PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : اثبات وجود حق تعالی بوسیله برهان جناب معلم ثانی ابونصر فارابی(ره)



ابن سینا
08-19-2014, 11:10 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
این نوشتار درباره اثبات وجود خدا توسط جناب معلم ثانی،ابونصر فارابی(ره) است که ما برای هدایت یا استدراج خواننده نی نویسیم و مطمئنیم جز این دو راه،راهی دیگر برای خواننده نخواهد بود و «إما شاکراً و إما کفوراً».در پایان به شبهه مسخره ای که بعض به اصطلاح فلاسفه در رد برهان علیت آورده اند بیان کرده و آن را رد می کنیم.
برهان جناب معلم ثانی به برهان علیت بسیار نزدیک است و اما شرح آن چنین است:ما در براهین وجودی به دنبال خدائی هستیم که عاری از هر نقص و عیبی است زیرا اگر عیب داشته باشد معلول خواهد بود و این با فرض مخالف است.پس ما می خواهیم آیا چنین خدائی هست یا به عبارت صحیح تر آیا چنین موجودی هست؟خوب اما اصل برهان.می دانیم تا زمانی که علت وجود نداشته باشد، معلول هم وجود نخواهد داشت.پس علت تقدم وجودی بر معلول دارد پس می توان نتیجه گرفت شرط وجود معلول،علت است و معلول همان مشروط است.حال اگر سلسله ای از علل و معلولات فرض کنیم،چون همه ممکن بالذات اند.وجود این ممکنات که همگی معلولند ،مشروط است به شرطی.اگر تمامی این سلسله ممکن باشد یعنی پذیرفته ایم تمامی این سلسله مشروط است بدون هیچ شرطی پس لزوماً باید قبول کنیم برای این سلسله مشروط،شرطی لازم است که باید واجب بالذات باشد.این شرط،همان چیزی است که هیچ شرطی ندارد،یعنی مشروط نیست.
اما شبهه معروف.مخالفین برهان علیت(البته شما دیدید که برهان فارابی نزدیک است به برهان علیت نه عین آن).اینکه اگر قانون علیت قانونی جهان شمول است پس باید خدا هم علت داشته باشد و اینطور باید برهان علیت از اعتبار ساقط شود چرا که خود خدا هم علت خواهد داشت(العیاذ بالله).اما پاسخ این سفسطه که بسیاری از فلاسفه غرب هم دچار آن شده اند این است که ما می دانیم هر اتفاقی که می افتد دلیل و علتی دارد نه اینکه هر چیزی علتی دارد.اتفاق یا پدیده همان چیزی است که وجود نداشته است و سپس به وجود آمده است که در فلسفه به آنها ممکنات گویند،حال فرض اینکه وجودی واجب باشد را با برهان ثابت می کنیم که همان خدا است.

والسلام علی من اتبع الهدی
و علی النبی وعلی عباد الله صالحین

Parisa
08-19-2014, 01:44 PM
.اما پاسخ این سفسطه که بسیاری از فلاسفه غرب هم دچار آن شده اند این است که ما می دانیم هر اتفاقی که می افتد دلیل و علتی دارد نه اینکه هر چیزی علتی دارد.اتفاق یا پدیده همان چیزی است که وجود نداشته است و سپس به وجود آمده است که در فلسفه به آنها ممکنات گویند،حال فرض اینکه وجودی واجب باشد را با برهان ثابت می کنیم که همان خدا است.
خیر، شما باید بدونید که معلول برای وجود همونقدر به علت نیاز داره که علت به معلول! این استدلال الان دیگه اینقد فرسوده شده که شنیدنش واقعا باعث تاسف میشه.
یکبار دیگه و به بیانی دیگه: در الهیاتِ اسلامی میدونیم که صفت اساسی الله ،آفرینندگی هستش و آفریننده بودن یعنی علت بودن یکسری از معلول ها ولی همین صفت به خودی نشون میده که اون علتِ ازلی چقد واسه اینکه علت باشه، به معلول داشتن نیازمنده.

mbk
08-19-2014, 04:54 PM
خیر، شما باید بدونید که معلول برای وجود همونقدر به علت نیاز داره که علت به معلول! این استدلال الان دیگه اینقد فرسوده شده که شنیدنش واقعا باعث تاسف میشه.
یکبار دیگه و به بیانی دیگه: در الهیاتِ اسلامی میدونیم که صفت اساسی الله ،آفرینندگی هستش و آفریننده بودن یعنی علت بودن یکسری از معلول ها ولی همین صفت به خودی نشون میده که اون علتِ ازلی چقد واسه اینکه علت باشه، به معلول داشتن نیازمنده.
به نام خداوند مهرگستر خیلی مهربان
یک پرسش نمیدونم آقایید یاخانم هر چی راستی زمانی که مامان باباتون را گشنه شد رفتند پیش هم که دستاوردش تو شد مامانت ساختت یا بابات ساخته تو رو یا تنها حال بردند پسش درد بزرگ کردنت یا خودت اونجا بودی رسا کردیی خودت را یا تکامل گرفتی یا خداوند دستش تو کاره تو که تا یک دو سال یادت نیست چجوری شیر می خوردی شاید نادر باشی یادت باشه اما تو شکم یادت هست ؟چجور بودی؟افسوس که آدمی خود باز است پناه بر خداوند یگانه

Parisa
08-21-2014, 05:33 PM
یک پرسش نمیدونم آقایید یاخانم هر چی راستی زمانی که مامان باباتون را گشنه شد رفتند پیش هم که دستاوردش تو شد مامانت ساختت یا بابات ساخته تو رو یا تنها حال بردند پسش درد بزرگ کردنت یا خودت اونجا بودی رسا کردیی خودت را یا تکامل گرفتی یا خداوند دستش تو کاره تو که تا یک دو سال یادت نیست چجوری شیر می خوردی شاید نادر باشی یادت باشه اما تو شکم یادت هست ؟چجور بودی؟افسوس که آدمی خود باز است پناه بر خداوند یگانه
بچه ها این چی میگه؟!

Russell
08-21-2014, 06:43 PM
بچه ها این چی میگه؟!
I have no idea !!

ابن سینا
08-22-2014, 07:56 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
متأسفانه مفار وملحدین حاضر آنچنان سخنان بی پایه ای داشتند که بنده قصد نداشتم جوابی بدهم ولی دیدم گوئی ایشان در جهل مرکب اند.یکی از کاربرانی که با آواتار نه چندان در شأن یک بحث علمی نظر داده اند آنچنان سخن بی پایه ای زده است که جواب دادن آن به دور از شأن است ولکن بنده از جهت اتمام حجت سخنم را کامل می کنم.
دقت بفرمائید.این که می گوئید علت نیازمند به معلول است یعنی چه و از کجا چنین حرفی زده اید؟تنها یک احتمال دارد و آن اینکه علت برای علت بودن نیاز به معلول دارد.این تنها فرض است.مشخصاً این فرضی بس باطل است،زیرا علت و معلول دو اسم است که از دو حقیقت(مسمی یعنی چیزی که روی آن اسم گذارده شده است) حکایت می کند.مثل این می ماند که شما بگوئید پدری برای پدربودن نیازکند به بچه است.در پاسخ گوئیم که پدر و پسر بودن دو اسم یا لفظ اند و الفاظ اعتباری اند و نه حقیقت اصیل.و اینکه ما قانون علیت را بیان می کنیم اعتباری است لفظی از حقیقتی که در خارج است.متأسفم از سخنان بی پایه کافرین.

kourosh_bikhoda
08-22-2014, 10:51 AM
اصلن این رابطه علت و معلولی خیلی رابطه قابل شکیه. دوست عزیز یه کم از اعماق تاریخ خارج بشید دیوید هیوم مطالعه کنید کل این نظام علی و معلولی براتون زیر سوال میره انقدم موتور نسوزونید سرش.

Anarchy
08-22-2014, 03:16 PM
ما می دانیم هر اتفاقی که می افتد دلیل و علتی دارد نه اینکه هر چیزی علتی دارد.اتفاق یا پدیده همان چیزی است که وجود نداشته است و سپس به وجود آمده است که در فلسفه به آنها ممکنات گویند،حال فرض اینکه وجودی واجب باشد را با برهان ثابت می کنیم که همان خدا است.

پس اگر فرض وجود چیزی را متصور هستید که بدون علت است ، همان چیز را مجموعه هستی بنامید و ما رو از شر وجود خدا خلاص کنید !!

ابن سینا
08-23-2014, 01:10 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
جواب آقای کوروش
نظرات در مورد بحث علیت اصولاً به نظرم سه دسته:یک دسته نظر امثال فلاسفه اسلامی،دسته دوم نظر مشابه نظر کانت و دسته سوم نظر هیوم.اما ایشون در مورد نظر هیوم گفتند.مختصراً می توان گفت نظر هیوم بر آن است که بین علت و معلول هم زمانی است یعنی یک همراهی زمانی دائمی بین دو چیز است و ما از آن علیت را برداشت می کنیم ولی فی الواقع آنچه که ما می گوئیم علیت یعنی چیزی چیزی دیگر را بوجود آورد قبول ندارد بلکه صرفاً یک همراهی زمانی است.
نظر این فیلسوف!!!غربی!!!را اینطور می توان رد کرد که این نظر برخلاف بداهت عقل است.می پرسید چرا؟گوئیم به خاطر آنکه هر کسی حتی دانشمندان ملحد هم این را اعتقاد دارند که به سبب وجود ویژگی در چیزی،آن می تواند سبب پدیده ای شود.مثلاً دقت کنید که آتش سبب گرم شدن آب می شود.هر کس می داند از ویژگی های این آتش است که گرما ایجاد می کند.این بدیهی عقلی است که هر شیءای ویژگی دارد و متناسب با آن ویژگی می تواند سبب ایجاد چیزی شود.مثالی دیگر بزنم که رد آن توسط مخاطب مستلزم سفسطه در حرف های خودش شود.اگر از هیوم بپرسی که آقای هیوم!شما چرا به چنین چیزی معتقد هستید؟او هر چه بگوید دلیل اعتقاد خودش را بیان کرده است و این همان علت نتیجه اش است.یعنی او یک سری صغری و کبری می چیند(به عنوان مثال)و بعد نتیجه ای می گیرد.تا زمانی که آن مقدمات نباشند،چنین نتیجه ای هم نخواهد بود.پس باید آقای هیوم اقرار کند که یا نتیجه اش اشتباه بوده است و دچار سفسطه در برهان شده است یا اینکه بگوید حرفش تنها همراهی زمانی با مقدماتش دارد.خوب ما هم می گوئیم« حرف بی دلیل باد هواست»

ابن سینا
08-23-2014, 01:10 PM
اما پاسخ آقای آنارچی
فکر نمی کنم حرفتان آنچنان روی دلیل و برهان باشد علی ای حال جواب میدهم.دقت بفرمائید.شما حرف بنده را توجه نفرمودید.بنده گفتم «هر معلولی علت دارد نه اینکه هر چیزی علت داشته باشد.»این یعنی آنکه هر معلولی مستلزم علت است و آنچه که علت ندارد،به آن دلیل،علت ندارد که نقص ندارد و این همان مفهوم خداست.خوب بعد ما می نشینیم و صحبت می کنیم که آیا چنین چیزی هست یا نه؟اما اینکه گفتید مجموعه هستی.این سخن شما چند مفهوم می تواند داشته باشد.1-آنکه شما به جای آنکه به این موجود عاری از هر نقص که همه چیز را آفریده است ولی خود آفریده چیزی نیست و هر چیزی به جز او ناقص است،خدا بنامید او را مجموعه هستی می نامید.ما بر سر نام که دشمنی نداریم.البته نام هم نباید مفهوم بدی نداشته باشد.ولی اگر شما دوست دارید چنین نامی بر آن بگذارید ولی به همان چه که گفتم معتقدید احسنت برشما که شما موحدید.2-اگر منظورتان از مجموعه هستی،مجموعه عالم ماده است سخن شما بسیار سخیف است به دلائل بسیار. دلیل اول آنکه این عالم از چندین جزء تشکیل شده است و لذا به این اجزا نیازمند است پس نمی تواند بدون نقص باشد و هر چیز ناقص را علتی لازم است چون معلول است پس خالق و علت العلل نخواهد بود.دلیل دوم آنکه فرض وجود نداشتن این عالم محال نیست پس این عالم عین وجود بی نقص و علت العلل نیست(چنانکه این برهان را سال ها قبل از فلاسفه اسلامی،امام رضا(ع) فرموده بودند).و دلائلی دیگر که برای طویل نشدن متن آنها را به خودتان واگذار می کنم.3-منظورتان از مجموعه هستی،خود هستی است.یعنی خود وجود.یعنی بودن و هستن و امثال اینها.اگر منظورتان چنین است به توحید ناب می رسید اگر هوشمند باشید.در این مورد اگر منظورتان این چنین بود بهتر است خصوصی صحبت کنیم زیرا عقل هر انسانی را گنجایش چنین سخنانی نیست.

