توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشتهیِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : بازی : آموزش
Ouroboros
02-02-2014, 11:55 AM
در این جستار به آموزش و مطالعهی مفاهیم و مبانی بازی میپردازیم. من این تاپیک را برخلاف میل باطنی و تنها بدلیل گسترش این کارآمدترین ابزار موجود برای ارتقاء سطح زندگی مردان به راه انداختم چراکه گمان میکنم آغاز گفتگو پیرامون بازی در غالب نقد آن باعث بدبینی و خصومتی میان کاربران انجمن و این ابزار شده که هرگز پسندیده نیست. پس با آنکه در پایان روز همچنان خود را منتقد بازی در مقام راهکاری برای برونرفت از مشکلات جنسیتی در جامعه میدانم، آموختن آنرا برای هر مردی ضروریترین اقدام متصور تلقی میکنم. لطفا هرگونه نقدی به مسائل مطروحه در این جستار داشتید در همان تاپیک بازی (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-1070/#post37616): (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-1070/#post37616)نقد (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%AF-1070/#post37616) پست بکنید و این تاپیک را منحصرا برای آموزش/یادگیری بازی بگشایید، طبیعتا بدلیل ذات ترولگیر این مباحث، هرگونه نقد مستقیم یا غیرمستقیمی به همان جستار منتقل خواهد شد.
دلیل بازگشایی یک جستار تازه و عدم تداوم آن در «راههای دلبری و مخ زدن (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%B1%D8%A7%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AF%D9%84%D8%A8%D8%B1%DB%8C-%D9%88-%D9%85%D8%AE-%D8%B2%D8%AF%D9%86-725/)» آنست که بازی برخلاف دروغ بافیها و تحریفهای فمینیستی، بسیار پیچیدهتر، مهمتر و گستردهتر از «مخزنی» و «خانم بازی»ست، چنانکه دانستن آن برای مردان متاهل ضروریتر از مردان مجرد است!
Ouroboros
02-02-2014, 12:20 PM
گهتست
گهتست یکی از آن مفاهیمیست که کشف و مطالعهی آن میتواند زندگی عاطفی، جنسی و اجتماعی مردان را یکسره دگرگون کرده تحت تاثیر خود قرار بدهد. در چند قرار اول و آغاز رابطه، شاید ۹۰٪ آنچه از دهان زن بیرون میآید گهتست خالص است، و سربلند بیرون آمدن از آنها مایهی ظفرمندی و کامیابی چنان چشمگیری خواهد شد که شما را شگفتزده میکند. من اغلب به دوستان میگویم که اگر تنها یک تکنیک بازی شایستهی مطالعهای همه جانبه باشد، و اگر بنا بود تنها یکی از ابزارهای بی شماری که این دستگاه فکری برای ارائه دارد را اتخاذ بکنید، آن یکی بیشک باید نحوهی غلبه بر گهتست باشد چراکه با فقط همین عمل، جایگاه شما در نظر زن ارتقایی برجسته خواهد داشت.
از آنجاکه برخلاف مردان که یکی دو معیار(همچون زیبایی ظاهری و جوانی و ...)برای زوج یابی بیشتر ندارند، زنها لیستی با دقیقا ۵۹۳ معیار از قبل مشخص و بسیار دقیق و کلمه به کلمه از قبل تنظیم شده دارند که مردان را برای میزان تطابق با آنها چک میکنند. گهتست خودآگاه روشیست برای تطابق زیرجلی شما با این معیارها. اما فقط معیارهای آگاهانهای که زن به صورت فعال درپی آنهاست بر انتخاب او تاثیرگذار نیست، چنانکه هر بازیکن خبرهای میداند، زنان بسیاری معیارها دارند که شهامت یا خودآگاهی بسنده برای ابراز یا حتی پذیرفتن آنها نزد خودشان را هم ندارند، معیارهایی همچون The dark triad (https://en.wikipedia.org/wiki/Dark_triad) که زنان شیفتهی آنها هستند، گهتست ناخودآگاه زن روشیست برای سنجش میزان تطابق شما با این معیارها. پس عملا گهتست چیزی نیست بجز همان fitness test.
برخلاف آنچه مردان بتا گمان میکنند گهتست بد نیست، بالعکس زنی که شما را گهتست میکند یعنی علاقمند است و میخواهد بیشتر شما را بسنجد و دربارهتان بداند. پس گهتست دوست شماست، درپی آن باشید. من انواع مختلف گهتست را از منظر ساختار و شدت به سه گونه تقسیم کردهام:
۱. گهتست مقدماتی: آنهایی که در یک ماه اول رابطه، از آغاز مخزنی تا قرار، بوسه و سکس اول به سوی مرد پرتاب میشوند. با سربلندی رد کردن اینها بسیار مهم است زیرا هفتههای نخست رابطه برای زنان زمانیست که میزان تطابق شما را با ۶۲۸ معیار مطروحه میسنجند.
- دختر: تنهایی اومدی دختر بازی؟(پس از گشایش و مدت کوتاهی مخزنی)
- مرد بتا(دستپاچه، احتمالاً در حال رنگ عوض کردن): من اصلاً اهل دختر بازی نیستم به خدا.. از شما خیلی خوشم اومد.. گفتم بهتون که چقدر زیبا هستید؟
- دختر:(در حالی که لبهای کُسش به هم میچسبند) آره شش بار..
- دختر: تنهایی اومدی دختر بازی؟
- بازیکن: نه، سه تا از دوستام رو هم آوردم(در حالی که کیرش را در دست گرفته و حواله میدهد)
- دختر: وای چقدر بیادب..
- بازیکن: ممنون که توجه کردی، بگو ببینم، بیشتر از هرچی عاشق چه چیز مردهای بیادب هستی..؟
۲. گهتست متوسطه : آنهایی که ناخودآگاه هستند، رفوزگی در اینها از همه بدتر است زیرا بیآنکه خود زن بداند از شما بیزار می شود. شناسایی و پاسخگویی به آنها هم از همه دشوارتر است.
- دختر: یه دقیقه کیفم رو نگه میداری من برم دستشویی؟
- مرد بتا: البته عزیزم. (و بعد ده دقیقه همچون یک تکه چوب خشک شده بیرون مستراح اینپا-آنپا میکند و مایهی ننگ هرچه مرد در جهان است را فراهم میآورد)
-دختر: یه دقیقه کیفم رو نگه میداری من برم دستشویی؟
-بازیکن:(پس از ده ثانیه نگاه خیره، با ابروهای بالا رفته که حسابی دختر را در موقعیت طبیعی او-مفعول و فرمانبردار-قرار میدهد)برو بابا.
۳. اَبَر گهتست آنجهانی: از نامش پیداست، اثری که بر رابطه خواهد داشت سرنوشت ساز و تعیینکننده است.
-دختر: به نظرت رابطهی ما به چه سمتی داره حرکت میکنه؟ تمام دوستهامون ازدواج کردن، چرا تو اینقدر از تعهد میترسی؟
- مرد بتا:(در حالی که نفسهایش به شماره افتاده)عزیزم حق با توئه.. میدونی که وضع کاریم اصلاً مناسب نیست.. اما تو رو خدا ناراحت نباش، از داییم پول قرض میکنم برای عروسی.. بعدش هم خدا بزرگه..
- دختر: به نظرت رابطهی ما به چه سمتی داره حرکت میکنه؟ تمام دوستهامون ازدواج کردن، چرا تو اینقدر از تعهد میترسی؟
- بازیکن:(اشاره میکند به آلت تناسلی خود)ببین، از بس حرف زدی داره میخوابه. بیا، بیا با اون دهنت یه کار مفید بکن(موهای او را گرفته و به سمت میان پاهای خود رهنمود میشود)
مثالهای بالا به شما یک ایده برای برخورد درست با گهتست را میدهند، اما بهترین روش ممکن برای برخورد با گهتست نادیده گرفتن آنست، هیچ چیز خواستنیتر از مرد بیتفاوتی که منیت او تحت هیچ شرایطی از پیرامون خدشه نمیپذیرد نیست. اما روش دوم، که ما در اینجا به آن خواهیم پرداخت حاضرجوابیست. بدانید و آگاه باشید که فلان آلفای حاضرجوابی که برای هر گهتست زنان پاسخی دارد و لحظهای کم نمیآورد چنان است چراکه پیشتر بارها با آن روبرو شده، و طی همان پنج ثانیه آنرا نیافریده. زنان مجموعهای متناهی و محدود از گهتست دارند که شما با شناخت آنها، چه از طریق تجربه و یا چه از طریق مطالعهی تجربهی دیگران به اندازهی همان مردان حاضرجواب خواهید شد. من در اینجا به مرور گهتستهایی را که با آنها روبرو شدهام، با بهترین جوابهایی که به آنها شنیدهام یا خود دریافتهام خواهم آورد، اما شما بهتر است بدانید که در بازی مهمترین فاکتور روش است نه متن، قوانین را بیاموزید و سپس پاسخهای ارجینال خودتان را که به شخصیتتان میخورد و با احوالتان سازگاری دارد طراحی کنید.
Philo
02-02-2014, 08:13 PM
- دختر: به نظرت رابطهی ما به چه سمتی داره حرکت میکنه؟ تمام دوستهامون ازدواج کردن، چرا تو اینقدر از تعهد میترسی؟
- بازیکن:(اشاره میکند به آلت تناسلی خود)ببین، از بس حرف زدی داره میخوابه. بیا، بیا با اون دهنت یه کار مفید بکن(موهای او را گرفته و به سمت میان پاهای خود رهنمود میشود)
1. اگه دختر گفت: "نه بی شوخی میگم تکلیف رابطه ما چی میشه" و به رغم تلاش های بازیکن روی پاسخی که میخواهد بگیرد اصرار داشت بازیکن چه باید بکند؟
فرض کنیم دختر هنوز در حال "گه تست" باشه.
2. کلا از کجا میتونیم مطمئن بشیم دختر در حال "گه تست" هست؟
Ouroboros
02-03-2014, 07:01 AM
1. اگه دختر گفت: "نه بی شوخی میگم تکلیف رابطه ما چی میشه" و به رغم تلاش های بازیکن روی پاسخی که میخواهد بگیرد اصرار داشت بازیکن چه باید بکند؟
فرض کنیم دختر هنوز در حال "گه تست" باشه.
بگویید «منم بیشوخی میگم، سرنوشت زندگیت در گرو ده دقیقهی آیندهست». :e414:
اما چنین اتفاقی نمیافتد، اگر از آغاز رفتاری درست داشته باشید، و او را جدی نگرفته باشید میداند که همین واکنش بهترین پاسخی خواهد بود که از شما دریافت میکند و پافشاری بیشتر به بیحوصلگیتان خواهد انجامید. اما اگر رفتارتان در باقی مواقع بتاست، و مثلا چه میدانم پیشتر به او قول تعهد دادهاید و ... قطعا اتخاذ رفتار آلفا از سوی شما به درگیری و مشاجره خواهد انجامید. از میانهی رابطه اگر میخواهید بازی را شروع بکنید باید آرام و آرام ارزش خود را در نظر او بالا ببرید.
2. کلا از کجا میتونیم مطمئن بشیم دختر در حال "گه تست" هست؟
احساس بدی که پیدا میکنید، انگار شما را بین دو دیوار گذاشتهاند و دارند فشار میدهند. من اینجا به مرور مثالهای کافی میآورم و شما با تم زیربنایی گهتست آشنا میشوید، ولی مسئله اینست که جای نگرانی بابت اشتباه گرفتن «سوال جدی» و «گهتست» وجود ندارد، چون اساسا یکی دیگر از اصول بازی اینست که زنان را هرگز نمیباید جدی گرفت، هر آنچه او میگوید «بامزه» است، هر آنچه میکند «تودل برو»ست، و پاسخ هر آنچه میگوید شوخی و مزاح و مسخرهبازیست. کلا کلام زن تنها زمانی جدیست که شما آنرا جدی میگیرید.
Ouroboros
02-03-2014, 07:09 AM
معیارهای ارزشیابی برای مرد
ممنون از شما...
پرسشهای بسیار خوبی مطرح کردهاید که من در ادامه در چند پیام به پاسخگویی به آنها همت خواهم ورزید. قصد من آن بود که از تکنیک شروع بکنم و به تئوری برسم، ولی اینهم بد نیست و حالا که پرسش پیش آمده پاسخ را قرار دادن تصمیم درستی میتواند باشد.
مگر قیافه و تیپ خوب ویژگی هر آلفایی نیست؟
به هیچ عنوان!
زن و مرد هر دو علایق و سلایق منحصر به جنس خود را به دیگران فرافکنی میکنند. زیبایی ظاهر برای مردان مهمترین و بنیادیترین فاکتور متصور است، برخی حتی میگویند تنها فاکتور حائز اهمیت است و بی شمار مردانی که شیفته و شیدای زنان زیباروی اما بسیار بد رفتار، دبنگ، بیسواد و ... میشوند گواهی هستند بر این مدعی. دلیل این امر آنست که مرد تنها به ژنهای زن نیازمند است، در نتیجه مستقیمترین گواه سلامت ژنتیکی، یعنی زیبایی ظاهری را محور قرار میدهد.
زنان اما در پهنهی تاریخ نیازمند دریافت خدماتی گوناگون از مردان، و در نتیجه انتخاب ایشان بر مبنای تمام این فاکتورها بودهاند: آیا پس از حامله کردن من میماند، آیا توان مراقبت از فرزندانمان را خواهد داشت، آیا ژنهای خوبی دارد، آیا میتواند برود شکار، آیا میتواند از من در برابر مردان مهاجم مراقبت بکند و ... هرچه تمدن ما پیشرفته، آزمودن این خصایل برای زنان دشوارتر و دشوارتر شده،
پس به ترتیب اهمییت، آنچه شما را برای زنان خواستنی میکند:
۱. شهرت: نماد pre-selection ، زنان بیش از هر چیز مردی را میخواهند که زنان دیگر او را میخواهند، زیرا گواه آنست که دیگران از تطابق او با آن ۵۳۹ فاکتور مذکور اطمینان کسب کردهاند و او به نوعی «ثابت شده» است. هر نوعی از شهرت، حتی بدنامی شما را در نظر زن خواستنی میکند. مردی که به معنای واقعی کلمه هیچ چیز بجز شهرت ندارد از تمام آنهای دیگر موفقتر خواهد بود، اما حتی او هم بی بازی امکان برقرار کردن روابط بلند مدت موفق با زنان را نخواهد داشت.
پیشگزینش همان رانهای است که وقتی دارید با دختری زیبا در خیابان قدم میزنید آماری که زنان به شما میدهند صد چندان میشود، همان رانهای است که وقتی حلقه به دست میکنید برای زنان مرئیتر از زمانی میشوید که انگشتتان خالی بود و ... اکنون شهرت حد نهایت متصور این رانه است: دختر زیبایی که زیر بغل شما را گرفته، ضرب در صد و پنجاه میلیون!
۲. بازی: بازشناسی روانشناسی زن و روشهای فشردن دکمههای درست، در زمان درست را بازی میگویند. بازی روشی برای نمایش بزرگنمایی شدهی دیگر ویژگیهاست، و من به تجربه میدانم که برای این کار هیچ محدودیتی وجود ندارد، یعنی شما میتوانید واقعیت را، هر قدر هم محقر باشد از طریق اتخاذ تکنیکهای خام و یا دریافتن ساز و کار و دلایل کار کردن آن تکنیکها برجسته بنمایید. در ارتباط با زنان همه چیز در ذهن او رخ میدهد، نه جهان عینی. شما میتوانید در واقعیت موادفروش انگل و بیسوادی باشید که یک موتور گازی میراند، اما در نظر زن از دندانپزشک شریفی که لحظهای لبخند از لبانش محو نمیشود موفقتر باشید. اگر فقط قرار بود یکی از این ویژگیها را داشته باشید، آن میباید که بازی میبود.
۳. دارایی: مجموعهی آنچه شما از نظر اقتصادی دارید، خانه، ماشین، شغل، ثروت خانوادگی و ... توضیح بیشتری نیاز ندارد!
۴. جایگاه: موقعیت شما در هرم قدرت اجتماعی، در تناسب با دیگر مردان. «زنان شیفتهی رهبر مردان میشوند»، جملهی میستری بزرگ است. روش سنتی آلفا شدن مردان پیشرفت در هرم اجتماعی قدرت از طریق اثبات خود در دنیای مردان بود. اگر شما صاحب بار، رئیس شرکت، نخست وزیر یا به هر نحوی دارای جایگاهی مهم و ارزشمند برای مردان هستید که عدهای «گروپی» دور شما حلقه میزنند و چاپلوسی شما را میکنند در نظر زن آلفا خواهید بود.
القاب اجتماعی همچون «دکتر»، «مهندس»، «رئیس»، «پرفسور» و ... قدرت خود را از همان اشارهی ضمنی و خفیفی که به جایگاه شما در هرم قدرت دارند بدست میآورند.
۵. ظاهر: ظاهر کماهمییتترین بخش ماجراست، و اهمییت آنهم از جنس اهمییتی که برای مردان دارد نیست: زنان نخست به بدون شما نگاه میکنند، سپس به صورتتان، در مردان معکوس است، و اگر بدن زن به نحوی چندشآور از قاعده بیرون نباشد، مردان نخست به صورت اهمییت میدهند سپس به بدن. زنان به «مردانه» بودن چهره، یا نشانگان بالا بودن تستسترون در آن همچون فک تیغکشیده و چانهی قدرتمند اهمییت میدهند، مردان به تناسب ترکیب چهره و گونههای برجسته و لبهای پر. آنچه صورت زن را زیبا میکند، صورت مرد را چندش آور خواهد کرد و بالعکس.
مردان بی اطلاع از بازی اغلب دو رویکرد گوناگون در اینباره اتخاذ میکنند، یا بدلیل تجربیات ناگوار شخصی همه چیز را در توان مالی آنهم به مستقیمترین شکل ممکن میبینند و «زنا فقط به پول اهمیت میدن» ورد زبانشان است، یا بدلیل مشاهدات محدود و فرافکنی امیال شخصی به روی زنان همه چیز را محدود و معطوف به ظاهر میکنند و از این طریق عدم موفقیت خود با زنان را توجیه میکنند که «من زشتم، زنا مرد خوشگل دوست دارن». هیچکدام از اینها حقیقت ندارد، بدیهیست که اگر شما هر یک از این موارد را در بهترین و بالاترین شکل خود داشته باشید، آنها به تنهایی برای «آغاز رابطه» و «به رخت خواب کشیدن» زنان کافی خواهند بود، اما هیچکدام به تنهایی(حتی بازی)، قادر نیست زن را در رابطه نگاه بدارد.
اگر شما ظاهری چنان زیبا دارید که در میان ده درصد بالای جامعهی مردان قرار بگیرید، برای جلب زن نیازی به بازی یا پول یا جایگاه ندارید، خودشان میآیند و ذهنشان به نحوی بتا بودن شما را توجیه میکند. من اینرا به چشم دیدهام که زنی پسر بسیار زیبایی را گهتست میکند، او گهتست را مفتضحانه شکست میخورد و با وجود این زن پس از مدتی مکث لاسیدن با او را ادامه میدهد زیرا خوب بودن ژنها آنقدر مهم است که بتا بودن را میشود موقتا نادیده گرفت. به همین شکل اگر شما بازیکنی برجسته باشید نیازی به ظاهر زیبا نخواهید داشت زیرا جای دیگری آنرا جبران کردهاید. و ... در مورد برخی از اینها کاری از دست شما برنمیآید، در مورد برخی دیگر میتوانید و میباید تغییراتی اعمال بکنید.
چنانکه گفتم بازی مهمترین اینهاست: در نبود آن شما میتوانید شبیه اورلاندو بلوم باشید، به اندازهی او معروف و محبوب باشید، به اندازهی او هم ثروتمند باشید، اما بدون بازی، زنتان با دو بچه طلاق بگیرد و برود!
اگر دو تا یا بیشتر از اینها را، به اندازهی ده درصد بالای جامعهی مردان داشته باشید آلفا هستید، اگر فقط یکی را داشته باشید(بجز بازی)میشوید بتا، اگر هیچکدام را هیچ مقدار قابل اعتنا برای زنان نداشته باشید می شوید امگا، اگر فقط بازی داشته باشید، ولو آنکه تمام موارد دیگر را هم دارا باشید میشوید بازیکن.
Tl, dr: مردان میتوانند صورت زشت خود را با زبان چرب و نرم، ثروت و یا جایگاه رفیع اجتماعی جبران بکنند، اما زنان نه!
Ouroboros
02-03-2014, 07:24 AM
فرافکنی معیارها
Tl, dr: مردان میتوانند صورت زشت خود را با زبان چرب و نرم، ثروت و یا جایگاه رفیع اجتماعی جبران بکنند، اما زنان نه!
توضیح تصویری، با کمی مبالغهی سخیف :e105:
این زن را بنگرید:
3471
او ممکن است دیپلم هم نداشته باشد، اسم خودش را هم شاید نتواند بنویسد، شاید هر آنچه از دهان او بیرون میآید دری وری باشد، شاید بویی از آدمیت نبرده باشد، شاید هر شب ده بچه گربهی مظلوم را خفه میکند و شاید به راستی جانوری خبیث و رذل باشد. با اینهمه، من حاضرم تا چهل کیلومتر روی شیشهخردههای تیز سینهخیز بروم، سپس با تنی زخمی به دریاچهای انباشته از نمک و ماهیهای گوشت خوار وارد بشوم، و در آخر هزار ضربه تازیانه بخورم، مشروط بر آنکه در مقصد به عنوان جایزه، تنها سی ثانیه شورت او را به من بدهند تا آنرا اندکی بو بکشم! :e057:
این یکی زن را بنگرید:
3472
او رهبر یکی از پیشرفتهترین کشورهای جهان است، احتمالا بسیار تحصیلکرده و اندیشمند و خوشزبان است. صدها کارمند زیردست دارد، و به رفیعترین قلل پیشرفت اجتماعی رسیده است. سالها در دانشگاه درس خوانده، در محل کار زحمت کشیده و خلاصه به حداکثر متصور موفقیت از منظر فمینیستی «ارزشمند» رسیده. اگر من و او واپسین بازمندگان بشر بر زمین باشیم و سرنوشت گونهی انسان به ما وابسته باشد، اگر ابلیس مرا بر فراز کوهی بلند ببرد و همهی جهان را نشانم بدهد و بگوید «اینها همه از ان تست، اگر فقط یک لب از آنجلا بگیری»، حاضرم با انبری سرخ و گداخته آلت خود را از بنیان برکنده، بر زخم آن روغن مذاب بریزم، اما به او دست نزنم! :e058:
و تازه من از ۹۰٪ مردانی که میشناسم و تا به حال دیدهام بیشتر به «زیبایی درونی» اهمیت میدهم!
اکنون این مرد را بنگرید:
3473
این فرتوریست از جین سیمونز، خوانندهی گروه کیس، که تاکنون با بیش از چهار هزار زن همبستر شده است. چهار.هزار.زن.. ده دقیقهای صبر بکنید تا اثر خودش را بگذارد! بیتردید خداوندگاری در میان خدایان، نشسته بر فراز المپ، که ما بندگان حقیر باید به درگاه او سجده بکنیم..! با آنکه مدفوع دیروز صبح من در مستراح از او زیباتر بود...! بروید در لیست قبلی بگردید و ببینید دقیقا چه ویژگیهایی داشته که او را تبدیل به ابرآلفایی همردیف چنگیز خان کرده.
Ouroboros
02-03-2014, 09:54 AM
کینو : تعریف
یکی از مفاهیم بسیار مهم بازی «کینو» است، که تعریف سادهی آن عبارت است از ارتباط جسمانی ِ غیرجنسی و جنسی در مراحل قبل از سکس، از آغاز مخزنی، تا قرارهای اول ِ منتهی به رختخواب. شما سر صحبت را با یک دختر در پارتی باز میکنید، دست بالا دو دقیقه میانهی گفتگو به آرامی، و بسیار زیرجلی و درحالی که ارتباط چشمی دائم با او برقرار کردهاید، خیلی آهسته آرنج او را لمس میکنید. عملی به همین سادگی میتواند میزان موفقیت شما را به نحوی شگفت انگیز دگرگون بکند. تماس جسمانی میان انسانها یکی از مهمترین ارکان اعتمادسازی روانی و تنشزدایی از رابطه است. سه چهار دقیقه بعد از این، و یکی دو دقیقه قبل از اقدام برای رد و بدل کردن شماره، اینبار کمی بالاتر، مثلا بازوی او را، برای مدتی بیشتر لمس میکنید. موفق خداحافظی، اگر کار خیلی خوب پیش رفته برای بوس کوچکی از لبان او جلو میروید، و اگر بجز آن یک بغل به ظاهر بیغل و غش از او میگیرید. در قرار اول بلافاصله ارتباط جسمانی را ادامه میدهید، به نحوی که تمام مدت باید به سمت تشدید میزان و خودمانی بودن این تماسها حرکت بکنید. یک بازیکن خوب در پایان قرار اول، در حال مالیدن و بوسیدن و لیسیدن دختر خواه بود.
تساعد کینو یکی از مهمترین اجزای بازی خوب است، اینکه بدانید چه لحظه، چه مقدار و به چه شکل با زن ارتباط جسمانی برقرار بکنید. سردرگمی، دستپاچگی و ناشیگری در این بخش از بازی به اندازهی سقوط در گهتستهای متوسطه خطرناک است زیرا زن بیآنکه بداند در خود احساس بسیار بدی نسبت به شما پیدا خواهد کرد. خودمانی بودن زود هنگام یا زیادی شما را در نظر او تبدیل به مردی بی «هیچ» پایبندی به حریم جنسی خودش میکند(۱)، خودمانی نشدن و زیاد عقبنگاه داشتن شما را تبدیل به بتای فمینیست ِ بزدلی که جایگاه خود در مقام یک موجود جنسی را از دست خواهد داد. به ترتیب اثر مخرب: کینوی بد(دست پا چلفتی بودن در هنگام تماس جسمی=مرد امگای بیتجربه) > کینوی کم(زیادی مراقب رفتار خود بودن= مرد بتای بزدل که «عواطف» زن برایش مهمتر از عواطف خودش است) > کینوی زیاد یا زود(دست به پستانهای او مالیدن در آغاز قرار اول مثلا=مرد بازیکن ِ بکندر رو که هیچ امیدی به پایبند کردن او نیست).
یک نمونهی بسیار خوب از کینوی مرد امگا پدیدهی «دست معلق» است!
3474
:e412:
مرد امگا به معنای واقعی کلمه نمیداند دست خود را کجای کمر دختر باید بگذارد، اینست که آنرا در هوا معلق نگه میدارد به امید دختر خود را در آن بدهد و کار را برای او آسان بکند. وضع بتاها به این وخامت نیست، مشکل آنها بیشتر در فقدان جرئت کافی برای انجام کار درست در موقع درست است، نه نادانی از اینکه چه باید کرد. اینست که بتای بسیار سطح بالا، در قرار اول حداکثر برای یک بوسهی خشک و خالی (بدون تف و زبان!) اقدام میکنند و در صورت گرفتن آن احساس پیروزی میکند، رقت انگیز! شما همواره اهداف خود را پیش ببرید و بازی خود را به چالش بکشید: برای سکس در همان قرار اول خیز بردارید، پس از آن برای سکس دهانی در قرارهای اول تلاش بکنید، پس از این از دختران در همان شب اول سکس مقعدی بطلبید .. اما دورترین راهها با همان اولین قدم شروع میشوند، و اولین گام برای فتح طریق مقدس و سفر روحانی به دبر زن همان دستان ِ به روی ساعد لحظهی آشناییست.
۱) بله زنان شیفتهی مردی هستند که به «ارزشها» و «معیارها» و «عواطف» و ... او بیاعتناست و چنان جایگاه رفیعی در جامعه دارد که میتواند از دست دادن او را ریسک بکند، اما چیزی هم هست به نام «افراط در بازی»، همهی زنان از لاشی تلقی شدن میهراسند و بعد از پیر شدن، شاید بزرگترین ترس ایشان باشد(با دلیل موجه، بجز مرد امگا کسی تعهد خود را به پای زن لاشی هدر نمیکند)، و از لاشی تلقی شدن در نظر شما بیزارند. پس هرگز طوری رفتار نکنید که انگار «او دلش میخواهد»، در فیلمهای مضحک هالیوودی اغلب دیدهاید که بتا یا امگایی که قصد تعرض یا تجاوز به زن را دارد به او میگوید «وانمود نکن، دلت میخواهد»، هرگز طوری کینو نکنید که گویی رفتار او باعث تشویق و تهییج شما شده، طوری رفتار بکنید که انگار این بیاعتنایی به قوانین طبیعت ذاتی شماست و اگر او میخواهد از حضور ثقیل و آلفای شما مفتخر بشود باید بند کرست را باز بکند، اگرنه همان دم میروید با دختر میز کناری که دارد چشمانش را در میآورد و لحظهای از خیره شدن به شما و لیسیدن لبهایش غافل نیست!
مرز احساس لاشی تلقی شدن در دختران متفاوت است، برای یکی تلاش من جهت چپاندن تخمهایم در دهانش آن لحظه که دارد کیرم را میلیسید پا را از مرز فراتر گذاشتن است، برای دیگری دستش را زودتر از آنچه باید گرفتن. آنرا بیابید و تا جایی که میتوانید از آن فاصله بگیرید.
Ouroboros
02-03-2014, 10:19 AM
Tl, dr: مردان میتوانند صورت زشت خود را با زبان چرب و نرم، ثروت و یا جایگاه رفیع اجتماعی جبران بکنند، اما زنان نه!
چیزی هست دربارهی ظاهر مرد که برای زنان از زیبایی صورت، سایز کیر، حجم عضلانی بدن و ... بسیار مهمتر است و حتی با ثروت هم جبران نمیشود و تنها برجستگی جایگاه در عالیترین سطوح، شهرت در وسیعترین حالات و بازی در ماهرانهترین شکل آن میتواند ضعف در آن را جبران بکند... چیست این معیار کذایی؟ قد!
چیزی در نظر زنان (از دیدگاه ظاهری) چندشآورتر از مرد کوتوله نیست. مرد کوتوله پیش از گشودن دهان توسط زن ضعیف و بتا تشخیص داده میشود. زندگی مردی که پنج سانتیمتر بلندتر از متوسط قد در کشور خود است، با زندگی مردی که پنج سانتیمتر کوتاهتر است چنان از بنیان متفاوت است که حتی تصور شرایطی که میان ایشان «برابری» حاکم باشد را مضحک و بیآبرو میکند. مرد کوتوله اگر هم به خود جرئت نزدیک شدن به زنان را بدهد با چنان گهتستها و اراجیفی روبرو میشود که تصور شنیدن آنها برای مردان معمولی باورکردنی نیست. اما هراسی نداشته باشید، زیرا بازی حتی میتواند این بازندگان قرعهی طبیعت را نیز چنان خواستنی بکند که دختران معمولی یا «زیبا با آرایش» او را بخواهند. راز کار در داشتن ذهنیتی آهنین و غیرقابل نفوذ، بعلاوهی خودشیفتگی دیوانهواری ست که زن را به این فکر میاندازد «این یارو کوتوله چی داره که اینطوری با من رفتار میکنه؟ گورزاد رو آدمش میکنم، بذار گهتستش بکنم، بهش نشون میدم» و پس از این، افسانه است... گهتست:
زن: هههه، نصف دیگت کجاست؟ زیر زمین؟
مرد: (با پوزخند آلفا، و سرخوشانه) نصف دیگهاش تو شلوارمه!
پس بنگرید که حتی مردان کوتوله هم شانس برای به رختخواب کشاندن دختران معمولی و نه چندان بد را در شمارگان رکورد دارند و همچنان شانسی خواهند داشت... و اوضاع ایشان در صورت آموختن بازی و تلاش برای بهتر شدن، بهتر از مردان فمینیست است! بله، مردان فمینیست، حتی گورزادان نیموجبی از شما نوکران بیمواجب و بیسکس ِ گفتمان زنمحور بیشتر سکس میکنند...
Philo
02-03-2014, 12:30 PM
من دلنگرانم که با پرسشهایم حوصله دوستانی را که تشنه خواندن مطالب جناب امیرند سر ببرم. از این رو از ایشان میخواهم که درج مطالب خود و پاسخ به پرسش ها را با هم پیش ببرند که همه راضی باشند.
ولی مسئله اینست که جای نگرانی بابت اشتباه گرفتن «سوال جدی» و «گهتست» وجود ندارد، چون اساسا یکی دیگر از اصول بازی اینست که زنان را هرگز نمیباید جدی گرفت، هر آنچه او میگوید «بامزه» است، هر آنچه میکند «تودل برو»ست، و پاسخ هر آنچه میگوید شوخی و مزاح و مسخرهبازیست. کلا کلام زن تنها زمانی جدیست که شما آنرا جدی میگیرید.
ولی از نگاه انسانی و اخلاقی، برای من بسیار مهم است که بدانم دوست دخترم درحال گه تست هست یا نیست، ببینید زنان و دختران موجودات فضایی نیستند، بلکه بیش از اینکه با مردان تفاوت داشته باشند، از نظر احساسات و نوع فهمِ مسائل به آنها شباهت دارند. آنها هم در زندگی مشکلاتی (خانوادگی، مالی، عاطفی و ...) دارند، انتظاراتی از دوست پسر خود دارند و مثل هر انسانی دوست دارند با آنها مثل انسان برخورد شود.
فرض کنید دوست دختر من امروز پس از سرکوفت ها و تحقیرهای پدر و مادرش، آمده تا زمانی را در کنار من بگذراند و از این ناراحتی بیرون بیاید، و من هم از این موضوع اطلاع ندارم. در میانه های هم نشینی و هم صحبتی ناگهان لازم میشود برود دستشویی وگرنه تا لحظاتی دیگر خود را خیس می کند، از من درخواست میکند کیفش را بگیرم، حالا اگر من نگاش کنم بعد بگم برو بابا، آن بیچاره را به مرز دیوانگی نمی رسانم؟ حتی اگر چنین حرفی موجب وابستگی بیشتر او به من بشود، من اخلاقا نباید مطمئن شوم که دارد مرا تست می کند یا نه؟
Ouroboros
02-04-2014, 11:59 AM
راههای برخورد با گهتست
ولی از نگاه انسانی و اخلاقی..
ببینید راههای مقابله با گهتست اینهاست:
۱. موافقت و تشدید: شما با «اتهامی» که دختر زده موافقت کرده، آنرا تشدید میکنید.
- دختر: به نظر خیلی دخترباز میای..
- پسر: پس چی؟ دخترا فقط به درد بازی میخورن.
اقدام دختر به قرار دادن شما در موضع دفاعی و انکار آنچه در حقیقت ارزش شما را در نظر او بالا خواهد برد. دختران زمانی که میشنوند یک مرد خیلی دخترباز است نمیاندیشند که «اوهاوه چطور فرار کنم»، بلکه دربارهی او کنجکاوتر میشوند. کنجکاوی هم در میان کم دستاندازترین راهها برای رسیدن به کُس است.
۲. نادیده گرفتن: شما کاملا گهتست را نادیده میگیرید و بحث را عوض میکنید.
- دختر: همیشه اینقدر الافی؟
- پسر: اون دختره رو میبینی، یه جور بدی بهت نگاه میکنه.. به نظرم بهت حسودیش میشه..
شما مرد آلفایی هستید که موقعیت ذهنی غیرقابل نفوذی دارید و در جایی چنان مرتفع سیر میکنید که گهتستهای سخیف او دستشان به شما نمیرسد. این روش نیازمند اعصابی از آهن است که ۹۹٪ مردان ندارند، داوری زنان برای مرد آنقدر مهم است که اینجا در اینترنت هم به رفتار ما تاثیر میگذارد چه برسد به ان بیرون، در کنار دختری زیبا که همین چند لحظه پیش کل کیستی شما را به چالش کشیده.
۳. حاضرجوابی: شما آنقدر تجربه کسب کردهاید که تمام گهتستها را پیش از مطرح شدن بازشناسی میکنید و آنها را تشخیص میدهید و چندین پاسخ کوتاه، هوشمندانه و همیشه بامزه برایشان در چنته دارید.
- میشه اینقدر نزدیک وای نسی؟ برو اونورتر.
- چرا؟ چسیدی؟
اغلب مردان بتا آرزومند رسیدن به چنین موقعیتی هستند و فکر میکنند معجزهای یا ژنی یا چیزی به حاضرجوابی مردان بازیکن کمک میکند. اولا، تمام مردان حاضرجواب بازیکن هستند، یعنی حاضرجوابی خود را از طریق تجربهی زیاد در موقعیتهای اجتماعی بدست آوردهاند، ثانیا، بیشتر این مردان چندان باهوش نیستند، و دلیل آنکه همیشه حرف هوشمندانهای مرتبط با موضوع بحث دارند اینست که برخلاف بتایگان ِ باهوش، میتوانند خیلی آسان مغز خود را خاموش بکنند و به آنچه زن دارد میگوید گوش بکنند.
۴. جنگ روانی: چند حملهی تند و تیز برپاد عمیقترین فروخوردگیهای روانی زن در جیب میگذارید و به هنگام گهتست بر سر او میکوبید.
- دختر(این هفتهی پیش برای من اتفاق افتاد!): الان دیگه وقت استراحتت تموم شده، باید بری توالتا رو بشوری.
- (پس از مکثی چند ثانیهای و نگاهی غمگین)، چی شد که اینجوری شدی؟ همیشه همینطور بودی؟
موثر است چون واکنشیست یکسره برخلاف انتظار دختر، یعنی عقدهای شدن یا درهم شکستن و بلافاصله او را در موقعیت دفاعی قرار میدهد. من با همین لاین «چی شد که اینطور شدی؟» بدترین، قبیحترین و ناجورترین گهتستها را پاسخ دادهام و بازخورد مثبت گرفتهام.
۵. پدافند موشکی: لاسیدن با دختران درپی یک گهتست عظیم را میگویند. انجام موفقیت آمیز آن بسیار دشوار است.
- پسر : سلام، ببخشید..
- دختر : اه برو اونور .. گمشو.
- پسر : (با نگاه متعجب)، ببخشید، فقط میخواستم بپرسم دوستتون مجرده یا نه. (خطاب به دوست کذایی)، خانم مثل اینکه حالش خوب نیست؟
و ....
اکنون شما هرکدام از این روشها را که «اخلاقی» تلقی میکنید مورد استفاده قرار بدهید. به ترتیب موثر بودن اگر میخواستم آنها را تقسیمبندی بکنم : حاضرجوابی > موافقت و تشدید > نادیده گرفتن > جنگروانی > پدافند موشکی و ...
در مواجهه با گهتست بهتر آنست که راه اطمینان پیشه کنید، شوخی گرفتن ِ حرف جدی بیشتر به سود شماست(هیچ آسیبی به کسی نمیرساند)تا جدی گرفتن حرف شوخی، یا گهتست. شما میتوانید با دست باز بازی بکنید و کاکاُلد بشوید، یا اگر همسرتان هم متقابلا همانقدر «اخلاقمدار» بود طلاق داده بشوید، یا انکه میتوانید آنچه زن به راستی میخواهد، یعنی مردی والامقام، مستقل و قدرتمند را به او بدهید آنچه شما میخواهید، یعنی شیفتگی و سکس را از او در مقابل بگیرید. بازی دربارهی شرایط موجود و نجات یافتن تحت آن است، نه شرایط چنانکه باید باشند، یا شما امیدوارید که باشند.
همانطورکه پیشتر هم گفتم، حرف یک زن همانقدر جدیست که شما آنرا جدی میگیرید.
Ouroboros
02-04-2014, 01:55 PM
لنگراندازی: بخش اول
لنگراندازی یکی از موثرترین تکنیکهای بازی برای روابط بلند مدت است. این عمل عبارتست از انداختن تلههای کوچک ذهنی برای آینده، که به هنگام میتوان از آنها برای زنده کردن رابطهای رو به سردی یا اخاذی جنسی/عاطفی از زن بهره برد. این تکنیک دو مدل دارد، لنگراندازی مثبت و منفی. مدل منفی آن زمانیست که شما احساسی منفی، اغلب احساس خطر را در زن زنده میکنید. ترس از دست دادن شما قدرتمندترین عاطفه و محرکیست که میتوانید در زنان بیابید. کمتر مردی به اندازهی آنکه همیشه یک پای خود را از در بیرون دارد خواستنیست. لنگراندازی منفی کلکیست که شما در آن به این ترس آویزان میشوید و جانی دوباره به رختخواب سرد رابطهی بلند مدت خود میبخشید. برای مثال در هفتهی نخست رابطه، چنین خاطرهای برای دختر تعریف میکنید:
- این پسره امیر واقعا خانمبازه.. این هفته یه پارتی راه انداخته بود... فقط دخترایی که میشناخت رو دعوت کرده بود.. فکر کن ۳۰-۴۰ تا دختر، ۴-۵ تا پسر... هههههه... همشه از این کارا میکنه. حتما باید ببینیش.
اکنون شش ماه از آغاز رابطهی شما میگذرد و دختر با اطمینان از اینکه جای خاصی نمیروید و فتح شدهاید و دیگر خطری رابطه را تهدید نمیکند، هرچه کمتر و کمتر حاضر به قرار گرفتن در موقعیت طبیعی خود، یعنی زانو زده جلوی یک مرد میشود. این هنگامیست که شما بمب نهایی را میاندازید و میوههای این درخت را میچینید:
- امیر زنگ زد، این پنجشنبه یه میهمونی خودمونی گرفته.. فقط آقایون.. هههه... گفت تو هم بیا، گفتم ببینم چی میشه.
بوم! همه هراس از دست دادن شما یکجا برمیگردد و چشماندازی تاریکتر از دوزخ پیش چشمان او نمایان میشود. «امیر» در ذهن او برابر شده با احتمال خیانت، اشتیاق زنان دیگر، گزینههای متعدد برای انتخاب، پارتیهای شبیه به سودوم و همه آنچه زنان دربارهی مردان دوست دارند. او با تمام وجود برای نگاه داشتن و زنده کردن آتش عشق و جلوگیری از دور شدنتان شروع به تلاش میکند. نتیجه: سکس مقعدی و دهانی هر قدر که میخواهید، برای دو ماه!
Ouroboros
02-06-2014, 07:34 PM
دو گرایش اصلی در بازی
دو گرایش اصلی از نظر ساختاری در بازی وجود دارد که اغلب در تقسیمبندیهای بازی نادیده گرفته میشود. به نظر من شناخت این دو روش، و اتخاذ آن که با شخصیت و کارکتر شما سازگاری بهتری دارد میتواند در برخی موارد حتی سالها شما را جلو بیاندازد.
بازی زنانه: گرایش اصلی در بازیست، که عبارتست از برگرداندن ورق به روی زنان، و استفاده از کلکهایی که ایشان سوار میکنند برپاد خودشان. عشوه، گهتست، دنبال نکردن، چانه زدن، وانمود کردن به اینکه او دارد دنبال شما میدود و ... این روش بازی مبتنی بر درک و شناخت همه جانبهی روان و رفتار زن است و اینکه در واقع چه چیزی باعث کار افتادنشان میشود. شما با اتخاذ این روش به نظر زن مردی با جذابیت بالا خواهید آمد که همه چیز را دقیقا چنان که باید انجام میدهد و او را «میفهمد».
در این مدل از بازی همه چیز زمانبندی شده و دقیق و برنامهریزی شده است. این روش در ذات خود واکنشیست یعنی شما رفتار خود را بر مبنی حالات، رفتارها و سیگنالهایی که زن میفرستد تنظیم میکنید و بازی متناسب را برای حداکثری کردن موفقیت اتخاذ میکنید. تمرکز در این مدل بیشتر معطوف به نگهای آخرالزمانی، متلکپرانی، روتینهای مایهدار و روند حرکت «با دست پیش بکش، با پا پس بزن» است.
این بازی همچنین مناسب افراد پرانرژی، شلوغ، پر رو و «برونگرا»ست. شما دائم در حال لاس زدن با زنان، دست انداختن آنها و ... هستید. حاضرجوابی، صدای بلند، حلقههای اجتماعی بزرگ، راحتی در جمع و عددبازی، یعنی افزودن به کل آمار موفقیت از طریق بالا بردن تعداد پیشنهادهای دوستی که میدهید به جای تلاش برای بالا بردن درصد موفقیت آنها از ارکان ضروری این مدل بازی هستند.
بهترین بازیکنی که این مدل را برمیگزیند: Mystery
3520
البته ۹۰٪ دیگر بازیکنان نیز مدل مشابهی را انتخاب میکنند، چراکه درصد موفقیت آن بسیار بالاتر و برای اغلب مردان در فضای کنونی جهان انجام آن پذیرفتنیتر/آسانتر است. میستری بازی خود را در میان زیباترین زنان آمریکا(مدلهای میلیون دلاری)پیریزی کرد، آیندگان بیگمان او را بزرگترین فیلسوف قرن بیست و یکم تلقی خواهند کرد. سبک او مناسب کسیست که دخترهای بسیار زیبا، دافهای بسیار لاشی یا نوع خاصی از زنان بدخلق و آلفاندیده را به بازی میگیرد.
این روش بازی مزایای بسیار زیادی دارد، اما دو ایراد بزرگ آن یکی مناسب نبودنش برای روابط بلند مدت و دیگری بهای سنگینیست که باید از منظر اجتماعی بپردازید. مردی که بازی زنانه دارد اغلب همهی جوانب زندگی اجتماعی و فردی خود را نیز باید حول محور همین دینامیک تنظیم بکند.
بازی مردانه: گرایش فرعی و جوانتری در بازیست که هرچند بیشینهی آنچه بازیکنان مکتب قبلی دربارهی روانشناسی زن کشف کرده یا مورد بهرهبرداری قرار دادهاند را از واجبات موفقیت میداند، تمرکز آن بیشتر به روی بازی درونی، زبان بدن و ارائه کردن تصویری مبتنی بر مردانهترین مرد متصور. جدیت، غرور، سکوتهای باردار، نگاه خیره به هزار کیلومتر دورتر، زبان بدن ِ آلفا و منش سنتی.
روند حرکت در این مدل «حرکت دائما به جلو» است، شما مردی هستید بیهیچ پشیمانی و عذرخواهی، که هرچه میخواهد را میگیرد، یا میرود سراغ دختر میز کناری که دارد چشمان شما را درمیآورد. گهتستها در این مدل به جای حاضرجوابی با بیتفاوتی یا بیحوصلگی پاسخ داده میشوند.
این بازیکن خشونتی ضمنی، گلدرشتی عامدانه و زمختی خودآگاهی را اتخاذ میکند که به نظر زنها «خطرناک» اما «دوست داشتنی» میآید. این مردان به هنگام صحبت کردن، راه رفتن و نگاه کردن گویی در حالت اسلوموشن به سر میبرند، با هیچ مرد دیگری ارتباط چشمی برقرار نمیکنند و هنگام صحبت کردن با زیباترین زنان هم ملال خود را پنهان نمیکنند. برخلاف مدل قبلی، هیچکدام از رفتارهای این شخص بهنگام به نظر زن نمیآیند و او نمیتواند حتی لحظهای در حضور این مرد احساس آرامش و راحتی بکند، به جای آن احساس اینکه هر لحظه ممکن است این مرد را از دست بدهد یا اینکه دائم یک حرف نامربوط، یک حرکت نابجا و یا یک اشتباه کوچک با بلند شدن او فاصله دارد مزاحم همیشگی ذهن زن در حضور این مردان است.
کسی این مردان را در حال لبخند زدن نمیبیند، هرچند حاضرجواب و شوخطبع باشند، یک ویژگی تاریک و خبیثانهای در شوخطبعی آنها مشهود است که زنان را همزمان میترساند و تر میکند! این مردان به جای نگ از کنایه استفاده میکنند که اثر مشابهی به روی زنها دارد اما در ساختار متفاوت است و تصویر متفاوتی به جا میگذارد. نگ تصویر مردی معتمد به نفس و دارای جایگاه اجتماعی بالاتر را ارائه میکند، کنایه تصویر مردی خودپرست و بیتفاوت. این مدل برای روابط بلندمدت بهتر است زیرا هزینهای که در رابطه میکنید بسیار کمتر و نوع ارزشی که از خود نشان میدهید قابل شرطی کردن و آرامآرام خرج کردن است. در مدل اول همهی آنچه در چنته دارید، تمام داستانها، روتینها، فالگیری، ورق بازی، شعبده بازی و ... تا قرار هفتم هشتم از دست میرود و بعد از آن باید استراتژی خود را به مدلی از همین بازی مردانه دگرگون بکنید اگرنه به عنوان مرد بچهصفتی که حاضر نیست رابطهای جدی را بپذیرد و «بالغ» بشود توسط آن زن رها خواهید شد. اما در این مدل شما از همان آغاز برجستهترین، قابل اتکاترین، مستقلترین و از نظر شخصیتی قدرتمندترین مردی هستید که آن زن تاکنون دیده، و نگاه داشتن شما حتی برای دقیقهای برای زن موفقیت به حساب میاید.
از یک نظر، بازیکن نوع اول بچه سگ بامزه و بازیگوشیست که به نوعی رانهی مادری زن را هدف میگیرد و زن برای «عوض کردن» و «برنده شدن» با او وارد رابطه میشود، به نظر زنان «این مردها همه چیزشان خوب است، فقط یک کم...»، در واقع زن نمیدانم همان یک کمی که میخواهد تغییر بدهد تمام منبع جذابیت آن مرد است و اگر از میان برود جذابیت هم با آن میرود. مدل دوم اما بازیکن شیر شرژهی خطرناکیست که زن همه چیز خود را ریسک میکند و برخلاف ندای درون، پیش میرود و دستی به سر و گوش او میکشد.
بهترین بازیکنی که این مدل را برمیگزیند: Paul Janka
3521
پس کدام مدل بهتر است؟ بستگی به هدف و شخصیت شما دارد. اگر هدفتان تنوع جنسی کمتر از رکورد شکستن است، اگر شخصیتی درونگرا دارید، اگر یاد گرفتن زبان بدن و فرستادن سیگنالهای ناخودآگاه برایتان آسانتر از حفظ کردن تکنیکها و روتینهای از پیش مشخص است، و اگر در کل آدم آرامی هستید بازی مردانه بیاموزید. اگر به دنبال «عدد»، هر شب یک نفر و تنوع بسیار زیاد هستید، و اگر شخصیتی برونگرا، پر جنب و جوش، اهل لاسیدن با زنها و در کل پر انرژی دارید، بروید خرید برای یک کلاه پشمالو.. :e415:
پ.ن:
از خود زنان اگر بپرسید که کدام روش بهتر است بدون استثنا میگویند روش دوم، اما قانون اول بازی را فراموش نکنید: به آنچه زنان میگویند گوش ندهید، به آنچه میکنند بنگرید.
Ouroboros
02-07-2014, 10:53 AM
به چارت زیبایی زنان بنگرید:
3531
شاید این کمی اغراقشده است ولی با اندکی تخفیف میتوان آنرا پذیرفت. جالبترین واکنشی که من اغلب از مردان کمتجربه دریافت میکنم اینست: این نمیتواند دقیق باشد، در یک طبقهبندی ده شمارهای، شمارهی پنج نمیتواند اینقدر زشت باشد! پاسخ من به این مردان: سر خود را از ماتحتتان بیرون بکشید. فقط به این خاطر که شما آنها را نمیبینید به این معنی نیست که آنها وجود ندارند. همانطورکه زنان نیمهی بازندهی مردان را نمیبینند و فقط مردان دارای «مزایا» برایشان مرئی هستند، نیمهی پائینی جمعیت زنان از منظر زیبایی هم به روی ما ناپیدا هستند.
سختترین دختران این جدول برخلاف تصور مردان کمتجربه نقاط بالایی قلهی زیبایی نیست، بلکه دختران ۶ و ۷ هستند، زیرا اینها بیش از تمام آنهای دیگر طرفدار دارند و توجه مردان را به خود جلب میکنند: آنقدر زیبا که جذاب باشند، آنقدر نازیبا که بدست آمدنی باشند. بازیکن و غیربازیکن، آلفا و بتا اعتماد به نفس بالاتر رفتن از ۷ را به ندرت پیدا میکنند، و اگر هم چنان خودباوری پیدا بکنند، باز بر اثر قرار گرفتن در مجاورت کمال زیبایی زنانه حتی بازیکنان کارکشته نیز خود را متمایل به بتاشدن مییابند. اگرنه در جهان واقعی شما به اندازهی زنی که کنارتان ایستاده ارزشمند بودهاید، و اگر توان دوستی با یک ۹ را دارید یعنی لابد نمود عینی آن توان هم در شما وجود داشته. مردی که به یک زن ۵ پیشنهاد میدهد در حد همان زن ۵ است، این تصور که برخی بتاچههای سطح پائین دارند مبنی بر «من اگر بروم با پائینتر از خودم آن زن قدر مرا خواهد دانست و با من مثل همسر سابق هفت از دهم مرا رها نمیکند» توهمی بیش نیست زیرا آن زن و باقی جامعه شما را در حد خودش یا پائینتر خواهد دید، چون رفتهاید سراغ او.
دیگر آنکه، ما امروز از نظر علمی میدانیم (http://www.scientificamerican.com/article/why-interacting-with-woman-leave-man-cognitively-impaired) که قرار گرفتن در مقابل زنان زیبا باعث از کار افتادن موقت مغز مرد میشود(اینست قدرتی که برخی زنان به روی مردان دارند!)، بازی دو راه گوناگون برای برخورد با این پدیده دارد. راه اول تصور کردن آن زن زیبا در حال انجام کاری چندشآور، مثل فرو کردن انگشت در بینی و بلعیدن آنچه با انگشت بیرون میاید، استفراغ کردن، گوزیدن، ریدن و ... است. این باعث میشود شما بلافاصله به موقعیت پیشین خود برگردید و اثری که زیبایی او بر شما گذاشته برطرف میشود. راه دیگر آنست که بلافاصله به دنبال ایرادی در چهره/ظاهر او بگردید، فارغ از اینکه چقدر یک زن زیباست قطعا ایرادی آنجا هست، «هههه، دماغت تکون میخوره وقتی حرف میزنی»، «تو خانوادتون همه آرنجهاشون اینقدر تیزه؟»... اگر دختر به نظرتان بینقص میآید یک ایراد کاذب برای او بسازید. خود عمل گشتن به دنبال یک ایراد باعث میشود موتور ذهنتان دوباره روشن بشود و در جهت درستی قرار بگیرد.
بازی بهتر از همه به روی دختران ۷ به بالا جواب میدهد چراکه از هر ده هزار مرد، فقط یکی چنان معتمد به نفس است که توان تحویل نگرفتن و دست انداختن و بیاعتنایی به زیبایی آنها را داشته باشد، و آنها هرگز به دیدن چنین مردی عادت ندارند و با خود میاندیشند که چه مرتبهای باید داشته باشد که مرا آدم حساب نمیکند. دختران زیر ۷ اعتماد بنفس نگ خوردن، متلک و کلفت شنیدن را ندارند و باید با آنها بتابازی بکنید زیرا خودشان تردید ِ به اندازهی کافی خوب نبودن را دارند و نگ شما ممکن است روی نقطهی حساسی بنشیند. اینست که اگر قصد زبالهگردی و ارتباط با تفالههای حاشیهنشین جامعهی زنان را دارید بازی به درد شما نخواهد خورد.
Dariush
02-07-2014, 07:40 PM
من پرسشی از امیر گرامی در این مورد دارم که پس از مدتها هنوز نتوانستهام از عهدهی تحلیلِ و درکِ آن برآیم! همچنین نمیدانم این را دقیقا باید کجا بپرسم، همینجا میپرسم شاید جای درست باشد.
آخرین دوست دختر من که مدتی دراز با او بودم و جدیترین و صمیمیترین رابطه را با او داشتم، از خانوادهای بود بسیار مرفه و فرهنگی، دختری شدیدا نازوپرورده و خودش از لحاظ مالی مستقل و بسیار موفق بود. جایگاهِ من با او اصلا قابل مقایسه نبود، چنانکه از لحاظ مالی من در مقابل او همچون درویشی یک لا قبا بودم در برابر پادشاه! هماکنون او در یکی از کشورهای پیشرفتهی غربی به موفقیتهای خویش ادامه میدهد و من در این منجلاب همچنان دست و پا میزنم. پرسش نخست که پرسش فرعیست این است که چگونه میتوان چنین وجود رابطهای را توجیه کرد؟!
پرسش اصلی اما این است که یکبار او اعترافی کرد نزد من که هنوز هم مرا به شگفتی وامیدارد! من گاهی بسیار کلهخر میشوم و قید همهچیز را میزنم. نقل واژه به واژه:
-داریوش یه چیزی بگم، مطمئنم فکر میکنی خلم ولی میگیم.
-بگو؛ حق خل فرض کردنِ تو هم همچنان محفوظه واسم!
-من از اینکه تو بعضی وقتا عصبانی میشی و سرم داد میکشی یا با تحکم باهام حرف میزنی، مثلا وقتی که میگی" همینی که گفتم، نمیخام یه کلمهی دیگه در این مورد بشنوم" خیلی خوشم میاد!
این اعترافی بود بسیار شگفتآور برایم، چرا که من همیشه از بابت تندیهای گاه و بیگاهِ خودم نسبت به او شرمگین بودم و از او معذرت میخواستم، وانگهی او دختری بود بسیار با صلابت که مثلا در محیط کارش جذبهای داشت در حد زئوس که کسی جرئت کمترین نگاه چپ به او را نداشت و کمترین رفتار خارج از نزاکت، عقوبتی گران از طرف او میداشت! من هم در دختربازی بسیار کسدست هستم و هیچی نمیفهمم، هرچه هم تاکنون برایم پیش آمده شانس بوده! پس بعد از اینکه به وضع مسخرهی من خندیدید، درکم کنید:e403::e415:
Ouroboros
02-07-2014, 08:48 PM
داریوش گرامی اگر جستار را بخوانید، و پیامهای بعدی مرا، من جسته و گریخته به این موضوع پرداختهام که جذابیت مرد در نظر زن عملکردی یکسره ذهنی دارد و عینیت کسی که شما هستید و چیزهایی که دارید و ... چندان نقشی ایفا نمیکنند. اینست که یک مرد فقیر، بیسواد، بی شعور، زشت، چاق، کوتوله و بازنده میرود با دختری ثروتمند، تحصیلکرده، زیبا، باشعور و برنده و همه انگشت به دهان میماند که آن مرد چه داشته. خب آن مرد «بازی» داشته، شاید نه بازی تئوریک ِ مکتوب که ما اینجا آموزش میدهیم، اما دستکم نوعی از آن را. آن دختر هم به دلیلی شما را الفا دیده بوده، بله همینست حتی بتاترین مرد هم ممکن است در نظر زن آلفا بیاید زیرا زن به تمام شخصیت و کارکتر شما در یک زمان دسترسی ندارد و نمی تواند همه چیز را آنالیز بکند، یک حرکت ناخودآگاه، مثلا برگرداندن پشتتان به زن وقتی دارد صحبت میکند میتواند باعث آلفا تلقی شدن شما بشود.
دربارهی بخش دوم پیام شما، دیگر این دختر بیچاره چه سیگنالی از این قدرتمندتر میتوانسته بفرستد برای تشویق و تقویت رفتاری که او، و تمام زنان دیگر در مردان میپسندند؟ زن میخواهد مرد ارزشمندی که بدست آوردن و در دست نگاه داشتن او چالشی مداوم است را همچون کوهی قابل اتکا در زندگی داشته باشد نه «مرد» امگای فمینیست ِ چاپلوسی که نه ذرهای ارزش و احترام برای خود قائل است و نه هیچ استفادهای میتواند برای زن داشته باشد را. برخی بازیفروشان حرفهای و تئوریسینهای ردپیل معمولا میگویند زنان دربارهی آنچه میخواهند دروغ میگویند، درستتر آنست که بگوییم همهی حقیقت را نمیگویند. وقتی زنی میگوید مرد لبخندزن را دوست دارد، مرد مهربان، باوفا، از خودگذشته و صمیمی را میپسندد و ... دروغ نمیگوید، منظورش آنست که این ویژگیها را در مردی دوست دارد که به نظرش جذاب میآید. مرد بتای ناتوانی که نمیتواند تنبان خود را بالا نگه دارد هرچه میخواهد احترام بگذارد، گل بخرد، لبخند بزند و از حقوق زنان طرفداری بکند، باز هم زنی او را نخواهد پسندید. اما مردی که زن او را جذاب مییابد، یعنی مرد مستقل، خودرای، زورمند، مغرور، پرجذبه، خوشتیپ و از نظر اجتماعی پرتوان که دل هر زنی را به لرزه می اندازد، بهترین مرد دنیا میبود اگر گاهی لبخند میزد، به اندازه و به ارادهی خودش گل میخرید، گاهی هم در میان چشمهای خمار ِ خیره به دوردستها و نگاههای سنگین طولانی جملهای بکر و رمانتیک بر زبان میآورد و ...
پس بله، زن میخواهد زن باشد، و بیبار سنگین مسئولیت و احساس گناه و پشیمانی زندگی بکند. هیچ جای شوک و شگفتی و انگشت بر دهان ماندن هم ندارد. ولی خب زنان که نمیتوانند نقشهی همه چیز را برای شما ترسیم بکنند، آنها میخواهند «خودتان بفهمید (http://therationalmale.com/2012/08/22/just-get-it/)»، و در این راه بسیار هم به مردان کمک میکنند، هر گهتستی که میکنند، هر بهانهای که میگیرند، هر غری که میزنند و هر سیگنال آشکار و پنهانی که میفرستند به نوعی دارد به شما میگوید به اندازهی کافی در رابطه جنم نشان نمیدهید، به اندازهی کافی اراده ندارید، به اندازهی کافی پناهگاه امنی برای او نیستید و اگر راه جدیدی انتخاب نکنید او به رغم میل باطنش مجبور به طرد شما میشود. من زن دیدهام که سالها با شوهر شل و ول ِ بتای چندشآور خود که مایهی ننگ عنوان مرد است ساخته و به هر دری زده نتوانسته ذرهای مردانگی را در وجود او بیدار بکند. بالعکس، هرچه زن پیش رفته، مردک پستر نشسته، هرچه زن گفته، مرد شنیده و هرچه زن زده او خورده، به این امید که چالش را نادیده بگیرد و مشکل را تشدید نکند. بتاچههای نرمپستان ِ صدانازک از این نظر به دیوانگان میمانند، و راهی هزار بار رفته و به سیاهچاله افتاده را برای بار هزار و یکم به امید جواب گرفتن با شدت و حدت بیشتری امتحان میکنند. «اگه فقط بدونه چقدر من حامی تصمیمهاش هستم، اگه فقط بدونه چقدر دوستش دارم، اگه فقط بدونه چقدر به زنا احترام میذارم». او میخواهد بداند که شما «قادر» به حمایت کردن از او هستید، میخواهد توسط کسی دوست داشته بشود که خودش را شایستهی دوست داشته شدن میداند، میخواهد احترام کسی را داشته باشد که احترم گذاشتن او بیقید و شرط و روشی برای گدایی کس نیست.
