کاربرآزاری!

[Dariush]

در این جستار با توجه به شناختی که از کاربران داریم، هر بار یکی از آنهایی که می‌دانیم تابِ شوخی‌های بی‌مرز را دارند، را در سناریویی که می‌دانیم تصورِ آن کاربرِ مربوطه را به حالِ انزجار، وحشت، رعشه، ارضا(!) یا هر حالتِ حسیِ شدیدی می‌برد سوژه کرده و به با هم کمی خوش می‌گذارنیم:e056:.
در لیستِ حاضر هم فعلا دوستانِ زیر کاندید هستند، اگر تمایل به این بازی ندارند می‌توانند انصراف دهند وگرنه هر کاربری از این لیست می‌تواند کاربرانِ دیگر لیست را سوژه کند:
خودم
مهربد
میلاد
آندد
راسل
امیر
شهریار

فعلا همین‌ها هستند. اگر هم کسی داوطلب است می‌تواند اعلام کند تا نام‌اش را به لیست اضافه کنیم.

[undead_knight]

حاضر:e14c:

[Nevermore]

من هم از همین تریبون موافقت خود را اعلام می دارم.:e105:

[sonixax]

منم که خسته ی کل کل :e00e:

[کافر_مقدس]

غایب ! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/07/9.png

[Dariush]

احسنت بر شما!
در موردِ امیر:
تصور کنید هر روز مجبور باشد که طبقِ این برنامه روزش را با این دلبرکان بگذراند: صبح‌ها، بعد از یک صبحانه با اینها و لقمه در دهانِ هم گذاشتن، سه نفری با هم در استخری روباز در ملاء عام شنا کنند. سپس نهارشان چنان غذای پرچربی باشد که روغن از دهانِ این بانوان بچکد. مطمئن هستم امیر خواب بعد از نهار را دوست دارد و احتمالا نغمه‌های خرُ خُرِ این دلبران، خواب‌اش را سنگین‌تر و لذتبخش‌تر هم خواهد کرد. قبل از آنکه در یک بارِ شلوغ با هم می زده و به رقص و پایکوبی بپردازند، گلف بازی کنند و برای هم اشعارِ مریم حیدرزاده بخوانند. و در نهایت روزِ پر از هیجان‌شان را با یک تری‌سامِ جانانه و رومانتیک به پایان برسانند! لیسیدنِ کُسِ پرموی ایشان هم امتیازِ ویژه خواهد داشت!
3897

[Nevermore]

پیشنهاد من برای نفر نخست بانو Fiona است،بلکه هم ایشان از روزه ی سکوت در آیند.:e421:

[Fiona]

:e105::e40c:

[shirin]

هم تمایلات سادیسمی و هم تمایلات مازوخیسمی در شماها دیده میشود. :e056:

[undead_knight]

هم تمایلات سادیسمی و هم تمایلات مازوخیسمی در شماها دیده میشود. :e056:
با فرض وجودش در حد اینترنتی اونقدرا مشکل حادی نیست:))

[یه نفر]

منم حاضر :-)

[shirin]

با فرض وجودش در حد اینترنتی اونقدرا مشکل حادی نیست:))
شاید اینقدر حاد هست که در دنیای مجازی هم خودشو نشون میده. :D

[undead_knight]

شاید اینقدر حاد هست که در دنیای مجازی هم خودشو نشون میده. :D
نه اتفاقا کم آزارترین هاش همینا هستند.
اونهایی که جدی هستند میرن توی اینترنت اطلاعات واقعی ادم ها رو درمیارند واقعا میرند سراغشون! :))

[shirin]

خوبه پس. به خودآزاری و دیگرآزاریتون بپردازبد ببینیم چی از آب در میاد. :e409:

[Dariush]

دوستان دست از تئوری‌پردازی بردارید، آزار بدهید! الان سوژه امیر است، ببینم دیگر دوستان چطور آزارش می‌دهند! سوژه‌ی بعدی، به یمنِ حضورِ فرخنده‌ی راسلِ گرامی، خودِ راسل است!

[undead_knight]

دوستان دست از تئوری‌پردازی بردارید، آزار بدهید! الان سوژه امیر است، ببینم دیگر دوستان چطور آزارش می‌دهند! سوژه‌ی بعدی، به یمنِ حضورِ فرخنده‌ی راسلِ گرامی، خودِ راسل است!
امیر نیست،فایده نداره:))

[Dariush]

امیر نیست،فایده نداره:))
خب هرکس را که دوست داری بیازار!

[Dariush]

خب هرکس را که دوست داری بیازار!
البته غیر از خودت!:black_09:

[Theodor Herzl]

هم تمایلات سادیسمی و هم تمایلات مازوخیسمی در شماها دیده میشود.اینها تا اندازه‌ای در هر کسی‌ هست ، مثلا من دوست دارم خلال دندان را همیشه در میان دندان‌ها بفشارم تا جایی که از لثه من خون می‌‌آید و از درد این کار خوشم میاید!

[Crusader]

هشدار : زنان انجمن نخوانند !


من Undead_Knight را می‌بینم که درب اتاق خویش را قفل نموده و در سیستم فیلم‌ سوپر پخش می‌کند. سپس با نگاه درشت و خیره به مناظر سکسی شلوار خویشتن را پایین کشیده و در حالیکه روی زانوان خود نشسته کف دستی می‌رود. پس از درنگی کوتاه در مرکز دست راست خود دوبار تف می‌کند و با دستانی خیس آلت خود را می‌مالد تا لحظه‌ی موعود فرارسد. در این اثنا که سکسی‌ترین سکانس فیلم پخش می‌شود ناگهان نفس‌هایش به شماره میفتند، تند تند نفس می‌کشد و محکم آلت خود را بالا و پایین می‌کنید، شدت عمل پس از چندین لحظه چند برابر می‌شود، بطوریکه اندکی از پوست کیر وی کشیده شده و زخم کوچکی برمی‌دارد، اما شوالیه همچنان مستعدانه جلق می‌زند.
بعد از این که قطره‌های عرق بر پیشانی او ظاهر شده و همچنان دست بردارد کیر خود نیست ناگهان آلت خویش را جلوی مانیتور می‌گیرد، چشمانش سیاهی می‌رود و بعد دو قطره آب رقیق و شل از شوالیه بیرون آمده و با شدت روی صفحه‌ی مانیتور پرتاب می‌شوند.
بعد از این انزال دلچسب و گوارا شوالیه دو قطره را با دستان خود از روی مانیتور پاک می‌کند و به نرمی می‌لیسد، سپس شورت خویشتن را بالا کشیده و روانه‌ی دستشویی می‌شود تا چندکیلویی هم بریند و خلاصه از تمام ابعاد جسمی و جنسی و روانی ارضا شود.

قسمت بعدی: شوالیه در دستشویی! :e40a:

[undead_knight]

بی رگ بودن هم مسئله ای هست برای خودش،فان قضیه رو کم میکنه:e404:

[Crusader]

بی رگ بودن هم مسئله ای هست برای خودش،فان قضیه رو کم میکنه

ای بی‌رگ، پس به سوالات من جواب بدهید:

1- مدفوعتان معمولا چه رنگی است؟

2- بوی مدفوعتان ملایم است یا تند؟

3- چند کیلو در روز می‌رینید؟

4- آیا تاکنون در کودکی یا بزرگسالی به خودتان ریده‌اید؟

[undead_knight]

ای بی‌رگ، پس به سوالات من جواب بدهید:

1- مدفوعتان معمولا چه رنگی است؟

2- بوی مدفوعتان ملایم است یا تند؟

3- چند کیلو در روز می‌رینید؟

4- آیا تاکنون در کودکی یا بزرگسالی به خودتان ریده‌اید؟
:e412:
هاها اینا منو آزار نمیده،توی تاپیک مربوطه بزارش تا پاسخ بدم:))

[Crusader]

شما به معنای تحت‌الفظی کلمه بی‌رگ هستید! بهتر است زمان گرانبها را برای شما هدر ندهم، بروم یکی دیگر را قلقلک بدهم!

[Dariush]

من یک روان‌آزاری لایت برای Russell دارم:
ایشان را موظف می‌کنیم کلاسی در پیشاورِ پاکستان باز کنند و طی چهار ترم فشرده‌ی یکساله روزی ده ساعت به اعضای القاعده، طالبان و نمایندگانِ بوکوحرام منطق، بی‌خدایی، سکولاریسم، فرگشت ، فلسفه و بیگ‌بنگ تئوری تدریس کنند!

3908

[Russell]

من یک روان‌آزاری لایت برای @Russell دارم:
ایشان را موظف می‌کنیم کلاسی در پیشاورِ پاکستان باز کنند و طی چهار ترم فشرده‌ی یکساله روزی ده ساعت به اعضای القاعده، طالبان و نمایندگانِ بوکوحرام منطق، بی‌خدایی، سکولاریسم، فرگشت ، فلسفه و بیگ‌بنگ تئوری تدریس کنند!
من بگمانم در این زمینه استعداد خوبی دارم، چنان برای فرگشت و سکولاریسم از قرآن برایشان آیه بکشم بیرون که سروش و کدیور در کف بمانند !!

[Crusader]

منم حاضر :-)

بهتر است استعفا بدهید. چون بعید می‌دانم تحمل تشریح و آشکارسازی سکسی که با داریوش گرامی کردید را توسط من داشته باشید.

[Alice]

به نظر من اینطوری دیگه واقعا کاربرا اذیت می شن.. اینجا میخوایم یه کمی بخندیم و سر به سر هم بذاریم. نه دیگه اینطوری، این مثل توهین می مونه! البته این نظر شخصی منه شاید مهسا ناراحت نشه.

[Crusader]

به نظر من اینطوری دیگه واقعا کاربرا اذیت می شن.. اینجا میخوایم یه کمی بخندیم و سر به سر هم بذاریم. نه دیگه اینطوری، این مثل توهین می مونه! البته این نظر شخصی منه شاید مهسا ناراحت نشه.

من به کسی توهین نمی‌کنم و مسلما بعد شوخی و مزاح قضیه را در نظر دارم. برای همین هم که کاربر کذایی جنبه‌ی پایینی دارند پیشنهاد دادم استعفا بدهند، چون من به شخصه در شوخی و اذیت کردن محدودیتی قایل نمی‌شوم.

[Alice]

به جز امید من اجازه می دم هرکی که خواست منو اذیت کنه! :)

[Dariush]

در موردِ Mehrbod:
ایشان را موظف می‌کنیم به مدتِ یکسال 90 درسدِ هرچه در می‌آورد را به پارتنرش که در خانه‌ی مهربد همچون انگل می‌زیید دو دستی تقدیم کند، تمام کارهای خانه‌ هم، از قبیل ظرف شستن و جارو کشیدن بر عهده‌ی خودش خواهد بود و هر شب هم صد پست در یک انجمنی که تنها نویسنده‌اش خودش است و هزاران خواننده دارد ارسال کند. شغل‌اش هم طوری‌ست که باید تماما برای یک سرمایه‌دار بردگی کرده و نهایتا موجبِ پیشرفتِ تکنولوژی شود. روزهای تعطیل هم باید به دخترهای همسایه سواری بدهد:e40f:. یکی از کارهایی که باید بکند این است که هر بار که خودارضایی کرد فیلم بگیرد بگذارد در همان انجمن! ساعاتِ خوابش هم حداکثر 5 ساعت در روز باید باشد.

[Nevermore]

@Alice (http://www.daftarche.com/member.php?u=286) را می گذاریم معاون @یه نفر (http://www.daftarche.com/member.php?u=418) در مدیریت تالار اروتیک به شرط اینکه عکس فرنچ کیس اش با یه نفر را در همین جا قرار دهد،هر دویشان هم اسپاگتی را شکر تمایلات همجنسگرایانه دارند.:e415:

[Dariush]

من یک سناریوی خیلی خفن‌تر برای یه نفر در نظر داشتم شهریار! ولی همین هم خوب است، آرام آرام پیش برویم بهتر است.

[Nevermore]

من یک سناریوی خیلی خفن‌تر برای @یه نفر (http://www.daftarche.com/member.php?u=418) در نظر داشتم شهریار! ولی همین هم خوب است، آرام آرام پیش برویم بهتر است.
درست است داریوش جان،یواش یواش به جاهای خوبش هم می رسیم.:e105:

[Dariush]

درست است داریوش جان،یواش یواش به جاهای خوبش هم می رسیم.
ای .... ! از اول هم هدف‌ات همان جاهای خوب خوب بود!

[Alice]

@Alice را می گذاریم معاون @یه نفر در مدیریت تالار اروتیک به شرط اینکه عکس فرنچ کیس اش با یه نفر را در همین جا قرار دهد،هر دویشان هم اسپاگتی را شکر تمایلات همجنسگرایانه دارند.

آخه خنگول الان فکر کردی من اذیت شدم؟ من و مهسا انقدر با هم صمیمی هستیم که اصن این حرفارو نداریم.. لب دادن و یا بوسیدن که چیزی نیست.

[Alice]

من می خوام چند نفرو اذیت کنم! یکیش pulsar می باشد! :)

ناراحت نمی شید؟؟؟

[Nevermore]

3]آخه خنگول الان فکر کردی من اذیت شدم؟ من و مهسا انقدر با هم صمیمی هستیم که اصن این حرفارو نداریم.. لب دادن و یا بوسیدن که چیزی نیست.

نه بابا من که می دانستم از این حرفها ندارید،می خواستم بقیه هم بفهمند.:e057:

جالب شد،حال بگویید ببینم کدامتان strap on می پوشید؟:e412:


پ.ن:آلیس جان همین الان هم می توانی انصراف دهی، چاره اش سه تا سوت و یک رقص برای بچه ها است.چون شمایی یک قلیان دو سیب آلبالو هم مهمانتان می کنیم.

[Theodor Herzl]

من خیلی‌ چیز‌ها که تا مغز استخوان طرف را میسوزاند به ذهنم می‌رسد بگم ، ولی‌ رویمان نمی‌شود:e413:

[Alice]

نه بابا من که می دانستم از این حرفها ندارید،می خواستم بقیه هم بفهمند.
حال بگویید ببینم کدامتان strap on می پوشید؟
پ.ن:آلیس جان همین الان هم می توانی انصراف دهی، چاره اش سه تا سوت و یک رقص برای بچه ها است.چون شمایی یک قلیان دو سیب آلبالو هم مهمانتان می کنیم.

نخیر استعفا نمی دم منم به وقتش اذیتتون می کنم.
هیچکدوممون نمی پوشیم. رابطه ما احساسی و عاطفیه و فاقد هر نوع احساس جنسیه! :)

[Nevermore]

نخیر استعفا نمی دم منم به وقتش اذیتتون می کنم.
هیچکدوممون نمی پوشیم. رابطه ما احساسی و عاطفیه و فاقد هر نوع احساس جنسیه! :)
هه هه تا دو دقیقه پیش که لب گرفتن " چیزی نبود" برایتان.:e40a:بچه ها خودمانی هستند،خجالت نکشید.به نظر من که زوج هنری ِ خوبی می شوید با هم.:e411:

[Alice]

هه هه تا دو دقیقه پیش که لب گرفتن " چیزی نبود" برایتان.بچه ها خودمانی هستند،خجالت نکشید.به نظر من که زوج هنری ِ خوبی می شوید با هم.

نه دیگه در حد لب با هم دوستیم! اونم در حد یه لب کوچولو که بیشتر به جای روبوسی استفاده می کنیم...

[Dariush]

من خیلی‌ چیز‌ها که تا مغز استخوان طرف را میسوزاند به ذهنم می‌رسد بگم ، ولی‌ رویمان نمی‌شود
بگویید گرامی، برای آزمایش هم می‌توانید از خود من بیاغازید!

[Theodor Herzl]

بگویید گرامی، برای آزمایش هم می‌توانید از خود من بیاغازید!شما را باید با چند دانشجوی دختر فمینیست توی یک اتاق انداخت دست و پای شما را ببندند و بهتان تجاوز کنند بعد شما را تهدید به قتل کنند اگر حرفی‌ بزنید ، یک دفعه ۲ روز بعد به اتهام اینکه در حالت مستی به آنها تجاوز کردید پلیس شما را می‌گیرد و ۵ سال زندان می‌‌افتید و کار و زندگی‌ خود را از دست می‌دهید ، در زندان نیز رو به هروئین آورده و برای تامین مواد خود کیر هر کس و نا‌کسی را در دهان خود فرو می‌کنید !:e00e:

[Dariush]

شما را باید با چند دانشجوی دختر فمینیست توی یک اتاق انداخت دست و پای شما را ببندند و بهتان تجاوز کنند بعد شما را تهدید به قتل کنند اگر حرفی‌ بزنید ، یک دفعه ۲ روز بعد به اتهام اینکه در حالت مستی به آنها تجاوز کردید پلیس شما را می‌گیرد و ۵ سال زندان می‌‌افتید و کار و زندگی‌ خود را از دست می‌دهید ، در زندان نیز رو به هروئین آورده و برای تامین مواد خود کیر هر کس و نا‌کسی را در دهان خود فرو می‌کنید !
:e00e:
خوب بود کسرا.

[Anarchy]

دوستان با این حرف ها دارید منو تحریک میکنید وارد کارزار شم ... حیف که اسپاگتی دست و پای ما رو بسته :e407: !!

[iranbanoo]

شغل‌اش هم طوری‌ست که باید تماما برای یک سرمایه‌دار بردگی کرده و نهایتا موجبِ پیشرفتِ تکنولوژی شود.
:)))
یکی از فانتزی های مهربد اینه که بشینه خونه و فقط گلدون آب بده:)

[Mehrbod]

iranbanoo
Fiona
Alice
بانو گشسب

همگی دربه در دنبال شوهر و آغوش گرم برای روزهای سرد و بارانی. برای من دیدن این دلتنگی‌هایِ سوزناک اگر نه خنده‌آور دستکم بامزه است,
نه اینکه من هم مانند next guy آغوش گرم و نرم دلداده و هوای سرد و بارانی را دوست نداشته باشم, نه, ولی اینکه میبینم ٤ تریلیون
یاخته هیچ کار بهتری و آماج والاتری ندارند بجز پرداختن به این فانتزی‌هایِ دلزننده و تکراری برای من سرگرم‌کننده است و یاد آوری
همیشگی از خمش اهرمنیک گاووس (the fuckin bell curve) که ابرهوشمندی چون مرا با این نژاد سبکسر و زنان سبکسرتر نژاد در یک پراکندگی انداخت ..



Anarchy
آدمی همیشه خسته و بی‌امید و افسرده که نزد خودش میاندیشد از همه هم بهتر و باهوشتر و وارسته‌تر است, جوریکه اگر کسی پیرامونش دلتنگی‌ای
چیزی میکرد میاید پای دردودل‌هایش "شکیبانه" مینشیند و گوش میدهمد, ولی در فرهود تنها به خُردی و اندکی گرفتاری‌هایِ آنان میخندد (٩٥% توی دلش)
و سپس هم نایکراست از بزرگی و مِهندی گرفتاری‌هایِ خودش, جوریکه به در بگوید, دیوار بشنود میگوید و بازمیگوید و در پایان
روز هم میاندیشد که چه آدم سودمند و سُهشمندی در زندگی بوده است!‌

ای کاش یکی بود او را کمی از این ابرمنشیِ بیزارنده درمیآورد ..



Dariush
"جوانمرد" بزرگ, داریوش فَرَهمند! آری, اگرکه کمتر سخنان گنده مُنده میپّراند و آماج‌هایِ دستیافتنی‌تری در زندگی
داشت و جوریکه بجای دو خط ترجمه‌یِ بهمان مغلطه (که با این تُندای اش اگر به نامیرایی هم دست‌یافتیم, شاید
تا یک میلیارد و سیسد و پنجاه و سه میلیون و اندی هزار سال دیگر هم کار را به جایی نمیرساند) میرفت به زندگی اش
سر و سامان میداد, شاید میشد بجای افسوس خوردن به سوزناکی و pathetic بودن اش, کمی هم به او بالید.

تازگی‌ها هم که زبان پارسیک را جنده کرده و هر واژه‌ای که دستش میرسید را از اینور و آنور درون‌میکشد, که هر آینه چه میشود
کرد, زمانیکه فرهیخته‌یِ فرهنگساز این کشور داریوش آشوری یا نمیدانم حیدری ملایری باشند, داریوش دفترچه‌یِ آن بیگمان بهتر از این درنخواهدآمد.




Fiona
جانور به درد نخور و بی خاصیت که همچون انگل به این سخنگاه چسبیده و هر از گاهی هم شهبانو‌وار افتخار میدهد و زبان میگشاید (بماند که چندین وچند
بار خود من آنجا ناز اش را کشیده ام و به به و چه چه ها کرده‌ام بساکه دو خط بیشتر بنویسد و به مرگ این سخنگاه نرسیم, ولی دریغ از کمی درک و شعور).

براستی یکی از همان انگل‌هایی که همیشه سخن اشان را میزنم, گسارنده‌یِ ناب, به درد نخور. میاندیشم در آن
مغز بیسخن تنها فانتزی‌هایِ دخترانه‌یِ سوزناک و یکی از یکی بیمزه‌تر یافت شود و داومیبندم نام فیونا را هم از نام کارتون
شِرک برداشته (که من ندیده‌ام, ولی شنیده‌ام درونمایه‌یِ رومانتیک سوزناک و pathetic دارد) و خود نمایانگر خوبی از کپی‌پیست بودن منش او ست (something went wrong in the process and she became dumb)

با این همه نیک بگویم, شاید باید این کمگویی را به فال نیک گرفته و هر چه باشد, دستکم از سبکسری‌ها این
یکی دیگر "یکراست" نمیخوانیم; نایکراست اش را براه سپاسهای معنادار اش اینجا و آنجا به اینکه نمونه‌وار کُسلیسی
چه هنر خوبیه (از کسرا) و اینور و آنور میخوانیم, که باز پذیرفتنیه و همینکه چیزی نمیگوید خود براستی جای سپاس دارد.



iranbanoo
Fiona
Alice
بانو گشسب

دختران مهر و زاینده‌یِ زندگی که بودنشان به این سخنگاه تازگی و سرزندگی میبخشد. چه که اگر نیک بنگریم, زندگی براستی چه
ارزشی دارد اگر مهر و و دلدادگی و آغوش گرم دلداه‌یِ ماهپیکر را از آن بگیریم؟ آیا براستی شگفت‌انگیز نیست ٤ تریلیون یاخته
اینچنین هماهنگ و زیبا با اندرکنش همدیگر به فرارویش خودآگاهی‌ای میانجامند که خود به پَستای, ازراه مهر و
دوستی با پیکری دیگر و خودآگاهی‌ای دیگر در‌میآمیزد و باز به چیزی فراتر از برآیند خویش و آن دیگری فرامیروید؟


Fiona
دختر تودار و رازناکِ این سخنگاه. بیشتر از هرکس دیگری درباره‌یِ او کنجکاو هستم,
بویژه زمانیکه پاره‌سخن‌هایی که گهگاه با آرامش و نگارشی شیوا و خواستنی مینویسد و مرا سخت می‌کنجکاواند!

این ویژگی همزمان سُهشناک و اندیشناکی او و کم‌سخنی اش را نه زابی نکوهیده, بساکه فروزه‌ای درخشان باید برشمرد. نگرش و دیدگاه‌هایِ او گرچه یکراست
چندان به میان نیاورده شده‌اند, ولی نایکراست دورنمایی زیبا از آنچه نژاد هومنی باید باشد به ما میدهد: نرمخویی, اندیشیداری, مهربانی و سرانجام همدردی با دیگران; چه که بارها این دختر کمسخن و گزیده‌گو تنها زمانی لب‌گشوده که دیگران (گاه خود من) از راه به بیراهه رفته بوده‌اند.

نامی که بر خود گزیده هم به گوش من همیشه زیبا میاید, دوست داشتم بدانم الهام این نام زیبایِ «فیــونا» را هم این فرشته‌یِ دوست‌داشتنی از کجا گرفته است.





Dariush
جوان خونگرم و زیبارو — آری, او را دیده‌ام (; — که گرچه همیشه از نیچه و فلسفه‌یِ ابرمنشی وی در
زندگی میگوید, ولی در فرهود تنها از خود فرامنشی و همدردی‌ای ژرف و ستودنی می‌نمایاند. فرهمندی (charisma) و گیراییِ او
نیز گرچه بسیار بالا نیستند, ولی گرمی و آرامشی ویژه به او میبخشند که او را همیشه در یاد من و دیگران زنده نگه میدارد.

در زاد و سرشت داریوش به گونه‌ای ست که در این جهان دیوانه‌ای که در آن گرفتار آمده‌ایم همواره فرامیکوشد راه درست و راستی را
بگزیند و اگرچه همیشه با دشواری‌ها و بدبیاری‌هایِ زندگی شخصی اش در ستیز است, ولی با خوشدلی و خوشرویی باز
میکوشد یکتنه در راه خردگرایی و گسترش آگاهی نیز گام بردارد و با همه‌یِ بی‌زمانی, باز زمان گذشته
و در کارهای ترجمه و فلسفه و اندیشه دیگران را در این راه یاری و همراهی میکند.

از نگارش شیوای او هم این روزها بس خوشی‌میبرم و اینکه میبینم روزبه‌روز واژه‌هایِ زبان اش را گلچین‌وار از
اینجا و آنجا (بویژه از نوشته‌هایِ فرهیختگانی چون داریوش آشوری) میگزیند مایه‌یِ شادیِ و بالیدن من به او میشوند.



Anarchy
دوست کوشا و مهربان که نمونه‌یِ او را کمتر در این گیتی میتوان یافت (دستکم در این فرهنگ زمخت و نتراشیده‌‌یِ ایرانی که در آن زاده شده‌ایم). پیشه‌ای
که در زندگی‌ اش گزیده خود بهترین نمایانگر از نیکسرشتی وی است و آن اندازه گاه در همدردی و همدلی با دیگران فرامیرود که بیگاه از نادوسرگی آن
میرنجد و آنرا با کمی افسردگی به پای سنگدلی و بی‌دلی دیگران مینویسد. با این همه او همیشه کسی انرژتیک و اُمیدبخش است که هرگز از کوش
و تکاپو نمیایستد و در این راه, با شکیبایی و نیکدلی پای دردودل دیگرانی که نمیتوانند مانند او انگیزه‌مند باشند
مینشیند و آنان را به آینده‌یِ روشن (چه در زندگی شخصی, چه ایرانزمین برای همگان) نُوید و بسا امید میبخشد.

ای کاش کسان بیشتری بودند که او را درمیافتند ...



How to tell falsehood from the truth apart, I wonder ...



پارسیگر

[undead_knight]

مهربد اصلا به خاطر اینکه از ملت تعریف کردی بهت دو تا پوئن منفی دادم،همه فان ماجرا رو خراب کردی:)))))

[Nevermore]

امید هم احتمالا از آن بتاچه های مفلوک کُس ندیده است که هر روز با دیدن چهره ی دخترکان زیبا و حتی زشت افسوس می خورد اما سعی می کند خود را با جلق شب تسکین دهد،احتمالا یکی از این دوست دختران سیبیلو هم دارد که چندین سال است با او تلفنی صحبت می کند و هر بار پای تلفن از شق درد می میرد اما تاکنون حتی صحبت ماچ و بوسه را هم به میان نکشیده.یکی دو باری هم رفقا جنده آورده بودند و او را دعوت کردند اما بنده خدا از ترس اینکه دوستانش به خاطر کیر کوچکش او را مسخره کنند جرئت نکرد لخت شود.:e105:

[Nevermore]

نه دیگه در حد لب با هم دوستیم! اونم در حد یه لب کوچولو که بیشتر به جای روبوسی استفاده می کنیم...
همین است که اکنون دیگر در آستانه ی ترشیدن هستید و هیچ دستاورد ِ مهمی هم در زندگی نداشته اید، اگر می خواهید اینجا مدیر شوید و دوست پسری هر چند زشت بیابید به جای خواندن آثار هدایت دو عدد عکس تمام رنگی از لحظه ای که یه نفر به شما در ِ کونی می زند برایمان بگذارید تا شاید یکی از فرهیختگان ِ کُس ندیده ی دفترچه به ازدواج با شما رضایت داد.:e415:مثلا همین امید خودمان.

[Dariush]

مهربد اصلا به خاطر اینکه از ملت تعریف کردی بهت دو تا پوئن منفی دادم،همه فان ماجرا رو خراب کردی:)))))
من که اصلا فکر می‌کنم بخشِ دوم‌اش بیشتر از اولی روان‌آزاری بود! بخشِ نخست‌‌ش خیلی عالی بود، چقدر خندیدم:))
مهربد نشان دادی نقطه ضعف‌ها را خوب می‌شناسی:e105:.

[undead_knight]

امید عزیز که شکست خورد،کسی هست بتونه یه چلنج برام ایجاد بکنه اینجا؟!:))

[Fiona]

مهربد نشان دادی نقطه ضعف‌ها را خوب می‌شناسی

:e41f::e00e:

[Fiona]

@مهربد گرامی؛
ستودنی ست؛ تا آنجا که در زمان خواندن بخش نخست آنچنان مرا بر انگیختی که به گمانم چهره ام از شدت خشم گلگون شده بود. :e420:

[undead_knight]

@مهربد گرامی؛
ستودنی ست؛ تا آنجا که در زمان خواندن بخش نخست آنچنان مرا بر انگیختی که به گمانم چهره ام از شدت خشم گلگون شده بود. :e420:
اصلا با بخش دوم تبدیل به گاو نه من شیر ده شد:))

[Crusader]

کاربر داریوش کونی؛ بدون هیچ شکی از آن دسته کونده چاقال‌های شخصی است که همیشه در حلقه‌ی دوستان دیگران حشر وی می‌باشند. این مرد اُبنه‌ای در دوران دبیرستان بارها با پسرها رابطه‌ی جنسی داشته و بارها مفعول واقع شده است. او هرشب کابوس‌های تلخ کیر دوستان خود را می‌بیند که با حالت وخیم و وحشی کون او را پاره می‌کنند و آبشان را به کون بی‌پشم او می‌پاشند. داریوش اکنون برای فرار از فریادهای بی‌امان درونش و برای رهایی از کونده بازی‌های کنونی و خاطرات گذشته به خودارضایی متوسل شده تا راهی برای نجات بیابد. اما پس از هر انزال جنسی، افسردگی و انزوای شدید گریبان او را گرفته و به دفترچه میاید تا شخصیت کونی واقعی خود را پنهان کند.
اگر شوالیه را جلقی‎‌ترین کاربر این سایت بدانیم، بدون هیچ شکی لقب «کیونی‌ترین» کاربر فروم کاملا برازنده‌ی داریوش گرامی است.

[Angela]

امیدوارم آخر و عاقبت این تاپیک شوخی شوخی به دعوا نکشه!

[Nevermore]

اوه اوه،آقا جایزه ی من را بدهید بروم،بدجور دوست تازه واردمان را از کوره به در کردم.:e11b:

[Dariush]

کاربر داریوش کونی؛ بدون هیچ شکی از آن دسته کونده چاقال‌های شخصی است که همیشه در حلقه‌ی دوستان دیگران حشر وی می‌باشند. این مرد اُبنه‌ای در دوران دبیرستان بارها با پسرها رابطه‌ی جنسی داشته و بارها مفعول واقع شده است. او هرشب کابوس‌های تلخ کیر دوستان خود را می‌بیند که با حالت وخیم و وحشی کون او را پاره می‌کنند و آبشان را به کون بی‌پشم او می‌پاشند. داریوش اکنون برای فرار از فریادهای بی‌امان درونش و برای رهایی از کونده بازی‌های کنونی و خاطرات گذشته به خودارضایی متوسل شده تا راهی برای نجات بیابد. اما پس از هر انزال جنسی، افسردگی و انزوای شدید گریبان او را گرفته و به دفترچه میاید تا شخصیت کونی واقعی خود را پنهان کند.
اگر شوالیه را جلقی‎‌ترین کاربر این سایت بدانیم، بدون هیچ شکی لقب «کیونی‌ترین» کاربر فروم کاملا برازنده‌ی داریوش گرامی است.
آقا تاکنون کسی به شما نگفته که انسان غیر از کیر، کون و کس چیزهای دیگری هم در کالبد خود دارد؟ اینها ما را تکان نمی‌دهند ولی قرار بود با توجه به شناختی که از کاربرها در اینجا داریم بیازاریم‌شان!


امیدوارم آخر و عاقبت این تاپیک شوخی شوخی به دعوا نکشه!
نه، اگر کسی طاقتِ شنیدنِ هر حرفی را ندارد حق ندارد در اینجا شرکت کند.

[Alice]

وای توروخدا نگاه کن چطوری کاربرآزاری می کنن! داریوش جان حداقل بغل اسم جستار یه +18 می ذاشتی که بچه ها با شناخت کافی وارد تاپیک بشن!!!

[Nevermore]

آلیس جان گویا دوستتان اینجا را با چاله میدان اشتباه گرفته اند.:e057:

[Angela]

نه، اگر کسی طاقتِ شنیدنِ هر حرفی را ندارد حق ندارد در اینجا شرکت کند.
هیچ کس که طاقت شنیدن "هر" حرفی رو نداره! تفاوت توی واکنشها هست البته. ولی خب, اوقات خوشی داشته باشید :e056:

[Theodor Herzl]

کوروش و میلاد را که من فکر می‌کنم بویی از انسانیت نبردند و مانند افرادی که برای پول به تمام شرافت خود چوب حراج خواهند زد باید زمان برده داری در آمریکا متولد میشد ، بعدش در حالی‌ که سیاه پوستان در حال چیدن گندم بودند همزمان به آنها تجاوز میکرد و کودک‌های آنها را با شلاق سیاه و کبود میکرد و وقت شام که میشد روی صورت آنها می‌نشست و وقت دستشویی رفتن هم آنها باید با دهان باز جلوی اتاق ایشان می‌‌ایستادند:e05a:

[Alice]

آلیس جان گویا دوستتان اینجا را با چاله میدان اشتباه گرفته اند.

ببین اولن که خب شوخی می کنه. هر کی هم که جنبه نداره بگه شوخی نکنن! :)

بعدشم من امیدو می شناسم هیچی تو دلش نیس پسر خوبیه... فقط شوخ طبعه و اذیت می کنه. حالا اگه دوس ندارین بهش بگین نیاد تو این فروم. منم دیگه هیچکدوم از دوستامو دعوت نمی کنم خب...

[sonixax]

کوروش و میلاد را که من فکر می‌کنم بویی از انسانیت نبردند و مانند افرادی که برای پول به تمام شرافت خود چوب حراج خواهند زد باید زمان برده داری در آمریکا متولد میشد ، بعدش در حالی‌ که سیاه پوستان در حال چیدن گندم بودند همزمان به آنها تجاوز میکرد و کودک‌های آنها را با شلاق سیاه و کبود میکرد و وقت شام که میشد روی صورت آنها می‌نشست و وقت دستشویی رفتن هم آنها باید با دهان باز جلوی اتاق ایشان می‌‌ایستادند

چه شود :))

داریوش : به نظرم داریوش میبایستی در دوران پهلوی و خادم دربار به دنیا میامد و مجبور روزی صدها بار مجیز اعلا حضرت رو بخونه و به درگاه همایونی دعا کنه :e105:
کسرا : تصور کنید کسرا از یک دختری خوشش اومده و وقتی میره جلو و میخواد سر صحبت رو باز کنه میفهمه طرف نازی هستش و بعد از شدت سرخوردگی میره مسلمان میشه :e41f:
راسل : با این روش انتحاری که در پیش گرفته خیلی عجیب نیست که فردا بشنویم راسل مسئولیت بمب گذاری در کعبه را قبول کرده :e415:

فعلن همین سه تا کفایت میکند.

[Dariush]

هیچ کس که طاقت شنیدن "هر" حرفی رو نداره! تفاوت توی واکنشها هست البته. ولی خب, اوقات خوشی داشته باشید
فعلا که بدترین حرفها را به ما زده‌اند و چیزی هم پیش نیامده! شما هم اگر اینجا و شوخی‌های ما را زیادی چیپ می‌یابید می‌توانید با مبارزه‌ی زنانه‌تان خوش باشید:e032:

[undead_knight]

شوخی"ناموسی"هم قبوله؟!:))
اگر اره من یکی دو تا سناریو توی ذهنم داره که باد دیدنشون تازه به معنای خباثت پی خواهید برد:))

[Nevermore]

ببین اولن که خب شوخی می کنه. هر کی هم که جنبه نداره بگه شوخی نکنن! :)

بعدشم من امیدو می شناسم هیچی تو دلش نیس پسر خوبیه... فقط شوخ طبعه و اذیت می کنه. حالا اگه دوس ندارین بهش بگین نیاد تو این فروم. منم دیگه هیچکدوم از دوستامو دعوت نمی کنم خب...

چه شلوغش می کنی آلیس!اینجا اسم اش کاربر آزاری است،دقت کنی من آخر نوشته ام اسمایلی خنده گذاشته ام،هدف آزردن تو بود.:e057:مطمئنا اگر مخاطب امید من باشم شک نکن که ناراحت نمی شوم،اما به نظرم یک مقدار هم باید مراعات خوانندگان را کرد،می توان همین شوخی ها را با لحنی که فحش و توهین را تداعی نکند انجام داد.این مسخره بازی ها را هم جمع اش کن که که دیگه کسی رو دعوت نمی کنم و این حرفها...:e416:

[kourosh_bikhoda]

کوروش و میلاد را که من فکر می‌کنم بویی از انسانیت نبردند و مانند افرادی که برای پول به تمام شرافت خود چوب حراج خواهند زد
:e412::e412::e412::e412::e412:
:e00e:
:e05a:

[Crusader]

آقا تاکنون کسی به شما نگفته که انسان غیر از کیر، کون و کس چیزهای دیگری هم در کالبد خود دارد؟ اینها ما را تکان نمی‌دهند ولی قرار بود با توجه به شناختی که از کاربرها در اینجا داریم بیازاریم‌شان!

من هم به نسبت شناختی که از شما دارم لقب برازنده‌ی کونی را به شما اهدا کردم. می‌بینم که در جهت هدف پلید کاربرآزاری موفق بوده‌ام و توانستم شما را به خشم بیاورم؟ :e40a:



اوه اوه،آقا جایزه ی من را بدهید بروم،بدجور دوست تازه واردمان را از کوره به در کردم.

پست شما که یک ساعت من را به قه قهه انداخته بود دوست ارجمند، خدا خیرتان دهد من دیگران را هم از همین جا چلنج می‌کنم هرچه خواستند به من بگویند تا بیشتر بخندم و دلشاد شوم. :e05a:

پ ن : من با آلیس موافقم که سردر جستار +18 بزنیم تا کاربرانی که می‌گویند «من حاضرم» و «من را اذیت کنید» بفهمند که این تاپیک بچه بازی نیست.

[Crusader]

شوخی"ناموسی"هم قبوله؟!:))

شما لطفا دهان نکبت‌تان را ببندید جلقی بی‌چاره و کُس‌ندیده. :e412:

[Angela]

فعلا که بدترین حرفها را به ما زده‌اند و چیزی هم پیش نیامده! شما هم اگر اینجا و شوخی‌های ما را زیادی چیپ می‌یابید می‌توانید با مبارزه‌ی زنانه‌تان خوش باشید:e032:
چیپ؟! سرگرمیه دیگه اگه لذت می برید که چیپ و غیرچیپ معنی نداره... اونم آره خیلی دوستش دارم ولی دلیل نمیشه جای دیگه ننویسم, یعنی می گین جای دیگه نباید چیزی بنویسم؟

[undead_knight]

شوخی"ناموسی"هم قبوله؟!:))
اگر اره من یکی دو تا سناریو توی ذهنم داره که باد دیدنشون تازه به معنای خباثت پی خواهید برد:))
جواب منو بدید،ایدم میخشکه ازش محروم میشیدا:))

[یه نفر]

منم حاضر :-)
با عرض پوزش حضورم را ملقی بفرمایید..

[Alice]

چه شلوغش می کنی آلیس!اینجا اسم اش کاربر آزاری است،دقت کنی من آخر نوشته ام اسمایلی خنده گذاشته ام،هدف آزردن تو بود.مطمئنا اگر مخاطب امید من باشم شک نکن که ناراحت نمی شوم،اما به نظرم یک مقدار هم باید مراعات خوانندگان را کرد،می توان همین شوخی ها را با لحنی که فحش و توهین را تداعی نکند انجام داد.این مسخره بازی ها را هم جمع اش کن که که دیگه کسی رو دعوت نمی کنم و این حرفها...

منم می خوام شما رو ناراحت کنم ولی هرچی فکر می کنم هیچی به ذهنم نمی رسه چیکار کنم!!! یعنی هرچیز ناراحت کننده که به ذهنم می رسه بگم فکر می کنم شمارو خوشحال می کنه!!!

[undead_knight]

منم می خوام شما رو ناراحت کنم ولی هرچی فکر می کنم هیچی به ذهنم نمی رسه چیکار کنم!!! یعنی هرچیز ناراحت کننده که به ذهنم می رسه بگم فکر می کنم شمارو خوشحال می کنه!!!
شارژ میگیرم راه حل میدم:))

[Alice]

شارژ میگیرم راه حل میدم:))

حالا اگه شارژ خریدم و راه حلت جواب نداد؟!!

[undead_knight]

حالا اگه شارژ خریدم و راه حلت جواب نداد؟!!
پس میدمش:))

[Alice]

پس میدمش:))

آخه تو میخوای منو بتیغی؟؟؟ :)

اول راه حلو بگو بعد شارژ! اونم هزارتومنی واست می خرم! :)

[undead_knight]

آخه تو میخوای منو بتیغی؟؟؟ :)

اول راه حلو بگو بعد شارژ! اونم هزارتومنی واست می خرم! :)
بزار ببینم به من اجازه دستکاری ناموسی میدن یا نه،اگر دادن یه نمونه برای قضاوت میزارم:))

[Alice]

بزار ببینم به من اجازه دستکاری ناموسی میدن یا نه،اگر دادن یه نمونه برای قضاوت میزارم:))

امیدو مسخره کن بابا اون بی غیرته! :)

واقعا اونطوری بهت فحش می ده ناراحت نمی شی؟؟؟ اگه یکی با من اینطوری حرف بزنه ...

[undead_knight]

امیدو مسخره کن بابا اون بی غیرته! :)

واقعا اونطوری بهت فحش می ده ناراحت نمی شی؟؟؟ اگه یکی با من اینطوری حرف بزنه ...
هاها،شهریار روی نقطه ضعفش بهتر دست گذاشته بود:))من میخوام با کسی شوخی ناموسی بکنم که احتمال تاثیر گذاریش رو میدم:))
بهت گفته بودم که من خط قرمز خاصی ندارم از فحش و توهین ناراحت نمیشم.

[Theodor Herzl]

کسرا : تصور کنید کسرا از یک دختری خوشش اومده و وقتی میره جلو و میخواد سر صحبت رو باز کنه میفهمه طرف نازی هستشاتفاقا من زمان دانشگاه با یک دختر white supremecist دوست بودم ، ساعت‌ها با هم بحث میکردیم ( البته قصد اصلی‌ من مخ زدنش بود) ، آخرش نظرش عوض شد یه ۶ ماه هم رفت توی یه کیبوتز در اسرائیل volunteer بود ، خلاصه در راه سکس یک سوسیالیست طرفدار اسرائیل نیز از طرف ساختیم!:e105:

[Russell]

راسل : با این روش انتحاری که در پیش گرفته خیلی عجیب نیست که فردا بشنویم راسل مسئولیت بمب گذاری در کعبه را قبول کرده

الله خودش از کعبه محافظت می‌کند و هرکس قصد خراب کردنش را داشته باشد کونش را با جک و جانور پاره می‌کند، بنابراین من حتی این فکر را را هم به ذهنم راه نخواهم داد، True story !!

[Dariush]

یعنی می گین جای دیگه نباید چیزی بنویسم؟
خیر، نباید بگویید:e056:.

[Dariush]

بزار ببینم به من اجازه دستکاری ناموسی میدن یا نه،اگر دادن یه نمونه برای قضاوت میزارم:))
I know your fucking dirty mind little asshole:e415:

[Russell]

بگمانم من هم زیادی بی‌ریشه هستم. این چیزها که دوستان می‌نویسند اصلا مرا نمی‌آزارد.
البته شاید بگویید خب Mehrbod در مورد تو که چیزی ننوشت، ولی مهربد در مورد من واقعی یکبار چنین چیزی نوشت البته (همان زمانی که دعوا شد)، ولی من آنجا هم برایم بامزه بود و علت از کوره در رفتن تنها همانی بود که الان موضوع تالار پاتوق است، بین مهربد و یه نفر.

[undead_knight]

I know your fucking dirty mind little asshole:e415:
go ahead
reveal my devilish plan :))

[Mehrbod]

بگمانم من هم زیادی بی‌ریشه هستم. این چیزها که دوستان می‌نویسند اصلا مرا نمی‌آزارد.
البته شاید بگویید خب Mehrbod در مورد تو که چیزی ننوشت، ولی مهربد در مورد من واقعی یکبار چنین چیزی نوشت البته (همان زمانی که دعوا شد)، ولی من آنجا هم برایم بامزه بود و علت از کوره در رفتن تنها همانی بود که الان موضوع تالار پاتوق است، بین مهربد و یه نفر.

آزردن راستین کسی که هنر نیست من و تو هم پیشینه‌یِ دوستی داشته‌ایم و زمانیکه کار به آنجا کشید هر دویمان آزرده شدیم.