Anarchy
08-25-2014, 02:05 PM
1-آنکه شما به جای آنکه به این موجود عاری از هر نقص که همه چیز را آفریده است ولی خود آفریده چیزی نیست و هر چیزی به جز او ناقص است،خدا بنامید او را مجموعه هستی می نامید.ما بر سر نام که دشمنی نداریم.البته نام هم نباید مفهوم بدی نداشته باشد.ولی اگر شما دوست دارید چنین نامی بر آن بگذارید ولی به همان چه که گفتم معتقدید احسنت برشما که شما موحدید.

خطای نخست شما ادعاهاییست که میکنید اما دلیلی برای اونها نمیارید ... مثلا شما ثابت کنید چرا اصولا آفرینشی باید در کار باشه ؟ یعنی ابتدا تعریف آفرینش ، سپس چگونگی اون رو برای ما اثبات کنید .




2-اگر منظورتان از مجموعه هستی،مجموعه عالم ماده است سخن شما بسیار سخیف است به دلائل بسیار. دلیل اول آنکه این عالم از چندین جزء تشکیل شده است و لذا به این اجزا نیازمند است پس نمی تواند بدون نقص باشد و هر چیز ناقص را علتی لازم است چون معلول است پس خالق و علت العلل نخواهد بود.دلیل دوم آنکه فرض وجود نداشتن این عالم محال نیست پس این عالم عین وجود بی نقص و علت العلل نیست(چنانکه این برهان را سال ها قبل از فلاسفه اسلامی،امام رضا(ع) فرموده بودند).و دلائلی دیگر که برای طویل نشدن متن آنها را به خودتان واگذار می کنم.

خطای نخست شما همین جا هم تکرار میشه که تقسیم بندی ماده و غیر ماده میکنید بدون اثبات غیر ماده !! پس نخست برای ما غیرماده رو تعریف و وجودش رو اثبات کنید . بعد هم به فرض این عالم اجزایی داره که به هم نیازمند هستن ، کل مجموعه به عامل خارج از مجموعه دیگه نیاز نداره ، چون خارج از مجموعه اصولا چیزی نداریم یا وجودش اثبات نشده ...



3-منظورتان از مجموعه هستی،خود هستی است.یعنی خود وجود.یعنی بودن و هستن و امثال اینها.اگر منظورتان چنین است به توحید ناب می رسید اگر هوشمند باشید.در این مورد اگر منظورتان این چنین بود بهتر است خصوصی صحبت کنیم زیرا عقل هر انسانی را گنجایش چنین سخنانی نیست.

این مورد رو هم میشه به توعی در راستای همون حرف قبلیم در نظر بگیرید ! یعنی چون هیچ مطلق بی معنی و غیر منطقیست ، آفریننده و آفرینش هم بی معنی خواهد بود . پس خدایی در کار نیست به مفهوم به مفهوم آفریننده !

