PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : معجزه تربت امام حسین علیه السلام بر روی گوشی های اندروید



کوشا
03-20-2015, 11:23 AM
معجزه تربت امام حسین علیه السلام بر روی گوشی های اندروید (http://www.jc-mouood.ir/1393/11/26/post-330/%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%DA%AF%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF)

چه توجیه علمی برای این عملکرد وجود دارد؟

mbk
03-20-2015, 12:28 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"قل اتعلمون الله بدینکم و الله یعلم ما فی السموات و ما فی الارض والله بکل شی ء علیم"
"بگو آیا دانش می آموزانید خداوندُ به آیینتان هم خداوند می داند چه در آسمانهاست هم چه در زمین هم خداوند به هر چیزی خیلی داناییست"

چه توجیه علمی برای این عملکرد وجود دارد؟
من نه آزمایش کردم باز پیشامد این هست که چیزهای باردار همانند بدن آدمی که با فازمتر به برق می زنی روشن می شود توان بکار اندازی برگه نمایش این گوشی ها را دارد شاید توی خاکها چیزهایی باشند که پیوند این جابجایی بار می شوند برخی دیگر شاید با گرما کار بیافتند که پرتقال خشک شاید رسانای بار نباشد همچنین تازه اش باشه
به دیدم بایستی با گلهای دیگر چیزی آزمونی انجام دهیم
خداوندا مرا در روز کارها پی کارهای بهره مند وا بدار

Anarchy
03-20-2015, 04:55 PM
معجزه تربت امام حسین علیه السلام بر روی گوشی های اندروید (http://www.jc-mouood.ir/1393/11/26/post-330/%DA%A9%D9%84%DB%8C%D9%BE-%D9%85%D8%B9%D8%AC%D8%B2%D9%87-%D8%AA%D8%B1%D8%A8%D8%AA-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AD%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%B9-%D8%A8%D8%B1-%D8%B1%D9%88%DB%8C-%DA%AF%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%AF)

چه توجیه علمی برای این عملکرد وجود دارد؟

الان این کلیپ مثلا چی رو ثابت کرده ؟ حالا کاری به بحث علمیش ندارم چون حتی حرف زدن در موردشم توهین به علمه ... اما شما بگو از کجا فهمیدی این مهری که آورد چسبوند به گوشیش خاک کربلا بوده ؟

شاید مید این برادر و دوست ، چاینا بوده باشه :e105: ...

bilche
03-20-2015, 05:41 PM
این صفحات رو صفحات لمسی خازنی میگویند و بر اساس قوانین الکتریسته و مغناطیس کار میکند !!!!
عجب آدمیه . میخواد از اعتقادات مردم استفاده کنه

sonixax
03-20-2015, 09:32 PM
چه توجیه علمی برای این عملکرد وجود دارد؟

:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

اسمش هست معجزه زبان برنامه نویسی جاوا :)))) میخوای بهت یاد بدم پیامبری چیزی بشی ؟!

کوشا
03-21-2015, 07:47 AM
:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))

اسمش هست معجزه زبان برنامه نویسی جاوا !

برنامه ای که این رو باش نوشتن اسمش چیه؟

در زمان شاه صفوی، سفیری که در علوم ریاضی و نجوم مهارتی تمام داشت و گاهی هم از ضمایر و اسرار و اخبار غیبیه خبر می داد، از طرف دولت استعمارگر فرنگ به ایران آمد. در آن زمان پایتخت ایران اصفهان بود، سفیر وارد اصفهان شد تا تحقیقی درباره ی اسلام کند و دلیلی برای آن پیدا نماید.

سلطان وقتی او را دید و از منظور او آگاهی پیدا کرد، تمام علمای شهر اصفهان را برای ساکت کردن و محکوم کردن آن شخص خارجی دعوت نمود که از جمله آنها مرحوم آخوند ملا محسن فیض کاشانی قدس سره معروف به فیض کاشانی نیز حضور پیدا کرد.
مرحوم فیض کاشانی رو به آن سفیر فرنگی نمود و فرمود: قانون پادشاهان آن است که برای سفارت، مردان بزرگ و حکیم و دانا و فهمیده و با سواد را انتخاب می کنند. چطور شده است که پادشاه فرنگ، آدمی مثل تو را انتخاب کرده است؟!

سفیر فرنگی خیلی ناراحت شد و بر آشفت و گفت: من خودم دارای علوم و سرآمد تمام عالمها هستم، آن وقت تو به من می گویی که حکیم و دانا نیستم؟!

مرحوم فیض کاشانی فرمود: اگر خود را آدم دانا و فهمیده و دارای اسرار غیبی و تحصیل کرده می دانی، بگو ببینم در دست من چیست؟

سفیر مسیحی به فکر فرورفت و پس از چند دقیقه ای رنگ صورتش زرد شد و عرق انفعال بر جبینش پیدا شد.

مرحوم کاشی لبخندی زد وفرمود: این بود کمالات تو، که از دانستن این امر جزئی عاجز شدی؟ تو که می گفتی از نهان و اسرار انسانها خبر می دهم! پس چه شد؟

سفیر گفت: قسم به مسیح بن مریم، که من متوجه شده ام که در دست تو چیست و آن خاکی از خاکهای بهشت است، لکن در حیرتم که تربت بهشت را از کجا بدست آورده ای؟!

مرحوم آخوند فیض کاشانی فرمود: شاید در محاسباتت اشتباه کرده ای و قواعدی را که در استکشاف این مسئله بکار برده ای، ناقص بوده است؟! سفیر مسیحی گفت: خیر اینطور نیست! لکن تو بگو تربت و خاک بهشت را از کجا آورده ای؟!

مرحوم فیض فرمود: آیا اگر بگویم اقرار بحقیقت دین اسلام می کنی؟! آنچه در دست من هست تربت پاک حضرت سیدالشهداء علیه السلام است، سپس دست خود را باز کرد و تسبیحی را که از تربت کربلا ساخته شده بود به سفیر نشان داد و فرمود: پیغمبر ما صلی الله علیه و آله و سلم فرموده اند که کربلا قطعه ای از بهشت است. این روایت مطابق با سخن
توست. تو خود اقرار کردی و گفتی قواعد و علوم من خطا نمی کند پس بنابراین به صدق حدیث حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم اقرار و اعتراف کردی؟

پسر پیغمبر ما در این تربت که قطعه ای از بهشت است، مدفون هستند و اگر دارای حقانیت نبود، در بهشت و تربت آن مدفون نمی شد! سفیر فرنگی چون قاطعیت این برهان و دلیل را مشاهده نمود، مسلمان شد.

sonixax
03-21-2015, 02:04 PM
برنامه ای که این رو باش نوشتن اسمش چیه؟

واقعن خودت رو زدی به اون راه یا اوضاع جدی جدی خرابه ؟
یعنی یک دقیقه با خودت فکر نکردی چرا این معجزه روی گوشی های آیفون یا غیر اندرویدی که سیستم عاملشون بسته هست کار نمیکنه !؟ لابد زور اونها بیشتر از حسینه :))))
بعد یک داستان رو میاری میگی این سنده ؟! یک شارلتان دیگه ای مثل همونی که روی انروید معجزه به خرج داده دروغ گفته شما هم اومدی داری توی سال 2015 همون دروغها رو تکرار میکنی و فکر میکنی ملت باور میکنند :))))

کوشا
03-21-2015, 06:48 PM
واقعن خودت رو زدی به اون راه یا اوضاع جدی جدی خرابه ؟
یعنی یک دقیقه با خودت فکر نکردی چرا این معجزه روی گوشی های آیفون یا غیر اندرویدی که سیستم عاملشون بسته هست کار نمیکنه !؟ لابد زور اونها بیشتر از حسینه :))))
بعد یک داستان رو میاری میگی این سنده ؟! یک شارلتان دیگه ای مثل همونی که روی انروید معجزه به خرج داده دروغ گفته شما هم اومدی داری توی سال 2015 همون دروغها رو تکرار میکنی و فکر میکنی ملت باور میکنند :))))

خاص بودن خاک قبر امام حسین علیه السلام موضوعی است که به تجربه ثابت شده و نیازی به شارلاتان بازی و ... نداره

کتاب: آثار و برکات تربت امام حسین علیه السلام (http://www.hawzah.net/fa/Book/View/45329/36285/)

من روی گوشی خودم امتحان کردم جواب داد

همچنین روی گوشی ویندوزی نیز امتحان کردیم جواب مثبت بود، اما آیفون دم دست نبود شاید روی آیفون هم جواب بده

شما یا هر کس دیگه ای یک مورد نقض مثلا با سنگ گرانیت، خاک رس و یا هر خاک دیگری غیر از تربت سید الشهدا علیه السلام بیارید کل قضیه از این جهت میره رو هوا.

sonixax
03-21-2015, 07:46 PM
خاص بودن خاک قبر امام حسین علیه السلام موضوعی است که به تجربه ثابت شده و نیازی به شارلاتان بازی و ... نداره

:e330::e05a:



من روی گوشی خودم امتحان کردم جواب داد

:)))))))))))))))))))



همچنین روی گوشی ویندوزی نیز امتحان کردیم جواب مثبت بود، اما آیفون دم دست نبود شاید روی آیفون هم جواب بده

شما یا هر کس دیگه ای یک مورد نقض مثلا با سنگ گرانیت، خاک رس و یا هر خاک دیگری غیر از تربت سید الشهدا علیه السلام بیارید کل قضیه از این جهت میره رو هوا.

خوب میشی اخوی :e412:

kourosh_iran
03-21-2015, 10:09 PM
جالب بود، ولی خب خیلی شک توش هست. چون روش علمی دقیقی نداشت و میشه ایراداتی بهش وارد کرد.
اون پرتقال دوم من فکر کنم چون خشک تر بود، یعنی رطوبت آب موجود درش کمتر بود، اثر و میدان الکتریکی بدن انسان رو به صفحه منتقل نکرد. ولی پرتقال اول رطوبت بیشتری داشت و این کار رو کرد. یعنی این طرف این به فکرش نرسید؟

من با چند شیء دیگه تست کردم. مثلا با دسته چاقوی میوه خوری (پلاستیکی) وقتی خشک باشه کار نمیکنه ولی وقتی خیسش کردم تقریبا کار کرد. با قاشق چایخوری استیل هم تست کردم که بدون خیس بودن هم کار میکنه؛ البته واقعا به سختی! بنابراین من فکر میکنم احتمال زیاد خاصیت قطبی مولکولهای آب این وسط نقش مهمی داره. رطوبت! که در بدن ما هست. رسانایی هم البته، شاید نقش داره، ولی رسانایی الکتریکی به تنهایی شاید کافی نباشه یا خیلی ضعیف عمل کنه.

اون مهر اول هم از کجا معلوم میزان رطوبت بیشتری نسبت به مهر دوم نداشته؟ تازه مهر دوم روکش پلاستیکی داشت که دست رو از خود مهر عایق میکرد.

خلاصه اینطور آزمایشها علمی نیستن و امکان تقلب هم که طبیعتا توشون مثل آب خوردنه.

اگر چنین چیزهایی بود و واقعا دلیل واضحی از نظر علمی نداشت خود خارجی ها خوره تر و نخبه تر هستن توی این مسائل و قبلا ترکونده بودن و همه فهمیده بودن! غیر از اینه؟ ولی هرچی از اونا هم دراومده آخرش مشخص شده که مشکل داره بوده و شبه علم و دروغ و کلاهبرداری و شایعه بوده و این حرفا. مثل اون داستان شهادت آب! حداقل ما هرچی خبر داریم اینطوری بوده. هرچی زیر تیغ بررسی و تحلیل دقیق و معتبر علمی رفته نتونسته ثابت بشه.

و نهایتش من مشکلی با معجزه ندارم و خیلی هم دوست دارم و امیدوارم که معجزه ببینم و بهم ثابت بشه روزی و امیدی به وجود ماوراء داشته باشم، چون گرچه من اعتقاد چندانی به ادیان و مذاهب کلاسیک و خداشون ندارم، اما بنوعی آدم معنوی ای هستم و انواع معقول و درست و حسابی از خدا و تفکر و مرام معنوی رو میتونم باور کنم.

یه موضوع هم اینه که حتی مثلا اگر بعنوان مثال فرض کنیم این مورد درست هم بود و ثابت شد، بازم به دلایل قوی روشنی که دارم دلیل کافی و قابل قبولی برای این نمیشه که بیام کلیت و تمام موارد و جزییات ادیانی مثل اسلام و چیزهایی که نسبت میدن و خدایی رو که تعریف کردن باور کنم و بهش متعهد بشم، چون بنظر من معجزه در این سطح نیست و برخلاف تصور سطحی و عجولانه خیلی ها، سطح برهان معجزه از عقل و بینش و تجربه و درک مستقیم و شخصی خود آدم کمتره. ضمن اینکه ارتباط دادن معجزه به یک دین و اعتقاد و تفسیر خاص خودش کار مشکل یا نشدنی هست و میشه برای معجزات دلایل دیگری هم آورد اعم از علمی تا ماورایی، و نه لزوما اون دین و خدا و آموزه های خاص مثل اسلام. قبلا در این مورد صحبت کردم و مطلب دادم و بحثش طولانی میشه و نیاز به تمرکز و تفکر مجدد داره اگر بخوام واردش بشم، پس فعلا در همین حد اشاره کردم. وقتی اینقدر چیزهای زورگویانه و غیرمنطقی و چرند و متناقض در ادیان هست، دیگه معجزه میخواد چه چیزی رو چطوری حل کنه؟ منکه به شخصه تشخیص عقل و بینش و وجدان خودم رو دارای ارجحیت بر چنین معجزاتی (بر فرض وجود و صحت) میبینم. این واقعا اینقدر مسئلهء غیرمنطقی و ناروشنیه بنظر شما؟

kourosh_iran
03-21-2015, 10:22 PM
این مهره هم که دائم در تماس با بدن انسان بوده شاید توش رطوبت و عرق پیشانی طرف نفوذ کرده، معمولا روش هم لایه چربی و اینا میگیره که شاید بنوعی به این آزمایش کمک کنه، این طرف هم احتمالا بیشتر از همین مهر استفاده میکرده.

باید با یک مهر صفر کیلوتر خشک امتحان میکرد. باید با عایق کردن دستش نسبت به مهر هم تست میکرد که ببینیم ارتباط به دست خودش هم داره یا نه.

خلاصه روش علمی رو باید یاد گرفت و استفاده کرد. ولی این افراد اکثرا یا بلد نیستن یا نمیخوان یا به خودشون زحمت نمیدن که اصول علمی رو رعایت کنن. آخه مخ که همش منابع مذهبی رو خونده باشه و چیزهای عجیب و غریب که همینطور باید باور کرد، پای منبر ملاها نشسته باشه و مغلطه ها و دروغها و حقه ها و عوامفریبی های اونا روش کار کرده باشن، دیگه مخ درست و حسابی علمی و دانشمند و نابغه واقعی میشه؟

Hezbollah_YaHasan
03-21-2015, 11:26 PM
اخوی ما کوشا یک نمونه از میلیونها نمونه معجزات ائمه اطهار را بیان کرده و بعد میلاد آمده اظهار فضل کرده به خیال باطل آن را ابطال کند! پس این همه یا حسین و الله اکبر و ... که روی میوه ها بصورت طبیعی پدید می اید معجزه نیست؟

kourosh_iran
03-21-2015, 11:26 PM
من واقعا در زندگیم به این رسیدم که حداقل در حال حاضر، معتبرترین و کاراترین معیار همون عقل و خرد و روش علمیه بعلاوهء تجربه و وجدان و دریافتهای شخصی خودش، نیروهای اصیل و درونی خودش. هرکس مغز قوی داشت، خرد خوبی داشت، علم داشت، روش علمی رو کامل مسلط بود و بکار گرفت، واقعا در زندگی براش از همه چیز بهتره. البته همیشه گفتم بازم میگم که این لزوما کافی نیست و یک مقدار اصول بنیادین معنویت و مشترکات میان ادیان هم میتونن خیلی کمک کننده و اصلا لازم باشن. یعنی برای خود منکه اینطور بوده. هرچی بگی بازم معنویت و این آموزه ها و هشدارها و اشاره ها یه چیز دیگس و میتونه خیلی مفید و سرنوشت ساز واقع بشه. علم همینطوریش اصلا زیاد توی این وادیها نرفته و کاری نداره که! علم ابزار واسه چیزای دیگس بطور معمول و خودمون اول یه جهت و پایه ای داریم بعد علم رو برای اون استفاده میکنیم. معمولا علم برای شناسایی و ارج نهادن اخلاق و انسانیت و اینطور چیزا نیست! هرچی هم دلیل بیاری منطق بیاری، بازم اون قوت و عمقی که معنویت به آدم میده علم یه جاهایی هست کم میاره. یعنی من خودم اگر یک معنویت پایه نداشتم و به مشترکات میان ادیان احتیاطی هم که شده سعی نمیکردم پایبند باشم، ممکن بود تاحالا اگر موقعیت شده بود حتی آدم هم کشته بودم!

الان دوران دوران علم و خرد و اومانیسمه. همه چی متمرکز شده روی خود هر آدمی. این کاراترین روشه. حتی مذهبیون هم بهتره اینو کشف و درک کنن، چون بنظر من عین حقیقته حتی در مسائل معنوی و مذهبی هم واقعا مهمه. الان دیگه دورهء ایمان کلیشه ای و تقلید کور نیست!

معجزات دیگه کارایی ندارن. معجزات مال بشر قدیم بودن. مال شرایط قدیم بوده. الان ذهن بشر و علم و احتمالاتی که داره و تصور میکنه و ارتباطها و شرایط خیلی گسترده تر و پیچیده تره از اینکه دوتا به اصطلاح معجزه بتونه کار خاصی بکنه و همهء تناقضها و مشکلات فکری و عملی رو حل بکنه. اینا بیشتر بازیه و چیزهای سطحی.

امروز علم بصورت عملی کاملا ثابت کرده که مغز انسان تا چه حد یک دستگاه شبیه سازی قدرتمندی هست که میتونه همه چیز رو کاملا تغییر بده و جعل کنه و از خودش بسازه. مثلا من نمونه های خطاهای دید رو دیدم که فهمیدم واقعا چیزی که در ذهن ما مغز میسازه میتونه چقدر دستکاری شده و ساختگی باشه! شما هم شاید دیده باشید. مثلا یکی از واضحترین هاش بنظر من اینه: علم خوره (http://hamidreza-mz2.tk/?p=411)

در چنین آشفته بازاری، مشعل عقل و خرد و استدلال و علم و روش علمی است که فروزان و قابل اتکاست. هرچند شاید تاحدودی مثل این باشه که در تاریکی دست به دیوارها و در و دیوار میکشی و پیش میری، ولی بنظر منکه هیچ گزینهء دیگری که اینقدر هم مطمئن و کارا باشه وجود نداره! در زمانی که براستی معلوم نیست اصلا هیچ چیزی دیگری هیچوقت وجود داشته یا نه! و شاید همیشه هم همینطور بوده و درواقع همه توهم و باورهای اشتباه و دروغ و فریب بودن. شواهد زیادی بر این امر در تاریخ و آثار گذشتگان دیده میشه. چرا همیشه انسانهای باهوش و خردمندی بودن که باورهای ماورایی و ادیان و مذاهب رو به سخره گرفتن و از اونها خشمگین شدن؟ چون این آموزه ها اکثرا خرد و استقلال و توانایی های ذاتی و درونی انسان رو تحقیر کردن و اینطور آدمها رو برای مدتی هم که شده گمراه و گیج نموده اند. چیزی که عقل و خرد انسان رو نفی کنه و به تمسخر بگیره، خودش هم مسخره و بی اعتباره. انسان هرچی ضعیف باشه دیگه اینقدر ضعیف و بدبخت نیست که از روی ترس و ناامیدی و درماندگی به این چرندیات بزدلانه پناه ببره. یعنی مجبور نیست که حتما اینطور باشه!

راستی من در باب معجزه واقعا شک دارم و بطور اکید رد نمیکنم و نمیگم که هرگز هیچ معجزه واقعی ندیدم. چون خودم در زندگیم موارد و تجربه های عجیب و حس هایی در این باب داشتم. مثلا خوابهایی که منو از حوادثی که ازشون خبر نداشتم مطلع کردن، یا حتی مواردی که پیشاپیش بوده و اون اتفاق به زودی رخ داده. اینها نشون میدن که جهان ما حتی اگر خدایی به شکل خدای ادیان هم نداشته باشه اما میتونه خیلی پیچیده تر و مرموزتر از چیزی باشه که ما فکر میکنیم.

راستی من یک بار به خدا گفتم تو که منو آفریدی و برام ارزش قائل هستی بیا و خودت رو به من نشون بده مثلا حداقل توی خوابم بیا که من بفهمم یا مطمئن تر بشم که واقعا وجود داری! خلاصه از اینطور حرفها و و درخواست صادقانه و جدی در این باب از خدا و سعی کردم یجور قانعش کنم.
آقا خلاصه ما یکی دو شب بعد خدا اومد توی خوابمون :e057:
به شکل یک مرد مسن، یعنی تقریبا پیرمردی اومد. پیر بود اما سالم و استوار بنظر میامد. تقریبا با زاویهء 45 درجه نسبت به من ایستاده بود، یعنی صورتش کامل به سمت من نبود. فاصلش هم چند متر، مثلا هفت هشت متر بود. من تا دیدمش بصورت مستقیم دریافتم که خداست! یعنی میدونستم، بدون اینکه بدونم چطوری و چیزی گفته باشه و کاری کرده باشه. منتها بازم نمیدونم برای اطمینان بود یا شاید برای اینکه داستان و کار رو تموم و قطعی کنم، به اون پیرمرد گفتم «شما خدا هستید؟». جواب داد بله! همین. فقط همین یک کلمه بین ما رد و بدل شد. البته باید بگم موقع گفتن این کلمه به من با عصبانیت و بهتر بگم یک حرس خاصی نگاه میکرد و مستقیم بهم بصورت مخوفی نگاه کرد و این رو با لحن عصبانی و کنایه آمیز یا تمسخرآمیزی گفت (پیش خودم گفتم ای داد بیداد مث اینکه میخواد دمار از روزگارم دربیاره :e057:). البته من یجورایی نمیدونم این عصبانیت رو باور نمیکردم، شاید چون فکر میکردم منکه کار بدی نکردم هر اعتقادی داشتم هرچیزی رو باور کردم یا نکردم عمل کردم یا نکردم از روی دروغ و حقه بازی و لجبازی نبود بلکه درحد درک و توان و تشخیص و وجدان خودم بوده، و بنابراین از این بابت احساس تقصیر و گناه و مجرم بودن و ندامت خاصی نداشتم، بخاطر همین نمیدونم فکر میکردم یا شایدم حس میکردم که این قیافه گرفتن خدا یا اون طرف هرکسی که بود یجورایی ساختگی و فرمالیته بود!! پیش خودم میگفتم حالا اگر عصبانی هم باشه فکر نمیکنم بخواد منو تا ابد اون شکنجه های سخت بکنه آخه چرا، این کار درست نیست، منطقی نیست، نمیفهممش، اصلا خدای کمال مطلق و نیکی محض نمیتونه اینقدر خشن و بیرحم و کینه ای باشه! یه فکر دیگه هم کردم گفتم شاید از اینکه ازش خواستم بیاد توی خوابم عصبانی شده و اومده خب بالاخره خداست فکر کن من بگم بیا بعد اون بیاد توی خوابم شاید توهین آمیز باشه من چه میدونم! البته میگم اینا هیچکدام با عقل و منطق من جور در نمیان بهرحال! فقط افکار و احتمالاتی بودن که از فکرم گذشتن.
خلاصه بعد از این خواب من فکر کردم دیدم بابا حالا از کجا معلوم اینم شبیه سازی خود مغز و روان ناخودآگاه من نبوده! و به اینکه چنین درخواست و انتظار بیهوده ای داشتم مقداری پوزخند زدم و از حماقت خودم تعجب کردم! نمیدونم شایدم انتظار دیگری/بیشتری از خدا داشتم که مثلا یک الهامی ایمانی چیزی بهم بده. یادم نیست! بهرحال بنظرم از این ماجرا چیز زیادی عایدم نشد؛ ولی دیگه دنبال چنین چیزی نیستم، چون میدونم صرف دیدن، اعتبار و فایدهء بیشتری نداره.

الان کوشا از این روایت خوشش میاد حتما :e105:
ولی فکر کنم اگر کوشا چنین خوابی میدید از ترس دیگه حالش بد میبود که آره خدا از دستم عصبانی و این حرفاس و جهنم و بدبختی بدی در انتظارمه، میرفت دنبال توبه و کفاره و کمک از علما و مراجع تقلید :e405:

Hezbollah_YaHasan
03-21-2015, 11:59 PM
اگر اندروید نسبت به تربت حضرت امام حسین (ع) ارادت دارد شاید علتی دارد جا دارد مسلمین جهان از اندروید استفاده کنند نه گوشی اپل. این استیو جابز شخصیتی شیطان پرست بوده و گوشی ساخت وی ارادت به خاندان عصمت و طهارت ندارد همانطور که یزید به امام حسین ارادت نداشت ولی حر آخرین لحظه خود را از عذاب جهنم نجات داد.

mbk
03-22-2015, 09:08 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" إن هی إلا أسماء سمیتموها أنتم وآباؤكم ما أنزل الله بها من سلطان إن یتبعون إلا الظن وما تهوى الأنفس ولقد جاءهم من ربهم الهدى أم للإنسان ما تمنى فلله الآخرة والأولى وكم من ملك فی السماوات لا تغنی شفاعتهم شیئا إلا من بعد أن یأذن الله لمن یشاء ویرضى "
"اگر هست جز شناسه هایی شناسه گذاشتیدشان شما هم پدرانتان چه فرود آورد خداوند بهش انگیزانی اگر پی می روند
جز گمان هم چه دل می کشد تنها هم تا پیش آمدشان از پروردگارشان نمایانگر یا برای آدمیست چه آرزو می دارد باز برای خداوندِ واپسین هم آغازین هم جور چند از داراگشته فرشته در آسمانها نباشد بهره مند می کند میانجیگریشان چیزی جز از چندی که دستور می دهد بهش خداوند برای کسی می خواهد هم خوشنود است "

اگر اندروید نسبت به تربت حضرت امام حسین (ع) ارادت دارد شاید علتی دارد جا دارد مسلمین جهان از اندروید استفاده کنند نه گوشی اپل.
ما پول نداریم گوشی های اینچنینی دست پا کنیم زمانی که هم می خواهیم به گوشی نزدیکانمان سیخ بدهیم ازمان دلخور می شوند
پیشتر گفتم پاسخ دانش پایه هست برای رخدادهای اینچنینی من هم دیگر روی مهرخاکی که نوشته شده باشد پیشانی بخاک نمی گذارم می خواهد خاک هر کجا باشد خداوند مهربانی کندشان اگر خوبکار بودند هم بیامرزدشان زمانی که بیمار شدم از خود خداوند با بیچارگی درخواست یاری دارم که نزدیک دنیا هم واپسینم دست اوست

kourosh_iran
03-22-2015, 09:32 AM
راستش منم پول نداشتم از این گوشی ها بخرم، بعد از خدا خواستم برام تهیه کنم گفتم من پول ندارم تو که خدایی برات کاری نداره یدونه جور کن بابا از علم و روز و تخصص توی رشتهء خودم عقب نمونم انصافا برای من بعد علمی و فنی تسلطش مهم تره.
آقا چند وقت بعد رئیسمون برام یدونه گوشی سامسونگ اندرویدی خرید به قیمت 300 تومن! (خب از این ارزوناش بود ولی واسه هدف من کافی بود)
حالا چرا این کار رو کرد؟ داستانش طولانیه. یه نفر دوستش آقای X که بنوعی با رئیس ما شریک هم شد اومده بود از مدتی قبل رئیس ما رو انداخت توی خط وایبر و واتس اپ و این حرفها و رئیسمون گوشی اندرویدی سامسونگ خرید، بعدش تبلتش رو هم خرید و از این چیزا خیلی خوشش اومده (خصوصا که همیشه دنبال زنهاست :e415:)، ولی هروقت میگفت براش روی این بند و بساط گوشی و تبلت و وایبر و واتس اپ و این حرفا کاری بکنم من میگفتم چون خودم نداشتم ندارم وارد نیستم نمیتونم. خلاصه اون آقاهه به رئیسمون میگفت بیا یدونه واسه آقای *** هم بگیر که وارد بشه کارمون رو راه بندازه دیگه، ولی رئیس مقاومت میکرد، یعنی مث اینکه میخواست نصف پولش رو هم اون آقا بده. دست آخر بالاخره دقیقا مدتی بعد از اینکه من از خدا درخواست کردم رئیسم نمیدونم چطور شد که تسلیم شد و واسه من اون گوشی رو خرید! گرچه خود اون آقا هم بلد بود و کارش رو اغلب انجام میداد. البته من الان خیلی قوی ترم و توی چیزهایی که اونا گیر میکنن کار راه میندازم چون طبیعتا تخصص و سوادم توی کامپیوتر و اینترنت در حد خوفه و به سرعت توی اندروید هم به همه چیزش مسلط شدم و از اون آقای X هم فراتر رفتم.

حالا من نمیدونم اینطور چیزا رو توی زندگی باید معجزه نامید یا نه. خب بهرحال معجزه های احتمالی هستن دیگه! موضوع اینه اکثر وقتا میشه معجزه رو با دلایلی مثل شانس و تصادف هم توجیه کرد، ولی بهرحال آدم خودش باید یه انصاف و وجدانی داشته باشه و اینا رو مد نظر داشته باشه و احتیاط کنه. اینطور مسائل در زندگی من بارها پیش اومده.

موضوع دربارهء خدا و ماورا چیز عجیبیه! خیلی وقتا آدم شک میکنه بخاطر اینکه یه وقتایی که فکر میکنه ضروریه و خدا باید نشونه ای از خودش بروز بده و کمکی چیزی بکنه هیچ اثری ازش پیدا نمیکنی انگار که اصلا هیچوقت از اول وجود هم نداشته! اونوقت ها آدم بدجوری حالش گرفته میشه و احساس تنهایی و بی اعتقادی مطلق بهش دست میده.

خلاصه من که امید نمیبرم تا آخر عمرم هم بتونم بالاخره به این حقایق پی ببرم. بنابراین دیگه خسته شدم و پرونده رو به حالت تعلیق درآوردم و فرستادم بایگانی و هدف و تلاشم رو گذاشتم روی چیزهای واقعی تر و ملموس تر و چیزهای شدنی تر مثل علم و قدرتهای اصیل و درونی بطور کلی و بالا بردن کیفیت زندگیم از این راه. البته در کنارش معنویتی بنیادین/حداقلی هم داریم چون بعنوان مکمل لازمه. آدم اگر ضعیف باشه و نتونه زندگی خودش رو به کیفیت کافی برسونه و برش کنترل کافی داشته باشه، بنظر من نمیتونه در معنویت هم موفق بشه و امید و انگیزه حداقلی داشته باشه. حداقل این تجربهء شخصی خود من بوده.

خدا خیلی از دور از دسترس و این حقایق عملا تقریبا غیرممکن هستن که بشه اثبات واضح و محکمی براشون داشت (حتی از نوع کاملا شخصی). اونایی هم که ادعاش رو میکنن من تا دیدم قابل اثبات نیست و اکثریتشون هم نادان و احمق و کلاهبردار و غیره هستن.
ولی علم و قدرتهای اصیل و درونی خیلی در دسترس تر هستن و ملموس و اثبات شده و دارای کارایی.
من نمیدونم چرا خدا باید از ما انتظار داشته باشه در چنین شرایطی، همینطور بهش باور بیاریم و بریم مرید این ادیان بی سر و ته و متناقض و مدعیان مسخره اونا بشیم. از نظر مغز علمی و منطقی من، این کاملا مسخره و بی معنیه و در تضاد با روح و حقیقت علم و خرد و روش علمی!

kourosh_iran
03-22-2015, 09:39 AM
اگر اندروید نسبت به تربت حضرت امام حسین (ع) ارادت دارد شاید علتی دارد جا دارد مسلمین جهان از اندروید استفاده کنند نه گوشی اپل. این استیو جابز شخصیتی شیطان پرست بوده و گوشی ساخت وی ارادت به خاندان عصمت و طهارت ندارد همانطور که یزید به امام حسین ارادت نداشت ولی حر آخرین لحظه خود را از عذاب جهنم نجات داد.
اندروید یه سیستم عامله. فکر نمیکنم این قضیه به سیستم عامل ربط زیادی داشته باشه. بلکه بیشتر به طرز کار و فناوری صفحات لمسی مربوط میشه. این صفحات از اصول فیزیکی مختلفی استفاده میکنن فناوریهای مختلفی هست براش. حالا شما هر سیستم عاملی میخواد روی گوشی داشته باشه، اون سیستم عامل فقط از مدارهای اون صفحهء لمسی ورودی میگیره، نه اینکه خودش اون رو کنترل کنه.