دربارهی دوستدخترتان: زن هرچه صلابت و جذبه و غرور بیشتری داشته باشد، یعنی بیشتر محتاج مرد آلفاییست که از او پر صلابتتر، پرجذبهتر و مغرورتر باشد و آنچه که میخواهد را به او بدهد. ولی بدلیل «منطقی» بودن بتاچهها عکس این ماجرا اتفاق میافتد: همه به موسموس کردن در حضور او میافتند و جرئت نمیکنند به او نگ بزنند و گهتستهای او را با گردن کج نظاره میکنند. زن بیچاره هم دائم در عذاب است که چرا یک مرد حسابی باقی نمانده تا بتواند در برابر دو متلک ساده از خودش دفاع بکند و من وقتی به او بد و بیراه میگویم چرا مثل احمقها لبخند میزند؟ ماجرای غمانگیزیست داریوش، و من دریافتهام که زنان به اندازهی ما یا حتی بیش از ما قربانی آن هستند. من دیشب در تاپیکی بودم در فورچن که در آن گاهی جمع میشویم و به زنها میخندیم، کسی فرتوری پست کرد از پروفایل دوستیابی یک زنی در اوکیکیوپید، من به جای خنده به راستی اندوهگین شدم، به نوعی حتی شبم خراب شد و دلم برای زنی هزاران کیلومتر آنسوتر در دنیا که هرگز هم ندیدهام به درد آمد. ببینید افسردگی و فلاکت و احساس اضطرار از این پروفایل میچکد:
3540
من ماهها بود چیزی تا این حد غم انگیز نخوانده بودم!
ساعت بدن او به لحظهی زنگ پایان نزدیک میشود و چشمانداز آنچه او میخواهد در افق نمایان نیست. زنی که به دیوار نزدیک میشود، تمام آنچه «خواهری مقدس» به او گفته دروغ بوده و تازه فهمیده که در بر پاشنهی دیگری میچرخد. من هرچه پیامهای از این دست میبینم، بیشتر به اثر نجاتبخش بازی هم برای زنان و هم برای مردان ایمان میآورم، چراکه مرد خودباختهی ضعیفالنفسی که گمان میکند «فمینست شدن» استراتژی جنسیست، محکوم است به در تنهایی جلق زدن، و زنی هم که گمان میکند مردان به مدرک تحصیلی او یا به شغل او اهمیتی میدهند محکوم است به در سی سالگی به سر به دیوار خوردن، و تا پایان عمر در غم و عقده زندگی کردن. این جستار را دنبال بکنید من تکنیکها، تئوریها و روشهای گوناگونی برای بهتر بدل شدن به مردی که میتواند گلیم خود را از آب بکشد در اختیار شما خواهم گذاشت. اما اگر ذرهای حرف من برای شما ارزشمند است، این را به عنوان حقیقتی از من بپذیرید که بازی، ارزشمندترین چیزیست که یک مرد در جهان امروز قادر به آموختن آن است. ارزشمندتر از توان خواندن و نوشتن، و ارزشمندتر از سوی چشم!
من توقع زیادی هم ندارم: آسان بیاغازید، با یک مفوم ساده مثل نگ (http://www.pualingo.com/pua-definitions/neg-hit-negs/) شروع بکنید. از آن در برخوردهای روزمرهی خود با زنان یا دوستدختران استفاده بکنید، اگر جواب مثبت بود، به آموختن بازی ادامه بدهید، اگرنه، آن را کنار بگذارید.
Russell
02-07-2014, 09:25 PM
امیر جان نگرت دربارهیِ تاثیرات N-count چیست؟ مخصوصا دربرابر آلفاندیده یا Alpha Widow ؟
Philo
02-07-2014, 09:50 PM
جناب امیر با "قهر" چه باید کرد؟
Ouroboros
02-08-2014, 10:39 AM
امیر جان نگرت دربارهیِ تاثیرات N-count چیست؟ مخصوصا دربرابر آلفاندیده یا Alpha Widow ؟
فاکتور بسیار مهمیست، ما میدانیم که هربار زنی تپانده/رها میشود، هربار گیر یکی از این «بکن در روها» میافتد، هربار بدن خود را در اختیار مردی آلفا میگذارد و نمیتواند او را وادار به تعهد (هر میزانی از آن) بکند بخشی از معصومیت، نجابت، مهربانی و خوشبینی خود به جهان را از دست میدهد. طبق تجربیات من یک دختر معمولی دقیقا ۱۲ مرد آلفا تا «همهی مردا خرابن» فاصله دارد. همانطورکه جای دیگر هم گفتم زن برخلاف مرد سکس خشک و خالی را بسنده نمیداند، و اگر آن سکس به استخراج میزان مشخصی از تعهد، ولو در حد «روز بعد تلفن کردن» از آن مرد نیانجامد زن احساس کم بودن، کاستی داشتن و افسردگی میکند. زنی که نتوانسته با در اختیار گذاشتن ارزشمندترین داشتهی خود به پیروزی، ولو در مقادیر اندک و مشخص شده برسد زنیست انباشته از کینه و عقده. حتی امگای بازنده نیز در عوالم «فمینیستی» خود، با اوهامی در حد «زنها به اندازهی مردا سکس میخوان» و «میل جنسی زن از مرد بیشتره» و ... هم میداند که سکس خشک و خالی، سکس فقط بخاطر سکس در نظر زن «بکن در رو» و مذموم و ناپسند است. شما باید یک مازاد عاطفی پرداخت بکنید اگرنه زن را جریحهدار و زخمی رها میکنید.
بیوهی آلفا مفهومی بسیار جالب است که برطبق آن ما میدانیم که پنج دقیقه از سکس کثیف و خشن با مرد آلفا برای زنان برابر با پنجاه سال تعهد عاشقانهی مرد بتاست، و اگر یکبار در آغوش مردی مستقل، مغرور و کاردان آرمید دیگر تا پایان عمر به معنای واقعی و تحتالفظی کلمه «فاسد» شده، هر مردی را با او مقایسه خواهد کرد و قد و قواره ی ایشان را با خطکش او خواهد سنجید، خطکشی که برطبق آن تمام مردان بتا کم میآورند و کوتوله هستند. بسته به میزان آلفا دیدن شما، زن این مقایسه را ذهنی و در خفا و پنهانی، یا با صدای بلند و در حضور شما انجام میدهد. «امیر این کارو میکرد»، «امیر هیچوقت از این کارا نمیکرد»... باز بسته به میزان آلفا/بتا دیدن شما، شدت سخیفی این قیاس متفاوت است، اگر دختر مثلا گفت «امیر خیلی کمرش سفت بود، نیم ساعت طول میداد» یا «امیر خیلی خوب بلد بود» یعنی شما را مردی دیده همردیف سیب زمینی. گاهی هم زن این گهتست را به نحوی هوشمندانه میپیچاند و طوری وانمود میکند که دارد از شما تعریف میکند، مثلا «امیر اصلا وقت شناس نبود»، در اینجا بتاچهی مفلوک به گمان اینکه وقت شناسی ویژگی خوبیست و زن دارد از او تعریف میکند بالا پائین میپرد و دم تکان میدهد، غافل از اینکه «وقتنشناسی» ذاتا آلفاست و زن ترجیح میدهد یک ربع منتظر مردی آنقدر پرگزینه بنشیند که توان منتظر گذاشتن دختر زیبا را دارد تا مرد «با شعوری» که یک ربع زودتر خودش را به محل قرار رسانده و مثل چوب خشک این پا آن پا می شود یا سه تا قهوه سفارش داده. او دارد از «امیر» تعریف میکند نه از شما، اگر کمی دقت بیشتری به خرج بدهید حسرت و دلتنگی را در صدای او خواهید شنید.
اما اگر حتی زنی شما را با صدای بلند و آشکار با دوستپسر آلفای سابق مقایسه نکرد، شک نداشته باشید که بطور ذهنی دارد آن کار را میکند و اینکه چیزی نمیگوید احتمالا نشانهی خوبیست، یعنی شما را برابر یا برتر از او میداند.
Ouroboros
02-08-2014, 03:16 PM
جناب امیر با "قهر" چه باید کرد؟
Dread Games | (http://therationalmale.com/2012/03/27/dread-games)
قهر یعنی شما به اندازهی کافی اعتبار ندارید و زن از بابت ماندنی بودن شما مطمئن است. مردی که قانون «همواره یک پای خود را از در بیرون نگاه بدارید» را به انجام رسانده و همچنین لاسیدن و دلبری از زنان دیگر را متوقف نکرده هیچوقت به حال خود رها نمیشود، چون ترس از خیانت/رفتن او آنقدر زیاد است که رها کردنش به حال خود ریسکی پذیرفتنی نیست. قهر یعنی جواز خوابیدن با زنان دیگر. پس خود قهر کردن یعنی زیادی بتا بودهاید، و باید هرچه زودتر برای بازسازی تصویر خود دست به کار بشوید.
مردان به عنوان آچارفرانسههای طبیعت، تصور میکنند که تلاش برای رفع مشکل و آرام کردن شرایط راه درست است، چراکه خودشان از چالش و تنش بیزارند و در واقع هرآنچه میکنند برای حل مشکل و یا جلوگیری از رخ دادن آنست. ذهن زن در روابط عاطفی اینطور عمل نمیکند، رابطهی بیدست انداز ِ آسان و آرام یعنی مرداب راکد و مرده، یعنی مرد بتای ملالآور و «بله قربانگو» که امیدوار است با حرفشنوی و عمل به آنچه زن میگوید مشکلات آینده را نادیده بگیرد/پیش بینی بکند/حل بکند.
یک قانون یک خطی دیگر : «هرگز حلال مشکلات نباشید، بلکه مشکل آفرین باشید». بر همین مبنی، اگر رفتار نادرست دختر را با توجه، عنایت و محبت پاسخ بدهید دختر آن رفتار را در آینده برای اخذ توجه، عنایت و محبت بیشتر تکرار میکند و کار به جایی میرسد که دیگر شما هیچ قدرتی در آن رابطه برای فدا کردن ندارید، و کاملا فتح شدهاید، و در نتیجه جذابیتی هم برای زن نخواهید داشت. نرمش و «کوتاه آمدن» و تلاش برای رفع و رجوع مشکل تنها یک سیگنال به ذهن زن ارسال میکند : ضعف. شما به او «نیاز» دارید، و مردی که محتاج یک زن است در ذهن او شایستگیاش را ندارد.
پس به جای موسموس، منتکشی و کسلیسی بیجا، همهی ارتباط خود را با او قطع بکنید. هرگز تلاش نکنید که به او زنگ بزنید، او را ببینید و یا خود را به نحوی سر راه قرار بدهید. به جای این بروید با زنان دیگر. الزاما نه ارتباط جنسی یا عاطفی جدید(اگر آنرا چه میدانم، «اخلاقی» نمیدانید)، بلکه لاسخشکه و گفتگو و گپ معمولی با دختران برای فراموش کردن درد دوری و تسلیم شدن به وسوسهی ندای بتای درون و به ورطهی کُسلیسی افتادن. هیچ توهمی در اینباره نداشته باشید، اینجا میدان نبرد است و هر قدم که پس بنشینید مقداری از قدرت و ارزش خود را از دست دادهاید. اگر کوتاه آمدن درست است و نمیدانم «اخلاقی»ست و تسلیم قدرتی لازم ندارد بگذارید زن آنرا انجام بدهد.
اگر زنگ زد، که اگر هنوز ذرهای به شما علاقه داشته باشد میزند، با سردی و بیزاری و جملات دو کلمهای با او سخن بگویید. حتی وانمود بکنید که از دوباره تماس گرفتن او متعجب شدهاید و دعوای اخیر به نظرتان پایان رابطه بوده. با بیمیلی و آرامآرام عذرخواهی او را بپذیرید و به او بفهمانید که با مقادیر بسیار زیادی از سکس مقعدی باید اعمال خود را جبران بکند! پس بدانید هر بار که زنی با شما قهر میکند و او را با منتکشی، کسلیسی و عذرخواهی نا به جا باز میگردانید یک قدم به زندگی مشترک ِ بی سکس، تبدیل شدن به موجودی غیرجنسی و «دوست افلاطونی» نزدیکتر میشوید. اما هربار که گهتست قهر کردن را با سربلندی و در آغوش زنان دیگر سپری میکنید، یک گام به سوی تخت و تاج «سلطنت» برداشتهاید.
Ouroboros
02-08-2014, 04:07 PM
گهتست: «به نظرت اون مرده خوشگله؟/ چقدر اون مرده خوشگله»
این گهتست و همهی فرزندان آن را(«اون مرده خوش تیپه؟»، «من عاشق فلان بازیگر/بازیکن/خواننده هستم، خیلی خوشگله/جذابه/...» و ... کلا هر گهتستی که در آن مردی حاضر یا غایب بدلیلی مورد تعریف و تمجید و ستایش زن قرار میگیرد) من در میان گهتستهای متوسطه قرار میدهم.
همانطورکه میدانید مرد بتا در برابر فریبندگیها و بازیهای روانشناختی زن تماما بیدفاع است، و در واکنش به این گهتست اغلب دو راه را انتخاب میکند: یا با حقارت سکوت اختیار کرده، به خودخوری میپردازد و برای جلوگیری از مشکلساز شدن چیزی نمیگوید. یا بدلیل تضاد این رفتار زن با تصویر ذهنی او از الههی مقدس و معصوم، عصبانی میشود و مرافعه به راه میاندازد. روش اول از ارزش او میکاهد چراکه وی را بدل به موجودی فاقد فردیت و حریم میکند که هرکس میتواند روی عواطف و احساسات او قدم بزند. روش دوم از ارزش او میکاهد چراکه عصبانی شدن یعنی گهتست را «حقیقی» دانسته و از «زیبایی» آن مرد احساس تهدید کرده و اکنون دارد پاچهگیری میکند.
عصبانیت فقط زمانی آلفاست که بیدلیل و غیرقابل پیشبینی باشد، زن درپی گهتست انتظار دارد که شما «عقده»ای بشوید و دعوا به راه بیاندازید. پس روش دوم هرچند به مراتب درجات بهتر از روش اول است، باز هم بتاست. راه درست برخورد با این گه تست؟ موافقت و تشدید:
- آره واقعا زیباست، ببین چه لبهایی داره.. جوون.. !
- اینجور مواقع آدم آرزو میکنه زن بود.. واییی، ببین مادرش چی ساخته.
- به نظرت زیباست؟ برم پیشنهاد سه راهه بدم؟ به نظرت قبول میکنه؟
- میخوای شمارت رو بدم بهش؟(با لحن شوخی، نه عقدهای)، ولی بعید میدونم به تو زنگ بزنه.
- میخوای اشناتون کنم؟
- آره خداییش، از تو که دختری خوشگلتره(با خنده).
- بدن خوبی هم داره. ای کاش گی بودم!
و ....
با این عمل نشان میدهید که ۱. نظر او دربارهی مردان دیگر برایتان مهم نیست(بازی بیتفاوتی)، ۲. از زیبایی و خوشتیپی و ... مردان دیگر احساس خطر نمی کنید زیرا خودتان را از آنها زیباتر و خوشتیپتر و ... میدانید(بازی اعتماد بنفس) و ۳. فریم آهنینی دارید که این مزخرفات توان نفوذ به آنرا ندارد.
اقای امیر من جلوی یه دختری خیلی بتابازی دراودم. دیگه امیدی بهش نیست؟؟؟؟؟
من نمی تونم توی سایت وارد بشم پراکسیم خرابه ولی مطالبتون رو دنبال میکنم. اینا از نون شبم واجبتره واسه جوونای ما:e032:
Anarchy
02-08-2014, 09:41 PM
اقای امیر من جلوی یه دختری خیلی بتابازی دراودم. دیگه امیدی بهش نیست؟؟؟؟؟
من نمی تونم توی سایت وارد بشم پراکسیم خرابه ولی مطالبتون رو دنبال میکنم. اینا از نون شبم واجبتره واسه جوونای ما:e032:
شما احیانا از برادران اسلامیست نبودین قبلا ؟ برای شما از نان شب واجب تر فکر کنم چیزای دیگه ای بودا ...
Ouroboros
02-09-2014, 11:49 AM
دربارهی «غیرت»
مدتیست گمانههایی پیرامون موضوع «غیرت» در ذهن من وجود دارند که طرح آنها در اینجا برای بازشناسی و نقد این مفهوم و اثر آن به بازی به نحوی درست و همه جانبه ضروری به نظر میرسد. برای مرد خودآگاه از موقعیت جنسی خود در جامعه شکی وجود ندارد که غیرت تنها برای مرد بتا عیب است. این انتظار در این مردان که میخواهد زنی که تمام انرژی، استعداد، توانایی، درآمد و ثروت خود را صرف مراقبت از او کرده از نظر جنسی فقط متعلق به خودش باشد و بچههای حلالزاده تحویلش بدهد در تضاد با استراتژی جنسی دو وجهی زن، «آلفا کُس میکند، بتا خرج» قرار میگیرد و به عنوان ابزاری برای سرکوب سکسوالیتهی زنان دیونمایی میشود. این مرد میبیند که زنان با ذرهذرهی وجود خود آرزو میکنند که مردی ارزشمند به رویشان غیرت داشته باشد و کسی که در رابطهای ابژهی تمنای طرف مقابل خود بوده میداند که زن از ابراز غیرت مردی که متقابلا او را (از نظر جنسی) جذاب مییابد چه مایه ذوقمرگ و هیجانزده میشود. میزان مشخصی از غیرت همیشه آلفاست، خصوصا اگر نوک پیکان آن متوجه دیگر مردان و نه خود زن باشد. یعنی شما به زن نگویید «روسریت رو بکش جلو»، به مردی که به او خیره شده بگویید «چیزی میخوای؟».
این آرزومندی زنان بیش از هر جای دیگری در این حقیقت نمایان و متجلیست که این همواره زنان هستند که مردان را با برچسب «بیغیرت» شرم میدهند، و در عمل این هم یکی دیگر از متعدد قلادههاییست که به گردن مرد خود میبندند. مرد بازیکن میداند که ماهی یک بار نمایش غیرتمندی، اشتیاق به کنترل و تلاش برای محدود کردن زن (در صورت داشتن بازی برجسته البته)، تضمینی عینی و بلادرنگ است برای تشدید علاقه در او. بازی خوب + نمایش فصلی غیرت = سکس مقعدی، بلا انقطاع برای تمام طول شب!
ثانیا: به قیصرهای کُسلیس مفلوکی که ایراد اخلاقی به غیرت میگیرند، باید یادآوری کرد که صد برابر توقعات رقتانگیز مرد بتا را، زنان متقابلا از ایشان دارند، و گاهی حتی نگاهشان را هم پاسداری میکنند مبادا دسترسی خود به منابع اقتصادی و دسترنج ایشان را از دست بدهند. من با چشمان خود دیدهام که زنی با همسر بتای مفلوک خود بر سر اینکه «چرا داشتی فلان زن را نگاه میکردی» تا سرحد مرگ گهتست کرده. آنجا اما خبری از «احترام به حریم خصوصی همسر» و «خشونت خانگی» و … نبود ولی.
غیرت زن مثل بچهبازی و انحراف جنسی و تجاوز او، ماستمالی و لاپوشانی و توجیه میشود که «عشق است» و «خدا را شکر کن که اینقدر دوستت دارد» و «لیاقت عشق و مَحبت نداری که روزی بیست بار زنگ زدن او را قدر نمیشناسی» و …. اما غیرت مرد برای حصول اطمینان از اینکه خرج تخم و ترکهی فلان لات بیسر و پای آلفا که این هفته مهبل خانم را تر کرده نمیدهد، تجسد شر مطلق از عمیقترین چالههای دوزخ است.آیا تا به حال تلاش کردهاید برای فمینیستی که مغز خود را لوبوتومی کرده مفهوم Mate guarding را توضیح بدهید؟ نصیحت من: نفس خود را هدر ندهید. اینکه مرد نمیخواهد کاکالد بشود شوکآور و باورنکردنی و «برساختهی فرهنگی»ست.
جالبتر از تمام اینها ولی: مردان امگای مفلوکی هستند که گمان میکنند بیغیرتی به جذابیت ایشان میافزاید و مثلاً اگر تبدیل به پیادهای در بازی جنسی/جنسیتی برای زنان بشوند و در جهت تسهیل استراتژی «آلفا کُس میکند، بتا خرج» بکوشند، زنان بالاخره پی میبرند که ایشان چه مایه روشنفکر و چه مایه برابریطلب هستند و سرانجام موفق میشوند بکارت خود را در بیست و چهار سالگی به دختری ببازند. این «مرد»ها احساس ترحم و تهوع را توأماً در زنان برمیانگیزند، و برای اولین بار، من و زنان راجع به یک موضوع نظر مشابهی داریم!
در صورتی که مایل به ارتباط عاطفی، جنسی و یا زناشویی با زن جماعت هستید، نیازمند ارائه حداقل تصویری غیرتمند هستید. من مایلم دو نکته را اینجا اضافه بکنم. نخست آنکه غیرت مرد بتا یک ویژگی منحصربفردی دارد و آن اینست که هرگز خود زن را مسئول رفتارش تلقی نمیکند. زنان گهتستی دارند که طی آن به مرد دیگری در حضور شما آمار میدهند، و سعی میکنند که شما را به جان هم بیاندازند. چیزی برای زن خواستنیتر از بدل شدن به «جایزه»ی دو مرد آلفا که با یکدیگر به طور فیزیکی و خونین برای او به نبرد پرداختهاند وجود ندارد، و تکتک رمانهایی که زنان برای زنان دیگر نوشتهاند تمی مشابه این را میتوان در آن یافت(مثلا twilight). این یک گهتست است، با آن به مثابهی یک گهتست رفتار بکنید، بهترین روش هم خواندن دست زن و اطلاع دادن به اوست که از بازی که میکند خبر دارید:
- چرا اینجوری میکنی؟ فکر کردی نمیدونم داری چیکار میکنی؟
- بس کن این لاشی بازیها رو.
- میخوای برم باهاشون دعوا کنم؟
- خودتو جمع و جور کن.
گاهی وقتها هزینهای که روی رابطه کردهاید بسیار کم است، مثلا در قرار اول دختر روبروی شما نشسته و ناگهان شروع به آمار دادن به مردی دیگر میکند. اینجور مواقع نصیحت من اینست که بدون بر زبان آوردن جمله، بلند بشوید و محل قرار را ترک بکنید. من تا به حال سه بار این کار را کردهام و هر سه بار دختر درپی من دویده و با قیافهی «معصومانه» پرسیده که چی شد، کجا رفتی، چرا رفتی و ... اگر هم دنبالتان نیامد مهم نیست، خوشبخت بشوند با هم، اولین دختر زیبایی که دیدید را مخ بزنید!
«هرگز از زن بازی نخورید». آنها فعالانه تلاش میکنند که شما را با مردان دیگر دعوا بیاندازند تا میزان بتا بودنتان را بسنجند، روشیست برای محک زدن اینکه «چقدر برای شما مهم هستند». بیاعتنایی و گیسخند این اقدام سیگنال درست را میفرستد «نه آنقدر که فریب ارجاع به غیرتم را بخورم». پس بار دیگری که دختر الکی گفت «چقدر اون پسره نگام میکنه» بگویید «خب تو نگاش نکن، جنده خانم». در این لحظه غیرت بتاست، و بیغیرتی آلفا.
نکتهی دومی هم اما وجود دارد، زمانی که دختر خودش هیچ اقدامی برای جلب توجه مردان نکرده و اتفاقا تلاش میکند آنرا با بیاعتنایی و جمعتر کردن خودش قطع بکند. زمانی که مردی دارد وارد حریم او و شما میشود. در این لحظه غیرت آلفاست، و بیغیرتی امگا. در چنان موقعیتی شما با بیکنشی همهی اشتیاق و مهر آن زن را از دست خواهید داد. اگر روزی در این شرایط قرار گرفتید، یعنی مرد آلفا یا بتای سطح بالای دیگری بیاعتنا به حضور شما شروع به تعرض به پارتنرتان را کرد، باید وارد عمل بشوید و آمادهی درگیری فیزیکی خونین باشید.
یک سناریو را تصور بکنید: در یک میهمانی حضور دارید که برای چند دقیقه میروید دستشویی، یا جای دیگری برای صحبت کردن با دیگران. پسری در پارتی روی دوستدختران خیمه زده و دستش را گذاشته پشت صندلی او، در شرایطی که دوستدخترتان خودش را جمع و جور کرده و تا سرحد امکان از او فاصله گرفته، در اینجا ناتوانی شما برای ورود به صحنه با از دست رفتن تمام مهر و علاقهی دختر و نقش بر آب شدن تمام بازی تا آن لحظه همراه خواهد شد. راه اصولی برخورد با این وضعیت آنست که خودتان را به صحنه برسانید، مچ دست پسر را با تمام قدرت بگیرید و با صدای بلندی که چند نفر اطرافتان هم بشنوند بگویید «دست خر کوتاه»، «چخه، مامانت داره صدات میکنه» و ... و آماده باشید که کار بیخ پیدا بکند.
منش شما در چنین موقعیتی باید چنان باشد که کمی دیوانه و «آماده به هر کاری» به نظر برسید، از آنجاکه ۹۵٪ مردان جامعهی امروز ایران پسرهای بچهننه و بزدلی هستند که توسط زنان بزرگ شدهاند و امنیت و سلامت خود را مهمتر از هر چیز دیگری میداند، جا میزنند. هر از گاهی اما، گیر آلفای دیگری میافتید که حاضر نیست یک قدم هم پس بنشیند، جای نگرانی نیست یک نبرد جسمانی با مردی دیگر برای روحیهی شما مفید است. اما باید بدانید که وقتی با خصومت به بدن مرد دیگری دست میزنید، باید حداقل و در بهترین شرایط آمادهی رفتن به بیمارستان یا بازداشتگاه را داشته باشید. اگر کسی به حریم من وارد بشود، با تمام توان در برابر او مقاومت خواهم کرد، شما هم بهتر است چنان بکنید اگر ده سال دیگر یک روز از خواب بیدار میشوید و از خودتان میپرسید «این بچه چرا هر روز بیشتر شبیه امیر میشود؟»!
یک خبر خوب برای شما: اگر به خاطر زن دعوا بکنید، کتک بخورید یا بزنید تفاوتی ندارد و به یک اندازه در او ایجاد غلغلک میکند. نفس آمادگی شما برای خون ریختن و خون دادن برای کس کافیست، تفاوتی نمیکند که این خون در صورت شما باشد یا روی مشتهایتان. بله، ما هنوز در پس تمام این پوستهی تمدن حیواناتی هستیم سرگردان در دشتهای آفریقا. و بله، جهان عادلانه نیست، شما مرد هستید و دور انداختنی، یا با آن کنار بیایید، یا اگر از قواعد بازی خوشتان نمیآید بروید به راه خود، چراکه ارتباط با زنان بهایی دارد که سنگینترین آن مراقبت از ایشان به هنگام لزوم است.
- دلبر زنان
- رهبر مردان
- محافظ عزیزان
اینست سه ویژگی اصلی مرد آلفا.
Ouroboros
02-09-2014, 01:31 PM
اقای امیر من جلوی یه دختری خیلی بتابازی دراودم. دیگه امیدی بهش نیست؟؟؟؟؟
من نمی تونم توی سایت وارد بشم پراکسیم خرابه ولی مطالبتون رو دنبال میکنم. اینا از نون شبم واجبتره واسه جوونای ما
درود.
بستگی به موقعیت کنونی شما در رابطه دارد. اگر در آغاز کار هستید بله امیدواری هست، اصلا یکی از انواع بازی همینست که شما تا لحظهی سکس بتابازی در میآورید، اما به محض آنکه سکس دریافت کردید(هر قدر که طول کشید)۱۸۰ درجه گردش میکنید و تبدیل به یک مرد سرد ِ بیاعتنای گریزان میشوید. بعضی تئوریسینها معتقدند که این چه بسی حتی قدرتمندترین روش بازیست، زیرا زن را دچار دهشت میکند که «چه شد؟» و چرا مردی که این چنین فتح شده بود ناگهان سرد شد و پس از آن تمام تلاش ممکن برای بازگشتن به موقعیت پیشین را بکار میگیرد. خصوصا اینکه «آن» چهرهی بتای شما را دیده و میداند که جایی زیر این پوستهی سرد و خشک مردی خوابیده که میتوان او را دوباره به زانو درآورد. ویژگی بسیار مثبت این متد آنست که زن برای تغییر دلیل شما مدتها خیالپردازی میکند و به احتمال قوی نتیجه میگیرد که از سکس با او لذت نبردهاید، و دائم تلاش خواهد کرد که سکس بهتری به شما بدهد: موقعیت ایدهآل. ولی حقیقت آنست که من شخصا تجربهای با این روش ندارم، نظریه پردازان توانا و هوشمندی را دیدهام که اینرا تبلیغ کردهاند و خط استدلالی هم درست و منطقیست. پس اگر در شروع کار هستید و کفگیرتان به ته دیگ خورده و میخواهید دختر را نگاه بدارید بد نیست اینرا امتحان بکنید، و اگر کردید نتیجه را اینجا گزارش بدهید.
اما اگر در میانهی رابطه هستید، یعنی دختر از بتابازی شما دلزده شده و گریخته راه دیگر بازسازی دوبارهی تصویرتان در نظر او بهرهبرداری از نوع خاصی از بازی مبتنی بر ترکیب پیشگزینی و حسادت است: بازی «بتا فقط برای او». چنانکه شما برای مثال خود را به یک میهمانی/محیطی... که میدانید او حضور خواهد داشت دعوت میکنید، و دختری از او زیباتر با خودتان میبرید و نسبت به آن دختر زیبا که با خود بردهاید رفتاری بسیار آلفا نشان میدهید. دختر با مشاهدهی این رفتار به چند نتیجه میرسد: ۱. در ارزشیابی شما دچار خطا شده، زیرا برای زنان زیبا خواستنی هستید. ۲. ذاتا مردی آلفا هستید که تنها برای او بتا شدهاید، زنان نیز آن مقداری از بتا را که میخواهند، میپسندند که مرد «بتای خودشان» باشد، چنانکه ما میخواهیم زن «لاشی خودمان» باشد هرچه میخواهیم برایمان در رخت خواب بکند اما با دیگران نجیب باشد، زن با خود میگوید لابد کار درستی کرده که این آلفای بیتفاوت را بی زحمت به دام کشیده و به آغوش شما باز میگردد.
برای دوستان دیگر لحظهای توضیح بدهم که عکس این نیز صادق است و مردی که زیادی خود را آلفا نماینده میتواند با «بتای دیگران» بودن کمی خطر افراط در بازی را کاهش بدهد و به زن موقعیتی را بنمایاند که در آن فتحپذیر است:
- چرا اینهمه عکس از دوستدختر سابقت داری؟ ببینم دوستش داری؟ باهاش هنوز در ارتباطی؟
- دوستش دارم؟ هه.. اگه با انگشت کوچیکش فقط یه اشاره بکنه چهار دست و پا برمیگردم پیشش..
دو امتیاز مثبت : نخست گهتست او را با «موافقت و تشدید» پاسخ دادهاید و از سر گذراندهاید، و سپس خود را به حداقل متصور بتابودگی برای «یک دختر دیگر» کشاندهاید، دختر مدتها با خود خواهد اندیشید که چرا پس او تا به حال موفق به بیدار کردن این سوی فرمانبردار و توسریخور و «فمینیست» در شما نشده، و شدت و شمار گهتستهای خود را افزایش خواهد داد بلکه شما را به موضع دفاعی بیندازد، که خود برای شما فرصتیست جهت بازسازی و نوسازی چهرهتان در نظر او(گهتست یک فرصت است نه یک دشواری). پس چند ماهی درون رابطه، یکی دو عکس از دوست سابق را برای «اتفاقی پیدا کردن» او گوشه و کنار خانه بگذارید و دعوایی قلابی براه بیاندازید.
پس «بتا برای دیگر زنان» و «آلفا برای دیگر زنان» هر دو کارکرد خودشان را در بازی دارند.
در بازگشت به مشکل شما، گاهی اوقات نیز بیاعتنایی خشک و خالی هم موثر است، خاصه اگر قصد او از «قهر» کردن واداشتن شما به تعهد بوده باشد، در اینصورت هنگامی تماس مجدد برقرار کرد بیتفاوت و دور و متعجب رفتار بکنید. برخلاف همیشه علاقهای نشان ندهید، توضیحی ندهید، عذرخواهی نکنید و عذرخواهی او را نپذیرید.
Ouroboros
02-11-2014, 11:11 AM
لنگراندازی: بخش دوم
نوع دیگر لنگراندازی برای آینده وصل کردن آن به چیزی بصورت خودآگاه برای دختر با یک خاطرهی خوش است، نوع اول اگر احساس هراس و از دست دادن مهر شما را یادآور میشد، این مدل احساس عشق و میل به نگاه داشتن شما را زنده میکند. این ویدیو از میستری را ببینید:
https://www.youtube.com/watch?v=fTAJYjV_zxg
این تکنیکیست بسیار بسیار پیشرفته و قدرتمند. دختری که شما با او از این تکنیک استفاده بکنید ماهها، حتی سالها بعد آن «یادگاری» را حفظ میکند و با خوشی و لذت و شادمانی به آن نگاه میکند، حال آنکه سرویسهای طلای همسر بتاچه در اولین فرصت به پول نزدیک میشود و گلهای او خیلی پیش از پژمردن اثر خود را از دست میدهند و در بهترین شرایط جز لحظهای نوازش منیت زن هیچ فایدهای به حال شما ندارند. زمانی که یک بازیکن هدیه میدهد اما، هدیهی او «معنا»دار است، نمادیست از رابطهای که با دختر داشته، در کانتکست قرار میگیرد، «خاص» و «منحصربفرد» است و چنانکه میدانیم شاید فقط یکی دو چیز در این جهان برای زنان لذتبخشتر از «خاص بودن» برای و «یکییکدانه» بودن مردی ارزشمند باشد.
یکی از اسرار اثربخشی بازی، و دلیل آنکه هیچ زنی نمیتواند این اثربخشی را با صدای بلند بپذیرید، شما در او احساس خاص بودن بوجود میآورید ولو آنکه همین کلک را به صد دختر دیگر هم زدهاید و پنج دقیقه پیش داشتهاید همین روتین را در پارک سر چهار راه روی دختری دقیقا مثل او اجرا میکردهاید! در نظر زنان این عملیست بسیار رذیلانه و سخیف. وقتی ما به شما میگوییم که آنرا انجام بدهید خونشان به جوش میآید و ترجیح میدهند که به انکار اثربخشی آن در هر شکل و قالبی بپردازند. قابل درک، اما بی فایده است.
من مدتی پیش این تکنیک را با دختری بسیار زیبا که یکی دو ماه بود هم را میشناختیم به اجرا گذاشتم تا اثربخشی آنرا بیازمایم. این درواقع «پایان پرشکوه» من به قراری رویایی بود: آتش، رقص، کباب، شادنوشی و عیش کنار رودخانه با آدمهایی که دوستشان دارید. نه رستوران آن چنانی، نه کافیشاپ لوکس و نه شمع و موسیقی کلاسیک و این چرندیات. این قرار یک تجربهی معنادار و لذتبخش و خودمانی بود که بیبرنامه ریزی قبلی پیش آمده بود، «بریم جاجرود؟ بریم». پیشبینی ناپذیری و انفجاری بودن یک ویژگی جذاب دیگر برای مردان است. اینست که موقعیت را برای اجرا کردن تکنیک ایدهآل میکرد زیرا لحظهای که میخواهید آنرا «جاودانه» بکنید باید بسیار زیبا و آرامشبخش و رمانتیک و از همه مهمتر، خودانگیخته باشد. اینست که من ناگهان تصمیم گرفتم که این کلک را اجرا بکنم، پس دختر را صدا زدم و تکنیک بالا را با کمی تغییر اجرا کردم! در مورد من به جای شیشه، ابژه سنگ بود و به جای «خیابان»، تجربیات آن شب را مرور میکردم.
یک زن و یا مرد به این ویدیو مینگرد، و آنچه میبیند شاید چندان برایش خارقالعاده نباشد، حتی چه بسی مضحک به نظر برسد. اما تصور بکنید زنی را، مردی که دوستش میدارد و جذاب میبیند و مدتی هم با او سپری کرده و اکنون یکی از بهترین شبهای دوران روابطشان را سپری میکنند در میان بازوان خود گرفته، و با صدایی آرام در گوش او زمزمه میکند که « تا ابد وقتی به این سنگ دست میزنی، یاد این لحظه بیوفتی.. که چقدر تو این دقیقه احساس خوبی داشتیم.. چقدر عاشقم بودی و عاشقت بودم...» و ... گمان میکند آن زن شانسی خواهد داشت؟ میستری دربارهی شرایطی که دارد، اتفاقاتی که افتاده و احساسی که میکند حرف میزند، این باعث میشود عواطف زن به جهتی که میخواهید متمرکز بشود و «هدیه» نهایی نمایندهی احساسات و حالات بیشتری باشد. یادآوری کردن خوشگذرانیها یا خاطرهی خوبی که میخواهید «هدیه» کذایی زنده نگه دارد بسیار مهم است چرا که تاکید به تشدید میانجامد.
میستری چندین بار میگوید «هیچوقت نمیدانی چه اتفاقی ممکن است بیافتد»، این برای تحریک و تشدید احساس محدود بودن دسترسی زن به شما و پایانپذیری رابطه است، زن احساس بسیار خوبی در آن لحظه دارد و نمیخواهد که این احساس خوب به پایان برسد، شما به طور تلویحی یادآوری میکنید که این احساس رفتنیست و باید چیزی داشت تا آنرا برای همیشه زنده نگاه داشت. میستری همینطور به دختر میگوید که خودش شیشه را بردارد، این یک «تست فرمانبرداری» کلاسیک است، از زن بخواهید که یک کاری برایتان بکند، هر کاری، و اگر پیروی کرد یعنی در موقعیت روانی مناسبی برای اجرای تکنیک است. میستری اما به دختر دست نمیزند، من اینجا متفاوت عمل کردم و تا جایی که میتوانستم ارتباط جسمی برقرار کردم.
با این اوصاف باید بتوانید حدس بزنید نتیجهای که من گرفتم چه بود: تکنیک جواب داد، مثل باقلوا! دختر حتی سه چهار قطره اشک شوق ریخت! اکنون که مدتها از ماجرا گذشته هم گاهی به من پیام میدهد که «دارم سنگتو نگاه میکنم عشقم، بهم زنگ بزن»، «با سنگمون خوابیدم»، «یاد اونشب نمیذاره بخوابم...دلم میخواد کنارت باشم».. گمان میکنید بتاچهای در زندگی هرگز از زنی شنیده «با سرویس پنج میلیون تومانیات خوابیدم عشقم»!؟ نه به جای ن میشنود که «برو پوشک عوض کن بعد دستت را بشور سبزی را که میخواهی پاک بکنی کثیف نشود»!
لنگراندازی مثبت قدرتمند است. خیلی قدرتمند. شاید حتی بیش از اندازه! اگر این تکنیک را درست و اصولی اجرا کنید، باید راههایی برای جلوگیری از «وبال» شدن دختر بیاموزید. پس در صورتی که قصد ارتباط بلند مدت، یعنی بیش از شش ماه را با یک زن ندارید از این تکنیک استفاده نکنید. در «ماه عسل» رابطه نیازی به تکنیکهای بلندمدتی مثل لنگراندازی نیست، این کارها متعلق به زمانیست که شور و شوق رابطه فروکش کرده و دختر تصمیمات خود را بازنگری و بازاندیشی میکند، یا هیجان رابطه کم شده و دختر از خودش میپرسد که از اول کار در شما چه دیده بود، آن زمان لنگرها به کار میآیند، یعنی لنگرها متعلق به زمانی هستند که کشتی رابطه وارد هوای طوفانی ِ «عادت کردن» و «عادی شدن» و «روزمرگی» میشود، این تکنیکی برای ایجاد جذابیت نیست، برای بخشیدن دوام به آنست.
Russell
02-11-2014, 01:53 PM
یکی از اسرار اثربخشی بازی، و دلیل آنکه هیچ زنی نمیتواند این اثربخشی را با صدای بلند بپذیرید، شما در او احساس خاص بودن بوجود میآورید ولو آنکه همین کلک را به صد دختر دیگر هم زدهاید و پنج دقیقه پیش داشتهاید همین روتین را در پارک سر چهار راه روی دختری دقیقا مثل او اجرا میکردهاید! در نظر زنان این عملیست بسیار رذیلانه و سخیف. وقتی ما به شما میگوییم که آنرا انجام بدهید خونشان به جوش میآید و ترجیح میدهند که
چه بلایی بر سر جمله آمده اینجا؟ :e412:
Ouroboros
02-11-2014, 02:20 PM
جا مانده بود. :e108:
من از یک ادیتور دیگر نوشته را در اینجا کپی میکنم، اینست که گاهی میان اصل مطلب و آنچه شما میبینید تفاوتهای کوچکی وجود دارد. :e105:
Ouroboros
02-11-2014, 03:49 PM
کینو: اثبات علمی!
بتاچههای علمدوست و باکرگان ِ دانشپسند لحظهای کفدستی نروید و آنچه درپی میآید را بخوانید که علم، یکی پس از دیگری مفاهیم بازی را با سربلندی آزمایش میکند. در نمونهای اخیر از این آزمایشات، دانشمندان و محققان مفهوم کینو را به چالش کشیدند :
During a conversation, a light touch can impart a subliminal sense of caring and connection, leading to more successful social interactions and even better teamwork.
Over the course of that day, three young and handsome French men [participating in a study] randomly approached 240 young women they spotted walking alone and propositioned each and every one of them. To each, they would utter exactly the same words: “Hello. My name’s Antoine. I just want to say that I think you’re really pretty. I have to go to work this afternoon but I wonder if you would give me your phone number. I’ll phone you later and we can have a drink together someplace.” If the woman refused, they’d say, “Too bad. It’s not my day. Have a nice afternoon.” And then they’d look for another young woman to approach. If the woman handed over her number, they’d tell her the proposition was all in the name of science, at which time, according to the scientists, most of the women laughed. The key to the experiment was this: with half the women they propositioned, the young men added a light one-second touch to the woman’s forearm. The other half received no touch.
The researchers were interested in whether the men would be more successful when they touched the women than when they didn’t. How important is touch as a social cue? Over the course of the day, the young men collected three dozen phone numbers. When they didn’t touch the women, they had a success rate of 10 percent; when they touched them, their success rate was 20 percent. That light one-second touch doubled their popularity. Why were the touched women twice as likely to agree to a date? Were they thinking, This Antoine is a good toucher—it’d probably be fun to knock down a bottle of Bordeaux with him some night at Bar de l’Océan? Probably not. But on the unconscious level, touch seems to impart a subliminal sense of caring and connection.
Why Light Touching Can Double Your Chances of Getting a Date [Excerpt] - Scientific American (http://www.scientificamerican.com/article/why-light-touching-can-double-your-chances-in-dating)
دو برابر!
من در فرانسه محل انجام این آزمایش زندگی کردهام، مردان فرانسوی، به اندازهی باقی مردان اروپایی آندروژن، چندشآور و ضعیفالنفس هستند و حتی از بازندهترین مردان ایرانی هم در موقعیت پائینتری هستند. فرهنگ «رمنس» فرانسوی که اینقدر در مدیای کشورهای آنگولاساکسون در بوق و کرنا میرود چیزی بجز مراسم و مناسک نمادین کُسپرستی نیست و مردان آن کشور چنان اخته شدهاند که در صحنهی جنسی-اجتماعی بازی را به مهاجران ِ «زنستیز» عرب و آفریقایی میبازند و از سایهها به تماشای دختر فرانسوی و مرد مسلمانی مینشینند که دارند بازو به بازو در پیادهروها قدم میزنند. فرض بکنید روزی فرا برسد که زن ایرانی تا قبل از سی سالگی به شما محل گربه هم نگذارد و به جای آن با پسران جوان افغانی برود دیسکو، در حالی که شما تنها به خانه میروید تا جلق بزنید. جایگاه مرد آلفا میباید که در خانه پُر باشد، اگرنه مرد آلفای دیگر از در وارد میشود. بگذریم، منظور اینکه اگر این بتای بیبازی ِ بازنده همینطور با مستقیمترین روش ممکن، و با زیر پا گذاشتن بسیاری اصول ابتدایی بازی(مثل تعریف نکردن از زیبایی زنان زیبا در دستکم ده قرار اول، درخواست شماره نکردن از او قبل از حداقل پنج دقیقه صحبت کردن..)، توانسته موفقیت خود را دو برابر بکند، شما باید بسیار خوشبین باشید...
اکنون میشنوید؟ صدای زوزههای دردناک هزاران بتای فمینیست ِ محافظ «حریم» و «فضای» امن زنان است که تا قرار پنجم به بدن او دست نمیزنند مبادا احساس خطر بکند.. صدای هراسانگیزیست که فضای شب را پر کرده!
Philo
02-11-2014, 03:54 PM
واکنش دختری که من خیلی دوستش دارم، پس از 3 روز بازیِ من:
"چرا دیگه مثل قبلنا مهربون نیستی؟!"
Ouroboros
02-11-2014, 03:58 PM
واکنش دختری که من خیلی دوستش دارم، پس از 3 روز بازیِ من:
"چرا دیگه مثل قبلنا مهربون نیستی؟!"
این برای من «تعریف» است، مهربان = بتا.
اما با جزئیات بنویسید بدانم چه کردهاید؟
Philo
02-11-2014, 04:06 PM
تقریبا هر حرف او، چه عاشقانه چه آچمزکننده را جدی نگرفتم و کار را به مسخره بازی کشاندم، دوز حرف های عاشقانه خودم را بسیار کاهش دادم، تقریبا هیچ حرف جدی نزدم، بارها از اصطلاح "برو بابا" (به حال شوخی) برای پاسخ به درخواست های گه گاه جدی و مهم او استفاده کردم. میزان خشونت را بالا بردم، برخی درخواست ها را حتی با نیشگون و سیلی های آرام جواب دادم.
کلا رفته ام توی نقش و به این راحتیا هم در نمیام انگار!
Russell
02-11-2014, 04:09 PM
تقریبا هر حرف او، چه عاشقانه چه آچمزکننده را جدی نگرفتم و کار را به مسخره بازی کشاندم، دوز حرف های عاشقانه خودم را بسیار کاهش دادم، تقریبا هیچ حرف جدی نزدم، بارها از اصطلاح "برو بابا" (به حال شوخی) برای پاسخ به درخواست های گه گاه جدی و مهم او استفاده کردم. میزان خشونت را بالا بردم، برخی درخواست ها را حتی با نیشگون و سیلی های آرام جواب دادم.
کلا رفته ام توی نقش و به این راحتیا هم در نمیام انگار!
من هم یک سوال بپرسم، پیشتر اینطور غیرضمنی، از شما مانند چنین سوالی کرده بود؟
Philo
02-11-2014, 04:12 PM
من هم یک سوال بپرسم، پیشتر اینطور غیرضمنی، از شما مانند چنین سوالی کرده بود؟ نه نکرده بود، تغییر را حس کرده، با لبخندی همراه با افسوس می پرسد، حتی یک بار گفت من اینکه قبلن مهربون بودی رو بیشتر دوست داشتم.
Ouroboros
02-11-2014, 04:20 PM
تقریبا هر حرف او، چه عاشقانه چه آچمزکننده را جدی نگرفتم و کار را به مسخره بازی کشاندم، دوز حرف های عاشقانه خودم را بسیار کاهش دادم، تقریبا هیچ حرف جدی نزدم، بارها از اصطلاح "برو بابا" (به حال شوخی) برای پاسخ به درخواست های گه گاه جدی و مهم او استفاده کردم. میزان خشونت را بالا بردم، برخی درخواست ها را حتی با نیشگون و سیلی های آرام جواب دادم.
کلا رفته ام توی نقش و به این راحتیا هم در نمیام انگار!
افراط در بازی!
آدمهای تازهکار و ناشی اغلب از یک فرمولی که جواب میدهد زیادی و نابجا استفاده میکنند. برای اینکه در برابر بدترین نوع متصور اشتباهات مقاوم بشوید این قانون را رعایت بکنید «سه تا از دست چپ بده، یکی از دست راست»، در برابر هر سه نگی که میزنید یک تعریف بکنید، در برابر هر سه شوخی یک حرف جدی هم بزنید و ... حواستان باشد که تصویر کنونی شما در ذهن او طی مدتی طولانی شکل گرفته و تغییر آن باید آهسته و پیوسته باشد. الان احتمالا تصور کرده اتفاق خاصی افتاده، در حالی که او «متوجه» هیچ چیز نباید بشود و تغییر باید آنقدر آرامآرام اتفاق بیافتد که آنرا حس نکند. پس برگردید به همان شرایط قبلی، فقط هر بار او را دیدید یک نگ بزنید، هربار گهتست کرد به آرامی آنرا رد بکنید(جوابهای آنچنانی نمیخواهد، یک موافقت و تشدید ساده کافیست)، از هر سه درخواست او یکی را مسخره بکنید و به ان نه بگویید و ... خلاصه آرام آقا جان، چه خبر است!؟ رسیدن از بتا به آلفا باید سه ماه طول بکشد نه سه روز. اگر میخواستید رابطهی جدیدی را شروع بکنید به شما میگفتم که همهی توان خود را یکجا بکار بگیرید، اما این دختر اکنون از شما یک برداشت و تصوری دارد که یک شبه آنرا برهم زدن چندان مناسب نیست. حداقل اگر حفظ او برایتان مهم است؟ اگر مایل به قمار هستید و باکی نیست، همین روال کنونی را ادامه بدهید، اما اگر زیاد سرمایهگذاری کردهاید و برایتان مهم است آرامآرام تغییر بکنید نه طوفنده و ناگهانی!
Alice
02-11-2014, 04:21 PM
نه نکرده بود، تغییر را حس کرده، با لبخندی همراه با افسوس می پرسد، حتی یک بار گفت من اینکه قبلن مهربون بودی رو بیشتر دوست داشتم.
و اینگونه است که این «بازی» به بوتهی آزمایش قرار میگیرد و با آزمون و خطا در نطفه ابطال میشود! :)
Nevermore
02-11-2014, 04:28 PM
خیر،من گمان می کنم احتمالا مشکل جناب فیلو گیر کردن در فرند زون باشد،چنین وضعیتی برای من پیش آمده،در چنین وضعیتی چاره ای نیست جز اینکه شما ذهنیت طرف را عوض کنید.اگر در فرند زون باشید به نگر من راهی ندارید جز آنکه قمار کنید،اگر نخواست با شما باشد به درک،بروید سراغ نفر بعدی.اما اگر ایشان شریک جنسی شما است قضیه فرق می کند.
Ouroboros
02-11-2014, 04:47 PM
خیر،من گمان می کنم احتمالا مشکل جناب فیلو گیر کردن در فرند زون باشد،چنین وضعیتی برای من پیش آمده،در چنین وضعیتی چاره ای نیست جز اینکه شما ذهنیت طرف را عوض کنید.اگر در فرند زون باشید به نگر من راهی ندارید جز آنکه قمار کنید،اگر نخواست با شما باشد به درک،بروید سراغ نفر بعدی.اما اگر ایشان شریک جنسی شما است قضیه فرق می کند.
ما این احتمال را نادیده گرفته بودیم، و گمان کردیم که ایشان دربارهی شریک عاطفی/جنسی خود صحبت میکند. اگر فرندزون باشد حق با شماست، حداکثر بازی متصور، یا رومی روم، یا زنگی زنگ. اما اگر دوستدخترشان هستند همان که من گفتم درست است!
Ouroboros
02-12-2014, 04:19 PM
دربارهی «دروغ»
زنان ِ زشت ِ فمینیست و نرهسگان دستاموز ایشان پیرامون پراکندن این یاوه که بازیکنان همه «دروغگو» هستند و برای «فریب» زنان و «تجاوز» به ایشان از دروغ بهره میبرند تا خود را چیزی بجز آنکه هستند جلوه بدهند اشتیاق زیادی نشان میدهند. اغلب تصویر کمیکی که از بازیکن در رسانههای کُسمحور غربی ارائه میشود مردیست دروغباف و دغلکار که لحظهای از داستانبافی پیرامون دستاوردها و داشتههای خود غافل نمیشود و زن را با قول و قرار دروغین نرم میکند. بازیکن واقعی میداند سکوت ِ معنادار با نگاه بازیگوش و پوزخند تمسخرآمیز از هر دروغی موثرتر است و دروغ بازی مرد بتاست، که برآمده از بیاطلاعی از امیال زنان و دینامیک جنسیست:
«دوستت دارم» برای لخت کردن دختر بدترین استراتژی ممکن است. «میگیرمت» برای نگاه داشتن زن هیچ خوب نیست زیرا تنها با شما مانده تا تعهدتان را استخراج بکند، پول خرج کردن پای دختر اشتباه است زیرا شما را دست بالا فراهمکنندهی خوبی جا میزند که بدرد شوهر میخورد و «بهتر است فعلا به او سکس ندهم میپرد». و ... تحریف وقیح دیو چهرهگان فمینیست و سگان نر دست آموز ایشان است که بازی دروغبافی و مشتی تکنیک خام و دنبال کردن زنان با یک دسته فلشکارت است.. کاریکاتوری که از مرد بازیکن تصویر می شود...
او برای کس نقش بازی میکند، کتک میخورد، خرج میکند، دلقک بازی در میآورد، کلک میزند و مهمتر از همه، دائم دروغ میگوید. دروغ اما، بازی مرد بتاست. ما هدفمان تغییر دینامیک به نحویست که دیگر نیازی به اثبات خودمان از طریق دروغ نداشته باشیم. مرد بتا مینشیند پیرامون بخشیدن تعهد خود به شما(زیرا ارزشمندترین داشتهی مرد است)، داشتههای خود(زیرا او شیء اقتصادی و میانگین همهی دارایی خود است)و جایگاهی که ممکن است داشته باشد دروغپردازی میکند تا خود را «بتا»ی بهتری بنمایاند، بتایی که رفتگر است اما خود را دندانپزشک جا میزند تنها دربارهی سطح بتا بودن خود دروغ گفته، نه اصل آن. هدف ما تغییر دینامیک به نحویست که دختر بکوشد خود را به شما اثبات بکند و چک کردن میزان تطابق شما با آن ۵۸۹ معیار ذهنی که برای مرد ایدهآل خیالی تصویر کرده را فراموش بکند، نه آنکه خود را مطابقتر با آن لیست کذایی بنماییم.
با اینهمه اما همچنان دروغ ابزاریست بسیار کارمد که باید از آن به اندازه و به درستی، و برای پنهان کردن نقاط ضعف عینی و برجستهتر کردن نقاط قوت حقیقی بهرهبرداری بکنید. در ادامه لیستی میآورم از مهمترین موضوعاتی که بهتر است پیرامون آنها به جای حقیقت، ورژنی وارانه از حقیقت یا یکسر دروغ را ارائه بکنید.
بازیکن بودن:
واقعیت اینست که زنان هرگز آگاهانه یک «بازیکن» نمیخواهند! بله درست شنیدید، زنان اگر بفهمند که شما «بازیکن» در مفهومی که ما در اینجا بکار بردهایم، یا هر مفهوم دیگر آن هستید، ممکن است سیستم پدافند هوایی «ضدلاشی تلقی شدن» در آنها فعال بشود و مخزنی به دستانداز بیافتد. تپانده و رها شدن تجربهای بسیار ناگوار برای زنان است. شما باید بدانید، هر بار که زنی توسط یک پسربد سکسی گاییده میشود و دیگر هرگز صدای زنگ تلفن او را نمیشنود، پارهای از روح خود را از دست میدهد. در اساطیر آمده که زن پس از گاییده/رها شدن با پای پیاده به سفری روحانی-زیارتی در دل کوهستانهای بلند البرز میکند و در آنجا به معبدی وارد میشود و در برابر تندیش «مهبل مقدس» زانو زده، ۹۹ بار تکرار میکند «هرگز با پسر خطرناک سکسی بیرون نرو»!
اثرات این سفر روحانی هرچند بسیار زودگذر است، و دست بالا طی سه ماه زن صدباره درد تپانده/رها شدن را فراموش میکند، اما ممکن است بر اثر بارها داغ شدن به موقعیت «بیوهی آلفا» برسد و بطور خودآگاه و فعال، بکوشد مردانی که ممکن است او را رها بکنند را شناسایی بکند. در نتیجه به سود ماست که زیر رادار پرواز بکنیم و تصویر یک بازیکن دخترباز خبره را، هرچند برای بیشتر زنان مقاومتناپذیر است ارائه ندهیم. واقعیت اینست که هر اندازه هم که زن دستان زورمند مرد آلفا را بر گلوی خود بپسندد، و آرزوی با چشمانی در حال سیاهی رفتن به اندام تنومند او در حال تلنبه زدن خیره شدن را داشته باشد، باز درد ِ رها شدن پس از سکس آنقدر زیاد است که اگر زن ۱۰۰٪ اطمینان کسب بکند که شما قطعا او را رها میکنید قادر نیست خود را برای همبستر شدن با شما بفریبد.
پس همیشه یک جایی برای خودفریبی زن باز بگذارید، پروسهی کار در ذهن زنان اینگونه است: «نه این مثل اونای دیگه نیست»، «ببین چه قشنگ نگام میکنه، اونا هیچکدوم اینجوری نبودن»، «وای خدا وقتی حرف میزنه نفسم بند میاد، کی گفته همه مردا بدن»، «درسته که شب اول دارم میرم خونش، اما این مرد فهمیدهایه، درک میکنه که زن هم نیاز جنسی داره، فکر نمیکنه من لاشیام و با همه شب اول میرم خونه»، «وایی، آییی، آششش».... «چی شد که اینجوری شد»؟ «چرا زنگ نزد»؟ «امشب زنگ میزنه»... «سلام، کجایی، خبری ازت نیست»... «ن.ن.ن..نـه»... «نـــــــــــه، چیشد که اینجوری شد»... «همه مردا مثل همن»... «همه مردا خرابن»...
شما در هر مرحله از این پروسهی ذهنی که قبل از سکس رخ میدهد باید آگاه و همراه باشید و زن را برای پریدن از روی موانع راهنمایی بکنید. یکی از روشهایی که زنان برای برسی شاخص بازیکن بودن مرد از آن بهره میگیرند گهتست مشهور «چندتا دوست داری»ست، این گهتست انواع مختلفی دارد و بسیار پرکاربرد است، یک بازیکن امکان ندارد که در قرار با یک دختر به آن برنخورد. من اصل گهتست را به شما معرفی میکنم، و بعد کمی دربارهی روش مقابله با آن و مدلی که به بهترین شکل برای من جواب داده نظریه پردازی میکنم. تنها به خاطر داشته باشید که هرچند پیشگزینی مهمترین عنصر جذابیتساز برای مرد است، افراط در آن شما را بدست نیامدنی میکند و باعث میشود دختر قبل از آنکه او را رها کنید برای پیشدستی و حفظ منیت خود شما را زودتر رد بکند. اکنون:
گهتست : چندتا دوست دختر داری؟ / شرط میبندم خیلی دختربازی/ معلومه صدتا دوست دختر داری/ تو از اون پسرایی هستی که همه دخترا رو برای یه شب میخوان/ تا حالا با چندتا دختر خوابیدی/ الان چند نفر تو زندگیت هستن؟ و ....
جواب مردان بتا/امگا به سوالات بالا پاسخیست اغلب توام با دستپاچگی و در دو سوی خطکش ابلهانه، آنها یا دروغ میگویند به این خیال که «عدد» مندرآوردی آنها برای زن معنادار است و ارزش او را بالا میبرد(پاسخ مطلوب مردان بتا)، یا عدد را پائین میآورند زیرا تصور میکنند که «نجابت» و پخمگی و بیتجربگی برای مرد هم ارزش است(پاسخ مرد امگا). من به چشم خود دیدهام که مردی قسم و آیه میآورده برای دختر که باکره است!
دربارهی جانور نوع دوم که اصلا سخنی نمیگوییم، اما روش مرد بتا غلط است چراکه زنان هیچ ایدهای از اینکه بدست آوردن سکس برای مرد واقعا چقدر دشوار است ندارند، خودشان کافیست بروند تا سر کوچه و کس و ناکس برای رابطهی جنسی با ایشان متقاضی میشوند. اینست که مثلا دروغ ِ مبالغهآمیز شما که مثلا «من با ۳۸ دختر خوابیدم» برای مردان دیگر ممکن است خارقالعاده و حتی باورناپذیر باشد، اما برای زن مضحک است و روی ارزش شما یک عدد بسیار دقیق میگذارد. «هیچ عددی در نظر زنان برجسته نیست، تا لحظهای که عجیب و غریب می شود». یعنی عدد شما هرقدر هم که بالا باشد، یا در نظر زن پائین است، یا «زیادی بالا»، هیچ مفهومی به عنوان «به اندازهی کافی بالا» وجود ندارد که ما بتوانیم آنرا انتخاب بکنیم و مورد استفاده قرار بدهیم، به نظر یک زن ۱۵ نفر افراط و اعتیاد به سکس و «نشانهی بدست نیامدنی بودن» مرد خواهد بود، برای یک زن دیگر ۱۵۰ نفر هم کم است و مرد واقعی باید هزار زن را به رختخواب کشیده باشد. پس یک عدد بالا را بر زبان آوردن روش خوبی نیست.
اما ما که از ماهیت این گهتست مطلع هستیم و میدانیم که چه کارکردی دارد چه باید بکنیم؟ تئوری در اینباره با تجربهی شخصی من در تضاد قرار میگیرد. میستری، جان سین، دلراک، وکس و ... دیگر بازیکنانی که من اثارشان را خواندهام برای مقابله با این گهتست همان روش «موافقت و تشدید» را پیشنهاد میکنند:
- چندتا دوست دختر داری؟
- در قالب اعداد نمیگنحه!
- شرط میبندم خیلی دختربازی
- خوشم میاد باهوشی، میدونی رو چی شرط ببندی که ببری.
- تو معلومه صدتا دوست دختر درای
- صدتا؟ منظورت فقط تو این ماهه؟
- تو دخترا را فقط برا یه شب میخوای
- یه شب؟ نه بابا، مگه کمرم از آهنه؟ یک ساعت فوقش..
و ...
من این روش را با موفقیت امتحان کردهام، و جواب خوبی هم میدهد. اما یک حفرهی بزرگ دارد و تصویر «بازیکن» ما را زیادی از حد قابل تفکیک و تشخیص میکند. اگر زن در همان دورهی روحانی سه ماهه باشد، ممکن است رادار بازیکنیاب او شروع به آژیر کشیدن بکند. من سه چهار مورد پیش آمده که دختری را بر سر این حاضرجوابیهای مبتنی بر تائید و تاکید از دست دادهام در حالی که تا آن لحظه دختر تماما هوش و حواس و اشتیاق، محو وجنات من بوده. درپی این شکستهای خفتآور، من روشی موثرتر برای مقابله با این گهتستها پی ریختهام که اکنون آنرا با شما درمیان میگذارم: طفره روی!
