PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : ابرانسان چیست و چگونه تولید میشود؟



folaani
01-07-2014, 09:10 AM
بنظر بنده امروز که شرایط جهان و زندگی اینقدر عوض شده، خود انسانها بقدر کافی تغییر و تطابق و ارتقا پیدا نکردن؛ و این منجر به مشکلات جدی میشه!

دین و مذهب هم که به تاریخ پیوستن یا درحال پیوستن هستن.
البته بنظر بنده میاد که دین و مذهب از همین مشکلات و ناکامی ها و خلاء استفاده میکنن و سعی دارن خودشون زنده نگه دارن و حتی دوباره قوی کنن و گسترش بدن.
اما بنظر بنده این دین و مذهب هم به درد جهان و شرایط امروز نمیخوره.
بلکه ما نیاز به ابرانسان ها و انسانهای برتر داریم.
یه چیزی مثل موجودات فضایی برتر.
انسانهایی خردمندتر و قوی تر.
انسانهایی که اینقدر هم دنبال چرت و پرت هایی مثل شهوت رانی و بی بند و باری و حرص و طمع خودشون در پی قدرتهای برونی و دست دوم نباشن.
چون حقیقتش رو بخوای حساب کنی اینا چیزهای چندان مفیدی نیستن؛ بلکه مضر هستن.
یعنی میخوام بگم افراط در اینها منجر به خسارت های بسیار شده و خواهد شد، که هیچ راه دیگری برای حل این معضل نیست چون تغییر دادن و ارتقای خود انسانها.

چرا مثلا انسانهای زیادی هستن که بجای اینکه ورزش کنن و با قدرت و قابلیت جسمی خودشون حال کنن، فقط به خوردن و تن آسایی و الکل و سیگار و مواد مخدر و شهوت و چرت و پرت های دیگه میپردازن و جسم و مغز خودشون رو ضعیف و ناراکار میکنن؟ و شکم میارن :e105:

منم گاهی خوش گذرانی میکنم. بالاخره آدم نیاز غریزی داره و تفریح هم میخواد. ولی خب ورزش هم میکنم بطور جدی. دنبال علم و فناوری و افزایش روزمره دانش و توانایی خودم هستم.
درحالیکه اکثر بقیهء آدمها اصلا انگیزه و ارادهء این روش زندگی رو ندارن.
طرف میبینی میگه بابا دوران درس ما دیگه گذشت، و دیگه حال نداره چیزی بخونه و یاد بگیره!
درحالیکه بنظر من انسان امروز باید همیشه درحال یادگیری و قوی کردن خودش باشه.
چون ما امروزه از نظر منابع رایگان و در دسترس دانش جهانی کمبودی نداریم. ولی کسانی باید باشن که ظرفیتش رو داشته باشن و از این منابع عظیم حداکثر استفادهء ممکن رو ببرن.
ولی چه شده که انسانها همه دنبال قدرتهای برونی و دست دوم هستن؟
چرا قدرتهای اصیل و درونی که اینقدر ارزشمند و مفید هستن و اینقدر خواص استثنایی دارن، خیلی کمتر مورد توجه قرار دارن؟
اکنون زمان زاده شدن ابرانسان های واقعیست!
زمان ممتاز شدن آنها.
و من دوست دارم یک ابرانسان باشم.
و فکر میکنم که برای نجات بشریت از شر مصرف گرایی شدید، جنگ، فساد، تعصب و دین و مذهب زدگی، ما نیاز به ارتقای انسانها و بردن آنها به سمت مسیر ابرانسان داریم.

پیشرفت روز افزون علم و فناوری، بدون ارتقای خود انسانها، بازدهی بهینه ندارد و بلکه ممکن است خطرناک باشد.

حال شما بفرمایید تعریف خود از ابرانسان را، و اینکه چطور میتوان بشریت را بدان سو هدایت کرد.

البته یک بحث/مشکل دیگر هم باقی میماند که بحث تولید و تداوم نسل آدمیست.
چراکه من فکر میکنم، ابرانسان های مورد نظر بنده تمایلی به تولید بچه و مراقبت از آنها ندارند.
ابرانسان آنقدر شیفتهء ارتقای خودش و تلاش بی پایان در این راه است، که فرصت و اولویتی برای پرداختن به اینطور مسائل ندارد. علاقه و انگیزه ای ندارد. مانند خودم!
ابرانسان میخواهد هرکاری با حداکثر سرعت و کمترین هزینه باشد.
بنابراین ممکن است در دنیای ابرانسانها، نسل بشریت رو به کم شدن و افول برود، یا اینکه تولید نسل در قالب آزمایشگاهها و کارخانه های تولید انسان صورت پذیرد (که این هم بنظر میاید از نظر اخلاقی مشکل اساسی دارد).
این مسئله ایست که من نتوانستم حل کنم و بدان پاسخ بگویم. هرچند بهرحال برایم مهم هم نیست. چراکه برای من اهمیتی ندارد که نسل بشریت از بین برود. من دنبال راه حلی هستم که با اومانیسم عصر جدید هم بقدر کافی سازگار باشد. اگر راه حلی نبود، پس تکامل به پایان رسیده است، و گریزی از خاموشی نیست...

همانا تحقق یک ابرانسان را برتر از بقای نسل میلیاردها انسان میدانم!

و این است آیات وجود من که بر شما نازل میشود!
آنچه وجود من میخواهد.
قدرت! برتری! کمال.
یک موجود.
تنها یکی.
برتر از میلیاردها.

homayoun
01-07-2014, 10:05 AM
تولید؟ کارخانه اش رو باید بسازن پس


و من دوست دارم یک ابرانسان باشم.
و فکر میکنم که برای نجات بشریت از شر مصرف گرایی شدید، جنگ، فساد، تعصب و دین و مذهب زدگی، ما نیاز به ارتقای انسانها و بردن آنها به سمت مسیر ابرانسان داریم.

:e412::e107::e412:

folaani
01-07-2014, 11:32 AM
دوست عزیز از استدلال و سند چیزی داری مطرح کن.
وگرنه من از شکلک های جنابعالی چیزی دستگیرم نشد!
احتمالا فقط توی مخیله خودت یه چیزی بوده و فکر میکردی روشن و بدیهی هست که بجاش شکلک زدی واسه بقیه!

folaani
01-07-2014, 11:44 AM
تولید؟ کارخانه اش رو باید بسازن پس

منظورم از طرقی مثل فرهنگ سازی و آموزش بود. حتی شاید مهندسی ژنتیک.
البته یک منظور دیگرم هم فرایندی بود که ابرانسان ها بطور طبیعی تولید میشن یا میتونن خودشون رو بسازن.
برای من راهش مهم نیست، مهم ابرانسان شدنه.
حالا میخواد محصول فرگشت و تصادف باشه، یا خودمون خودمون رو تغییر بدیم حتی با علم و فناوری مدرن.
محدودیتی نیست. چون دلیلی نداره باشه.

ضمنا ابرانسان ها لزوما آدمهای بد و خطرناکی نیستن.
مثلا شما ببینید آیا رزمی کارها و جنگنده های شائولین، در تاریخ آدمهای بد و خطرناکی بودن؟
آیا به مردم خیلی آسیب زدن؟ یا این دیگران و افراد معمولی و کسانی از بین اونها که به قدرت رسیدن و دنبال قدرتهای برونی و دست دوم بودن بودند که ظلم و جنایت کردن؟

البته اینکه دیگران رو عمدا و از راههای مصنوعی و اجباری دستکاری کنیم احتمالا از نظر اخلاقی قابل توجیه نیست.
ولی حداقل میشه این تفکر و واقعیت ها رو علمی و تحلیل کرد و در دسترس مردم گذشت و از بچگی آموزش داد، تا افراد مستعد بتونن زودتر و راحتتر آگاه بشن و انتخاب درست رو بکنن. افراد دیگر هم احتمالا حداقل مقداری روشون تاثیر میذاره، که این تاثیر میتونه درکل برای جامعه بسیار سودمند باشه.

folaani
01-07-2014, 11:55 AM
ابرانسان ها اتفاقا کمتر از انسانهای دیگر نیاز به درگیری و خشونت با دیگران دارن، چون بیشتر دنبال قدرتهای اصیل و درونی هستن و بخش قابل توجهی از منشاء قدرت و خوشبختی و لذت اونا همینه، که درمورد خواص استثنایی و عالی قدرتهای اصیل و درونی درمقابل قدرتهای برونی و دست دوم قبلا صحبت کردم در تاپیک مخصوص خودش.

یک دلیل عمدهء درگیری انسانها با همدیگر و نیازشون به دستکاری و کاربرد زور در محیط جاندار و بیجان طرافشون اینه که دنبال قدرتهای برونی و دست دوم هستند که این قدرتها محدودیت های طبیعی زیادی دارن و سرشون درگیری و تضاد منافع پیش میاد.
اما از قدرتهای اصیل و درونی همه میتونن بصورت نامحدود و بدون تداخل با هم بهره مند بشن و حتی با همکاری با هم میتونن بازهم بیشتر ازش بهره مند بشن (یک مثال امروزی و مدرنش فکر میکنم جنبش نرم افزار آزاد و بازمتن باشه که افراد علاقمند به یادگیری و علم و فناوری آزاد با همکاری همدیگر بوجود آوردن و خیلی هم موفق و پردستاورد بوده).

ولی شما تصور کنید مثلا ثروت رو. آیا میشه همه ثروتمند باشن؟ آیا ثروتمندان دوست دارن همه مثل خودشون ثروتمند باشن؟ آیا یک ثروتمند دوست داره زنان زیبا و درجه یک مال خودش باشن، یا اینکه بین اون و دیگران در این بین تفاوتی نباشه و هیچ برتری و شانس بیشتری نداشته باشه؟ آیا اصلا منابع طبیعی زمین اجازهء این همه ثروت و اینکه همه هواپیمای شخصی و ویلاهای آنچنانی با استخر و تشکیلات و غیره و غیره رو داشته باشن و مدام چیزهای گران قیمت و پرهزینه مصرف کنن و مسافرت خارجه برن رو میده؟ در دنیایی که دیگه کسی نیاز به کار کردن زیاد و ارزان نداشته باشه اصلا این نظام ثروت و قدرتهای برونی و دست دوم آیا از اساس دچار مشکل نمیشه؟

درواقع انسانها باید به یک زندگی و ساختار طبیعی تر که کمتر به کار و تولید و روابط طبقاتی و غیره وابسته باشه برگشت کنن. و این قطعا نیازمند انسانهای قوی، ابرانسان ها، انسانهای مجهز به قدرتهای درونی و اصیل است.

ابرانسان یعنی انسان قوی واقعی.
انسانی که وابستگی های برونی اون به حداقل رسیدن و از گنج های درونی و منابع قدرت و انرژی بالقوه نامحدودی میتونه بعنوان جایگزین خیلی از قدرتها و منابع برونی، حداقل تاحد قابل توجهی، استفاده کنه.
من دنبال ایدئال و مطلق نیستم. آرمانگرایی غیرعملی و غیرواقعگرایانه نمیکنم. بلکه اینها چیزهایی هست روشن و شدنی بنظرم و در تاریخ هم نمونه و نشانه هاش هست به گمانم. بشر قبلا در این مورد کشفیات و راه و روش و آزمون های قابل توجهی ارائه کرده و برای خودش علم و هنری است.
علم که فقط علوم مدرن نیست.
علوم و فناوریهای مدرن هم لزوما تضادی با قدرتهای اصیل و درونی ندارن.
میتونیم از هردو در کنار هم استفاده کنیم و از هرکدام حتی برای تقویت و افزایش دیگری بهره بگیریم.

folaani
01-07-2014, 12:02 PM
شما کمونیست ها ظاهرا دنبال هدف عدالت و بهره مندی عمومی هستید، اما اشتباه بزرگ شما همینجاست که هر نظامی در دنیا هست یک دلیلش ماهیت و برآیند کلی خود انسانهاست.
و حتی اگر در ظاهر نظام کمونیستی رو سرکار بیارید، از این ماهیت و برآیند کلی خود انسانها نمیتونه به کلی مصون باشه و دچار ناکارایی و مشکلات و فساد ناشی از اون خواهد شد.
کمونیسم یک راهکار اساسی نیست.
راهکار اساسی جز با تغییر اساسی خود انسانها شکل نمیگیره.
البته منهم زیاد امیدی ندارم که این مسئله بتونه بصورت فراگیر در دنیا عملی بشه، اما حداقل میشه وضع رو بهتر کرد و این دانش رو منتشر کرد تا افرادی که ظرفیتش رو دارن ازش بهره مند بشن و در تمدن بشریت هم اثراتش مسلما دیده خواهد شد.

Theodor Herzl
01-07-2014, 01:12 PM
جناب فلانی خسته نمیشی‌ اینهمه جستار کس شعر باز میکنی‌ ۱۰ تا پراگراف بی‌ سر و ته می‌نویسی که هیچ کی‌ نمی‌خونه و میخواهی‌ ثابت کنی‌ که سکس چقدر چیز بدی هست؟:troll:

Alice
01-07-2014, 01:49 PM
جناب فلانی خسته نمیشی‌ اینهمه جستار کس شعر باز میکنی‌ ۱۰ تا پراگراف بی‌ سر و ته می‌نویسی که هیچ کی‌ نمی‌خونه و میخواهی‌ ثابت کنی‌ که سکس چقدر چیز بدی هست؟

شما چیکار داری خب؟ :e415:


حال شما بفرمایید تعریف خود از ابرانسان را، و اینکه چطور میتوان بشریت را بدان سو هدایت کرد.

به نظر من اینها برای داستانهاست، همچه چیزی نداریم. :)

undead_knight
01-07-2014, 02:34 PM
مسئله اصلی تعریف ابر انسان و مسائل اخلاقی مرتبط بهش هست.

برای نمونه اینکه "میل جنسی" رو چیز خوب یا بدی بدونیم در تعریف ابر انسان مورد نظر هم تاثیر داره!
حتی بعضی این رو مطرح میکنند که ابر انسان ها فاقد این توانایی باید باشند که کارهای بد(اخلاقی) رو انجام بدند ولی انسانی که "نمیتونه" یک سری کارها رو انجام بده به نظر من انسان ضعیفیه! :))

kourosh_bikhoda
01-07-2014, 08:11 PM
واقعن آقای قلانی شما خسته نمیشید؟ من گاهی با خودم میگم این موضوعی که باز شده چطور میتونه 10 پاراگراف حرف ازش در بیاد! بعد شروع میکنم سرسری حرفاتونو میخونم. واقعن نمیتونم باور کنم کسی در مورد مسائل انقدر کس شر ببافه! شما بهتره یه وبلاگی چیزی باز کنید نظرات گهربارتونو اونجا مطرح کنید هم وقت سرور عزیز این انجمن رو نگیرید و هم اونجا خودتونو تخلی کنید. نه؟

sonixax
01-07-2014, 09:40 PM
کاش من هم اسپایدرمن بودم - امام sonixax (دقح)

folaani
01-08-2014, 07:36 AM
جناب فلانی خسته نمیشی‌ اینهمه جستار کس شعر باز میکنی‌ ۱۰ تا پراگراف بی‌ سر و ته می‌نویسی که هیچ کی‌ نمی‌خونه و میخواهی‌ ثابت کنی‌ که سکس چقدر چیز بدی هست؟:troll:
نخیر بنده تاحالا در هیچ کجا نگفتم سکس چیز بدیه.
چیزی که میگم عمدتا اینه که افراط در سکس، بی بند و باری جنسی، چیز بدیه.
و اینکه یک لذتی هست که مردم رو براحتی به سمت خودش میکشه و بخش بزرگی از افکار و رفتار و وقت و انرژی اونا رو میگیره.
که البته یک دلیلش هم همین عدم آشنایی مردم با لذت های عمیق تر و پایدارتر و بطور کلی قدرتهای اصیل و درونی است. یعنی مردم اهمیت اینها رو درک نمیکنن و تجربهء کافی نکردن و دانش و بینش در این زمینه رو ندارن، در نتیجه تنها سرگرمی ها و لذات سطحی و زودگذر رو میشناسن و طرفش میرن.

چیزی که بنده خودم همیشه در اطرافم و مثلا در محیط کار و همکاران و دوستان دیدم جز این نبوده.
مثلا الان در محیط کارم میبینم که وقت و انرژی افراد همش داره سر این مسائل میره و حتی روی کارشون هم تاثیر منفی میذاره. این افراد دیگه دنبال ورزش یا علم و حتی دانش و مهارت بیشتر در تخصص و کار خودشون نمیرن، مگر اینکه مجبور بشن. در نتیجه اکثرشون انسانهای نسبتا ضعیف و ناتوانی از تمام جهات دیگر زندگی و دانش و توانایی هستن.
ضمنا این طرز تفکر و زندگی مسلما میتونه منجر به مصرف گرایی و اسراف و پول خوره و راحت طلبی و غیره هم بشود، که خودش میتونه عوارض و پدیده های دیگری رو تولید کنه.

منم بحثم این که الان دوران طلایی واسه دوتا چیزه:

- یکی همون سکس و شهوات و عیاشی.
- دیگری علم و فناوری و دانش و توانایی و قدرتهای اصیل و درونی.

یعنی الان امکانات و دانش و فرصت برای هردوی اینها به حدی که شاید در تمام تاریخ دیده و حتی تصور هم نشده، در دسترسی عموم مردم قرار داره.
مثلا من بچه که بودم دنبال جواب یک سوال علمی میگشتم، خیلی دچار محدودیت و مشکل بودم و بعد از مدتها شاید به طریقی چیزی در اون مورد از کسی و جای میشنیدم یا میخوندم بطور ناقص و نامطمئن.
ولی الان به برکت رایانه و اینترنت جواب کامل و دقیق و خیلی مطمئن تری برای تقریبا تمام سوالات علمی آدم میتونه با راحتی و سرعت و بدون هزینه، پیدا کنه.
بخوای هر علم و فن و هنری رو یاد بگیری، دانش و منابعش در دسترسی عمومی است.
و حتی میتونی با دیگران در سراسر دنیا آزادانه همکاری و بحث کنی در هر زمینه ای.
درحالیکه در قدیم مثلا طرف باید مدتها مسافرت میکرد راههای سخت و خطرناک رو طی میکرد با کلی محدودیت و شک و تردید و مشکلات و هزینه، تا به یک استاد و عالم درست و حسابی در زمینه ای خاص بتونه دسترسی پیدا کنه.
همینطور شما درنظر بگیر حتی منابع هنرهای رزمی و کتاب و فیلم هاش که قبلا در دسترسی عمومی ساده و سریع نبود، الان در دسترس هست.

موضوعی که بنده بهش اشاره میکنم اینه که باوجودی که هردوی این دو دسته امکانات و فرصت ها در دسترس عموم یا اکثریت بشریت قرار گرفتن، اون دستهء اول یعنی سکس و شهوت رانی و عیاشی عمدهء وقت و انرژی و توجه و هدف اکثر افراد رو تشکیل میده و دیگه به دستهء دوم یعنی دانش و توانایی ها و قدرتهای اصیل و درونی توجه خیلی کمتری میشه. درحالیکه الان بهترین فرصت برای پیشرفت و استفاده از این شرایط و دوران طلایی است.

من نمیگم سکس بده سکس نکنید. نمیگم تفریح بده.
من میگم دیگه سکس هم همه چیز نیست و همه چیز به انسان نمیده.
و اگر انسانها دانش و افکار عمیق تری داشتن و لذت های فراتری رو هم میشناختن، و این ظرفیت رو داشتن، دیگه اینقدر هم همش عمدهء وقت و انرژی و فکر و کار و بارشون سکس و چیزهای سطحی و مبتذل و کس شعر گویی نمیشد و مقداری هم دنبال قدرتهای اصیل و درونی میرفتن.
البته باید بگم این کار راحتی هم نیست و از هر آدمی به این راحتی ساخته نیست. چون یک نیرو و اراده و استارت اولیه میخواد. مثل اینکه اول باید از یک کوهی بالا بری.
چون این مانع هست و یک لذتی نیست که از اولش بدون زحمت و همینطور طبیعی و بدون نیاز به اراده و همت باشه، طبیعتا عمدهء مردم دنبالش نمیرن. ولی سکس چیزی نیست که دنبالش رفتن به دانش و عمق و همت و اراده و هدف والای خاصی نیاز داشته باشه. هنری نیست. چیزی هم از بابتش برای بعدهای آدم باقی نمیمونه جز یکسری خاطرات که شاید کمی لذت بخش باشن.
من میگم انسانها بیشتر تک بعدی شدن. یعنی فقط دنبال همین لذتهای سطحی و غرایز اولیه هستن.
و این مسئله جای تحلیل و آسیب شناسی داره.
من میبینم مثلا همکارهای من همش دنبال این چیزا هستن گاهی گوش میکنیم یا چیزی میگن میبینم همش حرفهای بی معنی و کس شعر و سرکاری و فقط مخ رو اسگول کردنه و نه چیز دیگه. به ندرت چیز عمیق و بدردبخوری توش پیدا میشه. و تعجب میکنم از اینکه چرا دیگران اینقدر به این کس شعرها گوش میکنن، میگن، و براشون جذابیت داره. من این کس شعرها رو بیهوده میبینم و با خودم میگم مگه کسخلم علافم که بجای یادگیری چیزهای جدید مفید و افزودن به قدرتهای اصیل و درونی خودم، بیام و شبانه روز این اراجیف رو بگم و گوش کنم! فقط بخاطر اینکه یخورده بیشتر سکس کنم! اصلا بدم میاد. من میگم دوتا دوست هم که هستن باید حرفهای درست و مفید و عمیق و بدردبخور بزنن، نه اینکه صرفا مخ همدیگر رو سرکار بذارن و وقت گذرانی کنن.
این ابتذالی که در این افراد دیده میشه رو طبیعتا من مستقیما به این قضیهء فکر و هدف اونها ربط میدم و اینکه از این همه دنبال شهوت و عیاشی بودن هیچ چیز مفید و درست و حسابی عاید نمیشه و مدتها وقت و انرژیت رو فقط باید به شکل کس شعر و مخ تعطیل تلف کنی تا به یخورده سکس برسی. البته شاید اونا از این کس شعرها لذت هم میبرن! من نمیدونم. ولی بازم برام جای تعجب داره!

folaani
01-08-2014, 07:50 AM
فکر کردید من از سکس بدم میاد؟ یا حکایت گربه هه دستش به گوشت نمیرسید هست که میگم پیف پیف بو میده؟
قبلا هم گفتم که اگر فرصت راحتی پیش بیاد ممکنه این کار رو بکنم.
ولی نه از این راهها و روش زندگی و علافی و اتلاف زیاد وقت و انرژی که بقیهء مردم انجام میدن.
یعنی بنظر من اینطوری صرف نمیکنه.
بدم میاد. وقتی میرم توی این خطها یه احساس بدی دارم. مدام نگران و ناراحت هستم از اینکه دارم لحظات عمرم رو اینطور هدر میدم. و همینطور اینکه این رو با یک انسان دیگر هم به اشتراک میذارم بدم میاد! احساس میکنم این راهی نیست که من باید میرفتم. احساس میکنم کارهای مهمی هست که باید الان اونا رو انجام میدادم. احساس میکنم چیزهای مهمتری هست که باید دنبالشون برم. و احساس میکنم که این شکل زندگی برای من نیست.
میدونید که من آدم مذهبی ای نیستم، ولی یخورده شاید معنوی باشم.
به مشترکات ادیان هم سعی میکنم پایبند باشم. ولی با این حال اونقدر هم از زیر پا گذاشتن اونا نمیترسم.
من یجورایی دوست دارم غلبهء واقعی پیدا کنم و قدرت واقعی داشته باشم.
از انجام کارها با فریب و دروغ بدم میاد.
از گفتن و انجام دادن چیزهایی که خودم باورشون ندارم، رنج میکشم.
اینکه دنبال چیزی برم که درش محتوایی نمی بینم، و احساس میکنم غلطه، و اونم اینکه تازه یک انسان دیگر رو هم در این کار بیهوده و بی سرانجام و بی محتوا و اتلاف عمر و فرصت هاش همراه خودم داشته باشم، واقعا بیزار هستم.

دقیقا نمیدونم چرا من این تفاوت رو دارم و اینطور احساس و تفکری.
شاید یک دلیلش تجربه های تلخ زندگی و شرایط خاص من در دوران کودکی و نوجوانی باشه.
و شاید حداقل یک دلیل این قضیه، آشنایی با مفهوم قدرتهای اصیل و درونی باشه.
با مرام راستی و جنگندگی.
با چیزهای برتری که میشه بدست آورد.
چیزهایی که همهء افراد خیلی وقتها بهش نیاز خواهند داشت.
چیزهایی که میتونه آدم رو در جاهای سخت زندگی کمک کنه و آدم ازش احساس افتخار و موفقیت کنه، نه اینکه دوباره یجوری فقط ماست مالی کنه.
آدم بالاخره باید با واقعیت روبرو بشه.
اگر واقعا نیاز به قدرت هست، پس باید برای رسیدن بهش تلاش کرد.
حتی اگر عاقبت به این قدرت نرسیم، حداقل به خودمون و دیگران دروغ نگفتیم و اهمال نکردیم، و از این بابت وجدان آسوده ای خواهیم داشت.

folaani
01-08-2014, 07:57 AM
برای نمونه اینکه "میل جنسی" رو چیز خوب یا بدی بدونیم در تعریف ابر انسان مورد نظر هم تاثیر داره!
حتی بعضی این رو مطرح میکنند که ابر انسان ها فاقد این توانایی باید باشند که کارهای بد(اخلاقی) رو انجام بدند ولی انسانی که "نمیتونه" یک سری کارها رو انجام بده به نظر من انسان ضعیفیه! :))
من درمورد میل جنسی نظری ندارم. یعنی فعلا بنظرم مهم و اولویت اول نیست.
بهرحال اون بحث جدا و پیچیده ای هست که نمیخوام فعلا واردش بشم.
من فعلا به چیزهایی که ابرانسان باید داشته باشه کار دارم، نه چیزهایی که نباید داشته باشه.
نیازی نیست چیزی رو از دست بدیم. حتی بقول شما توانایی انجام کارهای بد رو هم باید داشت. ولی باید وجود چیزهای دیگری در انسان باشه که از انجام این کارهای مبتذل و مضر و بد جلوگیری کنه.
بطور مثال همونطور که در بالاتر توضیح دادم، من شخصا از سکس حتی به شکل خارج از دین چندان ابایی هم ندارم، ولی خواسته ها و آرمان ها و هدفهایی دیگری در من و احساساتی که فکر میکنم منشاء عمیق تر و متعالی تری داشته باشن و شاید برای انسان هم در مجموع و نهایت مفیدتر باشن باعث میشن که من به دنبال دست یابی به سکس به هر بهایی و با تن دادن به هر ابتذال و هزینه ای نباشم.

folaani
01-08-2014, 08:08 AM
واقعن آقای قلانی شما خسته نمیشید؟ من گاهی با خودم میگم این موضوعی که باز شده چطور میتونه 10 پاراگراف حرف ازش در بیاد! بعد شروع میکنم سرسری حرفاتونو میخونم. واقعن نمیتونم باور کنم کسی در مورد مسائل انقدر کس شر ببافه! شما بهتره یه وبلاگی چیزی باز کنید نظرات گهربارتونو اونجا مطرح کنید هم وقت سرور عزیز این انجمن رو نگیرید و هم اونجا خودتونو تخلی کنید. نه؟
مثلا درمورد چی بحث کنیم و وقت و انرژی خودمون رو صرف چی کنیم که کس شعر نباشه؟
لابد تالار اروتیک و بحث کس و کیر و کردن که همه بصورت غریزی بلد هستن و بقدر کافی دیدن و شنیدن، کس شعر نیست!
آدم یا میکنه یا نمیکنه.
نیاز به دانش و هنر خاصی هم نداره این مسائل.
نیازی هم باشه بقدر کافی کتاب و فیلم و صحبت و مسائل درموردش پره در همه جا.
نمیدونم چرا بعضی از خوندن یا تعریف کردن این مسائل احساس ابتذال و کس شعر نمیکنن!
واقعا مسخره که آدم بیاد مثلا سکس با دوست دختر خودش رو تعریف کنه به دیگران.
اصلا شان یک مرد این نیست که اینقدر بی غیرت باشه.
سکس کردی کردی خب نوش جان، ولی دیگه آدم مسائل خصوصی خودش رو که نباید برای دیگران تعریف کنه.
از یه جهت هم اینه که افرادی از این مسئله محروم هستن یا دسترسی کمتری داشتن اونوقت جز فشار اومدن و خشم و حسادت و حسرت و انحراف براشون نداره.
آدم یه چیز خوبی که داره که همه ندارن، بنظر من اگر میتونه باید از دیدهء عموم پنهان نگه داره، حداقل عمدا افشای عمومی نکنه، چون خیلی ها ممکنه حسرت بخورن یا حسادت کنن و کلا باعث بهم ریختن جامعه میشه.
من اصلا از این خودنمایی ها خوشم نمیاد.
مثلا اتومبیل آنچنانی سوپراسپرت داشته باشیم توی خیابون باهاش پز بدیم و به نمایش بذاریم؛ بنظر من این کار درستی نیست. و ترجیح میدم ماشین سوپراسپرت نداشته باشه حالا یه معمولی ترش رو که نیاز منو برطرف میکنه داشته باشم، و حداقل به این شکل خیلی توی چشم نیام و احساسات خیلی ها رو که ندارن و محروم هستن انگولک نکنم.

پس از دید هرکس کس شعر ممکنه یه چیزی باشه.
نه؟

folaani
01-08-2014, 08:35 AM
البته درمورد رابطهء سکس و ابرانسانها میتوان چیزهایی گفت.
مثلا در فیلمهای هالیوودی ما مشاهده میکنیم که اغلب ابرانسان ها را انسانی هایی عاشق پیشه و دارای روابط رومنس نیز نشان میدهند. ولی با این حال در همان آمریکا و هالیوود هم تابحال یادم نمی آید موردی دیده باشم که نقش مثبت فیلم و یک ابرانسان و قهرمان، از نظر جنسی بی بند و بار بوده باشد! (البته بغیر از شخصیت های مضحکی مثل جیم باند!!).
چیزی که هست، فکر میکنم اگر نگوییم تمام، ولی اکثریت افراد با این موافقند که بی بند و باری و هرزگی نباید از ویژگیهای ابرانسان باشد.

