فروشندگی

[m@hdi]

با سلام

برادرم سال 91 یه مغازه تو محلمون خرید که من برم توش فروشندگی کنم ولی من نرفتم. خب دلایل خودم رو داشتم که میگم. خودش زمستان 91 رفت اونجا و 20 روز در ماه فروشندگی میکرد (10 روز دیگه رو شیفت بود) کارش هم فروشندگی کالاهای برق و امثال اینها بود. خودش میگفت با اینکه 10 روز در ماه نیست ماهی 800-700 تومن درآمد داره ولی من بنا به دلایلی حاضر نشدم برم سر کار اون و برادرم جنسها رو پس داد.

حالا دلایل من:

1-برادرم خودش دیپلم فنی حرفه ای داره و از بچگی عاشق کارای فنی بوده و چند سال خودش فروشندگی کرده حال آنکه در زمینه های فنی بنده سر از کون خر درنمیارم!
2-بیشتر درآمد کسی که فروشندگی کالای برق میکنه از تعمیرات وسایلی هست که براش میارن یا نصب وسایلی هست که مشتریا میخرن ولی من تعمیرات و نصب بلد نیستم. (که البته درآمد بیشتر از سیم کشی ساختمون و اینجور کاراست که باعث شده 2 فروشنده دیگه که تو محلمون هستن از 10 ساعت کاری 1 ساعت هم مغازه نباشن!)
3-من چند وقت تو مغازش کنارش بودم و بسیاری از کسانی که میان خرید مثل خودم سر از کون خر درنمیارن و مثلا میگن فلان چیز که باهاش فلان کار رو میکنن چیه من 4 تا دونه میخوام که من اصلا هیچی نمیفهمم!
4-مسئله دیگه هم چک و چونه زدن با مشتری در برخی مواقع هست که بنده اصلا حال و حوصله چک و چونه زدن ندارم و اگه 2 بار عین آدم یه چیزی رو به این ملت نفهم بگم و نفهمن یه دفعه دیدی یه چیزی خورد تو کلشون یا مشتم غیر ارادی رفت تو صورتشون یا الی آخر ....

نکته=تو محل ما عملا کار دیگه ای نمیشه کرد که 2 زار درآمد داشته باشه و تنها کاری که به فکر برادرم رسید همینه.

مسئله دیگه که در ارتباط با دلیل چهارم من هست اینه که بخاطر همین عدم کنترل رفتاری من الان دولت خدمتگذار داره ماهی 600 تومن به من میده که یه وقت نرم سر کار بلا سر ملت بیارم و اگه برم سر کار این حقوق قطع میشه ولی برادرم میگه مستاجر فعلی که بره (آخر امسال) و من برم جای اون سر کار در ابتدا ماهی 1 الی 1.5 و بعد جا افتادن تا 2 تومن میتونم درآمد داشته باشم ولی خب من زیر بار نمیرم چون اصلا در زمینه های فنی هیچ تخصصی ندارم.

قبلا راجع به تصمیمم برای خودکشی صحبت کردم و گفتم که چقدر جدی هستم و تکرار مکررات نمیکنم ولی برادرم میگه اگه بری سر یه کاری از این افکار میای بیرون (البته روانشناسا و روانپزشکایی که پیششون رفتم هم همین احتمال رو میدن البته با احتیاط چون میدونن من کنترلم رو از دست بدم خیلی خطرناک میشم) اما خودم امیدی به این راهکار ندارم!

نظر شما چیست؟

با تشکر

[مرزبان]

اگه منو به عنوان دوست قبول داری من نظری رو دارم .
هیچ مشکلی نیست . شما قطعا اگه مشغول بهکار باشی برات بهتره .

حالا نکاتت رو برات جمع و جور میکنم .
1. برا فروشندگی لازم نیست تحصیل مربوطه رو داشته باشی . فقط قطعه میفروشی . کافیه یواش یواش اسم قطعات رو یاد بگیری . که در ابتدا میتونی روشون اسمشون رو بنویسی . و بعد یه سری مشخات مثل آمپر و وات هم هست که رو خود قطعات نوشته که اونم راحت با تکرار یاد میگیری .
2 . فروشندگی کالای برق با تعمرات فرق داره . نیاز نیست تعمیرات بلد باشی .
3 . اونم مهم نیست . من خیلی وقتا میرم مغازه یارو مغازه داره میگه من نمیدونم . چی میخوای تا بهت بدم . و اما شما میتونی مشخات رو که میگن رو بخاطر بسپاری و بعد از برادرت بپرسی یا همون موقع یه زنگ بزنی بپرسی و اینم باعث اموزشت میشه .
4 فکر کنم از این مشتا تا اینجا یه چند تایی خوردم تو بحثا . نه ؟ بی شوخی . ببین در مورد تخفیف یه چیزی یادت بدم چون خودم فروشندگی و دستفروشی کردم . وقتی مشتری مرغش یک پا داره و پول رو کامل نمیده 1 راه حل هست که برا من همیشه جواب داده. بهش بگو شرمندم . این پول مال شما و اون جنس مال من . تمام . طرف کم میاره .

در مورد حقوقی که میگیری نگران نباش . تا وقتی رسما چیزی به اسمت نباشه اونا نمیتونن کاری کنن . یه پوز به اسم مادرت بگیر یا برادرت . و رو اون کار کن .

بعدشم مگه 2 دل نیستی . چیزی از دست نمیدی . 1 ماه . 2 ماه 3 ماه امتحان کن . اگه نتیجه نداشت بی خیال شو . در باره جنسات هم همون هم محلیات در نهایت به قیمت خریدت ازت بر میدارن . و ضرر نمیکنی . مغازه هم که سریغ اجاره میره . پس این گوی و این میدون . یه امتحانی بکن . مطمئن باش ضرر نداره .

[m@hdi]

2 . فروشندگی کالای برق با تعمرات فرق داره . نیاز نیست تعمیرات بلد باشی .

بله فروشندگی با تعمیرات فرق میکنه ولی فروشندگی تو محل درآمدی نداره اگه تعمیر و نصب بلد نباشی! برادرم یه آشنا داره تو یه جا که کارش فقط فروش کالای برق هست و اصلا فرصت تعمیر و نصب پیدا نمیکنه و اگه مغازه مال خودش باشه مطمئنم درآمدش در ماه حداقل 6 میلیون هست! محدوده خریدارای اون خیلی وسیعه ولی محدوده خریدارای مغازه برادرم اون قدر نیست. خودش هم یه انبار بزرگ داره که حاضره بر مبنای "جنس از اون فروش از ما" همکاری کنه و یه درصدی بگیره.


ببین در مورد تخفیف یه چیزی یادت بدم چون خودم فروشندگی و دستفروشی کردم .

بحث سر تخفیف نیست سر اینه که یه لامپی رو تست میکنی سالمه میفروشی یارو هم میره ولی در مورد بقیه اجناس امکان تست وجود نداره مثلا یارو جنس رو پس میاره و در مورد فروشندگی کالاهای برقی امکان پس گرفتن جنس وجود نداره. امکان داره سالم تحویل گرفته باشه رفته باشه ریده باشه توش خرابش کرده باشه! حالا تو بیا توضیح بده که نمیتونی پس بگیری مگه میفهمن!


در مورد حقوقی که میگیری نگران نباش . تا وقتی رسما چیزی به اسمت نباشه اونا نمیتونن کاری کنن . یه پوز به اسم مادرت بگیر یا برادرت . و رو اون کار کن .

حقوق (جیره!) مطمئن باش که قطعه! دولت خدمتگذار دهن منو سرویس کرد تا مطمئن شد من عدم کنترل رفتاری دارم و نمیتونم کار کنم. مغازه که راه بیفته باید از اتحادیه مجوز بگیرم و مجوز که بگیرم دولت میفهمه سر کارم و سریع جیره رو قطع میکنه! اینو نفهمید به هر حال من نیازمند دفترچه بیمه هستم و یه روزی هم باید بازنشسته بشم و باید ماهیانه و سالیانه پول بیمه بدم. اگه از راه اول نفهمه از این راه میفهمه!

[Moshref]

فروشندگی نیاز به اعصاب و اخلاق‌مداری داره اگه نمیتونی خودت رو کنترل کنی بشین سر جات و به همون ماهی 600 تومن قانع باش.

[m@hdi]

فروشندگی نیاز به اعصاب و اخلاق‌مداری داره اگه نمیتونی خودت رو کنترل کنی بشین سر جات و به همون ماهی 600 تومن قانع باش.

البته من به دنبال پول نیستم من به دنبال رهایی از این وضعیت هستم که بعید میدونم با این راه بشه! اگه یه دفعه یه بلایی سر مشتری بیارم و کار به پلیس و دادگاه و پزشکی قانونی بکشه فکر کنم این دفعه بجا 2 ماه 2 سال بستریم کنن! پس بهتره به فکر همون خودکشی باشم!

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "رب السماوات و الأرض و ما بینهما الرحمن لا یملكون منه خطابا "" پروردگار آسمانها هم زمین هم چه میانشان مهرگستر نباشد دارایند ازش رودررویی" بدیدم آغاز بروید همسر گزینش کنید بهترست چون انگیزآن خوبیست برای کارکردن پسش چون خانمت میبینه اینجوری هستی توان کار سنگین نداری باهات راه می آیند روبه سوی خداوند آور نماز بخوان مغازه هم آغاز پول ارزش ندارد تو برو دم دست کسی خداوند پرست کار کن بهتر از خآنه نشینیست باهزار اندیشه هم گمان نادرست به خداوند هم آسیب دیدن روان هم تن ،نماز خوانان را پوسخند نزن چون خداوند با سخت رانانش موی پیشانیت را می کشد می اندازدت توی دوزخ.خداوندا مرا از نماز خواندن دور مکن

[m@hdi]

بدیدم آغاز بروید همسر گزینش کنید بهترست چون انگیزآن خوبیست برای کارکردن پسش چون خانمت میبینه اینجوری هستی توان کار سنگین نداری باهات راه می آیند

دخترای الان مثل دخترای قدیم لنگ شوهر نیستن! میخوان از شوهر به یه جایی برسن وگرنه میرن دنبال دوست پسر! اگه نتونی زندگیی بهتر از زندگی کنونی دختره تو خونه باباش فراهم کنی نری خواستگاری سنگین تری چون سنگ رو یخت میکنن! دخترای الان هم یا آویزون پول تو جیبی بابائه هستن (که طبق قوانین فعلی بعد مرگ باباشون هم حقوق باباشون بهشون میرسه) یا خودشون میرن سر کار پس لنگ پول برای ولخرجیاشون نیستن. حالا شما میگی من برم بگم کار ندارم به من زن بدید؟! تو بهترین حالت اگه مذهبی باشن میگن صیغه محرمیت تا اینکه بری سر کار و بعد عقد اگه مذهبی نباشن میگن نامزد شین تا اینکه بری سر کار و بعد عقد.

[یه نفر]

kill yourself

[مرزبان]

مهدی جان . نترس . شروع کن . شرایط خوبی داری . در باره پس اوردن کالا هم نگران نباش . اگه کالا از حالت نو در اومده مثلا تو دیوار رفته و .... پس نگیر . ولی در کل خوش رفتار باش . مثلا اگه کسی نمودونه خرید درست داره انجاممیده یا نه شما بهش بگو اینو نشون بده اگه درست نبود دست نخورده بیار . وگرنه نمیتونم برات عوض کنم . الا سخت نگیر . داستان از اوچه که فکر میکنی ساده تره . یه کامپیوتر هم بزار اونجا و وقتی هیچکی نیست . بیا اینجا دور همیم دیگه . زندیق میزنیم . نهج البلاغه میزنیم و کلی کیف هم میده . ولی ارامشت رو حفظ کن و یه سری قانون برا پس گرفتن جنس بگزار . کارا حل میشه .

[m@hdi]

مهدی جان . نترس . شروع کن . شرایط خوبی داری . در باره پس اوردن کالا هم نگران نباش . اگه کالا از حالت نو در اومده مثلا تو دیوار رفته و .... پس نگیر . ولی در کل خوش رفتار باش . مثلا اگه کسی نمودونه خرید درست داره انجاممیده یا نه شما بهش بگو اینو نشون بده اگه درست نبود دست نخورده بیار . وگرنه نمیتونم برات عوض کنم . الا سخت نگیر . داستان از اوچه که فکر میکنی ساده تره . یه کامپیوتر هم بزار اونجا و وقتی هیچکی نیست . بیا اینجا دور همیم دیگه . زندیق میزنیم . نهج البلاغه میزنیم و کلی کیف هم میده . ولی ارامشت رو حفظ کن و یه سری قانون برا پس گرفتن جنس بگزار . کارا حل میشه .

فروشندگی زرنگی هم میخواد که من ندارم! چیزی که شما از من میخوانید اینه که فردی هستم که به دختری 20 ضربه چاقو زده ولی چهره من چیز دیگه ای میگه. چهره من رو ببینید میگید یه آدم بچه مثبت مظلوم ساده هستم بخاطر همین هم در طول این 24 سال و چند ماه اطرافیانم حتی خانواده و فامیل و دوستانم از من سوء استفاده کردن چون فقط چهرم اینطوری نیست درونم هم همینطوره. با این وضعیت نمیدونم میتونم فروشنده موفقی باشم یا نه.

[مرزبان]

من میگم امتحان کن . 1 الی 3 ماه به جوابت میرسی

[sonixax]

فروشندگی زرنگی هم میخواد که من ندارم!

نه! فروشندگی صداقت با مشتری میخواد!! آدم زرنگ شاید بتونه یک جنس بد رو به یک نفر بفروشه! ولی اون یک نفر رو برای همیشه از دست داده. آدم صادق شاید بتونه همون جنس بد رو بفروشه ولی اون مشتری رو هرگز از دست نمیده.

بذارید یک مثال بزنم (داستان واقعی) :

من از یک ایرانی (حسین) اینجا یک ماشین خریدم! طرف بهم گفت تصادف نداره (دستگاه هم نشون نمیداد)، همه سرویس هاش رو رفته، ماشین سالم سالمه و بهت گارانتی میدم و این حرفها!!!
طبق قوانین آلمان یک دلال ماشین وقتی ماشینی رو میفروشه باید! تا 6 ماه در صورت بروز هر گونه مشکل برای ماشین یا اون رو تعمیر کنه یا پس بگیره!
من ماشین رو ازش خریدم، سر 2 ماه پمپ دیزلش سوخت! (از گارانتی که داده بود استفاده کردم + 300 یورو که خودم خرج کردم) - دو ماه بعدش کلاجش پُکید!!! رفتم بهش گفتم اینکه همه چیش خرابه!!! گفت به من چه!! گفتم باید یا پسش بگیری یا درستش کنی گفت نمیکنم!! خلاصه ازش شکایت کردم، طرف مجبور شد 2000 هزار یورو به خودم خسارت بده، 4000 یورو پول وکیل بده! 4000 تا پول دادگاه رو بده و 6000 هزار تا هم جریمه شد به خاطر اینکه به دروغ گفته بود ماشین تصادفی نیست و توی بررسی ها معلوم شد تصادفیه که از 1000 تا از اون 6000 تا مال من بود!!
یعنی به خاطر اینکه فقط یک ماشین رو به من بفروشه (10 هزار یورو) 16 هزار یورو خسارت داد بعدش!!!! و این همه ماجرا نبود. من بعد از اون بارها و بارها ماشین خریدم ولی هرگز پیش این حسین آقا نرفتم! دوستانم ماشین خریدند و هر کدوم که میخواست طرف این آدم بره من داستان رو گفتم و اونها سمتش نرفتند! توی ریویوهایی که براش نوشته میشد داستان رو نوشتم و احتمالن کلی هم اون طوری مشتری از دست داده! یعنی به خاطر 2-3 هزار یورو سود، هزاران یورو خسارت زد به خودش + اینکه سابقه اش رو خراب کرد.

اسم این زرنگی نیست! حماقته. فروشنده ای که بخواد با زرنگی جنس رو به مشتری بتپونه در حقیقت احمق ترین آدم دنیاست. ولی اگر همین آدم صداقت میداشت و از اول میگفت این ماشین این مشکلات رو داره، شاید به جای اینکه روی اون ماشین 3 هزار یورو سود کنه، 1500 یورو سود میکرد ولی به جاش بعدش اون همه ضرر نمیکرد!!!!

پس یادتون باشه صداقت از همه چیز مهم تره، مشتری از فروشنده ای که صداقت داره خوشش میاد و بهش اعتماد میکنه.

[مرزبان]

راست میگه . وقی جنس ضعیف داری و به مشتری بدی اونو از دست میدی . اما اگههمون جنس بد رو بگی مشکلش چیه و جنس بهترم بگزاری جلوش طرف حاظره چنس بهتر و گرونتر رو بخره . 10 درد مشتری ها وقتی معایب جنس رو بگی از مغازت بیرون میرن ولی 90 دردشون استقبال میکنن و جنس بهتر رو طلب میکنن . بهترین چیز صداقته.

[m@hdi]

نه! فروشندگی صداقت با مشتری میخواد!! آدم زرنگ شاید بتونه یک جنس بد رو به یک نفر بفروشه! ولی اون یک نفر رو برای همیشه از دست داده. آدم صادق شاید بتونه همون جنس بد رو بفروشه ولی اون مشتری رو هرگز از دست نمیده.

من منظورم حالت عکس بود! من بخاطر ظاهرم خیلی ها به باطنم (سادگی) پی بردن و از این سوء استفاده کردن حتی نزدیکترین کسانم!

[sonixax]

من منظورم حالت عکس بود! من بخاطر ظاهرم خیلی ها به باطنم (سادگی) پی بردن و از این سوء استفاده کردن حتی نزدیکترین کسانم!

خب مگه چیه ؟
برخی برتین فروشندگان آلمانی ظاهرشون مثل بچه نِردهای شاگرد اوله با یک عینک ته استکانی گنده!
شرایط ایران رو درک میکنم که همه از روی ظاهر قضاوت میکنند! ولی همین بابک زنجانی رو وقتی میبینی فکر میکنی عقب مونده ذهنی چیزیه!!!! ولی از هممون باهوش تره :))

[yasy]

نه! فروشندگی صداقت با مشتری میخواد!! آدم زرنگ شاید بتونه یک جنس بد رو به یک نفر بفروشه! ولی اون یک نفر رو برای همیشه از دست داده. آدم صادق شاید بتونه همون جنس بد رو بفروشه ولی اون مشتری رو هرگز از دست نمیده.

بذارید یک مثال بزنم (داستان واقعی) :

من از یک ایرانی (حسین) اینجا یک ماشین خریدم! طرف بهم گفت تصادف نداره (دستگاه هم نشون نمیداد)، همه سرویس هاش رو رفته، ماشین سالم سالمه و بهت گارانتی میدم و این حرفها!!!
طبق قوانین آلمان یک دلال ماشین وقتی ماشینی رو میفروشه باید! تا 6 ماه در صورت بروز هر گونه مشکل برای ماشین یا اون رو تعمیر کنه یا پس بگیره!
من ماشین رو ازش خریدم، سر 2 ماه پمپ دیزلش سوخت! (از گارانتی که داده بود استفاده کردم + 300 یورو که خودم خرج کردم) - دو ماه بعدش کلاجش پُکید!!! رفتم بهش گفتم اینکه همه چیش خرابه!!! گفت به من چه!! گفتم باید یا پسش بگیری یا درستش کنی گفت نمیکنم!! خلاصه ازش شکایت کردم، طرف مجبور شد 2000 هزار یورو به خودم خسارت بده، 4000 یورو پول وکیل بده! 4000 تا پول دادگاه رو بده و 6000 هزار تا هم جریمه شد به خاطر اینکه به دروغ گفته بود ماشین تصادفی نیست و توی بررسی ها معلوم شد تصادفیه که از 1000 تا از اون 6000 تا مال من بود!!
یعنی به خاطر اینکه فقط یک ماشین رو به من بفروشه (10 هزار یورو) 16 هزار یورو خسارت داد بعدش!!!! و این همه ماجرا نبود. من بعد از اون بارها و بارها ماشین خریدم ولی هرگز پیش این حسین آقا نرفتم! دوستانم ماشین خریدند و هر کدوم که میخواست طرف این آدم بره من داستان رو گفتم و اونها سمتش نرفتند! توی ریویوهایی که براش نوشته میشد داستان رو نوشتم و احتمالن کلی هم اون طوری مشتری از دست داده! یعنی به خاطر 2-3 هزار یورو سود، هزاران یورو خسارت زد به خودش + اینکه سابقه اش رو خراب کرد.

اسم این زرنگی نیست! حماقته. فروشنده ای که بخواد با زرنگی جنس رو به مشتری بتپونه در حقیقت احمق ترین آدم دنیاست. ولی اگر همین آدم صداقت میداشت و از اول میگفت این ماشین این مشکلات رو داره، شاید به جای اینکه روی اون ماشین 3 هزار یورو سود کنه، 1500 یورو سود میکرد ولی به جاش بعدش اون همه ضرر نمیکرد!!!!

پس یادتون باشه صداقت از همه چیز مهم تره، مشتری از فروشنده ای که صداقت داره خوشش میاد و بهش اعتماد میکنه.

جالبه مشابه همچین اتفاقی اینجا برای ما افتاد بهمون گفتن میخواستین چشماتونو باز کنید که چی میخرید!!


من دو هفته به عنوان مشاور تو داروخانه کار میکردم به اندازه ی فروش یک سال خودم به داروخانه ها از همون محصول فروش داشتم :e40d:
کلا فروختن به مصرف کننده خیلی راحت تره فقط کافیه جنس خوب باشه و طرف حس کنه شما دلسوزانه راهنماییش میکنی

[Moshref]

نه! فروشندگی صداقت با مشتری میخواد!! آدم زرنگ شاید بتونه یک جنس بد رو به یک نفر بفروشه! ولی اون یک نفر رو برای همیشه از دست داده. آدم صادق شاید بتونه همون جنس بد رو بفروشه ولی اون مشتری رو هرگز از دست نمیده.

بذارید یک مثال بزنم (داستان واقعی) :

من از یک ایرانی (حسین) اینجا یک ماشین خریدم! طرف بهم گفت تصادف نداره (دستگاه هم نشون نمیداد)، همه سرویس هاش رو رفته، ماشین سالم سالمه و بهت گارانتی میدم و این حرفها!!!
طبق قوانین آلمان یک دلال ماشین وقتی ماشینی رو میفروشه باید! تا 6 ماه در صورت بروز هر گونه مشکل برای ماشین یا اون رو تعمیر کنه یا پس بگیره!
من ماشین رو ازش خریدم، سر 2 ماه پمپ دیزلش سوخت! (از گارانتی که داده بود استفاده کردم + 300 یورو که خودم خرج کردم) - دو ماه بعدش کلاجش پُکید!!! رفتم بهش گفتم اینکه همه چیش خرابه!!! گفت به من چه!! گفتم باید یا پسش بگیری یا درستش کنی گفت نمیکنم!! خلاصه ازش شکایت کردم، طرف مجبور شد 2000 هزار یورو به خودم خسارت بده، 4000 یورو پول وکیل بده! 4000 تا پول دادگاه رو بده و 6000 هزار تا هم جریمه شد به خاطر اینکه به دروغ گفته بود ماشین تصادفی نیست و توی بررسی ها معلوم شد تصادفیه که از 1000 تا از اون 6000 تا مال من بود!!
یعنی به خاطر اینکه فقط یک ماشین رو به من بفروشه (10 هزار یورو) 16 هزار یورو خسارت داد بعدش!!!! و این همه ماجرا نبود. من بعد از اون بارها و بارها ماشین خریدم ولی هرگز پیش این حسین آقا نرفتم! دوستانم ماشین خریدند و هر کدوم که میخواست طرف این آدم بره من داستان رو گفتم و اونها سمتش نرفتند! توی ریویوهایی که براش نوشته میشد داستان رو نوشتم و احتمالن کلی هم اون طوری مشتری از دست داده! یعنی به خاطر 2-3 هزار یورو سود، هزاران یورو خسارت زد به خودش + اینکه سابقه اش رو خراب کرد.

اسم این زرنگی نیست! حماقته. فروشنده ای که بخواد با زرنگی جنس رو به مشتری بتپونه در حقیقت احمق ترین آدم دنیاست. ولی اگر همین آدم صداقت میداشت و از اول میگفت این ماشین این مشکلات رو داره، شاید به جای اینکه روی اون ماشین 3 هزار یورو سود کنه، 1500 یورو سود میکرد ولی به جاش بعدش اون همه ضرر نمیکرد!!!!

پس یادتون باشه صداقت از همه چیز مهم تره، مشتری از فروشنده ای که صداقت داره خوشش میاد و بهش اعتماد میکنه.
این اتفاق دوتا نکته داشت یکی اینکه باید از ایرانی جماعت دزد حقه باز کثیف "دور از جون عده‌ای" ترسید و نکته بعدی اینکه درود بر شرف بلاد کفر :e00e::e105:

[Moshref]

اینجا تو ایران جنس بد به ملت قالب میکنن تا زود خراب شه طرف بیاد یکی دیگه بخره :e404:

[sonixax]

جالبه مشابه همچین اتفاقی اینجا برای ما افتاد بهمون گفتن میخواستین چشماتونو باز کنید که چی میخرید!!

خوب شما حاضرید دوباره از اون فروشنده خرید کنید ؟


این اتفاق دوتا نکته داشت یکی اینکه باید از ایرانی جماعت دزد حقه باز کثیف "دور از جون عده‌ای" ترسید و نکته بعدی اینکه درود بر شرف بلاد کفر

آدم کلاهبردار همه جا پیدا میشه! من یک آلمانی میشناسم به اسم میشائیل! اون از صد تا ایرانی ها قالتاق تره! بلایی به سر کارگران بدبخت لهستانی آورده که نگو و نپرس.


اینجا تو ایران جنس بد به ملت قالب میکنن تا زود خراب شه طرف بیاد یکی دیگه بخره

بهتره بگید با این فکر قالب میکنند! ولی عملن هیچ کسی دیگه اون جنس رو خریداری نمیکنه یا از اون فروشنده چیزی نمیخره.

[Moshref]

آدم کلاهبردار همه جا پیدا میشه!

بله موافقم ولی شاید اونجا از 100 نفر 10 نفر حقه باز باشن اما تو ایران از 100 نفر 95 نفر حقه بازن چند وقت پیشا یک مشتری مرد مسن به ظاهر خیّر و مسلمان داشتم پول کمی برای خرید جنس داشت گفتم اوکی ببر اما به شرطی که فوری ما بقی پول را برایم بیاری. بعد با خودم گفتم چون پاش لبه گورِ و اعتقاد به خدا و بهشت و جهنم داره حتما میاره! رفت و دیگه نیامد.

[سارا]

فروشندگی خودش بذات شغل خوب و شریفی است! اما این مهم است که فروشنده بر آنچه که می فروشد اطلاعات جامعی که نه ولی حداقل اطلاعات کلی را داشته باشد. شما که از برق سر رشته ای ندارید و حتما علاقه ای هم برای یادگیریش ندارید چرا پی آن چیزی نمی روید که در آن هم دانشش را دارید و هم علاقه اش را؟ مثلا همین زبان . نمی دانم امکان تغییر کاربری مغازه هست یا نه یعنی می توان آن را تبدیل به یک مغازه مربوط به خدمات پرینت و اسکن و...... کرد و در کنارش نیز کار ترجمه را انجام داد یعنی مغازه ای که کارهای خدماتی چون پرینت و فتوکپی و.. را انجام می دهد و در کنارش کارهای ترجمه و تایپ را نیز انجام می دهد! چون این جور مغازه ها را دیده ام می گویم. بنظرم کار بی تشویش و بی دغدغه ای هم هست و بیشتر هم با قشر دانشجو و تحصیلکرده سروکار خواهید داشت پس فکر نکنم زیاد مجبور به یقه گیری و ......... شوید:))