PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : به نظرتان مهمترین مشکل جهان در حال حاضر چیست؟



Nilftrondheim
08-15-2015, 01:28 PM
عنوان گویا هست اما لطفا برای پاسخ دادن بزرگتر و جهانی فکر کنید دیگه مثلا نگید مشکل من با همکارم یا اختلاس های ایران.:e408:

Mehrbod
08-15-2015, 08:00 PM
پیشرفت روزافزون فندآوری - به کجا میرویم؟ (http://www.daftarche.com/%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-8/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%81%D8%B2%D9%88%D9%86-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85%D8%9 F-230/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-17.html)

sonixax
08-16-2015, 02:45 AM
عنوان گویا هست اما لطفا برای پاسخ دادن بزرگتر و جهانی فکر کنید دیگه مثلا نگید مشکل من با همکارم یا اختلاس های ایران.

اصولن مشکل خاصی نداریم مگر افراد تندرو در هر زمینه ای فرقی نمیکنه چی باشه.

Nilftrondheim
08-18-2015, 09:42 PM
نظر دیگه ای نبود؟

Mehrbod
08-19-2015, 09:10 PM
نظر دیگه ای نبود؟

مغز آدم برای اندیشیدن به مشکلات نزدیک و دم دست فرگشته, نه برای همچو دوراندیشی‌ها.

اگر هم امروزه یک شماری ولکار بیکار میبینید که راه افتاده‌اند جنبش‌هایِ نمیدانم سبز و زیستبوم‌دوستی و جانوردوستی و
... راه میاندازند برای این است که این گونه کنش‌ورزی‌ها مایه‌یِ فراموشی همان مشکل‌های اصلی و بزرگتر, یعنی
همان مشکل‌هایِ شخصَ میشوند; یارو در زندگی خودش مانند خر گیر کرده, ولی میرود جانوردوست میشود چون
اینجوری یک احساس کنترل دروغین روی زندگی اش پیدا میکند که آره دارد یک کار‌هایی هم میکند و خر در گل گیر کرده نیست.

iranbanoo
08-19-2015, 09:48 PM
طفا برای پاسخ دادن بزرگتر و جهانی فکر کنید دیگه مثلا نگید مشکل من با همکارم یا...
به نظر من آنکه فکر میکند مشکل بزرگ جهان اختلاف با همکارش هست به مراتب درک عمیق تری از مشکلات جهان پیدا کرده تا کسی که به بمب اتم به طور خاص فکر میکند.
بر همین مبنا از نظر من بزرگترین مشکل جهان روابط بین انسانهاست که در ریز ترین تا وسیع ترین جریانات اثر میگذارد .این مسئله به نظرم چنان مهم است که جهان امروز را بیماری میبینم که از کمبود آن رنج زیادی میکشد:e108:

Amir.Aria
08-19-2015, 11:34 PM
اگر هم امروزه یک شماری ولکار بیکار میبینید که راه افتاده‌اند جنبش‌هایِ نمیدانم سبز و زیستبوم‌دوستی و جانوردوستی و
... راه میاندازند برای این است که این گونه کنش‌ورزی‌ها مایه‌یِ فراموشی همان مشکل‌های اصلی و بزرگتر, یعنی
همان مشکل‌هایِ شخصَ میشوند; یارو در زندگی خودش مانند خر گیر کرده, ولی میرود جانوردوست میشود چون
اینجوری یک احساس کنترل دروغین روی زندگی اش پیدا میکند که آره دارد یک کار‌هایی هم میکند و خر در گل گیر کرده نیست.

چه کوشش شگفت انگیزی می کنید شما در راه مبارزه با حیوان دوستی ، گیاهخواری و...
اتفاقا به دید من هرگز اینگونه بلندنظری ها در انسانهایی که سخت گرفتار مشکلات زندگیِ
شخصی باشند وجود نخواهد داشت....

Mehrbod
08-19-2015, 11:55 PM
چه کوشش شگفت انگیزی می کنید شما در راه مبارزه با حیوان دوستی ، گیاهخواری و...
اتفاقا به دید من هرگز اینگونه بلندنظری ها در انسانهایی که سخت گرفتار مشکلات زندگیِ
شخصی باشند وجود نخواهد داشت....

درسته, ولی همچنان این گرفتاری‌ها ویژه‌یِ کسانی‌ست که کنترلی روی زندگی اشان ندارند. برای نمونه شما
در مردمسالارترین کشور جهان هم که زندگی کنید, در سرانجام روز چیزی بیشتر‌ از یک دانه رای در برابر بگوییم
صد میلیون! رای دیگران در دست ندارید و ازینرو نمیتوانید شرایط و ضوابط زندگی‌ خودتان را راستا بدهید و خواه
ناخواه پیروی همانی میشوید که به شما از سوی دیوانسالاران (بوروکرات‌ها) و فندسالاران و ناشناسان دیگر دیکته میشود.

ازینرو, این ناتوانی در کنترل زندگی و بر روی سرنوشت خویشتن را برخی یا بسیاری از مردم, بویژه آنهاییکه در
کشورهای پیشرفته‌تر اند وگرفتار نیازهای نخستینی همچون خوراک و نوشاک و پوشاک و ... نیستند, میکوشند از
راه چسباندن خود به یک گروه بزرگتر برآورده بسازند. برای نمونه میشوند «گیاهخوار» و با پتیاره‌ بازی‌هایِ
گوناگون و گیر دادن به چیزهای نه چندان باارزش ناکامانه میکوشند این کمبود کنترل را از راهی دیگر برآورند.

Mehrbod
08-20-2015, 12:06 AM
به نظر من آنکه فکر میکند مشکل بزرگ جهان اختلاف با همکارش هست به مراتب درک عمیق تری از مشکلات جهان پیدا کرده تا کسی که به بمب اتم به طور خاص فکر میکند.

بزرگی مشکلات یک چیز سنجیدنی است و ازینرو بمب اتمی مشکلی بزرگتر از ستیز درون‌دفتری با همکار به شمار میرود.

نکته‌یِ سخن اینجا این است که کنترل روی زندگی و سرنوشت خویشتن یک نیاز راستین است و نمیتواند در جامعه
برآورده‌ بشود. هر چه جامعه پیشرفته میشود, کنترل شخصی روی سرنوشت خویشتن کاسته میشود; برای نمونه
بمب اتم نوآوری میشود و کس بسیار شدنی‌ست که در یک جنگ اتمی که خود او نه سر پیاز بوده نه ته پیاز, کشته بشود
و این همان آگاهی‌ای است که همه در ترازی خودآگاه و ناخودآگاه دارند; به دیگر زبان میدانند که کاره‌ای نیستند.

اکنون کسانیکه تا اندازه‌یِ خوبی میدانند کاره‌ای نیستند در چند دسته میافتند, برخی از آنها با سرگرم کردن خود در همین پیچ و خم
نردبان‌هایِ پیشرفت و ترقی و با همین ستیز‌هایِ درون‌دفتری و زد و بند‌هایِ گوناگون نیاز را برآورده میکنند و این احساس
دروغین را در خود پدید میآورند که نه, کاره‌ای‌ هستند! ولی این احساس دروغین است چون این دسته چه
بخواهند بپذیرند چه نه, در راستادهی به زندگی خود در چهره‌یِ کلان و راهی که جهان میرود (و آنها را با خود میبرد) ناتوان‌اند.

برخی دیگر هم اینجا پیدا میشوند که همان فعّال‌هایِ اجتماعی (activistها) میباشند و این دسته با چیزهای کوچکتر
مانند نردبان پیشرفت خوشنود نمیتوانند بشوند و نیاز دارند که به چیزی بزرگتر و مهمتر گیر بدهند, برای نمونه به اینکه چرا دیگران
گوشت میخورند گیر بدهند, یا چرا بمب اتم ساخته میشود گیر بدهند, یا چرا جنگل‌ها نابود میشود گیر بدهند و ...

نکته‌یِ مهم دیگر اینجا این است که اینها به خودی خود بی ارزش نیستند, برای نمونه نابودی جنگل‌ها یک چیز
بسیار مهم و در جایگاه خود پرارزش و نگرش‌پذیر است, ولی در نگاه کلان همه‌یِ اینها بیهوده‌اند چون مشکل اصلی در سیستم است.
به زبان ساده‌تر, این فعّال‌هایِ اجتماعی به پزشکانی میمانند که سرطان بیماریکه رو به مرگ است را نادیده گرفته,
انگار که نباشد, و برای سردرد (روابط میان مردم) یا پادرد (دار و درخت) یا کمردرد (روابط جنسی) بیمار دنبال راهکار میکردند.

سارا
08-20-2015, 10:01 AM
عنوان گویا هست اما لطفا برای پاسخ دادن بزرگتر و جهانی فکر کنید دیگه مثلا نگید مشکل من با همکارم یا اختلاس های ایران.:e408:

خودپرستی و منیت انسانها که سبب و ریشه ی همه ی مشکلات است از همان مشکلات جهانی بگیرید تا مشکل با همکار و اختلاس های ایران!

mbk
08-20-2015, 10:36 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"یا أیها الذین آمنوا هل أدلكم على تجارة تنجیكم من عذاب الیم
تؤمنون بالله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله بأموالكم و انفسكم ذالكم خیر لكم إن كنتم تعلمون
یغفر لكم ذنوبكم و یدخلكم جنات تجری من تحتها الأنهار و مساكن طیبة فی جنات عدن ذالك الفوز العظیم " "ای هرآن همانان باور کردید اینجا انگیزانمتان بر بازرگانی درمی آوَرَدِتان از ناگواری دردناکی
باور می کنید به خداوند هم فرستنده اش هم تلاش می کنید در راه خداوند به داراییهاتان هم خودیهاتان آنتان بهتریست تا براتان اگر بودید می دانستید
درست می کند تا براتان بزه هاتان هم درون مبکندتان باغهایی روان می باشد از زیرشان رودها هم ایستگاه هایی در باغهایی جاویدی آن پیروزی خیلی بزرگیست "
ببینید بدیدم بزرگترین تنگنا بند راه مشکل مردم جهان از پیشتر هم کنون اینست که خداوند را فراموش کردند
هم چیزهای سبک تر هم بی ارزشتر را گزینش کردند که بدردشان نمی خورد در آینده هم کنون،نمونه همین سامانه دفترچه که روزی فاک می رود هم همهء گردانندگان همه کاربرانش
تنها کارکردشانست که خداوند بازخواست می کند هم بدخواهان خودش را ناگواری دردناک می چشاند،خداوندا مرا وابستهء خودت بدار نه گمانهای بی ارزش

Amir.Aria
08-21-2015, 02:09 AM
درسته, ولی همچنان این گرفتاری‌ها ویژه‌یِ کسانی‌ست که کنترلی روی زندگی اشان ندارند. برای نمونه شما
در مردمسالارترین کشور جهان هم که زندگی کنید, در سرانجام روز چیزی بیشتر‌ از یک دانه رای در برابر بگوییم
صد میلیون! رای دیگران در دست ندارید و ازینرو نمیتوانید شرایط و ضوابط زندگی‌ خودتان را راستا بدهید و خواه
ناخواه پیروی همانی میشوید که به شما از سوی دیوانسالاران (بوروکرات‌ها) و فندسالاران و ناشناسان دیگر دیکته میشود.

ازینرو, این ناتوانی در کنترل زندگی و بر روی سرنوشت خویشتن را برخی یا بسیاری از مردم, بویژه آنهاییکه در
کشورهای پیشرفته‌تر اند وگرفتار نیازهای نخستینی همچون خوراک و نوشاک و پوشاک و ... نیستند, میکوشند از
راه چسباندن خود به یک گروه بزرگتر برآورده بسازند. برای نمونه میشوند «گیاهخوار» و با پتیاره‌ بازی‌هایِ
گوناگون و گیر دادن به چیزهای نه چندان باارزش ناکامانه میکوشند این کمبود کنترل را از راهی دیگر برآورند.

در پیک پیشین گفتید که فرگشت ، ساختار ذهنی انسانها را به گونه ای پرورده که تنها نیازهای نخستینی و دم دستی
را پاسخگو باشد و هر آنچه در مجموعه ی اینگونه دوراندیشی ها نظیر گیاهخواری و... هست ؛ نشانگر تفکرات انسانهاییست
متظاهر در تکاپو برای گریز از واقعیت های تلخ زندگی خویشتن! که به دید من نادرست است.

اما با کلیت سخنتان همداستانم.پیشتر مصاحبه ای از یک پیرزن 120ساله می دیدم که راز سلامتی و طول عمر خود را
"بی خیالی" دانسته و آن را به همگان تجویز می نمود.به راستی هیچ انسانی افسار زندگی خویش را کاملا در دست نداشته
و نخواهد داشت. در ترازوی خوشبختی سنج دنیا کفه یِ بدحالیها همواره سنگین تر از خوشحالیهاست.پس چه کاری بهتر از این
که این بی خیالی را سر و سامان داده و مفهومی زیبا با نام حیوان دوستی و... از آن بسازیم ؟ :e414:

Mehrbod
08-21-2015, 01:13 PM
اما با کلیت سخنتان همداستانم.پیشتر مصاحبه ای از یک پیرزن 120ساله می دیدم که راز سلامتی و طول عمر خود را
"بی خیالی" دانسته و آن را به همگان تجویز می نمود.به راستی هیچ انسانی افسار زندگی خویش را کاملا در دست نداشته
و نخواهد داشت. در ترازوی خوشبختی سنج دنیا کفه یِ بدحالیها همواره سنگین تر از خوشحالیهاست.

اگر به شما ≈یک دهم میلی‌گرم پتاسیوم سیانید خورانده شود شانس زنده ماندن
اتان ٨٠%≈ است, ولی اگر یک میلی‌گرم سیانور خورانده شود, شانس زنده ماندن‌تان 0.001%.

پس اندازه‌ی یک چیز (quantity) میتواند برآیند آن چیز (quality) را از اینرو به آنرو دربیاورد و اینکه هیچکس کاملا
آزاد نیست, به این معنی نیست که میشود پس همینجور از آزادی‌ها زد و و کیفیت زندگی همچنان یکسان بماند.

در جهان فندین/technological امروز آزادی‌هایِ بسیار بیشتری از
آدمی گرفته شده‌اند و ازینرو این دسته فعّالیت‌هایِ اجتماعی مانند علف هرز
همه‌جا سر سبز کرده‌اند, که تنها سمپتوم‌هایِ بیماری‌ای ریشه‌دارتر میباشند.






پس چه کاری بهتر از این که این بی خیالی را سر و سامان داده و مفهومی زیبا با نام حیوان دوستی و... از آن بسازیم ؟


بیماریکه سرطان گرفته هم میتواند بیخیال باشد و با خوشگذرانی به سوی مرگ برود;
یا اینکه میتواند پیش از اینکه سرطان بگیرد باخیال باشد و سیگار نکشد که سرطانی نشود.

نمونه‌یِ کسیکه روی زندگی و سرنوشت خود هیچ کنترلی دیگر ندارد (ولی پیشتر داشته) و بجای درست کردن و پرداختن
به آن, به فعّالیت‌های اجتماعی و جانوردوستی روی میآورد و ... مورد یکم است. آنچه ما اینجا به آن همواره پرداخته‌ایم مورد دوم.

iranbanoo
08-24-2015, 07:39 PM
بزرگی مشکلات یک چیز سنجیدنی است و ازینرو بمب اتمی مشکلی بزرگتر از ستیز درون‌دفتری با همکار به شمار میرود.
سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است! چرا که بمب اتم و رسیدن به آن شاید انقدر دور از دسترس باشد که به نسبت قابل کنترل تر باشد تا مجموعه پچ پچ های مرموز و ستیز هایی که هر کدام سرمنشا تغییر و هدایت یک جامعه و به دنبالش یک فرهنگ کلان است و روزی به نقطه ای خواهد رسید که بازگشت به عقبی وجود نخواهد داشت.ضمن اینکه از همین سوء روابط انسانی است که بمب اتم زاییده میشود.وگرنه تکنولوژی مخوف به تعبیر شما از خود شخصیت و جریانی ندارد.

Nilftrondheim
08-24-2015, 08:54 PM
به نظر من آنکه فکر میکند مشکل بزرگ جهان اختلاف با همکارش هست به مراتب درک عمیق تری از مشکلات جهان پیدا کرده تا کسی که به بمب اتم به طور خاص فکر میکند.
بر همین مبنا از نظر من بزرگترین مشکل جهان روابط بین انسانهاست که در ریز ترین تا وسیع ترین جریانات اثر میگذارد .این مسئله به نظرم چنان مهم است که جهان امروز را بیماری میبینم که از کمبود آن رنج زیادی میکشد

چی میخواستم چی شد!
Lady your words turned me upside down, inside out:e40b:

Nilftrondheim
08-24-2015, 08:59 PM
چه کوشش شگفت انگیزی می کنید شما در راه مبارزه با حیوان دوستی ، گیاهخواری و...
اتفاقا به دید من هرگز اینگونه بلندنظری ها در انسانهایی که سخت گرفتار مشکلات زندگیِ
شخصی باشند وجود نخواهد داشت....

:e408:
خوب گفتن وقتی یه چکش داری همه چی میخ به نظر میاد.

iranbanoo
08-24-2015, 09:15 PM
چی میخواستم چی شد!
Lady your words turned me upside down, inside out
چی میخواستی؟!!:e107:
فکر میکنی مشکلات جهان باید قلمبه سلمبه تر از آدماش باشن؟

dr.mcclown
08-24-2015, 09:28 PM
سلام, وقت بخیر

به عقیده من, بیان اینکه بزرگترین مشکل جهان چیست, نیازمند احاطه کامل بر "جهان" است که این موضوع از توان ما خارج است.



چی میخواستم چی شد!
شاید لازم باشه که "چیزی که می‌خواستید" رُ به بیان دیگه ایی مطرح کنید.

Nilftrondheim
08-24-2015, 11:06 PM
چی میخواستی؟!!
فکر میکنی مشکلات جهان باید قلمبه سلمبه تر از آدماش باشن؟


شاید لازم باشه که "چیزی که می‌خواستید" رُ به بیان دیگه ایی مطرح کنید.

منظور این بود که منقلب شدم:e40e:

kourosh_bikhoda
08-26-2015, 11:26 AM
بزرگترین مشکل جهان امروز غذاست. از هر 7 نفر 1 نفر از گرسنگی رنج میبرد. مشکل عمده امروز دنیا این مسائل پیش پا افتاده و سطحیست نه علم و تکنولوژی و پرسش های پیچیده فلسفی. گرمایش زمین و کمبود غذا و آب در 100 سال آینده تهدید کننده نوع بشر هستند.

sonixax
08-27-2015, 09:44 PM
بزرگترین مشکل جهان امروز غذاست. از هر 7 نفر 1 نفر از گرسنگی رنج میبرد. مشکل عمده امروز دنیا این مسائل پیش پا افتاده و سطحیست نه علم و تکنولوژی و پرسش های پیچیده فلسفی. گرمایش زمین و کمبود غذا و آب در 100 سال آینده تهدید کننده نوع بشر هستند.

مشکل گرمایش زمین با اینکه خیلی جدیه ولی قابل مدیریت هستش. امروزه خودروهای الکترونیکی به بازار اومدند که با نیم ساعت شارژ 528 کیلومتر رو طی میکنند! قدرت 500 اسب بخاری دارند و از همه مهم تر قیمتشون به قدریه که همگانی که شغلی با درآمدی بیشتر از 1000 یورو در ماه دارند (دست کم در اروپا و آمریکا) میتونند ازشون بخرند! :

Tesla Motors | Premium Electric Vehicles (http://www.teslamotors.com/)

امروزه ما برای گردوندن چرخ صنعتیمون نیاز بسیار کمتری به سوختهای فسیلی داریم و همه روزه هم کمتر میشه! ما امروزه حتا فلزات رو بدون نیاز به سوختهای فسیلی ذوب میکنیم! :

This is how you melt metal with magnets | Science! | Geek.com (http://www.geek.com/science/this-is-how-you-melt-metal-with-magnets-1544652/)

امروزه ما حتا تکنولوژی به حرکت درآوردن ناوهای عظیم جنگی (و در آینده ای نزدیک کشتیهای تجاری) رو با الکتریسیته داریم!

خلاصه اینکه بیشتر صنایع مادر ما امروز بیش از پیش وابسته به سوخت فسیلی هستند و در آینده هم کمترتر!

همین کنار گذاشتن سوختهای فسیلی بخش بسیار بزرگی از آسیبی که داریم به محیط زیست وارد میکنیم رو کم میکنه و مساله گرمایش رو قابل مدیریت تر میکنه - شاید در آینده ای نه چندان دور بی نیاز از دامپروری و کشاورزی صنعتی به شیوه امروزیش هم بشویم که بعد از سوختهای فسیلی دو عامل اصلی دیگر در گرمایش زمین هستند.

به عقیده من تکنولوژی به زودی توانایی ترمیم خسارتهای ناشی از پیشرفت خودش تا اون نقطه رو هم پیدا خواهد کرد.

مساله گشنگی هم باز قابل مدیریت و حل شدنیه، فقط کافیه که به جای اینکه به گشنگان ماهی بدیم!!!! ماهی گیری رو یادشون بدیم که اون هم البته با گذر زمان و تغییر سیاستهای ابرقدرتها در شیوه برخورد با کشورهای ضعیف، فقیر و گرسته قابل دسترسه. همین الانش توی اتحادیه اروپا بحث بر سر کم کردن میزان مهاجرته! دیر نیست زمانی که به این نتیجه برسند راه حل نه بستن مرزها! بلکه ترمیم آن ور مرزهاست.

Agnostic
08-29-2015, 06:11 AM
سه مشکل اصلی جهان:
۱- دین و دینداران بخصوص مسلمانان و یهودیان
۲- سرمایه داران (نظام پولدارسالاری جهان)
۳- ضد اخلاقگرایی مردم (مافیا و قاچاق مخدرات و اسلحه و فحشا)که آن هم به نوعی به پولدارسالاری و نظام سرمایه داری کنونی برمی گردد.

Russell
08-29-2015, 01:06 PM
مشکل نامش Cathedral هست که شمال دو بخش دانشگاه و رسانه
هست، دانشگاه سیاست را فرموله میکند و رسانه کار هدایت را انجام
میدهد.

در همین زمینه یادآوری نظر معبد (http://www.bbc.com/news/world-australia-32639813) درباره‌یِ گرمایش زمین خالی از لطف
نیست.

مش کاظم
08-29-2015, 03:28 PM
بی خدایی
بی دینی
زندگی امپرالیسم

Reactor
08-30-2015, 02:00 PM
مغز آدم برای اندیشیدن به مشکلات نزدیک و دم دست فرگشته, نه برای همچو دوراندیشی‌ها.

اگر هم امروزه یک شماری ولکار بیکار میبینید که راه افتاده‌اند جنبش‌هایِ نمیدانم سبز و زیستبوم‌دوستی و جانوردوستی و
... راه میاندازند برای این است که این گونه کنش‌ورزی‌ها مایه‌یِ فراموشی همان مشکل‌های اصلی و بزرگتر, یعنی
همان مشکل‌هایِ شخصَ میشوند; یارو در زندگی خودش مانند خر گیر کرده, ولی میرود جانوردوست میشود چون
اینجوری یک احساس کنترل دروغین روی زندگی اش پیدا میکند که آره دارد یک کار‌هایی هم میکند و خر در گل گیر کرده نیست.

احترام به طبیعت از دیدگاه انسانی ربط مستقیم با پذیرش احترام به "اخلاق" داره.
بیشتر به شعور و درک افراد و تربیت خانوادگی بر میگرده. خانواده های موفق و دارای تحصیلات بالا و پولدار مشخصا با اخلاق ترند.
همینطور انسان های موفق با محیط اطرافشون قابل تعامل ترند که یکی از این تعاملات, تعامل با طبیعته.
انسان های ناموفق هیچوقت رابطه ی خوبی با محیط اطرافشون از جمله طبیعت ندارند.
چیز عجیبی که در طبیعت ایران دیده بودم, آدم های فقیر و بیسواد طبیعت رو کثیف میکنند و آدم های تحصیل کرده و پولدار اون رو تمیز میکنند!
این نشان دهنده ی شعور و حس مسئولیت پذیری و ارزش شناسی این افراد رو میرسونه.
به همین خاطر در همان ایران هم از قدیم آدم های با تحصیلات بالا و پولدار, حیواندوست و طبیعت دوست بودند و در خانه حیوان نگه میداشتند.
مشخصا کسی که جسم یا روانش گرسنه باشه به فکر طبیعت یا حیوانات هم نیست.

هرم مازلو هم این رو تایید میکنه

نگاه کنید جایگاه اخلاق, احترام متقابل, دوستی و علاقه به دیگران کجاست...

http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4856&stc=1

Reactor
08-30-2015, 02:14 PM
درسته, ولی همچنان این گرفتاری‌ها ویژه‌یِ کسانی‌ست که کنترلی روی زندگی اشان ندارند. برای نمونه شما
در مردمسالارترین کشور جهان هم که زندگی کنید, در سرانجام روز چیزی بیشتر‌ از یک دانه رای در برابر بگوییم
صد میلیون! رای دیگران در دست ندارید و ازینرو نمیتوانید شرایط و ضوابط زندگی‌ خودتان را راستا بدهید و خواه
ناخواه پیروی همانی میشوید که به شما از سوی دیوانسالاران (بوروکرات‌ها) و فندسالاران و ناشناسان دیگر دیکته میشود.

ازینرو, این ناتوانی در کنترل زندگی و بر روی سرنوشت خویشتن را برخی یا بسیاری از مردم, بویژه آنهاییکه در
کشورهای پیشرفته‌تر اند وگرفتار نیازهای نخستینی همچون خوراک و نوشاک و پوشاک و ... نیستند, میکوشند از
راه چسباندن خود به یک گروه بزرگتر برآورده بسازند. برای نمونه میشوند «گیاهخوار» و با پتیاره‌ بازی‌هایِ
گوناگون و گیر دادن به چیزهای نه چندان باارزش ناکامانه میکوشند این کمبود کنترل را از راهی دیگر برآورند.

چه چیزی برای شما باارزشه؟
پول؟ خانواده؟ دوست؟ ارتباطات انسانی؟ طبیعت؟ حیوانات؟

تا جایی که نظرات شما رو خواندم شما با همه ی این ها مشکل دارید.


فکر کردن به عاقبت فن آوری و نتیجه ی ساخت ربات های هوشمند و تاثیرشان بر انسان هایی که سال 3000 روی سیاره ی زمین زندگی میکنند از نظر شما با ارزش حساب میشه؟
فکر نمیکنید که شما گرفتار همان نوشته ی خودتان "ازینرو, این ناتوانی در کنترل زندگی و بر روی سرنوشت خویشتن" شده اید؟

Mehrbod
08-30-2015, 10:11 PM
در همین زمینه یادآوری نظر معبد (http://www.bbc.com/news/world-australia-32639813) درباره‌یِ گرمایش زمین خالی از لطف
نیست.


:e00e:

خودفریبی مرزی نمیشناسد.




We can deny reality and then deny the denial.

— what is self-deception? (http://www.daftarche.com/attachments/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-19/1156d1356807746-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D9%86-folly-fools-logic-deceit-self-deception-human-life.pdf)

Russell
08-31-2015, 01:34 PM
:e00e:

خودفریبی مرزی نمیشناسد.




We can deny reality and then deny the denial.

— what is self-deception? (http://www.daftarche.com/attachments/%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8C-%D9%88-%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA-19/1156d1356807746-%DA%A9%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%B3-%D9%88-%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D9%86-folly-fools-logic-deceit-self-deception-human-life.pdf)


مهربد جان گویا لینک را نخواندی چرا که اشاره‌یِ من به
لحن گزارش بود، تکفیر منکران گرمایش زمین به خاطر
نشر Co2 و در آخر آوردن نظر یک «متخصص» که نظر او
برخلاف حقایق اعلام شده توسط معبد هستند.

نه تنها خودفریبی در اینجا نقش مهمی بازی میکند،
بگونه‌ای متفاوت از آنچه شما گمان میکنید، بلکه نکته‌یِ
کلیدی این‌ست که همواره نقش مظلوم را بازی کنید.
که با در دست داشتن تمام مراکز و نهاد‌هایِ قدرت اعلام کنید
که تحت فشار خرد کننده از طرف فاکس نیوز و برادران کُک هستید :e412:

http://www.daftarche.com/attachment.php?attachmentid=4857&stc=1


The Righteous Mind: Why Good People Are Divided by Politics and Religion | Jonathan Haidt | digital library bookzz (http://bookzz.org/dl/1293618/eb487d)

Mehrbod
08-31-2015, 07:38 PM
نه تنها خودفریبی در اینجا نقش مهمی بازی میکند،
بگونه‌ای متفاوت از آنچه شما گمان میکنید، بلکه نکته‌یِ
کلیدی این‌ست که همواره نقش مظلوم را بازی کنید.
که با در دست داشتن تمام مراکز و نهاد‌هایِ قدرت اعلام کنید
که تحت فشار خرد کننده از طرف فاکس نیوز و برادران کُک هستید :e412:
...


ولی راستش من اینجا در این بخش هیچ‌ خودفریبی‌ای نمیبینم, شما میگویید "با در
دست داشتن تمام مراکز و نهادهای قدرت" ولی خب در دستان چه کسی؟ اوباما؟

نکته این است که کمتر کسی تا هیچکس امروز آن اندازه قدرت راستادهی دارد, هتّا اگر اوباما باشد و این
سخن درستی‌ست که قدرت ریاست جمهوری ابرکشور جهان هم بسیار مرزمند است و در همسنگی با دیگر
نیروها, درست همانها که در فرتور هم آمده, است. شرکت‌ها, بانک‌ها, سنا و همه‌یِ
ابرسازواره‌هایِ (superorganisms) دیگر آنجا نقشی دارند و اینجور نیست که کسی امروز بخواهد, گرمایش زمین از میان برداشته شود.

نکته‌‌یِ مهم اینجا این است که «گرمایش زمین» مشکلی‌ست که با کوشش
فراوان میتواند و شانس بنسبت خوبی هم دارد که پیش از رسیدن به فاجعه از آن جلوگیری
بشود, ولی این یک فرایند بسیار دشواری را خواهد گذراند و در دست کسی نخواهد بود.

Mehrbod
08-31-2015, 10:49 PM
چه چیزی برای شما باارزشه؟
پول؟ خانواده؟ دوست؟ ارتباطات انسانی؟ طبیعت؟ حیوانات؟

پاسخ اینجا: پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟ (http://www.daftarche.com/%D9%87%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%DB%8C-8/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D8%A7%D9%81%D8%B2%D9%88%D9%86-%D9%81%D9%86%D8%AF%D8%A2%D9%88%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%A9%D8%AC%D8%A7-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%DB%8C%D9%85%D8%9 F-230/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-25.html#post82061)

Mehrbod
08-31-2015, 11:14 PM
The Righteous Mind: Why Good People Are Divided by Politics and Religion | Jonathan Haidt | digital library bookzz

من این کتاب را تا یک جای خوبی خواندم و کمابیش با همه‌یِ نکته‌هایِ آن اینجا و آشنایی داریم. دربخشی که به
تیره‌هایِ نخستینی و شکارچی-گردآور (hunter gatherers) پرداخته بود نگرش نویسنده این بود که آنان بیشتر از همه
sociocentric (همبودآژگاهین: نیازهای اجتماع به نیازهای فرد برتری میداده‌اند) — ولی این بخش سازگاری با
پژوهش‌هایِ گسترده‌تر تئودور کازینسکی در این کتاب دیگر نداشتند: 4858

در بسیاری از نمونه‌هایِ او ارزش بیشتر از همه با کس بود تا گروه او, و همچنین نگاه نویسنده به "فردگرایی" نوین
بیش از اندازه سطحی است. برای نمونه او اینکه بیشتر غربی‌ها تا زمانیکه آسیبی روشن و فیزیکی به آدمی
نرسیده هرکس را آزاد به انجام هر کاری میبینند (ب.ن. سکس با مرغ مرده پیش از پختنش) را به برتری شمردن
و سنگینی کس در برابر گروه تفسیر کرده است, هنگامیکه این در این واقعیت کوچکترین تغییری نمیدهد که:


١- همچنان بیشتر مردم این کار را چندش‌آور یافته‌اند.
٢- چون این کار در نهان بوده آنرا تنها برتافته‌اند (tolerated), ولی نپذیرفته‌اند (accepted).


به دیگر زبان اینجا هیچ فرقی با آنجا نیست و اگر کسی این کار را در برابر چشم همگان بکند و هتّا اگر
او را بگوییم نکشند, همچنان کار کننده را چندش‌آور یافته و دستکم او را از گروه اجتماعی خود بیرون میکنند (out cast).

پس اینجا تنها چیزیکه براستی تغییر کرده تراز "خشونت" است که در همان بُردباری و برتابش
اجتماعی پدید آمده, اگرنه سازوکار از همان شهرمندی (civilation) ریشه‌ میگیرد که برای
دوام خود نیاز به تابوها و دسته‌بندی چیزها به پسند و ناپسند (خوب و چندش‌آور) دارد.

Mehrbod
08-31-2015, 11:18 PM
بزرگترین مشکل جهان امروز غذاست. از هر 7 نفر 1 نفر از گرسنگی رنج میبرد. مشکل عمده امروز دنیا این مسائل پیش پا افتاده و سطحیست نه علم و تکنولوژی و پرسش های پیچیده فلسفی. گرمایش زمین و کمبود غذا و آب در 100 سال آینده تهدید کننده نوع بشر هستند.

کمبود خوراک چگونه بزرگترین مشکل جهان است, هنگامیکه در بدترین چهره‌ (worst-case
scenario) یک شماری از گرسنگی و جنگ و نداری و ... خواهند مرد و خود به خود برداشته خواهد شد؟

سپس اینکه, در سخن بالا چگونه گرمایش زمین جدا از علم و تکنولوژی آمده
است, هنگامیکه تکنولوژی و دانش (= علم, science) خود پدیدآورنده‌یِ¹ آن بوده است؟











¹
دقیق‌تر, شتابدهنده‌یِ آن بگونه‌یِ برگشت‌ناپذیر.

Mehrbod
08-31-2015, 11:24 PM
سنگ بزرگ نشانه ی نزدن است!

Nagasaki - WiKi (https://en.wikipedia.org/wiki/Nagasaki)
+
Hiroshima - WiKi (https://en.wikipedia.org/wiki/Hiroshima)






چرا که بمب اتم و رسیدن به آن شاید انقدر دور از دسترس باشد که به نسبت قابل کنترل تر باشد


ابرهوشواره ( Superintelligence - WiKi (https://en.wikipedia.org/wiki/Superintelligence) ) یا تکینگی تکنولوژیک ( Technological singularity - WiKi (https://en.wikipedia.org/wiki/Technological_singularity) )
یا جنگ‌افزار بیولوژیکی ( Biological warfare - WiKi (https://en.wikipedia.org/wiki/Biological_warfare) ) یا ابزارهای
مغزخوانی و کنترل مغز ( صندلی داغ - مهربد (http://www.daftarche.com/%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA-33/%D8%B5%D9%86%D8%AF%D9%84%DB%8C-%D8%AF%D8%A7%D8%BA-mehrbod-856/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-3.html#post28881) ) و بسیاری دیگر
بوارونه, بسیار در دسترس میباشند و درست بوارنه‌یِ برداشت شما:



وگرنه تکنولوژی مخوف به تعبیر شما از خود شخصیت و جریانی ندارد.


بروشنی راه خودشان را میروند و جریان و شخصیت خودشان را دارند.

برای دریافت بهتر, اینکه اوباما و دیگر سران این کشور و آن کشور چه میخواهند و زیرمیزی و گردمیزی چه میگویند
و پچ‌پچ میکنند در این واقعیت تغییری نخواهد داد که همه‌یِ تکنولوژی‌هایِ بالا دیر یا زود نوآوری و کامل خواهند شد.

