PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : روز جهانی زن در ایران



U.S.CENTCOM
03-11-2014, 03:39 PM
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/14.jpg

روز جهانی زن در شنبه 8 مارس جشن گرفته شد. این رویداد بزرگ صد و سومین ساله شد. در حال حاضر 27 کشور جهان با حضور هزاران نفر هر سال این رویداد را جشن می گیرند و این شمار رو به افزایش است. همزمان این مراسم توسط «کانون شهروندی زنان» و «مؤسسه اسلامی زنان» در تهران ترتبب داده شد.در این مراسم تعدادی از فعالان سیاسی در مورد تبعیض علیه زنان و برخورد غیرانسانی با زنان در ایران صحبت کردند. بلافاصله پس از اتمام این جلسه سه تن از این فعالان سیاسی دستگیر شدند.

همزمان با گرامیداشت روز جهانی زن در ایران خانم کاترین اشتون که به تهران سفر کرده بود با شماری از فعالان زن که در جنبش سال 2009 در زمان ریاست جمهوری پیشین محمود احمدی نژاد دستگیر شده بودند دیدار و گفتگو کرد. ولی مسعود جزایری، معاون ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی از این دیدار اظهار نارضایتی کرد و افزود که اشتون از سفر دیپلماسی خود استفاده کرده که با مخالفان انقلاب سال 57 ایران ملاقات کند. در عین حال در روز 8 مارس 2014 روز جهانی زن، شماری از زنان عرب و ایرانی در اعتراضی غیر منتظره ، به طور کاملا برهنه در برابر موزه لوور پاریس حضور یافتند و درخواست آزادی حقوق زنان، برابری و سکولاریسم کردند.

دوستان نظر شما در مورد آزادی زنان چی هست؟ شما فکر می کنین که حقوق زنان و مردان در ایران و به طور کل در کشورهای خاورمیانه یکسان هست؟

با سپاس
تیم گفتمان فارسی
فرماندهی مرکزی ایالات متحده

Theodor Herzl
03-11-2014, 04:09 PM
جناب تیمسار کامران می‌شه با فونت معمولی‌ انجمن بنویسی‌ ، این فونت بزرگ خیلی‌ anooying هست!

Alice
03-11-2014, 04:14 PM
دوستان نظر شما در مورد آزادی زنان چی هست؟ شما فکر می کنین که حقوق زنان و مردان در ایران و به طور کل در کشورهای خاورمیانه یکسان هست؟

اینکه سوال پرسیدن ندارد، مسلما حقوق زنان در کشورهای اسلامی پایمال می‌شود!

Alice
03-11-2014, 04:55 PM
برخورد زننده گشت ارشاد با دو دختر مانتویی


با وجود تأکیدهای فراوان مبنی بر عدم برخوردهای سلبی در امر حجاب و عفاف؛ و البته تأکید فرماندهان ناجا در این باره، متاسفانه برخورد زننده یکی از گشت های ارشاد در ورودی نمایشگاه کتاب صحنه تأسف باری را پدید آورد.

به گزارش «تابناک»، عصر روز سه شنبه 20 اردیبهشت حوالی ساعت 18.30 نزدیک به در خروجی مقابل خیابان مفتح یگان گشت ارشاد با پلاک 47769 ضمن برخوردی کاملا شخصی نه تنها در ماموریت محوله خود موفق نبود بلکه تصویری بسیار بد در ذهن مردم و البته فرد خاطی باقی گذاشت.

داستان از این قرار بود که دو دختر در حال خروج از نمایشگاه، با تذکر دو تن از خانم های گشت ارشاد فوق مواجه می شوند؛ یکی از این دخترها مانتویی معمولی با فرم سارافون بر تن داشت. مامور گشت ارشاد با لحنی بسیار بد و زننده دختر را از دوستش جدا کرد و به داخل ماشین هل داد!
دختر که ظاهری معمولی داشت و تنها مشکل مانتویش باعث برخورد پلیس شده بود؛ با التماس های مکرر شیشه ون گشت ارشاد را باز می کرد اما دو مامور زن بسیار بداخلاق این گشت با برخوردی سلبی او را تشر می زدند و شیشه را می بستند و...

شایان ذکر است؛ وضعیت حجاب در داخل نمایشگاه به قدری آزار دهنده است؛ که واکنش بسیاری از مردم را هم در پی داشته اما آیا مسئولیت گشت های ارشاد تنها در ورودی ها و خروجی ها آن هم به شکل بالاست؟

آیا سیگار کشیدن دسته جمعی دختران در ورودی سالن های اصلی شبستان نمایشگاه؛ مشکلی ندارد؛ آیا شال های توری نیمه روی سر برخی از بازدیدکنندگان و مانتوهای زننده با رفتارهای زننده تر نیازمند برخورد نیست اما مانتوی تولید شده و مصرف شده در همین کشور نیازمند برخورد سلبی است؟
به راستی چرا بلد نیستیم راه را آنگونه که صلاح است و به نتیجه درست منتهی می شود طی کنیم؟

حال، با وجود اینکه بارها از سوی بزرگان و همچنین رسانه ها تذکر داده شده است که مامورین آموزش دیده به این امر مهم گمارده شوند تا نتیجه عکس گرفته نشده و گزک دست برخی که از اساس با کنترل های اجتماعی از این نوع مخالفند داده نشود، سوال اساسی این است که چراباید برخی ماموران گشت ارشاد با لج بازی و برخوردهای تند و بی مبنا، به جای اینکه عامل «ارشاد» باشند، شده اند مولد ذهنیت هایی علیه نظام و اسلام عزیز؟

برخورد زننده گشت ارشاد با دو دختر مانتویی (http://www.seratnews.ir/fa/news/21224/%D8%A8%D8%B1%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%B2%D9%86%D9%86%D8%AF%D9%87-%DA%AF%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A8%D8%A7-%D8%AF%D9%88-%D8%AF%D8%AE%D8%AA%D8%B1-%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%88%DB%8C%DB%8C)

3751

U.S.CENTCOM
03-12-2014, 06:13 PM
جناب تیمسار کامران می‌شه با فونت معمولی‌ انجمن بنویسی‌ ، این فونت بزرگ خیلی‌ anooying هست!

حتما عزیز. ببخشید.
از این به یعد با فانت معمولی مینویسم.

iranbanoo
03-13-2014, 01:26 PM
اینکه سوال پرسیدن ندارد، مسلما حقوق زنان در کشورهای اسلامی پایمال می‌شود!
اثر اسلام عزیز را که کنار بگذاریم فرهنگ مرد محوری اینجا شدید تر و متفاوت تر از هر جای دیگر خود نمایی میکند.
زن ایرانی تحقیر نمی شود سر کوب میشود...

Mehrbod
03-14-2014, 03:26 PM
اثر اسلام عزیز را که کنار بگذاریم فرهنگ مرد محوری اینجا شدید تر و متفاوت تر از هر جای دیگر خود نمایی میکند.
زن ایرانی تحقیر نمی شود سر کوب میشود...

فرهنگ مردمحور و زن‌ستیز:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/3.png


http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/23.jpg

Alice
03-14-2014, 09:18 PM
فرهنگ مردمحور و زن‌ستیز:

بیخود است.
اولا هیچکسی حمالی مفتکی نمی‌کند و برای چنین اموری "پول" می‌گیرند، ثانیا دختران مسکین زیادی هم در کوچه و خیابان‌ها هستند. من در تهران که فراوان می‌بینم:

3762

3763

Mehrbod
03-14-2014, 09:22 PM
بیخود است.
اولا هیچکسی حمالی مفتکی نمی‌کند و برای چنین اموری "پول" می‌گیرند، ثانیا دختران مسکین زیادی هم در کوچه و خیابان‌ها هستند. من در تهران که فراوان می‌بینم:

3762

3763

بیخود است, به برده هم در برابر بردگی نان و آب میدهند ولی آنرا فرهنگ برده‌سالاری نمیکند.

اینکه شما چه اندازه سنگدل هستید که به کودک چون پسر است این چنین سرد
نگریسته و میگویید حمالی مفتکی نمیکند هم خود گویای فرهنگ مردسالار و زن‌ستیز ما! :e405:

undead_knight
03-15-2014, 09:27 AM
فرهنگ مردمحور و زن‌ستیز:

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/3.png


http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/23.jpg

تعریفتون ساختگی و دروغینه.
مهم داشتن "نهاد های قدرت" هست

Patriarchy is a social system in which males are the primary authority figures central (http://en.wikipedia.org/wiki/Androcentrism) to social organization, occupying roles of political leadership, moral authority, and control of property, and where fathers hold authority over women and children. It implies the institutions of male rule and privilege, and entails female subordination (http://en.wikipedia.org/wiki/Kyriarchy).
Patriarchy - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Patriarchy)
آیا اینجا لزومی بر آسیب ندیدن شماری از مردها و پسربچه ها میبینی؟!
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/26.jpg

خب من هم با این عکس وجود چیزی به نام نژادگرایی در آمریکا رو میتونم رد کنم؟!خیر.

By "white supremacy" I do not mean to allude only to the self-conscious racism of white supremacist hate groups (http://en.wikipedia.org/wiki/Hate_group). I refer instead to a political, economic and cultural system in which whites overwhelmingly control power and material resources, conscious and unconscious ideas of white superiority and entitlement are widespread, and relations of white dominance and non-white subordination are daily reenacted across a broad array of institutions and social settings

White supremacy - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/White_supremacy#United_States)

In some parts of the United States, many people who were considered non-white were disenfranchised (http://en.wikipedia.org/wiki/Disfranchisement), barred from government office, and prevented from holding most government jobs well into the second half of the 20th century
White supremacy - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/White_supremacy#cite_note-4)
اینجا هم باز بحث نهادهای قدرت مطرح هست.
Racism - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Racism#Sociological)
در بحث نژادگرایی هم شدیدترین حالت وقتی هست که "حکومت" دست به این کار میزنه ولی مواقعی هم هست که باز نهادهای غیر رسمی قدرت موجود در اجتماع دست به نژادگرایی میزنند:

Researchers Marianne Bertrand and Sendhil Mullainathan, at the University of Chicago (http://en.wikipedia.org/wiki/University_of_Chicago) and MIT (http://en.wikipedia.org/wiki/MIT) found in a 2004 study that there was widespread discrimination in the workplace against job applicants whose names were merely perceived as "sounding black". These applicants were 50% less likely than candidates perceived as having "white-sounding names" to receive callbacks for interviews.

شاید این ها هم مثل زن هایی که درآمد کمتری نسبت به مردان دارند تقصیر خودشونه که این ها براشون رخ میده و تبعیضی در کار نیست:))

Mehrbod
03-15-2014, 02:48 PM
تعریفتون ساختگی و دروغینه.
مهم داشتن "نهاد های قدرت" هست
Patriarchy - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Patriarchy)
آیا اینجا لزومی بر آسیب ندیدن شماری از مردها و پسربچه ها میبینی؟!
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/26.jpg

خب من هم با این عکس وجود چیزی به نام نژادگرایی در آمریکا رو میتونم رد کنم؟!خیر.


نهاد قدرت؟ برای نمونه همه‌یِ کارگران ساختمانی چه در ایران چه در جهان مرد هستند, اینها چه قدرتی دارند که انگ مردسالار و زنستیز میخورند؟




شاید این ها هم مثل زن هایی که درآمد کمتری نسبت به مردان دارند تقصیر خودشونه که این ها براشون رخ میده و تبعیضی در کار نیست:))

درآمد کمتر زنان (که کارهای آسان میکنند, نه کارگری ساختمان) چه پیوندی به اینکه پسران
و نوجوانان پسر در ایران اینچنین سرکوب و بهره‌کشی میشوند (ولی دخترها نمیشوند) دارد؟ :39:

undead_knight
03-15-2014, 03:00 PM
نهاد قدرت؟ برای نمونه همه‌یِ کارگران ساختمانی چه در ایران چه در جهان مرد هستند, اینها چه قدرتی دارند که انگ مردسالار و زنستیز میخورند؟

مهربد سنگرتو عوض نکن.
! ما در مورد "کارگرا" حرف نمیزدیم، در مورد "فرهنگ" حرف میزدیم، کارگرا رو به عنوان نمونه ای اوردی برای رد وجود فرهنگ "مرد سالار"
من هم گفتم میشه وجود "معدن چیان" بدبخت رو میشه به عنوان نمونه ای آورد برای رد فرهنگ "نژادگرا".
اگر بخشی از گروهی مورد نظر وضعیت مناسبی نداره این وجود "سیستم"ی که نابرابری رو رواج میده رو رد نمیکنه.

نهاد قدرت هم دولت، دین، سازمان های اقتصادی، نظامی و... هستند که تسلط مردان روی اونها در گذشته و حتی تا حدی در حال حاضر بر کسی پوشیده نیست.


درآمد کمتر زنان (که کارهای آسان میکنند, نه کارگری ساختمان) چه پیوندی به اینکه پسران
و نوجوانان پسر در ایران اینچنین سرکوب و بهره‌کشی میشوند (ولی دخترها نمیشوند) دارد؟ :39:
یادت نمیاد؟در بحث های تاپیک های فمنیستی آمارهایی گذاشته شد مبنی بر نابرابری دستمزد در مشاغل یکسان،بین زن و مرد که این رو به تنبلی،بی عرضگی و کلا اینکه زن ها خودشون رو "وقف" کار نمیکنند ربط داده شد.
اینجا من برات یه نمونه گذاشتم از تبعیض نژادی اون هم در سال 2004!که اسامی که بیشتر به سیاه پوست ها میخورد 50 درصد شانس کمتری برای استخدام داشتند!
احتمالا تصویر ذهنی کارفرماها مثل مورد زنان در این جا هم سیاه پوستان رو دارای "شایستگی" های کمتری می دیده.

Mehrbod
03-15-2014, 03:39 PM
مهربد سنگرتو عوض نکن.
! ما در مورد "کارگرا" حرف نمیزدیم، در مورد "فرهنگ" حرف میزدیم، کارگرا رو به عنوان نمونه ای اوردی برای رد وجود فرهنگ "مرد سالار"
من هم گفتم میشه وجود "معدن چیان" بدبخت رو میشه به عنوان نمونه ای آورد برای رد فرهنگ "نژادگرا".
اگر بخشی از گروهی مورد نظر وضعیت مناسبی نداره این وجود "سیستم"ی که نابرابری رو رواج میده رو رد نمیکنه.


خب آری این نابرابری به زیان مردانه دیگر! مرد کارگر, مرد عمله, مرد حفّار.

چرا نگاه آماریک نداری؟ چند درسد مردان از این «بهره‌وریِ مردانه» برخوردارند, چند درسد زنان؟ کدام دسته در چهره‌یِ کلان زندگی آسوده‌تری دارند؟ مرد یا زن؟






نهاد قدرت هم دولت، دین، سازمان های اقتصادی، نظامی و... هستند که تسلط مردان روی اونها در گذشته و حتی تا حدی در حال حاضر بر کسی پوشیده نیست.
:39:
یادت نمیاد؟در بحث های تاپیک های فمنیستی آمارهایی گذاشته شد مبنی بر نابرابری دستمزد در مشاغل یکسان،بین زن و مرد که این رو به تنبلی،بی عرضگی و کلا اینکه زن ها خودشون رو "وقف" کار نمیکنند ربط داده شد.
اینجا من برات یه نمونه گذاشتم از تبعیض نژادی اون هم در سال 2004!که اسامی که بیشتر به سیاه پوست ها میخورد 50 درصد شانس کمتری برای استخدام داشتند!
احتمالا تصویر ذهنی کارفرماها مثل مورد زنان در این جا هم سیاه پوستان رو دارای "شایستگی" های کمتری می دیده.

این لغزش دوم توئه میاندیشی قدرت میشود برتری. تراکتور هم قدرت بالایی دارد, ولی آیا از هومن برتره؟ نه!
در این انجمن برخی گرداننده بودند و قدرت بیشتری داشتند, ولی آیا برتر هم بودند؟ باز هم نه, دیدیم که
این اندازه کار سخت و فرسایشیکی بود که همگی خود اشان را بازنشاندند و گفتند ما این "قدرت" را نمیخواهیم.

چیزیکه تو نمیتوانی ببینی اینه که توان گردانندگی (در دست داشتن نهادهای گوناگون) در نما به مردان توان بالاتری میدهد,
ولی این توان بالاتر خود به خود به زندگی بهتر یا بهره‌مندی بیشتر نمی‌ترزباند, بساکه بوارونه, خویشکاری بیشتری بر
دوش مردان میگذارد که اگر میتوانستند مانند گردانندگان همین انجمن, این بار را از دوش اشان با شادی هر چه بیشتر
برمیداشتند, ولی نمیتوانند: مردی که کار نکند, مردی که گردانندگی و رهبری نکند ایراخته به مرگ و نابودی و Ω گشتن است.




پارسیگر

iranbanoo
03-15-2014, 04:41 PM
بحث کودکان کار را وارد مباحث جنسیتی کردن چیزی جز فرافکنی و مغلطه ی توسل به احساسات نیست.
فرهنگ و فدرتی که کودکان را جزو نیروی کار بداند جنسیت را هیچ گاه مد نظر قرار نخواهد داد.
کما اینکه دخترکان کوچک هم در این سیستم وجود دارند و آسیب های وحشتناکی که متوجه این بچه ها(چه دختر و چه پسر ) وجود دارد چیزی فرای این بحث های خود خواهانه و فریب کارانه است.
چه کسی میتواند وجود دختران کارگر و برده های جنسی کوچک را نادیده بگیرد؟ آسیب های وارد بر آنان مثل بارداری در سنین پایین را چه طور؟و....
3772
3773
3774

iranbanoo
03-15-2014, 04:44 PM
این لغزش دوم توئه میاندیشی[٣] قدرت میشود برتری. تراکتور هم قدرت بالایی دارد, ولی آیا از هومن[٤] برتره؟ نه!
در این انجمن برخی گرداننده بودند و قدرت بیشتری داشتند, ولی آیا برتر هم بودند؟ باز هم نه, دیدیم که
این اندازه کار سخت و فرسایشیکی بود که همگی خود اشان را بازنشاندند و گفتند ما این "قدرت" را نمیخواهیم.

چیزیکه تو نمیتوانی ببینی اینه که توان گردانندگی (در دست داشتن نهادهای گوناگون) در نما به مردان توان بالاتری میدهد,
ولی این توان بالاتر خود به خود به زندگی بهتر یا بهره‌مندی بیشتر نمی‌ترزباند[٥], بساکه[٦] بوارونه, خویشکاری[٧] بیشتری بر
دوش مردان میگذارد که اگر میتوانستند مانند گردانندگان همین انجمن, این بار را از دوش اشان با شادی هر چه بیشتر
برمیداشتند, ولی نمیتوانند: مردی که کار نکند, مردی که گردانندگی و رهبری نکند ایراخته[٨] به مرگ و نابودی و Ω گشتن است.
آه قدرتمندان مظلوم:))
این پرسش مرا چرا هیچ گاه پاسخ ندادید که اگر قدرت مسئولیت می آورد مردان همچنان بر سر قدرت از درد نعره میزنند؟!!
آیا به این معنا نیست که امتیازات داشتن قدرت به درد مسئولیتش میچربد؟

undead_knight
03-15-2014, 05:52 PM
خب آری این نابرابری به زیان مردانه دیگر! مرد کارگر, مرد عمله, مرد حفّار.

چرا نگاه آماریک نداری؟ چند درسد مردان از این «بهره‌وریِ مردانه» برخوردارند, چند درسد زنان؟ کدام دسته در چهره‌یِ کلان زندگی آسوده‌تری دارند؟ مرد یا زن؟
اتفاقا این هم در مخالفت با مرد سالاری نیست،در نژادگرایی یا مردسالاری همه گروه مورد حمایت به یک اندازه "سود" نمی برند یا حتی "زیان" هم میبینند.
ببینم در نژادگرایی یا مردسالاری حرفی از "آسودگی" زده میشه که تو میخوای با پیش کشیدن چنین چیزی،وجودشون رو رد بکنی؟!

نگاه آماری ندارم چون خیلی وقت ها "شمار" مهم نیست،نمونه رئیس جمهور شدن در ایران،چند نفر از مردها از "مزیت مردی" میتونند استفاده کنند و رئیس جمهور بشند؟با این حال رئیس جمهوری پست "بی اهمیتی" نیست و اینکه فقط یک مرد در یک دوره 4 ساله کنترلش میکنه اهمیت تبعیض جنسیتی رو در این مورد کم نمیکنه.



این لغزش دوم توئه میاندیشی قدرت میشود برتری. تراکتور هم قدرت بالایی دارد, ولی آیا از هومن برتره؟ نه!
در این انجمن برخی گرداننده بودند و قدرت بیشتری داشتند, ولی آیا برتر هم بودند؟ باز هم نه, دیدیم که
این اندازه کار سخت و فرسایشیکی بود که همگی خود اشان را بازنشاندند و گفتند ما این "قدرت" را نمیخواهیم.

چیزیکه تو نمیتوانی ببینی اینه که توان گردانندگی (در دست داشتن نهادهای گوناگون) در نما به مردان توان بالاتری میدهد,
ولی این توان بالاتر خود به خود به زندگی بهتر یا بهره‌مندی بیشتر نمی‌ترزباند, بساکه بوارونه, خویشکاری بیشتری بر
دوش مردان میگذارد که اگر میتوانستند مانند گردانندگان همین انجمن, این بار را از دوش اشان با شادی هر چه بیشتر
برمیداشتند, ولی نمیتوانند: مردی که کار نکند, مردی که گردانندگی و رهبری نکند ایراخته به مرگ و نابودی و Ω گشتن است.

پارسیگر
Equivocation - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Equivocation)

A feather is light.What is light cannot be dark.Therefore, a feather cannot be dark.
Definition of power

pow·er
[ pówr ]

(http://www.bing.com/th?id=AfmchFlE1aQxjrA100x100&pid=Dictionary)


capacity to do something: the ability, strength, and capacity to do something انسان
strength: physical force or strength تراکتور!
control and influence: control and influence over other people and their actions نهادهای قدرت




قدرت بدون استثنا برتری هست، ولی قدرت "فیزیکی" بدون استثنا برتری نیست.قدرت میتونه به شکل دانش، نهاد های نظامی، هوش و... باشه ولی همه اینها اشکالی از قدرت هست.
بله قدرت به همراه خودش مسئولیت میاره،ولی شخصی که قدرت داره نباید به خاطر مسئولیتش "منت" بزاره چون میتونه هر موقع که اراده بکنه دست از قدرت بکشه.

در ستیز با نژادگرایی یا مردسالاری هم مسئله این نیست که گروه حاکم "قدرت" نداشته باشند بلکه هدف اینه که در این قدرت با دیگران سهیم بشه و دیگران رو به محدوده قدرت راه بده!
آیا کسی که تحت فشاره و "لذت"ی از قدرت نمیبره در برابر سهیم شدن قدرت مقاومت میکنه!؟آیا شما یک وضعیت ناخوشایند مطلق رو بدون دلیل تقسیم نمیکنید!؟
این مثل دیکتاتوری هست که از قدرت دست نمیکشه چون نمیخواد فشارش روی دوش مردم سنگینی بکنه!:e412:

مهربد جان این چیزهایی که میگی رد کننده نژادگرایی یا مردسالاری نیست،توصیه میکنم به لینک ها نگاهی بندازی و اگر میبینی "واقعیات" با "تعاریف" ارائه شده ناهمخونی دارند،ایراداتت رو بیان کنی،نه مسائلی رو ابراز کنی که تعاریف اونها رو پوشش میده و طبعتا ردی بر وجود نابرابری سیستماتیک نیست.


+داستایوفسکی میگه"قدرت به کسانی داده میشه که جرات میکنند که خودشون رو خم کنند تا برش دارند" فکر میکنم معنای استعاریش روشن باشه:))

Anarchy
03-15-2014, 06:28 PM
3774

الان یعنی این دختر باردار شده ؟! فکر کنم یه کم زیادی سنش کم باشه برای باردار شدن و به بلوغ جنسی نرسیده :e40d:...

Mehrbod
03-15-2014, 06:38 PM
اتفاقا این هم در مخالفت با مرد سالاری نیست،در نژادگرایی یا مردسالاری همه گروه مورد حمایت به یک اندازه "سود" نمی برند یا حتی "زیان" هم میبینند.


خب اگر خودت هم میپذیری که بیشینه‌یِ مردان (٩٠% به بالا) از این سامانه دارند زیان
میبرند (آنهم بیشتر از زنان), خب این را دیگر باید یک چیز بهتر نامید ,نه مرد‌سالاری.

من پیش‌مینهم این را آلفاسالاری بنامیم, زیرا مردسالاری در یاد مردم چیزی مانند اینکه همه‌یِ مردان زورمند و توانمند و همه‌کاره هستند را
میاورد, هنگامیکه ما بدرستی و آماروار نمایانده‌ایم یک زن میانگین, از یک مرد در همین ایران توان (= ability to influence others) بیشتری دارد.

پارسیگر

Mehrbod
03-15-2014, 06:42 PM
آه قدرتمندان مظلوم:))
این پرسش مرا چرا هیچ گاه پاسخ ندادید که اگر قدرت مسئولیت می آورد مردان همچنان بر سر قدرت از درد نعره میزنند؟!!
آیا به این معنا نیست که امتیازات داشتن قدرت به درد مسئولیتش میچربد؟

به این پرششها آری/نه بپاسخید:


١- در ایران, میانگین (آماروار = statistically) یک مرد زندگی آسوده‌تری دارد, یا یک زن؟

٢- میانگین شمار بیشتری از مردان از حوادث کاری میمیرند؟

٣- کارهای سخت بر دوش مردان است؟

٤- شمار خودکشی میان مردان بیشتر است؟

٥- پوشش مردان ١٠٠% آزاد است؟

٦- سربازی مردان دلبخواه است؟

٧- ...









این پرسش مرا چرا هیچ گاه پاسخ ندادید که اگر قدرت مسئولیت می آورد مردان همچنان بر سر قدرت از درد نعره میزنند؟!!


من نگرفتم, برای نمونه گردانندگان اینجا قدرت را وانمیگذاشتند و نعره میزدند؟ :39:

izabel
03-15-2014, 08:39 PM
دوستان نظر شما در مورد آزادی زنان چی هست؟ شما فکر می کنین که حقوق زنان و مردان در ایران و به طور کل در کشورهای خاورمیانه یکسان هست؟


من معتقدم خدا هم در حق زن نا عدالتی کرده چه برسه به بندگانش!

خیر همانطور که دوستان اشاره کردن در کشورهای مسلمان به هیچ وجه زنها از حقوق طبیعی خود برخوردار نیستند.
و در ایران هم هنوز همان تفکرات دوران جاهلی برقرار هست منتها در یک پوشش مدرن!

undead_knight
03-15-2014, 08:57 PM
خب اگر خودت هم میپذیری که بیشینه‌یِ مردان (٩٠% به بالا) از این سامانه دارند زیان
میبرند (آنهم بیشتر از زنان), خب این را دیگر باید یک چیز بهتر نامید ,نه مرد‌سالاری.

من پیش‌مینهم این را آلفاسالاری بنامیم, زیرا مردسالاری در یاد مردم چیزی مانند اینکه همه‌یِ مردان زورمند و توانمند و همه‌کاره هستند را
میاورد, هنگامیکه ما بدرستی و آماروار نمایانده‌ایم یک زن میانگین, از یک مرد در همین ایران توان (= ability to influence others) بیشتری دارد.

پارسیگر
تحریف حرف من در روز روشن!؟بیشینه مردان؟!مهربد امانت دار حرف باش:e40c:
شما فعلا مثال بولدوزر و انسان رو ردیابید که توان فیزیکی رو قدرت دیدید و توان هوش انسان رو قدرت ندیدید!
آمار وار در همین ایران اکثر نهاد های قدرت در دست مردان هست،قوانین هم به نفع مردان تنظیم شده:))

مثلا باید آه و ناله های دوستان رو باور کنیم که نهاد های حکومتی و نظامی و پلیسی که به تنهایی برای سرکوب جامعه مردان!(چه برسه به زنان) هم بس هستند پشمکند،این نهادها تماما در انحصار مردان هستند و قدرتشون هم متعلق به مرد هاست.

در هر حال در جامعه مردسالار زن ها رو به نهادهای قدرت راه نمیدن یا نهاد های قدرت تبعیض سیستماتیک بر علیهشون اعمال میکنند.

iranbanoo
03-15-2014, 09:27 PM
به این پرششها آری/نه بپاسخید:

١- در ایران, میانگین (آماروار = statistically) یک مرد زندگی آسوده‌تری دارد, یا یک زن؟

٢- میانگین شمار بیشتری از مردان از حوادث کاری میمیرند؟

٣- کارهای سخت بر دوش مردان است؟

٤- شمار خودکشی میان مردان بیشتر است؟

٥- پوشش مردان ١٠٠% آزاد است؟

٦- سربازی مردان دلبخواه است؟

٧- ...
شوخی نکنید!با آری و نه پاسخ مغلطه ی مصادره به مطلوب را بدهم؟:))

1-در ایران یک مرد کار دارد-احترام دارد- زور دارد-زمانی بس طول و طویل برای زن گرفتن دارد(چنانکه امامتم امیر مانند بسیار از خودتان بارها گفته اید تا 40 سالگی عشق و حالتان را میکنید و بع یک دختر 20 ساله را میگیرید)-مادری دارد که دست بر هر دختر فامیل و همسایه بگذارد برای دردانه ش زن میستاند! ....
آمار وارد خودتان بگویید مردان اگر با این امتیازات همچنان احساس بدبختی میکنند تقصیر وقاحتشان است:))

2-مرگ ناشی از زایمان و افسردگی و ترشیدگی و تجاوز و ازدواج اجباری و.. برای زنان در فرهنگ ناب اسلامی-قبیله ای ایران پشم؟

3-کار سخت را تعریف کنید.من حاضرم در برابر پول خوب کار سخت هم بکنم(که کرده ام).کاری که مردان هم حاضر به انجامش نبوده اند.متوجه منظورم هستید؟کار سخت از دید من و شما نسبی است و جالب اینکه بسیاری از زنان از پس انجامش بر بیایند ولی نه کار فرما اجازه به انجامش دهد و نه اینکه فرهنگ پذیرشش از طرف جامعه دیده شود.
من یکبار دستم را تا نصفه های بازو در گالن مواد شیمیایی کردم وقتی سرم را بلند کردم نگاه عجیب کارگران را برخود سنگین دیدم.این مردان هستند که زنان را ناز نازی میخواهند...

4-5 :)))

....



من نگرفتم, برای نمونه گردانندگان اینجا قدرت را وانمیگذاشتند و نعره میزدند؟
مهربد جان لطفا بحث را شخصی نکنید.من دیدی که از واگذاری مسئولیت مدیران یک سایت سطح مثلا B دارم ناتوانی آنان در پرداخت به مسائل است.

Theodor Herzl
03-15-2014, 09:28 PM
اصولا مرد سالاری در نظام سرمایه داری مزخرف است ، سرمایه مرد و زن حالیش نمی‌شود ، هر جا سود بیشتر تولید بشود به آن سمت میرود ، چطور است زن‌ها وقتی‌ صحبت از کار برابر میشود به سمت معدن چی‌ شدن نمی‌روند؟ یک بار ندیدیم یک گروه فمینیست جلوی یک معدن ذغال سنگ تظاهرات کند خواهان کار در آنجا بشود!

undead_knight
03-15-2014, 09:33 PM
اصولا مرد سالاری در نظام سرمایه داری مزخرف است ، سرمایه مرد و زن حالیش نمی‌شود ، هر جا سود بیشتر تولید بشود به آن سمت میرود ، چطور است زن‌ها وقتی‌ صحبت از کار برابر میشود به سمت معدن چی‌ شدن نمی‌روند؟ یک بار ندیدیم یک گروه فمینیست جلوی یک معدن ذغال سنگ تظاهرات کند خواهان کار در آنجا بشود!
اینها میتونند موازی باشند ربطی نداره.
مهم این هست که نهادهای قدرت در دست مردها هست.با این استدلال شما هم نژادگرایی هم لابد ناموجود بوده و هست،چون سرمایه نژاد حالیش نمیشه!؟:)))

به حول و قوه اسپاگتی به مرحله انکار موجودیت نژادپرستی هم نزدیکیم:)))

iranbanoo
03-15-2014, 09:39 PM
لان یعنی این دختر باردار شده ؟! فکر کنم یه کم زیادی سنش کم باشه برای باردار شدن و به بلوغ جنسی نرسیده
در مورد این عکس خاص نظری ندارم.ولی بارداری در سنین پایین همچنان رواج داره.این دست اخبار در افغانستان و شهرستانهای ایران زیاد به گوش میرسه

Theodor Herzl
03-15-2014, 09:44 PM
مهم این هست که نهادهای قدرت در دست مردها هست.با این استدلال شما هم نژادگرایی هم لابد ناموجود بوده و هست،چون سرمایه نژاد حالیش نمیشه!؟:)))اگه به پول ربط پیدا کنه همچی‌ برای سرمایه مهم هست ، یک زمانی‌ سرمایه از برده‌ها استفاده اقتصادی میکرد ، الان دیگه نمی‌شه ، اون زمان برای توجیه کارش مجبور بود dehumanize بکنه برده‌ها رو! این هم که نهاد‌های قدرت دست مرد‌ها هست هم چرت است ، پس آنجلا مرکل ، هیلاری کلینتون و اینها همه پشم هستند؟

undead_knight
03-15-2014, 09:51 PM
اگه به پول ربط پیدا کنه همچی‌ برای سرمایه مهم هست ، یک زمانی‌ سرمایه از برده‌ها استفاده اقتصادی میکرد ، الان دیگه نمی‌شه ، اون زمان برای توجیه کارش مجبور بود dehumanize بکنه برده‌ها رو! این هم که نهاد‌های قدرت دست مرد‌ها هست هم چرت است ، پس آنجلا مرکل ، هیلاری کلینتون و اینها همه پشم هستند؟
میشه بگید بعد از الغای برده داری چرا همچنان نژادپرستی وجود داشت و امثال مارتین لوتر کینگ به چی اعتراض داشتند؟! :)))
"اکثریت" نهاد ها،بعد هم اگر به بعد تاریخی نگاه کنیم که اکثریت مطلق بوده،الان اکثریت نسبی هست.تازه اینها هم در اثر فعالیت فمنیست ها و سایر جنبش های مدنی به اینجا رسیده،قدرت چیز شیرینیه کسی به این راحتی ولش نمیکنه و با بقیه در اون سهیم نمیشه!

Mehrbod
03-17-2014, 07:41 PM
تحریف حرف من در روز روشن!؟بیشینه مردان؟!مهربد امانت دار حرف باش:e40c:
شما فعلا مثال بولدوزر و انسان رو ردیابید که توان فیزیکی رو قدرت دیدید و توان هوش انسان رو قدرت ندیدید!
آمار وار در همین ایران اکثر نهاد های قدرت در دست مردان هست،قوانین هم به نفع مردان تنظیم شده:))

مثلا باید آه و ناله های دوستان رو باور کنیم که نهاد های حکومتی و نظامی و پلیسی که به تنهایی برای سرکوب جامعه مردان!(چه برسه به زنان) هم بس هستند پشمکند،این نهادها تماما در انحصار مردان هستند و قدرتشون هم متعلق به مرد هاست.

در هر حال در جامعه مردسالار زن ها رو به نهادهای قدرت راه نمیدن یا نهاد های قدرت تبعیض سیستماتیک بر علیهشون اعمال میکنند.

من نگرفتم, به این پرسش‌ها آری,نه بپاسخ ببینیم چه میگویی:


١- میانگین, آیا یک زن توان (نه زور) بیشتری از یک مرد برای کنترل سرنوشت خود و دیگران دارد یا نه؟

٢- آیا بیشینه‌یِ کارهای سخت و پُرگاه مرگ‌آور بر دوش مردان است؟

٣- شمار خودکشی میان مردان بیشتر است؟

٤- پوشش مردان ١٠٠% آزاد است؟

٥- آیا مردان کمتر از زنان سرکوب فیزیکی میشوند؟ (کتک در آموزش و پرورش, خانواده; ٢ سال سربازی, etc.)

٦...

Mehrbod
03-17-2014, 07:47 PM
شوخی نکنید!با آری و نه پاسخ مغلطه ی مصادره به مطلوب را بدهم؟:))


مصادره به مطلوب از راهِ پرسش!؟
ایرانبانو برای همین میگوییم پارسیگویی کنید که همچو لغزش‌هایِ خنده‌داری نکنید, "مصادره به مطللب" میشود «پنداشت درستی», ما
چه چیزی را پنداشته‌ایم؟ یک شماری پرسش از شما کردیم و خواستیم آری/نه بپاسخید که خود اتان هم دیدید نمیتوانید.





1-در ایران یک مرد کار دارد-احترام دارد- زور دارد-زمانی بس طول و طویل برای زن گرفتن دارد(چنانکه امامتم امیر مانند بسیار از خودتان بارها گفته اید تا 40 سالگی عشق و حالتان را میکنید و بع یک دختر 20 ساله را میگیرید)-مادری دارد که دست بر هر دختر فامیل و همسایه بگذارد برای دردانه ش زن میستاند! ....
آمار وارد خودتان بگویید مردان اگر با این امتیازات همچنان احساس بدبختی میکنند تقصیر وقاحتشان است:))


برای نمونه مردان کارگر, عمله, کشاور, رنگرز, حفار, چاهکن و ... چه ارج یا توانی دارند؟ :39:

بگویید, چند درسد مردان کار و ارج و زور دارند؟




2-مرگ ناشی از زایمان و افسردگی و ترشیدگی و تجاوز و ازدواج اجباری و.. برای زنان در فرهنگ ناب اسلامی-قبیله ای ایران پشم؟


پاسخ پرسش ما را با پرسش میدهید؟ :39:





3-کار سخت را تعریف کنید.من حاضرم در برابر پول خوب کار سخت هم بکنم(که کرده ام).کاری که مردان هم حاضر به انجامش نبوده اند.متوجه منظورم هستید؟کار سخت از دید من و شما نسبی است و جالب اینکه بسیاری از زنان از پس انجامش بر بیایند ولی نه کار فرما اجازه به انجامش دهد و نه اینکه فرهنگ پذیرشش از طرف جامعه دیده شود.


