U.S.CENTCOM
11-07-2013, 01:14 PM
http://http://www.daftarche.com/images/imported/2013/11/5.jpg
خانمها اجازه خوندن در ایران ندارند!
این یک موضوع واضح و شناخته شده ای است که در جمهوری اسلامی ایران محدودیت های زیادی برای خانمها وجود دارد که با توجه به ایدئولوژی اسلامی دولت ایران هیچ جای تعجبی هم نیست. یکی از محدودیت های منفوری که در جامعه کنونی ایران برای خانمها وجود دارد محدودیت در آوازخوانی است. این امر از محدودیت کامل برخوردار نیست ولی به موقعیت و شرایط بستگی دارد. خانمها فقط می توانند در حوزه موسیقی در بخشهای گروه نوازی و گروه خوانی برای مخاطبان مختلط شرکت کنند. یا فقط در حضور خانمهای دیگر به صورت تک صدا بخوانند نه در حضور مخاطبان مختلط.
منطق پشت این موضوع ظاهرا قرآنی است اما اینجور که به نظر می رسد اصرار بر این قانون به طور فزاینده ای سیاسی است. از دیدگاه هر دو محور مذهبی وسیاسی، موسیقی تحریک آمیز است. دیدگاه سرسخت و دقیق اسلامی این امر را باعث تداعی افکار جنسی یا بیقیدی در امور اخلاقی و جنسی در مردان میداند! دیدگاه سیاسی امر ساده تری است و آن موضوع "ترس" است. ترس از این که موسیقی الهام بخش اندیشه آزاد، فردیت و زیر سوال بردن دست اندرکاران است.
نقش موسیقی در جنبش های سیاسی گذشته در سراسر جهان، بدون شک منجر به این واهمه شده است اما با توجه به این که آواز خواندن به طور کلی در ایران مجاز است و مردم ایران هم طرفدارش هستند این واهمه هیچ اساسی ندارد. این امر به طور آشکار برای خانمها مسئله ساز شده.ایران جامعه ای نیست که خانمها نتوانند در آن حقی داشته باشند. سه درصد دست اندرکاران کشور از خانمها تشکیل شده و تعداد بسیار زیادی از خانمها از تحصیلات بالا برخوردار هستند و به طور کل خانمها خدمات زیادی به فرهنگ جامعه ارائه می دهند با این حال جلوگیری از آوازخوانی خانمها باعث خفقان در شکوفایی و خلاقیت آنها شده است که در نهایت به خفقان جامعه می انجامد. از زمانی که دولت ایران مانع هنرنمایی خانمها شده باعث ایجاد رکودی در سیر اهدای هنر ایرانی به جامعه جهانی که قرنها پایدار بوده، شده است . علاوه بر این مردم ایران از این محدودیت ها حمایت نمی کنند و آن را خلاف سنت های دیرینه فرهنگ پارسی و توهین به نقش متعالی خود در چشم انداز فرهنگی جهان می دانند. چراکه بیشتر از مفاهیم نظام اجتماعی یا ایمان مذهبی مسائل ساده فرهنگی و سنتی و جایگاه ایران برای آنها مهم است.
سنت های دیرینه پارسی که اکنون آهنگ های مدرن را در بر می گیرد در مقایسه با حکومتی که تنها 4 3 سال از عمرش می گذرد هزاران سال قدمت دارد.به جای این که محدودیت های وارد شده بر این نسل آن فرهنگ را رو به فرسایش تدریجی ببرد، به آرامی باعث افزایش حس مقاومت و زمزمه پایان محدودیت ها شده است. به طور آشکار دیده می شود که مردم این محدودیت های تنظیم شده را نادیده می گیرند تا جایی که حتی ضبط موسیقی رو به بی پروایی می رود. در یک آلبوم که جدیدا به بازار آمده یک خانم با دو آقا (که مجاز هم هست) آواز می خوانند ولی صدای خانم خواننده بسیار واضح تر و رساتر از آقایون است که به طور حتم عمدا این کار انجام شده.
با این اندیشه که شاید بالاخره ایران در سیاست های خارجی خود نرمش نشان دهد امید بر آن می رود که این تفکر بر مسائل داخلی نیز اعمال شود. بدون شک یکی از اولین محدودیت هایی که مردم ایران خواهان ازبین رفتنش هستند محدودیت در آوازخوانی خانمهاست.
با سپاس
مریم
فرماندهی مرکزی ایالات متحده
خانمها اجازه خوندن در ایران ندارند!
این یک موضوع واضح و شناخته شده ای است که در جمهوری اسلامی ایران محدودیت های زیادی برای خانمها وجود دارد که با توجه به ایدئولوژی اسلامی دولت ایران هیچ جای تعجبی هم نیست. یکی از محدودیت های منفوری که در جامعه کنونی ایران برای خانمها وجود دارد محدودیت در آوازخوانی است. این امر از محدودیت کامل برخوردار نیست ولی به موقعیت و شرایط بستگی دارد. خانمها فقط می توانند در حوزه موسیقی در بخشهای گروه نوازی و گروه خوانی برای مخاطبان مختلط شرکت کنند. یا فقط در حضور خانمهای دیگر به صورت تک صدا بخوانند نه در حضور مخاطبان مختلط.
منطق پشت این موضوع ظاهرا قرآنی است اما اینجور که به نظر می رسد اصرار بر این قانون به طور فزاینده ای سیاسی است. از دیدگاه هر دو محور مذهبی وسیاسی، موسیقی تحریک آمیز است. دیدگاه سرسخت و دقیق اسلامی این امر را باعث تداعی افکار جنسی یا بیقیدی در امور اخلاقی و جنسی در مردان میداند! دیدگاه سیاسی امر ساده تری است و آن موضوع "ترس" است. ترس از این که موسیقی الهام بخش اندیشه آزاد، فردیت و زیر سوال بردن دست اندرکاران است.
نقش موسیقی در جنبش های سیاسی گذشته در سراسر جهان، بدون شک منجر به این واهمه شده است اما با توجه به این که آواز خواندن به طور کلی در ایران مجاز است و مردم ایران هم طرفدارش هستند این واهمه هیچ اساسی ندارد. این امر به طور آشکار برای خانمها مسئله ساز شده.ایران جامعه ای نیست که خانمها نتوانند در آن حقی داشته باشند. سه درصد دست اندرکاران کشور از خانمها تشکیل شده و تعداد بسیار زیادی از خانمها از تحصیلات بالا برخوردار هستند و به طور کل خانمها خدمات زیادی به فرهنگ جامعه ارائه می دهند با این حال جلوگیری از آوازخوانی خانمها باعث خفقان در شکوفایی و خلاقیت آنها شده است که در نهایت به خفقان جامعه می انجامد. از زمانی که دولت ایران مانع هنرنمایی خانمها شده باعث ایجاد رکودی در سیر اهدای هنر ایرانی به جامعه جهانی که قرنها پایدار بوده، شده است . علاوه بر این مردم ایران از این محدودیت ها حمایت نمی کنند و آن را خلاف سنت های دیرینه فرهنگ پارسی و توهین به نقش متعالی خود در چشم انداز فرهنگی جهان می دانند. چراکه بیشتر از مفاهیم نظام اجتماعی یا ایمان مذهبی مسائل ساده فرهنگی و سنتی و جایگاه ایران برای آنها مهم است.
سنت های دیرینه پارسی که اکنون آهنگ های مدرن را در بر می گیرد در مقایسه با حکومتی که تنها 4 3 سال از عمرش می گذرد هزاران سال قدمت دارد.به جای این که محدودیت های وارد شده بر این نسل آن فرهنگ را رو به فرسایش تدریجی ببرد، به آرامی باعث افزایش حس مقاومت و زمزمه پایان محدودیت ها شده است. به طور آشکار دیده می شود که مردم این محدودیت های تنظیم شده را نادیده می گیرند تا جایی که حتی ضبط موسیقی رو به بی پروایی می رود. در یک آلبوم که جدیدا به بازار آمده یک خانم با دو آقا (که مجاز هم هست) آواز می خوانند ولی صدای خانم خواننده بسیار واضح تر و رساتر از آقایون است که به طور حتم عمدا این کار انجام شده.
با این اندیشه که شاید بالاخره ایران در سیاست های خارجی خود نرمش نشان دهد امید بر آن می رود که این تفکر بر مسائل داخلی نیز اعمال شود. بدون شک یکی از اولین محدودیت هایی که مردم ایران خواهان ازبین رفتنش هستند محدودیت در آوازخوانی خانمهاست.
با سپاس
مریم
فرماندهی مرکزی ایالات متحده