من اینجا را بیشتر روی یافتن و نمایش آسیبگاه‌های دیگران دیدم و کمی بازی با آنها.
آسیب‌هایِ آرش را هم چندتایی اش را میاندیشم کار کند, زمان شد روی آنها مانور میدهم (;



پ.ن.
خوبیِ یافتن این آسیبگاه‌ها اینه کس زمانیکه به آنها پی‌برد دیگر کار نمیکنند (درست مانند
آسیب‌هایِ رایانه‌این {security vulnerabilities} که پس از بهره‌کشی هکر بسته میشوند و باید یک zero-day یافت).


بجز تو یکی دو تن دیگر را هم من پیشتر اینجا ناجور آشوبانده ام, ولی همان روش‌ها دیگر رویشان کار نخواهد کرد و چنانکه میگویند, آبدیده میشوند!

[Russell]

آزردن راستین کسی که هنر نیست من و تو هم پیشینه‌یِ دوستی داشته‌ایم و زمانیکه کار به آنجا کشید هر دویمان آزرده شدیم.

من اینجا را بیشتر روی یافتن و نمایش آسیبگاه‌های دیگران دیدم و کمی بازی با آنها.
آسیب‌هایِ آرش را هم چندتایی اش را میاندیشم کار کند, زمان شد روی آنها مانور میدهم (;



پ.ن.
خوبیِ یافتن این آسیبگاه‌ها اینه کس زمانیکه به آنها پی‌برد دیگر کار نمیکنند (درست مانند
آسیب‌هایِ رایانه‌این {security vulnerabilities} که پس از بهره‌کشی هکر بسته میشوند و باید یک zero-day یافت).


بجز تو یکی دو تن دیگر را هم من پیشتر اینجا ناجور آشوبانده ام, ولی همان روش‌ها دیگر رویشان کار نخواهد کرد و چنانکه میگویند, آبدیده میشوند!
من هم اینرا بعنوان یک چیز منفی یا باعث ناراحتی نگفتم. تجربه‌یِ من می‌گوید دوستی‌هایی که در آن یک دعوا یا آرزدگی بوجود آمده دست بعد از آن بسیار دوستی‌های خوبی از آب درآمده.

[undead_knight]

آسیب‌هایِ آرش را هم چندتایی اش را میاندیشم کار کند, زمان شد روی آنها مانور میدهم (;
!
don't hesitate i'm challenging you :))

[Dariush]

go ahead reveal my devilish plan :)) من حوصله ندارم آرش، خودت هر چه می‌خواهی به من بگو.

[undead_knight]

من خیلی‌ چیز‌ها که تا مغز استخوان طرف را میسوزاند به ذهنم می‌رسد بگم ، ولی‌ رویمان نمی‌شود:e413:
:e40e:
کسرا داوطلب نشده؟! :|

[Theodor Herzl]

کسرا داوطلب نشده؟! :|آن چیز‌هایی‌ که در ذهن من هست واقعا باعث بهم خوردن حال طرف میشود و باعث کدورت ، در ضمن به شوخی‌ نیز نمیتوانم به کسی‌ اینها را بگویم! در ضمن من از کیر و کس به ندرت در فحش استفاده می‌کنم ، قلب، ریه ، مغز و اینها چون زیاد شنیده نشده ضربه‌اش کاری تر است!

[undead_knight]

آن چیز‌هایی‌ که در ذهن من هست واقعا باعث بهم خوردن حال طرف میشود و باعث کدورت ، در ضمن به شوخی‌ نیز نمیتوانم به کسی‌ اینها را بگویم! در ضمن من از کیر و کس به ندرت در فحش استفاده می‌کنم ، قلب، ریه ، مغز و اینها چون زیاد شنیده نشده ضربه‌اش کاری تر است!
سناریو ذهنی من لزوما "واژه" یا فحش توش نداره،صرفا تشریح یک وضعیت احتمالا چندش اور و ناراحت کننده برات هست،چون حدس میزدم خیلی ناراحت کننده باشه هنوز نگفتم:))
داوطلب هستی؟!

[Theodor Herzl]

سناریو ذهنی من لزوما "واژه" یا فحش توش نداره،صرفا تشریح یک وضعیت احتمالا چندش اور و ناراحت کننده برات هست،چون حدس میزدم خیلی ناراحت کننده باشه هنوز نگفتم:))
داوطلب هستی؟!من فکر می‌کنم آن چیزی که در ذهنم هست بگویم ، بقیه فکر خواهند کرد که واقعا چه شخص مریضی هستم که اصلا چنین چیزی به ذهنم رسیده است و دیگر در هیچ جستاری برای ما تره هم خورد نخواهند کرد!:e403:

[Nevermore]

iranbanoo گرامی،مایلید در این جستار شرکت کنید؟قول می دهم شوخی جنسی در کار نباشد.:e303:

[iranbanoo]

@iranbanoo گرامی،مایلید در این جستار شرکت کنید؟قول می دهم شوخی جنسی در کار نباشد.
مشکلی نیست شهریار جان ولی فکر خودتم بکن...:e404:

[بانو گشسب]

همگی دربه در دنبال شوهر و آغوش گرم برای روزهای سرد و بارانی. برای من دیدن این دلتنگی‌هایِ سوزناک اگر نه خنده‌آور دستکم بامزه است,
نه اینکه من هم مانند next guy آغوش گرم و نرم دلداده و هوای سرد و بارانی را دوست نداشته باشم, نه, ولی اینکه میبینم ٤ تریلیون
یاخته[١] هیچ کار بهتری و آماج[٢] والاتری ندارند بجز پرداختن به این فانتزی‌هایِ دلزننده[٣] و تکراری برای من سرگرم‌کننده است و یاد آوری
همیشگی[٤] از خمش اهرمنیک گاووس (the fuckin bell curve) که ابرهوشمندی[٥] چون مرا با این نژاد سبکسر و زنان سبکسرتر نژاد در یک پراکندگی انداخت ..


حالا کی اسم شوهر رو آورد!؟
اینکه ما دخترها آدمای expressive تری هستیم رو نباید بر این اصل بذارید که تمام سلولهای بدنمان تشنه اینجور مسائل هست. درسته که دغدغه خیلی ها نه تنها در جامعه ایرانی بلکه در بعد جهانی همین چبزهاست و آدمها سایر فعالیت هاشون رو وسیله ای برای رسیدن به همین هدف قرار دادند.

[Nevermore]

در مورد@iranbanoo :
من شک ندارم که ایشان در نوجوانی از آن دسته دختران سبیلویی بوده که از ترس نگاه غضبناک پدر گرامی هیچ گاه به شیو کردن هم نمی اندیشیده و آن اندازه از مراودت با پسر ها منع می شده که حتی در جمع های دخترانه هم رویش نمی شده حرفی از پسران بزند و بین دختران هم مهجور بوده، دوست فابریک اش یکی از آن دختران مانند خود اش بوده که با کلی التماس و خواهش از برادرش فیلم سوپر کش می رفته و دو تایی با هم به تماشا می نشستند و گه گاهی هم هنگام تماشای فیلم دست در شرت یکدیگر می کردند و پس از اتمام لذت شان بسیار شرمگین و اندوهناک می شدند از خطایی که کرده اند.دوران نوجوانی به همین منوال گذشت تا که زمان کنکور رسید و موعد خرخوانی،بدانید که دختر قصه ی ما همچنان سیبیل های خود را بر صورت داشت و چند باری به ذهنش رسیده بود که سیبیل هایش را مدل بزند:e415:اما همانطور که می دانید ترس از پدر اجازه نمی داد،جوانی هم با رتبه ی ممتاز در کنکور و لیسانس با معدل بالا و سگ محلی های پسران خوشتیپ دانشگاه گذشت و اکنون ایشان با مدرک دکترا از یکی از تاپ ترین دانشگاه های کشور تازه فهمیده اوضاع از چه قرار است،یک چند وقتی است با خواندن ِ مطالب اینجا سبیل هایش را تراشیده و از این تیپ های خز و خیل هایی که آرایش بلد نیستند و صورتشان را یکسره قرمز می کنند زده و بر آن شده تا فکری به حال دندان های سیمی اش بکند.از تیپش برایتان بگویم که از این کفش های پاشنه بلند 20 سال پیش می پوشد با یک مانتوی مشکی گشاد از اینها که به باسن می رسد تنگ می شود با روسری گل منگولی،اما به گمانم یکی باید به ایشان یاد می داد دختر ِ بی اندازه لاغر که استخوان های صورتش هم بیرون زده نباید از این مانتو ها بپوشد، با چنین باسنی این تیپ مانتو پوشیدن بیشتر حال آدم را به هم میزند تا اینکه جذب کند.یکی دوباری هم با اصرار دوستان به پارتی رفته اما از آنجایی که هیچگونه رقصی بلد نیست،برای مردم سخنرانی(جیغ و داد) فمینیستی می کرد که از اینرو دوستان اش دیگر او را دعوت نمی کنند.همانطور که پیشتر اشاره شد از آنجایی که یاد گرفته آرایش کند هرچند رقت انگیز! در چند ماه اخیر یکی دو پسر پایین شهری در خیابان بهش تیکه انداخته اند و حتی یک پسرک زشتی هم یک بار پا را فراتر گذاشت و یک بار در ِ باسن ایشان هم کوبید،آن شب از فرط خوشحالی خوابش نمی برد و تا صبح خواب سکس با آن پسرک زشت را می دید آن هم در پوزیشن های مختلف و چندش آور.اگر می بینید چندی است اخلاقش بهتر شده و کمی اجتماعی تر شده به خاطر این است که کم کم برای پسران مرئی شده و تصمیم گرفته زین پس با فمینیست های پشمالو با تمام قوا بجنگد.

اسپاگتی همه ی دختران پشمالوی فمینیست را به سرنوشت ایشان دچار کند،آمین. :e032:

[iranbanoo]

آقا من چه تصویر باحالی دارم اینجا!:))))

برای پوچ کردن حرفات شهریار ذکر همین نکته کافیه که من اولین باری که موهامو رنگ کردم دبستانی بودم.بعله ام!
اتفاقا از بس با جنس نامردتون گشتم که جیغ و داد فمینیستیم در اومده:e105: وگرنه اون دختر ببویی که تا حالا دست پسر بهش نخورده که کلیم از چیز پسرا بالا پایین میپره!
خودتو بگوووو
احتمالا از اونایی هستی که تو خیابون راه میرن و به این و اون دختر نگاه میکنن و زیر لباس و چادر بدن دخترارو تصویر سازی میکنن.بعدم شبا میرن تو اینترنت گوگل کردن تا ببینن چه قدر میتونه این تصورات به واقغیت نزدیک باشه:)
بعدم فکر میکنم تا دیروز از اون پسرایی نر گدایی بودی که اوج حال دادن به دوست دخترت این بوده که ببریش بستنی عمو حسین یه آب زرشکی چیزی بهش بدی .از اونجایی که دختر بده بهت کم پیدا میشه واسه اینکه یه جوری نگهش داری آخر هفته ها آویزون رفقات که میخواستن برن سفره خونه میشدی که یه کام قلیون به تو و دوست دخترتم برسه:))
بعد دست بر قضا نوشته های اینجا رو خوندی و فهمیدی نه بابا نرگدا بودنم بد نیست کلیم روشنفکری محسوب میشه و از بابت فقط همین مسئله بود که شدی طرفدار حقوق مردا :))

[Dariush]

می‌گویم خوب شد ما این جستار را زودتر باز کردیم‌ها! وگرنه چیزی به انفجار ِ دوستان باقی نمانده بود:e415::e105:

[iranbanoo]

در مورد خودم که تازگی نداشت.فقط یکم صریح تر بود.چون چند جا از این توصیفات در مورد خودم دیدم!!
کوروش که مبنای جیگر طلایی دختر واسش ناخن بلنده منو یه دختر ناخن کوتاه تصور کرده بود.امیرم که دست بالاااا بهم چهار داده بود.مهربدم بهم میخواد کلی حال بده میگه پوست کلفت:)))
کم کم باید یه فکری به حال شخصیت ایرانبانو بکنم:e405:

[Nevermore]

آقا من چه تصویر باحالی دارم اینجا!:))))

برای پوچ کردن حرفات شهریار ذکر همین نکته کافیه که من اولین باری که موهامو رنگ کردم دبستانی بودم.بعله ام!
اتفاقا از بس با جنس نامردتون گشتم که جیغ و داد فمینیستیم در اومده:e105: وگرنه اون دختر ببویی که تا حالا دست پسر بهش نخورده که کلیم از چیز پسرا بالا پایین میپره!
بی خود نیست می گویند فقط دختربازان بلدند جیغ و داد دخترها را در بیاورند.:e412:

خودتو بگوووو
احتمالا از اونایی هستی که تو خیابون راه میرن و به این و اون دختر نگاه میکنن و زیر لباس و چادر بدن دخترارو تصویر سازی میکنن.بعدم شبا میرن تو اینترنت گوگل کردن تا ببینن چه قدر میتونه این تصورات به واقغیت نزدیک باشه:)
بعدم فکر میکنم تا دیروز از اون پسرایی نر گدایی بودی که اوج حال دادن به دوست دخترت این بوده که ببریش بستنی عمو حسین یه آب زرشکی چیزی بهش بدی .از اونجایی که دختر بده بهت کم پیدا میشه واسه اینکه یه جوری نگهش داری آخر هفته ها آویزون رفقات که میخواستن برن سفره خونه میشدی که یه کام قلیون به تو و دوست دخترتم برسه:))
بعد دست بر قضا نوشته های اینجا رو خوندی و فهمیدی نه بابا نرگدا بودنم بد نیست کلیم روشنفکری محسوب میشه و از بابت فقط همین مسئله بود که شدی طرفدار حقوق مردا :))

ایول،خوشمان آمد،اما اینها که بیشتر تعریف بود تا آزار.:e405:





می‌گویم خوب شد ما این جستار را زودتر باز کردیم‌ها! وگرنه چیزی به انفجار ِ دوستان باقی نمانده بود:e415::e105:

خوب است که داریوش جان،گفتم که جستار هایت یکی از دیگری بهتر است.به حول قوه ی اسپاقتی سوژه ی بعدی Anarchy است.:e405:

[Dariush]

در مورد خودم که تازگی نداشت.فقط یکم صریح تر بود.چون چند جا از این توصیفات در مورد خودم دیدم!!
ولی گویا شهریار دست رو خوب جاهایی گذاشته که اینچنین فوری به او پاسخ دادی و کوشیدی نشان دهی که حرفهایش نادرست‌اند ها ایرانبانو:e415:

[Dariush]

خوب است که داریوش جان،گفتم که جستار هایت یکی از دیگری بهتر است.به حول قوه ی اسپاقتی سوژه ی بعدی @Anarchy است.
آقا، آنارشی عیال‌وار است، نکنید این کارها را ، زشت است، جنبه داشته باشید:e11b:
حداقل صبر کنید تا خودش اجازه دهد:e04b:

[Alice]

شهریار قطعا از اون پسراس که هر دختری رو تو خیابون می بینه ســــو می کشه و دنبالش می کنه! بعد دختره حتما باید بهش فحش پدر مادر بده تا بــعدن دیگه بره پی کارش!
هر روز صبح ساعت 1 ظهر از خواب پا می شه، نه عار داره نه کار. ناهارو که خورد اول میاد دفترچه یه سرکی به تاپیکا می کشه بعد میره با دوستاش سر کوچشون وایمیسته. به هر دختری که از کوچشون رد می شه متلک می ندازه و ســـو می کشه! دم غروبی که از علافی و سر کوچه وایستادن خسته شد میاد و در ضمن هیچ کدوم از دخترای محله هم بهش محل سگم ندادن، میاد دفترچه مدافع حقوق مردان می شه تا عقدشو خالی کنه! اخیرا شهریار به خاطر بازگشایی تاپیک کاربرآزاری حســـابی داره عقده های خودشو توی دنیای مجازی سر دخترا خالی می کنه!
شهریار دارای شکمی گنده و افتاده هستش و از اون پسرای کثیفه که انقدر کم حموم می ره همیشه بـــو می ده و صورتش کثیفه!
توصیه من به شهریار عزیز اینه که اگه می خواد یه دختری بهش محل بده اول یه ساعت حسابی حموم کنه، بعد به جای سر کوچه وایستادن و علافی بره آرایشگاه و سر و صورت گوریلیشو اصلاح کنه! به جای دفاع از حقوق مردان هم بره دنبال یه کار و پیشه درست حسابی که خربزه آبه، خجالت بکش همیشه دستت توی جیبه باباته! مثلا مردی خیر سرت...

:e403:

[kourosh_bikhoda]

کوروش که مبنای جیگر طلایی دختر واسش ناخن بلنده منو یه دختر ناخن کوتاه تصور کرده بود
دختری که ناخنش بلند نباشه دختر نیست.:e420:

[iranbanoo]

بی خود نیست می گویند فقط دختربازان بلدند جیغ و داد دخترها را در بیاورند.
آره بابا باید خیلیم حرفه ای باشن:e207:


ایول،خوشمان آمد،اما اینها که بیشتر تعریف بود تا آزار
منم فکر میکنم اگر همینطور نوشته های امیر رو مو به مو اجرا کنی و به تمرینات ادامه بدی از شدت این ندید بدید بازیات کاسته بشه


ولی گویا شهریار دست رو خوب جاهایی گذاشته که اینچنین فوری به او پاسخ دادی و کوشیدی نشان دهی که حرفهایش نادرست‌اند ها ایرانبانو
نه اگر قرار به رفلکس نشون دادن بود قبلا این حرفها هم بوده.گذاشتیم به حساب شوق و شور جوانی این جوانک :)

[Philo]

در این جستار با توجه به شناختی که از کاربران داریم، هر بار یکی از آنهایی که می‌دانیم تابِ شوخی‌های بی‌مرز را دارند، را در سناریویی که می‌دانیم تصورِ آن کاربرِ مربوطه را به حالِ انزجار، وحشت، رعشه، ارضا(!) یا هر حالتِ حسیِ شدیدی می‌برد سوژه کرده و به با هم کمی خوش می‌گذارنیم:e056:.
در لیستِ حاضر هم فعلا دوستانِ زیر کاندید هستند، اگر تمایل به این بازی ندارند می‌توانند انصراف دهند وگرنه هر کاربری از این لیست می‌تواند کاربرانِ دیگر لیست را سوژه کند:
خودم
مهربد
میلاد
آندد
راسل
امیر
شهریار

فعلا همین‌ها هستند. اگر هم کسی داوطلب است می‌تواند اعلام کند تا نام‌اش را به لیست اضافه کنیم.
بیجاست بیسواد!

[iranbanoo]

دختری که ناخنش بلند نباشه دختر نیست.
پس اگه اینجوری باشه من خیلی دخترم:)

[Theodor Herzl]

کاربر شوالیه گرامی‌ ، این بقیه خیلی‌ سوسول هستند ، این حرف‌ها که میزنند باعث خنده میشود نه چندش:e409:! هی‌ تحریک میشوم مطلب این ذهن مریض را اینجا بنویسم!

[undead_knight]

کاربر شوالیه گرامی‌ ، این بقیه خیلی‌ سوسول هستند ، این حرف‌ها که میزنند باعث خنده میشود نه چندش:e409:! هی‌ تحریک میشوم مطلب این ذهن مریض را اینجا بنویسم!
برم تو کارت؟!:))

[shirin]

پس اگه اینجوری باشه من خیلی دخترم:)
منم بیشتر وقتا دخترم گاهی هم به کل دختریتم رو از دست میدم. چون یهویی میزنه به سرم ناخنامو از ته میگیرم. :e415:

[Nevermore]

آره بابا باید خیلیم حرفه ای باشن:e207:


منم فکر میکنم اگر همینطور نوشته های امیر رو مو به مو اجرا کنی و به تمرینات ادامه بدی از شدت این ندید بدید بازیات کاسته بشه


نه اگر قرار به رفلکس نشون دادن بود قبلا این حرفها هم بوده.گذاشتیم به حساب شوق و شور جوانی این جوانک :)
شلوغ اش کنی قسمت دوم را هم می نویسم ها،حواست باشد.:e057:

[Crusader]

شوالیه من خواهر و مادر دارم، آن ایده‌ی کذایی را به من بگویید تا از ذهنتان نپریده. اما من بی‌ناموس‌تر از این حرف‌ها هستم و انتظار نداشته باشید که ناراحت بشوم! :e057:

[undead_knight]

شوالیه من خواهر و مادر دارم، آن ایده‌ی کذایی را به من بگویید تا از ذهنتان نپریده. اما من بی‌ناموس‌تر از این حرف‌ها هستم و انتظار نداشته باشید که ناراحت بشوم! :e057:
نه گرامی من با خواهر و مادر شما کاری ندارم،کیس دیگه ای مدنظرمه:))

[Crusader]

نه گرامی من با خواهر و مادر شما کاری ندارم،کیس دیگه ای مدنظرمه:))

ای بابا، هر کیسی مد نظرتان است زودتر بگویید دیگر. منتظر اجازه هستید که چه بشود؟

[Crusader]

دختری که ناخنش بلند نباشه دختر نیست.

ناخن به چه دردی می‌خورد. دختر باید کون داشته باشد تا آدم از تماشای او لذت ببرد! بی‌شک ترکیب کون با کمر باریک نقاشی بدیعی خواهد بود که شخصا ساعت‌ها از نظاره‌ی آن سیر نمی‌شوم. :e418:

[Theodor Herzl]

برم تو کارت؟!:))البته هرچقدر هم این سناریو شما چندش آور باشد ، من هنوز نمیتوانم سناریو خودم را بگویم ،

[Theodor Herzl]

می‌گویم این آلیس و یکنفر هم از فاحشگی برای بسیجی‌‌های محلشون خلاص بشوند ، یک کمی‌ اعصابشون میاد سر جاش انقدر اینجا به پاچه ما آویزون نمیشوند! ، باید به دفتر بسیج محلشون تماس بگیریم بگوییم حداقل اینها را روزی ۳-۴ بار بیشتر به منازل آخوند‌ها و پاسداران نفرستید یکم اعصابشون بیاد سر جاش! :e40c:

[kourosh_bikhoda]

پس اگه اینجوری باشه من خیلی دخترم:)
خیلی هم خوب :e105:


ناخن به چه دردی می‌خورد. دختر باید کون داشته باشد تا آدم از تماشای او لذت ببرد! بی‌شک ترکیب کون با کمر باریک نقاشی بدیعی خواهد بود که شخصا ساعت‌ها از نظاره‌ی آن سیر نمی‌شوم.
اینهایی که شما گفتید رو همه ازش لذت میبرند. من با همه فرق دارم :e415: من از چیزهای دیگه ای هم لذت میبرم که نه تنها برای خودم، بلکه برای دخترک بیچاره هم به شدت لذت بخش و هیجان انگیزه :e00e:

[kourosh_bikhoda]

می‌گویم این آلیس و یکنفر هم از فاحشگی برای بسیجی‌‌های محلشون خلاص بشوند ، یک کمی‌ اعصابشون میاد سر جاش انقدر اینجا به پاچه ما آویزون نمیشوند! ، باید به دفتر بسیج محلشون تماس بگیریم بگوییم حداقل اینها را روزی ۳-۴ بار بیشتر به منازل آخوند‌ها و پاسداران نفرستید یکم اعصابشون بیاد سر جاش!
الان اینها در راستای کاربرآزاریه؟
اون سناریوی خودتو رو کن دیگه. از چی واهمه داری؟

[Theodor Herzl]

اون سناریوی خودتو رو کن دیگه. از چی واهمه داری؟سناریو خودم بسیار بسیار زننده ، حال بهم زن ، چندش آور و مریض گونه است! بازجوی زن سعید امامی با آن‌ حرف‌هایی‌ که میزد پیش ما فرشته میشود:e105:

[viviyan]

آقا این تاپیک خیلی باحال و خوبه :))) دمتان گرم.

[Crusader]

آقا این تاپیک خیلی باحال و خوبه :))) دمتان گرم.

ورود افراد بی‌خایه به این جستار ممنوع می‌باشد.

[viviyan]

ورود افراد بی‌خایه به این جستار ممنوع می‌باشد.


فعلا که ما حضور داریم در اینجا :e40a:

[Nevermore]

فعلا که ما حضور داریم در اینجا :e40a:
قول بدهید مانند آلیس و یه نفر گریه زاری نکنید،بیش از این هم حال خواهید کرد.:e415:

[viviyan]

قول بدهید مانند آلیس و یه نفر گریه زاری نکنید،بیش از این هم حال خواهید کرد.:e415:


قول :e404:

[Nevermore]

قول :e404:
خیر،بهتان می خورد از این جیغ ویغی ها باشید.بروید با نامه ی ولی محترم برگردید.:e415:

[viviyan]

خیر،بهتان می خورد از این جیغ ویغی ها باشید.بروید با نامه ی ولی محترم برگردید.:e415:


بمیر نوِرمور گرامی. شما دیگر باید دیده باشید که من چه فحش هایی خوردم :))

[Nevermore]

بمیر نوِرمور گرامی. شما دیگر باید دیده باشید که من چه فحش هایی خوردم :))
چون دیده ام،می گویم.:e057:تست اول را به سلامت گذراندید،اشکالی ندارد می گذاریمتان در صف تا نوبت تان شود.:e303:

[Crusader]

بمیر نوِرمور گرامی. شما دیگر باید دیده باشید که من چه فحش هایی خوردم :))

مثل اینکه خیلی علاقه دارید با شما شوخی کنیم؟ :e40a:

[viviyan]

مثل اینکه خیلی علاقه دارید با شما شوخی کنیم؟ :e40a:


اوه، یس (;

[Theodor Herzl]

اوه، یس (;خوب قبل از اینکه شروع کنیم ، می‌شه تعریف کنید از کی‌ برای تامین تریاک پدرتان شما را مجبور به تن فروشی کردند؟:e40e:

[Crusader]

اوه، یس (;

خوب پس از خودتان بگویید ببینم. چند سال دارید؟ اسمتان چیست؟ :e414:

[viviyan]

خوب قبل از اینکه شروع کنیم ، می‌شه تعریف کنید از کی‌ برای تامین تریاک پدرتان شما را مجبور به تن فروشی کردند؟:e40e:



طفلک پدرم :)))




خوب پس از خودتان بگویید ببینم. چند سال دارید؟ اسمتان چیست؟ :e414:


دادینه خودی هست. :e414:

[Crusader]

دادینه خودی هست.

؟؟؟ پس باید به فصول یائسگی نزدیگ شده باشید، نامتان هم باید نجمه و اقدسی چیزی باشد. :e405:

[viviyan]

؟؟؟ پس باید به فصول یائسگی نزدیگ شده باشید، نامتان هم باید نجمه و اقدسی چیزی باشد. :e405:


ای، همچین :e405:

[Crusader]

ای، همچین

خوب پس زودتر می‌گفتید که زمان گرانبها را برای مخ زدن ابطال نکنم، بروم سراغ گزینه‌های دیگر. :e414:

[viviyan]

ای بابا. مگه ما دل نداریم :(

[Theodor Herzl]

البته از این کاربر ویویان که حاضر است برای یک آمپول هروئین با چکش اعضای خانواده خود را سلاخی کند دیگر انتظاری نداریم اینجا ، باید برویم به اشخاص دیگری گیر بدهیم:e408:

[Nevermore]

می دانستید viviyan گرامی هنرمند هم تشریف دارند؟
ایشان مدت ها پیش که فمینیست دو آتشه بودند برای برافراشتن پرچم فمینیسم و تو دهنی زدن به مسکیولیست های یاوه گو اقدام به کاری شجاعانه کردند.ایشان با ماه ها خون پریود خود پرتره ی خویش را نقاشی کردند.پرتره ی بی نظیر و زشت یاد شده را در پایین می توانید مشاهده کنید،اینکه چگونه به دست من رسیده بماند...

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/90.jpg

[kourosh_bikhoda]

حالا واقعن کسی در این جستار آزارم میبینه از یه مشت حرف و واژه؟ :e057:

[Theodor Herzl]

حالا واقعن کسی در این جستار آزارم میبینه از یه مشت حرف و واژه؟برای شما که بی‌ رنگ و ریشه هستید و زیر بته بزرگ شدید خوب معلوم هست هیچ چیزی ناراحت کننده نیست!:e420:

[kourosh_bikhoda]

برای شما که بی‌ رنگ و ریشه هستید و زیر بته بزرگ شدید خوب معلوم هست هیچ چیزی ناراحت کننده نیست!
نه دیگه. واقعن بچه های اینجا اغلب فاروم نویس های حرفه ای هستند و جا و بی جای کلی فحش خوردند و آب دیده شدند. چهارتا حرف که باد هواست چه تاثیری روشون داره؟

+ باشه ما بی رگ و ریشه. بهتر از جهود جنس بودن هست که :e415:

[Crusader]

شوالیه بچه کیونی شما فمنیست تشریف دارید کُس‌کش؟

[undead_knight]

شوالیه بچه کیونی شما فمنیست تشریف دارید کُس‌کش؟
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/148.jpg
بلی،تازه از نوع جنگ طلبش.
حواست باشه یه وقت ندم از خایه آویزونت کنند،سر سینت رو گیره بزنند و با دیلدو کون و دهن مبارک رو پر کنند،ترجیحا هم دیلدو فلزی هست تا از سردی فلز لذت ببری و در طی این مدت هم مجبورت میکنند کل تاریخچه فمنیسم رو زوری روی دور تند تماشا کنی،دست آخر اگر به ارباب بانوی! مورد نظر خوب سرویس بدی شاید بزاره پاهاش رو لیس بزنی
در ضمن ناراحت نباش کسی نیست دودول کوچولوت رو ببینه.
+در ضمن میدونم راست کردی از این صحنه،این هم خجالت نداره،به هر حال بعضی مردا هم فانتزی تجاوز دارند.
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/149.jpg
:)))

[Crusader]

بلی،تازه از نوع جنگ طلبش.
حواست باشه یه وقت ندم از خایه آویزونت کنند،سر سینت رو گیره بزنند و با دیلدو کون و دهن مبارک رو پر کنند،ترجیحا هم دیلدو فلزی هست تا از سردی فلز لذت ببری و در طی این مدت هم مجبورت میکنند کل تاریخچه فمنیسم رو زوری روی دور تند تماشا کنی،دست آخر اگر به ارباب بانوی! مورد نظر خوب سرویس بدی شاید بزاره پاهاش رو لیس بزنی
در ضمن ناراحت نباش کسی نیست دودول کوچولوت رو ببینه.
+در ضمن میدونم راست کردی از این صحنه،این هم خجالت نداره،به هر حال بعضی مردا هم فانتزی تجاوز دارند.

طبیعتا جلقی‌ها با مشاهده‌ی چنین تصاویری راست می‌کنند نه کسی که هرشب دختران زیبا را به تخت خواب می‌کشاند.
زیادی زرت و پرت می‌کنید. حواستان باشد «موی دماغ» نشوید که در این صورت کیونتان را پاره می‌کنم بچه چاقال. هر قدری هم گریه و زاری کنید به شما رحم نخواهم کرد.

[Russell]

https://www.youtube.com/watch?v=2eMkth8FWno

!!

[undead_knight]

طبیعتا جلقی‌ها با مشاهده‌ی چنین تصاویری راست می‌کنند نه کسی که هرشب دختران زیبا را در خواب به تخت خواب می‌کشاند.
زیادی زرت و پرت می‌کنید. حواستان باشد «موی دماغ» نشوید که در این صورت کیونتان را پاره می‌کنم بچه چاقال. هر قدری هم گریه و زاری کنید به شما رحم نخواهم کرد.
من خواستم فقط کمی از خواب هات تبدیل به واقعیت بشه:))
با این دودول کوچیکت چطور میخوای منو پاره کنی؟!انگشت کوچیک پای من من توان گاییدنش بیشتر از اونه:)))

[Crusader]

من خواستم فقط کمی از خواب هات تبدیل به واقعیت بشه:))
با این دودول کوچیکت چطور میخوای منو پاره کنی؟!انگشت کوچیک پای من من توان گاییدنش بیشتر از اونه:)))

همین دودول کوچک را با التماس و زاری بوس بوس خواهید کرد. کیونی کوت‌های من را دستکاری می‌کند! کُس‌کش من بچه‌ی مولوی هستم. :e412:
خایه داری بیا اینجا ببنیم چه کیری می‌خواهی بخوری؟

[Russell]

من خواستم فقط کمی از خواب هات تبدیل به واقعیت بشه:))
با این دودول کوچیکت چطور میخوای منو پاره کنی؟!انگشت کوچیک پای من من توان گاییدنش بیشتر از اونه:)))
مگر بعد از حادثه‌یِ ذکر شده انگشت هم داری؟!!

[undead_knight]

همین دودول کوچک را با التماس و زاری بوس بوس خواهید کرد. کیونی کوت‌های من را دستکاری می‌کند! کُس‌کش من بچه‌ی مولوی هستم. :e412:
خایه داری بیا اینجا ببنیم چه کیری می‌خواهی بخوری؟
:e11b:
خب خوبه این واقعیت کوچیک بودن دودولت رو قبول کردی:))
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/4.png

آدرس و مشخصات بده،بچه ها رو بفرستم دنبالت بیارنت.

[undead_knight]

مگر بعد از حادثه‌یِ ذکر شده انگشت هم داری؟!!
آندد ها توانایی هاشون زیاده راسل جان:))

[Crusader]

خب خوبه این واقعیت کوچیک بودن دودولت رو قبول کردی:))


آدرس و مشخصات بده،بچه ها رو بفرستم دنبالت بیارنت.

بچه چاقال فکر می‌کند همگی عین او از وزارت اطلاعات می‌هراسند، کیونی من به دفعات کیون چنین جلادانی را پاره کرده‌ام. همانطور که کیون مفتولی تو را «به تنهایی» جر خواهم داد. کونده چاقال برای من می‌خواهد «بچه‌ها» را بفرستد! من اگر به رفقا یک «بشکن» بزنم کل جد و آبادتان را به خون می‌کشند. اگر تاکنون در خیابان خونتان نریخته است بدان و آگاه باش که مقابل ملت با ضامن‌دار تکه و پاره‌ات می‌کنم.

[Russell]

آدرس و مشخصات بده،بچه ها رو بفرستم دنبالت بیارنت.

lol
من تابحال نشان این‌ها را ندیده بودم، این‌ها هم که فراماسون بودند که !!

[Crusader]

lol
من تابحال نشان این‌ها را ندیده بودم، این‌ها هم که فراماسون بودند که !!

نه گرامی. جدی جدی باید بروم کیون این حشره‌ی کثیف را جر بدهم. البته او از این کونده‌هایی‌ست که با اولین کشیده‌ی سنگین در خیابان به خود می‌شاشد!

[undead_knight]

بچه چاقال فکر می‌کند همگی عین او از وزارت اطلاعات می‌هراسند، کیونی من به دفعات کیون چنین جلادانی را پاره کرده‌ام. همانطور که کیون مفتولی تو را «به تنهایی» جر خواهم داد. کونده چاقال برای من می‌خواهد «بچه‌ها» را بفرستد! من اگر به رفقا یک «بشکن» بزنم کل جد و آبادتان را به خون می‌کشند. اگر تاکنون در خیابان خونتان نریخته است بدان و آگاه باش که مقابل ملت با ضامن‌دار تکه و پاره‌ات می‌کنم.
:e412:
کجا رفته بودی داشتی دنبال سوراخ موش میگشتی؟!:))
خب من که به عنوان مامور گمنام امام زمان نمیتونم قرار بزارم ولی تو با اون دودول کوچیکت و خایه های گندت حتما از قرار گذاشتن نمیترسی،حالشو نداشتم ولی حالا که اصرار میکنی شخصا میام تا طعم شیشه نوشابه رو بهت بچشونم:)))
بیش از این هم فضا رو مفرح نکن،نمیخوای قرار بزاری من هم وقت گرانبهام رو تلف نکنم:)))

[shirin]

کیون دیگه چه صیغه ای هست؟

[Crusader]

کجا رفته بودی داشتی دنبال سوراخ موش میگشتی؟!:))
خب من که به عنوان مامور گمنام امام زمان نمیتونم قرار بزارم ولی تو با اون دودول کوچیکت و خایه های گندت حتما از قرار گذاشتن نمیترسی،حالشو نداشتم ولی حالا که اصرار میکنی شخصا میام تا طعم شیشه نوشابه رو بهت بچشونم:)))
بیش از این هم فضا رو مفرح نکن،نمیخوای قرار بزاری من هم وقت گرانبهام رو تلف نکنم:)))

آدرس قرار را برای من بفرست، اگر امشب از ترس به خودت نریدی فردا در خیابان حتما خونت را می‌ریزم بچه چاقال. اینک که خودت مایلی علاوه بر یک عدد ضامن‌دار و سلاح سرد، یک فقره «شیشه نوشابه» هم با خودم میاورم تا شلوارت را جلوی ملت پایین بکشم و شیشه را تا خرخره در کیونت فرو کنم.

[undead_knight]

lol
من تابحال نشان این‌ها را ندیده بودم، این‌ها هم که فراماسون بودند که !!
اره بابا ما کلا فراماسونیم،شبکه یک رو هم دقت بکنی فراماسونیه:))

نه گرامی. جدی جدی باید بروم کیون این حشره‌ی کثیف را جر بدهم. البته او از این کونده‌هایی‌ست که با اولین کشیده‌ی سنگین در خیابان به خود می‌شاشد!
یادت نره پوشک به خودت ببندی که موقعی که رو سرت رو میپوشونیم و دستات رو میبندیم ماشین رو کثیف نکنی:))
در ضمن گنده گوزی زیاد خوب نیست اون موقع هایی که پیش جوجه بسیجی ها موش میشی رو به یاد بیار:))

[undead_knight]

کیون دیگه چه صیغه ای هست؟
همون کون با ادبانه و بزدلانه هست:)))
+برای من افت داره دیگه با کسی که هنوز نمیتونه کون رو بگه کل کل کنم:)))

[Anarchy]

کیون دیگه چه صیغه ای هست؟

همون کون با ادبانه و بزدلانه هست:)))

اتفاقا فرم مودبانه اش همون "کون" هست... هر کس که این جوری تلفظ کنه از نظر من بچه مثبت و کمی هم اسکول هست ولی کسی که بگه "کیون" یعنی دستی بر آتش داره :e415: !

[Theodor Herzl]

امید گرامی‌ این چیز‌ها برای شوالیه سوسول بازی هست دیگر کسی‌ کون پاره نمیکند این روز ها! باید به نظرم شوالیه را لخت کرد و ۲ دست و ۲ پایه او را با طناب به ۴ طرف کشید و روی دیوار صاف نگاهش داشت بعد با چاقو چندین زخم کاری روی بدنش ایجاد کرد و بعد چند مشت پهن داخل زخم‌ها گذاشت که زود عفونت کند و او را به همین حال رها کرد:e528:

[کافر_مقدس]

کیون دیگه چه صیغه ای هست؟

کیون = کون! http://www.daftarche.com/images/imported/2013/07/9.png

به کون پرمو می گویند کیون!

منبع : فرهنگ لغت عمو کافر

[undead_knight]

امید گرامی‌ این چیز‌ها برای شوالیه سوسول بازی هست دیگر کسی‌ کون پاره نمیکند این روز ها! باید به نظرم شوالیه را لخت کرد و ۲ دست و ۲ پایه او را با طناب به ۴ طرف کشید و روی دیوار صاف نگاهش داشت بعد با چاقو چندین زخم کاری روی بدنش ایجاد کرد و بعد چند مشت پهن داخل زخم‌ها گذاشت که زود عفونت کند و او را به همین حال رها کرد:e528:
آخ اخ گفتی وقتی یکی برای سر زدن برگشت با همون چاقو توی شکمش میزنم و کرما و گوشت گندیدم رو میریزم توی دهنش :))

اتفاقا فرم مودبانه اش همون "کون" هست... هر کس که این جوری تلفظ کنه از نظر من بچه مثبت و کمی هم اسکول هست ولی کسی که بگه "کیون" یعنی دستی بر آتش داره :e415: !
آنارشی جان اینا رو کی میگی یجورایی داری خودزنی میکنی،اگر دقت کرده باشی توی نت هرجا کسی "کیون" میگه میخواد از گفتن "کون" اجتناب کنه،سرچ کن تا حرفم بهت اثبات بشه:))
بعد دست بر کدوم آتیش داری یه وقت دستت اوف نشه:e415:

[Anarchy]

آنارشی جان اینا رو کی میگی یجورایی داری خودزنی میکنی،اگر دقت کرده باشی توی نت هرجا کسی "کیون" میگه میخواد از گفتن "کون" اجتناب کنه،سرچ کن تا حرفم بهت اثبات بشه:))
بعد دست بر کدوم آتیش داری یه وقت دستت اوف نشه:e415:

ما که هر چی شنیدیم بر عکس بوده !! هر چی بچه سوسول اسکول بود میگفتن "کون" !! اینجا دست کنایه از چیز دیگست آندد جان :e415: ...

[Theodor Herzl]

آخ اخ گفتی وقتی یکی برای سر زدن برگشت با همون چاقو توی شکمش میزنم و کرما و گوشت گندیدم رو میریزم توی دهنش :))دیگه کسی‌ بهت سر نمیزنه ، همون جا فراموش میشی‌ و از کرم و عفونت که وارد خونت شده میمیری ، هیچ کسی‌ هم نه جنازت رو پیدا میکنه و نه یادی ازت میکنه!:e057:

[sonixax]

ما که هر چی شنیدیم بر عکس بوده !! هر چی بچه سوسول اسکول بود میگفتن "کون" !! اینجا دست کنایه از چیز دیگست آندد جان ...

راستش آنارشی جان ماها نه میگفتیم کون ، نه میگفتیم کیون! تا جایی که یادمونه سوسولها میگفتند باسن :)) خودمونی هم انواع و اقسام اسمها رو براش داشتند مثل :

ابول (برگرفته شده از ابولی کون بُلبُلی - یه زمانی به بنی صدر میگفتند)
قمبل
تاقچه :))
عَندونی
و مانند اینها :e00e:

[undead_knight]

دیگه کسی‌ بهت سر نمیزنه ، همون جا فراموش میشی‌ و از کرم و عفونت که وارد خونت شده میمیری ، هیچ کسی‌ هم نه جنازت رو پیدا میکنه و نه یادی ازت میکنه!:e057:
کسری جان معلومه جرم رو فقط در قسمت فانتزی دنبال میکنی مگرنه میدونستی یک مجرم همیشه دوست داره نتیجه کارش رو ببینه،به همین خاطر خیلی هاشون لو میرند:))

[Theodor Herzl]

کسری جان معلومه جرم رو فقط در قسمت فانتزی دنبال میکنی مگرنه میدونستی یک مجرم همیشه دوست داره نتیجه کارش رو ببینه،به همین خاطر خیلی هاشون لو میرند:))خیر ، باید از یک سوراخی چیزی که فقط یک چشم معلوم باشه به طرف اگر هم خواستید نگاه کنید ، این زجر تنهایی و فراموش شدگی از درد زخم‌ها بیشتر است ، اینکه هیچ امیدی به فرار و پیدا شدن نیست!

[Theodor Herzl]

بازجو فکر کردید چه می‌کند؟ به شما قالب می‌کند که هیچ راهی‌ نیست و تنها امید و دوستی‌ که دارید او هست ، آن وقت شروع می‌کنید حرف زدن!

[undead_knight]

خیر ، باید از یک سوراخی چیزی که فقط یک چشم معلوم باشه به طرف اگر هم خواستید نگاه کنید ، این زجر تنهایی و فراموش شدگی از درد زخم‌ها بیشتر است ، اینکه هیچ امیدی به فرار و پیدا شدن نیست!


بازجو فکر کردید چه می‌کند؟ به شما قالب می‌کند که هیچ راهی‌ نیست و تنها امید و دوستی‌ که دارید او هست ، آن وقت شروع می‌کنید حرف زدن!
ای عاقا قبول نیست داری جر زنی میکنی:))
توی سناریو اولیه میخواستی ول کنی و برنگردی،بازجو میره ولی طرف میدونه هنوز هست و هر لحظه ممکنه برگرده و اگر بخواد اعتراف بکنه درد و عذابش تموم میشه:))

اه اه یادم نبود شماها مثل من کار اطلاعاتی نکردید خبر ندارید:))

[Crusader]

این شوالیه عجب کتک‌خور ملسی دارد. فکر می‌کردم تنها من با او دشمن خونی باشم، اما رفقا همگی دلشان پر است و علیه او نشانه رفته‌اند. :e00e:

[undead_knight]

این شوالیه عجب کتک‌خور ملسی دارد. فکر می‌کردم تنها من با او دشمن خونی باشم، اما رفقا همگی دلشان پر است و علیه او نشانه رفته‌اند. :e00e:
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/158.jpg
چه فایده نه اصول شکنجه میدونید نه گاییدن و نه اعتراف گیری :)))

[Ouroboros]

عجب چرندیاتی! :

4161

[Dariush]

:e402:
چطور امیر گرامی؟ نکند آن شوخی‌ای که با شما شده ناراحت‌تان کرده؟ اگر اینطور است من از شما پوزش می‌خواهم:e306:.

[Ouroboros]

چطور امیر گرامی؟ نکند آن شوخی‌ای که با شما شده ناراحت‌تان کرده؟ اگر اینطور است من از شما پوزش می‌خواهم.
نه داریوش جان حرفهای شما به من که ناراحت‌کننده نبود، برخی حرفهای دوستان به یکدیگر ولی...

[Dariush]

نه داریوش جان حرفهای شما به من که ناراحت‌کننده نبود، برخی حرفهای دوستان به یکدیگر ولی...
:e00e::e108:

[Crusader]

می‌خواهید دو به یک وارد منازعه شویم؟ :e057:
_____________________
گرامیان کجای آن ناراحت کننده بود؟ :e40e: