- و بعضی دیگر گفتند : اگر با شهوت وی را لمس کند وضوء باطل است وگرنه باطل نیست.
- و بعضی گفتند : در هر حالتی لمس زن موجب باطل شدن وضوء نمی شود.
و این رأی اخیر ترجیح دارد، یعنی اگر یک مرد، همسرش را ببوسد یا دستش را لمس کند یا وی را درآغوش گیرد، مادامیکه انزال نکند و مذی خارج نشود، وضو باطل نخواهد شد؛ نه وضوی مرد و نه زن،زیرا اصل بر بقای وضو است تا آنکه دلیلی بر باطل شدن آن اقامه می شود، و در کتاب خدا و سنت پیامبرش صلی الله علیه وسلم دلیلی وارد نشده که لمس زن موجب باطل شدن وضوء باشد، و بر این اساس لمس زن – ولو بدون حائل یا همراه با شهوت باشد – و همچنین بوسیدن و درآغوش گرفتنش وضوء را باطل نمی کنند.
نگاه کنید به : فتاوى المرأة، ابن عثیمین ص 20

sonixax
10-11-2013, 03:33 AM
لیست معجزات حضرت محمد (ص) (http://www.sory70.blogfa.com/post-23.aspx)


1.همه ی موجودات بخاطر حضرت محمد (ص)آفریده شده اند.

2.محمد (ص)از نور خدا به وجود آمده است.

3.سقوط ستارگان به منزل آمنه در شب تولد محمد(ص).

4.آمدن زنان نورانی به نزد آمنه در شب تولد محمد (ص).

5.با تولد محمد (ص)ابری دور او پیچید و سه فرشته او را شستشو دادند.

6.پس از هفت بار شستن مهر نبوت به پشت دوش وی زدند.

7.خاموش شدن آتشکده ی آذرگشسب با تولد محمد (ص).

8.شکافته شدن تاق کسری انوشیروان با ولادت محمد(ص).

9.خشک شدن بحر ساوه با میلاد محمد (ص).

10.آواز خواندن و شادی کردن جنیان با تولد محمد(ص).

11.خبر دادن کاهنان به قوم خودشان به نسخ دینشان.

12.سرنگون شدن بتهای زمین با تولد محمد (ص).

13.روشن شدن حجاز در شب تولد محمد (ص).

14.خبر دادن یک عرب بیابانی به نورافشانی آسمان مکه در شب تولد محمد(ص).

15.ایمان آوردن (تبع)پادشاه یمن به محمد 740سال قبل از تولد او.

16.شکست ابرهه به خاطر تولد محمد (ص).

17.آمدن بارانهای رحمت به صحرای (هوازن)به خاطر رفتن محمد(ص)شیر خواره به آنجا.

18.گم شدن محمد (ص)چهار ساله از حلیمه و پیدا کردن او در کنار کعبه با صدایی غیبی.

19.ایمان آوردن جنیان به محمد (ص)در راه بازگشت از طایف.

20.نور محمد(ص)مانند نور قرص آسمان بود .

21.در دوران کودکی محمد (ص)ابری بالای سرش به او سایه می داد.

22.امی بودن و حکیم بودن یکی از معجزات محمد (ص)است.

23.زن ابولهب محمد(ص)را در کنارش که قرآن می خواند نمی بیند و صدایش را هم نمی شنود.

24.سخن گفتن و شهادت دادن سنگریزه در دست ابوجهل به فرمان محمد(ص).

25.امت محمد (ص)مسخ نشده و نمی شود.

26.قرآن بزرگترین و جاودانه ترین معجزه ی محمد (ص) است.

27.دست ابوجهل با سنگی که می خواست به محمد (ص)بزند در هوا خشک شد.

28.پیدا شدن نور درخشان در میان دو چشم شاعر عرب به دعای محمد(ص).

29.نسوختن سفره ی غذا در تنور داغ چون محمد(ص) در آن غذا خورده بود.

30.شق القمر .

31.معراج جسمی و روحی محمد (ص).

32.گفتگوی مار وشیطان در داخل کعبه پر از بت درباره ی محمد (ص).

33.تنیدن تار عنکبوت بر در غار ثور.

34.تخم گذاشتن دو کبوتر بر در غار ثور .

35.باز شدن دیوار غار ثور از پشت برای رفتن محمد(ص)و ابوبکر صدیق.

36.پستان گوسفند بی شیر با آمدن محمد(ص) پر از شیر شد.

37.گواهی دادن بچه ی شیر خواره دو ماهه بر صدق محمد(ص).

38.در شب تولد محمد(ص)نوری از سوی او به آسمان بلند شد.

39.محمد (ص)ختنه شده و ناف بریده به دنیا آمد.

40.با رفتن محمد(ص)به مدینه 70نوع خرما در آن به وجود آمد.

41.در جنگ بدر سال دوم هجری 3000فرشته به تدریج به کمک محمد (ص)آمد.

42.پر آب شدن مشک خالی غلام سیاه و سفید پوست شدن آن غلام.

43.خیس نشدن لباس و بدن مبارک محمد(ص)در روز بارانی.

44.خبر دادن محمد(ص)به خروج خوارج در مقابل علی (ع)وخروج آنان از دین اسلام.

45.زنده کردن دو پسر خردسال جابر بن عبدا...انصاری توسط محمد (ص).

46.پر آب شدن چشمه ی تبوک به وجودمحمد(ص).

47.کشته شدن خسروپرویز به دست پسرش شیرویه.

48.پر آب شدن چاه خشک (حدیبیه)به وجود محمد(ص).

49.خبر دادن محمد (ص) به کشته شدن علی (ع)به دست ابن ملجم.

50.نالیدن ستون (حنانه)نزد محمد(ص).

51.محمد(ص)هنگام لرزیدن کوه احد پایش را به آن کوبید وآن را از لرزه ایستاند.

52.سجده بردن درختان نزد محمد(ص).

53.شکایت شتر از صاحبش نزد محمد(ص).

54.سیر شدن تعدادزیادی از صحابه از یک کاسه شیر به برکت محمد(ص).

55.زیستن 300نفر از یک مشک خرما در ظرف چند ماه.

56.سیر شدن 1000نفر ازیک من جو ویک بزغاله ی کوچک.

57.کاروان بزرگی را از یک مشک آب سیراب کرد.

58.شهادت دادن سوسمار بر صدق محمد (ص).

59.جاری شدن آب از انگشتان مبارک محمد(ص).

Anarchy
11-23-2013, 10:46 AM
آشنایی با دانش پزشکی نامحدود امامان شیعه! :دی

پیامبرخدا(ص) فرموده اند: بر شما باد خیار؛ چرا كه خداوند متعال، درمان هر دردی را در آن نهاده است. كنزالعمال، ج10 ص45 ح28281.

امام رضا(ع) فرمودند: هركس می خواهد بادی دامنگیر او نشود، در هرهفت روز،[یكبار] سیر بخورد. طب الامام الرضا ص41.

امام صادق(ع) فرموده اند: چون خیار می خورید، آن را از ته بخورید؛ چراكه بركتش افزون تر است. الكافی ج6 ص373 ح2

امام رضا(ع ) مى فرماید:دو چیزند كه هرگاه داخل معده شوند سبب فساد آن مى گردند: پنیر و گوشت مانده . نكته: اگر پنیر را با مغز گردو بخورند مستحب است ولى تنها خوردن آن مكروه است .

هركس پیش از هرچیز و پس از هرچیز، نمك بخورد، خداوند سیصد وسی نوع بلا را كه كمترینش جذام است، از او برمی دارد. مكارم الاخلاق ج1 ص412 ح2488.

امام صادق(ع) فرمودند:تن، بر نان، استوار شده است. الكافی، ج6 ص286 ح3.

امام صادق(ع) فرمودند: لوبیا، بادهای نهفته ی درون را دور می كند. الكافی، ج6 ص344 ح4.

پیامبر خدا(ص)- خطاب به امیرالمؤمنین(ع)- : ای علی! سه چیز بر حافظه می افزاید و بلغم را می برد: كندر، مسواك و قرائت قرآن. الخصال،ص126 ح122.

امام باقر(ع) یا امام صادق(ع)فرمودند: خوردن كباب، تب را می برد. الكافی، ج6 ص319 ح4.

حضرت امام رضا(ع )کاسنی را شفاى هزار درد و مرض دانسته و بعلاوه فرمودند هر مرض و دردى كه در اندرون انسان است بوسیله كاسنى رفع مى گردد. وسائل ج 17 ص 142 و 141.

پیامبر خدا(ص): دل مؤمن، شیرین است و او شیرینی را دوست دارد. تاریخ بغداد، ج3 ص113 ح1122.

پیامبر خدا(ص) فرمودند: به شنبلیله درمان بجویید. اگر امت من می دانستند كه شنبلیله برایشان چه سودهایی دارد، با آن درمان می كردند، هرچند همسنگ آن، طلا می دادند! الجعفریات، ص۲۴۵
امام كاظم(ع) می فرمایند:هركس در هنگام خفتن، دو شكر پاره بردارد، برای او در برابر هر دردی مگر درد مرگ درمان است. مكارم الاخلاق، ج1 ص363 ح1187.

امام صادق(ع) فرمودند: سنجد، گوشتش گوشت می رویاند، استخوانش استخوان را رشد می دهد و پوستش پوست را می پرورد. علاوه ب این، سنجد، كلیه را گرم می كند، معده را پاك می سازد، مایه ایمنی از بواسیر و قطره قطره آمدن بول است، ساق پا را قوی می كند و رگ جذام را به كلی قطع می نماید. الكافی، ج6 ص361 ح1.

امام صادق(ع) فرمودند: زردك، مایه ی ایمنی از قولنج و بواسیر است و توان نزدیكی را تقویت میکند. الكافی، ج6 ص372 ح۲
امام صادق (ع ) مى فرماید: كه على (ع ) مى فرمود روغنهاى گاوى ، شفا دهنده دردها هستند.

امام هشتم (ع ) فرمودند: به بیماران ، برگ چغندر بدهید زیرا در آن شفاء است ، و هیچگونه درد و رنجى در آن نیست ، و ضمنا آرامش در خواب مریض ایجاد مى كند. زبان خوراكیها، ص 56.

امام علی(ع) می فرمایند: پیه، هم اندازه ی خود، بیماری را از بدن بیرون می برد. مردم، به هیچ چیز بهتر از روغن حیوانی و قرائت قرآن، درمان نجسته اند. كنزالعمال، ج10 ص86 ح28472.

حضرت امام صادق (ع ) مى فرماید: پیاز بخورید پیاز داراى سه خاصیت است : دهان را خوشبو مى كند، لثه ها را محكم مى سازد و منى را زیاد مى نماید.

"دانشنامه ی احادیث پزشکی. محمدی ری شهری"

از وبلاگ ساشتی
وبلاگ ساشتی. (http://iranholland.wordpress.com/)


(https://www.facebook.com/photo.php?fbid=10151762889897544&set=a.10150205722107544.308098.80780857543&type=1)

Anarchy
11-23-2013, 02:42 PM
عبدالله بن ابی یعفور گوید: ما در مدینه بودیم که زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخت. من گفتم: تراشیدن آن بهتر است و زراره گفت: کندن آن بهتر است. با هم به در خانه امام صادق رفته، اجازه ورود خاستیم و حضرت به ما اجازه داد. پس از ورود دیدیم که حضرت در حمام است و زیر بغلهایش نوره کشیده است. به زراره گفتم: همین عمل امام تو را کافی است؟ گفت: نه، شاید این عمل مخصوص آن حضرت باشد و برای من جایز نباشد. حضرت فرمود: چه بحثی دارید؟ گفتم: زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخته است، من گویم: تراشیدن آن بهتر است و او گوید: کندن آن بهتر است. حضرت فرمود: سخن تو مطابق سنت است و زراره از راه سنت به خطا رفته؛ تراشیدن آن از کندن بهتر است، و ازاله آن با نوره از تراشیدن بهتر…(الکافی 508/6، علل الشرائع 292)
سنن النبی صفحه 105 ,,,,,

kourosh_bikhoda
11-23-2013, 04:51 PM
عبدالله بن ابی یعفور گوید: ما در مدینه بودیم که زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخت. من گفتم: تراشیدن آن بهتر است و زراره گفت: کندن آن بهتر است. با هم به در خانه امام صادق رفته، اجازه ورود خاستیم و حضرت به ما اجازه داد. پس از ورود دیدیم که حضرت در حمام است و زیر بغلهایش نوره کشیده است. به زراره گفتم: همین عمل امام تو را کافی است؟ گفت: نه، شاید این عمل مخصوص آن حضرت باشد و برای من جایز نباشد. حضرت فرمود: چه بحثی دارید؟ گفتم: زراره با من درباره کندن یا تراشیدن موی زیر بغل به بحث پرداخته است، من گویم: تراشیدن آن بهتر است و او گوید: کندن آن بهتر است. حضرت فرمود: سخن تو مطابق سنت است و زراره از راه سنت به خطا رفته؛ تراشیدن آن از کندن بهتر است، و ازاله آن با نوره از تراشیدن بهتر…(الکافی 508/6، علل الشرائع 292)
متوجه نشدم کجای این مزخرفه.
انتظار داشتم بگه نه باید به اندازه ریش باشه

Anarchy
11-23-2013, 07:17 PM
متوجه نشدم کجای این مزخرفه.
انتظار داشتم بگه نه باید به اندازه ریش باشه

مزخرفش اینجاست که این دو ابله برای چنین سوالاتی هم به در خانه عاغا امام صادق رفتن و عاغا هم نگفته بی شعور ها آخه اینم پرسیدن داره !! بعد هم کدام ابلهی برای زیر بغلش نوره میکشه :e404: ؟

حالا با چی میتراشیدن اون موقع ؟

با مدل سوالا کم کم احتمالش هست برای دست کردن در بینی و خاراندن مقعد هم حدیثی ، روایتی چیزی پیدا بشه...

iranbanoo
11-23-2013, 08:26 PM
یعنی: «شخصی از كنار پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌گذشت، بر او سلام كرد و پیامبر جواب نداد». چون پیامبر در حال قضای حاجت بود. و جز در حال ضرورت (مثل نیاز به آب) جواب كسی را نمی‌داد.
:e40d:
یعنی این ممد در ملا عام قضای حاجت میکرده؟
برم تاپیک مردان خدا رو ببندم :e40c:

Anarchy
11-23-2013, 08:58 PM
:e40d:
یعنی این ممد در ملا عام قضای حاجت میکرده؟
برم تاپیک مردان خدا رو ببندم :e40c:

نه ظاهرا در ملا خاص بوده ، اما زیادی خاص بوده دیگه :e057: !!

sonixax
11-23-2013, 09:10 PM
حالا با چی میتراشیدن اون موقع ؟

با Gillette Fusion Power :e415:

sonixax
11-23-2013, 09:12 PM
نه ظاهرا در ملا خاص بوده ، اما زیادی خاص بوده دیگه !!

این چیز عجیبی نبوده به زمان خودش ، هنوز هم توی افغانستان جاهایی هست که یک جوی عمیق وسط خیابان هست و مرد و زن همانجا میکشند پایین و کارشان را میکنند .

iranbanoo
11-23-2013, 09:40 PM
این چیز عجیبی نبوده به زمان خودش ، هنوز هم توی افغانستان جاهایی هست که یک جوی عمیق وسط خیابان هست و مرد و زن همانجا میکشند پایین و کارشان را میکنند .
عجیبیش به اینه که بغل گوش پیغمبر تو ایران نوعی از لوله کشی آب و فاضلاب وجود داشته.

مزدك بامداد
12-06-2013, 03:48 PM
مُحَمَّدٌ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَرْضِ عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ هِیَ قَالَ هِیَ عَلَى حُوتٍ قُلْتُ فَالْحُوتُ عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ هُوَ قَالَ عَلَى الْمَاءِ قُلْتُ فَالْمَاءُ عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ هُوَ قَالَ عَلَى صَخْرَةٍ قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ الصَّخْرَةُ قَالَ عَلَى قَرْنِ ثَوْرٍ أَمْلَسَ‏ «2» قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ الثَّوْرُ قَالَ عَلَى الثَّرَى قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ الثَّرَى فَقَالَ هَیْهَاتَ عِنْدَ ذَلِكَ ضَلَ‏ عِلْمُ‏ الْعُلَمَاءِ.
----
ابان بن تغلب می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: زمین بر چه چیزی استوار است؟ امام(ع) فرمود: بر ماهى، گفتم: ماهى بر چه چیزی استوار است؟ فرمود: بر آب، پرسیدم آب بر چه چیز؟ فرمود: بر صخره (سنگ سخت) پرسیدم: صخره بر چه چیز؟ فرمود بر شاخ گاوى راهوار، گفتم گاو بر چه استوار است؟ فرمود: بر خاك نمناک، گفتم: خاك نمناک بر چه چیز؟ فرمود: هیهات، كه در این‌جا دانش دانشمندان گم گشته است.‏[1] (http://islamquest.net/fa/archive/question/tr21594#)
------------------------
:e057:


نکاتی پیرامون اصل حدیث 1. حدیث مورد بحث، از جهت سندی صحیح است.[2] (http://islamquest.net/fa/archive/question/tr21594#) 2. مشابه این حدیث، روایت طولانی دیگری از امام صادق(ع) است که معروف به حدیث «زینب عطر فروش» می‌باشد.
علامه مجلسی آن را صحیح دانسته است

Anarchy
12-12-2013, 03:09 PM
مُحَمَّدٌ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَرْضِ عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ هِیَ قَالَ هِیَ عَلَى حُوتٍ قُلْتُ فَالْحُوتُ عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ هُوَ قَالَ عَلَى الْمَاءِ قُلْتُ فَالْمَاءُ عَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ هُوَ قَالَ عَلَى صَخْرَةٍ قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ الصَّخْرَةُ قَالَ عَلَى قَرْنِ ثَوْرٍ أَمْلَسَ‏ «2» قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ الثَّوْرُ قَالَ عَلَى الثَّرَى قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْ‏ءٍ الثَّرَى فَقَالَ هَیْهَاتَ عِنْدَ ذَلِكَ ضَلَ‏ عِلْمُ‏ الْعُلَمَاءِ.
----
ابان بن تغلب می‌گوید: از امام صادق(ع) پرسیدم: زمین بر چه چیزی استوار است؟ امام(ع) فرمود: بر ماهى، گفتم: ماهى بر چه چیزی استوار است؟ فرمود: بر آب، پرسیدم آب بر چه چیز؟ فرمود: بر صخره (سنگ سخت) پرسیدم: صخره بر چه چیز؟ فرمود بر شاخ گاوى راهوار، گفتم گاو بر چه استوار است؟ فرمود: بر خاك نمناک، گفتم: خاك نمناک بر چه چیز؟ فرمود: هیهات، كه در این‌جا دانش دانشمندان گم گشته است.‏[1] (http://islamquest.net/fa/archive/question/tr21594#)
------------------------
:e057:


نکاتی پیرامون اصل حدیث 1. حدیث مورد بحث، از جهت سندی صحیح است.[2] (http://islamquest.net/fa/archive/question/tr21594#) 2. مشابه این حدیث، روایت طولانی دیگری از امام صادق(ع) است که معروف به حدیث «زینب عطر فروش» می‌باشد.
علامه مجلسی آن را صحیح دانسته است

:e404::e105:



3121

Anarchy
12-12-2013, 03:20 PM
مرجع کتاب های شیعی | مجمع جهانی شیعه شناسی (http://www.shiastudies.com/library/Subpage/Book_Matn.php?syslang=3&id=1339&id_matn=60968)


((55- ابان بن تغلب گوید: از امام صادق (علیه السلام ) پرسیدم : كه زمین بر چه استوار است ؟ فرمود: بر ماهى ، گفتم :ماهى بر چیست ؟ فرمود: بر آب ، پرسیدم آب بر چیست ؟ فرمود: بر صخره (سنگ سخت ) پرسیدم : صخره بر چیست ؟ فرمود بر خاك نمناك ، گفتم : خاك نمناك بر چیست ؟ فرمود: هیهات كه در اینجا دانش دانشمندان گم گشته (علامه شهرستانى قسمتى از این حدیث را در كتاب الهیئة و الاسلام طبق هیئت جدید معنا كرده و براى توضیح بیشتر بدانجا رجوع شود صفحه 75 - و 116 ط نجف ). ))
مُحَمَّدٌ عَنْ أَحْمَدَ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَأَلْتُهُ عَنِ الْأَرْضِ عَلَى أَیِّ شَیْءٍ هِیَ قَالَ هِیَ عَلَى حُوتٍ قُلْتُ فَالْحُوتُ عَلَى أَیِّ شَیْءٍ هُوَ قَالَ عَلَى الْمَاءِ قُلْتُ فَالْمَاءُ عَلَى أَیِّ شَیْءٍ هُوَ قَالَ عَلَى صَخْرَةٍ قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْءٍ الصَّخْرَةُ قَالَ عَلَى قَرْنِ ثَوْرٍ أَمْلَسَ قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْءٍ الثَّوْرُ قَالَ عَلَى الثَّرَى قُلْتُ فَعَلَى أَیِّ شَیْءٍ الثَّرَى فَقَالَ هَیْهَاتَ عِنْدَ ذَلِكَ ضَلَّ عِلْمُ الْعُلَمَاءِ


((56- زرارة از یكى از دو امام بزرگوار - امام باقر و یا صادق (علیه السلام ) - روایت كرده كه فرمود: همانا خداى عزوجل زمین را آفرید، سپس تا چهل روز آب شور، و چهل روز آب شیرین بر آن روان كرد، تا چون این دو آب با هم برخورد كرد و به هم آمیخت خداوند بدست قدرت خویش مشتى از آن برگرفت و همه را بسختى درهم مالید آنگاه آنرا دو قسمت كرد و از هر قسمت گروهى مانند گله مورچه بیرون آمدند، پس گروهى راه بهشت را در پیش گرفتند و گروهى راه دوزخ را. )) عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ جَمِیلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْأَرْضَ ثُمَّ أَرْسَلَ عَلَیْهَا الْمَاءَ الْمَالِحَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً وَ الْمَاءَ الْعَذْبَ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً حَتَّى إِذَا الْتَقَتْ وَ اخْتَلَطَتْ أَخَذَ بِیَدِهِ قَبْضَةً فَعَرَكَهَا عَرْكاً شَدِیداً جَمِیعاً ثُمَّ فَرَّقَهَا فِرْقَتَیْنِ فَخَرَجَ مِنْ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهُمَا عُنُقٌ مِثْلُ عُنُقِ الذَّرِّ فَأَخَذَ عُنُقٌ إِلَى الْجَنَّةِ وَ عُنُقٌ إِلَى النَّارِ


((62- ابوبصیر گوید: به امام صادق (علیه السلام ) عرض كردم : قربانت گردم خواب راست و دروغ از یكجا بر آید (وبه یك نحو است )؟ فرمود: آرى ، اما خوابهاى دروغ و پریشان آنست كه مرد در آغاز شب مى بیند، در آنوقت كه تحت تسلط شهوات و سركشان بدكار (از شیاطین ) است ، و آن خوابها چیزى نیست جز آنچه در خیال انسان مجسم شود و آنها دروغ و بر خلاف در آید، و اما خواب راست آنست كه انسان پس از گذشتن دو ثلث از شب هنگام آمدن فرشته ها ببیند و آن پیش از سحر است و این رؤ یاى صادقه (و خواب راست ) است كه انشاءالله تخلف ندارد مگر آنكه جنب باشد یا بدون طهارت (وضوء یا تیمم ) خوابیده باشد و خدا را آنطور كه باید یاد نكرده باشد كه آن خواب تخلف دارد و دیر تعبیر شود. (مترجم گوید: براى اطلاع كافى از حقیقت خواب و اینكه چرا گاهى صادق و گاهى كاذب است باید تمامى روایاتى كه در باب خواب وارد شده و كلمات بزرگان از حكماء و فلاسفه و دیگران را از نظر گذراند و چون استقصاء و نقل آنها در اینجا از وضع ترجمه ما خارج است شما را به كتاب دارالسلام حاجى نورى (رحمة الله علیه ) (ج 4 ص 232 - 267 ط قم ) راهنمائى مى كنیم كه مؤ لف بزرگوار در آنجا بطور مشروح ابتداءا روایات را كه از آنجمله همین حدیث ابوبصیر است نقل كرده و سپس گفتار حكماء و فلاسفه و دیگران را آورده و عمیقا در این باره بحث و تحقیق كرده است و این بنده كتاب دیگرى ندیده ام كه به این اندازه تفصیلا در این موضوع بحث كرده باشد). )) مُحَمَّدٌ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ وَ الْحَجَّالِ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ قَالَ لِى أَبُو جَعْفَرٍ ع كَانَ كُلُّ شَیْءٍ مَاءً وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَى الْمَاءِ فَأَمَرَ اللَّهُ عَزَّ ذِكْرُهُ الْمَاءَ فَاضْطَرَمَ نَاراً ثُمَّ أَمَرَ النَّارَ فَخَمَدَتْ فَارْتَفَعَ مِنْ خُمُودِهَا دُخَانٌ فَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ مِنْ ذَلِكَ الدُّخَانِ وَ خَلَقَ الْأَرْضَ مِنَ الرَّمَادِ ثُمَّ اخْتَصَمَ الْمَاءُ وَ النَّارُ وَ الرِّیحُ فَقَالَ الْمَاءُ أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ قَالَتِ الرِّیحُ أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ وَ قَالَتِ النَّارُ أَنَا جُنْدُ اللَّهِ الْأَكْبَرُ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَى الرِّیحِ أَنْتِ جُنْدِیِّ الْأَكْبَرُ


((68- محمد بن مسلم گوید: هم چیز (در ابتداى خلقت ) آب بود و عرش ‍ خدا نیز بر آب قرار داشت ، پس خداى عز ذكره آب را فرمان داد بصورت آتشى بر افروخته شد، سپس به آتش دستور داد خموش گشت و از خموشى آن دودى برخاست ، و خدا از آن دود آسمانها را آفرید، و از خاكسترش زمین را خلق فرمود، پس میان آب و آتش و باد نزاع در گرفت . آب گفت : منم بزرگترین لشگر خدا، و باد گفت : منم بزرگترین لشگر خدا، و آتش گفت : منم بزرگترین لشگر خدا، پس خداوند به باد وحى كرد كه توئى لشكر بزرگ من . ))


((83- على بن مغیرة گوید: شنیدم از امام صادق (علیه السلام ) كه مى فرمود: همینكه عمر شخص مؤ من به چهل سال برسد خداوند او را از سه درد ایمن سازد: پیسى ، و خوره ، و دیوانگى ، و چون به پنجاه سال رسید خداوند حسابش را سبك كند، و چون به شصت سال رسد خداوند انابة (و بازگشت به سوى حق ) روزیش كند، و چون به هفتاد سال رسید اهل آسمان او را دوست بدارند، و چون به هشتاد سال رسید خداى عزوجل دستور فرماید: كارهاى نیكش را یادداشت كنند و گناهانش را بریزند، و چون به نود سالگى رسد خداى تبارك و تعالى گناهان گذشته و آینده اش را بیامرزد و درباره اش نوشته شود: (اسیر خدا در زمین ) و در روایت دیگرى است (كه فرمود): و اگر به صد سال برسد آن پست ترین درجات عمر است . ))


((87- على بن ابى حمزة گوید: حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) فرمود: من هفت ماه است كه دچار تب شده ام و پسرم دوازه ماه است كه تب میكند و این تب همچنان در بدن ما بالا مى رود، و احساس مى كنم كه همه بدن را نمیگیرد، گاهى بالاى تن را مى گیرد و به پائین بدن كار ندارد و گاهى پائین بدن را مى گیرد و بالا را نمى گیرد. گوید من عرض كردم : قربانت اگر اجازه دهید من حدیثى را كه از ابى بصیر از جدت (علیه السلام ) شنیده ام براى شما بگویم كه آنحضرت هرگاه تب مى كرد از آب سرد كمك مى گرفت و دو جامه داشت كه یكى در آب سرد بود و دیگرى را بر تن مى كرد و همچنان آن دو را به نوبت مى پوشید (و هرگاه جامه كه تنش بود خشك مى شد آن را بیرون مى آورد و جامه اى را كه در آب بود به تن مى كرد و آن دیگر را در آب مى گذراد) سپس فریاد میزد بطوریكه كه صدایش دم در خانه مى آمد كه مى گفت : (اى فاطمه دختر محمد)! فرمود: راست گفتى ، عرض كردم : قربانت ! شما براى تب دوائى ندارید؟ فرمود: دوائى براى آن در نزد ما یافت نشود جز دعا و آب سرد، و من بیمار شدم و محمد بن ابراهیم برایم طبیبى فرستاد و آن طبیب داروئى برایم آورد كه قى آور بود و من آن را نخوردم زیرا هر گاه من قى مى كنم بندهایم از هم جدا مى شود. ))


((89- جابر از امام باقر (علیه السلام ) روایت كند كه رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) فرمود: هر كه سه بار بگوید: (بسم الله الرحمن الرحیم لا حول و لا قوة الا بالله العلى العظیم ) خداوند نود و نه نوع بلا را از او كفایت كند كه آسانترین آنها خفه شدن است . ))


((109- و نیز حفص از امام صادق (علیه السلام ) روایت كند كه آنحضرت فرمود: هر كه خواهد به سفر برود روز شنبه مسافرت كن كه به راستى اگر در روز شنبه سنگى از كوهى كنده شود خداى عزذكره آن را بجایش باز گرداند، و هر كه راههاى حاجت بر او بسته شود باید آنرا در روز سه شنبه بجوید زیرا روز سه شنبه روزى است كه خدا آهن را براى داود (علیه السلام ) نرم كرد. ))


((111- و نیز حفص گوید: امام صادق (علیه السلام ) را دیدم كه در نخلستانهاى كوفه گردش مى كرد پس به درخت خرمائى رسید و در پاى آن وضو گرفت و مشغول ركوع و سجود شد و من شمردم در سجده اش پانصد بار سبحان الله گفت ، سپس برخاسته به درخت خرما تكیه كرد و دعائى خواند آنگاه فرمود: اى حفص این است به خدا سوگند همان درخت خرمائى كه خداى عزوجل به مریم (علیه السلام ) فرمود: (تنه درخت خرما را به سوى خود تكان بده خرماى تازه برایت به زمین ریزد) (سوره مریم آیه 25).


((117- عبدالله بن سنان گوید: شنیدم از امام صادق (علیه السلام ) كه مى فرمود: همانا خداوند خیر و خوبى را در روزیكشنبه آفرید و خدا چنان نبود كه شر و بدى را پیش از خیر و خوبى بیافریند و در روز یكشنبه و دوشنبه زمینها را آفرید، و در روز سه شنبه قوت و روزى آنها را آفرید، و آسمانها را روز چهارشنبه و پنجشنبه آفرید و قوتها را در روز جمعه خلق فرمود و این است گفتار خداى عزوجل : (آفرید آسمانها و زمین و آنچه را در ما بین آن دو است در شش روز) (سوره سجده آیه 4). ))


((124- موسى بن عمربن بزیع گوید: به حضرت رضا (علیه السلام ) عرض ‍ كردم : مردم روایت كنند كه رسول خدا(صلى الله علیه و آله )چون به راهى مى رفت از راه دیگر بر مى گشت (و از همان راهى كه رفته بود بر نمى گشت )؟ راستى اینطور است (و این روایت راست است )؟ فرمود: آرى من هم بسیارى از اوقات همین كار را مى كنم و تو هم اینكار را بكن ، سپس ‍ فرمود: بدان كه این كار روزى بخش تر است براى تو. ))


حدیث كسى كه در اسلام به دنیا آید: ((126- حباب بن موسى از امام باقر (علیه السلام ) روایت كند كه آنحضرت فرمود: هر كه در اسلام بطور آزاد بدنیا آید(و پدر و مادرش برده نباشند) او عربى است (و مانند سایر اعراب از حقوق مسلمانى برخوردار است ) و هر كه پیمانى با مسلمانان دارد و بدان پاى بند باشد او آزاد شده رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) است ، و هر كه از روى رغبت و میل مسلمان شود او از مهاجرین محسوب مى گردد. ))


((138- شاذان از حضرت موسى بن جعفر (علیه السلام ) روایت كند كه فرمود: پدرم به من گفت : همانا در بهشت جوئى است كه نامش جعفر است ، و بر كنار آن جوى در (درخشان ) سفیدیست كه در آن هزار قصر قرار دارد، و در هر قصرى هزار قصر است كه مخصوص محمد و آل محمد است و بر كناره چپ آن جوى در زردى است كه در آن هزار قصر است و در هر قصرى هزار قصر قرار دارد و آن از حضرت ابراهیم و آل ابراهیم (علیه السلام ) است .))


((147- حلبى گوید: پرسیدم از امام صادق (علیه السلام ) از تفسیر گفتار خداى عزوجل : (در آنجا(یعنى در بهشت )است نیك سیرتان زیبا صورت ) (سوره الرحمن آیه 70)؟ فرمود: مقصود زنان خوب با ایمان عارف به حق هستند، عرض كرد: (معناى این آیه چیست ): (حوران نهان در خیمه ها) (آیه 72) فرمود: مقصود آن حوریانى هستند كه پیوسته در پرده اند، و در خیمه هائى از در و یاقوت و مرجان بسر برند، و هر خیمه اى چهار در دارد، و بر هر درى هفتاد دخترك پستان برآمده دربانى كنند، و هر روز از روى كرامت خداى عزذكره بنزد آن حوریان آیند تا خداى عزوجل بوجود آنها مؤ منان را مژده و بشارت دهد. ))


((170- از امیرمؤ منان (علیه السلام ) نقل كنند كه فرمود: شش طائفه اند كه خداى عزوجل به شش خصلت (ناپسند)عذاب كند: عرب را به عصبیت (و تعصب كشى هاى بیجاى قومى و عربى گرى ) و دهبانانرا به تكبر و سر بزرگى كردن ، و امیران را به جور و تعدى ، و فقیهانرا به حسد و رشگ بردن ، بازرگانان و پیشه وران را به خیانت و دهاتیان را به جهل و نادانى . ))


((217- اسماعیل بن مسلم از امام صادق (علیه السلام ) روایت كرده كه فرمود: هر كس بدرد واهنه (درد مفاصل وشانه ها و بازوها كه معمولا در پیرى دچار حبس بول گشته است دست خود را بر موضع درد گذارد و بخواند (دعائى را كه در متن ذكر شده و ترجمه اش این است ): (آرام شو كه من تو را آرام ساختم بدان خدائى كه آرام گشت برایش آنچه در شب و روز است و او است شنواى دانا). ))


((218- ابوجمیله از امام صادق (علیه السلام ) روایت كرده كه فرمود: دوراندیشى و احتیاط (مركزش ) در قلب است ،و مهر و خشونت جایش در جگر است ، و حیا و شرم در ریه و شش است . و در حدیث دیگرى كه ابى جمیله روایت كرده چنین است : عقل و خرد جایگاهش در قلب و دل است . ))


((222- از حضرت ابوالحسن (علیه السلام ) روایت كرده اند كه فرمود: هر كه آب كمرش دگرگون شود شیر تازه و عسل براى او نافع است .


((224- ابوعروة برادر شعیب یا خود عقرقوفى گوید: خدمت امام كاظم (علیه السلام ) شرفیاب شدم و او از روزچهارشنبه هنگامى كه در زندان بود حجامت مى كرد، به آن حضرت عرض كردم : امروز روزى است كه مردم مى گویند: هر كه در چنین روزى حجامت كند به پیسى دچار شود؟ فرمود: كسى از این جریان مى ترسد كه مادرش در حال حیض به او آبستن شده باشد. ))


((225- اسحاق بن عمار از امام صادق (علیه السلام ) روایت كند كه فرمود: در روز جمعه هنگام ظهر حجامت نكنید كه هر كه در ظهر حجامت كند و به مرضى مبتلا شود كسى را جز خودش سرزنش نكند. ))


((231- حمزة بن طیار گوید: خدمت امام موسى بن جعفر (علیه السلام ) بودم آنحضرت دید كه من آه و ناله مى كنم ،فرمود: چه ناراحتى دارى ؟ عرض كردم : دندانم درد مى كند، فرمود: خوب است حجامت كنى . (حمزة گوید:) من حجامت كردم و درد دندانم آرام شد، جریان را به اطلاع آن حضرت رساندم ، حضرت فرمود: مردم به چیزى مداوا نكرده اند كه بهتر از یك شاخ حجامت یا یك شربت عسل ، گوید: عرض كردم : قربانت گردم یك شربت عسل یعنى چه قدر؟ فرمود: یك انگشت - یا یك قاشق . ))


((240- ابوعبیده حذاء از امام صادق (علیه السلام ) روایت كرده كه در گفتار خداى عزوجل (آن كسانى كه از بنى اسرائیل كفر ورزیدند به زبان داود و عیسى بن مریم لعنت شدند) (سوره مائده آیه 78) فرمود: مسخ شدن آنها به خوك بر زبان داود (و به نفرین آن حضرت ) بود، و مسخ شدن به صورت میمون بر زبان عیسى بن مریم بود. ))

خردمند
12-16-2013, 01:48 AM
از این جور احادیث تو اسلام زیاد هست

خردمند
12-16-2013, 02:15 AM
اگر کسی بتواند مشکل شرور را حل کند خدا را ثابت کرده است دوستان با خدا بیایید ثابت کنید ومشکل رور را حل کنید:e059:

خردمند
12-16-2013, 02:33 AM
از نظر هر انسان خردمندی برده داری نادرسته اما مورد پذیرش اسلام است و همچنین در اسلام می توان با کنیز رابطه جنسی برقرار کرد (حتی به زور) در اسلام می توان به دیگر کشور ها حمله کرد و مال های انان را غارت کرد و زنانشان را به کنیزی گرفت!!!!!!!!!! عجب ازادی بیانی داره این اسلام:e057:

Anarchy
12-16-2013, 09:35 AM
اگر کسی بتواند مشکل شرور را حل کند خدا را ثابت کرده است دوستان با خدا بیایید ثابت کنید ومشکل رور را حل کنید:e059:

برهان شر (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1-1335/)

Anarchy
01-06-2014, 06:43 PM
الْحُسَیْنُ بْنُ سَعِیدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ‏ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع مَا تَقُولُ فِی رَجُلٍ قَطَعَ إِصْبَعاً مِنْ أَصَابِعِ الْمَرْأَةِ كَمْ فِیهَا قَالَ عَشْرٌ مِنَ الْإِبِلِ قُلْتُ قَطَعَ اثْنَتَیْنِ قَالَ عِشْرُونَ مِنَ الْإِبِلِ قُلْتُ قَطَعَ ثَلَاثاً قَالَ ثَلَاثُونَ مِنَ الْإِبِلِ قَالَ قُلْتُ أَرْبَعاً قَالَ عِشْرُونَ مِنَ الْإِبِلِ قُلْتُ سُبْحَانَ اللَّهِ یَقْطَعُ ثَلَاثاً فَیَكُونُ عَلَیْهِ ثَلَاثُونَ وَ یَقْطَعُ أَرْبَعاً فَیَكُونُ عَلَیْهِ عِشْرُونَ إِنَّ هَذَا كَانَ یَبْلُغُنَا وَ نَحْنُ بِالْعِرَاقِ فَنَبْرَأُ مِمَّنْ قَالَهُ وَ نَقُولُ الَّذِی جَاءَ بِهِ شَیْطَانٌ فَقَالَ مَهْلًا یَا أَبَانُ إِنَّ هَذَا حُكْمُ رَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ الْمَرْأَةَ تُعَاقِلُ الرَّجُلَ‏ إِلَى ثُلُثِ الدِّیَةِ فَإِذَا بَلَغَتِ الثُّلُثَ رَجَعَتْ إِلَى النِّصْفِ یَا أَبَانُ إِنَّكَ أَخَذْتَنِی بِالْقِیَاسِ وَ السُّنَّةُ إِذَا قِیسَتِ انْمَحَقَ الدِّینُ.

روایت ابان بن تغلب از امام صادق(ع) است :
از امام پرسیدم: مردی یکی از انگشتان زنی را قطع می کند دیه آن چقدر است؟ فرمود: ده شتر، گفتم دو انگشت قطع کرده دیه اش چقدر است؟ فرمود: بیست شتر پرسیدم سه انگشت قطع می کند فرمود: سی شتر، گفتم اگر چهار انگشت زن را قطع کند دیه اش چقدر است فرمود: بیست شتر، گفتم:


سبحان الله سه انگشت قطع می کند و دیه آن سی شتر است وقتی چهار انگشت را قطع می کند دیه اش بیست شتر می شود؟
وقتی ما در عراق بودیم این مطلب را می شنیدم و از گوینده آن بیزاری می جستیم و می گفتیم آورنده چنین حکمی شیطان است،
امام(ع) فرمود: ابان صبر کن، این حکم پیامبر خدا است. همانا دیه زن با مرد برابر است تا وقتی به ثلث برسد و هنگامی که به ثلث رسد، دیه زن به نصف برمی گردد، ای ابان تو دست به قیاس زده ای و اگر در سنت قیاس شود، دین از بین می رود.



تهذیب‏ الأحكام : ج10 ، ص184 ، باب14 ، حدیث : 16

Anarchy
01-15-2014, 09:58 PM
3316

sonixax
01-16-2014, 02:04 AM
موقع ریدن هم باید دعا خواند ؟!؟!؟!؟!؟!؟

Anarchy
01-16-2014, 08:47 AM
موقع ریدن هم باید دعا خواند ؟!؟!؟!؟!؟!؟

100% :e415: !!

Anarchy
01-17-2014, 03:21 PM
نمایش مقاله : آیا امام علی یک فیلسوف بود؟ (http://www.imamalinet.net/fa/ArticleView.html?ItemID=91823)

:e40d:


مردی به حضرت علی(علیه السلام)عرض کرد: همسرم جوان است و دوشیزه، ولی در ماه نهم حاملگی. من از او جز نیکی چیز دیگری سراغ ندارم و خودم پیرمرد هستم و پرده بکارتش را پاره نکرده ام. امام به او فرمود:آیادرفرج اومنی ریخته ای؟ گفت: بله.فرمود: «هر فرجی دو سوراخ دارد: سوراخی که آب مرد در آن می ریزد و سوراخی که ادرار از آن خارج می شود و رحم زیر سوراخی است که آب مرد در آن داخل می شود. وقتی یک آب وارد شود، زن به یک فرزند حامله می شود و وقتی دو آب وارد گردد، به دو فرزند، وقتی سه آب وارد شود به سه فرزند و وقتی چهار آب واردشود،به چهارفرزندحامله می شودو غیر ازاین نیست و فرزند اومتعلق به توست.([25])
و می فرماید: «یعیشُ الحَملُ لِستّهِ اَشهر و لِسبعهِ اَشهر و تسعهِ اشهر و لا یعیشُ لِثمانیهِ اَشهر»؛ جنین شش ماهه و هفت و نه ماهه زنده می ماند، ولی جنین هشت ماهه زنده نمی ماند.

Anarchy
01-25-2014, 12:11 AM
تازه‌ترین فتاوی رهبری درباره استفاده از اینترنت، ماهواره، معامله با شرکت‌های صهیونیستی، اضافه‌کاری و... (http://www.tasnimnews.com/Home/Single/107422)

افتادن اشیاء مقدس در (http://www.tasnimnews.com/)چاه توالت
32. اگر مثلاً آیاتى از (http://www.tasnimnews.com/)قرآن یا حرزى که (http://www.tasnimnews.com/)محتوى قرآن است در (http://www.tasnimnews.com/)چاه توالت افتاد فقط براى کسى که (http://www.tasnimnews.com/)برایش شرعاً ثابت شده است، رفتن به آن دستشویى جایز نیست و (http://www.tasnimnews.com/)باید صبر کند تا یقین کند حرز پوسیده شده و از (http://www.tasnimnews.com/)بین رفته است و (http://www.tasnimnews.com/)اما براى آنان که (http://www.tasnimnews.com/)نمى‌دانند، تکلیفى نیست و (http://www.tasnimnews.com/)کسى که (http://www.tasnimnews.com/)حرز را (http://www.tasnimnews.com/)انداخته لازم نیست به دیگران بگوید و (http://www.tasnimnews.com/)اگر عسر و (http://www.tasnimnews.com/)حرج است لازم نیست چاه را (http://www.tasnimnews.com/)تخلیه کنند.

Anarchy
02-01-2014, 10:18 AM
قال الرسول: أما والذی نفس محمد بیده لقد جئتکم بالذبح .
پیامبر خدا: سوگند به کسی که جانم بدست اوست،بشما نرسیده ام مگر با بریدن سر{ها}.(بحار الانوار جلد ۱۶ صفحه‌ی ۱۱۶)

-------


خیر الناس للناس تأتون بهم فی السلاسل فی أعناقهم حتى یدخلوا فی الإسلام
بهترین مردم برای مردم کسی است که با زنجیرهائی نزد آنان برود و بر گردنشان بیندازد تا اینکه وارد اسلام شوند.(صحیح بخاری/جلد۴/ص۱۶۶۰)

Anarchy
02-17-2014, 03:02 PM
چند روز پیش به طور اتفاقی متوجه شدم علت اینکه در اسلام دست و پا قطع میکنند اتفاقیست که در زمان خود محمد افتاده !!

---------------------------------------------------

صحیح البخاری- كتاب الزكاة - باب إستعمال إبل الصدقة وألبانها لأبناء السبیل

‏1430 - حدثنا : ‏ ‏مسدد ‏ ، حدثنا : ‏ ‏یحیى ‏ ‏، عن ‏ ‏شعبة ‏ ، حدثنا : ‏ ‏قتادة ‏ ‏، عن ‏ ‏أنس ‏ ‏(ر) ‏ أن ناساًً من ‏ ‏عرینة ‏ ‏اجتووا ‏ ‏المدینة ‏ ‏فرخص لهم رسول الله (ص) ‏ ‏أن یأتوا إبل الصدقة فیشربوا من ألبانها وأبوالها فقتلوا الراعی وإستاقوا ‏ ‏الذود ‏ ‏فأرسل رسول الله ‏ ‏(ص) ‏ ‏فأتی بهم فقطع أیدیهم وأرجلهم ‏ ‏وسمر ‏ ‏أعینهم وتركهم ‏بالحرة ‏یعضون الحجارة، تابعه أبو قلابة وحمید وثابت عن أنس.

Some people from `Uraina tribe came to Medina and its climate did not suit them, so Allah's Messenger (p.b.u.h) allowed them to go to the herd of camels (given as Zakat) and they drank their milk and urine (as medicine) but they killed the shepherd and drove away all the camels. So Allah's Messenger sent (men) in their pursuit to catch them, and they were brought, and he had their hands and feet cut, and their eyes were branded with heated pieces of iron and they were left in the Harra (a stony place at Medina) biting the stones. (See Hadith No. 234, Vol. 1)

---------------------------------------------------

صحیح البخاری- كتاب الجهاد والسیر - باب إذا حرق المشرك المسلم هل یحرق

‏2855 - حدثنا : ‏ ‏معلی بن أسد ‏ ، حدثنا : ‏ ‏وهیب ‏ ‏، عن ‏ ‏أیوب ‏ ‏، عن ‏ ‏أبی قلابة ‏ ‏، عن ‏ ‏أنس بن مالك ‏ ‏(ر) ‏ ‏أن رهطاً من ‏ ‏عكل ‏ ‏ثمانیة قدموا على النبی ‏ (ص) ‏ ‏فإجتووا ‏ ‏المدینة ‏ ‏فقالوا : یا رسول الله ابغنا ‏ ‏رسلاً ‏ ‏قال : ‏ما أجد لكم ألا إن تلحقوا ‏ ‏بالذود ‏ ‏فإنطلقوا فشربوا من أبوالها وألبانها حتى صحوا وسمنوا وقتلوا الراعی وإستاقوا ‏ ‏الذود ‏ ‏وكفروا بعد إسلامهم فأتى ‏ ‏الصریخ ‏ ‏النبی ‏ (ص) ‏ ‏فبعث الطلب فما ‏ ‏ترجل ‏ ‏النهار حتى أتی بهم فقطع أیدیهم وأرجلهم ، ثم أمر بمسامیر فأحمیت فكحلهم بها وطرحهم ‏‏بالحرة ‏یستسقون فما یسقون حتى ماتوا ‏، ‏قال ‏أبو قلابة ‏: ‏قتلوا وسرقوا وحاربوا الله ورسوله ‏ ‏(ص) ‏ ‏وسعوا فی الأرض فساداًً.


A group of eight men from the tribe of 'Ukil came to the Prophet and then they found the climate of Medina unsuitable for them. So, they said, "O Allah's Messenger ! Provide us with some milk." Allah's Apostle said, "I recommend that you should join the herd of camels." So they went and drank the urine and the milk of the camels (as a medicine) till they became healthy and fat. Then they killed the shepherd and drove away the camels, and they became unbelievers after whey were Muslims. When the Prophet was informed by a shouter for help, he sent some men in their pursuit, and before the sun rose high, they were brought, and he had their hands and feet cut off. Then he ordered for nails which were heated and passed over their eyes, and whey were left in the Harra (i.e. rocky land in Medina). They asked for water, and nobody provided them with water till they died (Abu Qilaba, a sub-narrator said, "They committed murder and theft and fought against Allah and His Apostle, and spread evil in the land.")



سایر روایات :


( إتهام النبی محمد (ص) بالقتل والتمثیل بالمسلمین ) (http://kingoflinks.net/NabiMohd/24Yoazeb.htm)

Anarchy
02-23-2014, 12:24 PM
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/02/40.jpg

(http://axgig.com/images/97176790959534417908.jpg)


حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِی الأَسْوَدِ، حَدَّثَنَا حَرَمِیٌّ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، عَنْ قَتَادَةَ، عَنْ أَنَسٍ، عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم قَالَ ‏"‏ یُلْقَى فِی النَّارِ ‏"‏‏.‏ وَقَالَ لِی خَلِیفَةُ حَدَّثَنَا یَزِیدُ بْنُ زُرَیْعٍ حَدَّثَنَا سَعِیدٌ عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ‏.‏ وَعَنْ مُعْتَمِرٍ سَمِعْتُ أَبِی عَنْ قَتَادَةَ عَنْ أَنَسٍ عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم قَالَ ‏"‏ لاَ یَزَالُ یُلْقَى فِیهَا وَتَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِیدٍ‏.‏ حَتَّى یَضَعَ فِیهَا رَبُّ الْعَالَمِینَ قَدَمَهُ فَیَنْزَوِی بَعْضُهَا إِلَى بَعْضٍ، ثُمَّ تَقُولُ قَدْ قَدْ بِعِزَّتِكَ وَكَرَمِكَ‏.‏ وَلاَ تَزَالُ الْجَنَّةُ تَفْضُلُ حَتَّى یُنْشِئَ اللَّهُ لَهَا خَلْقًا فَیُسْكِنَهُمْ فَضْلَ الْجَنَّةِ ‏"‏‏.‏



Narrated Anas:


The Prophet said, "(The people will be thrown into Hell ( Fire) and it will keep on saying, 'Is there any more?' till the Lord of the worlds puts His Foot over it, whereupon its different sides will come close to each other, and it will say, 'Qad! Qad! (enough! enough!) By Your 'Izzat (Honor and Power) and YOUR KARAM (Generosity)!' Paradise will remain spacious enough to accommodate more people until Allah will create some more people and let them dwell in the superfluous space of Paradise. "


بخاری در کتاب التوحید صحیح البخاری ص 1823 و در چندین باب دیگر احادیثی را در باب روز قیامت روایت میکند از انس (بن مالک) که گفت :
رسول خدا صلی الله و علیه و آله فرمودند: هنوز انداختن مردم به جهنم تمام نشده که جهنم میگوید آیا غیر از اینها باز هم است؟! تا اینکه جهنم پر میشود و رب العالمین پایش را در جهنم داخل میکند و آنگاه برخی از آن درهم پیچیده میشوند. بعد جهنم میگوید: به عزت و کرمت قسم دیگر بس است بس است. و بهشت هرگز پر نمیشود و خداوند خلق زیادی را ساکن بهشت میکند.

Anarchy
03-02-2014, 08:30 PM
حکم تنها بودن با نا محرم در یک اتاق (http://iranmatlab.ir/fa/print/23517)



در تعالیم و آموزه های دینی، یکی از مواردی که انسان برای مصونیت و حفظ از گناه، از آن نهی شده است، خلوت کردن با نامحرم است. در وصیت ابلیس به حضرت موسی (علیه السلام) می خوانیم: اى موسى با زن بی گانه خلوت مکن؛ زیرا هر که چنین کند من خود یار او شوم نه یاران من. بنابراین، از آن جا که شیطان در مکان خلوت با نامحرم، همراه انسان است، لازم است از خلوت کردن با زنان نامحرم پرهیز کرد تا گرفتار وسوسه های شیطان نشد.
نکته ای که در این جا یاد آوری آن ضروری است، این است که ممکن است گاهی خلوت کردن با نامحرم انگیزه هایی؛ مانند تحصیل، مشاوره و... داشته باشد، در این گونه موارد ضروری است، با رعایت موازین دینی و شرعی در مکان های عمومی این کارها را پی گیری کرد تا راه سوء استفاده شیطان بسته شود.
-----------------
سوال: گاهی در غیاب شوهرم، مهمان نامحرمی (مثل برادر شوهر) از شهرستان به منزل ما می‌آید. با توجه به این که خلوت کردن زن و مرد جایز نیست، آیا نباید درب منزل را برای او باز کنم؟
بطور کلی چنانچه خوف مفسده و گناه نباشد و نیز خلوت با نامحرم صدق نکند، (مثل اینکه هر کدام در اتاقی مستقل حضور داشته باشند)، مانعی ندارد. در هر حال شایسته است تا حد ممکن حضور نامحرم با حضور همسرتان انجام گیرد.
پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سۆال، چنین است:
حضرت آیة الله العظمی خامنه‌ای (مد ظله العالی):
در هر صورت لازم است از خلوت با نامحرم اجتناب شود.
حضرت آیة الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی):
چنین اموری بسته به اطمینان به عدم وقوع در حرام یا عدم اطمینان است.
حضرت آیة الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی):
چنانچه خوف مفسده و گناه نباشد و صدق خلوت با اجنبی نیز نکند مانعی ندارد.
حضرت آیة الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
چنانچه به گونه‌ای باشد که عرفاً خلوت با نامحرم صادق است جایز نیست و شایسته است حضور نامحرم با حضور همسرتان انجام گیرد.
سوال: آیا تنها بودن با یک دختر در یک اتاق ایراد دارد؟
در تعالیم و آموزه های دینی، یکی از مواردی که انسان برای مصونیت و حفظ از گناه، از آن نهی شده است، خلوت کردن با نامحرم است.
در وصیت ابلیس به حضرت موسی (علیه السلام) می خوانیم: اى موسى با زن بی گانه خلوت مکن؛ زیرا هر که چنین کند من خود یار او شوم نه یاران من. [1]
همچنین در قسمتی از نصیحت های او به حضرت نوح (علیه السلام) آمده است: هر وقت با زن بیگانه خلوت کردى و با شما هیچ کس نیست مرا به یاد آور.‏ [2]
بنابراین، از آن جا که شیطان در مکان خلوت با نامحرم، همراه انسان است، لازم است از خلوت کردن با زنان نامحرم پرهیز کرد تا گرفتار وسوسه های شیطان نشد.
نکته ای که در این جا یاد آوری آن ضروری است، این است که ممکن است گاهی خلوت کردن با نامحرم انگیزه هایی؛ مانند تحصیل، مشاوره و... داشته باشد، در این گونه موارد ضروری است، با رعایت موازین دینی و شرعی در مکان های عمومی این کارها را پی گیری کرد تا راه سوء استفاده شیطان بسته شود.
گفتنی است؛ اگر چه شیطان دشمن آشکار انسان است و در بسیاری از موارد نباید به حرف او توجه کرد، ولی در آموزه های دینی به پذیرش حکمت و لو از دشمنان خدا نیز سفارش شده است: امام علی (علیه السلام) در این باره می فرماید:
1. مطالب حکیمانه را فرا گیرید و لو گوینده آن مشرک باشد. [3]
2. در سخن نظر بگوینده مکنید بلکه نظر بگفتار نمائید؛ یعنى گفتار صحیح را از هر که گفته است بگیرید. [4]
3. علم و حکمت گم شده مردان با ایمان است که از پى آن می گردند. آن را طلب کنید و لو نزد مشرک باشد. [5]
پی نوشتها:
[1] مفید، محمد بن محمد، الأمالی، ص 157
[2] شیخ صدوق، خصال، ج1، ص 132
[3] ابو الفضل، علی بن حسن طبرسی، مشکاة الأنوار، ص 135
[4] تمیمی آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم، ح 612، ص 58
[5] شیخ طوسی، الأمالی، ص 625

Anarchy
04-29-2014, 07:00 PM
نماز خواندنِ الله در آسمان



ابوبصیر از ابوعبدالله (از امام صادق) پرسید کە پیامبر چند بار به‌معراج آسمان برده شد؟
[امام صادق] گفت: دوبار.
و جبرئیل او را در جائی ایستاند و گفت: «ای محمد! ایست! تو در جائی ایستاده‌ای که پیش از تو هیچ مَلَکِ مقَرَّب و هیچ پیامبری نه‌ایستاده است. پروردگارت دارد نماز می‌خواند».
[پیامبر] گفت: «ای جبرئیل! [الله] چه‌گونه نماز می‌خوانَد؟»
[جبرئیل] گفت: می‌گوید سُبّوح قُدّوس، من‌ام پروردگارِ ملائکه و روح، مهرم بر خشمم پیشی گرفته است.
... در میانشان (میان پیامبر و الله) پرده‌ئی بود... [پیامبر] از سوراخی مانند سوراخِ سوزن به نورِ عظمت (بە جمالِ بی‌مثالِ الله تعالى) نگریست بە هر اندازه که الله می‌خواست.
پس الله تبارک و تعالىٰ گفت: «ای محمد!»
گفت: «لبیک، پروردگارم!»... ...

متن اصلی:
عِدَّةٌ مِن أَصحَابِنَا عَن أَحمَدَ بنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الحُسَینِ بنِ سَعِیدٍ عَنِ القَاسِمِ بنِ مُحَمَّدٍ الجَوهَرِیِّ عَن عَلِیِّ بنِ أَبِی حَمزَةَ قَالَ سَأَلَ أَبُو بَصِیرٍ أَبَا عَبدِ اللّٰهِ (علیه السلام) وَأَنَا حَاضِرٌ فَقَالَ جُعِلتُ فِدَاكَ كَم عُرِجَ بِرَسُولِ اللّٰهِ (صلى الله علیه وآله)
فَقَالَ مَرَّتَینِ
فَأَوقَفَهُ جَبرَئِیلُ مَوقِفاً فَقَالَ لَهُ مَكَانَكَ یَا مُحَمَّدُ فَلَقَد وَقَفتَ مَوقِفاً مَا وَقَفَهُ مَلَكٌ قَطُّ وَلَا نَبِیٌّ إِنَّ رَبَّكَ یُصَلِّی
فَقَالَ یَا جَبرَئِیلُ وَكَیفَ یُصَلِّی
قَالَ یَقُولُ سُبُّوحٌ قُدُّوسٌ أَنَا رَبُّ المَلَائِكَةِ وَالرُّوحِ سَبَقَت رَحمَتِی غَضَبِی
فَقَالَ اللهُمَّ عَفوَكَ عَفوَكَ
قَالَ وَكَانَ كَمَا قَالَ اللّٰهُ قابَ قَوسَینِ أَو أَدنى
فَقَالَ لَهُ أَبُو بَصِیرٍ جُعِلتُ فِدَاكَ مَا قَابَ قَوسَینِ أَو أَدنَى
قَالَ مَا بَینَ سِیَتِهَا إِلَى رَأسِهَا
فَقَالَ كَانَ بَینَهُمَا حِجَابٌ یَتَلَألَأُ یَخفِقُ وَلَا أَعلَمُهُ إِلَّا وَقَد قَالَ زَبَرجَدٌ
فَنَظَرَ فِی مِثلِ سَمِّ الإِبرَةِ إِلَى مَا شَاءَ اللّٰهُ مِن نُورِ العَظَمَةِ
فَقَالَ اللّٰهُ تَبَارَكَ وَتَعَالَى یَا مُحَمَّدُ
قَالَ لَبَّیكَ رَبِّی... ...
قَالَ مَن لِأُمَّتِكَ مِن بَعدِكَ؟
قَالَ اللّٰهُ أَعلَمُ
قَالَ عَلِیُّ بنُ أَبِی طَالِبٍ أَمِیرُ المُؤمِنِینَ وَسَیِّدُ المُسلِمِینَ وَقَائِدُ الغُرِّ المُحَجَّلِینَ.







jاصول کافی تألیف کلینی ، ج ۱، ص ۴۴۲۔۴۴۳].

Theodor Herzl
04-29-2014, 07:07 PM
در تعالیم و آموزه های دینی، یکی از مواردی که انسان برای مصونیت و حفظ از گناه، از آن نهی شده است، خلوت کردن با نامحرم است. در وصیت ابلیس به حضرت موسی (علیه السلام) می خوانیم: اى موسى با زن بی گانه خلوت مکن؛ زیرا هر که چنین کند من خود یار او شوم نه یاران من. بنابراین، از آن جا که شیطان در مکان خلوت با نامحرم، همراه انسان است، لازم است از خلوت کردن با زنان نامحرم پرهیز کرد تا گرفتار وسوسه های شیطان نشد.منبع این گفته به موسی‌ کجا هست؟:e40e:

Anarchy
04-29-2014, 09:03 PM
منبع این گفته به موسی‌ کجا هست؟:e40e:


مفید، محمد بن محمد، الأمالی، ص 157 :e415: !!

Anarchy
06-29-2014, 10:05 AM
حَدَّثَنَا آدَمُ، حَدَّثَنَا شُعْبَةُ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ زِیَادٍ، قَالَ سَمِعْتُ أَبَا هُرَیْرَةَ، عَنِ النَّبِیِّ صلى الله علیه وسلم یَرْوِیهِ عَنْ رَبِّكُمْ، قَالَ ‏ "‏ لِكُلِّ عَمَلٍ كَفَّارَةٌ، وَالصَّوْمُ لِی وَأَنَا أَجْزِی بِهِ، وَلَخَلُوفُ فَمِ الصَّائِمِ أَطْیَبُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ رِیحِ الْمِسْكِ ‏"‏‏.‏


Narrated Abu Huraira:

The Prophet said that your Lord said, "Every (sinful) deed can be expiated; and the fast is for Me, so I will give the reward for it; and the smell which comes out of the mouth of a fasting person, is better in Allah's Sight than the smell of musk."





Reference
: Sahih al-Bukhari 7538


In-book reference
: Book 97, Hadith 163


USC-MSA web (English) reference

: Vol. 9, Book 93, Hadith 629

Anarchy
08-03-2014, 09:45 AM
:e105:

کشف جدیدترین حقایق علمی در باره سینه زنان (http://www.parsine.com/fa/news/193662/%DA%A9%D8%B4%D9%81-%D8%AC%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%AA%D8%B1%DB%8C%D9%86-%D8%AD%D9%82%D8%A7%DB%8C%D9%82-%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86)

محققان دانشگاه برکلی آمریکا به این نتیجه رسیدند که فشردن پستان های زنان٬ جلو رشد خطر سرطان پستان را می گیرد و حتی منجر به ازبین رفتن سلول های سرطانی می شود!
این محققان می گویند٬ پستان هایی که بیش تر فشرده شوند٬ کم تر در معرض ابتلا به سرطان سینه قرار می گیرند!
گفته می شود که این روش٬ درمان قطعی برای سرطان سینه نیست، اما محققان برای جلوگیری از رشد سلول های سرطانی آن را توصیه می کنند.در حال حاضر پزشکان، سرطان پستان را با جراحی٬ تجویز دارو و از طریق اشعه مداوا می کنند. سرطان پستان از بیماری‌هایی است که سالانه قربانیان زیادی می‌گیرد٬ این بیماری در ۹۹.۵ درصد در زنان و نیم درصد در مردان دیده می‌شود.


خبر خوشحال کننده برای مردها


پروفسور دانیل فلچ Daniel Fletche استاد دانشگاه برکلی و مینا بسیل Mina Bissell محقق برجسته مولکول شناس آمریکا در جریان تحقیق شان گفتند که اگر سلول های غیرعادی در سینه زنان تحت فشار انرژی بیرونی قرار گیرند٬ شانس کوچک تر شدن و حتی متوقف شدن آن ها وجود دارد.دیدگاه اصلی در مورد پیدایش سرطان پستان در حول محور تغییرات جهشی سلول ها بوده است.این تحقیق، خبر خوشحال کننده ای برای مردها قلمداد شده است، اما نگرانی هایی وجود دارد که این روش، زمینه سوء استفاده را برای مردان فرصت طلب بیش تر فراهم کند.مردان دلبستگی خاصی نسبت به سینه زنان دارند و همه روزه با پیشرفت دانش طبی و صنعت جراحی پلاستیک که منجر به زیبایی پستان زنان می شود٬ کنجکاوی های مردان نیز بیش تر شده است.در حال حاضر جراحی پلاستیک که منجر به تغییرات چمشگیری در فیزیک زنان می شود به یکی از پردرآمدترین شغل های دنیا تبدیل شده است.بیش تر خانم هایی که در کشورهای غربی به ویژه آمریکا زیر تیغ جراحان زیبایی قرار می گیرند٬ خواهان تغییرات عمده در پستان های شان هستند.براساس آمارها٬ آمریکا در جراحی بزرگ کردن پستان ها در میان کشورها، مقام اول را دارد.پزشکان می گویند که صنعت پورنوگرافی در تقاضا برای بزرگ کردن پستان ها نقش عمده ای دارد، اما به گفته آن ها بزرگ تر کردن پستان ها خالی از خطر نیست.گفته می شود٬ شماری از خانم ها پس از بزرگ کردن پستان های شان به سرطان سینه مبتلا شده اند.


لینک خبردر newscenter: (http://newscenter.berkeley.edu/2012/12/17/malignant-breast-cells-grow-normally-when-compressed/)


دو حدیث در این زمینه:


یک. علی(ع) می فرمایند: «با همسرت تا زمانی که خوب بازی نکرده ای و او را به هیجان نیاورده ای اقدام به جماع نکن. پستان هایش را به آرامی فشار بده تا شهوتش تحریک شود و در آن هنگام که زن ترغیب و آثار میل شدید در چشمانش ظاهر شد، به جماع بپرداز. در این صورت است که هر دو از جماع و نزدیکی کردن لذت خواهید برد و شهوت هر دو اقناع خواهد شد.»


س. امام رضا(ع) فرمود: «با همسرت آمیزش مکن، مگر این که با او بازی کنی و زیاد هم بازی کنی و دو پستان او را بفشاری؛ چون چنین کنی، ... شهوت از صورت و چشمان او نمایان می‌شود و از تو همان می‌طلبد که تو از او می‌خواهی (یعنی تفاهم و هماهنگی میان شما حاصل می‌شود و هر دو از نظر جنسی ارضا می‌شوید.)
منبع: سفینه البحار ج 1 باب جمع

sonixax
08-03-2014, 11:01 AM
خانمهای عزیز داروی ضد سرطان پستان موجود است :))))

Dariush
08-03-2014, 08:24 PM
منبع: سفینه البحار ج 1 باب جمع
:e412:
:))))))))))))
همانا که نامی بهتر از این نمی‌شد بر این کتاب گذاشت.

Anarchy
09-26-2014, 02:41 PM
http://www.youtube.com/watch?v=csNWaT969sQ

kourosh_iran
09-27-2014, 10:04 AM
خیلی از مطالبی که از منابع اسلامی اینجا میذارید من متوجه نمیشم کجاش مزخرفه!
بابا دیگه اسلام هم که همه چیزش چرند نیست!!

Anarchy
09-28-2014, 08:21 AM
خیلی از مطالبی که از منابع اسلامی اینجا میذارید من متوجه نمیشم کجاش مزخرفه!
بابا دیگه اسلام هم که همه چیزش چرند نیست!!

مثلا ؟

مزخرف : کلام باطل آراسته شده !

kourosh_iran
09-28-2014, 09:37 AM
ا چه جالب اتفاقا من یوقتایی توی فکر می افتادم که معنی دقیق اینا رو بدونم:
- مزخرف
- چرند
- اراجیف
- یاوه
اون سه تای دیگه رو هم بلدید؟

سر اغاز
11-20-2014, 10:26 AM
:e04b:
قال الرسول: أما والذی نفس محمد بیده لقد جئتکم بالذبح .
پیامبر خدا: سوگند به کسی که جانم بدست اوست،بشما نرسیده ام مگر با بریدن سر{ها}.(بحار الانوار جلد ۱۶ صفحه‌ی ۱۱۶)

-------


خیر الناس للناس تأتون بهم فی السلاسل فی أعناقهم حتى یدخلوا فی الإسلام
بهترین مردم برای مردم کسی است که با زنجیرهائی نزد آنان برود و بر گردنشان بیندازد تا اینکه وارد اسلام شوند.(صحیح بخاری/جلد۴/ص۱۶۶۰)

mbk
11-20-2014, 01:13 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان

​سیر سوره مبارکه «..»نشته شده در نوامبر 18, 2008 به وسیلهٔ sonbolali
ه.....
کنون مغزتان جایش را داده به کونتان که بریند هم بگوزد درد بی درمان گرفت ای داد بیداد

Anarchy
11-20-2014, 10:40 PM
ازکجا فهمیدی که مقصود از الذبح بریدن چه سرهایی می باشد؟

بریدن هر سری ... چه فرقی داره ؟ مساله اینه که رسوخ اسلام بر قلوب نبوده !!!

مزدك بامداد
11-21-2014, 01:53 PM
کنون مغزتان جایش را داده به کونتان که بریند هم بگوزد درد بی درمان گرفت ای داد بیداد
برای نبرد با اسلام باید از کون سود جست و بر آن و پیقنبر و الله اش رید و گوزید!
برای همین هم جهان اسلام پس از ١۴۰۰ سال به جایی نرسیده و ریدمال و گوزمال
شده است و هیچ دستاوردی برای جهانیان جز ترور و برده داری و واپسماندگی
و چاق شدن آقازاده ها و بیکاری و رشوه و تریاک و رانت خواری و ولایت سفیه
و داعش و شیعه و وهابیون و انگل های جانور دیگر نداشته است!

mbk
11-21-2014, 03:14 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"قل للذین كفروا ستغلبون وتحشرون إلى جهنم وبئس المهاد 12""بگو به کسانی که روپوشاندند زود شکست می خورید هم برانگیخته می شوید سوی دوزخ هم بدترین گاهواره ها12"

برای نبرد با اسلام باید از کون سود جست و بر آن و پیقنبر و الله اش رید و گوزید!
برای همین هم جهان اسلام پس از ١۴۰۰ سال به جایی نرسیده و ریدمال و گوزمال
شده است و هیچ دستاوردی برای جهانیان جز ترور و برده داری و واپسماندگی
و چاق شدن آقازاده ها و بیکاری و رشوه و تریاک و رانت خواری و ولایت سفیه
و داعش و شیعه و وهابیون و انگل های جانور دیگر نداشته است!

چه سود که دگرگونی کاربردی مغزتان سود نمی دهد جز انگل شدن خودتان در آن تو هم توان انگل شدن برای باورمندان مسلمان نداری هم توان بکارگیری کونت جز در مغز هم دهن هم خانه همجوران خودت که بر آن مالیده می شوید که هر جا یافتیمتان به انگلدان می سپاریمتان

sonixax
11-22-2014, 01:43 AM
این mbk کم کم دارد دیکته و انشایش قوی میشود :e415:

مزدك بامداد
11-24-2014, 12:51 PM
چه سود که دگرگونی کاربردی مغزتان سود نمی دهد جز انگل شدن خودتان در آن تو هم توان انگل شدن برای باورمندان مسلمان نداری هم توان بکارگیری کونت جز در مغز هم دهن هم خانه همجوران خودت که بر آن مالیده می شوید که هر جا یافتیمتان به انگلدان می سپاریمتان
فعلان که کفار ریده اند به سراپای شماها!
اگر همین کفار به شما پنی سیلین نمیدادند
همه تان مانند ١۰۰ سال پیش آبله رو و ریقو بودید!!

mbk
11-25-2014, 03:57 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" إن الذین كفروا ینفقون أموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تكون علیهم حسرة ثم یغلبون والذین كفروا إلى جهنم یحشرون ( 36 ) لیمیز الله الخبیث من الطیب ویجعل الخبیث بعضه على بعض فیركمه جمیعا فیجعله فی جهنم أولئك هم الخاسرون ( 37 )""چون کسانی رو پوشاندند پرداخت می کنند دارایی هاشان را تا ببندند برای راه خداوند باز پرداخت می کنندشان پس می شود برایشان دریغی پس شکست می خورند هم کسانی روپوشاندند سوی دوزخ برانگیخته میشوند 36 تا جدا کند خداوند پلید از پاکیزه هم می گذارد پلید برخی اش را بر برخی باز انباشته می کندش گردآمده ای باز می گذاردش در دوزخی آندسته همان زیان بینانند 37"


فعلان که کفار ریده اند به سراپای شماها!
اگر همین کفار به شما پنی سیلین نمیدادند
همه تان مانند ١۰۰ سال پیش آبله رو و ریقو بودید!!

ندانم سازنده اش خداوند پرست بوده یا نه اگر نبوده برش دریغ هم افسوسها هم کسانی که یاریشان می کنند اگر خداوند پرست نباشند همچنین که چرا دشمنانشان با کار آنها تندرست ماندند خداوندا پاس همه ء بخششهایت

مزدك بامداد
11-26-2014, 05:02 PM
ندانم سازنده اش خداوند پرست بوده
خدا پرستی چه پیوند یکراستی با اسلام دارد! مگر هر خدا پرستی مسلمان و گاو است؟
تعلیمات اسلامیتان رفوزه است گویا ! در اسلام، خدا پرستان غیر اسلامی نیز کافر شمرده میشوند
تا چه رسد به بیخدایان ( ملحدین) مانند ادیسون که برای شما وحشی ها لامپ ساخت و گرنه
باید دود پیه سوز اسلامی را میخوردید هنوز ! بدبختهای بی هنر و بی برکت و انگل واپسمانده !

mbk
12-01-2014, 03:48 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"إن الذین آمنوا والذین هادوا والنصارى والصابئین من آمن بالله والیوم الآخر وعمل صالحا فلهم أجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون ( 62 ) وإذ أخذنا میثاقكم ورفعنا فوقكم الطور خذوا ما آتیناكم بقوة واذكروا ما فیه لعلكم تتقون ( 63 ) ثم تولیتم من بعد ذلك فلولا فضل الله علیكم ورحمته لكنتم من الخاسرین ( 64 )البقره"
"چون کسانی که باورکردند هم کسانی که رهنما گشتند هم یاوران{هادوا گفتند یهودی هم نصاری گفتند مسیحی}هم صابئین {گفتند دگرگونی آیین کردند} کسی باور کرد به خداوند هم روز واپسین هم انجام داد سازنده ای باز برایشان مزدشان نزد پرودگارشان است هم نباشد ترسی بر ایشان هم نباشد آنها اندوهگین می شوند 62هم گداری گرفتیم پیمان سختتان را هم بالا بردیم سرتان طور را بگیرید چه دهیمتان به توانایی هم بزبان آورید چه درش است تا انگیزدتان بیم می دارید63 پس روکج کردید از زمان دراز این باز گر نبود بیشتر داری خداوند بر شما هم مهربانیش تا بودید از زیان دیدگان64ماده گاو"

در اسلام، خدا پرستان غیر اسلامی نیز کافر شمرده میشوند
چرا اینگونه گمان دارید ما یگانه پرستان را دوست داریم که به خداوند همباز نگذارد هم روز واپسین را باور دارد هم دوگانه پرستانی که همتا گذاری می کنند چشم نداریم ببینیم چه خودش را همکیش ما جا بزند یا کارش شده سرریز در آیین خداوند همانند برخی از یهودیان یا یاران عیسی یا فرمانبردارنامان مسلمان که بندگان خداوند را طراز خداوندگیرند که پوست پیازی سود به کسی نرسانند
پناه بر خداوندی که از آسمان آب فرستاد که باهاش از میوه جات روزی به ما می دهد هم رام برایمان کرد خشکی هم دریا هم آفتاب هم ماه را همیشگی برایمان رام کرد

Anarchy
12-01-2014, 10:47 PM
ما یگانه پرستان را دوست داریم

سوره آل‏ عمران آیه 19
«ان الدین عند الله الاسلام؛ همانا دین نزد خدا اسلام است».

آل عمران آیه 85
(وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ)
هر كس غیر از اسلام آیینى براى خود انتخاب كند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانكاران است"


آل عمران آیه 110
وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ
اگر اهل كتاب ایمان آورده بودند قطعا برایشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و[لى] بیشترشان نافرمانند

مائده آیه 65
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ
و اگر اهل كتاب ایمان آورده و پرهیزگارى كرده بودند قطعا گناهانشان را مى‏زدودیم و آنان را به بوستانهاى پر نعمت درمى‏آوردیم

mbk
12-02-2014, 06:45 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان


سوره آل‏ عمران آیه 19
«ان الدین عند الله الاسلام؛ همانا دین نزد خدا اسلام است».

آل عمران آیه 85
(وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِینَ)
هر كس غیر از اسلام آیینى براى خود انتخاب كند از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانكاران است"


آل عمران آیه 110
وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ
اگر اهل كتاب ایمان آورده بودند قطعا برایشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و[لى] بیشترشان نافرمانند

مائده آیه 65
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْكِتَابِ آمَنُواْ وَاتَّقَوْاْ لَكَفَّرْنَا عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَلأدْخَلْنَاهُمْ جَنَّاتِ النَّعِیمِ
و اگر اهل كتاب ایمان آورده و پرهیزگارى كرده بودند قطعا گناهانشان را مى‏زدودیم و آنان را به بوستانهاى پر نعمت درمى‏آوردیم

آقای آنارچی اسلام به فارسی می شود سراسر فرمانبرداری آیا اگر نوشتار تورات هم انجیل فراخوانی به یگانه پرستی دهند ما گوییم بد است؟ چرا آلوده سازی که بنده گانش را طراز خداوند بدانیم یکی گوید{ آمرزش از خداوند می خواهم} ما فرزندان خداوندیم یکی گفت پیامبرش عیسی خداست این آلودگی نیست ؟ آره یک جا توی قرآن سراغ دارید بگوید دوگانه پرستی؟ انگیزه پایه من که تورات هم انجیل کنونی را دوست ندارم همین یک کارشان است طراز گذاری به خداوند خداوندا مرا از ویران سازان مگذار

Anarchy
12-02-2014, 07:31 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان

آقای آنارچی اسلام به فارسی می شود سراسر فرمانبرداری آیا اگر نوشتار تورات هم انجیل فراخوانی به یگانه پرستی دهند ما گوییم بد است؟ چرا آلوده سازی که بنده گانش را طراز خداوند بدانیم یکی گوید{ آمرزش از خداوند می خواهم} ما فرزندان خداوندیم یکی گفت پیامبرش عیسی خداست این آلودگی نیست ؟ آره یک جا توی قرآن سراغ دارید بگوید دوگانه پرستی؟ انگیزه پایه من که تورات هم انجیل کنونی را دوست ندارم همین یک کارشان است طراز گذاری به خداوند خداوندا مرا از ویران سازان مگذار

منظور از اسلام ، دقیقا دین اسلام است ... دلیلش رو خود شما هم گفتین ، چون دین بقیه رو منحرف شده میدونید !! پس حرف من اثبات شد ...

mbk
12-03-2014, 07:35 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"ما یقال لك إلا ما قد قیل للرسل من قبلك إن ربك لذو مغفرة وذو عقاب ألیم ( 43 )فصلت""چه گفته می شود تا تو را جز چه پیشتر گفته شد تا فرستاده ها را از پیشترت چون پروردگارت تا دارای آمرزشی است هم دارای دنبال گیری دردناکی 43 بند بند شده"

منظور از اسلام ، دقیقا دین اسلام است ... دلیلش رو خود شما هم گفتین ، چون دین بقیه رو منحرف شده میدونید !! پس حرف من اثبات شد ...
انگیزه یکمی را دانستید که کج شده اند انگیزه دومی که چگونه کج شده اند را ندانستید؟یگانه پرستی خداوندی که مهرگستر خیلی مهربان است کسی که در ناگواری ها تنها او را می شناسیم همه جور بهرمندی به ما داد همه روزی او را می خورند از روشنی روزش بهره می برند از تاریکی شبش از خوراکی گوناگون که برای کار هم زندگی پیش می دویم همسر بچه که درکنارشان باشیم در زمان بیماری یاد تندرستی می افتیم که ارزشش را نمی دانستیم کنون چرا آویز دیگری شویم که پیشمان نیست که او هم مانندمان بنده ای روزی خوار بود گمان سرایی کنیم
خداوندا مرا گمانپرداز دربه در مکن

Anarchy
12-03-2014, 11:11 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"ما یقال لك إلا ما قد قیل للرسل من قبلك إن ربك لذو مغفرة وذو عقاب ألیم ( 43 )فصلت""چه گفته می شود تا تو را جز چه پیشتر گفته شد تا فرستاده ها را از پیشترت چون پروردگارت تا دارای آمرزشی است هم دارای دنبال گیری دردناکی 43 بند بند شده"

انگیزه یکمی را دانستید که کج شده اند انگیزه دومی که چگونه کج شده اند را ندانستید؟یگانه پرستی خداوندی که مهرگستر خیلی مهربان است کسی که در ناگواری ها تنها او را می شناسیم همه جور بهرمندی به ما داد همه روزی او را می خورند از روشنی روزش بهره می برند از تاریکی شبش از خوراکی گوناگون که برای کار هم زندگی پیش می دویم همسر بچه که درکنارشان باشیم در زمان بیماری یاد تندرستی می افتیم که ارزشش را نمی دانستیم کنون چرا آویز دیگری شویم که پیشمان نیست که او هم مانندمان بنده ای روزی خوار بود گمان سرایی کنیم
خداوندا مرا گمانپرداز دربه در مکن

کمی فسفر بسوزونید و برگردید ببینید بحث بر سر چی بود ... اینکه یهودی و مسیحی هم از نظر شما مسلمانان ، کافر محسوب میشن !! انقدر هم خزعبل و حرف های بی ربط هم به هم نبافید ...

mbk
12-03-2014, 12:18 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان

اینکه یهودی و مسیحی هم از نظر شما مسلمانان ، کافر محسوب میشن !
یهودی و مسیحی آلوده شده به دوگانه پرستی مانندتان که دو سه بار گفتم ندید گرفتی دوگانه پرستانشان روپوشنده ء کافرند نه یگانه پرست پاکیزه شان که نمی گوید ما {آمرزش از خداوند می خواهم}فرزند بچه یا خود خداییم که دوستشان داریم
خداوندا اندیشه ء مرا مانند دوگانه پرستان بیهوده اندیش مکن

Anarchy
12-03-2014, 05:13 PM
یهودی و مسیحی آلوده شده به دوگانه پرستی مانندتان که دو سه بار گفتم ندید گرفتی دوگانه پرستانشان روپوشنده ء کافرند نه یگانه پرست پاکیزه شان که نمی گوید ما {آمرزش از خداوند می خواهم}فرزند بچه یا خود خداییم که دوستشان داریم
خداوندا اندیشه ء مرا مانند دوگانه پرستان بیهوده اندیش مکن

خب منم دارم میگم از نظر مسلمونا ، مسیحی و یهودی کافر هست ... چون خدا تنها دینی رو که قبول کرده تو قرآنش ، اسلام هست !!

چرا مثل روبات هی یه حرفو تکرار میکنی ؟ مسیحی و یهودی یگانه پرست و دوگانه پرست هم نداریم ...

mbk
12-05-2014, 03:30 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"إن الذین كفروا ینادون لمقت الله أكبر من مقتكم أنفسكم إذ تدعون إلى الإیمان فتكفرون قالوا ربنا أمتنا اثنتین وأحییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل إلى خروج من سبیل ذلكم بأنه إذا دعی الله وحده كفرتم وإن یشرك به تؤمنوا فالحكم لله العلی الكبیر 11و12 غافر"
"چون کسانی روپوشاندند صدا زده می شوند تا دشمن گشته گی خداوند بزرگتر از دشمن گشته گی تان تن های تان بود هنگامی فراخوانده می شدید سوی باور باز رو می پوشاندید گفتند پروردگارما مرده کنی مان دوباری هم زنده کنی مان دوباری باز شناسیم به گناهانمان باز آیا سوی دررفتن از راهی است اینتان به که چون آن هنگامی فراخوانی شد خداوند یگانه گی اش روپوشاندید هم اگر همباز شد بهش باور می کردید باز فرمان برای خداوند خیلی برتر خیلی بزرگ است 11,12 آمرزنده"

چون خدا تنها دینی رو که قبول کرده تو قرآنش ، اسلام هست !!
خودتان دیگر گونی یگانه پرستی هم دوگانه پرستی را که همان پایه است که از فرمان خداوند در رفتند که از رسیدگی بخواهند بگریزند دوگانه پرستی را بگزینند را نمی خواهید یکجور ندانید من نمی خواهم یکجور بدانم
خداوندا مرا یگانه پرست بدار که تو یگانه ای بی طراز

Anarchy
01-06-2015, 10:35 PM
امام صادق(ع) این روایت را از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌فرماید: «إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَکْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ کَسَرْتَهُ»؛
زن مانند استخوان کج است. اگر او را به همان حال رها کنی، از او بهره خواهی برد و اگر تلاش کنی که کژی او برطرف کنی، نه تنها فایده ای نخواهد داشت، بلکه او را درهم خواهی شکست.

کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 513، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق.

mbk
01-07-2015, 10:27 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( یا أیها الناس إنا خلقناكم من ذكر وأنثى وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا إن أكرمكم عند الله أتقاكم إن الله علیم خبیر ( 13 ) ) "
"ای همه مردمان چون ما آفریدیمتان از مردی هم زنی هم گذاشتیمتان تبار هایی هم تیره هایی تا شناخته می شوید چون گرامیترتان نزد خداوند بیمناکترتان است چون خداوند خیلی دانای خیلی آگاهی است 13"

امام صادق(ع) این روایت را از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌فرماید: «إِنَّمَا مَثَلُ الْمَرْأَةِ مَثَلُ الضِّلْعِ الْمُعْوَجِّ إِنْ تَرَکْتَهُ انْتَفَعْتَ بِهِ وَ إِنْ أَقَمْتَهُ کَسَرْتَهُ»؛
زن مانند استخوان کج است. اگر او را به همان حال رها کنی، از او بهره خواهی برد و اگر تلاش کنی که کژی او برطرف کنی، نه تنها فایده ای نخواهد داشت، بلکه او را درهم خواهی شکست.

کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 5، ص 513، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 ق.


زن با مرد شیوه رفتاری ویژه خودشان را دارایند که شاید همجور دیگری نباشند برای همان جنسی که دارند وگرنه یا بایستی همگی مرد بودند یا زن خداوند هم هیچ کدامشان را گرامیتر نمی داند جز بیمناکترش هم اگر بیایید با سیاهنمایی چهره آیین اسلام ,بگردید دنبال کناره ها نه سودی به خود می رسانید نه دوروبری هایتان
خداوندا مرا همانند دوچهرگان وامانده مکن یک چهره کن همان فرمانپذیرت ای کسی که بهترین راهنما هم یاوری