کار سخت:


چاهکنی
عملگی
حفاری
کار در معدن
رفتگری
چاهکنی
لایروبی
...





من یکبار دستم را تا نصفه های بازو در گالن مواد شیمیایی کردم وقتی سرم را بلند کردم نگاه عجیب کارگران را برخود سنگین دیدم.این مردان هستند که زنان را ناز نازی میخواهند...


آهان, یکبار من بهمان شدم پس بهمان.
بامزه است هتّا در این نمونه‌یِ شما هم مردی نیامده بگوید این کار را نکن, تنها به شما بد نگریسته‌اند. خب خسته نباشید, ١٠ تا زن دیگر
هم این کارها را بکنند دیگر کسی بد نمی‌نگرد. من در یاد دارم ایران موهای بلندی داشتم و به من در آن آغازها بسیار
بد می‌نگریستند, ولی کم کم پسرهای بیشتری با موهای بلند پدیدار شدند و پس از یکی دو سال دیگر هنجار شده بود.






4-5 :)))


آمار خودکشی مردان هم برای شما خنده است.




پارسیگر

undead_knight
03-17-2014, 08:34 PM
من نگرفتم, به این پرسش‌ها آری,نه بپاسخ ببینیم چه میگویی:

١- میانگین, آیا یک زن توان (نه زور) بیشتری از یک مرد برای کنترل سرنوشت خود و دیگران دارد یا نه؟

٢- آیا بیشینه‌یِ کارهای سخت و پُرگاه مرگ‌آور بر دوش مردان است؟

٣- شمار خودکشی میان مردان بیشتر است؟

٤- پوشش مردان ١٠٠% آزاد است؟

٥- آیا مردان کمتر از زنان سرکوب فیزیکی میشوند؟ (کتک در آموزش و پرورش, خانواده; ٢ سال سربازی, etc.)

٦...



1-خیر،محدودیت های قانون و جامعه روش بیشتره،در مردها حداکثر چیزی که معمولا تحمیل میشه همین "سربازی" هست.قوانین عقب مونده حضانت پدر و حقش روی دختر و کنترل های شوهر که در قانون پیش بینی شده.این هایی هم که به خاطر مهریه زندان میرن از نظر من یا خیلی شریف هستن یا ناآگاه!چون به راحتی با توسل به همین قانونی و کمی کارهای غیراخلاقی(که پتانسیلش در جامعه ما شدیدا هست!) میشه زن رو وادار به بخشیدن مهریه کرد.

2-آره.ولی امروزه درصد کمی از مردان این شغل ها رو به عهده دارند.

3-خودکشی به خاطر چی؟هرچند آمار خودکشی ها موفق زنان در ایران داره به مردان میرسهو خودکشی های ناموفقشون هم خیلی از مردان بیشتره.
آمار خودکشی درتهران و علل آن (http://www.shafaf.ir/fa/news/93238/%D8%A2%D9%85%D8%A7%D8%B1-%D8%AE%D9%88%D8%AF%DA%A9%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%B9%D9%84%D9%84-%D8%A2%D9%86)

4-صدرصد؟!کدوم آزادی ای مطلق بوده که این باشه!؟ولی اینکه در "قانون" آزادی پوشش زنان بیشتر از مردان محدود شده شدکی نیست. در جامعه هم به جز چند شهر بزرگ عملا نرم های اجتماعی و قانون همراستا هستند(هرچند مثلا توی "ا وویس فور من" طرف بی شرمانه با یه عکس میخواد وضعیت کل زنان ایران رو مثل بدحجاب ترین زنان تهرانی نشون بده)

5-سرکوب فقط سرکوب فیزیکی نیست،و خیلی وقت ها هم ترس از سرکوب فیزیکی دست کمی از سرکوب فیزیکی نداره(نمونش همین حضور پلیس ضد شورش قبل از اعتراضات در سال 88) وقتی ابزار سرکوب نهادینه بشه نیاز به اعمال سرکوب کمتر میشه و افراد سعی میکنند از خطکشی عبور نکنند،بنابراین در این موارد باید سرکوب های "بالقوه" رو هم در نظر گرفت.


مهربد جان به ای نقضیه سیستماتیک بودن ماجرا توجه نمیکنی ،بزار با مثال دین برم جلو شاید مسئله روشن شد.
ما به عنوان خدا ناباور نمیتونیم وارد هیچ نهاد دولتی یا حکومتی ای نظامی بشیم اگر بخوایم باورهامون رو "آشکار" کنیم.(اینجا تمامی تبعیض های دیگه علیهمون رو نادیده میگیرم)
بنابراین درسته که مثلا رئیس جمهور شدن فقط یک نفر رو به قدرت میرسونه،یا نماینده مجلس شدن چند صد نفر رو و...ولی نهادی که قدرت رو داره تاثیرات خیلی زیادی داره و با بستن "یک جایگاه" عملا امکان تصاحب قدرت قابل توجهی رو از خداناباوران "دریغ" میکنند،حالا فکر کن در نهادهای نظامی و... هم این وضع برقراره و یا حتی نهاد های اقتصادی.چقدر قدرت احتمالی از خداناباوران دریغ میشه!؟
حالا به جامعه نگاه کن و ببین چقدر خداناباور بودن ممکنه در شرایط اجتماعیت تاثیر منفی بزاره،حتی جاهایی که تحت تسلط حکومت نیست،اینکه مثلا طرف به تو یه جایگاه شغلی رو نده چون خداناباوری.

مسئله زنان این هست که یک خداناباور میتونه باورش رو پنهان بکنه و از تمامی این تبعات در امان بمونه،درسته همچنان تبعیض وجود داره ولی میشه اثرات رو کاهش داد،ولی این تکنیک در مورد نژاد یا جنسیت تقریبا غیر ممکنه.

iranbanoo
03-17-2014, 08:40 PM
مصادره به مطلوب از راهِ پرسش!؟
ایرانبانو برای همین میگوییم پارسیگویی کنید که همچو لغزش‌هایِ خنده‌داری نکنید, "مصادره به مطللب" میشود «پنداشت درستی», ما
چه چیزی را پنداشته‌ایم؟ یک شماری پرسش از شما کردیم و خواستیم آری/نه بپاسخید[١] که خود اتان هم دیدید نمیتوانید.
:)
پرسشهایتان به عمد جهت گیری دارد.مردان بدبختند مگه نه؟ مردان بیچاره اند مگه نه؟:)))
نه! این نوع پرسش ها همان میشود که گفتیم.مصادره به مطلوب وگرنه میتوانستید از راه دیگر به جواب پرسشهایتان برسید





برای نمونه مردان کارگر, عمله, کشاور, رنگرز, حفار, چاهکن و ... چه ارج یا توانی دارند؟
:e40d:
در برابر یک زن بیکار و بی پول خیلیییی
چنان هم از عملگی و کارگری نگویید که گویی زنان همه مناسب «های» را غصب کرده اند و به مردان اینها رسیده.



بگویید, چند درسد مردان کار و ارج و زور دارند؟
بله:)به مرکز آمار خوش آمدید.
از هر ده مرد دست کم 6 نفرشان شاغلند.(تجربی)
ولی از هر ده زن متقاضی و متمایل به کار 4 نفر




پاسخ پرسش ما را با پرسش میدهید؟
من آمار ندارم.شما بفرمایید و علت غالب این خودکشی ها در زنان و مردان را هم بفرمایید چیست؟



کار سخت:

چاهکنی
عملگی
حفاری
کار در معدن
رفتگری
چاهکنی
لایروبی
...
کار سخت هم از نظر من نظافتچی ,کار جنسی , پرستاری و تمیار داری میانسالان و کودکان است.
ضمن اینکه در یک موقعیت برابر مثلا در رفتگری و یا کارگر کارخانه بودن زنان معمولا حقوق بسیار کمتری از مردان دارند.
پس در صورت دیدن یک زن و مرد کارگر من کار زن را به مراتب دشوار تر و سخت تر میبینم




آهان, یکبار من بهمان شدم پس بهمان.
بامزه است هتّا در این نمونه‌یِ شما هم مردی نیامده بگوید این کار را نکن, تنها به شما بد نگریسته‌اند. خب خسته نباشید, ١٠ تا زن دیگر
هم این کارها را بکنند دیگر کسی بد نمی‌نگرد. من در یاد دارم ایران موهای بلندی داشتم و به من در آن آغازها بسیار
بد می‌نگریستند, ولی کم کم پسرهای بیشتری با موهای بلند پدیدار شدند و پس از یکی دو سال دیگر هنجار[٢] شده بود.
بله خود خواسته و ضروری بود .از این رو کسی چیزی نمیتوانست بگوید ولی منظور من از این مثال این بود که کار هایی از این قبیل برای زنان نامتعارف است و زنان را خجل و شرم زده میکند.جدا از اینکه کارفرمایان و صاحبان کار این دست کار ها را به زنان نمیدهند مردان هم چنین مسائلی را برای زنان عجیب و غیر قابل قبول میدانند.چرا که از نظر جامعه جای زن در خانه است ...
زنانی هم که بدون توجه به این مسائل کار های سخت میکنند زنانی زمخت و مردانه خو و ناخواستنی هستند.
خیلی ساده است.پول کم, نبود شرایط روانی مساعد,عدم همکاری کارفرما و... در برابر عقل سلیم!

undead_knight
03-17-2014, 08:42 PM
در برابر یک زن بیکار و بی پول خیلیییی
چنان هم از عملگی و کارگری نگویید که گویی زنان همه مناسب «های» را غصب کرده اند و به مردان اینها رسیده.
البته تئوری استاد امیر این بود که نیازی به این کار نیست،زنان مثل انحمن های فراماسونری در پشت صحنه هستند، و دنیا رو مدیریت میکنند:))))

Mehrbod
03-17-2014, 08:51 PM
:)
پرسشهایتان به عمد جهت گیری دارد.مردان بدبختند مگه نه؟ مردان بیچاره اند مگه نه؟:)))
نه! این نوع پرسش ها همان میشود که گفتیم.مصادره به مطلوب وگرنه میتوانستید از راه دیگر به جواب پرسشهایتان برسید


اگر از پاسخ به پرسش! میتوانید به فرجام ویژه‌ای برسید نمیگوید پرسش نادرست است میگوید, نگاه خود شما نادرست است.






:e40d:
در برابر یک زن بیکار و بی پول خیلیییی
چنان هم از عملگی و کارگری نگویید که گویی زنان همه مناسب «های» را غصب کرده اند و به مردان اینها رسیده.


در اروپا نکرده‌اند؟ پاسخ بدهید (آری/نه):


آیا در اروپا همه‌یِ کارها نرم و خوب ٥٠-٥٠ میان زن و مرد و همه‌یِ کارهای سخت, تنها بر دوش مردان نیست؟








بله:)به مرکز آمار خوش آمدید.
از هر ده مرد دست کم 6 نفرشان شاغلند.(تجربی)
ولی از هر ده زن متقاضی و متمایل به کار 4 نفر


این خوبیِ "کارگری" چیست؟ من نمیگیرم. ب.ن. خود من برمیگزینم زن ام کار کند من خانه بمانم و کتاب بخوانم و گلدان آب دهم,
اینجا اینکه زن من برود بیرون در یک دفتر یا کارخانه یا کار ساختمانسازی آجربالا بیاندازد و پول در بیاورد چگونه به زیان من میشود؟






کار سخت هم از نظر من نظافتچی ,کار جنسی , پرستاری و تمیار داری میانسالان و کودکان است.
ضمن اینکه در یک موقعیت برابر مثلا در رفتگری و یا کارگر کارخانه بودن زنان معمولا حقوق بسیار کمتری از مردان دارند.


آفرین, که در همه‌یِ این کارها (جنسی, پرستاری, و...) مردان هم هستند, ولی در همه‌یِ کارهای سخت ما مردان زنان نیستند (چه در ایران, چه در انیران ).





پس در صورت دیدن یک زن و مرد کارگر من کار زن را به مراتب دشوار تر و سخت تر میبینم


روشنگری برای خوانندگان: از دیدگان ایشان زنی که طی میکشد کاری بسا سخت‌تر از مردی که در معدن کار میکند دارد.







بله خود خواسته و ضروری بود .از این رو کسی چیزی نمیتوانست بگوید ولی منظور من از این مثال این بود که کار هایی از این قبیل برای زنان نامتعارف است و زنان را خجل و شرم زده میکند.جدا از اینکه کارفرمایان و صاحبان کار این دست کار ها را به زنان نمیدهند مردان هم چنین مسائلی را برای زنان عجیب و غیر قابل قبول میدانند.چرا که از نظر جامعه جای زن در خانه است ...
زنانی هم که بدون توجه به این مسائل کار های سخت میکنند زنانی زمخت و مردانه خو و ناخواستنی هستند.
خیلی ساده است.پول کم, نبود شرایط روانی مساعد,عدم همکاری کارفرما و... در برابر عقل سلیم!

خب اینها بازدارنده‌یِ کوچک و خرد هستند و مانند همان نمونه‌یِ مو که برایتان آوردم, کسی شما زنان را وانداشته که کارهای سخت نکنید — بماند هر
خواننده ای که گزاره‌یِ مرا اینجا خواند زد زیر خنده — و روشن نیست این چگونه گناه من مرد است که شمای زن کارهای سخت را بر دوش من نهاده‌اید.



پارسیگر

Mehrbod
03-17-2014, 08:56 PM
1-خیر،محدودیت های قانون و جامعه روش بیشتره،در مردها حداکثر چیزی که معمولا تحمیل میشه همین "سربازی" هست.قوانین عقب مونده حضانت پدر و حقش روی دختر و کنترل های شوهر که در قانون پیش بینی شده.این هایی هم که به خاطر مهریه زندان میرن از نظر من یا خیلی شریف هستن یا ناآگاه!چون به راحتی با توسل به همین قانونی و کمی کارهای غیراخلاقی(که پتانسیلش در جامعه ما شدیدا هست!) میشه زن رو وادار به بخشیدن مهریه کرد.


شاید, میپذیرم در این زمینه جای گفتگو باز است.





2-آره.ولی امروزه درصد کمی از مردان این شغل ها رو به عهده دارند.


چگونه به این فرجام رسیدی؟ آمار کارهای سخت کاسته شده‌اند یا کارهای نرم بیشتر؟ در هر دو
چهره, شمار مردان هم بیشتر شده, این درسد چه چیزی را باید برساند؟

با این همه خوب است که پذیرفتنی مردان کارهای سخت و مرگ‌آور را به دوش دارند.

یک پرسش اینجا پیش میاید:


نهاد‌هایِ قدرت اگر بدست مردان گردانده میشوند, چرا به سود مردان نیستند؟







4-صدرصد؟!کدوم آزادی ای مطلق بوده که این باشه!؟ولی اینکه در "قانون" آزادی پوشش زنان بیشتر از مردان محدود شده شدکی نیست. در جامعه هم به جز چند شهر بزرگ عملا نرم های اجتماعی و قانون همراستا هستند(هرچند مثلا توی "ا وویس فور من" طرف بی شرمانه با یه عکس میخواد وضعیت کل زنان ایران رو مثل بدحجاب ترین زنان تهرانی نشون بده)


پس میپذیری که به مردان هتّا در همان پوشش هم مانند زنان محدودیت میرود؟

پرسش:


١- در اروپا به زنان چه محدودیت‌هایی میرود که به مردان نمیرود؟

٢- در اروپا چه سختی‌هایِ ویژه‌یِ مردان است که زنان از آنها آسوده‌اند؟







5-سرکوب فقط سرکوب فیزیکی نیست،و خیلی وقت ها هم ترس از سرکوب فیزیکی دست کمی از سرکوب فیزیکی نداره(نمونش همین حضور پلیس ضد شورش قبل از اعتراضات در سال 88) وقتی ابزار سرکوب نهادینه بشه نیاز به اعمال سرکوب کمتر میشه و افراد سعی میکنند از خطکشی عبور نکنند،بنابراین در این موارد باید سرکوب های "بالقوه" رو هم در نظر گرفت.


این پاسخ پرسش ما نبود, پس سرکوب فیزیکی بیشتری سرانجام به مردان میرود؟






مهربد جان به ای نقضیه سیستماتیک بودن ماجرا توجه نمیکنی ،بزار با مثال دین برم جلو شاید مسئله روشن شد.
ما به عنوان خدا ناباور نمیتونیم وارد هیچ نهاد دولتی یا حکومتی ای نظامی بشیم اگر بخوایم باورهامون رو "آشکار" کنیم.(اینجا تمامی تبعیض های دیگه علیهمون رو نادیده میگیرم)
بنابراین درسته که مثلا رئیس جمهور شدن فقط یک نفر رو به قدرت میرسونه،یا نماینده مجلس شدن چند صد نفر رو و...ولی نهادی که قدرت رو داره تاثیرات خیلی زیادی داره و با بستن "یک جایگاه" عملا امکان تصاحب قدرت قابل توجهی رو از خداناباوران "دریغ" میکنند،حالا فکر کن در نهادهای نظامی و... هم این وضع برقراره و یا حتی نهاد های اقتصادی.چقدر قدرت احتمالی از خداناباوران دریغ میشه!؟
حالا به جامعه نگاه کن و ببین چقدر خداناباور بودن ممکنه در شرایط اجتماعیت تاثیر منفی بزاره،حتی جاهایی که تحت تسلط حکومت نیست،اینکه مثلا طرف به تو یه جایگاه شغلی رو نده چون خداناباوری.

مسئله زنان این هست که یک خداناباور میتونه باورش رو پنهان بکنه و از تمامی این تبعات در امان بمونه،درسته همچنان تبعیض وجود داره ولی میشه اثرات رو کاهش داد،ولی این تکنیک در مورد نژاد یا جنسیت تقریبا غیر ممکنه.

در اروپا برای زنان همینجوره که میگویی؟

پارسیگر

Mehrbod
03-17-2014, 08:59 PM
البته تئوری استاد امیر این بود که نیازی به این کار نیست،زنان مثل انحمن های فراماسونری در پشت صحنه هستند، و دنیا رو مدیریت میکنند:))))

یک بنده‌یِ اسپاگتی چند روز پیش میگفت از همانندی دو چیز نمیشود نادرستی یک چیز را فرجامید .. آه..ا.. ببخشایید, این بنده‌یِ اسپاگتی تو بودی! :e402:

سفسته‌یِ همراهی با بدان یا اینکه نگرش امیر "بوی توطئه میدهد" هم جایِ خنده‌یِ خوبی داشت, بویژه آنهم زمانیکه میخوانیم:




مهربد جان به ای نقضیه سیستماتیک بودن ماجرا توجه نمیکنی ،بزار با مثال دین برم جلو شاید مسئله روشن شد.
...


اینکه زنان سیستماتیک مردان را بجای خود اشان به کار میفرستند (و سیستمایک یک زن به جای آجر بالا انداختن در خانه لم‌میدهد تلویزیون میبیند) و
سیستماتیک خود اشان را میفروشند (تا پول و پله نداشته باشید, خبری از کُس نیست {= کار و توان شما در پایان روز برای خرید
کُس هزینه میشوند}) و .. را شوالیه‌یِ ما کور است نمیبیند, ولی از روی همانندی و "بوی" دو فرنود میتواند جادووار راه اش را بگشاید.


پارسیگر

undead_knight
03-17-2014, 09:13 PM
سفسته‌یِ همراهی با بدان یا اینکه نگرش امیر "بوی توطئه میدهد" هم جایِ خنده‌یِ خوبی داشت, بویژه آنهم زمانیکه میخوانیم:

بوی توطئه نمیده،واقعا تئوری توطئه هست چون مثل همه تئوری توطئه ها فکت ها رو نادیده میگیره.



اینکه زنان سیستماتیک مردان را بجای خود اشان به کار میفرستند
سیستماتیک خود اشان را میفروشند
به زور!؟:e412: مهربد متوجه هستی اینی که میگی لزومش تغییر دادن معنای "اختیار" هست!؟
ما اینجا فکت اختیار داریم.چه در سرکار رفتن،چه سکس با زن ها.
مردان اگر بخوان میتونند سرکار نرند و چیزی که وادارشون میکنه سرکار برند "سیستم سرمایه داری" هست و نه زنان،چون در غیر این صورت حتی غذا برای خوردن یا جا برای موندن ندارند.
اینکه شیطان بزرگ! سرمایه داری اینجا در نظرت خار و خفیف میشه و زنان با یک کس!همه دنیای مردان رو کنترل میکنند واقعا حیرت انگیزه:)))

ببینم مهربد این همه گلایه ای که از سیستم سرمایه داری کردی چی بود؟کدوم زنی تو رو وادار به کار کردن کرده بود؟!:e402:

Mehrbod
03-17-2014, 09:19 PM
بوی توطئه نمیده،واقعا تئوری توطئه هست چون مثل همه تئوری توطئه ها فکت ها رو نادیده میگیره.


به زور!؟:e412: مهربد متوجه هستی اینی که میگی لزومش تغییر دادن معنای "اختیار" هست!؟
ما اینجا فکت اختیار داریم.چه در سرکار رفتن،چه سکس با زن ها.
مردان اگر بخوان میتونند سرکار نرند و چیزی که وادارشون میکنه سرکار برند "سیستم سرمایه داری" هست و نه زنان،چون در غیر این صورت حتی غذا برای خوردن یا جا برای موندن ندارند.
اینکه شیطان بزرگ! سرمایه داری اینجا در نظرت خار و خفیف میشه و زنان با یک کس!همه دنیای مردان رو کنترل میکنند واقعا حیرت انگیزه:)))

ببینم مهربد این همه گلایه ای که از سیستم سرمایه داری کردی چی بود؟کدوم زنی تو رو وادار به کار کردن کرده بود؟!:e402:

خسته نباشی, سرمایه‌داری خود اش همراستای سود زنان* پیش‌میرود. زنیکه آنجا تنها هنر و "تصمیم کبرا"‌ای که در زندگی باید بگیرد شوهرگزینی
است, این زن میتواند بآسودگی بنشیند تا مردان در جنگل سرمایه‌داریک توی سر و کله‌یِ خود اشان بزنند و آن واپسین برنده — که پُرگاه ببخت و شانس بوده — را به شوهری بگیرد.

کوری سامانیک تو اینه: مردی که میلیون‌ها درمیاورد را میبینی, ولی زن او که هیچ کاری نکرده و از میلیون‌ها دلار بهره‌‌میبرد را نمیبینی.




پ.ن. از همینرو هم کمتر تا هیچ زنی میابید که با سرمایه‌داری بستیزد. اود چرا باید بستیزد؟ کار زن گزینش است (زنان گزینش‌گر جنسی و
همسری هستند = fact) و اگر گزیدگان وی میخواهند همدیگر را ناکار کرده و یکیشان آنجا بیشتر از ٩٠ تای دیگر پول دربیاورد و بشود شوهر آینده‌یِ او, چرا بستیزد؟


پارسیگر

undead_knight
03-17-2014, 09:44 PM
خسته نباشی, سرمایه‌داری خود اش همراستای سود زنان* پیش‌میرود. زنیکه آنجا تنها هنر و "تصمیم کبرا"‌ای که در زندگی باید بگیرد شوهر کردن است, این زن میتواند بنشیند تا مردان در جنگل سرمایه‌داری توی سر و کله‌یِ خود اشان بزنند و آن برنده — که پُرگاه ببخت و شانس بوده — را به شوهری بگیرد.کوری سامانیک تو هم اینه: مردی که میلیون‌ها دلار در میاورد را میبینی, زن او که هیچ کاری نکرده و از میلیون‌ها دلار بهره‌‌میبرد را نمیبینی.پ.ن. از همینرو هم کمتر زنی میابید که با سرمایه‌داری بستیزد. چرا باید بستیزد؟ کار زن گزینش است (زنان گزینش‌گر جنسی و همسری هستند = fact) و اگر گزیدگان او میخواهند همدیگر را ناکار کرده و یکی آنجا بیشتر از ٩٠ تای دیگر پول در بیاورد و بشود شوهر او, چرا بستیزد؟پارسیگر
آنجا؟!کجاست؟!:))))
سرمایه داری به افزایش نیروی کار و ارزان شدنش اهمیت میده،بنابراین با وارد شدن زنان به چرخه کار کاملا موافقه!درس هات رو یه بار دیگه مرور کن.

مرد مورد نظر میتونه با قدرت پول هر کس! رو که میخواد بکنه،بنابراین وابستگی ای به زن نداره.اگر دلش بخواد میتونه به زن پول بده،دلش نخواد پول نده.

والا بیشتر مردان و زنان اون اونجایی که من اطلاع دارم! از طبقه متوسط و یا ضعیف جامعه هستند(و طبیعتا عده محدودی با قشر مرفه ازدواج میکنند) و اتفاقا در کشورهای سرمایه دارانه تر! هم زنان بیشتری در چرخه کار هستند و البته در هزینه خانوار هم سهیم هستند، حالا زن هایی که مثلا هم کار خونه میکنند،هم بچه داری و هم کار بیرون، انگیزه بیشتری دارند یا مرد کلاسیکی که صرفا بیرون از خونه مثلا حمالی میکنه؟!

فکت:در خیلی از فرهنگ ها،خود زن ها گزینش گر، نیستند و نبودند.

تئوری ها یکی از یکی آبکی تر:e40e:

+نگفتی مهربد کدوم زنی تو رو وادار به کار کردن کرده بود؟!:)))))

Mehrbod
03-17-2014, 09:56 PM
آنجا؟!کجاست؟!:))))
سرمایه داری به افزایش نیروی کار و ارزان شدنش اهمیت میده،بنابراین با وارد شدن زنان به چرخه کار کاملا موافقه!درس هات رو یه بار دیگه مرور کن.


سرمایه‌داری درباره‌یِ نیروی کار نیست, درباره‌یِ بهره‌کشی است آرَش.
زنان کارگران خوبی هم میدانیم نیستند, نه فیزیکی, نه هوشیک: بهترین کارگران در همه‌یِ زمینه‌ها, از آشپزی تا برنامه‌نویسی مردان هستند (= fact).





مرد مورد نظر میتونه با قدرت پول هر کس! رو که میخواد بکنه،بنابراین وابستگی ای به زن نداره.اگر دلش بخواد میتونه به زن پول بده،دلش نخواد پول نده.


میپذیری که زیست‌وار (= biologically) مردان بیشتر به زنان وابسته‌اند تا وارونه؟
اگر میپذیری, پس درمیابی که این پول بیشتر به درد مردان نمیخورد, چراکه باید در پایان روز و در راستای برآوردن کمبود اشان برای یک زن هزینه کنند.

این پارادوکس را پاسخ بده:


چرا در کشورهای غربی زنان درآمد کمتر دارند, ولی توان خرید بالاتر داشته و بیشتر کالا میخرند؟ (= fact)







والا بیشتر مردان و زنان اون اونجایی که من اطلاع دارم! از طبقه متوسط و یا ضعیف جامعه هستند(و طبیعتا عده محدودی با قشر مرفه ازدواج میکنند) و اتفاقا در کشورهای سرمایه دارانه تر! هم زنان بیشتری در چرخه کار هستند و البته در هزینه خانوار هم سهیم هستند، حالا زن هایی که مثلا هم کار خونه میکنند،هم بچه داری و هم کار بیرون، انگیزه بیشتری دارند یا مرد کلاسیکی که صرفا بیرون از خونه مثلا حمالی میکنه؟!


درسته, زنان هم کار میکنند. ولی آیا نمیپذیری که:


١- در غرب زنان در کارهای نرم و آسان و پُردرآمد با مردان ٥٠-٥٠ همراه, ولی در کارهای سخت یکسره کناره‌گرفته‌اند؟ (= fact)


اگر میپذیری (که ناچاری بپذیری), پرسش دوم و سوم را میکنم:


٢- آیا میپذیری در جهان امروز خانه‌داری از آسانترین "کارها" ست؟
٣- آیا میپذیری که بیشتر زنان پس از شوهر کردن خانه‌دار میشوند؟ (= fact)


که باز هم ناچاری بپذیری (آمار و fact پشت من هستند); اینها به ما چه میگویند؟







فکت:در خیلی از فرهنگ ها،خود زن ها گزینش گر، نیستند و نبودند.

تئوری ها یکی از یکی آبکی تر:e40e:

درسهای ریچارد داوکینز ات را چرا خوب نخوانده‌ای؟ آیا انکار میکنی که زنان (و جنس مادینه در کمابیش همه‌یِ جانوران) جنس گزینشگر هستند؟

جدای آن, این گذر یکباره ات به تاریخ برای چه بود؟ من درباره‌یِ جهان امروز و درباره‌یِ
فرهنگ غرب امروز (از دستکم ٥٠ سال پیش به اینور) سخن گفتم; چرا از پاسخ درمیروی؟ :39:





+نگفتی مهربد کدوم زنی تو رو وادار به کار کردن کرده بود؟!:)))))

همه‌یِ زنان. اگر من دختر بودم امروز چه نیازی به کار کردن داشتم؟ میرفتم یکی را میافتم هزینه‌هایِ مرا بدهد (= زیست انگل‌وار).
در زیست‌شناسی آدم زنان جنس برتر و پرهوادارتر هستند. یک دختر اگر زشت نباشد (زیبا هم نباشد مِهند نیست)
همواره خریدار دارد, یک پسر هتّا اگر به اندازه‌یِ من زیبا و خواستنی و باهوش باشد باز خریدار آنچنانی ندارد.

این بکوتاهی میشود همان بهره‌کشیِ سامانیک زنان که تو بدبختانه دچار theory-induced blindness شده‌ای و نمیتوانی ببینی.




پارسیگر

iranbanoo
03-17-2014, 10:32 PM
اگر از پاسخ به پرسش! میتوانید به فرجام[١] ویژه‌ای برسید نمیگوید پرسش نادرست است میگوید, نگاه خود شما نادرست است.
فرجام ویژه یعنی همان مطلوب شما دیگه:))



در اروپا نکرده‌اند؟ پاسخ بدهید (آری/نه):

آیا در اروپا همه‌یِ کارها نرم و خوب ٥٠-٥٠ میان زن و مرد و همه‌یِ کارهای سخت, تنها بر دوش مردان نیست؟

نه

من در مورد وضعیت اشتغال زنان حرفهای زیادی دارم:various_107:
این درست نقطه ی بحث ماست که زنان را به عمد به مشاغلی جهت داده اند که کم در آمد و پست است و زنان عموما در این دست کارها جای هیچ گونه پیشرفتی ندارند.صندوق داری-پرستاری- آرایشگری-چرخ کارها و.... که معمولا مشاغلی تمام وقت و کم در آمد و غیر حرفه ای و بدون هیچ جای پیشرفت است.
وضعیت کارگران زن نیز در کارخانه ها هم همین است.مردان معمولا کارهای تخصصی تر را به عهده میگیرند و اصولا واژه ی تخصص چنان ساخته و پرداخته شده که ویژگی کار مردان به حساب می آید.

یک پژوهشی در یکی از کارخانجات لندن که نزدیک به 2000 نفر کارگر داشت نشون میداد که مردان نسبت به زنان وضعیت کاری بهتری دارند.از این بابت که مردان از از جریمه های مالی که برای سرعت کم کار و ترک کردن گه گاه کار که برای پرسه زدن و سیگار کشیدن بوده از جریمه مالی معاف بودند درحالی که زنان باید به خط تولید میچسبیدند.
حتی اتحادیه های کارگری که در قبض مردان بود و تنها حقوق مردان را پیگیری میکردند و اینکه زنان معمولا زیر دست مردان بودند و باید اوامر مردان را اجرا میکردند.

حتی در کارهای مدیریتی هم زنان کمی هستند که به مناسب بالا میرسند.





ین خوبیِ "کارگری" چیست؟ من نمیگیرم. ب.ن.[٢] خود من برمیگزینم زن ام کار کند من خانه بمانم و کتاب بخوانم و گلدان آب دهم,
اینجا اینکه زن من برود بیرون در یک دفتر یا کارخانه یا کار ساختمانسازی آجربالا بیاندازد و پول در بیاورد چگونه به زیان من میشود؟
از این خبرها در خانه نیست مگر زنتان در آمد خوبی داشته باشد.وگرنه از صبح تاشب مهربد گرامی در حال بشور و بساب باید باشید:)))
آخر شب هم بخواهید از زنتان پول یک نخ سیگار (نمیگویم لاک) بگیرید باید کلی عجز و التماس کنید و حرف بشنوید
پس کارگری به خودی خود خوب نیست.اصلا کار به خودی خود خوب نیست.مسئله پول است



آفرین, که در همه‌یِ این کارها (جنسی, پرستاری, و...) مردان هم هستند, ولی در همه‌یِ کارهای سخت ما مردان زنان نیستند (چه در ایران, چه در انیران ).
آفرین و احسنت که کار زنان متمرکز شده به چند کار چیپ و بازار کار محدود و مردان زنان را به حوزه های خود راه نمیدهند



روشنگری برای خوانندگان: از دیدگان ایشان زنی که طی میکشد کاری بسا سخت‌تر از مردی که در معدن کار میکند دارد.
یکی باید خودتان را روشن کند:e057:
من گفتم در شرایط برابر و در یک کار مشترک چئن زنان در آمد کمتری دارند کارشان سخت تر از مردان است.بالاتر هم ناخنکی به مشکلات زنان کار گر زدیم



خب اینها بازدارنده‌یِ کوچک و خرد هستند و مانند همان نمونه‌یِ مو که برایتان آوردم, کسی شما زنان را وانداشته[٣] که کارهای سخت نکنید — بماند هر
خواننده ای که گزاره‌یِ مرا اینجا خواند زد زیر خنده — و روشن نیست این چگونه گناه من مرد است که شمای زن کارهای سخت را بر دوش من نهاده‌اید.
مجموعه این موانع خرد است که مانع از انجام کار برای زنان میشود .من تنها یک مورد بسیار پیش پا افتاده را گفتم

Mehrbod
03-18-2014, 01:23 AM
من در مورد وضعیت اشتغال زنان حرفهای زیادی دارم:various_107:
این درست نقطه ی بحث ماست که زنان را به عمد به مشاغلی جهت داده اند که کم در آمد و پست است و زنان عموما در این دست کارها جای هیچ گونه پیشرفتی ندارند.صندوق داری-پرستاری- آرایشگری-چرخ کارها و.... که معمولا مشاغلی تمام وقت و کم در آمد و غیر حرفه ای و بدون هیچ جای پیشرفت است.
وضعیت کارگران زن نیز در کارخانه ها هم همین است.مردان معمولا کارهای تخصصی تر را به عهده میگیرند و اصولا واژه ی تخصص چنان ساخته و پرداخته شده که ویژگی کار مردان به حساب می آید.

یک پژوهشی در یکی از کارخانجات لندن که نزدیک به 2000 نفر کارگر داشت نشون میداد که مردان نسبت به زنان وضعیت کاری بهتری دارند.از این بابت که مردان از از جریمه های مالی که برای سرعت کم کار و ترک کردن گه گاه کار که برای پرسه زدن و سیگار کشیدن بوده از جریمه مالی معاف بودند درحالی که زنان باید به خط تولید میچسبیدند.
حتی اتحادیه های کارگری که در قبض مردان بود و تنها حقوق مردان را پیگیری میکردند و اینکه زنان معمولا زیر دست مردان بودند و باید اوامر مردان را اجرا میکردند.

حتی در کارهای مدیریتی هم زنان کمی هستند که به مناسب بالا میرسند.




آفرین و احسنت که کار زنان متمرکز شده به چند کار چیپ و بازار کار محدود و مردان زنان را به حوزه های خود راه نمیدهند



ما درباره‌یِ کارهای پست و کم‌درآمد که بر دوش مردان مانده سخن میگوییم, شما از اینکه چرا به زنان پست‌هایِ مدیریت را دودستی نمیدهند می‌نالید؟ :39:






از این خبرها در خانه نیست مگر زنتان در آمد خوبی داشته باشد.وگرنه از صبح تاشب مهربد گرامی در حال بشور و بساب باید باشید:)))
آخر شب هم بخواهید از زنتان پول یک نخ سیگار (نمیگویم لاک) بگیرید باید کلی عجز و التماس کنید و حرف بشنوید
پس کارگری به خودی خود خوب نیست.اصلا کار به خودی خود خوب نیست.مسئله پول است


خویشاوندان مادینه‌یِ ما که اینجور نیستند برای پول چیزی التماس کنند, بیشتر مانند ببر هستند که مرد هر
چه درآورده را دو دستی میدهد و یک چیزی هم بدهکار میشود (خاک بر سر ات که بلد نیستی پول دربیاوری).

راستی اینکه در غرب شما با کسی همسر شدید و سپس جدا شدید نیمی از سرمایه و پول او را به جیب میزنید چه نگاهی دارید؟ راههاییکه دختران دارند:


١- وبال گردن پسران شدن (ابرفراگیر, از نخستین "پسر" که بابا باشد تا واپسین پسر که "شوهر", هزاران پسر هم آن میان هستند به نام دوست‌پسر و داداشی و ...)
٢- همسری و جدایی و بالاکشیدن پول یارو (فراگیر: هتّا در ایران ازراهِ مهریه)
٣- ..


میبینید که این راه‌ها هیچکدام برای من پسر باز نیستند. در فرهود اگر به درونمایه‌یِ سخن
من به آرَش بنگرید, من دارم میگویم:


١- راه زیستب انگلوار فرگشتانه برای زنان باز است, برای مردان نیست.
٢- زنان تا میتوانند از این برتری جنسی خود کژ‌میبهرند.








یکی باید خودتان را روشن کند:e057:
من گفتم در شرایط برابر و در یک کار مشترک چئن زنان در آمد کمتری دارند کارشان سخت تر از مردان است.بالاتر هم ناخنکی به مشکلات زنان کار گر زدیم


پس سرانجام میپذیرید که در غرب آزاد, بیشینه تا همه‌یِ کارهای سخت و پُرگاه مر‌گ‌آور بر
دوش مردان مانده, ولی در همه‌یِ کارهای نرم و پردرآمد خوب زنان با مردان ٥٠-٥٠ شریک شده‌اند؟






مجموعه این موانع خرد است که مانع از انجام کار برای زنان میشود .من تنها یک مورد بسیار پیش پا افتاده را گفتم

درسته, اینکه منِ مرد باید در معدن بروم کار کنم ولی شمایِ زن نه, از روی موانع خردی
است که خود من بر سر راه شما انداخته‌ام تا کار جانفسرای معدن همچنان بر دوش من بماند —>

http://www.daftarche.com/images/imported/2014/03/37.jpg



پارسیگر

undead_knight
03-18-2014, 06:37 AM
سرمایه‌داری درباره‌یِ نیروی کار نیست, درباره‌یِ بهره‌کشی است آرَش.
زنان کارگران خوبی هم میدانیم نیستند, نه فیزیکی, نه هوشیک: بهترین کارگران در همه‌یِ زمینه‌ها, از آشپزی تا برنامه‌نویسی مردان هستند (= fact).

به قول فلاسفه اسلامی! اثبات شی نفی ما عدا نمیکند.اینکه بهترین کارگران مرد باشند به معنای این نیست که زنان کارگران خوبی نیستند،باز هم فکت ها رو با تصوراتت قاطی کردی.

خب عزیز من با همین شناخت از سرمایه داری هست که انتقادات ازش هم سطحی میشه.
Capitalism is an economic system in which trade, industry and the means of production are controlled by private owners with the goal of making profits in a market economy.
سود=هزینه_درآمد
هزینه ها=نیروی کار+مواد اولیه+خرید و نگه داری دستگاه تولید و ابزار،یا زمین+هزینه های متفرقه(در سرمایه داری کلاسیک تقریبا همه و در سرمایه داری مدرن بیشتر موسسات از این سیستم پیروی میکنند)
خب هزینه مواد اولیه به طور عادی قابل چونه زنی نیست و برای کم کردنش هم نیاز به اکتشاف منابع جدید هست.
هزینه دستگاه یا یا ابزار تولید و زمین و... هم باز چندان قابل کنترل نیست(چون ابزارهای تولید برخلاف سایر محصولات اونقدری به تولید انبوه نمیرسند که قیمتشون کم بشه)
این وسط فقط نیروی کار هست که هزینش قابل تغییره.فرض کن برای انجام کاری نیاز به 10 نفر نیرو هست،اگر نیروی کار موجود ما 10 نفر باشند،به راحتی میتونند دستمزد بالایی طلب کنند و پایین آوردن هزینه در این قسمت خیلی سخت میشه،ولی اگرنیروی موجود ما 20 نفر باشه،اون ده نفر یا وادار به تن دادن به شرایط کارفرما میشند یا کس دیگه ای جایگزینشون میشه.(به همین خاطره خیلی از موسسات غربی از نیروی کار ارزان چین استفاده میکنند)

سرمایه داری به "همه" کارگران محتاج هست نه "بهترین ها"چون بدترین و بهترین ها همیشه درصد "کمی" از نیروی کار هستند و باقی جز متوسط ها هستند،در ضمن وجود نیروی کار بیشتر حتی با کیفیت کمتر قدرت چونه زنی سرمایه دار رو بالا میبره و بنابراین ازش استقبال میشه.



میپذیری که زیست‌وار (= biologically) مردان بیشتر به زنان وابسته‌اند تا وارونه؟ بیشتر وابسته نیستند ولی گزینش جنسی نان هست.یعنی برای بقای نسل مردان زقابت شدیدتری تری دارند تا زنان.

اگر میپذیری, پس درمیابی که این پول بیشتر به درد مردان نمیخورد, چراکه باید در پایان روز و در راستای برآوردن کمبود اشان برای یک زن هزینه کنند.
آها!مردان مثل زنان نیازهای بیولوژیک دیگه ای هم دارند،مثل غذاخوردن،داشتن سرپناه و...یک سری هم امیال غیر بیولوژیک دارند که پول میتونه برای رسدن به اونها هم کمکشون بکنه(مثل داشتن ماشین ،لباس بهتر و...) اگر سکس رو هم جدا از زادآوری حساب کنیم،میشه از راه هایی جز ازدواج و صرفا با پول خریدش(بدون احتساب خودارضایی)
هر مقدار پول بیشتر باشه این قدرت هم افزایش پیدا میکنه،این هم توی کتم نمیره که میلیونری که میتونه صدها،بلکه هزاران نفر رو به قولی بخره و بفروشه!(فکر کنم تو هم سرمایه داری رو مشابه برده داری میدونستی)در بند یک زن باشه که قدرت خاصی نسبت به کارگرا و کارمنداش نداره.

زنان یک اهرم فشار میتونند داشته باشند و اون گزینش گری جنسیشونه.
ولی وقتی جامعه ای مردسالار باشه مردان به طور متوسط از زنان پول(قدرت اقتصادی)،قدرت نظامی، قدرت فرهنگی(مرجعیت اخلاقی)، قدرت سیاسی بیشتری دارند.


این پارادوکس را پاسخ بده:
چرا در کشورهای غربی زنان درآمد کمتر دارند, ولی توان خرید بالاتر داشته و بیشتر کالا میخرند؟ (= fact)


منبع!؟
خرید بیشتر کالا= توان خرید نیست!مگرنه مسئول خرید یک شرکت که ماهانه اجناس به قیمت بالایی رو خریداری میکنه باید قدرت خریدش از مدیرعامل بیشتر باشه! :)))


درسته, زنان هم کار میکنند. ولی آیا نمیپذیری که:

١- در غرب زنان در کارهای نرم و آسان و پُردرآمد با مردان ٥٠-٥٠ همراه, ولی در کارهای سخت یکسره کناره‌گرفته‌اند؟ (= fact)


راستش در کارهای خیلی پردرآمد هم مثل کارهای خیلی کم درآمد زنان سهم کمی دارند،یا خودشون نمیخوان یا اونها رو راه نمیدند؟!حدس من یکی از این دوتاست.


اگر میپذیری (که ناچاری بپذیری), پرسش دوم و سوم را میکنم:
البته یه پژوهشی هم دیده بودم که آزار ها و تبعیض های جنسیتی در محیطهای کاری این چنینی خیلی بیشتر از محیط های کاری عادیه،اگر منبعشو پیدا کردم میزارم،که در صورت پذیرفتنش خب خیلی چیزها رو در مورد آمار کم زنان در این مشاغل میگه.


٢- آیا میپذیری در جهان امروز خانه‌داری از آسانترین "کارها" ست؟
خانه داری به تنهایی بله،خانه دای بعد از سیستم5-9؟!خیر.خانه داری با بچه داری؟!لزوما کار ساده ای نیست.


٣- آیا میپذیری که بیشتر زنان پس از شوهر کردن خانه‌دار میشوند؟ (= fact)


متاسفم که فکت ها اونقدرا هم فکت نیستند:)))
http://www.dol.gov/wb/stats/recentfacts.htm#mothers
نتنها زنان پس از شوهر کردن خانه دار نمیشند،بلکه حتی بعد از مادر شدن هم باز آمارشون چندان تغییر نمیکنه و تازه با بزرگ شدن بچه ها،آمار زنان شاغل هم بیشتر میشه.
یعنی 57.7 زنان در آمریکا شاغل هستند و این آمار برای زنان دارای نوزاد 57 درصد هست و برای زنانی که بچه زیر 18 سال دارند به 70 درصد هم میرسه!البته آمار پدران شاغل هم حدود 90 درصد هست ولی تئوری تو در مورد خانه نشین شدن زنان،نادرست هست.
آمار زنان شاغل در کانادا حتی ازآمریکا هم به مردان نزدیک تره:Knowledge Center | Catalyst.org (http://www.catalyst.org/knowledge/statistical-overview-women-workplace)


که باز هم ناچاری بپذیری (آمار و fact پشت من هستند); اینها به ما چه میگویند؟

ناچار نیستم:e402:
اینها میگن حرف های بی پایه و اساس رو هم لای فکت ها میزاری:))

درسهای ریچارد داوکینز ات را چرا خوب نخوانده‌ای؟ آیا انکار میکنی که زنان (و جنس مادینه در کمابیش همه‌یِ جانوران) جنس گزینشگر هستند؟
بابا خود اون بدنه اسپاگتی هم در کتابش معترف هست که برای انسان ها مسئله تحت تاثیر شرایط زیادی هست،اون وقت شما میخواید با تقلیل گرایی رابطه زن و مرد رو به یک جفت گیری ساده در جانوران تشبیه کنید؟!:e40c:


جدای آن, این گذر یکباره ات به تاریخ برای چه بود؟ من درباره‌یِ جهان امروز و درباره‌یِ
فرهنگ غرب امروز (از دستکم ٥٠ سال پیش به اینور) سخن گفتم; چرا از پاسخ درمیروی؟ :39:
پس وجود مردسالاری،یا حداقل تبعیض بر علیه زنان رو میپذیری؟!چون اگر نمیپذیری پس گذر به تاریخ هم بیمورد نبوده.
بعد اگر در مورد فرهنگ غرب حرف میزنی،چرا فکت هات با آمارهای این کشورها سازگار نیست؟!



همه‌یِ زنان. اگر من دختر بودم امروز چه نیازی به کار کردن داشتم؟ میرفتم یکی را میافتم هزینه‌هایِ مرا بدهد (= زیست انگل‌وار).
در زیست‌شناسی آدم زنان جنس برتر و پرهوادارتر هستند. یک دختر اگر زشت نباشد (زیبا هم نباشد مِهند نیست)
همواره خریدار دارد, یک پسر هتّا اگر به اندازه‌یِ من زیبا و خواستنی و باهوش باشد باز خریدار آنچنانی ندارد.
خب پس یادم باشه ناله هات در تاپیک شب نشینی بی مورد بود واز سرمایه داری نمی نالیدی،اصلا اگر سرمایه داری در کار نبود،باز هم زنان فرضی برات مشکل درست میکردند؟!
در کشورهای غربی همونطور که با آمار بهت نشون دادم نمیتونی به این راحتی انگل وار زندگی کنی،در کشور گل و بلبل خودمون هم زیر سایه پدر و شوهر احتمالا حسابی حالت جا میاد:)))

فرض کن اکثرا زنان نیازی به کار کردن ندارند(که البته حداقل آمارها چیز دیگه ای رو نشون میده) اینجا تبعیض وجود داره ولی چه کسی تو رو وادار به کار کردن میکنه؟!سیستم.سیستم رو چه کسانی مدیریت میکنند؟مردان. کسی که ابزار قدرت داره میتونه کسی دیگه رو وادار به انجام کاری بکنه.
کسی که قدرت اقتصادی داره،کسی که قدرت سیاسی داره،کسی که قدرت نظامی داره و... نه کسی که فقط یک کس! داره:)))



این بکوتاهی میشود همان بهره‌کشیِ سامانیک زنان که تو بدبختانه دچار theory-induced blindness شده‌ای و نمیتوانی ببینی.
شما که قدرت واقعی رو نمیبینید و اون رو در بند کس! میبینید دچارش نیستید احیانا؟!:))

Nevermore
03-18-2014, 08:53 AM
دوستان مدعی " مرد سالاری" که گاه و بیگاه این تئوری مسخره را برای بار هزارم تکرار می کنند که گویی تکرار آن بر صحت آن می افزاید به چند نکته توجه نمی کنند:
یکم:این نوع نگاه به کلی نادرست است چرا که شما تنها به مراتب بالای جامعه ی مردان نگاه می کنید و چنان از تسلط بر دستگاه های قدرت سخن می گویید که گویی همه ی مردان جایگاه بهتر و قدرت بیشتری از همه ی زنان دارند؛خیر اینگونه نیست،اوضاع بدین منوال است که اگر 10 مرد بالای هرم داشته باشیم که چه از نگر اجتماعی و چه از نظر برخورداری از قدرت جایگاه برتری از زنان داشته باشند هزاران مرد بد بخت و مفلوک داریم که در پایین ترین رده های جامعه دست و پا می زنند و همچنان هم نمی توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند،کافی است نگاه کنید به آمار خودکشی ها،زندانی ها،کارگران مشاغل سخت،تلفات حوادث کاری،بی خانمان ها، معتادان و ... بدون شک اوضاع زنان از هر نظر از این بازندگان بهتر است و همیشه نیز اینگونه بوده.

اما نکته ی دیگری که توجه به آن ضروری است این است که آیا براستی تعداد زنانی که این اندازه شایستگی داشته باشند که اهرم های قدرت را در جوامع در دست بگیرند با مردان یکسان است یا خیر؟همین چندی پیش لری سامرز را برای بیان این حقیقت ساده که "تعداد پروفسور های فیزیک در دانشگاه ها به این دلیل کمتر است که تعداد زنان شایسته ی این عنوان از مردان کمتر است"مجبور به استعفا و عذر خواهی شد.از نگر آی کیو بخواهیم بررسی کنیم در جستار کناری هم توضیح داده شد که در آی کیو ها ی بالای 120 گاهی میزان مردان بیش از 30 برابر زنان است،همانطور که میان ناتوانان ذهنی و احمق ها باز میزان مردان بسیار بیشتر است.این است که ما در میان مردان تعدادی زیادی بازنده داریم و تعداد کمی برنده،در هر زمینه ای که نگاه کنید اینگونه است.از طرف دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که احتمالا زنان هم از استعدادی برابر با مردان برخوردارند اما انگیزه ی لازم برای بروز آن نیست.

مخلص کلام اینکه دست از این توجیه های مسخره دست بردارید و بدانید که همانطور که شما از پشت عینک فمینیستی اتان می بینید، تنها دلیل بر خرفتی زنان سرکوب ایشان از سوی مردان نبوده و نیست.
توضیح کامل این موضوع را می توانید در مطلب زیر بخوانید:
Denis Dutton (http://denisdutton.com/baumeister.htm)


اما در مورد قدرت یک موضوع بسیار جالبی که من به آن برخوردم نقش فوق العاده تاثیر گذار زنان در طول تاریخ در کشورداری بوده بدون آن که هیچ مسئولیتی بابت آن بپذیرند و یا تاوانی بپردازند،صرفا به این خاطر که معشوقه ی این مردان قدرتمند بوده اند،چندی پیش تاریخ فرانسه را می خواندم،پّر بود از حضور پر رنگ زنان در قدرت و گند و کثافتی که هر کجا بر جای گذاشته اند.

Nevermore
03-18-2014, 09:12 AM
کار سخت هم از نظر من نظافتچی ,کار جنسی , پرستاری و تمیار داری میانسالان و کودکان است.
ضمن اینکه در یک موقعیت برابر مثلا در رفتگری و یا کارگر کارخانه بودن زنان معمولا حقوق بسیار کمتری از مردان دارند.

:e411::e412:
بفرمایید میزان تلفات و صدمات در این کارها چه قدر است؟مگر به معیار شما است که کار سخت چیست؟

در مورد pay gap هم مزخرف است،خواهشا سخنتان را مستند ارائه کنید ببینیم کجا زنان کار برابر کرده اند و حقوق کمتر دریافت کرده اند؟

بخوانید تا یاد بگیرید:
https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1445074709052571&set=a.1402139730012736.1073741828.1400912790135430&type=1&relevant_count=1


پس در صورت دیدن یک زن و مرد کارگر من کار زن را به مراتب دشوار تر و سخت تر میبینم

لابد چون اونها دختر های گوگولی مگولی و نازک نارنجی هستند و حیف آن دست ها نیست که کار کنند؟
:e412:

undead_knight
03-18-2014, 12:12 PM
دوستان مدعی " مرد سالاری" که گاه و بیگاه این تئوری مسخره را برای بار هزارم تکرار می کنند که گویی تکرار آن بر صحت آن می افزاید به چند نکته توجه نمی کنند:

البته در مورد تئوری مسخره نژادگرایی هم همینطوره و هی ملت با تکرارش فکر میکنند میشه اثباتش کرد:))
یکم:این نوع نگاه به کلی نادرست است چرا که شما تنها به مراتب بالای جامعه ی مردان نگاه می کنید و چنان از تسلط بر دستگاه های قدرت سخن می گویید که گویی همه ی مردان جایگاه بهتر و قدرت بیشتری از همه ی زنان دارند؛خیر اینگونه نیست،اوضاع بدین منوال است که اگر 10 مرد بالای هرم داشته باشیم که چه از نگر اجتماعی و چه از نظر برخورداری از قدرت جایگاه برتری از زنان داشته باشند هزاران مرد بد بخت و مفلوک داریم که در پایین ترین رده های جامعه دست و پا می زنند و همچنان هم نمی توانند گلیم خود را از آب بیرون بکشند،کافی است نگاه کنید به آمار خودکشی ها،زندانی ها،کارگران مشاغل سخت،تلفات حوادث کاری،بی خانمان ها، معتادان و ... بدون شک اوضاع زنان از هر نظر از این بازندگان بهتر است و همیشه نیز اینگونه بوده.

یکم اینکه گویا به پست های قبلی نگاه نکردید:
Patriarchy is a social system in which males are the primary authority figures central (http://en.wikipedia.org/wiki/Androcentrism) to social organization, occupying roles of political leadership, moral authority, and control of property, and where fathers hold authority over women and children. It implies the institutions of male rule and privilege, and entails female subordination (http://en.wikipedia.org/wiki/Kyriarchy).
در تعریف مورد نظر اصلا به "همه" مردها اشاره نشده و مردسالاری اصلا به معنای خوشبختی همه مردها نیست،بلکه به طور "میانگین" به مردان امتیازات و قدرت بیشتری داده میشه.
برای درکش هم مثال غیر جنسی زدم که یک نهاد قدرت مثل ریاست جمهوری که در ج.ا عملا قوی ترین نهاد نیست به شدت از ورود نامحرمان! محافظت میشه و حتی امکان ورود یک مسیحی یا سنی یا یهودی توش نیست،چه برسه به خداناباوران، حتی اگر امکانش هم بود و باز هم از این اقلیت ها کسی وارد این نهاد نمیشد همین مسئله تاثیرات مهمی روی تعادل قدرت داشت، چه برسه به اینکه مثلا رئیس جمهوری یک بی دین میبود! همون قدر که تاثیر رئیس جمهور بی دین زیاده،همون قدر هم میتونه یک رئیس جمهور زن یا حداقل امکان انتخابش رو تعادل قدرت بین زن ها و مردها در جامعه تاثیر بزاره.
3796
3797



By "white supremacy" I do not mean to allude only to the self-conscious racism of white supremacist
hate groups (http://en.wikipedia.org/wiki/Hate_group)
. I refer instead to
a political, economic and cultural system in which whites overwhelmingly control power and material resources, conscious and unconscious ideas of white superiority andentitlement are widespread, and relations of white dominance and non-white subordination are daily reenacted across a broad array of institutions and social settings
در نزادگرایی هم باز مسئله همین نهادهای قدرته و وجود سفیدپوستان فقیر و بدبخت،سفید پوستان بی کار،سفید پوستان بی خانمان و... وجود نژادگرایی رو رد نمیکنه. با این تئوری های زپرتی آنتی فمنیست ها دقیقا باید ما نژادگرایی رو هم چیزی ناموجود بگیریم،چون تقریبا هر استدلالی بر علیه وجود مردسالاری میشه،بر علیه اون هم قابل اعماله.


اما نکته ی دیگری که توجه به آن ضروری است این است که آیا براستی تعداد زنانی که این اندازه شایستگی داشته باشند که اهرم های قدرت را در جوامع در دست بگیرند با مردان یکسان است یا خیر؟همین چندی پیش لری سامرز را برای بیان این حقیقت ساده که "تعداد پروفسور های فیزیک در دانشگاه ها به این دلیل کمتر است که تعداد زنان شایسته ی این عنوان از مردان کمتر است"مجبور به استعفا و عذر خواهی شد.از نگر آی کیو بخواهیم بررسی کنیم در جستار کناری هم توضیح داده شد که در آی کیو ها ی بالای 120 گاهی میزان مردان بیش از 30 برابر زنان است،همانطور که میان ناتوانان ذهنی و احمق ها باز میزان مردان بسیار بیشتر است.این است که ما در میان مردان تعدادی زیادی بازنده داریم و تعداد کمی برنده،در هر زمینه ای که نگاه کنید اینگونه است.از طرف دیگر باید به این نکته هم توجه داشت که احتمالا زنان هم از استعدادی برابر با مردان برخوردارند اما انگیزه ی لازم برای بروز آن نیست.ها ها،دم خروس زد بیرون به قول یکی "من نژاد پرست نیستم ولی حاضر نیستم رئیس جمهورمون یک سیاه پوست باشه"- در مورد اوباما.
در جامعه دموکراتیک شایستگی قدرت رو "رای" مردم تعیین میکنه نه چند انتلکچوال خودبرتربین.
دقیقا همین حرف ها در موارد نژادگرایانه زده میشه و دقیقا هم نقطه اشتباهشون یکی هست،اینکه حوزه سیاست رو با حوزه مثلا علوم تجربی یکسان میگیرند که توش شایستگی ها تقریبا قابل اندازه گیریه و به فاکتورهای مشخصی مربوطه.

در دو طرف منحنی شمار افراد یکسانه،منظورته از بیشتر بودن بازنده ها و کمتر بودن برنده ها چیه؟منحنی رو دستکاری کردی!؟:)))

خوب شد به مسئله شایستگی علمی اشاره کردی:
Study shows gender bias in science is real. Here’s why it matters. | Unofficial Prognosis, Scientific American Blog Network (http://blogs.scientificamerican.com/unofficial-prognosis/2012/09/23/study-shows-gender-bias-in-science-is-real-heres-why-it-matters/)
این پژوهش که چندین بار گذاشتمش نشون میده که در حال حاضر و بعد از این همه مبارزات فمنیستی،هنوز هم در حق زن ها فقط و فقط و فقط به خاطر جنسیتشون تبعیض قائل میشند،اون هم در محیط آکادمیک.


اما در مورد قدرت یک موضوع بسیار جالبی که من به آن برخوردم نقش فوق العاده تاثیر گذار زنان در طول تاریخ در کشورداری بوده بدون آن که هیچ مسئولیتی بابت آن بپذیرند و یا تاوانی بپردازند،صرفا به این خاطر که معشوقه ی این مردان قدرتمند بوده اند،چندی پیش تاریخ فرانسه را می خواندم،پّر بود از حضور پر رنگ زنان در قدرت و گند و کثافتی که هر کجا بر جای گذاشته اند
Pseudohistory - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Pseudohistory)
اوه از تئوری توطئه به تاریخ نما هم رسیدیم! :e11b:
5 نوع قدرت در تئوری ها پذیرفته شده اینها هستند:
Power (social and political) - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Power_%28social_and_political%29)
Legitimate power =This is the most obvious and also the most important kind of power

در اینکه قدرت مقام،مهمترین نوع قدرت هست هیچ شکی نیست.
. Referent power=This is the second least obvious power, but the most effective. Referent power is unstable alone

قدرت مرجعیت که مثلا در ناسونالیسم یا ورزش ها موجوده و قوی ترین نوع قدرته،البته گستردگی حوزه تاثیرش به اندازه قدرت مقام نیست(مثلا نمیشه از میهن پرستی برای وادار کردن افراد به هر چیزی استفاده کرد ولی یک دیکتاتور میتونه از مقامش چنین استفاده ای بکنه)
Expert power=Unlike the others, this type of power is usually highly specific and limited to the particular area in which the expert is trained and qualified

قدرت کارشناسی هم که مشخصه،قدرتی که شخص به واسطه تخصص یا دانشش به دست میاره و البته حوزش هم محدوده.
Reward power=Reward power depends on the ability of the power wielder to confer valued material Reward people can become satiated by the reward, such that it loses its effectiveness

قدرت پاداش که بسته به این هست که چقدر شخص میتونه پاداش مادی بده که خب قوی ترین پاداش مادی،پول یا مقام هست(میتونید کس! رو هم توی این دسته جای بدید)مشکل این قدرت اینه که برای کنترل شما مجبورید هر بار بیشتر پاداش بدید و البته با استفاده بیشتر هم اثرش کم میشه.
Coercive power=is the application of negative influencesقدرت مجازات هم باز روشنه و البته هرچند اَشکارترین اعمال قدرته ولی کم اثرترینش هست و در درازمدت در برابرش مقاومت شکل میگیره.


در طول تاریخ تقریبا مردان بیشترین سهم رو از همه این قدرت ها داشتند.

Nevermore
03-18-2014, 03:17 PM
یکم اینکه گویا به پست های قبلی نگاه نکردید:
در تعریف مورد نظر اصلا به "همه" مردها اشاره نشده و مردسالاری اصلا به معنای خوشبختی همه مردها نیست،بلکه به طور "میانگین" به مردان امتیازات و قدرت بیشتری داده میشه.
برای درکش هم مثال غیر جنسی زدم که یک نهاد قدرت مثل ریاست جمهوری که در ج.ا عملا قوی ترین نهاد نیست به شدت از ورود نامحرمان! محافظت میشه و حتی امکان ورود یک مسیحی یا سنی یا یهودی توش نیست،چه برسه به خداناباوران، حتی اگر امکانش هم بود و باز هم از این اقلیت ها کسی وارد این نهاد نمیشد همین مسئله تاثیرات مهمی روی تعادل قدرت داشت، چه برسه به اینکه مثلا رئیس جمهوری یک بی دین میبود! همون قدر که تاثیر رئیس جمهور بی دین زیاده،همون قدر هم میتونه یک رئیس جمهور زن یا حداقل امکان انتخابش رو تعادل قدرت بین زن ها و مردها در جامعه تاثیر بزاره.
3796
3797
در نزادگرایی هم باز مسئله همین نهادهای قدرته و وجود سفیدپوستان فقیر و بدبخت،سفید پوستان بی کار،سفید پوستان بی خانمان و... وجود نژادگرایی رو رد نمیکنه. با این تئوری های زپرتی آنتی فمنیست ها دقیقا باید ما نژادگرایی رو هم چیزی ناموجود بگیریم،چون تقریبا هر استدلالی بر علیه وجود مردسالاری میشه،بر علیه اون هم قابل اعماله.

مزخرف است جانم:
یکم اینکه باز گویا یاد نگرفته اید که مفاهیم گسترده ای چون " مرد سالاری" در یکی دو خط تعریف کرسی شعر ویکیپدیا خلاصه نمی شود،مفهوم گسترده تر از آن است و هم پالکی های شما از سقط جنین گرفته تا گوزیدن در خانه در حضور زن را به مرد سالاری پیوند می دهند.مهربد هم بالاتر توضیح داد که این دارندگان قدرت اکثرا بیش از آنکه به زنان زیان برسانند خود مردان را سرکوب می کنند وشما اگر قرار است با نهاد قدرت و سرکوبگران مبارزه کنید خب بفرمایید،چرا نام خود را فمینیست می گذارید و همه ی مردان عالم را تقصیر کار می دانید؟


ها ها،دم خروس زد بیرون به قول یکی "من نژاد پرست نیستم ولی حاضر نیستم رئیس جمهورمون یک سیاه پوست باشه"- در مورد اوباما.
در جامعه دموکراتیک شایستگی قدرت رو "رای" مردم تعیین میکنه نه چند انتلکچوال خودبرتربین.
دقیقا همین حرف ها در موارد نژادگرایانه زده میشه و دقیقا هم نقطه اشتباهشون یکی هست،اینکه حوزه سیاست رو با حوزه مثلا علوم تجربی یکسان میگیرند که توش شایستگی ها تقریبا قابل اندازه گیریه و به فاکتورهای مشخصی مربوطه.
خب اگر شایستگی ِ قدرت را رای مردم تعیین می کند پس شما چه می گویید؟مردم تشخیص می دهند فلان مردی که سالها عمر خود را در یادگیری ِ سیاست و اقتصاد گذرانده و کوله باری از تجربه دارد بهتر از آن زنکی است که جز مدلینگ در عمر گهر بارش کار دیگری نکرده،ما هم که همین را می گوییم،شمایید که می گویید اگر زنان حضور ندارند دلیل اش حتما آن است که مردان ایشان را سرکوب می کنند.

در دو طرف منحنی شمار افراد یکسانه،منظورته از بیشتر بودن بازنده ها و کمتر بودن برنده ها چیه؟منحنی رو دستکاری کردی!؟:)))

خیر جانم،یک بار در همان تاپیک نشان دادیم که در دوطرف منحنی میزان مردان بسیار بیشتر از زنان است و زنان اکثرا از سطح آی کیو ای در حدود 100 بر خوردارند.


خوب شد به مسئله شایستگی علمی اشاره کردی:
Study shows gender bias in science is real. Here’s why it matters. | Unofficial Prognosis, Scientific American Blog Network (http://blogs.scientificamerican.com/unofficial-prognosis/2012/09/23/study-shows-gender-bias-in-science-is-real-heres-why-it-matters/)
این پژوهش که چندین بار گذاشتمش نشون میده که در حال حاضر و بعد از این همه مبارزات فمنیستی،هنوز هم در حق زن ها فقط و فقط و فقط به خاطر جنسیتشون تبعیض قائل میشند،اون هم در محیط آکادمیک.

در همین ابتدای پژوهش مزخرف شما سخن از pay gap گفته که من بالاتر نشان دادم مزخرفی بیش نیست.


Pseudohistory - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Pseudohistory)
اوه از تئوری توطئه به تاریخ نما هم رسیدیم! :e11b:
5 نوع قدرت در تئوری ها پذیرفته شده اینها هستند:
Power (social and political) - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Power_%28social_and_political%29)
Legitimate power =This is the most obvious and also the most important kind of power

در اینکه قدرت مقام،مهمترین نوع قدرت هست هیچ شکی نیست.
. Referent power=This is the second least obvious power, but the most effective. Referent power is unstable alone

قدرت مرجعیت که مثلا در ناسونالیسم یا ورزش ها موجوده و قوی ترین نوع قدرته،البته گستردگی حوزه تاثیرش به اندازه قدرت مقام نیست(مثلا نمیشه از میهن پرستی برای وادار کردن افراد به هر چیزی استفاده کرد ولی یک دیکتاتور میتونه از مقامش چنین استفاده ای بکنه)
Expert power=Unlike the others, this type of power is usually highly specific and limited to the particular area in which the expert is trained and qualified

قدرت کارشناسی هم که مشخصه،قدرتی که شخص به واسطه تخصص یا دانشش به دست میاره و البته حوزش هم محدوده.
Reward power=Reward power depends on the ability of the power wielder to confer valued material Reward people can become satiated by the reward, such that it loses its effectiveness

قدرت پاداش که بسته به این هست که چقدر شخص میتونه پاداش مادی بده که خب قوی ترین پاداش مادی،پول یا مقام هست(میتونید کس! رو هم توی این دسته جای بدید)مشکل این قدرت اینه که برای کنترل شما مجبورید هر بار بیشتر پاداش بدید و البته با استفاده بیشتر هم اثرش کم میشه.
Coercive power=is the application of negative influences

قدرت مجازات هم باز روشنه و البته هرچند اَشکارترین اعمال قدرته ولی کم اثرترینش هست و در درازمدت در برابرش مقاومت شکل میگیره.


در طول تاریخ تقریبا مردان بیشترین سهم رو از همه این قدرت ها داشتند.
مرد حسابی من دقیقا واژه ی "تاثیر گذار " را به کار بردم،نه حرفی از بیش تر بودن قدرت زنان زدم و نه کمتر بودن قدرت مردان،وگر نه هر کور و کری هم می داند قدرت مستقیم مردان در طول تاریخ بیشتر بوده،حال بیا دوباره یک مشت مزخرف از ویکیپدیای انگلیسی ردیف کن که گویی هرکه بیشتر انگلیسی بگذارد کار اش درست تر است.:e412:
حرف من این بود که اینگونه که زنان وانمود می کنند که در هیچ کجای تاریخ کاره ای نبودند و همه ی این بد بختیها زیر سر مردان است مزخرف است.

Hitler's Furies: The Nazi women who were every bit as evil as the men | Mail Online (http://www.dailymail.co.uk/news/article-2432620/Hitlers-Furies-The-Nazi-women-bit-evil-men.html)

Mehrbod
03-18-2014, 04:32 PM
به قول فلاسفه اسلامی! اثبات شی نفی ما عدا نمیکند.اینکه بهترین کارگران مرد باشند به معنای این نیست که زنان کارگران خوبی نیستند،باز هم فکت ها رو با تصوراتت قاطی کردی.

خب عزیز من با همین شناخت از سرمایه داری هست که انتقادات ازش هم سطحی میشه.
Capitalism is an economic system in which trade, industry and the means of production are controlled by private owners with the goal of making profits in a market economy.
سود=هزینه_درآمد
هزینه ها=نیروی کار+مواد اولیه+خرید و نگه داری دستگاه تولید و ابزار،یا زمین+هزینه های متفرقه(در سرمایه داری کلاسیک تقریبا همه و در سرمایه داری مدرن بیشتر موسسات از این سیستم پیروی میکنند)
خب هزینه مواد اولیه به طور عادی قابل چونه زنی نیست و برای کم کردنش هم نیاز به اکتشاف منابع جدید هست.
هزینه دستگاه یا یا ابزار تولید و زمین و... هم باز چندان قابل کنترل نیست(چون ابزارهای تولید برخلاف سایر محصولات اونقدری به تولید انبوه نمیرسند که قیمتشون کم بشه)
این وسط فقط نیروی کار هست که هزینش قابل تغییره.فرض کن برای انجام کاری نیاز به 10 نفر نیرو هست،اگر نیروی کار موجود ما 10 نفر باشند،به راحتی میتونند دستمزد بالایی طلب کنند و پایین آوردن هزینه در این قسمت خیلی سخت میشه،ولی اگرنیروی موجود ما 20 نفر باشه،اون ده نفر یا وادار به تن دادن به شرایط کارفرما میشند یا کس دیگه ای جایگزینشون میشه.(به همین خاطره خیلی از موسسات غربی از نیروی کار ارزان چین استفاده میکنند)

سرمایه داری به "همه" کارگران محتاج هست نه "بهترین ها"چون بدترین و بهترین ها همیشه درصد "کمی" از نیروی کار هستند و باقی جز متوسط ها هستند،در ضمن وجود نیروی کار بیشتر حتی با کیفیت کمتر قدرت چونه زنی سرمایه دار رو بالا میبره و بنابراین ازش استقبال میشه.


این یاوه‌ها چه پیوندی به فرهشت سخن ما داشت؟ دشواری ما با سرمایه‌داری درباره‌یِ بهره‌کشی است: کسیکه کار نکند و از دسترنج دیگری بخورد.
سود زنان نیز با این سامانه‌یِ هومنستیز همراستا است, زیرا یک زن خانه‌داری میکند و این مرد است که میرود
بیرون (در جنگل و بازار سرمایه‌داریک) پول درمیاورد —> بهره‌کشیِ زن از مردِ سرمایه‌دار —> بهره‌یِ کشی مردِ سرمایه‌دار از مرد کارگر

پس در این هرم هومنستیز همچون همیشه, بدترین و پست‌ترین جایگاه را مردان دارند, بهترین و پادشکننده‌ترین را زنان.






بیشتر وابسته نیستند ولی گزینش جنسی نان هست.یعنی برای بقای نسل مردان زقابت شدیدتری تری دارند تا زنان.


:e00e:





آها!مردان مثل زنان نیازهای بیولوژیک دیگه ای هم دارند،مثل غذاخوردن،داشتن سرپناه و...یک سری هم امیال غیر بیولوژیک دارند که پول میتونه برای رسدن به اونها هم کمکشون بکنه(مثل داشتن ماشین ،لباس بهتر و...) اگر سکس رو هم جدا از زادآوری حساب کنیم،میشه از راه هایی جز ازدواج و صرفا با پول خریدش(بدون احتساب خودارضایی)
هر مقدار پول بیشتر باشه این قدرت هم افزایش پیدا میکنه،این هم توی کتم نمیره که میلیونری که میتونه صدها،بلکه هزاران نفر رو به قولی بخره و بفروشه!(فکر کنم تو هم سرمایه داری رو مشابه برده داری میدونستی)در بند یک زن باشه که قدرت خاصی نسبت به کارگرا و کارمنداش نداره.

زنان یک اهرم فشار میتونند داشته باشند و اون گزینش گری جنسیشونه.
ولی وقتی جامعه ای مردسالار باشه مردان به طور متوسط از زنان پول(قدرت اقتصادی)،قدرت نظامی، قدرت فرهنگی(مرجعیت اخلاقی)، قدرت سیاسی بیشتری دارند.


خب زنان که گرسنه نمانده‌اند, مانده‌اند؟ شما باید یکجوری پول در بیاورید دیگر. این یکجوری
برای مرد میشود آجر بالا انداختن, برای زن میشود ساق پا را بیرون انداختن و مرد را فریفتن.

چیزیکه تو نمیگیری: کار زنان هم آسانه, هم پادشکننده (i.e. هر چه مردان بیشتر به جان هم بیافتند, برای زن گزینشگر گزینه‌هایِ بهتری میماند —> پادشکنندگی).






منبع!؟
خرید بیشتر کالا= توان خرید نیست!مگرنه مسئول خرید یک شرکت که ماهانه اجناس به قیمت بالایی رو خریداری میکنه باید قدرت خریدش از مدیرعامل بیشتر باشه! :)))


شوالیه‌یِ هوچی‌گر پیتیکو پیتیکو ... هیییه!

روشنه ما درباره‌یِ توان خرید کفش و دامن زن گفتیم, این هم بنمایه: http://www.daftarche.com/attachments/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/1987d1369980320-%D8%AC%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-opqior2.jpg







راستش در کارهای خیلی پردرآمد هم مثل کارهای خیلی کم درآمد زنان سهم کمی دارند،یا خودشون نمیخوان یا اونها رو راه نمیدند؟!حدس من یکی از این دوتاست.


خسته نباشی.






البته یه پژوهشی هم دیده بودم که آزار ها و تبعیض های جنسیتی در محیطهای کاری این چنینی خیلی بیشتر از محیط های کاری عادیه،اگر منبعشو پیدا کردم میزارم،که در صورت پذیرفتنش خب خیلی چیزها رو در مورد آمار کم زنان در این مشاغل میگه.


دوبار خسته نباشی. در این پژوهش بنگر ببین چه شماری از مردان نیز دربرگیرنده‌یِ این "آزارها" میشوند.






خانه داری به تنهایی بله،خانه دای بعد از سیستم5-9؟!خیر.خانه داری با بچه داری؟!لزوما کار ساده ای نیست.


ما اینجا خوانندگان را به آروین خود اشان بازبرد میدهیم. ایشان ببینند چند زن میشناسند که هم کار بیرون بکند هم خانه‌داری.





متاسفم که فکت ها اونقدرا هم فکت نیستند:)))


says you.




http://www.dol.gov/wb/stats/recentfacts.htm#mothers
نتنها زنان پس از شوهر کردن خانه دار نمیشند،بلکه حتی بعد از مادر شدن هم باز آمارشون چندان تغییر نمیکنه و تازه با بزرگ شدن بچه ها،آمار زنان شاغل هم بیشتر میشه.
یعنی 57.7 زنان در آمریکا شاغل هستند و این آمار برای زنان دارای نوزاد 57 درصد هست و برای زنانی که بچه زیر 18 سال دارند به 70 درصد هم میرسه!البته آمار پدران شاغل هم حدود 90 درصد هست ولی تئوری تو در مورد خانه نشین شدن زنان،نادرست هست.
آمار زنان شاغل در کانادا حتی ازآمریکا هم به مردان نزدیک تره:Knowledge Center | Catalyst.org (http://www.catalyst.org/knowledge/statistical-overview-women-workplace)


ای هوچی‌گر!
این آماری که آوردی نمیگوید زنان پس از شوهر کردن به خانه‌داری نمی‌گرایند, بساکه تنها میگوید چه شمار زنان کارگر بچه‌‌ هم دارند.






ناچار نیستم:e402:
اینها میگن حرف های بی پایه و اساس رو هم لای فکت ها میزاری:))


!!





بابا خود اون بدنه اسپاگتی هم در کتابش معترف هست که برای انسان ها مسئله تحت تاثیر شرایط زیادی هست،اون وقت شما میخواید با تقلیل گرایی رابطه زن و مرد رو به یک جفت گیری ساده در جانوران تشبیه کنید؟!:e40c:


پیوند اش به سخن ما؟ در جنس آدمیزاد چنانکه خود ات همین پیک بالاتر پذیرفتنی, زنان دست بالاتر را دارند. نکته‌ای که برای من روشن
نیست هم اینه, در جاییکه یک جنس دست برتر را دارد و جنس دیگر برای برابری به برتری در پول و توان می‌نیازد, چگونه دادگرانه است
که این دو از دیدگاه پول و توان یکسان بشوند؟ خب آنگاه برتری سراسر با زنان خواهد بود که؟ (چنانکه امروز در غرب شده).





:39:
پس وجود مردسالاری،یا حداقل تبعیض بر علیه زنان رو میپذیری؟!چون اگر نمیپذیری پس گذر به تاریخ هم بیمورد نبوده.
بعد اگر در مورد فرهنگ غرب حرف میزنی،چرا فکت هات با آمارهای این کشورها سازگار نیست؟!


نه, تنها زمان و انگیزه‌یِ بسنده برای همراهی با بیراهه‌زنی‌هایِ تو به تاریخ را نداریم.





خب پس یادم باشه ناله هات در تاپیک شب نشینی بی مورد بود واز سرمایه داری نمی نالیدی،اصلا اگر سرمایه داری در کار نبود،باز هم زنان فرضی برات مشکل درست میکردند؟!
در کشورهای غربی همونطور که با آمار بهت نشون دادم نمیتونی به این راحتی انگل وار زندگی کنی،در کشور گل و بلبل خودمون هم زیر سایه پدر و شوهر احتمالا حسابی حالت جا میاد:)))

فرض کن اکثرا زنان نیازی به کار کردن ندارند(که البته حداقل آمارها چیز دیگه ای رو نشون میده) اینجا تبعیض وجود داره ولی چه کسی تو رو وادار به کار کردن میکنه؟!سیستم.سیستم رو چه کسانی مدیریت میکنند؟مردان. کسی که ابزار قدرت داره میتونه کسی دیگه رو وادار به انجام کاری بکنه.
کسی که قدرت اقتصادی داره،کسی که قدرت سیاسی داره،کسی که قدرت نظامی داره و... نه کسی که فقط یک کس! داره:)))


به این پرسش‌ها پاسخ بده:


١- زیست‌انگل‌وار برای زنان چند برابر آسانتر از مردان است؟
٢- چند درسد از زنان در غرب زیست‌ انگل‌وار دارند, چند درسد از مردان؟






شما که قدرت واقعی رو نمیبینید و اون رو در بند کس! میبینید دچارش نیستید احیانا؟!:))

ما دیدگاهی فربودگرا داریم و نیروی جنسین (= sexual force) که پایه‌یِ فرگشت
و توانمندترین رانه بوده و یکراست در دست زنان میباشد را ناچیز نمی‌انگاریم.



پارسیگر

Dariush
03-21-2014, 05:22 PM
1-در ایران یک مرد کار دارد-احترام دارد- زور دارد-زمانی بس طول و طویل برای زن گرفتن دارد(چنانکه امامتم امیر مانند بسیار از خودتان بارها گفته اید تا 40 سالگی عشق و حالتان را میکنید و بع یک دختر 20 ساله را میگیرید)-مادری دارد که دست بر هر دختر فامیل و همسایه بگذارد برای دردانه ش زن میستاند! ....
خیر؛
مرد شاید فرصتِ زیادی تا ازدواج داشته باشد(که آنهم با سربازی و کار و جان کندن برای کسب اوضاعِ مادی مناسب برای زن گرفتن معمولا بر باد می‌رود)، اما فرصتِ زندگیِ خوبِ پس از ازدواج هیچ نخواهد داشت و اگر تا دیروز برای شکم خودش می‌جنگید الان باید شکم یک نفر دیگر را هم سیر کند و خرج‌هایش همگی دوبله و سوبله می‌شوند. این را مقایسه کنید با زندگی یک زن.


2-مرگ ناشی از زایمان و افسردگی و ترشیدگی و تجاوز و ازدواج اجباری و.. برای زنان در فرهنگ ناب اسلامی-قبیله ای ایران پشم؟
=))
مرگ ناشی از ترشیدگی!


3-کار سخت را تعریف کنید.من حاضرم در برابر پول خوب کار سخت هم بکنم(که کرده ام).کاری که مردان هم حاضر به انجامش نبوده اند.متوجه منظورم هستید؟کار سخت از دید من و شما نسبی است و جالب اینکه بسیاری از زنان از پس انجامش بر بیایند ولی نه کار فرما اجازه به انجامش دهد و نه اینکه فرهنگ پذیرشش از طرف جامعه دیده شود.
من یکبار دستم را تا نصفه های بازو در گالن مواد شیمیایی کردم وقتی سرم را بلند کردم نگاه عجیب کارگران را برخود سنگین دیدم.این مردان هستند که زنان را ناز نازی میخواهند...
کار سخت :
کاری که در آن سابقه یا احتمالِ آسیب فیزیکی یا روانی شدید (سوختی، بریدگی، شکستگی ، مرگ و ... )وجود دارد و همچنین کاری که در آن شما از حقوقِ انسانی و صنفی خود محروم شوید. مثلا اگر شما ناچار باشید18 ساعت در روز بلافصل کار کنید و 6 ساعت استراحت، هتا اگر آن کار راحت باشد، باز شغل شما دشوار است. با این تفاسیر چند درصد از مشاغلی که در این تعریف می‌گنجند در یدِ زنان است؟

iranbanoo
03-22-2014, 09:44 PM
ما درباره‌یِ کارهای پست و کم‌درآمد که بر دوش مردان مانده سخن میگوییم, شما از اینکه چرا به زنان پست‌هایِ مدیریت را دودستی نمیدهند می‌نالید؟
ما از شرایط هموار و مساعد کاری(کارگری) مردان در مقابل زنان میگوییم.زنان کارگر بی شماری هستند که همپای مردان و به قدر آنان تلاش میکنند و زحمت میکشند و حمالی میکنند ولی حتی یک دهم حق و حقوق و شرایط مردان را برای ادامه کار ندارند.
3831



خویشاوندان مادینه‌یِ ما که اینجور نیستند برای پول چیزی التماس کنند, بیشتر مانند ببر هستند که مرد هر
چه درآورده را دو دستی میدهد و یک چیزی هم بدهکار میشود (خاک بر سر ات که بلد نیستی پول دربیاوری).

راستی اینکه در غرب شما با کسی همسر شدید و سپس جدا شدید نیمی از سرمایه و پول او را به جیب میزنید چه نگاهی دارید؟ راههاییکه دختران دارند:

١- وبال گردن پسران شدن (ابرفراگیر, از نخستین "پسر" که بابا باشد تا واپسین پسر که "شوهر", هزاران پسر هم آن میان هستند به نام دوست‌پسر و داداشی و ...)
٢- همسری و جدایی[١] و بالاکشیدن پول یارو (فراگیر: هتّا در ایران ازراهِ مهریه)
٣- ..

میبینید که این راه‌ها هیچکدام برای من پسر باز نیستند. در فرهود[٢] اگر به درونمایه‌یِ سخن
من به آرَش بنگرید, من دارم میگویم:

١- راه زیستب انگلوار فرگشتانه برای زنان باز است, برای مردان نیست.
٢- زنان تا میتوانند از این برتری جنسی خود کژ‌میبهرند[٣].
-خویشاوندان مادینه شما زنان خوش شانس و زیرکی هستند که مشکلاتی که در رابطه با مردان را دارند یا نادیده میگیرند و یا پنهان میکنند.:)))

-مادامی که زنان جزو مایملک مردان محسوب شوند این حق را من به این سیستم میدهم که موقع عوض کردنشان و سیر شدن از آنان بهایشان را نیز بپردازند!
شما خودتان مستقیم و غیر مستقیم میگویید که زنان به جز دست درازی و فروختن خودشان به مردان راه میسر دیگری برای پیدا کردن یک زندگی نرمال ندارند.
این به آن معناست که زنان بیش از مردان درمعرض فقر قرار میگیرند صرفا به خاطر اینکه بازار کار مناسبی برای اشتغال زنان وجود ندارد.حتی زنان شاغل در مشاغل پست هم در امد کافی برای امرار معاش پیدا نخواهند کرد.پس راه زنان جز وابستگی به درآمد مردان نیست.
اینجا زنانی مطرح میشوند که تنها هستند چه به صورت یک مادر مجرد و چه به عنوان زنانیکه تمایل و یا امکان ازدواج پیدا نکرده اند و همین طور پیر زنان.برای ایندست زنان چه راهی تجویز میشود؟




پس سرانجام میپذیرید که در غرب آزاد, بیشینه[٤] تا همه‌یِ کارهای سخت و پُرگاه[٥] مر‌گ‌آور بر
دوش مردان مانده, ولی در همه‌یِ کارهای نرم و پردرآمد خوب زنان با مردان ٥٠-٥٠ شریک شده‌اند؟
:e40d: 50-50؟
اولین بار است که چنین چیزی میشنوم؟می شود یک مثال بزنید که زنان در گرفتن شغلی خاص با مردان موقعیتی برابر دارند ؟



درسته, اینکه منِ[٦] مرد باید در معدن بروم کار کنم ولی شمایِ زن نه, از روی موانع خردی
است که خود من بر سر راه شما انداخته‌ام تا کار جانفسرای معدن همچنان بر دوش من بماند —>
معدن معدن معدن ....!
جالب اینجاست که زنان هم توانایی و شاید تمایل در کاهای سخت از این قبیل را دارند.
بروید یقه ی نظام سرمایه داری را بگیرید که زنان را به زعم ضعف نسبیشان در این حوزه ها مناسب نمیداند و گرنه کم نیستند زنانی که برای رهاندن خود و خانواده شان(و چه بسیاری مردانشان) از فقر از انجام هیچ گونه کاری فروگزار نیستند.
3832
3833

undead_knight
03-23-2014, 07:19 AM
چرا شمار زنان در شرایط کاری سخت کمتر هست!؟
Sexual Harassment:Violence Against Women At Work (http://jan.ucc.nau.edu/~pms/cj360/readings/sex_harass_article.html)


As a result, many hostileenvironment complaints have been filed by women attempting working inoccupations where masculinity is an implicit job requirement–oil rigging (Holcome& Wellington, 1992), coal mining (Yount, 1991), policing (Martin 1994),corrections (Jurik 1985), automobile manufacturing (Gruber & Bjorn, 1982),and the military (U.S. Department of Defense 1993)--to name only a few.

For example, in her participant observational study of underground coalmining, Yount (1991) noticed that male miners reduce stress and build solidarityby sharing especially crude jokes and engaging in highly sexualized horseplay.Those who are unwilling or unable to play along become easy targets forderision. As a consequence, most of the women coal miners became the butts oftheir coworkers’ jokes.
پژوهش های زیادی نشون داده که در شغل هایی که مردانه تلقی میشند یا مردان زیادی در اونها مشغول به کار هستند(مثل مشاغل سخت که مهمترین نمونه ها هستند) آزار جنسی به همراه محیط کار خصومت آمیز در این محیط ها بسیار بیشتر از سایر محیط های کاریه.
EEOC Womens Work Group Summary (http://www.eeoc.gov/federal/reports/women_workgroup_report.cfm)
گویا حدس من درست بود که دلیل شمار کمتر زنان چه در مشاغل سطح بالا و مدیریتی و چه در مشاغل سطح پایین و سخت تر این نیست که "میل" ندارند بلکه دلیلش این هست که مردان "نمیزارند" زنان به اون مشاغل برسند.

+دوستانی که اینقدر از مرگ و میر مردان در محل کار شکایت میکنند چرا به منبع اصلی توجه نمیکنند؟! مرگ و میر مردان در این مشاغل چیزی"طبیعی" نیست که نشه جلوش رو گرفت.
این آمار مرتبط با آمریکاست(که نسبت به خیلی از کشورهای جهان سومی وضع بهتری داره) جریمه یک کارفرمای متخلف که شرایط ایمنی رو رعایت نکرده اگر کارش عمدی یا مکرر نباشه صرفا تا 7000 هزار دلار هست،حتی اگر به مرگ کارگر منجر شده باشه!
OSHA Content Document (https://www.osha.gov/pls/oshaweb/owadisp.show_document?p_table=OSHACT&p_id=3371)
دوما بسیاری از مرگ و میرها در کارگران مهاجر هست که دولت توجه آنچنانی بهشون نداره:
http://www.coshnetwork.org/sites/default/files/Preventable%20Deaths-The%20Tragedy%20of%20Workplace%20Fatalities_Natl%2 0COSH%20Report%202013.pdf

iranbanoo
03-24-2014, 08:39 PM
خیر؛
مرد شاید فرصتِ زیادی تا ازدواج داشته باشد(که آنهم با سربازی و کار و جان کندن برای کسب اوضاعِ مادی مناسب برای زن گرفتن معمولا بر باد می‌رود)، اما فرصتِ زندگیِ خوبِ پس از ازدواج هیچ نخواهد داشت و اگر تا دیروز برای شکم خودش می‌جنگید الان باید شکم یک نفر دیگر را هم سیر کند و خرج‌هایش همگی دوبله و سوبله می‌شوند. این را مقایسه کنید با زندگی یک زن.
اگر مرد فرصتی هرچند کوتاه(که میدانیم چندان هم کوتاه نیست) را داشته باشد زنان برعکس هیچ فرصتی برای یافتن خود و معنای زندگیشان ندارند!
دختر به بلوغ رسیده قبل از اینکه بیندیشد کیست و چه باید بکند یاد داده میشود که باید یک زن خوب برای یک مرد باشد.پس از ازدواج هم وقتی وارد خانه ی مرد میشود هم باید این نقش را با خود به آنجا هم بکشاند.
زنی که در جامعه هیچ نقشی جز این برایش تعریف نشده و هیچ گاه طعم متفاوت استقلال مالی- شخصیتی را نچشیده چه میداند زندگی چیست که بخواهد آن را در مقایسه با یک مرد بگذارد:e403:





کار سخت :
کاری که در آن سابقه یا احتمالِ آسیب فیزیکی یا روانی شدید (سوختی، بریدگی، شکستگی ، مرگ و ... )وجود دارد و همچنین کاری که در آن شما از حقوقِ انسانی و صنفی خود محروم شوید. مثلا اگر شما ناچار باشید18 ساعت در روز بلافصل کار کنید و 6 ساعت استراحت، هتا اگر آن کار راحت باشد، باز شغل شما دشوار است. با این تفاسیر چند درصد از مشاغلی که در این تعریف می‌گنجند در یدِ زنان است؟
صحبت از اینکه چند درصد از چنین مشاغلی در دست زنان است با اینکه چند درصد از مشاغلی که در دست زنان است دارای چنین خصوصیاتیست متقاوت است با ذکر این نکته که زنان چنانچه در شغلی آتیه دار و تمام وقت هم قرار بگیرند باز نباید نقوش مادری و خانگی خود را فراموش کنند و ناگزیرند تعادل لرزانی میان تعهداتشان در برابر خانواده و تعهداتشان در برابر کار و کارفرما حقظ کنند که چنین وضعی به ندرت برای مردان پیش می آید .

جدا از این مسئله از آنجایی که بازار کار عملا در دست مردان است و قوانین مربوط به آن را خودشان تعیین میکنند زنان نیز چنانچه مشغول کار باشند طبق ساعات و شرایط تعریفی کارشان را انجام میدهند.
بیشترین بازار کاری که زنان در آن متمرکزند بیشتر در کارهای خدمات بهداشتی و پست و کم در آمد و البته بدون آتیه است.کاری مثل پرستاری که فرسایش روحی و جسمی را دارد بیشترین بازاریست که زنان متیوانند در ان مشغول شوند.
کارهای عمدتا زنانه امثال کارهای زیر است:
خیاطان دست دوز و چرخ کارها و سوزن دوزان-خدمتکاران و پادو ها-مونتاژکارها-صندوق داران و تند نویسان و کارهای دفتری
من حرفی را که به مهربد زدم هم اضافه میکنم که زنان در بازار کارشان نه اطمینان دارند که منبع در آمدی همیشگی دارند و نه حقوقشان به حدیست که بتوانند با آن امرار معاش کنند.
یعنی یک زوج وقتی در آمدشان را برابر در خانه بخواهند خرج کنند در امد زن در برابر در آمد مرد هیچ برابری ای نخواهد کرد و جزو کمک هزینه ای ناچیز به شمار می آید در حالی که هر دو به یک اندازه بیرون از خانه وقتشان را میگذرانند.






مرگ ناشی از ترشیدگی!
:e415:
هر وقت یاد این کوتت میفتم یک ساعت میخندم.سوژه شده بین دخترای اینجا چون راستش ما کلا در آستانه ی مرگ ناشی از ترشیدگی هستیم:e412:
ولی خوب جدا از شوخی من منظورم افسردگی ناشی از این مسئله بود.درسته یکم خنده داره ولی زنی که تا ابد سربار خانواده باشه و همه بهش یک نگاه طرد شده و نخواستنی بکنند باید بهش حق داد که از افسردگی خودکشی کنه:e421:

Mehrbod
03-25-2014, 12:12 PM
ما از شرایط هموار و مساعد کاری(کارگری) مردان در مقابل زنان میگوییم.زنان کارگر بی شماری هستند که همپای مردان و به قدر آنان تلاش میکنند و زحمت میکشند و حمالی میکنند ولی حتی یک دهم حق و حقوق و شرایط مردان را برای ادامه کار ندارند.


خب میتوانید در این باره بیشتر دیرتر برایمان بگویید. ولی چرای از زیر بار پرسش ما میگریزید؟ برای ما یک آری/نه بگویید:


١- آیا زنان در کشورهای غربی در در همه‌یِ کارهای خوب و پردرآمد با مردان ٥٠-٥٠ شریک نشده‌اند؟
٢- آیا در کشورهای غربی و آزاد, بار انجام همه‌یِ کارهای سخت, کثیف و پُرگاه مرگ‌آور بر دوش مردان نیست؟






-مادامی که زنان جزو مایملک مردان محسوب شوند این حق را من به این سیستم میدهم که موقع عوض کردنشان و سیر شدن از آنان بهایشان را نیز بپردازند!


این اگر هوچی‌گری نیست, پس چیست؟
چگونه زن مایملک مرد به شمار میرود, زمانیکه هنگام جُدایی نیمی از دارایی او را بالا میکشد؟ :39:





:e40d: 50-50؟
اولین بار است که چنین چیزی میشنوم؟می شود یک مثال بزنید که زنان در گرفتن شغلی خاص با مردان موقعیتی برابر دارند ؟


آمار از اداره‌یِ آمار آمریکا:

بر علیه زنانگی - برگ 2 (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C-235/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-2.html#post8444)


http://www.daftarche.com/attachments/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/354d1366415407t-%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C-men_women_occupation.jpg


http://www.bls.gov/mlr/1997/04/art2full.pdf

آنهم از نزدیک ١٠ سال پیش!





معدن معدن معدن ....!
جالب اینجاست که زنان هم توانایی و شاید تمایل در کاهای سخت از این قبیل را دارند.
بروید یقه ی نظام سرمایه داری را بگیرید که زنان را به زعم ضعف نسبیشان در این حوزه ها مناسب نمیداند و گرنه کم نیستند زنانی که برای رهاندن خود و خانواده شان(و چه بسیاری مردانشان) از فقر از انجام هیچ گونه کاری فروگزار نیستند.


فرافکنی + هوچیگری: اینکه زنان کارهای سخت و مرگ‌آور را به دوش مردان وانهاده‌اند
از همه جا سرچشمه میگیرد بجز خود اینکه زنان زیرکانه از خویشکاری انجام آنها می‌گریزند.


پارسیگر

Mehrbod
03-25-2014, 12:17 PM
چرا شمار زنان در شرایط کاری سخت کمتر هست!؟
Sexual Harassment:Violence Against Women At Work (http://jan.ucc.nau.edu/~pms/cj360/readings/sex_harass_article.html)



بهانه‌های خنده‌آور. برای اینکه به ریشخندآمیزی استدلال بالا پی ببرید, از خود اتان بپرسید چگونه است زنان در کارهای نرم و دفتری و پردرآمد که
sexual harassment* میشوند همچنان ٥٠-٥٠ پست‌ها را فروگرفته‌اند, ولی به کارهای سخت و کثیف مانند رفتگری یا کارگری ساختمان که میرسد ناگهان امنیت ندارند و نمیتوانند و گناه مردان است؟



* قانون‌هایِ آزار جنستی مردستیز را نیز نفراموشیم:

· Looking a person up and down (elevator eyes).
· Staring at someone.
· Sexually suggestive signals.
· Making sexual gestures with hands or through body movements

http://www.un.org/womenwatch/osagi/pdf/whatissh.pdf


به یاد داشته باشید, اگر مرد هستید* (قانونهای نامبرده همگی تنها برای مردان کارگر هستند) و اگر در
آسانرو سرتاپای زنی را با چشم برانداز کردید, شما را به تبهِ بزرگ "چشم‌چرانی" میتوانند و اخراج هم میکنند (= مزیت مردانگی)


*
روی کاغذ برای زن و مرد, ولی در کنش تنها برای زنان (;



پارسیگر

Mehrbod
03-25-2014, 12:22 PM
مرگ ناشی از ترشیدگی!


ولی خوب جدا از شوخی من منظورم افسردگی ناشی از این مسئله بود.درسته یکم خنده داره ولی زنی که تا ابد سربار خانواده باشه و همه بهش یک نگاه طرد شده و نخواستنی بکنند باید بهش حق داد که از افسردگی خودکشی کنه


داریوش جان تو هم ماننده همیشه ساده‌ای, ایرانبانو بهتر از من و تو میدانند چه استدلال خنده‌آوری کرده (کودن که نیست), ولی چون پسران همه
جوری پرورش یافته‌اند که از همان کودکی خود اشان را همواره گناهکار و بدهکار به زنان میدانند (مانند همین شوالیه که از مردی اش پیوسته وژداندرد دارد),
ایشان هم از داستان بخوبی آگاه است و میداند هتّا میتواند افسردگیِ زن ترشیده‌یِ زشت را هم به گردن مردان بیاندازد و باز چند تایی خواننده را گول بزند (;

پارسیگر

Dariush
03-25-2014, 09:02 PM
اگر مرد فرصتی هرچند کوتاه(که میدانیم چندان هم کوتاه نیست) را داشته باشد زنان برعکس هیچ فرصتی برای یافتن خود و معنای زندگیشان ندارند!
دختر به بلوغ رسیده قبل از اینکه بیندیشد کیست و چه باید بکند یاد داده میشود که باید یک زن خوب برای یک مرد باشد.پس از ازدواج هم وقتی وارد خانه ی مرد میشود هم باید این نقش را با خود به آنجا هم بکشاند.
زنی که در جامعه هیچ نقشی جز این برایش تعریف نشده و هیچ گاه طعم متفاوت استقلال مالی- شخصیتی را نچشیده چه میداند زندگی چیست که بخواهد آن را در مقایسه با یک مرد بگذارد
آری؛ زنان فرصت‌اش را ندارند حتما چون مردان نمی‌گذارند! در جوامع سنتی-شرقی ، انسان‌ها فارغ از جنسیت‌شان خود را در انبوهی از سنت‌ها و پیش‌انگاشت‌های داوطلبانه‌ی اجتماعی می‌یابد و تخطی از آنها هر کدام به نسبت هزینه‌ای دارند. اما در تصویر انتزاعی شما دو ایراد وجود دارد که شما زیرکانه از آنها تفره می‌روید: 1- آنچه جامعه از مردان انتظار دارد شامل مجموعه‌ای عظیم از بایدها و نباید‌هاست که تمامِ جنبه‌های شخصیتی-اجتماعیِ او را در بر می‌گیرند و دامنه‌شان از نوک کیرِ او شروع می‌شوند (یعنی خصوصی‌ترین و تابوترین بخش کالبدش) تا سراسر زندگی‌اش. مرد همه‌جا چشمان سائرونِ جامعه را با خود می‌بیند به شکلی که هتا در تنهایی با خود نیز بدونِ شرم و دردِ وژدان نمی‌تواند از آن رها شود، چنانکه من هرگز مردی را ندیده‌ام که با شهامت و بدونِ خجالت بتواند از خودارضائی خود سخن بگوید و از آن بدتر مرد قربانی ِ بزه‌های مدنی به عنوانِ یک قربانی دیده نمی‌شود که جامعه باید در برابرِ او خود را مسئول ببیند و در آینه‌ی او پلشتی‌های خودش را مشاهده کند، که او را همچون یک نقض و یک وصله‌ی ناجور می‌بیند و از تحقیر و سرزنشِ او از هیچ طریقی فروگزار نیست.
2- وقتی ما از جامعه سخن می‌گوییم باید بدانیم که جامعه نهادی‌ست برساخته از زنان و مردان! تفاوتِ ما و شما در این است که ما اگر عیبی در فرهنگِ مردستیز و زن‌پرستِ امروزی می‌بینم می‌توانیم به سادگی آن را برآیندِ نگاه‌ها و اندیشه‌های تک تکِ افرادِ درونِ جامعه، فارغ از جنسیت ببینیم.


صحبت از اینکه چند درصد از چنین مشاغلی در دست زنان است با اینکه چند درصد از مشاغلی که در دست زنان است دارای چنین خصوصیاتیست متقاوت است با ذکر این نکته که زنان چنانچه در شغلی آتیه دار و تمام وقت هم قرار بگیرند باز نباید نقوش مادری و خانگی خود را فراموش کنند و ناگزیرند تعادل لرزانی میان تعهداتشان در برابر خانواده و تعهداتشان در برابر کار و کارفرما حقظ کنند که چنین وضعی به ندرت برای مردان پیش می آید .

جدا از این مسئله از آنجایی که بازار کار عملا در دست مردان است و قوانین مربوط به آن را خودشان تعیین میکنند زنان نیز چنانچه مشغول کار باشند طبق ساعات و شرایط تعریفی کارشان را انجام میدهند.
بیشترین بازار کاری که زنان در آن متمرکزند بیشتر در کارهای خدمات بهداشتی و پست و کم در آمد و البته بدون آتیه است.کاری مثل پرستاری که فرسایش روحی و جسمی را دارد بیشترین بازاریست که زنان متیوانند در ان مشغول شوند.
کارهای عمدتا زنانه امثال کارهای زیر است:
خیاطان دست دوز و چرخ کارها و سوزن دوزان-خدمتکاران و پادو ها-مونتاژکارها-صندوق داران و تند نویسان و کارهای دفتری
من حرفی را که به مهربد زدم هم اضافه میکنم که زنان در بازار کارشان نه اطمینان دارند که منبع در آمدی همیشگی دارند و نه حقوقشان به حدیست که بتوانند با آن امرار معاش کنند.
یعنی یک زوج وقتی در آمدشان را برابر در خانه بخواهند خرج کنند در امد زن در برابر در آمد مرد هیچ برابری ای نخواهد کرد و جزو کمک هزینه ای ناچیز به شمار می آید در حالی که هر دو به یک اندازه بیرون از خانه وقتشان را میگذرانند.
:e408:
منطق ایرانبانو: زنانی که 20 درصد از مشاغل را در ایران در اختیار دارند در برابر آن 80 درصد سخت‌تر می‌توانند همزمان نقش‌شان را در خانواده‌شان ایفا کنند و هم کارگر/کارمندِ خوبی باشند!
دیگر چیزهایی هم که گفتید بی‌وجه است و مشخص است که زنان به اندازه‌ی مردان فاکتورِ درآمد در شغل برایشان اهمیت ندارد و بیش از آنکه به دنبالِ شغثلی برای تامین مخارج زندگی باشند، به دنبالِ چیزی برای وقت‌گذرانی و سرگرمی هستند!



ولی خوب جدا از شوخی من منظورم افسردگی ناشی از این مسئله بود.درسته یکم خنده داره ولی زنی که تا ابد سربار خانواده باشه و همه بهش یک نگاه طرد شده و نخواستنی بکنند باید بهش حق داد که از افسردگی خودکشی کنه



داریوش جان تو هم ماننده همیشه ساده‌ای[١], ایرانبانو بهتر از من و تو میدانند چه استدلال خنده‌آوری کرده (کودن که نیست), ولی چون پسران همه
جوری پرورش یافته‌اند که از همان کودکی خود اشان را همواره گناهکار و بدهکار به زنان میدانند (مانند همین شوالیه که از مردی اش پیوسته وژداندرد دارد),
ایشان هم از داستان بخوبی آگاه است و میداند هتّا میتواند افسردگیِ زن ترشیده‌یِ زشت را هم به گردن مردان بیاندازد و باز چند تایی خواننده را گول بزند (;
این که چیزی نیست مهربد جان، به اسپاگتی احد و واحد قسم که من هتا دیده‌ام که گفته‌اند پریودِ زنان هم تقصیرِ مردان بوده و در یک موردِ بسیار جالبتر جایی خواندم که تاریخ به این خاطر پر از خون و جنایت است که داستانی در مورد یک مرد است :His+story؛ مجالی دهید تا ما زین پس داستانی در مورد یک زن درست بکنیم تا ببینید چقدر صلح خوب است :Her+ tory :e412: بله؛ فلسفه را قبلا ایرانبانو و آندد گفته بودند که مردانه، حالا تاریخ هم نمودی از مردسالاری‌ست :e14c:

iranbanoo
03-28-2014, 09:06 PM
خب میتوانید در این باره بیشتر دیرتر برایمان بگویید. ولی چرای از زیر بار پرسش ما میگریزید؟
- آیا زنان در کشورهای غربی در در همه‌یِ کارهای خوب و پردرآمد با مردان ٥٠-٥٠ شریک نشده‌اند؟
٢- آیا در کشورهای غربی و آزاد, بار انجام همه‌یِ کارهای سخت, کثیف و پُرگاه[١] (http://www.daftarche.com/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%D8%8C-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%8C-%D9%87%D9%85%D8%A8%D9%88%D8%AF-13/%D8%B1%D9%88%D8%B2-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B2%D9%86-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-1454/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-6.html#pabf0b3f) مرگ‌آور بر دوش مردان نیست؟


چرا دیرتر بگویم وقتی اینها همه علت و معلول هم اند؟
قبل از اینکه پاسخ پرسشتان را بدهم شما به من بگویید که حضور زنان در عرصه های اجتماعی را از چه بابت میخواهید تحلیل کنید؟اگر از لحاظ حقوقی باشد که فکر میکنم قوانین به ظاهر مساوی (!!) یک طرف قضیه و برخورد هایی که با یک زن در محیط کار و چشم داشت از او دارند طرف دیگر داستان است.
پاسخ پرسش 1 تان برای من خیر است.درست است که در غرب از شدت این تفاوتهای اجتماعی کاسته شده ولی یک زن در همه جای دنیا یک زن است و تا در مورد یک زن به عنوان یک انسان همراه با مفهوم (مراقبت و تیمار داری) گره خورده ,قوانین هم راه را به جایی باز نمیکنند.
از این رو که زنان چنانچه برای دستیابی برای یک شغل که مردان هم متقاضی آنند در یک جایگاه قرار گیرند همواره به زن به عنوان نیرویی موقت و بی بهره نگریسته میشوئ.بنابراین کارفرمایان در همه جای دنیا ترجیح میدهند مناسب شغلی حرفه ای و جدیشان را به مردان دهند .
2-پرسش بر روی پرسش: کار سخت و کثیف(با در آمد) آیا بهتر از بیکاری ( و به تبع بی در آمدی) نیست؟





ین اگر هوچی‌گری نیست, پس چیست؟
چگونه زن مایملک مرد به شمار میرود, زمانیکه هنگام جُدایی[٢] نیمی از دارایی او را بالا میکشد؟
حقیقت!
حقیقت این است که زنی که تمام عمرش را صرف یک زندگی میکند و جوانی اش را در این راه سرمایه گذاری میکند چرا باید با یک اردنگی فیزیکی از زندگی به پس رانده شود وارد جامعه ای شود که شانس بقای مالی نزدیک به صفر دارد؟
+
در غرب که همه چیز برابر تقسیم می شود آیا زن آورده ای مالی ندارد؟
تا جایی که من میپندارم زنی که آورده ای ندارد دست خالی باز میگردد.:39:




Operators, fabricators, and laborers (منشی‌تلفنی، سازندگی، کارگری)

Handlers, equipment cleaners, helpers, and laborers (پاک‌سازی، رسیدگی، کارگری)
Transportation and material moving occupations (پیشه‌های ترابریک (جابه‌جایی مواد))
Machine operators, assemblers, and inspectors (کار با ماشین‌آلات سخت و سرهم‌بندی)


Farming, forestry, and fishing (کشاورزی، جنگل‌بانی، ماهی‌گیری)
...




ولی در پیشه‌های زیر افزاینده بوده و نزدیک به 50 درسد و یا بیشتر پیشه‌ها را زنان از آن خود کرده‌اند:



Managerial and professional specialty (مدیریت و تخصص‌های حرفه‌ای)

Executive, administrative, and managerial (مدیریت اجرایی، مدیریت اداری و مدیریتی)
Professional speciality (تخصص حرفه‌ای)


Technical, sales, and administrative support (فن‌آوریک، بازاریابی و پشتیبان مدیریتی)

Technicians and related support (فن‌آورها و پشتیبانی وابست
Sales occupation (بازاریابی)
Administrative support, including clerical (پشتیبان مدیریتی + دفترداری)




این لینک میگوید که موقعیت زنان و مردان در کارها به 50-50 رسیده؟
این تحلیل ها را به دور از کاغذ ها در دنیای واقعی جست و جو کنید.درست است که آهنگ رشد اشتغالی زنان در کارهای به ظاهر حرفه ای تر رو به بالا رقته ولی زنان حتی در این دست مشاغل هم در رده های پایین تر و معمولا و غالبا زیر دست مردان و تحت نظارت آنان مشغول میشوند.
در بخش های مدیربتی و دفتری زنان بیشتر در کارهای تدارکات و کارگزینی دیده میشوند.زنان برای ورود به این دست مشاغل شاید شرایط بهتری پیدا کرده باشند ولی مهم ارتقای شغلیشان است تقریبا برایشان ناممکن است.
چرا که سرنوشت مفروض زن(تاهل) و بچه داریست و کارفرمایان معتقدند که زنان کارشان را در وقت زایمان ترک میکنند و به جد خود را وقف کارشان نمیکنند .




فرافکنی + هوچیگری: اینکه زنان کارهای سخت و مرگ‌آور را به دوش مردان وانهاده‌اند
از همه جا سرچشمه میگیرد بجز خود اینکه زنان زیرکانه از خویشکاری[٣] انجام آنها می‌گریزند.
این همه داد و بیداد و کولی بازی برای رو به رو شدن با حقیقت طبیعیست و قابل درک:))
گویی زنان انجمن های مخفی برای گریز از کار دارند.امتحان کنید و از خانمی بخواهید روزنامه را بردارد و در بخش استخدام دنبال کاری اینچنین سخت را پیدا کرده و تماس بگیرد.
من پاسخ بخش استخدام کننده را به شما پیشاپیش میدهم: ما در این بخش فقط آقا استخدام میکنیم!