Hezbollah_YaHasan
03-22-2015, 09:49 AM
همانطور که از حضرت امام صادق (ع) حدیث داریم که بادمجان اولین درختی بود که خداپرست شد شاید علت ارادت اندروید به امام مظلوم این باشد که به تشیع گرویده باشد چون این گوشی ها هوشمند هستند و هر موجودی اندک هوشی داشته باشد پی به حقانیت تشیع و امام مظلوم می برد.

mbk
03-22-2015, 10:22 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( ولقد كرمنا بنی آدم وحملناهم فی البر والبحر ورزقناهم من الطیبات وفضلناهم على كثیر ممن خلقنا تفضیلا ( 70 )"

"هم تا پیش بزرگواری دادیم فرزندان آدم ُ هم سوارکردیمشان در خشکی هم دریا هم توشه دادیمشان از پاکیزه ها هم بیشتری دادیمشان بر فراوانی از کسی آفریدیم چند بیشتری دادنی 70"
آقای کوروش ایران خودش را جوری دانشمند می داند هم دیگران را نادان که آنگار روی قله های دانش راه می رود هم دیگران توی چاه نفهمی گیر کردند
واسه همین درس هم دانشگاه را رها کردم که جز آدمهای خودخواه چیزی بار نمی آورد حزب الکذاب هم شورش را درآورده با این پوسخند زدنهاش یا نمی دانم نادانیهایش
خداوندا مرا از این دستها مکن که به هیچ روی آماده نیستند پذیرایی درستی کنند
درست است آدمی که بوزینه هم الاغ نیست یک چیزهایی می سازد با اندیشه های خدادایش یکی کارگر آشغال گرد آور می شود یکی خلبان دیگری دیگر ,آن چیزی که ارزش دارد یک چیز بیشتر نیست باور به یگانه خداوند هم فرمانبری از این مهربان که او را آفرید خداوندا مرا نمازگذار کن هم از دوگانه پرستی ها دور ساز هم مرا درون کن درونگاهی راستین هم درآورم درآورگاهی راستین هم بگذار واسم از سویت انگیزانی یاری کننده که درست آمد هم ناچیز شد بیهوده چون بیهوده بود ناچیز هم نابود شونده که از سخنت قرآن آوردی چیزی که درمانگر هم راهنمایی برای باورمندان است هم نیافزاید برای ستمکاران جز تباهی ای

mbk
03-22-2015, 11:40 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
" ( لیس البر أن تولوا وجوهكم قبل المشرق والمغرب ولكن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملائكة والكتاب والنبیین وآتى المال على حبه ذوی القربى والیتامى والمساكین وابن السبیل والسائلین وفی الرقاب وأقام الصلاة وآتى الزكاة والموفون بعهدهم إذا عاهدوا والصابرین فی البأساء والضراء وحین البأس أولئك الذین صدقوا وأولئك هم المتقون ( 177 ) ) "
"نیست راستگو شدن در سوگند که روی کج می کنید چهره هاتان روبروی برآمدگاه هم فروگاه آفتاب هم تا بود راستگو شدن در سوگند کسی باور می کند به خداوند هم زمان واپسین هم داراگشته های فرشته هم نوشتار هم پیامبران هم دهید دارایی بر دوستیش دارای نزدیکان هم بی پدران هم برجاماندگان هم مانده در راه هم درخواست کنندگان هم در بند شده ها هم برپاداری نماز هم دادن پاکیزه هم رساکننده گشته ها به پیمانشان گداری پیمان بستید هم شکیبایان در سخت سازیها هم آسیب ها هم هنگام سخت سازی آندسته کسانیند راستکاری کردند هم آندسته آنان بیمناک گشته اند 177"

اندروید یه سیستم عامله. فکر نمیکنم این قضیه به سیستم عامل ربط زیادی داشته باشه. بلکه بیشتر به طرز کار و فناوری صفحات لمسی مربوط میشه. این صفحات از اصول فیزیکی مختلفی استفاده میکنن فناوریهای مختلفی هست براش. حالا شما هر سیستم عاملی میخواد روی گوشی داشته باشه، اون سیستم عامل فقط از مدارهای اون صفحهء لمسی ورودی میگیره، نه اینکه خودش اون رو کنترل کنه.
تو این گفتاوردهان می گفتید مایکرورها از برنامه های جاوا بهره می بردند برخی گفتند جاوا کمی از c++ هم شاید این هم از برنامه های ریز سامانه های الکترونیکی بهره می برد
شاید اینجا هم به این دید بنگریم
تازه گوناگونی هم فراز چندانی برای برگه نمایش های سایشی با برگ کلید های فشاری نباشد هر کدام با روانه های ریز پایه base راه اندازی می شوند که می گویید جابجا سازان ترانزیستوری که این با فهم ناچیزم گفتم یاد درس الکترونیک دانشگاه افتادم
خداوندا تویی که واپسین خواهان را بیشتر دوست داری

Theodor Herzl
03-22-2015, 03:10 PM
حالا این خدا نمی‌تونه معجزه بکنه تمامی‌ بچه‌های مریض بیمارستان کودکان رو شفا بده! برای مسیحی‌ها کلهٔ عیسی توی پفک یا روی نون ظاهر می‌شه برای این ‌شیعه‌ها هم خاک قبر حسین تازی گوشی اندروید روشن میکنه!

Anarchy
03-22-2015, 07:47 PM
یه سوال از برادر کوشا پرسیدم ... گفتم از کجا فهمیدن این مهره با تربت کربلا هست !! جواب نداشتن ؟

حالا سوال مرحله بعد که برای شما 500 دلار به همراه داره اینه که گیرم که مهر تربت کربلا باشه ، از کجا فهمیدن تو اون فسمت از خاک کربلا که مهر رو باهاش ساختن ، سلول های حسین و خانواده محترمش بعد از 1400 سال مونده ؟

اگه به این سوال درست جواب بدید به نقطه آسایش میرسید و 1000 دلار مال شماست :e415: ...

mbk
03-23-2015, 03:55 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"وَ أَنَّ الَّذینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ أَعْتَدْنا لَهُمْ عَذاباً أَلیماً (http://www.tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=17&AYID=10)
10وَ یَدْعُ الْإِنْسانُ بِالشَّرِّ دُعاءَهُ بِالْخَیْرِ وَ کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً (http://www.tadabbor.org/?page=tadabbor&SOID=17&AYID=11)
11 "
"هم که چون کسانی نباشد باور می کنند به واپسین فراهم کردیم تا برایشان ناگوارایی خیلی دردناکی 10 هم فرامی خواند آدمی به بدی فراخوانیش به نیکو هم بود آدمی شتابکاری11 "

حالا این خدا نمی‌تونه معجزه بکنه تمامی‌ بچه‌های مریض بیمارستان کودکان رو شفا بده! برای مسیحی‌ها کلهٔ عیسی توی پفک یا روی نون ظاهر می‌شه برای این ‌شیعه‌ها هم خاک قبر حسین تازی گوشی اندروید روشن میکنه!
شمایی که واپسین را باور نداری برایتان ناگوارایی خیلی دردناکیست خداوند خودش بهتر می داند که را بیمار درمانده کند هم بستری در بیمارستانها هم که را آسوده کناری خوش خرامیده بگذارد اینها زودگذرند هم واپسین جهان دیگر پایدار هم ماندگار است که خداوند مزد درست را به خوبکاران شکیبا می دهد خداوندی که شب آفرید برای خوابیدن روز برای کار هم پول درآوردن نمی تواند دوباره آدمی را رستاخیزی زنده کند
خداوندا روزی به این روشنایی گذاشتی پاکی گفتن هایت

Hezbollah_YaHasan
03-23-2015, 07:44 PM
حالا این خدا نمی‌تونه معجزه بکنه تمامی‌ بچه‌های مریض بیمارستان کودکان رو شفا بده! برای مسیحی‌ها کلهٔ عیسی توی پفک یا روی نون ظاهر می‌شه برای این ‌شیعه‌ها هم خاک قبر حسین تازی گوشی اندروید روشن میکنه!

دنیا محل ابتلا است. تو چه جور صهیونیستی هستی که داستان یوسف و امتحان الهی را نشنیده ای یا داستان ایوب و امتحان الهی را نشنیده ای؟
حضرت حق تعالی علاقه مند به امتحان انسانها هستند و نزدیک ترین انسانها به خدا هم بی نصیب نیستند.
خدا از آن بالا مردم را نگاه می کند بعد مثلا می بیند تئودور هرزل سالم است خداوند تبارک و تعالی و رحمان و الرحیم میگوید بگزار مثلا وبا و خناق بگیرد ببینیم چند مرد حلاج است. یا مثلا می بیند مردم یک شهر خوابیده اند می گوید بگذار رعد و برق بزنیم ببینیم حالش را دارند نماز آیات بخوانند؟ یا مثلا می گوید بگذار یک زلزله بزنیم بم ببینیم مردمش چقدر تحمل دارند. خداوند متعال حتی این میل به آزمایش را در انسانها گذاشته که دانشمند و علم و تکنولوژی نتیجه آن است. حتی کودکان هم در دنیای خود آزمایش می کنند مثلا می گویند آب بریزیم تو لونه مورچه ببینیم چکار می کنند یا پرنده ها را که در پارک دانه می چینند دنبال می کند که همه اش تمایل به آزمایش کردن است البته حیوانات هم توسط خدا مبتلا میشوند که ان کودک که اب تو لانه مورچه ریخته وسیله ای بیش نبوده.

درضمن مگر فکر کرده ای وقتی مریض میشوی دکتر میروی این دکتر و دارو های شیمیایی بوده شفا داده ات؟ نه طبق تعالیم اسلام شفا دادن خاص خداست و ائمه اطهار. دختر جناب حداد عادل بچه دار نمیشد دخیل بستند برای امام رضا شفا یافتند. آن کودک مریض هم که مثال زدی دخیل بر مقبره ائمه اطهار ببندند شفا می یابند.

کوشا
03-23-2015, 08:16 PM
یه سوال از برادر کوشا پرسیدم ... گفتم از کجا فهمیدن این مهره با تربت کربلا هست !! جواب نداشتن ؟

دزد حاضر ! بز هم حاضر!

من تست کردم جواب داد، فکر کنم برای شما هم تست کردنش هزینه ای نداشته باشه اگر تست کردی و جواب گرفتی تا اینجا 500 دلار بدهکاری !



حالا سوال مرحله بعد که برای شما 500 دلار به همراه داره اینه که گیرم که مهر تربت کربلا باشه ، از کجا فهمیدن تو اون فسمت از خاک کربلا که مهر رو باهاش ساختن ، سلول های حسین و خانواده محترمش بعد از 1400 سال مونده ؟



هیچکس ادعا نکرد که توی این خاک سلولهای بدن کسی مخلوط هست، این کرامتی است از سوی خداوند به امام حسین علیه السلام به پاسداشت فداکاری خاص او در اطاعت از خدا، که خاک اطراف قبر او تا فاصله خاصی دارای ویژگیهای خاصی است:

کدام خاک جزء تربت امام حسین علیه السلام است؟ (http://www.hawzah.net/fa/Book/View/45329/36312/)

یکی از مسائلی که باید به آن توجه داشت این است که این تربت که باید از قبر امام حسین علیه السلام باشد چه خاکی جزء تربت امام حسین علیه السلام است. آیا تمام خاک شهر کربلا را شامل می شود و یا اینکه خاکی که روی بدن مطهر امام علیه السلام است و یا اینکه خاکی که سرخ رنگ است و بالای سر حضرت علیه السلام است. آنچه از لسان ائمه معصومین علیه السلام در روایات معلوم می شود این است که روایات در این باب چند طایفه هستند.
در روایتی از حضرت صادق علیه السلام است که می فرمایند: یؤخذ طین قبر الحسین علیه السلام من عند القبر علی سبعین ذراعاً(1) تربت امام حسین شامل 70 زراع اطراف قبر امام علیه السلام که حدود سی و پنج متر می شود چون هر زراع حدود نیم متر است.

طایفه ای دیگر از روایات چهار میل را می گوید «مقدار اربعة أمیال(2) میل که جمع آن امیال است را گفته اند چهار هزار زراع است.
در حدود دو هزار متر است به عبارتی دو کیلومتر.


طایفه ای دیگر از روایات یک فرسخ در یک فرسخ را می گوید ورُوِی فَرسخٌ فی فرسخ(1) که هر فرسخ پنج کیلومتر و هفتصد و پنجاه متر می شود.
طایفه ای دیگر از روایات خاکی را که نزد سر مبارک و مطهر حضرت سیدالشهداء است را می گوید عن الصادق علیه السلام : انَّ عند رأس الحسین علیه السلام لتربةً حمراء فیها شفاء من کل داءِ الاَّ السّام(2) امام صادق علیه السلام می فرمائید نزد سر مبارک امام حسین علیه السلام خاکی سرخ است که در آن شفاء از هر دردی است الاّ مرگ.
طایفه ای دیگر از روایات تا پنج فرسخ را می گوید: قال الصادق علیه السلام حَرَمُ الحسین علیه السلام خمس فراسخ من اربعة جوانب القبر(3).
امام صادق علیه السلام می فرمایند حرم امام حسین علیه السلام پنج فرسخ از چهار طرف قبر است.

در حدیثی دیگر از اسحاق بن عمار آمده است که امام صادق علیه السلام فرمودند از محل قبر امام حسین علیه السلام از چهار جانب بیست و پنج زراع(4) مساحت کن جزء قبر و حرم امام است.
و در حدیثی از عبداللّه بن سنان است که از امام صادق علیه السلام نقل می کند بیست زراع مساحت کن(1). حدود ده متر از چهار جانب قبر شریف.

در روایتی دیگر از امام صادق علیه السلام است که علی قدر سبعین باعاً(2)، به قدر هفتاد باع که حدود هفتاد متر می شود.
آنگاه مرحوم شیخ طوسی گفته توجیه این روایات ترتّب در فضیلت است که بالاترین پنج فرسخ است و کمترین عند رأس است.
یعنی هر چه نزدیک تر به قبر مطهر امام باشد و یا بدن مطهر باشد فضیلت آن بیشتر است و الاّ آنچه از روایات برمی آید تا پنج فرسخ جزء حرم امام علیه السلام است و خاک در این محدوده جزء تربت امام حسین علیه السلام است. و اللّه العالم.
1. کافی: ج 4 ص 588- کامل الزیارات: ص 486- المزار: ص 128 تهذیب الاحکام:2. کامل الزیارات: ص 280- بحارالانوار: ج 101 ص 131.1. کامل الزیارات: ص 282؛ تهذیب الاحکام: 6 ، ص 71 ؛ بحارالانوار 101 ، ص 131.2. کامل الزیارات: ص 279.3. کامل الزیارات: ص 272 مصباح المتهجد: ص 511.4. زراع حدود نیم متر است و زرع حدود یک متر است که دو زراع می شود یک زرع.1. مصباح المتهجد: ص 511.2. بحارالانوار: ج 101 ص 131.




اگه به این سوال درست جواب بدید به نقطه آسایش میرسید و 1000 دلار مال شماست :e415: ...

اگه رو حرفتون هستید شماره حساب بدم !

Shaily
03-24-2015, 05:32 AM
رسما اسکولید

kourosh_iran
03-24-2015, 09:53 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( ولقد كرمنا بنی آدم وحملناهم فی البر والبحر ورزقناهم من الطیبات وفضلناهم على كثیر ممن خلقنا تفضیلا ( 70 )"

"هم تا پیش بزرگواری دادیم فرزندان آدم ُ هم سوارکردیمشان در خشکی هم دریا هم توشه دادیمشان از پاکیزه ها هم بیشتری دادیمشان بر فراوانی از کسی آفریدیم چند بیشتری دادنی 70"
آقای کوروش ایران خودش را جوری دانشمند می داند هم دیگران را نادان که آنگار روی قله های دانش راه می رود هم دیگران توی چاه نفهمی گیر کردند
واسه همین درس هم دانشگاه را رها کردم که جز آدمهای خودخواه چیزی بار نمی آورد حزب الکذاب هم شورش را درآورده با این پوسخند زدنهاش یا نمی دانم نادانیهایش
خداوندا مرا از این دستها مکن که به هیچ روی آماده نیستند پذیرایی درستی کنند
درست است آدمی که بوزینه هم الاغ نیست یک چیزهایی می سازد با اندیشه های خدادایش یکی کارگر آشغال گرد آور می شود یکی خلبان دیگری دیگر ,آن چیزی که ارزش دارد یک چیز بیشتر نیست باور به یگانه خداوند هم فرمانبری از این مهربان که او را آفرید خداوندا مرا نمازگذار کن هم از دوگانه پرستی ها دور ساز هم مرا درون کن درونگاهی راستین هم درآورم درآورگاهی راستین هم بگذار واسم از سویت انگیزانی یاری کننده که درست آمد هم ناچیز شد بیهوده چون بیهوده بود ناچیز هم نابود شونده که از سخنت قرآن آوردی چیزی که درمانگر هم راهنمایی برای باورمندان است هم نیافزاید برای ستمکاران جز تباهی ای
mbk برو توی غار با خدات خوش باشه دیگه!
اینجا واسه چی هستی چرا وقت و انرژی تلف میکنی؟ برو بجاش عبادت کن! فردا ازت دربارهء اینا پرسش میشه ها!
فقط کارت اینه بیای همه جا نخود باشی و مزخرف بگی. مدام تکرار میکنی چیزهایی رو که از 100% شاید 50% از نظر دستور زبان بشه فهمید، از اون 50% هم 10% حرف با معناست و بقیش کس شعره، اون 10% هم 5% کمی قابل توجه است، و از اون 5% شاید 1% قابل اثبات باشه و ادعای صرف نباشه، و اون 1% قابل اثبات هم خیلی کلی و ناکافیه و باهاش نمیشه درمورد بحث و عقاید ما بطور کلی چیزی رو ثابت یا رد کرد.

خلاصه که علاف هستی، و علاف کردی ما را :e057:
فروم رو میترکونی؟ تمام تاپیک ها پر شده از اسپم های جنابعالی. خداییش توی یه فروم مذهبی یه بی اعتقاد میرفت اینقدر آزادی نداشت یک سوم این هم بهش آزادی نمیدادن که هرکاری میخواد بکنه. بر طبق همون دین و احکام خودت هم فکر نمیکنم توجیه بشه (لابد فقط برای گند زدن به محیطهای کفار مجوز دارید!)
فک کنم کم کم وقتش باشه اخراجت کنن. خوبیش اینه بقدر کافی پست زدی و اسپم دادی که سند توی فروم بمونه ازت بعدا نری و نرن جار بزنن که آره ما داشتیم روشنگری میکردیم افشا میکردیم از نظر فکری شکستشون میدادیم که اینا کم آوردن زدن ما رو از فرومشون اخراج کردن!

واقعا عجب عتیقه ای هستی تو که دانشگاه و علم رو ول کردی بخاطر چه توجیهاتی. این مغز تو در حد انسان نئاندرتال باقی مونده به گمانم. یعنی 3000 سال پیش هم آدمی مثل تو فکر نمیکنم به درد خاصی میخورده، فقط میتونست زندگی کنه و زن بگیره و تولید نسل کنه، و خیلی اگر خوب بودی همینطور دیندار و بی آزار میشدی حداقل، باز از شرور بودن بهتره.
حالا توی این دور و زمونه واقعا نوبره یکی مثل تو! آخه تو به چه دردی میخوری مرد حسابی؟
اگر واقعا عقل و شعور و ایمان واقعی داشتی دانشگاه رو ول نمیکردی مگه اراده و خودت قدرت تشخیص و تصمیم نداشتی خب درست رو میخوندی علم رو هم یاد میگرفتی ولی در عین حال خودخواه و بی اعتقاد نمیشدی، بعدش اون علم هم به درد زندگی خودت میخورد هم میتونستی در راه اعتقاد بهتر و از جایگاه معتبرتری فعالیت و تبلیغ کنی و به بقیهء بشریت کمک بیشتری بکنی (مثلا به خیال خودت!).

mbk
03-24-2015, 10:41 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"( وما كان قولهم إلا أن قالوا ربنا اغفر لنا ذنوبنا وإسرافنا فی أمرنا وثبت أقدامنا وانصرنا على القوم الكافرین (http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=249&idto=249&bk_no=51&ID=236#docu)( 147 ) فآتاهم الله ثواب الدنیا وحسن ثواب الآخرة والله یحب المحسنین (http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=249&idto=249&bk_no=51&ID=236#docu)( 148 )"
"هم چه بود گفته شان جز که گفتند پروردگارما آمرز تا برایمان گناهانمان هم گزافکاریمان در دستورمان هم برجاکن پا پیش گذاریمان هم کمک کنمان بر همخویشان رویگردانان 147باز دادشان خداوند پاداش نزدیک هم بهتر پاداش واپسین هم خداوند دوست می دارد بهتر گشته گان 148"

mbk برو توی غار با خدات خوش باشه دیگه!
تو هم برو اندیشه های واپس زننده ات را برای کسی بکار ببر که فهم های ناچیز دارند ما همین گونه خوشیم برو گفتار ساده کوتاه کلمات قصارتو بساز
خداوندا مرا را هیچگاه از راهی که در پیش گرفتم ناامید مکن هم پایدارم دار هم برجنگ رویگردانان کمکم کن هم ببخش گناهانم هم گزافکاری ها در کارم

kourosh_iran
03-24-2015, 01:09 PM
mbk تاحالا تست آیکیو دادی؟ :e105:
چند درآمده؟ :e057:

mbk
03-24-2015, 05:33 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"
وَمَن یَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِیمَ إِلاَّ مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَیْنَاهُ فِی الدُّنْیَا وَإِنَّهُ فِی الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِینَ 130 البقره"
"هم کسی روی بر می تابد بارهء آیین ابراهیم جز کسی نارسا کرد تنش را؟ هم تا پیش برگزیدیمش در نزدیک هم چون او در واپسین تا برای از سازنده کاران است 130 ماده گاو"

mbk تاحالا تست آیکیو دادی؟ :e105:
چند درآمده؟ :e057:
کمی فارسی بگو بفمیم چی می گی اندیشه ام خوبه آزمونهاشم خوب پس دادم رفتم همانند مرتازهای هندی گوشه نشینی پیش نگرفتم بی زن زندگی روزگار بگذرانم دانش بادکنکی تان را فدای زندگی خدادادی کردم که بایستی بخورم بخوابم مزه زندگی را بچشم برای یاد خداوند نماز بخوانم پاکی گویی خداوند می گویم تا جانم را خداوند بگیرد هم به اندیشه ء بازخواست خداوندم پناه بر بزرگ مهربان

Anarchy
03-24-2015, 06:12 PM
دزد حاضر ! بز هم حاضر!

من تست کردم جواب داد، فکر کنم برای شما هم تست کردنش هزینه ای نداشته باشه اگر تست کردی و جواب گرفتی تا اینجا 500 دلار بدهکاری !

شما چی رو تست کردی ؟ حالا اگه به فرض راست هم بگی و تست کرده باشی ، از کجا میدونی اونی که باهاش تست کردی ، تربت کربلا بوده ؟ گفتم که ... شاید مید این چاینا بوده !!




هیچکس ادعا نکرد که توی این خاک سلولهای بدن کسی مخلوط هست، این کرامتی است از سوی خداوند به امام حسین علیه السلام به پاسداشت فداکاری خاص او در اطاعت از خدا، که خاک اطراف قبر او تا فاصله خاصی دارای ویژگیهای خاصی است:

مگه وجه شبه خاک کربلا و پوست پرتقال و دست انسان ، به قول برادر اصفهانی کلیپ ساز ، زنده بودنشون نبود ؟ شما الان داری ادعای جدید میکنی ... حالا چرا تا فاصله خاصی ؟ قدرت خدا به بیشتر از اون مقدار نمیرسید ؟!

البته شما اگر با روش های تحقیق آشنا بودی ، میفهمیدی این جوری نمیتونی چیزی رو اثبات کنی ...



اگه رو حرفتون هستید شماره حساب بدم !

اگه خیلی دنبال پولی ، من یک میلیون دلارش رو بهت پیشنهاد میکنم . کافیه همین ادعا رو اونجا ثابت کنی :

The Million Dollar Challenge - JREF (http://web.randi.org/the-million-dollar-challenge.html)

دزد حاضر ، بز هم حاضر :e415: !! آقا اگه چیزی بردی 10% اش هم بده به من که بهت اینو معرفی کردم . یادت نره ها :e405: ...

kourosh_iran
03-24-2015, 06:14 PM
همانند مرتازهای هندی گوشه نشینی پیش نگرفتم بی زن زندگی روزگار بگذرانم دانش بادکنکی تان را فدای زندگی خدادادی کردم که بایستی بخورم بخوابم مزه زندگی را بچشم
والا ما هم که بدمون نمی آمد. ولی از بچگی طعم ضعیف بودن و ظلم این جهان خدادای در حق ضعیفان رو چشیدم فهمیدم که کار ضعیف زار است!
خدا میخواست واقعا یه چیزی بده که حال بده درست و حسابی میداد که در شان خودش هم باشه، نه اینکه با هزار شکنجه و بدبختی و فقر و ظلم و ... که اون لذت و مزایا در مقابل رنج و زحمت و هزینه و فشارهای جانبی دیگه جبران نکنه و ارزشش رو نداشته باشه هیچی ازم باقی نمونه روز به روز فقط ذره ذره بیشتر تحلیل برم.

اینکه من سمت علم رفتم، و دنبال قدرتهای اصیل و درونی هستم، بخاطر این بود که راه دیگه نداشتم مجبور بودم وقتی خدا ازم حمایت نکرد برام کاری نکرد منو ضعیف آفرید داد بقیهء انسانها و حتی طبیعت و میکروب و پشه و مگس و حیوان و ... دهن منو سرویس کنن، خودش هم کلی بار نماز و روزه و دعا و کوفت و زهر مار برای امثال ما وضع کرد گفت اگر اطاعت نکنید اون دنیا خودم هم حسابی تر واسه ابد دهنتون رو میگام، خب اینطور شد که من این شدم که الان هستم.

من دنبال اینایی هستم که الان هستم چون اینا جزو معدود گزینه هایی بودن که عملا در اختیار داشتم و برای خودم شدنی دیدم. هر راهی هر چیزی قبلش رفتم، خب نشد، زورم نمیرسید، ضعیف بودم، فقیر بودیم، بچه های دیگه مردم دیگه آدمای دیگه حتی پدر خودم بهم زور میگفت ظلم میکرد، چقدر از آدمهای قوی تر زورگو کتک خوردم و تحقیر شدم، تا به مرور فهمیدم اینطوری نمیشه، ایمان به اون خدا و امید بستن به اون دین و ادعاها واسه من پشمک هم نمیشه، خلاصه باید فکر اساسی بکنم، ببینم چه راهی واقعا برام هست که در دسترس و بازه و میتونم طی کنم که زندگیم رو به حداکثر کیفیت و بهره مندی که میتونم برسونم.

این بود که از خیر ازدواج گذشتم. چون با توجه به عقل و تجربیات خودم، احتمال خیلی بیشتر این بود که با ازدواج کردن برای یک عمر همونطور ضعیف و بدبخت و حتی بدبخت تر زیر بار یک زندگی مسخرهء خداداد باقی میموندم که فکر نمیکنم اصلا دوام میاوردم! ولی آدم بهتر که اصلا طرف یه چیزی نره که بعد از کلی زمان و صرف هزینه و بدبختی کشیدن تازه بخواد پشیمون بشه و یه راه دیگه بره. من خواستم که قوی بشم. یعنی طبیعتا قوی شدن در دید من اولویت داشت. آدم وقتی ازدواج کنه بار و مسئولیت میاد دوشش دیگه اون آزادی عمل و انتخاب رو نداره نگران یکی دیگه و کلی هزینه و بدبختی دیگه هم هست دیگه نمیتونه واسه خودش بره و قوی شه یا از زیر این بار بدون عذاب وجدان و هزینه و مشکل و رنج در بره. غیر از اینه؟

الانم هنوز قدرت خودم رو کافی نمیبینم. اصلا اینقدر قدرت بهم مزه کرده ازش کارایی دیدم که میگم هرچی بیشتر بهتر. هرچند ازدواج نکردن و عزب موندن هم سختی و رنج خودش رو داره، ولی بنظر من بازم اینطوری بهتره، خیلی هم بهتره بنظرم! حتی مادرم هم همیشه اینو تایید میکنه و میگه. و حتی خیلی اطرافیان و مادرهای فامیل ها و غیره. مادرم خودش با خواهرم زندگی میکنه میدونه چقدر زندگی مشترک اگر ردیف نباشه، که یکی از عواملش هم پوله، سخته، همش هم میگه. من زندگی های خیلی دیگه از اطرافیان رو هم که به گوشم رسیده اونا هم همینطور دهنشون سرویس شده و چه بدبختی هایی کشیدن! ظاهرا خدا نمیذاره این دنیا کسی راحتی و آسایش داشته باشه. زن و مرد و ازدواج هم نمیذاره آب خوش همینطوری از گلوشون پایین بره، یه چیزی میده، در ازاش دهن سرویس میکنه، میگاهه! بیچاره میکنه. پشیمون میکنه. نمیدونم شایدم اون افراد مشکل از خودشون باشه، ولی بهرحال برای من چیزی عوض نمیشه من تجربه و نظر خودم رو داشتم و دارم.

تو خنگولک آیکیو پایین اصلا میدونی چه لذت هایی هست همون علم هم واسه خودش چقدر لذت داره قدرتهای اصیل و درونی چیه چقدر زندگی رو راحت میکنه اونی که ازدواج نکرده چقدر آزادی چقدر آسایش خیال و راحتی وجدان داره چقدر عالم و آدم به تخمش هم نیست؟ نمیفهمی دیگه. بخاطر اینکه مغزت در حد مغز Donkey هست! نماز بخونی روزه بگیری بخوری بخوابی سکس بکنی چیز دیگه نمیفهمی توی زندگیت.
سکس یه لذت شدید اما کوتاهیه. زن گرفتن هم لذت داره اما کلی باید کار کنی هزینه و بدبختی و فشار و نگرانی دیگه داره. همینطور بچه دار شدن. خیلی ها رو هم پیر و شکسته میکنه به همین خاطر. لابد بخاطر لذت بردن از زندگی زود داغون میشن دیگه؟ درحالیکه من نسبت به سنم جوون موندم خیلی ها میگن. بعضیا میگن تا 10 سال جوون تر بنظر میام. تازه اونا فکر نمیکنم تا آخر عمرشون هیچوقت به قدرت و علم و لذت های پایدارتری که من میرسم برسن چون مسیر زندگیشون چون وقت و مشغله های زندگی و خانواده و زن و بچه بهشون اجازه نمیده.
من لذت شدید و کوتاه سکس رو ندارم اما بجاش کلی بدبختی ها و رنج و هزینه و فشار و محدودیت و نگرانی های همراهش رو هم ندارم و در مقابل کلی لذت و آسایش حاصل از هوش و خرد و علم و قدرتهای اصیل و درونی خودم رو دارم. خدا و دین تو هم از همون بچگی چرند بودن و ناکاراییش به من ثابت شد. یه بچه یعنی دروغگو و حقه باز و پلید بوده از بچگی؟ هرچند من کاملا بی اعتقاد هم نیستم، ولی خدای احتمالی من با خدا و دینی که توی ذهن پوک درپیت هایی امثال تو هست سازگاری کافی نداره هیچوقت. من حس میکنم یه نیرویی توی زندگی اتفاقا خیلی هوام رو داشته تاحالا. کسی چه میدونه شاید پیش خدای واقعی من از تو برتر هم باشم.

همین که دیگه دلم رو به خدای خیالی بی خاصیت امثال تو خوش نمیکنم و منتظر و امیدوار نیستم که همیش ضدحال بخورم و بخوام فکر و توجیهش کنم و بخاطر چرندیات مقاومت و صرف انرژی بکنم و به خودم فشار بیارم، خودش کلی بهم راحتی و حال داده تاحالا.

گور بابای هرچی دین و خدای چرنده!
میگه مرا به خیر تو امید نیست شر مرسان.

kourosh_iran
03-24-2015, 06:49 PM
من به امید خدا و امام زمان شماها نیستم!
زندگی خودم رو میکنم. تازه آزارم هم به کسی نمیرسه.
یه لقمه نون میخوایم بخوریم یه سلامتی و آسایش برام کافیه. خداتون اگر واقعا خداست انصاف داره عدالت و رحمت داره نون ما رو بفرسته و تهدید نکنه مثل خر زیر بار لهمون نکنه اون دنیای دیگه ای اگر باشه کونمون رو بخاطر چرندیات نمیدونم نماز نخوندی روزه نگرفتی از ملاها و ولایت ممد و تقی و نقی و سید علی اطاعت نکردی پاره نکنه، ازش ممنون میشیم.
میگه مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان!
شکر خدا تاحالا که به خیر گذشته. ولی من شک دارم اساسا خدایی در کار باشه. بخصوص خدای ادیان و مذاهب، بخصوص خدای امثال شما پوک مغزها! شاید این حاصل خرد و تلاش خودم بوده. حاصل قوی شدن، پیروی از عقل و خرد و تجربه و تشخیص خودم. و حتی همین ازدواج نکردن. چرا موقعی که این کارها رو نمیکردم و به خدا و دین عامه اعتقاد بیشتری داشتم پس اینقدر قوی و راحت و خوشحال نبودم؟ نمیدونم شاید اون موقع هم خدا بوده و برام کارهایی کرده، ولی نه به اون شکلی که من فکر میکردم و بهم یاد داده بودن و تلقین کرده بودن، نه اون چیزی که باور بقیهء مردم بود. شاید. خیلی احتمالات هست. اما بهرحال چیزی که هست، بعید میدونم بدون پیروی از عقل و خرد و تشخیص و تصمیمات خودم، بدون اینکه اینطور هوشمندانه طراحی کنم و نقشهء جنگی داشته باشم، بدون اینکه دنبال قوی شدن برم، میتونستم به چنین شرایطی برسم. و این یعنی چی؟ یعنی خدایی نیست؟ نمیدونم! خدای من اونیه که ازم بابت اینها عصبانی نیست و منو مقصر و گناهکار نمیدونه. خدایی که شاید اصلا هدفش همین بوده، یا یک راه رسیدن بهش برای من همین بوده، که من تحت اون فشارها به این راه برم به این نتایج و خرد و غنی کردن قدرت های اصیل و درونی خودم متوسل بشم.

کوشا
03-24-2015, 07:25 PM
شما چی رو تست کردی ؟ حالا اگه به فرض راست هم بگی و تست کرده باشی ، از کجا میدونی اونی که باهاش تست کردی ، تربت کربلا بوده ؟ گفتم که ... شاید مید این چاینا بوده !!

شاید رو کاشتیم هیچی سبز نشد !
مهر مشهور به تربت امام حسین علیه السلام با درجه خلوص کم و زیاد در دسترس همه هست مهرهای دیگه هم هست و امتحان این موضوع هزینه ای نداره


اگه خیلی دنبال پولی ، من یک میلیون دلارش رو بهت پیشنهاد میکنم . کافیه همین ادعا رو اونجا ثابت کنی :

دبه نکن
اگر حرف زدی سر حرفت باش
اگرم کار دیگه کردی که خب حرجی برت نیست !

Anarchy
03-24-2015, 08:39 PM
شاید رو کاشتیم هیچی سبز نشد !
مهر مشهور به تربت امام حسین علیه السلام با درجه خلوص کم و زیاد در دسترس همه هست مهرهای دیگه هم هست و امتحان این موضوع هزینه ای نداره

اتفاقا تا الان که مال شما رو کاشتن و چیزی در نیومده ... بله مهر و تسبیح و عمامه هم میزنن ساخت چین !! شما فعلا تو مرحله اول موندی که ثابت کنی اصلا این مهر با تربت کربلا هست ... بقیه چیزا که بماند !!




دبه نکن
اگر حرف زدی سر حرفت باش
اگرم کار دیگه کردی که خب حرجی برت نیست !

دبه نکردم ، بده به فکرتم تو این اوضاع بد اقتصادی ؟! 1000 دلارت هم محفوظه به همون شرطی که گفتم ... البته یه بخش از جواب منو زیر سیبیلی رد کردی که پولو بزنی به جیب :e415: !!

kourosh_iran
03-24-2015, 11:25 PM
این مهر کربلا حالا خاصیتش فقط اینه روی گوشی میشه باهاش مالید؟ یعنی این همه تقدس و قدرت و اینا خاصیتش همینه؟
برای زندگی واقعی، مشکلات جدی، خاصیتی؟ کاربردی؟ معجزه ای؟ چیزی خلاصه!
من دنبال قدرتم. قدرت واقعی، در جهان مادی، در زندگی جاری.
بنظر من دانشمندان و علم مدرن و خرد معجزاتی به مراتب بزرگتر و مفیدتر از تمام این همه دین و پیامبر کردن برای بشریت چون مشکلات واقعی و جدی زندگی جاری ما رو در همین جهان پاسخ میدن. قدرتی به همه دادن، نه اینکه فقط دست خودشون باشه و کسی هم سر از کارش درنیاره و بگن فقط باید از ما تقلید کنید و ایمان بیارید. راهی که باز کردن به مراتب قابل اثبات تر و قابل فهم تر و قابل یادگیری تر و قابل ادامه تره.

اسلام که دین مرگ و حواله کردن حل بدبختی و حقارت و رنج انسانها به آخرته. بقول یکی از بروبچ، دین فرمانبرداری اسلام! اسمش هم روشه لامصب! تسلیم محض! هرچی سرت اومد کونت پاره شد نباید ذره ای شک کنی نباید از دستورات و مناسک اسلام سرپیچی کنی و راه و روش دیگری رو انتخاب کنی.
با اون مناسک عریض و طویل و اعمال شاقه هم زندگی رو برامون سخت تر کردن که راحتتر نکردن!
آخرش هم هرچی پاچه خاری کنی و این اعمال شاقه رو ادامه بدی با ایمان و استقامت نهایت به امام حسین که نمیرسی که خاک قبرت قفل گوشی موبایل باز کنه ولی شاید یه سرگرمی کوچکتری واسه این همه نادان و ابله امثال mbk پیدا بشه ازش! مثلا شاید یخورده بار الکتریکی داشته باشه کاغذ خورده رو جذب کنه به خودش :e057:

اگر ادیان و قدیسین معجزه داشتن الان توجیه پیدا میشد واسه این همه شبهه و گندی که زدن. یا دوتا حقایق علمی ای چیزی ازشون دراومده بود. ولی من تا فهمیدم و تجربه کردم دیدم که تهی هستن و انتظار اینطور معجزات از اونا امید بیهوده و احمقانه است. همون به درد اینطور بازیها و شعبده بازی میخورن که یه عده رو سرکار بذارن دلشون خوش باشه با این خواص شگفت انگیز و کاربردهای مفید!

در عجبم از حماقت انسانها.
ادیان و خداشون حرف حساب ندارن کلی چرند گفتن آسمون به ریسمون بافتن بشریت رو گاهیدن هر یاوه ای خواستن گفتن، برای زندگی واقعی و مشکلات واقعی معجزه ای نداشتن تجربه بهم ثابت کرده که برای یه بچه هم نمیتونن مشکلی رو حل کنن، بعد دوتا شیرین کاری معجزه میکنن مثلا به خیال خودشون!

kourosh_iran
03-25-2015, 01:55 PM
طبق معمول mbk دیگه نتونست یا نخواست به هر علتی بحث رو ادامه بده جوابم رو بده، خفه خون گرفت!
کم آوردی نه؟ یا دیدی دارم پته اعتقاداتت پوک به درد نخور بی سر و ته چرندت رو بدجوری میریزم روی آب!
البته خیلی ها در تاریخ متوجه این مسئله شدن و دربارش کتابها نوشتن چیزها گفتن، که امروز ما با کمک اینترنت ازشون آگاه میشیم چون تا قبل از این حکومتها و قدرتهای مذهبی اونا رو سانسور میکردن.
گور پدر هرچی آدم دروغگو و حقه باز. تو هم یا اینقدر واقعا احمق و درپیت هستی یا کذاب دیگری بیش نیستی.
حالا بعد از مدتی که آب از آسیاب افتاد دوباره mbk فعال میشه به همون یاوه گویی های سابق خودش ادامه میداد. تکرار یکسری اراجیف تکراری صدمن یک غاز!
البته کوشا هم یخورده باهوش تر روشنفکرتره، ولی اونم تاحدودی از همین الگو پیروی میکنه :e057:
الان مثلا سکوت و جواب ندارن یا نمیخوان چیزی بگن که گند واقعیت ها و نقاط کور دین که شارلاتانیسم دین توشون معلوم میشه بالاتر نیاد، بعد یه مدت دوباره که آبها از آسیاب افتاد وضعیت کم کم به روال قبل برمیگرده.

یعنی من موندم مغز آدمهایی که از ادیان و خداشون حمایت میکنن تا چه حد پوک و گیرپاژ کرده هست که جایی که دقیقا داریم به مشکلات اساسی و تناقض و چرندگویی ادیان و خداشون میرسیم چطور توقف میکنن و نادیده میگیرن!

کوشا
03-25-2015, 07:32 PM
این مهر کربلا حالا خاصیتش فقط اینه روی گوشی میشه باهاش مالید؟ یعنی این همه تقدس و قدرت و اینا خاصیتش همینه؟
برای زندگی واقعی، مشکلات جدی، خاصیتی؟ کاربردی؟ معجزه ای؟ چیزی خلاصه!
من دنبال قدرتم. قدرت واقعی، در جهان مادی، در زندگی جاری.
بنظر من دانشمندان و علم مدرن و خرد معجزاتی به مراتب بزرگتر و مفیدتر از تمام این همه دین و پیامبر کردن برای بشریت چون مشکلات واقعی و جدی زندگی جاری ما رو در همین جهان پاسخ میدن. قدرتی به همه دادن، نه اینکه فقط دست خودشون باشه و کسی هم سر از کارش درنیاره و بگن فقط باید از ما تقلید کنید و ایمان بیارید. راهی که باز کردن به مراتب قابل اثبات تر و قابل فهم تر و قابل یادگیری تر و قابل ادامه تره.

اسلام که دین مرگ و حواله کردن حل بدبختی و حقارت و رنج انسانها به آخرته. بقول یکی از بروبچ، دین فرمانبرداری اسلام! اسمش هم روشه لامصب! تسلیم محض! هرچی سرت اومد کونت پاره شد نباید ذره ای شک کنی نباید از دستورات و مناسک اسلام سرپیچی کنی و راه و روش دیگری رو انتخاب کنی.
با اون مناسک عریض و طویل و اعمال شاقه هم زندگی رو برامون سخت تر کردن که راحتتر نکردن!
آخرش هم هرچی پاچه خاری کنی و این اعمال شاقه رو ادامه بدی با ایمان و استقامت نهایت به امام حسین که نمیرسی که خاک قبرت قفل گوشی موبایل باز کنه ولی شاید یه سرگرمی کوچکتری واسه این همه نادان و ابله امثال mbk پیدا بشه ازش! مثلا شاید یخورده بار الکتریکی داشته باشه کاغذ خورده رو جذب کنه به خودش :e057:

اگر ادیان و قدیسین معجزه داشتن الان توجیه پیدا میشد واسه این همه شبهه و گندی که زدن. یا دوتا حقایق علمی ای چیزی ازشون دراومده بود. ولی من تا فهمیدم و تجربه کردم دیدم که تهی هستن و انتظار اینطور معجزات از اونا امید بیهوده و احمقانه است. همون به درد اینطور بازیها و شعبده بازی میخورن که یه عده رو سرکار بذارن دلشون خوش باشه با این خواص شگفت انگیز و کاربردهای مفید!

در عجبم از حماقت انسانها.
ادیان و خداشون حرف حساب ندارن کلی چرند گفتن آسمون به ریسمون بافتن بشریت رو گاهیدن هر یاوه ای خواستن گفتن، برای زندگی واقعی و مشکلات واقعی معجزه ای نداشتن تجربه بهم ثابت کرده که برای یه بچه هم نمیتونن مشکلی رو حل کنن، بعد دوتا شیرین کاری معجزه میکنن مثلا به خیال خودشون!

به جای اینکه دهنت رو باز کنی و خروار خروار اراجیف سر هم کنی به اندازه یه دوزای کج عقلت رو به کار بنداز و یه مثقال فکر کن

این دنیا پشت به مرگ داره و هیچی از توش در نمیاد و همه راههای دنیا بن بسته الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات...

البته گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را

کوشا
03-25-2015, 07:47 PM
اتفاقا تا الان که مال شما رو کاشتن و چیزی در نیومده ... بله مهر و تسبیح و عمامه هم میزنن ساخت چین !! شما فعلا تو مرحله اول موندی که ثابت کنی اصلا این مهر با تربت کربلا هست ... بقیه چیزا که بماند !!
درکت می کنم !

یه عده بعد از مرگ از خدا درخواست می کنن دوباره به دنیا برگردن تا کار نیک انجام بدن و خدا میفرماید چنین چیزی ممکن نیست هر چند که اگر به آنها فرصتی دوباره داده شود باز همان کارهایی که از آن نهی شده اند را انجام خواهند داد.


وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النّارِ فَقَالُواْ یَلَیْتَنَا نُرَدّ وَلاَ نُكَذّبَ بِآیَاتِ رَبّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ *

بَلْ بَدَا لَهُمْ مّا كَانُواْ یُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنّهُمْ لَكَاذِبُونَ *

وَقَالُوَاْ إِنْ هِیَ إِلاّ حَیَاتُنَا الدّنْیَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِینَ * وَلَوْ تَرَىَ إِذْ وُقِفُواْ عَلَىَ رَبّهِمْ قَالَ أَلَیْسَ هَـَذَا بِالْحَقّ قَالُواْ بَلَىَ وَرَبّنَا قَالَ فَذُوقُواْ العَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ

وقتی مشاهده حقیقت دنیا و آخرت تاثیری در فهم و درک عده ای ندارد نباید انتظار داشت کرامتی در حد کرامت تربت سید الشهدا علیه السلام پرده از چشمشان بیفکند.




دبه نکردم ، بده به فکرتم تو این اوضاع بد اقتصادی ؟! 1000 دلارت هم محفوظه به همون شرطی که گفتم ... البته یه بخش از جواب منو زیر سیبیلی رد کردی که پولو بزنی به جیب :e415: !!

با دلقک بازی و باز کردن نیش تا بناگوش حتی خودت رو نمیتونی گول بزنی چه برسه که فکر کنی مثلا جلوی دیگران از تا نیفتی
هر چند که کسی هم در این بیغوله رفت و آمد نمی کنه !

Mr.World.Wide
03-26-2015, 08:05 PM
عجب مزخرفاتی
ویدئو رو دیدم
نمیدونم جماعت اینقد احمقن؟؟؟؟
تو ویدئو که مهر مثلا کربلا رو با چه حالتی رو صفحه میکشه
بعد مهر غیر کربلا رو چجوری روی صفحه میکشه
مرد حسابی اقلا میرفتی شرایط امتحان کردن دو تا مهر رو یکسان میکردی
رفقا با خاک و مهر معمولی هم تونستن جواب بگیرن
هرچند من همون اول که شنیدم به حماقتش خندیدم
ولی خب اونها گفتن بریم ازمایش کنیم و گوشی نازنینشون رو پر از خش کردن
به قول یه بنده خدایی :
واقعا که اسکلید

برای اثبات حقانیت دست به دامن تجهیزات بلاد کفر شدید؟؟؟
میرفتی لااقل روگوشی جی ال ایکس تمام چینی تست میکردید

sonixax
03-26-2015, 10:55 PM
عجب مزخرفاتی
ویدئو رو دیدم
نمیدونم جماعت اینقد احمقن؟؟؟؟
تو ویدئو که مهر مثلا کربلا رو با چه حالتی رو صفحه میکشه
بعد مهر غیر کربلا رو چجوری روی صفحه میکشه
مرد حسابی اقلا میرفتی شرایط امتحان کردن دو تا مهر رو یکسان میکردی
رفقا با خاک و مهر معمولی هم تونستن جواب بگیرن
هرچند من همون اول که شنیدم به حماقتش خندیدم
ولی خب اونها گفتن بریم ازمایش کنیم و گوشی نازنینشون رو پر از خش کردن
به قول یه بنده خدایی :
واقعا که اسکلید

برای اثبات حقانیت دست به دامن تجهیزات بلاد کفر شدید؟؟؟
میرفتی لااقل روگوشی جی ال ایکس تمام چینی تست میکردید

رو جنس چینی جواب نمیده :)) باید اصل باشه :))) جنس تقلبی یک دفعه ای خاک کربلا رو با خاک گور خمینی اشتباه میگیره فحش خوار مادر میده :))))

kourosh_iran
03-26-2015, 11:32 PM
این دنیا پشت به مرگ داره و هیچی از توش در نمیاد و همه راههای دنیا بن بسته الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات...

مشکل اصلی زندگی کردنه، چون واقعیت جاری و تردید ناپذیر فعلا فقط زندگی هست و توی زندگی هم اگر ضعیف باشی و هر اراجیفی هرکس سرهم کرد باور کنی از روی ترس از مرگ و جهنم و اینها، یک عمر باید رنج بکشی و شکنجه بشی به امید اینکه آیا واقعا اون خدایی که ادیان میگن به همون شکل با همون داستان و قوانین باشه یا نه.
از زندگی چیزی درنمیاد اگر، ولی رنج که بهمون تحمیل میکنه، و عقل و وجدان سالم بیهوده رنج کشیدن رو روا نمیدونه.
باز برگردیم سر بحثهایی که قبلا کردیم، آخرش میرسیم به همون داستان و نتایج که قبلا رسیدیم.
ادیان و خداشون چیزی نیست که با واقعیت ها و عقل و وجدان بشری بقدر کافی سازگار باشه، بنابراین اصولا نمیشه روش حساب کرد و زندگی رو خراب کرد و رنج کلان کشید به این امید که باشه و اون دنیای دیگه عذابمون نکنه و/یا ما رو بهشت ببره. برای من یک داستان و افسانه کودکانه ای بیشتر نیست، مثل خیلی داستانها و افسانه های دیگه که در طول تاریخ درآوردن و میشه بازهم ساخت و پرداخت! بالاخره ما کدومش رو باید باور کنیم و چرا؟ دین شما و خداش چه حرف حساب چه اثبات برتر چه نکتهء قانع کننده ای داره که بین اون و افسانه ها و خرافات دیگر بشری فرق زیادی قائل بشیم و جدی بگیریمش؟
مسئلهء اصلی اینه. نه اینکه مرگ هست و نمیدونم این دنیا آخرش هیچی ازش درنمیاد! هیچی هم درنیاد حداقل رنج کلان که درمیاد؟ و این به عقل و روش و ارادهء خود آدم بستگی داره که این رنج رو کاهش بده و به حداقل برسونه یا نه بجاش دنبال کس شعرهای صدمن یک غاز باشه از ترس مرگ و خدای لولو خورخوره و متناقض ادیان!
به من بگو واقعا فرق اساسی خدای شما با مثلا خدایان چندگانه بشر در طول تاریخ که براشون آدم قربانی میکردن، پول و هدیه میدادن به امید اینکه بهشون برکت بدن یا بلا سرشون نیارن، و اینطور چیزا چیه؟ بنظرت آیا اون موقع یه آدم باهوشی میفهمید (که از این آدمهای باهوش البته همیشه بودن ولو به تعداد خیلی کم) که این خداها نمیتونن واقعی باشن و بلایای طبیعی تحت کنترل اونا نیست و نمیدونم نذر و قربانی و عبادت براشون فایده ای نداره، اشتباه میکرد؟ خب اون موقع هم به اون آدمها همین حرفا میتونست زده بشه که شما داری الان به من بصورت کلیشه های تکراری امثال خودت میگی که بله «این دنیا پشت به مرگ داره و هیچی از توش در نمیاد و همه راههای دنیا بن بسته الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات...»! چه فرق میکنه؟ اون موقع هم به اون خداها اعتقاد داشتن با احکام و مناسک عجیب و غریب و هزینه بر خودشون و تعریفشون از اعمال صالح رو هم داشتن ولو با اسم و شکل دیگه و بالاخره یجوری توجیهش میکردن و میگفتن بهرحال خدا بهتر از ما مصلحت ما رو میدونه. یه آدمی که اون موقع حاضر نمیشد قربانی بشه یا انسان دیگری رو برای اون خدایان قربانی کنه، بنظر شما آیا اشتباه کرده بود؟ پس چرا انتظار داری من به صرف اینکه مرگ هست و از این دنیا چیزی درنمیاد خدای امثال تو و هرچی رو که بهش نسبت میدن باور کنم و به دستوراتش عمل کنم؟ پس اینکه مرگ هست و نمیدونم از این دنیا چیزی درنمیاد و واسه من عمل صالح رو پیشفرض خودت تعریف کردی و ثابت شده یا بدیهی فرض میکنی، مغلطه ای بیش نیست، مغلطه ای تکراری که از مذهبیون مخ تعطیل و توخالی و وقیح بارها و بارها در طول سالها دیدم. همش به همینا متوسل میشن و جوابهای بی ربط میدن به انتقادات و ایرادات و دلایل منطقی ای که من برای باور نداشتن و اعتماد نداشتن به ادعای ادیان و خداشون مطرح میکنم.
چه بسا اصلا خدایی نباشه و پس از مرگ دیگه هیچی نباشه که بخوایم نگرانش باشیم، چون ما هم اون موقع دیگه نیستیم! البته من به مسئلهء احتیاط و این برهان قمار پاسکال میگن چی میگن قائل هستم، ولی قبلا هم گفتم بازم تکرار میکنم که این برهان درمورد فرضیه های محتمل و منطقی مصداق داره و نه امثال اسپاگتی پرنده و ادعاهای متناقض و غیرمنطقی و ظالمانه و غیرقابل درک و اراجیف صدمن یک غاز ادیان و تعریفی که از خدا میارن. برای من ادیان و خداشون اگر در کل و دربست بخوام بپذیرم با باور کردن و پذیرفتن چیزی مثل اسپاگتی پرنده تفاوت فاحشی نمیکنه، چون هر دو به دید من غیرمنطقی و به میزان زیادی نامحتمل هستن.
اگر خدایی رو بخوام باور کنم و در بابش احتیاط کنم، قبلا هم گفتم، که الان هم همین کار رو میکنم، اون خدایی هست که برداشت و استنباط و تفسیر خودمه که برام قابل درک و منطقی و محتمل بنظر میرسه، و نه هیچ دین و ادعاها و خدایان دیگری. و آخرش هم همیشه گفتم که من در باب مشترکات میان ادیان احتیاط میکنم چون اینا منطقی و قابل درک و لمس هستن و احتمال صحتشون بقدر کافی هست که بین اونا و بینهایت فرضیه های تخیلی و توهمات ممکن تفاوت قائل بشیم، اما این دینهای عریض و طویل پیچیده پر از مناسک و ظواهر و تهدید شکنجه و تحمیل بار و رنج و محدودیت و غیره برای من قابل باور نیستن، تازه فرض گیریم باور کنم که چنان خدایی (خدای ادیان) خدای واقعیه، اونوقت چون منطق اون خدا برام قابل درک و رفتار و مرامش با وجدان و تجربیات من قابل پذیرش نیست در نتیجه بهش هیچ اعتماد و امید خیری هم نخواهم داشت و بنابراین ازش پیروی نمیکنم چون موجودی که با منطق و وجدان نمیشه پیشبینیش کرد و ضد و نقیضه بنابراین نمیشه واقعا فهمید چیه و چرا و چه خواهد کرد و حتی روی ادعا و حرفهای خودش هم دلیلی نداره پایدار بمونه (جز ادعاهای خودش که طبیعتا دلیلی برای باور کردنشون ندارم) و شاید دروغ گفته و ما رو سر کار گذاشته! شاید اصلا اون خدا نبوده، یه موجود دیگر با قصد و غرض خاص خودش بوده، یا شایدم اصولا همهء اینا توهم و جعل خود بشره. چنین موجودی معلوم نیست از کجا اومده اصلا هست نیست یا اگرم هست بنظر من بر اساس رفتار و مرامش باید درموردش قضاوت کرد نه بر اساس ادعاهایی که بهش نسبت داده میشه (فرضا هم که خودش گفته باشه) و تبلیغات و چیزهایی که ادیان میگن باور کنید! من میگم گور باباتون مگه من خرم که همینطوری باور کنم؟! فکر کردید بچه گیر آوردید؟
اصلا از کجا معلوم خدای واقعی اگر باشه فردا مشخص بشه بگه آفرین بر تو که عقل خودت رو بکار انداختی و از قوهء تشخیص خودت استفاده کردی هر اراجیف و چرندیات و دین و خداهای جعلی و انحرافی رو ولو که اکثریت بهش باور داشتن (که امروزه دیگه اینطور هم نیست اتفاقا) باور و پیروی نکردی و من همینو میخواستم که تو خودت رشد کنی و قوی و مستقل بشی؟ خلاصه از اینطور نظریه ها هم میشه داشت و بنظر من نامحتمل نیست، حداقل از ادیان و خدایان کلاسیک که دارن نامحتمل تر نیست!

حالا حرف حساب در این ارتباط داری چیز جدیدی داری یا میتونی ثابت کنی من اشتباه میکنم، میتونی دین و خدای خودت رو ثابت کنی، بفرما!

kourosh_iran
03-26-2015, 11:50 PM
حالا این حرفا و دلایل خودم رو که قبلا هم برات چند بار به شکلهای مختلف مطرح کرده بودم، سعی کن ببین میتونی با مغز ضعیفت هضم کنی و بخاطر بسپاری که دوباره نیای این مغلطه های تکراری خودت رو دربارهء اینکه نمیدونم آخرش مرگه و چیزی از این دنیا درنمیاد تحویلم بدی. ببین اگر جواب درست برای منو نداری، پس قبول کن که حرفم لزوما اشتباه نیست و میتونه واقعا حداقل برای من اینطور باشه و منطق و وجدان اینطور حکم کنه و پس بر من هرجی نیست حتی اگر در اشتباه باشم (بقول یارو میگه اگر خدا اون دنیا ازم بازخواست کرد میگم کمبود شواهد و مدارک بود!).
البته قبلا این رو پذیرفتی تاجاییکه یادمه گفتی اگر واقعا اینطور فکر میکنی و صادقانه هست مشکلی نداره.
و البته این پذیرش و اعتراف از جانب تو در بین مذهبیون بسیار نادر است. حالا فکر کن که چرا؟ چرا تو قبول میکنی ولی قریب به اتفاق دیگر بروبچ تیم شما نه؟ یه مشکلی اساسی در جایی بنظرت نیست آیا؟ بخاطر همینه و بسیاری شواهد و نمونه ها مثل این که من نسبت به آدمهای مذهبی و کسانی که از ادیان و خداشون حمایت میکنن بدبین هستم چون شواهد و دلایل منطقی میگن که مغز این افراد به شکل مخرب و خطرناک و بیمارگونه ای است.

من همیشه گفتم بازم میگم که نقطهء کور ادیان و دشمن بزرگ باورهای ایدئولوژیک همانا تجربه است. تجربه ای که بهت ثابت میکنه و خودت لمس میکنی مستقیم درک میکنی که بابا واقعیت چیز دیگریست جور درنمیاد، یه مشکلی اساسی یک جایی هست این دوتا با هم سازگاری کافی ندارن یکی به احتمال زیاد مشکل داره و باید کنار بذارم، و شک نکن که برای من یکی اون چیزی که کنار میذارم تجربه و واقعیت ملموس نیست، چون دلیلی نداره یک مشت باور و تئوری رو از ترس مرگ و چیزهایی که برام درحد اسپاگتی پرنده غیرمنطقی و نامحتمل هستن بگیرم و تجربه و واقعیت جاری و ملموس رو توی سطل آشغال بندازم!
حالا حرف حساب تو این وسط چیه من نمیدونم! کجای دین و خدای شما منطقی و خیلی قابل امید و درک و محتملش میکنه مثلا؟ چرا؟ به چه دلیل؟ بر اساس چه شواهدی؟ مثلا بر اساس تجربه های تلخ من از کودکی؟ بر اساس ضعیف کش بودن جهانه که ثابت میشه اون خدای کریم و مهربان و خیرخواه ادیان وجود داره؟ آیا واقعا این گزینهء محتمل تر بنظر میاد برای تو؟ چرا؟ چون دوست نداری اینطور نباشه؟! اگر مسائل و حقیقت به میل ما بود که مثلا زندگی و تجربه های منم نباید اونطور میبود! من از همونجا فهمیدم که باید هرچی پیشفرض و باورهای کودکانه و خوش خیالانه بی پایه دارم بریزم دور و بر اساس تجربه و واقعیت های ملموس پیش برم و خودم رو با واقعیت تطبیق بدم، نه اینکه سعی کنم واقعیت تخیلی و توهمی از خودم بسازم و بهش دلخوش باشم. تازه من ادیان و خداشون رو واقعا تخیل و توهم شیرینی هم نمی یابم که دلیلی برای سمتش جلب شدن وجود داشته باشه!

دین و خدای تو فقط چون دوتا حرف قشنگ و چیزهای خوب و حق هم گفته دلیل نمیشه دربست باورش کنیم و بقیهء چیزهاش رو هم درست و خوب بدونیم و بپذیریم. هزار و یک دلیل و احتمال دیگه هست که توی چیزهای جعلی یا بد هم چیزهای خوبی پیدا بشه که اگر اینطور نبود اصولا کمتر کسی گولشون رو میخورد و جذبشون میشد! غیر از اینه؟ برداشتن یکسری چیزها رو کپی کردن شاید. که چی حالا؟ حالا خدای تو ثابت شده شد با اینا و هرچی گفت شد حق بدیهی و تردیدناپذیر و اعمال صالحات؟

kourosh_iran
03-27-2015, 12:13 AM
وقتی وجود آدم وجدان آدم عقل آدم تجربه های آدم همه دارن میگن یه چیزی درست نیست یه جای کار مشکل داره، باورها دیگه از کار میفتن دیگه قدرت و اولویتی ندارن. من نمیدونم شاید خیلی ها اینطور نباشن که البته درک نمیکنم چرا، شاید بخاطر همون ترس که عقل و ارادشون رو فلج میکنه، ولی من یکی دیگه اینطوری نیستم!

یه مسئلهء دیگری هم هست اینکه آدم یه چیزی رو نمیتونه نمیتونه دیگه! حالا هرچی اصرار و تهدید کنی چه فرقی میکنه؟
مثلا فرض کن به یه آدم ضعیف اندام میگن باید این وزنهء 300 کیلویی رو بلند کنی، اگر بلند نکنی کونت رو پاره میکنیم، شکنجه های شدید میکنیم، میکشیمت، اصلا همین بلا رو سر بستگان نزدیکت هم میاریم!
بابا طرف زورش نمیرسه هرکاری هم بکنه هرچقدر هم بترسه هرچقدر هم بخواد هرچقدر هم زور بزنه و اراده و انگیزه کنه نمیتونه خب!
یه وقتا بارها و دستورات و وظایفی هم که ادیان وضع کردن برای خود من اینطور بوده و هست. نمیتونم آقا جان! وقتی نمیتونم حالا هرچی میخوای تهدید کن، من چون میدونم بهم ثابت شده نمیتونم توانش رو ندارم، دیگه بیخیال شدم و خودم رو آزار نمیدم حتی دیگه اون تهدیدها رو هم میشنوم به خودم زحمت ترسیدن نمیدم چون میگم وقتی فایده نداره نمیشه نمیتونم بهرحال نهایت آخرش دست خودم نیست چرا حداقل الان که میتونم بیخیال بشم و راحت زندگی کنم این چند صباح رو، پس چرا اینطور نباشم؟
وقتی دیگه بهت بیش از حد تحملت فشار میاد وقتی برات قابل قبول نیست وقتی حرف زور و تهدید از حد و سر میگذره، دیگه فایده ای هم نداره اثرش از بین میره به تخمت میشه!

البته همهء اینا به همون دلیل غیرمنطقی و متناقض بودن ادیانه و من نمیخوام بگم که ادیان و خداشون رو واقعا باور دارم و فقط چون توانش رو ندارم به دستوراتشون عمل کنم اینطوری هستم. نه، ولی مثلا وقتی کم سن تر و کم تجربه تر بودم خب اون موقع اینقدر بی باور نبودم و تحت تاثیر قرار میگرفتم یه چیزایی رو اینقدر سعی کردم و هزاران بار که عمل کنم اما نتونستم، و شاید یکی از دلایلی که فهمیدم ادیان با واقعیت سازگار نیستن و منطقی نیستن همین موارد هم بود. چون ادیان فقط میگن این کار رو بکن اون کار رو نکن، و چیز دیگه حالیشون نیست! نمیتونم حالیشون نیست. میگن نه خدا گفته حکم کرده و اما و اگر هم نداره، باید بکنی، و حتما میشه و میتونی که دستور داده، ولی منکه به تجربه دریافتم بعضی آدما واقعا شرایط و وجودشون طوریه که بعضی از این موارد رو نمیتونن عمل کنن، ولی اشاره و استثنایی به این موارد در ادیان ندیدم شخصا. بهرحال دیگه اهمیتی هم نمیدم.

حالا تو هرچی میخوای اصرار کن هی سعی کن منو از مرگ بترسونی و خدا و دینت، به دلایلی که در این سه پست گفتم، هیچ تاثیری رو من نداره. اگر این چیزا میخواست روی من تاثیر داشته باشه میباید خیلی وقت پیش نتیجه میداد، نه حالا که دیگه غیرممکنه به وضعیت های سابق برگردم. تکاملی که من طی کردم برگشت رو درش منطقی و شدنی نمیبینم! اصلا مسخره است، چون بنظر من پیشرفت بوده و نه پسرفت. چیزی که آدم با تجربه و عقل بهش ثابت شده، توانایی هایی که بدست آورده، بعد حالا بیاد معکوس بشه؟ مگه میشه؟

من فعلا از زندگی توام با زجر و شکنجه خیلی بیشتر از مرگ و ادیان و خداشون و دنیای بعد از مرگ میترسم!
میگم خدایی هم اگر باشه و خدای درست و حسابی باشه، منطق و وجدان من میگه که نباید از این بابت ازش بترسم و فکر کنم دارم گناه بزرگی میکنم. اون نمیاد منو بخاطر کارهایی که واقعا ممکن نبود و دلیل و انگیزهء باور و انجامشون یا توانش رو نداشتم مجازات کنه، که اگر این کار رو بکنه عین ناحق خواهد بود!

خیالی نیست خلاصه. تو دلت به مرگ و دنیای بعد از مرگ خودش باشه. من مدتهاست به خدا گفتم اصلا اگر اینطوریه این جهان تو اینطور هستی واقعا، داستان اینه، ابدیتت رو هم نمیخوام، اصلا بعد از مرگ منو برای همیشه نابود کن، چون امید و خوشحالی در چنین دنیایی با چنین خدایی برای خودم نمیبینم! خواستی این چند صباح رو بذار زندگی کنم باشم، اگر نخواستی هر لحظه دوست داشتی منو نابود کن که من نمیتونم چنین خدا و جهانی رو دوست داشته باشم و لطف بزرگی بدونم، برام قابل درک و باور نیست! اگر منو زنده نگه میداری فقط دیگه بیش از حد دهنم رو سرویس نکن همین الانش هم ظرفیتم پره دیگه حوصله و جا ندارم هیچ دلیلی ندارم درد و رنج و بدبختی بیشتری رو مختارانه پذیرا باشم! اگر هم کردی پس دیگه حداقل ازم انتظار سکوت و عبادت و تمجید نداشته باشه، شاید عصبانی بشم بهت فحش بدم، شاید به کلی بی اعتقاد بشم، دیگه دست من نیست بیش از این نیستم نمیتونم باشم، پیشتر بهت گفتم، ادعایی هم ندارم، دیگه خودت میدونی!

Mr.World.Wide
03-27-2015, 05:46 AM
رو جنس چینی جواب نمیده :)) باید اصل باشه :))) جنس تقلبی یک دفعه ای خاک کربلا رو با خاک گور خمینی اشتباه میگیره فحش خوار مادر میده :))))

جدای بحث شوخی ش اصلا کل این آزمایش چرندی بیش نیست
طرف اومده اثبات کنه که در مهر کربلا سلول های زنده وجود داره پس رو اندروید جواب میده

مرتیکه احمق ، از کی تا حالا اندروید شده روش آزمایش تست موجودات زنده؟؟؟؟؟
برو تو آزمایشگاه با وسائل دقیق زیستی و بیولوژیکی و شیمی و پزشکی ، مثل بچه آدم تست کن
برو تست کن نتیجه ش رو تو دنیا اعلام کن ، گور بابای اون کسی که بهت بخنده

شاید شاید شاید شاید حرفش درست باشه
ولی نکبت نفهم ، پاشو برو عاقلانه و منطقی تست کن
والا اندروید حتی با کاندوم هم باز میشه ، پس کاندوم هم سلول زنده داره
باز هزار چیز دیگه میشه صفحه اندروید رو باز کرد

همین آقای آزمایشگر رو بهش بگید بره طبق اصول آزمایشگاهی با وسائل علمی آزمایشگاهی ، بکیره و مهر کربلا رو آزمایش کنه
و این کسشعرا رو بهم نبافه

Mr.World.Wide
03-27-2015, 05:54 AM
اصلا از کجا معلوم خدای واقعی اگر باشه فردا مشخص بشه بگه آفرین بر تو که عقل خودت رو بکار انداختی و از قوهء تشخیص خودت استفاده کردی هر اراجیف و چرندیات و دین و خداهای جعلی و انحرافی رو ولو که اکثریت بهش باور داشتن (که امروزه دیگه اینطور هم نیست اتفاقا) باور و پیروی نکردی و من همینو میخواستم که تو خودت رشد کنی و قوی و مستقل بشی؟ خلاصه از اینطور نظریه ها هم میشه داشت و بنظر من نامحتمل نیست، حداقل از ادیان و خدایان کلاسیک که دارن نامحتمل تر نیست!


این حرفت خیلی قشنگه و واقعا لذت بردم از خوندنش

mbk
03-27-2015, 12:04 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"
1.أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا یُشْرِكُونَ نحل"
"آمد دستور خداوند باز نباشد می خواهیدش شتابان پاکی گردیدنش هم برتر می باشد بارهء چه همباز می گذارند 1 انگبین زنبور"

طبق معمول mbk دیگه نتونست یا نخواست به هر علتی بحث رو ادامه بده جوابم رو بده، خفه خون گرفت!
یک که بدزبانی کردنت هیچ خوشم نمی آید
روزهای جشن نوروز سرمغازه دارم یکمینشُ گفت برو بگرد خودش رفت گردش جاهای دیگر دو هم سه هم چهارش تو مغازه بودم پنج هم شش خودش آمد من رفتم گردش با زن خانواده ام همش زندگی که توی تارنمای رایانه ای چرخیدن نیست جنگل زیبا دریای کولاکی شهرها چرخیدن مزهء ویژهء خودش را دارد اونجا آدمها را پند هم سفارش به آیین خداوند کردن هم که رودر رویشانیم مزه هم ترس ویژهء خودش را دارد هر چند از خداوند می خواهم دلم نترس هم گشاده تر در پیوند با مردمان کند که بیشتر هدفم را که فراخوانیست سوی آفریدگار است کند هم دیگران آفریده اند که کاری دستشان بر نمی آید خداوند است که به ما ماشین داد نه خود ما خواست هم راهنمایی اوست پیشتر ها الاغ اسب سواری می کردند از کندوی زنبور انگبین خوردم هم دیدم چگونه لانهء شش گوش درست کردند خداوندا تو یگانه ای

kourosh_iran
03-27-2015, 04:30 PM
من از وقتی فهمیدم قدرت های اصیل و درونی چقدر مهم هستن، اساس هستن، دیگه مثلا مسافرت هم میرم همینطوریش حالا مدت کوتاه شاید آب و هوایی عوض کردن بد نباشه، ولی خیلی زود به فکر این میفتم که آدم با تغییر مکان فیزیکی خودش هنوز همون آدمه با همون نقاط قدرت و ضعف. اگر ضعیف باشی هرجا بری ضعیف هستی و به همون نسبت خطر و رنج بیشتری تهدیدت میکنه و در انتظارته. پس باید قوی بود. قوی بودن یک بعدش از نظر روانی هست که نیازت به پارامترهای برونی رو به حداقل میرسه. مثلا چند روزیه مادر و خواهرم و دامادمون رفتن شمال پیش خالم اینا، به من گفتن بیا گفتم نه من نمیام چون هم با عجله بدون برنامه میرید هم بنظر من این همه راه با خستگی و زمانی که میبره رفتن و برگشتن، آدم باید مدت بیشتری بمونه که ارزشش رو داشته باشه، منکه مجبورم شنبه برم سر کار ولی شما میتونید بیشتر هم بمونید.
حالا یه بحثی که نکردم این بود که اصولا من درونا از نظر روانی قوی هستم و نیاز خیلی کمتری به تفریحات از این نوع و بقول معروف آب و هوا عوض کردن دارم و تنهایی برام قابل تحمل و حتی تاحدی که خیلی ها تحملش رو ندارن برام خوشایند و خواستنی هم هست. چه بهتر آدم از چیزی خوشش بیاد و لذت ببره که راحتتر بدست میاد و در کنترل خودشه.

تازه من چند بار توی این مدت که بقیهء خانواده رفتن شما دلم براشون سوخت گفتم آخی بیچاره ها چقدر ضعیف تر هستن نسبت به من و نیاز به این چیزا دارن، و نگران هستم بهرحال که این موجودات ضعیف توی این دنیا چی به سرشون میاد منکه هنوز هم و هر کاری بکنم از حد تامین خوشبختی خودم که چندان فراتر نیستم نمیتونم در همهء زندگی در برابر همهء خطرات و رنج ها ازشون حمایت کنم. آیا خدایی هست ازشون حفاظت میکنه؟ امیدوارم باشه. ولی بهرحال برای منکه در زندگی اونقدری و اون طوری که میخواستم جواب نداد و فهمیدم که خودم (هم) باید کاری بکنم. باید تا میتونم قوی بشم. قدرت ذهنی، قدرت علم، قدرت روان، تمامی قدرتها خصوصا قدرتهای اصیل و درونی! هرچی بیشتر بهتر. چون باعث رنج کمتر و لذت بیشتر میشه. مگر اینکه آدم خنگ و بی کله ای بودم که خیلی چیزها رو نمیفهمیدم اصلا و از این بابت آسودگی داشتم. اما آدم باهوش و باظرفیتی مثل من نمیتونه مدت زیادی بی اطلاع و در سطوح پایین بمونه.

آدمهای ضعیف دیدم تاحالا بارها به مسافرت میرن مریض میشن کلی رنج میکشن، یا خطراتی براشون پیش میاد و گاهی هم که کلا بلا سرشون میاد یا توی تصادف میمیرن یا چپرچلاق میشن به هر نحوی! آیا باید این رو نشانه ای از وجود خدا دونست؟ بیشتر بنظر تصادف میاد و البته شاید باید بگیم بخش بیشتر یا حداقل زیادی از اون به عقل و خرد و قدرت های اصیل و درونی خود آدم برمیگرده. مثلا من خودم تاحالا بلای جدی سرم نیومده حتی استخوانی از بدنم نشکسته تاحالا!
یه آدم ضعیف، آدم گیج، آدمی که تحت فشار و عوامل بیرونی زود کنترل از دستش خارج میشه، آدمی که قدرت و سرعت جسمی و ذهنی کمتری داره، طبیعتا بیشتر تحت خطر هست. خوشم نمیاد اینو بگم چون بستگان خودم رو هم در خطر میبینم، ولی بهرحال باید واقعیت رو بگم. هرچند هر آدم با هر درجه ای از قدرت ممکنه بلا سرش بیاد و نمیتونه همیشه همهء عوامل خطر رو کنترل کنه، ولی بهرحال اونایی رو که میتونه کنترل کنه و به قدرت های خودش هم مسلما بستگی داره، در عمل در نرخ و احتمالات و آمار تاثیر بزرگی میتونن داشته باشن. مثلا من وقتی مغزم قوی تر و سریعتره جسمم قوی تر و سریعتره زندگیم بر اساس اصول رزمی هر کاری رو میکنم هر نقشه ای رو طراحی میکنم حتی از خیابون که میخوام رد بشم با طرح و نقشه و مغز قوی و سریع و جسم قوی و سریع این کار رو انجام میدم، رد شدن من از خیابان خیلی هوشمندانه تر و محتاطانه تره نسبت به یک آدم ضعیف و خنگ، خب احتمال تصادف کردن من خیلی کمتر نیست؟ تاحالا ماشین بهم نزده، ولی خیلی از دیگران این تجربه رو حداقل بصورت خفیف داشتن.

تازه میتونم بگم من فکر نمیکنم که قدرت من فقط از نوع مادیه و میتونم بگم آدم معنوی ای هستم (فقط به ادیان و خداشون به اون شکلی که عامه اعتقاد دارن باور ندارم)، و احساس میکنم اگر خدای واقعی درست و حسابی باشه، اگر هرجور ماوراء و معنویت و قوانین بنیادین پنهان و الهی در کار باشه، من در اون زمینه هم کاملا قوی هستم، شاید قویترین در بین تمام اطرافیان! شاید این قدرت معنوی و نیروهای پنهان هم بودن که تاحالا از من در مواقعی که واقعا خطرات و سختی های بزرگی میتونستن برام پیش بیان که در کنترل من نبودن قدرتم کارایی نداشته، از من حفاظت کردن. ولی خب مسئله اینه که این نیروها همهء مسائل رو برای من از ابتدا حل نکردن، بلکه متوجه شدم اگر خودم قوی نشم اگر خودم اراده نکنم اگر نقشهء رزمی درست و حسابی و از پایه طراحی نکنم، بهرحال در زندگیم رنج فراوانی خواهم کشید و حتی ممکنه عوامل و حوادث برونی نیست و نابودم کنن! شاید این نیروها فقط جاهایی که واقعا آدم در خطر جدیه و از دست خودش کاری برنمیاد عمل میکنن، شاید حداقل برای من اینطوریه، و کسی چه میدونه شاید اصلا اینها انعکاس و تبدیلات و اثر اراده و خواست خودم در کائنات است. شاید اصلا یجورایی اینم بتونه مادی باشه و مثلا چه میدونم شبیه این چیزهای عجیبی که در فیزیک کوانتم میگن ممکن هست و این حرفها. شاید واقعا جهان مادی ما هم خیلی پیچیده تر و مرموزتر از اونیه که ما فکر میکنیم.

بنظر من انسان باید قدرتهای درونی و اصیل خودش رو تا حداکثر ممکن بشناسه و فعال کنه چون در این صورت کمترین وابستگی و نیاز و تاثیرپذیری رو از عوامل بیرونی که تحت کنترل خودش نیستن بدست میاره. اینطوری دیگه نیاز خیلی کمتری داری مثلا حتما بری مسافرت آب و هوا عوض کنی، و هم هزینه نمیکنی هم وقت ارزشمندت کمتر تلف میشه هم خطرات کمتری تهدیدت میکنه کمتر هم رنج میکشی. بروبچ ما اصلا خسته شدن بود گفتن دیگه نمیتونستیم این جو و زندگی یک نواخت و شرایط خسته کننده رو بیش از این تحمل کنیم واسه همین یه دفه تصمیم گرفتیم بریم مسافرت. البته که بقیهء زندگی اونا هم براشون خسته کننده شده بازم بنظر من چون انتخاب خودشون بوده چون ضعیف بودن، بقدر کافی مغزشون اندازه من قوی نبود بقدر کافی قدرت درونی، قدرت و کنترل و استحکام روانی، دانش و خرد و بینش گسترده و عمیق نداشتن نفهمیدن چه راهی رو برن چطوری برن بلکه بر اساس غرایز صرف و فشار احساسات و تصورات و تخیلات اشتباه خودشون و یکسری باورهای کور و تاثیرپذیری از القاهای جامعهء بشری تصمیم گرفتن، و بهرحال نمیتونستن طور دیگری باشن چون قدرتش رو نداشتن، و خب حالا هم نتیجش این شده که زندگیشون اصلا بقدر من راحت و بی دغدغه نیست. من درسته ازدواج نکردم ظاهرا از یک چیزهایی محروم شدم و خب فشار و رنج خودش رو داره، اما در کل میبینم دلیلی نداره خودم رو بازنده بدونم چون میبینم اکثریت دیگران به ازای چیزهایی که مثلا بدست میاد کلی هم رنج و هزینه و فشار و محدودیت گیرشون اومده!

احساسات ما نهایت در داخل مغز و روح و روان خودمون شکل میگیرن. یکسری چیزها هم بصورت فکری به درون خودمون راه میدیم که باعث ناراحتی ما میشن. چرا فکر میکنی لذت فقط همون لذت های غریزی سطحی و عامیانه و کلاسیک هست که خودت میشناسی؟ انسان موجود پیچیده و ماشین پیشرفته ای است و قابلیت های شگفت آوری داره که شواهد و تجربیات و تحقیقات علمی هم اینو نشون میدن. اگر بتونه کنترل ذهن و روان خودش رو تاحدی که شدنی هست در دست بگیره، که نمیدونم حداکثرش چقدره و اصلا محدودیت داره یا نه، اونوقت میتونه پادشاه واقعی دنیای درونی خودش بشه (و دیگه حتی نیازی به پادشاهی دنیای برونی نداره و تقریبا براش بی ارزش میشه)، که تصویر دنیای برونی هم درواقع در همون درون خودش شکل میگیره و احساس میشه، و بنابراین به این شکل میتونه از خیلی از رنجها که تحت تاثیر اثر و وابستگی به عوامل بیرونی پیش میان خودش رو نجات بده، و میتونه لذت و آرامش عمیق تر و پایدارتری رو نسبت به خیلی لذت هایی که آدمهای معمولی با عوامل برونی کسب میکنن (که هزینه ها و سرخوردگی ها و خطرات خودش رو هم داره و خیلی وقتا طبق انتظار و میل و خوشایندشون در نمیاد) در درون خودش تولید کنه! البته مواد مخدر هم همین کار رو میکنن، ولی خب مواد مخدر تصنعی هستن و انسان رو به مرور نابود میکنن و تحلیل میبرن و از چیزی به اسم کمال واقعی و قدرتهای اصیل و درونی که در کنترل واقعی خود حقیقی ما باشن خیلی فاصله دارن و هر آدم ضعیفی هم میتونه تجربشون کنه. اون لذتی و آرامش و بی نیازی که تو از قدرتهای اصیل و درونی واقعی در درون خودت بدست میاری، خب چیز خیلی پایدارتر و امن تریه و چنان انسانی انسان براستی برتریست.

من اتفاقا خیلی وقتا دلم بحال آدمهای دیگر میسوزه و بخاطر اونا هم که شده میگم امیدوارم براستی خدای خوبی در کار باشه. چون خودم رو در مجموع قوی تر و بی نیازتر میبینم. چون آسیب پذیری و نقاط ضعف کمتری دارم. چون در عمل هم فکر میکنم دارم میبینم و حتی خیلی از دیگران هم میگن که من در مجموع راحتتر و خوشبخت تر زندگی میکنم و خیلی فشارها و بدبختی ها و ناچاری ها رو که دیگران دارم ندارم. من آزادم! آسوده ام. اصلا نیاز چندانی به با دیگران بودن و مسافرت رفتن و تفریحات کلاسیک اونا ندارم، یا بگم در این زمینه انعطاف و ظرفیت خیلی بیشتری دارم و کمبود اینا نمیتونه برام براحتی ضرورت و مشکل جدی ایجاد کنه. میبینم دیگران چقدر به خدایی که فکر میکنن هست وابسته هستن و از نظر روانی بهش نیاز دارن، و با این حال بازم بخاطر ضعف هایی که در جسم و روان خودشون دارن و البته اشتباهات و بی اخلاقی هایی که میکنن رنج میکشن. اینجا دلم بحالشون میسوزه، ولی از طرف دیگر متوجه قدرت و آزادی و آسودگی و خوشبختی بیشتر خودم میشم و اینکه راه درستی رو انتخاب کردم و این رو میتونم دلیلی بر موفقیت خودم بدونم. من از نظر روانی به وجود خدا وابستگی اکید ندارم برای اینکه نترسم و سردرگم نشم و احساس بدی نداشته باشم. البته اگر باشه و خدای بدی نباشه که منم دوست دارم باشه، ولی مجبور نیستم هر دین و خدایی رو به صرف ترس و درماندگی باور کنم و چیزهای افزوده ای به بار و زحمت خودم اضافه کنم. میگم خدایی هم نبود که نبود، خیالی نیست، به تخمم، چرا باید خودم رو رنج بدم از این بابت؟ این دو روز زندگی رو بذار حداقل خودمون خودمون رو بیهوده آزار نکنیم. درسته بقول کوشا آخرش میمیریم، ولی بارها گفتم بازم میگم مشکل در الان و زندگی و واقعیت جاریست، چون رنج رو میتونه برای ما به ارمغان بیاره. رنجی که میتونه بسیار عظیم بشه برای ظرفیت و قدرت یک انسان معمولی. سخن گفتن از آینده و مرگ و بعد از مرگ و چیز نیامده و ثابت نشده و جواب درخوری نداشتن برای حل مسئلهء جاری و واقعی زندگی، بنظر من اصلا معقول و ارزشمند نمیاد! اصلا بهش احساس نیازی نمیکنم. شاید زمانی میکردم، اما الان دیگه نه از مرگ میترسم و نه از خدای ادیان و جهنم و این حرفا، چون متوجه شدم که این ترس بیهوده و بی فایده است برای من و فقط به رنج بیهوده منجر میشه.

در دنیا هم همیشه افرادی بودن که آزادی و آسایش رو ترجیح دادن و دنبال چیزهای دیگری رفتن. مثلا افرادی که راهب های رزمی کار شائولین بودن و هستن. نمیشه گفت که اینا بقدر بقیهء آدما خوشبخت نیستن. به این سادگی نیست! باید دید در سراسر زندگیشون در مجموع چقدر از لذت رو رنج رو کسب میکنه و حاصل جمع جبری کلی چیه. بهرحال رضایت و حس خوشبختی و خیلی از لذت ها و رنج ها یک چیز کاملا درونیه یا میتونه باشه.
ضمنا کاملا ممکنه که اگر بقای پس از مرگی باشه، اون آدمهایی که خاص بودن و بطور جدی و پرپشتکار روی خودشون کار کردن، در اونجا هم کلی برتر از آدمهای معمولی باشن. چرا؟ چون آدمهای معمولی صرفا به زندگی معمولی که ظاهرا مجبور بهش هستن تن درمیدن، و از این بابت که شاهکار و هنری نمیکنن و هوش و نبوغی به خرج نمیدن، کاریه که همه میتونن بکنن، و بعدش فقط باید دید دربرابر مشکلات و فشارهای زندگی چطور عمل میکنن به چی میرسن چی یاد میگیرن آیا قدرتهای اصیل و درونی اونا آیا انسانیت و اخلاقشون رشد میکنه، آیا درست عمل میکنن؟ منکه ندیدم اکثریت انسانهای معمولی اینقدر قوی و موفق بوده باشن در این وادیها، هرچند فکر میکنم رشد تدریجی و تاحدی جبری اونا رو در خیلی موارد دیدم، ولی خودم انگار از اونا جلوتر بودم و هستم و با سرعت بیشتری در این وادی پیشرفت میکنم.

kourosh_iran
03-27-2015, 05:08 PM
من این چند وقت عید رو هم داشتم مقاله های تخصصی و علمی میخوندم و برنامه نویسی میکردم. البته تاحدی هم خوشگذرانی و استراحت کردم طبیعتا. ولی واقعا احساس نیاز به مسافرت بخصوص راه دور رفتن با اون هزینه ها و خستگی و خطراتش نداشتم.
خیلی ها به خوشگذرانی و لذت های کلاسیک زیادی نیاز دارن که هزینه های زیادی هم داره. هم پولشون میره هم وقتشون هم عملا میگذره و چیز دیگه ای عایدشون نمیشه.
برای من خیلی مهمتر بود که قدرت خودم رو با استفاده از این فرصت تثبیت کنم و محک بزنم و یکسری چیزها که نیاز به وقت و آسایش بیشتر داشت سریع انجام بدم مثل کامل کردن همون برنامه. شاید در ظاهر لذت زیادی نبرده باشم، ولی بنظر من اون قدرت و چیزهایی که تونستم بخونم و یاد بگیرم و قدرت و غنای اراده و مغزم رو بیشتر کنم و به آزمون بذارم و تونستم یکسری کارهای نسبتا مهم نیمه تمام رو پیش ببرم، برای بقیهء زندگیم و آینده در کل بهتر خواهد بود و در کل باعث میشه رنج کمتری ببرم و/یا لذت بیشتری کسب کنم.
پس همینطوری نمیشه نگاه کرد که در کوتاه مدت و به شکل کلیشه ای چه کسی چکار میکنه چقدر و چطور تفریح میکنه چه لذتی میبره. همونطور که مثلا الان زندگی خیلی از بستگان که من میشناسم بنظرم از زندگی من سخت تره خودشون یا حداقل مثلا ننه هاشون هم که دارن میگن، حالا شاید عید یه لذتی بیشتر از من ببرن اما آخرش چی بازم باید بر گردن سر همون زندگی های سخت و پر از نقص و ضعف با خودهای ضعیف و نادانشون و اگر 100 واحد توی عید لذت بردن در عرض 3 ماه بعدی مثلا 200 واحد رنج میبرن و خب ‎200-100=-100. هنوز همون آدمهای ضعیف هستن، و این ضعف تا وقتی هست موجب رنج براشون خواهد بود.

برای من عید و غیرعید نداره، یک هدف بزرگ و اساسی دارم، که بطور مستمر ادامش میدم. من مثل آدمهای دیگه نیستم که وقت و انرژی و فرصتهای خودم رو بخوام به بطالت و صرف تفریح و لذت بگذرونم. من به فکر آیندهء خودم هستم.

کوشا
03-27-2015, 05:24 PM
مشکل اصلی زندگی کردنه، چون واقعیت جاری و تردید ناپذیر فعلا فقط زندگی هست و توی زندگی هم اگر ضعیف باشی و هر اراجیفی هرکس سرهم کرد باور کنی از روی ترس از مرگ و جهنم و اینها، یک عمر باید رنج بکشی و شکنجه بشی به امید اینکه آیا واقعا اون خدایی که ادیان میگن به همون شکل با همون داستان و قوانین باشه یا نه.
از زندگی چیزی درنمیاد اگر، ولی رنج که بهمون تحمیل میکنه، و عقل و وجدان سالم بیهوده رنج کشیدن رو روا نمیدونه.
باز برگردیم سر بحثهایی که قبلا کردیم، آخرش میرسیم به همون داستان و نتایج که قبلا رسیدیم.
ادیان و خداشون چیزی نیست که با واقعیت ها و عقل و وجدان بشری بقدر کافی سازگار باشه، بنابراین اصولا نمیشه روش حساب کرد و زندگی رو خراب کرد و رنج کلان کشید به این امید که باشه و اون دنیای دیگه عذابمون نکنه و/یا ما رو بهشت ببره. برای من یک داستان و افسانه کودکانه ای بیشتر نیست، مثل خیلی داستانها و افسانه های دیگه که در طول تاریخ درآوردن و میشه بازهم ساخت و پرداخت! بالاخره ما کدومش رو باید باور کنیم و چرا؟ دین شما و خداش چه حرف حساب چه اثبات برتر چه نکتهء قانع کننده ای داره که بین اون و افسانه ها و خرافات دیگر بشری فرق زیادی قائل بشیم و جدی بگیریمش؟
مسئلهء اصلی اینه. نه اینکه مرگ هست و نمیدونم این دنیا آخرش هیچی ازش درنمیاد! هیچی هم درنیاد حداقل رنج کلان که درمیاد؟ و این به عقل و روش و ارادهء خود آدم بستگی داره که این رنج رو کاهش بده و به حداقل برسونه یا نه بجاش دنبال کس شعرهای صدمن یک غاز باشه از ترس مرگ و خدای لولو خورخوره و متناقض ادیان!
به من بگو واقعا فرق اساسی خدای شما با مثلا خدایان چندگانه بشر در طول تاریخ که براشون آدم قربانی میکردن، پول و هدیه میدادن به امید اینکه بهشون برکت بدن یا بلا سرشون نیارن، و اینطور چیزا چیه؟ بنظرت آیا اون موقع یه آدم باهوشی میفهمید (که از این آدمهای باهوش البته همیشه بودن ولو به تعداد خیلی کم) که این خداها نمیتونن واقعی باشن و بلایای طبیعی تحت کنترل اونا نیست و نمیدونم نذر و قربانی و عبادت براشون فایده ای نداره، اشتباه میکرد؟ خب اون موقع هم به اون آدمها همین حرفا میتونست زده بشه که شما داری الان به من بصورت کلیشه های تکراری امثال خودت میگی که بله «این دنیا پشت به مرگ داره و هیچی از توش در نمیاد و همه راههای دنیا بن بسته الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات...»! چه فرق میکنه؟ اون موقع هم به اون خداها اعتقاد داشتن با احکام و مناسک عجیب و غریب و هزینه بر خودشون و تعریفشون از اعمال صالح رو هم داشتن ولو با اسم و شکل دیگه و بالاخره یجوری توجیهش میکردن و میگفتن بهرحال خدا بهتر از ما مصلحت ما رو میدونه. یه آدمی که اون موقع حاضر نمیشد قربانی بشه یا انسان دیگری رو برای اون خدایان قربانی کنه، بنظر شما آیا اشتباه کرده بود؟ پس چرا انتظار داری من به صرف اینکه مرگ هست و از این دنیا چیزی درنمیاد خدای امثال تو و هرچی رو که بهش نسبت میدن باور کنم و به دستوراتش عمل کنم؟ پس اینکه مرگ هست و نمیدونم از این دنیا چیزی درنمیاد و واسه من عمل صالح رو پیشفرض خودت تعریف کردی و ثابت شده یا بدیهی فرض میکنی، مغلطه ای بیش نیست، مغلطه ای تکراری که از مذهبیون مخ تعطیل و توخالی و وقیح بارها و بارها در طول سالها دیدم. همش به همینا متوسل میشن و جوابهای بی ربط میدن به انتقادات و ایرادات و دلایل منطقی ای که من برای باور نداشتن و اعتماد نداشتن به ادعای ادیان و خداشون مطرح میکنم.
چه بسا اصلا خدایی نباشه و پس از مرگ دیگه هیچی نباشه که بخوایم نگرانش باشیم، چون ما هم اون موقع دیگه نیستیم! البته من به مسئلهء احتیاط و این برهان قمار پاسکال میگن چی میگن قائل هستم، ولی قبلا هم گفتم بازم تکرار میکنم که این برهان درمورد فرضیه های محتمل و منطقی مصداق داره و نه امثال اسپاگتی پرنده و ادعاهای متناقض و غیرمنطقی و ظالمانه و غیرقابل درک و اراجیف صدمن یک غاز ادیان و تعریفی که از خدا میارن. برای من ادیان و خداشون اگر در کل و دربست بخوام بپذیرم با باور کردن و پذیرفتن چیزی مثل اسپاگتی پرنده تفاوت فاحشی نمیکنه، چون هر دو به دید من غیرمنطقی و به میزان زیادی نامحتمل هستن.
اگر خدایی رو بخوام باور کنم و در بابش احتیاط کنم، قبلا هم گفتم، که الان هم همین کار رو میکنم، اون خدایی هست که برداشت و استنباط و تفسیر خودمه که برام قابل درک و منطقی و محتمل بنظر میرسه، و نه هیچ دین و ادعاها و خدایان دیگری. و آخرش هم همیشه گفتم که من در باب مشترکات میان ادیان احتیاط میکنم چون اینا منطقی و قابل درک و لمس هستن و احتمال صحتشون بقدر کافی هست که بین اونا و بینهایت فرضیه های تخیلی و توهمات ممکن تفاوت قائل بشیم، اما این دینهای عریض و طویل پیچیده پر از مناسک و ظواهر و تهدید شکنجه و تحمیل بار و رنج و محدودیت و غیره برای من قابل باور نیستن، تازه فرض گیریم باور کنم که چنان خدایی (خدای ادیان) خدای واقعیه، اونوقت چون منطق اون خدا برام قابل درک و رفتار و مرامش با وجدان و تجربیات من قابل پذیرش نیست در نتیجه بهش هیچ اعتماد و امید خیری هم نخواهم داشت و بنابراین ازش پیروی نمیکنم چون موجودی که با منطق و وجدان نمیشه پیشبینیش کرد و ضد و نقیضه بنابراین نمیشه واقعا فهمید چیه و چرا و چه خواهد کرد و حتی روی ادعا و حرفهای خودش هم دلیلی نداره پایدار بمونه (جز ادعاهای خودش که طبیعتا دلیلی برای باور کردنشون ندارم) و شاید دروغ گفته و ما رو سر کار گذاشته! شاید اصلا اون خدا نبوده، یه موجود دیگر با قصد و غرض خاص خودش بوده، یا شایدم اصولا همهء اینا توهم و جعل خود بشره. چنین موجودی معلوم نیست از کجا اومده اصلا هست نیست یا اگرم هست بنظر من بر اساس رفتار و مرامش باید درموردش قضاوت کرد نه بر اساس ادعاهایی که بهش نسبت داده میشه (فرضا هم که خودش گفته باشه) و تبلیغات و چیزهایی که ادیان میگن باور کنید! من میگم گور باباتون مگه من خرم که همینطوری باور کنم؟! فکر کردید بچه گیر آوردید؟
اصلا از کجا معلوم خدای واقعی اگر باشه فردا مشخص بشه بگه آفرین بر تو که عقل خودت رو بکار انداختی و از قوهء تشخیص خودت استفاده کردی هر اراجیف و چرندیات و دین و خداهای جعلی و انحرافی رو ولو که اکثریت بهش باور داشتن (که امروزه دیگه اینطور هم نیست اتفاقا) باور و پیروی نکردی و من همینو میخواستم که تو خودت رشد کنی و قوی و مستقل بشی؟ خلاصه از اینطور نظریه ها هم میشه داشت و بنظر من نامحتمل نیست، حداقل از ادیان و خدایان کلاسیک که دارن نامحتمل تر نیست!

حالا حرف حساب در این ارتباط داری چیز جدیدی داری یا میتونی ثابت کنی من اشتباه میکنم، میتونی دین و خدای خودت رو ثابت کنی، بفرما!
حالا این حرفا و دلایل خودم رو که قبلا هم برات چند بار به شکلهای مختلف مطرح کرده بودم، سعی کن ببین میتونی با مغز ضعیفت هضم کنی و بخاطر بسپاری که دوباره نیای این مغلطه های تکراری خودت رو دربارهء اینکه نمیدونم آخرش مرگه و چیزی از این دنیا درنمیاد تحویلم بدی. ببین اگر جواب درست برای منو نداری، پس قبول کن که حرفم لزوما اشتباه نیست و میتونه واقعا حداقل برای من اینطور باشه و منطق و وجدان اینطور حکم کنه و پس بر من هرجی نیست حتی اگر در اشتباه باشم (بقول یارو میگه اگر خدا اون دنیا ازم بازخواست کرد میگم کمبود شواهد و مدارک بود!).
البته قبلا این رو پذیرفتی تاجاییکه یادمه گفتی اگر واقعا اینطور فکر میکنی و صادقانه هست مشکلی نداره.
و البته این پذیرش و اعتراف از جانب تو در بین مذهبیون بسیار نادر است. حالا فکر کن که چرا؟ چرا تو قبول میکنی ولی قریب به اتفاق دیگر بروبچ تیم شما نه؟ یه مشکلی اساسی در جایی بنظرت نیست آیا؟ بخاطر همینه و بسیاری شواهد و نمونه ها مثل این که من نسبت به آدمهای مذهبی و کسانی که از ادیان و خداشون حمایت میکنن بدبین هستم چون شواهد و دلایل منطقی میگن که مغز این افراد به شکل مخرب و خطرناک و بیمارگونه ای است.

من همیشه گفتم بازم میگم که نقطهء کور ادیان و دشمن بزرگ باورهای ایدئولوژیک همانا تجربه است. تجربه ای که بهت ثابت میکنه و خودت لمس میکنی مستقیم درک میکنی که بابا واقعیت چیز دیگریست جور درنمیاد، یه مشکلی اساسی یک جایی هست این دوتا با هم سازگاری کافی ندارن یکی به احتمال زیاد مشکل داره و باید کنار بذارم، و شک نکن که برای من یکی اون چیزی که کنار میذارم تجربه و واقعیت ملموس نیست، چون دلیلی نداره یک مشت باور و تئوری رو از ترس مرگ و چیزهایی که برام درحد اسپاگتی پرنده غیرمنطقی و نامحتمل هستن بگیرم و تجربه و واقعیت جاری و ملموس رو توی سطل آشغال بندازم!
حالا حرف حساب تو این وسط چیه من نمیدونم! کجای دین و خدای شما منطقی و خیلی قابل امید و درک و محتملش میکنه مثلا؟ چرا؟ به چه دلیل؟ بر اساس چه شواهدی؟ مثلا بر اساس تجربه های تلخ من از کودکی؟ بر اساس ضعیف کش بودن جهانه که ثابت میشه اون خدای کریم و مهربان و خیرخواه ادیان وجود داره؟ آیا واقعا این گزینهء محتمل تر بنظر میاد برای تو؟ چرا؟ چون دوست نداری اینطور نباشه؟! اگر مسائل و حقیقت به میل ما بود که مثلا زندگی و تجربه های منم نباید اونطور میبود! من از همونجا فهمیدم که باید هرچی پیشفرض و باورهای کودکانه و خوش خیالانه بی پایه دارم بریزم دور و بر اساس تجربه و واقعیت های ملموس پیش برم و خودم رو با واقعیت تطبیق بدم، نه اینکه سعی کنم واقعیت تخیلی و توهمی از خودم بسازم و بهش دلخوش باشم. تازه من ادیان و خداشون رو واقعا تخیل و توهم شیرینی هم نمی یابم که دلیلی برای سمتش جلب شدن وجود داشته باشه!

دین و خدای تو فقط چون دوتا حرف قشنگ و چیزهای خوب و حق هم گفته دلیل نمیشه دربست باورش کنیم و بقیهء چیزهاش رو هم درست و خوب بدونیم و بپذیریم. هزار و یک دلیل و احتمال دیگه هست که توی چیزهای جعلی یا بد هم چیزهای خوبی پیدا بشه که اگر اینطور نبود اصولا کمتر کسی گولشون رو میخورد و جذبشون میشد! غیر از اینه؟ برداشتن یکسری چیزها رو کپی کردن شاید. که چی حالا؟ حالا خدای تو ثابت شده شد با اینا و هرچی گفت شد حق بدیهی و تردیدناپذیر و اعمال صالحات؟
نمیدونم شاید خیلی ها اینطور نباشن که البته درک نمیکنم چرا، شاید بخاطر همون ترس که عقل و ارادشون رو فلج میکنه، ولی من یکی دیگه اینطوری نیستم!

یه مسئلهء دیگری هم هست اینکه آدم یه چیزی رو نمیتونه نمیتونه دیگه! حالا هرچی اصرار و تهدید کنی چه فرقی میکنه؟
مثلا فرض کن به یه آدم ضعیف اندام میگن باید این وزنهء 300 کیلویی رو بلند کنی، اگر بلند نکنی کونت رو پاره میکنیم، شکنجه های شدید میکنیم، میکشیمت، اصلا همین بلا رو سر بستگان نزدیکت هم میاریم!
بابا طرف زورش نمیرسه هرکاری هم بکنه هرچقدر هم بترسه هرچقدر هم بخواد هرچقدر هم زور بزنه و اراده و انگیزه کنه نمیتونه خب!
یه وقتا بارها و دستورات و وظایفی هم که ادیان وضع کردن برای خود من اینطور بوده و هست. نمیتونم آقا جان! وقتی نمیتونم حالا هرچی میخوای تهدید کن، من چون میدونم بهم ثابت شده نمیتونم توانش رو ندارم، دیگه بیخیال شدم و خودم رو آزار نمیدم حتی دیگه اون تهدیدها رو هم میشنوم به خودم زحمت ترسیدن نمیدم چون میگم وقتی فایده نداره نمیشه نمیتونم بهرحال نهایت آخرش دست خودم نیست چرا حداقل الان که میتونم بیخیال بشم و راحت زندگی کنم این چند صباح رو، پس چرا اینطور نباشم؟
وقتی دیگه بهت بیش از حد تحملت فشار میاد وقتی برات قابل قبول نیست وقتی حرف زور و تهدید از حد و سر میگذره، دیگه فایده ای هم نداره اثرش از بین میره به تخمت میشه!

البته همهء اینا به همون دلیل غیرمنطقی و متناقض بودن ادیانه و من نمیخوام بگم که ادیان و خداشون رو واقعا باور دارم و فقط چون توانش رو ندارم به دستوراتشون عمل کنم اینطوری هستم. نه، ولی مثلا وقتی کم سن تر و کم تجربه تر بودم خب اون موقع اینقدر بی باور نبودم و تحت تاثیر قرار میگرفتم یه چیزایی رو اینقدر سعی کردم و هزاران بار که عمل کنم اما نتونستم، و شاید یکی از دلایلی که فهمیدم ادیان با واقعیت سازگار نیستن و منطقی نیستن همین موارد هم بود. چون ادیان فقط میگن این کار رو بکن اون کار رو نکن، و چیز دیگه حالیشون نیست! نمیتونم حالیشون نیست. میگن نه خدا گفته حکم کرده و اما و اگر هم نداره، باید بکنی، و حتما میشه و میتونی که دستور داده، ولی منکه به تجربه دریافتم بعضی آدما واقعا شرایط و وجودشون طوریه که بعضی از این موارد رو نمیتونن عمل کنن، ولی اشاره و استثنایی به این موارد در ادیان ندیدم شخصا. بهرحال دیگه اهمیتی هم نمیدم.

حالا تو هرچی میخوای اصرار کن هی سعی کن منو از مرگ بترسونی و خدا و دینت، به دلایلی که در این سه پست گفتم، هیچ تاثیری رو من نداره. اگر این چیزا میخواست روی من تاثیر داشته باشه میباید خیلی وقت پیش نتیجه میداد، نه حالا که دیگه غیرممکنه به وضعیت های سابق برگردم. تکاملی که من طی کردم برگشت رو درش منطقی و شدنی نمیبینم! اصلا مسخره است، چون بنظر من پیشرفت بوده و نه پسرفت. چیزی که آدم با تجربه و عقل بهش ثابت شده، توانایی هایی که بدست آورده، بعد حالا بیاد معکوس بشه؟ مگه میشه؟

من فعلا از زندگی توام با زجر و شکنجه خیلی بیشتر از مرگ و ادیان و خداشون و دنیای بعد از مرگ میترسم!
میگم خدایی هم اگر باشه و خدای درست و حسابی باشه، منطق و وجدان من میگه که نباید از این بابت ازش بترسم و فکر کنم دارم گناه بزرگی میکنم. اون نمیاد منو بخاطر کارهایی که واقعا ممکن نبود و دلیل و انگیزهء باور و انجامشون یا توانش رو نداشتم مجازات کنه، که اگر این کار رو بکنه عین ناحق خواهد بود!

خیالی نیست خلاصه. تو دلت به مرگ و دنیای بعد از مرگ خودش باشه. من مدتهاست به خدا گفتم اصلا اگر اینطوریه این جهان تو اینطور هستی واقعا، داستان اینه، ابدیتت رو هم نمیخوام، اصلا بعد از مرگ منو برای همیشه نابود کن، چون امید و خوشحالی در چنین دنیایی با چنین خدایی برای خودم نمیبینم! خواستی این چند صباح رو بذار زندگی کنم باشم، اگر نخواستی هر لحظه دوست داشتی منو نابود کن که من نمیتونم چنین خدا و جهانی رو دوست داشته باشم و لطف بزرگی بدونم، برام قابل درک و باور نیست! اگر منو زنده نگه میداری فقط دیگه بیش از حد دهنم رو سرویس نکن همین الانش هم ظرفیتم پره دیگه حوصله و جا ندارم هیچ دلیلی ندارم درد و رنج و بدبختی بیشتری رو مختارانه پذیرا باشم! اگر هم کردی پس دیگه حداقل ازم انتظار سکوت و عبادت و تمجید نداشته باشه، شاید عصبانی بشم بهت فحش بدم، شاید به کلی بی اعتقاد بشم، دیگه دست من نیست بیش از این نیستم نمیتونم باشم، پیشتر بهت گفتم، ادعایی هم ندارم، دیگه خودت میدونی!
من از وقتی فهمیدم قدرت های اصیل و درونی چقدر مهم هستن، اساس هستن، دیگه مثلا مسافرت هم میرم همینطوریش حالا مدت کوتاه شاید آب و هوایی عوض کردن بد نباشه، ولی خیلی زود به فکر این میفتم که آدم با تغییر مکان فیزیکی خودش هنوز همون آدمه با همون نقاط قدرت و ضعف. اگر ضعیف باشی هرجا بری ضعیف هستی و به همون نسبت خطر و رنج بیشتری تهدیدت میکنه و در انتظارته. پس باید قوی بود. قوی بودن یک بعدش از نظر روانی هست که نیازت به پارامترهای برونی رو به حداقل میرسه. مثلا چند روزیه مادر و خواهرم و دامادمون رفتن شمال پیش خالم اینا، به من گفتن بیا گفتم نه من نمیام چون هم با عجله بدون برنامه میرید هم بنظر من این همه راه با خستگی و زمانی که میبره رفتن و برگشتن، آدم باید مدت بیشتری بمونه که ارزشش رو داشته باشه، منکه مجبورم شنبه برم سر کار ولی شما میتونید بیشتر هم بمونید.
حالا یه بحثی که نکردم این بود که اصولا من درونا از نظر روانی قوی هستم و نیاز خیلی کمتری به تفریحات از این نوع و بقول معروف آب و هوا عوض کردن دارم و تنهایی برام قابل تحمل و حتی تاحدی که خیلی ها تحملش رو ندارن برام خوشایند و خواستنی هم هست. چه بهتر آدم از چیزی خوشش بیاد و لذت ببره که راحتتر بدست میاد و در کنترل خودشه.

تازه من چند بار توی این مدت که بقیهء خانواده رفتن شما دلم براشون سوخت گفتم آخی بیچاره ها چقدر ضعیف تر هستن نسبت به من و نیاز به این چیزا دارن، و نگران هستم بهرحال که این موجودات ضعیف توی این دنیا چی به سرشون میاد منکه هنوز هم و هر کاری بکنم از حد تامین خوشبختی خودم که چندان فراتر نیستم نمیتونم در همهء زندگی در برابر همهء خطرات و رنج ها ازشون حمایت کنم. آیا خدایی هست ازشون حفاظت میکنه؟ امیدوارم باشه. ولی بهرحال برای منکه در زندگی اونقدری و اون طوری که میخواستم جواب نداد و فهمیدم که خودم (هم) باید کاری بکنم. باید تا میتونم قوی بشم. قدرت ذهنی، قدرت علم، قدرت روان، تمامی قدرتها خصوصا قدرتهای اصیل و درونی! هرچی بیشتر بهتر. چون باعث رنج کمتر و لذت بیشتر میشه. مگر اینکه آدم خنگ و بی کله ای بودم که خیلی چیزها رو نمیفهمیدم اصلا و از این بابت آسودگی داشتم. اما آدم باهوش و باظرفیتی مثل من نمیتونه مدت زیادی بی اطلاع و در سطوح پایین بمونه.

آدمهای ضعیف دیدم تاحالا بارها به مسافرت میرن مریض میشن کلی رنج میکشن، یا خطراتی براشون پیش میاد و گاهی هم که کلا بلا سرشون میاد یا توی تصادف میمیرن یا چپرچلاق میشن به هر نحوی! آیا باید این رو نشانه ای از وجود خدا دونست؟ بیشتر بنظر تصادف میاد و البته شاید باید بگیم بخش بیشتر یا حداقل زیادی از اون به عقل و خرد و قدرت های اصیل و درونی خود آدم برمیگرده. مثلا من خودم تاحالا بلای جدی سرم نیومده حتی استخوانی از بدنم نشکسته تاحالا!
یه آدم ضعیف، آدم گیج، آدمی که تحت فشار و عوامل بیرونی زود کنترل از دستش خارج میشه، آدمی که قدرت و سرعت جسمی و ذهنی کمتری داره، طبیعتا بیشتر تحت خطر هست. خوشم نمیاد اینو بگم چون بستگان خودم رو هم در خطر میبینم، ولی بهرحال باید واقعیت رو بگم. هرچند هر آدم با هر درجه ای از قدرت ممکنه بلا سرش بیاد و نمیتونه همیشه همهء عوامل خطر رو کنترل کنه، ولی بهرحال اونایی رو که میتونه کنترل کنه و به قدرت های خودش هم مسلما بستگی داره، در عمل در نرخ و احتمالات و آمار تاثیر بزرگی میتونن داشته باشن. مثلا من وقتی مغزم قوی تر و سریعتره جسمم قوی تر و سریعتره زندگیم بر اساس اصول رزمی هر کاری رو میکنم هر نقشه ای رو طراحی میکنم حتی از خیابون که میخوام رد بشم با طرح و نقشه و مغز قوی و سریع و جسم قوی و سریع این کار رو انجام میدم، رد شدن من از خیابان خیلی هوشمندانه تر و محتاطانه تره نسبت به یک آدم ضعیف و خنگ، خب احتمال تصادف کردن من خیلی کمتر نیست؟ تاحالا ماشین بهم نزده، ولی خیلی از دیگران این تجربه رو حداقل بصورت خفیف داشتن.

تازه میتونم بگم من فکر نمیکنم که قدرت من فقط از نوع مادیه و میتونم بگم آدم معنوی ای هستم (فقط به ادیان و خداشون به اون شکلی که عامه اعتقاد دارن باور ندارم)، و احساس میکنم اگر خدای واقعی درست و حسابی باشه، اگر هرجور ماوراء و معنویت و قوانین بنیادین پنهان و الهی در کار باشه، من در اون زمینه هم کاملا قوی هستم، شاید قویترین در بین تمام اطرافیان! شاید این قدرت معنوی و نیروهای پنهان هم بودن که تاحالا از من در مواقعی که واقعا خطرات و سختی های بزرگی میتونستن برام پیش بیان که در کنترل من نبودن قدرتم کارایی نداشته، از من حفاظت کردن. ولی خب مسئله اینه که این نیروها همهء مسائل رو برای من از ابتدا حل نکردن، بلکه متوجه شدم اگر خودم قوی نشم اگر خودم اراده نکنم اگر نقشهء رزمی درست و حسابی و از پایه طراحی نکنم، بهرحال در زندگیم رنج فراوانی خواهم کشید و حتی ممکنه عوامل و حوادث برونی نیست و نابودم کنن! شاید این نیروها فقط جاهایی که واقعا آدم در خطر جدیه و از دست خودش کاری برنمیاد عمل میکنن، شاید حداقل برای من اینطوریه، و کسی چه میدونه شاید اصلا اینها انعکاس و تبدیلات و اثر اراده و خواست خودم در کائنات است. شاید اصلا یجورایی اینم بتونه مادی باشه و مثلا چه میدونم شبیه این چیزهای عجیبی که در فیزیک کوانتم میگن ممکن هست و این حرفها. شاید واقعا جهان مادی ما هم خیلی پیچیده تر و مرموزتر از اونیه که ما فکر میکنیم.

بنظر من انسان باید قدرتهای درونی و اصیل خودش رو تا حداکثر ممکن بشناسه و فعال کنه چون در این صورت کمترین وابستگی و نیاز و تاثیرپذیری رو از عوامل بیرونی که تحت کنترل خودش نیستن بدست میاره. اینطوری دیگه نیاز خیلی کمتری داری مثلا حتما بری مسافرت آب و هوا عوض کنی، و هم هزینه نمیکنی هم وقت ارزشمندت کمتر تلف میشه هم خطرات کمتری تهدیدت میکنه کمتر هم رنج میکشی. بروبچ ما اصلا خسته شدن بود گفتن دیگه نمیتونستیم این جو و زندگی یک نواخت و شرایط خسته کننده رو بیش از این تحمل کنیم واسه همین یه دفه تصمیم گرفتیم بریم مسافرت. البته که بقیهء زندگی اونا هم براشون خسته کننده شده بازم بنظر من چون انتخاب خودشون بوده چون ضعیف بودن، بقدر کافی مغزشون اندازه من قوی نبود بقدر کافی قدرت درونی، قدرت و کنترل و استحکام روانی، دانش و خرد و بینش گسترده و عمیق نداشتن نفهمیدن چه راهی رو برن چطوری برن بلکه بر اساس غرایز صرف و فشار احساسات و تصورات و تخیلات اشتباه خودشون و یکسری باورهای کور و تاثیرپذیری از القاهای جامعهء بشری تصمیم گرفتن، و بهرحال نمیتونستن طور دیگری باشن چون قدرتش رو نداشتن، و خب حالا هم نتیجش این شده که زندگیشون اصلا بقدر من راحت و بی دغدغه نیست. من درسته ازدواج نکردم ظاهرا از یک چیزهایی محروم شدم و خب فشار و رنج خودش رو داره، اما در کل میبینم دلیلی نداره خودم رو بازنده بدونم چون میبینم اکثریت دیگران به ازای چیزهایی که مثلا بدست میاد کلی هم رنج و هزینه و فشار و محدودیت گیرشون اومده!

احساسات ما نهایت در داخل مغز و روح و روان خودمون شکل میگیرن. یکسری چیزها هم بصورت فکری به درون خودمون راه میدیم که باعث ناراحتی ما میشن. چرا فکر میکنی لذت فقط همون لذت های غریزی سطحی و عامیانه و کلاسیک هست که خودت میشناسی؟ انسان موجود پیچیده و ماشین پیشرفته ای است و قابلیت های شگفت آوری داره که شواهد و تجربیات و تحقیقات علمی هم اینو نشون میدن. اگر بتونه کنترل ذهن و روان خودش رو تاحدی که شدنی هست در دست بگیره، که نمیدونم حداکثرش چقدره و اصلا محدودیت داره یا نه، اونوقت میتونه پادشاه واقعی دنیای درونی خودش بشه (و دیگه حتی نیازی به پادشاهی دنیای برونی نداره و تقریبا براش بی ارزش میشه)، که تصویر دنیای برونی هم درواقع در همون درون خودش شکل میگیره و احساس میشه، و بنابراین به این شکل میتونه از خیلی از رنجها که تحت تاثیر اثر و وابستگی به عوامل بیرونی پیش میان خودش رو نجات بده، و میتونه لذت و آرامش عمیق تر و پایدارتری رو نسبت به خیلی لذت هایی که آدمهای معمولی با عوامل برونی کسب میکنن (که هزینه ها و سرخوردگی ها و خطرات خودش رو هم داره و خیلی وقتا طبق انتظار و میل و خوشایندشون در نمیاد) در درون خودش تولید کنه! البته مواد مخدر هم همین کار رو میکنن، ولی خب مواد مخدر تصنعی هستن و انسان رو به مرور نابود میکنن و تحلیل میبرن و از چیزی به اسم کمال واقعی و قدرتهای اصیل و درونی که در کنترل واقعی خود حقیقی ما باشن خیلی فاصله دارن و هر آدم ضعیفی هم میتونه تجربشون کنه. اون لذتی و آرامش و بی نیازی که تو از قدرتهای اصیل و درونی واقعی در درون خودت بدست میاری، خب چیز خیلی پایدارتر و امن تریه و چنان انسانی انسان براستی برتریست.

من اتفاقا خیلی وقتا دلم بحال آدمهای دیگر میسوزه و بخاطر اونا هم که شده میگم امیدوارم براستی خدای خوبی در کار باشه. چون خودم رو در مجموع قوی تر و بی نیازتر میبینم. چون آسیب پذیری و نقاط ضعف کمتری دارم. چون در عمل هم فکر میکنم دارم میبینم و حتی خیلی از دیگران هم میگن که من در مجموع راحتتر و خوشبخت تر زندگی میکنم و خیلی فشارها و بدبختی ها و ناچاری ها رو که دیگران دارم ندارم. من آزادم! آسوده ام. اصلا نیاز چندانی به با دیگران بودن و مسافرت رفتن و تفریحات کلاسیک اونا ندارم، یا بگم در این زمینه انعطاف و ظرفیت خیلی بیشتری دارم و کمبود اینا نمیتونه برام براحتی ضرورت و مشکل جدی ایجاد کنه. میبینم دیگران چقدر به خدایی که فکر میکنن هست وابسته هستن و از نظر روانی بهش نیاز دارن، و با این حال بازم بخاطر ضعف هایی که در جسم و روان خودشون دارن و البته اشتباهات و بی اخلاقی هایی که میکنن رنج میکشن. اینجا دلم بحالشون میسوزه، ولی از طرف دیگر متوجه قدرت و آزادی و آسودگی و خوشبختی بیشتر خودم میشم و اینکه راه درستی رو انتخاب کردم و این رو میتونم دلیلی بر موفقیت خودم بدونم. من از نظر روانی به وجود خدا وابستگی اکید ندارم برای اینکه نترسم و سردرگم نشم و احساس بدی نداشته باشم. البته اگر باشه و خدای بدی نباشه که منم دوست دارم باشه، ولی مجبور نیستم هر دین و خدایی رو به صرف ترس و درماندگی باور کنم و چیزهای افزوده ای به بار و زحمت خودم اضافه کنم. میگم خدایی هم نبود که نبود، خیالی نیست، به تخمم، چرا باید خودم رو رنج بدم از این بابت؟ این دو روز زندگی رو بذار حداقل خودمون خودمون رو بیهوده آزار نکنیم. درسته بقول کوشا آخرش میمیریم، ولی بارها گفتم بازم میگم مشکل در الان و زندگی و واقعیت جاریست، چون رنج رو میتونه برای ما به ارمغان بیاره. رنجی که میتونه بسیار عظیم بشه برای ظرفیت و قدرت یک انسان معمولی. سخن گفتن از آینده و مرگ و بعد از مرگ و چیز نیامده و ثابت نشده و جواب درخوری نداشتن برای حل مسئلهء جاری و واقعی زندگی، بنظر من اصلا معقول و ارزشمند نمیاد! اصلا بهش احساس نیازی نمیکنم. شاید زمانی میکردم، اما الان دیگه نه از مرگ میترسم و نه از خدای ادیان و جهنم و این حرفا، چون متوجه شدم که این ترس بیهوده و بی فایده است برای من و فقط به رنج بیهوده منجر میشه.

در دنیا هم همیشه افرادی بودن که آزادی و آسایش رو ترجیح دادن و دنبال چیزهای دیگری رفتن. مثلا افرادی که راهب های رزمی کار شائولین بودن و هستن. نمیشه گفت که اینا بقدر بقیهء آدما خوشبخت نیستن. به این سادگی نیست! باید دید در سراسر زندگیشون در مجموع چقدر از لذت رو رنج رو کسب میکنه و حاصل جمع جبری کلی چیه. بهرحال رضایت و حس خوشبختی و خیلی از لذت ها و رنج ها یک چیز کاملا درونیه یا میتونه باشه.
ضمنا کاملا ممکنه که اگر بقای پس از مرگی باشه، اون آدمهایی که خاص بودن و بطور جدی و پرپشتکار روی خودشون کار کردن، در اونجا هم کلی برتر از آدمهای معمولی باشن. چرا؟ چون آدمهای معمولی صرفا به زندگی معمولی که ظاهرا مجبور بهش هستن تن درمیدن، و از این بابت که شاهکار و هنری نمیکنن و هوش و نبوغی به خرج نمیدن، کاریه که همه میتونن بکنن، و بعدش فقط باید دید دربرابر مشکلات و فشارهای زندگی چطور عمل میکنن به چی میرسن چی یاد میگیرن آیا قدرتهای اصیل و درونی اونا آیا انسانیت و اخلاقشون رشد میکنه، آیا درست عمل میکنن؟ منکه ندیدم اکثریت انسانهای معمولی اینقدر قوی و موفق بوده باشن در این وادیها، هرچند فکر میکنم رشد تدریجی و تاحدی جبری اونا رو در خیلی موارد دیدم، ولی خودم انگار از اونا جلوتر بودم و هستم و با سرعت بیشتری در این وادی پیشرفت میکنم.
من این چند وقت عید رو هم داشتم مقاله های تخصصی و علمی میخوندم و برنامه نویسی میکردم. البته تاحدی هم خوشگذرانی و استراحت کردم طبیعتا. ولی واقعا احساس نیاز به مسافرت بخصوص راه دور رفتن با اون هزینه ها و خستگی و خطراتش نداشتم.
خیلی ها به خوشگذرانی و لذت های کلاسیک زیادی نیاز دارن که هزینه های زیادی هم داره. هم پولشون میره هم وقتشون هم عملا میگذره و چیز دیگه ای عایدشون نمیشه.
برای من خیلی مهمتر بود که قدرت خودم رو با استفاده از این فرصت تثبیت کنم و محک بزنم و یکسری چیزها که نیاز به وقت و آسایش بیشتر داشت سریع انجام بدم مثل کامل کردن همون برنامه. شاید در ظاهر لذت زیادی نبرده باشم، ولی بنظر من اون قدرت و چیزهایی که تونستم بخونم و یاد بگیرم و قدرت و غنای اراده و مغزم رو بیشتر کنم و به آزمون بذارم و تونستم یکسری کارهای نسبتا مهم نیمه تمام رو پیش ببرم، برای بقیهء زندگیم و آینده در کل بهتر خواهد بود و در کل باعث میشه رنج کمتری ببرم و/یا لذت بیشتری کسب کنم.
پس همینطوری نمیشه نگاه کرد که در کوتاه مدت و به شکل کلیشه ای چه کسی چکار میکنه چقدر و چطور تفریح میکنه چه لذتی میبره. همونطور که مثلا الان زندگی خیلی از بستگان که من میشناسم بنظرم از زندگی من سخت تره خودشون یا حداقل مثلا ننه هاشون هم که دارن میگن، حالا شاید عید یه لذتی بیشتر از من ببرن اما آخرش چی بازم باید بر گردن سر همون زندگی های سخت و پر از نقص و ضعف با خودهای ضعیف و نادانشون و اگر 100 واحد توی عید لذت بردن در عرض 3 ماه بعدی مثلا 200 واحد رنج میبرن و خب ‎200-100=-100. هنوز همون آدمهای ضعیف هستن، و این ضعف تا وقتی هست موجب رنج براشون خواهد بود.

برای من عید و غیرعید نداره، یک هدف بزرگ و اساسی دارم، که بطور مستمر ادامش میدم. من مثل آدمهای دیگه نیستم که وقت و انرژی و فرصتهای خودم رو بخوام به بطالت و صرف تفریح و لذت بگذرونم. من به فکر آیندهء خودم هستم.


قال علی علیه السلام:

اذا تَمَّ العَقلُ نَقصَ الکلامُ
هنگامی که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه می‌شود. حکمت 71 نهج البلاغه

kourosh_iran
03-27-2015, 05:33 PM
آدم وقتی قدرت حقیقی داره، اصلا دنیا براش زیباتر میشه، به نیکی امیدوارتر میشه.
لذت فکر کردی فقط لذت همسر و بچه و اینکه بری مسافرته؟ باید بگم پس از خیلی لذت ها بی خبری اصلا نمیدونی چه چیزهای هست. لذت های زیادی هست. لذت های پایدارتر و عمیق تری هم وجود دارن. شاید چون تجربه نکردی مغزت هم نمیکشه اصلا درک نمیکنی من چی میگم!
آدم وقتی قدرت درونی داره حتی موقعی که داره بطور عادی توی خیابون راه میره میتونه لذت ببره. من اینو چندین بار تجربه کردم. خیلی هم حال میده. همین جسم که بنظر خیلی ساده و سطحی میاد، بدن انسان، میشه از اینکه هست خیلی قویترش کرد، و اونوقت میبینی که چقدر لذت و حال داره و واسه آدم راحتی میاره.
من یه وقتایی توی خیابون راه میرم گاهی شده انرژی در حد زیادی توی بدنم میاد بدنم هم آماده و روی 100% بازدهی قرار داره از اونور خب رزمی کار کردم و هنوزم ورزش میکنم، از اونور از نظر درونی و روانی روحیه جنگندگی و رزمی دارم، با قدرت و چالاکی جسم که ترکیب میشه یک حالی میده به آدم اصلا. مثلا چند وقت پیش توی یه حالت اوج قدرت بدنی بودم، اومدم سر پیچ یجا دور بزنم اصلا بدون اینکه خودم از قبل متوجه باشم یهو همین که اراده کردم مغزم فرمان داد به بدن و عضله ها، با همچین چالاکی و قدرت و سرعتی تغییر مسیر دادم که صدای باد توی هوا توی گوشم اومد مثل پلنگ شد بودم، اون موقع اصلا حال کردم گفتم ایول عجب قدرتی عجب سرعت و هیبتی! واقعا لذت بخشه آدم بتونه همیشه اینطور باشه از اون درپیتی که الله بقول خودش آدم رو آفریده تونسته دربیاره خودش رو، خیلی لذت داره آدم احساس آرامش و موفقیت میکنه.
میدونی من از این چیزا حال میکنم. لذت من، هدف من اینه. اینکه دنیا و زندگی و عوامل بیرونی نتونن برام سد بشن نتونن بهم صدمه بزنن نتونن منو رنج بدن. برای من اینکه یک جسم ضعیف رو از این سو به اون سو ببرم از این شهر ببرم یه شهر دیگه مثلا طبیعت رو نگاه کنم هوا رو تنفس کنم لذت ببرم، نمیگم هیچ لذت و تفریحی توش نیست، ولی حقیقتا خیلی کمتر از بقیهء مردم به این چیزا نیاز دارم و اهمیت میدم، من دنبال چیزهایی هستم که کشف کردم بالاتر و پایدارتر و خیلی قوی تر از این هستن. و اون قدرتهای اصیل و درونیه که شامل قدرت جسم هم میشه. مثل قدرت یه استاد کنگفو خفن. قدرت رزمی. اینه پا روی زمین که میذاری یه موجود قوی و مسلط شده بر طبیعت باشه که پا روی زمین میذاره. روان قوی، جسم قوی، اراده ای که جهان مادی در برابرش سر فرود میاره! این برای من نه تنها مسئلهء مادی، بلکه مسئلهء روحانی و معنوی هم محسوب میشه. برای من تجلی اراده و قدرت روحانی خودم به این شکله در این جهان مادی در همی جا همین وقت باید تجربش کنم باید بالفعلش کنم باید تثبیت و ثابتش کنم.

اما امثال تو چی میفهمن از این حرفا، نمیدونم!
آیا اصلا درک میکنی اصلا قابل هضم هست برات آیا کوچکترین دریافت و احساس مشابهی داشتی تاحالا!
آیا شکوه واقعی رو در برابر شکوه خیالی و وعده و وعید میدونی چیه فرقشون؟

kourosh_iran
03-27-2015, 05:38 PM
قال علی علیه السلام:

اذا تَمَّ العَقلُ نَقصَ الکلامُ
هنگامی که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه می‌شود. حکمت 71 نهج البلاغه

آهان الان این کلمات قصار قاطع و کوبنده که از منبع باورهای خودت درآوردی یعنی هرچی من گفتم رو کشک کرد و برهان آفتاب آمد دلیل آفتاب و اثبات روشن حقانیت عقاید جنابعالی و رد عقاید و ادعا و نظرات و تجربه های بنده بود دیگه؟
منکه نمیدونم دیگه در برابر این همه مغلطه و یاوه گویی باید چه کرد. وقتی صادقانه هرچی هم میگی توضیح دقیق و کامل میدی طرف جواب نمیتونه بده آخرش دوتا کلمات قصار اونم از منابع درون اعتقادی خودش میذاره که فقط مسخره کنه و بی اعتبار کنه، دیگه یعنی راهی نیست لابد!

اتفاقا منابع دینی هم خودشون اغلب پرحجم هستن و خیلی طول و تفصیل دارن. این همه کتابها و تفسیرهای دینی هست این همه بافتن و دوختن خودشون آخرش هم نمیفهمی که چطور چی شد چی ثابت شد رد شد بر چه اساسی، فقط از پیشفرضهای اثبات نشده خودشون دور میزنن دوباره میرسن به اثبات خودشون :e057:

کوشا
03-27-2015, 05:45 PM
جدای بحث شوخی ش اصلا کل این آزمایش چرندی بیش نیست
طرف اومده اثبات کنه که در مهر کربلا سلول های زنده وجود داره پس رو اندروید جواب میده

مرتیکه احمق ، از کی تا حالا اندروید شده روش آزمایش تست موجودات زنده؟؟؟؟؟
برو تو آزمایشگاه با وسائل دقیق زیستی و بیولوژیکی و شیمی و پزشکی ، مثل بچه آدم تست کن
برو تست کن نتیجه ش رو تو دنیا اعلام کن ، گور بابای اون کسی که بهت بخنده

شاید شاید شاید شاید حرفش درست باشه
ولی نکبت نفهم ، پاشو برو عاقلانه و منطقی تست کن
والا اندروید حتی با کاندوم هم باز میشه ، پس کاندوم هم سلول زنده داره
باز هزار چیز دیگه میشه صفحه اندروید رو باز کرد

همین آقای آزمایشگر رو بهش بگید بره طبق اصول آزمایشگاهی با وسائل علمی آزمایشگاهی ، بکیره و مهر کربلا رو آزمایش کنه
و این کسشعرا رو بهم نبافه

دین دقیقا به این درد می خوره که فرق بین آدم و حیوون رو روشن کنه
حالا اگر ما هزار بار خودمون را جر بدیم که بابا بین دین و اخلاق رابطه مستقیم وجود داره کافر جماعت به تریج قباش برمی خوره که نه اینطور نیست بلکه فلان است و بیسار است

اگر ذره ای انسانیت تو وجودت بود خیلی راحت عین بچه آدم می گفتی فلان چیز و بهمان چیز هم صفحه رو باز می کنه و ادعای این شخص درست نیست،
دیگه نیازی نبود دهنت رو باز و کنی هر چی لایق وجود خودته نثار دیگران کنی

kourosh_iran
03-27-2015, 05:47 PM
من یه بار با یه آخوند بحث میکردم براش یه شعر از حافظ آوردم. گفت خب شعره شعره دیگه که چی حالا شعر حافظ هم باشه شعر ارزش و اعتباری نداره و سندی برای چیزی نیست.
حالا باید بهت بگم کلمات قصار تو هم برای من ارزش و اعتباری نداره.
یکسری کلی گویی و مبهم گویی که البته توی ادیان هم از کلی گویی و مبهم گویی پره، مسائل پیچیده منطقی رو حل نمیکنه و به درد کسی نمیخوره و کاربردی نداره در این زمینه حداقل.
خیلی از کلمات قصار هم که من دیدم اصلا مشکل داشتن و چندان هم درست نبودن بنظر من، یا به دلیل همون کلی گویی و مبهم گویی میتونستن موجب برداشت اشتباه بشن.
کار علم و منطق کار دقیقه و با کلی گویی و مبهم گویی و شعار دادن و کلمات قصار حل نمیشه.
مث اینکه بخوای کسی نظریه های پیچیده فیزیک و ریاضی رو در چند جمله و متن و مثال کوتاه بهت یاد بده و درکشون کنی. نه عزیزم باید گاهی کتابها بخونی تا تازه بتونی مقدمات یه چیزی رو کسب کنی، باید در ده ها صفحه مسئله و ریاضی درگیر بشی. اون توضیح های خیلی کوتاه و مثالهایی هم که توی مجله های عمومی و رسانه ها و مکانهای عمومی میزنن فقط دلخوش کنک و خیلی ساده و محدود شدهء یکسری مطلب و نظریه های علمی هست و کسی با اونا دانشمند و فیزیک دان و ریاضی دان نمیشه و سر از کار اونا درنمیاره و اغلب کار درست و حسابی و کاربرد هم نمیتونه ازشون بگیره.
حالا دوباره برگرد سر همون کس شعرهای نمیدونم آره آخرش مرگه و پس بیا به خدا و دین ما اعتقاد بیار که اون دنیا کونت رو پاره نکنه!
خوب بود منم از اول میگفتم نه من به اسپاگتی پرنده بیشتر باور آوردم و از او پیروی میکنم!
بنظرت این کلمات خوب کوتاه و برات بهتر قابل درک نبود؟
من اومد برات سیر تا پیاز رو توضیح دادم که جوابم رو اینطوری بدی؟ واقعا که شبیه همون دین و خدات و بزرگان دینت هستی خوب بلدی مغلطه کنی و با کلی گویی و مبهم گویی از زیر بار اثبات و رد منطقی دقیق و روشن و محکم دربری.
پس گور بابای همتون! خودتون دارید نشون میدید که چه موجودات بیخودی هستید!

اگر واقعا به اعتقادات خودت ایمان قوی داری پس دیگه اینجا چه میکنی چرا با من که در سطح بینش و الهام و درک تو نیستیم بحث میکنی؟ وقتی بحث میکنی با ما وارد واردی استدلال و منطق میشی، آخرش این کس شعرهای صدمن یک غاز رو میذاری بجای جواب منطقی، خب مغلطه و حقه بازی و بی صداقتی رو میرسونه.

البته که من به خدای امثال شما هم امید خیر ندارم بخاطر همین تناقضها درش. چه برسه به خودتون! مشتی دلقک متعفن بیشتر نیستید.

کوشا
03-27-2015, 05:47 PM
آدم وقتی قدرت حقیقی داره، اصلا دنیا براش زیباتر میشه، به نیکی امیدوارتر میشه.
لذت فکر کردی فقط لذت همسر و بچه و اینکه بری مسافرته؟ باید بگم پس از خیلی لذت ها بی خبری اصلا نمیدونی چه چیزهای هست. لذت های زیادی هست. لذت های پایدارتر و عمیق تری هم وجود دارن. شاید چون تجربه نکردی مغزت هم نمیکشه اصلا درک نمیکنی من چی میگم!
آدم وقتی قدرت درونی داره حتی موقعی که داره بطور عادی توی خیابون راه میره میتونه لذت ببره. من اینو چندین بار تجربه کردم. خیلی هم حال میده. همین جسم که بنظر خیلی ساده و سطحی میاد، بدن انسان، میشه از اینکه هست خیلی قویترش کرد، و اونوقت میبینی که چقدر لذت و حال داره و واسه آدم راحتی میاره.
من یه وقتایی توی خیابون راه میرم گاهی شده انرژی در حد زیادی توی بدنم میاد بدنم هم آماده و روی 100% بازدهی قرار داره از اونور خب رزمی کار کردم و هنوزم ورزش میکنم، از اونور از نظر درونی و روانی روحیه جنگندگی و رزمی دارم، با قدرت و چالاکی جسم که ترکیب میشه یک حالی میده به آدم اصلا. مثلا چند وقت پیش توی یه حالت اوج قدرت بدنی بودم، اومدم سر پیچ یجا دور بزنم اصلا بدون اینکه خودم از قبل متوجه باشم یهو همین که اراده کردم مغزم فرمان داد به بدن و عضله ها، با همچین چالاکی و قدرت و سرعتی تغییر مسیر دادم که صدای باد توی هوا توی گوشم اومد مثل پلنگ شد بودم، اون موقع اصلا حال کردم گفتم ایول عجب قدرتی عجب سرعت و هیبتی! واقعا لذت بخشه آدم بتونه همیشه اینطور باشه از اون درپیتی که الله بقول خودش آدم رو آفریده تونسته دربیاره خودش رو، خیلی لذت داره آدم احساس آرامش و موفقیت میکنه.
میدونی من از این چیزا حال میکنم. لذت من، هدف من اینه. اینکه دنیا و زندگی و عوامل بیرونی نتونن برام سد بشن نتونن بهم صدمه بزنن نتونن منو رنج بدن. برای من اینکه یک جسم ضعیف رو از این سو به اون سو ببرم از این شهر ببرم یه شهر دیگه مثلا طبیعت رو نگاه کنم هوا رو تنفس کنم لذت ببرم، نمیگم هیچ لذت و تفریحی توش نیست، ولی حقیقتا خیلی کمتر از بقیهء مردم به این چیزا نیاز دارم و اهمیت میدم، من دنبال چیزهایی هستم که کشف کردم بالاتر و پایدارتر و خیلی قوی تر از این هستن. و اون قدرتهای اصیل و درونیه که شامل قدرت جسم هم میشه. مثل قدرت یه استاد کنگفو خفن. قدرت رزمی. اینه پا روی زمین که میذاری یه موجود قوی و مسلط شده بر طبیعت باشه که پا روی زمین میذاره. روان قوی، جسم قوی، اراده ای که جهان مادی در برابرش سر فرود میاره! این برای من نه تنها مسئلهء مادی، بلکه مسئلهء روحانی و معنوی هم محسوب میشه. برای من تجلی اراده و قدرت روحانی خودم به این شکله در این جهان مادی در همی جا همین وقت باید تجربش کنم باید بالفعلش کنم باید تثبیت و ثابتش کنم.

اما امثال تو چی میفهمن از این حرفا، نمیدونم!
آیا اصلا درک میکنی اصلا قابل هضم هست برات آیا کوچکترین دریافت و احساس مشابهی داشتی تاحالا!
آیا شکوه واقعی رو در برابر شکوه خیالی و وعده و وعید میدونی چیه فرقشون؟

فکر نان کن که خربزه آب است.

کوشا
03-27-2015, 05:48 PM
من یه بار با یه آخوند بحث میکردم براش یه شعر از حافظ آوردم. گفت خب شعره شعره دیگه که چی حالا شعر حافظ هم باشه شعر ارزش و اعتباری نداره و سندی برای چیزی نیست.
حالا باید بهت بگم کلمات قصار تو هم برای من ارزش و اعتباری نداره.
یکسری کلی گویی و مبهم گویی که البته توی ادیان هم از کلی گویی و مبهم گویی پره، مسائل پیچیده منطقی رو حل نمیکنه و به درد کسی نمیخوره و کاربردی نداره در این زمینه حداقل.
خیلی از کلمات قصار هم که من دیدم اصلا مشکل داشتن و چندان هم درست نبودن بنظر من، یا به دلیل همون کلی گویی و مبهم گویی میتونستن موجب برداشت اشتباه بشن.
کار علم و منطق کار دقیقه و با کلی گویی و مبهم گویی و شعار دادن و کلمات قصار حل نمیشه.
مث اینکه بخوای کسی نظریه های پیچیده فیزیک و ریاضی رو در چند جمله و متن و مثال کوتاه بهت یاد بده و درکشون کنی. نه عزیزم باید گاهی کتابها بخونی تا تازه بتونی مقدمات یه چیزی رو کسب کنی، باید در ده ها صفحه مسئله و ریاضی درگیر بشی. اون توضیح های خیلی کوتاه و مثالهایی هم که توی مجله های عمومی و رسانه ها و مکانهای عمومی میزنن فقط دلخوش کنک و خیلی ساده و محدود شدهء یکسری مطلب و نظریه های علمی هست و کسی با اونا دانشمند و فیزیک دان و ریاضی دان نمیشه و سر از کار اونا درنمیاره و اغلب کار درست و حسابی و کاربرد هم نمیتونه ازشون بگیره.
حالا دوباره برگرد سر همون کس شعرهای نمیدونم آره آخرش مرگه و پس بیا به خدا و دین ما اعتقاد بیار که اون دنیا کونت رو پاره نکنه!
خوب بود منم از اول میگفتم نه من به اسپاگتی پرنده بیشتر باور آوردم و از او پیروی میکنم!
بنظرت این کلمات خوب کوتاه و برات بهتر قابل درک نبود؟
من اومد برات سیر تا پیاز رو توضیح دادم که جوابم رو اینطوری بدی؟ واقعا که شبیه همون دین و خدات و بزرگان دینت هستی خوب بلدی مغلطه کنی و با کلی گویی و مبهم گویی از زیر بار اثبات و رد منطقی دقیق و روشن و محکم دربری.
پس گور بابای همتون! خودتون دارید نشون میدید که چه موجودات بیخودی هستید!

همه اینا رو تو دو دقیقه نوشتی ؟؟؟!!!!

kourosh_iran
03-27-2015, 05:51 PM
چی شد بدبخت رفتی توی فکر نان و صحرای کربلا :e057:

kourosh_iran
03-27-2015, 05:57 PM
امثال گاوهایی مثل تو باید فکر نان باشن.
برای من این زندگی مسخره با امثال شما دلقک ها با اون دین و خداتون که شباهت و سازگاری تفکربرانگیزی با خودتون داره اونقدری اهمیت نداره که بخوام نگران از دست دادنش باشم.
من اومدم برای فکر کردن برای اراده برای هدفهای بزرگتر. تا وقتی ممکن باشه اون هدفها رو دنبال میکنم. بخاطر یک لقمه نان هم در برابر خدایان به اصطلاح کمال مطلق مسخره جعلی امثال شما کرنش نمیکنم.

اگر همهء دنیا همیشه از امثال شما تشکیل شده بود که بشریت الان اینقدر علم و فناوری و قدرت و علم و اطلاع نداشت، هنوزم فکر میکرد ستاره ها چراغهایی هستن (احتمالا نفتی یا شایدم با روغن زیتون!) که خدا برای زینت آسمانها و جهت یابی انسانها به سقف آسمون ها با میخ کوبیده، و یکسری از همین اراجیف و خرافات دیگه!

کوشا
03-27-2015, 05:59 PM
چی شد بدبخت رفتی توی فکر نان و صحرای کربلا :e057:

خوبه
سعی کن همیشه همین مقدار کوتاه بنویسی

درست فهمیدی من بیشتر به فکر نونم
اون طومار طویل که شما نوشتی همش آبه و حتی یه لقمه نون هم از توش درنمیاد.

kourosh_iran
03-27-2015, 06:03 PM
انسانهای برتری بودن که اومدن و راه قدرت رو به ما نشون دادن و ما رو از دست خرافات و رهبری امثال کلیسا و ادیان دیگه راحت کردن. اونا بودن که دنیای مطلوب مذهبیون رو بهم ریختن. اونا بودن که قدرت تغییر دادن دنیا در این مقیاس عظیم رو داشتن. اونا بودن که ادیان و خداشون رو به زیر کشیدن و تحقیر کردن. گویا اونها از خدای ادیان قدرت بیشتری داشتن!

اندیشه های برتر. مغزهای قوی. هوش های برتر. دانشمندان بزرگ. اندیشمندان مستقل بزرگ، نه موجوداتی که عقل و منطقشون در تسخیر و به خدمت ادیان و خداشون دراومده.

باز چرندیات خودت رو تکرار کن یخورده بهت بخندیم. آهان داشتی میگفتی! الان باید از مرگ بترسم؟ از خداتون؟ جدیدا که رسیدی به نان و گرسنگی! واقعا پیشرفت کردی مث اینکه تو هم فهمیدی که دین و خدا در اینجا مبدل به کشک میگردد :e415:

kourosh_iran
03-27-2015, 06:03 PM
خوبه
سعی کن همیشه همین مقدار کوتاه بنویسی

درست فهمیدی من بیشتر به فکر نونم
اون طومار طویل که شما نوشتی همش آبه و حتی یه لقمه نون هم از توش درنمیاد.
نون؟ کدوم نون؟
پس چرا بحث خدا و دین میکنی با ما؟

کوشا
03-27-2015, 06:16 PM
انسانهای برتری بودن که اومدن و راه قدرت رو به ما نشون دادن و ما رو از دست خرافات و رهبری امثال کلیسا و ادیان دیگه راحت کردن. اونا بودن که دنیای مطلوب مذهبیون رو بهم ریختن. اونا بودن که قدرت تغییر دادن دنیا در این مقیاس عظیم رو داشتن. اونا بودن که ادیان و خداشون رو به زیر کشیدن و تحقیر کردن. گویا اونها از خدای ادیان قدرت بیشتری داشتن!

اندیشه های برتر. مغزهای قوی. هوش های برتر. دانشمندان بزرگ. اندیشمندان مستقل بزرگ، نه موجوداتی که عقل و منطقشون در تسخیر و به خدمت ادیان و خداشون دراومده.
عجله نکن
جوجه رو آخر پاییز می شمرند

کوشا
03-27-2015, 06:20 PM
نون؟ کدوم نون؟
پس چرا بحث خدا و دین میکنی با ما؟

برو مثلا به سال 2200 میلادی و از اونجا یه نگاهی به قبرت بکن
ممکنه معنای نون را متوجه نشی اما با همه وجود معنای آب رو خواهی فهمید

kourosh_iran
03-27-2015, 06:27 PM
کس شعر گویی نکن دیگه بابا!
الان چی داری؟ حرف حساب داری بگو، وگرنه که خفه خون بگیر تا ضایع نشی!
اون آینده معلوم نیست اصلا کسی هست نیست خودت در چه وضعی هستی.
بیخود از مغلطهء فرار به آینده استفاده نکن.
کم آوردی اینقدر مرد نیستی که بگی جوابی ندارم یا نهایت بگی به دلایلی نمیخوام جواب بدم.
همش کس شعر مطلقه. از اونجا نگاه به قبر بابای خودت بکن اگر هنوز زنده بودی به گورش بخند!
چقدر این تم های شما شبیه همون به اصطلاح استدلالهایی هست که توی قرآن میگه.
انگار شما هم باز اینجا به شکل تفکربرانگیزی شبیه خداتون میشید و خود خداانگاری و این حرفا که از جایگاه خدا فتوا در میکنید و وعده و وعید میدید اینقدر که مطمئن هستید. خدایی که هنوز نتونستید وجود و منطق و صفاتش رو ثابت کنید.

جمع کن بابا بساطتت رو دلقک خان!
دیگه از ما گذشته بخوایم گول احمق هایی مثل شماها رو بخوریم.

تو هر ایمانی آگاهی و الهام پیشاپیش آینده بینی کس شعری داری واسه خودت.
اینجا کسی خریدار این چرندیات صد من یک غاز نیست. حرف حساب داری منطق و اثبات و سند بدردبخوری رو کن، وگرنه به خودت بخند که چرا داری اینجا چکار میکنی و یاوه صد من یک غاز میگی واسه خودت که کسی خریدارش نیست. نقش خدات رو ایفا میکنی ابله؟

راستی منتظر باش اون موقع اسپاگتی پرنده خرت رو بگیره ببین حرف گوش نمیکنی آخرش این بلا سرت میاد دیگه :e415:

kourosh_iran
03-27-2015, 06:32 PM
امثال نادان هایی مثل تو در سراسر تاریخ مثل پشگل ریخته!
این آدمهای برتر کمیاب بودن مثل دانشمندان که به ما چیز بیشتری از خرافات و توهمات و حدس و تصورات صرف و بی پایه دادن.
امثال تو اول و آخرش فقط به درد همون لای جرز میخورید.
برای لحظهء حال و واقعیت جاری چیزی ندارید بعد وعدهء آیندهء نامعلوم رو میدید!
واقعا که حقه باز هستید. یا خیلی نادان و احمق!
طرف نمیتونه راه بره بعد میگه واسا 100 سال دیگه ببین من چطور جام قهرمانی دومیدانی میبرم، پس به نفعته حرف منو الان باور کنی!

کوشا
03-27-2015, 06:33 PM
کس شعر گویی نکن دیگه بابا!
الان چی داری؟ حرف حساب داری بگو، وگرنه که خفه خون بگیر تا ضایع نشی!
اون آینده معلوم نیست اصلا کسی هست نیست خودت در چه وضعی هستی.
بیخود از مغلطهء فرار به آینده استفاده نکن.
کم آوردی اینقدر مرد نیستی که بگی جوابی ندارم یا نهایت بگی به دلایلی نمیخوام جواب بدم.
همش کس شعر مطلقه. از اونجا نگاه به قبر بابای خودت بکن اگر هنوز زنده بودی به گورش بخند!
چقدر این تم های شما شبیه همون به اصطلاح استدلالهایی هست که توی قرآن میگه.
انگار شما هم باز اینجا به شکل تفکربرانگیزی شبیه خداتون میشید و خود خداانگاری و این حرفا که از جایگاه خدا فتوا در میکنید و وعده و وعید میدید اینقدر که مطمئن هستید. خدایی که هنوز نتونستید وجود و منطق و صفاتش رو ثابت کنید.

جمع کن بابا بساطتت رو دلقک خان!
دیگه از ما گذشته بخوایم گول احمق هایی مثل شماها رو بخوریم.

تو هر ایمانی آگاهی و الهام پیشاپیش آینده بینی کس شعری داری واسه خودت.
اینجا کسی خریدار این چرندیات صد من یک غاز نیست. حرف حساب داری منطق و اثبات و سند بدردبخوری رو کن، وگرنه به خودت بخند که چرا داری اینجا چکار میکنی و یاوه صد من یک غاز میگی واسه خودت که کسی خریدارش نیست. نقش خدات رو ایفا میکنی ابله؟

راستی منتظر باش اون موقع اسپاگتی پرنده خرت رو بگیره ببین حرف گوش نمیکنی آخرش این بلا سرت میاد دیگه :e415:



:41:
همش هم اون دنیا نیست اخلاق بدرد این دنیا هم می خوره

:42:

kourosh_iran
03-27-2015, 06:38 PM
خدای من، یعنی خدایی که من احتمال میدم وجود داشته باشه، خداییست که منافاتی با همهء این استدلال ها و عقل و علم و خرد بشری نداره، نه خدای شما که میرینه به هرچی عقل و خرده بعد میگه دیدید من ثابت شدم چقدر هم با عقل مشکلی نداشتم :e057:

اگر خدایی بخواد باشه، خدای من وجودش منطقی تر و محتمل تره که!
و چنان خدایی دلیلی نمیبینم آب و نون منو چه الان چه 100 سال دیگه چه هزار سال دیگه بعد از مرگم نده.

هیچ دلیلی برای ترس نمیبینم. چون وقتی میگی دلیل، یعنی دلیل منطقی! چیزی که منطقی نیست باید فرض کرد واقعی هم نیست. به همین سادگی پروندهء امثال شما و خدایی که برای ما تعریف میکنید سعی میکنید ما رو ازش بترسونید روانهء سطل زباله میشه! که البته حق هم همینه. اینو آدم با وجدان خودش درک میکنه. این خدای شماست و ادعاهای مسخره و متناقض شما که مصداق روشن ناحق است!

kourosh_iran
03-27-2015, 09:24 PM
ابله اومده اینجا دنبال آب و نون میگرده!

خدای منم خدای بخیل و کینه توز و بیرحم و متناقض ادیان نیست که آب و نونم رو منوط به باور و اطاعت دربست نسبت به خودش بکنه.
خدای من فراتر از این حرفهاست. بخشنده تر از این حرفهاست. دلیلی نداره که همینطور بی شرط و دلیل هم نبخشه! اصلا آدم خودش عقل سلیم داشته باشه وجدان بکنه میفهمه. ولی شما نادان ها عقل درست و حسابی ندارید.

خدا فراتر است. بله. شاید اینجاست که باید گفت الله اکبر! خدا از تصورات مشتی نادان هم فراتر است. در یک مشت کاغذ پاره در یک مشت تئوری هم جا نمیگیره. در ظرفیت مردم و توده های زمان و زمانهای خاصی نمیگنجه.

خدای من هیچوقت خدایی نبود که طرف گفته «بهشت را به بها دهند نه بهانه».

هیچوقت نتونستم قبول کنم کمال مطلق خدا رو در این ببینم با این سازگار بدونم.

حتی یک انسان ثروتمند هم بارها ثابت کرده که فراتر از اینه در بخشش و سخاوت.
و حتی خود اون ادیان چنین انسانهایی رو پس چرا ستایش میکنن چرا اینطور کارها رو روا میدونن؟

خودم رو گذاشتم جای خدا گفتم من اگر قدرت مطلق ثروت تمام نشدنی داشته باشم چرا باید اینقدر سختگیر باشم چرا باید اینقدر شرط و شروط سخت بذارم چرا باید مشتی مخلوق عاجز و ضعیف رو محروم کنم و رنج بدم، درحالیکه میل خودمه و میتونم عکسش هم رفتار کنم چیزی هم بابتش ازم کم نمیشه بلکه عین کمال و حقیقت نیکی من در این است. فکر کردم دیدم کرامت و بخشش خودم از خدای ادیان بیشتره. گفتم مگه میشه خدا از من کمتر باشه؟ مگه میشه خیر و بذل و بخشش او از چیزی که من که مخلوق او هستم دریافت و وجدان میکنم و ظرفیتش رو دارم و ممکن، بلکه بهتر، میبینم، کمتر باشه؟ برای چی به رایگان نبخشم؟ بالاترین و خالص ترین، حقیقی ترین، طبیعی ترین نوع بخشش اینه!

نه نمیشه!
نمیشه! قسم به حقیقت که نمیشود!

توصیه میکنم اگر هنوزم مذهبی هستی و اصرار داری روی اینکه حتما مذهب و کلیشه و فرمالیته داشته باشی، حداقل برو مثلا مکاتبی مثل بودایی رو که میگن فرصت زندگی انسان فقط یک بار نیست بخون، شاید از این تفکر بسته و بخیلانه دربیای. بدونی که خدا خیلی بیش از این به همه فرصت میده و کمک میکنه. ضمنا در اسلام هم ما مکتبی داریم که پیروانش به نظام زندگیهای چندگانه اعتقاد دارن و من شخصا یک زمانی کتابهاش رو خوندم خیلی جالب بود شاید ته مانده ای از اعتقاد و امید به کرامت و عدالت و در نتیجه حقیقت خداوندگاری اگر در وجودم مونده بخاطر هموناس؛ وگرنه احتمال وجود خدا رو نمیدادم یا خیلی کمتر میشد در نظرم، چون اصولا مفهوم خدای قادر مطلق و نیک و کمال مطلق ادیان و هدف از خلقتش با اون ساختار و قوانین و سرنوشت، از نظر تئوریک و منطقی به تناقض و بن بست میرسید. راهی نداره که بشه مفهوم چنان خدایی رو با عقل و منطق آشتی داد. تناقض داره. بی معناست. بگم که من حتی از بچگی متوجه تناقضات و غیرقابل درک بودن این تعاریف میشدم. هنوزم در شگفت هستم از اینکه چطور عدهء زیادی از بشریت چنین اراجیفی رو باور میکنن و این ایرادات رو نمیبینن.

kourosh_iran
03-27-2015, 09:38 PM
ما از نسل فیلسوفان از نسل دانشمندان بزرگ از نسل نوابغ هستیم.
درود بر ارواح پاک آنان. به خدا که یکی از چنین مردانی برابری میکنند با صدها نسل از انسانهای ابله و احمق.
درود بر آنها که ما را به ظرفیت و فهم و شعور بشریت امیدوار کردند.
درود بر آنها که جلوه ای، امکانی، از تجلی خدای حقیقی بودند.
خدایی که گویی در تاریخ گم گشته است. خدایی که گویی همیشه پنهان بوده است. خدایی که مظلوم مانده است. ناشناخته. ناشناخته تر از ناشناخته.
اون دانشمندی که قوانین فیزیک رو کشف میکنه، درمان بیماریها رو کشف میکنه، حرف از منطق زیبا و منسجم میزنه، قدرت ریاضیات و منطق رو نشون میده، امثال چنین افرادی، اینا بودن که همیشه چشمهای منو خیره کردن، مجذوبشون شدم، انگار که گمشدهء خودم رو پیدا کردم، انگار که نشانه ای از حقیقت حقایق و دلیل وجود نیکی رو کشف کردم.
اونا هستن که زیبا و امیدبخش هستن، نه اونی که میاد دوتا کس شعر تکراری و ترسوندن بچه از لولو خوره رو پیش میکشه که آره تا وقت هست ایمان بیار آخرش میمیری بعد شکنجه و پشیمانی تا ابد در انتظارته، نمیدونم نگاه میکنی به قبر خودت میگی لعنت به من که هرچی ادیان و خداشون گفتن دربست باور نکردم عقل و خرد و تجربیات خودم رو نادیده نگرفتم، لعنت بر من که فرصت ارزشمند رو از دست دادم!!
این حرفها بنظر من بیشتر شبیه جادو و جنبل و جادوگری سیاه هست تا هر چیز دیگه!
جادوی سفید همانا جادوی دانشمندان و اندیشمندان بزرگ است. روشی که برای کشف حقایق حقیقی جواب میده. روشی که این قابلیت رو به همه میده. بر اساس تصادف و بی منطقی استوار نیست، بلکه کاملا روشن و قابل درکه. لازم نیست بخاطرش و از روی ترس، عقل و وجدان خودت رو نادیده بگیری. چیزی هست که در درون ما مبنای ذاتی محکمی داره و ما حقانیت اون رو بصورت مستقیم درک میکنیم. پس اونه که میتونه نشانه ای حقیقی از وجود خدای کمال مطلق که ما رو هم شبیه خودش آفریده و از نیروهای خودش به ما داده باشه.

sonixax
03-28-2015, 02:09 AM
جدای بحث شوخی ش اصلا کل این آزمایش چرندی بیش نیست
طرف اومده اثبات کنه که در مهر کربلا سلول های زنده وجود داره پس رو اندروید جواب میده

مرتیکه احمق ، از کی تا حالا اندروید شده روش آزمایش تست موجودات زنده؟؟؟؟؟
برو تو آزمایشگاه با وسائل دقیق زیستی و بیولوژیکی و شیمی و پزشکی ، مثل بچه آدم تست کن
برو تست کن نتیجه ش رو تو دنیا اعلام کن ، گور بابای اون کسی که بهت بخنده

شاید شاید شاید شاید حرفش درست باشه
ولی نکبت نفهم ، پاشو برو عاقلانه و منطقی تست کن
والا اندروید حتی با کاندوم هم باز میشه ، پس کاندوم هم سلول زنده داره
باز هزار چیز دیگه میشه صفحه اندروید رو باز کرد

همین آقای آزمایشگر رو بهش بگید بره طبق اصول آزمایشگاهی با وسائل علمی آزمایشگاهی ، بکیره و مهر کربلا رو آزمایش کنه
و این کسشعرا رو بهم نبافه

تازه این کفار غربی یک سری قلم لاستیکی درست کردند همین کار رو میکنه :))) دیوثها خاک کربلا ریختند سر قلمشون :)))


قال علی علیه السلام:

اذا تَمَّ العَقلُ نَقصَ الکلامُ
هنگامی که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه می‌شود. حکمت 71 نهج البلاغه

فلانی جان ببین برای کی نوشتی!!! این همه زور زدی آخرش قال علی سگ کُش :)))

sonixax
03-28-2015, 02:11 AM
دین دقیقا به این درد می خوره که فرق بین آدم و حیوون رو روشن کنه
حالا اگر ما هزار بار خودمون را جر بدیم که بابا بین دین و اخلاق رابطه مستقیم وجود داره کافر جماعت به تریج قباش برمی خوره که نه اینطور نیست بلکه فلان است و بیسار است

اگر ذره ای انسانیت تو وجودت بود خیلی راحت عین بچه آدم می گفتی فلان چیز و بهمان چیز هم صفحه رو باز می کنه و ادعای این شخص درست نیست،
دیگه نیازی نبود دهنت رو باز و کنی هر چی لایق وجود خودته نثار دیگران کنی

حالا شما چرا جوش آوردی مگه به شما فحش داده ؟!
نکنه اونی که تو فیلمه خودتی ؟ :)))
آها حس برادری بین مسلمانان باعث شده داغ کنید :))))

sonixax
03-28-2015, 02:13 AM
فلانی جان یک مقداری مراعات کنید! توهین مستقیم به کاربران اینجا جرمه ولو کوشای حزب اللهی باشد!!!
بعد از این در صورتی که این طوری ازتون نوشته ببینم پاک میکنم.

kourosh_iran
03-28-2015, 05:11 AM
قال علی علیه السلام:

اذا تَمَّ العَقلُ نَقصَ الکلامُ
هنگامی که عقل انسان کامل گردد، گفتارش کوتاه می‌شود. حکمت 71 نهج البلاغه

چرند و بی محتوی، چرند و بی محتواست، گرچه موجز باشد - حکمت مطهر من :e415:

mbk
03-28-2015, 08:57 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "یَسْأَلُونَكَ عَنِ الأهِلَّةِ قُلْ هِیَ مَوَاقِیتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَیْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوْاْ الْبُیُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَـكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُواْ اللّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ 189البقره" "می پرسندت بارهء برش های ماه بگو این جایگاه گشته ای برای مردمان است هم تلاش خانه هم نیست نیکو به که می آیید خانه ها از پشتشان هم تا بود نیکو کسی که بیم می دارد هم آیید خانه ها از درهایش هم بیم بدارید خداوندُ تا انگیزدتان رستگار می شوید 189ماده گاو"
آدم وقتی قدرت حقیقی داره، اصلا دنیا براش زیباتر میشه، به نیکی امیدوارتر میشه. لذت فکر کردی فقط لذت همسر و بچه و اینکه بری مسافرته؟ باید بگم پس از خیلی لذت ها بی خبری اصلا نمیدونی چه چیزهای هست. لذت های زیادی هست. لذت های پایدارتر و عمیق تری هم وجود دارن. شاید چون تجربه نکردی مغزت هم نمیکشه اصلا درک نمیکنی من چی میگم! آدم وقتی قدرت درونی داره حتی موقعی که داره بطور عادی توی خیابون راه میره میتونه لذت ببره. من اینو چندین بار تجربه کردم. خیلی هم حال میده. همین جسم که بنظر خیلی ساده و سطحی میاد، بدن انسان، میشه از اینکه هست خیلی قویترش کرد، و اونوقت میبینی که چقدر لذت و حال داره و واسه آدم راحتی میاره. من یه وقتایی توی خیابون راه میرم گاهی شده انرژی در حد زیادی توی بدنم میاد بدنم هم آماده و روی 100% بازدهی قرار داره از اونور خب رزمی کار کردم و هنوزم ورزش میکنم، از اونور از نظر درونی و روانی روحیه جنگندگی و رزمی دارم، با قدرت و چالاکی جسم که ترکیب میشه یک حالی میده به آدم اصلا. مثلا چند وقت پیش توی یه حالت اوج قدرت بدنی بودم، اومدم سر پیچ یجا دور بزنم اصلا بدون اینکه خودم از قبل متوجه باشم یهو همین که اراده کردم مغزم فرمان داد به بدن و عضله ها، با همچین چالاکی و قدرت و سرعتی تغییر مسیر دادم که صدای باد توی هوا توی گوشم اومد مثل پلنگ شد بودم، اون موقع اصلا حال کردم گفتم ایول عجب قدرتی عجب سرعت و هیبتی! واقعا لذت بخشه آدم بتونه همیشه اینطور باشه از اون درپیتی که الله بقول خودش آدم رو آفریده تونسته دربیاره خودش رو، خیلی لذت داره آدم احساس آرامش و موفقیت میکنه. میدونی من از این چیزا حال میکنم. لذت من، هدف من اینه. اینکه دنیا و زندگی و عوامل بیرونی نتونن برام سد بشن نتونن بهم صدمه بزنن نتونن منو رنج بدن. برای من اینکه یک جسم ضعیف رو از این سو به اون سو ببرم از این شهر ببرم یه شهر دیگه مثلا طبیعت رو نگاه کنم هوا رو تنفس کنم لذت ببرم، نمیگم هیچ لذت و تفریحی توش نیست، ولی حقیقتا خیلی کمتر از بقیهء مردم به این چیزا نیاز دارم و اهمیت میدم، من دنبال چیزهایی هستم که کشف کردم بالاتر و پایدارتر و خیلی قوی تر از این هستن. و اون قدرتهای اصیل و درونیه که شامل قدرت جسم هم میشه. مثل قدرت یه استاد کنگفو خفن. قدرت رزمی. اینه پا روی زمین که میذاری یه موجود قوی و مسلط شده بر طبیعت باشه که پا روی زمین میذاره. روان قوی، جسم قوی، اراده ای که جهان مادی در برابرش سر فرود میاره! این برای من نه تنها مسئلهء مادی، بلکه مسئلهء روحانی و معنوی هم محسوب میشه. برای من تجلی اراده و قدرت روحانی خودم به این شکله در این جهان مادی در همی جا همین وقت باید تجربش کنم باید بالفعلش کنم باید تثبیت و ثابتش کنم. اما امثال تو چی میفهمن از این حرفا، نمیدونم! آیا اصلا درک میکنی اصلا قابل هضم هست برات آیا کوچکترین دریافت و احساس مشابهی داشتی تاحالا! آیا شکوه واقعی رو در برابر شکوه خیالی و وعده و وعید میدونی چیه فرقشون؟ خداوند را پاس جفت همسر گیری سود های فراوانی درپی دارد دوست نداری که از خداوند بدانیشان تازه اونهایی که تو گفتی رزمی کاری هم چیزهای دیگر ناروا نیست باز هر چی جایش نه که همهء زندگی این باشد من هم سالی یکی دوبار با زن هم خانواده یک گردشی کردیم کار آنچنانی انجام نشد برگردنم بود خداوند را پاس هم هوا خوش بود هم دستگاه گردش فراهم هم که کمکی بود از سوی سرمغازه دارم که بهم می گویند خیلی خشک نباش اونها اینگونه گمان دارند منهم دوست دارم باورم را هر گونه شد به دوست آشنایان هم دیگران برسانم هرچند پوسخندم زنند گیر نابجا بدهند رویگردان بشوند خیلی هاشان ازبس که گیرشان دادم باهام پس دشمنی دوست شدند هم این را از سخن خداوند آموختم که ازپای ننشینم آره همسر گیری برام خوب افتاد هیچی نداشتم آغاز خانواده ام گیر می دادند زن نگیر بدبخت می شی باز نشدم چرا؟چون کمی دل دوربری هایم برایم می سوزد که خانواده دارم بجای اینکه پولم بی سرمان باشد درجای درست کارزده می شود شاید به دید داراها کم به چشم بیاید این توشه هم روزی خداوند باز به دید من خوب است هم بس زمانی که گفتند مهریه بالا بده سوره قرآن را پیش بند گره زن عاقد گفتم که هر چه ارزش میزان دارد من توان اینهمه ندارم اونهم گفت به زن پدرم اونها اون را خیلی پایین کشیدند زمانیست که دلم پیش دختران دیگر نیست هم آرزو بدل نیستم که کسی باهام باشد برای همین همسر داشتن خیلی واسم دست دل باز می شوند کمکی می دهند هزینهء زندگی پیش برود من اگر درس می خواندم بایستی آویز سرمایه داران می شدم که مرا کاری خانه ای بدهند هم زندگی من رخ نمی داد آره کسی پول هم دارایی بس دارد می تواند درس بخواند همسر بگیرد هیچ بد نیست باز منی که آن برایم گران می افتد دوست ندارم خطرش را برگردن بگیرم می بینید که سر چیزهای پیچیده دانشی گفتگو نمی کنم همانند برنامه های جاوا ریز الکترونیکها یا نسبیت ها هم این اندازه دانستم می گویم هم می گذرم آنچنان بدردم نمی خورند هم سرم درد می گیرد باز در آیینم سخن خداوند قرآن دوست دارم ریز بین باشم خداوند هم بیش از این ازم چشم براه نیست خداوندا مرا در زندگی با دشمنانت وامگذار راهی پیشم گذار که دوستانت بهره هم نصیبم شوند هم همیشه در کنارم باش

kourosh_iran
03-28-2015, 11:09 AM
خدا بر فرض وجود، جهان رو طوری آفریده که نمیتونی همه چیز رو با هم داشته باشی. عمر ما، انرژی ما، فرصتها و منابع ما محدود هستن. برای رسیدن به یکسری چیزهای بزرگ باید از چیزهای بزرگ دیگری گذشت. باید انتخاب کرد. انتخاب های سخت. این کار مرد واقعیه! منم انتخاب کردم، و از انتخابم ناراضی نیستم هنوزم فکر نمیکنم که اشتباه کردم. شرایط من برای این بهینه بود. شرایط شخصی و درونی و برونی.
زندگی برای من یک جنگ بود. یک نبرد جدی. یک نبرد خونین. یک رزم همه جانبه.
تصمیم گرفتم جنگنده بشم. بجنگم. و ازش نتیجه هم دیدم.
برای جنگنده بودن باید قوی بود. قدرت اولویت داره. بیشتر عمرت صرف کسب قدرت میشه. و چیزهایی مثل زن و بچه این وسط چندان معنا و مجالی براشون نیست، بلکه میتونن نقطهء ضعف محسوب بشن. من اونقدر خودم رو قوی و این مسئله رو ممکن ندیدم که بتونم همهء اینا رو با هم داشته باشم و از پسش بربیام.

حالا انتخاب تو اونا بوده، انتخاب من چیز دیگه. اصلا گزینه های در دسترس یا بهینه افراد هم تفاوت میکنن. شرایط و تجربیات متفاوته.
پس انتخاب هرکس میتونه برای خودش درست بوده باشه. انتخاب من ممکنه برای تو درست یا اصلا ممکن نبوده باشه، و بعکس.
کسی رو هم بخاطر انتخاب و سرنوشت کس دیگه ملامت نمیکنن. هرچه کردیم برای خودمون کردیم. خدا هم از ما قاعدتا نباید چیزی بخواد، چون خودش همه چیز داره و بی نیازه. چیزی که او میخواد اینه که شعور و ظرفیت ما زیاد بشه تا خوشبختی ای فراتر از اینها به ما بده. ولی برای من حتی این هدف هم از همین مسیر فعلی میگذشت و میگذره بنظر خودم. این تشخیص و انتخاب من بوده. بابتش پشیمان نیستم، حتی اگر اشتباه کرده باشم، چون این تشخیص و توان من بود. اصولا پشیمانی و احساس گناه رو اغلب حس چندان مفیدی نمی یابم؛ فقط رنج تولید میکنه که البته بعضی وقتا برای درک جدیت مسائل و تکرار نکردن دوبارهء اشتباهات بزرگ خوب یا لازمه، ولی خیلی وقتا هم آدم الکی فقط خودش رو رنج میده و مقصر قلمداد میکنه.

mbk
03-28-2015, 12:53 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یَمْسَسْکَ بِخَیْرٍ فَهُوَ عَلی‏ کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدیرٌ (http://tadabbor.org/?page=quran&SID=6&AID=17)
17وَ هُوَ الْقاهِرُ فَوْقَ عِبادِهِ وَ هُوَ الْحَکیمُ الْخَبیرُ (http://tadabbor.org/?page=quran&SID=6&AID=18)
18 "
"هم اگر بسایدت خداوند به آسیبی باز نباشد پیداکننده تا برایش جز او هم اگر بسایدت به نیکویی باز او بر هر چیزی خیلی تواناییست 17هم اوست چیره شونده ای سر بندگانش هم اوست خیلی فرمانروا خیلی سنجنده 18"

خدا بر فرض وجود، جهان رو طوری آفریده که نمیتونی همه چیز رو با هم داشته باشی. عمر ما، انرژی ما، فرصتها و منابع ما محدود هستن. برای رسیدن به یکسری چیزهای بزرگ باید از چیزهای بزرگ دیگری گذشت. باید انتخاب کرد. انتخاب های سخت. این کار مرد واقعیه! منم انتخاب کردم، و از انتخابم ناراضی نیستم هنوزم فکر نمیکنم که اشتباه کردم. شرایط من برای این بهینه بود. شرایط شخصی و درونی و برونی.
زندگی برای من یک جنگ بود. یک نبرد جدی. یک نبرد خونین. یک رزم همه جانبه.
تصمیم گرفتم جنگنده بشم. بجنگم. و ازش نتیجه هم دیدم.
برای جنگنده بودن باید قوی بود. قدرت اولویت داره. بیشتر عمرت صرف کسب قدرت میشه. و چیزهایی مثل زن و بچه این وسط چندان معنا و مجالی براشون نیست، بلکه میتونن نقطهء ضعف محسوب بشن. من اونقدر خودم رو قوی و این مسئله رو ممکن ندیدم که بتونم همهء اینا رو با هم داشته باشم و از پسش بربیام.

حالا انتخاب تو اونا بوده، انتخاب من چیز دیگه. اصلا گزینه های در دسترس یا بهینه افراد هم تفاوت میکنن. شرایط و تجربیات متفاوته.
پس انتخاب هرکس میتونه برای خودش درست بوده باشه. انتخاب من ممکنه برای تو درست یا اصلا ممکن نبوده باشه، و بعکس.
کسی رو هم بخاطر انتخاب و سرنوشت کس دیگه ملامت نمیکنن. هرچه کردیم برای خودمون کردیم. خدا هم از ما قاعدتا نباید چیزی بخواد، چون خودش همه چیز داره و بی نیازه. چیزی که او میخواد اینه که شعور و ظرفیت ما زیاد بشه تا خوشبختی ای فراتر از اینها به ما بده. ولی برای من حتی این هدف هم از همین مسیر فعلی میگذشت و میگذره بنظر خودم. این تشخیص و انتخاب من بوده. بابتش پشیمان نیستم، حتی اگر اشتباه کرده باشم، چون این تشخیص و توان من بود. اصولا پشیمانی و احساس گناه رو اغلب حس چندان مفیدی نمی یابم؛ فقط رنج تولید میکنه که البته بعضی وقتا برای درک جدیت مسائل و تکرار نکردن دوبارهء اشتباهات بزرگ خوب یا لازمه، ولی خیلی وقتا هم آدم الکی فقط خودش رو رنج میده و مقصر قلمداد میکنه.
من هم اینهایی که دارم از خداوند می دانم نه خودم چون او بر دلم گذاشت که پی روزی هم بهره هایش که یکیشان همسر است بروم غریزیست این که شما دنبال زن گرفتن نمی روی چیزیست که روان است در دوربریهایم هر چند دارایانشان می بینم یکی از دوستانم که خیلی دارایی گردآوری کرد بهش می گویم چرا زن نمی گیری گفت ماشینم زنمه که باهاش کار کنم من چی داشتم بهش بگویم جز که گفتم ارزش زن گرفتن خیلی بیشتر از ماشین است شماها هم جوری گوشتان را به سنگینی می زنید هم می دانم فراوان همینجور باهتان ور بروم یکجور دیگر می پیچانیش این چیزیست خداوندی که بر برخی می بخشد اگر دلشان بخواهد چون خداوند گفت "و ان لیس للانسان الا ما سعی ""هم که نیست برای آدمی جز چه تلاش کرد" که گمان ندارم تلاش زن گرفتن کرده باشید من کردم چون دلم می خواست تازه مرا گفتی که باور کردم به مهر فلان جا برای گوشی سایشی که همانندم از آیین فرمانبرداری اسلام در می آیند یا به آواتار فلانی گفتی در سخن خداوند قرآن است هیچ اینگونه نیست که خداوند فرابخواند بروید کسانی که پیشتان نیستند را به گمان دستور دهنده بگیرید هم بهترین دستور دهنده که می گوید جز خداوند هم کسانی که پیشتانند بهتان سود می رسانند کسی دیگر را فرمانروا ندانید تازه به ادیسون هم دیگر دانشمندان می نازید من به هیچیک جز خداوند نمی نازم اگر آنها دانشمند بودند خداوند برشان مهربانی کند اگر باورمندش بودند هم یگانه پرست وگرنه کوچکترین کرنشی ندارم به کسی که خداوند را باور ندارد
خداوندا مرا از کسانی کن که دل به دیگری جز خودت نمی بندند هم مرا نماز گذار کن

Anarchy
03-28-2015, 06:38 PM
درکت می کنم ! یه عده بعد از مرگ از خدا درخواست می کنن دوباره به دنیا برگردن تا کار نیک انجام بدن و خدا میفرماید چنین چیزی ممکن نیست هر چند که اگر به آنها فرصتی دوباره داده شود باز همان کارهایی که از آن نهی شده اند را انجام خواهند داد. وقتی مشاهده حقیقت دنیا و آخرت تاثیری در فهم و درک عده ای ندارد نباید انتظار داشت کرامتی در حد کرامت تربت سید الشهدا علیه السلام پرده از چشمشان بیفکند. با دلقک بازی و باز کردن نیش تا بناگوش حتی خودت رو نمیتونی گول بزنی چه برسه که فکر کنی مثلا جلوی دیگران از تا نیفتی هر چند که کسی هم در این بیغوله رفت و آمد نمی کنه ! به جای منبر رفتن ، اگه اثبات به روش علمی بلدی شروع کن و برو یک میلیون دلار رو بگیر ... اگه هم نه که دیگه بیشتر از این ادامه نده لطفا !! شما انقدر صداقت نداری که ادعای موجود در فیلم رو تغییر ندی و از خودت حرف در نیاری !! تو فیلم میگه این چون توش سلول های بدن حسین و بقیه هست زنده هست تو میگی نه حرفی از زنده بودن نزده ... بعد هم هنوز قدم اول نتونستی نشون بدی مهری که تو فیلم هست خاک کجا هست ... حتی نتونستی نشون بدی فقط خاک کربلا هست که چنین خاصیتی داره و خاک جای دیگه همچین خاصیتی نداره ، هی میشینی ما رو نصیحت میکنی !! برادر کوشا ... واقعا انقدر مساله خنده داره که حتی حرف زدن در موردش رو توهین به علم میدونم و گرنه انقدر این قضیه مشکل داره که حالا حالا بشه بهت و بهش گیر داد !! حسین از دید خود شما مسلمونا حقانیتی داشته باشه ، خدا اگه وجود داشته باشه و بخواد قدرتشو نشون بده ، نیازی به تاچ اسکرین گوشی های اندرویید نداره !! این ادعا رو برو تو فورم های مذهبی مطرح کن ... اگه همون مذهبی هاش بهت نخندیدن بیا هر چی خواستی به ما بگو !!

Mr.World.Wide
03-29-2015, 07:25 AM
فلانی جان یک مقداری مراعات کنید! توهین مستقیم به کاربران اینجا جرمه ولو کوشای حزب اللهی باشد!!!
بعد از این در صورتی که این طوری ازتون نوشته ببینم پاک میکنم.

من به اون حرفی نزدم که
من دارم به اون یارویی که توی ویدئو داره تست میکنه و خودش رو یه متخصص جا میزنه فحش میدم
اول فیلم چی گفت؟؟
کارشناس؟؟یا همچین کسشعری ؟؟؟
یادم نیست
این آقای کوشا و نمیدونم چی چی رو من اصلا کاری بهش ندارم
طرف خودش اومده من رو مستقیما حیوان خطاب میکنه
ارزش جواب دادن نداره

Mr.World.Wide
03-29-2015, 07:32 AM
دین دقیقا به این درد می خوره که فرق بین آدم و حیوون رو روشن کنه
حالا اگر ما هزار بار خودمون را جر بدیم که بابا بین دین و اخلاق رابطه مستقیم وجود داره کافر جماعت به تریج قباش برمی خوره که نه اینطور نیست بلکه فلان است و بیسار است

اگر ذره ای انسانیت تو وجودت بود خیلی راحت عین بچه آدم می گفتی فلان چیز و بهمان چیز هم صفحه رو باز می کنه و ادعای این شخص درست نیست،
دیگه نیازی نبود دهنت رو باز و کنی هر چی لایق وجود خودته نثار دیگران کنی

اولا که من روی صحبتم با تو نیست
اوکی؟؟؟
من به تو چیزی نگفتم
دوما مرد حسابی مگه مثل آدم با شما صحبت نکردند؟؟؟
همین آقای کوروش و آنارشی؟؟؟
از شما خواستند ثابت کنید که این اولا مهر کربلاست
دوم خواستند ثابت کنید که علت اینکه میتونه اندروید رو روشن کنه سلول های یک شخص هست
سوم خواستند ثابت کنید که واقعا در مهر کربلا سلول های جناب حسین وجود داره؟؟؟
چهارم خواستند ثابت کنید که آیا این اندروید با غیر از مهر کربلا هم باز میشه؟؟؟
پنجم من خواستم و سوالی پرسیدم که آیا حقانیت اسلام و شیعه رو اندروید مشخص میکنه؟؟؟
ششم من خواستم و سوالی داشتم که چرا باز با طناب کفار دارید توی چاه میرید؟؟؟چرا گوشی سامسونگ؟؟چرا بلاد کفر؟؟؟
مثل اون ادعاهاتون که ما همه شرکت های بزرگ دنیا رو به توهم فراماسونری و اسرائیلی بودن تحریم میکنیم ولی از ویندوز و سخت افزار و نرم افزار و حتی دانش اونها استفاده میکنید

خب این سوال ها رو شما مثل بچه آدم جواب دادید؟؟؟؟/
نخیر
اومدید و به شعور همه توهین کردید با این مغلطه ها و بحث های جانبی
یه دفعه میاید و بحث نمیدونم قصار کلمات رو میگید
یه بار به صحرای کربلا میزنید
یه بار میگید آینده مشخص میکنه
یه بار میاید منبر میرید
شما یه پست خودت رو همینجا نشون بده که مثل آدم اشکال ها رو جواب داده باشی تا مثل آدم باهات رفتار شه

kourosh_iran
03-29-2015, 09:47 AM
من به اون حرفی نزدم که
من دارم به اون یارویی که توی ویدئو داره تست میکنه و خودش رو یه متخصص جا میزنه فحش میدم
اول فیلم چی گفت؟؟
کارشناس؟؟یا همچین کسشعری ؟؟؟
یادم نیست
این آقای کوشا و نمیدونم چی چی رو من اصلا کاری بهش ندارم
طرف خودش اومده من رو مستقیما حیوان خطاب میکنه
ارزش جواب دادن نداره
بابا روی صحبت اون پست من بودم. آخه من قبلا آیدیم Folaani بود :e405:

Agnostic
04-01-2015, 12:07 PM
درود همانطورکه بیلچه گرامی گفتند این نمایشگرهای موبایل لمسی خازنی و مقاومتی هستند و احتمالا این مهر میتواند گوشی های اپلو و ویندوز و بلکبری را هم بکاراندازد.
مهر را نمی پزند ولی آجر و سفال را می پزند اگر با گلهای دیگر نیز یک مهر بسازید و بگذارید خشک شود ولی آن را در کوره نپزید احتمالا آنها بتوانند همین کار را انجام بدهند.
اگر تخم مرغ خام و تخم مرغ پخته را هم به گوشی بکشید ورق میزند! پوست تخم مرغ از آهک است و زنده نیست داخل تخم مرغ پخته هم مرده چون پخته شده و دیگر سلول زنده ندارد. اگر تخم مرغ خام و تخم مرغ پست نکنده پخته را که هردو لایه خارجی اشان آهک است را روی موبایل بکشید کار مهر را انجام میدهد.
با مهر چنین کردم درست مثل تخم مرغ بود.
این به خاطر الکتریسیته دست است که چنین عمل می کند و شاید مهر و تخم مرغ هم ساختارشان بگونه ای است که الکتذیسیته دست یا الکتریسیته خودشان را به صفحه خازنی موبایل منتقل میکنن.
این مرغ های مظلوم که سرشان را میبرید تخمشان در حد امام حسین معجزه می کند!

sonixax
04-02-2015, 12:05 AM
درود همانطورکه بیلچه گرامی گفتند این نمایشگرهای موبایل لمسی خازنی و مقاومتی هستند و احتمالا این مهر میتواند گوشی های اپلو و ویندوز و بلکبری را هم بکاراندازد.
مهر را نمی پزند ولی آجر و سفال را می پزند اگر با گلهای دیگر نیز یک مهر بسازید و بگذارید خشک شود ولی آن را در کوره نپزید احتمالا آنها بتوانند همین کار را انجام بدهند.
اگر تخم مرغ خام و تخم مرغ پخته را هم به گوشی بکشید ورق میزند! پوست تخم مرغ از آهک است و زنده نیست داخل تخم مرغ پخته هم مرده چون پخته شده و دیگر سلول زنده ندارد. اگر تخم مرغ خام و تخم مرغ پست نکنده پخته را که هردو لایه خارجی اشان آهک است را روی موبایل بکشید کار مهر را انجام میدهد.
با مهر چنین کردم درست مثل تخم مرغ بود.
این به خاطر الکتریسیته دست است که چنین عمل می کند و شاید مهر و تخم مرغ هم ساختارشان بگونه ای است که الکتذیسیته دست یا الکتریسیته خودشان را به صفحه خازنی موبایل منتقل میکنن.
این مرغ های مظلوم که سرشان را میبرید تخمشان در حد امام حسین معجزه می کند!

اصلن مهم نیست که جنس مهر چیه!!! سوسیس رو هم بکشید همین اتفاق میوفته!!!!
این :

4639

100% پلاستیکه! و همون کار رو میکنه موجود زنده هم توش نیست!
همون مهر روی تکنولوژیهای قدیمی تر مثل صفحات حساس به حرارت یا الکترومغناطیسی کار نمیکنه!!! همون طوری که این قلم کار نخواهد کرد.

Agnostic
04-02-2015, 09:19 AM
اصلن مهم نیست که جنس مهر چیه!!! سوسیس رو هم بکشید همین اتفاق میوفته!!!!
این :

4639

100% پلاستیکه! و همون کار رو میکنه موجود زنده هم توش نیست!
همون مهر روی تکنولوژیهای قدیمی تر مثل صفحات حساس به حرارت یا الکترومغناطیسی کار نمیکنه!!! همون طوری که این قلم کار نخواهد کرد.
نه! فقط با معدودی اشیا کار می کند. به خاطر خاصیت هدایت الکتریسیته آنها. من پلاستیک و چند نوع پارچه و سفال پخته و مداد و خودکار و چند نوع فلز را امتحان کردم نشد ولی مهر و تخم مرغ خام و پخته شد.

sonixax
04-03-2015, 02:04 AM
نه! فقط با معدودی اشیا کار می کند. به خاطر خاصیت هدایت الکتریسیته آنها. من پلاستیک و چند نوع پارچه و سفال پخته و مداد و خودکار و چند نوع فلز را امتحان کردم نشد ولی مهر و تخم مرغ خام و پخته شد.

با سوسیس هم میشه :دی
من قفل اثر انگشت آیفونم رو با سوسیس تنظیم کردم، هم تنظیم شد هم باز میشد!!!
معجزه سوسیس رو دارید ؟! تازه گوشت خوک هم بود!!! معجزه خوک رو داشته باشید :))

Anarchy
04-03-2015, 08:32 AM
@کوشا (http://www.daftarche.com/member.php?453-%DA%A9%D9%88%D8%B4%D8%A7)

برادر بیا یه خودی نشون بده دیگه :e415: !! آیا به معجزه سوسیس و تخم مرغ باور نداری ؟ آیا اینها نشانه هایی برای اهل ایمان نیست :e105: ؟

kourosh_iran
04-03-2015, 09:30 AM
@کوشا (http://www.daftarche.com/member.php?453-%DA%A9%D9%88%D8%B4%D8%A7)

برادر بیا یه خودی نشون بده دیگه :e415: !! آیا به معجزه سوسیس و تخم مرغ باور نداری ؟ آیا اینها نشانه هایی برای اهل ایمان نیست :e105: ؟

4641

kourosh_iran
04-03-2015, 10:05 AM
یکی از بدی های معتقد بودن دربست به ادیان و خداشون و این حرفا اینه که آدم همینطور دنبال معجزات و نشانه های خدا در جهان میگرده و بعد که بعنوان نشانه های خدا و معجزات اونا رو مطرح میکنه، اگر دوتا مخالف یا حتی محقق و منطق دان درست و حسابی پیدا بشه میان و دست آخر بی پایه و چرند بودنش رو ثابت میکنن، اینه که آدم ضایع میشه. حالا یک بار ضایع میشی، دو بار ضایع میشی، دفهء دهم بالاخره هرچقدر هم احمق و پوست کلفت باشی خودت هم به شک میفتی از خودت میپرسی پس این همه معجزات و نشانه های دیگر که ذکر میکنن هم از کجا معلوم همینطور سست و بی پایه و جعلی نبوده باشه، و چرا من اصولا اینقدر سعی میکنم معجزه و نشانه برای خدا و طرفداری از ادیان پیدا کنم ولی هیچی درست و حسابی پیدا نمیشه و چرا همون خدای ادیان با اون قدرتش به من کمک نمیکنه منو هدایت نمیکنه در این راه و میذاره که اینطور ضایع و مورد تمسخر واقع بشم؟!
ضمنا اینکه اکثر به اصطلاح مومنین خودشون همیشه دنبال این موارد از معجزات و نشانه ها هستن نشون میده که بحث ایمان دربست چرندی بیش نیست و خودشون درونا میدونن که خدا و ماوراء و دین و اینها کافی نیست که فقط ذهنی و ایمانی و درونی و تئوریک و مربوط به اون دنیا باشه و باید یا بهتره براش شواهد عینی و واقعی در جهان فعلی بشه پیدا کرد. یعنی میدونن هرچیزی که در این جهان مادی نشه براش نمود و اثبات یا دلایل کافی پیدا کرد، میشه جزو توهم و تخیل و یاوه/بی پایه طبقه بندیش کرد.
بله همه انسانها درونا، ذاتا، خودشون اینقدر عقل و شعور رو دارن، ولی لایه های القا و مقاومت روانی همواره سعی میکنن اون رو سرکوب و خاموش و پنهان کنن. این عقل و شعور ولی باز اونوقت به شکلهای دیگری از روزنه هایی که وجود دارن تراوش میکنه و بیرون میزنه. منتها به یک شکل انحراف یافته و در تلاشی مذبوحانه برای تطبیق و سازگاری اون با ایمان و اعتقاد. ایمان و اعتقادی که خودش در درجهء اول با عقل و منطق و نگرش و روش علمی سازگاری کافی نداره.

من خودم این تجربه ها رو داشتم. چه خوب که آدم از تجربه ها زود درس بگیره و نیاز به تکرار بارها و بارها برای این تجربیات نداشته باشه تا بفهمه مشکلی اساسی در باورها و اعتقاداتش وجود داره و این مشکل در کجاست.

البته من الان کاملا بی اعتقاد نیستم و حتی میتونم بگم یجورایی آدم معنوی هستم. مادرم و بعضی از بستگان دیگه میگن اصلا تو از خیلی ها با دین و اعتقادتر هستی. چرا؟ بخاطر یکسری مسائل اخلاقی که دارم، یا اینطور بگم که آزار و ظلمم به کسی نرسیده و نمیرسه بطور معمول. روش زندگی ای رو انتخاب کردم که یک نتیجهء اون اینه که اصولا نیاز و برخورد چندانی با حقوق دیگران و ظلم به اونا ندارم. دوست دارم راست و آزاده زندگی کنم. با مرام مردانگی. از دروغ و فریب و استثمار و ظلم و دروغ و ماست مالی مسائل خوشم نمیاد. دوست دارم همه چیز رو از راه مستقیم و با قدرت و احاطه خودم حل کنم. چیزی که اینطور نباشه، بنظر من ارزش دردسر و هزینه ها و خطراتش رو نداره و ترجیح میدونم کنارش بذارم.
اعتقاداتم به خدا و معنویت و قوانین ماورایی/الهی هم از نوع احتمالاتی و احتیاطی و بر اساس دریافت و حس درونی و تجربیات شخصی است و وجدانی که دارم، و بنابراین دنبال معجزه و شواهد دیگری که بخوام به دیگران ثابتشون کنم نمیگردم، چون نیازی به این ندارم، چون اعتقادات من مثل آدمهای مذهبی اونقدر گسترده و پیچیده و عجیب و غریب و فضولی کن توی کار همه کس و همه چیز و مطلق گرایانه و همه چیز خواهانه و بنا بر قاعدهء همه چیز یا هیچ چیز نیست و اعتقاد و الزامی به این ندارم که مثلا آی بیام بقیهء مردم رو هم هدایت و به سوی خدا و دین و ایمان کمک کنم و امر به معروف و نهی از منکر و این حرفا. اساسا اکثریت بقیهء انسانها هم بنظر من درپیت تر از این حرفا هستن که بتونن این کارها رو به شکل موثری بکنن، اما دین به اونها دستور میده و اونها رو وادار میکنه سعی کنن نقشی رو ایفا کنن که توانایی و صلاحیتش رو ندارن. بهرحال هم که من به چیزی که خودم میگم در باب وجود داشتن و حقیقتش اطمینان کامل ندارم و 50% احتمالاتی هست، چطور بیام اینطور عمل کنم؟! ولی من شخصا فکر میکنم اینطور که آدم احتیاط بکنه و یکسری اصول و مشترکات بنیادین بین اکثر ادیان و مذاهب و معنویت ها و عرفان ها رو در نظر بگیره، خردمندانه است. و شخصا از فساد و هرج و مرج و خلافکاری و هرزگی و بی بند و باری و باری به هر جهت بودن خوشم نمیاد، چون این بر خلاف عقل و خرد و قدرتهای اصیل و درونی خود آدمی هم هست و آدم سیاهی و تباهی موجود در اون رو درک میکنه. ما اگر بخوایم بر کهکشان ها احاطه پیدا کنیم، باید موجوداتی متعالی باشیم، موجوداتی برتر؛ ابرانسان! و یک ابرانسان بنظر من نمیتونه یک انسان هرزه و باری به هر جهت و بدون اخلاق باشه. هرزگی و هرج و مرج و بی بند و باری و فساد، مثل پارازیت و امواج ناهماهنگ در هم و برهم تصادفی و گوش خراشه که هیچوقت انتظار نمیره کار مفیدی انجام بدن و خاصیت درست و حسابی داشته باشن.

kourosh_iran
04-03-2015, 10:26 AM
بیاییم از تلاش برای اثبات خدا و ماوراء دست برداریم!
اگر خدا اثبات شدنی بود، تا کنون این کار انجام شده بود و بشریت دیگر مشکلی در این باب نداشت.
اگر خدا میخواست واقعا به شکل عقلانی و علمی و این حرفها ثابت شود، خودش این قدرت را داشت و این کار را میکرد.
دین ها قابل اثبات نیستند. خدا قابل اثبات نیست. حداقل نه به شکلی عمومی و تردیدناپذیر.
شخص هر کسی مسئله ایست که میتواند تا حد زیادی متفاوت باشد، چون هرکس تجربه های شخصی و دریافتهای درونی خودش را دارد، اما اینها لزوما قابل انتقال و اثبات به دیگران نیستند.
هرچند شاید کسانی باشند که بتوانند براستی نشانه ها و معجزات و اثبات هایی از خدا و ماوراء نیز ارائه کنند. کسی چه میداند! ولی من تاکنون این موارد را ندیده ام. راستی اصولا چه اهمیتی دارد؟ آیا خیلی مهم است؟ آیا در عمل تغییرات مهمی ایجاد میکند؟ من شک دارم اینطور باشد. چون مثلا شخص خودم، تاحدی که در زندگی توان داشته ام سعی کرده ام و خویش را اصلاح کرده ام، بیش از این دیگر توان و ظرفیت چندانی ندارم؛ حتی اگر از نظر منطقی/علمی وجود خدا و حتی حقانیت منشاء ادیان ثابت بشود، بازهم خیلی مسائل پیچیده و مهم و دشوار بر سر راه است. اینکه صفات این خدا چیست، منطقش چیست، براستی چطور ما را قضاوت خواهد کرد، چطور نسبت دادن همه چیزی که در ادیان آمده است به خدا ثابت میشود، نقش دریافت های درونی و تجربه ها و وجدان و قضاوت شخصی و شناخت ما از توانایی های واقعی خودمان در این جریان چیست، ... .
تازه فکر کن اگر خدا ثابت شود، چقدر این پیروان نادان و افراطی ایشان جان و بهانه میگیرند و چه بر سر بشریت خواهند آورد!
اصلا شاید به همین دلیل باشد که خداوند تاکنون خودش را بصورت عمومی ثابت نکرده است!!

زندگی ساده نیست. هیچ چیزی ساده نیست. همه چیز پیچیده است. اما پیروان ادیان معمولا مطلق گرا و ساده انگار هستند. آنها ذهن های ضعیفی دارند. شک دارم که ایمان قوی ای نیز داشته باشند!

mbk
04-03-2015, 05:28 PM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلاَّ إِحْدَى الْحُسْنَیَیْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَن یُصِیبَكُمُ اللّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَیْدِینَا فَتَرَبَّصُواْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ 52التوبه" "بگو اینجا پا پی هستید به ما جز یکی نیکودوتا؟هم ما پا پی ایم بهتان که برخورد می زندتان خداوند به ناگوارایی از نزدش یا به دستهامان باز پاپی باشید چون هستیم با شما پا پی گشته هایی 52پشیمان شدن"
بیاییم از تلاش برای اثبات خدا و ماوراء دست برداریم! اگر خدا اثبات شدنی بود، تا کنون این کار انجام شده بود و بشریت دیگر مشکلی در این باب نداشت. شماها برید دست بردارید ما سختی در باور به خداوند نداریم تنها گوشزدی می نماییم به زبانی که گوش را خداوند داد هم زبان را اگر فرو به گوشهاتان نبرید یا خداوند به ناگوارایی فرو می کند درش یا به دستمان فرو در گوشهاتان می کنیم ما یا نزدیکی چشم براه پیروزی هستیم که خداوند بهره مان کند اگر نداده اندوهی نیست در واپسین بهره مان کند که آن همیشگیست خداوندا بی چیزان ناباور را بی چیز تر کن

کوشا
04-03-2015, 07:22 PM
@کوشا (http://www.daftarche.com/member.php?453-%DA%A9%D9%88%D8%B4%D8%A7)

برادر بیا یه خودی نشون بده دیگه :e415: !! آیا به معجزه سوسیس و تخم مرغ باور نداری ؟ آیا اینها نشانه هایی برای اهل ایمان نیست :e105: ؟

اگر خاک دیگری نیز عملکرد مشابه داشته باشد، ادعای این شخص از این جهت باطل می شود، البته اعتبار تربت امام حسین علیه السلام از جهاتی که در روایات بیان شده به حال خود باقی است.

sonixax
04-03-2015, 10:48 PM
برادر بیا یه خودی نشون بده دیگه !! آیا به معجزه سوسیس و تخم مرغ باور نداری ؟ آیا اینها نشانه هایی برای اهل ایمان نیست ؟

من به تقلید از این فیلم این کار رو کردم و شد :


https://www.youtube.com/watch?v=xC8ZRWMxj_Y

sonixax
04-03-2015, 10:50 PM
اگر خاک دیگری نیز عملکرد مشابه داشته باشد، ادعای این شخص از این جهت باطل می شود، البته تربت امام حسین علیه السلام از جهاتی که در روایات بیان شده به حال خود باقی است.

علی الحساب گوشت خوک که در اسلام نجس هم هست عملکرد نه تنها مشابه بلکه خفن تری رو بروز داده!!!!! فقط یک وقتی جو گیر نشوید برای تربت خوک علیه السلام بالای منبر بروید خوبیت ندارد :)))

mbk
04-04-2015, 08:13 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان "یَا أَیُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیْرُ اللَّهِ یَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ" "ای همهء مردمان بازگو شوید بخششهای سراسری خداوندُ برِتان اینجا از آفریننده ای بیگانهء خداوند توشه می دهدتان از آسمان هم زمین؟ نباشد خدایی جز او باز که جوری می بافید "
اگر خاک دیگری نیز عملکرد مشابه داشته باشد، ادعای این شخص از این جهت باطل می شود، البته تربت امام حسین علیه السلام از جهاتی که در روایات بیان شده به حال خود باقی است. خداوند است که زمین را گذاشت ما را از خاک آفرید از سینه مادرانمان شیر خوردیم آیا سود گل یا خاک یا هر چیزی از این دست جز این است که یا ازش گیاهی سبز شود یا ازش چیزی درآوریم همانند آهن یا در کاربری های گوناگون ازش بهره ببریم؟ یا پس از کشته شدن یا مردن ما را تویش پنهان کنند که دیده نشویم هم بپوسیم؟ زمانی که خداوند بهمان انگشت داد چرا بایستی مهری در دست بگیریم با آن گوشی باز کنیم که فردا برگهء گوشی خراش بگیرد؟ آری بزرگترین ناتوانی ما در برابر خداوند یا معجزه اش همین انگشتی است که بهمان داد یا چشمی که باهاش می بینیم از من گفتن است خواه چشمتان را ببندید هم اندیشه تان را کور کنید ندید بگیرید خواه بپذیرید باور مند شوید توی جیب من چیزی نمی رود یا چیزی ازش بیرون نمی پرد خداوندا مرا در راهی که گام گذاشتم پابرجا کن

kourosh_iran
04-04-2015, 09:12 AM
اگر فرو به گوشهاتان نبرید یا خداوند به ناگوارایی فرو می کند درش یا به دستمان فرو در گوشهاتان می کنیم
از نظر منطقی تفاوتی میان حرفهای شما/الله با حرف زور لات و اوباش نمیبینم!
میگه یا باور کن یا کونت رو پاره میکنم به زور به خوردت میدم :e40d:

mbk
04-04-2015, 10:48 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان " أُولَـئِكَ الَّذِینَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ 108 لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِی الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ 109 نحل" "آندسته کسانیند زنگ نهاد خداوند بر دلهاشان هم گوشهاشان هم چشمهاشان هم آندسته آنها فروگذاشته هایند 108 نباشد چاره ای که چون آنها در واپسین همان زیانبینانند 109انگبین زنبور"
از نظر منطقی تفاوتی میان حرفهای شما/الله با حرف زور لات و اوباش نمیبینم! میگه یا باور کن یا کونت رو پاره میکنم به زور به خوردت میدم :e40d: از دید سخن گویی هم منطقی گفته تان همانند چرخی آهنی زنگ خورده است که نمی شود چرخانیدش روغن کاری هم سودی ندارد چرا نوبت خداوند رسید می گویید لات اوباش که پایین دانیدش نمونه اگر گرداننده کارفرما با کارگر بگویید از جایگاهتان می افتید؟ خداوندی که چشم گوش داد اگر ازش پاسگذار نباشیم یا اینجا ازمان خوارساز می گیرد یا واپسین خوار ساز بی بهره مان می کند خداوندا مرا از فروگذاران مکن که بر دل چشم گوششان زنگ بسته شد

کوشا
04-04-2015, 03:27 PM
من به تقلید از این فیلم این کار رو کردم و شد :
علی الحساب گوشت خوک که در اسلام نجس هم هست عملکرد نه تنها مشابه بلکه خفن تری رو بروز داده!!!!!



شایدم علت عملکرد فوق العاده سوسیس به دلیل اینه که سوسیس سرشار از موجود زنده !!! آن هم از نوع خاص!! است

4642

iranbanoo
04-04-2015, 04:05 PM
من این فیلم رو تازه دیدم.
به نظرم این آقا درست میگن.خاک کربلا زندست!
البته نه به خاطر خون ریخته شده ! بلکه به خاطر خاصیت و ماهیت خاک و روش پخت اون خاک.
یعنی اگر دو نمونه خاک رو از دو منطقه ی جغرافیاییه متفاوت بیاریم و پختشون کنیم میکرو ارگانیزم های هر دو خاک به یک نسبت مقاوت نشون نمیدن
موقعیت جغر افیایی کربلا کنار رود فرات هست و قطعا میکرو ارگانیزم ها و موجودات ذره بینی زیادی در اون وجود داره که میتونه باعث تولید گرما و حرارت بشه.ولی اگر برای مهر ساختن ار خاک های مثلا کویر یزد استفاده کنیم که هیچ منبع آب و تغذیه ای در اطرافش دیده نمیشه اون خاک مرده محسوب میشه
افلا تعقلون؟

kourosh_iran
04-04-2015, 04:55 PM
نمونه اگر گرداننده کارفرما با کارگر بگویید از جایگاهتان می افتید؟
کارفرما گه میخوره حرف غیرمنطقی و زور بزنه به کسی، حتی زیردست و کارگرش باشه!
وظایف کارگر مشخصه، طبق توافق و منطق و عقل و وجدان.
ولی خدایی که شما ازش دم میزنی حرف زور و غیرمنطقی میزنه! میگه منو دربست باور کنید حتی اگر عقل و وجدان شما گواهی کافی نمیده حتی اگر شواهد کافی نیست، وگرنه کونتون رو پاره میکنم به زور توی حلقتون فرو میکنم!

تازه اصلا خنده داره خدا به اون عظمت و بی نیازی دنبال ایمان و اقرار ما میگرده اینقدر گیر این مسئله است. این رفتار و خواست بیشتر به چیز دیگه میخوره تا خدای واقعی کمال مطلق خیرخواه مهربان که ما رو آفریده بابت رحمت و محبت!
من آدم خوبی باشم سعی خودم رو درحد توان و عقل و درک و وجدان خودم بکنم بنظر من باید کافی باشه براش که حداقل کونم رو پاره نکنه. دیگه این انتظارهای غیرمنطقی و حرف زور چیه؟

Anarchy
04-04-2015, 09:16 PM
اگر خاک دیگری نیز عملکرد مشابه داشته باشد، ادعای این شخص از این جهت باطل می شود، البته اعتبار تربت امام حسین علیه السلام از جهاتی که در روایات بیان شده به حال خود باقی است.

واقعا حرف بی ربط زدن و ادعای بی پایه کردن هم حدی داره ... یه کم خجالت هم بکشی بد نیست !!

Anarchy
04-04-2015, 09:23 PM
شایدم علت عملکرد فوق العاده سوسیس به دلیل اینه که سوسیس سرشار از موجود زنده !!! آن هم از نوع خاص!! است

انگار شما هم به لودگی علاقه پیدا کردی ... به قول خودت درکت میکنم برادر کوشا :e402: !!!

mbk
04-05-2015, 06:50 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"وَ لا تُجادِلْ عَنِ الَّذینَ یَخْتانُونَ أَنْفُسَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ خَوَّاناً أَثیماً (http://www.tadabbor.org/?page=quran&SID=4&AID=107)
107 "
"هم بگومگو مکن بارهء کسانی دغلی می کنند تنهاشان چون خداوند نباشد دوست می دارد کسی بود خیلی دغلکاری خیلی گناهکاری 107"


کارفرما گه میخوره حرف غیرمنطقی و زور بزنه به کسی، حتی زیردست و کارگرش باشه!
زیر دست هایی تنها بلدند آش بخورند خودش را به خنگی می زند که دربرود کاری نمی کند که خوشنودی کارفرما را درپی داشته باشد خداوند اینگونه زیر دستان را نباشد دوست می دارد
خداوندا مرا از این دست مکن که مگس وار زندگی می کنند هم روی شیرینی اند هم روی زباله خانه کاشانه ای نمی سازند زنبور وار کن که خانه ای می سازند انگبین می سازند هم خودشان هم دیگران سود می برند

kourosh_iran
04-05-2015, 10:07 AM
زیر دست هایی تنها بلدند آش بخورند
به خدا اگر من خدا بودم میذاشتم همون آششون رو هم بخورن، ازشون نمیگرفتم!
اگر قدر خدا داشتم، اونقدر بی حد و حصر، هرچی هم میبخشیدم چیزی ازش کم نمیشد، به همه رایگان میدادم.
نیکی و محبت حقیقی خالص و مطلق مگر غیر از اینه؟
چرا باید در قبال چیزی که به دیگران میدیم ازشون انتظاری داشته باشیم؟
یه آدم خیلی ثروتمند، باید به فقرا کمک کنه. اگر نکنه انسان نیست.

من تعجب میکنم واقعا خدا با اون قدرتش با اون صفاتش با اون بینهایت ثروتش، با اینکه خودش همه چیز داره، بعد شما میگید دنبال چه چیزایی هست! یعنی ما حتما باید بیل بزنیم عرق بریزیم رنج بکشیم کونمون پاره شه در ازای چیزی که میخواد بهمون بده؟

آقا بخورید نوش جون! من برای خودم چیزی نمیخوام، چون نیازی هم ندارم.
آخه چرا خدا رنج و محرومیت آدمها رو باید بخواد؟
چرا باید مشروطش بکنه به حرف زور و انتظارات غیرمنطقی؟
اصلا طرف تنبل هم باشه.
تنبلی یعنی چی اونوقت؟
خود منو میگی تنبل نیستم، ولی انگیزه ندارم، باور ندارم، چون دلیلی هم ندارم. اگر خدا میخواد چیزی بده خب بده، وگرنه دیگه این بهانه ها و حرفهای غیرمنطقی رو من درک نمیکنم! این دوزار زندگی و وجود و خدا و دین مبهم و متناقض و غیرقابل درک در نظر من ارزشش رو نداره که بخوام دنبالش بدوم. خدا اگر نمیخواد نده، ولی ندادن برای خدا هنری نیست! دادن و در ازاش کون پاره کردن و انتظار کار و عملگی داشتن هم شایستهء خدا نیست به دید من. اونکه یه چیزی بدی یه چیزی بگیری که میشه داد و ستد، نه بخشش.

kourosh_iran
04-05-2015, 10:15 AM
مگس وار زندگی می کنند هم روی شیرینی اند هم روی زباله
مگس هم حق حیات داره. حق راحتی و خوشبختی داره. اونی که آفریده مسئول روزی دادن و تامین آسایش همون مگس هم هست. اینکه مگس هم وجود داره پس حتما از وجودش بهره ای میبره، گذشته از اینکه در نظام طبیعت نقش و فایدهء خودش رو داره حالا چه خودش بدونه چه ندونه چه بخواد چه نخواد.

والا من ناراحت نمیشم اگر مگس غذای خوب بخوره بهش خوش بگذره خوب استراحت کنه. تا وقتی ضررش به من نمیرسه من آزار ندارم که دنبال آزار دادنش باشم. حالا کسی که آزارش به خلق خدا نمیرسه، به خدا هم که کسی نمیتونه آزارش برسه، خدا چکارش داره مگه عقدهء خدابازی داره که آزارش کنه؟

مگس روی مدفوع حال کنه یا روی شیرینی، یا شایدم هردوش، بازم بحال من فرقی نمیکنه میگم هرجور خودش خوشه حال میکنه خب بذار خوش باشه به من چه مربوط! طبیعتش هرچی هست همونجور راحته خب بذار زندگیش رو بکنه من بیام آزارش کنم یا زورش کنم بر خلاف میل و طبیعت خودش واسه چی مگه مرض دارم؟ چنین کاری بکنم اونوقت من از اون مگس هم بی شعورتر و پست ترم!

کسی مگس رو بخاطر مگس بودن و روی مدفوع نشستن اگر مجازات کنه، این بیشعوری و نادانی و ظالم بودن خودش رو میرسونه.
آدم به هیچ موجودی نباید آزار برسونه تا وقتی اون موجود عمدا بهش آزاری نرسونده. اگر غیرعمدی هم آزار و خطر جدی بود اونوقت باید فکری کرد (مثلا استفاده از مگس کش!!). ولی حالا ما کجا چطوری آزارمون به خدا یا خلق خدا میرسه نمیدونم که حالا بخواد منو مجازات کنه با بهانه های مسخره دوزاری مث اینکه ایمان نداشتم، نماز نخوندم، نذاشتم کونم پاره بشه توی زندگی، ... !


زنبور وار کن که خانه ای می سازند انگبین می سازند هم خودشان هم دیگران سود می برند
قدرت و ثروت مطلق دست خداست نیازی نیست که ما نقش خدا رو ایفا کنیم، ولی اگر تونستیم و کار خیری کردیم که بد نیست خیلی هم خوبه و احتمالا باعث ارتقای ما به درجات بالاتری از مقام و خوشبختی میشه، ولی بهرحال خدا و بقیهء خلقتش نیازی به تکیه بر وجود ما نداره.

kourosh_iran
04-05-2015, 10:20 AM
اگر خدای تو اونه که تو میگی، مگس از خدای تو بهتره، چون مگس اینقدر ادعا نداره من کاری به کارش ندارم اونم کاری به کار من نداره. عمدا نمیاد آزارم کنه. من خوش باشم راحت باشم تنبل باشم اصلا گشاد باشم، به جناب مگس توجهی نکنم، مجیزش رو نگم، عقده نداره حسودیش نمیشه بخیل نیست که بخواد حال منو بگیره فقط به این دلیل!

kourosh_iran
04-05-2015, 10:26 AM
امثال تو باعث میشید هرچه بیشتر متوجه غیرمنطقی و مسخره و متعفن بودن بودن ادیان کلاسیک مثل اسلام و خداشون بشم و انزجار من ازشون بیشتر بشه.
خیلی ممنون خوب تبلیغ خدا و دینت رو میکنی.
احتمالا اون دنیا واسه این بهت جایزه میدن!
تو خودت آیهء بلاهتی!
تو خودت گواه غیرانسانی بودن ادیان هستی.
تو خودت داری نشون میدی که خدای ادیان رو با شیطان عملا نمیشه فرقی گذاشت. خدای ادیان دشمن انسان است. موجودی مخوف که انسان رو آفریده تا بعد با بهانه های واهی مجازاتش کنه. احتمالا واسه عقدهء خدابازی و سرگرمی و خودنمایی! خدای ادیان اونه که باید پاچه خاریش رو بکنی تا شاید ارضا بشه و بهت رحم کنه! از کجا معلوم اصلا این موجود خدای واقعی باشه؟ یه موجود عقده ای زورگو!

kourosh_iran
04-05-2015, 10:37 AM
آخه به تو چه که من مگس هستم یا زنبور؛ بدبخت عقده ای!
امثال تو عقده این رو دارن که به واسطهء دین و ایمان و عملگی خداشون که میکنن برتریشون رو بر امثال ما ثابت کنن که یجورایی احساس موفقیت و حقانیت و برتر بودن بکنن و تاییدی برای باورها و زندگی خودشون پیدا کنن.
همون مگس از تو به اصطلاح زنبور بی شعور بهتره بنظر من. اصلا تو کجات زنبوره چه چیز درست و حسابی تولید میکنی مثلا که چه فایدش چطوری به دیگران میرسه؟ اینا فقط توهمات و ادعاست.
درود بر مگس که حداقل عمدا دیگران رو آزار نمیده و به بهانه های واهی موجودات دیگر رو مستحق مجازات نمیدونه. چشمش کور نمیشه از دیدن راحتی و خوشبختی دیگران، گرچه باورهاش رو به رسمیت نشناسن،
گرچه خودش رو به رسمیت نشناسن، چون ادعایی نداره، داره زندگیش رو میکنه. میگه زندگی کن و بگذار زندگی کنند؛ بقیش به تو چه!

خدای تو از مگس هم کمتره! خودت که هیچ از تخم مگس هم کمتری! فکر کردی حالا دوتا قرآن خوندی نماز خوندی روزه گرفتی دیگه چی شدی چی میفهمی چی هستی؟!
یه مشت آدم کودن بی خاصیت امثال تو میرن میچسبن به دین و این اداها فکر میکنن کن فیکون کردن الان دیگه بقیه باید در برابرشون کرنش و اعتراف کنن اونایی که باور ندارن اینا رو این کارها رو نمیکنن یه مشت موجودات پست بی ارزش و بی خاصیت هستن که نباید از موهبات هستی برخوردار بشن و سرشون به تنشون زیادیه.

تفکر و مرام امثال شما حال منو بهم میزنه.
اگر خدا و دین اینه، من یکی نخواستم!
این دوزار هستی و زندگی مسخره رو هم مثل آشغال میندازم جلوش میگم لطفی نکردی منو آفریدی، مال بد بیخ ریش صاحبش، بیا پسش بگیر! میخوای یه چیزی بدی کون آدم رو پاره میکنی در ازاش! همش دنبال بهانه میگردی که آدمو متهم و محکوم و مجازات کنی که چی بشه؟ که عقدت ارضا بشه؟

خاک بر سر احمق امثال تو کنم که خودتون بیشتر میرینید به هرچی دین و خداست! مردم رو ازش متنفر میکنید. باعث توهین بیشتر به دین و خدا میشید. چشم مردم رو باز میکنید. البته حقیقتا انگار دین و خدای شما چندان بیش از این هم نیست و ذاتش همینه!

kourosh_iran
04-05-2015, 11:04 AM
انتظار بخشش و رایگان دادن از خدا مگه جرمه؟ مگه گناهه؟ مگه توهینه؟ مگر مصداق گمان نیکو بردن نیست؟
یه آدم خیلی ثروتمند ببینی، آشنا بشی باهاش، اگر فقیر باشی، اگر نیازمند باشی، امید داشته باشی، ازش بخوای که بهت کمک کنه، رایگان چیزی بده، آیا توهینه؟ آیا جرمه؟ آیا عجیبه؟ آیا نمیتونه مصداق گمان نیکو بردن باشه؟ انتظار انسانیت و کرامت و سخاوت داری ازش، اگر نداشته باشی بهتره؟
اونوقت خدا با اون همه قدرت و دارایی مطلق و تمام نشدنی، چرا باید فکر کنم منو برای عملگی آفریده؟ چرا باید فکر کنم در ازای چیزی که بهم بخواد بده حتما باید چیزی بهش بدم. چرا... هزاران چرا هست. سوالات بی جواب.
من پیرو دین و کلیشه های کور نیستم در این باب. چون خودم عقل و وجدان و درک و شعور دارم. این کاغذ پاره ها دیگه برای من ارزشی ندارن در این باب. وقتی خودم عقل دارم، وجدان دارم، درک میکنم، روشنه، چرا باید بیام حرف یکسری دیگه رو که خلافشه سند بگیرم؟
اینکه محمد چی گفت قرآن چی گفت، برای من مهم نیست. چون بنظر من خدا نمیتونه اونطور باشه. اون سند خودش زیر سوال میره به این شکل و سندیتش مخدوش میشه، چون با عقل و منطق جور در نمیاد. اعتبار هیچ سندی مطلق و تردیدناپذیر نیست.
حالم از همشون بهم میخوره.
موجودات مزخرف از خودراضی!
یعنی واقعا خدا بهتر از این نمیشد؟
منکه میتونم خدای برتری رو تصور کنم. کار سختی هم نیست!
خدای محمد واسه آدمای خنگ و بی سوادی مثل تو خوبه.
یه مشت داستان کودکانه 1400 سال پیش رو آوردید میخواید به زور به خورد تمام انسانهای امروز بدید؟! اثبات حقانیت خودتون در کجاست؟ در اون تعریف کلیشه ای مسخره از خدا؟ جالبه واقعا. برید بابا برید بساطتون رو جمع کنید که قبلا ریده شده بهتون اون ماجرا کلیسا و کنار زده شدن مسیحیت بخاطر امثال همین چرندیات بود.

برو بچه جون برو تا ایمانت منهدم نشده :e415:

mbk
04-05-2015, 11:58 AM
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
") یَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلا یَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَهُوَ مَعَهُمْ إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لا یَرْضَى مِنَ الْقَوْلِ وَكَانَ اللَّهُ بِمَا یَعْمَلُونَ مُحِیطًا ( 108 ) "
"می خواهند پنهان شوند از مردمان هم نباشد می خواهند پنهان شوند از خداوند هم اوست باهاشان گداری خانه می سازند چه نباشد خوشنود می دارد از گفتار هم بود خداوند به چه انجام می دهند گردآمده ایست 108"
به گمانتان خوش باشید که دیگران همراهتان باشند باز من پی گفتهء هیچ کس جز خداوند نمی روم خداوند من همانیست که به محمد پسندیده گشته ای نوشتاری فرود آورد که راهنماییست واسه ام هم خداوند بسمه هم پیشترشان پیامبرانی بودند از سوی خداوند که درود خداوند برشان کنون هیچ کدامشان نیستند کوچ کردند آره هر که بندگی خداوند کند کارگرش شود سود می گیرد من هم به این بندگی دلخوشم همانند زنبوری انگبین ساز من نمازم را می خوانم به نکوهش تو رنگ ها خستو نشویم هم به پسندهاتان دلخوش
خداوندا پاس تو که آفتاب هم درختان هم بوته ها ماه زمین هم فراوانی آفریده ها برایت سر به زیر می آورند

sonixax
04-05-2015, 07:17 PM
شایدم علت عملکرد فوق العاده سوسیس به دلیل اینه که سوسیس سرشار از موجود زنده !!! آن هم از نوع خاص!! است

بله اون سوسیسی که شما به مهرِ جمهوری اسلامی ماهانه در سهمیه بسیج خود میگیرید شاید :e105:
البته شاید خاک امام حسین هم همین طوری باشه، گندیده و کرمو :e107: