PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : یک دنیای بهتر



sonixax
11-15-2010, 01:11 AM
قبل از هر چیزی این کتاب رو بخونید :

http://www.4shared.com/file/16788114/9f57b28/yek_donyaye_behtar.html

این کتاب در حقیقت اساسنامه حزب کمونیست کارگری ایران هست !
سوای مسائل حزبی و عقیده ای و این حرفها یک دور بخونیدش - بیشتر مواردی که توش هست توی کشور آلمان در حال پیاده سازیه (به جز اتوبوس مجانی و این حرفها - البته همینش تو سوئد هم هست) .

بعد که خوندید نظرتون رو بگید که کدامش منطقی هست ، کدامش رویا پردازی و کدامش غیر ممکن . من خودم چون دیدم خیلی هاش توی آلمان در حال اجرا شدنه و جامعه آلمان هم یک جامعه قابل قبول و خوبه .

Mehrbod
11-15-2010, 02:52 AM
يک دنياي بهتر
برنامه حزب کمونيست کارگري - حکمتيست

http://www.hekmatist.com/donya.htm

Mehrbod
11-15-2010, 03:12 AM
تاريخ کليه جوامع تاکنوني تاريخ مبارزه و کشمکش طبقاتي است. جدالي بي وقفه، گاه آشکار و گاه پنهان، ميان طبقات استثمارگر و استثمار شونده، ستمگر و تحت ستم در ادوار و جوامع مختلف در جريان بوده است. اين جدال طبقاتي است که منشاء اصلي تحول و تغيير در جامعه است.

برخلاف جوامع پيشين که عموما بر سلسله مراتب طبقاتي و قشربندي هاي پيچيده اي بنا شده بودند، جامعه مدرن سرمايه داري تقسيم طبقاتي را بسيار ساده کرده است. جامعه معاصر، عليرغم تنوع وسيع مشاغل و تقسيم کار گسترده، بطور کلي بر محور دو اردوگاه طبقاتي اصلي که رودرروي يکديگر قرار گرفته اند سازمان يافته است: کارگران و سرمايه داران، پرولتاريا و بورژوازي.
داشتن جامعه‌ای بدون طبقه رویا‌پردازی است. روشن نیست این‌ها از کجا آمده‌اند, ولی با اندکی خرد می‌تواند دید
که آدم‌ها با یکدیگر در هیچ چیز یکسان نیستند و بدیهی است که نمی‌توان جامعه همگون و یک دست داشت.




نظام سرمايه داري مسبب و عامل بقاء کليه مصائب گريبانگير انسان امروز است.
:21:






ارکان سرمايه داري

اينجا توليد کنندگان اصلي، يعني کارگران، آزادند. به کسي تعلق ندارند، زائده ملک و زمين و تحت انقياد اربابي نيستند. مالک و صاحب اختيار جسم خود و نيروي کار خود هستند. اما کارگران در اين نظام از يک لحاظ ديگر نيز " آزاد" اند. آنها مالک هيچ نوع وسائل کار و توليدي نيستند. و لذا براي تامين زندگي خويش ناگزيرند در ازاء مزد نيروي کار خويش را براي مدت معين به طبقه سرمايه دار، يعني اقليت کوچکي که وسائل توليد را در تملک و انحصار خود دارد، بفروشند و سپس وسائل معيشت و زندگي خود را، که خود توليد کرده اند، در بازار از سرمايه دار بخرند. جوهر سرمايه داري و اساس استثمار در اين نظام کالا بودن نيروي کار از يکسو و مالکيت خصوصي طبقه سرمايه دار بر وسائل توليد از سوي ديگر است. وجود جامعه بشري، نفس بقاء انسان و تامين نيازهاي او، تحت هر نظامي، بدون آنکه نيروي کار زنده انسانها وسايل و ابزار کار را به خدمت بگيرد و محصولات جديد بيافريند قابل تصور نيست. اما نيروي کار و وسائل توليد در نظام سرمايه داري با ديوار مالکيت خصوصي از هم جدا شده اند. کالاهايي هستند که مالکان آن بايد در بازار با هم روبرو شوند. ظاهر امر اينست که صاحبان اين کالاها در بازار وارد يک معامله برابر و آزاد ميشوند. کارگر نيروي کارش را براي ساعات معيني به سرمايه دار، يعني صاحب وسائل توليد، ميفروشد و در ازاء آن مزد ميگيرد. سرمايه دار، نيروي کار را به خدمت ميگيرد، مصرف ميکند، و محصولات جديد توليد ميکند. اين کالاها در بازار فروخته ميشوند و پول حاصله بعنوان سرمايه دور توليد را از نو آغاز ميکند.

در اینجا به این نکته ساده اشاره نشده است که همان کارگر می‌تواند با پس‌انداز و یا خلاقیت, طبقه اجتماعی خود را دگرگون کند.





نه فقط تقسيم طبقاتي، بلکه تقسيم حرفه اي انسان ها از ميان ميرود. کليه قلمروهاي فعاليت خلاقه بر روي همگان باز ميشود. شکوفايي هر فرد به شرط شکوفايي جامعه بدل ميشود. جامعه کمونيستي جامعه اي جهاني است. مرزهاي ملي و کشوري محو ميشود و جاي آن را هويت جهانشمول انساني ميگيرد. جامعه کمونيستي جامعه اي است بدون مذهب، بدون خرافه، بدون ايدئولوژي و بدون زنجير سنن و اخلاقيات کهنه بر انديشه آزاد انسان ها.
این‌ها همگی تنها دل‌خوش‌کنک هستند. جامعه‌ای که همه شغل‌ها یکی هستند و همه طبقات یکی شده‌اند؟




انحلال ارتش
:21:





برقراري دادگستري مستقل
و تامين عدالت قضايي براي همه
پیوندی چندانی با کمونیسم ندارد و در یک رژیم کاپیتالیستی نیز شدنی است.






حقوق و آزادي هاي فردي و مدني

حزب کمونيست کارگري - حکمتيست در عين حال براي تحقق و تضمين وسيع ترين حقوق فردي و مدني در جامعه موجود مبارزه ميکند. اهم اين حقوق و آزادي هاي انکار ناپذير و غير قابل نقض عبارتند از:

- حق حيات و مصونيت جسمي و روحي فرد از هر نوع تعرض.

- حق معاش. حق برخورداري از ضروريات زندگي متعارف در جامعه امروزي.

- حق فراغت و تفريح و آسايش.

- حق آموزش. حق استفاده از کليه امکانات آموزشي موجود درجامعه.

- حق سلامتي. حق برخورداري از کليه امکانات جامعه امروزي براي مصون داشتن فرد از صدمات و بيماري ها، حق برخورداري از امکانات بهداشتي و درماني در جامعه.

- حق استقلال فردي. ممنوعيت هر نوع انقياد و بردگي و بيگاري در هر پوشش و با هر توجيه.

- حق معاشرت و زندگي اجتماعي. ممنوعيت هر نوع جداسازي و محروم سازي افراد از محيط اجتماعي و امکان معاشرت با ديگران.

..
این‌ها بدون شک چیزهای خوبی هستند و نکته مثبت این حزب به شمار می‌روند.




برابري زن و مرد،
ممنوعيت تبعيض بر حسب جنسيت
خوب و شدنی است.





برابري حقوقي کليه ساکنين کشور مستقل از تابعيت


برابري کامل و بي قيد و شرط کليه ساکنين ايران، مستقل از تابعيت، در کليه حقوق و وظايف قانوني، اعم از فردي، مدني، سياسي، اجتماعي و رفاهي.

شمول يکسان قوانين کار و رفاه اجتماعي بر همه کارگران مستقل از تابعيت.

صدور جواز ورود، اقامت، اجازه کار و کارت هاي بيمه و غيره براي همه متقاضيان اقامت در ايران.
خوب و شدنی است.





ممنوعيت تبعيض نژادي
خوب و شدنی است.






حق هر زوج بالاي ١٦ سال به زندگي مشترک به ميل و انتخاب خود. ممنوعيت هر نوع اجبار و اعمال فشار از جانب هر فرد و مرجعي بر افراد در امر انتخاب همسر، زندگي مشترک (ازدواج) و جدايي (طلاق).
با گزینش 16 سال (به جای 18) سراسر هم‌رای‌ام.






مبارزه با فحشاء
بی‌خود است. روسپی‌گری بایستی قانونی باشد. روشن نیست این حزب چگونه
به خود پروانه دخالت در چنین امری را داده است. اگر بخواهیم روسپی‌گری را ناقانونی
بدانیم, چرا که روسپی از بدن خود برای درآمدزایی سود برده است, بایستی شغل‌های
دیگری مانند خوانندگی, نوازندگی و ... را نیز ناقانونی بشماریم که نابخردی آن روشن است.




لغو مجازات اعدام
یکی از بهترین ویژگی‌های این حزب است. این برای کسانی که می‌گویند چین کمونیستی است پاسخ خوبی است.

sonixax
11-15-2010, 03:21 AM
بی‌خود است. روسپی‌گری بایستی قانونی باشد. روشن نیست این حزب چگونه به خود پروانه دخالت در چنین امری را داده است. اگر بخواهیم روسپی‌گری را ناقانونی بدانیم, چرا که روسپی از بدن خود برای درآمدزایی سود برده است, بایستی شغل‌های دیگری مانند خوانندگی, نوازندگی و ... را نیز ناقانونی بشماریم که نابخردی آن روشن است.

روسپی گری (فحشا) با تن فروشی فرق دارد ، روسپی گری باعث شیوع بیماری در جامعه میشود و قابل کنترل نیست . ولی تن فروشی چرا .
در کل مسائل جنسی باید به صورت کنترل شده و بدون محدودیت در تنوع (همجنسگرایی ، دگر جنس گرایی ، فتیش و ...) در جامعه وجود داشته باشه .


پیوندی چندانی با کمونیسم ندارد و در یک رژیم کاپیتالیستی نیز شدنی است.

مهربد گرامی ، هدف بررسی خود کمونیسم نیست :53:

Mehrbod
11-15-2010, 03:28 AM
روسپی گری (فحشا) با تن فروشی فرق دارد ، روسپی گری باعث شیوع بیماری در جامعه میشود و قابل کنترل نیست . ولی تن فروشی چرا .
در کل مسائل جنسی باید به صورت کنترل شده و بدون محدودیت در تنوع (همجنسگرایی ، دگر جنس گرایی ، فتیش و ...) در جامعه وجود داشته باشه .


تا آنجاییکه از واژه می‌توان گفت, روسپی‌گری و تن‌فروشی یکی هستند. اکنون ما می‌توانیم
آن را قانونی و کنترل شده داشته باشیم (روسپی از کاندوم سود ببرد, بیماری نداشته باشد) یا
آنکه می‌توانیم آن را برای هزارمین بار جرم نامیده و گسترش زیرزمینی آنرا نظاره‌گر باشیم.

البته من نوشته را درست نخواندم, در دنباله آن آمده است:


غير جنايي کردن زندگي و کار افرادي که دست به تن فروشي ميزنند. کمک به بازيابي حرمت اجتماعي و احترام به نفس آنها و کوتاه کردن دست شبکه ها و باندهاي جنايتکار از زندگي آنها از طريق: که آنرا به یک نکته + دیگر این حزب تبدیل می‌کند.