تازه فیلمهای آمریکایی و هالیوودی که از بقیهء فیلمها خیلی بیشتر ابرانسانها و مسئلهء گرایش به جنس مخالف و عاشق شدن و سکس را در کنار هم دارند.
وگرنه در فیلمهای دیگر که ابرانسان ها بنوعی حضور دارند یا جوی در این زمینه احساس میشوند، اینطور نیست که کار و بارشان و بخش بزرگی از مسائل روزمره و وقت و انرژی ایشان مدام صرف مسائل عشقی و بخصوص جنسی و سکس شود. طبیعتا منطقی بنظر نمیرسد که بگوییم کسی ابرانسان است اما عمدهء کار و بارش عاشق پیشگی و بخصوص بحث سکس باشد! این را حتی آن ذهن سکس و شهوت آلود آمریکایی ها هم میفهمد و بنظرش مسخره میاید!!

ابرانسان ها هم ممکن است عاشق باشند و سکس کنند. همین! نه اینکه مثل خیلی از افرادی که ما اکنون در جوامع میبینیم، بخش اعظم یا بزرگی از فکر و ذکر و وقت و انرژیشان به این مسائل اختصاص یافته باشد!!

folaani
01-08-2014, 10:31 AM
خودشون یه تالار درست کردن به اسم تالار اروتیک و توش رو پر کردن از کس شعرهای صد من یک غاز نمیدونم داستان اینکه فلانی چطوری فلان دختره رو کرده و این اراجیف.
اصلا اسم تالار داستانهای اروتیکه.
میذاشتید کس شعرهای اروتیک بهتره بودا!
یا اصلا همون تالار «کس شعر» دیگه! مگه پسوند هم میخواد؟

بعد به من میگن تاپیک بیخود میزنی کس شعر میگی!!

عزیزم بشریت اتفاقا از اون کس شعرها بقدر کافی داره بقدر کافی فساد و بی بند و باری در جهان هست و خسارت و هزینه ببار میاره.
حالا ما یه حرفی زدیم یه عقیده و مرامی داریم، به مذاقتون خوش نیامده ترول میکنید؟

والا منکه اینقدر علاف نیستم وقت ندارم بیام داستان کس شعر بخونم که بله شما چطور سکس کردی طرف رو چطوری کردی چطوری فریبش دادی چطوری خیانت رو باعث شد و این جفنگیات.
اکبر نمکی هم میتونه از این داستانها بنویسه :e415:
چیه فکر کردی این هنر و صنعت فقط در انحصار شما نجیب زاده هاست؟ :e414:
نه عزیزم بی سر و پا ترین آدمها هم میتونن در این زمینه چیزهایی بگن که کیر آدم بلند شه. احتمالا تجربه های واقعی هم داشتن. بالاخره دوتا مثل خودشون که گیرشون میاد بکنن!
من به این میگم کس شعر.
دیگه دوتا کارهای غریزی حیوانی همراه با کلی اراجیف و ابتذال که تعریف و نوشتن و خوندن نداره.
حداقل ویدئوش رو میذاشتید دانلود کنیم باهاش جلق بزنیم :e415:

folaani
01-08-2014, 10:36 AM
ببین فیلم گرفتید لطفا یجوری بگیرید کون لخت خودتون هم چند صحنه بیفته.
بعید نیست اونم چیز مالی باشه بشه حالش رو برد :e105:
ببینم کون کدومتون سفیدتر و خوشگل تره ها :e415:

folaani
01-08-2014, 10:54 AM
میگم بیام یه تاپیک هایی بزنم که شما خوشتون بیاد. درواقع کس شعرهایی که شما میپسندید.
مثلا تجربیات جلق زنی خودم رو تعریف کنم براتون.
بهرحال وقتی فقط نوشته و تعریف باشه واقعیش با شبیه سازیش فرق خاصی نمیکنه. نه؟
فقط قدرت تخیل باید داشته باشی.
براتون تعریف میکنم چی تصور میکردم طرف رو چطوری میکردم چطوری تلنبه میزدم چطوری آی و آخ میکرد.
خوبه؟ :e415:
فکر کنم از این بحثها علمی تر و پربارتر باشه برای امثال شما.

kourosh_bikhoda
01-08-2014, 06:52 PM
میگم بیام یه تاپیک هایی بزنم که شما خوشتون بیاد. درواقع کس شعرهایی که شما میپسندید.
مثلا تجربیات جلق زنی خودم رو تعریف کنم براتون.
بهرحال وقتی فقط نوشته و تعریف باشه واقعیش با شبیه سازیش فرق خاصی نمیکنه. نه؟
فقط قدرت تخیل باید داشته باشی.
براتون تعریف میکنم چی تصور میکردم طرف رو چطوری میکردم چطوری تلنبه میزدم چطوری آی و آخ میکرد.
خوبه؟
فکر کنم از این بحثها علمی تر و پربارتر باشه برای امثال شما.
یعنی از شما داغون تر فکر کنم ندیدم در این فاروم.
یه کم اون مغز تعطیلتونو باز کنید میبینید که در حال حاضر 1239 جستار در این انجمن وجود داره که اگر 42 جستار شما رو کنار بگذاریم احتمالن با 1197 جستار به درد بخور و سطح بالا روبرو هستیم که فکر میکنم مغزتون نمیکشه اونها رو بخونید و درک کنید. شاید با یه جلق زدن خلاص بشید یه کم آروم بگیرید :e415:

Mehrbod
01-09-2014, 12:20 AM
خودشون یه تالار درست کردن به اسم تالار اروتیک و توش رو پر کردن از کس شعرهای صد من یک غاز نمیدونم داستان اینکه فلانی چطوری فلان دختره رو کرده و این اراجیف.
اصلا اسم تالار داستانهای اروتیکه.
میذاشتید کس شعرهای اروتیک بهتره بودا!
یا اصلا همون تالار «کس شعر» دیگه! مگه پسوند هم میخواد؟

این تالار را من به پیشنهاد دوستان درست کردم و داستانها آنرا هم با نرم‌افزاری که سالها پیش نوشته بودم خودکاروار ویراسته و pdf نمودم.
درباره‌یِ چرایی آغاز تالار نیز اینجا روشنگری شده: چرایی آغاز تالار داستان‌های ِ اروتیک (http://www.daftarche.com/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%E2%80%8C%D9%8 7%D8%A7%D8%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%86%D9%87%D8%A7%D8%AF%D9%87%D 8%A7%D8%8C-%D8%AF%D8%B4%D9%88%D8%A7%D8%B1%E2%80%8C%DB%8C%E2%8 0%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%DB%8C-7/%DA%86%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A2%D8%BA%D8%A7%D8%B2-%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86%E2%80%8C%D9%8 7%D8%A7%DB%8C-%D9%90-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D8%AA%DB%8C%DA%A9-979/)

اگر بخوانید, خود من هم داستان اروتیک نوشته‌ام و از خواندن آنها نیز بسیار خوشی میبرم. به نگر من یکی بهترین سرچشمه‌ها برای آشنایی با ژرفترین انگیزه و
آماج‌های هومنی هستند و بیشتر نویسندگان آنها نیز نه فرهیخته هستند نه دانش‌آموخته, و فَردید و یازش اشان را نمیکوشند و نمیتوانند در میان واژگان بپنهانند.

پارسیگر

Mehrbod
01-09-2014, 12:22 AM
شما کمونیست ها ظاهرا دنبال هدف عدالت و بهره مندی عمومی هستید، اما اشتباه بزرگ شما همینجاست که هر نظامی در دنیا هست یک دلیلش ماهیت و برآیند کلی خود انسانهاست.


اینکه چیزی در سرشت آدمی باشد خودبه‌خود آنرا خوب نمیکند. در سرشت آدمی کشتن, دست‌درازی, تجاوز, خودویرانگری و بسیاری چیزهای دیگر نیز هست.

folaani
01-09-2014, 06:30 AM
اینکه چیزی در سرشت آدمی باشد خودبه‌خود آنرا خوب نمیکند. در سرشت آدمی کشتن, دست‌درازی, تجاوز, خودویرانگری و بسیاری چیزهای دیگر نیز هست.
منم نگفتم که خوبه.
منظورم این بود که اینکه فکر کنیم با طراحی و سرکار آوردن یک نظام میشه مشکلات بشر رو بطور اساسی حل کرد، غیرواقعگرایانه است.
هر نظامی سرکار بیاد، بالاخره بخاطر این ماهیت و برآیند عمومی انسانها، دچار آفات و ناکارایی خواهد شد. اگر سرمایه داری یجور مشکل داره و جنایت میکنه، کمونیسم هم جور دیگه مشکل خواهد داشت و جنایت خواهد کرد، همچنان که بودند و کردند.
بشر نمیتونه با طراحی یک نظام و چیزی که خودش میسازه و کنترلش میکنه، جلوش خودش رو بگیره!!

مردمی هم که تحت نظام سرمایه داری زندگی میکنن، درواقع اکثریت اونا بقدر کافی علاقه و اعتقاد به سرمایه داری دارن، ولو اینکه خلافش رو اظهار کنن. بهرحال درکل اکثریت یا حداقل خیل عظیمی از اون اجتماع با نظام سرمایه داری بحد کافی سازگار هستن. وگرنه اگر آدمها ماهیتا طوری باشن که نظام سرمایه داری رو به هیچ وجه پذیرا نباشن، سرمایه داری هم نمیتونه درست و حسابی پابرجا بمونه. نمونش خود من که اینقدر جدیت دارم در این زمینه که هیچ نظام سرمایه داری و سرمایه داری نمیتونه به این راحتی از من کار زیاد بکشه و استثمارم کنه. چرا؟ چون مثلا حتی ازدواج هم نکردم و دنبال مادیات نیستم و نذاشتم نقطه ضعف و مایهء اجباری داشته باشم؛ بنابراین خیلی سخت تره نسبت به دیگران که بشه آدمی مثل من رو وادار به پیروی از سیستم و کار در شرایطی کرد که بهش راضی نیستم.
ولی مردم وقتی اکثریتشون عاشق و شیفتهء زندگی کلیشه ای و قدرتهای برونی و دست دوم هستن، وقتی دوست دارن خودشون داشته باشن و بیشتر داشته باشن، وقتی در اصل به اینکه چه بر سر دیگران میاد چندان اهمیتی نمیدن، یعنی خودشون رو ترجیح میدن، ...، در نتیجه این مردم درواقع نظام سرمایه داری رو میخوان یا پذیرا هستند.
این مردم حتی اگر تحت نظام کمونیسم هم برن بهرحال در ذات خودشون سرمایه‌دارمنش هستن، و این براحتی میتونه به شکلهای پنهان و پیچیده خودش رو در اجتماع و در ساختارهای حکومتی نفوذ بده. خودخواهی وجود داره، و هرجا و هروقت به شکلی که فرصتش رو داره بروز میکنه. حتی در نظامی گری، در فدا کردن امنیت و آزادی مردم، در اینکه اونا رو مجبور کنیم (مگه همین مزدک نگفت که تمام مردم در نظام کمونیستی باید سخت کار کنن و تنها شاید در آینده که وضع بهتر شد کارشون کمتر و تفریحاتشون بیشتر بشه؟)، در سیاست های غلط و غیرانسانی نسبت به کشورهای دیگر، و غیره و غیره.

بقول معروف همه یجورایی وسیله ها رو با بهانهء هدف توجیه میکنن.
اینکه شما آزادی و استقلال افراد رو در سطح وسیع ازشون بگیرید به بهانهء رقابت و پیشرفت و دشمن، و بجاش وعدهء بهتر شدن وضع در آینده رو بدید، آیا قابل قبوله؟
خب اگر شما آدمهای صادق و با فکر باز و بی طرف باشید شاید در شرایط خاص این حرفها تاحدی قابل پذیرش باشه، اما آیا واقعا اینطوره و شما اون آدمها هستید؟ منکه اساسا شک دارم.
مثلا شاید خیلی جاها سیاستمداران همون شوروی سابق هم آلترناتیوها و گزینه و راههای بهتری داشتن که با انسانیت بیشتر سازگار بود و به نفع عموم مردم خودشون در آینده هم میشد، اما بخاطر خودخواهی ها و غرور و منافع شخصی خودشون، اونا رو ندیدن یا کنار گذاشتن.
اگر نگیم همیشه، ولی حداقل خیلی وقتا انتخاب ها و گزینه های دیگری هم هست.
و کسی این گزینه ها رو شاید نمی بینه، یا همه یجورایی خودسانسوری و انکار میکنن، چون درواقع همه یا اکثریت شبیه هم هستن و یکسری خودخواهی ها و نگرشهای شخصی رو دارن؛ وگرنه هیچ چیزی در جهان اونقدرها بدیهی نیست. مثلا شاید شوری میتونست با آمریکا مصالحه های بیشتری هم بکنه، و شاید اگر این کار رو میکرد الان هنوز وجود داشت، گرچه ممکنه بود ساختار و رهبران و سیاستمدارن اون تغییر کرده باشن.

folaani
01-09-2014, 08:06 AM
اگر بخوانید, خود من هم داستان اروتیک نوشته‌ام و از خواندن آنها نیز بسیار خوشی میبرم. به نگر من یکی بهترین سرچشمه‌ها برای آشنایی با ژرفترین انگیزه و آماج‌های هومنی هستند و بیشتر نویسندگان آنها نیز نه فرهیخته هستند نه دانش‌آموخته, و فَردید و یازش اشان را نمیکوشند و نمیتوانند در میان واژگان بپنهانند.

درحد شناخت و آسیب شناسی و مثلا مثل فروید این مسائل تحلیل و نظریه پردازی و راهکار بشن مشکلی نداره، ولی بقیش دیگه اراجیف صد من یک غازه و آدمهایی که خودشون از این جنس هستن میرن سراغ این حرفها رو زدن یا خوندن. من حتی نمیگم باید سانسور بشن، فقط میگم کس شعره و به درد آدمهای درست و حسابی نمیخوره.

دیگه اینکه طرف نوشته مثلا بخاطر سکس با یکی دیگه به اون یکی خیانت کرده آخه چه آماجی چه چیز ناشناخته و مفیدی توش داره. در این هیچ چیزی نیست جز همون واقعیت اراذل و اوباش و لذت طلبی صرف و بی اخلاقی محض که آدم بخاطر هوس و لذت بیشتر بیاد و هر غلطی دلش میخواد بکنه، خیانت بکنه، ظلم بکنه، بیماریها رو گسترش بده و غیره.
مثل اینکه بیاید داستان جانی ها و دزدها رو بذارید تعریف کنن و بخونید که بلکه چطوری بخاطر پول یا حتی تفریح سر آدمهایی رو بریدن و چطوری واسه چی دزدی کردن چطوری تجاوز کردن و غیره.
واقعا اینا چه محتوایی داره مثلا؟

همه میدونن که سکس هزار جور نوع دارن و آدم دوست داره همهء دیگران رو بکنه و همه جورش رو تجربه کنه!!
ولی واقعا این امکان بصورت مشروع و بدون زیر پا گذاشتن اخلاق آیا در دسترس همگان هست؟
این درسته من همسر یا دوست دختر دارم برم بخاطر هوس با یکی دیگه سکس کنم؟ یعنی یه مرد دیگه اینقدر اراده نداره و از صفت جوانمردی و وفاداری برخوردار نیست؟ ضمنا سلامتی همسر یا دوست دختر فعلی خودش رو هم اینطوری زیرپا میذاره؛ یعنی بحث لزوما فقط عاطفی نیست و میتونه صدمهء جسمی واقعی هم ببار بیاره.

undead_knight
01-09-2014, 03:08 PM
همانا تحقق یک ابرانسان را برتر از بقای نسل میلیاردها انسان میدانم!
چند نکته:
1-من از توده ها معمولا بیزار هستم.
2-از بعضی به اصطلاح نخبگان هم بیزار هستم.

بنابراین اینجا خیلی تعصبی روی توده ها یا نخبگان(در اینجا ابرانسان) ندارم،ببین نکته مهم این هست که انسان و انسان مفاهیمی هستند که در پرتو جمعیت شکل میگیرند،انسان به تنهایی هر قدر هم قدرت و دانش داشته باشه بدون جمعیت خیلی نمیتونه مجالی برای بروز"انسانیت" داشته باشه.

folaani
01-09-2014, 06:07 PM
خب بهرحال بازم در عمل چه تفاوتی ایجاد میکنه؟
بنظر من بهتره معدودی ابرانسان و نسل موجودات برتری باقی بمونه در نهایت.
یا حتی معدودی موجود برتر ابدی بشن.
ولی حتی اگر تمام توده ها از بین برن و ابرانسان ها هم از بین برن، بازم برای من به شخصه مهم نیست؛ چون بهرحال ارزشی در صرف ماندن و بقای نسل نمیبینم از دید خودم و هیچ دید منطقی دیگری.
تنها نیرو و خواستی که در من هست و اون رو به صرف خودش ارزشمند می یابم، تعالی و خوشبختی است.
تعالی و خوشبختی دیگران هم به ما ربطی نداره.
یعنی چیزی از بابتش به ما نمیرسه.
من هیچ گرایشی به هیچ هدف دیگری ندارم.
حتی اگر توده ها و اجتماع برای پرورش من بکار برن و خودشون در نهایت نابود بشن.
برای من ماندن یا نماندن دیگران اهمیتی نداره.
چون دلیلی هم نداره که اهمیتی داشته باشه.
بنظر بنده در دیدگاه مادی دیدی جز دید شخصی وجود نداره.
همه چیز نهایت تنها از طریق ارتباطشون با خود ما معنادار میشن.
تنها خود فرد است که برای خودش معنا و ارزش ذاتی دارد.

Theodor Herzl
01-09-2014, 07:16 PM
جناب فلانی آیا فکر می‌کنید رابطه محسوسی بین کتاب چه باید کرد لنین و نظریه ابر انسان او با جدول مندلیوف و وجود عناصر کشف شده در آن و میل انسان به مسائل جنسی‌ و پیشرفت انسان در حوزهٔ عرفان هست یا این فرضیه رو به کّل رد می‌کنید؟


یک مورد دیگه اینکه اگر بخواهیم از نظر ریاضیات به این قضیه بگریم و در این معادله X رو ابر انسان بدونیم آیا نتیجه ۳ اینجا درست هست و یا باید جور دیگری به این قضیه نگریست!


3253