PDA

توجه ! این یک نسخه آرشیو شده میباشد و در این حالت شما عکسی را دیدن نمیکنید برای دیدن کامل نوشته‌یِ و عکسها بر روی لینک مقابل کلیک کنید : آیا فرهنگسازی ها اثر بخش هستند؟



Spehr
12-06-2013, 06:39 PM
درود بر دوستان

دوستان اینهمه دولتها می کوشند که فرهنگسازی کنند و فرهنگ مردم را دگرش بدهند. پس چرا کامروا نمی شوند؟
انگار فرهنگها خود به خود پیش می رود. و انگار بیشتر هم به سوی مدرن تر شدن پیش می رود.
هرچه فرمانروایان می کوشند فرهنگی به جز فرهنگ مدرن یا باختر (غرب) را گسترش دهند، مردم خود به خود به سوی مدرنیزم می روند.
چرا اینگونه است؟
آیا راز، در ساختار رسانه ها ست؟؟؟
دیدگاه شما چیست.

folaani
12-07-2013, 06:58 AM
خب شاید اینم مثل بحث سرمایه داری و کمونیسم است که بنده اشاره کردم سرمایه داری نظامی طبیعی تر است و نیاز به تحمیل و کنترل کمتری دارد تا کمونیسم. بخاطر همین، سرمایه داری آسیب پذیری کمتری دارد تا کمونیسم.

هرچقدر چیزی طبیعی تر و بنابراین خودکارتر باشد و بخش بیشتری از نیروی پیشرانهء آنرا نیروهای طبیعی که در وجود انسان هم هستند تشکیل دهند، هرچند بیشتر با ذات بشر سازگاری داشته باشد (بخصوص اکثریت و توده ها)، طبیعتا موفق تر خواهد بود.

Anarchy
12-07-2013, 02:29 PM
خب شاید اینم مثل بحث سرمایه داری و کمونیسم است که بنده اشاره کردم سرمایه داری نظامی طبیعی تر است و نیاز به تحمیل و کنترل کمتری دارد تا کمونیسم. بخاطر همین، سرمایه داری آسیب پذیری کمتری دارد تا کمونیسم.

هرچقدر چیزی طبیعی تر و بنابراین خودکارتر باشد و بخش بیشتری از نیروی پیشرانهء آنرا نیروهای طبیعی که در وجود انسان هم هستند تشکیل دهند، هرچند بیشتر با ذات بشر سازگاری داشته باشد (بخصوص اکثریت و توده ها)، طبیعتا موفق تر خواهد بود.

خب ذات بشر چی هست ؟ اگر یک چیز ثابت هست چرا فرهنگ ها و رسومات مختلف میبینیم در جوامع مختلف ؟

homayoun
12-07-2013, 02:50 PM
یکی از بزرگترین راه ها برای فرهنگ سازی آموزش در آموزشگاه هاست!
کشور ما بسیار در این زمینه بد کار کرده!
زبان و ادبسار پارسی را درست نمی آموزد!
زبان های همریشه که باید ایرانی بداند مانند انگلیسی و آلمانی را نیز درست نمیآموزد!
زبان عربی که باید در ایران فراموش شود را می آموزد!
چرت و پرت هایی به نام دینی به خورد دانش آموزان میدهد!
هنوز مانند دیوانه ها دانش آموزان را وامی دارد که باید موی خود را کوتاه کرده
یا دختران چادر به سر کنند.
چیزی به نام گشت ارشاد دارد و برخی مردم میاندیشند این دختران پسران که با هم میروند میایند
کار نادرستی میکنند. نیاز ها را نادیده میگیرند و در ژرفای نادانی دست و پا میزنند!
فرابود این است که مردم ایسلام ستیز و یا به گونه ای دیگر نادان میشوند!
ما در کشور خود با یکدیگر میجنگیم و بزرگترین دشمن خود که هرگز با ما آشتی نمیکند
که کشور عربستان صعودی با فرزندان کوچک دزدیده شده ی آن که برای ایران است(قطر ,بحرین,دبی)
را نادیده گرفته ایم! دشمن امروزه همه جاست...
هم درون کشور و هم بیگانه! تا با دانش نادانی را نابود نکنیم و درستی را درنیابیم
دشمن خود را نابود نمیکنیم و دشمن هر روزه بیشتر بر ما چیره میشود!
پس از این رو فرهنگسازی یک کار بسیار مهند برای ما ایرانیان است!

پارسیگر

Spehr
12-07-2013, 04:16 PM
درود فلانیشما می فرمایی که همبود به سوی هرچه که طبیعی است می رود. و هرچه به صورت طبیعی برای هومن رخ دهد چیز درستی است.ولی بسیاری چیزها هست که برای هوم روی می دهد، ولی بسیار هم خوشآیند نیست.برای نمونه آدمهایی هستند که به طور طبیعی افسرده می شوند یا تقریباً همیشه خشمگین هستند.در همبود هم چیزهایی روی می دهد مانند تنگدستی، فژاگینی (فساد)، و خُرده فرهنگهای بد. یا بی عدالتی.پس این همه مصلح اجتماعی هم که پدید می آیند و اینهمه ismها آمده اند گره گشای دشواری های فرهنگی باشند.پس هر پویش طبیعی ای درست و خوب نیست در همبود.پرسش اینجاست که چرا هرچه می خواهند فرهنگسازی کنند همه چیز رو به باختری (غربی) تر شدن می گراید؟؟؟پارسیگر

Mehrbod
12-07-2013, 04:26 PM
درود فلانیشما می فرمایی که همبود به سوی هرچه که طبیعی است می رود. و هرچه به صورت طبیعی برای هومن رخ دهد چیز درستی است.ولی بسیاری چیزها هست که برای هوم روی می دهد، ولی بسیار هم خوشآیند نیست.برای نمونه آدمهایی هستند که به طور طبیعی افسرده می شوند یا تقریباً همیشه خشمگین هستند.در همبود هم چیزهایی روی می دهد مانند تنگدستی، فژاگینی (فساد)، و خُرده فرهنگهای بد. یا بی عدالتی.پس این همه مصلح اجتماعی هم که پدید می آیند و اینهمه ismها آمده اند گره گشای دشواری های فرهنگی باشند.پس هر پویش طبیعی ای درست و خوب نیست در همبود.

به سخن ایشان میگویند کژفرنود دست‌آویز به طبیعت: Appeal to nature - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Appeal_to_nature)





پرسش اینجاست که چرا هرچه می خواهند فرهنگسازی کنند همه چیز رو به باختری (غربی) تر شدن می گراید؟؟؟پارسیگر

ما امروز چیزی به نام فرهنگ ایرانی آنچنانی دیگر نداریم, یک فرهنگ شلم شوربا داریم که از عرب و مغول
و انگلیس و فرانسه و ... هر کدام یک چیزی وام گرفته شده (یا زورچپان شده) و اسلام هم مانند یک چسب با کثافت‌کاری همه‌یِ آنها را بهم چسبانده.

در دست دیگر, فرهنگ غرب هم واژه‌یِ گنگی است, کدام غرب؟ فرهنگ استرالیایِ شرق
همان غرب است؟ یا فرهنگ آمریکا؟ یا شاید فرهنگ اروپا؟ آنهم اروپایی که هر کشور فرهنگ خود اش را دارد؟

پس زمانیکه درباره‌یِ فرایافتی چنین گنگ سخن میگوییم روشنه هر کس میتواند هر چیزی بگوید و راهی برای شناخت درستی و نادرستی آن نباشد.
یکی میگوید فرهنگ ما دارد روز به روز غربی‌تر میشود, ولی ما که هنوز نمیدانیم فرهنگ غربی درست چیست, چگونه میتوانیم این را بررسیده و دریابیم؟


پارسیگر

Spehr
12-08-2013, 04:45 PM
در دست دیگر, فرهنگ غرب هم واژه‌یِ گنگی است, کدام غرب؟ فرهنگ استرالیایِ شرق
همان غرب است؟ یا فرهنگ آمریکا؟ یا شاید فرهنگ اروپا؟ آنهم اروپایی که هر کشور فرهنگ خود اش را دارد؟

پس زمانیکه درباره‌یِ فرایافتی چنین گنگ سخن میگوییم روشنه هر کس میتواند هر چیزی بگوید و راهی برای شناخت درستی و نادرستی آن نباشد.
یکی میگوید فرهنگ ما دارد روز به روز غربی‌تر میشود, ولی ما که هنوز نمیدانیم فرهنگ غربی درست چیست, چگونه میتوانیم این را بررسیده و دریابیم؟


پارسیگر

درود مهربد
بله شاید واژه باختر خوب نبود. اگر می گفتم فرهنگها دارند تکنولوژیک تر می شوند بهتر بود.
برای اینکه یک روندی در همبود دیسه گیرد، مهم نیست که آن روند به کام من خوش بیاید یا نه.
مهم آن است که به کام تکنولوژی خوش بیآید.
برای همین هرکس فرهنگسازی ای بخواهد کند که سازگار نباشد به پیشرفت تکنولوژی ،
اصلاً آن فرهنگسازی پا نمی گیرد.
ما همه مان در یک تکنوپولی Technopoly یا فن-شهر زندگی می کنیم.
و کارشناسها تکنوکرات یا فنسالار هستند.
برای همین تکنولوژی بسیار اثر دارد روی زندگی ما.
نمی خواهم بگویم تکنولوژی بد است و این چیزها. ولی فردیدم این است که آنها بدنبال پدید آوردن دگرش در همبود هستند بهتر است خود را خسته نکنند.
و در چیزهایی که با تکنولوژی همسو نیست سرمایه گذاری نکنند.
از همان آغاز ببینند چه چیزی فنداوری پسند است در همان راه گام بگذارند.
برای نمونه در همبود خودمان این فرهنگ آمد که مردم هی لیسانس بگیرندو ارشد بخوانند و سپس دکترا. گمان می کنم تکنولوژی به این روند اُکی داده.
ولی سران همبود می خواستند فرهنگ زود همسرگزینی را روایی (رواج ) دهند، ولی چون زیاد با تکنولوژی همسو نبوده، چندان پا نگرفت.

پارسیگر

Mehrbod
12-08-2013, 06:09 PM
درود مهربد
بله شاید واژه باختر خوب نبود. اگر می گفتم فرهنگها دارند تکنولوژیک تر می شوند بهتر بود.
برای اینکه یک روندی در همبود دیسه گیرد، مهم نیست که آن روند به کام من خوش بیاید یا نه.
مهم آن است که به کام تکنولوژی خوش بیآید.
برای همین هرکس فرهنگسازی ای بخواهد کند که سازگار نباشد به پیشرفت تکنولوژی ،
اصلاً آن فرهنگسازی پا نمی گیرد.
ما همه مان در یک تکنوپولی Technopoly یا فن-شهر زندگی می کنیم.
و کارشناسها تکنوکرات یا فنسالار هستند.
برای همین تکنولوژی بسیار اثر دارد روی زندگی ما.
نمی خواهم بگویم تکنولوژی بد است و این چیزها. ولی فردیدم این است که آنها بدنبال پدید آوردن دگرش در همبود هستند بهتر است خود را خسته نکنند.
و در چیزهایی که با تکنولوژی همسو نیست سرمایه گذاری نکنند.
از همان آغاز ببینند چه چیزی فنداوری پسند است در همان راه گام بگذارند.
برای نمونه در همبود خودمان این فرهنگ آمد که مردم هی لیسانس بگیرندو ارشد بخوانند و سپس دکترا. گمان می کنم تکنولوژی به این روند اُکی داده.
ولی سران همبود می خواستند فرهنگ زود همسرگزینی را روایی (رواج ) دهند، ولی چون زیاد با تکنولوژی همسو نبوده، چندان پا نگرفت.

پارسیگر

درسته!

تنها پراسنج در پیشرفت ولی فندآوری یا همان تکنولوژی نیست, امروزه ولی فندآوری همیشه همانا هموارترین راهِ پیش روی ما است.

روند پیشرفت هومنی را مانند آبی ببینید که از راهی می‌شارد که از همه هموارتر باشد: Path of least resistance - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Path_of_least_resistance)

این شیوه راهیابی از دیرباز تا به امروز کاربرد داشته و جان نیاکان ما را نجات میداده.
ب.ن. اگر میخواستید از جنگل رد شوید, از راهی میرفتید که دیگران پیش از شما رفته بودند:


http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/5.png

یا زبانزد زیبایی که مزدک سرور آوردند:


رَه برو بیرَه مرو هر چند که رَه دُشوار بُود.


به این میگویند یک یافتیگِ ناب, یا قانون سرانگشتی که با پیرویِ آن هومنی
برای میلیون‌ها سال جان اش را بدر برده و در ژن‌هایِ من و شما خود را نِهادینه کرده.

نکته‌یِ ریزی ولی در همه‌یِ اینها هست, آنهم اینکه هر رویکردی بازه‌یِ زمانیِ کارکرد و سودمندی خود اش را دارد.

این یافتیگ هم در جهانِ امروز دیگر مفت نمیارزد و بسا نه تنها نمی‌ارزد, که آسیب‌رسان‌ترین کُنشرویکردی است که میتوان در پیش‌گرفت.

در اینجا به همانندیِ اندیشمند نسیم طالب میتوانیم گذری بزنیم که بفرنام «پُرسمان بوقلمون» از آن نامبرده: http://nassimtaleb.org/wp-content/uploads/2013/09/turkey.png


http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/6.png

کوتاه شده, از یک بوقلمون در خانه‌ای نگهداری میشود. بوقلمون هر روز میبیند که برایش خوراک و نوشاک رایگان میآورند
و برایش سرپناه گرم و نرم درست کرده‌اند و از همینرو, هر یک روزی که میگذرد, بوقلمون بیشتر و بیشتر به "نیک‌سرشتی" و
"مهربانی" این پرورانندگان اش باورمند و دلاستوار میشود, مگر تا آن روزِ ٣٦٤ام و فرارسیدن شبِ سال نو, که وی را گرفته و کباب میکنند:

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/19.jpg

این چکیده‌یِ داستان ما هومنان است و فندآوری; فندآوری هر روز برای شما gadget‌هایِ بهتر و زیباتر و خوشگلتر, iPhone
تُندتر, iPad سبک‌تر, یخچال کم‌سدا‌تر و ... می‌فرآورد مگر تا آن تیلی که ناگهان, بشیوه‌یِ بسیار شگفت‌انگیز و آه‌برانگیزی میبینید شما را نابود کرده و کلک اتان را میکّند.

پارسیگر

Spehr
12-08-2013, 07:39 PM
درسته!

تنها پراسنج در پیشرفت ولی فندآوری یا همان تکنولوژی نیست, امروزه ولی فندآوری همیشه همانا هموارترین راهِ پیش روی ما است.

روند پیشرفت هومنی را مانند آبی ببینید که از راهی می‌شارد که از همه هموارتر باشد: Path of least resistance - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Path_of_least_resistance)

این شیوه راهیابی از دیرباز تا به امروز کاربرد داشته و جان نیاکان ما را نجات میداده.
ب.ن. اگر میخواستید از جنگل رد شوید, از راهی میرفتید که دیگران پیش از شما رفته بودند:




یا زبانزد زیبایی که مزدک سرور آوردند:

رَه برو بیرَه مرو هر چند که رَه دُشوار بُود.


به این میگویند یک یافتیگِ ناب, یا قانون سرانگشتی که با پیرویِ آن هومنی
برای میلیون‌ها سال جان اش را بدر برده و در ژن‌هایِ من و شما خود را نِهادینه کرده.

نکته‌یِ ریزی ولی در همه‌یِ اینها هست, آنهم اینکه هر رویکردی بازه‌یِ زمانیِ کارکرد و سودمندی خود اش را دارد.

این یافتیگ هم در جهانِ امروز دیگر مفت نمیارزد و بسا نه تنها نمی‌ارزد, که آسیب‌رسان‌ترین کُنشرویکردی است که میتوان در پیش‌گرفت.

در اینجا به همانندیِ اندیشمند نسیم طالب میتوانیم گذری بزنیم که بفرنام «پُرسمان بوقلمون» از آن نامبرده: http://nassimtaleb.org/wp-content/uploads/2013/09/turkey.png


http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/6.png

کوتاه شده, از یک بوقلمون در خانه‌ای نگهداری میشود. بوقلمون هر روز میبیند که برایش خوراک و نوشاک رایگان میآورند
و برایش سرپناه گرم و نرم درست کرده‌اند و از همینرو, هر یک روزی که میگذرد, بوقلمون بیشتر و بیشتر به "نیک‌سرشتی" و
"مهربانی" این پرورانندگان اش باورمند و دلاستوار میشود, مگر تا آن روزِ ٣٦٤ام و فرارسیدن شبِ سال نو, که وی را گرفته و کباب میکنند:

http://www.daftarche.com/images/imported/2013/12/19.jpg

این چکیده‌یِ داستان ما هومنان است و فندآوری; فندآوری هر روز برای شما gadget‌هایِ بهتر و زیباتر و خوشگلتر, iPhone
تُندتر, iPad سبک‌تر, یخچال کم‌سدا‌تر و ... می‌فرآورد مگر تا آن تیلی که ناگهان, بشیوه‌یِ بسیار شگفت‌انگیز و آه‌برانگیزی میبینید شما را نابود کرده و کلک اتان را میکّند.

پارسیگر

بله سپاس
پس اکنون که فنداوری در همه گوی زمین فراگیر شده است. همه مردم فرهنگهای خودشان را دارند یواش یواش از دست می دهند.
فن سالاری بر همه دیگر فرهنگهای بومی چیره شده است. مردم در همبود Geselschaft های گوناگون، آغاز کرده اند به این پرسش روبرو شوند که: آیا سنتها و آیینها و فرهنگهای ما باید پا برجای بمانند؟ مردم با دیدن سودمندی های فنداوری به شدت فرهنگهای بومی خود را زیر پرسش می برند. و خواهی نخواهی در این رویارویی پیروزی از آن فنداوری و فن سالاری است . برای همین فرهنگهای بومی دارد از میان می رود.
و همه گوی زمین به یک یکرنگی و یکفرهنگی همگرا شده است.
این تکنولوژیک شدن فراگیر و جهانگیر، از سوی برخی به عنوان فرهنگ آمریکایی یا باختری بازشناخته می شود.
و گمان می کنند باختری ها میخواهند که فرهنگشان را به جاهای دیگر گسیل دهند.
ولی هیچکس چیزی نمی خواهد، این فرهنگ جهانی global خود بخود سرگرم جهانگشایی برای خود است.
باختریها نمی خواهند ما فرهنگ تکنوپولی داشته باشیم. آسانی-جویی سرشتین ماست که می خواهد ما تکنوپولیک شویم.
اگر به یکی بگوییم که جهانی نشو، در حقیقت به او گفته ایم به جای آسانی ، سختی را برگزین!!!

پارسیگر

Mehrbod
12-08-2013, 11:11 PM
بله سپاس
پس اکنون که فنداوری در همه گوی زمین فراگیر شده است. همه مردم فرهنگهای خودشان را دارند یواش یواش از دست می دهند.
فن سالاری بر همه دیگر فرهنگهای بومی چیره شده است. مردم در همبود Geselschaft های گوناگون، آغاز کرده اند به این پرسش روبرو شوند که: آیا سنتها و آیینها و فرهنگهای ما باید پا برجای بمانند؟ مردم با دیدن سودمندی های فنداوری به شدت فرهنگهای بومی خود را زیر پرسش می برند. و خواهی نخواهی در این رویارویی پیروزی از آن فنداوری و فن سالاری است . برای همین فرهنگهای بومی دارد از میان می رود.
پارسیگر

چند نکته:


١- چیزهای خوب خود به خود فراگیر نمیشوند (خوب بودن یک چیز ≠ فراگیری آن چیز)

٢- چیزی دست مردم نیست, گرچه در پندار اینجور به دیده بیاید: در روند فرگشت, کشوریکه
هر چه بیشتر به زیرساختهایِ تکنولوژیک روی نیاورد خود به خود نابود میشود (= بایستگی, نه دلبخواهی)

٣- فرهنگ جهانیِ کنونی خوب و بارها بهتر بار از فرهنگ‌هایِ بومی است, اگر که پایستگی داشت.
همانجورکه تکنولوژی‌هایِ کنونی خوب و کارآمد هستند, اگرکه مایه‌یِ نابودی در بلندزمان نمیشدند.

Mehrbod
12-09-2013, 01:20 AM
Nonprofits in Japan help get out into the open | The Japan Times (http://www.japantimes.co.jp/news/2011/10/09/news/nonprofits-in-japan-help-shut-ins-get-out-into-the-open/)

In Japan, roughly 700,000 individuals are in a state of hikikomori, according to government figures released in July 2010. Their average age is 31. The oldest among them, known as the “first-generation hikikomori,” are now in their 40s, having isolated themselves from almost all human contact for more than 20 years. Then there are the borderline cases, the 1.55 million people the government finds are more or less on the verge of shutting themselves up in their rooms.



Hikikomori - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Hikikomori)

هیکیکوموری (به ژاپنی: ひきこもり or 引き籠もり, Hikikomori)‏ واژه‌ای ژاپنی است که به کسانیکه بیاندازه گوشه‌گیر و افسرده باشند گفته
می‌شود. هیکیکوموری در واژه به معنی کناره گرفتن است. هیکیکوموری را در پارسی «توزی» می گویند. کسانی که از بیخ و بن از همبود خود بریده‌اند.


پارسیگر

sonixax
12-09-2013, 02:03 AM
همانجورکه تکنولوژی‌هایِ کنونی خوب و کارآمد هستند, اگرکه مایه‌یِ نابودی در بلندزمان نمیشدند.

نمیشوند ! انقدر بد بین نباشید .
فرض کنید به جای اینکه یک سری روبات بسازیم که با هوش مصنوعی و قدرتشان بزنند پدر ما را در بیاورند ! از خودمان سایبورگ بسازیم .
یعنی یک نیمه پُر لیوانی هم هست .

folaani
12-09-2013, 08:19 AM
خب ذات بشر چی هست ؟ اگر یک چیز ثابت هست چرا فرهنگ ها و رسومات مختلف میبینیم در جوامع مختلف ؟
خب چیزی که از طبیعت برآمده.
بطور مثال انسان ذاتا آزادی طلب است.
چون در طبیعت عمدتا اینطوره.
موجودات اکثرا از درجهء قابل توجهی از آزادی برخوردار هستند.
آزادی در مکان و روش زندگی، آزادی در مالکیت و در اختیار درآوردن ولو با زور و خشونت! حتی آزادی در عرعر کردن!! (حالا به هر دلیلی میخواد باشه).

فرهنگ و رسومات هم چیزی جدای از همین طبیعت که از مغز و افکار پیچیدتر ما بعنوان ابزار استفاده کرده نیستن.
اشکال مختلف و تنوعشون هم تاحد زیادی تصادفی و سطحی و ظاهریه.
نهایت اکثر اینها هدفهای مشابهی داشتن.

folaani
12-09-2013, 09:08 AM
طبیعت به موجودات قویتر/برتر پاداش میدهد.
یک موجود قویتر میتواند قلمرو بزرگتری را در اختیار بگیرد، با ماده ها آمیزش کند، بهتر و راحتتر غذا بخورد، ...
در نظامهای انسانی نیز، بطور ناخودآگاه هم که شده، انسانهای قویتر/برتر این گرایش و احساس این حق را میکنند.
در یک نظام سرمایه داری بخشی از این مسئله بصورت خودکار لحاظ میشود. یعنی انسانهایی که خود را قویتر/باانگیزه تر/با اراده تر/کوشاتر می یابند، امکان رسیدن به پاداش درخورشان را می یابند. البته نه همیشه و تضمین شده، ولی بهرحال جلوی این برتری جویی از آنها گرفته نشده است.
اما در یک نظام بطور مثال کمونیستی، این امکان یا نیست یا بصورت محدود شده تر و کنترل شده تری است؛ احساس آزادی و حق برتری داشتن، در اینطور نظامها قاعدتا باید برای افراد خاص کمتر باشد.
درحالیکه همین افراد هستند که خیلی از تغییرات و پیشرفت ها را موجب میشوند (هرچند ممکن است در مواردی مخرب هم باشند).

folaani
12-09-2013, 09:40 AM
گفتم «حتی آزادی در عرعر کردن».
منظورم چه بود؟
منظورم این بود که حتی برای اعمال و رفتار احمقانه و زشت هم نباید محدودیت زیادی وجود داشته باشد و افرادی که میخواهند بتوانند درحد لازم و تاحدی که خطر و تجاوز جدی در حق دیگران نباشد، خودشان را تخلیه کنند.
همواره افرادی هستند احمق، نادان، پرخاشگر، ماجراجو، مغرور، خودنما و غیره.
در نظام اجتماعی باید راههایی برای تخلیه و ارضای این افراد هم وجود داشته باشد.
چون اگر بحث حقوق و اختیارات طبیعی هم بگذریم، اگر این افراد امکان تخلیه شدن نداشته باشند، در اجتماع به شکلهای مختلف اقدام به عقده گشایی و اختلال و ناهنجاری خواهند کرد.
نظامهای اجتماعی ای که جلوی این افراد را میگیرند، و راهی و جایی برای تخلیه و مشغول کردن آنها نگذاشته اند، این هزینه و خطر را به دوش خود میاورند.
بنده شخصا به این نتیجه رسیده ام که یکسری افراد همان بهتر است که با مشغولیت های احمقانه خودشان مشغول باشند و وقت و انرژیشان اینطور صرف بشود. اینطور بهتر است تا اینکه بروند و به جان اجتماع و دیگران بیفتند. حتی اگر ممکن است خودشان را به فاک بدهند، خب بگذار بدهند. با زور جلوی این افراد را گرفتن و سعی در کنترل یا تربیت و پیشرفت آنها، همیشه ممکن و عاقلانه نیست، و هزینه ها و خطراتی را نیز برای بقیه ایجاد میکند.

البته بنده همهء افرادی را که گرایشهای ظاهرا غیرعادی و احمقانه دارند تحقیر نمیکنم. نه شاید واقعا بعضی هم به دلایل قابل توجیهی گرایشهای خاصی دارند. بهرحال باید به این افراد هم حق داد.

تمام افراد نمیتوانند در یک سطح و خلق و خو باشند.
بعضی برترند، بعضی پست ترند، بعضی خاص و متفاوت هستند.
نظامهایی که سعی میکنند اجتماع و افراد را کاملا یکدست کنند و تحت کنترل و محدودیت های جدی قرار دهند، بنظر بنده عاقلانه نیستند.
همچنین فرهنگ ها.
شاید بعضی از فرهنگ ها بخاطر ترس و کنترل همین افراد و منافع شخصی بقیهء افراد اجتماع طراحی شده اند.

folaani
12-09-2013, 09:48 AM
فرهنگ سازی هم تاحدی تاثیر دارد. بعضی وقتا زیاد بعضی وقتها کم.
بستگی به پارامترها دارد که چه وقت روی چه کسانی چقدر تاثیر داشته باشد یا نداشته باشد.
البته فکر میکنم ما سعی میکنیم توده ها و اکثریت را ملاک قرار دهیم دیگر! بحث افراد خاص به کنار.
بهرحال فرهنگ هم نمیتواند تحمیل و تلقین کامل شود و باید زمینه و پارامترهای دیگر هم بقدر کافی با آن هماهنگی داشته باشند.
هرچیزی بهرحال باید بر یک پایه های طبیعی و تعادل خودکار هم استوار باشد. وگرنه باید به زور نیرو و تصنعی آن را پیش برد و حفظ کرد. مادامیکه این نیرو و منبع دائمی انرژی هست، میتوان آنرا حفظ کرد، ولی بعدش به مرور نتایج آن ممکن است تحلیل بروند و حتی در مدت کوتاهی دچار فروپاشی شوند.
اینکه نظامهایی که به ذات موجودات و تعادل طبیعی نزدیکتر هستند ثبات بیشتری دارند، بنظرم بدیهی باشد بخصوص با این توضیحات اخیر.
هرچیزی هرچقدر ساده تر، خودکارتر، مستقل تر و بی نیازتر باشد، طبیعتا پایدارتر و بهینه تر و به صرفه تر است.
بطور معمول البته!
حالت پیشفرض.
یعنی مگر اینکه شرایط و دلایل و اسناد مخالفی در مورد خاصی موجود باشند.

Hezbollah_YaHasan
12-09-2013, 04:28 PM
سلام علیکم
نظر کنید فرهنگ سازی توسط ماهواره و اینترنت بر باد می رود. مثلا بیش از 35 سال است در نظام شکوهمند اسلامی فرهنگ احترام به دیگران و احترام به مردم کشورها توسط روحانیون ارجمند به مردم تعلیم داده شده بعد می بینیم در صفحه فیسبوک مسی فحاشی می کنند. 1400 سال است ایرانیان با مکتب اسلام از توحش بدر آمده اند و 35 سال است تحت تعلیم روحانیت بوده اند ولی می بینیم معدودی در عرصه سایبری به مسی توهین کرده اند. اگر فیسبوک نباشد شاهد چنین فحاشی ها نخواهیم بود. کاش دسترسی بانوان به فیسبوک قطع شود چون مثل استادیوم آزادی محل فحاشی شده.
ببینید همین فحاشی به مسی خودش حکمت ممنوع بودن تماشای فوتبال برای بانوان را تبیین می کند. ارزش های ما آسمانی است و باید با ممنوعیت دسترسی به فیسبوک از ارزش ها دفاع کنیم.

Hezbollah_YaHasan
12-09-2013, 04:34 PM
در مورد فرنگ سازی باید به فیلم سازی غرب اشاره کنیم. تلویزون کشورمان داشت سری جنگهای سن=تارگان را نشان میداد. قبل از فیلم نقدهای پر بار و قشنگ و حکیمانه ای داشت. می گفت در این فیلم اصلا خبری از ادیان و احکام نبود و نمادهای دینی معروف در آن نبود و همچنین انتقاد کردند که منجی کهکشان بجای اینکه توسط دین از قبل تعیین شده باشد یک جوان بی دین بود و ...
اینها همه فرهنگ سازی است که به هدف گمراه کردن ملت ساخته شده و همگان می دانند که منجی جهان آقا امام زمان است انشا الله با پیشرفت روز افزون تکنولوژی که در ایران داریم و با آن تکنولوژی هواپیمای قاهر 313 را به هوا فرستادیم با همان تکنولوژی جنگ ستارگان را ساخته منجی حقیقی جهان را معرفی خواهیم کرد.

Spehr
12-09-2013, 06:40 PM
Nonprofits in Japan help get out into the open | The Japan Times (http://www.japantimes.co.jp/news/2011/10/09/news/nonprofits-in-japan-help-shut-ins-get-out-into-the-open/)

In Japan, roughly 700,000 individuals are in a state of hikikomori, according to government figures released in July 2010. Their average age is 31. The oldest among them, known as the “first-generation hikikomori,” are now in their 40s, having isolated themselves from almost all human contact for more than 20 years. Then there are the borderline cases, the 1.55 million people the government finds are more or less on the verge of shutting themselves up in their rooms.



Hikikomori - WiKi (http://en.wikipedia.org/wiki/Hikikomori)

هیکیکوموری (به ژاپنی: ひきこもり or 引き籠もり, Hikikomori)‏ واژه‌ای ژاپنی است که به کسانیکه بیاندازه گوشه‌گیر و افسرده باشند گفته
می‌شود. هیکیکوموری در واژه به معنی کناره گرفتن است. هیکیکوموری را در پارسی «توزی» می گویند. کسانی که از بیخ و بن از همبود خود بریده‌اند.


پارسیگر

چه شگفت و بامزه!
ولی با خواندن این داستان گوشه گیری به شیوه ژاپنی یاد یک جستار دیگر هم افتادم که شاید پیوند داشته باشد به همین گوشه گیری ژاپنی، شاید هم پیوند نداشته باشد.
خب تا اینجا دریافتیم که تکنولوژی مثل یک پادشاه جهانگشای است که با لبخند و نرمخویی همه را زیر چیرگی خود برده، و حتی فرهنگها را دارد دگرش می دهد.
او برای رسیدن به آماجهایش مانند دیگران از زورورزی بهره نمی برد ولی با همان گیرایی و رنگ و رخش(زرق وبرق) همیشگی دارد جهان را میگیرد.
ولی گرچه او بسیار نرمخوی به ظاهر مهربان هست ولی خیلی از ماها داریم میبینیم که او زیادی کامروا (موفق) است. او زیادی دارد بر زندگی ما ها اثر می گذارد.
و مثل این ژاپنی ها می خواهیم راه گریزی از چیره جویی او بجوییم. و همین گریز ما از فنداوری آغازی است برای پیدایش خیلی چیزها.
برای نمونه مردم، روی می آورند به پناه بردن به چیزهای ساده یا روستایی، برخی از مردم همیشه در آرزوی خوراکی ها و سبک زندگی های روستایی هستند.
یا پناه میآورند به نوستالژی و اندیشیدن در باره گذشته. همیشه برای بیشتر ماها گذشته چیز شیرینی است. " ای کاش آنروزها یک بار دیگر روی می داد!"
و یا روی می آورند به کناره گیری یا گوشه گیری. هرکسی دنبال پیدا کردن سرچشمه هایی پاک و ناب است که به این فرهنگ فنداوری آکیده نشده باشد.
نمی خواهم بگویم من از فنداوری بیزارم . ولی میگویم بسیاری از این "در جستجوی یک چیز ناب بودن ها" برگرفته از همین گریز از تکنولوژی است.


پارسیگر

Spehr
12-11-2013, 04:54 PM
٣- فرهنگ جهانیِ کنونی خوب و بارها بهتر بار از فرهنگ‌هایِ بومی است, اگر که پایستگی داشت.
همانجورکه تکنولوژی‌هایِ کنونی خوب و کارآمد هستند, اگرکه مایه‌یِ نابودی در بلندزمان نمیشدند.

گمان می کنم، تکنولوژی در زمانه ما دست در دست سرمایه داری داده ، و ایندو با هم همدست شده اند.
شما اگر بخواهی در یک سرزمینی جلوی سرمایه داری را بگیری. سرمایه داران با آن رنگ و رخش تکنولوژی می آیند آوازه گری می کنند برای سرمایه داری.
و می گویند ببین فندآوری چه چیزهای دلربایی دارد ولی تو از آن بی بهره ای.
از سوی دیگر اگر جلوی تکنولوژی در همبودی گرفته شود، سرمایه داران برای پر کردن جیب خود، وادارند مردم را به فنداوری خوگر کنند.
مردم در همین ایران همش ماهنامه های اتوموبیل، موبایل می خرند.
و یا مجله آسیا و خلاقیت را می خوانند که چیزی جز تبلیغ دوربینهای دیجیتال، یا سردوش دیجیتالی ای که اگر آن را بر دوش استوار کنی، زیباتر می شوی!
یا شیر آب دیجیتالی که نیتراتها را می زداید. و .... . همه این گیرایی های تکنولوژی دستمایه ای است برای سرمایه داران.
مردم از روستاها یا سبک زندگی های ساده، روی می آورند به گیراییهای فندیک، و اینگونه هم فرهنگها دگرش می یابد، و هم سرمایه داری از رهگذر بیشتر کردن خریداران خود به نان و نوایی نو می رسد.
البته من نمی خوام بگم کومونیسم خوب است ولی سرمایه داری اینجوری کار می کند دیگه.
پارسیگر

undead_knight
12-11-2013, 05:04 PM
گمان می کنم، تکنولوژی در زمانه ما دست در دست سرمایه داری داده ، و ایندو با هم همدست شده اند.
شما اگر بخواهی در یک سرزمینی جلوی سرمایه داری را بگیری. سرمایه داران با آن رنگ و رخش تکنولوژی می آیند آوازه گری می کنند برای سرمایه داری.
و می گویند ببین فندآوری چه چیزهای دلربایی دارد ولی تو از آن بی بهره ای.
از سوی دیگر اگر جلوی تکنولوژی در همبودی گرفته شود، سرمایه داران برای پر کردن جیب خود، وادارند مردم را به فنداوری خوگر کنند.
مردم در همین ایران همش ماهنامه های اتوموبیل، موبایل می خرند.
و یا مجله آسیا و خلاقیت را می خوانند که چیزی جز تبلیغ دوربینهای دیجیتال، یا سردوش دیجیتالی ای که اگر آن را بر دوش استوار کنی، زیباتر می شوی!
یا شیر آب دیجیتالی که نیتراتها را می زداید. و .... . همه این گیرایی های تکنولوژی دستمایه ای است برای سرمایه داران.
مردم از روستاها یا سبک زندگی های ساده، روی می آورند به گیراییهای فندیک، و اینگونه هم فرهنگها دگرش می یابد، و هم سرمایه داری از رهگذر بیشتر کردن خریداران خود به نان و نوایی نو می رسد.
البته من نمی خوام بگم کومونیسم خوب است ولی سرمایه داری اینجوری کار می کند دیگه.
پارسیگر
سرمایه داری بدون تکنولوژی یکجورایی بی معناست،اصلا ظهور سرمایه داری مقارن با عصر صنعتی شدن اروپاست.
تولید انبوه،پیشرفت مداوم و سریع، بازاریابی گسترده و تبلیغات وسیع،انتقال سریع محصولات و... بدون تکنولوژی بی معنا هستند و اینها هستند که امکان انباشت شدن سرمایه زیاد رو فراهم میکنند.

البته کمونیسم هم بی نیاز از تکنولوژی نیست،در واقع کاپیتالیسم و کمونیسم هر دو بر سر خوب بودن "پیشرفت" و "تکنولوژی" و حتی "کار" دیدگاه مشابهی دارند،تفاوت بزرگ و اصلی سر این هست که این ها برای چه هدفی و به چه شکلی انجام بشه.
کسی مثل مارکس هرگز بر علیه صعنتی شدن و تکنولوژی نیست که حتی شاید بشه گفت تقدیسش هم میکنه!

Spehr
12-11-2013, 05:12 PM
سرمایه داری بدون تکنولوژی یکجورایی بی معناست،اصلا ظهور سرمایه داری مقارن با عصر صنعتی شدن اروپاست.
تولید انبوه،پیشرفت مداوم و سریع، بازاریابی گسترده و تبلیغات وسیع،انتقال سریع محصولات و... بدون تکنولوژی بی معنا هستند و اینها هستند که امکان انباشت شدن سرمایه زیاد رو فراهم میکنند.
اگر سرمایه داری و تکنولوژی اینگونه به هم گره خورده اند پس با پیشرفت روز افزون تکنیک باید چشمداشته باشیم که سرمایه گذاری شکاف های باشنده در همبود را بزرگ تر هم کند. گیرایی های تکنولوژی همینطوری بیشتر میشود. مردم معمولی تنها باید در آرزوی ماشینهای گرانبها و هواپیماهای خودینه پولدارها باشند.
مردم بیشتر دچار آز می شوند و هرچه بیشتر می کوشند می بینند که بیشتر درجا می زنند. ماشینها و هواپیماها گران تر می شود.
تنگدستی هم بیشتر می شود و خدا میداند چه میشود. فحشا ، خوگیری (اعتیاد) و فژاگینی (فساد) بیداد خواهد کرد. همه فرهنگها از میان می رود و همه زبانها یکی میشود. وای بهتر است بهش نیندیشیم. :|

پارسیگر

undead_knight
12-11-2013, 05:31 PM
اگر سرمایه داری و تکنولوژی اینگونه به هم گره خورده اند پس با پیشرفت روز افزون تکنیک باید چشمداشته باشیم که سرمایه گذاری شکاف های باشنده در همبود را بزرگ تر هم کند. گیرایی های تکنولوژی همینطوری بیشتر میشود. مردم معمولی تنها باید در آرزوی ماشینهای گرانبها و هواپیماهای خودینه پولدارها باشند.
مردم بیشتر دچار آز می شوند و هرچه بیشتر می کوشند می بینند که بیشتر درجا می زنند. ماشینها و هواپیماها گران تر می شود.
تنگدستی هم بیشتر می شود و خدا میداند چه میشود. فحشا ، خوگیری (اعتیاد) و فژاگینی (فساد) بیداد خواهد کرد. همه فرهنگها از میان می رود و همه زبانها یکی میشود. وای بهتر است بهش نیندیشیم. :|

پارسیگر
خب متاسفانه(برای کمونیست ها)و خوشبختانه از دید من تنها سرمایه گذاری افسارگسیخته این روند رو داره و تقریبا در هیچ جای دنیا هیچ نوع سرمایه داری افسارگسیخته و کاملا آزاد نیست.
سیستم های سرمایه داری همیشه تا حدی و به درجات مختلف توسط دولت و سایر نیروهای اجتماعی-سیاسی محدود میشند و تنها به این دلیله که ما در دوران پسا-سرمایه داری پیشبینی شده زندگی نمیکنیم،یعنی اگر سرمایه دارها کاملا آزاد باشند به نوعی مرگ سیستم سرمایه داری رو هم رقم خواهند زد.

سرمایه داری به شکل فعلی باعث ارزان تر شدن؛ پیشرفت و فراگیری هرچه بیشتر تکنولوژی میشه،به همین دلیله که اتفاقا کالاهای لوکس تبدیل به کالاهای دم دستی میشند(نمونه هاش زیاده،مثلا اتومبیل ها در ابتدا و با وجود ناکارامدی کاملا وسیله ای لوکس محسوب میشدند)البته قطعا تکنولوژی های نوین و تازه بیشتر در انحصار بخش پولدار تر جامعه هست چون امکان تولدی انبوهشون نیست،هر وقت چیزی به تولید انبوه برسه قیمتش هم به شدت کم میشه.

بنابراین در سیستم های فعلی امکان این هست که مردم عادی هم روزی صاحب امکانات لوکس سرمایه داران بشند ولی شکاف همیشه پابرجا خواهد بود،اصلا سیستم سرمایه داری ذاتا نمیتونه بدون شکاف معنا داشته باشه.(به طور کلی این روند همیشه هم چیز خوبی نیست،چون تولید انبوه چیزهای لوکس به معنای استفاده هر چه بیشتر از منابع محدودی هست که ما در اختیار داریم)

Spehr
12-22-2013, 04:20 PM
فرهنگ بومی برای ماندگاری خود بهتر است خود را با قانونهای " پادشاه تکنولوژی" سازگار کند. شوربختانه هرچیزی که تکنولوژی در این سرزمین آورد ، در آغاز از سوی آدمهای سنتی به شدت پس زده شده است. آروین Erfarhung نشان داده است که در رویایی یک فرهنگ با فرهنگ تکنولوژی ، همیشه پیروز همان فند و تکنیک بوده است. پس برای همین باید این فرهنگ ها خود را کمی ورتش و دگرش دهند.
هرچه این فرهنگها بیشتر خود را به صورت سنتی نمود دهند و نخواهند دگرشی از خود نشان دهند ، شمار بیشتری از مردم به ستیز از آن بر می خیزند. و به بهانه آزادی (یا برای آزادی) بیشتر از نمودهای فرهنگی تکنوپولی بهره میبرند. اینجاست که آزادی ظاهراً خود را با تکنولوژی پیوند زده است.
پارسیگر