Agnostic
05-15-2014, 12:50 PM
اغلب خوانده اید که دموکراسی زادگاهش یونان باستان بوده است ولی باید گفت دموکراسی یونان کاریکاتوری از دموکراسی امروزی است.
بنیانگزار فاز اول دموکراسی نوین جان لاک ۱۶۳۲-۱۷۰۴بود.
جان لاک گفته است:
حکومت باید توسط اکثریت مردم با انتخابات انتخاب شود.
باید قانونی باشد تا حکومت از آن اطاعت کند و با بلهوسی اداره نشود.
بعضی قلمروهای رفتار انسانی باید از دخالت حکومت مصون باشد.این را لاک حقوق شهروندی نامید.
لاک گفت باید حکومت سه قوه مجزا و مستقل داشته باشد که بر هم نظارت کنند.
ممکن است فکر کنید دموکراسی غرب فقط بر همین ایده جان لاک شکل گرفته اما اگر دقت کنید می بینید کاستی هایی در تئوری جان لاک بوده. این کاستی ها را جان استوارت میل۱۸۰۶-۱۸۷۳ برطرف کرد.
پدر جان استوارت میل ، جیمز میل نیز یک فیلسوف بود. جان استوارت از کودکی مدرسه نرفت و در خانه نزد پدرش درس خواند در ۸ سالگی به چند زبان تسلط داشت و در ۱۲ سالگی خبره ادبیات و فلسفه شده بود.
جان استوارت میل رساله « درباره آزادی» را نوشت که بایسته های دموکراسی را تکمیل کرد.
جان استوارت میل گفته:
حکومت دموکراسی حکومت اکثریت هست ولی با شرط حفظ حقوق اقلیت.
وی گفت اقلیت تحت ستم دو گروه ممکن است قرار بگیرد:
۱- فشار اکثریت حاکم توسط حکومت بر اقلیت. ( مثل فشار حکومت شیعه ایران بر مسیحیان و بهائیان)
۲- فشار عقیده عمومی اکثریت مردم. ( مثل عقاید زشت شیعیان علیه بهائیان)
وی خطر فشار عقیده عمومی را از اولی بیشتر میدانست.
وی گفته است آزادی عقیده باید برای اقلیت نیز مهیا باشد به سه دلیل:
۱-منع عقیده ای که اکثریت نمی پسندد خطا است زیرا عقیده ممنوع ممکن است درست و صواب باشد.
۲-اگر هم عقیده ما درست باشد و عقیده دیگری خطا باشد با بحث و آزادی بیان و عقیده است که ارزش عقیده ما روشن میشود.
۳-دلیل سوم در لزوم عدم جلوگیری از شنیدن عقیده مخالف این است که شاید آن عقیده نه درست محض باشد نه خطای محض بلکه شامل قسمتی از حقیقت باشد.
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-==-=-=-=-=-=-
اگر دقت کنید در غرب فلسفه سیاسی لاک ۳۰۰ سال اجرا شده و فلسفه جان استوارت میل حدود ۱۰۰ سال است که پیوسته و آهسته دارد جا باز می کند . حقوق زنان و سیاهان و همجنس گرایان نمونه آن است.
بنیانگزار فاز اول دموکراسی نوین جان لاک ۱۶۳۲-۱۷۰۴بود.
جان لاک گفته است:
حکومت باید توسط اکثریت مردم با انتخابات انتخاب شود.
باید قانونی باشد تا حکومت از آن اطاعت کند و با بلهوسی اداره نشود.
بعضی قلمروهای رفتار انسانی باید از دخالت حکومت مصون باشد.این را لاک حقوق شهروندی نامید.
لاک گفت باید حکومت سه قوه مجزا و مستقل داشته باشد که بر هم نظارت کنند.
ممکن است فکر کنید دموکراسی غرب فقط بر همین ایده جان لاک شکل گرفته اما اگر دقت کنید می بینید کاستی هایی در تئوری جان لاک بوده. این کاستی ها را جان استوارت میل۱۸۰۶-۱۸۷۳ برطرف کرد.
پدر جان استوارت میل ، جیمز میل نیز یک فیلسوف بود. جان استوارت از کودکی مدرسه نرفت و در خانه نزد پدرش درس خواند در ۸ سالگی به چند زبان تسلط داشت و در ۱۲ سالگی خبره ادبیات و فلسفه شده بود.
جان استوارت میل رساله « درباره آزادی» را نوشت که بایسته های دموکراسی را تکمیل کرد.
جان استوارت میل گفته:
حکومت دموکراسی حکومت اکثریت هست ولی با شرط حفظ حقوق اقلیت.
وی گفت اقلیت تحت ستم دو گروه ممکن است قرار بگیرد:
۱- فشار اکثریت حاکم توسط حکومت بر اقلیت. ( مثل فشار حکومت شیعه ایران بر مسیحیان و بهائیان)
۲- فشار عقیده عمومی اکثریت مردم. ( مثل عقاید زشت شیعیان علیه بهائیان)
وی خطر فشار عقیده عمومی را از اولی بیشتر میدانست.
وی گفته است آزادی عقیده باید برای اقلیت نیز مهیا باشد به سه دلیل:
۱-منع عقیده ای که اکثریت نمی پسندد خطا است زیرا عقیده ممنوع ممکن است درست و صواب باشد.
۲-اگر هم عقیده ما درست باشد و عقیده دیگری خطا باشد با بحث و آزادی بیان و عقیده است که ارزش عقیده ما روشن میشود.
۳-دلیل سوم در لزوم عدم جلوگیری از شنیدن عقیده مخالف این است که شاید آن عقیده نه درست محض باشد نه خطای محض بلکه شامل قسمتی از حقیقت باشد.
-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-==-=-=-=-=-=-
اگر دقت کنید در غرب فلسفه سیاسی لاک ۳۰۰ سال اجرا شده و فلسفه جان استوارت میل حدود ۱۰۰ سال است که پیوسته و آهسته دارد جا باز می کند . حقوق زنان و سیاهان و همجنس گرایان نمونه آن است.