Agnostic
09-01-2015, 03:25 PM
سه مشکل اصلی جهان:
۱- دین و دینداران بخصوص مسلمانان و یهودیان
۲- سرمایه داران (نظام پولدارسالاری جهان)
۳- ضد اخلاقگرایی مردم (مافیا و قاچاق مخدرات و اسلحه و فحشا)که آن هم به نوعی به پولدارسالاری و نظام سرمایه داری کنونی برمی گردد.

همه این مسائل که سایر دوستان نوشتن برمی گردد به 3 موردی که ذکر کردم.


***دین داری + توطئه سرمایه داری + بی اخلاقی => گروه های تروریستی مثل داعش که ایدئولوژی اش را از اسلام می گیرد و این ایدئولوژی آنها را وحشی و بی اخلاق کرده بطوری که هر جنایت و کار ضد اخلاقی انجام می دهند. نظام سرمایه داری از آنان نفت می خرد و به آنان اسلحه میدهد.

*** دین داری => افزایش بی رویه جمعیت انسانها. ملایان ادیان مختلف بخصوص ابراهیمی تبلیغ می کنند که باید جمعیت زیاد شود اگر جمعیت زمین بشود 50میلیارد خوشحاتر میشوند. آنها نمی دانند همین 7 میلیارد سه برابر ظرفیت زمین است. آنها نمی دانند منابع آب و منابع خاک کشاورزی و آلودگی ها انسانی بگونه ای است که جمعیت مطلوب کمتر از یک تا دو میلیارد است. حتی اگر برنامه ما تداوم بشریت تا 1 میلیون سال آینده باشد آنوقت 100 میلیون انسان نیز برای کل کره زمین زیاد است. باکتری ها آنقدر الکل درست می کنند تا خودشان در الکل خفه و نابود میشوند حالا دینداران نیز با افزایش جمعیت انسان همین را می خواهند.

*** دین داری + حرص مال اندوزی سرمایه داری + بی اخلاقی مردم => آلودگی و نابودی محیط زیست. شکار بی رویه حیوانات + کارخانه ها و محصولات آلوده کننده + نرفتن به فاز انرژی های سالم بجای نفت که توطئه کارتل های نفتی است + افزایش جمعیت انسانها + تولید و عرضه مواد مخدر و افیونی + نبود فرهنگ دفع صحیح کالای آلاینده مثل یخچال و باتری در جهان سوم.+ تبدیل خاک کشاورزی در کشورهای جهان سوم به ویلا و آپارتمان و ...

Russell
09-03-2015, 07:48 PM
من این کتاب را تا یک جای خوبی خواندم و کمابیش با همه‌یِ نکته‌هایِ آن اینجا و آشنایی داریم. دربخشی که به
تیره‌هایِ نخستینی و شکارچی-گردآور (hunter gatherers) پرداخته بود نگرش نویسنده این بود که آنان بیشتر از همه
sociocentric (همبودآژگاهین: نیازهای اجتماع به نیازهای فرد برتری میداده‌اند) — ولی این بخش سازگاری با
پژوهش‌هایِ گسترده‌تر تئودور کازینسکی در این کتاب دیگر نداشتند: Kaczynski%20-%20Technological%20Slavery.pdf

در بسیاری از نمونه‌هایِ او ارزش بیشتر از همه با کس بود تا گروه او, و همچنین نگاه نویسنده به "فردگرایی" نوین
بیش از اندازه سطحی است. برای نمونه او اینکه بیشتر غربی‌ها تا زمانیکه آسیبی روشن و فیزیکی به آدمی
نرسیده هرکس را آزاد به انجام هر کاری میبینند (ب.ن. سکس با مرغ مرده پیش از پختنش) را به برتری شمردن
و سنگینی کس در برابر گروه تفسیر کرده است, هنگامیکه این در این واقعیت کوچکترین تغییری نمیدهد که:

١- همچنان بیشتر مردم این کار را چندش‌آور یافته‌اند.
٢- چون این کار در نهان بوده آنرا تنها برتافته‌اند (tolerated), ولی نپذیرفته‌اند (accepted).

به دیگر زبان اینجا هیچ فرقی با آنجا نیست و اگر کسی این کار را در برابر چشم همگان بکند و هتّا اگر
او را بگوییم نکشند, همچنان کار کننده را چندش‌آور یافته و دستکم او را از گروه اجتماعی خود بیرون میکنند (out cast).

پس اینجا تنها چیزیکه براستی تغییر کرده تراز "خشونت" است که در همان بُردباری و برتابش
اجتماعی پدید آمده, اگرنه سازوکار از همان شهرمندی (civilation) ریشه‌ میگیرد که برای
دوام خود نیاز به تابوها و دسته‌بندی چیزها به پسند و ناپسند (خوب و چندش‌آور) دارد.

یعنی رفتار گروه‌هایِ انسانی و ساختار خانوادگی آن‌ها از نظر شما یکسان است؟


ولی راستش من اینجا در این بخش هیچ‌ خودفریبی‌ای نمیبینم, شما میگویید "با در
دست داشتن تمام مراکز و نهادهای قدرت" ولی خب در دستان چه کسی؟ اوباما؟

نکته این است که کمتر کسی تا هیچکس امروز آن اندازه قدرت راستادهی دارد, هتّا اگر اوباما باشد و این
سخن درستی‌ست که قدرت ریاست جمهوری ابرکشور جهان هم بسیار مرزمند است و در همسنگی با دیگر
نیروها, درست همانها که در فرتور هم آمده, است. شرکت‌ها, بانک‌ها, سنا و همه‌یِ
ابرسازواره‌هایِ (superorganisms) دیگر آنجا نقشی دارند و اینجور نیست که کسی امروز بخواهد, گرمایش زمین از میان برداشته شود.

نکته‌‌یِ مهم اینجا این است که «گرمایش زمین» مشکلی‌ست که با کوشش
فراوان میتواند و شانس بنسبت خوبی هم دارد که پیش از رسیدن به فاجعه از آن جلوگیری
بشود, ولی این یک فرایند بسیار دشواری را خواهد گذراند و در دست کسی نخواهد بود.

ایراد تفکر دوستان در این است که: همانطور برخی از دوستان هماینجا گفتند، ایراد
را از خودخواهی نوع بشر میبینند، در حالی که مشکل دقیقا عکس این است و به
آن‌ها زل زده.
اینکه گیاهخواری و احساس گناه از گرم کردم خیالی زمین پدیده‌ای دینی هستند
و علت آن عقلانی بودن به باور به درستی چنین پدیده‌هایی نیست.میدانیم کهپ
آمریکا بعد از شوروی قبله‌یِ ترقی خواهان جهان بوده. وقتی یک ایده خودش
را منتشر میکند توضیع مراکز قدرت تفاوت چندانی نمیکند جز اینکه تسخیر مراکز
قدرت پر زرق و برق بهتر است و اولویت دارد و جای بهتری برای نشر به باقی جامعه
است. اینکه سیگنال فرستادن و نشان دادن جایگاه اجتماعی با نشان دادن شرکت
خود در کار خیر و تعهد به دین (http://unqualified-reservations.blogspot.de/2007/09/how-dawkins-got-pwned-part-1.html) چقدر در جامعه مهم است و هر چه جامعه فردگراتر
مهمتر!
سخن من «تئوری توطئه» و نقش اوباما بعنوان شیطان متجسد که در سیستم نفوذ
کرده نیست، من تنها از روند طی شده در طی چند صد سال گذشته و مخصوصا 70
سال میزان اخیر و میزان شور شدن آش شگفت‌زده هستم و اینکه حقیقت که چطور
مکانیسم دفاعی مردم مختل شده.

kourosh_bikhoda
09-05-2015, 12:41 PM
کمبود خوراک چگونه بزرگترین مشکل جهان است, هنگامیکه در بدترین چهره‌ (worst-case
scenario) یک شماری از گرسنگی و جنگ و نداری و ... خواهند مرد و خود به خود برداشته خواهد شد؟
بگذارید طور دیگه ای تحلیل کنیم. به نظر شما کمبود غذا علت این مرگ و میرها (و البته جنگ های اینجا و آنجا با هدف بدست آوردن پول و غذا) ست یا این مرگ و میرها علت کمبود غذا؟

شما اگر قرار باشه یکیش رو حل کنید کدوم رو انتخاب میکنید؟



سپس اینکه, در سخن بالا چگونه گرمایش زمین جدا از علم و تکنولوژی آمده
است, هنگامیکه تکنولوژی و دانش (= علم, science) خود پدیدآورنده‌یِ¹ آن بوده است؟
کیس من اینجا گرمایش زمین بود نه علم و تکنولوژی. یعنی چه؟ یعنی اینکه اشاره به معضلی دقیق و قابل اندازه گیری. مشخصه در برابر هر مشکلی، روش های مختلفی برای ریشه یابی وجود داره. در واقع مهمترین هدف تحلیلگر باید یافتن علت ریشه ای (root cause) باشه. بنابر این شما نمیتونید به کلیت اون علت ریشه ای (در اینجا دانش و تکنولوژی) ایراد بگیرید مگر اینکه به نتایجش قبلن ایراد گرفته باشید. بعلاوه اینکه کلیت علم و فناوری نمیتونه عامل گرمایش باشه.

Mehrbod
09-09-2015, 05:40 PM
سخن من «تئوری توطئه» و نقش اوباما بعنوان شیطان متجسد که در سیستم نفوذ
کرده نیست، من تنها از روند طی شده در طی چند صد سال گذشته و مخصوصا 70
سال میزان اخیر و میزان شور شدن آش شگفت‌زده هستم و اینکه حقیقت که چطور
مکانیسم دفاعی مردم مختل شده.

من درونمایه‌یِ سخن شما را نگرفتم, در اینجا این مکانیسم دفاعی که میگویید چه بوده که از دست رفته؟

Mehrbod
09-09-2015, 05:47 PM
بگذارید طور دیگه ای تحلیل کنیم. به نظر شما کمبود غذا علت این مرگ و میرها (و البته جنگ های اینجا و آنجا با هدف بدست آوردن پول و غذا) ست یا این مرگ و میرها علت کمبود غذا؟

شما اگر قرار باشه یکیش رو حل کنید کدوم رو انتخاب میکنید؟


کسی دارد از سرطان میمیرد, به او میگویند میان درمان سردرد و یا پادردت یکی را باید¹ بگزینی, کدامش؟

در اینجا او کدام را باید بگزیند؟ من میگویم هیچکدام, هر دو, اهمیتی ندارد.







کیس من اینجا گرمایش زمین بود نه علم و تکنولوژی. یعنی چه؟ یعنی اینکه اشاره به معضلی دقیق و قابل اندازه گیری. مشخصه در برابر هر مشکلی، روش های مختلفی برای ریشه یابی وجود داره. در واقع مهمترین هدف تحلیلگر باید یافتن علت ریشه ای (root cause) باشه. بنابر این شما نمیتونید به کلیت اون علت ریشه ای (در اینجا دانش و تکنولوژی) ایراد بگیرید مگر اینکه به نتایجش قبلن ایراد گرفته باشید. بعلاوه اینکه کلیت علم و فناوری نمیتونه عامل گرمایش باشه.

نه تنها در اینجا دانش و فندآوری مایه‌یِ پیدایش معضلی به نام گرمایش زمین بوده, بساکه همان مشکل دیگر
که گفتید, گرسنگی نیز انگیخته‌یِ سیستم میباشد. در جهان پیشانُوین (primal) آدمی هرگز چنین جمعیتی نداشته‌
و نمیتوانسته بدارد, زیرا در طبیعت سبز خود‌به‌خود از روی بُن‌مایه‌هایِ زیستی محدود جمعیت محدود میشده‌ است, چناکه
امروز هم ما بجز گونه‌یِ آدمی در هیچ جانور دیگری نمیبینیم که از افزایش جمعیت بی‌رویه‌یِ خود به دورنمای گرسنگی و تشنگی افتاده باشد.

در دست دیگر, این امر روشن و خودآشکار است که تکنولوژی پدیدآورنده‌یِ² گرمایش زمین بوده است; بسنده است
نیم‌نگاهی به گازهای گلخانه‌ای, خودروهای سواری, کارخانه‌هایِ صنعتی, هواپیماهای مسافرتی و دیگر انداخته شود.




¹
گیرایی "جهان مدرن" همین است که همیشه انگار دارد از بحران بیرون میاید و در برابر مردم چند تا گزینه پیش
رو میگذارد و میگوید میان اینها یکی را باید بگزینید و گزینه‌یِ دیگری هم در دست نیست. چرا, گزینه‌یِ
دیگر و درست‌تر و خردپذیر‌تری در دست هست ولی از سوی سیستم هرگز پیشنهاد یا پذیرفته نخواهد شد.




²
یا بهتر بگوییم, شتابنده (accelerator).

Russell
09-10-2015, 09:53 PM
من درونمایه‌یِ سخن شما را نگرفتم, در اینجا این مکانیسم دفاعی که میگویید چه بوده که از دست رفته؟

سیستم ایمنی همان نهادهای پادشکننده‌یِ جامعه هستند، که بر ضد خود
جامعه مورد استفاده قرار میگیرند، برای نمونه کلیسای امروز بکلی هک شده
ولی همچنان مورد حمله است و انگل ما همچنان تظاهر میکند که در نبردی
از پایین به بالا و نابرابر در حال مبارزه با شیطان است. لینک را نخواندی؟

Mehrbod
09-12-2015, 03:12 AM
برای نمونه کلیسای امروز بکلی هک شده
ولی همچنان مورد حمله است و انگل ما همچنان تظاهر میکند که در نبردی
از پایین به بالا و نابرابر در حال مبارزه با شیطان است. لینک را نخواندی؟

چرا آن بخش یکم را نگاه سرسری انداخته بودم ولی چیزی سر در نیاوردم.

اینبار تا سه بخش را بخوبی خواندم:


Unqualified Reservations: How Dawkins got pwned (part 1) (http://unqualified-reservations.blogspot.de/2007/09/how-dawkins-got-pwned-part-1.html)
How Dawkins got pwned (part 2) | Unqualified Reservations (backup) (https://unqualifiedreservations.wordpress.com/2007/10/04/how-dawkins-got-pwned-part-2/)
How Dawkins got pwned (part 3) | Unqualified Reservations (backup) (https://unqualifiedreservations.wordpress.com/2007/10/11/how-dawkins-got-pwned-part-3/)


و نوشتار را بسیار گیرا یافتم.

پاره‌سخن‌هایی که برای من از همه گیراتر بودند:


Hosts who would otherwise be tempted to notice the morbidities of infection, and attribute them to the parasite itself, must be diverted. Either their defensive energies will be directed either toward other symptoms which are in fact not serious, or they will attribute the real problems to other causes which are not in fact significant.


In all seriousness, what is the evidence for fraternism? Why, exactly, does Professor Dawkins believe that all neohominids are born with identical potential for neurological development? He doesn’t say. Perhaps he thinks it’s obvious.


Whether we call it Providence, Zeitgeist or Progress, the idea of a mysterious force that causes history to flow in some direction – which generally happens to be the right one – is called historicism. Karl Popper is your man on this one.

Needless to say, historicism is profoundly arational. It is also rampant in the West today. You can’t open a newspaper without reading some sentence that makes no sense at all unless the Zeitgeist is behind the curtain. Historicism also informs the consensus understanding of the recent past among even the best-educated Westerners today. You have to go back about 250 years – ie, to the predemocratic era – before ahistoricist explanations start to predominate.



In any case, I digress. The point is that we’ve found two thoroughly arational themes in the Universalism complex: fraternism and historicism.



این واپسین, تاریخ‌گرایی (historicism) را در بسیاری, ب.ن. سرکار مزدك بامداد نیز میتوانید رد بیابید.
این باور که تاریخ و فرگشت بسویی میرود که باید و یکجورهایی, خواه ناخواه, به سود ما خواهد بود.








سیستم ایمنی همان نهادهای پادشکننده‌یِ جامعه هستند، که بر ضد خود
جامعه مورد استفاده قرار میگیرند،


برای نمونه چه نهادی؟





پ.ن.
نام بردگی از Eliezer Yudkowsky آن میان نیز گیرا بود.

Lord-Agnostic
09-13-2015, 10:12 AM
بی خدایی
بی دینی
زندگی امپرالیسم

این سه، موجب بروز چه مشکلاتی هستند؟

ارتابان
09-13-2015, 02:28 PM
به گمان من بزرگترین گرفتاری امروز ادمی استرس
و رویارویی ادم با اندازه بالای داده های دانشیک
است که مایه سردرگمی است

Russell
09-13-2015, 05:56 PM
برای نمونه چه نهادی؟

مثلا پلیس، در سیستم امروز با اینکه کنترل و فرمان همه‌یِ نهادها
در دست سیستم است ولی برخی نهادها همواره مورد حمله خواهند
بود اگر بخواهند که کارشان را درست انجام دهند. نمونه‌یِ بارزش هم
پلیس. مثلا در اغتشاش‌هایِ فرگوسن و... میبینیم که رئیس
جمهور آمریکا طرف آشوب را میگیرد و عملا کشتن افسران پلیس را
fair game اعلام میکند. و البته هر چه آشوب و عدم امنیت بیشتر بشود
جا زدن گسترش بروکراسی بعنوان یک نیاز آسنتر میشود.

برخی از نهادها هم اساسا دشمن خونی سیستم هستند و هرقدر
که سیستم در آنها دخالت کند باز هم کم است چرا که ارگانیک هستند
و در ذات خود بر پاد سیستم هستند. میبینیم که ستیز سیستم با
خانواده چه اندازه خصمانه است.

kourosh_bikhoda
09-24-2015, 11:24 AM
نه تنها در اینجا دانش و فندآوری مایه‌یِ پیدایش معضلی به نام گرمایش زمین بوده, بساکه همان مشکل دیگر
که گفتید, گرسنگی نیز انگیخته‌یِ سیستم میباشد. در جهان پیشانُوین (primal) آدمی هرگز چنین جمعیتی نداشته‌
و نمیتوانسته بدارد, زیرا در طبیعت سبز خود‌به‌خود از روی بُن‌مایه‌هایِ زیستی محدود جمعیت محدود میشده‌ است, چناکه
امروز هم ما بجز گونه‌یِ آدمی در هیچ جانور دیگری نمیبینیم که از افزایش جمعیت بی‌رویه‌یِ خود به دورنمای گرسنگی و تشنگی افتاده باشد.
خب اگر همین دانش و فناوری بتواند به مشکلات خودساخته خودش غلبه کنه، چه اشکالی پیش میاد از نظر شما؟ چه ایرادی در این امر میبینید؟

Mehrbod
10-03-2015, 08:19 PM
خب اگر همین دانش و فناوری بتواند به مشکلات خودساخته خودش غلبه کنه، چه اشکالی پیش میاد از نظر شما؟ چه ایرادی در این امر میبینید؟


خب آری, اگر تکنولوژی بتواند نه هتّا همه‌یِ مشکلها, بساکه بگوییم تنها مشکلات مهمتر خودساخته اش را از نیز میان بردارد دیگر هیچ گرفتاری‌ای نخواهد ماند; روند ولی اینگونه نیست.

این نکته که نمونه‌وار, گرچه تکنولوژی با افزایش فرآوری (production) مایه‌یِ افزایش بی رویه‌یِ جمعیت شده است ولی همچُنان میتواند این
مشکل خودساخته را خود نیز از میان بردارد, این معنای ضمنی را نمیدهد که پس تکنولوژی همه‌یِ مشکلات خودساخته‌یِ دیگرش را نیز میتواند از میان بردارد.

نمونه‌‌ای ساده, تکنولوژی با پیشرفت روزافزون خود میتواند هم توانی روزافزون به فرد ببخشد, و هم با همین پیشرفت
میتواند توانی روزافزون برای کنترل فرد به جامعه ببخشد. اینجا در جایگاه تنها یک نمونه, ستیزی راهکارناپذیر
خواهد بود میان آزادی‌هایِ فردی و امنیت اجتماعی و تکنولوژی نمیتواند هر دوی اینها را با هم نگه دارد:


هر چه تکنولوژی‌ها پیشرفته‌تر میشوند, نیاز به کنترل آنها (و کنترل کننده‌یِ آنان = آدمی) نیز بیشتر میشود.





پ.ن.
اینکه میبینید پیوسته یادآوری میشود که بهمان مشکل (ب.ن. گرمایش بزرگ) اگرچه سُتُرگ و بزرگ, ولی بدست خود سیستم تکنولوژیک از میان برداشتنی, تنها ازینروست که گوشزدی باشد
برای پیشگیری از پدید آمدن گروه[ک]‌هایِ فعّالان اجتماعی, چرا که این فعّالیت‌هایِ اجتماعی اگرچه در نگاه نزدیک سودمند و کارآمد به چشم میایند, ولی در نگاه کلان هرز دهنده‌یِ
انرژی و تمرکز و رویگردانی از مشکل اصلی‌تر و مهمتر میباشند; کس بجای آنکه به ستیزهای درونی و مشکل ناگشای سیستم بپردازد, به مشکلی ملموسی و دست‌یافتنی‌تر
مانند «گرمایش زمین» میپردازد و هتّا میتواند پیروزمند هم باشد, یعنی فعّالیت‌هایِ اینچنینی او و یاران و فعّالان همکارش در راستای ستیز با گرمایش زمین (یا ستیز با زنستیزی,
یا مردستیزی, یا نژادپرستی و ...) بخت نه چندان کمی در کامیابی هم دارند, ولی باری دیگر, این داستان همان کسیکه سرطان دارد ولی به درمان کمردردش سرگرم است, خواهد بود.

یه نفر
10-05-2015, 04:19 PM
به نظرتان مهمترین مشکل جهان در حال حاضر چیست؟
از بُعد طبیعی : گرما و مهاجرت
از بُعد انسانی: نبود راه حل قطعی بسیاری از بیماری ها
از بُعد سیاسی و دینی: اسرائیل و دکترین مهدویت و افزایش یکمرتبه تعداد روشن فکران!
:e306: