آیا محمد فکر اینجا را کرده؟!

[m@hdi]

اگر یک دوقلوی بهم چسبیده داشته باشیم که یکی مشرک و دیگری مسلمان باشد چگونه میتوان مشرک را کشت وقتی که با مرگ او مسلمان هم میمیرد؟!

[Anarchy]

جدی این سوال رو باید برای این سایت های اسلامی مخصوص به اصطلاح رفع شبهه بفرستیم ، ببینیم چی جواب میدن :e404: !! حالا جدا از مشرک بودن ، اصلا در نظر بگیریم یکی از این دو قلو های به هم چسبیده مرتکب قتل یا تجاوز شد ... چطوری میشه مجازاتش کرد که به اون یکی لطمه نخوره :e415: ؟

[m@hdi]

جدی این سوال رو باید برای این سایت های اسلامی مخصوص به اصطلاح رفع شبهه بفرستیم ، ببینیم چی جواب میدن !! حالا جدا از مشرک بودن ، اصلا در نظر بگیریم یکی از این دو قلو های به هم چسبیده مرتکب قتل یا تجاوز شد ... چطوری میشه مجازاتش کرد که به اون یکی لطمه نخوره ؟

بله این مشکل فقط مربوط به کافر شدن نمیشود ولی با در نظر گرفتن وجود خدا و خالق بودن او خدایی که بدون در نظر گرفتن این مشکلات اجازه بوجود آمدن انسانهای بهم چسبیده را میدهد باید پاسخگوی چنین شرایطی باشد!

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"(ولقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه فقد رایتموه و انتم تنظرون )143آل عمران"
"هم تا برای پیش بودید آرزو می کردید مردنُ از پیشِ که روبروشویدش باز پیش دیدیدش هم شما می نگرید؟143خاندان عمران "
خوب دست من اگر کاری بر بیاید که باورمندُ تندرست در بیاورم دلخواهم بود باز ناچار می نگرم این همتا گذار چه اندازه آسیبش از باورمند بیشتر است خیلی شورش درآمده آغاز همتا گذار مشرکُ نیستش می کنم
بایسته دوقلو نیست شاید پدری ناباور نان آور فرزندانی باشد نبایستی به بهانهء نان آوریش اونو نکشیم که بدیدم کار درستی نکردیم آدمی بایست هر چند برادرش باشد هم خیلی بهش کمک کرده باز چون ناباور گشته بایستی کمکهایشُ هیچ انگارد همانجور که اون کمکهای خداوندُ هیچ انگاشته دلسوزی دربارهء همتا گذاران درکار نیست
پاس تو را خداوند ای که مردنمان جز دست تو نیست هم پایانگاهی نام گذاشته ای گذاشتی

[یه نفر]

چنین چیزی محاله

[m@hdi]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"(ولقد کنتم تمنون الموت من قبل ان تلقوه فقد رایتموه و انتم تنظرون )143آل عمران"
"هم تا برای پیش بودید آرزو می کردید مردنُ از پیشِ که روبروشویدش باز پیش دیدیدش هم شما می نگرید؟143خاندان عمران "
خوب دست من اگر کاری بر بیاید که باورمندُ تندرست در بیاورم دلخواهم بود باز ناچار می نگرم این همتا گذار چه اندازه آسیبش از باورمند بیشتر است خیلی شورش درآمده آغاز همتا گذار مشرکُ نیستش می کنم
بایسته دوقلو نیست شاید پدری ناباور نان آور فرزندانی باشد نبایستی به بهانهء نان آوریش اونو نکشیم که بدیدم کار درستی نکردیم آدمی بایست هر چند برادرش باشد هم خیلی بهش کمک کرده باز چون ناباور گشته بایستی کمکهایشُ هیچ انگارد همانجور که اون کمکهای خداوندُ هیچ انگاشته دلسوزی دربارهء همتا گذاران درکار نیست
پاس تو را خداوند ای که مردنمان جز دست تو نیست هم پایانگاهی نام گذاشته ای گذاشتی

خب اگه مشرک رو بکشیم مسلمان هم میمیره که!

[m@hdi]

چنین چیزی محاله

از چه نظر محاله؟! آیا شما دو قلو هایی ندیدید که در یک مورد نظرشان متفاوت باشد؟! وقتی مغزشان از هم جداست نحوه فکر کردنشان هم از هم جداست و ممکنه یکی مسلمان باشه و دیگری مشرک.

[sonixax]

اگر یک دوقلوی بهم چسبیده داشته باشیم که یکی مشرک و دیگری مسلمان باشد چگونه میتوان مشرک را کشت وقتی که با مرگ او مسلمان هم میمیرد؟!

خوب اون مسلمانی که به خودش بمب میبنده و خودش رو میترکونه هم داره یک مسلمان + N تا مسلمان دیگه رو با یکی دو تا مشرک میشکه!!!
در اینجا قُل مسلمان وظیفه منفجر کردن خودش رو داره :))))

بدبختی از اونجایی شروع میشه که اون دنیا!!! یه قلش توی جهنمه یه قل دیگش توی بهشت. یعنی اون قله و این قله از اونجایی که به هم چسبیدند باید لب مرز زندگی کنند :))

[Moshref]

خب اون موقعه چوب تو کون هر دوتاشون میکنند میشود آش نخورده و دهن سوخته! :e415:

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( ویسر لی أمری ( 26 ) واحلل عقدة من لسانی ( 27 ) یفقهوا قولی ( 28 ) واجعل لی وزیرا من أهلی ( 29 ) هارون أخی ( 30 ) اشدد به أزری ( 31 ) وأشركه فی أمری ( 32 ) ) "
"هم آسان کن برام دستورم 26هم آزاد کن بندی از زبانم 27 بشناسند گویِشم 28 هم گذار بارگیری از سزاوارم 29 هارون برادرم 30 سخت کن بهش پشتم 31هم همبازکنش در دستورم 32"

خب اگه مشرک رو بکشیم مسلمان هم میمیره که!
خوب باورمند مسلمان همیشه آمادهء مردن است چرا پس می رویم در جنگ ناباوران؟
گمانپردازی که کاری پیش نبرده هم نخواهد برد دانش در نزد خداوند است از خداوند آرزو دارم فرزندانی باورمند هم تندرست داشته باشم
چگونه آدمی هستی می گویی بندپیامبران می اندیشیده به اینُ آن من که این همه سخن خداوندُ خواندم به اندیشه ام نمی رسد این سخن کار آدم باشد نیست هم آره کار پروردگار جهانیانست که ما را از خاک از زمین آفریده باز برمی گرداندمان به آن هم روزی برپاییِ دوباره برای بازخواستمان می کند
گمان می کنم گفتاورد پیشینم تو همین جستار پاسخ خوبی بهت بود (باورمندان آرزوی مردن می کنند هم می بینیمش مرگُ که دارد سراغمان می آید همچنان که سراغ همسایگانمان در افغانستان پاکستان عراق سوریه هم دیگر کشورهای آفریقا توی خود ایران می بینیمش) جایی که نیاز باشد باورمندانی بایستی پیشمرگ فدا شوند
خداوندا مرا از کسانی مکن که می بافند برت دروغ هم ناامید شود کسی ببافد

بدبختی از اونجایی شروع میشه که اون دنیا!!! یه قلش توی جهنمه یه قل دیگش توی بهشت. یعنی اون قله و این قله از اونجایی که به هم چسبیدند باید لب مرز زندگی کنند
بدبختی واسه ناباورانِ که خداوندُ باورندارند هم امید ندارند که یک دوقلو را درمان کند یا روز برپایی آندو را جدا سازد اونی که این همه تندرست می سازد هم آسمان زمینُ آفریده خداوندا مرا از رویگردانانی که براشان ناگوارای خیلی دردناکیست مکن

[m@hdi]

خوب باورمند مسلمان همیشه آمادهء مردن است

عزیز بحث سر اینها نیست وگرنه همه مردم دنیا میدانند مسلمین احمق حاضرند برای کشته شدن کافران عده ای بیگناه را هم بکشند! (هرچند که خود کافران هم به صرف کفرشان بیگناهند!) و میدانیم به آنها میگویند تو بکش خدا خون بها بیگناه رو میده ولی اینجا بحث سر شرایطی هست که اسلام فکرش را نکرده و امثال شما مجبورید برای پاسخ مغلطه کنید!

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"ادع إلى سبیل ربك بالحكمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی أحسن إن ربك هو أعلم بمن ضل عن سبیله وهو أعلم بالمهتدین 125 "
"فرا خوان سوی راه خداوند به فرمان شده هم پندگشتهء نیکو هم بگومگو کن به همانکه اون بهتریست چون پروردگارت اوست داناتری به کسی گم شده بارهء راهش هم اوست داناتری به راهیافته گشته ها 125"

بحث سر شرایطی هست که اسلام فکرش را نکرده و امثال شما مجبورید برای پاسخ مغلطه کنید!
ببینید راههایی را خداوند برای پاسختان گذاشته باور نکردی تنگ خو نمی شوم
خداوند جنگُ در آیینش گذاشته چه ناباور چسبیده به باورمند باشد چه جدا همانند من هم تویی که بهم دسترسی نداریم جز با گفتگو خوب جنگ دنبالش کشته شدن را شاید در پی داشته باشد شاید هم اندکی دلخوری
اگر می خواهی دربارهء این گفتگو کنی که خونبهایش چه یا باورمند سودش در ترازو به سنگین می کند که برادره ناباور خل بی بدردی باشد که هیچ آسیبی نتواند برساند یا ناباور آسیبش سنگین تره همانند گره چرکین سرطانیست
پناه بر خداوندی که داناتر است هم به چیز گمان شده بایستی کمتر بها بدهیم همانند پزشکی که برای بیمار گمان شده اش پزشکی کند خوب یکیُ بایستی ببینیم که اینگونه است باز خداوند بزرگ است کمی بهمان دانش می دهد که چگونه باهاش رفتار کنیم

[sonixax]

بدبختی واسه ناباورانِ که خداوندُ باورندارند هم امید ندارند که یک دوقلو را درمان کند یا روز برپایی آندو را جدا سازد اونی که این همه تندرست می سازد هم آسمان زمینُ آفریده خداوندا مرا از رویگردانانی که براشان ناگوارای خیلی دردناکیست مکن

شما با این میزان از IQ چه طوری یاد گرفتی توی فاروم ثبت نام و فعالیت کنی ؟!
من همین الان به معجزه ایمان آوردم :e412:

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"وَالْعَادِیَاتِ ضَبْحًا (1) فَالْمُورِیَاتِ قَدْحًا (2) فَالْمُغِیرَاتِ صُبْحًا (3) فَأَثَرْنَ بِهِ نَقْعًا (4) فَوَسَطْنَ بِهِ جَمْعًا (5) إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَكَنُودٌ (6) وَإِنَّهُ عَلَى ذَلِكَ لَشَهِیدٌ (7) وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ (8) أَفَلَا یَعْلَمُ إِذَا بُعْثِرَ مَا فِی الْقُبُورِ (9) وَحُصِّلَ مَا فِی الصُّدُورِ (10) إِنَّ رَبَّهُمْ بِهِمْ یَوْمَئِذٍ لَخَبِیرٌ (11)"
"هم دوندگانی بانگ برآورنده 1باز جنبنده های سائیده شونده 2باز شتافته های برآمده 3 باز نشانه دادند بهش گودالی{برخی گفتند گَردی برخی گفتند برآمدن بانگ برخی تنگ جای گرد آمده آب } 4باز میان گرفتنتد بهش گرد آمده ای 5چون آدمیزاد برای پروردگارش تا برای خیلی بریدن است 6هم چون اوست بر آن تا برای خیلی گواهی 7هم چون اوست برای دوستیِ بهتر تا برای خیلی سخت 8 آیا باز آگاه نیست گداری برانگیخته شده چه در گورهاست 9هم اندوخته آورد چه در بالا جاهاست 10 چون پروردگارشان بهشان زمانی آنگاه تا برای خیلی داناییست 11"

شما با این میزان از IQ چه طوری یاد گرفتی توی فاروم ثبت نام و فعالیت کنی ؟!
من همین الان به معجزه ایمان آوردم
کمی پارسی بنویسید خوب است نمونه برای{ توان اندیشیدن} بگویید تا
برای پرسشت بگویم همان خداوندی که بهم توان شیر خوردن در نوزادی هم کودکی داده در بزرگی هم اندکی دانش داده همان خداوندی که همه را به جنبیدن در روز وا می دارد هم خوابیدن در شب تا بیهوش در زیر رخت بخوابیم
مژده برای دوچهره گان که براشان ناگوارای خیلی دردناکیست همانها که رویگردانانُ بجای باورمندان دوست می گیرند
خداوندا درون کُنم درون راستی در پیمان هم بیرون کنم بیرون شدهء راستی در پیمان هم آمد درست هم رفته بیهوده چون بیهوده بوده رفتنی

[sonixax]

کمی پارسی بنویسید خوب است نمونه برای{ توان اندیشیدن} بگویید تا

شما اول دستور زبان را یاد بگیرید که بفهمیم چه نوشته اید! بعد سخن از پارسی نویسی به میان بیاورید!!!

[m@hdi]

جدی این سوال رو باید برای این سایت های اسلامی مخصوص به اصطلاح رفع شبهه بفرستیم ، ببینیم چی جواب میدن

پیشنهاد خوبی بود و من هم انجام دادم. واقعا جوابی ندارند که بدهند:

"موارد مختلف است و نمی توان پاسخ کلی داد.

لطفا به سایت مرجع تقلیدتان مراجعه کرده و این سؤال را به صورت کتبی استفتاء کنید و در صورت دریافت پاسخ ما را هم مطلع سازید ."

خودش هم جوابی نداره که بده میگه برو از مرجع تقلیدت بپرس به ما هم بگو! موضوع رو هم قفل کرده که کسی نتونه نظری بده!

[Moshref]

من نمیدونم این mbk کسخل چه میگوید. یعنی محمد میگوید اول باید اینها را از تن همدیگه جدا کنیم و بعد مجازات؟ خب اگر از سر به هم وصل باشن مثل لاله و لادن بعد در حین عمل جداسازی بمیرند چه؟ آنکه مقصر نبوده گناهش چیست؟

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"الأنعام ٦١وَ هُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ‌ عِبَادِهِ‌ وَ یُرْسِلُ‌ عَلَیْکُمْ‌ حَفَظَةً حَتَّى‌ إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ‌ الْمَوْتُ‌ تَوَفَّتْهُ‌ رُسُلُنَا وَ هُمْ‌ لاَ یُفَرِّطُونَ‌ "
"هم اوست کارگمار سَرِ بندگانش هم می فرستد بَرِتان نگهبانی تاهنگامی آمده یکیتان مرگُ یکسرگیرَدش فرستاده هامان هم اونها نباشد کوتاهی می کنند"

شما اول دستور زبان را یاد بگیرید که بفهمیم چه نوشته اید! بعد سخن از پارسی نویسی به میان بیاورید!!!
باشه تا ببینم چی میشه
خداوندا مرا برایم از جدایت سرپرستی هم میانجی نیست که سرگشته وامانده نیستم هم دیگرانُ هر که رویگردانتِ برایش نوشیدنیِ داغیست به رویگردانیشان

[mbk]

به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"فَتَبَسَّمَ ضَاحِكاً مِّن قَوْلِهَا وَقَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَى وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَاهُ وَأَدْخِلْنِی بِرَحْمَتِكَ فِی عِبَادِكَ الصَّالِحِینَ (19)النمل"
"باز دندان نشان داد خنده کنانی از گفته اش هم گفت پروردگارم وابدارم که خوش بجا می آورم خوشی ات همانکه خوشی کردی بَرَم هم بر پدرمادرم هم که انجام دهم سازنده ای خوشنود هستیش هم درون کُنم به مهربانیت در بندگانت سازنده کاران 19مورچه"

یعنی محمد میگوید اول باید اینها را از تن همدیگه جدا کنیم و بعد مجازات؟ خب اگر از سر به هم وصل باشن مثل لاله و لادن بعد در حین عمل جداسازی بمیرند چه؟ آنکه مقصر نبوده گناهش چیست؟
من به این باورم که باورمندِ بایستی برای خوشنودیِ خداوند بارِ سختی اش که همان ناباور است را به جان بخرد خوب اگر پزشک پیشرفته بود جداشان کند خیلی خوب وگرنه بایستی ببینیم ترازو به کدام سوی سنگینی می کند اگرناباورِ رپیس جمهور کشوری همانند آمریکا شده که دارد همانند فرعون همه را به کشتن می دهد یا باورمند رئیس باورمندان شده بایستی ریزُ درشت چرتکه بیاندازیم پسش فرمانی برایش بدهیم چگونه با این دو رفتار کنیم یا که نه باورمند تیزترِ که ناباورُ سرجایش می نشاند هر چه سودمان به زنده بودنشان می خورد یا مردنشان سراسر وا می گذاریم به خداوند تا چه پیش آید
پناه بر خداوند از گمانپردازانُ بهانه جو