توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : سوالات درون ذهن من!
m@hdi
12-16-2014, 08:31 PM
سوالاتی درون ذهن من است که از نظر بیخدایان شاید مسخره به نظر برسد ولی برای من شکاک تبدیل شده به یک چالش که نمیخواستم علنیش کنم اما حالا کردم!
من اسلام را قبول ندارم چون هم غیر انسانی هست هم غیر منطقی اما برخی چیزها درون قرآن هست که مرا به فکر فرو میبرد! مثلا راجع به عدد 19 که اول رشاد خلیفه گفت یک عدد رمزی در قرآن هست و اول او و سپس برخی دیگر براساس آن روابطی از قرآن بیرون کشیده اند که برخی از این روابط غلط و برخی دیگر صحیح هستند. غلط ها که هیچ صحیح ها هم دلیلی بر معجزه بودن قرآن نیست چون براساس اعداد دیگر میتوان از هر کتابی رابطه بیرون کشید که مثالش در لینک زیر هست که براساس عدد 7 از دیوان حافظ 21 رابطه بیرون کشیده شده است:
بررسی اعجاز عددی و افراط گري هاي ديني - اعجاز عددی دیوان حافظ - عدد 7 (http://www.quran-zekri-llbashar.blogfa.com/category/1)
اما من تعداد تکرار حروف مقطعه در قرآن را با استفاده از سایت تنزیل در قرآن شمارش کردم که تعداد تکرار 251864 بود که بر 19 بخش پذیر است! این اولین سوال درونی ذهن من است که معادلی در کتب دیگر ندارد.
سوال دومی در مورد تحریف نشدن قرآن است که جدول لینک زیر نشان میدهد که قرآن تحریف نشده این هم معادلی در کتب دیگر ندارد و در کتب دیگر رابطه ریاضی برای فهمیدن تحریف نشده بودن کتاب وجود ندارد:
اعجاز قرآن - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد (http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D8%B9%D8%AC%D8%A7%D8%B2_%D9%82%D8%B1%D8%A2% D9%86)
سوال سومی تعداد تکرار کلمات دنیا و آخرت بود که هر دو 115 بار تکرار شده اند که در کتب دیگر رابطه ای از نظر تعداد تکرار کلمات وجود ندارد:
تنزيل - پیمایشگر قرآن کریم (http://tanzil.net/?locale=fa_IR#search/quran/دنیا)
تنزيل - پیمایشگر قرآن کریم (http://tanzil.net/?locale=fa_IR#search/quran/آخرت)
سوال چهارمی مربوط به تعداد تکرار حرف ط در قرآن است که جزو حروف مقطعه است و در اول سوره طه به شکل همان طه آمده است و تعداد تکرار حرف ط در قرآن از اول قرآن تا سوره طه برابر با 636 بار است و بعد از کلمه طه در سوره طه تا پایان قرآن تکرارش 636 بار است که این هم معادلی در دیگر کتب ندارد.
همه این 4 چیزی که گفتم در حالی در قرآن وجود دارند که معادلی در کتب دیگر برای آنها وجود ندارد و از همه مهمتر اگر قرآن را محمد همینطور یلخی برای رفع نیازهایش از خودش درآورده باشد و شکل گیری قرآن بعد از محمد هم یلخی بوده باشد این روابط در قرآن دیگر وجود نداشت اما نمیتوانم بگم قرآن کار خداست چرا که بجز غیر انسانی و غیر منطقی بودن، قرآن ایراد علمی هم دارد مثلا در آیه 37 سوره قیامت گفته شده که نطفه از منی است در حالی که میدانیم نطفه صرفا از منی (اسپرم) نیست بلکه از تخمک هم تشکیل شده و بنده این را در سایت askdin.com هم گفتم و جواب قانع کننده نشنیدم فقط یکی میگفت محمد نمیتوانسته بگوید تخمک چون عرب جاهلی نمیتوانسته درک کند من هم گفتم خب میگفت نطفه از ماده ای از جنس نر و ماده ای از جنس ماده تشکیل شده است ولی نگفت چون علم آن زمان این را نمیدانست و به تبع آن پدید آورنده قرآن یعنی محمد هم نمیدانسته اما خدا که میداند پس قرآن اگر خدایی هم باشد کار خدا نیست چون خدا در صورت وجود این چیزهای ساده را میداند.
حال جواب شما به سوالات درونی ذهن من چیست؟!
sonixax
12-17-2014, 12:47 AM
من اسلام را قبول ندارم چون هم غیر انسانی هست هم غیر منطقی اما برخی چیزها درون قرآن هست که مرا به فکر فرو میبرد! مثلا راجع به عدد 19 که اول رشاد خلیفه گفت یک عدد رمزی در قرآن هست و اول او و سپس برخی دیگر براساس آن روابطی از قرآن بیرون کشیده اند که برخی از این روابط غلط و برخی دیگر صحیح هستند. غلط ها که هیچ صحیح ها هم دلیلی بر معجزه بودن قرآن نیست چون براساس اعداد دیگر میتوان از هر کتابی رابطه بیرون کشید که مثالش در لینک زیر هست که براساس عدد 7 از دیوان حافظ 21 رابطه بیرون کشیده شده است:
اما من تعداد تکرار حروف مقطعه در قرآن را با استفاده از سایت تنزیل در قرآن شمارش کردم که تعداد تکرار 251864 بود که بر 19 بخش پذیر است! این اولین سوال درونی ذهن من است که معادلی در کتب دیگر ندارد.
پیشتر این بحث شده و من از یک جمله ساده چندین رابطه بیرون کشیدم!
همچنین برای درستی روابط یاد شده در قرآن در بسیاری جاها برخی کلمات حساب نشده اند یا دو بار حساب شده اند یا جایی حساب شده اند و جای دیگر نه!
به عبارت ساده تر این روابط من درآوردی هستند!
لینک بحث : مَرشناسی (numerology) در قرآن: عدد ١٩ (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D9%85%D9%8E%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-numerology-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-%D9%A1%D9%A9-1092/)
مَرشناسی (numerology) در قرآن: عدد ١٩ - برگ 3 (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D9%85%D9%8E%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-numerology-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-%D9%A1%D9%A9-1092/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-3.html#post38837)
روابطی که من از جلمه بیرون کشیدم : مَرشناسی (numerology) در قرآن: عدد ١٩ - برگ 6 (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D9%85%D9%8E%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-numerology-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-%D9%A1%D9%A9-1092/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-6.html#post38941)
و یا اینکه من یک رابطه اضافی برای بسم الله الرحمان الرحیم بیرون کشیدم و 19 رو کردم 20 و به عبارت ساده تر داستان رو ریختم به هم : مَرشناسی (numerology) در قرآن: عدد ١٩ - برگ 3 (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D9%85%D9%8E%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-numerology-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-%D9%A1%D9%A9-1092/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-3.html#post38866)
مَرشناسی (numerology) در قرآن: عدد ١٩ - برگ 4 (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D9%85%D9%8E%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-numerology-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-%D9%A1%D9%A9-1092/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-4.html#post38871)
این هم یک برنامه ساده که معجزه توالی عددی در قرآن رو پوچ میکنه :
مَرشناسی (numerology) در قرآن: عدد ١٩ - برگ 4 (http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D9%85%D9%8E%D8%B1%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C-numerology-%D8%AF%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D8%B9%D8%AF%D8%AF-%D9%A1%D9%A9-1092/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-4.html#post38873)
http://tazinameh.com/19/
در اینجا اولین رابطه بر اساس عدد 19 پیدا شده و پس از آن سعی شده تمام روابط بر اساس همین عدد باشد! اگر نخستین رابطه ای که مسلمانان بیکار پیدا میکردند بر پایه عدد 28 بود باقی روابط هم بر پای همین عدد استخراج میشدند.
خلاصه داستان اینکه این قضیه معجزه عدد 19 مزخرف به معنی واقعی کلمه هستش و یکی از بزرگترین دروغهایی هست که مدام تکرار میشود! باور نکنید.
سوال دومی در مورد تحریف نشدن قرآن است که جدول لینک زیر نشان میدهد که قرآن تحریف نشده این هم معادلی در کتب دیگر ندارد و در کتب دیگر رابطه ریاضی برای فهمیدن تحریف نشده بودن کتاب وجود ندارد:
استدلال کردن در مورد تحریف قرآن ساده است :
1 - قرآن 40 سال پس از مرگ محمد تدوین شده و حتا ترتیب سوره ها بر پایه ی ترتیب نازل شدنشان به محمد نیست!
2 - در این میان بسیاری از سوره ها حذف شدند چون از نظر کاتبان قرآن به درد نخور میامدند!
3 - خط کوفی نقطه نداشته! (بر همین اساس شیعه ها به نطق بدون نقطه علی افتخار میکنند ابله ها) پس خیلی راحت میشده با جابجایی یک نقطه معنی یک کلمه به کل عوض شود!
4 - نسخه های قدیمی قرآن اعراب نداشتند!!! و باز جابجایی همین اعراب معنی جمله رو عوض میکنه!!!
5 - الف وسط کلمه در خط کوفی وجود نداره! این فیلمها را ببینید :
- YouTube (https://www.youtube.com/watch?v=tTElxkgIfYM)
- YouTube (https://www.youtube.com/watch?v=gNctCI6AVEM)
اثبات تحریف شدن قرآن خیلی خیلی خیلی ساده تر از آنیست که گفته میشود. پس یعنی این هم ادعایی پوچ و دروغه برای خام کردن افراد ناآگاه.
سوال سومی تعداد تکرار کلمات دنیا و آخرت بود که هر دو 115 بار تکرار شده اند که در کتب دیگر رابطه ای از نظر تعداد تکرار کلمات وجود ندارد:
به همان بحث معجزات عددی قرآن رجوع کنید.
سوال چهارمی مربوط به تعداد تکرار حرف ط در قرآن است که جزو حروف مقطعه است و در اول سوره طه به شکل همان طه آمده است و تعداد تکرار حرف ط در قرآن از اول قرآن تا سوره طه برابر با 636 بار است و بعد از کلمه طه در سوره طه تا پایان قرآن تکرارش 636 بار است که این هم معادلی در دیگر کتب ندارد.
همان بحث اعجاز عددی!
و از همه مهمتر اگر قرآن را محمد همینطور یلخی برای رفع نیازهایش از خودش درآورده باشد و شکل گیری قرآن بعد از محمد هم یلخی بوده باشد این روابط در قرآن دیگر وجود نداشت
نه! محمد قرآن رو نیاورده! محمد فقط و فقط آیه بهش نازل میشده و از قرآن و سوره و ... خبر نداشته.
جمع آوری قرآن هم چندان یلخی نبوده! و البته تمام روابطی که بعدن بیرون کشیده شده معجزه به حساب نمیاند!
شما میتونید از کتاب حسن کچل هم بسته به فرهنگی که کتاب درش نوشته شده و ده شلمرود و این حرفها رابطه ریاضی بیرون بکشید!
یک مقداری وقت اضافی میخواد و البته دوز بالایی از بیکاری.
m@hdi
12-20-2014, 01:38 PM
قرآنی که از آن روابطی که گفتم را پیدا کردم هم غیر اخلاقی هست هم غیر منطقی. تا اینجاش که شاید من غلط فکر کنم. اما وقتی که میگوید با قلبتان بیاندیشید چه کنم؟!:
سوره حج آیه 46:
آیا در زمین گردش نكرده اند تا دلهایى داشته باشند كه با آن بیندیشند یا گوشهایى كه با آن بشنوند در حقیقت چشمها كور نیست لیكن دلهایى كه در سینه هاست كور است.
متن عربی:
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ
وقتی که تناقضات داخلیش را میبینم چه کنم؟!:
1- خدا در آیه 42 و 45 سوره آل عمران میگوید چند فرشته به سوی مریم فرستاده اما در آیات 17 تا 21 سوره مریم میگوید یک فرشته فرستاده.
2- خدا در آیه 42 سوره زمر میگوید روح انسان را به ھنگام مرگ میگیرد اما در آیه 11 سوره سجده میگوید فرشته مرگ این کار را میکند.
3- خدا در آیه 19 سوره قمر میگوید در یک روز برای قوم عاد عذاب فرستاد اما در آیه 16 سوره فصلت میگوید در چند روز.
4- خدا در آیه 54 سوره اعراف میگوید در 6 روز آسمان ھا و زمین را خلق کرده اما در آیات 9 تا 12 سوره فصلت جمعا در 8 روز آسمان ھا و زمین را آفریده.
5- خدا در آیه 29 سوره بقره میگوید اول زمین را آفریده سپس آسمان را اما در آیات 27 تا 30 سوره نازعات میگوید اول آسمان را آفریده سپس زمین را.
6- خدا در آیه 123 سوره بقره میگوید ھیچ شفاعتی در کار نیست اما در آیه 109 سوره طه میگوید شفاعت ممکن است.
7- خدا در آیه 78 سوره نساء میگوید شر و خیر از جانب اوست اما در آیه بعد میگوید ھر شری که میرسد از جانب خود توست.
8- خدا در آیه 10 سوره انشقاق میگوید بدکاران نامه اعمالشان را از پشت بھشان میدھند اما در آیه 25 سوره حاقه میگوید از چپ.
9- خدا در آیه 76 سوره انبیا میگوید نوح و خانواده اش از طوفان نجات پیدا کردند اما در آیات 42 و 43 سوره ھود میگوید پسرش نجات نیافت.
10- خدا در آیات 80 تا 83 سوره یونس میگوید ساحران به موسی ایمان نیاوردند اما در آیات 103 تا 122 سوره اعراف ساحران ایمان میاورند.
11- خدا در آیه 28 سوره شعرا میگوید یک شرق و یک غرب وجود دارد و در آیه 17 سوره الرحمن میگوید دو شرق و دو غرب و در آیه 40 سوره معارج میگوید چند شرق و چند غرب.
پس مشکل دیگر از من نیست بلکه از قرآن است.
اما با این روابط که معادلی ندارند چه کنم؟! من به راحتی از شک فرار نمیکنم و واقعیات را نادیده نمیگیرم. این روابط معجزه آسا هستند و معادلی در دیگر کتب ندارند.
من ذهنم بیشتر به این سمت میره که نیروهایی ماورالطبیعی در جهان هستند که برخی افراد بر این نیروها مسلط میشوند و محمد یکی از این افراد بوده. من مطمئنم که خدایی نیست پس اسم این نیروها را میاورم. اما در جواب به خودم میگویم چرا این نیروها تاکنون ثابت نشده اند?! این هم شکی دیگر!
من که مخم پکید و جواب مناسبی هم هنوز پیدا نکرده ام. لطفا هم از من نخواهید که این روابط را نادیده بگیرم چرا که نادیده گرفتن این روابط عین حماقت است و به دور است از منطق و خرد "واقعا" بی طرف.
kourosh_iran
12-22-2014, 06:20 AM
از من نخواهید که این روابط را نادیده بگیرم چرا که نادیده گرفتن این روابط عین حماقت است و به دور است از منطق و خرد "واقعا" بی طرف.
کدوم روابط؟
اونا که میگن اصول استخراج صحیح توش رعایت نشده و جهت دار رفتار شده!
در این دنیا هم تا چیزی رو خودت واقعا نفهمیدی و بهت ثابت نشده 100% قبول نکن. جلوی چشمت دروغ میگن روز روشن به چه گندگی جالب اینکه عدهء انبوهی هم باور میکنن. بعضی موارد بخاطر همینه که پیگیری کردن اونا و درآوردن صحت و سقمشون کار راحتی نیست و نیاز به سواد خاص یا حداقل وقت و انرژی زیادی داره که امروزه کمتر کسی اینا و انگیزهء لازم واسه این کار رو داره. دنیا پر شده از دروغ و شایعه و شبه علم و تئوری توطئه! فقط یک مورد مذهب و اسلام و قرآن هم نیست.
m@hdi
12-22-2014, 12:25 PM
در این دنیا هم تا چیزی رو خودت واقعا نفهمیدی و بهت ثابت نشده 100% قبول نکن.
اگر توجه میکردید راجع به آن جدول و تعداد تکرار دنیا و آخرت لینک دادم. آن جدول را خودم تست کردم که زمان برد ولی صحیح بود. در مورد تکرار حروف مقطعه هم کافیست به سایت تنزیل بروید و یکی یکی 14 حروف مقطعه را جستجو کنید و تعدادشان را با یکدیگر جمع بزنید و میبینید که عدد به دست آمده بر 19 بخش پذیر است. در مورد تعداد تکرار "ط" قبل و بعد از سوره طه از سایت پارس قرآن استفاده کردم و حرف "ط" را در حالی که ترجمه انگلیسی را انتخاب کرده بودم جزء به جزء با استفاده از finder کروم شمارش کردم و تا سوره طه در جزء 16 تعداد "ط" 636 بود و بعد از کلمه "طه" تا پایان قرآن هم 636 بود.
من چون آدم شکاکی هستم هیچ چیزی تا به خودم اثبات نشده به عنوان ادعا مطرح نمیکنم و در این 4 موردی که گفتم شک نکنید و اگر شکی دارید کمی حوصله به خرج بدهید و ادعاها را بررسی کنید و وقتی بهتون ثابت شد اگر کاملا "بی طرف" باشید میفهمید که این ادعاها عادی نیستند و تاکنون در کتب دیگر من ندیدم اگر شما دیدید مثال بیاورید وگرنه با منطق و خرد با آنها برخورد کنید و براحتی نزنید زیر همه چی.
kourosh_iran
12-22-2014, 08:55 PM
فرض گیریم که واقعا یه روابط ریاضی در قرآن موجود باشه، اما من و شما ریاضیدان نیستیم که بدونیم و بتونیم محاسبه کنیم که این روابط تا چه حد میتونن تصادفی رخ داده باشن. البته من میتونم مقدمات محاسبات احتمالاتش رو تصور کنم. مثلا شما میگید یه روابطی با عدد 19، ولی چرا عدد 19؟ من میگم شاید تصادفا روابطی با این عدد پیدا کردن. یعنی اگر 19 پیدا نمیشد اینقدر میگشتن و این همه عدد هست بالاخره تصادفا احتمالش کم نبود که یک روابط تصادفی با یک عدد دیگه پیدا بشه. چه فرقی میکرد مثلا میگفتن رابطه با عدد 20، 22، با 7، 3، 437، 17، 11 و غیره! اینکه روابط برای همهء این اعداد قابل قبوله باعث میشه که احتمال پیدا کردن رابطهء تصادفی بالاتر بره، چون میدونید که در احتمالات احتمالهای جداگانه با هم جمع میشن. مثلا میگیم چقدر احتمال داره که یک تاس رو بندازیم عدد 6 بیاد؟ جواب: یک ششم. حالا چقدر احتمال داره که عدد 6 یا 2 بیاد؟ جواب یک ششم + یک ششم = دو ششم.
البته از اونور هرچی روابط جداگانه ای با یک عدد خاص بیشتر بدست بیان احتمال تصادفی بودن کمتر میشه (هیچوقت به صفر نمیرسه ولی احتمال رخداد تصادفی اون کم و کمتر میشه). مثل اینکه بگیم چقدر احتمال داره یک تاس رو 2 بار بندازیم و هر دو دفعه 6 بیاد؟ جواب: یک ششم * یک ششم = یک سی و ششم. مشاهده میکنید که در این مورد ترکیب احتمال چون با ضرب صورت میگیره با سرعت بیشتری کوچک میشه. ولی از اون طرف مسئله ای که هست اینه که آیا مثلا همه چیز در قرآن با این عدد 19 رابطه داره و یا نه فقط از بین این همه موارد ممکن فقط برای چند مورد تونستن رابطه با عدد 19 دربیارن؟ اونوقت مثل این میشه که بگیم اگر یک تاس رو 10 بار بندازیم احتمال اینکه حداقل 2 بار 6 بیاد چقدره؟ حالا روش محاسبهء دقیق احتمالش یادم نیست (از دوستان کسی میدونه بگه) ولی مسلما احتمالش بالاتر میره، پس در قرآن هم میتونیم بگیم اینکه این همه کلمات و موارد دیگه هستن که هیچ رابطهء خاصی ازش در نمیاد و صرفا از چند مورد روابطی درآوردن احتمال تصادفی بودنش بالاتر میره چون در میان این همه کلمات و نوشته و حجم رخداد مسلما احتمال اینکه تصادفی روابطی هم دربیاد بیشتر میشه. مثلا من گاهی در برنامه نویسی اعداد رندوم متعددی تولید کردم بین اونا گهگاه اعداد و روابط تصادفی به ظاهر جالبی مشاهده کردم و کنجکاو شدم بدونم احتمال تصادفی بودن اونا چقدره! (که البته قاعدتا تصادفی هم بودن مگر اینکه الگوریتم تولید اعداد رندوم من اشکالی داشته و یک روابطی از عملکرد اون در خروجی منعکس میشده). اینا به من این مسئله رو گوشزد میکنن که تولید الگوهای ظاهرا غیرتصادفی اما درواقع تصادفی در بین رخدادهای رندومی که بقدر کافی زیاد باشن آنچنان کم هم نیست. حالا ریاضی بلد بودن و محاسبات میخواد که بتونیم در هر موردی احتمال تصادفی بودن اونا رو بررسی کنیم، ولی در بعضی موارد شاید حل این مسائل خیلی دشوار و پیچیده باشه و شاید بشه در اون موارد مثل برنامه هایی که من مینوشتم از الگوریتم های رایانه ای هم برای شبیه سازی و محک زدن این مسائل کمک گرفت.
بعد از همهء اینا گیریم که به این رسیدیم که نه واقعا احتمال تصادفی بودن این روابط خیلی کمه، بعد دو مسئله بنظرم میرسه در این باب. یکی اینکه خب اگر یک کسی عمدا سعی کرده باشه که این روابط رو در قرآن بذاره که بعدا ازش استفاده کنه چی؟ احتمال اینکه چنین چیزی به فکر کسی (مثلا سلمان فارسی بقول بچه ها!!) در اون زمان رسیده باشه و قصد انجامش رو کرده باشه فکر نمیکنم خیلی هم کم باشه، اما بعدش باید پرسید انجام این کار توسط بشر چقدر سخته؟ بازم فکر نمیکنم خیلی هم سخت باشه! البته این مسئله از اونور با فرضیهء امکان تحریف قرآن بنظرم ممکنه در تضاد قرار بگیره یا حداقل در محاسبات احتمالات دو طرف (احتمال تصادفی بودن این روابط و احتمال تحریف شدگی قرآن) تاثیر میذاره. چون اگر واقعا بخشهایی از قرآن تحریف یا حذف شده باشه، اونوقت چطور این روابط مخدوش نشده؟ من میگم خب شایدم اون بخشهایی که حذف یا تحریف شدن تصادفا دخالتی در این روابط نداشتن یا تعداد کلمات و اینهای اونا که حذف شده تصادفا طوری بوده که باوجود تغییر در تعداد کلی اما همچنان این روابط حفظ شدن (مثل اینکه شما میگی عدد 9 بر 3 بخش پذیر است، حالا بیاد تصادفا 3 تا ازش کم بشه نتیجه که 6 است بازم بر 3 بخش پذیر است و همینطور اگر تصادفا 6 تا ازش کم بشه). البته این بحث تحریف یک بحث فرعی بود که برای کامل بودن مطلب گفتم و الان زیاد مهم نیست بنظرم!
مسئلهء بعد اینکه خب گیریم که این روابط واقعی باشن و احتمال تصادفی شکل گرفتن اونا یا عمدا صورت گرفتن توسط انسان در حد خیلی کمی باشه که بتونیم بطور معقولی منتفی کنیم؛ اونوقت تازه میرسیم به اینکه خب این چطور ثابت میکنه که این روابط کار خدای قادر مطلق و همون الله اسلام بوده و ثابت میکنه که قرآن برحق است؟ یخورده فکر کنیم متوجه میشیم که این نتیجه رو نمیشه گرفت/ثابت کرد! چون در این حالت این روابط صرفا نشون میدن که یک نیروی ناشناخته برتری (برتر از قدرت ما، ولی نه لزوما بی حد) در کار بوده، که لزوما نیروی نامحدود و مطلق خدای مورد ادعای اسلام نیست و مثلا میتونسته کار موجودات هوشمند پیشرفته تری بوده باشه (مثلا موجودات فرازمینی پیشرفته تر/باهوش تر از ما که از نظر علمی هم احتمال وجودشون کاملا محتمل است) یا موجوداتی که به هر شکل شاید در این زمینه های خاص مهارت/برتری خاصی داشتن به هر علتی. اصلا شما بگو اجنه و شیاطین!! منظورم اینه که بهرحال حتی این هم ثابت نمیکنه که یک خدای قادر مطلق و بر حق با اون صفات و توصیفات ادیان در پشت قرآن است. پس این معجزه یا برهان، هرچی که اسمش رو بذاریم، عملا چندان به دردی نمیخوره! اون چیزی که برای ما مهمتر و برهان روشن تر و محکم تری هست همون عقل و علم و وجدان خودمون و شواهد تاریخی است که درمورد ادیان و کتابهای آسمانی منجمله اسلام و قرآن هم تاحالا دیدیم و میدونیم. دوتا روابط ریاضی نمیتونه این همه مسائل نامعقول و تناقض و چیزهای نامنطبق با خرد و تجربه و وجدان بشر رو توجیه و ماست مالی بکنه و بر اونا اولویت داشته باشه. خدای قرآن اگر اونقدر قدرت داشت چرا اینقدر مشکلات و ابهام در دین و کتاب خودش گذاشته که کسی هم نتونه جواب درست و حسابی بهش بده؟ آیا انتظار داشته ما به صرف چند روابط ریاضی حقانیت اسلام و قرآن رو قبول کنیم و چشم و عقل خودمون رو به روی این همه مسائل روشن و کاربردی دیگر ببندیم؟
بنظر من تمام این حرفها و مسائل یخورده مسخره میان و فکر میکنم بنابراین این روابط هم بیشتر بازیهای ریاضی و تصادف باشن و احتمال ضعیف تر اینکه عمدا هم کسی (و نه خدا) اونا رو در قرآن چیده باشه. بازی ریاضی به درد کسی نمیخوره! و حتی معجزهء خوبی هم نیست (حداقل تا الان که به روشنی محاسبه و ثابت هم نشده و بنابراین به درد بشر تاحالا نخورده – مگر اینکه بگید هدفش زمان آینده تریه). در کل اصلا معجزه بطور کلی اثبات محکمی نیست و حتی اینکه واقعا معجزه ای رخ داده هم اثباتش بیشتر وقتا به روشنی و محکمی ممکن نیست؛ مثلا دقت کنید که شعبده بازها امروزه چه کارهایی میکنن با یک مشت ترفند و استفاده از ضعفهای انسان و ایجاد توهم و خطای دید و غیره که الان با علم نوین و ابزارهای پیشرفته ای که فناوری در اختیارشون گذاشته احتمالا میتونن کارهای خیلی بیشتر و عجیب تری هم بکنن که بارها نمونه هاش رو هم در رسانه ها شاهد بودیم و جالب اینکه حتی الانم خیلی افراد، حداقل بعضی از موارد کارهای بعضی اشخاص رو با استفاده از نیروهای ماورایی میدونن! ولی برنامه ها و افشاگری هایی هم بعضا بوده و هستن که نشون میدن حداقل بعضی از این شعبده بازیهای شگفت انگیز چطور انجام میشن و هیچ ربطی به نیروهای ماورایی ندارن. بهرحال چه ماورایی و چه غیرماورایی، میبینیم که این افراد هم قادر به این کارها هستن و پس این چیزا لزوما خدای ادیان رو ثابت نمیکنن. البته اینکه شتر از دل سنگ بیرون بیاد، چیز خیلی عجیبیه، ولی گذشته از اینکه اصلا بشه این روایت رو ثابت کرد که واقعا مردم اون زمان شاهد چنین پدیده ای بودن یا نه و همش ادعای دروغه، میرسیم به این مطلب که این کار میتونسته توسط روشهای توهم و شعبده و خطای دید هم انجام شده باشه و اگر نه توسط انسان های اون دوره ولی مثلا توسط موجودات فرازمینی شاید! ضمنا یکسری علوم و رموز قدیمه شاید واقعا وجود داشتن که بشر هنوزم نتونسته اونا رو کشف کنه، و این علوم بازم چه در ارتباط با نیروهای ماورایی و چه غیر ماورایی، بهرحال وجود و صفات و حقانیت خدای ادیان رو ثابت نمیکنن (شاید حتی بعکس میتونن حتی خدای ادیان رو بنوعی زیر شک بیشتر هم ببرن!). مثلا من یه برنامه مستند دیدم که دربارهء یک شخصی بود که ظاهرا تونسته بود به طریقی روش غلبه بر وزن اجسام خیلی سنگین رو که تمدن های باستانی ازش استفاده میکردن کشف کنه و یک چیزی بر این اساس ساخته بود و باهاش کارهای جالبی کرده بود (ساخت بناهایی با سنگ های بزرگ سنگین به تنهایی)؛ البته این یک فرضیه بود که بنا به شواهدی در اون برنامه مطرح شد.
پس عملا بنده شخصا به این مسائل فقط بخاطر بحث ریاضیشون علاقمند میشم و چیز کاربردی در اونا بنظر بنده همینه که با مثالهای عملی و واقعی، ریاضیات و بینش خودمون رو از اتفاقات در دنیای واقعی قوی کنیم!
اینم که میگن خارجیها از توی قرآن و اینا خیلی چیزها رو استخراج کردن و خیلی کشفیات اونا ریشش توی قرآن بوده و ما خودمون عرضه نداشتیم نمیتونیم استفاده کنیم و اونا بهتر از ما ارزش منابع دینی ما رو فهمیدن و تونستن استفاده کنن بنظر بنده جز جفنگیات محض یک عده آدم بی سواد و ساده لوح و دنباله روهای تئوری های توطئه و شبه علم چیزی نبوده و نیست! آره قرآن اومده فقط واسه اونا اینا رو گذاشته و بازی ریاضی هم درآورده!
sonixax
12-23-2014, 12:25 AM
اگر توجه میکردید راجع به آن جدول و تعداد تکرار دنیا و آخرت لینک دادم. آن جدول را خودم تست کردم که زمان برد ولی صحیح بود. در مورد تکرار حروف مقطعه هم کافیست به سایت تنزیل بروید و یکی یکی 14 حروف مقطعه را جستجو کنید و تعدادشان را با یکدیگر جمع بزنید و میبینید که عدد به دست آمده بر 19 بخش پذیر است. در مورد تعداد تکرار "ط" قبل و بعد از سوره طه از سایت پارس قرآن استفاده کردم و حرف "ط" را در حالی که ترجمه انگلیسی را انتخاب کرده بودم جزء به جزء با استفاده از finder کروم شمارش کردم و تا سوره طه در جزء 16 تعداد "ط" 636 بود و بعد از کلمه "طه" تا پایان قرآن هم 636 بود.
دوست گرامی پیشتر من در مورد این عدد 19 توضیح دادم! عدد 19 یک عدد خوشحال هستش! یعنی چی ؟! یعنی پیدا کردن روابط ساده ریاضی که به این عدد ربط داشته باشند کار ساده ای هستش! فقط یک مقداری وقت باید بذارید!
در همون توضیح من یک جمله چند کلمه ای نوشتم و تعداد زیادی رابطه ازش بیرون کشیدم!
این چیدمان که نه به دست الله! نه به دست خود محمد!!!! بلکه به دست عثمان و ابوبکر و عمر در قرآن چیدمان شده اند معجزه نیستند! باشند هم معجزه محمد و الله نیستند معجزه آنهایی هستند که اشعار محمد را تنگ یکدیگر چیدند! بسیاری از آن را سانسور و یا حذف کردند و قرآن را ساختند.
شما که میگی شکاک هستی باید یک مقداری هم تاریخ اسلام بدانید و چگونگی جمع آوری قرآن را بدانید! و اگر بدانید آن وقت باید بروید به ابوبکر و عثمان و عمر ایمان بیاورید نه محمد!
m@hdi
12-23-2014, 07:08 PM
زمانی بود که من شک نداشتم که روابط "بسم الله الرحمن الرحیم" و دیگر روابط خود قرآن و مثلا نماز و اینها معادلی نداره اما چند ماه پیش بود که در این پست:
http://www.daftarche.com/%D8%AF%DB%8C%D9%86-11/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D9%87%D9%85%D9%87-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%82%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF%D8%9F-1631/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-2.html#post73393
فهمیدم که اشتباه میکنم و معادل این روابط از دیوان حافظ و بیت معروفش بیرون کشیده شد اما هنوز فکر نمیکنم که روابطی که در این تاپیک گفته شد معادلی داشته باشه. اما چون غیر ممکن، غیر ممکنه بعید نیست که بعدها کسی از کتابی روابطی معادل همین روابط بیرون کشید!
نکته دیگر که جناب کوروش هم به آن اشاره کردند این است که اگر این روابط عادی نباشه نمیتوان بطور مستقیم گفت کار خدا هست که البته من هم در پست 3 گفتم که مطمئنم خدایی در کار نیست. شاید این روابط کار موجودات فضایی باشه. شاید این روابط مثل شعبده بازی هایی باشه که میبینیم و بعضا با خود میگوییم "این غیر ممکنه!" شاید نیروهایی ماوراالطبیعی در این جهان باشه و برخی با تسلط بر روی آنها بتوانند کارهای خارق العاده ای بکنند و محمد هم یکی از آنها باشه. شاید خیلی شایدهای دیگه اما به هر حال من بعید میدانم خدایی در کار باشه و هدف من از این تاپیک خواندن نظرات دوستان است.
به هر حال با توجه به ایرادات قرآن شاید کار افرادی هم که این روابط را از قرآن بیرون کشیده اند ایراداتی داشته باشه نه از منظر محاسبات چون همه را من بررسی کرده ام شاید از این منظر که نوع دید اشتباه باشه. شاید اگر همین دیدی که این افراد به قرآن دارند را در کتبی دیگر داشته باشند از آن کتب هم بتوانند روابطی بیرون بیاورند. شاید ... شاید ... شاید ...
فکر کردن بیشتر در این مورد فکر کنم بی ارزشه!
Rouzbeh
12-24-2014, 12:33 PM
یکم : لغزش هایی در این رابطههای عددی پیدا کرده اند.
دوم: خود اخوندهای شیعه و سنی هم آن ها را ردّ کره اند. چون به ادعای خود قرآن ، آن کتابی برای هدایت است.
سوم: اگر بنا را به این بگزاریم که آن رابطههای عددی همه درست هستند ، این "معجزه" نیست. شاید بتوان "شگفتی" نامش گذاشت.
یک شگفتی در دایره ی مثلثاتی؛
میدانیم که (قرار دادی) دایره ی مثلثاتی ۳۶۰ درجه است که به ۹ بخش پذیر است. اکنون آنرا بگونه ایّ رندم بخش بکنیم:
۲۰، ۳۵، ۸۵، ۹۰، ۱۳۰.(=۳۶۰).
اکنون دیجیتهای آن زاویهها را با هم جم بکنیم:
۲+۳+۵+۸+۵+۹+۰+۱+۳+۰ =۳۶.
جل ال خالق !! باز هم به ۹ بخش پذیر است.
Russell
12-24-2014, 01:32 PM
بنظر من یک راه ساده برای مشغولیت ذهنی جناب مهدی بر طرف بشه این هست که بجای گشتن در کتابهایِ دیگه برای روابط مشابه (که برای همان قرآنش هم کار وقت گیری هست)، سیستم ارزش دهی عددی به حروف رو رندم کنند. یعنی همان مقدیر رو به طور دیگهای به کلمات نگاشت کنند. بعد بجای عدد 19 دنبال الگوی مشابهی برای هر عددی (ترجیحا عدد اول) بگردند. البته برای انجام اینکار در وقت معمول اندکی کدنویسی لازم هست ولی بنظرم از روشهایِ مشابه بهتر هست، مخصوصا که پیدا کردن کلمات و آیهها و ... قبلا انجام شده.
m@hdi
12-29-2014, 07:12 PM
در ادامه تناقضات قرآن:
تناقض 12=
خدا در سوره آل عمران آیه 133 میگوید پهنای بهشت به اندازه آسمانها و زمین است اما در سوره حدید آیه 21 میگوید پهنای بهشت به اندازه آسمان و زمین است.
البته 2 نکته جدید هم فهمیدم که نشان میدهد قرآن هدفمند نوشته شده:
1-در سوره توحید محمد بجای اینکه بعد "قل هو الله احد" بگوید "هو الصمد" میگوید "الله الصمد" چرا که اگر میگفت "هو الصمد" تعداد الله های موجود در قرآن 2660 تا نمیشد که بر 19 بخش پذیر باشد!
2-در سوره "ق" 57 تا "ق" وجود دارد که علاوه بر بخش پذیری بر 19 با ارزش ابجدی صفت قرآن در این سوره یعنی "مجید" برابری میکند حال آنکه در این سوره وقتی حرف از قوم لوط میشود محمد بجای اینکه بگوید "قوم لوط" میگوید "اخوان لوط" و اگر میگفت "قوم لوط" تعداد "ق" های موجود در این سوره 58 تا میشد که دیگر نه بر 19 بخش پذیر میشد نه با ارزش ابجدی مجید برابر!
m@hdi
12-29-2014, 07:14 PM
3 رابطه دیگر از قرآن:
رابطه اول:
خدا در قرآن گفته جهنم 7 در دارد:
http://www.parsquran.com/data/show.p...ang=far&tran=1 (http://www.parsquran.com/data/show.php?sura=15&ayat=44&user=far&lang=far&tran=1)
و جهنم 77 بار در قرآن ذکر شده که مضرب 7 است:
http://www.parsquran.com/data/word.p...87%D9%86%D9%85 (http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%AC%D9%87%D9%86%D9%85)
رابطه دوم:
کلمه آدم 25 بار در قرآن آمده است:
http://www.parsquran.com/data/word.p...A2%D8%AF%D9%85 (http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%A2%D8%AF%D9%85)
کلمه عیسی هم 25 بار در قرآن آمده:
http://www.parsquran.com/data/word.p...8C%D8%B3%DB%8C (http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%B9%DB%8C%D8%B3%DB%8C)
از اول قرآن هفتمین باری که کلمه آدم ذکر شده با هفتمین باری که کلمه عیسی ذکر شده در تنها آیه مشترکی می باشد که اسم هر دو آمده:
(سوره آل عمران آیه 59)متن قرآن, سوره: آل عمران, از آیه 59 تا آیه 68 (http://www.parsquran.com/data/show.php?user=far&lang=far&sura=3&ayat=59)
خدا در این آیه گفته است:
"در واقع مثل عیسى نزد خدا همچون مثل [خلقت] آدم است [كه] او را از خاك آفرید سپس بدو گفت باش پس وجود یافت"
در این آیه خدا میگوید آفریده شدن عیسی مثل آفرینش آدم است و صراحتا خدا بودن یا پسر خدا بودن او را به این روش رد میکند.
رابطه سوم:
خدا در آیه 88 سوره اسراء میگوید:
"بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخى از آنها پشتیبان برخى [دیگر] باشند"
تعداد کلمات این آیه 19 و تعداد حروف آن 76 و تعداد حروف الفبایی که در این آیه آمده اند 19 است که مجموع این شماره ها برابر 114 یعنی تعداد سوره های قرآن است:
"قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن یَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیرًا"
Rouzbeh
12-31-2014, 01:06 PM
اشتباه دیگر قرآن این است که میگوید "منی" از "پشت" مرد میاید. و واژه ی "خلف" و "اخلاف" هم از آنجاست. ولی امروزه میدانیم که چنین نیست و منی در بیضه درست میشود. و باز برداشت قرآن این است که منی ماند تخم گیاه است که در خاک میکارند و سبز میشود. برای همین هم گفته است زنان شما کشتزار شما (مردان) هستند. باز بر همین پایه، بچه مال مرد بشمار میرود و زن میتواند برای شیر دادن بچه از شوهر پول بگیرد.
m@hdi
01-15-2015, 09:25 AM
یک رابطه دیگر از قرآن:
واژه سماوات در قرآن 189 بار تکرار شده است که بر تعداد آسمانها که 7 طبقه هست بخشپذیر است:
Search Results (http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%AA)
m@hdi
01-15-2015, 09:37 AM
یک ایراد منطقی دیگر از قرآن:
در قرآن ایرادات منطقی فراوانی وجود دارد که شامل هم استدلالات غلط هست هم شامل بیعدالتی ها که میتونید لیست کاملی از آنها را در زندیق بخوانید.
اما ایراد منطقی دیگر در قرآن این است که الله فقط اعمال نیکی را قبول میکند که همراه با ایمان به خودش باشد:
سوره کهف آیه 105:
[آرى] آنان كسانى اند كه آیات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند در نتیجه اعمالشان تباه گردید و روز قیامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهیم نهاد.
سوره اعراف آیه 147:
و كسانى كه آیات ما و دیدار آخرت را دروغ پنداشتند اعمالشان تباه شده است آیا جز در برابر آنچه مىكردند كیفر مىبینند؟
سوره بقره آیه 217:
و كسانى از شما كه از دین خود برگردند و در حال كفر بمیرند آنان كردارهایشان در دنیا و آخرت تباه مىشود و ایشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود.
الله حتی شک در ایمان را هم موجب تباه شدن اعمال میداند!:
سوره مائده آیه 5:
و هر كس در ایمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زیانكاران است.
منطقا انجام دادن عمل نیک بدون در نظر گرفتن خدا و روز قیامت و بهشت و جهنم باید ارزشش بیشتر باشد چرا که فرد نیکوکار نگاهی به این ندارد که با این عملش مثلا قصری در بهشت برای خودش ساخته است بلکه فقط از روی انسانیت این کار را میکند اما خدای قرآن کاملا غیر منطقی به مسئله نگاه میکند و ملاکش فقط ایمان است! من نمیدانم حداقل در این مورد ایمان چه اهمیتی دارد که خدا عمل نیک را هم بدون ایمان قبول نمیکند!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ
قلب دل درون برگردانگاه مرکز برگردان فارسی دارد یکی شان خون رسان است یکیشان مغز است صدر هم بالاجا بخش بالایی برگردان فارسی دارد یکیشان هم کاسه مغز هم دیگری سینه آدمی
خوبی بدی خیر شر هم ازسوی خداوند است هم از سوی بنده خداوند خوبی کرده مرا آفرید من هم خوب باشم ارزشش را بدانم خداوند مرا بدی می رساند بیمار می کند ندار می کند باز خوبی می کند درمانم می کند هم دارایم می کند باز بایستی پاسگذار خداوند باشم نه که بدی کنم یکسره برگردم ازش یا اگر ندارم کرد جز او یارای داراکردنم را ندارد واسه همین که گردیدید در زمین باز نشد برایتان دلهایی بیاندیشید با آن یا گوشهایی که بشنوید با آن جز بیهوده کاری ها نیاموختید واسه همین به جای گوش کردن آهنگ من درآوردی آدمها برای بازی کردن صدای دلنشین سخن خداوند قرآن گوش می دهم دهمین نادرست دانی ات که شاخدار است
"وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿۱۲۰﴾الاعراف "هم درافتاده شوند جادوگران پیشانی بخاک گذاران120 شناسایی ها "
"فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿۸۰﴾فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿۸۱﴾وَیُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿۸۲﴾فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۸۳﴾الیونس"
"باز تا چه آمدند جادوگران گفت تا آنها را موسی بیاندازید چه شما اندازندگانید 80باز تا چه اندازند گفت موسی چه آمدید بهش جادو است چون خداوند زود بیهوده گرداندش چون خداوند نباشد می سازد انجام ویرانکارگشته گان را81هم بجا می کند خداوند به جا را به گفتارهایش هم گر ناخوش داشتند گناهکارگشته گان 82 باز چه باور کرد برای موسی جز زاده هایی از هم خویشانش بر ترسی از فرعون هم سرانشان که آشوب می سازندشان هم چون فرعون تا برتری جویی در زمین است هم چون او از گزافکاران گشته گان است83یونس"
شما ناباوران به خداوند را همان بهتر است که هر جا گیر آوردند بکشندتان
قوم تنها به قبیله یا خاندان نمی رسد به مردمانی برمی گردد که همزمان هستند زندگی می کنند و اینجا بیشتر خواست نگاه را سوی فرعون هم دوروبریانش ببرد که با دیدن همه نشانه ها باورنکردند یا جای دیگر گفت مردی از آل فرعون باور کرد پنهان می داشت باورش را بهشان می گفت نکشید مردی را که می گوید پروردگارم خداوند است هم گفته اش که فرعون ستمکار درجه یک بود که همتا نداشت هم دوربری هاش باورنکردند اکنون هم اینجوراست سرکله باهاشان نزنید که فراخور کشته شدن بیش نیستند
پناه برتو ای خداوند یگانه بی همتا
m@hdi
01-15-2015, 03:32 PM
قلب دل درون برگردانگاه مرکز برگردان فارسی دارد یکی شان خون رسان است یکیشان مغز است صدر هم بالاجا بخش بالایی برگردان فارسی دارد یکیشان هم کاسه مغز هم دیگری سینه آدمی
خوبی بدی خیر شر هم ازسوی خداوند است هم از سوی بنده خداوند خوبی کرده مرا آفرید من هم خوب باشم ارزشش را بدانم خداوند مرا بدی می رساند بیمار می کند ندار می کند باز خوبی می کند درمانم می کند هم دارایم می کند باز بایستی پاسگذار خداوند باشم نه که بدی کنم یکسره برگردم ازش یا اگر ندارم کرد جز او یارای داراکردنم را ندارد واسه همین که گردیدید در زمین باز نشد برایتان دلهایی بیاندیشید با آن یا گوشهایی که بشنوید با آن جز بیهوده کاری ها نیاموختید واسه همین به جای گوش کردن آهنگ من درآوردی آدمها برای بازی کردن صدای دلنشین سخن خداوند قرآن گوش می دهم دهمین نادرست دانی ات که شاخدار است
"وَأُلْقِیَ السَّحَرَةُ سَاجِدِینَ ﴿۱۲۰﴾الاعراف "هم درافتاده شوند جادوگران پیشانی بخاک گذاران120 شناسایی ها "
"فَلَمَّا جَاء السَّحَرَةُ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُواْ مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿۸۰﴾فَلَمَّا أَلْقَواْ قَالَ مُوسَى مَا جِئْتُم بِهِ السِّحْرُ إِنَّ اللّهَ سَیُبْطِلُهُ إِنَّ اللّهَ لاَ یُصْلِحُ عَمَلَ الْمُفْسِدِینَ ﴿۸۱﴾وَیُحِقُّ اللّهُ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُجْرِمُونَ ﴿۸۲﴾فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلاَّ ذُرِّیَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن یَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِی الأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِینَ ﴿۸۳﴾الیونس"
"باز تا چه آمدند جادوگران گفت تا آنها را موسی بیاندازید چه شما اندازندگانید 80باز تا چه اندازند گفت موسی چه آمدید بهش جادو است چون خداوند زود بیهوده گرداندش چون خداوند نباشد می سازد انجام ویرانکارگشته گان را81هم بجا می کند خداوند به جا را به گفتارهایش هم گر ناخوش داشتند گناهکارگشته گان 82 باز چه باور کرد برای موسی جز زاده هایی از هم خویشانش بر ترسی از فرعون هم سرانشان که آشوب می سازندشان هم چون فرعون تا برتری جویی در زمین است هم چون او از گزافکاران گشته گان است83یونس"
شما ناباوران به خداوند را همان بهتر است که هر جا گیر آوردند بکشندتان
قوم تنها به قبیله یا خاندان نمی رسد به مردمانی برمی گردد که همزمان هستند زندگی می کنند و اینجا بیشتر خواست نگاه را سوی فرعون هم دوروبریانش ببرد که با دیدن همه نشانه ها باورنکردند یا جای دیگر گفت مردی از آل فرعون باور کرد پنهان می داشت باورش را بهشان می گفت نکشید مردی را که می گوید پروردگارم خداوند است هم گفته اش که فرعون ستمکار درجه یک بود که همتا نداشت هم دوربری هاش باورنکردند اکنون هم اینجوراست سرکله باهاشان نزنید که فراخور کشته شدن بیش نیستند
پناه برتو ای خداوند یگانه بی همتا
یک سوالی از دوستان دفترچه ای داشتم:
حرف های جناب mbk را من نمیفهمم یا شما هم نمیفهمید؟! اگر نفهمی از من است بگویید.
شما ناباوران به خداوند را همان بهتر است که هر جا گیر آوردند بکشندتان
اگر همه باورمندان به اسلام مثل شما دوست عزیز رو بازی میکردند و با سفسطه و مغلطه سعی نمیکردند نقاب انساندوستی به صورت کریه اسلام بزنند الان دیگر مشکلی به نام اسلام در جهان وجود نداشت.
صداقتتو عشقه داداش!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
"الْیَوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیِّباتُ وَ طَعامُ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ حِلٌّ لَکُمْ وَ طَعامُکُمْ حِلٌّ لَهُمْ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ مِنْ قَبْلِکُمْ إِذا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنینَ غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدانٍ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِالْإیمانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَ هُوَ فِی الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ5المائده"
"امروز آزاد گشت تا شمارا پاکیزه ها هم خوراکی کسانی که دریافتند نوشتار را آزادی است تا شما را هم خوراکیهایتان آزادی برایشان هم زنان پاکدامنان گشته از باورمندان هم زنان پاکدامن گشته از کسانی که گرفتند نوشتار از پیشترتان آنگاه دادیدشان مزدهایشان را پاکدامنانی بیگانه هدرسازانی هم نباشد گیرندگان پنهان دوستانی هم کسی رومی پوشاند به باور باز پیش نابود شد انجامش هم او در واپسین از تباه شده گان است5 خوان"
و هر كس در ایمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زیانكاران است.
شک برگردانش به فارسی شود دودلی کفر شود روگردانی
خداوندا نباشد خدایی جز تو هم تو بزرگتری هم برایت پسندیده گویی است که آفریدی آفریدی آدمی از خون نیم بسته هم تو گرامیتری که آموختی مان به ابزار نویس
Robert
01-15-2015, 06:35 PM
وقتی قرآن پر از تناقض و اشتباه است ، پیدا کردن چهار تا رابطه عددی چه اهمیتی دارد؟
از طرفی مسلمانان نتوانستهاند ثابت کنند که متن فعلی قرآن بی کم و کاست مربوط به زمان محمد است ، پس باز یافتن این چیزها بیهوده است.
m@hdi
01-15-2015, 06:58 PM
وقتی قرآن پر از تناقض و اشتباه است ، پیدا کردن چهار تا رابطه عددی چه اهمیتی دارد؟
از طرفی مسلمانان نتوانستهاند ثابت کنند که متن فعلی قرآن بی کم و کاست مربوط به زمان محمد است ، پس باز یافتن این چیزها بیهوده است.
یک بار دیگر از اول تاپیک روابطی که از قرآن گفتم را بخوانید اگر هم شک دارید خودتون بررسیش کنید. آیا باعث شگفتی نیست؟! اگر نیست که خودتان را به آن راه زده اید!
اینکه قرآن زمان محمد جمع آوری شده یا بعد از محمد مهم نیست مهم اینه که این قرآن کار هرکی که باشه مطمئنا آن فرد به نیروهای ماوراالطبیعی دسترسی داشته چون یک انسان نمیتواند چنین کتابی بنویسد که حتی تعداد تکرار حروفش هم روی اصول و مبناست! این روابط از همه مهمتر جبر را اثبات میکند که بهشت و جهنم و جاودانگی را بی معنا میسازد چون اعمال افراد را با دو دو تا چهار تا کردن میشود پیش بینی کرد و اختیاری در کار نیست که بر مبنای آن مثلا خدا یا خدایانی بخواهند ما را محاکمه کنند!
kourosh_bikhoda
01-15-2015, 07:29 PM
یک بار دیگر از اول تاپیک روابطی که از قرآن گفتم را بخوانید اگر هم شک دارید خودتون بررسیش کنید. آیا باعث شگفتی نیست؟! اگر نیست که خودتان را به آن راه زده اید!
خیر باعث شگفتی نیست. این روابط در بسیاری موارد اصلن غیرواقعی و موهن هستند. مثلن واقعن در این دوره و در سال 2015 معنای اینکه آسمان 7 طبقه است چیه که حالا بخواد 189 بر 7 بخشذیر باشه یا نباشه؟ اگر دفاع شما اینه که خب هر دوی اینها ادعای قرآن هستند و در همان چارچوب قابل فبول، این پرسش مطرحه که اصولن تصادفی بودن این روابط باورپذیرتر هست یا ماوراءاطبیعی بودن اونها؟
ضمن اینکه به نظر من این روابط در صورتی معنادار میشه (اونهم تا حدی) که نتیجه این بخش پذیری خودش معنایی داشته باشه. مثلن 189 تقسیم بر 7 میشه 27. خب این 27 نشون دهنده چیه؟ اگر چیزی رو بهش اشاره میکنه میشه گفت حالا یه مقدار معنا دار تر هست ولی وقتی نمیتونن چیزی رو باهاش بیان یا تعریف کنند احتمال تصادفی بودنش بسیار بسیار بالاتر و احتمال عمدی بودنش بسیار بسیار ناچیزه.
m@hdi
01-15-2015, 08:33 PM
خیر باعث شگفتی نیست. این روابط در بسیاری موارد اصلن غیرواقعی و موهن هستند.
گفتم اگر موردی را امتحان کردید و صحیح نبود به من بگویید. کدام مورد غیر واقعی بود؟!
مثلن واقعن در این دوره و در سال 2015 معنای اینکه آسمان 7 طبقه است چیه که حالا بخواد 189 بر 7 بخشذیر باشه یا نباشه؟
در سایت زندیق چند سال پیش مطلبی خواندم که گفته بود چرا محمد گفته آسمان 7 طبقه است که براساس دیدگاه های غیر واقعی قبل از کوپرنیک بود که آخوندا با گفتن اینکه کل جهان هستی فقط طبقه اول آسمان هستند این را توجیه میکنند حال آنکه در قرآن آمده خدا در 2 روز زمین را آفرید و در 2 روز آسمان را و این 2 تا را از یکدیگر جدا دانسته و به نوعی آسمان بالای سر ما را همچون چادر یک خیمه ترسیم کرده که عمود خیمه اش نامرئی هست! (آیات 2 سوره رعد و 10 سوره لقمان) به هر حال قرآن واضح است که سخنانش از نظر علمی غلط است و من از آن تاکنون دفاع علمی نکردم و مثل آخوندا معجزه علمی بیرون نکشیده ام و حتی برخی غلطهایش را هم در همین تاپیک نوشته ام (غلط های قرآن در مورد ندانستن وجود تخمک و نسبت دادن فکر کردن به قلب) اما بحث اعجاز عددی را به عنوان سوالی مطرح کردم که هنوز بی جواب مانده.
اگر دفاع شما اینه که خب هر دوی اینها ادعای قرآن هستند و در همان چارچوب قابل فبول، این پرسش مطرحه که اصولن تصادفی بودن این روابط باورپذیرتر هست یا ماوراءاطبیعی بودن اونها؟
تصادفی بودن هم حد و اندازه ای داره روابط قرآن بیش از اونی هست که بخوایم بگیم تصادفیه.
ضمن اینکه به نظر من این روابط در صورتی معنادار میشه (اونهم تا حدی) که نتیجه این بخش پذیری خودش معنایی داشته باشه. مثلن 189 تقسیم بر 7 میشه 27. خب این 27 نشون دهنده چیه؟ اگر چیزی رو بهش اشاره میکنه میشه گفت حالا یه مقدار معنا دار تر هست ولی وقتی نمیتونن چیزی رو باهاش بیان یا تعریف کنند احتمال تصادفی بودنش بسیار بسیار بالاتر و احتمال عمدی بودنش بسیار بسیار ناچیزه.
اینکه میگویند عدد 19 رمز قرآن است از روابطش مشخص است و این اتفاقی نخواهد بود که تعداد تکرار حروف مقطعه در قرآن بر 19 بخشپذیر است. روابط خود جدولی که در پست اول به آن اشاره شده اتفاقی نیست. تکرار یکسان دنیا و آخرت اتفاقی نیست. اینکه قبل و بعد از کلمه طه در سوره طه تعداد تکرار ط در کل قرآن برابر است اتفاقی نیست. روابط پست 12 اتفاقی نیست.
حالا باز هم شما میگویید اتفاقیه؟! اگه میگید من بحثی ندارم ولی نظرتان در این صورت بیطرفانه نیست!
شما میگویید روابط باید معنا دار باشند خب 3 نمونه برایتان مثال میزنم:
1-نماز صبح 2 رکعت نماز ظهر 4 رکعت نماز عصر 4 رکعت نماز مغرب 3 رکعت نماز عشا 4 رکعت است. این 5 عدد را کنار یکدیگر بگذارید و تقسیم بر 19 کنید:
1286=24434/19
خب این 1286 رقم هایش را با یکدیگر جمع کنید:
17=2+4+4+3+4
میشود 17 یعنی همان 17 رکعت نماز روزانه یک مسلمان.
2-کلمه ساعه 48 بار:
Search Results (http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%B3%D8%A7%D8%B9%D9%87)
و کلمه سجد 68 بار:
Search Results (http://www.parsquran.com/data/word.php?user=far&quantity=%D8%B3%D8%AC%D8%AF)
در قرآن آمده است و یک مسلمان در 48 ساعت 68 بار سجده میکند.
3-تعداد 7 سوره در قرآن با حم شروع شده است:
در این هفت سوره تعداد ”ح“ و ”م“ بترتیب:
· در سوره مؤمن یا غافر (سوره 40) ، 64 و 380،
· در سوره فصلت (سوره 41)، 48 و 276،
· در سوره شوری (سوره 42) ، 53 و 300
· در سوره زخرف (سوره 43) ، 44 و 324
· در سوره دخان (سوره 44) ، 16 و 150
· در سوره جاثیه (سوره 45) ، 31 و 200
· در سوره احقاف (سوره 46) 36 و 225 می باشد.
(اگر به تعداد تکرارها شک دارید به سایت پارس قرآن بروید و کل سوره را با ترجمه انگلیسی ببینید و با finder کروم تعداد تکرارها را بشمارید)
اعداد بالا را که با ماشین حساب جمع کنیم میشود 2147 که اگر بر 19 تقسیم کنیم میشود 113 و اگر ارقام بالا را جمع بزنیم به عدد 113 میرسیم:
113=6+4+3+8+0+4+8+2+7+6+5+3+3+0+0+4+4+3+2+4+1+6+1+ 5+0+3+1+2+0+0+3+6+2+2+5
آیا هنوز هم این روابط بی معنی هستند؟!
sonixax
01-16-2015, 02:39 AM
یک بار دیگر از اول تاپیک روابطی که از قرآن گفتم را بخوانید اگر هم شک دارید خودتون بررسیش کنید. آیا باعث شگفتی نیست؟! اگر نیست که خودتان را به آن راه زده اید!
شما مثل اینکه کلن خیلی دوست داری بگی این روابط خیلی خفن پفنند!
من پیشتر براتون بسیاری از همین روابط من در آوردی را پوچ کردم! خودتان از اول تاپیک خوندید ؟!
kourosh_bikhoda
01-16-2015, 11:07 AM
اما بحث اعجاز عددی را به عنوان سوالی مطرح کردم که هنوز بی جواب مانده.
من یادم میاد همین میلاد خودمون در یک جایی یک روابط عددی از یک متن غیر قرآنی استخراج کرده بود. سوال اینه که این اعجاز ریاضی و عددی دقیقن ناظر بر چه اموری هستند؟ اینکه بعد از 14 قرن و اختراع کامپیوتر به دست نامسلمانان بشه بیشتر این روابط عددی رو استخراج کرد مطمئنن منظور و هدف پدید آورنده اون معجزه نمیتونسته باشه. این بسیار ساده لوحانست.
ولی غیرواقعی بودن این روابط اونجاست که تقسیم ها و ضرب ها و تنظیم این روابط اصلن بر اساس یک نظام روشن و معنی دار صورت نمیگیره. مثلن همین رکعت های نماز یومیه رو شما بر چه اساسی کنار هم قرار دادید و یک عدد ازش خارج کردید؟ چطور 24434 معنی دار شده؟ خیلی معنی دار تر بود اگه اونها رو با هم جمع میکردید. اونقوت عدد اول 17 بدست میومد و میگفتند خب عدد اول شده و بر هیچ چیز بخش پذیر نیست و این نشان دهنده اینه که نباید نماز رو ترک کرد! (شوخی)
اصلن مضحک ترین اعجاز عددی همینی بود که شما گفتید! من هیچ جا اینو ندیدم. بعدش هم چرا به 19 تقسیم کردید؟ 19 نشان دهنده چی هست؟ صرفن چون بر 19 بخش پذیر بود تقسیمش کردید؟ بالاخره یه جوری با ضرب و زور هم که شده باید معنی به این روابط داده بشه دیگه درسته؟
2-کلمه ساعه 48 بار:
:e412: ساعة همیشه به معنی ساعت یا زمان نیست. گاهی به معنی "گاه" بکار میره. خب فرض کنید "گاه" 48 بار تکرار شده باشه.
در قرآن آمده است و یک مسلمان در 48 ساعت 68 بار سجده میکند.
میگم که بالاخره باید یه جوری یه روابط معنی داری از اینها بیرون کشیده بشه. المسجد هم که بعنی همون مسجد یا هست در این روابط جمع شده تا کل این نظام معنی دار بشه. اصلن کلمه المسجد بصورت مضاف مضاف الیه «المسجد الحرام» بکار رفته که با منظور شما که سجده باشه به هیچ وجه سازگار نیست دوست عزیز. همینطور بقیه شکل های نکره یا معرفه مسجد.
آیا هنوز هم این روابط بی معنی هستند؟!
به نظر خودتون واقعن معنی داره که تعداد ح و م رو در سوره هایی با هم جمع کنیم و از اینکه بر 19 بخشپذیر هست به شگفتی فرو بریم؟ من هنوز نفهمیدم این 19 چیه که شما میگید؟ تعداد حروف بسم الله؟ خب چرا تعداد این دو حرف در 7 سوره باید بر 19 بخشپذیر باشه؟ معنی این کار چیه؟ بعدشم 113 چیه؟
فکر میکنم این حرف ها جز در وبلاگ های بسیجیان چشم و گوش بسته پیدا نمیشه. واقعیت اینه که این روابط و نتایج ناظر بر هیچ امر واقعی نیست. اینکه شما عدد 24434 رو در آوردید یه امر ذهنیه. باز اگه 17 رو یه کاریش میکردید عینی تر بود تا اینکه اینها رو کنار هم قرار بدید ببینید چی از توش در میاد. من هتا اگه بخوام این امور رو بعنوان یک فرد بی طرف بررسی هم کنم نخست به این مساله میرسم که خب که چی؟
اﻋﺠﺎﺯ ﺩﺭ " ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ"
ﺩﺭ ﺟﻤﻠﻪﯼ ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ، ﺣﺮﻑ "ﺕ " ﭼﻬﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ
ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ 4 ﻓﺼﻞ ﺳﺎﻝ ﺍﺳﺖ.
ﺣﺮﻑ " ﻝ" 3 ﺑﺎﺭ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﻣﺎﻩﻫﺎﯼ ﻫﺮ
ﻓﺼﻞ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺯ ﺣﺎﺻﻠﻀﺮﺏ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ 3*4=12 ﺗﻌﺪﺍﺩ 12 ﻣﺎﻩ ﺳﺎﻝ ﺑﺪﺳﺖ
ﻣﯽﺁﯾﺪ، ﻭ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﺪﺍﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻭﻑ "ﺍﺗﻞ ﻣﺘﻞ
ﺗﻮﺗﻮﻟﻪ " 12 ﺣﺮﻑ ﺍﺳﺖ.
kourosh_bikhoda
01-16-2015, 11:15 AM
من هنوز نفهمیدم این 19 چیه که شما میگید؟ تعداد حروف بسم الله؟ خب چرا تعداد این دو حرف در 7 سوره باید بر 19 بخشپذیر باشه؟ معنی این کار چیه؟ بعدشم 113 چیه؟
این در واقع اثبات چیزی است که وجود داره. اگر جمع تعداد حروف ح، م در این 7 سوره بر 19 بخشپذیر نبود، الان این بعنوان یک معجزه به حساب نمیومد. اونوقت شاید جمع حروف ل، ه در X سوره دیگر بود که بر 19 بخشپذیر میشد و معجزه میشد.
تصادفی بودن و مضحک بودن این روابط اینجاست که گشتند و چیزی رو پیدا کردند که بخونه. مثلن تکرار مشتقات رسول در قران 236 بار هست. هرگز در این مورد صحبتی هنوز نشده. چون 236 هیچ معنایی هنوز نداره.
m@hdi
01-16-2015, 11:57 AM
من پیشتر براتون بسیاری از همین روابط من در آوردی را پوچ کردم! خودتان از اول تاپیک خوندید ؟!
شما رابطه از 5 بیرون کشیدید که عمه من هم میدونه هر عددی که تهش 5 یا 0 باشه بر 5 بخشپذیره و این معادل نیست.
m@hdi
01-16-2015, 12:21 PM
اینکه بعد از 14 قرن و اختراع کامپیوتر به دست نامسلمانان بشه بیشتر این روابط عددی رو استخراج کرد مطمئنن منظور و هدف پدید آورنده اون معجزه نمیتونسته باشه. این بسیار ساده لوحانست.
حتی خود محمد و به قول شیعیان ائمه حرفی از این روابط نزده اند و برای همین است که وقتی به آخوندها این روابط را نشان میدهی چون محمد نگفته یا ائمه نگفته اند پس موضع سکوت در پیش میگیرند و این نشان میدهد که آنها هم بی اطلاع بوده اند اما این نافی نیروی ماوراالطبیعی پشت این روابط نیست. این روابط صرفا انسانی بودن قرآن و همچنین اختیار را زیر سوال میبرد وگرنه دلیلی بر حقانیت اسلام نیست که معجزه ای برای حقانیت اسلام باشد. در همین تاپیک من خودم دلایل فراوانی برای زیر سوال بردن قرآن آورده ام که کتاب اصلی مسلمین هست.
ولی غیرواقعی بودن این روابط اونجاست که تقسیم ها و ضرب ها و تنظیم این روابط اصلن بر اساس یک نظام روشن و معنی دار صورت نمیگیره. مثلن همین رکعت های نماز یومیه رو شما بر چه اساسی کنار هم قرار دادید و یک عدد ازش خارج کردید؟ چطور 24434 معنی دار شده؟
شما گفتید این روابط معنی دار نیستند و من نشان دادم اگر تعداد رکعت های نماز های یومیه را کنار یکدیگر بگذاریم و بر 19 تقسیم کنیم حاصل آن معنی دار است یعنی 1286 جمع ارقامش میشود 17 که تعداد رکعت های نمازهای یومیه است.
چرا به 19 تقسیم کردید؟ 19 نشان دهنده چی هست؟ صرفن چون بر 19 بخش پذیر بود تقسیمش کردید؟ بالاخره یه جوری با ضرب و زور هم که شده باید معنی به این روابط داده بشه دیگه درسته؟
19 تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحیم است که با همین عدد 19 میتوان روابطی از خود بسم الله الرحمن الرحیم بیرون کشید که البته این روابط مختص بسم الله الرحمن الرحیم نیست و به قول دکتر سها در کتاب نقد قرآن در صفحات 203 تا 206 میتوان 14 رابطه را از یک بیت معروف حافظ بر مبنای عدد 7 بیرون کشید اما مبنای اعجاز عددی در قرآن 19 است. میتوانید روابط بسم الله الرحمن الرحیم را در لینک زیر ببینید:
http://www.quran-farsi.net/miricals2.htm
البته من فقط روابط اون جدول و بسم الله الرحمن الرحیم و 7 سوره متوالی که با حم شروع شده را بررسی کردم که صحیح بودند ولی بقیه روابط را تایید یا تکذیب نمیکنم.
بعدشم 113 چیه؟
خارج قسمت تقسیم 2147 بر 19 که با جمع ارقام تکرار ح و م در 7 سوره متوالیی که گفتم برابر است. آیا این به تنهایی یک معجزه نیست؟!
undead_knight
01-16-2015, 12:40 PM
مهدی جان این نشون دهنده اعتبار دهی ذهنی هست نه یک نیروی فراطبیعی.
شما اگر یک فرمول منسجم و با قواعد مشخص(نه اینکه هر جا که تونستند یه رابطه ای پیدا کنند،اسمش رو گذاشتند معجزه) اوردی اون وقت میشه به این مسئله جدی تر فکر کرد.
مگرنه روابط تصادفی رو در هر کتاب بزرگ و طویلی میشه پیدا کرد،مثلا شاه نامه،کافیه بگردی دنبال یک رابطه تصادفی مشترک و بعد اون رو بولد کنی.
undead_knight
01-16-2015, 01:02 PM
Assassinations Foretold in Moby Dick (http://cs.anu.edu.au/~bdm/dilugim/moby.html)
همانا به موبی دیک ایمان بیاورید!
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
". إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحًا صَرْصَرًا فِی یَوْمِ نَحْسٍ مُّسْتَمِرٍّ ﴿۱۹﴾القمر""چون ما فرستیم برایشان بادی سرکشی در زمانی شومی پی در پی گشته ای19 ماه"
وقتی که تناقضات داخلیش را میبینم چه کنم؟
ناهمگونی یا تناقض
1تان فرشته ها آمدند در پیشتر از زمان کناره گیری با خانواده ها هم تک فرشته برای زمان باردار شدن بود
2تان خداوند همه کار بدستش رخ می دهد می گوید در هنگام خواب هوشتان را می برد کنون یکی بگوید نه مغزتان انجام دهد خداوند ناچیز می شود نه توانی از خداوند است که مغز داد
3 شما یوم زمان با نهار روز یکی نیست اینجا مستمر آمد که پی درپی میرساند
4 هردو شش برگردان دارد کنون دو روز برای زمین هم آسمان یکی است نمونه اش گوید من یک ساعته با ماشین تهران رفتم در همان زمان یکی دوساعته با ماشین من درازای بیشتری راه رفته تا اصفهان کنون گوییم دوساعته اصفهان رفتیم یا سه ساعته؟
5 تان آفرینش با پدید آمدن یکی نیست شاید یکی زودتر پدید آمد اما دیرتر به سرانجام رسید نمونه اش کسی دستگاهی را تا بسازد با دستگاه دیگری که جور دیگر است هم دیرتر آغاز به ساختنش شد پایان یافت او هنوز پایان نبرده است
6 میانجیگری یا شفاعت من نمونه آورم پزشک شهر درمانی انجام می دهد اگر تو بروی درش بسته شده باشد یا سراسر درش تخته شده باشد دیگر درمانتان با این پزشک انجام نمی شود بایستی به اندیشه جا یا کسی دیگر باشی هر جور باشد دست خداوند است که یا پزشک پیشت باشد یا دوا در دسترس یا شما توان خوب شدن داشته باشید
7 تان را پیشتر گفتم خوب هم بد دوسویه است میان من هم خداوند هم توان خداوند بیشتر از بنده است
8 تان از پشت بهت در دست چپتان دهند چه شود بهانه برای رویگردانی تان کم بود؟خنده داربود
9 شما جای دیگر گفت "قال یا نوح انه لیس من اهلک انه عمل غیر صالح فلا تسالن ما لیس لک به علم انی اعظک ان تکون من الجاهلین46 هود"
10 تان هم که پیشتر گفتم قوم در آیه با آل یکی نیستند تازه می خواست آنجا نشان دهد ستمکاران مانند فرعون باور نخواهند کرد تا دم مرگ
11 ات هم اگر خوب ببینی یک جا در زمین یک برآمدگاه هم یک فروگاه در یک روز دارد هم همانجا جایی که آفتاب بر می آید برای یک جایی دیگر فروگاه است هم در سال این جاها جابجا می شوند نمونه اش در تابستان با زمستان آفتاب از یک جا بر نمی آید باز چه برسد به سراسر زمین
درباره تخم منی هم تو گفتی واسه مرد است نه زن اینها جز دنبال بهانه رفتن چیزی نیست چون جاهای دیگر خداوند گفت ما شما را از مردی هم زنی آفریدیم یا هر چیزی نر یا ماده است
تازه دنبال پیچیدگی های شمارشی عددی رفتی شاید درست باشند اما من سرم درد می گیرد دنبالشان بروم آنچیزی که سود مند است واسه من اینها نیست آنهایی است که شب هم روز با آنها سر کله می زنم همانند خوردن خوابیدن دیدن آسمان هم زمین هم اندیشیدن با آنها هم کسی نیستم مانندتان که به واپسین نیاندیشم تنها به اندیشه نزدیک باشم پسش بمیرم آره من میبینم خداوند که مرا به این پیچیدگی آفرید هم سرپا می دارد توان بازآفرینی ام را خیلی آسان دارد که بازخواست کندم در واپسین آخرت
خداوندا مرا از برپادارندگان نماز بدار نه دنبال تنها خواهش های تن پروری روان
kourosh_bikhoda
01-16-2015, 04:23 PM
این روابط صرفا انسانی بودن قرآن و همچنین اختیار را زیر سوال میبرد
همین هم نیست. احتمال تصادفی بودن همه این روابط خیلی بیشتر از احتمال عامدانه بودنشون هست. به خصوص این روابط اصلن هنوز معنا و مفهومی ندارند. مثلن همونطور که گفتم چه معنایی داره اگه جمع دو حرف در تعداد انتخاب شده ای از سوره های قرآن بر 19 بخشپذیر باشه یا نباشه؟
یک نوشتاری روی زندیق هست درباره رد معجزات به طور کلی. اونو بخونید.
در برهان های کیهان شناختی اثبات وجود خدا، سعی بر آنست که با شروع از فهم جهان فیزیکی، ذهن به سوی اراده حاکمی که در پشت این ظواهر پنهان است سوق داده شود. این استدلال ها از حرکات و علل معمولی شروع شده و به ایده محرک بدون حرکت و علت بدون علت می رسند. اما در ادیان الهی تمایلاتی یافت می شوند که از این حد فراتر رفته و معتقد به مداخله خدا در برخی موارد خاص هستند، که می توان آنها را معجزه نامید. ابتدا معجزه ها را به صورت رویداهایی که فاقد هرگونه توضیح منطقی و علمی هستند در نظر خواهیم گرفت. البته همه معجزات از این نوع نیستند، بلکه این موضوع خود به طرح برخی سوال ها دامن می زندولی می تواند نقطه شروع خوبی برای ادامه بحث باشد.
اگر شما در پی اقامه دلیل علیه معجزه باشید، منطقا باید به سراغ فلاسفه ای بروید که دیدگاه تجربه گرایانه دارند؛ زیرا یک تجربه گرا هر چیزی را به تجربه حسی ربط می دهد و معجزه دقیقا چیزی است که این کار در موردش غیر ممکن است.
هیوم مساله معجزه را در کتاب دهم پژوهش درباره فهم آدمی مورد بررسی قرار داده است. استدلال وی چنین است:
برای یک شخص عاقل، میزان اعتقاد به یک موضوع متناسب با شواهد و مستندات تایید کننده است. هرقدر شواهد بیشتر باشد احتمال درست بودن مطلب بیشتر است.
همینطور استناد به دیگران بر اساس میزان قابل اطمینان بودن شهادتشان سنجیده می شود.
او سپس به مساله معجزه بازگشته و یک تعریف ارائه می دهد:
معجزه تخطی از قانون طبیعت است.
اما یک قانون طبیعی نتیجه تعداد بسیار زیادی از مشاهدات است.
از اینرو چنین استدلال می کند:
هر معجزه ای تخطی از قانون طبیعت است؛ و از آنجایی که این قوانین تکیه بر تجربیات روشن و تغییر ناپذیر دارند، اقامه دلیل علیه یک معجزه باید همان کلیتی را دارا باشد که در مورد سایر قوانین طبیعی قابل تصور است. چرا ما محتمل تر می دانیم که همه انسان های روزی می میرند، یا یک طناب نمی تواند به خودی خود در هوا معلق بماند ویا اینکه آتش چوب را می سوزاند و با آب خاموش می شود؟ دلیل آنست که این موارد منطبق با قوانین طبیعت هستند و جلوگیری از آنها نیاز به تخطی از قوانین طبیعی و یا به عبارتی معجزه دارد. اگر چیزی در روال معمولش در طبیعت رخ دهد، بدون شک معجزه محسوب نمی شود. پی آمد طبیعی این گفته آنست که هیچگونه شهادتی برای معجزه کفایت نمی کند مگر آنکه شهادت مذکور به نحوی باشد که احتمال کاذب بودنش به طور معجزه آسایی کمتر از موضوعی باشد که سعی در اثباتش دارد.
به عبارت دیگر، همواره احتمال آنکه در گزارش یک معجزه اشتباه رخ داده باشد بیشتر از احتمال نقض یک قانون طبیعی است؛ چون شواهد علیه معجزه همواره بیشتر از شواهد به نفع آن است.
از نظر هیوم تنها راه قبول یک معجزه آنست که معجزه بزرگتری رخ دهد و آن اینکه یک قانون طبیعی نقض شود. بدین ترتیب عملا او معجزه را انکار می کند، اگر چه با صراحت امکان وقوع آن را منتفی نمی داند. استدلال او به طور ساده اینست که برای فرد عاقل هرگز شواهد کافی برای قبول معجزه نمی تواند وجود داشته باشد.
اساس استدلال هیوم این فرض است (که در ابتدا آن را پذیرفتیم) هر معجزه یک تخطی از قانون طبیعت است، یا دست کم رخدادی است که با سطح فعلی دانش بشری قابل توضیح نیست. اما آیا چنین چیزی لزوما به معنای وقوع معجزه است؟
برای مثال یک سیاه چاله را در میان کهکشان در نظر بگیرید. سیاه چاله مطابق آنچه عموما به آن «قوانین طبیعت» گفته می شود (در چارچوب فیزیک نیوتنی) یک تخطی محسوب می شود (1)، زیرا رفتارش بر خلاف آن چیزی است که انتظار می رود. بنابر این آیا باید آن را معجزه نامید؟ در کل، جواب منفی است و این مساله صرفا یک حالت خاص و نادر است که بررسی آن نیاز به اصلاح و ارتقای علم فیزیک دارد.
حال این سوال مطرح می شود که: چه چیزی معجزه را از یک پدیده نادر و یا استثنایی متمایز می کند؟ در کل، معجزه تلقی شدن یک رویداد، ویژگی دیگری هم لازم دارد و آن وجود گونه ای خواست و هدف مثبت در چارچوب یک طرح است. اگر فردی با همه خطرات مهلکی که وجود داشته است از مرگ نجات یابد، امکان دارد که این اتفاق توسط وابستگان آن شخص معجزه به حساب بیاید. اگر فردی ناگهان بیفتد و بمیرد، از آنجا که در نظر دوستان وی نکته مثبتی در این واقعه وجود ندارد، آن را معجزه نمی نامند. اما از طرف دیگر، برای یکی از بستگان متوفی که سالها از وی بی خبر بوده، و علاقه خاصی هم به شخص متوفی نداشته و دچار مشکل مالی وخیم هم بوده است، دریافت ارثیه غیر منتظره، می تواند این مرگ ناگهانی را یک معجزه جلوه دهد.
به این ترتیب بحث در مورد معجزه به برهان صُنع [برهان نظم] باز می گردد. «آیا یک طرح و هدف کلی بر جهان هستی حاکم است»؟ «و یا در شرایط فوق العاده خاص ممکن است که طرح و هدفی مغایر با طرح و هدف کلی حیات دنبال شود»؟
هر پدیده منحصر به فردی (برای مثال مشاهد یک رخداد در کهکشان ها که قبلا دیده نشده است) را معجزه نمی نامیم. چنین چیزهایی در واقع تخطی از قوانین طبیعی به شمار نمی روند و اصولا مواردی از این دست است که محرک پیشرفت علم، که وظیفه توضیح پدیده ها را بر عهده دارد، می شود. چنین مواردی فاقد آن تمایل و هدفی است که در معجزه یافت می شود.
ممکن است پدیده ای غیر معمول نباشد یا به عبارت دیگر، کاملا دارای توجیه عقلانی باشد اما با وجود این، به دلیل زمان درست وقوعش معجزه تلقی شود. بنابر این برای خویشاوند مذکور که درست در آخرین مهلت سررسید بازپرداخت بدهی سنگینی که ابدا از عهده اش ساخته نبود، ارثیه متوفی را دریافت می کند، معجزه به نظر رسیدن نه به خاطر نفس واقعه بلکه به سبب زمان وقوع آن است.
موردی یا کلی؟
معجزه با استدلال کیهان شناختی و برهان صُنع به گونه ای در تضاد است. نکته اساسی در برهان های مذکور این است که جهان هستی دارای سازمانی است که نشان دهنده یک هدف کلی است. مبنای چنین استدلال هایی نظم و قاعده است، چرا که تنها در سایه نظم و قانونمندی است که احساس وجود طرح و هدف آشکار می شود. اما معجزه، نظم و قانونمندی مستتر در ساختارهای کیهان شناختی را به هم ریخته و نوعی حس غیر قابل پیش بینی و دلبخواهی بودن در درک جهان هستی را تداعی می کند.
به عبارت دیگر:
نمی توان هر دو دیدگاه را تواما داشت؛ یاباید گفت که خدا وجود دارد، چون جهان هستی منظم و شگفت انگیز است و یااینکه بگوییم خدا در تک تک رویدادها دخیل است و جهان مکانی غیر قابل پیش بینی و اعجاز آمیز است. معقول نیست که سعی کنیم در آنِ واحد به هر دوی اینها معتقد باشیم، چرا که هر یک ناقض دیگری است.
اطلاق معجزه به یک پدیده یا رویداد، صرفا به دلیل نادر بودن آن نیست، بلکه از آن روست که تصور می شود دارای ارزش و یا هدف خاصی است.
معجزات | زندیق (http://zandiq.com/2009/03/25/mojezat/)
حاصل آن معنی دار است یعنی 1286 جمع ارقامش میشود 17 که تعداد رکعت های نمازهای یومیه است
خب این یعنی چی؟ معنی دار بودن معنیش این نیست که با یک چیز برابر باشه. مثلن جمع خارج قسمت فلان بر فلان شده 17 که برابر با تعداد رکعت های یومیه است. معنی دار بودن یعنی این رابطه ناظر بر یک امر واقعیست. اینکه شما اعداد رو کنار هم قرار دادید و شده 24434 ناظر بر چی هست؟ حالا ناظر بر هر چیزی هم باشه، چرا بر 19 تقسیمش کردید؟ حالا نقسیمشم که کردید، چرا دیجیت های نتیجه رو با هم جمع کردید؟ این روش مارپیچ و هزارتویی که برای نسبت دادن معجزه به یک امر واقعی درآوردید در بهترین حالت نشان دهنده اینه که روابطی پیچیده و ریاضی وار در بین اعدادی حاکم هست. از هیچ روشی معنی معجزه نمیشه بهش داد.
خارج قسمت تقسیم 2147 بر 19 که با جمع ارقام تکرار ح و م در 7 سوره متوالیی که گفتم برابر است. آیا این به تنهایی یک معجزه نیست؟!
خیر نیست.
sonixax
01-18-2015, 09:36 PM
شما رابطه از 5 بیرون کشیدید که عمه من هم میدونه هر عددی که تهش 5 یا 0 باشه بر 5 بخشپذیره و این معادل نیست.
مگر در ادعای مفتی که مسلمانان کرده اند کدام عدد قید شده بود ؟!
مسلمانان هم از عدد 19 رابطه بیرون کشیدند که باز هم عمه شما میتواند ازش رابطه بیرون بکشد چرا که عدد خوشحال است و پیشتر توضیح داده ایم! منتها شخصی که ایمان آورده فقط چشمانش را میبندد دهانش را باز میکند!!!
پوچ بودن همان رابطه های 19 تایی و 7 تایی را هم نشان داده بودیم! آنها را کور بودید ندیدید ؟! یا عمه تان دم دست نبود ؟!
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.