که طی آن شما از دادن هرگونه پاسخی به سوال طفره میروید. مزایای این روش نخست آنکه طفره رفتن شما، انعطافپذیری بیشتری دارد و بر دل دختر، فارغ از امیال و سلایق شخصی او مینشیند. اگر او دختریست که آگاهانه درپی یافتن بازیکنان نیست، و پیشگزینی او مجازات نشده تاکنون بر همسریابی او موثر بوده، شما را در آغوش صدها، بلکه هزاران زن دیگر تصور میکند! هیچ دروغی نمیتواند با آنچه زن خود در خلوت خیالش میآفریند رقابت بکند. او مردی را که میپسندد در نقش سلطان حرمسرایی نامتناهی تصور میکند که زنان شیفتهی اوامر شاهانهی او هستند و برای بوسیدن جای پایش با یکدیگر رقابت میکنند. طفره رفتن شما تنها این تصویر را در ذهن او تشدید میکند، «ببین چندتا بوده که چیزی نمیگه...». اگر هم لاشی ِ فراخ ِ بازیکنیاب باشد هم این روش موثر است زیر بدون آنکه جایگاه شما را از مقام مردی مورد پسند و علاقهی دیگر زنان به مردی باکره یا کمتجربه یا نالایق تخفیف بدهد، به او این امکان را میدهد تا پیرامون مقاصد و علایق شما خودفریبی بکند و خود را بیهیچ دلنگرانی در اختیارتان بگذارد.
مزیت دوم این روش آنست که چهرهی «رازآلود» شما را در نزد تقویت میکند. کل بازی شما باید مبنی بر سکوت دربارهی خودتان و صحبت دربارهی او باشد. شما میخواهید کمترین میزان اطلاعات را دربارهی خودتان به او بدهید زیرا قوهی تخیل زن بهترین دوست شماست، و عینیت کیستی شما هرقدر هم که برجسته و خارقالعاده باشد باز به گرد پای رویاهای او نمیرسد(قابل توجه مردان امگای بازیستیز ِ پستان نرم ِ کوچکقضیب که گمان میکنند مرد «واقعا» برنده نیازی به بازی ندارد!)، و شما میخواهید همان مرد رویایی باشید نه مرد واقعی قابل اندازهگیری، پس یکی از مهمترین پیمانه های اندازهگیری قد و قوارهی مردان در اختیار زن را از او گرفتن از این منظر نیز به سود شماست.
- چندتا دوستدختر داری؟
- همم.. میشه راجع به آدمهایی که نیستن صحبت نکنیم؟ من الان میخوام فقط از تو بشنوم.
- شرط میبندم خیلی دختربازی..
- همم.. شاید، بستگی به تعریف دخترباز داره.
- تو معلومه صدتا دوست دختر داری
- یه مرد باشعور هیچوقت راجع به خانمهایی که باهاشون رابطه داشته حرف نمیزنه.
- تو دخترا رو فقط برا یه شب میخوای؟
- هم.. ببینم از این جور مردها زیاد تو زندگیت وارد شدن؟ ..
و...
توجه بکنید که در هیچکدام از مثالهای بالا شما جواب سوال دختر را نمیدهید، یا آنرا مشروط به اطلاعات بیشتر میکنید، یا کلا بحث را عوض میکنید، یا یک جواب بیمعنی و تاویلپذیر به آن میدهید و ... طفرهروی برای من موثرتر و پربارتر از «موافقت و تشدید» بوده، و تا به حال کسی را به خاطر آن از دست ندادهام. اما باز شما همان استایلی را انتخاب بکنید که بیشتر با سبک و سیاق بازی شما هماهنگی دارد. به قولی، دروغ باید در دهان دروغگو بچرخد!
ثروت:
شما باید دربارهی ثروت خود دروغ بگویید، و وانمود بکنید که فقیر هستید!
ما میخواهیم هرگونه تصویری که شما را بدل به «شوهر مناسب» میکند را از میان برداریم و تصویر «معشوق مناسب» را پدید بیاوریم. ثروت زیاد، یا اساسا ثروت، هر نوعی از آن، در بهترین شرایط متصور چشمانداز بهرهمندی از یک شوهر فراهمآورندهی دست و دلباز را در نظر تصویر میکند، و در بدترین شرایط بتای مفلوک تیغخور ِ دست به جیب که مفت و مجانی بخاطر هفتهای یکبار کُس خشک و خالی میرود خرید برای دختر و ... شما هیچکدام از این دو تصویر را نمیخواهید، و برای بالا بردن جایگاه اجتماعی خود در نظر زن بازی را دارید که شما را از «ثروت» بینیاز میکند.
دختر اگر شما را بخواهد با دوچرخه هم بیرون میآید، دروغ زن ستیزانهی بتاهای عقدهای را که «زن فقط پول میخواهد» باور نکنید، به لشگریان مردان طلاق داده شدهی ثروتمند بنگرید که پولشان هم برای نگاه داشتن زن بسنده نبود، و به سپاهیان عظیم مردان لات و بی سر و پای بیچیز که زیباترین دختران به زیرزمین خانه میبرند. پس تا جایی که میتوانید ثروت، درآمد و دارایی خود را پنهان کنید. اگر خانهی بزرگی دارید، بگویید قرضیست، اگر ماشین مدل بالا دارید، با آن سر قرار نروید، یک ماشین دم دستی داشته باشید برای دختربازی. لباسهایتان زیبا و مرغوب ولی بیمارک و قیمتشان غیرقابل تشخیص باشد و گاهی از بیپولی و ورشکستگی خود بنالید، «امشب اینو با هم نصف میکنیم ها، پول ندارم»، «چه خبره هر شب رستوران، امشب کتلک درست کن بیار!»، « تو این منو نوشته اسپرسو ۱۲ تومن، شما قرار حساب کنی دیگه؟»، یا از همه بهتر: «یه دو تومن داری کرایه ماشین؟»...
هیچ چیز بیش از «خست» آلفا نیست!
مردی که حضور خود را به تنهایی برای زن ارزشمند میداند و برای خریدن اشتیاق، محبت و وفاداری او نیازمند نمایش ثروت و یا خرج کردن نیست.
تحصیلات:
چارهای نیست، تحصیلات آکادمیک مثل مهر بتابودگی بر پیشانی شما هستند، و باید آنها را پنهان کرد. دختر با دختر فرق میکند، اما یک مرزی هست که از آن فراتر در ذات خود بتاست و باید از چشمان زن پنهان کرد، طبق مشاهدات شخصی من در رشتههای انسانی بالاتر از فوق لیسانس، در رشتههای بجز آن بالاتر از لیسانس شما را در نظر زن «شوهر آینده» میکند و پاهای او بسته شده، تقویم گشوده، و تاریخ خواستگاری مقرر میشود! این امگاهایی که گمان میکنند هوششان برای زنان جذاب است و در قرار اول شروع به صحبت دربارهی مسائل پیچیده و تخصصی احمقانه میکنند اغلب برای باکره ماندن خود تا ۲۰ سالگی به دنبال دلیل هستند، خب چه دلیلی بهتر؟
امگای باهوش و بتای محصل بدانند، تنها مدلی از هوش که برای زنان جذاب است نمودی سطحی، مبتذل و روبنایی از آن مثل حاضرجوابی یا کنایهگویی یا متلکپرانیست. هوش ِ اندازهگیری شدهی طبقهبندی شدهی عینی برای زن احتمالا ملالآورترین چیز دنیاست. البته حرجی هم بر ایشان نیست، دختر زیبا و دلنواز میخواهد از ماجراهای هیجان انگیز زندگی مرد آلفا بشنود و نظر او را دربارهی موضوعات جذاب و جالب روز بداند، نه خیالپردازیهای مرد امگا، و اینکه کانت و نیچه و هایزنبرگ و نمیدانم ویلسون که هستند و چه شکری خوردهاند. هیچ شرمی هم در این نیست و این از نشانگان «سطحی» بودن زنان نیست، حتی باهوشترین زنان هم از «فال کف دست» گرفتن من لذت بیشتری بردهاند تا صحبت دربارهی موضوعات پیچیده. برای هر کار جا و مکانی هست، قرار رمانتیک مال بحث فلسفی و دینی و سیاسی نیست و شما اگر هر پنج دقیقه موضوع را عوض نمیکنید یک جای کار میلنگد.
برگردیم به بحث، دکتری در این میان مثل طناب دار تصویر ذهنی شماست، من تا به حال حتی یک آلفای طبیعی ندیدهام که دکتری گرفته باشد، حتی در ایران در پیت که با تیراژ روزنامه مدرک چاپ میکنند هنوز «دکتری» در انحصار مطلق بتایگان مفلوک است که با آنهمه هوش و درایت، زیر بار دلبری زاییدهاند. دکتری را همچون جذام، همچون سفلیس عفونی از زن پنهان بکنید. چیزی در این جهان بدتر از دکتری برای بازیکن نیست، دشمن و آفت ِ جان شما، و کُسپرانترین چیز عالم است. اگر آنقدر جوان هستید که میتوانید، هرگز حماقت نکنید و به جای اتلاف وقت در آکادمیا زودتر بروید بازار که حمالی در پامنار بهتر از استادی در دانشگاه تهران است. اما اگر بدشانس بودهاید و دیگر کار از کار گذشته، دستکم آن را تا ده قرار اول و شکل گیری کامل تصویر شما به عنوان مردی حسابی در ذهن زن، پنهان بکنید.
و یک چیز دیگر: کلمات گرانتر از صد تومان را از دایرهی زبانی خود حذف بکنید. کافیست لغتی در حد «سفسطه» یا «مترادف» از دهانتان خارج بشود تا کس برای همیشه بخشکد!
روابط اجتماعی با آدمهای ناجور
مرد آلفا دوستان برجسته و مفید و حسابی دارد، چهار رفیق کور و کچل زمان دانشجویی و چه میدانم بچه محل سابق و رفیق باشگاه و باقی اراذل در پیت را باید کبریت سوخته بیاندازید دور و به جای آن مردان بتای بسیار سطح بالا را به عنوان دوست برای خود دست و پا بکنید. اگر اما هنوز در عوالم وهمآلود «مرام» و «معرفت» و این چرندیات هستید و نمیخواهید فلان رفیق بدردنخور قدیمی را دک بکنید، آنها را مثل بچهی عقبماندهی فامیل در پستو پنهان بکنید. دوستان شما معرف شخصیت شما هستند، فلان ادیب ِ لاغرمردنی ِ عینکی که در هر جمله دو تا نقل از حافظ میکند و سه تا گریز به مولانا میزند مایهی آبرو ریزیست، رفیق مایه دار ِ پورشسوار و یا آدم با نفوذ قدرتمند را به عنوان دوست نمایش بدهید که دختر در عجب بماند، که این پسر چگونه با این مردمان مایهدار و سطح بالا دوست است و تازه منت هم بر ایشان میگذارد.
آتهایسم!
یکی دیگر از نمودهای هوش که برای زنان بیارزش است.
بله، بیخدایی بتا، چه بسی حتی امگاست!
زنان مردانی با کد اخلاقی قدرتمند و محکم میخواهند، آتهایسم با رواداری و بیبند و باری اخلاقی تداعی شده(درست یا نادرست)، همینطور عاقبت نوجوانان بازنده و تنهاییست که ساعات بی شماری از روزهای بیپایان خود را به مطالعه پرداختهاند، در شرایطی که همسالانشان مشغول خوشگذرانی بودهاند. افزون بر این در این وانفسای بیدینی و بیخدایی و ... مرد مسلمان جانور درندهی روبه انقراض ِ زمخت و کلکسیونی محسوب میشود که اگر دینش مثل عربهاست لابد چیز دیگرش هم به آنها رفته. من بارها در پاسخ به «مذهبی که نیستی» دختران گفتهام «البته که هستم..»، و دیدهام که گل از گلش شکفته. مرد مسلمان سیگنال بتای سنتی را به دختر میفرستد و خیلی بهتر از مرد بیخداست که سیگنال بتای مچنازک ِ فمینیست و یا امگای باکرهی کسلیس را صادر میکند. من هر سال محرم سه شب آخر و ظهر عاشورا میروم زیر علم، و هر شب حداقل ده شماره از دختران بالای ۷ میگیرم، اینکه فکر میکنید عزاداری حسینی چیزی بجز مناسکی برای کسبازی/پسربازیست اشتباه است، راهیست آسان برای رفیق پیدا کردن زنان شوهردار و مخ زدن پسران.
3607
اینها مهمترین مواردی هستند که برای دروغبافی به نظرم میرسند. پس اگر خواستید دروغی بگویید، بدانید که چرا و چگونه باید آن را گفت.
Ouroboros
02-12-2014, 05:51 PM
یک گام به سوی شناسایی جایگاه اجتماعی مردان از طریق رفتار و علایق:
انتقاد من به بازی، چندوجهیست که اکنون نه امکان و نه حوصلهی نگارش آن را دارم، اما من تحلیلی سرسری از تعلق خاطر شما به این سیستم دارم، امیداورم آنرا قضاوت سلیقههای شخصی و ... نبینید. گمان من این است که شما از خود بازی بیشتر از نتایجِ آن لذت میبرید؛ یعنی سکس، لاسیدن با زنان و... که اقسام گُلهای بازی باشند، بس کمتر از خود بازی روانی و ذهنی بازی و آن بدهبستانهایی که در بازی جنبهی قدرت میگیرند که در آن شما میکوشید خود را هرچه بیشتر به موضع کیش و مات کردن طرف مقابل قرار داده و در نهایت از پیروزی در بازیای که نمودی بارز از جنبههای همهجاحاضرِ رقابتِ جنسیست ، برایتان اهمیت و اولویت دارند. دستِ کم در میان اکثر دوستانِ بازیگری که من میشناسم در چنین وضعی هستند، چنانکه من کسی میشناسم که به اعتراف خودش شده زنی را تور کرده و به خانه آورده، اما نکرده! نظر خودتان چیست؟ این را بگویید تا من آن پست طولانی را بخوانم و نظرم را بگویم...
اینکه کدام بخش از ارتباط عاطفی میان زن و مرد برای شما «راحتترین» و «مطلوبترین» است، یعنی بخشی از رابطه که به باور شما نقطهی اوج آنست، میتواند راهی برای دریافتن یا سنجیدن موقعیت و جایگاه شما در هرم قدرت اجتماعی، موقعیت روانی و ارزشتان در بازار جنسی/جنسیتی باشد. پیش از رخ دادن سوء تفاهم احتمالی: من معتقدم که تمام مردان مذکور در این نوشته در آخر روز در پی سکس هستند، اما روشهای گوناگونی برای رسیدن به آن را اتخاذ میکنند و پس از مدتی این روشها جای خود چیز مینشیند، یا به عبارت بهتر: در ذهن او تنها راه ممکن برای رسیدن به آن میشود.
مردان آلفا: سکس!
اگر مردی هستید که آگاهانه زنان را تنها برای ارتباط جنسی میخواهد و در دنیای او زن چیزی بجز حفرهای جنسی نیست و اغلب بلافاصله پس از سکس علاقهی خود به دختر را از دست میدهید، شما یک مرد آلفا هستید. این مردان کمابیش تحمل بسیار اندکی برای گهتستها و حرکات زنان دارند، دربارهی آنچه میخواهند بیعذرخواهی و ملاحظه وارد میدان میشوند و زنان اغلب پیش از ورود به رابطه هیچ امیدی بجز سکس خشک و خالی از ایشان ندارند و این «پسران بد» غیرقابل تحمل را عاشقانه و شیفتهوار دوست میدارند.
روش شناسایی برای زنان:
مرد آلفا زمختتر و درونتهیتر از آنست که بتواند میل خود را در هیچ پوششی پنهان یا نمادین یا والایش بکند، رمانتیکترین واژهای که از دهان او خواهید شنید «بکش پائین» یا «برگرد بینم» است. یا اصلاً تلفن نمیداند چیست ماهی یکبار با کفترهایش برایتان پیغام میفرستد، یا فقط در زمانهای مقرر اجازه دارد که از تلفن زندان استفاده بکند. اگر به راستی عاشق بشود(بسیار بعید است)، احتمالاً لقب خود را به روی کمر یا پستانتان با چاقو حکاکی میکند! اگر دختر خوبی باشید شما را ترک موتورش اینطرفآنطرف میبرد. مرد آلفا با شما همچون یک بردهی جنسی برخورد میکند.
مردان بتا: رُمنس!
کل سبکبازیهای چندشآور و مناسک مدرن زنپرستی که تحت عنوان رمنس شناخته میشود، از غذا در دهان هم گذاشتن در رستورانی آنچنانی که با نور شمع روشن شده، تا دوستپسر/دوستدختری و کارهای رقتانگیز مشابه. این مردان به مانند هر مرد دیگری میخواهند که ابژهی تمنای زن باشند، و در نظر ایشان تنها راه اطمینان از این مورد اشتیاق واقع شدن کارآمدیست، یعنی مرد بتا زمانی که به کار یک زن خورده خود را حقیقتاً تائیدشده مییابد. این است که این عجایب خلقت به راستی با ذوقزدگی تمام کاپشن خود را در هوای پائیزی به دختری که میگوید «سردمه» میدهند و وقتی دختری به ایشان میگوید «منو بگیر» اینرا نشانهای از علاقهی زیاد دختر به خودشان تعبیر میکنند... رمنس ایشان هرچند تکراری و پراحتیاط و پیروی کورکورانه از نسخهای منسوخ که دهها سال است دیگر جواب مطلوب را نمیدهد است، اما به دید خودشان چیزی از آن جالبتر وجود ندارد.
روش شناسایی برای زنان:
تا قرار سوم حرفی از سکس نمیزند، شنوندهی خوبیست، جزئیات عجیب و غریب و بیاهمیت دربارهی شما به ذهنش میماند(مثل روز تولدتان، یا چه میدانم، اسم فامیلتان)و اگر به تماشای فیلمی رفتید به شما اجارهی انتخاب آنرا میدهد، حتی ممکن است بعد از پایان فیلم بگوید «عزیزم خیلی انتخاب خوبی بود»... ترحم برانگیز! حداقل روزی یک بار زنگ میزند و بطور میانگین هر بیست دقیقه یک اساماس میفرستد. بلا انقطاع لبخند میزند و اگر زنگ زدید و جواب نداد جدیجدی عذرخواهی میکند و دلیل میآورد!
مرد بتا با شما همچون اثر هنری زیبایی رفتار میکند که برای چشمنوازی و دلنوازی آفریده شده.
مردان بازیکن: مخزنی!
آنجاکه مردان دیگر به دست و پا میافتند و از ترس آن تن به ارتباط بلندمدت با زنان معمولی، یا حتی بندگی قانونی ازدواج در میدهند، مرد بازیکن نعرههای شادمانی پیروزمندی سرمیدهد! اگر فقط برای مخزنی بیرون میروید، اگر روزانه دهها اقدام میکنید و چندین شماره میگیرید که هرگز به آنها زنگ نمیزنید، اگر تعداد قرار اولهایی که با زنان داشتهاید بیشتر از پانصدتاست و اگر هیجانانگیزترین بخش از رابطه برای شما لحظهای است که اولین جملهی گشایش را بر زبان میآورید آنگاه شما قطعاً یک بازیکن هستید.
روش شناسایی برای زنان:
تا به حال شما را دستکم به سه اسم مختلف صدا زده، در قرار اول برخورد فیزیکی را آغاز میکند، شما پیشنهاد سکس با او را مطرح میکنید و اگر روز بعد اتفاقاتی که طی قرارتان افتاده و حرفهایی که زده را به خاطر میآورید و با صدای بلند میخندید، میتوانید مطمئن باشید گیر یک بازیکن افتادهاید. او هفتهای دو بار بیشتر زنگ نمیزند. سکس بسیار خوب، اما یکسر متفاوت با همان مرد آلفا دارد. اگر سکس با مرد آلفا لذتبخش است زیرا او آنچه میخواهد را میگیرد بیهیچ ملاحظهای نسبت به آنچه شما میخواهید، سکس با مرد بازیکن لذتبخش است زیرا او ماجراجو و راحت و هرزه است، چنانکه گویی آناتومی میداند و جاهایی از بدنتان را کشف میکند که خودتان پیشتر خبر نداشتید.
مرد بازیکن با شما همچون یک فاحشه رفتار میکند.
مردان امگا: حرافی!
این بیچارگان به راستی گمان میکنند هوشمندی و دانشمندی ایشان برای زنان جذاب و ارزشمند است، این است که میکوشند نظر مساعد آنها را از طریق حرافی و سخنرانی و طرح مباحث پیچیده و ثقیل و عجیبغریب دربارهی موضوعات انتزاعی و مغزسپوز جلب بکنند، اما آنچه در جهان واقعی رخ میدهد آنست که دخترک معصوم که از روی ترحم و یا کنجکاوی حاضر به بیرون رفتن با او شده از فرط ملال دیوانه میشود و در وسط کار بیخداحافظی بیرون میرود! این مردان تمام دروغبافیهای زنان دربارهی آنچه میخواهند را باور کردهاند، و پس از بدست آوردن تمام آنچه زنان میگویند میخواهند، هنوز ناخواسته باقی ماندهاند و حیران و سرگردان درپی دلیلی برای توضیح ناتوانی خود میگردند.
روش شناسایی برای زنان:
داستان آن مرد مسافرکشی را شنیدهاید که یک بار خواسته بود میانبُر بزند و مسافر خود را از مسیر کوتاهتری زودتر برساند، اما زن با شیشهی آبلیمو بر سر او کوبیده بود؟ آن مرد احتمالاً امگا بوده است. مردان امگا برای زنان نامرئی هستند، و تنها خطر مورد تجاوز قرار گرفتن از سوی ایشان است که میتواند آنها را مرئی بکند. سکس با مرد امگا احتمالا تجاوز جنسیست!
مرد امگا، اگر زنی گیرش بیاید، او را همچون الههای آسمانی مورد پرستش قرار خواهد داد.
Ouroboros
02-12-2014, 06:01 PM
اول از همه برای من اینکه نوشتی کداخلاقی آلفاست بسیار عحیب آمد. پیرامون پز دادن آزاداندیشی و ... اما میشود گفت موافقم، ولی برای نمونه شما اگر خود را مذهبی که چهمیدانم دنبال صیغه خواندن است و لب به الکل نمیزند و... نشان دهید حتی در ایران هم فکر نکنم چندان موفق باشد و نهایتا بسته به شخصیت شاید بتواند متفاوت باشد، ولی باز هم موافقم که شرکت در حسین پارتی بسیار میتواند موثر و موفق باشد !! یک جنبهیِ دیگر ماجرا هم عرفانی بازی و... است، چیزی که بسیار باب هم هست ولی بنظر من اتفاقا بیشتر از هر چیزی همان مشخصهیِ رومنس و بازی بتاست و نهایتا در دز کم بتواند موثر باشئ . درک من اینگونه است که اینرا هم اگر مانند تعداد دوست دخترها جواب کلی و مرموز بدهیم شاید موثرتر باشد.
:e00e:
درست میگویید مذهبی خشکاندیش مضحکه است و در بازار جنسی کاملا فاقد موضوعیت، من اینها را دیگر فراموش میکنم که تدقیق بکنم. یک مذهب ظاهری ِ سطحی در حد همان علمکشی و ... عرفانبازی هم به شدت بتاست. جواب مرموز را من امتحان نکردهام ولی از «پس چی؟ جلوی من یه موقع فحش محش ندیها، قاطی میکنم» نتیجهی بسیار خوبی گرفتهام. دختر معمولا مرا «تودل بروتر» و «جالبتر» از قبل دیده و با من رفتار کرده. کورش بیخدا یک پستی در وبلاگش زده بود که چرا این «ابنهایها» محرم که میشود حسینحسین میکنند و با قیافههای آن چنانی مدعی عزاداری برای سیدالشهدا میشوند، خب جناب کورش، به خاطر کُس! منهم دقیقا منظورم یک تعلق مذهبی از همان جنس است. شما بیخدای فیلسوفماب یا دانشمند نیستید، خداپرست دگم ِ دهاتی هم طبیعتا نیستید. مثل مردم عادی بیست سال پیش یک اعتقادات کاذب و سطحی و دورادوری دارید که سالی ده روز مهم میشود، باقی همه کشک است. اما «مسلمان» جواب احتمالا ده برابر بهتریست از «بیخدا»، و «آتهایست» و ...
دربارهی کد اخلاقی هم که دیگر شکی وجود ندارد و میان بازیکنان همدلی هست، تا جایی که میتوانید پایبندی خود به اخلاقیات سنتی را منهای لاشیستیزی(که به ضد شما کار میکند)جلوه بدهید، اما به هیچ چیز بجز منافع مبتذل دمدستی خودتان پایبند نباشید.
Anarchy
02-14-2014, 12:53 AM
این تاپیک کلا چــس ناله های یک زباله هست..
:48:
بوی تعفن اجتماع گه مغزها همه جا پخش شده! :e420:
اگر بنا بر سوزاندن باشد، شما هستی که بدجور سوخته ای و واسه خودت اینجا خاطراتت رو مینویسی که چطور سوخته ای..
مرد آلفا، زندگی شخصی توست
مرد آلفا، آرزو هایت .... ای کاش هایت...
مراقب باشید که در حال نزدیک شدن به مرز توهین به مخاطب هستید و این بار به همین تذکر بسنده میکنم . ضمنا جای این قبیل حرف ها در این تاپیک نیست !
Crusader
04-03-2014, 10:40 AM
تئوریهایی که در این جستار مطرح شدهاند دست اول، تجربی و اورجینال هستند و آموختن آنها از تکالیف واجب هر بازیکن آماتوری میباشد. اما زیرشاخههای بازی وسیعتر از آنست که در قالب این جستار بگنجد، بازیکن حرفهای در مواجهه با هر «شرایطی» باید هوش آنالیزور قدرتمندی داشته باشد و هر لحظه ترفندهای تیز و نابی را از آستین برون بیاورد. برای مثال من تجربهی چند روز پیشم را برای شما بازمیگویم که چطور بازی در «بهترین» وجه ممکن پاسخ مثبت نداد و کُس برای همیشه خشکید. این ماجرا را برایتان شرح میدهم چون فکر میکنم احتمال بالایی دارد که روابط آتی شما را هم تحت تاثیر بگذارد.
در مواجهه با هر کُسی «گشایش» حرف اول را میزند، «بازی» حرف آخر را. گشایش یعنی همان زمانی که با تیپ رقتآور یا هر نوعی از «توجه اجتماعی» چشمان دختر را به سوی خود جذب میکنید. میستری بزرگ از طرفند آندروژنی استفاده میکند، وقتی دختر چنین مرد رقتآوری را میبیند با طعنه به او میگوید "هه... چه کلاه مزخرفی داری" و اولین «فرصت» برای میستری ایجاد شده، پس چنین «گشایش» میکند:
کلاه؟! چرم اصل گاوه، نمیدونی عجب ماجراهای هیجانانگیزی داشتیم تا توی جنگل برهوت گاوه رو شکار کنیم...
و دختر با خود میاندیشد این مرد عجب زندگی هیجانانگیزی دارد، در مرحلهی بعدی کنجکاو میشود و گهتستهای آغازین را شروع میکند. (اگر گهتستهای اولیه را موفق شوید گشایش گردهاید و بعد با خیال راحت بازی میکنید)
بنابراین همیشه باید بهوش باشید که چگونه گشایش اولیه را بر زبان جاری کنید. گشایش حرف اول را میزند، اگر در این مرحله بمانید دختر به شما کنجکاو نمیشود و شمارا گهتست نمیکند.
خوب اما ماجرایی که برای من رخ داد و استراتژی آلفانمایی پاسخ مثبت نداد:
چندی پیش با دختر کمسن و سالی آشنا شدم که علاوه بر گشایش در بهترین شکل ممکن، در بالاترین سطوح متصور «بازی» کردم و از قدرتمندترین رانهی بازی یعنی Pre Selection نهایت بهره را بردم. بارها دختر به من گفت که ناجور شیفتهی من شده است و میخواهد از زندگی هیجانانگیز من بیشتر و بیشتر بداند. (در مورد زندگیتان فقط باید با اصول بازی کُس و شعر بگویید)
چند هفته بعد روزی دختر به من گفت اگر مرا اذیت نکنی همیشه باتو میمانم و عاشقت شده ام... ! من هم علاوه براینکه قلبم در شورتم میفتاد خودم را بیتفاوت نشان میدادم و کُس و شعر میگفتم. یعنی کاملا مطئمن شده بودم چنین دختر خوشگلی را کاملا «فتح» کردهام و تا مدتها نیازی به مخ زدن ندارم. اما چند روز بعد از این دیالوگ دختر ناگه از زیر دستم سُر خورد و پرید. چگونه؟ دوست پسر سابق خانم که یک سال باهم رابطه داشتند دوباره به دختر زنگ زده و ابراز پشیمانی کرده است. من تیرهای آخر را هم در تاریکی رها کردم و حتی شروع به تخریب دوست پسر کذایی در لفافه کردم، اما جواب مثبت نداد...
مدتها باخودم میاندیشیدم که چرا و چطور بازی در بالاترین سطح ممکن جواب مثبت نداد و چنین کُس تر تمیزی از زیر دستم سُر خورد؟!!!
استراتژی قوی اما با اینحال غلطی که من اتخاذ کرده بودم. دخترها همیشه آلترناتیوهای بیشماری برای دوستی دارند، کار شما زمانی دشوار است که دختر در گذشته دوست پسری داشته باشد که با او رابطهی جنسی برقرار کرده و او اکنون نیست. هر لحظه احتمال دارد دوست پسر پیشین (که طبیعتا اولویت دارد، چون دختر را کرده و رفته) بازگردد و سقف طلایی و وزینی که ساختهاید بر سرتان فروبریزد.( دقت کنید که با مفهوم بیوهی آلفا تفاوتهای ظریفی دارد) در این مرحله من به ذهنم نرسید که بازی استراتژیهای گوناگونی دارد، و به اشتباه از تکنیک آلفای سخت بدستآمدنی سود برده بودم. در حالی که دختر با خودش میاندیشد که این آلفای ثقیل را من نمیتوانم نگاه بدارم و از طرفی به دوست پسر اسبق خود کُس دادهام و او اولویت دارد، پس باید رفت!
زمانی که هنوز سایهی سیاه دوست پسر سابق در روابط آغازین شما حضور دارد شما باید از استراتژی آلفای بدستنیامدنی برای دیگران، بتای بدستآمدنی برای دختر استفاده کنید. در اینصورت دختر شما را کاملا بدستآمدنی و آلفا مییابد و دوست پسر کذایی را چخه میکند.
اما تمام اینها یعنی بازی انعطاف بالایی دارد، فرمولهای روتین و کلیشهای بازی اگرچه مهم و از اهم واجبات هستند اما همیشه جواب نمیدهند، باید منعطف بازی کنید.
پس بیایید اینجا و از روابطتان بگوید تا اطلاعات دختربازی یکدیگر را باهم شریک کنیم و یک در دنیا صد در آخرت نصیبتان شود دوستان ارجمند!
من این تجربه را گفتم چون علاوه براینکه کمی اعصابم تخمی بود و انرژی و سرمایهگذاری تقریبا یکماههام به گا رفته است شما به چنین منجلاب محتملی که من سقوط کردم نیفتید.
undead_knight
04-03-2014, 10:52 AM
امید عزیز من از منتقدان تئوری های بازی هستم ولی به طور کلی اشتباه شما فوق العاده محرز هست!شما در بازی زیاده روی کردید.
در بازی باید به همراه چد آلفا نمایی دست به بتانمایی هم بزنید تا دختر شما رو یک حیوان یا روبات نبینه و بتونه بهتون اطمینان پیدا بکنه،برای دختر موردنظر کسی که حداقل کمی از ابراز احساساتش رو پاسخ میده دلپذیرتر از کسی هست که خودش رو زیادی دست نایافتنی نشون میده.
Crusader
04-03-2014, 10:59 AM
بله دوست ارجمند یادم رفت بگویم که من حتی از خطر افراط در بازی هم جلوگیری کردم. یعنی همان چیزی که از فروم شما آموخته بودم «قانون سه به یک» را رعایت کردم و هر سه باری که خودم را آلفا مینمایاندم یک حرکت کُسلیسی مرد بتا را انجام میدادم و مثلا نگ نمیزدم، تعریف میکردم. علاوه بر اینکه تصویر من در ذهن او مخلوطی از آلفای ثقیل و بتایی دوست داشتنی بود با رفتارم سیگنالهایی را به ذهن دختر متبادر میکردم که «من فتح میشوم، اما با تلاش و کوشش»
اما بدبختانه هیچکدام جواب نداد و دوست پسر بیپدر مادر از راه رسید.. به هر صورت این تنها تزی بود که در مورد اشتباه اخیر به نظرم آمد، باید از استراتژی بتا برای دختر، آلفا برای دیگران استفاده میکردم، شاید پاسخ مثبت میگرفتم
undead_knight
04-03-2014, 11:16 AM
بله دوست ارجمند یادم رفت بگویم که من حتی از خطر افراط در بازی هم جلوگیری کردم. یعنی همان چیزی که از فروم شما آموخته بودم «قانون سه به یک» را رعایت کردم و هر سه باری که خودم را آلفا مینمایاندم یک حرکت کُسلیسی مرد بتا را انجام میدادم و مثلا نگ نمیزدم، تعریف میکردم. علاوه بر اینکه تصویر من در ذهن او مخلوطی از آلفای ثقیل و بتایی دوست داشتنی بود با رفتارم سیگنالهایی را به ذهن دختر متبادر میکردم که «من فتح میشوم، اما با تلاش و کوشش»
اما بدبختانه هیچکدام جواب نداد و دوست پسر بیپدر مادر از راه رسید.. به هر صورت این تنها تزی بود که در مورد اشتباه اخیر به نظرم آمد، باید از استراتژی بتا برای دختر، آلفا برای دیگران استفاده میکردم، شاید پاسخ مثبت میگرفتم
البته درسته که برای هر کسی یک نسخه از پیش تعیین شده وجود نداره ولی پیشنهاد من متفاوت تر بود.
1-اولا با دختر از لحاظ جنسی چقدر جلو رفتید؟(بوسه رو من مرحله اول در نظر میگیرم)
2-به دختر ابراز علاقه صریح کردید؟!منظورم احساس شدید نیست،صرفا ابراز علاقه.
3-دختر چند ساله بود؟
Crusader
04-03-2014, 11:28 AM
بعد از قرارهای اول پشت تلفن موضوع را سکسی کردم و دیدم تمایل زیادی به سکس با من نشان میدهد، همین باعث شد من او را فتح شده ببینم. در قرار بعدی (بعد از سکس تلفنی) میخواستم با لب شروع کنم و در قرارهای بعدی به سرعت دوز ارتباط جنسی را افزایش بدهم. (چون میگفت از مردهای بکن دررو متنفر است، من باید تا حد ممکن خودم را «بازیکن» نشان نمیدادم) بله به او ابراز علاقه کردم، اما نه زیاد. جملاتی مشابه خیلی ازت خوشم میاد و سینه هات از سینه های دخترهای دیگه خوشگل تر بودن و ... بود. تمایل شدیدی هم داشت که یکی سینه های او را بلسید و یکی از کُسلیسیهای من برای فرار از افراط در بازی همین بود که به خوردن سینههای او تمایل افراطی نشان میدادم. (البته در واقعیت هم مثل سگی که آب از زبان درازش جاری باشد برای آن سینهها له له میزدم) دختر کذایی هم بسیار بسیار جوان و 17 ساله بود. با دوست پسر بی پدر مادر هم به مدت یک سال رابطه داشته است. اینها را که میگویم کلهام داغ میشود... کُسکش بیپدر مادر. اگر دوست پسرش دست من میفتاد تکه پارهاش میکردم، حقیقتا حاضر بودم برای رسیدن به آن دختر خون براه بیاندازم.
undead_knight
04-03-2014, 11:44 AM
بعد از قرارهای اول پشت تلفن موضوع را سکسی کردم و دیدم تمایل زیادی به سکس با من نشان میدهد، همین باعث شد من او را فتح شده ببینم. در قرار بعدی (بعد از سکس تلفنی) میخواستم با لب شروع کنم و در قرارهای بعدی به سرعت دوز ارتباط جنسی را افزایش بدهم. (چون میگفت از مردهای بکن دررو متنفر است، من باید تا حد ممکن خودم را «بازیکن» نشان نمیدادم) بله به او ابراز علاقه کردم، اما نه زیاد. جملاتی مشابه خیلی ازت خوشم میاد و سینه هات از سینه های دخترهای دیگه خوشگل تر بودن و ... بود. تمایل شدیدی هم داشت که یکی سینه های او را بلسید و یکی از کُسلیسیهای من برای فرار از افراط در بازی همین بود که به خوردن سینههای او تمایل افراطی نشان میدادم. (البته در واقعیت هم مثل سگ برای آن سینهها له له میزدم) دختر کذایی هم بسیار بسیار جوان و 17 ساله بود. با دوست پسر بی پدر مادر هم به مدت یک سال رابطه داشته است. اینها را که میگویم کلهام داغ میشود... کُسکش بیپدر مادر. اگر دوست پسرش دست من میفتاد تکه پارهاش میکردم، حقیقتا حاضر بودم برای رسیدن به آن دختر خون براه بیاندازم.
من فکر میکنم بتا بازی که دختر رو علاقه مند بکنه ابراز علاقی"رمانتیک" تر هست،یعنی اگر به خود دختر، شخصیتش و از این جور چیزها ابراز علاقه بکنید خیلی بتابازی موثر تر و موفق تری هست تا اینکه صرفا از یک سری از ویژگی هاش(مخصوصا جنسی) تعریف بکنید.
دختری که فکر بکنه واقعا دوسش دارید خیلی راحت تر وارد فاز بدنی-جنسی با شما میشه،در صورتی که هر کسی ممکنه از ویژگی های جنسیش خوش بیاد ولی هرکسی برای خودش ازش خوشش نمیاد(اینها لزوما به این معنا نیست که واقعا چنین جسی در شما باید موجود باشه،وانمود کردنشه م کفایت میکنه)
Crusader
04-03-2014, 11:57 AM
متشکرم دوست گرامی. من مطمئنم استراتژی قوی و کارایی را به کار برده بودم که روی دخترهای دیگر احتمالا پاسخ مثبت میگرفتم. اما فکر نمیکردم دوست پسر لعنتی از راه برسد و کُس از زیر دستانم سُر بخورد. حق با شماست باید بیشتر از افکار و شخصیت او تعریف میکردم (هرچند تا حدودی در این مورد نگ میزدم) تا ویژگی های جنسی اش. اما شکی ندارم که استراتژی بتای حقیر برای دختر، آلفا برای دختران دیگر برای از پیش رو برداشتن دوست پسر کذایی جواب مثبت میداد.
Dariush
04-03-2014, 03:24 PM
به به، خوشآمد به امید گرامی، در نبودِ امیر ارجمندمان، حضور بازیکنِ قابلی چون شما غنیمت است. من گرچه از هر جهت یک منتقدِ جدیِ بازی هستم اما کاملا با امیر موافقم که بازی مهمترین و ارزشمندترین فنیست که هر مردی باید آن را بداند! بله، هر مرد! درکاش دشوار خواهد بود، اما من معتقدم که بازی حداقل در حدِ دانستن برای هر مردی بایسته است، به ویژه که بازی بهترین راهکار برای شناختِ زنان است. اما خب من یک پرسشی از شما دارم، خودتان بازی را در مجموع چطور میبینید؟ آیا به آن انتقادی هم دارید؟
Crusader
04-03-2014, 10:39 PM
درود بر شما دوست ارجمند
به عنوان مقدمه باید عرض کنم وقتی که با یکی از دوستانم دربارهی دختربازی بحثی شکل گرفت و او به من گفت در فلان فضای مجازی فارسیزبان قوانین بازی را بطور تئوریک و علمی آموزش میدهند باور نکردم، فکر میکردم مثل سایتهای چسکی سکسی چرت و پرتهای روتین را تحویل جوانان ملت میدهند. ولی با زیر و رو کردن تالار زنامرد اینجا شوقزده شدم که بالاخره با زبان فارسی میتوانم با بازیکنان هموطن مراوده کنم، چنین مباحث ضروری و به معنای واقعی «مهم» در فضای مجازی فارسی زبانان موجود نیست، یا دست پایین من ندیدهام. اما آموختن «بازی» را چناچه شما گفتید بر هر مردی از اهم واجبات است. خیلی رک و پوست کنده به شما عرض کنم شما در جهان پستمدرن امروزی سه راه بیشتر ندارید. یک، از طریق پلکان سنتی جایگاهتان را در هرم قدرت مردان ارتقا بدهید و انرژی فوقالعاده سرسام آوری را که در آن «شانس» رول اول را بازی میکند خرج کنید، یا به افسردگی و انزوای جنسی دچار شوید و معتاد بشوید و سرخورده و etc، یا خیلی راحت «بازی» کنید و دختران را چه برای ازدواج، چه رابطهی کوتاهمدت یا بلندمدت و هر نوع رابطهی دیگری فتح بکنید. بازی از تمام اینها آلترناتیو بهتری به نظر میرسد و هزینهی اجتماعی و اقتصادی پایینی نسبت به آنها دارد. من مدتها چوب بتا بودن و صداقت خود را خوردهام، هربار که اشتیاقم را به دخترها مشروط نمیکردم و صادقانه قلبم را در گرو دختر قرار میدادم به بدترین نحو ممکن مجازات میشدم. این بود که افسردگی خودم را با تریاک و مواد مخدره و بنگ و ... پنهان میکردم تا کمی آرام بگیرم و شاید در آینده «دختر رویاهایم» را که من را به خاطر «من» بخواهد هرچه زودتر پیدا کنم. تمام اینها اما اتفاق نیفتاد و من از طریق آزمون و تجربه و عشرت با دوستان دست بالاتر دریافتم که باید دروغ بگویم، «بازی» در یک کلمه یعنی «دروغ». شما ویژگیهایتان را بینهایت بزرگنمایی میکنید و ضعفهایتان را از چشمان دختر پنهان. تمام اصول بازی بر اساس فریب و دروغ تعریف میشود و این تنها آلترناتیو ممکن برای هر مردی در دنیای امروز میباشد.
بازی من و بیشتر بازیکنان تجربی که اصول تئوریک آن را مطالعه و نقد نکردهاند برونگراست، و شباهت بالایی به بازی میستری بزرگ دارد. من در گذشته آدم آرام، کم حرف و اهل علمی بودم که سرم در کتب هاوکینگ و دستاوردهای کیهانی و... بود، اما کم کم متوجه شدم که راهم به ترکستان است. مثلا «آرامش» بتاست و برای ارتباط با دختران شما نیازمند به زبان چربی هستید که باید در وقت بزنگاه دو من روغن از آن بچکد. این بود که شروع کردم به «حرافی». این نکته را هم درون پرانتز باز کنم که حرافی داریم تا «حرافی». نوعی از حرافی که منحصر به مردان بتاست را کاری به آن نداریم، بتای دبنگی که برای دختر از کوانتوم و سازوکار ذرات بنیادین میگوید عاقبتی بهتر از ابطال وقت در دانشگاه های طراز اول دولتی را ندارد. حرافی آلفا نوعی از حرافیست که شما را بذلهگو و خندهدار نشان میدهد. با هر تیکهی مرد آلفا کل جمع باید برود روی هوا و همگی برای او کف بزنند، مرد آلفا انقدر اعتبار دارد که همیشه گروهی دور او هستند و او را رئیس و سرور گروه میدانند. (کاری که آلفاهای طبیعی از طریق پلکان سنتی و قدرت اجتماعی بدست آورده اند) شما بازی کنید چون باید شخصیتی وارونه از آنچه که هستید را نشان بدهید. همانطور که جایی در پستهای اوروبوروس ارجمند خواندم تمام پروسهی بازی در «ذهن» دختر رخ میدهد و عینیت ندارد، همه چیز.
انتقادهای من به بازی اما زیاد است، چه در درون بازی و چه در بیرون. در درون بازی با تئوریهای بسیاری مخالفم و چه بسا آنها را مضر میدانم، در خارج از بازی به چارچوب کلی بازی ایرادهای فراوانی دارم که اگر وقت کنم رفته رفته آنها را جستار بازی:نقد مکتوب میکنم.
من دوست دارم در این جستار اصول اولیه و دست اول را مکتوب کنیم، و تجربههای خودمان یا آنالیز شرایط در روابط جاری با دختران را در جستار دیگری مطرح و پیرامون آن بحث کنیم، اگر آنجا به تکنیکهای مهمی دست یافتیم آن را به شکل «قانون» یا «اصل» در این جستار ارائه بدهیم.
Dariush
04-04-2014, 01:46 AM
خب خوب است، من این شانس را داشتهام که در عینِ بازیکن نبودن، با زنانِ نسبتا پرشماری رابطه داشته باشم( تعدادِ رابطههای بلند مدتم، کمتر از انگشتانِ یک دست است البته) اما هرگز آنطور که باید زنان را نشناختم تا اینکه امیر در پاسخ به آن پرسشی که در همین جستار از او پرسیدم حقیقتی را با من در میان گذاشت که درک و باورش برایم بسیار دشوار بود. این بود که در این مدت کوشیدم بیشتر و بیشتر با بازی آشنا شوم، این بود که زوایای پنهانِ بس هیجانانگیزی از طبیعتِ زنان بر من آشنا گشت که در صورتِ ناآشنا ماندن با زنان تا ابد برایم کشف نشده باقی میماندند. من احتمالا هرگز بازیکن نخواهم شد، ولی بازی را بسیار کاربردی و شامخ همیشه در نگر خواهم داشت. راستاش در بیرون بازیکنانی که من دیدهام تماما با شما و امیر متفاوت بودهاند چنانکه تحملشان بیش از چند دقیقه برایم براستی دشوار بود، خوشحالم که دوستی چون شما را اینجا برای همصحبتی در این مورد مییابم. امیر چند روزی اینجا در این مورد نوشت اما بعد با رفتناش (که احتمالا چند ماهی طول خواهد کشید) پرسشهای بیپاسخِ پرشماری را برایمان به ارث گذاشت، شاید هم برای شما کارزایی کرده:e105:.
Crusader
04-04-2014, 11:01 AM
راستاش در بیرون بازیکنانی که من دیدهام تماما با شما و امیر متفاوت بودهاند چنانکه تحملشان بیش از چند دقیقه برایم براستی دشوار بود
دلیل احتمالا آنجاست که دستگاه فکری شما با بازیکنان تفاوت ماهوی دارد. من قبلا هم گفتم بازیکن در تعریف ساده و ابتدایی یعنی کسی که تمام ستونهای زندگی خویش را بر اساس «کُس» میچیند. بازیکن نه کاری به اگزیستانسیالیسم و سارتر و ... دارد و نه مایل است پیرامون آنها بداند، محور زندگی او پیرامون کُس کار میکند و در تمام عرصههای اجتماعی خط محور را حفظ میکند. بیشتر بازیکنانی هم که من دیدهام تجربی کار میکنند و گرچه مفهوم نگ را اصولی و تئوریک نمیدانند اما با آن آشنایی کامل دارند. اما اینها تعریف هستند و همانطور که گفتم بیشتر مردان طیفی از خصایل بتا، آلفا و بازیگری را دارند، باید ببینیم کفهی ترازو به سمت کدام تعریف سنگینی میکند. من مرد بتایی را دیدهام که یکی چند ویژگی بازی را چنان خوب و تجربی اجرا میکرد که اشتیاق دختران جمع را به خود جذب میکرد. اما برای «نگاه» داشتن دختر، همچنانکه اعتراف کردید بازی استلزام ضروری برای شما دارد. فکر میکنید چرا بعد از ازدواج حرارت داغ رابطه به سرعت سرد میشود و مرد آلفای خواستنی برای دختر تبدیل به مرد خیکی دور انداختنی میشود؟! بله، برای اینکه مرد در رابطهی بلندمدت سرمایهگذاری اشتباهی کرده بود، همین که «تمام» زندگی خود را با همسرش شریک میشود و دختر او را «فتح» میکند یعنی کارکتر مرد آلفا کاملا فتح شد و دیگر هیچ چیز «مرموز» و کمترین میزانی از جذابیت را ندارد. یکی از اصول بازی همینست که شما بُعد مرموز زندگی خود را هرچه بیشتر تقویت میکنید و «ذهن» دختر از آن بُعد مخفی و پنهان همچنان سیگنال آلفای پیشبینیناپذیر را دریافت میکند. بعد از ازدواج اما مردان نمیدانند و فکر میکنند اگر تمام زندگی خود را با دختر سهیم شوند لابد دختر به آنها اعتماد و اشتیاق بیشتری پیدا میکنند. پس بهوش باشید که همیشه خط قرمز را حفظ کنید، برای خود حریم شخصی و مرموزی داشته باشید که دختر هرگز اجازهی ورود به آن را ندارد و همیشه آن بُعد از شخصیت شما برای او جای سوال باشد. این یعنی پیشبینیناپذیری و آلفابودگی. فاتح شدن دختر به شما اما یعنی بتابودگی. پس بتاهای کُسلیس بعد از ازدواج بدانند که تمام شخصیت خود را برای دختر رو نکنند، امروزه ما به سبک سنتی زندگی نمیکنیم، هجمهی فرهنگی «مرد خوب» را از ذهنتان بریزید به توالت، ما در دوران مدرنیته زندگی میکنیم و همانطور که دوست عزیزی فرمودند آلفاپرستی مجددا حاکم شده است. دخترها میروند سراغ پسر پیشبینیناپذیر شرور، نه بتای کُسلیس پیشبینیپذیر و منظم.
پس بازی را بیاموزید و برای هرنوع ارتباطی از آن با دخترها استفاده کنید، لازم نیست خودتان را «بازیکن» بخوانید و سقف وزین زندگی خود را بر اساس جلب تمایل کُسها بسازید، همین که اصول مهم بازی را بدانید برای شما کفایت میکند.
Crusader
04-06-2014, 02:16 PM
Pre Selection
میخواهم کمی درمورد این رانهی پرقدرت که میتواند رابطهی جنسی و عاطفی شما یا دختران را تماما تحت تاثیر قرار میدهد بگویم: Pre Selection
پیش از آن باید این ویدئو از میستری بزرگ را ببینید تا به تاثیر محیرالعقول آن پی ببرید، بیشک برای ما بازیکنان کلاس زندگی خواهد بود.
https://www.youtube.com/watch?v=RfYspQaxPp0
بله، هیچ چیزی به اندازهی pre selection یا پیشگزینی در روابط جنسی شما سایه نمیاندازد، شما باید و میباید به هر نحو ممکن، چه بطور ذهنی و چه عینی «وانمود» بکنید که توسط دختران دیگر «پذیرفته» شدهاید و در لفافه مدام از دوستدخترهای قبلی خود خاطرات کذایی بلغور کنید. امگاهای باکره که خود را برای دختران تنگ و کُسندیده جلوه میدهند هرگز کمترین میزانی از جذابیت را برای زنان ندارند، نخواهند داشت. در عوض مردی که شمار روابط عاطفی بالاتری داشته باشد برای زنان «اثباتشده» به نظر میرسد، یادتان باشد پیشگزینی یعنی شما توسط زنان تایید شدهاید.
شما میتوایند به چند طریق با این رانه در ذهن دختر بازی کنید. اولین متودی که من هم در آن پاسخ به شدت مثبت گرفتم لاس زدن با دخترهای دیگر در برابر چشمان دوستدخترتان است، نه لاس زدن مفعولی و تلاش برای کُسلیسی، بلکه لاسیدن فاعلی و مقتدر. (ویدئو میستری را در این باره ببینید)
در این روش شما با دوستان خود برای تفریح و گشت و گذار بیرون رفتهاید و نیز دوستدخترتان همراه شماست، آنگاه برای دخترک دیگری که مجردی آمده رفتاری سراسر آلفا مابانه نشان میدهید و دخترک مدام در برابر چشمان دوستدخترتان جلوی شما پلاس میشود، اینجاست که دوستدخترتان میبیند شما توسط دختر دیگری هم «تثبیت» شدهاید و احساس «خطر» میکند! خیلی راحت بگویم با این روش تداوم رابطهتان را ده برابر کردهاید و سیگنالهای آلفای مقتدر را به سرعت در مغز او تکثیر میکنید. اما نه فقط در این مورد، شما باید بتوانید در خیابان، پاتوق، دوستان و یا هر نوعی از روابط اجتماعی دیگر با دخترها رفتاری مقتدر و آلفا داشته باشید، این را فراموش نکنید که این روش باید در برابر چشمان دوستدخترتان اتفاق بیفتد.
پس هیچ چیز به اندازهی پیشگزینی برای زنان جذابیت ندارد. علاوه بر این شما باید از خاطرات خود با دخترهای قبلی کُسوشعر بگویید و تظاهر کنید «قبلیها» همواره عاشق شما بوده و هستند.
اما اگر روش قبلی برایتان مقدور نبود، متود دیگری که من آزمودم و در آن پاسخ مثبت گرفتم را با شما در میان میگذارم تا یک ایده به شما در این مورد بدهد، در این روش شما نیاز به شخص ثالثی ندارید و باید دروغ بگویید:
بطور دروغی تظاهر میکنید که برایتان موقعیتی پیش آمده و چند روزیست که با دختری دوست شدهاید، این کار را در میانهی رابطه انجام بدهید تاثیر شگفتآورتری میگذارد! روش کار من به این ترتیب بود که یکبار برای بازی کردن با پیشگزینی و حسادت دخترانه ماجرای دروغینی را با شرح جزئیات برای دوستدخترم توضیح دادم. در این تئوری دقت کنید که نباید ناگهانی برگردید و بگویید من با کس دیگری دوست شدهام، باید خود دختر شما را سوالپیچ کند که کجا بودی؟ داشتی چکار میکردی چرا جوابم را نمیدادی چرا اشغال بودی و ... سپس شما برای بیان «صداقت» خود ماجرای کذایی را تشریح میکنید. دختری که من روی او این روش را آزموده بودم علنا زمین را گاز میگرفت و دو ساعت تمام در حال گریه و زاری بود، پس این روش هم صد امتیاز مثبت برای من به ارمغان آورد! 1. قانون «یک پا بیرون در» را رعایت کردم 2. رانهی پیشگزینی دختر را به بهترین شکل ممکن قلقلک دادم.
این دو روش به شما دوستان یک نمونه میدهد که چطور با «پیشگزینی» بازی کنید و خودتان را تثبیت شده بنمایانید. پس یادتان باشد، اولین قانونی که در دختربازی باید رعایت کنید چیزی جز پیشگزینی نمیباشد، و شما همانطور که در عینیت (روش اول) پیشگزینی میکنید ذهنیت این رانه را هم (روش دوم) باید مد نظر داشته باشید. من اقسام پیشگزینی را در گشایشهای خودم نیز بارها آزمودم و جواب مثبت گرفتم. اما در آن افراط نکنید که افراط در بازی در هر روشی برایتان ریسک بزرگی به شمار میاید.
Crusader
04-06-2014, 09:53 PM
کلید موفقیت در بازی : اعتماد به نفس
بازیکنان تازهکار باید بدانند که بازیهای برنگرا به سبک میستری موفقیتهای خود را از طریق افزایش «پیشنهادهای دوستی» بدست میاورند. شما ممکن برای ده دختر آستین بالا بزنید و در هر ده مورد به طرز مفتضحانه شکست بخورید. به هیچ عنوان نباید نگران شوید، یکی از اصول مهم بازیهای برونگرا «اعتماد به نفس» شماست. زمانی که اعتماد به نفس خودتان را از دست بدهید یعنی همه چیزتان را باختهاید، و باید بازی را هم کنار بگذارید. پس یادتان باشد، افزایش موفقیت تنها با افزایش پیشنهادها و گشایشها همراه است. من در آینده برای گشایش و باز کردن سر صحبت با دختران چندین ایدهی تجربی به شما میدهم تا با یاری سبک بازی خودتان و به انعطاف شرایط آنها را بکار بگیرید. ولی باز هم تکرار میکنم، در هر ده گشایش قریب به یقین شما نیمی از آنان را شکست میخورید، و پیروزی و فاتح آمدن در نیمهی دیگر به بازی شما بستگی دارد. افزایش گشایشها منجر به افزایش پیروزیهایتان میشود. کسی که به دختری پیشنهاد میدهد و یا گشایش خیابانی میکند و ... اما توسط دختر به بدترین شکل ممکن داغ میشود و بعد سرخورده و غمین، یکی از اصول مهم بازی را زیر پا میگذارد: هرگز نباید دخترها را جدی بگیرید، همیشه رفتارهای دختران «بامزه» و «خندهدار» است! پس بازیکنی شجاع باشید که «نه» گفتن دخترها به پشم کیر او هم نیست و سریعا میرود سراغ دختر بعدی.
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/37.jpg
من در آینده گشایشها را طبقهبندی میکنم و برای هر کدام به شما نمونه میدهم. اما اساسا یکی از چیزهایی که دختران را صدبرابر شیفتهی شما میکند صدا و نوع بیان شماست که با ضریب اعتماد به نفستان رابطهی مستقیم دارد. این مهم در تمامی گشایشها فاکتور حائز اهمیتی به شمار میرود، شما اگر تته پته کنید و برای پیشنهاد دادن عرق شرم بر پیشانی بریزید هرگز هیچجایی کیر خر هم بهتان نمیدهند! دخترها به صدای مردانه، نوع بیان جذاب و فریبنده که برآمده از اعتماد به نفس شماست تمایل دارند. ویدئوی زیر را در این باره ببینید، به نظر من درست به نظر میرسد و بارها نمود عینی «ذهنپردازی» آن را به طرز عجیبی آزمودهام. ببینید و به جادوی صدای مردانه پی ببرید! بنابراین اگر شما تیپ و قیافهی چندشی هم داشتید باید روی صدا و نوع بیان خودتان در هر موقعیتی حساب ویژهای باز کنید و اگر بازیکن خبرهای باشید براحتی با جادوی بیان و زبان چربتان دختران را عاشق و شیدا خواهید کرد:
دکتر انوشه و تاثیر صدای مردان روی دخترها (http://www.youtube.com/watch?v=ziLkzZL7hTk)
Dariush
04-07-2014, 07:37 PM
ضمیمهای که در این پست میآید بیهیچ تبصرهای باید تبدیل به انجیلِ هر مردی، به ویژه بازیکنها شود. از نگاهِ من Rollo Tomassi شایستهترین کس برای لقبِ ابرمرد است! این کتاب حدود 300 صفحه است و وقتی آن را به پایان میرسانید نمیتوانید خود را برای بازخوانیاش کنترل کنید. گاهی چنان حقایقی در آن میبینید که تا پیش از این هرگز برایتان قابلِ تصور نبود. در این کتاب شما دربارهی هر چیزی که به مباحثی زنامرد مربوط باشد خواهید خواند با این تفاوت که اینبار اینها را از زبانِ یک نویسندهی بازیکنِ قهارِ روانشناسِ آنتیفمنیست میشنوید. او حرفهای نابی دارد که احتمالا هرگز آنها را از جانبِ کسانی چون میستری و استایل نخواهید یافت. پس بیهیچ وقتتلفکردنی این کتاب را دانلود کرده و بخوانید.
آپدیت: این اثر مشمولِ قانونِ کپیرایت است، به همین خاطر من نتوانستم آن را آپلود کنم. دوستانِ ایرانی با اندکی سرچ در اینترنت میتوانند (احتمالا) آن را به راحتی پیدا کنند.
Russell
04-07-2014, 08:26 PM
ضمیمهای که در این پست میآید بیهیچ تبصرهای باید تبدیل به انجیلِ هر مردی، به ویژه بازیکنها شود. از نگاهِ من Rollo Tomassi شایستهترین کس برای لقبِ ابرمرد است! این کتاب حدود 300 صفحه است و وقتی آن را به پایان میرسانید نمیتوانید خود را برای بازخوانیاش کنترل کنید. گاهی چنان حقایقی در آن میبینید که تا پیش از این هرگز برایتان قابلِ تصور نبود. در این کتاب شما دربارهی هر چیزی که به مباحثی زنامرد مربوط باشد خواهید خواند با این تفاوت که اینبار اینها را از زبانِ یک نویسندهی بازیکنِ قهارِ روانشناسِ آنتیفمنیست میشنوید. او حرفهای نابی دارد که احتمالا هرگز آنها را از جانبِ کسانی چون میستری و استایل نخواهید یافت. پس بیهیچ وقتتلفکردنی این کتاب را دانلود کرده و بخوانید.
آپدیت: این اثر مشمولِ قانونِ کپیرایت است، به همین خاطر من نتوانستم آن را آپلود کنم. دوستانِ ایرانی با اندکی سرچ در اینترنت میتوانند (احتمالا) آن را به راحتی پیدا کنند.
دقیقا :e00e:
من تنها اضافه کنم که مطالب کتابش همان پستهایِ مهمتر وبلاگش است که بصورت کتاب (برای سهولت و ارائهیِ راحتتر) درآمده.
داریوش جان از بازیکنان دیگر هم کتابداری قرار بده، یا حداقل برای من پ.خ کن.
Philo
04-11-2014, 07:44 PM
افراط در بازی!
آدمهای تازهکار و ناشی اغلب از یک فرمولی که جواب میدهد زیادی و نابجا استفاده میکنند. برای اینکه در برابر بدترین نوع متصور اشتباهات مقاوم بشوید این قانون را رعایت بکنید «سه تا از دست چپ بده، یکی از دست راست»، در برابر هر سه نگی که میزنید یک تعریف بکنید، در برابر هر سه شوخی یک حرف جدی هم بزنید و ... حواستان باشد که تصویر کنونی شما در ذهن او طی مدتی طولانی شکل گرفته و تغییر آن باید آهسته و پیوسته باشد. الان احتمالا تصور کرده اتفاق خاصی افتاده، در حالی که او «متوجه» هیچ چیز نباید بشود و تغییر باید آنقدر آرامآرام اتفاق بیافتد که آنرا حس نکند. پس برگردید به همان شرایط قبلی، فقط هر بار او را دیدید یک نگ بزنید، هربار گهتست کرد به آرامی آنرا رد بکنید(جوابهای آنچنانی نمیخواهد، یک موافقت و تشدید ساده کافیست)، از هر سه درخواست او یکی را مسخره بکنید و به ان نه بگویید و ... خلاصه آرام آقا جان، چه خبر است!؟ رسیدن از بتا به آلفا باید سه ماه طول بکشد نه سه روز. اگر میخواستید رابطهی جدیدی را شروع بکنید به شما میگفتم که همهی توان خود را یکجا بکار بگیرید، اما این دختر اکنون از شما یک برداشت و تصوری دارد که یک شبه آنرا برهم زدن چندان مناسب نیست. حداقل اگر حفظ او برایتان مهم است؟ اگر مایل به قمار هستید و باکی نیست، همین روال کنونی را ادامه بدهید، اما اگر زیاد سرمایهگذاری کردهاید و برایتان مهم است آرامآرام تغییر بکنید نه طوفنده و ناگهانی!
بله، همین کارا رو کردم، تا حدی جواب داد. اما حس خوبی ندارم. من آدم خوبی بودم، الان دیگه نیستم.
Nevermore گرامی، نه حدست اشتباه بود.
Mehrbod
04-11-2014, 09:31 PM
بله، همین کارا رو کردم، تا حدی جواب داد. اما حس خوبی ندارم. من آدم خوبی بودم، الان دیگه نیستم.
وژداندرد شما نابجاست, دختران برای هزارهها از این ترفندها و بدتر اش زدهاند و میزنند بی اینکه یک جو وژداندرد بگیرند.
هر رفتاری را باید بفراخور و بسزای همان پاسخ داد.
undead_knight
04-12-2014, 04:33 AM
وژداندرد شما نابجاست, دختران برای هزارهها از این ترفندها و بدتر اش زدهاند و میزنند بی اینکه یک جو وژداندرد بگیرند.
هر رفتاری را باید بفراخور و بسزای همان پاسخ داد.
والا من کاری به اخلاقی بودن یا نبودن کار شما ندارم ولی اگر فکر میکنید این کار "ذاتا" نادرسته ولی در مقابله به مثل "درست" میشه دچار سفسطه شدی:
Fallacy: Two Wrongs Make a Right (http://www.nizkor.org/features/fallacies/two-wrongs-make-a-right.html)
Mehrbod
04-12-2014, 08:42 AM
والا من کاری به اخلاقی بودن یا نبودن کار شما ندارم ولی اگر فکر میکنید این کار "ذاتا" نادرسته ولی در مقابله به مثل "درست" میشه دچار سفسطه شدی:
Fallacy: Two Wrongs Make a Right (http://www.nizkor.org/features/fallacies/two-wrongs-make-a-right.html)
اگر کسی میخواست ما را بکشد, بر پایهیِ سخن تو ما نباید او را در پدافند از خود بکشیم, اگرنه دچار سفستهیِ نامبرده میشویم!
در همینباره سه باری پاسخ ات را دادهام, ولی هیچبار نخواندهای و همینجور توتیوار سخن ات را میزنی: بنگاه سفسته یابی - برگ 32 (http://www.daftarche.com/%D9%81%D9%84%D8%B3%D9%81%D9%87-%D9%88-%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82-10/%D8%A8%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D9%81%D8%B3%D8%AA%D9%87-%DB%8C%D8%A7%D8%A8%DB%8C-1344/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-32.html#post65745)
دو تا - هم رفتار را درست و همان + میکنند. در روانشناسی زیستیک سازوکار negative reinforcement از پایه همین است, با دادن - به رفتار -, برآیند + خواهیم گرفت:
http://www.daftarche.com/images/imported/2014/04/3.png
Crusader
04-12-2014, 08:56 AM
بله، همین کارا رو کردم، تا حدی جواب داد. اما حس خوبی ندارم. من آدم خوبی بودم، الان دیگه نیستم.
کسی باید حس خوبی نداشته باشد که مثل انگل به مردان میچسبد و تمام حقوق و دارایی ایشان را تا ذرهی آخر به نام خود میکند و سالها از دسترنج شوهر مفت مفت نشخوار میکند. بعد از چهار سال هم مهریهی میلیونی میگیرد و میرود با مرد دیگری لاس میزند!
Russell
04-12-2014, 01:37 PM
بله، همین کارا رو کردم، تا حدی جواب داد. اما حس خوبی ندارم. من آدم خوبی بودم، الان دیگه نیستم.
The Second Set of Books | (http://therationalmale.com/2014/01/14/the-second-set-of-books/)
Ouroboros
05-27-2014, 01:11 PM
چگونه دوجنسهها را تشخیص بدهیم؟
برای هر بازیکنی در هر مقطعی، توانایی تشخیص مردان بیمار و منحرفی که تصمیم گرفتهاند برای دسترسی به مزایای بیشمار زنی و خلاصی از مسئولیتهای بیشمار مردی خود را مجروح کردهاند در میان مهمترین قابلیتهاست. خوشبختانه شخص دیگری در بازگشت پادشاهان این زحمت را برعهده گرفته و مقالهای بسیار خوب برای این موضوع نوشته بنام «۸ راه شناسایی یک ترنسسکشوال (http://www.returnofkings.com/19175/8-ways-to-spot-a-transsexual)». آنرا بخوانید و بکار بگیرید زیرا برخلاف آنچه اکنون گمان میکنید، تشخیص اینها اصلا کار آسانی نیست و شمارشان در ایران بسیار بیش از آنست که گمان میکنید:
4168
یا :
4169
دشواری ما ایرانیان دو صد چندان هم هست زیرا «داف» و «دوجنسه» هر دو میروند پیش یک جراح پلاستیک و قیافههای ایشان به یک اندازه مصنوعی و تقلبی و تخمیست:
4170
گروهی «داف شاخ» یا «دوجنسهی شاخدار»؟ :e415:
من بر هشت مورد آمده در مقالهی بالا، دو نکته برای افزودن دارم که «تجربهی شخصی» خودم است:
۱. او زیادی خوشرفتار است: در چنین مواقعی خودشیفتگی ِ امگاوار بر ضد شما عمل خواهد کرد. دختری چنین تقلبی، چنین عملی و چنین لاشی در جهان واقعی، اختهسازی مردان را به مرحلهی روحانی رسانده و از آن یک سبک هنری جدید اختراع کرده. در شرایط عادی او شما را به صلیب میکشد، آهن داغ میگذارد و پیش از آنکه آرام بگیرد و بند تنبان را بگشاید و خود را وا بدهد، دستکم ده ابرگهتست ِ آن جهانی به سر شما خواهد رید! پس اگر این داف لاشی به جای تحقیر، تمسخر، دست انداختن، ریشخند، توهین و تودهنی پشت سر هم، آن سوی میز آرام و محجوب و مؤقر نشسته انگار ماری آنتوانت، بدانید یک جای کار میلنگد. با احتیاط تردد بکنید که میدان مین است!
۲. بازی به روی او جواب نمیدهد، اما یک ورژنی از ضدبازی چرا!: اینها هرچند با هورمندرمانی به ارزش میلیونها تومان وجوهات بیولوژیکی ِ «برساختهی اجتماعی» و «مفهوم فرهنگی» خود را عوض کردهاند و در ظاهر بسیار زننما شدهاند، هنوز در کنش و منش مردانی امگا هستند که به تمام اوهام آن مردان دربارهی رمنس و عشق و ... پایبند ماندهاند. تصور بکنید سر قرار با دختری ۹ از ۱۰ نشستهاید که هرچه بیشتر بازی دسته اول خود را رو میکنید بیشتر در خود فرو میرود، چگونه چنین چیزی ممکن است؟ و از کجا میتوان تشخیص داد که آیا بازی شما ولمطعل است و ناخودآگاه سوتی دادهاید یا او «زن» نیست؟ یک راه ساده: بتابازی در بیاورید، اگر «دختر» بیشتر در خود فرو رفت، یعنی بازی شما ایراد داشته، اگر پاسخ او به بتابازی مثبت بود یعنی با یک فقره دوجنسهی فرد اعلی روبرو هستید، عذر مستراح رفتن بطلبید و دعا بکنید که توالت پنجره داشته باشد!
Ouroboros
05-28-2014, 09:53 AM
روشنگری پیرامون یک انحراف
زنان هیچ علاقهای به «تسلیم» مردان شدن ندارند!
بله، تعجب کردید؟ حقیقت است. برخلاف تصور سنتگرایان زن هیچ علاقهای ندارد که تسلیم یک مرد بشود، آنچه زن میخواهد، این است که توسط مردی شایسته «فتح» بشود. میان ایندو تفاوتی ظریف، اما بسیار مهم و تعیین کننده هست. درواقع تفاوت میان عشق و سلطه، «عشقبازی» و «تجاوز جنسی» همینجاست، آن لحظهای که زن به انگیزش محرکی بیرونی ناگزیر به تسلیم میشود(محرک بیرونی از قبیل «خدا گفته»، یا نیاز مالی، یا نیاز به سرپناه و ...)، یا درواقع مُدلی از تسلیم که مرد بتا دریافت میکرده(ازدواج=سکس در برابر خدمات)، بدترین احساس ممکن را دارد و لحظه به لحظهی آن زندگی برایش شکنجهای مداوم است(رجوع بکنید به نوشتههای فمینیستی!).
آنچه زن میخواهد جایزهی زندگی، «ثمره»ی تلاشهای آن مرد در غلبه به دیگر مردان بودن است. زن میخواهد مردی برازنده به شکار او بیاید، از تلهها و دامها و «گهتست»هایی که بیشمار مردان دیگر در آن جان دادهاند بگریزد، و تنها زمانی که دیگر هیچ مانعی باقی نمانده، و زن از ارزشمندی آن مرد و شایستگی او برای رهبری زندگی مشترکشان اطمینان پیدا کرده است که پرچم صلح بالا میرود و عفریتهی زهرآگین ِ خبیث پنج دقیقه پیش میشود دختربچهی معصوم و مظلوم کنونی(رجوع بکنید به تمام رمانهای عاشقانهی نوشتهی زنان).
تسلیم شدن درواقع نتیجهی فتح شدن است، فرمانبرداری منتج از شکست است در اثبات عدم شایستگی ِ شما، و دریافت عشق زن پاداش این پیروزی. پس این توهم در میان برخی بازیآموزان و بتاچههایی که تازه با مفاهیم بازی آشنا شدهاند مبنی بر اینکه زن گویا علاقه دارد تسلیم و فرمانبردار مرد باشد جا برای بدفهمی زیاد دارد و روشی بسیار ناجور جهت بیان مفهومی پیچیده است. بدانید که تسلیمی در کار نخواهد بود مگر تنها پس از آنکه همهی سدهای دفاعی، گهتستهای بیشمار، تلاشهای پیدرپی جهت به زانو در آوردن و فریبکاریهای بسیار پیچیدهی زنان را پشت سر گذاشتهاید و ظفرمند از کارزار نبرد با آنها بیرون جهیدهاید، و تازه آن زمان نیز تداوم و تثبیت این سلطه مشروط و متزلزل به سربلندی شما در گهتستهای ِ فصلی اوست. زن در قدم به قدم این «تسلیم» با شما مبارزه خواهد کرد و در برابر آن مقاومت نشان خواهد داد.
افزون بر این، نیز بدانید که هیچ روشی برای از دست دادن اشتیاق زن موثرتر از «توقع تسلیم» از او داشتن در طول دورهی مخزنی نیست، اینکه از لحظهی اول توقع فرمانبرداری داشته باشید تمام آلارمهای دفاعی او را بیموقع و زودتر از هنگام به صدا در میآورد، یعنی او شما را میبیند و آگاهانه از چنگتان میپرد. ما میخواهیم زیر رادار پرواز بکنیم، و آرامآرام، دانهدانه و زیرجُلی آنها را از کار بیاندازیم چنان که زن نفهمد چه شد. اقدام مستقیم به سلطهورزی در بهترین شرایط با مقاومتی صدچندان شدیدتر که بازیآموز تازهکار هرگز قادر به برآمدن از عهدهی آن نیست، و در نتیجه کاهش جذابیت همراه خواهد بود و در شرایط بدتر سیلی و اردنگی در انتظار شماست!
پس با کلاه و شمشیر پولادین به نبرد زنان نروید. از تستهای فرمانبرداری کوچک و ناخودآگاهی استفاده بکنید که زن چارهای بجز فرمانبرداری ندارد، «شیشه رو بده بالا»، «یه دقیقه ساکت، من یه زنگ بزنم»، «بشین»، «یه دقیقه اینو نگه دار»، «برو/بیا» و ... سایز تست مهم نیست اثر آن ناخودآگاه و پنهانیست، نفس اینکه شما دستور دادهاید و او پیروی کرده، ارزش شما را در نظر وی به نحوی ناخودآگاه ارتقاء خواهد داد. عکاسان ِ مدلینگ بیشمار کُس مرغوب میکنند زیرا دستورهای ضمنی و «معصومانه»ای که به مدلها میدهند جایگاه ایشان را در نظر زنان صد برابر، هزار برابر ارتقاء میدهد. «اینجوری وای نستا»، «یه کم به چپ»، «سرتو برگردون اینور»، «کمتر لبخند بزن» و … همین است، دستورات کوچک و معصومانه و ظاهراً بیمنظور، هرچه بیشتر بهتر + بازی برجسته = فرمانبرداری.
tl,dr : زنان نمیخواهند تسلیم بشوند، دوست دارند فتح بشوند. توقع تسلیم از ایشان نداشته باشید و آمادگی روبرو شدن با مقاومت سنگین در هر مرحله از دلبری را داشته باشید.
Ouroboros
05-28-2014, 10:03 AM
یک مورد از تجربیات شخصی من در زندگی که بدرد هر دو جنس میخورد:
هرگز به دختری که عقدهی الکترا و پسری که عقدهی اودیپ ندارد اعتماد نکنید! وجود ایشان پر است از کثافات جورواجور و رنگارنگی که برخورد با آنها بازی شما را ویران خواهد کرد. زنانی که از پدر خود به هر نحوی بدگویی میکنند را بلافاصله دور بیاندازید و پسری که عاشق مادر خود نیست را به دوستی نگیرید.
مردی که عاشق مادر خود نیست = اُمگا
زنی که عاشق پدر خود نیست = ابرلاشی
هر دوی اینها بازندههای اجتماعی هستند و راهی برای ارتباط عاطفی و جنسی سالم با جنس مخالف نمیشناسند. لاشی به زیر مردان افتادن را تنها راه جلب توجه ایشان دریافته و امگا در انزوای جنسی یا سطل زباله بسر میبرد. هر دوی اینها آرامش زندگی و سلامت روانی شما را تهدید خواهند کرد. عینیت هم هیچ توجیهی نیست، خود من هیچ مادر استثنایی نداشتهام اما با این وجود او را دوست میدارم و بینهایت برایش احترام قائلم، چنانکه اگر یک تلفن بزند که «به تو نیاز دارم» من از هزاران کیلومتر آنسوتر خودم را به او میرسانم. «پدرم خیلی مرد بدی بود» و نمیدانم «معتاد بود» و «کتکمان میزد» و ... این چرندیات یعنی ابرلاشی ِ عقدهای ِ بیمار که لاشیگری و عقدهای بودن و بیماری خود را میخواهد از طریق انتقال گناه به پدری احتمالا زیادی بتا توجیه بکند. با هر آنچه در توان دارید بگریزید!
Ouroboros
05-28-2014, 12:53 PM
من با الهام از شتو یک جدولی برای نمره دادن به مردان هم بنویسم که دوستان بتوانند درکی عینیتر از جایگاه فعلی خودشان در هرم قدرت اجتماعی مردان بدست بیاورند:
۱.
در آمد زیر ۱ میلیون : -۲
در آمد بین ۱ تا ۳ میلیون: -۱
درآمد ۳ تا ۵ میلیون: ۰
درآمد ۵ تا ۱۵ میلیون: +۱
> در آمد بیش از ۱۵ میلیون: +۲
۲.
قد زیر ۱۷۵: -۲
قد بین ۱۷۵ تا ۱۸۰: ۰
قد بین ۱۸۰ تا ۱۸۸: +۱
قد بین ۱۸۸ تا ۱۹۵ : +۲
قد بالاتر از ۱۹۵: -۲
۳.
خانهی مستقل جنوب شهر: ۰
خانهی مستقل وسط یا شرق شهر : +۱
خانهی پدری: -۱
خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
۴.
ماشین زیر ۵۰ میلیون: -۱
بیماشین!: ۰
ماشین بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون: ۰
ماشین بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون: +۱
ماشین بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ میلیون: +۲
ماشین گرانتر از ۸۰۰ میلیون: -۱ (دارید کمبود چیزی را جبران میکنید)
موتور بالاتر از ۱۰۰ میلیون: +۲
۵.
قیافهی معمولی : ۰
قیافهی زشت: -۱
قیافهی کیری: -۲
قیافهی مردانه: +۲
قیافهی «خوشگل»: +۱
۶.
بدن چاق: -۱
بدن معمولی: ۰
بدن لاغز: -۲ (بله، لاغر در نظر زنان زشتتر است از چاق!)
بدن ورزیده: +۱
بدنسازی + ۵ سال : +۲
۷.
تعداد شریک جنسی زیر ۳ = -۲
تعداد شریک جنسی ۳-۸ = -۱
تعداد شریک جنسی ۸-۲۰ = ۰
تعداد شریک جنسی +۲۰ = +۱
تعداد شریک جنسی ۲۰-۱۰۰ = +۲
تعداد شریک جنسی سه رقمی یا بیشتر = -۱ (میترسند از بکن-در-رو)
۸.
زیر دیپلم: -۲
دیپلم: ۰
لیسانس: +۱
فوقلیسانس: +۲
دکتری: -۲
(پزشکی: -۳! مُهر بتاییست بر پیشانی شما! باید با کُلی بازی آنرا جبران بکنید اگرنه هیچ دختری شما را بجز «کیس ازدواج» نخواهد دید)
۹.
تعداد دوستان مذکر زیر ۳ = -۲
تعدا دوستان مذکر ۳-۵ = -۱
تعداد دوستان مذکر ۵-۱۰ = ۰
تعداد دوستان مذکر ۱۰-۲۰ = +۱
تعداد دوستان مذکر ۲۰-۵۰ = +۲
تعداد دوستان مذکر +۵۰ = -۲ (لش!)
۱۰.
بتای بیبازی: -۱
بازیآموز تازهکار: ۰
بازیکن باتجربه: +۲
بازیکن حرفهای: +۴
منکر بازی: -۱ :e40a:
«مرد فمینیست»: -۱۰ :e409:
Dariush
05-28-2014, 01:08 PM
بد نیست بدونِ ذکر جزئیات، نمرهی خود را بگوییم. من : 6.5 ! ولی آن نمرهی منفی ماشین زیر 50 میلیون بیانصافیست واقعا...
Russell
05-28-2014, 01:22 PM
بیماشین!: ۰
ماشین بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون: ۰
این رو شوخی میکنی؟!!
Ouroboros
05-28-2014, 01:33 PM
بد نیست بدونِ ذکر جزئیات، نمرهی خود را بگوییم. من : 6.5 ! ولی آن نمرهی منفی ماشین زیر 50 میلیون بیانصافیست واقعا...
انصاف؟ در این جهان؟؟ برای مرد؟؟؟
این رو شوخی میکنی؟!!
Nope
ارزش شما در تناسب با دیگر مردان مشخص میشود، و در خیابانی که ماشین یک میلیارد و هشتصد میلیون تومانی تردد میکند ماشین صد میلیونی به خودیخود ارزشی نخواهد داشت.
Dariush
05-28-2014, 01:37 PM
انصاف؟ در این جهان؟؟ برای مرد؟؟؟ Nope ارزش شما در تناسب با دیگر مردان مشخص میشود، و در خیابانی که ماشین یک میلیارد و هشتصد میلیون تومانی تردد میکند ماشین صد میلیونی به خودیخود ارزشی نخواهد داشت. شما در موردِ ایران سخن میگویید؟ ماشین هشتصد میلیونی و یک میلیارد تومانی چند درصد از ماشینهای ایران را در بر میگیرد؟
Russell
05-28-2014, 01:40 PM
Nope
ارزش شما در تناسب با دیگر مردان مشخص میشود، و در خیابانی که ماشین یک میلیارد و هشتصد میلیون تومانی تردد میکند ماشین صد میلیونی به خودیخود ارزشی نخواهد داشت.
راستی وضعیت موتور زیر 100 میلیونی چیست؟
Ouroboros
05-28-2014, 01:43 PM
شما در موردِ ایران سخن میگویید؟ ماشین هشتصد میلیونی و یک میلیارد تومانی چند درصد از ماشینهای ایران را در بر میگیرد؟
اصلا مهم نیست، مهم اینست که هر دختر +۸ با یک پراید قرضی میتواند پنجشنبه شب برود نیاوران یا اندرزگو و از یک پسر Z4 سوار شماره بگیرد. بنابراین تویوتای شما، بطور «مستقل» از باقی چیزها، باید با آن Z4 رقابت بکند. البته که همه چیز به محیط پیرامون بستگی دارد ولی الان اگر شما میخواهید با دخترهای +۸ بطور رندم آشنا بشوید در همین بازار باید وارد رقابت بشوید.
Dariush
05-28-2014, 01:47 PM
دارم کم کم ناامید میشوم!:e108: اینطور که کلاسمان به کلی تعطیل است! اگر قرار باشد با آن 5 درصد بالایی مقایسه بشوم که هرگز هیچ دختر بالای 8 گیرم نخواهد آمد!
Ouroboros
05-28-2014, 01:53 PM
دارم کم کم ناامید میشوم! اینطور که کلاسمان به کلی تعطیل است! اگر قرار باشد با آن 5 درصد بالایی مقایسه بشوم که هرگز هیچ دختر بالای 8 گیرم نخواهد آمد!
نه اینگونه هم نیست، بستگی به محیط هم دارد. بسیاری دختران +۸ هستند که هرگز اعتماد بنفس ارتباط با پسران +۸ یا «آلفاهای کلاسیک» را ندارند، اینست که یک مانتوی خوشنویسی شده میخرند و یک تار دست میگیرند و می روند با این «آلفا در محیط»های هیپستر ِ تیریپ «هنری» و ... در انقلاب پر است از این دختران!
Ouroboros
05-28-2014, 02:31 PM
راستی وضعیت موتور زیر 100 میلیونی چیست؟
راستش نمیدانم موتور در ایران بسیار «خز» شده، من در اینجا تجربهی موتورسواری ندارم و نمیدانم «پاخور» آن چگونه است ولی خب مدلهای تزئینی/مسابقهای آن میشود سواری آلفا، مدلهای«کاری» آن می شود امگا. این مدلهای بینابین مثل پولس و .. هم میشوند بتا! :e40a:
Crusader
05-28-2014, 05:21 PM
دارم کم کم ناامید میشوم!:e108: اینطور که کلاسمان به کلی تعطیل است! اگر قرار باشد با آن 5 درصد بالایی مقایسه بشوم که هرگز هیچ دختر بالای 8 گیرم نخواهد آمد!
آیا جز اینست که جایگاه شما در هرم قدرت تنها در تناسب با زنان برایتان اهمیت دارد؟ بازی یعنی همین که جایگاه خود را در هرم قدرت بطور کاذب ارتقا دهید، پس جای نگرانی وجود ندارد.
Ouroboros
05-28-2014, 05:53 PM
او حرفهای نابی دارد که احتمالا هرگز آنها را از جانبِ کسانی چون میستری و استایل نخواهید یافت.
«استایل» که زباله است و کتاب او احتمالا بدترین اتفاقیست که برای جامعهی بازیکنان افتاده، میستری را ولی امروز شما بیاهمیت تلقی میکنید درست به مثابهی دانشجویان اقتصاد که مارکس به نظرشان بیاهمیت میآید زیرا «حرف جدیدی» ندارد. آنها در نظر نمیگیرند که مارکس نخستین کسی بود که راجع به این موضوعات صحبت کرد و به آنچه وجود داشت اسم داد و شروع کرد به طراحی کردن فرمولی برای بازشناسی و حتی تغییر آن. میستری هم اهمیتی دقیقا از همان جنس دارد. مطالعهی او امروز شاید به اندازهی پانزده سال پیش مفید به نظر نرسد ولی فراموش نباید کرد که این مرد یک تنه پیچیدهترین و درهمتنیدهترین بخشهای روابط بشری را کاوید و آنها را به نحوی قابل اجرا بازنویسی کرد.
رولو توماسی شخصی بسیار باهوش و برجسته است، اما مطالعهی آثار او هیچ کمکی به بازی شما نمیکند. خواندن چیستی و چگونگی روابط زن و مرد توقع بهتر شدن از این مطالعه داشتن مثل آنست که شما ده کتاب گرامر بخوانید و توقع داشته باشید فردا صبح که از خواب بیدار شدید شروع به صحبت به آن زبان بکنید. که هرگز اتفاق نخواهد افتاد. من اکنون کتب Nicck Savoy را پیشنهاد میکنم که بسیار مناسب هستند. چه Magic bullets و چه روتینهای او.
Russell
05-28-2014, 06:08 PM
راستی امیر جان یادم انداختی که ازت بخواهم دربارهیِ تفاوت قائل شدن بین بازی روزانه و شبانه و تشابه و تفاوت آن با ایران که نایتکلاب و ... بطور علنی ندارد قدری بنویسی. کلا یک مقایسهای بین غرب و ایران بکنی سپاسگزار خواهم شد.
Ouroboros
05-28-2014, 06:10 PM
ولی خب مهمتر از هر کتابی اجرای آنچه خواندهاید است! پیشنهاد من این است که شما یک سبک را بیاموزید، چند ماه اجرا بکنید و سپس اگر خواستید بروید به یک سبک دیگر. اکنون بهترین بازیآموزان به باور من اینها هستند:
Nick Savoy : یک بازی بسیار اصولی و مبتنی بر مفاهیم کلاسیک اما در عین حال با دینامیک بالا و قابل اجرا برای بیشتری را توضیح میدهد.
Roosh: من اگر دو کتاب اصلی او را ده سال پیش داشتم شاید نیم دهه جلو میافتادم! اما بدبختی روش «غیرمستقیم» او اینست که در ایران، و کشورهای دیگری که عادت همصحبتی غریبهها با هم وجود ندارد به سختی جواب میدهد. باقی بازی او ولی بسیار ساده و سر راست است. برای آدمهای بیحوصله روش او بسیار خوب است.
Robert Greene : تمام کتابهای او بسیار ارزشمند هستند! بجز بازی هم برای زندگی بهتر بکار شما خواهند آمد. ولی بیشتر حالت تئوریک دارند.
KrauserPUA : این یکی جانوریست بیمانند. روش او چیزیست مابین روش و سووی، و از همه برای ایران مناسبتر است. کتاب اول او تورنت شده اما کتاب دوم او فقط بطور فیزیکی قابل خریداریست ۱۰۰ دلار هم قیمت دارد، من آنرا نخواندهام اما کتاب اول واقعا اثر ارزشمند و خوبیست. برای کسانی که دوست دارند چیزها را تکهتکه بکنند و به خاطر بسپرند روش او از همه بهتر است.
Ouroboros
05-28-2014, 06:22 PM
راستی امیر جان یادم انداختی که ازت بخواهم دربارهیِ تفاوت قائل شدن بین بازی روزانه و شبانه و تشابه و تفاوت آن با ایران که نایتکلاب و ... بطور علنی ندارد قدری بنویسی. کلا یک مقایسهای بین غرب و ایران بکنی سپاسگزار خواهم شد.
اصول اصلی سر جایشان هستند، تفاوت ماجرا در کالبیر لاشی بودن دخترانیست که بهشان پیشنهاد میدهید، بازی شبانه را میتوانید عینا در پارتیها اجرا بکنید اما با یک نگ شروع کردن صحبت وسط خیابان احتمالا جواب نخواهد داد. بستگی به خودتان هم البته دارد. من قصد داشتم یک مطلبی دربارهی انواع مختللف بازی از منظر ساختارشناختی بنویسم که اگر فرصت کردم حتما آنرا انجام میدهم. پس از آن دقیقتر میتوان توصیف کرد که دقیقا چه سبکی مناسب چه شخص و موقعیتیست.
Crusader
05-28-2014, 07:53 PM
شما مرجع غنیالعلومی به نظر میرسید گرامی! مایهی افتخار است همصحبتی با شما. سوال: به نظرتان صورت شش تیغ از جذابیت جنسی مرد نمیکاهد؟ به زعم من چنین فیسی از ویژگی مردانهی پایینتری برخوردار است و بدرد «بچه خوشگلها» میخورد. شما هم با من همنظر هستید که تهریش صورت مردان را مردانهتر میکند یا نه؟
kourosh_bikhoda
05-29-2014, 09:26 AM
+1
نتیجه ای که از این امتیاز دهی بیرون میاد رو ننوشتید امیرجان.
Ouroboros
05-29-2014, 11:18 AM
+1
نتیجه ای که از این امتیاز دهی بیرون میاد رو ننوشتید امیرجان.
بازی : گفتگو - برگ 11 (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-1486/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-11.html#post70489)
شما مرجع غنیالعلومی به نظر میرسید گرامی! مایهی افتخار است همصحبتی با شما. سوال: به نظرتان صورت شش تیغ از جذابیت جنسی مرد نمیکاهد؟ به زعم من چنین فیسی از ویژگی مردانهی پایینتری برخوردار است و بدرد «بچه خوشگلها» میخورد. شما هم با من همنظر هستید که تهریش صورت مردان را مردانهتر میکند یا نه؟
لطف دارید دوست گرامی.
دربارهی ریش من پیشتر یک جستار مفصل به راه انداختم و آنجا به این تحقیق (http://www.daftarche.com/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88%DB%8C-%D8%A2%D8%B2%D8%A7%D8%AF-2/%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%B3%D9%86%D8%AC%DB%8C-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%DB%8C%D8%B4-%D9%88-%D8%B3%D8%A8%DB%8C%D9%84-1062/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-7.html#post39100) علمی اشاره کردم که نشان داده بود زنان مردان دارای تهریش سنگین را از همه جذابتر میبینند، ریش بلند را «پدرانه» تلقی میکنند و صورت سه تیغ را آخر از همه قرار میدهند. در ایران ریش یک بدی دارد آنست که بلندش به ترتیب اینها تلقی میشود : بسیجی مزدور، آخوند، درویش، «هنرمند»، هیپستر... ریش مردانهی بلند و حسابی نمیشود گذاشت! اینست که من به همان تهریش ۴ میلیمتری قناعت میکنم و از همهی انواع دیگر بهتر نتیجه میگیرم.
پیمان
05-29-2014, 12:32 PM
من با الهام از شتو یک جدولی برای نمره دادن به مردان هم بنویسم که دوستان بتوانند درکی عینیتر از جایگاه فعلی خودشان در هرم قدرت اجتماعی مردان بدست بیاورند:
۱.
در آمد زیر ۱ میلیون : -۲
در آمد بین ۱ تا ۳ میلیون: -۱
درآمد ۳ تا ۵ میلیون: ۰
درآمد ۵ تا ۱۵ میلیون: +۱
> در آمد بیش از ۱۵ میلیون: +۲
۲.
قد زیر ۱۷۵: -۲
قد بین ۱۷۵ تا ۱۸۰: ۰
قد بین ۱۸۰ تا ۱۸۸: +۱
قد بین ۱۸۸ تا ۱۹۵ : +۲
قد بالاتر از ۱۹۵: -۲
۳.
خانهی مستقل جنوب شهر: ۰
خانهی مستقل وسط یا شرق شهر : +۱
خانهی پدری: -۱
خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
۴.
ماشین زیر ۵۰ میلیون: -۱
بیماشین!: ۰
ماشین بین ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون: ۰
ماشین بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیون: +۱
ماشین بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ میلیون: +۲
ماشین گرانتر از ۸۰۰ میلیون: -۱ (دارید کمبود چیزی را جبران میکنید)
موتور بالاتر از ۱۰۰ میلیون: +۲
۵.
قیافهی معمولی : ۰
قیافهی زشت: -۱
قیافهی کیری: -۲
قیافهی مردانه: +۲
قیافهی «خوشگل»: +۱
۶.
بدن چاق: -۱
بدن معمولی: ۰
بدن لاغز: -۲ (بله، لاغر در نظر زنان زشتتر است از چاق!)
بدن ورزیده: +۱
بدنسازی + ۵ سال : +۲
۷.
تعداد شریک جنسی زیر ۳ = -۲
تعداد شریک جنسی ۳-۸ = -۱
تعداد شریک جنسی ۸-۲۰ = ۰
تعداد شریک جنسی +۲۰ = +۱
تعداد شریک جنسی ۲۰-۱۰۰ = +۲
تعداد شریک جنسی سه رقمی یا بیشتر = -۱ (میترسند از بکن-در-رو)
۸.
زیر دیپلم: -۲
دیپلم: ۰
لیسانس: +۱
فوقلیسانس: +۲
دکتری: -۲
(پزشکی: -۳! مُهر بتاییست بر پیشانی شما! باید با کُلی بازی آنرا جبران بکنید اگرنه هیچ دختری شما را بجز «کیس ازدواج» نخواهد دید)
۹.
تعداد دوستان مذکر زیر ۳ = -۲
تعدا دوستان مذکر ۳-۵ = -۱
تعداد دوستان مذکر ۵-۱۰ = ۰
تعداد دوستان مذکر ۱۰-۲۰ = +۱
تعداد دوستان مذکر ۲۰-۵۰ = +۲
تعداد دوستان مذکر +۵۰ = -۲ (لش!)
۱۰.
بتای بیبازی: -۱
بازیآموز تازهکار: ۰
بازیکن باتجربه: +۲
بازیکن حرفهای: +۴
منکر بازی: -۱ :e40a:
«مرد فمینیست»: -۱۰ :e409:
رفرنس؟ با تشکر
Ouroboros
05-29-2014, 04:49 PM
رفرنس؟ با تشکر
تجربیات و مشاهدات شخصی.
پیمان
05-29-2014, 05:23 PM
تجربیات و مشاهدات شخصی.خیلی ممنون دیگه داشتم به خودکشی فکر میکردم که با دیدن این پست شما دوباره به زندگی برگشتم:e415:
ولی هنوز هم برای من چندتا چیز عجیبه
چرا در این تقسیم بندی که شما کردید ماشین ۹۹ میلیونی و بی ماشینی رو در یک ردیف قرار دادید؟!!
فوق لیسانس+۲ و پزشکیـ۳ ؟!!
و البته این را هم در نظر داشته باشید که اینجا ایرانست خیل عظیم جوانان بیکار که به لطف حکومت اسلامی و دزدان این مملکت اسلام زده محتاج کاری ۵۰۰ هزار تومانی(در ماه!) هستند و همین هم بسادگی گیر نمیاد! مگر اینکه بگوییم هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و آقازادهای دزدشان در این تقسیم بندی شما شرکت کنند!
من فکر می کنم بیل گیتس هم با این معیارها و تقسیم بندی بالاتر از ۶/۷۵ نخواهد رفت!
Ouroboros
05-29-2014, 05:44 PM
خیلی ممنون دیگه داشتم به خودکشی فکر میکردم که با دیدن این پست شما دوباره به زندگی برگشتم
ولی هنوز هم برای من چندتا چیز عجیبه
چرا در این تقسیم بندی که شما کردید ماشین ۹۹ میلیونی و بی ماشینی رو در یک ردیف قرار دادید؟!!
فوق لیسانس+۲ و پزشکیـ۳ ؟!!
و البته این را هم در نظر داشته باشید که اینجا ایرانست خیل عظیم جوانان بیکار که به لطف حکومت اسلامی و دزدان این مملکت اسلام زده محتاج کاری ۵۰۰ هزار تومانی(در ماه!) هستند و همین هم بسادگی گیر نمیاد! مگر اینکه بگوییم هاشمی رفسنجانی و خامنه ای و آقازادهای دزدشان در این تقسیم بندی شما شرکت کنند!
من فکر می کنم بیل گیتس هم با این معیارها و تقسیم بندی بالاتر از ۶/۷۵ نخواهد رفت!
نگاه بکنید به:
شما اگر میخواهید جایگاه خودتان میان مردان را بیابید باید یک مرد ۱۰ از ۱۰ را «ببینید» و سپس یک مرد ۰ از ۱۰ را «ببینید»، آنگاه جایگاه خودتان میان ایشان را محسابه بکنید. مردی سی سالهی خوشقیافهی خوشاندام را تصور بکنید که مدیرعامل یک شرکت بینالمللیست، برای آخر هفته یک بنز اسال، برای سر کار رفتن یک بنز اس و برای میهمانیهای رسمیتر یک بیامو ۷۵۰ دارد. یک پنتهاوس در فرمانیه، یک ویلای تریبلکس در امیردشت و یک ویلای دیگر هم در اسپانیا دارد. سر کار یک رولکس ۵۰ میلیونی و سر قرار یک امگای ۴۰ میلیونی دست میکند. کتشلواری که امروز انتخاب کرده را ۷ میلیون خریداری کرده. کلید آن کافیشاپی که شما پُز «آشنا» بودن در آنرا میدهید را هفتهی قبل در قمار از رفیقش، پسر فلان وکیل و وزیر برده و …. شما باید این مرد را در همین ده پله، کنار آن مردی قرار بدهید که سر چهار راه دارد سیدی فروشی میکند.
به خاطر داشته باشید که از صفت «دیدن» استفاده کردم نه از صفت «تصور» کردن، این آدمها وجود دارند، چه شما دیدن آنها را انتخاب بکنید چه نادیده گرفتن آنها را، و برای بدست آوردن «بهترین» زنان شما باید با «بهترین» مردان رقابت بکنید.
همهی ما در یک قایق نشستهایم، زن شما را حتی با بازیگران و خوانندگان تلویزیون هم مقایسه میکند چه برسد به مردان ِ حاضر در بازار جنسی/جنسیتی. من میفهمم که چرا این جدول تا این اندازه مقاومت برانگیخته. :e403:
«خیل عظیم جوانان» مثلا از منظر جنسی بسیار موفق هستند و هر شب یک دختر ۸ از ۱۰ را به رختخواب میکشانند که بخواهیم آنها را الگو قرار بدهیم؟ داریم «میانگین» و «حد متوسط» تعیین میکنیم که به آنها توجهی بکنیم؟ خیر. هایپرگمی زنان هم به سمت «بهتر» نشانه نمیرود، به سمت «بهترین» نشانه میرود. مهم نیست که شما از ۹۰٪ «خیل عظیم جوانان» وضع بهتری دارید ، زن جوان و زیبا ترجیح میدهد مجرد باشد و برود درپی «درس» و «کار» به این امید که گزینههای بهتری گیرش خواهد آمد تا آنکه رضا بدهد به آنچه گیرش میآید.
جستار را از آغاز بخوانید پاسخ دو پرسش دیگر شما داده شده.
Russell
05-29-2014, 06:01 PM
یک جملهای بود بگمانم روش گفته بود:
پرسش:راه موفقیت «مرد معمولی» در بازار جنسی چیست؟
پاسخ:«مرد معمولی» هرگز نمیتواند موفق باشد!
:e207:
پیمان
05-29-2014, 06:03 PM
من میفهمم که چرا این جدول تا این اندازه مقاومت برانگیخته.نه دوست عزیز بقیه را نمیدونم اما در مورد شخص من هیچ مقاومتی در کار نیست فقط این معیارهای شما کمی که چه عرض کنم خیلی برایم عجیب بود بخاطر همین می خواستم ببینم اینها مطالب علمی و ثابت شده هستند که خودتان فرمودید «تجربیات و مشاهدات شخصی» هستند همین.
Ouroboros
05-29-2014, 06:12 PM
نه دوست عزیز بقیه را نمیدونم اما در مورد شخص من هیچ مقاومتی در کار نیست فقط این معیارهای شما کمی که چه عرض کنم خیلی برایم عجیب بود بخاطر همین می خواستم ببینم اینها مطالب علمی و ثابت شده هستند که خودتان فرمودید «تجربیات و مشاهدات شخصی» هستند همین.
فعلاً آنرا فرستادهام برای Peer Review، هر وقت برگشت خبرتان میکنم.
4220
Ouroboros
05-30-2014, 09:29 AM
«اصالت بازی»
مرد بیبازی در اوهام منزوی خود و از گوشهی امن زیرزمین گمان میکند «گشایش» مهمترین بخش بازی و درصد موفقیت در آن لابد بهترین سنجهی اصالت بازیست. هیچ چیز بیش از تاکید روانی به گشایش، گواه بیتجربی در دلبری از زنان نیست. بازیکن نیک میداند که «آسانترین» بخش بازی همانا گشایش است و گرفتن شماره شاید ۵٪ کار باشد، از شماره تا سکس جاییست که بازی حقیقتا اتفاق میافتد. دشوارترین بخش رابطه با زن هم قرار اول است که در آن کیستی شما را سر فرصت و با کنجکاوی محک میزند نه شماره گیری!
قیافهی من معمولیست، و تنها به دختران زیبا(+۷) پیشنهاد دوستی میدهم، اینست که درصد موفقیت من در شماره گیری هرگز بالاتر از ۴۰٪ نرفته و نخواهد رفت. بطور پیشفرض و طبق همان قانون «احتمال»، حداقل ۵۰٪ زنانی که در خیابان میبینید همیشه در دسترس نیستند، ممکن است پریود باشند، ممکن است بیحوصله باشند، ممکن است خسته باشند، ممکن است حالشان از سر و وضع شما بهم بخورد، ممکن است لزبین باشند، ممکن است با آلفایی بسیار برجستهتر از شما دوست باشند و ... هزار «احتمال» دیگر وجود دارد.
از آنهایی که در دسترس هستند، یعنی به شما «امکان» ارائهی بازی را میدهند و در دم در ذهنشان شما را رد نمیکنند، بازیکن خوب میتواند ۹۰٪ را «به رختخواب» بکشاند، اما تنها راه دریافتن گشوده یا بسته بودن درهای قلب و جای دیگر یک زن اقدام به گشودن آنست و به در بسته خوردن در حداقل نیمی از مواقع بخشیست که هرگز نمیتوان بر آن فائق آمد. وقتی به سمت دختری میروید و او سرهای خود را میان دستانش میگیرد و با تاسف تکان میدهد هیچ راهی وجود ندارد که بخواهید او را «راضی» بکنید، راهتان را میکشید و میروید سراغ بعدی.
بازی اما در گشایش هم به شما این امکان را میدهد که میزان ِ جواب رد را به حداقل متصور برسانید، زیرا بازیکن تمام عوامل منفور برای زن را (که امکان تغییرشان را دارد) شناسایی و حذف میکند:
- موقع حرف زدن صدایش نمیلرزد.
- آرام و خجالتی و به دور از انظار و تندتند مشتی چرندیات سرهم نمیکند.
- زبان بدن، تن صدا و نوع رفتار خود را به نحوی تنظیم میکند که زن حالش از او برهم نخورد.
- زن را خیلی زود با یک انتخاب بر مبنی دادههای اندک روبرو نمیکند و با صحبت کردن دربارهی موضوعات جالب، به او فرصت میدهد تا بخشی از او را انتخاب بکند که بازی بر آن موثر است، «به زن فرصت انتخاب میدهد». - ارتباط چشمی، کلامی و جسمی متناسب، به موقع و به جا برقرار میکند.
- با دوستان و همراهان دختر نیز صحبت میکند و به او اجازه میدهد تا او را در حال مشارکت در یک فعالیت اجتماعی نظاره بکند و از عقبمانده نبودن(=فمینیست نبودن)او اطمینان حاصل بکند.
ـ برای برطرف کردن هیجان، خجالتزدگی و دستپاچگی خودش بیش از حد لبخند نمیزند، دائم وول نمیخورد و حرکات ناشایست و بیجا مرتکب نمیشود.
- از اشتباهات مردان بتا به هنگام پیشنهاد دوستی دادن مثل تعریف کردن، دنبال کردن، التماس کردن، خواهش کردن، سریش شدن و عقدهای شدن پرهیز میکند.
- زن را به امید برقرار شدن یک ارتباط عاطفی و دریافتن زمین مشترک دائم سوالپیچ نمیکند، «کجا میرفتی»، «چی خوردی»، «چند سالته»..
- به آنچه زن میگوید گوش میدهد و میتواند یکی دو دقیقه گفتگوی مرتبط با آنرا طراحی و رهبری بکند.
- بامزه و شوخ است اما دلقکبازی در نمیآورد.
- رفتار او این پیغام را مخابره میکند که بجز این دختر، دختران دیگری هم در این جهان هستند و زندگی او به سرانجام این رابطه وابسته نیست؛ «محتاج» نیست.
و ...
با رعایت تمام نکات بالا، من ادعا میکنم که درصد موفقیت یک بتای بیبازی ِ از نظر ظاهر معمولی که «بازی رقمبالا» اتخاذ میکند و به روزی صد دختر میگوید «شماره بدم؟»، تا بازیکن ِاز نظر ظاهر معمولی که موارد بالا را در کل پروسهی آشنایی رعایت میکند بسیار کمتر است. شما یا میتوانید صحت این ادعا را شخصا بیازمایید، یا از گوشهی زندان انزوای جنسی و عاطفی خود زوزههای حقارت را ادامه بدهید و سر به دیوار بکوبید که «کو آزمایش دابل بلایند؟» و «کجاست پییر رویو»!
اما آیا «گشایش» اساسا معیار درستی برای سنجش اصالت بازیست؟ قطعا خیر. کُل فرصت شما برای نمایش تواناییها و اساسا آنچه «بازی» تلقی میشود چند ثانیه است، اگر دختر از تیپ و ظاهر شما خوشش نیامده باشد حتی از اینهم کمتر! شما گروهی دختر در دسترس، یعنی دخترانی که درپی یافتن مرد ارزشمند هستند به من بدهید و درصد موفقیت من با ایشان ۱۰۰٪ خواهد بود، اما دختران در حال قدم زدن در خیابان در دسترس نیستند(چنانکه بالاتر گفته شد).
خصوصا اینکه در ایران حالت پیشفرض موقعیت ذهنی همهی زنان جواب منفیست! یعنی زن بطور پیشفرض به همه میگوید «نه»، مگر زمانی که آمده تا پا بدهد. شما اگر در روز بروید به صد زن پیشنهاد مستقیم ِ بتاوار بدهید احتمالا ۹۰ تا به شما نه خواهند گفت، زیرا از لاشیتلقی شدن میترسند، در خیابان اغلب فقط عملههای درب و داغان با ایشان صحبت میکنند، اسم دوستیهای خیابانی بد در رفته و ... اینست که در آغاز اگر جلو بروید و مثلا بگویید «ببینم راه رفتن تو اون کفشها سخت نیست؟» ۹۰٪ دختران اصلا جوابتان را نمیدهند و وانمود میکنند که حرفتان را نشنیدهاند، یا اگر بگویید «خانم عذر میخوام میتونم بیشتر باهاتون آشنا بشم» باز وضع همینست، یا خیلی بدتر، بلافاصله دست رد به سینهی شما میزنند. اینست که باید در واقع جایگاه خود را از موقعیت «دست رد خورده» بالا بکشید، چنانکه باید خود را بطور پیشفرض دست رد خورده حساب بکنید و اکنون درپی یافتن راهی برای تغییر نظر زن باشید.
بازیکن بر این دشواری از طریق صحبت کردن با زن قبل از دادن پیشنهاد دوستی فائق میآید و از این طریق از باقی بتاچهها جلو میافتد. شما با صحبت کردن بدون توقع جواب شنیدن به زن فرصت بیشتری میدهید تا دربارهی شما تصمیم بگیرد، نرم بشود، احساس آشنایی بکند و ... پس اساسا موفقیت در گشایش هیچ نمیتواند معیار خوبی برای سنجش اصالت بازی باشد، معیارهای بهتر برای سنجش اصالت بازی:
> دورههای خشکسالی چه مدت طول میکشند؟
آلفا: ندارد!
بازیکن: چند روز/یکی دو هفته
بتا: چند هفته/چند ماه
امگا: «ارزش انسان در گرو سکس نیست»/«سکس بردگیست!»
> از آشنایی تا سکس چقدر طول میکشد؟
آلفا: هر مقدار که او بخواهد.
بازیکن: کمتر از یک هفته.
بتا: بیش از یک هفته.
امگا: «هر وقت زن احساس آرامش و راحتی کرد»/«زنها چندشآورند!»
> از آشنایی تا ابراز عشق دختر چقدر طول میکشد؟
آلفا: قرار اول/بلافاصله پس از سکس اول.
بازیکن: کمتر از یک ماه.
بتا : خود او اول ابراز عشق میکند.
امگا: «یک ساعت»/«عشق وجود ندارد، زنها همه پولکی هستند»!
> کالیبر زیبایی دخترانی که به رختخواب میبرد چند است؟
آلفا: +۸
بازیکن: +۷ !
بتا: ۵-۷
امگا: «زیبایی نسبیست»!/«زنها همه در درون زشت هستند»
> میانگین وزن دخترانی که او به رختخواب میبرد چقدر است؟
آلفا: ۵۰ کیلو
بازیکن: ۵۰-۶۰ کیلو
بتا: +۶۵- ۸۵ کیلو
امگا: «نگاه ابزاری به زن منفور است»!/«تمام زنها چاق و زشتند»
> میانگین شرکای جنسی زندگی او در سرتاسر زندگی چندتاست؟
آلفا: +۲۰ تا
بازیکن: + ۱۰۰ تا
بتا: زیر ۱۰-۱۵
امگا: «کیفیت مهمه نه کمیت»!/«من اجازه نمیدهم کیرم ارزشم را مشخص بکند».
> میانگین سنی زنانی که به رختخواب میبرد چقدر است؟
آلفا: ۱۶ سال!
بازیکن: ۲۵ سال
بتا: هرچه گیرش بیاید!
امگا: «زنان با تجربه جذابتر هستند»! / «زنهای پیر قابل تحملترند»
> مقبولیت اجتماعی او در میان همگروههایش در چه حدیست؟ چند دوست مذکر دارد؟
آلفا : +۲۰ تا
بازیکن: ۲۰-۵۰ تا
بتا : زیر ۱۰ تا
امگا: «من دوستی با زنان رو ترجیح میدم!»/«دوستی وجود نداره»!
> به چند زن پیشنهاد دوستی داده؟
آلفا: زیر ۱۰۰ تا
بازیکن: + ۱۰۰۰ تا
بتا: زیر ۵۰ تا
امگا : «پیشنهاد دادن به زنان و دنبال کُس راه افتادن بتاست!»/«زنها همه خرابن!»
> با چند زن دوست «افلاطونی» بوده؟
آلفا: +۳۰ (دختران را فرندزون میکند)
بازیکن: +۵۰ (دختران را قلاب میکند)
بتا: -۱۰ (با دختران واقعا دوست میشود!)
امگا: +۳۰ (همه او را فرندزون میکنند)!
:e11b:
Ouroboros
06-02-2014, 08:37 AM
گمانهای دربارهی «ماهیت» نگ
«نگ قدرتمندترین ابزار دلبری در دستان مرد است».
اما نگ دقیقا چیست؟
زمانی که میستری مفهوم نگ را کشف و نامگذاری کرد تعریفی که برای آن ارائه داد عبارت بود از «گفتاری که اعتماد بنفس دختر را موقتا پائین میآورد». نیک سووی، به نوعی با «بدعتگذاری» ایدهای نوین پیش کشید و آنرا راهی برای «سلب اعتبار» از خودتان در مقام کسی که قصد دارد مخ دختر را بزند تعریف کرد. نیک معتقد بود که زنان ذاتا مقدار اندکی از بیزاری نسبت به مردی که به ایشان علاقه نشان میدهد احساس میکنند و نگ شما را از جایگاه مردی که دارد از او دلبری میکند بالا میکشد به جایگاه کسی که «هنوز نظر قطعی خود را پیدا نکرده». من شخصا با تعریف میستری موافقم. اما در کل چندان مهم نیست، آنچه اهمیت دارد توانایی پیاده سازی درست یک نگ کارآمد در معنی اصیل آنست. شامورتی بازی سووی پیرامون این مفهوم برآمده از آن بود که وقتی مرد بتا با زنی صحبت میکند و آنچه میگوید چیزیست بجز «چقدر شما زیبایی» برای خودش پیشرفت محسوب میشود. اما بازیکن حرفهایتر باید بتواند میان «نگ» و آنچه بسیار شبیه آنست اما «دقیقا» خود آن نیست تفکیک قائل بشود.
> بد و بیراه: «اون فکه یا سلاح کشتار جمعی؟!»
چیزی که مردان تازهکار و بتاچهها اغلب با نگ اشتباه میگیرند، توهین و بد وبیراه بار زن کردن است. آنچه زن را در حالت تدافعی قرار میدهد نگ نیست. بد و بیراه کارکرد خودش را دارد، زمانی که دختر شروع به سرکشی کرده، فرمانبرداری نمیکند، در حال تحریک اعصاب شما با هدف برانگیختن «آلفای درون» از طریق خشمگین کردنتان است، زمانی که در جمع به شما بیاحترامی میکند.. بد و بیراه ِ طنزآلود روشیست برای ساکت کردن زن بدون «عقدهای» شدن. زمان ِ آنهم یا درون رابطهی بلندمدت است، یا با دختران بسیار وقیح و ناجور است که در واقع شما اهمیتی به سرنوشت رابطه نمیدهید. در مراحل آغازین رابطه بد و بیراه اگر با تحریک دختر بوده باشد «عقده» و اگر بیتحریک او باشد خشم خطرناک بتای سرخورده تلقی میشود.
> دستانداختن: « قیافت منو یاد زیزیگولو میاندازه، نمیدونم گوشای گندهاته یا چشمهای ریزت؟».
این یک تکنیک دیگریست که اغلب با نگ اشتباه گرفته میشود. دستانداختن دختر عملیست بسیار خوب و شایسته، او را در موقعیت روانی کاملا مناسبی قرار میدهد و در میان جذابترین ویژگیهای یک مرد است. اما، این همچنان یک نگ نیست! دستانداختن دختر در او احساس نزدیک شدن به مردی برجسته و ارزشمند را پدید میآورد، که خوب است، وانگهی کارکرد نگ را ندارد زیرا نگ سلاحیست برای خفه کردن پرنسس درون زن و «نشاندن او به جای خودش» نه ابزاری برای دلبری مستقیم. زنان در شرایط عادی به شما این فرصت را نمیدهند که شروع به دلبری از ایشان بکنید، شما نیازمند موشکی هستید که برجک گهتست و ... او را هدف بگیرد و برای لحظهای موقعیت خروج از موضع دفاعی را به شما بدهد. پس دستانداختن دختر هم نگ نیست.
> نگ: پس چیست این سلاح کشتارجمعی؟! ابزاری برای قرار دادن زن بطور زیرجُلی و به دور از رادارهای آماده به سلاخی او برای خنثی کردن این رادارها. برای منحرف کردن توجه از شما، به او. برای پدید آوردن احساس نقصان موقت و گذری در او به جهت اخذ فرصت برای انجام «جادو». ویژگیهای اصلی آن عبارتند از اینکه: دختر متوجه نگ خوردن نمیشود، اثر آن کاهش اعتماد بنفس او بطور لحظهای است، او را خودآگاه میکند، او را در تناسب با شما در موقعیت فروتری قرار میدهد و بدون آنکه او را در موقعیت دفاعی قرار بدهد شما را از موضع منفعل بیرون میکشد. بسیار خب، یک مثال ایدهآل برای فهمیدن آنکه نگ خوب چگونه باید باشد:
(بازیکن با لحنی صادقانه و چهرهای حقیقتا دلنگران): «گُلم، چرا صورتت اینقدر خسته به نظر میرسه؟ زیر چشمات گود افتاده. آخه یکم مراقب خودت باش»
4229
از هر ده بار، نُه بار دختر حرف شما را تائید میکند، خودش را جمع و جور میکند و میکوشد دلیل خسته بودنش را توضیح بدهد حتی اگر پنج دقیقه پیش از خوابی ده ساعته برخاسته باشد! این یک نگ ایدهآل است که من از آن بارها با موفقیت ۱۰۰٪ استفاده کردهام. از آن الهام بگیرید و نگهای تخصصی خودتان را بر مبنی آن اختراع بکنید. :e414:
Ouroboros
06-06-2014, 11:25 AM
«لبخند بتا» یا «پوزخند آلفا»
ابتدا بخوانید: ۱. لبخند زدن با جایگاه نازل اجتماعی مرتبط است (http://www.epjournal.net/wp-content/uploads/EP10371397.pdf) و ۲. زنان مردان شاد را از همه کمتر جذاب مییابند (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%B3%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%AA-1577/#post70989).
زن چاق و پیر هنگامی که میکوشد به مردان درس «خانم بازی» بدهد، چشمش را هم کور میکند: «زنان عاشق مردانی هستند که همیشه لبخندی بر لب دارند». لبخند عملیست منحصرا انسانی، در باقی حیات وحش نمایش دندانها روشیست برای اعلام هشدار به مهاجم. در انسان ولی این مثل بالا بردن کف دستها که نشان دهندهی خالی بودن آنها از سلاح است، تبدیل به روشی شده برای نشان دادن حُسننیت و «فرمانبرداری». اینست که لبخند زدن احتمالا بدترین عمل متصور است. جالب است که مردان بتا وقتی میخواهند با کُسلیسی خود را بیش از همیشه تحقیر بکنند یا وقتی مظطرب هستند و میخواهند با یک دختر غریبهی زیبا حرف بزنند بیش از همیشه لبخند میزنند تا سیگنال «بیخطر» بودن ارسال بکنند! ما اما میدانیم که کمتر چیزی در جهان سکسیتر است از خطرناکی!
اما زنان دربارهی شیفتگی نسبت به یک چیزی «شبیه» لبخند دروغ نمیگویند، طبق معمول تنها اشارهای گنگ و مبهم به آنچه میخواهند میکنند و توقع دارند که مرد باقی را خودش بفهمد. آنچه ایشان جذاب مییابند نه «لبخند»، که «پوزخند» تمسخرآمیز و مشکوک است. تفاوت میان ایندو، زمین تا آسمان است. پوزخند آلفا:
4263
شعبان بیمخ در حال نمایش پوزخند ابرآلفای خود. چشمانی سراسر ریشخند، گردن افراشته، لبان کجکی، غبغب بادشده..
لبخند بتا:
4264
گردن کج، نیش ِ باز، پولیور پرفسوری... عینک! اگر بیل گیتس نیستید، اما این شکلی هستید، بهتر است همین حالا بروید سکههای مهریه را خریداری بکنید..!
تفاوت را بشناسید و اعمال بکنید..
Ouroboros
06-06-2014, 02:51 PM
انواع بازی از منظر ساختاری :
عوضی بامزه
انرژی بالا، شلوغ، تکهپران، متلکپران، دارای ظاهر «همه دنیا به تخم من است»، دائم در حال دست انداختن دختران و چپ و راست نگ زدن به ایشان. عوضی بامزه برای زنان خواستنیست چراکه با تمسخر ایشان نشان میدهد که نظر و عواطف و دیدگاههای ایشان چندان برایش جدی و مهم نیست، زن او را بسیار بالاتر از آن میبیند که بخواهد خود را با مسائلی چنان پست و حقیر درگیر بکند.
اگر بازی «عوضی بامزه» با طبع شما سازگارست و آنرا اتخاذ کردهاید، دو اشتباه بسیار مهلک و بسیار رایج هست که اغلب بازیآموزان در مسیر آن مرتکب میشوند(خود من سالها مرتکب میشدم)و شما با پرهیز از آنها بسیار جلوتر خواهید بود:
1. تبدیل شدن به «میمون رقاص». مردی که سرگرمکننده، بسیار جالب و دلنشین است اما هیچ جاذبهی جنسی ندارد. اینها مردانی هستند که بجز مزه ریختن، جوک گفتن، دست انداختن و متلک پراندن چیز دیگری برای ارائه ندارند. مزهریزی در مقام عنصری برای جذب زنان اما، کنترلشده و محدود است، و مکمل ِ منش ِ مردانه و جذاب او نه محور شکلگیری آن. اگر بخواهیم رفتار این بازیکن را تقسیم بکنیم، یک سوم عوضیبازیست، یک سوم مسخرهبازی و یک سوم جدیت.
مردی که فقط مسخرهبازی و عوضیبازی دارد بیهیچ جدیتی، صرفا یک کمدین خوب است، همنشینی با او لذتبخش است اما سکسی تلقی نخواهد شد. مردی که فقط مسخرهبازی دارد و در عوضیبازی و جدیت کم میگذارد یک دلقک است، نه همنشین جذابیست و نه سوژهی جنسی مناسبی. مردی که میان این سه تناسب درست برقرار کرده، پروردگاریست میان مردان که زن برای دسترسی به قضیب او برای خودش جفتپا میگیرد!
2. کُشتن ِ جوک. این برای مبتدیها بیشتر اتفاق میافتد، و یادآور روزگار بتایی اوست. که طی آن مزهای که پرانده شده و خندهای که در آن لحظه آفریده را تا مرز لوث شدن تکرار و یادآوری و بازگو میکنند. فقدان خودباوری و اعتماد بنفس او راه خود را به کنش و منش مییابد. بتاچه، باور نمیکند که توانسته زنی را بخنداند و به امید تکرار مجدد آن، دائم به همان جوکی که کار کرده باز میگردد و از این طریق آنرا تهوع برانگیز میکند.
بازیکن برجسته یک لطیفه میگوید، زن خندان را با یک تکهی آبدار دربارهی لرزیدن سینههایش هنگام خندیدن سورپرایز میکند، یک لطیفهی حتی بامزهتر میگوید، سپس بلافاصله پیرامون «غذای لای دندان» به زن نگ میزند و در آخر وقتی او را حسابی خیس و خراب کرده بود، جدی میشود و شروع به بازگفتن ماجرای عجیبی که هفتهی پیش برای او اتفاق افتاده میکند. این مشکل دومی پس یکی دو ماه تا یکی دو سال، بسته به میزان «بتا» بودن شما در روزگار پیش از بازی خود به خود برطرف میشود ولی اگر بتوانید آگاهانه از همین حالا جلوی آنرا بگیرید بازی شما بسیار موثرتر خواهد بود.
مایحتاج: حاضرجوابی، انرژی بالا، روابط عمومی بالا، سخندانی، آشنایی کامل با روانشناسی زن، آشنایی مقدماتی با تکنیکهای AMOG، اطلاعات عمومی بالا، شخصیت ذاتا دینامیک..
انرژی مورد نیاز: بالا
شخصیت: برونگرا
میزان اثربخشی: بسیار بالا
Ouroboros
06-06-2014, 03:21 PM
مغرور بیتفاوت
این احتمالا موثرترین، قدرتمندترین و دشوارترین نوع بازی از نظر ساختاریست، تمام انواع دیگر بازی کار میکنند زیرا در بطن خود به نوعی همین پیام «بیتفاوتی» را به مغز زن ارسال میکنند. اما انجام آن در قالب مدل سوار و غالب ِ ذهنی و رفتاری برای مردی که حقیقتا اهمییت میدهد بسیار بسیار دشوار، شما میتوانید وانمود بکنید که عوضی هستید، بدوی هستید، بتا هستید و ... اما هرگز نمیتوانید اهمییتی ندادن را تقلید بکنید. زمانی که دختری ۸ از ۱۰ شما را گهتست میکند، شما را دست میاندازد، یا از اینها بسیار بدتر، به شما ابراز علاقه میکند بیتفاوت ماندن عملا غیرممکن میشود. ۹۹.۹٪ مردان به این چالشها و محرکهای بیرونی توسط زنان واکنش نشان میدهند، اما آن یک در هزاری که نسبت به تمام زشتیها و زیباییهای زنان بیتفاوت است ایشان را شیفته و شیدا میکند.
بیشتر بتاچهها وقتی این مدل را اتخاذ میکنند آن را با سگمحلی و تحویل نگرفتن زنان و ... اشتباه میگیرند، سگمحلی خشک و خالی یعنی من امگایی درخودمانده هستم که نمیداند چطور با دختران صحبت بکند، مسئله «بیاعتنایی فعال» است، یعنی شما با دختر حرف میزنید، اما به حرف او اهمیتی نمیدهید، با دختر میروید سر قرار، اما تمام مدت دختران دیگر را دید میزنید و ... متوجه ماجرا هستید؟ بیتفاوتی و بیاعتنایی فعال، نه منفعل. یک نمونهی خوب «مرد پوکردوست» است، که میان حلقههای بازیکنان تبدیل به اسطورهای شده و آیندگان احتمالا او را با تحسین و شگفتی به خاطر خواهند سپرد:
4265
این مردان اغلب ارتباط تنگاتنگی با ارزشهای بطور کلاسیک مردانه دارند، بیشتر ساکت هستند، قبل از هر سوال چند لحظه سکوت میکنند و طرف را برانداز میکنند سپس پاسخ میدهند، همه چیز آنها سیگنال «بیتفاوتی» را ارسال میکند، از راه رفتنشان، تا واکنش نشان دادنشان... مثلا اگر یک بمب آنطرف خیابان منفجر بشود اخرین کسی که سر خود را برمیگرداند اوست! هر جملهای را از دهان اینها باید با سلام و صلوات بیرون کشید.. منش او اوقاتی که درحال مخابرهی بیتفاوتی نیست، جدیت را در خود دارد. من پیشتر در زندگی چند باری توسط این مردان AMOG شدهام، اینست که میدانم دقیقا چه اندازه توانا هستند..
مایجتاح: بیتفاوتی ذاتی و اصیل، آرامش، هوشمندی، آشنایی مقدماتی با روانشناسی زن.
انرژی مورد نیاز: پآئین
شخصیت: درونگرا
اثربخشی: بالاترین
Ouroboros
06-06-2014, 03:26 PM
بازی مرد غارنشین:
مرد زمخت ِ نه چندان باهوش ِ به شدت مذکر ِ بدوی. «قدرت» بنمایهی درونی و بیرونی جذابیت مرد است و این مردان ظاهر، منش، کنش و کلامشان همگی سیگنال قدرت به حداکثر میزان متصور و به بدویترین شکل ممکن را صادر میکند. یک عکس از هر توصیفی گویاتر است:
4266
مایحتاج: قد بالای ۱۸۵، صدای کلفت، گردن کلفتتر، حدافل دو برابر وزن بدن پرسسینه، آشنایی با هرم قدرت مردان و تکنیکهای AMOG کردن، یک درک مبتنی بر احساس تصاحب و تعلق نسبت به همه چیز و همه کس.
انرژی مورد نیاز: نسبی
اثربخشی: بالا
Ouroboros
06-06-2014, 03:37 PM
بازی کنتر بالا
که طی آن شما هیچ تکنیک پیشرفتهای اتخاذ نمیکنید، خود را اصلا تغییر نمیدهید و به جای آن تعداد پیشنهادهای دوستی که به دختران میدهید و قرارهای اول خود را افزایش میدهید. من همیشه به دنبال ارتقاء کیفی بازی و رساندن آن به تعالی مطلق بودهام، بالا بردن درصد موفقیت و ... اما با این وجود کسی را میشناختم که در طی هشت سال بیش از ده هزار پیشنهاد دوستی به دختران داده بود، ده هزار! و هم شمارگان و هم کالیبر کُسهایی که میکرد از من بسیار بالاتر بود. هیچ بازی خاصی هم نداشت، یک بار که من با او بیرون رفتم یک لاینی شبیه به این را: «خانم من واقعا دختر به این باسلیقگی ندیدم، چه کیف قشنگی، از کجا خریدی یکی برای دوستدخترم بخرم؟»، به حداقل سی دختر گفت و از هشت تای ایشان شماره گرفت.
شمارگان بالا باعث میشود بازی درونی شما نیز تقویت بشود، ذهنیت شما اینست که اگر این نشد بعدی، و این دقیقا ذهنیت درست در برخورد با زنان است، آنها بطور ناخودآگاه این بیاعتنایی شما را حس میکنند، و آنرا به ارزش بالا تعبیر میکنند(هرچند به من پیشنهاد دوستی داده ولی آنقدر براش مهم نیستم که موسموس کنه). این بازی برای کسانی مناسب است که هیچ ترسی از پیشنهاد دادن ندارند، یک گروهی مردان عجیب و غریب هستند که این بخش از رابطه ( که برای مرد و زن معمولی دشوارترین آن است ) را به آسانی و بیهیچ دلنگرانی به انجام میرسانند. «نه»ی زن برای ایشان هیچ معنا و مفهومی ندارد و ذرهای بر آنها اثر منفی نمیگذارد، اینست که بازی رقم بالا برای آنها بسیار بهتر از تلاش برای بهبود وضعیت است.
بعضیها هستند که بطور ذاتی از پیشنهاد دوستی به زنان دادن هیچ احساس شرم، ناراحتی یا اضطرابی نمیکنند. کنتر بالا بهترین سبک بازی برای اینهاست. یکسری ها هم هستند که به کلی با تغییر هر جنبهای از شخصیت خود برای جذابتر شدن در نظر زنان مشکل دارند، و شخصیت خودشان هم هیچ جذابیتی ندارد. بازی شمارگان بالا برای این مردان بهترین و شاید تنها گزینه است.
مایحتاج: زمان زیاد و یک میزان مشخصی از «بیرگی»
انرژی مورد نیاز: بسیار بسیار بالا
اثربخشی: بسیار پائین
شخصیت: برون/درونگرا. بجز بخش پیشنهاد دادن کار دیگری نمیخواهد بکنید!
Ouroboros
06-06-2014, 03:49 PM
بازی مرد بتا!
که در واقع عدم وجود بازیست، و در ایران به گمانم تنها مدل رایج از آن و بدنامترین شکل آن! شما تا لحظهی سکس ادای مرد بتای دلباختهی مشتاق به تعهد ِ صادق و مهربان را در میآورید، بلافاصله پس از آن سوئیچ میکنید به «عوضی بامزه» یا «آلفای بیاعتنا» یا اصلا غیبتان میزند! دختر این را شکست جنسی خود تلقی میکند که «چرا اینجوری شد؟» و این پرسش او را به جنون هورمنی/جنسی میکشاند، او گمان میکند که لابد از منظر جنسی عملی یا ویژگی بسیار ناخواستنی داشته که باعث بیزاری شما شده، و برای جبران آن با توانی چند صد برابر میکوشد.
این روش بازی برای روابط بلندمدت خوب است چراکه تمرکز آن به روی جذاب شدن پس از رابطهی جنسیست نه پیش از آن، در حالی که هدف من و بیشتر بازیکنان جذاب شدن برای رسیدن به رختخواب است. زن سوی بتای شما را دیده پس برای باز زنده کردن آن و فتح مجدد شما اگر بشود تا ابد نیز تلاش میکند، شما نیز تا ابد آن را پنهان میکنید، و هر از چند گاهی ذرهای بتابازی در میآورید تا مبادا کُس خسته بشود و از دست برود، اما بجز آن کارکتر بیتفاوتی و یا عوضی خود را حفظ میکنید. واقعیت اینست که زن به اطمینانبخشیها، آرامش روانی منتج از تعریف شنیدن و قابلیت اتکای مردان بتا هم نیاز دارد، دلیل بیارزشی امروز آنچه بتا برای ارائه دارد فراوانی بیپایان آن در قیاس با کالای مرد آلفاست، اگرنه برای مثال دخترانی که به «معبد (http://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-1415/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-4.html#post62351)» فرستاده شدهاند، امکان ندارد در دورهی پس از معبد(بین شش ماه تا یک سال)برای یک «بازیکن» یا مرد «آلفا» تره هم خرد بکنند.
مشکل این بازی آنست که شما از گلهی باقی مردان بتا قابل تمایز نیستید، و باز باید به نوعی از بازی «کنتر بالا» رو بیاورید تا جواب بسنده بگیرید. یک مشکل اخلاقی هم دارد که بر مبنی دروغگویی و فریبکاری شکل گرفته.. بعضیها گویا با این کار مشکل دارند :e10c:.
یک اشتباه بسیار مهم اینست که شما هرگز نباید «اشتباهات» مردان بتای معمولی را مرتکب بشوید، بلکه فقط شخصیت مرد بتا را، نکات مثبت شخصیت او را بازتولید بکنید و حواستان باشد که سیگنال متضاد ارسال نکنید که شاخکهای دروغیاب دختر آنها را شناسایی بکنند(مثلا لبخند محجوب بزنید و همزمان جوک پائینتنهای تعریف بکنید!). شاید کسی اعتراض بکند که اشتباهات مرد بتا دقیقا همان نکات مثبت شخصیت اوست، اعتراض کاملا بجاییست و همینست که این سبک از بازی را از جذابیت ساقط میکند!٬
مایحتاج: آشنایی دانشنامهای با تئوری بازی، قوهی فریبکاری، عدم وجود وجدان، طبع ذاتا بتا، پایمردی ...
انرژی مورد نیاز: کم
اثربخشی: بسیار بسیار پائین
شخصیت: درون/برونگرا.
نکته: اگر آدم بیوجدانی هستید(آفرین!)، و همت بالایی هم دارید، دختران فوقالعاده زیبایی را از این طریق میتوانید به رختخواب بکشید.
Ouroboros
06-06-2014, 03:54 PM
نابغهی شکنجهشده
این هنرمندان ِ معتاد ِ خودپرست ِ قطع ارتباط با واقعیت را دیدهاید؟ یک چنان تصویری. من سالها از این روش بهره میبردم. در خارجه یک ویلن سل دست میگرفتم، گوشهی خیابان مینشستم و شروع به نواختن قطعهای پر سوز و گداز میکردم و کسهای ۹ از ۱۰ میایستادند و با چشمان خیس مرا تماشا میکردند، بعد که تمام میشد من بلند میشدم و زیباترین زن حاضر را با لحنی جدی و نگاهی عمیق خطاب میکردم که « چشمهات چقدر به نظرم آشنا میان.. انگار تو یه رویای نیمه فراموش شده دیده باشمشون.. منو یاد این قطعه میاندازن»، و یک کسشعر کوتاهی مینواختم و به شما میگویم، وقتی سر بلند میکردم کُس گویی هیپنوتیزم شده بود!(بله، تکه را از داستایوفسکی ربوده بودم!)..
نابغهی شکنجه شدن نیاز به نمود عینی دارد، نه نمودی برجسته و حقیقتاً نبوغآمیز، اما حداقل یک نمود عینی قابل نمایش لازم است. پس اگر قابلیت بیارزش و انتزاعی و مضحکی مثل همین تواناییهای «هنری» یا «فلسفهدانی»، یا هر «استعداد» دیگری که نمیتوان هرگز آنرا به پول تبدیل کرد دارید، با اتخاذ یک رهیافت «همه دنیا نفهم هستند» و «مرا هیچکس درک نمیکند» و «مُردم از اینهمه بلاهت» زنان را شیفته و شیدای خود میکنید. اصلا هم نیازی نیست در آن توانایی برجسته یا حتی خوب باشید، زنان نه تنها خود از نبوغ در عالیترین شکل آن بیبهرهاند، بلکه توان بازشناسی آن در دیگران را نیز ندارند و نوازندگی منی که اگر نبود اشتیاق مادرم به قرار دادن پسر خود در ویترین و نمایش «استعدادهای» او در میهمانیهای شبانه و پز دادن از طریق او هرگز دست به ساز نمیزدم، با همان امگای بدبختی که از سه سالگی روزی شانزده ساعت تمرین کرده یکسان، چه بسی حتی برتر تلقی میشود.
نزد زنان، نبوغ ۹۰٪ نمایش است و ۱۰٪ استعداد. سند: کل هنر مدرن!
شخصیت اصلی مرد این فیلم (http://www.imdb.com/title/tt0497465/) نمونهی خوبی از این مدل بازی محسوب میشود.
مایحتاج: یک استعداد خاص، میزان زیادی خودباوری کاذب، اندکی ریاکاری، مقدار دیگری فریبکاری، آشنایی کامل با رواشناسی زن..
انرژی مورد نیاز: نسبتا بالا
اثربخشی: بسیار بالا!
شخصیت: درون/برونگرا
Ouroboros
06-06-2014, 03:58 PM
آلفا میان مردان
این مبتنی بر اصل «تضاد» است، و طی آن شما مردی هستید در میان مردان آلفا، اما در برخورد با زنان بتا. من دوستی داشتم که در لژیونرهای خارجی خدمت کرده بود، دو سه جنگ را به چشم دیده بود، یک جای گلوله در بدن داشت، قد او بسیار بلند، شانههای او بسیار پهن و صدایش به کلفتی و خشداری غرش پلنگ بود. به هر جمعی که وارد میشد بلادرنگ تمام مردان تحت تاثیر ابهت و عظمت ظاهری و رفتاری او قرار میگرفتند، و حتی نحوهی ایستادن و قدم زدن او شهامت و بیباکی و عظمت روح و روان را مینمایاند. او کوهی از تجربیات بینظیر و صدها برگ خاطرات هیجانانگیز با خود داشت که در هر محفلی، با صدای بلند شروع به تعریف آنها میکرد و حسرت مردان، و شیفتگی زنان را برمیانگیخت.
این مرد برجسته و والا ولی، یک زن بسیار معمولی داشت که مثل سگ از او میترسید! «برم خونه قبل از اینکه خانم عصبانی بشه»، «اوهاوه خانم دو تا میسدکال انداخته»، «امشب خدا به دادم برسه»، «چشم خانم»... رفتار او همچون بتایی بازنده و سطح پائین، بلکه حتی یک امگا بود، اما با این وجود توانسته بود آن زن کذایی را با او نگاه بدارد چراکه وقتی از خانه بیرون میآمدند و زنان دیگر با اشتیاق به شوهرش مینگریستند، رفتار امگای او خنثی میشد. این تضاد در ذات خود جذابیتبرانگیز است، اما شاید در بلندمدت چالشبرانگیز بشود خاصه آنکه بله قربان گفتن به یک زن روح مرد را میکشد و او را بدل به موجودی پست و حقیر میکند که نه فقط زنان از او چندششان میشود، بلکه مردان نیز ذرهای از احترام برایش قائل نیستند. درجه و شاخص آلفابودگی یک مرد باید بسیار بسیار بالا باشد تا بتواند موسموس کردنش برای زنان را خنثی بکند.
مایحتاج: جایگاه اجتماعی استثنایی، خودباختگی ذاتی در برابر زنان، یک کارکتر جالب
انرژی مورد نیاز: بالا
اثربخشی: متوسط
شخصیت: برونگرا
Crusader
06-06-2014, 05:00 PM
عالی بود جناب امیر روز جمعهی ما را درخشان نمودید با این سطور طلایی. :e41f::e00e::e415:
بازی من شخصا ترکیبی متمایز از «نابغهی شکنجهشده» و «عوضی بامزه» است. به انحنای شرایط موجود یکی از این دو سبک یا گاهی ترکیبی دقیق و خوشمزه از هردو را ارائه میدهم.
فکر میکنم بقیهی کاربران هم مثل شما از «عوضی بامزه» تبعیت کنند؟ شوالیه گرامی اگر شما هم از ورطهی کُسلیسی و انزوای جنسی بر آن شدید به تیم ما بپیوندید من بازی «کنتر بالا» را به شما پیشنهاد میدهم که عمیقا با شخصیت و منش بیرگ و ریشهتان سازگاری دارد! امتحان کنید اگر پاسخ مثبت بود به ما هم گزارش بدهید؟ :e00e:
Dariush
06-06-2014, 07:10 PM
امیر بزرگوار نظر من را خواستند و من هم به همین خاطر اینجا هستم... قبل از هر چیز باید بگویم که الان که نگاه میکنم، میبینم این جستار و یکی دو جستار دیگر، گنجینهایست بسیار بسیار غنی که ابدا قطرهای از آن در هیچکجای رسانهی پارسی یافت نخواهد شد؛ جا دارد من صمیمانه به امیر یک آفرینِ جانانه بگویم.
من اما همانطور که پیش از این گفته بودم، از بازی به طور کامل بیرون کشیدهام و فعلا در راهِ خودم هستم تا زمانیکه گونهای خاص از بازی را با الهام از روشها و اصولی که در تئوریهای بازی هستم برای خودم ابداع بکنم. بازی من باید برای آدمی این تیپی باشد: درونگرا، کمانرژی، بیتفاوت، سوپربتای عاشقپیشه و والامنش دیروزی، کمابیش بیتفاوت به دخترها و عدم حوصله برای همنشینی با آنها... بازیای که کمترین هزینه را برای روان و شخصیتِ من داشته باشد، یعنی در آن کمتر نیاز به جلفبودگی، دروغگویی، چرندگویی و ... باشد.
امیر گرامی یک حدسی در موردِ من زدند که تقریبا درست است؛ ایشان گفتند بهترین نوع بازی برای من «نابغهی شکنجه شده» است؛ من الان که نگاه میکنم میبینم یکی از بهترین دوستدخترهای همهی عمرم، ناخودآگاه در اثر همین بازی بدست آمده! اطرافیان و آشنایان مرا با ویژگیهایی میشناسند : باهوش، اهلِ فلسفه و دانش، روشنفکر، ریاضیدان، تحصیلکرده، موسیقیدان و ... هیچکدام از اینها به هیچ عنوان مواردی نیستند که من خودم قبول داشته باشم، آنچه اما آنها میبینند آدمیست همیشه توی لاکِ خودش با کتابی همیشه در دست، همیشه خسته، بیزار از بلاهت و نادانی و ... آنچه من میبینم این است که افراد در حضور من کمابیش همیشه مواظب هستند که نادانیشان رو نشود چون من معمولا بالاخره یکچیزی از سفاحت و حماقت توی حرفها و رفتارشان پیدا میکنم و تبدیلشان میکنم به سوژهی خندهی جمع و این است که جز هفت هشت دوستِ بسیار صمیمیِ همفکر، تعدادِ واقعا زیادی آدم دوست و آشنای میانحال دارم با همان اندازه دشمن که دنبالِ فرصتی برای چلاندنِ من هستند...
با این تفاسیر چه سبکی بهتر از نابغهی شکنجهشده میتواند برای من کار بکند؟ اما یکی دو پرسش از امیر گرامی دارم:
این سبک بازی یک دشواری ناجور دارد: به پشتوانهی تجربهی شخصی میگویم که ژست شما بسیار بسیار شکننده است! در موردِ آن دختر، من آدمی بودم خسته از روزگار، کسی که در حالِ تلف شدن است و جایگاهش خیلی بالاتر از آن جایگاهی که الان در آن هست. اما ادامهی این روند بسیار دشوار بود، تا جایی که من یکبار ناچار شدم یکی دو هفته او را تنها بگذارم و خودم را ریکاوری بکنم، چون ادامهی آن نقش دیگر از توانم خارج شده بود. البته باید بگویم که من دروغ نمیگفتم و در واقع نوعی تقلیلیافته از همان شخصیت هم درونم بود، اما بطور ناخودآگاه در اثر مجاورت با جنسِ مخالف و پاداش دادنهای متوالی او، بطور خودکار و تصاعدی در آن حالات مبالغه میکردم. الان که یادِ آن ژستهای جوجهفلسوفانهی صادقانهی رقتانگیز و ابرملالآور ِخودم میافتدم جلوی خندهام را نمیتوانم بگیرم، برای نمونه این یادم هست:
دختر از من در موردِ رنگِ موی مناسب میپرسید
من با یک نگاهِ عمیق و نافذ اما فارق از زمان و مکان: هر چی خودت میپسندی عزیزم...
دختر: ولی من میخام که تو بگی!
من پس از یک نفس عمیق که بوی کلافگی و سر رفتنِ حوصله میداد: کاش میشد باور میکردی که همین رنگِ موی خودت زیباترین رنگ مویی هست که من تا حالا دیدم...
دختر یک نگاهی به موهایش میکند و توی بغل من ول میشود: امروز دیگه چته؟!
من: هیچی عزیزم، نمیخام حوصلتو با این حرفا سر ببرم...
دختر: نه بگو خواهش میکنم...
من: {نگاهی به اطراف و بعد با یک لبخند رضایتمندانه با مایههایی از نگاهِ عاقل اندر سفیه و اینکه من چقدر به اینکه او اینقدر راحت زندگی میکند حسودیم میشود} میدونستی وقتی میای پیشم زود زود گرسنم میشه؟ یه چیزی درست کنم با هم بخوریم؟
:e415::e415::e415:
یکی دیگر از تئوریهای بازی که بطور ناخودآگاه اجرا کردم همان هدیهی بیارزشِ معنوی بود(اسمِ دقیقاش که امیر گفته بود را الان به خاطر نمیآورم). او برای من هدیههای آنچنانی میخرید (اولین موبایل و سیمکارت را او برایم خرید!) و من تنها هدیهای که یادم هست به او دادم یک زنگولهی کوچکِ قرمز رنگ بود! من باورم نمیشود که دقیقا همان چیزهایی که امیر در آن پست مربوطه گفته بود را مو به مو آن موقع اجرا کرده بودم و به شما میگویم که در تمامِ آن دو سالی که من با او بودم، هرگز ندیدم آن زنگوله را از خودش جدا بکند!
ببینید، باور بکنید که تمامِ اینها اصلا از روی بازی، دروغ و pretend و این چیزها نبود (کلا یک جوانِ بیست یا بیست و یک ساله بازی نمیفهمد، اگر هم بفهمد هرگز نمیتواند واقعا اجرایش بکند)، تماماش واقعی بود، خودِ خویشتنِ من واقعا در آن سن اینقدر ملالآور بود چنانکه از زمین و زمان خسته و انگار جدا از آدمها و متعلق به جهانی دگر بود. اما الان که نگاه میکنم میبینم این به شدت تاثیرگذار است! دخترِ مربوطه با آنکه دو سه سال از من بالغتر بود و سطح تحصیلات و جایگاهِ خانوادگیاش از من به مراتب بهتر بود،با انکه من هنوز یک لب گرفتن را درست بلد نبودم و او خودش به من یادش داد (سکس که دیگر هیچ) و با آنکه از نظر زیبایی واقعا دختر سطح بالایی بود، ولی حقیقتا شیفتهی من بود، چنانکه آن ده دوازده روزی که نبودم جدی جدی کارش به بیمارستان کشیده بود! فقط تصورش را بکنید: کل رابطهی ما از جایی شروع شد که او با من جایی که کار میکردم (برنامهنویسی) آشنا شد و اندکی در موردم کنجکاو شد و هر از گاهی خیلی دوستانه به من سر میزد و مثلا کتاب به من قرض میداد و... حالا رابطهی ما از جایی جدی شد که او خیلی جدی به من پیشنهاد داد که مرا ببرد اروپا تا من تحصیل بکنم! او واقعا باور کرده بود من یک نابغهای هستم که دارم اینجا هدر میشوم! :modern_27:
ولی من فکر میکنم این نوع از بازی به درد روابطِ بلند مدت نمیخورد چرا که هر چه شما در بازی پیشرفتهتر عمل بکنید، احتمالِ رو شدنِ دستتان در آیندهی نزدیک بیشتر خواهد شد. مزیتِ اساسی این بازی، نیازمندیهای کمِ آن است: ثروتِ آنچنانی نمیخواهد و شما تقریبا با هر وضع مالی میتوانید بازی را اجرا بکنید... من یک دوستی دارم که یک لباسِ درست و حسابی ندارد و تنها چیزی که دارد یک خانهی مجردی در شمالِ شهر است(به پشتوانهی سرمایهی پدری)؛ اما کموبیش با همین نوع بازی دخترانی که تور میکند واقعا دستِ بالا هستند... . و نهایتا اینکه این نوع بازی به دردِ بازی خیابانی نمیخورد. من از امیر گرامی میخواهم اگر نکات یا مواردی دربارهی این چیزی که من گفتم میشناسند با ما در میان بگذراند. مثلا من بعد از آن دختر دیگر هرگز نتوانستم آنطوری دختری را شیفتهی خودم بکنم، چون دیگر واقعا آن آدم نبودم..
چیز دیگر اینکه، من راستاش در اثر شکستی که با این سوپرحوریِ آخری خوردم دچار یک نوع ضربهی احساسی شدم! اعتراف است، ولی فکر میکنم بیانش اینجا به من کمک خواهد کرد. به نظر شما آیا نهایتا میتوانم این بتای دیوانهی درونم را آرام کرده و بخوابانم؟ تا وقتی او هست من هرگز نمیتوانم بازی را درست اجرا بکنم! من در این شکست فهمیدم آن زخمِ اولین و آخرین شکستِ عشقیام اگرچه کهنه، اما همچنان باز است، چنانکه من مثلِ آن موقع از هرچه دختر بیزار شده و حس تنفر نسبت به همهشان داشتم، همچنین از شخیصیتِ خودم در این چند ماهی که بازی میکردم کاملا متنفر شده بودم و حالم از خودم بهم میخورد... آیا من هدفِ خیلی دستِ بالایی را انتخاب کرده بودم؟ آیا دچار اعتماد به نفس کاذب شده بودم؟ آیا جایی خطایی کرده بودم؟
و نهایتا اینکه در این جستارها فکر میکنم یک چیزی کم است: راههای دک کردن. در ایران که برای شوهر حاضرند هر رذالتی به جان بخرند و از برقرارسازی هیچ گونه تله برای شوهر پیدا کردن و بدبخت کردن سوژه فروگذار نیستند و اولین نگاهی که به دوست پسر میشود، نگاه «همسر»یست، این راهکارها واقعا حیاتی هستند.
Ouroboros
06-07-2014, 09:07 AM
با این تفاسیر چه سبکی بهتر از نابغهی شکنجهشده میتواند برای من کار بکند؟
به نظر من؟ «عوضی بامزه»! واقعیت اینست که شما باید از آنچه برایتان آسان و طبیعیست بپرهیزید تا پیشرفت بکنید، و تا بازی را به نحوی که برایتان غیرطبیعیست تجربه نکنید، نمیتواند سبک «طبیعی» خودتان را به کمال برسانید. وقتی «دشوارترین» نوع بازی برای خودتان را تجربه میکنید و از طریق به موفقیت، حالا هر میزانی از آن میرسید، احساس پیدا کردن یک «ابرقدرت» جدید در شما پدید میآید که میتوانید از آن برای پیشرفت هرچه بیشتر سبک اصلی خودتان استفاده بکنید. ضمن اینکه دینامیک بودن در بازی هدف نهاییست و توانایی شما در سوئیچ کردن میان سبکهای مختلف تضمین اینکه میتوانید «هر دختری» را که خواستید به رختخواب بکشید. ولی مشکل اینست که باید فردیت خود را چند ماهی کنار بگذارید، همهی هوش و دریات و ارادهی خود را متمرکز بکنید و واقعا به روی آن کار بکنید. دلیل اینهمه تلاش؟ اینکه بازی «فقط» دربارهی سکس نیست، بازیکن حرفهای در جامعه تقریبا به اندازهی یک زن ارزشمند است، چنانکه مردان بتا حاضر هستند برای دور و بر او بودن و از تهماندههای او تغذیه کردن پول خرج او بکنند، او را به پُستی بسیار سطح بالا استخدام بکنند، از پرستیژ، ثروت، اعتبار و روابط خود او را بهرهمند بکنند شاید روزی «راز» خود را با ایشان در میان گذاشت!
گمان میکنید من چگونه امروز پشت این میز نشستهام و دارم برای شما چرت و پرت مینویسم و سر ماه چک تُپل نقد میکنم؟ منهم یک زمانی مثل شما در شرایط اقتصادی فاجعهآمیز، شرایط اجتماعی نامطلوب و شرایط جنسی بدتر از آن دو قرار داشتم. اینرا بدانید که در نظر مردان بیبازی هیچ چیز دشوارتر از بدست آوردن زن زیبا نیست، حتی مردان بسیار ثروتمند و متنفذ برای به دام کشیدن دختران زیبا و جوان مشکل دارند... خدا میداند چند بار من با این مردانی که دوستان مثل شهریار گمان میکنند «هیچ» مشکلی در مخزنی از زیبارویان ندارند رفتهام دختربازی و «عاشق» اولین هشتی شدهاند که به آنها لبخند زده!
بازی را دستکم نگیرید، یک ابرقدرت است که میتوانید از آن برای خودتان همه چیز بسازید.. پس سرمایهگذاری بسنده بکنید تا بازگشت سرمایهی متناسب داشته باشید.
اما یکی دو پرسش از امیر گرامی دارم
ببینید کلک بازی در رابطهی بلندمدت این است که شما آرامآرام تبدیل به «خودتان» بشوید با پنجرههای مقطعی که به روی آن آدم اول گشوده میشود. نابغهی شکنجه شده بطور خاص دشوار است چون زن وقتی به سراغ «هنرمند» و «نویسنده» و … میرود درپی آنست که از طریق او جاودانه بشود، انبوه این زنانی که موضوع آثار برجستهی تاریخ بودهاند یا این آثار به آنها «تقدیم» شده از همین راه در تاریخ بشری جاودانه شدهاند. من نمیدانم این اشتیاق در زنان از کجا میآید اما آویزان یک نابغه شدن تقریباً به اندازهی بردهی یک آلفای غارنشین شدن برایشان جذاب است.
دشمن شما در این مدل از بازی هم مثل تمام دیگر انواع آن خودتان هستید، اگر افراط نکنید، دائم به روی این تصویر تمرکز بیش از اندازه نداشته باشید، و کلاً کمی ولوم «تلاشی» که برای جلب نظر دختر میکنید را کاهش بدهید موفقیت بلندمدت در آن هیچ دشوار نیست. کافیست نمایشهای انفجاری و فصلی از «نبوغ» خود ارائه بدهید. من در آیندهی دور(بازگشت دوباره)دربارهی بازی در روابط بلندمدت بیشتر خواهم نوشت، اما همینقدر بدانید که همهی انواع بازی چنان کمیاب، اندک و نادر هستند که ذرهای از آن فرسنگها شما را پیش خواهد انداخت.
شما قادر به تکرار آن موفقیت نبودهاید چون بطور آگاهانه درپی بازتولیدش نرفتهاید. حالا که فرمول را میشناسید، طراحی دوبارهی علایم و سیگنالهای خیلی ساده و ابتدایی برای ارسال پیغامهای درست در مواقع درست کار بسیار آسانی خواهد بود.
فقط یک نکته: هرگز مردان دیگر را بیدلیل تحقیر نکنید، تلاش برای غلبه به مردان دیگر در ذات خود بتا، حتی اندکی امگاست و خلاء اعتماد بنفس بسیار عمیقی را لو میدهد. مردی که «آلفاست» پیشاپیش خود را سلطان جنگل میداند و برای سلطان شدن تلاشی نمیکند! او تنها مردیست که امکان زیر بال و پر گرفتن مردان دیگر را دارد و از وجود ایشان احساس خطر نمیکند. اگر مردی شروع به تعرض به حریم شما کرد او را با بیاعتنایی و سگمحلی پاسخ بدهید، یا شروع بکنید از دوستدختر/خواهر/همسرش در حضور او دلبری کردن، اگر مردی از دوستدختر شما شروع به دلبری کرد اینجا سلاح «تحقیر» بکارتان میآید، اما در مواقع عادی، وقتی یک مردی همینطور در جمع حاضر شده، هرگز او را تحقیر نکنید، همان سیگنال «تلاش خارج از قاعده» را ارسال میکند.
آیا جایی خطایی کرده بودم؟
از اول تا آخرش خطا بود!
اما به جای دانهدانه برشمردن خطاهای بیشمار شما، فقط اینرا بدانید که ذهنیتتان به شدت نامناسب بود، خودباختگی، تلاش کردن، مرتب ضعف نشان دادن... مسیر درست اینست که اینها را به آزمایش بگذارید و از این نظر کارتان درست بوده، اما نحوهی انجام آنها به شدت ایراد داشت... من دو سه تا را برای پرهیز در آینده بازگو میکنم:
۱. «چند هفته» رابطهی خشک را ادامه دادید، رابطهی خشک باید دست بالا یک هفته ادامه داشته باشد. بهترین قاعدهای که تاکنون پیدا شده اینست: آشنایی -> قرار همان لحظه (اگر نشد) -> گرفتن شماره -> فقط یک بار تلفن -> قرار اول دست بالا سه روز پس از آشنایی - > سکس!
به قرار دوم هم اگر کشید برای بازیکن مبتدی مشکلی نیست، اما حواستان باشد که از آشنایی تا سکس اگر بیش از یک هفته فاصله بیافتد فاجعهآمیز خواهد بود. مردان دارای گزینه برای رسیدن به سکس بیش از یک هفته صبر نمیکنند و زنی که شما را جذاب یافته «توان» صبر کردن ندارد. زن از شما توقع دارد که برای پیشبرد رابطه وارد عمل بشوید و سکان رهبری را دست بگیرید، و مردی که دلبری میکند اما آنرا یک مرحله جلوتر نمیبرد یا فریبکار به نظر میآید(«هدف دیگری دارد»)، یا همجنسگرا! از لحظهای که دختر را میبینید، تا رسیدن به سکس باید بطور بیوقفه و مداوم پروسه را در جهت رسیدن به رختخواب رهبری بکنید، «بیوقفه». درنگ در این مورد راه مستقیم است به فرندزون.
۲. به هیچ عنوان بازی تلفنی، تکست، ایمیل و … انجام ندهید. اینها برای شما آسان و برای زن مناسب است، به جای این کار، روبروی او بنشینید، در چشمانش زل بزنید و مثل یک مرد جذاب با او سخن بگویید. هر پخمهای میتواند از «راه دور» آلفابازی دربیاورد، مهم آنست که در حضور او باشید. از تلفن و … فقط برای تنظیم کردن قرارها استفاده بکنید، متوجه شدید؟ «فقط»! اگر «قرار همان لحظه» اتفاق نیافتاده، شاید لازم باشد بار اول که زنگ میزنید ده دقیقهای با او صحبت بکنید تا جذابیت دوباره ریشارژ بشود و دعوت شما به قرار حضوری را بپذیرد، اما هرگز نه بیشتر، و در پایان این ده دقیقه زمان و محل قرار را تائید بکنید. یکی دو ساعت قبل از قرار زنگ بزنید و آنرا تائید بکنید. همین!
مردان دارای گزینه ساعتها وقت برای هدر کردن پای تلفن با «زن» ندارند، با موضوعاتی بسیار مهمتر درگیر هستند. اساماس را هم هر پنج تا یکی جواب بدهید!
۳. مشکل شما طبق معمول «بتابازی» زیاد بوده نه کم. اساساً قانون سه به یک را فعلاً فراموش بکنید، بهتر آنست که کلا عوضی به نظر برسید تا بتا. در آغاز کار طبع بتا دائم مزاحم احوال شماست نیازی نیست آگاهانه «بتابازی» در بیاورید. هرچه دارید رو بکنید، فقط مراقب «عقده»ای بازی در نیاوردن باشید، باقی مواقع تا میتوانید عوضی بازی در بیاورید.
۴. ذهنیت شما همانطورکه گفتم مشکل دارد، و یک باور عمیق در آن غوطهور است که لیاقت این دختر و آن دختر را ندارید، او خیلی زیباست، نمیتوانم، دلم نمیآید... آخرش این میشود! زیبایی زن کاملا فاقد موضوعیت است، راز موفقیت خیلی ساده است، یک جورهایی همه آنرا میدانند، با زن زیبا مثل زن زشت و با زن نجیب مثل فاحشه رفتار کن، «خیلی معصوم است» و «چقدر مظلوم است» و «چقدر زیباست» ... این «گل زیبای ظریف» دیدن زنان همان توهم مرد بتاست که حتی آگاهی از فضاحتی که زن مدرن باشد نتوانسته آنرا در ذهن شما نابود بکند. دلیل آن به نظر من کمبود تستسترون است داریوش جان! واقعیت اینست که شما تا هفتهای چهار روز وزنه نزنید، تستسترون کافی برای ابژهی جنسی دیدن زنان را ندارید. ما خیلی بیش از آنچه گمان میکنید تحت تاثیر هرمونها هستیم. شش ماه ورزش و تغذیه و خواب درست، آن دختر زیبای معصوم ِ مظلوم را در همان قرار اول به خانه ببرید و روی صورتش بنشینید و چنان به زیر خایههای خود او را کبودش بکنید که آبی رنگ بشود و سپس وادارش بکنید زوزه بکشد برای بیشتر! :e405:
خلاصه که، زنان را از این جایگاه مقدسی که قرارشان دادهاید به زیر بکشید و میوهها را بچینید.
Ouroboros
06-07-2014, 10:03 AM
در نکوهش زبالهگردی
مرد بتا هیچگاه ترحمبرانگیزتر و در عین حال بامزهتر از زمانی نیست که گمان میکند مردان در بازار جنسی/جنسیتی میتوانند به خودی خود ارزشی مستقل از زنان داشته باشند. این وهم باعث میشود گروهی از ایشان که پیشتر توسط زنی داغ شدهاند، یا شاهد داغ شدن مرد دیگری بر دستگاه تعذیب زنپرستی مدرن بودهاند، برای پیشگیری از تکرار تجربهی تلخ کاکاُلد شدن، رها شدن، تحقیر شدن و اخته شدن، به زبالهگردی رو بیاورند. ایشان در مرحلهای از خودآگاهی گمان میکنند «من خود میان مردان ۷ از ۱۰ هستم، پس اگر بروم در مستراح بشریت و با آن دختر ۵ از ۱۰ دوست بشوم دیگر مرا رها نمیکند/طلاق نمیگیرد/کاکالد نمیشوم»...
منطقی به نظر میآید، اما عینیت منطقی نیست. شما وقتی دست در دست زنی ۵ از ۱۰ قدم میزنید خود نیز بدل به مردی ۵ از ۱۰ میشوید، در سیستم زنمحور ِ حاکم بر جهان ما، ارزش پنهان و پاداش نهایی همه چیز کُس است. پس این مهم نیست که چهل دکتری گرفتهاید و سرطان را درمان قطعی کردهاید و ... هنگامی که با یک کُس کیری وارد مجلس میشوید، دیگر زنان شما را کمارزش و دیگر مردان شما را ولمعطل میبینند.
پس اگر برای فائق آمدن بر خشکسالی شش ماهه و خلاصی از فشار هورمنها میروید سراغ زن بیوهی ۳۰ سالهای که پنج کیلویی هم اضافه وزن دارد، تردید نداشته باشید که اثرات روانی مخرب حشر و نشر با چنان تفالههای بنجلی بر بازی درونی شما تا سالها مشهود خواهد بود.
نکاتی پیرامون زبالهگردی:
۱. چنانکه پیشتر گفتم دلیل اصلی زباله گردی میان مردان آنست که با خود گمان میکنند «آن زن از من خیلی پائینتر است، قدر مرا خواهد دانست». و باز چنانکه گفتم آنچه ایشان نمیدانند آنست که در زنمحوری، همهی ارزش یک مرد منوط و مشروط به زنیست که شانه به شانهی او ایستاده یا آنسوی میز از او نشسته، دارایی او، توانایی او، «موقعیت» او در یک کلام، به خودی خود هیچ ارزشی ندارد و همه به درستی تصور خواهند کرد که قدرت خرید او به اندازهی همان چیزی بوده که گیرش آمده.
پس اگر شما به یک ۶ پیشنهاد دوستی میدهید، خودتان هم یک ۶ میشوید، اگر میروید سراغ یک ۴، در نظر او و همهی کسانی که شما را با او میبینند شما نیز ۴ هستید، و مردی که به دختری ۹ سلام میکند، در آن لحظه، خود او نیز دارای کالیبر چنین عملی تلقی خواهد شد. اگر با یک ۹ به مجلس وارد بشوید مردان با حسرت و بیزاری شما را خواهند نگریست و زنان با تحسین و اشتیاق، فارغ از آنچه دارید، و اگر با یک ۴ به همان مجلس بروید، مردان با تحقیر و تمسخر شما را مینگرند و زنان با بیزاری و چندش.
خبر حتی بدتر اینکه، زنان بطور ناخودآگاه، یا به عبارت بهتر «در مرحلهای از آگاهی» از ارزش حقیقی خودشان آگاه هستند، و زن زشت و ناخواستنی، فارغ از تمام مقالات شبه فلسفی و امیدواریهای کاذبی که روضه وار بازگو میکند، خود را هرگز شایستهی عشق مردی ارزشمند نمیدانند و علاقهی شما به خود را گواه ضعف نفسانی، نداشتن گزینهی بهتر و پائینتر بودن از منظری عینی تلقی خواهند کرد. این است که میبینید زنان، از مردان زیباتر از خود دائم جدا میشوند، اما عکس این ماجرا به ندرت پیش میآید.
۲. نتیجهی طبیعی توهم بالا، آنست که مرد گمان میکند زن هرچه زشتتر باشد، آسانتر است. واقعیت امر اما باز همانست که «میمون هرچه زشتتر، بازیش بیشتر». طبق معمول ذهن مرد بتا همانقدر ارجینال و بکر است که مهبل ِ زن لاشی. همهی بتاها همین طرز تفکر را دارند، و از آنجاکه طبیعت مردانهی آنها، اگر ذرهای برای خود ارزش قائل باشند اجازه نمیدهد بروند به سراغ زنان ِ زشت، زنان معمولی، در محدودهی ۵ تا ۷، بیشترین میزان «طرفدار» را دارند و بیشترین میزان توجه را از مردان دریافت میکنند و به همین دلیل، سختترین ِ زنان هستند!
بله، درست خواندید، زدن مخ زن ۷ بسیار سختتر از زن ۹ است. اولی روزی هزار بار از بتاچهها پیشنهاد و شماره و بوق و چشمک دریافت میکند، دومی را ولی مردان بتا یا با عقده بد و بیراه میگویند(«متلکپرانی»)، یا با خفت و سرافکندگی به حال خود میگذارند و جرئت بسنده برای پیشنهاد دادن ندارند. در نتیجه زن ۹ تنها، یا دستکم در اغلب مواقع از مرد آلفا پیشنهاد دوستی دریافت میکند و نیاز کمتری به «سلاخی» دلبران برای سنجیدن میزان آلفابودگی ایشان دارد، اما زن ۷ از آنجاکه دائم تحت توجه مردان درب و داغان ِ درجهی سه و مفلوکیست که گمان میکنند «او هم زیباست هم آسان»، ناچار است ۱۰ برابر شدیدتر گهتست بکند، بسیار دیرتر ارتباط برقرار بکند و بسیار بدبینتر رفتار بکند.
زنان زیر ۵ و زنان بالای ۷ آسانتر هستند از زنان بین ۵ و ۷.
۳. درد دست رد خوردن از زن ارتباط معکوس با میزان زیبایی او دارد، چنانکه هرچه زن کیریتر، درد ِ جواب رد شنیدن از او شدیدتر، آسیبی که به اعتماد بنفس شما میرساند وسیعتر و حقارتی که متحمل آن خواهید شد بیشتر خواهد بود. اگر شما به یک 5 پیشنهاد دوستی بدهید و از جواب رد بشنوید، احتمالا ماهها، حتی سالها آنرا به یاد خواهید سپرد. من یکبار در خیابان به دختری 5 پیشنهاد دادم و او خیلی مودبانه پیشنهاد مرا رد کرد، هنوز بعد از شاید 7-8 سال درد آنرا به خاطر دارم! میدانید در همین سالها چند دختر +8 مرا، صد برابر تحقیرآمیزتر رد کردهاند؟ چند صدتا! اما هیچکدام را، به استثنای چندتایی که در تحقیر من به راستی ابتکار به خرج دادهاند را به یاد نمیآورم.
درد ِ نه شنیدن از کُس ِ کیری، ده، صد و هزار برابر بیشتر از نه شنیدن از کُسیست که هیچ امیدی به بله شنیدن از او ندارید. خود را در معرض شکنجهی روانی ِ منتج از زبالهگردی قرار ندهید که بهای آن بسیار گزاف و سود آن بسیار اندک است. باید به راستی تجربهای هولناک و سهمگین باشد برای اعتماد به نفس و عزت یک مرد، دور انداخته شدن توسط زنان زشت و چاق و پیر. یک راه برای جلوگیری از چنان سرنوشت هولناکی، بسط و گسترش معیارهای طبیعی زیباییشناختی و اعمال آنها با بیرحمی هرچه تمامتر است. برای بار هزارم:زن زشت کریهالمنظر به شما وفادار نمیماند به این خیال که «او از من برتر است»، همینکه رفتهاید سراغ او در ذهنش نشانهی ارزش کمتر است، و هرچه بیشتر از شما بیزار میشود.
توجیهات زبالهگردی
بتاچهی مفلوک برای توجیه زبالهگردی خود توجیهاتی رنگارنگ ارائه میکند:
> زنهای سن بالا بالغترند
> زنهای سن بالا سکسیتر/حشریتر/هاتتر ... هستند
> زیبایی در نظر بیننده است
> زنهای سن بالا قدر مردشون رو میدونن
> بالا رو نبین چه زشته
> من اصلا فتیش زن چاق دارم
> زن باید دو پر گوشت داشته باشه
> سلیقهی هرکس فرق میکنه
> زن باتجربه جذابتره
> زیبایی نسبیه
...
واقعیت آنست که هیچکس فریب این دروغهای سخیف را نمیخورد بجز خودتان، ما مودبانه سر تکان میدهیم و لبخند میزنیم، اما در دلمان به سرنوشت شوم و موقعیت مضحک شما میخندیم و روزی پنج بار به درگاه الله اکبر دعا میکنیم تا به سرنوشت شومی مشابه همان شما دچار نشویم! گمان میکنید تا کی میتوانید به خودتان دروغ بگویید؟ شما دقیقا میدانید در حال از دست دادن چه چیزی هستید و همهی این علتتراشیها بخشی از و نتیجهی همین آگاهیست. هرچه زودتر با حقیقت کنار بیایید، تغییر آسانتر است و هرچه زودتر تغییر بکنید، پیشمانی کمتری در انتظار شما خواهد بود.
انواع زبالهگردی :
چرمدوزان: مردانی که درپی پیرزنان ِچروک و خطخطی و شُل، یا در یک کلام «پیر» میروند.
4270
گاوبازان: مردانی که درپی زنان چاق و چرب، با شکمهای ششطبقه و غبغب ِ سهطبقه میروند.
4268
واحد ِ بازیافت: رفتن درپی ِزنان بیوهی بین ۲۵ تا ۳۵ میروند و به از زمین برداشتن دستمال کاغذی مصرف و سپس دور انداخته شدهی مردان دیگر میپردازند.
4271
روشندلان! : مردانی که درپی ِ زنان زشتصورت میروند.
4269
میزان فضاحت اینها به ترتیب: کُس لاشی > کُس ِ چروک(پیر) > کُس ِ گشاد(بیوه) > کفدستی > اختگی > کُس ِ کیری(زشت)> سکس با حیوانات > کُس ِ چاق!
ارتباط میان زبالهگردی و فمینیسم:
فمینیسم در پایان روز چیزی بجز استراتژی زن زباله برای کاهش رقابت با زنان زیبا و اختهسازی سیستماتیک مردان از طریق تکنیکهای تحقیر از قبیل «بچه باز» لقب دادن مردی که میرود در پی زنان جوانتر و «سطحی» خواندن کسی که به زیبایی اهمیت میدهد و «منحرف» نامیدن آنکه به کیفیت ارتباط جنسی خود میاندیشد نیست.
«فرهنگ سلطهورز زیبایی» برساختهای خیالیست که در آن مردانی که معیارهایی برای زیبایی و زشتی زنان و دختران دارند و این معیارها را اعمال میکنند، چنان زن را تحت فشار میگذارند که رکورد تمام اعمال زیبایی را در جهان بشکنند و طلایهدار مثله کردن صورت و بدن خود باشند و سالیانه میلیاردها دلار برای فریبکاری در این مورد هزینه بکنند و ... «فرهنگ سلطهورز زیبایی»، و نه اشتیاق زن به دنبال کردن مردان آلفایی که او را به صورت طبیعی زیبا تلقی نمیکنند بجای مردان بتایی که «طبیعی» همه چیز را ترجیح میدهند و با هیجان در فرومهای اینترنتی پای مهملات فمینیستی تنکس و لایک و شر میزنند. یک فرهنگ نامرئی، غیرقابل شناسایی، غیرقابل اندازهگیری که زنان را به نحوی معجزهآسا مسخ میکند تا خود را شبیه بازیگران تاپ هالیوود نقاشی/معماری بکنند، و نه میل آنها به مرئی شدن برای مردان آلفا.
خلاصه باید گناه شما باشد که بطور سیستماتیک از تبدیل شدن زنان زیبا به آن دانشمندان هستهای ِ زشتی که میدانیم مردان به راستی چه مایه شیفتهی آنها هستند باز میدارید. یکی از ستونهای اصلی کاخ خیالات خام و رؤیاهای خیس فمینیستی، آنست که زنان در هیچ شرایطی، برای هیچ عملی، هیچگونه مسئولیتی ندارند، و هر رفتاری که به هر نحوی، واقعی یا خیالی، باعث آسیب دیدن آنها از منظرگاهی فمینیستی بشود دسیسههای پنهانی مردان، «فرهنگی» نامرئی و یا «فشار» جامعه بوده. حتی در بچهسالاری غرب اگر یک کودک خانهای را به آتش بکشد قطعاً باید در انتظار تنبیه شدیدی باشد، زنان اما، در موقعیتی چنان رفیع و خارج از دسترسی قرار دارند که حتی به اندازهی یک کودک مسئول اعمال خویش تلقی نمیشوند.
ما ولی بهتر میدانیم که آنچه فمینیست عقدهای سرهم میکند، مرثیهای ملال آور است برای تحقیر مردانی که هرگز او را نمیبینند، و فارغ از سالهایی که در دانشگاه تلف کرده و مستقل از لقبی که برای خود فراهم آورده و چکی که سر ماه به عنوان حقوق دریافت میکند هنوز هم نمیتواند بر ایشان مرئی بشود. زنی که میداند ولمعطل است، و از ولمعطل بودن خود غمگین است و میخواهد حداقل از طریق آن مقداری ترحم گدایی بکند و با بهرهبرداری از عواطف خوانندگان خود، هدفی سیاسی را پیش براند. برای ما که به واقعیت امور آگاه هستیم شنیدن این حرفها مایهی بیزاری هرچه بیشتر خواهد شد، نه ترحم و همدردی! زیرا دیدهایم که چگونه مردان بتا و امگا بیهیچ «معیار فاشیستی زیبایی»، که برای فهمیدن موقعیت زنانی از قماش زن نویسنده برای خود جفتپا میگیرند و برای اخذ تائید امثال او سکندری میخورند، چیزی بهتر از این کابوسهایی که در بالا لیست شده گیرشان نمیآید.
مرد بدبختی که میکوشد میان لایههای قطور چربی سوراخ دعا را بیابد نه فقط باعث چندش و تهوع من و شمای زنستیز است، بلکه خود زنان موجودی را از او نفرتانگیزتر، غیرجنسیتر و بیجنمتر نمییابند. مرد ِ بدون استاندارد و معیار، یعنی مرد بدون گزینه، و مرد بدون گزینه، یعنی مرد امگا، یعنی یکی از مردان نفرتانگیز بالا!
خبر بسیار بسیار بد برای زنان: هیچ میزانی از شرم، تحقیر و شستشوی مغزی نمیتواند شما را از آنچه هستید زیباتر بکند و مردانی از آنچه اکنون گیرتان میآید بهتر را نسیبتان بکند. هیچ میزانی از تحصیلات، ثروت، موقعیت اجتماعی و یا چیزهای دیگر نمیتوانند صورت معمولی شما را زیبا بکنند. یک قانون کمابیش همیشه پنهان از انظار پیرامون «عشق» مردانه آنست که مرد عاشق بهترین گزینهای میشود که دارد. برای یک مرد آن بهترین گزینه میتواند مرلین مونرو باشد، برای دیگری یکی از جانوران تهوعبرانگیز بالا. مهم اینست که شما هرگز قادر نخواهید بود آن مردانی را که امکان انتخاب کردن دارند به این روشها فریب بدهید.
Ouroboros
08-08-2014, 08:36 AM
وبالگریزی
سوی دیگر بازی مرحلهی پس از ایجاد ِ جذابیت است: بریدن بند علاقه در زن به نحوی که دست از سر شما بردارد.
چیزی که باید بدانید آنست که فقط «برخی» زنان وبال نیستند، «همهی» آنها پتانسیل سریش شدن دارند، و اگر مردی را چنان جذاب و خواستنی بیابند که به دفعات ارزشمندترین دارایی خود را در اختیار او بگذارند، احتمال آنکه حاضر نباشند بیدردسر و به آسانی دست از سر او بردارند بسیار اندک است. ما اغلب دربارهی سوی دیگر بازی، که خلاصی از شر پریود ِ عاطفی زنان است چیزی نمیشنویم، اما یک بازیکن مبتدی نیازمند بهرهمندی از تکنیکها و روشهایی آزمایششده جهت مراقبت از خود در برابر تلاش زنان برای تثبیت یا گسترش ارتباط هستند. ماده خوکهای فمینیست اغلب از یادآوری این حقیقت که «زن به مرد سکس بدهکار نیست» نوعی لذت خودآزارانه میبرند، اما فراموش میکنند که به یاد زنان آورند: «مرد به زن تعهد بدهکار نیست».
زنان در پذیرفتن این حقیقت که هیچیک از سوراخهای نمناک بدنشان، ولو تنها داشتهی ارزشمند آنها، برای نگاه داشتن مردان آلفا بسنده نیست به شدت مشکل دارند. مردی که روزی ده تا از شما بهتر با سوراخهایی از مال شما تنگتر را حواله میگیرد بسیار بعید است که فردای سکس با شما علاقهای به زنگ زدن داشته باشد، یا اگرهم داشت، بعید است که بخواهد چیزی جدیتر از بذار ِ فصلی شما باشد. حقیقت اینست که مردان «فقط» زمانی برای تثبیت و تشدید و تعمیق ارتباط عاطفی با یک زن اقدام میکنند که او را بهترین گزینهای که میتواند گیرشان بیاید تشخیص دادهاند، و اگر شما او را چنان جذاب یافتهاید که تا قبل از قرار سوم بند کرست را برای او شل بکنید، یعنی زنان دیگری در حد شما هم نظر مشابهی دربارهی او دارند.
بهترین و شاید تنها روش برای جلوگیری از دردسرهای بعدی که زنان سیریش باعث آنها میشوند، تشخیص نشانگانیست که ایشان در آغاز رابطه نشان میدهند، شما اگر بدانید چگونه زنانی و به چه شکل وبال میشوند میتوانید به موقع، و قبل از پدید آمدن مشکلات سترگی از قبیل «حاملگی اتفاقی» و «شکایت ازلهی بکارت» و ... خود را نجات بدهید. زنان از بلوغ عقلی و عاطفی یک نوجوان ِ ننر ِ نامسئول بهرهمند هستند، و برای رسیدن به آنچه میخواهند از هیچ عمل رذیلانهای فروگذار نیستند، و بازی روشیست که شما با بهرهبرداری از آن، خود را برای زنان تبدیل به «خواستنیترین» چیز ممکن و متصور میکنید.
- «چرا زنگ نزدی»، «کجا بودی»، «کجا هستی»، «با کی هستی»، «چی کار میکنی» و... روشهایی که زن در آنها به کنترل شما در زمانی که به او اختصاص ندارد علاقه نشان میدهد. اینها همه گهتست هستند، و روش درست مقابله با آنها اینست که به طور ضمنی، با تمسخر او نشان بدهید که به هیچ عنوان احتمال فتح شدن شما وجود ندارد. اگر قصد ارتباط بلندمدت ندارید، هرگونه چشمانداز تعهد و پایبندی بلافاصله پس از اولین سکس باید قطع بشود. قبل از سکس مقدار بسیار اندکی از آسیبپذیری لازم است تا از «افراط در بازی» پرهیز بکنید و دختر را فراری ندهید، اما پس از سکس سردتر و سردتر رفتار بکنید. شما آنچه را که میخواستهاید بدست آوردهاید و اکنون دیگر «خطری» وجود ندارد، همه چیز برد/برد است: اگر بماند، در مقام کنیز جنسی شما مانده، و اگر برود، از شر وبال ِ آویزان خلاص شدهاید. پس به طور تلویحی به دختر نشان بدهید که اگر تلاش برای کنترل شما را افزایش بدهد، همین مقدار اندک از ارتباط را هم از دست خواهد داد.
- «دوست دارم»، «عاشقتم»، «عشقم»، «گلم»، «فدات بشم»... هرگونه ابراز علاقهی خارج از قاعده یک گهتست عظیمالجثه است برای قرار دادن شما در موقعیت کسی که نمیخواهید باشید. بیشتر مردان اینرا نمیدانند و گمان میکنند که ابراز علاقه نشانگان موفقیت در بازیست، که البته تصور درستیست، ولی فقط معطوف به یک جنبه از آنست، روی دیگر سکه اینست که «موفقیت بیش از حد» هم داریم و زن دارد به نحو هوشمندانه شما را به نقشی که میخواهد وا میدارد. شما نه «عزیز» کسی هستید و نه دخول از در عقب دو شب پس از آشنایی نشانهی «عشق» است. جالب است که زنان از مرد بتا توقع همسری بیچشمداشت دارند، اما یک «دوستت دارم» ساده را با لحنی ادا میکنند که اگر پاسخ متقابل دریافت نکند انگار آخرالزمان فرا رسیده. از دختری که بیش از حد متعارف، زودتر از زمان ِ معقول و یا با لحن و طرز بیان متوقع به شما ابراز علاقه میکند همچون زبالهی بیمارستانی بگریزید.
- معرفی کردن شما به دوستان، آشنایان و خانواده میتواند یک زنگ خطر دیگر باشد. البته زنان دوست دارند مرد برجستهای که فتح کردهاند را به دیگر زنان نمایش بدهند و از این طریق قدرت خود در قبیله را به رخ بکشند، اما زمانی که هنوز «فتح» نشدهاید چنین کردن یعنی تلاش برای فتح غیرمستقیم و زیرجلی.
- یک نشانهی دیگری که من در وبالترین دختران دیدهام علاقه به تداوم ارتباط جسمی بعد از انزال مرد است. زن در مرحلهای غریزی(که تنها مرحلهی آگاهی زنانه است!)میداند مرد پس از سکس کوچکترین علاقهای به تماشای ریخت او ندارد و با تحمیل کردن بدن خودش به او، یک موقعیت روانی بسیار یکجانبه به سود خود و به زیان مرد پدید میآورد. هرگز زیر بار این فریبکاری نروید، بلافاصله پس از سکس خانه را ترک کرده، یا اگر نمیتوانید همهی ارتباطات جسمی با زن را قطع بکنید.
Ouroboros
08-08-2014, 02:04 PM
زن چنان از جدی گرفته شدن بیزار است که حتی سوژهی مطالعهی بازی بودن را نیز «تلاش بیش از حد» تلقی میکند. پروردگارا! من این نقد که نه، تلاش برای ضربه زدن روانی را بیش از همه از سوی زنان باهوشتر شنیدهام که «بازیکن بیش از حد تلاش میکند». در جهانی که ۹۹٪ مردان به معنای تحتالفظی کلمه همهی زندگی خود را هزینهی دسترسی محدود و مشروط به «یک» زن میکنند، چهارتا کلک یاد گرفتن و دو تا جوک حفظ کردن و سه تا کتاب خواندن «هزینهی زیادی» به نظر میرسد چون زن در اعماق وجود خود احساس میکند شایستگی حتی همین مقدار از توجه و عنایت را نیز ندارد. «آلفای طبیعی» به نظر او جذابترین مردان میآید چراکه هیچ تلاشی، حتی در همین حد اندک برای بدست آوردن نظر مساعد او نمیکند. ولو آنکه ما میدانیم همهی «آلفاهای طبیعی» دیر یا زود محکوم هستند به از دست دادن جادوی خود زیرا فاقد خودآگاهی هستند.
Russell
08-08-2014, 07:11 PM
در همین رابطه (http://groupthink.jezebel.com/traditional-masculinity-and-sexual-preferences-1614373452).
----------
پ.ن:داریوش جان هر وقت صلاح دیدی اینها را به تاپیک بحث دربارهیِ بازی منتقل کن.
Ouroboros
08-13-2014, 06:07 PM
مقاومت آخرین لحظه
از هفت خان رستم گذشتهاید، از فاضلاب ِ گهتستها به سلامت عبور کردهاید و اکنون به رختخواب رسیدهاید، ناگهان دختر دستان هرزهی جویندهی شما را متوقف میکند، «نه». نخالهی فمینیستی اینجا میگوید «نه یعنی نه» و تلاش شما برای عبور کردن از این «نه» تجاوز جنسیست. عقل سلیم ِ مردی که باکره نیست و روزی شش بار کفدستی نمیرود بعلاوهی تجربه در زندگی عادی به او میگوید که تکتک زنان، فارغ از همه چیز، برای لاشی تلقی نشدن آخرین لحظه مقداری مقاومت معقول از خودشان نشان میدهند و فائق آمدن بر آن بخشی جدایی ناپذیر از رقص جفتیابی نر ِ حیوان ِ انسان است. من شخصا از سه راه جهت غلبه بر مقاومت واپسین لحظه با موفقیت استفاده کردهام که به ترتیب موفقیت و فراوانی آنها را لیست میکنم.
1. با کلام توافق، با عمل مخالفت بکنید:
این روش کلاسیک است.
> بسه،
- آره(بماید)
> نکن
- باشه (ببوسید)
> باید برم خونه
- آره باید بری(کشیده بزنید در کون!)
:e415:
2. ندای وجدان و دست شیطان باشید: خودتان پیشدستی بکنید و بگویید چرا نباید سکس بکنید، اما در عین حال او را بمالید!
- خیلی زوده برای اینکار...
- نباید به این زودی سکس کنیم..
- ای کاش میتونستیم ساعت رو چند روز بکشیم جلو..
- من تا حالا نسبت به هیچکس این احساس رو نداشتم...
این روش جواب میدهد زیرا زن میبیند که شما دارید حرف ذهن او را بازگو میکنید و گمان میکند «عجب مرد فهمیدهای، این هرگز راجع به من فکر بد نخواهد کرد که دارم در قرار اول کیرش را تا دسته قورت میدهم... او روشنفکر است، فهمیده است، مهربان است.. ببینید چه لبهای قشنگی دارد... هممم. اصلا بعید است چنین مردی چنان افکار بدوی داشته باشد»... زهی خیال باطل! :e057:
3. کیر راست شده را بیرون بکشید! این موثرترین روش است. ترس دختر آنست که مبادا با سقط احترام و کاهش ارج، در پایان کار شما را از دست بدهد، رها کردن کیر ِآویزان راهیست به مراتب درجات مطمئنتر برای از دست دادن همیشگی شما. اینست که اژدها را اگر از خواب برخاسته از قفس برهانید تا جان را بسوزاند و عالم را خاکستر کند!
حالا، اگر همهی روشهای بالا را امتحان کردید و دختر همچنان به شما نه گفت، یعنی شما را دید که وسط اطاق ایستادهاید با شمشیر آخته و گفت غلافش بکنید، این فاحشهی خبیث شایستهی سرنوشتی شوم است! «بدن او، انتخاب او»؟ «خانهی شما، انتخاب شما»! او را پرت بکنید بیرون! من به شما خوانندهی محترم اطمینان میدهم، زنی که به خانهی مرد میرود و به او سکس نمیدهد خوب میداند که این شکنجهای روحی و جسمیست، حد غایت همهی گهتستهای متصور است، مرد کنترلی بر تحریکپذیری بدن خود ندارد و این عمل او را آزار میدهد، و با اینهمه، فاحشهی داستان ما از اینکار ابایی ندارد. پس برای من مهم نیست که ساعت دو نیمه شب است یا چهار صبح، مهم نیست که بیرون شهر یا در شهر غریب یا ویلای دماوند هستید، مهم نیست که خانهتان در خزترین محل شهر واقع شده، مهم نیست که با برادرش دوست هستید یا با پدرش شریک یا شوهرش آشنا(!)، این لاشی را با تیپا از خانهی خود بیرون میاندازید.
در ایران خوشبختانه من تا بحال به این حیوانات تهوعبرانگیز و شبهانسان برنخوردهام و این بخش آخر را تنها محض احتیاط گفتم که بدانید، ایرانی هنوز اینچنین قبیح نشده. زنان به خوبی از اثر و چگونگی تحریک جنسی باخبر هستند، دختری که خانه آمده میخواسته بدهد، حالا به هر دلیلی پای او شل شده و این حق اوست، اما اینهم حق شماست که در او احساس یک کیسهی زباله بودن را پدید بیاورید و او را بگذارید دم در!
Dariush
10-14-2014, 08:42 PM
بازی چیزی نیست جز اینکه شما با یک استراتژی فکر شده، پرداخته شده و تمرین شده پیش بروید. شما با داشتن ِ هتا یک سیستم ِ بد نیز به مراتب از دیگرانی که سیستم ندارند (اکثریت ِ عظیم مردان) پیش هستید. داشتن ِ سیستم باعث میشود که شما شبیه به کسمغزها دور ِ دختر بو نکشید و موس موس نکنید. مرد ِ ایرانی وقتی میخواهد مخ بزند فکر میکند با چرخیدن ِ دور و بر دخترک، چشم به چشم شدن، این پا و آن پا کردن و لبخند زدن مثلا دارد نظربازی و دلبری میکند، من به شما اطمینان میدهم که بطور قطع هیچ چیز بدتر از این در ختربازی نیست! شما از اولین چشمدرچشم شدن با دختر تنها 3 تا 5 ثانیه فرصت دارید که approach بکنید، در غیر اینصورت، دختر ِ مربوطه متوجه بازی شما شده و گارد خواهد گرفت. البته در بعضی از موارد این قانون نقض خواهد شد:
1-شما پسر خیلی تاپی باشید (در ایران یا خیلی پولدار باشید و یا اینکه بسیار زیبا باشید). در این صورت دختر مربوطه علارغم ِ اینکه میداند در حال مخ شدن است، اما مقاومت نمیکند(در واقع نمیتواند مقاومت بکند)
2- دختر جنده، لاشی، له، سنبالا، شوهردار یا زیر 6 باشد. در این موارد احتمال ِ اینکه دختر مربوطه به مسخرهبازیهای شما جواب بدهد هست!
اما بازیکن کسیست که نه از لحاظ مالی و چهره آنچنان تاپ است و نه میخواهد زبالهگردی بکند. او میداند که با درجاتی از بازی هدفمند میتواند نقصانهای خویش را در دیگر موارد جبران بکند و از این جهت با مردانِ تاپی که بازی ندارند رقابت بکند.
تجربه نشان داده که در ایران مهمترین فاز این است که بازی خود را از دختر پنهان نگاه دارید. به نظر من این هتا مهمتر از آلفانماییست! دلیلاش هم روشن است: در جامعهی محافظهکار ایرانی، سخن گفتن با بیگانگان اصلا کار راحتی نیست و شما حتما باید دلیل موجهی داشته باشید تا بتوانید با یک غریبه سخن بگویید. ضمن اینکه جلوگیری ازایجادِ حس لاشی بودن در دختر ایرانی به مراتب از کشورهای غربی اساسیتر است. دختر ِ ایرانی جذابیت جنسی خودش را نمیتواند به عنوان ِ علت موجه ِ دوستی و همخوابگی شما با خودش بپذیرد و در صورتی که شما به او نشان بدهید که جذابیت جنسیاش تنها دلیل ِ شما برای رفتن به طرف اوست، بلافاصله در او حس لاشی بودن پدید خواهد آمد. بنابراین :
بازیکن با فکر و یک سیستم حسابشده و تمرینشده ،پیش از آنکه به دختر نزدیک، میداند که چه خواهد کرد و چه خواهد گفت. او پیش از هر چیز به موضوعی خواهد اندیشید که با بحث کردن پیرامون ِ آن دختر ابدا شک نکند که او برای بازی کردن به او نزدیک شده است. من به شما اطمینان میدهم که به حرف آوردن ِ دختر، به مدت چند دقیقه، خود دستاورد محسوب میشود و کار شما به مراتب راحت خواهد شد. بازیکن در حین اینکه در حال ِ گفتگو با دختر پیرامون ِ یک موضوع کاملا ordinary است، همزمان بازی خویش را ذره ذره وارد عمل میکند، به نوعی که دخترک نفهمد چه اتفاقی در حال ِ وقوع است.
نمونهی شخصی:
یکی از روزهای تابستان که سیستم سرمایشی در محل کارم خراب شده بود، من آخر روز تعطیل کرده بودم و داشتم با آسانسور میآمدم پائین که بروم خانه. آسانسور که یک طبقه پایین آمد، دو دختر وارد آسانسور شدند. یکی از آنها خطاب به دیگری گفت «وای مردم از گرما»،
من که سفره را آماده میدیدم گفتم : «کولر شما هم خراب شده بود خانوم؟»
دختر: آره بابا، کل ساختمون خراب بود دیگه
من: خب پس خیالم یه کم راحت شد
دختر: چرا؟
من: خب الان میدونم که مدیرا هم داشتن مثل ما لهله میزدن، همین کافیه واسم که امشب راحت بخابم
آن یکی دختر در حالیکه هر دو میخندند گفت: آره، خوب شد گفتید ما هم بتونیم راحت بخوابیم امشب
آسانسور رسید به طبقهی همکف و در حین پیاده شدن، من میدانستم که هرچه سریعتر باید یک قدم در بازی پیش رفت وگرنه طرف پریده است. در اینجا خیلی مهم است که شما چه میکنید و به نظر من خیلی مهمتر از فاز Approach است ، چرا که در اینجاست که شما یک گفتگوی کاملا معمولی و آبکی را تبدیل به عرصهی بازی خویش میکنید بدون اینکه شاخکهای بسیار حساس ِ دخترک را به کار بیاندازید. به این بخش (من از سیستم سووی استفاده میکنم، دلیلاش را جلوتر ذکر خواهم کرد) transition یا انتقال میگویند. تقریبا مهم نیست که شما چطور Approach مهم میکنید، مهم این است که چطور فاز انتقال را انجام میدهد و دختر را با موفقیت وامیدارید که با شما گفتگو را ادامه دهد. در approach شما تنها چند اصل را باید رعایت بکنید : خیلی سریع پیش بروید. یعنی اینکه موس موس نکنید، هی دور و بر خود را نگاه نکنید، این پا و آن پا نکنید و... ، شده حتا بحث را با پرسیدن ساعت یا یک آدرس هم پیش ببرید، باز خوب است. اما در فاز انتقال شما باید با دقت زیادی پیش بروید؛ مثلا بحث دومی که پیش میکشید، باید جذاب باشد. بحث اولی که پیش میکشید (در آن نمونهی شخصی همان بحث خراب بودن کولر و لهله زدنِ مدیران که در واقع همان Approach بود)، نباید بیش از یکی دو دقیقه طول بکشد! در کل شما نباید هیچ بحثی را با یک دختر بیش از حداکثر 5 دقیقه کش بدهید، چون دختر از بحث خستهکننده دهبرابر بیشتر از مردان خسته میشود!
باید زمان ِ مناسبی را برای انتقال انتخاب بکنید. تجربهی من ( و سووی)میگوید در همان بحث نخستی که دختر در حال حرف زدن است، قطع کردن ِ حرفاش و بحث ِ جدیدی که چندان نامرتبط با بحث ِ پیشین نیست را پیش کشیدن، بهترین حالت است. در همان زمان که دارد حرف میزند یک موضوع لابهلای حرفهایش پیدا بکنید(ادامهی نمونهی شخصی):
من: خوش به حالتون، شبا میخوابید، من مدتهاست شبا نمیتونم بخوابم
میبینید؟ فاز انتقال، میتواند یک جمله بیشتر نباشد. توضیح کوتاه ِ سووی در این مورد خواندنیست:
Transitions bridge the gap between the Approaching phase and Attraction phase. To begin Attraction,
your conversation with a woman and/or her group must have reached the point where you have the
freedom to discuss a variety of subjects and to express emotion. We call this sort of interaction a
normal conversation. Once you are able to begin a normal conversation, the Transitioning phase is
complete.
من در آن یک جمله، توجه دختر را به یک بحث شخصی جلب کردم و همینکه او بپرسد چرا، من موضوع را شخصیتر خواهم کرد و از آن لابلا کلی چیزهایی که قبلا در موردشان فکر کردهام را هدفمند و در وقت مناسب وارد بحث خواهم کرد. من البته الان فکر میکنم آن حرفم بهترین گزینه نبود و من میتوانستم موارد بهتری هم پیدا بکنم. به خاطر داشته باشید که کوچکترین اشتباه در فازهای ابتدایی، میتواند به نابودی کل برنامهتان بیانجامد. پس در این مورد دقت زیاد و مهمتر از همه تمرین فراوان داشته باشید. شما بدون تمرین هرگز به حفرههای سیستم خود پی نخواهید برد و نمیتوانید آنها را بهبود دهید. بنابراین یک برنامه برای خودتان درست بکنید : مثلا هفتهای حداقل 15 بار تمرین عملی داشته باشید.
همانطور که گفتم داشتنِ سیستم باعث میشود که شما بتوانید آن را تمرین بکنید، نقاط ضعفاش را پیدا بکنید، آن را بهبود بدهید و هر بار قویتر اجرایش بکنید. غیر از این داشتن ِ سیستم و اجرا کردناش باعث میشوند شما به سرعت به سوی بازی فیالبداهه و آنی (که خب پیشرفتهترین نوع بازیست که نیاز به مدتها تمرین و ممارست و آموختن مهارتهای فراوان دارد) پی بروید. Humor و دیگر مهارتهایی که در دختربازی بسیار تاثیرگزار هستند، کاملا قابل آموختن هستند. اما تنها راه ِ آموختن ِ آن به نظر من این است که شما اول با یک سری روتین ِ از پیش حسابشده که حفظ کردهاید پیش بروید و هر بار در حین اجرای آن، سعی بکنید خلاقیت ِ خویش را بکار انداخته و بطور آنی یک چیز جدید به آن اضافه بکنید.
اما چرا سیستم نیک سووی را من انتخاب کردهام: بازی ِ او بسیار مدون، دقیق، اصولی و حسابشده است و از نظر من بهترین سیستم برای ایران است. او سیستمی دارد به نام ِ Emotional progress model که از چند مرحلهی مجزا و مرتب تشکیل شده که هر کدام از آنها علاوه بر اینکه دارای انواع مختلفی هستند، با جزئیاتِ کامل مدلسازی شدهاند و به شما یک مسیر سرراست با تابلوهای راهنمای فراوان و بیچاله و چوله به سرمنزل مقصود میآموزد. اینکه سیستم او برای ایران بهترین است به این خاطر است که در بازی او به پرواز زیر رادارهای بازیکن یاب دختر توجه زیادی شده. بازی دیگرانی چون Krauser خوب است، اما یکی اینکه برای مبتدیان به گمان ِ من زیادی پیشرفته است و دیگر اینکه به اندازهی بازی سووی در ایران قابل پیادهسازی نیست. پیشنهاد من این است که شما اگر میخواهید شروع بکنید، از بازی سووی شروع بکنید و پس از اینکه در آن به اندازهی کافی مهارت یافتید، سپس بازی Krauser را بیاموزید.
یکبار دیگر تاکید میکنم که سیستم داشته باشید. همانطور که پیشتر گفته شده، 50 درصد ِ دخترانی که آن بیرون هستند از دسترس همهی بازیکنها خارج هستند، از 50 درصد باقیمانده، تنها شاید 10 درصدشان بدون ِ اینکه شما کاری بکنید بیایند سمتتان (آن هم در صورتی که یا شما خیلی تاپ باشید یا اینکه او خیلی له باشد). اینکه دختری (به ویژه در ایران) خودش بیاید به شما پیشنهاد بدهد یا آمار بدهد، تنها در فیلم ِ سوپر اتفاق میافتد. بنابراین مثل ِ کسمغزها نباشید و بدانید که تا خودتان پیش نروید هرگز هیچ دختری به سمتتان نخواهد آمد. شما حتا اگر جزو تاپترین مردهای جامعه نیز باشید، باز در صورتی که فعالانه پیش نروید (نه الزاما بازی) جز مشتی دختر متوسط 6 هر از گاهی به تورتان نخواهد خورد. داشتن ِ سیستم به شما کمک میکند که بتوانید با اعتماد به نفس پیش بروید، بازی بکنید و پس از تمرینهای طولانیمدت به جایی برسید که همهی آن 50 درصد دخترانِ در دسترس را بتوانید شکار بکنید.
Dariush
10-17-2014, 01:23 AM
دوستان یک نکته را هرگز فراموش نکنید:
هرگز با زنان وارد ِ بحثهای خالهزنکی نشوید! آنچه از شما در نظر ایشان تصویر خواهد شد فاجعه است و مهمتر از آن، خودتان نزد خودتان فجیعتر خواهید بود! مرد امگا با خود اندیشیده که نشستن و با دختران تخمه شکستن و پیرامون ِ خزعبلات ِ دخترانه کسشعر به هم بافتن هم خودش به نوعی میتواند نیاز او را به جنس مخالف رفع بکند یا باعث نزدیکی به زنان بشود، اما من به شما اطمینان میدهم که این همنشینی هر لحظه شما را بیشتر تبدیل به خواجه خواهد کرد. اگر در شرایط خاصی قرار گرفتید که ناچار بودید میان ِ دختران بنشینید (که اسپاگتی آن روز را نیاورد) پیش از هر چیز بکوشید کاملا نسبت به حرفهای آنها بیتفاوت و ناشنوا باشید، بروید بیرون هله هوله بخرید، هندزفری در گوش خود بکنید، تلویزیون را روشن بکنید و ... اگر اینها ممکن نبود به جای آنکه شما به حرفهای آنها گوش بکنید کاری بکنید که آنها به حرفهای شما گوش بکنند.
سخنان ِ زنانه ذهن ِ شما را مسموم کرده و وجوه مردانهی منش ِ شما را به مرور خواهد زدود و این همان چیزیست که باعث میشود که شما نه تنها دیگر جذابیتی برای دختران نداشته باشید بلکه کم کم شما را دست خواهند انداخت و پیرامونتان جوک خواهند ساخت و عملا شما تبدیل به خواجهی حرمسرای آلفاها خواهید شد. خاکبرسری از این بالاتر وجود ندارد!
Dariush
10-21-2014, 06:50 PM
به عنوانِ کسی که سالهای زیادی از عمر خویش را در دانشگاهها دور ریخته،به شما تاکید میکنم، هرگز و هرگز به طرف زنی که بیشتر از لیسانس درس خوانده است نروید، به خصوص در رشتههای مهندسی و علوم پایه. اینها دخترانی هستند که یک عمر با حسرت و نفرت در خلوتِ خویش، از دختران ِ زیبا و از لحاظِ جنسی سالمی که پیرامونشان بوده عقده در دلشان ریختهاند و اکنون گمان کردهاند که تحصیلات و دانشگاه میتواند جایگاه ِ آنها را ارتقاء دهد و مردان را به سوی آنها بکشاند. من به شخصه از میان ِ تمام ِ دختران ِ تحصیلکردهای که دیدهام، با قاطعیت میتوانم بگویم که 90 درصدشان در مقطعِ ارشد و دکترا همگی زیر 6 بودهاند و آنهایی هم که بالای 6 بودهاند آنچنان موجودات ِ مریضی بودند که آدمی رغبت نمیکرد از فاصلهی ده متریشان گذر کند. دختری که یک بار آغوش ِ مردی را تجربه بکند و عاشق بشود دیگر هرگز به درس و دانشگاه فکر نخواهد کرد.
Dariush
04-06-2015, 03:30 PM
در حال لاسیدن یا مالیدن هستید، در درونتان آتش هوس و شهوت زبانه میکشد و
در این گیر و دار که در واقع بهترین زمان ها برای گرفتن مچ آدمی چون من و شماست،
ناگهان، چیزی از دهانتان خارج میشود یا عملی را مرتکب میشوید که هتا یک صدم ِ درصد
مواقع هوشیاری هم حسابشده نیست!حواستان زمانی سر جا میآید که دخترکِ در آغوش
به شما یکه میزند یا صدایش را بالا میبرد و ... .
-داریوش! یعنی چی؟ خیلی بیادب شدیا، من جندهی توام؟! برو اونور اصن، دست نزن بهم...:e106:
گهتست ِ بسیار جالبیست که ظرافت خاصی دارد و هوشمندی ویژهای را در واکنش طلب میکند!
در این گهتست علاوه بر اینکه دخترک میخواهد شما را گهتست بکند، منظور دیگری نیز دارد، او میخواهد
اهمیت ِ خویش را در نظر شما بسنجد! اینکه شما چقدر به خرسندی یا ناراحتی ِ او از رفتار و گفتار ِ خود
اهمیت میدهید و در برابر ِ آن واکنش نشان میدهید. هر چه بیشتر اهمیت بدهید، بیشتر در نظر او بتا خواهید
شد.
طبق معمول، نخست برای توضیح ِ آنچه نباید بکنید، نگاهی میکنیم به آنچه مرد ِ بتا میکند:
-(با صدایی لرزان) اوه! عزیزم واقعا معذرت میخام، نفهمیدم چی گفتم، از دهنم پرید، خودت میدونی
که من چقد سعی میکنم پیشات مودب و موقر باشم، میدونی که چقد واست احترام قائلم و ... :e40f:
در اینجا مرد ِ بتا هی لابه میکند و خودش را پیش دحترک موشِ گوهمالیده میکند و میکوشد دوباره
به او نزدیک شود، اما دختر بیچاره هر چه بیشتر به تهوع نزدیک میشود و بیشتر او را قهوهای میکند.
تا آنجا که دیدهام دو یا سه بار رخ دادن ِ چنین اتفاقی کافیست که دخترک رسما روی پشت شما زین
بگذارد و بنشیند رویاش!
وجه افتراقی که میانِ مرد ِ آلفا و بازیکن ِ باهوش وجود دارد این است که مردِ اولی کلا دختر تنها تا زمانی
برای او وجود دارد و به چشم میآید که حاضر باشد همچون فاحشهها به او کُس و کون بدهد و برایش
هیچ اهمیتی ندارد که آنچه او در مورد دختر میاندیشد فاش شود،این است که در عین بیخیالی نهایت
واکنشی که نشان میدهد چنین است:
- باز تو خودتو چس کردی؟!
- خابید لامصب، دِ بخور دیگه (با دست سر دختر را به سمت کیر نشانه میبرد!)
...
مردِ بازیکن اما روحیه شرور و پلید ِ خویش را برای هر فرصتی همیشه آماده نگاه داشته و تسخیر روح
و تن ِ دختر، او را همیشه هوشیار نگاه میدارد. بازیکن میداند که کسی که میخواهد اعتبار و اهمیت
خود را نزد کسی بسنجد، پیش از هر چیز تلویحا معترف است که چقدر نگاه ِ آن کس به او، برایش مهم و حیاتی
است. دختری که قهر میکند تا ببیند شما چقدر از این بابت ناراحت میشوید، پیشاپیش نشان داده است که
بسیار بیش از آنچه فکر میکنید، در بند ِ توجه و نگاهتان به خودش، است!
پس از اینکه به این نکتهی پراهمیت واقف شدید، بهتر میتوانید برای واکنش ِ مناسب تصمیمگیری بکنید. بازیکن
روحیهی تسخیرناشدگی و تسلط ِ بیچون و چرای خویش در رابطه را هرگز رها نمیکند. قانون ِ طلایی ِ بازیکن ِ
شرور ِ ما این است که «دختر و تمام ِ وجوهاش دقیقا همان اندازه اهمیت دارند که مرد به آن اهمیت میدهد». بنابراین
او میداند که هر چه بیشتر سعی بکند از دل دختر دربیاورد، او بیشتر در فاز قهر و ناراحتی فرو میرود. دختر از هر فرصتی
برای ساختن ِ شخصیت و کاراکتر منحصر بفرد خویش در نزد شما استفاده میکند (از بزرگترین تناقضهایی که وجود دارد
این است که تمام ِ زنان میکوشند نشان بدهند که «یکی مثل ِ همه زنان دیگر »نیستند!).
پس، آنچه شما میکنید، در واقع این است که بیآنکه کوتاه بیایید و از او معذرتخواهی بکنید، با پافشاری بر آنچه کرده یا
گفتهاید، غفلتتان را تصحیح میکنید!
-پس چی؟ تو جندهی منی! جندهی خودم، من الان تو بهشتم و تو مثل حوریهایی هستی که هر وقت خواستم
میخابونمش و میکنماش، هر جور که بخام! (ادامه میدهید به مالش ... )
برای پیروز شدن در این گهتست یک نکتهی دیگر لازم است. اگر شما این تکنیک را تا ابد ادامه بدهید، ناگهان
حس ِ تنشخواهی در دختر لبریز خواهد شد و دیگر برایش غیرقابل ِ تحمل خواهد شد وضع موجود. باید
برای او میزان اندکی اعتبار در رابطه قائل بشوید و ضمنا دریچهای از دریایی از اعتبار که ممکن است بتواند آن را
به دست آورد به او نشان بدهید و خیالپردازیاش را به یاری بطلبید :
-داریوش اونطوری نیست، از روی دوستداشتن این حرفا رو میزنه!
این است که لازم است بار دیگر قانونِ مهم و استراتژیک ِ «سه و یک» را یادآوری کنم و گوشزد شوم که علاوه بر تکنیکی
که گفته شد، میتوانید در هر سه بار استفاده از این تکنیک، یکبار هم سعی بکنید از دلش دربیاورد، اما باز نباید نشان بدهید
که حاضرید برای اینکار جایگاه شامخ ِ خود را در رابطه به کلی وقف بکنید.
لازم به ذکر است که شکل دیگری از این گهتست نیز وجود دارد و آن اینکه دخترک سعی میکند چیزی بگوید که شما
را ناراحت بکنید و ببیند که شما چقدر نسبت به او حساس هستید:
-داریوش اگه من بیخبر از تو برم با یکی دیگه، تو چیکار میکنی؟
این گهتست ِ عظیمیاست و باید برای آن کلاس ِ جدیدی تعریف کرد. اما باید بدانید که گهتست هر چه عظیمتر، بیاعتنایی
ِ مطلق به آن کارآتر!
واکنش مرد ِ بتا:
- (در حالی که نمیتواند خشم ِ خود را پنهان کند و صورتاش سرخ شده و نفساش منقطع): اول شما دو نفرو میکشم
بعد خودمو...
واکنش ِ مرد ِ آلفا:
- دلم واسه اون بدبخت میسوزه، چون تو از زیر من بلند شی، دیگه کس و کونی واست نمونده که یکی دیگه بخاد بکنه!
واکنش مرد ِ بازیکن:
-براتون آرزوی خوشبختی میکنم!
Lord-Agnostic
09-20-2015, 11:46 AM
..
درود امیر گرامی
نگرتان در مورد «پیشنهاد ازدواج برای سکس» چیست؟
اکر خطا نکنم شما آن را رفتاری بتاگونه دانسته اید، در حالیکه شخص بنده پیشتر، چندین بار -در مورد دخترکانِ بدقلق- و به منظور جلب اعتماد ایشان، از آن به عنوان کاتالیزوری مطمئن، سود برده ام و در آخر پس از دلزدگی و خستگی از آنها، به راحتی با اتخاذ ترفندهایی، ایشان را از سر باز نموده ام (طوریکه دیگر، خود مایل به ادامه ی رابطه نباشند در حالیکه هنوز به خیال خودشان، من پای حرف ازدواجم ایستاده ام) و به نوعی این، آن ها هستند که از تصمیم شان برای ازدواج منصرف گردیده اند و ترجیح می دهند زندگی خود را در دامانِ شخص دیگری جستجو کنند و من نیز با آرزوی خوشبختی ایشان را بدرقه می نمایم.
حال پرسش این است اگر بصورت کمّی، سکس و رختخواب هدف رابطه باشد، این قضیه چگونه بازتابِ شخصیتی بتاگونه می باشد؟ در حالیکه ما را براحتی به غایت مورد نگر می رساند؟
در مجموع اگر قدری راجع به این روش سخن بگویید، سپاسگذار خواهم شد.
Ouroboros
09-21-2015, 09:04 AM
درود امیر گرامی
نگرتان در مورد «پیشنهاد ازدواج برای سکس» چیست؟
اکر خطا نکنم شما آن را رفتاری بتاگونه دانسته اید، در حالیکه شخص بنده پیشتر، چندین بار -در مورد دخترکانِ بدقلق- و به منظور جلب اعتماد ایشان، از آن به عنوان کاتالیزوری مطمئن، سود برده ام و در آخر پس از دلزدگی و خستگی از آنها، به راحتی با اتخاذ ترفندهایی، ایشان را از سر باز نموده ام (طوریکه دیگر، خود مایل به ادامه ی رابطه نباشند در حالیکه هنوز به خیال خودشان، من پای حرف ازدواجم ایستاده ام) و به نوعی این، آن ها هستند که از تصمیم شان برای ازدواج منصرف گردیده اند و ترجیح می دهند زندگی خود را در دامانِ شخص دیگری جستجو کنند و من نیز با آرزوی خوشبختی ایشان را بدرقه می نمایم.
حال پرسش این است اگر بصورت کمّی، سکس و رختخواب هدف رابطه باشد، این قضیه چگونه بازتابِ شخصیتی بتاگونه می باشد؟ در حالیکه ما را براحتی به غایت مورد نگر می رساند؟
در مجموع اگر قدری راجع به این روش سخن بگویید، سپاسگذار خواهم شد.
درود بر شما.
مهمترین قانون من در بازی آنست که «هرچه برای شما کار میکند را انجام بدهید». وانگهی تفاوتی هست میان «کار کردن» روشی، و آسان شدن آن برای شما به دلیل عادت و آسودگی که این عادت همراه میآورد. من شخصا پیشنهاد ازدواج دروغین را آزمایش نکردهام و نمیدانم چه اندازه موثر است، اما از آنچه دیدهام، و از بررسی این عمل میتوان نتیجه گرفت که برامده از این تصور غلط است که زن از مرد تعهد میخواهد. زن از یک مدل مرد به خصوص تعهد میخواهد، آنهم تنها پس از آنکه از قضیب سواری خسته شد و چشمانداز دیوار پیش روی او نمایان شد. هیچ چیز بتا نیست اگر آنرا برای رسیدن به قدرت یا سکس مورد استفاده قرار بدهید، ولی سوال اینست که آیا این روش از دیگر روشهای ساده به راستی بهتر جواب میدهد یا نه؟
«بهتر» آنست که شما از مستقیمترین راه برای رسیدن به هدف استفاده بکنید، و من تقریبا اطمینان دارم که روزی سه چهار تا دختر را سلام کردن(که میشود سالی هزار تا!)، هفتهای چهار پنج قرار رفتن و آن قرارها را با چربزبانی به رختخواب کشاندن بسیار «مستقیم»تر است از نقش خواستگار را به نحو باورپذیری بازی کردن. من کلا با دروغ گفتن برای رسیدن به سکس تا اندازهی زیادی مخالفم، نه به خاطر ملاحظات اخلاقی، که همه چیز در عشق و جنگ رواست، بیشتر به خاطر اثر معکوسی که این دروغها دارند و مرجعی که از آنها میآیند. من مثلا مردان زیادی را دیدهام که خودشان را پولدارتر جا میزنند. من خود را فقیرتر از آنچه هستم جا میزنم که مبادا هیچگونه حسابی بجز بُکن روی من باز بشود.
سوال دیگری که مطرح میشود اینست : مردی که به محض آشنایی چنان دستپاچه و حریص و مشتاق است که بلادرنگ پیشنهاد ازدواج میدهد به راستی چند گزینه برای انتخاب میتواند داشته باشد و مردی که گزینههای زیادی برای انتخاب ندارد چقدر برای زنان خواستنیست؟ زن هرگونه تلاشی برای نگاه داشتنش را تعبیر به ضعف میکند و اینست که در بازی ما میکوشیم تا به طور مداوم خودمان را از این تصور دور بکنیم(با نگ زدن، با دست انداختن، با سلباعتبار و تکنیکهای دیگر). کلا بخش بزرگی از تکنیکهای بازی آفریده شدهاند تا این تصور را در ذهن بوجود آورده و تقویت بکنند که شما هر لحظه ممکن است «بروید» و «ماندنی» نیستید و برای نگاه داشتنتان باید تلاش بکند. پیشنهاد ازدواج دادن بیشتر اینها را ناممکن میکند.
از طرف دیگر، اینهم هست که مردان از تلهی ازدواج گریزان شدهاند و مردی که هنوز تن به چنان دامی بدهد بسیار نایاب است، حتی مردان بازندهای را دیدهام که همجنان ترجیح میدهند کفدستی بروند و با زن مدرن وارد ازدواج مدرن نشوند. اینست که پیشنهاد ازدواج دادن میتواند راه شما را برای دسترسی به دخترانی بسیار زیباتر از آنچه در حالت عادی و برای دوستی گیرتان میآید باز بکند و اگر به کیفیت بیشتر از کمیت اهمیت میدهید شاید روش خوبی باشد. به هر حال شما تا راههای دیگر را آزمایش نکنید نمیتوانید به خوبی یا بدی این روش پی ببرید.
reaven
03-27-2017, 12:30 AM
این بازی و حتی pua اصلا برای من کار نکرد همون چند تا دوستی که داشتم هم پرید
اخره هر کدوم از opener هام در بهترین حالت به دعوای مصالمت آمیز رسید
واقا که
Transcendence
03-29-2017, 01:40 PM
این بازی و حتی pua اصلا برای من کار نکرد همون چند تا دوستی که داشتم هم پرید
اخره هر کدوم از opener هام در بهترین حالت به دعوای مصالمت آمیز رسید
واقا که
البته در مورد من که جواب داد و خیلی هم خوب جواب داد..
تکنیک و استفاده از اون هیچ گاه باعث موفقیت نمی شه ،و البته کسی با خواندن کتاب های موفقیت ..چگونه میلیاردر شویم..چگونه با دو سه تا فوت و فن رتبه خوب در ازمون بیاوریم و
هیچگاه به موفقیت نمی رسه...
اما....
حداقل این هست که این مجموعه می تونه یک روانشناسی و جامعه شناسی دم دستی و کاربردی و راحت برای افراد فراهم بکنه که بتونن روابطشون رو حداقل یک انالیزی بکنند و بی فکر و بی برنامه به جلو نرن.
البته اگر شرحی از بازی اتان ارائه دهید شاید بشود یک انالیزی راجع به ان انجام داد.
reaven
04-21-2017, 12:27 AM
البته در مورد من که جواب داد و خیلی هم خوب جواب داد..
تکنیک و استفاده از اون هیچ گاه باعث موفقیت نمی شه ،و البته کسی با خواندن کتاب های موفقیت ..چگونه میلیاردر شویم..چگونه با دو سه تا فوت و فن رتبه خوب در ازمون بیاوریم و
هیچگاه به موفقیت نمی رسه...
اما....
حداقل این هست که این مجموعه می تونه یک روانشناسی و جامعه شناسی دم دستی و کاربردی و راحت برای افراد فراهم بکنه که بتونن روابطشون رو حداقل یک انالیزی بکنند و بی فکر و بی برنامه به جلو نرن.
البته اگر شرحی از بازی اتان ارائه دهید شاید بشود یک انالیزی راجع به ان انجام داد.
خوش بحال شما و سایر دوستانی که اینجا کامیاب شدنو از توفیقاتشون مینویسن
هرچند درکمال احترام حرف هیچ کدومشون رو باور نمیکنمو به زعم من دارن پوزه اتفاقات نیوفتاده ی زندگیشون رو میدن... درست مثل کاری که من برای حفظ آبرو برابر سایرین انجام میدم : )
یاد شلدون کوپر توی سیزن 2وم از اپیزود 13 ام بیگ بنگ تیوری افتادم که برای دوستی دنبال پیروی از یک الگریتم تئوریک و حساب شده بود و بعد یاد گفتگوهای دوستان توی این فرم افتادمو خندم گرفت...
من حتی نمیتونم بفهمم دوستان روی چه حسابی اسم روانشناسی و از اون فاجعه آمیز تر "جامعه شناسی" رو روی این سوپرآرمان ها میزارن :e412:
حالا روانشناسی رو فاکتور بگیریم کجای این چیز ها دخلی به دانش جامعه شناسی داره!؟؟؟که اصلا مهمم نیست بنظرم
مهم عملی نبودن این چیز هاست
بله جناب متوجه عرایض شما هستم احمقانست که این چیزهارو روی کاغذ بنویسی و بعد در میدان عمل به مثابه بچه ای که میخاد اسباب بازی لپ لپشو سرهم کنه از اون راهنما استفاده کنی..ولی باز هم هیچ کجای این دوازده برگ از این تاپیک رو معقول و به بیان عامیانه تر بدرد بخور ندیدم..
شرح بازی من هم همونییه که الظاهر اساتیده! فارسی زبان این حوزه درین تاپیک عنوان کردن هست
درنهایت هم چیزی جز ریجکشن بیشتر ، کریپی شدن مداوم و لطفا مزاحم نشید آقای هرچه بیشتر در بر نداشت :e405:
من با برخی از عرایض عزیزان مذکور اصلا مخالفتی ندارم و قصد اظهار نظر با جزمیت را نیز..
ولی به واقع میخام بگم دنیای بیرون فراتر از آرمان های فانتزیه دوستانمون توی اینجاست که باور دارن با چهار تا متُده به ظاهر فنتستیک میتونن اون بیرون خاکو خون به پا کنن :)
اصلا رو چه حساب اینجا مردان رو دسته بندی نمونده و در کمال بی ادبی الفاظ اصفاته کریه رو به اون ها نسبت میدیم ؟ بر چه اساس برای مواجه با یک بشر آدم از جنسه دیگه اصولی تعیین میکنیم که فقط روی صفحه های کاغذ قشنگ هستن...
این انتقاده تند تیز من هم نه از زبان یک فرده آفتاب مهتاب ندیده ی گوشه نشین که صحبت های فردیه که تمام راه های عنوان شده ی دوستان تئوریسین اینجا رو یک میلیون بار امتحان کرده و در انتها زهر مار هم نسیبش نشده که هیچ هرچه داشته هم از دست داده :)
به واقع این تاپیک افسانه ای بیش نیست.. البته دوست داشتم از لفظ عامیانه تری برای وصف جستار مذکور استفاده کنم اما خب کلامم رو رسمی شروع کردم پس رسمی هم تمومش میکنم :)
پ.ن: جا داره این ویدیو رو هم تقدیم تمام حضار ((البته جز این دوست گرامی کس دیگه ای هم نمونده باید به روحشون تقدیم کنم)) کنم
A Rant Against The Pickup Community - Must Watch For All PUAs - YouTube (https://www.youtube.com/watch?v=q56Qkejx_FM)
Mehrbod
04-22-2017, 05:29 PM
خوش بحال شما و سایر دوستانی که اینجا کامیاب شدنو از توفیقاتشون مینویسن
هرچند درکمال احترام حرف هیچ کدومشون رو باور نمیکنمو به زعم من دارن پوزه اتفاقات نیوفتاده ی زندگیشون رو میدن... درست مثل کاری که من برای حفظ آبرو برابر سایرین انجام میدم : )
یاد شلدون کوپر توی سیزن 2وم از اپیزود 13 ام بیگ بنگ تیوری افتادم که برای دوستی دنبال پیروی از یک الگریتم تئوریک و حساب شده بود و بعد یاد گفتگوهای دوستان توی این فرم افتادمو خندم گرفت...
من حتی نمیتونم بفهمم دوستان روی چه حسابی اسم روانشناسی و از اون فاجعه آمیز تر "جامعه شناسی" رو روی این سوپرآرمان ها میزارن :e412:
حالا روانشناسی رو فاکتور بگیریم کجای این چیز ها دخلی به دانش جامعه شناسی داره!؟؟؟که اصلا مهمم نیست بنظرم
مهم عملی نبودن این چیز هاست
بله جناب متوجه عرایض شما هستم احمقانست که این چیزهارو روی کاغذ بنویسی و بعد در میدان عمل به مثابه بچه ای که میخاد اسباب بازی لپ لپشو سرهم کنه از اون راهنما استفاده کنی..ولی باز هم هیچ کجای این دوازده برگ از این تاپیک رو معقول و به بیان عامیانه تر بدرد بخور ندیدم..
شرح بازی من هم همونییه که الظاهر اساتیده! فارسی زبان این حوزه درین تاپیک عنوان کردن هست
درنهایت هم چیزی جز ریجکشن بیشتر ، کریپی شدن مداوم و لطفا مزاحم نشید آقای هرچه بیشتر در بر نداشت :e405:
من با برخی از عرایض عزیزان مذکور اصلا مخالفتی ندارم و قصد اظهار نظر با جزمیت را نیز..
ولی به واقع میخام بگم دنیای بیرون فراتر از آرمان های فانتزیه دوستانمون توی اینجاست که باور دارن با چهار تا متُده به ظاهر فنتستیک میتونن اون بیرون خاکو خون به پا کنن :)
از سر کنجکاوی یک نمونه از تجربههای خودتان را ریزبینانه بازگویی میکنید؟
این انتقاده تند تیز من هم نه از زبان یک فرده آفتاب مهتاب ندیده ی گوشه نشین که صحبت های فردیه که تمام راه های عنوان شده ی دوستان تئوریسین اینجا رو یک میلیون بار امتحان کرده و در انتها زهر مار هم نسیبش نشده که هیچ هرچه داشته هم از دست داده :)
"بازی" در ظرف زمان و مکان صورت می گیرد و خود آگاهی لازم دارد که فرد ارزش خود را درانواع جنبه های مختلف(روانی،فیزیکی،اجتماع و ...) در بازار جنسی-اجتماعی محاسبه کند و بعد وارد ماجرا شود
Transcendence
04-24-2017, 06:54 PM
جناب reaven
ارتباط با دخترها چیز خارق عادتی نیست و داشتن رابطه جنسی -عاطفی با اونها محال و ناشدنی نیست .امری عادی و عمومی و در جریان است .چرا فکر می کنید اگر کسانی از رابطه با دوست دخترهاشان می نویسند همگی دروغگو هستند؟؟!!!
در مورد انتقاداتی هم که در مورد Pua دارید پیش از شما و بیش از شما در همین دفترچه در بخش بازی.نقد نوشته شده است می توانید در انجا نقدهای وارده را بخوانید.
reaven
07-15-2017, 09:29 PM
از سر کنجکاوی یک نمونه از تجربههای خودتان را ریزبینانه بازگویی میکنید؟
جناب reaven
ارتباط با دخترها چیز خارق عادتی نیست و داشتن رابطه جنسی -عاطفی با اونها محال و ناشدنی نیست .امری عادی و عمومی و در جریان است .چرا فکر می کنید اگر کسانی از رابطه با دوست دخترهاشان می نویسند همگی دروغگو هستند؟؟!!!
در مورد انتقاداتی هم که در مورد Pua دارید پیش از شما و بیش از شما در همین دفترچه در بخش بازی.نقد نوشته شده است می توانید در انجا نقدهای وارده را بخوانید.
کار من عموما اصلا به استفاده از متد ها بشود
من روی چندینو چند مورد اوپنرها رو تست کردم که بدترین نتایج ممکن را داشت (از اوپنر خیابانی گرفته تا آشناهایی که هر روز میبینمشون) و همش با بدترین حالت ممکن ریجکت شدن
توی اینترنت هم که راحت تر پاسخ میدن من تک تک متدهایی که دوستان اینجا طی سالیان گذشته به عنوان بهترین سلاح قرن!به فروش گذاشتن رو استفاده کردم (کل این جستارهای فرم رابنده سه چهار بار خواندم)که هیچ نتیجه ای نداشت و دست آخر همه موارد از نگ ها و جدی نگرفتن ها و حاضر جوابی ها دلخور شده و رفتند..من به این تاپیک هم البته اکتفا نکردم و در خصوص ابن متد ها مطالعات منابع خارجی هم زیاد د اشتم
حتی با سختی فراوان سریال پیک آپ آرتیست رو هم تهیه کرده و نگاه کردم چند قسمتی رو که واقا برنامه بیکیفیتی بود بنظرم
خلاصه هرچی در پی یو ای به عنوان نتیجه کار قلم داد میشد من دقیقا عکسش رو دریافت کردم
"بازی" در ظرف زمان و مکان صورت می گیرد و خود آگاهی لازم دارد که فرد ارزش خود را درانواع جنبه های مختلف(روانی،فیزیکی،اجتماع و ...) در بازار جنسی-اجتماعی محاسبه کند و بعد وارد ماجرا شود
احتراما حرف شما عزیز بازی با کلمات است
در میدان عمل احتساب جنبه های مختلف روح و روان در مقعیت های مکانی خاص طی قرار گیری در بازار اجتماعی جنسی دقیقا چه فرمولیست دیگر گرامی
undead_knight
11-08-2017, 03:40 PM
کار من عموما اصلا به استفاده از متد ها بشود
من روی چندینو چند مورد اوپنرها رو تست کردم که بدترین نتایج ممکن را داشت (از اوپنر خیابانی گرفته تا آشناهایی که هر روز میبینمشون) و همش با بدترین حالت ممکن ریجکت شدن
توی اینترنت هم که راحت تر پاسخ میدن من تک تک متدهایی که دوستان اینجا طی سالیان گذشته به عنوان بهترین سلاح قرن!به فروش گذاشتن رو استفاده کردم (کل این جستارهای فرم رابنده سه چهار بار خواندم)که هیچ نتیجه ای نداشت و دست آخر همه موارد از نگ ها و جدی نگرفتن ها و حاضر جوابی ها دلخور شده و رفتند..من به این تاپیک هم البته اکتفا نکردم و در خصوص ابن متد ها مطالعات منابع خارجی هم زیاد د اشتم
حتی با سختی فراوان سریال پیک آپ آرتیست رو هم تهیه کرده و نگاه کردم چند قسمتی رو که واقا برنامه بیکیفیتی بود بنظرم
خلاصه هرچی در پی یو ای به عنوان نتیجه کار قلم داد میشد من دقیقا عکسش رو دریافت کردم
احتراما حرف شما عزیز بازی با کلمات است
در میدان عمل احتساب جنبه های مختلف روح و روان در مقعیت های مکانی خاص طی قرار گیری در بازار اجتماعی جنسی دقیقا چه فرمولیست دیگر گرامی
از تصورات و توهمات یک سری گورو چه انتظاری داشتی آخه :)) دیگه خداشون که روش وی باشه به فلاکت افتاده و متهم به تجاوزه:)) جای اینها به نظرم کسی دنبال relationship coach باشه باز بهتره. اساسا اکثر این افراد ادراکی از علم ندارند و یا اگر هم دارند دنبال شیادی و فریب دادن یه عده و کسب پول/موقعیت اجتماعی و... هستند. یه بخش از علم/شبه علم رو انتخاب میکنند و با نظرات کسشر خودشون ترکیب میکنند و نهایتا به عنوان فرمول جادویی توی کون ملت میکنند. نهایتا هم افراد سرخورده میشند، حالا شما باز وضعت بهتره ولی خیلی ها زنستیزیشون زیاد میشه و مثلا MGTOW میشد
Mehrbod
11-13-2017, 03:28 AM
از تصورات و توهمات یک سری گورو چه انتظاری داشتی آخه :)) دیگه خداشون که روش وی باشه به فلاکت افتاده و متهم به تجاوزه:)) جای اینها به نظرم کسی دنبال relationship coach باشه باز بهتره. اساسا اکثر این افراد ادراکی از علم ندارند و یا اگر هم دارند دنبال شیادی و فریب دادن یه عده و کسب پول/موقعیت اجتماعی و... هستند. یه بخش از علم/شبه علم رو انتخاب میکنند و با نظرات کسشر خودشون ترکیب میکنند و نهایتا به عنوان فرمول جادویی توی کون ملت میکنند. نهایتا هم افراد سرخورده میشند، حالا شما باز وضعت بهتره ولی خیلی ها زنستیزیشون زیاد میشه و مثلا MGTOW میشد
مردهایی که راه خودشان را میروند زنستیز میشوند؟ :39:
undead_knight
12-08-2017, 09:45 AM
فاسم گروهشه ولی بر خلاف اینکه «راه خودشون رو برند»، همش در مورد زنها و بد بودنشون حرف میزنند :))
Dariush
12-13-2017, 01:08 PM
از سر کنجکاوی یک نمونه از تجربههای خودتان را ریزبینانه بازگویی میکنید؟
ایشان به گمان من به احتمال خیلی زیاد، زن هستند:
اصلا رو چه حساب اینجا مردان رو دسته بندی نمونده و در کمال بی ادبی الفاظ اصفاته کریه رو به اون ها نسبت میدیم ؟ بر چه اساس برای مواجه با یک بشر آدم از جنسه دیگه اصولی تعیین میکنیم که فقط روی صفحه های کاغذ قشنگ هستن...
وقت خویش را بیخود برای ترولها هزینه نکنید.
Mehrbod
12-17-2017, 04:54 AM
ایشان به گمان من به احتمال خیلی زیاد، زن هستند:
اینهم دور از باور نیست.
از دیدن دوبارهی شما شاد شدم! :e303:
Dariush
12-18-2017, 09:44 AM
از تصورات و توهمات یک سری گورو چه انتظاری داشتی آخه :)) دیگه خداشون که روش وی باشه به فلاکت افتاده و متهم به تجاوزه:)) جای اینها به نظرم کسی دنبال relationship coach باشه باز بهتره. اساسا اکثر این افراد ادراکی از علم ندارند و یا اگر هم دارند دنبال شیادی و فریب دادن یه عده و کسب پول/موقعیت اجتماعی و... هستند. یه بخش از علم/شبه علم رو انتخاب میکنند و با نظرات کسشر خودشون ترکیب میکنند و نهایتا به عنوان فرمول جادویی توی کون ملت میکنند. نهایتا هم افراد سرخورده میشند، حالا شما باز وضعت بهتره ولی خیلی ها زنستیزیشون زیاد میشه و مثلا MGTOW میشد
شما همچنان با استدلالهای مریضتان میخندید؟
من مدت نسبتا زیادیست که کسبازی را رها کرده، آنهم نه به دلیل
آنکه آن را نادرست میشمارم، بلکه به این دلیل که علاوه بر کارهای مهمتری
که دارم، کمی سخیفتر از آنیست که بخواهم انرژی و زمان خویش را صرف آن
بکنم.
اما کسانی که برایشان همچنان زنان اولویت مهمی در زندگی هستند، چرا از آنجه
جواب داده و برای کسانی بطور عملی موثر بوده استفاده نکنند؟ به اینان این نکته
را یادآور خواهم شد که علارغم چرندیات هپروتی و بیپایهای که در مقام نقد به
روشهای بازی، تولید و منتشر میشوند، هزاران نفر در سراسر جهان تجربیات
خویش را به رایگان و بطور «ناشناس» با دیگران به اشتراک میگذارند، بی آنکه
چیزی در ازای آن به دست آورند. برخلاف آنچه دوستِ قدیمی ما اینجا به خوردتان
میدهد، Roosh-v خدای کسی نیست. اصلا هم آدم مهمی نیست. پیدا کردنِ
نوع سفسطهی نهفته در این استدلالِ رقتانگیز را به نوآموزان درس منطق
دورهی دبیرستان میسپارم، اما بدانید که آنچه در اینجا و جاهای دیگر نوشته
و منتشر شده، حاصل تجربیات مشترک است دوستان. این معنایی مهم و
اساسی را در بر دارد.
شاید مثالی ساده بتواند درک آن را آسانتر کند. بیایید تصور کنیم که قرار است
شغل شما اهلی کردن خرسها و فروختنِ آنها به سیرکها و باغوحشها باشد.
برای دانستن و درک رفتارهای خرس و فهم حالات او شما هیچ راهی ندارید
جز آنکه به تجربیات مشترک دیگران مراجعه کنید. هیچ مرجع علمی به دردتان
نخواهد خورد. برای آنکه به او بفهمانید باید به خواستههایی که به شکلی
نمادین به او منتقل میکنید توجه کند و واکنش متناسب در برابرشان داشته
باشد، باید بدانید که چطور دیگران قبلا این کار را کردهاند. پیشینیان شما،
برای هر کدام از قواعدی که به آنها دست یافتهاند، بارها راههای مختلف
را آزموده و طعم شکست را چشیدهاند. اگر امروز شما میتوانید به تجربیات
آنها دسترسی داشته و از شکستها پرهیز کرده و سرراستتر و سریعتر
به آنچه میخواهید برسید، یعنی آنکه یک «دانش تجربی» به دست آمده
است که حاصل تجمیع و به اشتراکگزاری تجربیات مشترک آدمها در نقاط
مختلف جهان است.
برخلاف آنچه منتقدان بازی میگویند، نتایج عملی بازی کاملا قابل مشاهده است.
لازم نیست به شاگردان و پیروان تئوریسینهای بازی، همچون Roosh-V یا دیگران
رجوع کنید، کافیست به تجربیات و اظهارات خیل کسانی از این متدها استفاده
کرده و میکنند نگاه کنید. شما ضریب چندان بالایی هوشمندی نیاز ندارید که
بدانید کدام واقعی هستند. باید کمی به خودتان زحمت دهید و تیزبینانه و با دقت
در جزئیات و لایههای پنهان و نامرئی سرک بکشید.
برای آنکه در انزوا و حسرت زندگی کنید، هزاران راه رفته وجود دارد و برای آنها
نیازی نیست با نقدهای اینچنینی وقت تلف کنید. تکلیفتان را با خودتان روشن
کنید و راه خود را انتخاب کنید.
من در مدتی که متدهای بازی را در پیش گرفتم، پس از زمانی نه چندان دراز
به این توانایی رسیدم که تقریبا با هر زنی که در اطرافم بود بتوانم همخوابگی داشته
باشم، صرفا کافی بود بخواهم. چند مرد را هم در دهه سوم و چهارم زندگی از باکرگی
نجات دادم! خود اینها در برابر دستاوردهای جانبیاش بسیار کماهمیت بود.
بهر رو، حتی اگر نخواهید این سبک زندگی را انتخاب کنید، میتوانید مطمئن
باشید با تجربهی آن در مقطعی موقت، درسهای بزرگی برایتان به ارمغان
خواهد آورد که بی آن زندگی اجتماعی شما شانس بسیار کمتری برای تعالی
حداکثری میداشت.
undead_knight
12-23-2017, 02:33 PM
شما همچنان با استدلالهای مریضتان میخندید؟
من در مدتی که متدهای بازی را در پیش گرفتم، پس از زمانی نه چندان دراز
به این توانایی رسیدم که تقریبا با هر زنی که در اطرافم بود بتوانم همخوابگی داشته
باشم، صرفا کافی بود بخواهم. چند مرد را هم در دهه سوم و چهارم زندگی از باکرگی
نجات دادم! خود اینها در برابر دستاوردهای جانبیاش بسیار کماهمیت بود.
بهر رو، حتی اگر نخواهید این سبک زندگی را انتخاب کنید، میتوانید مطمئن
باشید با تجربهی آن در مقطعی موقت، درسهای بزرگی برایتان به ارمغان
خواهد آورد که بی آن زندگی اجتماعی شما شانس بسیار کمتری برای تعالی
حداکثری میداشت.
البته، اتفاقا در توییتر موجبات ازار عده کثیری چون شما رو فراهم کردم که البته در کنار ارضای سادیسم خفیف، اثرات مثبت اجتماعی داره :))
ولی خب سطح استدلال که در حد «پدر بزرگ من 40 سال سیگار میکشید و در هشتاد سالگی مرد، پس سیگار کشنده نیست» باشه، انتظار منطق نمیشه داشت.
البته این کثافت اثرشو روی ذهن خیلی از اعضای گروه گذاشته، کسایی که یه زمانی ادم های محترمی برای من بودند ولی از شک گرا به یه مشت مومن تبدیل شدند. در نهایت داستان غم انگیزیه و البته تجربه مثبتی برای اینکه هرجا حتی نطفشو دیدم بهش حمله کنم :))
Dariush
12-24-2017, 08:51 AM
البته، اتفاقا در توییتر موجبات ازار عده کثیری چون شما رو فراهم کردم که البته در کنار ارضای سادیسم خفیف، اثرات مثبت اجتماعی داره :))
ولی خب سطح استدلال که در حد «پدر بزرگ من 40 سال سیگار میکشید و در هشتاد سالگی مرد، پس سیگار کشنده نیست» باشه، انتظار منطق نمیشه داشت.
البته این کثافت اثرشو روی ذهن خیلی از اعضای گروه گذاشته، کسایی که یه زمانی ادم های محترمی برای من بودند ولی از شک گرا به یه مشت مومن تبدیل شدند. در نهایت داستان غم انگیزیه و البته تجربه مثبتی برای اینکه هرجا حتی نطفشو دیدم بهش حمله کنم :))
من نمیدانم چه چیز باعث شده که فکر کنید حملات شما به جماعت لش و لوش حاضر
در توئیتر، نزد ما میتواند افتخارآمیز جلوه کند و مدال شجاعت نسیبات کند.
«شوالیه»ای هستی همچنان برای خودت!
حالا اینها چه اهمیتی دارند؟ چرا فکر میکنید تلاش عدهای برای کسب سکس، یا
تعلیم و انتقال روشهای تجربی قانع کردنِ زنان به اینکه «من همان کسی هستم
که دلت میخواهد با او سکس داشته باشی»، اهمیت خاصی در این جهان دارد
که میخواهید مبارزه با آن را تبدیل به یک رسالت کنید؟ حقیقتا این برایم قابل
درک نیست. خود را آماده کنید که فکر کنم بعد از اینکه در این رسالت خویش
شکست خوردید، قراراست در راستای قانع کردن زنان برای اینکه «گول ما را نخورند»
تلاش کنید؟!
بگذریم؛ آن مثالی که برای حمله به گفتههای من آوردید کاملا بیربط بود،
به این دلیل که در آنجا شخص گوینده در حال تعمیم یک نمونه از مشاهدات
خود است که علاوه بر اینکه میتواند جزو استئنائات دستهبندی شود، فکتهای
علمی بسیاری نیز علیه آن وجود دارند. در حالیکه آنچه که من گفتم در مورد
به اشتراکگزاری تجربیات مشترک در مورد یک سوژه مشخص است. این خیلی
عجیب نیست که ما از تجربیات مشترک خود برای بهبود درک و فهم خویش در مورد
پدیدههای مختلف استفاده کنیم. برای مسائل بسیار زیادی از این امکان استفاده میکنیم
و نتایج خوبی هم تا الان گرفتهایم. بیربطی مثال شما در این است که در آنجا علم
صلاحیت و وجاهت اظهار نظر دارد، و نپذیرفتن نظر آن، حماقت است؛ تاثیر دود سیگار
بر بدن انسان، بطور علمی کاملا قابل تحقیق است، در حالیکه «علم» برای مسائلی
که انسان بطور مستقیم در آنها دخیل است، تا حدی میتواند به ما کمک کند،
علاوه بر آنکه در بسیاری از مسائلی که انسان بطور مستقیم در آنها دخیل نیست
نیز کمک چندانی به ما نمیکند. مثلا اگر بخواهید از روی یک کتاب علمی پیرامون
ماهیگیری یاد بگیرید احتمالا خایههای جامانده حضرت یونس در شکم آن وال هم
نسیبتان نخواهد شد.
وانگهی مومن شدنِ آدمهای «محترم» نزد شما در این فروم(!)، چه ارتباطی به این موضوع
دارد؟ و اصلا این مطلب بطور کلی چرا باید اینجا اهمیت داشته باشد حتی اگر درست باشد؟
Transcendence
12-24-2017, 09:56 AM
طنز قضیه اینجاست که جماعت مومن به مذهب و ایدئولوژی فمنیسم کسانی را به مذهبی شدن متهم می کنند که اتفاقا شک گرایی و عقل انتقادی ان ها ،دیواره های ضخیم توهمات و ترهات القا شده به وسیله دانشگاه ها و رسانه های کس محور رو درهم کوبیده !
Canary
01-11-2018, 12:57 PM
کینو : تعریف
یکی از مفاهیم بسیار مهم بازی «کینو» است، که تعریف سادهی آن عبارت است از ارتباط جسمانی ِ غیرجنسی و جنسی در مراحل قبل از سکس، از آغاز مخزنی، تا قرارهای اول ِ منتهی به رختخواب. شما سر صحبت را با یک دختر در پارتی باز میکنید، دست بالا دو دقیقه میانهی گفتگو به آرامی، و بسیار زیرجلی و درحالی که ارتباط چشمی دائم با او برقرار کردهاید، خیلی آهسته آرنج او را لمس میکنید. عملی به همین سادگی میتواند میزان موفقیت شما را به نحوی شگفت انگیز دگرگون بکند. تماس جسمانی میان انسانها یکی از مهمترین ارکان اعتمادسازی روانی و تنشزدایی از رابطه است. سه چهار دقیقه بعد از این، و یکی دو دقیقه قبل از اقدام برای رد و بدل کردن شماره، اینبار کمی بالاتر، مثلا بازوی او را، برای مدتی بیشتر لمس میکنید. موفق خداحافظی، اگر کار خیلی خوب پیش رفته برای بوس کوچکی از لبان او جلو میروید، و اگر بجز آن یک بغل به ظاهر بیغل و غش از او میگیرید. در قرار اول بلافاصله ارتباط جسمانی را ادامه میدهید، به نحوی که تمام مدت باید به سمت تشدید میزان و خودمانی بودن این تماسها حرکت بکنید. یک بازیکن خوب در پایان قرار اول، در حال مالیدن و بوسیدن و لیسیدن دختر خواه بود.
تساعد کینو یکی از مهمترین اجزای بازی خوب است، اینکه بدانید چه لحظه، چه مقدار و به چه شکل با زن ارتباط جسمانی برقرار بکنید. سردرگمی، دستپاچگی و ناشیگری در این بخش از بازی به اندازهی سقوط در گهتستهای متوسطه خطرناک است زیرا زن بیآنکه بداند در خود احساس بسیار بدی نسبت به شما پیدا خواهد کرد. خودمانی بودن زود هنگام یا زیادی شما را در نظر او تبدیل به مردی بی «هیچ» پایبندی به حریم جنسی خودش میکند(۱)، خودمانی نشدن و زیاد عقبنگاه داشتن شما را تبدیل به بتای فمینیست ِ بزدلی که جایگاه خود در مقام یک موجود جنسی را از دست خواهد داد. به ترتیب اثر مخرب: کینوی بد(دست پا چلفتی بودن در هنگام تماس جسمی=مرد امگای بیتجربه) > کینوی کم(زیادی مراقب رفتار خود بودن= مرد بتای بزدل که «عواطف» زن برایش مهمتر از عواطف خودش است) > کینوی زیاد یا زود(دست به پستانهای او مالیدن در آغاز قرار اول مثلا=مرد بازیکن ِ بکندر رو که هیچ امیدی به پایبند کردن او نیست).
یک نمونهی بسیار خوب از کینوی مرد امگا پدیدهی «دست معلق» است!
3474
:e412:
مرد امگا به معنای واقعی کلمه نمیداند دست خود را کجای کمر دختر باید بگذارد، اینست که آنرا در هوا معلق نگه میدارد به امید دختر خود را در آن بدهد و کار را برای او آسان بکند. وضع بتاها به این وخامت نیست، مشکل آنها بیشتر در فقدان جرئت کافی برای انجام کار درست در موقع درست است، نه نادانی از اینکه چه باید کرد. اینست که بتای بسیار سطح بالا، در قرار اول حداکثر برای یک بوسهی خشک و خالی (بدون تف و زبان!) اقدام میکنند و در صورت گرفتن آن احساس پیروزی میکند، رقت انگیز! شما همواره اهداف خود را پیش ببرید و بازی خود را به چالش بکشید: برای سکس در همان قرار اول خیز بردارید، پس از آن برای سکس دهانی در قرارهای اول تلاش بکنید، پس از این از دختران در همان شب اول سکس مقعدی بطلبید .. اما دورترین راهها با همان اولین قدم شروع میشوند، و اولین گام برای فتح طریق مقدس و سفر روحانی به دبر زن همان دستان ِ به روی ساعد لحظهی آشناییست.
۱) بله زنان شیفتهی مردی هستند که به «ارزشها» و «معیارها» و «عواطف» و ... او بیاعتناست و چنان جایگاه رفیعی در جامعه دارد که میتواند از دست دادن او را ریسک بکند، اما چیزی هم هست به نام «افراط در بازی»، همهی زنان از لاشی تلقی شدن میهراسند و بعد از پیر شدن، شاید بزرگترین ترس ایشان باشد(با دلیل موجه، بجز مرد امگا کسی تعهد خود را به پای زن لاشی هدر نمیکند)، و از لاشی تلقی شدن در نظر شما بیزارند. پس هرگز طوری رفتار نکنید که انگار «او دلش میخواهد»، در فیلمهای مضحک هالیوودی اغلب دیدهاید که بتا یا امگایی که قصد تعرض یا تجاوز به زن را دارد به او میگوید «وانمود نکن، دلت میخواهد»، هرگز طوری کینو نکنید که گویی رفتار او باعث تشویق و تهییج شما شده، طوری رفتار بکنید که انگار این بیاعتنایی به قوانین طبیعت ذاتی شماست و اگر او میخواهد از حضور ثقیل و آلفای شما مفتخر بشود باید بند کرست را باز بکند، اگرنه همان دم میروید با دختر میز کناری که دارد چشمانش را در میآورد و لحظهای از خیره شدن به شما و لیسیدن لبهایش غافل نیست!
مرز احساس لاشی تلقی شدن در دختران متفاوت است، برای یکی تلاش من جهت چپاندن تخمهایم در دهانش آن لحظه که دارد کیرم را میلیسید پا را از مرز فراتر گذاشتن است، برای دیگری دستش را زودتر از آنچه باید گرفتن. آنرا بیابید و تا جایی که میتوانید از آن فاصله بگیرید.
جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.
Dariush
01-15-2018, 02:06 PM
یک توصیهی طلایی:
آنجا که پول درمیآورید، دول درنیاورید.
پ.ن: به زودی یکی از روشهای ابداعی خودم برای دک کردن را اینجا منتشر خواهم کرد.
Dariush
01-15-2018, 02:12 PM
جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.
به گمانم کاملا اشتباه متوجه شدهاید. تمام مشخصاتی که از خود
ذکر کردید با مرد بتا همخوانی دارند. یکبار دیگر با دقت مطالب پیرامون
دستهبندی مردان را مطالعه کنید، بسیار کاربردی و پراهمیت است
که بدانید در چه دستهای از مردان قرار میگیرید.
Canary
01-15-2018, 02:25 PM
به گمانم کاملا اشتباه متوجه شدهاید. تمام مشخصاتی که از خود
ذکر کردید با مرد بتا همخوانی دارند. یکبار دیگر با دقت مطالب پیرامون
دستهبندی مردان را مطالعه کنید، بسیار کاربردی و پراهمیت است
که بدانید در چه دستهای از مردان قرار میگیرید.
چطور؟
این تعریف مرد بتاست که جناب امیر یا نیما(تو هوپا اسم کاربریشون نیما بوده نمیدونم چرا؟) از مرد بتا ارائه دادن:
مردان بتا: رُمنس!
کل سبکبازیهای چندشآور و مناسک مدرن زنپرستی که تحت عنوان رمنس شناخته میشود، از غذا در دهان هم گذاشتن در رستورانی آنچنانی که با نور شمع روشن شده، تا دوستپسر/دوستدختری و کارهای رقتانگیز مشابه. این مردان به مانند هر مرد دیگری میخواهند که ابژهی تمنای زن باشند، و در نظر ایشان تنها راه اطمینان از این مورد اشتیاق واقع شدن کارآمدیست، یعنی مرد بتا زمانی که به کار یک زن خورده خود را حقیقتاً تائیدشده مییابد. این است که این عجایب خلقت به راستی با ذوقزدگی تمام کاپشن خود را در هوای پائیزی به دختری که میگوید «سردمه» میدهند و وقتی دختری به ایشان میگوید «منو بگیر» اینرا نشانهای از علاقهی زیاد دختر به خودشان تعبیر میکنند... رمنس ایشان هرچند تکراری و پراحتیاط و پیروی کورکورانه از نسخهای منسوخ که دهها سال است دیگر جواب مطلوب را نمیدهد است، اما به دید خودشان چیزی از آن جالبتر وجود ندارد.
روش شناسایی برای زنان:
تا قرار سوم حرفی از سکس نمیزند، شنوندهی خوبیست، جزئیات عجیب و غریب و بیاهمیت دربارهی شما به ذهنش میماند(مثل روز تولدتان، یا چه میدانم، اسم فامیلتان)و اگر به تماشای فیلمی رفتید به شما اجارهی انتخاب آنرا میدهد، حتی ممکن است بعد از پایان فیلم بگوید «عزیزم خیلی انتخاب خوبی بود»... ترحم برانگیز! حداقل روزی یک بار زنگ میزند و بطور میانگین هر بیست دقیقه یک اساماس میفرستد. بلا انقطاع لبخند میزند و اگر زنگ زدید و جواب نداد جدیجدی عذرخواهی میکند و دلیل میآورد!
مرد بتا با شما همچون اثر هنری زیبایی رفتار میکند که برای چشمنوازی و دلنوازی آفریده شده.
که خب من گفتم از چنین مردایی به شدت بیزارم (حتی بیشتر از مردان آلفا).
Mehrbod
01-16-2018, 01:59 AM
این دستهبندیهایِ آلفا و بتا و .. به دید من هر چه بیشتر زیان دارند تا سود. پیشنهاد من این است که همواره بکوشید بگویید در چه دستههایی نیستید,
ولی نکوشید بگویید در چه دستههایی میباشید. درست آن دم که کس بگوید من "بهمان" هستم, خودش را در یک زندان رفتاری فروبرده و با آن سنجیده
خواهد شد, ولی تازمانیکه بگوید من بهمان "نیستم", از شکنندگی جایگاه خود پیش گرفته است. نمونهوار, همواره بگویید که "فمینیست" نیستید, زیرا
از افتادن شما در دستهیِ فمینیستهای بدنام پیش میگیرد, ولی نگویید من مدافع حقوق مردان هستم و نیز نباشید, چون شما را در دستهیِ ناجور دیگری میاندازد.
به دید من, به تن و اندام و تندرستی خود برسید, تا میتوانید روی پوشش خود هزینه کنید, خوشپوش, خوشبو, خوشبرخورد, خوشخنده, خوشگو و اعتمادپذیر باشید و
بس. نیازی به انجام هیچگونه آلفابازی و بتاپرهیزی و اینجور کارهای نابخردانه نیست, ولی نیاز به کار کردن نمونهوار روی خوشرویی, خوشگویی و خوشگامی و اینها همیشه هست.
در دست دیگر, من بسی بر این باورم که دیگران تا اندازهیِ بسیار بالایی همواره میکوشند همراستا با چشمداشتهایِ شما برخورد کنند. اگر شما به یک دختر رسیده و
از همان سرآغاز بیانجامید به دستهبندی او و خویش و ... خود به خود چشمداشتهایِ خودآگاه و ناخودآگاهانهاتان را فرافکنی میکنید و پاسخهایی همخور نیز خواهید گرفت.
بوارونه, اگر به کسی, در اینجا دختری رسیده و او را یک «آدم دیگر» و همچون خود ببینید, خود به خود رفتار شما رفتاری دیگر را در پاسخ به خود میکشد.
Our distrust of another justifies his deceit.
بدگمانیِ ما به دیگری, فربیکاری او را دادپذیر میکند.
به دید من, به تن و اندام و تندرستی خود برسید, تا میتوانید روی پوشش خود هزینه کنید, خوشپوش, خوشبو, خوشبرخورد, خوشخنده, خوشگو و اعتمادپذیر باشید و
بس. نیازی به انجام هیچگونه آلفابازی و بتاپرهیزی و اینجور کارهای نابخردانه نیست, ولی نیاز به کار کردن نمونهوار روی خوشرویی, خوشگویی و خوشگامی و اینها همیشه هست.
.
5083
"دوش بگیر" "اعتماد به نفس داشته باش" "خودت باش" "small talk رو امتحان کن"
Mehrbod
01-24-2018, 06:09 PM
5083
"دوش بگیر" "اعتماد به نفس داشته باش" "خودت باش" "small talk رو امتحان کن"
چشمداشت دیگری دارید؟ اگر "خود" یا منشی که کس برای خودش درست
کرده آن اندازه گیرایی نداشت که یک دختر پاهایش را برایش باز کند, نالیدنش دیگر چیست؟
این همه راه برای گیراتر شدن است و همهی آنها هم در گزینش جنسی اثرمند میباشند.
چشمداشت دیگری دارید؟ اگر "خود" یا منشی که کس برای خودش درست
کرده آن اندازه گیرایی نداشت که یک دختر پاهایش را برایش باز کند, نالیدنش دیگر چیست؟
این همه راه برای گیراتر شدن است و همهی آنها هم در گزینش جنسی اثرمند میباشند.
5084
خوشپوشی و خوش برخوردی و ... پایه تعامل اجتماعی اند
هزینه ای را "کس" برای رسیدن به کس می دهد همان معیار الفا و بتاست
Mehrbod
01-25-2018, 04:50 PM
5084
خوشپوشی و خوش برخوردی و ... پایه تعامل اجتماعی اند
هزینه ای را "کس" برای رسیدن به کس می دهد همان معیار الفا و بتاست
این هم از آن سادهانگاریهای دور از باور است, بیشتر از آنکه بیاندیشید آدم آن بیرون است با باورها و گرایشهای رنگارنگ و
من بتنهایی چه شمار دختر میشناسم که از "آلفامنشی" بیزارند و فتیش به هزار و یک چیز دیگر دارند. این "آلفا" و "بتا" و ... دستهبندیهای
ازینرو ناجور و نه چندان کارآمدی اند, تا آن اندازه که نمونهوار کس بداند "بی دست و پا بودن" یا "شرمو / خجالتی بودن" بد است
بکار میایند, ولی همهی هزینه؟ای که نر برای رسیدن به کُس میپردازد بیگمان تنها "رفتار آلفاگونه" نیست, بساکه
بیشمار فاکتور ریز و درشت در کار میباشند که در کنار همدیگر منش (شخصیت) میبخشند و مایهی گیرایی کس میشوند.
این هم از آن سادهانگاریهای دور از باور است, بیشتر از آنکه بیاندیشید آدم آن بیرون است با باورها و گرایشهای رنگارنگ و
من بتنهایی چه شمار دختر میشناسم که از "آلفامنشی" بیزارند و فتیش به هزار و یک چیز دیگر دارند. این "آلفا" و "بتا" و ... دستهبندیهای
ازینرو ناجور و نه چندان کارآمدی اند, تا آن اندازه که نمونهوار کس بداند "بی دست و پا بودن" یا "شرمو / خجالتی بودن" بد است
بکار میایند, ولی همهی هزینه؟ای که نر برای رسیدن به کُس میپردازد بیگمان تنها "رفتار آلفاگونه" نیست, بساکه
بیشمار فاکتور ریز و درشت در کار میباشند که در کنار همدیگر منش (شخصیت) میبخشند و مایهی گیرایی کس میشوند.
5086
فعل گاییدن را صرف کردن این روزها انقدر سخت نیست اما چه کسی برایتان لای پا باز می کند و چجورش خیلی مهم است!
از این بی شمار "خصیصه" و "منش" که از الفا و بتا به دور اند 10 تا را نام ببرید ما هم استفاده کنیم!
Canary
01-25-2018, 07:57 PM
5086
فعل گاییدن را صرف کردن این روزها انقدر سخت نیست اما چه کسی برایتان لای پا باز می کند و چجورش خیلی مهم است!
از این بی شمار "خصیصه" و "منش" که از الفا و بتا به دور اند 10 تا را نام ببرید ما هم استفاده کنیم!
به نظر من اونچه که بیشتر از آلفا و بتا بودن برای زن جذابه یکی پول و دیگری که مهم تر هم هست قدرت اجتماعیه.
sonixax
01-26-2018, 01:14 AM
به نظر من اونچه که بیشتر از آلفا و بتا بودن برای زن جذابه یکی پول و دیگری که مهم تر هم هست قدرت اجتماعیه.
آلفا و بتا بودن مال میمون و شیر و پلنگ است! نه انسان!
انسان نه از روی هیکل و سایز شومبول و قیافه و ... بلکه از روی شعور، فهم، درآمد، حس انساندوستی و ... سنجیده میشود.
آنکس که از روی هیکل، زیبایی، سایز شومبول و یا تنگی سوراخ جفت خود را انتخاب میکند نهایتن زندگیش هم در همان پایین تنه خلاصه میشود و ارزشش بیشتر از زیر خایه بودن و یا روی سوراخ بودن نیست.
بله درسته که زیبایی و خوشگویی و خوش هیکلی و ... میتوانند فاکتور باشند ولی درجه اهمییتشان در بهترین حالت 5 از 100 است.
بارز ترین مثالش دونالد ترامپ و همسرش! دونالد ترامپ از روی هیکل و قیافه انتخاب کرده و ملانیا ترامپ از روی ثروت! باقیش هم که به قول مموتی فیلمهاش موجوده :e412:
Canary
01-27-2018, 12:55 AM
آلفا و بتا بودن مال میمون و شیر و پلنگ است! نه انسان!
انسان نه از روی هیکل و سایز شومبول و قیافه و ... بلکه از روی شعور، فهم، درآمد، حس انساندوستی و ... سنجیده میشود.
آنکس که از روی هیکل، زیبایی، سایز شومبول و یا تنگی سوراخ جفت خود را انتخاب میکند نهایتن زندگیش هم در همان پایین تنه خلاصه میشود و ارزشش بیشتر از زیر خایه بودن و یا روی سوراخ بودن نیست.
بله درسته که زیبایی و خوشگویی و خوش هیکلی و ... میتوانند فاکتور باشند ولی درجه اهمییتشان در بهترین حالت 5 از 100 است.
بارز ترین مثالش دونالد ترامپ و همسرش! دونالد ترامپ از روی هیکل و قیافه انتخاب کرده و ملانیا ترامپ از روی ثروت! باقیش هم که به قول مموتی فیلمهاش موجوده :e412:
هوم!
فیلمش(?what) موجود است خودت هم لایکش کرده ای!
بازی : آموزش (https://www.daftarche.com/%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%85%D8%B1%D8%AF-36/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-1415/)
#6
sonixax
01-27-2018, 01:30 AM
هوم!
فیلمش(?what) موجود است خودت هم لایکش کرده ای!
بازی : آموزش
#6
سپاس زدن من با لایک زدن من متفاوت است!
قدیمها برای نشانه گذاری اینکه تا کجا خوانده ام سپاس میزدم و اگر خوشم میامد لایک میزدم ولی لزومن لایک زدن به معنای موافقت با آن نبوده و نیست!
به کاهدان زدید :e032:
Canary
01-27-2018, 02:23 AM
سپاس زدن من با لایک زدن من متفاوت است!
قدیمها برای نشانه گذاری اینکه تا کجا خوانده ام سپاس میزدم و اگر خوشم میامد لایک میزدم ولی لزومن لایک زدن به معنای موافقت با آن نبوده و نیست!
به کاهدان زدید :e032:
آره لابد اینجا که سه تا پست رو که پشت سر هم ارسال شده سپاس زدی معنیش اینه که یکیشو رفتی صبح خوندی،دیگه حوصلت سر رفته دومیشو رفتی ظهر خوندی و آخریشم نشستی شب خوندی اونم پست های نیم خطی رو:e415:
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 201 (https://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D 9%85-28/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-201.html)
جالب اونکه فقط پستای هم فکرای خودت رو به عنوان پست آخر میخونی و بالای دویست صفحه پستای مخالفینت رو نشده که به عنوان آخرین پست بخونی!
+آدرس ماست فروشی محلتون رو اگه میتونی تو خصوصی بفرست:e415:
sonixax
01-28-2018, 02:18 AM
آره لابد اینجا که سه تا پست رو که پشت سر هم ارسال شده سپاس زدی معنیش اینه که یکیشو رفتی صبح خوندی،دیگه حوصلت سر رفته دومیشو رفتی ظهر خوندی و آخریشم نشستی شب خوندی اونم پست های نیم خطی رو
گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 201
جالب اونکه فقط پستای هم فکرای خودت رو به عنوان پست آخر میخونی و بالای دویست صفحه پستای مخالفینت رو نشده که به عنوان آخرین پست بخونی!
اخوی! گفتم قدیمها! اینهایی که لیست کردید مال جدیدترهاست :e330::e105:
برای اینکه دوزاری کجتان بیوفتد بنگرید به پست خودتان! در ضمن ماست فروشی ما به خیلی تیز و بزهای پرت از مرحله ماست نمیفروشد بیخود وقت خودتان و من را نگیرید :e415:
Canary
01-28-2018, 04:16 AM
اخوی! گفتم قدیمها! اینهایی که لیست کردید مال جدیدترهاست :e330::e105:
برای اینکه دوزاری کجتان بیوفتد بنگرید به پست خودتان! در ضمن ماست فروشی ما به خیلی تیز و بزهای پرت از مرحله ماست نمیفروشد بیخود وقت خودتان و من را نگیرید :e415:
به من چه میخواستی خودزنی نکنی:e105:
جدیدتر ها! کلا 8 ماه اختلاف زمانی بین پست اونجا و پست این تاپیک هست!
ولی برای اینکه دیگه بهونه نیاری اینجا هم به همون مدل پست ها رو سپاس زدی که زمان سپاس خوردنش هم مربوط به همون سال و همون ماهه.گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 162 (https://www.daftarche.com/%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-12/%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D9%88-%D8%B3%D9%88%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%84%DB%8C%D8%B3%D 9%85-28/%D8%A8%D8%B1%DA%AF%D9%87-162.html)
Canary
01-28-2018, 04:17 AM
اخوی! گفتم قدیمها! اینهایی که لیست کردید مال جدیدترهاست :e330::e105:
برای اینکه دوزاری کجتان بیوفتد بنگرید به پست خودتان! در ضمن ماست فروشی ما به خیلی تیز و بزهای پرت از مرحله ماست نمیفروشد بیخود وقت خودتان و من را نگیرید :e415:
بعد از خوندن پست بالایی پستای خودمو و اگه خواستی خودتو حذف کن چون به هرحال هم بی ارتباط با موضوع تاپیکه و هم البته من قصد جسارت نداشتم و فقط خواستم با حرفی که زدی یک مقدار شوخی کرده باشم.
+آدرس ماست فروشی فراموش نشه:e105:
sonixax
01-29-2018, 01:57 AM
به من چه میخواستی خودزنی نکنی
جدیدتر ها! کلا 8 ماه اختلاف زمانی بین پست اونجا و پست این تاپیک هست!
ولی برای اینکه دیگه بهونه نیاری اینجا هم به همون مدل پست ها رو سپاس زدی که زمان سپاس خوردنش هم مربوط به همون سال و همون ماهه.گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم - برگ 162
خیر اخوی!
ما گفتیم، شما میتوانید بر پای آنچه باور دارید باقی بمانید ایرادی ندارد بمانید :))
بعد از خوندن پست بالایی پستای خودمو و اگه خواستی خودتو حذف کن چون به هرحال هم بی ارتباط با موضوع تاپیکه و هم البته من قصد جسارت نداشتم و فقط خواستم با حرفی که زدی یک مقدار شوخی کرده باشم.
+آدرس ماست فروشی فراموش نشه
ماست فروشی ما به شما ماست نمیفروشه جانم :e412:
reaven
02-16-2018, 02:50 AM
ایشان به گمان من به احتمال خیلی زیاد، زن هستند:
وقت خویش را بیخود برای ترولها هزینه نکنید.
اینهم دور از باور نیست.
از دیدن دوبارهی شما شاد شدم! :e303:
بزرگواران گاییدین بنده زن نیستم
بگذارید اصل داستان رو بگم
داستانی که یک سال پیش منو به این فروم و دنیای پی یو ای کشوند
لازم به ذکره خواهرم سر نوشتنش گاییده شد پس مرحمت بفرمایید بخونیدش و بابت طولانی بودنش عذرخواهیم رو پذیرا باشید و از مسخره کردن و ساخت کمدی هم خودداری کنید موضوع برام جدیه و کس دیگه ای رو واقعا نمیشناختم که بتونه جوابی بهم بده
از همممه ی عزیزان دعوت مسکنم نظرشون رو بگند
همتون قلم قوی ای دارید و تجربه نیز .. به همین سبب مایلم نظرتون رو بدونم:
واقعیت اینه که از یه دختری خوشم اومد تو دانشگاه.بیشتر از یه سال پیش بود...عصر بود نشسته بودم رو نیم کت تو حیاط منتظر کلاس اخر وقتم بودم.این اومد رد شد از جلوم دیگ فکرشو بکنید دیگه همونجا عقل و هوش مارو برد.پا شدم افتادم دنبالش ببینم کجا میره.. یکمم تابلو تعقیبش کردم گمونم یه بوهایی برد ولی خب مال خیلی وقت پیشه فک میکنم شاید الان دیگه فراموش کرده. رفتم دنبالش خلاصه و فهمیدم خوابگاهیه.سعی کردم یه مدت زیاد تو چشش باشم تا شاید یهونه ای برا جلو رفت جور شه و منم یکم به چشمش بیام و دیده بشم تا شاید خوشش اومد ازم یا حداقل میخاستم بدونه وجود دارم.برا همین گه گداری یا ا جلوش در میومدم یا پشتش حرکت میکردم "تعقیبش میکردم" که گاهی میفمید.ولی بعید میدونم یادش باشه الان.خود منم به سختی یادم میاد اسنارو چه برسه به اون
ولی دیدم نه بی تقاوت میاد میره سرشم بزور میاره بالا
برا همین یبار رفتم جلو و باهاش صحبت کردم ولی خب اون موقع ناشی بودم و دسو پامو گم کردم و اساسی آئکورد و به عقیده خودم کریپی واقع شدم.تابلو بودم کلا
شما گمونم بهش میگید مرد بتا (تا اینجا مال یه سالو چن ماه پیشه همچنان)
خلاصه این گندو هم زدمو یه مدتی سعی کردم دورو برش نباشم .دو سه ماه بعد،بعد عید بود گمونم (که میشه عید امسال 96) اتفاقی تو مترو دیدمش ولی طود گمش کردم
داشتم میرفتم کافه کتاب !!رفتم اونجا دیدم بعله خانوم هم مشرف شده همونجایی که من داشتم میرفتم !!
خیلی هندی شد نه؟ منم گول همینو خوردم ..! آخر وقت که میخواست برگرده از کافه کتاب رفتم باهاش حرف زدم.گفتم تا اینجاش هندی کره ای شده ازینجا یه بعدشم لابد فرجی میشه:))
باهاش حرف زدم گفتم هم دانشگاهی هستیمو قبلا یبار حرف زدیمو گقتم تو مترو ام دیدمتو اینا..آخرش بم گفت "لطفا مزاحم نشید آقا"
تو طول مکالمه ام تمام مدت رو برمیگردوند ازم جوا سلامم نداد
خلاصه اینکار رو هم کردو دستمونو گذاشت تو پوست گردو ..گذشت گذشت تابستون شد سه 4 ماهی ندیدمش بعد مهر امسال ترم جدیدو روز از نو روزی از نو. از یادم نرفت حسم بش بیشتر شد فقط .بته زن خیالیه بوف کورو ساختم ازش.
تو طول ترم جدیدم چن باری ا کنارش رد شدم.ولی هیچ وقت نفهمیدم که وقتی نگام مسکرد فقط یه آدم عادی میدید یا یادش میومد همه چیو و در واقع شناخته بود منو .نفهمیدم هیچ وقت .قبلا همیشه سرش پایین بود اون اوایل .انگار منو نمیدید .ولی تو پاییز که گاهی از کنارش رد میشدم نگام میکرد.گاهی فقط ..نمیدونم
بگذریم
این پاییزو زمستون از یه دختر هم رشته ایش که بصورت خونی باهام نسبت داره و فامیلامون در نتیجش یکسه کمک خاستم (دختره نمیدونس فامیل منو پس شیوه ی امنی بود)
این رفت دوس شد باهاش اطلاعات داد بهم ازش اینستاشو برام در اورد کلی نقشه کشیدیم سعی گردیم منو از طریق مجازی باهاش دوس کنیم ولی نشد پیج فیک مرتبط با علایقش زدم ولی سر یه مسله ابتدایی بلاکم کرد(هویتم فاش نشد البته توش) و خلاصه نتیجه ای نگرفتم ازین جیمز باند بازیها هم.ولی فهمیدیم که دختره ظاهرا دوس پسر گرفته.
نکته امیدوار کننده برام این بود که پسره نتیه . اهل شماله. ولی ساکن پایتخته.که هر دوی این شهر ها به اندازه کافی از منو دختره و حتی زادگاه اصلی دختره دوره.اونقدری که احتمالا همو از نزدیک ندیدن.و به این زودی هام بعیده ببینن.
لانگ دیستنس
بگذریم نکته ای که میخوام بگم این هم نیست .
نکته اینه
دو سه هفته پیش این دختره کمکیم (همون فامیلم) یدون هماهنگی با من طی یک حرکت انتحاری رفت و از طریق لینک پیام ناشناس دختره(کراشم) از قول یک عاشق دلسوخته ی گمنام (من)یه طومار عاشقانه برا دختره نوشت و بعد هم لینکو ارسال کرد برا من و گفت تو ادامش بده شاید راهت باز شد اینجوری اگرم نشد که چیزیو ا دست نمیدی فوقش یه نقشه ی منسوخ دیگه میشه اینم.
منم علی رغم میل باطنیم برابر عمل انجام شده قرار گرفتم و با همین نقشه رفتم جلو.البته علت اصلیش این یود که میدونستم هویتم فاش نمیشه پس گفتم چیزیو ا دست نمیدم.پس انجامش دادم ولی دختره جوابمو درست حسابی نمیداد از یه جایی به بعدم کلا جواب نداد. و این نقشه هم سوخت
تا اینجا که هیچی امنو امان
بدبختی ا وقتی شروع شد که فهمیدم لینک پیام ناشناس قلابی بوده .ینی اصلا ناشناس نبوده و بصورت باشناس پیام رو ارسال میکرده.بله ربات مچگیر بوده
دختره کراشم تمام مدت میدونسته که کی بهش پیتم میده
منم عکس خودم رو پروفایلم بود و دختره میدید همه چیو
حتی این رو هم دیده بود که پیام ها از جانب دو اکانت بهش ارسال میشدن
لو رفته بودیم
تو این چن هفته کاری نکردیم اما قرار شد این فامیل ما شنبه ای که میاد بصو ت مستقی بره با کراشم صحبت کنه و بگه من ازش خوشم میاد.نقشه ام اینه که فاش نکنیم که فهمیدیم که رباته مچ گیر بوده که کراشم یه وقت فکر نکنه حالا که لو رفتیم مستقیم اومدیم جلو
خلاصه این فامیل گرامی با این حرکت انتحاریش به لطف بیشعوری سازنده اون ربات مچ مارو وا کرد و الان اینجام
میخام ازتون بپرسم تکلیفم چیه؟
چیکار باید بکنم؟
آیا نقشمون منطقیه؟
آیا شانسی دارم هنوز؟
فاید چیکار کنم؟
من از اولم دوس نداشتم مستقیم به دختره بگم به لطف گند یک سری دیگه اینطوری شد.استدلالمم این بود که مستقیم به کسی بگیم ازت خوشم میاد باعث میشه جذابیتمون براش ا بین بره و خودشو میگیره و حسی پیدا نمیکنه
برا خودم اصا بارها پیش اومده ک دختره خوشش اومده ازم و مستقیم گفته و من رم کردم
ولی خب ...
باید چیکا کنم من ؟
Dariush
02-25-2018, 01:31 PM
بزرگواران گاییدین بنده زن نیستم
بگذارید اصل داستان رو بگم
داستانی که یک سال پیش منو به این فروم و دنیای پی یو ای کشوند
لازم به ذکره خواهرم سر نوشتنش گاییده شد پس مرحمت بفرمایید بخونیدش و بابت طولانی بودنش عذرخواهیم رو پذیرا باشید و از مسخره کردن و ساخت کمدی هم خودداری کنید موضوع برام جدیه و کس دیگه ای رو واقعا نمیشناختم که بتونه جوابی بهم بده
از همممه ی عزیزان دعوت مسکنم نظرشون رو بگند
همتون قلم قوی ای دارید و تجربه نیز .. به همین سبب مایلم نظرتون رو بدونم:
واقعیت اینه که از یه دختری خوشم اومد تو دانشگاه.بیشتر از یه سال پیش بود...عصر بود نشسته بودم رو نیم کت تو حیاط منتظر کلاس اخر وقتم بودم.این اومد رد شد از جلوم دیگ فکرشو بکنید دیگه همونجا عقل و هوش مارو برد.پا شدم افتادم دنبالش ببینم کجا میره.. یکمم تابلو تعقیبش کردم گمونم یه بوهایی برد ولی خب مال خیلی وقت پیشه فک میکنم شاید الان دیگه فراموش کرده. رفتم دنبالش خلاصه و فهمیدم خوابگاهیه.سعی کردم یه مدت زیاد تو چشش باشم تا شاید یهونه ای برا جلو رفت جور شه و منم یکم به چشمش بیام و دیده بشم تا شاید خوشش اومد ازم یا حداقل میخاستم بدونه وجود دارم.برا همین گه گداری یا ا جلوش در میومدم یا پشتش حرکت میکردم "تعقیبش میکردم" که گاهی میفمید.ولی بعید میدونم یادش باشه الان.خود منم به سختی یادم میاد اسنارو چه برسه به اون
ولی دیدم نه بی تقاوت میاد میره سرشم بزور میاره بالا
برا همین یبار رفتم جلو و باهاش صحبت کردم ولی خب اون موقع ناشی بودم و دسو پامو گم کردم و اساسی آئکورد و به عقیده خودم کریپی واقع شدم.تابلو بودم کلا
شما گمونم بهش میگید مرد بتا (تا اینجا مال یه سالو چن ماه پیشه همچنان)
خلاصه این گندو هم زدمو یه مدتی سعی کردم دورو برش نباشم .دو سه ماه بعد،بعد عید بود گمونم (که میشه عید امسال 96) اتفاقی تو مترو دیدمش ولی طود گمش کردم
داشتم میرفتم کافه کتاب !!رفتم اونجا دیدم بعله خانوم هم مشرف شده همونجایی که من داشتم میرفتم !!
خیلی هندی شد نه؟ منم گول همینو خوردم ..! آخر وقت که میخواست برگرده از کافه کتاب رفتم باهاش حرف زدم.گفتم تا اینجاش هندی کره ای شده ازینجا یه بعدشم لابد فرجی میشه:))
باهاش حرف زدم گفتم هم دانشگاهی هستیمو قبلا یبار حرف زدیمو گقتم تو مترو ام دیدمتو اینا..آخرش بم گفت "لطفا مزاحم نشید آقا"
تو طول مکالمه ام تمام مدت رو برمیگردوند ازم جوا سلامم نداد
خلاصه اینکار رو هم کردو دستمونو گذاشت تو پوست گردو ..گذشت گذشت تابستون شد سه 4 ماهی ندیدمش بعد مهر امسال ترم جدیدو روز از نو روزی از نو. از یادم نرفت حسم بش بیشتر شد فقط .بته زن خیالیه بوف کورو ساختم ازش.
تو طول ترم جدیدم چن باری ا کنارش رد شدم.ولی هیچ وقت نفهمیدم که وقتی نگام مسکرد فقط یه آدم عادی میدید یا یادش میومد همه چیو و در واقع شناخته بود منو .نفهمیدم هیچ وقت .قبلا همیشه سرش پایین بود اون اوایل .انگار منو نمیدید .ولی تو پاییز که گاهی از کنارش رد میشدم نگام میکرد.گاهی فقط ..نمیدونم
بگذریم
این پاییزو زمستون از یه دختر هم رشته ایش که بصورت خونی باهام نسبت داره و فامیلامون در نتیجش یکسه کمک خاستم (دختره نمیدونس فامیل منو پس شیوه ی امنی بود)
این رفت دوس شد باهاش اطلاعات داد بهم ازش اینستاشو برام در اورد کلی نقشه کشیدیم سعی گردیم منو از طریق مجازی باهاش دوس کنیم ولی نشد پیج فیک مرتبط با علایقش زدم ولی سر یه مسله ابتدایی بلاکم کرد(هویتم فاش نشد البته توش) و خلاصه نتیجه ای نگرفتم ازین جیمز باند بازیها هم.ولی فهمیدیم که دختره ظاهرا دوس پسر گرفته.
نکته امیدوار کننده برام این بود که پسره نتیه . اهل شماله. ولی ساکن پایتخته.که هر دوی این شهر ها به اندازه کافی از منو دختره و حتی زادگاه اصلی دختره دوره.اونقدری که احتمالا همو از نزدیک ندیدن.و به این زودی هام بعیده ببینن.
لانگ دیستنس
بگذریم نکته ای که میخوام بگم این هم نیست .
نکته اینه
دو سه هفته پیش این دختره کمکیم (همون فامیلم) یدون هماهنگی با من طی یک حرکت انتحاری رفت و از طریق لینک پیام ناشناس دختره(کراشم) از قول یک عاشق دلسوخته ی گمنام (من)یه طومار عاشقانه برا دختره نوشت و بعد هم لینکو ارسال کرد برا من و گفت تو ادامش بده شاید راهت باز شد اینجوری اگرم نشد که چیزیو ا دست نمیدی فوقش یه نقشه ی منسوخ دیگه میشه اینم.
منم علی رغم میل باطنیم برابر عمل انجام شده قرار گرفتم و با همین نقشه رفتم جلو.البته علت اصلیش این یود که میدونستم هویتم فاش نمیشه پس گفتم چیزیو ا دست نمیدم.پس انجامش دادم ولی دختره جوابمو درست حسابی نمیداد از یه جایی به بعدم کلا جواب نداد. و این نقشه هم سوخت
تا اینجا که هیچی امنو امان
بدبختی ا وقتی شروع شد که فهمیدم لینک پیام ناشناس قلابی بوده .ینی اصلا ناشناس نبوده و بصورت باشناس پیام رو ارسال میکرده.بله ربات مچگیر بوده
دختره کراشم تمام مدت میدونسته که کی بهش پیتم میده
منم عکس خودم رو پروفایلم بود و دختره میدید همه چیو
حتی این رو هم دیده بود که پیام ها از جانب دو اکانت بهش ارسال میشدن
لو رفته بودیم
تو این چن هفته کاری نکردیم اما قرار شد این فامیل ما شنبه ای که میاد بصو ت مستقی بره با کراشم صحبت کنه و بگه من ازش خوشم میاد.نقشه ام اینه که فاش نکنیم که فهمیدیم که رباته مچ گیر بوده که کراشم یه وقت فکر نکنه حالا که لو رفتیم مستقیم اومدیم جلو
خلاصه این فامیل گرامی با این حرکت انتحاریش به لطف بیشعوری سازنده اون ربات مچ مارو وا کرد و الان اینجام
میخام ازتون بپرسم تکلیفم چیه؟
چیکار باید بکنم؟
آیا نقشمون منطقیه؟
آیا شانسی دارم هنوز؟
فاید چیکار کنم؟
من از اولم دوس نداشتم مستقیم به دختره بگم به لطف گند یک سری دیگه اینطوری شد.استدلالمم این بود که مستقیم به کسی بگیم ازت خوشم میاد باعث میشه جذابیتمون براش ا بین بره و خودشو میگیره و حسی پیدا نمیکنه
برا خودم اصا بارها پیش اومده ک دختره خوشش اومده ازم و مستقیم گفته و من رم کردم
ولی خب ...
باید چیکا کنم من ؟
:e107::e40b::e40f:
به نظرم همانجور میگذاشتید ما شما را
زن تصور بکنیم، خیلی بهتر از این وضعیت بود.
Reactor
03-01-2019, 01:09 PM
بزرگواران گاییدین بنده زن نیستم
بگذارید اصل داستان رو بگم
داستانی که یک سال پیش منو به این فروم و دنیای پی یو ای کشوند
لازم به ذکره خواهرم سر نوشتنش گاییده شد پس مرحمت بفرمایید بخونیدش و بابت طولانی بودنش عذرخواهیم رو پذیرا باشید و از مسخره کردن و ساخت کمدی هم خودداری کنید موضوع برام جدیه و کس دیگه ای رو واقعا نمیشناختم که بتونه جوابی بهم بده
از همممه ی عزیزان دعوت مسکنم نظرشون رو بگند
همتون قلم قوی ای دارید و تجربه نیز .. به همین سبب مایلم نظرتون رو بدونم:
واقعیت اینه که از یه دختری خوشم اومد تو دانشگاه.بیشتر از یه سال پیش بود...عصر بود نشسته بودم رو نیم کت تو حیاط منتظر کلاس اخر وقتم بودم.این اومد رد شد از جلوم دیگ فکرشو بکنید دیگه همونجا عقل و هوش مارو برد.پا شدم افتادم دنبالش ببینم کجا میره.. یکمم تابلو تعقیبش کردم گمونم یه بوهایی برد ولی خب مال خیلی وقت پیشه فک میکنم شاید الان دیگه فراموش کرده. رفتم دنبالش خلاصه و فهمیدم خوابگاهیه.سعی کردم یه مدت زیاد تو چشش باشم تا شاید یهونه ای برا جلو رفت جور شه و منم یکم به چشمش بیام و دیده بشم تا شاید خوشش اومد ازم یا حداقل میخاستم بدونه وجود دارم.برا همین گه گداری یا ا جلوش در میومدم یا پشتش حرکت میکردم "تعقیبش میکردم" که گاهی میفمید.ولی بعید میدونم یادش باشه الان.خود منم به سختی یادم میاد اسنارو چه برسه به اون
ولی دیدم نه بی تقاوت میاد میره سرشم بزور میاره بالا
برا همین یبار رفتم جلو و باهاش صحبت کردم ولی خب اون موقع ناشی بودم و دسو پامو گم کردم و اساسی آئکورد و به عقیده خودم کریپی واقع شدم.تابلو بودم کلا
شما گمونم بهش میگید مرد بتا (تا اینجا مال یه سالو چن ماه پیشه همچنان)
خلاصه این گندو هم زدمو یه مدتی سعی کردم دورو برش نباشم .دو سه ماه بعد،بعد عید بود گمونم (که میشه عید امسال 96) اتفاقی تو مترو دیدمش ولی طود گمش کردم
داشتم میرفتم کافه کتاب !!رفتم اونجا دیدم بعله خانوم هم مشرف شده همونجایی که من داشتم میرفتم !!
خیلی هندی شد نه؟ منم گول همینو خوردم ..! آخر وقت که میخواست برگرده از کافه کتاب رفتم باهاش حرف زدم.گفتم تا اینجاش هندی کره ای شده ازینجا یه بعدشم لابد فرجی میشه:))
باهاش حرف زدم گفتم هم دانشگاهی هستیمو قبلا یبار حرف زدیمو گقتم تو مترو ام دیدمتو اینا..آخرش بم گفت "لطفا مزاحم نشید آقا"
تو طول مکالمه ام تمام مدت رو برمیگردوند ازم جوا سلامم نداد
خلاصه اینکار رو هم کردو دستمونو گذاشت تو پوست گردو ..گذشت گذشت تابستون شد سه 4 ماهی ندیدمش بعد مهر امسال ترم جدیدو روز از نو روزی از نو. از یادم نرفت حسم بش بیشتر شد فقط .بته زن خیالیه بوف کورو ساختم ازش.
تو طول ترم جدیدم چن باری ا کنارش رد شدم.ولی هیچ وقت نفهمیدم که وقتی نگام مسکرد فقط یه آدم عادی میدید یا یادش میومد همه چیو و در واقع شناخته بود منو .نفهمیدم هیچ وقت .قبلا همیشه سرش پایین بود اون اوایل .انگار منو نمیدید .ولی تو پاییز که گاهی از کنارش رد میشدم نگام میکرد.گاهی فقط ..نمیدونم
بگذریم
این پاییزو زمستون از یه دختر هم رشته ایش که بصورت خونی باهام نسبت داره و فامیلامون در نتیجش یکسه کمک خاستم (دختره نمیدونس فامیل منو پس شیوه ی امنی بود)
این رفت دوس شد باهاش اطلاعات داد بهم ازش اینستاشو برام در اورد کلی نقشه کشیدیم سعی گردیم منو از طریق مجازی باهاش دوس کنیم ولی نشد پیج فیک مرتبط با علایقش زدم ولی سر یه مسله ابتدایی بلاکم کرد(هویتم فاش نشد البته توش) و خلاصه نتیجه ای نگرفتم ازین جیمز باند بازیها هم.ولی فهمیدیم که دختره ظاهرا دوس پسر گرفته.
نکته امیدوار کننده برام این بود که پسره نتیه . اهل شماله. ولی ساکن پایتخته.که هر دوی این شهر ها به اندازه کافی از منو دختره و حتی زادگاه اصلی دختره دوره.اونقدری که احتمالا همو از نزدیک ندیدن.و به این زودی هام بعیده ببینن.
لانگ دیستنس
بگذریم نکته ای که میخوام بگم این هم نیست .
نکته اینه
دو سه هفته پیش این دختره کمکیم (همون فامیلم) یدون هماهنگی با من طی یک حرکت انتحاری رفت و از طریق لینک پیام ناشناس دختره(کراشم) از قول یک عاشق دلسوخته ی گمنام (من)یه طومار عاشقانه برا دختره نوشت و بعد هم لینکو ارسال کرد برا من و گفت تو ادامش بده شاید راهت باز شد اینجوری اگرم نشد که چیزیو ا دست نمیدی فوقش یه نقشه ی منسوخ دیگه میشه اینم.
منم علی رغم میل باطنیم برابر عمل انجام شده قرار گرفتم و با همین نقشه رفتم جلو.البته علت اصلیش این یود که میدونستم هویتم فاش نمیشه پس گفتم چیزیو ا دست نمیدم.پس انجامش دادم ولی دختره جوابمو درست حسابی نمیداد از یه جایی به بعدم کلا جواب نداد. و این نقشه هم سوخت
تا اینجا که هیچی امنو امان
بدبختی ا وقتی شروع شد که فهمیدم لینک پیام ناشناس قلابی بوده .ینی اصلا ناشناس نبوده و بصورت باشناس پیام رو ارسال میکرده.بله ربات مچگیر بوده
دختره کراشم تمام مدت میدونسته که کی بهش پیتم میده
منم عکس خودم رو پروفایلم بود و دختره میدید همه چیو
حتی این رو هم دیده بود که پیام ها از جانب دو اکانت بهش ارسال میشدن
لو رفته بودیم
تو این چن هفته کاری نکردیم اما قرار شد این فامیل ما شنبه ای که میاد بصو ت مستقی بره با کراشم صحبت کنه و بگه من ازش خوشم میاد.نقشه ام اینه که فاش نکنیم که فهمیدیم که رباته مچ گیر بوده که کراشم یه وقت فکر نکنه حالا که لو رفتیم مستقیم اومدیم جلو
خلاصه این فامیل گرامی با این حرکت انتحاریش به لطف بیشعوری سازنده اون ربات مچ مارو وا کرد و الان اینجام
میخام ازتون بپرسم تکلیفم چیه؟
چیکار باید بکنم؟
آیا نقشمون منطقیه؟
آیا شانسی دارم هنوز؟
فاید چیکار کنم؟
من از اولم دوس نداشتم مستقیم به دختره بگم به لطف گند یک سری دیگه اینطوری شد.استدلالمم این بود که مستقیم به کسی بگیم ازت خوشم میاد باعث میشه جذابیتمون براش ا بین بره و خودشو میگیره و حسی پیدا نمیکنه
برا خودم اصا بارها پیش اومده ک دختره خوشش اومده ازم و مستقیم گفته و من رم کردم
ولی خب ...
باید چیکا کنم من ؟
کلیات این پست برام آشناس
من خیلی وقته تو این فروم نمیام
تازه برگشتم ایران
یه دفعه اینجا یادم افتاد اومدم یه نگاهی بندازم
این نوشته منو برد به قدیم
دوران دانشجویی و 2-3 تا دوست کسخل و عاشق پیشه که ازین داستانها تعریف میکردن
قصد توهین به شما رو ندارم
فکر میکنم سن شما باید 23 سال یا اون حدودها باشه
کار شما با تمام حاشیه هاش برای این سن طبیعی و درسته
عشق و عاشقی یک روال طبیعی هست که هر مردی در طول زندگیش باید از این مرحله گذر کرده باشه وگرنه به نظر من گِی هست
اینجور وقت ها شما باید یک مرشد داشته باشید. بهترین آدم یک دوست ترجیحا مسن تر از شماست که کُس زیاد کرده باشه. اون میتونه بهترین راهنما باشه
دخترها احمق هستند و معمولا جز ریدن تو برنامه هاتون کمکی از دستشون برنمیاد و بدرد پادرمیونی و کسکشی نمیخورن
فقط بدرد کردن میخورن
من جای شما بودم هم همکلاسیم رو میکردم هم دختر فامیل
در رابطه با زن ها اول و آخرش شما باید خودتون آستین بالا بزنید
نظرم درباره ی این دختر اینه که اون دوست پسری داره که باهاش سکس داره
دخترها اگر بُکُن نداشته باشند به رفتگر محل هم پا میدند پس به خودتون ایراد نگیرید
دختربازی در ایران آنهم در دانشگاه سخت ترین دختربازی هاست
محیط دانشگاه پر از استرسه و جای خوبی برای مُخ زدن نیست
دخترها هم در دانشگاه خودشون رو تا میتونند چُس میکنند و این کار رو سخت تر هم میکنه
بهترین کار اینه که بیرون از دانشگاه ببینیدش
پاتوقی اگر داره , مثلا کافه ای که میره رو یاد بگیرید و شما هم برید
اگر رستوران یا پاساژ و مالی هست که ازشون خرید میکنه شما هم برید اونجا
دید عاشقی رو بزارید کنار. سعی کنید کُس و کیون رو ببینید. هدفتون کردن باشه تا مغزتون کار کنه و شانس موفقیتتون بره بالا
وقتی دیدتون به دختر عشق و عاشقی باشه گُه گیجه میگیرید و تپش قلب و خشک شدن دهان پدر شمارو در میاره و شمارو تبدیل به اسکل دست و پا چلفتی میکنه و دخترها از پسرهای اسکل خوششون نمیاد
اینجوری میبازید
سعی کنید با ماشین برید دنبالش تا سوارش کنید. دخترها عاشق ماشین هستند. اینجوری شانستون میره بالا. در ایران هرچقدر ماشینتون گرونتر باشه شانس موفقیتتون بیشتره. مخصوصا اگر ماشین شاسی بلند دارید
بهترین کار اینه که با ماشین سوارش کنید و ببریدش یک سفره خونه و هم یک غذایی بخورید و هم یک قلیونی بکشید
از دانشگاه تا میتونید دور باشید
سکس رو یادتون نره. رابطه ی بدون سکس به تار مو بَنده
این رو همیشه از من داشته باشید برای دختر بازی در هر Level ای که در نظر دارید (جاست فرند . داداشی. عشقی . جنده بازی . ازدواج . بُکُن در رویی) در کل هر رابطه ای که به جنس زن ختم میشه شما باید بُکُن باشید
وگرنه تلاشتون بیفایده ست
تا ابد باید درگیر رقیب های قدیمی و جدید باشید
پس سکس یادتون نره
روی بُکُن بودن خودت کار کن تا تو رابطه ت با دخترها موفق باشی
این تنها نسخه س
بیشتر حرف بزنم روده درازیه
Reactor
03-01-2019, 09:59 PM
گهتست
گهتست یکی از آن مفاهیمیست که کشف و مطالعهی آن میتواند زندگی عاطفی، جنسی و اجتماعی مردان را یکسره دگرگون کرده تحت تاثیر خود قرار بدهد. در چند قرار اول و آغاز رابطه، شاید ۹۰٪ آنچه از دهان زن بیرون میآید گهتست خالص است، و سربلند بیرون آمدن از آنها مایهی ظفرمندی و کامیابی چنان چشمگیری خواهد شد که شما را شگفتزده میکند. من اغلب به دوستان میگویم که اگر تنها یک تکنیک بازی شایستهی مطالعهای همه جانبه باشد، و اگر بنا بود تنها یکی از ابزارهای بی شماری که این دستگاه فکری برای ارائه دارد را اتخاذ بکنید، آن یکی بیشک باید نحوهی غلبه بر گهتست باشد چراکه با فقط همین عمل، جایگاه شما در نظر زن ارتقایی برجسته خواهد داشت.
از آنجاکه برخلاف مردان که یکی دو معیار(همچون زیبایی ظاهری و جوانی و ...)برای زوج یابی بیشتر ندارند، زنها لیستی با دقیقا ۵۹۳ معیار از قبل مشخص و بسیار دقیق و کلمه به کلمه از قبل تنظیم شده دارند که مردان را برای میزان تطابق با آنها چک میکنند. گهتست خودآگاه روشیست برای تطابق زیرجلی شما با این معیارها. اما فقط معیارهای آگاهانهای که زن به صورت فعال درپی آنهاست بر انتخاب او تاثیرگذار نیست، چنانکه هر بازیکن خبرهای میداند، زنان بسیاری معیارها دارند که شهامت یا خودآگاهی بسنده برای ابراز یا حتی پذیرفتن آنها نزد خودشان را هم ندارند، معیارهایی همچون The dark triad (https://en.wikipedia.org/wiki/Dark_triad) که زنان شیفتهی آنها هستند، گهتست ناخودآگاه زن روشیست برای سنجش میزان تطابق شما با این معیارها. پس عملا گهتست چیزی نیست بجز همان fitness test.
برخلاف آنچه مردان بتا گمان میکنند گهتست بد نیست، بالعکس زنی که شما را گهتست میکند یعنی علاقمند است و میخواهد بیشتر شما را بسنجد و دربارهتان بداند. پس گهتست دوست شماست، درپی آن باشید. من انواع مختلف گهتست را از منظر ساختار و شدت به سه گونه تقسیم کردهام:
۱. گهتست مقدماتی: آنهایی که در یک ماه اول رابطه، از آغاز مخزنی تا قرار، بوسه و سکس اول به سوی مرد پرتاب میشوند. با سربلندی رد کردن اینها بسیار مهم است زیرا هفتههای نخست رابطه برای زنان زمانیست که میزان تطابق شما را با ۶۲۸ معیار مطروحه میسنجند.
- دختر: تنهایی اومدی دختر بازی؟(پس از گشایش و مدت کوتاهی مخزنی)
- مرد بتا(دستپاچه، احتمالاً در حال رنگ عوض کردن): من اصلاً اهل دختر بازی نیستم به خدا.. از شما خیلی خوشم اومد.. گفتم بهتون که چقدر زیبا هستید؟
- دختر:(در حالی که لبهای کُسش به هم میچسبند) آره شش بار..
- دختر: تنهایی اومدی دختر بازی؟
- بازیکن: نه، سه تا از دوستام رو هم آوردم(در حالی که کیرش را در دست گرفته و حواله میدهد)
- دختر: وای چقدر بیادب..
- بازیکن: ممنون که توجه کردی، بگو ببینم، بیشتر از هرچی عاشق چه چیز مردهای بیادب هستی..؟
۲. گهتست متوسطه : آنهایی که ناخودآگاه هستند، رفوزگی در اینها از همه بدتر است زیرا بیآنکه خود زن بداند از شما بیزار می شود. شناسایی و پاسخگویی به آنها هم از همه دشوارتر است.
- دختر: یه دقیقه کیفم رو نگه میداری من برم دستشویی؟
- مرد بتا: البته عزیزم. (و بعد ده دقیقه همچون یک تکه چوب خشک شده بیرون مستراح اینپا-آنپا میکند و مایهی ننگ هرچه مرد در جهان است را فراهم میآورد)
-دختر: یه دقیقه کیفم رو نگه میداری من برم دستشویی؟
-بازیکن:(پس از ده ثانیه نگاه خیره، با ابروهای بالا رفته که حسابی دختر را در موقعیت طبیعی او-مفعول و فرمانبردار-قرار میدهد)برو بابا.
۳. اَبَر گهتست آنجهانی: از نامش پیداست، اثری که بر رابطه خواهد داشت سرنوشت ساز و تعیینکننده است.
-دختر: به نظرت رابطهی ما به چه سمتی داره حرکت میکنه؟ تمام دوستهامون ازدواج کردن، چرا تو اینقدر از تعهد میترسی؟
- مرد بتا:(در حالی که نفسهایش به شماره افتاده)عزیزم حق با توئه.. میدونی که وضع کاریم اصلاً مناسب نیست.. اما تو رو خدا ناراحت نباش، از داییم پول قرض میکنم برای عروسی.. بعدش هم خدا بزرگه..
- دختر: به نظرت رابطهی ما به چه سمتی داره حرکت میکنه؟ تمام دوستهامون ازدواج کردن، چرا تو اینقدر از تعهد میترسی؟
- بازیکن:(اشاره میکند به آلت تناسلی خود)ببین، از بس حرف زدی داره میخوابه. بیا، بیا با اون دهنت یه کار مفید بکن(موهای او را گرفته و به سمت میان پاهای خود رهنمود میشود)
مثالهای بالا به شما یک ایده برای برخورد درست با گهتست را میدهند، اما بهترین روش ممکن برای برخورد با گهتست نادیده گرفتن آنست، هیچ چیز خواستنیتر از مرد بیتفاوتی که منیت او تحت هیچ شرایطی از پیرامون خدشه نمیپذیرد نیست. اما روش دوم، که ما در اینجا به آن خواهیم پرداخت حاضرجوابیست. بدانید و آگاه باشید که فلان آلفای حاضرجوابی که برای هر گهتست زنان پاسخی دارد و لحظهای کم نمیآورد چنان است چراکه پیشتر بارها با آن روبرو شده، و طی همان پنج ثانیه آنرا نیافریده. زنان مجموعهای متناهی و محدود از گهتست دارند که شما با شناخت آنها، چه از طریق تجربه و یا چه از طریق مطالعهی تجربهی دیگران به اندازهی همان مردان حاضرجواب خواهید شد. من در اینجا به مرور گهتستهایی را که با آنها روبرو شدهام، با بهترین جوابهایی که به آنها شنیدهام یا خود دریافتهام خواهم آورد، اما شما بهتر است بدانید که در بازی مهمترین فاکتور روش است نه متن، قوانین را بیاموزید و سپس پاسخهای ارجینال خودتان را که به شخصیتتان میخورد و با احوالتان سازگاری دارد طراحی کنید.
کسشعر:e421:
Reactor
03-01-2019, 10:12 PM
کینو : تعریف
یکی از مفاهیم بسیار مهم بازی «کینو» است، که تعریف سادهی آن عبارت است از ارتباط جسمانی ِ غیرجنسی و جنسی در مراحل قبل از سکس، از آغاز مخزنی، تا قرارهای اول ِ منتهی به رختخواب. شما سر صحبت را با یک دختر در پارتی باز میکنید، دست بالا دو دقیقه میانهی گفتگو به آرامی، و بسیار زیرجلی و درحالی که ارتباط چشمی دائم با او برقرار کردهاید، خیلی آهسته آرنج او را لمس میکنید. عملی به همین سادگی میتواند میزان موفقیت شما را به نحوی شگفت انگیز دگرگون بکند. تماس جسمانی میان انسانها یکی از مهمترین ارکان اعتمادسازی روانی و تنشزدایی از رابطه است. سه چهار دقیقه بعد از این، و یکی دو دقیقه قبل از اقدام برای رد و بدل کردن شماره، اینبار کمی بالاتر، مثلا بازوی او را، برای مدتی بیشتر لمس میکنید. موفق خداحافظی، اگر کار خیلی خوب پیش رفته برای بوس کوچکی از لبان او جلو میروید، و اگر بجز آن یک بغل به ظاهر بیغل و غش از او میگیرید. در قرار اول بلافاصله ارتباط جسمانی را ادامه میدهید، به نحوی که تمام مدت باید به سمت تشدید میزان و خودمانی بودن این تماسها حرکت بکنید. یک بازیکن خوب در پایان قرار اول، در حال مالیدن و بوسیدن و لیسیدن دختر خواه بود.
تساعد کینو یکی از مهمترین اجزای بازی خوب است، اینکه بدانید چه لحظه، چه مقدار و به چه شکل با زن ارتباط جسمانی برقرار بکنید. سردرگمی، دستپاچگی و ناشیگری در این بخش از بازی به اندازهی سقوط در گهتستهای متوسطه خطرناک است زیرا زن بیآنکه بداند در خود احساس بسیار بدی نسبت به شما پیدا خواهد کرد. خودمانی بودن زود هنگام یا زیادی شما را در نظر او تبدیل به مردی بی «هیچ» پایبندی به حریم جنسی خودش میکند(۱)، خودمانی نشدن و زیاد عقبنگاه داشتن شما را تبدیل به بتای فمینیست ِ بزدلی که جایگاه خود در مقام یک موجود جنسی را از دست خواهد داد. به ترتیب اثر مخرب: کینوی بد(دست پا چلفتی بودن در هنگام تماس جسمی=مرد امگای بیتجربه) > کینوی کم(زیادی مراقب رفتار خود بودن= مرد بتای بزدل که «عواطف» زن برایش مهمتر از عواطف خودش است) > کینوی زیاد یا زود(دست به پستانهای او مالیدن در آغاز قرار اول مثلا=مرد بازیکن ِ بکندر رو که هیچ امیدی به پایبند کردن او نیست).
یک نمونهی بسیار خوب از کینوی مرد امگا پدیدهی «دست معلق» است!
3474
:e412:
مرد امگا به معنای واقعی کلمه نمیداند دست خود را کجای کمر دختر باید بگذارد، اینست که آنرا در هوا معلق نگه میدارد به امید دختر خود را در آن بدهد و کار را برای او آسان بکند. وضع بتاها به این وخامت نیست، مشکل آنها بیشتر در فقدان جرئت کافی برای انجام کار درست در موقع درست است، نه نادانی از اینکه چه باید کرد. اینست که بتای بسیار سطح بالا، در قرار اول حداکثر برای یک بوسهی خشک و خالی (بدون تف و زبان!) اقدام میکنند و در صورت گرفتن آن احساس پیروزی میکند، رقت انگیز! شما همواره اهداف خود را پیش ببرید و بازی خود را به چالش بکشید: برای سکس در همان قرار اول خیز بردارید، پس از آن برای سکس دهانی در قرارهای اول تلاش بکنید، پس از این از دختران در همان شب اول سکس مقعدی بطلبید .. اما دورترین راهها با همان اولین قدم شروع میشوند، و اولین گام برای فتح طریق مقدس و سفر روحانی به دبر زن همان دستان ِ به روی ساعد لحظهی آشناییست.
۱) بله زنان شیفتهی مردی هستند که به «ارزشها» و «معیارها» و «عواطف» و ... او بیاعتناست و چنان جایگاه رفیعی در جامعه دارد که میتواند از دست دادن او را ریسک بکند، اما چیزی هم هست به نام «افراط در بازی»، همهی زنان از لاشی تلقی شدن میهراسند و بعد از پیر شدن، شاید بزرگترین ترس ایشان باشد(با دلیل موجه، بجز مرد امگا کسی تعهد خود را به پای زن لاشی هدر نمیکند)، و از لاشی تلقی شدن در نظر شما بیزارند. پس هرگز طوری رفتار نکنید که انگار «او دلش میخواهد»، در فیلمهای مضحک هالیوودی اغلب دیدهاید که بتا یا امگایی که قصد تعرض یا تجاوز به زن را دارد به او میگوید «وانمود نکن، دلت میخواهد»، هرگز طوری کینو نکنید که گویی رفتار او باعث تشویق و تهییج شما شده، طوری رفتار بکنید که انگار این بیاعتنایی به قوانین طبیعت ذاتی شماست و اگر او میخواهد از حضور ثقیل و آلفای شما مفتخر بشود باید بند کرست را باز بکند، اگرنه همان دم میروید با دختر میز کناری که دارد چشمانش را در میآورد و لحظهای از خیره شدن به شما و لیسیدن لبهایش غافل نیست!
مرز احساس لاشی تلقی شدن در دختران متفاوت است، برای یکی تلاش من جهت چپاندن تخمهایم در دهانش آن لحظه که دارد کیرم را میلیسید پا را از مرز فراتر گذاشتن است، برای دیگری دستش را زودتر از آنچه باید گرفتن. آنرا بیابید و تا جایی که میتوانید از آن فاصله بگیرید.
شما چند نفر رو در قرار اول از کیون کردی؟
کجا زندگی میکنی بگو من هم برم اونجا هرشب کون بکنم
اگر دوست داری راهنمایی کنی یک چیزی بگو بِگُنجه
درسته نصف کاربرهای اینجا به عمرشون رنگ کس رو ندیدن
ولی من زیاد دیدم
جنده بازی با دختربازی فرق داره
اینجا هم ایرانه
بعید میدونم بچه های اینجا مازراتی و آپارتمان در فرشته داشته باشند که دختره تو قرار اول براشون ساک بزنه
بازم بگم اینجا ایرانه:e00e:
Reactor
03-01-2019, 10:19 PM
من دلنگرانم که با پرسشهایم حوصله دوستانی را که تشنه خواندن مطالب جناب امیرند سر ببرم. از این رو از ایشان میخواهم که درج مطالب خود و پاسخ به پرسش ها را با هم پیش ببرند که همه راضی باشند.
ولی از نگاه انسانی و اخلاقی، برای من بسیار مهم است که بدانم دوست دخترم درحال گه تست هست یا نیست، ببینید زنان و دختران موجودات فضایی نیستند، بلکه بیش از اینکه با مردان تفاوت داشته باشند، از نظر احساسات و نوع فهمِ مسائل به آنها شباهت دارند. آنها هم در زندگی مشکلاتی (خانوادگی، مالی، عاطفی و ...) دارند، انتظاراتی از دوست پسر خود دارند و مثل هر انسانی دوست دارند با آنها مثل انسان برخورد شود.
فرض کنید دوست دختر من امروز پس از سرکوفت ها و تحقیرهای پدر و مادرش، آمده تا زمانی را در کنار من بگذراند و از این ناراحتی بیرون بیاید، و من هم از این موضوع اطلاع ندارم. در میانه های هم نشینی و هم صحبتی ناگهان لازم میشود برود دستشویی وگرنه تا لحظاتی دیگر خود را خیس می کند، از من درخواست میکند کیفش را بگیرم، حالا اگر من نگاش کنم بعد بگم برو بابا، آن بیچاره را به مرز دیوانگی نمی رسانم؟ حتی اگر چنین حرفی موجب وابستگی بیشتر او به من بشود، من اخلاقا نباید مطمئن شوم که دارد مرا تست می کند یا نه؟
با کیا شدیم 80 ملیون:e412:
Reactor
03-01-2019, 10:29 PM
دو گرایش اصلی در بازی
دو گرایش اصلی از نظر ساختاری در بازی وجود دارد که اغلب در تقسیمبندیهای بازی نادیده گرفته میشود. به نظر من شناخت این دو روش، و اتخاذ آن که با شخصیت و کارکتر شما سازگاری بهتری دارد میتواند در برخی موارد حتی سالها شما را جلو بیاندازد.
بازی زنانه: گرایش اصلی در بازیست، که عبارتست از برگرداندن ورق به روی زنان، و استفاده از کلکهایی که ایشان سوار میکنند برپاد خودشان. عشوه، گهتست، دنبال نکردن، چانه زدن، وانمود کردن به اینکه او دارد دنبال شما میدود و ... این روش بازی مبتنی بر درک و شناخت همه جانبهی روان و رفتار زن است و اینکه در واقع چه چیزی باعث کار افتادنشان میشود. شما با اتخاذ این روش به نظر زن مردی با جذابیت بالا خواهید آمد که همه چیز را دقیقا چنان که باید انجام میدهد و او را «میفهمد».
در این مدل از بازی همه چیز زمانبندی شده و دقیق و برنامهریزی شده است. این روش در ذات خود واکنشیست یعنی شما رفتار خود را بر مبنی حالات، رفتارها و سیگنالهایی که زن میفرستد تنظیم میکنید و بازی متناسب را برای حداکثری کردن موفقیت اتخاذ میکنید. تمرکز در این مدل بیشتر معطوف به نگهای آخرالزمانی، متلکپرانی، روتینهای مایهدار و روند حرکت «با دست پیش بکش، با پا پس بزن» است.
این بازی همچنین مناسب افراد پرانرژی، شلوغ، پر رو و «برونگرا»ست. شما دائم در حال لاس زدن با زنان، دست انداختن آنها و ... هستید. حاضرجوابی، صدای بلند، حلقههای اجتماعی بزرگ، راحتی در جمع و عددبازی، یعنی افزودن به کل آمار موفقیت از طریق بالا بردن تعداد پیشنهادهای دوستی که میدهید به جای تلاش برای بالا بردن درصد موفقیت آنها از ارکان ضروری این مدل بازی هستند.
بهترین بازیکنی که این مدل را برمیگزیند: Mystery
3520
البته ۹۰٪ دیگر بازیکنان نیز مدل مشابهی را انتخاب میکنند، چراکه درصد موفقیت آن بسیار بالاتر و برای اغلب مردان در فضای کنونی جهان انجام آن پذیرفتنیتر/آسانتر است. میستری بازی خود را در میان زیباترین زنان آمریکا(مدلهای میلیون دلاری)پیریزی کرد، آیندگان بیگمان او را بزرگترین فیلسوف قرن بیست و یکم تلقی خواهند کرد. سبک او مناسب کسیست که دخترهای بسیار زیبا، دافهای بسیار لاشی یا نوع خاصی از زنان بدخلق و آلفاندیده را به بازی میگیرد.
این روش بازی مزایای بسیار زیادی دارد، اما دو ایراد بزرگ آن یکی مناسب نبودنش برای روابط بلند مدت و دیگری بهای سنگینیست که باید از منظر اجتماعی بپردازید. مردی که بازی زنانه دارد اغلب همهی جوانب زندگی اجتماعی و فردی خود را نیز باید حول محور همین دینامیک تنظیم بکند.
بازی مردانه: گرایش فرعی و جوانتری در بازیست که هرچند بیشینهی آنچه بازیکنان مکتب قبلی دربارهی روانشناسی زن کشف کرده یا مورد بهرهبرداری قرار دادهاند را از واجبات موفقیت میداند، تمرکز آن بیشتر به روی بازی درونی، زبان بدن و ارائه کردن تصویری مبتنی بر مردانهترین مرد متصور. جدیت، غرور، سکوتهای باردار، نگاه خیره به هزار کیلومتر دورتر، زبان بدن ِ آلفا و منش سنتی.
روند حرکت در این مدل «حرکت دائما به جلو» است، شما مردی هستید بیهیچ پشیمانی و عذرخواهی، که هرچه میخواهد را میگیرد، یا میرود سراغ دختر میز کناری که دارد چشمان شما را درمیآورد. گهتستها در این مدل به جای حاضرجوابی با بیتفاوتی یا بیحوصلگی پاسخ داده میشوند.
این بازیکن خشونتی ضمنی، گلدرشتی عامدانه و زمختی خودآگاهی را اتخاذ میکند که به نظر زنها «خطرناک» اما «دوست داشتنی» میآید. این مردان به هنگام صحبت کردن، راه رفتن و نگاه کردن گویی در حالت اسلوموشن به سر میبرند، با هیچ مرد دیگری ارتباط چشمی برقرار نمیکنند و هنگام صحبت کردن با زیباترین زنان هم ملال خود را پنهان نمیکنند. برخلاف مدل قبلی، هیچکدام از رفتارهای این شخص بهنگام به نظر زن نمیآیند و او نمیتواند حتی لحظهای در حضور این مرد احساس آرامش و راحتی بکند، به جای آن احساس اینکه هر لحظه ممکن است این مرد را از دست بدهد یا اینکه دائم یک حرف نامربوط، یک حرکت نابجا و یا یک اشتباه کوچک با بلند شدن او فاصله دارد مزاحم همیشگی ذهن زن در حضور این مردان است.
کسی این مردان را در حال لبخند زدن نمیبیند، هرچند حاضرجواب و شوخطبع باشند، یک ویژگی تاریک و خبیثانهای در شوخطبعی آنها مشهود است که زنان را همزمان میترساند و تر میکند! این مردان به جای نگ از کنایه استفاده میکنند که اثر مشابهی به روی زنها دارد اما در ساختار متفاوت است و تصویر متفاوتی به جا میگذارد. نگ تصویر مردی معتمد به نفس و دارای جایگاه اجتماعی بالاتر را ارائه میکند، کنایه تصویر مردی خودپرست و بیتفاوت. این مدل برای روابط بلندمدت بهتر است زیرا هزینهای که در رابطه میکنید بسیار کمتر و نوع ارزشی که از خود نشان میدهید قابل شرطی کردن و آرامآرام خرج کردن است. در مدل اول همهی آنچه در چنته دارید، تمام داستانها، روتینها، فالگیری، ورق بازی، شعبده بازی و ... تا قرار هفتم هشتم از دست میرود و بعد از آن باید استراتژی خود را به مدلی از همین بازی مردانه دگرگون بکنید اگرنه به عنوان مرد بچهصفتی که حاضر نیست رابطهای جدی را بپذیرد و «بالغ» بشود توسط آن زن رها خواهید شد. اما در این مدل شما از همان آغاز برجستهترین، قابل اتکاترین، مستقلترین و از نظر شخصیتی قدرتمندترین مردی هستید که آن زن تاکنون دیده، و نگاه داشتن شما حتی برای دقیقهای برای زن موفقیت به حساب میاید.
از یک نظر، بازیکن نوع اول بچه سگ بامزه و بازیگوشیست که به نوعی رانهی مادری زن را هدف میگیرد و زن برای «عوض کردن» و «برنده شدن» با او وارد رابطه میشود، به نظر زنان «این مردها همه چیزشان خوب است، فقط یک کم...»، در واقع زن نمیدانم همان یک کمی که میخواهد تغییر بدهد تمام منبع جذابیت آن مرد است و اگر از میان برود جذابیت هم با آن میرود. مدل دوم اما بازیکن شیر شرژهی خطرناکیست که زن همه چیز خود را ریسک میکند و برخلاف ندای درون، پیش میرود و دستی به سر و گوش او میکشد.
بهترین بازیکنی که این مدل را برمیگزیند: Paul Janka
3521
پس کدام مدل بهتر است؟ بستگی به هدف و شخصیت شما دارد. اگر هدفتان تنوع جنسی کمتر از رکورد شکستن است، اگر شخصیتی درونگرا دارید، اگر یاد گرفتن زبان بدن و فرستادن سیگنالهای ناخودآگاه برایتان آسانتر از حفظ کردن تکنیکها و روتینهای از پیش مشخص است، و اگر در کل آدم آرامی هستید بازی مردانه بیاموزید. اگر به دنبال «عدد»، هر شب یک نفر و تنوع بسیار زیاد هستید، و اگر شخصیتی برونگرا، پر جنب و جوش، اهل لاسیدن با زنها و در کل پر انرژی دارید، بروید خرید برای یک کلاه پشمالو.. :e415:
کُس
به آنچه زنان میگویند گوش ندهید، به آنچه میکنند بنگرید.
:e00e:
Reactor
03-01-2019, 11:40 PM
نکتهی دومی هم اما وجود دارد، زمانی که دختر خودش هیچ اقدامی برای جلب توجه مردان نکرده و اتفاقا تلاش میکند آنرا با بیاعتنایی و جمعتر کردن خودش قطع بکند. زمانی که مردی دارد وارد حریم او و شما میشود. در این لحظه غیرت آلفاست، و بیغیرتی امگا. در چنان موقعیتی شما با بیکنشی همهی اشتیاق و مهر آن زن را از دست خواهید داد. اگر روزی در این شرایط قرار گرفتید، یعنی مرد آلفا یا بتای سطح بالای دیگری بیاعتنا به حضور شما شروع به تعرض به پارتنرتان را کرد، باید وارد عمل بشوید و آمادهی درگیری فیزیکی خونین باشید.
یک سناریو را تصور بکنید: در یک میهمانی حضور دارید که برای چند دقیقه میروید دستشویی، یا جای دیگری برای صحبت کردن با دیگران. پسری در پارتی روی دوستدختران خیمه زده و دستش را گذاشته پشت صندلی او، در شرایطی که دوستدخترتان خودش را جمع و جور کرده و تا سرحد امکان از او فاصله گرفته، در اینجا ناتوانی شما برای ورود به صحنه با از دست رفتن تمام مهر و علاقهی دختر و نقش بر آب شدن تمام بازی تا آن لحظه همراه خواهد شد. راه اصولی برخورد با این وضعیت آنست که خودتان را به صحنه برسانید، مچ دست پسر را با تمام قدرت بگیرید و با صدای بلندی که چند نفر اطرافتان هم بشنوند بگویید «دست خر کوتاه»، «چخه، مامانت داره صدات میکنه» و ... و آماده باشید که کار بیخ پیدا بکند.
منش شما در چنین موقعیتی باید چنان باشد که کمی دیوانه و «آماده به هر کاری» به نظر برسید، از آنجاکه ۹۵٪ مردان جامعهی امروز ایران پسرهای بچهننه و بزدلی هستند که توسط زنان بزرگ شدهاند و امنیت و سلامت خود را مهمتر از هر چیز دیگری میداند، جا میزنند. هر از گاهی اما، گیر آلفای دیگری میافتید که حاضر نیست یک قدم هم پس بنشیند، جای نگرانی نیست یک نبرد جسمانی با مردی دیگر برای روحیهی شما مفید است. اما باید بدانید که وقتی با خصومت به بدن مرد دیگری دست میزنید، باید حداقل و در بهترین شرایط آمادهی رفتن به بیمارستان یا بازداشتگاه را داشته باشید. اگر کسی به حریم من وارد بشود، با تمام توان در برابر او مقاومت خواهم کرد، شما هم بهتر است چنان بکنید اگر ده سال دیگر یک روز از خواب بیدار میشوید و از خودتان میپرسید «این بچه چرا هر روز بیشتر شبیه امیر میشود؟»!
یک خبر خوب برای شما: اگر به خاطر زن دعوا بکنید، کتک بخورید یا بزنید تفاوتی ندارد و به یک اندازه در او ایجاد غلغلک میکند. نفس آمادگی شما برای خون ریختن و خون دادن برای کس کافیست، تفاوتی نمیکند که این خون در صورت شما باشد یا روی مشتهایتان. بله، ما هنوز در پس تمام این پوستهی تمدن حیواناتی هستیم سرگردان در دشتهای آفریقا. و بله، جهان عادلانه نیست، شما مرد هستید و دور انداختنی، یا با آن کنار بیایید، یا اگر از قواعد بازی خوشتان نمیآید بروید به راه خود، چراکه ارتباط با زنان بهایی دارد که سنگینترین آن مراقبت از ایشان به هنگام لزوم است.
- دلبر زنان
- رهبر مردان
- محافظ عزیزان
اینست سه ویژگی اصلی مرد آلفا.
چندبار تاحالا دعوا کردی؟
این حرفارو از کجات در میاری:e412:
کسی که بخواد دختربازی کنه باید بیغیرت باشه
مگه زنشه که بره دعوا کنه؟
باید بُکُنه و بره
این همه نوشتی که گول بازی دخترا رو نخورید بعد میگی برید سر کُس دعوا کنید؟:e40d:
چیزی که فراوونه کُسه
دعوا برای چی:e05a:
مگه شهرستان و پشت کوهه؟:e415:
اگر بخاطر هر دختر یکبار دعوا کنه به شش ماه نمیرسه باید بخوابه بهشت زهرا!
تاحالا کسی که چاقو خورده رو از نزدیک دیدی تِز دعوا میدی؟:e05a::e05a:
Reactor
03-02-2019, 10:35 PM
تئوریهایی که در این جستار مطرح شدهاند دست اول، تجربی و اورجینال هستند و آموختن آنها از تکالیف واجب هر بازیکن آماتوری میباشد. اما زیرشاخههای بازی وسیعتر از آنست که در قالب این جستار بگنجد، بازیکن حرفهای در مواجهه با هر «شرایطی» باید هوش آنالیزور قدرتمندی داشته باشد و هر لحظه ترفندهای تیز و نابی را از آستین برون بیاورد. برای مثال من تجربهی چند روز پیشم را برای شما بازمیگویم که چطور بازی در «بهترین» وجه ممکن پاسخ مثبت نداد و کُس برای همیشه خشکید. این ماجرا را برایتان شرح میدهم چون فکر میکنم احتمال بالایی دارد که روابط آتی شما را هم تحت تاثیر بگذارد.
در مواجهه با هر کُسی «گشایش» حرف اول را میزند، «بازی» حرف آخر را. گشایش یعنی همان زمانی که با تیپ رقتآور یا هر نوعی از «توجه اجتماعی» چشمان دختر را به سوی خود جذب میکنید. میستری بزرگ از طرفند آندروژنی استفاده میکند، وقتی دختر چنین مرد رقتآوری را میبیند با طعنه به او میگوید "هه... چه کلاه مزخرفی داری" و اولین «فرصت» برای میستری ایجاد شده، پس چنین «گشایش» میکند:
کلاه؟! چرم اصل گاوه، نمیدونی عجب ماجراهای هیجانانگیزی داشتیم تا توی جنگل برهوت گاوه رو شکار کنیم...
و دختر با خود میاندیشد این مرد عجب زندگی هیجانانگیزی دارد، در مرحلهی بعدی کنجکاو میشود و گهتستهای آغازین را شروع میکند. (اگر گهتستهای اولیه را موفق شوید گشایش گردهاید و بعد با خیال راحت بازی میکنید)
بنابراین همیشه باید بهوش باشید که چگونه گشایش اولیه را بر زبان جاری کنید. گشایش حرف اول را میزند، اگر در این مرحله بمانید دختر به شما کنجکاو نمیشود و شمارا گهتست نمیکند.
خوب اما ماجرایی که برای من رخ داد و استراتژی آلفانمایی پاسخ مثبت نداد:
چندی پیش با دختر کمسن و سالی آشنا شدم که علاوه بر گشایش در بهترین شکل ممکن، در بالاترین سطوح متصور «بازی» کردم و از قدرتمندترین رانهی بازی یعنی Pre Selection نهایت بهره را بردم. بارها دختر به من گفت که ناجور شیفتهی من شده است و میخواهد از زندگی هیجانانگیز من بیشتر و بیشتر بداند. (در مورد زندگیتان فقط باید با اصول بازی کُس و شعر بگویید)
چند هفته بعد روزی دختر به من گفت اگر مرا اذیت نکنی همیشه باتو میمانم و عاشقت شده ام... ! من هم علاوه براینکه قلبم در شورتم میفتاد خودم را بیتفاوت نشان میدادم و کُس و شعر میگفتم. یعنی کاملا مطئمن شده بودم چنین دختر خوشگلی را کاملا «فتح» کردهام و تا مدتها نیازی به مخ زدن ندارم. اما چند روز بعد از این دیالوگ دختر ناگه از زیر دستم سُر خورد و پرید. چگونه؟ دوست پسر سابق خانم که یک سال باهم رابطه داشتند دوباره به دختر زنگ زده و ابراز پشیمانی کرده است. من تیرهای آخر را هم در تاریکی رها کردم و حتی شروع به تخریب دوست پسر کذایی در لفافه کردم، اما جواب مثبت نداد...
مدتها باخودم میاندیشیدم که چرا و چطور بازی در بالاترین سطح ممکن جواب مثبت نداد و چنین کُس تر تمیزی از زیر دستم سُر خورد؟!!!
استراتژی قوی اما با اینحال غلطی که من اتخاذ کرده بودم. دخترها همیشه آلترناتیوهای بیشماری برای دوستی دارند، کار شما زمانی دشوار است که دختر در گذشته دوست پسری داشته باشد که با او رابطهی جنسی برقرار کرده و او اکنون نیست. هر لحظه احتمال دارد دوست پسر پیشین (که طبیعتا اولویت دارد، چون دختر را کرده و رفته) بازگردد و سقف طلایی و وزینی که ساختهاید بر سرتان فروبریزد.( دقت کنید که با مفهوم بیوهی آلفا تفاوتهای ظریفی دارد) در این مرحله من به ذهنم نرسید که بازی استراتژیهای گوناگونی دارد، و به اشتباه از تکنیک آلفای سخت بدستآمدنی سود برده بودم. در حالی که دختر با خودش میاندیشد که این آلفای ثقیل را من نمیتوانم نگاه بدارم و از طرفی به دوست پسر اسبق خود کُس دادهام و او اولویت دارد، پس باید رفت!
زمانی که هنوز سایهی سیاه دوست پسر سابق در روابط آغازین شما حضور دارد شما باید از استراتژی آلفای بدستنیامدنی برای دیگران، بتای بدستآمدنی برای دختر استفاده کنید. در اینصورت دختر شما را کاملا بدستآمدنی و آلفا مییابد و دوست پسر کذایی را چخه میکند.
اما تمام اینها یعنی بازی انعطاف بالایی دارد، فرمولهای روتین و کلیشهای بازی اگرچه مهم و از اهم واجبات هستند اما همیشه جواب نمیدهند، باید منعطف بازی کنید.
پس بیایید اینجا و از روابطتان بگوید تا اطلاعات دختربازی یکدیگر را باهم شریک کنیم و یک در دنیا صد در آخرت نصیبتان شود دوستان ارجمند!
من این تجربه را گفتم چون علاوه براینکه کمی اعصابم تخمی بود و انرژی و سرمایهگذاری تقریبا یکماههام به گا رفته است شما به چنین منجلاب محتملی که من سقوط کردم نیفتید.
همه ی کاری که باید میکردی "کردن" بود که نکردی..
این کسشر های آلفا بتا رو بریزید دور
تمام دخترها یک دوست پسر قدیمی دارند که از پیششون رفته و حالا کعه کیرش به سنگ خورده برگشته و میخواد بازم دختره رو بکنه
دربرابر همچین پسری شما 3-0 باختی!
مگر اینکه دختر رو کرده باشی
برنامه ای داشته باش که همیشه در سریع ترین زمان بتونی دختر رو ببری خونه
هروقت دختر رو کردی میتونی تصمیم بگیری که نگه اش داری یا نه
مغزت رو با این تکنیک های بدرد نخور محور مختصاتی خسته نکن!
Reactor
03-02-2019, 10:43 PM
امید عزیز من از منتقدان تئوری های بازی هستم ولی به طور کلی اشتباه شما فوق العاده محرز هست!شما در بازی زیاده روی کردید.
در بازی باید به همراه چد آلفا نمایی دست به بتانمایی هم بزنید تا دختر شما رو یک حیوان یا روبات نبینه و بتونه بهتون اطمینان پیدا بکنه،برای دختر موردنظر کسی که حداقل کمی از ابراز احساساتش رو پاسخ میده دلپذیرتر از کسی هست که خودش رو زیادی دست نایافتنی نشون میده.
این نظر به واقعیت نزدیکت تره:e00e:
منم چند تا اصول بهش اضافه کنم
به تیپ و هیکلت بِرِس . خنده رو و شوخ باش.
برای سکس مکان داشته باش
بُکُن باش
همه ی اینها رو داشته باشی ولی بُکُن نباشی فقط حمالی کردی
در ایران ماشین لازمه ی کاره. هرچقدر مدلش بالاتر کیفیت کُس هم بالاتر. نه همیشه ولی اغلب
بقیه اش دیگه خودت باش
لازم نیست خوم رو بگام تا کُس بکنم
دانستن همین ها کافیه
موضوع خیلی ساده تر از این حرف هاست
این همه فلسفه بافی نمیخواد
Reactor
03-02-2019, 10:50 PM
بله دوست ارجمند یادم رفت بگویم که من حتی از خطر افراط در بازی هم جلوگیری کردم. یعنی همان چیزی که از فروم شما آموخته بودم «قانون سه به یک» را رعایت کردم و هر سه باری که خودم را آلفا مینمایاندم یک حرکت کُسلیسی مرد بتا را انجام میدادم و مثلا نگ نمیزدم، تعریف میکردم. علاوه بر اینکه تصویر من در ذهن او مخلوطی از آلفای ثقیل و بتایی دوست داشتنی بود با رفتارم سیگنالهایی را به ذهن دختر متبادر میکردم که «من فتح میشوم، اما با تلاش و کوشش»
اما بدبختانه هیچکدام جواب نداد و دوست پسر بیپدر مادر از راه رسید.. به هر صورت این تنها تزی بود که در مورد اشتباه اخیر به نظرم آمد، باید از استراتژی بتا برای دختر، آلفا برای دیگران استفاده میکردم، شاید پاسخ مثبت میگرفتم
:e412:
به همین خیال باش
هزار سال دیگه هم این استراتژیها!!!!!! رو امتحان کن
هیچی گیرت نمیاد
خطر بازگشت دوست پسر قبلی همیشه در شروع هر رابطه ای هست
دوست پسر قبلی هم برنگرده پسرهای گرگ زیادی هستند که در خیابان و پاساژ و مهمانی و ... دوست دختر شما رو بقاپن!!
اشتباه کردی که خودت رو اسیر این مهملات و استراتژی ها کردی!
کار درست این بود که با دختر سکس میکردی:e00e::e00e::e00e:
اونوقت 6-0 از بقیه جلو بودی:e00e::e420::e056:
Reactor
03-02-2019, 10:54 PM
متشکرم دوست گرامی. من مطمئنم استراتژی قوی و کارایی را به کار برده بودم که روی دخترهای دیگر احتمالا پاسخ مثبت میگرفتم. اما فکر نمیکردم دوست پسر لعنتی از راه برسد و کُس از زیر دستانم سُر بخورد. حق با شماست باید بیشتر از افکار و شخصیت او تعریف میکردم (هرچند تا حدودی در این مورد نگ میزدم) تا ویژگی های جنسی اش. اما شکی ندارم که استراتژی بتای حقیر برای دختر، آلفا برای دختران دیگر برای از پیش رو برداشتن دوست پسر کذایی جواب مثبت میداد.
تجربه ت کمه
بقیه دخترها هم همین طور هستند
بهترین کار:
بشاش تو استراتژی هات:e00e:
Reactor
03-02-2019, 11:01 PM
باید دروغ بگویم، «بازی» در یک کلمه یعنی «دروغ». شما ویژگیهایتان را بینهایت بزرگنمایی میکنید و ضعفهایتان را از چشمان دختر پنهان. تمام اصول بازی بر اساس فریب و دروغ تعریف میشود و این تنها آلترناتیو ممکن برای هر مردی در دنیای امروز میباشد.
:e41f::e41f::e41f::e41f::e41f::e41f::e41f::e41f::e 41f::e41f::e41f:
من در گذشته آدم آرام، کم حرف و اهل علمی بودم که سرم در کتب هاوکینگ و دستاوردهای کیهانی و... بود، اما کم کم متوجه شدم که راهم به ترکستان است. مثلا «آرامش» بتاست و برای ارتباط با دختران شما نیازمند به زبان چربی هستید که باید در وقت بزنگاه دو من روغن از آن بچکد. این بود که شروع کردم به «حرافی». این نکته را هم درون پرانتز باز کنم که حرافی داریم تا «حرافی». نوعی از حرافی که منحصر به مردان بتاست را کاری به آن نداریم، بتای دبنگی که برای دختر از کوانتوم و سازوکار ذرات بنیادین میگوید عاقبتی بهتر از ابطال وقت در دانشگاه های طراز اول دولتی را ندارد. حرافی آلفا نوعی از حرافیست که شما را بذلهگو و خندهدار نشان میدهد.
آفرین:e41f:
یک پُختگی هایی هم دارید:e00e::e056:
Reactor
03-02-2019, 11:36 PM
خانهی مستقل شمال یا غرب شهر: +۲
باز که زدی خاکی!
غرب رو بزار کنار شرق
اون شهرستان آباد چه ربطی به شمال تهران داره آخه!
:e412:چه اصراریه بچه های غرب میخوان خودشونو بچسبونن به شمال
:e05a:
Reactor
03-02-2019, 11:54 PM
زنان مردان دارای تهریش سنگین را از همه جذابتر میبینند، ریش بلند را «پدرانه» تلقی میکنند و صورت سه تیغ را آخر از همه قرار میدهند. در ایران ریش یک بدی دارد آنست که بلندش به ترتیب اینها تلقی میشود : بسیجی مزدور، آخوند، درویش، «هنرمند»، هیپستر... ریش مردانهی بلند و حسابی نمیشود گذاشت! اینست که من به همان تهریش ۴ میلیمتری قناعت میکنم و از همهی انواع دیگر بهتر نتیجه میگیرم.
این هم دوباره از اون شعارهای دروغ زنانه ست.
دخترها میگن که ته ریش رو بیشتر دوست دارن
اما من همیشه با صورت سه تیغ بهترین کُس هارو کردم
چیزی که زن میگه با چیزی که میخواد فرق داره
اینجاست که گرگ های پیر این کار میگن کُس بازی همش به تجربه ست
باید ببینی چی جواب داده. از این به بعد همون جواب میده
نه مقاله ی نظر سنجی بی بی سی اُبنه ای از "پیچیدگی رفتار زن ها:e412:" که درش زن ها به اتفاق گفتن ته ریش رو بیشتر از سه تیغ میپسندن:e140:
Reactor
03-03-2019, 10:39 PM
در نکوهش زبالهگردی
مرد بتا هیچگاه ترحمبرانگیزتر و در عین حال بامزهتر از زمانی نیست که گمان میکند مردان در بازار جنسی/جنسیتی میتوانند به خودی خود ارزشی مستقل از زنان داشته باشند. این وهم باعث میشود گروهی از ایشان که پیشتر توسط زنی داغ شدهاند، یا شاهد داغ شدن مرد دیگری بر دستگاه تعذیب زنپرستی مدرن بودهاند، برای پیشگیری از تکرار تجربهی تلخ کاکاُلد شدن، رها شدن، تحقیر شدن و اخته شدن، به زبالهگردی رو بیاورند. ایشان در مرحلهای از خودآگاهی گمان میکنند «من خود میان مردان ۷ از ۱۰ هستم، پس اگر بروم در مستراح بشریت و با آن دختر ۵ از ۱۰ دوست بشوم دیگر مرا رها نمیکند/طلاق نمیگیرد/کاکالد نمیشوم»...
منطقی به نظر میآید، اما عینیت منطقی نیست. شما وقتی دست در دست زنی ۵ از ۱۰ قدم میزنید خود نیز بدل به مردی ۵ از ۱۰ میشوید، در سیستم زنمحور ِ حاکم بر جهان ما، ارزش پنهان و پاداش نهایی همه چیز کُس است. پس این مهم نیست که چهل دکتری گرفتهاید و سرطان را درمان قطعی کردهاید و ... هنگامی که با یک کُس کیری وارد مجلس میشوید، دیگر زنان شما را کمارزش و دیگر مردان شما را ولمعطل میبینند.
پس اگر برای فائق آمدن بر خشکسالی شش ماهه و خلاصی از فشار هورمنها میروید سراغ زن بیوهی ۳۰ سالهای که پنج کیلویی هم اضافه وزن دارد، تردید نداشته باشید که اثرات روانی مخرب حشر و نشر با چنان تفالههای بنجلی بر بازی درونی شما تا سالها مشهود خواهد بود.
نکاتی پیرامون زبالهگردی:
۱. چنانکه پیشتر گفتم دلیل اصلی زباله گردی میان مردان آنست که با خود گمان میکنند «آن زن از من خیلی پائینتر است، قدر مرا خواهد دانست». و باز چنانکه گفتم آنچه ایشان نمیدانند آنست که در زنمحوری، همهی ارزش یک مرد منوط و مشروط به زنیست که شانه به شانهی او ایستاده یا آنسوی میز از او نشسته، دارایی او، توانایی او، «موقعیت» او در یک کلام، به خودی خود هیچ ارزشی ندارد و همه به درستی تصور خواهند کرد که قدرت خرید او به اندازهی همان چیزی بوده که گیرش آمده.
پس اگر شما به یک ۶ پیشنهاد دوستی میدهید، خودتان هم یک ۶ میشوید، اگر میروید سراغ یک ۴، در نظر او و همهی کسانی که شما را با او میبینند شما نیز ۴ هستید، و مردی که به دختری ۹ سلام میکند، در آن لحظه، خود او نیز دارای کالیبر چنین عملی تلقی خواهد شد. اگر با یک ۹ به مجلس وارد بشوید مردان با حسرت و بیزاری شما را خواهند نگریست و زنان با تحسین و اشتیاق، فارغ از آنچه دارید، و اگر با یک ۴ به همان مجلس بروید، مردان با تحقیر و تمسخر شما را مینگرند و زنان با بیزاری و چندش.
خبر حتی بدتر اینکه، زنان بطور ناخودآگاه، یا به عبارت بهتر «در مرحلهای از آگاهی» از ارزش حقیقی خودشان آگاه هستند، و زن زشت و ناخواستنی، فارغ از تمام مقالات شبه فلسفی و امیدواریهای کاذبی که روضه وار بازگو میکند، خود را هرگز شایستهی عشق مردی ارزشمند نمیدانند و علاقهی شما به خود را گواه ضعف نفسانی، نداشتن گزینهی بهتر و پائینتر بودن از منظری عینی تلقی خواهند کرد. این است که میبینید زنان، از مردان زیباتر از خود دائم جدا میشوند، اما عکس این ماجرا به ندرت پیش میآید.
۲. نتیجهی طبیعی توهم بالا، آنست که مرد گمان میکند زن هرچه زشتتر باشد، آسانتر است. واقعیت امر اما باز همانست که «میمون هرچه زشتتر، بازیش بیشتر». طبق معمول ذهن مرد بتا همانقدر ارجینال و بکر است که مهبل ِ زن لاشی. همهی بتاها همین طرز تفکر را دارند، و از آنجاکه طبیعت مردانهی آنها، اگر ذرهای برای خود ارزش قائل باشند اجازه نمیدهد بروند به سراغ زنان ِ زشت، زنان معمولی، در محدودهی ۵ تا ۷، بیشترین میزان «طرفدار» را دارند و بیشترین میزان توجه را از مردان دریافت میکنند و به همین دلیل، سختترین ِ زنان هستند!
بله، درست خواندید، زدن مخ زن ۷ بسیار سختتر از زن ۹ است. اولی روزی هزار بار از بتاچهها پیشنهاد و شماره و بوق و چشمک دریافت میکند، دومی را ولی مردان بتا یا با عقده بد و بیراه میگویند(«متلکپرانی»)، یا با خفت و سرافکندگی به حال خود میگذارند و جرئت بسنده برای پیشنهاد دادن ندارند. در نتیجه زن ۹ تنها، یا دستکم در اغلب مواقع از مرد آلفا پیشنهاد دوستی دریافت میکند و نیاز کمتری به «سلاخی» دلبران برای سنجیدن میزان آلفابودگی ایشان دارد، اما زن ۷ از آنجاکه دائم تحت توجه مردان درب و داغان ِ درجهی سه و مفلوکیست که گمان میکنند «او هم زیباست هم آسان»، ناچار است ۱۰ برابر شدیدتر گهتست بکند، بسیار دیرتر ارتباط برقرار بکند و بسیار بدبینتر رفتار بکند.
زنان زیر ۵ و زنان بالای ۷ آسانتر هستند از زنان بین ۵ و ۷.
۳. درد دست رد خوردن از زن ارتباط معکوس با میزان زیبایی او دارد، چنانکه هرچه زن کیریتر، درد ِ جواب رد شنیدن از او شدیدتر، آسیبی که به اعتماد بنفس شما میرساند وسیعتر و حقارتی که متحمل آن خواهید شد بیشتر خواهد بود. اگر شما به یک 5 پیشنهاد دوستی بدهید و از جواب رد بشنوید، احتمالا ماهها، حتی سالها آنرا به یاد خواهید سپرد. من یکبار در خیابان به دختری 5 پیشنهاد دادم و او خیلی مودبانه پیشنهاد مرا رد کرد، هنوز بعد از شاید 7-8 سال درد آنرا به خاطر دارم! میدانید در همین سالها چند دختر +8 مرا، صد برابر تحقیرآمیزتر رد کردهاند؟ چند صدتا! اما هیچکدام را، به استثنای چندتایی که در تحقیر من به راستی ابتکار به خرج دادهاند را به یاد نمیآورم.
درد ِ نه شنیدن از کُس ِ کیری، ده، صد و هزار برابر بیشتر از نه شنیدن از کُسیست که هیچ امیدی به بله شنیدن از او ندارید. خود را در معرض شکنجهی روانی ِ منتج از زبالهگردی قرار ندهید که بهای آن بسیار گزاف و سود آن بسیار اندک است. باید به راستی تجربهای هولناک و سهمگین باشد برای اعتماد به نفس و عزت یک مرد، دور انداخته شدن توسط زنان زشت و چاق و پیر. یک راه برای جلوگیری از چنان سرنوشت هولناکی، بسط و گسترش معیارهای طبیعی زیباییشناختی و اعمال آنها با بیرحمی هرچه تمامتر است. برای بار هزارم:زن زشت کریهالمنظر به شما وفادار نمیماند به این خیال که «او از من برتر است»، همینکه رفتهاید سراغ او در ذهنش نشانهی ارزش کمتر است، و هرچه بیشتر از شما بیزار میشود.
توجیهات زبالهگردی
بتاچهی مفلوک برای توجیه زبالهگردی خود توجیهاتی رنگارنگ ارائه میکند:
> زنهای سن بالا بالغترند
> زنهای سن بالا سکسیتر/حشریتر/هاتتر ... هستند
> زیبایی در نظر بیننده است
> زنهای سن بالا قدر مردشون رو میدونن
> بالا رو نبین چه زشته
> من اصلا فتیش زن چاق دارم
> زن باید دو پر گوشت داشته باشه
> سلیقهی هرکس فرق میکنه
> زن باتجربه جذابتره
> زیبایی نسبیه
...
واقعیت آنست که هیچکس فریب این دروغهای سخیف را نمیخورد بجز خودتان، ما مودبانه سر تکان میدهیم و لبخند میزنیم، اما در دلمان به سرنوشت شوم و موقعیت مضحک شما میخندیم و روزی پنج بار به درگاه الله اکبر دعا میکنیم تا به سرنوشت شومی مشابه همان شما دچار نشویم! گمان میکنید تا کی میتوانید به خودتان دروغ بگویید؟ شما دقیقا میدانید در حال از دست دادن چه چیزی هستید و همهی این علتتراشیها بخشی از و نتیجهی همین آگاهیست. هرچه زودتر با حقیقت کنار بیایید، تغییر آسانتر است و هرچه زودتر تغییر بکنید، پیشمانی کمتری در انتظار شما خواهد بود.
انواع زبالهگردی :
چرمدوزان: مردانی که درپی پیرزنان ِچروک و خطخطی و شُل، یا در یک کلام «پیر» میروند.
4270
گاوبازان: مردانی که درپی زنان چاق و چرب، با شکمهای ششطبقه و غبغب ِ سهطبقه میروند.
4268
واحد ِ بازیافت: رفتن درپی ِزنان بیوهی بین ۲۵ تا ۳۵ میروند و به از زمین برداشتن دستمال کاغذی مصرف و سپس دور انداخته شدهی مردان دیگر میپردازند.
4271
روشندلان! : مردانی که درپی ِ زنان زشتصورت میروند.
4269
میزان فضاحت اینها به ترتیب: کُس لاشی > کُس ِ چروک(پیر) > کُس ِ گشاد(بیوه) > کفدستی > اختگی > کُس ِ کیری(زشت)> سکس با حیوانات > کُس ِ چاق!
ارتباط میان زبالهگردی و فمینیسم:
فمینیسم در پایان روز چیزی بجز استراتژی زن زباله برای کاهش رقابت با زنان زیبا و اختهسازی سیستماتیک مردان از طریق تکنیکهای تحقیر از قبیل «بچه باز» لقب دادن مردی که میرود در پی زنان جوانتر و «سطحی» خواندن کسی که به زیبایی اهمیت میدهد و «منحرف» نامیدن آنکه به کیفیت ارتباط جنسی خود میاندیشد نیست.
«فرهنگ سلطهورز زیبایی» برساختهای خیالیست که در آن مردانی که معیارهایی برای زیبایی و زشتی زنان و دختران دارند و این معیارها را اعمال میکنند، چنان زن را تحت فشار میگذارند که رکورد تمام اعمال زیبایی را در جهان بشکنند و طلایهدار مثله کردن صورت و بدن خود باشند و سالیانه میلیاردها دلار برای فریبکاری در این مورد هزینه بکنند و ... «فرهنگ سلطهورز زیبایی»، و نه اشتیاق زن به دنبال کردن مردان آلفایی که او را به صورت طبیعی زیبا تلقی نمیکنند بجای مردان بتایی که «طبیعی» همه چیز را ترجیح میدهند و با هیجان در فرومهای اینترنتی پای مهملات فمینیستی تنکس و لایک و شر میزنند. یک فرهنگ نامرئی، غیرقابل شناسایی، غیرقابل اندازهگیری که زنان را به نحوی معجزهآسا مسخ میکند تا خود را شبیه بازیگران تاپ هالیوود نقاشی/معماری بکنند، و نه میل آنها به مرئی شدن برای مردان آلفا.
خلاصه باید گناه شما باشد که بطور سیستماتیک از تبدیل شدن زنان زیبا به آن دانشمندان هستهای ِ زشتی که میدانیم مردان به راستی چه مایه شیفتهی آنها هستند باز میدارید. یکی از ستونهای اصلی کاخ خیالات خام و رؤیاهای خیس فمینیستی، آنست که زنان در هیچ شرایطی، برای هیچ عملی، هیچگونه مسئولیتی ندارند، و هر رفتاری که به هر نحوی، واقعی یا خیالی، باعث آسیب دیدن آنها از منظرگاهی فمینیستی بشود دسیسههای پنهانی مردان، «فرهنگی» نامرئی و یا «فشار» جامعه بوده. حتی در بچهسالاری غرب اگر یک کودک خانهای را به آتش بکشد قطعاً باید در انتظار تنبیه شدیدی باشد، زنان اما، در موقعیتی چنان رفیع و خارج از دسترسی قرار دارند که حتی به اندازهی یک کودک مسئول اعمال خویش تلقی نمیشوند.
ما ولی بهتر میدانیم که آنچه فمینیست عقدهای سرهم میکند، مرثیهای ملال آور است برای تحقیر مردانی که هرگز او را نمیبینند، و فارغ از سالهایی که در دانشگاه تلف کرده و مستقل از لقبی که برای خود فراهم آورده و چکی که سر ماه به عنوان حقوق دریافت میکند هنوز هم نمیتواند بر ایشان مرئی بشود. زنی که میداند ولمعطل است، و از ولمعطل بودن خود غمگین است و میخواهد حداقل از طریق آن مقداری ترحم گدایی بکند و با بهرهبرداری از عواطف خوانندگان خود، هدفی سیاسی را پیش براند. برای ما که به واقعیت امور آگاه هستیم شنیدن این حرفها مایهی بیزاری هرچه بیشتر خواهد شد، نه ترحم و همدردی! زیرا دیدهایم که چگونه مردان بتا و امگا بیهیچ «معیار فاشیستی زیبایی»، که برای فهمیدن موقعیت زنانی از قماش زن نویسنده برای خود جفتپا میگیرند و برای اخذ تائید امثال او سکندری میخورند، چیزی بهتر از این کابوسهایی که در بالا لیست شده گیرشان نمیآید.
مرد بدبختی که میکوشد میان لایههای قطور چربی سوراخ دعا را بیابد نه فقط باعث چندش و تهوع من و شمای زنستیز است، بلکه خود زنان موجودی را از او نفرتانگیزتر، غیرجنسیتر و بیجنمتر نمییابند. مرد ِ بدون استاندارد و معیار، یعنی مرد بدون گزینه، و مرد بدون گزینه، یعنی مرد امگا، یعنی یکی از مردان نفرتانگیز بالا!
خبر بسیار بسیار بد برای زنان: هیچ میزانی از شرم، تحقیر و شستشوی مغزی نمیتواند شما را از آنچه هستید زیباتر بکند و مردانی از آنچه اکنون گیرتان میآید بهتر را نسیبتان بکند. هیچ میزانی از تحصیلات، ثروت، موقعیت اجتماعی و یا چیزهای دیگر نمیتوانند صورت معمولی شما را زیبا بکنند. یک قانون کمابیش همیشه پنهان از انظار پیرامون «عشق» مردانه آنست که مرد عاشق بهترین گزینهای میشود که دارد. برای یک مرد آن بهترین گزینه میتواند مرلین مونرو باشد، برای دیگری یکی از جانوران تهوعبرانگیز بالا. مهم اینست که شما هرگز قادر نخواهید بود آن مردانی را که امکان انتخاب کردن دارند به این روشها فریب بدهید.
شما عن قیافه ترین ها و چاق ترین ها رو مبنای درست بودن نظریات غلط خودت دادی
بین مطلقه ها و میلف ها خیلی وقت ها کس های خوبی پیدا میشه
فتیش سن بالا چیزیه که خیلی ها دارن و طبیعیه
همه چیز رو از زاویه دید خودت میبینی. هرچیزی که دوست داری خوبه و هرچیزی که دوست نداری بد. یه آلفا هم آخرش چسبوندی:e412:
با این حساب همه باید برن جلوی دبیرستان دخترانه با موتور تک چرخ بزنن تا دخترهای سیبیلوی عاشق پیشه با صورت های پر از جوش سوار کنن و پرده شونو بزنن و خوشحال باشن که از نظر شما آلفا حساب میشن:e412:
اسم خودت هم گذاشتی آلفا:e412:
خب مسلمه این کارها بچه بازیه. اینا دیگه بازی نمیخواد. فیت کار افغانی هاست. از این کارها پیغمبر اسلام هم زیاد میکرد:e05a:
حالا کاری به بحث اخلاقی اش ندارم
سکس برای لذته. سن پایین و سن بالا فرقی نداره. هر طرف کیرت راست کرد بکن توش. اینقدر یک موضوع ساده رو پیچیده نکنید
حالا با عکسهای این زنهایی که گذاشتی و باهاشون جق هم نمیشه زد کاری ندارم
ولی از من میشنوی سن بالاها چیزهای خیلی خوبی بینشون پیدا میشه
زیاد شعار نده
یک امتحانی بکن:e418:
منم میگم زنهای سن بالا سکسیتر/حشریتر/هاتتر ... هستند:e00e::e00e::e00e::e00e::e00e:
یدونه خوش کس و کیونش به پستم بخوره امونش نمیدم:e106::e418:
Reactor
03-03-2019, 11:36 PM
خوش بحال شما و سایر دوستانی که اینجا کامیاب شدنو از توفیقاتشون مینویسن
هرچند درکمال احترام حرف هیچ کدومشون رو باور نمیکنمو به زعم من دارن پوزه اتفاقات نیوفتاده ی زندگیشون رو میدن... درست مثل کاری که من برای حفظ آبرو برابر سایرین انجام میدم : )
یاد شلدون کوپر توی سیزن 2وم از اپیزود 13 ام بیگ بنگ تیوری افتادم که برای دوستی دنبال پیروی از یک الگریتم تئوریک و حساب شده بود و بعد یاد گفتگوهای دوستان توی این فرم افتادمو خندم گرفت...
من حتی نمیتونم بفهمم دوستان روی چه حسابی اسم روانشناسی و از اون فاجعه آمیز تر "جامعه شناسی" رو روی این سوپرآرمان ها میزارن :e412:
حالا روانشناسی رو فاکتور بگیریم کجای این چیز ها دخلی به دانش جامعه شناسی داره!؟؟؟که اصلا مهمم نیست بنظرم
مهم عملی نبودن این چیز هاست
بله جناب متوجه عرایض شما هستم احمقانست که این چیزهارو روی کاغذ بنویسی و بعد در میدان عمل به مثابه بچه ای که میخاد اسباب بازی لپ لپشو سرهم کنه از اون راهنما استفاده کنی..ولی باز هم هیچ کجای این دوازده برگ از این تاپیک رو معقول و به بیان عامیانه تر بدرد بخور ندیدم..
شرح بازی من هم همونییه که الظاهر اساتیده! فارسی زبان این حوزه درین تاپیک عنوان کردن هست
درنهایت هم چیزی جز ریجکشن بیشتر ، کریپی شدن مداوم و لطفا مزاحم نشید آقای هرچه بیشتر در بر نداشت :e405:
من با برخی از عرایض عزیزان مذکور اصلا مخالفتی ندارم و قصد اظهار نظر با جزمیت را نیز..
ولی به واقع میخام بگم دنیای بیرون فراتر از آرمان های فانتزیه دوستانمون توی اینجاست که باور دارن با چهار تا متُده به ظاهر فنتستیک میتونن اون بیرون خاکو خون به پا کنن :)
اصلا رو چه حساب اینجا مردان رو دسته بندی نمونده و در کمال بی ادبی الفاظ اصفاته کریه رو به اون ها نسبت میدیم ؟ بر چه اساس برای مواجه با یک بشر آدم از جنسه دیگه اصولی تعیین میکنیم که فقط روی صفحه های کاغذ قشنگ هستن...
این انتقاده تند تیز من هم نه از زبان یک فرده آفتاب مهتاب ندیده ی گوشه نشین که صحبت های فردیه که تمام راه های عنوان شده ی دوستان تئوریسین اینجا رو یک میلیون بار امتحان کرده و در انتها زهر مار هم نسیبش نشده که هیچ هرچه داشته هم از دست داده :)
به واقع این تاپیک افسانه ای بیش نیست.. البته دوست داشتم از لفظ عامیانه تری برای وصف جستار مذکور استفاده کنم اما خب کلامم رو رسمی شروع کردم پس رسمی هم تمومش میکنم :)
پ.ن: جا داره این ویدیو رو هم تقدیم تمام حضار ((البته جز این دوست گرامی کس دیگه ای هم نمونده باید به روحشون تقدیم کنم)) کنم
A Rant Against The Pickup Community - Must Watch For All PUAs - YouTube (https://www.youtube.com/watch?v=q56Qkejx_FM)
سو-سو هست
این تاپیک اطلاعات خوبی هم در خودش داره
مهمترین فاکتور داشتن یک ویترین دلرباست
از صورت . هیکل . تیپ . ماشین . خونه
شما "باید" اینچنین فاکتورهایی رو داشته باشید
این نظریات بازی در ایران کاربرد نداره
ایران سخت ترین کشور دنیا برای کسکلک بازی هست
در ایران امروز شما اگر جیب پرپول نداشته باشید نه از پس خرج و مخارج دختربازی بر میاید و نه خانه ای دارید که مکان کس کردن شما باشد و نه ماشینی دارید که باهاش مخ بزنید
محکومید به جلق زدن
دخترها در ایران با پای پیاده یا با آژنس و تاکسی با شما جایی نمیروند
شما باید دروغ بگید. باید خودتون رو کِیس ازدواج جا بزنید تا بتونید سکس کنید
وگرنه جلق!
در ایران خودمان بیشتر کسانی که ویترین خیره کننده ای دارند هم فراوان از تکنیک دروغ و بزرگنمایی خود و ازدواج پوشالی استفاده میکنند
در ایران بیشتر دخترها ها رو فقط با این روش میشه کرد
روش دومی روی این ها کارکرد نیست
Reactor
03-03-2019, 11:47 PM
کار من عموما اصلا به استفاده از متد ها بشود
من روی چندینو چند مورد اوپنرها رو تست کردم که بدترین نتایج ممکن را داشت (از اوپنر خیابانی گرفته تا آشناهایی که هر روز میبینمشون) و همش با بدترین حالت ممکن ریجکت شدن
توی اینترنت هم که راحت تر پاسخ میدن من تک تک متدهایی که دوستان اینجا طی سالیان گذشته به عنوان بهترین سلاح قرن!به فروش گذاشتن رو استفاده کردم (کل این جستارهای فرم رابنده سه چهار بار خواندم)که هیچ نتیجه ای نداشت و دست آخر همه موارد از نگ ها و جدی نگرفتن ها و حاضر جوابی ها دلخور شده و رفتند..من به این تاپیک هم البته اکتفا نکردم و در خصوص ابن متد ها مطالعات منابع خارجی هم زیاد د اشتم
حتی با سختی فراوان سریال پیک آپ آرتیست رو هم تهیه کرده و نگاه کردم چند قسمتی رو که واقا برنامه بیکیفیتی بود بنظرم
خلاصه هرچی در پی یو ای به عنوان نتیجه کار قلم داد میشد من دقیقا عکسش رو دریافت کردم
به همین خاطر من به بعضی از این نوشته ها نقد جدی دارم
بیشتر این ها ترجمه ست و بازنویسی از نوشته های افرادی که به نظر من جقی ای بیش نیستند!
ورژن های خارجی دکتر انوشه!
آدم هایی که بقول معروف "قیافشون مال این حرفا نیست"
سعی میکنن از راه سخنرانی و نوشتن کتاب یک پولی در بیارن
آخه کدوم آدم کُس بازی پیدا میشه که وقتش رو بزاره و کتاب بنویسه؟؟؟؟؟
همون وقت رو صرف مُخ زدن میکرد, 1000 تا کُس به رکوردهاش اضافه میکرد
مگه داریم آدم انقدر احمق؟
Reactor
03-04-2019, 12:06 AM
شما همچنان با استدلالهای مریضتان میخندید؟
من مدت نسبتا زیادیست که کسبازی را رها کرده، آنهم نه به دلیل
آنکه آن را نادرست میشمارم، بلکه به این دلیل که علاوه بر کارهای مهمتری
که دارم، کمی سخیفتر از آنیست که بخواهم انرژی و زمان خویش را صرف آن
بکنم.
مگه کاری مهمتر از رسیدن به کُس برای یک مرد وجود داره؟
غیر از اینه که تمام شغل و ثروت و زندگی و وجود ما مردها در راستای رسیدن به "کُس" تعریف میشه؟
این کاریه که به محض اینکه شروع کردی نمیخوای تا زمان مرگت رهاش کنی!
برای یک مرد چکاری مهمتر از کُس کردن؟
من در مدتی که متدهای بازی را در پیش گرفتم، پس از زمانی نه چندان دراز
به این توانایی رسیدم که تقریبا با هر زنی که در اطرافم بود بتوانم همخوابگی داشته
باشم، صرفا کافی بود بخواهم. چند مرد را هم در دهه سوم و چهارم زندگی از باکرگی
نجات دادم! خود اینها در برابر دستاوردهای جانبیاش بسیار کماهمیت بود.
بهر رو، حتی اگر نخواهید این سبک زندگی را انتخاب کنید، میتوانید مطمئن
باشید با تجربهی آن در مقطعی موقت، درسهای بزرگی برایتان به ارمغان
خواهد آورد که بی آن زندگی اجتماعی شما شانس بسیار کمتری برای تعالی
حداکثری میداشت.
واقعا؟؟؟؟؟
با دیدن چندتا فیلم و کتاب و کلیپ همه ی زن های اطرافت رو کردی؟
فکر نمیکنی این ادعای بزرگیه؟
بنده که امکانات تاپی دارم و به اعتراف همیشگی اطرافیان کُس باز تیز هستم و ایران رو قدیمی کردم و چند سالی درحال صادرات محصولاتم به خارج از کشورم هنوز اندرکف چند تا از زن ها و دخترهای فامیل هستم که از بد روزگار از دستم سُر خوردن:e413:
شما که با دیدن چندتا کلیپ به همچین مهارتی رسیدی خودت رو نابود کردی اگر بغیر از کُس کردن بفکر کار دیگری باشی
Reactor
03-04-2019, 12:14 AM
جالبه.
من فکر میکنم بیشتر شبیه به همین مردان امگا باشم،همیشه از اونایی که واسه دخترا چرب زبونی و بد تر از اون واژن لیسی! میکردن بدم میومده و از نظرم دختری که با اینا بیرون میرفته یا دوست میشده یه احمق به تمام معنا بوده و اون مردی که واسه یه تیکه گوشت رو به پاچه خواری و زبون بازی واسه این دخترا میکرده یه موجود حقیر.
اما بیشتر از همه از اون مردایی حالم بهم میخورده که تو فانتزی هایی مثل خریدن گل برای پارتنر یا قربون صدقه رفتن برای اون یا بوس فرستادن پشت گوشی و.... بودن.
همونطور که گفتین مثل این مردای امگا همیشه دوست داشتم اون دختر مورد نظرم تصور از من یه مرد بسیار باهوش که همیشه سرش تو فلسفه و کانت و هایدگر و دکارته یا چند تا زبون خارجی بلده باشه تا یه جنتلمن که چمیدونم وقتی دختره سردشه براش کتشو تن اون بکنه.
ام فکر میکنم یه تفاوت بنیادی هم با این مردای امگا داشته باشم.اونم اینه که شما اشاره کردی این مردا سعی میکنن از نشون دادن هوش و سطح مطالعشون برای رسیدن به رابطه جنسی استفاده کنن.اما خود من این مسئله از جنبه دیگری مطرحه اونم اینه همیشه دوست داشتم برتر بودن هوش مردا رو نسبت به زنا ثابت کنم یا حداقل نشون بدم که خودم از اون دختر مورد نظر باهوش تر هستم و با بولد کردن این تو ذهن اون دختر یه جورایی برتری خودمو به رخش بکشم چه بسا هیچ وقت قصد داشتن رابطه عاطفی یا جنسی رو هم با اون دختر نداشته باشم اما همین که اینو بهش ثابت کنم خودش اگه بیشتر از رابطه جنسی لذت نداشته باشه کمتر هم نداره.
حالم بهم خورد:e140:
خودت رو سریعا عوض کن!
واقعا کتاب خواندن زیاد یک بیماریه
بیماری زندگی!
Reactor
03-04-2019, 12:24 AM
یک توصیهی طلایی:
آنجا که پول درمیآورید، دول درنیاورید.
پ.ن: به زودی یکی از روشهای ابداعی خودم برای دک کردن را اینجا منتشر خواهم کرد.
زیاد به مغز خودتون فشار نیارید:e412:
من بهترینشو به شما و بقیه میگم
"بهانه"
از بدو شروع دوستی با دختر ها شما شاهد انواع عن بازی ها و بداخلاقی های دختر خواهید بود
به این ها به چشم فرصت نگاه کنید
تمام این ها بهانه ست. بدردتون میخوره
آتو هایی که مثل ابزار مکانیکی در روز موعود کات کردن بکار شما میاد
هزاران عن بازی = هزاران بهانه
یکی از این بهانه ها رو بولد کنید و بکوبید تو سرش
به همین راحتی
فسفر مغزتون هم نسوزونید:e412:
Reactor
03-04-2019, 12:33 AM
این دستهبندیهایِ آلفا و بتا و .. به دید من هر چه بیشتر زیان دارند تا سود.
وقتی این دسته بندی ها رو میبینم حس میکنم یک دین جدید داره پرزنتم میکنه:e412:
دین جدیدی که گاییدن کُس دختربچه 16ساله درش عبادت و شخص گاینده آلفای مومن
و گاییدن شاهکُس میلف 45 ساله درش گناه و شخص گاینده زباله گرد نامیده میشه:e412:
به دید من, به تن و اندام و تندرستی خود برسید, تا میتوانید روی پوشش خود هزینه کنید, خوشپوش, خوشبو, خوشبرخورد, خوشخنده, خوشگو و اعتمادپذیر باشید و
بس. نیازی به انجام هیچگونه آلفابازی و بتاپرهیزی و اینجور کارهای نابخردانه نیست, ولی نیاز به کار کردن نمونهوار روی خوشرویی, خوشگویی و خوشگامی و اینها همیشه هست.
+ بُکُن باشید
همش همینه:e032:
Reactor
03-04-2019, 12:42 AM
آلفا و بتا بودن مال میمون و شیر و پلنگ است! نه انسان!
انسان نه از روی هیکل و سایز شومبول و قیافه و ... بلکه از روی شعور، فهم، درآمد، حس انساندوستی و ... سنجیده میشود.
آنکس که از روی هیکل، زیبایی، سایز شومبول و یا تنگی سوراخ جفت خود را انتخاب میکند نهایتن زندگیش هم در همان پایین تنه خلاصه میشود و ارزشش بیشتر از زیر خایه بودن و یا روی سوراخ بودن نیست.
بله درسته که زیبایی و خوشگویی و خوش هیکلی و ... میتوانند فاکتور باشند ولی درجه اهمییتشان در بهترین حالت 5 از 100 است.
بارز ترین مثالش دونالد ترامپ و همسرش! دونالد ترامپ از روی هیکل و قیافه انتخاب کرده و ملانیا ترامپ از روی ثروت! باقیش هم که به قول مموتی فیلمهاش موجوده :e412:
اینجوری ها هم نیست..
ظاهر برای دخترها مهم ترینه!
برای سکس کردن باطن اصلا معنی نداره. همه اش ظاهره:e00e:
مگر اینکه بخواین رابطه ی بلند مدت داشته باشین
در اونصورت 80%ظاهر و 20% باطن!
تازه ماکزیمم رو گفتم:e412:
دخترها بطور غریزی ظاهر پسند هستند
دخترهایی که بدنبال باطن مردها هستند بیشتر منعکس کننده ی نظرات و فشارهای خانواده و خصوصا پدر خانواده هستند.
پدری که بنا به تجربه میدونه همه چیز در ظاهر پسر خلاصه نمیشه و پسری که ظاهر خوبی داره معمولا شوهر خوبی نیست!
وگرنه آفرینش دخترها مساوی است با پسندیدن فقط ظاهر مرد!
فقط!!!
sonixax
03-04-2019, 11:33 AM
اینجوری ها هم نیست..
ظاهر برای دخترها مهم ترینه!
برای سکس کردن باطن اصلا معنی نداره. همه اش ظاهره
مگر اینکه بخواین رابطه ی بلند مدت داشته باشین
در اونصورت 80%ظاهر و 20% باطن!
تازه ماکزیمم رو گفتم
دخترها بطور غریزی ظاهر پسند هستند
دخترهایی که بدنبال باطن مردها هستند بیشتر منعکس کننده ی نظرات و فشارهای خانواده و خصوصا پدر خانواده هستند.
پدری که بنا به تجربه میدونه همه چیز در ظاهر پسر خلاصه نمیشه و پسری که ظاهر خوبی داره معمولا شوهر خوبی نیست!
وگرنه آفرینش دخترها مساوی است با پسندیدن فقط ظاهر مرد!
فقط!!!
ظاهر فقط Trigger اولیه هست.
اگر دختری فقط دنبال سکس باشه قطعن فقط ظاهر مهمه.
اگر دختری به دنبال تشکیل خانواده و بچه داری و این کسکلک بازیها باشه ظاهر میره درجه دوم چون حال و حول جای خودش رو با منطق عوض میکنه.
از اونجایی ژن به دنبال تکثیر خودشه دیر یا زود همه (چه پسر په دختر) به فکر توله پس انداختن میشند :e41f:
اونجاست که ثروت، اخلاق، قدرت (منظورم فیزیکی نیست) و فاکتورهای دیگه میاند اول صف.
کمتر پیش میاد دختری با اولین دوست پسرش که معمولن خوشتیپ هم هست ازدواج کنه! هی امتحان میکنه تا یه خوبشو پیدا کنه. حالا اگر ظاهرن هم خوب باشه که نور علا نوره.
Canary
03-04-2019, 05:57 PM
حالم بهم خورد:e140:
خودت رو سریعا عوض کن!
واقعا کتاب خواندن زیاد یک بیماریه
بیماری زندگی!
آخه تو الگو و اسوه من تو زندگی هستی،اینه که وقتی حالت بهم میخوره من سریعا یه انقلاب در اخلاق و رفتارم ایجاد میکنم!
بیشین بینیم باو:e421:
Reactor
03-05-2019, 11:23 PM
آخه تو الگو و اسوه من تو زندگی هستی،اینه که وقتی حالت بهم میخوره من سریعا یه انقلاب در اخلاق و رفتارم ایجاد میکنم!
بیشین بینیم باو
خوبه بهت برخورد:e00e:
یک بخاری ازت بلند شد
حالا اینجا مجازیه ولی بیرون تو دنیای مردها خیلی برات اُفت داره به اینکه داد بزنی من آخر صَفَم!!!
یک پله با یک تِرنس فاصله داری
اگر این حرف ناراحتت میکنه باید صفات مردونه رو تو خودت تقویت کنی
Reactor
03-05-2019, 11:26 PM
ظاهر فقط Trigger اولیه هست.
اگر دختری فقط دنبال سکس باشه قطعن فقط ظاهر مهمه.
اگر دختری به دنبال تشکیل خانواده و بچه داری و این کسکلک بازیها باشه ظاهر میره درجه دوم چون حال و حول جای خودش رو با منطق عوض میکنه.
از اونجایی ژن به دنبال تکثیر خودشه دیر یا زود همه (چه پسر په دختر) به فکر توله پس انداختن میشند
اونجاست که ثروت، اخلاق، قدرت (منظورم فیزیکی نیست) و فاکتورهای دیگه میاند اول صف.
کمتر پیش میاد دختری با اولین دوست پسرش که معمولن خوشتیپ هم هست ازدواج کنه! هی امتحان میکنه تا یه خوبشو پیدا کنه. حالا اگر ظاهرن هم خوب باشه که نور علا نوره.
ظاهر که فقط قیافه و هیکل نیست
زور و ثروت هم ظاهره:e00e:
sonixax
03-07-2019, 12:02 AM
ظاهر که فقط قیافه و هیکل نیست
زور و ثروت هم ظاهره
راستش زور و ثروت بیشتر ظاهره :e105:
دومی بیشتر اوقات از هوش زیاد و سواد کافی میاد.
کسایی که خنگ و خُل باشند یا بیسواد کم پیش میاد ثروتمند بشند. ولی هستند.
Mehrbod
03-15-2019, 08:35 PM
وقتی این دسته بندی ها رو میبینم حس میکنم یک دین جدید داره پرزنتم میکنه:e412:
دین جدیدی که گاییدن کُس دختربچه 16ساله درش عبادت و شخص گاینده آلفای مومن
و گاییدن شاهکُس میلف 45 ساله درش گناه و شخص گاینده زباله گرد نامیده میشه:e412:
+ بُکُن باشید
همش همینه:e032:
درست میگویید, پرننگریسته بودم ولی این دستهبندیها بیش از اندازه سفت و سخت و جدّی شدهاند. یک دورنمای کلّی از
رفتار گیرا و ناگیرا داشتن کارآمد است, ولی اینکه دیگر "اگر از این خوشت میاید امگایی, آن کار را کردی بتایی" مرا یاد توالت رفتن
در اسلام میاندازد که با نمیدانم پای راست باید رفت تو و با پای چپ بیرون..!
Mehrbod
03-15-2019, 08:38 PM
اینجوری ها هم نیست..
ظاهر برای دخترها مهم ترینه!
برای سکس کردن باطن اصلا معنی نداره. همه اش ظاهره:e00e:
مگر اینکه بخواین رابطه ی بلند مدت داشته باشین
در اونصورت 80%ظاهر و 20% باطن!
تازه ماکزیمم رو گفتم:e412:
دخترها بطور غریزی ظاهر پسند هستند
دخترهایی که بدنبال باطن مردها هستند بیشتر منعکس کننده ی نظرات و فشارهای خانواده و خصوصا پدر خانواده هستند.
پدری که بنا به تجربه میدونه همه چیز در ظاهر پسر خلاصه نمیشه و پسری که ظاهر خوبی داره معمولا شوهر خوبی نیست!
وگرنه آفرینش دخترها مساوی است با پسندیدن فقط ظاهر مرد!
فقط!!!
از این بسی خوشم آمد. گاهی ما یادمان میرود که طاووس زیبا همان نر است نه ماده. در همهی جانداران این نر است که زیباتر
است و در آدمی هم جز این نیست. موی چهره, اندام و ... مرد یکی از مهمترین کاربردهایشان در همین جفتیابی و گیرایی است.
Powered by vBulletin® Version 4.2.2 Copyright © 2024 vBulletin Solutions, Inc. All rights reserved.