ابن سینا
08-29-2014, 11:17 AM
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ آقای آنارچی
جناب آقای آنارچی.قبل از پاسخ مفصل یک نکته.شما لطفاً به نوشته های امثال فلاسفه اسلامی رجوع کنید و آنرا با نوشته های امثال وینگنشتاین(از نوابغ مکتب غرب)مقایسه کنید.خواهید دید که حکمای اسلام بیشتر سخنانشان بر پایه برهان است حال آنکه این حالت کاملاً در مکتب غرب است.و اما بعد.گفتید که اول آفرینش را ثابت کنیم.این جوابش کاملاً روشن است.اولاً فرض عدم این جهان محال نیست پس لزومی برای وجود داشتن آن نبوده و نیست مگر اینکه برای آن علتی و وجود دهنده و ضرورت دهنده(وجوب دهنده)ای باشد.ثانیاً تمامی اشیاً و اجزاء این عالم ناقص اند.اصلاً محدود بودن در ماده خودش نقص است.این می شود دلیلی بر معلول بودنشان. اما وقتی شما با براهین مختلف(چنانکه یکی از این براهین بیان شد) معلول نبودن علت العلل را ثابت می کنید لزوماً آن چیز باید ماده نباشد و از ماده مجرد باشد.هم چنین براهین مختلفی در اثبات مجردات آمده است که البته به موضوع ما مرتبط نیست.

Rationalist
11-09-2015, 12:08 PM
جناب ابن سینا، این برهانی که مطرح نمودید ایرادات بسیاری دارد و اتفاقا نقض آن هم در همان فیزیک کوانتوم مشاهده شده است!
اما من اکنون به همان مطالب بحث شده می پردازم.



.مختصراً می توان گفت نظر هیوم بر آن است که بین علت و معلول هم زمانی است یعنی یک همراهی زمانی دائمی بین دو چیز است و ما از آن علیت را برداشت می کنیم ولی فی الواقع آنچه که ما می گوئیم علیت یعنی چیزی چیزی دیگر را بوجود آورد قبول ندارد بلکه صرفاً یک همراهی زمانی است.
نظر این فیلسوف!!!غربی!!!را اینطور می توان رد کرد که این نظر برخلاف بداهت عقل است.می پرسید چرا؟گوئیم به خاطر آنکه هر کسی حتی دانشمندان ملحد هم این را اعتقاد دارند که به سبب وجود ویژگی در چیزی،آن می تواند سبب پدیده ای شود.مثلاً دقت کنید که آتش سبب گرم شدن آب می شود.هر کس می داند از ویژگی های این آتش است که گرما ایجاد می کند.
مقصود هیوم در اینجا اشاره به توالیِ زمانیِ تجربه شده است. به این معنا که ما صرفا تجربه کرده ایم که از آتش گرما احساس می شود و با آن می توان آب را گرم نمود. حال این تجربه(توالی رویدادها) ممکن است بار ها و بارها برای ما تکرار شود. اما در نهایت چیزی جز تجربه ای اعتباری نیست و از آن نمی توان حکم به رابطه ای عقلی و جهان شمول رسید. همان طور که در بالا نوشتم امروزه مشاهده شده که ذرات بنیادین بدون علت به وجود می آیند و یا از بین می روند و اتفاقا یکی از نظریه های مهم در توضیح به وجود آمدن جهان نظریه ی "تکینگی" می باشد که توسط پروفسور هاوکینگ و پنروز ارایه شده و بیان می کند که جهان در زمان( صفر از مهبانگ همان بیگ بنگ) در تکینگی بدون علت به وجود آمده است.


اگر از هیوم بپرسی که آقای هیوم!شما چرا به چنین چیزی معتقد هستید؟او هر چه بگوید دلیل اعتقاد خودش را بیان کرده است و این همان علت نتیجه اش است.یعنی او یک سری صغری و کبری می چیند(به عنوان مثال)و بعد نتیجه ای می گیرد.تا زمانی که آن مقدمات نباشند،چنین نتیجه ای هم نخواهد بود.پس باید آقای هیوم اقرار کند که یا نتیجه اش اشتباه بوده است و دچار سفسطه در برهان شده است یا اینکه بگوید حرفش تنها همراهی زمانی با مقدماتش دارد.خوب ما هم می گوئیم« حرف بی دلیل باد هواست»
گرچه من هم با تجربه گرایی صرفِ هیوم مشکل دارم؛ اما در اینجا ایرادی بر هیوم وارد نیست. زیرا هیوم
می تواند در حیطه ی تجربیات اعتباری استدلال کند(چیزی که در علوم تجربی صورت می گیرد) ولی همچنان از لحاظ معرفت شناسیِ فلسفی جایگاه آنها را تبیین نماید.

ابن سینا
11-09-2015, 05:54 PM
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض احترام خدمت آقای Rationalist
بنده در نوشته جنابعالی تحلیلی ضد گفته حقیر نیافتم.لازم به ذکر است که گفته های تجربه گرایان در میان تمامی علمای علم طبیعی هم طرفدار ندارد.مثلا جنابتان کمی در مورد فلسفه پزشکی تحقیق بفرمائید.تقریبا پارادایم حاکم بر پزشکی مدرن(حتی پزشکی غربی.البته پزشکی مدرن برخواسته از غرب است گرچه ریشه اسلامی داشته باشد) کاملا ضد تجربه گرایان است و علی الخصوص هیوم.علی ای حال اگر علیت را صرفا تقارب زمانی بدانید دیگر نمی توانید بگوئید وقتی فلان چیز را مشاهده کردم (مثلا وقتی فلان باکتری را در نمونه خون مریضی دیدید) به او فلان آنتی بیوتیک را بدهم درمان میشود حال آنکه وقتی بحثی علمی میشود حقیقتا گرما را برخواسته از شعله می دانیم و حقیقتا باکتری های آنتی متابولیت را برهم زننده واکنش تشکیل فولات در باکتری می بینیم.وقتی از شما علت حرکت برانگیخته شدن الکترون را در پدیده ایزوالکتریک می پرسند نمی فرمائید این را صرفا تقارب زمانی نمی دانید.شما می فرمائید موج نوری سبب برانگیخته شدن الکترون میشود.اگر فرکانس آن از فلان حد کمتر بود حرکت نمی کند.اینها را شما حقیقتا علیت می دانید نه تقارب زمانی.نظریه هیوم در باب علیت باعث فروپاشی تمامی نظریات و علوم میشود و اجازه جرکت و پویائی را به انسان نمی دهد.البته این قضیه آنقدر بدیهی است که خود هیوم هم معتقد بدان نبوده است چون نظرش خود شمول است(یعنی طبق نظریه هیوم باید گفت این دو تفکر ذهنی که صغرا و کبرای نتیجه او شده اند صرفا تقارب زمانی داشته اند از اینرو نمی توان چنان نتیجه ای گرفت).
از جنابعالی تقاضا دارم در نوشته های آتی خود براهین خودتان را ارئه بفرمائید.

Rationalist
11-13-2015, 02:01 PM
نظریه هیوم در باب علیت باعث فروپاشی تمامی نظریات و علوم میشود و اجازه جرکت و پویائی را به انسان نمی دهد.البته این قضیه آنقدر بدیهی است که خود هیوم هم معتقد بدان نبوده است چون نظرش خود شمول است(یعنی طبق نظریه هیوم باید گفت این دو تفکر ذهنی که صغرا و کبرای نتیجه او شده اند صرفا تقارب زمانی داشته اند از اینرو نمی توان چنان نتیجه ای گرفت). شما همچنان گفته های قبلی خود را با جزمیت تکرار می کنید! بیان داشتم که باید به این دیدگاه فلسفه ی هیوم در تراز معرفت شناسی نگاه کنیم. پیشنهاد من این است که دقیق تر و با دیدی بازتر در فلسفه ی او تعمق نمایید.
از جنابعالی تقاضا دارم در نوشته های آتی خود براهین خودتان را ارئه بفرمائید. من در این مورد برهانی از خودم ندارم! فلسفه ی ظریف و پرقدرت هیوم و مشاهدات علمی امروز در فیزیک کوانتوم، به خوبی جایگاه "علیت" را نشان می دهند.